مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ اسفند ۱۳۰۸ نشست ۱۰۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ اسفند ۱۳۰۸ نشست ۱۰۷

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ اسفند ۱۳۰۸ نشست ۱۰۷

صورت مجلس پنجشنبه بیست و دوم اسفندماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند.

رئیس‌ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی‌ـ قبل از دستور

رئیس‌ـ آقای فهیمی

فهیمی‌ـ در ماده ۱۲ مذاکراتی که بنده کردم این بود که اشیاء صنعتی با تأدیه حقوق گمرکی آزاد باشند حالا نمیدانم همینطور نوشته شده بود و بنده نشنیدم یا اشتباه شده است و دره هر صورت نظر بنده این بوده است که (با تأدیه حقوق گمرکی آزاد باشند)

رئیس‌ـ اصلاح میشود در صورت مجلس دیگر نظری نیست؟

نمایندگان‌ـ خیر

رئیس‌ـ صورت مجلس تصویب شد

(۲ـ طرح و تصویب بودجه ۱۳۰۹ مجلس شورای ملی)

رئیس‌ـ لایحه بودجه ۱۳۰۹ مجلس شورای ملی مطرح است. خیر کمیسیون قرائت میشود:

خبر از کمیسیون محاسبات بمجلس مقدس

کمیسیون محاسبات برای رسیدگی ببودجه سال ۱۳۰۹ مجلس شواری ملی پیشنهادی اداره محترمه مباشرت مجلس تشکیل و با فرط دقت تحت مطالعه و شور قرار داده و

عین بودجه پیشنهادی ادارة مباشرت را باتفاع آراءتصویب و اینک خبر آن را برای تصویب و اینک خبر آن را برای تصویب تقدیم میدارد

رئیس ـقانوی بودجه قرائت میشود :

قانون بودجه یکساله یکهزارو وسیصدو نه شمسی مجلس شورای ملی

ماده اول ـ برای مخارج دوازده ماهه سال ۱۳۰۹.

آقا سید یعقوب ـنمی خواهد سابقه نداشت خواندی صورت جزء

رئیس ـسابقه نداشت؟ بسیار خوب قناعت میکنیم تا همینجا. مذاکره در کلیات است آقای فیروز آیادی

فیروز آبادی ـ بنده از آنجائی که خیلی علاقه مندم مثل همه آقایان همه الحمدالله علاقمندند به اصلاحات مملکتی این است که بعضی اوقات اسباب تصدیع و جسارت میشوم بنده از یک راهی اصلاحات مملکت را عقیده دارم آقایانی که از بنده از همه حیث بهتر میدانند و داخل جریان و عمل هستند از راه های دیگر از این جهت بعقیده خودم عرایضی عرض میکنم کار بعقاید آقایان ندارم میدانم عقاید آقایان ربطی بعقاید بنده ندارد بجهت اینکه در جریان بوده اند بنده عقیده کلی دارم باید ما اقتصاد و صرفه جوئی را در جمیع امورمان داشت باشیم چه در مجلس چه د رخارج مجلس و چه در ادارات دولتی. حالا از این بودجه چون چیزی بنده نفهمیدم که مضر باشد که بتوانم نظریات خودم را عرض کنم. کلیه هینقدر میخواهم عرض کنم که امید وارم نظریه مجلس و نظریه دولت تمام موافق شود در اقتصادیات مملکت در کم شدن حقوق مطلقاً در هه جا تا بتوانیم بواسطه این عمل داخل در اصلاحات کلی مملکتی بشویم. و الا اگر مملکت پول نداشته باشد نمیتواند کار کند اگر ما دو سه میلیون طلا امروز ذخیده نداشتیم ابداً نمیتوانستیم پول خودمان را تبدیل کنیم و واحد پول خودمانرا طلا کنیم چه شد که توانستیم بواسطه آن پول و طلائی است که موجود داریم این طلا از کجا پیدا شد ؟ که توانستیم این کار را بکنیم خوب قدری قناعت و صرفه جوئی کردیم بعضی مخارج فوقالعاده نکردیم این طلا صرفه جوئی شد و ماند و امروز بدرد ما خورد باین ملاحظه بنده عقیده دارم که امروز از مجلس گرفته از ادارات دولت گرفته از داخله و خارجه در تمام چیز ها مجلس و دولت در نظر بگیرند که این صرفه جوئی را از دست ندهندکه شاید انشاءالله روز بروز بر اعتبارات ما افزوده شود و از احتیاجات ما کم شود که بتوانیم فردا یک کارخانجاتی وارد کنیم که محل احتیاج امروز ماست که بواسطه بی پولی نمیتوانستیم سابق وارد کنیم بتوانیم استخراج معادن کنیم که لا اقل نفتمان را از خودمان داشته باشیم امروز استخراج معادن بخصوص نفت از اهم امور است بجهت ما ها بجهت یک دولتی که یک اندازه مردمش فقیر هستند و تاز هپا بدایرة اصلاحات گذاشته و روز بروز مخارجش زیاد میشود پس باید رو به دخل برودو دخل را هم نمیشود تمام از مردم فقیر گرفت این را همه می دانید پس باید دخل پیدا کرد از استخراج معادن از آوردن کارخانجات از ترویج فلاحت از توسعةاجناس صادره در مملکت و زیاد کردن صادرات از این راه ها باند پیدا کرد و اینهم نمیشود مگر بواسطه زیادی پول مگر بواسطه صرفه جوئی ما امید واریم این صرفه جوئی مد نظر دولت و مجلس و تمام ادارات مربوطه شود که شاید بعد ها بتوانیم اظهار حیاتی بکنیم .

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـبینی و بین الله همیشه نظریات نماینده محترم قابل تقدیر بوده و سایر رفقای پارلمانی هم همیشه فرمایشات ایشان را با یک نظر تقدیر استماع کرده اند و حالا این فرنایشات هم جزء آن فرمایشاتشان هم جزء آن فرمایشاتشان بوده است که همه علاقمندیم

باقتصادیات مملکت و ملاحظه میفر مائید تمام لوایحی هم که دولت تنظیم میکند همه روی اصول اقتصاد و پیشرفت امور اقتصا دی مملکت بوده و مخالفتهای کلی هم نماینده محترم نفرمودند بعلاوه تقدیر هم کردند بودجة که از طرف اداره مباشرت تقدیم شده بنا بر این چون یک جنبة مخالفتی نشان نداند بنده از طرف عموم آقایان نمایندگان از نماینده محترم اقای فیروز آبادی تشکر میکنم که این اندازه با مور اقتصادی علاقه مندند و همیشه افکار سایر رفقا و همکاران خودشان را مروج هستند و علاقه مندند که عقیده سایر رفقایشان ثابت و بر قرار بماند

رئیس ـ آقای آقاسید یعقوب

آقاسید یعقوب ـ اعضاء محترم مجلس که در چند دوره شرف همکاری با هم داشتیم توجه بفر مایند بنده کمتر با بودجه مجلس مخالفت کرده ام یعنی معنأ مخالفتی ندارم برای اینکه بنده که نمیتوانم بگویم با حیات مملکت و اساس مشروطیت مخالف هستم بودجه مجلس الاح اساسی پیشرفت سلطنت و افتتاح مجلس شورای ملی است پس مخالفت بنده در اصل بودجة مجلس نیست مخالفت بنده در اینکه حقوق کم یا زیاد است نیست برای خاطراینکه مجلس خدماتی را که باید بکند آن اندازة را که مقتضیات بوده است خدمات خودش را انجام داده است منتهی در هر را او و جود اواست و قتی که از بین رفت معلوم میشود که آن خادم بوده است یا خائی تاهست قدر او را نمیدانند تا مجلس هست که خدمات مجلس برای مملکت و اساس ترقی ایران هویدااست نبوده است مگر از وجود مجلس شورای ملی و از بیداری ملت و هشیاری ملت و تمام اینها ناشی نشده است مگر اینکه امروز بحمدالله داری یک سلطنت کذائی هستیم تمام اینها ناشی نبود مگر از انقلاباتی که پیش آد و از مشروطیتی که بدست ما آمد پس این یک چیزی نیست که بنده بخواهم ذکر کنم یا اینکه تاریخ ایران را بیان کنم. حرف بنده در این است و خیلی خوشحالم که آقای ارباب کیخسرو از اول مشروعیت. و قتی در همین مجلس شورای ملی در همین بهارستان که میخواستیم قانون اساسی را بگیریم رئیس انجمن زرتشتیان بودند و آمدند و یک تفاصیلی بودحالا تاریخ انقلاب را نمیخواهم عرض کنم . ایشان از همان وقت بودند و انشاءالله همیشه هم هستند و ملت هم از وجودشان استفاده میکندولی خواستم عرض کنم آقای ارباب دارد ما بین ما بجای باریک میرسد برای خاطر اینکه بودجة را که شما امضاء میکنید شما مردی هستید علاقمند بمشروطیت و حقیقتهً در یک مو قعی که میخواستند اینجا را بگیدند مرنارد میخواست اینجا را بگیرد ارباب کیخسرو ایستاد و نگذاشت اگر نظر آقایان باشد بعد از آن کودتای دوره دوم ارباب کیخسرو ایستاد بهر ترتیبی بود نگذاشت مرنارد و اجزایش بیایند اینجا . در همچو موقع تاریکی نگذاشت که بودجه مجلس یا اساسی که راجع باو باشد قدری منقصت پیدا کند امروز من خیلی مفتخر و سرافرازم که باد بر پرچم بیرق پهلوی میخورد که ما داری مجلس هستیم داری آزادی نطق هستیم همانطور یکه وزیر امور خارجه اتازونی میگوید. میگوید مجلس شورای ملی جائی است مقدس بعلت اینگه محل قضاوت افکار آزاد است بنده میدانم که ما همه آزاد هستیم در اینکه عقایدآزادانه خودمان را بیان کنیم وقتی که باین اندازه و این قدر حسن ظی و عقیده دارم که مقامات عالیه حفظ میکند مشروطیت را و هیچوقت نمیشود که تصور شود فترتی یا اندک توقفی در این واقع بشود چرا شما بودجه خودتان را مطابق ۳۰۷ ننوشتید ؟ چرا مطابق سنوات قبل ننوشتید؟ صرفه جوئی میخواهید بکنید در صور تیکه من بقدری حسن ظن دارم که سه ماه بآخر دوره مانده اعلان انتخابات داده خواهد شد و مجلس خاتمه پیدانکرده نماینده های جدید اخلاف ما می آیند و بیاری خدا

