مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ اردیبهشت ۱۳۳۹ نشست ۴۰۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ اردیبهشت ۱۳۳۹ نشست ۴۰۶

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۴۰۶

صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی روز یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۳۹

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت‌مجلس

۲ - سؤال آقای نورالدین امامی راجع به حقوق معلمین و تعلیمات اجباری و مطالب دیگر و جواب آقای معاون وزارت فرهنگ

۳ - سؤال آقای خلعتبری راجع به حقوق بازنشستگی کارمندان شرکت نفت و ساختمان عمارت شرکت و جواب آقای معاون وزارت دارایی

۴ - شور دوم گزارش کمیسیون کشور راجع به اعطای اختیار به افسران شهربانی برای وصول جرایم رانندگی و ارسال مجدد به مجلس سنا

۵ - طرح گزارش اصلاحی مجلس سنا راجع به تبصره ۵ قانون افزایش اعتبارات کشاورزی و تصویب آن

۶ - شور اول گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به تأسیس دانشکده و مدارس عالی ملی

۷ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

مجلس ساعت ده و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱ - تصویب صورت‌مجلس‏

رئیس - صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه - آقایان: کاظم شیبانی - دکتر امین - سنندجی - محمودی - دکتر دادفر - مهندس اردبیلی - دکتر حسن افشار - مرتضی حکمت – سعیدی – بهادری – توماج – قوام - مجید ابراهیمی - دکتر عدل – موسوی – امیدسالار - دکتر نفیسی - دکتر ضیایی – ذوالفقاری – اورنگ – تیمورتاش - اعظم زنگنه – اریه - دکتر عمید - دکتر اصلان افشار – فولادوند – کورس - مهندس فیروز – عامری - قنات‌آبادی - صادق بوشهری‏.

غائبین بی‌اجازه - آقایان: دکتر طاهری - قرشی‏.

رئیس - نسبت به صورت‌مجلس نظری نیست؟ آقای صدرزاده‏.

صدرزاده - یک اصلاحات عبارتی در عرایض بنده هست که اصلاح می‌کنم می‌دهم به تندنویسی‏.

رئیس - بسیار خوب دیگر نظری نیست (اظهار نشد) صورت‌مجلس تصویب شد.

۲ - سؤال آقای نورالدین امامی راجع به حقوق معلمین و تعلیمات اجباری و مطالب دیگر و جواب آقای معاون وزارت فرهنگ

رئیس - امروز سؤالات مطرح است، آقای نورالدین امامی‏.

نورالدین امامی - بنده قبل از شروع به عرایضم از پیشگاه مقام ریاست استدعا دارم مثلی است می‌گویند که سر بچه ملا کلاه نمی‌رود بدبختانه این جلسه سر من کلاه رفت من پنج سؤال مهم از وزارت فرهنگ داشتم که اگر این پنج سؤال را در پنج نامه می‌نوشتم پنج ربع به من وقت می‌دادند که این پنج سؤال را مطرح کنم اما حالا که بدبختانه در یک سؤال نوشته‌ام می‌ترسم یک ربع ساعت که به من وقت می‌دهند این عرایض اساسی خودم را نتوانم به عرض برسانم این است که از ریاست محترم استدعا می‌کنم که توجه بفرمایند سر من کلاه نرود خودشان قضاوت بفرمایند.

رئیس - برای هر سؤالی یک ربع وقت دارید ممکن است یکی از سؤالات را امروز مطرح کنید بعد هر کدام را یک روز.

امامی - بنده پنج سؤال را ضمن یک سؤال گنجانده‌ام‏.

رئیس - حالا می‌توانید پنج سؤالش بکنید و امروز یکی

از آنها را مطرح کنید.

امامی - بنده همه‌اش بیست دقیقه وقت می‌خواهم که همه اینها را مطرح کنم‏.

رئیس - پنج دقیقه اضافه وقت را موافقت می‌کنم‏.

نورالدین امامی - بنده پنج سؤال کردم از وزارت فرهنگ که سؤالاتم را می‌خوانم و بعد یکی یکی را طرح می‌کنم اول برای ترمیم حقوق آموزگاران و دبیران چه تصمیمی اتخاذ فرموده‌اند ۲ - برای اجرای حقیقی قانون تعلیمات اجباری در تمام کشور به آن معنی که اطمینان حاصل شود که این قانون بدون استثنا در تمام نقاط کشور اجرا شده و در آینده فرد بی‌سوادی نخواهیم داشت چه برنامه‌ای وزارت فرهنگ تنظیم کرده و بودجه آن را از چه محل در نظر گرفته‌اند.

۳ - برای عمومیت دادن به دبیرستان‌های حرفه‌ای در تمام کشور چه تصمیمی اتخاذ و از چه محلی می‌خواهیم هزینه آن را تأمین بکنیم‏. ۴ - برای بالا بردن سطح معلومات در دبیرستان‌ها و دانشکده‌ها وزارت فرهنگ چه برنامه‌ای دارد. ۵ - آیا سازمان برنامه در قسمت فرهنگی بودجه خود با نظر وزارت فرهنگ B فرهنگی را تنظیم می‌کند و وزارت فرهنگ در هزینه آن نظارت دارد یا خیر: این پنج سؤال اساسی من بود جناب آقای یزدانفر از حق نمی‌شود گذشت بنده حوزه انتخابیه خودم را مثال می‌زنم ده سال قبل شهرستان خوی دو هزار شاگرد داشت حالا ده هزار شاگرد دارد پنج دبستان داشت حالا بیست و چند دبستان دارد یک دبیرستان داشت حالا هفت دبیرستان دارد از حق نمی‌شود گذشت دستگاه وزارت فرهنگ با سال‌های قبل خیلی فرق کرده ولی یک موضوع اساسی را باید توجه بفرمایید باید از موقعیت استفاده بکنید به عقیده من هیچ دولتی مثل دولت فعلی فرهنگی و دانشگاهی نبوده رئیس دولت ما وزرای ما وزیر فرهنگ ما که آقای دکتر اقبال اینجا فرمودند معلم خود من بود البته راجع به سن ایشان صحبت نمی‌کنم که سنشان معلوم بشود وزیر مشاور همچنین سایر وزرا یا استاد دانشگاه هستند یا دکتر هستند یا از خدمتگزاران فرهنگ بوده‌اند شما باید از این موقعیت استفاده بکنید آقای یزدانفر وزارت فرهنگ ده سال پیش شما را نداشت وزارت فرهنگ مزینی نداشت وزارت فرهنگ کوثری نداشت وزارت فرهنگ این رؤسای عالی‌مقام فرهنگی را در تمام کشور نداشت شما باید از وجود اینها برای بسط فرهنگ استفاده بکنید یعنی مملکت باید استفاده بکند آقای معاون وزارت فرهنگ یک دبیر لیسانسیه با ماهی ۲۹۶ تومان حقوق نمی‌تواند پسر بنده و آقایان را تربیت بکند همین جوان از مدرسه بیرون می‌آید به بانک وارد می‌شود ماهی هزار تومان حقوق می‌گیرد شما دبیر و لیسانسیه می‌آورید ماهی ۲۹۶ تومان می‌دهید و می‌خواهید بچه برای ما تربیت بکند شما توجه بفرمایید که ما هرچه بخواهیم برای مملکت تربیت بکنیم و داشته باشیم باید اول از فرهنگ شروع بکنیم‏ اول فصل فرهنگ است بلی اول فرهنگ است اساس فرهنگ است دانشگاه بی‌دبستان را ما نمی‌توانیم داشته باشیم ارتش بی‌فرهنگ نمی‌توانیم داشته باشیم مجلس بی‌فرهنگ نمی‌توانیم داشته باشیم دولت بی‌فرهنگ نمی‌توانیم داشته باشیم باید این را فکرش را بکنید یک آموزگار یا یک دبیر ۲۹۶ تومانی خود آقا شاهدید چقدر از دبیرهای‌تان دارند استعفا می‌دهند می‌روند کنار چه اشکالی چه عیب و نقصی چه گرفتاری در این کار داری باید قربانت بروم بنشینی برای این یک نقشه جامع بکشی اساس برای این کار فکر کنید یک برنامه اساسی باید داشته باشید شما باید دبیر را شکمش را سیر نگاه داری که شب برود مطالعه کند آن وقت بتواند بچه برای بنده برای آقای ابتهاج و برای آقای اقبال تربیت بکند که الحمدلله هردومان هم نداریم‏ ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری‌تان چه می‌گوید؟ چرا باید به این قسمت توجه نکنید چرا هر روز یک ماده قانون بیاورید ناسخ ماده قبل چرا کاری می‌کنید که آموزگارها و دبیرهای ما را دلخوش نکنید شما آقای یزدانفر باید از وجود خودت استفاده بکنی پس فردا دیگر وزارت فرهنگ یزدانفر ندارد وزارت فرهنگ دیگر مزینی ندارد دکتر مهران ندارد این مملکت برگردن شما حق دارد شما باید وظیفه‌تان را نسبت به این صندلی انجام بدهید خودت می‌دانی که من نسبت به شما سرسپرده هستم من شب و روز با جامعه سر و کار دارم من می‌دانم آدم گرسنه نه دین دارد نه ایمان او نمی‌تواند برود شب کتاب مطالعه بکند کسی که بچه‌اش شام ندارد بخورد چه تعلیمات اجباری البته بنده می‌دانم چو دخلت نیست خرج آهسته‌تر کن اما قربانت بروم یک مرتبه هم عرض کردم ما می‌توانیم به ملاهای دهات اینهایی که عقد و ازدواج می‌کنند ماهی پنجاه تومان بدهیم کتاب‌شان را هم مجانی بدیم بچه‌ها را شب‌ها دور تنور جمع بکند و درسشان بدهد اگر ما عمارت و آپارتمان نداریم اگر بودجه برای مستخدم نداریم این را که می‌توانیم داشته باشیم در هر ده ماهی پنجاه تومان بدهیم کتاب هم بدهیم بگوییم شب بچه‌ها را جمع کن دور تنور این چهارتا کلمه را به آنها یاد بده آمدیم سر دبیرستان جناب آقای یزدانفر آقای معاون وزارت فرهنگ در کجا شما دبیرستان مجانی سراغ دارید شما مکلفید تعلیمات اجباری

را در مملکت اجرا کنید پسر فلان بقال اگر می‌خواهد لیسانسیه بشود بشود، اما پول بدهد ما الآن نمایندگان شهرستان‌ها بیشتر گرفتار این کاریم که از هر ده و از هر جا به ما کاغذ می‌نویسند که ما دبیرستان می‌خواهیم بودجه این دبیرستان از کجا است دبیرش از کجا است اینها را کسی حساب نمی‌کند شما باید شش کلاس ابتدائیت را مجانی بکنید و بسط بدهی هر کس می‌خواهد بالاتر برود ماهی صد تومان دویست تومان پول بدهد بچه‌اش درس بخواند و به علاوه این ماشین نوکرسازی تا کی باید ادامه پیدا بکند این ماشین هی کار بکند آخر سال عده‌ای می‌آیند بیرون فوراً می‌آیند سراغ بنده و جنابعالی که آقا کار بده این ماشین مستخدم‌سازی کی باید تمام بشود پسر یقنلی بقال هم اگر می‌رود پسر دهاتی و زارع هم اگر می‌رود دبیرستان درس می‌خواند دیگر پشت گاو آهن نمی‌رود پشت تراکتور هم نمی‌رود، نمی‌رود زراعت و تخم‌افشانی بکند سر بقالی و ماست‌فروشی نمی‌رود باید دبیرستان حرفه‌ای را بسط بدهید باید وضع فرهنگ را طوری بکنید که ماشین خدمت درست کند ماشین تولید باشد ماشین دادن باشد نه ماشین گرفتن آمدیم راجع به سطح معلومات من خجالت می‌کشم عرض کنم‏ ولی این موضوع چون در تمام جراید بوده و مصاحبه رئیس دانشگاه بوده خدمت‌تان عرض می‌کنم به آقای دکتر فرهاد هم بنده ارادت دارم شخص جلیل‌القدری است به گردن من حق دارد در یک مصاحبه مطبوعاتی این طور فرمودند که ما بعد از این در دانشگاه بچه‌ها را که می‌خواهیم امتحان ورودی بکنیم دو تا امتحان خواهیم کرد یکی زبان فارسی چون استادها در حین کار و عمل گرفتار بچه‌اند حسن را نمی‌دانند با‌های هوز بنویسند یا حسین را با حای خطی اول زبان فارسی را امتحان خواهیم کرد اگر قبول شد بعد می‌رود در رشته تخصصی امتحان می‌دهد شما خودتان آقای یزدانفر کلاس شش دبستانت که خواندی تو را به وجدانت مساوی با شش دبیرستان حالا نبوده سطح فرهنگ را چرا آوردید پایین یک روز در اطاق آقای دکتر مهران بودم بودجه می‌نوشتند سازمان برنامه بیست میلیون داده بود گفتم آقای دکتر مهران این بودجه با نظر شما است گفت ما خبر نداریم یک وزارت فرهنگ در آنجا تشکیل شده یک تشکیلات هم در آنجا در سازمان برنامه خدمت می‌کند خیلی هم متشکریم اما با نظر شما باید این پول را خرج بکند آن دبیرستانی که شما احتیاج دارید آن را باید سازمان برنامه بسازد نه دبیرستانی که نورالدین می‌رود اعمال نفوذ می‌کند که نزدیک منزلش باشد این قبول نیست شما تشریف نداشتید من بودم در آن کمیسیون من مدرک می‌آورم بیست میلیون خیلی پول است اگر با نظر شما است اگر جای حساس مصرف بشود خیلی استفاده می‌شود بنده می‌روم اعمال نفوذ می‌کنم برای پسرم مدرسه می‌سازم اینها نباید باشد جناب آقای یزدانفر باید وزارت فرهنگ خودش بداند چه می‌کند این رؤسای فرهنگ شهرستان‌ها بیچاره شدند در دست معلمین باید یک کاری بکنید که اساس تشکیلات درست بشود اساس تشکیلات از فرهنگ است بزرگ‌ترین مسئولیت نسل آینده مملکت به گردن آقای یزدانفر است نسل آینده به شما رحمت خواهد خواند و یا نسل آینده بهتان لعنت خواهد فرستاد باید توجه بکنید بودجه ندارید بزن پس گردن ما بگیرید از شهرداری‌ها بگیرید معلم باید شکمش سیر باشد باید دبیرستان‌های حرفه‌ای عمومیت پیدا بکند باید دبیرستان‌ها ملی بشود پول بدهند باید سطح معلومات کشور بالا برود باید به تمام بودجه‌هایی که برای فرهنگ کشور در نظر گرفته شده است توجه کرد که تحت نظر مستقیم وزارت فرهنگ به مصرف برسد با تشکر از مقام ریاست.

رئیس - آقای نورالدین امامی لابد بعد از ایشان باز در مورد سؤال خودتان صحبت خواهید داشت‏. بر طبق ماده ۸۱ آیین‌نامه در موقع سؤال یک ربع وقت دارید اگر از ۱۵ دقیقه تجاوز کند مجلس باید موافقت بکند. آقایان رأی بدهند به هر حال چون وقت شما تمام شده من ده دقیقه برای شما وقت می‌گیرم.

امامی - اجازه بفرمایید ببینم ایشان چه می‌گویند اگر لازم شد تقاضا می‌کنم شاید دیگر عرضی نداشتم.

