مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ تیر ۱۳۴۳ نشست ۹۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و یکم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ تیر ۱۳۴۳ نشست ۹۶

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس عصر چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۴۳ نشست ۹۶

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۲۱

جلسه: ۹۶

فهرست مطالب:

۱- مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به اصلاحی ۱۳۴۳ کل کشور

۲- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای دکتر مهندس ناصر بهبودی

۳- مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه اصلاحی ۱۳۴۳ کل کشور

۴- تعین موقع جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس ساعت پنج و ده دقیقه بعدازظهر بریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید.

رئیس ـ آقای دکتر جعفری بعنوان مخالف صحبت می‌کنند بفرمائید

دکتر جعفری ـ بنده قبل از اینکه مطالبم را بعرض نمایندگان محترم برسانم ذکر یک نکته را لازم میدانم که در مطالبم کوشش کرده‌ام مطلقاً تکرار مکررات نکنم و فقط بآنچه قبلا اشاره نشده است و یا اگر توضیحی که داده شده کافی نبوده است اشاره کنم و در مقدمه هم این مطلب را عرض می‌کنم که بین اقلیت و اکثریت مطلقاً فرقی نیست (صحیح است) همه برادر و برابر و عاشق خدمت به شاه و کشور (احسنت) نمایندگان محترم فراکسیون اکثریت فراکسیون مردم و فراکسیون مستقل و منفردین محترم همه مقصود و منظورشان خدمت به میهن و هم میهنان است النهایه ممکن است در طریق حصول به این هدف اختلاف سلیقه داشته باشند دسته‌ای وصول هدف را از این راه آسانتر و دسته‌ای راه دیگر را آسانتر بدانند اقلیت مخالف مطلق دولت نیست و نمی‌تواند هم باشد اقلیت فقط در مواردی که احیاناً دولت اشتباهی بکند انتقاد خواهد کرد راهنمائی خواهد کرد ولی لایحه مفید از طرف دولت تقدیم شد یا عملی دولت کرد که بنفع اجتماع بود مگر می‌تواند مخالفت کند هرگز و یقین است که اولین مدافع این لایحه منافع اقلیت خواهد بود کما اینکه اکثریت پشتیبان بدون قیدوشرط دولت نیست شأن اکثریت هم دفاع از اعمال صحیح دولت است اختلاف بین اکثریت و اقلیت نیست هر دو لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند اگر اقلیتی نباشد اکثریتی مصداق پیدا نخواهد کرد با این توضیح تصور می‌کنم جناب آقای نخست وزیر بتوانند پیش بینی بکنند که در کلیه اعمال صحیح دولت و در قدمهائی که بنفع مملکت دولت برخواهد داشت بهمان نسبت که از پشتیبانی اکثریت برخوردار هستند به اقلیت هم می‌توانند متکی باشند جناب آقای نخست وزیر شما مرد بسیار خوش شانسی هستید خوش شانس هستید از این جهت که از هوش و استعداد برخوردار هستید خوش شانس هستید که در یک خانواده متنعم متولد شده‌اید که بشما امکان داد این هوش و استعداد را بمنصه ظهور برسانید خوش شانس هستید از این که در این سن و سال مقام عالی نخست وزیری را احراز کرده‌اید وخوش شانس هستید که دبیر کل حزبی هستید که خود را پاسدار انقلاب یعنی مرامنامه ملت ایران معرفی می‌کند خوش شانس هستید بالاتر از همه که مورد کمال عنایت شاهنشاه هستید (صحیح است) و این چیزی است که مورد آرزو و افتخار هر ایرانی وطن پرستی است وزرای شما که دوستان تحصیلی بنده هستند هر کدام از این خوش شانسی بهره دارند امیدوارم جنابعالی از این شانس خوش در راه خدمت بکشور حداکثر استفاده را بکنید ولی توجه داشته باشید که همه را بشانس واگذار نکنید و همکاران شما یعنی دوستان تحصیلی بنده بدانند که وزارت وقتی افتخار دارد و وقتی لطف دارد که توفیق خدمت بمملکت نصیب شخص بکند در غیر این صورت کاری نیست که بتوان بدان بالید من توفیق دولت جنابعالی را در خدمت بمملکت صمیمانه آرزو دارم به جهت اینکه به مملکتم و شاهنشاهم علاقه دارم و اگر شما توفیق خدمت پیدا بکنید و مملکت پیشرفتی نصیبش بشود باعث خوشحالی همه است از شما انتظار معجزه نداریم نمیگوئیم معجزه کنید در عرض این سه ماه هم اینقدر مجال زیادی نبوده است تا امروز بشما خرده بگیریم که چرا فلان کار انجام نشده است (صحیح است اما از این دولت انتظاری بیشتر از دولتهای گذشته داریم بچه دلیل؟ بدلیلی که شما دولت پس از انقلاب هستید و بقول خود برای بثمر رسانیدن انقلاب آمده‌اید لااقل در عرض همین مدت اعمالی می‌توانستید بکنید و دستوراتی می‌توانستید بدهید که احتیاج بزمان نداشت و متأسفانه شما چنین کاری را هم نکردید مثلا برای جنابعالی امکان داشت که دستور بفرمائید که دیگر کاغذ بازی را موقوف کنند تا بین این اداره و آن اداره بین این اتاق و آن اتاق بین این طبقه و آن طبقه رسیدن یک نامه چند روز طول نکشد خود بنده کراراً برای احتیاجات موکلین محروم و شریفم و برای احتیاجات آن منطقه عقب افتاده مراجعه می‌کنم بسازمان برنامه می‌بینم فاصله ایناداره تا آن اداره یک طبقه بیشتر نیست سؤال می‌کنم این پروژه چه شد جوابی که می‌دهند میگویند مثلا نوشته‌اند امور صنایع یا بامور مهندسی مراجعه می‌کنیم وجود ندارد لابد فرستاده‌اند بامور دیگر که نمیدانم کجاست چون اسم سازمان برنامه را بردم و این مطلب را عرض کردم باید حضورتان یادآوری کنم که مردم دیگر از حرف خسته شده‌اند و نه تنها خسته شده قبول هم نمی‌کنند بنده هر چه بمردم گلپایگان و خوانسار بگویم برای آب و برق و دیگر کارها اقدام کرده‌اند و بسهم خودم از سازمان برنامه متشکرم که توجه کرده و این کارها در دست اقدام است نه مردم از این پروژه سردر می‌آورند نه خود بنده از این فازها عجیب است یک روز ما می‌رویم به فاز دوم و برای بنده مشکلی است غیر قابل حل چه جوری برمیگردیم به فاز اول این فازها گمان می‌کنم مورد گرفتاری آقای وزیر آبادانی و مسکن باشد و شاید باین مطالب اذعان داشته باشند استدعا می‌کنم توجه بکنید و چون صحبت سازمان برنامه شده یادم آمد که سؤالی بکنم که آیا برنامه عمرانی سوم از نظر جنابعالی گذشته است یا خیر چون با توجه به انقلاب عظیمی که در این مملکت واقع شده و با توجه به برنامه مترقی اصلاحات ارضی بایستی تمام فعالیتها متوجه روستاها بشود این برنامه عظیمی که در اصلاحات ارضی بمرحله عمل واقع شده و قسمت اولش با سربلندی تمام خاتمه یافته و تاریخ هرگز فراموش نمی‌کند فداکاری را که سربازان اصلاحات ارضی کردند باید توجه کرد که قسمت دوم حساس تر از مرحله اول است و توجه بیشتری بایستی باو معطوف شود و اگر در مرحله اول سروکار ما با یک عده معدودی مالک بود در این مرحله آنطور که من شنیدم با پنج میلیون سروکار داریم مأمورینی که انتخاب خواهند شد بایستی نهایت دقت را بکنند حداکثر کوشش را در اجرای قانون بکنند که مثل مرحله اول سربلند بیرون بیایند و در این جا این سؤال پیش می‌آید که به احتیاجات وزارت کشاورزی و بودجه آن این توجه کافی را نموده‌اید یا خیر این مطالب برای این است که توضیح بفرمائید روشن بشویم آیا دیگر نیازی هست که بنده به وزیر محترم کشاورزی مراجعه کنم یا نه و یا اگر نیاز بود و مراجعه کردم جواب مثبت خواهم گرفت و یا تیمسار وزیر کشاورزی که مورد کمال احترام من هستند مثل من متأثر می‌شود و با من و موکلینم هم درد و هر سه با هم غم می‌خوریم امیدوارم توجه کافی بفرمائید که احتیاجات مرتفع بشود وزارت کشاورزی اختیاری داشته باشد و کارهائی که به کشاورزی مربوط است در یکجا جمع شود نه اینکه فرضاً چاه را یکجا بزنند و اختیارش جای دیگ باشد و جمع نباشد و کاری انجام نشود توجه خواهد داشت که متنأسفانه قهر طبیعت به مملکت روی آورد خشکسالی بیش آمد چه کرد؟ بنده توضیح نمی‌دهم خوب جناب عالی بهتر واقف هستید زارعین احتیاجاتی دارند در گذشته بودند بین خرد مالکین افرادی که به کشاورزی کمک می‌کردند ولی چون در مرحله دوم کشاورزان خرده مالک می‌شوند و دیگر با هم تماس ندارند که احتیاجات را ب طرف کنند این خلاء را بانک کشاورزی بایستی پر کند و امیدوارم این بانک در گسترشش بکوشد و در رفع احتیاج کشاورزان اقدام سریع بشود و اولیاء محترم بانک به کار خطیر خود توجه داشته باشند اما همین تأمین معشیت و توجه به احتیاجات زارعین کافی نیست قبل از اینکه بایستی زنده بماند تا بنان احتیاج داشت وزارت بهداری در گذشته اثر وجودی کافی از خود نشان نداده و حالا آیا به جهت این بود که اعتباراتی نداشته من نمی دانم جناب آقای آموزگار یک روز مطلبی حضور معاونتان عرض گردم اینجا تکرار می‌کنم بنده برای گلپایگان و خوانسار که متأسفانهاز جهت بهداری کادر نقصی داشت حالا در خوانسار پزشک وجود ندارد و بنده در دولت جناب آقای علم به جناب آقای دکتر ریاحی وزارت بهداری مراجعه کردم که آقا در شهر گلپایگان ما یک طبیب بیشتر نیست آن هم افتاده پایش شکسته و برده‌اند اصفهان برای معالجه طبیب بفرستند گفتند پس از تصویب اعتبار دستور می‌دهم و هنوز اعتبا این کار را نداشتند گفتم نه عیب ندارد تا صدور دستور شما تلگراف می‌کنم به مردم که نمی‌روند به طبیب تا خوب بشوند ولی باید تشکر کنم که فوراً طبیب فرستادند حالا این عرض را می‌خواهم بکنم که بودجه بهداری کافی هست یا خی باز هم ما این گرفتاریها را خواهیم داشت یا خیر و آیا این دردی که نه تنها در حوزه انتخابیه بنده بلکه در تمام حوزه‌ها وجود دارد و به جرأت می‌توان اظهار داشت از بین خواهد رفت این را باید بعد توضیح بفرمائید البته در این جا به این نکته توجه کنم که در کنار وزارت بهداری دو مؤسسه بود و در اینجا جا دارد از شان تشکر کنم این دو مؤسسه که در تحت توجهات عالیه شاهنشاه و خواهران والا گهر شان اداره می‌شود و یکی شیر و خورشید سرخ و یکی سازمان شاهنشاهی است که آن یکی در مورد شهرها و آ ن یکی در مورد دهات تا حد توانائی اقدام نموده و به داد مردم رسیده‌اند بنده در مقدمه عرضم به جناب آقای نخست وزیر و همچنین به آقایان نمایندگان قول دادم که هیچ چیز را تکرار نکنم ولی اینجا بد قولی می‌خواهم بکنم و از نمایندگان اجازه بگیرم یم مطلب تکراری را اشاه بکنم آن مطلب این که از ناطقین محترم مقایسه‌ای کردند بین قاضی دادگستری و سرباز این مقایسه بسیار مقایسه جلب و به جائی است سرباز یعنی کسی که جان بر کف می‌گذارد تا از وطن دفاع کند برای جان شیرین ارزش قائل نمی‌شود از عزیزان خود چشم می‌پوشد تا از عزیز تری که میهن است دفاع کند کشته می‌شود و احیاناُ می‌کشد به همین دلیل تمام ملل برای حفظ استقلالشان متکی به سرباز هستند به همین جهت در حیات از او قدردانی و پس از مرگ برای احترام به او مقبره سرباز گمنام درست می‌کنند و همان طوری که ناطق محترم گفتند سربازی محتاج به کسوت خاصی نیبست در هر صنفی سرباز وجود دارد در سنگر قضا هم قاضی از حق و آزادی دفاع می‌کند و جای دارد که به این مدافع حق و آزادی آنچنان که باید و شاید احترام گذاشت باید به قاضی توجه داشت، سربازی که ا زخاک میهن دفاع می‌کند اسلحه بر روی دشمن می‌کشد و اما این سرباز عدالت که ناچار است گاهی چشمش را ببندد و حکم اعدام دوست را صادر کند این سربا که این حد بایستی از خود گذشتگی داشته باشد آقا باتید ب هاو توجه کرد یا نه د رگذشت چخ توجهی به این سرباز شد متأسفانه که بگویم هیچ نه تنها ب هاین سرباز توجه نشد اعمالی به جا آمد که حیثیتش حرمتش به خطر افتاد صیانت قاضی خفظ نشد نیستند جناب آقای وزیر داد گستری که من از شان پرسش بکنم آیا آنهائی که بر خلاف قانون اساسی به حقوق قضاوت تجاوز کردند در خور تعقیب هستند یا نه آیا این افرادی که از قانون تخطی کردند نباید مجازات بشوند مگر قانون در این مملکت احترام ندارد به نظر من قابل تعریف هستند در عدلیه خدمت کرده‌ام کم و بیش از قانون مجازات عمومی اطلاع دارم قاب تعقیب هستند اما اگر به نظر دولت و نظر دستگاه دادگستری این قاضی که حقوقش تضییع شده است متجاوز به حقش مرتکب جرمی نشده است مکتب یاست جدید که من از آن چیزی نمی‌فهمم و بسیا رمتشکر می‌شوم که جناب آقای وزیر داد گستری که با من همکار بودند بخود من بگویند به این دلیل اشتباه کردی آنچه در این مورد شده است متوجه دولت شما نیست اما در وظیفه دولت شما است، در دولت جناب آقای علم جناب آقای نخست وزیر توجه شد و برای قضاوت فکری شد نمی‌توانم بگویم کافی بود اما از جهت روانی بی اثر نبود و بسیار جالب بود و آن مکبلغ ناچیزی بود ک هبه عنوان فوق العاده مخصوص برای قضاوت در نظر گرفتند بنده فکر می‌کردم قبل از اینکه جناب عالی لایحه بودجه را تقدیم کنید محققاً در لایحه بودجه این فوق العاده مخصوص ضمیمه حقوق قضاوت خواهید فرمود این نه تنها از نظر قاضی بعنوان یک قدر شناسی دولت تلقی می‌شد به نفع دولت و دستگاه دولت هم بود اگر ضمیمه حقوق می‌شد صندوق بازنشستگی هم کسور بازنشستگی دریافت می‌داشت باعث تقویت صندوق بازنشستگی می‌شد و بنده مخصوصاً به جنابعالی اینجا این مطلب را عرض کردم و فکر می‌کنم نمایندگان محترم با من در این موضوع هم عقیده باشند که بقضات بایستی توجه بشود (صحیح است) اما در باب بودجه در لایحه بودجه تبصره هائی بچشم می‌خورد که این تبصره‌ها نمی‌بایستی ضمیمه لایحه بودجه می‌شد و با توجه باینکه خوشبختانه جنابعالی و چند نفر از آقایان وزراء قبلا در همین جا خدمتتان بودیم و بخصوص جناب آقای دکتر عاملی و جناب آقای دکتر یگانه افتخار داشتیم در کمیسیون اصلاح آئین نامه با هم باشیم توجه داشتند که این تبصره‌ها نمی‌بایستی ضمیمه لایحه بودجه بشود و باید بشکلی جداگانه تقدیم بشود اما در همین لایحه بودجه که بنده بعنوان مخالف ثبت نام کردم چون مخالفتم مخالفت منصفانه است مطالبی پیش بینی شده که جای تشکر است بمطالبی در این بودجه اشاره شده که در گذشته توجه نشده است اولین چیزی که جلب توجه مرا کرد تبصره‌ای راجع به ترمیم حقوق لیسانسیه‌ها بود حق هم همین بود بایستی خیلی زود تر از این می‌شد جناب آقای دکتر شفیعی اینجا تشریف دارند؟ متأسفانه نیستند ولی فکر می‌کنم تصدیق بکنند که فرق بین لیسانسیه‌ای که در وزارت پست و تلگراف هست با لیسانسیه‌ای که در یک وزارت خانه دیگر هست وجود ندارد اگر آن لیسانسیه‌ای که در وزارت و پست و تلگراف در قسمت کارگزینی کار می‌کند فنی است دیگری هم که در وزارت دارائی در مالیات بردرآمد کار می‌کند حتماً فنی است و این از هم قابل تفکیک نیست؟ در هر صورت این موردی بود که بسیار بجا بهش توجه فرمودید ولی کامل نیست و نکته‌ای در اینجا است که خوب بود یک فکر دیگر می‌فرمودید و به آنهائی که دارای تحصیلات عالیه هستند یعنی فوق دیپلم توجهی می‌کردند و درباره این افراد که عده شان هم فکر نمی‌کنم زیاد باشد فکری می‌کردید زیرا در وزارت پست و تلگراف هم عده‌ای هستند که بنده برای اطلاعتان عرض می‌کنم که این عده با تصدیق کلاس شش ابتدائی رفته‌اند یک آموزشگاهی رادیده باسم آموزشگاه پست و تلگراف و دوره آموزشگاه شش ماه بوده اینها شده‌اند کمک مهندس ولی آنکه بعد از طی دیپلم فرضاً رفته مؤسسه علوم اداری دانشکده حقوق را دیده از او حقوقش کمتر است یعنی حداکثر حقوق این می‌شود نهصد تومان و آن دیگری می‌گیرد ۱۴۰۰ تومان باز در همین لایحه تبصره‌ای که بچشم می‌خورد تبصره ئی است که دولت کسب اجازه کرده وام بگیرد از بانک مرکزی برای تأمین غله این را بنده‌ای که نماینده محلی هستم که چندین سال است گرفتار خشکسالی است و الآن هم فرماندارش ک مردی جدی و شریف است اعلام خطر کرده بود و بنده عین نامه اش را به وزارت کشاورزی دادم و قول دادند که در یک کمیته مطرح بکنند و درد را بخوبی حس می‌کنم قدر میدانم ولی خاری در پهلو دارد و آن دخانیات است که من نفهمیدم یعنی چه و شما چه توضیحی دارید نمیدانم یک تبصره دیگری که باز دیده شد که باز باعث خوشوقتی است عرض کردم که من مخالف هستم ولی آنچه که در جهت صلاح مملکت و نفع اکثریت اجتماع است می‌گویم باید منصف باشیم تبصره ۳۱ اینست که اجازه خواسته‌اند مهلت بدهند بزارعین مهلت چند ساله بزارعین خالصه و صدی ۵۰ از مال الاجاره را ببخشند و باز تبصره ۵۱ مربوط به کمک نقدی مستخدمین جزء اما هنرش را گفتم حالا بآنچه هم که بهش ایراد دارم ولی قبلا گفته نشده نه آنچه گفته شده و مورد قبول من است خیلی مختصر اشاره می‌کنم این موردی که بنده ذکر می‌کنم مواردی است که قبلا ذکر نشده صمیمانه می‌خواهم اگر اشتباه می‌کنم به بنده بگویند و بسیار خوشحال می‌شوم که اگر اشتباه کرده باشم یکی دو مورد معافیت از مقررات است که بندهنمیدانم با وجود اینکه ماده ۳۹ قانون محاسبات عمومی را اجازه اصلاحش را خواستهاند چرا مجدداً و بلافاصله می‌آیند و تقاضای معافیت از مناقصه و مزایده برای وزارت فرهنگ می‌کنند اگر کافی نبود خوب بود که بیک میزان بالاتر بدهند و مجلس هم موافق است و اگر کافی بود بلافاصله معنی ندارد این تقاضا را کردن دیگری تبصره ۲۰ مربوط به واگذاری زمین وزارت خارجه تبصره ۵۲ در مورد معاملات بانک صنعتی که نمیدانم چه جوابی برای آنها دارند و بالاخره تبصره ۷ و ۸ و ۹ در این تبصره‌ها دو تایش یعنی تبصره ۷ و ۹ تقریباً بهم ارتباط داشتند یعنی تبصره ۷ مربوط بدیون بلا محل است و تبصره ۹ مربوط به واریز کردن اسناد هزینه از سال ۳۷ تا ۴۱ این را جناب آقای نخست وزیر توجه بفرمائید که دولت شما اجازه‌ای که خواسته به خودش ارتباط ندارد و مخصوصاً نمایندگان اکثریت توجه داشته باشند این بدولت حاضر عرض کردم ارتباطی ندارد ولی چرا خواسته علتش باید روشن شود به بینم چگونه دین بلا محل بوجود می‌آید و یک سندی چرا واریز نمی‌شود برای اینکه این مطلب روشن بشود اجازه می‌خواهم موادی هست مربوط بقانون محاسبات عمومی بسمع نمایندگان محترم برسانم ماده ۳۷ هر مقدار از اعتباراتی که تا آخر سال مالی تعهد نشده باشد بطور قطع از محاسبه بودجه سنه مربوطه برگشت خواهد نمود ب ـ اعتباراتی که تا آخرروز سنه مالی تعهد شده و تا آخر روز ماه سوم سال بعد تأدیه نشده باشد تا آخر همان سال از محل اعتبار مخارج پرداخت نشده سنوات مالی در بودجه هر سال پیش بینی می‌شود بحساب سال جاری و قابل پرداخت است و در خاتمه انقضای هر سال باز هم بعلل و جهاتی تأدیه نشده باشد پرداخت آن منوط به پیش بینی اعتبار مخصوص در بودجه سنوات بوده پس برای اینکه خرجی بشود بایستی در بودجه مصوب اعتبارش پیش بینی شده باشد و محلی پیش بینی بشود و علاوه بر آن تعهد بشود اگر چنین کاری شد پرداخت خواهدشد و اگر نشد قابل پرداخت نیست ولی اگر اعتبار بود و تعهد هم شد و در آن سال پرداخت نگردید در سه ماهه اول سال بعد قابل پرداخت است و اگر تا آن سه ماه هم پرداخت نشد جناب آقای مهندش والا فکر می‌کنم اگر اجازه بدهید توجه داشته باشند خیلی بهتر خواهدبود (در این موقع آقای مهندس والا با آقای نخست وزیر صحبت می‌کردند) عرضم بحضورتان اما اگر پرداخت نشد تا آخر سال بعد بشرطی که در اعتبارات انتقالی پیش بینی شده باشد قابل پرداخت است در غیر اینصورت می‌رود جزء تعهدات و دیون حالا یک سند هزینه‌ای واریز نشده بچه دلیلش؟ دلیل روشن است اعتبار نداشته تعهدی رویش نشده بنابراین وزارت دارائی از واریزش خودداری کرده دولت آمده اجازه خواسته که بوزارت دارائی اجازه بدهیم این‌ها را واریز کنند یعنی آنچه را که اجازه خرج نداشته و برخلاف قانون خرج کرده‌اند صحه بگذاریم یعنی اگر تصرف غیر قانونی در مال دولت کردند جناب آقای دکتر عاملی چشم پوشی بکنند ماده‌ای در قانون بودجه ۱۳۲۸ وجود دارد که اینرا مخصوصاً برای توجه جنابعالی جناب آقای دکتر عاملی می‌خوانم تبصره ۳۵ ـ غیر از مخارج برنامه هفت ساله که مطابق ماده ۵ قانون اجرای برنامه معادل درآمد نفت جنوب منظور و عمل می‌شود تجاوز از هزینه مصوب در بودجه بهر عنوان ممنوع است هر وزیری که از این منع تخلف کند اعم از اینکه اضافه بر بودجه خرج بکند با تصویبنامه اضافه خرج امضاء نماید یا چنین تصویبنامه‌ای را اجرا نماید به حبس با اعمال شاقه از ۵ تا ۱۰ سال محکوم خواهد شد این حکم شامل تصویب نامه‌های متضمن وضع مالیات و عوارض جدید و تفسیر قوانین مربوط به نظارت در قوانین دولتی نیز خواهد بود الآن اگر این ماده نبود می‌گفتم شاید موردی نداشت که بنده چنین عرض بکنم ولی با صراحت این ماده ۳۵ بنده فکر می‌کنم جناب آقای دکتر عاملی برای شما وظیفه‌ای ایجاد شده یعنی جنابعالی که وزیر دادگستری هستید و ریاست فائقه دادسراها را دارید وظیفه تان شروع شد بنده اگر بجای جنابعالی بودم این لایحه بودجه و این ماده اش را که قبلاً در هیأت دولت مطرح شده بود به اعضای محترم دولت می‌گفتم که این جرم است و مشمول این ماده است لایحه را برمیداشتم می‌رفتم در دفترم دادستان کل کشور دادستان دیوان کیفر و دادستان تهران را دعوت می‌کردم می آمدند یکی یک نسخه بهشان می‌دادم و می‌گفتم که هر کدام در حدود صلاحیتشان اقدام بکنند عرض کردم بسیار دلم می‌خواهد که من اشتباه فهمیده باشم ولی اگر بنده درست تشخیص داده باشم چه اصراری است که قانون اجرائیش از بین برود؟ و جرائم ارتکابی تعقیب نشود؟ بنده چون قول داده‌ام که بعرایضم خاتمه دهم بیش از این مصدع نمی‌شوم فکر نمی‌کنم بیش از دو سه دقیقه تجاوز کرده باشم فقط تقاضا می‌کنم مطالبی که عرض کردم بخصوص در مورد قضاوت دولت توجه بکنید و جناب نخست وزیر در هر مورد توضیح کافی بدهند من تقاضائی هم خصوصی یعنی راجع به حوزه انتخابیه‌ام از دولت می‌کنم به این حوزه محروم و عقب افتاده‌ای که من ازش آمده‌ام توجه بیشتری بکنید (احسنت).

رئیس ـ آقای کیهان یغمائی بعنوان موافق مشروط صحبت می‌کنند بفرمائید.

