مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد ۱۳۰۶ نشست ۱۱۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۶
جلسه: ۱۱۸
صورت مشروح مجلس سهشنبه ۲۳ خردادماه ۱۳۰۶ مطابق ۱۴ ذیحجه ۱۳۴۵
فهرست مطالب:
۱- بقیه شور نسبت به مخبر کمیسیون بودجه راجع به اضافات سنه ۱۳۰۵ وزارت فوائد عامه
(مجلس دو ساعت و سه ربع قبل از ظهر به ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)
(صورت مجلس روز یکشنبه بیست و یکم خرداد را آقای دیوان بیگی قرائت کردند)
غائبین بااجازه جلسه قبل- آقایان: اسفندیاری، آقاسید کاظم یزدی، نظام مافی ضیاء، حیدری مکری، ارباب کیخسرو، لیقوانی، فرشی، دکتر لقمان، میرزا حسنخان وثوق، زعیم
غائبین بیاجازه جلسه قبل- آقایان: علیخان اعظمی، حشمتی، نوبخت، حاج حسنآقا ملک.
دیرآمدگان با اجازه جلسه قبل- آقایان: روحی، فرمند، کازرونی.
دیرآمدگان بیاجازه جلسه قبل- آقایان: شریعتزاده، آقازاده سبزروای، میرزا محمد نقیبهو
رئیس- صورت مجلس مخالفی دارد یا نه؟
(گفتند- خیر)
رئیس- صورت مجلس تصویب شد.
عده از نمایندگان- دستور
رئیس- وارد دستور بشویم؟
جمعی از نمایندگان- بلی
حاج آقا رضا رفیع- بنده در دستور عرض دارم استدعا میکنم طرحی که از طرف آقایان نمایندگان تهیه شده است راجع به ورود به مجلس مقدم بر هر چیز مطرح شود. به قید دو فوریت هم پیشنهاد شده است.
رئیس- بعد از تنفس مطرح میشود خبر کمیسیون بودجه راجع به اضافات وزارت فوائد عامه مطرح است آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده بارها عرض کردهام که کلیتاً به اضافات مخالفم. هر چند در این مسئله خیلی مورد ملامت واقع شدهام و همه کس مرا مذمت میکند و میگوید به اصلاحات مخالفت میکنی و خوب نیست از آنها بگذرد ولی عقیده خودم برخلاف این است و عقیده دارم که این اضافات اصلاحات را از مملکت ما میبرد و باعث خرابی بودجه و مملکت خواهد شد و سبب میشود که مردم همه روزه از اطراف فشار به ادارات میآورند و به هر قسم که شده میخواهند خودشان را وارد ادارات بکنند و این خیلی بد ترتیبی است و باعث این میشود که همیشه میز و صندلی درست کنند و اگر یک کدامشان را هم به حقوقشان دست بزنند جمع میشوند این جا و داد و فریاد میکنند که این ارث پدر ما است و ارث مادر ما است و حق ندارید دست بزنید هزار تا بدهم میگویند. معایب این کار خیلی است بودجه را هم از تعدیل میاندازد اگر مجلس بخواهد هر روزی این اضافات برود و رأی بدهد با این همه معایبی که هست تعدی بزرگی نسبت به مالیات بندهها شده مالیات بدهها که نمیتوانند روزی سه قران عایدی پیدا کنند چقدر باید از آنها بگیرند و هی بدهند به مالیات بخورها بعد هم هر روز یک اضافاتی این جا برای آنها بگذرانند. بنده این را مخالف با انصاف و مخالف با وجدان و همه چیز میدانم دیگر برای مالیات بده چیزی باقی نمانده که بدهد مالیات بخورها بخورند خوب اگر حالا کسی بگوید این پول زیادی که یک میلیون یا دو میلیون داریم چه کار بکنیم اولاً میگویم پول زیادی معلوم نیست باشد فرضاً هم که باشد این پول زیادی را بدهند یک کارخانه بیاورند یک چاه نفت را استخراج کنند. یک کارخانه کاغذسازی بیاورند که محل احتیاج است و در مقابلش یک اشکال تراشیهایی نکند یک کارخانه قندسازی بیاورند. نه این که همه روزه هی اضافه هی اضافه و فلان چیز. اینها صحیح نیست و برای مملکت مضر است و بنده از هیچ ملامتی هم نمیترسم و این رویه خودم را تعقیب میکنم.
رئیس- آقای یاسایی
یاسایی- این فرمایش را آقای فیروزآبادی کراراً فرمودهاند که اضافات زیادی نباید داده شود. بنده هم در یک قسمت با نظریه ایشان موافقم حتی در یکی دو جلسه قبل در کمیسیون بودجه مذاکره شد که اضافاتی که برای مستخدمین پیشنهاد کردهاند بابت سال ۱۳۰۵ که بودجه آن سال برای ۱۳۰۶ مأخذ میشود آن اضافات را موافقت نکنیم مگر برای مستخدمین جزء ثبات و
منشی سوم و در این حدود. این نظریه کمیسیون بوده است البته صرفهجویی در مخارج از نقطه نظر وضعیت مملکت یک کار خیلی خوبی است ولی صرفهجویی که مضر به حال مملکت نباشد و یک نافعی را تقویت نکند. اگر وزارت فوائد عامه محتاج باشد به یک تشکیلات جدیدی برای توسعه امور فلاحتی با یک اقدامات مؤثری برای ترقیات مملکت این را باید در ردیف اصلاحات شمرد نه در ردیف اضافات. اگر گفته میشود فلان متخصص حشرهشناس برود و یک تحقیقاتی بکند و ملاحظه کند که سن را چگونه باید جلوگیری کرد ملخ را چطور؟ باید دفع کرد این را نباید جزء اضافات شمرد یا اگر در دو اثر وزارت فوائد عامه احتیاجی نیست به مستخدمین است از نظر این که چند سال است یک تشکیلاتی پیدا کرده است و یک وزارتخانه تازهای است نبایستی با اضافاتش مخالفت کرد شما ملاحظه بفرمایید و اگر اضافه حقوق به کسی داده شده است مخالفت بفرمایید ولی این چیزهایی که پیشبینی شده است خرج یک مؤسساتی میشود که از نقطهنظر متخصصین آمریکایی که استخدام کردهاید لازم است و آنها اینها را ضروری دانستهاند کمیسیون هم تصویب کرده است و به طور مطلق و بدون مطالعه با اضافات مخالف بودن به عقیده بنده خوب نیست. خوب است در آتیه یک تبعیضی هم ایشان قایل بشوند و آن اقلامی که به نظرشان خوب نیست و به عقیده ایشان هیچ ثمری ندارد با آنها مخالفت بفرمایند و الا به طور کلی با لایحه بودجه اساساً از نقطه نظر این که اینها یک مخارج غیرضروری است مخالفت کردن خوب نیست. شاید آن خرجی که به عقیده شما غیرضروری است ضروری و لازم باشد. فرمودند که این مالیات خورها منافع خودشان را در نظر میگیرند. باید فکر مالیات بدهها هم بود. بنده عرض میکنم که گرفتن مالیات فلسفه ندارد جز این که بدهند به نظمینه و امنیه و قشون و اینها که یک خدماتی را انجام میدهند مالیات را که نمیگیرند ذخیرهکننده مالیات را برای مخارج مملکت میگیرند. برای مایحتاج مملکت میگیرند. مالیات بخور در تمام مملکت هست حکمت در هر مملکتی مالیات بخور است هیئت مستخدمه ملت است و محتاج به یک مخارجی است که باید از رعیت بگیرند و یک چیز تازه نیست.
رئیس- آقای کازرونی
کازرونی- بنده غرضم حقیقتاً ظهر مخالفت نیست بلکه میخواهم فقط یک تذکراتی داده باشم آنچه را که بنده حس میکنم و گمان میکنم که عقیده همه آقایان هم همین بشد این است که دولت دارد آن نطرف اسراف و تبذیر میرود بیایید و مدتی را ک همستخدمین دولت مشغول کار هستند مقایسه کنید به حقوق که میگیرند ببینید چه خبر است. روزی چهار ساعت و پنج ساعت فقط کار میکنند، قبلش و چه کار میکنند؟ نمیدانم بالاخره با این وضع تربیت میشوند ثمره مملکت به تنبلی و کمکاری و چون دراث ما یک ادارات تجملی است و فوقالعاده مدت کارش کم است و در همین مدت هم باز کارش کم است (خنده نمایندگان) به عقیده بنده در مقابل این ازدحام مستخدمین که اسم استخدام را میگذارند روی آنها این حقوق هم که به آنها داده میشود به زیاد است و مخصوصاً در مقابل فقر و فقه و بدبختی که سر تا سر مملکت را از حیث اقتصاد گرفته است بر دولت لازم است که در نظر گرفتن وضعیت عمومی و طرز زندگانی جامعه ادارات خودش را تنظیم و تشکیل کند به علاوه بنده میبینم در این دوره یک چیز تازه و نو ظهوری برای ما پیدا شده حالا یک دوازدهم دو دوازدهم سه دوازدهم چهار دوازدهم را در دوره پنجم دیده بودیم ولی در این دوره اضافات به جای بودجه میآید بایستی بودجه سال آتی به طور کلی شش ماه قبل از انقضا سالجاری تهیه و به مجلس شورای تقدیم شود ملاحظه بفرمایید ما دارریم حالا اضافات را تصویب میکنیم در صورتی که بایستی این اضافات ضمیمه یک بودجه باشد که ما در هر صورت مطالعه کنیم و ببینیم اینها
مورد دارد یا ندارد از طرفی هم خوب اگر رأی ندهیم چه میشود. آقایان اعضا کمیسیون (که طرف اعتماد ما هستند یک آدمهای جدی هم هستند و ساعی هستند که بلکه یک تقلیل خرجی پیدا بشود) میگویند که خیر لازم است و تصویب هم کردهاند از طرف دیگر راستی راستی بنده بودجه گذشته را که درست در تحت نظر نگرفتهام مطالعه نکردهام رأی خودم را هم که نمیتوانم منحل در رأی دیگری بکم آخر من هم یک وظیفه دارم که باید انجام بدهم وظیفه من منوط به این است که من تشخیص بدهم و این موجب بر این است که بودجه کلی در مرئی و نظر من باشد و متأسفانه نیست. در هر صورت غرض بنده از این بیانات این است که خوب است آقایان عرایض بنده را کاملاً در تحت دقت قرار بدهند و یک قدری از اسراف و تبذیر جلوگیری کند و الا بنده عقیدهام این است که با این وضعیتی که ما داریم جلو میرویم مردم از حیث زندگانی بیشتر در مخاطره و مضیقه واقع خواهند شد. این بوده عقیده من.
