مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ فروردین ۱۳۳۶ نشست ۷۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ فروردین ۱۳۳۶ نشست ۷۸

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۵

سال دوازدهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۲ فروردین ۱۳۳۶ نشست ۷۸

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۷۸

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۲ فروردین‌ماه ۱۳۳۶

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس‏

۲- طرح برنامه دولت آقای دکتر اقبال نخست‌وزیر

۳- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه‏

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنج شنبه ۲۲ فروردین ماه ۱۳۳۶

مجلس در ساعت و پنج دقیقه پیش از ظهر بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس ـ صورت غائبین جلسه قبل خوانده می‌شود .( بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه ـ آقایان: جلیلوند. دکتر نیرومند. تربتی. قرشی. خرازی. استخر. کشکولی. غضنفری. فولادوند. آقایان. سنندجی. اورنگ. دکتر وکیل. مهندس فروغی. کیکاوسی. کورس. بوربور. مهندس هدایت. مهندس ظفر. مهندس بهبودی.

رئیس ـ نسبت بصورت مجلس نظری نیست ؟(گفته شد ـ خیر) صورت مجلس جلسه پیش تصویب شد.

۲- طرح برنامه دولت آقای دکتر اقبال نخست وزیر

رئیس ـ برنامه دولت مطرح است. آقای دکتر بینا.

دکتر بینا ـ فرض من این است شخصیتی که بامر اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مأمور تشکیل کابینه شده واداره امور مملکت را در دست گرفته است لیاقت و شایستگی و توانائی دارد (صحیح است) که از انجام مسئولیت پس خطیری که بر عهده اش گذاشته شده بر آید. بنابراین بنده که بعنوان مخالف اسم نوشته‌ام راجع بدولت و افراد کابینه مطلقاُ صحبتی ندارم زیرا آن معرفی شده‌اند هنوز عملی را انجام نداده‌اند تا مورد قضاوت قرار گیرند (صحیح است)

متأسفانه لفظ مخالفت یا کلمه تنقید در مملکت ما بد تعبیر شده و هر کس راجع بهر کاری مخالفت یا تنقید نمود تصور می‌رود در این اقدام نظر خاص و یا خدای نگرده منظور شخصی وجود دارد. در صورتی که بعقیده بنده معنی تنقید این نیست و باز خدای نکرده غرض از این مخالفت تخطئه کار‌های دولت بمنظور خاصی نمی‌باشد بلکه مخالفت بنده یک مخالفت اصولی است و نظر غائی من دادن تذکراتی است که بدولت بخصوص درباره احزاب تا شاید دولت بتواند تذکرات بنده را مورد استفاده قرار دهد.

برای اینکه نشان بدهم این دولت جوانی که امروز روی کار آمده و برنامه خود را برنامه کار گفته است مسئولیت بس سنگینی را بدوش گرفته است ناچارم مختصری از تاریخچه دولت‌های پس از ۲۸ مرداد را بسمع نمایندگان محترم مجلس شورای ملی برسانم تا بتوانم نتیجه بگیرم.

آقایان دولت تیمسار سپهبد زاهدی که در آن روز نخست باراده همایونی زمام امور کشور را بدست گرفت در شرایطی که روی کار آمد فرصت مطالعه کافی برای انتخاب همکاران خود نداشت بعلاوه تیمسار زاهدی ناچار بود از وجود کسانی که در روز‌های سخت قبل از ۲۸ مرداد با وی همکاری کرده بودند در تشکیل کابینه استفاده نمایند و یا در سایر دستگاههای مملکتی مسئولیتی بعهده آنان واگذار کند بطوری که حتی وقتی تنقید و یا تذکری نسبت بافراد کابینه و یا متصدیان امور اعم از روسای بعضی از بانکها و شرکت‌ها داده می‌شد ایشان تنقیدات و تذکرات را تأیید می‌نمودند و اظهار می‌داشتند و تشکیل دولت ناچار بودند با رفقای هم سنگر خود همکاری نمایند چنانکه دولت تیمسار سپهند زاهدی روی همین اصل ساقط شد و باید اذعان نمود که الحق در برقراری نظم و ترتیب در مملکت نیز موفقیت شایانی تحصیل کرد.

در دو سال قبل آقای علاء بدستور شاهنشاه زمام امور را بدست گرفت آقایان در اینجا ناگزیرم بعرض برسانم که بنده بدو طبقه احترام فوق العاده قائل می‌باشم یکی برای کسانی که بمملکت و ملت خود خدمت می‌نماید و اسمی در تاریخ ملتها از خود بیادگار می‌گذارند دیگر طبقه علماء که از وجود آنان جامعه‌ای بهره مند می‌گردد. در وهله اول باید ادعا نمود که پس از قضایای شوم شهریور سال ۱۳۲۰ در آن زمان آشفته و بحرانی که یک خبط و اشتباه کوچک حتی اسم ملت و مملکت‌ها را از نقشه جغرافیائی جهان حذف می‌نمود تنها یک فدر و آن شخص شاه بود که با اتخاذ یک سیاسیت متین و مدیرانه و خردمندانه بقیمت جان و جوانی ایران بر باد رفته را زنده نمود (صحیح است) مملکتی را از سقوط حتی نجات داد (صحیح است) و بدست ما سپرد.