اینجا می نشینند و خدماتشان را ادامه میدهند وقتی که عقیده بنده این است و حسن ظن و عقیدة من به پادشاه این است که نمی گذارد در مشروطیت تعطیل شود و حافظ قانون اساسی است همین جوری که حفظ کرده است چرا بودجه را اینطور نوشته اید !صرفه جوئی میخواهید بکنید خوب اگر یک جوری واقع شد که دیرتر آمدند آن در صرفه جوئی باقی میماند بنده اساساً همه را دعوت میکنم اول بمقام معظم ریاست بعد بشما که ارباب کیخسر ورئیس هیئت مباشرین هستید بعد بتمام افرادی که با من همعقیده هستند عرض میکنم که یک بودجه ۱۳۶ نفری را ۱۲۰ نفر نوشته اید ؟ چرا یکساله را ۹ ماهه نو شته اید عرض من این است یک چیز ی را میگویم که بنای همه چیز ما بر آن است و آن این است که بعد از اینکه بیست سال بطور ارادت حقیقه ارادت دارم این جا دارد بین مان بد میشود و خدا شاهد است حقیقه من متقی میدانم در این دوره آن کسی را که متقی نسبت بمشروطیت باشد ان مکم عند الله اتقیکم آن کسیکه حافظ اساس مشروطیت است و نسبت بمشروعیت متقی است آن کسیکه پرهیزکار است نسبت باساس مشروطیت و کسیکه حافظ اساس مشروطیت و حیثیت ما است من خاک پای او هستم و آن کسی که متزلزل است بنده صبحکم الله هم بهش نمیگویم خیلی هم عزیز باشد من از میدان در نمیروم .

رئیس‌ـ آقای ارباب

ارباب کیخسروـ بنده از ظهار لطفی که آقای آقا سید یعقوت فرمودند متشکرم البته در آن قسمت بنده همیشه سعی کرده ام و ظیفه خدمتگذاری خودم را انجام دهم و امید وارم باز هم از خدمتگذاری غفلت نکنم و اگر از حضور در اینجا هم غفلتی شده است با اجازة خود آقان بوده است و باز مشغول خدمت بوده ام ( صحیح است ) در خصوص بودجه هم که فرمودند بنده هیچ نفهمیدم که اظها ر نگرانی ایشان از چه قسمت است. این بودجه که پیشنهاد شده است از روی یک تجربیاتی هست که ما در گذشته داشته ایم و مأخذ گذشته میزان نوشتن این بودجه شده

است ….

طلوع‌ـ چطور آقا یکقدری بلندتر

ارباب کیخسرو‌ـ‌ عرض کردم مأخذ گذشته میزان نوشتن این بودجه شده است ما در گذشته بطوریکه معمول بوده است حتی اگر مراجعه بفرمائید به بودجه ۱۳۰۷ که ذکر کردید خواهید دید در حدود همین بودجه ما صرفه‌جوئی داشتیم این جا یک نظریة اتخاذ شد که عنوان صرفه‌جوئی را محفوظ داشتن در بودجه و دست دولت را در جاهای رسیدگی را محفوظ داشتن در بودجه و دست دولت را در جاهای دیگر تنگ کردن هیچ موضوع ندارد وقتیکه ما بحساب خودمان رسیدگی کنم و ببینم ما کسر نمی‌آوریم و مأخذی را در دست می‌آوریم که حساب ما سربسر میگذارد آنوقت یک ذخیرة را این جا نگاهداشتن بعنوان صرفه‌جوئی و از طرف دیگر در تنگنا افتادن شاید صلاح نباشد از این جهت با مشورت یکعده دیگر که صاحب نظر بوده‌اند در این کار البته همه صاحب نظر هستند در این کار ولی بیش از این فرصت نداشتیم اینطور در نظر گرفتیم که مأخذ بودجه را از روی تجربه گذشته و آنچه ما لازم داریم پیشنهاد کنیم ملاحظه میفرمائید این جا هیچ تغییری داده نشده است. ما اولا بر خلاف سنوات گذشته که یک اضافه حقوقی منظور میداشتیم در بودجه ۱۳۰۹ هیچگونه اضافه حقوق منظور نداشته‌ایم و اگر بر یک جاهائی افزوده‌ایم از جاهای دیگر که زائد بوده کسر کرده‌ایم در یک قسمت دیگر دیدیم که فقط یک مبلغ زائدی اینجا نوشته میشود و بودجة مجلس را سنگین نشان میدهد و آخر هم یک پولی است که ما نگرفته‌ایم و در صندوق دولت میماند از اول چرا اینکار را بکنیم پول دولت میماند در صندوق دولت ما هم اگر لازم داریم از صندوق دولت میگیریم. ملاحظه بفرمائید در حقوق

آقایان نمایندگان ما هیچگونه تغییری در مبلغ نداده‌ایم فقط حساب کرده‌ایم که در تمام این دوره‌های گذشته حداکثر آقایان نمایندگان بچه عده حاضر شده‌اند و ماه بماه در سنوات قبل حد متوسطش چه بوده است و ما چه لازم خواهیم داشت و بنده صراحتاً عرض میکنم در اینجا از مأخذ حسابی که ما گرفته‌ایم نسبت به ۱۳۰۷ که همین چور دوره انتخابات بوده و تجدید انتخابات شده و مجلس منعقد شده است در حدود آن حساب ما هیچ کسر نخواهیم آورد دیگر باقی بسته بینظر خودتان است

رئیس‌ـ رأی میگیریم بورود در شور مواد موافقین قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس‌ـ‌ تصویب شد. ماده اول قرائت میشود:

ماده اول‌ـ برای مخارج دوازده ماهه سال ۱۳۰۹ مجلس شورای ملی مبلغ چهارصد و سیزده هزار و دویست و سی و شش تومان موافق فقرات ۱ الی (۴) ضمیمه اعتبار بمباشرت مجلس شورای ملی داده میشود.

رئیس‌ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی‌ـ چون در ماده اول در کلیات میشود صحبت کرد این است که بنده یک سؤالی مختصری دارم چون در سابق از مجلس گذشته بود که صرفه‌جوئی‌های مجلس و عایدات بهارستان تخصیص داده شود بکارخانة کاغذسازی بنظر بنده در این مملکت کارخانه کاغذسازی از مسائل مهم است و هر کس هم بگوید نمیشود بنده با او مخالفم ایران در چهل سال بیشتر در اصفهان کاغذسازی داشت مگر اینکه حالا ضعیف شده باشیم و قادر نباشیم که بتوانیم یک کارخانه تهیه کنیم حالا بنده کاری به اینها ندارم بهرحال چون راجع به این مطلب از مجلس گذشته بود که عایدات مطیعه و بهارستان و اینها باید بماند برای کارخانه کاغذسازی و قاعده‌اش هم این بود که بماند برای کارخانه کاغذسازی و قاعده‌اش هم این بود که بماند میخواستم متذکر شوم که آن مطلب در نظر هست و آن قانون نسخ نشده است و امکان پذیر است و باید این پول بماند بجهت کارخانه کاغذسازی ما در این مملکت بارها عرض کرده‌ایم کارخانه لازم داریم و بجز ایجاد کارخانجات و استخراج معادن انتظاری نداریم بالاخره باز هم تکرار میکنم که این پول باید بماند بجهت کارخانه کاغذسازی بلکه یک کارخانجات دیگری هم بایستی در این مملکت ایجاد کرد ما باید مردم را در این امر مهم تشویق کنیم اگر مثل دیگران میخواهید بکنید عملیات دیگران را هم باید بکنید و الا بهو و اینها نمیشود ترقی کرد.

