مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ بهمن ۱۲۸۹ نشست ۲۱۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲۴ بهمن ۱۲۸۹ نشست ۲۱۰

مجلس شورای ملی ۲۴ بهمن ۱۲۸۹ نشست ۲۱۰

صورت مشروح مذاکرات روز سه‌شنبه ۱۴ شهر صفر المظفر ۱۳۲۹

مجلس بدواً خصوصی و یک ساعت قبل از غروب آفتاب به ریاست آقای ممتازالدوله علنا تشکیل شد.

صورت مجلس روز شنبه را آقای معاضدالملک قرائت نمود.

غائبین جلسه قبل– آقا میرزا علی اکبر خان – دهخدا- بی اجازه حاج شیخ الرئیس- معتمدالتجار- دکتر اسمعیل خان- سپهدار اعظم- سردار اسعد- لسان الحکماء- مریض بودند.

رئیس- ملاحظه در صورت مجلس هست؟

ادیب‌التجار- همین تقاضائی بنده که آقای افتخار الواعظین در باب راپورت قانون منع احتکار کردند که در دستور گذاشته شود در صورتی که مخالفی نداشت چرا نباید جزء دستور گذاشته باشند.

رئیس- جزء دستور گذاشته شده است ولی جزء دستور امروز نیست.

حاج شیخ الرئیس- در جلسه سابقه به ملاحظه دعوتی که از طرف مدرسه سن لوئی شده بود منحصراً برای این که بدانم تحصیلات محصلین عربی آنجا چه طور است و چه طور ترقی کرده‌اند برای پاره مناسبات لازم دانستم بروم و برای این که وقت مجلس تأخیر نشود مخصوصاً اخطار کردم به توسط معذلک گمان نمی‌کنم در غیر وقت شرفیاب شده باشم (چون دیگر مذاکراتی نشد رئیس صورت مجلس را امضاء نمود).

رئیس- این تلگرافی است که از جناب آقا شیخ هادی رسیده است به عرض وکلای محترم می‌رسد (به مضمون ذیل قرائت شد) تلگرافی از مشهد به طهران.

توسط نمایندگان خراسان مجلس مقدس تلگراف آقای جناب آقا شیخ هادی را رسانده جوابی که رسیده عیناً درج می‌شودتوسط انجمن ایالتی شبدالله اساسه مقام منبع مجلس مقدس شورای ملی شبدالله ارکانه تلگراف مبارک که مبنی بر انتخاب داعای به سمت عضویت مجلس مقدس بوده زیارت نموده تشکرات صمیمانه خود را از حسن ظن وکلاء ملت با این بنده بی بضاعت با کمال افتخار تقدیم می‌نماید و جواباً معروض می‌دارد عجالة به ملاحظه سردی هوا ضعف چشم که مخصوصاً در این زمستانی عارض شده با کمال تأسف خود را از مسارعت به نیل این سعادت معذور می‌ییند و امیدوار است که بعد از نوروز با مساعدت مشیت ربانی جلت آلائه و اخماد هیجانی که اهالی را از حرکت داعی حاصل است حسن ظن وکلاء عظام را به حسن استقبال تلقی نموده انشاءالله تعالی مجهود خود را در اداء حقوق گرانبهای ملت و اسلامیت که همواره منظور نظر داشته و با اندازه اقتضای وقت و مکان در این جا نیز تجافی نداشته در آن مقام مقدس به شرکت و استظهار و مساعدت وکلاء عظام مبذول دارد محمدهادی ۲۶۹۵ انجمن ایالتی خراسان ذبیح‌الله.

رئیس- قبل از آن که داخل در دستور جلسه بشویم چند فقره سئوالی بود که از وزرای محترم شده است خوب است آن سئوالات را وکلاء بکنند بعد داخل دستور شویم که وزراء معطل نمانند آقای ادیب‌التجار سئوالی درباب نان داشتید بفرمائید.

ادیب‌التجار- مسئله نان که یکی از وظایف مختصه قوه مجریه است و به هیچ وجه ربطی بقوه مقننه و مجلس ندارد سال گذشته از بابت بی احتیاطی اولیای امور آن وقت یعنی اولیای امور اجرائیه آن وقت دچار زحمات و مشکلات شدیم لذا مجلس شورای ملی علاوه بر این که این را از وظایف قوه مجریه می‌دانست هذا محض تأکید در آسودگی مردم در خصوص نان چه مستقیماً وکلا شخصاً واحداً به وزراء عرض کردند که تهیه نان و گندم به قدر دارالخلاقه بکند و چه از طرف مجلس تأکمیات عدیده شد و این اوقات می‌بینم با این تشدیدات و تأکیدات و اخطارات متعدده باز عمل نان از قراری که در روزنامه‌ها می‌نویسند و خودمان هم می‌بینیم و می‌شنویم اسباب نگرانی نمایندگان محترم شده است و مجلس شورای ملی چون آسودگی مردم از حیث نان به طوری که مطمئن باشند که این اطمینان را می‌دهید و به چه اندازه اطمینان می‌دهید که خاطر محترم نمایندگان از این جهت آسوده باشد این را بفرمائید که مطلع باشیم.

وزیر پست و تلگراف- سئوال آقای ادیب التجار داخل پولتیک ژنرال نیست که راجع به هیئت وزراء باشد مسئله این است مختص به وزرات داخله حالا که مدتی است استعفا کرده‌اند معاون او هم هنوز معرفی نشده است که بیاید این جا و جواب بدهد از این جهت یک هیئتی از مجلس انتخاب شد که در این کار کمک و معاونت بکنند و ترتیبی در این باب بدهند روز پنج شنبه قراری که می‌گذارند که به چه ترتیب باید آذوقه شهر را تهیه کرد انشاءالله اسباب نگرانی مجلس مقدس نباشد به عرض مجلس خواهد رسید.

ادیب التجار- چون آقای وزیر پست و تلگراف فرمودند که یک هیئتی از مجلس منتخب کرده‌اند این را عرض می‌کنم آن هیئت از مجلس هیچ مداخله به امر نان نمی‌کنند عرض کردم که این از وظایف مختصه قوه مجریه است هیچ ربطی به مجلس شورای ملی ندارد هیئت تفتیش از برای این بود که تفتیش کنند و معایب امر نان را بفهمند و به مجلس عرض کنند و آن رشوءها و بی‌اعتدالی‌هائی که می‌شود ابداً ربطی به این هیئت ندارد.

رئیس- سئوال چیز دیگر و استیضاح چیز دیگری است این از موضوع سئوال خارج است سئوالی آقای علیزاده دارند از وزیر جنگ در باب رئیس قشون آذربایجان بفرمائید.

علیزاده- بنده در خصوص اردوی سیار و رئیس قشون آذربایجان سئوال دارم.

رئیس- آن یک مسئله اولی به آقای وزیر جنگ ابالاغ شده است در مسئله دوم هم اگر می‌فرمائید سئوال کنید.

علیزاده- بنده در خصوص اردوی سیار آذربایجان و رئیس قشون آنجا چه اقدامی کرده‌اند بفرمایند.

وزیر جنگ- رئیس قشون آذربایجان به تصویب شورای نظامی‌ شاهزاده امان‌الله میرزا معین شد و ده نفر هم اجزاء و بنده هم دو نفر اضافه کردم که ۱۲ نفر باشند برای ریاست توپخانه و ریاست پیاده نظام و هم که لازم بودند بلکه از برای بعضی قاطه مثل ارومی و خوی و سلماس هم صاحب منصب توپخانه معین شده است که این‌ها یک کمیسیونی بشوند از اینجا بروند فقط منتظر تعیین وزیر مالیه هستیم که به آن وسیله آنها را بفرستیم و نسبت به اردوی سیار آذربایجان بنده هیچ سابقه نداشتم که حالا جواب عرض کنم و معهود هم نبود.