همین مقام دو سال قبل زمامداری مملکت را بیک نخست وزیر مجرب سالخورده‌ای تفویض فرمودن که من مجبورم بنامه یک نفر آذربایجانی از خدماتی که با راهنمائی شخص اول مملکت بایران نموده است سپاسگذاری نمایم.

آقایان آن خدمت موقعی انجام شد که متأسفانه بعضی از نخست وزیران سابق و رجال ایران پس از اشغال مملکت فرار نمودند و ترجیح دادند که در خارج از کشور زندگی نمایند ولی این شخص وطن دوست در قضایای آذربایجان چنان رویه محکمی در سازمان ملل اتخاذ نمود که کرمیکو نماینده شوروی اظهار داشت هر وقت نماینده ایران پشت تریبون اظهاراتی می‌نماید وی را ناراحت و نگران می‌کنند بنابراین نمی‌توانم از ذکر چنین خدمتی خودداری نمایم.

این شخص در مدت زمامداری خود نیز شاید نتوانست آنچه را که در نظر داشت انجام دهد ولی بال شک چند اقدام اساسی در سیاست خارجی و داخلی نمود که خوشوقتم امروز هم دولت آقای دکتر اقبال ادامه آنرا مژده دادند بنابراین در برنامه دولت نیز که فوق العاده مختصر است و فقط برنامه کار است بنده نمی‌توانم زیاد صحبت کنم و یا ایراد و تنقید شدیدی از این برنامه نمایم

البته پیوستن پیمان بغداد را که بر رهبری اعلیحضرت همایونی انجام گرفت باید از کارهای مهم و اساسی دولت آقای

علاء شمرد زیرا در نتیجه اتخاذ چنین روشی رود که وضع سیاسی ایران پس از تقریبا یک قرن صریح و روشن گردید و در سیاست بین المللی دولت که برهبری شخص اول مملکت پیشرفت می‌کرد پایه کار بجائی رسید که در مجامع بین المللی بنظر دولت ایران ارزش و احترام خاصی قائل شدند و بعضی از نمایندگان دولت، دولت ایران بریاست بزرگترین کنفرانسهای بین المللی انتخاب شدند و حتی در اختلافات بین المللی دولت ایران صاحب نظر شد و می‌توان گفت تا اندازه‌ای در حل مسائل بغرنج بین المللی بعنوان میانجی انتخاب گردید، اختلافات سر حدی شمالی و جنوبی که بیش از یک قرن باعث گرفتاری‌های شدید دولتهای بود و حل و فصل شد و حتی مطالبات ایران ز دولت دوست و همسایه شمالی وصول گردید

در داخله مملکت باید اذعان نمود که امنیت بمعنی واقعی در سراسر کشور مستقر شد و مسئله انتخابات که یکی از مسائل بغرنج مملکتی است بسرعت و آزادی و آرامش کامل برگذار گردید و هم چنین سرشماری عمومی که پایه و اساس اصلاحات است انجام پذیرفت.

برنامه‌های سازمان برنامه تصویب شد و اکنون بحمدالله بمرحله اجرا در آمده است لایحه قرضه بتصویب مجلسین رسید در مبارزه با کشت خشخاش و استعمال تریاک موفقیت هائی بدست آمد و بخصوص وزارت فرهنگ در امر با سواد کردن مردم ایران که فکر شبانه روزی شخص اول مملکت و مورد علاقه مفرط ایشانست وظیفه بس خطیری را انجام داد و بالاخره بودجه متعادل که از طرف دولت پیشنهاد شده بود بتصویب مجلسین رسید.

اگر بنده این موارد را تذکر دادم منظورم این بود که بگویم قدمهای اساسی در زمینه اصلاحات برداشته شده و جاده برای کار و فعالیت صاف و آماده گردیده و بقول آقای مهندس شریف امامی وزیر صنایع که در مصاحبه روز اول خود در وزارت خانه فرمودند مشکلات زیادی که در سابق وجود داشت مرتفع شد و موقع کار و فعالیت رسیده است بنابراین مردم ایران توقعات زیادی از این دولت بخصوص از شخص آقای دکتر اقبال دارند و اگر خدای نکرده توفیقی حاصل نشود و از این فرصت مناسب حداکثر استفاده بنفع مملکت نگردد.

امری بسیار بسیار ناگوار خواهد بود (یک نفر از نمایندگان ـ ناگوار نیست ناراحت نباشد) دولت بنامه خیلی مختصری دارد و گفته است برنامه دولت کار است و کار بنابراین زیاد نمی‌خواهم در اطراف برنامه صحبت نمایم ولی چند نکته اساسی است که تذکر آنرا لازم میدانم.

من امیدوارم این برنامه کار هم مانند اغلب برنامه‌ها فقط برنامه نباشد (نورالدین امامی بیکاری نباشد) البته شخص رئیس محترم دولت صحیح است.

(ارباب مثل مبارزه با فساد نباشد)

بیائید اینجا صحبت بفرمائید شما که می‌توانید صحبت کنید

رئیس ـ آقای دکتر بینا شما چرا جواب می‌دهید؟ جواب ایشان با من است شما هم ساکت باشید آقای ارباب.

