مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ امرداد ۱۲۸۹ نشست ۱۲۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲۴ امرداد ۱۲۸۹ نشست ۱۲۹

مجلس شورای ملی ۲۴ امرداد ۱۲۸۹ نشست ۱۲۹

جلسه ۱۲۹

صورت مشروح روز سه شنبه ۱۰ شهر شعبان المعظم ۱۳۲۸

مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر در تحت ریاست آقای ذکاءالملک تشکیل شد.

صورت جلسه روز هفتم را آقای معاضد الملک قرائت نمود.

رئیس ـ اگر در صورت مجلس ملاحظاتی هست بفرمائید.

(اظهاری نشد و رئیس صورت مجلس را امضاء نمود.)

عزالممالک ـ اگر چه این عرض بنده میبایستی در آخر جلسه در موقع دستور اظهار شود و چون در آن وقت اغلب از نمایندگان تشریف میبرند و کسی باقی نمیماند لازم شد حالا عرض کنم و چند مسئله مهم بود یکی مسئله خالصجات و یکی معادن خلیج فارس و همین طور مبهم مانده مسئله معادن خلیج فارس را آقای صنیع الدوله آن وقتی که وزارت فوائد عامه را داشتند پیشنهاد کردند و یکی هم راجع به معادن جنوب بود مدتی است که برای اینها تکلیفی معین نشده خواهش میکنم در دستور جلسه بعد گذاشته شود.

رئیس ـ این در واقع راجع میشود به کمیسیونها.

معاضد السلطنه ـ بنده چون موقع باریک است و بعضی کارهای مهم بزرگی در پیش است که باید از مجلس بگذرد نمیخواهم بعضی از عرایض را بکنم و وقت مجلس را تلف نمایم میگذارم از برای بعد ولی عجالتا بعضی از حرکات نظمیه را رسما پروتست میکنم و در موقع تفصیل آن را عرض میکنم.

حاجی آقا ـ بنده چند مرتبه عرض کردم و باز هم امروز لازم میدانم عرض سابق خود را تکرار مینمایم تقریبا ۶ ماه است که از سال میگذرد و هنوز بودجه وزارت خانه ها به مجلس نیامده است اینکه اولین چیزی که وظیفه ما بود این بود که بودجه را بخواهیم و مطرح مذاکره قرار بدهیم اگر چه کابینه جدید ما تازه مشغول کار شده اسند ولی بنده از سابق عرض کردم حالا هم عرض میکنم خوب است

این عبارت گفته شود یعنی یک امتیازی بین ترتیبات دوره استبدادی و مشروطیت باشد در دوره مشروطیت کار را از اداره میخواهند و اگر بنا بود ادارات ما کار میکردند و مشغول بودجه نوشتن میشدند تا حال بودجه را به مجلس داده بودند و مجلس باید خیلی جد نماید در اینکه زودتر بودجه مملکت خودش را ببیند به واسطه اینکه بزرگترین وظیفه نمایندگان تعادل مالیه و مداخل و مخارج مملکت است و با این ترتیبی که ما پیش گرفته ایم گمانم این است که از این وظیفه بزرگ خودمان غافل مانده ایم و هیچ وقت نخواهیم دانست مملکتی که ما نماینده آن هستیم دخلش چیست و خرجش چه قدر است و گمان میکنم تا آخر سال هم موفق نشویم به اینکه بودجه مملکت را ببینیم مخصوصا از هیئت رئیسه استدعا میکنم از هیئت وزراء بخواهند که بودجه شان را زودتر به مجلس بفرستند.

عزالممالک ـ این دو مسئله که عرض کردم راجع به کمیسیونها نیست به جهت اینکه کمیسیونها راپورت خودشان را در این خصوص داده اند ولی در خصوص خالصجات و معادن حضور وزیر یا معاون او لازم است.

ناصر الاسلام ـ اول این ماده قانون اساسی را میخوانم که خاطر نمایندگان مسبوق باشد و بعد مقصود خودم را عرض میکنم به هیچ عنوان و به هیچ دست اویز کسی بدون اطلاع و تصویب مجلس شورای ملی حق ندارد معترض اعضای آن بشود اگر احیانا یکی از اعضاء علنا مرتکب جنحه و جنایتی بشود و در حین ارتکاب جنایت دستگیر گردد باز باید اجرای سیاست درباره او با استحضار مجلس باشد.

این صریح قانون اساسی است در جای دیگر هم میگوید: منزل و خانه هر کس در حفظ و امان است درهیچ مسکن قهرا نمیتوان داخل شد مگر به حکم و ترتیبی که قانون مقرر نموده.

و گویا در قران هم یک همچو چیزی صراحتا باشد که در خانه هیچ کس نمیتوان رفت مگر با اجازه عرض میکنم پریشب گذشته یک ساعت از شب گذشته در حالتی که بنده در منزل نبودم اولاً این را لازم است عرض کنم در وقتی که وقعه امین الملک اتفاق افتاد معمول اهل شهر این بود که از اول شب درب را برای کسی باز نمیکردند و این ترتیب را هم بنده معمول میداشتم یعنی تا کسی آشنا نمیشد در را به روی او باز نمیکردم میایند درب خانه بنده را میکوبند آدم بنده میگوید آشنا هستم در را باز میکند میبیند دو نفر پلیس و یک نفر صاحب منصب است سئوال میکنند آقا تشریف دارند میگویند خود آقا دیشب یک ساعت از شب گذشته پشت مسجد سپهسالار مرا دیده گفته است بیائید خانه شما را ببینم (اولاً این را لازم است عرض کنم بعد از این باید برای شهید سعید مرحوم آقا بالاخان سردار افخم استرحان کرد که آن وقت در آن موقع استبداد انقلاب یک همچو حرکتی از او سرزد و اسباب آن همه شورش و انقلاب و زحمت اهالی رشت و تهران و گیلان را فراهم آورد حالا میبینیم که مرکز مملکت ما که تهران است دارای همان اوضاع و ترتیبات و زمان آقا بالاخان است که میریزند به خانه مردم و نظیر آن ترتیبات را معمول میدارند.)