رئیس‌ـ آقای یاسائی

یاسائی‌ـ فرمایشات آقای فیروزآبادی راجع بماده اول نبود به ایجاد کارخانجات و ذخیره برای تاسیس کارخانه کاغذسازی بود وبالاخره این یک چیزی نیست که مورد اختلاف بین آقایان نمایندگان باشد و راجع بجمع آوری عوائد مطبعه و بهارستان تصدیق می‌فرمائید که وجوه عمومی که در خزانه مملکت هست چه حسابش در مجلس نگاهداشته شود چه در خزانه و چه در محاسبات مالیه همه‌اش یکی است و وجوهی است که مربوط به این مملکت و ملت مصرف شود حالا چه بواسطه یک محلهای لازمی که دولت پیدا کرد برای مخارج تقاضا کرد از مجلس که مجلس تصویب کند آن پولی که جمع شده بود بان مصرف برسد هر وقت دولت عوائدش اجازه بدهد البته کارخانجاتی در درجه اول مورد توجه است مثل کارخانه قندسازی چیت‌سازی که شاید خیلی مقدم بر کارخانه کاغذسازی باشد و بنده تصور میکنم که دولت دارد تهیه میکند یک نقشة هفت هشت ده سالة را برای امور اقتصادی و البته برای مخارج آن هم یک اعتباری از متن بودجه کسر خواهد کرد و

تخصیص خواهد داد بکارهای اقتصادی همانطوری که میل جنابعالی و سایر آقایان است و اینگونه مذاکرات را در ضمن بودجه مجلس کردن بنظر بنده تلازمی ندارد و تصدیق هم بفرمائید که مجلس کارهای اقتصادی را خودش نباید انجام بدهد

جمعی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است

رئیس‌ـ بدواً دو اصلاح است یادآوری میکنم اصلاح بفرمائید یکی اصلاح عبارتی است و در قسمت دوم از فقره دوم که نوشته است (حقوق اعضاء و اجزای اداره تقنینیه و اعتبار خصوصی ۱۲ ماهه ۴۸ نفر) مرقوم فرمائید حقوق ۱۲ ماهه ۴۸ نفر اعضاء و اجزاء اداره تقنینیه و اعتبار خصوصی و در تفصیل ماده ۱ هم قسمت فقره دوم در آنجا که نوشته است رئیس دارالانشاء مرقوم فرمائید مدیر دارالانشاء رأی گرفته میشود بفقره اول حقوق آقایان نمایندگان ۲۸۳۸۰۰ تومان آقایان موافقین فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد رأی گرفته میشود به فقره دوم حقوق اعضاء و اجزاء اداره تقنینیه ۴۷۶۵۴ تومان آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

رئیس‌ـ تصویب شد. رأی گرفته میشود بفقره سوم حقوق اعضاء مباشرت بملغ ۵۶۱۱۲ تومان آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. رأی گرفته میشود بفقره چهارم مصارف ماهیانه و سالیانه مبلغ ۲۵۶۷۰ تومان آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

رئیس‌ـ تصویب شد. ماده دوم

(اینطور خوانده شد)

ماده دوم‌ـ برای مصارف فوق‌العاده مجلس شورای ملی مبلغ بیست و شش هزار تومان موافق ماده ۲ ضمیمه تشخیص و اعتبار بمباشرت مجلس داده میشود

رئیس‌ـ آقای یاسائی

یاسائی‌ـ موافقم

رئیس‌ـ آقای شریعت‌زاده

شریعت‌زاده‌ـ موافقم

رئیس‌ـ آقای آقاسیدیعقوب

آقاسیدیعقوب‌ـ‌ اینجا عبارت نوشته شده است برای مصارف مجلس شورای ملی مبلغ ۲۶ هزار تومان موافق ماده ۲ ضمیمه تشخیص و اعتبار بمباشرت داده میشود. دیگر اینجا تشخیص معنی ندارد اگر بخواهمی بگوئیم ضمیمة تشخیص و اعتبار که ضمیمه تشخیص غلط است پس باید گفت ضمیمه تشخیص و اعتبار (محمدعلی میرزا دولتشاهی‌ـ این کلمه را در پرانتز بنویسند) غرضم این است که این کلمه تشخیص زائد است و معنی ندارد

ارباب کیخسرو‌ـ حذف بفرمائید

کازرونی‌ـ مخالفم

رئیس‌ـ آقای ارباب چه میفرمائید؟

ارباب کیخسرو‌ـ اشکالی ندارد زائد میدانند برمیدارند

رئیس‌ـ نظر آقای مخبر چیست؟

شهداد (مخبر)ـ‌ بنده قبول میکنم

جمعی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است

رئیس‌ـ رأی گرفته میشود بماده دوم با حذف این کلمه تشخیص آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. ماده سوم


(بشرح ذیل قرائت شد)

ماده سوم‌ـ برای حقوق و مخارج و اثاثیه دوازده ماهه مطبعه مجلس مبلغ شصت و هفت هزار و یکصد و شانزده تومان موافق فقرات ۱ الی دو ضمیمه اعتبار بمباشرت مجلس شورای ملی داده میشود

رئیس‌ـ آقای زوار

زوارـ موافقم

رئیس‌ـ آقای شریعت‌زاده

شریعت‌زاده‌ـ موافقم

رئیس‌ـ آقای کازرونی

کازرونی‌ـ موافقم

رئیس‌ـ مخالفی ندارد؟

(گفتند خیر)

رئیس‌ـ رأی گرفته میشود بفقره اول ماده سوم حقوق کارکنان مطبعه مجلس بملغ ۳۹۶۱۶ تومان آقایان موافقین قیام فرمایند

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. رأی گرفته میشود بفقره دوم مصارف و اثاثیه و اعتبار بمبلغ ۲۷۵۰۰ تومان آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. رأی گرفته میشود بمجموع دو فقره مندرجه دو ماده سوم بمبلغ ۶۷۱۱۶ تومان آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس‌ـ تصویب شد. ماده چهارم

(بشرح ذیل قرائت شد)

ماده چهارم‌ـ مجلس شورای ملی بمباشرت مجلس اجازه میدهد که عوائد مطبه و باغ بهارستان و صورت مشروح مذاکرات جزو جمع محاسبات مجلس محسوب دارد

رئیس‌ـ مخالفی ندارد؟

نمایندگان‌ـ خیر

رئیس‌ـ شور در کلیاتست. آقای زوار

زوارـ بنده موافقم

رئیس‌ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی‌ـ موافقم

رئیس‌ـ آقای طاهری

دکتر طاهری‌ـ موافقم

رئیس‌ـ آقای آقاسیدیعقوب

آقاسیدیعقوب‌ـ آقایان کاملا متوجه بودند که این بودجه چهار ماده بود و هر مادة دارای اجزائی بود بنده عقاید خودم را در اینجا بعرض رساندم و نسبت باجزاء آنهم یکی یکی رأی دادم و آن چیزی که بنده نظر داشتم عرض کردم که بنده معنا مخالفتی ندارم ولی یک نظری برای بنده پیدا شده بود و شاید یک سوء خیای برای بنده پیدا شده بود وشاید یک سوء خیالی برای بنده پیدا شده بود ولیکن از تحقیقاتی که کردم و بعد همچو به بنده اطلاع دادند هم مقام ریاست و هم مقامات عالیه آن سوء ظنی را که من شاید تصور میکردم هیچ درباره آنها تصور نشده بود که نظرشان شاید فترت مجلس باشد نهایت اختلاف نظر بنده در این بود که آقای ارباب فرمودند که ما نمیخواهیم از اول بگوئیم صرفه‌جوئی داریم و این وزیر مالیه بقدری مواظبت دارد که تمام عوائد یکساله را در اول فروردین جمع‌آوری میکند و مطابق آنهم خرج در مقابل اینکه عوائدی برایش معین شده باشد از این جهت ما صحیح ندانستیم که در اینجا بیائیم و یک قلم صرفه‌جوئی قائل شویم که بعد برایش فکر دیگری کنیم