کیهان یغمائی ـ با کسب اجازه از مقام محترم ریاست مجلس نمایندگان محترم خانمها و آقایان علت اینکه بنده بنام موافق مشروط ثبت نام کردم اینست که باین دولت هنوز مؤمن هستم (احسنت) در موقعیکه برنامه دولت مطرح شد حضور جناب آقای نخست وزیر عرض کردم تا موقعیکه در راه صواب پیش بروید مجلس پشتیبان شماست بنده هم بسهم خودم خدمتگزار خواهم بود و بحمدالله هنوز باین مطلب امیدوار و مؤمن هستم امیدوارم برنامه آینده هم همین را نشان بدهد و خدمات این دولت برای مملکت در پیشگاه شاهنشاه مقبول افتد بنده چون یک کمی سنم بالا رفته باید عینک بزنم و یک شعری هم می‌خوانم تا کمی استراحت کنید گفت: یاد ایام جوانی جگرم خون می‌کرد خوب شد پیر شدم کم کم و نسیان آمد ـ تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را ـ چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانی را (مهندس والا ـ آقا جوانی را تبه کردید ؟) خوشبختانه یا بدبختانه من ناطق پانزدهم یا شانزدهم هستم و آنچه که گفتنی بود همکاران محترم در این محفل مقدس بیان فرمودند بخصوص بیانات جنابان سرتیپ پور و فخرطباطبائی و جناب آقای جاوید فاضل شیرین سخن دیگر چیزی باقی نگذاشت و علت اینکه بنده مشروط ثبت نام کردم دو سه مطلبی است که خواستم حضور جناب آقای نخست وزیر و هیأت دولت عرض کنم و انشاءالله اگر در جوابشان ابلاغ امیدی فرمودند که عمل خواهد شد بالطبع رأی بنده در طبق اخلاص مثل اکثریت خواهد بود هیچ گونه مخالفتی با دولت نیست مطلب بنده اصولی است اقلیت و اکثریت در یک صف نسبت به دولت خدمتگزار پشتیبانی خواهند کرد امیدوارم که این برنامه توسعه اقتصادی به ثمر برسد مقام محترم ریاست دوستان محترم در مجلس به بنده فرمودند که خیلی خلاصه صحبت کنم روح اطاعت بنده زیاد است با کمال میل و افتخار اطاعت می‌کنم جناب آقای نخست وزیر از یک دولت اقتصادی با داشتن برنامه توسعه اقتصادی یاد شد از یک دولت اقتصادی اولین انتظار اینست که از عوامل اقتصادی موجود کشور مدد بطلبد و از این عوامل و وسایل استفاده بکند بنده بنام یک دلسوز علاقمند و خدمتگزار و مشاور جنابعالی این مطلب را عرض می‌کنم و امیدوارم مقبول افتد یکی از این عوامل نیروهای انسانی است در درجه اول از نیروهای انسانی باید به وجه احسن استفاده بشود و متأسفانه یک مقدار از این نیروهای انسانی در حال حاضر دچار اشکال تراشی کریدورهای دستگاههای دولتی است و این معلول این دولت نیست زمان لازم دارد تا برطرف بشود و اصلاح بشود چون هماهنگ با انقلاب باید پیش برویم و سریع تر ولو یک مقداری هم ضرر بکنیم باید جلوی این تار عنکبوت‌ها گرفته بشود و صرفه در وقت همانطور که خود جنابعالی و مجلسین و نیز تمام دستگاههای فعلی دارد رعایت می‌کند در کادر بالا در تمام شئون مملکت حتی در کادر یک پیشخدمت باید عمل بشود و از وقتها باید صرفه جوئی بشود وقت ذیقیمت است متأسفانه آنطور که باید هنوز آن صرفه جوئی در وقت رعایت نمی‌شود بنده استدعایم این است که در برنامه دولت جنابعالی مورد عمل قرار بگیرد چون یکی از طرق به ثمر رسیدن برنامه انقلابی سالم صرفه جوئی در وقت است و استفاده از وقت و نیروهای انسانی است مطلب دوم برنامه‌های علمی و فکری است که بنده نتوانستم علتش را بفهمم چون تحصیلات بنده بالا نیست عقلم هم درست قد نداد که چرا سرمایه‌های علمی و فکری ما را کد است دهسال است ما نمی‌بینیم اختراعی و ابتکاری در لابراتواری در یک مؤسسه‌ای در یک جائی بشود نمیدانم چه باعث شده باید دستور بفرمائید که علت را جستجو بکنند به بینند ناامیدند یأس دارند چوب لای چرخشان گذاشته می‌شود چه موجب شده که از این فکرهای علمی و ابتکاری مملکت استفاده نمی‌کنند مطلب سوم سرمایه‌های تحت الارضی است تمام کشورهای بیگانه حتی خودمان اذعان داریم که از حیث معادن غنی هستیم رنامه هائی که تاکنون برای معادن ایران تنظیم شده هماهنگ با انقلاب ملی و برنامه دولت نیست و در این بودجه متأسفانه چیزی که حکایت از این مطلب بکند وبنده را قانع بکند ندیدم اگر توجه شده بنده نمیدانم در جوابی که جناب آقای نخست وزیر خواهند فرمود ارشاد خواهند فرمود و اگر نیست پیش بینی بفرمائید برنامه تنظیم بفرمائید که از معادن ایران بصورت مطلوب هماهنگ با انقلاب استفاده بشود مطلب چهارم استفاده از سرمایه جنگلهای ملی است جنگل‌ها هم تا بامروز با این که ملی شده مثل سایر کشورهای مترقی برنامه صحیح و معتبری ندارد اعتباری در این بودجه برای احیاء جنگل گذاشته شده وافی به مقصود نیست مساحت جنگلهای ایران فوق العاده است و نگاهداری و احیاء جنگلها مطلبی است بسیار حساس و این هم باید در بودجه مورد توجه قرار بگیرد نسبت به سرمایه‌های شخصی به هیچ وجه بنده نمی‌بینم که برنامه‌ای که فعلاً در مملکت وجود داشته باشد ترتیبی اتخاذ بفرمائید که سرمایه‌های ملی از قلک‌های متراکم صندوق‌های پس انداز از بانک‌های ملی و مؤسسات شخصی خارج بشود و مادام که این پو. لها در این قلک‌ها مخفی است به این صورت مبتذل رسیدن به هدف مقدس و بثمر رسیدن این برنامه‌های اقتصادی خالی از اشکال نیست راهش این است که باید روح اعتماد به نفس و اطمینان در مردم از نظر سرمایه گذاری به وجود بیاید حالا از چه طریقی ممکن است این بر دولت است و بنده فکر می‌کنم یکی از وظایف سنگین دولت حاضر که واقعاً قصدش خدمتگزاری است این است که در این راه یک اقدامی بکند هر طور مصلحت می داند هر طور مصلحت است که مردم مطوئن بشوند و این سرمایه را از دو در صد و سه در صد و چهار در صد بهره که مد روز شده و مؤسسات بانکی به صورت تبلیعاتی دائم تبلیغ می‌کنند که مردم پس اندازشان را بیاورنددر بانک بگذارند و هی جایزه تعیین می‌کنند اوراق تبلیغاتی چاپ می‌کنند این صحیح نیست دولت باید جلویش را بگیرد باید این سرمایه مادر راه اقتصاد سالم و صحیح بکار برود و در بانک‌ها به صورت پس انداز متمرکز نشود البته حق با مردم است مالک پولشان هستند هر کا ردلشان می‌خواهد می کنند ولی دولت باید ارشادشان بکند دولت باید هدایت بکند بگوید وضع بهتری است و می‌شود از این سرمایه‌ها به نحو بهتری استفاده بکند تا این برنامه‌های اقتصادی به ثمر برساند والا در همان چهار چوب لفظ خواهد ماند و اثر وضعی پیدا نخواهد کرد دولت که نمی‌تواند پول خلق بکند و اسکناس منتشر بکند باید از همین سرمایه‌ها استفاده کندتر از نامه‌های بانک مرکزی و بانک ملی و سایر بانکها خصوصی شاهد این عرض بنده است که ساعت به ساعت رقم پس انداز بالا می‌رود و دولت هم آنها را آزاد گذاشته که به صورت مبتذلی مردم را وادا کنند به راکد گذاشتن پس انداز حتی بچه من که می‌گویم آقا من یک کار تولیدی دارم تو هم پنج هزار تومانت را به من کمک بده می‌گوید من باید ببرم در قلک بانک ملی بگذارم آقا روح بچه هشت ساله ده ساله رمیده شده این تبلیغات صحیح نیست خدا می داند یک روزی من به بچه‌ام گفتم این هفت و هشت و ده هزار تومان را بده به من گفت نه آقا (مهندس والا ـ بلکه به شما اطمینان نداشته باشم) روح اطمینان را باید پیدا بفرمائید مطلب دیگر بنده را که دولت هم قول داد و در یکی از نقطه‌ها آقای نخست وزیر فرمودند که تا آخر تیر ماه اعلان مناقصه کارخانه ذوب آهن منتشر خواهد شد امیدوارم در همین مجلس آن فرمایش را دو مرتبه تکرار بفرمایند چون این نویدی است برای ملت ایران که بعد از سالها این آرزو به صورت عمل در بیاید و ملت ایران بر خوردار بشود و این خدمت ازطرف جناب آقای منصور یادگار بماند ولی عکس این مورد را بنده عرض می‌کنم یک آگهی د راین روزنامه دیدم و یک اعتباری هم در این بودجه دیدم می‌نویسد در این بودجه کم کبه شرکت سهامی معادن و فلزاتن شاید شرکتی باشم که بنده مسبوق نیستم که آگهی بنده در یک روزنامه‌ای دیدم که شرکتی با سرمایه ۲۱ میلیون دلار در جنوب به وجود آمده که فقط متأسفانه دو میلیون دلارش سرمایه ایرانی است که نوزده میلیون دلارش سرمای هخارجی است و نوشته آهن‌های قراضه می‌خورند ذوب می‌کند و تبدیل به شمش می‌کند بنده نمی دانم در دولت انقلابی در حال حاضر مملکت با این برنامه‌های مفید چرا باید باید اجازه داده شود که یک شرکتی در جنوب تأسیس شود که ۱۹ میلیون دلار سرمایه اش متعلق به خارجی باشد و دو میلیونش ایرانی ما آمدیم حقوق کارمندان شرکت نفت را باز خرید کردیم در حالی که می‌شود به آنها سهام داد آمدیم به کشاورزان اسناد فروش مالکیت دادیم می‌توان همین‌ها را سهیم کرد و یک شرکت ایرانی لااقل با سهم ۵۱ در صد ایرانی به وجود آورده بنده نمی‌توانستم بفهمم آیا این شرکت خدای نکرده ناراحت نخواهد شد ذوب آهن را چرا دولت انقلابی اجازه داده است با این فرمول و با این ترکیب سرمایه شرکت تأسیس بشود و این برای دولت قابل رسیدگی و بحث است و ممکن است بنده اشتباه کرده باشمانشاء الله که این طور باشد و اگر صحیح باشد چنین عملی، به نظر بنده وظیفه دولت حکم می‌کند به رعایت هدف انقلابی و توسعه اقتصادی جلوی تشکیل این فرم شرکتها را در این مملکت بگیرد و ما از یکطرف می آئیم از شرکت‌های خارجی قرض می‌کنیم و از یک طرف می آئیم این شرکتها را تأسیس می‌کنیم که کل سرمایه را در اختیار آنها قرار بگذاریم به نظر بنده در شأن چنین دولت نیست و بنده خدا را شاهد می‌گیرم از نظر یک مشاور دلسوز عرض می‌کنم هیچ غرضی هم ندارم این را یقین بدارید مدتی است که یاد داشت کرده بودم فرصتی گیرم نمی‌آید حالا عرض می‌کنم. برای بهره برداری از آبهای مهارشده با وزیر آب و برق بسیار نازنینی که داریم نمی دانم حالا تشریف دارند یا خیر امیدوارم دولت از این مطلب استفاده بکند و از همچو نیروی فعاله‌ای جناب آقای مهندس روحانی یک برنامه‌ای برای بهره برداری از این آبهای مهار شده در نظر بگیرید بنده در این مورد هنوز چیزی ندیده‌ام نه در این بودجه دیدم نه در جای دیگر نه در اخبار خواندم قرار بود دولت شعبات مؤسسه استاندارد را در مراکز استانها تشکیل بدهد هنوز نشنیده‌ام تشکیل شده یا نشده بخصوص در خراسان بنده خیلی علاقمندم که شعبه مؤسسه استاندارد در استانها تشکیل شود تا کالاهای صادراتی ما رونق پیدا کند و برای به ثمر رساندن هدف دولت در توسعه اقتصاد مؤثر باشد و نمیدانم مرکز مؤسسه استاندارد در تهران خوب کار می‌کند یا لنگ لنگان پیش می‌رود همه اینها باید همگام با سرعت باشد و همگام باشد با انقلاب و بنده استدعایم این است که در این مطلب دولت مجلس را روشن بکند و جناب آقای نخست وزیر خود جنابعالی تا این حدود که عرض کردم مجلس را روشن بفرمائید و از برخی مواد فعلا صرفنظر کردم چون مقام ریاست از بنده جداً خواسته و بنده عقیده و احترام دارم به مقام ایشان بهمین جهت بقیه اش را عرض نمی‌کنم اگر جواب دادید که همین مواد به ثمر خواهد رسید بوجدانتان قسم بخورید که اجرا بکنید مطمئن باشید که جنابعالی موفق هستید برای به ثمر رساندن برنامه اقتصادی جنابعالی و باید تمام ملت با جنابعالی هماهنگی بکند و جنابعالی از تمام دستگاهها و از تمام عوامل که در درجه اول نیروهای انسانی است استفاده بفرمائید والا در چهارچوب وقت و ارقام می‌ترسم کمیت جنابعالی لنگ بماند و اجازه بفرمائید همکارانتان هر کس نسبت به مسئولیتش با سرعت وظیفه اش را انجام بدهد راجع بوام خارجی درباره اش زیاد صحبت شد اگر در حدود کارهای تولیدی و صنعتی باشد قابل گذشت است ولی اگر بنا بشود خدای نکرده یک مشت ماشین آلات مبتذل با برنامه هائی که خود وام دهنده‌ها تنظیم کرده‌اند بما غالب بکنند وای برما ای کاش این وامها بصورت پول نقد و اسعار بما داده شود و ما در راه هدف صحیح برنامه‌های اقتصادی و تولیدی مصرف کنیم و در راه بثمر رساندن هدفهای انقلاب آنوقت از این وام‌ها با کی نخواهم داشت ولی اگر قرار باشد هر دولتی برای آب کردن اشیائ بنجل خودش اینها را بعنوان وام بما بدهد وای بر ما (صحیح است) اجازه بفرمائید در این کار شتابزدگی نشود که به شهادت گذشته تاریخ بسیار ناگواریها برای این مملکت و ملت بوجود خواهد آورد این مطلب اصولی بود که بنده خوواستم عرض کنم بنده خودم آدم اقتصادی هستم عامل تولید هستم کاسب هستم میدانم قرض عیبی ندارد اما بصورت احسن بصورت مطلوب نه بصورتی که بنده تاجری باشم که یک مقدار پنبه فاسد شده داشته باشم یا مقداری نخود فاسد شده داشته باشم و به جناب آقای کورس بدهم به مفت با بهره یک و نیم درصد و دل ایشان خوش باشد که بهره اش یک و نیم است این درست نیست این مطلبی بود اصولی که بنده ازش می‌گذرم اطلاع دارند جناب آقای نخست وزیر که بنده قریب یک ماه است با اجازه مقام ریاست و نمایندگان محترم چه در کمیسیون آئین نامه اصلاحات ارضی وچه در سو کمیسیون آن انجام وظیفه می‌کنم بشهادت جناب آقای مهندس ریاضی که در خدمت ایشان هستیم درسو کمیسیون که خدا عمرشان بدهد ماشاءالله باندازه ۵ سال مجلس صحبت فرمودند در اصل کشاورزی بحث شد مطالب حساس پیش آمده جناب آقای رئیس دولت وزیر کشاورزی بسیار نازنینی دارید بنده به جنابعالی تبریک عرض می‌کنم بسیار مرد باشرفی است بسیار مرد اصولی است بسیار مرد فهیمی است و بسیار مرد عادل و با انصافی است در مقابل گفته‌های حقه سناتورها و نمایندگان گفتند قبول دارم و اگر هم چیزی مورد قبول ایشان نبود با منطق رد می‌کردند وما کمال تشکر را از این عضو دولت داریم (یکنفر از نمایندگان ـ اعضای دولت همه همینطورند) اگر فرصت دارید و یادداشتی ندارید چشم یکی یکی می‌رسیم آنها را عرض می‌کنم آئین نامه‌ای که دولت داد به مجلس و در کمیسیون قرار شد رسیدگی بشود و تصویب بشود بسیار مطالب خوبی بود ولی یک اشکالات کوچکی داشت که اصلاح شده و ابهامی باقی نمانده امیدوارم تکلیف تمام طبقات روشن شود اما یک مطلبی که در اینجا صحبت شده ولی بنده دیدم اگر صحبت کنم ممکن است مکرر باشد ولی چون مطلب خیلی مهم است هر چه سخن در اطرافش گفته بشود مطلوب است و آن این است که جناب آقای نخست وزیر این یک میلیارد ریال که در سال اختیار وزیر کشاورزی گذارده‌اید اثری برای اجرای صحیح مرحله دوم اصلاحات ارضی ندارد این پول برای یک بخش خراسان هم کافی نیست چه برسد به تمام مملکت برای اینکه تنها راهی که برای مطالبات در نظر گرفته‌ایم که روابط بین ارباب و رعیت اصلاح شود بهترین راه فروش است به صورت اجاره بودن خیلی اشکالات دارد با اینکه آئین نامه خیلی خوب تنظیم شده ولی در صورت فروش خیلی بهتر است و اشکالی نخواهد داشت اما همان یک ثلث پولی که گفته شده است که بانک کشاورزی بپردازد ممکن نیست کافی باشد بنده اعتقاد دارم جنابعالی بر طبق سیره‌ای که تا بحال داشته‌اید یک فداکاری بفرمائید این موضوع مرحله دوم را در سرلوحه کارهای دولت قرار بدهید و از اجرای برنامه‌های طویل المدت و پروژه‌ها عمرانی که زمان زیاد لازم دارد فعلا صرفنظر بفرمائید یک روزی در تاریخ ایران به شاهنشاه و ملت ایران بفرمائید پایه‌های این مملکت را بنایش را محکمتر کرده‌ایم و آن اعتبار یک میلیارد را بده برابر ترقی بدهید خدا میداند مثل این است که شما زمان را ده سال با اجرای این لایحه جلو کشیدید یعنی کاری که باید تا ده سال دیگر بشود و دو طرف یعنی مالک و زارع و کشاورز بلا تکلیف و نگران می‌باشند انجام داده‌اید و در این مدت به تولید و وقت و نیروهای انسانی خدمت کرده‌اید آن پولی که به مالک می‌دهید بر طبق برنامه‌های خودتان بکار خواهند انداخت هر چه این کار زودتر بشود و در این کار تسریع بشود بهتر خواهد بود بنده باید عرض کنم که وقتی کف دست مونداشته باشد فایده ندارد هر چه برنامه زیبا و مترقی باشد اگر پول نباشد نتیجه ندارد (از آقایان استدعا می‌کنم یادداشت لطف نکنند که حرفم زیادتر خواهد شد) بنابراین بنده بنام یک خدمتگزار استدعا دارم از جناب آقای نخست وزیر در خلال اینکه بمواد فکری بفرمائید اجازه بفرمائید جناب آقای وزیر کشاورزی درباره مطالبی که درسو کمیسیون محرمانه و مطالبی که در کمیسیون علنی بایشان عرض شده البته خودشان خوب می‌دانستند مطالعه بیشتر کنند شاید مصلحت مملکت باشد که این انبار را زیادتر بفرمائید تا مردم از این بلا تکلیفی نجات پیدا کنند و باین هدف مقدس که به پرچم داری شاهنشاه عدالت گستر در مملکت بمیان آمده هر چه زودتر بمرحله نهائی برسد صحبت خیلی زیاد بود اما مسئله بیکاری بی طرفی از نظر ناطقین محترم زیاد صحبت نشده است (عده‌ای از نمایندگان ـ شده است مخصوصاً از طرف آقای رامبد) آقای رامبد؟ خوب ممکن است آقای رامبد کمی تند گفته باشند بنده یک کمی تعجب می‌کنم مسئله بیکاری یک مسئله خطرناکی شده بنده شاهد زنده دارم جناب آقای وزیر دادگستری که بسیار مرد باایمان و شریفی هستند (صحیح است) تشریف دارند خوب میدانند که دادگستری ۴۵ نفر تقریر نویس و مأمور احضار و ابلاغ می‌خواست اعلان منتشر کردهزار نفر دیپلمه و لیسانسیه آمدند شرکت کردند یا یکروز شنیدیم که مجلس شورای ملی ده نفر پیشخدمت می‌خواهد در صورتیکه ماشاءالله مقام ریاست محترم ما بقدری صرفه خواست روزگاری خواهد رسید که بقول آقای پروین خود ما سماور روشن کنیم اینقدر اقتصادی هستند خدا عمرشان بدهد یک وقت دیدیم ۵۰۰ ـ ۶۰۰ نفر دیپلمه آمدند که پیشخدمت بشوند بنده این را برای ارشاد عرض می‌کنم هیچ قصد و غرض ندارم همانطور که جنابعالی در اکثریت برای دولت خدمت می‌کنید بنده هم همینطور مسئله بیکاری یک مسئله خطرناکی است استدعای بنده این است که باز برای خاطر مملکت و برای پیشرفت هدف‌های مقدسی که دارید یک فکری برای بیکاری بکنید که این نیروهای انسانی را تلف نکنیم و هدر ندهیم محض رضای خدا بنده شما را قسم می‌دهم اینکار را برای مملکت که جنبه حیاتی دارد ما که وکیل هستیم موکلین ما هر روز بما مراجعه می‌کنند باتزهای تحصیلی که در دست دارند استدعای بنده این است که دولت باین مطلب توجه کند و بموازات این کار اجازه بفرمایند برنامه تعلیماتی وزارت فرهنگ عوض بشود وزارت فرهنگ ما در حال حاضر باید بکوشد دبیرستانهای ما را سوق بدهد بطرف دبیرستان‌های حرفه‌ای و فنی شما می‌خواهید اقتصاد را تقویت کنید من خودم سه روز می‌گشتم تاکسی پیدا کنم که برق منزل مرا درست کند چرا منباید خودم بلد نباشم چرا باید برای این کا ربروم دنبال کسی، افرادی که مهندس می‌شوند بشوند دکتر می‌شوند آن وقت با ماهی ۱۰ هزار تومان حقوق هم حاضر نیستند بروند الیگودرز این خیانت است و الله بالله به پیغمبر مضر است من جلوی تیپ تحصیل کرده سر تعظیم فرود می‌آورند (دکتر رهنوردی ـ ده هزار تومان خیر سه هزار تومان بدهند می‌روند) اجازه بفرمائید بنده زودتر حرفم را تمام کنم برنامه‌های تعلیماتی فرهنگ باید به طرف فنی و حرفه‌ای سوق داده شود تا دست تکدیمان از بیگانگان بی نیاز بشود و افتخار کنیم که کا رایرانی به دست ایرانی انجام می‌شود باید اذعان کنم که ما کارگر فنی متخصص فنی توأم و هنگام با این برنامه‌های اقتصادی نداریم باید بکوشیم که زودتر تربیت بکنیم و برای اینکه رفع بیکار ی بشود یکی از طرق همین است با مدت کم کار آموزی با مدت محدود با یک حقوق‌های معینی که هر کسی فارغ التحصیل شد به خصوص در کار ماشین آلات کشاورزی که مملکت دارد زراعتش به طرف مکانیزه سوق داده می‌شود استخدام می‌شود ما الان قبرستان ماشین آلات کشاورزی در این مملکت درست کرده‌ایم به این دولت مربوط نیست تصور سوئی نشود چون دولت هنوز رسیده که دراین کار مطالعه بکند هدفهای عالیتری دارد، آقایان مهندسین کشاورزی جناب آقای مهندس اخوان تشریف دارند در خراسان بودند بهر دهی که بروند می‌بینید یکی دو تا تراکتور هست یکی ما لغرب یکی مال شرق و هر کدام یک قوه‌ای دارد نا مناسب با وضع موجود و اقلیمی آن کشور و برای یک فنر سلف در جا می‌زند ۹۰هزار تومان سرمایه راکد مانده به هر دری زده نتوانسته آن فنر را پیدا کند نزد همسایه رفته گفته تراکتور من کیس است اونیور نیست این یک بدبختی برای مملکت است من یک مثالی می‌زنم که قبول بفرمائید یک وقت منزل بنده مهمانی است یک دیگی ندارم که ۵ پنج من برنج بپزم می‌روم از همسایه می‌گیرم حالا ماشینهای کشاورزی در مملکت ما همین حال را دارد باید برای هر استان یک نوع ماشین آلات کشاورزی در نظر گرفت و بر ای اینکه سیاست کلی اقتصادی دولت از نظر کشورهای خارج در دنیا متزلزل نشود هر استانی را تخصیص به یک نوع ماشین کشاورزی بدهند مثلا برای استان خراسان تراکتور آلمانی برای استان فارس تراکتور ایتالیائی برای استان کرمانشاه روسی برای اینکه ا زنظر سیاست اقتصادی دولت هم ناراحت نشود یعنی در خراسان فقط تراکتور کیس بیاید در آذربایجان تراکتور اونیور بیاید که جناب عالی اگر احتیاج پیدا کردید به یک وسیله‌ای از همسایه تان بگیرید و برای این استان لوازم یدکی آن نوع تراکتور رابیاورید و در مرکز استان مثلاً تبریز بدهند و تعمیرات بکنند هیچ کمپانی دلش برای ما نسوخته اگر بخواهیم مرحله دوم اصلاحات ارضی به صورت مکانیزه پیش برود آن هم باید رنامه‌های دولت قرا ربگیرد جناب آقای سر تیپ پور در فرمایشاتشان راجع به عدم کشت خشخاش فرمودند بنده به نام یک کشاورز سی ساله وظیفه دارم که این عرض را بکنم ولو برایم گران تمام می‌شود ما آمدیم در راه دولت از تولیدمان گذشتیم برای احترام دولت به منافع خود توجه نکردیم صحیح آن نبود که آن دولت هم موافقت می کردنددروازه‌های کشورش را باز نمی‌گذاشت برای خارج کردن طلای ما و این قاچاق فراوان را جلویش را می‌گرفت و احترام بین ممالک متقابل است تردیدی نیست ما برای خاطر دولتها از صدها میلیون تومان گذشتیم لااقل توقع داشتیم که دولت لااقل دروازه‌های خودش را به بندد مجازات سنگینی قائل بشود و قاچاق نیاورد به مملکت ما و سیل طلای ما را ببرد کجای دنیا این طور است که یک طرف معامله این طور گذشت داشته باشد یک قدر اینقدر بی همت باشد بنده استدعایم این است جناب آقای نخست وزیر که مسافرتی هم در پیش است این مطلب را حل بفرمائید اگر نمی‌شود جلوی قاچاق را بگیرید فکر اساسی تری برای این کار بفرمائید هر روز شما روزنامه می‌خوانید می بینید قاچاق بزرگی کشف شد زندانهای ما پر است از متخلفین قاچاق جناب وزیر داد گستری بنده اطلاع دارم می‌خواهید یک راهی را پیدا کنید برای این کار تقصیر ما نیست تقصیر آن دولتی است که به جای گذشت ما این طور معامله می‌کند ای کاش آن هم قدری ما را تحبیب می‌کرد محصول تریاک یکی از محصول‌های کشاورزی است و در قاموس کشاورزی کم خرج ترین محصول با کم مصرف ترین آب با مضیقه آب فعلی که در مملکت متأسفانه از بین نرفته شاید مصلحت مملکت نباشد بنده حق ندارم در این مورد بحث کنم (حاذقی ـ این جان جوانان ما را به خطر انداخته) صحیح است جان جوانان جنابعالی را یک ماده‌ای که همه چیز دارد به جز تریاک با طلا دارند معاوضه می‌کنند حالا به خطر انداخته آن وقت محصول تولیدی مملکت شما از بین می‌رود (دکتر رهنوردی ـ فقط برای سلامت ملت ایران بوده موضوع دولتی در بین نبوده) درست است ولی با دولت است که در این باره یک برنامه صحیحی تنظیم بکند و جلوی قاچاق گرفته شود بنده با نفس قاچاق کاری ندارم با آمدن مواد مخدره و خارج شدن طلا کار دارم (دکتر رهنوردی ـ این بزرگترین خدمتی بود که در به مملکت شد) قبول دارم ولی باید تالی اسدش را هم در نظر بگیرید (دکتر رهنوردی ـ از آن اقدامی که کردند و از آن کسی که آن اقدام کرد باید تقدیر بفرمائید) بنده به احترام جنابعالی تقدیر می‌کنم که مصلخت بوده بنده هم امیدوارم این بلا از بین برود تا همه مثل جناب عالی سالم و خوشگل باشند (خنده حضار) ولی از آن طرفش را هم فکر می فرمائید که اکر تولید در مملکت شما قدغن شد آن طرف را هم بفرمائید (فولاودند ـ با یک کلمه خوشگل طرف را خلع سلاح نمودید) بنده در کمال نزاکت اخلاقی در کمال رعایت عفت بیان به جناب آقای نخست وزیر هشدار می‌دهم سر بسته که در معاملات اخیری که با دولت‌های بیگانه شده است بیشتر مراقبت بفرمائید هر وقت خواستید بنده را احضار بفرمائید مورد را ذکر خواهم کرد و فعلاً هم از ذکر جزئیات آن خودداری می‌کنم نام مؤسسه مورد معامله سند معامله در دست من است چه دستگاههائی دارند اگر خواستید به عرض می رسانم فقط هشدار می‌دهم (موقر ـ بفرمائید سوء تفاهم می‌شود) این دولت قصدشان خدمت است و می‌خواهند کار خوب انجام بدهند (نخست وزیر ـ اگر مربوط به معاملا دولت است بفرمائید) بسیار خوب یک معامله‌ای شده در شرکت قند برای قند آبکوه و چناران شهرستان مشهد ظرفیت کارخانه قند آبکوه ۵۰۰ تن است کرده‌اند هزار تن کارخانه قند چناران ۳۰۰ تن بوده کرده‌اند هزار تن جمعاً ۲۰۰۰ تن ۱۰۰ میلیون تومان قرار داد بسته شده. در خدمت رفقایم و شرکایم با اجازه نمایندگان خراسان مسافرتی شد با کمک دولت از طریق وزارت اقتصاد که موجب کمال تشکر بنده است یک کارخانه ۲۵۰۰ تنی نوبه ۳۶ میلیون تومان معامله شد اسناد حاضر است قراردادش هم حاضر است مقایسه بفرمائید به بینید درد از کجاست (نخست وزیر ـ کی بسته شده ؟) ۱۵ روز ۲۰ روز قبل مطالعاتش در دولت قبلی شده (نخست وزیر ـ بنده هنوز اطلاع ندارم) مطالعه بفرمائید این قرارداد هست ما هم قرارداد بسته‌ایم موجود است خواهش می‌کنم توجه فرمائید شاید در گذشته خدای نکرده ندانم کاری شده بنده نمی‌توانم با اطمینان عرض کنم که سوء نظری بوده ممکن است غفلتی شده باشد مطالعات خرید کارخانه را با ۱۲۰ هزار تومان انجام دادیم برای مطالعه این توسعه یک میلیون و هفتصد هزار تومان بخرج دولت گذاشته شده (مهندش معینی زند ـ کی) همین دو سه ماهه دقت کنید این پروژه مال سه سال قبل است مناقصه مال گذشته است و حالا عمل شده و ممکن است این ندانم کاری از گذشته‌ها باشد و مربوط بدولت فعلی نباشد (نخست وزیر ـ مسلماً نیست ممکن است این کار شده باشد ولی در دولت فعلی نیست) باید اینطور باشد بنده استدعا می‌کنم که این موضوع را رسیدگی بفرمائید (نخست وزیر ـ ممکن است صحیح باشد ولی در این دولت نشده است) وقتی مؤسسات ملی می‌آیند چنین کارخانه‌ای را به قیمتی نازل می‌خرند رقابت می‌کنند دولت هم باید در جریان باشد و قطع دارم در دولت جنابعالی نیست ولی قرارداد در این دولت بسته شده است وقتی قرارداد آماده شد تجارت است تاجر سود می‌خواهد از این کارها خارجیها زیاد می‌کنند من اگر غافل شدم بمبلغ گران بمن می‌اندازند (خنده نمایندگان) البته این مطلب را که گفتم برای خنده آقایان بود راستی عرض می‌کنم اگر غافل شویم سرمان کلاه می‌گذارند تجارت است دو طرف معامله من هم غافل می‌شوم او داناست کلاه سرم می‌رود دلیل سوء استفاده نیست ولی ما نشستیم ۴ ماه عرق ریختیم مطالعه کردیم یک کارخانه که از روز اول ۹۰ میلیون تومان قیمت می‌دادند به ۳۶ میلیون تومان و بهره ۹ درصد هم رسید به ۲/۵ درصد و اینها کاری است که باید انسان دنبال کارش باشد و البته دولت هیچوقت نمی‌تواند مثل افراد تاجر خوبی باشد (صفی پور ـ ۲/۵ درصد) بله قربان درصد خدمتگزار می‌خواستم عرض کنم البته خواستم هشداری بدولت بدهم که مراقب این امر باشد و بنده قطع دارم و بخدا عقیده‌ام این است که انشاءالله سوء استفاده ئی نشده آنها تاجرند آقا تاجر وظیفه اش این است که طبق اصول تجارت جنسش را گران بفروشد باید جنس را خوب بفروشد ایرادی باو وارد نیست مطلب دیگری که بنده لازم میدانم بجناب آقای نخست وزیر عرض بکنم با اینکه خیلی سرسری یادداشت کرده‌ام موضوع بزرگ شدن تهران است تا وقتی شما جلو بزرگ شدن تهران را نگیرید جناب آقای نخست وزیر برنامه هایتان به ثمر نمی‌رسد تردید نداشته باشید نباید اجازه فرمائید امتیاز احداث کارخانجات به اطراف شهر تهران داده بشود باید اجازه ندهید بهیچ کمپانی خارجی که مرکزش در تهران بشود اینها را سوق بدهید به شهرستانها از مردم دردسر کم کنند شما ملاحظه بفرمائید ما چقدر وقتمان گرفته می‌شود یکساعت طول می‌کشد که از این طرف تهران برویم آن طرف تهران این کارخانجات و مراکز اقتصادی را به شهرستانها سوق دهید هر قدر به تهران امتیاز داده شود شهرستانها محروم می‌شوند شهرستانها خالی شده به تهران هجوم می‌آورند یکی از طرفی ممکن است تهران را خالی بفرمائید مراکز تعلیمات عالیه است چه لزومی دارد دانشکده ادبیات در تهران باشد چه لزومی دارد دانشکده دندانپزشکی در تهران باشد یا دانشکده داروسازی در تهران باشد جنابعالی در ممالک مترقی بیشتر تشریف برده‌اید بنده اگر شش ماه در آمریکا بودم جنابعالی تمام عمرتان را در خارج از کشور بوده‌اید در تمام شهرهای کوچک آمریکا که می‌روید دانشکده‌های بزرگ در شهرهای کوچک است که ۱۰ هزار نفر جمعیت دارد چه فلسفه‌ای دارد برای اینکه شهرهای بزرگ زیاد شلوغ نشود برای اینکه دانشجویان در یک محیط آرام و دور از آلایش‌های اجتماعی که در شهرهای بزرگ برای دانشجویان هست مشغول تحصیل شوند در شهرهای کوچک دانشجویان کاری و وظیفه‌ای اصلا ندارند جز اشتغال بامر تحصیل بیائید این مراکز تعلیمات عالیه را گسترش بدهید نه در تهران آنها را ببرید به شهرستانها مثلا دانشکده ادبیات را ببرید به نیشابور دانشکده داروسازی را ببرید همدان (یکی از نمایندگان ـ ساری) ببرید ساری چه لزومی دارد در تهران باشد بنده حتی می‌خواهم پایم را بالاتر بگذارم اجازه بفرمائید حتی فرهنگ برود به مراکز استان چه لزومی دارد که وزارت فرهنگ در تهران باشد (مجید محسنی ـ ببرید دماوند) (پروین ـ ببرید اراک) ما تمام مراکز اقتصادی تمام مراکز تعلیماتی را آورده‌ایم در یک محیط کشنده خفقان آوری بنده نمیدانم فلسفه اینکار چیست هیچ لزومی ندارد بگویند آقا می‌خواهی کارخانه مونتاژ بنز درست کنی چرا در تهران باشد برود در آذربایجان درست کند در فارس درست کند (دکتر زغرانلو ـ مجلس را هم به دماوند ببرند) مقصود بنده این است که دولت اگر جزء برنامه اش ایت مطلب را بگذراند واحدهای صنفی مراکز تعلیماتی مثلاً یادم آمد دولت آمد امتیاز داد به دانشگاه ملی گفتند برو پهلوی دانشگاه دولتی، دانشگاه ملی را تأسیس کن چرا نرود به شهرستان دیگری که مراکز علمی دارد این که با دولت سر و کار ندارد این مرکز علمی برود در مرکز شهرستانها دانشکده‌های علمی دیگر هم ممکن است در آینده به وجود بیاید من اگر به جای دولت باشم یک سرقفلی به دانشگاه تهران می‌دهم می گویم دستگاهت را جمع کن برو فلان شهرستان، هدف ما محیط آرام وتمرکز ندادن است، وقتی ۵۰ هزار دانشجو در یک جائی که جمع شوند خدای نکرده فسادهای گذشته تکرار می‌شود هیچ لزومی ندارد بنده برای مصلحت دولت عرض کنم که دولت همه کارهایش باید با هم هماهنگ باشد این انقلاب در همه شئون باشد که فقط سر لوحه اش اصلاحات ارضی است بنده مصراً از دولت استدعا دارم از جناب آقای نخست وزیر استدعا دارم که در این مملکت این مورد در نظر گرفته شود که مرکزیت را از تهران بردارد و تا حدودی که برنامه‌های دولت ایجاب می‌کند گسترش بدهید به مراکز استان و حتی الامکان به شهرستان‌ها کوچک نبراسکا شهری است که تعداد دانشجویش دو برابر جمعیت شهر است و این دانشجویان جزء این که جای خشک و خالی بنشینند در این شهر هیچ وسیله دیگری ندارند صرفاً محیط تحصیل است و بسیار هم خوب باز می‌آیند و دور هستند از تمام آلایش‌های شهر بزرگ (دکتر مهذب ـ فلسفه دانشگاه پهلوی هم همین است) یک گله خصوصی بنده از دولت دارم نه مخالفم نه خدای نخواسته ناراضی دو مرتبه جناب آقای نخست وزیر و یک عده‌ای از اعضای محترم دولت تشریف آستان بوسی حضرت رضا (ع) را پیدا کرده‌اند امیدوارم خود حضرت ایشان را یاری و مدد کند که بتواند خدمت کنند و برنامه‌ها را به ثمر برساند روحیه مردم خراسان را از نزدیک مشاهده فرمودید که یک مردمی هستند شاهدوست شرافتمند میهن پرست غیرتمند و کراراً به شهادت تاریخ در مواقع حساس و خطرناک از سنگ و محک و بوته آزمایش بسیار سر بلند بیرون آمده‌اند (صحیح است) هیچ وقت منحرف نشده‌اند تاریخ است مدرک است همه ملت ایران این طور است خراسان هم باید این طور باشد بنده نفهمیدم خراسانی با این همه مزایا و ارادت و صبوری چرا بودجه دانشگاه آن ۵ میلیون و جاهای دیگر ۱۲ میلیون و ۱۰ میلیون (دکتر شفیع امین ـ دانشگاههای دیگر هم کم است) آنها هم کم است اما ظلم بالسویه عدل است شاگردان دانشگاه مشهد، بفرمایش بندگان اعلیحضرت همایونی که فرمودند این جناب آقای دکتر سامیراد خدا عمرش بدهد از هر خانواده مشهد یک عضو متخصص ارزنده و عالیترین متخصص از زیر دست این مرد بیرون آمده اعلیحضرت همایونی جلوی دانشکده پزشکی مشهد فرمودند: آقای رئیس دانشگاه به هر کشور خارجی قدم گذاشتم دیدم بهترین شاگردان ما از شاگردان دانشکده پزشکی مشهد هستند و من به شما تبریک می‌گویم این فرمایش شاهنشاه مملکت است یک جنین سرزمین یک جنین مهد علم ادبی یک چنین منطقه‌ای که این قدر صبور و منظم و خدمتگذار است چرا باید بین بودجه دانشگاه آنجا با سایر دانشگاه‌ها فرق گذاشته شود اگر می‌دهید بالسویه باشد اگر دادید با و هم مرحمت کنید جناب آقای نخست وزیر این را توجه فرمودید این رقم را توجه فرمودید رقم بودجه دانشگاه مشهد را (نخست وزیر ـ قسمت عمرانی اش را توجه بفرمائید) بنده تقاضا دارم و دولت را دعا می‌کنم کمال تشکر را دارم فرقی بین استان خراسان و سایر استانها نباشد به هزار دلیل دانشگاه مشهد می‌تواند پابپای سایر دانشگاهها بیاید اگر قبول دارید اقدام کنید که اگر سایر جاها هم کم است لااقل ظلم بالسویه باشد اگر ندارید حرفی نداریم البته این مطلبی بود که چند کلمه‌ای هم درباره خراسان گفتم مطلب دیگر بنده اگر حمل به تظاهر نشود مطلبی بود که جناب آقای دکتر جعفری فرمودند و آن تصویب کادر قضائی کشور است به پیروی از نیات عالیه شاهنشاه اگر میل دارید عدالت اجتماعی برقرار باشد اساس آن تأمین زندگی کامل قضات شریف این مملکت است جناب آقای نخست وزیر یک قاضی شرافتمند باعزت نفس در دورترین نقاط مملکت زنش بچه اش رنگ سیب و پرتقال را نمی بینددر منتهای سختی و مشقت بسر می‌برد متأسفانه آنطور که باید بهش توجه نمی‌شود در حالیکه در آن شرایط سخت خدمات خود را بخوبی انجام می‌دهد کراراً به دولتها درباره قضات گفته شده که قاضی بایداز هر جهت در رفاه باشد تا مبادا خدای نکرده فکر انحراف بسرش بیفتد وجود طبقه قاضی برای نظم اجتماع ما خیلی مهم است بنده استدعایم از دولت این است که برای این طبقه شریف فکر اساسی بکند مثل اینکه بنده خیلی حرف زدم یک مطلبی است به بنده تذکر داده شد و با اجازه جناب آقای نخست وزیر عرض می‌کنم و بمطالبم خاتمه می‌دهم جناب آقای ثامنی مرقوم فرمودند که چون من وقت صحبت ندارم از جناب وزیر دادگستری استدعا می‌کنم راجع به تشکیل دادسرای اسفراین بذل توجهی بفرمایند آقای بهادری هم راجع به قوچان استدعائی دارند اما یک مطلبی که بنده یادداشت کرده‌ام به بنده اجازه بفرمائید جزئیاتش را در خارج عرض کنم حالا سربسته عرض می‌کنم اجازه فرمائید بنگاههای خیریه مملکت با یکدیگر هماهنگ باشند این کار به صرفه و صلاح مملکت است و برنامه‌های جنابعالی بهتر پیشرفت می‌کند یک برنامه‌ای در بین بنگاههای خیریه موجود کشور تنظیم بفرمائید هر کس در حدود مسئولیت خودش کار داشته باشد گاهی دیده شده در یک بخش یا دو قصبه دو تا درمانگاه ساخته شده یکی از یک بنگاه خیریه و درمانگاه دیگر از یک دستگاه دیگر و چند تا بخش دیگر محروم است یک هماهنگی اجازه فرمائید بین آنها بوجود آید یک مطلب دیگر راجع به قانون حمایت صنایع است که در چندی قبل تصویب شد که کارخانجاتی که بواسطه سوء اداره یا عدم توانائی را که مانده است دولت دست اینها را بگیرد و بطریق مقتضی نجاتشان بدهد بنده در این بودجه چیزی در آن باب ندیدم جناب دکتر یگانه برای اجرای قانون حمایت صنایع اگر راهی دارد که بعد توضیح خواهند فرمود امیدوارم این مطلب مورد توجه قرار بگیرد بنده خیلی پر حرفی کردم خیلی معذرت می‌خواهم اگر جناب آقای نخست وزیر آن لطف بخصوص را راجع به دانشگاه حمل کنند و همچنین اعتبار وزارت کشاورزی را برای اجرای مرحله دوم اصلاحات ارضی که مبتلا به امروز مملکت ایران است ترمیم کنند و اضافه کنند (نخست وزیر ـ اضافه شده) آن شرط رأی اعتماد کامل بنده به دولت این است که جناب آقای نخست وزیر قبل از طرح تبصره و پیشنهادها این دو قسمت را موافقت بفرمایند والا بنده را آزاد بگذارند آنچه وجدان بنده گفت عمل کنم عرض دیگری ندارم توفیق و سعادت دولت محترم را از خداوند متعال خواستارم و بنده یک مطلبی هم لازم بود حضور مقام ریاست عرض کنم سوء تفاهمی شده است بنده از مقام ریاست کمال معذرت خواهی را می‌کنم کمال تشکر و انتنان را دارم ایشان با کمال حسن نیت سرپرستی فرمودند (صحیح است) نهایت همت و دقتشان را در این مدت صرف کردند که مجلس شب و روز خوب اداره بشود (صحیح است ـ احسنت).

رئیس ـ آقای معتمدی به عنوان مخالف بفرمائید.

