مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ مهر ۱۳۲۹ نشست ۷۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ مهر ۱۳۲۹ نشست ۷۱

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل متن قوانین – تصویبنامه‌ها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا

اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آیین‌نامه‌ها – بخشنامه‌ها - آگهی‌های رسمی و قانونی سوالات

سال ششم – شماره ۱۶۵۶

روزنامه یومیه - مدیر: سیدمحمد هاشمی

۱شنبه ۷ آبان ماه ۱۳۲۹

دوره شانزدهم قانونگذاری

شماره مسلسل ۷۱

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۶

جلسه ۷۱

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۲۵ مهرماه ۱۳۲۹

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت جلسه

۲- نطق قبل از دستور سه نفر از آقایان نمایندگان

۳- دنباله استیضاح از دولت

۴- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس ساعت ۹ و چهل و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت جلسه

رئیس- صورت غائبین جلسه پیش قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه آقایان: محمود محمودی - بزرگ‌نیا - بهادری- نصرتیان - آصف - پناهی - حاذقی - دکتر راجی - طباطبایی - معین‌زاده - محمد ذوالفقاری - دکتر شایگان - پالیزی

غائبین بی‌اجازه - آقایان: صفوی - قبادیان - عزیز اعظم زنگنه - خسرو قشقایی - سالار سنندجی امینی - حسن اکبر - اقبال - شهاب خسروانی. عماد تربتی - محسن طاهری - پیراسته - رستم گیو

دیرآمدگان با اجازه - آقایان: حسن نبوی یک ساعت آشتیانی‌زاده یک ساعت. دکتر احمد سید امامی یک ساعت و چهل و پنج دقیقه. علی محمد دهقان یک ساعت و چهل و پنج دقیقه صدرزاده آخر جلسه یک ساعت

دیرآمدگان بی‌اجازه - آقایان: هراتی یک ساعت کهبد یک ساعت. سلطانی یک ساعت خاکباز سی دقیقه

رئیس- نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟

(اظهاری نشد) تصویب شد.

اردلان- تا دولت بیاید اجازه بفرمایید ما یک قدری صحبت بکنیم.

رئیس- سه نفر از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواسته‌اند (نمایندگان - دستور - دستور)

اردلان- دولت که نیست تا وارد دستور بشویم

رئیس- نماینده دولت نیست و کسی هم از اعضاء دولت در مجلس حاضر نیست پیشنهادی رسیده برای این که ساعت چهار بعدازظهر جلسه فوق‌العاده مجلس تشکیل که در نتیجه یک دوازدهم بودجه مطرح بشود و محتاج به رأی است.

کشاورز صدر- جناب آقای رئیس اگر این پیشنهاد مخالفی دارد صحبت بشود تا دولت هم برسد که دستور مطرح شود.

۲- نطق قبل از دستور سه نفر از آقایان نمایندگان

رئیس- آقای اردلان

اردلان- عرض کنم امروز لایحه یک دوازدهم مطرح بود بنده خیلی زود آمدم که اسم بنویسم دیدم همکار محترم آقای نریمان قبل از بنده تشریف آورده‌اند بنده هم کاری که توانستم بکنم قبل از دستور اسم نوشتم و یقین هم داشتم اجازه نمی‌دهند حالا از مقام ریاست تشکر می‌کنم که چون دولت نیامده به بنده اجازه دادند آنچه در بودجه می‌خواستم بگویم حالا عرض می‌کنم و در بیانات قبل از دستور به عرض آقایان نمایندگان محترم می‌رسانم عرض بنده چنانچه ملاحظه فرمودند آقایان بیشترش راجع به مسائل مالی و اقتصادی است و بهترین فرصت بود که وقتی بودجه یا یک دوازدهم مطرح می‌شود به عرض آقایان محترم برسانم اصل ۹۴ متمم قانون اساسی را اجازه بفرمایید بنده می‌خوانم نوشته است: اصل ۹۴ متمم قانون اساسی مالیات برقرار نمی‌شود مگر به حکم قانون (صحیح است) ولی بدبختانه به هیچ وجه من‌الوجوه توجهی به این اصل قانون اساسی نمی‌شود در دهم اسفند ماه ۱۳۱۲ در تعقیب این اصل قانون اساسی که بنده قرائت کردم یک قانونی گذشته است به نام قانون محاسبات عمومی که ماده چهارمش می‌گویند که جز عوارض و مالیات‌های مقرره به موجب قانون اخذ هر گونه عوارض و مالیات دیگر به هر اسم و رسم که باشد ممنوع است عمالی که امر به اخذ مالیات‌های غیر قانونی بدهند و اشخاصی که فهرست و تعرفه آن را تهیه نمایند و کسانی که متصدی وصول آن بشوند مشمول مقررات ماده ۱۵۴ قانون مجازات

عمومی خواهند بود بدبختانه چهل سال از عمر مشروطیت ما می‌گذرد و به هیچ وجه توجهی نمی‌شود بنده به الصراحه عرض می‌کنم که روز به روز این اصل قانون اساسی کمتر رعایت می‌شود در این مملکت شاید وزراء در سال‌های قبل وحشت داشتند که یک قانونی را بدون تصویب مجلس شورای ملی واقع بشوند ولی به هیچ وجه حالا چنین وحشتی ندارند بنده برای نمونه گزارش بانک ملی ایران را که مجمع عمومی تقدیم کرده یک چند سطرش را می‌خوانم اجازه بفرمایید می‌نویسد، که در سال ۱۳۲۸ مبلغ ۷۶۰۴۷۸۵۳۷ ریال بانک ملی ایران به نام گواهینامه از مردم اخذ کرده و به خزانه دولت پرداخته حالا شما اسم مالیات را هر چه بگذارید در قانون صریح می‌نویسد به هر اسم و رسمی که باشد ممنوع است ما می‌بینیم که به هیچ وجه این قانون رعایت نشده و در سال گذشته ۷۶۰ میلیون ریال به نام گواهی نامه از مردم گرفته‌اند امسال هم به همان طریق ادامه می‌دهند بنده خیلی خوشوقتم که این مطالبی که بنده در اینجا راجع به قانون انحصار تجارت عرض کردم در مجلس سنا هم یکی از آقایان سناتورها همان بیانات را منعکس کرد مطلبی که بنده عرض کردم و مطلبی که ایشان گفتند هر دو یکی است بنده عرض می‌کنم که اگر دولت بخواهد یک مالیاتی به نام گواهی نامه بگیرد از مردم این مملکت باید به موجب قانونی باشد که از مجلس شورای ملی گذشته باشد والا هر گونه عوارض و هر گونه مالیاتی که بر خلاف قانون گرفته باشند نقض قانون است و مستقیماً به مصرف کننده داخلی ایران تعجیل می‌شود و این تحمیل موجب گرانی زندگی می‌شود چنانچه بنده ارقامی را در اینجا قرائت کردم که زندگی در سال ۱۳۲۸ گران‌تر از سال ۱۳۲۵ بود اینها نتیجه عوارض و مالیات‌های غیر قانونی است بنده اینجا به عرض آقایان رساندم که ما هشت میلیون لیره صادرات داریم و چهل میلیون لیره واردات

شوشتری- اکثریت نیست

رئیس- اکثریت هست بفرمایید

اردلان- می‌گویند که ما برای تشویق صادرات این پول گواهی نامه را می‌گیریم به صادر کننده می‌دهیم اگر ما بخواهیم به صادر کننده کمک بکنیم باید برای هشت میلیون لیره کمک بکنیم نه این که از چهل میلیون لیره مالیات اضافی بگیریم یعنی بگوییم لیره‌ای ۲ تومان به صادرکننده بدهیم نسبت به ۸ میلیون لیره صادرات نه نسبت به چهل میلیون لیره واردات بنابراین دولت روزی که نرخ رسمی‌اش ۹ تومان است امروز بانک گواهی نامه می‌فروشد و جمع سال گذشته‌اش ۷۶۰ میلیون است و امسال ممکن است به هشتصد و نهصد میلیون ریال برسد و هر چه این پول از مردم گرفته شود طبعاً تحمیل به وارد کننده می‌شود از مسائلی که عرض کردم رعایت قانون نمی‌شود وضع عوارض است ما در همین مجلس آن قدر وقتی نیست خدا رحمت کند مرحوم دهقان را پیشنهاد کرد اینجا بعضی از دواها از گمرک معاف باشد من جمله یعنی سیلین بود و استرو یتومی سین و ما هم با کمال میل به این معافیت رأی دادیم بنده یک روز در گمرکات کار داشتم دیدم چند نفر تاجر آمده‌اند می‌گویند که این داروها به موجب قانون از مالیات معاف است گفتند درست است ولی تصویب‌نامه هیئت وزیران هست که صدی نیم هم از اینها بگیریم آخر این که نمی‌شود تصویب‌نامه نباید قانون را نقض بکند ما هر روز شاهد این قضایا باشیم بدبختانه آقای معاون وزارت دارایی هم نیستند البته من امیدوارم که دولت حاضر توجه به این مسائل بکند چون اولاً هر ساعتی که دولت بفروشد بیشتر به ضرر مملکت است یک دولت را ثابت باید نگه داشت نمایندگان محترم هم تذکر بدهند و دولت هم گوش بدهد به این تذکرات والا این که نمی‌شود ما قانون وضع می‌کنیم قانون اساسی می‌گوید که مالیات بدون تصویب مجلس نباید گرفت قانون که از مجلس می‌گذرد به نام قانون محاسبات عمومی که اگر دولتی آمد وضع عوارض و مالیات کرد مشمول قانون مجازات عمومی می‌شود آن وقت صریح و روشن بانک ملی ایران گزارش می‌دهد مجمع عمومی که به موجب تصویب‌نامه هیئت وزیران من ۸۶۰ میلیون ریال مالیات اضافی گرفته‌ام این هیچ صحیح نیست.

آزاد- اعلام جرم بکنید.

اردلان- اعلام جرم آقا چه نتیجه دارد ما می‌خواهیم که کاری برای مملکت پیش برود (صحیح است) و مقصود کارشکنی در کار دولت و اینها نیست (صحیح است) بنده می‌گویم احترام به قانون باید گذاشت (صحیح است) آن روزی که ما به یک قانونی در مجلس رأی دادیم که پنی‌سیلین و استروپتومیسین معاف از عوارض گمرک باشد برای این بود که کمکی به مسئولین کرده باشیم اگر بنا شود همان کمکی که ما به مسئولین کردیم و از پرداخت عوارض گمرکی معاف کردیم از طرف دیگر و به نام دیگر بگیریم فایده‌اش چیه اصلاً چه کاری است که ما بیاییم هر روز وقت‌مان را تلف بکنیم اینجا قانون بگذرانیم اساساً باید دولت‌ها توجه بکنند و احترام به قوانین بکنند مخصوصاً یک قوانینی که مربوط به وصول عوارض و مالیات است این از وظایف مختصه مجلس شورای ملی است و مخصوصاً قانون اساسی می‌گوید که حتی تخفیف مالیاتی هم باید با اجازه مجلس شورای ملی باشد اینجا در دوره گذشته یک نفر مستشار خارجی بود آوردند لایحه‌اش را به مجلس اسمش آقای دلپی بود بنده مخالفت کردم به این نظر که گفتم آقا یک نفر ایرانی باید جایش بگذاریم یا اقلاً اگر ایرانی نمی‌گذاریم از امروز باید فکر کنیم که دو سال سه سال دیگر یک ایرانی جایش بگذاریم یکی از همکاران محترم بنده آقای فولادوند هم اینجا صحبت کردند و تأیید کردند و نگذاشتند برود به کمیسیون از آن تاریخ تا حالا پانزده ماه است همان حقوق را به همان شخص می‌دهند بیش از این عرض نمی‌کنم و آقای آزاد هم صحبت می‌کنند امیدوارم که توجهی به این موضوع و عرایض بنده بشود.

رئیس- آقای عبدالقدیر آزاد

آزاد- مطالبی را که بنده امروز به عرض آقایان می‌رسانم دو موضوع است یکی این است که البته خاطر آقایان مستحضر است اداراتی که تشکیل می‌شود برای وظایف آنها قانون یک مقرراتی وضع کرده است که اگر آن وظایف را انجام ندهند اسباب زحمت و دردسر می‌شود مثلاً اداره شهربانی موظف است که امنیت شهر را حفظ کند اداره شهرداری موظف است که نظافت شهر و قیمت اجناس و اینها را رعایت بکند اگر چنانچه بنا بشود این دو اداره بر خلاف وظیفه خودشان وارد بشوند در سیاست این البته نمی‌توانند وظیفه خودشان را انجام بدهند و نه این که اسباب مزاحمت مردم نشوند یعنی اسباب زحمت و دردسر هم برای مردم می‌شوند وقتی که ادارات وارد شدند در سیاست یک عده از مردم به حرف اینها عمل می‌کند یک عده دیگر به حرف‌شان نمی‌کنند آن عده‌ای که به حرف اینها گوش می‌کنند آنها هم مجبور هستند که یک ارفاقی درباره آنها بکنند مثلاً اگر جنسی را هم گران فروختند شهرداری به آنها حرف نمی‌زند آن عده اشخاصی هم که به حرف آنها گوش نمی‌کنند اگر وظیفه‌شان را هم انجام دادند جنس را مطابق نرخ شهرداری فروختند باز اینها را اذیت‌شان می‌کنند و جریمه می‌کنند چرا که به حرف‌شان عمل نکرده‌اند دخالت این ادارات در امور سیاست برخلاف مصلحت مملکت است به خاطر آقایان اگر باشد بنده چهل روز قبل از این سئوالی کردم از دولت راجع به این که اداره شهرداری با کمال بی‌رحمی به کسبه آزار و اذیت می‌کند دلیلش هم این بود که من در خیابان‌ها که راه می‌رفتم می‌دیدم که کسبه دور من جمع می‌شوند که امروز رئیس برزن آمده است و گفته است که همین طور ردیف اینها را اسم‌شان را بنویس و بعد ما را برده‌اند در محکمه خلاف چهل، چهل و پنج، پنجاه نفر نوشتند و اینها را بردند به محکمه خلاف و از هر یک از آنها چهل و پنج تومان جریمه گرفتند بعضی اشخاص بیچاره و بدبختی بودند که اینها را دو مرتبه بردند و مقداری جریمه از اینها گرفتند که سرمایه آنها از بین رفته من در وهله اول که آنها مراجعه کردند خیال می‌کردم که شهرداری می‌خواهد که درآمد دولت را زیاد بکند بعد اخیراً فهمیدم که خیر قضیه این بوده است که اداره شهرداری فشار روی مردم می‌آورد و مردم را وادار می‌کند به تشکیل اتحادیه‌ها و اخیراً به اصناف و کسبه هم فشار می‌آورد که اینها را هم ببرند می‌گویند بیایید اتحادیه درست بکنید و آقای شاهنده در شهرداری فشار می‌آورد که هر روز این اصناف را جمع می‌کنند که شما بیایید اتحادیه درست کنید (صفایی- شاهنده که حبس است آقا) من می‌دانم که حبس شده است درست است که او از کار برکنار شده ولی آقای کلانتری هست به جای ایشان از صبح تا شام مشغولند تمام کسبه آمده‌اند در خانه من که از پیش از آفتاب باز است تا چهار از شب رفته بسته نمی‌شود از صبح تا شام توی خانه توی خیابان با من صحبت می‌کنند که امروز نمی‌دانم موتور سیکلت سوارها ما را برداشتند بردند شهرداری فردا نانواها را برده‌اند تمام اینها اینها را می‌آیند برای من ذکر می‌کنند اداره شهرداری و شهربانی این مردم را وادار می‌کنند اداره شهرداری و شهربانی این مردم را وادار می‌کنند اداره شهرداری و شهربانی این مردم را وادار می‌کنند اداره شهرداری و شهربانی این مردم را وادار می‌کنند که بروند اتحادیه درست بکنند من معتقدم که این کار اداره شهرداری و شهربانی برخلاف مصالح مردم است برای این که به مردم فشار می‌آورند و آنهایی که به حرف اینها گوش نکردند اسباب دردسر و زحمت برایشان می‌شوند و اگر گوش کردند که آن وقت حتماً درباره آنها ارفاق می‌کنند و اسباب زحمت و دردسر هم می‌شوند مردم بیچاره هم آقایان

مجبورند درست توجه بفرمایید یک عده‌ای را شهرداری احضار می‌کند به آنها می‌گوید که آقا اتحادیه را درست بکنید و اعلامیه را صادر بکنید و فلان کسبه اگر اینها را کردند خیلی خوب اگر نکردند فوری می‌گویند شیر را که باید کیلویی ۸ ریال بفروشند می‌گوید سه قران لوبیا و نخود و روغنی که باید به قیمت نمی‌دانم کیلویی ۷ تومان بفروشد می‌گوید مثلاً روغن را کیلویی چهار تومان بفروشید و اگر اینها نکردند هی صبح تا شام می‌برند به شهرداری و محکمه خلاف و هر روز جریمه می‌گیرند بنابراین در اثر اقداماتی که اداره شهرداری و شهربانی می‌کنند کارها از هم گسیخته شده است و آقای رئیس‌الوزرا که تشریف دارند بنده خواهش می‌کنم که اداره شهرداری و اداره شهربانی در امر سیاست دخالت نکنند اتحادیه را خود مردم باید درست بکنند حزب را خود مردم باید درست بکنند دولت صلاحش نیست که مردم را مجبور بکند دولت بیاید اتحادیه و حزب درست بکند این یک کارهای فاشیستی و از کارهای کمونیستی است که مردم را وادار بکنند که شما بیایید اینجا حزب درست بکنید برخلاف رویه دموکراسی است در حکومت دمکراسی باید که مردم حزب و اتحادیه را با آزادی درست بکنند و کسی مزاحم‌شان نشود با آقای رئیس‌الوزرا که اینجا تشریف دارند می‌خواهم تذکر بدهم که نتیجه معکوس از این عمل خواهند گرفت وقتی که خواسته باشند مردم را به زور وارد بکنند در اتحادیه‌ها همین اتحادیه‌ها و تشکیلات بلافاصله به محض این که یک نضجی گرفت اقدامات‌شان بر علیه خود آقای نخست‌وزیر است اگر باور نمی‌کنید بنده چند روز پیش به اداره شهرداری گفتم که این اتحادیه سازی که شهرداری می‌کند همین اتحادیه بر علیه آقای نخست‌وزیر اعلامیه صادر می‌کند این مطالب را خواستم تذکر بدهم و عرض کنم که اداره شهرداری و اداره شهربانی در امور سیاسی دخالتی نکنند.

