مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ امرداد ۱۳۳۶ نشست ۱۱۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ امرداد ۱۳۳۶ نشست ۱۱۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۵

سال دوازدهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۴ امرداد ۱۳۳۶ نشست ۱۱۵

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۱۱۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۴ مردادماه ۱۳۳۶

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- قرائت گزارش کمیسیون نفت راجع به اجازه مبادله موافت‌نامه بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت ایتالیایی

۳- معرفی آقای عیسی کورس به معاونت وزارت بازرگانی به وسیله آقای وزیر بازرگانی

۴- طرح و تصویب یک فوریت و اصل گزارش کمیسیون نفت دائر به اجازه مبادله موافت‌نامه بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت ایتالیایی

۵- طرح و تصویب لایحه اجازه استخدام معلمین و کارمندان فنی و خدمتگزاران جزء جهت مدارس جدید

۶- تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس دو ساعت و ۲۰ دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس‏

رئیس - اسامی غایبین جلسه پیش قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

غایبین بااجازه - آقایان: دکترآهی. باقر بوشهری. کاظم شیبانی. حشمتی. سراج حجازی. مسعودی. اردلان. دکتر ضیایی. قرشی. عامری. کدیور. برومند. کیکاوسی. قنات‌آبادی. قبادیان. سعیدی. استخر. مهندس ظفر. مهندس فیروز. سالار بهزادی. دکترعمید. صراف‌زاده. حکیمی. اورنگ. مهندس جفرودی. اکبر. ابتهاج. کشکولی. جلیلی. یارافشار. دکتر طاهری. پرفسور اعلم. عرب شیبانی. خزیمه علم. مهندس اردبیلی. بزرگ ابراهیمی. بهادری. دکتر امین. دکتر بینا. ساگینیان. آقایان. طباطبایی قمی.

رئیس - نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.

۲- قرائت گزارش کمیسیون نفت راجع به اجازه مبادله موافت‌نامه بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت ایتالیایی

رئیس - گزارش کمیسیون نفت مطرح است قرائت می‌شود: (به شرح زیر قرائت شد) گزارش از کمیسیون مخصوص نفت به مجلس شورای ملی به طوری که خاطر نمایندگان محترم مسبوق است قانون نفت به منظور تعیین نحوه استفاده از منابع نفتی ایران به تصویب مجلسین رسیده است و در آن قانون طرز اقدام شرکت ملی نفت در مورد بهره‌برداری از منابع مزبور به عنوان مشارکت یا عاملیت تعیین گردیده و به شرکت مزبور اجازه داده شده که در چهار دیواری آن قانون موافقت‌نامه‌هایی برای اکتشاف و استخراج و بهره‌برداری از منابع نفت که در اراضی خارج از حوزه عملیات کنسرسیوم قرار گرفته یا اشخاص یا شرکت‌هایی که صلاحیت فنی و مالی آنها محرز باشد تنظیم نماید که پس از تأیید از طرف دولت به مجلس شورای ملی تقدیم گردد. به منظور اجرای هدف‌های مصرح در قانون مزبور شرکت ملی نفت موافقت‌نامه‌ای با شرکت آجیب مینرار یا ایتالیایی تنظیم و طبق ماده ۲ قانون مزبور به دولت تقدیم نموده است موافقت‌نامه مزبور از طرف دولت تأیید و به مجلس تقدیم و به کمیسیون خاص نفت ارجاع شده است. این موافقت‌نامه در جلسات عدیده با حضور آقای نخست‌وزیر و آقای وزیر دارایی و آقای انتظام مدیر عامل شرکت نفت و آقای فواد روحانی مدیر امور حقوقی شرکت مزبور مورد بحث و شور واقع شد و اینک رؤس مطالب و نکات مهم آن به شرح زیر معروض می‌گردد: طرفین این موافقت‌نامه شرکت ملی نفت ایران و شرکت آجیب مینرار یا شرکت ایتالیایی است و مخفف می‌باشد و با سرمایه (۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰) لیر ایتالیایی است که تماماً (۷۵/ ۹۹ درصد مستقیماً و ۲۵/ ۰ درصد به طور غیرمستقیم یعنی به وسیله شرکت فرعی خطوط لوله (متعلق به شرکت انی) (مخفف می‌باشد شرکتی است ایتالیایی که کار آن تصدی عملیات مربوط به صنعت نفت (تفحص و استخراج و عمل آوردن و فروش نفت و گاز) است. شرکت انی در سال ۱۹۵۳ تشکیل شده مؤسسه ملی نفت دولت ایتالیا است و سرمایه آن تماماً متعلق به دولت مزبور می‌باشد. پنج شرکت عمده به صورت شرکت فرعی مؤسسه انی (که فقط مالک سهام شرکت‌های مزبور است و خود رأساً هیچ‌گونه عملیات صنعتی به عهده ندارد) به مرور به شکیل شده‌اند که کلیه امور مربوط به صنعت نفت در همه مراحل آن به وسیله آنها انجام می‌گیرد. از همه آنها بزرگ‌تر همین شرکت آجیب مینراریا است که خود دارای سیزده شرکت فرعی می‌باشد. چهار شرکت دیگر که تابع مؤسسه انی هستند عبارتند از شرکت سنام که کار آن حمل و نقل نفت و گاز است و شرکت آجیب مشتقات شیمیایی تهیه می‌کند و بالاخره که متصدی مطالعات اتومی است در مورد این سه شرکت اخیرالذکر مقداری از سرمایه متعلق به اشخاص و بنگاه‌های خصوصی است و لیکن در مورد شرکت آجیب مینراریا و شرکت سنام کلیه سهام متعلق به دولت ایتالیا است. شرکت آجیب مینراریا در کشور ایتالیا موفق به تولید مقادیر زیادی گاز شده و امروز سالیانه مجموعاً پنج میلیون متر مکعب گاز از نواحی شمالی ایتالیا استخراج می‌کند برای عملیات صنعت نفت کاملاً مجهز و در حال حاضر دارای ۳۴ دستگاه حفاری عمیق و ۱۲ دسته مأمور مطالعات معرفه الارضی و عده بسیار زیادی مهندس و زمین‌شناس و شیمیست و سایر متخصصین فنی است.

شرکت آجیب مینراریا در سیسیل نیز مشغول عملیات اکتشافی است و انتظار دارد که عملیات مزبور را به زودی به نتیجه برساند. در خارج از ایتالیا نیز شرکت مزبور در مصر و در سومالی مشغول عملیات اکتشافی می‌باشد در مصر ۲۲ درصد سهام یک شرکت و ۲۰/ ۳۲ درصد سهام شرکت دیگری را دارا است که تاکنون موفق به تولید از قرار سالی ۱۲۰۰۰۰۰ تن شده و انتظار دارند این مقدار را تا دو سال دیگر به ۳۰۰۰۰۰۰ تن افزایش دهند. در کشور سومالی شرکت آجیب مینراریا امتیازی تحصیل نموده و دسته‌های متخصصین معرفه الارضی آن هم اکنون مشغول عملیات اکتشاف می‌باشند. دو شرکت مزبور یعنی شرکت ملی نفت ایران و شرکت آجیب مینراریا سازمان مشترکی به نام شرکت سیریپ با سرمایه ده میلیون ریال با سهام با نام تشکیل خواهند داد. سیریپ مخفف می‌باشد. شرکت سیریپ عملیات اکتشاف و تولید نفت خام و متعلقات آن و کلیه عملیاتی را که برای فروش مواد نامبرده لازم است انجام خواهد داد. سرمایه شرکت سیریپ لدی الاقتضا افزایش خواهد یافت و چنانچه احتیاج به وجوه اضافی دیگری پیدا کند از طریق استقراض تهیه می‌نماید و در صورتی که موفق به استقراض نشود هر یک از شرکا نصف وجوه مورد لزوم را تأمین خواهند نمود. (سرمایه شرکت سیریپ از تاریخ بهره‌برداری یعنی بعد از پایان عملیات اکتشاف و از تاریخ استخراج ممکن است اضافه شود). سهم‌الشرکه هر یک از شرکت‌های نفت ملی ایران و آجیب مینراریا در این شرکت پنجاه درصد می‌باشد.

سهام شرکت سیریپ به ترتیب معینی که در موافت‌نامه و اساسنامه و یک نامه ضمیمه قرار داد تصریح شده قابل انتقال است و خلاصه آن این است که: اگر یکی از صاحبان سهام بخواهد سهام خود را منتقل کند باید در مرحله اول به صاحب سهام دیگر رجوع کند و اگر آنها مایل بخرید سهام مشارالیه باشند حق تقدم در خرید خواهند داشت. در دایره گروه هر یک از طرفین انتقال سهام هیچ تشریفاتی ندارد چون به طوری که در متن موافت‌نامه قید شده است سرمایه شرکت را هر یک از طرفین یا گروه وابسته به آن به تناسب سهم خود باید بپردازد. بنابراین انتقال در بین صاحبان سهام و اعضای گروه آنها در حقیقت انتقال به معنی واقعی کلمه خارج شدن سهام از دست طرفین اصلی نیست. حال چنانچه صاحب صاحبان سهام دیگر مایل بخرید سهامی که عرضه می‌شود نباشد فروشنده حق معامله سهام را با اشخاص خارج از گروه‌های طرفین ندارد مگر با موافقت کلیه اعضای هیئت مدیره شرکت سیریپ که البته نصف آنها منتخب شرکت ملی نفت ایران می‌باشند. علاوه بر این برای آن که اعضای هیئت مدیره اصولاً حق قطعی نمودن چنین قصد انتقالی را نداشته باشند نامه‌ای از شرکت آجیب مینراریا گرفته شده به این مضمون که در چنین موارد انتقال موکول به اجازه دولت ایران خواهد بود که البته دولت نیز به نوبه خود به موجب مقررات قانون ملزم است از مجلسین مجوز قانونی کسب نماید. سازمان شرکت سیریپ عبارت است از مجمع عمومی هیئت مدیره هیئت بازرسی و مدیر عامل. مجمع عمومی از صاحبان سهام شرکت تشکیل می‌شود و عالیترین مقام شرکت است و دارای اختیارات تام می‌باشد و تصمیماتی که به اکثریت می‌گیرد قابل اجراست و چون شرکا شرکت سیریپ هر یک دارای پنجاه درصد از سهام می‌باشند و بیم آن است که در برخی موارد اکثریت با اتفاق آرا حاصل نشود لذا در موافت‌نامه مقرر گردیده است که هر یک از طرفین معادل یک درصد سهام خود را نزد تودیع کنند و بانک مزبور وکالت دارد ورقه حضور در جلسات عمومی را نسبت به آن دو رأی به شخصی تسلیم کند که یا بتوافق شرکت ملی نفت ایران و آجیب مینراریا تعیین و یا در صورت عدم حصول توافق از طرف رئیس دادگاه استان ژنو انتخاب شده باشد. بدیهی است در مورد تساوی آرا بین طرفین اکثریت با شریکی است که نماینده مورد بحث به نفع او اظهاری رأی کند (رجوع شود به ماده ۶ موافقت‌نامه).

هیئت مدیره مرکب از شش نفر است که نصف آن از طرف شرکت ملی نفت ایران و نصف دیگر از طرف شرکت آجیب مینراریا انتخاب می‌شوند.

ریاست هیئت مدیره با مدیری است که از طرف شرکت ملی نفت ایران انتخاب و نیابت ریاست هیئت مدیره با مدیری است که از طرف شرکت آجیب مینراریا تعیین شود. یک نفر از هیئت بازرسی از طرف شرکت ملی نفت و یک نفر دیگر از طرف آجیب مینراریا معین می‌شود و رئیس هیئت بازرسی حساب‌ها توسط یک شرکت امین اموال سوئیسی یا توسط شرکت حسابرسی سوئیسی انتخاب می‌گردد و این شخص نباید تابعیت ایران یا ایتالیا داشته باشد و نیز نباید وابسته به یکی از طرفین موافت‌نامه باشد و به علاوه نباید هیچ‌گونه منافعی در امور نفتی داشته باشد. مدیر عامل که سمت مدیریت کل را نیز دارد از طرف شرکت آجیب مینراریا تعیین خواهد شد. حوزه عملیات شرکت سیریپ عبارت است از سه منطقه به شرح و مشخصات زیر: الف) ناحیه‌ای واقع در دامنه کوه زاگرس به مساحت تقریبی ۱۱۳۰۰ کیلومتر مربع واقع در مشرق حدود عملیات کنسرسیوم به محاذات خطی که نقاط لالی مسجد سلیمان هفت گل و بهبهان را می‌پیوندد و در ناحیه‌ای که کوه‌های ذیل در آن موقع است: کوه بدمستان کوه دلگیر کوه کنک کوه لشان کوه دولاب کوه کلار کوه سرخ کوه ریک (جانکی) کوه لرواغان کوه سفید. آبادی‌های زیر نیز در این ناحیه واقع‌اند: ده دیز مواری بیدالا غازیک غزلک ارمان ناغون. ب) ناحیه‌ای واقع در ساحل بهر عمان تا ابتدای حد فلات قاره به مساحت تقریبی ۶۰۰۰ کیلومتر مربع ناحیه‌ای واقع در مشرق جاسک در حدود ساحل تا (رأس میدانی) مشتمل بر آبادی‌های لش میسور یاغین پائین تومی گورانی سوراک که در قسمت‌های شمال آن کوه‌های هنگه لیگری میمن نیلاک در‌هامان کوروچو واقع است و رودخانه‌های ساویش وگبریک و یاغین از این منطقه به دریا می‌ریزد.

ج) ناحیه‌ای از فلات قاره شمال خلیج فارس به مساحت تقریبی ۵۶۰۰ کیلومتر مربع. این ناحیه در قسمت ساحلی از رأی بحرگان به بندر دیلم تا خورصینی امتداد دارد و در داخل دریاتا حدود فلات قاره در جهت تقریبی عمود بر خط منصف را مشتمل می‌باشد. اداره امور فنی شرکت به دست کارمندانی سپرده می‌شود که به معرفی شرکت آجیب مینراریا و با نتخاب مدیر عامل مشغول کار می‌شوند و شرکت سیریپ مکلف است دقت کند که استخدام این قبیل کارمندان خارجی منحصراً برای تصدی مشاغلی صورت گیرد که نتواند برای اشغال آن مشاغل ایرانیانی که دارای معلومات و تجربیات لازم باشند پیدا کند و مخصوصاً سیریپ با همکاری شرکا برنامه‌ای برای کارآموزی و تعلیم فنی و صنعتی طرح و تنظیم خواهد نمود تا کارمندان ایرانی با فراگرفتن تعلیمات لازم در کوتاه‌ترین مدت ممکنه جایگزین کارمندان خارجی شده و در عملیات سیریپ مشاغل مسئولیت‌دار را احراز نمایند. تفحص و اکتشاف و پرداخت هزینه آن به عهده شرکت آجیب مینراریا که نظر فنی و مالی مجهز تشخیص گردید واگذار شده و شرکت مزبور موظف است نقشه‌های اکتشافی را پس از مشاوره با شرکت ملی نفت ایران و همچنین اجرای نقشه‌های مزبور را عهده‌دار شود عملیات اکتشافی حداکثر باید در ظرف مدت دوازده سال با هزینه‌ای که حداقل کمتر از ۲۲ میلیون دلار امریکایی نباشد انجام گیرد.

توضیحاً یادآوری می‌شود که مهمترین و حساس‌ترین مرحله صنعت نفت مرحله اکتشاف است و در این مرحله است که ممکن است شرکت‌های نفتی با کوشش زیاد و صرف وقت و هزینه هنگفت به ذخائر نفتی دسترسی پیدا نکنند. در این مرحله خطر از بین رفتن سرمایه زیاد است و چه بسا اشخاص و شرکت‌هایی که در این راه هستی خود را از دست داده‌اند. با این وصف تعهد اقدام به عملیات اکتشافی و پرداخت هزینه آن به عهده شرکت آجیب مینراریا می‌باشد. اگر احیانا خدای نخواسته عملیات اکتشاف به نتیجه نرسد شرکت ملی نفت چیزی گم نکرده و زیانی نبرده و حتی در صورتی که کمتر از ۲۲ میلیون دلار صرف هزینه اکتشاف شده باشد از نصف مابه‌التفاوت آن شرکت ملی نفت ایران نقد استفاده خواهد نمود. مضافاً به اینکه اصولاً عملیاتی که به منظور اکتشاف در ظرف دوازده سال در نواحی سه گانه که تاکنون فعالیت‌های عمرانی نداشته به عمل می‌آید از نظر اینکه در آن نواحی در آن نواحی جنب و جوشی به وجود می‌آورد و کارهایی برای مردم ایجاد می‌کند برای ساکنین آنجا مفید و قابل ملاحظه است. برای تعیین اینکه مرحله اکتشاف در چه موقع خاتمه می‌یابد طبق ضابطه معروف فورمول فردریک لاهی امریکایی ملاک عمل است که مفاد آن این است که مرحله اکتشاف وقتی بیابان می‌رسد که چاهی که حفر شده منتهی به کشف نفت به مقدار قابل ملاحظه گردد مقدار قابل ملاحظه در هر مورد به عوامل اقتصادی و دوری و نزدیکی به بازار یا محل صدور و غیره بستگی دارد و تخمین منبع زیرزمینی هم متکی به یک رشته اطلاعات معرفه الارضی وفنی و نتایج علمی و منطقی است که از آن اطلاعات گرفته می‌شود. چنانچه گفته شد تا پایان عملیات اکتشافی شرکت آجیب مینراریا هزینه‌ای متعلقه را پرداخت خواهد نمود ولی اگر عملیات اکتشافی به نتیجه مثتب رسید مخارج مربوطه به تدریج به وسیله شرکت سیریپ از شروع بهره‌برداری پرداخت می‌گردد.

توضیح آن که مخارج اکتشاف پس از رسیدن به مرحله بهره‌برداری طی سنوات مستهلک و نصف آن عاید شرکت ملی نفت ایران می‌شود. نتیجه مثبت این است که قابلیت تولید میدان نفت به میزان تجارتی محرز شناخته شود. قابلیت تولید میدان نفت به میزان تجارتی وقتی محرز شناخته می‌شود که اگر قیمت تمام شده آن را از قیمت اعلان شده همان نوع نفت کسر کنیم سود مناسبی باقی بماند. قیمت تمام شده عبارت است از هزینه تولید به اضافه کرایه حمل و نقل و بارگیری تا کنار دریا به علاوه رقمی معادل ۵/ ۱۲ درصد قیمت اعلان شده که بابت حداقل مالیات به دولت ایران باید پرداخت شود. در صورتی که به شرح فوق عملیات اکتشافی به نتیجه مثبت برسد پرداخت هزینه آن به شرکت آجیب مینراریا به طریق اقساط سالیانه از تاریخ بهره‌برداری انجام خواهد شد و میزان آن نباید هیچ‌گاه از معادل ده سنت نسبت به هر بشکه نفت خام صادر شده کمتر باشد. بدیهی است به محض اینکه وجود ذخیره نفتی کافی میزان تجارتی به ثبوت رسید شرکت سیریپ کلیه مخارجی را که برای توسعه و بهره‌برداری میدان مورد بحث انجام می‌شود به عهده خواهد گرفت.

به نحوی که در بالا متذکر گردید مدت عملیات اکتشافی دوازده سال است ولی در انقضا سال پنجم از تاریخ شروع به عملیات بیست و پنج درصد از مساحت و در آخر سال نهم بیست و پنج درصد دیگر از مجموع مساحت نواحی حوزه عملیات کسر و به شرکت ملی نفت ایران مسترد می‌شود و نیز در انقضا سال دوازدهم تنها زمین‌هایی در اختیار شرکت سیریپ خواهد ماند که در آنها میدان‌هایی قابل بهره‌برداری به میزان تجارتی وجود داشته باشد. مدت عملیات بهره‌برداری بیست و پنج سال از تاریخ شروع به فروش نفت است فروش نفت موقعی شروع می‌شود که تأسیساتی که جهت حمل و بارگیری منظم برای بهره‌برداری لازم است آماده شده و اولین بیست هزار تن نفت از محصول آن میدان به فروش رسیده باشد. همچنین بعد از انقضا مدت بیست و پنج ساله نیز به شرح مذکور در ماده ۳۵ موافقت‌نامه ممکن است تمدید شود و در صورت تمدید در دوره پنج ساله اول مندرجات این موافقت‌نامه مأخذ عمل است و در مورد تمدید در پنج سال‌های دوم و سوم هرگاه شرکت ملی نفت در فعالیت‌های مشابهی مشارکت نموده باشد و تا آن تاریخ در این مشارکت‌های جدید نتایجی به دست آورده باشد که شرایط آن برای دولت ایران از شرایط موافت‌نامه حاضر مساعدتر باشد کلیه شرایط موافت‌نامه‌های مذکور شامل مدت دو دوره تمدید نامبرده خواهد گردید. چون ممکن است در اجرای این موافقت‌نامه بین شرکا اختلافاتی حاصل شود برای رفع اختلاف براساس مصرحات ماده ۴۲ و ۴۳ و ۴۴ این موافقت‌نامه اقدام به عمل خواهد آمد. تقسیم سود پس از کسر کردن کلیه هزینه‌های جاری عملیات خواه در ایران و خواه در خارجه که شامل هزینه‌های اداری و استهلاکات و زیان‌های مندرج در بند د ماده ۳۵ قانون مالیات بر درآمد مورخ ۱۳۲۸ نیز خواهد بود آنچه باقی می‌ماند سود ویژه است و از مجموع این سود ویژه نصف به عنوان مالیات و حقوق دولتی به دولت ایران پرداخت خواهد گردید و نصف باقیمانده دیگر بالمناصفه بین شرکت ملی نفت ایران و آجیب مینراریا تقسیم خواهد شد. مبلغی که به شرح فوق در وجه دولت ایران پرداخت می‌گردد شامل کلیه حقوق دولتی است. ضمناً آنچه در فوق گفته شد به هیچ‌وجه مربوط به تعهد پدراخت حقوق خدمات انجام شده

(از قبیل آب و برق و حق راهنمایی در بنادر و در مجاری فاضل آب و خدمات بهداشتی و غیره) نخواهد بود. به طوری که فوقاً ملاحظه می‌فرمایید کلیه شرایط و مقررات موافت‌نامه حاضر از لحاظ کشور ایران مساعد است و مصلحت و منافع ملت ایران ضمن آن ملحوظ می‌باشد مخصوصاً از لحاظ میزان سود و درآمد که عاید کشور ایران خواهد شد بی‌سابقه است در سابق بهره‌برداری از منابع نفت از راه امتیاز انجام می‌گرفت و سود ناچیزی از این بابت عاید کشور می‌گردید پس از ملی شدن صنعت نفت به موجب قراردادی که با کنسرسیوم منعقد شد سهم دولت ایران به پنجاه درصد از سود ویژه شرکت به عنوان سهم‌الشرکه به شرکت ملی نفت ایران تسلیم می‌گردد و به عبارت دیگر مجموعاً هفتاد و پنج درصد از سود خالص در هر سال به ملت ایران می‌رسد با این ترتیب صنعت نفت در کشور ایران به مرحله نوینی رسیده و از این حیث آینده درخشانی برای ملت ایران پیش‌بینی می‌گردد. استفاده از منابع نفت به ترتیبی که پیش می‌رود شاهراه سعادتی است که در اثر راهنمایی‌های حکیمانه اعلیحضرت همایونی در مقابل ملت ایران نمودار شده و به این وسیله محرومیت‌ها مرتفع و نیازمندی‌های تولیدی و عمرانی و اجتماعی را رفع خواهد کرد و اطمینان حاصل است که کشور ایران با راهی که در پیش گرفته به ترقیاتی که شایسته و در شأن اوست نایل گردد. در خاتمه به استحضار خاطر نمایندگان محترم می‌رساند که کمیسیون خاص نفت نهایت دقت را به عمل آورده و در اساسنامه شرکت سیریپ که ضمیمه ۱ قرارداد است اصلاحات لازمه را معمول داشته و لایحه شماره ۱۰۰۳۷ دولت مشتمل بر ماده واحده متضمن (موافقت‌نامه ۴۷ ماده اساسنامه ۴۲ ماده ۷ ضمیمه) را در جریان مذاکرات کمیسیون با افزایش دو نامه ضمیمه دیگر که فعلاً جمعاً ۹ ضمیمه است کافی و وافی برای استیفا حق ملت ایران از سه ناحیه نفت‌خیز مذکور در این گزارش می‌داند لذا تقاضا دارد که مجلس شورای ملی ماده واحده و ضمائم آن را که ذیلاً شرح می‌دهد تصویب نماید. ماده واحده مجلس شورای ملی موافت‌نامه پیوست را مشتمل بر ۴۷ ماده و ۹ ضمیمه که راجع به تفحص و اکتشاف و بهره‌برداری نفت بین شرکت ملت ایران از یک طرف و شرکت سهامی ایتالیایی آجیب مینراریا از طرف دیگر به امضا رسیده و مفاد آن طبق مقررات ماده دوم قانون نفت مصوب ۳۶/ ۵/ ۷ مورد تأیید دولت واقع گردیده است تصویب نموده و اجازه مبادله و اجرای موافت‌نامه مزبور را می‌دهد.

