مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۷

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۷

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۵

جلسه:۲۷

صورت مشروح مجلس یوم پنجشنبه ۲۳ برج جوزا مطابق هشتم شهر ذیقعده ۱۳۴۲

(مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر برپاست آقای سهام‌السلطان نائب رئیس تشکیل گردید)

(صورت جلسه قبل را آقای آقا میرزا شهاب‌الدین قرائت نمودند)

نائب رئیس‌ـ در صورت جلس اعتراض نیست؟

دو سه نفر از نمایندگان‌ـ خیر

نائب رئیس‌ـ صورت مجلس تصویب شد.

دو فقره راپرت از کمیسیون عرایض رسیده است در جلسه قبل جزو دستور شد محض استحضار آقایان قرائت می‌شود.

سردار معظم‌ـ بنده تقاضا می‌کنم که بدواً لایحه قانونی تذکره را جزو دستور بگذارید بعد راپرت کمیسیون عرایض را.

نائب‌رئیس‌ـ لایحه قانونی تذکره قرائت می‌شود.

«دو فقره راپورت کمیسیون خارجه و قوانین مالیه به شرح آتی قرائت شد» خبر از کمیسیون خارجه به مجلس شورای ملی کمیسیون خارجه در جلسه ۱۵ جوزا لایحه نمره ۵۳۷۵ دولت را راجع به پیشنهاد افزودن یک درجه به درجات ثلاثه موجود تذکره از نقطه نظر رعایت حال اتباع بی‌بضاعت تحت مداقه و مطالعه درآورده و با این پیشنهاد وزارت خارجه به طور کلی اظهار موافقت می‌نماید.

خبر از کمیسیون قوانین مالیه به مجلس شورای ملی

کمیسیون قوانین مالیه در جلسه تاریخ فوق به لایحه قانونی دولت در باب ایجاد تذکره دو قرانی برای کارگران و اتباع بی‌بضاعت ایران در خارجه رسیدگی نموده و با موافقت نظر نماینده وزارت جلیله امور خارجه ماده ذیل را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

ماده واحده‌ـ رأی مساعدت با اتباع بی‌بضاعت ایران در ممالک خارجه مدت بر درجات ثلاثه موجوده تذکره یک درجه دیگر که قیمت آن دو قران و مدت اعتبار آن یک سال خواهد بود افزوده می‌شود و این تذکره منحصر به عمله‌جات و کارگران و کسبه بی‌بضاعت ایرانی خواهد بود.

نائب رئیس‌ـ شور در کلیات است.

آقای اخگر (اجازه)

اخگرـ بنده از نقطه نظر این که رعایت حال اتباع بی‌بضاعت ایران در خارجه شده است خیلی متشکرم ولی اولاً در قسمت دو قرانی معین شده است مخالفم برای این که برای دولت یک قران و دو قران فرق نمی‌کند ولی برای فقرا و ضعفا یک قران و دو قران خیلی فرق می‌کند و در این موضوع پیشنهادی هم کرده‌ام و تقدیم می‌کنم دلیل دیگر مخالفت بنده راجع به عبارت است که به نظر بنده بعضی نواقص دارد. اولاً از عبارت (مدت اعتبار آن یک سال خواهد بود) در بادی نظر همچو مفهوم می‌شود که این تذکره فقط برای یک سال خواهد بود در صورتی که بنده از مخبر محترم کمیسیون تحقیق کردم و ایشان اظهار کردند دائمی خواهد بود و در صورتی که نظر کمیسیون این باشد این عبارت این معنی را نمی‌رساند. و عبارت (برای مساعدت با اتباع) هم بنده تصور می‌کنم (مساعدت به اتباع) باشد. بهتر است و پیشنهادی هم کرده‌ام و تقدیم می‌کنم. دیگر این که در اینجا از فقرا هم ذکری نشده است در صورتی که ممکن است یک کسانی هم در خارجه باشند که کاسبی نداشته باشند آن وقت به عنوان این که اسم فقرا در لایحه نیست معترض آنها بشوند این است که پیشنهادی کردم که اینها اصلاح شود.

نائب رئیس‌ـ آقای ارباب کیخسرو. موافقید؟

ارباب کیخسروـ بنده یک سؤالی دارم اگر موقع است عرض کنم.

نائب رئیس‌ـ آقای شیخ‌الرئیس خراسانی. (اجازه)

شیخ‌الرئیس‌ـ بعد از یک مخالف دیگر عرض می‌کنم.

نائب رئیس‌ـ آقای زعیم (اجازه)

زعیم‌ـ بنده با راپورت مخالفم

نائب رئیس‌ـ آقای امیرحشمت (اجازه)

امیر حشمت‌ـ بنده با اساس آن موافقم اما در تفکیک آن عرضی دارم.

نائب رئیس‌ـآقای تدین (اجازه)

تدین‌ـ بنده موافقم و لازم هم می‌دانم که این ترتیب تصویب شود برای این که همان طور که در جلسه گذشته آقای شیخ‌الرئیس اظهار داشتند بنده هم اطلاعاتی دارم و اگر چنانچه این قسم تذکره معمول نشود به ضرر ایران تمام خواهد شد بنابراین هم با اساس و هم با دو قران موافقم و کمتر از دو قران را هم جایز نمی‌دانم و این نظری که از طرف آقای اخگر اظهار شد که دو قران شاید تحمیل بر فقرا باشد بنده تصور می‌کنم تحمیل نیست مقصود از فقرا کی است؟ اگر مقصود از فقرا مثل فقرایی است که در طهران مشاهده می‌شود که سائل به کف هستند و گدایی می:نند بنده تصور می‌کنم این طور فقیر از اتباع ایران در خارجه نباشد. اتباع ایران که در خارجه هستند تمامشان کاسب هستند و در کسبشان اتباع مختلف است درجه اعلایش تجارت است و درجه پایین آن کسب‌های پایین‌تری است و اخلاق و عادات هم در خارجه ا جازه نمی‌دهد که یک نفر راست راست راه برود و اعاشه کند بنابراین نظر آقای اخگر از این حیث تأمین شده اما قسمت دیگر که فرمودند در راپورت و لایحه مدت یک سال پیش‌بینی شده است و از طرف بعضی از اعضای کمیسیون ایشان شنیده‌اند که این قانون دائمی است بنده گمان می‌کنم اظهار یک نفر از اعضای کمیسیون در مقابل صریح و نص حجت نباشد اینجا تصریح دارد که اعتبار این نوع تذکره‌های معمولی ارد برای یک سال است و اگر آقای اخگر از خارج چیزی شنیده باشد تصور نمی‌کنم مؤثر در این لایحه باشد.

نائب رئیس‌ـ آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسروـ بنده در حالی که یک اندازه مسبوق هستم از وضعیات اتباع ایران در خارجه اگر حقیقت رفع یک مشکل از بنده بشود بنده موافق هستم که یک شاهی هم از آنها گرفته نشود. برای این که باز به صرفه مملکت تمام می‌شود. سؤال بنده این است در صورتی که مجلس شورای ملی تصویب کند مجری این قانون کی خواهد بود؟ آیا وزارت خارجه است؟ یا این که موجب استفادات دیگری می‌شود که من نمی‌خواهم در اینجا وارد در آن موضوع بشوم. ما خودمان می‌دانیم که در دوره چهارم قانونی از تصویب مجلس گذشت که مأمورینی که زیاده از پنج سال در خارج بوده‌اند برگردند (در صورتی که هنوز هستند) بنده مطابق این قانون هیچ مشروع نمی‌دانم کسانی که آنجا هنوز باقی هستند از طرف دولت به آنها مأموریتی داده شود خصوصاً با آن اطلاعاتی که اشخاص کم و بیش از مأمورین ما در خارجه دارند. بنده خیلی میل دارم که یک نفر از طرف دولت یا این که آقای مخبر کمیسیون اگر این اطمینان را حاصل کرده‌اند مجلس را مطمئن کنند که این قانون خوب اجرا خواهد شد.

سردار معظم خراسانی مخبر کمیسیون قوانین مالیه‌ـ اولاً در باب مدت اعتبار تذکره بنده گمان می‌کنم یک اشتباه مختصری حاصل شده باشد مدت اعتبار این تذکره یک سال است ولی اساس آن دائمی است تا فسخ شود برای این که احتیاج اتباع ایران به تذکره دو قرانی با گذشتن یک سال که از بین نمی‌رود در مملکت ما سه درجه تذکره هست که پایین‌ترین درجه آن بیست و سه قران قیمت دارد این ۲۳ قران دیده شد که برای اتباع بی‌بضاعت ایران در خارجه زیاد است و نمی‌توانند این مبلغ را تأدیه کنند لذا وزارت امور خارجه و وزارت مالیه با در نظر گرفتن مصارف امورات و مصارف دفتری این کار دو قران قیمت معین کرده‌اند یعنی قیمت تذکره را به حداقل خودش تنزل داده‌اند برای این که اتباع دولت ایران که در خارجه هستند در تحت تأثیر بی‌پولی مجبور به ترک تابعیت خودشان نشوند این احتیاج به یک سال که رفع نمی‌شود و دائمی خواهد بود ولی از طرف دیگر قیمت تذکره هم برای دائمی نمی‌شود. تذکره که داده می‌شود اعتبار آن یک سال است بنده تبعه ایران هستم و در خارجه دو قران می‌دهم یک تذکره می‌گیرم برای یک سال از اول حمل امسال تا اول حمل سال آتیه آن وقت سال بعد باز می‌روم و دو قران می‌دهم و یک تذکره دیگر می‌گیرم. پس بنابراین مدت اعتبار تذکره یک سال است اما دوام این اساس یک سال نیست و این اساس باقی است تا بعد بر طبق یک قانونی این ترتیب فسخ بشود این را لازم بود عرض کنم که آقایان تصور نکنند که مدت این قانون یک سال است و بعد تمام می‌شود این طور نیست اما قسمت راجع به نظر آقای ارباب که می‌فرمایند کمیسیون آیا مطمئن است از اجرا شدن آن بنده که مخبر کمیسیون هستم به آقای ارباب از حیث اطمینان و عدم اطمینان در حکم واحد هستم و اگر این نظر را ما اتخاذ کنیم هیچ وقت یک قدم به طرف اصلاح برنخواهیم داشت برای این که همیشه این نظر ممکن است باشد یعنی مجریان قانون و مجریان اصلاحات بس می‌شود که در تحت نظر دولت مرکزی خود هم نیستند سوء‌استفاده بکنند اما آیا این دلیل کافی است برای این که انسان یک قدم‌هایی برای اصلاح کار بر ندارد علی‌الخصوص که می‌فرمایند مأمورین ایران در خارجه ممکن است از این قوانین سوءاستفاده کنند یعنی می‌فرمایید اگر این قانون نباشد سوءاستفاده نمی‌کنند؟ چرا در صورتی که ممکن است اگر این قانون نباشد بیشتر سوءاستفاده کنند و اگر بخواهند سوءاستفاده کنند از بیست و سه قرانی بیشتر می‌توانند استفاده کنند تا از دو قران پس لااقل این تقلیلی که شده است سوءاستفاده آنها کمتر خواهد شد اگر مقصود آقای ارباب این بود که جوابشان را عرض کردم و اگر قصدشان چیز دیگری است آن را توضیح خواهند داد.

(جمعی گفتندـ مذاکرات کافی است)

نائب رئیس‌ـ رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که با کافی بودن مذاکرات موافقند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

نائب رئیس‌ـ معلوم می‌شود کافی است. رأی می‌گیریم برای دخول در شور مواد

حائری‌زاده‌ـ بنده اخطاری دارم

نائب‌رئیس‌ـ بفرمایید

حائری‌زاده‌ـ ماده ۱۸ نظامنامه داخلی که در جلسه سابق هم مختصری به عرض آقایان رسانیدم وظایف کمیسیون بودجه را معین می‌کند می‌نویسد: مطالب ذیل

راجع به آن کمیسیون است

فقره ۲ـ تمام لوایح یا طرح قانونی که موجب تغییر دخل و خرج سال بعد است: این لایحه هم یک لایحه قانونی است و نمی‌شود گفت لایحه قانونی نیست دولت هم پیشنهاد کرده و مسلماً در بودجه مملکت هم مؤثر است یعنی باعث کسر عایدات یا باعث ازدیاد می‌شود و به موجب صریح این ماده می‌بایستی نظر کمیسیون بودجه معلوم شود که موافق است یا مخالف است این مطلب را بنده عرض نمی:ردم ولی چون آقای وزیر مالیه راجع به جمع مملکتی یک اظهاراتی در این مجلس کردند که بنده را مجبور کرد که تعقیب کنم.