رئیس- مسئله این مسئله اخطار شده بود یک سئوالی آقای منتصرالسلطان از آقای وزیر امور خارجه داشتند بفرمائید.

منتصرالسلطان- بنده از جناب وزیر امور خارجه سئوال می‌کنم در خصوص شهید سعید مرحوم صنیع‌الدوله اقداماتی که کرده‌اند ممکن است که بگویند و این اشخاصی که مرتکب این حرکت شنیع شده‌اند چه اقداماتی فرموده‌اند و به جائی رسیده است که آن محرکین را به دست بیاورند و می‌توانند ما را امیدوار کنند که به زودی تمام افراد ملت آسوده شوند از این حرکت که در واقع برای تمام ملت و هیئت دولت خیلی اسباب تأسف شده است .

وزیر خارجه- از دقیقۀ که این واقعۀ ناگوار اتفاق افتاد وزرات خارجه به توسط نظمیه اقداماتی که موظف بوده به عمل آورد قاتلین را آن دو نفر را که مرتکب می‌دانستند به دست آورد به نظمیه برده شده‌اند صبح آن روز (اگر چه همان شبانه دو استنطاق به عمل آمد). ولی صبح آن روز یک جلسه تشکیل شد و تا ساعت چهار پنج از شب گذشته به تحقیقات اولیه آنها که تفصیل تابعیت آنها باشد اقدام شد و معلوم شد که آنها هر دو تبعه روس هستند یکی از آنها از قاچاق‌های تبعه روس بود که بعد معلوم شد یکی دیگر از دهاتی‌های قفقاز و آن طرف کوتایس و از آنجا بود که برای کشت چای او را به مازندران آورده بودند یک مباشری داشت مرحوم صنیع‌الدوله که آن هم تبعه روس بود و آنجا مقتول شد او این را آورده بود آنجا مشغول چای کاری شده بود و گویا یک حسابی هم غیر مستقیم پیدا کرده بود با مرحوم صنیع‌الدوله که به وسیله این کار که رسیدگی شد معلوم شد که یک طلبی داشته است از آن تبعه روس که پولی داده بودند و آنجا خرج شده بود و این جا هم گویا در این باب گویا مذاکره کرده بودند بالاخره آن آدم اقرار کرد که سه تیر به مرحوم صنیع‌الدوله زده است در آن جلسه اول که استنطاقاتشان بود مطابق ترتتیبات دو سیه و تذکرتشان بود مسلم شد که کرجی و ارمنی تبعه روس هستند بعداز آن که تیعبت این‌ها معلوم شد سفارت روس برحسب معاهده نامه این‌ها این‌ها را مطالبه کرده بودند ولی خواهش شد که بایستی تحقیقات اولیه از بابت ارتکاب این کار به عمل بیاید قبول کردند که آن روز از صبح مشغول شدند تا ساعت سه و چهار از شب رفته با مأمور سفارت روس ور وزارت خارجه در محاکمات آن چه تحقیقات و استنطاقاتشان بود به عمل آمد و صورت مجلس تمام شد بعد از این که مطابق عهدنامه این تحقیقاتی که لازم بوده به عمل آمد قرار شد تحقیقات دیگری که شاید از دیگران حواشی کار شده باشد بکنند و از روز بعد در این کار مشغول شدند و هر روز هفت هشت جلسه است و تمام کارها را وزارت خارجه یعنی کارهای محاکماتی را باالخصوص تعطیل کرده است و از سفرادول سایر خواهش کردند که عذر محاکمات را قبول کنند که فقط در این امر رسیدگی خودشان را تکمیل بکنند و هر روز مشغولند و نمی‌توانم بنده عرض بکنم که در این محاکمه اشخاص صحیحاً و صریعاً معین شده‌اند که ذی مدخل بوده‌اند این را حالا نمی‌توانم عرض بکنم ولی یک نکته هست که البته آن نکته را لازم است عرض بکنم خیلی‌ها هستند که در این خصوص می‌ترسند حرف بزنند لکن معلوم است که به وزارت امور خارجه یعنی محاکمات مسلم است باید بگویند و اظهار کنند آن هم اطلاعات و اظهاراتی که می‌شود خیلی ناقص است یعنی به طور احتراز جواب و سئوال می‌شود این است با این تفصیلات آن قدر که مقدور وزارت امور خارجه است سعی می‌کند که شاید محرک را بتواند به دست بیاورد بالفعل نمی‌توانم بنده عرض بکنم و در ضمن انتظامات هم ترتیباتی نیست که چیزی از استنطاقات را به عرض برسانم چون استنطاقات ناقص است باید بگذاریم به وقتی که تکمیل استنطاق شد آن وقت هر قدر معلوم شد البته به عرض مجلس خواهم رساند.

منتصرالسلطان- از وزیر امور خارجه خواهشمندم که جدا تعقیب بفرمایند تعیین محرکین این این شخص را و آن دهنده موزر را زودتر در محاکمات امور خارجه معین برهایند و برای پولی در جیب او بوده است خیلی متشکر خواهم شد که تعقیب زیادتر شود.

وزیر امور خارجه- مسلم است که هیئت دولت در این مسئله به علاوه این که قیمت مرحوم صنیع الدوله در نظر دولت خیلی گرانبها است و باید تا هر اندازه که مقدر است مساعی خودش را در کشف این مسئله مضایقه نکند البته برای حفظ امنیت و حفظ هم انشاءالله مضایقه نخواهد کرد.

رئیس- یک سئوال آقای فهیم الملک- دارند از وزیر جنگ در باب قشون قزوین.

فهیم الملک- آقایان مسبوق هستند از رفتاری که مأمورین قزوین یعنی یکی از مأمورین نظامی‌قشون ساخلوی قزوین نسبت به یکی از مأمورین عالیه کرده بود و البته وخامت یک هم چون رفتاری که خلاف قانون است نسبت به امور مالیه کرده کاملا می‌دانید بنده از وزیر جنگ سئوال می‌کنم نسبت به یک هم چون مأموری که این کار از او سر زده است چه کرده‌اند و آیا کاری کرده‌اند که بعد از این ما امیدوار باشیم از این مأموریتی که به جای این که با یگدیگر این طور در مقام ضدیت بر می‌آیند برعکس در مقام مساعدت و موافقت بر آیند و اسباب آسایش خواهد بود یا خیر.

وزیر جنگ- بعد از این که خبر رسید به وسیله تلگرافات و بعضی اظهارات دیگر که زمانخان ام که مامور راه انداختن فوج افشارو فوج خرقان بود چون فوج افشار ماموریت داشت که حرکت بدهد و بفرستد به خراسان یعنی حقوق مجلس را بپردازد و بفرستد به خراسان و فوج خرقان را هم با فوج و ساخلوی قزوین عوض کند که در شهر مامور بوده‌اند این جا بعضی اختیارات رسید که سوء رفتاری نسبت به اداره مالیه کرده است فوراً وزارت جنگ او را از ماموریت خودش خاع کرده و خواست و این جا هم کار او را رجوع کردیم به محاکمات نظامی ولی محاکمات عسکری که تا امروز حقیقت که بنده شخصاً اظهار رضایت از آن می‌کنم کارش بد نمی‌گذرد در این باب چند کاغذ به وزارت مالیه نوشت که آن رئیس مالیه آنجا که مدعی سوء رفتاری نسبت به او و بعضی چیزها است او را بفرستند به محاکمات عسکری که ببینیم چه ادعا می‌کند و چه سوء رفتاری نسبت به او شده است که از روی آن محاکمه و مجازات بشود او را نفرستاده‌اند ولی خود این بعضی نوشتجات و نصدیقات ارائه می‌دهد که او را تبرئه می‌کند ولی برای تحقیقات و به دست آوردن معلومات همه روزه در تحت محاکمه است تا آمدن رئیس مالیه آنجا که آن رئیس مالیه بیاید و اظهارات خودش را بکند آن وقت محاکمات عسکریه در این باب دقت خودش را بکند و حکم بدهد ولی هنوز نیامده است و از طرف وزارت مالیه در این خصوص اقدامی‌نشده است.

