مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اردیبهشت ۱۳۱۲ نشست ۱۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اردیبهشت ۱۳۱۲ نشست ۱۳

دوره نهم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اردیبهشت ۱۳۱۲ نشست ۱۳

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه بیست وچهارم اردیبهشت ماه ۱۳۱۲ (۱۹ محرم ۱۳۵۲)

فهرست مذاکرات:

۱) تصویب صورت مجلس.

۲) شور و تصویب بودجه ۱۳۱۲ مجلس شورای ملی.

۳) تقدیم لایحه قرارداد مربوط بنفط جنوب از طرف آقای وزیر مالیه.

۴) بقیه شور لایحه متمم قانون بودجه کل مملکتی.

۵) موقع ودستور جلسه بعد – ختم جلسه.

(مجلس دو ساعت و ربع قبل از ظهر بریاست آقای دادگر تشکیل گردید.)

صورت مجلس روز پنجشنبه بیست ویکم اردیبهشت را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند.

- تصویب صورت مجلس

[۱-تصویب صورت مجلس ]

رئیس- آقای طهرانی.

طهرانی – بنده قبل از دستور عرضی داشتم.

رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟

(گفته شد: خیر)

صورت مجلس تصویب شد.

- شور و تصویب بودجه ۱۳۱۲ مجلس شورای ملی

[۲-شور و تصویب بودجه ۱۳۱۲ مجلس شورای ملی ]

رئیس- بودجه یکساله ۱۳۱۲ مجلس شورای ملی مطرح است. مذاکره در کلیات است. آقای اورنگ.

اورنگ – بنده راجع ببودجه مجلس شورای ملی دو سه سئوال دارم و میل دارم که برای هر یک از آنها توضیح وجواب وافی داده شود که مطلب پیش من مکشوف باشد. اولا راجع بمطبعه است در این بودجه مقداری از حاصل عایدات را تصریح کرده‌اند که صرف تکمیل مؤسسه مطبعه خواهد شد و این را عطف بسابق کرده‌اند معلوم می‌شود که در سال سابق چنانکه همه آقایان خاطر داریم قانونی گذشت که اضافه عایدات صرف نقائص مطبعه شود این را اولا خواستم اداره مباشرت یک توضیح کاملی بدهند که نقائص مطبعه چه بود و چه میزانی از آنها رفع شده ودر آتیه چه نقائصی در نظر اداره مباشرت است چطور می‌خواهد آنها را رفع کند این اول. مطلب دوم راجع بخرید کتب است برای کتابخانه چنانچه باز خاطر آقایان متوجه و مسبوق است چهار سال پنج سال است که این معنی در بودجه هست بدون اینکه ما مستحضر شده باشیم که در این سنین گذشته برای کتاب خانه چه کتابهایی تهیه شده ویا برای تهیه کتاب برای کتابخانه بچه کیفیت درصدد هستند این را هم من میل دارم و همینطور سایر رفقامیل دارند که از طرف اداره مباشرت یک توضیح کافی داده شود که ببینیم اداره مباشرت چه طرزی برای اینکار انتخاب کرده‌اند وکتابخانه درسنین گذشته چه کتابهایی را اضافه کرده است ودر سال جاری هم در صدد اضافه چه قسم از کتب است این مطلب دوم. مسئله سوم راجع باعتباری است که در این بودجه پیش بینی شده است عین عبارت این است اعتبار برای اضافات وترفیعات فقره ۲ و ۳ مطابق تشخیص کمیسیون ترفیعات مجلس از آغاز سال ۱۳۱۲. بنده در ابتدا که این جمله را اینجا ملاحظه کردم متوجه شدم که ترفیعات یک امری است اداری و کاملا این معنی بایستی در تحت مراقبت مقام ریاست باشد وبا این عبارت که اینجا نوشته شده است بنظر من از موضوع خارج است حالا البته اگر صلاح این بوده است بنده عرضی ندارم ولی خواستم بدانم وضعیت این کمیسیون ترفیعات و وضعیت ترفیات ودادن و ندادن چه کیفیت است این را خواستم توضیح بدهند (میرزایانس: بارئیس است) بنده هم از همان مقام این توضیح را طلبیدم و میل دارم از طرف ایشان توضیحی داده شود ومن بیابم این مطلب را.

رئیس- آقای ارباب کیخسرو.

ارباب کیخسرو- سه سئوالی که فرمودند اول راجع بمطبعه بود همانطوری که خاطر آقایان مستحضر است در ضمن بودجه ۱۳۱۱ تبصره تصویب شد که از آعاز ۱۳۱۰ تا ۵ سال فاضل عایدات مطبعه بمصرف تکمیل خود مطبعه برسد وما ناگزیر بودیم در ضمن این بودجه هم تذکربدهیم واما سئوالی که فرمودید حوائجش از چه قبیل است و چه جور تأمین می‌شود البته حوائج را ما نمی‌توانیم بطور تکمیل عرض کنیم که چه جور حوائجی است برای اینکه البته از روی زمان پیدا می‌شود امروز حوائجی بنظر می‌رسد یک اختراعات جدیده شده است وما باید تکمیل کنیم مطبعه مان را یا نواقص در ماشینها و لوازمی که داشته‌ایم هست باید آن نواقص را تکمیل کنیم والبته در این فرجه که ما تا ۵ سال داریم بمرور ایام در موقع مصرفش ملاحظه میکندکه ببینند چه حوائج دیگر را مستلزم است بطور یکه خاطر آقایان مستحضر است ودر ضمن لایحه تفریغ بودجه سال گذشته ملاحظه فرمودید عایدات خالص سال ۱۳۱۱ سی و چهار هزار و کسری بوده است بعد از آن مبلغی که رد شده بود بوزارت مالیه سی وچهارهزار و هفتصدو ده تومان و نه هزار و پنجشاهی یا بعبارة اخری ۳۴۷۱۰۹ ریال و بیست و پنج دینار از این مبلغ تا اوائل ۱۳۱۲ را که در نظر داریم تاکنون در حدود سیصد وهفتادو دو هزار و نهصد وپنجاه ونه ریال وهشتادو پنج دینار سفارشات داده شده است البته سفارشاتی که داده شده است یکمقداری از آن نقد داده میشودو یک مقداری هم باقساط که بکمپانی برسد در تحت یک شرایطی برای ما حوائج این بوده است که پیش از این دستور بدهیم ولی البته ما تا پول دستمان نیامده است نمی‌توانستیم ضمانت مالی کنیم تعهد مالی کنیم چون یک کار عمده مطبعه همیشه کار دولت است کارهایی است که از طرف وزارت مالیه رجوع می‌شود و قسمت عمده عوائد هم از همین محل است. تاحسابهای سالیانه مطبعه باوزارت مالیه تصفیه نشود وبطور یقین تشخیص نشود که عوائد چه بوده است و بعد از آن تشخیص هم پول بدست مانیاید نمی‌توانیم یک تعهداتی بکنیم برای اینکه اگر ما سفارش دادیم پشت سر آن پول از ما خواهند خواست وما نخواهیم داشت مثل اینکه ما از عو اید ۱۳۱۰ هنوز مبلغی طلب داریم از وزارت مالیه که وزارت مالیه جزو اعتباراتشان نبوده است و وعده داده‌اند که در ضمن بودجه هزار و سیصد ودوازده شان بپردازند از اینجهة ما در حدود آنچه که مطمئناً می‌توانسته‌ایم سفارش بدهیم سفارش داده‌ایم والبته بعد از آنکه پول برسد اداره مباشرت مجلس حوائجی دیگر را سفارش خواهد داد قسمت دیگر راجع بکتابخانه است در اوایل امر یک اندازه اعتباری که مباشرت مجلس برای کتابخانه داشت کتب نفیسه خرید و بعدها متوجه شد که چون حال کتابخانه حال موزه نیست صرف نظر ازآن کرد وفقط آن وجوه اعتباراتش را صرف کتب مفیده که عامه بتوانند از آنها استفاده کنند کرده است آن کتب هم دو قسم است یکی قسمت کتبی است که در داخله طبع می‌شود ودر داخله باید آنها را تحصیل کرد ویکقسمت دیگر از کتب خارجه است که در حدود اعتباراتش سعی کرده است که همیشه کتب مفیده را بخرد وتهیه بکند بنده نمی‌توانم حالا رقم کتب رااینجا عرض کنم البته یک کار مشکلی است ولی آقایان می‌توانند بفهرست کتابخانه مراجعه کنند ولی بطور کلی تعداد کتب حاضره کتابخانه مجلس در حدود ۱۱ هزار جلد است. راجع باعتبار اضافات که سئوال فرمودند همان قسمی که خودشان متوجه شدندو تذکر دادند البته این از مختصات مقام منیع ریاست است اما خودشان بمیل و اراده خودشان نخواسته‌اند شخصاً دخالت دراین کار بکنند در هیئت رئیسه که بودجه مطرح شد پیشنهاد خود ایشان بود که کمیسیون ترفیعی باز شود بعد از آنکه تصویب شود از آقایان نمایندگانی که اداری باشند واطلاعات وافی باین قسمتها داشته باشند انتخاب می‌کنند که بنشینند بسوابق اشخاص رسیدگی بکنند و هر تصمیمی را که اتخاذ کردند مطابق آن اجراء شود

(صحیح است).

رئیس- آقای ملک مدنی.

ملک مدنی – بنده اینجا دو قسمت بود که بطور توضیح و تذکر می‌خواستم عرض کنم یکقسمتهایی را در جواب مذاکرات آقای اورنگ آقای ارباب فرمودند که بنده را قانع کردند ولی حالا در قسمتهای دیگر عرض می‌کنم اولا راجع بموضوع بمطبعه که اینجا مطرح شد که سال گذشته تبصره در لایحه بودجه مجلس گذاشتند برای تکمیل آن بنده متأسفانه با توسعه مطبعه مجلس شورای ملی مخالف هستم و عقیده بنده این است که تمام کارهای آزاد کارهایی که ممکن است اشخاص را در مملکت باین مشغول کرد همه اینها را باید گذاشت در دسترس عامه که اشخاص بیایند سرمایه‌هایی که دارند بکار بیاندازند و مردم را مشغول کنند و همه آنها استفاده کنند مجلس شورای ملی بعقیده بنده روزی که در نظر گرفته است که مطبعه مهمی داشته باشد آنروز شاید مملکت ما مطالبی که خیلی اهمیت داشته باشد و رفع احتیاجات عامه را بکند وجود نداشته و این اقدام از نقطه نظر آن روز مفید بوده ولی امروز اینطور نیست یک مطابع بسیار مهمی در شهر طهران هست که بالاخره اینها هم بعقیده بنده باید کار بکنند و استفاده بدهند و مجلس شورای ملی هم باید یک مطبعه داشته باشد که رفع حوائج خودش را بکند اینکه ما دائماً اعتبار بدهیم بمطبعه مجلس که اینرا یک مطبعه مهم و مفصلی بکند بعقیده بنده اولاً سایر مطابع را از کار می‌اندازد و این خوب نیست و ثانیاً اینکه مجلس شورای ملی مطبعه اش هیچوقت از روی اساس جمع وخرج نمیند زیرا مثل یک نفر سرمایه دار نیست که پولش را بیاورد و بالاخره آخر سال محاسبه آنرا در نظر بگیرد ببیند که جمع وخرج کرده ست یا نه زیرا یک اعتباری داده می‌شود و بودجه اش هم بتصویب مجلس شورای ملی می‌رسد و در واقع از نقطه نظر احتیاجات است برای کار مجلس و البته باید هم باشد برای مجلس شورای ملی طبع لوایحی دارد احتیاجاتی دارد چون چنددفعه بنده در مجلس دیدم که این فکر بوده است که باید مطبعه را توسعه داد بالاخره از نقطه نظر تجارتی در واقع یک مؤسسه را داشته باشد بنده کلیة با اینکه مجلس شورای ملی یا دولت در یک مؤسساتیکه ممکن است دیگران هم تأسیس کننند واز آن استفاده کنند با این اصل مخالفم مگر اینکه یک مؤسساتی باشد که دیگران نتوانند تأسیس کنند عقیده بنده این است که باید دولت یک مؤسساتی مثل کارخانه قندسازی تأسیس کند و پس از آنکه تأسیس شد آنوقت اسهام بفروشد و واگذار کنند بدست مردم که خود آنها اداره کنند واستفاده کنند زیرا خود مردم بهتر از دولت می‌توانند ازاین مؤسسات استفاده کنند این تجربه شده است بعقیده بنده هر قدر

(یکی از نمایندگان: دولتی نیست آقا)

اجازه بفرمایید آقا بنده این عقیده‌ام است وهر کس مخالف است بیاید در اینجا اظهار کند بنده در اینجا صریحاً عرض می‌کنم من معتقد نیستم که مجلس شورای ملی بخواهد که مطبعه اش را آنقدر توسعه بدهد که تمام مطابع را فلج بکند و ضمناً هیچ در آخر سال جمع و خرجش معلوم نباشد بالاخره این مطبعه مجلس شورای ملی باید بقدر احتیاج خودش توسعه داشته باشد والان ما ممکن است که اعتبار بدهیم آنقدر مطبعه مجلس شورای ملی توسعه پیدا کند که اگر ده تا بیست تا مطابع کوچک هم هست از کار بیفتد این عقیده بنده است ممکن است که با این عقیده هم اشخاصی مخالف باشند بنده در عمل مشاهده کردم نه در هر کاری که ایادی آزاد او را اشغال کرده است صرفه اش بهتر بوده است این عقیده بنده است اما یک قسمت دیگر هم که در واقع مربوط باین موضوع است که عرض کنم این است که این مجله مجلس یکی از نقطه نظر احتیاج وجود پیدا کرد وچندسال هم هست در دسترس استفاده عامه گذاشته شده بعقیده بنده یک اقدام مفیدی بوده است ولی متأسفانه آبونمان این را بقدری سنگین کرده‌اند و تذکر داده‌اند که چندین نفر به بنده مراجعه کرده‌اند و تذکر داده‌اند که این مجله مجلس باید یک مجله باشد که همه بتوانند از آن استفاده کنند (صحیح است) فرض کنید جراید مهمه ایران مثل ایران وشفق واطلاعات واینها آبونمانشان ده تومان در سال است و بعلاوه تناسب هم قائل نشده‌اند اشخاصیکه مایل هستند از این مجله استفاده کنند برایشان مشکل است عقیده بنده این استکه این این مجله را طوری کنند که همه کس ازش استفاده کنند زیرا مجلس نظرش این نبوده است که از این راه استفاده برده باشد بقدری که فرض کنید یک آبونمان مختصری چهار تومان، پنج تومان باشد که هر کس بخواهد بتواند استفاده کند اینهم یکی از قسمتهایی بود که بعقیده بنده لازم بود تذکر داده شود. اما راجع به ترفیعات واین کمیسیون که آقای ارباب اشاره فرمودند که از اشخاص اداری مجلس خواهد بود بنده می‌خواستم استعلام کنم که طرز انتخابش چطور است از هیئت رئیسه و کمیسیون محاسبات انتخاب می‌شود یا مقام ریاست خودشان در نظر می‌گیرند (افسر: دراختیار آقای رئیس است) یک نکته دیگر را می‌خواستم عرض کنم که آنروز هم درکمیسیون محاسبات بطور خصوصی بآقایان تذکر دادم در لایحه متمم بودجه هم عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم باید بیشتر توجه بمستخدمین رتبه یک ودو و سه کرد نسبت بآنها باید توجه بیشتری بشود برای اینکه آنها بیشتر احتیاج دارند حالا هم عرض می‌کنم باید احتیاجات این طبقه را رفع کرد که با حال راحت بتوانند وظایف خودشانرا انجام بدهند.

رئیس- آقای طباطبائی دیبا موافقند.

طباطبائی دیبا- خیر بنده هم مخالف هستم.

رئیس- آقای اعتبار موافقید؟

اعتبار- مخالفم.

رئیس- آقای روحی موافقید؟

روحی – عرضی ندارم.

رئیس- آقای رهنما موافقید؟

رهنما- بلی آقای مخبر صحبت بفرمایند.

رئیس- مخبر همه وقت می‌تواند حرف بزند. بفرمایید.