آدم من میگوید نیستند اصرار میکنند جوال میدهد والله بالله نیست رفته اند به شمیران میگوید حالا که نیست برو یک قدری آب خوردن بیاور به مجرد اینکه میرود آب بیاورد میریزند توی خانه در آن خانه که یک زن پیر و یک نفر مریض بوده بنای داد و فریاد میگذارند که به چه جهت توی خانه ریخته اند و میگوید وحشت نکنید جهتی دارد باید تفتیش کنیم چون که به ما راپورت داده اند مشغول تفتیش میشوند بعد از اینکه تمام اطاقها صندوقها را تفتیش مینمایند و چیزی نمیبینند یک نفر پلیس میرود به زیرزمین و یکی هم میرود بالا و بعد از اینکه گردش زیادی میکنند بر میگردند و میگویند آن یک نفر را که حکم داشتیم دستگیر نمائیم معلوم میشود در اینجا نیست و تشریف میبرند میخواهم عرض کنم آیا نظر مبارکتان هست در چند وقت قبل اگر یک ماده کوچک قانون اساسی تفتیش میشد (اگر چه مواد قانون اساسی تمامش بزرگتر است) چه قدر اظهارات میشد حالا به موجب دو ماده از این قانون اساسی که روح آزادی بسته به آن است میگوید نمیشود بی اجازه قانون به خانه کسی سرریز کرد اولاً این را بدانید وقتی که با بنده که یکی از نمایندگان هستم امروز این معامله را بنمایند مثل اینکه نظیر این دفعه در چندی قبل چند نفر گیلانی ریختند و اسباب آنها را بردند و به مجلس عرض کردم که ترتیبی در این باب داده شود مسامحه شد تا اینکه امروز این طور کردند و دیگر به خانه معاضد السلطنه رفته اند منتها در آنجا این حرکات را نکردند وقتی که با ما ها این طور رفتار نمایند قیاس کنید که حال سایرین چه طور خواهد بود این را اخطارا عرض میکنم اگر صلاح امروز این مملکت و پیشرفت امورات و بقای استقلال آن در این است که به خانه بنده بریزند بنده هم عرضی ندارم.

رئیس ـ عرض میکنم این فرمایش که فرمودید این حرکات که از مجلس شورای ملی با نمایندگان سر نزده است حرکت خلافی است که از قوه مجریه سرزده است و منوط به این است که از وزراء سئوال یا استیضاح شود تا جلوگیری نمایند.

ناصر الاسلام ـ همین طور است که میفرمائید این کار راجع به مجلس نیست ولی اشخاصی که این قسم حرکات مینماید متوسل میشوند به آن چند ماده که در مجلس رأی داده شده است در حالی که باقی آن چند ماده هیچ مربوط به آن مسائل نیست و بنده در این باب استیضاح خود را تقدیم هیئت رئیسه مینمایم و تقاضا میکنم زودتر اخطار شود که ترتیبی برای جلوگیری این کار بدهند.

میرزا ابراهیم خان ـ بزرگ تر دستور به اعتقاد بنده جریان اموری است که باید از مجلس بگذرد و اگر آن امور از مجرای صحیح قانونی خودش نگذرد بنده میخواستم عرض کنم که مجلس هیچ دستور نداده تشکیل کمیسیون ها برای این است که اموری که در دستور منظور میشود قبل از وقت در آنها مذاکره شده باشد الان چهل روز است که بنده شرف حاصل کرده ام به عضویت کمیسیون فوائد عامه در این چهل روز هفته سه روز باید این کمیسیون منعقد شود که در عض این چهل روز بایستی شانزده یا پانزده جلسه منعقد شده باشد و به کارهائی که در آنجا متراکم شده است و امروز تمام آنها مطالب مهمه است رسیدگی کرده باشد ولی متاسفم از اینکه باید عرض کنم به هیچ وجه من الوجوه این کمیسیون تشکیل نشده است و دیروز که روز تشکیل کمیسیون بود و در جلسه سابق کنترات مسیو مولیتر را دادند به مجلس که تجدید شود و به آنجا رجوع شد تصور کردیم اعضای کمیسیون خودشان سه نفر بیشتر از اعضاء حاضر نشدند که یکی از آقای رئیس و یکی میرزا احمد قزوینی و یکی هم بنده بودم مدتی هم نشستیم و معطل شدیم کسی حاضر نشد لازم است عرض کنم که این کمیسیون که در حقیقت سه کمیسیون است کمیسیون معارف کمیسیون پست و تلگراف کمیسیون فوائد عامه ۹ نفر عضو دارد دو نفر از اینها مریض هستند دو نفر هم مرخصی دارند یک نفر هم غائب عمومی است باقی میماند ۴ نفر از این چهار نفر هم یک نفر همیشه غایب است و با سه نفر هم که میدانید هیچ کاری نمگیذرد مقصود این است که تنها این نیست که این حال را دارد تمام کمیسیونها این طور است و من مخصوصا امروز این جمله را در مجلس علنی در حضور تماشاچیان عرض میکنم و گله میکنم از نمایندگان که در آنجا تشریف دارند و وجود خودشان را در اینجا حقا قانونا از برای این میداند که به ملت و مملکت خود خدمت نمایند و جزء این وظیفه از برای خود تصور نمیکنند عرض میکنم به این طریق هیچ خدمتگذاری نمیشود عرض میکنم به این طریق هیچ خدمتگذاری نمیشود کرد و گمان میکنم موکلین ما هم ابدا از ما راضی نخواهند بود.

رئیس ـ کلیه ترتیب کمیسیونها چنانچه سابق عرض کردم خیلی مغشوش و مختل است و در این خصوص خیلی مذاکره کردیم و بالاخره عقلمان به اینجا رسید که قرار بدهیم هر هفته یک راپورتی بدهیم که در مجلس علنی بگوئیم کدام یک از کمیسیون ها منعقد شد و کدام منعقد نشد و چه کردند شاید به این ترتیب واداریم آقایان را که کمیسیونهای خودشان را منعقد نمایند یعنی مخبرین باید از وظیفه خودشان بدانند که بعد از این راپورت انعقاد کمیسیون ها و غائبین آنها را هفته یک مرتبه به مجلس بدهند علاوه بر این امروز هم در جزء دستور یک طرحی است از آقای ارباب کیخسرو در این خصوص خوانده میشود اگر از مجلس بگذرد برای این ترتیب کمک خواهد بود.

