مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ اردیبهشت ۱۳۳۸ نشست ۳۰۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏ ۱۹

جلسه: ۳۰۲

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۳۸

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: خلعت‌بری- عمیدی‌نوری- صدرزاده- ارباب- مهدوی.

۳- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای شیبانی‏

۴- اخذ رأی و انتخاب دو نفر جهت عضویت هیئت نظارت اندوخته اسکناس‏

۵- طرح و تصویب یک فوریت و مذاکره در گزارش کمیسیون امور خارجه راجع‌به اجازه اعزام دانشجو جهت تحصیل در فن ترجمه‏

۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

مجلس دو ساعت و ۱۵ دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای عماد تربتی (نایب‌رئیس) تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس

نایب‌رئیس- صورت غایبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غایبین با اجازه- آقایان: کورس حکیمی- بزرگ‌ابراهیمی- پرفسور اعلم- عرب‌شیبانی- اسکندری- باقر بوشهری- عامری- امید سالار- مشار- دهقان- استخر- سالار- بهزادی- مهندس اردبیلی- دکتر پیرنیا- مهندس سلطانی- بهادری- صادق بوشهری- قراگزلو- اسفندیاری- دکتر شاهکار- ذوالفقاری- دکتر بینا- دکتر عدل- دکتر اصلان افشار- بوربور- مهندس شیبانی- اخوان- سنندجیی- امامی‌خوئی- دکتر سعید حکمت- جلیل‌وند- مهندس فیروز- اورنگ- رامبد- ساگینیان- پردلی- موسوی- مشایخی.

غایبین بی‌اجازه- آقایان: دکتر طاهری- اریه- فرشی- دکتر فریدون افشار- دولت‌شاهی- محمودی

دیرآمدگان و زودرفته‌گان با اجازه- آقایان: مسعودی- قنات‌آبادی- ثقةالاسلامی- دکتر سیدامامی- سعیدی- مهندس فروهر- سراج‌حجازی- جلیلی‏

نایب‌رئیس- اعتراضی بر صورت جلسه نیست؟

دکتر شفیع‌امین- در عرایض پریروز بنده اشتباهات چاپی شده که تقدیم می‌کنم. ‏

نایب‌رئیس- بدهید به تندنویسی اصلاح بشود، تصویب صورت جلسه اعلام می‌شود.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان خلعت‌بری- عمیدی‌نوری- صدرزاده- ارباب- مهدوی.

نایب‌رئیس- نطق‌های قبل از دستور آغاز می‌شود آقای خلعتبری‏.

ارسلان خلعت‌بری- تلگرافاتی از لاهیجان و شهرهای شمال و گیلان خطاب به تیمسار صفاری و آقایان نمایندگان شمال و مازندران رسیده که رونوشتی هم به بنده رسیده و تقریباً می‌توانم عرض کنم که تمام کشاورزان مشغول به امر چای و چای‌کاران و باغ‌داران از عمل رویه دولت در امر چای اظهار رضایت و قدردانی کرده‌اند صحیح است و ضمناً هم از رویه ناشایسته رادیو مسکو اظهار نفرت و انزجار کرده‌اند و تقاضا کرده‌اند هم قدردانی آنها از امر چای و هم اظهار نفرات‌شان را از اظهارات رادیو مسکو به عرض مجلس شورای ملی برسانم ضمناً بنده وظیفه خودم دانستم همان‌طور که انتقاد می‌شود کارهای خوبی هم که در مملکت صورت می‌گیرد و نمونه‌اش را هم دیده‌ایم مردم هم از طریق مجلس شورای ملی با خبر شوند عرض کنم این مسئله با اهمیت چای که در شمال ایران مهم‌ترین مسئله اقتصادی و تماس با مردم است و اغلب مردم سرمایه‌هاشان را در این کار گذاشته‌اند وضع بسیار بدی داشت به طوری که اغلب مردم باغ‌های‌شان را می‌خواستند ترک کنند خیلی‌ها هم باغ‌شان را ترک کردند و عده‌ای آمده بودند که باغ موجود در از مردم بخرند که اصل زراعت چای را از بین ببرند و چای داخلی نابود بشود (اکبر- مقداری هم دو سال قبل خریدند) دو سال قبل را عرض می‌کنم محصول چای داخلی خریدار نداشت و خیلی هم بد به عمل می‌آمد و مخصوصاً تعمد می‌شد که چای بد به عمل بیاورند برای اینکه بازار چای را در داخله خراب بکنند با کمال تأسف مشورت‌هایی هم که شده بود به این نتیجه رسیده بودند که بعضی از مشاورین بی‌اطلاع خارجی اظهارنظر کرده‌اند که چای داخلی را نباید توسعه داد و گفته بودند که همین کشت موجود را ما نمی‌توانیم از عهده‌اش بربیاییم بنابراین دیگر نباید سطح کشت چای را بالا برد و اگر این فکرعملی می‌شدهیچ وقت مسئله چای حل نمی‌شد برای اینکه چای باید اول در داخله ایران تهیه بشود تا بعد از تهیه شدن چای در داخله به مقدار مصرف از خارج دیگر وارد نشود بنابراین این راهنمایی غلط آن‌قدرها تأثیر کرده بود که وزارت کشاورزی برای توسعه کشت چای وام نمی‌داد می‌گفت اطمینان ندارند که این وام برگردد. (اکبر- تا سه ماه قبل نمی‌داد) عرض می‌کنم دولت هر سال ده میلیون تومان ۲۰ میلیون تومان خرید برگ چای می‌کرد و ضرر می‌داد کارخانه‌ها ضرر می‌دادند کشاورزها پول‌شان به موقع داده نمی‌شد قبوض خودشان را به نصف قیمت به پیشه‌ور می‌فروختند (صحیح است) و عایدشان نمی‌شد این امر تقریباً با ۵۰۰ هزار نفر کشاورز و برادران و خواهران ما در شمال بدبخت می‌شدند البته کمپانی‌های خارجی هم از لحاظ رقابت با محصول ایران چون فروشنده عمده هستند و در این کار خیلی نفع داشتند بدون تردید تحریکات می‌کردند و می‌کنند و خواهند کرد و خوشبختانه دولت سال گذشته تصمیم قاطع را در این مورد گرفت و امر خرید چای و رسیدگی به وضع چای را در دست خودش گرفت و به وزارت گمرکات و انحصارات واگذار کرد و استفاده هم کرد اگر من حالا عرض کنم که استفاده هم کرد گمان می‌کنم نمایندگان شمال همگی اجازه بدهند بگویم که این یک موفقیتی است برای دولت و شخص آقای نخست‌وزیر و شخص وزیر گمرکات و تمام رؤسا و کارمندان که در چندین صدهزار نفر ایجاد رضایت و قدردانی کرده‌اند باید تصدیق کرد که این یک خدمت مثبتی است به مملکت و اگر بنده نمی‌گفتم قصور بود و باید این کارهای خوب را گفت که مردم امیدوار بشوند (صحیح است) که برنامه‌های صحیحی هست و دارد اجرا می‌شود و در شرف اجرا است یکی از آن برنامه‌ها همین برنامه چای بود که این آقایان در ظرف سال گذشته اجرا کردند یعنی وزارت گمرکات مجری این امر بوده برگ سبز چای هر سال او اردیبهشت به دست می‌آید کشاورزان می‌آوردند کارخانه‌ها برای خرید آماده نبودند دولت هم خودش نمی‌خرید نصف محصول کشاورز از بین می‌رفت برای اینکه اگر چند ساعت برگ سبز بماند پلاسیده می‌شود و از بین می‌رفت امسال آقایان روز اول اردیبهشت ماه تمام کارخانه‌ها و تمام دستگاه‌های وزارت انحصارات برای خرید برگ در تمام شهرستان‌های گیلان و مازندران آماده بودند و خرید کردند (صحیح است)‏ مطلب دوم اینکه پرداخت پول همیشه سه ماه چهار ماه یک سال به تعویق می‌افتاد امسال منتهی تا ده روز اول بعد از خرید می‌پرداختند و کشاورزان بدون اینکه دیناری کم بکنند پول خودشان را وصول می‌کنند این مراتب را ضمن تلگراف گفته‌اند به کارخانه‌جات مساعده دادند برای اینکه کارخانه بتواند از کشاورزان برگ چای را که کشاورز می‌آورد بخرند و مهم‌ترین کاری که کردند تا به حال می‌گفتند چای ایران برگ شمشاد و چنار است چون بد تهیه می‌شد وزارت گمرکات و بالنتیجه دولت امسال در نتیجه عمل صحیحی که پارسال انجام داد چای محصول داخلی در داخله ایران خریدار زیادی پیدا کرده است جنس مرغوب شده است خوب به فروش رسیده است عده زیادی از مرم رغبت به مصرف پیدا کرده‌اند و الآن اکثر مردم دارند چای داخلی را مصرف می‌کنند و این چیزی که موجب شده بود باعث شکست چای ایران بشود به حمدالله با این خدمت دولت بر طرف شده و عمده مسئله در چای داشتن بازار فروش در داخله بود که به حمدالله تأمین شده و روزبروز بیشتر می‌شود عرض کنم مسئله بسیار مهم افزایش سطح کشت است یعنی یک میزان سطح کشت لازم است که آن میزان کاشته بشود تا احتیاج مملکت از وارد کردن چای از خارجه برطرف بشود و تقریباً ۱۸ هزار یا بیست‌هزار هکتار دیگر باید کاشته بشود وزارت گمرکات در نظر دارد به کشاورزان و اشخاصی که بتوانند زراعت بکنند وام بدهد و مردم با کمک وزارت گمرکات زمین‌هایی که مستعد کشت چای است زیاد کنند و این یک برنامه بسیار مفیدی است و بنده توصیه می‌کنم و خواهش می‌کنم دولت این برنامه را تعقیب بکند و کمک بکند و این وضع ثابت را برقرار نماید که انشاءالله این مسئله توسعه سطح کشت هم با وام دادن به کشاورزها عملی بشود و این را هم عرض بکنم که این وام را که انشاءالله خواهد داد نباید فقط به کسی که ملک دارد بدهد باید به کشاورزی که قدرت کار و فعالیت دارد هم بدهد که تشویق شود در امر کشاورزی و درآمد کشاورز زیاد بشود البته به مالکی هم که ملک دارند کمک کنند شرط کمک را نباید ملک داشتن قرار بدهد. در بودجه آقایان ملاحظه فرمودید که درآمد چای را در سال ۳۸ دولت ۳۶ میلیون تومان پیش‌بینی کرده است این دستگاهی که سال ده میلیون تومان ضرر می‌داد در نتیجه برنامه صحیح در نتیجه کار خوب در نتیجه مأمورین صحیح‌العمل مردم را راضی کرده‌اند و درآمد دولت را زیاد کرده‌اند یک محصل مفیدی را در مملکت ترویج می‌دهند و ان‌شاءالله با همین رویه مملکت در سال از ۳۰۰ میلیون واردات چای بی‌نیاز خواهد شد. (صفاری- اقدامات مؤثری کرده‌اند) بله خیلی اقدامات برای راهنمایی برای تهیه بذر خوب برای کود دادن کرده‌اند مردم را در واقع تشویق کردند و مردم را هم راضی کرده‌اند و حسن رفتار دارند واقعاً آقایان توجه می‌کنید که چه جور خوب کار کردن آسان است به شرط اینکه شخص خوب انتخاب بشود برنامه صحیح باشد تشریفات نباشد اعتماد باشد ببیند برخلاف تبلیغات سوئی که در این مملکت می‌شود حسن‌نیت هست اصل خدمت به مردم هست مخصوصاً برای کشاورزی برنامه هست و این یک نمونه یک گوشه از خدمتی است که در نظر هست برای یک محصول مهم کشاورزی و بنده با کمال میل این موفقیت را به دولت تبریک می‌گویم (جمعی از نمایندگان- احسنت) عرض می‌کنم که تیمسار (خطاب به آقای صفاری) تشریف نداشتید عرض کردم تلگرافاتی به تیمسار مخابره شده که رونوشتش برای من آمده است و خواسته‌اند که به عرض مجلس برسد و این بود که به عرض رساندم. مسئله دومی که مورد علاقه نمایندگان محترم بوده و هست مسئله بانک کشاورزی است یکی از اقدامات مهمی که برای مملکت شده است و صورت گرفته است و هیچ قابل تردید نیتش مسئله تأمین اعتبار ۳۵۰ میلیون تومان برای امور کشاورزی است که دلالت دارد بر اینکه یک برنامه‌ای با حسن نیت بر اصلاح وضع کشاورزی هست. ‏ (ارباب- اما اجرایش) این را مثال آوردم که آقایان ملاحظه بفرمایید قابل اجرا هست عرض کنم در ایران سال‌ها است بانک کشاورزی تأسیس شده ولی کمک لازم به زارعین نمی‌شد که زارعین سلف‌فروشی می‌کردند. سال گذشته این بانک کمک‌های مفیدی کرده حالا بنده برای نمونه عرض می‌کنم سال گذشته بنده اطلاع صحیح دارم که از یکی از حوزه‌های انتخابیه من یعنی شهرستان شهسوار که منطقه زراعتی برنج است به مناسبت اینکه بانک کشاورزی داشته و شکرت تعاونی تشکیل شده ۶۰ درصد سلف‌فروشی در آنجا از میان رفته است این معاملات سلف‌فروشی در دفاتر اسناد رسمی به صورت سند رسمی تنظیم می‌شود با استعلام از دفاتر اسناد رسمی ۶۰ درصد سال گذشته سلف‌فروشی کمتر صورت گرفته است این موفقیت بسیار خوبی است. نمونه خوبی است برای کار و موفقیت من فکر می‌کردم گزارشی که دولت تهیه کرده و برای آقایان هم فرستاده است که چندین درمانگاه تأسیس کرده که ده‌هزار مریض را توانسته پذیرایی کند و دوا بدهد بنده فکر می‌کردم که دستگاه دولت با تبلیغات صحیح و نمونه کار باید بیاید عملیات این شعبه را نشان بدهد و بگوید که در نتیجه تأسیس شعبه بانک کشاورزی این مقدار سلف‌فروشی زارعین کم شده حتماً در شهرستان‌های دیگر هم همین‌طور است در آمل و بابل و شهرستان‌هایی که بانک کشاورزی داریم کمک بانک کشاورزی در سال گذشته جلوگیری از سلف‌فروشی به قدری کرده است که در زندگی کشاورزان تأثیر داشته و هر جا که این کمک شروع بشود مسلماً نتیجه خواهد داشت‏ حالا امسال بانک کشاورزی در نظر دارد که شرکت‌هایی تعاونی را در ولایات زیاد کند بنده می‌گویم که این خیلی برنامه خوبی است امسال اگر شعب شرکت‌های تعاونی را در ولایات زیاد بکند به نظر بنده دولت می‌تواند یک گزراش صحیح و آبرومندی از موفقیت خود بدهد (صحیح است) برای اینکه برای کشاورزی شرکت‌های تعاونی مفید است عرض کنم یک راه استفاده از این وام‌ها وام طویل‌المدت و وام متوسط‌المدت است با کمال تأسف سال اول که بانک کشاورزی برای این کار برنامه تهیه می‌کرد تشریفات و مقررات خیلی سختی برای استفاده از این اعتبار ۳۵۰ میلیون تومان بود و بانک کشاورزی خیال می‌کرد که یک مؤسسه صرافی است در صورتی که این طور نیست این بانک یک عامل و وسیله‌ای است برای اشخاصی که کار کشاورزی دارند بنابراین بایستی با یک فکر خیلی باز با تشریفات خیلی کم سعی بکنید مردم حداکثر استفاده را از این پول‌ها بکنند اگر بانک کشاورزی یک پولی به یک شهرستانی داد و یک دینار آن باقی ماند به عقده من آن شعبه مقصر است برای اینکه امکان استفاده را محدود کرده و البته بانک مسئول است بنده اخیر اطلاع پیدا کردم که آقای دکتر اهری‏ رئیس بانک کشاورزی جدید در آن آیین‌نامه‌ها تجدیدنظری کرده و تسهیلاتی برای استفاده فراهم کرده است این است که بنده قطع دارم نظر همه آقایان این است که زارع در وهله اول از وام‌های کوتاه مدت با کم‌ترین تشریفات و زیادترین تسهیلات بتواند استفاده کند (صحیح است) دوم از وام‌های متوسط‌المدت و طویل‌المدت هم اشخاصی که می‌توانند استفاده کنند و آن وقت تشریفات و مقررات هم نباید خیلی سنگین باشد.