رئیس- آقای مخبر فرهمند

مخبر فرهمند- عرض کنم که بنده چندی بود پی فرصت می‌گشتم چند دقیقه تریبون را اشغال کنم و یک عرایضی به عرض آقایان برسانم ولی متأسفانه جدیت و فعالیت رفقا بیشتر از بنده بود و فرصتی به بنده نمی‌رسید. امروز مشتری کم بود بنده هم رسیدم و حالا بدبختانه موقعی است که موضوع استیضاح مطرح است و نمی‌شود زیاد حرف زد چون خود بنده منکر حرفم حرف را باید گذاشت عمل کرد (صحیح است) این است که بنده حالا کوتاه می‌کنم عرض کنم حضورتان که هشت ماه از سال مجلس می‌گذرد اول اسفند بوده است حالا آخر مهر است در این هیئت ماه تصدیق می‌فرمایید که ما یک قدمی برای مردم و مملکت برنداشته‌ایم بنده از طرف خودم تصدیق می‌کنم (آشتیانی‌زاده- مشروطیت را تشکیل می‌کنیم درست می‌شود) هشت ماه قبل از دستور صحبت کردیم و هنوز وارد دستور هستیم برای این که دستور آن چیزهایی است موادی است قانونی است که بگذرد و به نفع مملکت و مردم باشد. هشت ماه است و حالا معلوم نیست که دامنه‌اش بکنند تا آخر دوره و در دوره دیگر وارد دستور شویم نمی‌دانم بنده نباید یادآوری بکنم. وضعیت عمومی ما به نظر بنده خوب نیست مملکت احتیاج به کار دارد فعالیت می‌خواهد قانون می‌خواهد مراقبت می‌خواهد نظارت می‌خواهد حالا که مجال نیست جلسه امروز در ساعت و یک ربع ظهر مانده اکثریت شده بنده هم فردا دو ساعت و یک ربع به ظهر مانده می‌آیم برای این که آن وقت اکثریت پیدا می‌شود و داعی ندارد که ما ساعت ۹ بیاییم و ۳ ربع ساعت وقت‌مان را اینجا تلف بکنیم.

برویم پی کار دیگر سه ساعت را منظم نمی‌آییم اینجا و یک ملتی که وقت را قیمت ندهد و نشناسد بقیه کارهایش به نظر بنده بی‌بند و بار است باید وقت را قیمت بگذاریم ملت باید سر وقت کارهایش را انجام بدهد (آشتیانی‌زاده- ملت که خیر هیئت حاکمه) خودمان را عرض می‌کنم (مکی - کمیسیون نفت هم به همین درد گرفتار است) (شوشتری- همه کمیسیون‌ها) اینجا که مجلس شورای ملی است همه می‌بیند مخبرین جراید، تماشاچی هستند بنده اگر می‌خواستم خودم را به مردم هم نشان بدهم حداقل بایستی که صورت ظاهرم را حفظ بکنم اینجا می‌آیم کمیسیون که سه چهار نفر رفیق هستیم بنده دیر می‌آیم آن یکی هم نمی‌آید جلسه دیر می‌شود بنده تصور می‌کنم باید فکری کرد والا این وضع مشروطیت و آزادی و مجلس وکیل نیست (آفرین) حالا بنده یک مطالبی داشتم قبل از دستور که می‌خواستم عرض کنم حالا مختصرش می‌کنم موضوع این است که شهرستان‌ها وضعش خوب نیست مردم غالباً بیکار هستند و در این سفری که اعلیحضرت تشریف آوردند به همدان وضعیت را از نزدیک دیدند و با این که همدان نسبت به جاهای دیگر نسبتاً بهتر است معذلک وضعیتش خوب نیست بیکاری حکمفرماست آفت هست چه هست چه هست خوشبختانه یا بدبختانه همدان یک وضعی هم پیدا کرده که در سال آینده یک مهمانی هم دارد که از همه جا دنیا دعوت شده‌اند و خواهند آمد و بایستی که ما در عین حال آبروی مملکت را هم حفظ کنیم (آفرین) بنده ناگزیر هستم اینجا در وهله اول از توجهی که اعلیحضرت همایونی فرموده‌اند از قسمت‌هایی که ملاحظه فرمودند و دقیقاً همه جا را دیدند و دستورات اکید دادند برای فراهم کردن وضعیت و بهبود اوضاع آنجا و تهیه جشن تشکر بکنم و در وهله دوم جناب آقای نخست‌وزیر از همان روزی که مستحضر شدند که جشن هست و بایستی که مقدمات فراهم شود یعنی در اول کابینه‌شان یک کمیسیونی تشکیل دادند از وزرای مربوطه و انجمن آثار ملی و سازمان برنامه برای اقداماتی که لازم است تا آنجا که در قدرت‌شان بوده و جداً هم خواسته‌اند البته اوضاع مالی هم طوری نیست که آن دستورات فوری انجام بشود معذلک کله امید هست که با همین توجهی که هست این جشن به طور آبرومند برگزار شود (انشاالله) البته وزراء هم در سهم خودشان باید مساعدت کنند بنده چون باید استیضاح شروع شود بشتر از این عرضی نمی‌کنم و بقیه مطالبم را برای جلسه بعد می‌گذارم.

رئیس- چون ایام عاشورا نزدیک است دیگر جلساتی نخواهیم داشت فقط امروز را داریم و پس فردا یعنی پنجشنبه پیشنهادی هم رسیده است از یک عده از آقایان که امروز ساعت ۴ بعدازظهر جلسه فوق‌العاده تشکیل بشود برای لایحه یک دوازدهم بنابراین در این موضوع اگر مخالفی نیست....

نورالدین امامی- بنده پیشنهاد را خودم امضا کرده‌ام ولی چون بعدازظهرها ما گرفتاری داریم روضه داریم خواهش می‌کنم موکول بفرمایید برای فردا صبح

صدرزاده- خودتان هم امضا فرموده‌اید

اردلان- بنده استدعا می‌کنم ساعت چهار و نیم بفرمایید.

رئیس- پس ۵ و ۴ عصر جلسه خواهد بود (بسیار خوب است) عرض کنم آقای دکتر مصدق دو ساعت وقت خودشان را با آقای مکی داده‌اند.

دکتر مصدق- عرض کنم آقای مکی نطق‌شان تمام نشده است و نطق بنده هم سه ساعت طول نمی‌کشد اگر اجازه می‌فرمایید از وقت بنده استفاده بکنند که هیچ و اگر اجازه نمی‌فرمایید اوراق ایشان را بنده می‌خواهم.

رئیس- آقای مکی ۱۵ دقیقه از وقت‌شان مانده است بعد نوبت به جنابعالی می‌رسد اگر بخواهید از وقت‌تان به آقای مکی بدهید باید مجلس اجازه بدهد.

نمایندگان- رأی می‌دهیم

دکتر مصدق- اگر مجلس اجازه نداد اوراق آقای مکی را بنده خودم قرائت می‌کنم.

صدرزاده- اگر تمام نشد با تمدید موافقت می‌کنیم.

نمایندگان- مانعی ندارد ایشان بفرمایند

مکی- بنده با تشکر از آقایان نمایندگان محترم اکثریت می‌خواهم در اول جلسه این موضوع را تمام کرده باشم که نمایندگان محترم موافقت دارند که بنده ادامه بدهم یا نه اگر نبایستی ادامه بدهم الان به بنده بفرمایید که من تکلیف خودم را بدانم.

رئیس- یعنی از طرف خودتان؟ (مکی - نه خیر) از طرف ایشان بنده گمان می‌کنم که مجلس موافقت بکند که آقای دکتر مصدق وقت‌شان را بدهند ۱۵ دقیقه خودتان را حالا صحبت بفرمایید بعد از ۱۵ دقیقه رأی می‌گیریم

۳- دنباله استیضاح از دولت

مکی- بنده کاملاً متوجه هستم که نمایندگان محترم با به پایان رساندن عین ادعانامه ملت ایران که قسمت اعظمش را به عرض نمایندگان ملت ایران که قسمت اعظمش را به عرض نمایندگان محترم رساندم کاملاً موافقند و در حقیقت بنده مترجم احساسات غالب از آقایان نمایندگان و شاید اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان محترم بودم و با این احساساتی که بنده مشاهده کردم و دیدم در خارج این بنده کمترین را مورد تشویق قرار دادند من خیلی امیدوار شدم به سعادت آتیه این مملکت زیرا همیشه هم همین طور بوده که در مواردی که پای خارجی در بین بوده هیچ وقت اقلیت و اکثریتی وجود نداشته (صحیح است) همه یکدل و یک زبان برای تأمین منافع ملت ایران و برای مبارزه با نفوذ بیگانه یک دل و یک جهت شده‌اند و واقعاً قدمی برخلاف مصلحت مملکت برنداشته‌اند این البته باعث کمال خوشوقتی است و اما عرایض بنده که ناتمام مانده یک قسمت مربوط است به قرار دادهای خاورمیانه یک قسمت به قانون ونزوئلا و مقایسه

آن را با امتیاز ۱۹۳۳ و یک قسمت هم از عین ادعانامه که در جلسه گذشته عرض کردم اکنون دنباله مطلب گذشته را می‌گیرم.

۱۴- در ماده ۱۸ شرکت تعهد نموده است که هر وقت اسهام جدیدی برای عامه اشاعه می‌دهد دفاتر ثبت تقاضای اشتراک آن را در همان موقع در تهران نیز باز نماید ولی شرکت از ۱۹۳۳ تاکنون که استخراج آن شش برابر شده است سرمایه خود را از ۵/۲۶ میلیون لیره فقط در سال ۱۹۳۸ به ۳۳ میلیون لیره ترقی داده است و در این زمینه هم نیرنگی به کار برده و از محل ذخایر سهم مجانی بین دارندگان سهام خود توزیع کرده است و به این ترتیب شرکت با یک تیر چند نشان زده است.

اولاً این که سرمایه شرکت را با توجه به برنامه خود توسعه خود افزایش مختصری داده است ثانیاً این که با توزیع سهام مجانی بین دارندگان سهام عادی اکثریت ۵۵ درصد دولت انگلستان که اختیار شرکت را در کف با کفایت دولت‌های چرچیل و اتلی می‌گذارد محفوظ داشته است ثالثاً مانع شده است که افراد ایرانی و دولت ایران قسمتی از سهام شرکت نفت انگلستان و ایران را به دست آورده و مداخلات بیشتری در تصمیمات و عملیات و رسیدگی‌ها به عمل آورد.

اخیراً نیز که ضمن ۲۵ ماده اعتراضیه لزوم شرکت دادن ایران در سهام جدید شرکت را تذکر داده‌اند شرکت اظهار داشته است که فعلاً تصمیمی در افزایش سهام شرکت نداریم

بایستی در اینجا تذکر داد که شرکت نفت عراق در سال‌های اخیر در حدود ۴ میلیون تن نفت از منابع آن استخراج شده به منظور افزایش تولید نفت آن کشور تا میزانی در حدود ۱۶ میلیون تن سرمایه‌اش در سال‌های اخیر به ۸۴ میلیون لیره افزایش داده است (شوشتری - خواهش می‌کنم این عبارت را دو مرتبه بخوانید) مجدداً به شرح سابق عبارت قرائت شد (شوشتری- متشکرم)

بنابراین سرمایه دولت نامبرده بیش از دو برابر و نیم سرمایه شرکت نفت است که میزان استخراج آن هم اکنون بیش از دو برابر میزان استخراجی است که برای آتیه شرکت نفت عراق در نظر گرفته شده است با این ترتیب مشاهده می‌شود که بار سرمایه شرکت بار سرمایه شرکت منظورش شارژ کاپیتال است Charge capital

شرکت نفت انگلیس و ایران از بار سرمایه‌ای شرکت نفت عراق ۵ مرتبه کمتر بوده (در ونزوئلا نیز بار سرمایه‌ای شرکت‌های نفت در حدود ۵ تا شش برابر با سرمایه‌ای شرکت انگلیس و ایران می‌باشد.)

اگر سرمایه تا این میزان تنزل یافته که با هیچ یک از سرمایه‌های به کار افتاده در شرکت‌های دیگر دینا برابری نمی‌نماید علت این است که شرکت نفت وجوه لازم برای انجام عملیات استخراج را از محل منافع فوق‌العاده زیاد خود و به ضرر مشارکت دولت ایران تأمین می‌نماید علاوه بر این نیرنگ زیان بخش وسایل مشارکت ما در سرمایه شرکت را نیز بلااثر می‌گذارد.

۱۵- ماده ۱۹ مربوط به تعیین قیمت نفت در ایران است و اساس آن بر ارزان‌ترین قیمت خلیج رومانی و خلیج مکزیک می‌باشد که به مردم با ده درصد تخفیف و پس از منظور داشتن مخارج حمل و نقل و مالیات فروخته شود.

بایستی در اینجا به اطلاع نمایندگان محترم برسانم که در هر بیست لیتر بنزین طبق اساس فعلی ۵/۹ ریال بابت قیمت مبنا به شرکت نفت پرداخته می‌شود و ۲۵ ریال بابت مخارج توزیع توسط نفت پای ملت ایران حساب می‌شود و بالاخره ۳۴ ریال هم دولت ایران حساب می‌شود و بالاخره ۳۴ ریال هم دولت ایران طبق تصویب‌نامه‌های مختلف مالیات و عوارض دریافت می‌کند به این ترتیب است که هر ۲۰ لیتر بنزین در حدود ۷۸ ریال تمام می‌شود

در اینجا بنده می‌خواستم خاطر آقایان را به موضوع توزیع قسمتی از بنادر جنوبی ایران مخصوصاً کرمان بندرعباس زاهدان و سیستان جلب کنم در زاهدان و کرمان و قسمتی از بنادر جنوب ایران چون نفت را بدون ظرف نمی‌برند قیمتی در حدود ۲۲ ریال پول حلب خالی حساب می‌کنند و چون این نفت هم به طور خالص برده نمی‌شود یا حلب برده می‌شود بدیهی است که از مراکز استان که کرمان باشد یا از مرکز زاهدان یا از مرکز سیستان بخواهند نفت را به اطراف سیستان یا زاهدان و یا به نواحی کرمان ببرند چون در حلب است مقدار اعظمی از این نشتت می‌شود و از بین می‌رود به طوری که یک حلب ۱۸ لیتری غالباً بیش از ۱۰ لیتر تویش بنزین یا نفت باقی نمی‌ماند با این ترتیب ۱۰ لیتر بنزین در حدود ۹ تومان و خرده‌ای ۱۰ تومان با کرایه‌اش به دست مصرف کننده‌اش می‌رسد به همین علت است که مردم کرمان نمی‌توانند چاه بزنند آب در بیاورند زراعت بکنند چون قیمت نفت و بنزین و سوخت‌های دیگر از قبیل کازولین یا مازوت یا نفت سیاه فوق‌العاده زیاد است و به این ترتیب مردم جنوب ایران مخصوصاً کرمان در یک مضیقه فوق‌العاده زیادی هستند که تاکنون شرکت نفت هم در این مورد اقدامی نکرده و علتش هم شاید این باشد که جنوب ایران در نهایت بیچارگی و بدبختی باشند و علف بخورند یا به عملگی شرکت ثمن بخس تن در دهند و شرکت نفت بتواند با این عملیات مزورانه خودش عمله‌جات مجانی برای شرکت تهیه کرده باشند این یک موضوع بسیار مهمی است که در کمیسیون نفت هم خدمت اعضای کمیسیون عرض کردم و استدلالی هم کردند بعضی از آقایان که در یزد و خراسان یا سایر نقاط شمالی تقریباً همان مسافتی را از مبدأ دارد که کرمان دارد و به چه مناسبت در آنجا نفت بدون ظرف و خالص می‌فروشند و به چه مناسبت در آنجا نفت بدون ظرف و خالص می‌فروشند و به چه مناسبت در کرمان و بنادر جنوبی این محظورات را ایجاد می‌کنند که مردم در آنجا بیچارگی و درماندگی زندگی کنند این را بنده در کمیسیون مخصوص نفت مفصلاً توضیح عرض کردم و امیدوارم که آقایان توجهی به وضع بدبختی جنوب ایران مخصوصاً کرمان و بندرعباس و سایر نقاط جنوبی کرده باشند و بدانند که شرکت نفت چه فجایعی را از این سیاست در آنجا دارد مرتکب می‌شود در قرارداد الحاقی که قصد از بین بردن مبنای خلیج رومانی که ارزان‌تر است بوده قیمت مبنا از ۵ و ۹ ریال در وضع فعلی به حداقل ۱۴ ریال بالغ می‌شده و بنابر این ۵۰ درصد افزایش می‌یافته است علاوه چون قیمت مواد سوختی قسمت مهمی از هزینه حمل و نقل را تشکیل می‌دهد و آن هم به جیب شرکت می‌رود قیمت مواد نفتی براساس مبنای جدید ممکن است تا حدود ۱۰ ریال بابت قیمت مبنا و اضافه هزینه حمل افزایش یافته و با این ترتیب آنچه که از جیب مردم به جیب شرکت نفت می‌رود در حدود ۲ برابر شود و حال آن که حق‌الامتیاز نفت ۵۰ درصد اضافه شد و مالیات در حدود ۲۰ درصد افزایش یافته است.