(راپورت کمیسیون عرایض قرائت شد مشعر بر اینکه کمیسیون ۱۳ رجب منعقد و آقای حاج شیخ الرئیس را به ریاست آقای شیبانی را به نیابت ریاست آقای بهجت را به مخبری آقای حاج سید ابراهیم را به منشی گری انتخاب میشود ده نفر از نمایندگان به ترتیب ذیل تقاضای مرخصی را نموده اند شاهزاده محمد هاشم میرزا چهل روز حاج فاتح الملک و مرتضی قلیخان بختیاری هر یک تجدید مرخصی یک ماهه


دکتر اسمعیل خان و میرزا اسدالله خان هر یک سه ماهه نوبری دو ماهه متین السلطنه و معاضدالسلطنه و حاج محمدکریم خان کسب تکلیف برای اجازه .

کمیسیون اظهار کرده بود که ده نفر آقایان فوق را نمی تواند یک مرتبه اجازه مرخصی بدهد زیرا که نقصانی به شواری ملی می رسد تا رأی مجلس چه اقتضا نماید.

بهجت ـ اقایانی که اجازه هاشان در این جا خوانده شد اغلب تقاضای خودشان را پس گرفته اند بنابراین بنده تقاضا میکنم که این راپورت ثانیاً به کمیسیون عودت داده شود که جرح و تعدیل شود.

معاضدالسلطنه ـ بنده قبل از اینکه اجازه خواستم به جهت معالجه و اصلاح مزاج بود ولی چون بعد کارهائی پیدا شده مخصوصاً لایحه مستخدمین خارجه که از طرف هیئت وزراء پیش نهاد شده است بنده مجبورم عجالتاً بمانم تا اینکهاین مطلب تصفیه شود آن وقت ثانیاً اجازه می خواهم .

رئیس ـ بنابراین اظهاراتی که آقایان بهجت و معاضد السلطنه فرمودند الان در این خصوص رأی می گیریم ولیکن آقای آقامیرزا اسمعیل نوبری به واسطه اینکه مدتی است تقاضا کرده اند و مخصوصاً تلگرافی ارائه داده اند که کاری فوری برای ایشان پیش آمده و از رشت ایشان را خواسته اند و اظهار کرده اند نمی توانیم صبر کنیم تا راپورت کمیسیون راجع به مرخصی بنده از کمیسیون بیاید به این جهت مرخصی گرفته و رفته است و لازم بود این را به مجلس اظهار بدارم .

میرزا اسدالله خان ـ اولاً در خصوص مرخصی بنده چهار روز قبل از این سه ماهه مرخصی خواسته بودم به علاوه استعفانامه خودم را هم نوشته بودم که در صورتی که تقاضای بنده را تصویب ننمایند استعفا بدهم ولی حالا با این وقایع و اتفاقاتی که رو داده است مخصوصاً لایحه مستخدمین خارجه که به تازگی پیشنهاد شده است خیلی مایلم مرخصی خود را پس بگیرم و هیچ انصاف نیست که در یک همچو موقعی در اینجا نباشم و ثانیاً اگر اجازه بدهید راپورت کمیسیون تفتیش مالیه حاضر است بخوانیم .

رئیس ـ البته اگر حاضر است بخوانید

( میرزا اسدالله خان راپورت کمیسیون مزبور را که راجع به محاسبات شعبه اعانه بود و به طور تفصیل صورت آن در ضمن راپورت نوشته شده بود قرائت نمود و در فقرات آن پاره توضیحات لازمه را دادند ).

محمدهاشم میرزا ـ بنده همین قدر عرض می کنم که چون اسم بنده را جزء اسامی اقایانی که مرخصی خواسته اند نوشته اند و بنده به واسطه اتفاقاتی که گفته شد باید بمانم خواهش می کنم این دفعه که راپورت داده می شود اسم بنده را ننویسند.

دکتر علیخان ـ بنده کار ندارم به اینکه آقای وکیل الرعایا کار خوبی کرده یا کار بدی کرده است ولی عرض می کنم آن روزی که ما این هیئت را انتخاب کردیم برای تفتیش در امور مالیه بوده و طرف سئوالات هم وزیر مالیه است و راپورتی که می دهند باید طرف وزیر مالیه باشد بنده نمی دانم که اینجا طرف ما چرا حاج وکیل الرعایا شده است و همین قدر از راپورت می خواستم سئوال کنم که به چه جهت حاج وکیل الرعایا را طرف توجه و مسئولیت قرار داده اند و به چه جهت اول شروع به تفتیش این شعبه کردند و در راپورت تمام مطالب راجع به این شعبه را نوشته اند و بنده شخصاً وکیل الرعایا را مسئول نمی دانم و عرض می کنم کمیسیون طرف وزیر مالیه را باید بداند و از دیگران اسمی نبرد.

میرزا اسدالله خان ـ معلوم میشود آقای دکتر علیخان وقتی که راپورت خوانده میشد درست ملاحظه نکردند عرض کردم یک صورتی دفتر محاسبات کل به ما داده اند واین راپورت از روی آن صورت نوشته شد و الا همچو نبود که هیئت ابتدا شروع به تفتیش این شعبه کرده باشد پس معلوم میشود که این هیئت از راه قانونی داخل شده است و حاج وکیل الرعایا را طرف نمی داند و اینکه ابتدا راپورت این شعبه داده شده به جهت این بود که روزنامه ها کراراً این شعبه را موضوع بحث قرار داده بودند برای اینکه رفع اشتباه بشود اول راپورت این شعبه داده شد وانشاءالله بعد از این اگر وقت پیدا کردیم سایر شعب وزارت مالیه را هم می رسیم و معلوم می کنیم که ده ماه است مملکت وزارت مالیه ندارد.