شیروانی (مخبر کمیسیون بودجه)- آقای رهنما در دوره گذشته یک روز اینجا فرمودند که گاهی مجلس در بعضی مسائل ساعت سعد و نحس پیدا میکند هر یک از وزارتخانههای ما یک لایحه اضافی (همان طور که آقای کازرونی فرمودند معمول شده است) داشتهاند و مجلس هم پس از این که یکی دو نفر مخالف حرف زدند آنها را تصویب کرده است و رفته است. ماده واحده بود منتهی ما برای اطلاع خاطر نمایندگان محترم صورت جز آن را هم ضمیمه ماده واحده کردیم که آقایان مسبوق باشند چندی است لایحه اضافات وزارت فوائد عامه و وزارت امور خارجه در مجلس معطل مانده است مخصوصاً لایحه اضافات وزارت فوائد عامه یکی از بهترین لوایح مفیده اضافی است که تقدیم شده است این دو لایحه دچار آن ساعت نحس شده است. بنده حالا با آقای معاون وزارت فوائد عامه صحبت میکردم تقریباً معادل مبلغ همین لایحه در مجلس صحبت شده است و اگر حساب کنیم شاید جلسات مجلس و کمیسیونهایی که در اطراف این لایحه بحث شده است بیشتر از شصت هزار تومان خرجش شده است و این لایحه همین طور گرفتار مانده است در مجلس و در ضمن این ماده واحده که فرضاً یک جزئش مربوط به فلان شخص میشود تمام احتیاجات مملکتی ذکر میشود. اصلاح عدلیه در این لایحه گفته میشود اصلاح معارف در این لایحه گفته میشود، اصلاح آبیاری- سدبندی- راهآهن- فلاحت همه اینها در این لایحه ذکر میشود، بالاخره تمام اصلاحات مملکتی در ضمن این لایحه اضافات فوائد عامه ذکر میشود و اسمش هم این است که در لایحه بودجه همه چیز میشود گفت در صورتی که مکرر عرض شده است که این لایحه بودجه نیست و این لایحه یک لایحهای است برای تکمیل بودجه مملکتی که میخواهیم تقدیم مجلس کنیم و تأخیر آن جز این که کمیسیون بودجه را دچار تأخیر در کار خودش بکند فایده ندارد. این که فرمودند آنها یک خرجهایی است برای ادارات تجملی بنده کاملاً تصدیق میکنم که یک قسمت از ادارات ما ادارات ارتزاقی یا تجملی است لوایح اضافی هم که آمده است مثلاً مربوط به وزارت داخله راجع بوده است به یک مقدار از همان ارتزاقیها که آقای کازرونی میفرمایند که یک نایبالحکومه کجا یکی کجا یکی کجا یک ثبات کجا یک منشی کجا ضمناً یک مبلغی راجع به تعمیر ابنیه دولتی ولی یک لایحه که صدی پنجاه آن شاید موافق نظر آقای کازرونی باشد همین لایحه است. لااقل اسمش که لایحه مارج اصلاح فلاحتی است لااقل این اسم که رویش هست این اسم غیر از آن اسم ادارهسازی یک وزارتخانه است. اصلاح فلاحتی و تأسیساتی که مربوط به امور فلاحت است مثل سایر اصلاحات آنقدرها مرئی و محسوس نیست برای این که اگر یک اعتباری
داده شود برای ساختن یک راهی یا برای فلان کارخانه با راهآهن آن کارخانه یا راهآهن در جلوی چشم شما گذاشته میشود ولی امتحانات فلاحتی و حشرهشناسی و امراض نباتات و این جور مسائل اصلاً بدین زودیها مرئی نمیشود و هر چه هم ما بخواهیم برویم تفتیش بکنیم که این اداره چه کرده است نمیتوانیم تشخیص بدهیم و بالاخره باید مآلا این کار نتیجهاش محسوس بشود یک نفر متخص ما آوردهایم با سالی ده هزار تومان حقوق خود این بیچاره دیروز پریروز مکرر به من میگفت که آقا بدون این وسایل و لوازمی که من لازم دارم و باید به دست من بدهید وجود من در این مملکت عاطل و باطل است. بنده الان در این مملکت نمیتونم خدمت بکنم و وظیفه حتمی خود را انجام بدهم چون وسایل کار ندارم. لابراتوار میخواهد که در جز این لایحه نوشته شده. و انواع چیزهای دیگر که طرف احتیاج است و در ضمن این لایحه یک قسمتش نوشته شده و الان مدت شش ماه است که در مجلس شورای ملی گیر کرده است. این که آقای کازرونی فرمودند که مخالفت ایشان برای تذکر است که بالاخره بیشتر دقت و صرفهجویی بشود این را بنده از طرف کمیسیون بودجه عرض میکنم که اطاعت میکنم خودشان هم این قدر احساس کردهاند که همان قدری که ما دراین جا از یک لایحه مدافعه میکنیم ده برابر این با یک لایحه در کمیسیون بودجه مخالفت میکنیم و غالباً وزرا به بنده گفتهاند که شما از مجلس بیشتر به ما فشار میآورید برای این که یک لایحه را ما غالباً در مجلس میآوریم که مخالفت مثبت در آنجا اظهار میشود ما بارها یک لایحه را از طرف کمیسیون به مجلس تقدیم کردهایم که میگویند کم است و مخالف مثبت در اینجا اظهار نظر میکند. در هر صورت بنده از آقایان مخالفین استدعا میکنم اجازه بدهند که این لایحه اضافی وزارت خارجه و فوائد عامه امروز از مجلس بگذرد چون ما الان در کمیسیون بودجه معطل هستیم و تمام کارهای مقدماتیمان را کردهایم و معطل هستیم ببینیم که تکلیف این دو لایحه در مجلس چه میشود و بالاخره پس از آن در ظرف ده روز بیست روز یک ماه بودجه را تقدیم مجلس بکنیم و آن وقت وقتی است که آقای کازرونی و سایر آقایان که مخصوصاً نسبت به لوایح بودجه نظریاتی دارند باید بفرمایند و حذف و کم و کسر بفرمایند و تمام اصلاحات را در آن لوایح اظهار بفرمایند ما هم البته رأی مجلس را مافوق تمام آرا و مقدس میدانیم ولی اول هم گفتم که این دو لایحه مبلغش گنجایش این قدر حرف زدن را ندارد.
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
عده دیگر- کافی نیست.
آقاسید یعقوب- بنده با کفایت مذاکرات مخالفم.
رئیس- بفرمایید.
آقاسید یعقوب- مخالفت بنده برای خاطر این است که آقای شیروانی یک مسئله فرمودند که گرفتار نحس شده است و لایحه معارف گرفتار سعد شده است بنده میخواهم فلسفهاش را بهشان عرض کنم که به چه دلیل و نظریات دیگری هم دارم که باید عرض کنم و ناچارم با کفایت مذاکرات مخالفت کنم حالا خود دانید.
رئیس- رأی میگیریم آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی برخاستند)
رئیس- تصویب نشد. آقای دشتی
دشتی- بنده عرضی ندارم.
رئیس- آقای بامداد
بامداد- بنده تصور میکنم که اظهارات آقای شیروانی به استناد صحبتی که آقای رهنما کرده بودند منطبق بر این لایحه نیست یعنی سعد و نحس در بین نیست بنده که
موافقت دارم با دولت با این لایحه مخالفت دارم خود شما هم حقیقتاً چون وظیفه مخبری دارید باید دفاع کنید ولی البته تصدیق دارید که یک اقلامی هم در این لایحه است که نمیشود به آن رأی داد. این لایحه به عقیده بنده همان معنای لغویش را دارد یعنی لایحه اضافی و خیلی از اقلامش زیادی است. بنده از اشخاصی بودم که همیشه آرزو داشتم که این مملکت در مؤسسه داشته باشد یکی مؤسسه که برای این مملکت آدم درست میکند یکی هم مؤسسه که برای مملکت تولید ثروت میکند و باید به این دو مؤسسه اهمیت داده شود و این مملکت وسیله ترقیاش مملکت را ریشهدار میکند. ولی ما به هر چیزی که در مملکت بیشتر اهمیت میدهیم به قدری به شاخ و برگ آن میآفزاییم و میپردازیم که اصل مقصود ما مفقود و گم میشود. وقتی که ما نگاه میکنیم به این وزارت فوائد عامه میبینیم که یک وقتی دارای دوازده هزار تومان بودجه بود آن نفعی که برای مملکت داشت چه بود؟ در همان موقع چیزی که دست این وزارتخانه بود معدن فیروزه نیشابور و نمک ایوان کی و چند تا معدن دیگر بود که خودش کشف شده بود. جنگل را هم آن اشجار صنعتیاش را اداره گمرک یک معامله میکرد حالا این وزارتخانه بودجهاش رسیده است به چهار میلیون و دویست هزار تومان و کسری. بیاییم حساب کنیم این مقداری که پول به فوائد عامه داده میشود چه فوائد عامه و نفع عمومی در بر داشته است؟ البته تمام وزارتخانههای ما وزارتخانه خرج است از وزارت خارجه کسی دخل نمیخواهد از معارف کسی دخل نخواسته است هکذا وزارت مالیه فقط یگانه وزارتخانه که برای مملکت نفع دارد و تولید ثروت میکند وزارت فوائد عامه است ولی این وزارتخانه یک وزارتخانه و یک مسیله ثروتخوری شده است اگرچه در این لایحه طرق و شوارع ذکر نشده و آن یک بدبختی دیگری دارد ولی برای نمونه عرض میکنم که در تیرماه و خرداد ماه سال گذشته ناحیه ۱۳ صدو هفتاد و پنج بودجهاش خرج پرسنلش شده بود و صد و بیست و پنج خرج راه از همین نمونه تمام را قیاس کنید. آقای یاسایی میگویند هیچ اضافه حقوقی ندارند و تمام خرج مؤسسات میشود یعنی به مقصود صرف میشود یک قامش را بنده عرض میکنم نوشته است. مدیر احصائیه دویست تومان بنده و بعضی از آقایان یادم است که یکی هم آقای آقاسید یعقوب بودند که داد و فریاد میکریدم که یک نفر با ماهی چهل و دو تومان تمام آن احصائیههایی را که میرسد میتواند ثبت کند دیگر مدیر احصائیه با ماهی دویست تومان نمیخواهد تا بالاخره قرار شد کسر کنند باز در اینجا آمدهاند و صد و پنجاه تومان برایش قرار دادهاند. بنده هم به شخصه مخالفم هم به قامش. شخص کیلدو بران است. کیلدو بران همان قونسول روس تزاری روس سفید سابق است که دستش هنوز به خون گیلانی و طهرانی آلوده است (نمایندگان- صحیح است) حالا ما یک ملت اخلاقی باشیم که کاری نداشته باشیم و عفو و اغماض کنیم آیا باید تشویق هم بکنیم؟ آمدند و یک لایحه آوردند به نام متخصص چای کار برای پسر پرونیوا ما رد کردیم بعد آمدند و این قلم را اضافه کردند لایحهاش که در کمیسیون بودجه رد شد آقایان چون علاقهمند بوند آمدند از صد تومان هم بیشتر بهش دادند. خوب با این وضع چطور میشود به این لایحه رأی داد؟...
جلایی- ردش کنید آقای.
بامداد- همه چیز در خوبی و بدی تابع نتیجه است اگر مقدمات یک چیزی بد شد ولی نتیجهاش خوب شد میگویند خوب است ولی اگر مقدمات کار علیالغرض خوب شد و نتیجه بد شد میگویند بد است. ما چهار میلیون و دویست و پنجاه و چند هزار تومان میدهیم به وزارت فوائد عامه حالا باید ببینیم آیا فلاحت ما از همان فلاحت عهد آدم یک چیزیش تغییر کرده است؟
آمدهاند و برای ما ترتیب جنگل دادهاند! اقلاً یک قانون جنگل یک لایحه جنگل میخواستند تهیه کنند و برای ما بیاورند که چطور درخت بکارند چطور قطع کنند چطور غرس کنند که جنگلها از میان نرود و حیف و میل نشود و یک ترتیبی مثل سایر نقاط دنیا بدهند. یکی دیگر مؤسسه تجارت است. بنده نتیجه که از این مؤسسه تجارتی که مدیر کل دارد اجزا دارد و ضمیمه وزارت فوائد عامه شده دیدهام این است که گاهی یکی دو مرتبه در روزنامهها خواندهام که مینویسد در آمریکا خشکه بار ایران از قبیل قیسی و بادام و گردو و کشمش بازار دارد- مشتری دارد- به شرط این که پاک باشد. حالا این چطور شده است؟ آنجا وزیر مختار ایران در واشنگتن برای خالی نبودن عریضه یک راپورتی نوشته و چون چیزی نداشته این را نوشته است و در حاشیه آن راپورت هم علیالمعمول مدیر مربوط به این کار نوشته است سوادی به وزارت فوائد عامه بفرستید آن اداره هم که سواد به آنجا فرستاده شده تفضل کردهاست و گفته است به جراید بدهید تا مردم ملتفت بشوند ولی دیگر کارهای تجارتی با در خارج بازار پیدا کردن و اینها هیچ نیست شما را به خدا این مؤسسه تجارت و این ترتیبات برای همین است و بس؟ بنابراین بنده عرض میکنم این پولی که به این ترتیب از مردم گرفته میشود که سر میز کرمان آمد و بنده پرسیدم که حال کرمان چیست یک شرحی نقل کرد که خودش هم گریه کرد خودش هم دیده بود. این پولی را که از آنها میگیریم اقلاً طوری خرج کنیم که مردم هم نفع ببرند. یک معمای غریب و لاینحلی برای بنده پیدا شده و آن این است که از این قبیل بودجهها که هی متصل میآید و ما تصویب میکنیم قدر مسلم این است که ما بیست و سه کرور پول قند میدهیم که نه لوکس است و نه هیچ کارش میشود کرد. دهاتی و شهری و ایلاتی همه میخورند تأسیس کارخانه قند هم حد متوسطش ششصد هفتصد هزار تومان بیشتر نیست. چرا یک لایحه برای قند نمیآورند؟ چرا لایحه توسعه اقتصادیمان نمیآید؟ در مقابل از این اضافات متصل میآید این بود جهات مخالف بنده و خدا شاهد است هیچ مقصودی نداشتم و فقط میخواستم ببینم میشود به این لایحه رأی داد یا نه؟ اگر میشود که بنده حرفی ندارم.
رئیسالوزرا- مجلس شورای ملی الان رأی بدهد که ما همان وزارت فوائد عامه دوازده هزار تومانی را میخواهیم بنده همین الان پا میشوم و میروم فوائد عامه را روی همان دوازده هزار تومان تشکیل میدهم...
آقاسید یعقوب- خدا کند که چنین کار را بکنید.
رئیسالوزرا- اشکال ندارد ولی مجلس شورای ملی فوائد عامه میخواهد که راهآهن داشته باشد راهسازی را میخواهد فلاحت را میخواهد جنگل میخواهد تجارت میخواهد و تمام این خرجها و مؤسساتی را که در این لایحه پیشبینی شده است میخواهد و با اعتمادی که آقایان به بنده اظهار میفرمایند این لایحه را هم بنده نوشتهام و آوردهام. چیز غربی است همه لوایحی که تا به حال گذشته است صحیحبوده این یکی غلط بوده است؟ این را من خودم نوشتم و تمام اقلامش را مطالعه کردهام لازم هم دانستهام صحیح هم بود.
