مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۸

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۸

جلسه ۵۸

صورت مشروح مجلس یوم یک شنبه بیست و چهارم جدی ۱۳۰۰ مطابق شانزدهم جمادی الاولی ۱۳۴۰

مجلس مقارن غروب در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید.

رئیس ـ نظر به نمایشی که دیشب از طرف چند نفر از آقایان در اینجا داده شده بنده مجبور شدم پاره اظهارات بکنم این عرایض بنده مبنی بر خودپسندی و خود خواهی نبود زیرا بنده شأن خودم را در شأن مجلس دانسته و اگر چنین داشته باشم این را از پرتو حیثیت مجلس می دانم و چون مجلس شورای ملی مرکز ثقل این مملکت و مطمح نظ تمام علاقه مندان به این آب و خاک است از طرف جمعیت صحیح است و بواسطه آنکه امروز همه نوع حوادث از اطراف متوجه این مملکت است عقیده بنده این است که مجلس باید با کمال متانت مشغول کار باشد و از جزئیات صرف نظر کند و بسا هست باید غمض عین نماید این بود که بنده بر خلاف اراده خودم مجبور شدم آن اظهارات را بنمایم نظرم این بود که اگر مجلس شورای ملی عوض متانت و رعایت ترتیباتی که عرض کردم آلت معطله باشد حضور بنده نشستن در این صندلی نیز بلاثمر و نتیجه خواهد بودولی چون جمعی از آقایان که از طرف دیگران هم وکالت داشتند امروز صبح با بنده مذاکراتی کردند ….

سردارمعظم ـ از طرف عموم نمایندگان وکالت داشتند.

رئیس ـ به این نظر و به اطمینان اینکه در آتیه این قبیل حوادث و حرکات تکرار نخواهد شد بنده حاضر شدم کما فی السابق خدمت گذاری مجلس شورای ملی را قبول کنم و امیدوار هستم آقایان نمایندگان هم به همان اطمینانات و اظهاراتی که در مجلس خصوصی کردند باقی بماند.

(از طرف نمایندگان صحیح است)

آقای میرزا ابراهیم خان ملک آرائی ـ صورت مجلس یوم شنبه بیست و سوم جدی را قرائت نمودند)

رئیس ـ از آقایان کسی نسبت به صورت مجلس اعتراض دارد.؟

(گفته شد خیر)

رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد دستور امروز بقیه مذاکرات در راپورت کمیسیون بودجه بود ولی اخیراً به بنده اطلاع رسید که پیشنهاد جدیدی از طرف دولت نسبت به بودجه معارف رسید و یک ضمیمه نسبت به راپورت کمیسیون بودجه در شرف تیه است به این لحاظ امروز نمی‌توان مطرح شود و راپورت کمیسیون بودجه برای جلسه روز سه شنبه خواهد ماند با الفعل و چیزی که موجود استو ممکن است جزء دستور گذارده شود قانون شورای عالی معارف است اگر مخالفی نباشد جزء دستور واقع شود.

مخالفی نیست؟

(گفته شد خیر)

رئیس ـ مذاکرات در کلیات قانون است به کلیات کسی اجازه نمی‌خواهد؟

محمد هاشم میرزا ـ چون قبلاً جزو دستور نبود و غالب آقایان اطلاع پیدا نکرده‌اند گمان می‌کنم بر خلاف بعضی چیزها که سابق خوانده نمی‌شد بایستی خوانده شود.

رئیس ـ مذاکرات در کلیات است وقتی داخل در مواد شدیم قرائت می‌شود و اگر نسخه آن را نداریم به شما خواهند داد در کلیات کسی اجازه نمی‌خواهد؟

(اظهار شد)

رئیس ـ پس رای می‌گیریم داخل در شور مواد بشویم یا نه آقایانی که داخل شدن در شور مواد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب نمایندگان قیام کردند)

رئیس ـ تصویب شد ماده اول قرائت می‌شود.

(آقای میرزا ابراهیم خان ملکت آرائی به مضمون ذیل قرائت نمودند)

ماده اول ـ برای توسعه دوائر علوم و اشاعه معارف و فنون و رفع نقایص تحصیلات علمی و فنی شورای عالی معارف تشکیل می‌گردد و شعب آن در مراکز ایالات و ولایات موافق قانون مخصوص دایر خواهد گردید.

رئیس ـ نسبت به ماده اول ایرادی هست؟

(آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه نطق)

حاج شیخ اسدالله ـ در این قانون نوشته شده شعب شورای عالی معارف در ایالات و ولایا تأسیس می‌شود اما مطابق قانون مخصوص یعی چه.

آیامطابق ترتیب همین قانون که نوشته شده است تأسیس می‌شود و انتخابات و اختیاراتشان همینطور است که اینجا نوشته شده یا اینکه خیر برای ایالات و ولایات قانون دیگری می‌خواهند وضع کنند خوب است آقای مخبر توضیح بفرمایند.

تدین مخبر کمیسیون معارف ـ اگر به وظایفی که برای شورای عالی معارف در این لایحه معین شده مراجعه بفرمایند تصدیق خواهند فرمود که شورای عالی معارف وظایف مخصوصی دارد مثلاً یکی از وظایف شورای عالی معارف وظایف شورای عالی تهیه پروگرام‌های مدارسی است نسب تبه تمام ایران و البته نمی‌شد این حق را به یالات و ولایات تقسیم کرد. و می گوئیم هر نقطه ذی حق خواهد بود.

پروگرام مخصوص از برای مدارس خود تهیه نماید.

یکی دیگر از وظایفی که در اینجات قید شده تعیین کتبی است که برای کلاس‌ها نوشته شده و تطبیق آنها با پروگرام رسمی وزارت معارف و هم چنین سایر وظایف که اگر آقایان مراجعه فرمایند عرایض بنده را تصدیق خواهند کرد به این ملاحظه چون وظایف شورای‌های ایالتی و ولایتی با شورای مرکزی فرق پیدا می‌کند در نظر گرفته شد که راجع به آنها لایحه مخصوصی از طرف وزارت معارف پیشنهاد شود و البته در آنجا وظایف مخصوصی برای شورای معارف ایالات و ولایات تعیین می‌شود همچنین است طرز انتخابات آنها مثلاً در مرکز تعیین شده است که انتخابات با وزیر معارف است ممکن است برای اعضاء شورای معارف ولایات این قید نباشد و در تحت نظر رئیس معارف محلی باشد یا اینکه به طور انتخابی با ترتیبات دیگر باشد.

علی این حال چون از حیث وظایف با هم اختلاف دارند تصمیم گرفته شد که لایحه مخصوص راجع به شورای معارف ایالات و ولایات

ثانیاً از طرف وزیر معارف به مجلس پیشنهاد شود و برای اینکه ممکن بود این مسئله تعویق بیفتد با علاقه مندی که کمیسیون به امور معارف داشت لازم دانست در این قانون شورای عالی معارف ذکری از شورای‌های ایالتی و ولایتی بشود تا بعد همانطوری که وزیر معارف وعده داده‌اند قانون مخصوصی تقدیم دارند.

رئیس ـ دیگر اعتراضی نیست

حاج شیخ اسدالله ـ اگر بنده تصور می‌کردم مخبر این توضیحات را می‌دهند در کلیات مخالف می‌شدم شورای عالی معارف باید تشکیل شود و در ایالات و ولایات نیز شعبه داشته باشد شورای عالی معارف مرکزی یک وظایف خصوصی دارد و یک وظایف عمومی که ممکن است شورا‌های معارف ایالات و ولایات هم دارای آن اختیارات باشد از قبیل توسعه و تکمیل وسایل تصیلات ابتدائی و اجباری و تاسیس مارس فلاحتی و صنعتی و غیر اینها ممکن است شورایعالی معارف هم در مرکز این اختیارات را داشته باشد و هم در ایالات و ولایات بنابراین ممکن بود در ذیل همین قانون که نوشته می‌شود آن اختیارات را داشته باشد و هم در ایالات و ولایات بنابراین ممکن بود در ذیل همین قانون که نوشته می‌شود آن اختیارات را تفکیک کنندو وظایف شورای عالی معارف ایالات و ولایات و طرز انتخابات آنها را هم تعیین کنند و در تحت یک موادی به مجلس بیاورند که دیگر محتاج نباشیم برای شورای عالی معاف ایالات و ولایات مثلاً ده قانون به مجلس شورای ملی بیاوریم و در ضمن همین یک قانون ممکن بود اختیارات و وظایف شورای معارف ایالات و ولایات معین شده و از برای هر ایالت و ولایت مجبور نشویم یک قانون مخصوصی تهیه کنیم.

بنده اینطور صلاح نمی دانم و باید تمام در تحت یک قانون باشد منتهی اختیارات آنها تفکیک شود و برای هر کدام یک قانون مخصوصی ایجاد نشود.

مخبر کمیسیون معارف ـ در همین قسمت در کمیسیون به آقای وزیر معارف مذاکره شد و ایشان اظهار کردند لایحه مخصوصی در این باب تهیه کنیم و به مجلس پیشنهاد نمائیم چون لایحه مخصوصی تهیه نکرده بودند و با کمیسیون هم موافقت ننمودند کمیسیون هم تصویب کرد که آن لایحه را بعد تهیه کنند و به مجلس بیاورند منافات هم ندارد وقتی آوردند و تصویب شد ممکن است جزء همین قانون و متمم همین قانون محسوب شود فقط تعدد در ورقه خواهد بود و این چندان اشکالی ندارد.