ایشان فرمودند بودجه خرج را وقتی تصویب کردید یک عایدات کلی هم در مقابل آن بوده که بالطبع آن را هم تصویب کردید.

اگرچه حق‌المرتع گرفتن از اتومبیل هم باشد من می‌بینم نظامنامه این را پیش‌بینی کرده که ما باید در تمام جزئیات که دولت می‌خواهد به مردم تحمیل نماید یا تخفیف بدهد در تمام اینها باید کمیسیون بودجه نظرش را اظهار کند و بنده معتقد هستم که این لایحه به کمیسیون بودجه مراجعه شود و به علاوه یک فایده دیگری هم ممکن است عاید بشود...

حاج عزالممالک‌ـ آقا فایده دیگر دارد اخطار نیست.

حائری‌زاده‌ـ چون در این لایحه باید دو شور بشود بنابراین اگر به کمیسیون بودجه باید مراجعه شود یک شور خواهد داشت به این جهت بنده اخطار می‌کنم.

سردار معظم خراسانی مخبرـ در ارجاع به کمیسیون من خیال می‌کنم که آقای حائری‌زاده التفات نفرموده‌اند از این نقطه نظر اگر ما وارد در حل قضایا بشویم هر تشکیلاتی و هر قانونی باید مراجعه شود به کمیسیون بودجه زیرا قهراً در ضمن اجرا مستلزم خرجی است. مثلاً قانون تشکیلات عدلیه می‌آید به مجلس پس نباید برود به کمیسیون عدلیه برای این که در ضمن اجرا مستلزم خرج است قانون مالیه می‌آید اینجا نباید به کمیسیون مالیه برود باید برود به کمیسیون بودجه به جهت این که جنبه پولی دارد و بالاخره ممکن است در دخل و خرج مملکتی مؤثر باشد این لایحه فعلاً پول نیست این اساسی است که تهیه می‌شود و برای اجرای آن اگر دولت لازم بداند اعتباراتی بخواهد یعنی برای اجرای این قانون که از مجلس می‌گذرد اگر لازم شد عمر و زید و تقی و نقی و دفتر و غیره معین شود آن وقت باید اعتبار آن را از مجلس بخواهد و آن لایحه را که مستلزم این خرج است به مجلس بیاورند باید به کمیسیون بودجه مراجعه شود و الا خود این لایحه مربوط به کمیسیون بودجه نیست برای این که نه دخلی است نه خرجی است ولی در مرحله ثانی چون اجرای آن مستلزم یک خرجی خواهد بود و همچنین مستلزم یک عایداتی است باید به کمیسیون بودجه مراجعه شود و در مرحله اول به کمیسیون‌هایی که صلاحیت داشته است مراجعه شده یعنی به کمیسیون خارجه رفته است و از نقطه نظر تطبیق با مقتضیات سیاست خارجی به کمیسیون مالیه رفته از نقطه نظر وضع قانون مالیه و هیچ مورد ندارد که به کمیسیون بودجه مراجعه شود و به همین دو کمیسیون که رفته است کافی است و برای اجرای این قانون اگر اعتباری لازم بشود آن وقت آن لایحه اعتبار بایستی به کمیسیون بودجه مراجعه شود.

نائب رئیس‌ـ در خصوص اخطار روز قبل هم مذاکره شد و گویا محتاج به مراجعه به کمیسیون بودجه نباشد و گمان می‌کنم این موضوع مذاکره ندارد.

رأی می‌گیریم برای دخول در شور مواد

آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

نائب رئیس‌ـ تصویب شد.

ماده واحده قرائت می‌شود.

(به شرح آتی قرائت شد)

ماده واحده‌ـ برای مساعدت با اتباع بی‌بضاعت ایران در ممالک خارجه بر درجات ثلاثه موجوده تذکره یک درجه دیگر که قیمت آن دو قران و مدت اعتبار آن یک سال خواهد بود افزوده می‌شود و این نوع تذکره منحصر به عمله‌جات و کارگران و کسبه بی‌بضاعت ایرانی خواهد بود.

نائب رئیس‌ـ آقای آقا سیدیعقوب.(اجازه)

آقا سیدیعقوب‌ـ بنده از بیانات آقای ارباب چون غالباً سوءاستفاده نمی‌کنم و حسن استفاده می‌کنم به این جهت خواستم مخبر محترم را به این مسئله متوجه نمایم بلکه آن قانونی که در دوره چهارم از مجلس گذشت موفق شویم به موقع اجرا بگذاریم ماها که در خارجه رفته‌ایم اطلاع داریم که مأمورین ما در خارجه از هر قانونی چه سوءاستفاده‌هایی می‌کنند و همه هم مستحضر هستیم و در دوره چهارم هم عده از نمایندگان در تعقیب این مسئله پیشنهادی به مجلس تقدیم کردند و در آن پیشنهاد مدت‌ها شور شد و یک قانونی گذشت. مطابق قانون اساسی ما همه‌مان قسم می‌خوریم و فریاد می‌زنیم که قانون اساسی واجب‌الاجرا و واجب‌الاطاعه است و هر حرفی از آن مطابق با هزار نفوس ایرانی است ماده قانون اساسی مصرح است قانونی که از مجلس گذشت واجب‌الاجراست و باید اجرا شود بنده از آقایان نمایندگان مجلس که قسم می‌خورند و من هم حاضرم در حضور تمام شما قسم بخورم و امیدوارم که بر قسم خودم ثابت باشم و متزلزل نباشم و هیچ وقت هم تزلزل نداشتم که یک روز خلع کنم و یک روز نصب کنم...

(جمعی از نمایندگان‌ـ به طور همهمه‌ـ از موضوع خارج است)

آقا سیدیعقوب- قانون اساسی را ما می‌خواهیم اجرا کنیم خارج از موضوع است یعنی چه؟ عین موضوع است چطور این که شما می‌گویید عین حقیقت است و اما این که بنده عرض می‌کنم خارج از موضوع است مطابق ماده ۴۷ قانون اساسی قانونی که از مجلس گذشت باید اجرا شود. باید نمایندگان خارجه که برخلاف قانون اساسی هنوز آنها را نگاه داشته‌اند (و به چه دلیل نگاه داشته‌اند) خواسته شوند پس شماها که مطابق ماده دوم قانون اساسی باید قسم بخورید کجا هستید آیا فقط لفظش مراد است یا معنی آن من معنی آن را می‌خواهم من معنی قانون اساسی را می‌خواهم من اجرای قانون اساسی را می‌خواهم شما می‌گویید قانون اساسی باید اجرا شود آن وقت می‌گویید از موضوع خارج است کی مأمورین را در خارجه نگاه داشته است؟ و این ماده یکی از موادی است که خیلی نافع است بنده خودم در خدمت آقای مدرس شش ماه در اسلامبول بودیم در حلب بودیم در شام بودیم دیدیم به ایرانی‌های بیچاره بی‌بضاعت چقدر سخت می‌گذرد و همیشه نصب‌العین من بود که اگر خدای موفقمان کرد و به تهران آمدیم و یک موقعی پیدا کردیم که این حقایق را بتوانیم به پیشگاه ملت عرضه بداریم که مأمورین ما در خارجه نسبت به اتباع ما ظالم و متعدی و بی‌انصاف هستند از این نقطه نظر با یک شوق و شعف فوق‌العاده آن قانون را گذراندیم این است که بنده در جواب آقای اخگر عرض می‌کنم شما که الحمدالله ادیب هستید اتباع بی‌قفیر یعنی بضاعت پس آن ایراد شما گمان می‌کنم متوجه نباشد. با ابتاع بی‌بضاعت ایران ممکن است مساعدتی بشود لکن نصب‌العین من قانون اساسی است و بگویید مانع اجرای آن کی بوده است؟

مخبرـ آقایان اجازه بفرمایید قبل از این که داخل در اصل مطلب بشویم چند کلمه در اطراف آن حرف بزنیم. اگر به مذاکرات در این ماده بنا باشد آنقدر ادامه بدهیم. این مسئله ابداً تصویب نخواهد شد. ایشان سؤال و استیضاح کردند از وزارت خارجه بنده با آن قسمت کاملاً موافق هستم ولی مربوط به این ماده نیست و چون از حدود این ماده خارج شدند بنابراین بنده از آقای نائب رئیس خواهش می‌کنم که مواظبت بفرمایند از حدود مذاکرات در ماده خارج نشوند.

نائب رئیس‌ـ آقای مشار اعظم موافقید یا مخالف؟

مشار اعظم‌ـ مخالفم.

نائب رئیس‌ـ بفرمایید.

مشار اعظم‌ـ به طوری که آقای وزیر خارجه توضیح دادند مقصودشان این بود که تذکره فقط برای یک سال و گمان می‌کنم نقطه نظرشان از این مسئله این بوده است که اتباع ایران که در خارجه هستند و تذکره می‌گیرند معرفی بشوند و آنها را بشناسند و شاید تمکن داشته باشند و بخواهند سال‌های بعد قیمت تذکره را به همان مبلغی که سال قبل بوده است بگیرند و در لایحه که از کمیسیون گذشته است نوشته شده که قیمت دو قران و مدت اعتبار یک سال خواهد بود. اگر مقصود خود تذکره است که این توضیح را لازم نداشته است برای این که تذکره قانونی دارد که یک سال بیشتر مدت ندارد و بنابراین این توضیح لازم نداشته ا ست و اگر منظور این است که این قانون فقط در یک سال معتبر باشد باید این عبارت اصلاح شود بنده گمان می‌کنم باید نوشت: قیمت آن دو قران و برای آن یک سال مدت معین خواهد شد. تا این که منظور وزارت خارجه هم تأمین شده باشد و منظور مجلس هم به عمل آمده باشد و مخالفتی هم با آن لایحه نشده باشد اگر هم دلایلی دارند که می‌خواهند بیشتر ادامه بدهند توضیح بفرمایید تا بنده عرایضم را بکنم.

نائب رئیس‌ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب موافقیت یا مخالف؟

حاج میرزا عبدالوهاب‌ـ بنده مخالفم

نائب رئیس‌ـ آقای امیرحشمت (اجازه)

امیر حشمت‌ـ بنده پیشنهادی کرده‌ام.

نائب رئیس‌ـ آقای حاج عزالممالک (اجازه)

حاج عزالممالک‌ـ بنده موافقم

نائب رئیس‌ـ بفرمایید

حاج عزالممالک‌ـ برای یک سال آقای مخب رخوب توضیح دادند و به عقیده من مسئله حل شد.

یک سال مدت اعتبار تذکره است ولی تا قانون دیگری وضع نشده است تذکره دو قرانی معمول خواهد بود و البته هر ساله تجدید خواهد شد حالا اگر آقایان پیشنهاد کرده‌اند پیشنهاد خوانده شود و در آن رأی گرفته شود بنده گمان می‌کنم به امید این که مأمورین ما در خارجه سوءاستفاده می‌کنند نمی‌شود به این قانون رأی نداد و همان طوری که آقای مخبر فرمودند رأی ندادن در این ماده یک تأثیرات بدی فراهم می‌آورد پس خوب است که آقایان موافقت بکنند و این ماده بگذرد بعد اگر یک نواقصی در نظر دارند در مجلس بیاورند مسئله حل خواهد شد.

(جمعی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است‌ـ جمعی دیگرـ کافی نیست)

نائب رئیس‌ـ رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات.

آقایانی که مذاکرات را کافی می‌دانند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

نائب رئیس‌ـ تصویب شد

پیشنهاداتی رسیده قرائت می‌شود و ارجاع به کمیسیون می‌شود. (۵ فقره پیشنهاد به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده واحده راجع به تذکره دو قرانی به ترتیب الف اصلاح شود.