با این ترتیب مشاهده می‌شود که با افزایش سریع مصرف مواد نفتی در ایران که یکی از نتایج اجرای برنامه هفت ساله است ممکن است شرکت تمام مبالغی را که طبق قرارداد الحاقی به عنوان حق الامتیاز و مالیات اضافه پرداخت می‌کند از دست ملت ایران مسترد دارد و بنابراین ضمن ایجاد مانعی در توسعه وسایل موتوری و به خصوص کشاورزی با وسایل جدید امروزی از قرارداد الحاقی نتیجه‌ای هم عاید کشور ایران نگردیده است و فقط کلاه بزرگی، با تایید قرارداد ۱۹۳۳ و تمام معایب آن و دادن تصفیه حساب به شرکت و تفسیر مواد قرارداد نامبرده طبق آمال و آرزوهایی شرکت، چنانچه قبلاً بدون اشاره کرده‌ام سر دولت و ملت ایران برود.

۱۶- در بند ۱ ب ماده ۲۰ قرارداد ۱۹۳۳ قید می‌شود که در تمام مدت قبل از ده سال آخر امتیاز هیچ قطعه از اراضی را که کمپانی مجاناً از دولت تحصیل کرده است نمی‌تواند انتقال دهد و در بند یک الف اشاره می‌شود که در ۱۰ ساله آخر شرکت حق انتقال و فروش اموال غیر منقول خود را جز به شرکت‌های تابع خود ندارد.

مفهوم مخالف این قیود این است که کمپانی حق دارد در مدت مقرره آخر امتیاز اموال غیرمنقول خود را به کمپانی‌های تابعه بفروشد چون شرکت تاکنون مقررات اساسنامه خود را و اساسنامه شرکت‌های تابعه را که تشکیل داده است بدون جلب نظر دولت ایران تغییر داده و یا تنظیم نموده است و در جواب اعتراض دولت ایران طبق ماده ۲۳ از ۲۵ ماده اعتراضیه دولت ایران شرکت اظهار داشته که موافقت دولت ایران راجع به تنظیم و با تعبیر اساسنامه شرکت و شرکت‌های تابعه آن لزومی نداشته و چنین حقی برای دولت ایران ضمن قرارداد ۱۹۳۳ شناخته نشده است بنابراین نتیجه می‌شود که شرکت نفت در صورت تصویب قرارداد الحاقی و تایید مقررات ۱۹۳۳ شناخته نشده است بنابراین نتیجه می‌شود که شرکت نفت در صورت تصویب قرارداد الحاقی و تایید مقررات قرارداد ۱۹۳۳ که خود به خود انجام می‌شود طبق اقرار و نظریه شرکت که هم اکنون ابراز شده است می‌تواند هر وقت که بخواهد اساسنامه شرکت‌های تابعه و حتی اساسنامه خود شرکت نفت را ب نحوی که بخواهد تغییر داده و بنابراین هیچ چیز به نظر شرکت مانع نخواهد بود که شرکت در ده ساله آخر تمامی مایملک غیرمنقول خود را به شرکت‌های تابعه خویش منتقل نموده و سپس با تغییر اساسنامه عملی نماید که شرکت‌های نامبرده از عنوان شرکت تابعه خارج گردیده و بنابراین دولت ایران مجبور گردد که در انتهای امتیاز به جای تحویل مجانی مایملک منقول و غیرمنقول شرکت خود را مجبور ببیند که املاک و اراضی و ساختمان‌هایی را که

حقاً می‌بایستی مجاناً تحویل گیرد از شرکت‌های نامبرده خریداری نماید و البته خرید براساس معامله با تراضی و قیمت عادله خواهد بود امری که دولت ایران را دچار زحمت و خسارت فوق‌العاده زیادی خواهد نمود.

ضرر این ماده به اندازه‌ای می‌تواند باشد که کشور ایران را حتی دچار زیان از منابع نفتی خود بنماید.

۱۷- با وجود این که طبق ماده ۲۱ طرفین متعهدند که اجرای قرارداد ۱۹۳۳ بر اصول متقابل حسن‌نیت و صداقت و تفسیر معقول و متناسب آن باشد و کمپانی در هر موقع حقوق و امتیازات و منافع دولت ایران را در نظر داشته و اقدام به هیچ عملی و یا خودداری از عملی که موجب زیان دولت باشد نکند معهذا همواره خلاف این تعهد رفتار نموده است زیرا.....

رئیس- آقای مکی تأمل بفرمایید ۱۵ دقیقه شما تمام شده آقای دکتر مصدق دو ساعت از مدت نطق خودشان را به آقای مکی داده‌اند و باید رأی گرفته شود.

دکتر مصدق- آقا دو ساعت که رأی نمی‌خواهد بنده اوراقش را می‌گیرم می‌خوانم.

رئیس- برای هر ناطقی سه ساعت وقت تعیین شده است مدت نطق حداکثر سه ساعت است بعد اگر بخواهد صحبت بکند باید مجلس رأی بدهد در نطق قبل از دستور مخصوصاً تصریح شده است که هر کس می‌تواند وقت خودش را به دیگری بدهد در استیضاح همچو چیزی نیست که یک نفر بتواند وقت خودش را به دیگری بدهد چون استیضاح حق خاصی است برای یک نفر نماینده این محتاج به رأی خاصی است ممکن است ۱۰ نفر استیضاح بکنند و حاضر هم باشند که وقت خودشان را به یک نفر بدهند (دکتر بقایی- ولی مجلس ممکن است به جای سه ساعت ۵ ساعت اجازه بدهد) (دکتر مصدق- اگر مجلس اجازه نداد اوراق ایشان را بنده قرائت خواهم کرد)

رئیس- این ممکن است اگر مجلس لازم دانست ممکن است موافقت کند و رأی بدهد که دو ساعت آقای مکی صحبت بکنند.

کشاورز صدر- بنده می‌خواهم سابقه نشود استثناء مانعی ندارد

جمال امامی- جناب آقای رئیس خودشان می‌فرمایند که اوراق را من بخوانم چه مانعی دارد

رئیس- آقایانی که موافقند که دو ساعت مدت نطق آقای دکتر مصدق (دکتر مصدق- آقا این رأی نمی‌خواهد) (صدرزاده- رأی می‌خواهد)

دکتر مصدق- بنده نطق خودم را به کسی واگذار نمی‌کنم اوراق ایشان را می‌گیرم از طرف خود استیضاح می‌کنم محتاج به رأی نیست حضرتعالی رأی بگیرید اگر مجلس اجازه داد که آقای مکی بیش از سه ساعت صحبت بکنند مجلس مختار مملکت است می‌تواند اجازه بدهد ده ساعت هم می‌تواند اجازه بدهد اگر مجلس اجازه نداد اوراق آقای مکی را من می‌گیرم و خودم استیضاح می‌کنم.

رئیس- این طور که ایشان بیان می‌کنند اول می‌خواستند یک مقدار از وقت خودشان را با آقای مکی بدهند حالا می‌گویند که مجلس رأی بدهد راجع به این موضوع در آئین‌نامه مصرح است که اگر یک ناطقی را مجلس اجازه داد می‌تواند صحبت بکند و اگر مجلس موافقت نکرد خود ایشان سه ساعت نوبت‌شان را استفاده خواهند کرد پس باید رأی گرفت برای اجازه نطق آقای مکی که یک ساعت و نیم دیگر به نطق‌شان ادامه بدهند آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید آقای مکی

مکی- الف) قراردادهای طویل‌المده با دولت انگلیس و شرکت‌های نفت امریکایی وجود داشته و یا منعقد شده است که به ضرر بیست درصد حق‌السهم دولت ایران بوده است.

ب) ماده مربوط به طلا را برخلاف روح پیمان که امکان خریداری مقدار معینی طلا با لیره‌های تعهدی بابت حق‌الامتیاز و مالیات هر تن بوده است به نفع خود تفسیر نموده و در نتیجه مواقعی رسیده است که دولت ایران با حق‌الامتیاز و مالیات دریافتی از هر تن نمی‌توانسته است بیش از نصف طلایی را که با همان حق‌الامتیاز و مالیات در ۱۹۳۳ تحصیل می‌نمود به دست آورد و میلیون‌ها لیره از این راه خسارت متحمل گردیده و قرارداد الحاقی این تفسیر را با نیرنگ خاصی می‌خواسته تایید و تثبیت نماید.

ج) مالیات: درآمد انگلستان و سایر مالیات‌های آن کشور را شامل حق‌السهم ایران نموده بوده و با قرارداد الحاقی هم فقط قسمتی از حق‌السهم ایران از مالیات بر درآمد فقط معاف شده و قصد بوده است که دریافت سایر مالیات‌های موجود و یا آتی دولت انگلستان از سهم ایران را با تصویب قرارداد ۱۹۳۳ قطعی نماید و این عمل نه تنها مخالف روح قرارداد بلکه منافی با اصول و مقررات مخالف روح قرارداد بلکه منافی با اصول و مقررات بین‌المللی و متناقض یا استقلال کامل کشور ایران بوده است.

د) با محدود کردن سود تقسیم شده بین سهام‌داران شرکت قسمت فوق‌العاده زیادی از عوائد خود را که اکنون از سی میلیون لیره هم متجاوز شده است به ذخیره برده و پرداخت سالیانه حق ایران از این منافع را غیرممکن ساخته و جزو دیون شرکت برای پرداخت در آخر امتیاز یعنی بین ۴۰ تا ۵۰ سال بعد نموده است و از این راه نیز برای ایران ایجاد مضیقه مالی نموده و زمینه فشار اقتصادی برای گذراندن بی‌چون و چرای قرارداد الحاقی را فراهم آورده که خوشبختانه توفیقی نیافته است.

ه) در ۱۹۴۹ شرکت در حدود ۷ برابر آنچه که در ۱۹۳۳ مصرف می‌نموده نفت و مواد نفتی ما را مصرف نموده و آن را مشمول حق‌الامتیاز و مالیات ندانسته و از این راه تاکنون بیش از ده میلیون لیره از حق‌الامتیاز و مالیات دریافتی کسر کرده است و حال آن که طبق مقررات بازرگانی شرکت نفت بایستی مصرفی خود را نیز در حکم فروش به دستگاه خود تلقی نموده و در دفاتر عمل نماید و بنابراین این مصرفی‌ها هم به علت فروش در ایران منتها به خود شرکت نفت بایستی حق‌الامتیاز و مالیات پرداخته باشد ولی با تفسیر غلط قرارداد پرداخت ننموده است.

د) اجازه بازرسی محاسبات و دفاتر شرکت را به دولت ایران که در منافع شرکت نفت مشارکت دارد نداده و از این راه میلیون‌ها لیره خسارت به دولت ایران وارد آورده است زیرا چنانچه مطالعات کارشناسان نشان داده و نتایج بررسی‌ها در شماره‌های روزنامه شاهد و به خصوص ایران منتشر شده است از این راه حداقل سی درصد یعنی بیست و هفت میلیون لیره به حق‌السهم ایران ضرر زده است.

ز) با فروش نفت در نقاط دور افتاده کشور به وسیله حلب و منظور داشتن قیمت زیادی برای ظرف خسارتی به افراد این ملت و مصرف کننده وارد آورده است.

ح) برخلاف تعهدات صریح خود ضمن ماده ۱۶ تعداد کارمندان خارجی را نقصان نداده و از این راه از خرج چهل میلیون لیره به نفع اقتصاد ایران جلوگیری کرده است.

ط) در جلوگیری از اتلاف گاز به بهانه این که این عمل تجاری نیست و حال آن که با توجه به استفاده هنگفتی که از نفت خام می‌نماید مجموع عمل با وجود زیان فرصتی استفاده از گازها باز هم نفع فوق‌العاده زیادی در بر دارد اقدام ننموده و در حدود ۲۷ میلیون تن مواد نفتی ما را تاکنون طعمه آتش نموده است.

ی) از پرداخت مالیات بر درآمد مقاطعه‌کاران خارجی که وجود آنها در ایران و جانشین شدن آنها به ایرانیان خود در حکم افزایش بیشتر کارمندان خارجی شرکت می‌باشد خودداری و جلوگیری به علم آورده و مرتکب این اعمال زیان بخش برای اقتصادیات ایران شده است.

ک) در حدود ۱۹۳۸ با دادن سهام مجانی به سهامداران خود که در حقیقت در حکم دادن سود سالیانه ۴۰۰ درصد به سهامداران عادی بوده است از فروش سهام که می‌توانسته وسیله مشارکت ایران در سرمایه عادی شرکت باشد جلوگیری به عمل آورده و زیان مادی و معنوی فوق‌العاده‌ای به ایران وارد آورده است.

ل) از نفت شاه آن طوری که لازمه حفظ سهم ایران از نفت زیرزمینی این ناحیه که با کشور عراق مشترک است استفاده و بهره‌برداری مقتضی ننموده است.

نفت شاهراه به طوری که کارشناسان فنی اظهار عقیده می‌کنند مخازن زیرزمینی‌اش با مخازن نفتی که در عراق هست شاید بی‌ارتباط نباشد و وقتی که از اینجا بهره‌برداری نشد و از آن طرف بهره‌برداری کردند بالنتیجه آنجا ذخایر زیرزمینی اینجا را خواهد کشید و شرکت نفت در اینجا تعمداً به یک چنین کاری دست زده است.

م) خود را برخلاف روح پیمان در تغییر اساسنامه خود و اساسنامه شرکت‌های تابعه و وابسته آزاد دانسته و راه ایجاد خسارت‌های عظیمی را باز کرده است.

ن) ذخایر شرکت را که در تمام آنها دولت ایران بایستی سهیم باشد با تفسیر یک جانبه قرارداد منحصر به ذخیره عمومی نموده و با قرارداد الحاقی می‌خواسته است این تفسیر را به طور قطعی پایدار نماید.

س) در تمام مدت جنگ در داخل ایران به نیروی متفقین مواد نفتی فروخته و سهم مالیاتی ایران را به کشور ایران پرداخت نکرده است و همچنان از پرداخت آن خودداری نموده و با قرارداد الحاقی نیز می‌خواسته است در این زمینه هم تصفیه حساب دریافت دارد

این است معنی و تفسیری که شرکت از ماده ۲۱ قرارداد الحاقی که به منظور تأمین منافع ما پیش‌بینی شده بوده نموده است بایستی متذکر گردم که در آخرین قسمت همین ماده که شرایط بالا ضمن آن قید شده نوشته شده است که این امتیاز را دولت لغو نخواهد کرد و مفاد مقررات آن در آتیه به وسیله هیچ قانون عمومی و خصوصی و یا هیچ یک از دستورات و نظامات اداری و ی اعملیات مقامات اجراییه قابل تغییر نخواهد بود قید این دو موضوع در یک ماده که یکی مربوطه به تعهدات شرکت و دیگری مربوط به تعهدات دولت ایران می‌باشد نشان می‌دهد که این دو تعهد لازم و ملزم و شرط یکدیگرند بنابراین در صورتی که شرکت طبق تعهدات خود عمل نکرده باشد دولت ایران هم هیچ گونه تعهدی نسبت به مراعات قرارداد ۱۹۳۳ و عدم لغو آن نداشته و حق قانونی فسخ آن را دارد. در اینجا بایستی به عرض نمایندگان ملت که چشم میلیون‌ها گرسنه و عریان دوخته به رأی آنها است برسانم که اکنون با وجود تخلفات صریح شرکت و تفسیر غیر معقول و زیان بخش مفاد قرارداد براساس همین ماده ۲۱ کشور ایران دیگر تعهد قبول قرارداد ۱۹۳۳ را نداشته و بایستی از این موقعیت برای ریشه کن کردن نفوذ اجانب در ایران با ملی کردن صنایع نفت استفاده نماید و ضمناً خسارات وارده به حق ایران در این مدت را با حکمیت بین‌المللی محاسبه و تعیین نموده و با منظور داشتن آن زیان‌ها حساب خود را با شرکت نفت تصفیه و با استفاده از کارشناسان خارجی به بهره‌برداری از منابع نفتی خود ادامه دهد محاسبه کارشناسان نشان می‌دهد که ما می‌توانیم با استخراج نصف نفتی که فعلاً شرکت نفت استخراج می‌نماید حداقل معادل استفاده فعلی کشور از منابع نفتی استفاده ببریم و ضمناً در صورت باقیمانده دینی نسبت به شرکت نفت این دین را هم در ظرف چند سالی مستهلک نموده و تازه برای این که خریداران مشتاقی که نفت ما را در خلیج‌فارس تحویل بگیرند داشته باشیم نفت خود را به قیمتی که از قیمت بازارهای مصرف منهای مخارج حمل و نقل از خلیج‌فارس تا آن نقاط نیز ده درصد ارزان‌تر باشد به فروش رسانید.