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا مخالفید

سلیمان میرزا ـ خیر موافقم

رئیس ـ دیگر مخالف نیست

سردارمعظم ـ بنده توضیحی می‌خواهم

رئیس ـ بفرمائید

سردامعظم ـ بنده اساساً هم با لایحه وزیر موافق هستم و هم با راپورت کمیسیون به لایحه وزیر زیادتر عقیده دارم و عقیده ندارم که حتماً بگوئیم شورای عالی معارف در تمام ولایات تاسیس شود بنده عقیده‌ام این است که ابتداء در مرکز تأسیس شده و بعد به اختیار شورای عالی معارف گذاشت که اگر مقتضی بداند از ولایات هم شعبه تأسیس کند ولی این مقصود بنده را قسمت اخیر این ماده تأئید نمی‌کند زیرا که می‌گوید: (و سلب آن در مراکز ایالات و ولایات موافق قانون مخصوص دائر خواهد گردید) قسمت اول این عبارت دائر شدن آن را حتمی می‌کند در صوتیکه موکول کردن به قانون مخصوص آن مقصود را از بین می‌برد در هر حال ممکن است عبارت را اصلاح بفرمایند.

رئیس ـ پیشنهادی بکنید تا به کمیسیون فرستاده شود آقای سید یعقوب مخالفید.

آقای سید یعقوب ـ بنده با فرمایش آقای حاج شیخ اسدالله مخالفم اگر به جواب آقای مخبر قانع نشدند عرایض خود را عرض خواهم کرد.

رئیس ـ با راپورت کمیسیون موافقید

آقای سید یعقوب ـ بله

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه نطق)

حاج شیخ اسدالله ـ آقای سردارمعظم عقیده ندارند که در ایالات و ولایات شعب شورای عالی معارف تأسیس شود شاید هم حالا نتواند توسعه پیدا کند ولی قانون از برای مملکت نوشته می‌شود باید تمام ایالات و ولایات و مرکز را یک سال در نظر بگیرند و ایالات و ولایات و مرکز قوانین جداگانه نباید داشته باشند یک قانون که نوشته می‌شود باید نسبته به تمام مملکت توسعه داشته باشد منتهی اگر در ضمن عمل مقتضی ندانند ممکن است در ایالات و ولایات شعب تشکیل ندهند آن یک نظریه عملی است ولی قانون از تقطه نظر قانون گذاری باید کلی بوده و برای تمام مملکت نوشته شود.

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا (اجازه نطق)

سلیمان میرزا ـ بنده تعجب می‌کنم که صحبت‌ها قسم غریبی می‌شود مثلاً گفته می‌شود که شعب شورای عالی معارف در ایالات و ولایات باز همان حقی را داشته باشند که شورای عالی مرکزی دارد …

حاج شیخ اسدالله ـ کسی اینطور نگفته

سلیمان میرزا ـ مثلاً همانطور که آقای مخبر فرمودند وزیر باید در مرکز رئیس شورای عالی معارف باشد چطور ممکن است این حق را به تمام ایالات و ولایات بدهیم آنوقت باید در هر یک از شوراهای معارف ایالات و ولایات یک وزیر علومی وزیر باشد اینکه نمی‌شود یا فرض بفرمائید مدیر کل وزارت معارف که باید در شورای عالی مرکزی عضو باشد باید در تمام شوراهای معارف ایلات و ولایات باشد یا سایر ترتیبات دیگر از قبیل تطبیق کتب یا اصول پروگرام که اگر شوراهای معارف ولایات پیشنهادی داشته باشند باید به مرکز بیاید زیرا چنانچه ملاحظه می فرمائید اصول پروگرام در مرکز مرتب تر از ایالات و ولایات است بنابراین اگر نظریه اتخاذ می‌شود باید با اطلاع مرکز باشد.

بنده با یک قسمت نطق آقای حاج شیخ اسدالله موافقم البته قانون برای کلیه مملکت باید وضع شود ولی اینکه می‌گویند چه لازم است قانون شورای عالی معارف چند ورقه داشته باشد این مانع از این نیست که قانون شورای علی معارف تصویب شود زیرا ماده واحده راجع به مالیه از مجلس می‌گذرد فرضاً یک ماده واحده هم وزیر معارف راجع به شورای عالی معارف ولایات پیشنهاد کند این مانع از تصدیق شورای عالی معارف نخواهد شد به علاوه اگر وزیر هم پیشنهاد بکند مطابق نظامنامه داخلی هر کدام از ما ممکن است چهارده نفر را با خود همراه کنیم و ۱۵ نفری یک طرح قانونی پیشنهاد کنیم در هر حال بنده امروز را یکی از بهترین روزها می دانم زیرا در معارف صحبت می‌کنم و همان طور که در کلیات مخالفی نبود باید سعی کنیم که امروز شور اول این قانون بدون مخالفت از مجلس بگذرد و انشاءالله پنج روز دیگر شور دومش هم تمام شود و رسمیت پیدا کند تا از برای پروگرام و کتب و دروس یک ترتیبی داده شود و یک مرکزی از برای معارف در مملکت پیدا شود بعد از آنکه این مرکز پیدا شد و کار خود را اداره کرد آنوقت آقای وزیر هم پیشنهادهای دیگری خواهند کرد یا اینکه خود ما چون هر ۱۵ نفر حق پیشنهاد کردن را داریم ممکن است پیشنهادی آقای حاج شیخ اسدالله را امضاء کنیم و پس از تصویب به این قانون ضمیمه شود به عبارت اخری همانطور که در ضمن مذاکره راپورت کمیسیون بودجه مذاکرده شد همه ماها نمک معارف پروری پاشیده‌ایم حالا موقع است آن نمک را عملاً بپاشیم و زودتر این قانون را تصویب کنیم اشکالی هم ندارد پول هم لازم ندارد و انشاءالله شواری عالی معارف به زودی بر قرار شود شاید یک سرو صورتی به معارف این مملکت داده شود یکی از اصولی که اسباب موافقت بنده است این است که شاید مدارس ابتدائی رو به طرف مجانی و اجباری می‌رود چون بنده این اصول را اصولی می دانم که اگر یک قدم به طرف آن برداریم آن ساعت حقاً معنی واقعی انتظامات و استقلال و هر چه را فرض بفرمائید دارا هستم و یک قدمی است که برای معارف و تحصیل اجباری برداشته‌ایم پس سعی کنیم زودتر شورای عالی معارف تشکیل شود شاید ما را یک قدم به تحصیل اجباری که ترتیب واقعی روحی اهالی است نزدیک کند زیرا امیدواری از برای این مملکت وقتی پیدا می‌شود که تحصیل اجباری در مملکت ما پیدا شود و دهاقین ما از مدارس اجباری و مجانی بیرون بیانید آنوقت ما هم استقلال و هم انتظام و همه چیز را به طور کامل داریم و سعادت ما را هم هیچ سیلی از میان نخواهد برد.

رئیس ـ مجلس مذاکرات را در ماده اول کافی میداند یا خیر

(اغلب گفتند کافی است)

رئیس ـ ماده دوم قرائت می‌شود

به مضمون ذیل قرائت شد

ماده دوم ـ هیئت شورای عالی معارف از نه نفر عضو رسمی به شرح ذیل تشکیل می‌شود دو نفر از روسای مدارس عالیه و متوسطه دو نفر از معلمین درجه اول مدارس عالیه و متوسطه و ۵ نفر از علماء و دانشمندان مملکت.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا مخالفند

محمد هاشم میرزا ـ توضیحی می‌خواهم

رئیس ـ بفرمائید

محمد هاشم میرزا ـ اینجا می‌نویسد ۵ نفر از علماء و دانشمندان عضو شورای عالی معارف خواهد بود آیا مقصود از دانشمندان همان ترجمه علماء است یا اینکه علماء غیر از دانشمندان می‌باشند و مقصود این است که علماء و دانشمندان با هم تفاوت دارند این را توضیح بفرمائید.

مخبر ـ علماء و دانشمندان دو کلمه مترادف می‌باشند علماء عربی و دانشمندان فارسی است

رئیس ـ آقا سید یعقوب مخالفید

آقا سید یعقوب ـ بلی چون بنده در کمیسیون معارف بودم و در سر این مسئله مذاکرات کردیم و ده روز طول کشید ما می‌گفتیم این علماء کسانی هستند که به معارف اسلامی و دیانت اسلامی خدمت کرده‌اند و باید در دارالشورای عالی معارف مدخلیت و عضویت داشته باشند تا مردم مملکت متوجه به معارف باشند به این جهت گفتیم علماء مقصود علمای رحانی است و علماء را اخص و دانشمندان را اهم گرفتیم و گفتیم باید علماء روحانی شورای عالی معارف مدخلیت داشته باشند.