آقاسید یعقوب- انسان جایزالخطا است.
رئیسالوزرا- کم هم هست اگر وزارت فوائد عامه بخواهید باید در هر قسمتش بیشتر از اینها خرج کنید این که ما به این مبلغ اکتفا کردیم برای این بود که پول نداریم وقتی که نداریم چه بکنیم؟ و الا آن فلاحتی که در فلسفه ازش گفتگو میشود و فلسفهاش را در کتب فرنگی نوشتهاند و ماها گاهی خواندهایم خود من هم خواندهام این قسم فلاحت با این بضاعتی که ما داریم نمیرسیم بهش و باید بیش از این خرج کرد. به علاوه هر تأسیسی اولش خرج دارد شما شش ماه از سال گذشته
یک متخصص فلاحت استخدام کردهاید برای این که این به کلی بیکار نباشد یک اجزایی به او داده شده است و یک تأسیسات جدیدی برای او منظور شده است و ما خیال میکردیم که همان شش ماه به آخر سال مانده این لایحه که آمد به کمیسیون جریانش را طی میکند و زود از مجلس میگذرد و این شخص میرود سر کارش و اینها هم مشغول کار میشوند ولی این طور نشد. الان یک جماعتی مشغول کارند سه ماه و شش ماه و نه ماه و فقط اینها را برای صرفهجویی قرار دادهایم که چهار ماه آخر سال را به آنها پول بدهیم و مؤسساتش هم چون پول نرسید اصلاً تشکیل نشده است. یک مقدار دیگر از بین لایحه اعتبار است که میماند برای سال ۱۳۰۶ و در ۱۳۰۶ به آن عمل میشود. حالا هم بنده مأمور اجرای اوامر مجلس شورای ملی هستم امر میدهند که این کار را بکنیم میکنیم امر نمیدهند نمیکنیم امر میدهند همان فوائد عامه دوازده هزار تومانی را درست کنیم همان را درست میکنیم ولی برحسب وظیفه خودم عرض میکنم که صلاح مملکت این است که این را رأی بدهند و ما اجرا کنیم حالا مختارید.
بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
فیروزآبادی- مخالفم با کفایت مذاکرات
رئیس- بفرمایید.
فیروزآبادی- بلی. این یک امر مهمی است و ما نباید قائل شویم به این که فقط چهار نفر موافق و مخالف حرف بزنند و بعد مذاکرات کافی بشود و مطالب ناگفته بماند...
شیروانی- شش ماه است حرف میزنید.
فیروزآبادی- در مقدمهاش خوب است مذاکره بشود ولی پیشنهادات کم شود اگر در مقدمات مذاکره کم شود در پیشنهادات مذاکرات زیاد میشود. به این ملاحظه با کفایت مذاکرات مخالفم و اگر هم اجازه بدهند عرضی هم دارم.
رئیس- رأی گرفته میشود به کفایت مذاکرات آقایان موافقین قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. پیشنهاد محمدولی میرزا.
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم از جمع کل اضافات مبلغ ۱۲۵۷۶ تومان کسر شود.
رئیس- آقای محمدولی میرزا
محمدولی میرزا- در موقعی که بنده این پیشنهاد را کرده بودم مال قبل است و خیلی زمان از او میگذرد. بنده در نظر گرفته بودم که به این اقلامی که اضافات تشکیل میدهد بعضی از اقلام آن واقعاً به هر شکلی که در اینجا موافقین توضیحاتی دادهاند و خود آقایان نمایندگان و دولت هم توضیحاتی دادند با وجود اینها بنده هر چه در این اقلام دقت کردم دیدم باز جا دارد که یک مبلغی کاسته شود بدون آن که آن معایبی که خود آقای رئیسالوزرا اظهار کردند آن معایب هم تولید شود و آن قسمتهایی را که بنده در نظر داشتم و اظهار کردم مخارج اعتباری است و راجع به اعتبارات است نه راجع به یک مخارجی که تعهدایت در مقابل آن شده باشد مثلاً اینجا مینویسد: نه هزار تومان برای ایجاد لابراتوارهای مخصوص امتحان بذر و ایجاد مزارع نمونه و خرید اثاثیه و لوازم آن و مخارج نصب و غیره مطابق صورت جداگانه به وزارت فوائد عامه اعتبار داده میشود بنده از این نه هزار تومان پیشنهاد کرده بودم که پنج هزار تومان کاسته شود چرا؟ برای این که بنده خودم از اشخاصی هستم که به لابراتوار اهمیت زیاد میدهم برای امتحان بذر و تهیه مزارع نمونه و تمام اینها یک چیزهایی است که هیچ منکر ندارد. و هر کس یک قدری علاقه داشته باشد و طالب ترقی و توسعه فلاحت باشد و بخواهد امور فلاحتی ما در تحت اصول جدیده امروزی
جریان پیدا کند باید در این قسمتها موافقت کند.
ولی بنده در اینجا میبینم که عجالتاً این لابراتوار هیچ کارش نشده است و هیچ زمینه برای تهیه مزارع نمونه و امتحان بذر موجود نیست و در ۱۳۰۶ هم دست نخواهد داد- از این نقطه نظر که بنده به اصل قضیه موافقم پیشنهاد نکردم که تمام این نه هزار تومان حذف شود پنج هزار تومان آن را پیشنهاد کرده که با آن چهار هزار تومانی که باقی میماند مقدماتی این کار را فراهم کنند بعد که یک چیزی جلوهگر شد حاضریم برای ایجاد لابراتوار و تکمیل آن در سال دیگر پنجاه هزار تومان صرف کنیم چون لابراتواری را که ما در نظر گرفتهایم با این نه هزار تومان هم ایجاد نمیشود و همچنین یک قلامی دیگر اینجا نوشته است مثلاً برای تبلیغات فلاحت بنده هر چه فکر میکنم که این تبلیغاتی به چه صورتی میشود نفهمیدم تمام ماها مردمانی هستیم فلاح و در ایران محتاج نیست تبلیغات فلاحتی بشود، اساس زندگانی و معیشت مرده فلاحت است. اگر این تبلیغاتی میخواهند در خارج بکنند در امور فلاحت داخلی ما چه تأثیری دارد؟ بنده که هر چه کردم نفهمیدم از نقطه نظر فلاحت چه تبلیغاتی میکنند مثلاً برمیدارند یک متحد المالی صادر میکنند به ولایات که در آنجا مثلاً از کدخدای دهت سؤال کنید که در آن ده وضعیات فلاحتی چطور است و او هم یک جوابهایی میدهد که وضع فلاحت آنجا چطور و حشراتی که در آنجا هست از چه قبیل است و امراض زراعتی چه قسم است؟ و برای این کار یک اوراقی طبع میشود و این اعتبار برای طبع آن اوراق است بنده عقیده دارم از این کار هیچ نتیجه مثبتی به دست نمیآید. تصور میکنم این پیشنهاد بنده را اگر عملی کنند یعنی آن وجوهی را که عرض کردم حذف کنند به هیچ وجه مؤسسات ما را صدمه نمیزند بنده عقیده دارم که از این راه میشود یک صرفهجوییهایی کرده و نتیجه این صرفهجویی را به یک مصارف خیلی واجبتر و ضروریتری رساند.
مخبر- بنده تصور میکردم که حضرت اقدس والا اگر به تمام اقلام این بودجه مخالفت کنند به این دو قلم مخصوص که پیشنهاد کردند حذف شود شخص ایشان مخالفت نمیکنند برای این که بنده اطلاع دارم که ایشان سر شدن توی کتاب است و تحصیل کردهاند و میدانند که بدون لابراتوار اصلاً ممکن نیست یک عملیات فلاحتی را شروع کرد. این که فرمودند مختصر و غیرکافی است البته اگر وکیل میتوانست پیشنهاد خرج بکند و کمیسیون هم همچو پیشنهادی را میتوانست قبول کند یک همچو چیزی را اگر ایشان پیشنهاد میکردند بنده فوراً قبول میکردم که پنجاه هزار تومان برای لابراتوار خرج شود ولی عجلتاً چون ما محلی نداریم فعلاً آن مقداری را که متخصص فلاحت لازم دانسته است برای تأسیس یک لابراتوار مختصر برای یک عملیاتی مقدماتی پیشنهاد شده است و آقایان رأی خواهند داد و برای چهل هزار تومان بقیهاش هم پیشنهاد جدیدی میآید و رأی میدهیم. ولی در هر صورت ما اگر بخواهیم فلاحت عامی شروع کنیم و لابراتوار نداشته باشیم یک چیز غریبی است. اما راجع به تلیغات فلاحتی فرمودند این را هم بنده تصور نمیکردم مخالفت کنند برای این که فلاح را نمیشود توی سرش زد و او را حبس کرد که باید اصول فلاحت خودت را تغییر بدهی، حضرت والا خودتان که از ملاکین عمده هستید میدانید که اگر بخواهید یکی از آن چیزهایی را که شما در کتاب دیدهاید در یکی از دهات به طور طبیعی اجرا کنید حتی به زور هم ممکن نیست، برای این که یک عادت و یک اصول طبیعی فلاحین و زارعین ما دارند که به این زودیها ول نمیکنند و وقتی که شما بخواهید در یکی از مزارعتان سیبزمینی بکارید میگویند اینجا رسم نیست مثلاً در اصفهان ما هر وقت میخواستیم یک همچو تغییرات مختصری بدهیم زیر بار نمیرفتند. پس باید به تدریج در نتیجه تبلیغ و در
نتیجه نشان دادن فرم مدلها و پیشنهادات مفید به زارعین اصوک فلاحت زمان حضرت نوح (ع) را تغییر بدهیم و مثل سایر جاهای دنیا شروع کنیم به زراعت و تمام اینها در سایه تبلیغات انجام میگیرد، حالا اگر در طرز تبلیغات ایرادی داشته باشید ممکن است نظریات خودتان را به وزارتخانه بدهید برای این که یکی از اشخاصی که باید علاقهمند به این لایحه باشد شخص حضرتعالی هستید و باید علاقه داشته باشید که یک همچو پولهایی در این مملکت خرج بشود و این اصول فلاحتی فعلی ما تغییر کند منتهی اگر یک نواقصی در کار میبینید حق شما است که بروید به وزارتخانه رئیس فلاحت را ملاقات کنید البته شما را منکر نیستم که یک اطلاعاتی در نتیجه تجربیاتی حاصل کردهاید آن اطلاعات خودتان را ضمیمه عملیات آنها بکنید و الا در صورتی که با لابراتوار و تبلیغات فلاحتی که گل سر سبد این لایحه است مخالفت بفرمایید بنده نمیدانم با سایرین چه خواهید کرد.
رئیس- رأی میگیریم آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای ثقةالاسلامی
(به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم در لایحه اضافات در صفحه ۵ نمره ۴ یکصد و پنجاه تومان حذف شود.
رئیس- آقای ثقةالاسلامی
میرزا ابوالحسنخان (ثقةالاسلامی)- بنده مقصودم از این قلم حقوق گیلدو براند است که قونسول روس بود که در موقع قضیه شعاعالسلطنه و تحویل گرفتن سفارت روس در موقعی که بالشویکها میخواستند سفارت روس را به ما تحویل بدهند عملیاتی کرده است که خوشبختانه چون حالا دیگر با زور سر نیزه نمیتواند پوست ما ملت بدبخت را بکند با دوستی کمپانیهایی که در وزارت خانه تشکیل شده است و با دست آنها میخواهد ماهی صد و پنجاه تومان از پول این ملتی که تا چندی قبل این شخص سرشان را میبرید و از خون آنها ارتزاق میکرد بگیرد و ارتزاق نماید. بنده تصور میکنم که نباید ماها آن فجایع ایام تزاری روسیه را به این زودی فراموش نماییم.
مخبر- گویا آقای بامداد هم در این باب اظهاری فرمودند و گفتند که گویا در رشت بوده است. بنده چون اصفهانی هستم وگیلدو براند هم هیچ وقت در رشت نبوده است و در اصفهان هم بنده فجایعی را که میفرمایند از او ندیدم و این فرمایش آقای بامداد همان مصداق خسن و خسین دختران معاویه است.
رئیس- رأی میگیریم آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه شد. پیشنهاد دیگر آقای ثقةالاسلامی.
(به مضمون آتی خوانده شد)
پیشنهاد میکنم در لایحه اضافات فوائد عامه در صفحه ۶ نمره ۱۵۰۲۷ تومان حذف شود.
رئیس- آقای ثقةالاسلامی
ثقةالاسلامی- بنده اولاً برای جنگلهای آذربایجان متخصص لازم نمیدانم و به علاوه این شخص را هم که معین کردهاند تخصصهای دیگری دارد. چندی قبل از اداره فوائد عامه آذربایجان این شخص را فرستادند که برود برای راهآهن آذربایجان تراورس تهیه کند رفت به جنگلهای ساوجبلاغ و ۱۳۰۰ تراورس تهیه کرد و چهارده هزار و پانصد تومان خرج کرد یعنی هر تراورسی ۱۴ تومان خرجش شد و از آن تراورسها قریب چهارصد تایش به درد نمیخورد و نتوانستند استفاده نمایند، حالا معلوم میشود وزارت فوائد عامه در ازا این خدمت بزرگ که مشارالیه کرده است و متخصص در امور جنگل هم نیست
او را متخصص جنگلهای آذربایجان کرده است. زیاده بر این لازم نمیدانم عرض کنم و الا تخصصهای این شخص را میتوانستم تشریح کنم که چه تخصصهایی دارد.
معاون وزارت فوائد عامه- در این موضوع آقای ثقةالاسلامی از بنده توضیحی خواستند و عرض کردم که این شخص استخدام نشده است.
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایان موافقین قیام فرمایند.
(معدودی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای طاهری
(این نحو خوانده شد)
پیشنهاد میکنم در بودجه اضافی فوائد عامه صفحه ۴ نمره ۲۸ مبلغ ۴۰۷۶ تومان اعتبار مطلق تخصیص داده شود به اضافه بودجه مدرسه فلاحت.
رئیس- آقای طاهری
دکتر طاهری- مکر راین مذاکره در مجلس شده است که تنها راه نجات و اصلاح مملکت صرف یک مبلغ از صرفهجوییها است برای مؤسسات عدماللنفعه. مقصود از این نظر این نیست که از مخارج لازمه مملکتی صرفهجویی و حذف شود و صرف مؤسسات دیگری بشود. ولی اگر یک صرفهجوییهایی در بودجه بشود باید صرف یک مؤسسات عامالمنفعه نمود که نفع آن به مؤدیان مالیات هم برگردد. مدرسه فلاحت یکی از مؤسسات عامالمنفعهای است که برخلاف سایر مدارس اشخاص کار و عمل برای مملکت تهیه میکند و برخلاف سایر مدارس که میز نشین ایجاد میکند شاگردهای مدرسه فلاحت در آتیه ممکن است یک خدماتی به فلاحت این مملکت بکنند که آخرین راه خلاصی از فقر این مملکت است. مدرسه فلاحت یک مدرسه علمی تنها نیست بلکه جنبه عملی در آن غلبه دارد و باید علم و عمل توام باشد. این مدرسه حالا خیلی نواقص دارد از قبیل لابراتوار و ماشینآلات فلاحتی و معلم و خیلی چیزهای دیگر که باید تکمیل شود و به مالیه هم هر چه مراجعه میشود میگویند پول نداریم چون مدرسه فلاحت یک ارتباط به خصوصی به وزارت فوائد عامه دارد در این موقع که در بودجه اضافی فوائد عامه و فلاحت مبلغ چهار هزار تومان صرفهجویی شده از مخارجی که پیشنهاد کرده بودند به طوری که تصریح شده است این اعتبار هیچ تعهدی در مقابلش نشده است بنده پیشنهاد کرده این اضافه صرف مدرسه فلاحت شود که مربوط به خود وزارت فوائد عامه است و یک پیشنهاد دیگری هم راجع به لابراتوار عرض کردهام که در موقع خودش عرایض خود را به عرض میرسانم.
معاون رئیسالوزرا- یکی دو سه موضوع است که به مصداق دارد خلط میشود. بنده ممکن است از نقطهنظر حسن عقیده که به آقای ثقةالاسلامی دارم در اظهاراتی که میفرمایند موافقت کنم ولی ایشان هم تصدیق میفرمایند که نباید مصداق را با موضوع خلط کنند و باید از هم تفکیک کرد. اصل احصائیه یک چیز خوبی است که خودشان هم تصدیق دارند ولی با شخص آن ممکن است مخالف باشند و بنده هم به نظریه ایشان موافق باشم اما اصل موضوع را نباید طرد کرد. ما اساساً با حصائیه با ریاضی با آن چیزهایی که نتیجه قطعی دارد باید موافقت نماییم برای این که این قبیل چیزها یک مصالح مملکتی دارد و برای مملکت مفید است. خود آقای ثقةالاسلامی ممکن است تشریف ببرند وزارت فوائد عامه و ببینند این موضوعی را که پیشنهاد کردند حذف شود چقدر لازم است و تا چه اندازه در قسمت فلاحت و تجارت مؤثر است حالا رأی دادند و گذشت. در قسمت دوم که آقای دکتر طاهری راجع به چهار هزار و کسری فرمودند. یک مسئله را بنده میخواستم حضورشان عرض کنم و آن این بود که تصدیق احتیاجات و پیشبینی کردن احتیاجات وزارتخانه که این مخارج برای کجا تخصیص داده شود تصدیق بفرمایند که بیشتر مربوط
به خود آن وزارتخانه و کسانی است که از احتیاجات وزارتخانه اطلاع دارند. این مبلغ را وزارتخانه تشخیص داده است که بیاورد در بودجه ۱۳۰۶ حالا اگر بنا باشد نمایندگان محترم خودشان تشخیص بدهند که این را به چه موردی صرف کنند. این مسئله به کلی با آن نظریه که وزیر مسئول یا وزارتخانه مسئولی دارد به کلی متباین است. لهذا استدعا میکنم از آقای طاهری در این قسمت پیشنهادشان را مسترد نمایند. در ۱۳۰۶ که بودجه میآید این مبلغ در آنجا پیشبینی میشود اگر دیدند در آنجا غیرضروری است پیشنهاد کنند که در آنجا به این موضوع تخصیص داده شود ولی از حالا این مسئله را تخصیص دادن تصدیق میفرمایید که هیچ مورد ندارد.
رئیس- آقای مخبر؟
مخبر- بسته به نظر مجلس است.
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایان موافقین قیام فرمایند
(معدودی برخاستند)
رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد دیگر آقای دکتر طاهری
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میشود مبلغ نه هزار تومان صرفهجوییهای بودجه ۱۳۰۵ فوائد عامه که برای لابراتوار و ایجاد مزارع نمونه و خرید ماشینآلات فلاحتی منظور شده تصریح شود که برای مدرسه فلاحت است.
رئیس- آقای طاهری
دکتر طاهری- چنانچه عرض کردم مدرسه فلاحت احتیاج دارد به لابراتوار و به اشیا فلاحتی که عمل کنند و تعلیماتشان را با عمل توام نمایند. اینجا هم در این لایحه نه هزار تومان از صرفهجوییها را برای لابراتوار و چیزهایی که متخصص فلاحت لازم دارد تخصیص دادهاند این است که بنده پیشنهاد کردهام که مدرسه فلاحت هم بتواند از این ماشینها و لابراتوار و اسبابها استفاده نماید بلکه این اسبابها را به مدرسه فلاحت تخصیص بدهند و وزارت فوائد عامه هم بتواند از آنجا استفاده کند و این که معاون آقای رئیسالوزرا اظهار فرمودند که تعیین مخارج بسته به نظر وزارتخانه است، در بودجه این طور نیست، مخارج بودجه باید معین باشد، اعتبار کلی که نباید بدهیم به وزارتخانهها که هر طور میخواهند خرج کنند. بودجه که آورده بودند چهار هزار تومان اضافه داشت و نوشتهها مخارج آن بعد میشود. بنده پیشنهاد کردم که این وجه را به نظریه خودشان تخصیص بدهند به مدرسه فلاحت.
معاون وزارت فوائد عامه- مدرسه فلاحت جز وزارت مالیه است و تمام مؤسسات فلاحتی عجالتاً در آنجا تمرکز یافته است. هر چه لابراتوار و اسباب هم خریده میشود برای تمام مؤسسات است خواه اسم ببرند رأی مدرسه است خودم اسم نبرند و به علاوه در بودجه وزارت مالیه ده هزار تومان برای مخارج لابراتوار مدرسه فلاحت پیشبینی شده است که در آتیه بخرند. حالا هم مؤسسه کرم ابریشم هست، مدرسه فلاحت هست و بالاخره تمام مؤسسات فلاحتی میتوانند از آن لابراتوارها استفاده نمایند و ما حالا تخصیص بدهیم فقط برای مدرسه فلاحت لزوم ندارد، این اسبابها و لابراتوار مخصوص اداره فلاحت است و مدرسه فلاحت هم یکی از مؤسسات فلاحتی است تمام مؤسسات حتی عامه مردم هم میتوانند از آن اشیا استفاده نمایند و ذکر این عبارت لازم نیست.
رئیس- آقای مخبر؟
مخبر- بسته به نظر مجلس است.
دکتر طاهری- چون نظریه بنده تأمین شد استرداد میکنم.
رئیس- پیشنهاد آقای فیروزآبادی.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم که ۵۷۶ تومان حقوق چهار ماهه مشاور حقوق حذف شود.
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده قبلاً عرض میکنم که نسبت به آقای رئیسالوزرا کمال اطمینان و در چه به خود آقای مخبرالسلطنه و چه به فامیل ایشان و مرحوم صنیعالدوله که همه مردمان وطنخواهی هستند و از این مخالفت نظرم به شخص ایشان نیست، مخالفت بنده به عمان نظرهایی است که عرض کردم. آقای یاسایی فرمودند که این اضافات نیست، بنده عرض میکنم که این اضافات است به تمام معنی که اگر وقت مجلس و تلف نمیکردم فرد فرد اقلام را میخواندم مشاور حقوق. رئیس انبار منشی، مترجم، فلان، اینها اگر اضافات نیست پس اضافت چه چیز است؟ چه چیز از اینها صرف مؤسسات عامالمنفعه میشود؟ اگر میخواهید یک کار عامالمنفعه بکنید صد هزار تومان یک میلیون خرج سدبندی اهواز بکنید بنده حرفی ندارم، سد فلان رودخانه را که آبش به دریا میرود ببندیم که مردم استفاده نمایند. بنده با تمام اینها مخالفم زیرا برخلاف مصالح مملکت است اینجا نوشته است ۵۷۶ تومان حقوق چهار ماهه مشاور حقوق آخر چرا؟ چرا این قدر حقوق زیاد میدهند؟ اصلاً مشاور حقوق برای چیست؟ از آن طرف ما میبینیم که متخصص میآورند و کاری نمیتواند برای مملکت انجام دهد، بیست سال قبل یک نفر متخصص فلاحت آوردند و این بهشتی را به دستش دادند و کاری نتوانست بکند غرض عرض من این است که چون این خرجها را مضر میدانم و لازم نمیدانم پیشنهاد حذفش را کردم.
معاون وزارت فوائد عامه- موقعی که شور در کلیات این لایحه بود بنده راجع به این اضافاتی که آقای فیروزآبادی الان سؤال فرمودند به آقای آقاسید یعقوب جواب عرض کردم که نه این که یک نفر مشاور حقوق وزارت فوائد عامه لازم دارد. بلکه یک هیئتی را لازم دارد و یک عده معینی باید در وزارت فوائد عامه باشند و کارهایی که مربوط به امتیازات و یا امور حقوق است توسط آنها مشورت شود و پس از آن که آنها شور نمودند وزارت فوائد عامه با تصدیق کند با تکذیب نماید. فرض بفرمایید همین چند روزه در کمیسیون فوائد عامه کارهایی بوده است که بالاخره ما مجبور شدیم چندین نفر مشاورین حقوق را دعوت کنیم و نظر آنها را جلب نماییم و به آنها مشورت کنیم، حالا البته اگر در شخص آن آقایان اعتراض داشته باشند نمیدانم ولی عرض میکنم اینجا صحبت بودجه است صحبت شخص نیست...
شیروانی- شخص آن از همه بهتر است.
معاون وزارت فوائد عامه- اما راجع به پرسنل حالا عرض میکنم و سقف هم عرض کردهام وزارت فوائد عامه سابقاً یک وزارتخانه خیلی کوچکی بود و امروز یک وزارتخانه بزرگی شده است و مطابق احتیاجاتی که امروزه مردم به این وزارتخانهای است که اداره راهآهن دارد، طرف و شوارع دارد و سایر مؤسسات دیگر البته باید به پرسنل آن عضو اضافه کرد، تفتیش لازم دارد، مترجم لازم دارد و بالاخره تمام اینها یک چیزهای لازمی است، البته اگر کاری نباشد و برای اشخاص بخواهند کار خلق کنند بنده هم مخالف هستم، و البته همان طوری که آقای فیروزآبادی علاقه دارند که این پولهایی که گرفته میشود صرف کارهای عامالمنفعه بشود ما هم همین آرزو را داریم و میل هم داریم پولی که گرفته میشود به مصرف حسابی خودش برسد و تا یک آدمی لازم نباشد استخدام نمیکنیم.
رئیس- آقای مخبر؟
مخبر- بنده از نقطه نظر امور پارلمانی عرض میکنم که راجع به موضوع لولهکشی نفت که در کمیسیون فوائد عامه مبتلا به ما شده بالاخره مجبور شدیم که این
موضوع را به یک عده از متخصصین حقوق مراجعه بدهیم هر روز هم در وزارت فوائد عامه از نقطه نظر امتیازات و نوشتن قوانین و کنتراتها و اختلافاتی که بین صاحبان امتیاز و مستأجرین معادن با دولت پیدا میشود محتاج یک همچو شخصی هستند و بنده تصور میکنم که این موضوع دیگر مثل قونسول رشت و اصفهان و اینها نباشد.
رئیس- رأی میگیریم آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(چند نفری برخاستند)
رئیس- قاب لتوجه نشد. پیشنهاد آقای آقاسید یعقوب.
(به مضمون ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم بودجه اداره فلاحت به کمیسیون عودت داده شود که تجدید نظر شود.
رئیس- آقای آقاسید یعقوب.
آقاسید یعقوب- دو موضوع در این جا صحبت شد. یک موضوعی را آقای شیروانی فرمودند و مجبورم که جوابشان را بدهم و یکی درگ را هم آقای رئیسالوزرا فرمودند و رفتند. آقای شیروانی فرمودند این لایحه گرفتار ساعت سعد و نحس شده است خیر این طور نیست، هر وقت لایحه راجع به معارف و نظمیه بیاید سعد است. چرا؟ برای این که ما با نظمیه و امنیه موافقیم اما با اینها مخالفیم. مثلاً یک متخصص فرستادهاند به شهریار و سالی سیصد تومان خرج دارد و دو تا کندوی عسل درست کرده که سالی دومن و نیم عسل میدهد. بنده عقیدهام این است که هر وقت این طور چیزها را بیاورند به مجلس نحس است هر کس هم میخواهد آن را آورده باشد، آقای رئیسالوزرا فرمودند که من این را نوشتهام، بنده عرض میکنم انسان جایزالخطا است انسان معصوم نیست که خطا نکند معصومین ۱۴ نفر هستند، انسان ممکن است خطا کند خصوصاً در یک وزارتخانه مثل فوائد عامه که انسان وقتی وارد آنجا میشود یک جور غریبی است. ایشان فرمودند من نوشتهام بسیار خوب. ایشان نوشته باشند ما که به نیت رأی نمیدهیم ما به قانون رأی میدهیم بلی ایشان نیست شان خیلی خوب است ولی چه ربطی دارد؟ اما راجع به مضووع فلاحت بنده هم با آقای شیروانی موافقم که فرمودند مسئله فلاحت یک مسئلهای است که باید وزارت فوائد عامه خیلی در آن اهتمام داشته باشد و البته ثروت ایران فلاحت است و باید بودجههای فلاحت را تصویب کنیم ولی بنده مکرر پشت این تریبون عرض کردهام که تنها چیزی که ملت از دولت میخواهد امنیت است و باید دولت متوجه امنیت جانی و مالی مردم باشد. ملت ایران عجالتاً یک ملتی است که دارد رو به ترقی میرود و به یک دست قوی یک امنیتی حاصل شده است و امیدواریم که امنیت هر روزه بیشتر شود. بنده عقیدهام این است اگر ما قوت پیدا کنیم قوت فلاحت را هم ترقی میدهد. میفرمایند سایر ممالک هم اداره فلاحت دارند. در آمریکا هست در پاریس هست در ژاپن هست و ما هم باید داشته باشیم. چرا باید تقلید کنیم؟ بنده عرض کردم خودم رفتم شهریار برای یک کندوی عسل ماهی ۲۵ تومان میدادند و در سال دو من و نیم عسل میداد. آقای شیروانی: اگر خودتان هم درست دقت نمایید از این خرجها متأثر میشوید که این چه ترتیب فلاحت است. پس بنده عقیده دارم که این دو لایحه برود به کمیسیون بنده هم در آنجا با شما موافقت میکنم، یک تجدید نظری میشود و خود آقای رئیسالوزرا هم تشریف میآورند آنجا و توضیح آن فرم مدلی که نشان به بنده میدهند که چه مقدار خرج کردهاند چهار تا خرگوش را انژکسیون کردهاند آن را هم مدلل میدارم فایده ندارد پس خوب
است تشریف بیاورید در کمیسیون تجدیدنظر کنیم- اگر چنانچه یک چیزی باشد که نفع بدهد بنده هم موافقت میکنم.
رئیس- آقای روحی پیشنهاد کردهاند چند دقیقه تعطیل شود.
دشتی- بنده مخالفم.
مخبر- بنده تعجب میکنم چرا آقای آقاسیدیعقوب که سه دوره است وکیل شدهاند میفرمایند این لایحه برود به کمیسیون زیرا مطابق آن پیشنهادی که قابل توجه شد طبعاً این لایحه به کمیسیون میرود و این پیشنهاد حضرت عالی زاید است بگذارید این پیشنهادات لااقل خاتمه پیدا کند بعد برود به کمیسیون.
رئیس- آقایانی که پیشنهاد آقای آقاسید یعقوب را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد.
جمعی از نمایندگان- تنفس
رئیس- چند دقیقه تعطیل میشود
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس- پیشنهادی که آقای فهیمی دادهاند قرائت میشود.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم مبالغ ذیل از جمع اضافت ۱۳۰۵ وزارت فوائد عامه کسر شده فقط مبلغ سی و هفت هزار و پانصد و سی و سه تومان و چهار قران رأی گرفته شود اعتبار مخارج غیر مترقبه ۴۸۰ تومان.
اعتبار اضافی که در مقابل آن تعهداتی نشده است ۴۰۷۶ تومان.
تبلیغات فلاحت و نوغان ۵ هزار تومان
مخارج مسافرت و ادوات ۲۵۰۰ تومان
اعتبار صدی در ۱۹۶۰ تومان
اضافه از محل صرفهجویی ۹۰۰۰
جمع کل ۲۳۰۱۶ تومان
رئیس- آقای فهیمی نیستند؟
(گفته شد خیر)
رئیس- پیشنهاد دیگر قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد آقای آقاسید یعقوب
پیشنهاد میکنم...
بعضی از نمایندگان- نیستند
رئیس- پیشنهاد آقای مدرس
(به شرح آتی خوانده شد)
پیشنهاد میکنم کلیه اضافات مرکزی حذف شود.
رئیس- آقای مدرس
مدرس- این لایحه مشتمل بر سه جز است یک جمله مخارجی است که به جهت مرکز معین شده است. اضافهها. اگرچه بعضی از آقایان به جهت بعضی مصادیقش یک فلسفههایی فرمودند. ولی در تأمل معلوم میشود که همهاش راجع به شخص است این هم یک عناوینی دارد که بعضیاش در آن پیشنهاد آقای فهیمالملک بود مثلاً تمام را اسم برده است. ثبات، مفتش، مترجم، محاسب، منشی دوم، سوم، فراش، بعد نوشته است اجزا جز. علاوه بر این که تمام را اسم برده است یک عنوان اجزا جز هم علیحده نوشته است ما نمیدانیم این اجزا جز غیر از فراش و ثبات و ضباط و محاسب و نایب محاسب و اینها دیگر چیست از آن طرف شاگرد تلفن چی و غیره را هم معین کردهاند. بعد نوشتهاند اعتبار برای مخارج غیرمترقبه- تمام مخارج را گفته است باز یک قلم دیگر اعتبار برای مخارج غیرمترقبه است. حالا مخارج غیرمترقبه چه نمرهای است غیر از اینها که
نوشته است؟ بنده که هر چه فکر کردم که چه نمره مخارجی باید باشد نفهمیدم. بعد باز (اعتبار اضافی که در مقابل آن تعهداتی نشده و میتواند در سنه آتیه در مقابل آن تعهد بشود) قراردادی نشده. اما ممکن است یک تعهدی در آتیه بشود! خوب. اعتبار برای مخارج غیرمترقبه کافی از این نبود؟ آن یک مفهوم است و این یک مفهوم جداگانه؟ گمان میکنم (با وجود این که آقای حاج رئیسالوزرا فرمودند من نوشتهام) اینها یک پیشنهادهایی است که شده است و ایشان همان پیشنهادها را جمع کردهاند و آوردهاند (اعتبار برای مخارج غیر مترقبه) با (تعهداتی که ممکن است بشود) نمیشود مفهوماً دو تا باشد. اینها درش تعمق نشده است. بلی آن دو فقرهاش را اجمالاً من دراین دوره تصدیق دارم که باید به جهت فلاحت و اعتبار جنگلها ما یک رأیی بدهیم منتهی در دوره دیگر آن وقت میبینیم که اینها فقط صرف پول است و عملی در مقابلش نیست ولی مخالفت بماند در دوره دیگر به واسطه این که ما حقیقتاً اداره فلاحت و اداره جنگل لازم داریم اما برای عمل که یک عملیاتی بکنند. آن را هم پیشنهادی کردهام بعد عرض میکنم ولی این قسمت که فقط کمک کردن به مرکزیها است بنده عقیدهام بر این است که آن را الغا کنند و آن دو قسمت دیگر که برای فلاحت باشد و برای جنگلها عجالتاً حالا این دوره رأی بدهیم.
رهنما (معاون ریاست وزرا)- بنده نظریات حضرت آقای مدرس را در کلیات قضیه مثل سایر نمایندگان محترم که البته نظرشان خیر و صلاح مملکت است تقدیس میکنم چون حقیقتاً بحث در این موارد برای این است که یک محلهایی پیدا شود و صرف یک کارهای دیگر بشود و به همین دلیل باید یک مذاکراتی کرد و بالاخره به دردها رسید و اصل قضیه را نکار کرد و دید اگر حقیقتاً این پول و این بودجه باید به اشخاص برسد البته نمایندگان محترم رأی نمیدهند و اگر خیر دیدند که حقیقتاً طرف احتیاجات وزارتخانه است البته موافقت میکنند. در اینجا یک قلم آقای مدرس خودشان را راحت کردند برای این که یکی یکی نگویند ده قلم را روی هم گذاشتند و گفتند همهاش زده شود. حالا بنده در یک قسمتهای دیگرش که شاید آقای مخبر مدافعه نمایند وارد نمیشوم ولی آن قسمتهایی که خود بنده اطلاع دارم یکی از اینها رئیس شعبه اموال است. البته نمایندگان محترم مسبوقند که وزارت فوائد عامه دارای یک اموالی است. دارای یک دارایی است.
مدرس- امسال شده با پیش هم بوده؟
معاون ریاست وزرا- پیش هم بوده امسال بیشتر شده. امسال یک قلم شما شاید سه میلیون چیز بخرید ماشین، بیل، کلنگ، هزار چیز دیگر بخرید. رأی دادهاید. اینها اموال دولتی هست یا نیست؟
مدرس- جزء اداره راهآهن است.
معاون ریاست وزرا- پس بنابراین تأمل بفرمایید علی ایحال راهآهن یا غیر راهآهن. در راهآهن که شعبه اموال نیست. آقا راهآهن جلفا دارایی دولت نیست ماشینهایی که در آنجا هست اینها دارایی دولت نیست؟ اینها نباید ثبت داشته باشد؟ ضبط داشته باشد؟ مراقبت داشته باشد؟ یک نفر در وزارت فوائد عامه هست که اسمش رئیس شعبه اموال است آن یک نفر تمام این قسمت دارایی را که در اداره طرق هست کشتی رانی ارومیه، راهآهن از تبریز به جلفا و از تبریز به شرفخانه، ماشینها، تمام این اسباب و ادواتی که هست اینها را حقیقتاً میشود ول کرد به امان خدا؟ پس این از روی احتیاجات نوشته شده است و در اداره اموال هم شاید یک نفر باشد یا دو نفر پا نباشد و حالا میخواهند اضافه کنند این از نقطهنظر احتیاجات است که گفته شده و اگر آقایان موافقت نفرمایند یک مشکلاتی برای خود دولت تولید میکند که نمیتواند آن اموال را محافظت نماید بنابراین خوب است آقای مدرس در یک قسمتهایی که اطلاع دارند لوکس است
پا برای خاطر این و آن است آنها را انگشت رویش بگذارند و بفرمایند اینها زاید است...
مدرس- همهاش زاید است.
معاون ریاست وزرا- ولی این قسمت را اطلاعاً حضورشان عرض میکنم و آقایان نمایندگان محترم هم بایستی موافقت بفرمایند که در اداره اموال دولت از قبیل راهآهن و غیره یک نفر باشد که این اموال را ثبت کند که فردا یک چیزی گم نشود، تفریط نشود، سرقت نشود، بنابراین این که به طور کلی آقای مدرس در پیشنهاد خودشان قید فرمودهاند این اقلام که بالغ بر بیست و دو سه قلم است حذف شود خوب است اینها را تفکیک کنند و آن قسمتهایی را که در نظر دارند پیشنهاد کنند و الا به طور کلی بخواهند پیشنهاد بفرمایند این به اموال دولت صدمه میزند.
رئیس- آقای مخبر؟
مخبر- بسته به نظر مجلس است
رئیس- آقایانی که پیشنهاد آقای مدرس را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد آقای فهیمی راجع به پیشنهاد خودتان توضیح دارید بفرمایید.
فهیمی- بنده مخالفتم با این اضافات به جهت این است که این ترتیبی را که ما برای تصویب بودجه اعتبارات و اضافات و اینها در نظر گرفتهایم مطابقه با هیچ اصول قانونی و محاسباتی و اداری و غیره نمیکند. هیچ جای عالم این ترتیب بودجه معمول نیست و علت هم این شده است که این پیشنهاد در سه چهار ماه به آخر ۱۳۰۵ مانده آمده به مجلس و راپورت کمیسیون هم با همین نظر نوشته شده است ولی الان سه چهار ماه است از ۱۳۰۶ میگذرد دیگر اعتبار معنی ندارد. مثلاً یک فقره نوشتهاند مخارج غیرمترقبه ۱۳۰۵ معنی این عبارت این است که حالا که ماه سوم ۱۳۰۶ است هنوز دولت نمیداند مخارجی در ۱۳۰۵ پیش خواهد آمد یا خیر؟! غیرمترقبه در اینجا معنی ندارد. یا مینویسد: اعتبار اضافی که در مقابل آن تعهداتی نشده است- یک همچو روبریک Rubrique یک همچو ماده در هیچ بودجه دیده نشده است که اعتبار برای یک مصارفی که تعهد نشده است نسبت به گذشته نوشته شود. یک اعتباراتی که مجلس سابق در نظر داشته و تصویب کرده یک مبلغ علاوه آمده است و این مبلغ را اضافه گذاشتهاند آنجا که بعد یک تعهداتی بشود (اعتبار صدی دو) در ۱۳۰۴ که بودجه را نوشتند به طور کلی برای هر وزارتخانه یک اعتباری معین کردند که وزارتخانهها در حدود آن اعتبار بودجهشان را تشکیل بدهند. یک ماده هم قید شد که باید صدی دو اعتبار و کل را برای مخارج غیرمترقبه کنار بگذارند ولی دیگر یکماده نبود که هر وقت یک اعتباری را از مجلس میخواهند یک صدی دو هم یدکی بگذارند پهلویش باشد. بودجه فوائد عامه علیحده نوشته شده است صدی دو هم در آنجا هست. اعتبارات غیرمترقبه تمام آنجا هست با این حال این اضافه صدی دو برای چه چیز است؟ موضوعش چیست؟ آن هم برای سالی گذشته! (مخارج مسافرت و ادوات) بنده حساب کردم قریب چهارده هزار تومان مخارج مسافرت و اثاثیه و ادوات نوشته شده است. در اصل بودجه هم یک مبلغ کلی از بابت همین چیزها بود. همه که خریده شده مسافرت هم که کردهاند دیگر این دوازده هزار تومان یا چهارده هزار تومان اعتبار به چه مناسبت است؟ این استکه بنده دو هزار و پانصد تومان هم از این بابت موضوع کردهام یکی دیگر اعتبار اضافه از بابت صرفهجویی برای خریدن اسباب و ادوات. اگر این اسباب را خریدهاند صورتش کجا است؟ معین نمایند. آقای مخبر میفرمودند برای کار فلاحت نباید مخالفت کرد بنده هم قبول دارم.
فلاحت، زراعت، استخراج معادن، عبارات خیلی قلنبهای است ولی تویش خالی است. بنده هم اینها را قبول دارم ولی غرض از این مذاکرات این است که این اعتبارات را در بودجه ۱۳۰۶ بنویسند ما هم همه رأی میدهیم اما نه به عنوان اعتبار ۱۳۰۵ یک مخارجی که هیچ موضوع پیدا نکرده است. اصلاً ترتیب محاسباتیاش درست نیست. در دفاتر محاسبات مالیه آخر این را چطور ترتیب میدهید؟ بودجه ۱۳۰۵ را در یک جایی توقیف کردهاند که بعد این اعتبارات را خرج کنند خیر ۱۳۰۵ تمام شده است. امسال هم آنچه باید خرج شود در بودجه ۱۳۰۶ باید معین شود. قانون محاسبات عمومی میگوید: بودجه عبارت از صورتی است که مخارج دولت در آن پیشبینی شده باشد که قبل از تمام شدن سال قبل مخارجی را بیاورند از مجلس بگذرانند این است که بنده اساساً با این قبیل مخارج مخالف نیستم ولی با این که ما در این موقع سال این مخارج را به اسم ۱۳۰۵ تصویب کنیم به عنوان مخارج غیرمترقبه و تعهد و اعتبار بنده مخالفم مگر این که ضمیمه کنند به بودجه و به عنوان بودجه ۱۳۰۶ بیاورند تصویب برسانند آن وقت بنده هم موافقت میکنم.
رئیس- آقای بیات
مرتضیقلی خان بیات- متأسفانه قضایایی که در مجلس واقع میشود گمان میکنم یک اندازه از نظرها دور میشود آقای فهیمی اینجا اشکال کردند که چرا لایحه اضافه علیحده آمده است و لایحه بودجه ۱۳۰۵ علیحده. بنده گمان میکنم این یک نظری بود که کمیسیون بودجه اتخاذ کرد و مجلس هم تأیید گردد به واسطه این که آن وقت موقعی نبود که به طور کلی بودجه ۱۳۰۵ را کمیسیون و مجلس تصویب کند. موقع از دست رفته بود. به این جهت کمیسیون بودجه در نظر گرفت که مطابق بودجه ۱۳۰۴ بودجه وزارتخانهها را یک دوازدهم تا آخر سال بپردازند و بعد چون دولت اظهار کرد که یک احتیاجات اضافی داریم در ۱۳۰۵ که باید پرداخته شود کمیسیون و مجلس موافقت کردند که آن احتیاجات اضافی را دولت بیاورد به کمیسیون و کمیسیون هم در آن یک تجدید نظری بکند و بیاورد به مجلس و مجلس هم تصویب کند. این یک نظری بود که خود مجلس و مجلس هم تصویب کند. این یک نظری بود که خود مجلس و کمیسیون گرفت و دولت هم مطابق نظر مجلس و کمیسیون عمل کرد حالا البته وقتی که خود ما یک نظری گرفتیم و عمل کردیم به عقیده بنده بعد از عمل اگر اشکالی به آن بکنیم یک اشکال واردی نخواهد بود رأی این که یک نظری بوده است که به اتفاق دولت و مجلس گرفته است و آن نظر را عملی کردهاند. البته نظری که آقای فهیمی دارند صحیح است ولی در صورتی که مجلس باشد و بودجه هم در موقع خودش در مملکت تصویب شود. البته آن وقت تمام مخارج مملکتی در تحت یک بودجه میآید و در مجلس هم تصویب میشود اما ریاست مجلس نبود چهار ماه، پنج ماه، شش ماه از سال گذشته تشکیل شد. پس از تشکیل هم مجلس مدتی مشغول تهیه مقدمات کار خود بود شش ماه که از سال گذشت تقریباً مجلس وارد در کار شد و کارها به جریان افتاد بعد از آن چطور تمام متوقع و منتظر هستید که مجلس وقتی که شش ماه از سال گذشه به جریان افتاد بودجه آن سال را مرتباً تصویب کرده باشد و اجازه داده باشد که دولت هم مرتباً خرج کرده باشد علت این که این شکل نواقص در کار بودجه پیش میآید به واسطه این است که مجلسها مرتب نبوده است یا در موقع خودش بودجهها به مجلس نیامده و از تصویب نگذشته. البته اگر در موقع خودش بودجهها به مجلس بیاید و تصویب شود این قبیل اشکالات هیچ وقت فراهم نمیشود. این را هم البته تصدیق دارید که این تقصیر دولت نبوده به جهت این که وقتی مجلس و کمیسیون این نظر را گرفت چهار ماه به آخر سال مانده بود و تصمیم گرفتند که بودجهها را به طریق یک دوازدهم تا آخر سال بپردازند و لایحه اضافیشان را بیاورند به کمیسیون، کمیسیون که تصویب کرد
راپورت آن را به مجلس شورای ملی تقدیم کند همین عمل هم شده است و در همان سه سال هم این لوایح اضافی به کمیسیون آمده است و اگر در آن وقتی که این لوایح اضافی آمده بود از کمیسیون گذشته بود این اشکالی که امروز آقای فهیمی میفرمایند آن روز وارد نبود البته اگر در همان تاریخ و همان سنه گذشته بود دیگر بین اعتراض واقع نمیشد اما نه مجلس فرصت داشت و نه راپورت آن در موقع خودش تهیه شده بود که از مجلس بگذرد و به همین لحاظ امروز دچار شدهایم که این اشکالات را حضرتعالی میفرمایید ولی از طرفی هم به عقیده بنده این اشکالات وارد نیست به جهت این که میفرمایند یک اعتبارات یا یک مخارجی را در این بودجه پیشبینی کردهاند البته بودجه باید مخارج را به طور اعتبار پیشبینی کند منتها اگر صرف شد و مخارج شد پرداخته میشود اگر نشد جزء صرفهجویی میآید و دو مرتبه به درد این مملکت میخورد. دیگر چیزی نیست که خارج از حدود وظیفه و اختیاراتشان عملی بکنند. راجع به صدی دو هم مجلس قانونی نوشته است که هر بودجه که نوشته میشود باید صدی دو را بگذارند زمین و هر بودجه که به مجلس میاید مجبور هستند یک صدی دو در آن منظور کنند خواه لایحه اضافی باشد خواه خود بودجه باشد. معمولاً از ۱۳۰۴ این مسئله معمول شده که صد دو در هر بودجه برای مخارج غیر مترقبه مملکت منظور میکند. در خصوص مخارج مسافرت و ادوات و غیره هم البته این قسمتها اگر لازم بوده است خرج کردهاند و اگر نبوده است نکردهاند و یک علتی که بعضی چیزها را در این بودجه گذاشتهاند (مثلاً فرمودید اعتبار اضافی که تعهدی در مقابل او نشده) از این نقطه نظر بوده است که این مبلغ را چون وزارت مالیه به بودجه فوائد عامه اختصاص داده است در ۱۳۰۵ اگر این اعتبار را خارج میکردند در ۱۳۰۶ نمیتوانستند مصرف نمایند. در کمیسیون بودجه برای این که اگر یک مخارجی لازم باشد ممکن باشد در ۱۳۰۶ وزارت فوائد عامه به مصرف برساند این قسمت را همین طور به عنوان اعتبار اینجا گذاشتهاند که اگر چنانچه در ۱۳۰۶ مصارف لازمی بود خرج کنند و در بودجه هزار و سیصد و شش منظور کنند و بیاورند به مجلس بعد از تصویب مجلس هم هر قدر لازم شد خرج میشود و اگر نشد این پول از مملکت خارج نمیشود و باز در خزانه مملکت باقی میماند و به نظر بنده این قسمتها اشکالی ندارد و همان طور که عرض کردم علت عمده این است که بودجهها در موقع خودش نگذشته است و البته ممکن است همه شکل بهش ایراد و اعتراض کرد.
مدرس- غیرمترقبه چه شد؟
رئیس- آقایانی که پیشنهاد آقای فهیمی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده کمی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای آقاسید یعقوب
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم بودجه فلا راجع به جنگل از لایحه اضافات کسر شود.