بنده برای این که توجه آقایان نمایندگان را جلب کرده باشم به این که اگر ما بخواهیم اینجا را ملی بکنیم هیچ گاه دولت انگلستان طبق بیانات مستر بوین در مجلس عوام انگلستان اگر بخواهند مانع و مزاحمتی برای ما فراهم بکنند بنده عین نطق مستربوین را در جواب مستر پیک تورن به عرض نمایندگان محترم راجع به همین مورد که دو مرتبه اتفاق افتاده است به استحضار مجلس شورای ملی می‌رسانم و عین مذاکرات هم به وسیله نماینده همکار محترم دوره گذشته‌مان آقای عباس اسکندری در ضمن استیضاح تقدیم مقام ریاست مجلس شورای ملی شده است و بنده اینجا ترجمه آن را به اطلاع آقایان نمایندگان محترم می‌رسانم. موقعی است که به رمه صنایع خودش را ملی کرده است و بیش از سیصد میلیون لیره سهام صنایع به رمه متعلق به افراد انگلیسی یا اتباع انگلیسی و یا شرکت‌های مهم لندن بوده و صنایع خودش را به وسیله قانونی در مجلس ملی اعلام می‌کند. یکی از نمایندگان - مستر پیک تورن از وزیر خارجه سئوال می‌کند و او هم جواب می‌دهد، حالا عیناً سئوال و جواب را عرض می‌کنم:

مسترپیک تورن پس از مراجعه به صحبت بوین راجع به اصول دموکراسی و سوسیالیزم از وزیر خارجه سئوال کرده آیا مستربوین اطلاع دارد که در بیرمانی دولت فعلی آنجا می‌خواهد اصول سوسیالیزم را رواج دهد و کارخانه‌جات و صنایع و شرکت‌های انگلیسی و آن قسمتی که انگلیس‌ها در آن سهام دارند چه خواهد شد؟ و سرنوشت آن چیست؟ مستربوین جواب داد آنها کاملاً تصمیم دارند که کارخانه‌جات و صنایع را ملی کنند و با پرداخت خسارت صاحبان سهام موافقت کرده‌اند و در تمام بیانات خود این موضوع را همیشه گفته‌اند و سیاستی را که می‌خواهند تعقیب نمایند اعلام نموده‌اند و مؤسسات را هم تصرف نموده‌اند ولی در موضوع پرداخت خسارات اخیراً چنین مستفاد می‌شود که می‌خواهند آن راهم تغییر دهند من خیال می‌کنم این مجلس هیچ وقت نخواهد خواست که با دولت بیرمانی داخل مذاکره شویم و طبق مقررات منشور ملل متفق مواد خام در هر کشور متعلق به خودش می‌باشد. (صحیح است) در صورتی که خسارات به طریق صحیح و عادلانه بپردازند ما موافقت داریم ما مداخله در امور داخلی کشور دیگری نداریم.

این متن بیانات مستربوین وزیر امور خارجه انگلستان بود که در مورد بیرمانی که در حدود سیصد میلیون لیره در آنجا سهام افراد انگلیسی و یا اتباع انگلیسی بوده و این کار را کرده‌اند و صنایع‌شان را ملی کرده‌اند اگر ما هم بکنیم یک چیز خارق‌العاده‌ای نیست و دولت انگلستان و مجلس عوام انگلستان هم بنابر توضیحی که وزیر خارجه انگلستان داده است هیچ وقت اجازه نمی‌دهد که آنها با هیچ عنوانی دخالت در امور کشوری کنند پس باید ما هم از موقعیت جهانی استفاده بکنیم و در این موقع صنایع نفت را ملی اعلام کنیم

ملت ایران و نمایندگان محترم نبایستی از این عمل بیم داشته باشند و تصور کنند که ما نخواهیم توانست این عمل را انجام دهیم کارشناسان مدعی هستند که این کار از عهده ایرانی که زندگانی او با حقوق‌های سرشاری که شرکت نفت به خارجیان می‌پردازد تأمین گردد کاملاً میسر است و ضعف فنی خود را نیز می‌توانیم با در استخدام گرفتن کارمندان خارجی فعلی شرکت و یا کارشناسانی که از دنیای متمدن استخدام نموده و به جای آنها بگماریم جبران نماییم.

۱۸- در اده حکمیت به طور خلاصه می‌گویم که شرکت نظریه اصلی خود را که امکان مراجعه به حکم واحد برای حل اختلافات عظیم ناشی از این قرارداد است تأمین نموده و این موضوع نیز می‌تواند در آتیه زیان‌های عظیم و غیرقابل جبرانی برای تأمین منافع ایران در برداشته باشد.

۱۹- از ماده بیست و سه معلوم می‌شود که طبق قرارداد دادرسی در صورت عدم انعقاد قرارداد ۱۹۳۳ دولت ایران حق دریافت مالیات طبق مقررات قانونی خود از شرکت نفت داشته است در صورتی که قرارداد دادرسی به جای قرارداد ۱۹۳۳ در سال‌های فوت آن اجرا شده بود صرف‌نظر از این که دولت ایران در ۱۶ درصد منافع کلیه شرکت‌هایی که برای بهره‌برداری و فروش نفت ایران عمل می‌کردند آن هم قبل از پرداخت مالیات‌های دولت انگلستان و پس از استهلاک معقول شریک بود (و حال آن که براساس قرارداد ۱۹۳۳ دولت ایران فقط در منافع شرکت نفت انگلیس و ایران شریک می‌باشد) مالیات مربوطه کلیه شرکت‌های بهره‌برداری را که در ایران مشغول کار بوده‌اند دریافت می‌داشت و عوائد ایران به مراتب زیادتر می‌گردید.

محاسبه کارشناسان که در روزنامه‌ها منتشر گردیده نشان می‌دهد که فقط در صورت اجرای مقررات دادرسی دولت ایران از شرکت نفت انگلیس و ایران بابت ۱۶ درصد منافع و دریافت مالیات براساس مقررات مالیاتی کشور از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۹ به جای ۲۹۷ میلیون دلار دریافتی ۶۹۰ درصد منافع سایر شرکت‌های بهره‌برداری اعم از شرکت‌هایی که در داخل ایران و یا در خارج آن عمل می‌کردند و همچنین مالیات شرکت‌هایی که در داخل ایران عمل می‌نمودند. دریافت می‌داشت عوائد آن باز هم بیشتر گردیده و شاید در این صورت با میزان دریافتی کشور ونزوئلا هم برابری می‌نمود و حال آن که طبق محاسبه کارشناسان و طبق قرارداد ۱۹۳۳ دریافتی‌های ایران فقط ۲۸ درصد دریافتی ونزوئلا براساس متوسط هفت ساله اخیر بوده و طبق قرارداد الحاقی نیز ۴۷ درصد آن و طبق قرارداد دادرسی که در مورد شرکت نفت تنها اجرا می‌شد ۶۶ درصد ونزوئلا و بالاخره در صورت دریافت ۱۶ درصد منافع و مالیات کلیه شرکت‌هایی که طبق مقررات دادرسی مشمول درصد منافع و مالیات می‌گردیدند شاید در حدود همان مقدار دریافتی کشور ونزوئلا می‌گردید. البته باز هم بایستی تکرار شود تا هیچ کس را مجال فراموشی باقی نمامد که بیلان شرکت که مدعی است ما را در منافع شرکت نفت در سراسر جهان شریک می‌نماید، اقلاً سی درصد کمتر از متوسط هفت ساله ۱۲ شرکت بهره‌برداری نفت ونزوئلا که تقریباً منحصراً در منافع فروش نفت خام شریک می‌باشد نفع نشان داده و این هم کلاهی است که به تنهایی برای بی‌ارزش کردن قرارداد ۱۹۳۳ کافی می‌باشد. در این ماده یک میلیون لیره برای تصفیه دعاوی سابق پرداخت شده و قبول می‌شود که برای سال‌های ۱۹۳۱ و ۱۹۳۲ به جای مقررات دادرسی حقوق کشور ایران براساس مقررات قرارداد ۱۹۳۳ پرداخت گردد و البته هنر شرکت هم در اینجا است که در آن موقع دریافتی ایران براساس قرارداد ۱۹۳۹ بیش از دو برابر دریافتی ایران براساس قرارداد دادرسی می‌شده است و پس از ۱۷ سال معلوم شده است که اگر قرارداد دادرسی وجود می‌داشت سهم دریافتی ایران براساس قرارداد ۱۹۳۳ شده بود. ضریب نیرنگ چنانچه ملاحظه می‌فرمایند در اینجا ۴ می‌باشد یعنی شرکت دریافتی ایران براساس قرارداد ۱۹۳۳ را چهار مرتبه بیش از آنچه که با زمان پرداخت شده در ۱۹۳۳ به ما نشان داده است. عملی که شرکت در قرارداد الحاقی نیز نموده است به نظر کارشناسان دارای یک ضریب نیرنگی در همین حدود می‌باشد و با تصویب آن ۱۵ سال دیگر ملت

ایران خواهد دید که بایستی دست ندامت به دندان بگیرد و به ماقدین آن نیز مثل عاقدین زنده قرارداد ۱۹۳۳ لعنت و نفرین نماید.

بایستی اینجا توجه نمایندگان محترم و ملت ایران را به این موضوع جلب نمایم که شرکت نفت همواره با نیرنگ‌های شیطانی خود در هر فاصله ۱۵ تا ۲۰ سال وسایل عدم رضایت دولت ایران را فراهم آورده و هر بار با دادن مبلغ ناچیزی و دریافت تصفیه حساب به مضمون، ربوده به خرمانی انگشتری، عمل کرده و خیال خود را برای خیز بعدی راحت کرده است.

این عمل تصفیه حساب یک بار در ۱۹۲۰ با قبول پرداخت یک میلیون لیره که به مصرف تغییر رژیم حکومتی ایران رسیده است و یک بار در ۱۹۳۳ که منجر به عقد آن قرارداد ننگین و تمدید مدت ۳۳ ساله قرارداد و رخنه در حق حاکمیت ایران گردیده است. انجام شده و دفعه سوم آن همین قرارداد الحاقی بوده است که بیش از پیش باعث می‌شد چنگال خونین استعمار و استثمار به قلب ملت ستم دیده ایران فرو رود و خوشبختانه برای ملت بیدار ایران فداکاری احزاب ایران دوست و مشتی از خود گذشته که ملت ایران خود بهتر آنان را شناخته است و به وظیفه وجدانی خود عمل نموده‌اند مانع توفیق آن نقشه خائنانه گردیده.

۲۰- در ماده ۲۴ دولت حق استفاده افراد ملت ایران از الغای قرارداد دادرسی را که اقلاً به آنها اجازه می‌داده است که تعهدات خود را جمع به واگذاری اجاره زمین‌های خود را که ناچار به مبلغ ناچیزی بوده است الغاء و قرارداد عادلانه جدیدی منعقد نماید از بین می‌برد زیرا قید می‌شود که قراردادهایی که براساس قرارداد دادرسی بسته شده است بر حسب قبدی که در شرایط اجاره منظور گردیده است تا آخر قرارداد دادرسی یعنی سال ۱۹۶۱ و یا تا آخر قرارداد جدید یعنی سال ۱۹۹۳ به قدرت خود باقی خواهد ماند. و از این راه هم با وجود ضرری که خود دولت از الغای قرارداد دادرسی برده مردم بدبخت این کشور را نیز از حقی که الغای قرارداد دادرسی به نفع آنان ایجاد کرده بوده است محروم می‌نماید.

۲۱- در ماده ۲۱ قرارداد به شرکت حق فسخ قرارداد ۱۹۳۴ با یک مهلت و اطلاع قبلی دو ساله داده می‌شود و حال آن که ضمن ماده ۲۱ و ۲۶ سعی شده است این حق از دولت ایران سلب گردد.

البته چنانچه تذکر دادم تجمع عبارات ضمن مواد بالا نوعی است که دولت ایران فقط از حق فسخ خود در صورتی صرف‌نظر کرده است که شرکت تعهدات خود را با حسن‌نیت انجام دهد عملی که نه تنها شرکت براساس تفسیرهای غلط از اجرای آن سر باز زده بلکه حتی مرتکب عملیاتی شده که با صریح مواد قرارداد مثل ماده ۱۶ نیز مبانیت داشته سهل است در مدت جنگ دوم جهانی حتی مقررات تفسیر غلط خو د را نیز مراعات ننموده و از ۱۹۴۳ تاکنون نیز اجرای این ماده را با عدم قبول نظریات حقه دولت ایران معوق و معطل گذارده است.

۲۲- در ماده ۲۶ بر حسب ظاهر مواردی برای امکان فسخ قرارداد از طرف دولت ایران از راه مراجعه به حکمیت پیش‌بینی شده است ولی شرایطی که ضمن بندهای یک و دو آن ماده برای آن قائل شده است عملاً حق فسخ دولت ایران را منحصر به مواردی می‌نماید که شرکت نفت خواهان این فسخ بوده است.

بحث در این موضوع‌ها ضمن مقالات متعددی که در روزنامه شاهد و ضمن کتاب خیانت‌های گلشاییان درباره نفت جنوب و تکذیب‌های گلشائیان - نشریه شماره ۹ حزب ایران مندرج است با دقت کافی شده است و مرا از تدقیق و بحث قضایی درباره آنها معاف می‌دارد.

این بود معای و مضرات اصلی و عمده قرارداد ۱۹۳۳ و اثراتی که در صورت تصویب قرارداد الحاقی بر آن مترتب شده بود و البته بر تمام افراد این کشور و به خصوص نمایندگان مجلسین و مسئولین دولت واجب و ضروری است که بدون توجه بدان‌ها و مشاوره با کارشناسان ایرانی تعهداتی که ممکن است موجب زیان کشور بشود ننمایند. عرایض بنده در مورد ادعانامه خاتمه پیدا کرد....

رئیس- آقای مکی یک قدری تأمل بفرمایید اکثریت نیست (پس از چند لحظه عمده کافی شد) بفرمایید

مکی- عرایض بنده در مورد ادعانامه خاتمه پیدا کرده حالا فقط مقایسه کشورهای خاورمیانه و قانون ونزوئلا با قرارداد ۱۹۳۳ مانده است که این را هم به عرض آقایان می‌رسانم و این مدارکی را که عرض می‌کنم به عقیده بنده ضبطش در صورت جلسات مجلس و برای استحضار ملت ایران بسیار نافع است که دیگران چگونه معامله کرده‌اند و ما چگونه معامله می‌کنیم.

تاریخچه مختصر شرکت‌های نفت در عراق

۱- شرکت نفت عراقی

قبل از جنگ بین‌المللی اول شرکت‌های آلمانی اجازه استخراج نفت در امپراطوری عثمانی را گرفته بودند و در سنه ۱۹۱۲ Turkish Petroleum شرکت نفت ترکیه توسط شرکت‌های نفت آلمانی و انگلیسی تأسیس شد بدین طریق که ۵۰ ر سهام آن بانک ملی عثمانی و ۲۵ ر به Deutsche Bank بانک آلمان و ۲۵ ر آن به Royal Dutch Shell انگلیسی بود.

در سنه ۱۹۱۴ شرکت نفت انگلیس و ایران تمام سهام بانک عثمانی را خرید و در ۱۹۲۰ سهام آلمانی نیز به فرانسه منتقل گشت.

در ۱۹۲۸ نصف سهام شرکت نفت انگلیس و ایران منتقل به شرکت‌های امریکایی گردید و ۵ ر سهام هم به آقای گلینگیان رسید و بالاخره شرکت نفت ترکیه که امروز به شرکت نفت عراقی موسوم است:

Lraqi Peteoleum Co تشکیل شد ۷۵ ر ۲۳% سهام این شرکت متعلق به شرکت نفت انگلیس و ایران است.

شرکت نفت عراقی برای هر تن چهار شیلینک طلا حق‌الامتیاز به دولت عراق می‌پردازد و در هر ۱۰ سال یک مرتبه مذاکرات شروع و درباره این حق‌الامتیاز تجدیدنظر می‌شود و هر سال در عوض مالیات برای ۴ میلیون تن اول ۶۰۰۰۰ لیره طلا و برای هر میلیون تن اضافی ۲۰۰۰۰ هزار لیره طلا می‌پردازد.

۲-شرکت نفت

Btitish Ol Development Co

این شرکت امتیازی برای استخراج نفت در قسمتی از خاک عراق (قسمت موصل به بغداد و در مغرب رود دجله) گرفته و در ۱۹۳۳ شروع به کار و نفت استخراج نمودند و در ۱۹۳۶ به علت جنگ ایتالیا و حبشه ساختمان لوله برای حمل نفت به تأخیر افتاد و بالاخره سهام آن شرکت را شرکت نفت موصل که خود یکی از توابع شرکت نفت عراقی است به دست آورد فراموش نشود که در حدود ۴ و ۱ سهام شرکت نفت عراقی متعلق به شرکت نفت انگلیس و ایران است و بنابراین شرکت نفت موصل در حقیقت تبعه درجه دوم شرکت نفت ما می‌باشد.

۳- شرکت نفت بصره

این شرکت در ۱۹۳۸ برای اراضی جنوب بغداد امتیاز استخراج نفت گرفت و تا ۹۴۷ مشغول اکتشاف بوده است و سالیانه ۳۰۰۰۰۰ لیره طلا به دولت عراق می‌پردازد.

۴- شرکت نفت خانقین

چندی قبل از شروع جنگ بین‌الملل اول در تحدید حدود سرحد ایران و عثمانی قسمتی از خاک ایران به دولت اخیرالذکر واگذار شد و شرکت نفت خانقین در ۱۹۲۵ توسط شرکت نفت انگلیس و ایران تشکیل گردید که در این قسمت از خاک سابق ایران شروع به استخراج نفت نماید این شرکت نفت را استخراج و با یک لوله به طول تقریباً ۴۰ کیلومتر آن را به تصفیه خانه خانقین می‌رساند.

شرکت نفت موصل و شرکت نفت بصره و شرکت نفت خانقین هر سه برای هر تن نفت ۴ شیلینک طلا می‌دهند و برای مالیات هم مانند شرکت نفت عراقی مبالغی به دولت عراق می‌پردازد و به علاوه دولت عراق ۲۰ ر تمام نفت استخراجی شرکت نفت موصل و شرکت نفت بصره را بلاعوض برای مصرف خود برمی‌دارد اگر دولت کوچک عراق بتواند چندین شرکت نفت در مملکت خود داشته باشد و از رقابت آنها استفاده نماید و حق امتیاز به طلا بگیرد و در عوض مالیات باز مبالغی به لیره طلا بگیرد و حتی ۲۰ درصد نفت استخراجی دو سه شرکت را مجاناً برای مصارف خود بردارد و به علاوه هر ۱۰ سالی که بتواند تا میزان ۶ شلینک طلا عوض ۴ شلینک آن را ترقی دهد چه طور دولت شاهنشاهی ایران با این همه طمطراق عرضه و جرأت ایستادگی در مقابل شرکت نفت و استیفای حقوق ایران را ندارد غیر از بی‌لیاقتی دولت‌ها آیا می‌توان دلیل قانع کننده دیگری پیدا کرد؟

نفت عراق قسمت عمده‌اش از معادن اطراف کرکوک و از عمق ۴۰۰ متری به دست می‌آید در صورتی که نفت ایران از عمق خیلی کمتری به دست می‌آید و به علاوه شرکت نفت انگلیس و ایران دارای سابقه و وسیله بیشتری است و تشکیلات و لوازم معظمی دارد بنابراین بایستی منافع این شرکت به مراتب بیشتر از منافع شرکت‌های نفت عراق باشد و به همین دلیل بایستی سهم دولت ایران نیز از سهم دولت عراق بیشتر باشد. یعنی باید حق‌الامتیاز (از روی تشابه اگر حساب کنیم) به طلا داده شود و در عوض مالیات

هم لیره طلا بدهند و حداقل صدی بیست نفت استخراجی هم مجاناً و بلاعوض به دولت برای فروش در داخله یا خارجه واگذار شود.