مخبر ـ علماء اسم علم نیست به درجه که هر گاه اطلاق کنیم یک اشخاص مخصوصی متبادر بذهن شوند ما روحانیون را وقتی بخواهیم فارسی کنیم دانشمندان می گوئیم علماء عربی است و غیر از روحانیون کسانی هم که از عموم امروزه مطلع می‌باشند آنها را هم علماء می‌توانیم می گوئیم و هم دانشمندان و اما برای اینکه مقصود آقای آقا سید یعقوب هم به عمل آمده باشد اعم از اینکه علماء و دانشمندان را یکی بگیریم یا دو تا شرایط اعضاء رسمی و افتخاری شورای عالی معارف در ماده بعد معین شده است و هر طبقه اعم از روحانی و غیر روحانی که دارای شرایط باشند حق انتخاب شدن دارند.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا این توضیح کافی نبود.

محمد هاشم میرزا ـ خیر

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله مخالف هستید.

حاج شیخ اسدالله ـ بلی بنده یک پیشنهادی هم می‌خواهم بکنم به این مضمون که بعد از علماء کلمه روحانی اضافه شود و نوشته شود علماء روحانی و دانشمندان که یک جنبه روحانیت هم در معارف باشد زیرا نسبت به خیلی از موارد جنبه روحانیت هم لازم است از قبیل ملاحظه تألیفات و اجازه طبع کتب که اینها یک چیزهائی است که باید علماء روحانی در آنها دخالت داشته باشند و اگر همین عبارت (علماء و دانشمندان) از مجلس بگذرد گمان می‌کنم یک عبارت مجملی گذشته باشدکه وزیر هر نوع بخواهد در موقع عمل تفسیر کند و بنده بر خلاف این هستم و مطلب باید واضع تر باشد تا وزیر وقت مجبور باشد یکی دو نفر از علماء روحانی را هم شرکت بدهد که در شورای عالی معارف از علماء روحانی یکی دو نفر هم باشند.

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا ـ گمان می‌کنم وقتی یک مسئله صحبت می‌شود منجر به سوء تفاهم می‌شود با شرایط معینه یک اشخاصی منتخب بشورای عالی معارف می‌شود عالم و دانشمند هم یک لغتی است مطلق علماء و روحانی عالم و دانشمند هستند.

در قوانین ـ دینیه و سایرین در علوم دیگر دانشمند هستند و داخل شدن در اینکه این لغت مترادف است یا غیر مترادف این یک چیزی است که آکادمی باید معین کند ما آکادمی نیستیم که وضع لغت بکنیم و معنی تازه از برای لغت وضع کنیم و بگوئیم این لغت اخیراً معنایش در مجلس شورای ملی اینطور تصویب شده معنی عالم معلوم است معنی دانشمند هم معلوم است اما یک مسئله دیگری فرمودند که بنده خیلی متأثرم که گفته می‌شود بایستی حتماً علماء روحانی باشند برای اینکه ما مدارسمان به طرف اسلامیت می‌رود مگر مدارسی که مطابق اصول اسلامیت نبوده است تمام مملکت مسلمان و ستمام قوانین مطابق قانون شرع انور است مگر این مدارسی که در تمام مملکت ما هست بر طبق قوانین اسلامیت رفتار نبوده است تمام مملکت مسلمان و تمام قوانین مطابق قانون شرع انور است مگر این مدارسی که در تمام مملکت ما هست بر طبق قوانین اسلامیت رفتار نمی نموده‌اند گمان نمی‌کنم ناطق محترم همچو مقصودی داشته باشند و شاید سوء تفاهم شده در هر حال ۵ نفر از علماء اعلام از هر قسمتی که باشند معین خواهند کرد البته هر کسی عالم است اعلام است حالا: چند نفر از علماء را با مقامات عالیه که دارند می‌خواهیم در تحصیلات ابتدائی دخالت بدهیم در حالتی که تحصیلات ابتدائی که باید شاگرد الف را به صدای بالا یاد بگیرد جزو ترقیات مذهبی نیست یا اینکه سایر ترقیاتیکه در مدرسه هست که فارسی چطور بخوانند یا کتب شرعیه تمام معنی است توافقی نداریم که بگوئیم چون تا به حالا ترقیات مدارسی توافقی داشته یا نخواسته‌ایم مرتب کنیم همانطور که آقای مخبر فرمودند البته وزیر وقت در نظر خواهد داشت و هر کسی را مقدم می داند انتخاب می‌نماید و چون از طرف دیگر این مسئله یک وظایفی است که مجانی است و آقایان علماء مامور سایر وظائف شرعیه هستند و معلوم نیست وقت داشته باشند تشریف بیاورند یا وقت نداشته باشند و شاید این خودش اسباب تعویق بشود آنوقت اگر ما اینجا تصریح کنیم که حتماً باید چند نفر عضو از علمای روحانی باشند باید بگوئیم که آنها باید دارای چه شرایطی باشند و چه قسم علمائی باشند پس بهتر این است که بطور کلی اختیار را بگذارید به دست وزیر وقت که پنج نفر را معین کند همانطوری که برای نوع دیگر علماء شرایطی نیست برای این نوع هم شرطی نباشد و از هر نوع وزیر خواست انتخابت کند.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمد هاشم میرزا ـ بله بنده نظریه توضیحی که دادند اگر لغت علماء و دانشمندان مترادف باشد باید ببینم چطور شده است که لغت ادبا در بین نیست در صورتیکه ترویج ادبیات جزو پرگرام وزارت معارف است و اگر بپذیرید یک نفر هم از ادبا باشد خوب است.

تدین مخبر کمیسیون ـ اولاً راجع به این قسمتی که فرمودند چند نفر از روحانیون برای حفظ اصول دیانت و اسلامیت باشند تا در مواقعی که کتب کلاسی تألیف می‌شود ملاحظه بفرمایند که یک مطالبی در آن کتب بر خلاف دیانت و مذهب اسلام نوشته نشده باشد بنده تصور می‌کنم اگر چنانچه به شرط چهارم مراجعه بفرمائید وقتی این شرط درباره اعضای شورای عالی معارف منظور شد و مطابق این شرط انتخاب شدند دیگر جای هیچ نگرانی باقی نخواهد بود برای اینکه جزو شرط چهارم است که باید معروف به فساد عقیده و سوء سابقه نباشد یعنی مسلمان باشند بعد از آنکه اعضای شورای معارف مسلمان شدند البته راضی نخواهند بود کتبی طبع شود که در آنها مطلبی مخالف دیانت باشد اما راجع به قسمتی که حضرت والا فرمودند خوب است یکی از ادبا هم قید شود بنده تصور می‌کنم محتاج نباشد زیرا در ماده چهارم نوشته شده است که اعضای شورای عالی معارف از نه نفر عضو رسمی تشکیل می‌شود که دو نفر آن از رؤسای مدارس عالیه و متوسطه است و دو نفر از معلمین درجه اول مدارس عالیه و متوسطه یقیناً اشخاصی خواهند بود که عالم به ادبیات زیان فارسی باشند ولایق باشند به وظایفی که در این لایحه نوشته شده است عمل کنند پس بعد از آنکه ما تصدیق کردیم که دو نفر از معلمیم درجه اول و همچنین دو نفر از رؤسای مدارس عالیه و متوسطه باشند دیگر جای هیچگونه اعتراض باقی نخواهد ماند که بگویم یک نفر هم از ادبا باشد.

آقا سید یعقوب ـ بنده اجازه خواستم

رئیس ـ بلی نوبت جناب عالی رسید بفرمائید.

آقا سید یعقوب ـ بنده می‌خواستم عرض نم اینکه شاهزاده سلیمان میرزا یک کلماتی فرمودند بنده نفهمیدم آیا کدام یک از علماء بودند که پول می‌گرفتند کار می‌کردند گمان می‌کنم سلسله روحانیون ایران همیشه برای مردم بیشتر از همه خدمت کرده‌اند و می‌کنند پس خوب است شاهزاده نسبت به تمام روحانیت این عبارت را بفرمایند و این ملاحظه را بکنند ….

رئیس ـ اشتباه می‌کنید همچون چیزی نفرمودند.

آقا سید یعقوب ـ فرمودند اعضای شورای عالی معارف بی حقوقند مگر کدام یک از علماء حقوق می‌گرفتند و برای ملت کار می‌کردند خدا ما را خلق کرده برای ملت ایران فداکاری کنیم ما پول نمی‌گیریم ما مواجب نمی‌گیریم ما خودمان را فدای آب و خاک می‌کنیم ما خودمان را فدای اسلامیت و مسلمان می‌کنیم این عبارت با سلسله علماء دور است اما مسئله دیگری که فرمودند و بنده ناچارم دفاع کنم این است که معارف ایران معارف اسلام و دارای مذهب جعفری است که تمام ایران دارای این عقیده هستند و باید شورای عالی معارف هم در تحت معارف اسلامی تشکیل شود تا بر ندارند بنویسند (به طوری که اعراب می‌گویند محمد رسول الله است) اگر در شورای عالی معارف علماء روحانی بودند کسی جرئت نمی‌کرد همچو چیزی را بنویسد بنده عرض می‌کنم مملکت در سایه دیانت است پس آقای تدین که مخبر هستند قبول کنند که علماء و دانشمندان مترادف نیستند دو لفظ هستند از برای دو معنی مراد از علماء اشخاصی هستند که مقام روحانی را دارا هستند مراد از دانشمندان اشخاصی هستند که دارای دیپلم باشند و از فرنگ تشریف آورده باشند.