متین السلطنه ـ عرضی دارم راجع به مرخصی خودم اجازه میفرمائید عرض کنم.

رئیس ـ رجوع شد به کمیسیون و گذشت.

وکیل الرعایا ـ بنده اولاً یک کلمه از آن راپورت را قبول ندارم حاضرم که در مجلس مقدس ثابت کنم یکی از آنهائی که ثبت داده اند راجع به مناسبت حالا این اوراق را که در جواب آن راپورت نوشته ام میخوانم در اخرش عرض میکنم که وزیر مالیه که مسئول این مملکت است غره شعبان تا به حال سی هزار تومان به من داده اند.(چند ورقه ارائه داده یک طغرای آنها را قرائت نمود و شروع به قرائت گردید.)

رئیس ـ اجازه بفرمائید این را که میخواهید بخوانید طبع و توزیع شود بعد مذاکره بنمائیم.

وکیل الرعایا ـ ورقه مهم این ورقه دوم است اجازه بدهید.(بخوانم یک طغرای دیگر هیئت ردیسه کرد تقاضا نمود تمام در روزنامه ها درج شود.)

وکیل الرعایا ـ بنده از مجلس تقاضا کرده ام که یک هیئتی را منتخب نمایند که به حساب بنده رسیدگی کنند حالا هم آن تقاضا را تجدید میکنم و عرض مینمایم که بیشتر از این نمیتوانم تامل کنم ساعد الملک ده هزار تومان حواله میدهد و میرود در خانه خودش میمیرد آن وقت من میروم حاجی باقر صراف را میاورم و به هر طوری که بوده است او را راضی میکنم که قبولی بنویسد آیا بد کرده ام باید مخبر السلطنه ده هزار تومان حواله میگیرم میفرستم بد میکنم سه هزار تومان از آن حواله را مخبر السلطنه نمیتواند وصول کند دوباره اولادهای ساعد الملک را میبینم و از آنها قبولی میگیرم و حاج باقر را میبینم و به هر ترتیبی که ممکن است ثانیاً از او حواله میگیرم سر تاجر که این سه هزار تومان را بدهد و جزء طلب محمد علی میرزا حساب بشود آیا این کارهائی که کرده ام خیانت کرده ام که باید امروز این گفتگوها درباره من بشود من یک نفر خادم صادقم که مملکت ایران اگر ده نفر مثل من میداشت کارش به خوبی پیش میرفت و از تمام زحمات خلاص میشد.

اسدالله خان ـ بنده گمان میکنم در این راپورتی که داده شد رعایت کمال بی غرضی را کرده ایم نه طرفداری از کسی شده است و نه اینکه اینها بر خلاف واقعی نموده ایم و آنچه که در آن نوشته شد عین صورت حسابی است که آقای حاج وکیل الرعایا به وزارت مالیه داده است و ما هم اسناد آنها را یکی یکی داریم و الان هیئت تفتیشیه میتواند یکی از یکی آن اختلافات را بگوید با این تفصیل اغلب از آنهائی را که صورت دادند قبول کرده ایم حالا یک اختلافی خیلی مختصری آنجا میماند و آن مخارجی است که ما قبول نکردیم و این باید به کمیسیون بودجه رجوع شود که رسیدگی نماید یا اینکه بگذارید تا دیوان محاسبات تشکیل و در این اختلاف نظری بنماید و بیش از این وقت مجلس را برای این مذاکرات ضایع نکنیم ولی بنده در این اظهاراتی که کرده ام حاضرم که ثبوت برسانم.

رئیس ـ یک پیشنهادی هم شده است قرائت میشود.

(آقا میرزا ابراهیم خان پیشنهاد ذیل را که از طرف آقا شیخ ابراهیم زنجانی اظهار شده بود قرائت نمود.)

بنده پیشنهاد مینمایم که چهار نفر از نمایندگان حساب دان برای رسیدگی و تحقیقات این امر انتخاب شود و رسیدگی به این حساب نماید.

اسدالله خان ـ بنده بنام هیئت تفتیشیه اینجا پروتست میکنم که هیچ وقت مجلس نمیتواند یک هیئتی را که انتخاب و مامور کاری مینمایند راپورتی را که آن هیئت ار اعمال خود میدهد اظهار بی اعتمادی به ان هیئت بنماید و هیئت دیگری را برای تحقیق واقیعت ان انتخاب نماید و تمام این اظهاراتی که در راپورت شده است صحیح است و بنده که مخبر ان کمیسیون هستم حاضرم یکی یکی را ثابت کنم.

حسنعلی خان- بنده در اینجا لازم میدانم که چند کلمه عرض کنم از اینکه این راپورت را که از کمیسیون تفتیش داده شده است صحیح است یا خیر صحیح نمیدانم و نمیتوانم اظهاری بکنم بعد باید دقت شود تا معلوم شود ولی خیلی تعجب میکنم واسباب افسوس بنده میشود از اینکه میبینم چندین دفعه است که بین نمایندگان مجلس مذاکراتی و اختلافاتی رو داده است در سابق هم عرض کردم و حالا هم باز تجدید میکنم عرض خودم را که اگر باید به این ترتیب رفتار کنیم هیچ موقعی برای مجلس باقی نخواهد ماند و هیچ صحیح نمیدانم یک