معتمدی ـ عرایض بنده شامل یکی دو سؤال و چند تذکر خیر خواهانه درباره چند وزارتخانه است که در حقیقت جنبه ارشاد دارد و امید است آنچه که عرض می‌کنم و دردی را اینجا عنوان می‌نمایم دارویش را هم عرض کنم و اگر اشاره‌ای به نقائص می‌شود کسی به حساب خود نگذارد فقط در رفع نقص و اصلاح وضع برآید (صحیح است) و اما سؤال بنده در صفحه ۷ لایحه بودجه درآمد دولت را ۱۴۰۹۵۲۶۷۷۰۰۰ ریال و هزینه را ۱۴۴۴۴۴۱۶۲۰۰۰ ریال منظور و اعلام کرده‌اند که در حقیقت حدود ۳۵۰ میلیون تومان کسر بودجه داریم بنده می‌خواستم بدانم که این کسر بودجه را از چه محل تأمین میفرمائید آیا از طریق افزایش مالیاتها یا از طریق وام یا تکثیر عایدات تولیدی یا از راههای دیگر البته اگر از طریق افزایش مالیاتها باشد بنده مخالف هستم و این موکول به جواب بعدی جناب آقای نخست وزیر خواهد بود مطلب دیگر بنده راجع به لوایحی است که از طرف مجلس شورای ملی به مجلس سنا می‌رود آقایان استحضار دارند که این لوایح یک قسمتی مالی است و جنبه مشورتی دارد و بقیه اش جنبه استصوابی دارد (صحیح است) در لایحه بودجه که تنظیم شده هر دو موضوع منظور گردیده یعنی هم مشورتی و هم استصوابی اگر همه اینها یک جا تنظیم و ارسال شود صحیح نیست همانطوریکه تصمیم دارید اگر این دو را جدا یکنید و به مجلس سنا بفرستید زیباتر و بهتر و صحیح تر است. مطلب دیگر بنده مربوط است به وضع اقتصادی مردم و مراجعه بیکاران به ما. روزی که فرمان جناب اجل عالی (خطاب به نخست وزیر) صادر شد تمام نمایندگان و مخصوصاً بنده بی نهایت خوشحال بودم مردم از بنده غالباً سؤال می‌کردند که این دولت چه جور است بنده جوابی به آنها عرض می‌کردم که لازم می دانم اینجا عرض کنم وآن این بود که به دوستانم و به مردم می‌گفتم که ایشان تزی دارند و آن تز اقتصادی است و جمعیتی هم ینام کانون مترقی که تشکیل شده از یک اقتصادان و حوقدان و طبقه جوان و منور مملکت مسلم ایشان با این تزهائی که دارند و این عواملی که در اختیار دارند و در رفع مشکلات و در رفع رکود اقتصادی و گرفتاری و بیکاری توفیق حاصل کرد (صحیح است) بنده فکر می‌کردم بعد از این که برنامه جنابعالی تصویب می‌شود پس از یکی دو ماه حضرتعالی هر هفته یک طرح جدید اقتصادی که مؤثر در بهبود زندگی مردم و رفع بیکاری باشد تقدیم مجلس خواهد کرد (صحیح است) به نظر بنده هنوز هم دیر نشده و بنده به سهم خود امیدواری دارم که جنابعالی در کار خودتان با این وسائل و با این مغزهای اقتصادی که در اختیارتان هست توفیق حاصل بفرمائید (انشاء الله) البته چند طرح دارید که یکی از آنها لایحه تسهیل وصول مالیات هاست که یک نقص بزرگی درش هست و آن این است که در این لایحه به طور مقطوع مالیات وصول می‌شود اما در این لایحه اگر یک بازرگانی یا یک پیشه ور، جواهر فروش که در سال ۴۲ ده هزار تومان مالیات می داده احیاناً در آخر سال زندگی او دچار حریق یا سرقت یا ورشکستگی و زیان فاحش بشود طبق این لایحه در سال ۴۳ باید ۱۱ هزا تومان نیز مالیات بدهد و اگر هم پرداخت مالیات مسامحه کند و دیر پرداخت کند ده درصد هم جریمه دیر کرد بهش تعلق می‌گیرد (صحیح است) چون جنابعالی واقعاً شخص منصفی هستید و در صحبتها و مذاکرات جواب منطقی می‌دهید بنده می‌خواهم بدانم که اگر فردا یک پیشه وری که سال گذشته ده هزار تومان مالیات داده و امسال دچار حریق و یا زیان فاحش و یاسرقت شد و به وزارت دارائی مراجعه کرد، دارائی چه عملی می‌تواند به بنده بکند. دست دارائی بسته شده است و به موجب این لایحه باید ۱۱ هزار تومان مالیات بگیرد و این صحیح نیست بنده از جنابعالی سؤال می‌کنم تکلیف چنین پیشه ورانی چیست؟ فردا به ما مراجعه می‌کند و می‌گوید ما زندگیمان طبق این اعلام طبق این مدارک دچار حریق شد چنان که ملاحظه فرموده‌اید و در اغلب روزنامه‌ها می‌نویسند که فلان بازار سوخت فلان محله آتش گرفت فلان مغازه را سرقت کردند و بردند ولی کوچکترین راهی برای این قبیل اشخاص وجود ندارد و ظلم چه به یک نفر و چه به ده میلیون نفر علی السویه است ظلم به یک نفر ظلم به اجتماع است (صحیح است) بنده تمنا می‌کنم که سعی بفرمائید لوایحی که در دولت جنابعالی از تصویب مجلسین می‌گذرد این قبیل نقائص درونش وجود نداشته باشد که فردا یک دولت دیگری بیاید و آن را به نام سهل انگاری اصلاح بکند مطلب دیگر این که بنده نمی دانم برای رفع بیکاری و بحران اقتصادی دولت حاضر چه پروژه‌ای دارد (صحیح است) برای روشن شدن جریان جالبی را به استحضار می رسانم. و آن این است که بعد از جنگ بین المللی اول موقعی که هیتلر روی کار آمد دیدند یک بیکاری عجیبی در سراسر آلمان وجود دارد و بعد آمدند برای اینکه رفع این بیکاری بشود اتوبان را شروع کردند چندین هزار بیکار و کارگر در این راه بکار مشغول شدند ولی بعد از اینکه اتوبان تمام شد دیدند این یک قرص مسکن بوده است و این بیکاره‌ها دو مرتبه بیکار شدند بعد از جنگ بین المللی دوم آمدند از این تجربه تلخ گذشته استفاده کردند و پیشنهاد دادند که هر کسی هر کار تولیدی یا هر کاری که مردم را بکار وادارد پیشنهاد کند ما پول با اقساط بسیار طولانی و ربح بسیار کم در اختیارش می‌گذاریم که برود کار را شروع کند و عده‌ای آمدند و پیشنهاداتی دادند که یکی از آنها همین خانه سازی ود طبق آماری که یکی از مجلات آلمان منتشر کرده است نوشته است که دو در صد برای این قبیل خانه سازی‌ها ربح تعیین کردند و بعد هم گفتند که هر کس خانه‌ای ساخت و تویش نشست و نصف آن وام را بابت اجاره بهش می‌بخشند و در مورد کشاورزی هم همین وضع را بکار بردند و در نتیجه آن آلمان شکست خورده و متلاشی شده بصورت آلمان امروزی درآمد که امروز اجناس آنهابه تمام دنیا صادر می‌شود و حتی وام هم می‌دهد و یکی از ممالک غنی و ثروتمند شده است که امروز با نهایت قدرت روی پای خودش ایستاده و ملتش هم بخوبی زندگی می‌کند (صحیح است) مسئله مهم دیگر استفاده از نیروی انسانی و فکر و ابتکار جدید است که متأسفانه در این مملکت هنوز مورد استفاده و تشویق قرار نگرفته است (صحیح است) بنده بسهم خودم یک پیشنهادی خدمتتان می‌دهم و آن این است که البته میدانید ایجاد کار دائم برای مردم کشور و بیکاران از دو طریق امکان پذیر است یکی توسعه صنایع و دیگری توسعه کشاورزی هر کار دیگر مثل خانه سازی و جاده سازی و از این قبیل کارها همانطور که قبلا عرض شد بمنزله قرص مسکن است این قبیل کارها خوبست ولی کافی نیست و دو نوع کار کشاورزی و صنعتی است که دوام دارد و ممکن است یک کارگری درسن ۱۵ سالگی وارد یک کارخانه‌ای بشود و در سن ۶۰ سالگی از آن کارگاه خارج گردد بنده پیشنهادی دارم و آن اینست یکی توسعه صنایع و دیگری توسعه کشاورزی بنابراین دولت هر قدر بیشتر کوشش کند زودتر به این هدف می‌رسد منتهی نیل به این هدف بیک چیز احتیاج دارد و آن بکار انداختن سرمایه فکری است (صحیح است) با بکار انداختن سرمایه فکری سرمایه مادی میدان پیدا می‌کند با علاقه‌ای که شاهنشاه به بالا بردن سطح اقتصاد و تقویت بنیه مالی مولدین کشور اعم از زراعی و صنعتی دارند این وظیفه برای ما پیدا می‌شود که سعی کنیم برنامه‌های فکری در زمینه ابتکار تشویق بشوند بدین منظور پیشنهاد می‌کنم که هر کس با توجه بوضع جامعه و مبانی اقتصادی کشور و ضروریات و احتیاجات جامعه ایرانی در حدودی که تأمین آن در داخله مملکت میسر باشد پیشنهادی بنماید طرحی بدهد که قابل عمل در کشور باشد و از نظر اقتصادی با اقل سرمایه حداکثر استفاده عاید گردد و نیروی انسانی را بکار بگمارد و برتمام یا جزئی از علتهای بیکاری غلبه کند یا در بهبود زندگی و تقویت بنیه مالی مردم مؤثر افتد بچنین مبتکر یا مبتکرین از طرف دولت جوائز و پاداش قابل توجهی اعطا گردد بدیهی است اعلام و اجرای چنین مسابقه‌ای موجب می‌شود که حس ابتکار در جامعه ما تقویت گردد و سرمایه فکری به جریان افتد در کشور ما مردمان فکور و مبتکر و با استعداد زیاد هستند پروژه هائی هم دارند ولی باید بنحوی از انحاء آنان را بمیان کشید (صحیح است) و از ابداع و ابتکار آنها استفاده کرد زیرا بطور ساده کسی حاصل یک عمر تجربه و زحمت خودش را از دست نمی‌دهد چه بسا اشخاصی که قبلا پیشنهادات مفیدی دادند که یا دزدیده شد یا در پرونده‌های فراموشی مدفون گردید (صحیح است) دیده‌اید یک مدادهائی در دست بچه‌ها در مدارس مصرف می‌شود که یک سرآن مدادها مداد پاکن هم هست آن کسی که این مداد پاکن را اختراع کرد و عرضه نمود دولت متبوعش آنرا برسمیت شناخت و در نتیجه آن ابتکار کوچک ان شخص میلیونر شد در ایران از افکار اشخاصی که کنسی می‌دهند پیشنهاد ابتکاری می‌دهند حسن استقبال نمی‌شود ولی جنابعالی جناب آقای منصور بیائید و این عمل را در این مملکت رایج بکنید و تشویق بفرمائید (صحیح است) در این جا یک مطلبی راجع به تریاک و هروئین صحبت شد و این را متأسفانه دوست عزیز بنده جناب آقای کیهان یغمائی نماینده محترم مشهد اظهار کردند بنده ناچارم در اطراف این موضوع برای اینکه وقتش نگذرد توضیحی عرض کنم تریاک یکی از بزرگترین بلاهای این مملکت بود که بمیان مردم این کشور رخنه کرده بود (صحیح است۹ در حدود سه چهار میلیون مردم این مملکت و جوانها به تریاک و شیره معتاد شده بودند (دکتر رهنوردی ـ ۵ میلیون نفر) بنده افتخار می‌کنم که اولین کسی بودم که مبارزه با تریاک را در ایران شروع کردم (احسنت) در سال ۱۳۱۹ و ۲۰ بنده یک مسافرتی از طریق اصفهان، یزد، طبس بخراسان کردم یک هفته در کاشمر مهمان بودم آنجا اطفالی را دیدم اطفال ژنده پوش ۷ ـ ۸ ـ ۱۰ ساله تمام ضعیف با چشم‌های پرازقی معلول که مشغول تکدی بودند از میزبانم پرسیدم این بچه‌ها چرا اینطور هستند چرا اینقدر گدا در اینجا هست؟ گفت تمام این بچه‌ها معتاد هستند معتاد به شیره هستند آنها گدائی می‌کنند ده شاهی می‌گیرند آن را یک سر شیره می‌خرند و می‌برند در خانه شان به پدر و مادرشان می‌دهند آنها دود می‌کنند و نشئه می‌شوند و این دود را فوت می‌کنند به دماغ بچه‌ها و اینها هم نشئه می‌شوند و دو مرتبه می‌روند گدائی را شروع می‌کنند در اکثر خانه‌ها سفره چرمی و منقل و انبر و یک حقه وافور چینی با چوب کهور و در بعضی خانه‌ها چراغ و چلم و نگاری شیره بود و جوانها داشتند روزبروز این موضوع را بنام یک تفریح در هر جا که می‌نشستند بعنوان تفریح استفاده می‌کردند (صحیح است) (دکتر رهنوردی ـ بهترین درختهای ایران را برای تهیه ذغال بریدند که با آن تریاک بکشند) در قهوه خانه‌ها هم برنامه شان و تفریح مردم همین تریاک کشی بود در اینجا گفتند صدها میلیون تومان عایدی مملکت از بین رفت هیچ همچو چیزی نیست فقط عایدی تریاک پس از وضع مخارج برای دولت چهار میلیون تومان بود در حالی که خسارت و لطمات و صدمات و آبروریزیهائی که در دنیا برای کشور ایران و مردم ایران بوجود آورده بود (صحیح است) قابل جبران نبود (صحیح است) در اروپا می‌گفتند ایرانیین اپیمیست در دانشکده‌های اروپا ایرانی را تریاکی می‌دانستند و تریاکی معرفی می‌کردند حیثیت و غیرت و شرف را داشت از این ملت می‌گرفت واین شخص اعلیحضرت بود که باین موضوع توجه خاص مبذول فرمودند و اعضاء انجمن مبارزه با تریاک را روزبروز تشویق کردند تا بالاخره این سم مهلک از این مملکت ریشه کن شد (دکتر رهنوردی ـ مخصوصاً جناب آقای دکتر جهانشاه صالح خیلی زحمت کشیدند) در سال ۱۹ و ۲۰ ما در اصفهان مبارزه را شروع کردیم و در سال ۱۳۲۳ یا ۲۴ اعضاء انجمن مبارزه با تریاک در تهران شروع کردند و در سال ۱۳۲۶ که برای ساختمان پل بزرگی روی زاینده رود باصفهان رفته بودم یک کسی برداشته بود یک اشعاری علیه اعضای انجمن مبارزه با تریاک و بنده و آقای دکتر طبا که آنموقع نماینده مجلس و سخن گوی انجمن مبارزه با تریاک در مجلس بودند ساخته بود بنده برای رفع خستگی آقایان این چند بیت را که می‌خوانم گفته بود ای دکتر طباشیر، با طبع شیر خشتی در منع تخم ککنار، بیهوده خصم گشتی، باب و عم تو خوردند، تریاک تا که مردند، همراه خویش بردند این میوه بهشتی درباره بنده گفته بود الا ای دوست کاینسان در خروشی مگر تو دکتری یا حب فروشی، نمیدانی بتهران دکترانند که بهر حب فروشی جانفشانند و چون بنده قریب یکی دو هفته بود که از طرف وزارت راه برای ساختمان پل بزرگی فعلی روی زاینده رود باصفهان رفته بودم بدنبال اشعار خود خطاب به بنده گفته بود اگر هستی مهندس پس پلت کو الا ای خصم منقل قبلت کو بنده ناچار جواب این شاعر را به نظم چنین دادم شنیدم هرزه ئی بی آبروئی ـ نکرده از حیا و شرم بوئی ـ قلم را کرده تیغ زشت دشنام صدای اصفهان را کرد بدنام ـ بخادم می‌زند نیش خیانت به خائن می‌کند وصف امانت (احسنت) من آن چیزی که خود با چشم دیدم خدا کند کز آن بدتر ندیدم ـ به سال یک هزار و سیصد و بیست از آن تلخی هنوز هم غصه باقی است ـ میان راه گلشن تا خراسان زبیم شیره گردیدم هراسان ـ به هر شهر و به هر قریه رسیدم به جز تریاک و تریاکی ندیدم ـ ز گهواره گرفته تا لب گور زن و مرد و جوان و پیر رنجور ـ برگ خونم به جوش آمد در آن روز به مهد طوس و نوذر درد جانسوز ـ به جای پهلوانان کیانی بود مشتی علیل از ناتوانی (آفرین) به هر حال آخر شعار این است حسین معتمد در راه ایران ـ گذشته در جوانی از سر جان ـ اگر خون مرا ریزند بر خاک ـ به بندد نقش منع کشت تریاک (احسنت) این کار بر اثر فداکاری اعضای انجمن مبارزه با تریاک و در زمان وزارت آقای دکتر جهان شاه صالح که وزارت بهداری بودند (احسنت) و آقای علم وزیر کشور و نخست وزیر مرحوم علاء و با عنایت شخص اعلیحضرت همایونی در سال ۳۴ این قانون گذشت و بنده اینجا صریحاً اعلام می‌کنم که مفید ترین و مهم ترین قانونی که در تاریخ مشروطیت ایران از مجلس ایران گذشته همین قانون منع گشت و استعمال تریاک بوده است (صحیح است) بنده از دولت تقاضا می‌کنم برای تعمیم ورزش که یکی از عوامل ورزش که یکی از عوامل مؤثر و جلوگیری کننده از اعتیاد مردم و رفتن جوانان ما به بعضی از جاهای نا مناسب است اقدام کنند و بودجه ورزش را افزایش دهند که روز به روز خصوصاً جوانهای ما به این سمت بگرایند (صحیح است) ضمناً این را عرض می‌کنم که می‌گویند تریاک از ترکیه و افغانستان می‌آیند هروئین جای تریاک را گرفته آقا این تقصیر مرزداران ایران است چه طور یک جاسوس یک اجنبی نمی‌تواند به این مملکت وارد بشود اگر بیاید فوراً او را می‌گیرند پس این چه دلیل دارد که کامیون کامیون تریاک توی این مملکت می‌آید و پخش می‌گردد آقا باید بروند و به بینند از کجا می‌آید این وظیفه مرزداران است، این مزرداران و دروازه بانان هستند که باید جلوی ورود تریاک را به ایران بگیرند (صحیح است) آنها نباید بگذارند تریاک وارد بشود به علاوه ما باید مردمی عاقل باشیم که به سوی یک سهم مهلک نرویم (صحیح است) یک موضوع دیگر راجع به هروئین است این که می‌گویند تریاک را منع کرده‌اند که هروئین جایش را بگیرد (دکتر امین ـ صحیح نیست) (دکتر رهنوردی ـ این طور نیست) هروئین آقا از سوغات‌های جنگ بین المللی دوم است که به ایران هم آمد همین طور که رقص تویست و راک اندرول آمد هروئین هم آمد (خنده نمایندگان ـ صحیح است) باید اولیای اطفال مراقبت کنند که فرزندانشان آلوده نشوند (صحیح است) مدیران مدرسه باید مراقبت داشته باشند شاگردان را ارشاد کنند که اطفال مردم گرفتار این بلا‌ها و این سم مهلک نشود (صحیح است) (انشاء الله)(دکتر رهنوردی ـ در مورد تعمیم ورزش اول باید تشکیلاتش را درست کرد) مطلب دیگر بنده راجع به برق اصفهان است، جناب آقای منصور حضرت عالی خوشبختانه از روز اول تشکیل این مجلس در مجلس بوده‌اید و اطلاع دارید ما اصفهانیها از این برق خصوصی و شاید تمام مردم ایران از برقهای خصوصی ناراضی و نگران هستند (صحیح است) اما کی و چه موقع باید این برق‌های خصوصی بسته شود و از بین برود و مردم از شر این غارتگری‌ها خلاص شوند؟ (صحیح است) به ما وعده دادند که برای شما دو موتور دو دینام ژنراتور ده هزار کیلو واتی خریداری خواهد شد و برق اصفهان اصلاح می‌شود آقا برق اصفهان ربطی به اصفهان ندارد این مربوط به تمام مردم ایران است (صحیح است) مربوط به دولت ایران است. در اصفهان شخصیتها و رجال خارجی رفت و آمد می‌کنند اگر وضع آنجا بد باشد برای دولت ایران بد است برای شخص اعلیحضرت همایونی بد است برای همه ملت ایران بد است (صحیح است) عرض کنم که برق اصفهان مردم را غارت می‌کنند و برای ما توطئه می‌چیند برای من خیلی ساده بود و آسان با خیلی مزایا از این مبارزه بیرون بیایم مرا تهدید به قتل کردند ولی من حیثت خودم و سیصد پانصد هزار مردم شریف اصفهان را به هیچ قیمتی نمی‌فروشم تا موقعی که به نتیجه نرسم دست از مبارزه شرافتمندانه بر نخواهم داشت (احسنت) از دولتها هم استدعا می‌کنم که هر چه زودتر برای برق اصفهان و برقهای خصوصی ایران فکر عاجلی بکنند (صحیح است) مطلب دیگر این است که نمایندگان مجلس نطق هائی به نام قبل از دستور می‌کنند و امیدواری دارند که این نطق‌ها در دستگاهها مورد توجه قرار گیرد زیرا که مردم هر محل از نمایندگانشان توقعاتی دارند، انتظاراتی دارند ما هم که جز این تریبون وسیله دیگری د اختیا خور نداریم. اذعان می‌کنم که یکی از نمایندگان راضی این مجلس بنده هستم بنده روی هم رفته می‌توانم اینجا ادعا کنم که ۹۰ در صد از مراجعات بنده به دستگاهها انجام شده است (بعضی از نمایندگان ـ خوش به حالتان) (دکتر رهنوردی ـ نود در صد انجام شده و مخالف هستند) (قراچورلو ـ برای آن ده در صد مخالف می‌شد) باید خدمات خوب دولت هم گفته شود فرقی بین مجلس و نمایندگان دولت نیست همه خادم شاه و ملت هستیم (احسنت) بنده می‌خواهم استدعا کنم که دستور بفرمایند این مطالبی که در نطق‌های قبل از دستور می‌شود به وزارت خانه‌های مربوطه برای اقدام و انجام فرستاده شود بنده دو سه روز پیش خدمت جناب آقای دکتر یگانه وزیر مکشاوره در نخست وزیری برای اقدام به راه اصفهان به خوزستان رفتیم دیدم ایشان روی یم نطق قبل از دستور یک نماینده بیست نامه به بیست محل نوشته بودند واقعاً خوشحال شدم و از این وزیر شریف که بنده به ایشان ارادت زیادی دارم و یکی از عناصر شریف این کابینه هستند سپاس گذار هستم (صحیح است) خوشبختانه اکثریت قریب باتفاق اعضای کابینه جنابعالی از عناصر شریف (بعضی از نمایندگان ـ همه شان را بفر مائید) هستند (روستا ـ ده در صد هم حل شده است) صد در صد شده است مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید به هر حال بنده سپاس گذارهستم و امیدوارم این موضوع را هم موردتوجه قرار بدهند و این نطق‌های قبل از دستور هم مورد توجه اولیای امور قرار بگیرد بنده راجع به وامهای دولت یک جمله می‌گویم. وام هیچ مانعی ندارد. به شرط این که در جای خودش به مصارف صحیح برسد (صحیح است) مطلب دیگر راجع به داد گستری است، اگر سری به داد گاهها و داد سراها بزنید مشاهده می‌کنید که هر روز صدها نفر سرگردان به این طرف و آن طرف و از این اطاق به آن اطاق می‌روند و به طور کلی شاکی و مشتکی عنه ناراضی و معطل هستند و این جریان تازگی ندارد (صحیح است) جناب دکتر عاملی به خودشان نگیرند ما آنچه در اینجا عرض می‌کنیم اصولی است مربوط به اوضاع و احوال گذشته است زیرا دولت حاضر بش از سه چهار ماه نیست که آمده و مشغول خدمت شده و در مدت سه چهار ماه هم اعجاز نمی‌شود کرد البته آنچه که مربوط به دولت حاضر باشد بنده با نهایت صراحت و صداقت اگر نقصی باشد عرض می‌کنم خدمتی شده است سپاس گزاری می‌کنم (احسنت) علت آن است که نقائص در قوانین و تشریفات داد رسی زیاد است و نحوه رسیدگی اجرای قوانین جوری است که هم قاضی و هم ارباب رجوع را معطل و سر گردان می‌نماید باید قوانین اصلاح بشود و قوانین جدیدی موافق با اوضاع و احوال مملکت و متناسب با تهیه بشود و برای تصویب به مجلس بیاورند از جمله قانون دیوان کیفر که در زمان و کیفیات خاصی تدوین شده منطق با عدالت نیست و باید طوری اصلاح بشود که آبرو و حیثیت افراد اشخاص بی جهت تضییع نشود و با جمع آوری اسناد و مدارک لازم و قطعی متخلفین واقعی محاکمه و مجازات شوند نه و بعد بگویند به او به بخشید همچنین قانون فعلی تجارت ناقص است و بهترین وسیله‌ای است که شیادان و کلاه برداران می‌توانند از آن به نفع خوداستفاده نمایند (صحیح است) زیرا این قانون می‌گوید اگر شرکتی به دایره ثبت شرکتها اعلام کند که سرمایه عیین شده را پرداخت نموده است دفتر ثبت شرکتها بدون توجه به صحت و سقم موضوع این اعلام را قبول و تثبیت می‌نمایند و شرکت متقاضی به اسناد ثبت مذکور می‌تواند از مراجع اقتصادی و بانکی چند برابر سرمایه ادعائی پول دریافت دارد و بعد هم به هر دلیل دلش می‌خواهد مصرف و صورت سازی نماید چنان که هیأت مدیره کارخانه سوسن ۶۰۰ هزار تومان پول آوردند و ۲۷ هزار تومان از بانک ملی و مردم دریافت داشته و پس از مدتی آنها را خوردند و از کشور فرار کردند این کار علتش نقص قانون تجارت است (صحیح است) ۷ ماه قبل در همین مجلس با حضور همین آقای نخست وزیر به آقای دکتر باهری وزیر وقت داد گستری جریان کلاهبرداری هیأت مدیره کارخانه سوسن و نقص قانون تجارت را توضیح دادم و خواهش کردم قانون تجارت را اصلاح و به مجلس بیاورند ایشان هم قول دادند که در ظرف یک ماه قانون را تهیه و به مجلس خواهند آورد اما به جای قانون اصلاح تجارت قانون خانه‌های انصاف را تهیه و به اصفهان بردند که طبق اطلاع متأسفانه این خود دردی به درد‌های مردم اضافه کرد چرا؟ برای اینکه امر قضاوت را در یک دهکده به عهده سه نفر متنفذ محلی یا سه نفر دهاتی عاری از قانون واگذار کردند جناب آقای احمدی آخر در کشوری که یک قاضی ۱۶ سال تحصیل می‌کند و مراحل مختلف قضائی را طی می‌نماید و تحت کنترل و نظارت محاکم بالاتر و دستگاه انتظامی قضائی است باز هم مرتکب اشتباهی می‌شود که در مراحل بعدی غالباً رأی او نقص و اصلاح می‌گردد حال چگونه امکان دارد در دهات مردم بی سواد و بی اطلاع از اموراقتصادی بر خلاف اصل ۷۱ از متمم قانون اساسی سرنوشت عده‌ای را بر عهده بگیرند در معرض غرض و یا اشتباه واقع نشود؟ (صحیح است) چنامکه مشاهده می‌شود آراء خانه‌های انصاف باعث بی انصافی و درد سر مردم و دادگاهها شده است به هر حال آقای وزیر داد گستری که در مجلس تشریف ندارند، از مسئولان وزارت داد گستری و شخص جناب آقای منصور نخست وزی منصف توقع بلکه تمنا دارم از تأسیس این دکان بنام خانه انصاف که مسلماً نمی‌تواند اضافی به خرج بدهد و رعایت عدل و انصاف را بنماید جلوگیری بفرمایند و به جای این قببیل اعمال صوری که توأم با نظرات خاص است به امور معنوی و اصلاح قوانین و توسعه داد سراها و سرعت عمل و تنظیم امور اجرائی و تعلیم و تربیت قضات شریف و تأمین زندگی و تشویق آنان بپردازید و از خود نام نیکی به یادگار بگذارید (صحیح است) در مورد کارگران آیا دولت حاضر خبر دارد که هنوز کارگران کارخانه‌ها همان دستمزدی را دریافت می‌دارند که ده سال قبل دریافت می‌داشتند یعنی اشل دستمزد کارگران بر مبنای ۳۴ ریال می‌باشد در صورتی که هزینه زندگی از ده سال قبل باین طرف چندین برابر افزایش یافته است (صحیح است) هنوز قانون ایام پیری و بازنشستگی کارگر که در اوان جوانی بکارخانه و یا بکارگاه نساجی وارد می‌شود و پس از ۲۰، ۳۰ سال کار مداوم یک پیرمرد قد خمیده و از کار افتاده‌ای از کارگاه خارج می‌شود سرانجام زندگی او و عائله اش نامعلوم بلکه تأسف آور است (صحیح است) لایحه سازمان بیمه‌های اجتماعی که در سال ۳۹ به تصویب کمیسیون مجلسین رسیده و برای آزمایش بدست وزیر کار داده شده است کافی نیست زیرا این لایحه خیلی نقص دارد و نمی‌تواند مفید در زندگی کارگر واقع شود (صحیح است) باید قانون متناسب و جامعی برای حفظ حقوق و تأمین آتیه و زمان پیری و بازنشستگی کارگران ایران تهیه و به مجلس بیاورند (صحیح است) همچنین ما در سراسر کشور کارخانجاتی داریم که بازحمت و پول مردم ایران وارد گردیده و دهها سال کار میکرده و هزاران کارگر در آن مشغول کار بوده و احتیاجات کشور را تأمین و در عین حال از صدور ارز بخارج جلوگیری می‌کردید (صحیح است) اکنون تعدادی از این کارخانه‌ها در سراسر کشور تعطیل گردیده و کارگران این کارخانه‌ها نیز بیکار و عائله بیچاره و بیگناه آنها پریشان حال می‌باشند تعداد دیگری از کارخانه‌ها بر اثر سوء مدیریت یا پرداخت ربح زیاد یا ماشین آلات فرسوده و یا علل دیگر در حال تعطیل و مانند غریقی در تلاش نجات خود می‌باشند دولت جناب آقای منصور که از یک گروه قابل توجه اقتصادیون تشکیل شده و همراه خود یک حزب با اعضاء کانون مترقی دارد باید با تمام قوا نیروی فکری و علمی خود را بکار اندازد تا هرچه زودتر چاره‌ای بیندیشد که اولا کارخانه هائی که مشغول کار هستند تعطیل نشوند ثانیاً کارخانه‌های تعطیل شده بکار بیفتند (صحیح است) بنده چند روز قبل که به چالوس و نوشهر رفته بودم معلوم شد کارخانه حریر بافی چالوس مدتی است که تعطیل گردیده و کارگران آن نیز بیکارند و در رشت کارخانه گونی بافی که از مدتها پیش تعطیل شده هنوز هم تعطیل است و طبق اطلاعی که به بنده رسیده برای کشف کنف هم که یکی از عواید و وسایل تولیدی است متأسفانه اقدامی نشده است صحیح است) در اصفهان نیز چند کارخانه بزرگ که هر کدام حداقل هزار کارگر دارد تعطیل است جناب آقای نخست وزیر باید کارخانه و کارفرما باشند تا کارگر عزیزش بتواند بکار مشغول بوده و در رفاه زندگی کند (صحیح است) اگر برای بکار انداختن کارخانه‌های تعطیل شده و توسعه و حفظ صنایع فکر عاجلی نفرمائید اگر امور اقتصادی و بنیه مالی مردم را عملا تقویت نفرمائید ممکن است توفیقی حاصل نکنید و عدم موفقیت حضرتعالی عدم موفقیت وشکست طبقه جوان و تیپ انتلکتوئل خواهد بود و این موجب کمال تأسف طبقه منورالفکر مملکت خواهد بود (صحیح است) چون کابینه کابینه جوان است وزرای جوان و اقتصادیون و حقوق دانان در آن عضویت و شرکت دارند ما بسیار به این کابینه امیدوار هستیم اگر خدای نخواسته توفیق حاصل نکند برای همیشه تیپ جوان شکست خواهد خورد و من امیدوارم که عرایض خیر خواهانه‌ام مورد توجه همه اعضای محترم دولت قرار بگیرد واز خداوند توفیق همه شما و کلیه مأمورین دولت را مسئلت می‌کنم (احسنت).

- تقدیم یک فقره سؤال بوسیله آقای دکتر مهندس ناصر بهبودی

۲- تقدیم یک فقره سؤال بوسیله آقای دکتر مهندس ناصر بهبودی

رئیس ـ آقای دکتر مهندس بهبودی.

دکتر مهندس بهبودی ـ چند فقره اصلاح راجع به لایحه بودجه و یک فقره سؤال راجع به بانک توسعه صنعتی است تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

- مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه اصلاحی ۱۳۴۳ کل کشور

۳- مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه اصلاحی ۱۳۴۳ کل کشور

رئیس ـ آقای دکتر مهذب بعنوان موافق صحبت می‌کنند بفرمائید.

