مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ بهمن ۱۳۲۴ نشست ۱۸۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ بهمن ۱۳۲۴ نشست ۱۸۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویبنامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات- اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آئین‌نامه‌ها - بخش نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

سال دوم - شماره ۲۹۴ مدیر: سیدمحمد هاشمی نماینده مجلس شورای ملی - ۴شنبه ۲۴ بهمن ماه ۱۳۲۴

دوره چهاردهم قانونگذاری

شماره مسلسل ۱۴۶۶

مذاکرات مجلس

جلسه ۱۸۵

صورت مشروح مجلس روز سه‌شنبه ۲۳ بهمن ماه ۱۳۲۴ نشست ۱۸۵

مجلس نیم ساعت پیش از ظهر بریاست آقای ملک مدنی (نایب رئیس) تشکیل گردید.

فهرست مطالب:

- فرائت صورت مجلس

۱- قرائت صورت مجلس

صورت مجلس روز ۵شنبه ۱۸ بهمن ماه را آقای هاشمی ( نایب رئیس) بشرح زیر قرائت نمودند.

مجلس بیست دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای ملک مدنی نایب رئیس تشکیل گردید. صورت مجلس قبل قرائت و پس از تذکر چند نفر از آقایان نمایندگان چون عده برای اخذ رأی کافی نبود تصویب آن موکول ببعد شد.

غائب با اجازه - آقایان: فاطمی- مقدم- آصف- بهبهانی- تهرانی- لنکرانی

غائبین بی اجازه- آقایان: خلیل دشتی- بیات- خاکباز- نقابت- اخوان- کفائی- رحیمیان- آصف- امیرابراهیمی- بوشهری- جواد مسعودی- سیف پور فاطمی- دکتر عبده- عباس مسعودی- سرتیپ زاده- دکتر آقایان- آرداشس آوانسیان-محمد حسین قشقائی

دیرآمدگان با اجازه- آقایان: جلیل- دکتر معظمی

دیرآمدگان بی اجازه- آقایان: امیرتیمور. فرمانفرمائیان- دکتر اعتبار- فولادوند- دکتر کشاورز- جواد عامری- فرود- دکتر معاون- گرگانی- فداکار- حسن اکبر- تهرانچی- رفیعی- مجد- رضا تجدد- حشمتی – عدل- نصرت الله اسکندری- ابوالحسن صادقی – جمال امامی- دکتر فلسفی- مراد آریه.

بدواً آقای فیروزآبادی به عنوان قبل از دستور شرحی در اطراف زحمات و مساعدت‌های دولت و ملت ایران در راه پیروزی متفقین و انتظار متقابل ایرانیان در رعایت عهدنامه‌ها و حفظ حدود و حقوق دُوَل ضعیفه و لزوم صیانت دارائی کشور ایراد و آقای اردلان نیز در موضوع فترت و مخاطرات آن شرح مبسوطی اظهار و پس از ذکر مقدمات و تعیین راه حل برای جلوگیری از ایجاد فترت طرح قانونی را که در این باب تهیه نموده بودند به شکل ماده واحده مشعر به تمدید دوره چهاردهم قانونگذاری مادام که نصف بعلاوه یک نمایندگان منتخبه دوره پانزدهم در تهران حضور نیافته‌اند قرائت نمودند.

آقای محمد طباطبائی در پیرامون جریانات اخیر و مذاکرات شورای امنیت ملل درباره ایران شمه‌ای بیان و از شایستگی هیئت نمایندگی ایران بالاخص آقای تقی زاده رئیس آن هیئت همچنین از زمامداران دُوَل معظمه مخصوصاً از وزیر امور خارجه انگلستان به مناسبت دفاع از حقوق مشروعه و شناسائی سهم دولت ایران در موفقیت متفقین اظهار تشکر نموده و در ختام سخن به آزادی کامل افراد و عدم وجود دیکتاتوری در ایران اشاره نمودند.

در پایان نطق آقای طباطبائی مشاجرات لفظی بین چند نفر از آقایان نمایندگان تولید و چون اخطارات لازمه باعث اسکات نشد آقای نایب رئیس جلسه را ترک و مجلس نیم ساعت بعد از ظهر تعطیل گردید.

نایب رئیس- آقای طباطبائی در صورت جلسه نظری دارید؟

محمد طباطبائی- بلی متأسفانه مجلس ما گاهی از اوقات گرفتار باصطلاح جنگ اعصاب می‌شود و بطوریکه آقایان توجه فرموده‌اند بنده تا یک حد زیادی به اعصاب خودم تسلط دارم اگر گاهی هم مورد بی مهری و حتی طرف فحش و تهمت هم واقع شوم نزاکت و احترام مجلس و همه آقایان را رعایت می‌کنم و عادت به فحش هم ندارم در این میدان یعنی میدان فحش واقعاً عاجزم اما گاهی واقعاً قلباً متأثر می‌شوم از این گفت و گوهای نامطلوب. در جلسه گذشته هم بنده از شدت تأثر برای بیان عطوفت و حسن خلق کامل اعلیحضرت همایونی به یک جمله ساده پاک فارسی زبان خودمان متوسل شدم. مقام سلطنت و شخص اعلیحضرت همایونی که در حسن رفتار و حسن خلق و قانون خواهی ایشان شکی نیست (صحیح است) به موجب قانون اساسی مورد احترام و تقدیس همه ملت ایران هستند (صحیح است) بنده هم به حکم قانون و با توجه به رأفت و عطوفت کامل ایشان البته نهایت درجه احترام و لازمه تقدیس قانونی را نسبت به مقام ایشان همیشه رعایت کرده و رعایت می‌کنم این توضیح را برای رفع هرگونه سوء تعبیر که خدای نکرده ضمیمه افترائات و تهمت‌ها که در این مملکت رواج کامل پیدا کرده‌است برای اینکه ضمیمه نشود و این هم زمینه نشود لازم دانستم به عرض آقایان برسانم و احترامات خودم را به شخص اعلیحضرت همایونی برای یک مرتبه دیگر تجدیدی می‌کنم (صحیح است)

نایب رئیس- آقای سرتیپ زاده در صورت جلسه حرفی دارید؟

سرتیپ زاده- عرض می‌کنم بنده ناخوش بودم و غایب بی اجازه نوشته‌اند.

نایب رئیس- اصلاح می‌شود. آقای صدر قاضی در صورت جلسه‌است؟ بفرمائید.