رئیس ـ گمان می‌کنم این دو شب شعب سوء تفاهم است برای اینکه شاهزاده سلیمان میرزا هیی همچو اظهاری نکردند که خدای نکرده به مقام آقایان روحانیون بر خورد و آنقدری که بنده ملتفت شدم مفاد اظهاراتشان را مفاد فرمایش جناب عالی در باطن یکی است آقای حاج میرزا علی محمد دولت آبادی. (اجازه)

حاج میرزا علی محمد ـ بنده با آن کلمه رسمی که در مقابل افتخاری نوشته شده مخالفم زیرا در ماده دوم می‌نویسد اعضای نه نفراند چهار نفر از آنها دو نفر از معلمین و دو نفر از روسای مدارس هستند پنج نفر هم از غیر اعضاء معارف دو نفر هم یکی وزیر و یکی مدیر کل هستند که ذی رای خواهند بود در این صورت شورای عالی معارف همیشه اکثریتش با اعضاء اداره خواهد بود به این مناسبت اگر اعضاء افتخاری را جزء اعضاء رسمی بکنند یعنی یک اسم برای آنها بگذارند و همه را ذی رای بکنند ممکن است اکثریت به غیر اعضاء اداری باشند ولی به این طریق که ۴ نفر اعضاء اداری باشند و دو نفر هم وزیر و مدیر کل همیشه اکثریت با اعضاء اداری خواهد بودو شورای عالی معارف همیشه طرفدار وزیر خواهد بودو برله وزارت معارف رای می‌دهد بنابراین اگر آقای مخبر قبول بکنند اعضاء افتخاری را هم باید با اعضای رسمی متساوی کنند یعنی به آنه هم حق رای بدهند.

تدین ـ اگر چه یک قسمت از مواد بعد را آقا با این ماده دوم که محل بحث است ضمیمه کردند ولی اصولاً باید عرض کنم که شواری عالی معارف یک شورائی است که رایش قطعی نیست و مثل مجلس شورای ملی نیست که رایش قطعی باشد این یک شورای مشورتی استو به هیچ وجه رایش در مقابل مسؤلیت وزیر قطعی نیست زیرا اگر رای شورای عالی معارف قطعی باشد ممکن است یک رائی بدهند که اجرای آن رای مخالف با حدود مسئولیت وزیر باشد بنابراین این شورا یک شورای مشورتی است و رای آنها وقتی مشورتی شد فرق نمی‌کند که شش نفر طرفدار وزیر باشند یا طرفدار وزیر نباشند البته تا یک مشورت عادلانه که انجام خواهد یافت نتیجه را اگر چنانچه وزیر دید به حدود مسئولیت او بر نمی‌خورد اجرا خواهد کرد بنابراین هیچ فرقی نمی‌کند که شش نفر طرفدار وزیر باشند یا نباشند به علاوه مقصود از دو نفر از معلمین و دو نفر از روسای مدارس عالیه و متوسطه این است که یک اشخاص علمی و با تجربه در شورای عالی معارف باشند که نتیجه بهتر گرفته شود و در موضوع رای اعضاء افتخاری هم گمان می‌کنم مناسب باشد برای اینکه جاهای دیگر هم شورای عالی معارف یک عده اعضاء افتخاری دارد و یک عده اعضاء رسمی اما اعضاء رسمی وقتی عضویت را قبول کردند در صورتی که عذر مشروع نداشته باشند وجداناً مکلف هستند در جلسات حاضر باشند اما اعضاء افتخاری این اجبار را ندارند و به علاوه باز یک فرقهای دیگری هم دارد که در موقع خودش عرض خواهم کرد.

رئیس ـ آقای نصرت الله موافق هستند یا مخالف

نصرت الدوله ـ بنده با ماده پیشنهادی کمیسیون موافقم ولی نسبت به قسمت اخیرمخالفم اجازه می فرمئید عرض کنم.

رئیس ـ بفرمائید.

نصرت الدوله ـ چون نسبت به ماده سه مخالفم یعنی با اعضای افتخاری برای اینکه جمع بشود یعنی آن نظری که بعد از اظهار خواهم کرد و این نظری که حالا بین آقای دولت آبادی و آقای مخبر مترم مذاکره شد از مخبر محترم سوال می‌کنم که آیا موافقت می‌کنند یا اینکه ۵ نفری که در این ماده نوشته شده معین می‌شوند عوض این پنج نفر ده نفر معین بشوند و ماده سه که مربوط به اعضای افتخاری است حذف شود و چون نمی‌توانم در ماده سه حالا عرض می‌کنم ولی نسبته به سایر قسمت ماده با پیشنهاد کمیسیون موافقم و چون یک موافق حرف زده است نمی‌توانم عرایض خود را عرض کنم اگر نوبت به بنده رسید جواب آقایان مخالفین را عرض خواهم کرد.

مخبر ـ بنده تصور می‌کنم که مقصود حضرت والا این است که ۵ نفر بر اعضای شورای عالی معارف افزوده شود و عوض ۹ نفر ممکن است پیشنهاد کنید به کمیسیون مراجعه شود ولی شخصاً بنده نمی‌توانم قبول کنم برای اینکه در موضوع عده اعضای شورای عالی معارف مباحثه زیاد شد و در نتیجه بواسطه ادله که یکی از آنها این است که عملاً ثابت شده است اینطور مجامع هر قدر عده اعضایش کمتر باشد نتیجه بهتر گرفته خواهد شد به این جهت عدة زیاد نگرفتیم و به همین ۹ نفر کمیسیون قانع شد.

رئیس ـ مذاکرات در ماده دو کافی است یا غیر کافی.

(جمعی گفتند کافی است)

آقا میرزا ابراهیم قمی ـ بنده توضیح می‌خواهم.

رئیس ـ بفرمائید.

آقامیرزا ابراهیم ـ از آقای مخبر توضیح می‌خواهم که آیا شورای عالی معارف قطعی خواهد بود یا می‌تواند تغییر پیدا کند.

رئیس ـ جواب این مطلب را دادند آقایان مذاکرات را کافی می دانند؟

(جمعی گفتند کافی است)

رئیس ـ سه فقره پیشنهاد رسیده است قرائت و ارسال می‌شود به کمیسیون پیشنهادی است از طرف آقای حاج شیخ اسدالله قرائت می‌شود.

(به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که اضافه شود بعد از علماء بشود روحانی. (شیخ اسدالله محلاتی)

رئیس ـ پیشنهاد دیگر از طرف آقای سردارمعظم نماینده خراسانی است قرائت می‌شود.

به مضمون ذیل قرائت شد.

ماده دوم ـ هیئت شورای عالی معارف از ۹ نفر عضو رسمی به شرح ذیل تشکیل می‌شود.

دو نفر از روسای مدارس عالیه و متوسطه دو نفر از معلمین درجه اول مدارس عالیه و متوسطه و ۵ نفر از اشخاصی که دارای شرایط ماده چهار باشند (سردارمعظم)

رئیس ـ پیشنهاد سوم از طرف شاهزاده محمدهاشم میرزا است قرائت می‌شود. به ترتیب ذیل قرائت شد.

پیشنهاد می‌نمایم (یک نفر از ادبای درجه اول به عده اعضای رئیسه شورای معارف افزوده شود.

(محمد هاشم میرزا)

رئیس ـ پیشنهادها ارسال می‌شود به کمیسیون و در موقع شور دوم رای می‌گیریم ماده سوم قرائت می‌شود.

(آقای آقا میرزا ابراهیم خان به مضمون ذیل قرائت نمودند)

ماده سوم ـ سورای عالی معارف علاوه بر اعضای رسمی از ۵ الی ده نفر عضو افتخاری خواهد داشت.

آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ اجازه می فرمائید.

رئیس ـ تبصره را هم بخواند بعد فرمایش بفرمائید.

(به مضمون ذیل قرائت شد.)

تبصره ـ اعضای افتخاری فقط حق شرکت در مذاکرات خواهند داشت.

رئیس ـ آقای زنجانی (اجازه)

آقاشیخ ابراهیم ـ بنده در ماده سابق هم مخالف بودم.

رئیس ـ چطور فرمودید.

آقا شیخ ابراهیم ـ عرض کردم در ماده قبل هم مخالف بودم می‌خواستم عرایضی بکنم ملتفت نشدید

رئیس ـ چرا اسم شما هم نوشته شده بود ولی ۵ الی ۶ نفر قبل از جنابعالی بودند که مذاکره ختم شد.

آقا شیخ ابراهیم ـ حالا در این ماده عرض می‌کنم عده اعضای افتخاری هیچ جا محدود نیست شورای عالی معارف در بعضی جاها حقوق دارند و در بعضی جاها ندارند بنده خودم تجربه کرده‌ام و سالها در شورای عالی معارف بوده‌ام و اکنون هم هستم اعضاء مجانی جداً حاضر نمی‌شوند خدمت کنند بنده به آقای وزیر معارف دلیلش را گفتم و عرض کردم ۱۸ نفر اعضا شورای عالی را نه نفر با حقوق و نه نفر بدون حقوق پیشنهاد کنند اما عده اعضای افتخاری حد ندارد در تمام عالم افتخار شورای بر این است که عده اعضا محدود نباشد.