رئیس - اگر لازم داشتید رأی می‌گیریم. آقای یزدانفر

معاون وزارت فرهنگ - یزدانفر بنده تشکر می‌کنم از جناب آقای امامی که توجه مخصوصی راجع به معلمین و وزارت فرهنگ می‌فرمایند ایشان در پنج قسمت سؤالی راجع به فرهنگ کرده‌اند که خودشان قرائت فرمودند و بنده یکی یکی را قرائت می‌کنم و جواب هر کدام را به عرض می‌رسانم سؤال اول این است «برای ترمیم حقوق آموزگار و دبیران چه تصمیمی گرفته شده» به طوری که مسبوق هستید اولین دسته از مستخدمین دولت که مشمول ترمیم حقوق شدند و حقوق آنها بالا رفت حقوق آموزگاران و دبیران بود به موجب قانون ترمیم حقوق فرهنگیان البته در آن موقع این ترمیمی که به عمل آمد حقوق معلمین نسبت به سایرین ممتاز و خوب بود بعد همین اضافه حقوق موجب شد که سایر

طبقات و مستخدمین دولت هم تقاضاهایی بکنند و نسبت به تغییر اشل خودشان اقداماتی بکنند بعد از آموزگاران و دبیران حقوق استادان و دانشیاران اضافه شد بعد از حقوق استادان و دانشیاران حقوق قضات اضافه شد بعد از حقوق قضات پزشکان اضافه شد و بعد حقوق مستخدمین اداری دولت اضافه شد و آخرین مرحله هم حقوق مهندسین اضافه شد و فعلاً حقوق آموزگاران و دبیران نسبت به سایرین کم شده است ولی نظر به توجه خاصی که اعلیحضرت همایون شاهنشاه نسبت به فرهنگیان و آموزگاران و دبیران دارند و با توجه دولت و توجه مجلسین هر موقعی که دولت توانسته است نسبت به حال فرهنگیان البته مساعدت و کمک کرده است این که فرمودند حقوق لیسانسیه ۲۹۶ تومان است‏ البته اشل ۳۱۸ تومان است و برطبق قانون بودجه دویست تومان هم اضافه شد که می‌شود ۵۱۸ تومان و سایر مزایا هم البته دارند (فضایلی - رتبه‌های‌شان را نمی‌دهند) رتبه‌ها را بعداً عرض می‌کنم پس بنابراین آنچه که مقدور دولت بوده نسبت به معلمین انجام شده الآن هم نسبت به آموزگاران رسمی آن عده‌ای که کمتر از چهارصد تومان هستند صد تومان اضافه شده حقوق مهندسین که در اختیار وزارت فرهنگ هستند بر طبق اشل جدید البته اضافه شده (نورالدین امامی - می‌فرمایید وضع‌شان خوب است قربان) نخیر عرض کردم که الآن وضع‌شان نسبت به سایرین این طور است ولی دولت آن قدر که توانسته کمک کرده است در فکر بوده و حالا هم با مطالعاتی که کردند دیدند اضافه حقوق‌ها آن قدر مؤثر در وضع زندگی آنها نیست و حالا دو فکر برای دولت هست یکی این که کمک‌هایی که می‌کند به صورت نقدی نباشد به جهت این که کمک نقدی هزینه عمومی را می‌برد بالا و می‌خواهد کمک به صورت جنسی باشد و یکی هم این که این تفاوتی که ایشان اشاره فرمودند کاملاً صحیح است و موجب دلسردی تمام مستخدمین است یعنی یک نفر لیسانسیه که در قسمت دبیری کار می‌کند یا یک لیسانسیه که در قسمت قضایی کار می‌کند با یک لیسانسیه که در قسمت اداری کار می‌کند با یک لیسانسیه‌ای که در قسمت مهندسی کار می‌کند حقوق آنها با هم به کلی تفاوت فاحشی دارد و هرچه هم دولت در این قسمت بکند فایده‌ای ندارد فکر دوم این است که یک اشل واحد برای تمام مستخدمین دولت تهیه بکند که روی سابقه و تحصیلات باشد و بنده امیدوارم که با این لایحه استخدام که تهیه شده و عنقریب تقدیم مجلس خواهد شد این نظر تأمین بشود و رفاه معلمین هم البته در این منظور شده است اما راجع به قسمت رتبه‌هایی که فرمودند جناب آقای فضایلی لازم است عرض کنم که پرداخت یک رتبه در وزارت فرهنگ مستلزم ۲۸ میلیون تومان پول است بودجه را آقایان تصویب فرموده‌اند و از وضع پولی ما اطلاع دارند و آنچه که بشود کمک خواهیم کرد و اگر دو رتبه بخواهیم داده شود صد میلیون تومان اعتبار می‌خواهد، سؤال دومشان این است که «اجرای حقیقی قانون تعلیمات اجباری در تمام کشور به این معنی که اطمینان حاصل شود که این قانون بدون استثناء در تمام کشور اجرا شده و در آینده فرد بی‌سوادی در کشور نخواهیم داشت». اگر جمعیت ایران را ۲۱ میلیون فرض کنیم که بیشتر است مطابق اصول آمار ۱۵ درصد اینها در سن ۶ تا ۱۲ هستند که در مرحله تعلیمات اجباری هستند یعنی پیش از سه میلیون و ۱۵۰ هزار نفر و چون ما مطابق مقررات شاگردهایی را که تا سن ۱۶ سالگی هستند ممکن است در مدرسه ابتدایی بپذیریم این می‌شود سه میلیون و پانصد هزار نفر ولی الآن شاگردانی که در دبستان‌های ایران مشغول تحصیل هستند یک میلیون ۳۱۱ هزار نفرند و در این صورت دو میلیون و دویست هزار نفر باید محصل در مدارس ابتدایی اضافه از میزان فعلی داشته باشیم بنده توجه آقایان را به دو قسمت جلب می‌کنم هر شاگرد ابتدایی بدون مخارج محل مدرسه یعنی بدون کرایه در سال سه هزار ریال برای دولت خرج دارد یعنی سی‌صد تومان‏ اگر فرض کنیم دو میلیون محصل داشته باشیم شش‌صد میلیون تومان پول می‌خواهد که بتوانیم این محصلین را بیاوریم به مدرسه غیر از ساختمانش اگر برای هر مدرسه‌ای دویست شاگرد در نظر بگیریم ده هزار ساختمان می‌خواهد اگر مخارج هر ساختمان را صد هزار تومان فرض کنیم هزار میلیون تومان پول ساختمان می‌شود برای اداره هر بیست نفر از این شاگردها یک معلم می‌خواهد می‌شود صد هزار معلم حالا حساب بفرمایید برای اجرای نظر جناب آقای نورالدین امامی که این کار را ما باید انجام بدهیم چه مبلغ گزافی پول لازم داریم و اگر پول را هم بدهند ما باید صد هزار معلم تربیت بکنیم و ده هزار ساختمان درست بکنیم ملاحظه بفرمایید ما برنامه داریم برنامه ده ساله برای این کار نوشتیم باید اقلاً سالی ۱۶۰ میلیون تومان دولت به وزارت فرهنگ پول بدهد تا بشود این مبلغ را جبران کرد در هیچ جای دنیا تعلیمات ابتدایی با دولت نیست تعلیمات ابتدایی با شهرداری‌ها است و با مردم است البته ما کوشش خودمان را خواهیم کرد من این آماری را که عرض کردم برای این است که توجه حضرتعالی را جلب بکنم که یک امر ساده‌ای نیست‏ دو مطلب دیگر عرض می‌کنم و حالا آماری را که بنده خدمت‌تان عرض می‌کنم روشن می‌کند که ما چقدر مدرسه اضافه کردیم در سال ۳۵ - ۱۳۳۴ ما ۷۶۳۲ باب مدرسه داشتیم امروز ۱۰۳۴۲ باب مدرسه داریم در سال ۳۵ - ۱۳۳۴ ما

۹۱۱۰۶۲ نفر محصل داشتیم و امروز ۱۶۱۵۰۰۰ شاگرد داریم یعنی در عین این که یک کار به این مهمی هست در ظرف چهار سال ما عده محصلین را دو برابر کردیم و پنجاه درصد به تعداد مدارس اضافه کردیم ما برنامه ده ساله داریم امیدواریم با توجهات شخص اول مملکت اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و توجه آقایان این برنامه را بتوانیم در ۱۵ سال عملی بکنیم سؤال سوم آقای امامی این است «برای عمومیت دادن به دبیرستان‌های حرفه‌ای در تمام کشور چه تصمیمی اتخاذ و از چه محلی هزینه آن تأمین خواهد شد» در سه سال قبل عده مدارس حرفه‌ای در تمام ایران شش هنرستان بود که در شهرستان‌ها و تهران بود و دارای ۹۴۲ نفر شاگرد بود ولی در این دو ساله اخیر که توجه همه به مدارس حرفه‌ای جلب شده است‏ بنده این آماری که الآن موجود هست عرض می‌کنم آموزشگاه‌های حرفه‌ای پسرانه ۱۸ باب با ۲۶۷۹ نفر شاگرد و هنرستان‌های پسرانه ۱۵ باب با ۳۷۹۵ نفر شاگرد هنرستان‌های دخترانه ده باب و ۶۹۹ نفر شاگرد که جمع شاگردها ۷۱۷۳ نفر در مدارس حرفه‌ای دخترانه و پسرانه مشغول تحصیل هستند یعنی می‌توانم بگویم که در هر یک از استان‌ها یک هنرستان پسرانه و دخترانه موجود است‏ اما راجع به کشاورزی در همین چهار ساله یا سه ساله ۲۸۳ باب مدرسه کشاورزی افتتاح شده با ۸۵۴۴ شاگرد ۱۳ باب دانشسرای کشاورزی که البته دوتایش بوده و ۱۱ باب اضافه شده با ۱۱۲۳ نفر شاگرد یک دوره تازه درست کردیم و دبیرستان‌های کشاورزی ۹ باب که ضمیمه همان دانشسراهای کشاورزی است که تکنیسین کشاورزی تربیت می‌کند و ۱۹۸ دانش‌آموز دارد یک آموزشگاه عملی کشاورزی درست کردیم برای کشاورز فهمیده که ۹ باب در ۹ محل آنها را تأسیس کردیم الآن بودجه‌ای که وزارت فرهنگ برای کارهای حرفه‌ای خرج می‌کند سی میلیون تومان است یعنی در ظرف سه سال از هیچ شروع شده و فعلاً سی میلیون تومان خرج این کار شده است با توجه به این قسمت که مدارس حرفه‌ای مثل مدراس عادی نیست‏ از لحاظ ماشین‌آلات از لحاظ تهیه زمین از لحاظ تهیه آب از لحاظ تهیه استاد و استادکار به‌هیچ‌وجه با مدارس عادی شباهت ندارد ما الآن برای هر شاگرد حرفه‌ای سالی پنج هزار تومان خرج می‌کنیم و حال این که برای یک شاگرد دبستان سیصد تومان خرج می‌کنیم ملاحظه بفرمایید چه مخارج گزافی دولت می‌کند این جزو برنامه وزارت فرهنگ است که نسبت به توسعه آن فعالیت زیاد خواهیم کرد و جزو برنامه آتیه ما هست که ۲۶ باب ما از این مدارس باز بکنیم برای تهیه معلمین مدارس در تهران یک هنرسرای عالی درست شده است که بعضی از آقایان مشاهده کرده‌اند اخیراً یک پلی‌تکنیک درست کردیم با شش انستیتو البته ما از تمام مؤسسات خارجی هم کمک گرفته‌ایم از صندوق مشترک یک میلیون و دویست هزار دلار گرفتیم دولت آلمان ۱۲ میلیون مارک داده دولت فرانسه چهل میلیون فرانک داده دولت انگلستان بیست میلیون ریال داده اینها همه کمک می‌کنند به توسعه مدارس حرفه‌ای در ایران و این جزو برنامه وزارت فرهنگ است و مطمئن باشید ما این کار را با سرعت و دقت پیش می‌بریم این هم قسمت سؤال سوم اما سؤال چهارم برای بالا بردن سطح معلومات در دبیرستان‌ها بنده این قسمت را باید عرض کنم که درست برای خود بنده معلوم نیست که مقصود از بالا بردن سطح معلومات چیست شورای عالی فرهنگ برنامه‌ای برای مدارس ما تهیه می‌کند آنچه مورد احتیاج مملکت هست در دبستان‌ها و دبیرستان‌ها تدریس می‌شود و وظیفه وزارت فرهنگ این است که این برنامه‌ها را با کمال دقت در مدارس به موقع اجرا بگذارد البته وسایل ما خیلی خوب نیست به جهت این که در مدارس متوسط مخصوصاً ما فاقد لابراتوار هستیم و شاید از این راه یک نقصی در کار مدارس باشد ولی معلمین ما وظیفه خودشان را انجام می‌دهند همچنین بازرس‌های ما دقت می‌کنند که این برنامه‌ها با تمام کیفیتش به موقع اجرا گذاشته بشود البته همه افراد مساوی هم نیستند بنده نمی‌گویم همه افراد از این برنامه‌ها یک نوع استفاده می‌کنند در این آماری که بنده گفتم که یک میلیون و هفتصد هزار نفر محصل هست شاید سی درصد از این شاگردها یک مقدار ضعیف باشند شاگرد خوب یا متوسط هم خیلی داریم این رادیو و تلویزیون به‌هیچ‌وجه ملاک تشخیص معلومات نیست یک سؤال‌های سطحی آنجا می‌کنند آن هم اگر حساب بکنیم سال ۵۲ هفته است هر هفته ۴ تا سؤال که بکنند می‌شود ۲۰۸ سؤال این ۲۰۸ تا شاگرد که می‌آیند پای رادیو و تلویزیون به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند ملاک تشخیص برای معلومات یک میلیون و هفت‌صد هزار شاگرد باشد چون بعضی‌ها خوب صحبت می‌کنند و جواب می‌دهند و بعضی‌ها بدند این ملاک نیست اما راجع به امتحانات دانشگاه فرمودید دانشگاه یک امتحاناتی می‌کند آن امتحاناتش موافق اصول وزارت فرهنگ نیست و ما با او در این قسمت اختلاف داریم امتحانات دانشگاه دلیل بر این نیست که سطح معلومات شاگردان کم است البته بنده عرض

نمی‌کنم که خوب است اما آن طور که منتشر شده و شایع شده و ما مراقبت می‌کنیم بد نیست و اگر لازم باشد که این سطح معلومات بالا برود هیچ اشکالی ندارد البته در برنامه تجدید نظر می‌شود یک مقداری برنامه‌ها را می‌برند بالا در قسمت سؤال پنجم که فرمودند سازمان برنامه در قسمت فرهنگی بودجه خود را با نظارت وزارت فرهنگ تنظیم می‌کند یا نه البته این کار را می‌کند به جهت این که اعتباری که می‌دهند به وزارت فرهنگ امسال ۱۷ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان داده‌اند تمامش را در اختیار مهندس نفیسی گذاشته‌ایم و ایشان یک برنامه‌ای برای کمک‌های اقتصادی و برای برنامه‌های فنی تهیه می‌کند البته این برنامه‌ها باید مورد موافقت شورای عالی باشد ولی وقتی تصویب شد آن برنامه به موقع اجرا گذاشته می‌شود و وزارت فرهنگ البته نظارت دارد در قسمت مدارس متوسطه که فرمودند باید پول بگیرید خود آقایان قانونی را تصویب فرمودند که در مدارس ملی از هر شاگردی یک مبلغی گرفته شود و عنقریب شاید در ظرف چهار پنج سال تمام مدارس متوسطه از شاگردها طبق همان قانون پول خواهند گرفت در تهران هم می‌گرفتیم در شهرستان‌ها هم می‌گیریم و این پول‌ها را صرف بهبود وضع مدارس می‌کنیم یعنی لابراتوار و زمین ورزش و آن چیزهایی که لازم هست تهیه می‌کنیم (احسنت).

رئیس - آقای امامی شما می‌خواهید صحبت بکنید.

امامی - جناب آقای رئیس دو دقیقه اجازه می‌خواهم.

رئیس - من که آن وقت عرض کردم که باید رأی بگیریم.

امامی - بنده از تمام یک ربع هم استفاده نکردم.

رئیس - نخیر ۲۲ دقیقه صحبت کردید اینجا نوشته می‌شود. حالا بر طبق ماده ۸۱ آیین‌نامه ده دقیقه تقاضای رأی می‌کنیم از طرف آقای امامی که سؤال‌شان را تکمیل بکنند آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید.

نورالدین امامی - با عرض تشکر از پیشگاه مقام ریاست و همچنین همکاران محترم خیلی هم معذرت می‌خواهم چون عرایض من عرایض خیلی حساس بود و من کمتر مزاحم می‌شوم از این جهت جسارت کردم که چند دقیقه وقت بگیرم و همچنین از آقای یزدانفر تشکر می‌کنم که قدری ما را روشن کردند جناب آقای یزدانفر راجع به تأمین محل فرمودید بنده هم همین را می‌خواهم بگویم از شهرداری یا از هر کجا هست باید محل را تأمین بکنید دولت برای این کار است که محل تأمین بکند تصدقت ما نمی‌گوییم که شما دارید و نمی‌کنید ما می‌گوییم شما وسیله فراهم بکنید که تأمین بشود دولت برای این است که تشکیلات بدهد رفع اشکال بکند رفع مانع بکند والا بنده می‌دانم نواقص هست بنده نمی‌گویم شما قصور کرده‌اید من می‌دانم ۲۴ ساعت شما کار می‌کنید زحمت می‌کشید بنده می‌گویم باید یک نقشه‌ای کشید از هر محلی که شده باید ببرید قیچی بکنید به این محل نصب بکنید چون از همین راه نتیجه برای کشور گرفته می‌شود اما راجع به سطح معلومات که فرمودید برای من درست معلوم نیست بنده خود شخص جنابعالی را قاضی قرار می‌دهم که کلاس شش دبستان که می‌رفتی با حالا مقایسه کن خودت هم تصدیق کردی‏ من عرضی نکردم می‌گویم خودت قاضی خودت خودت را قبول نداری من قبول دارم جنابعالی فرمودید که با دانشگاه ما اختلاف دایم (یزدانفر - راجع به امتحانات) وزارت فرهنگ باید بنشیند تشکیلاتش امتحاناتش همه را روی یک پله و برنامه معین بکند چطور می‌شود دو دستگاه فرهنگی به یکی دیگری را قبول نکند یکی از جنوب بخواهد برود یکی از شمال این که تا به حشر لنگ می‌ماند اما راجع به بودجه که سازمان برنامه می‌دهد به شهادت آقای مهندس نفیسی و آقای دکتر فاطمی که من هم در اطاق آقای دکتر مهران بودم این بودجه بیست میلیون بوده حالا شده هفده میلیون و خرده‌ای یک مقدارش سر زا رفته، من نمی‌گویم برای من خرج کنید می‌گویم از شهرداری بگیرید از بهداشت بگیرید بریزید غیر از این چیزی نمی‌خواهم همه چیز فقط فرهنگ است قانون تعلیمات را گفتید مواردش را شمردید عرض می‌کنم اول باید شکم معلم را سیر کرد تا بتواند با شکم سیر بچه‌های ما را درس بدهد باید فرهنگ تکمیل شود تا ما قاضی داشته باشیم تا ما دکتر خوب داشته باشیم، بانک به مستخدم خود حقوق خوب می‌دهد شما قانون بگذرانید و به اینها حقوق خوب بدهید اینها باید بچه تربیت کنند والا من نظری ندارم.