دکتر بینا ـ بنده تأسف می‌خوردم که شما دارید دفاع می‌کنید خیلی موجب تأسف است که آقای ارباب دفاع می‌کنند (ارباب بنده طبق ماده ۱۸۲ اجازه می‌خواهم امروز سه عامل اساسی اقتصادیات کشوری را تشکیل می‌دهد.

این سه عامل عبارتست از کار و سرمایه و یا وسیله و ابزار کار منابع طبیعی.

از لحاظ منابع طبیعی ما همه چیز داریم و در کمتر مملکتی طبیعت مانند ایران سخاوت بخرج داده است از لحاظ فعالیت هم مردم ایران تشنه کار و اصلاحات هستند ابزار کار نیز تا اندازه‌ای فراهم شده و بقیه آنرا باید تکمیل فرمایند.

بنابراین چنانکه عرض کردم شخص رئیس محترم دولت که کار را پایه و اساس برنامه خود را قرار داده‌اند بسیار صحیح است ولی باید گفت که کلمه کار هم فوق العاده کلی و مبهم است بهتر بود چنانکه استاد سخن آقای فرامرزی در سر مقاله کیهان روز دوشنبه ۱۹ فروردین مرقوم داشته‌اند دولت لااقل اصلاح را انجام چند چیز مهمی را که مورد احتیاج مردم این کشور است با تعیین مدتی متعهد می‌شد و مثلا اعلام می‌کرد که در مدت ششماه دولت موفق خواهد شد برق تهران را اصلاح کرده کشاورزی را مکانیزه نموده و یا چند کیلومتر از شاه راههای مملکت را اسفالت خواهد نمود ولی متأسفانه در برنامه دولت چیز مشخص و معینی ذکر نشده است و بنده از این کلمه کار می‌ترسم زیرا مادامی که کار را بکار دان سپرده‌اند ممکن است در بعضی از دستگاهها خدای نکرده کار مثبت و تولیدی را از کار معمولی تشخیص ندهند و با خراب کاری اشتباه نمایند.

کار باید جنبه مثبت داشته باشد و مثبت ترین کارها آنست که مردم خودشان انجام می‌دهند.

رئیس محترم دولت باید بدستگاه‌های اجرائی خود دستور صادر فرمایند که حتی الامکان مزاحم کار مردم بیچاره نباشند (صحیح است) و برای این منظور باید دست بیک تصفیه دامنه داری بزنند و عناصر مخرب را مطلقاً از سر کارهای حساس دور نمایند ما میگوئیم اما کو گوش شنوا؟

ترس دیگر من اینست که مبادا کار با عوامفریبی اشتباه شود (صحیحی است ـ احسنت) دولت بجای استعمال کلمه (کار) بهتر بود اعلام می‌کرد و بهمه کارمندان دستور می‌داد کار شکنی و کوچک بینی و حد و غرض بخرج نداده و جلوی فعالیت‌های مفید مردم را نگیرند (صحیح است)

در برنامه دولت راجع بعدم تمرکز کارها در تهران که اینهمه از طرف اعلیحضرت تأکید شده اشاره‌ای نشده جناب آقای نخست وزیر برای اجرای این نظریه و بمنظور تسریع در انجام کارهای مردم دور افتاده ایالات و ولایات لازم است با مستولیت و نظارت مأمورین صدیق و درستکار و لایق و مجرب اقدام عاجلی فرمایند.

برای ایجاد کار در برنامه دولت فعلی ایکاش فقط همان کلمه تقسیم خالصه بین کشاورزان و از این قبیل اقدامات بود زیرا خود این عمل کار را ایجاد می‌کند و کشاورزان را از دست مأمورین خالصه خلاص می‌نماید و صاحب آب و زمین و علاقمند بکشور می‌کند.

جناب آقای نخست وزیر بنده توقعی ندارم که جنابعالی در مدت زمامداری خود این مملکت را بهشت برین فرمائید نه خیر چنین توقعی را ندارم آرزوی من اینست که در مدت زمامداری جنابعالی مردم زحمت کش این مملکت آب و نانی داشته باشند (قنات آبادی ـ یعنی به آب و نانی برسند) تا دعا گوی دولت شما باشند من بر خلاف آنچه که جناب آقای وزیر کشاورزی در مصاحبه خود راجع ببرنامه کشاورزی اظهار داشتند که وظیفه من فراهم نمودن آب و نان مردم است می‌گویم ایکاش می‌فرمودند از چه طریق و تا چه مدتی این آب و نان مردم را فراهم می‌نمایند بعقیده بنده وظیفه وزیر کشاورزی تهیه آب و نان مردم نمی‌باشد و اگر ایشان اظهار می‌داشتند در عرض فلان مدت از طریق مکانیزه کردن وسایل کشاورزی و فراهم آوردن بذر سالم و تحویل آن به برزگر و گذاشتم زمین و آب در اختیار کشاورزان زحمت کش موافق خواهم شد نان و آب تمام مردم ایران را بدست همین طبقه تأمین نمایم خیلی بهتر بود (صحیح است)(مهدوی ـ این معنی همان جمله است) شما توجه بفرمائید.