همچو مذاکراتی در مجلس بشود و بعد یک ایرادی دارم به کمیسیون تفتیشیه و آن این است که این هیئت را واقعاً مجلس برای این انتخاب کرد که به کلیه محاسبات وامورات وزارت مالیه رسیدگی نماید چه شد که بعد از سه ماه که راپورت به مجلس می دهند فقط از شعبه اعانه است در صورتی که در وزارت مالیه شعبات زیادی است و ادارات دیگری تأسیس شده است و چه شده است راپورتی که به مجلس می اید و اسمی که برده می شود راجع به شخص حاج وکیل الرعایا است بنده عرض می کنم اگر این از هیئت تفتیشیه آمده است به اسم شعبه اعانه بود و ابداً اسمی از شخص حاج وکیل الرعایا برده نمی شد و باز هم میشد بگوئیم لابد این یکی از شعبات وزارت مالیه است و هیئت تفتیشیه به پاره ملاحظات صلاح در این دیده اند که اول به این شعبه رسیدگی نمایند و راپورت بدهند ولی متأسفانه می بینم که طوری از این شعبه راپورت داده اند که واقعاً با شخص ایشان در مجلس طرفیت پیدا کرده اند بنده هم در اینجا رسماً پروتست می کنم و می گویم آقای وکیل الرعایا یکی از نمایندگان محترم مجلسند و اگر خدای نخواسته تقصیری داشته باشند باید از طرف وزارت مالیه به مجلس نوشته شود که جناب وکیل الرعایا فلان قدر از حساب او باقی است واین طور راپورت دادن و در مجلس علنی در جائی که مذاکرات آن تماماً ضبط و نوشته میشود و باقصی بلاد ایران و سایر جاها میرود خواندن و بعضی نسبت ها به یک شخص که واقعاً بنده میدانم و یقین دارم که تا اینساعت خیانت نکرده است و هر قدری که توانست خدمت کرده است دادن صحیح نمی دانم و عرض می کنم این آدمی که این طور خدمات صادقانه کرد هاست اگر در ازای این خدمات هزار تومان یا دوهزار تومان حق الزحمه ببرد حلالش می باشد برای اینکه این شخص در این مدت یک ساله خدماتی کرده است که در واقع خیلی شایان تحسین است این آدم در موقعی که دولت برای یک شاهی محتاج بود بیست هزار تومان پول بدون تنزیل برای دولت فراهم کرده است در موقعی که مردم از گرسنگی مثل اطفال درب دکانهای نانوائی برای نان فریاد و گریه می کردند و می دیدم چه قسم نانهای پر ریگ و شن به آنها می دادند این آدم اینجا قول داد و بعد از ۲۰ روز طهران را پر از گندم کرد که مردم اسوده شدند پس چرا باید ما این زحمات را فراموش کنیم و فرق بگذاریم بین آن اشخاصی که زحمت کشیده اند و آنهائی که خیانت کرده اند خدای نخواسته تصور می کنم که یک نفر نماینده ملت از حدود خود تخلف کرده است و فرضاً هم هزار تومان خورده است ابداً صلاح نیست که در مجلس عمومی این طور مطرح مذاکره شود که در صورتی که شخص حاج وکیل الرعایا را من نمی دانم اگر ده یا بیست هزار تومان هم برده باشد از برای معاش نیست که در اینجا بنشینم واز آن مذاکره کنم باید در وزارت مالیه به حساب ایشان رسیدگی شود و پس از تفریق حساب حق الزحمه یا حق الجعاله هر چه اسمش را می گذارند که باید به شخص ایشان داده شود از طرف وزارت مالیه نوشته بشود و به مجلس بیاید.

میرزا اسدالله خان ـ بنده اولاً خیلی افسوس می خورم از اینکه یک هیئتی مأمور میشوند و به کاری رسیدگی می کنند راپورت می دهند این طور اظهارات می کنند دچار هزار گونه ایرادات و اشکالات می شویم اگر چه یقین دارم که هر هیئتی که مأمور این کار میشد و راپورت می داد باز ایرادات متوجه بنده میشد و بنده را طرف قرار می داد اینکه می فرمائید اول چرا از این شعبه راپورت داده شده است گویا آقایان فراموش کرده اند که ما جهت اینکه بر سر این شعبه ایستادیم چه بود به خاطر بیاورید که زمانی که ما رفتیم به وزارت مالیه و دفاتر را بستیم به ما گفتند یک شعبه اعانه هم در اینجا هست همین که امدیم به این شعبه دچار اشکالات شدیم و راپورت آن را به مجلس دادیم و از آن وقت این شعبه طرف توجه این هیئت شد و اینکه گفته شد چرا اسم از شخص برده شده است واضح است یک مملکت را که به اشخاص نمی توانیم بدهیم یک نفر آدم نمی تواند به مملکت هزار قسم خدمت بکند در پارلمان هم عضویت داشته باشد و در قونه مجریه مداخله نماید به علاوه ما هم حمله نکرده ایم ما می گوئیم چهارده هزار و هفتصد و شش تومان از حساب باقی است و آقای حاج وکیل الرعایا از بابت حق العمل برداشته اند در راپورت هم نوشتیم که بسته به رأی مجلس است اگر تصویب میکند محسوب شود آن پروتست کردن و تعرض نمودن و بعضی فرمایشات کردن لازم ندارد اگر می خواهید کار مملکت از پیش برود باید طرفداری اشخاص را کنار بگذارید من هم پروتست می کنم اظهار آن وکیلی را که میگویند وزیر مالیه به من التماس کرد که بیائید از برای من کار کنید و دفتر یک دولتی را از بین میبرد گفته میشود خدمت کرده است من نمیدانم چه کاری است که بنده اطلاع ندارم اگر کنترات نقره را می گوئید بروید چشمتان را باز کنید و ببینید آن کنترات که از برای شما درست کرده اند و فایده برای دولت خواهد داشت در صورتی که آن روز من یک نفر تنها ضدیت کردم و مخالف بودم شاهد بنده رأی های با اوراق است که در آن خصوص گرفته شده بودید رجوع کنید ببینید که فقط بنده بودم که چون ضررهای آن را حل کرده بودم مخالفت نمودم و ورقه آبی انداختم حالا ببینید که چه ضررها به اشخاص وارد آمده است یک هیئتی را مأمور میکنند میرود مأموریت خود را انجام میدهد و راپورت میفرستد خوب نمی کند آن مملکت شما و آن شعبه اعانه و آن کارها خود بدانید.