من اگر از ارباب دانش باشم می‌توانم آلان تقاضا کنم عضو شورای معارف فرانسه باشم و قبول هم می‌کنند وقتی هم آنجا حاضر شدم پذیرائی می‌کنند پس عضو افتخاری حد ندارد و محدود نیست حتی به اهل مملکت هم محدود نیست از ممالک اجنبی هم ممکن است عضویت داشته باشند همچنان که بنده قانون شورای عالی معارف را از قانون شورای معارف عثمانی ترجمه کردم و دادم به وزیر نهایت این که ایشان مواد آن را کم پیشنهاد کرده‌اند و این وظایفی را هم که اینجا نوشته‌اند کم است.

مخبر ـ در موضوع این که آیا اعضای شورای عالی معارف باشند یا نباشند اگر چه در لایحه وزیر هم ذکر شده بود ولی در کمیسیون راجع به این مطلب با حضور وزیر مذاکره شده و بالاخره ….

ملک الشعرا- این ماده راجع به ماده هفتم است.

مخبر ـ می دانم ولی جواب آقای آقا شیخ ابراهیم را می‌خواهم بدهم بالاخره قرارگذاشتند همانطور که سابقاً معمول بوه مجانی باشد و این یک قدمی است به معارف مملکت و آن کسانی که قبول می‌کنند باید اخلاقاً خود را تکلیف بدانند که حاضر شوند و این خدمت را به معارف مملکت بنمایند و اما این که می‌فرمایند اعضای شورای معارف چند قسم هستند بعضی حقوق دارند و بعضی بی حقوق هستند این مسئله فقط اختصاص به شورای عالی معارف عثمانی دارد و در سایر جاها اینطور نیست در عثمانی هم معمول این است که جلسه‌ای است و در هر جلسه که اعضاء حاضر می‌شوند یک حقی می‌گیرند و در اینجا تصدیق می فرمائید یک نمره اشخاصی که لایق و شایسته هستند که عضویت شورای عالی معارف را دارا بشوند ولی معلوم نبود چه شکل می‌شود حقوق برای آنها قرار داد جلسه یا ماهینامه که به حیثیات آنها بر نخورد به این ملاحظه صرف نظر شد و همان طور که وزیر معارف پیشنهاد کرده بودند کمیسیون قبول کرده و اگر هم بعضی مواقع لازم بشود هیچ مانعی نخواهد داشت از اینکه وزیر معارف و دولت این موضوع را پیشنهاد کند اما راجع به عده اعضای افتخاری البته قانون بر حسب احتیاجات محل وضع می‌شود تصور می‌کنم پس از اینکه ما تصدیق کردیم این قانون برای شورای عالی معارف مرکز است اگر بخواهیم یک اشخاصی پیدا کنیم که دارای همان شرایطی باشند که اعضاء رسمی هستند بیش از ده نفر نتوانیم پیدا کنیم البته امیدوارم در آتیه دانشمندان ما خیلی زیادتر بشوند آنوقت ممکن است وزیر معارف اعضا افتخاری را زیادتر و غیرمحدود پیشنهاد نماید ولی امروز تصور می‌کنم اشخاصی که لایق هستند و یا این شرایط عضویت افتخاری را قبول می‌کند بیش از این حاضر نخواهند شد.

رئیس ـ شاهزاده نصرت الدوله مخالفید؟

نصرت الدوله ـ بلی بنده تصور می‌کنم اساساً یک اشتباه اصلی در تغییر شورای عالی معارف پیدا شده و شاید بواسطه همین اشتباه است که آقای زنجانی هم و در ضمن مخالفت با ماده سوم بعضی از شوراهای علمی و معارفی خارجه را که در آنها همه کس می‌تواند عضو باشد متذکر گردیدند ما می‌خواهیم بدانیم این شورای عالی معارف برای چه است و برای چه امروز می‌خواهیم تأسیس کنیم آنچه بنده از این قانون می‌فهمم این یک شورای عالی اداری است برای تنظیم و ترتیب تحصیلات و تهیه پروگرام و تصنیف کتب و مطابقه کردن آن با پروگرام مدارس و کلیه مسائل دیگری که مربوط می‌شود به تحصیلات مدارس متوسطه و عالیه و غیره این شورا غیر از شوراهائی است که فرض کنیم از برای یک مسائل عمومی تأسیس می‌شود فعلاً در اروپا در مراکز بزرگ یک اجتماعاتی تشکیل می‌دهند که حقیقتاً اسم آنها را شورا نمی‌شود گذاشت بلکه اجتماعات بزرگتر است و هر کدام در یک رشته مخصوص یک کارهائی می‌کنند و اعضای زیادی دارند چه از داخله چه از خارجه که هر کدام یک وظایفی دارند ولی ما اینجا می‌خواهیم یک شورای اداری تشکیل بدهیم در این صورت بنده نمی‌فهمم عضو رسمی و عضو افتخاری یعنی چه و چه معنی دارد.

در قسمت اول اظهارات آقای زنجانی بنده موافقت کردم جهتش این بود که در یک موقعی ممکن است همین اعضای رسمی و افتخاری امتیازی قرار داد که برای یک قسمت از آنها حقوق قائل بشوند البته در این صورت ممکن بود یک منطقی برای این مسئله قائل شد ولی در صورتی که ما به طور کلی قائل شویم که اعضای شورای عالی معارف ما بدون حقوق باشند پس عضو افتخاری یعنی چه اگر هم می‌خواهند عده زیادتر از ۹ نفر باشد ممکن است همانطور که عرض کردم بر عده بیفزایند و عده اعضاء را ۱۴ نفر معین کنند و اگر هم همین عده نه نفر را کافی می‌دانستند بنده هم می‌توانم با آقای تدین موافق کنم که در این قبیل مسائل برای اخذ نتیجه هر قدر عده کمتر باشد سهل تر است در این صورت ممکن است به همان عده که درباره دوم ذکر شده قناعت کنند و این ماده سه که راجع به عضور افتخاری داشته باشد و اگر آقای مخبر دلائلی دارند اقامه نمایند شاید بنده قانع شوم والا پیشنهاد می‌کنم ماده سه حذف شود.

مخبر ـ اولاً دلیل انحصار اعضاء رسمی را به نه نفر عرض کردم و دیگر تکرار نمی‌کنم اما راجع به اعضاء افتخاری مقصود از پذیرفتن اعضاء افتخاری این است که بعضی اشخاص یک فکرهائی دارند و اطلاعاتی دارند که اعضاء رسمی می‌توانند از افکار عالیه آنها استفاده کنند بنابراین می‌بایستی یک سمتی برای آنها قائل شد و این سمت افتخاری منحصراً برای این است که از اطلاعات بعضی اشخاص که در خارج هستند شورای عالی معارف استفاده نماید و چون عضو افتخاری خودش را ملزم نمی داند تمام جلسات حاضر بشود ولی عضو رسمی ملزم است حاضر شود فقط برای اینکه از اطلاعات آن اشخاص استفاده شده باشد عضو افتخاری منظور شده والا جهت دیگری نداشته باشد.

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله مخالفید

حاج شیخ اسدالله ـ بلی همچنانکه صحبت شد افتخاری و غیر رسمی لزومی ندارد و هرگاه بخواهند از اطلاعات آنها استفاده کنند ممکن است به طور غیر رسمی نظریات آنها را جلب نموده و در شورای عالی نظریه آنها را اجرا کنند و دیگر اینکه بنده هر چه در این قانون مراجعه کردم چیزی نفهمیدم که اشخاصی که عضو افتخاری داده‌اند در صورت غیبت آنها چه خواهند کرد و جلسه شورای عالی کی تشکیل می‌شود و با حضور چند نفر عضو رسمیت پیدا می‌کند یا اگر اعضای اداری تماماً غائب بودند و اعضاء افتخاری حاضر بودند یا بالعکس چطور می‌شود و جلسه در چه موقع تشکیل می‌شود آیا نصف به علاوه یک که حاضر شدند معتقد می‌شود یا اینکه تمامشان مقید هستند که اگر یک نفرشان حاضر نشده تشکیل شود در اینجا هیچ اسمی از این ترتیبات برده نشد در هر حال یک ماده محمل و گنگ است که هیج نمی‌شود از این ماده استفاده کرد و نتیجه گرفت که آرائش چطور است قطعیت دارد یا نه ابداً ذکر نشده و دیگر اینکه می گوئید رای این هیئت قطعی نیست پس تشکیل این جلسه در صورتیکه هیچ تصمیم آن قطعی نباشد و وزیر مجبور نباشد آن را اجرا کند فایده اش چیست و برای چه مذاکره می‌کنند بنابراین اگر تصمیماتی در شورای عالی معارف گرفته شد وزیر آزاد باشد آن را اجرا نکند بنده مخالفم حالا در این قسمت اگر بعضی از آقایان موافقت نمی‌کنند نکنند ولکن اعضاء غیر رسمی و افتخاری را بنده زیاد می دانم وخوب است این قسمت معین شود که نتیجه آراء و تشکیلات رسمی این شورا با حضور چند نفر از اعضاء داده می‌شود و آرائی که داده می‌شود باکثریت چند رای صورت رسمیت پیدا می‌کند خوب است آقای مخبر توضیح بفرمایند.