بنده تمام نقاط خاورمیانه را قراردادهای نفت‌شان را دارم ولی چون موضوع مقایسه ونزوئلا با ایران اهمیتش از همه زیادتر است این است که بنده این را مقدم به عرض آقایان می‌رسانم و بعد اگر فرصت شد آنها را هم به عرض آقایان می‌رسانم قبل از این که بنده وارد مقایسه قانون ونزوئلا و ایران بشوم یک نکته را لازم می‌دانم که به اطلاع بعضی از آقایان برسانم که می‌گوید دولت فعلی که در مورد نفت اقدامی نکرده است شما چرا استیضاح کردید؟ علت استیضاح این است که در حدود چهار ماه از تاریخ تشکیل و روی کار آمدن کابینه حاضر می‌گذرد و در ظرف این چهار ماه آنچه که بنده اطلاع دارم دولت تاکنون کمترین اقدامی برای استیفای حقوق مردم نکرده است و برای این که ما نشان داده باشیم که از کجا حق ما ضایع شده است و ملت ایران استحضار حاصل کند که چه حقی از آنها ساقط شده است این بود که به طور مفصل ضمن بیان ادعانامه مطالب خودمان را به عرض مجلس شورای مل و به عرض ملت ایران از شرکت نفت با کیفیتی که براساس شرافت ملی ایران باشد خواست اقدامی بکند ما اولین طرفدار و سرباز آن دولتی خواهیم بود که بخواهد در احقاق حق ملت ایران فداکاری و از جان گذشتگی از خود نشان بدهد (صحیح است - صحیح است) بنابراین اگر دولت فعلی هم دامن به کمر زد و آستین بالا کرد و خواست مرد مردانه وارد بشود و واقعاً حق ملت ایران را بگیرد و همان طور که در بیرمانی و سایر جاها خواستند و کردند ایشان هم این تصمیم را گرفتند ما سرباز این تصمیم هستیم و در اجرایش هم با تمام قوا کوشش خواهیم کرد (احسنت)

نکات قابل ملاحظه نسبت به تطبیق شرایط قانون نفت ونزوئلا با امتیاز فعلی نفت شرکت سهامی نفت انگلیس و ایران

۱- ماده ۲- در خصوص اراضی که متعلق به اشخاص می‌باشد امتیاز گیرنده حق ندارد بدون در دست داشتن اجازه نامه کتبی از صاحب ملک عملیات اکتشافی بنماید.

شرکت نفت انگلیس و ایران برای عملیات اکتشافی خود حتی در زمین‌هایی که متعلق به اشخاص تالث می‌باشد عملاً هیچ وقت کسب اجازه از مالک ننموده سهل است طبق مقررات قرارداد در این زمینه تعهدی ندارد و فقط اگر خسارتی به دهات وارد آورد با پرداخت مبالغ ناچیزی به صاحبان آن رفع غائله می‌کند و گاهی عملیات اکتشافی شرکت باعث شده است که چشمه‌های آب که در نواحی جنوب و ایل‌نشین است یا از بین برود و یا آب شیرین آن شور گردد.

۲- بند ۱ ماده هفتم - قطعاتی که برای اکتشاف در اختیار امتیاز گیرنده قرار می‌گیرد جمع کل مساحت آنها نباید در هیچ موقعی بیش از ده هزار هکتار باشد و مدت اکتشاف بیش از سه سال بوده باشد.

حوزه امتیازی واگذاری به شرکت نفت ۱۰۵۰۰۰ میل مربع است و شرکت حق اکتشاف و استخراج در تمام این حوزه را برای مدت ۵۳ سال دارد علاوه بر چهل و دو سالی که منقضی شده است دارا می‌باشد بنابراین مساحت حوزه اکتشافی ۲۶۰۰ برابر مساحت حوزه‌های امتیازی کشور ونزوئلا و مدت واگذاری ۳۱ برابر مدت واگذاری حوزه‌های اکتشافی ونزوئلا برای عملیات اکتشافی می‌باشد.

۳- ماده هشتم- برای حمل و انبار مواد نفتی ممکن است امتیاز جداگانه داده شود اشخاصی که طبق این قانون حائز شرایط باشند می‌بایست تقاضای خود را با قید نرخ‌های لازم و ترتیب حمل و نقل و انبار نمودن آن برای تصویب به دولت ونزوئلا تسلیم نماید صاحبان امتیاز استخراج هم اگر بخواهند حق حمل و نقل خود را به شخص دیگری واگذار نماید باید قبلاً موافقت رئیس کل فدراسیون را جلب نماید.

طبق قرارداد ۱۹۳۳ شرکت عملاً حق انحصاری حمل و نقل نفت خود را به وسیله لوله‌کشی و یا وسایل دیگر دارا بوده و در صورتی هم که لازم باشد واگذاری قسمتی از حمل نفت خود را به دیگران واگذار نماید کسب اجازه‌ای از دولت ایران به طور صریح لازم شناخته نشده است و شرکت عملاً در این قبیل موارد نظریه دولت ایران را هم نخواسته است. با این ترتیب دولت ایران در عملیات داخلی شرکت و یا حمل و نقل عملاً هیچ گونه اختیاری ندارد و شرکت هر چه بخواهد می‌کند.

۴- ماده ۱۸- قطعاتی که برای عملیات استخراجی واگذار می‌گردد مساحت کل آن نباید بیش از نصف مساحت قطعات اکتشافی بوده و مساحت هر قطعه به تنهایی نباید از ۵۰۰۰ هکتار تجاوز نماید.

در ایران مساحت حوزه اکتشافی و استخراجی عملاً یکی و مساحت آن صد هزار میل مربع است و این مساحت بیش از پنج هزار برابر مساحتی است که در کشور ونزوئلا برای استخراج به شرکت واحدی تسلیم می‌نمایند علاوه هر قطعه مجزا از حوزه امتیازی شرکتی در ونزوئلا نباید از ۵۰۰۰ هکتار زیادتر باشد و حال آن که تمام حوزه استخراجی که در اختیار شرکت گذارده شده کلاً به هم متصل و بنابراین قطعه شرکت نفت انگلیس و ایران ۵۰۰۰۰۰ برابر قطعات مجزای واگذاری در کشور ونزوئلا است.

۵- ماده بیست و هشتم- صاحب امتیاز استخراج نفت برای تأسیس تصفیه خانه باید قبلاً نقشه کامل تصفیه خانه را همراه با اطلاعات لازمه برای تصویب به وزارت فرمنتو تسلیم نماید. اگر وزارتخانه مربوطه ایرادی داشته باشد باید صاحب امتیاز توضیحات لازم را در این باره بدهد و یا در رفع آن اقدام کند در صورت بروز اختلاف نظر قطعی نسبت به این پیشنهاد باید در ظرف ۳ ماه از تاریخ تسلیم آن به اطلاع تقاضا دهنده برسد. اگر چنانچه در عرض یک ماه از تاریخ تقاضانامه ایرادی از طرف مقامات مربوطه نرسد آن تقاضا تصویب شده تلقی خواهد شد.

راجع به وسعت و استعداد و نقشه اجرای تصفیه خانه قرارداد ۱۹۳۳ هیچ گونه وظیفه‌ای برای شرکت نفت معین ننموده است و شرکت در این زمینه نیز مثل بسیاری موارد دیگر صد در صد باز است ولی در مواردی که راجع به واگذاری اراضی است در صورتی که دولت ایران در فاصله یک ماه جوابی ندهد طبق قرارداد ۱۹۳۳ موضوع در جواب شرکت موافقت شده تلقی خواهد گردید.

۶- ماده بیست و نهم- اشخاصی که صاحب امتیاز نفت نبوده ولی مایل باشند برای تصفیه مواد نفتی تصفیه خانه دایر نمایند در صورت حائز بودن شرایط لازم با آنها طبق مفاد ماده ۲۸ عمل خواهد شد. ولی آنها حق انحصاری نخواهند داشت.

در قرارداد ۱۹۳۳ شرکت علاوه بر حق انحصاری اکتشاف و استخراج نفت در حوزه امتیازی عظیم خود حق انحصاری نفت در حوزه امتیازی عظیم خود حق انحصاری تصفیه یا هر نوع عملیات دیگر را در نفتی که خود تحصیل نموده است دارا می‌باشد و بنابراین شرکت‌های دیگری نمی‌توانند عمل تصفیه قسمتی از نفت شرکت نفت را عهده‌دار شوند.

بخش ۷۷۱ مالیات‌ها

۷- ماده سی و هشتم- صاحبان امتیاز اکتشافی باید مبلغ ۲ بلیوار برای هر هکتار در سال به دولت ونزوئلا می‌پردازد.

صاحب امتیاز ایران یعنی شرکت نفت هیچ گونه حق‌الارضی اکتشافی نمی‌پردازد در صورتی که معادل شرکت ونزوئلا حق امتیاز اکتشافی پرداخت می‌گردید سالیانه معادل پانزده میلیون دلار فقط حق الارض اکتشافی دریافت می‌شد. عدم تعهد شرکت در پرداخت هر گونه حق‌الارض اکتشافی باعث شده است که شرکت منابع وسیع نفت این حوزه عظیم را به خود منحصر نموده و طبق مصالح و منافع خود نسبت به آنها عمل نماید.

۸- ماده سی و نهم- صاحبان امتیاز اکتشاف و استخراج باید مبلغ ۸ بلیوار برای هر هکتار که در تصرف دارند به طور حق‌الاستخراج مقدماتی به دولت ونزوئلا بپردازند.

شرکت نفت که دارای حق‌الامتیاز اکتشاف و استخراج در حوزه یکصد میلی مربعی خود در صورتی که این حق را برای یک بار به دولت ایران پرداخته بود دولت ایران ۶۰ میلیون دلار از این راه به دست آورده بود ولی شرکت نفت از پرداخت هر گونه حق‌الارضی استخراجی و اکتشافی معاف است.

۹-ماده ۴- صاحبان امتیاز قرارداد سالیانه مالیات ده سال اول از تاریخ امضا قرارداد سالیانه مالیات سطح‌الارضی به میزان ۵ بلیوار برای هر هکتار از سال یازدهم الی پانزدهم سالیانه ۱۰ بلیوار از سال ۱۵ الی ۲۰ پانزده بلیوار - از ۲۰ الی ۲۵ بیست بلیوار - از ۲۵ الی ۳۰ بیست و پنج بلیوار و برای بقیه مدت امتیاز ۳۰ بلیوار به دولت ونزوئلا بپردازد.

شرکت نفت انگلیس و ایران هیچ گونه حق‌الارضی استخراجی نمی‌پردازد در صورتی که متعهد بود که مثل کشور ونزوئلا عمل نماید در ده ساله اول سالیانه ۳۷ میلیون دلار در ۵ ساله بعد سالیانه ۷۴ میلیون دلار و ۵ سال به ۵ سال سالی ۳۷ میلیون دلار بیشتر تا آن که در سال‌های آخر مدت امتیاز که حداکثر آن ۴۰ ساله است (در حال آن که امتیاز ایران ۶۰ ساله بود و ۳۳ سال هم تمدید شده یعنی کلاً ۹۳ سال بوده است) یعنی از سال سی و یکم به بعد سالیانه ۲۲۲ میلیون دلار به دولت ایران بپردازد. با این

مقررات حق‌الارضی استخراجی دریافتی ایران در هفده ساله اول قرارداد ۱۹۳۳ یعنی از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۹ بالغ بر ۹۶۲ میلیون دلار حق‌الارض استخراجی دریافت می‌نمود و حال آن ک تمام حق دریافتی ایران در این مدت از ۳۰۰ میلیون دلار یعنی ثلث مبلغ بالا تجاوز نکرده است و البته اگر حق‌الارض حتی سبکتر از مبالغ بالا وجود داشت هرگز یک ششم کشور ما را شرکت برای خود منحصر ننموده و عملاً مثل یک مستعمره نمی‌گردید.

۱۰- ماده چهل و یکم بند ۱- مالیات حق - الاستخراج از قرار ۱۶ و دو سوم درصد مقدار کل استخراج می‌باشد که امتیاز گیرنده باید همین عین آن را و یا بهاء آن را هر طور دولت ونزوئلا تصمیم بگیرد به آن دولت بپردازد دولت ونزوئلا مختار است یک قسمت از آن را عین و بقیه را نقداً دریافت دارد.

بنده ۲ همچنین از قید طبیعی که استخراج می‌شود ۱۶ و دو سوم درصد آن به دولت ونزوئلا تعلق دارد که یا عین آن را و یا بهاء آن را به نرخ روز دریافت دارد.

در قرارداد ۱۹۳۳ شرکت بابت استخراج هر تن نفت خام آن هم نفت خام صادر شده از ایران و فروش رفته در ایران که شرکت نفت تلف شده‌ها و مصرفی خود را که از ده درصد نفت استخراجی متجاوز است شامل آن نمی‌داند فقط در ۱۵ ساله اول بین شش پنی و ۹ پنی تضمین شده به طور تعهد پرداخت مالیات نموده است این مبلغ در ۱۹۳۳ که قیمت متوسط هر تن نفت خام در امریکا ۵ دلار و نظر به قیمت تبدیل دلار به لیره معادل یک لیره هر تن نفت خام و بنابراین بین یک چهلم و ۱ بیست و هفتم قیمت آن بوده است در ۱۹۴۸ که قیمت هر تن نفت ۵ لیره بوده با توجه به مصرف طلا بین ۹۰ ر ۱ و ۳۳ ر ۱ قیمت نفت بوده است و حال آن که حق ونزوئلا که یک ششم نفت خام را دریافت می‌داشته همیشه در حدودیک دهم قیمت نفت خام باقی مانده است و بنابراین مالیات دریافتی تأمین یک سوم و یک دوازدهم مالیات دریافتی کشور ونزوئلا تغییر کرده است. این مالیات که در ۱۹۳۳ معادل ۴ درصد عوائد شرکت بوده در سال ۱۹۴۷ معادل ۸ ر ۱ درصد عوائد شرکت بوده و بنابراین به جای افزایش نقصان هم یافته است.

۱۱-۳ امتیاز دهنده باید بهاء ۱۶ و دو سوم درصد مقدار گازی که از معادن به دست می‌آورد به طور مالیات حق‌الاستخراج به دولت ونزوئلا پرداخت نماید این مالیات شامل گازی که دوباره به چاه تزریق می‌گردد و یا برای عملیات خود شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد و یا اصلاً قابل استفاده نیست نمی‌باشد.

شرکت نفت بابت بیش از دو میلیون تن گازی که فعلاً سالیانه به هدر می‌دهد و می‌سوزاند هیچ گونه حقی به کشور ایران نمی‌پردازد و حتی از مقدار ناچیز گازی که برای تهیه گوگرد و یا سوخت منازل شرکت از آن استفاده می‌شود نیز هیچ گونه حقی به ما نپرداخته است و هیچ قسمت از گازها را نیز به چاه باز نمی‌گرداند و همین مطلب مسلماً نتایج زیان بخشی از نقطه نظر حفظ فشار منابع نفتی ما در بر دارد تاکنون شرکت بیش از ۲۷ میلیون تن گاز از منابع نفتی ما را طعمه آتش کرده و از این بابت دیناری به ایران داده نشده است.

«آبادان یا در نقاط نفت‌خیز مسجد سلیمان و آغا جاری لوله‌های گاز هست که دائم سوخته می‌شود ولی در ونزوئلا و در کشورهای دیگری که به منافع نفتی‌شان علاقمند هستند اگر این گاز را مصرف فروشش را نداشته باشند یا مصرف استفاده‌اش را نداشته باشند برای حفظ فشار منابع نفتی خودشان این گاز را مجدداً با وسایل به چاه تزریق می‌کنند که فشار روی مایع نفت زیاد باشد که دو مرتبه نفت را بالا بیاورد ولی ما به عوض این که این گاز را برگردانیم به چاه آن را تعمداً می‌سوزانیم برای این که منابع نفتی ایران در آتیه فاقد فشار بشود (یک نفر از نمایندگان- دیرتر تمام بشود) هم دیرتر تمام بشود و هم این که وقتی فشارش زیاد باشد خرج استخراجش کمتر است. به علاوه در خیلی از کشورهای دیگر که گازشان را نمی‌توانند مصرف کنند به چاه‌هایی که نفت‌شان تمام شده است با فشار تزریق می‌کنند و در آنجا ذخیره می‌کنند که هر موقعی که خواستند و وسایلی پیدا کردند بتوانند از آن گازی که در زیر زمین ذخیره کرده‌اند به نفع سرمایه ملی کشور خودشان استفاده بکنند ولی همه آقایان در جنوب ملاحظه فرموده‌اند که این گازها کاملاً سوخته می‌شود و نه به چاه برمی‌گردد نه ذخیره می‌شود در صورتی که با همین گازها می‌توانند تمام شهرهای جنوبی ایران از طول راه خرم‌آباد تا اهواز و همچنین بروجرد و سایر نقاط نزدیک به خرمشهر و اهواز را می‌توانند از این گاز در زمستان و برای سوخت‌شان مورد استفاده قرار بدهند و در مطالعات سازمان برنامه هم این پیش‌بینی شده است که از این گاز برای مصرف سوخت و برای روشنایی یا برای مصرف کارخانه‌جاتشان استفاده بکنند. متأسفانه برنامه هفت ساله هم مثل این که حرف است و اگر بنا بشود که ما از این گاز استفاده بکنیم معلوم نیست که باز هم بایستی پول لوله‌کشی این گاز را ما بدهیم یا این که شرکت نفت در پرداخت پولش و بالاخره این لوله‌کشی اقدام خواهد کرد. این یکی از مواردی است که به عقیده بنده به زیان این مملکت است و شرکت نفت تعمداً دست به این کار زده است که در نتیجه هم یک مقدار زیادی گاز معادن نفتی ما خارج شده باشد و فشار کم شده باشد و هم این که معادن نفتی ما در آتیه فاقد فشار بشود.