رئیس- آقای آقاسید یعقوب
آقاسید یعقوب- بنده خیلی متأسف هستم که آقای بیات یک بیاناتی کردند ولیکن بنده آنقدر امکان حدود نظامنامه را محفوظ میدارم ولی این فرمایشی که شما در موافقت کردید یک ضررهایی برای مملکت دارد اضافات غیرمترقبه مخارج غیرمترقبه را مینویسد. باز صد دو هم برای مخارج غیرمترقبه پیشبینی میکند! معدوم در معدوم یک چیزی که اصلاً وجود خارجی ندارد دولت برمیدارد مینویسد بعد صد دو هم برای او مینویسد. اما صد دو که ما در دوره چهارم قرار دادیم یک محل معین بود ربطی به این نداشت. حالا چون ما سه دوره است با هم هستیم و رفیق هستیم این را در کمیسیون بودجه حل مینماییم. این شعبه جنگلی را که بنده
پیشنهاد کرد. مکرر عرض کردم. حالا هم عرض میکنم تا قانون جنگل نیاید در مجلس و از مجلس نگذرد که معلوم شود جنگل متعلق به دولت چه چیز است و جنگلی که متعلق به دولت نیست چه چیز است بنده چطور میتوانم رأی بدهم. قراول جنگل!! شما خبر ندارید آقایانی که طرف بحر خزر هستید. کمکم رفتهاند طرف جنوب درخت بلوط را در تحت نظر گرفتهاند! از همین جا قراول میرود! بنده عرض میکنم تا قانون جنگل نوشته نشود که کجا جنگل دولت است و کجا جنگل مال صاحب ملک است بنده چطور میتوانم بر سبیل کلیت رأی بدهم؟ در مجلس شورای ملی نمایندههای این ملت نمایندههای این بدبختها به محض این که رأی بدهند که جنگلها را ما بودجهاش را گذراندیم پس فردا است که اردو اردو به عهده هر درختی از وزارت فوائد عامه پا میشوند میروند و مردم بدبخت دچار این مأمورین میشوند. این اردویی که در وزارت فوائد عامه هستند و کاملاً منتظر فرمان یورش هستند نسبت به جنگلها پس خود آقای رئیسالوزرا که فرمودند این بودجه در تحت نظر من نوشته شده است و من دلم میسوزد که ایشان هم محکوم هجوم فوائد عامه شده است. یک شخص شرافتمند و شخص جنتلمنی یک چیزهایی نوشتهاند و آوردهاند او هم امضا کرده است. پس بهتر است که آقای رئیسالوزرا این قسمت را بگیرند ببرند و یک قانونی برایش بنویسند بیاورند در مجلس و پس از آن که قانونش نوشته شد و جنگل اربابی و غیر اربابی معین شد آنوقت ما بیاییم بودجهاش را هم بنویسیم. یک مسئله هم دیروزعرض کردم. گفتم ما زبانمان لال شد گفتیم متخصص جنگل بیاورید برای این که به ما بفهماند کوههای خاکی ما کجایش به درد جنگل میخورد کجایش قابل نیست. خدا میداند بنده در کمیسیون فوائد عامه به این نقطه نظر رأی دادم در کمیسیون بودجه هم به این نظر رأی دادم که متخصص جنگل بیاید این کوههای خاکی ما را که لیاقت و قابلیت برای جنگل دارد به ما بنمایاند نه این که این جنگلی هم که داریم یک قلم از دستمان برود! عجب بدبختی است! عجب رأیی بنده دادم رأی دادم که جنگلمان زیاد شود نه این که ریشه جنگلمان کنده شود. پس آقای رئیسالوزرا موافقت بفرمایند با این عقیده من که با کمال صمیمیت و عقیده که به این شخص بزرگوار دارم بودجه جنگل را برگردانند لایحهاش را تنظیم کنند بیاورند در مجلس و مسلماً مجلس به یک اتفاقی رأی خواهد داد ولی تا به این ترتیب معین نشود که جنگل دولت کدام است و مال مردم کدام است نمیشود رأی داد.
مخبر- البته رفقای جنگلی اجازه میدهند که بنده عرایضی عرض کنم (خنده نمایندگان) آقای آقاسید یعقوب که جنگلی نیستند. به فرمایش خود آقا اثبات شیئی نفی ماعدا نمیکند. اگر یک وقتی در یک جایی یک کسی یک اقدامی بکند این دلیل بر این نمیشود که اسم جنگل را ما نبریم. توی یک کتاب هم نخوانیم، در توی بودجهمان هم ننویسیم، میفرمایند ممکن است دخالت در جنگلهای شخصی اشخاص بکنند. بنده کاملاً موافقم که ملک مردم محترم است، اصل مالکیت هم محترم است، هیچ کس هم حق ندارد دخالت در جنگل شخصی بکند. این یک اصل محرز و مسامی است و این یک قانون مهم اساسی و دیاتی و عرفی است که احدی حق تعرض به ملک شخصی کسی ندارد ولی این دلیل نمیشود که برخلاف یک اصول و قواعدی همان طور که خودشان فرموند ریشه جنگل را هم ما اجاره بدهیم به کنند و از بین ببرند. و در عین حال که آقایان نمایندگان شمال نظر دارند که جنگلها از حیث مالکیت کاملاً مصون باشد خود آنها اغلبشان با بنده صحبت کردهاند و معتقد هستند که یک تنسیقاتی هم باید باشد که بالاخره غیر مالک جنگل نیاید درخت جنگل را بکند ببرد. ممکن است آن کس که غیر مالک جنگل است بیاید درخت جنگل را بکند ببرد با یک کسی از روی عدم اطلاع و نقطه نظر جهالت برای یک بار
ذغال یک درخت صنعتی صد تومانی را ببرد و بسوزاند. اینها یک چیزهایی است که در آتیه دیده نشود. اگر قوانین و اصول یک قدری سوء جریان دارد باید سوء جریانش را جلوگیری کرد. بنده هم کاملاً موافقم. آقای آقاسید یعقوب خودشان در دوره چهارم و پنجم رأی دادند یک نفر متخصص آوردیم برای جنگل برای بنده بالاخره یک ترتیبات عامی در جنگلهای ما داده شود. حالا این شخص فقط کارش این است که بیاید پشت میزش بنشیند. بنده تصور نمیکنم که آقای آقاسید یعقوب برای این رأی داده باشند و برای این آمده است که جنگلهای ما را از روی یک اصول عامی تنظیم بدهد، برای این آمده است که جنگلهای جدیدی در مملکت ما ایجاد کند و بالاخره برای این آمده است که جلوگیری از اتلاف جنگلهای ما بکند. آقایانی که یک قدری سنش ان از بنده زیادتر است اطلاع دارند که بیست سال قبل جنگلهای ایران دو برابر جنگلهای فعلی بوده است و الان دارد از بین میرود و اگر جنگلها از بین برود این مملکت قابل زیست نیست. این تغییر هوایی که در مملکت ما پیدا شده همین کمآبیها و کم محصولیها برای این است که جنگلهای مملکت از بین رفته است. آقای آقاسید یعقوب اگر علاقهمند هستند که جنگلهای مردم مصون بماند و یک جنگلهای جدیدی هم ایجاد شود سعی نمایند قوانینی از مجلس شورای ملی بگذرد و بالاخره بودجه کافی پیشنهاد کنند که ما بتوانیم این کارها را بکنیم نه این که به کلی اصل بودجهاش را هم حذف کنیم. بالاخره به یک متخصصی پول بدهیم و نخواهیم یک کارهایی بکنیم این چیز عجیبی میشود!! شما عیب یک کارهایی را باید رفع کنید نه این که چون ممکن است مأمورین جنگل یک کارهای برخلاف قاعده بکنند پس باید ما بودجه جنگل را بزنیم، این را تصور میکنم خود آقایان نمایندگان گیلان هم موافق نباشند که به کلی اداره جنگل از بین برود البته اداره جنگل نباید از حدود وظایف خودش تخطی کند...
عمادی- بعد از حفظ اصول مالکیت
مخبر- بعد از حفظ اصول مالکیت اداره جنگل باید بر طبق یک قوانینی رفتار کند و الا به طور کلی از بین رفتنش را بنده خیال نمیکنم آقایان موافق باشند.
رئیس- رأی گرفته میشو به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام نفرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه شد. پیشنهاد آقای میر اسدالهخان عامری
(به شرح ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که مبلغ ۴۸۰ تومان از کل اضافات مرکزی فوائد عامه حذف شود.
رئیس- آقای امیراسداللهخان
امیراسداللهخان- این پیشنهاد بنده مبتنی بر این بود که قبل از این که این اضافات تنظیم شود وزارت فوائد عامه تمام مایحتاجی که لازمه یک وزارتخانه بود و هست و به تمام اقلام هم که در این بودجه بنده نگاه کردم دیدم به ااضعاف مضاعف ذکر کردهاند حتی حق لعارج مستخدمین و کرایه برای قراولهای جنگل در صورتی که در جنگل نباید قاعدتاً کرایه منظور شود به این جهت اضافات غیر مترقبه را در قلم سوم ۴۸۰ تومان ماهی صدو بیست تومان بنده زیادی دانستم و پیشنهاد کردم حذف شود زیرا تمام چیزهای مترقبه و غیرمترقبه در اینجا هست و اضافات غیرمترقبه موضوع ندارد.
معاون ریاست وزرا- متأسفانه آقای امیر اسداللهخان یک قدری آهسته صحبت کردند و بنده نشنیدم مقصود از حذف این چهارصد و فلان تومان چه چیز است؟ در اینجا خود آقایان ملاحظه بفرمایند که یک وزارتخانه یک مخارج غیرمترقبه دارد یک کسر محلهایی ممکن است پیدا کند. ممکن نیست
مخارج غیرمترقبه را نمیشود در اینجا صورت داد. اگر مترقبه بود البته لیست داشت صورت داشت و در جزء بودجه میآمد بنابراین توجه بفرمایید که بالاخره پیشنهادی را که میفرمایید یک مطالعه در اطرافش شده باشد و البته آقای امیر اسدالله خان این را د نظر داشته باشند که اگر این وجه به مصرف نرسد وزارت فوائد در جیب خودش نمیریزد و بالاخره وارد خزانه دولت میشود.
امیر اسدالله خان- بنده با تأمین نظر استرداد میکنم.
رئیس- پیشنهاد آقای دشتی
(این طور خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم نمرههای ۲ و ۴ و ۶ و ۷ و ۸ و ۹ و ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ و ۲۱ و ۲۳ و ۲۸ از قسمت حقوق و نمرههای ۱۰ و ۱۱ و ۲۳ و ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ و ۲۹ و ۳۰ و ۳۱ و ۳۸ و ۴۲ و ۴۶ و ۴۹ و ۵۰ و ۵۱ و ۵۲ و ۵۳ و ۵۴ و ۵۵ و ۵۶ از قسمت اداره فلاحت لایحه اضافات فوائد عامه حذف شود
رئیس- آقای دشتی
دشتی- بنده خیلی خوشحالم از این که در مجلس و مخصوصا در کمیسیون بودجه یک پرتو امیدی نمایان شده است و یک احساسات خوبی ظاهر شده است و آن عبارت از این است که نمایندگان محترم میل ندارند که مخارج زیادی و مخارج اداری را تصویب کنند علت مخالفتهایی هم که با لایحه فوائد عامه میشود به همین جهت است و مسأله سعادت و نحوست نیست مسأله این است که قسمت عمده این بودجه که نوشته شده است برای اصلاحات نیست بلکه فقط برای اداره بازی است. عرض کنم آقای رهنما و آقای شیروانی و آقای معاون یک جوابهایی در پیشنهادهای آقایان وکلا میدهند ولی باید اعتراف بفرمایند که صرف استدلال هیچوقت قانعکننده نیست. زیرا استدلال وقتی که متکی به بدیهیات و مسائل صحیح نباشد تاثیر نمیکند و الا استدلال خیی آسان است. زبان است که در دهن هر طوری بخواهد میگرداند و ممکن است هزار دلیل بگوید. اگر از نرون میپرسیدند چرا شهر رم را آتش زدی قطعا دلیل داشت آن کسی که قرار داد بست و صد هزار لیره پول گرفت و تمام شون حیاتی و اقتصادی این مملکت را به اجانب فروخت در همین مجلس شورای ملی و در پشت همین تریبون دفاع میکرد و دلیل میآورد پس صرف دلیل کفایت نمیکند و باید متکی به بدیهیات و استدلالات صحیح باشد و در قسمت بودجه هم دلایل دولت بایستی متکی به ضروریات باشد یعنی دولت باید معین کند که فلان اداره لزوم دارد و وقتی که هم لزومش محرز شد هیچوقت نمیگویند لازم نیست. مثلاً راجع به قسمت اموال آقای رهنما خیلی اهمیت دادند. در صورتی که این اموالی که فوائد عامه دارد همیشه داسته است چیز تازه نیست و هر کدام هم یک اداره دارد که خود آن اداره مسئول هست که آن اموال را حفظ کند. مثلا کشتیرانی ارومیه البته دست یک کسی است دست هوا که نیست دست همان کسی که هست باید حفظ کند مثلاً بیل و کلنگ و حتی میفرمایند راهآهن اینها بالاخره اداره دارد و اداره راهآهن مسئول است که آن اموال را که خریده است حفظ کند پیشنهادی که بنده عرض کردم و آن چیزهایی را که به نظر بنده لازم نیست و در تحت نمره آمده است یکش راجع به رئیس شعبه اموال است. رئیس شعبه اموال را فوائد عامه میخواهد چه بکند اگر این طور باشد پس باید تمام وزارتخانهها مخصوصاً هر وزارتخانه یک رئیس اموال داشته باشد البته پیدا کردن کار برای مردم و ایجاد اداره خیلی آسان است و ممکن هم هست دلیل آورد که این لازم نیست ولی ما قانع نمیشویم. آقایان ما موافق دولت هستیم و حقیقت میل داریم که به لوایح دولت رأی بدهیم اما وجدان ما در رأی دادن متزلزل است بنابراین چنانچه در جلسه اسبق عرض کردم خواهش میکنم این لایحه را پس بگیرند و مجددا تجدید نظر بکنند که ما هم بتوانیم رأی بدهیم. مثلاً قسمت محاسبات که این را هم در جلسه قبل عرض کردم که تا هشت ماه قبل سی و چهار نفر عضو داشت الان صد و بیست عضو دارد آخر هیچ نمیشود تصور کرد که به چه مناسبت در مدت هشت ماه هشتاد عضو برای محاسبات زیاد شده است این به طور حتم دروغ است و برای ایجاد کار است. مثلاً یک اداره تفتیشی در وزارت فوائد عامه هست و مفتشینی هم لازم دارند مثلاً یک مفتشی در اینجا نوشتهاند نود و پنج تومان این را لزومش را نتوانستهاند ثابت کنند که فلان جا در فلان قسمت مفتش لازم بوده است و مفتشین ما هم وافی نیست از این جهت باید مفتش اضافه کنیم همینقدر نوشتهاند نود و پنج عضو دارد محاسباتش هشت عضو دارد فرع زاید بر اصل همین است! همین طور لفظ پشت سر هم قطار شده است. مثلاً مخارج تلفن نوشته شده است پانصد تومان به چه تناسب است؟ اگر بنا شود که برای سه چهار ماه پانصد تومان لازم شود پس برای یکسال سه چهار هزار تومان اضافه خواهد شد مثلاً اعتبار برای مخارج غیرمترقبه اولاً صد دو آقایان اعتبار دارند و بنده تصور میکنم که بیش از این مقدار در بودجه پیشبینی شده باشد. یک وزارتخانه مطابق احتیاجات و مطابق ضروریات یک بودجه مینویسد و آن وقت برای قسمت غیرمترقبهاش هم یک چیزی پیشنهاد میکند اما اینها زاید بر لزوم و احتیاجات خودشان یک چیزهایی نوشتهاند دیگر غیرمترقبه معنی ندارد در نمره بیست و هشت نوشتهاند ۴۰۷۶ تومان از برای اعتبار مخارجی که خرج نشده است و حالا برای ۱۳۰۶ خرج کنند بنده در کمیسیون بودجه هم به آقای وزیر مالیه عرض کردم و حالا هم عرض میکنم وزراء مثل این که خودشان را ملزم میدانند که اگر یک پولی خرج نشده حتماً باید یک محلی برایش پیدا کنند- خبر آقایان لزومی ندارد که خرج شود و بالاخره اگر یک پولی زیاد میآید این مملکت به قدری احتیاجات دارد که باید به مصرف همان احتیاجات و ضروریات برسانند تمام خوزستان شصت نفر آژان دارد امنیه فارس شاید چهار صد پانصد نفر بیشتر نباشند در یک ایالتی که دو برابر بلژیک است و تمام طوایفش هم مسلح هستند. اینها را صرف این کارها بکنند و بالاخره این مبلغی را که در اینجا نوشتهاند صرف فرستادن شاگرد به خارجه بنمایند برای این که علم فلاحت تحصیل کنند. باز در قسمت فلاحت سر محاسب باز میشود شماره ده باز محاسب اداره محاسبات کمک محاسب آخر ملاحظه بفرمایید حقیقت این محاسبات فوائد عامه چیز عجیبی است و روز به روز هم زیاد میکند حکم سلول را پیدا کرده است که پشت سر هم زیاد میشود و از هر کدام یکی دیگر پیدا میشود. یک قسمت دیگر پیشنهاد بنده راجع به جنگل است که یک عده زیادی از موافقین دولت هم مخالفند با این که جنگل این شکل اداره شود نه این که آقایان مخالف باشند که جنگلها دارای یک تنظیماتی باشند که مردم بیخود جنگلها را نبرند چه مال خودشان چه مال دولت بلکه از این جهت رأی نمیدهند که فریاد آنها را تا به حال دولت گوش نکرده است و تصرف در املاک مردم کرده است و جنگلها را غصب کرده است و به هیچ وجه حاضر نشده است که یک قانونی برای جنگلها بگذارند که یک تکلیفی برای مردم معلوم شود بالاخره ارقمی را که بنده نوشتهام قسمت اعظمش مربوط به جنگلها است که از شماره ۲۲ الی سی و یک است. یک قسمت دیگرش راجع به اتومبیل است که نوشته است خرید بنزین و روغن و فلان و فلان برای اتومبیل فرد مثل این که اتومبیل فرد هم یکی از مستخدمین دولت است که در جزء پرسنل فوائد عامه آمده است به علاوه ننوشتهاند که این
اتومبیل فرد مالی کی است مال کجا است به چه درد میخورد. علاوه بر این شما برای مأمورین خودتان خرج مسافرت نوشتهاید دیگر اتومبیل لزومی ندارد خودشان بروند اتومبیل کرایه کنند و سوار شوند اگر دولت اتومبیل میدهد و خرج سفر میدهد دیگر اضافه حقوق برای چیست؟ باز ارقام ۴۶ نوشته است اعتبار برای مخارج مسافرت مأمورین فنی. مامورین فنی غالباً مأمورین خارجی هستند که حقوق کافی دارند اتومبیل دارند و غالباً توی کنتراتشان هم قید شده است که هر وقت مسافرت میکنند چقدر پول بگیرند باز در اضافات دو هزار تومان برای آنها نوشته شده است. و روی هم رفته بنده از آقایان خواهش میکنم که با بنده موافقت بفرمایند که این لایحه برگردد به کمیسیون و آقایان وزراء هم تشریف بیاورند در آنجا و جرح و تعدیل بکنند که یک طوری باشد که مطابق با وجدان آقایان وکلا باشد و اگر بنا باشد این لایحه به همین حالت بگذرد حقیقت خیلی مشکل خواهد بود.
مخبر- بنده بر خلاف نماینده محترم که خیلی خوشوقت هستند که یک فکری در مجلس پیدا شده است خیلی متاسف هستم که خیلی نخواسته این تصور ایشان حقیقت پیدا کند برای این که آن فکر منفی بافی عجیب که تا اواخر دوره چهارم وجود داشت که با آورندگان آن فکر تقریبا داشت میرفت دو مرتبه از دهنهای مثبت و عملی دارد آن فکر بیرون میآید بنده امیدوارم که نماینده محترم اصلا این تصور را نفرمایند که همچو فکری دارد ظاهر میشود زیرا خدای نخواسته اگر مجددا ظاهر شود بیست سال دیگر ما را عقب میاندازد بالاخره این فکر منفی بافی داشت ما را معدوم میکرد و خدا نکند دو مرتبه ایجاد شود بنده میبینم از دهنهای مثبت که در همان دورههای راجع به مستمریات و مفتخوارها اینجا اظهار میشد که مملکت خرج لازم دارد حالا دارند با فلاحت مخالفت میکنند بلی آن وقت در موقع مستمریات برای پیشرفت سیاست خودشان موافقت میکردند و حالا با فلاحت دارند مخالفت میکنند و بنده یقین دارم که آقای دشتی هیچوقت طرفدار این فکر مخوف نیستند و امیدواریم این فکر مخوف را نکنند برای این که این فکر منفیبافی با صاحبان آن رفت و امیدواریم دیگر برنگردد. میگویند ما میخواهیم بودجه فلاحت داشته باشیم و با فلاحت موافقیم تمام این حرفها زده میشود آن وقت گفته میشود لابراتوارش زده شود منشی زده شود. متخصص کارخانه همین طور بالاخره شیر بیسم و سر و اشکم...
(خنده نمایندگان)
یک نفر از نمایندگان- شیر سم ندارد
مخبر- بسیار خوب. میگویند اموال دولت باید حفظ شود ولی متصدی لازم ندارد که اموال دولت را حفظ کند میفرمایند آن سالهای پیش که رئیس اموال نداشتیم عرض میکنم آن سالهای پیش که نداشتیم کرورها ثروت این مملکت را از شرفخانه بردند. تراورسهای راهآهن آذربایجان را کندند و بردند برای این که رئیس اموال نداشتیم یکی از نمایندگان گفت که دوازده سال پیش دوازده هزار تومان بودجه فوائد عامه بود. بلی درست است اگر آقایان موافق باشند که برگردیم به دوازده سال پیش دوازده هزار تومان هم لازم نیست شما از یک طرف تصویب میکنید که راهآهن داشته باشیم طرف و شوارع داشته باشیم فلاحت داشته باشیم آن وقت میگویید دوازده سال پیش بودجه فوائد عامه دوازده هزار تومان بوده است بالاخره این همان شیر بیسم یا بیدم است. میفرمایند ما با دولت موافقیم اما با لوایحش مخالفیم بنده تصور میکنم در هیچ پارلمانی این طابقه معمول نبوده است که موافقین دولت با لوایحش مخالف باشند مخالفین هم مخالف باشند این دولت هیچ وقت وجود پیدا نمیکند...
آقا سید یعقوب- مشورت کنند
مخبر- پس شما مخالفید دروغ میگویید یا این که
همین طور که گفتند یک وقت زبان میخواهد یک حرکتی در دهان بکند بدون این که حسابی بکند. آقای بامداد گفتند که صدی هفتاد و پنج خرج ناحیه دوازده میشود این را بنده به کلی تکذیب میکنم. آقای دشتی فرمودند پانصد هزار تومان تلفن به چه مناسبت است بنده خیلی تعجب میکنم حضرتعالی که در کمیسیون بودجه بودید و یک نماینده هم نیستید که در قضایا دقت نکنید و تمام این توضیحات برای شما داده شده حالا برای این که خلط محبث بشود و سفسطه بشود این طور میگویید و الا گفته شده است که برای خرید یک دستگاه تلفن کابل هر وزارتخانه پانصد تومان پول میخواهد در اضافات سایر وزارتخانهها هم تصویب کردید حالا آقا در اینجا یک طوری مخالفت میکنند مثل این که تازه در این مملکت آمدهاند. حضرتعالی در کمیسیون بودجه بودید و این توضیات در آنجا داده شده است در این صورت مقتضی نیست که با یک لایحه که مخالفت دارید یک چیزهایی را هم که یادتان است بگویید یادم رفته است. راجع به اعتباری که برای بعضی مخارج است و هنوز تعهد نشده است اگر نظر مبارک آقایان اعضا کمیسیون بودجه مخصوصا آقای دشتی و آقای سید یعقوب و آقای بامداد باشد توضیحات کافی داده شده معذالک باز هم مخالفت میکنند وزارت فوائد عامه یک موسساتی در نظر گرفته بود و یک مواجبهای گزافی هم در نظر گرفته بود اشخاصی که طرفدار تقلیل بودجه هستند بنده و آقای آقا سید یعقوب و آقای دشتی معادل چهار هزار و کسری از همین لایحه صرفهجویی کردیم زیادیها را زدیم گفتیم برای این که ما موافق با فلاحت هستیم و نمیخواهیم این چهار هزار و پانصد تومان برود توی مالیه صرف میز و صندلی شود شما خرجهای فلاحتی و کارهای فلاحتی هرچه دارید در مقابل این چهار هزار و پانصد هزار تومان در نظر بگیرید و در بودجه ۱۳۰۶ بیاورید به مجلس و ما تصویب کنیم برای این که این اعتبار اگر از دست اداره فلاحت میرفت دیگر اداره فلاحت نمیتوانست این اعتبار را بگیرد ما گفتیم در دست او باشد که با تصویب مجلس به مصرف فلاحت برسد. پس این هم یک قلم تعجبآوری که در اطراف آن این همه حرف زده شود نیست. اینجا فرمودند اشخاصی که مخالفت میکنند. راجع به جنگل است که مخالف با بودجه جنگل هستند و مخالف با ترتیباتی هستند که د جریان است بنده عرض کردم که اگر ترتیبات نامطلوبی است باید جلویش را گرفت ولی حضرتعالی فرمودید بودجه از بین برود و آن ترتیبات هر چه هست باشد. راجع به اتومبیلهای فرد باز به طور تعجب گفتند اتومبیل فرد مثل این که مخبر کمیسیون بودجه و هفده نفر رفقاشان عقلشان نمیرسیده است که اتومبیل فرد آدم نیست اتومبیل فرد اراده و موسسه نیست آقای دشتی: دیگر بنا بود که ما با همدیگر این طور کنیم آقا اتومبیل فرد برای اداره فلاحت لازم است در آنجا توضیح هم دادند که متخصص فلاحت متخصص جنگل میخواهند در اطراف بروند پر و پا کاند اقتصادی بکنند و لوایحی منتشر کنند ماشینها و ادوات را حملونقل کنند. اگر تشریف برده باشند در کرج ملاحظه مینمایند که امروزه اتومبیل فرد محل احتیاجشان است و ما هم لازم دانستیم و این دیگر منشی نیست اتومبیل فرد است بنزین هم لازم دارد...
کازورنی - مسأله حیاتی است
مخبر - بالاخره افکار امثال آقای کازرونی هم با افکار ما باید ترقی داشته باشد
رئیس - رأی میگیریم به این پیشنهاد آقایان موافقیت قیام فرمایند
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس - قابل توجه نشد آقای فیروزآبادی پیشنهاد ختم جلسه کردهاند
جمعی از نمایندگان- صحیح است
رئیس - جلسه آتیه روز پنجشنبه دستور هم بقیه دستور امروز
(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)