مخبر ـ نماینده محترم ماده قانون را با ماده نظامنامه مخلوط شمرده‌اند البته تصدیق می‌فرمایند که خودمان در همین مجلس شورای ملی که الان هستیم یک نظام نامه داخلی داریم و یک قانون اساسی و در قانون اساسی تصریح شده که مجلس شورای ملی باید نظامنامه داخلی برای تعیین جلسات و اینکه با حضور چند عضو جلسه منعقد می‌شود خودهد داشت و اموری که راجع به انتظامات داخلی است در نظامنامه داخلی باید قید شود که شورای عالی معارف چه وقت رسمیت خواهد داشت یعنی وقتی که نصف به علاوه یک یا دو ثلث یا سه ربع از اعضاء حاضر باشندو ابداً اجی این مطالب در قانون نیست اما راجع به اعضای افتخاری و اعضای رسمی این اعضائ در بعضی از مطالب با هم اشتراک دارند و در بعضی جاها اختلاف دارند.

اولاً ـ مطابق این لایحه همان شرایطی که باید اعضاء رسمی داشته باشند اعضاء افتخاری هم خواهند داشت و همان طور که اعضاء رسمی را وزیر انتخاب می‌کند اعضاء افتخاری را هم وزیر انتسب می‌کند همانطور که مطابق فرمان همایونی اعضاء رسمی رسمیت پیدا می‌کند اعضاء افتخاری هم مطابق همان فرمان رسمیت پیدا خواهند کرد.

تمام این‌ها مطابق نظامنامه است فقط اعضاء افتخاری و رسمی یک فرق دارند و آن این است که اعضاء افتخاری حق شرکت در مذاکرات را دارند ولی حق رای از آنها سلب می‌شود.

زیرا اگر به آنها حق رای بدهیم آنوقت حضور و غیاب آنها در تشکیل شورای عالی معارف موثر می‌شود به این معنی که ۱ نفر با وزیر و مدیر عضویت پیدا می‌کنند ۱۰ نفر هم فرض می‌کنم عضو افتخاری خواهد داشت.

این ۲۱ نفر اگر حق رای به آنها بدهیم غیاب آنها موثر می‌شود و اقلاً باید نصف به علاوه یک حاضر بشوند تا جلسه رسمیت پیدا کند و باید همیشه منتظر بود که اعضای افتخاری بیایند در صورتیکه آنها هم ملزم نیستند پس نتیجه این خواهد شد که شورای عالی معارف تشکیل نشود و نتیجه حاصل نشود به این جهت است که حق رای از آنها ساقط خواهد شد و مقصود دیگری در نظر نبوده است فقط استفاده از افکار اشخاص دانشمند است و چون دچار این محظور می‌شدیم وعده ۲۱ نفر است و ممکن است در تشکیل شورای عالی معارف نگثی وارد شود به این جهت فقط حق شرکت در مذاکرات به آنها داده شد.

رئیس ـ آقای سردار معظم خراسانی مخالف هستند.

سردارمعظم ـ بنده با اصل ماده موافقم ولی با عبارت مخالفم و یک پیشنهادی می‌کنم …

رئیس ـ بسیار خوب در موقع قرائت پیشنهاد اظهارات خود را بفرمائید.

آقای زنجانی (اجازه)

آقای شیخ ابراهیم ـ یک مقدار از معنی رسمیت و افتخاری را آقای تدین بیان فرمودند که اگر اعضاء رسمی حاضر بشوند رای آنها موثر خواهند بود ولی اگر اعضای افتخاری حاضر نشود غیبت آنها در رای شورای معارف موثر نخواهد بود ولی محدود کردن اعضای افتخاری را بنده لازم نمی دانم مثلاً ۹ نفر از ۱۰ نفر را انتخاب کردند آنوقت اگر یک نفر عالمی وارد بشود و تقاضا بکند عضو شورای معارف بشود آقای وزیر قبول خواهد کرد و حق خواهد داشت او را هم افتخاراً به عضویت قبول نکند یا خیر که از وجود او استفاده کند یا نه حق نخواهد داشت.

مخبر ـ اگر این قانون تصویب شد منوط به میل وزیر است.

رئیس ـ کسی دیگر اجازه نخواسته است معلوم می‌شود مذاکرات در ماده سوم کافی است پیشنهادی از طرف آقای سردارمعظم خراسانی شده قرائت می‌شود توضیح می‌دهند و به کمیسیون ارسال می‌شود

(آقای آقا میرا ابراهیم خان به مضمون ذیل قرائت نمودند)

شورای عالی معارف علاوه بر اعضائ رسمی تا ۱۰ نفر عضو افتخاری می‌تواند داشته باشد.

تبصره ـ اعضای افتخاری فقط حق شرکت در مذاکرات را خواهند داشت.

(سردارمعظم)

سردارمعظم ـ اگر چه مطالب گفته شد و بنده هم تصور می‌کنم مشارکت اعضای افتخاری در شورای عالی معارف مفید باشد مخصوصاً با مقتضیات مملکتی بنابراین اساساً بنده معتقدم به این که شورای عالی معارف علاوه بر اعضای رسمی برای ترویج و ترقی معاف دارای اعضای افتخاری هم باشد چون ممکن است از این راه کمکها و مساعدتهای زیادی به معارف بشود ولی عبارتی را که در این لایحه نوشته شده درست نمی‌فهمم چون عضویت افخاری شورای معارف اجباری نیست و لازم نیست تا ۵ نفر حتمی باشد و از ۵ نفر تا ۱۰ نفر دیگر هم شورای عالی معارف می‌تواند عضو افتخاری داشته باشد و انتخاب آنها هم به نظر وزیر معارف باشد آنوقت ممکن است در حدود این شرایط معینه در یک دوره ۱۰ نفر پیدا کند در یک دوره دیگر دو نفر یا هشت نفر و اگر مطابق شرایط معینه پیدا نکرد هیچ معین نمی‌کنند بنابراین باید عبارت اینطور اصلاح شود که شورای معارف تا ۱۰ نفر می‌تواند عضو افتخاری داشته باشد.

رئیس ـ به کمیسیون معارف ارجاع می‌شود.

نصرت الدوله ـ پیشنهادهای دیگر هم ارجاع می‌شود.

رئیس ـ بلی ماده چهارم قرائت می‌شود.

آقای آقامیرزا ابراهیم خان به شرح آتی قرائت نمودند.)

ماده چهارم ـ کلیه اعضای شورای عالی معارف باید دارای شرایط ذیل باشند.

اول ـ خدمات شایان تقدیر به معارف مملکت نموده باشند.

دوم ـ اقلاً ۳۰ سال داشته باشند.

سوم ـ دارای معلومات و اطلاعات کافیه بوده باشند.

چهارم ـ موصوف به صحت عمل و حسن سابقه و فعالیت بوده و معروف به فساد عقیده و سوء سابقه نباشند.

رئیس ـ آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)

حاج میرزا مرتضی ـ بنده تصور می‌کنم یک شرط عمده که باید در اینجا ذکر بشود نشده است و آن این است که باید شرط شود که اعضای شورای عالی معارف دارای مذهب اسلام فرمودند ولی این لفظ را به هر طور می‌شود تعبیر کرد بنابراین خوب است شرط بشود که دارای مذهب اسلام باشند.

رئیس ـ آقای سردارمعظم مخالفید یا موافق

سردارمعظم ـ با دو سه عبارت این ماده مخالف هستم.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا مخلفید یا موافق.

محمد هاشم میرزا ـ بنده مخالفم.

رئیس ـ آقای محقق العلماء مخالفید؟

محقق العلماء ـ با فرمایش آقای حاج میرزا مرتضی مخالفم.

رئیس ـ پس با راپوت موافقید؟

محقق العلماء ـ بلی.

رئیس ـ بفرمائید.

محقق العلماء ـ عرض می‌کنم بنده خیلی متأسفم که در مملکت اسلامی و جامعه اسلامی راجع به مدارس اسلامی مکرر می‌گویند مذهب اسلام مذهب اسلام اگر چیزی بر خلاف اسلام دیده شد آنوقت باید گفت اسلام نه حالا.

رئیس ـ آقای سردارمعظم (اجازه)

سردارمعظم ـ بنده در شرط اول که نوشته شده خدمات شایان تقدیر درست نمی فمم خدمات شایان تقدیر یعنی چه به علاوه شرط چهارم به عقیده بنده خیلی کش دارد. مبهم است و هر کس به هر نحوی از انحاء بخواهد آن را تعبیر کند می‌تواند بنده عقیده اسم این است شرایطی که معین می‌شود نباید شامل تفسیر و تعبیر باشد هر چه شرایط واضح تر و روشن تر باشد به عقیده بنده بهتر است حالا خود بنده نمی دانم چه شرایطی پیشنهاد کنم ولی البته باید در خود کمیسیون زیادتر در این قبیل مسائل دقت بشود زیرا شرط اول و چهارم قدری کس دار است و کش داشتن این شرایط ممکن است بر حسب جریانهای خاص که در وزارتخانه‌ها و در ادارات هست یک عده را بواسطه متوسل شدن به همین شرایط ازعضویت در شورای عالی معارف محروم کند این محرومیت غلط است بنابراین خوب است کمیسیون اعضای خود را دعوت بکند و تجدید نظر در این شرایط بکند و شرایط واضحتری پیشنهاد کند به عقیده بنده اینطور بهتر است.