حسنعلی خان ـ بنده ابداً تعرض نکردم ایراد قانونی کردم و باز هم عرض می کنم که در راپورتی که از یک کمیسیونی داده میشود نباید اسمی از اشخاص در آن برده شود یک نفر نماینده که من غیر رسم میرود یک در وزارتخانه برای اینکه به مملکت خود خدمت نماید هیئتی که میرود به آن وزارتخانه برای تفتیش و چرا باید آن نماینده را طرف اساسی قرار بدهد باید بگوید این شخص را به این سمت مجلس نمی شناسد و من غیر رسم در اینجا خدمت می نماید و در راپورتی که میدهد یا وزیر آن وزارتخانه را طرف قرار بدهد در اینجا هم نباید هیئت تفتیشیه که میرود به وزارت مالیه با شخص وکیل الرعایا که در در آنجا رئیس شعبه اعانه است طرف شود باید در راپورتی که می دهد به اسم شعبه اعانه راپورت بدهد و طرف هم باید وزارت مالیه را بداند و ابداً اسم از شخصی نبرد.

رئیس ـ دیگر بیش از این در این خصوص مذاکره نمی شود این اوراق با راپورت همانطور که گفته شد طبع و بین نمایندگان توزیع میشود حال اگر مجلس تصویب بنماید میرویم سر دستور ( اغلب گفتند صحیح است دستور را بخوانید ).

( راپورت کمیسیون مبتکرات راجع به طرح ارباب کیخسرو در خصوص غیبت وکلا در جلسات کمیسیونها و شعبات مشعر بر اینکه برای هر نیم ساعت غیبت ثمن مقرری ماهیانه و برای یک ساعت ربع آن کسر شود قرائت گردید و نیز ماده دیگری که قریب به مضمون پیشنهاد مزبور کمیسیون رأی داده و به مجلس پیشنهاد کرده بود قرائت شد) .

لسان الحکما ـ بنده این طرح را تصدیق میکنم و مخصوصاً اهمتی پیدا کرده است و از آن روزی که رئیس رسماً اعلان کرد که مجلس چهار ساعت قبل از ظهر منعقد میشود وکم کم به تحلیل رفت و دو ساعت قبل از شهر هم نعقد نمیشود ولی از این گذشته یک مسئله که می خواستم عرض نمایم مخصوصاً سلوک یک عده از نمایندگان مرا مجبور کرد که داخل این بیانات بشوم که کلیه نظام نامه عبارت از یک قانون موجب نیست بلکه نظامنامه مرکب و عبارت است از مواد قانون و اصول اخلاقی و این اصول در مقابل هر حوزه و انجمن البته تغییرپذیر است مثلاً محض تمدن مجلسیان و نزاکت مجلس باید این اصول در نظامنامه مجلس قسمت حقوقی واخلاقی باشد که کلاً مجازات داشته و گمان می کنم که پارلمانهای ممالک خارجه هم همینطور است بلکه کمتر قسمتش قانون موجب باشد و یا اینکه کتر مجازات داشته باشد و شاید اغلب نظامنامه متمدنه هم همینطور است در موقعی که نظامنامه در کمیسیون نوشته میشد شاید بنده هم همین اظهارات را می کردم و همین نظرها را داشتم ضرورت و احتیاج ما را مجبور کرده است که یکی از آن حقوق ( دزوار )که هرگاه یکی از نمایندگان غیبت نماید مثل اینکه هریک از نمایندگان نیم ساعت غیبت نماید ثمن مقرری او کم میشود بنده عرض می کنم آیا ممکن است که این قانون موجب را نقض کرد به اینکه یک نماینده فرضاً دو دفعه سروقت حاضر باشد بعد ۲۸ دقیقه برود بیرون و بعد بیاید که تا مجلس بگذرد این فقره را معمول دارد پس در قانون موجب و اصول اخلاقی فرض بفرمائید که باید این نظامنامه تازه تأسیس شود و بگذرد اول صورت مجلس است بعد مطالبی است که در مجلس اظهار میشود مجلس هر یک را که تصویب و تصدیق کرد آن وقت طبع و توزیع میشود بعد در جلسات آتیه در مجلس خوانده میشود و با این ترتیبی که می بینیم که وقتی که رئیس دستور را اعلان کرد ۱۲ نفر اجازه می خواهند و این اظهار را می دارند که فلان مطلب را جزء دستور بفرمائید قرار دهند یا اعتراض می کنند که چرا فلان مسئله که دستور منظور نشده است بنده عرض می کنم با این وصفی که می بینم بعد از آنی که صورت مجلس خوانده می شود می بینم ۱۲ سیزده


نفر اجازه می خواهند بعد رئیس می گوید در صورت مجلس حرفی دارید می گویند خیر در صورت مجلس عرضی نداریم و بعد هم بدبختانه این مذاکرات هیچ نتیجه نخواهند داد چنانچه موضوع بحث امروز هم تنها نیست همه روزه همین اوضاع است همین طور اصول اخلاقی را ملاحظه بفرمائید که خیلی مهم است باید نمایندگان نزاکت مجلس را خیلی حفظ نمایند که نزاکت مجلس نزاکت مملکت است و قانون موجب انقدر اهمیت ندارد باید ساعی باشیم که اصول اخلاقی را حفظ نماییم که در علم اصول اصلاح هم ملاحظه شد هاست بلکه حقیقت مسلک مشروطه است اینها را باید منظور داشت چنانچه مکرر شنیده شده بیائید اتحاد اتفاق کنید اتحاد معنیش همین است البته چنانچه تباین صور و اشکال است تباین آراء و افکار است و ۷۰ نفر از وکلا محترم نبایست همان عقیده را یک نفر از نمایندگان اظهار کرد رأی بدهند این اتحاد اتحاد لغوی و اصطلاحی نیست اتحاد سیاسی است یعنی بیائید اتحاد کنید و مقاصد اخلاقی خود را پیش ببرید و هم عهد شویم و به وظیفه خود عمل کنیم یعنی بیائید تجاوز از عمل خود نکنید وسائل را به کار ببریم و در آخر عرض خودم درخواست می کنم از رئیس و التماس می کنم از نمایندگان که خیلی ساعی باشید برای اینکه به وظیفه خدمان یعنی به نظام نامه خودمان عمل کنیم و خیلی ساعی باشیم که از وظیفه خودمان تجاوز ننمائیم که در واقع حقیقت تمدن است .