رئیس - آقای یزدانفر.

معاون وزارت فرهنگ - بنده فراموش کردم راجع به ساختمان مدارس عرض بکنم لایحه‌ای به همین منظور تقدیم مجلس شده و در کمیسیون‌های مربوطه مورد تصویب واقع گردیده تصور می‌کنم جزو دستور مجلس باشد که به چه نحوی بتوانند در دهات و شهرها مدارس بسازند در دهات به عهده مالک گذارده شده در شهرها به عهده شهرداری با وضع عوارض اختصاصی، این لایحه در حدود شش ماه است در کمیسیون‌های

مختلف مورد بحث است و گمان می‌کنم تمام شده باشد که امیدوارم با تصویب آن نظر جنابعالی تأمین شود (نمایندگان - انشاءالله‏).

۳ - سؤال آقای خلعتبری راجع به حقوق بازنشستگی کارمندان شرکت نفت و ساختمان محل شرکت و جواب آقای معاون وزارت دارایی‏

رئیس - آقای خلعتبری‏.

ارسلان خلعتبری - سؤال بنده از این قرار است «با آن که حقوق بازنشستگان کشوری معادل با حقوق شاغلین است در مورد کارمندان شرکت سابق نفت به چه علت بر طبق آیین‌نامه فعلی بازنشستگی شرکت ملی نفت رفتار نمی‌شود و برای تأمین زندگی بازنشستگان مزبور چه اقدامی شده است، با این که باید در مخارج صرفه‌جویی نمود شرکت ملی نفت ایران چرا مبادرت به ساختمان عمارتی جدید که می‌گویند دارای هیجده طبقه است نموده و مخارج ساختمان مزبور تا چه میزان تا تکمیل ساختمان برآورد شده است‏» قسمت اول سؤال بنده این است که سه دسته هستند که در شرکت ملی نفت ایران حقوق بازنشستگی می‌گیرند و اینها عریضه‌ای به مقام ریاست مجلس شورای ملی تقدیم کرده‌اند که خلاصه حرف‌شان این است که می‌گویند مطابق آیین‌نامه شرکت ملی نفت اضافه حقوقی به علت گرانی هزینه زندگی تا معادل صدی شصت بدون استثنا اضافه کرده و این حقوق را به یک دسته‌ای از بازنشستگان می‌دهند بازنشستگان شرکت ملی نفت سه دسته هستند یک دسته آنهایی هستند که در زمان شرکت سابق بازنشسته شده‌اند و حقوق بازنشستگی آنها در حدود ماهی ۷۰۰ ریال است و با این حقوق تصدیق می‌فرمایید که زندگی نمی‌شود کرد قسمت دوم آنهایی هستند که در سال ۱۳۳۱ بعد از ملی شدن نفت ایران بازنشسته شدند و حقوق آنها هم کمتر از حقوق اشخاصی است که شاغل هستند و حداکثر بین ششصد یا هفتصد تومان است این آقایان دسته اول می‌گویند ما در شرکت نفت خدمت کرده‌ایم شرکت نفت سابق هم مطابق قانون ملزم بود که ایرانی استخدام بکند ما هم ایرانی بودیم در هوای سخت در هوای گرم آن وقتی که وسیله زندگی در آنجا فراهم نبود بدون برق بدون آب کار کردیم و جوانی خودمان را به پیری رسانده‌ایم حالا که شرکت ملی یک شرکتی است که ۲۵۰ میلیون دلار درآمد دارد ما چرا بایستی با ماهی ۷۰ تومان حقوق در ماه زندگی کنیم این را از کی بگیریم شرکت سابق که رفت ما هم برای نفت خدمت کردیم دسته دوم می‌گویند که ما در سال ۱۳۳۱ در سال ملی دشن نفت بازنشسته شدیم مجلس شورای ملی که در همه جا نسبت به کارمندان بازنشسته نظر عطوفت و ارفاق و عدالت دارد و مطابق تمام قوانین به شاغلین هر قدر حقوق بدهند با بازنشستگان هم می‌دهند چرا نسبت به ما که یک دسته ایرانی هستیم چهارصد تومان حقوق می‌دهند ولی شاغلین چهار هزار تومان می‌گیرند خرج سفر و فوق‌العاده می‌گیرند خانه دارند وسایل زندگی برایشان فراهم است به نظر بنده این عدالت نیست و خوب است در مملکت تبعیض نشود می‌خواهم بدانم که در مورد این بیچاره‌ها توجهی می‌شود که اینها هم بتوانند زندگی‌شان را بگذرانند چون به کسی که بیست سال سی سال خدمت کرده چهارصد تومان حقوق بازنشستگی می‌دهند این باید چهارصد تومان کرایه خانه بدهد دیگر چطور می‌تواند زندگی کند باید از بودجه شرکت ملی نفت یک کمکی بشود که آنها هم بتوانند زندگی کنند و با این ترتیب این عمل شرکت نفت از عدالت خارج شده است، شنیدم به بعضی از اینها که ۷۰ تومان می‌گیرند دولت تصویب کرده به اینها ده هزار تومان به عنوان پاداش بدهند با ده هزار تومان چه کاری می‌شود کرد معذلک همان کمک دولت را همه بیش از چهار هزار تومان ندادند بنابراین بنده خواستم که این مطلب اینجا مطرح بشود که آقایان نظر عطوفتی بکنند و دولت هم زندگی آنها را تأمین بکند عرض دوم راجع به ساختمان شرکت ملی نفت است این سؤال را از جهت انتقاد شدید نمی‌کنم بنده در بیرون می‌شنوم که برای ساختمان محل شرکت نفت هشتاد میلیون تومان خرج می‌شود بنده هیچ اطلاعی ندارم گمان نمی‌کنم این مقدار باشد و این سابقه باشد بنده می‌خواهم ببینم که این واقعاً یک برآوردی شده است که تا آخر ساختمان یعنی وقتی بنا می‌آید بیرون و تحویل می‌شود با تهویه با کولر چقدر تمام می‌شود و در شرایط فعلی چرا این کار را کردیم (اکثر از نمایندگان - سی میلیون خرج می‌شود) بیست میلیون و سی میلیون هر قدر هست علت این خرج چه بوده اگر جواب صحیح بود بنده هم قانع می‌شوم و همین قدر باشد که یک اشخاصی که بیرون انتقاد می‌کنند ما هم یک جوابی داشته باشیم به آنها بدهیم.

رئیس - آقای هنجنی

معاون وزارت دارایی (هنجنی) - سؤال جناب آقای خلعتبری نماینده محترم شامل دو قسمت بود یکی راجع به بازنشستگی کارمندان سابق شرکت نفت یکی راجع به ساختمان شرکت ملی نفت راجع به بازنشستگی باید عرض کنم که ۱۳۲۷ شرکت سابق نفت مقرراتی نداشت فقط

صندوقی داشت به نام صندوق احتیاط در این صندوق سه حساب بود یکی حساب (A) و این حساب عبارت بود از صدی پنج حقوق ماهیانه کارمندان که کسر می‌شد و در این حساب ریخته می‌شد یکی حساب (B) که صدی پانزده شرکت نفت سابق به این حساب می‌ریخت و یکی حساب (C) که از سود ویژه یا سالیانه شرکت نفت به این حساب منظور می‌گردید که در حدود صدی پنج بود و این حساب مختص کارمندان عالی‌رتبه بود به علاوه در سال یک سودی هم به این مبالغ که در حساب احتیاط ریخته می‌شد تعلق می‌گرفت پس از پایان مدت خدمت کارمندان مطابق آیین‌نامه‌ای که داشتند به این ترتیب وجوه آنها مسترد می‌شد اولاً تمام وجوهی که خود کارمندان پرداخت می‌کردند به آنها مسترد می‌شد و از حساب (B) شرکت نفت هم به آنها پرداخت می‌شد به این ترتیب که اگر پنج سال سابقه خدمت داشتند صدی چهل و اگر ۹ سال خدمت کرده بودند صدی شصت اگر ۱۲ سال خدمت کرده صدی هفتاد وپنج و اگر ۱۵ سال خدمت صدی صد و این وجه را به کارمند پرداخت می‌کردند در اوایل سال ۱۳۲۷ مقررات بازنشستگی شرکت سابق نفت تغییر کرد به این ترتیب که عبارت بود از پنج درصد از حقوق ماهیانه کارمندان در صندوق بازنشستگی در موقع بازنشسته شدن و آخرین حقوقی که دریافت می‌کرد ضرب در یک شصتم سنوات خدمت به علاوه وجوهی که در صندوق احتیاط به نام کارمند بود کلیه این وجوه را که هم وجوهی بود که کارمند پرداخته بود وهم وجوهی که شرکت سابق نفت پرداخته بود یکجا به کارمند می‌دادند با این فرق اگر وجوهی که شرکت سابق پرداخت کرده بود یعنی حساب B)) را آن کارمند بازنشسته می‌خواست یکجا بگیرد شش درصد کسر می‌کردند مثلاً اگر یک کارمندی در حساب (B) ده هزار تومان وجه موجود داشت و حقوق بازنشستگی کارمند در ماه ۵۰۰ تومان بود ماهی ۵۰ تومان بابت فرع آن کسر می‌شد ماهی ۴۵۰ تومان می‌گرفت بعد از شرکت سابق، شرکت ملی جانشین شد و مقرراتی وضع کرد که تقریباً در موقع بازنشسته شدن نصف آخرین حقوق را دریافت می‌کند تصدیق می‌کنید که حقوق بازنشسگی در شرکت‌ها ومؤسسات بازرگانی روی اصول فنی و محاسبه بازرگانی است غیر از وضع دولت است که هدف هدف بازرگانی نیست گو این که وقتی قانون استخدام وضع شد صندوق بازنشستگی هم یک مبنایی داشت و محاسبه این بود که هیچ وقت پول این صندوق کسر نمی‌شد و همیشه رو به ازدیاد بود و لطمه‌ای به این وجوه بازنشستگی نمی‌خورد در شرکت‌های بازرگانی هم همیشه این رعایت شده یعنی طوری ترتیب داده‌اند که صندوق بازنشستگی وجوه کافی برای پرداخت داشته باشد کما این که الآن ملاحظه بفرمایید با تصویب این حقوقات بازنشستگی که اضافه شده ما ناچاریم هر ساله مبالغی در بودجه مملکت برای حقوق در صندوق بازنشستگی بگذاریم (صدرزاده - برای این است که روزبه‌روز هزینه زندگی بالا می‌رود که خودتان نمی‌توانید جلوگیری کنید والا این اضافه را لازم نبود بپردازید) راجع به ساختمان‌ها البته تصدیق می‌فرمایید که قانون فروش نفت و گاز تصویب شده و شرکت ملی وظیفه سنگینی را به عهده دارد و روزبه‌روز هم وظایفش سنگین‌تر می‌شود مخصوصاً که در اجرای ماده ۱۷ همان قانون ناچار است که عملیات تحویل و پخش محصولات نفتی را به عهده بگیرد و البته این هم خیلی وسیع است و در حال حاضر در حدود ۴۸ محل اجاره کرده است و جمع مال‌الاجاره‌ای که در سال می‌پردازد یک میلیون و هشتصد هزار تومان است و البته شرکت ناچار شد چون یک شرکت بازرگانی باید در یک جایی متمرکز باشد چون پراکندگی قسمت‌های مختلف موجب پیچیدگی کار و بالا رفتن هزینه می‌شود پس از بررسی دقیق و تأیید و تصویب شورای علی نفت ضرورت ایجاد ساختمان مورد تصویب قرار گرفت و این ساختمان در حدود ۱۸ طبقه است و هزینه ساختمان در حدود سیصد میلیون ریال برآورد شده است و تا آخر سال ۱۳۴۰ بنای مزبور خاتمه پیدا می‌کند.

رئیس - آقای خلعتبری‏.

ارسلان خلعتبری - بنده قانع نشدم برای این که اولاً شرکت سابق نفت به همه مردم و به دولت ایران تعدی کرده بود و این محتاج به شرح نیست از جمله تعدیاتش هم همین وضع مستخدمین است و حالا هم که آن دستگاه شرکت سابق نفت برچیده شده شرکت ملی نفت ایران هم یک مشت ایرانی‌های بیچاره‌ای که در آن موقع جوانی خودشان را به پیری رسانیدند در آن هوای گرم آن ریالی که آن روز پرداخت کردند به شرکت نفت ببینید چه ارزش داشته و حالا چه ارزش دارد دولت همین حساب را در باره مستخدمین خودش کرد بنابراین حقوق تمام بازنشسته‌های خودش را تغییر داد و آورد به میزان شاغلین، این نمی‌شود که در یک جای مملکت یک بام و دو هوا کرد همه مستخدم دولت هستند آنهایی که در سال ۱۳۳۱ به وسیله شرکت ملی نفت ایران بازنشسته

شده‌اند آنها که دارای رتبه عالی بوده‌اند دو هزار تومان حقوق می‌گرفتند حالا نصف شده (بوربور - از نصف هم کمتر) تصدیق می‌فرمایید که با این حقوق نمی‌شود زندگی کرد امروز که شرکت نفت ۲۵۰ میلیون دلار هم درآمد دارد امروزه در اروپا و ممالک اروپایی اولین چیزی که بهش توجه می‌کنند اشخاص است سعی می‌کنند از درآمد مؤسسات اول به اشخاصی که در این مؤسسه خدمت می‌کنند بدهند که وسیله زندگی داشته باشند و همچنین بعد از خدمت‌شان، الآن می‌خواهم یک نحوه تبعیض را عرض کنم چند ماه پیش بنده در روزنامه خواندم که شرکت ملی نفت می‌خواهد یک پلاژ در کنار دریا بخرد که اقلاً یک میلیون متر زمین داشته باشد قیمت این زمین و ساختمان آن به ده پانزده و بیست میلیون تومان می‌رسد (ارباب - استدعا می‌کنم بفرمایید در بندرعباس درست کنند) آنجا گرم است بنده خیلی خوشم می‌آید واقعاً هم بسیار فکر خوبی است که برای مستخدمین‌مان پلاژ درست بکنند و باید هم بکنند ولی می‌گوییم وقتی برای یک دسته‌ای این قدر ارفاق می‌کنید دور از انصاف است که پنجاه شصت نفری که از سابق مانده‌اند و به سن ۷۰ رسیده‌اند با حال ضعف و ناتوانی ۷۰ تومان حقوق بگیرند این دور از انصاف است و قابل تحمل نیست از این مخارج باید کم کنید بدهید به این دویست سیصد نفر (صحیح است) این عرض بنده بود شما خودتان توجه کنید و رفع این بی‌عدالتی را بنمایید چون اینها به مقام ریاست عریضه نوشته‌اند و حتماً مجلس شورای ملی باید به آنها یک توجهی بکند مسئله دوم راجع به حقوق بازنشستگی این افراد و تفاوتی که باید به آنها بدهند که می‌فرمایید با اصول بازرگانی منافات دارد بنده این را نفهمیدم استدعا می‌کنم‏ این اصول بازرگانی را به مرحله عمل بگذارید شرکت نفت اگر روی اصول بازرگانی عمل می‌کند بنده قبول دارم از اینجا شروع بکنید تا به آخر اگر خرج سفر فوق‌العاده وسایل تفریح و ساختمان هم روی اصول بازرگانی باشد بنده عرضی ندارم ولی روی اصول بازرگانی نمی‌آیند ۳۰ میلیون تومان خرج ساختمان بدهند دوستان ما که رفته بودند به ژاپن می‌گفتند ژاپن همان فرودگاه همان کار راه‌آهن قدیمی و سابقش را دارد گفتیم چرا فرودگاه‌تان این طور است گفتند باید پنجاه میلیون تومان خرج کنیم و این پنجاه میلیون تومان در حکم پول مرده است باید به کارهای انتفاعی صرف کنیم این لوله‌کشی که شرکت نفت می‌کند بسیار مفید و عمل خوبی است به نظر من شما چه احتیاجی دارید به این ساختمان و این که یک میلیون و هشتصد هزار تومان اجاره بدهید و چهل جا پنجاه جا را اجاره کنید به قول جناب آقای صدرزاده کار شرکت سابق نفت ده برابر شما بوده است برای این که استخراج اکتشاف و تصفیه همه این کارها را می‌کرده و اداره آن منحصر به یک عمارت بوده پرسونل‌تان زیاد است عده زیادی که احتیاج ندارید استخدام کرده‌اید و شما مثل شرکت سابق نفت رعایت قواعد تجارتی را نمی‌کنید شما رعایت قواعد تجارتی را از کنسرسیوم یاد بگیرید تمام رؤسا و افراد آنها باید با اتومبیل کرایه رفت‌وآمد بکنند رقم اتومبیل در بودجه کنسرسیوم نیست مطابق توضیحاتی که جنابعالی دادید معلوم می‌شود بیست جا سی جا ادارات مختلفه دارید که اعضاءی آنها را می‌خواهید یکجا جمع بکنید به نظر بنده این خلاف شرط تجارتی مخصوصاً از لحاظ وضع مملکت ما که به پول احتیاج دارد و پول را باید به مصارف تولیدی برساند این پول را اگر به دولت می‌دادند به بانک کشاورزی می‌دادند صرف لوله‌کشی و راه‌سازی می‌کردند آن وقت بنده می‌آمدم این را تقدیس می‌کردم لوله‌کشی از اینجا به اصفهان از اهواز به اینجا و از اینجا به گیلان را بنده تصدیق و تحسین می‌کنم بنده که اغلب به مقاطعه‌کارهای خارجی تنقید می‌کنم تقدیس می‌کنم آن مقاطعه‌کار خارجی که شش ماه زودتر کارش را انجام داد پاداش هم گرفت نوش جانش تا معلوم شود اشخاصی که خوب کار می‌کنند پاداش می‌گیرند و اشخاصی که بد کار می‌کنند تحسین نمی‌شوند.