مخبر ـ بنده هیچ مخالف نیستم ـ اگر آقایان پیشنهادی به نظرشان می‌رسد کتباً بدهند به کمیسیون یا موقعی که کمیسیون تشکیل می‌شود خودشان تشریف بیاورند و مذاکره کنند.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمد هاشم میرزا ـ اگر آقای مخبر قبول می‌کنند به کمیسیون برگردد بنده عرایضم را در کمیسیون عرض کنم.

رئیس ـ چرا برگردد به کمیسیون شور دوم که نیست شور اول است اگر پیشنهادی دارید بنویسید به کمیسیون فرستاده نشود.

محمد هاشم میرزا ـ بسیار خوب پیشنهاد می‌کنم.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده تصور می‌کردم که آقای محقق العلماء در این مدتی که در تهران زندگانی کرده‌اند احاطه به وضعیات این شهر پیدا کرده‌اند گویا آقا ترتیب مدرسه آمریکائی و الیاس را در این شهر نمی دانند بنابراین اگر ما این شرایط را ملحوظ داریم به هیچ وجه ضرری نخواهد داشت کلمه اسلامیت در این امور هیچ ضرری به دستگاه کسی وارد نمی‌سازد برای اینکه واقعه که پری روز در انبار واقع شد تکرار نشود.

رئیس ـ گفته شد اگر پیشنهادی دارید بنویسید تا به کمیسیون فرستاده شود گمان می‌کنم دیگر لازم به این مذاکرات نباشد آقایان مذاکرات را در ماده ۴ کافی نمی دانند.

(بعضی گفتند کافی است)

رئیس ـ ماده پنجم قرائت می‌شود.

به مضمون ذیل قرائت شد.

وزیر معارف اعضای رسمی و افتخاری شورای عالی معارف را برای مدت چهار سال انتخاب نموده به موجب فرمان همایونی رسمیت خواهد داد.

رئیس ـ نسبت به ماده پنجم کسی اعتراضی ندارد.

آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده ـ بنده پیشنهادی کردم خوب است اجازه فرمائید قرائت شود. به مضمون ذیل قرائت شد

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده پنجم و دهم حذف شود مواد ذیل نوشته شود (حائری زاده)

۱- اعضای شورای عالی معارف را وزیر برای مدت شش سال انتخاب خواهد نمود

۲- دو سال یک دفعه ثلث اعضاء شورای عالی معارف از کار کناره نموده عوض آنها انتخاب می‌شود در انتخاب اول و دوم به حکم قرعه ثلث خارج شده در انتخابات بعد عضویکه شش سال خدمت نموده از کار کناره نموده عوض را وزیر انتخاب خواهد نمود.

۳- اعضاء سابق قابل انتخاب خواهند بود

مخبر ـ این پیشنهاد از طرف کیسیت.

رئیس ـ راجع به آقای حائری زاده خودشان عضو کمیسیون معارف می‌باشند در کمیسیون هم این پیشنهاد را رد کردند.

حائری زاده ـ یک نقطه نظر بنده از تقدیم این پیشنهاد منحل شدن شورای عالی معارف است نظر دیگری هم هست و آن این است که همیشه اکثریت اعضاء در شورای عالی معارف حضور داشته باشند با ترتیبی که کمیسیون اتخاذ نموده ممکن است پس از منحل شدن شورای عالی معارف سابق اعضاء جدید نظریه دیگری داشته باشند و بخواهند پروگرام مدارسی را هر روز تغییر و تبدیل دهند بنابراین بنده عقیده دارم اگر این اصل را که پیشنهاد کرده‌ام اتخاذ شود همیشه اکثریت اعضاء باقی خواهد بود و پروگرام مدارس ما دیرتر تغییر می‌کند و بیشتر می‌توانیم به پیشرفت امور معارف اطمینان داشته باشیم

رئیس ـ بسیار خوب این پیشنهاد هم ارجاع به کمیسیون می‌شود ماده ششم قرائت می‌شود.

به مضمون ذیل قرائت شد

وزیر معارف رئیس رسمی شورای عالی معارف و مدیر کل وزارت معارف بالطبع عضویت خواهد داشت.

رئیس ـ آقای شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله ـ به موجب این راپورت مدیرکل وزارت معارف هم در شورای عالی عضویت درد در صورتیکه معلوم نیست مدیر کل در شورای عالی دارای رای خواهد بود یا نه و یا اینکه وزارت معارف دارای مدیر کل خواهد بود یا نه زیرا هنوز تشکیلات وزارت معلوم نیست بعضی از نمایندگان قانون تشکیلات معارف از مجلس گذشته است

حاج شیخ اسدالله ـ بسیار خوب اگر قانون تشکیلات معارف از مجلس گذشته باشد حرفی ندارم ولی آیا آراء وزیر و مدیر کل در امور شورای عالی مدخلیت خواهد داشت یا خیر؟

مخبر ـ موافق قانون اداری وزارت معارف که سابق مجلس تصویب کرده است وزارت معارف به عوض معاون اداری مدیر کل می‌باشد و اخیراً هم آقای وزیر معارف چون خواسته‌اند تشکیلات قانونی را تعقیب کرده باشند.

یک نفر مدیر کل برای وزارتخانه معرفی کرده‌اند و قانون این مسئله را تفریح کرده است در هر حال چون مدیر کل از کلیه امور معارفی مرکز و ایالات و ولایات اطلاعاتی دارند.

لذا در شورای عالی معارف هم عضو می‌باشند و این عضویت هم عضویت وضعی است نه شخصی یعنی هر کس که مدیر کل وزارت معارف باشد عضو شورای عالی هم است و بعد از آنکه آن شخص از کار خود منفصل شد دیگری به عوض او معین خواهد شد عضو خواهد بود.

حاج شیخ اسدالله ـ دارای رای خواهد بود یا نه؟

مخبر ـ بلی صاحب رای هم است.

رئیس ـ آقای نصرت الدوله اجازه

نصرت الدوله ـ بنده با این ماده مخالفم لکن می‌خواهم یک تذکری به آقای مخبر بدهم که شاید موافقت فیمابین حاصل شود ماده نهم این قانون برای شورای عالی معارف یک دارلانشاء دائمی قائل می‌شود بنده از نقطه نظر وام و ثبات و از نظر اینکه رشته کارهای معارف یک نوع مرکزیت پیدا کند و متصل به واسطه تغییر کابینه‌ها در معارف تغییراتی حاصل نشود و چون به محض اینکه کابینه تغییر کرد وزیری می‌آید مدیر کل را بر می‌دارد و دیگری را به جای او می‌گذارد خواستم سوال کنم آیا ممکن است کمیسیون با وزیر معارف توافق نظری حاصل نموده و چنین قرار دهند که کلیتاً رئیس این دارلانشاء همان مدیر کل بوده و در شورای عالی هم عضویت داشته باشد و صحب رای هم باشد یا خیر تا در حقیقت هم وزارت معارف یک مدیر کلی پیدا نماید که بواسطه بقای خودش کلیه امور معارفی را در دور خود تمرکز داده و اطلاعات کامل حاصل نماید و هم در شورای عالی معارف یک عضو ثابتی باشد و همان عضو ریاست دارالانشاء را هم عهده دار باشد.

گمان می‌کنم اگر کمیسیون چنین توافق نظری با آقای وزیر معارف حاصل کند بسیار خوب خواهد بود حالا اگر آقای مخبر توضیحی دارند بفرمایند تا بنده پیشنهادی که خواهم کرد از روی بصیرت و مطالعه باشد.

مخبر ـ اولاً راجع به تزلزل مقام مدیر کل باید دانست مقام مدیر کل و سایر روسا و مدیران موقعی ثابت خواهد بود که یک قانون استخدامی وضع شود تا وزیر حق داشته باشد بدون جهت یک رئیس اداره را منفصل نماید و اما اینکه می‌فرمایند مدیر دارالانشاء و مدیر کل معارف یکی باشد.

این موضوعی است که باید پیشنهاد بفرمایید ولی گمان نمی‌کنم از نقطه نظر عمل و کار این پیشنهاد عملی باشد.

زیرا کارهای دارالانشاء شورای عالی معارف البته زیاد خواهد بود و کارهای اداری وزارتخانه هم البته بسیار است با این حال ممکن است این دو مشغله با یکدیگر مزاحمت پیدا نماید و یک نفر از عهده هر دو کار بر نیاید و تصور می‌کنم این پیشنهاد حضرت والا هم از این نقطه نظر است که مدیر کل همیشه ثابت بوده و تغییر نکند.

اگر این نظریه باشد ممکن است با وزیر معارف داخل مذاکره شد که مدیر کل دائمی باشد و آن البته قانون مخصوصی می‌خواهد ولی به طور کلی ما باید اقدامی بکنیم که مقام تمام روسای ادارات و مدیران دوائر ثابت باشد و از روی یک اصول معینی انتخاب شده و تا تقصیری که باعث عزل آنها بشود سر زند وزیر نتواند به میل خود تغییر و تبدیل دهد و یگانه راه حل این مسئله همان تدوین قانون استخدام است که این رویه در تمام ادارات و وزارت خانه‌ها تعمیم یابد.