مخبر کمیسیون مخصوص نفت مهدی مشایخی

۲ - معرفی آقای عیسی کورس به معاونی وزارت بازرگانی به وسیله آقای وزیر بازرگانی‏

رئیس - آقای وزیر بازرگانی بفرمایید.

وزیر بازرگانی (تجدد) - بنده با کسب اجازه از مقام محترم ریاست و همکاران سابق آقای عیسی کورس را به سمت معاونی پارلمانی وزارت بازرگانی به مجلس محترم معرفی می‌کنم (مبارک است).

۳ - طرح و تصویب یک فوریت و اصل گزارش کمیسیون نفت دائر به اجازه مبادله موافت‌نامه بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت ایتالیایی

رئیس - پیشنهادی رسیده است که گزارش کمیسیون نفت با یک فوریت مطرح بشود. قرائت می‌شود

(به شرح ذیل قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی: امضا کنندگان زیر تقاضا می‌نمائیم لایحه مربوط به موافقت‌نامه راجع به اکتشاف و استخراج و بهره‌برداری نفت بقید یک فوریت مطرح شود عمیدی نوری صفاری مهدوی قبادیان، دکتر امیر نیرومند، بزرگ‌نیا دکترعدل، خلعت‌بری، دکتردیبا، مهندس فروهر اقبال، بیات، ماکو، مشار، دولت‌آبادی وعده دیگر. (خلعتبری - بنده امضا نکردم).

رئیس - فوریت مطرح است، آقای عمیدی نوری توضیحی دارید بفرمایید.

عمیدی نوری - نمایندگان محترم مسبوقند که اجرای قانون نفت بهمت مجلسین ایران برای اولین مرتبه در خاورمیانه یک قانون مترقی نفتی وضع شد وتصویب شد که ملت ایران بتواند در این حق بزرگ خود، خود دخالت کند قراردادی بین ایران و ایتالیا تنظیم شد و دولت از مجلس تقاضای جلسه فوق‌العاده کرد و آن قرارداد در جلسه فوق‌العاده به مجلس تقدیم شد و از نظر موافقی که مجلس شورای ملی فرمودند کمیسیون خاصی که منتخب خود نمایندگان بود مأمور شدند این لایحه را رسیدگی کنند و این کمیسیون خاص هم در جلسات متوالی جلسات چند ساعته رسیدگی دقیق کرد و یک اصلاحاتی در اساس‌نامه شد و دو ضمیمه هم بر ضمائم افزوده شد به کیفیتی که ملاحظه می‌فرمایید گزارش آن تقدیم شد و این فکر پیش آمد که اگر این لایحه به صورت دو شوری باشد دو مرتبه می‌بایستی به همان کمیسیون خاص برود و حال آن که آن کمیسیون مطالعات خودش را به طور تکمیل کرد و در قراردادها هم همان‌طوری که نمایندگان محترم مسبوق هستند یا باید آن قرارداد قبول بشود یا رد شود به این جهت عده‌ای از آقایان نمایندگان عقیده‌شان بر این شد که اگر مجلس شورای ملی موافقت بفرمایند با این مطالعاتی که شده لایحه به صورت یک شوری و یک فوریتی تلقی بشود چه هم وقت مجلس شورای ملی در یک چنین موقعی که جلسات فوق‌العاده تشکیل می‌شود برای رسیدگی در این امر کمتر مشغول می‌شود و هم اینکه برای مرتبه دوم مصالعه مجددی در این مورد در کمیسیون خاص لازم به نظر نمی‌آید به این جهت بود که از نظر اهمیت قضیه و از نظر اینکه یک جلسه فوق‌العاده تشکیل شده و این کار هم یکی از کارهای بسیار مهم و از قدم‌های بلندی است که در حال حاضر انعکاس مهمی در محافل مختلف دنیا بخشیده و این قدم بلند باعث می‌شود بر اینکه قدم‌های بلند دیگری در آینده که منظور نظر هست و در شرف تکمیل و تقدیم لوایح آن هستند برداشته بشود این است که از نظر اهمیت قضیه و فوریت کار این تقاضا شده است و تمنی دارم که آقایان نمایندگان محترم با تقاضای یک فوریت موافقت بفرمایند.

رئیس - فوریت مطرح است (گفته شد مخالفی نیست) و رأی گرفته می‌شود.

به تقاضای فوریت آقایانی که موافقند قیام بفرمایند. (اکثر قیام نمودند) تصویب شد، کلیات لایحه مطرح است. آقای بهبهانی بفرمایید.

بهبهانی - استحصال از منابع طبیعی و انتفاع از معادن موجود زیرزمین مخالف و منکری ندارد (صحیح است) و بدون شک باید از مواهب خدادادی به وقت مقتضی در شرایط مساعد و مطمئن استفاده نمود ولی حصول به مقصد و شروط استیفا منافع نسبت به سلیقه اشخاص فرق می‌کند و قابل بحث است برای بهره‌برداری و استیفا منافع طبیعی باید راهی انتخاب کرد که وصول به منافع مطلوب من جمیع‌الجهات تسریع و حتمی باشد و در عین حال عاقلانه و مصالح عمومی و منافع واقعی مردم مملکت در آن ملحوظ گردیده باشد و اگر بشود این نکات را در قرارداد حاضر و یا هر قرارداد دیگری جمع کنیم تردیدی نیست که خدمت شایانی به کشور خود کرده و به نحو شایسته‌ای وظیفه خویش را ایفا نموده‌ایم:

بحث بنده هم در شرایط و لوازم این قرارداد است و می‌خواهم ببینم که به لوازم آن عمل شده است یا خیر؟ و با اجازه آقایان محترم برای تسهیل بیان مطلب عرایض خود را در سه قسمت خلاصه می‌کنم.

اول اهمیت نفت در حال حاضر

در حال حاضر همه می‌دانیم نفت بورس سیاسی و منشا کلیه تحولات اجتماعی شده اقتصاد و تجارت و نبض ارتباطات منحصراً در مسئله نفت متمرکز شده است اغلب انقلابات و کشمکش‌های گذشته نزدیک و تغییرات سیاسی که در غالب ممالک رخ داده مستقیم یا غیره مستقمیم آشکارا یا پنهانی مربوط به مسئله نفت بوده است رقابت‌هایی که منجر به سقوط یک دسته و یا روی کارآمده دسته تازه می‌شود یا جنبه طریقت دارد و یا صورت موضوعیت به خود می‌گیرد یا برای احاطه به اصل و مرکز آن صورت گرفته و یا برای تسهیلات و ایجاد منطقه نفوذ و قابل اطمینانی نسبت به عمل آنست زیرا در حال حاضر هیچ دستگاهی بدون نفت و یا مشتقات آن نمی‌چرخد و هیچ مملکتی بدون داشتن آن نمی‌تواند امروز خود را اداره نماید از ساختن یک سوزن گرفته تا ایجاد یک کارخانه بزرگ و از حمل گندم تا پختن آن محتاج به داشتن نفت است و اگر در حال حاضر این ماده از بین برود مثل روحی که از بدن خارج شود دنیا به حال سکون و تاریکی می‌افتد و البته پیشرفت و ترقی ملت‌ها هم بستگی تام به درجه و اندازه احاطه به این ماده دارد و به همین جهت هم هست که دولت‌های بزرگ و قادر سعی دارند که رجحان خویش را بر رقبای خود به وسیله گسترش نفوذ خویش بر منابع نفت دنیا اثبات نمایند و چون این امر بستگی به حیات سیاسی و اقتصادی آنها دارد به تمام وسائل ممکنه و حتی غیرمجاز متوسل می‌شوند و از هیچ عملی اگر هم منافی اخلاق باشد خودداری نمی‌کنند به جان هیچکس ابقا نمی‌کنند و از به کار بردن هیچ حیله و تزویری روگردان نیستند تا باالمال شاهد مقصود را در آغوش بکشند و از رقبای خود پیش افتند پس به این جهت نباید موقعیت خطیر نفت از نظر ما پوشیده باشد و هنگام معامله و بستن قرارداد کاری کنیم که موجبات تحریک و بسط حسادت‌های دیگران را فراهم کنیم و در عین حال که استیفا منافع حقه خود را می‌کنیم وسائل آتش افروزی را آماده نسازیم و باید از تجربیات تلخ گذشتگان عبرت بگیریم و گول الفاظ و کلمات فریبنده و یا منافع آنی را نخوریم هر چند که زیبا و پرسود جلوه کند.

اینجا لازم می‌دانم چند جمله هم در مورد تجارت و طرز حمل و نقل آن اضافه نمایم تا مقصود بنده را تسهیل و عرضم را توجیه نماید.

اکتشاف و تصفیه و فروش نفت مثل کالاهای بازرگانی نیست که هر شخص و یا شرکت بی‌تجربه وضعیفی بتواند مبادرت به آن نماید چه بسا که برای استخراح آن مدت‌ها وقت و صرف مبالغ هنگفتی پول لازم است که بتوان به کشف منبع اصلی آن رسید و یا مبادرت به فروش آن نمود و در بازارهای دنیا عرضه شود و یا با رقبای قوی تر از خود معارضه نمایند زیرا این کار مستلزم سرمایه بسیار وسیعی است و در عین حال اقتدار عمومی لازم دارد حمل نفت محتاج به کشتی‌های مخصوص می‌باشد که منبع و وسایل قوی ضدحریق مجهز می‌خواهد در بنادری که وارد می‌شود باید مخازن مجهزی داشته باشد تصفیه آن دستگاه بسیار عظیم لازم دارد کارشناس قوی و متبحر لازم دارد که ایجاد تمام این شرایط و حتی یکی از آنها از عهده همه دولت‌ها برنمی‌آید و به همین دلیل هم بود که هنگام ملی شده صنعت نفت در ایران ما نتوانستیم حتی یک کشتی از نفت خود را به بازارهای دنیا عرضه کنیم و از رقابت‌های دیگران و کارشکنی علنی آنها مصون بمانیم و در آن زمان که یکی دو شرکت هم پیدا شد که ظاهراً با ما معامله کردند لیکن پس از مدتی به اثبات رسید که قصد و غرض دیگری در کار بوده است.

پس با توجه به این دو جنبه سیاسی و اقتصادی و هم چنین از لحاظ حساسیت وقت و موقع باید به دقت استخراج و واگذاری و یا شرکت را مورد توجه قرارداد و بحث بنده در اصل بهره‌برداری نیست زیرا کشور ما از همان گروه مملکی به شمار می‌رود که به ناچار باید تا مدتی برای استحصال منافع نفت خود متوسل به طریق تشکیل شرکت و یا گرفتن حق‌الارض و منافع ویژه بشود ولی بحث بنده در مورد این قرارداد پس از مقدمات مربوط به دو مطلب است.

یکی حیف و میل شدن پول‌هایی است که از طریق نفت به دست آمده و به این جهت استخراج آن‏ در مملکت ما با شرایط موجود مواجه با عدم قبول عامه شده.

دوم عدم انطباق این قرارداد با قوانین موجود

اول حیف و میل‌ها

در چهار سال پیش که حکومت دکتر مصدق سقوط کرد به جز عده معدودی تمام مردم بینا و بی‌طرف معتقد بودند باید به وضعی که بر اثر قطع عوائد نفت ایجاد شده و کارشکنی‌هایی که بعضی دول خارجی می‌کردند خاتمه داد و برای التیام وضع سیاسی و بهبود اقتصاد مملکت و به راه انداختن کارهای تولیدی و عمرانی و سرانجام تأمین احتیاجات ضروری و رفع پریشانی‌های مادی ملت ایران اقدام عاجلی معمول داشت و مساعی لازم را به کاربرد که امنیت واقعی از طریق تأمین معیشت گسترش یابد و برای حصول این مقصود در آن زمان غیر از استفاده از عواید نفت جنوب راهی دیگر متصور نبود که جنبه عملی بودن آن محقق باشد و کسانی هم که آن زمان از آن قرارداد دفاع می‌کردند و ضرورت آن را تجویز می‌نمودند به این امید بودند که وسائل ترفیه حال مردم فراهم شود و بنده خیال می‌کنم حتی طرفداران همان حکومت هم عقیده داشتند که چاره باقی نمانده است و باید به حل موضوعی که در آن ایام در زمره بزرگترین معضلات درآمده بود اقدام کرد.

ولی بنده خیال نمی‌کنم هیچ یک از موافقین آن قرارداد حاضر بود که بعد از این همه کشت و کشتار و ایجاد تشنج پول و ماحصل آن قرارداد اینطور بی‌بندوبار و با دست یک جاهل متعصب و یا دستگاهی از خدا بی‌خبر صرف عیش و عشرت عده محدودی از عناصر داخلی و خارجی بشود که حتی می‌توان کفت پرداخت یک حق‌المشاوره مساویست با جبران خسارت نان کلیه مردم ایران

آقایان محترم حالا که در آستانه بستن یک قرارداد جدیدی هستیم نباید فراموش کنیم هر قرارداد یا پیمانی و قانونی که منعقد می‌شود باید صرفاً به خاطر ایجاد رفاه و جلب رضایت عموم باشد و اجرای این منظور هم آثار و علائم می‌خواهد به صرف ادعا نمی‌شود آن را اثبات کرد و در هیچ دادگاه و محل و مملکتی ادعا نمی‌تواند منشا اثر باشد در این مدت بیش از دو هزار میلیون تومان از پول نفت و استقراض خارجی به دست آمده و برای سال‌های متمادی مدیون و مقروض گشته‌ایم چه اثر به ارزی غیر از حرف و ادعا برای مملکت به بار آورده‌ایم مگر ساعات و وقت ما با دیگران فرق دارد.

علاوه بر اینکه کار مثبتی نشده اقتصاد مملکت هم فلج شده و تمام مرزهای کشور را برای اجناس خارجی باز گذارده‌ایم کارخانه‌های داخلی یکی پس از دیگری فلج شده‌اند بازرگانان کشور که نیروی فعاله اقتصادی مملکت هستند اعم از آنهایی که به کار کلی تجارت اشتغال دارند و یا کسانی که در کار صادرات صرف عمر و سرمایه می‌کردند کارشان به مراتب بدتر شده با فرع ۲۴% و ۳۰% چطور می‌توان تجارت و معامله کرد زندگانی کلیه طبقات مردم به استثنا اقلیت بسیار معدودی از گذشته سخت‌تر و گرفتاری‌های آنها از برکت وجوه حاصله نفت روز به روز بیشتر می‌شود و در واقع باید کفت مردم این مملکت بر لب آب از تشنگی جان می‌دهند و بر سر گنج از گدایی می‌میرند

کوچکترین اثری در پیشرفت امور زراعتی که بایستی اولین قدم و سرلوحه برنامه دولت‌های وقت باشد مشهود نیست در خوزستان در نواحی غربی و شرقی و حتی شمال کشور تا تمام استعدادهای طبیعی و منابع خدادادی مردم در کمال سختی و در نهایت عسرت روزگار می‌گذرانند

با تمام این احتیاجات ما پول را صرف مستشار خارجی و انجام پروژهای غیرلازم و ضروری می‌کنیم روی هم‌رفته تابه حال بعد از چهار سال صرف وقت یک کار کوچک که به درد مردم بخورد و یک گوشه از مملکت را آباد بکند انجام نشده است

در کشورهای عراق و حجاز در مدتی قلیل هزارها کار مفید انجام گردیده صدها کیلومتر راه ساخته شده ده‌ها سد برای آبادی احداث گردیده تمام دهات و قصبات آنجا دارای برق و آب و لوله می‌باشد هزارها هکتار مزارع لم به زرع ذی زرع و مفید واقع شده ولی در کشور ما هنوز هم متوسل به وقت می‌شوند من نمی‌دانم چه دستی است که مانع ترقی و پیشرفت ایران است و چه ایادی مرموزی هستند که اینطور در برابر چشم میلیون‌ها مردم گرسنه و افراد مفلوک به صورتی که همه مستحضرند پول ایران را آتش می‌زنند و وقت و فرصت ما را تلف می‌کنند و آیا این ایادی در بهره‌برداری از درآمدهای نفت فلات قاره و خلیج فارس و دریای عمان تأثیری نمی‌کند!!

تمام دولت‌های که روی کار آمده‌اند به انتظار الطاف همایونی زمامدار شده‌اند و مدعی هستند که به رهبری معظم له قدم برمی‌دارند ولی هنوز مردم از بدیهی‌ترین حقوق خود محرومند و حتی این دولت‌ها با تمام ادعای خود نتوانستند مشکل نان و گوشت و اتوبوس آب و برق تهران را حل کنند آن وقت می‌خواهیم کشتی‌های اقیانوس پیما بسازیم و در ماورا بحار تجارت کنیم یک دادشاه یاغی پیدا می‌شود و علی رغم تمام مساعی دولت نیروی ارتش و ژاندارم و تمام بودجه سنگین و سازمان عریض و طویل هنوز نمی‌توانیم او را دستگیر کنیم

به طور کلی تمام منافع نفت به جای اینکه به مصرف عمومی برسد به جیب چند نفر خارجی و عوامل آنها فرو می‌رود و به هیچ‌وجه صرف احتیاجات واقعی مردم نمی‌شود و در هیچ عصر و زمانی رابطه علت و معلول به این حسن تفاهم نبوده بنده در اینجا به یک مثل کوتاه اکتفا می‌کنم و بعد دلایل دیگر خود را عرض می‌کنم پول هم مثل سایر مال التجاره‌ها تابع عرضه و تقاضا است در این مدت چند میلیون دلار به مملکت ما وارد شده و به قول دولت آن قدر ارز خارجی زیاد داریم که پول ریالی ما نمی‌تواند با آن برابری کند پس در چنین صورتی به جای اینکه ارزش پول ما بالا برود چرا ارزش پول خارجی را به دو برابر تثبیت کرده‌ایم از آقایان محترم کمک می‌خواهم که لطفاً به بنده بفرمایند در قبال این اعمال چه می‌توان گفت و در چنین شرایطی باز باید امیدوار بود که نفت فلات قاره مرهمی به دل ریش این مردم بردبار و بی‌نوا بگذارد و پس از چهار سال سینمای پریشانی و بدبختی آنها را نخواهند داد و پول نفت که بالفرض در قرارداد حاضر حاصل خواهد شد به مصارفی نخواهد رسید که وضع مردم تیره‌تر شود.

این که ما بگوئیم مملکت ما بزرگترین جایگاه نفت جهان است افتخاری ندارد بلکه اگر ما بتوانیم فقر و پریشانی مردم را از میان برداریم و بر ملتی مرفه و آسوده حکومت کنیم افتخار است.

دوم عدم انطباق این قانون با قوانین قبلی همه آقایان اطلاع دارند که هنگام یافتن جنگ دوم جهانی که معلوم شده بود برنده جنگ چه دولت‌هایی هستند از همان وقت فاتحین در صدد افتادند برای انتفاع و بهره‌برداری از دنیا به خصوص کشورهای خاور زمین منابع آن را در تصرف کامل خود در آورند و خود را برای مبارزه آینده آماده بسازند به همین جهت دولت‌های انگلیس و امریکا با دولت وقت ایران پنهانی وارد مذاکره شده بودند که امتیازات نفت ایران را به دست آورند و به اکتشاف و بهره‌برداری بپردازند تا از این راه مجالی به دولت روسیه ندهند و برتری اقتصادی و سیاسی خود را ثابت کنند.

دولت روسیه شوروی هم از این نکته غافل نبود و او هم که افتاد رزه را برای مذاکره به ایران فرستاد که درباره استخراج نفت شمال مذاکره نماید که از این طریق از رقبای دیگر خود بازنماند بالاخره بین دو رقیب زورمند در خفا رقابت پیدا شد و چنانچه در آن زمان ادامه پیدا می‌کرد خدا می‌داند چه به سر ملت ایران می‌آمد و ما هنوز از آثار جنگ قدعلم نکرده گرفتار اشکال این موضوع می‌شدیم به هر حال در آن ایام با توجه به این وضع و برای جلوگیری از مشکلاتی که ممکن بود به بار آید از طرف مجلس شورای ملی دکتر مصدق طرحی تهیه شد که دولت را ممنوع از مذاکره در این باره نمود (تیمورتاش - آن طرح را دیگران تهیه کردند دکتر مصدق تهیه نکرد) و مذاکره را موکول به اجازه مجلس شورای ملی دانست تا در آن موقع هیچ کس نتواند دولت‌ها را اغفال و یا خدای نکرده با پرداختن دلالی و حق‌العمل به متصدیان وقت موجبات تباهی وضع سیاسی ایران و اغتشاشات داخلی را که معمولاً در این اوقات به وجود می‌آید فراهی کند و مملکت یک باره میدان کشمکش شرکت‌های مقتدر و اولیا آنها واقع گردد و همه تصدیق دارند که این قانون بهترین وسیله برای حفظ حقوق مردم ایران و ایجاد مانع برای اعمال نفوذ قدرت‌هایی بود که می‌خواستند اطماع خود را در ایران اطفا کنند و به موجب قانون مزبور هر تصمیمی که گرفته بشود چه بد و چه خوب لااقل با اطلاع مردم و قهراً مسئولیت دولت‌ها خیلی کمتر می‌شود.

حالا آقایان محترم اوضاع و احوال دنیا را بسنجید امروز را با آن روز مقایسه فرمایید ملاحظه فرمایید که دنیا در حال حاضر با چه شدتی احتیاجش به نفت زیادتر شده و از طرف دولت‌های ذینفع به طور مختلف ابراز می‌گردد، ازدیاد کارخانه و موتورها و ارابه‌های جنگی و کشتی‌ها وزیر دریایی‌ها و هواپیماها و این همه احتیاجات وافری که به نفت پیدا شده در نظر قرار دهید صف آرایی که طرفین و جنگ اعصاب و رقابت‌های شدیدی که میان تمام دولت‌ها برای به دست آوردن منابع نفت و مواد اولیه در تمام دنیا و باالخصوص در خاور زمین در جریان است از نظر بگذرانید مصاف دولت‌های قوی در مصر و سوریه و عراق و شیخ‌نشین‌های خلیج و افریقا و مسقط و عمان در جریان است از جلو چشممان دفیله دهیم آن وقت تصدیق خواهید کرد انعقاد چنین قراردادی درباره قسمت مهمی از خاک ایران به صورتی که تهیه شده محرمانه و بی‌خبر از مجلس و مردم برخلاف مصلحت و آینده مملکت خواهد بود.