از جناب آقای وزیر بازرگانی همکار عزیز سابق خود که آزادی تجارت را اعلام فرموده‌اند و من هم با این عقیده کاملا موافقم و اعتقاد دارم سهمیه بندی و جواز بازی ز ترویج فساد سود دیگری ندارد و حتماُ باید از بین برود سئوال می‌کنم آیا فکری هم بمنع ورود سیل آسای اشیاء تجملی و اتومبیل‌های آخرین سیستم و غیره و غیره که از پول و دسترنج کشاورزان و برزگران و کارگران و کارکنان فقیر و محتاج این مملکت خریداری می‌شود کرده‌اند؟ و آیا برای ممانعت از خروج ارز این مملکت فقیر که در مقابل ورود این مال التجاره‌ها جیب بیگانگان ریخته می‌شود نقشه‌ای طرح کرده‌اند و یا برای تشویق صادرات مملکتی طرح جامع و مفیدی دارند؟

این‌ها رئوس مطالبی بود که بنده خواستم بطور اختصار تذکر دهم و امیدوارم دولت نیز این تذکرات را مورد استفاده قرار دهد.

جناب آقای نخست وزیر شما اگر بخواهید موفق شوید باید با قدرت عمل نمائید و قدرت شما فقط و فقط باید متکی بقانون و شاه باشد باز ناچارم بدولت جنابعالی تذکر بدهم که ترتیبی دهید از اعمال نظرات شخصی و خصوصی در تمام وزارت خانه‌ها خودداری شود.

آقایان نمایندگان محترم دولت و ملت ایران مبارزه دامنه داری بر علیه عناصر مخرب و ایران بر یاد ده نمود قوای انتظامی بخصوص فرمانداری نظامی با استقامت و پشتکار تمام لانه‌های جاسوسی را یکی پس از دیگری تار و مار ساخت خاتمه حکومت نظامی بامر شاهنشاه در ایران اعلام شد در نتیجه این فعالیت‌ها و این اقدامات بود که خود جنابعالی هم قبول فرمودید که دیگر احتیاج بوجود حکومت نظامی نمی‌باشد و این تشخیص هم درست است زیرا وضع این خائنین و احزاب خیانتکار طوری برای مردم ایران روشن گردید که جوانان و روشنفکران با استدلالاتی که از پشت تریبون مجلسین بعمل آمد بخوبی دریافتند که در مملکت حساب و کتابی وجود دارد و گفته‌ها ونوشته‌های اشخاص ممکن است روزی سند خیانت آنان باشد.

با این ترتیب و با تعقیب این سیاست عاقلانه و تنبیه بدکاران و تبه کاران بود که امروز حتی اگر دولت هم اجازه فعالیت بحزب توده و یا احزاب مؤتلف خیانتکار بدهد و درهای این احزاب را بروی مردم این مملکت باز گذارد و فعالیت آنان را مجاز داند دیگر کسی گول نخورده و وارد این احزاب نخواهد شد جناب آقای نخست وزیر امنیت جان کلام و بهمین مناسبت است که بنده بعنوان مخالف اسم نوشته‌ام تا بتوانم سؤال نمایم دولت فعلی درباره احزابی که در گذشته خیانت آنان نسبت بملت ایران ثابت شده است چه رویه‌ای اتخاذ خواهد نمود؟

بنده چنانکه همیشه در عرایض خود چه در دوره ۱۸ و چه در دوره ۱۹ تکرار کرده‌ام معتقدم که در مملکت مشروطه و رژیم دموکراسی باید احزاب فعالیت داشته باشند البته احزابی که برای بهبود

وضع ایران فکر کنند و حافظ منابع ایران و رژیم مشروطه سلطنتی و قانون اساسی ما باشند (صحیح است) متأسفانه جنابعالی راجع باین امر مهم حیاتی در برنامه خود مطلق اشاره‌ای نفرموده‌اید.

در موضوع سازمان‌های ادارات اصلاح آن که مرود توجه خاص ذات همایونی است و در برنامه دولت قرار گرفته است امیدوارم با اصلاح این دستگاهها قدم‌های اساسی و مؤثر و مفیدی بحال مملکت برداشته شود و در دوره حکومت این دولت رفیق و قوم خوش بازی و سوگلی بازی از میان برود (صحیح است) و کارمندان دولت در مقابل انجام وظیفه تشویق شوند و خاطیان تنبیه گردند (صحیح است) تا خدمتگذاران حقیقی و کارمندان صدیق با امیدواری بآینده خود پیش از پیش فداکاری و دلسوزی نمایند. (صحیح است)

جناب آقای دکتر اقبال با عرض این مطالبی بنده می‌خواهم بگویم که ما آرزو داریم حداقل مایحتاج زندگی مردم ایران تأمین شود تا مردم فقیر و مطیع و کار کن و وطن پرست و شاه دوست این مملکت به خوشحالی نان را حتی بخورند ما می‌خواهیم به پیروی از منویات ملوکانه با تأمین عدالت اجتماعی مردم آسوده و مرفه زندگی نمایند و شبها سر خودررا راحت ببالین بگذارند خواست شاه خواست خداست و خداوند بار او همکار شما ملت ایران که شاه خود را خوب می‌شناسد میداند که این شاه دموکرات یک قلب پاک و بی آلایش و مؤمنی دارد که دائماُ بفکر مردم زحمت کش و بیچاره و افتاده و فقیر مملکت است و روی همین صفای باطن و صفات درخشان است که خداوند ایران در تمام حوادث هولناک وجودش را برای خدمت بایران محفوظ نگهداشت است.