بنده میدانم که همچون محاسباتی در وزارت مالیه نیست و میدانم که تضییقاتی نیست و خود ارباب هم تصدیق کردند که صرفه‌جوئی که داشتیم هیچوقت صرفه‌جوئی مجلس از بین نرفته است و خود دولت و همه میدانند که ادارات مجلس در حفظ کردند قانون و بودجه و در مواظبت کردن و تخطی نشدن نهایت مراعات را میکند و بنده همیشه میگفتم و افتخار میکردم که ادارات دولتی باید سرمشق بگیرند از ادارات مجلس در حفظ کردن قانون و صرفه‌جوئی اگر قدم برداشته شد از مجلس شورای ملی بود خوب بود این حق را باقی میگذاشتند و یاد میگرفتند که چطور ما صرفه‌جوئی اگر قدم برداشته شد از مجلس شورای ملی بود خوب بود این حق را باقی میگذاشتند و یاد می‌گرفتند که چطور ما صرفه‌جوئی داریم و هنوز هم نتوانسته‌ام که از آن عقیده خودم که اساس صرفه‌جوئی از مجلس شده است و باید هم باشد بعلت اینکه دولت باید از مجلس قدم بردارد و ببیند که مجلس چگونه قدم برمیدارد و نظر بنده این است و از فرمایشات آقای ارباب هم نظر بنده تأمین نشد

رئیس‌ـ آقای ارباب کیخسرو

ارباب کیخسرو‌ـ بنده تصور میکردم که نظر آقای آقاسیدیعقوب کاملا تأمین شده است اینجا فرمودند که ما باید سرمشق باشیم برای ادارات دولت این بهترین سرمشق است که ما نشان دادیم که ما صدهزار تومان از بودجة مجلس کم کردیم آنها هم بهمین اندازه از بودجه‌هاشان کسر کنند و این بهترین سرمشق است از برای صرفه‌جوئی ادارات دولتی

رئیس‌ـ رأی میگیریم بمجموع مواد که بالغ است بمبلغ ۵۰۶۳۵۲ تومان آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد.

(اخذ آراء بعمل آمده ۸۴ ورقه سفید و یک ورقه کبود تعداد شد)

رئیس‌ـ عدة حاضره ۹۶ با کثریت ۸۴ رأی تصویب شد

(۳ـ تصویب لایحه تمدید قانون طبابت)

رئیس‌ـ لایحه تمدی طبابت در نتیجة مطالعاتی که شده بود بکمیسیون مراجعه شده بود از کمیسیون هم بالاخره را پرت اخیر رسیده است قرائت میشود

خبر کمیسیون‌:

کمیسیون معارف در جلسة ۲۵ اسفند پیشنهاد آقای دکتر ملک‌زاده که در مجلس قابل توجه شده بود و پیشنهادهائی آقایان دکتر امیر اعلم و آقای شریعت‌زاده و سایر آقایان محترم را مطرح شور و دقت قرار داده و با جمیع نظریات بترتیب ذیل تصمیم گرفته و تقدیم مجلس شورای ملی میشود

مادة واحده‌ـ‌ مجلس شورای ملی قانون طبابت مصوب ۲۸ شهریور ۱۳۰۶ را با مادة الحاقیه آن مصوب دوم آذر ۱۳۶۰ از تاریخ انقضاء برای مدت سه سال تمدید و وزارت معارف مکلف است نظامنامة اجرای آن را تنظیم و پس از تصمیم کمیسیون معارف مجلس شورای ملی بموقع اجرا گذارد

تبصره ۱ـ امتحان مذکور در قانون مزبور فقط سالی یکمرتبه در نیمه مهرماه هر سال بعمل خواهد آمد.


تبصره ۲ـ اطبائیکه مشمول مادة اول قانون ۲۸ شهریور ۱۳۰۶هستند مکلف اند از تاریخ تصویب این قانون با آخر سال ۱۳۰۹ مدارک خود را در مرکز بوزارت معارف یا در ولایات بنمایندة معارف تسلیم ولی ایرانیانیکه در خارجه مشمول طبابت میباشند میتوانند تا آخر مدت سه سال در صورت مراجعت بایران مدارک خود را تسلیم و پس از قبول در امتحان اجازه تحصیل نمایند

تبصره ۳ـ امتحانات در مرکز یا درمرا کز ایالات و ولایات بر طبق نظامنامه یا نظارت نماینده اعزامی وزارت معارف بعمل خواهد آمد

تبصره ۴ـ داوطلبان امتحان در صورت امکان بایستی لا اقل ششماه در یکی از مریضخانه های مرکز یا ولایات کار کرده باشند .

رئیس ـ آقایانی که با مادة که اخیراً تنظیم شده است بترتیبی که قرائت شد موافقند قیام فرمایند .

احتشام زاده ـ بنده جرف دارم .

(اکثر قیام نمودند )

رئیس‌ـ تصویب شد . آقای احتشام زاده مذاکرات در این موضوع به انتها رسیده بود

(۴ـ‌ شور در خبر کمیسیون بودجه نسبت بلایحه طرز تقسیم جرایم)

رئیس‌ـ خبر کمیسیون بودجه راجع بطرز تقسیم جرائم مطرح است دو شوری است و برای اینکه زودتر بشور ثانی برسد قرائت میشود خبر از کمیسیون بودجه قدیم مجلس مقدس شورای ملی لایحة نمره ۵۱۴۹۳ دولت راجع بحق السهم کاشفین اجناس قاچاق در کمیسیون بودجه با حضور نمایندگان وزارت مالیه مطرح و مورد شور واقع گردیده در نتیجه تبادل افکاری که در اطراف این موضوع و در دو جلسه بعمل آمد بالاخره با اصلاحات لازمه بشرح ذیل موافقت شده و اینک برای تصویب مجلس شورای ملی پیشنهاد می نماید.

ماده اول‌- مجلس شورای ملی بوزارت مالیه اجازه میدهد که از محل حاصل غیر خالص جرائم و قیمت اجناس انحصاری صدی پنجاه و از محل حاصل جرائم غیر خالص اجناس غیر انحصاری که قانون مخصوصی ندارند صدی سی بکاشفین و مخبرین پرداخته و عایدات خالص حاصله را بعایدات دولت منظور دارد.

تبصره ۱ ـ قیمت اجناس انحصاری قاچاق بعد از وضع حقوق انحصار و گمرک و غیره تقسیم میشود.

تبصره ۲ـ مواد ۲و ۳و ۴و ۵و ۶ قانون طرز جلوگیری از قاچاق تریاک مصوب سوم آذر ماه ۱۳۰۸ مشمول کلیه اجناس قاچاق انحصاری خواهد بود.

ماده دویم‌ـ اینقانون ۱۰ روز پس از تصویب بموقع اجرا گذارده میشود.

رئیس ـ‌مذاکره در کلیّات است. آقای یاسائی. ببخشید نوبت آقای مؤید احمدی است چون در ورقه خارج اجازه خواسته‌اند.

مؤید احمدی‌ـ عرض میکنم که بنده با یک نکته از این قانون مخالفم (طلوع ـ‌ دولت که نیست) و آن این است که سابقاً معمول این بود که عایداتی که از قاچاقچی‌ها میگرفتند و جرائمی که گرفته میشد اینها میرفت بخزانه مطابق قانون محاسبات عمومی اینها میرفت بخزانه بعد هم سهم کاشفین و مخبرین سند خرج صادر میشد و از خزانه دریافت میکردند لیکن در این قانون عایدات خالص را میگوید بخزانه برود یعنی سهم کاشفین و ممیزین را بدهند بعد آنچه باقی ماند حساب کنند و بفرستند بخزانه چون این عمل مخالف با چند فقره از قوانین هست و بعلاوه ترتیب محاسبات هم مغشوش خواهد شد وزارت حتی راجع به بعضی قوانین مثل قانون خالصجات انتقالی در ماده ۴ میگوید املاکی که وقف شده است و مشاهد مشرفه و مساجد و غیره باید


مالیات اربابی بدهند و تفاوت صرف آن مصارف نشود از همین نقطه نظری که بنده الان عرض میکنم دارند مخالفت میکنند یعنی عین مالیات سابق را میگیرند و میگویند باید بخزانه برود و آن سهمی که باید صرف همان مصارف شود باید سند خرج صادر شود و حال آنکه این مخالف بعضی از قوانین است و در اینجا ما سه چهار فقره از قوانین را زیرپا میگذریم و علاوه حساب هم مغشوش میشود آنوقت یک مبلغی میبرند بخزانه میگویند عایدات خالص این است هیچ حسابش معلوم نیست د رصورتیکه بعقیده بنده انچه که گرفته میشود مطابق قانون محاسبات عمومی و خزانه داری و مرکزیت عایدات حساب کنند و عایدات خالص بخزانه برود بنده مخالفم