دکتر مهذب ـ من معترف هستم که وقت دیر است و همکاران محترم خسته شدند و دولت که باید واقعاً وقتش را صرف امور مهم مملکتی بکند این جا در تمام مواردی که راجع به بودجه بحث ادامه داشت حاضر بود و با حوصله و صبر سخنان موافق و مخالف راشنید و آن چیزی که برای بنده جالب بود این است که هم موافق و هم مخالف در سخنانش یا رسماً و صریحاً یا غیر رسمی و تلویحاً دولت فعلی را مورد تأیید قرار دادند (صحیح است) (یک نف از نمایندگان ـ سزاوار تأیید است) به نظر بنده همان طوری که صحبت شد فرقی بین موافق و مخالف نیست چند از همکاران محترم بیاناتی فرمودند که جنبه ارشادی داشت و نمایندگان محترمی که هم در موافقت از لایحه صحبت کردند توضیح مطالبی را دادند پس حسن تفاهم کامل بین همه ما هست و همه ما در یک راه و برای یک هدف صحبت می‌کنیم، کار می‌کنیم و آن اعتلای مملکت و رفاه مردم (صحیح است) و سعادت و رفاه کشاورز و جلب رضایت خاطر شاهنشاه است (احسنت) بنده واقعاً از لحاظ خودم می‌بینم که نه قدرت سخنوری بعضی از آقایان محترم را دارم و نه استعداد تجزیه و تحلیل مطالب اقتصادی چنان که یکی از همکاران محترم آقای دکتر عدل طباطبائی کردند دارم و نه قدرت و استعدادهای بدنی بعضی از همکاران که ساعت‌ها می‌توانند صحبت کنند و بنابراین بنده خیلی خیلی مختصر سخنانم را به نظر نمایندگان محترم می رسانم در هر حال از عمر این دولت بیش از صد و چند روز نمی‌گذرد و در این مدت اشهدبالله تونسته گامهای بزرگی در راه اجرای منیات بزرگ شاهنشاه بر دارد (صحیح است) سر و صورت دادن به وضع بودجه مملکت که همیشه برای دولتها مشکلات بزرگی ایجاد می کرده است به نظر بنده یکی از شاهکارهای عمده این دولت است (صحیح است) دولت در این فرصت کم و با تمام گرفتاریهائی که داشت و اغلب آقایان مستحضر هستید موفق شد به بودجه کل یک سر و صورتی بدهد شکیل دفتر بودجه یک قدم عمده در راه تنظیم بودجه بود و با تشکیل بودجه قدم عمده‌ای برای ایجاد هم آهنگی اقتصادی که لازمه حیات اقتصادی سالم یک مملکت است برداشته شد بعد از تشکیل دفتر بودجه بودجه‌ای که آقایان می‌بینند تهیه و به مجلس تقدیم گشت این بودجه با تمام عیوب کوچکی که دارد راه را برای تکمیل و نوشتن یک بودجه برنامه‌ای کامل باز می‌کند من شخصاً امیدوارم که سال آینده بودجه کامل تر و جامع تری با توجه به خصوصیات ملی مذهبی اقتصادی سیاسی ما تهیه می‌شود و به مجلس تقدیم گردد امیدوارم ایراداتی هم که بعضی از نمایندگان محترم فرمودند در آن دیگر دیده نشود هر چند این بودجه را نمی‌شود یک بودجه برنامه‌ای کامل دانست ولی این اندازه که دولت توانسته چنین بودجه‌ای را تهیه بکند به نظر بنده یک قدم بزرگ و عمده‌ای برداشته است بعضی از تبصره‌های این بودجه مورد ایراد یکی از همکاران محترم قرار گرفت بنده باید عرض کنم که تمام ۷۱ تبصره‌ای که در این بودجه است چنان تهیه شد تا دولت بتواند وظیفه خطیری را که در دنیای امروز به عهده گرفته انجام بدهد و در مقابل شاه مملکت و مجلس ایران سر بلند باشد (صحیح است) دولت مثل یک فردا اگر واقعاً قرار شد یک کاری انجام بدهد باید وسایلی داشته باشد و بدون داشتن وسیله طبیعی است که کاری از پیش نمی‌روند اگر واقعاً با بی نظری و بی غرضی به این تبصره‌ها نگاه کرده شود همه آنها وسایل کا رهستند و هر یک بار دولت مجوزی است که بتواند وظیفه خطیرش را انجام بدهد بنده شخصاً خیال نمی‌کنم هیچ دولتی به اندازه این دولت مسئولیت داشته ومسئولیت قبول کرده باشد این دولت مسئولیت پیش بردن ایران را به سرعت قبول کرده، این دولت منشاء خدمات بزرگی باشد و این دولت مسئولیت بارور شدن نهال انقلاب را برعهده گرفت بنابر این اگر این مسئولیت به عهده اش هست باید به او اختیار داد و در مقابل از او مسئولیت خواست که کارهایش را خوب انجام بدهد. (صحیح است) اگر د تبصره‌های بودجه به یک نظر اجمالی نگاه کرده و آنها را دسته بندی بکنیم قبلاً عرض کردم اگر بی نظری در کار باشد معلوم می‌شود که تمام این تبصره‌های ۷۱ گانه با یک جنبه اجتماعی یا اقتصادی به صرفه و صلاح مملکت است تهیه شده و تمام آنها بدون استثناء درباره تأمین عدالت اجتماعی، رفع تبعیض در بالا بردن سطح معلومات مردم تأمین، بهداشت، بالا بردن حیثیت ایران در مجامع بین المللی صنعتی شدن کشور تقویت قوای انتظامی، واگذاری کار مردم به مردم و بالاخره تسهیل و تسریع کار سازمانهای اجرائی باشد نمایندگان محترم این تبصره‌های ۷۱ گانه را بررس بفرمائید تمام اینها بدون استثنا راجع به یکی از این مباحثی است که بنده عرض کردم و طبعاً تصویب و اجرای صحیح این تبصره‌ها آینده بهتری را برای ملت ما تأمین می‌کند بنده به خودم اجازه نمی‌دهم که درباره هر یک ازاین تبصره‌ها صحبت بکنم فقط راجع به چند تا از این تبصره‌ها که توسط بعضی از همکاران محترم تذکری داده شد تذکر خیلی مختصری عرض می‌کنم نمایندگان محترم استحضار دارند که در سال ۳۷ قانونی گذشت باسم قانون منع استخدام آیا واقعاً تصویب این قانون سبب شد که استخدام جدید بعمل نیاید یا لااقل موجب شد که استخدام محدود بشود چون فعالیتهای دولتها بالا می‌رفت مجبور شدند استخدامها را ادامه بدهند ولی استخدامی که دولتهای سابق می‌کردند از راه زیر و یواشکی و شاید زیرکانه بود و لازم بود این استخدامها بشود و ادامه یابد نتیجه بارز این استخدامها چه شد هرج و مرج استخدامی در ادارات دولتی و پیدایش یک وضع استخدامی جدیدی که همه ما بدون استثناء ناراحت هستیم و بدولت ایراد می‌گیریم که تبعیض است و چرا این وضع وجود دارد این دولت بنظر بنده یک دولت رشید و یک دولت شجاعی است که با صراحت اعلام می‌کند که در مواردی که احتیاج به استخدام دارد باید با شرایطی استخدام کند و با صراحت از مجلس شورای ملی مجوز می‌خواهد و در عین حال اعلام می‌کند که در استفاده از این اختیار محتاطانه عمل می‌کند و حتی برای استخدامی که مجوز می‌خواهد مشکلاتی هم برای خودش فراهم می‌کند و می‌گوید اگریک سازمانی احتیاج به استخدام داشت باید معلوم بشود شورایعالی اداری باید تصویب بکند هیأت وزیران باید تصویب بکند باور کنید شاهکار است فقط دلیل رشادت و صراحت این دولت است (صحیح است) و بنابراین دولت این جور رفتار می‌کند تا شاید مشکلات استخدامی که من شخصاً معتقدم پس از تصویب لایحه استخدام تمام مسائل و مشکلات حل می‌شود مشکل بیشتری ایجاد نشود و تا سازمانهای دولتی نتوانند هر کدامشان بمیل خودشان هرکاری که خواستند بکنند آیا بنظر شما واقعاً این وضع بهتر است این سیاست بهتر است یا سیاست زیرکانه و همانطور که عرض کردم یواشکی و پیدایش انواع شقوق مختلف استخدامی؟ این دولت دولت شجاع است حسابش روشن است و هر کس می‌تواند بحساب و کتابش برسد و از این لحاظ یک دولت سربلندی است و امیدواریم سربلند باقی بماند (صحیح است) صحبت از وام بمیان آمد بنده خیال می‌کنم و معتقد هستم وام اگر در راه صحیح به مصرف برسد و اگر برای بالا بردن سطح درآمد ملی مردم صرف شود اگر برای رفاه مردم از آن استفاده شود نهتنها مستحب بلکه واجب است شاید اگر دولت اسمی از وام نمی‌برد اینطور مورد بیمهری بعضی از رفقا در داخل و خارج که قرار گرفته نمی‌گرفت ولی همنطور که عرض کردم این دولت شجاع است این شجاعت را دارد می‌آید و میکوید احتیاج دارم و این وام را می‌گیرم درست مثل یک بازرگان خوب اگر یک بازرگان احتیاج به وام داشت اگر حسابش پاک بود اگر خوب رفتار کرده بود و ورشکست نبود از بانکها اگر تقاضای وام بکند بهش وام می‌دهند و جای خوشبختی و واقعاً سربلندی است که دولت ایران یک دولت قادر و دارای اقتصاد سالم است که سازمانهای بین المللی برای دادن وام به این دولت بریکدیگر تأسی می‌جویند بنده خیال می‌کنم ایرادی که یکی از همکاران محترم گرفت که چرا این تبصره درلایحه بودجه آمده تاحدی ناوارد است تا حدی بیطرفانه قضاوت شده است الان آقایان تابستان است فصل کار است فصل ساختمان است فصل استفاده از وام است اگر دولت از این وضعیت بخصوص و از این بودجه‌ای که تنظیم کرده استفاده نمی‌کرد و این تبصره‌های مربوط به وام را در بودجه نمی‌گذاشت در این فرصت که کارها انجام نمی‌شد خود بنده دولت را مسئول قرار می‌دادم که آقا مجلس حاضر بود و با تو در تمام کارها همکاری می‌کرد پس چرا این کار رانکردی بنابراین دولت بجا و مناسب این تبصره را در بودجه گذاشته و عمل او قابل تقدیس و مورد احترام همه ما هم انشاءالله خواهد بود (صحیح است) و اما در قبو وام آنچه که برای مجلس مهم است چیست؟ آن این است که معلوم باشد وام دهنده کیست شاید یک وام دهنده‌ای باشد که از لحاظ اقتصادی و سیاسی به صلاح ملت ایران نباشد از او وام بگیریم و در این لایحه گفته شده وام دهنده کیست باید نرخ بهره معلوم باشد نرخ وام معلوم باشد تا اگر زیاد باشد نگیریم در این وام نرخ بهره معلوم است. باید مورد مصرف معلوم باشد چون معلوم است که در راه اقتصاد رونق اقتصادی مصرف می‌شود پس ایرادی ندارد و همچنین باید معلوم باشد که مدت پرداخت آن چیست که آن هم معلوم است و آنچه که لازم است بشود این است که دولت غیر از مواردی که مجلس تصویب می‌کند و قوانین موضوعه اجازه می‌دهد خلاف آن نمی‌توان تعهدی بکند و اگر خلاف آن تعهدی کرد به نظر بنده نمایندگان مجلس می‌توانند و باید دولت را مورد خطاب و عتاب قرار بدهند و راه انتقاد هم همیشه باز است در هر حال دولت ما از این وامها برای عمران و آبادانی مملکت، ایجاد راههای اصلی و فرعی که همه ما همیشه از دولت می‌خواهیم وصنعتی شدن مملکت که خواسته همه مردم ایران است استفاده می‌کند بعضی از تبصره‌های دیگر خیلی روشن است نشان می‌دهد که دولت واقعاً یک دولت شجاع و رشیدی است دولت از نمایندگان مجلس و این نمایندگان ملت مجوز می‌خواهد تا بتواند وظیفه خطیری که به عهده گرفته انجام بدهند و اعلام می‌کند که خودش را مسئول می داند و حاضر است در مقاب این مسئولیت هر وقت سئو الی شد جواب بدهد و آن تبصره‌ها مربوط به رفع تبعیض و گسترش عدالت اجتماعی است بنده فقط مثالی می‌زنم از وضع لیسانسیه‌های اداری مگر آقا اینها از چه دانشگاهی بیرون آمده‌اند و رفقای مهندس و دبیر و قاضی از جاهای دیگر آمده‌اند بنده چنین ادعائی نمی‌کنم که حقوق مهندس در مملکت اعم ا زکشاورزی یا فنی زیاد است بنده عرض نمی‌کنم که حقوق و رتبه‌ای که می‌گیرند خدای نکرده زیاد است نه بنده فقط بحثم در این است که دادن ۹۰۰ تومان یا ۱۲۰۰ تومان به لیسانسیه اداری و زیادتر از آن به لیسانیسه‌های هم کلاسش خود یک نوع تبعیض است دولت لااقل این رشادت را داشت که بیاید قدمی در راه بهتر کردن وضع اینها بر دارد بنابراین این موضو ع چون رفع تبعیض است چون اجرای عدالت اجتماعی است باید مورد توجه همه باشد (صحیح است) دولت به نظر بنده کوشش می‌کند و در لابه لای این تبصره‌ها منعکس هست که این کوشش دارد به عمل می‌آید در هر حال به نظر بنده هر دولتی هر وقت در اجرا عدالت اقدام بکند نه تنها مورد حمایت نمایندگان ملت ایران است بلکه دعای خیر میلیون‌ها مردم ایران که تشنه عدالت اجتماعی و تشنه دیدن رفع تبعیض هستند پشت سر اوخواهد بود (صحیح است) یکی دیگر ا ز تبصره هائی که به آن تذکر داده شد و به نظر بنده این هم باید یک افتخاری برای این دولت باشد موضوع تبصره ۳۷ در خصوص حقوق شهرداران است بنده یک مثا کوچکی می‌زنم و آن واقعه است که در حوزا انتخابیه خود بنده اتفاق افتاده و آن این بود که انجمن شهر یک نف رقاضی پاکدامن جوان را به شهرداری شهر منصوب می‌کند دلم می‌خواست آقای وزیر کشور تشریف می‌داشتند واین مطلب را می‌شنیدند و آقای سراج حجازی همتشریف ندارند انشاء الله ب ایشان تعریف خواهند کرد به هر حال وقتی این قاضی شهردار شد گرفتار این مشکل شد که نمی‌تواندحقوق قضائی خودش را بگیرد لاقل معادل حق قانونی قضائی خود را نه زیادترطبق قانون هم شهرداری نتوانسته بیشتر حقوقش را بدهند منبحثی ندارم خیلی از ما‌ها هستیم که واقعاً در راه خدمت به خلق به مردم پاداش مادی نمی‌خواهیم ولی یکفرد که اساس زندگیش را روی حقوق معینی درست کرده چطور ممکن است از او توقع داشته باشیم که بیاید صادقانه خدمت بکند صادقانه کار بکند ولی نتواند شکم خودش یا خانواده خودش را سیر بکند (صحیح است) (دکتر امین ـ همه کارمندان دولت این طورند) پس این تبصره ۳۷ این مشکل را حل می‌کند به دولت یا در صورت لزوم ب انجمن شهر اجازه می‌دهد که آقا تو بروئک بخشدار خوب پیدا کند بیانگذار در شهر و حقوقی که متناسب با اقتصاد جمعیت شهر و چه و چه باشد به او بپرداز از این جنبه بگذریم اگر واقعاً یک بخشی د رموقعیت شهر شدن قرار گرفت به شهردار نمی‌تواند حقوق بدهد چون که درآمد ندارد بنابراین یک نفر که صلاحیت شهردار شدن را نداشته باشد یا خدای نکرده سوء استفاده جو باشد معلوم است می‌آید و قبول مسئولیت می‌کند و شهر را میکشاند بآنجائی که اغلب شهرها هستند همانطوریکه در اوایل عرایضم عرض کردم بعضی از تبصره‌های دیگر بودجه مربوط به تسهیل امور اجرائی و تسهیل در کارهای روزمره پیش بینی شده است دولت واقعاً نمی‌تواند وظیفه خودش را آنطور که شاید و باید انجام بدهد اگر وسیله کار در اختیار نداشته باشد ما اگر وسیله کار کافی بافراد خانواده خودمان ندهیم نمی‌توانیم از آنها مسئولیت بخواهیم و نه تنها می‌توانند کاری بکنند چطور می‌شود از یک دولتی که واقعاً مسئولیت رفاه و آسایش یک ملت بیست میلیونی و یا بیشتر از آن را تعهد می‌کند بعهده می‌گیرد چطور می‌شود این دولت موفق بشود که نهال انقلاب مقدس ما را بثمر برساند ولی اختیار نداشته باشد و وسائل کافی کار نداشته باشد؟ بنابراین بعضی از تبصره‌ها برای اجرای کارهای اجرائی دولت و تسهیلات در بهبود وضع اداری است که الحمدالله مورد تأیید همه همکاران هست بهر حال دولتی که واقعاً برای بهتر شدن مملکت ما شب و روز کار می‌کند در موقعی که میلیونها مردم ایرانی در نیمه شب خوابیده‌اند این دولت تشکیل جلسه می‌دهد تا پاسی از صبح کار می‌کند سربلند است و انشاءالله سربلند خواهد ماند (احسنت) آنچیزی که باید واقعاً مورد توجه قرار گیرد این است که بودجه‌های سابق تبصره هائی داشتند که این تبصره‌ها اگر احیاناً اشتباه نکنم برای رضای خاطر فرد یا افراد معینی بود تبصره‌های سالهای گذشته در بودجه‌ها هستند که همکاران محترم می‌توانند بروند و ببینند ولی تبصره‌های این بودجه برای سعادت و رفاه ملت ایران است بنابراین اگر قدرت یا ثبات بعضی از دولتها گذشته بر اساس حفظ منافع فردی بود قدرت و ثبات دولت جناب آقای منصور بنظر بنده و بنظر خیلی از مردم این مملکت که بیطرفانه قضاوت می‌کنند بر مبنای اصول اخلاقی بر مبنای کار و بر مبنای صداقت برمبنای خدمتگزاری و بر مبنای حقیقت و ایمان است اینها است که رضایت خاطر شاهنشاه ما را جلب می‌کند و رضایت خاطر اوست که ضامن بقای هر دولتی و از آن جمله دولت جناب آقای منصور است یکی از همکاران محترم در فرمایشات مفصلی که فرمودند از بعضی از سازمانهای دولتی گله کردند و بتدریج از یک وزارتخانه به وزارتخانه دیگر منتهی شد بنظر بنده این بی انصافی است خوب است واقعاً خدماتی هم که به این ملت و مملکت کرده‌اند تذکر داده بشود بنظر بنده مجدداً نگاهی بکنیم به بعضی از تبصره‌های این لایحه یا خرجها یا هزینه هائی که پیش بینی شده اینها حاکی از این دقت نظر و تصمیم نسبت به خدمت به مملکت است نمیدانم جناب آقای دکتر عاملی تشریف دارند یا تشریف ندارند در هر حال بنده به نوبه خودم از ایشان فوق العاده متشکرم بعنوان یک فرد ایرانی و بعنوان یک کسی که اصلاح افراد این مملکت عقیده و ایمانی دارد (مهندس معینی زند ـ بسیار وزیر باشرفی است) یک تبصره‌ای در اینجا هست راجع به دادگاههای اطفال بزهکار و کانون اصلاح و تربیت فقط یک میلیون و سیصدو پنجاه هزار تومان هیچ کدام از ما نمی‌توانیم منکر شویم که تاحال اطفال وقتی بزندان می‌رفتند خراب بودند بیرون می‌آمدند فاسد می‌شدند فاسد بزندان می‌رفتند بیرون می‌آمدند افسد می‌شدند و زندانهای این مملکت بخصوص برای اطفال وسایل تهیه کردن مجرمین خطرناکی بود این اولین باری است که دادگستری بفکر اصلاح وضع آنها برآمده و بفکر ایجاد قانون تربیت افتاده نمی‌گوید این بچه را شلاق بزنید بلکه ببینید چه عواملی باعث خرابی و گناه این بچه شده و اصلاحش می‌کند که انشاءالله یک فرد خدمتگزاری در این مملکت بشود از جناب آقای دکتر عاملی وزیر محترم دادگستری خیلی متشکرم که در این سه چهار ماه خیلی کار کرده است باز هم نمیدانم جناب آقای دکتر آموزگار تشریف دارند و یا ندارند و بحمدالله تشریف دارند ولی متأسفانه عرایض بنده توجه نمی‌فرمایند و با تسبیح خودشان بازی می‌کنند عرض کردم بنده می‌خواستم از حضورتان تشکر کنم در عرض این دو سه ماه پنج بیمارستان در پنج نقطه مملکت تکمیل شد (یکی از نمایندگان ـ پنج سال گذشت و نشد) در عرض پنج سال تکمی نشد و ماندو ماند این دولت در عرض سه ماه اینها را تکمیل کرد و حاضرند که مردم بیچاره و بدبخت از آنها استفاده بکنند و اینها اتفاقاً بیشتر در منطقه کردستان و در منطقه‌ای است که جناب آقای بدرصالحیان می‌توانند شهادت بدهند و آقای صادق احمدی همکار عزیز بنده هم می‌توانند شهادت بدهند این کار خیلی جالب است آقایان میدانند وزارت بهدار اتومبیلهای ادارات مرکزی را گرفته و بشهرستانها فرستاده این همان عروسهای بیابانی است که یکی از همکاران محترم تذکر دادند در هر حال اتومبیلهای مرکز را فرستاده‌اند به بندر بوشهر و خرمشهر خیلی از این اقداماتتان جناب آقای آموزگار همه سپاسگزاریم امیدواریم همه به اعمال جنابعالی تأسی بکنند (مهندس معینی زند ـ مرد فعالی است) عرض کنم موضوع آسایشگاه که باز نیم ساخته و نیم پرداخته بود که تا آخر سال آماده استفاده است یک گله کوچکی هم از هیأت دولت باید کرد که برخلاف ایراد یکی از همکاران محترم ۹ میلیون تومان بیشتر به بودجه وزارت بهداری اضافه نشده و بالاخره با این بودجه این ۹ میلیون تومان دوا خریده می‌شود و فرستاده می‌شود برای بهبود حال دهقانان و کشاورزان این مملکت و بنابراین اگر تأخیری در تصویب این لایحه بشود ظلمی است که به آن دهقانانی که منتظر رسیدن یک آسپرین هستند شده است (بالاخانلو ـ کافی نیست) من هم معتقدم که کافی نیست ولی لااقل یک قدم است لااقل دولتی که سه ماه کار کرده میگوئیم انشاءالله بهتر کار می‌کند (صحیح است ـ احسنت) بنده در عین حال که میدانم خیلی خسته هستید اجازه می‌خواهم پنج شش دقیقه دیگر بعرایضم ادامه دهم وزارت پست و تلگراف با آن وزیر کاردان صرف نظر از این که در برنامه امسال از درآمد خودشان مبلغ بیست و پنج میلیون تومان اگر اشتباه نکنم مخابره تلفنی را ۲۴ ساعته کردند یعنی اگر بنده پیش آمدی شد می‌توانم در تمام مدت ۲۴ ساعت صحبت کنم اما مهمتر از این موضوع ایجاد دفاتر پستی در روستاها است در مدت شصت سال این را استدعا می‌کنم همکاران محترم توجه بفرمائید و انصاف نسبت بافراد این دولت بدهید در مدت شصت سال ۹۶۰ دفتر پستی در این مملکت تأسیس شده بود و در مدت سه ماه که از عمر این دولت می‌گذرد ۹۶۰ دفتر رسید به ۱۷۰۰ دفتر (مهندس والا ـ هم وزیرش خوب است هم معاونش) و در مدت کوتاهی انشاءالله تمام بخشهای این مملکت دارای دفتر پستی خواهد شد بنظر من ممکن است سؤال شود که چطور این کار را کردند در این موضوع بخصوص منویات شاهنشاه را چنانچه باید و شاید مورد اجرا قرار داده و آن استفاده کامل از سپاهی دانش است بدون اینکه ۵۰۰ میلیون تومان خرج بشود توجه بفرمائید بدون اینکه ۵۰۰ میلیون تومان خرج بشود این کار انجام شده یعنی چه یعنی آمدند در بخشهائی که مرکز دادوستد بود یک صندوق گذاشتند یک صندوق هم گذاشتند در روستاهائی که افراد سپاهی دانش تعلیم می‌دهند سپاهیان دانش بافراد این ده یاد می‌دهند که چکار باید بکند روستائیان پست را می‌اندازند بصندوق عصر که می‌آید بمرکز ده می‌خواهد برود کاغذهایشان را می‌برد و تحویل روستائیان می‌دهد من بنوبه خودم جناب آقای شفیعی از طرف تمام آن مردمی که میلیون‌ها هستند و برای اولین مرتبه توانسته‌اند از پست استفاده بکنند تشکر می‌کنم (صحیح است) وزیر کشور جناب آقای دکتر صدر هم بحمدالله تشریف دارند ولی در موقعیکه تبصره ۳۷ را گفتم تشریف نداشتند این که می‌خواهم عرض کنم توجه کاملی نسبت به دادن اختیارات بیشتری به استانداران و فرمانداران است توجه این دولت واگذاری کار مردم بمردم است انجام امور بتوسط مردم است (مهندس معینی زند ـ استاندارهای خوبی انتخاب کرده‌اند) من بحثی اینجا نمی‌کنم که تا بامروز بسیاری از فرمانداران مملکت ما از چه تیپی بودند فرماندار منطقه بنده پنکه نداشت بنده اگر برای بعضی تصورات نبود یک پنکه برای او می‌خریدم اگر اشکالی نداشت یک پنکه می‌خریدم و این تابستان برایش می‌فرستادم که آن بدبخت عرق نریزد و در این گرما بتواند کار کند ولی در این بودجه باین مشکلات توجه شده که وسائل کار برایشان فراهم کنیم تا آنها هم بتوانند در خدمت به مردم بکوشند راجع به وزارت فرهنگ جناب آقای دکتر جهانشاهی تشریف دارند بحث شد در واگذاری کار مردم بمردم در این سال تحصیلی که در پیش است و انشاءالله در سال آینده با در نظر گرفتن خصوصیات محلی و با توجه بوضع اقتصادی هر محل نسبت بحل مسائل فرهنگی اقدام خواهند کرد چنانکه در قسمت کتابهای درسی که همه ما میدانیم که امسا کتابهای درسی آنطوریکه بنده شنیدم اگر اشتباهی نکنم و ممکن است جناب دکتر جهانشاهی توضیح دهند در ۱۵ شهریور بدست تمام دانش آموزان این مملکت خواهد رسید و شاید هم برای اولین بار موقعی که مدارس ابتدائی و متوسطه باز می‌شود کلاس بدون معلم انشاءالله نخواهیم داشت علتش این است که وزارت فرهنگ از همین حالا یعنی چند ماه قبل از افتتاح مدارس بفکر معلم هست این را هم خواستم بگویم که هر چه عرض کردم و بگویم صادقانه است و بنابراین اگر اشتباه است بفرمائید (صحیح است) عرض دیگر اینکه وزارت راه مورد گله یکی از همکاران قرار گرفت ووضع راه شدیداً مورد ایراد واقع شد بطوری که بنده اطلاع پیدا کردم در سه ماه اخیر ۲۰ درصد بدرآمد راه آهن اضافه شده است گر چه ۲۰ درصد رقم کمی نیست و سه ماه مدت زیادی نیست می‌خواهم عرض کنم باز هم در این راه قدمهای اساسی برداشته شده و ۲۵ درصد به محمولات راه آهن اضافه شده بسیار بسیار جالب توجه است یادداشتی از یکی از سروران برای بنده فرستاده شده است که خیلی کوتاه کنم با اجازه تان تا ساعت به هشت برسد شاید و قبل از آن تمام می‌کنم (احسنت) در هر حال و همانطوری که عرض کردم ایراد آسان است و سازندگی مشکل است بنابراین باید این دولت را مورد حمایت قرار دارد و با بی نظری و بی غرضی و حمایت متوجه نتیجه اعمال دولت بود و نبایدد توقع داشت که چرا دولت آقای منصور در تسخیر فضا و ماه اقدام نمی‌کند دولت منصور خدمتگزار است ولی معجزه نمی‌تواند بکند ولی خدمت هائی کرده و خیلی از این کارها معجزه آساست و تاریخ قضاوت خواهد کرد که این معجزه بوده است (صحیح است ـ احسنت) در هر حال صرفنظر از این موارد نکته ئی که بنده باید عرض کنم این که فرقی بین اقلیت و اکثریت نیست و منفرد و مستقل نیست همه ما مسئولیم که اگر دولت خطائی کرد تذکر بدهیم و اگر خوب کار بکند بگوئیم بنظر بنده مسئولیت تذکر خطا بیشتر بعهده افرادی است که در اکثریت هستند و ما خودمان باین وظیفه مشکل و خطیر آگاهی داریم صحبت از حزب بمیان آمد بنده فقط این جریان را عرض می‌کنم و مرخص می‌شوم که اگر واقعاً مردم بحزب در گذشته بدبین بودند علتش روی بعضی از نظرات و دسیسه‌های سیاسی بود که در این مملکت برای رضایت خاطر اشخاص معینی با گرفتن اعتبارات معینی تشکیل می‌شد و بعد از اینکه رضایت خاطر آنها تأمین می‌شد کار انجام شده بود و حزب از بین می‌رفت ولی من این اطمینان را می‌دهم و از صمیم قلب می‌توانم عرض کنم بنده قبل از انتخابات در حزب نبودم و خیال می‌کنم خیلی از رفقای ما هم نبودند این دولت قبلاً مأمور تشکیل دولت نشد که بعد حزب تشکیل بدهد بلکه حزب تشکیل شد و بعد این دولت توسط قوای حزبی روی کار آمد و بتوسط قوای حزبی تقویت خواهد شد در هر حال حزب ایران نوین بنظر بنده و بنظر میلیونها نفر کارگر و کشاورز که منتظر اقدامات حزب و دولت حزبی هستند هدف آن حفظ استقلال و سربلندی مملکت و رفاه عمومی و جلب رضایت شاه و مملکت است (صحیح است) عشق بمیهن عشق بخدمتگزاری شاه، عشق خدمتگزاری به بیست و چند میلیون مردم این مملکت سرلوحه حزب ایران نوین است بنابراین هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد بعشق ـ ثبت است در جریده عالم بقای او (احسنت ـ احسنت) (دکتر رهنوردی ـ زندگی بهتر برای همه) یادداشتی از یکی از همکاران معظم رسیده است که یک قدری خسته شدند از حوصله ئی که از شنیدن عرایض بنده فرمودید تشکر می‌کنم.

رئیس ـ آقای طباطبائی بعنوان مخالف صحبت می‌کنند

طباطبائی ـ آقایان خسته‌اند (چند نفر از نمایندگان ـ خیلی) مطالب که طی مطالعه اجمالی لایحه بودجه مورد نظر بنده قرار گرفته بود اکثراً همان استنباط و یا قریب به آن بود که وسیله آقایان گفته شده و لذا بنده دیگر صحبت نمی‌کنم و رفع مزاحمت می‌کنم (احسنت).

رئیس ـ آقای صفی پور بعنوان موافق مشروط صحبت می‌کنند بفرمائید.

صفی پور ـ همکاران محترم و خانمها و آقایان خسته‌اند (صحیح است) بایستی کمتر صحبت کنیم ولی چون بنده شخصاً اعتقاد بوظیفه خودم دارم برای جناب آقای نخست وزیر صحبت می‌کنم بعضی از آقایان خسته بودند و بعنوان تنفس تشریف بردند با اینکه سعی می‌کنم کمتر صحبت کنم و اصولاً بعنوان موافق مشروط حرف می‌زنم تصور می‌کنم اگر برای آقایان مفید نباشد برای جناب آقای منصور مفید باشد (نخست وزیر ـ استفاده می‌کنیم) متشکرم حرفه من روزنامه نویسی است و قاعدتاً عادت بانتقاد دارم و مطابق همان روش که همیشه دارم در قسمت بودجه جزء مخالفین اسم نوشتم اما چون انتقاد باید اصولی و واقعی باشد هر چه فکر کردم دیدم جناب آقای منصور باید معجزه‌ای در این چهار ماه کرده باشد که ما بیائیم اینجا بگوئیم این کار درخشان را انجام دادید یا شما در این چهار ماه می‌توانستید یک کاری بنفع این مملکت انجام بدهید و انجام ندادید بنده امیدوارم این دولتیکه فرمان از اعلیحضرت همایون شاهنشاه گرفته از اسلاف خودشان سرمشق بگیرند و کاری کنند که در سال آینده وقتیکه لایحه بودجه بمجلس می‌آید تمام این مخالفینیکه در این بودجه نام نوشتند بعنوان موافق نام نویسی کنند و بعنوان یک مرد فداکار از ایشان نام ببرند (یکی از نمایندگان ـ خواهد شد) البته کار بعضی از اسلاف سرمشق اشخاصی هست که بعداً می‌آیند و می‌خواهند تجربه بیاموزند این کتاب «پنجسال در حضور شاهنشاه» قطعاً مورد مطالعه جناب آقای نخست وزیر قرار گرفته (نخست وزیر ـ دیشب جناب آقای رامبد همه را خواندند) بنده خیال ندارم همه اش را بخوانم ولی آقای رامبد این کار را کردند و این افتخار نصیب ایشان شد آنچه در این کتاب نوشته شده اگر عمل می‌شد امروز مخالفی در این مملکت نبود اما حالا که یک دولت متحد با داشتن افرادی که واقعاً تخصص اجتماعی و علمی دارند روی کار آمده وظیفه ماست که آن مواردی که در حوزه انتخابیه خودمان می‌باشد خدمت جناب آقای نخست وزیر عرض کنیم الآن چهار ماه از عمر این دولت گذشته و نه ماه از زندگی مجلس من خجالت می‌کشم بشهر خودم بروم تمام آقایان هم مثل بنده هستند من تصور نمی‌کنم کسی الآن با گردن افراشته در این تابستان برود در شهرش و بگوید که من وکیل شما بودم و این کار را برایتان انجام داده‌ام (مصطفوی ـ الآن آقای معتمدی گفتند که صددرصد کارهای ایشان انجام شده) خوب آقای معتمدی واقعاً شانس دارند و با اینکه قدرت معجزه دارند و یا با خیال خوشند ولی بنده فکر می‌کنم که همه برای مردم دویده‌اند و بی نتیجه مانده‌اند یک شمه اش را برایتان عرض می‌کنم جناب آقای نخست وزیر این تعریفی که می‌کنم برای این است که دولت شما چنین خاطره‌ای برای دیگری بوجود نیاورد من دنبال کار لوله کشی نهاوند بودم گروه مهندسی ژوکف مأموریت داشت مطالعه بکند نهاوند یک شهری است کوچک سی هزار نفر جمعیت دارد و از سال ۱۳۳۳ بنده عضو افتخاری سازمان برنامه بودم ژوکف رفت و مطالعه کرد و آمد یک پروژه‌ای داد که با پانصد هزار تومان این کار انجام می‌شود سال ۱۳۳۸ گفتند یک مؤسسه دیگری باید بیاید آن آمد و گفت با یک میلیون و هفتصد هزار تومان سال ۱۳۴۲ آقای مهندس مستوفی تشریف آوردند گفتند با دو میلیون تومان انجام می‌شود امسال که بنده با نهایت علاقه و مسرت دنبال این کار رفتم گروه مهندسی مشاور هنر هم رفتند گفتند این سه میلیون تومان احتیاج دارد عمر من در سازمان برنامه گذشت امیدوار هم نیستم که نتیجه بگیرم برای اینکه دولت نقشه و پروژه تحویل می‌دهد و مردم آب می‌خواهند چون بنده معلومات فنی ندارم و نمی‌توانم با نقشه قانع بشوم گله می‌کنم البته یک نکت دیگری هم در کار هست یک نفر بیک کسی گفت حاضری صد تومان به من قرض بدهی گفت دارم و نمی‌دهم و ممنون هم باش گفت دیگر چرا ممنون باشم گفت برای اینکه سرگردانت نکردم و نمی‌گویم امروز و فردا بیا سازمان برنامه کارش بهمان شکل درست شده است دارد و نمی‌دهد و ممنون هم نیست (نخست وزیر ـ دکتر نهاوندی الآن در این کار رسیدگی می‌کند) جناب آقای دکتر نهاوندی با این وجه تسمیه اش الان پروژه نهاوند پیش ایشان است و امیدوارم که روی علاقه باسم خودشان کار شهر ما را روزی انجام بدهند اما یک اشتباهی کرده است سازمان برنامه همان پروژه‌ای را که جناب آقای دکتر نهاوندی فرستادند اشتباه فرستاده‌اند دیروز می‌خواستند اعلان مناقصه بدهند متوجه شدند که یک پروژه دیگری یک کس دیگرر داده حالا باید برگردد و مطالعه بشود تا چند ماه دیگر خدا میداند این کارهاست که مردم را مأیوس می‌کند جناب آقای معینیان که در این مملکت م فکر می‌کنم از حیث فکرو کار منحصر بفرد هستند و جامعه بهشان اعتماد دارد و این اعتماد برای این بوجود آمده که معینیان هر چه بگوید می‌کند باید بگویم که دستگاه ایشان بنا به دستور سازمان برنامه تبلیغاتی مضر نکند چون برای دولت مضر است بنده حالا بجنابعالی عرض می‌کنم این تبلیغات شأن دولت شما را پائین می‌آورد معینیان دخالتی ندارد تمام تقصیرها بگردن آقای مطلع است در ۸ ماه پیش نهاوند بودم خدمتتان عرض کردم در هشت ماه پیش بنده نهاوند بودم مردم آمده بودند صحبت می‌کردیم من از گرفتاریهای دولت صحبت می‌کردم و می‌گفتم اگر کار انجام نمی‌شود اشکالی ندارد این کارها بایست با مطالعه انجام شود انشاءالله کار لوله کشی نهاوند مطالعاتش تمام می‌شود دو ساعت بعد مردم آمدند پیش من گفتند آقا مژده بده کار ما تمام شد و آقای مطلع تمام کردند و بنده چون آقای مطلع را نمی‌شناختم گفتم می‌روم تهران و از جناب آقای مطلع تشکر می‌کنم گفتم شما از کجا فهمیدید گفتند ما امروز رادیو گرفته بودیم آقای مطلع گفت (یکی از نمایندگان ـ آقای مطلع کیست؟) حالا خدمتتان عرض می‌کنم آقای مطلع را که بنده باین زودی بهتان نخواهم گفت عرض کنم بنده به دولت تذکر می‌دهم که اشتباهاتی که در گذشته شده مطمح نظر قرار بدهد که این دولتی که من با ایشان موافق هستم در آینده به صورت سابق نباشد و اعتماد مردم از دولت جناب آقای منصور سلب نشود (صحیح است) عرض کنم که بعد بنده باین فکر افتادم که آقای مطلع را بشناسم و خدمتشان ارادت پیدا کنم و خیلی ممنون شدم که این آقای مطلع بدون آنکه ما را بشناسد شهر ما را بشناسد باین صورت آمده صحبت کرده و همکاری کرده آنجا خواستم به همشهریان بگویم که من مطلع شناس نیستم رخت سفر بستم آمدم تهران و خیلی خوشوقت شدم برای من اقدام مطلع واقعاً جالب بود فکر می‌کردم که کار سازمان برنامه به نتیجه رسیده و بوسیله آقای مطلع اجراء شده رفتم به اداره رادیو وزارت اطلاعات پیش متصدی اینکار گفتم من یک خواهشی از شما دارم آقای مطلع که از طرف سازمان برنامه تشریف می‌آورند اینجا و کار لوله کشی شهرها را برق آسا انجام می‌دهند کیست؟ خیلی خندید و گفت یک برنامه تبلیغاتی از طرف سازمان برنامه است می‌آیند می نشینند اینجا دونفر بعد یکی اسمش را می‌گذارد آقای مطلع و نامطلع از آقای مطلع می‌پرسد که آقا تازه چه خبر عمران آباذی به چه صورتی در آمده آنوقت آقای مطلع می‌گوید در نهاوند کار لوله کشی تمام شده و بزودی مردم از آب آشامیدنی گوارا استفاده خواهند کرد بنده رفتم سزمان برنامه نزدمتصدی مربوطه جناب آقای نخست وزیر این قسمت را توجه فرمائید برای جنابعالی خیلی مفید است در اتاق انتظار نشسته بودم خانم رئیس ذفترشان هم بودند در این موضوع هم مدارک دارم هم شاهد دارم هم نمره دارم هم مهندس هست بهیچوجه نمی‌خواهم تخطئه بکنم اما راز اصلی در پایان مطالب به شما عرض می‌شود اتاق انتظار نشسته بودم یک آقای مهندسی وارد شد خانم منشی سازمان برنامه گفت جناب آقای مهندس جن در حمام خرم دره سلام عرض می‌کنم بنده متعجب شدم که جناب آقای مهندس جن د حمام خرم دره یهنی چه خیلی ناراحت شدم گفتم خانم ببخشید مگر این نام فامیل ایشان است خانم گفت ایشان در میان ما باین اسم مشهور هستند پرسیدم این نام فامیل شما است گفت نه خیر اسم بنده مهندس پیغمبری است ولی یک داستانی دارم که من بیچاره شده‌ام گفتم چیست داستانش گفت من چند سال تحصیل در خارجه کردم آمدم به ایران تصمیم گرفتم کار آزاد انجام بدهم برای انجام این منظور رفتم در یکی از شرکتها شریک شدم آمدم در سازمان برنامه کار خواستم در یک مناقصه‌ای شرکت کردم حمام خرم دره را برنده شدم وقتی رفتم آنجا که حمام قدیمی خرم دره را خراب کنم مردم آمدند گفتند این کار را نکن گفتم چرا گفتند برای اینکه انجا جن دارد گفتم جن چی هست، دینامیت را گذاشتم حمام را خراب کردم و حمام را ساختم و از بس به این خانم مراجعه کرده‌ام و با این خانم درد دل گفته‌ام این خانم و تمام این اعضاء اسم مرا گذاشتند مهندس جن در حمام خرم دره بنده وقتی این را شنیدم شکر خدا را بجای آوردم که کارهای نهاوند روی کاغذ گذشته و دینامیت نگداشته‌اند و بعد وجه تسمیه مان عوض نشده است.

جناب منصور این نواقص را که عرض می‌کنم برای این است که ثابت کنم که این اعمال و این نوع مسامحه کاریها موجب شده که مردم قطع امید کنند و از زندگی مأیوس شوند مردم را ناامید کرده‌اند و جنابعالی که بسیار خو حرف می‌زنید خوب فکر می‌کنید دانش دارید در هیأت دولتتان افراد مطلع هستند وقتی صحبت میفرمائید مردم باور نمی‌کنند آقایانیکه در اینجا تشریف دارند و آنهائیکه در حزب جناب آقای منصور هستند یقیناً خود ایشان را مثل بنده می‌شناسند باور می‌کنند ولی روستاها مردم شهرستانها پیشه وران باور نمی‌کنند جناب آقای منصور خدا شاهد است شما در چهار راه حوادث تاریخ قرار گرفته‌اید من بجنابعالی ارادت دارم چرا بشما ارادت نداشته باشم نخست وزیری هستید دانشمند هیأت دولتی دارید که به اکثر اینها بنده اردت دارم بنده بعضی‌ها را که نمی‌شناختم بعد که وزیر شدند و بنده با آنها ارتباط پیدا کردم و اینها را از نزدیک شناختم به سلیقه جنابعالی آفرین گفتم جناب آقای دکتر عاملی امیدوارم دهسال دیگر وزیر عدلیه باشند.

تو اول بگو با کیان دوستی
پس آنکه بگویم که تو کیستی
همان قیمت آشنایان تو
عیاری است بر ارزش جان تو

(احسنت) جناب آقای منصور قبل از آنکه آقای عاملی بروند وزارت دادگستری بنده آنجا می‌رفتم و بیشتر اعضای وزارتخانه آنها که روشنفکر هستند اطلاعات دارند با من دوست بودند وقتی صحبت می‌کردند از حرفه خودشان انزجار داشتند ولی حالا خیلی مدت کمی هم هست از دو ماه پیش به جرأت عرض می‌کنم در تاریخ دادگستری باین صورت نسبت به وزیری اظهار علاقه نشده (صحیح است) من نه کاری در وزارت دادگستری دارم و نه خدمت جناب آقای دکتر عاملی شرفیاب می‌شوم و نه از ایشان کاری خواهم خواست برای اینکه ایشان مردی هستند که احتیاج به مراجعه ندارند همینطور سایر آقایانیکه در دولت شما هستند مگر این مهندس روحانی چطور شده محبوبیت پیدا کرده و چند شب پیش در تلویزیون من دیدم که یک سخن گوئی می‌گفت که وقتی کجا را (خطاب به آقای مهندس روحانی) افتتاح می‌کردید حالا اسمش به خاطرم نیست (مهندس روحانی ـ تأسیسات کن) عرض کنم می‌گفت ایشان تشریفاتی داشتند یکی از من پرسید که فلسفه اش چیست که مثل روحانی و معینیان صدها نفر در یک کلاس هستند همه درس می‌خوانند همه می‌آیند بیرون ولی باز قضا و قدر روی سر یک نفر می‌نشیند که می‌تواند خوب کار کند گوینده تلویزیون تعریف می‌کرد میگفت من در جوابش گفتم اینها در وجود خودشان یک اثری کشف می‌کنند و بهمان اثر پایبندی پیدا می‌کنند و در راه خدمت شاه و جامعه بکار می‌اندازند و درنتیجه چون حق پیش می‌رود این‌ها هم موفق می‌شوند (صحیح است) جناب آقای منصور اگر بنده که ادعا می‌کنم بجنابعالی ارادت دارم معایب کار را نگویم با این که دیر شده و آخرین سخنران هستم وجدانم راضی نیست شما از طبقه جوان مملکت هستید و وزرای شما همه خوش نام و دانشمند هستند ما اگر شما را در جریان نگذاریم و هدایت نکنیم خدای نخواسته اگر آنچه بر دیگران گذشت بر شما هم می‌گذرد آن وقت ما هم اشتباه کرده‌ایم که به شما نگفته‌ایم آقا مواظب خودت باش.

برای انجام این منظور است که با نهایت معذرت با اینکه وقت خیلی گذشته و می دانم شما عجله دارید که کار بودجه تمام بشود از نظر اینکه بتوانید بهتر خدمت بکنید و همکاران محترم من هم خسته شده‌اند ولی خودم برای آسایش فکر خودم و برای اینکه به خدمت جنابان آقایان وزراء سخنانی گفته باشم که همیشه پای بند گفته‌های خود باشم این مدت مختصر را هم بنده می‌گیرم بنده بعد از موضوع داد گستری که عرض کردم می‌خواهم در باره وزارت کشاورزی صحبت کنم یعنی اصلاحات ارضی و وضع روستاها تیمسار سپهبد ریاحی، بنده به این تیمسار سپهبد ریاحی خیلی اعتقاد دارم البته اعتقد من مانع این نیست که انتقاد نکنم ممکن است به کسی اعتقادداشته باشم و انتقاد هم بکنم من فکر می‌کنم به کسی که انتقاد می‌کنم بیشتر معتقدم بیشتر باید از من تشکر بکند برای اینکه آینه گر نقش تو بنمود راست ـ خود شکن آئینه شکستن خطاست ـ موقعی که اصلاحات ارضی انجام شده بود برخوردار کرد به موقعی که انتخابات پایان یافت من فکر می‌کنم جناب آقای منصور نسبت به وضع انتخاباتی من بیشتر از هر کس وارد بشود ایشان خوب می دانند که من چه ماجرائی‌ها را پشت سر گذاشته‌ام در آن موقع این افتخار نصیب من و مردم نهاوند شد که اعلیحضرت همایونی به نهاوندتشریف فرما شدند و وقتی که تشریف آوردند از بنده پرسیدند که وضع این دشتی که من دیدم به این زیبائی در هیچ کجای دنیا ندیدم ولی شهردار شما می‌گوید ما درآمد نداریم حضورشان عرض کردم که قربان این دشت به این زیبائی سالها متعلق به یک خانواده بود و اداره بزرگ شاهنشاه این دشت را تقسیم کرد و چند سال طول دارد که ثمرات این دشت به شهر سرایت کند آن روزها و امروز مردم روستائی روی رادیو ترانزیستوری نوشته‌اند زنده باد شاهنشاه که این عمل بزرگی که اعلیحضرت همایونی شاهنشاه با نهایت رشادت انجام دادند وملت ما را از قرنی به قرن دیگر انداختند به صورتی باید دنبال بشور که روح یأس و بدبینی در مغز سالم و معصوم دهقانان رخنه بکند تیمسار سپهبر ریاحی چند روز پیش در خدمت شما بودم مسحور سخنان شما شدم اجازه می فرمائید فرمایشات شما را در باره زندگی خودتان بگویم (وزیر کشاورزی ـ بفرمائید) تا امروز من فکر نمی‌کردم که ایشان هم در صف دلسوختگان باشد وزیر کشاورزی با تأثیری که از چشمانش برق ناراحتی می‌جهید گفت ۵ ساله بودم در منزلی که پیش مادرم زندگی می‌کردم چون سه ساله بودم پدرم فوت کرد با یک تیر کمال دنبال گنجشک می‌دویدم چون آقایان خسته شدید بنده فکر می‌کنم شبی است نشسته‌ایم و سخن می گوئیم عرض کنم که وزیرکشاورزی فرمودند وقتی دنبال گنجشک می‌رفتم البته در دوران بچگی بوده است حالا نمی‌گویم تیمسار سپهبد ریاحی دنبال گنجشک می‌کردند عرض کنم فرمودند صدای ناله‌ای از اطاق کنار می‌آمد از پشت شیشه نگاه کردم دیدم عموی پیر من را کند به پاهایش زده‌اند طاق باز افتاد توی اطاق ناله می‌کند و هیچ کس هم در اطاق نیست خیلی منتأثر شدم دویدم رفتم پیش مادرم گفتم مادر جان عمویم در آن حال و در آن وضع است موضوع چیست مادرم گفت چون پدر شما فوت کرده و یکی از منتفذین اینجا که صدها پارچه ملک دارد عمویت را که وصی شماست می‌خواهد وارد کند که بعضی از این دو سه ملک کوچک شما را ببرند این را شکنجه می‌دهد که تسلیم فرمان او بشود، فرمودند که این خاطره همیشه در مغز من هست بنده خیلی خوشحال شدم که جناب آقای وزیر کشاورزی طعم و ناراحتی را در زمان جوانی چشیده‌اند و حالا، وقتی ما شرف یاب می‌شویم و عرض می‌کنیم برای ۲۱۰ دهقان اسناد آنها است برای نفری ۱۷۰ تومان آنها را حکم صادر کرده‌اید و به زندان انداخته‌اند ایشان فوراً مطلع شدند یعنی چه؟ بازرسی می‌فرستند به موضوع رسیدگی می‌کند و این دهقانان ر آزادمی کنند جناب آقای منصور چنین وزیری قابل ستایش است البته بنده فکر می‌کنم هر وزارت خانه‌ای اکر از گذشته‌ها عبرت بگیرد اشتباه نمی‌کند وزارت خانه‌ای که مثل پرده سینما پرده گذشتگان را جلوی چشمانمان می گذراند اشتباهات آنها را می‌بینند مسلم خودشان احساس می‌کنند که باید به صورت بهتری مطابق قانون امجام وظیفه کنند آنچه مردم ر امیدوار می‌کند داد رسی است جناب آقای منصور نه داد گستری جواب مثبت دادن دادن و زود جواب دادن متأسفانه از این نعمت مردم شهرستانها محرومند هزارن نامه می‌فرستند بنده ادعا می‌کنم و ثلبت می‌کنم نخست وزیر نمی‌تواند به تمام این شکایت‌ها رسیدگی کند نامه‌ها می‌ماند و تصور می‌کنند دولت سوء نیت دارد در حالی که اگر اشخاصی که انتخاب می‌شوند برای شهرستانها عنصری باشند که سوابقشان رسیدگی بشود و به شکلی انجام وظیفه کنند که منافع مردم را در نظر بگیرند شکایتی نخواهد شد (صحیح است) پیچ و مهره‌ها قبل از انقلاب در ولایات هستید جناب آقای منصور بنده بچه کوچه هستم درست است که تمام دنیا را دیده‌ام و تحصیلاتی دارم ولی خودم خودم را به اینجا رسانیده‌ام در شهرستان دو عده در مقابل یک دیگر قرار گرفته‌اند در زمان دولت شما بنده این را عرض می‌کنم و ادعا می‌کنم و ثابت می‌کنم که در ظرف این چهار ماه جنابعالی این موضوع را نباید مطلع نمیشده‌اید یا شاید مطلع شده‌اید و می‌خواهید چاره اندیشی بفرمائید در هر صورت یک عده‌ای هستند که جسته و گریخته و یا با تلاش و راههای حسن نیت انتخاب شده‌اند رفته‌اند بین جهل و عقل در آنجا مبارزه هست چرا برای اینکه سردمداران متنفذین در تهران قبلاً بآنها مهمانی می‌دادند راضی می‌کردند آنها را بخانه هایشان دعوت می‌کردند تحت تذثیر قرار می‌دادند الآن هم تحت تأثیر هستند (یکی از نمایندگان بر علیه ما اقدام می‌کنند) بر علیه شما اقدام می‌کنند (یکی از نمایندگان و بعضیها هم بلند گوی آنها هستند) بله بعضیها بلند گوی آنها می‌شوند از هر کجا ضرر را بگیرید منفعت است شما خوب کار بکنید مسلم موفق می‌شوید یکی از بزرگان دنیا مثلی دارد که بسیار عالی است و برای جنابعالی مورد استفاده قرار می‌گیرد این شخص می‌گوید شما وقتی که رقابت دارید و مخالف دارید و می‌خواهید مثلا در اسب سواری شرکت کنید به فکر این نباشید که دشمن چه کار می‌کند وقتی موفق شدید بی اختیار او هم برای شما کف خواهد زد شما جناب آقای منصور الان در موقعیت بسیار عالی قرار گرفته‌اید برای اینکه اولا مورد عنایت اعلیحضرت قرار دارید خوب فکر می‌کنید و خوب کار می‌کنید بنده این عرایضی که می‌کنم برای این است که منافع شما در این عرایض بنده مستتر است در شهرستانها بدنبال همین موضوع می‌روند دهقان تلگراف نمی‌تواند بنویسد شاید پول آنرا هم ندارد دهقان مهمانی نمی‌تواند بدهد دهقان آداب معاشرت بلد نیست من چون ده بده خانه به خانه گشته‌ام تعصب دارم نسبت به حوزه انتخابیه خودم مثل همه آقایان و بهمین جهت با نهایت علاقه این عرایضم را می‌کنم اما یک خان یک منتفذ بدون اطلاع دهقان فلان رئیس را بمنزل می‌برد با او بازی می‌کند بنده دیده‌ام و شنیده‌ام به بنده ثابت شده مخصوصاً باو می‌بازد که با خاطر خوشی از خانه اش بیرون بیاید (یکی از نمایندگان ـ خان از بین رفته) خان هنوز از بین نرفته جناب آقای منصور باید لطفی بفرمایند که بقیه خانها از بین برود شما که مرد روشنفکری هستید در آمریکا تحصیل کرده‌اید اجازه بفرمائید درباره دهقانها صحبت کنم بنده در مورد رؤسای اصلاحات ارضی جناب آقای وزیر کشاورزی فردا نامه طی شماره ۲۰۱۷ از نهاوند به همدان را بگیرید و مطالعه بفرمائید به بینید خود بنده عکسش را دارم پلی کپی اش را دارم و همین نامه ثابت می‌کند که دستهای نامرئی چگونه برای ایجاد بدبینی تلاش می‌کنند مردم هم که این کارها را می‌بینند فریاد می‌کشند شکایت می‌کنند وقتی ترتیب اثر داده نشود مأیوس می‌شوند بنده یک نمونه‌ای عرض می‌کنم مربوط به وزیر مسکن است که متأسفانه اینجا نیستند عرض کنم دو نفر محصل از آلمان آمده بودند مهندس در رشته ساختمانی اند برای من تعریف می‌کردند که شنیدیم وزارتخانه جدید تأسیس شده مراجعه کردم به وزارت مسکن و گفتند آقا در اینجا که ما بودیم بما می‌گفتند که در ایران بشما کار نمی‌دهند ما رفتیم پیش یک دکتری که جوانی بود صحبت کردیم دیپلم را نشان دادیم و یادداشتی دادند به یک مهندس که اینها را فورا بفرستید همدان حالا ما با حیرت می‌خواهیم برفقا بنویسیم به دانشجویانی که این تبلیغات را می‌کردند بگویند شما اشتباه می‌کنید ایران عوض شده ملاحظه بفرمائید وقتی یک وزیر شما باین فوریت دستور می‌دهد چه اثری می‌گذارد و حتی رؤسای ادارات اگر در مورد روستاها بی نظر باشند آنها اکثریت دارند مردم خوش بین می‌شوند بنده روی روستاها ئیکه عرض می‌کنم تعصب دارم برای این است که دهقانان ما الان در حال اضمحلال هستند خداوند را شاهد و گواه می‌گیرم جناب آقای منصور بهیچ عنوانی علاقمند نیستم که یک دینار از جیب مالک به جیب دهقان برود اما یک موضوعی هست می‌خواهم حق حفظ بشود که نگویند باز هم نفوذ از ما بهتران به این مملکت حکومت می‌کند باز هم بنشینند شایعه بسازند اینها وقتی فرمانداری را می‌فرستید آنجا چند نفر را می‌فرستند و توی شهر هو می‌کنند که آقا این را فرستاده دولت منصور باید آقاها را نوکشان را به چیند و خودش تصمیم بگیرد (صحیح است) عرض کنم باین صورت بعضی از رؤسای ادارات چون از قدیم نوکر خان بوده‌اند هنوز تحت تأثیر افکار شاهنشاه نیستند و می‌توانم بگویم با شما مخالفند برای اینکه اینها مال زمان دیگری هستند و بشکل دیگری کار می‌کنند و ازاین ببعد اوامر افرادی که با دولت شما نظر خوب ندارند انجام می‌دهند تصدیق میفرمائید اینطور هست؟ بنده از تمام رؤسای ادارات نهاوند راضی هستم تصور نفرمائید بنده این عرضی که می‌کنم برای دولت است چون به عنوان موافق دولت صحبت می‌کنم آنچه در نظر دارم اگر برای شما مفید است در صورتیکه حس کنم مفید است و حضرتعالی هم بپذیرید عرض می‌کنم الان گروه زیادی هستند که مرتب شکایت می‌کنند برای بنده امروز تلگرافی رسیده بود از یکی از شهرستانها از شهرستان خرم آباد که تیمسار نکو زاد هم مرتب بدنبال کار آنها هستند بنده جواب نوشتم که تیمسار نکوزاد دنبال این کار هستند و نتیجه هم نگرفته‌اند و تلگرافاتی از شهرستانهای دیگر هم بود و روی این اصل خواستم عرض کنم اول باید افکار عمومی را بدست آورید افکار عمومی به این صورت بدست می‌آید که مردم از این پیچ و مهره‌های ماشین شما راضی باشند به بینید ماشین منصور خوب می‌رود سریع می‌رود والا شما به تمام اصول مکانیکی وارد باشید حسن نیت داشته باشید و دانش داشته باشید و بعد در یک اتومبیل بدون چرخ بدون روغن بنشینید و ادعا بفرمائید که می‌خواهم در مسابقه اول شوم محال است در چند وقت پیش جناب آقای منصور تقریباً قبل از اصلاحات ارضی بود اینها خاطراتی است که عرض می‌کنم برای جناب آقای وزیر کشاورزی چون واقعاً به حسن نیتشان اعتقاد دارم یک دهقانی زمینی بهش می‌دهند میرود این زمین را نگاهداری کند شب بعنوان اینکه می‌خواهم مرغابی را بزنم بطرف دهقان تیراندازی می‌کند پرونده اش پیش بنده است بعد این کشته می‌شود می بیند که خوب یک دهقانی کشته شده فردا صدایش در می‌آید با گازوئیل اتومبیل خان جسد دهقان را آتش میزنندد شکایت می‌کنند پرونده در دادگاه اهواز است قاتل شش ماه در بیمارستان بعنوان اینکه آپاندیسیت دارد معالجه می‌شود (یکی از نمایندگان ـ چه آپاندیسیتی شش ماه طول می‌کشد ؟) خود بنده تخصص ندارم آنها گفتند،