زیرا تا چند روز قبل دولت صریحاً انکار چنین مطلبی را کرده است و جناب آقای دکتر اقبال نخست‌وزیر در پاسخ جناب آقای جمال امامی سناتور در تاریخ شنبه پنجم مرداد ۳۶ درباره انعقاد چنین قراردادی چنین فرموده‌اند

«می‌خواستم خدمتشان عرض کنم دولت چیزی امضا نکرده و آن دولت هم چیزی امضا نکرده هر روزی که آوردیم به همان تاریخی که امضا کردیم به عرض آقایان خواهم رسانید که انشاء‌الله امیدوارم مطابق این قانون باشد» آن وقت در لایحه تقدیمی دولت برای قرارداد عیناً عبارت اینطور تنظیم شده.

هر چند طرح این موافت‌نامه قبل از تصویب قانون جدید نفت تنظیم گردید لکن به طوری که آقایان محترم ملاحظه خواهند فرمود شرایط آن از حدود مقررات قانون تجاوز نمی‌کند (قانون مقصود قانونی است که به وسیله آن کسب اجازه از مجلس شده برای مذاکره) و دولت و شرکت ملی نفت این موافقت‌نامه را از هر حیث متضمن منافع کشور و انعقاد آن را موفقیت بزرگی می‌دانند.

اولاً دولت بر طبق قانون مصوب ۱۱ آذر ماه ۲۳ که هیچ نخست‌وزیر و وزیر و اشخاصی که کفالت در مقام آنها و یا معاونت می‌کنند نمی‌توانند راجع به امتیاز نفت با هیچ یک از نمایندگان رسمی و غیررسمی دول مجاور و غیرمجاور و یا نمایندگان شرکت‌های نفت و هر کس غیر از آنها مذاکراتی که صورت رسمی و اثر قانونی دارد بکنند و یا اینکه قرارداد امضا نمایند همین‌طور بر طبق ماده ۲ همان قانون نخست‌وزیر و وزیران می‌توانند برای فروش نفت و طرزی که دولت ایران معادن نفت خود را استخراج و اداره می‌کند مذاکره نمایند و از جریان مذاکرات باید مجلس شورای ملی را مستحضر نمایند اگر این قانون منعی برای مذاکره نداشت به طوری که درمجلس شورای ملی گفته شد پس تحصیل مجوز قانونی برای مذاکره برای چه خواستید و اگر داشت پس به چه مناسبت و دلیلی قراردادی را در چهار ماه قبل امضا کرده‌اید به اضافه طبق قانون مجوز شما باید اعلان کنید و مزایده قرارداد را در کادر و چهار دیواری آن اختیار ببندید و به مجلس شورای ملی برای تصویب تقدیم نمایید.

آقای انتظام در مصاحبه که با نمایندگان جراید کردند می‌فرمایند یک و او این قرارداد نباید پس و پیش بشود و قراردادی را که در چهار ماه قبل از پیش خود با کمپانی اجیب ایتالیایی بسته‌اند نباید تغییراتی در آن داده شود و خوشبختانه قانون مجوزی هم که در کمیسیون ۱۸ نفری بسته شد همین‌طور مطابق قرارداد محرمانه درآمد و کسی سر در نیاورد که چطور تمام اینها با هم انطباق پیدا کرد و حتی یک نفر از آقایان اعضای محترم کمیسیون رأیی مخالف قرارداد محرمانه سابق الذکر ندادند به هر حال این مسائل به صورت رموزی درآمده افکار عمومی را نسبت به حسن نیت در بستن این قرارداد مشکوک می‌کند و بر ضد آن برمی‌انگیزاند اگر چه قرارداد طبق منفعت بسته شده باشد بنده بارها ضمن عریضم در این مجلس این مطلب را عرض کرده‌ام که روش اداره مملکت با ادوار سابقه فرق فاحش نموده و دیگر نمی‌شود چند نفر که قابلیت همه گونه انحراف و اشتباه را دارند به عنوان مصلحت بیست میلیون افراد بنشینند و اتخاذ تصمیم بکنند و این امور همیشه برخلاف منافع آتی خود آنها بوده است و تاریخ قضاوت عرض بنده را خواهد کرد.

شما که مدعی هستید که این قانون برای استیفای منافع ایران است پس چرا پنهان نمودید که خود ملت از آن مطلع نباشد مثلاً چه عیب داشت که قبل از بستن قرارداد از مجلس شورای ملی تحصیل مجوز می‌کردید و بعداً این قرار را می‌گذاشتید بنده‏ به طور کلی وظیفه خود را تا آنجا که در حال حاضر لازم به نظرم رسید انجام دادم و قسمتی از گفتنی‌ها را گفتم و امیدوارم که سلب مسئولیت از خود کرده باشم و به وظایف قانونی یک نفر نماینده عمل نموده باشم.

رئیس - آقای نخست‌وزیر بفرمایید.

نخست‌وزیر (دکتراقبال) - آقایانی که به اخلاق و رویه بنده آشنایی کامل دارند به خوبی مستحضر هستند که بنده در عمرم دروغ نگفته‌ام اما ممکن است که یک موضوعی را از بنده سؤال بفرمایید به جهاتی نگویم ولی اگر گفتم که اینطور است مسلم بدانید دروغ نگفته‌ام بنده در آن روز هم گفتم حالاهم باز تکرار می‌کنم که نه دولت جناب آقای علا و نه این دولت قبل از تصویب این لایحه قراردادی را امضا نکرده است و دروغ هم نیست حقیقت هم همین است که شرکت ملی نفت همان‌طور که عرض کردم مذاکراتی کرده بوده است قراردادی را امضا کرده و به طوری که در مقدمه قراردادی که تقدیم کردم نوشته بودیم بدون تصویب دولت و مجلسین به هیچ‌وجه من‌الوجوه این قرارداد ارزش ندارد پس این صدق ادعای بنده است که نه دولت جناب آقای علا و نه این دولت قراردادی را قبل از تصویب قانون نفت امضا نکرده است (بهبهانی - ولی قرارداد امضا شده بود) عرض کردم دولت، حالا هم تکرار می‌کنیم که دولت جناب آقای علا و دولت دکتر اقبال قرارداد نفتی را امضا نکرده و حالا هم عرض می‌کنم قبل از تصویب قانون نفت قراردادی امضا نکرده و آن چیزی که دولت ما امضا کرده است و برحسب قانون به آقای انتظام دستور داده شده است امضا کند بر طبق این قانون در روز ۱۲ مرداد ۱۳۳۶ بوده و بنده لایحه قرارداد نفت را روز ۱۳ مرداد در این مجلس تقدیم کردم پس امری برخلاف قانون و برخلاف آنچه که بنده گفتم انجام نشده و بنده به هیچ‌وجه من‌الوجوه عادت به دروغ گفتن ندارم اینجا فرمودند که قانون گفته است هیچ نخست‌وزیر و وزیری اجازه صحبت ندارد خیال می‌کنم جناب آقای رئیس محترم مجلس شورای ملی روزی که لایحه را تقدیم داشتم که در کمیسیون مطرح شود

خود جناب آقای رئیس آن مواد را تذکر دادند و برای آقایان نمایندگان محترم توضیح دادند که جای هیچ‌گونه شبهه‌ای نباشد و اگر لازم باشد ممکن است به صورت جلسه آن روز مراجعه بفرمایند در آن قانون گفته‌اند امتیاز و بعد هم در ماده ۲ همان قانون هست که اگر صحبت و مذاکره‌ای کردند برای فروش نفت به طوری که دولت ایران معادن خود را استخراج کند مذاکره بکنند و بعد باید نتیجه آن مذاکره را به مجلس بیاورند و مجلس تصویب کند و لذا خیال می‌کنم خلاف آن هم عملی نشده یک قسمت دیگر مطالب هم راجع به این بود که چرا طبق قانون اعلان مزایده نکردید خیال می‌کنم آن قانونی که جناب آقای بهبهانی در مذاکرات آن شرکت کردند و در جلسه تشریف داشتند و رأی ندادند اگر ملاحظه فرموده بودید طبق ماده ۵ آن لایحه تصریح شده است ما در این قرارداد مکلف نبودیم که اعلان کنیم چرا؟ برای اینکه نوشته شده بعد از اینکه مملکت از نقطه‌نظر تقسیم به بخش‌های مختلف نفتی معین شد آن وقت اعلان مزایده می‌کنند پس این عمل را ما برخلاف قانون نمی‌دانستیم موضوع دیگری که مذاکره فرمودند این بود که در همسایگی ما بعضی کارهایی شده و در ایران آن قبیل کارها انجام نگردیده مقایسه وضعیت ایران را با ممالک دیگر به عقیده بنده به طور ساده نمی‌شود کرد و از آن نتیجه گرفت، آن موقعی که در مملکت عراق مشغول کارهایی بودند ما گرفتار هوچی بازی و گرفتار زنده باد و مرده باد گفتن و گرفتار تعطیل مجلسین بودیم جان وکلا در خطر بود ما گرفتار این حرف‌ها بودیم و آنها استفاده کردند، کار کردند حالا دارید آنها را با ما مقایسه می‌فرمایید در مملکت ما هم یک کارهایی تازه شروع شده مشغول هستند یک قدری حوصله بفرمایید و تأمل بنمایید امیدوارم نتیجه آن را ببینید و خدمات سازمان برنامه و دولت بر همه مشهود گردد البته آن موقع آنها کارهایی کردند ولی ما معذرت می‌خواهم بگویم چیزهای خوب دیگران را می‌بینیم ولی مال خودمان را نمی‌بینیم اشخاصی که در ایران بوده‌اند دو سه سال پیش حتی یک سال پیش از ایران رفته بودند که حالا که بر می‌گردند و حتی خارجی‌ها خودشان می‌گویند که در تهران و جاهای دیگر یک کارهایی شده و ما هیچ انتظار نداشته‌ایم ولی خود آقا چون هر روز در تهران تشریف دارید و اینها را می‌بینید به نظرتان نمی‌آید و اگر سه چهار سال تشریف برده بودید از ایران و بعد مراجعت می‌فرمودید تهران و سایر جاهای دیگر را نمی‌شناختید و ما عادت داریم ما تمام ایرانی‌ها که همیشه از دیگران تعریف می‌کنیم و تنقید از کارهای خودمان و این رویه به عقیده بنده درست نیست معذرت می‌خواهم عادتمان بر این است که همه چیز خوب را در دیگران ببینیم ولی چیزهای خوب خودمان را نبینیم بنده نمی‌گویم که ایران بهشت برین است ولی حتم بدانید که در این چند وقت هم یک کارهایی شده است و یک کارهایی هم می‌شود حالا جلب نظر آقایان را نمی‌کنند و حق هم دارید می‌خواهید کارهای خیلی خیلی مهم باشد یک قدری حوصله بفرمایید امیدوارم درست بشود بنده این چند کلمه را لازم دانستم توضیح بدهم راجع به عراق که فرمودند بنده خودم موقعی که به کراچی رفته بودم از وزیر خارجه عراق راجع به سازمان برنامه عراق سؤال کردم ایشان هم همین طور اظهار کردند کارهای ما هم آنطور که می‌گویند نسبت خیلی هم مردم ناراضی هستند آنجا هم مردم تقاضاهای زیاد دارند که انجام نشده ولی آنها را به جنابعالی عرض نکردند و خود جنابعالی هم از آن دریچه نگاه نمی‌کنید و ما را مورد بی‌لطفی قرار می‌دهید والا همچو هم نیست که می‌فرمایید.

رئیس - آقای مخبر بفرمایید.

مشایخی (مخبر کمیسیون خاص نفت) - بنده بعد از اصغای بیانات جناب آقای بهبهانی در نظر داشتم ضمن بحث در اساس موافقت‌نامه به فرمایشات ایشان پاسخی عرض کرده باشم ولی فرمایشات موجز و مختصر جناب آقای نخست‌وزیر بنده را بی‌نیاز می‌کند از اینکه راجع به مطالبی که جناب آقای بهبهانی نماینده محترم فرمودند تصدیعی داده باشم و فقط لازم است در موضوع اینکه دولت نمی‌توانسته است مذاکره کند یا موافقت‌نامه‌ای را امضا کند با تأیید فرمایشات جناب آقای نخست‌وزیر اضافه می‌کنم که بعد از ملی شده نفت و به استناد همان قانون ملی شدن نفت اساسنامه‌ای برای شرکت ملی نفت ایران تصویب شده است که آن اساس‌نامه در کمیسیون مشترک مجلسین تأیید و تصویب شده و مادام که قانون دیگری یعنی اساسنامه دیگری تنظیم نشده این اساس‌نامه به قوت خودش باقی خواهد بود. بنابراین مطلب قابل توجه این است که با توجه به مندرجات آن اساس‌نامه جناب آقای بهبهانی معتقد خواهند شد که مذاکرات براساس و مبانی قانونی از طرف شرکت ملی نفت ایران آغاز شده است و اینک قسمتی از ماده پنجم اساسنامه را برای استحضار آقایان می‌خوانم تأسیس شرکت‌های فرعی در ایران و یا خارج از ایران به طور کلی برای اجرای مقاصد شرکت (توجه بفرمایید) مشارکت و همکاری با شرکت‌های داخلی و خارجی در کلیه امور مربوط به نفت و همچنین برای ساختن و فروش مصنوعاتی که با وسایل یا با محصولات شرکت به بهای مناسب فراهم شود صراحتاً در این اساسنامه به شرکت ملی نفت ایران اجازه داده شده است که مشارکت و همکاری با شرکت‌های داخلی و خارجی همین‌طور بهره‌برداری بنماید حدود اختیارات شرکت ملی نفت ایران که در ماده چهار اساسنامه توصیف شده به قدری وسیع است که مبادرت به هر گونه اقدام در صنعت نفت در ماده چهارم به بهترین وجهی توصیف شده است بنا علیهذا اگر شرکت ملی نفت ایران قبل از تصویب قانون نفت ایران قبل از تصویب قانون نفت و از تاریخ تصویب آن اساسنامه با هر شرکت خارجی و با هر مقام دیگری در موضوع بهره‌برداری از منابع نفتی کشور در حدود اساسنامه هر نوع مذاکراتی کرده باشد و هر نوع امضایی داده باشد در حدود مندرجات ماده پنجم مربوط به اساسنامه بوده است و اعمال او صحیح است و علیهذا به نحوی که جناب آقای نخست‌وزیر توضیح دادند دولت قبل از تقدیم لایحه مبادرت به هیچ‌گونه اقدامی نکرده است و مذاکرات و امضاها با موافقت شرکت ملی نفت در حدود اساسنامه مزبور بوده است بنابراین از این لحاظ تخلفی از قوانین جاریه کشور به عمل نیامده است قسمت دیگر راجع به درآمد نفت بود که جناب آقای بهبهانی بیاناتی فرمودند قانون برنامه ۷ ساله دوم کشور درآمد حاصله از حوزه عملیات کنسرسیوم را برای برنامه ۷ ساله دوم کشور تخصیص داده است درآمدهایی که از این قانون حاصل می‌شود به هیچ‌وجه من‌الوجوه مربوط به اجرای برنامه ۷ ساله دوم نخواهد بود به این معنی که براساس قانون برنامه ۷ ساله دوم و براساس درآمدهایی که از راه فروش نفت در اجرای قانون منعقد با کنسرسیوم تنظیم شده است ما در ظرف ۷ سال براساس پیش‌بینی‌هایی که کرده‌اند در حدود هفت هزار میلیون تومان درآمد خواهیم داشت در مقابل این هفت هزار میلیون تومان هزینه‌هایی مشخص و معین به فصول مختلفه در قانون برنامه ۷ ساله دوم معین شده است که آن درآمد به آن مصارف معینی باید برسد و در عین حال سازمان برنامه در حدود مقررات آن قانون و با تصویب کمیسیون ۷ ساله برنامه‌های سالیانه خودش را اجرا می‌کند (قنات‌آبادی – لااله‌الاالله) بنابراین اینکه گفته شد درآمدها به چه مصرف خواهد رسید درآمدها باید به مصرف تولید و عمران کشور برسد ولی فعلاً صحبت در تصویب موافقت‌نامه است در موقع بهره‌برداری مسلماً دولت ما برای مصرف آن قانون خاص تقدیم خواهند داشت، بنده در بیانات جناب آقای بهبهانی چیز دیگری که از نقطه‌نظر این قانون قابل توضیح و دفاع باشد یادداشت نکرده‌ام بنابراین فرمایشات ایشان را در این قسمت خاتمه می‌دهم و وارد موضوع دیگری می‌شوم یکی از طرفی که در قانون نفت برای بهره‌برداری از منابع نفتی کشور معین شده است اصل مشارکت است لایحه‌ای که امروز مورد بحث مجلس شورای ملی است براساس قانون نفت و در کادر همان قانون تنظیم شده و به موجب این موافقت‌نامه و به موجب این ماده واحده‌ای که مطرح است بعد از انقضا مدت ۶۰ روز از تاریخ موافقت‌نامه شرکت آجیب مینراریا و شرکت ملی نفت ایران یک شرکت سهمی تشکیل خواهند داد به نام شرکت سریپ به منظور شروع به فحص احرای عملیات اکتشافی و استخراح بهره‌برداری و فروش نفت و سایر مواد هیدروکاربور راجع به معرفی شرکت آجیب و شخصیت حقوقی او در گزارشی که تقدیم حضور آقایان شده است مفصل توضیح داده شده است که از تکرار آن خودداری می‌کند و فقط تذکر می‌دهم که این شرکت با سرمایه ده میلیون لیر ایتالیایی تشکیل شده و هر ۶۳۰ لیر هم ارز یک دلار است بنابراین سرمایه این شرکت معادل است با ۱۶۰ میلیون دلار از این نقطه‌نظر باید بدانیم که این شرکت از نظر مالی توانا است (امان الله‏ امری ۱۶۰ میلیون دلار؟) بلی حساب کنید). عامری ۱۶۰ میلیون دلار نمی‌شود ۱۶ میلیون دلار می‌شود) با سرمایه ده بلیون لیر که معادل است با ۱۶۰ میلیون دلار. این شرکت در داخله خاک ایتالیایی فعلاً سالی پنج میلیون مترمکعب گاز استخراج می‌کند در سومالی و در مصر به عملیات اکتشافی مبادرت کرده بنابراین یک چنین شرکتی از نظر فنی هم مجهز است و اینکه شرکت ملی نفت ایران با آن شرکت موافقت‌نامه تنظیم می‌کند از نظر صلاحیت مالی و صلاحیت فنی او است علیهذا این قسمت از بیانات جناب آقای بهبهانی هم که فرمودند باید سعی کنیم با شرکت‌های واجد صلاحیت و کسانی هم که در صنعت نفت وارد باشند مبادرت به مشارکت بکنیم که این قسمت هم با مختصر توضیحی که عرض شد تصور می‌کنم حل شده باشد و این توضیح کافی باشد (بهبهانی - که اینها صلاحیت دارند؟) بلی در موافقت‌نامه گفته شده که یک شرکت سهامی به نام شرکت سیریپ که تشکیل می‌شود از شرکت ملی نفت ایران و شرکت آجیب مینراریا مقررات عمومی یک شرکت سهامی به تمام معنی در تشکیل این شرکت رعایت شده است به این معنی که ارگانهای شرکت یا ارگان اساس آن شرکت که عبارتست از مجمع عمومی هیئت مدیره بازرسی و مدیرعامل به نحوی که در گزارش مفصلی عرض کرده‌ام در نظر گرفته شده و فقط یک قسمت از آن را برای اطلاع آقایان توضیح می‌دهم، چون سهام هر یک از طرف موافقت‌نامه یعنی شرکت ملی نفت ایران و شرکت آجیب مینراریا مساوی است و تساوی سهام ممکن است در مجمع عمومی در مسائل حساس و مؤثر شرکت اختلافاتی

بین صاحبان سهام پیدا بشود لازم بود برای این موضوع در موافقت‌نامه راه‌حلی در نظر گرفته بشود و به این جهت مقرر شده است که هر یک از طرفین موافقت‌نامه یک سهم از ۵۰ سهم خودشان را نزد بانک اونیون دو بانک سوئیس تودیع کنند بنابراین یک سهم از شرکت ملی نفت ایران به این بانک به عنوان ودیعه با اختیارات بلاعزل یعنی وکالت بلاعزل تودیع می‌شود و این بانک یک نفر نماینده با توافق طرفین موافقت‌نامه در آخر دسامبر هر سال انتخاب می‌کند که در ژانویه در مجمع عمومی شرکت کند، این شخص که به نمایندگی شرکت می‌کند رأی براساس مصلحت و منافع و مصالح شرکت سیریپ خواهد داد در صورتی که در مسئله توافق نظر بین صاحبان سهام حاصل نشود رأیی که این شخص می‌دهد به هر طرفی که متمایل باشد در آن طرف ایجاد اکثریت می‌کند و تصمیمات شرکت قاطع می‌شود در تنظیم این شرکت به تمام معنی تساوی حقوق در نظر گرفته شده است افراد هیئت مدیره ایرانی است به عوضش در مقابل گفته شده است که مدیر عامل ایتالیایی خواهد بود یک بازرس از شرکت ملی نفت است و همچنین یک بازرس از شرکت آجیب مینراریا است بنابراین صد درصد رعایت تساوی حقوق بین شرکت خارجی و شرکت ملی نفت ایران اعمال شده است (صحیح است) اینک به عرض آقایان می‌رسانم که هر یک از این سه دستگاه یعنی شرکت آجیب مینراریا و شرکت ملی نفت ایران و شرکت سیریپ یک وظایفی دارند که من در گزارش خودم توضیح داده‌ام و اینک رؤس مطالب حساس آن را برای مزید استحضار آقایان تذکر می‌دهم اولاً کادر فنی شرکت و تمام کارمندان فنی شرکت در آجیب مینراریا معرفی می‌کند و با موافقت مدیر عامل انتخاب می‌شوند، البته تصریح شده است در ماه ۳۳ که باید در درجه اول در کادر فنی از ایرانیان متخصصین فنی آن استفاده شود و چنانچه متخصص فنی نداشتیم می‌توانند از افراد خارجی به کار دعوت بکنند مع‌الوصف باید طرز عمل طوری باشد که به تدریج متخصص ایرانی تربیت کنند که رفته رفته در کادرهای فنی این شرکت مشغول به کار بشوند و کارهای حساس شرکت را در دست بگیرند بنابراین برای پیشرفت صنعت نفت البته با اطلاع به اینکه ما مهندسین خوب داریم اما از نظر وسیع بودن حوزه نفتی کشور نیازمند به متخصصینی که در این شرکت پیش‌بینی شده است ما در آتیه نزدیک عده قابل توجه و خوب از افراد ایرانی برای اداره نفت آماده کنیم.

