مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد ۱۲۹۰ نشست ۲۶۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد ۱۲۹۰ نشست ۲۶۰

مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد ۱۲۹۰ نشست ۲۶۰

Page 1 – 5 missing

باشد که هر سه اصلاح قرائت می شود یک مرتبه رأی می گـیریم ( به ترتیب ذیل قرائت شد ).

۱ـ ازطرف آقای دکترحاج رضاخان به مضمون ذیل .

ماده ۵ـ کلیه دفاین مستخرجه در اراضی دولت متعلق بدولت است فقط صدی ده به مستخرج داده خواهد شد .

۲ـ از طرف حاج آقا ـ ماده ۵ ـ کلیه دفاینی که

از ملک دولت با اجازه دولت استخراج میشود متعلق بدولت است وفقط صدی ده بمستخرج داده میشود این مطلب دراستجازه باید قید شده

و به مستخرج اعلام شود .

رئیس ـ آقای حاج آقا گویا مقصود شما هم همین است .

حاج آقا ـ خیر پیشنهادی که بنده کرده ام این اشکال را رفع میکند .

رئیس ـ اگر قابل توجه بود کمیسیون اصلاح میکند .

از طرف شاهزاده محمد هاشم میرزا ـ بنده پیشنهاد میکنم عوض ماده۵ اینطور نوشته شود کلیه دفاین مستخرجه که دراراضی دولت است بعلاوه مخارج استخراج صدی ده به مستخرج بعنوان حق الزحمه داده خواهد شد .

رئیس ـ تقریباً مدلول هر سه یکی است .

محمد هاشم میرزا ـ خیر مختلف است اجازه میفرمائید عرض کنم .

رئیس ـ بفرمائید .

محمد هاشم میرزا ـ عرض کنم بنده دو مطلب را منظور داشته ام یکی این که درماده ۵ نوشته است در اراضی که از دولت اجازه گرفته شده است و در ماده اول نوشته شده است در تمام اراضی که درمملکت ایران می خواهنددر طلب اشیاء عتیقه کاربکنند بایداز دولت اجازه بگیرند و این توضیحاتی که آقای مخبر دادند با اینکه اگراجازه ازدولت گرفته شده است معین کردند ملک دولت این معنی در نظر خودشان است و الا این معنی از این عبارت مستفاد نمیشود کلیه اراضی که باید مشغول کار بشوند باید بااجازه دولت باشد چه ملک دولت باشد چه ملک اشخاص منتهی اگرمال اشخاص بودباید رضای مالک را هم در نظر داشته باشد دلائلی را که آقای مخبر فرمودند تمام راجع بود باینکه چون در ملک دولت پیدا شده است متعلق بدولت است و این عبارتی را که بنده پیشنهاد کرده ام که اگر در اراضی د.ولت باشد یا اجازه دولت گرفته شده است خارج بشود اما اینکه فرمودند در مسئله دفاین البته کلی اجزاء داردآقای مخبر یک فرمایشی را فرمودند بنده بیشترش عرض می کنم اجازه گرفته است از دولت بواسطه استخراج اشیاء عتبقه بعد از آنکه مبلغی خرج کرده است بیک دفینه برخورده است چه فرق خواهدداشت مثل همان نقره آلات و جواهرات که در ماده چهارک گذشت خیلی خوب صدی ده میخواهید باو بدهید پس لااقل مـخارجی را که این شخص کرده است در ایـن راه آن را منظور دارید که صدی ده بـعلاوه مـخارج استخراج این دفینه باو بدهید حالا میفرمائید که خرج نکرده است ما نگفتیم که حکماً خرج کرده وقتی که خرج نکرده گمان نکنید که یک چیزی علاوه ببرد اگر دو تومان خرج کرده است دو تومان را می برد اگر صد تومان خرج کرده صد تومان را می برد باید دولت در نظر داشته باشد که اگر دفینه را خودش میخواست کار بکند فرضاً می دانست که دفینه در کجا است آیا این مخارج را میدادو استخراج میکرد لابد میداد فرض بفرمائید این شخص مستخرج یکی از مأمورین و نوکرهای دولت از طرف دولت یک استخراجی کرده آیا دولت مخارج استخراجی او را نباید بدهد بنده عرض میکنم که باید بدهد در هردوجا یکی دراراضی دولت و یکی در اراضی غیر پس از وضع مخارج .

رئیس ـ کمیسیون قبول میکند.

افتخار الواعظین ـ چون مخارج را از برای استخراج دفینه نکرده بود که باین عنوان قبول شود باینجهت کمیسیون قبول نمی کند( مجدداً اصلاح مزبور قرائت شد ).

رئیس ـ رأی میگیریم آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می دانند قیام نمایند ( اغلب قـیام نکردند ).

رئیس ـ قابل توجه نشداصلاح حاج آقا قرائت میشود (مجدداً قرائت شد ).

حاج آقا ـ این توضیحی که آقای مخبردادند از آن قیدی که در این ماده شده است هیچ معلوم نمی شود بلکه قیدی که در این ماده شده است بر ضد مقصودشان دفاینی را هم که از ملک دیگران خارج می شود شامل می شودبه جهت اینکه می نویسند درصورتیکه دفاین مستخرجه بعد بین الهلالین نوشته شده است ( از اراضی که از دولت اجازه گرفته شده است ) در ماده اول هـم نوشته شده است که حفر اراضی مملکت ایران در طلب اشیاء عتیقه جداً ممنوع

است مگرپس ازتحصیل اجازه از دولت آنوقت این دو ماده با هم منضم شود معنی این خواهد شد که هر اراضی که از دولت استجازه شده است اگردفینه درآن پیدا بشود مال دولت است واین برخلاف آن است که بیان کردند و موافق همان اشکالی است که آقای خیابانی کرده اند و به هیچ وجه آن اشکالی که در آن هست مرتفع نخواهد شد و بنده آن پیشنهادی را که کرده ام تصریح باین معنی است که دفاین که در ملک دولت استخراج میشود با اجازه دولت است مستخرج بایدآنرامال دولت بداندخودش یک حق الستخراجی برای خودش قائل شده باشد و برای آن اشکالی که در ضمن استجازه اعلام میشودرفع می شود که دفاین که از ملک دولت استخراج میشودوآن شخصیکه استخراج میکند از اولب بداند و حاضر باشد برای اینکه در اول ملک دولت داشته باشد و بداند که یک مستخدمی است در استخراج دفاین و یک حق استخدامی دارد از دولت و این قیدی که اینجا بین الهلالین کرده اند تصور کرده اند که این اشکال را رفع می کنند این قید بیشتر بر ضد مقصودمطلب را اثبات میکند که ازهراراضی که ازدولت استجازه شده در استخراج عتیقات یا دفاین شده اگر دفاین استخراج شده بتاید مال دولت بدانیم و حا آنکه همچو نیست باید قید شود که باید در ضمن استجازه باو اعلام بکنند این بکلی رفع اشکال را می کند بواسطه اینکه این یک اشکال است که آن دفاین وقتی که در ملک دیگری هم باشد مکن است مالک دولت باشد ولی این جا وقتی که قیدشد که در ضمن استجازه اعلان میکندباو که چیزی که در ضمن عمل از دفاین استخراج شد مال دولت است بکل آن اشکالات رفع خواهد شد و بر خلاف آن عبارتی که نوشته اند مقصودشان حـاصل خواهد شد .

رئیس ـ رأی میگیریم باصلاح حاج آقا آقایانی که قابل توجه می دانند قیام نمایند ( اغلب قیام نمودند ).

رئیس ـ قابل توجه شدبااکثریت ۳۷ رأی چهار فقره دیگر اصلاح پیشنهاد شده است ولی چون

این اصلاح قابل توجه شد دیگر آن ها قرائت نمی شود آقایان وزراء برای استیـضاح آقای نیرالسلطان حاضر شده اند بقدر ده دقیقه تنفس داده میشود و بعد از تنفس استیضاح میشود .

رئیس الوزراء ـ حالا بفرمائید استیضاح کنید .

رئیس ـ خیر تنفس داده میشود .

مجلس مجدداً بعد از یک ساعت و ربع قبل از ظهر منعقد گردید .

رئیس ـ طرحی آقای زنجانی در باب نظمیه پیشنهادکرده اند وپانزده نفرهم امضاء نموده اند میفرستیم بکمیسیون مبتکرات وپانزده نفر دیگر از آقایان تقاضا کرده اند راجع به طرح قانونی آقای عـز الملک قـرائت می شود بعد رأی می گیریم ( تقاضای مربور بعبارت ذیل قرائت شدماامضاء کنندگان ذیلاًتقاضا میکنیم که طرح قانونی راجع به شغل دولتی قـبول نـکردن نمایندگـان امروز مطرح مذاکره شود و فوریت آنرا تقاضا میکنیم محل امضاء عز الملک و ۱۵ نفر دیگر).

رئیس ـ آقای عزالملک تقاضاکرده ایدکه امروز مطرح شود .