رهنما- در موضوع مستخدمین رتبه ۱ و ۲ بنده سئوالی از آقای لاریجانی کردم راجع باین دو تومانی که داده می‌شود بنابر معمول بمستخدمین کشوری آیا به مستخدمین مجلس که عده آنها از قراریکه شنیده‌ام بیش از ۱۲ نفر نیستند و محلی هم برای تأدیه این مبلغ جزئی که شاید در سال دویست سیصد تومان بیشتر نشود این فکر تأمین شده است یا نه جوابی داده‌اند بطور کلی وبنده می‌خواهم از آقای ارباب این سئوال را بکنم که ایشان جواب این را به بنده التفات بفرمایند که ببینم تأمین شده است حقوق آن اشخاصی که استحقاق دارند یا نه واین مسلم است که مستخدمین رتبه ۱ و ۲ استحقاق دارند بعد راجع بموضوعی که آقای ملک مدنی فرمودند راجع بمطبعه بنده با نظر ایشان مخالفم یعنی موافقم که مطبعه مجلس توسعه پیدا کند (صحیح است) مطبعه مجلس آقا یک مؤسسه است که اگر انسان بدقت نگاه کند نه تنها در ایران بلکه در خیلی از ممالک شرقی از قبیل ترکیه ومصر نظیر ندارد (صحیح است) مطبعه مجلس یک مؤسسه آبرومندی شده است که وقتی که کار بیرون می‌دهد گر از بهرتین کارهای مطابع آمریکا و اروپا نباشد اقلا در ردیف آن مطابع است (صحیح است) بنابراین بایستی همه ساله بودجه آنرا داد که کارش بهتر شودواینکه گفتید مطبعه مجلس با مطابع خارج رقابت می‌کند اینطور نیست رقابت نمی‌کند مطبعه مجلس یک نوع کارهایی را قبول می‌کند که مطابع آزاد از انجام آن عاجزند مطابعی که در خارج هست نمی‌توانند کارهایی را که مطبعه مجلس انجام می‌دهد انجام بدهند بنابراین این شبهه را حقیقة باید زایل کرد و باید مطبعه مجلس را همینطور باین قوت و قدمهایی که پیش می‌رود باید تقویت کرد (صحیح است) یک موضوعی دیگر را که بنده حق می‌دهم بآقای ملک مدنی وآقایان نمایندگان هم موافق هستند این است که البته بایستی مطابع آزاد کلیة مؤسسات آزاد را حفظ کرد این اصل خیلی مجری است در تمام دنیا در اروپا چرا پول می‌دهند به بیکار چرا در بودجه انگلستان وفرانسه یک وجهی هست برای بیکارها برای شومور برای اینکه افرادی که استطاعت دارند کار بکنندولی کار پیدا نمی‌شود باینها کمک شده باشد تا در موقع کار در ممالک دیگر ترتیبدیگری دارند که بجای اینکه پول بکارگر بدهند بمؤسساتشان کمک می‌کنند مثلا یک کارخانه قالی باقی است باین کمک مادی می‌کنند که این استطاعت پیدا کندوبتواند قالیهایش را ببرد بخارج و آنها را بفروشد کما اینکه در چکوسلواکی الان کارخانه‌هاییکه الان آنها می‌فروشند در بازارهای دنیا از تمام کارخانهای ممالک دیگر ارزان‌تر است و دلیلش هم این است که دولت ببودجهای آنها کمک می‌کند که بتوانند ارزان بفروشند وقتی که ارزان فروختند کارگر زیاد پیدا می‌کنند در داخله در اینجا وزارت مالیه یک ترتیب عجیبی را در نظر گرفته است د رقانون ویک مسائل خیلی جزئی باندازه بازی مناقصه رواج پیدا می‌کند که کارها بیکی از دو صورت انجام می‌گیرد یا بتقلب یا اینکه کار بورشکستگی صاحب آن می‌رسد که شرکت دارد اصلاً این متد و طرز کار وزارت مالیه است مثلا بوزارت مالیه بگویید آقا شما قانع هستید باین قیمتی که خودشان کار را رسانیده‌اند تمام می‌شود میگویند خیر از این گران تر تمام می‌شود گفته می‌شود برای چه اینکار را می‌کنید هیچ معلوم نیست چه جواب می‌دهند مثلا از چیزهایی که شما می‌خرید فرض کنید میز بخرید وزارت خانه هم می‌خرد مال او بدتر است ومال شما بهتر است یا اگر هم مال او بهتر است یک نجاری را ورشکست کرده وسرگردان گذاشته که در یک قراردادی شرکت کرده است باوفشار می‌آورند که تو باید اینکار را حتماً انجام بدهی بنابراین بنده برای نظریه آقای ملک مدنی عرض می‌کنم که از این راه می‌توانیم کمک بکنیم بمؤسسات آزاد باید بوزارت مالیه گفت آقا مناقصه که شما می‌کنید مناقصه را وارونه کنید یعنی در مسائلی که می‌خورد بمؤسسات اروپائی وغیر اروپائی مبلغش می‌رسد بدویست هزار چهار صد هزار پانصد هزار تومان اعلان مناقصه بدهید و مؤسسات اروپائی وغیر اروپائی را برخ هم بکشید که ارزان تر تمام شود ولی چیزهاییکه راجع بامور داخلی است چهار تومان پنج تومان ده تومان است اینقدر پافشاری نکنید ولی در قانون متمم بودجه در یکی از موادش قضیه تقریباً بر عکس دارد می‌شود یعنی تا سه چهار هزار تومان را هم هر قدر وزارت مالیه بخواهد می‌تواند مناقصه بدهد بنابراین بنده خلاصه می‌کنم عرایضم را باین قسمت که بودجه مطبعه مجلس را باید تصویب کرد و در عین حال باید تذکر داد بدولت بوزارت مالیه که مؤسسات آزاد را هم تقویت بکنند و حقیقة متوجه باشند که آنها را بروز بدبختی بوسیله برخ کشیدن بهمدیگر نزنندآنها را نگاه دارند بآن شکل و مؤسسه مجلس را هم باید نگاهداشته ومطبعه مجلس هم هیچ نوع رقابت با مطابع خارجی نکرده.

رئیس- آقای طباطبائی.

طباطبائی دیبا- بنده راجع بترتیب و تنظیم بودجه مجلس باید عرض کنم که بودجه مجلس باید نمونه سایر بودجه‌های ملکتی باشد وعقیده بنده این است که ادارات دولتی و مؤسسات ملی دریک چیزهایی باید متحدالشکل باشند سال گذشته دولت راجع به بودجه‌های مملکتی یک ترتیبی اتخاذ کردند. بودجه‌های تفصیلی را که تقدیم مجلس کردند یک ترتیب مخصوصی بود که غیر از ترتیب سابق بود اگرچه بقول بعضی از آقایان نمایندگان خیلی شبیه بود بیک تقویم رقومی که سابق معمول بود ولی بعقیده بنده آن ترتیب بهتر است از جهاتی در آن ترتیبی که دولت تقدیم مجلس می‌کرد وآن ترتیب هم همینطور تصویب شد رتبه‌ها معین بود یعنی باین ترتیب مثلاً معلوم بود در فلان وزارتخانه وزارت عدلیه، وزارت مالیه چندین نفر صاحب رتبه نه یا هشت یا هفت هست الی آخر. در بودجه مجلس این ترتیبی که اینجا نوشته شده است هیچ معلوم نیست که چند نفر رتبه هشت هست (رتبه نه که ندارد) حالا اینجا یک اشکالی بنده دارم که جهت اینکه در مجلس ما رتبه نه نداریم چیست؟ اساساً چرا نیست (اورنگ: معنی ندارد که نباشد) بنده عقیده‌ام این است که باید باشد

(اورنگ: البته مسلم است)

هیچ جهت ندارد که در وزارت خانها و در ادارات دولتی چندین نفر رتبه نه باشد ودر مجلس ما یک نفر را هم نداشته باشیم ودراین بودجه رتبه‌ها هیچ معین نشده است و حتی سابق معمول بود ودر آن صورت بودجه‌ها که دولت بمجلس پارسال تقدیم کرده بود اقلاً رتبه‌ها معین بود مثلاً می‌نوشتند که در فلان اداره صاحب رتبه ۲ صاحب ربته سه چند نفر است ولی اینجا نوشته شده معاونت، منشی اطاق معاونت، معاون اداری ریاست، اطاق وسالون وطالار اینها منشی لازم ندارد چنانکه عرض کردم بودجه مجلس باید نمونه سایر بودجه‌ها باشد اینجا منشی اطاق معاونت نوشته‌اند صحیح نیست بعد نوشته شده مدیر تندنویسی وصورت مجلس این معلوم نیست، مدیر کل است، مدیر شعبه است، چه رتبه ایست، بنده این ترتیب را عقیده ندارم آن ترتیبی که دولت بودجه تقدیم مجلس کرده است صحیح است مجلس هم باید بودجه اش را تغییر بدهند دولت که آن بودجه‌ها را میاورد و بودجه‌های تفصیلی را خواهد آورد بآن ترتیب آنها را هم تغییر بدهیم و بگوییم آنها هم صحیح نیست. در هر صورت بنده کاملاً معتقدم که دراین قضایا باید خیلی دقت کنیم که متحدالشکل باشد دولت این بودجه‌ها را با یک ترتیبی که میاورد ما هم بودجه مان را بهمان ترتیب بیاوریم. اساساً بنده معتقدم که اگر آن ترتیب صحیح است این بودجه را هم باید همانطور تنظیم کرد که همان ترتیب باشد اگر صحیح نیست این ترتیب که بودجه مجلس است با بعضی اصلاحات عیبی ندارد. عرض دیگر بنده راجع بترفیعات است و راجع بکمیسیون ترفیعاتی است که اینجا ذکر شده بنده معتقد نیسم بکمیسیون ترفیعات یک نظامنامه دارند مستخدمین مجلس که از روی همان نظامنامه باید رئیس محترم مجلس عمل کند یعنی رئیس محترم مجلس که ریاست عالیه بتمام مجلس دارند و در اداره مباشرت هم رئیس مباشرت که ریاست دارد باداره مباشرت و در اداره تقنینیه هم رئیس ریاست دارد باید رئیس این رتبه‌ها را مطابق سوابق تعیین کنند ورتبه‌ها را قائل شوند و بکمیسیون ترفیعات واینها بنده هیچ معتقد نیستم اینها سوابقی است که غیر از اینکه زحمت تولید بکند فایده دیگر ندارد. یکی هم راجع باضافات بود این را هم تذکراً عرض می‌کنم که درباب مستخدمین مخصوصاً مستخدمین جزء مجلس یک نظامنامه ما داریم که در هیئت رئیسه تصویب شده است از روی آن نظامنامه باید عمل کنند هیچ زحمتی هم ندارد مثلاً مستخدمی سالی ده ریال یا بیست ریال برایش اضافه قائل شده‌اند این زحمتی ندارد سوابقش معین می‌شود وعمل می‌شود. یکی دیگر هم راجع بکتابخانه بود که آقای اورنگ توضیح خواستند و آقای ارباب هم یک جوابی فرمودند که هر سال برای کتابخانه مجلس یک اعتباراتی هست کتاب هم خرید ه می‌شود ولی هیچ معلوم نیست که چه نوع کتبی است اساساً چنانچه بنده در نظر دارم سال گذشته هم عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم محل کتابخانه مجلس برای استفاده عموم خوب نیست محل کتابخانه مجلس یا باید تغییر پیدا کند که در معرض استفاده عموم باشد یا باید یک جای دیگری خارج از مجلس باشد که مردم آزادانه بتوانند بیایند واستفاده کند والا این کتابخانه با این ترتیب و با این محل هر چه هم کتاب بخرند بنده عقیده‌ام این است که برای استفاده عموم نیست این یک عرض بنده عرض دیگر بنده هم این است که در اینجا یک اعتباری دیدم راجع به تنظیف که بنام این اعتبار در بودجه‌های وزارتخانها هم هیچ نبوده چون این مطلب سابقه ندارد بنده می‌ترسم در سایر بودجه‌ها هم به اسم تنظیف بیاید بنابراین خوب است توضیحی هم دراین خصوص بدهند که مقصود از تنظیف چیست یکی هم راجع به تبصره ماده اول ذکر شده است مباشرت مجلس مجاز است تمام اعتبار مذکوره در ماده اول رادر هر ماه در حدود آنچه ضرور بداند از وزارت مالیه دریافت نماید بنده نمی‌فهمم یک بودجه که بمجلس می‌آید وتصویب هم می‌شود اداره مباشرت می‌بایستی بداند که در حدود چه مقدار لازم دارد وهمان مقدار را بگیرد وآنچه راکه لازم ندارد نگیرد بنده معنای این راکاملاً ملتفت نشدم اداره مباشرت مجلس باید این بودجه را بگیرد و اگر صرفه‌جویی دارد او هم موافق مقرراتی که ممکن است در هیمن جلسه امروز معین شود که صرفه جویی مجلس در جزء خود مجلس است یا اینکه جزء خزانه دولت خواهد شد ولی در هر صورت این سابقه ندارد در بودجه‌های مملکتی هم سابقه ندارد فلان وزارتخانه یک مبلغ معینی که بودجه دارد در بودجه‌اش ذکر نشده است که اگر لازم دانست آنمبلغ را بگیرد واگر لازم ندانست نگیرد خوب است یک توضیحی در این خصوص داده شود که مقصود چیست؟

مخبر کمیسیون محاسبات (میرزا یانس)- آقای دیبا نماینده محترم یک ایرادی فرمودند راجع بوضع نوشتن بودجه البته میدانید که در وضع محاسبات چندین ترتیب می‌شود اختیار کرد وهر ترتیبی از یک راه یک تسهیلاتی دارد که اگر بخواهند از راه دیگر داخل شوند یک اشکالاتی دارد آن ترتیبی که حضرت آقا فرمودند فوری بنظر می‌آید که چندنفر از این رتبه است وچندنفر ازآن رتبه هستند و مشغول بکار هستند ولی این چند نفر صاحبان رتبه در کدام ادارات و شعبه‌ها تقسیم شده‌اند آنرا نخواهید دید ولی اینجا در این ترتیب تقسیمش واضح است ولی آن یکیش یکقدری مشکل است زیرا آن ترتیب که آقا فرمودید اگر کسی نگاه باین بودجه می‌کرد نمی‌توانست آنرا بوضعی درشعب وادارات تقسیم کند که برای همه روشن باشد اما با این ترتیب ما فوری می‌توانیم استخراج کنیم که چند تا رتبه هفت داریم چند تا رتبه چهار داریم چند تا رتبه سه داریم وبنده تصور می‌کنم که این ترتیب نوشتن بودجه بهتر است منتها اگر یک اضافاتی می‌کردیم در آخرش و جمعش را خودمان زحمت می‌کشیدیم و می‌نوشتیم برای آقایان بهتر بود ولی ما این تقصیر را کردیم که جمعش را ننوشتیم

(اورنگ: قصور را)

واینکه راجع باطاق معاونت فرمودید که منظور از اطاق چیست بنده چنین فهمیدم که اطاق معاونت در واقع آن تشکیلاتی است که با معاون است وآن نفراتی که در آنجا هستند حالا حضرتعالی ایراد در این می‌گیرید این را می‌شود نوشت تشکیلات یا شعبه فلان این یک اهمیت زیادی ندارد آنوقت راجع بکمیسیون ترفیعات فرمودید که این کمیسیون ترفیعات از روی نظامنامه است عرض می‌کنم این کمیسیون که تشکیل می‌شود باختیار خود ریاست محترم مجلس تشکیل می‌شود اختیار با ایشان است وایشان چند نفر را دعوت می‌فرمایند که با ایشان در خصوص ترفیعات کمک کنندواین هیچ ایراد و اشکالی ندارد و بنده گمان می‌کنم که اینرا بیشتر می‌شود حمل به حسن نیت آقای رئیس کرد که اگر من تنها ممکن است یک اشتباهی بکنم البته بامداد چند نفر از اشخاص بصیر این اشتباه را نخواهم کرد و باید از این فکرشان تشکر کرد ونباید ایراد کرد

(دیبا: آقا من ایراد به آقای رئیس نکردم)

یکی هم راجع به محل کتابخانه فرمودید بنده اغلب از بعضیها شنیده‌ام که می‌گویند کتابخانه را باید ببرند سر خیابان که نزدیک بمردم باشد

(دیبا: بنده اینرا نگفتم)

بله نگفتم حضرتعالی فرمودید عرض می‌کنم شنیده‌ام وخیلی هم شنیده‌ام و حضرتعالی هم وقتیکه راجع به محل کتابخانه مجلس بیانی فرمودید تصور کردم شاید عقیده تان این است که درهر صورت بنده برخلاف عرض می‌کنم هر چه لازمست تسهیلات برای کتابخانه بایستی بشود ولی محل کتابخانه در خیابان و نزدیک خیابان وشلوغی هیچ مورد ندارد بلکه محل کتابخانه بایستی در یک محل آرام وملایمی باشد که وقتی شخصی مشغول مطالعه می‌شود فکرش راحت باشد و بنده گمان می‌کنم که یک سهولتهای فوق العاده از طرف مباشرت راجع بکتابخانه شده و اگر سهم نکنم ویادم باشد در حدود دو هزار نمره یا کمتر

(ارباب کیخسرو: نهصد نمره است)

باشخاص اجازه داده شده است و هر کس هم بخواهد تا حدود دو هزار نمره اجازه داده می‌شود. و اما راجع باعتبار که فرمودند آنچه را لازم میدانند بگیرند اولا این ترتیب یکقدری عوض شده است حالا من در اینجا جواب عرض نمی‌کنم ولی در موقع خودش عرض خواهم کرد اما راجع به تنظیف خیلی چیز خوبی است ما با تنظیف کاملا موافق هستیم تنظیف چیزی نیست که کسی مخالف آن باشد ولی بنده نمیدانم چه تنظیف مخصوصی است دراداره مباشرت اینرا خود آقاری ارباب توضیح خواهند داد و بنده در هر جا رقمی برای تنظیف ببینم فوری موافقت می‌کنم.