رئیس ـ آقای نورالدین امامی.

نورالدین امامی ـ چهارده سال است که خدمت آقای نخست وزیر ارادت دارم و ارادت مخلص هم بایشان بی شائبه است ولی کور کورانه نیست.

در هر صندوقی و مقامی امتحان خود را داده و نمره عالی هم گرفته و خوشبختانه دکتر مهران هم در آن موقع نبود که یکی دو نفر از نمرات را کش برود.

جناب آقای دکتر اقبال یک فرد ایرانی و مخصوصاُ آذربایجانی جان بازی و فداکاری شما را در کابینه مرحوم قوام السلطنه که خدایش رحمت بفرمایند چون خدمت کرده و خدمتگذار بود فراموش نکرده و خدمات ذیقیمت را در مقام استانداری آذربایجان در آن روزهای تاریک و خطرناک از یاد نبرده و نخواهیم برد.

خدای بزرگ تفضل فرموده و شاهنشاه عنایت.

انشاء الله اقبال کشور با اقبال آمد.

جناب آقای نخست وزیر در نتیجه هدایت و راهنمائی ذات مقدس شاهنشاه سیاست خارجی دولت جناب آقای علاء مورد تأیید و تحسین ملت ایران است و گام‌های بلندی در سیاست داشته و بحمدالله موفقیت‌های زیادی هم نصیبش شده و در دنیای آزاد سر بلند شده‌ایم.

جناب آقای علاء در موارد عدیده امتحان خود را در سیاست خارجی داده است تاریخ کشور باستانی وقایع شوم و تاریک شهریور ۲۰ تا آذر ۲۵ را با نام پر افتخار خدمتگذار خود حسین علاء ثبت نموده و البته تعقیب آن سیاست از طرف دولت جنابعالی خواست ملت ایرانست و امیدواریم روز بروز در راه تأمین صلح و تضمین سعادت عمومی قدمهای مؤثری برداشته شود

اما سیاست داخلی:

بر خلاف گفته (عیب از جمله بگفتی هنرش نیز بگو)

مخلص اول هنر را عرض نگردم ـ البته نمی‌خواهم عرض بکنم که سیاست داخلی تمام اشتباه و یا غلط بوده خیر این عرض را نمی‌کنم ولی اشتباهات و زیاده روی‌های غیر قابل بخششی هم دیده می‌شود که جداُ غیر قابل بخششی هم دیده می‌شود که جداُ از دولت می‌خواهم اولا فوری از ادامه آن جلوگیری و ثانیاُ متخلفین را تعقیب بکنند

وزارت بازرگانی:

آقای وزیر بازرگانی کجا تشریف دارند امروز خیلی زود است راجع بآقای تجدد عرضی بکنم چون هنوز ما ایشان را از خودمان میدانیم و باور نداریم رفیق نیمه راه بوده و ما را از دیدار دوستانه خود محروم کرده باشد.

من ایشان را مرد عمل میدانم رفیق عزیز، آمار یکماهه این جناب آقای ناصر همکار دو جانبه خود را هم دیروز هم امروز مطالعه بفرما.

تو را بخدا خجالت ندارد؟ چه سهمیه چه اجازه ـ چه کنترل، چه دفتر، چه کتاب از سیر تا پیاز در ماه اجازه چند اتومبیل چند یخچال ـ چند بادبزن ـ چند سوزن ـ چه مقدار پرتقال ـ چه مقدار سیب زمینی ـ چه مقدار روغن ـ چه مقدار کوفت و زهرمار. هر کس هر چه می‌خواهد می‌آورد این دیگر وزارت بازرگانی نمی‌خواهد.

جناب آقای تجدد تو را بشرافتت بهتر نیست درب این وزارت خانه را ببندیم اگر این ترتیب باشد هر کس هر چه می‌خواهد می‌آورد دیگر چرا داداش بوزیرها سلام بکنیم.

شما در بانک تشریف داشتید هر دو ماه یکمرتبه تعظیم می‌کردم آن هم نه یک مرتبه ده مرتبه تو هم که بمن لطف داشتی و قرض هم می‌دادی من هم از آن عمل خیرت استفاده می‌کردم ولی این دستگاه وزارت بازرگانی شده است. مرا بخیر تو امید نیست بفرما شر مرسانند.

خیلی بهتر از من واردی و میدانم مرد کار هستی بدان که دستگاه جنابعالی اگر درست کار بکند یک ثلث لااقل خرابی و فساد از بین خواهد رفت و خدمتگذار حقیقی شاهنشاه و کشور ‹‹ نه قلابی ›› خواهر بود (انشاء الله)

وزارت پست و تلگراف:

چندی قبل با یکی از دوستان خدمت جناب آقای مهندس اشرفی رفته بودم از آن روز دیگر خیلی می‌ترسم اصلا چیزی نخواهم گفت قدم هائی برداشته شده قابل دیدن و توجه است.