کازرونی (مخبر کمیسیون بودجه ) ـ البته نماینده محترم متوجه هستندکه دولت مقصودش روی این است که بوسیله این قانون جلوگیری کرده باشد یعنی یکنردمی را وادار کند که بامید و رجائی که یک استفاده هائی از این کار میکنند یک اطلاعاتی بدهند و اگر چنانچه در یک محل هائی یک قاچاقی باشد اطلاع بدهند و البته پس از اینکه خبر دادند و قاچاقی کشف شد باید پس از کشف قاچاق دولت سهمیه اینها هم برسد که اسباب امیدواریشان شود و سبب شود که دیگران هم در این کار اقدام و مبادرت کنند اما اگر اینطور که فرمودند این عوائد بتمامه وارد خزانه شود و ثانیاً از خزانه حواله صادر شود که سهمیه آن ها را بردارند این مستلزم یک مدت خیلی طولانی و یک زحمات بسیاری و یک خسارتهای بیشماری خواهد بود در صورتیکه هیچ لزوم هم ندارد مامورین دولت و مخصوصاً گمرک پس از اینکه یک اموالی کشف شد بر طبق قانون حقوق کاشفین را میدهد و خالص عایدات رابخزانه دولت میفرستند و هیچ نتیجة در این نیست که تمام عوائد را ما اولا بخزانه بیاوریم بعد سهمیه اینها را بدهیم بلکه عقیده بنده این استکه اگر باقی محاسباتشان را هم همه را تقسیم کنیم بهتر است و تجربه هم بما نشان داد که این غیر مستقیم بودن کار ها در محاسبات تا چه درجه اسباب بطو و تعویق امور و عقب ماندن کار ها شده حالا ما بیائیم و اینطور قائل شویم در صورتیکه یکی از مالیات معین و مشخص دولت نیست و یک چیز باد آوری است باصطلاح که یک شخص قاچاقچی مالی را خواسته است ببرد وقتی کشف شد البته این بهتر استکه دولت هم سهمیه خودش را بخزانه ببرد بنا بر این گمان نمیکنم که اظهارات نماینده محترم در اینجا مورد داشته باشد

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده مخالفم در این است که آمدند حق صدی پنجاه یا صدی سی برای کاشفین قاچاق معین کرده اند این بعقیده بنده فردا تولید یک مفاسدی خواهد کرد که هر کسی بهر وسیله که هست اسم مال مردم را قاچاق بگذارد بنده بملاحظه اینکه فردا تولید زحمت و متهم کردن اشخاص بی گناه بجرم قاچاقچی گری خواهد شد کلیتاً با این قانون مخالفم

مخبر ـ اگر نماینده محترم درست دقت فرموده باشند در آن مواردی را که شامل این قانون میکنیم در ضمن تبصره مقصود نماینده محترم را تأمین کرده و آن این است که برخلاف قانون کسی را متهم بقاچاقی کرده و اسباب زحمتشان شده باشند پس از ثبوت بجبران خساراتی که باشخاص وارد آورده اند به تشخیص محکمه و درجات تقصیر محکوم خواهد شد . علاوه بر این بنده عرض میکنم در مقابل یک همچو خیانتی که اشخاص مرتکب میشوند یعنی درمقابل مرتکبین قاچاق چه باید کرد ؟ چارة سوای این نیست جز اینکه بمردم بگویند هر کسی قاچاق چی زا نشان داد باو نفع و فایده میدهند الببته قاچاق بد است ولی تا زمانی که قاچاق از میان رفت و مردم مرتکب این عمل شنیع نشدند بالطبع کاشف قاچاق هم از میان خواهد رفت لکن مادامیکه قاتچاقچی هست در مقابلش کاشفین هم باید وجود داشته باشند

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب


آقا سید یعقوب ـ بنده خیلی میل داشتم که نماینده دولت نماینده وزارت مالیه (غیر از وزارتمالیه کسی نیست ) یا خود وزیر مالیه در اینجا بودند و جواب این عرایض که میخواهم عرض کنم میدادند . بنده شاید عرایضی دارم که آقای کازرونی هم موافق هستند ولی از راه مخبری ایشای ممکن است در مقام دفاع بر آیند بنده میخواهم عرض کنم که این قانون بر خلاف آن چیزی است که ما عقیده داریم بر اینکه مردم را دعوت کنیم باخلاق فاضله یعنی عنوان راپورتی گری را از بین افراد ببریم مردم کمالات خودشان را بر این قرار میدهند که راپورت چی شوند (طلوع ـ راست میگویند ) که بگویند مثلاً فلان کس یکمن نان زیر بغلش است این عنوانی که یک مدتی حکمفرما بود باید برود بحمدالله این دوره نظمیه خیلی خوب شده است . که خاتمه داده باین اخلاق کثیفی که گرفته بود سراپای مملکت ما را و همه ر ابیک عالم بری سوق میداد. این دارد از بین میرود ما باید مردم را رو باخلاق فاضله ببریم و قوانینی وضع کنیم که آنها را دعوت کنند باخلاق فاضله بعادت و رفاهیت و غرور ملی نه اینکه بگوئیم اقا هر کس خبر آورد که فلا نکس فلان اندازه نان زیر بغلش است فلانقدر بهش میدهیم دم دروازه ها نگاه کنید چه حکایتی است بنده ناچار شدم بافراد نظمیه آنروز توصیه کنم و بانها گفنم که شما برادر های ما هستید . ما نظرمان این است که شما ها باید پدر بزرگ ما باشید نسبت به مملکت شما چه کار دارید که در همه چیز دخالت میکنید ؟! آخر اینها برادرهای شما هستند این میخواهد سوار شود برود شمیران دو تا درختی دارد باو میگویند تو درخت را مگذار توی اتوموبیل برای اینکه به اتوموبیل ضرر میخورد . آخر بگذارید روح برادری در مردم باشد دولت با ملت یک روح و یک بدن هستند . اعمال نظریات خصوصی نکنید بینونیت نیندازید . ملت پادشاه خودش را می پرستد . و دولت خودش را بجان دوست دارد . شما بی جهت یک عملیاتی میکنید که نه صاحب خبر دارد و نه غیر صاحب اینجا نوشته اند کاشفین جرم و مخبرین . ولی بیان نکرده که مخبرین کی ها هستند . مخبرین کیها هستند؟! همین کلمه خبر دادن به بینید چقدر مردم را دعوت میکند براپورت دادن این یکی کهبنده عقیده دارم و گمان میکنم اگر آقایان هم شهامت بخرج بدهند و قبول کنند این حرف را که کم کم ما باید این اخلاق «راپورت » دادن را از بین ببریم خیلی خوبست . این یک چیزهائی است که خارج از اخلاق بشریت است . از اخلاق سعادت است از اخلاق بزرگواری است. خارج از اخلاق مجدت و نجدت است. ما نباید قوانینی وضع کنیم که ما را دعوت کند باخلاق رذیله این کلمة مخبرین برای چیست ؟ آمدیم راجع بکلمه کاشفین . کاشفین را هم خوبست محدود کنیم هر چه دائره این را محدود تر کنیم بهتر است تا اینکه وسیع کنیم چرا ؟ برای اینکه هر چه در اینجا شما بیشتر فشار بیاورید به تجربه ثابت شده که قاچاق بیشتر خواهد شد بنده این را به تجربه دیده ام که هر چه فشار بیشتر آورده میشود دائرة قاچاق بیشتر میشود . اینهم بر ضرر دولت است و هم بر ضرر مردم و هم دعوت مردم است بدوطرف وقتیکه دیدند دولت مواظب است که اگر یک چارک نان یک کسی زیر بغلش است یا فلا ن چیز زیر بغلش است برای اینکه بنمایانند که ما شجاعیم و میتوانیم قاچاق کنیم آنوقت هی کم کم این اخلاق در میان مردم زیاد میشود و یک مرتیییه میبینید کههمه از فاعل و مفعول یک طایفه قاچاق درست شده بنده عقیده ندارم و همان قوانینی که سابقاً گذشته است کافی استدیگر این اندازه ترویج بکنید این را آن مسئله هم که آقای مؤید احمدی فرمودند معلوم میشود خوب توجه نفرمودند . تمام زحمات مالیه بر مسئلة محاسبات است یعنی تمرکز عایدات . هر چه عایدات هست باید تمرکز پیدا کند در یکجا . خدماتی که مسترگور کرد بمملکت ما ( که حقیقتاً خدماتش قابل تقدیر است ) این است که


عواید ما را مرکزیت داد . هر مملکتی که عوایدش تمرکز پیدا کرد و وارد شد در یکجا و از آنجا خرج شد این مملکت رو به ترقی میرود . اگر بناشد یک عوایدی را ما بموجب این قانون بیک چیز اختصاص دادیم و یک عواید دیگری را درتحتیک قانون دیگر بیک چیز دیگری این بعینه مثل شتر قربانی است که ما او را قطعه قطقعه کرده باشیم . آنوقت این معنای تمرکز عایدات و معنای استقلال مالیه و مملکت و نفوذ مرکز بر ایالات و ولایات از بین می رود . بنده کاملاً‌موافقم با عقاید آقای مؤ ید احمدی که باید هر چه عوایل می گیرند ( آقای کازرونی این عایدی که می فرمائید از هوا که نیامده این از رأی بنده و جناب عالی آمده وقتی که بنده و سر کار رأی دادیم این عواید مملکت می شود) باید برود بخزانه مجلس شورای ملی وضع عایدات می کند تمام عایدات باید در خزانه برود . و از خزانه باید به همان ترتیب محاسباتی که هست جریان داشته باشد . این حکایتی که فرمودید جنابعالی مثل باز مرحوم کریم خان زند است که خودش هم شکار میکند و هم می گیرد . نه آقا اینجور نیست . قانونی که ما قرار داده ایم این است که تمام وجوه باید وارد خزانه شود و به موجب محاسبات باشد و این تر تیبی نیست این است که بنده با این قانون

مخالفم .