رئیس ـ بنده خیلی میل دارم که به نظامنامه عمل شود ولی میل یک نفر که کافی نیست نمایندگان هم باید عمل کنند بنده هر روز می گویم که باید وکلا سر وقت حاضر شوند و باز روز بعد می بینم دیر می ایند و هر روز گفته می شود که از دستور مجلس نباید خارج شد بنده که سهل است آقایان هم می فرمایند که در دستور باید حرف زد و هر روز به محض اینکه شروع به صورت مجلس می کنیم چهل دست بلند می شود برای اجازه و من باید بگویم که می رویم سر دستور این را که من یک نفر از عهده برنمی ایم باید شما عازم باشید که از دستور خارج نرویم و من مصمم می شوم نگذارم از دستور خارج شوید ولی می دانم شما نمی گذارید حالا هم استدعا می کنم باید در موضوع صحبت کرد یک طرح از جانب کمیسیون مبتکرات و یکی از آقای میرزا کیخسرو در خصوص غیبت و دیر آمدن نمایندگان است اقایانی که در این باب فرمایشی دارند بفرمایند.

محمد هاشم میرزا ـ چون در اینجا نوشته شده است برای موقع غیبت مجلس و کمیسیون و شعبه .

رئیس ـ اسمی از مجلس نیست .

محمد هاشم میرزا ـ بنده اینها را با هم فرق می گذارم چنانچه در نظامنامه فرق گذاشته شده است که ثلث حقوق یک روز او کسر خواهد شد اینها را در عرض یکدیگر نمی شود گذاشت در یک چلسه ممکن است ۲۰ رأی داده شود و یک نفر در موقع رأی غیبت کند بنابر این باید بیست ثمن از حقوق او که دو مجلس و نیم باشد غیبت در حساب او آورد و از حقوقش کسر کرد در صورتی که اگر اساساً غیبت کند دو ثلث حقوق آن شخص کسر می شود.

رئیس ـ من نمی بینم در باب مجلس چیزی باشد.

دکتر علیخان ـ گویا فقط باید در قابل توجه بود این رأی گرفت بنده یکی از اشخاصی بودم که در خصوص غیبت های کمیسیونها و مجلس مذاکرات زیاد کرده ام به حدی که خسته شده ام و عاقبت دست برداشتم تا به حال مکرر در مکرر در خصوص تأخیر در مجلس وکمیسیونها عرض کرده ام که باید سروقت حاضر شوند ولی برای نمایندگان با وجود این سختی ها که شده است باز نمی دانم خودتان را حاضر کنید وعقیده بنده چیزی که از همه مهمتر است نوشته در روزنامه است و روزنامه هم همان روزنامه رسمی است و در معارف گفتگو شده است کههمین دو سه روزه روزنماه رسمی هم دایر خواهد شد وانکه آن دوره مجلس قبول شد گمان میکنم که فقط همان نوشته اسامی وکلا را در آن روزنامه برای جلوگیری از غیبت یا دیر آمدن و لازم بگذشتن این طرح نباشد و فعلا بنده این طرح را صلاح نمی دانم.

ارباب کیخسرو ـ اینکه دکتر علیخان فرمودند نوشتن اسامی در روزنامه رسمی علاح این کار را می کند لازم است عرض کنم اداره مباشرت همه جور امتحانات را کرده است کسر حقوق اثرض از همه چیز زیادتر است مکرر تجربه شده است وظیفه خود را ندانستن لازمه اش سختی است .

آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ یک ماده هم از طرف کمیسیون پیشنهاد شده است .

رئیس ـ دو فقره است یکی ماده ایست که کمیسیون پیشنهاد کرده است و یکی هم پیشنهاد ارباب کیخسرو است که کمیسیون او را قابل توجه دانسته است حالیه اول در قابل توجه بودن طرح ارباب کیخسرو رأی میگیریم کسانی که با راپورت کمیسیون مبتکرات موافقت دارند و پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو را قابل توجه می دانند قیام نمایند ( اغلب قیام نمودند و به اکثریت قابل توجه شد )

( پیشنهاد کمیسیون راجع به غیبت وکلا در مجلس و کمیسیون و شعبات قرائت شد نیز پیشنهادی از طرف آقای وکیل التجار قرائت گردید مشعر بر اینکه غیبت و دیر آمدن وکلا در موقع استعفا و مجلس باید حقوق آن ماه به میزان جلساتی که در آن ماه می شود تقسیم شده به آن نسبت از حقوق نمایندگان کسر شود ).

وکیل التجار ـ بنده توضیحی دارم لازم است عرض کنم چون جلسات کمیسیون و شعبه ها یک ترتیب دیگری دارد یعنی هر روزی که منعقد میشود برای غیبت آن روز باید از حقوق کسر شود ولی مجلس در ماه دوازده یا ده جلسه بیشتر تشکیل نمیشود و خیلی میشود که یکی از نمایندگان در ۹ جلسه غایب بوده است و از باقی کسر میشود چون در نظامنامه داخلی هم کسر شده است این بود که بنده پیشنهاد کردم که حقوق ماه را به جلسات تقسیم کنند و آن وقت در هر ماهی که مثلاً ۱۲ جلسه داشته در هر کدام حاضر نبوده به مقدار غیبتش از آن جلسه نسبت به تمام جلسات یک ماه از حقوقش کسر میشود.

رئیس ـ این طرح آقای ارباب کیخسرو که قابل توجه شد باید شور شود اقایانی که فرمایش در این باب میکنند مسبوق باشند که باید شور کلی شود.

ارباب کیخسرو ـ بنده یک توضیحی در اینجا داشتم که چرا ثمن مقرری را قرار دادیم چون در جلسات کمیسیون و شعبه ها حساب کردیم و قسمت نمودیم از روی همان میزان جلسات میزان کردیم درست همان ثمن حقوق است نسبت به تمام جلسات.

محمد هاشم میرزا ـ آن عرض اول بنده راجع به مجلس است و قسم دوم راجع به طرح ارباب کیخسرو است خوب است جواب بنده را بدهند که بنده ساکت شوم.