لازم نیست زیاد بخود زحمت داده برویم تا پیدا بکنیم روشن است ولی اگر مثل آن روز نشود عرض می‌کنم داداش جان این نخست وزیر قدری به آذربایجان و ساختمان‌های آنجا هم توجه بفرما (عده‌ای همه جا همه جا) آنوقت دیگر صد مرتبه گل و گلاب می‌شود و هر شب شما را دعا می‌کنم.

وزارت صنایع و معادن:

از این جناب آقای مهندس شریف امامی چه عرض کنم یک کلمه هم قدرت ندارم همین قدر بدان خیلی خیلی انتظار‌ها داشته و چهار چشمه به جناب عالی نگاه می‌کنم انشاء الله رو سفید و سربلند هستیم جنابعالی را مرد عمل و کار و سرمایه کشور میدانیم.

چون مخلص کاری ندارم با مشورت چی هم عرض ندارم بشرط اینکه با عینک ذره بین در مشاوره‌ها شرکت کند چون گرفتاری ایشان کمتر است و بهتر می‌تواند کنجکاوی کند.

در قسمت ساختمان برای دبستان‌ها در تمام کشور می‌توان گفت بر جسته ترین عمل دولت سابق در سیاست داخلی را وزارت فرهنگ انجام داده. همچنین در تکمیل دبیرستان‌ها و ازدیاد دبستانها، و تربیت معلم ولی چه عرض کنم از کمی دبیر در شهرستان‌ها مخصوصاُ آذربایجان ـ خدای عمرش بدهد اگر قدری در این قسمت توجه بفرماید.

وزارت راه:

اگر تیمسار انصاری بوده و قول خود در قسمت اسفالت شاهپور فوری عمل بکند ارادت سابق چهار برابر خواهد شد

جناب آقای نخست وزیر البته توجه دارند که راه آهن مخصوصاُ در قسمت خط و ریل احتیاج تعمیر و اصلاح زیادی دارد واگن‌ها هم بکلی کهنه و فرسوده شد و تعداد آن هم خیلی کم است بایستی در این قسمت توجه فوری دولت بکند.

چون عرایض مخلص بوزارت راه است در اینجا واجب میدانم که سپاسگذاری اهالی غیور آذربایجان را بپیشگاه مقدم شاهنشاه جوان بخت از توجه و عنایت مخصوصی که نسبت به ساختمان ۴۸۰ کیلومتر راه اصلی آذربایجان فرموده‌اند تقدیم دارم.

وزارت کشور.

جناب آقای نخست وزیر یک اشکال خیلی بزرگ و مهم و درد بی درمان تشکیلات دولت هم صدای نبودن و تماس نداشتن با یکدیگر است خود جنابعالی را مکرر در مکرر در یک روز و یک ساعت بچند محل دعوت کرده‌اند برای جنابعالی اتفاق نیفتاده است که در یک روز و یکساعت از وزارتخانه‌های مختلف جنابعالی را دعوت کرده باشند وزارت دارائی دعوت نموده.

در همان ساعت تیمسار سرلشگر انصاری می‌گوید بیا برو شیراز و زارت بهداری برای آسایشگاه شاه آباد دعوت کرده شاهنشاه هم باید همان ساعت تشریف ببرند آنجا را افتتاح بفرمایند همان ساعت دعوت شده است که آقای نخست وزیر بروند رادیو را افتتاحکنند این را بعنوان مثال عرض کردم.

اگر وزارت صناعت مثلا بخواهد یک شرکت تشکیل بدهد و یا عملی که جنبه قضائی دارد انجام بدهد نبایستی با دستگاه قضائی مشورت بکند؟

دادگستری می‌تواند معدن کشف و یا استخراج بکند اگر نمی‌تواند صناعت هم نمی‌تواند مثل دادگستری قضاوت بکند

بعنوان جمله معترضه عرضی خدمتتان بکنم اگر من عرض بکنم که مثلا کلاه مخملی زید و یا کراوات عمر و قشنگ نیست دلیل این است که زید و یا عمر و خائن هستند.

اگر عرض بکنم فلان عمل و یا فلان دستور صادره خلاف قانونیست آیا دلیل مخالفت با شخص و یا اشخاص است.

برای چه نبایستی توجه داشت وظیفه ما فقط تصویب قانون نیست ـ در درجه اول نظارت و تذکر و تنقید است اگر شخصی را صالح ندانیم رأی نمی‌دهیم.

اگر من صالح ندانم استیضاح می‌کنم.

از این چند سطر مقدمه می‌خواهم نتیجه بگیریم که اگر راجع بوزارت کشور عرایضی می‌کنم مربوط بجناب آقای علم نیست بخدای بزرگ قسم کوچکترین اختلافی بین بنده و ایشان نبوده و نخواهد بود.

جوان، فعال، خدمتگذار و انتظارات زیادی در خدمت بمیهن از ایشان داریم.

یکی از کارهای خلاف قانون و اشتباه که خلاف قانون مصوبه عمل شده و هم سرمایه خیلی زیادی را از دست داده و هم صد در صد مردم را بزحمت انداخته و ناراضی کرده.