عزالملک ـ این که امروز تقاضاکردم نه مقصود اینست که امروز حتماً مطرح مذاکره شود فقط مقصود این است که بیش از این به تأخیر نیفتد اگر امروز ممکن است که مطرح شود والا جزء دستور روز شنبه گذاشته شود .

رئیس ـ پس برای امروز تقاضا نمی کنید آقای نیرالسلطان درباب کلیه اوضاع مازندران ازآقای رئیس الوزراء استیضاحی داشتید .

نیرالسلطان ـ عرض میکنم چون بنده شنیده ام که هیئت دولت برای امور مازندران اقداماتی کرده اند یعنی تهیه وتدارکی دیده برای اصلاح آنجالهذا بنده تاده روزاستیضاح خود را توقیف مینمایم و اگر پس ازده روزاقدامی نشد آنوقت استیضاح مینمایم .

رئیس -استیضاح را توقیف نمیشود کرد مگر مسترد دارید.

نیر السلطان - مسترد می دارم و بعداستیضاح کنم.

رئیس ـ ماده ۶ از قانون عتیقات خوانده میشود (ماده مزبور بعبارت ذیل قرائت گردید ).

ماده ۶ ـ آنجا اثاثیه سلطنتی ازقبیل تاج و تخت و شمشیر و کمر و شمشیر وخود وزره و نیزه و سایر آلات حربیه مرصع به جواهرو همچنین ظروف واشیاءدیگرکه درآن اسم سلطانی منقور و علائم دیگر معلوم باشد که متعلق به سلطانی بوده متعلق بدولت خواهد بودو دولت در ازای حق الزحمه ده یک از قیمت آن را به مستخرج میدهد .

رئیس ـ مخالفی نیست ؟ آقا شیخ غلامحسین بنده .

آقا شیخ غلامحسین ـ بنده چنانچه درماده قبل عرض کردم در این ماده هم عرض می کنم که اگر بنا باشد این قانون باین ترتـیب از مـجلس بگذرد بکلی استخراج عتیقات از میان خواهد رفت آنجا شما می گوئید تاج و تخت و کمر شمشیر وسایرآلات مرصع وهر ظرف و اشیائی که اسم سلطانیست و در او منقش است و یا علائمی در او باشد راجع به سلطنت است دولت همه را تصرف می کند صد ده میدهد به اشخاصی که استخراج کرده اند و بنده تصور میکنم که اگر این ماده بگذردهیچ کس نخواهد رفت استخراج عتیقات بکند و عقیده بنده این است خوب بود که وزارت فوائد عـامه بـا کمیسیون در کلیه یک ماده پیشنهاد میکردند که ازجمله اشیائی که استخراج می شودصدی نود اورا دولت ببردصدی ده بمستخرج بدهد دیگر لازم نبود چندین ماده باشد به جهت اینکه این ماده با ملاحظه ماده ۷ دیگر موضوعی نمیماند در ماده سوم وچهارم مینویسندکه صدی بیست داده میشودبدولت بعنوان مالیات وبازهم تکرار می کنم عرض خودم را که اگر این قانون باین ترتیب از مجلس بگذردبکلی استخراج عتیقات از بین خواهد رفت .

معاون علوم ـ تصوری که آقای آقا شیخ غلام حسین فرمودندبنده هیچ نمیتوانم تصور کنم که این قسم عتیقات خیلی زیاد است و حکماً هر کس در این باب اقدام بکند چیزی به دستش نخواهد آمد این هیچ دخلی به این قبیل چیزها ندارد اینها را مابطوراتفاق وبطوراحتیاط نوشتیم و یقین داریم که اگر بیست سال در اراضی این مملکت حفریات کنندشاید۵ پارچه از این قبیل

چیزها بیرون بیایدواین بطور استثناء فوق العاده نوشته شده که اگر یک همچو چیزی باشد این قسم رفتار بشود والا آن چیزی که امروز طرف توجه است و مقصود از عتیقات هم آنها است اینها همان چیزیست که درمواردقبل ذکر شد و اینها راعرض کردم بطورفوق العاده نوشته شده و در واقع به حال موهوم است و شاید هیچ وقت هم همچو چیزهائی استخراج نشود .

حاج سید ابراهیم ـ این بیانات آقای معاون هیچ نتیجه وجواب قانعی نمیشود بجهت اینکه می گوید ظروف و اشیائی که اسم سلطان یا علائمی در او باشد که معلوم شود مال سلطنت است اولاسئوال میکنم که آن علائم چه خواهد بود البته بنابراین اگر یک حاکمی هم از طرف سلطانی حاکم باشدچیزی در اشیائی منقور کند و یا علائمی ازآن حکم دراشیائی باشد البته آن هم متعلق بسلطان است بنده نمیخواهم سئوال بکنم ازآقای معاون که پس ازاین استثناءکه غیر از یک کاسه کلی برای مستخرج چه خواهد ماند و بعد از این استثناء متوالی چه منفعت خواهد برد .

افتخار الواعظین ـ اینجا اگر چنانچه کمیسیون قناعت میکرد به همان جمله که مینویسد فقط اسم سلطانی در او منقور باشد فرمایش آقای حاج سیدابراهیم واردبود ولی اینجا نوشته شده است که در آن علائمی باشد مقصود این است که از روی آن علائم مدلل و ثابت شود که این جزء اثاثیه سلطنتی بوده است و تعلق به یک پادشاهی بوده است اماآقای سیدابراهیم تصدیق نخواهندفرموداما اگریک چیزی متعلق پادشاهی خارج شود او متعلش به پادشاه است و دولت نخواهد بود بلکه تصدیق خواهند فرمود اثاثیه سلطنت متعلق به دولت است این جا کمیسیون فقط اسم سلطان منقور باشد را کافی ندانست قید کردند که به علائم دیگر ثابت شود که این از اثاثیه سلطنتی بوده است ومتعلق به پادشاهی است وقتی که ثابت شد که جزء اثاثیه سلطنت است بدیهی است که باید متعلق بدولت و پادشاه باشد .

آقا محمد بروجردی ـ بنده اولا این مقداری را که معین کرده اند خیلی زیاد می دانم به همان ادله که ذکرشدکه حالاتفصیل نمیدهم و بعلاوه این لفظ علائم خیلی اسباب اشکال و صعوبت تکلیف خواهدشدهمین جوابی که آقای افتخار الواعظین اظهارنمودند وجواب این نشد این که میگویددرظروف واشیائیکه در آن اسم سلطانی منقورویاعلائمی باشدعرض میکنم که دراغلب این عتیقات خاصه این ظروف کاشیکه چندان قیمتی در آنها نیست مگر دراوخطی یا تاریخی باشد که یک اندازه رفع الضررمخارج مستخرج را بکند مثلاً فرض بفرمائیدکه نوشته شده است دراوکه این ظرف درزمان سلطنت فلان سلطان ساخته شده است این ابداً ربطی باثاثیه سلطنتی ندارد و این که این جا فقط نوشته شده است و این مسئله اسباب این میشودکه مأمورین دولت با قوه قاهره اورا خواهند بردو فی الواقع چیزی باقی نخواهد ماند برای مستخرج مگر دو سه تیکه های شکسته که ناقص است و این لفظ متشابه است خوبست توضیح بشود بعلاوه این مالیاتی که وضع شده است خیلی زیاد است .

معزز الملک ـ بنده تصورمی کنم این اظهاراتی که اینجا میشود چندان موافق را واقع و مقصود ما نباشد یعنی این ماده که نوشته شده است نگفته است که کسی حفریات نکند که این را توضیح بکند باید تصدیق بکنیم استخراجی که می شود تنها برای اثاثیه سلطنتی نیست برای بعضی چیزهائیست که قیمتی باشدوحالاحقیقتاً بعضی چیزها است که جزء آن چیزهائی است که باید متعلق بدولت باشد و حالا باسم غیر واگذارشده است باثاثیه سلطنتی ازقبیل تخت و تاج شمشیر وکمرشمشیر وغیره چیزفوق العاده نوشته نشده است نوشته اگر مال سلطانی بوده باشد باسم یا علائمی باشد آن وقت آن متعلق بدولت است هیچ نگـفته اند همینکه یک شعر نوشته در او و اسم آن پادشاه هم جزء آن شعر باشد متعلق بدولت است خیر این طور نیست میگوید علائمی باشد که ثابت بکند که این مال یک دولت و سلطانی بوده است اگر فـرض بکنیم که حفریات نخواهدبودبنده یک چیزبدی نمی بینم که حفریات نشود اگر حفریات نشود یک چیزهای گرانبهائی درزیرزمین خواهد ماند که مردم آنرا استخراج نمیکنند .

حاج شیخ الرئیس ـ بنده لازم می دانم انـظار آقایان را متوجه این مطلب بکنم که سلاطینی که متصرفاتشان دو جور است یـکی اثـاثیه سلطنت نوعیه که معلوم نیست از چه دست به چه دست رسید حاصل این که سلاطین یک مملکت همیشه دارای آن امتیازات بوده اند که بزبان فقهی صفایا می گـویند حالا مادر آنگونه متصرفات سلاطین و محکوکات آن ها حرف نداریم آن بایددرتحت یک عنوان دیگری باشد ولی این را هم باید ملتفت شد که سلاطین مثل سایرمردم معاملات ومحکوکات دارند مزارع و املاک دارندازآن جمله شاید ازیک مالی که بر حسب ظاهر باید محکوم به صحت باشد تا فسادش معلوم شودمثلا پدرش مادرش باو هیه داده است مال شخصی او است حالا ما از کجا اولاتمیزبدهیم که بعدازهزارسال یک شمشیری اززیرزمین بیرون آمدکه این مال خاص خالص نادرشاه مرحوم است یا شاه سـلطان حـسین صفوی اولا این کجا دلیل بر مالکیت او میشود ولی بنده مسلم گرفتم که مال شاه سلطان حسین صفوی است یا مال نادرشاه است دلیل اینکه ندهند بوراث او و به پارشاه عصر بدهند یا پادشاه کشوری که مستخرجات ماضیه در مملکت او می شود یعنی چه بنده تحقیق او را موهوم تر از آن بیانی می دانم که آقای معاون کردند بله مواد فریضه قلیل الوقوع در تـمام قوانین پیدا می شود ولی باید برای همان مواد فریضه قلیل الوقوع که بنظرشان موهوم است ممکن است یک دلیل عادلانه معلومی نوشت که اگریک همچوچیزی پیداشداگر مال سلطانی بود و ومحقق شد که بوراث بدهند و اما اینکه نوشته اند اسم پادشاهی منقور باشد یا بعلائم دیگری همانطور که خودشان بیان کردند در یک کاسه یا یک ظرفی این اسم و علائم باشد این هیچ دلیل مالکیت آن پادشاه نمی شود زیرا که می بینم وشنیده ام از معاصرین باسم پادشاه شاهزادگـان محض افتخاریارواج امتعه واقمشه اسم مینویسند پس این بهیچ دلیل وهیچ قانون شرعاً و عرفاً دلیل بر مالکیت او نمی شود بنده خیلی ممنون می شوم که آن علائم را ذکر بفرمایند و بعد از پانصد سال ثابت می کند و معلوم می کند که این مال شاه سلطان حسین است یا مال فلان پادشاه است .

مخبر ـآقای حاج شیخ الرئیس اگر یک نظر اجمالی به وقایع تاریخی ایران بفرمایند کما اینکه بنده قطع دارم که کاملا به طریق تفصیل دقایق تاریخی در نظرشان هست این مملکت از تهاجمات دو وقایع اتفاقیه که دراین مملکت اتفاق افتاده است از ابتداء تشکیل دولت عجم آن تهاجماتی که از ملل و دول احنبی باین مملکت شده است و آنوقت تصدیق خواهند فرمود که هست در میان عتیقات این مملکت اشیائی که اثاثیه سلطنتی است ومتعلق به پادشاه است و اینجا هم مراد کمیسیون این است که همینقدریک ظرفی و بر روی آن اسم پادشاهی منقورباشد بگویند این متعلق بدولت است خیر باید ثابت بشود که این

جزء اثاثیه سلطنتی بوده است و تعلق به پادشاه است و اما می فرمایند که بوراث بدهند اغلب سلاطین که اگر اشیاء استخراج شود و پیدا شود ما باید وراث آنها را بدانیم گمان میکنم ما هیچ دودمان و وراثشان را نتوانیم بیابیم پس باید داد بدولت و پادشاه عصر اینجا مراد اینن است که اگر ثابت شد که جزء اثاثیه سلطنتی است متعلق بدولت است حالا اگر عبارت را کافی نمی دانند پیشنهادی بفرمایندالبته مجلس وکمیسیون خواهندپذیرفت

رئیس ـ گویا مذاکرات کافی است پیشنهادی از طرف محمـد هاشم مـیرزا شده است قرائت میشود ( پیشنهاد مزبور به عبارت ذیل قرائت شد)بنده پیشنهاد میکنم جزءآخرماده (۶) این طورنوشته شود دولت بعلاوه مخارج مستخرج ده یک قیمت آن را بعنوان حـق الزحمه به مستخرج میدهد .

محمد هاشم میرزا ـ بنده که آن پیشنهاد را نمودم بالاخره چون پیشنهاد آقای حاج آقا که تخصیص به اراضی دولت بود قابل توجه شد پیشنهاد بنده ردشد شاید قانع باشم ولی در این

ماده که هیچ اختصاص باراضی دولت هم داده نشده است و مطلقاً میگوئیم هرچه پیدا شد از قبیل اشیاء چه ازاراضی دولت وچه غیر اراضی دولت ده یک بمستخرج می دهد ما بقی حق دولت است بنده ده یک را کافی نمی دانم یقیناً باید مخارج را منظر داشت و پس از مخارج ده یک بعنوان حق الزحمه باو بدهند و حالا مثال بعضی از آقایان در مصداقش کاری نداریم که کدام یک از اشیاء را باید گفت متعلق بدولت است او از موضوع ما خارج است و در این مسئله خیلی باید مذاکره شود ولی بنده عرض میکنم اگر همچو چیزی پیدا شد اعم از اینکه دراراضی دولت یا غیر دولت خوب است آقای مخبر حق الزحمه را همان ده یک قرار بدهند و ممکن هست که در ملک خودش باشد و زحمت هم کشیده باشد ولی مخارج استخراج او را هم بدهند پس از وضع مخارج ده یک حق الزحمه بدهند اگر هم زیاد شد ده نیم حق الزحمه بدهند .

رئیس ـ مخبرکمیسیون قبول دارداین پیشنهادرا

مخبر چون تشخیص مخارج یک چیزی است که ممکن است اسباب زحمت واختلاف بین مستخرج و مأمورین بشود به این جـهت کمیسیون دادن مخارج را تصویب نمیکند .

رئیس ـ رأی میگیریم باین اصلاح آقایانی که تصویب میکنند قیام نمایند ( کسی قیام نکرد ).

رئیس ـ قابل توجه نشد آقای رئیس الوزراء اظهاری داشتید ؟

رئیس الوزراء ـ از بابت بودجه دربار بود به هیئت وزراء لایحه پیشنهاد کرده اند که قرائت بشود حضور نمایند گـان محترم محض اطلاع

وزیر خارجه ـ بعد از ورود والا حضرت آقای نایب السلطنه مسلم بود که نظر اولیاء دولت و نمایندگـان ملت همیشه براین بودکه ازنظریات و اطلاعات ورأیهای مقننه ایشان استفاده بکنیم و در امورات مملکتی نظریات و رأی ایشان را مـحل توجه قرار بدهیم که برای ما اسباب سعادت وموجب پیشرفت مقاصد است و لکن متأسفانه دریکی ازامورکه مستقیماً راجع بایشان بودغفلتی واقع شده است بدون اینکه نظریاتو ملاحظه ایشان در آن بشود از مجلس گذشته و این مسئله مسلماً خیلی به مقام نیابت سلطنت برخورده است و حق هم این است باین واسطه هیئت وزراء در این باب لایحه به مجلس محترم پیشنهاد کردند که اینک از اطلاع خاطر نمایندگان محترم میگذرد ( لایحه مزبور رابعبارت ذیل آقای وزیرخارجه قرائت نمود ).

مقام محترم مجلس شورای وملی ـ چون از قرار معلوم بودجه دربار در این چند روز در مجلس تحت مذاکره آمده و با حک و اصلاحی که در کمیسیون بودجه سابق شده بود از مجلس گذشته است هیئت وزراء لازم میدانند تفصیل امرو بی ترتیبی پیشنهاد آنرا باطلاع نمایندگان محترم برسانند اوایل ورود والاحضرت اقدس آقای نایب السلطنه دامت عظمه معروض افتاد که بودجه به جزو هم در عهد نیابت سلطنت و وزارت دربار سابق داشته و پیشنهاد کرده بودند بعد از انتخاب والاحضرت معظم الیه باین مقام در غیاب ایشان بدون اینکه تحصیل اجازه کرده باشند ویا از مبنی و ترتیب آن والا حضرت اقدس استحضاری حاصل آمده باشد در کمیسیون مجلس در آن تغییرات داده شده والاحضرت معظم له بعد از ورود خودشان محض اینکه موافق قواعد معموله نباید بودجه دربار به جزو به مجلس رفته باشد بریاست سابق مجلس و معاون وزارت مالیه اسبق مقرر فرمودند بودجه را از مجلس پس بخواهند تا در موقع اقتضی وزارت مالیه با تحصیل اجازه از نیابت سلطنت عظمی مبلغی بدون جز و بطوریکه همه جا مرسوم است به مجلس پیشنهاد نماید و حسب الامر چنانکه رئیس کمیسیون بودجه کاملا مستحضر است که بودجه از مجلس اعاده شد عجب اینکه معاون وزارت مالیه هم ما واقع را از حضور والاحضرت کتمان کرده دیگر بعد از آن هیچ مذاکره در این باب بعمل نیامده است و ابداً انتظار نمیرفت که با چنین مقدماتی مواد یک بودجه استرداد شده بدون اطلاع وزارت مالیه وقت که این امر راجع به مسئولیت خاص او هست و باید بدواً از نیابت سلطنت عظمی استمزاج نمایند با حک و اصلاحاتی که در کمیسیون سابق و بدون اجازه حاصل کرده بود به مجلس پیشنهاد شود و حال آنکه اگر مشورتی باخود والاحضرت اقدس دامت عظمه شده بود البته با مقتضیات حفظ اعتبار دربار از ملاحظه و صرفه صلاح ملت صلاح نظر نمی فرمودند اگر چه معین است اغلب نمایندگان محترم مستحضر نشده اند که این بودجه چقدر بی ترتیب پیشنهاد شده و بحث آن برکسی است که بدون هیچ دقت و مطالعه و اجازه این تصرفات را نموده و از اینرو حقیقتاً کمیسیون به غفلت افتاده و چنین وهنی به نیابت سلطنت وارد آمده ولی در هر حال چون در ممالک مشروطه این مسائل جای کمال دقت و اهمیت است حتی امور راجعه به وزارت خانه مرسوم نیست قبل از مشورت و استطلاع عقیده و نظر مسئول آن وزارت خانه به مجلس پیشنهاد شود و در تاین موضوع که اهمیتش به مراتب بیشتر از یک وزارتخانه است و میبایستی خیلی وقع به دربار دولت گذاشته میشد باید اعتراف نمود که بواسطه صرف نظر از رعایت این نکته آن وهن واقع شده و به همین جهت است که والا حضرت اقدس مداخله خودشان را در امر دربار وهن دیگری فرض فرموده و نتیجه منطقی این ترتیب را اینطور دانسته اند که هیئت وزراء از نمایندگان محترم درخواست نمایند کمیسیونی از طرف وزراء بودجه دربار را اجراء و ادره نمایند و مخصوصاً این نکته را قید و تصریح فرمودند که تمام این اظهارات از طرف شخص خودشان است زیرا مه اختیار دربار باید حتماً با سلطنت عظمی باشد و از حقوقی است که نمیتواند مسلوب شود و در موقع خود باقی و محفوظ است و اظهارات فوق ابداً نباید خللی به حقوق سلطنت وارد نماید در باب آنچه را هم برای نیابت سلطنت عظمی منظور شده قصد فرمودند که به معاش شخصی اکتفا فرمایند فقط برای مخارج بعد از این مستحفظینی که تاکنون خودشان داده اند بایدقرار مخصوصداده شود برای سایرمخارج

نیز وزارت مالیه مباشری تعیین نماید که هر چه در موقع لازم شد به تصویب هیئت وزراء خود آن مباشر تهیه و خرج نموده مسئول وزارت مالیه باشد.

وزیر خارجه ـ این پیشنهادی بود که از طرف وزراء شده است و ملاحظه که میفرمائید همان نقطه منطقی است که خود آقای نایب السلطنه ازاین مسئله استمزاج و استنباط فرموده اند و مسلم است که در این موقع کمال اهمیت را داشت که نظرات خود والاحضرت مطالعه و به موقع اجراء گذاشته شود چون اینکار نشده است و بعضی مشکلاتی هم بالفعل در دربار پیش آمده و اهالی دربار بواسطه تضییقاتی که از الین بودجه در خودشان میبینند کار را به مورد اشکال آوردند و اظهاراتی می کنند که شاید هم حق داشته شاید برای .والا حضرت هم کمال زحمت است که در مقابل آن اظهارات اقدامنی بکنند این است که هم نمیخواهند در آن موضوع اظهاری فرموده باشند مبادا بعضی شبهات برای بعضی اشخاص پیدا بشود و از طرف دیگر وضع دربار را ببینند نمیتوان اداره کرد و میخواهند بکلی خودشان را خارج و در این مسئله به هیچ وجه مداخله نکنند در ترتیب دربار هم بطوریکه اسبالب اعتبار یک دولتی و حیثیت یک سلطنتی است اداره شده باشد و باین واسطه طرز دیگر به نظر نمی آید و برای رفع این اشکال چیزی به نظر نمی آید جز اینکه یک کمیسیونی تشکیل شود از برای اینکه این سابقه پیش آمده است خودشان رزا بکلی بکنار گذاشته باشند حالا به نظر آقایان هر چه می آید در این مقام البته باید عمل شود .

رئیس ـ تقاضایی که شده است انعقاد یک کمیسیون است حالا نمیدانم که دراین موضوع امروزمذاکره بکنیم یابگذاریم برای جلسه دیگر

آقا میرزا مرتضی قلیخان ـ اجازه بفرمائید دو کلمه توضیح بدهم که اذهان آقایان مسبوق شود .

رئیس ـ این توضیح لازم نداردمسئله این است که یک کمیسیونی انعقاد شود باید رای بگیریم

(اظهار شد که امروزه مطرح شود )

رئیس – رای می گیریم آقایانی که تصویب

میکنند این مسئله امروز مطرح شود قیام نمایند( اغلب قیام نمودند ).

رئیس ـ بااکثریت تصویب شد که امروز مطرح شود .

محمد هاشم میرزا ـ چون رأی دادن بـایـن کمیسیون موقوف باین است که لایحه از طرف وزراء پیشنهادشده است بنده می خواهم عرض کنم که انعقاد این کمیسیون را جایز خواهند دانست یاجایزنخواهنددانست اولاً چون مطالب باید شور بشود لهذا عرض میکنیم یک قسمتی از نطق وزیرامورخارجه را کاملا تصدیق میکنم ومقام مقدس نیابت سلطنت را منزه ومبرا ازهر چه میدانیم مقصود این است که از کمیسیون گذشته است عرض میکنم که این بودجه دربار که بکمیسیون بودجه آمددر عهد نیابت سلطنت عضد الملک بود آن وقت ایشان زنده بودند و نظریاتی که کرده بودند ووزارت مالیه آن وقت به مجلس پیشنهاد کرد درچندین ماه قبل وزارء آنوقت هم مطرح مذاکره شدوازطرف دیگر هم معلوم نیست که این راجع به نیابت سلطنت است نه راجع به شخص واحدی مثل یک وزارتخانه البته نظریات نیابت سلطنت آن وقت هم مدخلیت داشت این بودکه با نظرات نیابت سلطنت آنوقت ما مطرح قرار دادیم و تا دو ماه کمیسیون با حضور معاون وزارت مالیه در آن مذاکره کردیم تا بالاخره این اتفاقات افتاد و تشریففرمائی آقای نائب السلطنه حالیه نزدیک شد گفتیم چند روز باشد که ایشان وارد شوند چند روز توقیف شد تا ورود ایشان بعد معاون وزارت مالیه آمدند پس گرفتندببرند که نظراتی دارند بکنند و بدهند بعد ازاینکه معاون وزارت مالیه آن را پس گرفت یعنی بردند که نظرات خودشان راکرده بیاورندبعدازچندی که گذشت بقیه این مسئله مذاکره شد واین که می فرمائید میبایستی کمیسیون استجازه کند کمیسیون به هیچ وجه طرف با والا حضرت نباید بشود کمیسیون با وزارت مالیه یا نماینده مالیه طرف است وازاواجازه خواست اگراینطور بوده است که استعلام و استجازه از مقام نیابت سلطنت شده باشد این یک چیزی است راجع به وزراء خصوصاً وزیر مالیه به هیچ وجه من الوجوه راجع بکمیسیون نیست چیزی که به کمیسیون ازطرف وزارت مالیه پیشنهاد شده است در تحت مذاکره آورده است و مذاکره کرده است و به مجلس هم رسیده است و گذشته است و حالا هم انعقاد کمیسیون جهتی ندارد تصور نمیکنم که ازاول انعقادمجلس تاحالایک همچو پیشنهادی شده باشد که یک کمیسیونی حاکم برمجلس باشد یا محاکمه کند بین رأی مجلس وکمیسیون یاپیشنهاد وزراء تقریباً این کمیسیون محاکمه خواهد نمود که ببیند پیشنهاد وزراء درست است یا نظر آقایان لهذا بـنده بـه ایـن کمیسیون عقیده ندارم .