۱۲- ماده چهل و دو- اگر صاحب امتیاز مواد خام خود را به بیشتر از قیمتی که با موافقت طرفین معین شده به فروش برساند باید از مبلغی که بدین وسیله اضافه دریافت می‌نماید ۳/۱۶۲ درصد آن را به دولت ونزوئلا کارسازی نماید.

در کشور ونزوئلا مالیات که به صورت یک ششم نفت و مواد نفتی و گاز استخراجی دریافت می‌گردد در صورتی که کشور ونزوئلا همین جنس را بخواهد شرکت نفت مربوطه موظف است نفت سهمیه دولتی را به بهای حداقلی که در قانون تعیین شده است خریداری نماید و چنانچه ملاحظه می‌شود اگر قیمت فروش نفت به شرکت مزبور بیش از آن حداقل بوده باشد تفاوت قیمت را نیز به شرکت مزبور به دولت ونزوئلا پرداخت خواهد نموده و بنابراین کشور ونزوئلا حداکثر استفاده را از سهمیه مالیاتی خود که به صورت نفت خام دریافت می‌کند برده است.

در این مورد هم بایستی توجه آقایان را جلب بکنم که مصرف داخلی تمام کشور ایران الان که زیاد شده است در حدود هشتصد هزار تن است در سال‌های قبل البته کمتر بود و هر قدر جلو برویم مصرف داخلی ایران زیادتر خواهد شد زیرا در شهرستان‌ها هم تمام دکان‌های نانوایی، خبازی، حمام‌ها و سایر چیزهایشان را به وسیله نفت گرم می‌کنند و طبیعی است که مصرف نفت در ایران زیاد بشود و سوخت زیاد بشود هیچ وقت تصور نمی‌کنم که بیش یک میلیون و نیم تن مصرف ایران بشود. در حال حاضر هشتصد هزار تن است الان ما این نفت مصرف داخلی کشور خودمان را با ده درصد تخفیف از قیمت خلیج مکزیک می‌گیریم در قرارداد قید شده خلیج مکزیک و خلیج رومانی، رومانی بعد از جنگ به این طرف، چون دیگر بازار بین‌المللی نیست مبنای قیمتش معلوم نیست و خلیج مکزیک هم که بازار بین‌المللی نیست مبنای قیمتش معلوم نیست و خلیج مکزیک هم که بازار بین‌المللی شناخته می‌شود بدیهی است که چون رقیبی در دنیا ندارد یعنی قیمت رومانی از بین رفته و خلیج مکزیک مانده بنابراین یک قیمت معینی و ثابتی دارد چون در آنجا رقابت نیست و ایران باید با صدی ده تخفیف از قیمت خلیج مکزیک کمتر نفت را از شرکت بگیرد و توزیع بکند، یعنی شرکت خودش توزیع می‌کند و برای دولت گویا در حدود بیست درصد یا یک چنین چیزی تخفیف قائل شده است در صورتی که نفت بحریه انگلیس و همین نفتی که به شرکت‌های امریکایی فروخته‌اند که قرارداد لوله‌کشی خاورمیانه را بسته‌اند برای ملت ایران و برای خود دولت‌ها و برای خود نمایندگان دولت ایران در شرکت نفت هم جنبه معما داشته است بنده به طور مزاح نمی‌خواهم عرض بکنم ولی برای رفع خستگی آقایان عرض می‌کنم که ببینند که نمایندگا نما تا چه حدود در موقعی که در انگلستان بوده‌اند و نماینده دولت بوده‌اند و چشم دولت ایران بوده‌اند برای حق ایران پافشاری کردند، به یکی از کمیسرهای دولت در لندن دستور می‌دهند خیلی قبل البته مربوط به کمیسر فعلی نیست - که برو به شرکت نفت و تحقیق بکن و ببین که قیمت نفت بحریه انگلیس چقدر است؟ ما گفتیم برو قیمت نفت بحریه انگلیس را تحقیق می‌کند؟ او پس از یک مدتی تلگراف می‌کند به دولت ایران و وزارت خارجه که حقیقت قضیه این است که من رفتم با رئیس شرکت نفت این موضوع را صحبت کردم او گفت که این موضوع سکره (Secret) کمپانی است و وقتی من خیلی اصرار کردم از من قول شرافت گرفت که فقط برای اطلاع من آن نرخ را نشان بدهد و چون من به شرکت نفت یک چنین تعهدی کردم بنا بر این معذور هستم که به دولت متبوهه خودم خبر بدهم که قیمت نفت بحریه انگلستان چه مبلغی است (احسنت- به آن مأمور) این مأمور دولت شاهنشاهی ایران در انگلستان برای حفظ منافع مردم گرسنه و بدبخت

ایران است در صورتی که همه آقایان می‌دانند که یک قسمت اعظم از بودجه‌های آنها صرف جاسوسی در کشورها می‌شود به نفع خودشان، من آنهایی که به نفع خودشان از طرف دولت انگلستان یا جاهای دیگر در ایران جاسوسی می‌کنند اینها را نسبت به کشور خودشان افراد جدی و خدمتگذاری می‌دانم آنها باید بیایند اینجا جاسوسی کنند به نفع کشور خودشان ولی نماینده ایران هم وقتی رفت آنجا ما نگفتیم جاسوسی کند ولی اقلاً حقایق را تحقیق کند و به اطلاع دولت خودش برساند که حقیقتاً ما بدانیم اینها نفت را به چه قیمتی به دولت خودشان می‌فروشند البته اینها که شده عرض کردم مربوط به نماینده فعلی نیست و مربوط به قبل است نماینده‌ای بوده است، کمیسر دولت در آنجا بوده است به او فشار می‌آوردند یک چنین جوابی داده است سفیر ایران بوده یا کمیسر نفت بوده در هر حال یک همچو سابقه‌ای هست و تکذیب هم نکرده‌اند اگر جز این بود بایستی جناب آقای شعاعی یا جناب آقای رزم‌آرا چون رئیس‌الوزرای این مملکت هستند بایستی از قیمت نفت دریاداری و بحریه انگلیس اطلاع داشته باشند اگر برای ما سکره است برای آنها که سکره نیست (دکتر بقایی- به ایشان هم گفته‌اند ولی قول گرفته‌اند که به کسی نگویند (خنده نمایندگان) این قسمت بحریه انگلیس که عرض کردم منظورم این بود که مصرف تمام ایران در حدود هشتصد هزار تن است یعنی به یک میلیون تن نمی‌رسددر صورتی که استخراج سال ۱۹۵۰ شاید در حدود سی و یک میلیون و خرده‌ای تن باشد. ما در حدود هشتصد هزار تن، یعنی از یک میلیون تن هم کمتر داریم مصرف می‌کنیم خوب است که اولیای دولت ایران در این مدتی که مذاکره کردند با شرکت نفت یا کمیسرهای ما که در لندن رفته‌اند مذاکره می‌کردند که به چه مناسبت قیمت نفت برای ما قیمت خلیج مکزیک منهای ده درصد باشد ولی بحریه انگلستان به ثمن بخس باشد اینها یک چیزهایی است که حقیقه برای یک افراد شریف و وطن‌پرستی که عنوان نمایندگی مجلس را داشته باشند و به نام مردم بخواهند خدمتی بکنند و انجام وظیفه بکنند واقعاً برای آنها تأثرآور است که ببینند ملت ایران به قیمت خلیج مکزیک منهای ده درصد می‌دهد. الان قسمت اعظم بودجه مملکت ما صرف ارتش می‌شود در حدود یک سوم از بودجه مملکت صرف ارتش و قوای تأمینه می‌شود و قوای تأمینه عبارت است از یک قوایی است که فقط و فقط به منظور حفظ دستگاه نفت در این مملکت به وجود آمده اینها تانک دارند اتومبیل دارند، طیاره دارند، موتور سیکلت دارند قیمت نفت و بنزین اینها را که برای حفظ منافع شرکت نفت است به چه مناسبت قیمت خلیج مکزیک باشد و برای دولت شاید ده درصد یا ۲۵ درصد تخفیف دارد شاید من درست شیفرش را نمی‌دانم یک تخفیفی است؟ اولاً چرا ارتش ایران برای نگاهداری چاه‌های نفت آقایان پول بنزین و روغن و مواد نفتی بدهد؟

وآنگهی موقعی که می‌دهد چرا قیمت خلیج مکزیک بدهد؟ چرا قیمت بحریه انگلستان ندهد؟ مگر آنها پسر آقا هستند و ما پسر کنیز هستیم؟ اگر ما نباید حفظ کنیم خودشان چشم‌شان کور بشود حفظ کنند و نفت باید بدهند و اگر هم ما نباید حفظ بکنیم این همه ارتش لازم نداریم. کی گفته این همه ارتش داشته باشیم؟ ما برای امنیت داخلی خودمان به چهل و پنجاه هزار نفر سرباز موتوریزه احتیاج داریم و بقیه‌اش برای شرکت نفت است و بدتر از همه مانورهایی است که شرکت نفت در ایران می‌کند. توجه بفرمایید الان شرکت نفت دست به یک مانور بسیار ماهرانه‌ای زده است که خدا می‌داند عاقبتش به کجا برسد. هم علیه منافع و حقوق سلطنت ایران است و هم بر علیه منافع ملت ایران است. این مجلس مؤسسان و این بازی‌هایی که دارند راه می‌اندازند منظورشان این است که اگر یک روزی مجلس شورای ملی ایران که امیدوارم آن روز روز سعادت ایران باشد و نزدیک باشد. شاید در همین دوره اتفاق بیفتد و بگویند آقایان بساطتان را جمع کنید و بروید اینها قبلاً آمده باشند برای شخص اول مملکت یک اختیاراتی این طوری قلابی تحصیل کرده باشند که وقتی آن قانون رفت آنجا بگویند ما این قانون را قبول نداریم و از حق و تو منظور این است و اگر هم آن وقت واقعاً ما امروز را کاری نداریم اگر صد سال دیگر یک پادشاه وطن‌پرست در مملکت ما بود یا اگر حالا یک پادشاه وطن‌پرست در مملکت ما برد....

رئیس- آقای مکی تأمل بفرمایید عده کافی نیست (پس از چند لحظه عده کافی شد) بفرمایید.

مکی- اگر پادشاه مملکت یک فرد وطن‌پرستی بود و نخواست این قانون را امضا کند و بگوید که من بر علیه منافع ملتم که در مجلس شورای ملی به حفظ حقوق ملت و قانون اساسیش قسم خورده‌ام و این را امضا نمی‌کنم آن وقت آن پادشاه را تبعید می‌کنند به جز پزه‌زوها نبسورک یا موریس یا مثل فرانسوی‌ها بسنت هلن - این به عقیده بنده مانور شرکت نفت است برای این که بتواند با این خدعه و نیرنگ حق ملت ایران را سلب بکند و من امیدوار هستم و همچنان که در خارج دارم می‌بینم راجع به این مجلس مؤسسان قلابی با تمام قوا ملت ایران مقاومت خواهد کرد و نمی‌گذارد این نیرنگ شرکت نفت جامه عمل به خودش بگیرد و من تعجب می‌کنم که شنیدم چند روز قبل جناب آقای تقی‌زاده و همچنین جناب آقای سردار فاخر و جناب آقای رزم‌آرا جلسه‌ای در مجلس داشته‌اند برای مقدمات این امر اولاً من امیدوارم همان طور که آقای تقی‌زاده در نامه‌ای که نوشته‌اند نوشته‌اند که من از سربازان راه آزادی ایران بوده‌ام این نام سرباز آزادی راه آزادی ایران بوده‌آم این نام سربازی آزادی را از دست ندهند زیرا اگر ایشان این کار را کردند به نام این که ایشان سرباز آزادی بودند این نام را برای همیشه از دست می‌دهند زیرا اگر این عمل را کردند دیگر ایشان سرباز آزادی شناخته نمی‌شوند ایشان دشمن آزادی شناخته خواهند شد و دشمن حقوق ملت ایران، و آنچه را که در اول مشروطه ننگی هم در تاریخ از خودشان باقی گذاشته‌اند.

جناب آقای سردار فاخر هم که در نطق‌شان چند روز قبل فرمودند ایشان همیشه همان طور که مدعی بودند قسمت اعظم اموال خودشان را صرف آزادی این مملکت کرده‌اند ایشان اجازه ندهند که دو مرتبه به دست شرکت نفت حقوق ملت ایران تضییع بشود و من امیدوارم که خود آقای رزم‌آرا هم هیچ وقت زیر این بار نروند زیرا اگر زیر این بار رفتند این یک عواقب بسیار وخیمی دارد. این کار به این سادگی از پیش نمی‌رود. ما در مقابل این اقدام شرکت نفت تا پای جان ایستاده‌ایم من خودم را عرض می‌کنم تا پای جان ایستاده‌ام و اگر در آن مؤسسان بنده باید بروم آنجا خواهم گفت که چه می‌کنم و خواهید دید که آنجا چه غوغایی خواهد شد و این صحیح نیست که ما نیرنگ شرکت نفت را بخوریم و آنها قبلاً بیایند تمام راه‌ها را سد کنند این نیرنگ شرکت نفت است در دوره گذشته وجداناً خود آقایان می‌دانند خود تیمسار رزم‌آرا هم اگر از روی وجدان از ایشان سئوال بکنید من مطمئنم که انکار نخواهند کرد آن مجلس مؤسسان آیا واقعاً افکار ملت ایران بد جناب آقای رزم‌آرا یا تلگراف رمز ستاد که جنابعالی در رأسش بودید؟ ولی بایست برای این که این اندازه کسی حاضر نیست حق ملتش پایمال بشود خوب آن روز ایشان نظامی بودند و در رأس ستاد ارتش بودند و بایستی که همین طور باشد رئیس ستاد ارتش نظامی است باید امری که به او می‌شود اطاعت بکند ولی امروز که آن لباس در تن شما نیست وجداناً من از شما سئوال می‌کنم تو را به وجدان‌تان آن مجلس مؤسسان درست بود خود آقای ساعد آمد پشت این تریبون و اعتراف کرد که پنجاه هزار تا از آن آراء را نخوانده‌اند باطل کرده‌اند این مؤسسان عالم نه به درد شاه می‌خورد آن اختیارات نه به درد دولت می‌خورد بلکه بنده خیال می‌کنم که بر علیه شاه تمام شد تمام آن اختیارات مؤسسان برای این که شاه باید مظهر اراده ملت باشد و بایستی مافوق اراده مردم باشد و بر تمام قوانین مملکت هم ایشان ریاست عالیه وفائقه دارند در حدود مقررات و قانون هر امری بکنند همه مردم هیچ کس در این مجلس مخالف با اوامر قانونی ایشان و نظارت عالیه ایشان بر قوای ثلاثه مملکت نیست ولی این اختیارات خارجی‌ها را متوجه می‌کنند که هر وقت هر چه بخواهند بروند نزد خود شاه و اگر روی موافقت نشان نداد تحت فشارش بگذارند از این اختیارات هیچ استفاده‌ای نخواهد کرد مملکت ما هم در آتیه دچار محظوراتی خواهد شد که من نمی‌دانم آخرش به کجا خواهد کشید امیدوارم که جنابعالی و همچنین جناب آقای سردار فاخر و آقای تقی‌زاده که خودشان را سرباز مشروطه معرفی می‌کنند بیشتر از این دیگر اجازه ندهند که به حقوق ملت ایران تخطی بشود در هیچ کجای دنیا اگر جای ثالثی هست بفرمایید هیچ کجا نیست وقتی دنیا دنیای عصر جدید که به سوسیالیزم دارد پیش می‌رود این کارها را به نام ملت اراده ملت دارند انجام می‌دهند ما بیاییم اختیارات ملت را بگیریم در یک جا متمرکز بکنیم برای این که شرکت نفت می‌خواهد اختیارات را در یک جا متمرکز بکند که اگر مجلس نشست و برخاست گفت امتیاز لغو قبلاً بروند شخص اول مملکت را تهدید کنند که اگر تو این کار را کردی ما از ایران

خارجت خواهیم کرد یا با سلطنت مخالفت می‌کنیم و این صلاح نیست و چون ما قسم خورده‌ایم که به قانون اساسی وفادار بمانیم و نسبت به پادشاه خودمان وفاداری بکنیم بنده این کار را روی قسمی که خورده‌م از پشت تریبون عرض می‌کنم که به گوش اعلیحضرت همایونی هم برسد که ایشان هم متوجه عواقب وخیم این جریان بشوند و نگذارند شرکت نفت حرف خودش را در اینجا به کرسی بنشاند و به دست شرکت نفت قانون اساسی ایران برای مرتبه چند خدشه‌دار بشود قانون اساسی چیزی نیست که هر روز بنشینند و بلند شوند و بگویند اینجایش را باید عوض کرد اگر قانون اساسی را بنا شد عوض بکنند چه مانعی دارد که هر کس زور پیدا کرد عوض بکند قانون باید خود به خود قدرت اجرا داشته باشد قانون اساسی که شما بخواهید با زور شرکت نفت او را از بین ببرید قوی‌دست‌تر خیلی هستند زبردست‌تر خیلی‌ها هستند می‌آیند و یک روزی بر علیه مصالح مملکت این قانون را هم عوض می‌کنند بنده خواستم از این موقعیت استفاده کنم و راجع به این مجلس مؤسسان قلابی گذشته که سکوت تیمسار معظم را هم بنده دلیل بر رضایت‌شان تلقی می‌کنم که مجلس قلابی بود واقعاً می‌خواهم عرض کنم یک مجلسی نبود که افکار و اراده یک ایران در آن حکومت کرده باشد اطفال دبستانی بچه‌های مدرسه آقای دکتر بقایی در استیضاح‌شان گفتند در دوره گذشته شما اصل ۴۹ می‌دانید چیست؟ خود آقایان وکلا این اصول قانون اساسی را از حفظ نیستند که ماده ۵۳ چیست ۸۳ چیست هر وقت بخواهیم مراجعه می‌کنیم همه‌اش را پیدا می‌کنیم بچه‌های ۷ ساله از کرند یا از مرند یا نمی‌دانم یک جهنم دره‌ای بردارند تلگراف کنند و بگویند که ما اصل ۴۹ قانون اساسی را نمی‌خواهیم ما دیگر اجازه نمی‌دهیم که شرکت نفت بیاید قانون اساسی ایران را با این حیله و نیرنگ عوض کند و من امیدوارم همه با احساسات پاکی که در روحیه آقایان می‌بینم و با احساسات پاکی که ملت ایران راجع به قضیه نفت نشان داده است و با تمام علاقمندی که ملت ایران نسبت به این مسئله حیاتی و این شریان حیاتی مملکت دارد من امیدوارم در همین مدت کوتاه این امتیاز را لغو کند و این مؤسسات نفت ناسیونالیزه بشوند ملی بشوند و خود اینها من تصور می‌کنم یک همچو استنباطی را کرده‌اند که فشار آورده‌اند که باید مجلس مؤسسان درست بشود ولی من امیدوارم که نه نمایندگان مجلس شورای ملی و نه نمایندگان محترم سنا هیچ کدام حاضر نشوند که زیر بار این همه فشار شرکت بروند وانگهی در همان مجلس مؤسسان قلابی هم قید شده است که پس از افتتاح مجلسین....