رئیس - آقای معاون وزارت دارایی

معاون وزارت دارایی - راجع به حقوق بازنشستگان شرکت سابق نفت البته دستور لازم از طرف وزارت دارایی به شرکت ملی نفت همان طوری که نظر آقایان نمایندگان هست نسبت به ترمیم حقوق آنها داده خواهد شد راجع به ساختمان بایستی عرض کنم شرکت نفت روز به روز وظایفش سنگین‌تر می‌شود صنایع پتروشیمی و کارهای پتروشیمی و کارهای غیرصنعتی توسعه پیدا می‌کند نظارت به شرکت‌های مختلفی که به موجب قانون تشکیل شده با شرکت ملی نفت است الآن سالیانه یک میلیون و هشت‌صد هزار تومان اجاره پرداخت می‌کند آیا پرداخت اجاره مصلحت است یا یک ساختمانی خودش داشته باشد؟ (خلعتبری - برای صنعت نیست کارخانه نیست برای کارهای پرسنلی است) این دستگاه‌ها

کارمند لازم دارند کارمند جا می‌خواهد به علاوه انجام این کار با تصویب شورای عال نفت که نمایندگان محترم مجلس شورای ملی و سنا هم تشریف دارند تصویب شده اگر مصلحت نبود تصویب نمی‌شد.

۴ - شور دوم گزارش کمیسیون کشور راجع به اعطای اختیار به افسران شهربانی برای وصول جرایم رانندگی و ارجاع مجدد به کمیسیون

رئیس - گزارش کمیسیون کشور راجع به اعطا اختیار به افسران شهربانی برای وصول جرایم رانندگی مطرح است حالا شور دوم است قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

گزارش از کمیسیون کشور به مجلس شورای ملی

کمیسیون کشور با حضور آقای معاون وزارت کشور لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به اعطا اختیار به افسران شهربانی برای وصول جرایم رانندگی را برای شور دوم مطرح و با توجه به پیشنهادات خبر شور اول را با اصلاحاتی تصویب نمود. اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

ماده ۱ - در شهرهایی که از طرف اداره کل شهربانی با موافقت وزارت کشور معین و آگهی شود به افسران شهربانی که از طرف شهربانی کل تعیین شده باشند اجازه داده می‌شود که متخلفین از آیین‌نامه راهنمایی و رانندگی را در محل و در حین مشاهده تخلف متوقف کرده از آنان جریمه نقدی که برحسب مورد ۵۰ یا ۱۰۰ یا ۲۰۰ ریال خواهد بود با تسلیم قبض رسید تمبردار دریافت نمایند در صورتی که متخلف به علت همراه نداشتن وجه قادر به تأدیه جریمه نباشد و یا به علت دیگری دریافت جریمه در حین تخلف و در محل مشاهده آن مقدور نباشد افسر مأمور اخطاریه‌ای به متخلف تسلیم یا به وسیله نقلیه الصاق می‌نماید.

در این صورت متخلف باید ظرف سه روز از ساعت اخطار جریمه مقرر را به صندوق راهنمایی و رانندگی شهربانی تسلیم و رسید دریافت دارد.

شخصی که به نظر افسر شهربانی معترض باشد برای رسیدگی ظرف ۲۴ ساعت به دادگاه خلاف احضار می‌شود و عدم حضور یا عدم ورود اعتراض و ثبوت تخلف دادگاه او را به تأدیه جریمه از پانصد ریال تا دو هزار ریال محکوم خواهد کرد.

تبصره ۱ - متخلفی که در موعد مقرر جریمه را تأدیه ننماید معترض محسوب و با او طبق قسمت اخیر ماده ۱ رفتار خواهد شد.

تبصره ۲ - کلیه رانندگان مکلفند در حین رانندگی پروانه رانندگی با عکس خود را که به آن ملحق شده باشد همراه داشته باشند و در غیر این صورت مأمورین شهربانی مجازند متخلف را به دادگاه جلب نمایند.

تبصره ۳ - رانندگانی که ظرف یک سال سه دفعه به اتهام جرایم خلافی مربوط به امور رانندگی در دادگاه محکوم شده باشند و جرایم مزبور مطابق آیین‌نامه خلافی رانندگان در گواهینامه رانندگی آنها ثبت شده باشد مدت شش ماه از حق رانندگی محروم خواهند بود و در صورتی که تخلف راننده سه بار دیگر در یک سال تکرار شود متخلف مدت یک سال از حق رانندگی محروم خواهد شد و چنانچه رانندگانی که گواهی‌نامه آنها از طرف افسران شهربانی به علت سرعت یا سبقت غیرمجاز یا تجاوز به چپ ضبط شده باشد و یا پس از صدور حکم محرومیت از رانندگی مبادرت به رانندگی نمایند در حکم اشخاصی خواهند بود که بدون پروانه رانندگی نموده‌اند.

ماده ۲ - این قانون در شهر ده روز بعد از نشر آگهی مذکور در قسمت اول ماده ۱ در یک روزنامه کثیرالانتشار به موقع اجرا گذاشته خواهد شد.

ماده ۳ - آیین‌نامه اجرای این قانون را وزارت دادگستری و کشور تهیه و پس از تصویب هیئت وزیران قابل اجرا خواهد بود.

ماده ۴ - عواید حاصله از جرایم مربوط به تخلفات امور راهنمایی و رانندگی و همچنین عواید حاصله از جرایمی که افسران پلیس طبق این قانون وصول می‌نمایند به حساب مخصوصی در وزارت دارایی تمرکز داده می‌شود و در اختیار شهربانی هر محل خواهد بود که وجوه وصولی مزبور طبق مقررات مالی به مصرف امور فنی راهنمایی مربوط به حسن انتظام امور رانندگی از قبیل نصب چراغ‌های راهنما وخط‌کشی خیابان‌ها و همچنین تکمیل کادر استخدامی در حدود قوانین استخدامی در همان محل برسد.

ماده ۵ - وزارتخانه‌های کشور و دادگستری و دارایی مأمور اجرای این قانون می‌باشند.

مخبر کمیسیون کشور - مهدی ارباب‏

گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی

کمیسیون دارایی با حضور آقایان معاونین وزارت

دارایی و وزارت کشور لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به اعطا اختیار به افسران شهربانی برای وصول جرایم رانندگی را برای شور دوم مورد رسیدگی قرار داده پس از مذاکرات لازم خبر کمیسیون کشور را تأیید و تصویب نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون دارایی - مشایخی

گزارش از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی

کمیسیون دادگستری لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به اعطا اختیار به افسران شهربانی برای وصول جرایم رانندگی را با حضور آقایان معاونین وزارت دادگستری و کشور برای شور دوم مطرح نموده خبر کمیسیون کشور را مورد تصویب قرار داد. اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون دادگستری ‏ - عمیدی نوری

رئیس - ماده اول مطرح است‏ آقای دکتر مشیر فاطمی مخالفید؟ (بله) بفرمایید.

دکتر مشیر فاطمی - بنده مخالفتی که دارم نسبت به بعضی از قسمت‌ها است درست است که وضع راهنمایی و رانندگی در تهران خیلی بهتر از سال‌های گذشته شده است ولی اصولاً باید دید شهر تهران قادر هست که این قدر اتومبیل داشته باشد و این قدر اتومبیل را هضم بکند یا خیر و بنده خودم مکرر در مکرر خدمت تیمسار صفاری عرض می‌کردم که هیچ جای دنیا ندیدم که تا کسی دایماً در حرکت باشد علت شلوغی تهران ما وجود ۱۲ هزار تاکسی در تهران است که اینها ایستگاه ندارند و دایماً در حرکت هستند و در هیچ یک از شهرهای دنیا این طور نیست این دلیل اولش بوده که باید فکری برای این کار کرد هی جریمه کردن بنده که هیچ سر درنمی‌آورم‏ البته جریمه مؤثر است اقداماتی هم کرده‌اند کلاس‌هایی تشکیل داده‌اند و اندرزهایی می‌دهند ولی علت‌العلل این است که ۱۴ هزار تاکسی دایماً در حرکت و ترافیک است و این را باید جلویش را گرفت و تا جلویش را نگیرید درست نخواهد شد علت دوم این که بنده می‌بینم اتومبیل‌های کرایه که خود راهنمایی هم از دستشان ذله شده اینها در شهر کار می‌کنند اتومبیل کرایه که نباید در داخل شهر کار کند جناب آقای فرهودی توجه بفرمایید آیین‌نامه می‌گذرانند خلق‌الساعه که توی شهری که مردمش به چراغ قرمز توجه نمی‌کنند نباید بوق زد این کارخانه‌ها بوق را برای چه درست کرده‌اند دلیلی داشته نمی‌فهمم می‌گویند هر کس بوق زد باید اورا جریمه بکنند این بوق را برای چه درست کرده‌اند این کارخانه‌ها بی‌کار نبودند که بوق درست کردند (فضایلی - اگر برای گاراژ باز کردند بوق بزنند) چطور اجازه بفرمایید بنده عرایضم را بکنم اگر آقایان مطلبی دارند بعد بفرمایند، بوق زدن در آیین‌نامه باید برای مردمی باشد که در موقع قرمز بودن چراغ عبور می‌کنند دوم این که باید فکری کرد برای پیاده‌روها، آخر چه بکنند این شوفرهای بیچاره، من دلخوشی با شوفر ندارم دیگر این که در تبصره ۲ نوشته شده است کلیه رانندگان مکلفند در حین رانندگی پروانه رانندگی با عکس خود را که به آن ملصق باشد همراه داشته باشند در غیر این صورت مأمورین شهربانی مجازند متخلف را به دادگاه جلب نمایند این درست نیست ممکن است بنده راننده یادم رفت گواهی‌نامه‌ام را همراه بردارم لباسم را عوض کردم چرا بنده را بگیرند ببرند این را باید اصلاح کرد اگر گواهینامه همراهش نیست ۵ تومان جریمه بکنند چون ممکن است یک وقتی یادش برود این را باید یک تخلف حساب کرد (پروفسور اعلم - باید او را جلب کنند که دیگر یادش نرود) جناب پرفسور باید یادتان برود تا شما را جلب بکنند به دادگاه! آن وقت عرض می‌کنم چه خواهید گفت‏ به طور کلی با این که جرایمی بگیرند مخالف نیستم ولی بنده می‌گویم اینها باید توأم باشد با چند چیز، یک فکری برای این تاکسی‌ها بشود که دایماً در حرکتند دومش این که آیین‌نامه‌ای بنویسند برای پیاده‌روها، این نمی‌شود که شما یک طرفی را جریمه می‌کنید.

رئیس - آقای مهدوی

مهدوی - بنده تصور می‌کنم مسئله رانندگی در تهران یکی از مسائلی شده که از همه چیز تصور می‌کنم اگر بگویم مهم‌تر است اغراق نگفته‌ام و اگر تمام اولیای امور همه‌شان را مصروف به حل این قضیه بکنند و یک پیشرفتی در این کار حاصل شود از بزرگ‌ترین اقدامات شده است و این را نمی‌شود انکار کرد که سال به سال وضعیت رانندگی رو به بهبودی پیش می‌رود و امروز را اگر با ده سال پیش مقایسه بکنید خیلی درش تفاوت می‌بینیم. ‏ اینها هم اخلاقاً رفتارشان این افسران پلیس که از مدرسه بیرون آمده‌اند هیچ شبیه افسران سابق نیست متأسفانه مردم زیاد مقررات را رعایت نمی‌کنند و اهمیت نمی‌دهند بیشتر هم از حسن خلق آنها سوء استفاده می‌کنند بنده منکر این نیستم که می‌گویند

اتومبیل زیاد است ولی آقایان می‌دانند در شهرهای مشابه که نصف جمعیت تهران را دارد می‌بینیم دو برابر تهران ماشین هست اما مردم با نظم و ترتیب هستند و مقرارت را رعایت می‌کنند و هیچ وقت این بل‌بشویی پیش نمی‌آید در جلسات قبل هم خواستم از شهربانی خواهش کنم‏ حالا که مسئولیت اتوبوسرانی را به عهده گرفته وضع اتوبوسرانی را امیدواریم بتواند مرتب و منظم بکند یعنی راننده اتوبوس شرکت واحد مزیتی برای خودش قائل نشود نسبت به اتومبیل‌های دیگر و همان مراقبت را در شهر بکند والا یک تفاوت فاحشی در امر رانندگی در تهران ایجاد خواهد شد و به عقیده بنده ما هر نوع قانونی ولو هر قدر تند وخشن باشد در مقابل این تلفاتی که ما هر روز در تهران می‌بینیم و همه‌اش تأثرآور است وضع کنیم کار تندی نکرده‌ایم امروز رانندگی یک امر فنی است و شهربانی بایستی به فکر این بیفتد که این همه افرادی که از اینجا برای مطالعه رانندگی به خارج می‌روند و می‌آیند یک نتیجه‌ای از مسافرت‌های آنها گرفته شود و ببینند آنجاها چه می‌کنند ما هم در اینجا همان کارها را بکنیم و از آنها یاد بگیریم‏ ولی متأسفانه در این مملکت بسیار دیده‌ایم که چندین بار مقررات شهربانی به صورت اعلامیه صادر شده و تا دو روز مراقبت کردند و روز سوم خود شهربانی هم اساساً آن مقررات را فراموش کرده است بنده ده پانزده روز دیدم که دستور دادند که عابرین غیر از جاهایی که خط‌کشی شده رد نشوند ولی این کار ده پانزده روز مراقبت شد و واقعاً هم خوب بود ولی بعد این فراموش شد همان طور که آقای دکتر ناطق هم این را فرمودند در بعضی قسمت‌ها چراغ‌های زرد و قرمز و سبز را همگی مراعات نمی‌کنند باید پاسبان بایستد و راهنمایی بکند و مردم هم واقعاً تا معنی این چیزها را بفهمند مدتی طول می‌کشد ولی بالاخره یک روزی باید برسد که اگر وقتی چراغ قرمز روشن بود یک کسی عبور کرد او متخلف شناخته بشود و همه‌اش تحمیل به شوفر نشود چون شوفر هم وقتی چراغ سبز روشن شد فکر می‌کند که مجاز به عبور است‏ و در همان موقع یک آقا تا می‌آید جلوش را می‌گیرد این است که بنده عقیده‌ام این است که هر چقدر این قانون سخت‌تر و شدیدتر نوشته شود به نفع مردم و به نفع این عده‌ای است که هر روز تلف می‌شوند.