کازرونی ( مخبر ) ـ اینکه می فرمائید که ما باید مردم را دعوت کنیم با خلا ق فاضله البته فرمایشات خیلی صحیحی است و اساسی . لکن استدعا میکنم طرفین قضیه را در نظر بگیرید البته بنده قبول دارم که جاسوسی اصولاً‌شغل خوبی نیست ( دشتی ـ این جاسوسی نیست انجام وظیفه است ) خوب فرض می کنیم آدم کشی بد است . اما وقتی که در جامعة‌قاتل پیدا شد باید یک کسی هم باشد که در وقتی که در جامعة قاتل پیدا شد باید یک کسی هم باشد که در موقع تقاص آن قاتل را به سزا برساند . می فرمائید آدم کشی بد است . میدانم اما اگر ما آن دومی را نداشته باشیم همه مردم آن اولی می شوند . پس ایجاد اخلاق فاضله را ممکن است این طور تغییر کنیم که همینکه مخبر و کاشف قاچاق زیاه شد قانون قاچاق هم از بین میرود و قاچاق که از بین رفت اخلاق فاضله هم پیدا می شود و آنوقت منظور جنابعالی هم تأ مین میشود. منظور دولت هم همین است اما در قسمت دوم که فرمودید تمرکز عایدات . بنده عرض می کنم این عوایدی که از محل قاچاق عاید دولت می شود یکی از مالیاتهای وارد در بودجه و عواید مسلم دولت نیست این یک چیزی است که بر سبیل اتفاق پیش آمده باین معنی که امری رخ می دهد و عوایدی حاصل می شود یعنی قاچاق چی را بدست بیاورند . البته خالص عایدات بایستی راجع با ین مسله عاید خزانه دولت بشود. و این معنای تمرکز است شما میفرمائید تما م جزئیات حسابش را هم وارد خزانه دولت کنند ؟ بنده عرض می کنم این با لاخره نتیجه اش چیست بجز اینکه شما دفاتر را بیشتر کنید و محاسبین تان زیاد تر می شود . بعلاوه آنهائی که بهشان یک نفعی داده می شود مجبورند صبر کنند تا بعد از شش ماه تا از خزانه لیستشان صادر شود. اگر این طور باشد نظریه دولت تأ مین نمی شود و مخالف نظریه دولت است دولت می خواهد به مخبرین و کاشفین نقدا بدهد تا در مرئی ومنظر مردم باشد و دیگران بهتر مبادرت باقدام کنند اما در خصوص مخبرین که فرمودند : مخبرین لازم ندارد و کاشفین کافی است بنده عرض می کنم کاشف و مخبر هر دو در ردیف هم هستند . نهایت بعضی اوقات بعضی اعمال هست که این دو تا را از هم تفکیک می کند چه بسا می شود که در بعضی مواقع دولت یک مخبری دارد و یک کاشفی آنوفت میخواهد از روی تناسب بین این دوتا تقسیم کند . اگر بنا میشود ما مخبر را نگذاریم فرض بفرمائید مثلاً‌یک کسی از بحرین بادارة‌گمرک بوشهر می نویسد که از فلان کشی فلان مقدار مال التجاره قاچاق حمل شده است برای فلان بندر . دولت پس از آنکه مطلع شد قبل از ورود جهاز قاچاق کاشفینی بآنجا میفرستند یعنی استعدادی بآنجا کسیل


میدارد به جهت گرفتن آن قاچاق. پس این یک کا شفی دارد و یک مخبری. و بهر دوی اینها باید فائده بدهد. در اینجا خیلی بحث کرده ایم و بالاخره کلمة مخبر خالی از لزوم نیست و ضروری به جائی وارد نمی آورد مخبر یا کاشف تقریباً هر در یک ردیف است

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرت کافی است

ملک مدنی ـ بنده مخالفم

رئیس ـ عرض کنم به عقیده بنده لایحه این یک لا یحه مهمی است و در آن لایحه که پیش گذشت مذاکره زیاد شد و یک نواقصی زیادی داشت در نتیجه شور مرتفع شد آقای کازرونی میفرمائید مخبرین و کا شفین دو تا است و همین طور است بنده در قسمت آن اشخاصی که مخبر هستند برای اینکه قاچاق کشف کنند برای آنها مجازاتی نمی بینم که اگر کسی آمد و یک خبری داد دروغ و اعمال غرضی کرد و به طور دروغ گفت که یک قاچاقی در منزل یک کسی هست و آمدند مامورین و در منزلش گردش کردند و دیدند چیزی نیست این طبعاً‌ بآن شخص توهین وارد شده و نظر آن شخص مخبر هم همین بود که تو هین وارد آورد این است که بنده اجازه خواستم بیا یم و حرف بزنم تا مطلب قدری روشن شود ما باید همانطوری که برای مامورین دولتی مجازات قائل می شویم برای مخبرین هم باید مجازات قرار دهیم و همانطور که ما مورین اگر معلوم شد باید منفصل شوند و مجازات شوند مخبرین هم باید مشمول مجازات باشند برای اینکه اشخاصی که مبادرت باین جور اعمال میکنند غالباً اشخاص شریفی نیستند زیرا اشخاص شریف طبعاً مبادرت باینگونه امور نمی کنند یک اشخاص بی سرمایه هستندو تصدیق می فرمائید که اکثریت این مملکت مردمان بی سوادی هستند که هیچ اهمیت نمی دهند که یک اشخاص و یک عائله هائی را مجرم قلمداد کرده و گرفتار یک زحماتی بکنند و فقط از نقطه نظر اینکه بیایند و اعمال نظر سوئی درباره کسی بکنند نظریات خودشان را اجرا می کنند بعلاوه شما میدانید مامورین قاچاق چه طبقه اشخاصی هستند غالب شماها به قم باصفهان به عراق و کاشان مسافرت کرده اید و ملاحظه کرده اید که غالب اشخاصی که مامور کشف قاچاق هستند اشخاص پستی میباشند که این ها آمده اند و با ماهی شش تومان کنترات کرده اند . این ها یک سیخی هم در دست گرفته اند سر راه مردم و ما هر چه خواستیم که این قضیه سیخ را از این مأمورین قاچاق مرتفع کنیم با اینکه وزارت مالیه هم متحدالمال داد معذلک نشد. بنده خودم که از خوزستان میامدم مفتش آمد در راه جلو بنده و دیدم باز سیخ دستش است گفتم مگر بشما حکم نشده است که سیخ نزنید گفت چرا چرا آمده ام به بینم شما کی هستند؟ آقای کازرونی حضرتعالی خودتان وکیل محلی هستید و اطلاع دارید خدا شاهد است با تمام این قوانین که گذشته است مأمورین تحدید در ولایات نه نماینده نظمیه را می برند نه نماینده امنیه را می برند خودشان خودسر هر معائله که میخواهند می کنند این است که ما باید برای مخبرین هم مجازات قائل شویم که اگر خبر دروغی داد باید مجازات شود

رئیس ـ رأ‌ی میگیریم بکفایت مذاکرات . آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند .

( چند نفر قیام کردند )

رئیس ـ معلوم میشود کافی نیست آقای طلوع .