شرکت واحد اتوبوس رانی طهران است تصور نمی‌کنم هیچ فردی مخالف تشکیل

شرکت و انتظام این امر مشکل باشد

اگر شرکت نباشد محالست از سرعت آدمکشی جلوگیری و انتظامی باین کار داد.

ولی مطابق قانون و صرفه صلاح جناب آقای نخست وزیر تقاضا دارم این چند سؤال مخلص را یادداشت و امر بفرمائید پرونده‌ها را خدمتت بیاورند مطالعه بفرمائید.

۱- محل فعلی شرکت واحد در چه تاریخ از چه اعتباری خریداری شده.

۲- شرکت تشکیل شده با قانون مصوبه تطبیق می‌کند یا خیر؟

شرکت یعنی چه آیا من با خودم می‌توانم شریک شده و شرکت تشکیل بدهم؟

۳- آیا شرکت صاحب سهمی هم دارد.

جناب آقا نخست وزیر قانون را می‌خواهم قانون می‌گوید شهرداری‌ها می‌توانند هر یک شرکت واحد سهامی تشکیل بدهند اسم این شرکت شرکت واحد است.

ولی چند شرکت دیگر هم که در چندین خط کار می‌کنند یا خیر پس اسماُ شرکت واحد است.

قانون می‌گوید حداقل ۵۱ در صد سهام متعلق به شهرداری و بقیه به اتباع ایران.

سهام این شرکت صد در صد متعلق به شهرداریست.

جناب آقای نخست وزیر شهرداری پول داده با خودش شریک شده علاوه از شرت با خودش اختیار را م بدست شخص دیگری داده.

۴- تقاضا دارم یا داشت بفرمائید در تاریخ ۲۰ فروردین ۳۵ این شرت به ثبت داده شده سرمایه شرکت سیصد میلیون ریال منقسم به سی هزار سهم ده هزار ریالی.

پرداخته شده از سرمایه صد میلیون ریال ثلث سرمایه از طرف شهرداری.

اگر مطابق قانون کسی حاضر به شرکت نشده شهرداری که خودش استقلال دارد آیا نمی‌توانست اتومبیل خریده و مستقیماُ عمل کند؟

بایستی خودش با خودش شریک شده و یک عده هم آنجا نشسته با سرمایه شهرداری آقائی کرده و حقوق بدهند شش ماه بعد یعنی شهریور یا مهر ۳۵ در هیأت مدیره تغییراتی داده شده چند نفر از خارج یعنی از صاحبان شرکت‌ها و اتوبوس‌های قبلی داخل هیأت مدیره شده‌اند بدون اینکه دیناری بپردازند.

شما را بخدا این تخریب نیست؟ گوشت را بدست گرفته می‌دهند چند جور این آقا این استفاده می‌کنند. جناب آقای نخست وزیر عرض شد صد میلیون ریال ثلث سرمایه پرداخته شده.

تبصره ۱۱ قانون دستور داده که وزارت کشور و شهرداری‌ها برای سرمایه نقدی بتناسبی که در آئین نامه استقراض تعیین خواهد شد برای تمام کشور مجموعاُ تا مبلغ یکصد و پنجاه میلیون از بانک وام بگیرند این دستور قانون حالا این شرکت با آن تشریفات که عرض شد صد میلیون ریال خودش پرداخته و صد و پنجاه میلیون هم از بانک گرفته. این شرکت این صاحبان سهام این سرمایه این استقراض. حالا با این سرمایه و این اختیارات منافع چه بوده، این اتوبوسها مالیات داده‌اند؟

عوارض داده‌اند؟

چند عدد بوده در این مدت که یک سال نشده چند عدد باقی مانده باقیمانده‌ها در چه حالی هستند از سرمایه چه مبلغ باقی مانده؟ حقوق بگیرها فوق العاده بگیرها چه کسانی هستند مبلغ حقوق و فوق العاده از مستخدمین دولت که از دولت حقوق می‌گیرند در آنجا خدمت می‌کنند یا خیر؟ جناب آقای نخست وزیر بشر همیشه بخود مغرور است ممکن نیست کسی خود را قادر برای کاری نداند ایرانی هم علاوه بر ادب و احترام و حجب و ذاتی و اخلاقاُ اطاعت امر مافوق را برای خود واجب میداند.

مقصود از این عرض این است که این تیمسار سرلشگر علوی مقدم که راست راستی خیلی خدمت بشهربانی کرده و یک پارچه انرژی و آتش است. و فقط یک عیب دارد آن هم دوستی مخلص. ایرانی است هر چه مافوق امر کرده اطاعت می‌کند ولی آیا اگر دستگاه و ماشین با هم بچرخد جراحی را بمن و پیشنمازی را بدکتر راجی می‌دهند. اگر تخفی از راننده و شوفری دیده شود چه کسی بایستی او را گفته تحویل داده بدهد. رئیس شرکت، مدیر عامل، رئیس و آمر تخلف گیرنده. خیال بفرما دو روز بعد نخست وزیر شده‌اید این در روز را تمام وفق این کار بفرما، هر دور روز یک عمل اگر چه خیلی کوچک باشد با نقشه صحیح برای همیشه انجام شود بخدا خیلی زود کارها اصلاح می‌شود.