رئیس - آقای دکتر رضایی مخالفید؟ (دکتر رضایی - بلی) بفرمایید.

دکتر رضایی - غرض بنده از این تصدیع طرح یک سؤالی در مجلس شورای ملی هنگام طرح این لایحه است و من از جناب آقای فرهودی معاون وزارت کشور تقاضا می‌کنم که تشریف بیاورند پشت تریبون و جواب این سؤال بنده را مرحمت بفرمایند ولی قبل از این که این سؤال را در اینجا طرح بکنم می‌خواهم از مساعی شهربانی کل کشور و اداره راهنمایی و رانندگی در اثر بهبود راهنمایی و رانندگی و خاصه تربیت افسران جوان‌مان اینجا ذکری کرده باشم بسیار جای خوشوقتی است که ما در ایران امروز افسران جوانی داریم که با حسن سلوک و با رفتار خوب توانسته‌اند جلب رضایت مردم را بکنند و آن نظریه قبلی راجع به پلیس را که یک نظریه نامطلوبی بود باعث شوند که کاملاً تغییر بکند و مردم پلیس را به عنوان یک قوه امدادی که حقیقت امر هست تلقی کنند اما سؤال بنده قربان این است که بنده می‌خواهم بدانم که در شهر تهران و در شهرهای دیگر مسئول بعضی از تصادفاتی که اتفاق می‌افتد و به‌هیچ‌وجه من‌الوجوه تقصیر اصلی از راننده نیست چه دستگاهی است بنده اینجا مثالش را عرض می‌کنم و از حضورتان تقاضا دارم که تشریف بیاورید اینجا و پاسخ بدهید من بی‌خود نمی‌خواهم یک مطلبی را که اخیراً اتفاق افتاده است بزرگ بکنم از این مطالب زیاد اتفاق می‌افتد ولی این مطلب یک مطلبی است که اتفاقاً توجه عموم را جلب کرده است و بد نیست که ما در قبال این مطلب به فکر چاره بیفتیم آقایان از تصادفی که در جاده شیمران چندی قبل اتفاق افتاد آگاه هستند اداره برق یا نمی‌دانم کدام دستگاه مقاطعه‌کار یا کدام دستگاه نصف عرض جاده را چاله‌ای کنده بود به عمق سه متر و به طول حداقل ۵ متر و به عرض حداقل سه الی چهار متر که بنده خودم از آنجا رد شدم و بنده خودم نزدیک بود تصادف بکنم به دلیل این که بنده توجه دارم به گوشزد و تذکر اداره راهنمایی و رانندگی که سعی بکنیم چراغ‌ها هنگام حرکت پایین باشد ولی متأسفانه ناگهان مواجه شدم با این حفره وسیع و خوشبختانه چون سرعتم کم بود توانستم رد بشوم‏ اما بنده حضورتان عرض می‌کنم که من ناگهان با این جریان مواجه شدم حالا این تصادف اتفاق افتاده است و بسیار بسیار جای تأسف است خوشبختانه مطبوعات توجه خاص و توجه کافی به آن کردند ولی این توجه کافی نیست این تصادفات بایستی سبب عبرت بشود و ما در مقام رفع اشکال بربیاییم (صدرزاده - قانون مسئولیت مدنی) البته قانون مسئولیت مدنی چاره نهایی است هنگامی که یک چنین تصادفی اتفاق افتاد و آن دستگاه مسئول

مطابق مقرراتی که در بسیاری از کشورها وجود دارد در دستگاه قضایی برایش اقامه دعوی شد و ناگزیر شد بیاید مبالغ هنگفتی جریمه بپردازد البته خواهد کرد اما حالا که هنوز این قانون مسئولیت مدنی به تصویب نهایی رسیده است می‌خواهم این سؤال را بکنم ببینیم مثلاً در مورد این تصادف کدام دستگاه مسئول است؟‏ آیا اداره راهنمایی و رانندگی مسئول این امر است؟ آیا وظیفه اداره راهنمایی و رانندگی بوده است که بر طبق تمام اصولی که در تمام دنیا رعایت می‌شود حداقل صد متر قبل علامتی بگذارد در دنیا ما جاهایی می‌بینیم که از دو کیلومتر قبل علامت می‌گذارند ولی حداقل ۱۰۰ متر قبل یک چراغی بگذارند یک علامت خطری بگذارند؟ آیا اداره راهنمایی و رانندگی مسئول این امر است و یا آن که آن مقاطعه‌کار مسئول است؟ اگر مقاطعه‌کار مسئول است آیا دستگاهی که این کار را مقاطعه‌کار برای او انجام می‌دهد اقدامی در این مورد کرده است یا خیر؟ اگر مقاطعه‌کار مسئول نیست و در این مورد مثلاً اداره برق مسئول است آن را هم بدانیم که ما بدانیم که حداقل کدام دستگاه را خاطی تشخیص بدهیم‏: آیا اگر هیچ کدام این دستگاه‌ها نیستند دستگاه دیگری وجود دارد که در این قبیل موارد مسئولیت مستقیم داشته باشد آیا این مسئولیت مستقیم متوجه شهربانی است در مورد این تصادف مخصوص سه دستگاه هست، یکی دستگاه برق است، یکی اداره راهنمایی و رانندگی است و یکی هم شهرداری تهران است این را تشریف بیاورند و بفرمایند که در این مورد مسئول کدام است (پروفسور اعلم - حالا فرمودند، چه می‌کنید؟) و چنانچه فرمودید مسئول هیچ‌کدام از اینها نیستند آیا وزارت کشور که نظارت کلی بر تمام اینها دارد نباید مسئول را تعیین بفرمایند تا آنها لااقل احساس مسئولیت بکنند شاید جلوگیری از این قبیل تصادفات بشود. مثلاً بنده دیدم دستگاه برق را که آوردند چند روز قبل اطلاع حاصل کردم که یک دستگاه انتقال برق از کارخانه آلستوم جهت انتقال برق به نقاط دوردست کشیده شده است که سیم‌های آن تمام لخت است و تنها کاری که بنگاه برق کرده است این است که اعلان در روزنامه‌ها کرده که این سیم‌ها لخت است ولی این اعلان کافی نیست و اگر خدای نکرده این سیم‌ها و این دستگاه که در حدود بیست هزار ولت برق را منتقل می‌کند یک روز پاره شد شما توجه بفرمایید چه تصادفاتی و چه مرگ‌هایی در اثر این جریان ممکن است به وقوع بپیوندد. اجازه بفرمایید قبل از وقوع واقعه فکر این کار را بکنیم. من البته می‌دانم که مشکلاتی هست و باید سیم لخت باشد و همه جا همین طور است ولی در کشورهای دیگر این فکرها را کرده‌اند یکی از طرقی که خود بنده در همه جا دیده‌ام این است ک چیزی مثل یک گهواره زیر اینها درست می‌کنند که اگر سیم پاره شد نیفتد. منتهی اشکال این است که کسی مسئولیت احساس نمی‌کند ولی اجازه بفرمایید مردم بدانند که مسئول کیست که اقلاً نفرین را به او بکنند. به این دلیل است که از جنابعالی آقای فرهودی تقاضا دارم این توضیح را بفرمایید و باور بفرمایید که برای شهوت کلام نیست و اینجا نیامده‌ام که حرف زده باشم، خیر باور بفرمایید این روی مصلحت‌اندیشی است و برای رفع این اشکال است که از شما استدعا دارم تشریف بیاورید پشت تریبون و بفرمایید مسئول کیست تا ما او را خاطی تشخیص بدهیم و او را گناهکار بدانیم.

رئیس - آقای مخبر.

ارباب (مخبر کمیسیون کشور) - جناب آقای دکتر رضایی انصافاً تذکرات مفیدی دادند و مواردی را که متذکر شدند مبتلی به عموم است‏ متأسفانه هنوز دستگاه‌ها آن طور که لازم است هم‌آهنگی نشان نمی‌دهند. مثلاً شهربانی و پلیس وظیفه خودش را در حدود امکان خوب انجام می‌دهد ولی شهرداری و برق خودشان یک استقلال خاصی دارند که یک قسمت‌هایی را رعایت نکنند. بنابراین تا حسن همکاری وجود نداشته باشد این تذکرات البته همه را متذکر و متأثر می‌کند ولی نتیجه عملش بر بنده معلوم نیست. جناب آقای دکتر فاطمی راجع به وضع عبور و مرور فرمایشاتی فرمودند که اتومبیل‌ها در تهران به قدری زیاد است که شهر تهران قابل هضم آنها نیست. البته از آقایان معذرت می‌خواهم بین شوخی و جدی اتومبیل خوردنی نیست که شهر بخواهد هضم بکند انتظامات لازم است خیلی از شهرهای خارج را آقایان دیده‌اند، خیابان‌ها خیلی تنگ‌تر و وسایط نقلیه زیادتر است ولی نظم و قاعده وجود دارد. مثلاً هیچ جای دنیا دوچرخه و گاری و اتومبیل و بارکش ده تن و بیست تن و گاو وگوسفند و شتر با بارگاه اینها مخلوط با هم عبور نمی‌کنند. اگر یک قاعده‌ای مقرر بشود که اینها هر کدام به راه خودشان در ساعت معین عبور بکنند البته شکی نیست که به این صورت نخواهد بود و نبایست انتظار داشت که وسایط نقلیه زیادتر نشود و کمتر بشود وسایط نقلیه محققاً روزبه‌روز زیادتر می‌شود برای این که فعالیت زیادتر می‌شود

جمعیت زیادتر می‌شود. در دنیای امروز ده دقیقه وقت خیلی ارزش دارد و دیگر مردم نمی‌توانند این راه‌های دور را پیاده بروند یا وسایط کندرو قابل عبور نیست. این است که باید انتظام کافی برقرار شود مثلاً خیابان‌ها را باید شهرداری توجه بیشتری بکند اولاً این پیاد روهایی که ما داریم در هیچ جای دنیا پیاده‌رو به این باریکی نیست غالباً مردم هم بی‌نظمی را دوست دارند و از وسط خیابان عبور می‌کنند و تصادفاتی از این قبیل واقع می‌شود. علاوه بر این خیابان‌هایی که در وسط شهر هست عریض نیست و بین این خیابان‌ها می‌شد خیابان‌هایی را احداث کرد ولو آن که گران تمام شود نسبت به خرید اراضی مردم یا خانه‌های مردم باید اقدام کرد چون نظم شهر اهمیتش بیشتر است خیابان‌های متعددی باید شهرداری ایجاد بکند که عبور و مرور راه‌های مختلفی پیدا نکند. در این صورت ممکن است از این راه یک قدری وضع فعلی و ناراحتی‌های فعلی تخفیف حاصل بکند. راجع به بوق زدن فرمودند که بوق را کارخانه ساخته که بزنند کارخانه خیلی چیزها می‌سازد ولی همه‌اش هر وقت مورد استفاده نیست، ممنوع کردن بوق زدن یکی از کارهای مفیدی بود که مقرر کردند برای این که اعصاب مردم را انواع صداها خسته کرده است و این صدای بوق هم بیشتر خسته‌اش می‌کند بنده خودم چند شب قبل دو ساعت بعد از نصف شب شاهد بودم که یکی از همسایه‌ها نوکرش به خواب رفته بود با بوق اتومبیل می‌خواست نوکرش را بیدار کند همه همسایه‌ها را بیدار کرد و ناراحت کرد برای این که نوکرش را بیدار کند. خوب این درست نیست بوق زدن در موقع خطر مجاز است. ‏ الآن هم موقع خطر با همین مقررات بوق زدن مجاز است ولی در غیر موقع خطر مجاز نیست چون بعضی راننده‌ها میل دارند که دایم بوق بزنند و راه بروند مردم که گناهی ندارند و این یکی از تخلفاتی است که باید حتماً جلوگیری بشود. فرمودند که اگر رانندگان گواهینامه خود را همراه نداشته باشند نباید آنها را به دادگاه برد، در موقع تنظیم آیین‌نامه این قانون ممکن است این قسمت‌ها را پیش‌بینی بکنند و یک چیزهای ضعیف و خفیفی را البته یک جریمه مختصری قائل بشوند و باعث مزاحمت نشوند و وقت مردم را تضییع نکنند اینها را باید در موقع تنظیم آیین‌نامه جناب آقای معاون وزارت کشور توجه بفرمایند یکی از تذکراتی که بنده داشتم این است که این حق پارکینگ که شهرداری مطالبه می‌کند قانونی نیست. آنچه در این مجلس به تصویب برسد قانونی است و لاغیر و آنچه نمایندگان مردم در انجمن شهر بنابه مصالح شهر به تصویب برسانند آن هم ما می‌توانیم قبول بکنیم که شاید جنبه قانونی داشه باشد ولی هر روز هر کس و هر اداره یک مقررات وضع می‌کند و به صورت قانون اجرا می‌کند. یک عده‌ای توی این خیابان‌ها ریخته‌اند هر کس به محض این که ایستاد می‌گوید ۵ ریال بده به عنوان پارکینگ هنوز پیاده نشده پنج ریال می‌خواهند. اصلاً می‌خواستم جناب آقای معاون وزارت کشور و شهرداری توجه بکند که این قانونی نیست مردم یک چنین پولی نمی‌توانند بدهند (یک نفر از نمایندگان - عوارض اشکالی ندارد) آقا موقعی باید پارکینگ بگیرند که میدان پارکینگ احداث بکنند و ایجاد بکنند و آن وقت هر حقی میل دارند بگیرند همین خیابان‌هایی که از ده سال بیست سال قبل وجود داشته و مردم عبور می‌کنند یقه‌شان را می‌گیرند که حق پارکینگ بده، تا پیاده می‌شوید یک خریدی از یک دکانی بکنید که نمی‌شود پول پارکینگ داد موضوع اداره برق و مقاطعه‌کار که جناب آقای دکتر رضایی تذکر فرمودند این یکی از تذکرات بسیار مهم است و هر روز در وسط خیابان‌ها حفره چاهی ایجاد می‌شود بدون علامت و عده زیادی تلف شده‌اند (صحیح است) می‌خواستم عرض بکنم که این مسئولیت متوجه مقاطعه‌کار نیست متوجه شهرداری (پروفسور اعلم - و رانندگان) و کسانی است که حفظ انتظامات را نمی‌کنند مسئولیت متوجه آنها است که قصور می‌کنند و باید در این قسمت توجه بکنند و تذکرات جنابعالی هم بسیار مفید بود.

رئیس - آقای دکتر شاهکار موافقید؟

دکتر شاهکار - مخالفم‏؟

رئیس - پس تأمل بفرمایید. آقای آقایان موافقید؟

آقایان - موافقم‏.

رئیس – بفرمایید.