رئیس ـ آقای سردارمعظم (اجازه)

سردارمعظم ـ بنده هم متأسفانه با عضویت مدیر کل در شورای معارف مخالفم لکن علت مخالفتم کاملاً نظریه شاهزاده نصرت الدوله نیست بلکه علت مخالفتم این است که می‌ترسم در دارا بودن شرایط مذکوره در ماده چهارم دچار اشکال بشویم زیرا ما برای اعضاء شورای معارف شرایطی را معین می‌کنم که اولاً خدمات شایانی تقدیری به معارف مملکت کرده باشند ثانیاً سی سال داشته باشند البته این شرط دومی سهل است مدیل کل می‌تواند این شرط را تأمین بنماید ثالثاً دارا معلومات کافیه بوده و بالاخره معروف به فلان و فلان نبوه باشد عضو شورای عالی معارف بایستی دارای شرایط باشند بنابراین ما به مجرد اینکه عضویت مدیر کل هم باید دارای این شرایط باشد در صورتیکه مشهودات ما اکثر مواقع بر خلاف این ترتیب بوده بلی ممکن است وزیر معارف هم دارای این شرایط باشد ولی از نقطه نظر وزارت و ریاست شورا می‌تواند در شورای معارف عضویت پیدا نماید و عضویت وزیر یک احترامی دارد اما می‌خواهم سئوال نمایم عضویت مدیر کل چه احترامی دارد مدیر کلی که حتماً مجبور نیست شرایط مدیریتش با شرایط عضویت شورای عالی معارف تطبیق نماید و هنوز برای لیاقت مدیر کلی شرایطی اجرا نمی‌شود و قانون استخدامی در بین نیست به میل و دلخواه وزیر منصوب و معزول می‌شود و باراده خود او را معاون پارلمانی و مدیر کل می‌نماید در این صورت بنده از لزوم عضویت مدیر کل در شورای عالی معارف چیزی نمی‌فهمم و اگر آقای مخبر می‌خواهند از نقطه نظر اطلاعات اداری مدیر کل ذی دخل در شورای عالی معارف باشد پس اقلاً خوب است رئیس معارف ار شرکت و عضویت بدهند از عضویت مدیر کلی که به اراده یک وزیر تثبیت می‌شود ممکن است بعد از دو سه هفته که عمر معمولی ادوار حکومتی ما است از کار منفصل شود چه استفاده می‌توان تصور کرد و گمان می‌کنم نتیجه این خواهد بود که در این قانو از عضوبت مدیر کل در شورای عالی معارف صرفنظر نمود و به عضویت وزیر که غیر ملزم به دارا بودن آن شرایط است اکتفاء نمائیم.

مخبر ـ تصور می‌کنم این شرایط چهار گانه شامل همان اعضاء رسمی و افتخاری باشد و شامل وزیر و مدیر کل نباشد البته نظریه آقای سردار مظم هم نظریه‌ای است که بعدها باید راجع به آن مذاکراتی بشود ولی عضویت وزیر معارف در شورای عالی از نقطه نظر وزارت امری است طبیعی لکن عضویت مدیر کل برای اطلاعات اداری و از نقطه نظر امور معارف است و هیچ منافاتی هم ندارد و رئیس معارف و رئیس تعلیمات هم عضو شورای عالی باشند ولی باید دانست که ما برای مملکت قانون می‌نویسیم و بعد هم باید کوشش نمائیم این قانون به موقع اجرا و عمل بیاید بنابراین این قانون باید به مصالح مملکتی بیشتر موافق باشد معهذا ممکن است پیشنهاد فرمائید تا با وزیر معارف راجع به آن مذاکراتی بشود.

رئیس ـ آقایان مذاکرات را در این ماده کافی نمی دانند.

(بعضی از نمایندگان کافی است)

فهیم الملک ـ بنده مخالفم.

رئیس ـ پنج شش نفر قبل از جنابعالی اجازه خواسته‌اند مذاکرات کافی هست.

(به طور هم همه بعضی می‌گفتند کافی است)

رئیس ـ ملتفت نمی‌شود رای می‌گیریم آقای سردارمعظم قرائت و به کمیسیون ارجاع می‌شود

(به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده ششم عضویت مدیر کل حذف شود.

(سردارمعظم)

رئیس ـ توضیحی که راجع به این پیشنهاد باشد ندارید.

سردارمعظم ـ خیر توضیحی ندارم ولی با ذکر چند کلمه توضیح سابق خود را تکمیل می‌کنم آقای مخبر فرمودند عضویت مدیر کل در شورای عالی به واسطه اطلاعات اداری است بنده عرض می‌کنم لازم به عضویت نیست وزیر معارف هر موقع اطلاعاتی بخواهد ممکن است مدیر کل را احضار و از او استفار نماید.

اقبال السلطان ـ اجازه می فرمائید.

رئیس ـ بعد از آنکه رای به کافی بودن مذاکرات گرفته شد دیگر نمی‌توان مذاکره نمود نگر اینکه راجع به پیشنهاد مذاکره داشته باشید.

اقبال السلطان ـ اعتراض بنده راجع به ماده هفتم است.

رئیس ـ ماده هفتم هنوز قرائت نشده قرائت می‌شود بعد راجع به آن مذاکرده می‌شود.

آقای میرزا ابراهیم خان ماده هفتم را به مضمون ذیل قرائت نمودند

عضویت شورای عالی معارف بدون حقوق خواهد بود

رئیس ـ آقای اقبال السلطان (اجازه)

اقبال السلطان ـ اعضائی که برای شورای عالی معارف معین شده‌اند یازده نفر می‌باشند شش نفر از آنها دارای حقوق و پنج نفر دیگر بدون حقوق می‌باشند بنابراین گمان می‌کنم نظر به همین مسئله اشخاصی که بی حقوق می‌باشند اغلب اوقات حاضر نشده و بالنتیجه جلسات شورای عالی تعطیل می‌شود عقیده بنده این است که برای این پنج نفر هم حقوق معین شود.

مخبر ـ آن شش نفر اگر چه حقوق دارند و موظف هستند ولی موظف بودن آنها از نقطه نظر عضویت شورای معارف نیست بلکه از نقطه نظر این است که یا مدیر مدسه یا معلم هستند و در عضویت شورای عالی هر دو دسته برای خدمت به نوع و مجاناً کار می‌کنند و حقوق اداری آنها مربوط به شورای عالی معارف نیست.

رئیس ـ آقای نصرت الدوله موافقید یا مخالف

نصرت الدوله ـ با راپورت موافقم

رئیس ـ آقای امین الشریعه موافقید

امین الشریعه ـ بلی.

رئیس ـ آقای اقبال السلطان (اجازه)

اقبال السلطان ـ این فرمایشی را که آقای مخبر فرموند در صورتی مورد خواهد داشت که جلسات شورای عالی در مواقع تعطیل معین شود والا در مواقعی که کار دارند و جلسات منعقد می‌شود در همان ساعاتی که باید به کارهای معلمی و مدیری و غیره پردازند به کارهای شورای عالی معارف می‌پردازند بنابراین حقوقی را که می‌گیرند از بابت همان کارهای شورای عالی معارف محسوب خواهد بود.

مخبر ـ تصور می‌کنم اینطور که آقای اقبال السلطان فهمیده است درست باشد اولاً ایشان باید بدانند معلمین درجه اول مدارس عالیه و متوسطه در تمام ساعات هستند مشغول به تعلیم نمی‌باشند روزی دو ساعت و بعضی اوقات بیشتر و کمتر مشغول تدریس می‌باشند بنابراین اوقات بی کاریشان مزاحم با حضور در شورای عالی نمی‌باشد و منافاتی ندارد رئیس مدرسه به طریق اولی برای اینکه مدارس عالیه و متوسطه ناظم دارد و در موقع غیبت مدیر به توسط ناظم اداره می‌شود و اوقات او هم منافی با حضور در جلسات نمی‌باشد معذالک البته اوقات جلسات موقعی معین خواهد شد که مزاحمت با اوقات کار اعضاء نداشته باشد.

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله موافقید یا مخالف.

حاج شیخ اسدالله ـ مخالفم

رئیس ـ بفرمائید.

حاج شیخ اسدالله ـ پیشنهادی در این موضوع کرده‌ام که ماده هفتم حذف شود زیرا بنده تصور نمی‌کنم وزارت معارف بتواند اعضائی پیدا نماید که افتخار او مجاناً قربت الی الله مدت چهار سال خدمت کند و به عقیده بنده با این حال هیچ وقت شورای عالی تشکیل نخواهد شد برای اینکه یک نفر را که از روی لیاقت و بصیرت برای انجام یک خدمتی معین می‌کند و او هم با کمال صداقت و جدیت خدمت خود را انجام می‌دهد البته باید برای او یک حقوقی معین شود.

رئیس ـ پیشنهاد خود را بنویسید و بفرستید ارجاع به کمیسیون می‌شود دیگر راجع به این ماده اعتراضی نیست

(گفته شد خیر)

رئیس ـ اگر مجلس موافق باشد اینک جلسه را ختم می‌کنیم و جلسه آتیه روز سه شنبه دو ساعت به غروب ماده دستور بقیه شور در راپورت کمیسیون بودجه و همچنین بقیه شور در راپورت کمیسیون معارف راجع به شورای عالی معارف خواهد بود.

مجلس دو ساعت از شب گذشته ختم شد.