رئیس- آقای ارباب کیخسرو.

ارباب کیخسرو – یک قسمت از مذاکرات تصور می‌کنم بلاجواب ماند اجازه می‌خواهم بنده عرض کنم اینجا در قسمت مذاکراتی که آقای ملک مدنی کردند راجع به مطبعه اولاً فرمودند که مردم باید استفاده بکنند عرض کنم که مردم همین مملکت می‌آیند در اینجا و کار می‌کنند از خارج که نمی‌آیند بعلاوه مطبعه مجلس باختیار خود مجلس است امر فرموده‌اند باشد هست هر وقت هم که مقتضی بدانند نباشد وامر بفرمایند نباشد نخواهد بود نهایت تا آنوقتی که باید باشد اداره مباشرت وظیفه اش این است که سعی کند که خوب باشد مطبعه مجلس اگر درست بخواهید مطالعه بفرمایید تصور می‌کنم که بقدر خودش خدمت بزرگی باین مملکت کرده است

(صحیح است)

فراموش نشود که وضعیات مطبوعات چه بود و مطبعه مجلس از وقتی که شروع کرد بعمل مطابع دیگر هم مشغول اصلاح و تکمیل خودشان بودندواگر شکستی برای مطابع دیگر بود آنقدر مطابع زیاد نمی‌شد و همانطور که حضرت آقای رهنما فرمودند کارهای مطبعه مجلس کارهایی است که سایر مطابع نمی‌توانند انجام بدهند و وسایل آن را ندارند بعد هم یک قسمت دیگر آقای ملک مدنی فرمودند که مطبعه مجلس دخل وخرج نمی‌کند بنده استحضاراً عرض می‌کنم که مطبعه مجلس از اضافه عایدات خودش بعد از آنچه که از دولت گرفته می‌شود بدولت ردکرده است از سه سال قبل تمام سرمابه خودش را مستهلک کرده است وبعد از آنهم در سال ۱۳۱۰ سی و چهار هزار و کسری عواید خالص داشته ودر سال ۱۳۱۱ که هنوز حسابش روشن نشده وباید بشود ممکن است یک جزئی کم وزیاد گفته شود ولی در حدود دویست وهفتاد هزار ریال باز عایدات خالص داشته است بعد از وضع خرجش عرض می‌شود مطبعه مجلس هیچوقت رقابت هم با کسی نکرده است زیرا مطبعه مجلس هیچوقت در مناقصات دولتی شرکت نمی‌کند که بگویند رقابت می‌کند. در قسمت کارهای دولتی هر چه میل دولت است باینجا رجوع می‌کند و جاهای دیگر را خودش مختار است با مطابع دیگر هر قسم می‌خواهند معامله می‌کند غرض این است که مطبعه مجلس هیچ ضرری به مطابع دیگر ندارد و اساسش را هم عرض کردم تا وقتی که مجلس شورای ملی میل دارد هست وقتی که میل ندارند دیگر نخواهد بود. راجع به مجله مذاکرات مجلس اظهاراتی فرمودند اظهاراتشان خیلی هم صحیح بود عرض می‌کنم خود ادراه مباشرت مجلس هم متوجه این منظور شده است مطرح مذاکره هم هست وراجع بمیزان قیمت آن وتسهیل برای عموم هم انشاءالله ترتیبی خواهد شد که رفع نگرانی آقا بشود. راجع به رتبه‌ها هم ایشان تذکر دادند و هم آقای رهنما با توجه بخود لایحه که تقدیم شده است ملاحظه خواهید فرمود که برای مستخدمین جزء ورتبه‌های یک ودو کاملاً اضافاتی منظور شده است چون آنها اشکالی نداشت و برای رتب بالا که شاید دقتهای بیشتری لازم بود نظر مقام منیع ریاست این بود بطوری که سایر آقایان هم توضیح دادند کمیسیونی تشکیل شود آنهم هر قسم که مقتضی باشد البته نظر نظر عدالت است عمل خواهند کرد. قسمت تنظیف را سؤال فرمودند سابقاً مخارج سرایدار خانه و فراشخانه و هر محلی که کارشان تنظیف است و وسایل تنظیف لازم دارند ما باسم می‌نوشتیم مخارج سرایدار خانه وفراشخانه وغیره ولی از خود خود وزارت مالیه بما تذکر دادند که خوبست شما هم همان کلمه که در بودجه‌های مملکتی نوشته می‌شود (کلمه تنظیف) همان را اختیار کنید پس تنظیفاتی که فرمودید عبارت از وسایل تنظیفاتی است که برای سرایدار خانه و فراشخانه لازم است.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس- آقای اعتبار راجع بکفایت مذاکرات است؟

اعتبار- چون آقایان فرمودند مذاکرات کافی است و بنده یک عرایضی داشتم اگر اجازه می‌فرمایید عرض کنم

(جمعی از نمایندگان: بفرمایید)

آقایان اگر در خاطر داشته باشند مجلس شورای ملی در دوره پنجم یک قانونی گذراند که وزارتخانه‌ها را مکلف کرد که یک قانونی بنویسند یعنی قانون تشکیلات خودشان را تهیه کنند و بمجلس بیاورند بعد وزارت مالیه وسایر وزارتخانه‌ها آمدند و مذاکره کردند با ما که بهتر این است که این قضیه عملاً انجام شود باینصورت که بودجه هر وزارتخانه یا هر مؤسسه را تشکیلات آن مؤسسه یا آن وزارتخانه بنویسند وبنده خاطرم است که مسیومیرزا یانس هم در موقعی که دکتر میلسپو رئیس کل مالیه بود برای عملی نمودن این قانون آمدند در کمیسیون بودجه وایشان همراه آن قانون بودند و در این باب خیلی بیانات مشروح کردند و بالاخره با دلایل و جهات عدیده که اظهار داشتند تصدیق کردیم که این ترتیب بهتر است یعنی قانون بودجه تشکیلات همان مؤسسه وهمان وزراتخانه است و بودجه تفصیلی نشان می‌دهد وضعیت تشکیلات آن وزارتخانه راکه بودجه اش تقدیم شده است پس مااین قانون را که می‌بینم قانون بودجه اسمش است یا بودجه تفصیلی است واین قانون تشکیلات مجلس است و بنده معتقدم همانطور که یکی از آقایان نمایندگان اظهار کردند بودجه مجلس بایستی نمونه و سرمشق باشد برای سایر قسمتها ومؤسسات ووزارتخانه‌هایی که بودجه‌هاشان را می‌آورند در این جا و مشاوره وتصحیح می‌کنند وقتی که این حق را برای خودش قائل است مجلس وحق هم هست اول باید خودش را اصلاح کند یعنی اگر بودجه مجلس یک نقائصی دارد آن را باید اصلاح کند بعد بودجه وزارت مالیه را اصلاح کند با بودجه فلان وزارتخانه را بنظر بنده بودجه مجلس یعنی تشکیلات مجلس بهیچوجه تناسب با کارش ندارد بنده این عقیده رانه حالا دارم قبل از اینکه مجلس هم افتتاح شود یک روز خدمت آقای رئیس بودم این را عرض کردم که این وضعیت فعلی یعنی مشاغل را روی اشخاص بردن وبرای اشخاص تهیه شغل کردن و حقوق دادن تشکیلات نیست واین دو عیب دارد که بنظر بنده یکی باعث ضرر و زیان خود مستخدمین مجلس است یکی هم ضرر و زیانی است که ممکن است اگر ما در فکر اصلاحات خودمان نباشیم شاید یک مصلح دیگری بیاید وما را اصلاح کند بنده می‌خواهم عرض کنم قبل از اینکه باین زیان دومی بربخوریم خودمان بنشینیم و وضعیت خومان رااصلاح کنیم مجلس عرض و طولی ندارد بالاخره مشاغل ووضعیت او معلوم است بنده عقیده‌ام این است که هیئت محترم رئیسه مجلس بنشینند و بودجه خودشان را با مشاغلی که دارند یعنی مشاغل حساسی که دارند اشخاص را تطبیق بکنند با آن کار و بهشان کار بدهند وبعد اگر آنوقت کم و کسری دارند انتخاب کنند اگر مازاد دارند بنده معتقدم که مازاد را باید با هیئت دولت داخل مذاکره شد وآقایانی که ممکن است از کار مجلس زیاد بیایند اینها را بفرستند بوزارتخانها و وزارت خانها از آنها استفاده کنند بنده معتقدم که مستخدمین مجلس مستخدمین صحیحی هستند و بهترین مستخدم هستند هم از حیث معلومات و هم از حیث کاردانی همه این صفات را دارند

(صحیح است)

و ما در ادوار متعدده که بوده‌ایم همیشه دیده‌ایم که وظایف محوله خودشان را با یک روح عفاف و صمیمیتی انجام داده‌اند بنده هیچ نظر خاصی نسبت به هیچکس ندارم باین جهت داخل در هیچ جزئیاتی نمی‌شوم که بگویم کجا خوب است کجا بد است و کجا مورد ندارد زیرا اگر بخواهم داخل این جزئیات شوم ممکن است گفته شود که بنده نسبت بیک نفر نظر خوب داشته یا بیک نفر نظر بد داشته‌ام و حال اینکه خود آقایان سابقه طولانی دارم و بهمه شان معتقدم ولی این عرضی که می‌کنم صرفاً از نقطه نظر صلاح مستخدمین است واگر چنانچه بهمین صورتی که همیشه بوده است بماند بالاخره زیانش عاید خودمان می‌شود الان مستخدمین مجلس گمان می‌کنم سال سوم وچهارم است که استحقاق داشته‌اند اضافه بگیرند چرا نگرفته‌اند برای همین دلیل است که تشکیلات مجلس با مشاغلی که به مستخدمین اینجا داده‌اند تناسب ندارد وهر وقت صحبت می‌شود یا مالیه می‌گوید آقا هنوز معلوم نیست که شما چه چیز دارید و چه چیز می‌خواهید و چقدر می‌خواهید اضافه بدهید از این جهت بنده عقیده‌ام این است که یک ضرر ویک مضرات دیگری این تشکیلات فعلی مجلس دارد و معتقدم که در درجه اول مجلس باید بنشیند واشخاصی را که دارد بیاورد ودر ردیف کارهایش بگذارد و مازادش را هم بجاهای دیگر بفرستد غیر از این بکند ظلم است نسبت بآن مستخدمینی که می‌بایستی بموجب قانون اضافات بگیرند واز مزایای قانونی خودشان استفاده بکنند مطلب دیگر بنده راجع است بموضوع کمیسیون عرایض و موضوع این مراسلات ومکاتباتی که در آنجا می‌شود بنظر بنده گرچه نظامنامه بما اینطور امر می‌کند ولی یک چیز خیلی زاید بدی است کمیسیون عرایض آنجا می‌نشیند و بعد هم یک مکاتبات وعرایض مردم از ولایات و از جاهای دور با یک امیدواریها وانتظاراتی بمجلس شورای ملی عرض می‌کنند کمیسیون عرایض نگاه می‌کند می‌گوید بوزارتمالیه مراجعه شود این عیناً یک سواد نوشته می‌شود بوزارت مالیه و عرضحال حسنعلی خان را نسبت باضافه یا تعدی مالیاتی برای شما می‌فرستیم چه می‌گویید وزارتمالیه هم می‌گوید بمحل مراجعه شود پس از اینکه جواب رسید بشما جواب می‌دهیم بعد هم جواب می‌دهند که در تعقیب مراسله نمره فلان بشما اطلاع می‌دهیم که این عمل غلط بوده یا صحیح بوده یک نفر از رفقای بنده در شعبه داد وفریاد می‌کرد که نگذارید امیدشان قطع شود بگذارید شکایت خودشان را بکنند بنده عرض می‌کنم کاملا این نظر خوب است وهمه موافقیم ولی جدی باشد نه شوخی این صورتی که فعلا دارد جز یک ارسال ومرسول وجز اینکه بعد از شش ماه پنج ماه یک مردی یا یک نفری یا یک غائله درجاهای دور منتظرند که مجلس در شکایات آنها امعان نظر می‌کند و قضاوت می‌کند یک مراسله خشک وبی معنایی که یک پول سیاه ارزش ندارد بعد از اینهمه مدت بدست او می‌رسد پس وقتی که شما اینطور جواب می‌دهید بالاخره هیچ مداخله نکنید بهتر است و مردم هم بدانند که مجلس در این قسمت وظیفه ندارد خودش کار خودش را تعقیب می‌کند و بوزارت خانه مربوطه مراجعه می‌کند داد و فریاد می‌زند اگر حق می‌گفت تشخیص می‌دهند و جواب قاطع باو می‌دهند اگر حق نداشت که هیچ بنابراین ما تمام تشکیلاتمان و تمام حقوقاتمان واین اعضایمان یک قسمت اعظمش روی همین قسمت کوچک قرار گرفته است که همین عرایض همین شکایات را از ولایات می‌فرستند بکمیسیون و کمیسیون هم می‌فرستد به دارالانشاء و دارالانشاء هم یک سواد و یک مراسله روی او تهیه می‌کند و می‌فرستد بوزارتخانها بعد از شش ماه یک جوابی می‌نویسند بنظر بنده این را اصلا باید کنار گذاشت و هیچ نباید متأثر شد و گفت که خیر ما باید یک همچو فرمالیته‌هایی داشته باشیم چون پیشینیان داشته‌اند اگر چنانچه بخواهیم داشته باشیم بالاخره باید همانطوری باشد که نظامنامه پیش بینی کرده است یعنی کمیسون عرایض بنشیند و فلان شکایت را تحت رسیدگی قرار بدهد و نماینده از فلان وزارتخانه بخواهد و توضیحات داده شود اگر قانع شدند که هیچ واگردیدند که حرف ناحسابی است قضاوت کنند و بهر وزارتخانه که صاحب عمل است بگویند که فلان کس دراین قضیه محق است و شما اشتباه می‌کنید ودر واقع قضاوت بکنند بنابراین بنده هر چه دراین بودجه نگاه کردم می‌بینم تقسیماتی که شده است یعنی اعتباراتی که برای این بودجه و تشکیلات تهیه شده است بنظر بنده یک پول خیلی زایدی است و می‌شود اینها را با یک وقت کمی نشست و درست کرد واین مشاغل را با یک صورت و وضعیتی تقسیم کرد بطوریکه از اعتبارات یک مبلغ بیشتری استفاده شود وصرفه جویی بشود از آنطرف وقتی که این مشاغل را درست کردیم و حقاً تقسیم کردیم می‌توانیم بمستخدمین خودمان ترفیع بدهیم اضافه بدهیم ونگذاریم امسال را بسال دیگر وهی بگوییم سال آینده انشاءالله می‌دهیم بنابراین ما می‌توانیم این قسمتها را الان درست کنیم و چون دراین قسمت اگر بخواهیم جزئیاتیرا عرض کنم دلایلی که دارم ممکن است مرتبط بشود با یک اشخاصی باین جهت بنده دیگر عرضی نمی‌کنم وخاتمه می‌دهم وامیدوارم دراین قسمت کمیسیون محاسبات یک توجهی بفرمایند که این نقایص رفع شود در خاتمه هم عرض می‌کنم که بنده نسبت بتمام مستخدمین مجلس علاقه دارم وارادت دارم ولی این نظری را هم که دارم شخصاً اینطور تشخیص کردم که بصلاح و صرفه آقایان است.

رئیس- مصمم بودم در بودجه مجلس هیچ حرف نزنم وبگذارم بجریان طبیعی خودش سیر کند ولی پاره مذاکرات بنده را ملتزم کرد که نه تنها حرف بزنم بلکه مفصل حرف بزنم اولاً برای اینکه در آتیه اگر بنا بشود به من رأی بدهید طرز فکر مرا بدانید لازم است بگویم که من از آن طبقه نیستم که کسی را بی‌معیش کنم

(صحیح است)

بنده از آن طبقه نیستم که کسی را از نان ساقط کنم ابرامی هم در بقای شغل خودم ندارم و بسهولت از مشغله خودم می‌گذرم ولی تا موقعی که هستم به حفظ کوچکتیرین و ضعیفترین صرفه وحوقق مشروع اعضاء اداره خودم را مراقبت دارم

(صحیح است).

اما اینکه فرمودید که تشکیلات مجلس شورای ملی محتاج باین مقدار از وسایط و وسایل نیست بعقیده بنده هست

(صحیح است)

چرا؟ حالا همه را توضیح می‌دهم برای خاطر اینکه هیچ معهود نیست که اگر اداره تشکیل است فرد فرد در اوضاع آن اداره اظهار نظر کنند و هر کدام هم گمان کنند نظرشان مصاب است قاعده این است که مردی را مبعوث کنند که باوضاع اداره یا یک مؤسسه مطالعه ونظر کند آن نظر را بموقع عمل بگذارد واین طرز فکر من است. اعضاء و اجزاء اداری مجلس زحمت می‌کشند

(صحیح است)

همه اینها مرارت برده‌اند. غالب اینها در پیدایش مشروطیت مدخلیت داشته‌اند اینها مشقت دیده‌اند مجلس افتاده‌اند زجر و مصیبت دیده‌اند

(صحیح است)

من وقتی در مجلس شورای ملی کار می‌کنم باید ملایمات و مناسبات و مقتضیات مجلس شورای ملی نصب العین من باشد

(صحیح است) و من در مجلس شورای ملی به باشی ناتوان اهمیت می‌دهم یعنی گمان می‌کنم که او در یک مسیری و در یکوضعی سیر کرده است که از اینجا حق دارد آکسیون دارد سهم دارد و بنا بر این اوضاع اداری مجلس مشوش نیست وکاملاً هم منظم است

(صحیح است)

پنجسال است که بنده باعضاء اداری خودم نه اضافه داده‌ام نه ترفیع داده‌ام

(صحیح است)

و حال آنکه اشتباه ونظایر آنها در این چند سال رتبه وترفیع گرفته‌اند

(صحیح است)

اگر بنده می‌دانستم که حضرتعالی این قسمت را صحبت می‌نمایید حاضر بودم که یک احصاییه حاضر بکنم که اضافات بودجه پرسنلی وزارتخانها و مؤسسات دیگر نسبت صد به یک است بمجلس شورای ملی

(صحیح است)

و بنابراین بنده خودم را در همان حین که حافظ و حامی حقوق اعضاء مجلس شورای ملی میدانم همانطور هم جنبه عمومی مطلب را که افراط و تفریطی نشود تحت نظر ودقت دارم وآقای وزیر مالیه هم که مظهر اعتماد مالی مملکت است نمی‌توانند این را اغماض بکنند که من همیشه این نظر را داشته واعمال کرده‌ام

(صحیح است).

اما راجع به تقلیل اجزاء و تغییر مشاغل اعضاء بنده در هیئت رئیسه صحبت کرده‌ام و گمان نمی‌کردم که ضرور باشد در مجلس شورای ملی بگویم ولی حالا می‌گویم بنده گفتم که همیشه مردهای مدیر وقتی که با وضعیتی مصادف می‌شوند از دو شکل خارج نیست یا یک حقیقتهایی است یا یک شایعاتی و بتصور بنده با شایعات هم باید یک مماشاتی کرد که رفع بشود اینکه بعضی از رفقای مجلسی می‌گویند که شاید اعضاء کم هستند یا زیاد هستند بنده موافق نیستم که آنها را با خشونت و بی معاش نمودن و به زبری از کار خارج کنند درهیئت رئیسه سه پیشنهاد کردم که رفقای هیئت رئیسه قبول کردند یکی اینکه اگر عضوی بعد از این استعفا کرد یا مریض شد وخارج شد یا منتقل شد بجای دیگر ما بجای او عضو دیگری استخدام بکنیم فقط یکی از رفقا بمن تذکر داد که یک عضو خطاط داریم که ظاهراً او خوب کار نمی‌کند در ضمن تذکر آن را قید کنید که ممکن است آن یکنفر بخصوص با شخصی که در رتبه یک و خوش خط باشد عوض شود بعد هم گفتم مثل وزارت پست وتلگراف اگر میسر باشد با تعاطی نظر با دولت اگر بشود که یک چهلم حقوق مستخدمین را ضرب در سنوات خدمتشان بکنیم مثل مستخدمین پست و تلگراف اشخاصی که استعداد تقاعد داشته باشند متقاعد شوند. سابقاً هم اگر جایی می‌خواستند که ما اعضائی بآنجایی منتقل کنیم ما مضایقه داشتیم حالا اگر خواستند چنانچه شدیداً مورد احتیاج نبود مضایقه نمی‌کنیم وما حساب کردیم که اگر ما در یک دوره تقنینیه این عمل را بکنیم ده بیست نفر از اعضاء ما کاسته می‌شود و آن منظوری هم که در مقابل این شایعه ممکن است وجود داشته باشد با این ترتیب مرتفع می‌شود. حالا خلاصه می‌کنم عرایضم را که اگر این تذکر را بمن می‌دهید که من بیایم و این تصرفات را بکنم من این توانایی را ندارم و بالاخره در روح وخون من این قساوت نیست ممکن است مرد دیگری را برای دفعه بعد یعنی در چهاردهم میزان انتخاب کنید واواین تصرفات را که لازم دارید بکند ولی من نمی‌توانم اگر نظرتان این است که یک تعدیل خفیف غیرمحسوسی بشود عرض کردم که درهیئت رئیسه مذاکره کردیم و اینطور ثباتی کردیم که باین وضع ملایم و غیر محسوس و بدون اینکه بکسی کوچکترین صدمه بخورد این شایعه که می‌گویند شاید اعضای مجلس بیش از احتیاج است مرتفع کنیم این طرز فکر من است تاموقعی که من مباشر عمل هستم تا موقعی که من مسئول هستم این رویه من است اگر این رویه باید تغییر کند شخصش هم تغییر کند.

اعتبار- اجازه می‌فرمایید.

رئیس- بفرمایید.

اعتبار- بنده اینجا گمان می‌کنم نتوانستم بطوری که باید منظور خودمان را بعرض مجلس برسانم و موجب شد که آقای رئیس اینطور تعبیر بفرمایند مقصود بنده این نبود که مستخدمین مجلس را باید بیرون ریخت یا باید خدمات و سوابقشان را رعایت نکرد. خیر بنده خودم بیشتر از همه معتقد و مؤمن باین نظر هستم و همیشه این نظر را داشته‌ام که بایستی سوابق و خدمات آنها را حفظ کرد ولی از آن طرف حضرت آقای رئیس می‌فرمایند که پنجسال است من اضافه حقوق نتوانستم بدهم. چرا نداده‌اید برای همین دلیل بوده است که بنده عرض می‌کنم و هیچ جهت دیگری نداشته است بنده معتقدم که بایستی مستخدمین مجلس از قانون استخدام خودشان استفاده کنند واینکه نکرده‌اند هیچ جهتی نداشته است جز آنکه بنده عرض می‌کنم و نظر بنده هم این بود که مستخدمین مجلس شورای ملی را با حسن وجه می‌بایستی با مشاغلشان تطبیق کرد احسن وجه این نیست که یک عده را بریزند بیرون یا یک عده را بالاخره خارج بکنند و بی نان بکنند نظر بنده این نبود وحالا هم همچو نظری را ندارم و باز هم عرض می‌کنم که این ترتیب بصلاح مستخدمین تمام نمی‌شود و به زیان آنها تمام می‌شود واینکه اینها در این مدت استفاده نکرده‌اند بهمین جهت بوده است.

رئیس- در اینمدت ترفیعی که ما باعضاء مجلس نداده‌ایم از این نظر نبوده است که کسی بما گفته باشد که عده آنها زیاد است اینطور نیست ترفیع که نداده‌ایم برای این بوده است که همان مدل و سرمشق و نمونه که تذکر دادید می‌خواستیم رعایت بکنیم دولت بما می‌گفت اگر شما می‌خواهید ارفاق بکنید چون مرئی هستید دیگران هم اقتباس می‌کنند و می‌خواهند و بنیه مالی ما اینقدر نیست ما با دولتمان توافق نظر کردیم یکمطلب دیگر هم که محذوف ماند وحالا عرض می‌کنم موضوع کمیسیون عرایض است که بنده در مابین تذکراتم که یک قدری مفصل عرض کردم فراموش شد درآن موضوع اظهاری بکنم در باب کمیسیون عرایض دو فرض ممکن است یک فرض این است که ما بدهندگان عرایض بگوییم مدراک تان را ضمیمه عرایضتان بکنید وبدولت هم بگوییم در ورقه که جواب می‌دهید اوراق مدافعه را ضمیمه کنید بعد هم بگوییم چون زبان شما شایدکافی نباشد یک وکیل همراه کنید و بعد هم یک وکیل مدافع باید باشد و یک هیئتی را هم که بتوانند از عهده عمل برآیند باید گفت آنها قضاوت کنند و تازه این مرحله اولی است و بایستی مرحله ثانی و غیره داشته باشد آیا این برای مجلس شورای ملی میسر است؟

(جمعی از نمایندگان: خیر)

مرحله ثانی این است که به ملتمس هیچ جواب ندهیم و اگر عرضحالی می‌خواهند بدهند بگوییم مستقیماً بدولت مراجعه کنید اینهم بنظر آقا گمان نمی‌کنم صحیح باشد

(صحیح است)

پس شق ثالث و معتدلش این است که ما دولت را باعتماد این که همیشه معتمد خود میدانیم و بی غرض مشناسیم وحرف او را هم بی‌‎رض و بجا بدانیم وتذکر هم بدهیم که اگر کاری درمدار خودش نیست در مدار خودش بگذارد حالا ملاحظه می‌فرمایید که کمیسیون عرایض و اعضائی که وسیله ارتباط بین دولت و مردم باشند ضرور است. آقایانیکه موافق با ورود در شور مواد هستند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند).

رئیس- تصویب شد. ماده اول قرائت می‌شود:

ماده اول – برای مخارج دوازده ماهه سال یکهزار و سیصد ودوازده مجلس شورای ملی مبلغ شش میلیون و دویست و پانزده هزار و پانصد و چهل ریال (۶۲۱۵۵۴۰۱) موافق فقرات ۱ الی ۴ ضمیمه اعتبار بمباشرت مجلس داده می‌شود.

تبصره – مباشرت مجلس مجاز است تمام اعتبار مذکوره در ماده اول را در هر ماه در حدود آنچه ضرور بداند از وزارتمالیه دریافت نموده بعد از پرداخت حقوق و مصارف مشخصه از اضافات آن که بمنزله صرفه‌جویی است بدواً مبلغ دویست و شصت وپنجهزار وسیصدو سی و چهار ریال و نود دینار ۹۰ر۲۶۵۳۳۴ قرضه بنائی سال ۱۳۱۱ مجلس را مستهلک نماید و هر گاه مازادی داشته باشد برای تکمیل اثاثیه مجلس و تعمیرات لازمه مصروف دارد.

رئیس- تبصره‌ای هم که پیشنهادشده است از طرف آقای مخبر قرائت می‌شود:

تبصره – مباشرت مجلس مجاز است که از صرفه جویی ماده اول معادل سیصد و پانزده هزار و سیصد و سی و چهارریال ونود دینار بتدریج از وزارت مالیه دریافت نموده بعد از پرداخت دویست و شصت و پنجهزار و سیصد و سی و چهار ریال و نود دینار (۹۰ر۲۶۵۳۳۴) قرضه بنائی سال ۱۳۱۱ تتمه آنرا بمصرف اثاثیه مجلس برساند.

رئیس- آقای رهنما.

رهنما- موافقم.

رئیس- آقای ملک مدنی.

ملک مدنی – عرض کنم بنده یک توضیحی می‌خواستم عرض کنم سال گذشته بمستخدمین رتبه یک و دو یکی دو تومان داده شد بنده شنیدم بمستخدمین مجلس داده نشده است و با آن نظر ارفاق و توجه مخصوصی که آقای رئیس دارند خواستم ببینم چطور شده است که این مساعدتی که بتمام مستخدمین شده است باین طبقه نشده است ودر ولایات هم به مستخدمین بلدی داده نشده است و حال اینکه نظر این بوده است که همه از این عطیه ملوکانه استفاده کرده باشند و مساعدتی بهمه آقایان شده باشد حالا اگر مانعی نداشته باشد دراین تبصره هم پیشنهاد کنیم که تصویب بفرمایند.

رئیس- آقای ارباب.

ارباب کیخسرو- در قسمتی که فرمودند همان قسمتی که در نظر دارند اعتباری مخصوص بدولت داده شده بود برای این منظور واین منظور را هم هیئت رئیسه برای مستخدمین مجلس بعمل آورده نهایت از آن وجه مخصوصی که اختصاص داده شده بوددر وزارت مالیه برای این که بروندوازآنجا بگیرندما نگرفتیم فقط از صرفه جوییهای خودمان این منظور بعمل آمده است و اسباب نگرانی نیست که حالا دراین بودجه مزید شود.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس- آقایانی که باماده اول با اصلاح تبصره بوضعی که قرائت شد موافقند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند).

رئیس- تصویب شد. ماده دوم قرائت می‌شود.

ماده دوم – برای حقوق و مخارج دوازده ماهه مطبعه مجلس مبلغ پانصد و چهل ونه هزار و هشتصد و شصت ریال (۵۴۹۸۶۰) موافق فقره ۱ و ۲ ضمیمه اعتبار بمباشرت مجلس داده می‌شود.

رئیس- آقای رهنما.

رهنما- موافقم.

رئیس- آقای اورنگ.

اورنگ – یکمقدار از توضیحی را دروقتی که سئوالات خودم را عرض کردم از طرف آقای ارباب درجواب بنده بیان شد یکمقدار از آن را درست ملتفت نشدم تادر جواب سؤال خود بیابم لازم دانستم که در مرتبه از ایشان توضیح بطلبم و یک قسمتی راهم که خودم لازم دانستم شرح داده باشم عرض می‌کنم راجع بعواید وصرف عواید برای تکمیل مؤسسه مطبعه این را مسبوق بودم و می‌دیدم که صرف هم می‌شود باین معنی که نواقصی مطبعه دارد برای رفع آن نواقص و تکمیل هم دستوراتی داده یامیدهند سال بسال بنده نوع این نواقص را می‌خواستم بدانم چیست چرا روزی خاطر حضرت مستطاب عالی هست که در خدمت آقای دشتی وآقای رهنما شرفیاب بودیم روزی بود که کارخانه قند کرج افتتاح شده بود عکس کارخانه کرج را آقای رهنما در روزنامه ایران درج کرده بودند عکس بسیار بد بود و محو بود ایشان بیان کردند این عکس بد و محو را در مطبعه مجلس طبع کرده‌اند وقتی که مذاکره شد یافته شد که مسئله گراور عکس برداری و طبع آن اسباب وآلاتش لایق و کافی نیست این توضیحی را که طلبیدم از مقام مباشرت برای این بود که حالا این نواقصی را که مطبعه دارد بنابر اعتقاد مباشرت نوع این نواقص چه قسم است. مطلب ناقص بودن را میدانم تصمیم مباشرت را باینکه اضافه عواید را برای رفع نواقص صرف کنند این راهم بطور کلی میدانم اما نوع نواقص چه قسم بوده و چه قسم باعث نقص است این را بنده نمیدانم و میل دارم در توضیحات آقای ارباب بیابم اما یک جزء که راجع بمطبعه از طرف رفقا بیان شد آنرا هم میل داشتم در حدوداطلاعات خودم جوابی عرض کرده باشم که در آن موقع اجازه خواستم و مذاکرات کافی شد و نشد که عرض کنم و حالا عرض می‌کنم علت ومبدأ اشتباه آقای ملک مدنی این مقدمه است که ایشان ملاحظه کرده‌اند در عمل که هر تأسیسی را (مؤسسات ملی را عرض می‌کنم) از قبیل فلاحت تجارت آوردن کارخانه وقتی که دولت مباشر عمل میشودآنطوریکه یک شخص عادی از عهده برمی‌آید از عهده برنمیآید برهانش هم واضح است برای اینست که اینها شخصاً جمع شده‌اند پول گذاشته‌اند دلسوز هستند دنبال کارخودشان می‌روند ومراقبت کامل دارندوالبته اینها مراقبتشان بیشتر است و اینطور دقتها در کاری که مربوط بدولت است بطور شایان و شایسته نمی‌شود. این است که خوب در نتیجه از آب بیرون نمیاید لکن می‌خواستم بایشان عرض کرده باشم که مجلس شورای ملی اینطور نیست همانطور که عنواناً خارج از مؤسسات دولتی است روحاً هم جد است باین معنی که فرد فرد درتجربه دیده‌ایم که فرد فرد اعضایی که در مجلس شورای ملی دراین مؤسسه ملی یک مسئولیتهایی دارند مراقبت و مواظبت میکننددر انجام وظایف شان

(صحیح است)

ما اینرا در مواقع عدیده دیده‌ایم بهترین نمونه‌هایش یکی مسئله بنائی است یکی ایجاد مطبعه است

(صحیح است)

این بنائی در جاهای دیگر هم شده است ودیده‌اید یکی ایجاد مطبعه است درمجلس شورای ملی دیگران هم که پول شخصی گذارده‌اند و رفته اندمطبعه آورده‌اند مطبعه شان را دیده‌اید موجود است بنابر آن فرمایش آقای ملک مدنی آن مطبعه را که یک شخصی رفته است با پول خودش خریده است وآورده است با آن مقدمه آن مطبعه باید بهتراز مطبعه مجلس شورای ملی باشد حالا جواب من داده می‌شود که آن مطبعه کوچک بوده است و صاحبش پول زیاد نداشته است و مطبعه کوچک وارد کرده است خوب این کاغذ را که باید درش خوب چاپ کنند ما حروف آنرا می‌بینیم وضع و سبک آنراهم می‌بینیم این مؤسسه وجود خودش گواه و شاهد این است که مجلس شورای ملی هر کاری را که کرده است در منتهی درجه دقت و مراقبت شروع کرده است و بمنتهی درجه دقت ومراقبت نتیجه گرفته است وبا دیگر مطابع هم مخالف و مزاحم نیست بلکه سبب وعلت العلل وجودمطابع دیگر است یعنی خالق سایر مطابع است چرا؟ قبل از ایجاد مطبعه مجلس شورای ملی مطابعی دراین شهر بوده کتب و جرایدی هم درآن مطابع طبع میشده است الان موجود است آنها را می‌آوریم میگذاریم پهلوی این جراید و مجلاتی که امروز در این مطابع طبع می‌شود میبینیم بواسطه وجود مطبعه مجلس آنها هم خواسته‌اند رقابت و همچشمی کرده باشند و هی خود را کامل کرده‌اند پس کمال آنها نتیجه این مطبعه بوده است پس این مطبعه نهایت خدمت را کرده است واگر ما یک افرادی بودیم که تا بامروز نگهداری می‌کردیم آن یک اشتباه دیگر را یعنی اگر مؤسسه کاغذسازی را ایجاد می‌کردیم آن هم مدل و سر مشق می‌شد کما اینکه وقتی آن هم اعتبارش از دست داده شد بر حسب یک اقتضاء و مصلحتی ملاحظه فرمودید آنهم ایجاد نشد پس مجلس شورای ملی تمام مؤسساتش یعنی آنچه را که تا بامروز ایجاد کرده در نهایت دقت و مراقبت بوده و مبداء اشتباه آقا را هم عرض کردم تشریف نداشتنند حق داشتند که اشتباه بفرمایند ولی توجه باین کیفیتی که بنده عرض کردم بفرمایند البته بایشان خواهندگفت

(ملک مدنی: بنده بطور کلی عقیده‌ام را گفتم)

درست آن اصل کلی را که شما معتقدید بنده هم قبول دارم و معتقدم منتهی یک استثناء دارد وآن هم مجلس شورای ملی است

(صحیح است).

رئیس- آقای ارباب کیخسرو.

ارباب کیخسرو – راجع بنواقص مطبعه که سؤال فرمودند و یک قسمتی از آن روزنامه و تصویر را تذکر دادند اولا عرض کنم که تصاویری که در جراید چاپ می‌شود هیچ وقت در مطبعه مجلس چاپ نمی‌شود و خودشان چاپ می‌کنند نهایت یک قسمتهایی کلیشه‌هاشان را می‌دهند بمطبعه مجلس شورای ملی که تهیه کند والا مطبعه مجلس شورای ملی خودش چاپ نمی‌کند مطبعه فقط تهیه می‌کند حالا اگر بد چاپ می‌شود دیگر از آن حیث تقصیری متوجه مطبعه مجلس شورای ملی نیست مخصوصاً درهمان موقع که این تذکر داده شد بنده حسب الوظیفه آن کتابچه که نمونه تصاویری که در خود مطبعه مجلس تهیه و چاپ می‌شود از نظر مبارکتان گذراندم که آنچه درمطبعه مجلس چاپ می‌شود این است حالا اگر آن کلیشه را ناقص می‌کند بطور خلاصه عرض کنم از اولی که درمجلس شورای ملی مطبعه ایجاد شده است تصمیم هیئت رئیسه وقت این بوده است که هیچگونه روزنامه و مجله در مطبعه مجلس چاپ نشود و نمی‌شود. فقط اگر کلیشه بخواهندمیسازد و بدستشان می‌دهد. راجع بنواقصی که فرمودند آنچه که مادستور داده‌ایم اولاً چون ماشین برق برای حوائج خودمطبعه وحوائج مجلس ما کسر داشته‌ایم یک ماشین دیگر بقوه صد اسب دستور دادیم. دو ماشین داریم کفایت نمی‌کند یک ماشین دیگر بقوه صد اسب دستور دادیم یک مقدار زیادی وسائل گراورسازی را دستور داده‌ایم و رسیده است لوازم تمبر و قسمتهایی که برای تمبر و باندرل لازم بوده است آنها را تهیه کرده‌ایم یک قسمتهای دیگر ی هم هست که در صدد تهیه آنها هستیم ولی پول لازم دارد یکی از آنها ماشین مخصوصی است برای تمبر که بطرز جدید اختراع کرده‌اند وتقریباً چهارصد هزار ریال قیمت آن است ما اگر اعتبارات مان اجازه بدهد آن را هم خواهیم خواست برای اینکه آنهم درسرعت طبع ترجیح دارد بر اینهایی که هست وهم در رقم تمبر. یکی دیگر از رقم ماشینهایی است که قبلاً هم تذکر داده شده وما هم مذاکره کرده‌ایم و مظنه جات هم در دست داریم راجع بحروف ریزی است که حروفها رامطابق دستور بریزد وآن هم از احتیاجات این مملکت است که بتواند حروف را دراین جا بریزد و حورف حاضر هم در این جا داشته باشیم واین هم مقدماتش عمل شده است و بمجرد اینکه پول دست ما بیاید انجام خواهد شد

(دکتر طاهری:قیمتش چقدر است؟)

خود ماشین حروف ریزی سه دستگاهش در حدود دویست هزار ریال تمام می‌شود ولی التبه این مستلزم قالبها نیست قالب حروف بسته باین است که چه رقم باشد و برای چه حروفهایی خواسته شود البته برای حروف فارسی از نمره ۸ تا نمره ۳۶ و یا درشت تر قالب لازم دارد و باید عده لازم قالبها را تهیه کنند واین اضافه بر قیمت ماشینها میشودوهمینطور برای حروف لاتین که هر مقدار از آن لازم باشد باید قالب خرید ولی ما عجالتاً برای حروف لاتین احتیاج نداریم و لازم نداریم برای اینکه مطبعه مجلس در حدود ۱۴۰ رقم حروف لاتین دارد و محتاج بحروف لاتین نیست و آنچه باید تهیه کند قالبهای حروف فارسی است که تقریباً با آن قالبها سیصد وسی هزار ریال تمام خواهد شد با ماشینها و اینها. اما برای اینکه بنده حرف نسیه نزده باشم عین آن دفتر را که نمونه کارهای مطبعه مجلس و کارهای الوان وغیر الوانش است خواستم وآن را آوردند و این جا می‌گذارم که هر کدام از آقایان در موقع خودش خواسته باشند بیایند این جا و ملاحظه بفرمایند

(صحیح است).

اورنگ – گواه عاشق صادق در روی میز باشد (خنده نمایندگان)

رئیس- آقای روحی

روحی – بنده عرضم خیلی مختصر است عرض کنم آقای ارباب حقیقتاً راجع بمطبعه مجلس همینطور که نمونه‌هایش هم اینجا هست خیلی زحمت کشیده و رنج برده‌اند و حقیقتاً یک مطبعه جامعی برای مملکت تهیه شده است

(صحیح است)

واین مطبعه بمعارف مملکت کلیتاً و مخصوصاً بمؤلفین ونویسندگان وکسانیکه به ترجمه و تألیف کتاب می‌پردازند خدمت بزرگی کرده است ولی یک نقصی دارد که این نقص را باید هر چه زودتر مرتفع کنند ودرصدد باشند که این نقیصه هم از مطبوعات ایران مرتفع بشود و آن این است که حروف اعراب دار در مطبعه مجلس نیست الان ما اگر یک کتاب کلاسیک بخواهیم بنویسیم یک شعر عربی بخواهیم درآن جا بنویسیم ونقل کنیم که فتحه و ضمه و کسره و اینها داشته باشد که یک مبتدی آن را بتواند بی غلط بخواند تا بعد بتواند بصرف ونحو آشنا بشود نیست گذشته از این اگر از این حروف هم باشد تازه حروف چین آن نیست وحال آنکه باید تهیه کنند چون بیشتر مطبعه مجلس کتاب طبع میکندوکتاب را هم خیلی نفیس طبع می‌کند خیلی خوانا و خیلی خوب که غالب آقایان ملاحظه فرموده‌اند ولی نقیصه در مطبعه مجلس هست وخیلی بد است و من مخصوصاً از آقای ارباب کیخسرو خواهش می‌کنم که در سفارشاتی که بخارج می‌دهند برای حروف وقالب‌ریزی واینها برای حروف اعراب دار هم دراین شهر یک بنا و پایه بگذارند چون این بد است که کتب معارفی ومطبوعات ما حروف اعراب دار نداشته باشد و از این حیث برای خوانندگان مبتدی یا غیر مبتدی که آشنا نیستند بصرف ونحو اسباب زحمت بشود وتولید اشکال بکند اگر این نقیصه هم از مطبعه مجلس رفع شود می‌تواند در واقع مطابق آرزوی ما که همیشه انتظار داشتیم یک خدمات عمده را انجام بدهد مطبعه مجلس یک مطبعه جامعی باشد و خدمات مهم تری را انجام بدهد وامیدوارم این خدمت را هم در آتیه بتواند انجام دهد.

رئیس- آقای رهنما.

رهنما- بنده بیشتر عرایض خودم را می‌خواستم در ماده اول عرض کنم ولی مجال نشد و نوبت نرسید ولی دراین جا لازم میدانم عقیده خودم را از نقطه نظر حفظ یک اصول ومبادی که خود نمایندگان بیشتر به آن علاقه مند هستند یک مختصرتوضیحی بدهم تا این سوء تفاهمی که درخارج ممکن است برای مجلس شورای ملی ایجاد شود برطرف شود. بودجه مجلس شورای ملی بعقیده بنده زیاد نیست مااگر خودمان معتقد شویم که این بودجه زیاد است شاید از نقطه نظر این است که یک مسائلی را بخواهیم تذکر داده باشیم ولی اصولاً بودجه مجلس شورای ملی بعقیده بنده زیاد نیست

(صحیح است)

ما اگر خودمان معتقد بشویم که این بودجه زیاد است عرض کردم شاید از نقطه نظر یک تذکراتی است ولی در خارج اینطور وانمود می‌شود که نمایندگان مجلس شورای ملی خودشان می‌آیند و می‌نشینند و راجع به بودجه خودشان هر طوری دلشان می‌خواهد رأی می‌دهند ودرست می‌کنند بعقیده بنده این روح و فکر و این زمزمه درخارج برای مجلس شورای ملی خوب نیست بودجه مجلس شورای ملی آقا زیاد نیست

(صحیح است)

جمع بودجه مجلس را که الان در دست همه هست مطابق ارقام به آقایان عرض می‌کنم جمع بودجه مجلس که ما الان می‌خواهیـم تصویـب کنیـم در ســال می‌شود ششصد و بیست ویک هزار و پانصد و پنجاه و چهار تومان (۶۲۱۵۵۵۴) حقوق آقایان نمایندگان در حدود چهارصد و چهل هزار و کسری تومان – حقوق و مخارج مطبعه مجلس شورای ملی پنجاه و چهار هزار تومان و کسری – بودجه حقیقی تشکیلات مجلس صد وبیست و یک هزار تومان است. آیا این بودجه زیاد است آقا در سال؟ ماهی ده هزار تومان (عده از نمایندگان: خیر)

(دکتر طاهری: اصلاً بعقیده بنده تکرار این موضوع لزومی ندارد آن ماده گذشت در بقیه بفرمایید)

بهر حال بنده می‌خواستم به آقایان محترم تذکر بدهم که این مبلغ زیاد نیست

(صحیح است)

و یک صد و بیست هزار تومان بودجه مجلس شورای ملی برای تشکیلاتی که دارد از قبیل کمیسیونها و تشکیلات دیگری که خود مجلس دارد حقیقةً زیاد نیست و ما در اطراف این موضوع نباید زیاد عرایضی بکنیم وبحث کنیم

(صحیح است)

واما در اطراف این قضیه مطبعه مجلس که آقای روحی فرمودند البته آقای ارباب توضیحاتی را که لازم میدانند دراینجا خواهند داد.

رئیس- آقای ارباب کیخسرو.

ارباب کیخسرو- راجع به آن قسمت حروف که آقای روحی تذکر دادند خدمتشان عرض کنم که در مطبعه مجلس حروف معرب وجود دارد کتبی هم اخیراً چاپ شده است با اعراب و این بر حسب امر حضرت آقای رئیس هم شد که ما خواستیم و رسید و کتب عدیده هم چاپ شده و موجود است حالا اگر کتب معارفی که برای مدارس دستور داده‌اند آنها اگر طرز دیگری است آن بدستور ومیل خودشان بوده است که قسم دیگر چاپ شده است و دستور خودشان بوده است ولی در هرصورت از آن رقم حروفی که فرمودند دارند.

عده از نمایندگان – کافی است مذاکرات.

رئیس- آقایانی که با ماده دوم موافقت دارند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

تصویب شد. ماده سوم قرائت می‌شود.

ماده سوم – مجلس شورای ملی بمباشرت مجلس اجازه می‌دهد که عوائد مطبعه مجلس وباغ بهارستان وصورت مشورح مذاکرات را جزء جمع محاسبات مجلس محسوب دارد.

تبصره – معادل حقوق و مصارف سالیانه مطبعه مجلس و مخارج طبع صورت مشروح مذاکرات مجلس که از وزارت مالیه دریافت می‌شود از محل عوائد مزبور بخزانه مملکت تأدیه خواهد شد و مازاد کلیه عوائد فوق‌الذکر بر طبق قانون بودجه مصوب ۲۳ فروردین ۱۳۱۱ بمصرف تکمیل اثاثیه ور فع نواقص مطبعه مجلس خواهد رسید.

عده از نمایندگان – مخالفی نیست.

رئیس- آقایانی که با ماده سوم موافقت دارند قیام فرمایند

(عده زیادی برخاستند)

تصویب شد. مذاکره در کلیات ثانی است.

(عده از نمایندگان: مخالفی ندارد. رأی رأی)

آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد. (اخذ و استخراج آراء بعمل بعمل آمده ۱۰۲ ورقه سفید تعداد شد.)

رئیس- عده حضار ۱۰۵ باکثریت ۱۰۲ رأی تصویب شد.

[۳-تقدیم لایحه قرارداد نفط جنوب از طرف آقای وزیر مالیه ]

رئیس- آقای وزیر مالیه فرمایشی دارید؟

وزیرمالیه – آقایان محترم البته مسبوقند چون مذاکرات مربوطه به نفت جنوب تمام شده است و قراردادش حاضر شده است این است که تقدیم مجلس شورای ملی می‌شود که بجریان خودش بیفتد و بعد می‌آید بمجلس (تقدیم مقام ریاست نمودند) ضمناً می‌خواستم مجدداً تمنی کنم هر چه زودتر این را لطف بفرمایند که قانون متمم بودجه بگذرد که خیلی معطل هستیم و کارمان لنگ است

(عده از نمایندگان: فردا. فردا)

[۴-بقیه شور لایحه متمم قانون بودجه کل مملکتی ]

رئیس- ماده بیست ویکم متمم بودجه مملکتی مطرح است:

میزائی – عده برای مذاکره کافی نیست.

رئیس- تأمل بنده هم از همین لحاظ است. (در این موقع عده برای مذاکره کافی شد.) ماده بیست و یک قرائت می‌شود.

ماده ۲۱- وزارت مالیه مجاز است تا مبلغ ۴۰۰۰۰۰ لیره انگلیسی از موجودی فعلی ذخیره مملکتی و از آنچه در سال ۱۳۱۲ از عایدات معوقه یا جاری دولت از منابع نفتی ایران وصول شود جهة تأسیس دو کارخانه قندسازی در دو نقطه مختلف ایران به تشخیص دولت و مخارج مربوطه بآن در هذه السنه وهمچنین برای تأدیه قرض کارخانه قند کرج بابت سرمایه اصلا وفرعاً و باقی قسط آن سرمایه و همچنین مخارج مربوطه بتکمیل و تأسیس آن تأدیه واحتساب نماید. و نیز وزارتمالیه مجاز است مبلغ ۲۱-۹۸-۴۵۹۵۶۵ پهلوی که مطابق قانونهای مورخ ۲۵ مهر ۱۳۱۰ و ۲۸ بهمن ۱۳۱۰ از ذخیره مملکتی برای خرید کشتیها و سایر مصارف مربوطه بآنها بطور استقراض اخذ شده بخرج قطعی ببرد بقیه اعتباراتیکه برای این منظور (خرید کشتیها و مصارف مربوطه بآن) بموجب قوانین مذکوره تحصیل شده است بمنزله اعتبار قطعی محسوب و برای مصارفی که در قانونهای ۲۵ مهر ۱۳۱۰ و ۲۸ بهمن ۱۳۱۰ و ۱۲ مهر ماه ۱۳۱۱ و همچنین مخارج متفرقه مربوطه به کشتیهای خریداری و قیمت کشتی و قایقهای دیگری که مورد احتیاج باشد و تکمیل لوازم وتهیه احتیاجات مربوطه بآنها قابل استفاده خواهد بود.

رئیس- آقای امیر تیمور.

امیرتیمور- بنده خیلی مایل هستم که بعرایضم که بیش از چند جزء نیست آقای وزیر مالیه یک توجه بیشتری بفرمایند. آنچه که بنده اطلاع دارم از موقعی که ما بفکر ایجاد ذخیره مملکتی افتادیم وجوهی که برای اینمصرف اختصاص داده شده در انگلستان بودیعه گذاشته شد نمیدانم در موقع بحران پول انگلستان ودر موقعی که دولت انگلیس واحد طلا را از دست داد آیا ضرری از این حیث متوجه ذخیره مملکتی ما شده یا خیر؟ و ثانیاً بی میل نبودم که مطلع باشم که از مقدار ذخیره مملکتی چه مبلغی باقی مانده و از مخارجی هم که سابقاً چند فقره اعتبار داده بودیم که بمصرف برسد چه مبلغ باقی مانده و چه مبلغ بمصرف رسیده ودر خود ماده بنده عرضی ندارم و موافقم.

وزیر مالیه – بلی ذخیره مملکتی میدانید که از وجوهی حاصل شده است که از حق الامتیاز دولت ایران در کمپانی نفط بدست می‌آید و همه با لیره بوده است از روز اول با لیره بوده است و بموجب قوانینی هم که از مجلس گذشته است عیناً با لیره بذخیره مملکتی منتقل شده است تا امروز هم با لیره است و مسلم است تمام لیره هاییکه در دنیا در روی زمین بوده در تمام دنیا بوده است وقتیکه تنزل کرد و وقتی شکست ضرر وارد می‌آید البته بدولت ایران هم از این باب ضرر وارد آمده و لیره که حالا خرج می‌کنند از آن جا بمیزان لیره فعلی موجود خرج می‌شود اما اینکه فرمودند از ذخیره مملکتی چقدر باقی است ذخیره مملکتی مرتباً در حدود سه میلیون لیره درست خاطرم نیست بوده است ولی دو میلیون وهفتصد هزار لیره اش بموجب دو فقره قانونی که از مجلس شورای ملی گذشته است برای خرید مهمات لشکری اعتبار داده شده است و آن خرج شده است ویکمقداری هم هست که آنهم خرج می‌شود وتمام می‌شود یک مقداری هم همین جا آمده بود بموجب چهار یا سه فقره قانون که اینجا اسمش هست برای خرید کشتی اعتبار داده شده که آنهم مقدار زیادش خرج شده است و یکمقدارش هم برای یک مخارج دیگری که گاهی بموجب قوانین پیش آمده خرج شده است و حالا اگر آن اعتباری که برای خرید مهمات هست آن را جداگانه منظور بداریم چیز زیادی باقی نمی‌ماند شاید باندازه چهارصد یا چهارصد و پنجاه هزار لیره باقی می‌ماند که در یکماده یا ماده دیگری ملاحظه می‌فرمایید شاید همین ماده باشد که یک مقدارش برای کارخانه قند کرچ داده می‌شود و بقیه اش تخصیص داده شده است برای خرید دو کارخانه دیگر

(امیرتیمور: پس دیگر چیزی باقی نمی‌ماند)

وچیزی دیگر باقی نمی‌ماند ولی وجوهی که وقتی قانون بودجه گذشت در آنجا دوباره مقید می‌شود که وجوهی که از بابت نفط می‌رسد دوباره بذخیره مملکتی منتقل می‌شود لهذا عنقریب البته مبلغ عمده می‌رسد و باز بذخیره مملکتی می‌رود.

رئیس- آقای فهیمی.

فهیمی – یک موضوعی را که غالباً بنده بهیئت دولت تذکر داده‌ام بلکه اعتراض کرده‌ام حالا موقع را مغتنم میشمارم که این جا تکرار کنم و جوابی را هم که داده‌اند آنرا هم عرض می‌کنم و آن این است که این رویه که فعلا دولت پیش گرفته است که تمام مؤسسات تجارتی را خودش اقدام می‌کند اینکار مصرف‌کننده را بنابودی میکشاند بجهت اینکه هر کاری را از کارهای تجارتی یا فلاحتی یا صناعتی دولت اقدام می‌کند از اول وهله یک ادارات عریض وطویلی برای آن درست می‌کند الان برای قند ملاحظه می‌فرمایید اداره چغندر شعبه قپان دائره شتر

(خنده نمایندگان)

اینها خیلی زیاد است تمام این اشخاص و مؤسسات بودجه شان رااز دولت می‌گیرند نه از حاصل کارخانه بنابراین چون اینطور است انتخاب متصدیان امر بیشتر برای اصول اداری وبا نظریات وامور سیاسی وامثال اینها خواهد بود تا راجع به تخصص و اطلاعات واینها از آن گذشته متصدیان امر چون نفع مستقیمی از آن کار ندارند آن دلسوزی را که باید داشته باشند نخواهند داشت اما از طرف دیگر عموم مردم که باید مصرف کنند تمام مخارج کارخانه را بدهند و تمام مخارج این کارخانه اضافه و تحمیل بر مردم می‌شود علاوه بر آن مبلغی که دولت روی اینکار خرج می‌کند بدیهی است که باید در بودجه کل مملکتی جزو عایدات بیاید ووقتی که بمصرف می‌رسد دولت برای جربان آن کار ناگزیر است یک عوارض جدیدی وضع کند یا بقیمت آن محصول بیفزاید تا تلاقی بشود بنابراین روز بروز آنچه را که از کارخانه دولتی بیرون می‌آید باید قیمتش بالاتر برود و گرانتر بشود و مصرف کننده هم مرتب باید پول بدهد از برای جبران این کار وهیچ راهی نداشته باشد در صورتیکه اگر این قبیل کارها بدست مردم و بدست سایرین یعنی تجار وعموم سرمایه داران مملکت بشود البته از حاصل عمل شان امیدواری دارند مخارج زائدی هم نخواهند کرد شاید که مصرف‌کنندگانهم بیشتر در رفاه باشند نهایت چیزی که هست هنوز در مملکت اقدامات اشتراکی که شرکت باشد شرکتهای تجارتی هنوز معمول نشده است تازه شروع کرده‌اند کم کم پیش می‌روند اما آنطوریکه فکر عموم باشد هنوزمتوجه نیستند ولازم هم نیست که حتماً تجار اینکارها را بکنند البته اعتبار شرکت را بتجار میدهندولی هر کس می‌تواند بنده هم انشاءالله اگر صاحب پول زیادی شدم سهام بخرم وشریک بشوم چیزی که هست هیئت دولت هر وقت مذاکره شده است اساساً باین فکر موافق هستند ولی گفتند که هر وقت ما این اظهار را می‌کنیم ابراز موافقت میشودتا وقتی که شروع بعمل نشده است ولی وقتیکه شروع بعمل می‌شود کم کم از میدان در میروند میگویند پول می‌دهیم ولی همراهی نمی‌کنند بنده چون فعلا اکثریت اعضای مجلس شورای ملی خوشبختانه از تجار هستند واین آقایان باید اسباب و وسائل واعتبار اینگونه شرکتها را فراهم کنند ناچار شدم که اینقسمت از جواب هیئت دولت را هم عرض کنم واقعاً اگر ما رفاه حال عموم را اعم از تولید کننده و مصرف کننده در نظر بگیریم باید سعی کنیم ونگذاریم دولت در این قبیل امور مداخله کند نگذاریم یعنی ما بکنیم تا اینکه دولت وجه و مجال مداخله نداشته باشد و نتواند والا اگر ما تمام را بحرف بگذرانیم و منتظر باشیم که دولت تمام کارها را حاضر و آماده کرده بما بدهد این عملی نیست هیچوقت پیشرفت نمی‌کند الان برای امتحان و آزمایش گمان می‌کنم اینکار را اگر آقای وزیر مالیه اقدام بکنند هیچ ضرری نداشته باشد. همین کارخانه‌هایی که دولت خریده است البته پول آنرا دولت داده است وهست اینها را بیایند بصورت یک شرکت سهامی دربیاورند و سهامشرا هم در معرض فروش عمومی بگذارند و دعوت کنند اشخاص را که برای خرید اسهام بیایند وبخرند اینهم چیزی نیست که بترسند و بگویند عمل نشده خیر سهام را بفروشند به اشخاص و یک شرکت سهامی مطابق قوانین تجارتی تشکیل بدهند که هیئت مدیره هیئت تفتیش واینها داشته باشد و مشغول رسیدگی بعمل باشند و جنبه اداری را بکلی در این مؤسسات از بین ببرند و موقوف کنند که این مخارج زائد کلیةً از بین برود و واقعاً مؤسسات تجارتی بشود و بیفتد واقعاً بدست اشخاص ذی علاقه و ذی نفع در عمل البته اگر پیشرفت کرد و سهام را خریدند که کم کم موجب امیدواری عموم می‌شود و پیشرفتهای بیشتری می‌کند اگر نشد آنوقت مداخله و شکایت یک اشخاصی که می‌گویند چرا دولت این کارها را باشخاص نمی‌دهد از بین خواهد رفت.

وزیر مالیه – این مسئله که آقای فهیمی فرمودند مسئله اصولی است و جا دارد که یک روز هم در اطراف آن بحث شودولی بحث کاملش موجب و متضمن ذکر شاید بعضی تفصیلاتی است که بنده میل ندارم همه آنها را این جا توضیح بدهم برای اینکه قصد ندارم انتقاد زیادی از این مردم که می‌آیند و می‌گویند شرکت تأسیس کنیم و داخل در این چیزها میشوندحرفش را می‌زنند ولی قصد ندارند و نمی‌خواهم عرض کنم اشخاصی که شرکت تأسیس کردند بچه نحو به پایان میرسانند ونمیخواهم اینجا انتقادی از آنها کرده باشم بنده این قصد را ندارم اصولاً البته بنده موافقم باسرکار که دولت نباید مثل سابق‌ها که گاوداری می‌کرد و گندم و جو می‌کاشت که از دو سه هزار سال پیش یاد گرفته بود حالا هم بکند آقایان می‌گفتند که این را هم دولت نکند با اینکه کار آسانی بود حالا کار تجارتی هم دفتر داری واینها که خیلی از آن مشکل‌تر است که قطعاً نباید بکند بنده هم مواقم نکند ونباید بکند ولی بیک شرط: و آن سه شکل دارد یکی اینکه کارخانه قند مثلا در مملکت نباشد یکی اینکه باشد ولی صاحب‌های شرکتها صاحبان سرمایه وارباب صنایع بیاورند یکی هم اینکه دولت بیاورد از این سه شق بهترین شقوقش این است که مردم انفرادی اینها را بوجود بیاورند ولی اگر معلوم شود که این محال است مخیر هستیم بین این که یا هیچ نباشد یا اینکه دولت اقدام بکند حالا بگوییم که هیچ نباشد مطلب بحث زیادی دارد وآنوقت شاید بگویم که این کار مضاری دارد اما اگر دولت اقدام بکند خواهند فرمود که اگر دولت کارخانه قند یا هر کارخانه را ایجاد بکند مجبور است قیمتش را بالاببرد و تحمیل کند البته اگر قیمتش را بالا ببرد و مثل قیمت خارجه بفروشد که دولت که صاحب سرمایه اصلی است نمی‌تواند پیشرفت کند صاحب سرمایه انفرادی بطریق اولی ودر سالهای اول تأسیس و تشکیلش نمی‌تواند رقابت کندآقا کارخانه کبریت تبریز واینها را ملاحظه فرموده‌اند که دولت تمام وسائلش را فراهم کرده – قانون انحصار تجارت وضع کرده گمرک را درست کرده تصدیق صدور و جواز ورود و اسعار تنظیم کرده واین مقررات را وضع کرده آنوقت برای ورود ماشین آلات تسهیلات گمرکی قائل شده است والزام بتصدیق صدور ندارند و معافشان کرده واسعار را برایشان تهیه می‌کردیم کار را خیلی سهل می‌گرفتیم برایشان که کارخانه وارد کنند با همه اینها هنوز واقع نشده و کاری نشده که واقعاً یک چند نفری بیایند و یک چیزی تشکیل بدهند اولین جنبه اش این است که در یک کاری که عمل می‌آورند نظری هم برفاه مردم داشته باشند یعنی بی جهت و زود چیزی را گران نکنند و جنس را گران نگذارند عمل بیاید و بد عمل نیاید ولی بعضیها که دارند هیچیک از این دو جنبه را ملاحظه نمی‌کنند در اینصورت اگر فقط قصد اینست که دولت تمام حربه‌هایش را مجهز و مسلح بکند و تمام قوایش رابکار بیندازد و باقی اهل مملکن کتهایشان را ببندند آنوقت یکی دو نفر تمام فایده‌ها را ببرند این به صرفه مملکت نیست و بهتر است خود دولت کاری بکند این هم باز بصرفه مملکت تمام می‌شود شما می‌فرمایید که مردم بیایند و سهام بخرند شرکت سهامی دایر کنند این دیگر کار چند درجه نیست بنده همین الان عرض می‌کنم در مجلس رسمی کارخانه قندکرج را می‌فروشیم از همین امروز ولی بشرطیکه هر صد تومان آنرا بیست و پنج قران نقد بدهند نه حوال بخباز

(خنده نمایندگان)

پول نقد بدهند بوزارت مالیه بنده هم می‌فروشم از امروز قرضهایش را هم قبول کند همه کارش را هم قبول کنند قند خوب هم عمل بیاورند سر موقع هم بدهند بخارجه هم نفروشند در دست داخله هم نگاه بدارند منافع ملت و مملکت و مصرف کننده را هم رعایت کنند آنوقت بنده حاضرم نه تنها بفروشم بلکه منفعت هم بکنیم در بعضی از مواقع تشویقات دیگری هم که صلاح بدانیم بکنیم بیایند و بخرند ولی این هم آقا تجربه شده عرض کردم افسوس بنده صلاح نمیدانم و نمی‌خواهم که عرض کنم که درآن مواردی که تجربه شده چطور و چه چیز بیرون آمده والا یقین دارم که اتفاقاً و اجماعاً آقایان اعضاء مجلس با بنده موافق و متفق می‌شوند که بفرماینددیگر از این کارها نکنید.

رئیس- آقای دشتی.

دشتی- بنده برخلاف نظر آقای فهیمی کاملاً موافقم که دولت کارخانه‌هایی جدید تأسیس کند عوض یکی ده تا دوازده تا که این حوائج مملکت را رفع بکنند البته اگر نواقصی هم باشد ممکن است کم کم رفع کند این اصلش بد نیست حالا البته بدرفتاری مأمورین و کارهایی که ادره صناعت می‌کند با تحار یا با مردم این کار دیگری است ولی آن چیزی را که بنده می‌خواستم از آقای وزیر مالیه سئوال کنم اینست که قانون متمم بودجه مملکتی یعنی یک قواعدی راجع بسبک وطرز خرج بودجه ملمکتی در ظرف یکسال اما در قانون متمم بودجه مملکتی بچه مناسبت اجازه پرداخت چهارصد هزار لیره برای تأسیس کارخانه قند از مجلس می‌خواهند؟ آیا بهتر نبود که مثل همیشه قانون متمم بودجه عبارت باشد از مواد وترتیبات و مطالبی که در خرج مؤثر است ودر ظرف سال دستور و ترتیبی است برای کیفیت خرج بودجه و آنوقت مثلاً برای قند یک لایحه دیگری بیاورند یا اینکه برای قروض انگلیس یک لایحه علیحده بیاورند علت اینکه اینجور مطالبرا که محتاج یک لوایح جداگانه ایست این را درقانون متمم بودجه گنجانده‌اند چیست؟

وزیر مالیه – بلی یکی دو سه ماده دراین قانون متمم ودجه است که آقایان هم اول تذکر دادند و بنده هم تصدیق کردم که اینها پس از آزمایش جزء قانون محاسبات عمومی می‌شود و در جای خود تهیه می‌شود لوایحش ولی این جا ملاحظه بفرمایید تجربه شده است وترتیب اینطور شده است که در وزارت مالیه یک عایدات عمومی مملکتی است یکی هم عایدات اختصاصی مثل ذخیره مملکتی و طرق و راه‌آهن و غیره آنچه از عایدات عمومی هم که بهر مصرف می‌رسد ما در بودجه مملکتی درقسمت خرج آوردیم عایداتش راهم در قسمت دخل آورده‌ایم حتی امسال هم ما یک قدم بالاتر رفته بودیم وآن چیزهایی که در متمم بودجه ذکر شده است آنها را در بودجه گذاشته‌ایم ولی وجوه اختصاصی یک اجازه هم می‌خواهد اگر این اجازه عمومی مثل خرید کشتیها باشد که از حالا تا هر چند سال که طول بکشداینها البته بیشتر قانون مخصوص میخواهدولی اگر یکی از آن وجوه یک مقدارش را بخواهند برای همین هذه السنه مصرف شود چون درقسمت بودجه درجزو عایدات نیامده است در قسمت مخارج بگذاریم مناسبتی ندارد قانون متمم بودجه برای یکسال است وبعداز یکسال دیگر اجازه نخواهیم داشت که محتاج باشیم در تحت لایحه مخصوصی بیاید وراجع باین چند قلم که فرمودند چرا اینجا گذاشتیم البته از حیث شکل و صورت وترتیب کار اصولا آنچه را که می‌فرمایند صحیح است ولی ملاحظه بفرمایید که در معنی فرق زیادی هم ندارد واگر یک لوایحی برای هر کدام از اینها نیاوردیم برای این بوده است که وقت زیادی خواهد گرفت وآنوقت همه این بحث هم در آنجا بعمل خواهد آمد واین قسمت که جزو متمم بودجه نوشته شده است برای این است که در هذه السنه خرج می‌شود و برای این است که در واقع بودجه را تکمیل می‌کند.

رئیس- پیشنهادی از آقای افسر رسیده است قرائت می‌شود:

پیشنهاد آقای افسر: بنده پیشنهادمیکنم درماده ۲۱ بعداز عبارت در دو نقطه مختلف ایران این جمله اضافه شود: (که قندو شکر آن ارزانتر تمام شود).

رئیس- بفرمایید.

افسر- عرض کنم بعضی از آقایان شاید بفرمایند که خیلی این مطلب واضح وروشن است و بگوینداین چه پیشنهادی است ولی البته بنده یک وقت می‌بینم که اینطور نمی‌شود و شاید دولت یک ادله محکمی داشته باشد بنده نمیدانم. مثلاً کارخانه قند کهریزک را شاید بگویند از این جهة در آنجا قرار دادیم که زمین آنجا خالصه است و معدن ذغال سنگ هم نزدیک است بآنجا ولی چندی بعد معلوم شد که ذغال سنگ خرواری سه تومان ونیم تمام میشودوذغال سنگ آنجا هم کافی نیست و باید از شمشک و جاهای دیگر ذغال سنگ ببرند وهمینطور آجر هم از جای یگر ببرند و وقتی که حساب می‌کنیم می‌بینیم قند درآنجا یکمن هفت قران ودهشاهی هشت قران تمام می‌شود مدرک گرانی راچه فرض کنیم چرا این قدر گران تمام می‌شود؟ لابد می‌گویند ذغال سنگ خرواری شش تومان تمام می‌شود چغندر هم سه تومان ونیم می‌آید اجرش هم هزاری بیست تومان تمام می‌شود ومی‌بینیم که همه حرفها هم منطقی است بالاخره کارخانه قند هم یک چیزی نیست که حتماً در مرکز باشد دارالفنون یا دارالمعلمین عالی نیست که در مرکز باشد این یک مطلبی است تجارتی وحالا شنیدم که یک کارخانه هم می‌خواهند بیاورند و در ورامین درست کنند بهر حال عرض می‌کنم که در آنجا هم ذغال سنگ نه تومان تمام می‌شود وهمین اشکالات درش وارد است در صورتیکه اگر برای منافع است ممکن است درجاهای دیگر نقاطی باشد که مناسب تر و بهتر باشد مثلا در خراسان و جاهای دیگر هم آقایان مسبوقند دامغان چغندر خرواری دوازده قران وذغال سنگ خرواری یکتومان و آجر هم بیست وپنجقران تمام می‌شود. در شاهرود ذغال سنگ خرواری پنجقران از زمین استخراج می‌شود پنجقران همکرایه می‌دهیم یک تومان هیزم هم بخواهند بسوزانند جنگل هم آنجا هست چغندر هم خرواری خیلی ارزانتر تمام می‌شود در جوین جائی هست هشتاد پارچه ده که ما یک مقداری از ذغال سنگ آنجا هم آوردیم و خیلی هم خوبست واگر در آنجا کارخانه گذاشته شود خیلی خوبست آهک خرواری بیست وپنجقران آجر هزاری بیست و پنجقران چغند هشت قران تمام می‌شود همه اصل مهم هم همین است چون اینجا نوشته است هر جا که دولت صلاح میداند ممکن است که نظریات دولت مختلف باشد بگوید چون زمین کرج خالصه است اینجا بهتر است. بنده عرض می‌کنم باید مقید باشد بفرستند تحقیق کنند هر کجا ذغال سنگ و چغندرش ارزان‌تر تمام می‌شود انتخاب کنند و با این اعتباری که آقایان دارند حساب کنند هر کجا که مخارجش کمتر می‌شود در آنجا دائر کنندودر جواب آقای فهیم‌الملک که می‌فرمایند تجار کارخانه درست کنند عرض می‌کنم که پنجاه تا کارخانه دیگر هست آقایان تجار اگر میل دارند ملاکین اعیان خوب بروند درست کنند معلوم نیست که آنها نتوانند با دولت رقابت کنند دولت هم آنوقت متحیر می‌ماند که کارخانه اش را چکار بکند بالاخره جاهای خالی زیاد است و مصرف هم دارددولت نمونه این کارها را تهیه می‌کند برای اینکه مردم آشنا بشوند و یاد بگیریند – بنده تصور نمی‌کنم که مردم سه چهار کرور سرمایه بفرستند واز فرنگستان کارخانه بیاورند و بعد از دو سال تعطیل شود و بعد ندانند که چه باید بکنند حالا بنده به بعضی قسمت‌ها کار ندارم ولی طوری باشد که در عمل گرفتار نشویم باشکالاتی که نماینده محترم فرمودند بنده هم بهمان ادله که نمی‌خواهم عرض کنم که بچه مشکلاتی در این چند سال برخورده‌ایم.

وزیر مالیه – این مطلبی را که فرمودند چیزی نیست که جواب داشته باشد صحیح است و درست است و اصولا همه کس موافقت دارد الا اینکه چون توضیح واضحات است بنده قیدش را لازم نمیدانم در بودجه. خود دولت یک چیزی را که صلاح بداند البته در نظر می‌گیرد خود دولت هم در خیال منافع مملکت و مردم باید باشد وچیزی راکه لازم و صلاح میداند البته مسئول مجلس شورای ملی است وباید بمسئولیت خودش رفتار کند وصلاح خودش را درست تشخیص بدهد بنده سررشته مخصوصی از کارخانه قند ندارم که آیا در کرج ارزانتر تمام می‌شود یا زغال سنگ در کرج ارزانتر است یا در جای دیگر ولی در درجه اول همان آب وزمین را تصور می‌کردند واین کار را همیشه بکرج رجوع می‌کردند یکی بواسطه آبش بوده ویکی بواسطه شهرتی بوده که اشخاصی تجربه کرده‌اند آمده‌اند و گفته‌اند ولی ممکن است دریک جاهای دیگر هم این کار را کرد در آذربایجان میاندوآب وهمینطور در خراسان و نقاط دیگر شش هفت کارخانه بنا خواهد شد و اینکه اول اینجا را انتخاب کردند شاید مهمترین نکته اش این بوده است که نزدیک بطهران وتحت نظر دولت مرکزی باشد که هر روز برود و نگاه کند یک چیزدیگری هم فراموش کردم بآقای فهیمی عرض کنم این است که اینها در بودجه نمی‌آید نه می‌دهند ونه می‌آید اینها مخارج انتفاعی است ودر بیلان خودش میاید.

بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

رئیس (خطاب به آقای افسر)- رأی می‌گیریم به پیشنهاد شما؟


(افسر: بلی)

رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای افسر آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عده قیام نمودند)

قابل توجه نشد. رأی می‌گیریم بماده ۲۱ آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد ماده ۲۲ قرائت می‌شود.

ماده ۲۲- وزارت مالیه مجاز است مخارج مربوطه بوجوه ذخیره مملکتی را از اول سال ۱۳۱۰ ببعد از محل خود و وجوه ذخیره مذکور تأدیه واحتساب نماید.

رئیس- آقای فرشی.

فرشی- بنده در این ماده می‌خواستم از آقای وزیر مالیه سئوال کنم راجع باصل ذخیره مملکتی بنده خیال می‌کنم که تا حال صورتی راجع بذخیره مملکتی در مجلس نیامده است که مثلاً تا آخر اسفند ۱۳۱۱ ذخیره مملکتی در بودجه چه مقدار است ودر عرض این سه چهار سال چه مبلغ از این وجه مصرف شده وباقیش چقدر است بعقیده بنده بهتر بود که راجع بذخیره مملکتی یک لایحه ویک حساب جداگانه راجع بجمع وخرج او طبع می‌شد که آقایان نمایندگان بهتر اطلاع پیدا کنند اتصالاً حوالجاتی است که راجع بذخیره می‌شود از برای خرید کشتی و کارخانهای قندسازی وغیره ولی اصل موجودی ذخیره معلوم نیست که تا آخر اسفند ۱۳۱۱ دولت چقدر ذخیره در بانکهای خارجی داشته بعلاوه این پولها کجاست و با چه ربحی است و چه حالی با اوضاع اسعاری اروپا و دنیا دارد خواستم این را آقای وزیر مالیه توضیح بدهند.

وزیرمالیه – در باب ذخیره مملکتی همین چند دقیقه پیش شرحی عرض کردم ذخیره مملکتی ورودش بعایدات بموجب قانون بودجه می‌شود که همیشه اینجا می‌گذرد و می‌گویند فلان مقدار حق الامتیاز نفت است که منتقل می‌شود بجمع ذخیره مملکتی و هر سال هم در روزنامه‌ها گفته‌اند که امسال عایدات حق‌الامتیاز فلان قدر بوده است سال گذشته فلان قدر اینها راکه جمع بکنیم می‌شود ذخیره مملکتی بنده هم ممکن است یک صورتی بدهم در جرایدمنتشر کنند از این محل هر خرجی که شده همه اش بموجب قانون بوده دو ملیون وهفتصد هزار تومانش را برای مهمات قشونی و جنگی خود مجلس تصویب کرده است

(صحیح است)

قریب ششصد هزار پهلوی هم برای خرید کشتیها مجلس شورای ملی تصویب کرده‌اند و چند فقره دیگر هم هست و وقتی که به آقای امیر تیمور جواب عرض می‌کردم فراموش کردم عرض کنم که بلیره باقی است ولی ما یک کاری کردیم که دریک ماده دیگر شرحش را مفصلاً عرض خواهم کرد ما یک مقدار از این لیره را تبدیل بطلا کردیم واین مقدار علیحده است وقریب بیست خروار طلا موجود است که منتقل به ذخیره مملکتی کردیم وشاید در حدود یک میلیون و یکصد هزار لیره انگلیسی است که آن خرج نمی‌شود و راکد است و صورت را هم همین طور که فرمودند انتشار خواهیم داد.

رئیس- آقای اعتبار.

اعتبار- اینجا می‌نویسد مخارج ذخیره مملکتی را از اول سال ۱۳۱۰ ببعد از محل خود وجوه ذخیره مذکور تأدیه واحتساب نماید. بنده خواستم سئوال کنم که از این محل چه مبلغ مخارج ممکن است بشود و بعد چطور شده است واز ۱۳۱۰ تا بحال مخارج ذخیره چه صورتی داشته و از کجا پرداخت میشده و چطور شده که این سه چهار سال را دراین جا احتساب می‌کنند. اگر آقای وزیر مالیه موافقت بفرمایند اینجا پیشنهاد کنیم که از محل منافع وجوه ذخیره این وجوه تهیه شود که از اصل نباشد

(امیر تیمور: بنده پیشنهاد کرده‌ام آقا) و بعدهم مبلغش را توضیح بدهند که چقدر است.

وزیر مالیه – مبلغش پانصد تومان یا هزار تومان بیشتر از اینها نمی‌شود اما اینکه فرمودند از پارسال است یا از اول امسال این مطلب راما امسال متوجه شدیم بموجب قانونی که از مجلس گذشت تمام حق‌الامتیاز نفت که وصول می‌شد ما برمیداشتیم ودر یک بانکی می‌گذاشتیم و او می‌شود ذخیره مملکتی بعد لازم می‌شود که از این بانک برداریم بفرستیم به آن بانک و لازم می‌شود که برای این کار خرجی بکنیم بیست تومان سی تومان پول تلگراف یا صرف برات واینها را بدهیم ودلیل ندارد فی حد ذاته هر پول موجودی باید مخارجش از خودش باشد از آنوقت هم که متوجه شدیم شروع کردیم باینکار و وارد شدیم که جنبه قانونی این را هم اصلاح کنیم می‌خواهیم برای گذشته و آتیه هر چه که واقع می‌شود باید بموجب قانونی بشود دلیلی هم ندارد که از عایدات عمومی خرج صرف برات و تلگراف واینها داده شود غیر از این چیز دیگری هم بنده باید عرض کنم وآن این است که چون آقای امیرتیمور فرمودند که پیشنهاد کردند از منافع، از منافع نمی‌شود آقا برای اینکه منافع وجوه ذخیره بموجب قانون مخصوصی صرف خرید ماشینهای ضرابخانه واسکناس است (امیر تیمور: بعدهایش که نمی‌شود صرف آن کار) خیر نمی‌شود برای اینکه وجوه منافع ذخیره مملکتی بموجب همان قانون که عرض کردم اختصاص باین کار دارد وحالا هم آن خرج تمام نمی‌شود بیک سال و دو سال.

رئیس- پیشنهاد آقای امیرتیمور.

پیشنهاد آقای امیر تیمور: ماده ۲۲ را بطریق ذیل پیشنهاد می‌کنم: وزارت مالیه مجاز است مخارج مربوطه بذخیره مملکتی را از اول سال ۱۳۱۰ ببعد از محل منافع خود وجوه ذخیره مذکوره تأدیه و احتساب نماید.

رئیس- بفرمایید.

امیرتیمور کلالی- اگرچه آقای وزیر مالیه در جواب آقای اعتبار بیان فرمودند که منافع ذخیره مملکتی برای مصرف ماشین آلات ضرابخانه تخصیص داده شده ولی بعقیده بنده بهیچوجه مانعة الجمع نیست که مخارج مربوطه بذخیره مملکتی در درجه اول از منافع خودش پرداخته شود و مازاد آن بمصرف ضرابخانه برسد خاصه که در اینجا معلوم نیست مخارج نگاهداری آن چه مقدار وچه مبلغ است علی ای حال می‌فرمایند که چیز مختصری است البته بمصرف خودش برسانند و بعد مازادش را برای خرید و تهیه ماشین آلات ضرابخانه اختصاص بدهند بهتر است.

دکتر طاهری (مخبر کمیسیون بودجه)- این یکمطلب خیلی ساده است آقای امیرتیمور در کمیسیون بودجه هم این سئوال را کردند وجواب داده شد موضوع این است که اگر ذخیره مملکتی بهش تعلق گرفت از بودجه عمومی مملکت پرداخته نشود. اصل موضوع این است حالا از منافعش بردارند یا از اصلش این مطلبی نیست که اینجا گفته شود ومعین شود که از کجا بپردازند اصل موضوع این است که ذخیره مملکتی از بودجه خارج است و حسابش از بودجه عمومی خارج وعلیحده است دخل وخرجش برای خودش باید باشد اگر خرجی دارد از محل خودش داده شود و با آن قانونی که گذشت که باضافه ربحش ومنافعش را اختصاص بکار ضرابخانه داده است دیگر مقتضی این پیشنهاد نیست ولزومی ندارد که آن قانون عوض شود زیرا آن منظور هم تأمین میشودو تمنی می‌کنم استرداد بفرمایند.

امیرتیمور- بنده استرداد می‌کنم.

رئیس- آقایانیکه با ماده ۲۲ موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. ماده بیست و سه قرائت می‌شود.

ماده ۲۳- مبلغ پانصد هزار ریال که درماههای آخر سال ۱۳۱۱ برای بهره برداری مؤسسات صنعتی و مخصوصاً جهت تهیه چغندر برای کارخانجات قندسازی بر حسب ضرورت استقراض شده است تصویب واجازه داده می‌شود که وزارت مالیه مستقیماً اصل و فرع آنرا از عایدات مؤسسات مذکوره اخذ ورد نماید ونیز اداره کل صناعت وفلاحت مجاز است با موافقت وزارتمالیه وضمانت خزانه مملکتی تامیزان ده میلیون ریال برای مخارج بهره برداری مؤسسات صنعتی وفلاحتی از بانک ملی یا بانک دیگری استقراض واصل وفرع آنرا از عایدات همان مؤسسات رد نموده و بقیه عایدات را بخزانه دولت تحویل نماید استفاده از این اعتبار در هر مورد با اطلاع وزارت مالیه وخرج آنهم با نظارت وزارت خانه مذکور خواهد بود- ونیز مبلغ ۱۳۰۳۲۰۰ ریال که بر حسب ضرورت درماههای آخر سال ۱۳۱۱ از محل مالیات راه (سهم طرق) باداره راه آهن آذربایجان جهت خرید الوار قرض داده شده است تصویب و اجازه داده می‌شود که معادل آنرا وزارت مالیه مستقیما درصورت امکان از محل بودجه ۱۳۱۲ اداره مذکور والا در سال ۱۳۱۲ و ۱۳۱۳ بعایدات مالیات راه (سهم طرق) مسترد نماید.

رئیس- آقای ملک مدنی.

وزیر مالیه – اجازه می‌فرمایید؟ یک قسمتی است که بعد متوجه شدیم که باید درآخر این ماده اضافه کنیم تمنی می‌کنم که آنهم خوانده شود یعنی راجع بیک چیزی بود که قبلاً هم توضیح داده شد وقتی که قانون راجع بمخارج دو ماهه فروردین و اردیبهشت راه آهن گذشت بنده نبودم در مجلس در نظر بود که این مخارجی را که اخیراً کرده بودند در غیبت مجلس برای راه آهن اینها بر حسب ضرورت شده است برای راه‌آهن جنوب هم همینطور این را اینجا منظور بدارند و جنبه قانونیش را درست کنند این غفلت شده است و حالاموقع استفاده است این را پیشنهادی کرده‌ایم که در آخر این ماده اضافه شود: و همچنین وزارت مالیه مبلغ هفت میلیون وچهارصد هزار ریال که بر حسب ضرورت در ماههای آخر سال ۱۳۱۱ برای بقیه احتیاجات راه آهن جنوب جهة بهره برداری و ساختمان از عایدات انحصار قند و چای اعتبار داده شده است تصویب واجازه داده می‌شود که از محل عایدات انحصار قند و چای احتساب شود ونیز اجازه داده می‌شود قیمت اشیائی که در دو ماهه اول ۱۳۱۲ جهة راه آهن جنوب وشمال خریداری شده و می‌شود از اعتباری که بموجب قانون پنجم اردیبهشت ۱۳۱۲ برای مخارج فروردین واردیبهشت قسمتهای مختلفه راه‌آهن تصویب شده است محسوب گردد.

رئیس- آقای ملک مدنی.

ملک مدنی – اولا بعقیده بنده این ماده چندین رقم دارد که هیچ تناسب با هم ندارد و با تدوین ماده مناسب نیست برای اینکه برای هر یک از اینها باید یک ماده مخصوصی باشد و بعد برای اینکه هر کدام از اینها یک اقلام خرجی است باید یک بودجه تفصیلی هم داشته باشد و دیگر اینکه راجع به ده میلیون ریال اعتباری که اداره فلاحت و صناعت برای بهره برداری در نظر دارد بنده مایل بودم که خود آقای فرخ رئیس اداره صناعت وفلاحت حضور داشته باشند واز ایشان توضیح بخواهیم که نظریاتشان چیست وچکار می‌خواهند بکنند این وجهی که ایشان می‌خواهند اعتبار بگیرند چه نظریاتی دارند می‌خواهند از این محل تأسیساتی که سابقاً هم داشتند جای دیگر هم درست کنند. اگر از اینجور تأسیسات و مؤسسات در نظر دارند بعقیده بنده لازم نیست همانطور که بنده در لایحه بودجه راجع بوضعیت فلاحت عرض کردم که باید در قسمت فلاحت یکقدری از این جنبه تئوری خارج شد و نباید همه اش روی پرسنل و دفتر باشد و بالاخره یک اقدامات مفیدی نمود باید کارهایی کرد که استفاده بعموم بدهد عرض کردم حالا هم این یک اعتباریست گرفته می‌شود و بنده خیال می‌کنم اگر یک کمکهای معنوی بفلاحت بکنند واز این حالی که فلاحت در مملکت پیدا نموده خارجش بکنند بهتر است زیرا با این حال فلاحت که شغل عمومی است روزبروز نکس پیدا می‌کند بخصوص که وضعیت آب وهوای ایران ومملکت ما طوری است که دائماً فلاحت دچار یک جریاناتی می‌شود که زارع ومالک بیچاره را گرفتار خسارتی می‌کند یعنی آفت پیش می‌آید سرمای بیموقع تمام محصول سردرختی راسال گذشته از بین برد وخراب کرد و امسال هم همان آفت موجود است سرمای سال گذشته یک قسمت محصول عمده راخراب کرده است امسال هم همینطور شد اینها یک چیزهایی است که بعقیده بنده باید اداره فلاحت احصائیه داشته باشد نظر داشته باشد توجه داشته باشد بنده هم نظر مخصوصی در این مذاکرات ندارد بلکه فقط مقصودم این است که اداره فلاحت بآن تکالیفی که دارد عمل کرده باشد واین مبلغی را که اعتبار می‌گیرد می‌خواستم ببینم بچه مصارفی می‌خواهند برسانند. حالا اگر آقای وزیر مالیه اطلاعی دارند یک جوابی در اینخصوص بفرمایند.

وزیر مالیه – این نکته که بخاطر آقا رسید که چرا اینها اینجا نوشته شده و چه ارتباطی دارند ارتباط همه اینها که دراین ماده جمع شده است یک چیزی است و آن این است که در غیاب مجلس برحسب ضرورت فوری وفوتی که بوده است اینها خرج شده است و حالا در یک ماده اجازه تصویب واحتساب می‌خواهیم. راجع به بهره برداری که فرمودند تفصیلش این است اینها که بخاطر آقای ملک مدنی آمد هیچکدام جزو بهره برداری نیست هیچ تأسیساتی از اعتبار بهره برداری نمی‌کنند یک مؤسساتی تأسیس کرده‌اند از قبیل زری‌بافی، خاتم کاری، نقره کاری وهمچنین معدن شمشک دارند معدن پس قلعه دارند معدن قراجه‌داغ دارند کارخانه قند کرج دارند پارسال اگر ملاحظه فرموده باشید در بودجه مملکتی مبالغ کلی برای همین کار از عایدات عمومی گرفته بودند امسال بنده چون ملاحظه کردم که این قسمتها کارهای جارتی است ومربوط ببودجه عمومی مملکت نیست این مثل عمله اش و ذغالش است واینها مربوط بمخارج بهره‌برداری می‌شود و دولت مصلحت دید که اینطور عمل شود یعنی ماشینهای دولت را که فرض بفرمایید داده‌اند دست اداره صناعت و آنهم باید یک پولی از یک جایی بگیرد عمله می‌گیرد ذغال سنگ می‌خرد و از حاصل این صد هزار تومان که خرج کرد صدو پنجاه هزار تومان دستش می‌آید آن صدهزار تومان را پس می‌دهند آن پنجاه هزار تومان که باقی میماندخود دولت مالک است اینهایک شرکت سهامی است و دولت مالک تمام سهامش است اینها که شرکت نیست مثلا زری بافی ودستگاه آنرا دولت برای بهره برداری اعتباری اینجا باداره صناعت میدهدکه اگر نخ می‌خواهد بخرد و زری ببافد بیاید و درخواست از وزارت مالیه صادر شود و طول بکشد در این باب تسهیلی شده است اگر اینکار نبود بودجه صناعت دو میلیون بیشتر می‌شد حالا تسهیلی شده است شاید در تمام سال تخمیناً باندازه یک میلیون تومان لازم داشته باشد واین محل اعتبار است ولی در اواخر سال گذشته بواسطه فوت شدن موقع وضرورت برای چغندر وکرایه چغندر محتاج بودند که یکقرض کوچکی درهر حال از بانک بکند از بابت همین یکمیلیون واین قرض را پنجاه هزار تومان یعنی پانصد هزار ریال از بانک ایران گرفته‌اند و با فرع باید پس بدهند ولی برای جریان امور امساله شان باید یکمیلیون تومان اعتبار داشته باشیم لازم هم دارند برای اینکه تمام این مؤسساتی که آقایان میدانند که یکی از مهمترین اینها کارخانه قند کرج است که البته خرج زیاد وعایدیش هم زیاد است و لازم دارد که اینها را درست کنند آنهم اعتبار است معلوم نیست که همه‌اش خرج شود شاید آخر سال معلوم شود که یکقسمت کمش خرج شده است.

رئیس- آقای اعتبار.

اعتبار- بنده مختصر سئوالی داشتم وآن این است که یک میلیون تومانی که اینجا معین کرده‌اند برای بهره‌برداری که بدهند باداره صناعت مدتش معلوم نیست که تاچه مدتی این پول را برگردانند یا بچه ترتیبی اصل وفرع را برمیگردانند این را آقای وزیر مالیه توضیح بدهند

(مخبر: قانون بودجه یکسال است دیگر)

که تا چند سال است برای اینکه در این لایحه یک موادی هست که یکساله نیست و برای سنوات آتیه هم مورد دارد.

وزیر مالیه – اینطور نوشته شود: ونیز اداره کل صناعت وفلاحت مجاز است در هذه السنه با موافقت وزارت مالیه تا آخر.

رئیس- پیشنهاد آقای احتشام زاده قرائت می‌شود:

پیشنهاد آقای احتشام زاده: پیشنهاد می‌کنم درماده ۲۳ عبارت (و محاسب خزانه مملکتی) حذف شود.

رئیس- بفرمایید.

احتشام زاده-در اینجا از وزارت مالیه قید شده است بمحاسب خزانه مملکت

(مؤید احمدی: محاسب نیست آقا ضمانت است)

(جمعی از نمایندگان: صحیح است)

ضمناً این موضوع را می‌خواستم استفاده کنم از موقع چون مسئله بهره برداری اداره فلاحت یک موضوع قابل توجهی است متأسفانه کمتر توجه بهش میشودو می‌خواستم توجه آقای وزیر مالیه را بدان جلب کنم وآن این است سرو کار اداره صناعت با مردم افتاده است مخصوصاً در قسمت چغندرکاری که اغلب مردم بایستی متصدی باشند ومعامله می‌کنند اداره صناعت در رفتاری که با مردم دارند بنظر بنده ومطابق اطلاعی که بنده دارم خیلی بامردم بدرفتاری می‌کنند بطوریکه اشخاصی که سال گذشته با اداره کنترات کرده‌اند که برای کارخانه چغندر بدهند سال بعد حاضر نشده‌اند زیرا یک تضییقات فوق العاده نسبت بزارعین می‌کنند مثلا درقسمت پرداختها زحمایت برای مردم ایجاد می‌کند و برای دریافت طلبشان که چغندر باداره صناعت می‌فروشند باید چندین مرتبه ایاب و ذهاب کنند تا اینکه کارخانه حسابش را درست کند والبته برای زارعین خیلی مشکل است که از یک نقاط بعیدی چندین روز وقت خودشان را صرف کنند و بیایند در اداره صناعت می‌خواستم توجه آقای وزیر مالیه را جلب کنم که یک تعدیلی در روی مأمورین و متصدیان امر قائل شوند که مردم حاضر شوند و باییند طرف معامله اداره صناعت واقع شوند والا اگر این رویه را تعقیب نمایند بنده قطع دارم برای سال آینده هیچکس حاضر نخواهد بود عمل چغندرکاری را قبول کند وبالاخره باید معتقد شویم که دولت خودش عمل چغندرکاری را اداره کند.

رئیس- بالاخره پیشنهادتان راتعقیب می‌فرمایید.

احتشام زاده – استرداد می‌کنم.

رئیس- آقای اعتبار پیشنهاد شما را بخوانیم.

اعتبار- بلی.

پیشنهاد آقای اعتبار: در ماده ۲۳ پیشنهادمیکنم بعد از جمله – از عایدات همان مؤسسات اضافه شود (در ظرف سال) رد نموده الی آخر.

وزیر مالیه – تا آخر سال نمی‌شود آقا.

مخبر- آقای اعتبار نظرشانرا فرمودند این است که عرض می‌کنم این اجازه مال امسال است منحصراً اگر در سال بعد بخواهند باید در بودجه دومرتبه بیاید ولی پرداختش دراین سال ۱۳۱۲ نمی‌شود باید محصول آنها که بیرون رفت وبفروش رفت آنوقت پرداخته شود و نمی‌شود مکلف کرد که در همین امسال. ممکن است در سال بعد هم بشود و الا اینطور نمی‌شود (اعتبار –دوسال باشد) دو سال بد نیست.

وزیر مالیه – اجازه می‌فرمایید در ظرف دو سال هم نفزمایید شاید هم زودتر ما می‌خواهیم که زودتر بشود بفرمایید از عمل کرد از نتیجه عمل و محصول از نتیجه کار چون تا دو سال بیشتر میسر نیست و ما می‌خواهیم زودتر باشد.

رئیس – با تصحیحاتی که شده یک بار دیگر عبارت مسطور شده را می‌خوانیم چون عایدات را قید کرده. و نیز اداره کل صناعت و فلاحت مجاز است در هذه السنه با موافقت وزارت مالیه و ضمانت خزانه مملکتی تا میزان ده میلیون ریال برای مخارج بهره برداری مؤسسات صنعتی و فلاحتی از بانک ملی یا بانک دیگری استقراض و اصل و فرع آن را از عایدات همان مؤسسات رد نموده و بقیه عایدات را بخزانه دولت تحویل نماید

اعتبار – عایدات نوشته‌اند این اعم است و بالاخره معلوم نیست که از عایدات هذه السنه است یا سنه آتیه ولی خوب وقتی که آقای وزیر مالیه اینجا می‌فرمایند از عایدات همین امسال این مبلغ مستهلک می‌شود بنده دیگر عرضی ندارم.

وزیر مالیه – از نتیجه عملیات امسال و محصول آن

رئیس – اشکال دیگری نیست

(خیر)

نظر آقای مخبر در آن تصحیح و تفسیری که آقای وزیر مالیه کردند موافق است؟

مخبر – بله

رئیس – رأی می‌گیریم بماده بیست و سه آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد.

- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

[۵- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه]

رئیس – جمعی از آقایان پیشنهاد کرده‌اند جلسه را ختم کنیم اگر اجازه می‌فرمایید جلسه را ختم کنیم

(صحیح است)

جلسه آینده سه شنبه ۲۶ پس فردا سه ساعت قبل از ظهر بقیه لایحه متمم بودجه

(مجلس چهل دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - دادگر

قانون های تصویب شده

قانون بودجه یکساله یکهزار و سیصد و دوازده شمسی مجلس شورای ملی.

ماده اول – برای مخارج دوازده ماهه سال یکهزار و سیصد ودوازده مجلس شورای ملی مبلغ شش میلیون و دویست و پانزده هزار و پانصد و چهل ریال (۶۲۱۵۵۴۰۱) موافق فقرات ۱ الی ۴ ضمیمه اعتبار بمباشرت مجلس داده می‌شود.

تبصره – مباشرت مجلس مجاز است تمام اعتبار مذکوره در ماده اول را در هر ماه در حدود آنچه ضرور بداند از وزارتمالیه دریافت نموده بعد از پرداخت حقوق و مصارف مشخصه از اضافات آن که بمنزله صرفه‌جویی است بدواً مبلغ دویست و شصت وپنجهزار وسیصدو سی و چهار ریال و نود دینار ۹۰ر۲۶۵۳۳۴ قرضه بنائی سال ۱۳۱۱ مجلس را مستهلک نماید و هر گاه مازادی داشته باشد برای تکمیل اثاثیه مجلس و تعمیرات لازمه مصروف دارد.

ماده دوم – برای حقوق و مخارج دوازده ماهه مطبعه مجلس مبلغ پانصد و چهل ونه هزار و هشتصد و شصت ریال (۵۴۹۸۶۰) موافق فقره ۱ و ۲ ضمیمه اعتبار بمباشرت مجلس داده می‌شود.

ماده سوم – مجلس شورای ملی بمباشرت مجلس اجازه می‌دهد که عوائد مطبعه مجلس وباغ بهارستان وصورت مشورح مذاکرات را جزء جمع محاسبات مجلس محسوب دارد.

تبصره – معادل حقوق و مصارف سالیانه مطبعه مجلس و مخارج طبع صورت مشروح مذاکرات مجلس که از وزارت مالیه دریافت می‌شود از محل عوائد مزبور بخزانه مملکت تأدیه خواهد شد و مازاد کلیه عوائد فوق‌الذکر بر طبق قانون بودجه مصوب ۲۳ فروردین ۱۳۱۱ بمصرف تکمیل اثاثیه ور فع نواقص مطبعه مجلس خواهد رسید.

این قانون که مشتمل بر سه ماده و صورت ضمیمه است در جلسه بیست وچهارم اردیبهشت ماه یکهزار وسیصد ودوازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی – دادگر