آقایان - علت موافقت من این است که معتقدم اگر این لایحه تصویب بشود در وضع رانندگی و راهنمایی یک بهبودی حاصل می‌شود البته نه خیلی زیاد ولی یک قدری وضع بهتر خواهد شد والا با سایر آقایان موافق هستم که این لایحه و این مقصود نیست و مشکلات را رفع نمی‌کند به طوری که آقایان می‌دانند من فکر می‌کنم که علت اصلی مشکلات عبور و مرور در شهر تهران تبعیض است ده پانزده هزار اتومبیل هست که شماره‌های رنگ به رنگ دارند. آقایان

این اتومبیل‌ها تابع هیچ گونه مقرراتی نیستند و مصون از هر نوع مجازاتی هستند و یکی از آقایان نمایندگان محترم هم پیشنهاد کرده بودند که شهربانی مکلف باشد در عرض دو سال این نمرات اتومبیل‌ها را یکنواخت بکند. البته به استثنای اتومبیل‌های متعلق به دربار شاهنشاهی و سفارتخانه‌ها ولی این کار نشد و موافقت نشد و در لایحه هم نیست. بنده معتقدم که تا مادامی که مردم و رانندگان طبق اصول مشروطه در مقابل قانون یکسان نباشند این مشکل حل نمی‌شود بایستی که همه مردم تابع مقررات باشند و راجع به عابرین هم که فرمودند اینجا دیگر ما به هیچ نوع ابتکاری احتیاج نداریم و فقط باید از خارجی‌ها اقتباس بکنیم و فقط اقتباس‌مان این است که برای عابر چرا غ می‌گذارند و رویش می‌نویسند راه بروید یا راه نروید و هرجا هم چراغ ندارند پاسبان ایستاده و می‌گوید بایستید قرمز است یا سبز است و بعد هم می‌گوید بروید عبور آزاد است یا این که چراغی می‌گذارند و می‌نویسند بروید یا نروید (پروفسور اعلم - محال است اطاعت کنند) اگر مردم بدانند و بفهمند که به مصلحت‌شان است اطاعت می‌کنند. الآن که نمی‌کنند فکر می‌کنند که این مقرراتی که وضع شده برای دردسر است و اگر فهمند که این آزادی عبورشان را تأمین می‌کند و جانشان را تأمین می‌کند اطاعت می‌کنند. از این مردم دیسیپلینه‌تر در هیچ جای دنیا نیست‏ جناب آقای دکتر شما بروید ببینید برای اتوبوس وقتی پانصد نفر می‌بندند در این آفتاب یا در زیر برف و باران، قدر مرتب هستند اگر امروز بعضی مقررات را رعایت نمی‌کنند برای این است که فکر می‌کنند که این مقررات به نفعشان نیست (صحیح است) عرض کنم که اگر دولت یا شهربانی توانست که این مقررات را یکنواخت بکند یعنی همه را تابع قانون بکند موفق می‌شود و اگر نتوانست وضع بهتر خواهد شد ولی منظور اصلی به دست نخواهد آمد (احسنت)‏ در موضوع بیمه خیلی بحث شد بیمه شخص ثالث که جان مردم محفوظ باشد. آن را هم باید رعایت کرد و در قسمت مسئولیت مدنی هم گویا کمیسیون دادگستری آن طور که باید و شاید اصلاحی نفرمودند که اقلاً مسئولیت صاحبان وسایط نقلیه مستحضر باشد مسئولیت مدنی‌شان و مسئولیت حقوقی‌شان معلوم باشد. البته مسئولیت جزایی با راننده است به عرایضم خاتمه می‌دهم فقط می‌خواستم یک موضوعی را اینجا متذکر شوم و توصیه کنم و آن این است که در حل این مشکلات، نبایستی ابتکار از خودمان نشان بدهیم باید ببینیم آن ممالکی که این مشکلات را قبل از ما داشته‌اند چگونه آن را حل کرده‌اند راجع به تاکسی‌ها فرمودند، آقا راننده تاکسی جزو محروم‌ترین طبقات این مملکت است روزی بیست ساعت کار می‌کند و به اندازه یک بنا گیرشان نمی‌آید شما ابتکاری که می‌فرمایید جناب آقای دکتر فاطمی سرور گرامی بنده این است که می‌فرمایید محلی برای پارکینگ تاکسی‌ها بگذارند که این تاکسی‌ها دایم در حرکت نباشند این کار را کردند و جا هم برایشان تعیین کردند ولی آن اتومبیل‌هایی که مصون از مجازات هستند رفتند جای پارکینگ تاکسی‌ها را گرفتند و این تاکسی‌ها دیگر جای پارکینگ نداشتند. در بازار کردند در سعدی در هر خیابان چهار پنج جای پارکینگ تعیین کردند و پلاک هم گذاشتند ولی همان اتومبیل‌ها که بنده عرض کردم و آنهایی که مصون از مجازات هستند و تابع مقررات نیستند آنهایی که شماره‌های رنگ به رنگ دارند رفتند و جای آنها را گرفتند والا کسی که باید مصون باشد و شماره خاص داشته باشد یعنی نمایندگان مجلسین، اینها که شماره‌شان سفید است و جریمه هم می‌دهند پس بقیه اتومبیل‌ها چرا جریمه ندهند بنده دیگر عرضی ندارم.

رئیس - آقای دکتر شاهکار

دکتر شاهکار - بنده خیال می‌کنم در یک امر به این مهمی که می‌توانم بگویم بعد از غضب الهی و زلزله‌ها یکی از بزرگ‌ترین خطرات زندگی روزمره و زندگی مملکت ما تصادمات اتومبیل است این واقعاً در شأن مجلس مقدس شورای ملی است که بیشتر به این مسئله توجه دقیق بکند و خدمتی است که به این مردم خواهند کرد. بنده خیلی دلم می‌خواست ببینم آقای فلیکس آقایان که به عنوان موافق صحبت می‌فرمایند و موافقت می‌فرمایند چه صحبت‌هایی می‌کنند، دیدم خوب ایشان هم یک راه حل‌هایی پیشنهاد کردند که بیشتر به نفع مردم است. انشاءالله همان طور که گفتند آقای معاون وزارت کشور این عرایضی را که بنده می‌کنم و این تذکراتی که نمایندگان محترم می‌دهند اینها را بازگو بفرمایند تا به یک نتیجه‌ای برسد. شما به این لغت راهنمایی و رانندگی توجه بفرمایند و دقت بفرمایید که لغت چه می‌گوید، مفهوم چه می‌گوید. عمل چه می‌گوید این مسئله را بنده باید بگویم که عادت بر این شده است که وقتی ما اینجا از یک اداره صحبت می‌کنیم خیال می‌کنند مقصود رئیس آن اداره است در صورتی که نباید تصور کنیم منظور رئیس

آن اداره است، می‌گویند رئیس آنجا مرد خوبی است بنده هم معتقدم مرد خوبی است، ‏ ولی بنده منظورم رئیس نظمیه و رئیس راهنمایی نیست. یک خیابانی در شمیران است که این یکی از مفتخرترین اسم‌های ایرانی را دارد و اسمش خیابان سینا است بنده از آنجا می‌رفتم به دیدن یکی از دوستانم که پدرش مرده بود. سر آن خیابان یک افسر راهنمایی ایستاده بود اتومبیل را نگه داشتیم و خیلی مؤدب به آژدان سلام عرض کردیم گفتیم آقا خیابان سینا کجا است؟ گفت چرا به من می‌گویید؟ نمی‌دانست کجا است به پاسبانی که در آنجا بود گفتم آقا چند وقت است که اینجا هستی گفت یک سال است که ما در اینجا هستیم. گفتم خیابان سینا کجا است گفت این خیابان سینا است و خیابان در چهار متری من قرار گرفته بود. ما نمی‌گوییم که اگر یک خارجی بیاید، من این را نمی‌گویم، یک ایران، بنده تهرانی طباطبایی که پدر و مادرم در تهران بوده‌اند و خودم در تهران هستم از چه کسی بروم بپرسم که فلان خیابان کجاست؟ این یکی از درس‌هایی است که شما باید به آن آقا بدهید. فلان مزلقانی را می‌آورند در تهران پاسبان راهنمایی و رانندگی می‌کنند و این خیابان‌ها را نمی‌شناسد (صدرزاده - آن وقت هر روز هم اسم خیابان‌ها را عوض می‌کنند) و هر روز هم اسم خیابان‌ها را عوض می‌کنند. اینها یک مطالبی است، یک اصولی است که در دنیا حل شده است (دکتر رضایی - باید کتابچه به آنها بدهند) آن افسری که آنجا هست نمی‌داند، نباید وقتی کسی از آنجا رد می‌شود از او بپرسد کوچه فتوحی کجا است او را به سلسبیل نفرستد این را باید بداند والا بنده از چه کسی بپرسم (دکتر رضایی - کتابچه خیلی مفید است) کتابچه سر جای خودش اطلاعات اولیه را هم ندارند. مطلب دومی که بنده اینجا باز استناد می‌کنم به آرشیو وزارت کشور و آرشیو شهرداری به نام یک نماینده تهران و به نام یک فرد ضعیف این مملکت، بنده یک نامه نوشتم به وزیر کشور و یک نامه نوشتم به شهردار تهران و یک نامه نوشتم به آقای رئیس راهنمایی و رانندگی یکی از رفقا الآن خوب چیزی گفت که بین اینها هم‌آهنگی نیست و همکاری نیست، رانندگی در شب در تهران نود درصد یک لوتری است، ‏ این راننده نورش را می‌اندازد در چشم دیگری و آن یکی هم لج می‌کند و می‌اندازد توی چشم این یکی، گفتم بروید ببینید در تمام دنیا در شب مردم چگونه رانندگی می‌کنند این چراغی که سه قسم دارد، یکی چراغ دوت، چراغ جاده، یکی چراغ خیابان و یکی چراغ کوچه، یک چند روزی می‌آمدند جلو اتومبیل را می‌گرفتند و یک ابروی سیاه می‌کشیدند بعد هم فراموش شد. این را چند مرتبه آدم تذکر بدهد که وظیفه اصلی راهنمایی و رانندگی نیست که این نوری که مثل چشم گرگ می‌خورد توی چشم راننده و عملاً و فیزیکاً نمی‌تواند رانندگی بکند چاره این را بکند یک نفر از نمایندگان در بیان‌ها هم همین طور است‏ اما مطلب بسیار جالبی که دوست عزیز من آقای دکتر رضایی مطرح کرد این قضیه مسئول کیست جناب آقای دکتر رضایی حق دارید این سؤال را بکنید اما خودتان هم می‌دانید که این مسائل حل شده است اما دنبال مسئول نمی‌روند (دکتر رضایی - من می‌خواستم ببینم که آقای معاون وزارت کشور می‌دانند) آقای معاون وزارت کشور هم می‌دانند خیلی خوب هم می‌دانند شما ماده ۱۷۰ قانون مجازات عمومی را باز کنید ببینید چیست هر کس در اثر بی‌احتیاطی بی‌مبالاتی عدم رعایت مقررات و انتظامات مرتکب قتل دیگری شود از یک سال تا سه سال (صدرزاده - ۱۸ ماه تا سه سال) حبس و خسارتش را هم باید بدهد بی‌احتیاطی، متضامناً نمی‌گوید، یکی از اینها بی‌احتیاطی بی‌مبالاتی، عدم رعایت مقررات، خوب مردک آمده وسط جاده یک حفره ۵/۳ متر در ۵/۴ متر یعنی جای ۱۶ نفر مرده درست کرده و این قدر احتیاط نمی‌کند که یک بیرق قرمز بزند، شما را به خدا آقایان این کامیون‌هایی که در ممالک خارجه شب راه می‌روند دقت بفرمایید تمام این عرض و طول و آن سومی‌اش که بعد است تمام این سه قسمت، آقایان مهندسین، با چراغ‌های قرمز کوچک روشن است یعنی شما در بیست متری یا سی متری و صدمتری حجم این مانع را می‌بینید یکی از بهترین فرزندان این مملکت، یکی از مهندسین در نتیجه عبور بی‌قاعده تیرهای آهن مرد و چهار تا بچه را بدون سرپرست گذاشت (یک نفر از نمایندگان - چندین نفر این طور شدند آقا) هر روز این حوادث هست. ما در قانون مدنی داریم. در قانون مجازات عمومی داریم. یک روز در پشت رادیو عرض کردم که مملکت ما ازحیث قانون فقیر نیست بلکه اجرا نمی‌شود یا به قول آقای مهندس فروهر باید بروید چاله را تحدید بکنید. خوب آقا شما که از این کار استفاده می‌کنی مسئولیتش هم به عهده خودت است. در یکی از مهمانخانه‌های اروپا آسانسور وسط راه گیر کرد. مسافر ترسید

و از کارش عقب افتاد. رفت اقامه دعوی کرد، ترس فلان مبلغ، تأخیر در کار فلان مبلغ، به شرافتتان قسم محکمه ابتدایی، محکمه استیناف، دیوان عالی کشور محکوم کرد جناب دکتر رضایی، می‌دانی که را محکوم کرد؟ آن دیرکتور مدیر اصلی مهمانخانه را محکوم کردند آسانسورچی را و گفت آقا تو استفاده می‌کنی، باید خسارت را هم بپردازی شما دارید توی خیابان راه می‌روید، گلدان را گذاشته‌اید روی نرده کوچک، بنده فقیر از آن زیر رد می‌شوم گلدان روی سرم می‌افتد و می‌میرم، آقا این مسئولیت دارد، بی‌احتیاطی کرده، بخصوص که حالا دارند با جان مردم بازی می‌کنند این مسائل حل شده است، گیرم باید یک راه حلی برایش پیدا کرد اما آنچه بیشتر سبب شد که بنده اینجا تذکر بدهم و بخصوص جلب توجه و عنایت مقام محترم ریاست را به این عرضم می‌کنم این است که من هیچ حرفی راجع به این ماده که بیایند جریمه را در همان محل بگیرند یا نگیرند ندارم این عمل در همه دنیا هست‏، اما حالا که این موضوع مطرح است ما باید یک فکر اساسی‌تری برای این تذکراتی که آقایان فرمودند بکنیم مخصوصاً راجع به مسئولیت مخصوصاً راجع به مطلبی که آقای مخبر به آن اشاره کردند قضیه پارکینگ این مطالب باید مورد دقت قراربگیرد من در قضیه مسئولیت اصرار می‌کنم الآن وزیر راه جلو کامیون‌ها را می‌گیرد که چون تو فشارت زیاد است جاده مرا خراب می‌کنی من نمی‌گذارم رد شوی اما این مطلب مهم‌تر است این کار با جان اصغر و سکینه و داریوش و اردشیر ارتباط دارد این مطلب مهمی است من می‌گویم وزیر راه کار بسیار خوبی کرد او مسئول جاده‌های مملکت است اما ما مسئول جان مردم هستیم باید این را سخت‌گیری کرد تا نتیجه‌ای که می‌خواهیم بگیریم باز عرض می‌کنم من در ماده ۱ و ۲ و ۳ بعضی حرف‌ها دارم که در موقع خودش خواهم گفت اما این کار را در شأن رسیدگی دقیق در کمیسیون‌های دادگستری مجلسین می‌دانم که دقیقاً به این مطالب رسیدگی کنند و اگر مجلس شورای ملی موافقت بکند و ریاست محترم مجلس اجازه بدهند این قانون برگردد به کمیسیون مشترک دادگستری به نظر بنده این قانون برگردد به کمیسیون مشترک دادگستری با اختیاراتی که آقای وزیر دادگستری دارند کمیسیون‌های مشترک رسیدگی کند این رد کردن لایحه نیست الآن ما در شور دوم هستیم و اگر آنجا تصویب شود هم صورت اجرایی دارد و هم جنبه آزمایش دارد و هم دقت بیشتری خواهند کرد و هم طبق قانونی که تصویب فرمودید از نظر اجرایی رسیدگی خواهد شد این را من صریحاً از نظر دفاع از حقوق مردم می‌گویم‏ والا با ماده ۱ و ۲ و ۳ کاری ندارم.

رئیس - آقای فرهودی

معاون وزارت کشور (فرهودی) - بنده دو مطلب را می‌خواستم اینجا عرض کنم یکی این که البته مباحث راجع به امور رانندگی و تصادفات و پیاده‌روها و سواره‌روها بسیار صحیح است ولی این مباحث قابل این که در یک لایحه گنجانیده شود نیست، روح این لایحه را باید دید روح این لایحه عبارت از این است که متخلفین راهنمایی و رانندگی را به جای این که جمع کنند در یک جایی برای رسیدگی به کارشان و جریمه‌شان بکنند در همان محل وقوع تصادف فوراً جریمه کنند که وقت زیادتری را صرف نکنند چهار روز محکمه و این طرف و آن طرف بروند و آن وقت مثلاً ۲۰ تومان جریمه بدهند یک مرتبه ۵ و ۱۰ و ۲۰ تومان جریمه‌شان بکنند و راحتشان بکنند این جریمه هم به‌هیچ‌وجه آثار جزایی نسبت به راننده ندارد و فقط باعث می‌شود که راننده در کارش بیشتر دقت کند این روح ماده است و بعد هم درآمدش در وزارت دارایی جمع می‌شود و به مصرف اصلاح وضع عبور و مرور می‌رسد اما این که جناب آقای دکتر شاهکار فرمودند که این لایحه در شأن کمیسیون دادگستری مجلسین است دو سال و نیم است که این لایحه در مجلسین مطرح است در مجلس سنا دو شور شده است دو مرتبه هم به کمیسیون دادگستری رفته در مجلس شورای ملی هم دو شور شده یعنی دو مرتبه به کمیسیون دادگستری مجلس رفته امضای مخبر کمیسیون دادگستری هم زیرش است بنابراین بنده تصور می‌کنم فرضاً اگر این لایحه برگردد نه آن کمیسیون عوض می‌شود نه اعضاءی آن عوض می‌شوند بعد هم آقای وزیر دادگستری در ضمن لوایحی که تقاضا کرد در کمیسیون مشترک مجلسین مطرح بشود، یکی هم این بود منتهی در کمیسیون کشور و دادگستری مذاکره شد که این لایحه از قبیل آن لوایحی که اجازه خاص می‌خواهد نیست یک مسائل مالی و انتظامی در آن هست در صورتی که آن قوانینی که اجازه دادند کمیسیون مشترک دادگستری رسیدگی کند صرفاً قضایی است در حالی که در این لایحه مسائل انتظامی و مالی هست و یک قسمت هم یک اجازه داده است که رأی بدهد بنابراین این از حوزه آن ماده واحده

خارج تشخیص داده شد حالا آورده‌اند مجلس و حالا هم رأی با خود آقایان است اگر منظور این است که طفره‌ای رفته باشند این یک مطلبی است (دکتر شاهکار - طفره یعنی چه این لغت را چرا استعمال می‌کنید؟) یعنی این کار به فردا بیفتد (دکتر شاهکار - شما راجع به اصل لغت بفرمایید طفره یعنی چه؟)به هر صورت دقت‌های لازم شده دو مرتبه در کمیسیون دادگستری مجلس شورای ملی و دو مرتبه هم در کمیسیون دادگستری مجلس سنا یک مرتبه هم اینجا و نتیجه آن شده که آیا صلاح هست و جزء آن قوانینی هست که برود کمیسیون مشترک دادگستری یا خیر؟ حالا اگر صلاح هست برود ما حرفی نداریم.