آشتیانی- تصمیمات او که مؤثر نیست

مکی- .... شما که خودتان یکی از آنها بودید

آشتیانی‌زاده- غلط کردیم آقا

مکی-..... گناه شما با این اقرار بخشوده می‌شود.

آشتیانی‌زاده- بنده رفتم آن مجلس که وکیل بشوم همان طور که هژیر را کشتند و شما وکیل شدید

رئیس- آقای مکی بیشتر از پنج دقیقه به تمام شدن وقت شما نمانده است.

مکی- .... جناب آقای رئیس فرمودند که ۵ دقیقه بیشتر از وقت بنده نمانده مطالب زیادی عرض کردم یکی متن ادعانامه که تمام نشده بود و مانده بود و قراردادهای عربستان سعودی مانده بود و عراق مانده بود و مصر مانده بود و لوله‌کشی که خاورمیانه مانده بود که بنده می‌خواستم به اطلاع آقایان برسانم که همین تاریخچه لوله‌کشی خاورمیانه بین عراق و مدیترانه که سهامش یک مقدارش متعلق به شرکت نفت انگلیس و ایران است و آن وقت در حدود ۱۲۰ میلیون تن صد و بیست هزار تن یک همچو شیفری نفت ایران را برای مدت بیست سال به کمپانی‌های امریکایی فروخته‌اند یعنی به این کمپانی‌ها به قیمت نازل‌تر فروخته‌اند که آنها بیایند در این لوله‌کشی بین عراق و مدیترانه شرکت کنند پول بگذارند یک آوانتاژی به آنها داده‌اند که اینها آمده‌اند این لوله‌کشی را دارند می‌کنند اینها به عقیده بنده یک مطالب مفصلی است که از نظر این که مجلس شورای ملی و از نظر این که دولت متوجه باشد که این لوله‌کشی به چه منظوری است و چرا باید ملت ایران از این بابت هم یک مقداری خسارت بدهد ما از نفت‌مان صد و بیست میلیون تن در بیست سال با یک ثمن بخس بفروشیم که کمپانی‌های آمریکایی بیایند سرمایه بدهند که لوله‌کشی بشود این هم یک مسئله‌ای است به نقاط مملکت خود شرکت گویا یک مقداری کامیون آورده است و در حدود هزار کامیون در ایران متعلق به افراد است و در حدود هزار کامیون در ایران متعلق به افراد است یکی دو سه تا که اینها را از خدمت‌شان خارج خواهند کرد و اگر خارج بکنند بیکاری مملکت افزوده می‌شود و دو سه هزار نفر بیکار و گرسنه سر بار گرسنه‌های این مملکت می‌شوند این را بایستی دولت فردا به شرکت نفت توجه بدهد که با وسایلی که در ایران هست شما که غارت دارید می‌کنید تا زمانی که در ایران دارید بهره‌برداری می‌کنید بایستی رعایت این موارد را بکنید و من امیدوار هستم که دست خودمان که افتاد تمام این موارد را جبران کنیم در خاتمه عرایضم باز بنده این موضوع را تذکر می‌دهم که امیدوارم بلکه مطمئنم که تیر شرکت نفت راجع به تغییر قانون اساسی به سنگ خواهد خورد زیرا ملت ایران با هیچ کیفیتی حاضر نیست که قانون اساسی ایران عوض بشود و اگر چنین عملی بایستی بشود بایستی اقلاً مثل حسین مکی در ایران ده بیست هزار نفر کشته بشوند تا قانون اساسی ایران عوض بشود یک موضوع دیگر هم که می‌خواستم توجه دولت را جلب کنم امروز یک دسته‌ای شکایت کردند به بنده که اینها کنترات‌چی‌های حمل و نقل هستند که برای شرکت از آبادان نفت حمل می‌کنند.

بعضی از نمایندگان- ختم جلسه

رئیس- نیم ساعت داریم به آخر وقت آقای دکتر هدایتی

دکتر هدایتی- بنده حق دارم از شانس خودم گله بکنم برای این که وقتی نوبت صحبت به بنده رسید که آقایان نمایندگان محترم را ملاحظه می‌کنم خسته هستند (بعضی از نمایندگان- نه خیر) و چیزی هم به آخر وقت نمانده امیدوارم اگر عنایت بفرمایند و توجه بکنند بنده هم سعی می‌کنم از حدود حوصله آقایان خارج نشوم چیزی که بنده امروز صبح در سرسرا متوجه شدم این بود که متأسفانه بعضی از آقایان نمایندگان دیدم که با تصمیم قبلی برای رأیی که باید در آخر استیضاح بدهند در جلسه شرکت می‌فرمایند این بزرگترین امری است که ممکن است استیضاح کننده را ناراحت کند و بنده تصور می‌کنم شأن نماینده مجلس هم نباشد که بدون توجه به صحبت‌هایی که در پشت تریبون می‌شود و رسیدگی به دلایل استیضاح کننده قبلاً تصمیمی اتخاذ کرده باشند (صحیح است) بنده می‌دانم آقایان خسته که ازتان استدعا کنم یک قدری از تصمیم قبلی بر فرض که وجود داشته باشد به همه آقایان جسارت نمی‌کنم دور بشوید و به عرایض یکی از همکاران‌تان که سعی خواهد کرد از حدود صبر و حوصله و اجازه‌ای که بهش لطف کرده‌اید خارج نشود (مخبر فرهمند-آقای دکتر این توهین است نفرمایید از آقا انتظار نمی‌رفت) حضرتعالی را عرض نکردم (بعضی از نمایندگان- اسم ببرید) خود آقای مخبر فرهمند که این بیان را فرمودند وجداناً می‌دانند که بعضی از آقایان نمایندگان راجع به نتیجه استیضاح الان تصمیم‌شان را گرفته‌اند انصاف بدهید آقای مخبر فرهمند (مخبر فرهمند- بنده اطلاع ندارم) منظوری که من داشتم این بود که به عرایض من توجه بفرمایید البته بعد از آن که عرایض بنده تمام شد صحبت‌ها و استیضاح بنده خاتمه پذیرفت من امتحان خودم را داده‌ام مملکت هم مملکت مشروطه است ما تابع نظر اکثریت هستیم هر رأیی که داده شد اطاعت می‌کنیم ولی استدعای بنده بنده‌ای که قول دادم از حدود حوصله آقایان خارج نشوم و خسته‌تان نکنم و سعی بکنم که خسته‌تان نکنم عنایت بفرمایید به عرایض بنده این را هم اضافه می‌کنم که عرایض بنده مختصر خواهد بود و داخل خواهد بود در حدود استیضاح فقط یعنی راجع به نظریاتی که در کمیسیون نفت ما داشتیم برای آنچه که موجب مسئولیت و تخلف دولت آقای رزم‌آرا شده است فقط و آنچه که به عنوان یک نفر عضو کمیسیون نفت می‌شود گفت از این حد بنده تجاوز نخواهم کرد طبق اصلین ۲۷ و ۴۲ قانون اساسی و همچنین ماده ۱۷۱ آئین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی هر یک از نمایندگان حق دارند در صورتی که تخلف در اجرای قانون یا مسامحه‌ای در اجرایش ببینند دولت یا وزیر متخلف را استیضاح کنند قانونی در سی‌ام مهر ماه ۱۳۲۶ از تصویب مجلس شورای ملی گذشت که به موجب شق از این قانون دولت مکلف بوده است در کلیه مواردی که حقوق ملت ایران نسبت به منافع ثروت کشور اعم از منابع زیرزمینی و غیر آن مورد تضییع واقع شده است به خصوص راجع به نفت جنوب به منظور استیفای حقوق ملی مذاکرات و اقدامات لازمه را به عمل آورده مجلس شورای ملی را از نتیجه آن مطلع سازد این قانون تصویب شد دولت‌های ایران بعد از تصویب این قانون به قدر سهم خودشان در راه اجرای این قانون و تصمیم مجلس شورای ملی ایران کوشش کردند نتیجه این شد که آقای ساعد در دوره پانزدهم در اواخر دوره پانزدهم لایحه‌ای ضمن تبصره از ماده واحده به مجلس شورای ملی پیشنهاد کرد به عنوان قرارداد گس- گلشاییان باز همه می‌دانند که عمر مجلس ۱۵ وفا نکرد اظهار نظری راجع به این موضوع بکند این وظیفه محول شد به نمایندگان دوره شانزدهم در ابتدای

این دوره دولت آقای منصورالملک ضمن صحبت راجع به یکی از لوایحی که به مجلس تقدیم داشته بودند از مجلس خواستند که به این قضیه رسیدگی بکند لایحه‌ای که دولت قبلی داده بود و بر حسب تقاضای دولت آقای منصورالملک هم کمیسیونی از طرف مجلس شورای ملی انتخاب شد برای رسیدگی و اظهارنظر نسبت به موضوع نفت بنابراین فراموش نفرمایید استیضاحی که ما کردیم استیضاحی که بنده کردم شخصاً عرض می‌کنم به عنوان نمایندگی از طرف آقایان و بر حسب وظیفه‌ای بود که از طرف مجلس شورای ملی به من و به هفده نفر از وکلا واگذار شد که ما به قضیه نفت و قرارداد الحاقی رسیدگی کنیم شاید اگر من عضو این کمیسیون نبودم این استیضاح را نمی‌کردم برای این که از مطالبش اطلاع نداشتم ولی آقایان شما نمایندگی دادید ما را مأموریت دادید وظیفه‌دار کردید که به این قضیه رسیدگی کنیم طبیعی است اگر دولتی خواست در راه وظیفه‌ای که از طرف آقایان به ما واگذار شده است مانعی ایجاد کند البته آقایان تصدیق می‌فرمایند که وظیفه ما این بود که دولت را استیضاح بکنیم برای این که امر کمیسیون نفت و امر مجلس شورای ملی ایران را مأموریتی که مجلس شورای ملی به کمیسیون نفت داده بود دولت اجرا نکرده بود بنابراین این استیضاح را ما من باب نمایندگی از طرف آقایان کردیم نتیجه این که با این که هنوز آقایان نمایندگان محترم به اعضای کمیسیون نفت اعتماد دارند بنده نمی‌فهمم چه طور ممکن است به مأمورینی که از طرف آنها دولت را استیضاح کرده و رأی عدم اعتماد دادند به آن دولت رأی اعتماد بدهند از طرف خود آقایان این دولت را استیضاح کردیم (محمدعلی مسعودی- ولی خوب بود شما اول می‌آمدید ما را روشن می‌کردید)

(معدل- حالا هم نتیجه یکی است هم شما حرف‌هایتان را می‌زنید هم مجلس رأی خودش را می‌دهد) عرض بنده این است که این استیضاحی که بنده کردم اگر عضو کمیسیون نفت نبودم علی‌التحقیق نمی‌کردم این استیضاح از لحاظ مأموریتی بود که از طرف آقایان به ما داده شده بود و اعتمادی است که نسبت به ما اظهار فرموده بودند چون ما منتخب از طرف مجلس شورای ملی بودیم بنابراین نتیجه‌ای که می‌خواستم بگیرم این است که اگر خدای نکرده به این دولت رأی اعتماد داده بشود من این جور تلقی می‌کنم به سایر آقایان اعضا کاری ندارم رأی اعتماد به دولت رأی عدم اعتماد نسبت به نمایندگانی است که برای کمیسیون نفت انتخاب فرمودید من این جور استنباط می‌کنم که معنی این رأی اعتماد در صورتی که داده شود این خواهد بود که حقوق ملت ایران از نفت جنوب تأمین است (بعضی از نمایندگان- این طور نیست) نیست؟ پس رأی عدم اعتماد بدهید (محمدعلیمسعودی- دولت که هیچ مذاکره‌ای نکرده) (دکتر کاسمی- سفسطه می‌فرمایید) (زنگ رئیس) باری اولین اقدام کمیسیون نفت مطلقاً این بود که به پرونده‌های مربوط به نفت مدارکی که مبنای استیفای قرارداد گس- گلشائیان بود رسیدگی کند تا بفهمد صحیح هست یا صحیح نیست این وظیفه اولی کمیسیون نفت بود و بعد هم نظر دولت را نسبت به این موضوع بخواهد فرض بفرمایید که کمیسیون نفت رسیدگی خودش را می‌کرد تصمیم مثبت و منفی .... به بنده قول دادید که عرایض بنده را توجه بفرمایید فرض بفرمایید کمیسیون نفت رسیدگی خودش را خاتمه می‌داد رأی خودش را مثبت یا منفی نسبت به قرارداد اظهار می‌کرد ولی دولت مثل این که تا امروز نظر خودش را نداده است استنکاف می‌کرد بنده از آقایان سئوال می‌کنم تکلیف یک چنین گزارش در مجلس شورای ملی چه می‌شد تا آنجایی که بنده اطلاع دارم هر امری که در مجلس شورای ملی مورد مذاکره و رأی قرار می‌گیرد یا طرح است که از طرف نمایندگان پیشنهاد شده است با لایحه‌ای است که دولت آورده در صورتی که لایحه دولت باشد دولت باید ازش دفاع کند بنابراین مطلقاً کمیسیون نفت حق داشت که از دولت بخواهد که نظر خودش را نسبت به قرارداد الحاقی بدهد از این رو برای این که کمیسیون نفت وظیفه خودش را انجام داده باشد ابتدا در تاریخ ۵ ر ۴ ر ۲۹ نامه‌ای به شماره ۱۶۲ به وزارت دارایی نوشت بنده برای اطلاع آقایان دو سطر بیشتر نیست می‌خوانم متنمی است دستور فرمایید پرونده مربوطه به نفت محتوی کلیه اسناد و مدارک خصوصاً گزارش پروفسور ژیدل و گزارش‌های اخیر آقای گلشاییان راجع به ماده ۱۶ قرارداد و همچنین سایر گزارش‌های رسمی کلیه بیلان‌های شرکت نفت از افتتاح تا این تاریخ را تا روز یکشنبه ۱۱ر۴ر۲۹ برای مطالعه یک کمیسیون مخصوص نفت ایران دارند رئیس کمیسیون دکتر مصدق. (کشاورز صدر- از خدمت مرحوم هژیر هم تقدیر کنید) (آزاد- چه خدمتی مفاصایی که داد بهترین خدمتی بود که کرد)

(کشاورز صدر- خدا بیامرزدش

دکتر بقایی- خدا امامی را بیامرزد در این ماه محرم (صحیح است)

دکتر هدایتی- این نامه کمیسیون نفت .... (کشاورز صدر- راجع به آن ۲۵ ماده‌اش آقای مکی قبول دارند)

مکی- ۲۵ ماده‌اش را عرض کردم آقای وارسته تهیه کرده و در زمان وزارت دارایی ایشان بود.