صدر قاضی- عرض کنم بنده با اینکه سرما خوردگی دارم و صدایم گرفته‌است (جمال امامی- ان‌شاءالله رفع می‌شود) ان‌شاءالله با دعای خیر آقای جمال امامی رفع می‌شود. عرض کنم آن روز که آقای اردلان قبل از دستور مذاکراتی فرمودند بنده تحت تأثیر احساسات واقع شدم و یک جمله را تذکر دادم بعداً شنیدم که برای بعضی از همکاران محترم سوء تفاهمی پیدا شده و خیال کردند که جمله‌ای که بنده گفتم نماینده غیر کُرد فرستاده‌اند خیال کردند که من مقصودم آقای اردلان است در صورتی که آقای اردلان از یک فامیلی هستند که تقریباً از ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از این در کردستان بوده‌اند و در آنجا سکونت داشته‌اند و این‌ها کُرد یاکند و خونشان هم پاک است و از یک فامیل جلیل القدری هستند. بنده هیچ منظوری نسب به ایشان نداشتم این بود که بنده خواستم در صورت مجلس اگر آنجا هم اینطور منعکس شده‌است اصلاح بشود حتماً. چون انتخابات دوره پانزده بطوریکه از جریان پیداست در موقعی انجام می‌شد که مجلس وجود ندارد بده می‌خواستم از حالا به دولتی که آنوقت سرکار است تذکر بدهم خدا را شاهد می‌گیرم که صرفاً روی علاقه به تمامیت کشور و از نقطه نظر صلاح کشور این تذکر را می‌دهم (امینی- همیشه این‌طور بوده‌است) که دولت وقت توجه بکنند در مناطق کُردنشین اشخاص غیر محلی (بعضی از نمایندگان- در همه جا) یعنی البته آزاد باشد انتخابات ولی مخصوصاً در مناطق کُردنشین اشخاص غیر کُرد را نمی‌خواهم عرض کنم چه‌جور ولی انتخاب نکنند برای اینکه در دوره شاه سابق هم که معمول بود می‌گفتند بعضی اشخاص را دولت تقویت و تحمیل می‌کند آنوقت هم در مناطق کُردنشین اشخاص غیر محلی را انتخاب نمی‌کردند من اینرا خواستم بگویم و در این اظهارم هم جز صلاح کشور و اینکه کُردها بیشتر از این از دستگاه حاکمه مأیوس نشوند تذکر بدهم.

نایب رئیس- آقای فداکار در صورت جلسه حرفی دارید؟ بفرمائید.

فداکار- بنده در جلسه قبل سخت مریض بودم و بنده را غایب بی اجازه نوشته‌اند خواستم تذکر بدهم که اصلاح بفرمائید.

نایب رئیس- بسیار خوب اصلاح می‌شود. آقای حاذقی

حاذقی- در جلسه قبل آقای مجد ضیائی و آقای شهاب فردوس تذکری دادند راجع به مستخدمین دولت و آن تبصره‌ای که در جلسه اسبق به تصویب مجلس رسیده بود که مزایا و اضافات قانونی کارمندان دولت را وزارت دارائی طبق بودجه ۱۳۲۴ بپردازد با اینکه هیچ اِشکالی نداشته‌است وزارت دارائی طبق مراجعاتی که این دو سه روزه کرده‌اند و اِشکال کرده‌است خواستم عرض کنم که این اشکال تراشی‌ها بر خلاف نص صریح تصمیم قانونی مجلس است.

نایب رئیس- دیروز آن تذکری که آقای مجد ضیائی و آقای شهاب فردوسی در جلسه گذشته دادند کتباً به وزارت دارائی اطلاع داده شد و رفع نگرانی شده‌است. آقای طوسی نظری دارید؟

طوسی- همان بود که فرمودید دیگر عرضی ندارم.

نایب رئیس- چون برای تصویب صورت جلسه عده کافی نیست موافقت بفرمائید مذاکرات قبل از دستور شروع شود و بعد از آنکه عده کافی شد صورت جلسه پیش و این صورت مجلس تصویب شود (صحیح است) آقای دکتر مصدق بفرمائید.

- نطق قبل از دستور آقای دکتر مصدق

۲- نطق قبل از دستور آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق- عرایضی که بنده امروز می‌خواهم بکنم روی دوره فترت است. بنده تصور می‌کنم که امروز هیچیک از آقایان معتقد به فترت نباشند (صحیح است) میل دارند که بعد از این مجلس وضعیت مملکت یک طوری باشد که روی قانون اساسی و مشروطیت اداره بشود (صحیح است) و هیچ‌کس به این نظر مخالف نیست منتهی هم این است که طرز موفقیت در نظر بعضی از آقایان طوری است که در نظر بعضی از آقایان دیگر طور دیگر است ممکن است بعضی آقایان تصور کنند که اگر دوره را تمدید بکنند بهتر است البته بنده هم با این قسمت موافق هستم که اگر تمدید بکنیم خیلی سهل تر است به جهت اینکه با یک قیام و قعود همین مجلس در سال دیگر جای خودش می‌ماند، یا دو ماه، یا هر چه باشد، اما این کار یک مشکلاتی دارد، بنظر بنده مشکلات قانونی و مشکلات عملی که بر خلاف مصالح مملکت است که این‌ها را بنده در تعقیب عرایض اخیر خودم عرض می‌کنم و استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایند برای این دوره فترت فکر بشود و چون منتهای بیست و پنج روز دیگر از این مجلس باقی نماینده‌است در این بیست و پنج روز اگر از حالا شرع نکنیم من گمانی نمی‌کنم که یک کار بزرگی را انجام بدهیم. استدعا بنده این است که بعد از اینکه بنده عرایض خودم را کردم هر طور آقایان صلاح می‌دانند کمیسیونی از شعب انتخاب بکنند کمیسیونی از دستجات مجلس انتخاب بشود مطالعه بکنند نظریات خودشان را برای تعیین تکلیف ایام فترت به مجلس پیشنهاد بکنند و هرچه زودتر این کار عملی بشود (صحیح است) این عرایضی است که بنده می‌خواستم بکنم ولی عجالتاً عرضی که بنده دارم این است که وضعیت مملکت را نباید مخالفت کرد و در هر کجا که امنیت هست باید یک کاری کرد که آن امنیت به حال خودش بماند، مدتی است که یک قسمتی از خوانین بختیاری و چهارمحال از وضعیت حکومت چهارمحال و از آقای مرتضی قلیخان بختیاری شکایت دارند و همه آقایان می‌دانند که من به خانواده بختیاری سال‌ها است ارادت دارم و خصوصاً در موقع کودتا که در واقع من آنجا تحصن اختیار کردم و پذیرائی کردند و به این آقایان من به همه‌شان ارادت دارم ولی ارادت بنده البته سبب نمی شده که اگر بعضی ‌ها بخواهند نسبت به بعضی یک تعدی بکنند و یک عملیاتی بکنند که بر خلاف باشد بنده در این مجلس چیزی عرض نکنم. دیروز آقایان امیر مفخم و سردار محتشم منزل من آمدند و شخصاً خواهش کردند از من که عواقب وخیم این مسائل را در این مجلس عرض کنم امروز در بختیاری به‌هیچ‌وجه ناامنی نیست ولی اگر این وضعیت ادامه پیدا بکند مردم بیش از این نمی‌توانند تحمل بکنند. اگر وضعیت آقای مرتضی قلی خان خوب است که اشکالی ندارد ایشان الان در تهران تشریف دارند یک هیئتی برود آنجا رسیدگی بکند اگر گزارشات خوب دادند البته ایشان به جای خودشان باقی هستند و اگر آن ترتیباتی که در خوانین بختیاری معمول بوده‌است که یک مدتی خانواده ایلخانی و یک مدتی هم خانواده حاج ایلخانی حکومت می‌کردند. آ

قای مرتضی قلی خان که از خانواده ایلخانی هستند و سه سال است در آنجا حکومت می‌کنند سه سال هم خانواده حاج ایلخانی حکومت کند و اگر این ترتیبات قابل تحمل نیست بنظر من اساساً باید یک حاکم بیطرفی آنجا برود که نه از این خانواده باشد نه از آن خانواده و وضعیت آنجا را روی اصول مشروطیت و روی اصول آزادی اداره کند و طوری باشد که اسباب زحمت نباشد. این عرض اول بنده. عرض دوم بنده، به موجب پیمان سه گانه، ما یک پشتوانه برای اسکناس داریم یعنی اسکناس هائی که منتشر شده‌است این‌ها یک پشتوانه‌ای دارند در خارج که یک قسمت آن طلا است و یک قسمتش هم ارز است و بر طبق ماده سوم پیمان مالی «پیمان سه گانه» در آن روزی که این پیمان مالی بسته شده‌است نرخ قیمت طلا به تناسب ارزی که به ما داده‌اند معلوم است و بر طبق ماده هشتم مقرر شده‌است که اگر طلا قیمتش بالا برود بر ارز اضافه شود و اگر طلا قیمتش پایین بیاید از ارز کم شود طوری بشود که در آخر قرارداد برای ما هیچ ضرری حاصل نشود (صحیح است) ما بتوانیم همان روزی که به ما آن ارز را به آن قیمت دادند با همان ارز همان مقدار طلا را تحصیل بکنیم و کم و زیاد این مسئله بهیچوجه متوجه ما نشود. بنده شنیدم که یک تغییری در این کار پیدا شده یعنی قیمت طلا بالا رفته‌است ولی بجای اینکه لیره یعنی به ارز ما اضافه بشود اضافه نشده‌است. بنده تحقیقاتی کردم معلوم شد همینطور است و غفلت کرده‌اند این است که یک سئوالی از آقای نخست وزیر دارم و خواهش می‌کنم که به قید فوریت به ایشان ابلاغ شود که در این باب تحقیقاتی بکنند و حقایق را به عرض مجلس برسانند. چون به موجب مندرجات روزنامه دیلی نیوز نرخ رسمی خرید طلا در لند در روز ۹ ژوئن ۱۹۴۵ از ۱۶۸ شلینگ هر انس به ۱۷۲ شلینگ و سه پنس ترقی کرده بنابراین قیمت لیره به همان نسبت تنزل کرده‌است و نظر به اینکه طبق ماده ۸ قرارداد مالی ایران و انگلیس: «در صورت وقوع هرگونه تغییری در بهای رسمی زر، در لندن موجودی‌های لیره به حساب بستانکار دولت شاهنشاهی ایران در آخر ختم معامله روز قبل از تغییر تعیین و تشخیص داد خواهد شد و مجموع موازنه‌ای که بدین طریق بدست می‌آید براساس نرخ رسمی جدید زر زیاد و کم خواهند شد»

و نظر به اینکه بر طبق حسابی که این جانب از موجودی لیره ایران در خرداد ۱۳۲۴ نموده‌ام از بابت این تنزل باید در حدود ۵۰۰ هزار لیره بر موجودی کشور افزوده شده باشد و نشده و معلوم نیست که کارمندان دولت چرا از انجام وظیفه خودداری کرده‌اند.

از جناب آقای نخست وزیر سئوال می‌کنم اشخاصی که مسئول اجرای ماده ۸ قرارداد مالی هستند به مجلس شورای ملی معرفی کنند و اگر به جهاتی از انجام وظیفه باز مانده‌اند آن جهات را اظهار نمایند.

(صورت سئوال را تقدیم مقام ریاست نمودند)

- تصویب دو فقره صورت مجلس

۳- تصویب دو فقره صورت مجلس

نایب رئیس- اجازه بفرمائید صورت جلسات را تصویب کنیم چون ممکن است دوباره مجلس از اکثریت بیفتد در صورت جلسه قبل مخالفی نیست و بنا براین چون عده کافی است تصویب می‌شود. و همینطور صورت جلسه اسبق هم که خوانده شد و اشخاصی که تذکر داشتند تذکر دادند و دیگر مخالفی نیست بنابراین این هم تصویب می‌شود. بفرمائید آقای دکتر مصدق.

- بقیه نطق قبل از دستور آقای دکتر مصدق

۴- بقیه نطق قبل از دستور آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق- آقایان محترم – مذاکرات خلاف انتظار جلسه پنجشنبه ۱۸ بهمن (صحیح است) بقدری بی موقع و ناگوار بود که از نگرانی تأثیراتی که ممکن است این تظاهرات نابهنگام در وضعیت بحرانی امروز کشور ما داشته باشد آنی راحت و آسوده نبوده‌ام!

در روزهای تیره و تاری که خطر تجزیه و دنباله آن خطر جنگ‌های داخلی یعنی خونریزی و برادرکشی تمامیت و موجودیت و همه چیز ما را تهدید می‌کند و ابرهای تاریکی که در افق سیاست بین المللی ما متراکم شده و فقط در یک گوشه بارقه امیدی نمودار و مقدرات ما به موئی بسته‌است و باید از هر حرکت و عملی که این مو را پاره کند بپرهیزیم ناگهان همکاران عزیز من بر می‌خیزند و داد سخن می‌دهند؛ یکی پیشنهاد تمدید دوره چهاردهم را طرح می‌کند و دیگری تحت عنوان تقدیر از ناطقین شورای امنیت بیاناتی می‌کند که ممکن است خدای نخواسته تعبیر به تظاهر در زمینه سیاست یک جانبه و وسیله سوء تفاهم و بهانه جوئی بشود.

آقایان - مگر توجه ندارید که جریانات دهشتناک اخیر عکس العمل اشتباهاتی است که قسمت اعظم آن در این مجلس شده! مگر نمی‌خواهید اذعان بفرمائید که روی کار آوردن حکومت صدر و پافشاری در نگاهداری او برای کشور چقدر گران تمام شد (بعضی از نمایندگان- خیلی) آنروزی که طرح تحریم انتخابات با آن شتابزدگی و ناگهانی از مجلس گذشت (صحیح است) و من عرض کردم که با اوضاع حاضره صلاح مملکت نیست و پیشنهاد متقابلی دادم که از راه اصلاح قانون انتخابات در فکر تأمین آینده یعنی حسن انتخاب مجلس آینده بشویم و همسایگان را عصبانی و ظنین نکنیم و بگذاریم تعهد خود را مطابق قرارداد سه جانبه احترام و اجراء نمایند مرا در مخالفت با طرح تحریم انتخابات متهم به بیگانه پرستی می‌کردید، من آن روز این روزهای وخیم را پیش بینی می‌کردم و از تهمت نمی‌ترسیدم، من هر جا که صلاح مملکت را تشخیص می‌دهم حرف خود را بدون پروا می‌زنم و از این تهمت‌ها باکی ندارم.