رئیس - اینجا تذکری آقای دکتر شاهکار دادند راجع به این لایحه و من باید توضیحی بدهم، این لایحه از سنا آمده شور اول آن هم در مجلس گذشته و به کمیسیون دادگستری هم رفته حالا شور دوم است این است که این لایحه به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند به کمیسیون مشترک برود. چون کمیسیون مشترک یک وظایف دیگری دارد ولی می‌شود اگر نواقصی در لایحه می‌بینید یک پیشنهادی بکنید ۱۵ نفر هم امضا بکنند یا طبق نظر خود من بر طبق ماده ۱۱۶ آیین‌نامه به کمیسیون دادگستری و کمیسیون‌های مربوطه برود و اگر نظر اصلاحی هست آنجا بفرمایید ولی به عنوان این که به کمیسیون مشترک برود چون جریانش را طی کرده نمی‌شود حالا بنده رأی می‌گیرم‏. (صدرزاده - من اجازه خواستم) اجازه شما محفوظ است و الآن نوبتتان است، بفرمایید.

صدرزاده - عرض کنم لایحه‌ای که وزیر دادگستری به مجلس شورای ملی داد این بود که لوایح مربوط به وزیر دادگستری به کمیسیون مشترک برود. این لایحه مربوط به وزیر دادگستری من جمیع‌الجهات نیست بلکه وزارت کشور هم دخالت دارد و وزارت دارایی هم دخالت دارد بنابراین مشول آن قانون نمی‌تواند باشد. اما راجع به لایحه تذکراتی که آقایان در مجلس دادند بسیار تذکرات مفیدی بود ولی ارتباطی با این لایحه غالباً نداشت مثلاً راجع به کثرت عبور و مرور و ایاب و ذهاب یکی از همکاران فرمودند که تهران استعداد هضم این قدر ماشین‌آلات را ندارد ولی فراموش کردند که کمپانی‌های واردکننده خیلی قدرت هضم منافع این ماشین‌ها را دارند که از بابت این ماشین‌هایی که وارد می‌کنند ملاحظه بفرمایید که چقدر کمپانی وارد کننده ماشین در این مملکت وجود دارد و چه استفاده‌هایی می‌برند و هیچ معلوم نیست که مالیاتش را هم بر طبق مقررات بدهند یا خیر ولی اجمالاً می‌دانیم که در تمام مشاغلی که در این مملکت هست شکست و توقفی وجود دارد جز در مسئله نمایندگی ماشین‌آلات که هیچ وقت برای آنها زیان ندارد این قدر معامله پرسود است که هیچ وقت شکست ندارد، اما راجع به مسئله‌ای که جناب آقای دکتر رضایی فرمودند در قوانین ما البته اقتباس از قوانین اسلام است که من اتلف مالا ضمنه اگر کسی مالی را تلف بکند ضامن است که آن مالی را که تلف کرده جبران بکند و این یک قاعده است همین مسئله هم در قانون مدنی ما به عنوان تسبیب و اتلاف مطرح شده است‏ ولی راجع به این نوع خسارات بخصوص که مثلاً حفره‌ای حفر می‌کنند و موجب خسارات می‌شوند اخیراً وزارت دادگستری یک قانونی به نام مسئولیت مدنی تقدیم کرد و در کمیسیون مشترک هم تصویب شده و گمان می‌کنم الآن این قانون قطعیت اجرا پیدا کرده است یک مطلب تازه‌ای است که در دستگاه‌های ما به وجود آمده و در ضمن عمل اگر نواقصی داشته باشد رفع خواهد شد ولی به هرحال فکرهایی شده است و یک راهی باز شده است که هر شخصی نتواند با بی‌احتیاطی خودش خساراتی وارد بیاورد و قابل جبران نباشد بلکه همان طور که جناب آقای دکتر شاهکار تذکر دادند به موجب دو قانون قابل تعقیب است یکی از راه قانون مجازات عمومی از بابت این که تخلف کرده و بی‌احتیاطی کرده یکی هم از طریق قانون مسئولیت مدنی که از این راه خساراتی وارد ساخته اما راجع به این قانون بخصوص گمان می‌کنم تصویبش ضرورت داشته باشد برای این که الآن برای رانندگان اشکالی که هست این است که الآن رانندگان تخلفی که می‌کنند پروانه‌شان را می‌گیرند و می‌برند اداره راهنمایی آن وقت چند روز باید برود و بیاید تا جریمه‌اش را بپردازد آن وقت ماشین راننده‌ای که او تخلف کرده به کلی متوقف مانده است و آن خانواده و عائله‌ای که می‌خواستند از این اتومبیل استفاده کنند نمی‌توانند اینجا این طریق اتخاذ شده است که در همان محل و آناً وجه مورد جریمه را بپردازد و اگر اعتراض دارد می‌تواند برود و اعتراض بکند نهایت برای این که اگر اعتراضش بیجا هست اسباب تطویل محاکمه و اسباب کثرت و تراکم کار نشود یک مبلغ هم تعیین شده که اگر اعتراض کرد و بعد معلوم شد که اعتراض او بی‌مورد است مبلغی بپردازد که صرف امور مفید بشود بنده خواستم از آقایان نمایندگان محترم تقاضا

کنم که چون این لایحه در سه کمیسیون مورد رسیدگی واقع شده و الآن هم شور دوم است موافقت بفرمایید که این لایحه بگذرد بعد نظریاتی که دارند ممکن است وزارت کشور یا وزارت دادگستری یک لایحه جدیدی تهیه کند یا به کمیسیون متشرک دادگستری بدهد ضمناً چون لوایح دیگری هم در دستور مجلس شورای ملی است آقایان موافقت بفرمایید که این لایحه زودتر تصویب شود.

رئیس - یک پیشنهادی رسیده است به امضای ۱۵ نفر از آقایان که لایحه برگردد به کمیسیون این پیشنهاد قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی

امضاکنندگان پیشنهاد می‌کنیم برای تکمیل و رفع نواقص لایحه رانندگی و راهنمایی به کمیسیون مجلس برگردد.

مهندس فروهر – جلیلوند – ابتهاج – حکیمی – قبادیان – مهران – بوربور - دکتر سید امامی و چند امضای دیگر.

رئیس - آقای مهندس فروهر یک توضیحی بدهید.

مهندس فروهر - توضیح را جع به این پیشنهاد که ۱۵ نفر از آقایان امضا فرمودند خیلی کوتاه خواهد بود که لایحه‌ای که به استناد اظهارات آقای معاون وزارت کشور فقط موضوعش جریمه سبک در محل است و نبردن مردم به دادگاه و این که از بلاتکلیفی خلاص بشوند این لایحه تبدیل شده است و ضمائمی در مواد ۲ و ۳ آمده که این لایحه را سنگین کرده است موضوع سرعت و سبقت غیرمجاز یا ضبط تصدیق برای سه مرتبه ۶ ماه برای سه مرتبه دیگر یک سال و خلاصه اینها غیر از موضوعی است که معاون وزارت کشور فرمودند و همین امر سبب شد که آقایان در اینجا راجع به این مطالب بحث فرمودند و پیشنهاد کردند که برگردد به کمیسیون‌های مربوطه که راجع به جرایم البته کمیسیون دادگستری صالح است و راجع به مقررات کمیسیون کشور صالح خواهد بود و پیشنهاد فرمودند که این لایحه برگردد به کمیسیون‌ها برای رسیدگی مجدد بنابراین برای تکمیل این قانون که ما می‌گوییم بسیار مفید و لازم است و نگرانی ما این است که از این نتیجه بگیریم این است که استدعا شده که مجلس رأی بدهد و برگردد به کمیسیون والا تماماً معتقدیم که هرچه زودتر این لایحه تصویب بشود و وضع راهنمایی و رانندگی در شهر تهران بهبود یابد.

رئیس - آقای دکتر رضایی مخالفید؟ (دکتر رضایی - بلی) بفرمایید.

دکتر رضایی - سروران گرامی شاهد هستند که خود من از کسانی بودم که تذکراتی حضور آقایان عرض کردم آقایان دیگری هم که تذکراتی دادند همه جانبه تذکر داشت و هیچ کدام احتیاج به وضع قانون نداشت اینجا مطالبی بود که لازم بود در اجرای قوانین وزارت کشور و دستگاهای مربوطه دقت بکنند بنده نمی‌دانم، چه فایده‌ای متصور است از این که ما این لایحه را مجدداً به کمیسیون‌ها بفرستیم و در آنجا مورد شور قرار بگیرد همین طور که اینجا آقای معاون وزارت کشور که من از ایشان گله می‌کنم که هنوز جواب سؤالم را ندادند فرمودند این لایحه یک منظور خاصی دارد و آن منظور خاص در موادی که اینجا ذکر شده کاملاً مفهوم است‏ بنابراین اگر آقایان اجازه بفرمایید با گذشتن این قانون و تصویب مجلس شورای ملی آن نظر تأمین می‌شود حالا مطالبی که فرمودید و مصرهم هستید که مراعات بشود در عمل اجرا می‌شود ولی این مطالب هیچ کدام احتیاج به مصوبات قانون ندارد و من نمی‌دانم چه نتیجه‌ای می‌گیرم که این لایحه را برگردانیم به کمیسیون مگر این که بخواهیم راجع به مطالب دیگری که به‌هیچ‌وجه ربطی به این قانون ندارند صحبت کنیم در آن صورت به لایحه و قانون دیگری احتیاج خواهد بود والا با ارجاع مجدد این لایحه به کمیسیون هیچ نتیجه‌ای عاید نخواهد شد.

رئیس - آقای صدرزاده‏

صدرزاده - مخالفم‏

رئیس - آقای فخر طباطبایی‏

فخر طباطبایی - بنده با این پیشنهاد مخالفم برای این که کمیسیون دادگستری به دقت رسیدگی کرده است‏.

رئیس - فقط پرسیدم مخالفی یا موافق، آقای دکتر جهانشاهی‏

دکتر جهانشاهی - مخالفم‏.

رئیس - عمیدی نوری‏

عمیدی نوری - موافقم‏

رئیس - بفرمایید.

عمیدی نوری - علاقه‌ای که به این لایحه هست و حسن تنظیم و حسن اجرای آن باعث شد که دقتی بشود و بیشتر رسیدگی بشود و چون اصل لایحه لایحه قضایی است و چون دادن اختیار به افسران شهربانی است که محاکمه

کنند و جریمه کنند در این صورت یک لایحه‌ای است که جنبه قضایی دارد. فکر کردیم که برود به کمیسیون مشترک دادگستری که در آن کمیسیون مشترک دادگستری که همین دیشب دو لایحه مفصل را تصویب کرد بنشینند اصلاح کنند و با این نظر لااقل دیرتر از آن فکر اجرا خواهد شد برای این که ما عصر چهارشنبه کمیسیون مشترک دادگستری داشتیم رسیدگی و تصویب می‌شد و پنج‌شنبه اجرا می‌شد ولی این لااقل این است که باید برود به سنا و آنجا که اصلاح شد می‌آید اینجا و خلاصه این لایحه ۶ ماه دیگر هم اجرا نمی‌شود حالا که این نظر نشد گفتیم برود اصلاح بشود برای این که نواقص زیاد دارد مثل این که نوشته است این قانون در شهر اجرا بشود و بعد هم ده روز بعد از نشر آگهی مدت قائل شده است اول شهر کجا است و ۱۰ روز از چه مدت قائل شده است، اولاً شهر کجا است؟ و ۱۰ روز از چه روزی است (یک نفر از نمایندگان - اصلاح کنید) آقا شور دوم است نمی‌شود دست زد اشکال این است این که ما می‌گوییم برود به کمیسیون برای چیست؟ برای این است که تا پنج روز اصلاح بشود، و درست بشود بنده حالا نمی‌توانم دست بزنم در ماده هست که این قانون در شهر اجرا بشود شهر کجاست؟ تهران را می‌گویند؟ اصفهان را می‌گویند من اشکالات را عرض می‌کنم، بعد می‌گوید سه روز از ساعت اخطار آن ساعت اخطار را چه وقت حساب می‌کنیم؟ و کی حساب می‌کند آیا آن مأموری که اخطار می‌کند دفتر دارد که می‌نویسد یا این که شما دفتری دارید که می‌نویسید وقتی من را توقف کرد به من می‌گوید بده من می‌گویم نمی‌دهم سه روز هم می‌گوید، نه سه شبانه‌روز، اینها اشکالات کار است از نظر عبارت قانون می‌گوید سه روز از ساعت اخطار بنده سه روز از ساعت اخطار را یک امر غیر قابل اجرا می‌دانم یا اقلاً با اشکال می‌دانم، ‏ این قانون با چندین هزار نفر تماس دارد، سعی کنید قانون‌هایی که جنبه عمومی دارد اگر ۵ روز این کمیسیون دادگستری و کشور بنشینند و اصلاح کنند و بیاورند این بهتر است که این طور و به این شکل تصویب شود و این قانون اشکالاتی دارد که من در موقعش خواهم گفت به این جهت بنده از طرفداران این هستم که در قوانین اگر دقت بشود درست نوشته شود پنج روز دیرتر باشد بهتر است از این که از نظر سرعت قانون ناقصی بنویسیم و بعد در اجرا مواجه با اشکال بشویم به این جهت من موافق با این پیشنهاد هستم.

رئیس - پیشنهادی که رسیده‏ طبق ماده ۱۱۶ است در این ماده مصرح است که باید گزارش کمیسیون در ظرف پنج روز برگردد به مجلس و بیش از پنج روز نباید تأخیر شود قرائت می‌شود که رأی می‌گیریم (مجدداً به شرح سابق قرائت شد) آقای فرهودی.

فرهودی - در این مورد شهر که فرمودند، در شور اول هم گفته شد وگویا در چاپ اشتباه شده است این اصلاً در هر شهر بوده است‏.

رئیس - آقایانی که با این پیشنهاد ارجاع به کمیسیون موافقند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند).

رئیس - تصویب شد. به کمیسیون فرستاده می‌شود که طبق ماده ۱۱۶ اصلاح و گزارش آن به مجلس داده شود.

۵ - طرح گزارش اصلاحی مجلس سنا راجع به اصلاح‏ تبصره ۵ قانون افزایش اعتبارات کشاورزی و تصویب آن

رئیس - لایحه اصلاح تبصره ۵ قانون افزایش اعتبارات کشاورزی از سنا برگشته فقط یک کلمه (شده) در آنجا تبدیل به (می‌شود) شده نامه مجلس سنا و لایحه اصلاحی قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شده‏)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

لایحه شماره ۱۰۳۶ - ۲۸/۱/۳۹ دولت راجع به اصلاح تبصره ۵ قانون افزایش اعتبارات کشاورزی مصوب ۲۴ آذر ماه ۱۳۳۸ مجلس سنا در جلسه روز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ برای شور اول مطرح و چون پیشنهاد فوریت شد بدواً فوریت و سپس لایحه مزبور به تصویب مجلس سنا رسید.

رئیس مجلس سنا

لایحه اصلاح تبصره ۵ قانون اصلاح افزایش اعتبارات کشاورزی مصوب ۲۴ آذر ماه ۱۳۳۸ مجلس سنا

ماده واحده - تبصره پنج قانون اصلاح قانون افزایش اعتبارات کشاورزی مصوب ۲۴ آذر ماه ۱۳۳۸ مجلس سنا به شرح ذیل اصلاح می‌شود.

تبصره - اسناد ذمه‌ای که از طرف گیرندگان وام به شعب و نمایندگی‌های بانک کشاورزی داده می‌شود.

رئیس - این کلمه (می‌شود) (شده) بوده که تبدیل به می‌شود گردیده که شامل آینده هم بشود.

(بقیه ماده واحده به شرح ذیل خوانده شد)

و همچنین اسناد ذمه مربوط به صندوق‌های روستایی و شرکت‌های تعاونی که تحت نظر بانک اداره می‌شود تا میزان

بیست هزار ریال در حکم اسناد رسمی است که لازم‌الاجرا خواهد بود.

لایحه فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه روز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ شمسی به تصویب مجلس سنا رسیده است‏. رئیس مجلس سنا

رئیس - مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) آقایانی که با این اصلاح موافقند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد.