طلوع ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ‌ بنظر بنده این لایحه یکی از لوایح خیلی مهم است و متاسفانه دولت در تحت مظر اکثریت نگذاشته است تا ما نظریاتمان را بگوئیم . ما در موقعی که قانون اقحصار را گذراندیم و بعد موقعی که لوایح مربوطه به انحصار آمد بکمسیون در آنجا عقاید خودمان را گفتیم حالا هم بمناسبت بار باز بنده عقاید خودم را عرض میکنم که اصل انحصار


تریاک برای دولت و مملکت مضر است . بالاخره باید این قانون را تغییر بدهیم و تبدیل کنیم به جریبانه یا اینکه این فکر پیدا شده بود نمیدانم چه شد که عدة‌ از تجار ولایات که منفعتی از قانون و فشار انحصار عایدشان میشد مخالفت کردند و شاید برای دولت تردیدی حاصل شد که این لایحه را بمجلس بیاورد . (دکتر عظیما ـ خود انحصار هم مانع است ) یا اداره انحصار اداره انحصار نهصد نفر دارد این ها همه می بینند بی نان میشوند از این جهت پیشنهادی کند که ۳۰۹ چقدر عایدی خواهم داشت و بالاخره این ها تردید پیدا کردند . در هر صورت بنده عقیده ام این است که این گرفتاری طبقات مختلفه مردم از تاجر و زارع و کاب و مسافر و همه مبتلا هستند . و این مبتلا به را باید مرتفع کرد و عایدی دولت راهم باید افزود ما بطوری که تخمین کردیم بین پانصد الی ششصد هزار جریب اراضی زیر زراعت تریاک میرود اگر از هر جریبی پنج تومان ( از هر صتدوقی سابقاً منی یازده تومان گرفته میشد که ازل صندوقی دویست و پنجاه تومان بوده بعد دویست و هفتاد و پنج تومان شد و بعد هم بیشتر ) و از هر منی پنج تومان در سرحد بگیریم این به عقیده بنده پنج ملیون عایدی خیلی خالص خوبی برای دولت حاصل میشود و هیچگونه زحمتی هم برای کسی ندارد . پنج تومان بهر جریب تحمیل کردن برایزارع یا مالک تریاک این قدر ها دشوار نیست . پنجتومان در سر حد بمال التجاره افزودن از نقطه نظر خدور تریاک و تجارت خارجی ما آنقدر ها مضر نیست و با وجود اینکه ما همه مان یک مطالعاتی کردیم و یک مذاکراتی با اشخاص مختلفه کردیم و بالاخره تقریبا عقاید و افکار همه واضح و روشن شده است حالامعذالک تامل میکنند و باز اینگونه قوانین میاورند بنظر ما میرسانند که شاید کمک بفساد اخلاق میکنند و باز اینگونه قوانین میاورند بنظر ما میرسانند که شاید کنک بفساد اخلاق میکنند همانطور که آقایان گفتند نمیدانم علتش چیست بعضی قضایا که مثل آفتاب برایمان روشن است و تمام مردم این مملکت میدانند و میگویند که نباید پرده پوشی بکنیم از قضایای مقطوعه و مسلم این است که خود مستخدمین جزء مالیه قاچاقچی هستند . در تمام ولایات این مملکت و ایالات و مستخدمین جزء مالیه قاچاقچی هستند ( صحیح است )‌اینها هستتند که قاچاق میکنند و با حقوق ده تومان و بیست تومان زندگانی دویست تومان و سیصد تومان میکنند اینها را بالعیان می بینیم و هی تکرار میکنیم و بالاخره اصلاح نمیشود . شما وقتیکه تریاک را باین قیمت میرسانید و بعد به کاشفش ماهی ده تومان بیشتر حقوق یک مدیر کل بعد اگر میخواهید از قاچاق جلوگیری کنید در موقع حزاری میبایست مراقبت کنید که حزاری درست شود برای اینکه سرچشمه و منبع قاچاق جلوگیری کند بوسیله یک عده مامورین صحیح العمل قاچاق کم میشود اگر نتوانست بالاخره قاچاق از همانجا شروع میشود دست بدست میگردد و متاسفانه حالا بجای اینکه یک مامورین صحیح العملی بفرستند یک مامورین بیکارة که مدتها انتظار خدمت داشته اند و غالبا محلی هستند واز باب بیچارگی میایند نوکری دولت را در مدت یکماه دو ماه قبول میکنند و بالاخره یک پولهائی هم بامناء مالیه میدهند تقدیمی دویست تومان و سیصد تومان که یکماهه اجازه بگیرند حزار بشوند مأموریتشان موقتی است یکماهه یکماهه من میروم یک چیزی میدهم بامین مالیه دویست تومان سیصد تومان میگویم بمن اجازة حزاری بدهید دو سه هزار تومان فایده ببرم این وضعیت کار است در ولایات همة ماها هم میدانیم بالاخره کار یکنفر دو نفر هم نیست که بگوئیم اغراض است همه میدانند مذاکره میشود مکاتبه میشود بالاخره مردم مبتلا هستند عایدی مفید و مهمی گیر دولت نمیاید و زحمت هم برای عموم مردم همینطور علی التوالی . چه موجی


دارد که ما هم کمک کنیم باین زحمت اگر می خواهیم بعایدی دولت کمک کنیم راهش این نیست این لایحه و امثال این لایحه عایدی برای دولت درست نمیکند . اگر مقصود اینست که زحمت زیاد کنیم بعقیدة بنده خوب حالا بنده مخالفت نمیکنم که از دستور خارج شود این باشد که شور دوم در بین الشورین در خارج یک مذاکراتی بکنیم. بالاخره یک تصمیم قاطعی بگیریم حالا که میخواهیم وارد ۳۰۹ سوبم و بودجه های ۳۰۹ را بگذرانیم اصلاح کار انحصار هم از لوازم او بود معهود بود پیش همه حالا نتیجه یک همچو لایحة است که آورده اند اینجا بعضی عبارات هم دارد که بنده درست نمیفهمم مثلا نوشته شده صدسی بکاشفین و مخبرین یا یک کسی که کشف میکند خبر نمیدهد بمالیه یا اگر کاشفی است که خبر میدهد که یکی است دو تا نمیشود . یک کسی است کشف میکند یک چیزی را ولی خبر بمالیه نمیدهد پیش خودش معهوداست که فلانکس تریاک قاچاق دارد اینهم خبر است یا آنکه هم کاشف باشد و خبر هم آمده است خبر داده است و ما بیائیم تقسیم کنیم بین این دو با بنظربنده چیز غریب و عجیبی میآید و عبارت اینطورها واضح و روشن نیست . دوم حاصل غیر خالص جرایم بنده نمیدانم یعنی چه مثلا اگر صد تومان قیمت جنس یا قیمت انحصاری باشد این را دو قسمت میکنندقسمت انحصاری و قسمت مال کاشف و مخبر پنجاه تومانش را میدهند بکاشف و مخبرو پنجاه تومانش را هم میدهند بدولت و اگر یک مخارجی خود امناءمالیه بخواهند درست کنند و این عبارت برای این است که اینها درست کود ضمناٌ و تثبیت شود آن حرفها که قبل از آن تقسیم بعمل بیاید بنظر بنده این چیز خوبی نیست در هر حال بنده از عبارت ماده چیزی نمیفهمم خوب است آقای خبر این قسمتها را توضیح بدهند . در قسمت کلیاتی هم که عرض کردم بنده منتظر شور ثانی هستم

مخبر ـ عرض میکنم در قسمت تریاک و جریبانه و اینها شرحی اظهار فرمودند شاید بنده هم با ایشان موافق باشم و لیکن این لایحه راجع است به قاچاق مادامی که آن قانون لغو نشده جلوگیری از قاچاقش هم لازم است البته پس از آنکه آن قانون یعنی قانون انحصار تریاک تغییرات کرد این قانون بالطبع تغییر پیدا خواهد کرد از این جهت بنده هم مکلف نیستم جوابی بدهم و اما و در خصوص قسمتهائی که فرمودند مخبر و کاشف دو تا هستند یا یکی هستند و تقسیم فیما بین آنها از روی چه تناسبی خواهد بود محض اطلاع نماینده محترم عرض میکنم این ترتیب سالهای متمادی در گمرکات معمول و مجری است نهایت قانونی از مجلس برایش مگذشته است بر طبق تعرفه گمرکی از اموالی که بعنوان قاچاق کشف میکردند صد سی بمخبرین و کاشفین داده شده است حالا یک وقت مخبر و کاشف هر دو یکی بوده اند یک وقت مخبر یکی دیگر بوده است کاشف دیگری بوده است آنوقت از روی تناسب مطابق نظریة رئیس گمرک یا کسی ماموریت داشته فیما بین مخبر و کاشف تقسیم میشده چه بسا شده است که کاشف دو نفر سه نفرند یا مخبر دو نفر یا سه نفرند هر یک از اینها هم در گرفتن قاچاق مؤثر بوده اند در صورتیکه همة آنها مؤثر بوده اند این صد سی بایستی حقاً بین همة اینها تقسیم شود که هیچیک بی بهره نمانند و اگر میفرمائید که فیما بین مخبر و کاشف چه فرق است بنده در ضمن جواب آقای آقا سید یعقوب عرض کردم مثلاً یک کسی از یک محلی خبر دار میشود که یک مال قاچاقی یک نفر آدم یا اشخاصی بار کرده اند و جنس قاچاق وارد کرده اند در فلان نقطة معین پس از آنکه این خبر بادارة گمرک میرسد البته مکلف است که بجهت بدست آوردن آن قاچاق و تحقیق قضیه یک عده مامور بفرستد آن مامورین البته یک تعلیماتی دارند بجهت کشفش دومی را کاشف میگویند اولی را مخبر میگویند هر دوی آنها هم باید بهره مند شوند عرض کردم ما نمیتونیم این دو تا را از هم تفکیک کنیم