وزیر خارجه ـ اینجا یک اشتباهی شده است و آن این است که باید فهمید که بعد از این که بودجه را از کمیسیون پس گرفتند معاون مالیه یا وزیر مالیه آمده است به کمیسیون گفته است که نظریات آقای نائب السلطنه این طور بـوده است نگفته است و داخل مذاکره شده اید اگر چنانچه معاون مالیه یا وزیر مالیه آمده باشد و این اظهار را کرده باشند آنوقت البته ایراد به وزارت مالیه خواهد بود واگر نیامده باشند و به کرده خودشان دنباله این کار را گرفته باشند آن وقت نمیدانم ایراد با کی است و اینکه فرمودند که کمیسیون حاکمه معین کنند این طور نیست شاید بنده نتوانسته باشم درست ادای مطلب را کرده باشم نخواستند کمیسیون حاکمه تعیین بکنند مقصود این است که بودجه دربار بودجه است که سربسته به دربار میدهند و آن وقت او را می بایستی که خود سلطنت که به اشخاصی که داخل در کارند وذی الحق هستندتقسیم این حقوق را بکنند رسا نیست و کفایت نمیکند و والا حضرت هم اگر بخواهند بفرمایند که این کفایت نمیکند نمیخواهنداین اظهار را بکنند که سوء تفاهمی بشود و اگر بفرمایند که کفایت میکنداهالی دربار متقاعد میشد باین واسطه بود که یک کمیسیونی خواسته اند که آن کمیسیون بنشیند و با اطلاع وزارت مالیه رسیدگی کنند برای دربار قسمت کنند تا این که هم ساحت ایشان منزه باشد و هم حقوق اجزاء درباری درست منظورشده باشدکه اسباب زحمت برای دولت و ملت معین نشود .

رئیس ـ آقای آقامیرزامرتضی قلیخان توضیحی داشتید بفرمائید .

آقامیرزامرتضی قلیخان ـ بعضی مطالب است که در مجلس شورای ملی میشود باید رعایت مخالف و موافق بشود که ببنیم مطلب چیست ولی این مسئله اتفاقی است به جهت اینکه هم اتحاد و هم اتفاق ملت در این است که هرچه آقای نایب السلطنه بفرمایند صحیح است و در مورد فرمایشات شخص والا حضرت طوری اتفاق دارند که هرچه مبی فرمایند بدون دلیل و برهان قبول می کنند پس از این جهت آقایان میفرمایند بنده این را توضیح بدهم این بودجه که نـوشته شـده است در زمـان دربـار آقـای مستوفی الممالک نوشته شده و در زمان نیابت سلطنت مرحوم عضد الملک ولی تمام نشده و بمجلس نیامده بود تا زمان ریاست وزراء آقای مستوفی الممالک بمجلس آمدودرزمان وزارت مالیه مرحوم صنیع الدوله وان هم بطور رسمی نبود که درمجلس علنی تقدیم شده باشد همین قدراین راآوردندبه هیئت رئیسه و هیئت رئیسه دادند بکمیسیون بودجه که نظریاتی درآن بشود درکمیسیون بودجه خواستند مشغول نظریات بشوند گفته شد که باید نظرات مالیه اولا بشود به جهت اینکه وزارت مالیه بهتر مسبوق است ازترتیبات ادارات سلطنتی تا ما که اینجا هستیم وخارج از عمل دربار سلطنتی هستیم و وزارت

مالیه امتناع کرد که مالیه را حق نظارت در این نیست وما اصرارکردیم که شما و من غیر رسم نظریات بکنیدلهذامن غیررسم نظریاتی ازطرف مالیه شد و داده شدبه کمیسیون بودجه در آنجا شروع به مذاکره شد و به نصف رسیده بود که آقای نائب السلطنه حالیه وارد شدند روز سوم ورود ایشان معاون وزارت مالیه عمید الحکماء آمدندبکمیسیون و این بودجه را استرداد کردند و اظهار داشتند که والا حضرت خیلی متألم شده اند از این که چرا بر خلاف قوانین تمام ممالک متمدنه بودجه دربار جزو به جزو به مجلس داده شده است و بودجه دربار را که بصحه مرحوم عضدالملک است خواسته اند و باید رد شود ما هم عین آن بودجه را رد کردیم ولی چون زحمتی کشیده بودیم و تا نصف رسیده بود کمیسیون استعداد دارد نظراتش را تابه آخررسید ونه این است که قصد کمیسیون این بوده است که نظراتی بکند و جزو به جزو اجزاء دربار را برای شان حقوق معین بکند که وهنی وارد بشود بلکه به جهت اینکه نظراتش از روی مأخذصحیحی باشد وخواست مأخذی بدست باید که ازروی آن مأخذحکم کلی بکند و فقط یک ماده واحده آمدبمجلس حالا بدون نظرات آقای نایب السلطنه یک ترتیبی پیش آمد بدون هیچ سابقه و هیچ تقصیری و بدون این که ملاحظه شده باشد که خواسته باشند تعمدی بکنند نه کمیسیون و نه مجلس در این باب هیچ سابقه نداشت که ترتیب این چیست و ازبنده توضیح خواستندکه عرض کنم مجلس بایک خلوص نیتی و با یک صمیمیتی در کمال میل آنچه پیشنهاد شده بود تصویب کرده است بدون مباحثه و مذاکره به ملاحظه این که یقین کردند که کمال مساعدت را نموده اند بـنده گمان میکنم که اگر این بودجه به نظر مبارک خودشان میرسید و خودشان میخواستند اصلاح بکنندخیلی کمتر از این اصلاح میکردند و هم چنین باز همچو احتمال میدهم که اگر چنانچه چندین برابر این اندازه شخص خود ایشان تقدیم مجلس می کردند و می فرمودند که من مقتضی می دانم این مبلغ تصویب شود مجلسبدون این که مذاکره و مباحثه شود تصویب میکرد پس این طوری که این مسئله اتفاق افتاد عمدی نبوده است ووالا حضرت اقدس تصور می کنم که خودشان بخوبی مستحضرند از حسن نیت مجلس در حق ایشان فقط تصور میکنم که شایددرخارج کسی ملتفت نشودباین مطلب وتصورکنندکه مجلس بدون اتخاذ رأی ایشان این بودجه را تصویب کرده است که این وهن به مقام منیع ایشان برسدو باین جهت تصور می کنم که این مذاکرات اینجا رفع تمام وهن هال ر ا بکند و بنده با کمال جسارت این را عرض میکنم که ابداًمقام منیع نیابت سلطنت فرمایشی نکند که برخورد و گویا حق نداشته باشند مقام منیع نیابت سلطنت را فرمایشی بکنندکه به آن مقام بربخورد واینکه خواسته اند که مجلس یک کمیسیونی تعیین کند و بیایند دربار و ترتیب آنجا را تعیین بکنند این به مقام سلطنت بر میخورد و با کمال جسارت عرض می کنم گویا این حق را نداشته باشند که این تقاضا را بفرمایند و مجلس هم گویاحق نداشته باشد که این تقاضا را قبول بکند ایشان باید با کمال بزرگی وحقی که دارا هستند امر بفرمایند یک کمیسیونی از وزراء تشکیل بدهند چه کمیسیونی است بالاترازوزراء که همیشه داخل درباربوده اند واطلاعات درباری دارند ترتیبات دربار را بدهند و تقسیم بکنند یقین دارم که ایشان هم ملاحظه تمام نکات و مقام سلطنتی خودشان را خواهند کرد و یقین دارم بنده که نسبت بشخص خودشان هیچ حرفی نخواهند داشت وبعداً مداخله هم در آن نخواهند کرد و یقین است هیئت دربار چیزی را که بایشان عرضه بدارند ایشان تصویب خواهند کرد و به هیچ وجه محتاج بتصویب

مجلس و کمیسیون نخواهند بود و بنده باین دلیل کمیسیون را رد میکنم و هیچ نمیتوانم قبول کنم .

رئیس الوزرا ء ـ در باب بودجه دربار در اول تشکیل دولت جدید در حضور مرحوم نایب السلطنه با حضور وزراء و بعضی از آقایان وکلاءکه شرف حضوردارند نشسته صحبتی در این مخصوص شد و یک قراری آنجا گذارده شدگفتندما سابقاًیک پادشاهی داشتیم که مدعی ملت ما بود مدعی دولت ما بود مدعی مجلس ما بود و یک حقوق باو می دادیم و حالا یک وجودمقدس پادشاه ماست ویک نایب السلطنه داریم مثل مرحوم عضدالملک که واقعاً ایشان هم وجود محترمی بودند سزاوار نیست که حقوق اینهارا کمتر از حقوق یک همچو پادشاه ظالمی بدهیم واگرواقعاًاین بودجه هم یک چیز زیادی داشته باشد بر خرج شاه آن هم در واقع مال ما است و مال مملکت است در یک جائی آنرا می گذاریم و باز اگر اورا لازم داشته باشیم اورا خرج میکنیم همه این را تصدیق کردند آن وقت آن گذشت درثانی که این اتفاق افتادواقعاً با تشریف داشتن آقای نایب السلطنه نظریات ایشان خیلی لازم بود و حالا چه کمیسیون در این خصوص سهو و خطا کرده باشد یا هیئت وزراء سهو کرده باشدیا وزیر مالیه در این باب سهو و خطائی کرده باشد لازم بود که بایشان بنمایند وتصدیق ایشان را شرط بدانند حالا هم نمایندگان محترم همین طوری که آقای نایب السلطنه خواسته اند کمیسیونی راقرار میگذارند که مذاکره بشودچون این تبعیض که حالا قرار گذارده اندبرای این اشخاص که دردربارهستند کفایت نمی کند و اگر هم آقای نایب السلطنه بخواهند حقوق انها را باین ترتیب کسر بکنند اسباب رنجش آنهائی که آنجا هستند میشود و اگر بخواهند که به همین مبلغ اکتفا بکنند این کفایت نمیکند باید همان مبلغی که در بدو امر در مجلس مقدس تصویب کرده بوده باین پادشاه معصوم بدهند حالا بنده اینطور تصویب میکنم دیگرنمایندگان محترم خودشان مختارند

حاج وکیل الرعایا ـ گمان بنده این است که دوازده یادداشت والاحضرت اقدس آقای نایب السلطنه به مجلس فرستاده اند و آنها تصدیق میکرد حقوق حاکمیت ملت را و این یکی از چهاردهمی است تفکیک میکند حقوق سلطنت را خوبست همه وقت تساوی حق در همه جا منظورشده باشدبله سایردولتها شاید صدی یک از عایداتشان را به معارف سلطنتی میدهند اما باید دانست که دولتی هم هست که سه هزار کرور عایدی دارد آن وقت تصور می کند که صدی یک چقدرمی شود مملکت ما یک دربار شاهی را باین کمی عایدات خوب میشود اداره کرد خصوصاً بآنچه که میبینم نسبت به مخارج سلطنت با مالیات مملکتی و ازعایدات مملکت گویا بیش از صدی سه و نیم نباشد تقصیر از عایدات ما است کـه کـم است زیـرا مالـیات مستقیم وغیرمستقیم مابیست وشش کروراست عجالتاً و این تقصیرازکمی بودجه کل ماست و آنچه که بنده میتوانم قطع داشته باشم وازخودم بگویم این است که این بودجه که از مجلس شورای ملی گذشته است برای مخارج درباری کافی نیست وشاید رئیس اجرای امروزه حاضر باشدکه دارائی خودش رااینجا صرف بکند ولی شایداو را همه که رویش بگذاریم برای یکسال کفایت نکند ولی این چه چیزرالازم دارد همان چیزراکه الان ازطرف دولت پیشنهاد شده است به توسط یک کمیسیون عجالتاً دقیق شدن باین مخارج و بعد مجلس دو مرتبه یک رأی سری بدهد گمان می کنم که این یک تقاضای بدی نباشد اما اینکه آقای رئیس الوزراء خواستند در خصوص این که همان مخارجی که در زمان اعلیحضرت محمد علی میرزا داده شده باز هم داده شودگمان میکنم فراموش شده است که ما یک صد هزار تومانی هم باید به بیرون بدهیم که آن هم تقریباًجزومخارج سلطنتی است برای یک پادشاه مخلوعی چون آن هم جزء مخارج سلطنتی است میتوان جمع بین این هردورا کرد و آن صد هزار تومانی را که مجبوریم بیرون بدهیم جزء این بودجه سلطنتی محسوب کرد وکلا روی هم رفته بودجه سلطنتی و آنچه که بیرون داده می شود همان باشد که سابقاً داده میشد و تصور میکنم که کمیسیون لازم بوده که در این خصوص یک رجوعی به وزارت دربار میکرد واز آنجارأی نیابت سلطنت را میگرفت واین هم غفلتی است که تقریباًبرغفلتهای دیگر ملحق شده است و… که واقع شد این غفلت .

وزیر امور خارجه ـ بیاناتی که آقای مرتضی قلیخان فرمدند اولا شبهه ندارد که آقای نایب الیسلطنه بهتر از همه صمیمیت و موافقت مجلس را بـا خـودشان می دانـند تـمام افـراد نمایندگان محترم کمال امتنان را اظهار کرده اید و ایشان هم امتنان دارند در این لایحه هم که تقدیم شد قید شده است که شاید غالب از نمایندگان از مزیت اینکار استحضار نداشته اندپس این هم پیش هیئت وزراء و نیابت سلطنت معین ایت و اما اینکه فرمودند کمیسیون نمیتواند اینکاررا بکند و هیئت وزراء این کاررا بکنند اگر یک کار بی قانون است ما هم بخواهیم بکنیم بی قانون است همانطوریکه مجلس حق ندارد وزراء هم حق ندارند بودجه سلطنت بودجه جداویک کاسه باید باشد و هر طوریکه باید تقسیم بکنند میکنند و اگر بنا باشد که وزراء بتوانند مداخله در اینکار بکنند ما هم نمیتوانیم هر دو یک حالت دارد پس هیئت وزراء هم که در این خصوص مداخله نمیکنند برای این است که آن مقصودی که آقای نایب السلطنه دارند بالخصوص از مداخله وزراء حاصل میشود اینکه خواسته اند کمیسیونی هم از مجلس تشکیل شده با وزراء منعقد شود و در این باب مطالعاتی بکنند و ترتیب وضع آن مخارج را مشخص بکنند که مسئولیتش دیگر بربای خودشان و هیئت در بار نماند و اینکه حاج وکیل الرعایا اظهار داشتند که صد هزار تومان از بودجه دربار دولت به مخارج داده میشود بنده که در اینجا نبوده ام لکن شنیده بودم که در زمان مجلس سابق پانصد هزار تومان نقد و پنجهزار خروار جنس از برای بودجه سلطنتی معین کرده بودند ولی این پانصد هزار تومان و پنج هزار خروار جنس را سلطنت قبول نکرد و قناعت نکرد و دویست هزار تومان و پنجهزار خروار جنس علاوه خواست بطوریکه اینکار به جز به مشاجرات شد و همانطور هم بالاخره معلوم میشود عملشان عمل هفتصد هزار تومان و هزار خروار جنس بودجه است پس اگر چیزی مخارج داده میشد باید از آن هفتصد هزار تومان داده شود نه از پانصد هزار تومان دیگر اینکه میخواستم عرض کنم باید دید و بعد از آن که بودجه مسترد شد آیا از طرف وزارت

مالیه خود وزیر مالیه یا معاونشان پیشنهاد به مجلس کرده اند که گذشته اند بدهند مذاکره در بودجه را یا خیر و این یک تحقیقی است که خیلی لازم است و بالاخره چیزی که تصور میشود آقای نایب السلطنه را بتواند اقناع کند این است که یک کمیسیونی تشکیل شود که اگر بخواهند یک اقدامی میکنند لااقل یک مذاکره بشود که یک نهایتی باینکار بدهند به جهت اینکه آقای رئیس الوزراء هم مداخله در اینکار نمیکنند و باید به مقام اصلاحش برآمد به مقام اصلاحش هم تا از طرف مجلس اقدامی نشود گمان نمیکنم اصلاح پذیر باشد خود آقای نایب السلطنه هم نمیخواهند در این باب یک کلمه اظهار کرده باشند و باین واسطه یک عده را از خودشان رنجانیده باشند و از طرف دیگر هم برای خودشان چندان مناسب نیست که ایشان را طرف قرار بدهیم و یک عده ناراضی از ایشان باشند پس باید اینکاری را که بی رویه واقع شده است اصلاح کرد حالا ممکن است کمیسیونی از طرف مجلس منعقد شود که با وزراء در این باب یک مذاکره بکنند که واقعاً این محذور را بتوانند رفع کنند

حاج عز الممالک مخبر کمیسیون ـ گویا نکته اساسی که محل مذاکره شده است این بوده است که وقتی معاون وزارت مالیه بودجه را استرداد کردند مجدداً آیا بودجه دربار باطلاع وزارت مالیه تصویب شده است یا خیر و این نکته که حل شد بقیه مسائل حل میشود در صورت مخابره کمیسیون بودجه اگر ملاحظه بشود خواهیم دید که وزیر مالیه معاون خودش را رسماً به کمیسیون بودجه معرفی کرده است و بعد از آنکه آن بودجه را استرداد کردند باز باحضور معاون وزارت مالیه مذاکره میشد و مستقیماً معاون وزارت مالیه رأی خودش را تقدیم کمیسیون کرد و کمیسیون بدون اینکه تغییری در آن بدهد به مجلس تقدیم کرد و بطوریکه ملاحظه شد و همانطوریکه پیشنهاد شده بود مجلس هم بدون مذاکره و تغییر در آن رأی دادو حالا بطوریکه وزراء پیشنهاد کرده اند کمیسیونی خواسته اند با کمیسیون بودجه داخل مذاکره شوند و بعد هم طوری که اصلاح شده است پیشنهاد مجلس شود.

حاج آقا ـ بنده میبینکم چون آن نقطه نظر اصلی بگکلی از بین رفته و در عوض مذاکراتی را که هیچ مربوط به آن نیست داخل شده ایم پس خوبست بدانیم اظهارات وزراء در این موقع راجع به چه نقطه نظری است یعنی آن رسوم معموله که در آوردن بودجه به مجلس معمول است در این بودجه که مهمترین بودجه های مملکتی است بعمل نیامده یعنی بودجه که مرجعش نیابت سلطنت است که باید نظر نیابت سلطنت در آن ملحوظ باشد بدون اینکه آن نظر در این بودجه بشود به مجلس آمد و این خلاف معمول

و خلاف طبیعتآودادن بودجه به مجلس است چنانچه سایر بودجه ها هم باید به نظر وزیر که آن بودجه راجع به وزرات خانه او است رسیده باشد و پس از آن داخل مجلس شورای ملی بشود این خلاف رسم از چه شد آنرا باید تحقیق کرد و بنده به نظرم میآید که این از وظیفه وزراء و تکلیف بزرگ آنها است که باید تحقیق کنند و ببینند این است که پشت پا زد به یک رسم معموله با این اهمیتی که این بودجه داشت آن که بود آن معاون وزارت مالیه بود که این بودجه را میآورد به کمیسیون بودجه و داخل مذاکره آن میشودو کمیسیون غیر از اینکه اورا نماینده رسمی وزرات مالیه بداند چاره دیگر ندارند و البته آن معاون نظرات خودش را باید بدست بیاورد و به تکالیف وخودش رسیدگی کند که نظرات هر کس که در آن بودجه لازم است بدست بیاورد و کمیسیون رأی هم بدهد کمیسیون به خیال اینکه این ترتیب بعمل آمده است بودجه به مجلس آمدهو در آنجا به کمیسیون بودجه رفته است کمیسیون تکلیف دیگری نداشت و باعتقاد وکلای محترم این بودجه به ترتیب معمول به مجلس آمده و باعتقاد اینکه نظر نیابت سلطنت در این ملحوظ است به تمام جهات موافقت نمود و بآن رأی داد حالا دو مطلب ما در اینجا داریم یکی اینکه این رسم معمول بعمل نیامده است یکی اینکه چون این ترتیب بعمل نیامده است ممکن بود نظراتی وزارت مالیه غیر از نظرات وزارت مالیه سابق و همچنین نیابت سلطنت نظراتی غیر از نظرات نیابت سلطنت سابق داشته باشند ما تلافی این دو مطلب را کرده باشیم و آن باین میشود که نظرات وزارت مالیه حالیه و نظرات نیابت سلطنت حالیه در این ملحوظ شود و ما باید این دو نظر را در این بودجه که اینجا گکذشته و برده اند اخذ بکنیم و این نمیشود مگر اینکه بودجه برده شود و نظرات جدیدی اگر هست بشود دو مرتبه به ترتیب وارد مجلس شود بنده با تمام این مطالبی که گفته شد همراهم البته باید جبران این خلاف رسم معمول بشود ولی یک کمیسیون مخصوص را هم هیچ لازم نمیدانم برای اینکار و البته آن نظری که باین شد که معاونت وکلای محترم را خواستند در این مقام کمیسیون بودجه خودش که خیلی لایق است برای این مقام همین بودجه را اگر بدانند و هیئت وزراء با کمیسیون بودجه بنشینند و یک قراری بدهند که تمام مقصود بعمل آمده باشد و بنده زیاد بر این تصور میکنم که لازم نباشد در این خصوص مذاکره بشود و اگر صحیح میدانند اظهارات بنده را تقاضا میکنم یا هیئت وزراء به همین ترتیب قانع شوند یا اینکه رأی بگیرند که به کمیسیون بودجه رجوع شود .

رئیس ـ تجاوز از پانزده نفر اجازه خواسته اند مذاکره هم گویا کافی باشد در این پیشنهاد هم باید رأی گرفت (گفته شد در کدام پیشنهاد )

رئیس ـ در این پیشنهادی که تقاضا شده است کمیسیونی از طرف مجلس معین بشود بروند بودجه را که تاز مجلس گذشته و تصویب شده است با معیت و وزراء اجرای آن را نمایند آقایانی که این تقاضا را تصویب میکنند قیام نمایند( چند نفری قیام کردند ).

رئیس ـ تصویب نشد .

وزیر امور خارجه ـ حالا که این رأی را ندادند پس آن رأی مراجعه به کمیسیون بودجه را مقرر فرمائید که در آن مذاکره کنیم و بعد نتیجه معلوم میشود .

رئیس ـ این یک مسئله دیگری است غیر از آن تقاضا .

وزیر داخله ـ در اینجا دو مطلب است یکی آنکه در فرمایشات بعضی از آقایان گفته شد که این کار بی رویه از کجا طلوع کرده است بنده عرض میکنم که این جای تعجب نیست در مملکتی که این همه مشاغل و مسائل مهمه روی هم ریخته در ظرف چند ماه یعنی از روزی که این بودجه درباری به مجلس پیشنهاد شده است یک مرتبه نیابت سلطنت تغییر کرده است دو وزیر مالیه عوض شده است چند روز ی است وزرات مالیه بی وزیر مانده است دو مرتبه ریاست مجلس عوض شده است دو مرتبه کابینه عوض شده یک مرتبه گویا اعضای کمیسیون بودجه عوض شده در همچو موقعی چه جای تعجب است که بر حسب اتفاق چنین سوء اتفاقی را دچار شویم ولی در این هم گویا شبهه نباشد که این اتفاق وارد است و در حقیقت بدون اخذ و استمزاج رأی مقام منیع نیابت سلطنت هم در آن ملحوظ شده باشد پس این یک حادثه است و در اصلاح آن باید کموشید و گمان میکنم هیچ یک از آقایان نباشند که با هیئت وزراء شرکت نکنند در اصلاح این کار و البته هم متفقیم که این سوء اتفاق باید اصلاح بشود و البته آقایان تصدیق خواهند فرمود که باید مقام منیع نیابت سلطنت را بکلی از این کار کنار بگذاریم به جهت اینکه واقعاً شایسته نیست که گفته شود فلان قسمت بودجه دربار چون کافی نبود ایشان خواسته اند که کافی باشد و ایشان را داخل این سوء تفاهمات و این مطالب نباید کرد و البته آقایان نمایندگان هم کمال موافقت را در این مسئله دارند ولی از یک طرف چون این مسئله باید اصلاح شود تقاضائی کابینه وزراء کرده بودند یک کمیسیونی از کجلس باتفاق وزراء این بودجه را اجرا بکنند آن تقاضا رد شد پس معلوم میشود که نظر آقایان متوجه است باینکه باید در اصلاح بودجه کاری کرد همانطوری که گفته شد شاید از هر کمیسیونی که تشکیل شود برای اصلاح اینکار کمیسیون بودجه صلباحیتش بیشتر باشد با سابقه که دارد چنانچه گفته شد پس چنانچه حالا تقاضا شد اگر مجلس تصویب بکنند کمیسیون بودجه مأموریت داشته باشد از طرف مجلس شورای ملی که با کابینه وزراء در اصلاح این کار شرکت بکند چون اطلاعات کافیه در این کار دارند .

رئیس ـ پیشنهاد آقای حاج آقا خوانده میشودبعد مذاکره میکنیم .

(بعبارت ذیل قرائت شد ).

بنده پیشنهاد میکنم که اصلاح امر بودجه دربار رجوع به کمیسیون بودجه شده و کمیسیون نظرات کابینه و نیابت سلطنت را تحصیل نکرده و بعد عقاید خود را به مجلس پیشنهاد بکند .

آقا شیخ رضا دهخوارقانی ـ گویا این مسئله اخیر این شد که این مسئله راجع شود به کمیسیون بودجه و در آنجا اصلاح شود این را عرض کردم که از موضوع در عرایض خود خارج نشده باشیم بعد از معلوم شدن این موضوع عرض میکنم که تقریباً امور این مملکت اداری است و اگر اشخاص تغییر بکند باید ما که نمایندگان ملت هستیم فرقی نگذاریم بین هیچ فردی از افراد ملت و همچنین فرقی نگذاریم در نیابت سلطنت اشخاص یا در مقام وزراء بین اشخاص و این صحیح است که بودجه وزرات دربار میبایست به نظر نیابت سلطنت می رسید آنوقت به مجلس می آمد و مجلس نظرات خودش را میکرد و آنچه که به نظرش می رسید تصویب میکرد و از قراری که ذکر شد یعنی بنده همچو فهمیدم حالا اگر درست هم نفهمیده ام ممکن است بنده همچو فهمیدم که آن بودجه درباری که به مجلس آمده است به کمیسیون بودجه رفته است و بعد از رفتن به کمیسیون بودجه معاون وزارت مالیه هم حاضر بوده است و بطوری که اظهار شد که مسترد شده است نشده دلیل مسترد نشدن او هم همین است که معاون وزارت مالیه حاضر بوده است در کمیسیون بودجه آنطوری که اظهار شد مسترد شده نشده است و آرائی که میداده اند در کمیسیون بودجه معاون وزارت مالیه حاضر بوده است و این کشف میکند که مسترد نشده است و آنچه از کمیسیون بودجه گذشته و آمده است به مجلبس و از مجلس به یک اکثریت قریب باتفاق رأی داده شد بآنچه که در کمیسیون بودجه رأی داده شده بود حالا یک محظوری پیدا شده است که بعضی از درباریان اشکال میکنند که کم است بعقیده بنده چیزی که از مجلس گذشته است نباید بعنوان اصلاح آنرا دو مرتبه به میان گذاشت و مذاکره در او کرد چنانچه نبتاید به یک مقامی از مقامات دولتی توهین کرد یک مقام بزرگی هم که آن بودجه از آن مقام تصویب شده است مجلس است تصویب شده مجلس را نباید دو مرزتبه مطرح مذاکره و اصلاح قرارداد امروز خارج شده است از مجلس روز دیگر بیاورند که این اصلاح لازم دارد این هم بر میخورد حالا اگر وزراء و نیابت سلطنت آنرا کم میدانند وزراء میتوانند یک مبلغی که تکمیل میکند او را آنچه در نظر دارند پیشنهاد را بکند به مجلس دوباره برود به کمیسیون و به مجلس بیاید اینکه بگویند بودجه که از مجلس گذشته است باید اصلاح شود عرض بنده این بود .

رئیس ـ با این پیشنهادی که آقای حاج آقا کرده اند که برگردد به کمیسیون بودجه مخالفی هست ؟

معزز الملک ـ بله بله بنده مخالفم .

وزیر امور خارجه ـ اینکه آقای دهخوارقانی فرمودند در باب بودجه نظر باشخاص نیست و در امورات کل مملکتی نظر به اشخاص نداریم اینجا دو چیز را از نظر دور گرفتهاند یکی اینکه بنده تصور میکنم که در کارها خیلی نظر باشخاص است بعضی از اشخاص هستند که واقعاً خیلی شایستگی دارند از برای اینکه از آنها یک هیئتی استفاده واقعی بکنند و در این موضوع چیز دیگری که که در

نظر گرفته شده این بود که اگر بودجه در غیاب آقای نائب السلطنه گذشته بود در این مسئله ایرادی وارد نبودکه بعد از تشریف فرمائی شان به مجرد تغییر نیابت سلطنت یا به مجرد ورودشان نظراتی لازم باشد که در بودجه بنکمایند آنوقت محل نداشت اما در یک بودجه که مستقیماً راجع است به دربار و رئیس آن دولت وارد آن دربار شده است و هنوز آن بودجه نگذشته است باید آن بودجه را خواست و مطالعات کرد گمان ندارم غیر از این هیچکس تصدیق بکند اما اینکه میفرمایند هیئت ئولت یک چیزی را پیشنهاد بکند مقصود را شاید ملتفت نشده اند یا نتوانسته باشیم طوری بیان کنیم که آقایان ملتفت شوند مقصود این است که هیئت دولت در ین موضوع باظهار آقای نائب السلطنه این پیشنهاد را میکند و فقط نقطه نظرشان اینجا است که نمیخواهند بگویند حتی چیزی علاوه کرد میگویند یک بودجه گذشته است حالا به چه وسیله این اشتباه واقع است در هر حال این اشتباه واقع شده است و یک ب.ودجه گذشته است و البته غیر کافیست و از طرف دیگر نیابت سلطنت نمیخواهد مداخله کند دراین مسئله و نمیخواهند ناراضی بودن دیگران را تحمل کنند و اسباب عدم رضایت جمعی را فراهم کنند و نمیخواهند بگویند این بودجه کم است و من زیادتر میخواهم در این مورد البته اگر هیئتوزرائی هم این را بخواهد پیشنهاد بکنند با زور اذهان مردم نمیشود این رفع شبهه را کرد شاید نظریات وزراء هم همان محظورات را دارند حالا این کاری است که واقع شده است معاون وزارت مالیه یا وسائل دیگر چطور شده است که این را گذرانیده اند یک امری است واقع شده و نظر نیابت سلطنت و هیئت وزراء در این است که با کمک مجلس اصلاح نمیشود و خودشان مستقیماً نمیتوانند در اینکار دخالت بکنند که آن سوء ظن حاصل نشده باشد و اینکه میگویند بودجه دربار مسترد نشده است در صورتیکه خود اعضای کمیسیون بودجه و رئیس سابق مجلس شورای ملی حاضرندو تصدیق میکنند که در زمان آنها واقع شده است دیگر نمیتوان انکار کرد خود آقای نائب السلطنه بودجه را خواستند و معاون وزارت مالیه آمد بودجه را از کمیسیون گرفت و به خدمت آقای نائب السلطنه معاودت داد و در همان وقت که این کابینه هنوز تجدید نشده بود در همان کابینه سابق اواخر آن کابینه بود که بنده هم بودم بنده نظر دادم که آقای نائب السلطنه که با نظریات ایشان بعد تقدیم مجلس شورای ملی بشود پس این استرداد شده دیگر نمیتوان گفت استرداد نشده حالا در این باب چه شده است آنرا دیگر آقای مستشار الدوله در ضمن یک رشته صحبتی بیان کردند دیگر بنده تکرار نمیکنم ولی عرض میکنم در این مورد مجلس نباید خودش را کنار بگیرد اگر بخواهند این کار را انجام بدهند با صمیمیتی که داریم و با کمک هیئت وزراء با صمیمیتی که دارند بخواهیم این کار را تمام کنیم وخاتمه بدهیم باید به موافقت و کمک همدیگر بکنیم و به نتیجه مطلوب برسیم .

معزز الملک ـ مقدمه باید عرض کنم که اظهاراتی که در اینجا میشود هیچ مربوط به فرمایش آقای نائب السلطنه نیست و خوبست ما تکیه کلام خودمان را آقای نائب السلطنه قرار ندهیم و ایشان بکلی خارج از این ترتیبات هستند و اگر اظهاری میشود راجع است به اظهارات وزراء شده است نمیدانم به جهت اینکه این اختلاف نظری که در بودجه درباراست یاراجع است بصورت ظاهری آن وقت آن ارجاع میشود به کمیسیون بودجه و هیچ نظری برآن نخواهند افزود دراینجا اعتراف شد که آن ترتیباتی که باید در آوردن بودجه به مجلس و چه از طرف معاونت وزارت مالیه از هرجا شده است قصور شده است اما اگر ارجاع به کمیسیون بودجه راجع باعضاء درباری است که بعضی از اعضاء درباری این حقوق را کم میدانند و راجع به مواد بودجه است آن هم این ترتیب نخواهد بود به جهت اینکه بالاخره نیز تصدیق میکنم که بودجه دربار نباید ماده به ماده بیاید مذاکره شود باید یک اعتباری در ضمن بودجه کل از برای وزارت دربار منظور شود و حالا این را چه باید کرد این هیچ لازم نیست که الان رجوع شود به کمیسیون بودجه آقای وزیر مالیه اگر لازم میدانند که بودجه دربار کم است و بعضی از مواد بودجه دربار را کم میدانند ممکن است بطوری که در قانون محاسبات عمومی تصریح شده است یک اعتبار ضمیمی از مجلس تقاضا کنند آنوقت آن اعتبار فوق العاده و ضمیمه که آمد به مجلس رجوع خواهد شد به کمیسیون بودجه و کمیسیون بودجه آنرا تصویب خواهد کرد و راپورت خودش را به مجلس میدهد و مجلس هم تصویب میکند و اینکه اظهار شد که این بودجه دو مرتبه برگردد به کمیسیون بودجه و دوباره بیاید به مجلس بنده نمیدانم در این صورت مجلس چه خیالی خواهد داشت .

رئیس ـ مذاکرات کافی است دو مرتبه پیشنهاد آقای حاج آقا قرائت میشود و رأی میگیریم (مجدداً پیشنهاد حاج آقا قرائت شد ).

رئیس ـ رأی میگیریم باین پیشنهاد آقایانیکه این پیشنهاد را تصویب میکنند قیام نمایند (کسی قیام نکرد ).

رئیس ـ رد شد ـ دستور روز شنبه ـ قانون عتیقات ـقانون تعرفه تلگرافی ـ راپورت کمیسیون بودجه راجع بورثه سید حسن واسمعیل مجاهد .

وزیر امور خارجه ـ بله باین ترتیب اخیر که مشهود میشود که مجلس میخواهد بکلی خودش را کنار بکشد بنده تصور میکنم که به محظور بزرگی واقع خواهیم شد و شاید به مشکلات بزرگ بر بخوریم و اینکه خود وزیر مالیه یک چیزی ضمیمه بکنند باین بودجه و پیشنهاد بکنند به مجلس یک امری است که خیلی اسباب اشکال است و بعضی نمایندگان محترم نظریات و مشکلاتی که در نظر دارند البته فراموش نباید بکنند و تصور بکنند که اگرمجلس یک کمکی در این باب نکند و با وزراء در این باب اتفاقی نکنند و تشکیل یک کمیسیونی نکنند که در این باب ترتیبی داده

شودشاید به یک مشکلاتی بر بخوریم میترسم که اسباب پشیمانی بشود .

رئیس ـ اینکه سابقاً بنده عرض کردم که بماند برای شنبه این بودکه نتیجه صحیحی از این کار برده باشیم ( در این موقع که بیست دقیقه از ظهر گذشته است رئیس حرکت کرد مجلس ختم شد)