استدعا می‌کنم از همکاران عزیزم چون در لایحه حساس نفت کمال توجه و دقت را باید مرعی داشت از جناب آقای صفاری تقاضا می‌کنم به عرایض بنده توجه بفرمایند و علاقه‌مندم که این مطالب را برای ملت ایران روشن کنم و هر کدام از مواد آن را به نحو مقتضی توضیح بدهم و ثابت کنم که بهترین قرارداد در شرایط فعلی است و به نفع ملت ایران تنظیم شده است گذارده شده و آجیب مینراریا موظف است به اینکه کلیه نقشه‌های اکتشافی را تهیه کند و کلیه عملیات اجرایی و اکتشاف به هزینه این شرکت و به دست آجیب مینراریا انجام بشود البته با مشورت شرکت ملی نفت ایران و در هر کجای این قانون در یک کفه آجیب مینراریا و در کفه دیگر شرکت ملی نفت ایران است اینکه در این موافت‌نامه گفته‌ایم که باید امور فنی و عملیات اکتشافی به دست شرکت آجیب مینراریا انجام بشود از نقطه‌نظر این است بعداً به استحضار آقایان برسانم عملیات اکتشافی در صنعت نفت مهمترین مراحل صنعت نفت است در قسمت اکتشاف خطر ریسک سرمایه اتلاف وقت گم کردن زمان عدم موفقیت در صنعت نفت از بدو پیدایش نفت تاکنون همیشه بوده با تمام پیشرفت‌هایی که در صنعت نفت شده است هنوز متخصصین عالی مقام نمی‌توانند به طور قطع و به طرز قاطع بگویند که این چاهی را که مبادرت به عملیات حفاری می‌کنیم به نفت خواهد رسید با توجه به اینکه عملیات اکتشافی ممکن است به نتیجه نرسد و این کار مستلزم ضررهای فوق‌العاده سنگین است براساس این موافت‌نامه اشتغال به این عملیات و کلیه اقداماتی که برای اکتشاف لازم است به عهده شرکت آجیب مینراریا گذاشته‌ایم بنده با مراجعه به بعضی از کتب نمونه‌هایی به دست آوردم که لازم است آقایان از آن مستحضر باشند امتیاز دادرسی در مملکت ما که در خوزستان در سال ۱۹۰۱ به عملیات حفاری شروع کردند تا سال ۱۹۰۸ دو چاه حفر کردند یکی در چاه سرخ و یکی در ماتالین که اینها در کوه‌های بختیاری واقع شده که به نفت نرسید تا اینکه در سال ۱۹۰۸ اولین چاه نفت در مسجد سلیمان پیدا شد در یک مجله آمریکایی دیدم که تا سال ۱۹۴۰ در کشور آمریکا یک میلیون چاه اکتشافی حفر کرده‌اند ولی محصول این چاه‌های امریکایی حد متوسط روزی ۲۳ هزار ریال بوده که این مبلغ از نقطه‌نظر تجاری و بهره‌برداری بسیار ناچیز و اساساً عمل بهره‌برداری در این مصداق پیدا نمی‌کند من باب مقایسه می‌گویم که همین نفت قم خودمان که انشاء‌الله امیدوار هستم به بهترین وجهی در آتیه نزدیک بهره‌برداری کنیم روزی ۸۰ هزار ریال مقدار استحصالش بوده است باز می‌گویم که کنسرسیوم در نقاط مختلف خاورمیانه و در همین سنوات اخیر خیلی چاه حفر کرده که به نتیجه نرسیده این نمونه را توضیح دادم برای جلب توجه آقایان به اینکه عملیات اکتشافی ریسک دارد و همه به نتیجه می‌رسد و شاهکاروش دور این لایحه این است که عملیات اکتشافی در این موافقت‌نامه کلاً به عهده شرکت آجیپ مینراریا است و به هزینه او باید بشود در اثل موافقت‌نامه ذکر شده بود که در ظرف ۴ سال باید در منطقه عملیات که سه ناحیه است اقدام شود و در اصل قانون هم ملاحظه فرموده‌اید یک چاه اکتشافی حفر شود براساس مذاکراتی که در کمیسیون شد و دولت هم اقدام کرده بود مقرر است به موجب نامه‌ای که به ضمیمه مقاوله‌نامه ملاحظه خواهید فرمود در این سه منطقه عملیات که عبارت است از شرق کوه‌های زاگرس ساحل عمان و فلات قاره در هر یک از این سه منطقه باید در انقضای مدت ۴ سال باید این کار انجام بشود چرا در این قانون نفت و این مقاوله‌نامه ۴ سال ذکر شده است برای روشن شدن اینکه این منظور صد درصد جنبه فنی و علمی دارد براساس توضیحاتی که از متصدیان مربوطه خواسته‌ایم نتیجه این است که در سال اول اقدام به مطالعات سطح الارضی می‌شود و در سال دوم به وسایل ژئوفیزیک مطالعات تحت‌الارضی می‌شود و در منطقه نفت ایجاد زلزله‌های مصنوعی می‌کند و تکمیل کارشان را می‌کنند و در سال سوم نقشه‌کشی دقیق که با مطالعات ژئوفیزیک مطابقت می‌کند سال چهارم تشخیص می‌دهند که چه نوع دستگاه‌هایی برای عملیات حفاری لازم است و در چه عمقی به نفت خواهند رسید و می‌بایست با آن نوع حفاری کار را تهیه و خریداری نمود تا شروع به کار بکنند بنابراین مبنای ۴ سال از نظر علمی به عرض رسید به هر صورت عملیات اکتشافی حداعلی باید در ظرف ۱۲ سال خاتمه پیدا کند اضافه می‌شود که در سال پنجم آجیپ مینراریا باید ۲۵ درصد و در سال نهم ۲۵ درصد دیگر از مجموع حوزه عملیات خودش را به شرکت ملی نفت ایران استرداد کند بنابراین در انقضای مدت ۱۲ سال میدان‌های نفتی که قابل بهره‌برداری است در دست شرکت ملی نفت ایران خواهد بود هزینه عملیات اکتشافی ۲۲ میلیون دلار است که تمام ۲۲ میلیون دلار را شرکت آجیب مینراریا پرداخت می‌کند که قبل از انقضای مدت ۴ سال به هیچ نحوی حق توقف عملیات را ندارد و بعد از انقضای ۴ سال اول شش میلیون دلار و در هر یک از سنوات بعد دو میلیون دلار خرج می‌کند اینکه ۲۲ میلیون دلار از این جهات است که برآورد شده و رسیدگی شده که کمتر از این عملیات اکتشافی خرج نخواهد داشت و ۲۲ میلیون دلاری که خرج می‌شود مسلماً در این مناطق خشک و سوزان کشور ما این کارهای عمرانی را ایجاد می‌کند و نفع بزرگی برای ساکنین آن منطقه خواهد داشت و اگر در سنوات مربوطه مطابق تعهد خودش خرج نکرده باشد و یا مجموع هزینه ببیست و دو میلیون دلار بالغ نشده است در خاتمه عملیات اکتشافی بلا عوض باید به شرکت ملی نفت ایران تأدیه بشود با اینکه آقایان علاقمند هستند که تسریع بشود و توضیحات بنده ممکن است موجب تصدیع بشود من کوشش می‌کنم که عرایض خودم را مختصر بکنم (احسنت) و فقط به توضیح چند قسمت آن اکتقا می‌کنیم. برای اینکه در عملیات اکتشافی اختلافی بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت آجیب مینراریا رخ ندهد لازم بود که در اینجا سابقه‌ای در دست باشد به شرحی که در قانون نوشته شده است و فقط اجمالاً عرض می‌کنم عملیات اکتشافی آن موقع خاتمه یافته است که نفت به میزان تجارتی تولید شده باشد تولید نفت به میزان تجارتی موقعی است که قیمت تمام شده نفت را در نظر بگیریم هزینه بارگیری و هزینه حمل و نقل را تالب دریا اضافه کنیم به اضافه دوازده و نیم درصد به عنوان حداقل مالیات بهره‌برداری ما اضافه کنیم مجموع این ارقام هرچه شد آن وقت ما از فروش نفت بتوانیم سود قابل ملاحظه‌ای به دست بیاوریم در این مرحله است که عملیات اکتشافی خاتمه یافته است آقایان تا این مرحله هر چه خرج شده باشد به هر اسم و رسم و به هر عنوان اعم از ۲۲ میلیون دلار یا اضافه تر اگر به این نتیجه نرسیدیم ملت ایران شرکت ملی نفت ایران نه تنها دیناری نپرداخته است دیناری هم تعهد ندارد ولی اگر به نفت رسیدیم عنوان تجارتی به نحوی که عرض کردم پیدا می‌کند و در این موقع است که شرکت سیریپ به طور مؤثر وارد صحنه می‌شود سرمایه شرکت سیریپ در لایحه یک میلیون پیش‌بینی شده زیرا تا الان خرجی نداشت فقط خرج اداری داشت و از این موقع است که او متعهد است کلیه هزینه مربوط به استخراج و بهره‌برداری را پرداخت کند و تصدیق می‌کنم که با این سرمایه ناچیز نمی‌توانند این کار را بکنند و به همین جهت است که در قانون پیش‌بینی شده که سرمایه خودش رالدی الاقتضا اضافه خواهد کرد و برای اضافه کردن سرمایه موقع همان وقتی است که نفت به میزان تجارتی برسد و ازدیاد سرمایه ممکن است به وسیله استقراض بشود و اگر مقدور نشد هر یک از طرفین باید سهم خود را پرداخت کنند ما معتقد هستیم و در این زمینه هم قوانینی تصویب کرده‌ایم که استقراض برای کارهای تولیدی صد درصد مفید است بنابراین اگر در این لایحه اجازه استقراض به هر یک از طرفین موافقت‌نامه داده شود توجه داریم موقعی است که نفت داریم بازار داریم مشتری داریم سود مسلمی داریم یک کار تولیدی در پیش داریم، آقای دکتر (اشاره به آقای دکتر

عدل). اجازه بدهید بنده دارم صحبت می‌کنم جنابعالی هی یادداشت می‌دهید حواس بنده پرت می‌شود بنابراین ازدیاد سرمایه از این نقطه‌نظر کمال ضرورت را دارد مضافاً به اینکه چون به نفت به میزان تجارتی رسیده‌ایم باید بگوئیم آنچه را که شرکت اجیب برای ما فعلاً پرداخته است از این ساعت به حساب مساعده تلقی می‌شود و شرکت سیریپ موظف است که به تدریج از حاصل فروش و از درآمدهای خالص یا از عین فروش از هر بشکه نفتی که می‌فروشد ده سنت برای استهلاک وجوهی که شرکت اجیب مینراریا پرداخت کرده است تأدیه نماید و به تدریج این قروض را مستهلک بکند اضافه می‌کنم که این ۲۲ میلیون دلاری که به این کیفیت مستهلک می‌کند یازده میلیون دلارش به شرکت ملی نفت ایران عاید خواهد شد پس ما یک رقم ۱۱ میلیون دلار بابت حوزه‌ای که به مشارکت گذاشته‌ایم در پایان بهره‌برداری خواهیم داشت مضافاً به سودی که بعداً خواهیم داشت اما مدت اجرای عملیات بهره‌برداری این قانون ۲۵ سال است و سه دوره پنج ساله هم قابل تمدید است سودی که ما از شرکت در این مشارکت خواهیم داشت براساس ماده ۱۷ قانون تعیین شده کلیه درآمد ویژه‌ای که عاید شرکت سیریپ می‌شود ۵۰ درصد آن به عنوان مالیات بر درآمد سهمی دولت ایران خواهد بود پنجاه درصد دیگر که سود شرکت است سود قابل تقسیم است که با امناصفه بین شرکت اجیب مینراریا و شرکت ملی نفت ایران تقسیم خواهد شد که مجموع درآمد ما چه از مالیات و چه از سهم‌الشرکه بالغ بر ۷۵ درصد خواهد بود به اضافه آن یازده میلیون دلاری که به عنوان هزینه اکتشافی که ما سهم خواهیم داشت عاید می‌شود که به جای خود جداگانه توضیح دادم اینجا جناب آقای بهبهانی اشره به یک مطلبی کردند از نظر سیاسی و از نظر جنبه‌های خارج کشور مربوط به نفت لازم است تذکر بدهم که ما مملکتی هستیم مستقل ملتی هستیم آزادی‌خواه و آزاد ما در زمان جنگ پل پیروزی نامبره شده‌ایم به صلح جهانی کمک کرده‌ایم و اینک هم در صلح جهانی مؤثر هستیم تعهدات و قراردادهای خودمان را محترم می‌شماریم در بهره‌برداری از منابع نفتی خودمان و در امور داخلی کشور به هیچ کس مجال هیچ‌گونه مداخله‌ای نمی‌دهیم و آزادی عمل داریم بنابراین جناب آقای بهبهانی‏ باید توجه داشته باشند که با اوضاع و احوال کنونی دنیا با رهبری شاهنشاه محبوب که سیاست مملکت ما به طور قطع روشن شده و با مراقبت‌هایی که دولت داشته و دارد و خواهد داشت ما به بهترین وجهی از منابع نفتی خودمان بهره‌برداری خواهیم کرد (احسنت) اما این درآمدی که از این نفت تحصیل می‌کنیم مقایرتی با آن اصل پنجاه پنجاه ندارد اگر در قانون مأخذ پنجاه پنجاه مأخذ عمل است و ماهن پنجاه پنجاه از حوزه کنسرسیوم می‌گیریم آن متکی بر قانون مالیات بر درآمد است ماده ۱ قانون مالیات بر درآمد کند براساس این قانون باید مالیات بدهد ماده ۳۵ قانون مالیات بر درآمد ذکر کرده است که باید پنجاه درصد کنسرسیوم‌ها مالیات بدهند ما آنچه را که اینجا دریافت می‌کنیم به عنوان حقوق مالیاتی است ۵۰ درصد به عنوان حق مالیاتی است و ۲۵ درصد به عنوان سهم‌الشرکه است خوشبختانه منابع نفتی ما هم خیلی وسیع است می‌گویند کشور ایران یک پانزدهم نفت دنیا را دارد اگر ما را در این مشارکت‌ها سهم‌الشرکه بیشتری برای خودمان تهیه کردیم سود بیشتر از سابق خواهد داشت و اگر سهم‌الشرکه کمتر بود سود کمتری خواهد داشت بنابراین مغایرتی با مطالب دیگر جناب آقای بهبهانی ندارد مضافاً به اینکه عرض کردم ما از منابع نفتی به نفع کشور ایران در شرایط مساعد به بهترین وجه با در نظر گرفتن حد اعلای منفعت ملت ایران استفاده می‌کنیم و من عقیده دارم که قانون نفت و این موافت‌نامه که در کادر آن قانون تنظیم شده است به طور کلی تحولی در صنعت نفت و در اقتصاد کشور ما ایجاد خواهد کرد بنده از تطویل کلام معذرت می‌خواهم فقط عرض می‌کنم که نهایت دقت را کمیسیون نفت کرده است من از بردباری جناب آقای دولت‌آبادی رئیس کمیسیون نفت تشکر می‌کنم که ایشان در تنقید و شور در مواد این لایحه آن فرمولی را که ما داریم که بعد از بیان یک مخالف و یک موافق رأی برای کفایت مذاکرات می‌گیرند آن فرمول کلی را عمل نکردند و به تمام اعضای کمیسیون گفتند که هر چه می‌خواهید سؤال کنید و بگویید و ما هر چه خواستیم سؤال کردیم کارشناسان نفت و رئیس شرکت ملی نفت و نماینده دولت و خود جناب آقای نخست‌وزیر توضیحات جامع و کافی به ما دادند من یکی از ۱۸ نفر از اعضای کمیسیون نفت هستم خودم از طرف خودم و وکالتاً از طرف ۱۷ نفر دیگر عرض می‌کنم که ما مذعن و معتقد هستیم که با شرایط صد درصد مفید این لایحه تنظیم شده است و جامع منافع ملت ایران است بنابراین به نحوی که عرض کردم امیدواریم به رهبری شاهنشاه محبوب که در تمام مراحل ما را ارشاد می‌کنند و برای کشور ایران جز رفاه و سعادت چیز دیگری نمی‌خواهند امیدوارم که با بهره‌برداری از منابع جدید نفت طلیعه سعادت ملت ایران شروع شده باشد و بتوانیم برای رفع نیازمندی‌های خودمان قدمهای مؤثرتری برداریم (احسنت).

رئیس - آقای دولت‌آبادی‏.

دولت‌آبادی - بنده با توضیحات مفصلی که آقای مخبر دادند عرضی ندارم.

رئیس - خوب مختارید که صحبت بکنید یا نکنید، آقای عمیدی نوری.

عمیدی نوری - بنده بعد از بیانات جناب آقای دکتر پیرنیا عرض می‌کنم.

رئیس - آقای دکتر پیرنیا.

دکترپیرنیا - مخالفت بنده با این لایحه مربوط به اصل فکر و عقد قرارداد برای بهره‌برداری از منابع نفتی با شرکت ایتالیایی اجیب نیست ولی در مطالعه این قرارداد و مواد آن یک نقص بسیار بزرگی به نظر بنده رسیده است که لازم دانستم آن نقص بسیار بزرگ را و مجدداً هم روی کلمه بسیار بزرگ تکیه می‌کنم برای اینکه توجه آقایان محترم را به این عرض خودم جلب کرده باشم که لازم دیدم در اینجا این نقص را به استحضار نمایندگان محترم و دولت برسانم و البته طرحی هم برای اصلاح این نقص تهیه کرده‌ام که البته مفصل نیست این را هم در خاتمه بیاناتم تقدیم می‌کنم که به صورت نامه مبادله‌ای یا هر طور دیگری اگر آقایان نمایندگان صلاح و مقتضی تشخیص فرمودند آن موقع عملی بشود ولی قبل از اینکه وارد بحث بشوم و آن نقص را توضیح بدهم و پیشنهاد اصلاحی خودم را تقدیم کنم سه چهار مطلب هست که می‌خواهم به طور مختصر در ابتدا بیان بکنم اول اینست که البته محل پیشنهاد چنین طرح‌های اصلاحی در کمیسیون خاص نفت بود که بنده هم عضویت آن کمیسیون را دارم منتهی هر قدر کوشش کردم که به موقع برسم در اثر یک مسافرتی که به خارج از تهران کرده بودم میسر نشد و علتش هم این بود که خرابی راه‌ها خیلی بیش از پیش‌بینی و انتظار بنده بود که هر چه کوشش کردم به موقع برسم میسر نشد و دیدم که همکاران محترم در ساعات طولانی روز شنبه و یکشنبه این قانون را در کمیسیون مخصوص تصویب فرمودند دومین موضوعی که باید عرض کنم این است که تصور می‌کنم تمام مردم ایران با خوشوقتی و خشنودی بسیار زیاد مقدمات یک همکاری اقتصادی و فنی را با کشور ایتالیا استقبال می‌کنند و هیچ شکی نیست و هیچ کس نیست که مطلع نباشد چقدر تمدن امروزی دنیا مدیون نبوغ دانشمندان و بزرگان کشور ایتالیا است و امروز هم کشور ایتالیا دارای دانشمندان و متخصصین عالیقدر و رجال بزرگی است و بدون شک همکاری اقتصادی ایران و ایتالیا ثمرات بسیار نیکویی برای هر دو کشور خواهد داشت موضوع سومی که در مقدمه عرایضم لازم است عرض کنم اینست که دولت این طرح را مربوط به قانون نفتی کرده است که اخیراً به تصویب رسیده و البته بین بعضی از مواد این قانون و قانون نفتی که به تصویب رسیده و همان‌طور که به کرات صحبت شده یکی از مترقی‌ترین و کامل‌ترین قوانین نفت دنیا است ارتباط داده شده ولی باید دانست که به هیچ‌وجه تشریفاتی که در آن قانون بیان شده در اینجا عملی نشده است و این طرح در اثر اجرای این قانون تهیه نشده است آن قانون مقرر کرده بود که شرکت ملی نفت مناطق را تقسیم بکند به میل خودش و مطابق مطالعات خودش به قسمت‌های مختلفی و از عده زیادی اشخاص واجد صلاحیت دعوت بکند و عده کسانی که واجد صلاحیت باشند پیشنهادهایی بدهند و از آنها می‌توان تشخیص داد که کدام یکی از آنها زودتر این منابع را به مرحله بهره‌برداری خواهند رسانید و کدام سرقفلی یا پذیره یا حق‌الارض بیشتری می‌دهند که دولت بتواند نسبت به آنها قضاوت بکند بنابراین این موضوع را اگر خاطر آقایان هم باشد در کمیسون اینطور تصمیم گرفته شد که استثنا نسبت به قانون است و به خصوص چون در ابتدای اجرای این قانون است مبادا هرگز این فکر پیش بیاید که این قرارداد می‌تواند نمونه و سرمشق قرار بگیرد برای سایر قراردادهایی که دولت در آینده منعقد خواهد کرد و نمی‌تواند باعث تفسیر و تأویل آن مواد بشود موضوع چهارمی که بنده می‌خواهم در این مقدمه عرض کنم این است که آقایان اگر به خاطر داشته باشند در جلسه‌ای که آقایان نمایندگان افتخار شرفیابی حضور اعلیحضرت همایونی را داشتند اعلیحضرت همایونی با بیانات تمجیدآمیز از این قرارداد ذکر فرمودند و البته صحیح است که فکر و نظر ایشان دایر بر اینکه هر چه زودتر منابع نفتی ما مورد بهره‌برداری قرار بگیرد و هر چه بیشتر منافع بیشتری عاید مملکت بشود فکری است که کلیه نمایندگان و کلیه متصدیان امور باید برای اجرای آن صمیمانه بکوشند در این قسمت البته فکر اساسی این است که البته این دو فکر اساسی هم باید در این قرارداد وجود داشته باشد یک فکر آن است که دولت ایران و نفت ایران بتواند در ایتالیا و بازار ایتالیا بازار پیدا بکند و دوم اینکه سهمی که به ایران می‌رسد به نسبت ۷۵ و بیست و پنج باشد و این ۷۵ و ۲۵ باید به‏ نسبت قیمت تضمین شده بین‌المللی باشد (مشایخی - یعنی چه؟ توضیح بفرمایید) و قیمت ۷۵ و ۲۵ وقتی تحقق پیدا می‌کند که فروش به قیمت بین‌المللی و قیمت اعلان شده تضمین شده باشد و به همین جهت است که قیمت فروش نفت تولید شده باید بقیمت اعلان شده تضمین شده باشد و حالا این را توضیح مفصل عرض می‌کنم (مشایخی – به قیمت خلیج قارس و همین‌طور هم هست) اجازه بفرمایید متأسفانه، البته همیشه

اعلیحضرت همایونی اصول و اساس فکر و نظر را که به صلاح و صرفه مردم ایران است ابراز و ابلاغ می‌فرمایند ولی تحقق دادن این نظر و در آوردن این خنال در قالب مواد و قالب قانون و مقررات این کاری است که باید متصریان امور انجام بدهند و دقت و مراقبت آنها شرط است که این مواد را آنطوری که منظور نظر است تهیه بکنند متأسفانه به دفعات دیده شده است که آن مواد و مقرراتی که متصدیان امور تهیه کرده‌اند کافی نبوده است برای اینکه آن منویات شاهانه را به موقع اجرا بگذارند و یکی از آن موارد هم در مورد این قانون است که حالا بنده عرض خواهم کرد که به علت عدم توجه به یک موضوع وضع تعادل این قانون ازبین رفته است و وضعی را پیدا کرده که آن اثرات خوبی را که از این قانون استنباط می‌شد تأمین نمی‌کنیم.