من حضور آقای دکتر عاملی شرفیاب می‌شوم و خدمتشان مدرک تقدیم می‌کنم این را برای این عرض کردم که اگر یک جابر مشهور تنبیه بشود مملکت در امن و امان خواهد بود ولی وقتی که همیشه سر دهقان را می‌تراشند او را بزندان می‌اندازند وقتی تصمیم گرفته می‌شود و همیشه آنهائی که ثروت دارند و نفوذ دارند و باقیمانده هزار فامیل هستند مسلماً آش همین آش است و کاسه همین کاسه (صحیح است) بنده در چند وقت پیش که در نهاوند بودم به آنها دلداری می‌دادم که جناب آقای وزیر دادگستری مردی است شریف و مسلماً دادگستری نهاوند را اصلاح خواهد کرد باور بفرمائید عوام الناس خیلی خوب درک می‌کنند و خوب می‌فهمند در عین حال با خوش قولی خیلی خوب تحت تأثیر واقع می‌شوند و موافق می‌شوند میدانید چه گفتند گفتند قوانینی که تصویب شده حکم تار عنکوت را دارد پشه تویش می‌افتد خفه می‌شود ملخ باشد داغانش می‌کند البته نمونه‌های زنده‌ای هستند کسی که چیزی ندارد می‌گیرند و میبرندش زندان جناب آقای صادق احمدی پدرش را همه درمی آورند چون چیزی ندارد اما کسی که چیز دارد قباله مالکیت دارد همکار و دلسوز پیدا می‌کند و مرخص می‌شود ازاد می‌شود نامه‌ای برای بنده رسیده که اسمش ارادتمند است (یکی از نمایندگان ـ آقای مطلع است) موضوع دیگری که بنده فکر می‌کنم باید خدمت جناب آقای منصور عرض کنم این است که من اطلاعات اقتصادی ندارم بهمین جهت سالها است مجله من ضرر کرده با یک مرد مقتصدی برخورد کردم ایشان مرا راهنمائی کردند و دیدم علم اقتصاد چیز خوبی است منظورم این است که چون اطلاعات اقتصادی ندارم در کیفیت بودجه نمی‌توانم صحبت کنم و صلاحیت ندارم اما یک موضوعی را که دیده‌ام عرض می‌کنم علاوه بر دادگستری که در زندگی مردم ایران بسیار مؤثر است ژاندارمری هم هست که با اکثریت ملت ایران ارتباط و سروکار دارد بنده چند وقت پیش ازمنزلم بیرون آمدم دیدم یک ژاندارمری یک کیسه دستش است گفتم چی است گفت ابتکار است گفتم ابتکار چیست گفت نمیدانم گفتم تویش چیست گفت گردو است فرمانده می‌دهد خدا عمرش بدهد وقتی می‌رویم پاسگاه می‌خوریم گفتم ممکن است به بینم گفت خواهش می‌کنم میل بفرمائید سر کیسه را باز کرد پر بود از کشمش و گردو گفتم به همه ژاندارم‌ها می‌دهند گفت هر ماه یک بسته به همه می‌دهند من بقدری علاقمند شدم که برای این موضوع رفتم به ژاندارمری با فرمانده ژاندارمری تماس گرفتم چون من درد مردم شهرستان را لمس می‌کنم و تلاش می‌کنم که از هر راهی شده نتیجه بگیرم از آن آقای فرمانده ژاندارمری جریان را پرسیدم گفتند چون دیدم حقوق ژاندارم ۲۵۰ تومان است اجباراً در مضیقه قرار می‌گیرند اینها را از اضافه درآمدهایمان درست کردیم که وقتی می‌روند ده نروند خانه کدخدا خواستم تقاضا کنم اگر امکان دارد و اقتصاد اجازه می‌دهد نسبت به این ژاندارم‌ها که ۲۵۰ تومان حقوق می‌گیرند عطف توجهی بفرمائید وجودشان بسیار مؤثر است بنده تشکر می‌کنم از مراحمتان چون جناب رئیس امر فرمودند بنده اطاعت می‌کنم و عرایضم را خاتمه می‌دهم امیدوارم دولت موفق بشود جناب آقای وزیر دادگستری هم همیشه با همین روش پسندیده کار کنند عرضی ندارم و از حوصله آقایان تشکر دارم که بعرایض من گوش دادند (نمایندگان ـ احسنت، احسنت).

رئیس ـ نظر دیگری در کلیات نیست؟ (اظهاری نشد) به ورود در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانم‌ها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد با اجازه خانم‌ها و آقایان چند دقیقه‌ای تنفس داده می‌شود.

نخست وزیر ـ بنده بعد از تشکیل جلسه عرایضی دارم.

(درساعت ۸ و چهل دقیقه بعدازظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت ده و ۴۵ دقیقه تشکیل شد)

رئیس ـ ماده واحده تبصره‌ها و ضمائم آن مطرح است آقای صادق احمدی بفرمائید.

صادق احمدی ـ بنده قبل ازاینکه آغاز سخن کنم می‌خواهم با اجازه خانم‌ها و آقایان محترم از زحماتی که کارکنان مجلس در این چند روز و شب کشیده‌اند بخصوص از تند نویسان که کارشان بسیار پرزحمت است (صحیح است) اظهار قدردانی کنم (احسنت) عرض کنم.

من عادت ندارم مطلبی را که بخواهم بگویم قبلاً نت بردارم اما در مورد بودجه که با اعداد وارقام سروکار داریم چره‌ای نداشتم که مقداری از مطالب خود را یادداشت کنم و برای اینکه رشته سخن از دست نرود و اعداد کم و زیاد گفته نشود از روی نوشته بعضی عرایضم را به سمع نمایندگان برسانم این یک خاصیت دیگرری هم دارد و آن این است که رعایت اختصار هم خواهدشد ضمناً خیلی عذر می‌خواهم وقت مناسب سخن شنیدن آنهم از دهان بنده بخصوص نیست (نمایندگان ـ شکسته نفسی میفرمائید) تشکر می‌کنم متأسفانه گاهی بعضی از ما فراموش می‌کنیم که این مکان مقدس کجا است ما کی هستیم و چه وظیفه خطیر و سنگینی بعهده ما محول شده است و باز هم متأسفانه گاهی برای بعضی از دولتها یا بعضی از اعضای دولت‌ها این فراموشی پیدا می‌شود و حرکات و رفتار و برخورد و نشست و برخاست و توقعات و ژست‌های آنها مبین این امر است انشاءالله در دولت آقای منصور چنین افرادی نیستند خیلی عذر می‌خواهم که ناچارم مقدمتاً برای یادآوری دوست محترم جناب آقای ریگی (ریگی ـ متشکرم) و کسان دیگری که احیاناً ممکن است مثل ایشان فکر کنند چند اصل از قانون اساسی مملکت خودمان را قرائت نمایم در مقدمه قانون اساسی اینطور نوشته شده است «بسم الله الرحمن الرحیم آنکه مطابق فرمان معدلت بنیان همایونی مورخه ۱۴ جمادی الاخر ۱۳۲۴ از برای ترقی و سعادت ملک و ملت و تشیید مبانی دولت و اجرای قوانین شرع حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله امر بتأسیس شورای ملی فرمودیم و نظر بدان اصل اصیل که هر یک ازافراد اهالی مملکت در تصویب و نظارت امور عموم علی قدر مرا تبهم محق و سهیمند تشخیص و تعیین اعضاء مجلس را بانتخاب ملت محول داشتیم اینک که مجلس شورای ملی بر طبق نیات مقدسه ما افتتاح شده است اصول و مواد نظامنامه اساسی شورای ملی را که مشتمل به وظایف و تکالیف مجلس مزبور و حدود و روابط آن نسبت به ادارات دولت از قرار اصول ذیل مقرر میفرمائیم.

اصل دوم ـ مجلس شورای ملی نماینده قاطبه مملکت ایران است که درامور معاشی و سیاسی وطن خود مشارکت دارند.

اصل یازدهم ـ اعضاء مجلس بدواً که داخل مجلس می‌شوند باید به ترتیب ذیل قسم خورده و قسم نامه را امضاء نمایند این را دیگر نمی‌خوانم چون همه خانم‌ها و آقایان سوگندیاد کرده‌اند و مسلماً سوگندمان را فراموش نکرده‌ایم دیگر خواندن لازم ندارد.

اصل سیزدهم ـ مذاکرات مجلس شورای ملی از برای اینکه نتیجه آنها بموقع اجرا گذارده تواند شد باید علنی باشد روزنامه نویس و تماشاچی مطابق نظامنامه داخلی مجلس حق حضور و استماع دارند بدون اینکه حق نطق داشته باشند تمام مذاکرات مجلس را روزنامجات می‌توانند به طبع برسانند بدون تحریف و تغییر معنی تا عامه ناس از مباحث مذاکره و تفصیل گزارشات مطلع شوند هر کس صلاح اندیشی در نظر داشته باشد در روزنامه عمومی برنگارد تا هیچ امری از امور در پرده و بر هیچ کس مستور نماند لهذا عموم روزنامجات مادامی که مندرجات آنها مخل اصلی از اصول اساسیه دولت و ملت نباشد مجاز و مختارند که مطالب مفیده عام المنفعه را همچنان مذاکرات مجلس و صلاح اندیشی خلق را برآن مذاکرات بطبع رسانیده منتشر نمایند و اگر کسی در روزنامجات و مطبوعات بر خلاف آنچه ذکر شده و به اغراض شخصی چیزی طبع نماید یا تهمت و افتراء بزند قانوناً مورد استنطاق و محاکمه و مجازات خواهد شد (ریگی ـ مگر بنده مخالف این حرفها هستم) اجازه بفرمائید عرض می‌کنم اصل پانزدهم را هم می‌خوانم و کتاب را می‌بندم «اصل ۱۵ ـ مجلس شورای ملی حق دارد در عموم مسائل آنچه را صلاح ملک و ملت میداند پس از مذاکره و مداقه از روی راستی و درستی عنوان کرده با رعایت اکثریت آراء در کمال امنیت و اطمینان با تصویب مجلس سنا بتوسط شخص اول دولت بعرض برساند که به صحه همایونی موشح و بموقع اجرا گذارده شود تردیدی ندارم جناب ریگی و همه نمایندگان محترم مقررات قانون اساسی مملکت را محترم می شمارند و سوگندی را که یاد کرده‌اند همیشه در نظر دارند و محققاً جناب نخست وزیر و اعضاء محترم کابینه ایشان نیز جزء این فکر نمی‌کنند (صحیح است) اساساً معنی و مفهوم حکومت مشروطه همانطور که قانون اساسی ما مقرر داشته این است که هر یک از افراد مملکت در تصویب و نظارت امور عموم محق و سهیم باشند این دستور قانون اساسی ما است شرع مقدس ما هم می‌گوید و شاور هم فی الامر ـ امرهم شوری بینهم این هم همان اهالی مملکت هستند که در امور معاشی و سیاسی وطن خود مشارکت دارند راه عملی این کار چیست چطور می‌شود در امور مملکتی با همه افراد واجد صلاحیت مشورت کرد؟ تشکیل مجلس شورای ملی که نماینده قاطبه اهالی مملکت است البته با رعایت اصل سیزدهم که متأسفانه آنطور که باید و شاید رعایت نمی‌شود آقای ریگی این قانون اساسی ما است که می‌گوید «تمام مذاکرات مجلس را روزنامه جات می‌توانند بطبع برسانند بدون تحریف و تغییر معنی تا عامه ناس از مباحث مذاکره و تفصیل گزارشات مطلع شوند چرا؟ برای اینکه هر کس صلاح اندیشی در نظر داشته باشد در روزنامه عمومی برنگارد تا هیچ امری از امور در پرده و بر هیچکس مستور نماند (ریگی ـ مگر بنده مخالف این حرفها هستم ؟) اگر می‌خواهید اینطور صحبت کنید من رشته کلام از دستم در می‌رود خیلی معذرت می‌خواهم اگر رعایت این اصل آنطور که منظور واضعین قانون اساسی بوده بشود البته حکومت مردم بر مردم صدق می‌کند والا مردمی که شعور دارند می‌فهمند درک می‌کنند علاقمند باوضاع کشور خود هستند صاحب نظر می‌باشند وقتی می‌بینند بافکار و عقیده آنها در امور مربوط بخودشان وقعی گذاشته نمی‌شود وقتنی از مذاکرات و مباحثات نمایندگان خود بی اطلاع می‌مانند نسبت بحفظ قانون و رعایت احترام آن و نمایندگان مجلس بی اعتنا و دلسرد می‌شوند (صحیح است) واین برای مملکت خطرناک است (صحیح است) اگر شأن مجلس رعایت شد شأن دولت هم بالا می‌رود اگر شأن مجلس رعایت نشد دولتی هم که در تبعیت مجلس کار می‌کند شأنش پایین می‌آید من اگر چندین بار از پشت این تریبون راجع بدرج مطالب نمایندگان صحبت کرده‌ام فقط منظورم این بوده است که منظور عالی واضعین قانون اساسی که محققاً جز خیر و صلاح مملکت چیزی نبوده رعایت شود والا برای اینکه جناب ریگی فکر نکنند مخالف بنده و سایر آقایان نمایندگانی که بعنوان مخالف حرف زده‌اند یا خواهند زد جنبه عوام فریبی دارد مخصوصاً از ارباب مطبوعات و جناب آقای معینیان نمیدانم تشریف دارند؟ (نمایندگان تشریف دارند) خواهشمندم دستور بفرمائید یک کلمه از اظهارات مرا منتشر نکنند اطمینان داشته باشند هیچ گله‌ای هم نخواهم کرد (ریگی ـ خودشان نمی‌کنند) تشکر می‌کنم مخصوصاً اظهارات بنده را درج و منتشر نکنند چون من قصد تظاهر وعوامفریبی ندارم و متأسفانه موکلین من اکثریت قریب به اتفاق بیسوادند و روزنامه نمی‌خوانند اینجا مجلس شورای ملی است اینجا محل بحث و گفتگو است اینجا محلی است که نمایندگان هر نظر موافق و مخالفی داشته باشند با کمال آزادی باید بیان کنند (صحیح است) دولت هم باید رعایت احترام کامل مجلس را بکند در تمام جلسات با کمال صبر و حوصله و بردباری بنشیند بحرفهای مخالفین بالاخص با گشاده روئی نه با ترشروئی و عصبانیت با دقت گوش بدهد و نکاتی را که تذکر می‌دهند یادداشت کند (چون فکر نمی‌کنم وقت مطالعه صورتجلسه را پیدا کند) و اگر نماینده‌ای مطلبی را درست درک نکرده و اشتباهی برای او دست داده یا پیشنهادات او غیر عملی است دولت بیاید پشت این تریبون با کمال صراحت جواب مقنع بدهد و برای انتقادات صحیح و اصولی ارج قائل شود و رفع معایب بکند تا کار مملکت داری بنحو صحیح بسامان برسد و برای مردم ایجاد عقده و نگرانی نشود مردم بمجلس و دولت خود ایمان بیشتری پیدا کنند و طبعاً همکاری مردم با دولت در اجرای برنامه‌های اصلاحی آن کمال ضرورت و اهمیت و تأثیر را دارد هیچکدام شما منکر این نمی‌توانید باشید که اگر مردم ایمان و اعتقاد بیشتری بدولت داشته باشند چوب لای چرخ دولت نمی‌گذارند دولت برنامه‌هایش بهتر از پیش اجرا می‌شود (صحیح است) من اگر امروز بعنوان مخالف با لایحه بودجه دولت حرف می‌زنم به خدا قسم نه قصد عوامفریبی دارم و نه با شخص آقای نخست وزیر و اعضای کابینه ایشان غرضی دارم خود ایشان بهتر از هر کس میدانند کمال احترام را برای ایشان قائلم خوشبختانه با اکثر اعضای محترم دولت دوست هستم و بآنها ارادت می‌ورزم همه انشاءالله حسن نیت دارند و انشاءالله بنفع مردم قدمهای مؤثر یرمیدارند ولی مسئله وظیفه آنهم در خانه ملت مقدم بر دوستی و رفاقت است و خوشبختانه همیشه اینطور فکر کرده‌ام و اینطور عمل کرده‌ام (احسنت) اما ایرادات من باین بودجه استدعا می‌کنم با صبروحوصله تحمل بفرمائید بنده عرایضم را بکنم ممکن است اشتباه بکنم ممکن است بدفهمیده باشم ولی بعداً خوشبختانه امشب از فرمایشات آقای نخست وزیر مستفیض خواهیم شد تشریف می‌آورند و جواب خواهند فرمود.

اولا ـ نحوه تقدیم این لایحه با ۶۸ تبصره که بعضی از آن ارتباطی با بودجه ندارد و باید بصورت جداگانه تقدیم می‌شد صحیح نبود جاروجنجالی در اول جلسه قبل راه افتاد بنظر من هیچ جای نگرانی و تأسف هم نداشت چون مجلس محل بحث و گفتگو است و اصطکاک عقاید موافق و مخالف طبعاً ایجاد حرارت و حرارت تولید جرقه می‌کند و اگر ایجاد جرقه نکند جای تعجب است و این میرساند که مجلس خدای نکرده مرده است مجلس زنده است اکثریت و اقلیت محترم استدلال، منطق، دلیل و برهان دارند و اگر غیر از این باشد اسمش را مجلس نمی‌شود گذاشت محققاً همه نمایندگان علاقمند به مملکت خود هستند همه نمایندگان برای مقام والای سلطنت احترام خاص قائل هستند همه نمایندگان دلشان می‌خواهد دولت واقعاً در امور مملکت موفق و منصور شود اما سلیقه‌ها مختلف است همه یک جور فکر نمی‌کنند اگر لازم بود همه یک جور فکر کنند و هر چه دولتها گفتند وحی ممنزل باشد دیگر جمع شدن ما و صرف ۳۰ میلیون تومان در سال برای مجلسین چه لزومی داشت خوب دولت خودش تصمیم بگیرد و خودش هم عمل کند اما جناب ریگی با این قانون اساسی که مسلماً شما هم برای آن احترام کامل قائل هستید چنین تزی مردود است (دکتر عدل طباطبائی ـ جناب آقای احمدی معذرت می‌خواهم ما برای شما احترام قائلیم شما در فرمایشاتتان اسم اشخاص را نیاورید روی سخنتان با مجلس باشد) جناب آقای دکتر عدل طباطبائی اجازه بدهید شاید من اگر یک قدری تأمل نداشتم همان روز بایستی اخطار بکنم همان روز من از آقای رئیس مجلس بخواهم وظیفه شان را انجام بدهند و نگذارند نماینده‌ای به نماینده مخالف اهانت بکند و بگوید عوامفریبی می‌کند پس اینقدر من حق دارم بگویم (ریگی ـ من نگفتم شما عوامفریبی می‌کنید) حتی یکی از دوستان ظاهراً جناب آقای رامبد گفتند که منظورشان چیز دیگری بود گفت نه آقا منظورم عوامفریبی بود (فولادوند ـ اجازه بفرمائید صحبتش را بکند من هم میدانم که ریگی به کفشش نیست) بسیار خوب اگر موضوع از نظر شما خاتمه یافته است بنده هم خاتمه می‌دهم (خواجه نوری ـ خاتمه یافته است) بنده متشکرم که خاتمه می‌دهید دیگر عرضی نمی‌کنم (ریگی ـ من گفتم که عوامفریبی نباید کرد نه اینکه شما عوامفریبی می‌کنید) بهر حال در جلسه قبل عده‌ای فرمولی پیدا کردند ولی من هنوز به این فرمول قانع نیستم بعضی از این تبصره‌های دو شوری باید به کمیسیونهای دیگر هم می‌رفت که نرفته حالا شما فوریت آنرا هم تصویب کنید طرح فی المجلس آن باز هم خالی از اشکال نیست.

ثانیا ـ در این بودجه چند جا بقانون بودجه سال ۱۳۴۲ اشاره شده و حال اینکه تا آنجا که اینجانب اطلاع دارم هنوز چنین قانونی نداریم مصوبه مجلس شورای ملی فعلا در کمیسیونهای مجلس سنا است و من نمیدانم چیزی که هنوز قانون نشده و بتوشیح ملوکانه نرسیده چطور می‌شود بآن استناد کرد.

ثالثا ـ در لایحه بودجه کسری آن رقم ۳۴۹۱ میلیون ریال ذکر شده و حال اینکه بنظر من کسری بودجه سال ۱۳۴۳ رقم ۲۱۷۹۱ میلیون ریال است چرا چون شما یک رقم ۴۵۰۰ میلیون ریالی را بعنوان وامهای خارجی موجود جزء درآمد برده‌اید و یک رقم ۱۳۹۰۰ میلیون ریالی را جزء کسری بودجه سازمان برنامه محسوب و طرق تأمین آنرا نیز وام جدید و تأمین اعتبار و غیره ذکر کرده‌اید و حال اینکه بنظر من وام را نمی‌توان درآمد محسوب داشت شما اگر بودجه داخلی منزل خود را حسا کنید و مثلا ده هزار تومان کسر بودجه داشته باشید و بعد فکر کنید ده هزار تومان از بانک قرض می‌کنید که سال دیگر بدهید پس نتیجه می‌گیرید کسر بودجه ندارید واقعاً درزندگی داخلی صرفه جوئی کرده‌اید دل خود را خوش می‌کنید و با خیال راحت بخرج کردن ده هزار تومان قرض که سال دیگر بیخ خر شما را می‌چسبد میپردازید درست است که شما با گرفتن این وام گذران کرده‌اید ولی در واقع و نفس الامر شما کسر بودجه داشته‌اید بودجه متعادل یعنی درآمد و هزینه‌های متعادل باشد وام درآمد نیست پس کسر بودجه بزعم ارادتمند رقم ۲۱۷۹۱ میلیون ریال است نه رقم ۳۴۹۱ میلیون ریال.

رابعا ـ در لایحه بودجه وامهای خارجی بصورت تبصره و با اشاره مختصری رقم وام و نام دولت وام دهنده و بهره آن گنجانیده شده و این کار بهیچوجه صحیح نیست چون لایحه قرضه خارجی فوق العاده اهمیت دارد باید بصورت لایحه جداگانه تقدیم شود تا نمایندگان با فرصت کافی بتوانند نسبت بجزء جزء لایحه بحث و مذاکره و مداقه کنند نمیدانم آقایان نمایندگان هیچ متوجه بند ج ماده ۸۱ آئین نامه مجلس شورای ملی شده‌اند اجازه بدهید قرائت کنم.

بند ج ـ برای مذاکره در باب لایحه بودجه کشور و عهدنامه‌ها و مقاوله نامه‌ها و امتیازات و قرضه خارجی مدت نطق غیر محدود خواهد بود خوب چرا آئین نامه گفته است برای مذاکره در مورد قرضه خارجی مدت نطق نماینده که در همه جا محدود شده مثل بودجه نامحدود باشد از لحاظ اهمیت آن. ممکن است بعضی از آقایان یا خانمها خدای نکرده در اثر کم توجهی بفرمایند خوب این هم که ضمن لایحه بودجه داده شده تا شما بتوانید نسبت به آن هر چقدر دلتان می‌خواهد حرف بزنید نه اشتباه است نه به ما نگفته‌اند شرایط این وامها چیست شما خیال می‌کنید همان قدر که به قول دوست عزیزم جناب آقای دکتر مهذب فرمودند خیالتان راحت باشد برای اینکه اسم دولتی که وام می‌دهد گفته‌اند چه مبلغی وام می‌گیرید گفته‌اند بهره اش هم گرفته‌اند شما دیگر چه می گوئید آقا از یک بانکی هزار تومان پول می‌گیرد ده صفحه باید قرار داد امضا کنید چهل ج شما را به صلابه می‌کشند یک وام خارجی به چه می‌توانم حرف بزنم آخر قرار داد وام که دو سه جمله نیست که شما به تبصره یی گنجانیده‌اید قرار داد شرایط دارد اگر قانون اساسی در اصل ۲۵ گفته است «استقراض دولتی به هر عنوان که باشد خواه از داخله خواه از خارجه به اطلاع و تصویب مجلس شورای ملی خواهد رسید» منظور این نبود که دولت بگوید مجلس مبلغ این قدر دلار با این بهره برای راه سازی از فلان مملکت گفتم یا می‌گیرم مجلس هم بگوید برو بگیر شما برای دریافت هر یک از این پولها لا اقل ده صفحه قرار داد باید به بندید پول را همان طوری که توی دست شما نمی‌ریزند من چه می دانم شما مثلاً با دولت شوروی یا آمریکا چه شرایطی قرار گذاشته‌اید تا به شما وام داده‌اند مجلس باید مطلع باشد.

خامساً ـ گرفتن وام از خارج راجع به این موضوع عقاید جور به جور گفته شده بنده خودم را می‌گویم گرفتن وام از خارج به نظر من فقط وقتی مجازا ست که فقط و فقط در راه تولیدی مصرف بشود و شرایط وام صحیح باشد و به مصرف واقعی خودش برسد هیچ اشکالی ندارد ولی اولاً شرایط وام را ما ندیدم ما نمی دانیم چیست ثانیاً در این تبصره‌ها معذرت می‌خواهم بعضی‌هایش که مصرفش هم گفته شده است که همه اش در راه تولید نیست مسأله مصرف از همه مهمتر است جناب آقای نخست وزیر اگر ملاحظه می فرمائید که خانمها و آقایان اظهار نگرانی می‌کنند و از وام علتش چگونگی مصرفش است که متأسفانه وامهایی که گرفته شده مثل بقیه پولهائی که در مملکت خرج می‌شود درست خرج نمی‌شود سد می‌سازند سیصد میلیون چهارصد میلیون خرج می‌کنند آقا شما بهتر از من می دانید که همه این پولها درست مصرف نمی‌شود و چون با نحوه تقدیم اینتبصره‌ها مخالفم فعلاً وارد جزئیات آن نمی‌شوم همین قدر می‌گویم پولها درآن سدها در آن کار عمرانی در آن کار تولیدی درست مصرف نشده میلیون‌ها تومان از این پول صرف مطالعه می‌شود مطالعاتی که، خیلی می‌شود گفت، که بنده نمی‌گویم همه اش بی ربط بوده است اما یک مقدار زیادش بی ربط بوده است به هر چون مخالفم با طرح این تبصره‌های مربوط به وام در لایحه بودجه وارد جزئیاتش دیگر نمی‌شوم اما مسئله اصلی راجع به این بودجه این بودجه تناسبی با انقلابی که در این مملکت با اراده اعلیحضرت همایون شاهنشاه به وقوع پیوسته ندارد شما اگر می‌خواستید بودجه متناسب با انقلاب بکنید باید به منظور و هدف اتقلاب که آزادی سه چهارم مردم این مملکت و ترفیه حال و ترقی سطح زندگی مادی و معنوی آنها بوده توجه بیشتری می‌کردیدـ تا انقلاب زودنر و بهتر به ثمر برسد و نیت عالی شخص اول مملکت به مرحله اجرا و عمل در آید.

زارعین آزاد شده احتیاج به کمک فوری مادی و معنوی دولت دارند (صحیح است) اگر درست به حال آنها توجه‌ای نشود و آنه را رها کنید تا خودشان بروند سازمان تعاونی درست بکنید و سرمایه گذاری کنند من نمی دانم که انقلاب به چه روزی افتاده است این تشریفاتی که مثلاص برای کمک به زارعین آزاد شده است به خصوص در این خشکسالی دردی از کسی دواء نمی‌کند اکثرزارعین فریادشان بلند است که به داد ما برسید مالک را از روی سرما برداشتید خیلی ممنونیم اما ما را رها کردید که بروید سازمان تعاونی تشکیل بدهید سازمان تعاونی در سالهای اول نمی‌تواند کار مؤثری بکند دولت باید کمک بکند این بودجه به نظر بنده باید از هر جایش زده می‌شد به کرمند دولت می‌گفتند امسال توقع اضافه حقوق را نداشته باشند ساختمان نکنید فرش متری دو هزار تومان نگیرید اینها را بریزید توی این دهان زارعین را زندگیشان را مرفه بکنید بعد ا دو سال سه سال مملکت عوض می‌شود شاه مملکت هم خوشحال می‌شود که آرزویش به ثمر رسیده باید مبلغ قابل توجهی از یودجه را اختصاص به امر کشاورزی صحیح و به زارعین که اکثریت این مملکت را تشکیل می‌دهند و تولی کننده هستند می‌دادید تا بتوانید بگویئد بودجه متناسب با انقلاب است ـ چه مبلغی در بودجه اختصاص به نوسازی دهات که ا اهم مطالب است داده‌اید رقم فوق العاده ناچیز و حال اینکه فلسفه تأسیس وزارت آبادانی و مسکن همین بوده است خود آقای نخست وزیر یا یک نفر دیگر از آقایان وزراء درست نظرم نیست در موقع طرح موضوع در جواب بنده گفته درست است باید مقدار زیادی از بودجه صرف این کار شود حالا در عمل چطور شد نمی دانم (دکتر الموتی ـ صحیح است باید به دهات توجه بیشتری شود) به هر حال گفتنی در این خصوص زیاد است اگر بخواهیم وارد جزئیات بشوم وقت نمایندگان را خیلی می‌گیریم.

سادساً ـ قریب هزار میلیون تومان بودجه فرهنگ کشور است ولی آیا از صرف این بودجه نسبتاً زیاد بهره لازم که مفید به حال مملکت باشد گرفته می‌شود به خدا نه چندین بار این مطلب را از پشت این تریبون به عرض نمایندگان محترم رسانده‌ام که اضافه کردن مدارس متوسطه با برنامه کنونی به خصوص سیکل دوم خدمت به کشور محسوب نمی‌شود نه دانشگاهای شما ظرفیت هضم این تعداد دیپلمه را دارد نه دستگاههای اداری شما ظرفیت قبول فارغ التحصیلان دانشگاهها را جوانها را باید پس از تحصیلات مقدماتی که بزعم اینجانب باید عمومیت پیدا کند و اجباری بشود (صحیح است) در مدارس حرفه‌ای مختلف برای آینده مملکت تربیت کرد فقط کسانی باید حق داشته باشند سیکل دوم متوسطه و دانشگاه را طی کنند که واقعاً استعداد درس خواندن داشته باشند چه غنی چه فقیر غنی خودش خرج می‌کند و تحصیل می‌نماید فقیر با استعداد هم باید از طرف دولت کمک شود (صحیح است) شما هر سال بدون در نظر گرفتن احتیاجات مملکت تعداد زیادی دیپلمه دست و پا بسته و لیسانسیه و دکتر با توقعات بیجا و بجا بجامعه تحویل می‌دهید بعضی از اینها کار پیدا می‌کنند به آرزوشان می‌رسند خود را در اداره‌ای جا می‌دهند و حقوق بخور و نمیری می‌گیرند اکثرشان هم کاری پیدا نمی‌کنند بیان در و آن در می‌زنند و دلسرد و عصبانی می‌شوند عده‌ای از آنها ظرفیتشان کم است خود کشی می‌کنند بقیه هم می‌روند جزء ناراضیها و وجود همین دسته بزرگترین خطر است برای مملکت نه در دانشگاه بآنها راه می‌دهند چون نمی‌توانند نه در ادارات کار پیدا می‌کند چون مگر چقدر به پشت میز نشین احتیاج داریم و نه کار آزادی می‌توانند بدست آورند طبعاً سرمایه هم ندارند عصبانی بدبین و عقده‌ای می‌شوند و بزمین و زمان و تشکیلات فحش می‌دهند و نفرین می‌کنند و همه مصادر امور را نالایق و غاصب میدانند تازه مسئله امتحانات آخر سال و سختگیریهای عجیب با طرز رفتار با محصل درایام سال و محیطهای نامساعدی که برایش درست کرده‌اند خود بحثی جداگانه است که اگر توضیح بدهم مثنوی ۷۰ من کاغذ شود (صحیح است) از همه بدتر نحوه انتصاباتی است که اخیراً مدشده استفاده از تیپ جوان تحصیل کرده بسیار خوب ما حرفی نداریم واقعاً باید از تیپ جوان تحصیل کرده پرارزش استفاده کرد اما به چه نحو اگر قرار باشد پسر بنده که فردا از آمریکا یا انگلستان و فرانسه با یک دیپلم و یک دنیا توقع برمیگردد چون پدرش وکیل است او هم تحصیل کرده خارج بدون طی مدارج ابلاغ معاونت و مدیر کلی وزارتخانه بخواهد آنوقت تکلیف سایر فارغ التحصیلان که همه همین توقع را دارند و قابل انجام نیست و تکلیف تحصیل کرده‌های داخلی و بالاخره تکلیف کارمندان با سابقه پر تجربه متوقع چه می‌شود آیا این اقدامات دستگاهها را متزلزل نمی‌کند؟ آیا با این انتصابات شما می‌توانید فردا بیک تحصیل کرده خارج بگوئید اول کار مثل همه دنیا باید کار ساده در دستگاه بتو واگذار شود ابداً همه توقع دارند مدیر کل شوند معاون شوند اگر بگوئید نمی‌شود می گویند پس چرا برای دیگران هست برای ما نیست لابد حسابی در کار است باید سازمانهای اداری روی سلیقه شخصی وزراء و معاونین و مدیران کل که بحمدالله روز بروز تعدادشان زیاد می‌شود دستخوش تغییر و تزلزل نباشد اگر بنا باشد هر وزیری عوض می‌شود تمام سازمان وزارتخانه بهم بخورد آش همین آش و کاسه همین کاسه است که ملاحظه می فرمائید همه متزلزل همه دلسرد همه نگران عده‌ای هم که درس خود را بهتر روانند هر روز در خانه یک وزیر در خانه یک وکیل و سراغ یک حزب و دسته می‌روند بدون اینکه یمان به آن شخص یا آن حزب و سازمان داشته باشند اینها همه برای حال و آینده مملکت مضر است مطلب خیلی زیاد هست اگر نگوئیم وظیفه خود را درست انجام نداده‌ایم اگر بگوئیم وقت نمایندگان را زیاد می‌گیرم اما چه کنم این خاصیت بنده است که دشمن تراشی بکنم چون وقت کم است اجازه بفرمائید وارد تبصره‌ها بشوم.

  • تبصره ۱۷ ـ به وزارت راه اجازه داده می‌شود مدت خدمت آن عده از کارشناسان آمریکائی را که بر اساس موافقت نامه متبادله بین وزارت راه و اداره راه آمریکا مشغول خدمت هستند تا تاریخ ۴۳/۹/۹ تمدید نمایند.

من نمیدانم این کارشناسان با چه قانونی آمده‌اند چرا تا تاریخ ۴۳/۹/۹ خدمت آنها تمدید شود باید توضیح بیشتری در اینخصوص بدهند که معلوم شود.

  • تبصره ۲۸ ـ بوزارت اقتصاد اجازه داده می‌شود دستگاههای فرستنده بی سیم و لوازم مورد نیاز وزارت پست و تلگراف و لوازم فنی وزارت اطلاعات را که در سال ۱۳۴۳ از گمرک ترخیص می‌شود از پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به استثنای باربری و انبارداری معاف نماید.

این مسئله معافیت از حقوق و عوارض گمرکی را بیایند و یک تبصره بگذارند بگویند دستگاههای دولتی بطور کلی معاف باشند از پرداخت عوارض گمرکی والا هر روز هی قانون هی قانون چه لزومی دارد یک تبصره بگذارند دستگاههای دولتی در مواقعی که جنسی وارد می‌کنند برای دستگاه مربوط خودشان از حقوق و عوارض گمرکی معاف باشند (نخست وزیر ـ درست معکوس است یک دلایلی دارد) خیلی متشکر می‌شوم که توضیح بفرمائید والا نظر بنده این است که اگر بنا است یک معافیت‌های استثنائی داده شود این دریافت گمرک بطور کلی کنار گذارده شود بهتر در تبصره ۳۵ گفته شده است نصف ما به التفات حقوق رتبه اداری کارمندان لیسانسیه کادر اداری با حقوق رتبه‌ای که به کارمندان لیسانسیه وزارت پست و تلگراف و تلفن بر اثر تبدیل رتبه اداری به فنی تعلق می‌گیرد بعنوان فوق العاده مخصوص بکارمندان لیسانسیه شاغل وزارتخانه‌ها و سایر مؤسسات دولتی پرداخت می‌شود که همه نمایندگان مطالعه کرده و مطلع هستند من کاری ندارم که بگویم بفلان کس زیاد بدهید و بفلان کس کم بدهید بنده یک اصل را بهش معتقدم و استدعا می‌کنم که جناب آقای نخست وزیر توجه بکنند اگر توجه بکنید بزرگترین خدمتها را کرده‌اید بدستگاه اداری مملکت و آن این است که بکار مساوی و حقوق مساوی بدهید والا یک لیسانسیه لیسانسیه ادبیات، لیسانسیه علوم، لیسانسیه فرض بفرمائید تاریخ طبیعی یا هر چی این می‌رود در وزارت پست و تلگراف در یک مسیری قرار می‌گیرد که یک روزی می‌آیند میگویند رتبه هایشان تغییر کند تبدیل بمهندسی بشود خوب لابد این عده مهندس هستند و حق هم دارند یک عده غیر مهندس می‌آیند نزد وزیر فشار می‌آورند که ما هم هستیم می‌گوید تو که مهندس نیستی تو اندیکار تور نویسی می‌گوید مگر من در این دستگاه کار نمی‌کنم من هم این کار را می‌کنم خون آنها که از ما رنگین تر نیست حالا که می‌خواهید قانونی بگذرانید رتبه شان را تغییر بدهید اینکار هم بشود تالی فاسد هم ندارد من مناع للخیر نیستم حالا می‌خواهید یک تعداد ۱۳۰۰، ۱۴۰۰ نفری لیسانسیه را حقوقشان را ترمیم کنید اینها اگر با اکثر لیسانسیه‌های دیگر کار مساوی انجام می‌دهند چرا تبعیض قائل می‌شوید توجه بفرمائید بمن ایراد نگیرید در رشته قضائی یا فرض بفرمائید وزارت جنگ یا فلان اداره فنی لیسانسیه حقوق بیشتر می‌گیرد مسئولیت یک قاضی فوق العاده خطیر است شما یک روز اگر پشت میز قضا بروید می‌فهمید این قاضی بیچاره چه گرفتاری عجیبی دارد فحش می‌شنود نفرین و ناله می‌شنود آخر وقت هم با وجدان ناراحت و عصبانی می‌رود بمنزل خود بهر حال منظورم این است که شما بیائید بکار مساوی حقوق مساوی بدهید بقول آقای دکتر مهذب باین دسته توجه کردید بنده هم بسهم خود ممنونم اما چرا نصفه کاره ما به التفاوت می‌دهید اگر کسانی که اضافه می‌گیرند همه مهندسند حق دارند زیاد بگیرند اما اگر هر دو یکجور سابقه دارند و یک جور کار انجام می‌دهند یکی در وزارت دادگستری اندیکاتور می‌نویسد و یکی در پست و تلگراف هر دو را یکجور حقوق بدهید که تبعیض از بین برود در قسمت تبصره ۳۶ ذکر شده است که دیپلمه هائی که بعد از طی دوره آموزشی که نمیدانم چقدر است شش ماه یکسال دو ماه در وزارت کشور با رتبه ۲ استخدام می‌کنند در سایر جاها رتبه چند باشند دون اشل؟ اینرا تکلیفش را روشن کنید اگر بنا است دوره آموزش به بینید شش ماه است ده روز است، یکروز است؟ برای همه دیپلمه‌ها این حق را قائل باشند که اگر وزارت آبادانی و مسکن یک عده دیپلمه خواست استخدام کند که حتماً خواهد کرد آنهم وضعش معلوم باشد (معتمد وزیری ـ پیشنهاد بفرمائید همه را استخدام کنند) شما پیشناد بفرمائید اگر حرف مرا قبول دارید در تبصره ۴۷ گفته شده مبلغ ۲۰۰۰ ریال حق لیسانس افسران ارتش و ژاندارمری کل کشور (موضوع تبصره ۲۹ قانون بودجه سال ۱۳۴۰ و تبصره ۵۹ قانون بودجه ۱۳۴۱ کل کشور) با رعایت کلیه مقررات مربوط جزء حقوق آنها در هر درجه محسوب و ار مبلغ مزبور کسور بازنشستگی برداشت خواهد شد بنده اولا در مورد تبعیض مطلب زیاد دارم امشب فرصت نیست چون قول داده‌ام خدمت مقام ریاست که کمتر مصدع بشوم و میدانم که همه خانمها و آقایان خسته هستند زیاد صحبت نمی‌کنم بعداً عرض می‌کنم اما چیزی که هست حالا که چنین کاری کردید بقول آقای دکتر جعفری آنچه که بهمه می‌دهید بازنشستگی ازش بگیرید بنده هم اعتقادم این است که این پولی را که شما می‌دهید بقضات بازنشستگی ازش بگیرید این کاری را که دو سال دیگر می‌کنید حالا بکنید کمکی هم بصندوق بازنشستگی شده است در تبصره ۴۹ گفته شده است که تمبر در خارج از کشور تهیه بشود این مسأله را آقایان دیگر هم تذکر داده‌اند دلم می‌خواهد روشن بکنید که چه فلسفه‌ای دارد کهگفته می‌شود چاپ تمبر را بخارج از کشور بدهند این مسأله ترک مناقصه بترتیبی که در این تبصره ۵۲ ذکر شده بنده مخالفم این مسأله مزایده و مناقصه یکی از معضلات و مشکلات کار دستگاههای اداری ما است باین نحوی هم که شما پیش بینی کرده‌اید حق هم داشتید ولی باین نحو حل نمی‌شود میدانید که یک رقم عمده از این بودجه در موقع خرید در موقع ساختمان هدر می‌رود اگر شما بگوئید نمی‌رود خیلی خوش بین هستید حالا می آئید دست اینها را باز می‌گذارید میگوئید شما می‌توانید تا مبلغ ۵۰۰ هزار ریال تا یک میلیون ریال بدون مناقصه بخرید هیچ کنترلی هم نیست نمی‌خواهید بروید واحد بها معین بکنید نمی‌خواهید نرخ بگیرید نمی‌خواهید مناقصه و مزایده بگذارید این بنظر بنده شاید مشکل است و زیاد پخته نباشد باید موضوع را حلاجی کرد باید کمیسیون عالی رویش تصمیم بگیرد بایستی یک اداره تثبیت قیمتها نه بصورتی که الان در وزارت اقتصاد هست یک اداره‌ای باشد از مردمان مطلع درست و خبره آنجا نسبت به آن نرخ نظر بدهند والا اگر بنده کار پرداز یا متصدی خرید در وزارت دارائی آزاد باشم بروم از هر کسی خرید بکنم مطمئن باشید که کار بدتر خواهد شد که بهتر نخواهد شد یک کمیسیونی باید بنشیند یک تصمیمی بگیرد که عملی باشد مبلغ را بالا بردن دردی را دوا نمی‌کند تبصره ۵۲ گفته شده است «اجازه مقرر در ماده ۳۲ قانون اصلاح قانون تعرفه گمرکی مصوب تیرماه ۱۳۳۷ از تاریخ تصویب این قانون به هشت در هزار تغییر داده می‌شود» در خود این بودجه هم دیدم رقم ۸ میلیون تومان است ۸ میلیون تومان اجازه می‌دهند به آقای وزیر اقتصاد که هر جور دلش می‌خواهد تقسیم کند بسیار ناصحیح است آقای وزیر اقتصاد مرد بسیار شریفی است اما اصل عمل صحیح نیست در این مملکتی که شما صد تومان ندارید بکارمند مفلوک برای کفن و دفن زنش بدهید آقای وزیر اقتصاد ۴۰ هزار تومان ۴۰ هزار تومان پاداش می‌دهند انشاءالله دروغ است که بنده شنیدم پارسال اینطور پاداش تقسیم شده بود ـوزیر اقتصاد ـ دروغ است) شاید به من بد فهماندند استدعا می‌کنم لیستش را بیاورند پشت این تریبون و بگویند این قدر داشتیم و اینطور هم تقسیم شده و والا حق ندارد دولت ۸ میلیون تومان بیک وزیر بدهد که هر جور دلش خواست بدهد به مأمور گمرک بعلاوه این کار ایجاد تبعیض و نارضائی می‌کند برای سایر ادارات و مأمورین آن آقای رئیس دادگستری مفلوک همکار بنده تلک و تلک می‌آید به اداره ۷۵۰، / ۸۰۰ تومان حقوق می‌گیرد می بیند آقای رئیس گمرک ماشین دارد تشکیلات دارد ویسکی به او می‌دهند سیگار خارجی دارد و چهار هزار تومان حقوق دارد این بیچاره زنش می‌آید میگوید این چه وضعی است؟ تو رئیس دادگستری هستی با این همه اختیارات آقا رئیس گمرک هستند به بین خانمش چه لباسهائی دارد و پاداش / ۳۰ / ۴۰ / ۵۰ هزار تومان سالانه شش ماهه می‌گیرد دیدم یک رقم سه میلیون تومان هم باسم اضافه کار مأمورین گمرک گذاشته‌اند اینها صحیح نیست این ۸ میلیون تومان را کمک کنید به بانک کشاورزی به زارعین بدهند تبصره ۵۷ مربوط به وام است که بنده مفصل عرض کردم اما تبصره ۵۶ برای بنده مهم است چون مبهم است معلوم نیست لذا این دولت در این تبصره گنگ چه می‌خواهد بکند از جناب نخست وزیر استدعا می‌کنم این تبصره را بشکافند چون شایع است که این تبصره مربوط به نشر اسکناس است این را بشکافند تبصره ۵۹ بر خلاف ماده مصوب مجلسین است می‌گوید دولت مجاز است اجراء تصویبنامه شماره فلان مورخ ۱۰/ ۷/ ۴۲ مربوط به منع اخذ حق علفچر از مراتع را که در مدت مقرر در ماده واحده مصوب ۲۰ آذر ماه ۱۳۴۲ به مجلس سنا تقدیم گردیده است کما کان ادامه دهد تصویبنامه مزبور طبق ماده واحده مصوب ۲۰ آذر ماه ۱۳۴۲ مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت این بنظر بنده صحیح نیست برای اینکه این جزء تصویبنامه هائی است که اجرا نشده بوده است تبصره ۶۳ راجع به واگذاری صنایع پتروشیمی به شرکت ملی نفت است نسبت به اصلش بنده حرفی ندارم ولی گفته شده است کلیه حقوق دولت در بنگاه کود شیمیایی که در اجرای تبصره ۳۶ قانون بودجه سال ۱۳۳۸ و بموجب اساسنامه مصوب ۱۳۳۷/۱۲/۳۰ هیأت وزیران تشکیل گردیده به شرکت ملی نفت ایران واگذار می‌شود شرکت ملی نفت ایران کلیه تأسیسات و مطالبات و موجودیهای نقدی و جنسی بنگاه کود شیمیائی «بنگاه پتروشیمی» را بعنوان سرمایه ارزیابی خواهدنمود و در اساسنامه بنگاه با تصویب شورای عالی صنایع پتروشیمی تغییرات لازم را خواهد داد واریز کلیه دیون و تعهداتی که تا تاریخ انتقال بنفع اشخاص ثالث از بابت تأسیسات بنگاه وجود داشته بر عهده دولت خواهد بود … بنده نفهمیدم اگر می‌خواهید این تأسیسات را کلا واگذار کنید به شرکت نفت دیگر تعهدات و دیونش را چرا بعهده دولت می‌گذارید در صفحه ۴۰ بودجه یک مبلغ ۱۱۵ میلیون ریال کمک تعاونی به کارمندان است استدعا می‌کنم از جناب نخست وزیر که شرح بدهند این ۱۱۵ میلیون چیز تازه‌ای است یا در گذشته هم بوده اگر بوده این مبلغ قابل توجه به چه نحو به کارمندان پرداخت میشده یک رقم ۴۱۰۰ میلیون ریل دیدم برای پالایشگاه تهران این رقم در سال ۱۳۴۳ باید می‌رفت جزء امور کشاورزی پالایشگاه تهران را من نمیدانم چه ضرورتی دارد شما که وضع نفت قم تان هنوز روشن نیست از مسجدسلیمان می‌خواهید نفت بیاورید در تهران تصفیه کنید حالا راجع به اصلش شاید جناب نخست وزیر مرا روشن کنند اما آنچه که من میدانم این است که چرا با زندگی مردم ۲ میلیون و خرده‌ای تهران اینطور بازی می‌کنید این همه کارخانه‌ای آجر پزی آهک سازی کارخانه‌ای جور واجور این همه اتومبیل‌های شرکت معظم واحد با اختیارات تام و تمام راننده‌ها برای دادن دشنام به مسافرین و برای اینکه هر کار دلش می‌خواهد بکند این همه اتومبیل‌های گازوئیلی برای از بین بردن سلامت مردم این پایتخت کافی نیست که پالایشگاه هم می‌خواهید کنار تهران بسازید این هوای تهران مسموم است اصلاً پاتلایشگاه ر جنابعالی ر بیندازید کنار در حال حاضر جناب آقای منصور هوای تهران مسموم است از بابت مسمویت فضا که هیچ کاری نکردید (نخست وزیر ـ بودن پالایشگاه موجب تقویت کشاورزی می‌شود) بنده استدعایم این است از جنابعالی که تشریف بیاورید اینجا توضیح بفرمائید چون ممکن است ایجاد سوء تفاهم بکند آقایان نشنوندخیلی متشکر می‌شوم که پشت تریبون این توضیح را بفرمائید که آقایان بشنوند که خیلی مسلم است که هوای تهران مسموم است یکی از آقایان اهل فن می‌گفت چون خودم اهل فن نیستم او می‌گفت علت ایجاد سرطان‌های جور به جور علت این سکته‌های جوربه جور همین مسمویت هواست (دکتر رهنوردی ـ صحیح نیست) صد در صد هم صحیح است این آقای دکترموثقی تصدیق می‌کند (دکتررهنوردی ـ صحیح نیست) این آقای دکتر موثقی صلاحیتشان بیشتر از شماست و می‌فرمایند صحیح است (دکتررهنوردی اینطور نیست) ایشان صلاحیتشان بیشتر است یا شما که دندان ساز هستید؟ (دکتر رهنوردی ـ مطالعات دقیق می‌خواهد) صد در صد صحیح است (دکتر رهنوردی ـ چه می گوئی صحیح است ؟) عجب حکایتی است حالا قربان جنابعالی می فرمائید صحیح نیست؟ به هر حال قا به حال مردم پایتخت توجه بفرمائید (دکتررهنوردی ـ اگر بفرمائید هوای تهران کثیف است حرف درستی است ولی ایجاد سرطان نمی‌کند) تخلفات رانندگی روزبه روز زیادتر می‌شود جناب آقای نخست وزیر دستور بفرمایند یک کمیسیون عالی مطالعه بکند افسران راهنمائی وظیفه شان را در مورد وصول جریمه بری جلوگیری ازتخلفات غیر قانونی خوب انجام می‌دهند نمی گویم این کار را نکنند اگر کسی در محل غیر مجاز تخلف کرد بیایند جریمه بکند این کار ساده‌ای است البته اتومبیل‌های بی نفس کنار خیبان خوابیده دربسته ر ا کاغذ چسبانده کارساده‌ای استولی دو فقره نشان بدهید این اتوبوسهائی که کورس می‌گذارند در وسط خیبان یک افسر راهنمائی جلویش را گرفته باشد دو فقره نشان بدهید که این اتوبوسهائی که سرعت سر سام آور دارند جلویش را گرفته باشد شما آمده‌اید جاده هرازساخته‌اید با چه رقم و مطالعه و بوق و کرنائی این جاده را قتل گاه درست کردید هر روز به بینید چندنفر تلفات دارد چه مطالعه‌ای شده چقدر هزینه پروژه آن شده اینها درست نیست آقای نخست وزیر بنده استدعا می‌کنم به نام انسانیت دستور بفرمائید درشهرداری یک کمیسیون تشکیل بشود راحع به این حوزه‌های منازل مطالعه بکنید ببینید چه راه حلی دارد با قانون نمی‌شود جلویش را گرفت وقتی که من دادستان بودم هر روز می‌دیدم که این اطفال معصوم را مادران آورده‌اند پزشکی قانونی و می‌گویند توی حوض افتاده‌اند البته در اثر بی توجهی خودشان بوده اما اینها نمی دانند اگر می‌دانستند جلوگیری می‌کردند این وظیفه دول است برای نسل آینده ترتیبی بدهند که از ین تلفات جلوگیری بشود شما حساب کنید هر سال پزشک قانونی آمار می‌دهد ۶۵۰ ـ ۷۰۰ نفر از ین بچه‌ها تلف می‌شوند اینها سرمایه‌های این مملکت هستند ـ دکتر رهنوردی – کاملاص صحیح است) تشکر می‌کنم مسأله‌ای دیگری که ازدوست عزیزم آقای دکتر آموزگار توقع دارم مسأله کمبود بیمارستان در تهران است آقا توجه بفرمایئد یک مریض بلند شده است از ۱۲۰ فرسخ راه از یک راه دور افتاده به من مراجعهکرده بود برای اینکه در تهران بستری بشود البته بنده خجالت می‌کشم بگویم این مریض را ده بیمارستان‌ها معطل کرده‌اند با اینکه گفته بودند که باید بستری بشود بایست پشت در هر وقتی که دیدی یک مرد بیا جایش بخواب این جوابی بود که به او دادند من تصدیق دارم که دست وزارت بهداری و دست دانشگاه بسته است نمی‌گویم چرا همه مریض ه را نمی خوابانند می دانم تخت ندارند گو اینکه یک بی ترتیبی هائی هست بنده که مدید کل بازرسی نخست وزیری بودم چند دفعه در ساعت دو بعد از نصف شب جناب آقای منصور آن موقع هم خودم را اذیت می‌کردم می رفتمدر بیمارستانها اصلاً که طبیب نبود دو تا انترن می‌دیدم هستند و نشستند وپوکر می‌زنند مریض در حیاط نشسته بود و داد می‌زد آی دلم آنها پوکر می‌زدند تازه می‌آمد بعد از مدتی می‌گفت چه خبر است داد و فریاد می‌کنی؟ حق هم داشت آخر داشت پوکر می‌زد به او نسخه‌ای می‌داد او می‌گفت بابا این وقت شب ساعت دو بعد ازنصف شب از کجا دوا تهیه کنم می‌گفت برو بیرون دنبال کارت هروقت این آمپول را پیداکردی بیا بزنم این است جناب آقای دکتر آموزگار این کارارتباط به شما ندارد جنابعالی مرد شریفی هستید خدمتگزار این مملکت هستید دلتان می‌خواهد کارکنید مسأله کمبود بیمارستان‌ها یک پرو بلمی برای مملکت ما هست تعداد بیمارستان‌ها متناسب با مریضی نیست باید فکری به حال آن طبقات پائین کرد در درجه اول باید به این کاراهمیت داد خیلی عذر می‌خواهم چون وقت دیر است خسته شده‌اید (نمایندگان ـ بفرمائید، گوش می‌کنیم) خیلی متشکرم عرض می‌کنم یکی از آقاین این جا راجع به پائین آوردن نرخ بانک رهنی می‌فرمودند که من شخصاً به سهم خودم از آقای نخست وزیر تشکر می‌کنم بسیار عمل خوبی کردند که دو در صد پائین آوردند ولی اینکه می‌فرمایند بانک رهنی بهره اش هشت در صد است اشتباه است این مساحبه درست نیست زیرا هر سال نسبت به بزرگترین پیکره بدهی بهره گرفته می‌شود و استهلاک ماهیانه منظور نمی‌گردد (یکنفر از نمایندگان ـ عوض شده) بنده خیلی متشکرم شاید تذکر بنده هم بی تأثیر نبوده است چون بانک رهنی بانک تعاونی است باید کمک کند (نخست وزیر ـ اول بنده از جنابعالی الهام گرفتم) خیلی متشکرم از توجهاتی که شد و دستور انجام این کار را داده‌اید بنده شرحی خدمتتان نوشتم جنابعالی هم انجام دادید در مسئله منع کشت تریاک و استعمال آن اینجا زیاد مذاکره شد جناب آقای معتمدی جنابان آقایان محترم ایم مسئله خیلی مهم است مهمتر از اینکه جنابعالی همینطوری قضاوت کنید اینجا مسئله دوست و همسایه نیست همانطور که آقای دکتر رهنوردی فرمودند توصیه سازمان ملل بود (دکتر رهنوردی ـ سازمان بهداشت جهانی) عرض کنم حضورتان مسئله توصیه سازمان ملل بود سازمان ملل این توصیه را به سه کشور ایران و ترکیه و افغانستان کرد افغانستان و ترکیه زیر بار نرفتند چون اقتصادشان متزلزل می‌شد دولت ایران دیوارش کوتاه تر بود البته منطق هم صحیح بود و بسیار کار صحیح منع کشت خشخاش بسیار عمل خوبی است خیلی عالی است هیچکس نمی‌تواند بگوید اصل قانون واقعاً خوب نیست اصل فکر واقعاً خوب است دولت ایران عمل کرد افغانستان و ترکیه زیر بار نرفتند گفتند ما از درآمدش صرف نظر نمی‌کنیم در مصرف داخلیش جلوگیری کردند تولید آنها سرازیر شد بطرف ایران این که شما ملاحظه می‌کنید یکی از آقایان گویا دوست عزیز بنده آقای رامبد بود من در جلسه نبودم فرموده بودند بسیار خوب مبارزه شد باید باستحضارتان برسانم اگر در مورد مبارزه با کشت خوب مبارزه شده است در مورد مصرف هیچ مبارزه‌ای نشده است بنده آمار دارم اطمینان داشته باشید مصرف بیشتر شده که کمتر نشده تفاوت این است که آنوقت خودمان تهیه می‌کردیم حالا برای ما افغانها مرحمت می‌کنند ترکها مرحمت می‌کنند دلار هم قبول می‌کنند شمش طلا هم قبول می‌کنند قانون منع کشت را بنده آورده‌ام قانون منع کشت که در سال ۱۳۳۸ گذشته درست عمل نشده است به بینید همه را بیک چوب نرانید یک کسی یک مثقال تریاک توی جیبش است یک کسی یک گرم هروئین توی جیبش است یک کسی یک کیلو دارد و دیگری لابراتوار دارد برای ساختن هروئین آقای دکتر باهری آمدند بمجلس و قانون تشدید مجازات قاچاق را تقدیم کردند بنظر بنده هیچ ضروریتی ندارد این ماده قانون است می‌گوید اگر کسی دفعه اول اقدام کرد بوارد کردن این مواد و یا بساختن ان ۱۵ سال حبس محکوم می‌شود و این عادلانه است چون هر کسی ممکن است یک دفعه اشتباه کند دفعه دوم اگر کرد اعدام است جناب آقای دکتر عاملی (گرچه مربوط بایشان نیست) که یکنفر را ما ببینیم باین اتهام اعدام نمودند الان سراغ دارم در همین زندان کاخ دادگستری یک دکتر داروسازی که ۲۰ بار تا بحال گرفتار شده است زندانی شده است لابراتوار داشته است چرا اعدامش نمی‌کنید چهار مورد را اعدام کنید مطمئن باشید تأثیر دارد والا خرده پا را گرفتن چه تأثیری دارد شما اطمینان داشته باشید که قانون فعلی همه موارد را پیش بینی کرده است مأمورین می‌روند آن بدبخت ساقی شیره کش خانه یا آن مفلوک بیچاره‌ای را که آب از لک و لوچه اش سرازیر شده می‌آورند ولی از ثروتمندان کسی را نمی‌آورند چون آنها هر طوری باشد از دست مأمورین فرار می‌کنند آن بدبخت را می‌آورند بعنوان دائر کن شیره خانه یک پاسبان می‌آید سلام می‌دهد و می‌گوید آقا آوردم یک فرد شیره کش را چکار می‌کنید بازپرس بدبخت نگاه می‌کند می‌بیند با یک مفلوکی سروکار دارد که اگر بخواهد زندانیش کند برخلاف این قانون است چون مریض است جناب آقای دکتر موثقی قبول بفرمائید کسی که معتاد به افیون است مریض است این مریض را نمی‌توانید زندانی کنید این بدبخت چکار کرده ساقی شیره کش خانه بوده یا یک جا یک گرم تریاک توی جیبش داشته او را می‌گیرند بازپرس چه کند تحت فشار زندان است که زندان می‌گوید من جا ندارم تحت فشار وجدان است که چکار بکند یک قرار التزام صادر می‌کند و می‌گیرید برو خوب این برمیگردد و لامکان است وهمان کار را می‌کند فقط یک پرونده زیاد شده در دادگستری این قانون باید اصلاح شود بنفع بیمارها و همانطور که لازم است این دولت و شما جناب آقای دکتر آموزگار باید عمل بکنید امیدوارم دولت جنابعالی آقای منصور عمل بکند باین قانون این قانون عمل نشده در ماده ۲ می‌گوید دولت مکلف است برای این که تأمین اعتبار بکند برای ساختن بیمارستان معتادین این کار نشده یک بیمارستان معتادین هست در کوچه لاله زار نو بین لاله زار و فردوسی که جای مفلوکی است که من فکر می‌کنم خودش یک محل است (دکتر معتمد وزیری ـ یک بیمارستان دیگر هم در جاده شمیران است) چند نفر ظرفیت دارد (دکتر معتمد وزیری ـ شصت نفر) مطوئن باشید با تعدادی که در روز می‌گیرند تناسب ندارد روزی صد نفر معتاد می‌گیرند اینها باید طبق این قانون بجای اینکه بزندان بروند در بیمارستان تحت نظر باشند تا کاملا ترک کنند بعد بروند درجامعه اما این را از این طرف بگیرند و بعد فوری برگردند توی جامعه این فایده‌ای ندارد (صحیح است) من شنیدم که از بودجه دادگستری یک مبلغی بجای اینکه اضافه کنند کم کردند (صحیح است) (نخست وزیر ـ اضافه کردیم) مباغش زیاد نبود بنده نشستم حساب کردم دیدم مطابق آنچه که تقاضا کرده بودند نیست و کمتر شده است بنده نمی‌خواهم عرض کنم و همانطور که جناب آقای فخرطباطبائی تذکر دادند یا آقایان دیگر موضوع تربیت اطفال بزهکار خیلی ضرورت دارد این اطفال سرمایه‌های آینده این مملکت هستند در معرض فسادند در معرض تباهی هستند شما از این لاله زار و استامبول که عبور می‌کنید به بینید که این بچه‌های ۱۰، ۱۲ ساله برهنه چند نفری با هم بچه صورتی در حال حرکت هستند رئیس دولت اعضای دولت وظیفه وجدانی مملکتی نسبت به این بچه‌ها دارند اینها سرمایه‌های مملکت هستند که همینطور فاسد می‌شوند پژمرده می‌شوند در اینمدت مضر بحال جامعه ما می‌شوند این سازمان بایستی دائر بشود و از وجودش استفاده بشود شورای عالی دولتی هم همینطور این شورای عالی دولتی صددرصد جناب آقای منصور جناب آقای دکتر عاملی ضرورت دارد باید وجود داشته باشد که رسیدگی کند شکایات مردم از سازمانهای دولتی جناب آقای صفی پور مطلب دادگستری فوق العاده و خیلی مفصل است متأسفانه هم آقایان خسته شده‌اند و هم من خسته شده‌ام همینطور بجنابعالی می‌گویم که تقصیر قاضی نیست تقصیر مقررات هم نیست طبع اجتماع ما این است آفتابه دزد بزندان می‌رود متنفذ بزندان نمی‌رود (صحیح است) این طبع اجتماع است چرا؟ برای اینکه بنده اینجا که نشسته‌ام با حسن نیت می‌گویم که صد تومان کفیل بده برو صد تومان کفیل ندارد بقید التزام هم نمی‌توانم آزادش بکنم چون لامکان است باید کفیل بگیرم کفیل ندارد این آفتابه دزد می‌رود زندان به ان گردن کلفتی که ده فقره سابقه سرقت دارد می‌گویم ۱۵۰ هزار تومان باید ضمانت بدهی فوراً یک سند مالکیت می‌آید روی میز من چکار کنم اگر آزادش نکنم محکمه انتظامی پدر من را درمیآورد می‌گوید شما کفیل خواسته‌ای آورده چرا قبول نمی‌کنی مغرض هستی پس آقای صفی پور این طبع اجتماع است تقصیر هیچ کس نیست بایستی بتناسب اصول تربیتی که باید روزبروز رواج پیدا بکند بهمان تناسب تشکیلات دادگستری با میزان حوائجی که روز بروز زیاد می‌شود زیاد بشود این یک امر قهری است هیچ چاره‌ای ندارد برای اینکه با تمدن جدید و این زندگی ماشینی تشکیلات قضائی ما بایستی تناسب داشته باشد چون تعداد جرائم زیادتر می‌شود و بایستی زودتر رسیدگی شود حالا مسئله احساسات مسئله رفیق بازی مسئله تثبیت و مسئله اینکه اگر کار مربوط بخود من باشد زمین و زمان را بهم نزدیک می‌کنم ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست این در دادگستری مصداق دارد کسی می‌آید اگر طرفش را بازپرس زندانی کرد بازپرس خوب آدمی است بعدلیه دعا می‌کند برای اینکه طرفش را زندانی کرده و اگر متهم بود باز پرس گفت صد تومان کفیل باید بدهد داد وفریاد می‌کند این یکی از ابتلا آت دادگستری است خیلی عذر می‌خواهم حرف خیلی زیاد است و مرتب هم یادداشت می‌آید جناب آقای مجید محسنی هم دو سه یادداشت برای بنده فرستاده‌اند که این کار را کرده‌اند برای اینکه بازار ترکیه و افغان رونق پیدا کند مرقوم فرموده‌اند که بیمارستانها در شهرستانها ساخته بشود مردم شهرستانها نیایند بمرکز این هم بسیار صحیح است اینبار آقای مجید محسنی نوشته‌اند سرهنگ طاهری بده سال محکوم است که هنوز هم نتوانسته‌اند او را بگیرند ولی زارعی که در میان دعوا شرکت داشته در زندان است بهر حال بنده خیلی عذر می‌خواهم و از حوصله ایکه بخرج دادید ممنون هستم باز هم دعا می‌کنم بر اینکه دولت جنابعالی بتواند خدمتی باین مملکت بکند و امیدوارم عملا هم بتواند و امثال بنده خاری پیش پایشان نگذارند که خدای نخواسته موفق نشوند (احسنت ـ احسنت).

رئیس ـ آقای شیخ الاسلامی

شیخ الاسلامی ـ ساعت ۱۱ شب است بعد از ده پانزده نفر ناطق و بعد از بیانات شیوای دوست عزیزم جناب آقای احمدی (احمدی ـ بیانات جنابعالی خیلی شیواتر است) و خستگی خانمها و آقایان وناراحتی جناب آقای نخست وزیر مجموعاً این را می‌گویند بد شانسی با توجه باین نکاتی که گفته شد سعی می‌کنم که خیلی خلاصه عرض کنم مطالبی یادداشت کرده بودم ولی کارمن این بود بتدریج که آقایان صحبت می‌فرمودند بنده از یادداشتهای خودم حذف می‌کردم مثل اینکه دیگر چیزی از آن باقی نمانده چون اعتقاد بنده این است که مطلب باید گفته شود هر کسی بگوید آنچه که بنده مورد نظرم بوده رای من کافی است اگر چه خودم نگفته باشم و از طرف موافق یا مخالف گفته شده باشد نظر بنده تأمین است در مقدمه لایحه بودجه گفته شده است که بودجه کل کشور مظهر کلیه فعالیتها و مساعی دولت در زمینه‌های اقتصادی و عمرانی مملکت است بودجه آئینه تمام نمای وضع اقتصادی و اجتماعی مملکت است البته این تعریف خودش نشان می‌دهد که بودجه چقدر مهم است و به این ترتیب فکر می‌کنم که ارزش این را داشته باشد که نمایندگان محترم قبول زحمت و خستگی فرموده و اظهرات موافق و مخالف را استماع کنند البته غرض از این مطالبی که گفته می‌شود تذکرات و راهنمائیها و انتقاداتی است که بنظر می‌رسد و فکر می‌کنم که بیان این مطالب ضرورت داشته باشد صحبتی که اینجا شد این بود که با بحث زیاد راجع به بودجه وقت مجلس را تلف می‌کنیم باعتقاد بنده این صحیح نیست چون اصولا مجلس برای همین تشکیل شده و ارزیابی ساعتهای کار مجلس بپول و مقایسه اش با بحثی که راجع بلایحه می‌شود بهیچ وجه درست نیست این مخارج برای همین می‌شود مجلس برای همین تشکیل شده و ما هم وظیفه داریم آنچه که در صلاح مملکت باشد بگوئیم اینجا مطلبی عنوان شد که بنده با وجوداین که تصمیم داشتم کمی بیشترراجع باین موضوع صحبت کنم ولی با توجه باین که از طرف جناب آقای صادق احمدی عنوان شد بنده باختصار می‌گذرم گفته شد مخالفت با بودجه عوام فریبی است (بعضی از نمایندگان ـ رد شد) در صورت جلسه هست و بنده هم باختصار عرض می‌کنم که چون بنده خیال می‌کنم اصولا تفوه این مطلب در این مجلس صحیح نباشد (صحیح است) از طرفی اظهاراتیکه این جا می‌شود جناب آقای پینده در بیرون منعکس نمی‌شود اگر منظور از عوام افرادی است که در خارج از مجلس هستند یعنی عوام الناس آنها که اطلاعی از مذاکرات مجلس ندارند کهفریب بخورند و اگر منظوراز عوام در مجلس هست بنده خیال نمی‌کنم عوامی باشد که کسی قصد فریب آنها را داشته باشد ولی افکار عمومی هیچوقت فریب نمی‌خورد و باعتقاد بنده خصلت دموکراسی مقتضای مشروطیت و وظیفه نمایندگی این است که در مسائل مملکت با آزادی اظهار نظر انتقاد سالم و راهنمائی بشود اگر کسی نخواست این وظیفه را انجام دهد من بهیچوجه باو ایرادی ندارم ولی اگر من احساس این مسئولیت را کردم تقاضای من این است که اجازه داده شود طبق آنچه احساس می‌کنم وظیفه‌ام راانجام بدهم بنده بحکم وظیفه شناسی و وطن پرستی با رعایت سوگندی که همه یاد کرده‌ایم آنچه که در خیر و صلاح این مملکت باشد و درک کنم عرض می‌کنم با صداقت کامل هم عرض می‌کنم بدون هیچ گونه نظر شخصی برای اینکه صداقت تنها سرمایه من است زندگی گذشته من سوابق من شاید بتصدیق آنهائی که کمی بیشتر آشنائی با من دارند مؤید این ادعا باشد (صحیح است) ما مدعی نیستیم که هیچگونه عیب و نقصی نداریم اگر کسی این ادعا را بکند بنظر بنده خود فریبی می‌کند در تمام امور در تمام مسائل در تمام شئون ممکن است معایبی باشد این معایب را میگوئیم درد را میگوئیم برای اینکه درمان بشود تلاش می‌کنیم برای اینکه این معایب را رفع کنیم انتقاد می‌کنیم انتقاد سالم در نهایت وطن پرستی البته خود تا آنچه لازم باشد انتقاد می‌کنیم و من این را هم عرض کنم بکسی اجازه نخواهم داد که برای ما دلسوزی بکند و دایه مهربانتر از مادر باشد گرفتاری ایرانی باید بدست ایرانی حل بشود و کسی را حق دخالت در کار ایرانی نیست (صحیح است) این اعتقاد بنده است (روحانی ـ اعتقاد همه ملت ایران است) این است که اگر ما از کار خودمان انتقاد می‌کنیم وظیفه خودمان است و خودمان در رفع معایب مان هم تلاش می‌کنیم اما به بیگانه اجازه دلسوزی نخواهیم داد بنده خیلی متأسفم که خستگی مفرط چند روز مثل اینکه آقایان را … (بفرمائید) آقایان میدانید که ما ساعتها نشستیم گوش دادیم (بعضی از نمایندگان ـ ما هم حاضر هستیم) که بودجه سال ۴۱ مطرح بود بنده یک تذکری اینجا عرض کردم که تصویب بودجه‌های سال ۴۲ و ۴۱ و ۴۰ باعتبار اینکه قبلا اجرا شده بود و شاید بسهولت بیشتری می‌گذشت نباید برای ما عادت بشود و برای دولت هم این توهم برود که در امر بودجه که از مهمترین وظیفه مجلس است خدای نکرده بدون دقت وامعان نظر کافی بگذرد خوشبختانه در این دو سه روزه بحث زیاد شد اما راجع به اصل بودجه و مخالفت بنده این را عرض می‌کنم که با بودجه‌ای که دولت داده است مخالفم ولی با خود دولت مخالف نیستم این بودجه که دولت داده بعقیده بنده تبصره‌های زیادی دارد که ارتباط با اصل بودجه نداشته و حق این بوده که این تبصره‌ها بصورت جداگانه‌ای به مجلس تقدیم می‌شد که در هر مورد بحث و دقت می‌شد قطع نظر از اینکه موضوع با آئین نامه مجلس باعتقاد بنده موافقت ندارد حق این بود به ترتیب دیگری این تبصره‌ها بمجلس داده می‌شد دولت تمام مسائل را آنچه که مورد احتیاجش بوده و ظاهراً فکر می‌کنم غیر از اینها چیز دیگری نداشته والا در بودجه می‌گذاشت در این بودجه گنجانیده یکی از موضوعاتی که باعث مخالفت بنده است و اینجا بحث زیادی رویش شد موضوع وام است من اصل ۲۵ قانون اساسی را تکرار نمی‌کنم برای اینکه اینجا خوانده شد ولی آقایان بحثی کردند راجع به وام گرفتن و این جا عنوان شد که گرفتن وام کار خوبی است و با این وامها نشان می‌دهیم که کشوری هستیم در حال ثبات اقتصادی و گرفتن این وامها برای پیشرفت کار مملکت مفید است و بهتر از این هم نمی‌شود کرد بنده شخصاً با این نظر موافق نیستم گفته شد که وام خوبست اما با چه شرایط خوب است اولا در صورت ضرورت و احتیاج (احمدی ـ صحیح است) عقیده بنده این است که اگر ضرورت نباشد گرفتن وام اصولا جایز نیست (صحیح است) خالا آن شرایطش بجای خودش باز عقیده‌ام این است که ما بدون گرفتن وام می‌توانیم از درآمدهای داخلی مان جبران کسر بودجه مان را بکنیم، عرض کردم گرفتن این وامها به عکس آنچه اینجا انجام گرفته شد افتخار است و ما باید خیلی خوش وقت باشیم افتخار نیست و بنده این عقیده را ندارم جناب آقای نخست وزیر هم این اعتقاد را ندارد این قسمتی که عرض می‌کنم از نطق اول اردیبهشت جناب آقا یمنصور نخست وزیر است که در مجلس ایراد کردند و قرائت می‌کنم و استدعا می‌کنم توجه بفرمائید، با کمال مسرت اعلام می‌دارم که هزاران میلیون تومان ده هزا میلیون ریال در مدت دو سال و نیم آینده برای ساختن پالایشگاه تهران اختصاص پیدا کرده است جناب آقای منصور می‌فرمایند (نخست وزیر ـ و لوله کشی) این جا نیست می‌فرمایند: بنده افتخار می‌کنم که به عرض شورای مجلس برسانم که هزار میلیون تومان با منابع داخلی سرمایه گذاری می‌شود و از توسل به هر گونه استقراض خارجی خود داری کرده‌ایم احسنت نمایندگان یعنی احسنت بنده (شما آقایان اکثریت و خانمها که من این احسنت را حالا هم تکرار می‌کنم جناب آقای نخست وزیر معتقدند که گرفتن وام افتخار نیست آقایان توجه بفرمایند) اگر ایشان این اعتقاد را داشتند که گرفتنوام افتخار است در این جا با کمال مسرت اعلام نمی‌کردند که من افتخار می‌کنم به اتین که برای این مورد دست توسل به سوی خارجی برای گرفتن وامم دزار نمی‌کنم با این ترتیب تصور نمی‌کنم که صحیح باشد در مجلس گفته شود که گرفتن وام افتخار است و حتماً لازم است دلیل ثبات اقتصادی اس بنده عرض می‌کنم اگر مملکتی وام نگرفت دلیل آن نیست ک وضع ثابت اقتصادی ندارد اگر وام برای امور تولیدی باشد لازم است یعنی اشکالی ندارد گرفته شود و خطرناک نیست در این مورد چند سطری در مورد فرمایشات شاهنشاه خطاب به هیأت دولت را قرائت می‌کنم توجه بفرمائید که نظر اعلیحضرت همایونی هم همین است می‌فرمایند «متأسفانه سال گذشته و سال جاری دولت توفیق پیدا نکرد که بودجه مملکت رامتعادل بسازد برای جبران کسر آن مجبور شد لز مقامات خارجی کمک بگیرد (می‌فرمایند متأسفانه) باید از حالا که فرصت زیادی دارید به فکر تعادل و توازن بودجه سال آینده باشید» عرض کردم که توازن بودجه از منابع داخلی با صرفه جوئی ممکن است، اگر از تجمل جناب آقای نخست وزیر صرف نظر کنیم صرفه جوئی واقعی در بودجه مملکت بکنیم خیال می‌کنم با درآمد کافی که ارز نفت داریم می‌توانیم خیلی از کارهای مهم و لازم و مفید را بدون استقراض از خارج انجام بدهیم (نخست وزیر ـ باز هم باید وام بگیریم که سریعتر انجام بدهیم) می‌فرمایند که باز هم باید وام بگیریم بنده خیال نمی کنمکه جناب عالی معتقد باشیم که ما مستغنی هستیم از صرفه جوئی (نخست وزیر ـ صرفه جوئی می‌کنیم ولی باز هم وام می‌گیریم) این مسأله صرف جوئی در بودجه مملکت فوق العاده مهم است توجه فرمایند: اگر یک روز شما توانستید از تجمل دست بردارید می‌توانید خیلی کارها را از لحاظ صرفه جوئی در بودجه انجام دهید منظور من این است که اگر حاضر شدید اتومبیل بزرگ خود را به یک اتومبیل کوچکتر تبدیل کنید و یا اصلاً با تاکسی رفت و آمد نمائید باصلاح بسیاری از کارها موفق می‌شوید در اصلاح هر کاری اگر از خودتان و خویشان و دوستان و نزدیکانتان شروع نمائید می‌توانید موفق بشوید زیرا اگر در یک مورد تبعیض قائل شدید باید در چند مورد دیگر چشم خود را روی هم بگذارید و تبعیضهای دیگر را اجباراً نادیده بگیرید» از فرمایشات اعلیحضرت همایونی است امر اصلاح هر کاری از خودتان و خویشان و دوستان و نزدیکانتان شروع نمائید در اصلاح کار نه در خود کار باز در جاهای دیگر راجع بهمین مطلب تأکید می‌فرمایند که بنده دیگر قرائت نمی‌کنم قطعاً خود جنابعالی و هیأت دولت ملاحظه فرموده‌اید این مطالب را که بعقیده بنده این کتاب یک دستور العمل بسیار جامع برای هر دولتی است جناب آقای نخست وزیر موقع تقدیم بودجه ضمن نطقی که در مجلس ایراد فرمودند می‌فرمایند «مهمترین عامل که این دولت برای این کار توجه کرده است اجرای اوامر شاهانه بوده است که خود بنده سابقه دارم از سالهای گذشته شرفصدور یافته ولی متأسفانه انجام نیافته است» کاملا درست است این حقیقتی است که جنابعالی بیان فرمودید چرا؟ برای اینکه صدور اوامر معلوم است همه ما میدانیم این کتاب هم دلیل آن است که بسیار اوامر جامع کافی مؤکد صادر فرموده‌اند اما اینکه انجام نشده بدلیل اینکه خود جنابعالی میفرمائید و بدلیل اینکه ما می‌بینیم آنچه که در اینجا دستورداده شده است کاملا انجام نیافته است بنده امیدوارم جنابعالی و دولت جنابعالی این توفیق راداشته باشید که این اوامر را درک کنید و انجام بدهید (دکت زعفرانلو ـ همینطور است) و من امیدوارم که بعدها هیچوقت پیش نیاید که باز دولتی بیاید وخدای نکرده در این مجلس بگوید این اوامر انجام نشده و این حرف را تکرار کند بطور خلاصه عرض می‌کنم علت مخالفتم باین بودجه این است که بنده هم فکر می‌کنم بودجه‌ای که تنظیم شده متناسب با انقلاب و تحولی که در این مملکت شده نیست یعنی در این بودجه بمسائلی که در درجه اول اهمیت قراردارد آن طور که باید و شاید توجه نشده موضوع توجه بروستاها و زندگی دهقانان که اکثریت جمعیت این مملکت را تشکیل می‌دهند و توجه (دکتر زعفرانلو ـ فرمودید تکرار نمی‌کنم) آقای دکتر امروز ما آنقدر مطالب تکراری شنیدیم اجازه بفرمائید بنده هم حقی دارم که چند کلمه‌ای عرض کنم (صحیح است) متأسفانه همکاران شما تشریف بردند و آنقدر حوصله بخرج ندادند که کسیکه بعنوان مخالف صحبت می‌کند حرفش را گوش بدهند آن وقت تشریف می‌آورند اینجا آقای دکتر عدل طباطبائی می‌فرمایند اکثریت صبور است و رعایت اقلیت را می‌کند عرض کردم علت اینکه با این بودجه بنده مخالفم این است که بمسائلی که در درجه اول اهمیت است توجهی نشده و من امیدوارم که دولت تجدید نظر بکند در این مورد یعنی در توجه نسبت بروستاهای این مملکت بزندگی دهقانان این مملکت به طبقات محروم و پائین این مملکت و انتظار ما از دولت جناب آقای منصور که برای بثمر رساندن انقلاب اعلام آمادگی کردند این است که هم آهنگ با انقلاب عمل کند یعنی دستگاهها را منطبق کند با انقلاب با کمال تأسف جناب آقای منصور شاید خود جنابعالی هم تصدیق بفرمائید که سازمانهای فعلی بهیچوجه آمادگی برای اجرای انقلاب ندارند یعنی این دستگاهها باید بکلی زیر و رو بشود تا بتوانید جنابعالی ادعا کنید که انقلاب را بثمر میرسانید والا بااین عوامل و ابزار بنده خیال نمی‌کنم که موفق بشوید دیگر زیاد بحث نمی‌کنم در این مورد زیاد بحث شد فقط از جناب آقای نخست وزیر می‌خواستم سؤال کنم که در برنامه دولت وعده فرمودند بدادگستری توجه بیشتری خواهد شد و فرمودند مهمترین دلیل توجه دولت انتخاب آقای دکتر عاملی بوزارت دادگستری است ما هم قبول کردیم بسیار انتخاب خوبی بود (صحیح است) ولی مثل اینکه توجه دولت جنابعالی بدادگستری بهمین جا خاتمه پیدا کرد برای اینکه آقای دکتر عاملی با تمام حسن نیت و سوابقی که در دادگستری دارند و همه بایشان احترام می‌گذارند ولی اگر عوامل کار در اختیارشان نباشد بنده بجنابعالی قول می‌دهم که هیچ کاری انجام نمی‌شود (نخست وزیر ـ انجام همه کارها تنها با پول نیست) البته ولی توجه بفرمائید که بی پول هم هیچ کاری نمی‌شود کرد به هر حال اگر توجه نشود هم ظلم به داد گستری است و هم بی محبتی نسبت به آقای دکت عاملی که از ایشان توقع زیاد است بنده تمام این یادداشتها را چون وقت نیست حذف کردم زیاد تصدیق نمی‌دهم (احسنت) برای دولت جنابعالی که بنده ار ابتدای امر رأی موافق دادم هنوز این امید و آرزو هست یعنی من این انتظار را دارم که بتوانید آن طوری که باید در راه تحقیق تحول و انقلابی که در این مملکت همه چیز را دگر گون کرد توفیق حاصل کنید جناب آقای نخست وزیر این مطلب را خدمتتان عرض می‌کنم که بنده به این انقلاب و این تحول از نظ راجتماعی و معنوی بیش از جنبه اقتصادی اهمیت می‌دهیم البته جنبه اقتصادی انقلاب و تحول بسیار مهم اما توجه می فرمائید که این تحول فکر عوض کرده و باید به همین تناس دستگاهها و مأمورین دولت طرز فکرشان عوض بشود و آماده شوند برای خدمت به مردم (صحیح است) بنده بیش اا ین تصدیق نمی‌دهم خیلی معذرت می‌خواهم که کمی صحبت به درازا کشیدو امیدوارم که خستگی این چند روزه را به این دلیل که بنده آخرین نفر بودم همه اش ر به حساب من منظور نفرمائید (احسنت).

رئیس ـ آقای نخست وزیر.

نخست وزیر – با وجود اینکه بنده خود را در خانه خود حس می‌کنم ولی معذلک از صاحبخانگان خاصه جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی و نمایندگان محترم متشکرم که با این صبر و حوصله نسبت به کارهای مملکتی این توجه خاص را مبذول می‌فرمایند و این موجب نهایت تشکر دولت و اطمینان خاطر برای انجام وظیفه است اگر قدری امشب در عرایضم لکنت زبان داشته باشم معذورم می‌خواهید فرمود به خاطر اینکه بنده در این ۲۴ ساعت نخوابیدم، سال گذشته قدری زودتر از موقع بعد از اساس انقلاب ششم بهمن در ملت ی جنب و جوش به وجود آمد که این انقلاب تنها به فرمان شاهنشاه و تأیید ملت و تصویب مواد ششگانه تکامل پیدا کند و باید سایر مظاهر انقلاب هم ظاهر بشود شاهنشاه ایران هم که در همه حال افکار ملت را در راه مدارج تعالی و ترقی مملکت تأیید می‌فرمایند (صحیح است) اجازه فرمودند که هر چه زودتر نقص انقلاب ما و نقص مشروطیت ما مرتفع بشود و مجلس ملی شورای ملی بوجود آید شایدبنده و چند نفر از افراد بسیار معدودی اولین کسانی بودیم که شاهد چنین تحولی در افکار عمومی و احساس اوامر شاهانه بودیم (صحیح است) که ضرورت تشکیل مجلس شورای ملی را هر چه زودتر و پایان دوره فترت را هر چه سریعتر تأیید فرمودند (صحیح است) نهضتی بوجود آمد که این نهضت نتیجه اش وجود خانمها و آقایان در این مجلس شورای ملی است (صحیح است) و آن نهضت آزد مردان و آزاد زنان بود که با یک جنبش ملی از طبقه کارگر و کشاورز و روشنفکر و اصناف و پیشه وران و تمام طبقات مملکت حرکتی بسوی جلو و بسوی پیشرفت مقاصد عالی بوجود آمد و بنده افتخار داشتم باینکه در کمیته مرکزی نهضت آزاد زنان و آزاد مردان انتخاب شوم و از آن شبی که نام کاندیداهای انتخابات منتشر شد و بابی نظری و بی غرضی صرفاً روی خواص عالی شما افراد واقعی ملت بدون هیچگونه نشبث بدون هیچگونه عواملی که سابقاً این مزایا را برای افراد ایرانی بوجود می‌آورد بدون اینکه کسانی حتی اغلب شما را بشناسند شناخته یا نشناخته لیست شما منتشر شد و ملت روی اصالت این نهضت آزاد زنان و آزاد مردان بشما رأی دادند و این خانه بی فروغ و خاموش را دو مرتبه روشن کردند و امروز ما در زیر این نور روشن انجام خدمتگزاری می‌کنیم (صحیح است ـ احسنت) بنده هم جزء کسانی بودم که از این موهبت بهره مند شدم و به این خانه ملت برای اولین بار راه یافتم افتخار من در اینجا این بود که با شما همکار و همگام بودم و اکنون هم از شما دور نیستم (احسنت) پس چطور ممکن است که دولتی که بهمین علت بعلت اعتقاد و ایمان باین نهضت عظیم ملی روی کار آمد و از طرف شاهنشاه مبعوث خدمتگزاری شد و مأمور اجرای هدفهای عالی انقللاب شد چطور ممکن است که در مخیله اش خطور بکند که آنی از وظایف ملی قصور بکند و یا برخلاف قانون اساسی رفتار بکند (صحیح است ـ احسنت) پس بنده بشما اطمینان می‌دهم تا روزی که بنده و این افرادی را که شما بنام وزراء این کابینه ملاحظه می‌کنید و هر کدام از برجستگان این مملکت هستند و کسانی نبودند که تا دقیقه آخر برای وزارت تشبیث کرده باشند بلکه دنبال آنها رفتیم آنها را یافتیم بعرض شاهنشاه رساندیم و حسن تشخیص شاهنشاه این افراد خدمتگزار را در رأس مأموریتهای مهم مملکتی گماشت و برماست تا روزی که در خدمت هستیم آنی ازانجام وظیفه قصور نکنیم و یا اینکه برخلاف قانون رفتار نکنیم (صحیح است) منتهی در اجرای همین قوانین انقلاب و نظریات شما نمایندگان انقلابی ملت ایران است که ما باید در چهار چوب قانون اساسی در چهار چوب قوانین کار مملکت را با سرعت بجلو ببریم (صحیح است) اگر مانکنیم شما باید از ما خرده بگیرید الفاظ و لغات و کلمات و آئین نامه و کاغذ بازی را باید دور انداخت باید پیرو اصول و قوانین بود اگر قانونی هم مانع از پیشرفت است اول آنرا تغییر داد و بعد متابعت کرد از اصول آن قانون ما به آن اعتقادداریم چون در خانه قانون گزاری برخلاف قانون نباید صحبت شود و کسی را یارای اظهار چنین مطلبی نیست (احسنت ـ احسنت) و ما با این روح شروع بخدمتگزاری کردیم و شما با این روحیه ما را تقویت کردید شما رأی اعتماد دادید و ما شروع بکار کردیم یعنی از روز اول برخلاف فرمایشات یکی از افرادی که بعنوان مخالف صحبت کردند و با کمال تأسف بنده هیچوقت کلماتی بر خلاف اصول و بر خلاف اخلاق در این محل مقدس بر زبان نراندم (صحیح است ـ احسنت) مغرضانه عرض نمی‌کنم ولی غیر منصفانه نسبت به این دولت اظهار نظر کردند و با گوشه و کنایه مطالبی به این دولت نسبت دادند که کاملا خلاف حقیقت و دور از حقیقت است (صحیح است) ما با این روحیه شروع بخدمت نکردیم بهیچوجه من الوجوه بنده در مسائل اجتماعی غلو نکردم همیشه مشکلات مملکت را تجزیه و تحلیل کردم عرض کردم زمان لازم است بودجه‌ای بمجلس دادم برای اینکه احترام به قانون اساسی گذاشتم ده روز قبل از عید ما منصوب شدیم و قبل از عید بودجه کل کشور را گذراندیم (احسنت) برای چه؟ برای اینکه خلاف قانون اساسی نشده باشد (صحیح است) و یک دوازدهم، یک دوازدهم بخورد این ملت نداده باشیم و می‌توانستیم با یک اصلاح بودجه مختصری بعضی ارقام را اضافه بر ارقامی که تصویب فرمودید و بعضی ارقام را کمتر بعنوان اصلاح بودجه چند رقم بیاوریم اینجا و اصلا این بحث‌ها پیش نیاید ولی بنده در برنامه دولت گفتم که بودجه آئینه تمام نمای فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی مملکت است و اولین کاری راکه این دولت خواهد کرد نقص بودجه‌ای را در این مملکت رفع می‌کند و این کار را در مدت دوماه کرد ولی بنده آن بودجه‌ای را که تقدیم کردم نگفتم جامع ترین بودجه و کاملترین بودجه بلکه عرض کردم این بودجه مبنای سالم بودجه گذاری را در مملکت برای اولین بار پایه گذاری می‌کند (صحیح است) و برای اولین بار درتاریخ مشروطیت تمام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی در بودجه مملکتی منعکس است و هر کسی غیر از این بگوید صحیح نیست دو ورق کاغذ مجزا یکی بعنوان بودجه عمرانی و یکی بعنوان بودجه عادی تقدیم مجلس شده و این امر طرز تقسیم بودجه بندی است که باید دوره تکامل خودش راسیر بکند و حتی شاید سال آینده هم دارای نواقص باشد شاید سال آینده هم کامل نباشد ولی پایه گذاری و اولین پایه اساسی بودجه نویسی را در تاریخ مشروطیت ایران بوجود آورده (صحیح است) این افتخار برای این دولت است و برای دولتی است که بشما اتکا دارد و دولتی است که باتفاق آراء منصوب شده و توانسته است انجام وظیفه کند دولتی که سه ماه و چند روز پیش برنامه اش رامعلوم کرد در برنامه اش همین مسائل عنوان شد از زمان کورش کبیر تا امروز مشکلات مملکت تجزیه و تحلیل شد برای دولت خوشبختانه چندین کتاب خوانده شد تمام مسائل کشور را باین دولت گوشزد کردند ما هم با نهایت صبر وحوصله گوش دادیم و الهام گرفتیم و درس گرفتیم تربیت شدیم آماده خدمت گذاری شدیم و سه سال و نیم بعد از ظهر که دولت را تشکیل دادیم که روز بعدش سه لایحه تقدیم مجلس شد روز بعد چند لایحه دیگر تقدیم مجلس سنا و تقدیم مجلس شورای ملی شد بازهم می فرمائید که دولت با مطالعات قبلی هر روز باید لایحه آورده باشد این ۶۰۰ لایحه است که موجب بدبختی این لایحه شده و موجبگرفتاری ما شده تمام مشکلاتی را که در این تبصره‌های بودجه ملاحظه می فرمائید نود در صد از این تبصره‌ها بر خلاف میل دولت تنظیم شده چرا؟ برای اینکه ما مجبور بودیم این گره‌ها را دانه به دانه با تبصره‌ها باز کنیم تا زمان به ما اجازه بدهد که این گرفتاریها را رفع کنیم یک مرتبه دیگر تبصره‌های استخدامی و حقوقی را ملاحظه می فرمائید اکثر موضوع معافیتها به کلی از بین رفته دیگر تبصره‌های معافیتی در بین نیست اگر با نظر صائ بررسی بشود و تاریخ پرداخت بودجه منظور بشود دیگر دیون بلا محل موجود نمی‌باشد این را بنده چه کنم آیا باید کارهای سنگینی را گذاشت روی هم انباشته بشود مثل گذشته که به هر مشکلی که می‌رسیدند آن را دور می‌زدند قدمی برای شکافتن برای حل این مشکلات بر نمی‌داشتند شهامت را د رمقابل این مسائل گذاشتند و امروز اگر ما این شهامت و شجاعت را نشان می‌دهیم باید ساعت‌ها مورد ایرادقرار بگیریم البته در لسان بسیار مؤدبانه ولی با نیش هائی که تا حدی غیر منصفانه بود بنده راجع به بودجه اصولاً دیگر عرض نمی‌کنم بودجه نویسی یک مسأله علمی است آقای دکتر رهنوردی و یک نفر دیگر از آقایان راجع به سرطان اظهار نظر کردند بنده به آقای صادق احمدی می‌گویم که این موضوعی است که بنده نمی‌توانم اظهار نظر بکنم هیچ عیبی ندارد اگر افرادی اطلاعی از بودجه نویسی ندارد اظهار اطلع علمی نکنند اظهار نظرهای سیاسی درباره امور مملکت بدون اطلاع بشود چون این مسائل نظری نیست مسائل مسائل علمی است اگر اصولاً کسانی توجه بکنند که برنامه عمرانی چیست برنامهبودجه عادی دولت چگونه است وامها برای برنامه‌های عمرانی اخذ می‌شود کسی نمی‌گوید کسر بودجه را با اخذ وام تأمین کردند این دیگر برای بنده دفاعش غیر ممکن است چون یک مسأله ایست که باید با اختصار توضیح عرض کنم که برنامه عمرانی مملکت که به دست شما نمایندگان ملت به دویست میلیارد ریال افزایش یافت یکی از بزرگترین خدمات این ملت و این دولت بود (صحیح است) برای چه برای اینکه سرمایه گذاری‌های بخش عمومی که بخش خصوصی را هم به تحرک د می‌آورد ومجموع این سرمایه گذاری‌های صحیح در امور عمرانی وتولیدی مملکت موجب تأمین رشد اقتصادی و اجرای برنامه‌هایی خواهد بود و همین مشکلاتی را رفع می‌کند که ساعت‌ها در این جا بحث و مذاکره شد (احسنت) بادعا و ثنا این مسائل مملکتی حل نمی‌شود مسائل مملکتی باید با علم و منطق و استدلال حل شود و دیگر زمان این حرفها گذشته امروز ما یم تحو به وجود می‌آوریم این تحول را باید به نشینیم و ار لحاظ علمی بررسی بکنیم و به بینیم باید چه کرد و باید شهامت اتخاذ تصمیم و اجرای تصمیمات را داشته باشیم تا به نتیجه برسیم همه اش صحب از راه فرعی، آب، شهر سازی، عمران دهات می‌شود تا وقتی تأمین اعتبار نشود غیر ممکن است. مطالبی را که آقایان بیان فرمودند به طور ایراد و انتقاد و راهنمائی به دولت برای بنده بسیار ارزنده بود و بنده عادت ندارم که به یادداشت برای عرایضم رجوع کنم هر وقت رجوع می‌کنم فکرم منحرف می‌شود شاید تصور می‌کنم تا حدی د ر فکرش نقش بسته خاصه دیشب هفت ساعت بیانات شیوای دوست عزیزم جناب آقای رامبد برای بنده یک درس اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و حزبی و همه علوم و فنون جدید امروزی بود که بنده واقعاً امروزمی‌توانم درباره اش اظهار نظر و قضاوت کنم و اگر این راهنمائی‌ها نبود بدون تردید همین امروز در ابهام و تاریکی بودیم. مسأله برنامه‌های عمرانی عمرانی مملکت را به طور خیلی خلاصه عرض می‌کنم و درس علمی هم نمی‌دهم این است که باید حساب کرد که در یک مملکت در حال رشد و توسعه چه میزانی از درآمد‌های عمومی ر می‌توان اختصاص داد برای اجرای برنامه‌های عمرانی و چه میزان را آزاد گذاشت برای بودجه عادی مملکت هوائی نمی‌شود البته می‌شود گفت صرفه جوئی کنید همه این مسائ صحیح است ولی تصور می‌کنید دولتی را که شما به اتفاق آراء منصوب کردید این مسائل را نفهمند ولی در عین حال باید به این حقایق رسید یعنی برای اصلاح وضع وصول مالیات باید حداقل یک زمانی را داشت که یک افرادی را حتی منصوب کرد، خرج تشکیلات را تشخیص کرد قوانین جدید را گذراند تا بتوانیم نظیات آقایان را تأمین کنیم یعنی بهتر وصول کنیم (صحیح است) وقتی بهتروصول کردیم این وصول را صرف هزینهای عمرانی و بالا بردن سطح زندگی مردم و رشد اقتصادی بکنیم و وقتی دولت و مجلس تا اینحد به هم نزدیک هستند و این نظارت از وظایف عالیه مجلس شورای ملی است دیگر چه نگرانی هست بعد می‌شود دولتها را در مقابل تخلفشان استیضاح کرد بعد بیائیم به بینیم که درآمدها اصولاً چیست، درآمدها اصولاً یک پیش بینی هست شما پیش بینی می‌کنید که درآمد امسال به این منوال است یک خشکسالی این درآمد و این پیش بینی را تغییر می‌دهند پس در برنامه‌های عمرانی نمی‌شود جزئیا مسائل را با دقت ارپیش حساب کرد همیشه یک مارژ و یک پورسانتاژ به قول فرهنگی‌ها و یک فاصله‌ای را برای پیش بینی درآمدها و هزینه‌ها باید حساب کرد برای این امذ ما باید حساب کنیم تمام کشورهای د رحال توسعه (مختص ایران هم نیست) این کشورها وقتی می‌خواهند از جاده تمدن بشری امروز عقب نمانند ملت ایران و این ملت با استعداد نباید ار ملل دیگری که تا امروز مستعمره بودند و امروز دارند با سرعت جلو می‌روند عقب بماند (صحیح است ـ احسنت) این جایز نیست این مسائل را باید کنار گذاشت برای اینکه فاصله را باید پر کرد چه باید کرد اگر دویست میلیارد ریال درآمد ملی ما و یا درآمد عمومی مملکت تأمین بشود دولت باید یک برنامه سیصد میلیاردی را جلوی شما گذاشت (صحیح است) و می‌گفت قدرت اقتصادی ما طوری است که می تونیم رشد اقتصادی را از شش درصد به نه درصد برسانیم و امروز د رعراق رشد اقتصادی نه درصد بلکه ده درصد است و دلیلی ندارد که مملکت ما در راه رشد اقتصادی حتی از ممالک هم جوار یا ممالکی که از دیروز مستعمره بودند عقب بماند ملتی را که ۲۵۰۰ سال تاریخ دارد ملتی را که شاهنشاهی بر آن حکم فرمائی می‌کند آیا برای گرفتن چند صد میلیون تومان وام از اساس اقتصاد آن می‌کاهد این چگونه نگرانی به وجودنمی آورد این فقط نداستن مسائل اقتصادی و اجتماعی و برنامه ریزی است بنده هم می دانم این است که این مسائل را باید کنار گذاشت همین حرفهائی که زده می‌شود که این انقلاب بایدبه هدف برسد و به جای هفت هزار کیلومتر راههای فرعی که ما داریم پیش بینی می‌کنیم که ۱۱ هزا کیلومتر راه فرعی بسازیم که بتوانیم جواب این توقعات رابدهیم این احتیاج بر افزایش اعتبارات دارد ما نه تنها این دویست میلیارد را مأخذ برنامه سوم قرا رمی دهیم بلکه امیدوار هستیم با مراجعت امشب وزیر دارائی و با آینده برنامه نفتی ما بتوانیم حتی درآمدهای خیلی قابل توجهی را به عرض مجلس شورای ملی برسانیم (احسنت) این مورد تا یک ماه پیش ممکن بود پیش بینی نشود امشب وزیر دارائی به من وعده دا دکه ممکن است اطمینان خاطر باشد این باز در برنامه‌ها تغییر حاصل خواهد شد ممکن است برنامه‌ها ی تولیدی وعمرانی در دو ماه دیگر چند درصد بالا برود این کارهائی را که دولت در مدت سه ماه گذشته کرد اعجاز نبود ولی فوق العاده بود (صحیح است) برنامه‌های مملکتی اساس و شالوده صحیح می‌خواهد واین را ما هم فهمیدیم اطمینان داشته باشید که شاهنشاه ایران بعد از این انقلاب این دولت را روی کار نمی‌آورند که بهتر بتوانند اوامر! ایشان را اجر بکنند ما نمی گوئیم که افرا داین دولت بر حسب تصادف وزیر شده‌اند افراد دولت یک درجه بالاتراز افرا همین مجلس نیستند. این دولتی است که از این مجلس برخاسته و موجب افتخار ما هست و این را باید بدانید که در را انقلاب تنها عنوان مسائلو عنوان کلیات کافی نیست این مسائل را باید وقت وزمان و علم و برنامه ریزی تأمین بکند والا از زمان کورش تا امروزبنده تمام معایب و محاسن را بویم و از یک طرف بسیار تعریف بکنم بعد هم نتیجه گیری برای شخص بنده تا حدی مبهم می‌ماند و نمیدانم منظور این است که آیا ما قادر باین خدمتگزاری هستیم یا باید خداحافظی کنیم و جایمان را بکسان دیگری بسپاریم در هر صورت تمام این نکاتی را که در اینجا گفته شد و ا فرمایشات آقایان بنده حداکثر استفاده را کردم بنده در همین مجلس بودم که کسانی را در دولت انتخاب می‌کردند و شاید ایرادی نبود ولی امروز افرادی از ما ایراد می‌گیرند مثل جناب آقای فخر طباطبائی یم مجسمه صداقت و انصاف اقای صادق احمدی جناب آقای جاوید سایر آقایان جناب آقی رامبد که تا این حد ما را دیشب راهنمائی فرمودند دیگر نکاتی را که واقعاً برای ما مبهم باشد وجود ندارد بنده وقتی جناب اقای جاوید صحبت می‌کردند میدیدم جلوی چشمم روشن می‌شود ولی بنده اطمینان دارم که اگر سعدی و حافظ امروز زنده بودند مسلماً امروز از اسپوتنیک الهام می‌گرفتند نوع شعر عوض می‌شد (خنده نمایندگان) پس لسان سعدی امروز زیبائیش در آن است که علم جدید را هم در میان بگذاریم جناب زهتاب فرد از اول مجلس به بنده زیاد لطف نفرمودند ولی بنده ایشان را یک فرد صادق فداکار و وطن پرست غیرتمندی میدانم (صحیح است) و بدین جهت از انتقادات ایشان بهیچوجه من الوجوه نه تنها نمی‌رنجم بلکه دعوتش را باز می‌پذیرم جناب آقای صادق احمدی فرمودند که نباید به انتقادات با ترشروئی جواب دد تصور می‌کنم که بنده و دولت بنده شاید یک دولت نمونه‌ای باشد که در این خانه قانونگذاری با نمایندگان مجلس حقیقتاً با صفا و صداقت رفتار کرده‌اند (صحیح است) بنده تصور می‌کنم هیچگاه کوچکترین عملی که موجب کدورتی برای خانمها و آقایان شده باشد از بنده سرنزده (صحیح است) و خدا نکند آنروز برسد و اگر آنروز رسید بنده دیگر خجل خواهم شد و شرمنده خواهم شد که در این مجلس حضور پیدا بکنم نکات بسیاری در اینجا هست و بنده فکر می‌کنم که در بحث تبصره‌ها بازهم تذکر داده خواهد شد و باز هم بنده جواب خواهم داد و باز هم تبصره‌ها تصویب خواهد شد منتها با استدلال و با منطق و با خلوص نیت و با حقیقت بینی این بودجه‌ای را که به مجلس دادیم همانطوری که بنده عرض کردم اولین بودجه‌ای است که در تاریخ مشروطیت ایران پایه گذاری بودجه‌ای جدید علمی مملکتی را مستحکم کرده است (صحیح است) بعد باید برویم در تکمیل آن بنده از روزی که آمدم هر قولی که داده‌ام به قولم وفا کرده‌ام و باز هم عمل خواهم کرد اگر هم شنیده می‌شود در شبانه روز بلا تصور کار می‌کنم این وظیفه است وزرای بنده بیشتر زحمت می‌کشند همین آقای معینیان سالهاست که شبها نمی‌خوابد (صحیح است) ملاحظه بفرمائید بدین جهت می‌گویم هیچگونه افتخاری برای ما نیست انجام وظیفه هیچگونه منتی بر سر دیگران ندارد (احسنت) در اوایل بهمن امسال دولت بودجه‌ای را که خیلی مکمل تر و کامل تر از این بودجه باشد تقدیم مجلس خواهد کرد ولی باز هم با نواقصی این تبصره هائی را که ملاحظه میفرمائید قسمت اعظم انها از روی ناچاری گذاشته شده است و تصویب آنهم ناچاری خواهد بود والا در برنامه دولت است که اصولا معافیتهای گمرکی از بین برود ولی تا وقتی که با دقت و مطالعه قانونی تنظیم نشده باشد و بعنوان درآمد و خرج در بودجه مملکتی منظور شده باشد و مؤسساتی هم هستند که با یک درآمدهای اختصاصی کار می‌کنند و مقررات آنها هم هنوز فرصت نشده است که تغییر داده شود و ما هم بشر هستیم و میگوئیم که در این مدت کوتاه نمی‌شود مادامیکه این مسائل موجود است ناچاریم که این تبصره‌ها را دربودجه بگنجانیم ولی تذکر بدهیم و اگر آقایان و خانمها تصویب بفرمایند با دانستن اینکه دولتشان متوجه این امر هست و قسمت اعظم این معافیت را هم در بودجه آینده از بین خواهد برد پس بنده بهیچوجه من الوجوه در دفاع از این بودجه و در دفاع از این تبصره‌ها بر نمی‌آیم از لحاظ اصولی کار انجام شده اگر قانون استخدام گذشته بود لزومی نداشت تبصره حق لیسانس گذاشته شود ولی نسبت به سایر مسائل استخدامی ما ذکری نکردیم برای اینکه انتظار داریم که قانون استخدام با امعان نظر نمایندگان محترم بصورت صحیحی بگذرد و پایه یک استخدام صحیح بر عدم تبعیض دستگاههای دولتی قرار بگیرد در آنموقع احتیاج نیست که ما بیائیم تبصره‌های جدید بگذاریم برای لیسانسیه‌ها چون در مقابل نسبت به سایر لیسانسیه‌ها اقدامی شده بود و در حقیقت تبعیضی نسبت به اینها شده بود که با این تبصره قدری رفع تبعیض کردیم والا چیز تازه‌ای نبوده و در حقیقت بیک عده‌ای که در وزارتخانه‌ای استخدام شده بودند و محل نداشته‌اند تعلق گرفته این یک رفع تبعیض بوده ولی در هر صورت عقیده داریم که باید اصلاح شود و قانون استخدام باید جبران کند و گذاشتن این موضوع بصورت تبصره بسیار نپخته بود (صحیح است) بنده نمیدانم که دولت چه می‌بایست بکند تمام معایبی را که در اینجا فرمودند و بالاخص فرمودید نسبت به سازمان برنامه بود ایرادات به سازمان برنامه بنده می‌گویم بلا وارد است ولی نباید نسبت بمسائل خیلی خارج واقعاً آنچه که حقیقت دارد عنوان شود (صحیح است) در سازمان برنامه اقدامات بسیار مفیدی شده است فعالیتهای بسیار زیادی هم شده است وظیفه این دولت چه بوده است؟ هو و جنجال یا رفع مشکلات بنظر بنده رویه ما آن بود که در برنامه دولت بگوئیم که سازمان برنامه مأمور بودجه بندی است و باید کارهای عمرانی از آن منتزع بشود (برای چه؟ برای اینکه لوله کشی شهر نهاوند دوست عزیزم صفی پور سالها معطل نماند کثرت مشغله و گرفتاری و دخالت امور اجرائی و امور برنامه ریزی با هم این یک امری بود که سازمان برنامه را از اجرای هدفها و برنامه‌های اساسی تا حدی جلوگیری می‌کرد و کارها متوقف می‌شد ولی با بوجود آوردن وزارت آب و برق و با بوجود آوردن وزارت آبادانی و مسکن آیا حتی یک زمان کوتاهی برای اینکه عضوی از یک اداره‌ای به اداره دیگر منتقل بشود و پرونده‌ای از یک سازمان به یک سازمان جدید التأسیس احاله گردد یا یک تجدید نظر کلی نسبت به این مسائل بشود این شکیبائی و صبر را هم نباید داشته باشید بنظر بنده این مسائل باید با یک نظر وسیعتری واقعاً عنوان شود بنده عقیده دارم که وجود این دو وزارتخانه یکی از بزرگترین اقداماتی است که این دولت کرده (صحیح است) راجع به شهرسازی و عمران دهات و آب جناب آقای صادق احمدی اشاره فرمودند در برنامه‌های عمرانی ما و در تجدید نظری که شد در بالا بردن این اعتبارات بطوریکه بنده در همین جا شرح دادم قسمت اعظمی برای امور آبیاری و کشاورزی و اعتبارات روستائی و عمران منطقه‌ای و راههای فرعی و غیره است اگر ما این اعتبارات را تأمین نکرده بودیم همین امروز مصادف با مشکلات بسیار زیاد دیگری بودیم این اعتبارات از چه راهی انجام میشده قسمتی از راه بهبود درآمدهای داخلی و قسمتی از محل وامهای خارجی برای کسر اعتبارات برنامه عمرانی مملکت از لحاظ اقتصادی یک برنامه‌ای را در نظر می‌گیرند مقدورات اقتصادی مملکت را در نظر می‌گیرند خوشبختانه جناب آقای رامبد دستشان در تجارت و معاملات خارجی هست و خوب وارد هستند نسبت بمسائل پولی و مالی و برای ایشان این موضوع شاید آسانتر درک شود تا حتی کسانی که در این امور تجربه شخصی ندارند همیشه مقدورات مالی را باید در نظر گرفت و دید که در مقابل این مقدورات اگر ما فلان قدر وام بگیریم و اینرا مصرف کنیم بعد از بالا رفتن سطح درآمد عمومی اقتصادی مملکت چطور می‌توانیم در سنواتی که سر رسید وامها می‌رسد این وامها را بپردازیم (رامبد ـ بشرط اینکه دو برابر نخریم) بشرطیکه حرف جنابعالی هم صحیح باشد (احسنت) بنده تمام مسائلی را که گفته می‌شود فوراً اقدام می‌کنم و فوراً گزارش آنرا بعرض این مجلس میرسانم (احسنت) خوشبختانه این دولت دولتی است که از روزی که آمده است کوچکترین تعبیری درباره اش نکرده‌اند ما نگفتیم که در دستگاههای مملکتی فساد ریشه کن شده است ولی عامل فساد با شدیدترین وجهی مجازات خواهد شد (صحیح است، احسنت) یکی از خوشبختی‌های من این بوده است که در اینجا عرض می‌کنم صدای من هم ضبط می‌شود حقیقت هم دارد چند روز قبل که بنده شرفیاب بودم حضور ملوکانه فرمودند دیگر خیال من راحت است برای اینکه دیگر زمزمه‌های سوء استفاده و دزدی و غیره بگوش من نمی‌خورد (احسنت) این یک مسائلی است که برای این دولت بزرگترین افتخار است اگر جنابعالی یک کلیاتی را اینجا جواب فرمودید بنده در همین یک جمله کوچک جوابتان را عرض می‌کنم مطبوع وامها این استکه وام باید در مقابل احتیاجات برنامه عمرانی مملکت روی کمبود اعتبارات عمرانی مملکت بشود و این یک تناسبی دارد مثلا می‌گویند در برنامه دویست میلیون تومانی اینقدر پورسانتاژ با اقتصاد ایران تطبیق می‌کند که وام اخذ شده در حساب دقیقی که ما کردیم و متخصصین ایرانی و کارشناسان بین المللی هم نسبت به آن نظر دادند بنده بین المللی عرض می‌کنم اینها نه تنها نسبت بمسائل اقتصادی ایران اظهار نظر می‌کنند نسبت به تمام ممالک اظهار نظر می‌کنند و این خیلی خوب است که انسان از یک عده‌ای بپرسد که آیا این نظر من صحیح است و اشتباهی نکرده‌ام بنظر بنده این هیچ عیب نیست و هیچ ضرری ندارد (احسنت) (یکی از نمایندگان ـ وشاورهم فی الامر) و این موضوع در برنامه سوم بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون دلار اقتصاد ایران در وضع فعلی اجازه اخذ وام می‌دهد و شاید تا آخر برنامه سوم بما اجازه اخذ بیشتر از این وام را بدهد برای اخذ آن باید چه کرد؟ باید از منابع خارجی استفاده کرد منابع خارجی چیست؟ یکی دولتها هستند یکی بانکهای بین المللی یا بانکهای اختصاصی و شرایط این ممالک و شرایط این مؤسسات بین المللی همه یکسان نیستند و هر مملکتی یک شرایط خاصی دارد یک مملکتی ممکن است وامی بدهدکه اصلا سیاستش اقتضا بکند که بهره این وام دو درصد باشد (صحیح است) یا اصول تجارتی را درش مراعات بکند این یک مطلب دیگری است ما موفق شدیم که قراردادی با شوروی منعقد بکنیم که این قررداد بر روی رود ارس تا دو سال دیگر یک میلیون کیلو وات برق تولید می‌کند که با نصف آن تنها برای آذربایجان پانصد هزار کیلو وات فقط برق تولید می‌کند (احسنت) و ملاحظه میفرمائید اینها با حرف نمی‌شود سی میلیون روبل بما می‌دهند ربحش هم کم است برای اینکه معمولا دولت شوروی با ربح کم می‌دهد بانک بین المللی یک ربح دیگری دارد دولت آمریکا یک ربح دیگری دارد دولت فرانسه یک ربح دیگری دارد ولی اگر می‌آمدیم همه ۸۰۰ میلیون دلار را از یک مملکت و از یک بانک بگیریم مقدور نبود ممکن است بهره وامها یکی ۷۵ صدم درصد باشد یکی ۲/۵ درصد یکی ۳/۵ درصد باشد یکی ۴/۵ درصد باشد و یکی هم احتمالا ۶ درصد باشد ولی آن شش درصد شاید از یک برنامه ایست که فقط یک رقم دو میلیون لیره است که میزان بهره اش قدری بچشم میخوردوالا بقیه اش از ۴/۵ درصد تجاوز نمی‌کند و در وامهای خارجی بسیار معمول است با مدت طولانی و آن ۶ درصد هم سالیانه روی برنامه‌های توافق شده بایران وام داده می‌شد و این اعتباراتی است که مشخص است و مربوط باین دولت نیست پس بدین جهت این را نسبت ندهید بهتر است اول آدم سؤال کند و بعد ایراد بگیرد و اگر ایراد می‌کند جواب بشنود ما در این فاصله توانستیم که این اعتبارات را جلب بکنیم و بنده خیلی خوشوقت می‌شدم چون در اثر مسافرت شاهنشاه اعتبار مملکت از لحاظ وضع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بدرجه‌ای رسیده است این مرتبه که ازبانک بین المللی اکسپورت ایمبرت بانک و یکی از مؤسسات دیگر خارجی که وام خواستیم دیگرهیأتهائی برای مطالعه پروژه‌های ما هم نفرستادند (احسنت) و همین آقای وزیر آب و برق که مناقصه بزرگی را در آمریکا اعلام کرد با یک شرایط بسیار خوب که یکیش هم برای برق شیراز ۲۵ ساله که با ۵ یا ۵/۵ درصد است و یکی از وامهای بسیار جالب شبکه برق در ایران است این مسائل چیست؟ اینها برنامه عمرانی است برنامه تولیدی است بنده این مسائل را می‌شنیدم باز صبر کردم ببینم که دوستان ما آقای دکتر عدل طباطبائی و آقای دکتر مهذب و آقای مرتضوی و غیره که قبلا در این مسائل مطالعه و تبادل نظرکرده بودند و بیانات اصولی هم فرمودند چه می‌فرمایند بیانات آقایان رادیدم بنده را مستغنی می‌کرد که مطالبی عرض کنم اولا پشت اسکناس که نوشته نشده است برای چی این اعتبارات به برنامه عمرانی سوم داده می‌شود یک قسمت از این اعتبارات اعتبارات کشاورزی است اعتبارات آبیاری است اعتبارات سد سازی است اعتبارات راه سازی است اعتبارات دفع آفات نباتی است اینها برنامه‌های تولیدی است اسمش رااگر بگذاریم راهسازی خیال می‌کنیم تولیدی نیست.