معزز الملک ـ پس از آنکه یک طرحی از کمیسیون آمد و قابل توجه شد باید رجوع شود به کمیسیونی که راجع به او شد و راپورت آن بیاید و آن وقت مطرح شور شود حالا باید رجوع شود به یک کمیسیون مخصوص که این طرح راجع به او است و همچو کمیسیونی نداریم.

مؤتمن الملک ـ اگر صلاح میدانید کمیسیونی که نظامنامه داخلی را نوشته همان کمیسیون این طرح را رسیدگی کند.

رئیس ـ این مناسب تر از همه است که همان کمیسیونی که نظامنامه داخلی را نوشت رجوع شود کمیسیون مخصوصی ندارد که این طرح برود آنجا اگر مخالفی نیست به کمیسیون قوانین فرستاده شود.

حسن علی خان ـ آن کمیسیون مرکب بود از ۵ نفر دو نفر از آنها حاضر نیستند مگر دو نفر انتخاب نمائید.

دکتر علیخان ـ چون در خصوص نظامنامه گفتگو میشود بنده یک طرحی داده بودم گویا آن را هم مدتی است که رجوع کرده اند به داخله خوب است آن را هم رجوع به این کمیسیون کرده که یک مرتبه مطرح شده راپورت آن را بدهد.

حاجی آقا ـ بیشتر از این نباید در این موضوع گفتگو شود همان طوری که آقای مؤتمن الملک فرمود بهتر این است که همان سه نفر بنشینند کار کنند چون راجع به نظامنامه است رفتار نمایند.

رئیس ـ خوب آقا عرض کردم که اگر مخالفی نیست این را برگردانیم به کمیسیون نظامنامه داخلی.

وکیل التجار ـ در باب قابل بودن پیشنهاد بنده تقاضا میکنم رأی گرفته شود.

رئیس ـ این پیشنهاد باید برود به کمیسیون از کمیسیون که مراجعت کرد آن وقت به این ماده رأی میگیریم.

(راپورت کمیسیون معارف راجع به قانون اداری معارف قرائت گردید شروع به شور ثانی در مواد آن شد آقای افتخار الواعظین اظهار نمود این شور اول است. آقای رئیس جواب دادند شور اول تمام شد در موقع شور دوم چون ترتیب وزارت معارف و فوائد عامه به هم مختلط بود برای اینکه از هم تفکیک شود رجوع شد به کمیسیون حال کمیسیون مواد راجعه به این دو وزارت خانه را


از هم تفکیک و پیشنهاد کرده است ماده اول قرائت گردید بعضی را عقیده این بود که ادارات این وزارت خانه زیاد است و چون مالیه مملکت ما مقتضی نیست خوب است مقداری از عده این ادارات کاسته شود آقا حاج سید ابراهیم اظهار نموده اداره تحقیقات و اداره اوقاف را خوب است یک اداره کنیم بعد از قدری مذاکره شاهزاده اسدالله میرزا وزیر پست و تلگراف اظهار نمود این چیزی که به مجلس پیشنهاد شده است مقصود این است که به محض اینکه از مجلس گذشت به موقع اجرا بیاید والّا یک فقره این پیشنهاد تعلیمات عمومی است که همه میدانید اخلاق اهالی مملکت به این زودی ها مقتضی آن نیست مقصود این پیشنهاد این است که وزارت علومی که میتوان از او امیدوار بود که در آتیه برای این مملکت کار بکند باید دارای این دارات باشد حالا تشکیل آن در هر موقعی که مقتضی شد خواهد شد بعد مذاکره در این شد که در موقع گذشتن این قانون حضور وزیر لازم است بدبختانه وزیر علوم معین نیست ولی معاون آن وزارت خانه معین است نمیدانم اطلاع داده اید که حاضر شود یا خیر آقای وحید الملک مخبر کمیسیون جواب داد که معاون وزارت معارف در موقع مطرح بودن این قانون در کمیسیون حاضر بوده و با رأی کمیسیون موافقت داشت گفته شد موافقت او نسبت به نظریات کمیسیون بوده شاید در نظریات مجلس مجددا ملاحظاتی داشته باشد پس از قدری مذاکره اکثریت بر این شد که حضور معاون وزارت معارف در موقع گذشتن این قانون لازم است دستور و اخذ رأی در این قانون موکول به جلسه آتیه گردید.)

وزیر پست و تلگراف ـ فقط عرضی که داشتم این بود که کمیسیون پست و تلگراف گویا هیچ منعقد نمیشود یکی فقره قانون اداره پست است که خیلی لازم است زود از مجلس بگذرد و میخواستم تقاضا فوریت آن را بکنم که زودتر بگذرد یکی هم مسئله کنترات (مسیو مولیتر) است که چند روز است به مجلس عرض شده است یا اینکه رجوع به کمیسیون پست و تلگراف شد گویا از قرار معلوم هیچ وقت عده کمیسیون کافی نمیشود یا به کمیسیون دیگری رجوع بفرمائید یا مقرر بفرمائید که عده کافی شود تا اقدامی در این کار بشود.

منتصر السلطان ـ فردا چهار به غروب مانده کمیسیون منعقد است سه به غروب مانده تشریف بیاورید تا در حضور خودتان مذاکره به عمل آید.

رئیس ـ در ابتدای این جلسه هم مذاکره منعقد نشدن کمیسیونها شد امیدواریم کمیسیونها کار بکنند دستور جلسه آتیه قانون اداری معارف مرامنامه وزراء قانون دیوان محاسبات.

ارباب کیخسرو ـ در ضمن دستور های سابق ذکری از بودجه مجلس میشد و وزارت مالیه بودجه مجلس را خواسته است که زودتر بگذرد و در آن نظریات خود را بنماید.

رئیس ـ در بودجه مجلس لازم است یک جزئی تصرفی بشود و محتاج است به این که کمیسیون محاسبات نظریات خود را نماید و بعد از آن جزء دستور میشود.(مجلس مقارن ظهر ختم گردید.)