امروز هم آنچه می‌خواهم بگویم در صلاح مملکت تشخیص داده‌ام و عرض می‌کنم مفتریان هم هر چه می‌خواهند بگویند. طرح تمدید مجلس نه با قوانین و اصول حقوق سازگار است و نه آغاز این نغمه‌ها با اوضاع حاضره کشور اقتضا و صلاحیت دارد.

قطع نظر از اینکه قانون اساسی صریح و مدت نمایندگی دو سال است یعنی در انقضاء مدت دو سال مجلس بخودی خود منحل و سمت نمایندگان زایل می‌شود و موکلین ما حق دارند نمایندگان جدیدی انتخاب کرده امور کشور را به آنها بسپارند. از نقطه نظر حقوقی یک وکیل حق ندارد به تصمیم خود بر اختیاراتی که از طرف موکل به او تفویض شده چیزی بیفزاید از جمله مدت اختیار خود را تمدید کند.

از لحاظ مقتضیات زمان هم پر واضح است که طرح تمدید مجلس مؤید قانون تحریم انتخابات و ممکن است مخاطرات سیاسی که آن قانون برای ما پیش آورد با این طرح تشدید و دامنه آن توسعه یابد و اما اینکه گفته شد اعتراض کردن کافی نیست و باید برای جلوگیری از فترت راه حل پیدا کرد بنظر من راه حل این است که به هموطنان خود بفهمانیم ما نمی‌خواهیم به هر قیمتی که باشد انتخاب شویم قانون انتخابات را تجدید نظر می‌کنیم برای اینکه تطمیع و تهدید در رأی دهندگان اثر نکند و کسی نتواند آراء آن‌ها را عوض نماید و این کار تأمین نمی‌شود مگر اینکه رأی دهندگان باسواد باشند و با نهایت آزادی رأی خود را در انجمن نظارت بنویسند و بدست خود وارد صندوق نمایند و انتخابات هم یک روز خاتمه یابد که شب صندوق در انجمن نماید که با آن هر معامله‌ای که می‌خواهند بکنند.

من برای اینکه نمایندگان فعلی از انتخاب خود نگران نشوند در طرحی که برای انتخابات کل کشور تهیه کرده به این قائل شده‌ام که قانون فعلی انتخابات در تمام دهستان‌های کشور اجرا شود و اهالی دهستان‌ها ۱۲۶ نفر نماینده برای مجلس شورای ملی انتخاب کنند و از اصل ۴ قانون اساسی که عده نمایندگان را تا ۲۰۰ نفر اجازه می‌دهد استفاده نموده‌ام به این طریق که ۷۴ کُرسی باقی را ساکنین باسواد شهرستان‌ها به تناسب هر ۷۰ هزار نفر یک نماینده انتخاب کنند و چون نمایندگان محترم نخواستند با این طرح موافقت کنند این جانب از اصل ۶ قانون اساسی استفاده نموده طرح دیگری برای انتخابات شهر تهران تهیه نمودم که فوراً تصویب و به موقع اجرا گذارده شود و از فترت که عموماً از آن نگرانند جلوگیری کند و بلافاصله بعد از انقضای این دوره نمایندگان وارد مجلس شوند و انتخابات سایر نقاط کشور با حضور مجلس انجام شود که مجریان بر خلاف مقررات کاری نکنند وظیفه خود را تحت نظارت نمایندگان تهران انجام دهند.

چنانچه بخاطر بیاوریم که در صدر مشروطیت مؤسسان آن از بیم نفوذ استبداد در ولایات و عدم شرکت آن‌ها در انتخابات اصل ششم را در نظر گرفت تا اینکه مشروطیت قوام پیدا کند و نهال تازه کار آن را دستگاه استبداد از بیخ نکند به این نتیجه می‌رسیم که تاریخ به نحو دیگر تجدید شده و ما امروز مواجه با وضعیتی هستیم که استفاده از اصل مزبور در این موقع ضرورت پیدا کرده‌است و به همان لحاظ که مؤسسان مشروطیت عده نمایندگان اضافی را در دوره اول ۶۰ نفر تعیین کرده بودند. ما هم امروز برای اهالی تهران که مخلوطی از وجوه اهالی ولایات در آن جمع است ۳۰ نفر قائل شویم.

من هر قدر فکر می‌کنم نمی توانم درک کنم چرا مجلس به دوره فترت که با این وضع قهراً پیش می‌آید بی قید است. مگر نبود که نقشه کمیسیون نظارت بین المللی که نوعی از قیمومت است بواسطه بودن همین مجلس نقش بر آب شد (اردلان- صحیح است) و اگر مجلس نبود دولت ناچار می‌شد تشکیل کمیسیون را تصویب کند و دوره ۱۵ تقنینیه را در مقابل کاری خاتمه یافته قرار دهد. در این آخر دوره که دقایق آن را باید مغتنم شمرد به عذر اینکه دولت تشکیل نشده نباید متجاوز از ۲۰ روز جلسات مجلس را تعطیل کرد و ممکن است که این لاقیدی ما را دچار فترت و مملکت را گرفتار عواقب وخیم کند (صحیح است) ما انتظار داشتیم که جناب آقای نخست وزیر هر چه زودتر دولت خود را از اشخاصی که مورد توجه جامعه باشند تشکیل و به مجلس معرفی کنند و چنانچه مجلس به برنامه دولت ایشان رأی نمی‌داد با رتبه جنت مکانی کناره جوئی نمایند.

ما انتظار نداریم که ایشان با تجربیات تلخی که از دوره دیکتاتوری دارند در چنین موقع مهمی غفلت و برای خود ایجاد یک مسئولیت تاریخی کنند (صحیح است)

اما گله من از تظاهر بی موقع درباره ناطقین شورای امنیت

من غرض شخصی با کسی ندارم، من هم آقای بوین وزیر امور خارجه انگلیس را قابل تقدیر می دانم برای اینکه خادم صدیق امپراطوری انگلیس است و آنچه در شورای امنیت اظهار نموده‌اند برای حفظ منافع و مصالح امپراطوری است و تأسف من این است که چرا ما این قبیل رجال خادم و وطن پرست نداریم یا خیلی کم داریم. مگر ندیدید که طرح شکایت ایران در شورای امنیت موجب طرح شکایت متقابل شوروی از اوضاع یونان گردید و آن سخنرانی‌های پر حرارت بین طرفین مبادله شد و اگر دفاعی از ما بعمل آمده‌است از لوازم این مناقشه بوده که ما را می‌خواهند بازیچه بین المللی بکنند و ما باید از بازیچه وجه المصالحه شدن بپرهیزیم و مراقب باشیم که کلاهمان را خودمان حفظ کنیم واِلا همین سیاستمداران بودند که بعد از انجمن مسکو نقشه مداخلات مشترک خودشان را در شئون این کشور و تجزیه ایران می‌کشیدند که با مخالفت شدید نمایندگان مجلس و افکار عمومی ایران مواجه شد و مسکوت ماند و وقتی که از آن یأس حاصل گردید در جلسه شورای امنیت صف آرائی کردند و نسخه‌ای که به دست هیئت اعزامیه ما داده شده بود در آنجا خواندند، البته از نتیجة مذاکراتی که در شورای امنیت بعمل آمد خوشنود و امیدواریم که ما بتوانیم در سایه منشور ملل متفق موجودیت خود را حفظ کنیم و احترامی که از متفقین خود توقع داریم در قبال فداکاری‌هایی که در حصول پیروزی آن‌ها نموده‌ایم مرعی باشد، ولی تقدیر از مأموریتی که می دانیم از خود عقیده ثابتی ندارند و گذشته آن‌ها این معنی را ثابت می‌کند و تظاهر یک طرفی کردن در مجلس در موقعی که باید پیش از هر وقت مراقب حفظ موازنه باشیم خلاف مصلحت و دوراندیشی است.

من از لحاظ روابط شخصی و سابقه دو دوره همکاری نزدیک در مجلس به آقای تقی زاده ارادت دارم و از لحاظ اینکه ایشان اهل علم و ادب هستند به ایشان احترام می‌کنم اما پای مصالح مملکت که به میان می‌آید نمی توانم حقایق را فراموش کنم.

آقای تقی زاده از ابتدای مشروطیت تا کنون وارد در هر معرکه‌ای شده‌اند تحت تأثیر عوامل خارجی بوده‌اند (یک نفر از نمایندگان- تهمت نزنید) (همهمه شدید نمایندگان- زنگ رئیس) (بعضی از نمایندگان- اینطور نیست آقا) (عده دیگری از نمایندگان- صحیح است)

دکتر مصدق- صحبت نکنید آقا، خواهش می‌کنم بعد بیائید جواب بدهید... توسل و تحصن ایشان در انقلاب مشروطیت به یک سفارتخانه‌ای که در آن روزگار مصلحت سیاسی خود را در آن می دید که از مشروطه طلبان حمایت و با محمد علیشاه قاجار پادشاهی که موازنه را فراموش کرده بود مخالفت بکند، کسی فراموش نکرده‌است و شاه هم بر اثر همین خبط سیاسی تاج و تخت خود را به باد داد:

آقای تقی زاده در مجلس پنجم تغییر سلطنت را خلاف قانون اساسی اعلام کرد ولی پس از امضاء مجلس ششم که دولت در انتخابات تهران مداخله نمود و انتخاب نشد طوق بندگی همان سلطنتی را که خلاف قانون اساسی می‌دانست به گردن نهاد. (پور رضا- اینهم صحیح نیست) (کاظمی- این آقا صحیح نیست، سلیمان میرزا هم این کار را کرد) و به مأموریت‌های استانداری، سفارت و وزارت او مفتخر گردید و از لوایح مالی آن دستگاه که در موقع نمایندگی مورد مخالفت او بود در موقع وزارتش با تعصب دفاع می‌کرد. وقتی که وزیر مالیه بود و اعلامیه دائر به الغای امتیاز نفت جنوب را منتشر کرد بخاطر دارم روزی مرحوم مشیرالدوله به دیدن من آمدند و صحبت از الغای آن امتیاز به میان آمد از عمل آقای تقی زاده انتقاد می‌نمودند و نظرشان این بود که الغای امتیاز قانوناً صحیح نبوده و مخالفت با دولت انگلیس صلاح مملکت نیست ولی چندی بعد که امتیاز جدید به امضای آقای تقی زاده رسید، روزی من به منزل مرحوم مشیر الدوله رفته بودم دیدم ایشان از تمدید مدت امتیاز بسیار ناراضی بودند و با اینکه تا آن تاریخ اغلب از آقای تقی زاده دفاع می‌کردند تمدید امتیاز سبب شده بود که آن مرحوم سلب عقیده کنند و می‌گفتند با امتیاز دارسی که ما فقط صدی شانزده از عایدات نفت را حق داشتیم یک میلیون لیره در سال به ما می‌رسید و بعد از انقضای امتیاز تمام عایدات یعنی صد در صد مال ایران می‌شد و آنروز که حساب کردیم به این نتیجه رسیدیم که در اثر تمدید سی و دو سال یکصد و شصت میلیون لیره به مملکت ضرر رسیده‌است و مرحوم مشیرالدوله با کمال تأسف می‌فرمود گمان نمی‌کنیم هیچکس حاضر باشد این اندازه ضرر به وطن خود بزند! و اما راجع به مأمور دیگر که ما او را از در راندیم و در این اواخر رفقای او می‌خواهند با لطایف الحیل از پنجره واردش کنند (صحیح است) که مورد تقدیر آقای سید محمد طباطبائی واقع شد نمی دانم چه بگویم. کسی که خلاف امانت او بر خاص و عام هویدا شده، کسی که در مقابل اجانب تا این اندازه ضعف نشان داده، (صحیح است) (صفوی- هیچ همچو چیزی نیست) و اجانب را در شئون مملکت دخالت داده، کسی که برای نگاهداشتن صندلی و مسند خود هر روز گذشت هائی به ضرر ایران کرده و پیمان سه جانبه را در عمل قبول نموده (فیروز آبادی- آقا این جورها نیست، چرا این فرمایشات را می‌کنید) (اردلان- راجع به سهیلی است) (فیروز آبادی- سهیلی است؟ ببخشید آقا) (خنده نمایندگان) آنچه را که به نفع ایران بوده بلا اجرا گذاشته و این ملت تیره بخت را در زیر فشار الزامات (الزاماتی که در خود پیمان هم پیش بینی نشده بود) مضمحل کرد و تسلیم قحط و غلا و مرگ سیاه نمود کسی که ایرانیان را در خاک ایران تسلیم نظامیان اجنبی نمود که با آن‌ها هر چه می‌خواهند بکنند- کسی که در عمر خود یک کلمه حرف راست به کسی نزده- کسی که انتخابات دوره ۱۴ را با آن وضع فضیح جریان داد و از مداخلات اجانب در جریان انتخابات حمایت و با این رویه بعضی از نمایندگان را هم که انتخاب شان مورد تهدید نبود، بدنام کرد و باالنتیجه اوضاعی پیش آورد که منشاء تمام اشکالات سیاسی امروز ما است و مملکت را بسوی تجزیه سوق داده‌است بالاخره کسی که با همه تردستی و زندگی در اختفاء خلافکاری‌های خود دلایل ۵ فقره جرمش آشکار و در مجلس شورای ملی مطرح شده‌است و کمیسیون قوانین دادگستری علی رغم تشبثات هواخواهان او دو فقره از جرائم او را تاکنون تصدیق کرده و گزارش مجرمیت او حاضر است؛ امروز باید در میان نماینگان ایران در سازمان ملل متفق جلوس کند. انتخاب او در این هیئت بقدری مفتضح بود که مدتی آنرا مخفی نگاهداشتند و او را بطور قاچاق به لندن رساندند و ما را با یک عمل انجام شده مواجه نمودند. عجب است که جناب آقای حکیمی و وزیر خارجه ایشان علی رغم جریان چندین فقره اعلام جرم رسمی در مجلس رعایت احترام مجلس و افکار عمومی را ننموده و به چنین انتخاب ننگینی دست زده‌است و باز تعجب است که دولت فعلی هنوز این عمل دولت سلف را معتبر شناخته‌است.

آقای تقی زاده حق داشتند رعایت رفاقت را بکنند و در عوض عمل سهیلی که ایشان را به سفارت لندن انتخاب کرد تلافی و حق شناسی نمایند و لی ما که در این محاسبات وارد نیستیم باید بگویم مگر واقعاً آدم قحط است که ما تحمل کنیم یک چنین متهمی به چنین مأموریت حساس گماشته شود و ملت ایران را در انظار سایر ملل بی آبرو کند. در یک موقعی که بزرگترین منافع حیاتی کشور در مخاطره‌است ما باید رجالی را در مذاکرات بین المللی دخالت دهیم که از هر حیث مورد اطمینان باشند و کوچکترین تردید در امانت و صداقت آن‌ها نباشد، نه یک مردی که بین اجانب هم به خلاف امانت و اخلاق رذیله معروف است و هر یک از بیم آنکه عامل طرف مقابل است از مذاکرات صادقانه با او خودداری کند و در این میان مصالح ایران پایمال شود، نه یک مردی که پایبند به مصالح ایران نبوده و از او حیائی ندارند و او را اهل معامله و سازش‌های خصوصی می‌شناسند و از او که به حریف شان بیشتر اطاعت نموده‌است نگرانند، وقتی که رادیو لندن زبان روسی دانستن این شخص را نصب العین می‌کند متحیّر می‌شوم که کی را می‌خواهند گول بزنند ما را یا حریف را؟ ما مردی را می‌خواهیم که زبان ایرانی را خوب بداند و همیشه به زبان ایرانی حرف بزند! نقص زبان خارجی را همیشه با یک مترجم قابل می‌شود رفع کرد! ولی نقایص اخلاقی را هیچ ترتیب نمی توان مرتفع نمود! آقایان!! من با کسی غرض شخصی ندارم و مقصودم از این تصدیع این است که آقایان هم قطاران عزیزم را متوجه به اهمیت موقع و وخامت اوضاع حاضره بکنم.

امروز آذربایجان یعنی عزیزترین قطعه ایران به مخاطره افتاده (صحیح است) و بر ماست که با تمام قوا آنرا نجات دهیم (صحیح است) اگر ما غفلت کنیم ممکن است خدای نخواسته قطعات دیگر این مملکت هم دچار همین تقدیر بشود، ما از هر عمل، هر سخن، هر انتخابی خلاصه هر اشتباهی که احتمال بدهیم بر وخامت اوضاع حاضره ما می‌افزاید باید جداً احتراز کنیم (صحیح است)

- بیانات قبل از دستور آقای شهاب فردوسی

۵- بیانات قبل از دستور آقای شهاب فردوسی

نایب رئیس- آقای شهاب فردوس

شهاب فردوسی- بنده همانطور که رویه‌ام در مجلس بود خیلی علاقه به صحبت کردن و دردسر دادن به آقایان ندارم ولی وظیفه نمایندگی ایجاب می‌کند که هر کس در هر موقع یک مطلبی را به نظرش برسد و به صلاح مملکت بداند آن مطلب را باید اینجا بگوید (صحیح است) آقای اردلان به حسن نظر و حسن نیت در میان همه آقایان معروف هستند (صحیح است) ایشان هر وقتی که صحبتی کردند همان احساسات قلبی خودشان را فرموده‌اند (صحیح است) و اگر گاهی ممکن است گفته شود بطوریکه بنده می‌شنوم که ایشان ممکن است تحت تأثیر قرار گرفته باشند از لحاظ اعتمادی که من شخصاً به ایشان دارم می دانم که ایشان به نظر خودشان و به عقیده خودشان آن طرح روز گذشته را پیشنهاد کردند (اردلان- تشکر می‌کنم) ولی در عین حال که بنده این حسن ظن را به ایشان دارم شخصاً با عقیده آقای اردلان مخالفم. وقتی که طرح قانونی تحریم انتخابات در اینجا پیشنهاد شد بنده تنها کسی بودم که با فوریتش مخالفت کردم و از مجلس تقاضا کردم که اینرا با قید فوریت تصویب نکند برای اینکه برود به کمیسیون و کمیسیون در اطراف این طرح مطالعه بکند و چند صورت را در نظر بگیرد. یک صورت اینکه متفقین قبل از دوم مارس ایران را تخلیه کنند بنابراین باید در آن طرح پیش بینی می‌شد که اگر متفقین قبل از انقضای شش ماه ایران را تخلیه کنند تکلیف ما چیست؟ دیگر اینکه اگر متفقین در همان موقع ایران را تخلیه کردند تکلیف ما چیست و صورت دیگر اگر خدای نخواسته ادامه پیدا کرد و زیاده بر شش ماه در ایران ماندند چه صورتی باید در نظر بگیریم و چه تکلیفی باید برای خودمان معین کنیم. بواسطه فوریت و بواسطه آن عجله‌ای که شد آن طرح به همان ترتیب تصویب شد و آن صورت تخلیه در نظر گرفته نشد و مواجه شدیم با اشکالات مختلفه که در نظرمان هست. مجلس دارد تمام می‌شود و دچار فترت می‌شویم چه باید بکنیم؟ آقای اردلان نظرشان این است که باید دوره مجلس تمدید بشود و از لحاظ قضائی اگر نگاه بکنیم می‌بینیم آقایانی که با عدلیه سروکار دارند در این وکالتنامه‌هایی تنظیم می‌شود همیشه به وکیل اختیاراتی داده می‌شود که حق صلح دارد. حق ارجاع به حکم دارد، حق استیناف دارد، حق تمیز دارد یا ندارد. بنابراین وکیل همیشه در حدود همان اختیارات که در وکالت نامه هست می‌تواند اقدام بکند و اگر زائد بر آن اقدام کرد خودبخود باطل است (صحیح است) ما وقتی انتخابات را در این مملکت شروع کردیم و از مردم خواستیم که رأی بدهند و نمایندگان خودشان را انتخاب بکنند معنایش این است که مردم در نظر می‌گیرند اصول قانون اساسی را و با آن اختیاراتی که در آنجا هست یک وکیل برای خودشان انتخاب می‌کنند و انتظارشان این است که وکیل از حدود اختیاراتی که در قانون اساسی هست تجاوز نکند. پس اگر وکیل آمد و تجاوز کرد خودبخود آن عمل وکیل لغو است و قابل ترتیب اثر نیست. در قانون اساسی دارد که مجلس برای دو سال است و هیچ مجوزی نیست برای اینکه ما بیش از دو سال بخواهیم تمدید بکنیم و هیچ اختیاری به ما داده نشده‌است بنابراین اگر ما این مجلس را تمدید بکنیم و بخواهم آن را بیش از دو سال ادامه بدهیم بر خلاف آن نظری است که مردم به مجلس داشتند و انتظار داشتند که ما فقط انجام وظیفه مان منحصر به همین دو سال باشد. بنابراین اگر از لحاظ قضائی نگاه بکنیم یا از لحاظ قانون اساسی نگاه بکنیم می‌بینیم که تمدید دوره چهاردهم بکلی هم از لحاظ قضائی و هم از لحاظ قانون اساسی باطل است و اما این که استناد می‌کنند به سابقه که سابقه دارد و در مجلس می گویند یک دفعه تمدید شده‌است، اولاً آن تمدید با این تمدید فرق دارد. (اظهار شد عده کافی نیست)

نایب رئیس- استدعا می‌کنم یکقدری تأمل بفرمائید (بعد از یکی دو دقیقه عده کافی شد)

شهاب فردوسی- آن تمدید با حالا خیلی فرق دارد. آن وقت مجلس تمدید شد برای اینکه مشروطه خواهان از سلطنت مستبده وحشت داشتند و می‌گفتند اگر مجلس تعطیل بشود ممکن است عوامل استبداد مجدداً به تسلط خودشان حکمفرمائی بکنند و جلوگیری بکنند از این که مشروطه خواهان بتوانند حکومت مشروطه را برقرار بکنند اما این تمدید بکلی با آن وضعیت سابق فرق دارد. آنوقت مردم نسبت به آن نمایندگان و نسبت به آن دوره خوش بین بودند و هیچگونه تصور این را نداشتند که از نمایندگان آن دوره بر خلاف انتظار مردم مشاده بشود و در این دوره متأسفانه مردم خوش بین نیستند. مردم انتظارشان این است که این چند روز دیگری که باقیمانده بزودی خاتمه پیدا بکند و این مجلس عمر خودش را به پایان برساند. بنابراین از لحاظ افکار عمومی اگر نگاه بکنیم مردم ابداً موافق با تمدید دوره چهاردهم نیستند و اگر ما خودمان را وکیل مردم می دانیم و اگر احترام افکار عمومی بر ما واجب باشد اگر بخواهیم از این اختیاراتی که در قانون برای ما منظور شده تجاوز نکنیم باید به احترام افکار عمومی که انتظارشان این است که بزودی مجلس تمام بشود ما نباید نسبت به تمدید مجلس هیچگونه تصمیمی اتخاذ بکنیم (صحیح است) پس از لحاظ قضائی غلط، از لحاظ قانون اساسی غلط، از لحاظ سابقه متفاوت بر خلاف و انتظار افکار عمومی است (صحیح است) از لحاظ صلاح کشور وقتی بر خلاف انتظار افکار عمومی شد تردیدی نیست که خلاف مصلحت کشور هم هست. مردم با این مجلس که دارند ناامیدند. بدبینی دارند. حالا من نمی دانم چقدرش راست است یا دروغ است بهر حال نسبت به این مجلس بغض و کینه در دل مردم جای گرفته که بهیچوجه به مصلحت کشور نیست که ما مجلس را تمدید بکنیم و اگر بخواهیم تمدید بکنیم ممکن است اتفاقات سوئی همانطور که جناب آقای دکتر مصدق اشاره فرمودند در سایر نقاط مملکت که هنوز آرامش برقرار است رخ بدهد و ما را باز دچار مشکلات و یک محضوراتی بکند که بهیچوجه نمی‌شود آنرا پیش بینی کرد (یک نفر از نمایندگان- آقا صحبت تمدید نیست) خب اگر صحبت تمدید نیست ملاحظه می فرمائید که در روزنامه هست، در مجلس هست، و اینجا صحبت شده این موضوع در افکار مردم انعکاس و عکس العملی پیدا کرده بنابراین چون مردم انتظار دارند که این موضوع حلاجی بشود باید حقیقت آشکار بشود (اردلان- صحیح است بفرمائید) پس از این جهات و از جهات سیاسی و مقتضیات زمان که بخواهیم نگاه بکنیم می‌بینیم از آن جهات هم صلاح نیست اما فرمایش آقای اردلان که عقیده شان این بود که راه اصلاح را هم باید پیشنهاد کرد و راه حل را باید نشان داد به عقیده بنده راه حل مسئله در این نیست که ما بیائیم یک طرحی را برای انتخابات تهران تصویب کنیم یا اینکه بیائیم تصویب بکنیم یک شورائی در نبودن مجلس وظیفه مجلس را انجام بدهد و یا اینکه وکلای مجلس را اضافه بکنیم و یا اینکه قانونی که در تمام کشور عمومیت ندارد اینجا عمومیت بدهیم و تصویب بکنیم (صحیح است) یک فرض این است که در دوم مارس که انشاءالله متفقین ایران را تخلیه می‌کنند به موجب ماده واحده که ما خودمان اینجا تصویب کردیم انتخابات بلافاصله باید شروع بشود (صحیح است) بنابراین چون در بیستم اسفند مجلس تمام می‌شود و در پانزدهم اسفند متفقین تخلیه می‌کنند ایران را و به موجب همان ماده باید در پانزدهم اسفند انتخابات شروع بشود بنابراین در یک مدتی از عمر مجلس جریان انتخابات زودتر عملی شود و انجام بگیرد و دچار فترت نشویم بهتر این است که یک ماده پیشنهاد کنیم که در مدت کمی اقلاً تا عید یا بیست و پنج روز یا یک ماه منتهی بعد از عید باید انتخابات در این مدت کوتاه عملی شود و دولت عمل خودش را تمام کند نه اینکه به موجب این قانون فعلی هی ادامه داشته باشد یکسال، دو سال، سه سال همینطور که می‌بینیم بعضی نقاط انتخاباتش تا آخر این دوره انجام نشد و هی کار کش داشته باشد که مردم دچار تشنج بشوند و دچار زدوخورد و انقلاب بشوند. بنابراین ما بجای اینکه بیاییم یک طرحی برای تهران تصویب کنیم یا برای انتخابات یک جای دیگر باید یک طرحی را تصویب کنیم که اگر در دوم مارس ایران تخلیه شد در ظرف یک ماه بطور قطع انتخابات در یک روز معین در تمام مملکت شروع بشود و در تمام مملکت خاتمه پیدا کند و هر انتخابی که در خارج این مدت باشد خودبخود باطل و غیر قابل ترتیب اثر است. بنابراین وقتی که دوره فترت در یک دوره و مدت کوتاهی قرار گرفت ما دیگر نباید متزلزل بشویم که در این مدت یک ماه ممکن است یک دولتی سر کار باشد که عملیات دیکتاتوری را انجام دهد یا یک وضعیتی را ایجاد کند که بر خلاف انتظار مردم باشد. این ترس از دیکتاتوری و اینکه در دوره فترت ممکن است یک پیش آمد غیر قابل انتظاری پیش بیاید ابداً بجا نیست برای اینکه اوضاع دنیا و وضعیت بعد از آن جنگ ایجاب نمی‌کند که در یک نقطه از آسیا یک ملت کوچکی در یک جریان عمومی که امروز در دنیا هست و تمام افکار عمومی بر خلاف دیکتاتوری است ما این جا قادر باشیم که نه یک نفر قادر باشد که بیاید در رأس ملت قرار بگیرد و قادر باشد که اختیار یک ملتی را در دست بگیرد و بتواند یک حکومت دیکتاتوری مثل سابق برقرار کند. اوضاع ایران را تنها در نظر نگیرید، افکار مردم را حالا هم در نظر بگیرید ببینید امروز بهیچوجه هیچکس قادر نیست یک همچو حکومتی سر کار بیاورد و اگر فرض بکنید یک کسی یک چنین فکری را داشته باشد و یک چنین حکومتی را سر کار بیاورد یا مردم و افکار عمومی حاضر هستند از حق خودشان دفاع کنند و تن به چنین حکومتی ندهند یا خیر حاضرند که هر حکومتی بر آن تحمیل شود قبول کنند. اگر ملت ایران اینقدر بی رشد است که بعد از آنهمه مصائب با در نظر گرفتن مقتضیات زمان بخواهد باز تحمل کند حکومت دیکتاتوری را من می‌گویم که یک چنین ملتی لایق همان حکومتی است که دارد و اگر لایق یک چنین حکومتی است چه مجلس باشد و چه مجلس نباشد و چه انتخابات شروع بشود و چه انتخابات شروع نشود فرق نمی‌کند خود مردم نباید زیر بار یک چنین حکومتی بروند و نباید قبول کنند که چنین حکومتی بر ما تحمیل شود. پس اگر مردم خواسته باشند حق خودشان را بگیرند و مردم طالب باشند که حکومت مشروطه در این مملکت برقرار باشد بطور قطع تن نباید به حکومت زور و قلدری بدهند. بنابراین ما انتظارمان از مردم این است که خودشان بجای اینکه وحشت داشته باشند که اگر مجلس نباشد اوضاع مملکت به چه صورتی در خواهد آمد خود مردم باید نظارت بکنند اعمال حکومت و دولت را و اعمال مأمورین دولت را و اگر خلاف انتظارشان هست جلوگیری کنند (صحیح است) و اگر واقعاً نمی‌خواهند جلوگیری بکنند دیگر چه شکایتی دارند؟ چه انتظاری دارند که مجلس بیاید حقوق آن‌ها را حفظ بکند و دفاع بکند. ما می دانیم بر اثر هر مانعی بوده و بر اثر هر وضعیتی بوده این مجلس نتوانسته‌است در این دو سال حقوق مردم را تأمین کند پس بطور خلاصه بنده به این جهاتی که عرض کردم با تمدید دوره چهاردهم مخالفم و یقین دارم که مجلس یک چنین عملی را که بر خلاف انتظار مردم و افکار عمومی است نخواهد کرد و راه اصلاح این است که ما سعی کنیم و بخواهیم که متفقین در دوم مارس ایران را تخلیه کنند (صحیح است) و بلافاصله انتخابات شروع بشود و انتخابات که شروع شد در یک مدت کوتاهی عملی بشود و مردم نظارت بکنند و جلوگیری بکنند از هر اعمال نفوذی ما باید کوشش مان در این باشد و وحشت نداشته باشیم که اگر متفقین، در ایران باشند یا نباشند چه صورتی پیدا می‌کند. ما باید همه کوششمان این باشد که در ایران یک وضعیتی درست بکنیم و یک محیطی را ایجاد بکنیم که نه همسایه شمالی، نه همسایه جنوبی ابداً نسبت به این محیط داخلی ما بدبین نباشند (صحیح است) باید آن‌ها بدانند که اینجا یک تکیه گاه ضد شوروی یا یک تکیه گاه ضد امپراتوری بریتانیا نیست (صحیح است) تمام نظر آن‌ها امروز به این نکته و به این منظور متوجه‌است و هیچکدام از آن‌ها اگر اطمینان حاصل کردند از وضعیت داخلی ما بهیچوجه مداخله نخواهند کرد در امور ما اگر اطمینان حاصل کردند که ایران برای هندوستان خطرناک نیست یا ایران برای حکومت سوسیالیستی خطرناک نیست و محیطی در این جا درست شده‌است که بتوانند اطمینان داشته باشند، آن را مخالف منافع خودشان تشخیص ندهند من اطمینان دارم و یقین دارم که هر دو همسایه ما می‌خواهند که در این جا یک مملکت مترقی و متمدن وجود داشته باشد حالا این محیط را کی باید ایجاد کند؟ این وضعیت به دست خود ما است و ما باید این محیط و وضعیت را ایجاد کنیم و رفع شک و سوء ظن و تردید هم از این طرف و هم از آن طرف بکنیم (صحیح است) اگر ما این کار را کردیم می‌توانیم آزادانه و با کمال فراغت زندگی کنیم و اگر این کار را نکردیم مطمئن باشید که با این وضعیت نمی‌توانیم به زندگی خودمان ادامه بدهیم (صحیح است)

- اظهارات آقای فیروزآبادی

۶- اظهارات آقای فیروزآبادی

نایب رئیس- آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی- بنده بعضی عرایض دارم که گفته شده و حالا همینقدر عرض می‌کنم و خواهش می‌کنم از جمیع آقایان که بین خود شان یک مودت و یک مَحبت و یک اخوتی داشته باشند که بعدها مثل گذشته نباشد همه با اتفاق و اتحاد و برادری و دوستی با هم کار بکنیم …

یمین اسفندیاری- برای بعد از ۲۰ اسفند توصیه می‌فرمایند.

بعضی از نمایندگان- اکثریت نیست.

بعضی دیگر- ختم جلسه

- موقع جلسه بعد – ختم جلسه

۷- موقع جلسه بعد – ختم جلسه

نایب رئیس- اگر موافقت می فرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آتیه روز پنجشنبه پس فردا ساعت نه صبح

(مجلس نیمساعت بعد از ظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی

ملک مدنی