سد سازی و اول وقتی که ساختمان می‌شود عمرانی است ولی که آبش آمد به مزارع و ۲۰۰ هزار تن به برنج گیلان اضافه کرد تولیدی است جناب آقای رامبد باید بهتر توجه داشته باشید راه سازی یک امر تولیدی برنامه ماست اگر راه نداشته باشیم دسترج زار زحمتکش مملکت را از کجا به بازار می رسانند یک حرفهائی گاهی اوقات انسان به گوشش می‌رسد که اگر دوام برای امر تولیدی گرفته شود و ای نتولید بتواند جوابگوی استرداد وامه بشود در آن موقع ما موافقیم بنده می‌گویم تمام این وامها برای امورعمرانی و تولیدی است یعنی برنامه اقتادی مردم مملکت یعنی تأمین رشد اقتصادی جامعه ایران و مجموع برنامه‌های عمرانی و تولیدی مملکت مجموعاً یک برنامه جامع اقتصاد ملی را تشکیل می‌دهند و اینه را از لحاظ اقتصادی نمی‌شود تفکیک کرد و این نکته را خواستم بنده عرض کنم از لحاظ قانونی هم به هیچ وجه من الوجوه معنی ندارد و هم در شأن این مجلس است که دولت را یک روز هم معطل اجرای هدف‌های برنامه نکند (صحیح است) امروز اگر فصل تابستان گذشت این ۱۸/۵ میلیون دلاری که امروز در حساب ما موجود است ولی نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم می‌گذرد بعد فردا می آئید سؤال می فرمائید پس راه فلان جا چه شد در چهار چوب قانون کار را توقف بکنیم سابقه دارد د ماده ۲ قانون سد لارو لتیان مصوب ۱۳۳۷ صفحه ۲۲۶ مجموعه قوانین را ملاحظه بفرمائید به دولت اجازه داده شده که با این شرایط بروند وام بگیرند باز هم قانون مربوط به قانون سد لار و لتیان مصوب ۱۳۳۷ صفحه ۶۶۷ باز راجع به لایحه قانونی گرفتن اعتبار از آمریکا و انگلستان مصوب ۱۳۳۳ صفحه ۱۱۱ باز هم قانون تأسیس سازمان ذوب آهن مصوب سال ۱۳۲۸ صفحه ۱۳۸ باز عین همین تبصره‌ها و عین همین اختیارات به دولتها داده شده است که شما می‌توانید بروید با این شرایط برای این مورد وامها بگیرید بنده نمی دانم چه کاری بر خلاف قانون اساسی شده است بنده این حرفها ر با نهایت خوشروئی و با نهایت علاقه و با نهایت خوش بینی شنیسدم و استقبال کردم در قلبم رسوخ پیدا کرد فکر کردم خدای نکرده نکند ما اشتباه کرده باشیم ولی دیدم که ما اشتباه نکرده‌ایم و به شم هم اطمینان می‌دهم که اشتباه نکرده‌ایم و شما هم د رتصویش اشتباه نخواهید کرد در اینجا صحبت شد از اینکه فرض بفرمائید لایحه‌ای برای جلوگیری از اتلاف بچه‌ها در حوض آب و یا اینکه تابلوی مغازه‌ها حروف لاتین نداشته باشند در اینجاصحبت شد یا مسائل مربوط به قانون اساسی و غیره و غیره به این جهت به نظر بنده این را مختصر می‌کنم و در تبصره‌ها که مطرح خواهد شد بنده با کمال اشتیاق مدت‌ها پش همین تریبون می‌آیم و می‌روم باز هم جواب عرض خواهم کرد ولی یک نکاتی هست که بنده خواستم نظر نمایندگان محترم را مستحضر کنیم راجع به موضوع خشکسالی امسال صحبت شد که فریاد‌ها بالا رفته است چه شد و چه شد بنده می دانم مطلع بودم برای جلوگیریاز هر گونه بحرانی دولت مجبور بود که وظیفه خودش را انجام بدهد سکوت کرد و گزارش مختصری هم در موقع تقدیم بودجه عرض کردم که این دولتها با شجاعت و با شهامت به موقع اقدامات خودش راکرده هنوز محصول سال جاری در خیلی از نقاط برداشته نشده معمولاً زارعین تا اول محصولشان به طوری که سال گذشته بد نبود اقلان خودش را تأمین داشتند بعد کمبود سالی بعد از برداشت محصول احساس می‌شد شاید خانمها و آقایان در حوزه‌های انتخابیه خودتان وضع نا مطلوب ببینید شما باید مردم را به آرامش دعوت بکنید بگذارید حداقل گندم هائی که خریده‌ایم به بنادر برسد این شما هستید که باید ما را کمک بکنید و نگذارید مردم اظهار نارضایتی بکنند این ممکن است در این مسائل غلو بشود این مسائل بزرگ بشود جناب آقای رامبد یادم است دیشب آن را با یک شدت فرمودید مثل اینکه دولت خواب بود چهار صد هزار تن قرار داد خرید گندم بسته شد است در روی دریا کشتی‌هایی که به ممالک دیگر حمل می‌شد به سوی ایران کشیده شده است از تمام مقدورات نیروی دولت و نیروی ملی و نیروی ارتش شاهنشاهی که واقعاً مور افتخار است استفاده شده برنامه‌های تنظیم کرده‌ایم تحت نظر وزارت کشاورزی و کمک مستقیم وزارت دارائی و با هماهنگی کامل هیات دولت برای اینکه چهار صد هزار تن به بنادر ایران برسد و توزیع شود وهمانطور که بنده عرض کردم انشاء الله کشاورزی ایرانی کارگران ایرانی سر گرسنه زمین نخواهندگذارد ولی شما باید دولت را حمایت کنید اگر مشکلاتی پیش می‌آید با صبر و شکیبائی حل بشود والا اگرقرار بشور این دولت را تضعیف بکنیم که نتواند وظایف واقعی خود را انجام بدهد صحیح نیست بنده اتکایم به این مجلس است برای اینکه روح انقلاب ملت در اینجا تجلی کرده (صحیح است) و اگر شما ما را برای جلوگیری از تمام این فرمایشاتی که می‌کنید تقویت نکنید ما نیروی انجام کار نخواهیم داشت بنده اطمینان دارم که جناب آقای رامبد در دفتر زیبای کا رخودشان اجازه نخواهند داد که افرادی که به طور کلی نوع دیگری فکر می‌کنند ایشان را دور بکنند ی احتمالاً افکار کهنه آنها در وجود پاک ایشان تأثیر بکند بنده اطمینان دارم (رامبد ـ تمام فاراد ایران موکل من هستند) جناب عالی باید جلوگیری بکنید از کسانی که مخالف هدف‌های انقلاب هستند (رامبد ـ تکلیف برای بنده تعیین نفرمائید) شما همه جو صحبت کردید مسائل شخصی را با نهایت بی انصافی عنوان فرمودید که هیچ حقیقت نداشت ولی امروز حتی راضی نیستید به این عرایض بنده توجه کنید جا دارد که جنابعالی هم قدری تحمل بنده را پیداکنید در عالم سیاست باید متانت و شجاعت داشت (پروین ـ در این باره به شما اطلاع می‌دهم که انبار‌های غله اراک از محصول سال گذشته پر است) اولا بنده به شما اطمینان می‌دهم ب خرید محصولات داخلی مملکت ومازاد نقاطی که محصولاتش خوب است ما بتوانیم که احتیاجات نقاطی را که کسر محصول دارند جبران کنیم و گندم با نهایت سرعت برای آنه فرستاده خواهد شد ممکن است دو روز تأخیر بشود تا برسد، دولت شما مشغول اقدام است و هیچ گونه قصوری را نخواهد کرد و اطمینان اشته باشید کهوزیر کشاورزی شب وروز مشغوا این کار و در این فکر هستند و هیئت دولت هم از هر گونه اختیاراتی به ایشان دریغ نمی‌کند (صحیح است) قسمتی از این تبصره هائی که در این جاست به علت همین گرفتاری هاست ماامسال باید چهارهزا تن کالا را در کالاهای خودمان تخلیه بکنیم نمی‌توانم بگویم برای کارگرهای کمک و بابر‌ها و افرادی که شب و روز کار می‌کنند سیصد ی چهار صد یا پانصد تومان نگذارند بنده در مورد این فوق العاده جوابی عرض نکردم ولی این هشت درصد برای این بود که دولت دستش باز شد تا امر مهمی را بتوان انجام بدهد و بنده عقیده ندارم اگر بیک دولتی اطمینان هست اگر میلیارد‌ها تومان برای انجام وظیفه می‌دهیم برای یک میلیون و دو میلیون و ده میلیون تومان باید حق داد اختیار دا د مسئولیت خواست و آن کارهائی که تصور می‌کند در پروندها دو تا امضاء داده و امضا جلوی سوء استفاده‌ها را نمی‌گیرد این کاغذ‌ها را پاره خواهم کرد برای اینکه این انقلابی را که شما می‌خواهید به هدفش برسد با کاغذ بازی و این تشریفات خشک اداری نمی‌تواند تطبیق داده شود راجع به مسائل دیگری که اشاره شد راجع به تأسیس شعبات بانک کشاورزی د رنقاط مختلف مملکت نکاتی را این جا فرمودند ضمن تقدیر کامل از خدمات بانک کشاورزی بنده باید عرض کنم که ما در یک تحول سریع آمده‌ایم مالک را برداشتیم جایش باید شرکت تعاونی بگذاریم و به جای تمام سرمایه گذاری‌های خصوصی در امر کشاورزی به وسیله مالکین باید اعتبارات بانک کشاورزی جانشین آن بشود (صحیح است) پس آیا انتظار هست که در یک مدت کوتاهی قدرت مالی این دستگاهها بتوانند احتیاجات را تأمین کنند یا نه؟ بنده فکر می‌کنم باز هم زمان لازم است ما این کار را کردیم و به همیم سبب به یک مقدار کافی بر اعتبارات بانک کشاورزی اضافه کردیم سرمایه بانک کشاورزی را تا هزار تومان افزایش می‌دهیم از هر گونه اعتباری برا افزایش اعتبارات کشاورزی و تأسیس شرکت‌های تعاونی خود داری نخواهیم کرد این انقلاب برایطبقات زحمتکش این مملکت است (صحیح است) این دولنت و این حزب و این مجلس متکی بر دوش طبقه زحمتکش این مملکت است و الهام گیرنده از نیروی متفکران و روشنفکران مملکت است پس ما وظیفه‌ای در این امر داریم که قصور نخواهیم کرد ما نمی‌توانیم ارقام را جابجا کنیم و بعد در محظور و گرفتاری واقع بشویم هر اعتباری که می‌توانیم از جای دیگری تحصیل بکنیم روی اصل الا هم فالا هم از لحاظ اهمیت بیشتر به امر کشاوزی آبیاری توسعه شبکه برق که در امر روشنائی مؤثر باشد مصرف خواهیم داشت (احسنت) و این کار را با نظر شما می‌کنیم اشاره شد که برنامه ۲۰۰ میلیاردی ما آوردیم و تذیید فرمودید کاملا توضیح دادم ما آوردیم در اینجا تأیید فرمودید باید هم در چهار چوب برنامه تأیید شود نباید در جزئیات دخالت بشود و همیشه مجلس نظارت کامل دارد و حسابرسی دارد و گروه حسابرسی بجای دیوان محاسبات به تصویب خود مجلس نظارت در بودجه برنامه‌های عمرانی مملکت خواهد کرد و بمرحله اجرا خواهد گذاشت شما جناب آقای رامبد و دوستان عزیز من هیچوقت نمی‌توانید چیزی را بخواهید و دولت دقیقه‌ای در بیان مطلب با گزارش مطلب به مجلس قصور بکند ولی مسائل مملکتی را باید با دقت انجام داد برای هر کار و برای اینکه این اعتبار از این فصل بآن فصل منتقل شود به مجلس بیاوریم این کار اجرای دولت را از بین می‌برد و صحیح نیست و نبوده است و نباید هم اشد بعضی از دوستان عزیز اشاره فرمودند و به موضوع رفع بحران اقتصادی و رفع رکود و غیره و غیره بنده عقیده دارم ما اگر کوشش بکنیم که حتی اگر در مخالفت هم منصفانه باشیم خیلی تأثیرش بیشتر است بنده نمی‌خواهم عرض کنم ولی نمی‌شود گفت وضع امروزی ما با وضع چهار ماه پیش مشابه است اما بنده هیچ وقت عرض نکردم که رکود بازار بکلی از بین رفته رکود اقتصادی از بین رفته ما دیگر اید در پر قو بخوابیم و کاری انجام ندهیم بلکه امروز شروع کار ما است برنامه‌های ساختمانی را اشاره کردند برنامه ساختمانی یک جزئی از برنامه عمرانی مملکت است ما سد می‌سازیم توسعه شبکه برق راههای اصلی راههای فرعی توسعه کشاورزی اعتبارات کشاورزی در ضمن باید خانه سازی در شهرها و روستاها و مناطق کارگری بشود امر خانه سازی در یک مورد برای رفع بحران ضروری است چونشروع برنامه‌های عمرانی در یک سطح دیگری همیشه یک زمان لازم دلرد ولی شروع کارهای ساختمانی را همیشه می‌شود با سرعت بیشتری انجام داد که کر بگردش بیفتد امروز باین وسیله سپرده‌ها و پس اندازهای مردم بکار افتاده است بانک رهنی با یک سرعت قابل توجهی کار می‌کند کاغذ بازی تا حدی کمتر شده وزارت آبادانی و مسکن بسیار خوب جلو می‌رود عمران روستائی را فرمودید از لحاظ خانه سازی روستائی یعنی برنامه خود یاری است که باید درزمان بیکاری روستاها بدست خودشان انجام بشود (صحیح است) اینها باید پایه ریزی بشود برنامه ریزی بشود و بتدریج انجام بشود متأسفانه دهقانهای ما و کشاورزهای ما سالها و قرنها در زاغه‌ها زندگی کرده‌اند ما باید هر چه زودتر برای آنها یک زندگی بهتر فراهم بکنیم زندگی ایده آل مقدور نیست ولی هر قدر بجلو برویم تا آن حد وظیفه دولت انجام شده است و این نمی‌شود مگر اینکه این کارها با سرعت انجام بشود و واقعاً از نیروی خلاقه مردم و ملت الهام گرفته شود مسائلی بود که شاید ضرورت داشت عرض کنم ولی وقت دیر است راجع به استرداد وامها ما توانستیم در اقتصاد امروز مملکت در حدود ۶۷۵ میلیون تومان درسال جاری استرداد قروض داخل و خارجی را بکنیم ما این را نیامدیم از امسال بسال دیگر و از سال دیگر بسال دیگر با اصل و بهره بدهیم بنده فکر کردم دولت فکر کرد که اگر بنگاه راه آهن ۱۱۰ میلیون تومان مقروض است باید بگذاریم در بودجه و بپردازیم و بعد راه آهن را اصلاح کنیم این ابتدای کوشش ما است انتهای کوشش ما اصلاح وضع راه آهن است راه آهن اعضای زائد دارد همین ده هزارنفری که اشاره فرمودید صادق است و صحیح است ولی ۵ نفر از اینها را اگر ما بیرون می‌کردیم و می‌آمدند در مجلس همین دوستان عزیز من کاغذ می‌نوشتند که آقا محض رضای خدا این خانواده شان ممکن است گرسنه بماند ما نمی‌توانیم بدون باز خرید خدمات آنها تقاعد آنها یا پیش بینی کارهای دیگر اشخاص را توی خیابان بریزیم (صحیح است) ولی لین کار را هم با نهیت شجاعت خواهیم کرد ولی با دقت ولی ما نیامدیم سر پوشی روی مسائل گذشته بگذاریم این مسائلی بود که بنده می‌خواستم عرض کنم آینده ایران بسیار درخشان است وضع اقتصادی ما بسیار خوب است و همین طور دوست عزیزم جناب آقای دکتر عدل طباطبائی با یک بیان بسیار فصیح بسیار روشن بسیار علمی اشاره کردند اگر حرف ما عمل ما موجب تشنج و عدم اطمینان نشود موجبات ترقی این مملکت فراهم است ما بدون تملق و مداهنه رژیمی داریم که امروز ملاحظه می‌کنید روز دوشنبه من در التزام رکاب شاهنشاه به استامبول خواهم رفت شاهنشاه ایران پایه ریزی یک اتحادی را کردند که آینده ایران و آینده این منطقه بسیار مدیون فکر خردمندانه ایشان مانند همیشه است این تحول که در سیاست ایران در این چند روز آخر بوجود آمده کار کوچکی نیست این افتخاری است که بشاهنشاه ایران تعلق می‌گیرد که ما دولت مجری اوامر ایشان هستیم (صحیح است) ما در این اتحاد همکاری بیشتر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگ را در این سه دولت ترکیه و ایران و پاکستان پی ریزی خواهیم کرد و امیدوارم در آینده کشورهای دیگری هم بما ملحق بشوند که دیگر فکر یک جزیره کوچک در دریای دورافتاده را نکنیم این مسائل سیاست ایران را بهیچوجه تکان و تأثیری نمی‌دهد این مسائلی که در گذشته عنوان شد بنظر این دولت بقدری ناچیز بقدری بی اهمیت است که بیجهت مصادر و مسئولین امور به آنها اهمیت داده بودند اراده شاهنشاه این زنجیرها را گسست ما هم با شجاعت برهبری ایشان قدم بر می‌داریم و اطمینان داشته باشید چه در سیاست داخلی و چه در سیاست اقتصادی موفق خواهیم شد و این موفقیت بنده و نوزده نفر وزیر صادق این دولت نیست این موفقیت ملت ایران است و این موفقیت مجلس ایران است و این موفقیت رهبر ایران است که بما می‌گویند تکان بدهید چون افراد و کسانی که مسئول کار هستند افکارشان با روح انقلاب تطبیق نمی‌کند بعد وقتی این تغییرات با نهایت دقت و با نهایت بی نظری و با نهایت خلوص انجام می‌شود میگویند چرا از وجود اشخاص پر تجربه استفاده نمی‌شود اشخاص پر تجربه تجربیات خوشان را برای مملکت داده‌اند و ما هم به آنها احترام گذاشتیم بهیچکس هم در مجلس بنده و وزرای بنده بهیچوجه من الوجوه بی احترامی نکرده‌اند بنده نسبت به دولتهای گذشته و مأمورین سابق این مملکت همیشه با زبان بسیار ساده و صادقی نسبت به آنها صحبت کرده‌ام یعنی تغییر کار یک مأمور دلیل بدی او نیست انتقال یک مأمور از یک دستگاه به دستگاه دیگر تعبیر دوست عزیزم جناب آقای رامبد را تا حدی غیر منصفانه می‌کند خاصه باینکه آن مأمور ممکن است حقوقش بیک ثلث تخفیف داده شود و از یک کار متداول و ثابتی بیک کار متزلزل و متشتت وارد بشود این بهیچوجه من الوجوه منطقی نداشت جز اینکه هر کسی باید با کسانی کار کند که افکارشان با هم نزدیک است (صحیح است) این افکار راباید گذاشت کنار ما هزاران نفر در این مملکت منصوب می‌کنیم احتمالا ممکن است دوست و رفیق و قوم و خویش آقای رامبد باشند اما یکی ممکن است دوست و رفیق و قوم و خویش بنده باشد ولی نباید گفت این شخص آیا صلاحیت دارد یا ندارد آیا نقطه ضعف دارد یا ندارد بنده از این کلمه دیشب بسیار متأثر شدم چون فداکاری را معکوس جلوه دادند چه گلی من به سر کسی زده‌ام؟ جز اینکه تمام ان مزایائی که در مقامات دولتی اضافه می‌شود در این قسمت اتفاقاً از بین رفته است (صحیح است ـ احسنت) نسبت بحزب بنده انتظار نداشتم بی لطفی شود با وجود اینکه ما حزب مسئول و مبعوث هستیم و کار در دست گرفته‌ایم و در حقیقت حزب بزرگ ایران هستیم با وجود این بنده نسبت باحزاب گذشته با نظر احترام نگریستم و نسبت بهیچ حزبی بنده یک کلمه بر خلاف اصول اظهاری نکرده‌ام ایکاش همراه ما بودند و این احساسات را در اصفهان در کردستان در کرمانشاه در مشهد بچشم میدیدند (یکنفر از نمایندگان ـ در آینده دعوت کنید) خودشان خواهند دید بنده به این حزب عقیده و ایمان دارم حزب را وسیله و نردبان ترقی قرار ندادم بنده به آن جائی که باید برسم در پرتو توجه و عنایات تشخیص شاهنشاه ایران رسیدم ولی از آن روزی که به آن مقام رسیدم در مقابل ملت ایران نمایندگان ملت و تمام افراد سرم فروتن تر و متواضع تر بود (احسنت) و دولت من هم همین رویه راداشته و دارند و خواهند داشت پس بقول معروف از زیر بته هم در نیامده بودم و مقام هم چشم بنده را نگرفته است و تمام شبانه روزم جز خدمت به مردم و جز خدمت و اجرای هدفهای ششم بهمن و نیت شاهنشاه که نیت شما است کار دیگری نمی‌کنم و هیچ نقطه ضعفی در این دولت نیست این افراد و طبقات دیگری که انتخاب می‌کنند و تغییراتی که باید بدهیم خواهیم داد وکسانی را که در گذشته نمی‌دادند قصور کردند یک استاندار باید بداند که دولت حزبی و برنامه حزبی و برنامه در مملکت وجود دارد و باید طبق برنامه عمل بکند کسانی که عمل نکردند شکست خوردند و من عمل می‌کنم که شکست نخورم و شما اگر موفق شدید همین راه من را ادامه دهید بنده در اینجا اشاره می‌کنم باینکه اشاره شد عکس کردستان شاید یک فتو مونتاژی بود و حتی مطلبی گفته شد که ممکن است از آن مسافرتهای علم‌ها و اقبالها باشد بنده نسبت به آقای علم و آقای اقبال نهایت احترام را دارم (احسنت) دکتر اقبال رئیس بنده بوده است شخص بسیار شریف و صادقی است و خدمتگذاری به این مملکت کرده است (صحیح است) و مورد اعتماد شاهنشاه ایران بوده است آقای علم تا دیروز رأی اعتماد از مجلس گرفته از روزی که ایشان رفته اندهر بار که تلفن کرده‌اند بنده خودم بخانه ایشان رفته‌ام جا نداردکه ایشان نسبت به گذشتگان علم‌ها و اقبالها و فتو مونتاژها عنوان بکنند بنده فکر می‌کنیم دون شأن این مجلس بود که چنین مطلبی گفته شود و اگر ممکن باشد از صورت جلسه حذف و خارج بشود بنده روی ارادتی که بدوست عزیز دارم فکر می‌کنم از شدت احساسات ایشان این مطلب را بیان فرمودند و بدون تردید تأثیر قلبی ایشان نبوده است ولی این حزب حزبی است که با نیروی روشنفکران و اراده زحمتکشان بوجود آمده این کارگران وکشاورزانی را که در مجلس می‌بینید این‌ها را بنده مجبور نکردم که وارد این حزب بشوند اتحادیه‌های کشاورزی که در سراسر ایران به حزب نوین پیوسته‌اند از آنها تقاضا و توقع نکرده‌ام ولی آنها کسانی هستند که یک کارگر و کارگر و حتی حقوق چند روز خود را برای حزب ایران نوین پرداخته است این قابل احترام و قابل ستایش است بنده تصور می‌کنم که نسبت به حزب ایران نوین نباید تجریبا تلخ گذشته را معیا و مقیاس قرار داد حزب باید دارای ایده ئولوژی و مرام نامه باشد باید از یک انقلاب الهام گرفته باشد والا نشستن توی اطاق و برنامه حزب نوشتن آن همان نتیجه را داشت که ما دیدیم این حزب الهام گرفته از افکار بلند شاهنشاه و انقلاب ششم بهمن و برنامه آن مورد تأیید هیئت مؤسس و نمایندگان مجلس عضو فرا کسیون حزب ایران نوین قرار گرفته (صحیح است) همین برنامه دولت حزبی من و برنامه دولتی است که خواستا انقلاب شناخته شده و به این جهت و با این حزب با این بیان نباید صحبت کرد و حزب ایران نوین حزبی است که اگر من نخست وزیر روزی دبیر کل آن نباشم بدون تردید افرادی خواهند بود که سالم فکر کنند سالم عمل کنند و همین هدف را ادامهدهند در یک نسل جدید چندین بار انقلاب نمی‌شود کرد و هر روز ایده ئولوژی و مرام جدیدی را نمی‌شود به وجود آورد اگر کسانی تصور کنند که اخطار حزبی که عقای حزبی در شأن این دولت است که به این مسائل توجه کند در عین حال ما نسبت به افرادی که در حزب ما هستند اما با اصول این هدف‌ها افکارشان تطبیق می‌کند نه تنها بر روی چشم منت گذاشتیم بلکه از آنها در مقامات حساس مملکتی حداکثر استفاده را کردیم ولی اگر کسانی را که خود شما طالب هستید ما تغییر بدهیم و این تغییرها موجب می‌شود که دور هم جمع بشوند شایعه پردازی بکند چوب لای چرخ دولت بگذارند و افکار ناسالم را در اجتماع رواج بدهند شایعه بپردازند اینا برای ما اهمیتی ندارد ما راه مستقیم را پیش گرفتیم و جلو خواهیم رفت این راه راه خدا است راه خواست شاهنشاه راه خواست ملت است (احسنت) و من به این سه نیروی عظیم ملی ایمان دارم و بدین جه از این حرف‌ها نمی‌هراسم بنده نه از این بید هائی هستم که از این بادها بلرزم و نه این گونه انتقاد‌ها را بدل می‌گیرم بلکه گوش می‌دهم می شنوم و ار انتقاد صحیح و سالم استفاده می‌کنم فقط خواستم عرض کنم که این حزب آینده نشان خواهد داد حزبی نیست که ب پایه‌های پوشالی گذاشته شده باشد بنده فکر می‌کنم در بین این مسائل بسیار کلی و اساسی که گفته شد شاید جای ندارد که ما وارد جزئیات مطالب بشویم تبصره‌ها مورد عقیده این دولت است و ازش دفاع خواهد کرد و کسان که معتقدند رأی خواهند داد بنده کر می‌کنم که این تبصره‌ها با وجود این که تعدادش برخلاف نیت دولت در این بودجه زیاد است و در بودجه سال آینده تکرار نخواهد شد اجباری بوده است و ما راه دیگری نداشتیم (دکتر الموتی ـ پالایشگاه را بفرمائید) جناب آقای دکتر الموتی اشاره کردند و راجع به پالایشگاه تهران ایراداتی گرفتند این برنامه‌ها عمرانی را نمی‌شود گفت یک چیزی را بر داریم و یک چیز دیگر جایش بگذاریم آن دیگر برنامه نمی‌شود آن احرای طرحها ی مستثنی می‌شود که همان نواقص و معایب گذشته را دارد اگر ما پالایشگاه نفت تهران و لوله کشی نفت از جنوب به این پالایشگاه نکنیم تا دوسال آیند نفت برای همین روستاها و کارخانجات و مناطق کارگری د مراکز ایران و استان‌های شمال و شمال شرقی و جنوب شرقی جیره بندی خواهد شد و این کارها را نمی‌شود عقب انداخت این کارها را باید انجام داد اگر بنده عرض کردم که این برنامه را ما با اعتبارات داخلی انجام می‌دهیم برای اینکه نتوانستیم از این مقدار وام قبلاً برای پالایشگاه فعلاً جلو نرویم و مناب در آمد داخلی را افزایش دهیم و از گرفتن وام برای این پروژه خودداری کردیم اگر پروژه دیگری هم داشتیم باز همین کا را خواهیم کرد و اگر ضرورت ایجاب کرد لایحه اش را باز تقدیم خواهیم کرد (یک نفر از نمایندگان ـ چرا می فرمائید جیره بندی خواهد شد) برای اینکه بنده به عنوان متخصص و کارشناس نفتی باید توضیح عرض کنم که با نصب تلمه و مکانیزه شدن کشاورزی و توسعه صنایع و احتیاجات عمومی مصرف نفت افزایش پیدا می‌کند اگر با اتومبیل، کامیون و راه آهن به میزان این افزایش بخواهند این نفت را حمل کنند کرایه با مدت زمان که مصرف می‌شود در مدت ۵ سال این برنامه و این پروژه مستهلک می‌شود یکی از بارزترین و بهره ور ترین برنامه‌های عمرانی مملکت است و بنده حاضر هستم که گزارش کار آن که در حدود هزار صفحه می‌شود، خدمتتان تقدیم کنم (خطاب به آقای صاد احمدی) و اگر هم روزی ضرورت داشته باشد عق ناقص بنده که حالا ت حدی اطلاعات عمومی حاصل کرده بتوان توضیح کافی به جنابعالی بدهد راجع به مسائل مالیاتی بحث شد بنده خواستم این موضوع را عرض کنم نسبت مالیات مستقیم و غیر مستقیم را اشاره فرمودند بنده می‌خواهم عرض کنم که استدلال جناب آقای عدل طباطبائی خیلی صحیح است ولی ایشان یک مطلبی را اشاره کردند ولی متأسفانه بعد دیگر به آن اشاره نشد آن این است که مانعی ندارد مالیا غیر مستقیم زیادتر از مالیات مستقیم باشد چون ساختمان اقتصادی ما این طور اقتضا می‌کند که ما امروز ۱۵، ۱۶ میلیون زارع داریم که آنها مالیات مستقیم بهشان تعلق نمی‌گیرد اگر یک روزی مالکین بودند و مالکین املاک مزروعی بود آنها از بین رفته‌اند همین طور مالیات به ارث هم به همین تناسب کم می‌شود مگر اینکه ثروت مردم زیاد بشود در هر طبقهبه این ترتیب ساختما ن اقتصادی ما اقتضا می‌کند ک مالیات غیر مستقیم ما برمستقیم تا حدی تناسبش افزایش داشته باشد و نظ جنابعالی جناب آقای رامبد را کاملا تأمین می‌کنم که این میزان مالیات مستقیم که می‌گرفتیم مالیات حقه نبود خیلی بیش از این می‌شود وصل کر چرا نبود؟ برای آنکه دستگاه وصول ما درست نبود برای اینک احتمالا خدای نکرده ریخت و پاشهائی باشد چون ممکنبود در بعضی از دستگاهها درست عمل نشود مالیات حقه از بین برود در این بودجه ما توانستیم بیش از نصف مالیات مستقیم سال گذشته را اگر اشتباه نکنم یعنی ۵۰ درصد حتی افزایش دهیم و این بسیار قاب توجه است و احتمال دار که بیشتر وصول کنیم امیدوارم با این وصول جبران کسری بودجه را بکنم ولی اشاره فرمودن که وامها برای جبران کسر بودجه است همچو چیزی نیست وامهای ما در قسمت عمرانی مملکت در صورتی که بودجه مخارج عادی دولت است که با کسر بودجه بسیار معقول بر میزان بودجه کل مملکت تقدیم مجلس شده و بند امیدوارم و اطمینان دارم که این کسر بودجه اقتصادی است و می‌بایست باشد و جبران آن هم خواهد شد بنده بیش از این عرضی نمی‌کنم از حمایت‌ها و بزرگواری‌های دوستان عزیزم بسیار متشکرم بنده تمام جزئیات و نکاتی را که نسبت به هر وزارت خانه‌ها اظهارنظر شده عرض نمی‌کنم و زمان لازم است تا این آقایان بتوانند مشکلات را بر طرف کنند و راه را باز کنند وبه تدریج نتایج آن نمایان بشود بنده اگر. زیر بهداری یک اقدام حادی در وزارت خانه می‌کند بدون تردید ایجا نارضایتی هم می‌کند ولی این ایجاد نارضایتی را با حمایت جناب آقای رامبد و سایر دوستان باید تحمل کنیم و شما هستید که باید ما را حمایت کنید ضمناً بنده عرض کنم ب امشکلات بسیار زیادی روبرو هستیم انقلاب شده است و عوامل مخل آن انقلاب هنوز باقیو زیاد هستند (صحیح است) نجابت و خوش منشی شاهنشاه و این که این انقلاب باید انقلاب سفیدی باشد ایشان مایل هستند که مردم بفهمند راه و روش ملت چیست و آن طور عمل بکنند ولی نمی‌شود نیت بلند ایشان را با تشخیص نا صحیح دیگران تعیین کرد متأسفانه گاهی اوقات تشخیص صحیح داده نمی‌شود و خود را با روح انقلاب تطبیق نمی‌دهد ما باید با این نیروئ تا حدی عظیم ولی میزانش کوچک است و اهمیت ندارد ولی از نظر تمرکزش در همان دستگاههای قوی مرکز و خاصه در دستگاههای دولتی و اعمال نفوذ آنها مبارز بکنیم و این شما هستید که ما را در این مبارزه یاری خواهید کرد (احسنت) و بنده بیش از این عرض نمی‌کنم (احسنت).

- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه

۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه

رئیس ـ نظر دیگری نسبت به ماده واحده نیست (اظهاری شد) با اجازه خانم‌ها و آقایان پیشنها‌ها را امروز ساعت ۸ صبح مطرح خواهیم کرد بنابر این جلسه را ختم می‌کنم جلسه آینده ساعت ۸ صبح امروز خواهد بود.

(مجلس ۴۵ دقیقه بعد از نیمه شب ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ مهندس عبدالله ریاضی.

سؤال

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

مقرر فرمائید که نماینده دولت پاسخ سؤال زی را اعلام دارد در مورد بانک صنعتی.

۱- طبق اساسنامه چه مبلغ مستقیم و غیر مستقیم از طر دولت و مؤسسات وابسته به دولت تعهد گردیده و چه مبلغ از طرف سایر شرکاء و شرایط هر یک از چه قرار است؟
۲- از هر یک از این تعهدات عملا چه مبلغ پرداخت شده؟
۳- اختیارات دولت نسب به این بانک چیست؟
۴- مبلغی که از تأسیس تا کنون از هر جهت جمعاً به هیئت مدیره و عامله و بازرسان پرداخت شده چه مبلغ بوده است و این اشخاص به چه طریق انتخاب یا انتصاب می‌شوند؟

از طرف فراکسیون پارلمانی حزب مردم ـ رامبد.