دکتر هدایتی- این موضوع از طرف وزارت دارایی بلاجواب ماند. شرح دیگری در هفته بعد نوشته شد که آن هم بلاجواب ماند، کمیسیون ناچار شد در تاریخ ۲۷/۶/۲۹ مراتب را به عرض جناب آقای نخست‌وزیر برساند به همین جهت ذیل شماره ۲۹۱ به اتفاق آراء از طرف اعضای کمیسیون نفت این نامه‌ای که الان قرائت می‌کنم به جناب آقای نخست‌وزیر نوشته شد:

جناب آقای نخست‌وزیر، کمیسیون نفت مجلس شورای ملی، مأمور مطالعه پرونده نفت و اظهارنظر راجع به لایحه تقدیمی دولت تاکنون سه جلسه منعقد نموده و کتباً و شفاها طی نامه‌های شماره فلان و فلان و فلان از وزارت دارایی خواسته است که برای روشن شدن موضوع پرونده‌هایی مربوط به نفت را به کمیسیون بفرستند متأسفانه تاکنون وزارت دارایی پرونده‌ها را نفرستاده اینک کمیسیون از دولت تقاضا دارد که دستور فرمایند تا مدت سه روز از این تاریخ تا ده روز از این تاریخ نظریه خود را درباره لایحه تقدیمی به کمیسیون اطلاع دهد چنانچه بعد از گذشتن این تاریخ‌ها پرونده و نظر دولت به کمیسیون نرسد اعضاء کمیسیون تصمیم گرفته‌اند که دولت را در موضوع نفت استیضاح کنند. رئیس کمیسیون نفت دکتر مصدق- سیزده نفر آن روز در جلسه حضور داشتند و تمام این سیزده نفر این نامه را امضا کردند برای اطلاع آقایان بنده اسامی این اشخاص را می‌خوانم، آقای جمال‌الدین امامی، دکتر کاسمی، دکتر هدایتی، حائری‌زاده، دکتر علوی، اللهیار صالح، ناصر ذوالفقاری، بهبهانی، فقیه‌زاده، سرتیپ‌زاده، مکی، دکترمصدق به طوری که ملاحظه می‌فرمایید کمیسیون به اتفاق آراء تصمیم گرفت به دولت اطلاع بدهد که در ظرف سه روز پرونده‌ها و در ظرف ده روز نظر خودش را به کمیسیون بفرستد در ظرف این سه روز تشکر می‌کنم از دولت بعضی از اوراق مربوط به نفت را فرستاد. یعنی ولی بعضی دیگر از اوراقی را که ما لازم داشتیم و در این نامه‌هایی که قرائت کردم اسم بردم از قبیل گزارشات آقای نظام امامی از قبیل پرونده نفت مخصوص وزیر دارایی، من عادت ندارم بین صحبتم صحبت بکنند لطفاً فرمایش نفرمایید بعضی از این مدارکی که ما لازم داشتیم و به وزارت دارایی و نخست‌وزیر هم اطلاع داده بودیم که این پرونده‌ها را لازم داریم برای ما نفرستاده و تصمیم کمیسیون نفت و نتیجه تصمیم مجلس شورای ملی از دولت آقای رزم‌آراء به موقع اجرا نگذاشته است این از جهت پرونده‌ها و اما از لحاظ اظهار نظر آن هم تاکنون به هیچ وجه من‌الوجوه در پرونده‌ها و نه شفاهاً ما نظر دولت آقای رزم‌آرا را راجع به قبول یا رد قرارداد الحاقی نفهمیدیم به همین جهت تصمیم کمیسیون این شد که چون دولت آقای رزم‌آرا مسامحه در ارجراء‌قانون سی‌ام مهر ماه ۱۳۲۱ نموده است از طرفی و از طرف دیگر تصمیم مجلس شورای ملی و کمیسیون نفت را بلااجرا گذاشته است از این جهت عمل دولت آقای رزم‌آرا تا اینجا هم اتفاق آراء است عمل دولت آقای رزم‌آرا مشمول اصلین ۲۷ و ۴۳ قانون اساسی و مستوجب استیضاح است من هم این را امضا کرده‌ام الان هم به عقیده خودم باقی هستم تاکنون و در استیضاحی هم که کرده‌ام این دولت را متخلف و مسامحه کننده در اجرای قانون می‌دانم مطابق یک حساب مختصر و روشن که آقای معاون وزارت دارایی در جلسات کمیسیون نفت برای ما کردند قرارداد الحاقی با قرارداد سابق که امروز هم همان اجرا می‌شود قرارداد ۱۹۳۳ حداقل از لحاظ درآمد دولت ایران ۱۲ میلیون لیره در سال تفاوت دارد یعنی قرارداد الحاقی به میزان دوازده میلیون لیره حق دولت ایران را بالا برده است بنده چون عضو کمیسیون نفت هستم و کمیسیون هنوز به مطالعات خودش خاتمه نداده است حق ندارم نسبت به قرارداد الحاقی تفیاً یا اثباتاً اظهار نظر بکنم. (جواد مسعودی و محمدعلی مسعودی پس چرا استیضاح کردم اگر دقت فرموده باشید تا حالا عرایض بنده یک کلمه هم اضافه نداشت بنده عرض کردم چون مطالعات

کمیسیون نفت خام تمام نشده است مجاز نیستم نسبت به قرارداد الحاقی اظهار نظر بکنم ولی دو چیز مسلم است دو امر ثابت است غیرقابل انکار است والا این که قرارداد ۱۹۳۳ که هنوز هم اجرا می‌شود منافع ملت ایران را امروز تأمین و تضمین نمی‌کند (صحیح است) چرا مسلم است؟ خود شرکت و کمپانی قبول کرده در مقدمه قرارداد الحاقی که ما اتخاذ سند کرده‌ایم ازش می‌نویسد امضا کرده است کمپانی با نماینده دولت ایران که نظر به قرارداد منعقده در تاریخ ۲۰ آوریل ۱۹۳۳ بین دولت شاهنشاهی ایران از یک طرف و کمپانی نفت انگلیس و ایران محدود از طرف دیگر که به موجب آن امتیازی برای تنظیم روابط بین طرفین مذکور در فوق برقرار گردیده است نظر به این که متعاقب مذاکرات کامل و دوستانه دولت و کمپانی موافقت نمودند که به ملاحظه تغییراتی که در نتیجه جنگ جهانی ۱۹۴۵ - ۱۹۳۹ در اوضاع اقتصادی حادث شده مزایای مالی که طبق قرارداد آتی‌الذکر افزایش یابد این را نماینده کمپانی امضا کرده است می‌نویسد قسمت ایران کافی نیست و باید اضافه شود. پس مسلم است که قرارداد ۱۹۳۳ بنا بر قرار خود کمپانی منافع ما را تأمین نمی‌کند! این یک مقدمه (صحیح است) (قاسم فولادوند- نمی‌کند نکرده و نخواهد کرد) داشته باشید فعلاً دوم این که قرارداد الحاقی که آقای گلشاییان و گس امضا کردند همان طور که عرض کردم معاون وزارت دارایی برای ما حساب کردند (مکی- علامت اختصاریش می‌شود قرارداد سک) این را دیگر بنده نمی‌دانم این قرارداد، قرارداد الحاقی به میزان ۱۲ میلیون لیره حقوق دولت ایران را اضافه کرده است. پس تفاوت بین قرارداد الحاقی عرض کردم بنده مدافع قرارداد الحاقی نیستم و نظرم را هم می‌گذارم تا نظر کمیسیون نفت معلوم شود. ولی این مسلم است که این قرارداد فعلی که اجرا می‌شود برای ما ضرر دارد و قرارداد الحاقی هر ماهی یک میلیون لیره اضافه می‌کند حقوق ما را درست است؟ ماهی یک میلیون یعنی روزی ۴۳ هزار لیره (اردلان- مقدارش از ذخیره است آقا) نه نه، در هر صورت این عددی است که از طرف دولت به ما داده شده است روزی سی و سه هزار لیره قرارداد الحاقی حقوق ما را اضافه کرده است پس قراردادی که کمپانی هم امضا کرده هر قدر ما تأخیر بکنیم در رسیدگی به این قرارداد هر قدر آقای رزم‌آرا در ارسال پرونده‌ها تأخیر بکنند هر کسی موجب تأخیر رسیدگی به این قرارداد بشود، حداقلش این است که روزی ۳۳ هزار لیره به ملت ایران ضرر زده است این طور نیست جناب آقای دکتر طاهری؟ (دکتر طاهری از تاریخی است که امضا شده است) توجه بفرمایید چون خیلی روشن است یعنی دو دو تا چهار تاست، قرارداد ۱۹۳۳ به ما ضرر می‌زند قرارداد الحاقی که هنوز تصویب نشده به قرارداد ۱۹۳۳ روزی ۳۳ هزار لیره است (یکی از نمایندگان- ما این را کافی نمی‌دانیم) کافی نیست، به هیچ وجه کافی نیست پس بنابراین هر قدر عقب بیفتد رسیدگی به این کار این که مسلم است از لحاظ حقوقی ....(یکی از نمایندگان- آن را که باید بدهند) (فرهودی- از اول ۱۹۴۸ است.) این طور است؟ کمپانی هم این را قبول دارد. (فرهودی - بلی) در هر حال تفاوت بین این دو قراردادی روزی ۳۳ هزار لیره است و هر روز تأخیر از طرف دولت ایران در این کارها حداقل به مبلغ به دولت و ملت ایران به طور مشخص ضرر می‌زند.

اگر ضرر نمی‌کند پس بگذارید چون قرارداد الحاقی هم امضا شده بگذارید بیست سال دیگر هم بماند همین طور بماند شما خودتان اختیار به کمیسیون نفت دادید آقایان اگر مأموریت دادید که ما رسیدگی بکنیم در این کار پس نفع دولت ایران بوده است در این کار به ضرر اختصار این بود موضوع استیضاحی که اعضاء کمیسیون نفت از دولت آقای رزم‌آرا کرده‌اند. حالا بسته است به نظر آقایان با رأیی که به دولت می‌دهید این مقدار ضرر با دادن رأی عدم اعتماد برای ملت ایران تصدیق بکنید.

آقایان اگر تصدیق بفرمایید به این که این مبلغ ضرر به ما خورده است از اهمان و سستی و مسامحه در اجرای این قانون از طرف دولت تیمسار یک فایده دارد. آن این است که دولت‌های بعدی دولت‌هایی که امیدوارم بلافاصله چند روز دیگر شروع به کار بکنند، این دولت‌ها می‌آیند اینجا قدرت و جسارت نخواهند کرد با حقوق مملکتی که افرادش لخت و پابرهنه راه می‌روند روزی ۳۳ هزار لیره از حقوق آنها را به خاطر ارضاء تمایلات جاه‌طلبانه خودشان زیر پا بگذارند.

این فایده را دارد آقایان نمایندگان افسوس که آئین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی زبان بنده را بسته است. من هم همیشه تابع قانون و آئین‌نامه و مقررات هستم حق ندارم از موضوع استیضاح خارج شوم. والا الان در حضور خود تیمسار برای نمایندگان محترم ثابت می‌کردم که چه ضررهایی از این دولت به ملت و مملکت ایران وارده شده است (آزاد - بفرمایید) (معدل- این که جزء استیضاح نیست) عرض کردم نمی‌گویم توجه بفرمایید آقای معدل خود بنده که خیلی را هستم (یکی از نمایندگان- آقای معدل هول شدند) توجه بفرمایید این عرایض را نماینده‌ایی می‌کند که روزی طرفدار دولت بود و بر حسب تصادف که اطلاعات بنده را در رأس موافقین دولت نوشته بود اول موافق دولت بود و امروز قطع نظر از آقایان اکثریت که اول مخالف دولت بود ببخشید اقلیت (دکتر بقایی- اکثریت ملت درست است) اول مخالف دولت شده است آقایان نمایندگان محترم می‌توانند از چنین نماینده‌ای سئوال بکنند که مبنای تغییر عقیده تو چیست؟ چرا این طور عوض شده است؟ آن کسانی که از آقایان نمایندگان بنده را می‌شناسند و از ملت ایران می‌دانند که هیچ موبیلی Mobile و هیچ انگیزه‌ایی و باعثی ندارم غیر از مصالح و منافع ملت ایران که برای حمایت آنها به کلام الله مجید سوگند خورده‌ام روزی که من به این دولت رأی دادم خیلی از اشخاص تحصیل کرده و فهمیده این مملکت مرا ملالت کردند ولی من چون به حرف مردم گوش نمی‌دهم و روی عقیده خودم کار و ازش دفاع کردم (احسنت) همه آقایان می‌دانند که موافقت من موافقت بی‌تفاوتی نبود اثر داشت حالا هم مخالفت بنده اثر دارد. (دکتر بقایی- امیدواریم همه از شما تبعیت کنند) آن وقت بنده به حرف این اشخاص ترتیب اثر ندادم چرا؟ برای این که تیمسار را از مدت‌ها پیش می‌شناختم در ایشان قدرت کار فوق‌العاده هوش ذکاوت سراغ داشتم و الان هم سراغ دارم ولی ایشان از این کار ذکاوت و از این قدرت کار به نفع شخص خودشان استفاده می‌کنند آقایان محترم من این قدر بی‌انصاف نیستم که به رزم‌آرا نسبت منفعت شخصی بدهم نه مرد پاکی است. قدرت کار هم دارد. ولی به طور قطع و یقین بدانید که رزم‌آرا استفاده‌های شخصی غیر مالی کرده است از مقام خودش رزم‌آرا به خاطر تسکین احساسات جاه‌طلبانه خودش کارهایی کرده است در این مملکت که حقوق ملی را زیر پا گذاشته است. آقایان موقعی که ما رأی اعتماد به دولت دادیم مجلس شورای ملی به اتفاق تقریباً رأی اعتماد داد دولت رزم‌آرا تمام آتوها را در اختیار داشت که به نفع مملکت ایران از آن آتوها استفاده بکند.

دولت آقای رزم‌آرا همان طور که عرض کردم اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان مجلس را داشت دولت آقای رزم‌آرا از پشتیبانی کامل شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی برخوردار بود. دولت رزم‌آرا در ابتدای کار طرف توجه دول آنگلوآمریکن بود همسایه شوروی ما در مقابل دولت آقای رزم‌آرا رو به سکوت و متانت و بردباری پیش گرفت و روزی خوش نشان داد. تیمسار سپهبد رزم‌آرا با تمام این آتوها برای مملکت چه کردید؟ جواب بدهید! بنده عرض کنم چه کردید. اولین خدمت شما این بود که خواستید اتحاد و تمامیت ارضی مملکت را با تقدیم لایحه اختیارات شهرستان‌ها بر هم بزنید (صحیح است)

رئیس- آقای دکتر وقت مجلس تمام شده

دکتر هدایتی- دو دقیقه اجازه بفرمایید الان عرایضم را تمام می‌کنم.

رئیس- آخر از موضوع خارج شدید. از موضوع استیضاح که نباید خارج بشوید

دکتر هدایتی- بنده خودم استناد کردم به ماده آئین‌نامه و عرض کردم که خارج نمی‌شوم ولی درست است که ما رأی اعتنماد را بنده در حدود استیضاحی که کرده‌ام برای آقایان نمایندگان شرح بدهم و از آنها تقاضای رأی عدم اعتماد بکنم خواهش می‌کنم دو دقیقه اجازه بفرمایید. من قول می‌دهم که از موضوع خارج نشوم.

مکی- آقای دکتر بگذارید برای اول جلسه روز پنجشنبه

رئیس- حق شما محفوظ است

دکتر هدایتی- من در آن روزها با آقای نخست‌وزیر صحبت کردم به ایشان عرض کردم که من طرفدار دولت شما هستم ولی از این کار شما چیزی نمی‌فهمم. سایر نمایندگان هم به ایشان مراجعه کردند این مطلب را به ایشان گفتند، تأثیر نکرد. خدمت‌شان یادداشت فرستادم و تقاضا کردم که این کار را نکنند با مجلس شورای ملی از در لجاج و عنار درآمدند قانون منسوخ چهل سال پیش را اجرا کردند ولی مجلس شورای ملی هیچ وقت این کار را قبول نخواهد

کرد. دومین اقدام تیمسار این بود که به نام تمایلات اجانب خواست مجلس شورای ملی را منحل بکند (عده‌ای از نمایندگان- همچو چیزی نیست آقا)

(دکتر بقایی- خواست، نگذاشتند) ایشان تمام مساعی خود را به کار بردند شخص اعلیحضرت همایونی زیر بار نرفتند.

(یکی از نمایندگان- اینها را نفرمایید ضرر دارد) اینها حقایق است همه می‌دانند من دلایل قطعی و موثق دارم که تیمسار چه واسطه‌انگیزی‌ها کردند که قوام‌السلطنه را به ایران بیاورند. می‌دانید چرا آقایان؟ برای این که مسلم بود که آمدن قوام‌السلطنه به ایران همان و شروع دسیسه بازی و تحریک و آنتریک و دسته‌بندی و حقه‌بازی همان. (صحیح است) ایشان مطمئن بودند که با آمدن قوام‌السلطنه ۱۷۰ آذرها چاقوکشی، و رجاله بازی دوباره در این مملکت شروع می‌شود. ایشان تصمیم داشتند در پناه این تحریکات به عنوان جلوگیری از تحریکات قوام‌السلطنه و امثال او حکومت نظامی اعلام کنند، آزادیخواهان را بگیرند و روزنامه‌ها را توقیف بکنند و مجلس را هم ببندند و آن وقت به آن ترتیب به تمایلات جاه‌طلبانه خودشان خاتمه بدهند آقای نخست‌وزیر همه می‌دانند بزرگترین هنر شما دروغ گفتن است

رئیس- شما حق ندارید آقا این خارج از موضوع است من جلسه را ختم می‌کنم.

دکتر هدایتی- من تمام می‌کنم بیش از این رل‌ها را بازی نکنید و ماسک خودتان را بردارید شما هم آقایان نمایندگان محترم بدانید در پشت این قیافه متبسم و مؤدب بسیاری افکار خطرناک خفته این را مطمئن باشید و شما آقایان نمایندگان شما که به کرسی نمایندگی تکیه زده‌اید بیش از هر چیز ایرانی هستید من اطمینان دارم شما هم می‌دانید این مرد ایران را به ورطه‌های خطرناک و تاریکی و وحشت و دهشت می‌برد. (کشاورز صدر- شما که رأی دادید آقا نگویید) الان با دادن رأی عدم اعتماد خیلی دیر نشده است دست ایشان را از کار کوتاه کنید و به ملت ایران و به دنیا بفهمانید که وکلای آنها همواره مدافع و هشیار و نگران آنها هستند.

۴- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

رئیس- جلسه را ختم می‌کنم جلسه روز پنجشنبه دستور استیضاح عصر جلسه فوق‌العاده است.

(جلسه سه ربع بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت