مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ مهر (میزان) ۱۳۰۰ نشست ۳۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ مهر (میزان) ۱۳۰۰ نشست ۳۰

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ مهر (میزان) ۱۳۰۰ نشست ۳۰

جلسه ۳

صورت مشروح مجلس یوم یک شنبه چهاردهم شهر صفر المظفر ۱۳۴۰ مطابق بیست و سوم میزان ۱۳۰۰

مجلس نیم ساعت قبل از غروب در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید.

صورت مجلس یوم پنج شنبه بیستم میزان را آقای بیان الدوله قرائت نمودند

رئیس – آقای آقا سید فاضل اجازه

آقا سید فاضل ـ می‌خواستم عرض کنم که آقای حاج آقای شیرازی را در صورت مجلس غائب بی اجازه می‌نویسند و حال آنکه از قراریکه بنه اطلاع دارم طبیب او را از حضور در مجلس منع کرده و کمیسیون عرایض ومرخص هم به او دو ماهه اجازه داده

رئیس ـ کمیسیون عرایض و مرخصی از این به بعد اجازه داده است ولی ایام گذشته را هم بنده اجازه داده‌ام و اصلاح خواهد شد دیگر اعتراضی نیست.

آقای سید یعقوب ـ بنده عرض دارم

رئیس ـ بفرمائید.

آقا سید یعقوب ـ درجلسه قبل یک قسمت از عرض بنده راجع به انجمن‌های ایالتی و ولایتی و راجع به مطبوعات بود و هیچ در آن باب اشاره نشده است.

رئیس ـ اصلاح خواهد شد دیگر ایرادی نیست.

اظهاری یشد صورت مجلس تصویب شد دستور امروز بحث در پروگرام هیئت وزراء است ولی قبلاً بعضی مطالب است که باید به عرض آقیان برسد شش نفر از اعضاء کمیسیون خارجه که انتخاب شده‌اند از قراری است که باید به عرض آقای مستوفی الممالک ـ آقای مشیرالدوله ـ آقای حکیم الملک ـ آقای نصرت الدوله ـ آقای مؤتمن اسلطنه و بنده در صورتی که عرض کرده بودم بواسطه اشغالاتی که دارم بنده را در هیچ کمیسیونی انتخاب نکنند معذالک انتخاب کرده‌اند بعد لازم خواهد بود یک نفر دیگر را به جای بنده تعیین نمائید اعضاء کمیسیون پست تلگراف شاهزاده سردار مفخم یا آقا لسان الملک ـ آقای مستشار السلطنه ـ آقای میرزا علی کازرانی ـ آقای وقار الملک ـ آقای آقا سید فاضل ـ آقای رئیس التجار ـ آقای امین التجار ـ خاطر آقایان مسبوق است که چندی قبل کسالت عصبانی بر آقای حاج آقا عارض شده در نتیجه اطبای معالج توصیه کرده‌اند دو ماه استراحت کنند کمیسیون عرایض و مرخصی شرحی نوشته و این مرخصی را تصویب کرده است باید در مجلس هم تصویب شود رای می‌گیریم آقایانی که دو ماه مرخصی ا امروز به بعد برای آقای حاج آقا تصویب می‌کنند قیام فرمایند (اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ـ آقای سلطان العلماء هم سه ماه مرخصی خواسته‌اند عرایض بعدی اینکه عده آقایان کافی نیست و شاید مجلس اکثریت نیافتد تصویب نکرد باید رای بگیریم

سردار معظم ـ نظر به این که بنده از احتیاجاتی که مسافرت آقای سلطان العلماء را الزام می‌کند اطلاع دارم تصور می‌کنم مقتضی بود مجلس هم با خیال مسافرت ایشان کمک کند ولی چون آقای سلطان العلماء مصالح عمومی را بر مصالح شخصی مقدم می‌دارند تصور می‌کنم خود ایشان هم با نظر کمیسیون عرایض موافقت کرده و اصراری به رفتن نداشته باشند و یک چندی صبر کند و خسارات دیگری هم به این خسارات بیافزایند و تشریف داشته باشند تا اینکه یک عده از نمایندگان حاضر شوند بعد تشریف ببرد و کارهای شخصی خود را اصلاح کنند تصور می‌کنم اگر این ترتیب بشود بهتر خواهد بود (گفته شد صحیح است)

رئیس ـ کمیسیون هم به ایشان توصیه کرده است تأمل کند بعضی از آقایان وکلاء می‌آیند آن وقت تشریف ببرند (صحیح است)

رای می‌گیریم به راپورت کمیسیون

سردارمعظم ـ خود ایشان قانع شدند

سلطان العماء ـ بلی قانع شدم

رئیس ـ آقای رفعت الدوله هم اجازه خواسته‌اند کمیسیون تصویب نکرده

سردار معظم ـ خوب کاری کرده‌اند

رفعت الدوله ـ اجازه میفرمائید

رئیس ـ بفرمائید

رفعت الدوله ـ البته خاطر محترم حضرت آقای رئیس مسبوق است که بنده همیشه قبل از موعد می‌آیم و هیچ وقت طفره در این نوع کارها نداشته و ندارم و موجبات مرخصی را هم حضور مبارک عرض کرده‌ام بواسطه آن تصادفی بود که در روز عاشورا برای اطفال بنده اتفاق افتاده بود که آقای تدین می دانند بنده نذر کرده بودم که آنها زیر آوار نرفتند اگر آقایان اجازه می‌دهند میروم و الا اگر می‌خواهند مانع نذر من بشوند بشوند آنها برای این که باید سید الشهدا (۴) را در نظر بگیرند خوب است رای بدهند و اگر رای ندهند این مظلمه به گردن من می‌ماند یا مجبورم بدون اجازه بروم

رئیس ـ بسته به نظر آقایان است

رفعت الدوله ـ بنده مال هم کرایه کردم

رئیس ـ آقایانی که راپورت کمیسیون ر تصویب می‌کنند

جمعی اظهار نمودند را پورت را فرمائید

رئیس ـ راپورت کمیسیون این است که اجازه نداده ایشان تشریف ببرند رای می‌گیریم به راپورت کمیسیون یعنی آقایانی که تصویب نمی‌کنند ایشان تشریف ببرند قیام فرمایند و اکثر نمایندگان قیام نمودند

رئیس – رد شد ـ یعنی راپورت کمیسیون تصویب شد و بعضی اظهار نمودند بر آقایان مشتبه شده است

رئیس – گمان می‌کنم مسئله را خوب بیان کردم عرض کردم اشخاصی که راپورت کمیسیون را تصویب می‌کنند قیام نمایند دیگر جای اشتباهی باقی نیست

رفعت الدوله ـ اجازه می فرمائید برای آقایان مشتبه شد ممکن است دوباره بفرمائید

رئییس ـ خیر دیگر نمی‌شود برای ماده واحده دولت راجع به تعمیر سد جاجرود پانزده هزار تومان پیشنهاد کرد و کمیسیون تصویب نموده بود در جلسه گذشته رای گرفتیم چون درست نبود باید دو مرتبه رای بگیریم آقایانی که تصویب می‌نمایند پانزده هزار تومان اعتبار داده شود ورقه سفید خواهند داد و آقایانی که تصویبنمی کنند ورقه کبود و اشخاصی هم که اوراق خود را همراه نیاوردند روی کاغذ سفید می‌نویسند باید قید نمایند سفید است یا کبود و در این وقت اخذ آراء به عمل آمده و آقای سهام السلطان شروع به استخراج آراء نمودند به ترتیب ذیل نتیجه حاصل شد

عده حضار ۶۷ ورقه سفید علامت قبول ۵۷ امتناع ده ۱۰

اسامی رأی دهندکان

آقای شیخ الاسلام ملایری ـ آقای نجات ـ آقای تدین ـ آقای تنکابنی ـ آقای آصف الممالک ـ آقای صدرالاسلام ابهری ـ آقای شیخ ابراهیم زنجانی ـ آقای حاج میرزا مرتضی ـ آقای آقا سید فاضل کاشانی ـ آقای میرزا علی کازرونی ـ آقای محقق العلماء ـ آقای بیان الدوله ـ آقای سردار معظم کردستانی ـ آقای ملک الشعراء ـ آقای معتضد الدوله ـ آقای وقار الملک ـ آقای میرزا سید حسن کاشانی ـ آقای حکیم الملک ـ آقای شریعتمدار ـ آقای سلطان العلماء آقای مشیرو الدوله ـ آقای حاج نصیر السلطنه ـ آقای احتشام الدوله ـ آقای آقاشیخ محمد جواد ـ آقای حائری زاده ـ آقای رئیس التجار ـ آقای سدید الملک ـ آقای غضنفر خان ـ آقای حاج میرزا اسدالله خان ـ آقای آقا میرزا هاشم آشتیانی ـ آقای سهام السلطان ـ آقای میرزا ابراهیم خان ملک آرائی ـ آقای مستشار السلطنه ـ آقای عدل السلطنه ـ آقای آقا سید محمد کاظم ـ آقای حاج امین التجار ـ آقای منتصر الملک ـ آقای آقا سید یعقوب ـ آقای نصرت الدوله ـ آقای حاج شیخ اسدالله ـ آقای دکتر لقمان ـ آقای مؤتمن اسلطنه ـ آقای آقای سردار معظم خراسانی ـ آقای عماد السلطنه طباطبائی ـ آقای امین الشریعه شیرازی ـ آقای رکن الملک ـ آقای محمد هاشم میرزا ـ آقای امیر ناصر ـ آقای جلیل الملک ـ آقای اقبال السلطان ـ آقای عمادالسلطنه خراسانی ـ آقای میرزا ابراهیم قمی ـ آقای مدرس ـ آقای سردار مفخم ـ آقای نصیر دیوان ـ آقای عمید الممالک ـ آقای حاج مقبل السلطنه

رئیس ـ پیشنهاد کمیسیون تصویب شد ـ چندی قبل قرار داد راجع به جمع اتفاق ملل که از وزارت خارجه خواسته شده بود رسیده است فرستاده می‌شود به کمیسیون خارجه محض اطلاع خاطر آقایان عرض کردم موضوع مذاکرات پروگرام آقایان وزراء است مذاکرات درکلیات است در کلیات کسی اجازه نخواسته است

مستشارالسلطنه ـ بنده اجازه خواسته بودم.

رئیس ـ بفرمائید

مستشار السلطنه ـ بنده در جلسه گذشته در کلیات پروگرام اجازه خواسته بودم که راجع به معارف قدری صحبت کنم از یکی از اعضاء محترم دولت شنیدم که تصمیمات کافیه و وافیه در این موضوع مهم دارند و البته در عین مواد پروگرام که مذاکره خواهد شد نمایندگان را متقاعد خواهد کرد

آقا سید فاضل ـ بنده در آن شب پیشنهاد کردم که مذاکرات در کلیات پروگرام کافی باشد نظر بانیکه عده برای رای گرفتن کافی نبود اخذ رای نشد باز مجدداً پیشنهاد می‌کنم که مذاکرات در کلیات کافی باشد

رئیس ـ آقایان مذاکرات را در کلیات کافی میدانند گفته شد کافی است

رئیس ـ رای می‌گیریم که داخل مذاکره در مواد شویم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام نمایند (اکثر نمایندکان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد داخل در مواد پروگرام می‌شویم در ماده اول شاهزاده نصرت الدوله اجازه خواسته بودند.

نصرت الدوله ـ چون در موقع بحث در پروگرام در روز قبل یک مذاکرات طولانی نسبت به مرام بودن و مرام نبودن پروگرام شد بنده قبل از اینکه داخل در عرایض مربوطه به سیاست خارجی شوم و برای اینکه اعتراض به خودم متوجه نشود عر ض می‌کنم سهل ترین مقاصد و آسان ترین چیزها در صورت عدم اقدام برای نیل بدان ممکن است مرام باشد و نسبت به مشکلترین و بعیدترین مقاصد قبل و از سعی و کوشش جهد و تلاش در آن راه اطالاق حفظ مردم غلط است آقای رئیس الوزراء در مقدمه پروگرام خود اظهار فرمودند دوره سعی و عمل است یقین دارم که به مجرد اجرای این خیلی چیزها که مرام بوده است بعد از این در مسائل عملی بشود باری در سیاست خارجی هیئت محترم دولت در پروگرام خودشان اینطور اظهار فرمودند روابط ایران و دول متحابه همواره در کمال و داد و حسن مناسبات است و حکومت حاضره تیره تر می‌شد و تشیید مناسبات حسنه را باکلیه دول همجوار و غیر هم جوار یکی از تکالیف مسلمه خود می شمارد البته در طی این عیادت یک مسئله مسلمی را بیان فرمودند چون خشبختانه بین دولت ایران و هیچ یک از دول متحابه به حال جنگ و قطع روابط نیست اطلاق روابط حسنه بین دولت ایران و دول خارجی بحمدالله مصداق کامل دارد اما اینکه حکومت حاضره تزئید و تشئید مبانی این حسن روابط از وظائف خود شمرده است این هم البته یک اصل غیر قابل انکار است زیرا احساسات نیک خواهانه و صلح طلبی تصور می‌کنم از برای هر دولتی بهترین پروگرامها است علی الخصوص از برای ما که نیل به سعادت و ترقی مملکت خودمان را همیشه بوسیله احساست صلح طلبی و دوستی با همه دول عالم خواستار بوده‌ایم وضعیات جغرافیائی روابط تاریخی و حیثیات دیگری که اکنون ذکر آنها زائد است ما را از قدیم سال محتاج و هواه خواه بهترین روابط و صمیمی ترین دوستیها با دولت بزرگ همسایه خودمان کرده و البته وظیفه هر دولت خیر خواه از برای این مملکت همین است که سعی کند در پرتو این محبت و داد روابط تجارتی و اقتصادی ما دائم در توسعه و ازدیاد بوده استفاده‌های ممکنه از همجواری و همسایگی ممکن شود ولی چیزی که مرا باین کرسی نطق آورده است این است که می‌خواهم ببینم آیا عبارت پروگرام دولت از برای طرح سیاست خارجی در مجلس شورای ملی و عرضه داشتن آن به افکار عامه کافی ات یا خیر تصور نمی‌کنم و یقین دارم آقایان نمایندگان مثل من انتظار داشته که دولت در موقعی که پس از شش سال دوره فترت دوره‌ای که فاقد مرکز صلاحیت دارملی برای مداخله حقه در سیاست بوده است امروز مصادف با مجلس شورای می‌شود سیاست خارجی را روشن تر و تصمیم علمی خودش را واضح تر از این اظهار کند تا وکلا را بیشتر قادر بتقویت خود نماید البته گمان نمی‌کنم محتاج به تذکر باشد که این اظهارات من از نقطه نظر این است که نسبت به نیات آقای رئیس الوزراء یا همکاران محترمشان سوء ظن یا شبه دارم آقای رئیس الوزراء بواسطه عملیات خود و مخصوصاً عملیا قابل تقدیری که در سیاست خارجی در میان هزاران محظور و یک دینا بی اسبابی نموده‌اند تولید اطمینان برای من و رفقای من نموده و همان طوریکه در چندی قبل نسبت به ایشان اظهار اعتماد کردیم امروز هم با کمال قوت قلب در این جا حاضر شده ایمکه اوراق سفید خودمان را نثار خدمتگذاری صادقانه ایشان نسبت باین آب و خاک نکنیم ولی تنقید من راجع به یک رویه و اسلوب کهنه است که از هر حیث ناموافق با احتیاجات فعلی و افکار امروزی است و آن نهفتن حقایق استتار وقایع و بالاخره قائل شدن سیاست مخفی و اعتقاد به مقابر دیپلماتیکی و پلتیکی یا به عبارت اخری کابینه‌های وزارتی است آقای رئیس الوزراء فرق این پرده‌های اوهام و ترک این کهنه پرستیها و سلب اعتقاد او مودت در این سابقه‌ها از شأن شما و از وظائف اولیه این مجلس و نمایندگان دوره چهارم است زیرا که در یک عصری که قویترین حربه و بزرگترین وسیله پیشرفت امور انفاذ حقایق در دنیای متمدن و توسل بافکار عامه است تعقیب رویه مخالف حقیقت نقصان در اداره وظائف است آقای رئیس الوزراء اتخاذ این رویه و مسلک از شأن شما خارج است زیرا عملیات شما باعث افتخار خودتان و موجب رو سفیدی و خوشوقتی هواخواهان شما است بگذارید همه عالم و تمام سیاست مداران دنیا از زبای شما از پشت این کرسی بشنوند که روابط حسنه و دادیه متساویه را با تمام ملل عالم شما مربوط و منوط باین کرده‌اید که سیاست آنها منافی با استقلال ملت ایران نباشد بگذارند تمام صاحبان افکار منور دنیا بدانن که مراکز قدرت این مملت تصمیم گرفته‌اند بدون مداخله و نفوذ اجنبی در کارهای این مملکت خاتمه دهند و از مداخله اغیار در عزل و نصب مامورین و وساطت راجع به بدوستان و همکاران خودشان جلوگیری نمایند بگذارید همه مردم بدانند که ما اعتماد خودمان را به دولت مقید باین شرط کرده اینم و وفاداری در عهد خودمان را تا موقعی حاضریم که شما بتوانید ایفای باین وظیفه نمائید گفته شد صحیح است بر عکس آنهائی که در سیاست خارجی قناعت بکلیات مبهم و مجمل بودن عبارات را مقید میدانند من معتقد هستم که کشف حقایق و فاش و آشکار کردن مسائل بهترین وسیله احتراز از سوء تفاهم و جلوگیری از یک کدورتهای بین المللی است و یقین دارم آقای رئیس الوزراء نطق لرد کروزن وزیر محترم خارجه دولت بهیه انگلستان را که در تارخ ۳۶ ژوئیه سنه جاریه در مجلس اعیان انگلستان ایراد کرده‌اند بوقت ملاحظه فرموده‌اند و یقین دارم که تصدیق خواهند فرمود یک قسمت از این اظهارات نتیجه سوء تفاهم و از اثر پروپاکاند نشدن مقاصد حقیقی ما است و البته باز تصدیق خواهند فرمود که اشاعه و انتشار این قبیل اظهارات و توضیح شدن آنها در معرض افکار عامه دنیا ممکن است موجب سردی و کدورت بین دو ملت گردد و البته این بر خلاف آرزو و مرام ملت ایران و ملت بزرگ انگلستان است البته مورد ندارد که همه قسمتهای نطق وزیر محترم خارجة دولت انگلستان را در این جا مورد بحث قرار دهیم یا اینکه بخواهم ما بین این نطق و دو نطق دیگر ایشان که قبلاُ ایراد کرده‌اند یکی مورخه شانزدهم نوامبر ۱۹۲۰ و دیگری نوزدهم سپتامبر ۱۹۱۹ مقایسه نمائیم علی الخصوص که مقصودمان تنقید و مشاجره نیست بلکه مقصود این است که بدانیم سوء تفاهم هائی که باعث شده است وزیر خارجه دولت انگلستان در یک قسمت نطق خودشان اظهار یأس کامل از وضعیات ایران کرده و در یک مورد دیگر اظهار تأسف از نطق مأیوسانه خود نسبت به ایران می‌نماید اگر مراکز رسمی ما بواسطه ابلاغیه‌ها و پرویاکاندها در داخله خصوصاً در خارجه افکار را متوجه کرده بودند که تغییر سیاست قرار داد را ایجاب می‌نمایند این تغییر سیاست به تزلزل و تردید افکار ایرانی و موجود شدن دسائس دیگر تعیین نمی‌شد و الغاء قرار داد که یکی از امال و آرزوی عموم ملت شده بود نتیجه یک انتریکهای خارجی قلم نمی‌رفت اگر وسائل کافی و وافی برای اشاعه و پروپاکاند تهیه کرده بودیم و می‌توانستیم ابلاغیه جمادی الثانیه وکلای حاضر در طهران را همه جا انتشار بدهیم آیا الغاء قرار داد نتیجه فکر یکی از زمامداران ما به قلم می‌رفت اگر ما آشکارا و بدون ملاحظه اظهار کرده بودیم که در تعقیب دولتی کامل یا دولت عظیم الشان انتگلستان چه انتظاراتی نسبته به پیشرفت مقاصد مشروع خودمان در کنفرانس صلح داشتیم و چطور این امیدها مبدل به یأس شد که در همان موقع این یأس را خود من به همین وزیر خارجه محترم یادداشت کردم و یا اگر ما با کمال وضوح افکار عامه را مستحضر می‌داشتیم که در موقع آزمایش یک اصول روشن و واضحی چطو. ر گرفتار تغییرات مغایر با مقصود و تضبیقات عملی می‌شدیم امروز مواجهه با ایراد ضمن قدر ناشناسی نمی‌شدیم لرد محترم در یک قسمت نطق خودشان اظهار می‌دارد که ایرانی بطور وضوح کمک دولت انگلستان را برای وصول بسعادت خود رد کرده است و دوباره سیاست قدیمی خود را که مبنی بر بازی کردن بین دو ملت خارجی بوده است ترجیح داده و بالاخره خود را حاضر به معاشقه نمودند با دولت سویت نموده است مقصود از رد کردن کمک دولت انگلیس ناچار رد کردن مستشارها و صاحب منصبان نظامی است خوب اگر ما نبات خود را ظهر کرده بودیم و به همه کس گفته بودیم که این تصمیم نداشتن مستشار و صاحب منصبان انگلیسی برای ما این است که ملت ایران که همیشه مایل بدوستی با دولت انگلستان است نیات دوستانه دولت انگلیس را سوء تعبیر ننموده و تصور نکند که باین وسیله یعنی بوسیله مستشاران مالیه و صاحب منصبان نظامی دولت انگلسی شاید خواستار این است که به استقلال و سیادت کهن سال ایران صدمه و لطمه وارد سازد آیا تصور میفرمائید وزیر خارجه انگلستان این لحن را از برای اظهار این مطلب اتخاذ می‌کرد یا اینکه ممکن بود ملت انگلستان بر خلاف واقع تصور بکند که ملت و دولت ایران از دولتی با آن ملت بزرگ چشم پوشیده است اگر ما به همه گوشزد کرده و عملاً ثابت بنمائیم که مقصود ما تولید رقابت برای استفاده نیمت و همان طوری که این کمک را از دولت انگلستان نمی‌خواهیم بدولت روسیه نیز برای این قبیل کمکها مراجعه نمی‌کنیم و وسیله سعادت خودمان را نه تنها در تسلیم شدن به مسکو بلکه در تسلیم شدن به هیچ دولت خارجی فرض نمی‌کنیم آیا این قبیل اظهارات می‌شد البته یک حقیقت دیگری را هم نمی‌شود مستور داشت که ما نسبت به هر کس یا نسبت به هر سیاست که با نظریه و مرام استقلال خواهی ما عملانه لفظاً موافق باشد خوش بین و نسبت به هر سیاستی که خواهان مخالف این باشد بدبین و خشمناک خواهم بود اگر ما این حقایق را بطور کافی بیان و عموم دنیا را مستحضر می‌ساختیم تصور نمی‌کنیم که در قضیه انحلال پلیس جنوب چنین اظهارات بدبینانه که خود سرود یاد مستان دادن است می‌شد زیرا وزیر خارجه محترم انگلستان همان طوری که در نطق خودشان متذکر شده‌اند همیشه دوست و خیرخواه ایران بوده مکرر گفته‌اند که خواستار ترقی و امنیت ایران هستند و ازدیاد در روابط سیاسی و تجارتی انگلستان و ایران را در پرتو استقلال و امنیت ما می‌خواهند بالاخره اگر ما بآواز بلند اصرار و تکرار نمائیم و همه فاش و آشکارا بگوئیم که نهایت درجه علاقه مندی بدوستی و حسن رابطه و یگانگی با دو همسایه بزرگ خودمان هستیم و فقط آرزو و آمال این است که همان طور که خودشان مکرر اظهار کرده‌اند را در سیاست و مسائل بین المللی همسر و مساوی خود دانسته و معاملاتی را که نسبت به خودشان روا نمی‌دارند نسبت به ما هم ننمایند یقین دارم هیچ وقت سوء تفاهم ماند از این اصل کلی که بگذریم در زمینه حسن روابط خیلی خوش وقت می‌شدم که آقای رئیس الوزراء نیات خود را نسبت به اهمیت این حسن روابط با عموم دول اسلامی و علی الخصوص با دولتین جدید التأسیس افغانستان و بین النهرین اظهار و همه ما را از این حسن تصمیم مسرور و مشعوف می‌کردند گفته شد (صحیح است) حالا اجازه می‌خواهم چند کلمه مختصری هم نسبت باداره وزارت خارجه عرض کنم البته آقایان متوجه شده‌اند که همیشه در پروگرام‌ها (به اندازه‌ای که من در نظر دارم وزارتخانه از شمرده شدن در جزء آنهائی که اصلاح خواهد شد محروم است اگر این محرومیت برای این است که وزارت خارجه را مستغنی از اصلاح میدانند اشتباه است و اگر این محرومی از برای این است که اهمیت بآن داره نمی‌دهند این را هم تصور نمی‌کنم زیرا یقین دارم دولت بخوبی متوجه اهمیت این وزارتخانه است مقصودم از این تذکار عطف توجه دولت است بلزوم اصلاح در این اداره علی الخصوص در سفارت خانه‌های ما در خارجه و مرتب نمودند وضعیات نمایندگان ما در مرکز اول اروپا و امریکا از دیر زمانی معمول بوده است که اصول سیاست ما بلکه تمام فروع آن را رئیس الوزراء ما یا وزیر خارجه ما در همین طهران فیصله می‌دادند و فراموش می‌نمودند که ما هم مأموریتی در پایتختها و مراکز دول دیگر داریم در صورتیکه به تجربه و عمل ثابت شده است که پیشرفت امور در مراکز اروپائی بیشتر انجام مقاصد حقه در آنجاها بمراتب آسان تر از گرفتن نتیجه مطلوبه از سفارتخانه هائی است که آلوده باین محیط ما شده‌اند باین ملاحظه تصور می‌کنیم که دولت یکی از بزرگترین اصلاحات را اصلاح سفارت خانه‌ها و ترتیب کار نمایندگان ما در خارجه باید بدانند ت انشاءالله در آتیه از این گرفتاریهائی که داشتیم بواسطة راه افتادن این چرخهای معظم قدری آسوده شویم آقای رئیس الوزراء باید بدانند که ما به خوبی میدانیم که ایشان با چه محظوراتی مصاده هستند ما قدر فداکاری شما را در قبول این بار سنگین مسئولیت میدانیم و برای همین است که من به خودم اجازه دادم که این عرایض را اینجا بکنم تقاضا نمایم که شما در اینجا افکا عامه خودتان را بطور وضوح بیان کنید تا اینکه ما هم یاقوت قلب و جبهه گشاده باینکه افکار عمومی موکلین خودمان که هیچوقت آن را از نظر نباید دور بکنیم قادر بر این باشیم که در مقابل هجوم حوادث و اوضاع گوناگون سیاست از شما و دولتی که تشکیل کرده‌اید تقویت بکنیم گفته شد صحیح است.

رئیس ـ در ماده اول دیگر کسی اجازه نخواسته است

آقای مشیر الدوله اجازه نطق

مشیرالدوله ـ بنده با یک قسمت از بیانات شاهزاده نصرت الدوله موافقم از اینکه باید رد کلیه سیاست چه راجع بداخله و چه راجع به خارجه باشد باید حقایق را حتی المقدور گفت و باید با توجه بافکار عامه کار کرد ولی در آن قسمتی که راجع به سیاست کابینه‌های گذشته نطق لرد کارزن در مجلس اعیان در تواریخ مختلف فرمودند بنده موافق نیستم بنده عقیده‌ام این است که کابینه‌های گذشته روشن بوده و هر وقت هر رئیس الوزرائی مشغول کار شده شاید یک استثناء داشته باشد باقی تماماً سیاست خود را روشن می‌نمودند و در بیانیه‌های خودشان باطلاع عامه میرسانید چون لازم می‌دانستند که رد غیاب مجلس شورای ملی باطلاع عامه برسانند در قست راجع به سیاست خرجه هم آنچه لازم بود بکنند می‌کردند و غیر از آنچه گفته بودند نمی کردد اگر در خارجه در مجلس اعیان مذاکره شده بخواهند تلویحاً یا تصریحاً برسانند که سیاست ما تغییر و تبدیل پیدا کرده و چنین و چنان شده بنده بر خلاف واقع میدانم گفتم شاید باه استثنای یک کابینه بقیه کابینه‌های ما آنچه را که می‌کردیم همانطور بود که می‌گفتم (صحیح است) مثلاً یکی از کابینه‌ها کابینه بنده بود و سیاست راجع به خارجه بسیار روشن و صاف بود از اول من که داخل کار شدم گفتم قرارداد به موجب قانون اساسی ما باید راجع به مجلس باشد (گفته شد صحیح است) باید در مجلس تکلیف قرار داد معلوم شود و مادام که مجلس در این باب اظهار عقیده نکرده است باید اجرائیات موقوف و در مدت آن کابینه هر قت که خواستند بما تکلیفی بکنند گفتیم ما با شما قراری گذاشته‌ایم به لندن تلگراف کرده‌اید و جواب داده‌اید پذیرفته است. همانطور که قرار داده‌ایم امور راجع به صاحب منصبان قشون و مستشاران مالیه تا وقتی که مجلس تشکیل می‌شود موقوف الاجرا باشد تا مجلس تشکیل می‌شود موقوف الاجرا باشد تا مجلس تشکتیل و تکلیف آن را معین کند ما غیر از آنچه گفتیم کاری نکردیم و در ابلاغیه و بیانیه خودمان هم به اطلاع تمام مردم رساندیم اما در باب اینکه ته نطق لرد کارزن اشاره کردند که ما با یک دولت دیگر معاشقه می‌کنیم یا بهتر گفته باشم خود را به آغوش دولت دیگری انداخته‌ایم بنده بکلی تکذیب می‌کنم چون فرستادن سفیر فوق العاده به مسکو در زمان کابینه من بود و مجبورم این مسئله را توضیح بدهم اگر چه عمر کابینه بنده وفا نکرد این کار را انجام دهم چون هنوز سفیر ما وارد مسکو نشده بود که کابینه مجبور باستعفا شد ما وقتی که او را فرستادیم مخفی و پس پرده نبود (علی رؤس الاشهاد) بهمه گفتیم ما مجبوریم با دولتی که همچوار ما است مناسبات داشته باشیم علی الخصوص که آنها بما می‌گویند باید با یکدیگر رابطه داشته باشیم ما باید اول این مسئله را معین کنیم بعداً اگر دیدیم می‌خواهند با ما داخل مناسبات شوند ما هم حرفی نداریم در موقعی که قرارداد معروف را بسته بودند می‌گفتند یکی از فلسفه‌های این قرارداد این است که ما باید با شما همراهی کنیم و شما باید یک نقطه اتکائی داشته باشید که شما را حفظ کند ولی یک وقت دیدیم ژنرال شام پابیاتی از انزلی عقب نشست و رشت را تصرف کردند یک روز دیگر هم ملتفت شدیم و دیدیم منجیل را هم تخلیه کرده‌اند به هر حال این که ما خود را در آغوش دیگری انداخته‌ایم و همچنین با سایر دولی که همجوار هستند بکلی تکذیب می‌کنم اعلی درجة آزادی ما این است که با دول همجوار روابط همسایگی داشته باشیم و همچنین با سایر دولی که با ما همجوار نیستند با تمام آنها زندگانی کنیم و در عین حال می‌خواهیم مدنیت و قومیت و تمامیت ما محفوظ باشد برای اینکه ما که ایرانی هستیم متعدی متعدی است احسنت احسنت چه روس باشد چه انگلیس باشد چه آلمان باشد (احسنت احسنت) در نظر ما که ایرانی هستیم هیچ دولت برای ما فرق نمی‌کند اگر با ما خوش رفتاری کنند و تعدی ننمایند دوست ما هستند و ما هم حاضریم همه قسم با آنها دوستی داشه باشیم وقتی که نکردند و دشمنی کردند ما هم بآنها به چشم دشمنی و عداوت می‌نگریم و هیچ تفاوتی بین این دول نیست این است عقیدة من و عقیدة تمام ایرانیها (صحیح است احسنت) باین جهت است که عرض می‌کنم با آن قسمت نطق شاهزاده نصرت الدوله همراه نیستم نطق ایشان چنین می فهماند که لرد کرزن حق دارد و ما سیاست خودمان را آشکار نکرده‌ایم بنده تکذیب می‌کنم سیاست کابینه‌های ما هم کابینه وثوق الدوله و هم کابینه آقای صمصام السلطنه و هم کابینه آقای سپهدار اعظم و هم کابینه بنده تماماً روشن بود اگر این نطقها را در بعضی جاها می‌کنند که چنین و چنان شد کابینه ما تغییر کرد هر روز سیاستی پیش آمد سیاست ایران مخفی بوده تمام را تکذیب می‌کنم تمام کابینه‌ها سیاستشان مبنی بر حکمیت تام مجلس بوده و هیچ چیز آنها زیر جلکی و پس پرده نبود اگر بعضی اظهاراتی می‌کنند خود شاهزاده نصرت الدوله و آقایان میدانید که اینها همه انتریکهای دیپلماسی است برای این که یک چیزی را که قبول کردند پس از چندی بگوئید اطلاع نداشتیم ولی ما نباید به این حرفها از میدان بگریزیم حرف همان است که گفتیم ایرانی با تمام دول و ملل می‌خواهد آمیزش و دوستی و روابط داشته باشد زیرا محتاج است تمام ملل عالم به یک دیگر محتاج اند امروز روزی نیست که دیوار چین دور مملکت کشیده شود امروز روزی نیست که ملل در پرده زندگانی کند همان طور که ما به انگلیس محتاجیم آنها هم به ما محتاجند همان طوری که ما به روس محتاجیم آنها همینطور همانطور که به عثمانی و افغانستان و غیر آنها محتاجیم آنها هم به ما محتاجند پس وقتی که اینطور شد همه در محکمه عدالت بشریت مساوی هستیم باید حقوق ما را حفظ کنند اگر حفظ نکردند و تعدی کردند هیچ تفاوتی ما بین نیست حتی همان عثمانی و افغانستان هم اگر تعدی کردند با آنها هم مخالف خواهیم بود این است که باز هم عرض می‌کنم که ما در سیاست خودمان هیچ مطالب پنهانی نداشته‌ایم و هر چه وعده داده‌ایم رفتار کرده و اگر نکرده‌ایم وعده نداده‌ایم (احسنت احسنت)

رئیس ـ آقای نصرت الدوله (اجازه نطق)

نصرت الدوله ـ بنده خیلی تأسف دارم که بیان بنده قاصر بوده است والا گمان نمی‌کردم که آقای مشیرالدوله این طور از عقیده بنده استفاده کرده باشند بنده هیچ نوع مخالعتی ندارم بنده مقصودم از این اظهار و خطاب به آقای رئیس الوزراء همین بود که این حرفها را زده شود اگر گفتم که آن اصل استتار حقایق را تعقیب نکنیم و اگر مخصوصاً لفظ تعقیب را گفتم بطور یک اصل کلی بود و الا در حقیقت همان طوریکه آقای مشیرالدوله فرمودند بنده کاملاً موافقم و از برای اثبات اینکه با ایشان هم عقیده‌ام ممکن است ایشان را مراجعه دهم به یک نطقی که خود من در لندن در ده سال قبل کرده‌ام اینجا بنده اظهار کرده‌ام که نیات کابینه‌های ایران تمام روشن است و برای اینکه دولت همان سیاست را داشته باشد و تعقیب کند این عرایض را عرض کردم و مقصود بنده از این اظهار همین بود در این مسائل فقط به عبارت کلی (حفظ روابط حسنه) اکتفا نشود و همانطوری که وکلائ و وزراء آن دولت از بالای تریبون در میان مجالس اعیان و محافل عام فریاد می‌زنند و عموم مردم را از آینده و حال مستحضر می‌کنند ما هم موقع فرا رسیده مطالب خودمان را بگوئیم این نطق لرد کارزن در ۲۶ ژوئیه چهار ماه قبل می‌باشد و در این مدت من ندیدم از طرف دولت ایران هیچ نوع جوابی بآن نطق داده شود و این سکوت را من از برای مملکت مضر می دانم چرا برای اینکه همانطور که آقای مشیرالدوله فرمودند در خیلی از مسائل آن نطق تلویحاً مطالبی گفته شده که گمان نمی‌کنم با وقایع تطبیق بکنند پس این ملاحظه تصور می‌کنم این توضیح که در بیان خود دادم کافی باشد و اگر قصوری در بلقین الفاظ شده باشد خیلی متأسفم اما هیچ نوع مخالفتی در بین دو اظهار و این دو عقیده نیست.

رئیس ـ آقای سردار معظم اجازه

سردارمعظم ـ بعد از بیان آقای مشیرالدوله فعلاً عرضی ندارم مگر بعد لازم شود.

رئیس ـ آقای سلسطان العلماء (اجازه)

سلطان العلماء ـ بعقیده بنده بعد از بیانات و فرمایشات آقای مشرالدوله در سیاست خارجه دیگر مجالی برای مذاکره سایرین باقی نمی‌گذارد و بنده عقیده‌ام این است که از مذاکره در این موضوع اگر آقایان تصویب می‌فرمایند صرفنظر شود

رئیس ـ آقای مدرس پیشنهادی فرمودند جمله بالخصوص با دول اسلامی باین ماده اضافه شود.

رئیس الوزراء ـ بنده بیانات اقای مشیرالدوله را تصدیق می‌کنم شاهزاده نصرت الدوله در ضمن مذاکراتشان می‌فرمایند که خوب بود در پروگرام دولت در موضوع سیاست خارجی بیشتر بسط مقال شوند بنده تصور می‌کنم عبارتی که در پروگرام نوشته شده جامع باشد اگر چه مختصر است ولی غرض این نبوده است که دولت یک سیاست مبهمی را اتخاذ کرده باشد که حقوق و حاکمیت ملت ایران در آن متضمن نباشد من تصور می‌کنم در دنیای متمدن امروز که در واقع عدل و انصاف و حقانیت اساس سیاست عالم شناخته و شمرده شده است هیچ دولتی نمی‌تواند به حقوق دیگر خاصه اینکه با آن دولت دوستی یا روابط تجارتی داشته باشد تجاوز کند و همین طور هیچ ملتی نمی‌تواند تحمل بکند که به حقوق او تجاوزاتی یا تعدیاتی بشود البته دولت و مجلس شورای ملی همیشه این سیاست را تعقیت کرده و نقین دارم پیشرفت هم خواهد کرد باین مطلب توجه بفرمایند همینقدر که دیده شد احساسات ملت ایران بر این است که مستشار از دول خارجه در ایران نباشد طوری شد که مستشار مالیه (آرمیتاژ اسمیت) خودش برای فسخ کنترات خود حاضر شد و هیچ اعتراضی هم نشد و از این جا معلوم می‌شود که خیالی در بین نبوده و مسلک دولت ایران هم هیچ وقت تیره و تار نبوده است و مطالب هم همیشه علنی گفته شده است ضمناً لازم می دانم خاطر آقایان نمایندگان را متوجه کنم که با دولت کمک و مساعدت کنند همین سیاست و روابط حسنه که من در پروگرام خود ذکر کرده‌ام حفظ کنند و البته خوب است از بعضی چیزها که اسباب سوء تفاهم می‌شود و از بعضی چیزها که اسباب سوء تفاهم می‌شود و از بعضی احساسات خارج از نزاکت پرهیز کنند اما اینکه گفته می‌شود چیزی به پروگرام دولت الحاق شود تصدیق می‌کنم مثلاً اگر پیشنهاد شود با حفظ حقوق حاکمیت ایران با حفظ استقلال ایران من تصدیق می‌کنم.

رئیس ـ اقای سردارمعظم اجازه

سردارمعظم ـ قبل از اینکه داخل مطلب خود شوم می‌خواهم با بیاناتی ناقص از آقای مشیرالدوله تشکر کنم اظهاراتی که ایشان کردند عین همان افکاری بود که ملت ایران کمال میل و نهایت اشتیاق و علاقه را بآن دارد ایشان وقتی که در این مجلس اظهار عقیده می‌کند نه تنها مظهر فکر شخص خودشان می‌باشند بلکه مظهر افکار عمومی که در تمام ملت ایران است می‌باشند و از آقای مشیرالدوله و ابراز احساسات ایران خواهانه ایشان تشکر کرده و زیادتر اظهار مسرت می‌کنم که ما بین دو ناطق محترم هیچ نوع مخالفتی نبوده فقط در اداء مطلب سوء تفاهمی حاصل شده است بلی بنده هم با ناطقین محترم هم عقیده هستم ولی فرمولی را که دولت در ذکر سیاست خارجی خودش اتخاذ کرده است غیر کافی میدانم به عقیده من این فورمول مکرر در مکرر در پروگرام‌های دولتهای سابق دیده شده است و این فورمول بدرجه کامل حکایت نمی‌کند از آن درجه صداقت و صمیمیتی که ما ازطرف خودمان در سیاست خارجی اعمال می‌کنیم و از دیگران انتظار داریم این فرمول در واقع بیک فرمول تشریفاتی شده است سیاست خارجی همیشه روشن و معین بوده است آیا در مقابل این صمیمیت‌های ما از طرف مقابل هم با ما همین معامله شده است یا خیر؟ بجرأت می‌توانم بگویم که سیاست‌های خارجی دولت‌های ایران همیشه سیاستی بوده که میخواسته است حقوق سایرین را حفظ کند اما نمی‌توانم بگویم که هیچوقت از طرف دیگران نسبت به منافع ایران که تخطی و تجاوز نشده است و بهمین علل است که این فرمولی که اتخاذ شده کافی نمی دانم این فورمول چه چیز است. حفظ مناسبات حسنه با دول متحابه این یک فورمولی است که کوشش‌های ما باین فورمول عادت کرده است و ما دیده‌ایم که در تحت لوای اسن فورمول مناسبات حسنه از طرف ما کاملاً رعایت شده ولی در مقابل تعدی و تجاوزاتی از دیگران بما شده است و آقای نصرت الدوله فرمودند که من منکر استتار حقایق نیست آقای رئیس الوزراء در جواب چند کلمه راجع به آرمیتاژ اسمیت و راجع به طرز رفتن او بیان فرمودند و ضمناً نمایندگان را متوجه کردند که مراعات نزاکت را بکنند بنده می‌خواستم جسارت کنم و عرض کنم که خود این فرمایشات ایشان هم یک استتاری است زیرا رفتن آرمیتاژ اسمیت باین سهولت که فرمودند نبوده و مطلعین میدانند که اگر تصمیم دولت و مجلس بر این بود که آرمیتاژ اسمیت را نمی‌برد این امر نمی‌شد و مقتضی بود که دولت در پشت کرسی نطق همین حقیقت را گوشزد ملت بنماید بنده خودم معتقدم که ملل عالم از نقطه نظر و زندگانی سیاسی و اقتصادی مانند حلقه‌های زنجیر به هم مربوط و پیوسته هستند و زندگانی تمام ملل عالم به هم مربوط است این مسئله هیچ محل تردید و شبهه نیست و همان طور که آقای مشرالدوله فرمودند امروز روزی است که ملل عالم مستیماً بتوانند حوائج زندگانی خود را انجام داده و مستقلاً جدا جدا زندگانی کرده یا دیواری دور ممکت خود بکشد امروز تمام این خانواده و عائله وسیعی را تشکیل می‌دهد و اما این خانواده منافع و مضراتشان با هم پیوسته است از طرف دیگر کاملاُ معتقدم که ملت ایران احتیاجات شدید به دیگر ممالک گیتی دارد همانطور که سایر ملل عالم احتیاجات به ملت ایران دارند و از همین نقطه نظر است که من وظیفه ملت ایران را اول نسبت به سایرین بیان خواهم کرد و بعد دیگران را نسبت به خودمان اظهار می‌کنم البته دولت ایران مجبور است که با همه دول و ملل عالم مناسبات حسنه نیکخواهانه داشته باشد باید به نظر محبت و دوستی به همه نگاه کند و حقوق مشروع آنها را در داخله مملکت خود حفظ کند و روابط خودش را با ملل عالم در تحت یک انتظام به نزاکتی در آورد و اگر یک تقبلاتی بنام دولت ایران می‌شود آن تقبلات و عهود در نظر دولت و ملت ایران با قدر شمرده شود حقوق اتباع خارجه باید در مملکت ما محفوظ باشد ولی در مقابل این تصمیم و در مقابل این طرز رفتار که ملت و دولت ایران باید بموقع عمل گذارد حقاً باید از طرف دیگران هم نسبت به ما همین مامعله شود چون دنیای متمدن در روابط خارجی خودش یک فورمول معینی اتخاذ کرده است آن فرمول‌ها مبنی بر نزاکت بر عدالت و مراعات استقلال و آزادی هر ملت و مبنی بر حفظ حق زندگانی و حیوت و سعادت هر ملتی است ملت ایران حق دارد این تقاضا را از همه ملل عالم بکند البته ما حاضریم بدولتهای خود اجازه دهیم که بر روی اساس سیاست نیک خواهانه با دول خارجه رفتار کند و بهمان درجه می‌خواهیم ملل و دول دیگر با ما همین معامله را بکنند ما حاضر نیستیم دولت‌های ما بقدر سر سوزن مدافعه خارجی را در سیاست داخلی و زندگانی ما قبول نمایند و این مداخلات از هر طرف که باشد نباید مورد توجه و قبول ما واقع شود این مداخله اگر در تعیین وزیر است نباید پذیرفته شود همچنین اگر فلان سفارتخانه انفصال فلان مامور را خواستار شود دولت ایران نباید تسلیم شود باید مقاومت کند بالنتیجه دیگران حق نخوهند داشت که در امور داخلی ما مداخله کنند زیرا حق مشروع ما است و لازمه استقلال و آزادی ما است زندگانی داخلی ما مربوط بخودمان بود و دیگران هیچگاه حق مداخله نخواهند داشت و از هر طرف که این مداخله بشود نباید مورد قبول دولت ما بشود بنابر این فورمولی که در پروگرام هیئت دولت نوشته شده ست کافی نیست فورمول دیگری که در پروگرام ما اتخاذ شده است و به عقیده من بهتر مطلب را میرساند و رساتر است این است که مناسبات و روابط حسنه متساویه با تمام دول عالم مادام که مناسبات آنها منافی با استقلال ایران ومانع ترقفی ایران نباشد اگر این شرط گذارده شود ما دیگر هیچ حرف بدولت ندارم و اختلاف نظری با پروگرام نخواهیم داشت ولی چون این شرط گذارده نشده است و فقط گفته شده است حفظ مناسبات بادول متحابه یعنی همان فورمول کهنه همان فورمولی که ما مکرراً‌ً آن را دیده و دولتهای وقت مکرر آن را پیشنهاد کرده‌اند و در تحت لوای همین فورمول بما تعدی شده و در عمل و فعل بر خلاف این فورمول رفتار شده است باین جهت ما متوقع هستیم در این دوره در عمل با ما موافقت کند و ما می‌خواهیم دولت نیات وسیاست خودش را در قالبهای روشن تری بیان کند که مورد اختلاف نظر بین ما و ایشان نباشد (گفته شد صحیح است)

وزیر پست و تلگراف ـ اولاً تشکر می‌کنم بعد از مدت مدیدی باین افتخار نائل می‌شویم که در مقابل مجلس شورای ملی اظهانر عقیده بکنم و در ثانی راجع به ماده سیاست خارجی که آقایاین ناطیق محترم اظهار کردند که کافی نمی داند و اباید به عبارت آی چیزی اضافه شود در هیئت وزراء در این خصوص مداکرات لازمه شده و شاید در جزو پروئگرام دولت بیش از این مقتضی نباشد ذکر شود دولت پروگرامی را در ایندوره تقنینیه بمجلس پیشنهاد می‌کند و ضمناً لازم دانسته است نسبت بروابط خارجی مختصر تذکاری داده شود معمولاً آقایان میدانند که در پارلمانهای خرجه هم وقتی که وکلاء مذاکره در باب مسیاست خرجه را لازم بدانند بدولت اظهار می‌کنند و دولت هم حاضر می‌شود و توضیح می‌دهد حالا هم که صحبت باین جا کشیده و آقایان اظهار عقیده فرموده‌اند که کتمان مطالب در این دوره ممقتضی نیست و باید حقایق گفته شود یک قسمت از آقایان حقایقی فرموده‌اند که شاید غیر مفید بوده و یک قسمت هم بعقیده بنده کتمان کردند اینکه بدولتهای گذشته یک اعتراضاتی نمودند که سیاست خارجی را ببطور مبهم اظهار کرده‌اند تصدیق می‌فرمایند که اگر در یک مواقعی کاملاً حفظ منافع و مصالح دولت را ننموده‌اند یک محظورات داشته‌اند اینکه پیشنهاد می‌شود که در پروگرام دولت اضافه شود حفظ روابط حسنه بشرط اینکه مخالفتی نسبت باستقلال مملکت نداشته باشد این یک چیزی است واضح و گمان می‌کنم در پروگرام دولت هرچه اشاره بشود زیادی است چون سایر دولتها هم همین نظریه را داشته‌اند و بدون تردید می‌توان بگویم که هیچکدام قصور نکرده‌اند بطوریکه همه اطلاع دارند همه دولتهای وقت جد وجهدهای کافی می‌کردند و هر چه از دستشان در حفظ مصالح و حقوق مملکت بر می‌آمد خودداری نمی‌کردند اما اگر محظوراتی برای آنها پیش می آمده است که نمی‌توانسته‌اند فع آنها را بکنند بر آن تقصیر و جرمی وارد نیست حالا در پروگرام فعلی که دولت پیشنهاد می‌کند ضمیمه کردن این مطالب گمان می‌کنم صلاح نباشد این اصل در آن مندرج است دولت وقت وظیفه اش این است که هر اجنبی نسبت به حقوق و مصالح مملکتی یا نسبت باستقلال ما تجاوزاتی بند با تمام قوا بکوشد که او را دفع کند ولی در جشن در پروگرام زائد اشت و کاملاً دولت این مسئله را در نظر دارد و رفتار خواهد کرد وضعیات امروز عالم هم به مقتضیات آن روز که برای دولت ما اشکالات پیدا می‌شد فرق کرده است و بطوریکه گفته شد سیاست عالم تغییر کرده و حتی دولتهای کوچک دیگر هم راضی نخواهند شد تحمل کنند که نسبت به حقوق آنها تعدی و تجاوزاتی بشود و البته دولت عظیم الشآن شش هزار ساله ایران هم هیچگاه راضی نخواهد شد که تجاوزاتی به حقوق او وارد آید و از تمام ملت خاصه وکلای پارلمان خواهش می‌کنم که در این مقصود مقدس با دولت همراهی کامل بکنند و نظر باینکه ذکر این مسئله زیادی است این پیشنهاد دولت را قبول بکند.

مدرس ـ بنده تقاضا کردم دولت در این ماده اضافه بفرمایند بالخصوص با دول اسلامی غرض این است بطوریکه آقایان فرمودند دولت و ملت ایران باید سیاستش نسبت بدول عالم بنظر واحد باشد سیاست این تقاضا را دارد ولی بر همه واضح است که دول و ملل استلامی طبیعتاُ یک خصوصیتی با هم دارند کما اینکه از پارلمان‌های دولت اسلامی قریب باین مضمون یک اظهارات خصوصی شده ما هم در این پارلمان که پارلمان اسلامی است باید یک اظهار خصوصیتی با دول اسلامی بکنیم چون بعضی دول جدید التأسیس اسلامی پیدا شده است البته بای ما هم یک نظر خصوصی بآنها راشته و روابط حسنه خاصه با آنها پیدا کنیم لهذا بنده از هیئت محترم دولت تقاضا کردم که باین ماده جمله بالخصوص با دول اسلامی اضافه شود و هیچ ضرری هم ندارد بنده کاملاً با فرمایشاتی که آقای وزیر پست و تلگراف فرمودند موافقم واضح است این قضیه به قضیه قاساتها معما است لکن این حسنه روابط اگر نسبت به یکی زیادتر باشد ضرر ندارد و دلیل نظر سوء نسبت به دیگران نیست حالا اگر هیئت دولت میفرمائید متشکرم و الا مختارید و عرضی ندارم

رئیس ـ گمان می‌کنم آقایان قدری خسته شده‌اند اگر چند دقیقه تنفس شود بد نباشد (جمعی گفتند صحیح است) در این موقع عموم نمایندگان خارج و پس از بیست دقیقه مجدداً مجلس تشکیل گردید.

رئیس ـ آقای مشیرالدوله اجازه نطق

مشیرالدوله ـ بنده تصور می‌کنم با مذاکراتی که د اطرف پروگرام هیئت دولت در موضوع سیاست خرجه شد هیئت محترم دولت کاملاً از نیاتمجلس شورای ملی مطلع شدند وفی الواقع آن مذاکرات شرح ماده اول بود و در این صورت اگر آقایان موافقت داشته باشند پیشنهاد می‌کنم همان فورمولی که هیئت دولت پیشنهاد کرده‌اند از مجلس بگذرد.

رئیس ـ مذاکرات در این باب کافی است بعضی گفتند کافی است

رئیس ـ مذاکره در ماده دوم است آقای امین الشریعه اجازه نطق

امین الشریعه ـ ماده ۲ در تکمیل قوای نظامی دولت است البته حفظ حیثیات دولت

رئیس ـ اجازه می‌دهید چون ماده دوم مشروح تر از این است که می فرمائید قرائت می‌شود آقای تدین ماده دوم را به مضمون ذیل قرائت نمودند تکسیل انتظامات قشون و قوای تأمینیه و جلب صاحبمنصبان معلم از دول غیر همجوار

امین الشریعه ـ در این موضوع جای تردید نیست که حفظ حدود و ثقور و بقای امنیه در مملکت منوط بتکمیل قوا و قشون است و البته وجوهی که باید خرج این قوا شود مقدم است بر جمیع مصارف دیگر و برای احدی در این باب تردید نیست و شرافتمندی این افراد هم بر سایر کارکنان از این دهگذر است که اینها در حقیقت برای سایر طبقات ملت فداکارند این است سایر طبقات ملت که مشغول کارند چه از بابت فلاحت یا تجارت یا صناعت در سایر فداکاری که شمشیر آنها است و البته آن حقوقی که بآنها داده می‌شود در واقع به منزله خونبهای آنها است و ملت آن قسمت از مالیاتی را که می‌دهند و صرف این هیئت می‌شود از تمام قسمتهای دیگر شکفته تر و با کمال خرسندی و شعف و رضایت مندی تأدیه می‌کند برای اینکه امنیت او باقی باشد حافظ ناموس و جان ملت این طبق هستند از این جهت است که خداوند رحمتی می‌فرماید فضل الله المجاهدین علی القاعدین ولی بنده در این موضوع یک نظر مختصری دارم و عرض می‌کنم و آن این است که قشون ترکیب شود از افراد ایرانی برای اینکه افراد ایرانی بلاشبهه دارای خون پاک و گرم و سلحشورند هیچ وقت افراد ایرانی که در تحت سلاح می‌آیند بخیال تمرد و طغیان از حکم دولت نیافتاده و نمی‌خواهند موجبات زحمت ملت خویش را فراهم سازند برای اینکه اولا هم ایرانیند و هم مسلمانند و بالاخره دارای عقاید حسنه بوده و حب مخصوص باین آب و خاک و وطن مألوف نیاکانی خود دارند چنانکه در موقع امتحان شجاعت خویش را بمنصه ظهور رسانیده و نشان داده‌اند همین ایرانی است که اگر در تحت ریاست صاحبمنصبان ایرانی وطنخواه سرداران عاقل کافی دلدار فداکار علاقه مند بوطن در آیند شمشیر و سلاحش بر افلاک کار می‌کند و دنیا را از خون خویش نیلگون می‌کند تارخ شهادت داده قضاوت می‌کند و نیز همین افراد است که متأسفانه اگر در تحت نظر صاحبمنصب یا سردار یا قائد غیر کافی در آید هیچ مصاف و رزمی را از عهده فاتحت و مظفری بر نیامده و همواره مقهور و منکوب خواهد بود شاهد این موضوع هم در تواریخ بسیار است لازم نیست بنده در این جا شرح دهم پس معلم است که این افراد مسلمان ایرانی را به شاهزاده مقصود هدایت کردن و بالاخره بکار اندامتن و از آنان نتیجه گرفتن منوط و مربوط به نظریات فایدین و صاحبمنصبان است این است که در این جا هیئت محترم دولت باید در انتخاب و برگزیدن صاحبمنصبان صالح و سرداران صحیح العمل وطنخواه توجه خاصی مبذول فرمایند یک نظر هم باخراج اشخاص قاسد متمرد که علاقمند به حفظ استقلال مملکت نیستند و اسباب زحمت برای ملت درست می‌کنند در اسقاع و زوایای مملکت پراکنده و خموده‌اند و هر روز فسادی ایجاد می‌کنند بنمایند و بعد از این باید تشکیلات قشونی را اساسی قرارداده و صاحب منصبانی انخاب کنند که سابقه از این تنظیمات کامل داشته باشد و دیگر از قبیل محمد تقی خان‌ها در خراسان و یا علی قلی خانها در فارس احداث نشود.

دوم راجع به استخدام معلمین خارجی است که بنده با این موضوع موافقم البته قشون ما تعلیمات صحیحه لازم داردو باید معلمین خارجی را جلب کنیم ولی این مطلب را باید متذکر شد که در موقع جلب باید این موضوع مهم را در نظر داشته باشند که اشخاصی را که جلب می‌کنند به سمت فرمان فرمائی نه به سمت فرمانفرما بودند و صاحب مطلق و مالک الرقاب تام بودن بدرجه که دولت حساب از آنها بخواهد پس ندهند این نمی‌شود مگر اینکه اشخاصی را که جلب می‌کنند از دول غیر همجوار با یک تصمیماتی باشد که دولت متبوع آنها در صحت عمل آنها داده باشد و در خاتمه عرض می‌کنم که این قوای مهم که به قیمت حیوت ملت ارزش دارد تکمیل و باز بر می‌گردد به حفظ عایدات و مالیه کشور که حرف خود آنها می‌شود چنانکه از پطر کبیر سؤال کردند که به چه وسیله موفق شدی به تکمیل قشون و اصلاحات مملکتی می‌گوید بوسیله حفظ عایدات از حیف و میل شدن و صرف نکردن آنها بمصارف مملکتی بنابراین باید نظر عمده دولت به حفظ عایدات و تعدیل بودجه مملکت باشد

رئیس ـ آقای مدرس اجازه نطق

مدرس ـ ماده دوم دو جزء دارد جزء اولش تکمیل انتظامات قشون و قوای تأمینیه است اگر چه داخل اصل کیفیت نشده ولی آقایان خاطرشان است در دوره سابق عقیده من و بعضی از آقایان بر این بود قشونی که ایران در این مدت داشته است قشون اساسی نبوده بواسطه اینکه عمده قشون ایران قشونی بوده است که از شصت سال به این طرف تخمیناً بوده است و قشون بی نتیجه باشد و این قشون در حقیقت پیر شده کما اینکه در این اواخر استفاده از آنها کم می‌شد یک تشکیلاتی در این چند سال اخیر باسامی مختلفه از قبیل قزاق بریگاد ژاندارم و داوطلب و غیره داده‌اند عقیده من بر این است که دولت چون نظریات اصلا و تأسیسات جدید دارد و از آقایان نمایندگان محترم هم اینطور حس می‌شود بنابر این باید لایحه یا در این موضوع ترتیب داد و شروع با گرفتن قشون عمومی نمود و زیاده بر این در این موضوع صحبت نمی‌کنم و مزاحم نمی‌شوم فقره اول و دوم این ماده استخدام صاحب منصبان از دول غیر همجوار است شاید به نظر بعضی می‌آید که این بیان از من خیلی بی مناسب است و لکن عرض می‌کنم و دولت را در این نظر تقدیس می‌کنم که ما ملت ایران را ایطور معرفی می‌کند که ما در صدد ترقی هستیم در ماده چهار هم نظیز همین مطلب است که جلب متخصصین برای اصلاحات مالیه ذکر شده این مطلب را هم تقدیس می‌کنم ولی خیلی تأسف دارم که در ماده سوم متعلق بوزارت فوائد عامه است این نکته را قید نکرده‌اند در صورتیکه این سه ماده همه باید دارای این قید باشد بلکه در ماده سوم الزام است و جلب مهندسین و متخصصین فنی و غیر فنی برای فوائد عامه خیلی لازم است البته جاهل باید علم را در هرکجا که هست جلب کند (گفته شد صحیح است) خصوصاً وظیفه اهل ایران و عجم همیشه بر این بوده است و در اخبار هم ذکر شده است که اگر در آسمان هم علمی باشد آنها جلب نمایند این از صفات خاصه ایرانی‌ها است که هر جای دنیا هر علمی هست جلب می‌کند بواسطه اینکه این علوم متعلق به معاش و زندگانی است اگر انشاءالله الرحمن دولت همین قسمی که در پروگرام ایشان نوشته‌اند عمل کند نه یکی نه دو تا و نه صدتا بلکه هزار نفر عالم هم از اطراف دنیا به جهت هر فنی و صنعتی جلب و باز تکرار می‌کنم و تذکار می‌دهم خصوص در ماده سوم فراموش نشود که اهمیتش از همه زیادتر است بلی فقط این پروگرام در ماده است که جلب متخصص نمی‌خواهد یکی ماده اول است که مذاکره شد یکی هم د ر ماده بعد که اصلاح قوه قضائیه باشد که جلب متخصص لازم ندارد ولی در این سه ماده ندیگر از اهم امور است که من دولت را تشویق می‌کنم به یک و دو و صد نفر اکتفا ننمایند بلکه در هرکجای دنیا معلمین و متخصصین هستند (حالا بواسطه مصالحی از دول همجوار اقتضا ندارد) از دول غیر همجوار جلب کنند اما این شرطهائی را که می‌کنیم باید عمل کنند و تا امروز معلم و متخصص که در مملکت ما علم بیاورد نیامده است فقط یک پارلمارسن آمد در این مملکت یک قدم برداشت که اتفاقاً در اسباب رو سفیدی مملکتش شد اگر چه بعضی آمدند و رو سفید را مبدل به رو سیاهی کردند دیگری شوستر بود آنهم چهار روزی آمد و یک قدمی در این مملکت برداشت به مشکلاتی بر خورد و موفق نشد و الا دیگر ندیدیم که یک مستشار یا متخصص بیاید و اصلاح نماید اگر هم بود شاید من نمی دانم (از گمرک که اطلاع ندارم) اینها آمدند از آن ساعت اول خواستند قادر علی الاطلاق شوند من مخالف با مستشار صاحب اختیار هست من می‌گویم دولت استخدام معلم بکند هم از برای فوائد عامه هم از برای مالیه و هم از برای نظام معلم یا نوکر که تعلیم بدهد آنهم نه مانند مستشاران و معلمین که ده سال پنج سال آنها را استخدام بکنند و در یک اداره بیایند خدمت بکنند وقتیکه می‌خواهند بروند آن اداره مثل اول است و یک نفر را ترتیب نکرده این ترتیب ضررهای دیگری دارد و آن این است که ما ملت را معرفی می‌کنند باینکه اینها هیچ نمی‌فهمند ما را استخدام می‌کنند به جهت معلمی و هیچ کسی را تعلیم نمی‌دهیم پس از ۵ سال ۱۰ سال می‌رویم آنوقت یکی دیگر را می‌آورند آنچه را شنیدیم در نظمیه یک نفر را تربیت کردند و آن استوار بود آن را تربیت کردند بیک مقامی رسید لکن تربیتش بآخر نرسید و الا در هیچ اداره این مستخدمین و مستشاران کسی را تربیت نکردند بلکه شب و روز در صدد بر آمدند که اختیار تام بگیرند ملخص عرض بنده این است که با اختیار دادن به مستخدمین خارجه من مخالف هستم فقط با معلمین متخصص آن کسی که صاحب صنعت فنی باشد موافقم که آن را باین ترتیب استخدام کنند که دولت کنتراتش را به مجلس بیاورد و آن معلم وقتی بیاید بفهمد که آمده دو یا سه چهار سال یک اشخاصی را تعلیم و تربیت کند بناء علیهذا این مستخدمین خارجی که اکنون داریم که عنوان مستشاری یا عنوان دیگر استخدام شده‌اند با اختیاراتی که بآنها دارده شده بنده که این جا ایستاده‌ام تصدیق ندارم که دولت کنترات هیتچ کدام را تجدید بنماید و هرکدام را لازم دارد به عنوان معلم متخصص استخدام نماید وکنترات او را به مجلس بیاورد والا اگر طریق دیگر باشد بنده موافقت ندارم فقط با استخدام معلم متخصص موافق هستم

رئیس ـ دیگر کسی اجازه نمی‌خواهد

سردارمعظم ـ چرا بنده اجازه خواسته‌ام

رئیس ـ بفرمائید

سردارمعظم ـ بنده با قست اعظم اظهارات آقای مدرس موافق هستم فقط می‌خواهم چند کلمه راجع به قشون گیری عرض کنم و امیدوار هستم در یک آتیه نزدیکی دولت ایران بتواند ترتیب قشون اجباری و عمومی را فراهم نماید ولی لازم است گفته شود که بدبختانه در مملکت ما موجبات قشون گیری اجباری فراهم نیست و لازم است گفته شود که در مملکت ما باید ترتیب قشون گیری بطور بنیچه باشد و بعقیده من این یکی از یادگارهای خوب قدیم ما است که باید او را محفوظ بداریم و بر خلاف سایر یادگارهای گذشته که بدبختانه در نقص کردن یا لغو کردن آنها ناچار می‌شویم در این موضوع بالعکس باید رفتار نمائیم و دقت نمایئم که این یادگار قدیم را با دقت هر چه تمامتر محفوظ بداریم البته محفوظ داشتن این اصل یعنی ترتیب قشون گیری اجباری و عمومی فراهم بشود قشون بنیچه حقیقت همان قشون اجباری است فقط فرقی که دارد این است که این قظون محدود به نقاط معین است و از نقطه نظر پایداری و با اساس بودن قشون هم قشون بنیچه با اساسی تر و پایدارتر است این نکته را هم بنده می‌خواستم یاد آوری کنم که سوء تفاهم نشود و فقط دولت مسبوق باشد نظر آن اشخاص که به قشون علاقمند هستند فقط متوجه باین نکته است که باید اساس قشون محکم باشد و اساس قشون محکم نخواهد شد مگر با صلاح اساس قشون بنیچه چند کلمه هم می‌خواستم در باب لزوم جلب متخصص قشونی عرض کنم با همان رابطی که آقای مدرس فرمودند والبته نمی‌خواهم از این اظهار خود داری کنم و باید اظهار تشکر کرد از وزیر جنگ حالیه که قشون ما را جنگجوتر و سلحشورتر و بهتر از ادوار سابقه نموده است و این یکی از خدمات شایانی است که وزیر جنگ نسبت به قشون ابراز نموده‌اند و بهترین دلائل برای اثبات این مطلب موفقیتهائی است که قشون ما حالا دارد حاصل می‌نماید من در جلسه گذشته نمی‌خواستم اظهار امتنان کنم راجع به رفع غائله خراسان ولی فراموش کردم در ضمن این تشکر اظهار امتنان و تقدیر از یک قسمت قشون محلی خراسان می‌نمایم که در رفع غائله خراسان ابراز نهایت درجه فداکاری را کرده‌اند و بالاخره بدون اینکه بگذارند قوای دولتی حرکت کند و بانجا برسد خود آنها بواسطه جمعیت و غیرت و بواسطه اینکه می‌دانستند خراسان جزء لایتجزای ایران است و همیشه ملحق و ملصق بایران باشد بر ضد ماجراجوها کوشیدند و بقوه خودشان آنها را قلع و قمع کردند و این اقدام از طرف سرکردگان خراسان شایان تقدیر است ولی بنده نهایت متأسف هستمکه در صورتی که همان ایل زعفران لو و همان ایل شاملو که این همه فداکاری و خدمت گذاری کردند اسامی آنها در مرکز اسباب ملعبه می‌شود همین تشکر را هم از قشونی که مامور و مشغول رفع کردن غائله گیلان هستند می‌نمایم یعنی همان لانه زنبوری که شش هفت سال است در تح تأثیر پول اجنبی داره می‌شود و خواسته است این یک قسمت را از مملکت مجزی نماید و اکنون تأثیر سرنیزه‌های قشون ما دارد بآنها سرایت می‌کند و امیدوارم بزودی گیلان هم یک قسمت مستقل و ملصق بایران یعنی یک قسمت پاک شده و خالی شدن از ماجراجوها بشود

رئیس ـ آقای اقبال السلطان (اجازه نطق)

اقبال السلطان ـ آقای مدرس در ضمن بیانات خودشان فرمودند که مستشارانی را که ما در ایران جلب کردیم نتوانستند شاگردانی را بپروانند که بعد از آنها بتوانند قائ مقام آنها باشند به عقیده بنده مستشارانی را که برای ایران آورده‌اند که بآنها مجال داده‌اند که کار بکنند مستشاران پست و گمرک بوده‌اند و این مستشاران شاگردان خوب هم پرورانده‌اند من جمله آقای میرزا محمد علی خان فرزین هستند که یکی از اجزاء گمرگ بوده‌اند و اکنون هم خزانه دار کل مملکت ایران هستند.

سردارمعظم ـ بیخود

اقبل السلطان ـ در اداره پست هم اجزائی هستند که می‌توانند امروزه اداره پست را در کمال خوبی اداره نمایند.

رئیس ـ در ماه دوم مذاکرات را آقایان کافی میدانند (بعضی گفتند کافی است)

رئیس ـ ماده سودم آقای امین الشریعه (اجازه نطق)

امین اشریعه ـ این ماده سوم بعقیدن بنده ماده ۱ بمواد واصل الحیات است و اگر بمقام عمل و اجرا بیاید مملکت ما را صاحب ثروت و افتخار علوم تمدن و همه چیز خواهد کرد چون در ضمن کلیات مذاکره شد که باید مواد پروگرام دولت مرام نباشد بنده عرض می‌کنم مرام وقتی است که بخواهیم اجراء کنیم و الا هیچ امری در پیش همت رجال مرام نخواهد بود دیگران هم که کردند قبلاُ مثل ما بودند خواستند و کردند بلی وقتی لفظی باشد و گرد عمل نگریم مرام است والا در پیش همت رجال هیچ چیز اهمیت ندارد که به مرام و آرزو بماند چنانکه نظائرش را در روی کره ارض دیده اینم و اگر گفته شود که سایرین وسائل عمل را داشتند و ما نداریم نقل کلام به سوی اصول می‌شود آن وقتی که آنها نداشتند و شروع کردند شاید حالیه خیلی ما هم خیلی از حالت اولیه آنها روشن تر و بهتر باشد پس مرام دانستن حرفی است لغو مگر آنچه را که گفتیم نخواهیم بکنیم آنوقت مرام می‌شود یعنی نمی‌خواهیم بکنیم اگر بخواهیم می‌شود ولی موضوع این ماده یک موضوعی است که اگر حقیقتاً بمجری نیاید ما را هرگونه خیالی که درماده دیگر نوشته‌اند از قبیل تکثیر عایدات و ثقلیل مخارج بی ثبات خواهد داشت مقام قدرت و ثروت و استغنای مملکت را به جائی خواهد رسانید که به تحقیق می‌توانم بگویم که از این عایدات فعلی می‌توان صرفنظر نمود در جلب آن گنج‌های بی منتهائی که در ذیل این ماده خوابیده ارباب علم و بصیرت میدانند که عایدات فعلی به منزله صفر است فقط به یک مثل کفایت می‌کنم و خاتمه می‌دهم یک مورد از موارد آن که در زمان ناصرالدین شاه مرحوم واقع شد نفت جنوب بود که امتیاز آن را دادند با اینکه شاید حفظ منافع ایران در آنوقت کماکان نشده و حالا چه فوائدی دارد و امروزه عایدات مستقیم و غیر مستقیم که به جمع دولت وارد می‌شود تقریباً چهل کرور است ولیکن این را هم باید ملاحظه کرد که این مالیاتهائی که باین مقدار رسیده از ابتدا چه مقدار افزوده شده و چقدر مملکت را در زحمت انداخت اند که اغلب مردمی که به مدارس می‌روند وقتی بیرون می‌آیند متوجه‌اند یک قسمت از این عایدات را ببرند در این صورت این عایدات مکفی به خرج نخواهد بود ولی امساله در همان موضوع نفت جنوب شنیده‌ام تقریباً ۱۲ کرور یا ده کرور بایران می‌رسد در این صورت اگر بتوسط متخصصین فنی که از خارج جلب می‌شوند این ماده بموقع اجرا بیاید و تأسیس شرکتهای بین المللی و داخلی و خارجی بشود.

البته مدارج نجات مملکت را در آنوقت طبی خواهم کرد و عقیده بنده بر این است که اهم مواد و اهم این ۹ ماده و موجب اجرای جمع مواد اقدامات در این ماده است و زیاد بر این عرضی ندارم

رئیس ـ دیگر کسی اجازه نطق نخواسته است معلوم می‌شود مذاکرات در این ماده کافی است در ماده چهارم آقای شیخ الاسلام مخالف هستند.

شیخ الاسلام نماینده اصفهان ـ بلی در پروگرام هیئت معظم دولت در ماده چهارم مرقوم شده است جلب متخصصین از دول غیر همجوار دیروز و امروز فردا سیاست ایران راجع به متخصصین یا مستشار که این دو لفظ به عقیده بنده بالنتیجه در مملکت ما یک معنی خواهند داشت فرق می‌کند دیروز خیال می‌شد نافع است امروز خیال نمی‌شود و فردا را نمیدانیم دیروز جلب متخصصین یا مستشار خارجی موجباتی داشت از یک طرف در تمام کله‌ها فرو برده بودند که ایرانی وحشی و سایرین متخدن هستند ایرانی جاهل و سایرین عالم هستند ایرانی غیر امین و سایرین امین هستند این حرفها را همه می‌زدند و شاید و شاید بسیاری از ایرانی‌های منوراالفکر هم خیال صحت می‌کردند از یک طرف اگر از صد نفر ایرانی می‌پرسیدند مستشار یا متخصص یعنی چه از نود و پنج نفر جواب می‌شنیدیم یعنی معلم یعنی راهنما یعنی دست نشانده یعنی مستخدم یعنی مزدور از طرف دیگر چنان ایرانی از دست رفتار سوء اداره کنندگان سوء به تنگ آمده بودند و خیال می‌کردند این از ما بهتران به اندک فصتی دارات این مملکت را رشک گلشن خواهند نمود و این موجبات منقضی شد و ملت ساکت شد و وکلا باشتباه جلب مستشاران خارجی را بحدود معین تصدیق نمودند دولت علیه آنها را دعوت نمود امروز این موجبات از پیش رفته است ایراتی خودش را وحشی نمی داند طاس از بام افتاده و صدای آن تمام عالم را پر کرد و دنیا را تکان داد امروز ایرانی نسبت باداره کردن ادارات مملکت خود خود را جاهل و دیگران را عالم نمیداند همه دیدیم که این عزیزان با جهت در اداراتی که دست یافتند چه کردند چه میز و صندلیهای بی قائده قطار کردند چه پولهائی خرج کردند چه مبالغ هنگفتی بردند چقدر از جوانان ایرانی را فاسر الاخلاق کردند میرزای ایرانی به پانزده قران الیپنج تومان قانع بود اینها به ایرانیها تمتغ هزار و پنج هزار و ده هزار بلکه صد هزار تومان باو دادند در چند سال قبل بنده در تهران بودم بعضی اشخاص که در جریانات اداری بودند می‌گفتند امسال مرنارد بلژیکی مستشار مالیه سی هزار قران کاغذ مگسی برای دارات مالیه مرکز خریده است امروز بچه‌های ایرانی هم فهمیده‌اند که مستشاران خارجی یعنی مالک االرقابانی مطلق یعنی فعالان مایشاء یعنی دستهای خارجی یعنی آشوب طلبان بر ضد مملکت بالاخره یعنی کسانی که ریشه استقلال ما را کنده دم آب می‌دهند و اسم ما را از صفحه روز گار بر می‌اندازند امروز ملت ایران باداره کنندگان سوء سابق رضی شده منتهای آمال او این است که این دفتر هرج و مرج و این بساط انحطاط برچیده شود و به حالت اولیه خود برگردد و امروز روح ایرانیت از جلب مستخدمین خارجه بیزار است باید هم بیزار باشد ایرانی مسلمان است در زمان خلافت عمر ابن الخطاب رضی الله عنه ابوموسی اشعری والی مصر بود یک نفر نصرانی را در مالیه استخدام نمود جزیه خارجه رسید در آن زمان پیش خلیفه و والی

رئیس ـ آقا اکثریت نیست قدری تأمل بفرمائید تا بعضی از آقایان که خارج شده‌اند حاضر شوند پس از چند ثانیه بعضی از نمایندگان حاضر شدند

رئیس ـ بفرمائید

شیخ الاسلام ـ چهار و پنج مراسله رد و بدل شد خلیفه به ابوموسی نوشت نصرانی را از مالیه مسلمین خارج کن ابوموسی جواب نوشت این نصرانی اجرت کم می‌گیرد کار زیاد می‌کند امین است چه می‌کند چه می‌کند عاقبت خلیفه نوت مات النصرانی ای ابوموسی دست از جانم بردار من نمی‌گذارم نصرانی در مالیه مسلمین مستخدم باشد فرض کن امشب نصرانی مرد فردا چه خواهی کرد آن کار را امروز بکن خلاصه اینکه امروز ایرانی می‌تواند ادارات کنونی مملکت خود را اداره کند بشرط آدم برای کار پیدا کردن نه کار برای آدم پیدا کردن نه اینکه مهندس نمره اول ایرانی رئیس سطل سازهای بلدیه باشد و مدعی العموم استیناف یک ایالت در یک کاغذ دولتی بنویسد امروز اعضای عدلیه گرفت کرده‌اند و اعضاء را باظاء (مؤلف) بنویسد ایران ابنای عالم دارد نهایت وسائل ممکنه که موجب دخول در ادارات است در دست آنها نیست البته باین انها را از کنج انزوا خارج کرد بکار وادار نمود از وجود آنها استفاده کرد امروز به عقیده بنده داخل شدن یک نفر اروپائی در ادارات ایران سم مهلک است تجوانها را بفرستند فرنک تحصیل کنند یا معلم بیاورند بجوانها تعلیم بدهند سه سال پنج سال ده سال طول بکشد برای عمر یک ملتی زیاد نیست عرایض بنده فعلاً یک مؤید قوی دارد سال گذشته زیر این آسمان احدی باور نمی‌کرد که یک جوان ایرانی پیدا شود بفاصله هفت ماه طوری قشون ایران را ترقی بدهند که عملیات چها ساله صاحبمنصبان اروپائی را که میلیونها پول از این مملکت بردند محو و نابود کند امیدوار هستم که تا دو ماه دیگر هم یک مؤید قوی دیگر هم پیدا نمایم و امیدوارم که حضرت اشرف آقای مصدق السلطنه هم در یک آتیه خیلی نزدیکی عملیاتی در مالیه بفرمایند که عقلها را حیران کند روح مملکت داریو استقلال هم در همین دو وزارتخانه است در خاتمه اگر خرج از موضوع نبود عر می‌کردم که ما در مملکت یک فوج نیم خارجه بدتر از خارجه هم داریم که ارامنه هستند

رئیس ـ اغلب از فرمایشات جنابعالی خرج از موضوع بود این قسمت خیر بیشتر از همه خارج از موضوع بود.

رئیس الوزراء ـ بنده با اینکه اساساً معتقد هستم که در ادارات ایرانی بایستی ایرانی تربیت بشود و کار بکند ولی با اظهارات جناب شیخ الاسلام کاملاً مخالف هستم و لازم میدانم گفته شود این عقیده شخصی خودشان است عقیدة وکلای محترم مجلس شورای ملی نیست (صحیح است) و باز می‌گویم که ایشان بقدر من از امورات مملکت مطلع نیستند و با اینکه تصدیق دارم که بایستی مستخدمین ادارات ایران ایرانی باشند ولی برای این موقع استخدام مستخدمی خارجی را همانطوری که مذاکره شد لازم میدانم و امیدوار هستم که این مذاراتی که آقای شیخ الاسلام فرمودند تکرار نشود که مانع از اجرای نظریات دولت خواهد بود.

رئیس ـ آقای سردارمعظم اجازه نطق

سردارمعظم ـ بنده اظهارات خود را شروع می‌کنم از عدم موافقت یا خاتمه بیان اقای شیخ الاسلام ایشان یک عبارتی فرمودند نسبت بارامنه که مستخدم ادارات دولتی ایران هستند ارامنه اتباع ایران که در خاک ایران هستند همه از نقطه نظر ایرانیت با ما مساوی هستند و ما مکلف هستیم که هر قدر نسبت به ایرانیهای خدمتگذار قدر دانی می‌کنیم نسبت به ارامنه حق شناسی و حق گذاری کنیم و نظریه نژادی نداشته باشیم و با فرمایشات آقای شیخ الاسلام راجع به جلب مستشاران خارجی مخالفم آقای شیخ الاسلام بالاخره چه دلائلی برای بدی جلب مستخدمین خارجی اقامه فرمودند بلی نسبت به بدی مستخدمین گذشته من هم معتقدم آن دقتی که لازم بوده است به عمل نیاورده‌اند و وظایف خود را نسبت باین مملکت انجام نداده‌اند و تا درجه که لازم بوده است هم خود را برای اصلاح این مملکت مصروف ننمودند ولی باید تصدیق بفرمائید که بدی اشخاص وظیفه ناشناس نمی‌تواند یک اصل ثابتی را متزلزل کند ما امروز باید باین حقیقت معترف باشیم و این حقیقت را بیشتر از سایرین بگوئیم که ایرانی باید زندگانی را بیشتر از سایرین بگوئیم که ایرانی باید زندگانی خودش را با زندگانی سایر ممالک دنیا تطبیق کند ایرانی از همان اصلاحاتی که در تمام دنیا معمول است باید استفاده کرده و بهره مند بشود ما اگر اعتراف کنیم که از نقطه نظر اطلاعات فنی و ادارات اطلاعات ما بدرجه خارجی‌ها نرسیده است نقصی بر ما وارد نیست زیرا یک وقتی هم بوده است که اطلاعات آنها نسبت به ما ناقص بوده و همان طور که آنها آن وقت کسب اطلاعات از ما می‌نمودند ما هم باید مستخدمین خارجی را جلب بنمائیم منتهی با شریط معینه نه تنها برای مالیه بلکه برای تمام ادارات دولتی من آن روز را منتهی مستثنیاتی هم دارد که آقای مدرس فرمودند باستثنای آنها تمام ادارات ما باید بدست مستخدمین فنی اصلاح شود لکن شرایطی دارد شرط اول این است که کلیه مستخدمینی که ما استخدام می‌کنیم باید از دول غیر هم جوار باشد زیرا اگر ازی دول غیر هم جوار نباشد ممکن است اطلاعات فنی آنها با نظریات سیاسی مخلوط شود و مستخدمین وسیله اعمال نفوذ سیاسی بشوند و آن مقصودی ما در نظر داریم فوب بشود از این نقطه نظر است که همیشه گفته و باز هم می‌گویم که برای کلیه ادارات دولتی مستخدمین خارجی لازم است و مجلس شورای ملی هم اگر بالاتفاقی با این مسئله موافقت خواهند نمود ولی شرط اولش این است که این مستخدم از دول غیر هم جوار باشد شرط دیگر این است ک در انتخاب مستخدمین بیشتر دقت شود و متأسفانه مجبورم اعتراف کنم در سابق اشخاصی بودند که لیاقت آن مقام را نداشتند و شاید علت این باشد که از طرف مأمورین خودمان یا از طرف خود آنها دقت کاملی که باید بشود نمی‌شود و آنها اطلاعات کاملی در مملکت خودشان نداشتند و البته این طور اشخاص قادر نخواهند بود که موفق به اصلاح ادارات ما بشوند این بود نظر بنده نسبت به مستخدمین و ضمناً به آقای شیخ الاسلام تذکر می‌دهم که در همان موقع که با جلب مستخدمین خارجی اظهار موافقت می‌نمایم عرض می‌کنم در میای ایرانی‌ها هم اشخاص کافی و لایق موجود است و البته وظیفه مجلس شورای ملی و وظیفه دولت است که از این قبیل اشخاص استفاده کنند زیرا ایرانیها دارای ذوق سلیم و اتعداد کافی می‌باشند ایرانیها خیلی زود حقایق را درک می‌کنند و ممکن است در مدت قلیلی قائم مقام آن معلمین بشوند معهذا فنی نمی‌کند بلکه در همان ضمن که مستخدمین خاجی را جلب می‌کنیم باید یک عده از ایرانیها را هم برای تحصیل به خارجه بفرستیم این دو مطلب باید با هم تؤام شود تا در یک مدت قلیلی ما از وجود مستخدمین خارجی مستغنی بشویم و جای آنها را باشخاصی که در خارج تخصیل کرده‌اند واگذار بنمائیم ولی خود من یک نظریات دیگر در باب ماده چهارم حاکی از اصلاحات مالیه ما است یعنی شعبه که بیشتر از سایر شعب محتاج باصلاح است از این نقطه نظر بنده تصور می‌کنم ماده چهارم قدری مبهم باشد نمی‌گویم که این ماده را هیئت دولت تغییر بدهد ولی می‌خواهم با توضیحاتی که هیئت دولت می‌دهد نظریه دولت مشخص شود اگر ما این ماده را تجزیه بکنیم می‌بینیم به فقرات ذیل تقسیم می‌شود.

اول ـ حذف تقلیل مخارج

دوم ـ تکثیر عایدات.

سوم ـ تعادل دخل و خرض

چهارم ـ وصول بقایا

پنجم ـ اصلاحات ادارات مالیه

ششم ـ جلب متخصصین از دول غیر هم جوار

بنده تصور می‌کنم دولت با نوشتن فقرات مزکوره و قابل بیک تقدم و تأخر منطقی تری موافق باشد یعنی طوری باید نوشت که یکی نتیجه دیگر شود یعنی باید جلب متخصصین بر سایر فقرات مقدم نوشته شود زیرا تمام آنها باید بدست متخصصین اجرا شود به عقیده من خارج از موادی که ذکر شده برای اصلاحات مالیه یک چیز از همه اهمیتش بیشتر است باید بگوئیم که مالیه ما چرا خراب است واقعاً ملت ایران زیر بار مالیات دادن نمی‌رود مصدقانه باید گفت اینطور نیست فقط قسمت اعظم خرابی مالیه ما بواسطه تفریط شدن عایدات است هر دولتی قبل از همه چیز باید موفق به جلوگیری از تفریط عایدات شود به چه وسیله می‌شود از تفریط جلوگیر کرد البته با حسن اداره ممکن است از این تفریط کاریها جلوگیری نمود ولی یک اقدام دیگری که مقدم است مجازات تفریط کننده است تا وقتی دولت معتقد به مجازات نباشد و ما بین کسی که دزدی می‌کند و کسی که بصحت رفتار می‌کند فریق نگذارد هیچ قوه بشری قادر نیست مالیه مملکت را اصلاح کند برای اینکه مالیه منظم شود باید دست دزدها را از آنجا برید یا بطور جسمانی یا بطور روحانی باید در مالیه حساب و کتاب باشد باید هر مامور مالیه به هر جا می‌رود این اصل نزد او محرز باشد و این یک کار بتولی نیست که به او واگذار می‌شود او را برای تعدی و غارتگری نمی‌فرستند که تعدی باهالی مظلوم ایران نکنید واقعاً از نجابت و برد باری ملت ایران متعجبم و تصور می‌کنم نجیب ترین و برد بارترین و صبورترین ملتها در دنیا ملت ایران باشد پس باید از یک همچون ماموری که فقط وجهه خود را برای تفریط کردن ارائی مملکت و مردم قرار می‌دهد جلوگیری کرد تا وقتی که جلوگیری نکنند تا وقتی که معتقد به مجازات نباشد ادارات اصلاح نمی‌شود بنده بیاناتی که می‌کنم از نقطه نظر توضیح مطلب است والا هیچ مخالفت نظری بین بنده و هیئت محترم دولت نیست و مایلم بعد از من آقای وزیر مالیه باین کرسی خطابه بیایند و در این مطالب توضیحاتی که شدید اللحن باشد بدهند مسئله دوم که در اینجا ذکر می‌شود راجع به متخصصین است و چون مخالفت خود مرا با آقای شیخ الاسلام عرض کردم دیگر تکرار نمی‌کنم قدم دوم برای اصلاح مالیه ایران این است که دولت بدون فوت وقت عده کافی مخصص برای اصلاحات ادارات مرکزی و ولایات از خارج جلب کند و مطمئن هم باشد که از طرف مجلس شورای ملی مساعدت کامل با دولت خواهد شد در ضمن اصلاح مالیه یک مسئله هم هست که می‌خواهیم توضیح بدهیم اینجا نوشته شده است حذف و تقلیل مخارج اگر این حذف و تقلیل مخارج از نقطه نظر کم نمودن حقوق باشد بنده مخالفم و معتقد به این مطلب هستم که با حقوق کم نمی‌توان متوقع کار خوب شد بنده می‌گویم باید از عده کاست ادارات زیادی را حذف کرد ولی آن عده که باقی می‌ماند باید بآنها حقوق کافی داد زیرا مستخدم دولتی که زندگانی او را دولت تأمین می‌کند حق دارد از برای ازدیاد عایدات خود به منافع دیگر متوسل شود و توسل به منافع دیگر متدرجاً در روی این سرا زیری لغزان و در تحت تأثر احتیاج زندگانی بالاخره منجر بتوسل منافع غیر مشروع خواهد شد پس اگر نظر دولت در حذف و تقلیل مخارج و کم کردن عده و حذف ادارات زیادی باشد بنده از کسانی هستم که با نهایت جدیت برای موافقت حاضر هستم ولی اگر نظر دولت تقلیل حقوق باشد یعنی بگویند کلیه حقوق ادارات را بعوض یک تومان پنج قران بدهند بنده با این شق ثانی مخالفم زیرا همین اسباب خواهد شد و یک عده هم که دزدی نکرده‌اند در تحت تأثر احتیاجات در این محیط دزد می‌شوند و بنده لازم میدانم دولت این مسئله را توضیح بدهد یک فقره دیگر راجع به تکثیر عایدات است این مسئله هم یک قدری محتاج به توضیح می‌باشد. آیا به چه وسیله دولت می‌خواهد عایدات را زیاد کند من این اصلی را که در جامعه پیدا شده است که بنام تکثیر عایدات منافع و مثالح مردم محفوظ نماند منکر هستم من می‌گویم تکثیر عایدات دولت لازم است ولی محفوظ بودن حقوق مردم هم لازم است با محفوظ بودن حقوق ملت و تکثیر عایدات دولت من موافقم ولی باید جلوگیری از تفریط کاریهای فعلی بنمائیم مادام که موفق نشده‌ایم یک بودجه ثابت در مملکت تشکیل بدهیم مادام که موفق نشده‌ایم پولهائی که از مردم ایران می‌گیریم بمصارف ضروریه خودش برسانیم مادام که موفق نشده‌ایم بواسطه اصلاحات مالیه را از تفریط کاری‌های آن جلوگیری کنیم حق نداریم یک تحمیلات تازه به ملت ایران بگذاریم و این تحمیلات اعم از اینکه وضع مالیات جدید باشد یا استقراض از خارجی باشد صلاح نیست بلی اگر مقصود دولت از تکثیر عایدات جلوگیری از تفریطهای فعلی است و حذف ادارات بیقائده است و جلوگیری از مصارف زیادی است من هم با شما موافق خواهم بود بنده می‌توانم بویم که در این موضوع مترجم احساسات جمیع نمایندگان هستم ولی اگر مقصود از تکثیر عایدات توسل باستراض‌های خارجی و وضع مالیات جدید باشد خواهم گفت که ما اصلاً مایل نیستیم باری تازه بدوش ملت ایران بگذاریم (گفته صحیح است) خوب است بیائیم دست بدست یکدیگر بدهیم سعی کنیم بدون توسل به منافع خارجی زندگانی کنیم و خودمان را به مضیقه و سختی نیاندازیم زیرا ما یک دولت فقیری هستیم و نمی‌توانیم مثل سایر دول انتفنن‌ها را بکنیم ملت ایران پول تفنن نمی‌تواند بدهد یا باید فعلاً مثل یک شخصی باشیم که بنان جوین خود امورات خودش را میگذراند و دست تکدی دراز نمی‌کند یا باید این عزم را داشته باشیم و پس از اینکه این قدم‌ها را برداشتیم اگر دیدم منافع و عایدات ما کافی نیست آن وقت مجلس شورای ملی حاضر خواهد بود بنام اصلاحات تحمیلات تازه بر دوش ملت ایران بگذارد اگر غیر از این زمینه دولت رفتار کند آنوقت متأسفانه منجر به اختلاف نظر بین مجلس شورای ملی و دولت خواهد شد

رئیس ـ مدتی از شب می‌گذرد اگر آقایان موافق باشند بقیه مذاکرات بماند برای روز سه شنبه

مدرس‌ ـ بنده چند گلمه می‌خواهم عرض کنم که ناقض همین مذاکرات است

رئیس ـ روز سه شنبه بفرمائید آقایان مذاکرات را کافی میدانند جمعی گفتند کافی است

رئیس ـ آقای حاجی میرزا مرتضی نماینده کرمان راجع به اوضاع کرمان سئوالی دارند قبلاً وزیر داخله رامبوق کردند یا خی

حاج میزا مرتضی ـ خیر

رئیس ـ پس سئوال کنید اگر حاضر باشند جواب می‌دهند و الا می‌ماند برای جلسه دیگر

حاجی میرزا مرتضی ـ تعدیات فوق العاده روز افزون سردار اسعد مرا مجبور کرده است که بعضی سئوالات از دولت بکنم آیا هیئت محترم دولت از تجاوزات و تعدیات نامشروع سردار اسعد بختیاری مسبوق هستند یا خیر آیا از غارت گریهای او خبر دارند که در دهات و اطراف کرمان چه می‌کند ایا پولهای هنگفتی که به نام حق الحکومه و بنام راه داری و به نام رشوه ازمردم می‌گیرد مسبوق هستند یا خیرعرض می‌کنم هر ماهی سیزده الی چهارده هزار تومان به عنوان فرا سورانی و سوار ایالتی می‌گیرد در حالتی که تمام طیق و شوارق کرمان دستخوش اشرار و سارقین فار است و هیچ قافله جرأت عبور و مرور ندارد معذالک هیئت دولت باز دو هزار تومان بر حقوق ایالتی کرمان می‌افزاید با اینکه همه روزه تلگرافهای شکایتی که از رفسنجان و سایر نقاط می‌رسد آیا دولت این حام ظالم جبا را از آنجا معزول می‌فرماید آیا وضع حکومت بختیاری بر آقایان پوشیده است که چه می‌کنند بختیاریها در هر کجا باشند تعدیات آنها چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد ممکن است هیئت محترم دولت این حکومت بختیاری را تغییر بدهد و یک حکومت غیر بختیاری به آنجا بفرستد کرمانیها از هر جا ملایم تر هستند هر چه دولت به آنها بفرستند و اگر هم به تقسیم باید به بختیاری برای آنها بفرستد کرمانیها از هرجا ملایم تر هستند هرچه ولت به آنها تحمیل کند می‌پذیرند پس خوب است هیئت محترم دولت یک حاکم غیر بختیاری برای آنها بفرستد و اگر هم به تقسیم باید به بختیاری حکومت بدهند خوب است به سایر قسمتهای دیگر هم بفرستند یعنی چند سال که در کرمان حکومت دارند یک چند سالی هم به سایر نقاظ دیگر بفرستند ا از این قائده که به کرمانی‌ها می‌رسد به سایررین هم برسد از یئت محترم دولت استدعا می‌کنم رفع مظالم این حاکم بختیاری را از کرمان بنمایند که بیش ار این گرفتار تعدیات سردار اسعد بختیاری نباشند.

رئیس ـ سؤال این نبود باید سؤال بکنند منتظر جواب باشند.

حاج میرزا مرتضی ـ اولاً پولهائی را که حکومت باسم حق الحکومه می‌گیرند خاطر مبارک مسبوق است یا خیر

رئیس ـ عرض کردم بموجب نظامنامه از حدود سؤال خارج شدید سؤال که کردید باید منتظر جواب باشید یا حالا جواب می‌دهند یا جلسه دیگر.

رئیس الوزراء ـ من از هیچ یک از اظهاراتی که ایشان اظهار نمودند مسبوق نیستم و سردار اسعد را هم یکی از حکام صالح میدانم و تا حال هم هیچ شکایتی از او نرسیده بهتر این بوده اگر دلائلی راجع به مسائلی که اظهار کردند دارند بگونید و مواد شکایات خود را بنویسند تا رسیدگی شود و الا تا این ساعت من شکایتی از سردار اسعد نشنیده‌ام.

رئیس ـ آقای رفعت الدوله می‌فرمایند مطلع نبودند که مقصود بنده چه چیز است و تقاضا کرده‌اند دوباره رای گرفته شود حالا برای رفع اشتباه دفعه دیگر رای می‌گیریم.

حاج شیخ اسداله - بفاصله نیم ساعت مجلس را یداده چطور می‌شود رای گرفت اگر اقایان خبر نداشتند چطور رای داده همه مسبوق بودند و رای دادند اگر بنا شود باز رای بدهند بر خلاف نظام -نامه میدانم.

رئیس چون بعضی از اقان نمایندگان هم بایشان گفته‌اند اشتباه شده است می‌ماند برای جلسه دیگر

آقا میرزا علی کازرونی ـ بلی برای بعضی اشتباه شده است.

محمدهاشم میرزا ـ اگر اشتباه شده باشد مجلس هم تصدیق کند باورقه باید رای بگیریم

رئیس ـ می‌ماند برای جلسه بعد آقایان اعضاء کمیسیون خارجه و پست و تلگراف قبل از آنکه به منازل خود تشریف ببرند جلسه تشکیل دهند و هیئت رئیسه خودشان را معین فرمایند و تجلسه بعد را هم معین فرمایند که فوریت دارد دستور جلسه سه شنبه دو ساعت به غروب اولاً بقه مذاکرات در پروگرام هیئت محترم دولت ثانیاً تعیین اعضاء کمیسیون‌های قوانین مالیه و عدلیه کمیسیون قوانین مالیه دوازده نفر کمیسیون عدلیه هشت نفر ثانیاً تعیین یک نفر مباشر با این ترتیب مخالفتی نیست (مخالفتی نشد)

(مجلس ۳ ساعت از شب گذشته ختم شد)