ما وقتی که قرارداد نفت با یک دستگاهی می‌بندیم باید ببینیم چرا این قرارداد را منعقد می‌کنیم ما دارای نفت هستیم بنابراین به چه احتیاج داریم؟ به بازار بنابراین کسی که با ما قرارداد می‌بندد باید حتماً دارای بازار باشد و به هیچ‌وجه نمی‌تواند و نباید دولت ایران با یک کسی که بازار ندارد وارد مذاکره برای عقد قرارداد و فروش نفت بشود در این مورد خوشبختانه چنین وضعی هست یعنی شرکت اجیب یک شرکتی است عضو یک شرکت بزرگ بنام (آنی) که یک شرکت بزرگی است و انحصار توزیع چهارده میلیون نفت را در کشور ایتالیا دارد بنابراین می‌تواند برای دولت ایران و برای نفت ایران تضمین بازار بکند این قدم بسیار صحیح است و یکی از علل موافقت اصولی بنده با این قانون برای این است که ما با یک شرکتی قرارداد می‌بندیم که بازاری در اختیار داشت و ما مطمئن شدیم ما فوری از آن طرفمان چه می‌خواهیم دو تعهد باید بخواهیم هر کسی که از طرف دولت ایران وارد مذاکره می‌شود با یک شرکتی که می‌خواهد قرار داد نفت ببندد باید از او دو تعهد را بخواهد اولین تعهد تعهد خرید مقدار کافی نفت ایران است دومین تعهد تعهد قیمت اعلان شده است همه کس حاضر است که نفت از ایران بخرد ولی ممکن است که به قیمت اعلان شده خریداری نکند و متأسفانه عرض می‌کنم که در این قرارداد این دو موضوع اساسی و این تعهد اساسی وجود ندارد بنده عرض می‌کنم در قرارداد نفت از لحاظ طرف ایران و این دو تعهدی که ما می‌خواهیم این دو تعهد اساسی است و اصل است اگر این نباشد و آن قرارداد به درد ما نمی‌خورد پس باید شرکت اجیب که آمده است با ما وارد مذاکره شده دو تعهد اساسی بکند یکی تعهد خرید مقدار کافی نفت و یکی خرید نفت به قیمت بین‌المللی و به قیمت اعلان شده که در ماده ۱۳ نوشته شده است، حالا متأسفانه نه تنها این موضوع وجود ندارد بلکه برعکس ما که تولیدکننده نفتیم مکلف شده‌ایم که نفت خودمان را به قمیت اعلان شده عرضه بکنیم و اگر شرکت اجیب نخرید باز قیمتش را بیاوریم پائین، و باز بیاوریم و او هیچ تعهدی به قیمت اعلان شده ندارد ماده ۱۲ و ۱۳ را که ملاحظه می‌فرمایید باز موجب تعجب من شد برای اینکه من فکر نمی‌کردم کسانی که طرف مذاکره هستند و اطلاعات زیاد روشنی از وضع بازار نفت دارند به این موضوع تا این حد توجه نداشته باشند علت اینکه ما در مورد قرارداد کنسرسیوم به آن مادی که غالبش مطابق سلیقه ما نبود رأی دادیم چه بود؟ به دو علت اساسی، به دو تعهد اساسی، یکی تعهد ۵۰ میلیون تن فروش نفت و یکی فروش آن سی میلیون تن نفت نه به هر قیمتی که عرضه بشود و معلوم نباشد به یک به قیمت اعلان شده بین‌المللی که دو دلار است و از این تعهد است که ما می‌توانیم سالی دویست میلیون دلار سیصد میلیون دلار به دست بیاوریم و هرگز نباید این تعهد را متزلزل بکنیم و این وضع را متزلزل بکنیم بنابراین اگر در یک قرارداد ما این را متزلزل کردیم و تعهد به قیمت بین‌المللی نگرفتیم در تمام قراردادها متزلزل می‌شود و یک لطمه بسیار شدید جناب آقای وزیر دارایی، به اساس درآمد شما می‌خورد برای اینکه وقتی نفت به هر قیمتی عرضه شد و هی قیمتش آمد پائین هی توی سرش می‌خورد و هی قیمتش تغییر پیدا می‌کند ولی عرض کردم با وجودی که این موضوع مهم است با یک اصلاح سه خطر در خود این قرارداد این موضوع را و این نقص را می‌توانید مرتفع کنید و هیچ اسباب نگرانی نیست فقط دولت باید تصمیم بگیرد که فوری با شرکت اجیب راجع به آن قیمت وارد مذاکره بشود و یک تعهد خرید نفت به قیمت بین‌المللی از شرکت اجیب بگیرد و به وسیله نامه‌هایی که بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت اجیب تبادل خواهد شد و ضمیمه نامه‌ای این منظور ما را تأمین می‌کند برای اینکه این موضوع خیلی لازم است‏

(نخست‌وزیر – در لایحه دقت نفرمودید) دقت زیاد کردم بنده سال‌ها است که واردم و خیلی متأسفم که نتوانستم به کمیسیون بیایم علت این بود که راه‌ها خراب بود (نخست‌وزیر – راه‌ها خیلی خوب است بهانه نفرمایید ممکن بود به موقع تشریف بیاورید) اجازه بفرمایید در قسمت آخر ماده ۱۲ نوشته «سیریپ متعهد خواهد بود کلیه مقادیر نفتی را که برای فروش در اختیار دارد مقدم بر دیگران به شرکت ملی نفت ایران و آجیب مینراریا عرضه بدارد ببینید ما مکلفیم که عرضه بداریم» چنانچه شرکت ملی نفت ایران واجیپ مینراریا هیچ یک حاضر نشوند این نفت را به شرایطی که قابل قبول سیریپ باشد خریداری نمایند سیریپ می‌تواند با شرایطی که برای وی نامساعدتر نباشد به خریداران دیگر به فروش رساند هرگاه خریدار دیگری پیدا نشد سیریپ باید با تعدیل پیشنهاد فروش، ملاحظه می‌فرمایید هی باید قیمت‌هایش را تقلیل بدهد. مجدداً به شرکت ملی نفت ایران واجیب مینراریا مراجعه نماید (دکترعدل - کاملاً صحیح است و تأمین است) بنابراین اصل موضوع را در اینجا نگفته است و آن تضمین کردن فروش نفت به قیمت بین‌المللی است و جناب آقای دکتر این موضوع در اینجا وجود ندارد و این تضمین قیمت نفت به قیمت اعلان شده است در ماده ۱۳ نوشته است قیمت اعلان شده، قیمت اعلان شده را جناب آقای وزیر دارایی تعیین کرده ولی شرکت اجیب مینراریا تعهد نکرده که نفت ما را به قیمت اعلان شده بخرد بنابراین وقتی تعهد نکرده نتیجه این می‌شود که یک هزار تن دو هزار تن نفتان را برای فروش قیمتش را اعلان کنیم و بعد هی قیمت آن را بیاوریم پائین و شما بدانید وقتی یک جنسی قیمت یک تنش یا ده تنش کم شد هزارها تن هم قیمتش از قیمت اعلان شده پائین می‌افتد و ماده ۱۳ نقص بسیار بزرگ دارد یک ماده‌ای است که ابتر است ماده ۱۳ می‌گوید که قیمت اعلان شده این است بعد این تعریف را برای چه کرده؟

برای اینکه شرکت اجیب که بازار دارد و یا شرکت آنی که بازار دارد مجبور باشد که نفت را به قیمت تضمین شده بخرد و به قیمت اعلان شده بخرد اگر ما نفت تولید کردیم آن مقدار نفتی را که تولید کردیم نتوانستیم به قیمت اعلان شده بفروشیم شرکت اجیب باید آن نفت را به قیمت اعلان شده بخرد در پایان این ماده ۱۳ جناب آقای دکتر شاهکار باید چنین چیزی نوشته می‌شد و آن این است که «شرکت اجیب مینراریا تعهد می‌کند که پس از کشف نفت به مقدار تجاری و شروع بهره‌برداری در صورتی که شرکت سیریپ نتواند برای نفت تولید شده خریداری به قیمت اعلان شده پیدا کند باقیمانده محصول آن شرکت را به قیمت اعلان شده خریداری نماید» این پیشنهادی است که بنده برای اصلاح این نقص تهیه کرده‌ام دو مرتبه قرائت می‌کنم شرکت اجیب یعنی شرکتی که بازار دارد تعهد می‌کند باید این تعهد را بکند والا ما چیزی در دست نداریم و بدون تعهد به کلی تعادل قرارداد از بین می‌رود باید تعهد کند پس از کشف نفت به مقدار تجاری و شروع بهره‌برداری در صورتی که سیریپ یعنی شرکتی که در ایران نفت تولید می‌کند. نتواند برای نفت تولیدشده خریداری به قیمت اعلان شده بین‌المللی که در بالا ذکر شده پیدا کند باقی مانده محصول این شرکت را به قیمت اعلان شده خریداری نماید و تضمین نماید نه اینکه شرکت سیریپ مجبور بشود هی قیمت را پائین بیاورد و معلوم نیست به کجا برسد بنده عرض می‌کنم به قدری منافع ما راجع به این تضمین قیمت اعلام شده که از لحاظ صنعت نفت مهم است که ما نباید بگذاریم خدشه‌ای به این موضوع وارد بیاید جناب آقای وزیر دارایی باید به خط درشت و خوش خط این مطلب را نوشته و در اطاق خودشان نصب کنند که همیشه جلوی نظرشان باشد که تضمین قیمت به قیمت اعلان شده که هر کس با شما مذاکره می‌کند بایستی که قیمت نفت را به قیمت اعلان شده برای شما تضمین بکند والا تعادل قرارداد از بین می‌رود تعادل قرارداد الان این است که ما یک تعهدی کردیم که یک منابع بزرگی در اختیار شرکت اجیب مینراریا می‌گذاریم تعهدات بزرگ هم از لحاظ حقوقی و عوارض گمرکی و ارزی و اعتباری ما داده‌ایم حق قضاوت راز محاکم ایرانی گرفته‌ایم و به محاکم بین‌المللی داده‌ایم تعهد نامحدود نسبت به سرمایه کردیم در مقابل اینها فقط شرکت اجیب مینراریا تعهد کرده که سالی دو میلیون دلار سالی دو میلیون دلار که مبلغ ناچیزی است الان شرکت نفت یالی بیست میلیون دلار خرج اکتشاف می‌کند ما که برای سالی دو میلیون دلار وامانده نیستیم‏ (مشایخی - سالی دو میلیون دلار نیست هر چه خرج بشود) سالی دو میلیون دلار تعهد خرج شده سالی دو میلیون دلار برای اکتشاف در مقابل این ما که وامانده نیستیم ما علت اینکه با شرکت اجیب مینراریا قرارداد می‌بندیم اساسش برای رسیدن به بازار فروش نفت به قیمت بین‌المللی در آن بازار است و این موضوع را باید تأمین بکنیم اصل ۷۵ و ۲۵ وقتی راجع به آن می‌شود صحبت کرد که قیمت تضمین شده باشد اگر قیمت تضمین شده‌ای باشد آن وقت نسبت ۷۵ و ۲۵ تحقق پیدا می‌کند ولی اگر نبود دیگر اصل ۷۵ و ۲۵ مورد پیدا نمی‌کند این موضوع اساسی است که بنده می‌خواستم اینجا عرض کنم البته نواقص دیگری هم در این لایحه هست ولی این نواقص با این اهمیت نیست البته در موضوع اداره شرکت هست که مدیر عامل از طرف شرکت اجیب مینراریا تعیین می‌شود و رؤسا هم از طرف او معین می‌شود و مسائل دیگر ولی با وجود این اینها یک چیزهایی است و مسائلی است که در اینجا به طور روشن نوشته شده و چیزی از شما مخفی نیست بنابراین تعادل را به هم نمی‌زند ولی اگر تعهد مقدار تولید و تعهد فروش به قیمت بین‌المللی نوشته نشود بنده عرض می‌کنم که صلاح دولت و صلاح مجلس شورای ملی نیست که آن چنین تعهدی را نگرفته این قرارداد را

تصویب بکند و بنده انتظار ندارم که آقایان بخواهند که به صورت پاسخ بیایند جواب بدهند که بنده را قانع کنند بنده اصرار دارم و استدعا دارم و استدعا دارم در مورد تعهد حتماً اقدام بشود بنده نطریاتی که راجع به مصالح و حفظ منافع و حقوق ملت ایران در مورد نفت همیشه بیان کرده‌ام بعدها روشن شده که روی حسن نیت و روی کمال علاقه به منافع ملت ایران بوده و تقریباً ۱۶ سال است که در این کار زحمات زیادی کشیده‌ام و قسمت عهده موهایم را در این کار سفید کرده‌ام (خنده نمایندگان) استدعا و اصرار دارم این موضوع را آقایان جداً در نظر بگیرند چون عرض کردم که این قرار و اثرش نه تنها نسبت به این قراردادها است و نسبت به میلیون‌ها دلار منافع شما از نفت است که ممکن است آنها متزلزل بشود و در قیمت آنها تأثیر بکند بنابراین بنده جز اینکه دو مرتبه تمنا و استدعا می‌کنم که نسبت به این پیشنهاد بنده توجه بشود عرضی ندارم و پیشنهاد خودم را تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

رئیس - آقای وزیر دارایی

وزیر دارایی (ناصر) - بنده فکر می‌کنم اگر جناب آقای دکتر پیرنیا موقعیت بهشان دست می‌داد و در کمیسیون مجلس تشریف می‌آوردند این مسائل همه مطرح شده بود و توجه می‌فرمودند این اشکالاتی که الان بسیار بزرگ تلقی می‌فرمایند بر ایشان حل شده بود چون این مسائلی که فرمودند تمام در کمیسیون با نهایت دقت مطالعه شد علاوه بر اینکه ماده ۱۳ خودش تصریح دارد

(دکتر پیرنیا - کجایش تصریح دارد؟) نوشته است که دو نفر شریکند یعنی دو شرکت با هم کار می‌کنند یکی اجیب مینراریا و یکی شرکت ملی نفت یک شرکتی درست کرده‌اند به اسم سیریپ و اینها بعد از اینکه عملیاتشان به مرحله استخراج رسید نفت را به فروش می‌رسانند و نوشته انداگر بازاری پیدا کنند اولاً این نکته را قبلاً عرض کنم که هیچوقت، وقتی که نفت به مرحله استخراج و صادرات به سد هر کدام سهم خودشان را نصف نمی‌کنند یعنی آجیب مینراریا بگوید من سهم خودم را می‌برم می‌فروشم و اینجا شرکت ملی نفت گرفتار شود و شرکت آجیب که حاضر شده بیاید شرکت سیریپ را تشکیل بدهد تدون فکر و تأمل چنین کاری را نخواهدکرد که بیاید سرمایه خودش را، هر چقدر باشد، که لااقل ۲۲ میلیون دلار است خرج بکند و بعد بگوید که من نمی‌توانم بفروشم یا خریدار ندارد و باید قیمت را بیاوریم پائین و در یکی از این نامه‌های پروتکل ضمیمه، جناب آقای دکتر پیرنیا، حداکثر تخفیف را تعیین کرده است نوشته است حداکثر تخفیفی که می‌توانند بدهند پنج درصد است و اگر نظر جنابعالی باشد در قرارداد فعلی هم که خود جنابعالی هم عضویت شورای نفت را دارید اگر استخراج بیشتر بشود حق تا ده درصد تخفیف را هم دارند و خود شما در شورا تصویب فرمودید که نفت فعلی هم اضافه بر استخراج تا ده درصد تخفیف داده شود و در ماده ۱۳ و در صفحه ۷۴ در نامه ضمیمه اگر ملاحظه بفرمایید توضیح کافی داده شده و به علاوه نکته‌ای که بنده روی آن تکیه می‌کنم و استدلال می‌کنم این است که یک شرکتی که خودش حاضر می‌شود و سرمایه می‌گذارد و برای اکتشاف تا به مرحله استخراج و قیمت برسد حاضر نیست به آنجا که رسید بگوید نمی‌توانم بفروشم و اگر گفت تخفیف بدهید، تخفیف را با مشورت همدیگر تعیین خواهند کرد و علاوه قید شده در ماده که اگر یکی از طرف‌ها قیمت بهتری گیر آورد که بفروشد طرف دیگر هم می‌تواند بفروشد هیچ جای اشکالی نیست و اگر لازم بدانید بنده خودم نامه را بخوانم در آنجا میزان تخفیف قید شده است (دکترپیرنیا - تضمین نشده).

رئیس - آقای عمیدی نوری.

مشایخی (مخبر کمیسیون) – در این موضوع یک توضیح مختصری لازم است.

رئیس - آقای عمیدی نوری. قبلاً تقاضا کرده‌اند بعد از ایشان صحبت کنید.

عمیدی نوری - خوشبختانه نه در بیاناتی که از ناحیه آقایان مخالفین راجع به این لایحه به عمل آمد مطلبی نبود که با اساس یک چنین قدم باندی که مملکت ما در اولین مرحله اجرای قرارداد با شرکت ایتالیایی به وجود آورد مخالفت اساسی باشد تا من محتاج به جواب باشم، فقط بحث بر سر عدم تطبیق این قرارداد با قانون است جناب آقای بهبهانی اشاره فرمودند به قانون ۱۳۲۳ که به نظر بنده همان قانونی هم که در ۱۳۲۳ وضع شد موقعی که قانون نفت مطرح بود بنده عرض کردم آن مربوط به امتیاز بود. ملت ایران حاضر نیست که امتیازی به هیچ یک از شرکت‌های نفتی و دولت‌ها بدهد. ضرر استعمار و استثمار را به حد کافی دیده و به همین جهت مقید کرد مجلس چهاردهم دولت‌ها را که چنین کاری نکنند و خوشتختانه قدمی هم که برداشته شد و فعلاً به صورت نتیجه مذاکرات تسلیم مجلس شورای ملی شده قدمی است درباره مشارکت برای اکتشاف و استخراج و بهره‌برداری و قبلاً هم هیچ کاری نشده و مادام هم که مجلس و پارلمان ایران تصویب نکنند هیچ نفوذ و اعتباری این قدم ندارد. بنابراین خواستم به عرض برسانم که این لایحه است که فعلاً مطرح است و من موافق با آن هستم منطبق با قوانین و مقرراتی بوده است که در مملکت ما حکومت کرده و حتی اشکالی را هم راجع به عدم رعایت مزایده پیش آمد که جناب آقای بهبهانی و حتی جناب آقای دکترپیرنیا در ضمن بیان خودشان تذکر دادند این اشکال هم مرتفع است برای اینکه به عقیده بنده هیچ منع قانونی نبوده قبل از قانون نفت که دستور مذاکرات مجلسین ما هست شرکت ملی نفت با یک شرکت دیگری مذاکره نفت کند، به همان دلایلی که عرض کردم برای اینکه همان‌طوری که جناب آقای تیمورتاش فرمودند بنده هم در موقعی که قانون در کمیسیون نفت مطرح بود عرض کردم که برای مشارکت نفت قانون نمی‌خواهد برای اینکه اساسنامه شرکت ملی نفت این اجازه را داده است. خوب شرکت ملی نفت برحسب اجازه‌ای که برطبق اساسنامه خودش داشته اشت رفته است یک مذاکراتی برای مشارکت با شرکت آجیب مینراریا کرده است و حداکثر منفعتی که دنیا امروز نگران آن است و اگر مقاله اکونومیست را که ترجمه‌اش را دیروز ما منتشر کردیم ملاحظه فرموده باشید نوشته است که شرکت‌های نفتی بزرگ باید مضطرب و در نگران باشند از نتیجه قرارداد ۷۵ درصدی که ایارن با ایتالیا منعقد کرده می‌دانید که اکونومیست به مقامات تراست‌ها و کارتل‌های نفتی وابسته است بنده تعجب می‌کنم که یک چنین قرارداد بی‌اندازه درخشانی که حتی آقای انریکوماتی رئیس شرکت آجیب مورد حمله قرار گرفته و او را جاه‌طلب تلقی کرده‌اند و گفته‌اند این قرارداد برای این بسته شده است که ایتالیا در شرکت‌های نفتی دیگر جا بگیرد و محل پیدا کند که امروز این قرارداد مورد رشک و حسد و غبطه در دنیا تلقی شده و به عقیده بنده مصلحت نیست که ما تشکیکی در عدم تطبیق این قرارداد با قوانین و یا منافع ایران بکنیم. خوشبختانه خود آقای بهبهانی فرمودند که این قرارداد با منافع ملت ایران منطبق است و من ایشان را مرد منصفی می‌دانم و می‌دانم منظور ایشان جز مصلحت چیز دیگری نیست، اگر شما این را تصورت مزایده عمل می‌کردید به عقیده بنده هیچ شرکتی حاضر نبود بیش از پنجاه درصد قدم جلو بگذارد، سایر بحث‌هایی که در خاورمیانه براساس نفت می‌شود یک ماده مهم سیاسی است برای دو چیز است یکی اینکه نفت در اختیار کارتل‌ها و تراست‌های نفتی باشد و دیگر اینکه حتی‌المقدور به صورت امتیاز باشد و اگر به صورت مقاطعه باشد یک پول نمی‌دهند و آن جاهایی هم که بخواهند به صورت شرکت باشد از پنجاه درصد نباید تجاوز بکند و این قدمی که ما برداشتیم البته بنده هم عقیده دارم بر اینکه ایتالیا احتیاج به نفت دارد و شرکت آجیب یکی از ۵ شرکت دولتی ایتالیاست که نفت و گاز ایتالیا را باید تأمین کند. ایتالیا در سال بیش از چهارده پانزده میلیون تن احتیاج به نفت دارد و مصرف می‌کند، اینجا همان‌طوری که آقای دکتر پیرنیا فرمودند یکی از امتیازات این شرکت اینست که بازار نفت آن موجود است منتهی نگرانی آقای دکتر پیرنیا در فروش است. در قیمت است آن را هم اگر تشریف می‌داشتند در کمیسیون و یا دقت بیشتری در این لایحه می‌کردند به نظر بنده نگرانیشان مرتفع بود.

ایشان در ماده ۱۳ دو اشکال قائل شدند یکی نگرانی راجع به تضمین قیمت بین‌المللی که البته مهم است این مطلب. یعنی ما پنجاه درصد به عنوان حقوق دولتی می‌گیریم و بیست و پنج درصد از پنجاه درصد بقیه را هم شرکت ملی نفت در مقابل شرکت آجیپ می‌گیرد. البته اگر قیمت فروش یک قیمت تضمین شده بین‌المللی نبود. یک قیمت مسلمی نبود. ممکن بود در عین حال که می‌گوئیم ۷۵ درصد خیلی کمتر از ۷۵ درصد ببریم و شاید هم کسانی هم که رشک و حسد در این مطلب می‌برند و بعضی از نویسندگان معتقدند که قرارداد بیشتر بسته به سیاست خارجی است بنده خودم هم دیدم همین را یک فکری برای خودشان قائلند، می‌گویند که ایران ممکن است بیش از صدی پنجاه بهره نبرد ولی در این ماده ۱۳ تصریح شده است قیمت اعلان شده یعنی قیمت‌هایی که به روفق آن از طرف سیریپ نفت خام از نوع و وزن مخصوص معینی در هر یک از نقاط صدور به طور عموم به کلیه خریداران عرضه می‌شود توسط سیریپ منتشر و به اطلاع شرکت ملی نفت ایران و شرکت آجیب خواهد رسید قیمت‌های اعلان شده التزامی است، باید با قیمتهای جاری ناحیه خلیج فارس برای فرآوردهایی از نوع و وزن مخصوص مشابه خود مطابقت داشته باشد و خوب وقتی یک چنین عبارت صریحی در قرارداد هست، اختیار تعیین قیمت با آجیب نیست، آجیب یک آدم خارجی است آمده با ما شریک شده با شرکت ملی نفت، این دو شرکتی که با هم شریک شده‌اند می‌شود سیریپ، یک شخصیت تازه، آجیب فقط ۲۲ میلیون دلار باید در ظرف ۱۲ سال به ما یعنی به سیریپ بپردازد و برای اکتشاف، بعد شرکت سیریپ که یک شخصیت جدیدی است او شروع می‌کند به فروش نفت، او هم که شروع می‌کند به این قیمت اعلان شده را منتشر کند و این قیمتی هم که منتشر می‌کند باید مطابقت با قیمت خلیج فارس داشته باشد در این صورت ما چه احتیاجی راجع به تضمین داریم (مهندس هدایت - اگر نخریدند چطور؟).

اشکال اول به نظر بنده منتفی است تصدیق هم خواهید فرمود جناب آقای دکترپیرنیا باید قبول بفرمایند که منتفی است اما آمدیم سر موضوع دوم آقایان محترم باید توجه داشته باشند که فرق مشارکتی که ما اینجا داریم با قراردادی که با کنسرسیوم داریم از زمین تا آسمان است در اینجا نفتی از چاه‌های مملکت خارج می‌شود دوازده درصد عین نفت را به ما تحویل می‌دهند که خودمان بفروشیم بقیه تا پنجاه درصد پول نفت به عنوان مالیات داده می‌شود اینجا ما شریک متساوی الحقوق هستیم رجحانی آجیب بر شرکت ملی نفت ندارد و شرکت ملی نفت هم نمی‌تواند

اعمال رجحانی در شرکت متساوی دیگر داشته باشد و اگر قرار شود در شریک متساوی الحقوقی که هر یک پنجاه درصد سهیم هستند یک مقرراتی خارج از تساوی و اصول تحمیل کنند این اصلاً شرکت نمی‌شود. سیریپ نفت می‌فروشد آجیب نیست، سیریپ است که نفت می‌فروشد به موجب ماده ۱۳ طبق قیمت اعلان شده اما در ماده ۱۲ یک حق تقدمی برای آجیب قائل شده‌اند که این شرکت سیریب در موقع فروش تقدم برای آجیب قائل است و آن هم به نفع ماست شریک ماست و بازار فروش در ایتالیا دارد خوب شریک من اگر بخرد مگر بد است این حق تقدم هم در یک شرایط مساوی است آن وقت اگر او نخرید شرکت ملی نفت هم نخرید سیریپ حق دارد خودش مطالعه بکند و در قیمت تعدیل کند آن وقت طبق آن نامه ضمیمه‌ای که جناب آقای وزیر دارایی به عرضتان رساندند طبق آن ضمیمه فقط اجازه پنج درصد تخفیف به او داده‌اند که او حق ندارد جز هیئت مدیره و در هیئت مدیره ما مساوی هستیم خوب وقتی مصلحت نشد شرکت ملی نفت هم رأی نمی‌دهد بنابراین می‌خواهم عرض کنم که طرز فروش در اینجا غیر از آن تصوری است که ما داریم کنسرسیوم می‌خواهد تو سرش بزند شرکت ملی نفت پنجاه درصد در سیریپ شریک است شرکت سیریپ باید بازار پیدا کند و بفروشد و حداکثر نفت را هم نباید بدهد حتی کار به جایی رسیده که در همان ماده ۱۲ که قرائت کردم سیریپ را مکلف کرده است که باید کوشش کند که حداکثر ممکن نفت را از این مناطق نفتی در میاورد و بفروشد این نشانه از این است که احتیاج زیاد احساس می‌کنند هم شرکت ملی و هم شرکت آجیب برای فروش نفت، با یک چنین کیفیتی که ما سهم مساوی داریم اختیار فروش نفت هم دست آجیب نیست دست سیریپ است با این ترتیب هم اشکالی ندارد من بیایم بگویم که آجیب مختار است که نفت را به قیمت اعلا نشده بخرد اما در هیچ شرکت سهامی که دو سهم مساوی داشته باشند اصلاً نمی‌شود این حرف را زد که یک شرکت به شریک دیگر تکلیف کند و بگوید که تو باید حتماً به فلان مبلغ جنس را بخری خوب اگر منفعت کردیم سهم مساوی داریم خوب اگر ضرر کردیم هر دو باید ضرر بکنیم چطور می‌توانیم به او بگوئیم یا او به من بگوید خصوصاً اینکه در این قرارداد که عرض کردم الان موجب رشک و غبطه خارجی‌ها ست در تهیه آن دقت زیاد شده و در کمیسیون هم بحث‌های مفصل شده در این کلمات مذاکره شده است حتی ضمیمه‌هایی دارد که یک ضمیمه‌اش بسیار مهم است از نظر شرکت سهامی که انتقال سهامش بسیار مهم بود و فردا ممکن بود دچار اشکال بشویم و آجیپ امضا کرد که من حاضر نیستم که انتقال بدهم بدون موافقت دولت و جناب آقای نخست‌وزیر در کمیسیون فرمودند در گزارش هم هست که وقتی که انتقال بدهند و دولت هم موافقت کرد باید مجلس هم اجازه بدهد.

(خلعت‌بری - این نکته باید در نظر گرفته شود) این نکته قید شده جناب آقای خلعت‌بری هم در صورت مجلس کمیسیون قید شده و هم در گزارش بنده صریح از پشت این تریبون عرض می‌کنم که این یکی از نکات بسیار مهمی بود که در نتیجه مذاکراتی که در کمیسیون خاص شد این تراضی شد و یک ماده دیگری بود که تا حدی محرف بود از قانون نفت برای اینکه در قانون بود باید در هر بخش لااقل یک چاه حفر شود اینها برخلاف آن نظر داشتند دو مرتبه مراجعه شد و یک نامه دیگری ضمیمه شد که مکلف هستند مطابق قانون نفت که در هر ناحیه و بخشی چاهی زده شود خلاصه آنچه که باید رعایت شود و دقت شود در تهیه لایحه شد در حال حاضر یک قرارداد عادی است و به نظر بنده جای هیچ‌گونه نگرانی در این قرارداد نیست و معتقد هستم که مجلس شورای ملی به همین کیفیتی که تنظیم شده و با رفع نگرانی جناب آقای دکتر پیرنیا و توضیحاتی که عرض کردم رأی بدهند این قدم بلند افتخارآمیز را مجلس شورای ملی ایران بردارد (احسنت) رئیس چون در کلیات دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته رأی گرفته می‌شود به ورود در ماده واحده آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

ماده واحده مطرح است، آقای رامبد رامبد مطلبی را که بنده اینجا عرض می‌کنم خودم وافق هستم که اگر مطرح هم نمی‌شد مسلم و محقق بود ولی معهذا برای یادآوری لازم دانستم عرض کنم ضمن مطالبی که آقایان موافقین و یا مخالفین و همچنین مدافعین این لایحه فرمودند ای بسا مواردی بود که شاید مورد تأیید مجلس شورای ملی نبود ولی برای حفظ انتظامات به سکوت برگذار کردید و از طرف مستمعین اعتراضی به عمل نیامد نباید فراموش کرد که این یک قراردادی است در واقع یک طرف آن مؤسسه خارجی است و محتمل است چنانچه تجربه نشان داده است روزی بر سر مسائلی بین عاقدین قرارداد اختلافاتی پیش بیاید گرچه تکرار می‌کنم بدون عرض توضیح هم مسلم بود که مذاکرات آقایان به هیچ‌وجه در هیچ مرجعی نمی‌توانست مورد استفاده قرار بگیرد ولی بنده برای ضبط در صورت مجلس عرض می‌کنم که صرفاً مواد مصوبه مجلس شورای ملی معتبر است و در هیچ مرجعی این مذاکراتی که به عمل می‌آمده هیچ‌گونه مورد استنادی نمی‌تواند قرار بگیرد.

رئیس - آقای مشایخی.

مشایخی (مخبر کمیسیون نفت) - بنده روی صحبتم با جناب آقای دکتر پیرنیاست استدعا می‌کنم توجه بفرمایید (یکی از نمایندگان - ایشان قانع شدند) عرض کنم که اولاً فرمودند فقط و فقط شرکت آجیپ مینراریا سالی دو میلیون دلار متعهد شده است خواستم نظرشان را جلب کنم که برآورد شده که هزینه اکتشاف ۲۲ میلیون دلار است که از سال پنجم مالی دو میلیون دلار خواهدبود اما اگر هزینه بالا رفت به هر چقدر هزینه ترقی کند او تعهد دارد بپردازد پس تعهد او به این منحصر نیست که سالی اولی دو میلیون دلار باشد متعهد است کلیه هزینه اکتشافی را پرداخت کند این تکلیف هم قانونی است که خود آقا در کمیسیون تشریف داشتید در یک ماده‌ای تصریح شده است که اگر حق الارضی نگرفتیم به جای حق‌الارض می‌توانیم از شریک تعهد انجام عملیات اکتشافی را بگیریم علیهذا این قسمت مورد تصویب جنابعالی هم در کمیسیون نفت بود و از این حیث منظورتان عملی شده است اما راجع به قیمت اعلان شده و میزان فروش به ماده ۱۲ توجه بفرمایید اصولاً می‌خواهم ببینم مقدار استحصال و مقدار تولید باید چقدر باشد برای این کار توصیف کرده است که این شرکت سیریپ در سال چقدر باید منتشر کند قسمت اول ماده می‌گوید احتیاجات مصرف داخلی حوزه افتصادی هر یک از میدان‌ها به تشخیص شرکت ملی نفت ایران از تولید اول بایستی آن احتیاجات برطرف بشود دوم کلیه تعهداتی که در مقابل مشتریان خارجی شده است باید انجام شود سوم کلیه تعهدات و قراردادهای فروش نفت خام که بایستی به خریداران تحویل گردد و این شرطی که آقا می‌فرمایند در این قسمت بند ج قید شده و تصور می‌کنم در آن درست توجه نفرمودند بند ج می‌گوید هر نوع امکان فروش دیگری که سیریپ در نتیجه آشنایی به وضع بازار ممکن است در نظر بگیرد بنابراین ارتباط بر تعهد مذکور در بند الف و بند ب هر نوع فروش دیگری که سیریپ توانسته باشد بازارش را تحصیل کند آن را هم باید بالاخره در موقع بهره‌برداری و استحصال در نظر بگیرند. نسبت به این میزان طبق همین بند (ج) سیریپ متعهد خواهد بود کلیه مقادیر نفتی راکه برای فروش در اختیار دارد مقدم بر دیگران به شرکت ملی نفت ایران و شرکت آجیپ مینراریا عرضه دارد و چنانچه این دو شرکت حاضر نشدند با شرایطی که برای سیریپ قابل قبول باشد آن وقت است که سیریپ می‌تواند با شرایطی که نامساعدتر نباشد به خریداران دیگر بفروشد و اگر خریدار دیگری پیدا نشد سیریپ می‌تواند با تعدیل پیشنهاد فروش مجدداً به شرکت ملی نفت ایران و آجیپ مینراریا مراجعه کند. بنابراین در لایحه میزان استحصال صد درصد مقدارش توصیف شده است و تعیین شده است مبنای قیمت هم در ماده ۱۳ گفته شده است.

قیمت اعلان شده یک فرقی بین این قرارداد و قرارداد کنسرسیوم به نحوی که فرمودید که ۳۵ میلیون تن تعیین شده برای اینست که در آنجا معاهده برای فروش نفت است، اینجا معاهده فروش نفت نیست در اینجا قرارداد مشارکت داریم مضافاً به اینکه در ماده ۱۳ می‌گوید قیمت تمام شده براساس قیمت خلیج فارس خواهد بود، مضافاً به اینکه توجهتان را جلب می‌کنم که اولاً حدود اختیار مدیر عامل فقط و فقط محدود به پنج درصد تخفیف است بیشتر نیست و در نامه‌ای که در خاتمه ضمیمه شده و ضمن نامه‌ها هست این مطلب تصریح شده است و این نامه را برایتان می‌خوانم «شرکت سیریپ اختیار دارد که توسط مدیر عامل خود در مورد هر خریدار بدون دریافت اجازه از کمیسیون مدیران که در ماده مزبور مقرر است با تخفیفی که از پنج درصد قیمت اعلان شده نسبت به هر نقطه صدور تجاوز ننماید موافقت کند» بدیهی است که اختیار مدیر عامل سیریپ را هم در انجام تعهد خود که در مورد هر فروش باید برای به دست آوردن بهترین شرایط اقدام کند در نظر خواهند داشت این را هم اضافه می‌کنم که شرکت سیریپ متشکل است از نمایندگان شرکت ملی نفت ایران و شرکت آجیپ اگر چنانچه بخواهد هر مطلبی را در هیئت مدیره سیریپ مطرح کند مگر نمایندگان ما که آنجا هستند حفظ حقوق ما را نمی‌کنند، مسلماً حفظ حقوق ما را خواهند کرد. آنها با در نظر گرفتن قیمت اعلان شده و با در نظر گرفتن امکانات بازار اگر چنانچه دچار مشکلاتی شدند هیئت مدیره مبادرت به تعیین تکلیف قطهی خواهد کرد مضافاً بر اینکه همان‌طوری که خودتان گفتید ایتالیا یک کشوری است که فعلاً بازار برای چهارده میلیون تن نفت مصرف سالیانه دارد که پیش‌بینی می‌شود تا پنج سال دیگر بیست میلیون تن بالغ شود و شرکت آجیپ نفعش در اینست که بیشتر بتواند نفت به دست بیاورد، علیهذا این منظور شما تأمین است و تقاضا می‌کنم رأی بدهید.

رئیس - دیگر در ماده واحده کسی اجازه صحبت نخواسته است. بنابراین پیشنهادی رسیده که قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم به وسیله تبادل نامه تعهد زیر به قرارداد اضافه شود:

شرکت آجیپ مینراریا تعهد می‌کند که

پس از کشف نفت به مقدار تجاری و شروع بهره‌برداری در صورتی که شرکت سیریپ نتواند برای نفت تولیدشده خریداری به قیمت اعلان شده پیدا کند باقی مانده محصول آن شرکت را به قیمت اعلان شده خریداری نماید. دکتر پیرنیا

رئیس - آقای دکتر پیرنیا.

دکتر پیرنیا - البته بنده در عرایض سابقم توضیحات لازم راجع به این پیشنهاد عرض کردم و احتیاجی به اینکه مجدداً عرایضم را تکرار کنم ندارم فقط ضمن مطالبی که جناب آقا وزیر دارایی و جناب آقای مخبر کمیسیون فرمودند آقایان کاملاً ملاحظه فرمودند که هیچ ماده‌ای، هیچ عبارتی نشان ندادند که در آنجا شرکت آجیپ مینراریا که آمده و قرارداد بسته تعهد کرده باشد که نفت استخراج شده ایران را به قیمت اعلان شده بین‌المللی خریداری کند و چنین تفهیمی در این قرارداد وجود ندارد و اگر دارد نشان بدهند که ببینیم بنابراین بنده این موضوع را با کمال روشنی و خاطری کاملاً آسوده عرض می‌کنم خدمت آقایان که صلاح دولت است که در گرفتن چنین تضمینی اصرار بورزند و اگر آقایان اجازه بفرمایند ممکن است طبق آئین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی که اجازه داده است که اگر پیشنهاد تصویب بشود، لایحه فعلاً مسکوت بماند تا دولت بتواند مذاکره کند و اطلاع بدهد که آیا شرکت آجیپ مینراریا این را تعهد می‌کند یا نمی‌کند عرض کردم اگر این تعهد بشود و گذاشته نشود این موضوع باید تخفیف‌های دائم و عرضه شدن نفت ایران به قیمتهایی که روز به روز پائین‌تر می‌رود به منافع اساسی و درآمد کلی مملکت ایران لطمه بزرگی وارد خواهد شد.

قضاوت این امر دیگر به عهده خود آقایانست.

رئیس - آقای نخست‌وزیر.

نخست‌وزیر - جناب آقای پیرنیا تصور می‌کنند که فقط خودشان متخصص امر نفت هستند و اشخاص دیگر هیچ اطلاعی ندارند و بعد هم تصور می‌کنند که فقط ایشان حفظ منافع ایران را می‌کنند و دیگران نمی‌کنند یک دستگاه شرکت ملی نفت ایران که از بهترین و شایسته‌ترین افراد متخصص در امر نفت هستند هیئت مدیره آن را تشکیل داده‌اند و صد درصد هم وارد هستند و کارشناس هستند این کار را مطالعه کرده‌اند، تمام جوانب کار را دیده‌اند بعد هم آورده‌اند در هیئت دولت بحث کرده‌ایم و تقدیم کرده‌ایم این است که بنده با پیشنهاد ایشان موافقت ندارم.

رئیس - آقای تیمورتاش.

تیمورتاش - بنده می‌خواهم از دوست محترم و عزیزم جناب آقای دکتر پیرنیا استدعا کنم که برای چند دقیقه این هیولای نفتی را که به حق اسمش هیولاست از نظر دور بفرمایند و تصور بفرمایند که حسن حسینی با هم یک معامله‌ای کرده‌اند و این معامله باید چطوری انجام شود و به چه طریقی عمل شود اگر این عنایت و بزرگواری را فرمودند جناب آقای پیرنیا من گمان می‌کنم این مشکل حل شود، یک طرفی است به نام آجیپ اسمش را بگذارید حسن طرف دیگری که ایرانست اسمش را بگذارید حسین (یکی از نمایندگان - اولی حبیب باشد) پنج دقیقه بیشتر وقت ندارم شما را به خدا اجازه بفرمایید که عرایضم را بگویم. اجازه بدهید، اینجا آمده‌اند شرکتی به وجود آورده‌اند یک شخصیت ثالثی پیدا کرده است این شخصیت آمده است بعد از اینکه مراحل اکتشاف تمام شد یعنی بعد از اینکه نفت به مرحله بهره‌برداری عادی رسید و مقادیری که خرج کرده است این حسن که نفت را به این مرحله رسانده است شما می‌خواهید چه جوری او را که تاکنون ۱۲ میلیون بیست میلیون دلار خرج کرده است مکلفش کنید تو مجبوری به این قیمت بخری این درست نیست شما اگر بخواهید ملک شخصی خودتان را هم اجاره بدهید به این ترتیب هیچکس حاضر نمی‌شود ملک شما را اجاره کند. بنابراین وقتی که به مرحله تجارتی رسید آقای دکتر، چنین وقتی که نفت حاضر و آماده شد مثل سایر کالاهای دیگر است که فروشنده می‌خواهد که خریدارش بیشتر باشد کمتر نباشد و اما یک موضوع را بنده می‌خواهم اغتنام فرصت کنم و در اینجا عرض کنم که هم دولت توجه کند و هم در صورت مجلس ضبط شود به عنوان اتخاذ سند که آقایان به هیچ‌وجه من‌الوجوه خواهان‌های بعدی که می‌خواهند بیایند و با شرکت ملی نفت ایران قراردادی ببندند نمی‌توانند این مواد و این مفاد را سابقه امر برای خودشان قرار بدهند (صحیح است احسنت) و بگویند که چون در این قرارداد اینطور گفته شده است حتماً ما هم یک چنین وضعی را می‌خواهم دلیلش هم به نظر بنده بسیار بسیار واضح است. به دلیل اینکه یک سد سدیدی و یک مرحله بسیار بزرگی را ما می‌گذرانیم یعنی اصل پنجاه پنجاه مشارکت را درهم می‌شکنیم و اگر بخواهیم پری یا جایزه‌ای به آن کسی که طرف مقابل ماست و در آن راه به ما کمک کرده قائل بشویم حداقل انتظارش این است که یک شرایط فاورابل تری برای او قائل بشویم.

اینست که بنده خواستم اینجا اتخاذ سند بشود این قرارداد آجیب نمی‌تواند سابقه و پایه برای بعدی‌ها قرار بگیرد (صحیح است) رئیس - آقای دکتر پیرنیا که این پیشنهاد را داده‌اند هیچ تردیدی نیست که در کار نفت بصیرند (صحیح است) و همه هم وطن‌پرست هستند (صحیح است) البته مانعی ندارد هر یک از نمایندگان حقی دارند هر چه به نظرشان رسید پیشنهاد بدهند (صحیح است). آقای مهندس جفرودی موافقید با پیشنهاد؟ (مهندس جفرودی - بلی) بفرمایید.

مهندس جفرودی - بنده می‌خواهم عرض کنم که پیشنهاد آقای دکتر پیرنیا یک پیشنهادی است که ناشی از اطلاعات ایشان در امر نفت و احساسات وطن‌پرستانه ایشان است‏. (تیمورتاش – با کمال حسن نیت) (صحیح است) جواب‌هایی که به ایشان داده شد به نظر بنده هیچ کدام منطقی نبود (صحیح است) نه جواب جناب آقای وزیر دارایی و نه جواب جناب آقای مخبر، هیچ کدام جواب ایشان نبود. پیشنهاد بسیار مفیدی هم هست بنده بیانات دوست عزیزم جناب آقای تیمورتاش را هم نمی‌پذیرم و مسئله نفت مسئله‌ای است که قبل از اینکه جنبه تجاری داشته باشد جنبه سیاسی دارد وقتی که شما نفت را به مقدار زیادی عرضه کردید ممکن است دنیا از شما نخرد که یک مسئله‌ای است آقای دکتر پیرنیا که امروز دولت ایران ریسک کرده است و پیشقدم شده است در این کار و مخاطراتی هم برایش هست (همهمه نمایندگان)

رئیس – از کجا مخاطره برایش هست از هیچ جانیست‏.

مهندس جفرودی - ینده اطمینان می‌دهم که به اندازه هر یک از آقایان نمایندگان منهم وطن‌پرست هستم (صحیح است) یک اساسی را در دنیا که تراست و کارتلها پشت سرش هست ایران جوان پیشقدم شده است و دارد بر هم می‌زند، برای این کار باید دولت و ملت ایران هم یک ریسکی بکند، ملاحظه می‌کنید اگر شما قبول دارید که اصل ۷۵ و ۲۵ اصل ۵۰- ۵۰ را دارد بهم می‌زند و ما می‌رویم اصل ۵۰- ۵۰ را بهم بزنیم و منافع ملت ایران دارد بیشتر می‌شود و ما به عنوان ملتی که روز گذشته حقوقش تضییع شده باید برویم دنبال گرفتن حقوقمان، اگر فکر می‌کنید که ما آنچنان مردمی هستیم که مانند ملل مترقی ممکن است همت داشته باشیم و حقوقمان را بگیریم، باید یک امتیاز کوچکی بدهیم که فردا بتوانیم نفتمان را بفروشیم، شما در مقابل این امتیاز کوچک به عنوان یک نماینده وطن‌پرست می‌خواهم ببینم به عنوان یک فرد مطلع و نماینده وطن‌پرست چه پیشنهادی دارید. اگر شما می‌خواهید بگذارید بماند ممکن است چنین پیشنهادی و موقعیتی دیگر برای ملت ایران پیش نیاید این یک مسئله‌ای است که بنده در مقابل آن واقع شده‌ام و نمی‌توانم به این آسانی بگذرم. رئیس اینجا یک اشتباهی برای آقایان پیدا شده مثل اینکه امتیازی به یک شرکتی داده می‌شود و این امتیاز نیست این شرکت ملت ایران است با یک شرکت دیگر به این جهت میزان درآمد بالا رفته است. آقای نخست‌وزیر

نخست‌وزیر - بنده اولاً اینکه به آقای دکتر پیرنیا تذکر دادم، نخواستم اهانتی کرده باشم، خواستم عرض کنم که وطن‌پرستی انحصاری نیست، جنابعالی که وطن‌پرست هستید ما هم هستیم ولی فرمایشات آقای مهندس جفرودی را هم بنده قبول ندارم که ملت ایران تحت فشار است (مهندس جفرودی - بنده نگفتم تحت فشار هستند) (چند نفر از نمایندگان - چنین چیزی نگفتند) اینکه فرمودند مجبور هستیم در خطر هستیم ریسک کردیم هیچ همچو چیزی نیست به هیچ‌وجه من‌الوجوه چنین چیزی نیست ما آزادانه برای حفظ منافع مملکت خودمان تصمیم گرفته‌ایم خواهش می‌کنم این فرمایشات را نفرمایید ما برای منافع خودمان این کار را کرده‌ایم تمام جهات و نکات کار را هم مطالعه کرده‌ایم آورده‌ایم تقدیم آقایان کرده‌ایم تصویب کردید اجرا نمی‌شود. (مهندس جفرودی - بنده چنین چیزی نگفتم) بنده گفتم که مجبور نیستیم شما گفتید که ریسک کردیم

عمیدی نوری - بنده پیشنهادی داده‌ام.