به مخبر گفتیم که خبر بده اما چیزی نخواه این خلاف ترتیب است برای اینکه خبر نمیدهد خبر که نداد کاشف نیست بالاخره در خسلی از موارد اینها در ردیف هم واقع میشوند اما در خصوص اینکه فرمودند عایدات خالص و غیر خالص کدام است پس از اینکه یک مالی بعنوان قاچاق بدست آمد یک مخارجی خواهد داشت بجهت بدست آوردن و قبضه کردن مال قاچاق فرض کنید در ده فرسخی قندی بطور قاچاق آمده البته کرایه خواهد داشت البته مخارج اعزام اشخاص برای بدست آوردن آن شیئی تعلق خواهد گرفت آن مخارج را از اصل موضوع میکنند آنوقت عایدات خالصی بدست میاید یعنی اگر پیج شتر قند قاچاق بدست آمد اولا مخارج بدست آوردنش را موضوع میکنند و ثانیاً حقوق گمرکی و همچنین عواید راه بعد خالص هر چه شد صد پنجاه بکاشف و مخبر داده میشود و اجناسی که غیر انحصاری است میگوید از عایدات غیر خالص یعنی منهای وجوه انحصاری چون غالباً گمرکش و حقوقش کم است بمخبرش باید یک چیزی عاید بشود که تکافو بکند . این است که می گوید عایدات غیر خالصش را باو بدهند نهایت آنجا صدی پنجاه است اینجا صدی سی .

رئیس‌ـ آقای شریعت زاده

شریعت زاده‌ـ بنده یک نقصی در این لایحه می بینم و آن قسمت مهمش مبتنی است بمخبرین و کاشفین عرض کنم که این ممکن است در آتیه منشاء مشگلات شود و دو صد سی منظور کنند این است که تصور میکنم که دولت بیاید و یک مطالعة در این لایحه بکند بهتر باشد بنا بر این بنده اصلا نمیدانم لایحة که مربوط است بوزارت مالیه بچه مناسبت وزیر مالیه یا معاونش حاضر نیست ؟ ( نمایندگان‌ـ صحیح )و یکی دیگر اینکه بنده نسبت بمقدمةاین خبر اشکال دارم بود عرض کنم برای آتیه مطابق قانون است و نظامنامه برای هر وزارتخانه در مجلس یا مؤسسات تابعه و کمیسیونها نمایندة نمیتواند حاضر شود جز وزیر مالیه یا معاونش در اینجا نوشته شده است که با حضور نمایندگان وزارت مالیه اگر مقصود وزیر یا معاون است که صحیح است ولی اگر اشخاص دیگر است و آن اشخاص دیگر را وزیر یا معاون همراه خود شان آوردنده اند آنها را نمیشود گفت نماینده.

مخبر‌ـ منظور ازنمایندةوزارت مالیه معاون است نهایت این است که معاون یک معاون دیگر هم برای خودشان آورده بودند (صحبت بین نمایندگان‌ـ‌ زنگ رئیس )بنده عرض میکنم آن کسی است که درادارات مربوطه بوده است برای اینکه اگر لازم باشد اظهار اطلاعی بکند معاون وزارت مالیه هم البته معین است برای آمدن به مجلس (دشتی-صحیح است محتاج توضیح نیست آقا )و اما در قسمت دوم که فرمودند احتمال دارد که صدی سی داده شود از عبارت که همچو چیزی بر نمیآید و ما هم که تصویب میکنیم به مخبر و کاشف و هرکه باشد و لو عده شان خیلی باشد مجموعاًصد سی بیشتر داده نمیشود ما اینطور تصمیم داریم آقایان هم همینطور و اما اینکه برای مخبر و کاشف چقدر است یا بین مخبرین و کاشفین چه تناسبی است البته ما برای این کار نمیتوانیم در قانون تمام این موارد و مراتب را ذکر کنیم و این محتاج بنوشتن یک نظامنامةاست نظامنامه که مینویسند البته رعایت این نکات را میکنند لذا گمان نمکنم اشکالی داشته باشد.

دشتی‌ـ آقای کازرونی چه لزوم دارد که بعد از هر ناطقی حرف بزنید.

رئیس‌ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی‌ـ بنده یک قسمت عرایض خودم را عرض کردم در موقع مخالفت با کفایت مذاکرات و عادت هم ندارم که زیاد تصدیع داده باشم فقط یک موضوعی را خواستم عرض کنم که آقای یاسائی اشاره کردند آن هم برای اینکه اطلاعات خصوصی داشتند از محل . این موضوع جریبانه که مورد بحث بود و خوشبختانه مورد


تصویب پیدا نکرد ما اطلاع داریم یک قسمت از ولایات ثلاث تریاک دارد از تجارتش و اینها اطلاع داریم اگر جریبی ده تومان دولت تصمیم بگیرد قطعاُ هر کجا که زراعت تریاک است نصف میشود زیرا این مسلم بر زارع تحمیل میشود و همیشه مجلس و دولت نظرشان این است که زارع و مالک را تشویق و ترغیب کرده باشد برای خاطر اینکه هر جریبی فوقش نیم من تریاک بدهد و این نیم من ده تومان بیشتر قیمتش نیست و این ده تومان را همان وقت مأمور دولت باید از او بگیرد و تجاریهم که خریدار تریاک هستند استفاده میکنند از موقع و ابداً در قیمت تریاک تفاوتی پیدا نمیشود و البته اگر چنانچه مطابق قانونی که از مجلس گذشته دولت انحصار کند قیمت تریاک تفاوتی پیدا نمیشود و البته اگر چنانچه مطابق قانونی که از مجلس گذشته دولت انحصار کند قیمت قطعی هم معین کند همانطور که در قانون قید شده است سه سال اخیر را معین کند فرض کنید بیست تومان ده تومان هم از این بابت اضافه کند که میشود سی تومان این جریبانه را وضع کند که از زارع جریبانه بگیرد در صورتی که تریاک را سی تومان بفروشد این خیلی خوب ترتیبی است اما باین شکلی که لایحه دولت بیاورد که جریبانه بگیرد قطعاُ بزراعت تریاک نکس وارد می‌شود (دولتشاهی‌ـ مطرح که نیست) مطرح هم نیست این قضیه ولی چون مذاکره شد بنده هم خواستم در این زمینه عرض کرده باشم والا طریقش پائین آوردن قیمت باندرل است و وقتی که این باندرل را دو عباسی ده شاهی بکنند قطعاُ قاچاق از بین میرود و این لایحه که آورده‌اند بعقیدة بنده ابداً تأثیری در جلوگیری قاچاق تریاک ندارد برای خاطر اینکه عملا ما امتحان کردیم می‌فهمیم اینها یک اقداماتی است که بهیچوجه مؤثر در موضوع نیست برای خاطر اینکه چیز بقدری سنگین شده که اشخاص دارند مبارزه میکنند در این قسمت و مأمورین دولت هم که برای اینکار معین شده‌اند یک مأمورین توانائی نیستند که بتوانند جلوگیری کنند برای اینکه آنکسی که مبادرت بقاچاق میکند وسایل را طوری فراهم میکند که همان مأمور را هم تطمیع میکند. مأموری که سر راه میگذارند ماهی ده تومان باو پول میدهند یک کسی که ده من بیست من تریاک دارد حاضر است برای اینکه دویست تومان سیصد تومان باو پول بدهد مأمور ده تومانی پانزده تومانی یا ما میخواهیم فرمالیته کنیم که یک قانونی که میگذرد جریانی پیدا کند یا حقیقت میخواهیم جلوی قاچاق را بگیریم اگر حقیقت دولت می‌خواهد جلوی قاچاق را بگیرد بعقیدة بنده تنها راهش این است که باید باندرل را پائین بیاورد این طریق عملی نیست و بنده با این طریق عملی نیست و بنده با این طریق اصولا موافق نیستم و عقیدة خودم را عرض میکنم این است که چون موافق نیستم دیگر در جزئیاتش وارد نمیشوم که این مخبرین ممکن است چه زحمتی برای مردم تولید کنند.

رئیس‌ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی‌ـ بنده عرضی ندارم

(۵ـ موقع دستور جلسه بعدـ ختم جلسه)

رئیس‌ـ آقای عدل و آقای فیروزآبادی و چند نفر دیگر پیشنهاد ختم جلسه کرده‌اند و منطقشان هم این است که این لایحه بیشتر مطالعه و دقت شود و برای جلسة آینده آماده شود (صحیح است) اگر موافقت می‌فرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسة آینده دوشنبة فردا دستور هم لوایح موجوده

(مجلس مقارن ظهر ختم شد)

رئیس‌ مجلس شورای ملی‌ـ دادگر