اخگر

ماده واحده‌ـ برای مساعدت به اتباع بی‌بضاعت ایران در ممالک خارجه بر درجات ثلاثه موجوده تذکره یک درجه دیگر که قیمت آن یک قران افزوده می‌شود.

این تذکره منحصر به عمله‌جات و کارگران و کسبه بی‌بضاعت و فقرای ایرانی است و سالی یک مرتبه تجدید خواهد شد.

بنده پیشنهاد می‌کنم چون درجات ثلاثه موجوده تذکره که اسم برده شده به طور ماده قانونی به تفصیل از مجلس نگذشته برای این که تصدیق ضمنی نشده باشد این یک درجه تذکره به طور تفکیک و بدون اشاره به درجات ثلاثه مصرح و تصویب شود.

امیر حشمتبنده پیشنهاد می‌کنم در صورتی که گیرنده تذکره بخواهد بیشتر از یک سال تذکره اعتبار داشته باشد می‌تواند وجه آن را پرداخته از دو سال تا هفت سال محتاج به تجدید نباشد.

محمدهاشم میرزابنده پیشنهاد می‌نمایم که قیمت تذکره کارگران ابتاع بی‌بضاعت ایران یک قران باشد.

ملک‌الشعرابنده پیشنهاد می‌نمایم که قیمت تذکره را یک قران قرار دهند.

دستغیب

نائب‌رئیس‌ـ پیشنهاد به کمیسیون مراجعه می‌شود حالا رأی می‌گیریم برای شور ثانی...

سردار معظم (مخبر)- به نظر بنده پیشنهادات باید قابل توجه بشود.

نائب رئیس‌ـ خیر در شور اول مراجعه به کمیسیون می‌شود بعد در شور دوم باید قابل توجه شود.

سردار معظم‌ـ به موجب کدام ماده، ماده را بفرمایید

تدین‌ـ در آخر نظامنامه جزو مواد اصلاحی که خطی نوشته شده است اصلاحاتی که در شور اول از طرف نماینده پیشنهاد می‌شود پس از قرائت در مجلس مطلقاً باید به کمیسیون مربوطه به آن رجوع شود.

سردار معظم‌ـ صحیح است.

نائب رئیس‌ـ رأی می‌گیریم برای شور ثانی...

سردار معظم‌ـ شور ثانی رأی ندارد باید برای روز شور ثانی رأی گرفته شود.

نائب رئیس‌ـ خیر برای شور ثانی باید رأی گرفته شودـ

(خطاب به آقای آقا میرزا شهاب)ـ ماده پنجاه و هشت را بخوانید.

(به شرح ذیل قرائت شد)

ماده ۵۸ وقتی که مباحثات لایحه به طور کلی ختم شد باید مواد آن لایحه یک یک مباحثه شود.

رئیس‌ـ در این خصوص از مجلس رأی می‌خواهد اگر در باب مباحثات ماده به ماده رأی داده نشد رئیس رد لایحه را اعلام می‌کند و اگر مباحثات ماده به ماده قبول شد شروع به مباحثات شده در باب هر یک از مواد و اصلاحات راجعه مذاکرات به عمل می‌آید پس از آن در خصوص شور ثانوی مجلس رأی می‌دهد. در شور ثانوی در خصوص هر یک از مواد لایحه و اصلاحات راجعه رأی گرفته می‌شود بعد از این ترتیبات یک رأی قطعی در کلیه لایحه داده می‌شود ولی قبل از دادن این رأی هر یک از نمایندگان حق دارد ملاحظات که به طور کلی در رد یا قبول لایحه دارد اظهار نماید.

نائب رئیس‌ـ آقایانی که با شور ثانی این لایحه موافقت دارند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

نائب‌رئیس‌ـ تصویب شد.

سردار معظم‌ـ خواهش می‌کنم ماده ۷۹ را هم بخوانند.

(آقای آقا میرزا شهاب به شرح ذیل قرائت نمودند)

ماده ۷۹ هر اصلاح یا ماده الحاقیه که در ضمن مباحثات اظهار می‌شود باید دلایل آن به طور اختصار بیان شود و در صورتی که وزیر یا مخبر کمسیون تقاضا نماید باید آن اصلاح یا ماده الحاقیه به کمیسیون رجوع شود.

هر گاه ارجاع به کمیسیون تقاضا نشود در باب قبول توجه از مجلس رأی خواسته می‌شود.

مجلس پس از استماع اظهارات مخبر به کمیسیون در این باب رأی می‌دهد.

اصلاح یا ماده الحاقیه در صورت قبول توجه به کمیسیون ارجاع می‌شود.

نائب رئیس‌ـ این ماده ۷۹ راجع به موارد فوری است که لایحه یک شور دارد در موقع یک شور پیشنهادهایی که می‌شود باید در همان موقع رأی گرفته شود ولی این لایحه دو شور دارد در شور اول همان طور که آقای تدین فرمودند ارجاع می‌شود پیشنهادها به کمیسیون و در باب شور دوم همین طوری که فرمودید عمل می‌شود و این ماده راجع به موارد فوری و یک شوری است.

(جمعی از نمایندگان‌ـ صحیح است)

سردار معظم خراسانی‌ـ این ماده کلی است ولی با وجود این مجلس رأی داده.

نائب رئیس‌ـ دو فقره راپورت از طرف کمیسیون عرایض است که به مجلس رسیده.

آقای تدین (اجازه)

تدین‌ـ بنده تقاضا می‌کنم این لوایحی که از چند جلسه قبل از طرف آقایان نمایندگان به صورت مطلب یا طرح قانونی در مجلس قرائت شده و ارجاع به شعب شد اگر چنانچه نتیجه از شعب رسیده است‌ـ (آن لوایح جزو دستور امروز هم بنا بوده است باشد) امروز جزو دستور قرار بدهند و راپورت کمیسیون عرایض را بعد قرائت بفرمایید.

نائب رئیس‌ـ راپورت کمیسیون عرایض راجع به مرخصی دو نفر از آقایان نمایندگان است اگر اجازه می‌فرمایید چون در اول دستور امروز بوده است و مختصر هم هست قبلاً قرائت شود.

مخالفی نیست؟

یک نفر از نمایندگان‌ـ خیر

(فقره اول به شرح ذیل قرائت شد)

آقای ملک‌الشعرا به موجب مراسله مورخه ۱۲ جوزا برای استعلاج یک هفته استجازه مرخصی نموده کمیسیون تصویب می‌کند که از روز ۱۲ جوزا تا یک هفته نماینده محترم با اجازه غایب باشند.

سلطان‌العلماء‌ـ تاریخش باید بیست و یکم باشد.

آقا سیدیعقوب‌ـ چرا؟

سلطان‌العلماء‌ـ برای این که موعدش گذشته است.

نائب رئیس‌ـ رأی می‌گیریم به راپورت کمیسیون عرایض آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

نائب رئیس‌ـ تصویب شد.

(فقره دوم راجع به مرخصی آقای آشتیانی به شرح ذیل قرائت شد)

آقای آقا میرزا هاشم آشتیانی به تجویز اطبا به ملاحظه اوجاع عصبانی و روماتیسم تقاضای چهل روز غیبت برای رفتن به آبگرم نموده کمیسیون تصویب می‌کند مطابق درخواست نماینده محترم اجازه مرخصی داده شده و در مدت غیبت با اجازه ثبت شود.

ابتدای مرخصی از اول برج سرطان محسوب شود.

نائب رئیس‌ـ آقایانی که با راپورت کمیسیون موافقند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

نائب رئیس‌ـ تصویب شد.

لوایحی که به شعب ارجاع شده بود چند فقره است اگر نظر خصوصی نسبت به بعضی از آنها هست در این که جزو دستور بشود ممکن است پیشنهاد بفرمایند و الا یکی یکی جزو دستور شود.

مدرس‌ـ چیز دیگری جزو دستور نیست؟

نائب رئیس‌ـ خیر

آقای تدین (اجازه)

تدین‌ـ بنده تقاضا می‌کنم آن لایحه که راجع به فسخ و نگرفتن مالیات‌های نوافل بود و آن تحمیلاتی که در آن باب به مردم می‌شود مطرح شود.

جمعی از نمایندگان‌ـ صحیح است.

نائب رئیس‌ـ مخالفی نیست؟

(گفته شد خیر)

آقای مدبرالملک (اجازه)

مدبرالملک‌ـ بنده موافقم ولی می‌خواستم عرض کنم پیشنهاد راجع به تجدیدنظر در قانون استخدام را جزو دستور بگذارند.

نائب رئیس‌ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد

آقای تدین آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

نائب رئیس‌ـ تصویب شد.

(پیشنهاد راجع به مبلغ اضافه مالیات نواقل به شرح ذیل قرائت شد)

مقام محترم مجلی مقدس شورای ملی نظر به این که بر طبق اصل نود و چهارم و نود و ششم متمم قانون اساسی هیچ قسم مالیات برقرار نمی‌شود مگر به حکم قانون و تصویب مجلس شورای ملی. نظر به این که در ادوار فترت اضافاتی بر مالیات نواقل منظور شده که اولاً برخلاف صریح قانون مصوب مالیات نواقل و ثانیاً موجب زحمت و خسارات عظیمه برای کسبه و زارعین و تجار وغیره گردیده است و به علاوه در نقاطی قانون به موقع اجرا گذاشته شده که مشمول قانون مزبور نیست. نظر به این که حفظ قوانین مصوبه و نظارت در اجرا آنها از وظایف حتمیه مجلس شورای ملی است لهذا ما امضاکنندگان ذیل از مجلس شورای ملی تقاضا می‌نمایید به دولت تذکر داده شود که فقط قانون مصوب مالیات نواقل را در نقاطی که مشمول قانون مزبور است به موقع اجرا گذاشته و از تحصیلات خلاف قانون و اضافاتی که از مردم گرفته می‌شود قطعاً ممانعت نمایند.

نائب رئیس‌ـ آقای تدین.(اجازه)

تدین‌ـ بنده تصور می‌کنم این موضوع به قدری واضح است که تمام نمایندگان محترم به خوبی از وضعیات مستحضرند که محتاج به توضیح و تفصیل نباشد ولی برای این که بیشتر این موضوع توضیح داده شده باشد راجع به این پیشنهاد به طور اختصار مطالبی را عرض می‌کنم. در قانون اساسی همان طوری که در این پیشنهاد اشاره شده است در خصوص مالیه و وضع مالیات اصولی را در نظر گرفته و نظر در مالیات مملکتی را منحصراً اختصاص داده است به مجلس شورای ملی این یکی از وظایف حتمیه و وظایف اولیه مجلس شورای ملی است که باید نظر داشته باشد در مخالیات‌های مملکتی اولاً تصویب مالیات از وظای مجلس شورای ملی است و ثانیاً مجلس نظارت باید بکند که تعدیاتی از طرف اشخاص نسبت به وصول آن مالیات‌ها نشود. اصل نود و چهار از متمم اساسی این طور می‌گوید: هیچ قسم مالیات برقرار نمی‌شود مگر به حکم قانون یعنی آن قانونی که مجلس شورای ملی تصویب کند اصل نود و شش می‌گوید: میزان مالیات را همه ساله مجلس شورای ملی تصویب و تعیین خواهد کرد. بنا بر رعایت این دو اصل در دوره دوم مجلس شورای ملی در تاریخ پنجم ربیع‌الاول ۱۳۲۸ هجری قانونی از مجلس گذشته است راجع به مالیات بلدی در این تصریح کرده است که از وسایل نقلیه از هر کدام چه مقدار در ماه باید گرفت که یک قسمتش را به عرض آقایان می‌رسانم. اول درشکه مطلقاً دوازده قران. ۱ـ کالسکه ولاندو مطلقاً پانزده قران. ۳ـ چهار چرخه بارکش چهار قران. دوچرخه بارکش دو قران و ده شاهی دلیجان وامنی پانزده قران. چرخ‌های دستی سیار مخصوص کسب یک قران. اتومبیل پنج تومان واگون اتومبیل هر یکی سه قران. گاری یک تومان، دوچرخه سواری پنج قران، ولوسی پت بخاری (موتورسیکل) پنج قران است و قاطر و شتر اعم از اسب کالسکه و درشکه و گاری سواری یا باری دو قران. الاغ سواری یک قران، الاغ باری ده شاهی، گاه عرابه‌کش یک قران بعد در این قانون این طور تصریح شده است که مالیات‌هایی که برای مصارف مزبوره از وسایل نقلیه که از خارج داخل شهر می‌شود در هر دفعه ورود دریافت خواهد شد به قرار ذیل است:

اول‌ـ از هر گاری بدون ملاحظه عده اسب چهار قران، دوچرخه بارکش بدون ملاحظه عده اسب یک قران، چهارچرخه بارکش بدون ملاحظه عده اسب دو قران، کالسکه و درشکه بدون ملاحظه عده اسب سه قران، اتومبیل یک تومان، واگون اتومبیل شش قران، دلیجان چهار قران، گاروبارکش و الاغ سه شاهی، قاطر و اسب و یابو پنج شاهی و شتر شش شاهی.

ماده دوم‌ـ انجمن بلدی هر شهری از بلاد ایران اگر مقتضی و صلاح بداندـ حق دارد کسور اعشاری (یعنی چند صد یک) با تومان شمار نیست به اصل مالیات بلدی وسایل نقلیه برای همان شهر تصویب نموده به توسط حاکم به وزیر داخله پیشنهاد کند که پس از تصدیق به صورت لایحه قانونی به مجلس تقدیم نماید.

این قانون همان طور که عرض کردم در سنه بیست و هشت هجری تصویب شده که از آن تاریخ به این طرف به طوری که بر همه آقایان واضح و هویداست یک اضافاتی و تحمیلاتی برخلاف این قانون بر مردم شده است و به علاوه این قانون مخصوص به مالیات بلدی است آقایانی که از ایالات و ولایات تشریف آورده‌اند تصدیق می‌کنند که هر جا میلشان بوده است یک چوب کشیده‌اند به اسم نواقل

(گفته شد صحیح است)

بنده در چندی قبل که به زیارت عتبات عالیات مشرف بودم مخصوصاً متوجه بودم که وضعیات بین راه و مردم و سکنه را در نظر بگیرم یکی از آن وضعیت‌هایی که واقعاً اسباب تأسف و موجب زحمت برای مردم شده است این است که در هر کوره‌دهی یک چوب فقط مایه‌اش است و بس هر کس در آنجا وارد شود پول نواقل باید بدهد و حال آنکه قانون اینجا تصریح دارد قانون مالیات بلدی را از وسایل نقلیه بلاد باید گرفت و حتی قصبات را هم شامل نمی‌شود چه برسد به قرا مگر قصبات عمده که نزدیک به شهر باشد حتی بنده در اسدآباد معروف وضعیاتی را دیدم. در ابتدای اسدآباد یک کوچه است که داخل اسدآباد می‌شود از کنار راه در مقابل آن کوچه باج‌خانه ساخته‌اند که از مسافرین باج راه می‌گیرند از این طرف یک چوبی هم آنجا انداخته‌اند برای نواقل دهاتی‌هایی که می‌خواهند از آن طرف بیایند و بروند به اسدآباد یا همدان یا جای دیگر باید مالیات نواقل بدانند ولی مسافرین برای این که زیر بار این تحمیل نروند از آن کوچه اسدآباد که آخرش باز بوده است وارد می‌شوند و از این طرف آن چوب می‌رفته به همدان. فکری به نظر مأمورین نواقل افتاده است یعنی آخر آن کوچه را دیوار کشیده بودند برای این که راه رعیت به کلی مسدود باشد و محاصره شده باشد فقط باید بیاید از نیم فرسخی داخل آن راه معمولی تا این که سرش به آن چوب بخورد. آن چوب رنگین و نواقل بدهد و برود و همچنین سایر جاها. غرض اصل از حکومت ملی و حکومت مشروطه حسن اداره است و رفع ظلم و تعدی از نفوس یک مملکت است.

(گفته شد- صحیح است)

یکی از معایبی که برای استبداد می‌شمارند همین است که در دوره استبداد هرج و مرج است و یک حکومتی است به طور دلخواه و مردم در تحت فشار و تعدی و اجحافات هستند اما در حکومت ملی و مشروطه این چیزها نیست برای همین جهت است که مجلس شورای ملی تشکیل می‌شود و باید ناظر در اجرائیات باشد و بالاخره درصدد تهیه وسایل آسایش و رفاه و سعادت ملتی باشد که آن مجلس نماینده اوست بنابراین بنده تصور می‌کنم که وظیفه همه ماها باشد و هست که تا اندازه که می‌توانیم و مقدور هست رفع ظلم و تعدی از مردم بکنیم.

(گفته شد- صحیح است)

و یکی از آن ظلم‌هایی است که نسبت به آن نقاطی که این قانون مشمولش نیست می‌شود یعنی همین مسئله نواقل است و چون این برخلاف قانون است و مجلس رأی نداده است و یک تحمیلاتی است که برخلاف قانون به مردم می‌کنند تصور می‌کنم تمام آقایان موافق باشد که این تحمیلات از مردم رفع بشود و برداشته شود نهایت اگر یک موجباتی و یک علل و اسبابی هست که ایجاب می‌کند که باید یک مالیات‌هایی را وضع کرد لایحه قانونی باید بیاید به مجلس و آنچه را که مجلس تصویب کرد به موقع اجرا گذاشته شود این دلیل خارجی اما راجع به قسمت داخلی همه آقایان ملاحظه فرموده‌اند اینجا هم عرض کردم نواقلی که در خارج شهر یعنی از قم، قزوین، کاشان و غیره می‌گیرند در موقعی که وارد می‌شوند حق دارند از او مبلغی بگیرند در اینجا هم یک زیاده‌روی‌هایی شده است یعنی هم در ورود می‌گیرند و هم در خروج بنده در بین راه‌هایی که بود می‌دیدم هم در ورود به شهر نواقل می‌گرفته و هم در خروج و آن قسمت که در خروج از شهر می‌گرفته خلاف قانون است اما این مطالبی که عرض می‌کنم مربوط به دولت حاضره نیست مال سابق است که عرض می‌کنم می‌خواهم به دولت تذکر داده شود که جلوگیری از این اجحافات بشود همچنین در شهرها از هر باری که وارد شهر می‌شود یک مقدار معینی می‌گیرند حتی از این بوته‌فروش‌ها و خارکن‌ها و چوب‌فروش و غیرذلک وقتی که وارد دروازه می‌شود برخلاف قانون یک مبلغی از او به عنوان مالیات نواقل می‌گیرند حتی کار به جایی رسیده است که بنده یک وقت اطلاع پیدا کردم که بعضی از این بوته‌کش‌ها و خارکن‌ها که الاغ نداشته‌اند یک بار الاغ را به شانه‌شان می‌گرفتند و می‌آورند دم دروازه آن مأمورین تخمین می‌کردند که این بار به اندازه یک بار الاغ است یا نصف بار الاغ و از آن آدم مالیات می‌گرفته و این تازگی ندارد تازه طهران و سایر شهرها مثل رشت و گیلان شده است. بنده در هفت هشت سال قبل وقتی که رفتم به رشت دیدم که آنجا از آدم نواقل می‌گرفتند و این حقیقت است و ترتیبش این بود که یک چوب بلندی اشخاص که از خارج بار می‌آورند به دوش می‌گرفته با دو زنبیل که یک زنبیل به آن سر چوب و یک زنبیل به سر دیگر چوب با پای پیاده به شهر می‌آوردند چون این آدم بود و با مال نمی‌آید از او به قدر یک باری که با مال بیاید نواقل می‌گرفتند و بلیط می‌دادند.

مشاراعظم‌ـ همچو چیزی نیست.

تدین‌ـ در رشت بود. گوش نمی‌دهید عصبانی هم می‌شوند. بنده عصبانی نمی‌شوم...

مدس‌ـ بنده امسال رفتم همین طور بود.

تدین‌ـ این طور بود به علاوه اجتهاد در مقابل نص جایز نیست.

مشاراعظم‌ـ نیست نیست

تدین‌ـ آقا مباحثه بین اثنین جایز نیست حتی در زمانی که آقای سردار معظم خراسانی آنجا بودند اهتمامی در این باب کردند که این مسئله منسوخ شود مملکت ما رفته رفته یک صورتی پیدا می‌کند و پیدا کرده است که از آدم هم نواقل می‌گیرند مالیات می‌گیرند و این نواقلی که از بارهایی که وارد شهر می‌شود گرفته می‌شود هر نوع باشد و هر قسمی که باشد مادام که قانون مصوبه نباشد برخلاف قانون است و نباید بگیرند متأسفانه ملت ایران یک ملتی است که زیر بار ظلم می‌رود اگر ملت ایران یک ملتی بود که دفاع از حق خودش می‌کرد ابداً این تحصیلات به موقع اجرا گذارده نمی‌شد. من حالا نمی‌خواهم تحریک بکنم ملت ایران بی‌اندازه نجیب است و حاضر نمی‌شود برای این قبیل قضایا و به همین علت هم هست که حاضر شده است مجلس درست کند و نماینده بفرستد که آن مجلس به فریادش برسد و به دردش بخورد. بنابراین ماها هم وظیفه داریم که تا اندازه‌ای که می‌توانیم رفع تعدی از مردم بکنیم. به علاوه بر نواقل شهری یک مبالغی هم اضافه شده است بنده کار ندارم که این اضافات کم یا زیاد است اعتراض بنده از این نقطه نظر است که برخلاف قانون است وچون برخلاف قانون است و به علاوه اشخاصی که صاحب وسایل نقلیه هستند به استثنای اتومبیل که اهمیتی ندارد آن هم وقتی که قانون وضع بشود این را بنده عرض می‌کنم که تصور نشود از اتومبیل‌دارها یا اتومبیل‌ندارها ملاحظه می‌کنم. خودم اتومبیل سوار نیستم و اتومبیل هم ندارم ولی بدم هم نمی‌آید که اتومبیل داشته باشم به هر صورت اگر ملاحظه کنیم می‌بینیم که اکثریت با درشکه و چهارچرخه و گاری و غیرذلک است یک اجحافات و تعدیاتی شده است که کار برخلاف قانون مالیات بلدی است. بنابراین تقاضا کردیم که به دولت تذکر داده شود و به دولت وقت نوشته شود که از تمام این تحمیلات و اضافاتی که در همه جای ایران برخلاف قانون بر مردم شده است جلوگیری کند که از این تاریخ به بعد این تحمیلات نسبت به مردم نشود...

مدرس‌ـ موافق قانون گرفته شود.

تدین‌ـ بلی. قسمت دوم که جزو تقاضای ما است این است که این قانون را در جاهایی به موقع اجرا گذارند که مشمول این قانون باشد یعنی در شهرها نه در دهات و سر گردنه‌ها و غیره.

نائب رئیس‌ـ آقای عمادالسلطنه (اجازه)

عمادالسلطنه‌ـ موافقم

نائب رئیس‌ـ آقای سالار لشگر (اجازه)

سالار لشگرـ بنده مخالفم. فرمایشاتی که آقای تدین فرمودند به طوری جامع و تمام بود که البته آقایان خیلی تعجب خواهند کرد که من مخالفت می‌کنم. این پیشنهاد کلیتاً موافق قانون و برای این است که قانون به موقع اجرا گذارده شود ولیکن در این چند سال که تحمیلاتی پیش آمده آن را به دو شکل می‌توان منقسم نمود یکی در شهرها و یکی در قرا و طرق. یک مسائلی است که در شهر تهران پیش آمده و یک مسائلی است که در دهات و طرق اگر ما این پیشنهاد را اینجا رأی بدهیم و اینها را با هم قاتی کنیم نتیجه این خواهد بود که بلدیه طهران به کلی منحل شود و ما اینجا می‌خواهیم برای ملت کار کنیم از یک طرف اگر به طور اجمال و به طوری که آقای تدین فرمودند رأی بدهیم در ضمن آن تعدیاتی که در خارج می‌شود بلدیه طهران هم منحل خواهد شد البته در خارج طهران یک تعدیاتی می‌شود که برخلاف قانون از قراء و قصبات یک مالیاتی گرفته می‌شود این را بنده مخالفم که در قراء از قبیل اسدآباد و کنگاور و صحنه نواقل گرفته شود ولی به طور کلی یک بلدیه که در طهران باعث تمیزی و باعث روشنایی شهر شده است بالمره این مجلس آن بلدیه رامنحل کند اسباب کدورت اهالی شهر می‌شود...

(همهمه بین نمایندگان)

سالار لشگرـ آن وقت خود آقایان شکایت خواهند کرد که کوچه‌ها تمیز نیستند الکتریسیته ندارد ده روز دیگر همین شکایت را خواهید کرد به یک عناوین مختلفی لذا بنده عقیده‌ام این است که در این مسئله وجه حلی باید پیدا کرد. وجه حل این مسئله آن پیشنهادی است که جمعی از آقایان کرده‌اند نسبت به بلدیه در تحت سه ماده راجع به تجدید نظر در امورات بلدی و البته آقای تدین به طوری جامع فرمودند که عرایضی را که بنده می‌کنم ممکن است تکذیل کنند و البته از اجحافات و تعدی که از این طرق نسبت به مردم می‌شود باید جلوگیری شود ولی در مقابل محسوسات و مسائلی که در شهر تهران هست بنده مخالف این پیشنهاد هستم زیرا که اگر ما به این مسئله رأی بدهیم عملاً بلدیه طهران ملغی است و بنده این مسئله را فقط برای طهران عرض می‌کنم زیرا در ولایات اصلاً بلدیه نیست. در همدان رئیس بلدیه هست اما بلدیه نیست در آذربایجان نیست و بنده تصور می‌کنم که شهر طهران را باید استثنا کرد و در ضمن تذکری باید به دولت داده شود که لوایح قانونی که نسبت به بلدیه طهران هست زودتر بیاورند و به عقیده بنده تصدیق به این پیشنهاد منحل کردن بلدیه طهران است و بنده مخالفم فقط از نقطه نظر شهر طهران است و آنچه که خارج از شهر طهران است بنده کاملاً موافقم به واسطه این که هیچ اهمیتی ندارد و عملی هم می‌شود و این مسئله محسوس است که در چند سال پیش در کوچه‌های طهران ابداً چراغ نبود و همه ماها هم از این کوچه‌ها عبور می‌کردیم و می‌دیدیم. پس مخالفت بنده فقط از نقطه نظر بلدیه طهران است و حالا آقایان مختارند و هر نوع می‌خواهند رأی بدهند.

رئیس‌ـ آقای تدین. (اجازه)

تدین‌ـ اینجا شاهزاده سالار لشگر یک اشتباهی فرمودند. بنده مقصودم این نیست که بلدیه تهران منحل شود و منحل هم نمی‌شود. اولاً بلدیه طهران یک بلدیه قانونی نیست بلکه یک اداره دولتی است هر وقت بلدیه قانونی درست شد یعنی اهالی طهران انجمن بلدی انتخاب کردند که بروند در آنجا بنشینند صحبت کنند و رأی بدهند بعد هر چه رأی دادند بیاید در مجلس و در مجلس تصویب شود آن وقت بلدیه طهران بلدیه قانونی است ثانیاً این پول‌هایی که از بارهایی که به شهر می‌آید می‌گیرند به خزانه می‌رود و به بلدیه ابداً کاری ندارد. مطلب دیگر طهران عبارت از سمت شمال فقط نیست عبارت از سمت جنوب هم هست. شما ملاحظه محله بازار را هم بکنید. ملاحظه چاله‌میدان را هم بکنید. ملاحظه سنگلج را هم بکنید که نه استفاده از تنظیف می‌کنند و نه استفاده از روشنایی می‌کنند تمام این تحمیلات نسبت به اغلب کسانی می‌شود که در آن طرف شهر هستند و آن وقت پول‌ها خرج طرف شمال می‌شود. چرا باید این طور باشد که همه‌اش به مصرف خیابان‌های سمت شمال می‌رسد. خیابان اسمعیل بزاز هم حق دارد خیابان پای قایق هم حق دارد آنها یک اجحافاتی است که تاکنون شده است و حالا می‌خواهند بفرمایند در عین این که بلدیه منحل نمی‌شود، یک پول‌هایی از مردم بگیرند و ضمناً تصدیق بکنند یک خلاف قانون را زیرا خودشان می‌گویند قانونی نیست و در این صورت هم یک قسمت شهر آباد و قسمت دیگر شهر دچار بدبختی خواهند بود بنابراین مقصود بنده این است که اگر امروز شما به این تذکر رأی ندهید معنایش این است که تمام این تحصیلات را تصویب کرده‌اید.

معاون وزارت مالیه‌ـ پیشنهادی که شده و اظهاراتی که می‌شود از طرف آقای تدین و آقایان نمایندگان اینها یک مطالبی است که در متن وظیفه افراد گذاشته شده است خاصه کسانی که با یک سمتی برای انجام یک کارهای...

چند نفر از نمایندگان‌ـ آقا بلندتر بفرمایید.

معاون وزارت مالیه‌ـ اگر قدری تأمل بفرمایید و همهمه نفرمایید صدای بنده را می‌شنوید. بنده بلندتر از این نمی‌توانم حرف بزنم. عرض می‌کنم واضح است که دولت همیشه متکی و مستظهر است به این که اصلاح عملیاتی را که بر طبق قوانین می‌کند تکلیفش با این قبیل مذاکرات بشود مکرر در این باب مذاکره شده است و این هم یک مسئله مسلمی است و آقایان نمایندگان هم یک وظایف و تکالیفی دارند که برای انجام آن تکالیف و وظایف در اینجا آمده‌اند و نمی‌توانند عفو و اغماض بکنند و آنچه را که مخالفت می‌کنند بر طبق تکالیفشان است و واضح هم هست که مسائل مالی عموماً و بودجه اعم از جمع و خرج یکی از وظایف مختصه به مجلس شورای ملی است که نسبت به هر صیغه از جمع و خرج مملکت و هر قلمی از این قبیل در مملکت می‌گذرد باید گفت‌وگو کرد مذاکره کرد اصلاح کرد و مسلم هم هست که آنچه راجع به این قبیل قصایا (خاصه نسبت به مسائل مالی) که در مجلس شورای ملی گفته می‌شود نتیجه این مذاکرات عبارت از یک مساعدت‌ها و کمک‌هایی است که به عنوان مساعی مشترک بین دولت و مجلس باید به عمل بیاید. من جمله یکی مالیات‌ها و عوارضی است که در این مدت غالباً اتفاق افتاده است که در مجلس شورای ملی موضوع بحث بوده است جلسات عدیده اتفاق افتاده است و نسبت به مسائل اصول مالیات‌های غیرقانونی یک مباحثات و مذاکراتی شده است و آنچه هم که در این باب گفته شده است بالنتیجه یک موافقت نظری بوده است بین مجلس و دولت اما این که چه باید کرد که یک صورت خاتمه پیدا کند این مطلب هنوز گفته نشده است و بنده تصور می‌کنم که باید به طور آرامی یک طریقه برای خاتمه دادن به این ترتیب اتخاذ شود اگر خوب توجه بفرمایید شاید بعضی جملات هم در این مذاکراتی که می‌شود باشد که تکرارش مناسب نباشد و توضیح این که این بدیه قانونی است یا غیرقانونی و بعضی مالیات‌ها قانونی است یا غیرقانونی اینها یک مسائلی است که باید در یک موقعی همه را حل کرد و آنچه در مجلس مذاکراتی می‌شود به طور خلاصه باشد. حالا باید برویم دنباله یک طریقه که ما را به نتیجه برساند. دولت و وزارت مالیه که یک مؤسسه متصدی این کار است نسبت به همین جمله که غالباً مذاکره می‌شود اطلاعاتی دارد فرض هم بکنیم که وزارت مالیه به خودی خود درصدد این نباشد که یک جرح و تعدیلی نسبت به این قبیل مالیات‌ها بکند لااقل همین سؤالات و مذاکرات که در اینجا می‌شود یک تکلیف آنی و فوری برای وزارت مالیه معین می‌کند که مسلم باید بلافاصله اوقاتش را صرف بکند و این را به صورتی دربیاورد و مشغول هم هست و بالاخره گمان می‌کنم در ظرف همین سال چه بخواهیم چه نخواهیم چه مشکل و چه سهل ناچار باید این مسائل یک صورت قانونی پیدا کند و نسبت به این مسئله البته پیشنهادهایی شده است که در مورد خودش جرح و تعدیلی باید بشود و نتیجه به دست خواهد آمد ولیکن اعتقاد بنده این است که نظریه نمایندگان محترم که البته مقصودشان رفاهیت و رعایت حال مردم و مؤدیان مالیات است و پس از آن (اینجا خودم شبهه دارم که کدام را مقدم بدارم ولی عرض می‌کنم) پس از آن حفظ تعادل بودجه جمع و خرج مملکت نسبت به این قبیل مسائل (اگر آقایان اجازه بفرمایید) طرحی است پیشنهاد شده است و اتفاق همین نظریاتی که دولت دارد و هنوز هم مشغول هستند که ترتیباتی به آن بدهند باید به یک کمیسیون مربوطه یا کمیسیون مخصوص ارجاع شود که نسبت به جزئیات و کلیات آن مذاکراتی بشود که از مجموع نظر نمایندگان دولت و نمایندگانی که از طرف مجلس محترم در آنجا حضور خواهند داشت نظر مشترکی اتخاذ شده و به عرض مجلس برسد و در آن موقع نزدیک بشویم به یک تصمیمات قطعی ولی بنده همین قدر محترماً تذکر می‌دهم که نسبت به این قبیل مسائل که عبارت است از مالیات و عواید مملکتی برای هر یک تصمیمات قطعی اخذ نمی‌شود مگر این که ضمناً تکمیل شده باشد و فراموش نشود باز هم تکرار می‌کنم که اگر یک مالیات‌ها یا یک قلم از جمع و خرج مملکتی برخلاف رویه باشد همان اندازه که محل توجه مجلس شورای ملی است در مؤسسات وزارتخانه‌ها و ادارات مربوطه هم محل توجه هست و به همین جهت است که جداً تعقیب می‌کنند منتهی این است که راه‌حلی برای او باید پید بکنند که همان کمکی برای مجلس شورای ملی خواهد بود. بنابراین بنده معتقدم که اگر آقایان مقتضی بدانند (مثلاً راجع به یک عنوان دیگری یا نسبت به یکی از صیغ عایدات که فردا در مجلس اظهار می‌شود) چه ضرر دارد آن کاری را که در آخر می‌خواهیم بکنیم اول بکنیم. یعنی به یک کمیسیون مخصوص یا کمیسیونی که مربوط به این کار است مراجعه بشود که در آنجا مذاکره به عمل آمده و ببینیم که طرز وصول این مالیات‌ها و مقدار عایدی آن در سال چقدر است و میزانش نسبت به بودجه مملکتی چه نوع است آن وقت تصمیمی که باید اتخاذ بشود به عرض مجلس مقدس شورای ملی برسد.

نائب رئیس‌ـ اگر آقایان موافقند چند دقیقه تنفس داده شود.

(جمعی از نمایندگان‌ـ صحیح است)

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)

نائب رئیس‌ـ آقای عمادالسلطنه موافق بودید

عمادالسلطنه‌ـ بلی

نائب رئیس‌ـ آقای داور (اجازه)

داورـ البته از نقطه نظر اصول و کلیات بیاناتی را که آقایان تدین فرمودند تمام صحیح است ولیکن بنده همیشه معتقدم که باید اصول را تبعیضی نکرد و از نقطه نظر عمل هم مسائل را نگاه کرد قانون اساسی دارای یک موادی است که من جمله این که مالیاتی نمی‌شود گرفت مگر به تصویب مجلس شورای ملی ولی یک مواد دیگری هم دارد که بنده خیلی عذر می‌خواهم از این که چند ماده از قانون اساسی را برای تذکر به عرض رسانده و بعد برسم به مطلبی که می‌خواهم به عرض آقایان برسانم (اصل نهم‌ـ افراد مردم از حیث جان و مال و مسلکی و شرف محفوظ و مصون از هر نوع تعرض هستند و متعرض احدی نمی‌توان شد مگر به حکم و ترتیبی که قوانین مملکت معین می‌نماید اصل دهم‌ـ غیر از مواقع ارتکاب جنحه و جنایات و تقصیرات عمده هیچ کس را فوراً نمی‌توان دستگیر نمود مگر به حکم کتبی رئیس محکمه عدلیه بر طبق قانون و در آن صورت نیز باید گناه مقصر فوراً یا منتها در ظرف بیست و چهار ساعت به او اعلام شودـ اصل دوازدهم حکم و اجرای هیچ مجازاتی نمی‌شود مگر به موجب قانون) همین طور اصولی که بعد می‌آید تمام این اصول را آن روز که مقنن وضع کرده است البته خودش هم متلفت بوده است که دفعتاً نمی‌شود به موقع اجرا گذاشت باید آن قوانین را وضع کرد و بعد موافق آن قوانین هم عمل نمود اگر ما بخواهیم بگوییم عملی که امروز برخلاف قانون می‌شود باید آن عمل را مانع شد و جلوگیری کرد اگر این حرف را به طور کلی می‌زنیم صرف نظر از این که چه نتایجی در چه موقع عمل می‌دهد البته صحیح است ولی باید ببینیم که عملاً چه خواهد شد اگر بخواهیم به موجب این اصول عمل کنیم از فردا هیچ کس را نمی‌شود در این مملکت در مجلس نگاه داشت تمام اشخاصی که در نظمیه گرفتار هستند و بالاخره هر کس دزدی کرده و مرتکب قتل یا غارتی شده تمام این اشخاص را باید رها کرد...

یک نفر از نمایندگان‌ـ این طور نیست

داورـ اجازه بفرمایید بنده عرایضم را بکنم بعد فرمایشی دارید بفرمایید. به جهت این که کلیه قوانین به اصطلاحی که در قانون اساسی هست و باید وضع شود اصول و دستورات کلی لازم است برای نظامات مملکتی که باید از تصویب مجلس شورای ملی بگذرد و به دستخط اعلیحضرت هم موشح شود آن وقت آن را می‌شود گفت قانون غیر از این باشد قانون نیست ولی با وجود این ناچاریم مادامی که آن قوانین را ترتیب نداده‌ایم از نقطه نظر عمل حتی‌الامکان سعی کنیم که آن قوانین را زودتر وضع کنیم ولیکن اقدامات و ترتیباتی هم معمول داریم. ماده راجع به مالیات‌ها که ذکر شد اگر ممکن بود در تمام مواقع او را فوراً به موقع اجرا گذاشت خیلی خوب بود اما بنده نر دارم که در چند جلسه قبل در موضوع مالیات تجدید مذاکره شده اگر از نقطه نظر قانونی بنا شود عمل شود مالیات تحدید هم در حال فعلی‌اش مخالف قانون است و بایستی گرفته نشود. اگر این که می‌خواهید فقط و فقط از نقطه نظر قانون عمل کنید باید کلیه عوارض که قانون معین نکرده لغو شود یعنی مالیات تحدید و کلیه مالیات‌هایی که از این قبیل است. باید پیشنهاد کرد پس چرا بنویسیم راجع به نواقل؟ چرا بنویسیم راجع به عوارض باید بنویسیم کلیه عوارض را که قانون معین کرده است باید لغو شود منتها نتایجی را هم که در عمل از او بروز می‌کند باید در نظر بگیریم زیرا آن وقت وضعیات مملکت به هم خواهد خورد. خیلی از ادارات مملکت به حال بی‌ترتیبی افتاده و بالاخره به هم خواهد خورد اینها را در نظر باید گرفت البته با در نظر گرفتن این نتایج اگر بخواهیم این کار را بکنیم با یک متانت و تأملی باید کار کنیم و باید ببینیم این مالیات‌هایی که گرفته می‌شود چه میزان است چقدر از این مالیات‌ها به چه مصرف‌ها می‌رسد چه اندازه ضرورت دارد و چه کارهایی می‌کنند بعد یک مخارجی اگر لازم نیست از میان برود. اگر مخارجی لازم نیست و مالیات‌های قانونی کافی نیست یک مالیات‌هایی وضع کرد و آن را تصویب کرد و گفت آن مالیات را بگیرند اما اگر بخواهیم به موجب قانون اساسی عمل کنیم وچون برخلاف قانون اساسی این مالیات‌ها گرفته می‌شود بخواهیم آنها را لغو کنیم من در اساس عل تصور می‌کنم تولید اشکال بشود البته به خود آقای تدین هم تصدیق می‌فرمایید که یک مشکلاتی ممکن است از این جهت بروز کند و همه ماها هم تصدیق داریم و می‌خواهیم که به هر چه زودتر که ممکن است به طور کلی ترتیب صحیحی برای مالیات‌ها و همین مالیاتی که الان مطرح است بدهیم. یعنی بلدیه‌های قانونی تشکیل شود انجمن‌های بلدی تعیین شود شهرهای ما را به همان اندازه که استطاعت داریم به طور خوبی اداره کنند و اوضاعش مرتب اجرا پس اگر بخواهیم که از همین راه داخل شویم که فقط قانون بلدی را به موقع اجرا گذارده و مالیات‌هایش را وصول کنیم برای این مقصود یک فرجه لازم است چون این مالیات‌ها را همان طوری که گفته شد چندین سال می‌گرفته‌اند در این مدت این پول‌ها به یک مصرفی می‌رسیده است.

یکی از نمایندگان‌ـ می‌خورده‌اند

داورـ اگر هم می‌خورده‌اند باز یک مخارجی داشته است مثلاً همین بود که اینها با کمال حرارت به آن حمله می‌کنند همین بلدیه یک مخارجی دارد حالا بنده چون اطلاع صحیحی از آن قسمت ندارد داخل نمی‌شوم ولی یک سمت کارهایی می‌کنند که گمان نمی‌کنم بشود انکار کرد مثل این که الان دو هزار و سیصد نفر از مساکین و ضعفا در دارالمساکین و دارالمعجزه و مریضخانه‌های بلدی هستند همین پست‌های امدادی که ما به آنها می‌خندیم مقدار زیادی از همین مردم بدخت که ما برای آنها دلسوزی می‌کنیم. از همان اشخاص که شاید درب دروازه‌ها یک چیز می‌دهند از همان اشخاص نگاهداری می‌کنند وغذا به آنها می‌دهند و پرستاری از آنها می‌کنند اینها را هم باید در نظر گرفت. صحبت می‌شود که قسمت پایین شهر چراغ روشن نیست اگر ما می‌بینیم که قسمت پایین شهر روشن نیست این هیچ دلیل نمی‌شود که قسمت دیگر را هم خاموش کنیم اگر می‌بینیم یک قسمت از مردم کوچه‌هاشان روشن نیست هیچ دلیل نخواهد شد بر این که اگر محتاج به مریضخانه و طبیب شدند آنها را هم از دستشان بگیریم. اگر ما ببینیم یک عده فقیر در این شهر هستند این دلیل بر این نمی‌شود که ما کاری بکنیم آن یک عده فقیری هم که در دارالمساکین هستند بیرون کنیم این مسائل را بایستی کاملاً در نظر گرفت. بنده تصور می‌کنم با در نظر گرفتن تمام این نکات اگر همراهی کنند و لطف کنند به دولت تذکر داده شود که از همین امروز با کمال جدیت و اهمیتی به این قضیه بدهند و فوراً شروع کنند و مسئله نواقل و ترتیبات دیگری که راجع به این مسئله مطرح است آنها را ببینم چیست و عایداتش چقدر است و آن قسمتی را که واقعاً می‌توانند به طور قانونی پیشنهاد مجلس بکنند و بگذارند به موقع بگذارند چیست؟ ولی لااقل یک ماه چهل روز حداقل وقت می‌خواهم و باید دولت بداند که این حرف‌ها را که امروزه در اینجا می‌زنیم مثل حرف‌هایی که در ایام گذشته گفته می‌شد و شاید گاهی ترتیب اثر نمی‌دادند نیست ما می‌خواهیم به هر شکلی و هر ترتیبی که هست به حرف‌ها و کلمات ما را قانع نکنند و یک اصول کلی برای ما بگوند می‌خواهند بروند بنشینند و صحبت بکنند و یک قوانینی راجع به مالیات‌ها پیشنهاد بکنند البته همان طور که آقای تدین تذکر دادند و آقایان دیگر هم گفتند بلدیه نیست و هیچ کاری هم برای مردم نمی‌کنند همه مردم ایران بدبخت هستند و باید یک طوری بشود که به مردم ظلم نشود و زیاد نگیرند بالاخره مردم از دست خواهند رفت اینها هم صحیح است و بنده گمان می‌کنم در این موضوع هر چه بخواهم صحبت کنم نتیجه نداشته باشد اینها یک کلیاتی است که همه آقایان تصدیق دارند ولیکن آن قسمتش را که باید اقدام کرد راجع به آنجاهایی است که شهر نیست و بلدیه ندارد ولی مخصوصاً بلدیه شهر طهران که یک اقداماتی کرده و معلوم نیست ترتیبات آن چه می‌شود همین صد و خورده‌ای دیوانه که جمع کرده‌اند معلوم نیست کجا باید بروند و این مساکین چه باید بکنند این است که اگر یک مدتی فرجه بدهند که در آن مدت بروند یک کارهایی بکنند و در کمیسیون مطالعاتی به عمل آید که با یک نظر دقتی انکار بگذرد بهتر است و بنده کاملا موافقم ولی با این شکل که این مسئله آمده است به مجلس فوری تصویب شود این یک قدری تولید اشکال می‌کند این است که بنده (و خبردارم یک عده دیگر از آقایان من جمله آقای سردارمعظم پیشنهاد کرده‌ایم) که این طرح بر گردد به کمیسیون و در آنجا مطالعه شود.

نائب رئیس- آقای عمادالسلطنه‏ (اجازه)

عمادالسلطنه- بنده خیال می‌کردم که اصل موضوعی که آقای تدین و دیگران فرمودند راجع به مسئله نواقل بود و کم کم دارد یک مسائل دیگری داخلش می‌شود همان طور که آقایان پیشنهاد کرده‌اند بنده راجع به مسئله نواقل و آن پول‌های بی قانونی که در راه‌ها از مردم گرفته می‌شود کاملا مخالفم ولی راجع به بعضی مالیات‌های غیر قانونی چون در جمع و خرج مملکت دخالت دارد آن را باید مجلس غمض عین بکند.

مدرس- غمض عین همان تصدیق است.

عمادالسلطنه- بنده عقیده خود را می‌گویم اما این که بعضی از آقایان می‌فرمایند چه می‌شود اگر آن مالیات نواقل گرفته نشود. بنده عرض می‌کنم هیچ طور نمی‌شود بنده برای این که خوب احتیاط کرده باشم الان رفتم پائین در کمیسیون بودجه صورت جزئی را که وزارت مالیه داده است مطالعه کردم ابداً به هیچ وجه من‌الوجوه از بابت نواقل ایالات و ولایات و طرق که از مردم گرفته می‌شود یک دینار در جمع دولت نیامده است اگر آمده است یک نفر از آقایان بگوید در این صورت اگر ما امروز نواقل را موقوف کردیم چه لطمه وارد می‌شود؟ یک شتر از قزوین حرکت کرده از راه بیابان عبور می‌کند برمی‌خورد به دلیجان محلات و آن وقت نواقل وآن باج کذائی را از او می‌گیرند باز از بیابان بی آب علف عبور می‌کند ده آباده ده فرسخی زیر کاشان نواقل ازش می‌گیرند انجا چرا از او نواقل می‌گیرند؟ برای این می‌گیرند که شهر کاشان را تنظیف بکنند؟ به آن شتردار بدبختی که از قزوبن عبور می‌کند و آنجا می‌رود با یک کرایه مختصر به او باید تحمیل بشود؟ در شهرها هم آن طور تنظیفات که باید بشود که نمی‌شود برای این که این پول‌هایی که گرفته می‌شود غالباً به مصارف حقوق‌های اشخاص می‌رسد ولی حالا برای این که جمع بین نظر هر دو دسته آقایان بشود بنده این طور پیشنهاد کردم و الان هم تقدیم می‌کنم که کلیه نواقلی که در قصبات و در راه‌ها به طور غیر قانونی از مردم گرفته می‌شود این‌ها امروز ملغی بشود ولی راجع به بلدیه تهران از حالا تا یک ماه دیگر مجلس شورای ملی به دولت مهلت بدهد که دولت لوایح قانونی را که لازم می‌داند برای این کار به مجلس بدهد وقتی که از مجلس گذشت به موقع اجرا بگذارند این جمع بین نظر همه آقایان می‌شود والّا گمان نمی‌کنم که هیچ وقت مجلس شورای ملی قبول بکند و هیچ وقت مجلس شورای ملی قانونی وضع کند که در راه‌ها از عابرین بدون جهت در صورتی که از شهر عبور نکنند نواقل گرفته شود هیچ وقت گمان نمی‌کنم مجلس شورای ملی یک همچو قانونی وضع کند که در دلیجان یا در اسد آباد یا در فلان ده از مردم نواقل گرفته شود این را امروز مجلس شورای ملی به دولت تذکر بدهد که اعلان بکنند در نقاطی که شهر نیست و در قصبات آن را نگیرند و (در شهرها در شهرها هم اینجا یک قدری اشکال پیدا می‌کنند و بنده عقیده‌ام این است که اینجا قید بکنند و بگویند) در شهرهایی که نظمیه دار بگیرند تا اشتباه نشود والّا آن وقت کازرون را هم شهر می‌گیرند و قمشه را هم شهر می‌گیرند جای و (به قول آقای سالار لشکر) اسد آباد را هم شهر می‌گیرند.

نائب رئیس- آقای سر کشیک زاده مخالفند؟

سر کشیک زاده- موافقم.

نائب رئیس- آقای اقای حاج میرزا عبدالوهاب چطور؟

حاج میرزا عبدالوهاب- بنده موافق با آقایانم.

نائب رئیس- آقای مدرس. (اجازه)

مدرس- بنده هم موافقم با بیاناتی که فرمودند.

نائب رئیس- آقای مشاراعظم موافقند؟

مشاراعظم- مخالفم اعتراضاتی که در ابن باب می‌شود البته آنچه که در حدود قانون است که قابل ایراد نیست و آقای تدبن در در این موضوع توضیحاتی کافی دادند و یک مقدار از قانون را هم بیان فرمودند همه هم تصدیق کردند و البته هیچ کس نمی‌تواند با آن مخالفت بکند. مطالبی را که قانون تصریح کرده است باید البته موافقت کرد اگر چیزی در قانون نباشد و مجلس تصویب نکرده باشد دولت حق ندارد عمل کند فقط در این مورد بعضی مطالب هست که قابل توجه است و آن این است که اگر ما بخواهیم آنرا بفوریت بر هم بزنیم ببینیم مشکلاتی ایجاد خواهد شد یا نخواهد شد؟ این مسئله در نظر آقایان نمایندگان باید از همه بیشتر قابل توجه باشد برای این که اگر آقایان نمایندگان بخواهند به قانون بچسبند و متوجه به مشکلات امر نباشند ممکن است از فشار و تضقیقاتی که به دولت وارد می‌آورند مشکلات فوق‌العاده پیدا شود که بعد خودشان در حلش عاجز بمانند آقای تدین ایراد کردند که در فلان جا... بعضی ایراداتی کردند که بنده ناچارم جوابش را یکی یکی غرض کنم) گفتند از فلان نقطه راه را سد می‌کنند و از عبور و مرور رعایا جلو گیری می‌کنند و این برخلاف قانون است. در حالی که ابداً خلاف نیست و ناچارند اگر بخواهند این مالیات‌ها را بگیرند یک اصول و ترتیبی دارد که باید رعایت آن اصول را بکنند بنابراین در آنجا که می‌خواهند بگیرند پیش آنها را باید البته چوب هم بکشند که هر کسی بخواهد برود باید مالیات بدهد. بعد برود این هیچ ایراد ندارد بعلاوه ایشان مبالغات می‌فرمودند و می‌گفتند که از هر کس که بار به دوشش هست مالیات نواقل می‌گیرند و حال این که تا حالا ما ندیده‌ایم از خارکش که پشته خار به دوش می‌برد مالیات بگیرند اگر یک وقتی هم یک مأموری مرتکب این عمل شده باشد یک درذی کرده و درذی ربطی به این ندارد که بخواهند قانون را به این ترتیب اصلاح بکنند. فرمودند در گیلان موقعی که اقای سردارمعظم حکومت داشتند از آدم مالیات می‌گرفتند و خودشان هم ملتفت شدند که خلاف قانون بوده است و بعد هم ایشان رفعش را کردند این ربطی ندارد که اظهار بشود که این مالیات‌ها عنوان نواقل گرفته این مطالب اساساً تصدیق نخواهند شد و نباید هم تصدیق بشود برای آن که یک اموری بوده است اتفاقی و اتفاقی را هم نباید ترتیب اثر داده و این کار هم در موقع خودش جبران شده ربطی به این قضیه ندارد ولی اساساً مطلبی که خیلی باید درش دقت کرد یکی همین است که باید بدانیم که عایدات نواقل آیا جزو عایدات مملکتی می‌رود یا نمی‌رود؟ اگر جزو عایدات مملکتی برود طبیعی است که در جمع و خرج بودجه مملکتی دخیل است و مجلس شورای ملی مسئول می‌باشد و خود نمایندگان محترم باید این کار را اصلاح کنند و البته نباید بدون مشاوره و فکر در این باب یک حکمی صادر و نسخ و الغاء یک مالیات‌هایی را کرد که سبب برهم زدن عایدات مملکت بشود بنده چون در کمیسیون بودجه نیستم نمی‌توانم در این موضوع اظهار اطلاعات کافی بکنم آقایانی که در کمیسیون بودجه هستند به این مسئله توجه دارند. آقای عمادالسلطنه فرمودند تحقیق کردم جزو عایدات مملکتی نیست بر فرض این هم که جزو عایدات مملکتی نباشد ما باز باید به یک نکته دیگر توجه کنیم و آن این است که از این ترتیب حالا اعضائی که آن را اداره می‌کنند ارتزاق می‌کنند و حقوق می‌گیرند شما این قضیه را یک مرتبه بخواهید از بین ببرند اگر خلاف قانون نباشد لااقل یک ظلمی کرده‌اید و این ظلم غبر قابل تحمل است برای یک عده اشخاص کثیری پانصد نفر هزار نفر بلکه هزار پانصد نفری که از این کار و از این راه نان می‌خورند شما آن‌ها را یک مرتبه از نان خوردن بیندازید این را نمی‌شود تصدیق کرد به همین جهت من می‌خواهم نظر آقایان نمایندگان محترم را متوجه کنم به این قضیه که کمال اهمیت را دارد و اگر در این باب باید اقدامی کرد باید رعایت قانون و انصاف و یا یک ترتیبات عاقلانه باشد بدون مطالعه و مشورت یک مالیاتی را نسخ کنیم و یک ترتیباتی را بدهیم این عاقلانه نیست آن سنه‏ که قانون نواقل را وضع کرده بودند هزار و سیصد و بیست و هشت بوده و از آن سنه تا به حال تقریباً دوازده سال می‌گذرد در این دازده سال که مجلس شورای ملی بوده است و نمایندگان هر دوره مطالعه با مورد داشته‌اند همه این مالیات‌ها بر قرار بوده است و می‌گرفته‌اند و توجه به این کار نکرده‌اند در آن مواقع در صورتی که مقتضی بود در آن موقع توجهی می‌کردند و اصلاح می‌کردند حالا توجه نکرده‌اند و این مالیات‌ها یک صورت ثابت دائمی پیدا کرده و همان طور که عرض کردم این مالیات‌ها محل ارتزاق جمع کثیری از مردم است و آن را نباید قطع کرد نه این است که با این موضوع به کلی مخالفت کنم و نمی‌گویم هم پیشنهادی که آقای تدین کرده‌اند تصویب نشود البته این پیشنهاد باید اجرا هم بشود ولی بدواً لازم است نظر اعضاء کمیسیون بودجه را به این موضوع جلب کرد و بعد هم به هر کمیسیون که نمایندگان صلاح بدانند رجوع بکنند خود آن کمیسیون یا نماینده دولت در این باب شور و مشورت کافی بکند و اجرا بکنند و باید بدانند که ما در اینجا برای مشورت آمده‌ایم و اگر می‌خواهیم از برای مواد قانونی به فکر خودمان یک کارهائی بکنیم که نمی‌شود ما باید در آنجا مشورت بکنیم مصالح مملکت را در نظر بگیریم و مطابق قانون ان مشکلات را اگر باشد رفع کنیم بیش از این لازم نیست عرض کنم.

(بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)

(جمعی دیگر- کافی نیست)

نائب رئیس- مذاکرات کافی است؟

(جمعی گفتند کافی است و برخی اظهار نمودند کافی نیست)

نائب رئیس- رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات‏

(پاره‏ای از نمایندگان مذاکرات در چه چیز)

نائب رئیس- در این مطلبی که مطرح بود. بعد از آن پیشنهادهایی که تقدیم شده است قرائت می‌شود.

آقایانی که مذاکرات را کافی می‌دانند قیام فرمایند.

(عده قلیل برخاستند)

نائب رئیس- تصویب نشد.

آقای سر کشیک زاده‏ (اجازه)

(بعضی از نمایندگان آقا بماند برای جلسه بعد)

عمادالسلطنه- بنده پیشنهاد می‌کنم جلسه ختم شود.

نائب رئیس- هر کس پیشنهاد دارد بدهد.

سردارمعظم- بنده مخالفم با ختم جلسه.

نائب رئیس- هنور پیشنهاد نشده است آقای سر کشیک زاده حق نطق دارند.

عمادالسلطنه- بنده پیشنهاد داده‌ام‏.

نصرت‌الدوله- پس پیشنهاد ختم جلسه را بخوانند بعد ایشان حرف بزنند.

(پیشنهاد آقای عمادالسلطنه به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم جلسه ختم شود (عمادالسلطنه)

(بعضی گفتند صحیح است)

سردارمعظم- خوب است آقای سر کشیک زاده صبر کنند این موضوع حل بشود.

سر کشیک زاده- (خطاب به نائب رئیس) اجازه بنده محفوظ است‏.

سردارمعظم- بنده با این پیشنهاد مخالفم. اولاً در هر مطلبی نمی‌شود با بلند گفتن (مذاکرات کافی است) یا ما (موافقیم) مطلب را حل شده و صحبت را کافی تصور کرد بر فرض یک دو نفر مخالف باشند باید دلایل خود را بگویند.

عمادالسلطنه- آقا اجازه بدهید بنده توضیح بدهم‏.

سردارمعظم- بلی. ! آقا توضیحشان را بفرمایند مقدم است‏.

عمادالسلطنه- همین دلیلی که آقای سردار فرمودند دلیل من بود خواستم آقایان بدون این که مطالعه در این کار بکنند رأی ندهند من هم می‌خواستم آقایان در اطراف قضیه فکر بکنند آن وقت یک رأی فهمیده بدهند.

نائب رئیس- آقای سردارمعظم (اجازه)

سردارمعظم- بنده تصور نمی‌کردم آقای عمادالسلطنه در ضمن یک پیشنهاد که باید توضیح بدهند تذکر بدهند که همان علتی که باعث مخالفت من بود اسباب آن خواهد شد که تصور بکنند آقایان نمایندگان نفهمیده رأی بدهند در صورتی که این مطلب به قدری سهل و ساده است که هیچ محتاج به این مذاکرات نبود. چرا به واسطه اختلاف در عقیده نمایندگان از انتقال در این جلسه به جلسه دیگر که شاید نبم ساعت بیشتر از ظهر نگذشته باشد باید این حرف زده شود. اما من که مخالف هستم باختم جلسه برای این است که در ضمن مذاکرات حرف‌هایی زده شد که به هر قیمتی هست باید به عقیده من و او به قیمت گرسنگی خودمان هم باشد یک قدری جلسه را ادامه داده و این حرف‌ها را خاتمه دهیم. در اینجا در مجلس گفته شد بلدیه بر خلاف قانون است. حقاً این چه حرفی است وقتی که...

بعضی از نمایندگان (به طور همهمه آقا خارج از موضوع است)

نائب رئیس- آقا مذاکره راجع به ختم جلسه است.

سردارمعظم- چشم آقا! اجازه بفرمایید همچنین راجع به عوارض که برخلاف قانون گرفته می‌شود یک سلسله اظهارات شد و به عقیده بنده نمی‌شود این مطالب را خنثی گذاشت و نظر به این که نیم ساعت از ظهر گذشته است)

سلطان‌العلماء- فقط بیست دقیقه گذشته است.

سردارمعظم- باید ادامه به مذاکرات داد و تکلیف این مطلب را باید معین کرد و تا وقتی که این مطلب معین نشده بنده عقیده به ختم جلسه ندارم. منتهی اگر آقایان عقیده دارند که جلسه الان ختم بشود بنده پیشنهاد می‌کنم به همان ترتیبی که برای اعتبارنامه آقای شیخ‌الرئیس پیشنهاد شد برای این مطلب هم رفتار شود یعنی چهار ساعت تنفس بدهند و بعد جلسه بشود والّا معنی ندارد. ما دو ساعت به ظهر مانده جلسه می‌کنیم و عوض عصرها که دامنه‌اش زیادتر است صبحا جلسه می‌کنیم جلسه چهار ساعت به ظهر را دو ساعت به ظهر تشکیل می‌دهیم یک ساعت یک ساعت و نیم کار می‌کنیم بعد از آن تنفس می‌شود بالاخره نزدیک ظهر در می‌رود باید جلسه ختم کنیم.

در این مجلس به این برای یک همچو مسائل مهم که مطرح است تا یک ساعت بعد از ظهر نشست و مسئله را ختم کرد نمی‌خواهید چهار ساعت تنفس بدهید و عصر جلسه را تشکیل بکنید و مذاکرات را آقایان ادامه بدهند.

نائب رئیس- آقای تدین موافقید با پیشنهاد؟

تدین- بنده مخالفم‏.

نائب رئیس- آقای دستغیب چطور؟

دستغیب- بنده موافقم. ظاهر مطلب همان طور که آقای سردارمعظم فرمودند به نظر خیلی ساده می‌آید ولیکن آن طور نیست به این بی اهمیتی نیست (سردارمعظم بنده نگفتم بی اهمیت است) بایستی یک قدری مطالعه کرد در اطرافش و فقط این جلسه بیفتد به جلسه بعد گمان نمی‌کنم هیچ انقلابی در عوالم امکانیه پیدا شود که مطلب بیفتد به جلسه بعد و یک قدری اعمال نظر و مطالعه و تبدیل آراء بشود و بعد تصمیمی گرفته شود اما این که فرمودند من یادی می‌آید در همان جلسه فرمودند قضیه اعتبارنامه شاهزاده شیخ‌الرئیس مطرح شود همین مذاکرات پیش آمد آخر رسید کار مجلس به جایی که ناچار مجلس پیشنهاد تنفس داد چهار ساعت. چرا؟ به واسطه خاطر این که دو ساعت از ظهر می‌گذرد همه آقایان موافق می‌شوند یک مرتبه با ختم جلسه می‌بینند ختم جلسه رد شده آن وقت پیشنهاد تنفس می‌دهند تنفس هم چهار ساعت که هیچ سابقه ندارد می‌شود. وقتی که برگشتند و جلسه شد نمی‌دانند این جزء همان جلسه است یا جلسه علیحده آن وقت اداره مباشرات ناچار می‌شود که برای خاطر جرائم از هیئت رئیسه سؤال کند که این نیمه جلسه صحیح است یا این که جلسه علیحده است. این مشکلات را خود مجلس برای خودش تهیه می‌کنند در صورتی که ما می‌بینیم هشت نه ساعت علاوه می‌شود و این هشت نه ساعت یا دوازده ساعت آن قدر اهمیت ندارد که مجلس بماند برای شنبه یا یکشنبه فاصله جمعه است وشنبه آقایان هم در اطراف این قضیه برای مشکلاتی که ممکن است در این مسئله مبادا دچار بشود یک اطلاعاتی بکنند. هر قضیه در عالم با مطالعه بهتر است که رأی بدهند تا بدون مطالعه این است بنده پیشنهاد جلسه ختم شود و صبح یکشنبه تشکیل شود.

(جمعی از نمایندگان مذاکرات کافی است)

نائب رئیس- آقای تدین. (اجازه)

تدین- یک دلیلی آقایان اقامه می‌کنند و آن عبارت از این است که در اطراف این موضوع فکر بشود تا یک رأی جامع‌الاطرفی داده شود. بنده این دلیل را قبول ندارم برای این که دوازده روز قبل این پیشنهاد شد ارجاع به شعب هم شد در هر یکی از شعب مدتی در آن بحث شد و تمام آقایانی که در شعب بودند از زمینه مستحضرند مگر آن که بعضی آقایان نبودند بنابراین ما نباید قائل شویم که چند جلسه دیگر عقب بیفتد برای این که می‌خواهم فکر کنیم. این طور نیست این موضوع فکر ندارد محتاج برای هم نیست. این مسئله مثل این می‌ماند که ما بیاییم رأی بدهیم که آیا الان روز است یا شب است آن وقت یک کسی بیاید مخالف بشود که خیر الان روز نیست و شب است به دلیل این که اینجا تاریک تر از بیرون است و باید برویم بیرون ببینیم آفتاب بلند شده است یا نشده است ابر است جلوش یا نیست! مسئله مسلم است که خلاف قانون را نباید هیچ کس مرتکب بشود قانون مالیات نواقل که از مجلس گذشته است کاملا بر اثر خود باقی است و باید به موقع اجرا گذاشته شود و آنچه اضافه بر قانون نواقل از مردم می‌گیرند نباید بگیرند آن وقت یک حرف‌هایی بزنند که این مالیات چه چیز است دارالمجانین به هم خواهد خورد. این حرف‌ها یعنی چه؟ بنده عرض می‌کنم این تحمیلات فوق‌العاده خودش دارالمجانین ایجاد می‌کند ......

(بعضی از نمایندگان صحیح است)

این تحمیلات فوق‌العاده و این فشارها گدا درست می‌کند برای مملکت... (صحیح است) آقایان باید بدانند که منشاء هر انقلاب بزرگی که در دنیا شده است تحمیلات عظیم بوده است بنابراین بنده نمیدانم که آقایان می‌خواهند چه فکری بکنند هر پیشنهادی که در این موضوع بکنید مستلزم این است که ضمناً در طی یک مجاری قانونی تصدیق بکنید یک خلاف قانون را این رأی نمی‌خواهد تذکری است باید به دولت نوشته شود. مالیات قانون بلدی که از مجلس گذشته است در آنجاهایی که که مشمول این قانون است باید اجرا شود اضافات و زاید را هم از مردم نگیرند. می‌گویند لازم نیست؟ انجمن بلدی درست بکنید. دولت حق ندارد در امور شهر دخالت بکند مردم خودشان باید امور بلدی را اداره بکنند مثل یک خانواده که امور خانوادگی خودش را باید اداره کند اشخاص خارجی نباید مداخله بکنند. انجمن بلدی درست بشود و از مجاری قانونی خودش کار بگذرد ما هم باید تصدیق کنیم و این دیگر بحث ندارد بنده اصراری ندارم وظیفه‌ام این بود تذکر بدهم بآقایان و در عین این که این قضیه را آقایان هم تصدیق می‌کنند ختم جلسه باز بسته است برای اکثریت. رأی دادن بسته است با اکثریت اما راه حل ندارد. این هیچ فرق ندارد با این که یک عده بروند سر راه‌ها و گردنه‌ها بنشینند و از مردم پول بگیرند. آن وقت دارالمجانین از میان خواهد رفت! نه دارالمجانین از میان نخواهد رفت همان مالیات قانونی که از مردم گرفته می‌شود کافی است اگر هم کم است انجمن بلدی باید پیشنهاد کند بنده و رفقای من رأی خواهیم داد. بنده دیگر عرضی نخواهم کرد ما از این رل‌ها خیلی داشته‌ایم هر قضیه را که خواستیم به زودی نتیجه گرفته نشود آن را می‌اندازیم به کمیسیون چاهویل.

(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)

نائب رئیس- رأی می‌گیریم در پیشنهاد ختم جلسه.

آقایانی که موفق هستند قیام فرمایند.

(جمعی قیام نمودند)

نائب رئیس- تصویب شد

یک پیشنهادی آقای سردارمعظم کرده‌اند نمایندگان به طور همهمه آقا موضوع ندارد گذشت.

نائب رئیس- پیشنهاد راجع به تعیین جلسه بعد است. ‏ (به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که جلسه عصری منعقد شود.

(همهمه بین نمایندگان)

سردارمعظم- آقا رأی بگیرید.

سردار فاخر- بنده مخالفم. ‏

نائب رئیس- بفرمایید.

سردارفاخر- این موضوع لایحه ولو این که دو روز هم بماند آن قدر مهم نیست که ما بخواهیم یک جلسه فوق‌العاده منعقد بکنیم برای این که یک مسائل مهم دیگری هست و یک کمیسیون‌هایی هست که واجب است مثل کمیسیون بودجه که عصر خواهد بود و یک مسائل مهمی است که در آنجا باید ختم شود من گمان می‌کنم که صبح یکشنبه آقایان بیایند و این مسئله را حل کنند به علاوه اختلاف نظری بین آقایان تولید شده است که این جلسه ختم نشود بهتر است تا این که جلسه عصر بشود.

نائب رئیس- برای تذکر عرض می‌کنم که روز یک شنبه مصادف با وفاتست...

بعضی از نمایندگان (با همهمه) آقا مولود است.

نائب رئیس- آقای سردارمعظم‏ (اجازه)

سردارمعظم- بنده اگر چه می‌دانم پیشنهاد بنده چون تقاضای جاسه فوق‌العاده و یک کار فوق‌العاده است رد خواهد شد قبلا هم می‌دانم معذلک وظیفه خود را این می‌دانم که بگویم. آقای سردار فاخر می‌گویند مطلب فوریت و اهمیت ندارد و کمیسیون بودجه اهمیتش بیشتر است بنده نهایت تأسف را دارم که با ایشان موافق نیستم و به همین ملاحظه است که من اهمیت و فوریت این مطلب را بر تعیین کردن سی و شش تومان حقوق از برای فلان ثبات وزارت داخله یا خارجه مقدم می‌دارم و می‌گویم جلسه کمیسیون بودجه باید موقوف شود و امروز منعقد نشود علی‌الخصوص که یکشنبه هم تعطیل داریم و جلسه می‌ماند برای روز سه شنبه ولی بنده با این که می‌دانم پیشنهاد من ممکن است رد شود چون با این مذاکرات امروز مجلس معتقد نیستم و برای مملکت از نقطه نظرهایی مضر می‌دانم این است که پیشنهاد کردم همین امروز تکلیف این مسئله معین شود.

نائب رئیس- رأی می‌گیریم پیشنهاد آقای سردارمعظم آقایانی که موافقند قیام نمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

نائب رئیس- ردشد.

پیشنهاد دیگری رسیده است قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم صبح شنبه جلسه تشکیل شود.

سردار فاخر- سردار فاخر چون مذاکره شد که روز یکشنبه مصادف با وفات است..

(نمایندگان به طور همهمه)‏

آقا عید است.

سردار فاخر- آنجا آقای نائب رئیس این طور فرمودند..

دستغیب- شما خودتان باید بهتر بدانید.

سردار فاخر- چون در این قسم امور آقای دستغیب بیشتر تخصص دارند.

دستغیب- این وظیفه هر شیعه است‏.

سردار فاخر- خیلی خوب. چون مصادف با عید است و مجلس تعطیل است بنده پیشنهاد می‌کنم که حالا که جلسه ختم می‌شود این مسئله این قدر عقب نیفتد بنابراین ممکن است صبح شنبه جلسه بشود و آقایان هم گمان می‌کنم موافق باشند.

نائب رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای سردار فاخر آقایانی که تصویب می‌فرمایند قیام نمایند.

(عده قلیلی بر خاستند)

نائب رئیس- جلسه آتیه روز سه‌شنبه خواهد بود چهار ساعت به ظهر دستور اولاً تحلیف بعد مذاکره در این پیشنهاد و سایر مطالبی که به شعب رجوع شده است‏.

(جلسه سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی‏- مؤتمن‌الملک‏