رئیس – حالا باید رأی گرفته شود پیشنهاد آقای دکتر پیرنیا.

عمیدی نوری - معذرت می‌خواهم‏.

رئیس - رأی گرفته می‌شود پیشنهاد آقای دکتر پیرنیا. آقایانی که موافقند قیام فرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد یک پیشنهادی آقای عمیدی نوری کرده‌اند اصلاح عبارتی است قرائت می‌شود

(به شرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌نمایم در ماده واحده «مجلس شورای ملی» تبدیل شود به «مجلس».

رئیس - آقای عمیدی نوری.

عمیدی نوری - عرض بنده برای این است که ماده واحده به نحوی که ملاحظه می‌فرمایید نوشته است مجلس شورای ملی موافقت نماید البته این تصویب می‌شود می‌رود مجلس سنا، مجلس سنا هم ممکن است اصلاحش می‌کند می‌گوید مجلسین سنا و شورا آن وقت دو مرتبه این لایحه باید برگردد و جلسه فوق‌العاده‌ای تشکیل بشود و ما گرفتار می‌شویم بنده فکر کردم اصولاً برای جلوگیری از این پیش آمد بگوئیم مجلس، این اعم است از شورای سنا و به معنای پارلمان که وقتی رفت به سنا دچار اشکال نشود، (دکتر مشیر فاطمی - مجلسین) مجلسین نمی‌توانیم بگوئیم، برای اینکه ما الان حق نداریم. چ

رئیس - صحیح است، با این اصلاح عبارتی کسی مخالف نیست؟ (اظهاری نشد)

آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کثیری برخاستند) تصویب شد رأی گرفته می‌شود به ماده واحده آقایانی که با ماده واحده و ضمائم آن موافقند قام کنند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.

۷- طرح و تصویب لایحه اجازه استخدام معلمین و کارمندان فنی و خدمتگزاران جزء جهت مدارس جدید

رئیس - لایحه ایست از طرف وزارت فرهنگ قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شد).

ریاست محترم مجلس شورای ملی خاطر عالی مستحضر است که همه ساله عده‌ای مدارس جدید باید تأسیس شود و به علاوه بعضی از معلمین و خدمتگذاران جزء بازنشسته می‌شوند یا از خدمت مستعفی می‌گردند که به جای آنان باید معلمین و خدمتگذاران جدید استخدام نمود به علاوه برای ایجاد و توسعه مدارس کشاورزی و حرفه‌ای و تکمیل معلمین دانشکده‌های شهرستان‌ها احتیاج به استخدام جدید می‌باشد اینک برای تحصیل مجوز استخدام اشخاص مورد احتیاج ماده واحده زیر را با قید دو فوریت تقدیم نموده تقاضای تصویب آن را می‌نماید:

ماده واحده به وزارت فرهنگ اجازه داده می‌شود برای تأسیس مدارس جدید و تکمیل و توسعه آموزشگاه‌های موجود و تکمیل معلمین دانشکده‌ها در حدود اعتبار موجود در بودجه مصوب سال ۳۶ وزارت فرهنگ معلمین و کارمندان فنی مورد احتیاج اعم از دانشیار و دبیر و آموزگار و دستیار و پزشک و پزشکیار را با رعایت قوانین مربوط استخدام و به کار بگمارد در مورد خدمتگذاران جزء و کارمندان فنی از قبیل ماشین‌نویس و راننده اتومبیل و راننده وسایل موتوری کشاورزی و تلفنچی در درجه اول باید از کارمندان فنی و خدمتگذاران جزء اضافی سایر وزارت‌خانه‌ها استفاده شود.

وزیر فرهنگ مهران،

وزیر دارایی ناصر،

نخست‌وزیر دکتر اقبال،

رئیس - آقای پردلی،.

پردلی - نه من، بلکه هیچ کس اصولاً با فرهنگ مخالف نیست چند تذکری است که نمی‌خواهم عرض کنم اول اینکه مدارسی را که فعلاً موجود داریم از لحاظ داشتن معلم تکمیل کنید و بعد چنانچه مدارس جدیدی تأسیس شد بازار از لحاظ داشتن معلم تکمیل بکنید تا وقت اولاد و اطفال ما بیهوده هدر نرود تعداد محصلین ما در زابل از مرکز استان که زاهدان می‌باشد بیشتر است برای کلاس ششم هم ما محصل داریم اما دبیر نداریم و این نقص است و این وقت تلف شدن است و نتیجه نگرفتن از کار اطفال و مدارس است دوم اینکه من از سازمان و تشکیلات ادارات اطلاعی ندارم آنچه به چشم می‌بینم این است که در شهرستانها می‌بینم توی هر اطاقی چند تا میز گذاشته‌اند همه نشسته‌اند مشغول سیگار کشیدن و حرفهای خارج زدن هستند، کمتر به کارهایی که مسئولش هستند می‌رسند و کار می‌کنند بنده عرض می‌کنم که از این بی‌کارها عده‌ای را بفرستید تا در مدارس ابتدایی تدریس کنند و یک مبلغ پولی را پس انداز بکنید که وزارت فرهنگ به مصرف کارهای لازم برساند سوم اینکه خوبست دولت یک تصویب نامه‌ای بگذراند که در شهرستانها در سایر ادارات لیسانسیه‌هایی که هستند هفته‌ای یک ساعت دو ساعت فوقش سه ساعت بیایند عملاً یک کار مثبتی انجام بدهند یعنی بچه‌های مردم را درس بدهند و یا در شهرستانهای بزرگ که لیسانسیه زیاد است این استفاده از وجود آنها بشود و به معلمین وزارت فرهنگ کمک بشود. چهارم راجع به استخدام تحربیاتی که ما داریم برای هر شهرستان که معلم استخدام می‌شود خوبست وزارت فرهنگ چنانچه اشخاص واجد شرایط در محل باشند همانجا استخدام کنند نه در مرکز استان‌ها برای اینکه در مراکز استان‌ها از تمام شهرستان‌ها می‌آیند و بعد به هزار وسیله متبث می‌شوند که نروند، مرخصی می‌روند اظهار کسالت می‌کنند و بالاخره نتیجه گرفته نمی‌شود در این قسمت وزارت فرهنگ خوب است توجه داشته باشد. پنجم آقایان راجع به بازنشستگی است معلمی که چندین سال درس داد بالاخره تدریس برایش یک امر عادی می‌شود که اتوماتیکمان بدون اینکه به خودش زحمت بدهد می‌تواند برود درس بدهد و به علاوه هر چه انسان پابسن بگذارد شهوت کلام پیدا می‌کند و اینها حاضر هستند که بروند درسشان را بگویند مگر اینکه یک نفر پیدا بشود که خودش نخواهد اینست که اگر اینها دیرتر بازبشسته بشوند بهتر است من راجع به یک معلمی چند روز پیش رفتم پیش وزیر فرهنگ ایشان فرمودند ما سالی چندین میلیون کسر بودجه داریم و عده هستند که برکنارند می‌شود از وجودشان استفاده کرد. بنده عرض کردم که شما به هیچ‌وجه اجازه ندهید و ما هم اجازه نمی‌دهیم توده‌ای‌ها بیایند مربی اطفال ما بشوند، اینها تصمیم به خیانت گرفته‌اند و اگر اینها را بیاوریم یک روزی سخت پشیمان می‌شویم به عقیده بنده اینها را بدهید به وزارت راه که بروند برای جاده‌ها کار بکنند که خیلی احتیاج داریم بروند وزارت راه احتیاجات ما را رفع بکنند (چند نفر از نمایندگان - بروند وزارت راه برای تخریب؟) نه، حکم مجازات اعدام، حداقل مجازات اعدام باشد (خنده نمایندگان) (چند نفر از نمایندگان - حداکثرش چقدر؟) من حداقل مجازات را اعدام می‌دانم این عقیده بنده بود. (یکی از نمایندگان - اکثرش چیست؟)

رئیس - بگذارید صحبت کنند.

پردلی - عرض کنم مقام ریاست فرمودند که من حرفهایم را زود بزنم و مختصر بگویم، البته امرشان واجب الاطاعه است.

رئیس - من نگفتم کم صحبت کنید من گفتم صحبتتان را بکنید.

پردلی - نخیر، آقای نقیب از قول شما گفتند، امروز آقای نخست‌وزیر اینجا تشریف دارند چنانچه مقام ریاست اجازه بفرمایند و آقایان مایل باشند چند کلمه از دادشاه عرض کنم.

رئیس - نه، مربوط به لایحه نیست، در لایحه هر چه می‌خواهید صحبت کنید،

پردلی - پس دیگر عرضی ندارم.

رئیس - آقای صدرزاده موافقید بفرمایید.

صدرزاده – در جلسه گذشته تذکر دادم به واسطه افزایشی که در عده محصلین هست، مخصوصاً در یکی از آمارها بنده دیدم در سال جاری شاید متجاوز از ۱۵۰ هزار نفر بعده محصلین افزوده می‌شود و بنابراین مسلم است که احتیاج وافری به آموزگار و دانشیار و اینها پیدا خواهیم کرد و البته آقایان در نظر دارند که اول مهر ماه هم باید این سازمان‌های مدارس تکمیل بشود و شروع به کار بکنیم، ماهم دیگر وقتی نداریم و این بهترین وقتی است که می‌توانیم به این لایحه رأی بدهیم تا وزارت فرهنگ تشکیلات فرهنگی خودش را مطابق احتیاجات عمومی تکمیل بکند اما نکته این را که آقای پردلی فرمودند راجع به اینکه شهرستان‌ها را مورد توجه قرار بدهند این یک نکته صحیحی است و تصور می‌کنم تمام آقایان در این مطلب هم‌عقیده باشند (صحیح است) بنده از باب نمونه عرض می‌کنم البته مربوط به موضوع بهداری است از لارستان نامه‌ای نوشته بودند راجع به بیمارستان در آنجا وزارت بهداری در جواب نامه می‌نویسد که محل تعیین شده و زمین هم مردم داده‌اند ولی فعلاً اعتباری نیست، ملاحظه بفرمایید در نواحی تهران. سدکرج. سد لار، کارخانه چیت‌سازی از این حرف‌ها می‌شود آن وقت در ناحیه جنوب یک بیمارستان می‌خواهند بسازند آن هم سازمان برنامه اعتبار ندارد، من از جناب آقای وزیر فرهنگ تمنی می‌کنم که این روش را در وزارت فرهنگ دیگر معمول نکنند، شهرستان‌ها، نقاط دوردست را مورد توجه قرار بدهند، آنها را هم از نعمت فرهنگ و بهداری بهره‌مند سازند (صحیح است).

رئیس - آقای مرآت اسفندیاری مخالفید؟

مرآت اسفندیاری - بلی‏

رئیس - بفرمایید.

مرآت اسفندیاری - بنده یک عرایضی داشتم که می‌خواستم مفصل ذکر کنم ولی چون وقت تنگ است و آقایان خسته هستند مختصر می‌کنم عرض کنم راجع به لایحه‌ای که به مجلس تقدیم شده لایحه ایست واقعاً لازم ولی توجه به یک نکاتی که باید درش بشود و مستلزم است که صحبتی در اطاقش بشود و آن موضوع فقدان دبیر و آموزگار کافی در استانها و شهرستان‌ها است این لایحه‌ای که تقدیم شده لایحه‌ای نیست که جدید باشد هر سال وزارت فرهنگ مستخدم جدید به وزارت فرهنگ اضافه می‌کند هر سال دبیر و آموزگار برای وزارت فرهنگ می‌گیرد ولی اگر توجه بفرمایید هیچ استانی نیست که دبیر کافی داشته باشد الان استان کرمان سه سال تمام است جای ۲۰ نفر دبیر خالی دارد مرتب بنده خودم خدمت آقای وزیر فرهنگ رسیده‌ام گزارش شده شهرستان و استان کرمان نه آموزگار دارد و نه دبیر و در تهران ببینید چقدر آموزگار و دبیر بی‌کار هست استدعا می‌کنم آقای وزیر فرهنگ تشریف بیاورند آمار دبیر و آموزگاری که بی‌کار در تهران می‌گردند بدهند و استدعا می‌کنم به استان‌ها توجه بفرمایند چون والدین اطفال تمول این را ندارند که فرزندان این را ندارند که فرزندان خودشان را بدون سرپرست مواجه بشوند با یک اشکالات و فساد اخلاق، این را توجه بفرمایید که یک نکته بزرگی است حضرتعالی تمام مراحل خدمتی خودتان را از پائین طی فرمودید مشکلات و دردهای مردم را باید بهتر تشخیص بدهید لزومی نمی‌بینم تا زمانی که استان کرمان و سایر استان‌ها کادر دبیری و آموزگاریش پر نشده شما در تهران اینقدر دبیر و آموزگار استخدام بفرمایید ما به این لایحه رأی می‌دهیم ولی اول بگذارید کادر ولایات پر بشود و بعد به تهران بپردازید (احسنت).

رئیس - آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ - نقایصی که راجع به دبیران و آموزگاران شهرستان‌ها هست مورد تأیید بنده هم هست (احسنت) و علت تقدیم این لایحه یکی همین مسئله است که ما مجوز استخدام داشته باشیم که کادر معلمین را تکمیل بکنیم ولی یک نکته این را باید حضور آقایان عرض کنم و آن اینست که ما کمال کوشش را در تربیت معلم می‌کنیم و هر سال شاید متجاوز از هزار و چهارصد، هزار و پانصد نفر معلم تربیت می‌کنیم ولیکن توسعه مدارس و دقتی که همه مردم نسبت به تربیت فرزندانشان دارند به درجه ایست که این معلمینی که ما تربیت می‌کنیم کافی برای رفع احتیاج نیست، این است که همیشه شهرستان‌ها و همینطور تهران احتیاج به معلم جدید دارند بنده چون همه آقایان از توجه بنده نسبت

به شهرستان‌ها واقف هستند و می‌دانند کمال کوشش را کرده‌ایم به اینکه احتیاجات شهرستان‌ها در درجه اول تکمیل بشود در اینجانب عرضی نمی‌کنم و اطمینان می‌دهم مخصوصاً دبیر به موجب قانون مکلف است پنج سال اول خدمتش را در شهرستان‌ها انجام بدهد بنابراین منظور آقا کاملاً تأمین است،

رئیس - پیشنهادی برای کفایت مذاکرات رسیده قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد) مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی، پیشنهاد می‌نمایم مذاکرات در اطراف لایحه وزارت فرهنگ کافی باشد. سعید مهدوی (عده‌ای از نمایندگان - مخالفی ندارد، موافقیم توضیح نمی‌خواهد. مهدی ارباب - توضیح لازم ندارد رأی می‌دهیم)

رئیس - آقای سعید مهدوی.

سعید مهدوی - بنده گمان می‌کنم در اطراف این لایحه بحث کافی شده و مطالعه لازم به عمل آمده و همه آقایان هم موافقند که زودتر تصویب بشود بنابراین بنده پیشنهاد کفایت مذاکرات کردم فقط از موقع استفاده می‌کنم و عرض می‌کنم در شهرستان‌ها معمولاً در اول سال مدارس و کلاس‌ها افتتاح می‌شود متأسفانه از مرکز به موقع دبیر و آموزگار نرسیده و وقت شاگردها تلف می‌شود این لایحه در اینجا تصویب می‌شود سنا هم تصویب می‌کند و این را در نظر بگیرید که در اول سال تحصیلی دبیر در شهرستان‌ها موجود باشد که وقت شاگردها مدتی تلف نشود، اغلب اتفاق می‌افتد که چهار، پنج ماه کلاس‌ها دائر است ولی هنوز دبیر مربوطه حاضرنشده است خواستم این تذکر را بدهم که آقایان زودتر رأی بدهند.

رئیس - آقای خلعت‌بری با پیشنهاد مخالفید؟ (خلعتبری - نخیر) مخالفی نیست رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد، دو پیشنهاد رسیده قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد) تبصره وزارت فرهنگ می‌تواند برای کسر دبیران ولایات از دبیران لیسانسیه بازبشسته که سن آنان به شصت سال نرسیده استفاده نماید. دولت‌آبادی.

رئیس - آقای دولت‌آبادی‏.

دولت‌آبادی - مطلبی که اینجا مورد توجه همه است و امروز هم بحث شد این است که دبیر کم داریم شکایات ولایات تذکرات آقایان نمایندگان همه روی کمبود دبیر است مخصوصاً برای ولایات این پیشنهادی که بنده کردم برای این است که عده‌ای دبیر هنوز به سن شصت سال نرسیده‌اند بازنشسته شده‌اند اینها را وزارت فرهنگ بتواند به کار دعودت کند و از وجودشان استفاده بشود در این موضوع بنده با جناب آقای وزیر فرهنگ هم صحبت کردم و برای همین است که در پیشنهادم متذکر شده‌ام برای تکمیل کادر دبیری ولایات وجود بازنشسته‌ها استفاده کنند و از اینها کمک بگیرند (چند نفر از نمایندگان – بسیار خوب است) رئیس - آقای وزیر فرهنگ‏

وزیر فرهنگ - بنده با این پیشنهاد به دو شروط موافقم یکی اینکه بازنشسته‌ها توانایی کار داشته باشند دوم اینکه برای خدمت شهرستان‌ها بروند با این دو شرط بنده موافقم.

دولت‌آبادی - نظر خود بنده هم همین است.

رئیس - رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده واحد علاوه شود. تبصره داوطلبان آموزگاری و خدمتگزاری جزء و ماشین‌نویسی و رانندگی مقیم هر شهرستان برای استخدام در آن شهرستان حق تقدم دارند دکتر دادفر.

رئیس - آقای دکتر دادفر

دکتر دادفر - عرض کنم حضور محترم آقایان یکی از اشکالات ناقص ماندن کادر فنی شهرستان‌ها این است که معمولاً آموزگاران و خدمتگزاران جزء می‌آیند تهران استخدام می‌شوند و غالباً هم از محل بودجه شهرستان‌ها استخدام می‌شوند و اینها به شهرستان‌ها نمی‌روند شهرستان‌ها خالی است تهران پر است دبیران و استادان و دانش‌یاران را استثنا کرده‌ام برای اینکه آنها در کار به اشکال برنخورند اما آموزگار و خدمتگذار و ماشین‌نویس و راننده چیزی نیست که از مرکز استخدام بشود وقتی که کسی مقیم شهرستان هست و در آنجا خانه و زندگی دارد حق این است که آنجا استخدام بشود بنده پیشنهاد کرده‌ام که حق تقدم داشته باشد (صحیح است)

رئیس - آقای وزیر فرهنگ

وزیر فرهنگ - نظر آقای دکتر دادفر صحیح است و عملاً رعایت شده فقط بنده این پیشنهاد را استدعا می‌کنم اضافه بفرمایید با واجد بودن شرایط یعنی مثلاً آموزگار واجد شرایط مقیم محل حق تقدم داشته باشد.

رئیس – با اصلاحی که شد مجدداً قرائت می‌شود و رأی گرفته می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده واحده علاوه شود. تبصره داوطلبان آموزگاری و خدمتگزاری جزء و ماشین‌نویسی و رانندگی مقیم هر شهرستان با تساوی شرایط برای استخدام در آن شهرستان حق تقدم دارند.

رئیس – با این اصلاحی که آقای وزیر فرهنگ کردند با تساوی شرایط رأی گرفته می‌شود آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شد)

اینجانب پیشنهاد می‌نمایم در ماده واحده فرهنگ در سطر ۴ بعد از کلمه پزشکیار جمله (مهندس - راننده کمک پرستار و آشپز و اطوکش و رختشوی) اضافه شود دکترامین

رئیس - آقای دکترشفیع امین بفرمایید.

دکتر شفیع امین - بنده از جناب آقای وزیر فرهنگ تشکر می‌کنم که با در نظر گرفتن احتیاجات این ماده واحده را به مجلس آورده‌اند این لایحه تصویب می‌شود اشکالاتی که عملاً می‌بینم و بنده در جریان کار در دانشگاه تبریز و یا در بیمارستان‌های تابعه یا در وزارت فرهنگ یا مؤسسات می‌بینم این است که اغلب برای یک راننده و یا یک پرستار یک آشپز یا یک کمک پرستار که استعفا می‌دهد یا خدای نکرده فوت می‌کند برای گرفتن عوض او نهایت درجه دچار اشکال می‌شوند چون اگر آشپزی فوت کرد بالاخره باید در بیمارستان آشپزی باشد که بتواند غذا بپزد خوب این را از نظر فانون باید ترتیبی داد که دچار اشکال نشوند بنده عرض می‌کنم بودجه‌ای که با نظر وزارت فرهنگ و با نظرکمیسیون بودجه تصویب شده آن تعداد کارمندان و خدمتگزارانی که تصویب شده بتوانند استخدام کنند اینکه نوشته‌اند از سایر وزارت‌خانه‌ها متأسفانه روی تجربه‌ای که بنده خودم دارم سایر وزارت‌خانه‌ها کارمندان خوبشان را نمی‌دهند، هیچ مؤسسه‌ای، هیچ وزارتخانه‌ای حاضر نمی‌شود که کارمند خویش را به وزارت‌خانه دیگری منتقل کند و یا اغلب کارمندان زائد خود را در اختیار وزارت کار گذاشته‌اند و این عده متأسفانه نمی‌توانند در مؤسسات فرهنگی کار بکنند و اینها را وزارت‌خانه‌ها از سرخودشان رفع کرده‌اند بنابراین نمی‌شود گرفت اینها بیایند در وزارت فرهنگ و مؤسسات فرهنگی چون در این قبیل کارها از نظر سوابق اخلاقی و کارهای مهم علمی حتماً باید از کسانی استفاده بشود که صلاحیت داشته باشند و به علاوه اینها اغلب کارمندان اداری هستند، هیچ وقت مهندس، پزشک، پزشکیار نیستند اغلب کارمند پائین هستند دیگر اینکه در قسمت استاد و دانشیار، رئیس درمانگاه حذف شده است. رئیس درمانگاه یک کسی که در دانشگاه مشغول است و بعد از استاد و دانشیار او است که کار تعلیماتی دارد به علاوه مهندس راننده، کمک راننده، اینها را باید مطابق بودجه‌ای که دارند بتوانند استخدام کنند بنده خواستم تذکر بدهم بجناب آقای وزیر فرهنگ که خودشان هم اطلاع به این اشکالات دارند موافقت فرمایند که این پیشنهاد تصویب شود.

رئیس - آقای وزیر فرهنگ وزیر فرهنگ راجع به اینکه در قانون ذکر مشاغل مختلف بشود مثل اطوکش رختشوی بنده خیال می‌کنم که ضروری نیست چون ما معمولاً مستخدم جزء را طلاق می‌کنیم به همه این اشخاص مختلف که این مشاغل را دارند بنابراین به نظر بنده ضرورت ندارد، دوم اینکه در قسمت دانشیار و استادان رئیس درمانگاه را هم اضافه کنیم. رئیس درمانگاه در همان کادر تعلیماتی است وقتی می‌گوئیم استاد معلم، دانشیار شامل تمام این طبقات است و اگر خواسته باشیم مشاغل را یکی یکی ذکر کنیم این خیلی طولانی خواهد شد به نظر بنده نظر آقا تأمین است اما اینکه می‌فرمایید اجازه قانونی داده بشود به دانشگاه‌ها که استخدام بکنند به نظر بنده یک قوانینی فعلاً هست و این قوانین هم مانع و رادعی برای آنها نیست اگر تاکنون اشکالی بوده از لحاظ نبودن مجوز قانونی برای استخدام بوده والا از لحاظ تشریفات استخدام اشکالی نیست خود وزارت فرهنگ می‌تواند اعتبار بدهد به دانشکده‌ها که این مستخدمین جزء مورد حاجتشان را در حدودی که در بودجه‌شان منظور شده استخدام کنند بنابراین هر دو نظر آقا تأمین است و به نظر بنده محتاج قانون نیست.

رئیس - آقای دکترامین

دکتر شفیع امین – با توضیحات آقای وزیر فرهنگ مسترد کردم.

رئیس – دو پیشنهاد دیگر رسیده است قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد) مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید در ماده واحده کلمه (در درجه اول) به کلمه (صرفاً) تبدیل شود رامبد.

رامبد - عموم آقایان چه در مراجعات شخصی خودشان به دستگاه‌های دولتی و چه اشخاص دیگری که مراجعه کرده‌اند نتیجه‌اش را به اطلاع آقایان رسانده‌اند متوجه شده‌اند که سازمانهای فعلی دستگاه‌های دولتی ما به نحو احسن قادر به انجام امور مردم نیستند و نه تنها نیستند با شرح مفصلی که

با اجازه آقایان نمایندگان بعداً عرض خواهم کرد بزرگ‌ترین مسبب نارضایتی مردم و بدبین شدن به اوضاع مملکت صرفاً دستگاه دولت است وبس (صحیح است) بنده در پیرامون این مطلب هر وقت موقعی پیش آمد حضور آقایان عرض خواهم کرد متأسفانه بعضی اوقات یابنده نمی‌توانم مطلب را آن طوری که باید ادا کنم یا اینکه مستمعین نخواسته‌اند مطلب را آنچنان که هست می‌شنوند و یا شنیده‌اند و سوء‌تفاهمی پیش آمده وقتی عرض می‌کنم که تشکیلات خوب نیست دلیل این نیست که همه مأمورین بد هستند ولی تشکیلات بد مأمورین را هم به سوی بدی سوق می‌دهد، در جلسه گذشته راجع به اینکه مستخدم اضافی استخدام نشود عرایضی کردم و برخلاف وعده جناب آقای نخست‌وزیر که قرار بود رادیو شمری نخواند رادیو شروع بشمری خواندن کرد بدون اینکه مطلب بنده را بگویند و قصد هم بود که مطلب بنده خوانده نشود پاسخ جناب آقای نخست‌وزیر را دائر بر اینکه هر کس می‌آید تقاضایی می‌کند اگر تقاضایش انجام بشود می‌گوید مملکت بهشت است و هر وقت تقاضایش انجام نشود می‌گوید مملکت جهنم شده چندین‌بار در رادیو گفته شد که به عقیده بنده صحیح نبود و اما راجع به این لایحه قانونی در وزارت‌خانه‌های مختلف ستون مستخدمین جزیی که جلو اطاق‌ها نشسته‌اند و چرت می‌زنند به نظر آقایان رسیده است و این بیچاره‌هایی که ما اسمش را می‌گذاریم استثمار می‌کنیم، استعمار می‌کنیم، چه می‌کنیم، با یک حقوقی که امروز یک فرد قادر نیست معاشش را بگذراند موظف می‌کنیم جلو اطاق بنشیند و از وظیفه خودش منحرف نشود اگر عده دیگری هم به اسم مستخدم جزو به آنها اضافه بکنیم به خدا صحیح نیست بعد هم فردا قانونی می‌آورند که چون حقوق آنها نمی‌رسد بیائیم حقوق آنها را بالا ببریم و چون بحق است باید این را قبول بکنیم اگر قبول نفرمایید خود بنده این کار را قبول می‌کنم از هزاران اشخاصی که به نام بازرس، بازرس ویژه، بازرس‌هایی در خیابان‌ها می‌گردند و هیچ کاری نمی‌کنند و همچنین نجار و بقال و سبزی فروش که حکم مستخدم جزیی در جیبشان هست و مشغول کسب خودشان هستند خدمتتان معرفی می‌کنم پیشنهاد بنده این بود که دولت اولین کاری که می‌کند بیاید و با کمال صمیمیت وزرا دور هم بنشینند البته زحمت دارد ولی بی‌زحمت هم نمی‌شود وزارت کرد تعداد زیادی کارمندان خودشان را به نحوی که مورد قبول وزارت فرهنگ باشد به وزارت فرهنگ تحویل بدهند، وزارت فرهنگ هم کلاس‌های آموزگاری برای آنها باز بکند چای آوردن به عنوان مستخدم جزیی یا رانندگی که اداره شهربانی و راهنمایی در عرض بیست روز تصدیق می‌دهد و امثال این کارها کار مشکلی نیست برای ماشین تحریرنویسی یا پیشخدمت جزیی، یا رختشویی و امثال اینها همین پیشخدمت‌های سایر وزارتخانه‌ها را به کار بگمارند حقوق اینها را هم زیادتر بکنند که به زندگیشان برسند بهتر از این است بنده پیشنهاد کردم که اجازه بفرمایید زیادی مستخدمین سایر ادارات به وزارت فرهنگ انتقال پیدا کنند که مورد استفاده قرار بگیرند این پیشنهاد بنده است موکول به نظر مبارک است.

رئیس - آقای ارباب مخالفید؟ (مهدی ارباب بلی) بفرمایید.

مهدی ارباب - عرض کنم اصل منظور ایشان صحیح است اما هر کس نمی‌تواند آموزگار بشود و هر کس نمی‌تواند دبیر بشود و باید صلاحیت شخصی داشته باشد. مضافاً به اینکه اشخاصی که ادارات را خراب کرده‌اند حالا بیایند وزارت فرهنگ را هم خراب بکنند این صحیح نیست، صلاح نیست و موضوع دیگر تا اصل بازخواست و تنبیه و تشویق در این ادارات رایج نگردد دستگاه اداری ولو با کم کردن اشخاص اصلاح نخواهد شد. بنابراین بنده با این نظر از لحاظ اینکه عملی نیست مخالفم‏

رئیس - آقای وزیر فرهنگ‏

وزیر فرهنگ - بنده راجع به مستخدمین زائد ادارات عرضی ندارم البته در وزارت‌خانه‌ها و حتی در خود وزارت فرهنگ هم مستخدم زائد است و اینها عموماً اشخاصی هستند که یا از کارافتاده هستند و یا اینکه صلاحیت کارهایی را ندارند و یا به مقاماتی رسیده‌اند که کارهای پائین‌تر نمی‌کنند اگر بخواهید این کار ما را که ۱۵ شهریور باید مدارس جدیدی تأسیس بشود و بچه‌های مردم باید بروند به مدرسه معلق بفرمایید به اینکه رسیدگی بشود که کارمندان زائد دولت معین بشود آنها را بیاوریم تربیت بکنیم برای معلمی تکلیفی برای بچه‌های مردم معین بکنید استدعا می‌کنم همینطور موافقت بفرمایید ما در درجه اول برای مستخدمین جزء از کارمندان سایر وزارت‌خانه‌ها استفاده بکنیم و انشاء‌الله برای قسمت‌های دیگر هم استفاده می‌کنیم، سعی خواهیم کرد که اشخاصی که صلاحیت اخلاقی داشته باشند از آنها برای خدمت معلمی استفاده کنیم‏.

رئیس - آقای رامبد

رامبد - بنده به اعتماد اینکه فرمایش آقای وزیر فرهنگ اجرا می‌شود پس گرفتم.

رئیس - پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌نماید تبصره ذیل علاوه شود: تبصره از این تاریخ انتخاب رؤسای دانشگاه و دانشکده‌های شهرستان‌ها بر طبق رویه‌ای که در دانشگاه تهران معمول است انجام شود دکتر مشیر فاطمی

رئیس - آقای دکتر مشیر فاطمی

دکتر مشیر فاطمی - بنده چون آقایان خسته هستند زیاد توضیح ندارم یک قانونی که خود آقایان گذرانده‌اند برای دانشگاه تهران و بنده خیال می‌کنم امروز در این لایحه بهترین وسیله بود که همین رویه را برای شهرستان‌ها هم عمل کنند (دکتر امین - عمل شده) نشده است

رئیس - آقای وزیر فرهنگ

وزیر فرهنگ - بنده باید عرض کنم که نظر جناب آقای دکتر مشیر فاطمی در قوانین موجود تأمین است یعنی هر دانشکده‌ای که شورای دانشکده رسمی پیدا کند می‌تواند رئیس انتخاب کند بنابراین همان عملی که دانشگاه تهران می‌کند همین است که می‌فرمایید. یعنی وقتی شورای دانشکده رسمیت پیدا کند رئیس را نتخاب بکند و الان همین عمل می‌شود. بعضی دانشکده‌هایی که شوراشان رسمیت پیدا کرده خودشان این کار را می‌کنند یعنی تعداد استادشان به حد نصاب رسیده خودشان رؤسایشان را نتخاب می‌کنند و نظر شما تأمین است.

دکتر مشیر فاطمی - بنده پیشنهاد خودم را پس گرفتم.

رئیس - کلیات آخر مطرح است آقای ارسلان خلعت‌بری

ارسلان خلعت‌بری - بنده یک دقیقه عرض دارم عرض کنم به آقای وزیر فرهنگ می‌خواهم تذکراً عرض کنم این زیادی کار و خرج و تشکیلات و نرسیدن به کارها برای اینست که ما خودمان در کارهایمان یک کارهای زائدی را قبول می‌کنیم کار که زیاد شد آن وقت خرج زیاد می‌شود اشکالات زیاد می‌شود احتیاحات هم زیاد می‌شود علت‌العلل خرابی یعنی علت اینکه فرهنگ به تشکیلات زیادی محتاج است برنامه‌های زائد وزارت فرهنگ است. برنامه‌های درسی فرهنگ را اگر دقت بفرمایید به نظر من چهل درصدش زیادی است مخصوصاً برای دختران این برنامه اضافی است و این برنامه‌های زیادی معلم زیادتر و خرج زیادتر می‌خواهد اگر در این دو ماه جناب آقای وزیر فرهنگ همت کنند این برنامه‌های اضافی را از برنامه‌های فرهنگ حذف کنند یک ثلث تشکیلات فعلی فرهنگ مملکت برای ولایات در اختیارشان خواهد بود.

رئیس - آقای وزیر فرهنگ‏

وزیر فرهنگ - بنده از نظریاتی که فرمودید خیلی متشکرم البته برای تجدید نظری در برنامه مشغول اقدام هستیم و این یک کاری است که باید با مطالعه دقیق انجام داد ولی اینکه فرمودند که تجدیدنظر در برنامه‌ها موجب می‌شود که یک عده معلم در اختیار ما قرار بگیرد اینطور نیست برای اینکه در هر حال محصل روزی پنج ساعت باید درس بخواند منتهی این درس را نخواند درس دیگری خواهد خواند در هر صورت البته تذکر جنابعالی مورد توجه وزارت فرهنگ هست و امیدوارم سعی بکنیم که به تدریج برنامه‌هایمان مفیدتر و جامع‌تر بشود.

رئیس - رأی گرفته می‌شود به لایحه فرهنگ مربوط به معلمین آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد به مجلس سنا فرستاده می‌شود.

۶- تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه

رئیس - نظر به اینکه در این ماه مرداد آقایان نتوانسته‌اند از مرخصی استفاده بکنند آن حدی که ممکن است جلسه تعطیل شود تا یازده مهرماه است بنابراین جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده پنجشنبه ۱۱ مهرماه خواهد بود.

(مجلس یک ساعت و ده دقیقه بعداز ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت

سؤالات نمایندگان

مقام ریاست معظم مجلس شورای ملی‏

مستدعی است امر فرمایند در موعد مقرر دولت (جناب آقای نخست‌وزیر) پاسخ به سؤال زیر بدهد خورده مالکین سیستان که محصول و خانه‌شان طعمه آب شده و قسمتی ۳ سال است گرفتار آب‌بری می‌باشند از دو جهت از سیستان به تدریج کوچ می‌کنند.

۱- نه نان دارند نه بذر که بتوانند به زندگی و رعیتی و زراعتشان در زابل ادامه دهند.

۲ – مهم‌تر اینکه امیدوار نیستند در سال آتیه مصون باشند زیرا کشاورزی طبق سنت معمول سیستان وظیفه‌اش را انجام نمی‌دهد از لحاظ ایجاد سدهای خاکی و وسعت مجاری فاضل آبها و کنترل آب و رعایت‌های لازم در موقع بالا کشیدن و انداختن تخته اهی سدها و گماردن مأمورین مغرض و آلوده برخلاف نص صریح قانون و انتفاع شخصی در قبال تنگ کردن مجاری فاضل آبها و غیره.

آیا به چه طریق کمک لازم و کافی به آسیب‌دیدگان چند ساله خواهد شد که بتوانند زندگی و زراعت کنند و دنبال نان جلای وطن نشوند.

دیگر اینکه اگر کشاورزی مسئولیتی دارد مسئول کیست و چه مقامی باید مؤاخذه کند آیا تا به حال تعقیب و مؤاخذه تعمل آمده یا خیر.

با تقدیم احترام ابراهیم پردلی مقام ریاست معظم مجلس شورای ملی مستدعی است امر فرمایند جناب آقای وزیر راه در موعد مقرر برای پاسخ سؤال زیر حاضر شوند.

بعد از خرابی راه زابل آیا پولی برای تعمیر داده شده یا خیر اگر داده شده یا اینکه اداره راه زاهدان به زابل داده چه مبلغ بوده.

با تقدیم احترام ابراهیم پردلی‏

ریاست محترم مجلس شورای ملی متمنی است به آقایان وزرای محترم دارایی و بازرگانی اطلاع داده شود تا برای جواب این سؤال در مجلس حضور به هم رسانند.

آیا در قبال خرید ۲۵۰۰ تن چای داخله توسط محمد دانشمند تقاضای صدور جواز ورود چای خارجه توسط نامبرده شده است یا خیر و در صورت تقاضا آیا جواز صادر گردیده است؟

سید شمس‌الدین قنات‌آبادی

ریاست محترم مجلس شورای ملی

متمنی است دستور بفرمایند جناب آقای دکتر مهران وزیر محترم فرهنگ برای پاسخ به سؤال زیر در مجلس شورای ملی حاضر بشوند.

سؤال

در صورتی که بیشتر از یک سال است طی تشریفات مخصوصی تأسیس دانشکده کشاورزی رضائیه انجام یافته و پس از آن از دفتر مخصوص شاهنشاهی دستور موکد داده شده که وزارت فرهنگ مشغول اقدامات لازمه بشود و بعداً اراضی لازمه را که وزارت فرهنگ درخواست نموده بود تهیه شده و تحویل داده شده به چه علت تا حال جناب آقای وزیر فرهنگ در انجام این امر اقدامات موثری نفرموده‌اند.

دکتر فریدون افشار نماینده رضائیه مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی.

متمنی است مقرر فرمایید سؤال زیر به وزارت کشاورزی ارسال نمایند که برای توضیح و جواب در مجلس حضور به هم رسانند.

برای دفع آفت سن بجنورد که قریب یک ماه و نیم است زراعت اهالی را تهدید می‌نماید با مراجعات مکرر اینجانب و شکایت اهالی و تأکید جناب آقای نخست‌وزیر چه اقدامی تاکنون از طرف وزارت کشاورزی به عمل آمده چنانچه اقدام عملی و موثری مبذول داشته‌اند برای رفع نگرانی و اطمینان خاطر اهالی محل توضیح فرمایند.

یار محمد شادلو

مقام ریاست معظم مجلس شورای ملی

تمنا دارد به جناب آقای وزیر فرهنگ اطلاع فرمایند که به سؤال زیر پاسخ دهند.

نسبت به اجرای تعلیمات اجباری در آذربایجان چه اقدامی به عمل آورده‌اند و برنامه‌شان نسبت به تعلیمات اجباری در کشور چیست؟

با احترامات - دکتر امین

مقام ریاست معظم مجلس شورای ملی

تمنا دارد به جناب آقای وزیر فرهنگ اطلاع فرمایند که به سؤال زیر پاسخ دهند.

در خصوص دبستان ایرانیان اسلامبول که تنها مدرسه و مرکز تعلیمات ملی ایرانیان مقیم ترکیه می‌باشد چه اقدامی به عمل آورده‌اند و بودجه و وضعیت آنجا را معین فرمایند

با احترامات - دکتر امین

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی متمنی است مقرر فرمایند سؤال ذیل برای جواب به دولت ابلاغ شود.

کمک‌هایی که به وسیله اصل چهار به کشور ایران می‌شود برنامه‌های آن چه نحو تنظیم می‌گردد و چه اشخاص یا مؤسساتی در تهیه آن دخالت دارند

ارسلان خلعت‌بری

مقام ریاست مجلس شورای ملی متمنی است مقرر فرمایند سؤالات ذیل برای جواب گفتن به دولت ابلاغ شود.

۱ - معادل پنج میلیون دلار ماشین‌آلاتی که در انبارهای مؤسسه اصل چهار در مرکز و شهرستان‌ها بدون استفاده مانده بوده و اخیراً به دولت تحویل شده از چه نوع و چه مقدار است صورت تفصیلی و موجودی در مرکز و هر یک از شهرستان‌ها را متمنی است تعیین فرمایند.

۲- علت آن که از ماشین‌آلات مزبور استفاده نشده و به مردم و کشاورزان برای استفاده داده نشده چه بوده؟

۳- از ماشین‌آلات مزبور در آینده چه نحو استفاده خواهد شد؟

ارسلان خلعتبری

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

تمنا دارد به جناب آقای وزیر بهداری اطلاع فرمایند به سؤال زیر پاسخ دهند در خصوص مبارزه به امرض سل در آذربایجان چه اقدامی به عمل آورده‌اند و نسبت به ساختمان آسایشگاه مسلولین در آذربایجان چه اقدام کرده‌اند.

با تقدیم احترام - دکتر امین

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

خواهشمندم به جناب آقای وزیر دارایی دستور فرمایند که برای جواب پاسخ زیر به مجلس شورای ملی حاضر شوند.

در موقع عزیمت حجاج ایرانی برای زیارت بیت‌الله الحرام بانک ملی ایران جهت هر ریال سعودی بیست و یک ریال و کثری دریافت داشته در صورتی که ارزش ریال سعودی به پول ایران در کشور سعودی ۱۶ ریال و در کشورهای عراق سوریا لبنان ۱۵ ریال تسعیر می‌گردد علت اجحاف بانک ملی به حجاج ایرانی چه بوده است زیرا برای هر نفر از حجاج ایرانی مبلغ شش هزار ریال زیادتر از نرخ عادله کشورهای خاورمیانه دریافت شده است.

محمد رضا خرازی

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

متمنی است دستور فرمایید سؤال ذیل را به وزارت کشور ابلاغ فرمایند با آن که مکرر تذکر داده شده مردم شهر تهران برای تصفیه حساب آب‌بها و عوارض ساختمان و غیره هفته‌ها به دو اثر مختلف شهرداری باید مراجعه کنند و این رویه باعث زحمت مردم است به چه علت شهرداری تاکنون ترتیبی برای تغییر رویه فعلی نداده است.

ارسلان خلعتبری

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

متمنی است مقرر فرمایند به وزارت فرهنگ ابلاغ گردد که در موعد قانونی برای جواب پرسش زیر در مجلس حضور یابند.

۱- درآمد کل اوقاف در سال چه مبلغ است.

۲- درآمد اوقاف کشور به چه مصرفی می‌رسد.

۳- درآمد و مخارج که در سال ۱۳۳۵ از وجوه مزبور به عمل آمده به چه مبلغ بالغ است.

۴- آیا از درآمد اوقاف وجوهی به عناوین به اشخاص علاوه بر آنچه در وقف‌نامه‌ها ذکر گردیده پرداخت می‌گردد یا خیر و اگر پرداخت می‌گردد اشخاص آن صورت داده شود.

سرلشگر کیکاوسی

ریاست محترم مجلس شورای ملی

خواهشمند است به جناب آقای وزیر کار دستور فرمایند برای پاسخ به سؤالات زیر راجع به اعتصاب کارگران در آغاجاری و کوره‌پزخانه در مجلس شورای ملی حضور به هم‌رسانند.

۱- دستمزد کارگران مزبور چه مبلغ است؟ آیا حداقل دستمزد برای این کارگران وجود دارد یا خیر در صورت مثبت چه مبلغ می‌باشد.

۲ - آیا صحت دارد که در کوره پزخانه مزد کارگران از طریق مقاطعه کارپرداخت می‌شود نه مستقیماً؟

۳ - تقاضاهای کارگران مزبور چیست و درباره آن دولت چه تصمیماتی اتخاذ کرده است.

۴ - آیا صحت دارد که در بعضی از مراکز صنعتی هنوز حداقل دستمزد اجرا نمی‌شود.

دکتر حسین پیرنیا

مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی

خواهشمندم مقرر فرمایید جناب آقای وزیر محترم فرهنگ در مجلس حضور به هم‌رسانند و سؤال زیر را پاسخ بدهند.

در سال ۱۳۲۶ موقع تشریف فرمایی بندگان اعلیحضرت همایونی به آذربایجان از محل عطیه ملوکانه (کمک به فرهنگ آذربایجان) که مبلغ ۲۰ هزار تومان به منظور ساختمان و بنای دبیرستان به فرهنگ آستارا مسئولین وقت اختصاص داده بودند در آن موقع ساختمان مذکور شروع و بنای آن تقریباً یک متر از سطح زمین بالا آمده و در نتیجه عدم تکافو اعتبار از آن وقت ساختمان به حالت نیمه تمام باقی مانده و از بین می‌رود و با اینکه تکمیل ساختمان مکرر تعقیب شده است وزارت فرهنگ نه از محل اعتبار ساختمانی خود و به از محل کمک سازمان برنامه برای تکمیل ساختمان مذکور اقدام نکرده است خواهشمندم جناب آقای وزیر فرهنگ توضیح دهند که علت عدم کمک به ساختمان نیمه تمام آستارا چه بوده است.

فضلعلی هدی‏