فهیم الملک- فرمایشات آقای وزیر جنگ بنده را قانع نکرد زیرا برداشتن یک عده قشون و احاطه کردن اداره مالیه کاری نیست که ما بگوئیم ممکن است واقع شده باشد و ممکن است واقع نشد باشد بلکه این مسئله‌ای است که تمام شهر را بر هم زد و قشون اجنبی را که در آنجا متوقف بود به حرکت آورد بنده نمی‌گویم رئیس مالیه آنجا بی تقصیر است فرض می‌کنیم که یا تقصیر است رئیس قشون هم یک حواله قانونی در دست داشته است و رئیس مالیه نداده است این منتهی تقصیر او است ولی قانون یک هم چون مسئله را اجازه نمی‌دهد به ماورین نظامی‌و مأمورین عسکری که یک عده موانی که همراه او هستند آنها را بردارد و اداره مالیه آنجا را احاطه بکند و در این جا تکلیف بخواهد که به یکی از مأمورین داده می‌شود برای این که قوه مدافعه داشته باشد برای آن که می‌تواند محل را اصلاح کند بنده اطلاع دارم که این حرکات را کرده‌اند حتی بعضی از حرکات دیگر که حالا چون سئوال است نمی‌خواهم عرض کنم کرده‌اند در هر صورت او با این حرکت خودش مقصر است و باید تنبیه شود و بعد محاکمه با او بشود گفتگوئی دارند باید محاکمه بشود محتکمه او ربطی به این معامله ندارد و این کار را بعداً اگر محاکمه هم به او می‌شود بشود.

وزیر جنگ- بنده حیرت می‌کنم از این سئوال دوم برای آن که ما یک وقتی می‌گوئیم مشروط داریم قانون داریم محاکمات داریم را این مسئله بدون این که یک رسیدگی شود نمی‌شود او منکر است بردن سرباز را یک عده سربازی مامور بوده‌اند در قزوین و این‌ها به موجب برات وزارت مالیه حقوقی داشته‌اند قریب ده هزار تومان برات داشته‌اند و دهتلگراف پی در پی به وزارت جنگ شکایت کرده است از ندادن تنخواه و وزارت مالیه در زمان حیوة مرحوم صنیع الدوله ده تلگراف پی در پی هر سه روز یک دفعه به رئیس مالیه آنجا کرده است که چرا حقوق آنها را نمی‌دهی اگر وزارت مالیه تصور نمی‌کرد که پول پیش مامور خودش دارد چه طور هم چون تلگرافی می‌کرد و محاکمات عسکری تصدیق می‌کند که رئیس مالیه آنجا غرض شخصی به خرج داده است و این مأمور یعنی زمانخان مامور از خودش تبرئه می‌کند و می‌گوید من سرباز را نبرده‌ام آنجا بلکه سرباز از گرسنگی خودش این اقدامات را کرد و یک نفر از سربازها از سرما مرده است و خود سربازها طبیعتاً به هیجان آمده است و اگر این هیجان سرباز موجب تقصیر است باید وزارت جنگ دو هزار سرباز تنبیه بکند پنج هزار نفر را هم تنبیه می‌کند ولی در صورتی که به بینیم این‌ها هیجان کرده‌اند و مقصر بوده‌اند اما شخص زمانخان تبرئه می‌کند این اقدام را از خودش و می‌گوید که من سرباز قدغن کردم نصیحت کردم که صبر کنید صبر نکردند و هنوز هم که هست آن امین مالیه پول نداده است و چیزی که هست این است می‌گوید که در این پنج ماه که ما این برات را برده‌ایم به اداره مالیه با این تأکیدات اخیر که چندین تلگراف وزارت مالیه را بردیم که پول ما را بدهند آیا این امین معامله و دادوستد پولی کرده است یا نکرده است اگر کرده است کدام مخارج از این لازم تر بوده است که سرباز گرسنه بماند در سرما در قزوین وقتی که این مطالب را می‌گوید وزارت جنگ نمی‌تواند بدون این که رسیدگی کند یک دفعه زمانخان را بیاورد و بگوید که ده سال ۵ سال باید حبس شوی و دو هزار شلاق باید بخوری این کار را ممکن نیست بکند مگر بعد از رسیدگی و تحقیق.

محمدهاشم میرزا- غالب سئوالها باز مانده به موجب نظام نامه داخلی از ترتیب سئوال خارج می‌دانم به واسطه این که نظام نامه داخلی می‌نویسد آن کسی که سئوال می‌کند دو مرتبه می‌تواند به طور اختصار جواب بگوید اما آقای فهیم الملک فرمودند که این جواب‌ها مرا قانع نکرد این لفظی است که در موقع استیضاح می‌گویند سئوال یک چیزی است که باید آن را فقط جواب بگویند اما قانع نکردن آن است که استیضاح بخواهند والا آن یک چیزی است بین سئوال و استیضاح اگر برای این یک ماده در نظام نامه هست بفرمائید والا خوب است بعدها پیشنهاد شود.

رئیس- همان نظام نامه داخلی می‌نویسد آن سائل می‌تواند ثانیاً مختصراً جواب بگوید دیگر این را هم ننوشته است که من قانع نشدم را نمی‌تواند بگوید نوشته است که می‌تواند مختصراً یک جواب بگوید در مسئله معتمدخانان حاکم اصفهان شاهزاده سلیمان میرزا سئوالی دارید از وزیر امور خارجه بفرمائید.

سلیمان میرزا- لابد اجازه می‌دهند که بنده دو کلمه مقدمه از برای سئوالی که می‌خواهم بنمایم عرض کنم همه می‌دانید که از آیه مبارکه ولکم فی القصاص حیوة یا اولی الباب مقصود این نیست که فقط یک نفر کشته بشود بلکه آن پیغمبر رحمت کشتن آن یک نفر را از برای سلامتی نوع بشر مقرر کرده است به واسطه این که انسان وقتی که دانست که اگر کسی را بکشد محققاً او را خواهند کشت و دیگر راهی و چاره ندارد این است که اجتناب می‌کند از قتل و از اول دولت و دوره جدید تاکنون ما ندیده‌ایم که به مضمون این آیه مبارکه که رفتار بشود در صورتی که اگر از روز اولی که یکی دو نفر از پلیسها را کشته بودند و من از وزارت امور خارجه در آن خصوص سئوالی کرده بودم کشیده آنها را قصاص کرده بودند ما این قتلهای متوالی که قتل امین الملک و بعد از او قتل مرحوم صنیع‌الدوله آقای آقا سید عبدالله و بعد از او مرحوم میرزا علی محمد خان و میرزا سید عبدالرزاق خان و بعد از این دفعه می‌شومه قتل مرحوم صنیع الدوله را نمی‌دیدیم و همین دفعۀ اخیر آقای محمد خاقان حکومت اصفهان با پسر عمومی‌ایشان از عدم مجازات است علی الخصوص که یک فصل می‌شود هم از معاهده ترکمان چای پشت بندش هست بنابراین بنده می‌خواهم بدانم که وزارت امور خارجه در موضوع قتلی که نسیت به پس عمومی‌آقای معتمد خاقان و صدمه که به خودشان در اصفهان واقع شده و انشاءالله حالا حالشان بهتر است چه اقدامی فرموده‌اند و در خصوص قاتل او که عباس خان است و مظئون البته می‌باشد در صورتی که تبعه خارجه نباشد چه خیال و چه قصدی دارندگی خواهیم دید که یک روز به مبارکی یک قاتلی را در میدان عمومی‌به قصاص برسانند تا این که دیگران به بینند و مرتکب نشوند زیرا که بنده خودم را عرض می‌کنم که با این ترتیب به هیچ وجه مطمئن نیستم.