۶ - شور اول گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به تأسیس دانشکده و مدارس عالی ملی ‏

رئیس - طرحی که از طرف آقایان راجع به تأسیس دانشکده و مدارس عالی ملی داده شده گزارش شور اول آن که از کمیسیون فرهنگ رسیده مطرح است. قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل خوانده شد)

گزارش از کمیسیون فرهنگ به مجلس شورای ملی

کمیسیون فرهنگ با حضور آقای معاون وزارت فرهنگ در جلسه ۲۲ فروردین ماه ۱۳۳۹ طرح آقایان نمایندگان محترم در مورد تأسیس دانشکده و مدارس عالی ملی را مورد رسیدگی قرار داده و پس از بحث و مذاکرات لازم با اصلاحاتی تصویب نمود. اینک گزارش آن را به شرح زیر تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید.

ماده ۱ - وزارت فرهنگ مجاز است به اشخاص حقیقی یا حقوقی که صلاحیت اخلاقی و مالی آن را تأیید نماید اجازه تأسیس یک یا چند دانشکده و یا مدرسه عالی که متناسب با احتیاجات کشور باشد در هر یک از نقاط کشور که مناسب و مقتضی با تصویب شورای عالی فرهنگ اعطا کند.

تبصره - اعطای اجازه به مؤسساتی که به منظور انجام خدمات فرهنگی تشکیل و طبق مقررات به ثبت رسیده و یا برسد و دارای شخصیت حقوقی باشد مشروط به این است که برای اداره کردن دانشکده شخصی را تعیین و معرفی نمایند که واجد شرایط مندرج در این قانون بوده و مسئولیت اداره کردن دانشکده یا مدرسه عالی را از هر جهت رسماً بر عهده گیرد.

ماده ۲ - مؤسس باید اعتباراتی که برای دانشکده یا مدرسه عالی که تقاضای تأسیس آن را دارد تهیه نموده با مدارک آن ضمیمه درخواست خود به وزارت فرهنگ تقدیم نماید و صدور اجازه تأسیس موکول به این است که اعتبارات به نظر وزارت فرهنگ موجه و مکفی بوده باشد.

ماده ۳ - مؤسس برای اداره کردن دانشکده یا مدرسه عالی کسی را به وزارت فرهنگ معرفی نماید که لااقل واجد شرایط زیر باشند:

۱ - داشتن درجه دکتری در رشته مربوط یا معادل آن.

۲ - چهل سال تمام داشته باشند.

۳ - دارای سه سال تدریس در دانشکده‌های ایران و یا خارجه و یا شش سال سابقه فرهنگی.

تبصره - در صورتی که مؤسس تقاضا نماید وزارت فرهنگ با رعایت شرایط فوق مدیری را معرفی خواهد نمود.

ماده ۴ - استادان و دانشیاران و دبیرانی که رئیس دانشکده برای تدریس در دانشکده انتخاب بنماید باید با موافقت وزارت فرهنگ بوده و صلاحیت علمی آنها برای تدریس در رشته مربوط مورد تصویب شورای عالی فرهنگ باشد. شرایط استخدام استادان و دانشیاران و دبیران و حقوق و مزایای آنان بر طبق آیین‌نامه این قانون خواهد بود.

ماده ۵ - شرایط ورود برنامه تحصیلی دانشکده و مبلغ ورودی و ماهیانه‌ای که از محصلین برای تأمین بودجه دانشکده دریافت می‌شود و همچنین عده محصلینی که در هر سال باید در دانشکده پذیرفته شوند با موافقت وزارت فرهنگ خواهد بود.

ماده ۶ - وزارت فرهنگ مکلف است همه ساله در بودجه خود مبلغی برای کمک به بودجه این قبیل دانشکده‌ها و مدارس عالی منظور نماید و در مقابل می‌تواند به تناسب مساعدتی که می‌نماید یک عده محصل غیرمتمکن که واجد شرایط تحصیلی باشند به دانشکده معرفی کند که به رایگان و یا با ماهیانه کمتری تحصیل نمایند.

ماده ۷ - دانشجویان این گونه دانشکده‌ها و یا مدارس عالی از تسهیلات نظام وظیفه و مزایای دانشنامه و همچنین فارغ‌التحصیلان رتبه اول دانشکده‌ها از لحاظ اعزام به خارج به خرج دولت استفاده خواهند نمود.

ماده ۸ - در صورتی که دانشکده‌ها و مدارس عالی مذکور در این قانون نواقص و معایب فنی و اداری داشته باشند که ادامه آن به مصلحت فرهنگ کشور نباشد و مؤسس یا مؤسسین با اخطار قبلی وزارت فرهنگ نواقص را مرتفع نسازند وزارت فرهنگ مکلف است با تصویب شورای عالی فرهنگ آن دانشکده یا مدرسه عالی را تعطیل و اجازه آن را لغو نماید.

تعیین تکلیف دانشجویان این قبیل دانشکده‌ها و یا

مدارس عالی طبق آیین‌نامه‌ای خواهد بود که وزارت فرهنگ تهیه می‌نماید.

ماده ۹ - اشخاص حقیقی یا حقوقی که قسمتی از درآمد سالیانه خود را به این گونه دانشکده‌ها و یا مدارس عالی می‌دهند وجوه پرداختی به حساب هزینه قابل قبول مالیات بر درآمدشان در همان سال منظور می‌گردد.

ماده ۱۰ - وزارت فرهنگ مکلف است پس از تصویب این این قانون آیین‌نامه‌های آن را ظرف سه ماه تهیه و پس از تصویب هیئت دولت به موقع اجرا گذارد.

ماده ۱۱ - وزارت فرهنگ مأمور اجرای این قانون می‌باشد.

مخبر کمیسیون فرهنگ - صدرزاده‏

رئیس - کلیات مطرح است. در برگ مخالف و موافق کسی اسم ننوشته. رأی گرفته می‌شود. برای ورود در شور مواد آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد. ماده اول قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل خوانده شد)

ماده ۱ - وزارت فرهنگ مجاز است به اشخاص حقیقی یا حقوقی که صلاحیت اخلاقی و مالی آنان را تأیید نماید اجازه تأسیس یک یا چند دانشکده و یا مدرسه عالی که متناسب با احتیاجات کشور باشد در هر یک از نقاط کشور که مناسب و مقتضی بداند با تصویب شورای عالی فرهنگ اعطا کند.

تبصره - اعطا اجازه به مؤسساتی که به منظور انجام خدمات فرهنگی تشکیل و طبق مقررات به ثبت رسیده و یا برسد و دارای شخصیت حقوقی باشد مشروط به این است که برای اداره کردن دانشکده شخصی را تعیین و معرفی نمایند که واجد شرایط مندرج در این قانون بوده و مسئولیت اداره کردن دانشکده یا مدرسه عالی را از هر جهت رسماً بر عهده گیرد.....

رئیس - مخالفی نیست (اظهاری نشد) ماده دوم خوانده می‌شود:

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۲ - مؤسس باید اعتباراتی که برای دانشکده یا مدرسه عالی که تقاضای تأسیس آن را دارد تهیه نموده با مدارک آن ضمیمه درخواست خود به وزارت فرهنگ تقدیم نماید و صدور اجازه تأسیس موکول به این است که اعتبارات به نظر وزارت فرهنگ موجه و مکفی بوده باشد.

رئیس - ماده سوم قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۳ - مؤسس برای اداره کردن دانشکده یا مدرسه عالی کسی را به وزارت فرهنگ معرفی نماید که لااقل واجد شرایط زیر باشند:

۱ - داشتن درجه دکتری در رشته مربوط یا معادل آن.

۲ - چهل سال تمام داشته باشند.

۳ - دارای سه سال تدریس در دانشکده‌های ایران و یا خارجه و یا شش سال سابقه فرهنگی.

تبصره - در صورتی مؤسس تقاضا نماید وزارت فرهنگ با رعایت شرایط فوق مدیری را معرفی خواهد نمود.

رئیس - آقای دکتر بینا.

دکتر بینا - برای اداره کردن یک مؤسسه و دانشگاهی که در آنجا تحصیلات عالی می‌شود به وسیله کسی که سه سال فقط سابقه تدریس داشته باشد به نظر من کار عملی نیست کسی که سه سال در یک دانشگاه یا دانشکده درس بدهد هنوز دانشیار نشده چطور می‌شود که مؤسسه عالی را جایی که باید تحصیلات عالیه بکنند با سه سال سابقه تدریس با ۵ سال سابقه فرهنگی بتواند یک دانشکده را اداره کند به نظر من این ماده ناقص است و برای اداره کردن یک مؤسسه عالی باید شرایط بالاتر و عالی‌تری قائل شد ۷ یا ۱۰ سال سابقه تدریس یا به مقام استادی قائل شده باشد سابقه فرهنگی کافی نیست ممکن است ناظم یک مدرسه باشد (یکی از نمایندگان - پیشنهاد بدهید) بنده پیشنهاد هم می‌دهم.

رئیس - آقای عمیدی نوری موافقید بفرمایید.

عمیدی نوری - این ماده جناب آقای دکتر بینا راجع به کسی است که باید این مدرسه عالی یا این دانشکده را اداره بکند برای این شخص ما سه شرط قائل شدیم در کمیسیون فرهنگ یکی این که باید حتماً دکتر باشد در رشته مربوطه یکی این که ۴۰ سال داشته باشد سوم این که تدریس نباید بکند مثلاً برای اداره دانشکده پزشکی باید دکتر در پزشکی باشد معهذا این شرط را هم گذاشتیم که سه سال تدریس در دانشکده ایران یا خارجه کرده باشد هم دکتر در پزشکی باشد هم بیشتر از ۴۰ سال داشته باشد و سه سال هم سابقه تدریس داشته باشد نوشتیم ۶ سال سابقه فرهنگی ننوشتیم سه سال نوشتیم سه سال تدریس این به نظر من کافی است برای این که یک کسی مدیر چنین دانشکده‌ای باشد.

رئیس - آقای صدرزاده.

صدرزاده (مخبر کمیسیون فرهنگ) - یک مشکلی که سبب شد نمایندگان محترم این طرح را تقدیم کردند و در موقع تقدیم طرح هم تذکر داده شد و حالا هم لازم است عرض کنم این است که مطابق آماری که وزارت فرهنگ جمع کرده است و بنده خاطر آقایان را متوجه می‌سازم در سال ۱۳۳۸ یعنی سال گذشته تعداد اشخاصی که در دبستان‌ها مشغول تحصیل بودند ۱۳۱۱۱۶۴ نفر بودند در این نهضت فرهنگی که در این چند سال در مملکت ما پیش آمده این یک رقم بزرگی است برای پیشرفت مطمئناً آنهایی که دوره دبستان را طی می‌کنند بیشتر آنها می‌روند دبیرستان باز مطابق همین آمار در سال ۱۳۳۸ تعداد ۲۵۵۸۳۶ نفر در دبیرستان‌ها مشغول تحصیل بوده‌اند ملاحظه بفرمایید هر ساله چه تعداد از آنها دوره متوسطه را تمام می‌کنند و می‌خواهند بروند به دانشگاه این دستگاه دانشگاه فعلی تهران در حال حاضر ظرفیت پذیرفتن این عده دانشجو را ندارد این بود که سیل محصلین به طرف اروپا و امریکا سرازیر می‌شد و الآن ۱۴ هزار نفر در آنجاها هستند من استدعا می‌کنم جناب آقای دکتر بینا همکار محترم بنده توجه بفرمایند اگر جنابعالی بخواهید یک شرایطی معین بفرمایید البته نمی‌گویم نظر جنابعالی این است ولی فرض کنیم شرایط این طور باشد که از اساتید فعلی و موجود دانشگاه تهران استفاده شود (دکتر بینا - مطلقاً) یعنی دانشکده ملی به وجود نیاید برای این که این عده‌ای که مشغول تدریس هستند وقت تدریس اضافی را ندارند و نمی‌توانند شاگرد بپذیرند و یک چنین محلی را اداره کنند پس باید از عده زیادی از آقایان که الآن در خارج ایران مشغول تحصیل هستند و سال‌های طولانی هم به تحصیلات‌شان ادامه پیدا کرده برای تأسیس دانشکده ملی استفاده کنیم ما قبلاً نوشته بودیم فقط درجه دکتری داشته باشد بعد جناب آقای عمیدی نوری در کمیسیون فرهنگ این شرط سن را اضافه فرمودند و یکی هم شرط تدریس را ملاحظه بفرمایید یک شخصی که ۱۵ - ۱۶ سال در امریکا و اروپا تحصیل کرده و سه سال سابقه تدریس دارد به نظر شما این شرط‌ها برای دایر کردن دانشکده کافی نیست‏؟

رئیس - دو پیشنهاد رسیده که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

مقام ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم که بند ۲ ماده ۳ لایحه تأسیس دانشکده و مدارس عالی ملی موضوع سن مدیر از لایحه حذف شود. صفاری

پیشنهاد می‌نمایم بند ۳ ماده ۳ به شرح زیر اصلاح شود.

۳ - دارای ده سال سابقه تدریس در دانشکده‌های ایران و یا خارجه باشد و یا به مقام استادی رسیده باشد. دکتر بینا

رئیس - ماده ۴ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت می‌شود)

ماده ۴ - استادان و دانشیاران و دبیرانی که رئیس دانشکده برای تدریس در دانشکده انتخاب می‌نماید باید با موافقت وزارت فرهنگ بوده و صلاحیت علمی آنها برای تدریس در رشته مربوطه مورد تصویب شورای عالی فرهنگ باشد شرایط استخدام استادان و دانشیاران و دبیران و حقوق و مزایای آنها بر طبق آیین‌نامه این قانون خواهد بود.

رئیس - کسی اجازه نخواسته پیشنهادی هم نرسیده‏. ماده ۵ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۵ - شرایط ورود برنامه تحصیلی دانشکده و مبلغ ورودی و ماهیانه‌ای که از محصلین برای تأمین بودجه دانشکده دریافت می‌شود و همچنین عده محصلینی که در هر سال باید در دانشکده پذیرفته شوند با موافقت وزارت فرهنگ خواهد بود.

رئیس - کسی اجازه نخواسته. ماده بعد قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۶ - وزارت فرهنگ مکلف است هر ساله در بودجه خود مبلغی برای کمک به بودجه این قبیل دانشکده‌ها و مدارس عالی منظور نماید و در مقابل می‌تواند به تناسب مساعدتی که می‌نماید یک عده محصل غیرمتمکن که واجد شرایط تحصیلی باشند به دانشکده معرفی کند که به رایگان و یا با ماهیانه کمتری تحصیل نمایند.

رئیس - ماده بعد قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۷ - دانشجویان این گونه دانشکده‌ها و یا مدارس عالی از تسهیلات نظام وظیفه و مزایای دانشنامه و همچنین فارغ‌التحصیلان رتبه اول دانشکده‌ها از لحاظ اعزام به خارج به خرج دولت استفاده خواهند نمود.

رئیس - ماده ۸ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۸ - در صورتی که دانشکده‌ها و مدارس عالی مذکور در این قانون نواقص و معایب فنی و اداری داشته باشند که ادامه آن به مصلحت فرهنگ کشور نباشد و مؤسس یا مؤسسین

با اخطار قبلی وزارت فرهنگ نواقص را مرتفع نسازد وزارت فرهنگ مکلف است با تصویب شورای عالی فرهنگ آن دانشکده یا مدرسه عالی را تعطیل و اجازه آن را لغو نماید.

تعیین تکلیف دانشجویان این قبیل دانشکدها و یا مدارس عالی طبق آیین‌نامه‌ای خواهد بود که وزارت فرهنگ تهیه می‌نماید.

رئیس - کسی اجازه نخواسته‏ ماده ۹ قرائت می‌شود (این طور خوانده شد)

ماده ۹ - اشخاص حقیقی یا حقوقی که قسمتی از درآمد سالیانه خود را به این گونه دانشکده‌ها و یا مدارس عالی می‌دهند وجوه پرداختی به حساب هزینه قابل قبول مالیات بر درآمدشان در همان سال منظور می‌گردد.

رئیس - ماده ۱۰ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۰ - وزارت فرهنگ مکلف است پس از تصویب این قانون آیین‌نامه‌های آن را ظرف سه ماه تهیه و پس از تصویب هیئت دولت به موقع اجرا گذارد.

رئیس - ماده ۱۱ قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۱ - وزارت فرهنگ مأمور اجرای قانون می‌باشد.

رئیس - طرح با پیشنهادات برای شور دوم به کمیسیون فرستاده می‌شود.

۷ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه‏

رئیس - جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز سه‌شنبه خواهد بود دستور هم انتخابات مجلس سنا.

(مجلس چهل دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت