مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ بهمن ۱۳۴۴ نشست ۲۳۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و یکم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ بهمن ۱۳۴۴ نشست ۲۳۹

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۴۴ نشست ۲۳۹

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۲۱

جلسه: ۲۳۹

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه(۲۴) بهمن ماه ۱۳۴۴

فهرست مطالب:

۱ ـ قرائت اسامی غایبین جلسه قبل

۲ ـ طرح و تصویب گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به موافقت نامه منعقده بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درباره همکاری اقتصادی و فنی به منظور ایجاد تأسیسات ذوب‌آهن و کارخانه ماشین‌سازی و نصب لوله گاز در ایران و واگذاری اعتبار برای این مقاصد و ارسال به مجلس سنا

۳ ـ تصویب صورت‌جلسه

۴ ـ تقدیم دو فقره اصلاح بودجه به وسیله آقای معاون وزارت دارایی

۵ ـ اعلام وصول دو فقره لایحه قانونی از مجلس سنا

۶ ـ قرائت دستور و تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس در ساعت نه و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید.

۱ ـ قرائت اسامی غائبین جلسه قبل‏

رئیس ـ اسامی غایبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه- آقایان:

امام مردوخ ـ امینی خراجی ـ مهندس انصاری ـ ـ حبیبی ـ خواجه نوری ـ دکتر سامی راد ـ سلیمانی ـ شیخ‌الاسلامی ـ طهماسبی ـ دکتر معتمد وزیری ـ ملک زاده آملی.

غائبین بی‌اجازه ـ آقایان:

آقایان ـ رایی باغمیشه ـ فیصلی ـ ناروئی.

غائبین مریض ـ آقایان:

مهندس آصفی ـ احتشامی ـ دکتر اسفندیاری ـ اوزار ـ اولیاء ـ ایلخان ـ مهندس برومند ـ دکتر بقایی ـ یزدی ـ بوشهری ـ پرویزی ـ جهانگیری ـ رهبر ـ دکتر فربود ـ فهیمی ـ موقر ـ دکتر مهدی‌زاده ـ تیمسار همایونی ـ بانو دکتر دولتشاهی.

غایب در رأی مربوط به مقررات مرز نشینان کشور ـ آقای عبدالحسین طباطبایی، یک رأی.

غایبین در رأی مربوط به بودجه سال ۱۳۴۵ مجلس شورای ملی ـ آقایان:

۱ ـ دکتر جعفری، یک رأی.

۲ ـ دکتر سعید حکمت، یک رأی.

۳ ـ رامبد، یک رأی.

۴ ـ ضابطی، یک رأی.

۵ ـ دکتر مصباح‌زاده، یک رأی.

۲- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به موافقت‌نامه منعقده بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درباره همکاری اقتصادی و فنی به منظور ایجاد تأسیسات ذوب‌آهن و کارخانه ماشین‌سازی و نصب لوله گاز در ایران و واگذاری اعتبار برای این مقاصد

رئیس ـ وارد دستور می‌شویم و گزارش یک فوریتی راجع به موافقت نامه بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درباره همکاری اقتصادی و فنی به منظور ایجاد تأسیسات ذوب‌آهن و کارخانه ماشین‌سازی و نصب لوله گاز مطرح است قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

گزارش از کمیسیون اقتصاد به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون اقتصاد در جلسه چهارشنبه ۲۰/۱۱/۴۴ با حضور آقایان دکتر عالیخانی وزیر اقتصاد و مهندس اصفیا مدیرعامل سازمان برنامه و معاونان وزارت اقتصاد و وزارت دادگستری و وزارت دارایی لایحه شماره ۳۳۵۹۸ ـ ۱۴/۱۱/۴۴ دولت راجع به موافقت‌نامه بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درباره همکاری اقتصادی و فنی به منظور ایجاد تأسیسات ذوب‌آهن و کارخانه ماشین‌سازی و نصب لوله گاز در ایران و واگذاری اعتبار برای این مقاصد را که به شماره ۱۶۸۸ چاپ گردیده مورد بررسی قرار داد و ماده واحده و موافقت‌نامه و ضمیمه آن و همچنین نامه پیوست به قرار داد را تصویب نمود. اینک گزارش آن به شرح زیر تقدیم مجلس شورای ملی می‌گردد:

ماده واحده ـ موافقت‌نامه بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درباره همکاری اقتصادی و فنی به منظور ایجاد تأسیسات ذوب‌آهن و کارخانه ماشین‌سازی و نصب لوله گاز در ایران و واگذاری اعتبار برای این مقاصد شامل ۱۹ ماده و یک ضمیمه و یک نامه پیوست تصویب و به دولت اجازه داده می‌شود که پس از مبادله اسناد تصویب مفاد آن را به موقع اجرا بگذارد.

قسمتی از ۲۶۰ میلیون روبل اعتبار موضوع این موافقت‌نامه طبق ماده ۷ لایحه قانونی برنامه عمرانی سوم کشور طی مدت این برنامه و بقیه در سال‌های بعد مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

مخبر کمیسیون اقتصاد ـ مهندس فیروز عدلی‏

گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون دارایی در جلسه چهارشنبه ۲۰/۱۱/۴۴ با حضور نمایندگان دولت لایحه مربوط به موافقت‌نامه بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درباره همکاری اقتصادی و فنی به منظور ایجاد تأسیسات ذوب‌آهن و کارخانه ماشین‌سازی و نصب لوله گاز در ایران و واگذاری اعتبار برای این مقاصد را مورد رسیدگی قرار داد و گزارش کمیسیون اقتصاد را تأیید و تصویب کرد. اینک گزارش آن تقدیم مجلس شورای ملی می‌گردد.

نائب رئیس کمیسیون دارایی ـ تهرانی‏

گزارش از کمیسیون امور خارجه به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون امور خارجه در جلسه چهارشنبه ۲۰ بهمن ماه ۱۳۴۴ با حضور نمایندگان دولت لایحه مربوط به موافقت نامه بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درباره همکاری اقتصادی و فنی به منظور ایجاد تأسیسات ذوب‌آهن و کارخانه ماشین‌سازی و نصب لوله گاز در ایران و واگذاری اعتبار برای این مقاصد را مورد رسیدگی قرار داد و گزارش کمیسیون اقتصاد را در این مورد تأیید و تصویب نمود. اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون امور خارجه ـ مافی‏

گزارش از کمیسیون برنامه به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون برنامه در جلسه چهارشنبه ۲۰ بهمن ماه ۱۳۴۴ با حضور نمایندگان دولت لایحه مربوط به موافقت نامه بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درباره همکاری اقتصادی و فنی به منظور ایجاد تأسیسات ذوب‌آهن و کارخانه ماشین‌سازی و نصب لوله گاز در ایران وواگذاری اعتبار برای این مقاصد را مورد رسیدگی قرار داد و گزارش کمیسیون اقتصاد را در این مورد تأیید و تصویب نمود. اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

رئیس کمیسیون برنامه ـ دکتر الموتی‏

گزارش از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون دادگستری در جلسه چهارشنبه ۲۰ بهمن ماه ۱۳۴۴ با حضور نمایندگان دولت لایحه مربوط به موافقت‌نامه بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درباره همکاری اقتصادی و فنی به منظور ایجاد تأسیسات ذوب‌آهن و کارخانه ماشین‌سازی و نصب لوله گاز در ایران و واگذاری اعتبار برای این مقاصد را مورد رسیدگی قرار داد و گزارش کمیسیون اقتصاد را در این مورد تأیید و تصویب نمود.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون دادگستری ـ رضا مجد

رئیس ـ کلیات لایحه مطرح است آقای معتمدی تشریف بیاورید.

معتمدی ـ تأسیس کارخانه ذوب‌آهن که یکی از آروزوهای دیرین ملت کهن سال ایران بوده است علی رغم بدخواهان به اراده توانای اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر به مرحله عمل وارد می‌شود و چون خورشد تابناکی بر تارک قرن معاصر می‌درخشد و تاریخ ایران این قدم برجسته و مهم را به نام نامی محمدرضا شاه پهلوی تا ابدالدهر ثبت خواهد کرد (صحیح است). ملت عزیز ایران باید بداند که احداث کارخانه ذوب‌آهن تنها جنبه اقتصادی ندارد بلکه جنبه سیاسی آن نیز مهم است (صحیح است) زیرا بعضی از سیاست‌ها مساعد به تأسیس کارخانه ذوب‌آهن در ایران نبود ولی شخص اعلیحضرت همایونی در قبال حفظ مصالح عالیه مملکت بررای ایجاد کارخانه ذوب‌آهن از هیچ فداکاری دریغ نکردند (صحیح است) این اولین دفعه نیست که رهبر دلسوز مملکت به خاطر نجات ملت ایران چنین فداکاری بزرگی را نمودند بلکه دفعات دیگری نیز تا سر حد جان قیام و اقدام فرموده‌اند (صحیح است) ملت حق‌شناس ایران به خصوص مردم اصفهان از ایجاد کارخانه ذوب‌آهن و تأسیس کارخانه ماشین‌سازی و احداث شاه لوله گاز و ساختمان سد شاه عباس کبیر که شروع گردیده و احداث هزار کیلومتر راه‌آهن زایدالوصف مشعوف است و از موجد و مسبب این مواهب عظیم و شخصیت‌های دیگر که در این‌باره زحمت می‌کشند بسیار سپاسگزار می‌باشد (صحیح است ـ صحیح است). بر اثر تأسیس کارخانه ذوب‌آهن و سد شاه عباس کبیر و راه‌آهن و سایر مستحدثات جدید وضع مملکت از لحاظ ایجاد کار و از جهت پیشرفت امور اقتصادی و صتعتی به کلی عوض می‌شود. هزارها مهندس، تکنسین ـ کارگر، زارع و منشی به کارهای نو مشغول خواهند شد و نتایج درخشان آن عاید تمام مردم ایران می‌شود (صحیح است) همه ما مفتخر و مباهی هستیم که این اقدام سترگ در زمان خدمتگزاری ما به رهبری شاهنشاه محبوب تحقق می‌پذیرد. من صورت‌جلسه این تحول اساسی و عظیم که در شئون اقتصادی ـ عمرانی و تولیدی کشور روی می‌دهد از هم اکنون از کلیه نمایندگان گرامی مجلسین و اعضا محترم دولت و مدیران ارجمند جراید کشور و خبرنگاران خبرگزاری‌های خارجی و داخلی به شهر زیبا و باستانی اصفهان دعوت می‌نمایم که در مراسم زدن کلنگ و آغاز ساختمان تاریخی کارخانه ذوب‌آهن به دست مبارک شاهنشاه آریامهر حضور یابند و در این جشن برزگ و باشکوه شرکت فرمایند (احسنت).

رئیس ـ آقای حکیم شوشتری تشریف بیاورید.

دکتر حکیم شوشتری ـ با اجازه مقام ریاست و همکاران گرامی بنده همیشه سعی داشته‌ام که کمتر وقت مجلس مقدس را بگیرم به خصوص که بنده عضو حزب اکثریت هستم که دولت منبعث از آن حزب است و کلیه امور قبل از آن که در مجلسین مورد بحث و مداقه قرار گیرد در فراکسیون اکثریت مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد

ورودی این اصل کمتر برای ما فرصتی پیش می‌آید که بخواهیم وقت مجلس را تضییع بکنیم و درباره مسایلی که قبلاً صحبت شده دوباره وقت آقایان را بگیریم ولی درباره لایحه ذوب‌آهن آن‌قدر برای مملکت ما مهم و مؤثر است که بنده به سهم خودم دریغم آمد در این مورد عرایضی ننمایم بشر در روی این کره خاکی که اسمش زمین است و شاید به درستی معلوم نیست که چند میلیون سال است به وجود آمده بعضی از زیست‌شناسان پیدایش بشر اولیه را یک تا دو میلیون سال پیش به تحقیق گفته‌اند ولی در هر حال بشر از روزی که پیدا شد و پا منصه حیات گذاشت و از بدو پیدایش زمین همیشه با عوامل طبیعت کلنجار رفته و خواسته که محیط خودش را بشناسد و از شناختن محیط خود و از استفاده از عواملی که طبیعت در اختیارش گذاشته است این استفاده را بکند که این عوامل را برای بهتر زندگی کردن در اختیار خود بگیرد بشر در تمام عوامل طبیعی چه از حیوانات و چه از نباتات و چه از معادن استفاده کرده و آنها را به خدمت خودش درآورده بشر اولیه در زندگی ابتدایی خود وسایلی برای ادامه حیاتش در محدوده یک حیات انسانی همیشه تلاش می‌کرده که از وسایل موجود استفاده بکند و میزان اندیشه و میزان دانستنی‌های او معادل با یک عمر انسان و تجربه یک عمر انسان بود برای مبارزه معادل با یک عمر انسان و تجربه یک عمر انسان بود برای مبارزه با عوامل طبیعت از قبیل طوفان و باد و سیل و جانوران و سایر جریان‌هایی که بشر با آن دست به گریبان بود عده‌ای دور هم جمع شدند و مبنای هماهنگی و قومیت و قیبله بشر را در خدمت اجتماعی گذاشتند بعد از این که قبیله و قمیت در دنیا به وجود آمد به فکر همکاری و کار همگانی افتادند و دانستند که در اثر کار دسته جمعی بهتر می‌توانند از عوامل طبیعت استفاده کنند و عوامل طبیعت را تحت اختیار خود بگیرند این وضع ادامه داشت شاید تا حدود ده هزار سال پیش که برای اولین بار انسان توانست خاطرات و منویات خودش را به صورت خط و خط ابتدایی بنویسد، خط و یاداشت کردن تجربیات این خدمت را به بشر کرد که مبنای زندگی و مبنای تجربیات را دگرگون کرد یعنی بشر قادر شد تجربیات نسل قبل را به وسیله ثبت کردن به نسل بعد منتقل کند و مبنای علوم امروزی را به وجود آورد یعنی با تدوین تجربیات هر نسلی و ثبت کردن آنها و انتقال به نسل دیگر پایه علوم امروزی به وجود آمد و بشر به علت این که تجربیات ده هزار سال عمر، هزار سال اندیشه بشری را به صورت پلکانی یکی بعد از دیگری طی کرد و به علت ثبت اندیشه‌ها دوباره به این دردسر دچار نشد که بیاید و تمام کارها را از سر بگیرد و توانست مبنای ترقیات علوم امروزی را به این حد برساند که لونای نهم را چند روز قبل در ماه بنشاند و مبنای برای تسخیر فضا برای بشر گردد. ما در عصری خوشبختانه زندگی می‌کنیم که خیلی از اندیشه‌های انسانی در اجتماع بشری مورد قبول عموم ممالک و مردمان قرار گرفته و یک مبنایی برای زندگی کردن برای همه حکومات برای همه ملت‌ها وجود آمده و در مسیر این تحول جزء عواملی که برای بهبود زندگیش بشر برای خود در مراحل اولیه پیدا کرد و از آن استفاده نمود آهن بود شاید به درستی معلوم نباشد چند هزار سال قبل آهن در حدمت بشر به وجود آمده این فلز ارزنده که آنچه تحولات صنعتی که موجب رفاهیت بشر بوده به وسیله آن برای بشر تأمین شده از کی دسترسی به آن پیدا کرده هر چه در تاریخ اقوام متمدن بگردیم و تاریخ‌ها و گنجینه‌های آنها را زیر و رو کنیم مقارن با تاریخ بشر آهن وجود داشته است و از این فلز ارزنده استفاده کرده است و از سال‌ها قبل با استفاده از سایر عواملی که طبیعت به اختیار او گذاشته استفاده نموده است و حد اعلای استفاده و به کار کشیدن عوامل طبیعی در خدمت بشر بعد از پیدا شدن نفت و ماشین رو به تکامل گذاشت به طوری که الان ما می‌بینیم با استفاده از علم و استفاده از نفت و آهن بشر به آنجا رسیده که گاهی با وسایل ماشینی یک انسان می‌تواند کار چند هزار نفر و نیروی چند هزار نفر انسان را به خدمت خود بکشد ملت ما که از سالیان دراز یکی از متفکرترین مردم روی زمین بوده و همیشه از نظر داشتن افکار بلند و اندیشه‌های صحیح و افکاری که آن را به خدمت بشریت گذاشته جزء کشورهای متمدن و ممالک متمدن بوده در مسیر تحول اخیر صنعتی که در سیصد سال اخیر در دنیا به وجود آمده به عللی که برآقایان پوشیده نیست از این قافله عقب ماند. در چهل ساله اخیر بعد از کودتای ۱۲۹۹ و رهبری اعلیحضرت فقیه ایران نوین به وجود آمد

که خوشبختانه بعد از جنگ بین‌المللی دوم زمام کار این مملکت به دست داهی و رهبر بزرگ ما اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر سپرده شد و در کمال درایت ما را رهبری فرمودند تا این ملت را آماده انقلاب ششم بهمن نمودند و با انقلاب ششم بهمن مبانی قومیت ما قوام گرفت یعنی ما آماده شدیم که برای کارهای بزرگی که در پیش داریم بتوانیم خودمان را به ملل راقیه برسانیم این‌چنین زیر بنایی برای این مملکت به وجود آمد اکثریت این مملکت خودشان را به این مملکت علاقه‌مندتر دیدند و صاحب آب و ملک و زمین شدند ما در شرایطی قرار گرفتیم که دیگر بین روستاهای ما یا بین کارگران ما دیگر تبلیغات شوم مؤثر نیست ما در وضعی قرار گرفته‌ایم که توانستیم به معنای کامل کلمه بگوییم ما از هر جهت استقلال داریم و می‌خواهیم ایرانی بسازیم با فکر ایرانی با دست ایرانی و برای خدمت ایرانی به دنبال اثرات انقلاب ششم بهمن و این وضعی که به طور کلی از نظر استقلال کلی مملکت ما به وجود آمد که بایستی این را در اثرات انقلاب ششم بهمن دانست لازم بود که انقلاب اقتصادی هم در مملکت ما به وجود بیاید که خوشبختانه با رهبری خردمندانه شاهنشاه‌این عمل هم یعنی آرزوی دیرینه ملت ایران جامه عمل به خود پوشید و با رهبری شاهنشاه آریامهر دولت خدمتگزار هویدا توانست قرار داد ذوب‌آهن و متفرعاتش را منعقد نماید این مطلب برای ملت ایران خوشحالی زایدالوصفی ایجاد کرده که از هر جهت قابل تعمق و بحث است (صحیح است) آقایان اطلاع دارند یعنی از کوردلان و تنگ‌چشمان که میل دارند در هر موضوعی ایراد بگیرند در مورد این کار ایرادات واهی می‌گیرند و از آن جمله می‌گویند این کار کار اقتصادی نیست بنده می‌خواستم در چند کلمه عرض بکنم اولاً کار جنبه اقتصادی دارد برای این که ما به ازا دویست و شصت میلیون روبل از ماده‌ای که می‌پردازیم که الان به طور کلی از بین می‌رود یعنی ما گاز را که برای هر هزار فوت مکعب آن پنج ریال خرج آماده کردن و آتش زدن آن در روی چاه‌ها داریم این را به دو برابر قیمت در روی چاه می‌فروشیم علاوه بر این که آن مخارج اولیه از بین نرفته دو برابر استفاده کردیم یعنی ما در قبال هیچ این منفعت گیرمان آمده به علاوه دولت مگر باید تجارت بکند؟ دولت اگر جاده می‌سازد، راه می‌سازد، راه‌آهن می‌سازد، خدمت عمومی می‌کند این خدمات عمومی برای تجارت نیست و جنبه اقتصادی نباید داشته باشد ما همه می‌دانیم اگر قرار بود کارخانه ذوب‌آهن یا هر واحد اقتصادی دیگری در ایران به وجود بیاید تابع شرایطی بوده که اگر در ایران می‌خواست کار گذاشته شود حتماً می‌بایستی در تهران باشد ولی دولت فقط منظور اقتصادی ندارد بلکه منظور دارد که مملکت به جلو برود و اقتصاد ما شکوفا شود یک مقداری دولت سرمایه‌گذاری‌هایی می‌کند که اقتصاد ما به جلو برود دولت می‌خواهد به خاطر این که وضع اجتماعی و اقتصادی ما را به کلی دگرگون بکند این کار را می‌کند ما می‌دانیم به لحاظ خیلی عوامل مختلف خیلی از سرمایه‌گذاری‌ها در مملکت ما چون تابع عوامل دیگری در امر سرمایه‌گذاری هستند شاید از جنبه تجارتی صرف نداشته باشد ولی بایستی توجه داشته باشیم به خاطر همین حرف نداشتن‌ها به خاطر همین تاجر نبودن‌ها دولت باید این کار را بکند دولت در یک استانی خارج از تهران دارد کارخانه ذوب‌آهن می‌سازد و مضاری را که دیگران برای این کار می‌شمارند عین منفعت است منفعت‌هایی که می‌گویند اگر در آنجا در استان اصفهان تأسیسات ذوب‌آهن به وجود بیاید متضمن هزینه‌های دیگری از قبیل خانه‌سازی، جاده‌سازی و سایر چیزها از قبیل تأسیس برق، تأسیس آب، احتیاجات عمومی و تشکیل یک واحد صنعتی که در آن مجاورت وجود ندارد و اینها هزینه‌های اولیه می‌خواهد ما می‌گوییم، به خصوص ما می‌گوییم به همین دلیل به خاطر همین کارها دولت باید این کار را در خارج از تهران انجام بدهد (صحیح است) چون دولت تاجری نیست که از این طرف سرمایه‌گذاری بکند و بلافاصله فکر منفعت باشد دولت حافظ منافع عمومی است دولت همان طور که برای آموزش خرج می‌کند و نتیجه آن به طور کلی عایدش می‌شود دولت همان طور که جاده می‌سازد و منفعت آنی ندارد این کارها را نیز باید بکند هر وقت ما آمدیم حساب اقتصادی بکنیم مثلاً برای اتومبیل برای هر کارخانه

اتومبیل‌سازی یا هر واحد صنعتی در ایران فکر بکنیم باید در تهران ساخته شود (دکتر امین ـ آن هم باید خارج از تهران باشد) ولی خوشبختانه دولت بیدار ما به رهبری شاهنشاه آرایامهر توجه دارند بایستی تمام مملکت آباد شود و این سرمایه‌گذاری‌ها خوشبختانه خارج از تهران باشد ای کاش بنده می‌توانستم استدعا کنم که حتی دانشگاه آریامهر را هم در خارج از تهران احداث بکنند (احسنت) ای کاش بنده می‌توانستم بگویم که با ایجاد دانشگاه آریامهر در یک شهرستان دیگر حیثیت یکی از شهرستان‌های دیگر را به حیثیت تهران برسانید ای کاش این عمل هم انجام می‌شد بنده به هرحال این عمل دولت را که خارج از تهران در یک جای دیگر این کار را انجام داده تقدیس می‌کنم (دکتر الموتی ـ از نظر فنی این طور ایجاب می‌کرده والا اگر شرایط تهران هم مناسب بود اینکار را در تهران می‌کردند) به خصوص که همراه و موازی با این عمل کارهای دیگری هم انجام می‌شود به هرصورت سرمایه‌گذاری‌هایی که به نفع این کار می‌شود چه از جهت تأسیس این منابع چه از جهت برق و چه از جهت تجهیز نابع چه از جهت راه‌آهن چه از جهت کارخانه‌سازی همه برای این مملکت مفید است (صحیح است) به خصوص از نظر روحی نسبت به نسل حاضر، چون مملکت ما یک روزی بایستی روی پای خودش بایستد و یک روزی اگر پیش آمدی شد و ما مدتی می‌خواستیم دروازه‌های وطن‌مان را به روی خارجی ببندیم بتوانیم مملکت خودمان را اداره بکنیم مملکت ما الان حدود سالی ۳۵ میلیون دلار حداقل واردات آهن دارد این به جز رقم ماشین‌آلات و آهن سنگینی است که به صورت ماشین‌آلات وارد کشور ما می‌شود ما در آتیه خواهیم توانست این ۳۵ میلیون دلار را صرفه‌جوئی کنیم یعنی اینکار در آتیه کاری خواهد بود که ما می‌توانیم در مدت ۵ سال، ۶ سال تمام این سرمایه‌گذاری را بپردازیم به خصوص که راه استهلاک همان طور که عرض کردم یک راه ساده و راهی بود که از دست ما رفته بود و می‌رفت یعنی گازی که برای ما در حدود ۱۰۰۰ فوت مکعب ۵ ریال تمام می‌شد و الان با احتسابی که آقای مهندس جلالی در بیانات‌شان خواهند فرمود در حدود ۱۱ سنت در سر چاه برای هر ۱۰۰۰ فوت مکعب می‌فروشیم و بسیار بسیار معامله ارزنده‌ای برای ما خوهد بود به هر صورت چون سایر همکاران عزیز ما در این مورد چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ اقتصادی بیاناتی ایراد می‌فرمایند بنده به خودم اجازه نمی‌دهم که بیش از این در این مورد صحبت کنم ولی بنده به نام یک ایرانی قبل از همه درودهای بی‌حد و قیاس خود را از راه دور به قدوم اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر تقدیم می‌کنم (احسنت) که با رهبری خردمندانه‌اش ما را در تمام امور و پیشرفت مملکت موفق داشته است (صحیح است) و در اثر رهبری خردمندانه وجود عزیزش این قرارداد بسته شد و پس از آن به دولت جناب آقای هویدا و آقای دکتر عالیخانی و همه همکاران گرامی ایشان که در این راه خدماتی انجام داده‌اند تبریک عرض می‌کنم و قدردانی می‌نمایم (احسنت) امیدوار هستم این طلیعه‌ای برای کارهای مهم مملکت ما باشد و همان طور که آقای نخست‌وزیر در بیانات‌شان وعده داه‌اند کار اولیه ما نباشد و کارهای بسیار بسیار بزرگ هم در پیش داشته باشیم مطلب بسیار مهمی که بنده لازم می‌دانم اینجا عرض کنم و به موقع فراموش شد اثر روحی است که از نظر استقلال ملی ما از نظر این که ما برای رعایت مصالح و حفظ مصالح مملکتی‌مان تابع هیچ سیاست خاصی نیستیم و چشم و گوش بسته تسلیم هیچ دسته‌ای از شرق و غرب، سیاه‏ و سفید و قرمز و هیچ قومی نیستیم این لایحه برای اعتبار مملکت ایران و نمودار استقلال ملی ما بسیار اهمیت داشت و من به مجلس شورای ملی و به مجلس دوره بیست و یکم که این قرارداد در زمان او منعقد می‌شود و به عموم ملت ایران تبریک عرض می‌کنم (احسنت).

رئیس ـ آقای دکتر الموتی بفرمایید.

دکتر الموتی ـ با اجازه مقام محترم ریاست و همکاران عزیز پارلمانی بنده مطالبی در مورد این قرارداد به سایر ارزنده‌ای که برای ملت ایران از هر جهت قابل توجه است به عرض ساحت مقدس مجلس برسانم، مسئله ذوب‌آهن موضوعی نیست که ما امروز فکر کنیم بیش از ۵۰ سال است ملت ایران در این فکر و اندیشه است که ذوب‌آهن در ایران تأسیس شود (صحیح است) آن روز بنده عرض کردم در برنامه همه دولت‌ها بوده و در برنامه اکثر دولت‌ها یک ماده‌ای به نام

تأسیس ذوب‌آهن وجود داشته و دارد، هر دسته اصلاح طلبی که در این مملکت آمدند شاه بیت غزل‌شان تأسیس ذوب‌آهن بود ولی متأسفانه سالیان دراز گذشت در حالی که سایر ممالک دولتی شدند و در کشور ما ذوب‌آهن تأسیس نشد یعنی ملت ما مجبور بود دینار دینار پول روی هم بگذارد و همه ساله میلیون‌ها دلار ارز به خارج بفرستد و مقداری آهن و ماشین‌آلات و وسایل بخرد و پولی که در حقیقت باید صرف بالا بردن سطح زندگی مردم ایران شود صرف سرمایه‌گذاری در صنایع خارجی می‌شد ولی ما خوشوقت هستیم امروز قراردادی در مجلس مطرح است که با تصویب آن و با تأسیس کارخانه ذوب‌آهن دیگر درآمد ملی ما و سرمایه ما به خارج مملکت درباره آهن و وسایلی از این قبیل به خارج نخواهد رفت یعنی این پولی که تا دیروز به خارج می‌رفت بعد از تأسیس ذوب‌آهن به کارگر ایرانی، به هنرمند ایرانی، به صنعتگر ایرانی، که به طبقاتی که در این رشته کار می‌کنند پرداخت می‌شود (صحیح است) اگر خاطر همکاران عزیز باشد ۱۴ آذرماه سال ۴۳ که نمایندگان محترم افتخار شرفیابی به حضور شاهنشاه داشتند (یک سال و دو ماه قبل) شاهنشاه در پیامی فرمودند «بالاخره بعد از مدت‌ها پیش آمدهای گوناگون گمان می‌کنم مطالعات ما به جایی رسیده که آرزوی قدیمی درباره ذوب‌آهن به مرحله عمل درآید صنایع ذوب‌آهن ما فی حدذاته یک کارخانه نیست که سالی چند هزار تن محصول بدهد ما فکر می‌کنیم حداقل با ۶۰۰ هزار تن شروع بکنیم و بعد هم توسعه یابد مشتقات صنایع آهن زیاد است از آن میخ کوچک گرفته تا وسایل سنگین فولادی هر کدام چند هزار نفر را به کار مشغول خواهد کرد برای مدرن کردن صنایع کشاورزی ایران احتیاج به این است که وسایل کشاورزی در داخل مملکت ساخته شود» این آرزوی قدیمی ملت ایران است که در دوران سلطنت شاهنشاه متفکر و روشنفکر شاهنشاهی که به مسایل علمی و اقتصادی توجه کامل دارند و آنها را جامه عمل می‌پوشانند ما افتخار این را داریم که در این مجلس هستیم که به قراردادی رأی می‌دهیم که در حدود امکانات و مقدورات هر چه زودتر صنایع ذوب‌آهن در این مملکت به کار افتد (انشاءالله) خوشبختانه اگر مطالعه کنیم می‌بینیم یک ملتی هستیم از نظر طبیعی خداوند بزرگ به ما کمک کرده هر گونه امکانی برای توسعه اقتصادی را در این مملکت فراهم کرده در صورتی که در ممالک دیگر با کوشش زیاد مواد اولیه را از سایر ممالک می‌آورند و تبدیل می‌کنند و باز به آن کشورها برمی‌گردانند و به آنها می‌فروشند و از این راه منفعت می‌کنند و برای مردم خودشان کار تولید می‌کنند و نمونه آن هم زیا است در یکی از این نشریه‌ها خواندم در سال ۳۰ و ۳۲ در آن سال‌های پرآشوب در زمان نخست‌وزیری مصدق‌السلطنه که همه شاهد آشوب‌ها بودیم (مصطفوی- و کثافتکاری‌ها) سنگ آهن معدن معدن سمنان را تنی سه دلار خریده‌اند برده‌اند سنگ‌آهن را که شصت درصد مواد آهنی داشته و چهل درصد مواد ناخالص در خارج ذوب کرده‌اند و برگردانده‌اند به مملکت ما تنی صد و بیست(۱۲۰) دلار پول گرفته‌اند سه دلار خریده‌اند بیست دلار خرج کرده‌اند صد و بیست دلار گرفته‌اند این پول‌ها را از کی گرفته‌اند؟ از همین مردمی که سطح زندگی‌شان، سطح درآمدشان خیلی بالا نیست بالاخره روزی می‌رسد که این موادی که خداوند به ما داده با نیروی فکر و اندیشه تبدیل می‌شود به مواد صنعتی و این پول‌ها به جیب خارجی نمی‌رود ببینید ممالکی در خارج هستند که این مواد اولیه را ندارند می‌آیند از یک مملکت دیگر می‌خرند می‌برند چندین برابر صاحب اصلی کالا استفاده می‌برند ما آمار کشور خودمان را می‌بینیم قدرت ارزی ما در سال ۷۰۰ میلیون دلار است بیش از ۵۰۰ میلیون دلار برای واردات و محصولات مصرفی که از خارج وارد می‌شود صرف می‌گردد اگر مقداری از این پول کارخانه خریده می‌شد و می‌آمد نصب‏ می‌شد هیچ اشکالی نداشت اما ما می‌بینیم در بازار ما کمپوت کالیفرنی هست پنیر هلندی هست سیگار کنت هست (دکتر پورهاشمی ـ سیگار پاکت‌تون هست) لابد جنابعالی بهتر می‌دانید آقای دکتر عالیخانی این پول مملکت نباید صرف این کارها شود هرچه کارخانه بخرید ما لازم داریم ما موافقیم که هر نوع صنعت داخل این مملکت بیاید و برای

مردم کار تولید شود و پولش صرف بالابردن سطح زندگی مردم ایران شود ما موافقیم ولی این همه شانه و بادکنک و پنیر و این‌ها که در بازار می‌بینیم این‌ها کالای خارجی هست که با پول ما وارد می‌شود ما کشور ثروتمندی نیستیم جناب آقای نیری که بتوانیم پنیر هلندی مصرف بکنیم این وضع در این مملکت باید تغییر پیدا بکند امروز که مملکت ما در اثر هدایت و راهنمایی‌های شاهنشاهی مدبر از آسایش و امنیت برخوردار است ما باید کوشش‌مان صددرصد در راه آسایش و رفاه ملت و اصلاح کلیه کارها باشد (دکتر کیان ـ هست) به نظر جنابعالی شاید، ولی به نظر بنده صددرصد نیست بنده نمی‌خواهم عرض کنم چون به آقای دکتر عالیخانی ارادت دارم ایشان را از نظر اقتصادی وارد می‌دانم اطلاعات‌شان خوب است، زحمت می‌کشند ولی تمام گناه گردن ایشان نیست سعی می‌کنند برنامه‌ای صحیح اجرا شود (وزیر اقتصاد ـ کالاهای خارجی زیاد نیست) جنابعالی می‌فرمایید هر بخواهد به خرج خودم دعوتش می‌کنم توی این سوپرمارکت‌ها برایش همه نوع کالای خارجی می‌خرم (دکتر حکیم شوشتری ـ خودتان سیگار میل می‌فرمایید) نخیر بنده نمی‌کشم امیدوارم آقای دکتر عالیخانی موفق شوند همان‌طور که برای ذوب‌آهن و لوله کشی گاز لایحه به مجلس می‌دهند و همه ایشان را تجلیل و تقدیر می‌کنیم این اشکالاتی که را که در راه اقتصاد مملکت است رفع بکنند (انشاءالله) عرض کردم درباره ذوب‌آهن بنده دیدم ایراد شده که از نظر فنی ضعیف هستیم راست است هیچ تردیدی نیست ما از نظر اقتصاد صنعتی هنوز به پای ممالک مترقی که شاید دویست سال است صنعت دارند نرسیده‌ایم ولی ما وضع امرزو خودمان را نباید با وضع آنها مقایسه کنیم کشوری که دو قرن صنعتی است طی دو قرن کشورش را با صنعت اداره می‌کند طبعاً می‌تواند وسایل فنی در این دو قرن برای صنعت خودش درست کند ما امروز وقتی ذوب‌آهن تأسیس می‌کنیم نیروی انسانی ما هم به موازات این کار باید تربیت شود و آماده شود چنانچه می‌بینیم به موازات این که کار ذوب‌آهن به جایی رسید دانشگاه آریامهر هم دوشادوش آن تأسیس شد ولی این کافی نیست ما مدارس حرف‌های زیادتر می‌خواهیم این کار ناقص است این کار برنامه می‌خواهد به جای تربیت این همه افراد در رشته ادبیات ما نیروی فنی می‌خواهیم الان در این مملکت نجار، آهنگر، صنعتگر وجود ندارد بنده چند روز پیش که کرمان رفتم نماینده محترم کرمان تشریف داشتند آنجا هنرستان دکتر اقبال افتتاح شد عده‌ای از جوانان کرمانی را دیدم که بنایی را اصول فنی یاد می‌گیرند بنایی با اصول فنی چه عیبی دارد کسی که از دبیرستان می‌آید بیرون یک بنای تحصیلکرده باشد و دیپلم هم باشد آهنگر و نجار و چه و چه این عده برای مملکت ما لازم است چقدر پشت میزنشین تربیت می‌کنیم همه نمایندگان با این مشکل مواجه هستند ما هر روز با موکلین و با افراد دیگری مواجه هستیم که کار می‌خواهند همه دیپلمه هستند عده‌ای هم لیسانسیه هستند برای این عده کار در مملکت متأسفانه وجود ندارد دولت چهارصد هزار کارمند دارد امکانات مالیش بیش از این نیست از آن طرف ما خلاء داریم و برای کارخانه‌ها و واحدهای صنعتی افراد به حد کافی وجود ندارد ولی وقتی ما مطالعه می‌کنیم می‌بینیم در اروپا و آمریکا و ژاپن وقتی کار را شروع کردند به خصوص ژاپنی‌ها آن روز متخصص نداشتند این صنایع را دایر کردند خود مردم حس کردند اگر بروند کار فنی یاد بگیرند کارشان موجود است بالطبع افراد می‌رفتند در رشته‌هایی که می‌توانستند استخدام شدند (مرتضوی ـ اول اتومبیل آمد بعد راننده زیاد شد) آقای مرتضوی بسیار صحیح فرمودند اول اتومبیل آمد بعد راننده زیاد شد ولی آقای مرتضوی بچه‌های ما به دبستان و دبیرستان می‌روند و یک مشت فرمول یاد می‌گیرند آقا چرا این مدراس را صنعتی نمی‌کنید که وقتی از دبیرستان می‌آیند بیرون یک فرد مفید باشند چقدر دیپلمه و چقدر لیسانسیه می‌خواهیم؟ (موسوی ماکویی ـ سه چهار هزار تکنسین ایرانی الان در هلند کار می‌کنند) آقای موسوی ماکویی برای یک مملکتی که می‌خواهد یک برنامه وسیع صنعتی را اجرا بکند کادرش هم باید آماده باشد (موسوی ماکویی ـ با برنامه منظم و صحیح می‌شود این کار را کرد) هر کاری بدون برنامه غلط است اصل تربیت این عده است با یک

اصول صحیح ما از این مسایل می‌گذریم حالا ببینیم چرا مملکت باید صنعتی شود این یک مسئله مهمی است که من دیدم در یکی از نشریات که اشاره می‌کند کشور ما یک کشور کشاورزی است من وارد ارقام نمی‌شوم ولی قسمت اعظم ایران دچار خشکسالی و بی‌آبی است این مناطق کشاورزی نیست. نائین آقای مصطفوی نائینی را هر اندازه چاه بزنند قابل استفاده نیست (دکتر امین ـ نائین مال همه است) ایشان نماینده نائین هستند و در منطقه انارک آنجا منطقه‌ای نیست که شود کشاورزی کرد این مناطق را هر قدر چاه بزنند لوله بکشند فایده ندارد در این مناطق باید صنعت برود جدا مایه خوشوقتی است که کارخانه ذوب‌آهن به منطقه کنار کویر ایران رفت منطقه‌ای که از نظر امکانات طبیعی به خصوص کشاورزی بسیار ضعیف بود این را باید شکرگزار باشیم که به منطقه‌ای رفته که این منطقه از جهات دیگر طبیعی ضعیف است یعنی الان برای مردم حاشیه کویر که آقای دکتر بقایی یزدی راجع به حاشیه کویر صحبت می‌کنند (نیری ـ ما وسط کویر هستیم) (بانو نفیسیـ ما هم پایین کویر هستیم) حاشیه کویر با تأسیس این صنعت به کلی عوض می‌شود به هر حال مسئله تأسیس یک کارخانه به عظمت ذوب‌آهن مسئله‌ای نیست که روی تعصبات محلی رویش بحث کرد که من بیایم بگویم بایستی باید برود به رودبار الموت، متخصصین صنعتی ما حساب می‌کنند منابع طبیعی را که می‌سنجد که ببیند آن وسایل اولیه در کجا هست آنجا ذغال‌سنگ می‌خواهد آب می‌خواهد، مواد اولیه آهن می‌خواهد و غیره که تمام این شرایط خوشبختانه در این نقطه جمع بوده و یک مورد دیگر هم هست که تأسیس ذوب‌آهن به کشور ما کمک می‌کند یعنی در حقیقت این کمکی است که ژاپن هم در کار خودش می‌کند و آن نیروی کار ارزان است نیروی کار ارزان در بعضی از ممالک هست چرا محصولات ژاپن می‌تواند با محصولات آمریکایی رقابت کند دلیل آن این است که نیروی کار ارزان در اختیارش هست در ممالکی که بیکاری زیاد است یا در گذشته به صورت کشاورزی اداره می‌شد و متأسفانه با اصول فئودالیته اداره می‌شده در چنین مملکتی نیروی کار ارزان زیاد است و قدرت این نیروی کار ارزان در واحدهای صنعتی مثل ذوب‌آهن موجب خواهد شد که محصول کارخانه ذوب‌آهن ما اقتصادی باشد و مقرون به صرفه باشد و بتواند رقابت بکند (صحیح است) در صورتی که ممالک دیگر برای این که کارگر ارزان ندارند ناچار متوسل به صنایع اتوماتیک شده‌اند ولی ما احتیاج به آن صنایع به آن صورت نداریم به همین دلیل است که کارخانه ذوب‌آهن را یک کارخانه مدرن خریده‌اند یعنی به آن صورت اتوماتیک نیست یعنی تعداد کارگر به حد کافی در این ذوب‌آهن خدمت خواهد کرد آن ممالکی که به اصطلاح دارای (اشتغال کامل) اقتصادی هستند برای تمام افراد به سن معینی کار وجود دارد و مزد حداکثر بالا رفته و آنها وضع دیگری دارند در صورتی که ممالکی که نیروی کار فراوان دارند می‌توانند با کشاورزی و صنعت خود را اداره کنند همین آمریکا که می‌تواند قسمت اعظم غذای دنیا را تهیه کند فقط پنج درصد از درآمدش از کشاورزی است و قسمت اعظم درآمدش از صنعت است خیلی از ممالک هستند که استعداد کشاورزی‌شان از ما بیشتر است آنها خیلی سعی کرده‌اند تاریخ اقتصادی خودشان را ورق بزنند می‌بینید رونق اقتصادی وقتی شروع شده که صنعت پایه‌گذاری شده مطالعاتی سازمان ملل متحده کرده مقایسه کرده روی کشورهایی که منحصراً از روی کشاورزی درآمد خودشان را تأمین می‌کنند و ممالکی که از راه صنعت درآمدشان معین است این مقایسه خوب نشان می‌دهد آن ممالکی که منحصراً متکی به کشاورزی بوده‌اند روزبه‌روز وضع‌شان بهتر شده چرا؟ برای این که مطالعات دفتر ملل متحد نشان می‌دهد که مثلاً طی مدت ۵۰ سال محصولات صنعتی سی برابر ترقی کرده و محصولات کشاورزی فرضاً دو یا سه برابر آقای دکتر عدل طباطبایی خیلی بهتر از بنده می‌دانند در کتاب خودشان هم هست (مرتضوی ـ محصولات کشاورزی تنزل کرده) یا تنزل کرده پس وقتی مقایسه می‌کنیم نیروی کار یک کارگر در یک کشور صنعتی و یک کشور کشاورزی می‌بینیم در کشور کشاورزی نیروی کار ۵۰ نفر را می‌گیرند و نیروی کار یک نفر را می‌دهند اینجا است حد فاصلی‏ که می‌بینیم روزبه‌روز مالک صنعتی ثروتمندتر می‌شوند و ممالک

کشاورزی فقیرتر می‌شوند این مطالعات است که همه ممالک را وادرا کرده است که در راه صنعت قدم بردارند منتهی بعضی ممالک این استعداد را ندارند و منابع کافی ندارند و نمی‌توانند خودشان را برسانند به ممالک صنعتی یک مطلبی سال‌هاست در این مملکت صحبت می‌شود البته جوابش را آقای دکتر عالیخانی بدهند چون در کمیسیون خیلی بحث کردیم عده‌ای معتقد بودند ذوب‌آهن اقتصادی نیست و ما صرفاً می‌خواهیم یک آرزوی ملی را جامه عمل بپوشانیم ولی بنده می‌خواهم بگویم هیچ همچو چیزی نیست هیچ ملتی برای خاطر آرزوی ملی به این صورت خرج نمی‌کند البته، آرزوی ملی داریم و ذوب‌آهن می‌خواهیم داشته باشیم ولی این ذوب‌آهن برای ما اقتصادی است مملکت می‌خواهد صنعتی شود نمی‌تواند بنشیند کارخانه‌های ما لنگ بماند و کارگاهش را تعطیل کند که یک قطعه کوچک از آن طرف دنیا بعد از بیست روز بیاید یکی از صاحبان صنعت به من می‌گفت یک گریدر خریده‌ام برای چند تا لوازم یدکی که چند تکه‌ها می‌آید وصل می‌کنند باز می‌بینیم کم است و باز باید منتظر تکمیل آن شد خلاصه سه سال است یک گریدر خریده‌ایم سیصد هزار تومان پول داده‌ام و از این به قدر ده تومان استفاده نکرده‌ام خوب این همه کارخانه قند داریم این همه کارخانه‌های دیگر داریم و روزبه‌روز صنعت زیادتر می‌شود مگر می‌شود شما برای هر تکه که یک صنعت عظیم را می‌چرخاند پنج ماه شش‌ماه وقت صرف کنید و پول ملت هدر برود (بانو نفیسی ـ وسایل یدکی اتومبیل را بفرمایید) بله چنانچه خانم نفیسی گفتند اتومبیل را می‌فروشند فقط برای وسایل یدکی شاید کمپانی خیلی از فروش ماشین استفاده نکند قسطی می‌دهند ارفاق می‌کنند ولی وای به روزی که لوازم یدکی بخواهید (روحانی ـ تراکتور هم همین طور است) همچنین تراکتور در تمام ایران که می‌روید می‌بینید که تراکتورهای از کار افتاده تبدیل به گورستان تراکتور شده است یک مملکت صنعتی این را می‌خواهد درباره ذوب‌آهن در ایران مواد اولیه‌اش هست معدن بافق را سنگ آهنش را برآورد کرده‌اند به طوری که آقای مهندس اصفیا فرمودند ذخیره قطعی معدن بافق ۱۵۰ میلیون تن است که می‌آید در ذوب‌آهن و تبدیل به فولاد می‌شود این که عرض کردم با محاسبه دقیق است که خوشبختانه آقای دکتر عالیخانی در کمیسیون گفتند که علاوه بر کارشناسان شوروی کارشناسان فرانسوی هم با آقایان همکاری دارند کارخانه ذوب‌آهن ما از نظر اقتصادی را ناقابل است یعنی بعد از تأسیس ذوب‌آهن پولی که بابت تأسیس ذوب‌آهن می‌دهیم خیلی کمتر از پولی است که الان می‌پردازیم تا محصول ذوب‌آهن به دست مصرف کننده برسد ولی محصولی که ما تولید می‌کنیم به دست مصرف کننده می‌رسد به مراتب ارزان‌تر است و این نه تنها اصل پول که ۹۰ میلیون دلار یا ۶۰ میلیون دلار نمی‌داند چقدر است اصل پول در ایران بین متخصصین ایرانی بین معدن کار ایرانی بین کارگر ایرانی تقسیم می‌شود و درآمد ملی ما را بالا می‌برد بنده در یکی از این نشریه‌ها دیدم در یکی از ممالک وقتی ذوب‌آهن تأسیس کردند آن روز ذوب‌آهن بر ایشان اقتصادی نبوده ژاپن ۵۰ سال پیش تصمیم گرفت ذوب‌آهن تأسیس بکند آن روز ذوب‌آهن برای ژاپن اقتصادی نبوده یعنی قیمت پولاد ژاپن به مراتب گران‌تر تمام می‌شده از پولادی که از خارج وارد می‌شده ولی حساب این را کردند که اگر ۲۰ دلار بیشتر می‌دهد این در داخل مملکت می‌ماند بنابراین به این کار توجه کرده و ذوب‌آهن را وارد کردند و می‌بینیم بعد از ۵۰ سال یکی از واحدهای تولید دنیا از لحاظ فولاد ژاپن است آن ژاپنی که حتی در ۵۰ سال پیش کارخانه ذوب‌آهن برایش اقتصادی نبوده الان در سال مقدار زیادی فولاد به اروپا و آمریکا صادر می‌کند و آدم وقتی این برنامه‌ها را مطالعه می‌کند می‌بیند اکثر ممالک حتی کشور شوروی که الان دارد با ما قرارداد ذوب‌آهن می‌بندد یک کشور وسیع کشاورزی بوده و تا زمانی که کشور کشاورزی بوده سطح درآمد ملی آن پایین بوده از زمانی ترقی آن شروع شده که صنعتی شده میزان درآمد ملی قبل از صنعتی شدن با حالا قابل مقایسه نیست هر کشوری که صنعتی شد درآمد ملی آن ملت بالا می‌رود زهی تأسف که در این مملکت برای این کار غفلت شده اگر ۳۰ سال پیش این کار شده بود آقای دکتر عدل طباطبایی امروز سطح درآمد ملی ما خیلی بالا بود و این قدر در این مملکت بیکار وجود نداشت این طبقه بیکار که امروز داریم و در روستا و دهات مملکت هم به مراتب بیشتر هستند گرفتار

بیکارگی هستند کار ندارند یک مزرعه یک ده را اگر با ۵۰ زارع می‌شود اداره کرد الان ۵۰۰ زارع در آن کار می‌کنند تازه برای ۵۰ زارع هم کار نیست سه ماه در سال کار می‌کنند و بقیه سال بیکار هستند این نیروی عظیم ملی است که به هدر می‌رود و اینها است که باید در صنعت به کار رود و از این راه برای مملکت درآمد ایجاد شود جناب آقای مهندس ریاضی تقریباً ۱۵ روز پیش نطقی در بانک مرکزی ایراد فرمودند یک مقدارش خیلی خیلی فنی بود بنده وارد بحث آن نمی‌شوم (حاذقی ـ بیشتر مطالعه کنید ساده می‌شود) عرض کردم مقداری فنی بود منظور بنده از استفاده نطق ایشان این بود که نیروی متحرکه اسب برابر است با نیروی فعاله ده انسان یک موتور دیزل ده اسب با کار ۸ ساعت می‌تواند کار ۷۰۰ نفر انسان را انجام دهد این ممالکی که صنعتی می‌شوند با به کار انداختن یک موتور نیروی کار ۷۰۰ نفر را که در نقاط مختلف پراکنده هستند متمرکز می‌کنند، حالا من نقاط خاور دور را مثال می‌زنم ۷۰۰ نفر آدم کار می‌کنند فرض کنید در یک مزرعه، یک موتور شاید کار این ۷۰۰ نفر را انجام می‌دهد این است که ما توجه پیدا می‌کنیم چرا در کشورهای کشاورزی با کشورهای صنعتی این قدر نیروی کار و تولید ملی نامتناسب است این ۷۰۰ نفر از همان درآمد می‌خواهند ارتزاق کنند در صورتی که یک کشاورز با آن موتور از آن درآمد. این است که ما لازم می‌دانیم کشور خودمان را صنعتی بکنیم تا بتوانیم از آن نیروی مؤثر در راه گردانیدن اقتصاد و چرخ‌های مملکت استفاده کنیم این مسئله ذوب‌آهن و فولاد در دنیا به آن مرتبه و اهمیت رسیده که من امروز می‌دیدم ارقام آن در کشورهای صنعتی فوق‌العاده زیاد است مقدار خیلی بالاست بعضی ممالک مثل آمریکا ۸۹ میلیون تن شوروی ۸۶ میلیون و کشورهای مختلف با مقدارهای مختلف ژاپن ۲۷ میلیون در سال به همین دلیل است که امروز در ممالک مترقی از نظر تولید فولاد یک مقیاس به وجود آمده یعنی وقتی می‌خواهند بگویند یک کشور از نظر صنعتی صلاحیتش چقدر است تولید صنایع را با پولاد مقایسه می‌کنند و پولاد تولید شده مملکت را به نسبت افراد آن مملکت تقسیم می‌کنند در آمریکا حساب کردند به نسبت هر فرد ۱۳۰۰ پوند آهن مصرف می‌شود در ایران حساب کردند این رقم ۱۴ پوند است که متأسفانه از خارج وارد می‌شود اینجا است که می‌بینیم یک مملکی مثل آمریکا مثل آلمان درآمد ملی‌شان بالا می‌رود و ما وقتی حساب می‌کنیم که درآمد ملی در آمریکا ۲۸۰۰ یا ۳۰۰۰ دلار است و در ممالک آسیایی خیلی پایین‌تر است حتی به پنجاه دلار هم نمی‌رسد یکی از دلایلش این است که این ممالک را به کشاورزی مشغول کرده‌اند و آن ممالک به صنعتی شدن اشتغال ورزیده‌اند خیلی از مالک صنعتی با تأسیس ذوب‌آهن در ممالکی مثل ایران موافق نیستند برای این که منافع آنها اقتضا نمی‌کند که در ایران فولاد تولید شود و می‌گویند تأسیس کارخانه ذوب‌آهن در ایران یک امر اقتصادی نیست آنها برای منافع خودشان می‌گویند وقتی ایران صنعتی شد و در سال ششصدهزار تا یک میلیون تن آهن تولید شد این پول به جیب ملت ایران می‌رود این پول به جیب آن ملت دیگر نمی‌رود که خودش پنجاه سال است صد سال است ذوب‌آهن تأسیس کرده و نشسته است محصولش را ما مصرف کنیم. اما راجع به خود موافقت‌نامه به قول معروف اینها مقدمه بود که عرض کردم بنده خیلی معذرت می‌خواهم ولی از نظر این که یک جلسه تاریخی است و یک جلسه مهمی است و بایستی این مطالب گفته شود که ملت ایران بدانند که با چه روشن‌بینی و با چه توجهی به این قرارداد رأی می‌دهیم یعنی با اعلام و اطلاع و اهمیت موضوع در این مورد در کمیسیون مشترک بحث شد و توضیحات مفصلی از آقای مهندس اصفیا خواستیم که بیان فرمودند به نظر من لازم است توضیح لازم هم روی خود قرارداد داده شود. دولت شوروی اعتباری به مبلغ ۲۸۶ میلیون دلار به مدت ۱۲ سال با بهره دو و نیم درصد به ایران می‌دهد طبق حسابی که خود آقایان کرده‌اند حساب‌شان این است که قبلاً برای این موافقت‌نامه که امروز در مجلس مطرح است (شاید رقم دقیق نباشد) در حدود ۱۰۰۰ میلیون دلار این کار خرج دارد و یک مقدار خرج خود ذوب‌آهن می‌شود چهارصد میلیون دلار خرج لوله کشی گاز می‌شود بقیه خرج سد شاه عباس وی که هزار کیلومتر راه‌آهن می‌شود که از کاشان

به اصفهان و کرمان ساخته می‌شود کل این هزینه در حدود ۱۰۰۰ میلیون دلار خواهد بود لوله گاز لوله‌ای است که به آستارا ادامه پیدا می‌کند مقداری از گاز در داخل مملکت مصرف می‌شود مقداری به شوروی صادر می‌شود پولی که از گاز در مدت ۱۵ سال گرفته می‌شود در حدود ۹۶۰ میلیون دلار خواهد بود یعنی بعد از این که گاز صادر شد در سال ۶۴ میلیون دلار پول گاز به ایران داده می‌شود که از آن مبلغ بابت اعتباری که داده می‌شود مستهلک می‌شود و بقیه از شوروی کالا خریداری می‌شود سؤالی که بنده در کمیسیون از جناب آقای دکتر عالیخانی کرده‌ام و حالا هم اینجا مطرح می‌کنم این است که ما کالایی که از شوروی می‌خریم قطعاً این کالا از نظر قیمت مشابه با قیمت سایر کالا در سایر ممالک خواهد بود مثلاً اگر از شوروی تراکتور می‌خریم و از آلمان هم می‌خریم باید قیمت اینها مشابه باشد و هر کالا را به قیمتی بفروشند که ایران از سایر کشورها وارد می‌کند و باید خیلی مقرون به صرفه باشد البته این مطلب دقیقی است توضیح فرمودند قیمت به صرفه و قابل رقابت است، این لوله گاز در حدود ۱۳۰۰ کیلومتر طولش است قطر لوله ۴۲ تا ۴۴ و قسمتی ۳۶ تا ۳۸ اینچ است ۱۵ میلیارد متر مکعب گاز در داخل لوله حمل می‌شود که پنج میلیارد در داخل ایران و ده میلیارد به شوروی صادر می‌شود و این مسئله گاز که به نظر بنده اهمیتش از ذوب‌آهن بیشتر است یعنی به نظر من نه تنها با این موافقت‌نامه یکی از آرزوهای ملی ما از نظر اقتصادی جامه عمل پوشیده است بلکه یکی دیگر از منابع برزگ درآمد ما که پنجاه سال است می‌سوزد قابل بهره‌برداری می‌گردد و در سال ۶۴ میلیون دلار داده می‌شود ۵۰ سال را که حساب کنیم می‌بینیم چقدر از این ۶۴ میلیون دلارها سوخته است و از بین رفته آیا گناه نیست دهقان‌های ما کشاورزهای ما دارای وسایل کافی برای زندگی نباشند و در سال صد میلیون دلار گاز ما بسوزد و به هدر برود در حالی که بنده در یکی از این نشریات دیدم که وجود گاز ایران را یکصد ترلیون فوت برآورد کرده بود عددش خیلی بالا است یک عدد یک است و با ۱۴ صفر جلوش (وزیر اقتصاد ـ خیلی بیشتر) یک چنین ذخیره‌ای ثروت بیشتر است از ۱۴ صفر؟ یک چنین ذخیره‌ای ثروت داریم آن دیگر زهی خوشوقتی که از ممالکی که الان صادر کننده و مصرف کننده گاز هستند خیلی زیادتر است باز دیدم در یکی از این آمارها الان در شرایط فعلی نود درصد گاز ایران می‌سوزد فقط ده درصدش را استفاده می‌کنند ولی باز طبق آن آمارها که خودشان حساب کرده‌اند این گازی که تا به حال به این صورت می‌سوزد معادل ۳ درصد ذخیره گاز ایران یعنی در ظرف ۵۰ سال که این قدر گاز سوخته ۳ درصد گازها سوخته است و ۹۷ درصد مانده است و ما باید بتوانیم از این ثروت فراوان استفاده بکنیم و حتماً هم لیاقت داریم و استفاده می‌کنیم و اگر در گذشته نشده به نظر من دلیل عدم لیاقت آنها بوده بایستی در این مملکت از این ثروت‌ها استفاده شود و به ملت ایران استفاده برسد بنده به خاطرم می‌آید در یکی از جلسات مصاحبه مطبوعاتی که درصد حضور شاهنشاه تشکیل شده بود در روز شنبه ۶ دی ماه ۱۳۳۷ سؤال را خود بنده کرده بودم اعلیحضرت همایونی فرمودند (عین سؤال هست) «اگر قراردادهایی که براساس ۷۵ درصد منافع ایران با ایتالیایی‌ها و آمریکایی‌ها و کانادایی‌ها منعقد شده است و با افزایش تدریجی نفت از قرارداد کنسرسیوم حداقل درآمد ما از نفت تا ده سال دیگر سالی یک میلیارد دلار خواهد شد ولی از نفت مهم‌تر گاز و استفاده از آن در صنایع پتروشیمی است که آینده بسیار درخشانی دارد. یکبار دیگر حرف خود را تکرار می‌کنم و می‌گویم که اطمینان دارم منافع ما از نفت به یک میلیارد دلار خواهد رسید با این درآمد کشور ما روزبه‌روز بیشتر به صورت یک کشور صنعتی مترقی با سطح زندگی عالی درخواهد آمد» این فرمایش اعلیحضرت همایونی در سال ۱۳۳۷ است ملاحظه می‌فرمایید شاهنشاه ما از روزی که به سلطنت رسیدند به علت تحصیلات عالی و مطالعات عمیقی که داشتند سعی داشتند که این قبیل برنامه‌های اقتصادی و علمی را یکی بعد از دیگری اجرا بکنند (صحیح است) ولی همه ما شاهدیم روزهای پرآشوب بعد از شهریور ۱۳۲۰ و آن‏ بدبختی‌هایی که دامنگیر این ملت شده بود نگذاشت که ما در این راه قدم برداریم ولی وقتی کوچک‌ترین فرصتی پیدا شد شاهنشاه با اراده راسخ خودشان این برنامه‌ها را به مرحله اجرا نزدیک فرمودند (صحیح است)

آقای دکتر عالیخانی و آقای مهندس اصفیا در کمیسیون می‌گفتند در سفری که ما به شوروی رفتیم که مذاکره کنیم سفر شاهنشاه آن‌قدر اثر گذاشته بود که تمام مشکلات از پیش پای ما برداشته شده بود و به اصطلاح سفر شاهنشاه تمام درها را به روی ما باز کرد و ما توانستیم این چنین قرارداد صحیح و خوبی را منعقد و امضا بکنیم مسافرت شاهنشاه به هر نقطه‌ای از دنیا توأم با خیر و صلاح و پیشرفت ملت ایران بوده و همه جا موجب شده است که ایران موفقیت‌های عظیمی را به دست بیاورد راجع به همین گاز که عرض کردم این مطلب باید گفته شود شاید عده‌ای به ارادت شخصی من به آقای دکتر اقبال بگذارند ولی این روی ارادت شخصی نیست به حساب خدمتی است که ایشان در مورد گاز با کنسرسیوم اختلافات بسیار شدیدی بود آقای مهندس جلالی نوری متخصص هستند و بهتر از بنده می‌دانند سال‌ها بود این مورد اختلاف بود آنها می‌گفتند ایران نمی‌تواند گاز صادر بکند مگر به وسیله قرارداد آنها از قرارداد این طور استنباط کرده بودند ولی در سفر اخیر ایشان رفتند با سرسختی و مقاومت بالاخره حقوق ملت ایران را در گاز تأمین کردند باید از هر خدمتگزاری که هر خدمتی انجام می‌دهد به موقع تجلیل کرد (صحیح است) این خدمت دکتر اقبال به نظر من از درخشنده‌ترین خدمات ایشان است راجع به همین گاز که منبع عظیم ثروت است که الان با حسابی که خود آقایان دارند و معتقدند مقدار زیادی در روز می‌سوزد اگر از این چاه‌های نفت ما گاز استخراج شود اگر روزی هزار میلیون فوت مکعب گاز استخراج شود ۳۰۰ سال طول می‌کشد که این گاز فعلی تمام شود بنابراین نسل اندر نسل ما از نظر ذخیره گاز، تأمین هستیم منت‌ها نبایستی به فروش برود و پولش گرفته شود و بادکنک خارجی و پنیر هلندی و غیره بخرند این گاز بایستی استخراج شود و صرف منابع تولیدی جدیدی شود مثل ذوب‌آهن مثل پتروشیمی و سد ساخته شود که منابع جدیدی برای نسل آینده به وجود بیاید والا اگر قرار شود ما نفت و گازمان را بفروشیم و اتومبیل و بادکنک بخریم و کالاهای مصرفی از بین برود ما به نسل بعدی خیانت کرده‌ایم این ثروت تنها متعلق به ما نیست متعلق به نسل‌های بعدی هم هست ما باید این منابع ثروت را از چاه دربیاوریم و تبدیل به کارخانه و سد کنیم که برای آنها منبع درآمد جدیدی ایجاد شود (مصطفوی نائینی ـ احسنت به سایر فرمایش مستدلی است) بنده باز در یکی از نشریات اقتصادی دیدم البته می‌دانیم لایحه پتروشیمی را خودمان تصویب کردیم طبق تشخیص کارشناسان از سال‌های آینده سالی ۸۰۰ میلیون تومان در حدود ۱۰۰ میلیون دلار از گاز درآمد خواهیم داشت و این درآمدها بایستی به مصرف بالا بردن زندگی ملت ایران برسد آقای دکتر عالیخانی نیستند آقای دکتر ضیایی هستند یک مطلب در کمیسیون سؤال شد و شاید مورد سؤال خیلی‌ها باشد بنده از ایشان سؤال کردم که با داشتن این منابع عظیم گاز چرا ذوب‌آهن ما با گاز کار نمی‌کند و با ذغال سنگ کار می‌کند در حالی که طبق توضیحات آقای مهندس اصفیا با این که ذخایر ذغال کرمان خیلی است مع‌هذا احتمال این است که در سال‌های اولیه نتوانند از آن استفاده بکنند حتی مجبور شوند مقداری ذغال سنگ از خارج وارد بکنند توضیحی که ایشان دادند و مورد تأیید آقای مهندس اصفیا بود این بود که در دنیا ذوب‌آهن با اشل بزرگ با نیروی گاز به وجود نیامده تنها در مکزیک با یک ظرفیت کوچک و شاید هم به عنوان آزمایش این کار را کرده‌اند و نتیجه آزمایش هم هنوز معلوم نیست و عقیده آقایان این بود که کارشناسان شوروی و فرانسوی معتقد بودند که دولت ایران نباید زیر بار چنین ریسکی که برای اولین بار ذوب‌آهن تأسیس می‌کند برود چون نتیجه آزمایش از گاز روشن نیست دولت ایران که برای اولین بار دارد ذوب‌آهن تأسیس می‌کند مصلحت نیست که زیر بار چنین ریسکی برود به خصوص این که اگر ذغال سنگ استفاده شود یک شهری مثل کرمان که دارای منابع زیاد ذغال سنگ است عده زیادی در آنجا به کار مشغول می‌شوند و در خیلی از ممالک ترجیح می‌دهند که ذوب‌آهن با ذغال‌سنگ کار بکند این برای خود من قانع‌کننده بود (روحانی ـ به خصوص که ما می‌توانیم گاز را صادر کنیم و از آن محل استفاده کنیم ولی ذغال سنگ مصرفی ندارد) بله این فرمایش جناب آقای روانی هم صحیح است البته شاید

اگر مصلحت بود الان گاز با برآوردی که کرده‌اند از نظر منابع تأمین است ولی منابع ذغال سنگ به آن حدی که فکر می‌کنند شاید با اکتشافات جدید این مشکل را حل بکنند و تأمین شود ولی به هرحال این توضیحاتی بود که آقایان دادند و حق بود که اینجا گفته شود و در صورت مذاکرات مجلس نوشته شود (صحیح است) بنده چون عرایضم مفصل شد از مقداریش صرف‌نظر می‌کنم (مرتضوی ـ یاداشت بنده را هم بخوانید) بله می‌خوانم آقای مرتضوی مرقوم فرموده‌اند که برای بنده هم مطالبی بگذارید، بسیار خوب یکی از مطالبی که با نمایندگانی که در کمیسیون برنامه هستند مذاکره شد مطالعه ما در مورد کار برنامه‌ها بود اینجا باید ذکر شود و لازم است ملاحظه بفرمایید ما در گذشته تا چه اندازه از نظر صنعتی شدن غافل بودیم برنامه اول در مملکت ما وقتی طرح شد فقط برای رشد صنعت ۱۵ میلیون تومان سرمایه‌گذاری پیش‌بینی کرده بوند یعنی ایران با اجرای برنامه اول فقط باید ۱۵ میلیون تومان سرمایه‌گذاری کند که یک کارخانه را با ۱۵ میلیون نمی‌شود تأسیس کرد یعنی با این موافقت‌نامه تنها وقتی، حساب می‌کنیم می‌بینیم هزار میلیون دلار سرمایه‌گذاری می‌شود این تفاوت طرز تفکر است که در مملکت ما در ظرف ۱۵ سال ۲۰ سال اخیر چقدر طرز تفکر جلو رفته و در چه راه صحیحی قدم برداشته می‌شود یعنی اگر ما در برنامه اول به این مسایل توجه می‌کردیم از همان سرمایه‌گذاری اولیه در راه نعت چندین برابر پولی که الان در مملکت هست داشتیم و از این راه می‌توانستیم سرمایه جدیدی احداث بکنیم در صورتی که الان به موجب آمارهای وزارت اقتصاد سالیانه در حدود دویست و پنجاه میلیون دلار در صنعت سرمایه‌گذاری می‌شود در برنامه اول سالی ۱۵ میلیون تومان و حالا ۲۵۰ میلیون دلار در صورتی که ما آن روز هم درآمد نفت داشتیم درآمد نفت‌مان کم بود آن روزهای تأسف‌آور که یک عده توی این مملکت پیدا شدند و گفتند اقتصاد بدون نفت این خیانت عظیم به ملت ایران بود عنوان این تز کمک به خارجی‌ها بود اقتصاد بدون نفت یعنی شما میلیون‌ها درآمد را زیر خاک بگذارید و بگذارید خارجی‌ها استفاده کنند و شما بروید دنبال چهار تا خوشه گندم و سالی ۱۰۰۰ میلیون دلار درآمد نفت را فراموش کنید خوشبختانه ملت ایران آن ورق را پاره کرد و به دوره فعالیت آن خیانتکاران خاتمه داد امروز نه تنها طبق فرمایشات شاهنشاه آریامهر درآمد ما از نفت به هزار میلیون دلار خواهد رسید بلکه همه ساله ۸۰۰ میلیون تومان یا ۱۰۰ میلیون دلار هم از گاز درآمد خواهد داشت اینها است درآمد ملت، اینها است خدماتی که می‌تواند یک مملکت را برای سال‌ها و قرن‌ها جلو ببرد و واقعاً باید سپاسگزار باشیم که در چنین دورانی افتخار خدمتگزاری داریم که شاید خود ما به اهمیتش و عظمتش توجه نکنیم ولی نسل آینده قضاوت خواهد کرد که‌ایران امروز با چه سرعت به جلو می‌رود (صحیح است) بنده تقریباً به عرایضم خاتمه می‌دهم، یک نکته‌ای که در این قرارداد هست که بنده ذکر می‌کنم در این قرارداد جمله‌ای هست که در آن جمله اشاره شده «برای همکاری اقتصادی و فنی براساس تساوی حقوق و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر و احترام کامل به حق حاکمیت دو کشور» این خیلی مهم است، برای این که به تبلیغات خارجی برای خاتمه دادن به گفته آنهایی که با تأسیس ذوب‌آهن مخالف بودند و هستند و فکر می‌کنند تأسیس ذوب‌آهن ممکن است سیاستی را هم در راه مملکت ما بیاورد به آنها می‌خواهم عرض کنم این جمله‌ای که در موافقت‌نامه گذاشته شده به همه این حرف‌ها خاتمه می‌دهد (صحیح است) ملت ایران در اثر داشتن رهبری خردمند و سیاستی ثابت با هر کشور و هر ملتی و با داشتن هر ایدئولوژی هر قراردادی که به نفع خود بداند منعقد می‌کند، ما تسلیم هیچ نوع ایدئولوژی نیستیم ولی از هر فکر خوب و از هر نوع کمک فنی خوب باید استفاده کنیم، اگر یک کشوری به ما اعتبار می‌دهد با ۵/ ۲ درصد این خیانت است که ما برویم و با ده درصد اعتبار بگیریم (صحیح است) بایستی آن مواردی را که از نظر اقتصادی برای نفع ملت ایران ترجیح‏ می‌دهیم آنها را عمل کنیم و از هیچ چیز باکی نداشته باشیم، امروز در مملکت ایران هیچ سیاست خارجی نمی‌تواند نفوذ داشته باشد (صحیح است) سیاست ما مستقل است و شاهنشاه ما طراح این برنامه‌ها هستند و به هیچ خارجی هم اجازه مداخله

در امور داخلی ایران داده نمی‌شود (صحیح است) تأسیس کارخانه ذوب‌آهن و یا کارخانه قند موجب نمی‌شود که خارجی‌ها در امور داخلی ما اجازه مداخله داشته باشند، هر کس باید بیاید کارش را انجام بدهد و برود و کسی حق مداخله در امور سیاسی ما را نخواهد داشت، قسمت سوم موافقت‌نامه مربوط به ماشین‌سازی است که در مصاحبه‌ها به آن اشاره شده و بنده عرض می‌کنم که آن هم بسیار مفید و لازم است، اگر یک مملکتی بخواهد صنعتی شود باید ماشین‌سازی داشته باشد، نمی‌شود باز برای لوازم یدکی و قطعات جزئی رفت و معطل شد الان همه کارخانه‌های ما یکی از مشکلات‌شان نداشتن این نوع وسایل است، آقای سعید وزیری مرقوم فرمودند که ما دارای ایدئولوژی ناسیونالیسم مستقل هستیم که کاملاً صحیح است و بنده هم عرض کردم که ملت ایران متکی به سیاست مستقل ملی خودش است و شاهنشاه ما طراح این برنامه‌ها هستند و ملت ایران هم دنبال شاهنشاه خودش برای عمران و آبادانی مملکت به پیش می‌رود، کاملاً نظر جنابعالی صحیح است، جناب آقای نیری مرقوم فرموده‌اند «چون حاشیه کویر از حیث آب فوق‌العاده فقیر است و نیروی انسانی فراوان وجود دارد باید کارخانه‌های تابعه بیشتر در کنار کویر نصب گردد تا مردم مجبور به جلای وطن نگردند» نظر آقای نیری کاملاً صحیح است (مصطفوی نائینی ـ نظر ایشان تأمین شده) مثل این که نظر آقای نیری تأمین شده (نیری ـ در یک قسمتش شده) خوب حالا در یک قسمتش شده و با این طرزی که برنامه‌های اقتصادی ما پیش می‌رود امیدوارم در همه قسمت‌ها تأمین شود، یک مطلبی را هم باز آقای دکتر عالیخانی اشاره کردند، سؤالی بود که در کمیسیون شده بود به نظر بنده دولت در عین حال باید از تمام سرمایه‌گذاری‌های خصوصی هم در راه صنعتی‌شدن مملکت استفاده کند چنآن که در این چند سال اخیر ما می‌بینیم حداکثر کمک می‌شود برای این که مملکت صنعتی شود و سرمایه‌های خصوصی هم باید به کار بیفتد، سرمایه‌های خصوصی به نظر بنده باید از کارهای غیر تولیدی خارج شود و بیاید در کارهای صنعتی، جلب سرمایه‌های خصوصی محتاج به حمایت دولت است خوشبختانه تا حدودی هم این کار دارد انجام می‌شود و در مورد ذوب‌آهن هم این کار را کرده‌اند، آقای دکتر عالیخانی گفتند در مورد ذوب‌آهن محصولات سنگین را دولت می‌سازد و محصولات سبک و متوسط را سرمایه‌گذاران خصوصی خواهند ساخت. باید کاری کرد که همه نیروهای ملی هر کجا که هست و هر صورتی که دارد در این راه به کار بیفتد برای این که این عقب‌ماندگی چند قرن ما احتیاج به همکاری همه دسته‌ها دارد، دولت، مردم، سرمایه‌گذاران خصوصی، کارمند کارگر و وکیل و غیره همه باید کار کنیم تا ظرف مدت کوتاهی این مملکت را که سالیان درازی است دچار محرومیت بود و خوشبختانه بعد از انقلاب ششم بهمن چهره این مملکت از نظر سیاسی و اقتصادی عوض شد خیلی سریع و زود بسازیم تا همه ملت ایران بتوانند از سطح زندگی بهتر و دارد بیشتر بهره‌مند شوند (احسنت، خیلی عالی بود).

رئیس ـ آقای دکتر وحیدنیا تشریف بیاورید.

دکتر وحیدنیا ـ نطق به سایر جامع و مستدل جناب آقای دکتر الموتی اطلاعات بنده را خیلی زیاد کرد (دکتر الموتی ـ خیلی متشکرم) و بار صحبت و کار مرا خیلی کم کرد، اصولاً مملکتی که در راه کار و در مرحله عمل است بنده این را به خودم اجازه نمی‌دهم که زیاد صحبت کنم (احسنت) ما واقعاً باید جانب عمل را بگیریم و این راه را بپیماییم، اما یک مواقعی مسایلی پیش می‌آید که دم فرو بستن خودش یک گناهی است و بنده به مناسبات مختلف که شاید ضرورت ذکرش نباشد و خود آقایان می‌دانند فقط چند کلمه‌ای به عنوان ذیل فرمایشات آقای دکتر الموتی یا تکمله فرمایشات ایشان عرض می‌کنم و چون می‌دانم جنبه فنی موضوع را هم ظاهراً آقای مهندس جلالی نوری خواهند گفت این است که عرایضم را خلاصه می‌کنم. تأیید همه جانبه‌ای که ملت ایران از قرارداد ذوب‌آهن کرد بهترین دلیل و بهترین گواه برای اصلت و وجوب چنین قراردادی بوده است، من دلم می‌خواهد این کار خوب برای دولت‌ها و برای همه مردم مملکت درس باشد و درس عبرت، چرا؟ چون دیدیم وقتی یک کار خوب مطرح می‌شود، وقتی عنوان می‌شود و وقتی در معرض افکار عمومی گذاشته می‌شود یک پارچگی به دنبال خود دارد و مورد تأیید

همگان است، البته الان ما کارهای خوب‌مان به رهبری شاهنشاه آریامهر منحصر به یک کار نیست و سلسله کارهایی که ظرف این چند سال شده است خود شاهد و گواه این مدعا است، یکی از همکاران اشاره کردند که ما حدود چهل یا پنجاه سال است که در کار ذوب‌آهن تلاش و فعالیت می‌کنیم، بنده برحسب تصادف تاریخ را ورق می‌زدم دیدم حتی تا زمان نادرشاه افشار هم این مسئله ذوب‌آهن صورت‌جلسه زمان و مکان آن روز، مطرح بوده و در آمل هم یک تأسیساتی ساخته بودند (آقای ملک‌زاده- در منطقه شما) عباس میرزا نائب‌السلطنه در سال ۱۲۴۰ قمری یک چنین تأسیساتی صورت‌جلسه موقعیت زمان و مکان فراهم کرده و حتی چهل پنجاه توپ سنگین هم ساخته بود، پس این یک آمال ملی چند قرنی برای ما بوده که مقدمات و اساس آن در دوره سلطنت رضاشاه کبیر سر سلسله دودمان پهلوی فراهم شد و متأسفانه جنگ جهانگیر عالم مانع شد که این واحد صنعتی به‌ایران بیاید و در این دوران فرخنده به بهترین نحو و بهترین صورت جامه عمل پوشید. مسئله مهمی که بایستی توجه داشت و آن را بنده کمتر از مسایل اساسی دیگر نمی‌دانم اثری است که این کار در تجارت ما دارد، آقای دکتر عالیخانی خوب می‌دانند در گذشته تجارت ما با روسیه مقام اول را داشته است من حتی حساب کردم در سال ۳۱ ـ ۳۲ قمری مجموع صادرات ما به کشورهای انگلستان و هند و عثمانی آن ایام و فرانسه و آلمان بوده است و صادرات و وارداتی که ما با روسیه داشتیم از مجموع این ممالک خیلی بیشتر بود، در آن سال حدود ۳۰۵ میلیون قران (آن ایام قران می‌گفتند) ما به روسیه جنس می‌فرستادیم که معادل همین مبلغ هم آنها به ایران وارد می‌کردند، آمار اخیر یک چنین رقمی را نشان نمی‌دهد و بنده شاید رقم نداشته باشم ولی می‌دانم که یک خدمت بزرگی شده است و در آینده باز هم با همسایه شمالی و دوست خودمان یک روابط تجارتی سالم و مفید و اساسی خواهیم داشت، یکی از آقایان اشاره کردند که ما هنوز کشور پیش رفته‌ای نیستیم، البته ما اهل ادعا نیستیم سوابق ما از لحاظ مدنیت روشن است، هر ملتی هم فراز و نشیب دارد و مسلم ما هم این فراز و نشیب‌ها را گذرانده‌ایم ولیکن الان گفتن این که ملت یا کشور توسعه نیافته است (بانو دکتر دولتشاهی ـ در حال توسعه) به نظر بنده صحیح نیست، من استدلال می‌کنم از صاحب نظرانی که الان در دنیا نظرات‌شان مورد استفاده و قبول همه مراجع صاحب نظر است، دیشب در جراید عصر مقالاتی را که در مجلات تایم و لایف نوشته شده و ترجمه کرده بودند (مصطفوی ـ روزنامه کومبا مفصل نوشته است) بنده دیدم مجله لایف ضمن شرح دادن فعالیت‌های اخیر ایران در به وجود آوردن کارخانه ذوب‌آهن و فروش گاز به شوروی و تأسیس کارخانه پتروشیمی و پروژه‌های سدسازی ایران می‌نویسد این فعالیت‌های زیاد و فشرده در نتیجه انقلاب سه ساله شاهنشاه و ایران و یک طرح عظیم اقتصادی برای مدرن کردن صنعت ایران است، این را من نمی‌گویم، صاحب نظراتی می‌گویند که الان نظرات‌شان در دنیا مورد قبول است باز اضافه می‌کند که شاهنشاه ایران ابتدا زمینه را با اصلاحات ارضی و مبارزه با بی‌سوادی هموار کردند و با کمک درآمد حاصله از نفت و سرمایه‌گذاری‌های خارجی ایران را وارد یکی از سریع‌ترین و فعال‌ترین برنامه‌های خاورمیانه نموده است (صحیح است) به طوری که ایران اینک از کشورهای در حال توسعه خارج شده و جزء ممالک پیشرفته محسوب می‌شود (صحیح است) در ماه‌های اخیر کارخانه‌های اتومبیل‌سازی آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی و فولکس واگن آلمانی تصمیم گرفته ناد که در ایران به مونتاژ اتومبیل بپردازند و با دایرشدن صنعت اتومبیل‌سازی در ایران این کشور دارای سمبل واقعی صنعتی شدن می‌گردد البته اینها همه‌اش قابل بحث است، پیشرفت ایران به اندازه‌ای بوده است که در دسامبر گذشته کمیته‌ای در کابینه جانسن که توازن پرداخت‌ها را مورد رسیدگی قرار می‌دهد و سرمایه‌گذاری‌های آمریکایی را راهنمایی می‌کند، ملاحظه بفرمایید دیگر ظلم است و جور است که بعضی بدبینان کشور ما را کشور پیشرفته ندانند و نخوانند، به یاد دارم که آقای هویدا در یکی از جلسات تعریف می‌کردند، در جریان کمیته مبارزه با بی‌سوادی چند نفر از رجال کشورهایی که در آن کمیته شرکت کرده بودند خدمت ایشان رفته بودند و گفته بودند که

ما از شما گله داریم ایشان وقتی پرسیده بودند چه گله‌ای در جواب گفته بودند شما حق ندارید که خودتان را کشور پیشرفته ندانید، برای این که همه وسایل پیشرفت برای شما فراهم است و چند سال است که در راه پیشرفت گام برمی‌دارید و این حق ماست که عقب افتاده‌ایم بعد مقدماتی در آنجا فراهم می‌شود که کمک‌های فرهنگی و فنی هم به آنها شود چون این مسئله هم اینجا ذکر شده بود وحق مطلب به آن صورت که لازم بود ادا نشده بود، بنده ناچار شدم که چند کلمه‌ای عرض کنم، اما مسئله‌ای که خیلی باید مورد توجه قرار بگیرد و در کار صنعتی شدن مملکت و در کار تأسیسات عظیم ذوب‌آهن مؤثر است، مسئله صنعتی کردن کشاورزی است ما ۱۶۴ میلیون هکتار زمین داریم که بیش از ۳۰ میلیون هکتار قابل کشاورزی نیست و در حدود شاید ۵ تا ۶ میلیون زمین‌های ما زیر کشت است و باز طبق آماری که بنده دیدم ما در حدود نه تا ده هزار تراکتور داریم یعنی برای هر ۵ هزار هکتار زمین یک تراکتور داریم در صورتی که کشورهایی که کشاورزی صنعتی دارند آنها برای هر ده تا دوازده هکتار یک تراکتور دارند من نظر دولت را مخصوصاً به این مسئله جلب می‌کنم که در کار مکانیزه کردن و صنعتی کردن کشاورزی توجه خاص بکنند با توجه به این که حدود ۳۰ میلیون هکتار زمین قابل زراعت داریم. مطلب دیگری که بنده در عرایض قبلی‌ام اشاره کردم و دولت هم توجه کرد و بنده به سهم خودم هم تشکر می‌کنم همین مسئله زمین بود ضمن تشکر از دولت نسبت به همین مسئله انتظار دارم این مورد را تمام شده تلقی نکنند برای این که طمع این افراد خیلی زیاد است و خدای نکرده اگر کسی عمل بورس زمین را در اصفهان پیشه خودش بکند این نقض غرض است و اصفهانی به هیچ‌وجه این عمل را تأیید نخواهد کرد در جهت عکسش بنده حتی اطلاع دارم کشاورزان خیلی ساده آمده و گفته و نوشته‌اند حتی اگر زمینی که در محل کارخانه قرار گرفته متعلق به ما کشاورزان باشد چنانچه مورد حاجت دولت و ذوب‌آهن باشد بلاعوض آن را خواهیم داد ولو این که تمام سرمایه و زندگی ما از بین برود و این باید درس و سرمشقی برای آن کسانی که احتمالاً هوس خام داشتند که ذکرش در اینجا شاید مورد نباشد یکی از دوستان اشاره‌ای کرده بودند که البته بنده ضرورتی نمی‌بینم که عرض کنم آماری که ما گرفته بودیم البته آماری است از وزارت اقتصاد که در سال ۱۳۳۹ تهیه شده است در این آمار صنعتی نوشته شده ۹۷۰ کارخانه البته کارخانه‌های کوچک و بزرگ در استان اصفهان بوده است و این دلیل استعداد صنعتی اصفهان و دلیل صنعتی بودن این شهر است البته بنده به عنوان یک نفر اصفهانی و به عنوان وکیل استان خواستم در هر حال از عنایات خاص شاهنشاه آریامهر که گسترش دارد بر تمام مملکت و توجهاتی که این دولت خدمتگزار مرده است و زحمتی که واقعاً وزارت اقتصاد مخصوصاً شخص جناب آقای عالیخانی در این زمینه کشیده‌اند تشکر کنم (احسنت) ضمناً خواستم بگویم که این بررسی مقدماتی قطعاً شده است که در جایی که کارخانه باید نصب‏ شود قبلاً نقشه شهرسازی داشته باشد و مقدمات کار قبلاً باید فراهم شود که به غلط و اشتباه افرادی نروند تأسیساتی ایجاد بکنند و بعد از آن تأسیسات و ساختمان‌هایی که می‌سازند مزاحم دستگاه شوند و بعد خودشان را طلبکار بدانند من از دولت انتظارم این است که برنامه این کار را قطعاً تهیه کرده و تا آنجایی که لازم می‌دانند و ضروری است در اختیار مردم هم بگذارند که با برنامه صحیحی که تنظیم شده است آنها هم بتوانند پیش بروند البته همان طوری که یکی از آقایان اشاره کردند ساختمان سد شاه‌عباس کبیر از مدتی پیش شروع شده و آن‌قدر نعمت به مملکت ما آمده است که واقعاً حتی احصا آنها هم مشکل است ما با این سد شاه عباس کبیر چندین ده هزار هکتار زمین جدید زراعتی خواهیم داشت (مصطفوی ـ البته در لن؟؟جلن نه در نائین) در نائین که احتیاج ندارد با وجود داشتن جنابعالی. چون همان طور که عرض کردم دیگر وقت صحبت گذشته است و به کار و عمل باید پرداخت بنده دیگر رفع زحمت می‌کنم (احسنت).

رئیس ـ آقای مصطفوی بفرمایید.

مصطفوی نائینی ـ بنده قبل از این که وارد اصل موضوع بشوم لازم می‌دانم در این موقعی که شاهنشاه آریامهر برای یک مسافرت غیررسمی و به منظور معاینه

پزشکی به خارج تشریف برده‌اند و خوشبختانه پزشکان مژده سلامتی کامل وجود مقدس‌شان را داده‌اند عرض کنم با این که سفر غیر رسمی بوده شخصیت فوق‌العاده اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و احاطه کاملی که بسیاست جهانی دارند و خدماتی که در راه پیشرفت فرهنگ و بشریت فرموده‌اند و می‌فرمایند (صحیح است) باز یک بار دیگر ایشان را مورد تحسین و احترام فوق‌العاده شخصیت‌های بزرگ دنیا قرار داده است (صحیح است ـ احسنت) و باز افتخارات دیگری بر افتخارات ما افزوده شده است که برای مثال عرض می‌کنم که مجله تایم برنامه‌هایی را که به ابتکار شاهنشاه در این مملکت اجرا می‌شود این برنامه‌ها را برنامه‌های اعجاب‌آمیز اسم برده و به طوری که دیشب در روزنامه‌های خبری دیدم روزنامه کومبا کشور ما را یک کشور نمونه در خاورمیانه اسم برده است امیدواریم هر چه زودتر شاهنشاه عزیز ما به وطن بازگردند و کارهای برزگ اصلاحی که به رهبری ایشان شروع شده از نو ادامه پیدا کند در مورد کار ذوب‌آهن بنده باید به استحضار نمایندگان محترم برسانم چون من نه اطلاعات فنی دارم و نه تحصیلاتم در رشته اقتصاد بوده است ولی علاقه‌مند بودم که این مسئله را درست وارد و روشن بشوم از چند نفر خبره و متخصص خواهش کردم که چگونگی این قرارداد را برای من روشن کنند بنده هر چه در این باب بیشتر دقت کردم به عظمت این اقدام مهم تاریخی بیشتر پی بردم و وجداناً ایمان آوردم که تحولی و کاری به بزرگی تأسیس ذوب‌آهن یعنی تحول صنعتی ایران در کشور ما به وقوع نپیوسته است (صحیح است) البته این که در اینجا صحبت شد از زمان نادرشاه و یا از پنجاه سال پیش یا چند سال پیش جزء آرزوهای ما بوده است صحیح است اما باید عرض کنم که به سرعت برق در اثر عنایات اعلیحضرت همایون شاهنشاه کشور ما به آمادگی برای صنعتی‌شدن سوق داده شد کشور ما اکنون با کارهای صنعتی که دارد احتیاج به ذوب‌آهن دارد ولی آمادگی و فراهم شدن زمینه آن مرهون خدمات شاهنشاه آریامهر است (صحیح است) ضمناً باید عرض کنم که این قدم بزرگ که در دنباله پدیده‌های دیگر انقلاب ششم بهمن به وجود آمده است که ابتکار و افتخار آن با شخص شخیص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی است نشانه‌ای از قدرت ملی و توانایی ملت ایران است زیرا روزگاری که ایران به علت نداشتن رهبری صحیح قادر نبود در عرصه گیتی روی پای خود بایستد و سیاست استقلال ملی قوی و محکم داشته باشد کشورهای بزرگ جهانی هرگز حاضر نبودند که چنین قراردادهای پرارزشی با ایران امضا کنند ولی اکنون نشان می‌دهد که سیاست ملی ما و قدرت ما که در عرصه کشاکش گیتی روی پای خود ایستاده‌ایم ما را به مرحله‌ای رسانده است که می‌توانیم مثل یک ملت به تمام معنی بالغ و رشید با دنیا قرارداهای عظیم منعقد کنیم (صحیح است) ضمن مطالعه نتایج اقتصادی این قرارداد بنده به موارد و به آمارهایی برخوردم که بد نیست بعضی از نمونه‌اش را به عرض خانم‌ها و آقایان محترم برسانم مثلاً ضمن آمار تجارت خارجی دیدم که در سال گذشته در حدود دو میلیون و نیم تومان فقط آهن مصرف بیل وارد کشور ما شده است دو میلیون و نیم تومان برای بی‌زراعتی وارد کشور ما شده است مملکت ما انبار و گورستان موتورهای کهنه و آهن‌الات خارجی بود مطلبی که جالب توجه است این است که همیشه مقدار زیادی سرمایه ما برای افتتاح اعتبار به صورت جنس در گمرک‌خانه و به صورت کالای موجود در انبار بازرگانان راکد بود (صحیح است) حالا بعد از انجام عمل به قول آن شاعر که گفت معما چو حل گشت آسان شود اکنون ما متوجه هستیم که این مسایل سال‌ها فکر رهبر عالیقدر مملکت ما را به خود معطوف داشته و شاهنشاه که همیشه برای حفظ حقوق و تأمین منافع ملت ایران از هیچ‌گونه کوششی فروگذاری نفرموده‌اند در سفر خود به کشور اتحاد جماهیر شوروی مذاکراتی در مورد تأسیس کارخانه ذوب‌آهن به عمل آوردند ولی هیچ‌کس فکر نمی‌کرد با چنین شرایطی یک کارخانه ذوب‌آهن و یک کارخانه ماشین‌سازی با استفاده از ۲۸۶ میلیون دلار اعتباری که دولت شوروی در اختیار

ایران گذاشته است تأسیس شود آن هم اعتباری با بهره ۵/ ۲ درصد و از همه مهم‌تر با قرارداد فروش گاز که به نظر من از مسئله ذوب‌آهن اهمیت بیشتری دارد (صحیح است) آقایان محترم تأسیس کارخانه ذوب‌آهن و ایجاد کارخانه ماشین‌سازی یکی دیگر از موفقیت‌هایی است که در زمان سلطنت شاهنشاه آریامهر نصیب ملت ایران شده است و اهمیت این موضوع که به بنده اجازه می‌دهد به استحضار آقایان برسانم که اینده ملت ایران بسیار امیدبخش و افتخارآمیز است (انشاءالله) طبق قراردادی که به امضا رسیده است در سال اول ایران روزی ۴۵۰ میلیون فوت مکعب گاز به شوروی صادر خواهد کرد و این مقدار در ۵ سال از روزی ۹۰۰ میلیون متجاوز خواهد شد با فروش گاز به شوروی از قرار هر هزار متر مکعب شش دلار و شصت سنت در طی ۱۵ سال در حدود ۹۰۰ میلیون دلار عاید خزانه کشور خواهد شد ناگفته نماند نرخی که برای فروش گار به خارجی‌ها مورد توافق قرار گرفته از جمله بالاترین نرخ‌های جهانی است و این موفقیت را بعد از کمیسیون دولتی که رفته‌اند آنجا باید به جناب آقای دکتر اقبال و مأمورین شرکت نفت که برای مذاکره به مسکو رفته‌اند تبریک گفت از ۹۰۰ میلیون دلاری که از بابت فروش گاز ظرف ۱۵ سال نصیب ملت ایران می‌شود فقط ۲۸۶ میلیون دلار به مصرف بازپرداخت اعتبار دولت شوروی برای خرید ماشین‌آلات ذوب‌آهن و کارخانه ماشین‌سازی خواهد رسید و در حدود ۴۰۰ میلیون دلار صرف خرید لوله و انتقال گاز به خارج می‌شود و در حدود دویست میلیون دلار برای مملکت باقی می‌ماند. ضمناً در این مدت متجاوز از ۵۰۰ میلیون دلار گاز در داخله کشور و در مسیر شبکه لوله‌کشی به فروش می‌رسد و می‌توان گفت اضافه بر تأسیسات ذوب‌آهن کارخانه ماشین‌سازی و لوله‌کشی گاز در حدود ۷۰۰ میلیون دلار یعنی در حدود ۵۵۰۰ میلیون تومان برای مملکت باقی می‌ماند.

آقایان محترم: این عنایت خداوند بزرگ است که شامل حال ملت و مملکت می‌باشد که در پرتو وجود و با استفاده از افکار عالی چنین رهبر خردمندی بدون تحمل فشار و با استفاده از گاز نفتی که متجاوز از چهل سال است می‌سوزد ما صاحب چنین تأسیسات عظیمی بشویم (صحیح است) طی بررسی که شده در سال ۱۹۷۲ با خواست خداوند قسمتی از جنوب ایران یعنی در نواحی آغاجاری و گچساران و خلف‌آباد دیگر گازی سوخته نخواهد شد و شعله‌هایی که یک منبع عظیم درآمد ملی را برای جلوگیری از آلوده‌کردن هوا می‌سوزانید برای همیشه خاموش می‌شود.

آقایان محترم: ذوب‌آهن به عنوان مادر صنایع شناخته شده زیرا یک سلسله فعالیت را به دنبال خواهد آورد بنده امیدوار هستم همان‌طور که در مذاکرات شفاهی جناب آقای دکتر عالیخانی وعده فرمودند در حاشیه کویر و مخصوصاً در نائین و انارک از نظر ذخایر معنوی فوق‌العاده غنی است و متأسفانه وضع کشاورزی آنجا روزبه‌روز بدتر می‌شود به طوری که غالب دهات آب خوردن ندارند به این نقاط توجه فوری شود برای این که از معادن بهره‌برداری بیشتری شود.

ظرفیت کارخانه ذوب‌آهن در بدو بهره‌برداری ۶۰۰ هزار تن و قابل توسعه تا یک میلیون و دویست هزار تن می‌باشد. چنین کارخانه‌ای با توجه به ظرفیت کارخانجاتی که در ممالک دیگر نصب شده کاملاً استاندارد می‌باشد شاهنشاه آریامهر در یکی از فرمایشات خود فرمودند تا چند سال دیگر نسبت جمعیت شهرنشین و ده‌نشین در ایران عوض خواهد شد و این نسبت ۲۵ و ۷۵ درصد که بین جمعیت شهرنشین و ده‌نشین وجود دارد تغییر خواهد کرد یعنی ۷۵ درصد شهرنشین و در کار صنعت خواهند بود و ۲۵ درصد و شاید کمتر به کار کشاورزی اشتغال خواهند داشت و با اجرای برنامه‌های اصلاحات ارضی و مکانیزه کردن امور کشاورزی طی سال‌های آینده گروهی از کشاورزان برای اشتغال در کارهای صنعتی به شهرها خواهند آمد و با توجه به میزان رشد جمعیت که سالانه در حدود نیم میلیون نفر بر جمعیت کشور ما افزوده می‌شود لازم است که هر ساله هزارن شغل جدید در شهرها به وجود آید.

پس از تأسیس کارخانه ذوب‌آهن در حدود ده هزار نفر کارگر ساده، کارگر متخصص تکنسین مهندس و کارمند در بدر امر مشغول کار خواهند شد و به دنبال آن مشاغل جدیدی با ایجاد صنایع وابسته به ذوب‌آهن به وجود خواهد آمد. تغییرات و تحولات مملکت در سه سال اخیر به صورت

جهش بوده است و اثرات آن در سال‌های آینده ظاهر خواهد شد (صحیح است) با تأسیس کارخانه ذوب‌آهن یک آرزوی ملی و دیرینه صورت تحقق به خود می‌گیرد. از طرفی یکی از منابع ثروت مملکت که در سال‌های گذشته سوزانده می‌شد با بهترین قیمت بین‌المللی به فروش می‌رسد و از طرف دیگر فعالیت‌های وسیعی در معادن آغاز خواهد شد، در حدود ۱۰۰۰ کیلومتر راه‌آهن جدید و یک سانترال عظیم برق و یک سد بزرگ در آستارا ساخته خواهد شد برای صدور گاز از جنوب به آستارا در حدود دویست کیلومتر لوله‌گذاری می‌شود. اهمیت شبکه گاز نه تنها کمتر از ذوب‌آهن نیست بلکه به مراتب بیش از آن است. زیرا: اولاً یک درآمد ۹۰۰ میلیون دلاری را برای ما در مدت ۱۵ سال از طریق صدور به خارج تأمین می‌کند. ثانیاً: یک شبکه وسیع گاز در داخل کشور ایجاد می‌شود که مقدار زیادی از نیروی سوخت مورد مصرف واحدهای عظیم صنعتی از آن تأمین خواهد شد. در کنار این شبکه لوله کشی یک جاده خوب و قابل استفاده احداث می‌شود که آن خودش برای ارتباط بین شهرها و دهات اهمیت به سزایی دارد و به موجب آمار تجارت خارجی ما در سال گذشته بیشتر از ۸۰ میلیون تومان تلمبه ۱۰ میلیون تومان ابزار مختلف و ۷ میلیون تومان یک نوع الکتروموتور وارد کشور کرده‌ایم که با ایجاد کارخانه ذوب‌آهن و با تأسیس کارخانه ماشین‌سازی تبریز این واردات به صفر تنزل پیدا خواهد کرد نیات مبارک و افکار خردمندانه شاهنشاه آریامهر امکانات مهمتری را برای رشد و عظمت مملکت به وجود آورده است و به دنبال تأسیس ذوب‌آهن باید منتظر تغییرات کلی و پیش‌بینی نشده‌ای برای رشد و توسعه اقتصادی مملکت شد مثلاً ازدیاد تولید نفت این موضوع را پیش می‌آورد و می‌شود پیش‌بینی کرد که تا ده سال دیگر تولید گاز در کشور ما به دو میلیارد و نیم فوت مکعب در روز بالغ شود و در این موقع پس از تأمین احتیاجات داخلی و صدور گاز به خارج هر روز در حدود یک میلیارد فوت مکعب گاز نفت موجود داریم که می‌توانیم آن را در محل‌های دیگر مصرف نماییم یا به کشورهای دیگر بفروشیم هم اکنون دو هزار نوع کالای با ارزش این عجیب است آقایان دو هزار نوع کالا از کود شیمیایی گرفته تا انواع نخ‌های مصنوعی، پارچه و چرم و انواع ظروف از گاز نفت تولید می‌شود و این امید وجود دارد که بتوانیم در ده سال آینده صنایع خود را توسعه دهیم که دیگر گازی برای سوختن وجود نداشته باشد و تنها مجبور نباشیم گاز تولیدی چاه‌های نفت را به خارج بفروشیم بلکه با توسعه صنایع خود و همچنین محصولاتی که در نیا امروز از گاز نفت ایجاد می‌کنند این صنایع را در داخل کشور خود ایجاد کنیم. در اینجا بنده باید اسم ببرم و باعث کمال خوشوقتی است که در زمان نخست‌وزیری جناب آقای هویدا این کارخانه‌های یکی بعد از دیگری ایجاد می‌شود و مجلس شورای ملی و همکاران محترم در انتظار روزی هستند که قراردادهای مربوط به ذوب‌آهن یکی بعد از دیگری اجرا شود و این آرزوی ملی و عمومی ملت ایران برآورده شود (نمایندگان ـ انشاءالله) به هرحال بنده به عنوان یک نماینده مجلس شورای ملی ایران در مقابل فداکاری‌های شاهنشاه که این آثار شگرف ناشی از نبوغ ذاتی ایشان است سر تعظیم فرود می‌آورم (احسنت) و به عنوان نماینده‌ای از استان تاریخی اصفهان از این که محل کارخانه ذوب‌آهن در این استان تاریخی قرار گرفته است سپاس بی‌پایان خود را تقدیم می‌کنم امیدوارم خداوند به شاهنشاه ما طول عمر و عظمت بیشتر عطا فرماید که تمام آرزوهای ملت ایران در پرتو عنایات ذات مقدسش جامه عمل بپوشد (نمایندگان ـ انشاءالله)(احسنت).

رئیس ـ آقای دکتر کیان بفرمایید.

دکتر کیان ـ بنده به گواهی همکاران ارجمند اهل نطق و خطابه و تظاهرات پارلمانی نیستم و همواره سعی کرده‌ام که کمتر مزاحم بشوم مگر این که ضرورت پیش بیاید قبل از طرح مسئله ذوب‌آهن و بحث درباره اهمیت این سرمایه بزرگ باید دید اصولاً کشور ما از نظر پیشرفت همه جانبه اقتصادی بیشتر می‌تواند کشاورزی باشد یا صنعتی وقتی مجموع فلات ایران را از نظر کشاورزی مطالعه نماییم می‌بینیم که استعداد مجموع این فلات مسلماً کشاورزی به عنوان عامل اساسی تکیه‌گاه اقتصاد ایران نمی‌تواند باشد کمی باران، تغییرات ناگهانی درجه حرارت، نامناسب بودن نوع زمین، آفت خیز بودن منطقه روی‌هم رفته طبیعت منطقه ایران را برای کشاورزی

ایجاد ننموده است. صرف نظر از شرایط نامساعد اقلیمی و جوی فرآورده‌های کشاورزی ما به علت دوری از بازارهای مناسب فروش و این که اصولاً تولیدات کشاورزی سنگین وزن و کم قیمت است نمی‌تواند در بازارهای دنیا با اجناس مشابه رقابت نماید (صحیح است) بنابراین کشاورزی به تنهایی نمی‌تواند عامل اساسی تکیه گاه اقتصاد مملکت باشد و اصولاً کشورهایی نیز که استعداد کشاورزی دارند در مسئله کشاورزی بالاخص نمی‌توانند پیشرفت داشته باشند مگر این که کشاورزی صنعتی داشته باشند (صحیح است) زیرا مسلماً کشاورزی بدون اتکا به صنعت داخلی نمی‌تواند قابل توسعه و پیشرفت باشد در آینده کشاورزی ناگزیر است خودش یک صنعت باشد تا بتواند قابل بقا و دوام باشد. به همین دلیل است که بازده یک کارگر کشاورزی در کشورهای غیرصنعتی است بنابراین عاملی که اقتصاد ایران می‌تواند روی آن تکیه کند صنعت است (صحیح است) از نظر پیشرفت فنی و علمی و فرهنگی صنعت متکامل‌تر و پیشرفته‌تر است و افرادی که در صنعت کار می‌کنند سطح فرهنگ‌شان صورت‌جلسه تماس آلات و ادوات تولید و عمل دسته جمعی تولید و پیشرفت بیشتری دارد از نظر امنیت بین‌المللی و استقلال ملی هم مسلم است که تمام کشورهای دنیا درجه استقلال و حیثیت بین‌المللی و امکانات تأمین حفظ استقلال بین‌المللی‌شان بستگی مستقیم با پیشرفت امور صنعتی‌شان دارد چون فقط از لحاظ حیثیت بین‌المللی و امنیت بین‌المللی موضوع نیروی ناخالص و عادی افراد نیست که مؤثر است بلکه فن و علم است که حفظ حیثیت و استقلال ممالک را می‌نماید (صحیح است) اکنون که ضرورت صنعتی بودن مسلم می‌شود ما می‌بینیم که‌ایران با داشتن این همه منابع و معادن زیرزمینی منابع بزرگ انرژی نفت، گاز، ذغال و مواد اولیه سنگ‌های معدنی و با داشتن نیروی انسانی که با داشتن استعداد صنعتی و هوش قابلیت تربیت علمی و صنعتی که یکی از بهترین پشتوانه‌های تضمین کننده پیشرفت صنعتی کشور است اهمیت وجودی ذوب‌آهن که در تمام صنایع است بر ما روشن می‌شود موضوع ضرورت ذوب‌آهن از سال‌ها پیش مورد توجه وطن‌پرستان و مردم واقع بین کشور بوده به طوری که می‌توان گفت از آغاز مشروطیت جزء آرزوهای مردم ایران بوده است و برای اولین بار در سال ۱۳۱۴ در زمان اعلیحضرت فقید رضاشاه کبیر یک گروه بلژیکی برای مطالعه ذوب‌آهن به ایران دعوت شدند و همین مطالعات منجر به خرید و حمل کارخانه ذوب آهنی شد که بنا بود در کرج نصب شود و به علت وقوع جنگ و با وجود پرداخت کلیه هزینه ماشین‌آلات آن با حوادث ۲۰ شهریور این آرزوی ملت ایران نیز مثل تمام آرزوهای دیگرش برباد رفت با وجود تمایل افراطی مردم نسبت به تأسیس ذوب‌آهن همیشه موضوع آن به تعویق می‌افتاد و بیشتر با مطالعه برگزار می‌شد چنانچه وقتی در برنامه دوم تصمیم به ایجاد سد محمدرضاشاه در خوزستان گرفته شد موضوع تأسیس ذوب‌آهن از طریق کنتورهای الکتریکی که از نیروی سد استفاده می‌نمود مورد مطالعه قرار گرفت این پروژه نیز به علت تمام اعتبارات برنامه دوم و پاره‌ای جهات دیگر به مورد اجرا درنیامد در برنامه سوم مطالعات برنامه‌دارتری نسبت به تأسیس کارخانه ذوب‌آهن انجام گرفت و مناطق جنوبی ایران به خصوص معادن آهن بافق و معادن ذغال کرمان مورد توجه قرار گرفت تا این که بالاخره با مطالعات کارشناسان بین‌المللی از نظر دسترسی به مواد اولیه لازم یعنی معادن آهن بافق و شمس‌آباد اراک و از طرف دیگر برای توزیع محصول کارخانه نقاط مرکزی کشور مناسب‌تر تشخیص داده شد به طوری که در این تاریخچه مختصر ملاحظه فرمودید تأسیس کارخانه ذوب‌آهن مورد علاقه بیشتر دولت‌های بعد از شهریور بوده منتها آن دولت‌ها نه درک و وسایل اجرای این برنامه‌ها را داشتند و نه نظام‏ اجتماعی آن روز کشور اجازه برداشتن این قدم‌های سریع را در راه توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور را می‌داد تا این که پس از انقلاب بزرگ ششم بهمن که قیافه اجتماعی ایران را تغییر داد (صحیح است) به موازات تغییرات شگرفی که در همه شئون اقتصادی و اجتماعی کشور داده شد به این آرزوی بزرگ ملی که از نظر مردم به شکل طلسمی درآمده بود جامه عمل پوشاند و جزء برنامه حزبی دولت ما قرار گرفت مطالعاتی که از طرف این دولت درباره ذوب‌آهن به عمل آمد از هر جهت جامع‌الاطراف‌تر

از مطالعات قبل است چه از جهت دسترسی به عوامل سه‌گانه (آهن ـ ذغال ـ آب) و چه از جهت مرکزیت جغرافیایی از لحاظ توزیع محصولات و از نظر ایجاد آثار تبعی و موج‌های اقتصادی که ایجاد می‌نماید و به سایر نقاط کشور سرایت می‌کند چه مهم‌ترین اثر وضعی ایجاد ذوب‌آهن این است که چون ما در صنایع کشور و وقتی به وجود آمد قطب توسعه را تشکیل می‌دهد یعنی مرکز اقتصادی که از آنجا امواج پیشرفت و توسعه اقتصادی پی در پی ایجاد و به تمام اطراف و جوانب گسترده می‌شود بدیهی است این قطب توسعه وقتی در مرکز ایران به وجود آمد امواج پیشرفت و توسعه تمام کشور را فرا می‌گیرد. به علاوه از لحاظ بستن قرارداد و عمل به طوری دقت شده است که تقریبا ذوب‌آهن بدون این که فشاری به سایر رشته‌های اقتصادی کشور وارد کند و از لحاظ ارزی بار سنگینی را به وجود آورد تا تمام مشکلات ممکن را حل و به بهترین وجهی رعایت همه جانبه مصالح مملکت را نموده است و این می‌رساند که زمامداری فعلی ما دارای مغزهای اقتصادی و متفکری هستند که بتوانند و لیاقت آن را داشته باشند که منویات شاهنشاه آریامهر را برای پیشرفت همه جانبه کشور درک نموده و به موقع اجرا گذارند (صحیح است) ما که با سطوح مختلف اجتماع سر و کار داریم احساس می‌کنیم که انجام این آرزوی دیرین ملت ایران افکار جامعه را به طور مؤثری تغییر داد و این تغییر عجیب را من مهمترین اثر این اقدام بزرگ می‌دانم زیرا جامعه را امیدوارتر مردم را خوش‌بین‌تر و غرور و شخصیت ملی مردم را به میزان قابل توجهی افزایش داده است (صحیح است) همین طرز تفکر که اساس توسعه و پیشرفت اقتصادی جامعه را به طور موزون و مستمر می‌تواند تأمین نماید و تا این طرز تفکر در سایر کشورها به وجود نیامد پیشرفت واقعی حاصل نشد و ما که با طبقات مختلف اجتماع سر و کار داریم می‌بینیم و استنباط می‌کنیم که مقدمات تغییر و تحول روحی در اثر این اقدام بزرگ دولت که کاملاً فراهم شده و این خود بهترین ضامن تأمین رشد اقتصادی آینده است از نظر متفکرین فقط از نظر طرز تفکر است اگر طرز تفکر مترقیانه امیدوار و رشدطلب بود و موجبات رشد اقتصادی جامعه فراهم می‌شود و خوشبختانه ما اکنون می‌بینیم که این طرز تفکر امیدوارکننده را عوامل جدی از انقلاب سفید شاه و مردم بالاخص ذوب‌آهن تأمین و پایه‌ریزی نموده و به نظر من این مهمترین اثر ذوب‌آهن است (صحیح است) و به این جهت است که ما سرافراز و مباهی و سپاسگزار از بنیان‌گذار و به وجود آورنده این مرکز امیدواری باید باشیم و هستیم جامعه ایران با تمام وجود خود سپاسگزاری می‌نماید (احسنت)

رئیس ـ آقای زهتاب‌فرد تشریف بیاورید.

زهتاب‌فرد ـ با کسب اجازه از مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی در دو جلسه پیش به نوبه خود مسرت خود را از طرح چنین لایحه و قراردادی از پشت تریبون مجلس به عرض نمایندگان محترم رساندم حالا ظاهراً به عنوان مخالف مشروط ملاحظاتی که به نظرم رسیده اینجا یادآور می‌شوم امیدوارم حمل بر تناقض‌گویی نشود. کلیات مسلم مورد تأیید و آرزو و آمال تمام ملت ایران است ولی چون در متن قرارداد نکاتی به نظرم رسید که اخلاقاً و قانوناً وظیفه خود می‌دانستم اینها را یادآور بشوم و از دولت جناب آقای هویدا و وزیر محترم اقتصاد توضیحی در این قسمت‌ها بخواهم لذا ناچار به ظاهر به عنوان مخالف مشروط ثبت‌نام کردم قراردادی که امروز به مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود در افکار عامه با یک استقبال عمومی مواجه شده است (صحیح است) یک امیدواری و خوش بینی در همگان پیدا شده است در اینجا یک نکته بیشتر از همه جلوه می‌کند یک مرور سطحی بگذشته بیش از پیش نکته‌ای را که اینجا بازگو می‌کنم روشن‌تر به نظر آقایان خواهد رسید تا چند سال پیش نزدیکی به شوروی تظاهر نزدیکی به شوروی یک وحشت و یک وحشت نگرانی خاص در همگان ایجاد کرد چرا به دلیل این که سیاست بافان متأسفانه و سیاست ایران متأسفانه در دست یک عده اجنبی‌های اهلی بود و امروز سیاست ایران تحت رهبری شاهنشاه آریامهر اداره می‌شود از هر عامل منتسب به اجنبی‌های اهلی خوشبختانه بکلی خلع ید به عمل آمده است (صحیح است، احسنت) دیگر دوران این که برای قدرت نمایی فلان مقتدر شمال زیر پرچم تزار برود

و با فلان قدرت نمای جنوب به دولت فخیمه انگلستان به بالد گذشت (صحیح است) (حاذقی ـ آن سیاست محکوم شد) بعد از ششم بهمن و اجرای دکترین آریامهر این که ما مدعی هستیم تز داریم علاوه بر قانون اساسی مکمل آن انقلاب ششم بهمن و نه ماده‌ای ما است (صحیح است) امروز همه ما احساس می‌کنیم که راه ما شاه‌راهی است که به وسیله رهبر راهی تنظیم و در روز ششم بهمن به وسیله اکثریت ملت تصویب شده است و از آن به بعد هر گامی که برداشته می‌شود در جهت اعتلا و عظمت ایران است (صحیح است) روی همین اصل روی همین اصلی که من‌بعد هر قدمی که توسط دولت برداشته می‌شود جز این نمی‌تواند باشد که در راه تأمین اهداف ملی باشد می‌بینیم با عقد قرارداد با دولت شوروی مطلقاً در افکار عامه احساس نگرانی نمی‌شود بلکه با یک خوشبینی و با یک مسرت و با یک امید و با یک احساس غرور از چنین قراردادی استقبال می‌شود (صحیح است) در چند جلسه پیش عرض کردم آنچه برای ما مهم است این نیست که صد هزار کارگر به کار گمارده شوند این نیتش که سیاست‌های شمال و جنوب در اینجا دست به کار شوند آن است که هر سیاستی در اینجا دست به کار شود به خاطر عظمت و بالا بردن سطح زندگی ملت ما است چرا اینجا بعضی از ملاحظات را من لازم دیدم یادآور بشوم به لحاظ این که به ایرانی با تجارب تلخی که از گذشته دارد حق بدهید که تا حدودی نسبت به مسایل خارجی حساس باشد شما دیدید که از دو سال و اندی پیش در مجلس شورای ملی هر قراردادی که راجع به اجنبی بود من لااقل اگر مخالف نبودم به عنوان مخالف مشروط اینجا ملاحظات را یادآور می‌شدم نه تحت تأثیر سیاست چپ بودم که می‌خواستم غرب را بزنم و نه امروز متمایل و مرعوب و مجذوب شمال هستم و می‌خواهم دهن کجی به غرب کرده باشم راه ما راه استقلال است راه تمامیت ارضی است راه اعتلا و عظمت است راه اجرای منویات ذات ملوکانه و اجرای سالم دکترین آریامهر است (صحیح است ـ آفرین) در ۱۲ سال پیش که موج مخالفت علیه شوروی بود من در روزنامه خود ملاحظاتی را نوشتم ۱۲ سال تمام است یکی از افرادی هستم که به نوبه خود ساعی در ایجاد محیط حسن تفاهم است نکته‌ای را از ۱۲ سال پیش اراده آذربایجان که به صورت کتاب غوغای نفت یا پیش‌بینی‌های سیاسی منتشر شده است در اینجا منعکس می‌کنم این را برای این می‌خوانم که این طرف جبهه هم بداند که با چه احترامی به آن طرف جبهه ما امروز نگاه می‌کنیم و ما این طرف قرار نگرفتیم دیروز هم همین مطلب را می‌گفتیم شما قبول نمی‌کردید مکرر اعلیحضرت همایون شاهنشاه در مصاحبه مطبوعاتی می‌فرمودند ما کمک بلاعوض می‌گیریم ما قرارداد می‌بندیم پیمان می‌بندیم اما هیچ وقت خودفروشی نخواهیم‏ کرد ما هر تصمیمی می‌گیریم به خاطر منافع و به خاطر دید ملت ایران است من آن روز نوشتم اتحاد جماهیر شوروی مملکت بسیار وسیعی است و ما در حدود سه هزار کیلومتر با دویست میلیون نفر نفوسی که دارد هم مرز است من آن روز نوشتم تجاهل وجود اتحاد جماهیر شوروی برای ملت و مملکت ایران دلیل نادانی و انکار یک حقیقت مسلمی است ملت و مملکت ایران اگر بخواهد قرین سعادت و آسایش باشد باید کوشش کند بهترین مناسبات و روابط دوستی را با اتحاد جماهیر شوروی برقرار و از هر سوء‌تفاهم و اختلافی احتراز نماید. احتراز از اختلاف و سوء‌تفاهم، این نکته‌ای است احتراز از سوء‌تفاهم برای حفظ موجودیت ایران و حفظ مصالح ایران و حفظ استقلال ایران باید باشد. حفظ این مناسبات و علائق به دوستی لازمه‌اش این نیست که ایران کمونیست شود و یا ممالک اتحاد جماهیر شوروی عقاید کمونیستی را ترک گوید. چنان که قرن‌ها ایران با مالکی که عقاید و دین و مذهب ایرانی را نداشته‌اند روابط حسنه دوستی را داشته است. من باب مثال می‌گویم ممالک سویس و اسکاندیناوی و فرانسه، آلمان و ایتالیا و غیرمتدین به این مسیحی بودند و ایران مسلمان با آن ممالک دارای بهترین روابط دوستانه بوده و هست. پس شرط دوستی و روابط اقتصادی و تجارتی مستلزم به داشتن یک عقیده مشترک سیاسی نیست. امروز به هیچ نقطه‌ای از دنیا ما اجازه نمی‌دهیم خدای نکرده ما را در مظان بعضی اتهامات ناپخته قرار بدهد ما که ۱۳۰۰ سال که زیر پرچم مقدس اسلام هستیم و ۲۵۰۰ سال است تاریخ مدون داریم برای

ما زیبنده نیست که ما شبیه ممالک و دولت‌های تازه به دوران رسیده تسلیم هر موج و هر نسیمی گردیم (صحیح است، احسنت) ما حوادث و پیش‌آمدهای تلخ و قدرت‌نمایی‌های بیشتری را در بیست و چند سال اخیر ایران دیدیم و دیدیم که ملت ایران، مردان غیور همین آقای سیفی که روبروی من نشسته و هست ما از چند میلیون‌ها وحشت نکردیم از قشون مجهز و مسلح آنها وحشت نکردیم برای این که ما ایمان داشتیم وقتی ناموس آدم مورد تجاوز قرار بگیرد ارزیابی قدرت کردن، ارزیابی اسلحه طرف مضحک خواهد بود دیروز ما در برابر هر قدرتی هر لحظه مقاومت کردیم در آینده هم در مقابل زرد و سرخ و سفید، کوتوله و دراز اگر خدای نکرده برخلاف مصالح عالیه مملکت ما با اقرار به این که در ظاهر کوچکیم اما ایمان ما خون پاک ما ما را آن‌قدر قوی نگاه می‌دارد که تا آخرین قطره مبارزه کرده و تسلیم ننگ نمی‌شویم (احسنت) عرض کردم ما گذشته‌های تلخ داشته‌ایم هیچ فرد و هیچ ملتی دشمن دایمی و دوست دایمی نمی‌تواند داشته باشد هر ملتی و هر فردی یک مصلحت دایمی دارد به اقتضای مصلحت ملی روشن سیاستمداران خواه و ناخواه متغیر است و این به معنای واقع‌بینی است این به معنی پیش‌بینی حوادث است این به معنی ابراز حقایق است آن روزی که ما می‌گفتیم بیست و چند سال است این حرف را تکرار کردیم گفتیم برای رفع اختلافات باید از محیط ترس، وحشت، ارعاب بر منار بود بالاخره خوشحالیم سلامت تز ما مورد تأیید سیاستمداران واقع بین دولت جماهیر شوروی قرار گرفت و امروز نهایت مسرت را داریم که با دولت همجوار و دولت جماهیر شوروی دست دوستی آنها را شرافتمندانه و متقابلاً با سرافرازی می‌فشاریم (فولادوند ـ و احترام متقابل) روزی که ما می‌گفتیم قبول کمک‌هایی از دولت آمریکا نباید تعبیر شود که ملت و مملکت ایران حاضر است خود را تسلیم دیگران نماید و علیه شوروی اقدام نماید آنها قبول نداشتند امروز هم برای غرب برای آن سیاست بافان که مخالف با شوروی که یک دکان سیاسی برای خود و یک راه تازه برای استعمار تشخیص می‌دهند یادآور می‌شویم که نزدیکی بر شوروی دلیل بر دوری ما از آنها نخواهد بود ما تمام قراردادها و پیمان‌ها را محترم می‌شماریم و کمک به خصوص دولت آمریکا را در واقع آذربایجان هرگز از یاد فراموش نمی‌کنیم تکرار می‌کنم نه مرعوب هستیم نه مجذوب در گذشته دیدیم دشمن آمده بود داخل مملکت ما آن روز نه مرعوب بودیم نه مجذوب امروز که خوشبختانه زنجیر استعمار از دست و گردن ایران پاره شده و ایرانی سربلند است چه لزومی دارد که خدای نکرده این توهم پیش بیاید که ما مرعوب شده‌ایم یک مثال به یادم افتاد درباره مخاصر توضیحی و مختصر ایرادی و یا لااقل مختصر تاریکی‌هایی که برای خود بنده است اطمینان دارم جناب آقای دکتر عالیخانی حساب شده کار می‌کنند یعنی لااقل هر کس اسیر اطلاعات خودش است در اندازه اطلاع تا امروز هم عرض کنم ایشان را مظهر یک ایرانی پاک‌نژاد می‌دانم و اطمینان دارم که این مظهر شرف و این سرباز واقعی شاهنشاه و این جوانی که در مسیر توفیق خدمت به شاهنشاه مفخم و ملت نجیب ایران قرار گرفته است و آینده درخشانی را برای خود تأمین کرده است (احسنت) دقت و موشکافی و ریزبینی کاملی در این قرارداد مرئی داشته است اگر ایرادی می‌گیریم آن ایراد چه بسا از جهالت قانون باشد از عدم آشنایی من به فن برنامه‌نویسی و عقد قرارداد باشد عرض مردم یک مقدار به ملاحظات گذشته تلخ است که ما حساسیت داریم در مقابل اجنبی اگر انگشت روی این ملاحظات می‌گذاریم این به آن علتی نیست که خدای نکرده کلاه سرمان رفته مطلقاً اما عرض کردم همیشه مسئولین امروز شوروی این حسن نیتی را که امروز دارند چه بسا خدای نکرده پنج سال بعد ده سال بعد بعد از این این حسن نیت را نداشته باشند کار امروز باید خیلی خیلی محکم باشد که بهانه تازه‌ای برای ما ایجاد نشود آن موضع گوسفند و گل‌آلود کردن آب را پیش نیاوردم که هم از شمال و هم از جنوب تکرار مکررات برای یادآوری ما بس است که امروز با دقت بیشتری ما بایستی توجه کنیم یک مثل عرض می‌کنم یک کمی دور از نزاکت سیاسی مثل این که فرصت این که به قالب زیبا هم دربیاورم ندارم اما عرض کردم که ما روحیه مسئولین

شوروی را خوب می‌فهمیم معتقدیم به حسن نیت‌شان من لازم می‌دانم از مساعی حتی تا حدودی از فداکاری شخص آقای پکوف سفیر کبیر سابق شوروی در ایجاد محیط حسن تفاهم تشکر کنم و همچنین از مسئولین فعلی سفیر فعلی و گردانندگان کشور عظیم شوروی فعلی هم که با یک دنیا حسن نیت نسبت به صلح و نسبت به آرامش جهان ساعیند (فولادوند ـ از احساساتی که به شاهنشاه اعلیحضرت ابراز داشتند خیلی خوشوقتیم) و همین سبب تقویت روحی ما شد مساعی جمیله مسئولین شوروی حتی در رفع اختلافات پاکستان و هندوستان که یک مورد و شاهد زنده‌ای است بر حسن نیت اینها عرض کردم این مسایل صادق بر مسئولین فعلی نیست اما یک ملاحظاتی را باید در نظر گرفت چند سال پیش به مناسبتی بنده رفتم به گرمی مرز ایران و شوروی بنا بود ایل مرز ایران به اصطلاح امروزی‌ها خلع سلاح شوند چون بعد از حادثه شوم غائله پیشه‌وری بود رفتیم آنجا صحبت کردیم رؤسای خوانین بودند جناب آقای سیفی فرد آنها را می‌شناسد آنجا همه مرزداران و پاسداران شجاع ایران هستند گفتم بنا شده است امنیت من‌بعد به عهده ارتش شاهنشاهی باشد رفع سوء‌تفاهم شده شما باید با دولت همکاری کنید خلع سلاح بشوید اسلحه را به دولت تحویل بدهید مطمئن باشید دولت در هر حادثه‌ای قادر به حفظ حدود و ثغور شما است سید عالیجنابی بود یک سال هم در همین تهران دوران تبعیدش را با من گذرانده بود به نام میرخاص اردبیلی یک مثل عامیانه‌ای زد اینجاست که یک کمی دور از نزاکت است خوشبختانه با توضیحی که دادم درباره مسئولین امروز شوروی هرگز صادق نخواهد بود ولی ملاحظه را محفوظ خواهد داشت گفت فلانی حرف‌هایی را که زدی همه صحیح است ارتش قوی است همیشه متکی به ارتش شاهنشاهی بوده و هستیم اما خاطرات تلخ دیروز را هم نمی‌توانیم فراموش کنیم یک مثالی برای شما می‌زنم ما دهاتی‌ها با پاسدار گله با آن سگ پهلوی پهلوی یک سفره می‌نشینیم چه بسا هم‌کاسه هم شویم اما یک چوپان عاقلی هرگز چوبش را زمین نمی‌گذارد ما حاضریم هم‌کاسه و هم‌پیاله شویم اما چوب را زمین نگذاریم امروز هم ما استقبال می‌کنیم از این قرارداد اما چوب قانون را، چوب قرارداد را، چوب مقررات را هر چه محکم‌تر بایستی دم دست داشته باشیم اگر بنده در اینجا به این ملاحظات اشاره می‌کنم تجربه‌ای است که از آن سید عالیجناب دارم قبول داریم این دوستی را اما این قرارداد بایستی خیلی روشن‌تر از این حرف‌ها باشد در اینجا نوشته‌اند در ماده ۲ «اعزام کارشناسان شوروی به ایران به منظورهای زیر: جمع‌آوری اطلاعات لازم اولیه برای عملیات تحقیقاتی و اکتشافی زمین شناسی» عرض کنم توضیحی که من بر این توضیحات خواهم داد چه بسا خیلی‏ خیلی ناپخته باشد اما یک رهگذر چنین فکرهایی می‌کند این را توضیحات جناب آقای وزیر اقتصاد از مخلص رفع سوء‌تفاهم خواهد کرد اما کارشناسان چند نفر خواهند بود حدود کلمه جمع آوری اطلاعات تا چه مدتی، اطلاعات درباره چی؟ (یک نفر از نمایندگان ـ برای زمین‌شناسی) عرض کردم درباره زمین‌شناسی این را می‌دانم کارشناس هم لازم خواهد بود، تعدادشان را هم هفت، هشت، نه اینها را می‌دانم اما در هر صورت حدود فعالیت‌شان در کدام شهرها تعدادشان برای من روشن نیست این یک مورد انشاءالله یادداشت می‌فرمایید مورد دوم «اسناد و مدارک فنی مذکور که سازمان‌های شوروی به سازمان‌های ایرانی تسلیم می‌نمایند از طرف ایران منحصراً در تأسیسات ایران مورد استفاده خواهد شد اسناد و مدارک فنی مذکور بدون موافقت قبلی سازمان‌های شوروی به شخصیت‌های حقوقی خارجی یا اتباع خارجه تسلیم نخواهد شد» من نمی‌دانم در قرارداد ذوب‌آهن که نه نقشه بمب اتم است نه یک مسایلی به خصوص بغرنج علمی و فنی هست یک کارخانه ذوب‌آهن است که از جمله مملکت همسایه ما هم‌جوار و نزدیک ما هندوستان هم دارد اینها یک چیز غیرعادی نمی‌خواهند در اختیار ما بگذارند که اگر فردا مدعی شدند که به دست فلان آقا رسیده مقدمه دل چرکین و یک مقدمه اعتراض و بگومگو و مقدمه تیرگی روابط باشد مثل این که خدای نکرده خدای نکرده یک راه فرار است آن کدام نقشه‌ای است که فلان مهندس ایرانی به دست فلان مخبر و مفسر یا متخصص فنی آمریکایی داد

به عنوان مثل بگویند که آقا چرا دادید پس نقشه چه خواهد شد این یک مورد و ثانیاً کدام اسناد است آیا اشاره خواهد شد که این سندها این سند این سند است و به این ترتیب که هست یک خورده ایجاد سوءظن می‌کند و در ماده ۱۶ «اگر به علت هر حادثه‌ای که جلوگیری از آن قدرت هر یک از طرفین خارج باشد اجرای این موافقت‌نامه برای مدتی مختل گردد نمایندگان دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی با یکدیگر مشورت و درباره اقدامات ضروری موافقت خواهند نمود ضمناً در صورت عدم توافق در مدت مناسبی سازمان‌های ایرانی حق خواهند داشت کارهای ساختمانی تأسیسات را راساً ادامه بدهند لیکن در چنین صورتی هم حقوق و تعهدات طرفین که بر طبق این موافقت‌نامه تا موقع بروز حادثه ایجاد شده به قوه خود باقی خواهد ماند» این هم برای مخلص یک نگرانی فکری ایجاد کرده برای این که هر لحظه می‌شود با یک بهانه کوچکی این پروژه عظیم را که ما به نوبه خود تعهدات مشکلی را قبول کرده‌ایم مسکوت گذاشت حادثه‌ای که پیش می‌آید چه حادثه‌ای ممکن است پیش بیاید اگر خدای نکرده زلزله‌ای شد که تمام دستگاه خراب می‌شود اگر خدای نکرده جنگ بین‌المللی اتفاق افتاد که همه در یک صف و مسیر یک سرنوشت قرار خواهیم گرفت حادثه‌ای که اتفاق خواهد افتاد این حادثه و انواع آن باید از طرف وزیر مربوط توضیحات لازم داده شود که ما بدانیم که این ماده ۱۶ روی چه حسابی آمده ماده ۱۷ نوشته «در صورت بروز هرگونه اختلاف بین سازمان‌های ایرانی و شوروی درباره هر یک از مسایل ناشیه از این موافقت‌نامه یا پیمان‌های اجرایی مربوطه نمایندگان دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی با یکدیگر مشورت خواهند کرد و برای رفع اختلاف کوشش خواهند نمود» خوب این یک چیز عادی است که اگر اختلافی پیش بیاید می‌نشینند صحبت می‌کنند حل می‌کنند چطور شد به صورت ماده رفته اینجا اگر بخواهیم یک چنین مسایل پیش پا افتاده را بیاوریم توی این قراردادها باید بگوییم که اگر فرض کنیم یکی از مهندسین یا یکی از عاقدین قرارداد دل‌درد گرفت و نتوانست به کمیسیون برود جلسه قطع شود این ملاحظات ظاهراً ساده که ما خیلی رهگذر از اینها رد می‌شویم روزی مستمسک قرار می‌گیرد اگر خدای نکرده روزی ما اختلاف پیدا کردیم خوب اختلاف را نشستیم صحبت کردیم و حل نکردیم با هم اگر رسیدیم به یک کلمه اختلاف و در آنجا هم نتوانستیم با هم کنار بیاییم آن وقت ما با هم چکار خواهیم کرد این پروژه به کجا خواهد کشید آیا جزء ماده ۱۶ خواهد شد که به علت هر حادثه‌ای که خودش یک حادثه‌ای است آیا برمی‌گردد به ماده ۱۶ و این مورد اختلاف هم یکی از حوادث تعبیر می‌شود و اگر حادثه تعبیر شد کار مسکوت می‌ماند وقتی کار مسکوت شد ما از بودجه خودمان یک هزینه سنگینی را متحمل شده‏ایم چند صد هزار نفر کارگر از کارهای تولیدی که داشتیم آوردیم به کارهای صنعتی باید حقوق آنها را بپردازیم مؤسسات آنها را نگاهداری کنیم هزینه نگاهداری آنها را بپردازیم ربح دو نیم درصد آن پول را بپردازیم بعد هم دهن‌دره بکنیم تا مؤمنین سر التفات بیایند و بگویند رفع سوء‌تفاهم شد در این مورد هم برای بنده مقداری این مسئله تاریک است خوشحالم که بگویم این اعتقاد عمومی شده است که ما هر روز در مسیر یک توفیق تازه‌ای قرار می‌گیریم و تخت رهبری شاهنشاه که هر کجا هست خدایا به سلامت دارش (یک نفر ازنمایندگان ـ و به سلامت آرش) و به سلامت آرش تکمیل لطیفی بود ما خوب می‌دانیم این همه آوازه‌ها از شه بود و باز معتقدیم که باش تا صبح دولتش بدمد که این هنوز از نتایج... شاعر نیستم و گرنه می‌گفتم ششم بهمن است (احسنت) بیش از این عرضی ندارم به نوبه خودم بار دیگر توفیق دولت را در عقد این قرارداد تبریک و تهنیت می‌گویم (احسنت).

رئیس ـ آقای مهندس جلالی نوری بفرمایید.

مهندس جلالی نوری ـ با کسب اجازه از مقام محترم ریاست و نمایندگان محترم امروز ما همه درباره مطلبی صحبت می‌کنیم که ملت ایران نمی‌توانست باور کند روزی عملی خواهد شد جلسه امروز را که یکی از آمال و آرزوهای دیرینه مردم به تصویب می‌رسد ملت ایران یکی از بزرگ‌ترین و با اهمیت‌ترین جلسات این دوره تاریخی

مجلس خواهد شمرد (صحیح است) امروز سنگ زیر بنای تحولی گذارده می‌گردد که ما خود همه انشاءالله شاهد ثمرات عظیم آن خواهیم بود. دوره به ثمر رسیدن این تحول عظیم از نقطه نظر زمان شاید بیشتر از ده سال نباشد چنان کوتاه است که نمی‌خواهم بگویم نسل آتیه و فرزندان ما شاهد عظمت و نتیجه این روز تاریخی خواهند بود بلکه ما خود ناظر تحولاتی که در زندگی فردفرد ما را دگرگون خواهد کرد خواهیم بود تحول اجتماعی ما در حقیقت از روز ۶ بهمن ۱۳۴۱ به دست توانای شاهنشاه آریامهر و با تصویب ملت ایران شروع گردید. تا آن روز ما یک طور زندگی می‌کردیم ولی از آن روز به بعد با اراده شاه و ملت زندگی دیگری آغاز کردیم شاید در دوران حیات کمتر ملتی اتفاق افتاده باشد که بنیاد جامعه به صورتی چنین عمیق و اساسی در ظرف مدت کوتاهی دگرگون گردد و اجتماعی چنین کهن پس از گذشت فقط سه سال براساس عدالت اجتماعی در راه ترقی و سعادت و سربلندی چنین سریع قدم بردارد. با برنامه‌های انقلابی شاهنشاهی دانا و خردمند با جنبش و تحرک ملت ایران و با درآمد خدادادی منابع ملی کشور ایران امروز در راهی پیش می‌رود که به عقیده مجله تایم چاپ آمریکا چنین تحولی در خاورمیانه تاکنون در هیچ کشوری وجود نیامده (صحیح است) از برنامه‌های مبارزه با بی‌سوادی در اقصی نقاط کشور گرفته تا رفرم ارضی و تأسیس سدهای مختلف و توسعه شبکه برق ـ تأسیس و توسعه بنادر ـ ایجاد صنایع پتروشیمی ـ ساختمان پالایشگاه جدید و مدرنیزه کردن شهرها و توسعه شبکه راه‌ها و ده‌ها برنامه‌های عمرانی دیگر از هم اکنون پس از گذشت سه سال ترکیب کشور و زندگی مردم ما دارد به کلی تغییر پیدا می‌کند و پیشرفت برنامه‌های انقلابی شاهنشاه بدان پایه رسیده است که غرب دیگر ما را جزء کشورهای عقب مانده نمی‌شمارد و دیگر نیازی به کمک‌های اقتصادی و مالی بلاعوض کشورهای بزرگ که شامل ممالک عقب مانده است نداریم. این باعث افتخار و مباهات است. امروز بایستی در پشت این تریبون مقدس به ملت ایران عرض کنم که رهبر عالیقدر ما ما را در اهی پیش می‌برد که دیری نخواهد گذشت که عظمت باستانی خود را باز خواهیم یافت. افتخار کشورهای امروز دیگر در کشورگشایی و توسعه خاک نیست بلکه معیار ترقی و تمدن و عظمت هر ملتی بستگی به پیشرفت صنعت ـ علم و ادب و فرهنگ آن ملت دارد (صحیح است) موافقت‌نامه‌ای که بین دولت ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی برای تأسیس ذوب‌آهن و احداث لوله گاز و کارخانه ماشین‌سازی به عمل آمده و امروز در این مجلس مقدس مطرح است یکی دیگر از اقدامات بزرگ در راه عظمت ایران است کارخانه ذوب‌آهن که با سرمایه‌ای به مبلغ ۲۸۶ میلیون دلار بودجه خواهد آمد در مرحله اول دارای ظرفیتی معادل ۵۰۰ الی ۶۰۰ هزار تن فولاد خام در سال خواهد بود که از سال ۱۹۷۱ شروع به بهره‌برداری خواهد کرد و مرحله دوم که از سال ۱۹۶۹ آغاز می‌گردد ظرفیت کارخانه را به یک میلیون و دویست هزار تن فولاد خام در سال بالا خواهد برد. محصولات کارخانه در مرحله اول شامل ریل‌های سنگین ـ آهن تسمه ـ آهن گرد نبشی‌های بالاتر از ۴ اینچ و دو مرحله دوم شامل ورق و لوله‌سازی خواهد بود. این کارخانه علاوه بر تولید آهن محصولات فرعی دیگری از قبیل کک به ظرفیت ۴۰۰ هزار تن در سال و سایر مواد شیمیایی دیگر تولید خواهد کرد. برای این که به بزرگی و عظمت این واحد صنعتی پی ببریم اجازه می‌خواهم از تأسیسات زیربنایی و همچنین از موادخام و نیروی انسانی که برای این کارخانه لازم است مجدداً به طور نمونه عرض کنم. مقدار الکتریسیته احتیاجی این کارخانه ۴۰۰ هزار کیلو وات خواهد رسید (حاذقی ـ چقدر؟) چهارصد هزار کیلووات که بدواً از کارخانه که به ظرفیت ۷۵۰۰۰ کیلو وات احداث می‌شود تأمین خواهد شد. آب مصرفی کارخانه در مرحله اول متر مکعب در روز خواهد بود که از سد شاه عباس که احداث می‌گردد به دست خواهد آمد. برای حمل سنگ آهن از بافق و ساغند و ذغال سنگ از زرند کرمان به اصفهان و همچنین تأمین‏ آهک و اسمات به ۹۰۰ کیلومتر راه‌آهن احتیاج است. مقدار مواد خامی که توسط راه‌آهن به این کارخانه حمل خواهد گردید معادل ۵/۳ میلیون تن در سال خواهد بود این رقم تقریباً

مساوی با وزن تمام کالاهایی است که در حال حاضر در سرتاسر ایرن به وسیله راه‌آهن حمل می‌گردد. تعداد مهندسین و کارگرانی که در کلیه تأسیسات به کار گمارده خواهند شد به ۲۴۰۰۰ نفر خواهد رسید که تعداد ۶۰۰۰ هزار نفر آنها در معادن آهن و ۱۵۰۰۰ نفر آنها در معادن ذغال سنگ به کار مشغول خواهند بود و علاوه بر این بزرگ‌ترین تعمیرگاه مشور در این کارخانه به وجود خواهد آمد که بعد از این تعمیرات کلیه ماشین‌آلات سنگین در ایران امکان‌پذیر خواهد بود. تأسیس ماشین‌سازی که به سرمایه ۲۰ دلار تأسیس می‌گردد به ظرفیت سالیانه ۲۵الی ۳۰ هزار تن در سال است. این کارخانه قسمت مهمی از احتیاجات داخلی ما را از قبیل پل‌های فلزی، تآن کهای با فشار زیاد، جرثقیل، قطعات کارخانجات سیمان و قند و غیره، آلات و ادوات کشاورزی و افزار آلات دستی تأمین خواهد کرد. این مختصری که عرض شد فقط مربوط به تأسیسات خود ذوب‌آهن بود در صورتی که اثری که این صنعت ما در صنایع دیگر می‌گذارد بیش از خود آن اهمیت دارد. ما اگر بتوانیم ذوب‌آهن را در چهل سال قبل یعنی از روزی که رضا شاه کبیر نیت احداث آن را در سر پروراند به وجود آوریم امسال نمایشگاه کالای ایران تعداد زیادی از غرفه‌های صنعتی ما را صنایع بیسکویت‌سازی و یا روغن نباتی و سنگ و کاشی لعابی و همچنین صنایع مونتاژ تشکیل نمی‌داد. ما می‌توانستیم در آن نمایشگاه اتومبیل و تراکتور و لوله و پمپ و موتورهای مختلف ساخت ایران و نه مونتاژ شده را نشان دهیم. ما در عصری زندگی می‌کنیم که نیروی اتم کنترل شده است و مردم کشورهای دیگر مشغول فراهم آوردن سفر به کره ماه و سایر کرات دیگر هستند پس چطور می‌توانیم ما در چنین عصری تنها به ساختن بیسکویت و آب‌نبات و صندلی و میز افتخار می‌کنیم آنهایی که هنوز صنعت ذوب‌آهن را برای مملکت ما اقتصادی نمی‌دانند تنها به فکر این هستند که تیرآهن خارجی ارزان‌تر از تیرآهن ساخت ایران خواهد بود ولی فکر نمی‌کنند که ارزش اضافی که آهن تولید شده در ایران برای هزاران محصولات صنعتی دیگر به وجود خواهد آورد تا چه اندازه است آنها فکر نمی‌کنند که مبلغ هنگفت ارزی که هر سال برای خرید آهن و فولاد خارج از مملکت می‌شود تا چه مقدار است.

اولاً حالا بسیار مشکل است که قیمت تمام شده یک واحد محصول ذوب‌آهن را کاملاً و به طور دقیق دانست ولی حتی اگر قیمت محصول آهن، از قیمت محصول خارجی گران‌تر باشد این ضرر دولت به نفع جیب ملت است. ما که نمی‌خواهیم آهن را در حال حاضر به خارج صادر کنیم که بایستی در بازار بین‌المللی قابل رقابت باشد. ارزش تأسیسات ذوب‌آهن ما در قیمت ارزان‌تر محصولات دیگر صنعتی جلوه‌گر خواهد شد. ارزش ذوب آهن، در به کار افتادن و بهره‌برداری از منابع و معادن زیرزمینی بدون ذوب‌آهن بلا استفاده می‌ماند معلوم می‌گردد. ارزش ذوب‌آهن در به کار انداختن و به کار بردن نیروی انسانی و در تعداد هزاران مهندس و متخصص فنی که بعداً به وجود خواهد آمد آشکار خواهد شد. این صنعت چنان تحولی در کلیه شئون اقتصادی و اجتماعی ما به وجود خواهد آورد که ضرر و زیان خود ذوب‌آهن در منافع بسیاری که از منابع عدیده دیگر به وجود خواهد آمد قابل اغماض خواهد بود.

قسمت دوم این موافقت‌نامه که شامل احداث خط لوله گاز سراسری است شاید بتوان گفت عظیم‌ترین و پرمنفعت‌ترین پروژه‌ای است که تا به حال در ایرن به وجود آمده است این خط لوله که به طول ۱۱۰۰ کیلومتر اصلی و ۲۰۰ کیلومتر فرعی است از منابع نفتی جنوب و بهبهان شروع شده و از غرب اصفهان و ساوه و قزوین و رشت و بندر پهلوی گذشته و به آستارا ختم می‌گردد ۶۰۰ کیلومتر این لوله به قطر ۴۲ تا ۴۴ اینچ و ۵۰۰ کیلومتر آن ۳۸ تا ۴۰ اینچ خواهد بود.

ظرفیت این خط که یکی از بزرگ‌ترین خطوط لوله گاز دنیا به شمار خواهد آمد که مساوی ۱۳ تا ۱۵ میلیارد متر مکعب گاز در سال و یا معادل یک میلیارد و چهارصد میلیون فوت مکعب در روز خواهد بود ۳ تا ۵ میلیارد متر مکعب آن به مصرف داخلی و ۶ تا ۱۰ میلیارد متر مکعب آن به اتحاد جماهیر شوروی فرستاده خواهد شد. بهره‌برداری از این لوله از سال ۱۹۷۰ آغاز می‌گردد

و درآمد ایران از فروش گاز در ظرف ۱۵ سال قرارداد با شوروی بالغ بر ۹۲۵ میلیون دلار خواهد بود که اعتبار اعطایی دولت شوروی از این محل پرداخت می‌شود.

هزینه احداث شاه‌لوله اصلی به ۴۰۰ میلیون دلار و هزینه انشعابات آن در داخل شهرها به ۵۰ میلیون دلار خواهد رسید بازپرداخت کلیه تأسیسات خطوط لوله از محل درآمد فروش گاز پس از ۸ سال از آغاز بهره‌برداری خواهد بود هم‌زمان با احداث خط لوله تصفیه گازی که در بهبهان احداث می‌شود نزدیک به یک میلیون تن گاز مایع و ۶۰ هزار تن گوگرد در سال تولید خواهد کرد.

اهمیت خط لوله سراسری را شاید بهتر بتوان به طریق دیگری دید کمتر کسی است که هنگام شب در آسمان خوزستان پرواز کند و شعله‌های عظیم آتش را که از سوختن گازهای طبیعی به وجود می‌آید ببیند و متأثر نگردد. در حال حاضر بیش از نیم میلیارد فوت مکعب گاز در روز از منابع جنوب سوخته می‌شود. ارزش این گاز سوخته شده بر مبنای قیمتی که کنسرسیوم از ما می‌خرد همین ۱/۶۳ سنت در هر هزار فوت مکعب ۶ میلیون دلار در سال می‌شود ولی بر مبنای قیمتی که به شوروی فروخته می‌شود که معادل ۱۸/۷ سنت در هر هزار فوت مکعب است بالغ بر۷۰ میلیون دلار در سال می‌گردد.

مسئله به هدر رفتن گاز برای شرکت ملی نفت مسئله‌ای بغرنج شده بود این مقدار عظیم گاز را میسر نبود تماماً به محصولات پتروشیمی تبدیل کرد از طرف دیگر مصرف کلیه آنها به عنوان سوخت در داخل ایران نیز عملی نبوده برگرداندن این گازها به چاه همچنین با اشکالات فنی که در کنسرسیوم عنوان می‌کرد روبه‌رو می‌گردید در نتیجه شاه و مردم از این که این سرمایه خدادادی بدون استفاده به هدر می‌رفت متأثر بودند.

یک بار دیگر این مشکل نیز که عقده ذوب‌آهن برای ملت ایران شده بود به دست توانای شاهنشاه با تدبیر ما گشوده شد و در سفری که به مسکو فرمودند راه را برای مذاکره برای عقد قرارداد فروش گاز به کشور اتحاد جماهیر شوروی باز نمودند و حالا ما خواهیم توانست از این ثروت ملی که بیش از نیم قرن از بین می‌رفت بهره‌برداری نماییم در پروژه خط لوله سرتاسری دولت ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی هر دو منافع کافی خواهند برد. کشور شوروی گاز ما را به ۱۸/۷ سنت برای ۱۰۰۰ فوت مکعب خرید در صورتی که در آمریکا قیمت گاز به ۵۱ سنت در ایتالیا به ۶۴ سنت است در اینجا نیز بایستی از زحمات و مساعی جناب آقای دکتر اقبال که با مذاکرات مفصلی که با مدیران شرکت‌های عامل نفت به عمل آورده تا موافقت آنها را در بهره‌برداری از گازهای منطقه قرارداد جلب نمایند نهایت قدردانی شود. همچنین لازم است از جناب آقای دکتر عالیخانی سرپرست هیئت نمایندگی ایران به اتحاد جماهیر شوروی و جناب آقای مهندس اصفیا و دکتر یگانه و مهندسین ملی شرکت نفت آقایان مهندس فرخان دکتر شریفی و مهندس منوچهری و سایر اعضا هیئت نمایندگی ایران که زحمات زیادی در این‌باره کشیده‌اند در این مکان محترم قدردانی شود (احسنت) و همین طوری که دوست عزیزم آقای دکتر الموتی گفتند آقای دکتر اقبال سهم بزرگی در این مورد داشته‌اند با عرض تشکر از نمایندگان محترم که خسته شده‌اند ولی بنده وظیفه داشتم این چند کلمه را عرض بکنم بیانات خود را خاتمه می‌دهم (احسنت ـ احسنت).

رئیس ـ آقای دکتر عالیخانی بفرمایید.

دکتر عالیخانی (وزیر اقتصاد) ـ با عرض تشکر از نظرات نمایندگان محترم می‌خواستم فقط این نکته را در تأیید فرمایشات به سایر متین نمایندگان ارجمند عرض بکنم که اهمیتی را که برای احداث کارخانه ذوب‌آهن قایل هستند مورد تأیید هر کسی که بخواهد تعقل کند می‌بایست باشد (صحیح است) این نکته را باید تذکر داد که برنامه‌های اقتصادی که این مملکت در عرض ۵ یا ۱۰ سال آینده دنبال خواهد کرد بدون هیچگونه تردیدی قیافه اقتصادی و صنعتی ما را به کلی عوض خواهد کرد و ما به طور قطع وارد مرحله جدیدی در توسعه صنعتی و اقتصادی خودمان خواهیم شد (انشاءالله) بنابراین چه افتخاری از این بالاتر که نمایندگان ملت ایران و

دولت ایران در اجرای منویات شاهنشاه آریامهر بتوانند خدمتگزار این دوره استثنایی و تاریخی توسعه اقتصادی مملکت باشند (احسنت) صرف‌نظر از تمام توضیحات اقتصادی و فنی که در اینجا داده شد و بنده وارد آن نمی‌شوم لازم می‌دانم فقط به اختصار به بعضی از سؤالات نمایندگان ارجمند توضیحی عرض بکنم نکته اول این است که ما بیش از پیش در ایران مواد اولیه تولید می‌کنیم و کالاهای نیمه ساخته و الان شصت و پنج درصد واردات ایران را این مواد اولیه و کالاهای نیمه ساخته و ماشین‌آلات تشکیل می‌دهد ما مدت‌ها است که از وارد کردن اجناس لوکس و غیرضروری صرف نظر کردیم (احسنت) و اگر در ایران پنیر وارد می‌شود تنها پنیر متعارفی سفید است و آن هم به خاطر این است که در خشکسالی چند ساله اخیر ناچار بودیم ارزاق مردم را تأمین کنیم و فراموش نفرمایید که درآمد ملی ایران به طرز بسیار سریعی بالا رفته و تغذیه مردم بهتر و بیشتر شده و ما ناچاریم غذای مورد احتیاج آنها را از هر کجا که باشد وارد کنیم (صحیح است) تفاوت دیگر ۶۵ درصدی که برای مواد اولیه مثل دارو و ماشین‌آلات و آهن و کاغذ و وسایل ترقی و این طور چیزها را کنار بگذاریم باقی واردات ما را قند و شکر و چای یا این نوع مواد تشکیل می‌دهد و به همین دلیل هم هست که الآن ما نمی‌توانیم تأکید خودمان را بگذاریم روی توسعه صنایعی که کالاهی متضرر به ما می‌دهد ناچار هستیم که برویم و آن صنایعی را که حد اعلای فشار ارزی را به مملکت وارد می‌کند آنها را در داخل کشور ایجاد کنیم به همین دلیل امسال صنایع پتروشیمی صنایع کاغذ یا شیشه و انواع آن را در نظر می‌گیریم و در برنامه ۵ ساله چهارم و پنجم بدون هیچ‌گونه تردیدی فهرست صنایعی که دولت در برنامه خواهد گذاشت به کلی فرق خواهد داشت با برنامه‌های قبلی به همین دلیل که کنتس اهمیت صنعت ذوب‌آهن که حساس‌ترین آنها است روشن شود، در اینجا سؤال شد که تعداد کارشناسان چند نفر خواهد بود و چه اطلاعاتی می‌خواهند و برای چه می‌خواهند و کجا می‌روند، تعداد کارشناسان به آن اندازه‌ای خواهد بود که ما تشخیص بدهیم لازم است، اطلاعاتی را که مورد نیازشان خواهد بود اطلاعاتی است که ما تأیید می‌کنیم مورد نیاز است و به نقاطی خواهند رفت که ما از آنها بخواهیم بروند در اینجا نباید فراموش کرد که ما هستیم که تصمیم می‌گیریم، چه می‌خواهیم برطبق قرارداد اگر خودمان به اندازه کافی کارشناس نداشته باشیم برطبق این قرارداد از تعدادی کارشناس که اتحاد جماهیر شوروی در اختیار ما می‌گذارد استفاده خواهیم کرد تا مدتی که تشخیص بدهیم لازم است برای مذاکراتی که در عقد قرارداد داشتیم حتی از نظر آموزش فنی کارشناسان ایران این صحبت پیش آمد که ما می‌خواهیم آن‌چنان برنامه‌ای داشته باشیم که اگر خواستیم یعنی اگر نه حتماً برای تولیدات صنعتی یا هر نوع کارخانه ذوب‌آهن دیگری که در هر نقطه دیگر از مملکت بخواهیم تأسیس بکنیم اجرای تمام کارها و طراحی برنامه‌ها به وسیله طراحان ایرانی انجام شود (احسنت) به عبارت دیگر توسعه اقتصادی ایران که طبق آن واحدهایی که از نظر مادی قابل دیدن باشد نیست از آن مهم‌تر این است که مثل گذشته مثل هزار سال پیش که برای مشکلات خودمان فکر می‌کردیم و راه‌حل‌های بدیع به بشریت تقدیم می‌کردیم حالا نیز بکنیم (احسنت) بنابراین امیدوارم در این مورد آمدن کارشناس و رفتن کارشناس تعبیر به هیچ چیز خاصی نشود و ما این که ما گفتیم اسناد و مدارک فنی که سازمان‌های شوروی به ما خواهند داد منحصراً در تأسیسات خودمان استفاده خواهیم کرد و به کس دیگر نخواهیم داد این هم در هر نوع قراردادی ذکر می‌شود، ما تا هفته آینده قرارداد احداث واحد بسیار بزرگ پتروشیمی بندر مشعور را به حضور خانم‌ها و آقایان تقدیم خواهیم کرد و این نکات را در آنجا ملاحظه خواهید فرمود و به عبارت دیگر این نوع اسناد و مدارک فنی دو نوع می‌تواند باشد با عبارت است از یک پروانه خاصی که واقعاً مطالعه کرده‌اند و ارزش دارد و به نام خودشان ثبت کرده‌اند و یا عبارت است از لمی که در یک کار معین به کار برده‌اند و باید در نظر بگیریم که امروز با دادن حرارت یک کمی بیشتر یا کمتر در داخل یک کوره شما می‌توایند یک پمپ خیلی خوب درست کنید یا یک پمپ بد. این دادن حرارت دیگر

به صورت پروانه و اختراع در نمی‌آید ولی به صورت یک دانش خاص فنی است آن کسی که این کار را کرده و هر کسی از یک طریق کاری می‌کند و در تمام کتاب‌ها طرز تهیه فرض بفرمایید فلان فولاد مخصوص را از نظر تئوریک نوشته‌اند ولی فولاد مخصوصی که فلان کشور تولید می‌کند با کشور دیگر فرق دارد به خاطر همین دانش‌های فنی است و این دانش‌های فنی اگر در اختیار ما قرار بگیرد اصلاً برای ما میسر نیست که از نظر اخلاقی و از نظر عرف بین‌المللی در اختیار طرف دیگر بگذاریم مسئله مسئله تعهد اخلاقی است که ما در اختیار دیگری نخواهیم گذاشت حالا اگر خودشان گیر آوردند ارتباطی دیگر با کار ما ندارد (احسنت) در مورد ماده ۱۶ مایل هستم به عرض‌تان برسانم که تقریباً در هر نوع قراردادی نظیر این ماده ولی با انشاء مختلف در اختیار همه گذاشته می‌شود یعنی در موقع فرس‌ماژور اتفاقی که واقعاً از قدرت هر کس خارج می‌شود ما بتوانیم با هم صحبت بکنیم اگر فرس ماژوری پیش بیاید اجازه بدهید بنده به عرض مجلس شورای ملی برسانم که فرس‌ماژور پیش نخواهد آمد و اگر پیش آمد طرف تعهد دارد که بیش از تاریخ معینی کوره‌های ما را بسازد نوردها را به راه بیندازد و برعکس ما هم متعهد هستیم در سال ۱۹۷۰ گاز به شوروی تحویل بدهیم اگر واقعاً یک فرس ماژوری پیش بیاید و ما نتوانستیم گاز به شوروی تحویل بدهیم طرف متوجه یک همچو مسئله‌ای خواهد بود او هم دار حساب می‌کند که تمام منطقه جنوب قفقاز خودش را اتکا و اعتماد می‌کند به گازی که ما داریم به او تحویل می‌دهیم ولی در یک مورد فرس‌ماژوری پیش می‌آید و برعکس در مقابل هم یک چنین چیزی قید می‌شود که تحویل بدهد ناچار است قید بکند ولی ترجیح می‌دهد که پیش نیاید یعنی عقل سلیم این را می‌گوید و حکم می‌کند ولی باید قیر شود که برای موضوع حل اختلاف چه بکنند عرض کنم ما قراردادی با بازار مشترک که کمیسیون مختلط دارد که می‌تواند سالی یک مرتبه احیاناً اگر خواستند شش ماه یک مرتبه جمع شوند و اختلافات مابین را بررسی بکنند برای این که اگر ما با بازار مشترک اختلاف نظر پیدا کردیم نمی‌توانیم توی کمیسیونی بنشینیم و اختلاف نظر داشته باشیم و نداریم و جزء این هم هیچ چیز نمی‌توانیم داشته باشیم و در قراداد تحصیل شصت میلیون دلار از دولت فرانسه وجود دارد و در آنجا باز متوسل شده‌ایم به کمیسیون مختلط در آنجا همان اختلاف را به صورت دیگری نوشته‌اند، بنشینیم با هم صحبت بکنیم تا کی؟ تا موقعی که با هم توافق بکنیم (مرتضوی ـ این اصلاً مربوط به سازمان‌های اجرایی است) همین طور است ولی اینها جزئیات نیست یا اگر واقعیتش را بخواهید حضورتان عرض کنم هر قراردادی هر چقدر کلی نوشته شود اجرایش بستگی به حسن نیت طرفین دارد (صحیح است) ما براساس حسن نیت می‌رویم و این کار را می‌کنیم ولی البته سعی کرده‌ایم که آن چنان قراردادی تهیه کنیم که قابل عمل باشد به همین دلیل هم می‌خواهم به عرض‌تان برسانم در کمیسیون هم این نکته را بنده تذکر داده‌ام که قبل از این که قرارداد حتی پاراف شود کار ما شروع شده بود چرا که امسال مملکت ایران وقتی ۶۵۰ ـ ۶۷۰ هزار تن آهن و فولاد وارد می‌کند در سال ۱۹۷۰ - ۱۹۷۱ از یک میلیون تن تجاوز خواهد کرد اگر شش ماه کار ما عقب بماند در حدود ۵۰۰ هزار تن یا ۴۰۰ هزار تن آهن و فولادی که ما باید خودمان می‌ساختیم و موجب صرفه‌جوئی ارز می‌گردید ناچاریم از خارج وارد کنیم و هر روز برای ما ارزش دارد به همین دلیل بدون وجود قرارداد ما توافق کردیم و مقدار قابل توجهی ما کارهای‌مان را به پیش‏ بردیم و به موازات آن برنامه‌هایی که واقعاً باید در داخل مملکت انجام گیرد و اهم کار همین برنامه‌ها است برای این که این ذوب‌آهن اسمی است برای یک طرح بسیار وسیع توسعه مناطق وسیع ایران و استفاده به صورت بی‌سابقه از منابع زیرزمینی اینها را ما الان شروع کردیم الان تمام مسیر آهن روشن شده است الان سدسازی شروع شده به زودی ساختمان کارخانه بزرگ برق اصفهان آغاز خواهد شد مقدار هنگفتی از نقشه‌برداری که برای گاز خواهیم کرد و همین‌ها است که به عرض‌تان می‌رسانم که وقتی مجموعش را در نظر می‌گیریم می‌بینیم چه میزان کارگر ناچاریم بسیج بکنیم و به کار بیندازیم و از تمام امکانات و قدرت مالی خودمان باید استفاده کنیم هیچ چیز برای ما مهم‌تر از اجرای این برنامه‌ها نخواهد بود به خاطر این که این برنامه‌ها انجام بشود

چرا که عرض کردم به تحقیق می‌شود گفت، این را به صورت علمی می‌شود نشان داد که ۹ سال یا ۱۰ سال دیگر آینده‌ای که در برابر ملت ما خواهد بود به طور کلی با امروز متفاوت است (احسنت ـ احسنت).

رئیس ـ نظر دیگری در کلیات لایحه نیست؟ (اظهاری نشد) با ورود در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانم‌ها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است، قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده واحده ـ موافقت‌نامه بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درباره همکاری اقتصادی و فنی به منظور ایجاد تأسیسات ذوب‌آهن و کارخانه ماشین‌سازی و نصب لوله گاز در ایران و واگذاری اعتبار برای این مقاصد شامل ۱۹ ماده و یک ضمیمه و یک نامه پیوست تصویب و به دولت اجازه داده می‌شود که پس از مبادله اسناد تصویب مفاد آن را به موقع اجرا بگذارد. قسمتی از ۲۶۰ میلیون روبل اعتبار موضوع این موافقت‌نامه طبق ماده ۷ لایحه قانونی برنامه عمرانی سوم کشور طی مدت این برنامه و بقیه در سال‌های بعد مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

رئیس ـ آقای دکتر مبین بفرمایید.

دکتر مبین ـ بنده اسم نوشته بودم که در کلیات صحبت کنم ولی با توضیحاتی که همکاران عزیز بنده راجع به کلیات لایحه دادند منصرف شدم و در ماده واحده صحبت می‌کنم هر لایحه‌ای که اینجا مطرح می‌شود به خصوص این لایحه، از سه جهت می‌توانیم وارد بحث بشویم از جهت سیاسی، از جهت اقتصادی، از جهت قانون‌نویسی، ما همگی متفق هستیم و ایمان داریم که شاهنشاه معظم ما یکی از شخصیت‌های فوق‌العاده وارد هستند به امور و یکی از سیاستمداران برجسته جهان می‌باشند (صحیح است) ما اعتقاد داریم که این دولت با خلوص نیت قصد خدمتگزاری دارد (صحیح است) بنابراین از جهت اقتصادی و سیاسی با توجه به این دو اصلی که عرض کردم ما می‌توانیم مطمئن باشیم که رعایت کلیه جوانب شده و خواهد شد مضافاً به این که همکاران عزیز بنده نکات دقیق و حساس سیاسی و اقتصادی مربوط به این لایحه را توضیح دادند و بنده خودم را فارغ می‌دانم از این که از این جهت وارد مطلب بشوم بنابراین می‌ماند یک مطلب از جهت قانون‌نویسی اگر بنده به عنوان مخالف صحبت می‌کنم از این جهت نیست که بگویم با تأسیس کارخانجات و لوله گاز موافق نیستم (آفرین ـ صحیح است) مخالفت بنده فقط راجع به نحوه تهیه لایحه است یعنی راجع به نحوه قانون‌نویسی است ما اصولی داریم در متمم قانون اساسی اصل ۲۷ می‌گوید که قوای مملکت به سه شعبه تقسیم می‌شود اول قوه مقننه دوم قوه قضائیه سوم قوه اجراییه بعد در اصل ۸ ۲ متمم قانون اساسی گفته شده است که قوای سه‌گانه مزبوره همیشه از یکدیگر ممتاز و منفصل خواهند بود در قانون اساسی فصل وظایف مجلس و حدود و حقوق آن را از اصل ۱۶ تا اصل ۳۱ نگاه می‌کنیم آنجا ۵ تا اصل است راجع به این که ممکن است گفت تا حدودی ارتباط دارد با یک چنین مطالبی که پیش می‌آید باید گفت اصل ۲۲ مواردی که قسمتی از عایدات یا دارایی مملکت منتقل یا فروخته می‌شود اصل ۲۳ بدون تصویب شورای ملی امتیاز تشکیل کمپانی و شرکت‌های عمومی از هر قبیل و به هر عنوان از طرف دولت داده نخواهد شد، اصل ۲۴ بستن عهدنامه و مقاوله‌نامه‌ها و امتیازات تجارتی و صنعتی و فلاحتی با تصویب مجلس شورای ملی باشد، اصل ۲۵ استقراض دولتی به هر عنوان که باشد خواه از داخل خواه از خارجه با اطلاع و تصویب مجلس شورای ملی خواهد بود، اصل ۲۶ ساختن راه‌های آهن یا شوسه خواه به خرج دولت خواه به خرج شرکت و کمپانی اعم از داخله و خارجه منوط به تصویب مجلس شورای ملی است مابقی آن مطالبی همه قابل استفاده از جهت این لایحه نیست ولی این چند اصل که عرض کردم شما ببینید کدام یک به این ماده واحده می‌خورد و این ماده واحده به چه مناسبت آمده برای تصویب به مجلس فقط برای رعایت دو اصل یکی از جهت رعایت اصل ۲۵ یعنی تحصیل اعتبار یکی از جهت رعایت اصل ۲۲ یعنی

فروش گاز است و تأسیس کارخانه یا نصب شاه‌لوله ارتباطی به مجلس ندارد مگر شما این کارخانه‌جات قندی که آورده‌اید و در یک جایی نصب کرده‌اید مجلس تصویب کرده و کارخانه یا نصب لوله ارتباطی به کار مجلس ندارد البته دولت می‌تواند بگوید که من حسن نیت دارم و می‌خواهم اصل دیگر را هم رعایت کنم که می‌گوید نمایندگان مجلس باید نظارت کنند در اجرای قانون و من چنین قراردادی می‌خواهم ببندم خوب بیایید نظارت‌تان را بکنید از روز اولی که می‌خواهم چنین قراردادی ببندم بیایید شما در تمام جوانب دقت بکنید ولی این موضوع به خصوص نمی‌بایست فرمول شود و بالنتیجه واجب شود که در جاهای دیگری که دولت می‌تواند مستقلاً با اختیار قانونی که دارد قراردادهای دیگر ببندد بدون تصویب مجلس شورای ملی مثلاً قراردادهای عادی بدون امتیاز تجاری چون در اصل ۲۴ قرارداد تجاری است که شما می‌خواهید امتیاز بدهید باید به مجلس آورد ولی تأسیس کارخانه که امتیاز نیست یک دولتی یک مؤسسه‌ای با قیمت کمتر با پیشنهاد کمتری به شما می‌فروشد شما می‌خرید مگر کارخانه‌های قند را آوردید در مجلس تصویب کردید علاوه بر این شما در تبصره ۴۹ قانون بودجه سال ۴۴ چه کار کردید؟ عین تبصره را من می‌خوانم «به دولت اجازه داده می‌شود برای تأمین قسمتی از هزینه‌های عمرانی سوم کشور قرارداد تحصیل اعتبار از مؤسسه ج. آی. ای ایتالیایی را که به مصرف خرید کارخانه برق اصفهان خواهد رسید تا مبلغ حداکثر ۸ میلیون ریال و بهره ۵% در سال و استرداد اقساط در مدت ۱۶ سال با مهلت سه سال اول‏ منعقد و پس از تصویب کمیسیون مشترک مجلسین به موقع اجرا بگذارد این هم همان‌طور است این قرارداد تحصیل اعتبار برای اجرای تبصره ۴۹ را وقتی آوردند به کمیسیون مشترک دارایی مجلسین یک قرارداد خرید کارخانه برق هم که مورد استفاده همین کارخانه ذوب‌آهن قرار خواهد گرفت ضمیمه‌اش بود در آنجا بحث بود گفتیم که ما فقط قرارداد تحصیل اعتبار را تصویب می‌کنیم قرارداد خرید کارخانه را ما فارغ هستیم و کمیسیون دارایی مجلسین این تصمیم را گرفته است در اینجا نیز ما در مورد کارخانه‌ها و لوله گاز و نسبت به شرایط فروشنده کارخانه و این که کی به شما ارزان‌تر می‌فروشد ما وارد نمی‌شویم این وظیفه دولت است که برود ببیند این کارخانه را از کجا می‌تواند بخرد با چه شرایطی می‌تواند بخرد چون متخصص دارد و متخصص در اختیارش هست و دولتی که دارای متخصص هست باید تشخیص بدهد که این قرارداد و این پیشنهادهای مربوط به این کارخانه به نفع ما هست یا نیست آنچه که من خواستم عرض کنم که در این لایحه در این ماده واحده موضوع تأسیس کارخانه و موضع نصب لوله و موضوع تأسیس کارخانه ماشین‌سازی آمده تلفیق شده در داخل دو قرارداد که مجلسین می‌بایست تصویب بکنند اول تحصیل اعتبار است و مطلب دیگر فروش گاز چون مال دولتی است و وقتی می‌خواهیم بفروشیم باید اجازه از مجلسین بگیریم در مورد این که این مطلب تفکیک شود بنده البته پیشنهادی دادم که قرائت خواهد شد و جناب آقای وزیر اقتصاد در این مورد توجه خواهند فرمود مطلب دیگر در ماده واحده ذکر شده و صورت‌جلسه این که ماده واحده ربط داده شده به قرارداد بنده می‌بایستی این را عرض کنم که وقتی یک قراردادی را می‌آورند به عنوان این که پیشنهادی است از طرف یک دولت و می‌خواهیم تنظیم قرارداد کنیم این قرارداد را من حیث‌المجموع باید در نظر بگیرم یعنی ممکن است شرایطی و موادی در قرارداد باشد که خیلی خوب باشد ممکن است مطالبی باشد که صددرصد خوب نباشد ولی ما نمی‌توانیم بگویی که آن شرط خوب را نگاه داریم و شرطی را نمی‌توانیم بگوییم صددرصد خوب است رد کنیم برای این که قرارداد دو طرف دارد بنده در قرارداد نفت عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم با توجه به تمام موادی که در این قرارداد است گفته شده است قرارداد با شرایط بهتر و سهل‌تر و ساده‌تر وجود نداشته بنابراین وقتی که دولت این توجه را به ما داده که این قرارداد واجد بهترین شرایط است باید جمعش را در نظر بگیریم و نمی‌توانیم بگوییم فلان قسمت به تنهایی خوب است و مابقی نه (صادق احمدی ـ الزامی ندارید می‌توانید راجع به آن مواد به دولت تذکر دهید مجدداً برود مذاکره کند) بنده باید اضافه بکنم

استدلالی که آن قسمت از قرارداد مورد توجه ما نیست و لذا تمام قرارداد را قبول نداریم درست نیست ولی از طریق بحث در قرارداد و از طریق مذاکره باید حل کرد که آن قسمت اصلاح شود و نمی‌شود گفت تمام قرارداد خوب نیست صورت‌جلسه این که آن ماده مخصوص خوب نیست به همین جهت بنده عرض کردم که مسلماً رعایت تمام جوانب سیاسی و اقتصادی شده است مطلب دیگری که می‌بایستی عرض کنم این است که در قسمت آخر گفته است که این ۲۶۰ میلیون روبل اعتبار طبق ماده ۷ قانون برنامه عمرانی سوم و طبق این لایحه در سال‌های بعد مورد استفاده قراربگیرد ما در وقتی که بودجه سال ۴۳ را می‌خواستیم تصویب کنیم به شهادت صورت‌جلسات مجلس دولت اینجا آمده گفت که از محل ماده هفت ۱۹۰ میلیون دلار تا به حال غرض داده‌ایم بعد در تبصره ۵۸ بودجه سال ۴۳ در حدود ۱۷۰ میلیون دلار تصویب کردیم از محل ماده ۷ (مهندس والا ـ ماده ۷ در حدود ۸۰۰ میلیون دلار است) بنده دارم می‌رسم ارقام را یادداشت بفرمایید در بودجه سال ۴۳ ضمن تبصره ۶۷، ۱۸۵ میلیون دلار به عنوان پذیره گرفته شد این بحث شد و در صورت‌جلسات هست که ما این پذیره را به عنوان وام تلقی می‌کنیم یا در آمد اگر وام تلقی کنیم باید از محل ماده ۷ برنامه عمرانی سوم باید اگر درآمد حساب کنیم ضمن ماده ۶ حساب می‌شود به هرحال نمی‌شود گفت که نه در ۶ تلفیق شود و نه در ۷ و یک قرارداد تحصیل وام دیگر برای قسمتی از هزینه‌های عمرانی کشور که شماره چاپش ۱۴۱۰ است که اجازه داده شده ۷۷ میلیون دلار از محل ماده ۷ عمرانی سوم استقراض به عمل بیاید بعد اخیراً یک قرارداد دیگری داریم مربوط به کارخانه برق اصفهان به مبلغ ۸ میلیون دلار رویهم‌رفته اگر پذیره را جزء وام حساب کنیم جمع ۶۲۵ میلیون دلار است. اگر درآمد حساب کنیم از محل ماده ۶ باید حساب شود و در قانون برنامه عمرانی سوم که هنوز نفوذ قانونی دارد گفته شده است هزینه برنامه باید از سه محل تأمین شود از محل ماده ۵ ـ ۶ ـ ۷ ولی ماده ۷ را موکول کرده است به منظور کمبود درآد دولت از محل ماده ۵ و ۶ یعنی اگر از محل ماده ۵ و ۶ هزینه برنامه عمرانی سوم را تأمین کردید حق مراجعه به ماده ۷ ندارید شما اگر این پذیره را داخل وام بگذارید ۶۰۰ میلیون دلار وام پر است اگر داخل وام نگذارید این ۱۸۵ میلیون دلار را مسلماً ۱۲۰ میلیون دلار آن خواهد رفت داخل ماده ۶ و از آن محل صورت‌جلسه تأمین هزینه اعتبارات عمرانی برنامه سوم اگر توانستید از محل ماده ۵ و ۶ پر کنید هزینه برنامه را حق استفاده از ماده ۷ ندارید بنده پیشنهاد کردم این ۲۶۰ میلیون روبل موضوع موافقت‌نامه در جمع وام‌ها و اعتبارات برنامه چهارم محسوب شود چون به نظر بنده از محل ماده ۷ برنامه عمرانی سوم ما نمی‌توانیم استفاده کنیم برای این که ممکن است جواب داده شود درست است که تصویب شده ولی ما استفاده نکرده‌ایم به هرحال وقتی مجلس تصویب کرد امکان استفاده برای دولت هست بدون مراجعه به مجلسین لذا ما نباید قبل از آن که آن قراردادهای قبلی را که تصویب شده استفاده نشده و قبل از آن که یک مقدارش را لغو کنیم مجدداً بگوییم از این محل می‌خواهیم اسنفاده کنیم بنده پیشنهادم را در مورد اصلاح ماده واحده تهیه کرده‌ام تقدیم می‌کنم امیدوارم مورد توجه قرار بگیرد.

رئیس ـ ۵ دقیقه بیشتر از وقت باقی نمانده آقای پاینده بفرمایید.

پاینده ـ بدون تردید امروز یکی از مبارک‌ترین روزهای تاریخ مجلس و یکی از مبارک‌ترین روزهای تاریخ مشروطه و یکی از مبارک‌ترین روزهای عمر ما است (صحیح است) بنده آنچه که نماینده محترم فرمودند با دقت گوش دادم و با اطمینانی که به دقت و مطالعه کردن ایشان دارم اصولاً خیای خوشحالم که ایشان فرمودند از نظر سیاسی و از جهات دیگر رعایت مصالح مملکت شده و مشکلی که به نظر ایشان رسیده از نظر مشکل قانون‌نویسی بوده دو مطلب فرمودند بنده اجازه می‌خواهم عرض کنم چون تا حدی وارد هستم توضیح بدهم در اینجا اشاره به اصول قانون اساسی شده و عنوان فرمودند چون قانون اساسی برای همه ما مقدس و محترم است و قطعاً بعد از قرآن که کتاب آسمانی است

منتهی به این عبارت و به این تقدسی نداریم ولی بنده هر چه دقت کردم دیدم در این ماده واحده‌ای که موافقت‌نامه هست یعنی ماده واحده تکیه‌گاه موافقت‌نامه هست و به مجلس آمده یک ماده واحده را مثل قراردادهای معمولی که بین دو دولت منعقد می‌شود آنچه باید رعایت شده و گفتگو شده و اگر اصلاحی لازم بود قطعاً تذکر داده می‌شد و بنده به خودم حق می‌دهم تذکر بدهم که تمام آنچه سوابق قانون‌گذاری حکم می‌کرده رعایت شده است و مجلس به این ماده واحده به اتفاق مطلق رأی خواهد داد و همه مواردی که ما می‌بینیم رعایت شده مطلب دوم هم که مطلب برنامه هست خود آقای وزیر اقتصاد توضیح خواهند داد.

رئیس ـ چون چهار ساعت وقت این مجلس تمام شده است (نمایندگان ـ رأی، رأی) و نظر همکاران این است که مذاکرات ادامه یابد (صحیح است) رأی می‌گیریم خانم‌ها و آقایانی که موافقند جلسه ادامه یابد خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد آقای دکتر مبین قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

پیشنهاد می‌نمایم ماده واحده مربوط به ذوب‌آهن به طریق زیر اصلاح شود:

ماده واحده ـ به دولت اجازه داده می‌شود مفاد قرارداد تحصیل میلیون روبل اعتبار منعقده بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی را که صرف هزینه تأسیس کارخانه ذوب‌آهن و احداث شاه‌لوله گاز و تأسیس کارخانه ماشین‌سازی خواهد شد و بهره آن ۲/ ۵% و مدت بازپرداخت ۱۲ سال و اصل بهره اعتبار قبل از موعد نیز قابل پرداخت می‌باشد به مورد اجرا بگذارد.

تبصره ۱ ـ اصول و بهره اعتبار در درجه اول از طریق فروش گاز و در درجه دوم از طریق فروش پنبه و پشم خام و سنگ‌های معدنی فلزات غیر آهنی و خاویار و ماهی‌های خاویار و ماهی‌های غضروفی و پوست قره کل و چرم‌های خام و برنج و کشمش و کنجاله و برخی کالاهای صنعتی مستهلک و در درجه سوم ممکن است در مقابل پرداخت‌های دیگر دولت اتحاد شوروی به دولت ایران احتساب و در درجه چهارم برطبق تقاضای بانک بازرگانی خارجی اتحاد شوروی ممکن است به ارز قابل تبدیل تسعیر و انتقال داده شود.

تبصره ۲ ـ ۲۶۰ میلیون روبل اعتبار در جمع کل وام‌ها و اعتبارت برنامه چهارم محسوب خواهد شد. دکتر مبین.

رئیس ـ آقای دکتر مبین توضیح دیگری دارید؟

دکتر مبین ـ بنده منتظر توضیح آقای وزیر اقتصاد هستم.

رئیس ـ این پیشنهاد مخالف زیاد دارد آقای دکتر عالیخانی بفرمایید.

دکتر عالیخانی (وزیر اقتصاد) ـ توضیحاتی که جناب آقای دکتر مبین دادند و براساس آن این پیشنهاد را تقدیم ریاست محترم مجلس شورای ملی کردند در واقع آن نکات اصلی‌اش بر دو قسمت است که بنده اجازه می‌خواهم عرض کنم از جناب آقای پاینده متشکر هستم برای توضیح به سایر روشنی که فرمودند واقعاً جریان به این صورت است که ما اعتبارات دیگری را هم که در مجلس می‌آوریم و کسب مجوز می‌کردیم حدودش همین بود که اینجا نوشته شده است البته یک نکته‌ای را نباید از نظر دور داشت و آن این است لایحه‌ای به این اهمیت که مسئله سرمایه‌گذاری هنگفتی برای ملت ایران خواهد بود این لازم است به طور بسیار دقیق مورد توجه نمایندگان ارجمند قرار بگیرد (صحیح است) نکته دوم درباره ماده ۷ برنامه سوم حضورتان عرض کنم برطبق حسابی که سازمان برنامه کرده و برطبق بودجه‌ای که در هیئت عالی سازمان برنامه به تصویب رسیده الان در حدود دویست و خورده‌ای میلیون دلار از اعتباراتی که حق داشتیم و تخصیص داده شده بود استفاده کرده‌ایم به عبارت دیگر ما پیش‌بینی کردیم برای اجرای برنامه‌های خودمان یک مقدار از عواید نفت استفاده خواهیم کرد و مقداری از درآمدهای داخلی استفاده خواهیم کرد و بقیه طرح‌ها از طریق تهیه اعتبار از خارج اجرا

خواهد شد برای تحصیل اعتبار این قسمت یعنی تهیه وام و اعتبار از خارج چیزی در حدود پانصد میلیون دلار پیش بینی شده و الان مبلغی بیش از دویست و خورده‌ای میلیون ما داریم خرج می‌کنیم اگر بخواهیم تمام دویست و هشتاد میلیون دلار یا دویست و شصت میلیون روبل جزء حساب برنامه سوم بگذاریم در این صورت بدون هیچ جهتی پر کرده‌ایم این بودجه‌ای را که برای اجرای برنامه سوم تخصیص داده‌ایم (صحیح است) در حالی که خودمان هم می‌دانیم از این پول مقدار خیلی کمتری در عرض این برنامه استفاده خواهیم کرد و بقیه به سال بعد خواهد افتاد به برنامه چهارم و سال‌های بعد بنابراین نمی‌توانیم این کار را جزء برنامه سوم بگذاریم و نمی‌توانیم الان میزان دقیق آن را معین بکنیم که چقدر را در این برنامه استفاده می‌کنیم و این کار میسر نیست بنابراین تنها راهی که به نظر می‌رسد این است که در اینجا این مسئله مورد قبول قرار بگیرد که آن میزانی از این دویست و هشتاد و شش میلیون دلار مورد استفاده قرار خواهد گرفت و در عوض باقی مانده این را به حساب تخصیص اعتبار این برنامه از طریق وام بگذاریم مابقی آن هر چه باقی بود در سال‌های بعد استفاده کرده با توجه به این نکته بنده با عرض معذرت خدمت‌تان عرض می‌کنم این از نظر عمل کار منطقی شاید نیاید ولی این چیزی که در اینجا تهیه شده و مورد تأیید کمیسیون قرار گرفته به هرحال جوابگوی نیازمندی‌های ما هست بنابراین ممکن بود که از این به طریق دیگر انشاء کرد و آنچه که خود جنابعالی و همکاران جنابعالی می‌خواهند ذوب‌آهن است ماشین‌سازی است لوله گاز است هر چه سریع‌تر که با این ماده برای ما تأمین خواهد شد بنابراین از حضورتان درخواست می‌کنم اگر تصور می‌فرمایید که این توضیحات در جهت فکر جنابعالی باشد موافقت بفرمایید به همین صورتی که پیشنهاد کرده بودیم باقی بماند.

رئیس ـ آقای دکتر مبین بفرمایید.

دکتر مبین ـ بنده خیلی خوشوقتم که می‌بینم جناب آقای وزیر اقتصاد اگر یک موقع تذکر صحیح داده می‌شود می‌پذیرند اگر من تذکر دادم که ما بایست فقط راجع به تحصیل اعتبار و گاز وارد شویم به مابقی قرارداد نشویم علتش را هم گفتم که نباید این فرمول شود برای دولت که اگر اختیار داشت یک قرارداد را بدون کسب مجوز از مجلسین و در حدود اختیارات خودش بگذارند طفره برود و به عنوان این که تصویب مجلس لازم دارد کار را کنار بگذارد و اینجا چون مطلب فوق‌العاده مهم است بنده قبول می‌کنم و در آن موقع جواب خودم را دادم که شما می‌گویید که ما می‌خواهیم چیزی را از نظر ملت مخفی نکنیم حتی مطلبی را که در حدود اختیار دولت هست رسیدگی کنید این نظر شما صحیح است از این احترامی که به مجلس می‌گذارید به سهم خودم تشکر می‌کنم (صادق احمدی ـ وظیفه دولت است) بنابراین از این جهت که دولت با داشتن اختیار تصویب مجلس را خواسته نهایت حسن نیت است و از این جهت اعتراض خودم را پس می‌گیرم ولی از جهت ماده ۷ البته استدلال شما قابل توجه است که نمی‌شود به طور یقین گفت چه مقدار در برنامه عمرانی سوم و چه مقدار در برنامه عمرانی چهارم باشد لذا تقاضا می‌کنم جنابعالی نهایت دقت و مراقبت را بفرمایید اگر در برنامه سوم جا نبود که از محل ماده ۷ استفاده کنید همه مبلغ را بیندازید به برنامه عمرانی چهارم و هر مقدارش جا بوده شما استفاده بکنید و مقداری که جا نبود در برنامه سوم باید در برنامه چهارم استفاده شود بنده به قول جنابعالی اطمینان دارم و پیشنهادم را پس می‌گیرم (احسنت).

رئیس ـ نظر دیگری در ماده واحده نیست؟ (اظهاری نشد) در کلیات آخر لایحه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به لایحه با ورقه أخذ رأی می‌شود.

(اسامی نمایندگان به ترتیب آتی وسیله منشی اعلام و در محل نطق أخذ رأی به عمل آمد)

دکتر امام خویی ـ موسوی ـ مهندس جلالی ـ پاینده ـ ارسنجانی ـ مهندس کمانگر ـ احتشامی ـ فخر طباطبایی ـ صائب ـ زند ـ دکتر اعتمادی ـ دکتر قراگزلو ـ دکتر رمضانی ـ امیراحمدی ـ محدث‌زاده ـ دکتر یزدان پناه ـ هیراد ـ دکتر فربود ـ مهندس برومند ـ مهندس معینی ـ ابراهیمی ـ دکتر مهذب

کلانتر هرمزی - تبریزی- معتمدی- سیفی- امام مردوم- ادیب سمیعی- دکتر زعفرانلو- مافی- مرتضوی- رهبر- شکیبا- مجد- صدری کیوان- مهندس ارفع- دکتر خطیبی- مهندس صائبی- دکترعدل- روستا- ملک زاده آملی- مهندس ریاحی-مهندس مجتهدی- دکتر عدل طباطبائی- دکترسامی راد- دکترضیائی- مهندس آراسته- دکتر الموتی- بانونفیسی- مهندس کیا- مهندس جلالی نوری- دکتروحیدنیا- رضوی- ساگینیان- دکتر مصباح‌زاده- مهندس اسدی سمیع- بهادری- حقشناس- دکترکلالی- بانوجهانبانی- مهندس عطائی- دکتر مهندس ناصربهبودی- مصطفوی- نائینی- ثامنی- مهندس معینی زند- سلیمانی کاشانی- دکتر موثقی- رجائی- روحانی- بانوتربیت- قاسم مرادی- پورادبی- اوزار- کیهان یغمائی- دکترامین- لفوطی- دکتر رضوانی- دکتر شتی- دکترصاحبقلم- مهندس انصاری- دکتر حسینی- اقبالی- مبارکی- دکتر رهنوردی- شخیالاسلامی- بانوابتهاج سمیعی- دکتر کیان- توسلی- مهندس پروشانی- حاذقی- دکترمدنی- غلام نیاکان- جاوید- طالبزاده رودسری- دکتر معتمدوزیری- دکتر مهدی‌زاده - ظفر- دکتر بقائی یزدی- بختیار بختیاریها- البرزی- دکتر نجیمی- کسرائی- سرتیپ پور- فولادوند- دیهیم- سرتیپ حکیمیان- حکمت یزدی- دکتر اسفندیاری- کورس- نصیری- بدرصالحیان- جهانشاهی- مهندس زرآور- دکتر غنی- سعید وزیری- زهتاب فرد- طباطبائی- ناروئی- دکتر صالحی- ایلخان- مهندس والا- ذبیحی سلطان احمدی- موسوی ماکوئی- شفیعی‌پور کرمانی- بانو دکتردولتشاهی- میرهادی- پژند- زرگرزاده- کشفی- کمالوند- کنگرلو- احمدی - قراچورلو- ضابطی- بالاخانلو- ختائی- قلعه جوقی- حبیبی- مهندس مالک- پزشکی- دکتر حکیم شوشتری- شاخوئی- نوربخش- دکتر سعید- مهندس ریاضی- ریگی- تهرانی- اولیاء- دکتر یگانگی- سرلشکر نکوزاد- دکتر حکمت- دکتر پورهاشمی- مهندس اخوان- باغمیشه- مهندس صدقیانی- فهیمی - موسوی کبیری- متولی باشی- محسنی مهر- مهندس پرویز بهبودی - مهندس عدلی - مهندس زنجانچی- آموزگار- پاک‌ذات- صائبی - دکتر جعفری- میرافضل- علی مرادی.

(آراء مأخذه شماره شد نتیجه به قرار زیر اعلام گردید).

آرای موافق ۱۶۲ رأی.

رئیس - لایحه با ۱۶۲ رأی موافق یعنی به اتفاق آراء تصویب شد برای تصویب به مجلس سنا فرستاده می‌شود.

موافقین - آقایان: دکتر امامی خوئی- موسوی- مهندس جلالی- پاینده- ارسنجانی- مهندس کمانگر- احتشامی- فخرطباطبائی- صائب- زند- دکتر اعتمادی- دکتر قراگزلو- دکتر رمضانی- امیراحمدی- محدث‌زاده- دکتر یزدان پناه- هیراد- دکتر فربود- مهند برومند- مهندس معینی- ابراهیمی- دکتر مهذب- کلانترهرمزی- تبریزی- معتمدی- سیفی- امام مردوخ- ادیب سمیعی- دکتر زعفرانلو- مافی- مرتضوی- رهبر- شکیبا- مجد- صدری کیوان- مهندس ارفع- دکتر خطیبی- مهندس صائبی- دکتر عدل- روستا- ملک‌زاده آملی- مهندس ریاحی- مهندس مجتهدی - دکتر عدل طباطبائی- دکتر سامی‌راد - کدکترضیائی- مهندس آراسته- دکترالموتی- بانونفیسی- مهندس کیا- مهندس جلالی نوری- دکتر وحیدنیا- رضوی- ساگینیان- دکترمصباح‌زاده- مهندس اسدی سمیع- بهادری- حق‌شناس - دکتر کلالی- بانوجهانبانی- مهندس عطائی- دکتر مهندس ناصر بهبودی- مصطفوی نائینی- ثامنی- مهندس معینی زند- دکترموثقی- رجائی- روحانی- بانوتربیت- قاسم مرادی- پورادبی- اوزار- کیهان یغمائی- دکتر امینی - لفوطی- دکتررضوانی- دکتر رشتی- دکتر صاحب‌قلم- مهندس انصاری- دکترحسینی- اقبالی - مبارکی- دکتر رهنوردی- شیخالاسلامی- بانو ابتهاج سمیعی- دکتر کیان- توسلی- مهندس پروشانی- حاذقی- دکتر مدنی- غلام نیاکان- جاوید- طالب‌زاده رودسری- دکتر معتمد وزیری- دکتر مهدی‌زاده - ظفر- دکتر بقائی یزدی- بختیار بختیاریها- البرزی- دکتر نجیمی

کسرایی ـ سرتیپ‌پور ـ فولادوند ـ دیهیم ـ سرتیپ حکیمیان ـ حکمت یزدی ـ دکتر اسفندیاری ـ کورس ـ نصیری ـ بدرصالحیان ـ جهانشاهی ـ مهندس زرآور ـ دکتر غنی ـ سعید وزیری ـ زهتاب‌فرد ـ طباطبایی ـ نارویی ـ دکتر صالحی ـ ایلخان ـ مهندس والا ـ ذبیحی سلطان احمدی ـ موسوی ماکویی ـ شفیعی‌پور کرمانی ـ بانو دکتر دولتشاهی ـ میرهادی ـ پژند ـ زرگرزاده ـ کشفی ـ کمالوند ـ کنگرلو ـ احمدی ـ قراچورلو ـ ضابطی طرقی ـ سلیمانی کاشانی ـ بالاخانلو ـ ختایی ـ قلعه‌جوقی ـ حبیبی ـ مهندس مالک ـ پزشکی ـ دکتر حکیم شوشتری ـ شاخوئی ـ نوربخش ـ دکتر سعید ـ مهندس ریاضی ـ ریگی ـ تهرانی ـ اولیاء ـ دکتر یگانگی ـ سرلشکر نکوزاد ـ دکتر حکمت ـ دکتر پورهاشمی ـ مهندس اخوان ـ باغمیشه ـ مهندس صدقیانی ـ فهیمی ـ موسوی کبیری ـ متولی باشی ـ محسنی مهر ـ مهندس پرویز بهبودی ـ مهندس عدلی ـ مهندس زنجانچی ـ آموزگار ـ پاک‌ذات ـ صائبی ـ دکتر جعفری ـ میرافضل ـ علی مرادی.

رئیس ـ آقای دکتر عالیخانی بفرمایید.

دکتر عالیخانی (وزیر اقتصاد) ـ آقای رئیس اجازه می‌خواهم از شخص حضرت عالی و همکاران محترم‌تان برای توجهی که به امر لایحه ذوب‌آهن فرمودید تشکر بکنم و همچنین این نکته را ناگفته نگذارم که واقعاً خانم‌ها و آقایان با نهایت سرعت و حداکثر لطف با دولت همکاری فرمودند تا ما بتوانیم این کار بزرگ را هر چه زودتر انجام بدهیم و تنها نکته‌ای که گفتنش برای بنده باقی می‌ماند این است که با یک چنین احساس اعتمادی که خانم‌ها و آقایان نسبت به دولت می‌فرمایند برای اجرای این طرح‌های اقتصادی وظیفه ما بیشتر خواهد شد و در اینجا قول می‌دهم که تمام آنها را در حداکثر اوقات و همان طوری که مایلید انجام بدهید (احسنت ـ آفرین)

۳ ـ تصویب صورت‌جلسه‏

رئیس ـ راجع به صورت‌جلسه دفعه گذشته نظری نیست؟ آقای اقبالی بفرمایید.

اقبالی ـ اصلاحاتی است که به تندنویسی می‌دهم.

رئیس ـ اصلاح می‌شود نظر دیگری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت‌جلسه قبل تصویب می‌شود آقای صائب بفرمایید.

صائب ـ نامه‌هایی رسیده است که تقدیم می‌کنم.

رئیس ـ آقای معتمدی.

معتمدی ـ طوماری است از لیسانسیه‌های کادر آموزشی اصفهان خواهش می‌کنم بفرمایید به کمیسیون استخدام مراجعه کنند.

۴ ـ تقدیم دو فقره اصلاح بودجه به وسیله آقای معاون وزارت دارایی‏

رئیس ـ آقای قوام صدری بفرمایید.

قوام صدری (معاون وزرات دارایی) ـ با اجازه مقام محترم ریاست دو اصلاح بودجه است که یکی اصلاح بودجه وزارت کشور و یکی هم بودجه بنگاه خالصجات کشور است که به موجب ذیل ماده ۱ بایستی برای تصویب به کمیسیون بودجه ارجاع شود تقدیم می‌کنم.

رئیس ـ به کمیسیون بودجه ارجاع می‌شود.

۵ ـ اعلام وصول دو فقره لایحه قانونی از مجلس سنا

رئیس ـ لوایحی از مجلس سنا رسیده برای اطلاع مجلس قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

گزارش کمیسیون شماره ۳ در خصوص لایحه شماره ۴۱۷۳/ ۷۵۰۱ ـ ۲۳/۴/۱۳۴۴ دولت راجع به حق درجه‌داران کادر ثابت دسته موزیک که طی مرقومه شماره ۵۳۵/ ۳۱۲۶۳ ل ق ۱۷/ ۹/ ۱۳۴۴ از آن مجلس محترم به مجلس سنا ارسال شده بود در جلسه روز چهارشنبه بیستم بهمن ماه ۱۳۴۴ مطرح و مورد شور واقع و به تصویب مجلس سنا رسید. اینک لایحه مذکور در فوق که اصلاح شده به پیوست ارسال می‌شود.

نائب رئیس مجلس سنا ـ دکتر سید محمد سجادی‏

رئیس ـ به کمیسیون‌های مربوط ارجاع می‌شود.

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

گزارش کمیسیون شماره ۱ در خصوص لایحه شماره ۳۵۰۲ -۱۴/۹/۴۴ دولت مربوط به اصلاح مواد ۱۷ و ۱۸ قرارداد بین‌الملل مربوط به ایجاد سازمان مشورتی دریانوردی بین دول مصوب سال ۱۳۳۶ در جلسه روز چهارشنبه بیستم بهمن ماه ۱۳۴۴ مطرح و مورد شور واقع و به تصویب مجلس سنا رسید. اینک لایحه قانونی مزبور به پیوست ارسال می‌شود.

نائب‌رئیس مجلس سنا ـ سید محمد سجادی‏

رئیس ـ به کمیسیون‌های مربوط ارجاع می‌شود.

۶ ـ قرائت دستور و تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه

رئیس ـ دستور جلسه آینده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

دستور جلسه ۲۴۰

روز سه‌شنبه ۲۶/۱۱/۱۳۴۴

۱ ـ گزارش شور دوم مربوط به تبدیل عنوان استخدامی افراد و درجه‌داران و افسران سابق گمرکات. شماره چاپ پ ۶۹۶.

۲ ـ گزارش شور اول راجع به وصول درآمد اختصاصی وزارت پست و تلگراف و تلفن. شماره چاپ ۱۷۰۴.

۳ ـ گزار ش مربوط به سیل برگردان تهران و ادامه خیابان کندی به مهمانخانه هیلتن. شماره چاپ ۱۷۰۹.

۴ ـ گزارش مربوط به لایحه اصلاح ماده ۸۵ قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی. شماره چاپ ۱۷۰۵.

۵ ـ گزارش مربوط به رد لایحه اصلاح بند ۲۵ ماده ۵۵ قانون شهرداری و تبصره ذیل آن. شماره چاپ ۱۷۰۸.

رئیس ـ با اجازه خانم‌ها و آقایان جلسه امروز را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت ۹ صبح روز سه‌شنبه خواهد بود.

(یک ساعت و بیست و پنج دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ مهندس عبدالله ریاضی‏