وزیر امور خارجه- بدبختانه بعضی از اتباع خارجه هستند برای مقاصد شخصی و قوائدی که در نظر دارند وقتی که به ایران آمدند فوری خودشان را تبعه ایران معرفی می‌کنند و ما هم به مجرد این که آنها گفتند که تبعه ایران می‌شوند در باب همه خیرات را به روی آنها باز می‌کنیم و آن وقت باید منتظر تمام مضار بشویم در صورتی که خود مأمورین دول متبوعه آنها می‌گویند که جلوی این کار را بگیرند این است که خودمان جلوگیری نمی‌کنیم و بایستی نگران خیلی از این مفاسد بشویم در این مسئله عباس خان که فرمودند خود او این اظهار را کرده است که من تبعه ایرانم ولی برای این که رئیس پلیس بشود برای این که به یک مقامی‌برسد این اظهار را کرده است والا او تبعه ایران نیست تبعه روس است از اهل قره باغ است خانه اش در شیشه است پدرش آمده است در عراق و در عراق یکی از زنهای عراقی را گرفته است و دو پسر از او متولد شده است که در بادکوبه است و بعد از این که این دفعه واقع شد یعنی این خبر رسید در همان مجلس که این خبر رسید اتفاقاً بعضی‌ها بودند که یکی از آنها مسیو یپرم خان بود و اظهار کرد که من او را تبعه روسی می‌دانستم و معزول کردم بعد وزارت امور خارجه به عراق به بادکوبه به تفلیس به طرز بورغ همه جا تلگراف کرد و تحقیقات کرد بالاخره جواب صریح و تلگراف از میرزا سلیمان خان رسید که تحقیقات کرده بود و هم از مامور قفقاز که تحقیقات یک مقداری به عمل آمد و معلوم شده بود که تبعه روسی است و مسلم است که همه آقایان می‌دانند که بعد از این که تبعیت این آدم مسلم و معلوم شد آن وقت وزارت امور خارجه جز اجرای عهدنامه ترکمان چای چاره دیگری ندارد ژنرال قونسول هم که در آن جا بود مأمور شد که با کار گذار ما در آنجا اقدامات بکنند و بعد از آن که تبعیت او ثابت شد به کمال آزادی و به کمال مناسبات واگذار بکنند و هیچ به تشخیصش هم توجهی ننمایند و ژنرال قونسول هم در این خصوص نهایت جدیت را نمود لیکن اتفاقاً آن ژنرال قونسول هم فوت شد چنان چه شنیده‌اید و دیروز هم از طرف وزارت امور خارجه یک نفر مامور علیحده از نواب آنجا فرستاده و مأمور شد که برود و مأمورین دولت از حکومت و کار گذاری قرار مجازات او را بدهند صریحاً عرض می‌کنم که او به مجازات قانونی خودش خواهد رسید از این بابت خاطر اولیاء امور آسوده باشد ولی وقتی که تبعیت او معلوم و مسلم شد مسلماً باید بعد اول عهدنامه رفتار شود.

سلیمان میرزا- بنده عرض می‌کنم که خوب است زودتر اقداماتی را که لازم است وزارت امور خارجه به نماید و مجازات این شخص اگر هم تبعه روسی باشد و مطابق عهدنامه باید در روسیه بشود زودتر بشود که لااقل مردم بدانند که یک نوع مجازاتی در بین هست والا به این تریب که پیش آمده است که هر کسی هر کسی را زد و کشت فوراً بگوید من تبعه روس هستم اگر چه واقعاً هم تبعه روسی باشد نتیجه خودش به دست نخواهد آمد و اگر چه شاید از سئوال خارج باشد ولی می‌خواهم عرض کنم که وزارت امور خارجه را این خصوص ترتیبی را پیشنهاد کنند که بدانم حقیقتاً چه اشخاصی تبعه روس هستند و آنها را بشناسیم و دیگری کار به آن‌ها رجوع نکنیم.

وزیر امور خارجه- بنده ناچار شدم از این که دوباره عرض می‌کنم که اولیاء امور مسبوق باشند و تصریح می‌کنم که مسلماً اولیاء دولت روس از این اتفاقات به کلی متنفرند و صریحاً در چند موضوع و چند موقع وزیر مختار دولت روس شخصاً اظهار تنفر از این قبیل اتفاقات کرده است و بنده هم به مقامات لازمه عرض کرده‌ام و مسلم است این مسئله یک امری نیست که یک دولتی مثل دولت روس در کمال دقت را نکند و مسلماً آنهائی که مرتکب این فعل شنیع شده‌اند به مجازات خواهند رسید و آن مجازات را خواهند فهمید اما در باب رفع این مضار صریحاً عرض می‌کنم چنان چه دفعه دیگر هم عرض کرده‌ام که واجب است بر اولیاء امور که عبارت از هیئت وزراء و وکلاء باشند که منفقاًدر این بابت اقدامات نموده و نتیجه بگیرند والا برای هیچ کس نه از برای وکیل و نه از برای وزیر آن اطمینان نخواهد بود در این مملکت با این ترتیب کار بکنند.

رئیس- چند فقره دست خط از والاحضرت آقای نایب‌السلطنه رسیده است که برای اطلاع و استحضار آقایان نمایندگان خوانده می‌شود.

(آقای آقا میرزا ابراهیم خان لوایح مزبوره را به عبارت ذیل قرائت نمود).

ریاست مجلس شورای ملی سه فقره یادداشت مهم را که لفاً ارسال شده ملاحظه و در مجلس قرائت خواهید فرمود.

(۱)- در این دو سه روزه ورود بنده حال فثوری در هیئت وزراء مشهود است و چنان که شفاهاً گفتم آقای رئیس الوزراء فردای ورود بنده بر خلاف انتظار اظهار استعفا کردند و چون قانونی نبود بنده ندیده خیال کردم و حالا چون اوضاع مملکت به کلی با حال فثورمنافی است از وزراء عظام مؤکداً خواهش کرده‌ام که فرضاً هم خیال استعفا داشته باشند و حال آن که دلیل آن را بنده هنوز نمی‌دانم باید رشته امور را رها نکرده عجالتاً جدا مشغول باشند تا تکالیف کلیه معین گردد و لازم نیست توضیح کنم که تعطیل امور دولت در صورت استعفا نیز در هیچ جا معمول نیست.

(۲)- حالت حالیه مملکت را نمایندگان محترم البته بهتر می‌توانند در بعضی مسائل اساسی اقدامات صریعه لازم است زیرا منافعی برای مملکت است که در تأخیر از دست خواهد رفت و مضاری متصور است که خدا نخواسته متوجه خواهد شد.

(۳)- از تجار و اهالی تبریز تلگرافی در واقعه ناگوار مرحوم صنیع‌الدوله رسیده که نسخه آن را البته ملاحظه فرموده‌اید گذشته از این که فقدان آن مرحوم خسارتی به مملکت بوده از نقطه نظر دقت نیز که این ظهورات علامت طلوع امراض مهلکه است اهمیت زیاد دارد و در همین سه چهار ماه قبل در نظیر این گونه وقایع رئیس الور رأی ملت بزرگ نهایت ایستادگی را کرده اظهار داشت ریشه آزادی را قطع می‌کنند در این جا می‌توان گفت رشته حبات مملکت را خلل زرک می‌رساند آن چه لازم بوده به وزرای عظام بیان شده توجه مجلس مقدس را نیز به اهمیت این ظهورات جلب می‌نماید.

رئیس- این دست خط مبارک والا حضرت در واقع به دو مسئله مهم راجع است در خصوص مرحوم صنیع‌الدوله که در واقع از بیاناتی که آقای وزیر امور خارجه فرمودند خاطر نمایندگان مسبوق شد و شرحی هم از طرف مجلس تاکید شده است که در باب استنطاق و تنبیه و مجازات مرتکبین هیچ فرو گذار نشود و اما در مسئله کابینه وزراء که در ضمن دست خط خودشان اشاره فرموده‌اند در این قسمت بنده منتظر خواهم شد که نظریات اکثریت مجلس را در آن بدانم بنابر طبق آن جواب دست خط مبارکشان را عرض کنم.

آقا میرزا اسدالله خان- در ممالک متعدبه رسم است که رئیس جمهور یا پادشاه ساطنت مشروطه یا نایب‌السلطنه در مسئله کابینه باید عقیده به مجلس را قبلاً بدانند چنان که والاحضرت اقدس آقای نایب‌السلطنه هم در این باب دست خط فرموده‌اند و همان طور که فرمودید فقره اولی راجع با اکثریت مجلس است ولی دو فقره ثانی آن طوری که معمول به تمام عالم است جواب باید داد که یادداشت‌ها ملاحظه شده است و طرف توجه اولیاء امور است ولی وزرا باید در این خصوص یک پیشنهادی بکنند و آن پیشنهاد باید قبل از تمام پیشنهادهای ثانوئی مطرح شود و چون از طرف رئیس مملکت این اظهار شده است بنده می‌خواستم یادآوری کنم که این طور داده شود.

رئیس- حالا راپورت شعبه سیم راجع به نماینده مقائنات خوانده شود.

آقا شیخ ابراهیم- در آن خصوص بعضی شکایات رسیده است که باید به آنها رسیدگی شود از آن راپورت خوانده شود.

حاج شیخ اسدالله- بنده چون مخبرم عرض می‌کنم که راپورت را بخوانید تا آن که بنده هم عرض خود را اظهار کنم (راپورت شعبه مزبوره از قرار ذیل خوانده شد).

به تاریخ سه‌شنبه ۲۳ و پنج شنبه ۲۰ ذیحجه هر ۳ قبل از غروب در تحت ریاست آقا شیخ ابراهیم زنجانی منعقد گردید به اعتبارنامه آقای معدل‌الدوله نماینده قاینات و سیستان رسیدگی نموده اعتبارنامه ایشان حاوی صورت انتخاب درجه اول و دوم است که در درجه اول به ۱۳۶ رأی از بیرجند منتخب شده‌اند بعد از یک ماه و دو روز از گذشتن انتخاب ایشان رئیس عدلیه قاینات تلگرافی نموده که جمعی استشهاد فرستاده‌اند که از انتخاب ایشان ما خبر نداریم و صورت آن را فرستادم تاکنون که به شعبه ۳ صحت اعتبارنامه ایشان را تصدیق می‌نماید.

حاج شیخ اسدالله- این اعتبارنامه قریب ۱۴ ماه است که آمده است و قریب دو ماه بود که در شعبه سیم بود و در این باب سه جلسه شد جلسه اول مذاکراتی نشد و در جلسه دیگر مذاکراتی در این باب شد یک تلگرافی مطابق این راپورت که تقدیم مجلس شده است از رئیس عدلیه آمده بود که از اهالی دهات عریضه رسیده بود که ما از این انتخاب خبر نداریم و عین او را من ضبط کردم و سواد او را تقدیم مجلس نمودم و چون عین آن را نفرستاده بود و نوشته بود که سواد عریضه را فرستادم و آن سواد هم رسمیتی نداشت و باید عین عریضه را بفرستد.

رئیس- التفات بفرمائید خاطر مبارکتان مسبوق است که نظام نامه داخلی می‌گوید که وقتی که یک حرفی راجع به انتخاب یک نماینده شد نباید در آن خصوص مذاکره کرد تا آن که آن راپورت طبع و توزیع شود و چون در این خصوص آقای آقا شیخ ابراهیم اظهاری کردند بنده لازم می‌دانم که این مطلب بماند تا راپورت طبع و توزیع شود آن وقت داخل مذاکره آن شویم.

حاج شیخ اسد الله - بنده متمم این راپورات را می‌خواهم عرض کنم.

رئیس- نظام نامه داخلی این طور می‌گوید که وقتی که درباره یک راپورتی اظهار مخالفتی شد در آن خصوص نباید مذاکره آن که آن راپورت طبع و توزیع شود.

حاج شیخ اسد الله- عرض کردم که بنده فقط می‌خواهم متمم و ناقص این راپورات را به عرض نمایندگان برسانم حالا اجازه نمی‌دهید مختارید.

رئیس- عرض کردم نظام نامه داخلی به ما می‌گوید که در این باب نباید حرف زد تا این که طبع و توزیع شود حالا شروع می‌کنیم به شور در لایحه قانونی وزارت جنگ راجع به جلب سوار ایلات.

(ماده اول کمیسیون نظام مجدداً قرائت شد).

رئیس- در باب این ماده آن روز خیلی مذاکرات شد و بعضی پیشنهادها از طرف نمایندگان محترم شده بود که به واسطه کافی نبودن عده نتوانستیم در آنها رأی بگیریم و ببینیم که قابل توجه می‌شود یا خیر حالا آن پیشنهادها را می‌خوانیم تا این که در قابل توجه بودن آن رأی بگیریم.

  • (۱) از طرف آقای بهجت بنده تقاضا می‌کنم که لفظ سرباز بده نمی‌باشند از ماده اول اسقاط شود.
  • (۲)از طرف آقای حاج عزالممالک بنده پیشنهاد می‌کنم مطابق اظهار آقای معاضدالملک لفظ طوایف نیز نوشته شود.
  • (۳) از طرف آقا میرزا یانس بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده اول چنین نوشته شود از کلیه ایلات و طوایف و ملل متنوعه که سرباز بده نمی‌باشند دولت به موجب آن قانون سوار می‌گیرد.

رئیس- حالا باید در این پیشنهادها رأی بگیریم که قابل توجه است یا خیر.

حاج عزالممالک- به طوری که آقای معاضدالملک در جلسه قبل فرمودند بنده این پیشنهاد را کردم از برای زیاد شدن لفظ طوائف بدو ملاحظه یکی این که ایلات ایران اغلب معروف به طایفه هستند مثل طایفه سکومدیرکوندو یکی به ملاحظه اعراب به جهت این که وقتی که بنده می‌آمدم عشایر عرب که آنها طایفه گفته می‌شوند خیلی مایل بودند که به دولت سوار بدهند.

معززالملک- بنده با پیشنهاد اول و سیم مخالف هستم و با پیشنهاد دوم موافق هستم ولی با آن معنی که طایفه هم همان معنی ایل را می‌فهماند چون ممکن است در بعضی جاها به واسطه اختلاف اصطلاح ایل می‌گویند و در بعضی جاها طوایف می‌گویند محض این که به صورت ظاهر از عبارت هم چون مفهوم می‌شود بنده این پیشنهاد را تصویب می‌کنم ولی پیشنهاد اول که پیشنهاد کرده‌اند جمله سرباز نمی‌باشند از ماده اول حذف شود در جلسه گذشته شرحی عرض کردم و امروز دیگر به آن تفصیل ذکر نخواهم کرد ولی مختصراً عرض می‌کنم که این سزاوار نیست که یک ایلی که سرباز می‌داده است و حالا هم می‌دهد بر او تحمیل بکنیم که باید سوار هم بدهد در صورتی که آن ایلی که سرباز می‌دهد مثل این است که سوار می‌دهد هیچ فرقی نمی‌کند برای آن که آن هم یک تحمیلی است که بر آن ایل شده است و همان وقتی که سرباز بدهی آن ایل موقوف شد حکم همان اهل سوار بده را پیدا می‌کند و مجبور می‌شوند که سوار بدهند پس به این جهت مجبور بودم این عرض را بکنم که بر بعضی ایلات دو تحمیل نشود که هم سرباز بدهند و هم سوار یا این جهت یا آن که پیشنهاد مخالف هستم و به آن پیشنهاد موافقم اگر طایفه معنی ایل را بپروراند و با پیشنهاد سیم هم که از آقای میرزا یانس است مخالف هستم فقط به یک جهت برای این که البته هر یک از مالی که در این خال زندگی می‌کنند شریک در این خاک هستند و در دفاع و محافظه آن هم باید شریک باشند و وقتی که ما خواستیم از کلیه افراد این مملکت قشون بگیری بکنیم البته این ملاحظه را خواهیم داشت و رأی مقتن آن زمان این مسئله را حل خواهد کرد ولی ما حالا می‌خواهیم سوار بگیریم از ایلات و طوایفی که تقریباً در این مملکت زندگی می‌کنند و استعداد این کار را دارند پس بنده اساساً هیچ اظهار عقیده نمی‌کنم که این پیشنهاد صحیح است یا غلط است همین قدر عرض می‌کنم که این بسته است به نظر آن مقننی که بعد این مسئله را خواهد کرد.

میرزا یانس- چون از زمانی که بنده وارد شده‌ام در این مجلس مقدس تا به حال این دفعه اول است که یک قانونی به جهت گرفتن نظام در این مملکت پیشنهاد شده است و این دفعه اول را بنده نمی‌توانستم غنیمت نشمارم و عقیده آن ملتی را که بنده شرف نمایندگی آنها را دارم در خصوص مجلس مقدس اظهار نکنم در جلسه سابق وقتی که بنده این پیشنهاد را کردم در همین جائی که ایستادم یک ایرادی به پیشنهاد بنده گرفته شد و ایرادش مبنی بر قوانین مذهب اسلامی‌بود بنده خیلی تأسف دارم که از قوانین این مذهب محترم به آن اندازه که خودم مایل هستم اطلاع ندارم ولی یک قدری از سیاسیات مملکت و مملکت داری اطلاع دارم و آن اطلاعات مرا مجبور می‌کند که یک قدری از آنها را در این جا عرض کنم البته آقایان نمایندگان می‌دانند که وقتی افراد اهالی یک مملکتی ادعا کرد که ما آزادی و مشروطیت را در بین افراد نشر کردیم بعضی وظایف و خصوصیاتی دارد که باید آن‌ها را رعایت نمایند و تساوی حقوق افراد آن مملکت ممکن نیست دیگر این که در وظایف با هم شریک باشند بنده نمی‌توانم تصور بکنم که با یک یا پانصد تومان وجه نقد سرمایه شریک آن بشوم که آن آقا هزار تومان سرمایه گذاشته باشد و بعد در موقع تقسیم منافع سرمایه بگوئیم یک صد و پنجاه تومان از مال من و یک صد و پنجاه تومانش مال شما و همان باید مطابق هم باشد تا حقوقمان هم مساوی باشد اگر یک طریقه دیگری می‌باشد که وظیفه یکی کمتر باشد و حقوقش مساوی باشد یا این که وظیفه‌اش کمتر بوده است بفرمائید پس در این صورت مساوی بودن در منافع یک مملکت تقاضای این را دارد که فردا آن به جهت آن نگهداری آن مملکت دوش به دوش خون بریزند و دوش به یوش زراعت بکنند و پهلوی هم در آن زمینی که خون خودشان آن را محافظت کرده‌اند بنشینند و فایده آن را با هم بخورند والا قسم دیگری متصور نیست که عقل با آن همراهی بکند آمدیم بر سر این مسئله که از ملل متنوعه قشون گرفته شود یا نشود البته به تمام آقایان معلوم شده است که در عهدی که ما از می‌کنیم عهدی است که هر ملتی هر قدر هم عده‌اش کم و کوچک باشد پی به حقوق خودش برده است و در استرداد حقوق باشد عامه که تا اندازه که توانسته است جان نثاری کرده‌اند و آنهائی که نکرده‌اند حاضرند بکنند و متأسفانه در یک عهدی زیست می‌کنیم که محافظت حقوق نمی‌تواند وجود داشته باشد مگر این که تکیه به یک قوه محکمی داشته باشد و ملل کوچک هم که این مسائل را فهمیده‌اند هر یک به جهت خود تهیه وسایل کرده‌اند که خودشان را با آن واسطه حفظ نمایند بنده وقتی که در این مجلس مقدس عرض می‌کنم که شما از ملل متنوعه قشون بگیرید همان طور که از غیر ملل متنوعه می‌خواهید بگیرید و در این مسئله جنبه وطن‌پرستی من نمی‌چرید بر جنبه ملت پرستی آن ملتی که من نماینده آنها هستم این ملل متنوعه از خودشان یک قوه داشته‌اند یا خواهند داشت و اگر نداند ایجاد خواهند کرد این است که آن قوه را مرکز مملکت به دست خودش بگیرد و به جهت حفظ منافع عمومی‌جمعی این ماک به کار برد والا آن قوه به دست‌هائی خواهد افتاد که شاید مناسب حفظ منافع عمومی مملکت نباشد و بنده باز هم تکرار می‌کنم که در این پیشنهاد جنبه وطن پرستی ایرانیت بنده می‌چربد بر جنبه ملت پرستی از ملیت بنده.

لواءالدوله – عرض می‌کنم که اینجا یکی دو مسئله باید توضیح بشود اولاً اینکه اینجا از طرف وزارت جنگ پیشنهاد شده است و غریض طوایف نیست وانگهی غرض وزارت که مخصوصاً از ایلات پیشنهاد کرده‌اند گرفته شود این بوده است که اشخاصی که سوار و بیابانی هستند و دارای شجاعت می‌باشند سوار بگیرند والا طوایف آنقدر نباید بیابانی باشند که بتوان از آنها هم سوار گرفت حالا به ببینیم اگر پیشنهاد گرفتن سوار از طوایف قابل توجه شد آن وقت می‌شود دو پیشنهاد آقای میرزا یانس صحبت کرد.

حاج عزالممالک- بنده با فرمایشات آقای معززالملک موافقم و عرض می‌کنم که مراد از کلمه طوایف همان طوایفی هستند که ایل یا از عشایر عرب باشد ولی به اسم ایلی معروف نباشد حالا از چادرنشینی‌ها هم بخواهند جزءبکنند یا نکنند باید رأی گرفت و کلیه مقصود بنده از این پیشنهاد فقط همین که کلمه طوایف زیاد شود به همان جهتی که سابقاً عرض کردم {گفته شد مذاکرات در این خصوص به عمل آمده است خوب است رأی می‌گیرید}

ارباب کیخسرو- بنده در یک مجلس وقتی که در آن اطاق بودیم عرض کردم – بنده اگر چه از طرف زردشتیان انتخاب شده‌ام ولی هیچ وقت از طرف زردشتیان حرف نمی‌زنم مگر در آن موقع که به بینم حقوق ایرانیت پانها می‌خواهد از میان برود این را هم عرض می‌کنم که زردشتیان هیچ وقت عادت به جنگ کردن نداشته‌اند و در پی این بوده‌اند و عده‌هاشان این قدر نیست قابل این مسئله باشد و در جلسه گذشته یک مذاکره در اینجا شد که می‌خواست نقض کند قانون اساسی را در اصل هشتم متم قانون اساسی می‌نویسد (اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی متساوی الحقوق خواهند بود) و هنوز این که پریروز اینجا شد چنان فهماند که اقوامی که خارج از اسلام در این مملکت هستند باید از این قانون بی‌بهره باشند بنده هیچ نمی‌فهم که این قانون دولتی که در قانون اساسی می‌نویسد چه قانونی است که آنها باید در مقابل آن متساوی حقوق باشند قانون قشون گیری که متساوینیست اگر هم کسی کشته می‌شود در جائی قابل گفتگو نیست ترتیبات دیگری هم که از برای آنها حاصل می‌شود هیچ وقت قابل توجه نیست پس بنده نمی‌دانم در کدام قانون مملکتی آنها متساوی – الحقوق خواهند بود این راه هم بنده عرض کنم که بنده نه در این مقام که عرض کنم طایفه زرتشتیان ایل می‌باشند و باید از آنها سوار گرفت ولی چون آن اظهارات را مخالف این اصل دانستم خواستم اینجا توضیح بدهم یکی از اشخاصی هستم نه در این موقع بلکه در هر مقام مراعات تمام اصول قانون اساسی را کرده‌ام حافظ قانون اساسی بوده‌ام و هر وقت چیزی برخلاف قانون کرده شده است اخطار کرده‌ام حتی اگر چیزی برخلاف نظام نامه داخلی اظهار شده است فوری اخطار کرده‌ام و این است که بنده بر سبیل اخطار عرض می‌کنم که نباید این اظهار شده باشد.

آقا سید حسن مدرس قمشۀ – عرض می‌شود که بر داشت مطلب پریروزی که از طرف وزیر جنگ پیشنهاد شده بود در خصوص اخذ قشون اجباری بود معنی قشون اجباری این است که اگر آنها آمدند و خدمت کردند که بسیار خوب والا و غلبه بر آنها را باید آورد به جهت حفظ مملکت اسلامی‌فرمودند اگر ۲۰ هزار نفر سوار باشد از سی خانوار یک سوار گرفته شود و اگر نیامدند اجبار خواهند شد که بیایند این معنی قشون اجباری است و به واسطه حکمی که البته ملاحظه شده است در مذهب اسلام و در قانون اساسی فرموده‌اند این مللی که نیست با اسلام جز اند کانه پناهنده اسلام هستند فرموده‌اند آنها را اجبار نکنید و به قهر غلبه رفتار نکنید آنها را مجبور نکنید تا قلبشان راغب به شما بشود آنها را ناچار وا گذارید یعنی اگر میلشان کشید متشان بدارید اگر میلشان نکشید آنها را اجبار نکنید حالا حفظ قانون اساسی این است که آن مللی که در مملکت هستند و عده شان یک کرور پانصد هزار است اینها را به اجبار بیاوریم که بیایند برای ما جنگ بکنند یا به اختیار بگذاریم که میل شما است مختارید میل شما است اگر آمدید منت شما را داریم اگر هم نیامدید اجباری نیست و باز اختیار با خودتان است ما خودمان کمر بسته‌ایم که مملکت شما را نگاه داریم امکان ندارد که قانون اساسی نقطه تخلف داشته باشد با قوانین اسلامی‌اما تغییرات‌ها تغییرات آخوندی است و تغییرات شما تغییر سیاسی است و داخل سیاست هستند در روزنامه هم دیدیم که درست مقصود بنده را نتوانسته بودند بیابند و نطق بنده را ضبط هستند به این جهت اخطار می‌کنم که ابداً بنده راضی نیستم که هیچ روزنامه نویس نطق بنده را بنویسد چون عرایض بنده و سایر آقایان یک خصوصیتی دارد و بنده که از همه ضعیف‌ترم عرایضم یک درجه فایده محفوظ بماند آن خصوصیت این است که بنده نماینده پنج هزار علما و روحانین ایران و عتبات و قفقاز و افغان و هندوستان هستم نطق من مندیت دینی دارد و هر کسی که تمام حدودش را نمی‌فهمند ننویسند مثل اینکه ارباب کیخسرو سوء تفاهم کرده بودند البته اینها در مملکت ما از زردشتیان برادران وطنی ما از بهود از ارائه هستند البته باید دفاع بکنند و خاک خودشان را نگاه دارند ولی میل خودشان است نه اینکه من بگویم حکما باید بیایند اگر به میل و رغبت آمدند منت او را بدارید و از بیت المال مسلمین هم به آنها حق بدهند (تمام نمایندگان تصدیق کردند)

بهجت- اینجا چون چهار پیشنهاد شده بود و پیشنهاد اول پیشنهاد بنده هم بود ولا بعد رأی گرفته خواهد شد لکن آقای معززالملک در اینجا اظهاری کردند که شاید اسباب یک اشتباهی به شود از این جهت لازم است توضیحی عرض کنم بنده مقصودم این بود که از ایلاتی که سرباز می‌گیرند سوار هم گرفته شود و این تحصیل فوق‌العاده به آنها بشود لکن بنده عرض کردم سربازگیری ما یک قانون وضع نکرده‌ایم به این جهت جهت ندارد که سرباز گیری را ما در اینجا قید بکنیم و یک چیز غیر قانونی را قانونی کنیم و اشتباه بکنیم از یک ماده قانونی یک چیز غیر قانونی را ما عجالتاً این مسئله سربازگیری را مشکوک عنه می‌گذاریم نهایت در اجرای این قانون از مجلس گذشت یا از تمام ایلات ایران سوار بگیریم اگر از یعضی از آنها سرباز گرفته شود چیز اعلی اصیق گرفته شود نهایت اگر وزیر جنگ صلاح نمی‌داند که از بعضی ایلاتی که سرباز گرفته می‌شود سرباز گرفته نشود آن وقت مطابق قانونی که برای سرباز بگیری وضع می‌شود که تمام دهات و فصیات مطابق پنیچه که وضع شده است باید منساویا سرباز بدهند از آنها هم سرباز بگیرند مطابق همان قانون اذا بنده تقاضا می‌کنم که این لفظ سرباز بده نمی‌باشد حذف شود و این مسکوت عنه بماند و از کلیه ایلات یعنی چادرنشینها از قرار هر سی خانوار یک سوار گرفته شود عرض این است که این لفظ را باید بردارید به جهت این که استثنا کردن یک چیز غیر قانونی از یک چیز قانونی این قانونی نیست.

(مجدداً پیشنهاد آقای بهجت قرائت شد)

رئیس- به پیشنهاد آقای بهجت رأی گرفته می‌شود کسانی که این پیشنهاد را قابل وجه می‌دانند قیام نمایند (رد شد).

میرزا یانس- اظهارات آقای معززالملک صحیح است و چون این جا آن پیشنهاد بده محل ندارد موضوع گرفتن سوار ایلات است به این جهت بنده پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم (پیشنهاد عزالممالک مجدداً قرائت شد).

رئیس- رأی می‌گیریم پیشنهاد آقای حاج عزالممالک کسانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌داند قیام نمایند (رد شد).

وزیر جنگ- عقیده بنده این است این پیشنهاد آقای عزالممالک خیلی صحیح است باید نوشته شود و طوایفی که جزء ایلات هستند و معززالملک در این موارد هر چه بگوید بنده تایید می‌کنم و صحیح می‌دانم (پیشنهاد به عبارت ذیل از طرف آقای آقا شیخ ابراهیم قرائت شد).

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده اول چنین نوشته شود از کلیه ایلات و طوایف که حرکت گرمسیر و سردسیری دارند دولت به ترتیب ذیل سوار خواهد گرفت.

آقا شیخ ابراهیم زنجانی- قشون گیری یک روشی لازم دارد و از روی یک ماخذی و منسب به یک قاعده باید باشد چرا می‌گوئیم بایستی که سوار از ایلات گرفته شود و سرباز از دهاتیها به جهت این که سوار مناسب با ایلات است و دهاتیها مناسب با پیاده بودن بنده عرض می‌کنم اگر می‌خواهیم قانونی وضع کنیم بیاید در تمام ایلات کلیت داشته باشد ایلات بعضی شدن سابقاً سوار دارند ولیکن بعضی از ده خانوار یک سوار بعضی از پنجاه خانوار یک سوار می‌دهند و بعضی ایلات سرباز می‌دهند بعضی دهاتی‌ها سوار می‌دهند این مخذ صحیحی ندارد عقیده من بر این است این را توضیح بدهم که در ایلات طوایفی هستند که خانه دارند ولیکن حرکت گرمسیر و سردسیری دارند چنان چه در اطراف ما هستند که در گرمسیر خانه دارند در سردسیر هم خانه دارد از این جا حرکت می‌کنند برای مرتع اینها ایلاتند کلیتاً به عقیده من اگر می‌خواهید از ایلات سوار معین بکنید باید در تحت یک ترتیبی باشد ولو این که ایلات باشد و حالا خاک نشین باشد مثل سایر دهاتی‌ها از این‌ها به چه دلیل ما سوار بگیریم به مناسبت این که کلیه ایلات و طوایفی که حرکت دارند به این ترتیب سوار بگیرند سرباز بده هم نیستند سربازشان موقوف شود و در عوض سوار بدهد اگر از ده خانه یکی می‌دهند بیینید آنهائی که ایلاتند و حرکت دارند از یک نفر تا یک حدی بدهند بنده این مأخذ را لازم می‌دانم ولی در یک جا این طور باشد و یک جا این طور نباشد این مأخذ صحیحی ندارد و قانون باید یک ترتیب صحیحی داشته باشد.

وزیر جنگ- معلوم می‌شود آن صحبت‌های پری‌شبی را فراموش فرموده‌اند بنده عرض می‌کنم عقب بنده یعنی وزارت جنگ امر روی بلکه شورای نظامی‌داشتیم این است که باید قشون ایران مثل سایر دول متمدنه که امروز در کره هستند غیر از یک دولت که تماماً خدمتشان اجباری و عمومی‌است خدمت قشون ایران هم اجباری باشد یعنی عبارت اجرای کلمه حضرت رسول اکرم (ص) که جهاد بر همه کس تعلق می‌گیرد این همان مطلب است که آنها اتخاذ کردند و مجری نمودند ما هنوز اتخاذ نکردیم و اجرا نکردیم این مسئله مسلماً باید از این به بعد در دماغ هر ایرانی باشد که عموم مردم خدمت سربازی بکنند ولی چون عجالة ما احصائیه نداریم و برای این کار اول شرط شماره نفوس است بنده تصور می‌کنم که شورای نظامی‌ما تصور کرد که لااقل ده سال دیگر طول دارد که احصائیه ما تمام شود و ما شروع به این کار مقدس بکنیم با این جهت علی‌الحساب خواستیم یک عده سوار از آن ایلاتی که نوکر به دیوان ندارد در یک ایل ۵ خانوار یک سوار می‌دهد و در یک جا سی خانوار یک سوار می‌دهد یک جا هست هیچ نمی‌دهد پس حالا خواستیم یک شروعی کرده باشیم که نتیجه بگیریم یکی این که برای سواری که در بودجه نوشته‌ایم که در سال چهار هزار پنج هزار شش هزار سوار لازم داریم آن چه در بودجه نوشته‌ایم یک محلی پیدا کنیم که یک عده مردمی‌را بیاوریم که آنها بدانند که این خدمت آنها است که باید از عهد برآیند و شروع کنیم به آن مقصودی که داریم که باید بعد از ده سال شروع کنیم از حالا اذهانشان را مسبوق کنیم که حتماً افراد این مملکت عموماً باید به مرور نوکری این ملت این مملکت را بکنند این خودش یک نوع شروع است یعنی در یک ایلی که هیچ نوکر دیوانی ندارد و سوار ندارد در آن شروع به گرفتن نوکر و آوردن سوار که کردیم خودش اسباب جلب قلوب این‌ها می‌شود کم کم چون برای آن مقصودی که ما برای آن روز داریم و در حقیقت این قانونی است موفتی برای هفت هشت سال و قانون را در هر دوره می‌توان در مجلس مقدس تغییر داد و به یک طرز دیگری قانون بگذارند عجالة یک چیز موفتی است وقتی که بنا شد خدمت اجباری باشد باید ملل متنوعه هم داخل باشد مسلماً برای وقتی که بنا شد از همه جا سرباز بگیریم از ملل متنوعه گرفته نشود تناسب پیدا نمی‌کند البته از آنها هم باید گرفت آن وقت تمام اینها تناسب پیدا می‌کند با این که می‌گوئیم ایلاتی که سرباز بده هستند این فقط در نقطه آذربایجان است که آذربایجان اغلب ایلاتش سرباز می‌دهند و خیلی زیاد به طوری که دویست خانوار و سیصد خانوار دویست نفر و شصت نفر و صد نفر به تفاوت می‌دهند و سی سال پنجاه سال است عادت کرده‌اند که بیایند خدمت دولت را بکنند و ما نباید دست به او بزنیم آن هم موقتاً بماند و موقتاً مجری می‌کنیم و وقتی خواستیم کلیتاً برای عامه مملکت که پسر من و آقای آقا شیخ ابراهیم هر دو بیایند خدمت بکنند این عجالة هم برای این است که اذهانشان به این کار نزدیک بشود این را هم عرض بکنم که باز آن پیشنهاد آقای معززالملک را تقاضا می‌کنم این یکی یکی دیگر هم باید بگویم که ایلات و طوایفی که ایل محسوب می‌شوند بنده اعتقادم این است که چون در ایلات خانه نشین هم دارند و آنها هم می‌توانند در صورتی که سوار و سزباز دولت ندارند سی خانوار یک نفر سوار بدهند.

لواءالدوله- این جا به او یک اندازۀ مسئله مشته شده است در خصوص ایل و طوایف هیچ از یکدیگر متفک نشده‌اند و یکی هستند مثلا یکی از ایلاتی که در ایران هستند ایل جلیل قاجارند اینها شش طایفه هفت طایفه ده طایفه دارند ایل بختیاری ایل شاهسون آنها هر کدام چند طایفه دارند که جزء ایل هستند که حرکت می‌کنند ولی ایل جلیل قاجارند در طهران چادرنشین نیستند و حرکت گرمسیری و سردسیری هم ندارند پس باید گفت که از آنها هم نباید یک سواری گرفت برای آنکه آنها هم حرکت نمی‌کنند.

(مجدداً پیشنهاد آقا شیخ ابراهیم قرائت شد.)

رئیس- کسانی این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (رد شد)( پیشنهادی از طرف آقای میرزا مرتضی قیخان به مضمون ذیل قرائت شد.)بنده پیشنهاد می‌کنم که در ماده اول نوشته شود از کلیه ایلات و طوایف که جزو ایلات هستند محسوب شوند.

رئیس- رأی می‌گیریم کسانی که این پیشنهاد را ذیل توجه می‌دانند قیام نمایند (با اکثریت قابل توجه گردید).

رئیس- پیشنهادی از طرف آقای افتخارالواعظین قرائت می‌شود.

افتخارالواعظین- بنده پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم.

رئیس- حالا این پیشنهاد و رجوع می‌کنیم به کمیسیون مباحثه در این ماده اول کافی است جلسه آنیه که روز پنج شنبه است خواهش می‌شود از آقایان که چهار بعه غروب مانده تشریف بیاورند که قدری زودتر جلسه را منعقد بکنیم و دستور همان دستور جلسه امروز یعنی شور و در بقیه قانون دیوان محاسبات و ماده ۴۹ محاسبات عمومی و راپورات کمیسیون عدلیه راجع به ماده الحاقیه قبول و نکول بروات و بقیه شور در باب سوار ایلات.

(مجلس سه ربع از شب گذشته ختم گردید)