نایب‌رئیس- آقای خلعتبری از این به بعد از وقت آقای طباطبایی استفاده می‌کنید.

خلعت‌بری- اشخاصی که سند مالیکت دارند و ملک ثبت شده دارند می‌توانند استفاده کنند باید ترتیبی داده شود یک کسی که اعتبار دارد برلیان دارد صاحب سرمایه است و اعتبار دارد فعالیت دارد چرا نتواند از وام استفاده کند باید جریان تصویب وام خیلی سهل باشد مقررات سنگین از بین برود باید مقررات به نحو صحیحی اجرا شود بنده نمی‌دانم اگر کشاورزی زمین نداشته باشد مگر قدرت کار ندارد چرا نباید به او وام داده شود اگر شخصی آمد و گفت در کرمان آقا من ده هکتار پسته می‌خواهم بکارم باید بگویید که خیلی خوب خرجش چقدر است پنجاه‌هزار تومان بسیار خوب بانگ بگوید فعلاً من پنج‌هزار تومان را حالا می‌دهم سال دیگر می‌آیم اگر با این پنج‌هزار تومان زمینی که درخت پسته درش کاشته شده بود و خوب عمل کرده بودی ده‌هزار تومان دیگر می‌دهم اگر عمل نکرد هر کار می‌خواهید بکنید این یک بدبینی است که اگر بانک پول به کشاورز داد نمی‌تواند پس بگیرد به نظر بنده این واهمه غلط است اولاً کشاورزان مردم ساده است هستند و قرض هم که می‌گیرند ادا می‌کنند و به نظر بنده به هیچ وجه از سایرین بدتر پول را پس نمی‌دهند و برای دولت هم خیلی آسان است که طلبش را وصول بکند پس بنابراین برای اینکه کشاورزی در مازندران یا آذربایجان بخواهد درخت‌های میوه که از آن خشکبار تهیه کند درخت خرما مرکبات چای تهیه کند باید به او کمک شود اینها را اگر بخواهند تمامش را مالکین تهیه کنند امکان ندارد و به علاوه باید یک کاری که که همه مردم استفاده کنند که درآمد مردم متوسط و مردم خرده مالک بیشتر بشود بنده خدا شاهد است پارسال از رئیس بانک کشاورزی خواهش کرم که یک کاغذی بنویسند به رئیس بانک مازندران و دستور بدهند که اگر کسی از تهران رفت آنجا و خواست از پول بانک کشاورزی استفاده کند به او وام ندهند

و نگذارند از آن محل استفاده بکنند حالا هم عرض می‌کنم از این وام‌های متوسط‌المدت و طویل‌المدت باید سعی کرد حداکثر اکثریت مردم کشاورزانی که زمین ندارند ولی قدرت کار دارند و همین طور مالکین‌خرده و متوسط استفاده بکنند البته برای اشخاصی که کار می‌توانند بکنند هیچ فرقی نمی‌کند اگر یک مالکی هم خواست صدهزار تومان بگیرد و ۵۰ هکتار باغ پسته بکارد به او هم باید داد چون محصول مملکت زیاد می‌شود اما رعایت تناسب را باید کرد عرض کنم بعضی از وام‌ها خیلی به موقع و به جا صرف می‌شود من‌باب نمونه عرض می‌کنم که از وام چطور استفاده می‌شود در شهسوار که آفت مرکبات زیاد است مرم یک شرکتی تشکیل داده‌اند شرکت خصوصی تشویق هم کردند اینها شرکت خصوصی تشکیل دادند و وام گرفتند برای خرید سموم و وارد کردن ماشین‌آلات دفع آفت وزارت کشاورزی بانک کشاورزی اینها کمک کرده شورای عالی اقتصاد هم کمک کرد اینها پولی که گرفتند در خود بانک نگذاشتند دست نزدند و ماشین‌آلات و سموم که وارد شد از طریق بانک قیمت فاکتورها را پرداختند و مبلغی هم از جیب خودشان گذاشتند و وزارت کشاورزی هم کارشناس داد و امسال یک کلاس اختصاصی درست کرد در ظرف مدت پانزده روز یا یک ماه بیست نفر کارگر حرفه‌ای تربیت کردند و این شکرت خصوصی با سرمایه خود مردم برای کار آماده است و اگر همین طور وام در شهرستان‌های دیگر هم به چندین نفر بدهند و موافقت بکنند قسمتی از کارها به دست خود مردم با کمک بانک کشاورزی انجام می‌شود به مناسبت این کمک و به مناسبت این اقدام هیئت مدیره این بانک از بانک کشاورزی و دولت اظهار قدردانی می‌کنم و امیدوارم این رویه را در همه جا بتوانند دنبال کنند. عرض دیگر بنده شعب بانک کشاورزی است الان بانک کشاورزی سر ماه و اعتبار کم دارد این را آقایان توجه بفرمایند سرمایه بانک کشاورزی ما مثلاً در برابر سرمایه بانک کشاورزی ترکیه خیلی حقیر است و در جاهایی که شعبه بانک کشاورزی نیست بنده معتقدم باید دولت سعی کند به هر نحوی هست شعبه بانک کشاورزی را تأسیس بکند این یکی از احتیاجات اولیه است درست است که شرکت تعاونی می‌خواهند تشکیل بدهند ولی شرکت‌های تعاونی درعین حال که این حسن را دارد این عیب را هم دارد که مردم ممکن است با هم اختلاف داشته باشند طرز همکاری را بلد نباشند تا چند سالی آماده نباشند ولی شعبه بانک کشاورزی این طور نیست مثلاً در نوشهر که یکی از شهرستان‌های حوزه انتخابیه بنده است بانک کشاورزی شعبه ندارد در صورتی که باید داشته باشد در خوزستان حوزه انتخابیه جنابعالی جناب آقای موسوی باید چندین شعبه داشته باشد (موسوی- شهرهای عمده‌اش ندارد) همین‌طور همه شهرها و امیدوارم که این نقص را دولت برطرف بکند نظر آقایان هست ما در بودجه سازمان برنامه صدمیلیون تومان اعتبار قناتی داریم بیست‌میلیون تومان اعتبار صندوق‌های روستایی داریم بیست میلیون تومان اعتبار شرکت‌های تعاونی یعنی جمعاً ۱۴۰ میلیون تومان از ارقامی است که باید به مصرف کشاورزی برسد که مفید است و جنبه تولیدی دارد بنده شنیده‌ام که این اقلام همه‌اش مصرف نشده اگر حقیقت دارد بنده جداً از دولت می‌خواهم که تا دینار آخر این پول را اگر به مصرف دیگری نرسیده برگرداند و همین امسال هزینه برای شرکت‌های تعاونی و صندوق‌های روستایی و تعمیرات قنوات مصرف کنند برای اینکه قنات یکی از مهمترین مسائل کشاورزی ما است و خرجش هم زیاد است و بدون کمک دولت مردم نمی‌توانند بکنند در ضمن می‌خواستم آخرین مطلبی که خدمت آقایان عرض کنم این است که مجلس شورای ملی آقایان در امر کشاورزی یک نقش بسیار مؤثری در مملکت بازی می‌کند شاید سوابق از نظر آقایان محو شده باشد در این پنج سال دو سال دوره هجدهم و این سه سال دوره نوزدهم تمام وکلا و آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی هر موقع دست‌شان رسیده است نسبت به کشاورزی کمک کرده‌اند یعنی تذکر داده‌اند و انتقاد کرده‌اند انتقاد تذکر مفید است خطا است اگر کسی بتواند تذکری بدهد و ندهد برای اینکه مسئله کشاورزی را مجلس شورای ملی چه در دورهٔ هجدهم و چه در دوره نوزدهم همیشه اهمیتش را متوجه دولت کرده است‏ مجلس شورای ملی طرح تهیه کرد در دوره هجدهم برای اینکه اعتبارات بانک کشاورزی را به بانک کشاورزی بدهند هر وقت لایحه‌ای آوردند مجلس شورای ملی پیشنهاد کرد مبالغی اضافه کرد و اعتبار گرفت برای بانک کشاورزی و اگر کمک‌های مجلس شورای ملی نبود بانک کشاورزی موفق نمی‌شد و حتی وقتی لایحه ۷۰۰ میلیون تومان اعتبار پشتوانه اسکناس آمد فقط برای صنعت بود اینجا در مجلس آقایان تذکر دادم به دولت و آقایان به من امر فرمودند پیشنهاد بده ما تصویب کنیم من به آقایان پیشنهاد دادم که از این ۷۰۰ میلیون تومان قسمتی به اعتبارات کشاورزی تخصیص داده شود آقای دکتر اقبال نخست‌وزیر با نهایت حسن نیت قبول کرد و بعد هم لایحه ۳۵۰ میلیون تومان را با ارشاد اعلیحضرت همایونی آوردند و این لایحه ۳۵۰ میلیون تومان و این اعتبار الآن اعتباری است که ما در اختیار داریم برای اصلاح وضع کشاورزی بنابراین بنده عرض کنم که برنامه‌های صحیح کشاورزی حالا باید اجرا شود منتهی باید کار نباید حرف زد حالا اگر کاری صورت نگرفت در دستگاه مجریه اشخاصی که مؤثر بوده‌اند در تهیه اعتبار و در دستور و در تنظیم و در بودجه مسئولند قضیه چای را برای نمونه عرض کردم امر چای یک امر از بین رفته‌ای بود در ظرف یک سال برگشت حالا هم مسئله بانک کشاورزی و استفاده از اعتبارات بایستی مورد توجه دولت قرار بگیرد مراقبت صحیح بکنند به نظر بنده قابل توجه است و به حمدالله با این برنامه و با این اعتبار و با اعتبارات بیشتری که خواهیم افزود بنده برخلاف بدبینی در امر کشاورزی مملکت یک آینده خیلی خوبی را پیش‌بینی می‌کنم (صحیح است‏) ما یک آینده خیلی خوبی داریم و وضع کشاورزان هم به حمدالله باید به تدریج خوب بشود این کاری نیست که در یک سال و دو سال انجام بشود همین دولت شوروی یک برنامه‌ای برای ذرت‌کاری داشت در قسمت عمده‌ای از شوروی چندین سال عمل کرد و شکست خورد و موفق نشد این را همه می‌دانند و مطبوعات آن روز هم نوشته‌اند بنابراین مسئله کشاورزی چیزی نیست که در عرض یک سال بشود درست کرد ولی دولت باید مراقب باشد چند مسئله را در نظر بگیرد اول تهیه اعتبار کافی برای اشخاصی که سرمایه ندارند دوم باز هم عرض می‌کنم همیشه هم عرض خواهم کرد تا پشت این تریبون هستم کشاورزی و صنعت و کارهای اقتصادی ایران باید با دست مردم و در درجه اول با سرمایه مردم صورت بگیرد باید مردم را تشویق کرد و مردم را به فعالیت واداشت که سرمایه بگذارند مردم نترسند مردم اضطراب نکنند این حرف‌های پوچ که خارجی می‌زنند به خدا صحیح نیست در داخله ما اشخاص حسن نیت دارند می‌گویند اصلاحات باید بشود باید سهم زارع در جاهایی که کم است زیاد بشود وضع زندگیش بهتر بشود باید به زارع کمک بشود این برنامه‌ها هست و ان‌شاءالله اجرا می‌شود عرض کردم نباید قدرت فعالیت فردی را کم کرد هر کس قدرت فعالیت فردی را در امر کشاورزی با اخافه و با تهدید و ترس بی‌خود کم بکند به مملکت صدمه می‌زند (صحیح است‏) مهم‌ترین چیز برای ما کشاورزی است صادرات ما بسته به کشاورزی است، صنعت ما بسته به کشاورزی است و این هم باید روی فعالیت فردی باشد دولت نه وسیله دارد و نه سرمایه دارد. نه کادر فنی دارد از عهده نمی‌تواند برآید کشاورزی وقتی سقوط کرد همه‌چیز از بین می‌رود این خارجی‌ها می‌گویند زمین را باید ۵۰ هکتار، ۵۰ هکتار تقسیم بکنند نمی‌فهمند و یک فکر دیگری هم ممکن است که پشت سرشان باشد که کشاورزی ایران سقوط بکند و قنات از بین برود همه چیز برای خودشان باشد و ماشین‌آلات خودشان را بفروشند من مالک بزرگی نیستم که از آن نظر بخواهم دفاع بکنم اولیای امور ما الآن به حمدالله به این امور توجه دارند و اعلیحضرت همایونی به این عرایض ما به حمدالله توجه دارند و دیدید جلوی این افکار پوچ روزنامه‌های خارجی را گرفته‌اند دولت متوجه است آقای دکتر اقبال توجه دارد و چندین بار اینجا در نطقش گفته است این است که بنده می‌خواهم خواهش کنم که اشخاصی که اطلاع از امر کشاورزی ندارند نمی‌دانند نتیجه این حرف‌ها چه می‌شود و اگر قنوات در ایران از بین رفت باید سالی سی‌صد، چهارصد میلیون تومان پول برای ماشین‌آلات و تلمبه و ابزار و ماشین‌آلات وارد کرد و این به ضرر مملکت است آنها می‌خواهند فروشنده باشند کتابی که میس لمپتون انگلیسی راجع‌به تقسیم اراضی در ایران می‌نویسد به درد کشاورزی ایران نمی‌خورد به درد ایران نمی‌خورد و عقیده آقای تایلور به درد نمی‌خورد اشخاص هر قوم در هر نقطه‌ای به مقتضای محل باید طبق مصلحت و طبق رعایت اصول اقتصادی بحث کنند همه مردم ایران همه ملاکین به حکم طبیعت و لزوم اجتماع باید به حال کشاورز توجه داشته باشند. باید به مالکین گفت که امروز با ۵۰ سال پیش تفاوت دارد سرمایه را به کار بیندازید اول برای افزایش تولید مملکت و برای توسعه اقتصاد مملکت دوم برای منفعت خودتان اما باید به آنها هم مجال داد فرصت داد کمک کرد که زارع و کشاورز و دولت و بانک کشاورزی مثل یک زنجیری با هم متحد باشند این برنامه پیش ببرید صلاح کشاورزی ایران در این است که این برنامه به نحوی که بنده عرض می‌کنم اجرا بشود و اگر خدای‌نکرده ترس و اخافه و نگرانی باشد این برنامه کشاورزی سقوط می‌کند ایران هم غیر از سایر ممالک است این حرف‌هایی که می‌گویند یک حرف‌های پوچی است هیچ همچو چیزی نیست تمام مردم ایران به رژیم سلطنتی و دیانت اسلام علاقه‌مند هستند و این تبلیغات به هیچ‌وجه تأثیری ندارد همه برادرند همه متحدند شاه متعلق به همه است قانون اساسی متعلق به همه است همه باید برادروار با هم کار بکنند (صحیح است) منتهی رژیم ما رژیم مشورت است این حرف‌هایی که اینجا بنده عرض می‌کنم آن وزرای شوروی جرأت می‌کنند انتقاد بکنند (بیات‌ماکو- اگر بگویند خفه‌شان می‌کنند) کدام‌شان انتقاد می‌کنند شما هم هر طور که می‌خواهید صحبت کنید بفرمایید صحبت کنید اگر یک وزیری خوشش نمی‌آید به جهنم که خوشش نمی‌آید وزیر نوکر مردم است بنده هم وکیل مردم

هستم یک شاهی هم داریم بالا سر همه که ارشاد می‌کند و به همه توجه می‌کند و مثل حلقه همه طبقات باید دور هم جمع باشند (صحیح است) منتهی هر کدام در جای خود باید وظیفه‌مان را انجام بدهیم سرباز باید وظیفه خودش را انجام بدهد من اگر چیزی به نظرم بیاید می‌گویم من اگر یک چیزی را بدانم و نگویم مثل یک سربازی می‌ماند که خصم را ببیند و رویش را برگرداند من منکر اختلاف سلیقه نیست اختلاف سلیقه ممکن است باشد اختلاف نظر ممکن است باشد ولی هدف یکی است ببینید الان از وقتی که رادیو مسکو این حملات را کرده بهترین خدمت را به مملکت ایران کرده است برای اینکه مردم را به هم نزدیک کرده است اشخاصی هم که فکر سیاسی نداشتند به وسواس افتادند که چرا حالا اینها دارند برای ما دلسوزی می‌کنند پس سبب چه شد سبب شد که تمام مردم زارع و مالک و تمام مردمی که آرامش و امنیتی می‌خواهند داشته باشند به هم نزدیک بشوند و استقلال مملکت را حفظ بکنند و در مملکت صلح و صفا داشته باشیم ولی اگر خودمان بیاییم به هم بتازیم و به حال خودمان رحم نکنیم این مطبوعات خارجی چیزهایی می‌نویسند این حرف‌هایی که مطبوعات امریکا و انگلیس و روسی می‌نویسند به هیچ‌وجه درست نیست مطبوعات خارجی حق ندارند در کار ما دخالت بکنند آنها مصلحت ما را نمی‌توانند بفهمند ما با هم تعارض منافع اقتصادی داریم هیچ چیزی هم اینجا نیست اشتباه می‌کنند هر کسی یک نواقصی در کارد ما اینجا نواقص را باید بگوییم و تذکر بدهیم تا بتوانیم اصلاح بکنیم هر کس که خبط می‌کند جلویش را بگیریم رئیس‌الوزرا وکیل سناتور هر که باشد این است که بنده می‌خواهم یک برنامه با قدرت نه برنامه ضعیف من از ضعیف خیلی بدم می‌آید اظهار ضعف نکنید که ما همچنین هستیم یک پولی داریم یک برنامه‌ای داریم که باید مسئولین عمل بکنند فرض کنید بد عمل می‌کنند و برنامه‌ها به تأخیر افتاده است چه اشکال دارد که باید بگوییم و فشار بیاریم که عمل شود استالین دوره اول پنج ساله‌اش اجرا نشد دویست هزار نفر آدم کشت‏ (رامبد- چند نفر؟) دویست‌هزار نفر انتلگئوئل را کشت که چرا برنامه اجرا نشده است ما اینجا دستگاه آدم‌کشی نداریم اگر نقصی بوده ما تذکر داده‌ایم اگر سازمان برنامه یک قسمت‌هایی بد کار کرده‌اند ما تذکر داده‌ایم مجلس تذکر داده همه تذکر داده‌اند همه ممکن است اشتباه بکنند ممکن است اعلیحضرت هم اشتباه بکنند اشتباه را خدمت‌شان باید عرض کرد ایشان هم همیشه حرف صحیح را قبول می‌کنند چرا به جان مالک افتاده‌اید چه داعیه‌ای داریم که مالک و سرمایه‌دار و زارع را به جان هم بیندازیم هیچ خبری نیست بی‌خودی برای خودمان مخمصه و درد سر درست نکنیم خیلی دقیق برنامه‌های اقتصادی را باید اجرا بکنیم در مملکت هم باید وحدت باشد مجلس و دولت و الحمدالله اعلیحضرت همایونی هستند رژیم سلطنتی رژیم رسمی ما است و با این برنامه سرمایه‌دار و مالک و زارع و کارگر و روشن‌فکر همه باید با هم کار بکنیم این برنامه‌ای است که باید اجرا بکنیم این است که در دنباله این مطالب لازم دانستم که درباره کشاورزی عرض کنم که برنامه کشاورزی صحیحی در شرف اجرا است اگر مأمورین خوب اجرا نکردند نقص انیجا است و بنده امیدوارم که انشاءالله با توجه به نواقص و انتقادات صحیح یک آینده روشنی برای مملکت ایران در پیش باشد و خداوند ایران را حفظ بکند و هر کس که خدمت می‌کند در راه مملکت خداوند او را مؤید بدارد (احسنت، احسنت‏)

نایب‌رئیس- آقای عمیدی‌نوری‏

عمیدی‌نوری- امروز دومین قسمت مسافرت رسمی شاهنشاه ما شروع می‌شود و به مناسبت یک چنین روزی بنده مقتضی دانستم راجع‌به این مسافرت بسیار مجللی که قسمت اول آن در کشور دوست ما انگلستان پایان یافت و احساساتی که از طرف مطبوعات دنیا در این مسافرت به عمل آمد به نام یک عضو کوچک مجلس شورای ملی و عضو کوچک مطبوعات ایران تشکر کرده باشم (احسنت، احسنت) و ثانیاً افتخار کنم که در عصر پادشاهی هستم که دارای یک چنین شخصیتی است که توانسته است در این مسافرت و البته مسافرت‌های گذشته مخصوصاً در این مسافرت مقام ایران را آن طوری که باید و شاید به دنیا نشان داده باشد (صحیح است) و این مطلبی است که از خلال نگارش مطبوعات جهان که جسته و گریخته اخبار آن در این روزها در خبرگزاری‌ها و مطبوعات منعکس شده است و من مقتضی دانستم قسمتی از نگارش این مطبوعات خارجی و روزنامه‌های مهم جهان را در این موقع به سمع نمایندگان محترم بعضی از جملاتش را برسانم روزنامه مهم تایمز لندن در یکی از شماره‌های خودش این طور نوشته است (انگلستان افتخار می‌کند که از بزرگ‌ترین پادشاه مشرق که دانشمندترین شاهنشاه جهان است پذیرایی می‌نماید شاهنشاه ایران در هیچ کشور اروپایی احتیاج به مترجم ندارند برای اینکه السنه انلگیسی و فرانسوی را مثل زبان ملی خود می‌دانند و بدان تکلم می‌کنند) روزنامه پرتیراژ فیگارو که در پاریس منتشر می‌شود این طور می‌نویسد (من یقین دارم که امروز در کره خاک زمامداری نیست که وسعت نظر و علو طبع و همت بلند و اطلاعات و معلومات و پشتکار و حسن‌نیت و ملت‌نوازی او به اندازه شاهنشاه ایران باشد) اینها است که نشان می‌دهد وضع ایران خیلی در نظر مردم جهان با وضع سابق فرق دارد (صحیح است) یک روزنامه دیگر انگلیسی یورکشایر پست می‌نویسد (اکنون دیگر ما نباید ایران را فقط کشور گل بلبل و رباعیات خیام بدانیم (صحیح است) اعتراف کرده که ایران کشوری است که با شجاعت تمام در برابر هر گونه تجاوز و زور ایستاده و برای آزادی خود مبارزه می‌نماید) (علامه وحیدی- شخصیت شاهنشاه است) شخصیت شاهنشاه این مقام را تثبیت کرد و نشان داد به دنیا و دنیا اعتراف می‌کند به موقعیتی که امروز ایران دارد و موقعیتی که در صلح جهانی و امنیت بین‌المللی داریم بازی می‌کنیم همین‌طور یکی‌یکی روزنامه‌هایشان روزنامه دایلی هرالدیکی از روزنامه‌های معروف انگلستان راجع‌به مسافرت شاهنشاه این طور می‌نویسد (از نظر سیاسی باید توجه داشت سفر اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران به لندن هنگامی صورت گرفته که شوروی حملات تبلیغاتی خود را علیه معظم‌له به شدیدترین مراحل رسانده‌اند و حتی به نظر می‌آید این فعالیت شوروی‌ها در لندن بی‌تأثیر نبوده است این سفر نشانه پایداری ایران به جبهه غرب و بی‌پروایی نسبت به فشار تهدیدآمیز شوروی است) این اعتراف یک روزنامه پرتیراژ انگلیس است و دلیل بر ثبات و آرامش وضع سیاسی کشور ما است که در مقابل یک چنین تبلیغات غرض‌آمیز و بی‌اثری ایران نشان داد وضع ثابت و آرام خودش را و پادشاه بزرگ کشور ما که در یک چنین موقعیتی می‌تواند افکار جهانیان به خودش جلب کند (علامه وحیدی- رادیو مسکو حملات کرد و ما فشرده‌تر شدیم) یک روزنامه طرف سوئیس روزنامه ژورنال دو ژنو چاپ سوئیس یک مقاله خوبی می‌نویسد و یک قدری از تمنیات ملت ایران را درش منعکس می‌کند می‌گوید دنیای غرب با توجه به رویه روسیه که سال‌ها و قرن‌ها است برای ایران متجاوز بوده و همچنین با توجه به وضع فعلی عراق که روزبروز تهدیدآمیزتر می‌شود موقعیت ایران در وضع فعلی آن طوری که باید پس از سفر شاهنشاه درک خواهد نمود ما همین انتظار را داریم غرب باید موقعیت ایران را در چنین وضعی آن طوری که هست درک بکند و حق ایران را بدان معنایی که هست حق‌گذاری بکند این را یک روزنامه بی‌طرف ژورنال دوژنو می‌نویسد بعد می‌گوید که در محافل غربی این نگرانی وجود دارد که هدف شوروی از فعالیت خود در عراق کمونیست ساختن آن کشور نیست بلکه مقصودشان محاصره ایران و به زانو درآوردن این کشور است برای راه یافتن به خلیج‌فارس ولی خوشبختانه ایران برخلاف نهرو وارد پیمان بغداد شد و با شهامتی قابل تقدیس سیاست ایران و موقعیت دنیای غرب در این منطقه روشن شد ایران در تمام جبهه‌های داخلی و خارجی نیازمند صلح و امنیت و ثبات و استقلال خود می‌باشد در این صورت غرب و به خصوص انگلستان نباید این کشور را به صورت سرزمین عقب‌افتاده و یا دوستی قابل ترحم نگاه بکند بلکه برعکس باید این کشور را سرزمینی ارجمند و قابل ستایش ببیند این عقیده و قضاوت یک روزنامه بی‌طرف سوئیس است که واقع و حقیقت را گفته است و بنده خیال می‌کنم که جز این نیست غرب باید وضعیت ایران را به معنای خودش احساس بکند و باید توجه داشته باشد که دولت ایران دولت برومند محکمی است که در حال حاضر در خاورمیانه تنها کشور ثابت و آرامی است که بایستی توجهی بیشتر از اینها به تمنیات و تقاضاهای حقه ما کرده باشند و امیدوار هستیم که در این مسافرت پربرکت شخصیتی که از نظر مقام فضلی و شخصیتی که امروز پرچم‌دار استقلال ما هستند در اروپا تشریف دارند بتوانیم به قسمتی از حقوق حقه خودمان که از جمله (علامه وحیدی- از جمله بحرین) از جمله بحرین است برسیم و اعلیحضرت همایونی در انجمن روزنامه‌نگاران به این مطلب اشاره فرموده‌اند امیدواریم حق ایران در این باره برگزار بشود و ما بتوانیم از این مسافرت پربرکت آن طوری که غربی‌ها توجه کردند و معتقدند ایران دیگر به صورت کشور گل و بلبل نباید بهش نگاه بکنند به صورت یک کشور برومند و دولت وفادار و حقوق حقه ما را حق‌گذاری بکنند (صحیح است) قسمتی از وقت خودم را به آقای صدرزاده داده‌ام.

نایب‌رئیس- آقای صدرزاده ۵ دقیقه از وقت آقای عمیدی‌نوری باقی است می‌توانید استفاده کنید بفرمایید.

صدرزاده- در زمینه کشاورزی امروز جناب آقای ارسلان خلعت‌بری اینجا حق مطلب را ادا کردند فقط بنده یک جمله کوتاهی می‌خواهم به عرض برسانم و آن این است که اشخاصی که ثروتمند هستند و دارای ملک هستند گذشته از اینکه می‌توانند از بانک کشاورزی استفاده بکنند از طرق دیگر هم امکانات دارند و می‌توانند یک مساعدت‌های مالی بگیرند برای توسعه و عمران ملک خودشان اما کشاورز که دارای ملک نیست او فقط قدرت تولید دارد و باید او را مورد توجه قرار داد و کمک و مساعدت کرد بنده معتقدم که بانک کشاورزی باید این اشخاص را راهنمایی و هدایت بکند و تشویق بکند که بیایند از سرمایه بانک استفاده بکنند تا اینکه تولیدات مملکت را زیاد بکنیم و اما نکته دیگری را که می‌خواستم اینجا عرض بکنم تلگرافی است که از آقایان اهالی داراب رسیده است و رونوشت آن را برای بنده فرستاده‌اند که تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم در این تلگراف مفصل بیان کرده‌اند که این شهرستان دارای صدهزار جمعیت است و باید لااقل یک نفر نماینده برای اینجا

اختصاص داده بشود و من این فرصت را مغتنم می‌شمرم برای یک تذکری و آن این است به طوری که آقایان محترم مستحضر هستند مسئله انتخابات در حکومت مشروطه و دموکراسی یکی از مسائل مهمی است که در حکومت تأثیر فراوان دارد یعنی مبنا و ریشه اصلی است به طوری که آقایان مستحضر هستند ۶۴ نفر نماینده در دوره آتیه بر طبق تصمیم مجلس شورای ملی اضافه خواهد شد بنابراین تصور می‌کنم که همه نمایندگان محترم در این باب ذی‌نظر هستند یعنی می‌خواهند نظریاتی که در این باب هست در لایحه‌ای که برای این کار می‌آید ابراز بکنند بنابراین ما الآن یک سال وقت داریم خوب است وزارت محترم کشور لایحه‌ای که می‌خواهند برای اصلاح قانون انتخابات بیاورند هر چه زودتر به مجلس بیاورند تا ما در فرصت بیشتری مورد مطالعه قرار بدهیم آن روزهای آخر مجلس که وقت بسیار کم است ما نمی‌توانیم آن نحوی که صلاح مملکت است آن را مطالعه بکنیم به آن روز برگزار نکنند الآن یک سال وقت است و من تذکر می‌دهم که آن لایحه را بیاورند به مجلس زیر امن مطمئن هستم که نمایندگان محترم نسبت به اصلاح قانون انتخابات و مخصوصاً در تقسیم این عدد به مملکت نظریاتی دارند که نظریات مفیدی است که باید در یک فرصتی مطرح بشود و مورد مشورت قرار بگیرد (صحیح است‏)

نایب‌رئیس- آقای ارباب مهدی‏

ارباب- بنده چند دقیقه خواستم امروز یادی از اداره مستقل فعال مایشاء برق بکنم ولی اینجا موضوع کشاورزی و بانک کشاورزی مطرح بود که‌ای کاش جناب آقای خلعت‌بری قبول می‌فرمودند و مشاور فنی بانک کشاورزی می‌شدند تا یک طریقه مستحسنی در پیش بگیرند این پیشرفت‌هایی که بانک کشاورزی می‌گویند کرده است بنده که به تمام بنادر و جزایر نگاه می‌کنم هیچ اثری از فعالیت بانک کشاورزی نمی‌بینم فقط چیزی که به چشم بنده می‌خورد این کاخ مجلل مرتفعی است که هر روز چشم بنده این را می‌بیند والا میناب که یک محل کشاورزی است و معروف به هند کوچک است هنوز بانک کشاورزی در اینجا شعبه ندارد و در سایر جاها هم که در جنوب شعبه دارد کمکی نمی‌کند وقتی می‌گوییم از محل پشتوانه اعتبار کافی در اختیار شما هست می‌گویند اگر این اعتبار را به تمام شعب تقسیم کنیم چیزی به آنجا نمی‌رسد این تنها مژده‌ای است که به ما می‌دهند خداوند انشاءالله هدایت‌شان کند و دو مثقال عقل جناب آقای خلعتبری را هم به ایشان اعطا کند این موضوع کشاورزی است اما موضوع برق آقایان خدا شاهد است که من چند شب است که ساعت نه خبر را نمی‌توانم بشنوم تا حالا بایستی ما هم چراغ نفتی داشته باشیم و هم برق داشته باشیم در آتیه باید هم رادیوی باطری‌دار داشته باشیم و هم رادیوی با برق آخر چقدر تحمیل خرج شب گذشته مخصوصاً بنده نامه می‌نوشتم یک مرتیه یکی از چهار مرتبه وقتی بود که آن موقع برق خاموش شد چراغ نفتی آوردند بعد از اینکه چراغ نفتی آوردند من داشتم سؤال می‌کردم آیا این برق روشن نشد دیدم چراغ طوری روشن شده که چشم بنده نمی‌بیند پهلوی چراغ نفتی برق روشن پیدا نیست غالباً هم خاموش است سال‌ها است که به ما وعده می‌دهند برق را اصلاح می‌کنند آقایان برق یکی از چیزهایی است که در تمام عالم پیش پا افتاده است دیگر اهمیتی ندارد چرا برای ما این قدر دارای اهمیت است اگر این برق‌های اختصاصی در اطراف تهران نبود مردم چه می‌کردند تمنی می‌کنم جناب آقای ناصر ذوالفقاری یادداشت بفرمایید معاون نخست‌وزیر یادداشت کردم ببینید این اداره برق تابع کدام دولت است تابع کدام دستگاه است یک فکری برای این کار بکنید این صحیح نیست پنج دقیقه وقت خودم را به آقای مهدوی می‌دهم. ‏

نایب‌رئیس- آقای مهدوی ۵ دقیقه وقت باقی است بفرماییدم.

مهدوی- بنده به شهادت صورت جلسات حتی در دوره شانزدهم و ۱۸ و این دوره چندین دفعه راجع‌به خطرات ملخ اینجا صحبت کرده‌ام در آن موقع در لایحه که برای دفع آفات بود پیشنهاد دادم متأسفانه آن طوری که بایستی این قضیه را دولت مهم تلقی بکند نکرده است از جناب آقای ذوالفقاری تمنی می‌کنم که این قسمت را توجه بفرمایند و به دولت تذکر بدهند دو سه سال است که در خراسان به نام ملخ بومی یک مقدار ملخ آمده که پارسال یک مقدار زیادی مزارع خراسان را به کلی از بین برد ولی وزارت کشاورزی به عنوان اینکه در قانون دفع آفت ملخ مراکش بوده گفتند برای ملخ بومی اعتبار نداریم بعد معلوم شد که سه سال قبل هم آن ملخ مراکشی بوده است و منتظر بوده‌اند که اهالی محل این را دفع کنند این کار از مردم و زارعین ساخته نیست چون هر زارع حدود زراعتش محدود است به یک حدود معینی و اگر دولت توجه نکند و یک تشکیلات مجهزی برای این کار مرتب نکند از زارعین نمی‌شود انتظار داشت که آنها اقدام و مبارزه بکنند اخیراً هم وزیر کشاورزی که رفته است به اهمیت این وضع برخورد کرده است ولی باز هم کمک زارعین را خواسته است به نظر بنده مهم‌ترین کار دولت این است که راجع‌به این قسمت یک تصمیمی بگیرد اگر یک بودجه هنگفتی لازم داشته باشد جای دوری نمی‌رود قانون بیاورند ما تصویب می‌کنیم فعلاً ملخ مراکش و بومی دست به هم داده و دولت باید در تمام این استان و جاهای دیگر هم که در روزها مه‌ها دیده می‌شود یک مبارزه حسابی بکند والا دو سال دیگر ما در ایران از حیث محصول هیچ خواهیم بود.

۳- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای شیبانی‏

نایب‌رئیس- آقای شیبانی‏

شیبانی- یک سؤالی از وزارت کشور که تقدیم می‌کنم استدعا می‌کنم به جریان گذارده شود.

۴- اخذ رأی و انتخاب دو نفر جهت عضویت هیئت نظارت اندوخته اسکناس‏

نایب‌رئیس- بسیار خوب نطق‌های قبل از دستور تمام است آقای دولت‌آبادی فرمایشی دارید بفرمایید.

دولت‌آبادی- می‌خواستم به استحضار آقایان و مقام ریاست برسانم چنانچه در جلسه گذشته هم صحبت شد قضیه انتخاب نظار بانک امروز برای مجلس تکلیف است گویا مدتش منقضی شده و می‌خواهم عرض بکنم خوشبختانه انتخاب دو نفر نظار بانک با توافقی که میان دو حزب مجلس هست جناب آقای دکتر مشیرفاطمی از طرف فراکسیون ملیون و جناب آقای بیات‌ماکو از طرف فراکسیون مردم کاندید هستند که هر دو نهایت شایستگی و استحقاق را دارند (صحیح است) می‌خواستم از رفقای پارلمانی خودم و همچنین نمایندگان تمنی کنم که در این انتخاب وحدت نظر به این وظیفه اقدام کنند.

نایب‌رئیس- آقای دکتر عمید

دکتر عمید- بنده افتخار دارم که از طرف حزب مردم عرض بکنم که با این ائتلاف کمال موافقت را داریم و اعضای فراکسیون‌ها به این دو نماینده محترم به آقایان دکتر مشیرفاطمی و بیات‌ماکو که به اتفاق مورد نظر هستند رأی خواهیم داد.

نایب‌رئیس- مدت انتخاب دو نفر ناظر اندوخته اسکناس در بانک ملی به پایان رسیده است بایستی امروزبه جایشان دو نفر انتخاب بشوند و شروع می‌کنیم به انتخاب سه نفر نظار دو نفر از آقایان منشی‌ها قبلاً سه نفر را با قید قرعه برای نظارت تعیین می‌فرمایند آقای مهندس دهستانی و آقای دکتر دادفر بفرمایید و اقدام بفرمایید.

(اقتراع به عمل آمد آقایان زیر به ترتیب جهت نظارت انتخاب گردیدند)

آقایان: رستم گیو- غلام‌حسین فخرطباطبایی و آقای دکتر جهان‌شاهی.

نایب‌رئیس- این سه نفر آقایان شرکت می‌کنند در نظارت و دو نفر آقایان منشی‌ها هم اسامی را قرائت می‌فرمایند (اسامی آقایان به ترتیب زیر اعلام و هر یک در محل نطق حاضر شده رأی خود را دادند)

آقایان: قنات‌آبادی- زنگنه- مهندس بهبودی- دکتر رضایی- قوام- فضایلی- صفاری- خرازی- موسوی- رامبد- حمید بختیار- دکتر دیبا- سلطان‌مراد بختیار- حشمتی- دکتر سعید حکمت- مهندس هدایت افخمی- محسن اکبر- غضنفری- دکتر مشیرفاطمی- جلیلی- طباطبایی- ثقةالاسلامی- دکتر عمید- محمدعلی مسعودی- دکتر حسن افشار- صراف‌زاده- عباسی- آقایان دیهیم- هدی- دکتر امین- صدرزاده- مرآت اسفندیاری- بزرگ‌نیا- علامه وحیدی- سراج حجازی- بیات‌ماکو- ابتهاج- مشایخی- پناهی- مهندس جفرودی- مهران- رستم امیر بختیار- دکتر نفیسی- مهندس فروهر- مهندس فیروز- دادگر- دولت‌آبادی- ارباب- سنندجی- دکتر اسدی- یارافشار- دکتر امیر حکمت- توماج- کاظم شیبانی- برومند- دکتر امیر نیرومند- دکتر سیدامامی- قبادیان- مهدوی- فولادوند- کدیور- شادلو- دکتر وکیل- دکتر ضیایی- پردلی- بهبهانی- خلعتبری- عمیدی‌نوری- مجید ابراهیمی- نصیری- دکتر آهی- دشتی- فرود- گیو- دکتر جهان‌شاهی- فخرطباطبایی- مهندس دهستانی- سعیدی- دکتر دادفر.

(آرا و مهره‌های تفتیشیه شماره و پس از قرائت آرا نتیجه به قرار زیر اعلام گردید)

اوراق رأی ۸۱ برگ

مهره تفتیشیه ۸۱ عدد

آقای شجاع بیات‌ماکو ۷۵ رأی- آقای دکتر مشیرفاطمی ۷۵ رأی- آقای عرب‌شیبانی ۱۰ رأی- آقای بزرگ‌نیا یک رأی- ورقه سفید یک برگ‏.

نایب‌رئیس- به طوری که نتیجه استخراج آرا معلوم شد آقای بیات‌ماکو ۷۵ رأی آقای دکتر مشیرفاطمی ۷۵ رأی آقای عرب‌شیبانی ده رأی و آقای بزرگ‌نیا یک رأی دارند در نتیجه آقایان بیات‌ماکو و دکتر مشیرفاطمی به سمت نظارت اندوخته اسکناس انتخاب شدند (مبارک است) آقای دکتر مشیرفاطمی. دکتر مشیرفاطمی- بنده می‌خواستم از حسن ظن نمایندگان محترم نسبت به خودم و آقای بیات‌ماکو تشکر کنم و امیدوارم که این ائتلاف طلیعه بسیار خوبی باشد برای کارهای این مملکت و در اجرای نیات شاهنشاه معظم همه با هم یک دل کار کنیم (احسنت)‏

نایب‌رئیس- آقای بیات‌ماکو.

بیات‌ماکو- بنده هم به سهم خودم از این حسن‌نیت و توجهی که به بنده شد تشکر می‌کنم و امیدوارم خدماتی انجام بدهم و موجب سربلندی همکاران خودم باشم (احسنت)

۵- طرح و تصویب یک فوریت و مذاکره در گزارش کمیسیون امور خارجه راجع‌به اجازه اعزام دانشجو جهت تحصیل در فن ترجمه‏

نایب‌رئیس- گزارش کمیسیون خارجه مربوط به لایحه اعزام سالی ده نفر دانشجو برای تحصیل فن ترجمه به خارجه مطرح است و قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

گزارش از کمیسیون امور خارجه به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون امور خارجه لایحه شماره ۱۰۷۲۶- ۱۶/۱۲/۱۳۳۷ دولت راجع‌به اجازه اعزام سالی ده نفر دانشجو برای تحصیل در فن ترجمه و فراگرفتن زبان‌های خارجی را جهت وزارت امور خارجه مطرح و با حضور آقای وزیر امور خارجه مورد شور و رسیدگی قرار داده بالاخره با اصلاحاتی تصویب و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد:

ماده ۱- وزارت امور خارجه مجاز است مادامی که احتیاج دارد سالی ده نفر دانشجو برای تخصص در فن ترجمه و فرا گرفتن زبان‌های خارجی مورد نیاز خود یکی از مدارس تخصصی رسمی خارجه اعزام دارد.

تبصره ۱- انتخاب دانشجویان از طریق مسابقه و شرایط خاص وزارت امور خارجه خواهد بود و کسانی می‌توانند در این مسابقه شرکت نمایند که سن آنها حداکثر ۲۵ سال و دارای درجه لیسانس در یکی از رشته‌های ادبیات فارسی- زبان خارجی- حقوق- علوم سیاسی یا اقتصاد باشند.

تبصره ۲- دانشجویان مزبور پس از خاتمه تحصیل به خدمت رسمی وزارت امور خارجه طبق مقررات قانون با پایه ۴ اداری به عنوان مترجم پذیرفته شده و مکلف هستند سه برابر مدتی را که به خرج دولت در خارجه تحصیل کرده در وزارت امور خارجه به این سمت خدمت نمایند وزارت امور خارجه می‌تواند پس از استخدام به این اشخاص علاوه برحقوق مقرر ماهانه مبلغی به عنوان حق فنی با موافقت وزارت دارایی تعیین و پرداخت نماید.

ماده ۲- چنانچه دانشجویی ترک تحصیل نماید یا دو سال پی‌درپی در امتحانات توفیق حاصل ننماید هزینه تحصیل او قطع گردیده و باید تمام مخارجی را که تا آن تاریخ برای او شده به وزارت امور خارجه مسترد دارد و همچنین هر گاه دانشجویی از مراجعت به ایران یا خدمت در وزارت امور خارجه خودداری نماید مکلف است سه برابر مخارجی را که دولت برای او نموده است مسترد دارد.

تبصره- برای اجرای این ماده دانشجویانی که در مسابقه قبول می‌شوند قبل از اعزام به خارجه تضمین معتبر و کافی به وزارت امور خارجه خواهند سپرد تا طلب دولت وصول گردد.

ماده ۳- هزینه اعزام دانشجویان مزبور در تمام مدت از محل صرفه‌جویی اعتبارات استخدامی وزارت امور خارجه در خارج از کشور تأمین خواهد شد.

مخبر کمیسیون امور خارجه- مرآت اسفندیاری

گزارش از کمیسیون امور استخدام به مجلس شورای ملی

کمیسیون امور استخدام در جلسه ۷ اردیبهشت‌ماه ۱۳۳۸ لایحه شماره ۱۰۷۲۶ دولت راجع‌به اعزام ده نفر دانشجو برای فراگرفتن زبان‌های خارجی و فن ترجمه را با حضور آقای وزیر امور خارجه مطرح و خبر کمیسیون خارجه را عیناً تأیید و تصویب نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون امور استخدام- فضایلی

نایب‌رئیس- پیشنهادی از طرف پانزده نفر از آقایان مبنی بر فوریت و یک شوری بودن این لایحه داده شده است که‏ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست معظم مجلس شورای ملی‏

نظر به اینکه بتوان مقدمات اعزام دانشجویان هر چه زودتر فراهم گردد که در موقع افتتاح مدارس فنی در خارجه داوطلبان آماده حرکت باشند امضاکنندگان زیر تقاضای یک فوریت برای لایحه اعزام دانشجو به خارجه جهت تخصص امر مترجمی می‌نماید. دکتر امیر حکمت- دکتر امیر نیرومند- حشمتی- تیمورتاش- ابوالحسن حکیمی- یارافشار- قوام- خزیمه‌علم- سنندجی- دکتر امیراصلان افشار- سعیدی- توماج- مرآت اسفندیاری- پرفسور اعلم و یک امضای دیگر

نایب‌رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) چون اظهار مخالفتی نشده است لذا به فوریت این گزارش رأی می‌گیریم آقایانی که موافقد قیام بفرمایند اکثریت برخاستند تصویب شد. کلیات مطرح است. آقای صدرزاده‏

صدرزاده- علی‌رغم بدخواهان مملکت ما در حال توسعه و ترقی و پیشرفت است (صحیح است) و به همین جهت هم دارد اعتبار بین‌المللی خودش را روزبروز بیشتر به دست می‌آورد و قطعاً مسافرت اعلیحضرت همان شاهنشاهی به خارج هم مؤید این مطلب خواهد بود و بنابراین و به حکم این توسعه‌ای که برای ما پیدا می‌شود در اجتماعات بین‌المللی ما احتیاج خواهیم داشت به یک مترجمینی که تخصص کامل داشته باشند اتفاقاً چند روز قبل که جناب آقای وزیر امور خارجه در تهران تشریف داشتند درخصوص این لایحه با ایشان بحث کردم فرمودند که در محافل بین‌المللی و در تمام مجامع احتیاج به وجود یک مترجم‌هایی هست که بتوانند نطق ناطقین را به زبان‌ها و السنه معروف دنیا که ایراد می‌شود ترجمه کنند البته برای این کار باید یک تخصصی در هر دو زبان داشته باشند چه زبان اصلی و چه زبانی که تحصیل می‌شود و این هم احتیاج به یک سلسله تحصیلات دارد و در خارج از ایران مدارسی برای تربیت این جور مترجمین هست بنابراین من با اصل این لایحه و احتیاج وزارت خارجه به این گونه مترجمین موافق هستم‏ اما در یک مطلب بنده مخالفت دارم و تمنی می‌کنم آن یک مطلب را که زیاد به اساس لایحه مربوط است مورد توجه قرار بدهید و آن شرکت در مسابقه و تضمین گرفتن از آنهایی است که برمی‌گردند اتفاقاً تا همین امروز یک نفر که در کنکور بانک شرکت کرده بود و برنده مسابقه شده بود و به او گفته شده بود که ۱۸ هزار تومان و دیعه یا ضامن بس پا رد تا بتوانند او را به خارج برای تحصیل اعزام بدارند او البته جوان دانشجوی با استعدادی است ولی متأسفانه ثروتی ندارد من امروز متوجه شدم به این نکته که ما در اعزام محصلین به خارج یا در سایر امورمان باید استعداد را ملاک قرار بدهیم نه مال و ثروت مال و ثروت را نباید مناط قرار داد فرض بفرمایید ده نفر دانشجوی با استعداد در یک مسابقه‌ای شرکت کردند و همه برنده شدند اگر ما بخواهیم از اینها تضمین بگیریم و نداشته باشند قطعاً نخواهند توانست بروند و مملکت هم از وجود آنها محروم خواهد و ممکن است یک نفر که در رتبه ۱۱ قرار دارد و دارای پدر ثروتمندی است او این موفقیت را به دست بیاورد و برود به خارج ولی استعداد او و تحصیلات او به اندازه آن افراد بی‌ثروت نباشد البته اینجا دو نکته دیگر هم هست که من بایستی اشاره کنم که آقایان راه حل معقولی برای آن پیدا بکنند ما نباید وسیله درست کنیم برای پیش افتادن اشخاص ثروتمند اشخاص ثروتمند خودشان وسیله برای پیش افتادن دارند مملکت و تشکیلات عمومی مملکت باید مهیا باشد برای تربیت و جلو بردن اشخاص مستعد که ثروت ندارند ما روی این قسمت باید عمل کنیم قانون و خزانه مملکت باید در اختیار جوانان مستعد باشد ولو اینکه ثروت نداشته باشند این فکر فکری است که ما در همه قوانین باید آن را تبعیت و رعایت کنیم حالا آن اشکالی که هست بحث می‌کنیم اشکالی که هست این است که می‌گویند این جوان‌هایی که برای این مسابقات به خارج می‌روند شاید برنگردند به ایران این یکی و اگر هم برگردند می‌روند در مؤسسات خصوصی استخدام می‌شوند چون آنها پول بیشتری می‌دهند و به آن اداره‌ای که آنها را فرستاده است بازگشت نکنند هر دوی اینها راه حل دارد اول راجع‌به آن کسی که می‌رود به خارجه آقایان اغلب به خارج تشریف برده‌اند اگر سال به سال تذکره آنها را وقتی مراجعه کردند تجدید نکنند در آن مملکتی که هستند دیگر نمی‌توانند توقف کنند بنابراین هر یک از این محصلین هر چقدر تحصیل کرده باشد یا به کاری پرداخته باشد آن وزارتخانه مربوط از تمدید توقف آنها و تذکره آنها خودداری می‌کند این برای یک قسمت اما برای برگشتن آنها به ایران و اینکه در وزارتخانه مربوطه کار نکند این خیلی سهل است شما یک بخشنامه‌ای صادر می‌کنید با یک قانونی می‌گذرانید که تمام اشخاصی که از طرف یک وزارتخانه‌ای برای تحصیل و تربیت به خارج می‌روند بعد از اینکه برگشتند مادام که خدمت خودشان را در وزارتخانه مربوطه انجام نداده باشند اداره دولتی دیگر و یا مؤسسات خصوصی حق استخدام آنها را ندارند یک نفر از نمایندگان اگر با پول شخصی رفت چطور این را اشتباه نفرمایید وقتی با پول شخصی و ثروت خودشان بروند هر کاری می‌خواهند بکنند ولی وقتی با پول مملکت و ثروت مملکت رفتند باید برای مملکت کار بکنند منظورمان این است که در این قانون این اشکالات را رفع بکنیم که جوانان با استعداد خواه ثروتمند باشند خواه نباشند بتوانند به خارج بروند و من می‌ترسم این حرف من یک خورده بربخورد ولی معذرت می‌خواهم آقایان تجربه این طور نشان می‌دهد که اغلب اشخاص با استعداد کم ثروتمند اغلب این طور است حالا چرا این جور است دلایلی دارد که بعداً عرض می‌کنم به هر حال بنده می‌خواستم این نکته که در این ماده ۲ که می‌گویم چنانچه دانشجویی ترک تحصیل نماید یا دو سال پی‌درپی در امتحانات توفیق پیدا ننماید هزینه تحصیل او قطع گردیده و باید تمام مخارجی را که تا آن تاریخ برای او شده است به وزارت خارجه بپردازد در صورتی که داشته باشد و همچنین اگر دانشجویی در مراجعت به ایران از خدمت در وزارت خارجه خودداری نماید مکلف است یه برابر مخارجی را که دولت برای او کرده است بپردازد آن وقت در این تبصره می‌نویسد که اشخاصی که می‌خواهند به خارج بروند باید تضمین کافی بدهند یک دانشجو سه سال برود به خارج تحصیل بکند در عرض دو سال شاید صدهزار تومان مخارج داشته باشد سه برابر تضمین بدهد سیصدهزار تومان من فقط خیال می‌کنم یک عده‌ای از آقازاده‌های میلیونرها بتوانند این تضمین را بدهند والا آن جوان تحصیل‌کرده که از شیراز

و مازندران آمده است فقط سرمایه او تحصیل او است و سه شاهی ندارد بدهد در نتیجه مردود می‌شود ما نباید قانون را طوری تنظیم کنیم که جوان‌ها و اشخاص با استعداد را از این قانون بی‌نصیب کنیم و عرض هم کردم که این دو مشکل را به این ترتیب حل بکنیم یکی اینکه اگر خواستند آنجا بمانند به هیچ‌وجه تذکره آنها را تمدید نکنید قطعاً در آن ممالک اجازه نخواهند داد و وقتی هم که آمد اینجا باید در وزارتخانه مربوطه دو برابر آن مدت که دولت فرستاده است خدمت بکند و وزارتخانه‌ها و مؤسسات خصوصی را هم معین بکنید که آنها را به خدمت نپذیرند تا تعهد خودشان را در وزارت خارجه انجام بدهند.

نایب‌رئیس- آقای مهران موافق هستید بفرمایید.

احمد مهران- بنده فکر می‌کنم عملی که وزارت امور خارجه نسبت به تدوین این دو سه ماده کرده است بسیار ستوده است از نظر اینکه تصمیم دارد یک عده مترجم تربیت کند و ای کاش ما در تمام مسایلی که مبتلا به مان است همین جور عمل می‌کردیم و در صدد برمی‌آمدیم که اشخاصی را برای کار معینی تربیت کنیم نتیجه این فکر این می‌شود که هم آن کار محترمی شود و هم اشخاصی هدایت می‌شوند برای انجام کار معین و کسب تخصص در یک کار مخصوصی فکر کردم بنده علت اینکه یک چنین موادی از طرف وزارت امور خارجه تهیه شده است این است که شاید آقای حکمت وزیر امور خارجه یک مرد فرهنگی است و واقعاً در تربیت عقیده‌مند است که باید اشخاصی را برای کی کارهایی تربیت کرد همین طور آقای دکتر صدر که معتقدند باید تربیت کرد ولی آقای دکتر من یک عیب بزرگی در این می‌بینم که برای همین کار شرفیاب شدم که تذکر بدهم و آن این است که نمی‌دانم چرا بعد از اینکه گفته‌اید این داوطلبان بیایند حداقل مدرک تحصیلی‌شان را لیسانس در نظر گرفته‌اید بنده فکر می‌کنم هیچ دلیلی موجود نیست که یک مترجم خوب لیسانسیه باشد ممکن است یک دیپلمه متوسطه خیلی بهتر از یک لیسانسیه زبان بداند و اساساً اینها را شما می‌خواهید بفرستید در خارجه در انستیتوهای زبان وارد شوند و شرط ورود به این انستیتوها در خارجه بدون استثنا داشتن دیپلم متوسطه است و در ثانی اسیر دیپلم و لیسانس و دکترا هستیم‏. در این مملکت و بنده مجدد آن تز اصلی را که از آن دفاع می‌کنم تکرار می‌کنم آقایان یک کاری را خوب انجام داده به هیچ‌وجه مربوط به مدرک تحصیلی کسی نیست بنده پیش‌بینی می‌کنم این لیسانسیه‌ها که شما می‌فرستید ده نفر می‌روند دکتر می‌شوند برای شما و برمی‌گردند و هیچ زبانی هم نمی‌دانند و هیچ ترجمه نمی‌کنند بنده این پیش‌بینی را الآن خدمت‌تان می‌کنم و به شما قول می‌دهم که شما به این نتیجه برسید که چند سال دیگر یک عده دکتر اقتصاد و یک عده دکتر حقوق و یک عده دکتر ادبیات آمده‌اند در وزارت خارجه و از شما پست سفیر کبیری و لااقل اگر یک خورده لطف کنند و پای‌شان را پایین بگذارند پست وزیر مختاری در یکی از کشورهای اروپایی و یا یکی از مناطق امریکایی و یا امریکای جنوبی خواهند خواست و حتی پست سفارت افغانستان را هم جناب آقای دکتر صدر قبول نخواهد کرد پس بنابراین حق قضیه حکم می‌کند که شما این لیسانس را از اینجا حذف بفرمایید و فرصت بدهید به یک عده زیادی داوطلب که اقلاً حالا که اسیر مدرک تحصیلی هستند این مدرک را دیپلم متوسطه قرار بدهد که یک عده زیادی بتوانند در این مسابقه شرکت کنند و حقیقتاً شما ده نفر را انتخاب می‌کنید که بروند به خارجه و بدون رفتن در مسیر تحصیلات اونیورسیته آنجا برای شما زبان بخوانند و برگردند صحیح است اینجا و سال‌ها مترجم خوبی در وزارت امور خارجه باشند و از طرفی کسانی که در تعلیم و تربیت تخصص دارند در این مجلس شورای ملی می‌دانند زبان خواندن را هر چه از سن کمتر شروع کنند هر چه زودتر شروع کنند هم از حیث تلفظ بهتر یاد می‌گیرند و هم از حیث معنی لذا بنده پیشنهاد کردم که با اجازه آقایان این لیسانس از اینجا حذف شود و تعدیل شود لااقل به دیپلم کامل متوسطه و استدعا کنم نسبت به این امر توجه بفرمایید که نقض غرض نشود و پس فردا یک عده‌ای نروند که کارهای دیگری انجام بدهند و بگویند که ما چون در آن مملکت بوده‌ایم زبان هم یاد گرفته‌ایم در حالی که مقصود شما وارد شدن در نوانس‌ها و جریان یک زبانی است که عبارات سیاسی و قراردادها و پروتکل‌های مهمی را برای شما ترجمه کنند.

نایب‌رئیس- آقای خرازی موافق هستید یا مخالفید (خرازی- موافقم) آقای دکتر امین مخالفید بفرمایید.

دکتر امین- بنده مخالفتی با اساس قانون ندارم بنده فرهنگی هستم و موافقم که هر چه ممکن باشد برای تکمیل معلومات مخصوصاً وزارت خارجه که بیشتر از نظر حقوق و اقتصاد و سیاست و زبان احتیاج دارند باید کسانی مترجم باشند مخصوصاً برای زبانی که روزبروز احتیاج‌شان بیشتر است زبان را در ممالک مخصوص یاد بگیرند بنده با اساس موافقم همکار محترم آقای مهران توضیح کامل فرمودند اشخاصی که تا به حال لیسانسیه بوده‌اند و رفته‌اند منظورشان فقط گرفتن دکترا بوده است یا در ادبیات فارسی یا در حقوق یا در اقتصاد یا علوم سیاسی آنهایی که برای زبان می‌روند در مدارس ممالک خارجه می‌توانند زبان‌های خوبی یاد بگیرند و برای مملکت و وزارت خارجه خدمت بکنند جناب آقای حکمت وزیر محترم خارجه که حقیقتاً زحمات زیادی در اساس فرهنگ مملکت کشیده‌اند حتماً این را توجه خواهند فرمود و همچنین جناب آقای دکتر صدر که خودشان اگر مطالعه بفرمایند توجه خواهند فرمود که از این اشخاص یک نفر ممکن است برای تحصیل رشته مخصوص زبان برود متأسفانه اغلب دکترها یا اشخاصی که فنی هستند اکثرشان زبان آن کشور را نمی‌توانند صحبت کنند و مسلط نیستند به عقیده بنده از این دیپلمه‌های متوسطه باید یک امتحان از زبان فارسی کرد یک کنکور از زبان فارسی که زبان اصلی و مادری خودشان است امتحان بدهند که ببینند در زبان فارسی مسلط هستند و بعد بروند زبان‌های خارجی را یاد بگیرند بنده مخصوصاً یک قسمتی می‌خواستم عرض کنم ممکن بود جوان‌هایی که در خارج هستند و متوسطه را در آنجاها تمام کرده‌اند در همان مملکت انگلستان یا فرانسه یا آلمان آنها را مقدم بدارند آنها قطعاً زبان‌های زنده را به شرطی که زبان فارسی بلد باشند و یاد بگیرند تصور می‌کنم که بهتر و مفیدتر باشد البته اساس زبان فارسی است و بعد زبان آن مملکت بنده تصور می‌کنم اگر این دو نکته را توجه بفرمایید این قانون بسیار خوبی است که با کمک وزارت خارجه می‌توانیم جوان‌هایی برای آینده مملکت تربیت کنیم که مورد استفاده کشور و وزارت خارجه قرار گیرد (صحیح است).

نایب‌رئیس- آقای مرآت اسفندیاری شما مخبر کمیسیون هستید بفرمایید.

مرآت اسفندیاری- تذکراتی که همکاران محترم جناب آقای صدرزاده و آقای مهران و آقای دکتر امین فرمودند کاملاً به جا بود و مورد توجه هم قرار خواهد گرفت ولی نکته‌ای را که بنده می‌خواستم عرض کنم شاید یک اصلی را آن طور که می‌باید توجه نفرموده‌اند و آن این است که وزارت خارجه بدون دریافت یک شاهی بودجه آمده امروز یک خدمتی نه تنها به وزارت خارجه بلکه به کشور می‌کند و عقیده وزارت خارجه هم این نیست که واقعاً این افراد را بیاورد در وزارت خارجه دائم‌العمر نگاه بدارد این واقعاً خدمتی است که می‌خواهد به تمام دستگاه‌های ملی این کشور بکند اگر تو چه فرموده باشید جناب آقای صدرزاده امروز در کشور ما در پایتخت کشور اگر حضرتعالی ده نفر مترجم پنج نفر مترجم خوب بخواهید نیست عرضم را توجه بفرمایید پس باید این خدمت را واقعاً عمومیت داد یعنی مطلب این نباشد که وزارت خارجه یک عده‌ای را بیاورد و بگوید که من شما را می‌خواهم دائم‌العمر نگهدارم جوان‌هایی هستند که زحمت کشیده‌اند تحصیل کرده‌اند به اندازه‌ای که قانون به ایشان اجازه داده و موظف‌شان کرده خدمت بکنند بعد هم بروند دو برابر سه برابر از جاهای دیگر حقوق بگیرند بنابراین اصل مسلم خدمت عمومی است نه اینکه واقعاً خدمتی است که تنها به وزارت خارجه شده باشد و این توجه کاملاً به جا بود که از طرف وزارت خارجه مبذول بشود به اینکه باید به این قسمت توجه کلی بشود و به خصوص که وزارت خارجه اصلاً بودجه‌ای از دولت نمی‌گیرد و این عملی که دارد می‌کند از بودجه‌ای است که خود وزارت خارجه برای وزارتخانه دارد نسبت به تضمینی که اینجا هست مطالبی فرمودید شاید نظر حضرتعالی به جا بود ولی باید راه‌حلی هم در نظر گرفت اگر تضمین گرفته نشود چه می‌شود نظر حضرتعالی این بود که دستور داده شود به نمایندگی‌های شاهنشاهی در خارجه که گذرنامه‌های اینها را تمدید نکنند بنده به مقتضای سمتی که داشتم عرض می‌کنم که این مشکل را حل نمی‌کند بنده سربسته عرض می‌کنم که این مشکل ما را رفع نمی‌کند یعنی تنها تمدید نکردن گذرنامه موجب آن نیست که یک ردی را از یک کشوری خارج بکنند بنده خصوصیات و جزئیات این را عرض نمی‌کنم ولی این یک مشکلی است که نماندگی‌های شاهنشاهی در همه جا دارند ممکن است یک فردی برود و در یک شرکتی استخدام بشود در آن کشور هم فرق نمی‌کند بنده سربسته عرض می‌کنم ولی نسبت به بنگاه‌های دولتی و ادارات قطعاً این درش مستتر است که خواه‌ناخواه اگر یک کارمندی یک محصلی در خارجه آن طوری که شاید و باید تحصیل نکرد و یا کرد و نخواست در وزارت خارجه کار کند خواه‌ناخواه طبق یک بخشنامه‌ای که از طرف نخست‌وزیری می‌شود تمام ادارات و کارگزینی‌ها او را استخدام نمی‌کنند اما به بنگاه‌های ملی که نمی‌شود چنین چیزی را تحمیل کرد به فرض اینکه این قانون بگذرد و یک کسی که نظارت داشته باشد بیاید راه غلط را نشان بدهد چون ممکن است این کارمند نباید در این دستگاه کار کند و آن بنگاه هم بگوید که من همچون کارمندی نداریم از کجا می‌شود پیدا کرد مطلب کاملاً صحیح است ولی بنده خیال می‌کنم مشکل را نشود حل کرد صرفاً به این ترتیب که واقعاً تضمین گرفته شود ممکن است به خصوص این قسمت را عرض کنم که جناب آقای مهران هم توجه بفرمایند اما کنکوری که وزارت خارجه می‌گذارد کنکور خصوصی نیست از ۳ سال

قبل به این طرف وزارت خارجه تصمیم گرفته است کنکورهای ورودی به وزارت خارجه و هر نوع کنکور دیگری که برای وزارت خارجه می‌گذارد به کلی از دستگاه وزارت خارجه خارج باشد و تحت نظر دانشگاه باشد یک هیئتی از استادان دانشگاه برنامه کنکور را تنظیم می‌کنند با نظر وزارت خارجه و خود دانشگاه مجری امری است که کنکور را می‌گذارند و صورت آن را به وزارت خارجه می‌دهند که اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم کیست و وزارت خارجه هم هیچ دخالتی ندارد جز نظارت در تهیه برنامه و کنکور والا اصولاً نمی‌داند چه اشخاصی شرکت می‌کنند اما جناب آقای مهران مطلبی فرمودند که بنده من‌باب تذکر خواستم حضورشان عرض کنم موضوع درجه لیسانس و دارا بودن گواهی‌نامه لیسانس برای این نیست که این جوان در چه رشته‌ای تحصیل کرده به عقیده بنده تحصیلات متدیکی که در دبستان و دبیرستان و شاید در قسمت لیسانس چه ما کرده‌ایم و چه جوان‌ها می‌کنند بیشتر برای روشن شدن فکر است والا آنچه بنده در دبیرستان خوانده‌ام و یا حضرتعالی جناب آقای مهران در دوره لیسانس یا دکترا خوانده‌اید بنده خیال می‌کنم که صدی هشتاد آنها در زندگی روزمره حضرتعالی و بنده دخالتی نداشته باشد اما آنچه مسلم است این است که این دوران تحصیلات متد یک ما در پرورش فکر مؤثر است و یک جوانی که می‌خواهد مترجم باشد و مترجمی باشد که بتواند این ترجمه را بدون توقف انجام بدهد این باید پرورش فکر و تحصیلاتش بعدی باشد که بتواند مطالب درک کند و به خصوص مطالب فنی را درک کند و بتواند در آن واحد به یک زبان خارجی ترجمه کند و یک نکته دیگر هم که فرمودند و بنده ناچارم خدمت‌شان عرض کنم مترجمی که به این ترتیب در وزارت خارجه استخدام می‌شود فقط سمت مترجمی دارد و به هیچ از کادر سیاسی و مقام سیاسی استفاده نخواهد کرد. مگر اینکه شرایط ورود به کادر سیاسی کنکور و مطالبی که لازم است بگذراند بعد بیاید از مقام پایین دبیر سومی و آتاشه‌گی شروع خواهد که آن هم اگر سن‌شان اجازه بدهد و همین موضوع را جناب آقای دکتر امین فرمودند که عده‌ای از جوان‌های ما که در خارجه تحصیل می‌کنند شاید در رشته تحصیل خودشان به حد کافی اطلاعات داشته باشند ولی زبانی را که در آن تحصیل کرده‌اند کاملاً از عهده‌اش برنیایند بنده خیال می‌کنم بیان خود حضرتعالی کافی است چون اگر درجه لیسانس داشته باشند و مع‌ذالک زبان را ندانند چطور می‌توانند آنهایی که دیپلمه هستند فهم مطالب فنی و سیاسی را بکنند یک کسی که گواهی‌نامه دیپلم دارد بنده خیال نمی‌کنم که سطح فکرش به آن اندازه نیست چون ممکن است احتیاج باشد که این مترجمین در یک مطالب سیاسی بسیار حساس شرکت کنند و ترجمه بکنند اگر تاریخ خوب ندانند ادبیات خوب ندانند حقوق را خوب ندانند. بنده خیال می‌کنم از عهده این وظیفه برنمی‌آیند و در آن یک مورد واقعاً وزارت خارجه به منتها حد مطالعه کرده و حتی از اشخاصی که صاحب این فن هستند و دارای اطلاعات می‌باشند دعوت کرده و کمیسیون کرده و این آیین‌نامه را با نظر آنها نوشته است نه اینکه تنها نشسته باشد و یک ماده‌ای اضافه کرده باشند راجع‌به زبان فارسی هم اشاره‌ای فرمودند منظور کنکور برای همین است کنکور تنها از لحاظ این نیست که واقعاً در آن رشته‌ای که درجه‌ای اخذ کرده‌اند کنکور بگذرانند بلکه به طور کلی یک اطلاعات عمومی باید در آن کنکور از خودشان نشان بدهند که واقعاً زبان فارسی را خوب بدانند تاریخ خوب بدانند و اطلاعات عمومی لازم را فراگرفته باشند. مطلبی که بنده خواستم اضافه کنم جناب آقای مهران و جناب آقای صدرزاده و سایر آقایان می‌دانند که مدرسه زبان در ممالک اروپایی و خارجه بیشتر از یک تعداد انگشت شمار نیست یعنی این حد نیست که فکر بفرمایید هر محصلی بگوید من به آن مدرسه می‌خواهم بروم یا آن مدرسه می‌خواهم بروم یک تعداد بسیار معدودی است و خوشبختانه موضوعی که قابل ملاحظه است این است وزارت خارجه به خوبی می‌تواند نسبت به این محصلینی که اعزام می‌شوند کنترل بکند و آن به وسیله نمایندگی‌های خودش است مثلاً یکی از بهترین مدارس و انستیتوهای زبان امروز در مملکت سوئیس است و اگر چهار محصل وزارت خارجه در سوئیس داشته باشد شاید بهتر از هر محصل دیگری روی اینها بتواند کنترل کند چون یک سفارت کبری و یک سرکنسولگری و یک نماینده سازمان است و جزئی‌ترین حرکات این محصلین تحت کنترل نمایندگی‌های ایران است و اگر این جوان‌ها کوچک‌ترین عدم توجهی در تحصیل‌شان داشته باشند در زمان خیلی کوتاهی مشهود می‌شود و نمی‌شود حق یک کسی را یک جوانی را از همان طبقه‌ای که جناب آقای صدرزاده اشاره فرمودند بگیرند و بدهند به یک کسی و اغماض بکنند بنده عقیده‌ام این است که گناه جزئی را هم نباید گذشت کرد تا بشود اصول اساسی را پایه‌گذاری کرد.

نایب‌رئیس- پیشنهادی مبنی بر کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت می‌شود.

(پیشنهاد آقای ابتهاج‏ به شرح زیر قرائت شد)

(اینجانب پیشنهاد می‌نمایم که مذاکره در کلیات کافی است. ابتهاج‏)

نایب‌رئیس- آقای ابتهاج

ابتهاج- خوشبختانه مذاکراتی که تا الآن چهار نفر از ناطقین محترم کردند هیچ‌کدام مخالف با اصل لایحه نبود تذکراتی بود که قسمتیش هم وارد بود نسبت به مواد بنابراین بنده استدعا می‌کنم آقایان به کفایت مذاکرات در کلیات رأی بدهند که وارد در اصل لایحه و بحث در مواد بشویم اگر اصلاحاتی هم هست به صورت پیشنهاد مطرح خواهد شد.

نایب‌رئیس- آقای فلیکس آقایان با کفایت مذاکرات مخالفید بفرمایید.

آقایان- من خیلی معذرت می‌خواهم چون وقت دیر شده است لیکن مطالبی زیادی است که گفته نشده است و چون اصل در این لایحه مراعات نشده است به طوری که آقایان مسبوق هستید ممکن است یک نفر یک زبان خارجی را خوب داند و زبان فارسی هم خوب بداند ولی مترجمی بلد نباشد (صحیح است) در اروپا و در هیچ یک از ممالک دنیا مدرسه به خصوصی که از فارسی به یک زبان خارجی یا از یک زبان خارجی به فارسی مترجمی یاد بدهند نیست پس من استدعا می‌کنم که آقایان اجازه بفرمایند که مذاکرات بشود مطالب روشن بشود و اگر می‌خواهند این مدرسه را در ایران تشکیل بدهند.

نایب‌رئیس- آقای خرازی موافق هستید با پیشنهاد کفایت مذاکرات بفرمایید.

خرازی- بنده اجازه گرفته بودم که در اصل لایحه به عنوان موافق صحبت کنم چون به شهادت آقایان همیشه ما می‌آییم اینجا مخالفت می‌کنیم با استخدام خارجی‌ها و همیشه می‌گوییم که دولت چرا از وجود ایرانی‌ها استفاده نمی‌کند حالا که دولت به فکر افتاده که از محصلین ایرانی بفرستد بروند کار یاد بگیرند و برگردند به مملکت خدمت کنند برای اینکه ایران به دست ایرانی اداره شود و حالا وزارت خارجه این ژست را آمده است و به حد کافی هم مخالف و موافق صحبت کرده‌اند و مخبر محترم کمیسیون هم توضیحات کافی و قانع کننده دادند بنده تمنی می‌کنم که آقایان به کفایت مذاکرات را رأی بدهند که وارد به در مواد بشویم. (صحیح است)

نایب‌رئیس- رأی می‌گیریم که کفایت مذاکره نسبت به کلیات آقایانی که موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. رأی می‌گیریم به ورود در شور و آقایانی که موافق هستند قیام بفرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد.

۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

نایب‌رئیس- جلسه را ختم می‌کنم جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود و دستور بقیه همین لایحه

(مجلس ۱۵ دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

نایب‌رئیس مجلس شورای ملی- عمادتربتی‏