مختصری از جریان یک شرکت را بعرض رساندم، نتیجه، منافع و عایدی آن را هم همه میدانیم چه بود. رو شرکت دیگر هم تشکیل داده‌اند که نتیجه و استفاده آن دو شرکت برای مردم این شده است که گوشت هر کیلو ۶۰ ریال هم پیدا نمی‌شود اگر یک مختصر توجه بسابقه و شرکاء این دو شرکت بشود حقایق بآسانی کشف خواهد شد خدایا زین معماها پرده بردار.

آقای دکتر جلالی رفیق خیلی قدیمی و سابق من ـ سابق چرا عرض کردم چون از مصاحبه روز گذشته جناب عالی خیلی خوشم نیامد ـ خیلی شل بود ـ می‌ترسم این شلی‌ها باز ادامه پیدا بکند که کلمه سابق را عرض کردم رونوشت این شرکت نامه‌ها را خدمت تقدمی می‌کنم با مطالعه تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل و منتظر خواهم شد ـ تا چه کند همت والای تو. یک موضوع کوچک هم عرض کرده و می‌گذرم. از نخست وزیر گرفته، وزیر، سناتور، وکیل، مدیر کل، رئیس، کارند، مستخدم، دربان، همگی فریاد گرانی و سختی و زندگی کمی حقوق دارند ـ اشل پایه ۹ ۶۳۵۰ ریال ششصد و سی و پنج تومان است آیا این عرض من صحیح است.

حالا باین تبصره که می‌خوانم توجه بفرمائید ‹‹ بوزارت کشور اجازه داده می‌شود برای تجدید وسائط نقلیه استانداران و فرمانداران و سایر مأمورین خود مبلغ ده میلیون ریال از بانک ملی ایران بضمانت وزارت دارائی وام گرفته و در ظرف ۶ سال بتدریج مسترد دارد ›› حالا می‌خواهم اتومبیل هم بخریم. عرض می‌کنم شما را بحضرت عباس با این نهضت و پیشرفت تمدن اگر خانم مدیر کل بداند پنج ساله بشوهرش اتومبیل می‌دهند دیگر او را بدون اتومبیل بخانه راه می‌دهد.

از این ۶۳۵ تومان فقط بابت قسط اتومبیل، کرایه گاراژ، بنزین، مالیات، تعمیر و سرویس، شوفر خیلی چیزهای دیگر را عرض نمی‌کنم پانصد ریال مالیات، پاند ریال کرایه گاراژ لااقل دو هزار ریال قسط ماهیانه، پانصد ریال بنزین با این حساب بنده ۳۵۰۰ ریال از ۶۵۰ تومان می‌ماند ۳۰۰ تومان جناب آقا نخست وزیر یک تشریفات و وظائفی است که لازم و ملزم بشر متمدن است جنابعالی اگر اتومبیل قدری کهنه سوار شوید اول خود من اعتراض می‌کنم.

نخست وزیر کشور کهنسال و مهد تمدن هستید.

ستاندار، فرماندار، نماینده شاهنشاه، یعنی مظهر و قبله ملت هستند.

البته بایستی استاندار، فرماندار اتومبیل داشته باشند

حالا امروز این اتومبیل را باین آقا دادیم فردا که شخص دیگری می‌رود چه خواهد کرد امتحان چند مرتبه عمل غلط چند مرتبه این عملها چند مرتبه بایستی تکرار شود پس تشریفات مقام چیزی است که لازمست این دکتر مهران اگر وزیر نباشد یک قران باتوبوس هم نمی‌دهد از خسیسیش اما وقتی که وزیر است باید سوار شود. آیا می‌شود امیدوار بود یک روزی جلوگیری شده و برای همیشه با یک برنامه معین پیش برویم.

تذکر یک موضوع را هم بجناب آقای نخست وزیر و رفیق سابق آقای وزیر کشور لازم میدانم باز هم عقیده‌ام این است که بار مسئولیت وزارت کشور در حفظ امنیت و جلوگیری از تخم گذاری میکروب‌های خطرناکتر از وبا و طاعون این روزها زیادتر شده ـ قدری در مسئولین و پشت میز نشین‌های فعلی وزارت خانه و همچنین در انتخابات بعدی توجه بیشتری بفرمائید

(لاعقل یکفیه الاشاره)

وزارت جدید گمرکات و انحصارات این تیمسار را زیاد نمی‌شناسم ولی می‌گویند خیلی فعال است و خدمت هم کرده. یک گرفتاری و بلای بزرگی جناب آقای نخست وزیر دامن گیر این کشور شده و هر روز که می‌گذرد این بلا زیادتر می‌شود و آن نقصان کشت گندم است گشت گندم نه بمالک و نه بزارع صرف دارد. نخرید گندم با این بها منفعت که ندارد ضرر هم دارد اضافه کردن بر قیمت غیر ممکن و گناه غیر قابل بخشش است با این قیمت دولت ضرر می‌کند. اگر اضافه شود طبقه چهارم و پنجم قدرت خرید ندارد.

حالا ببینیم ـ با توجه باینکه اگر زارع بخواهد یک تن مثلا گندم را از زمین بردارد چه مدت وقتی می‌خواهد چه عملیاتی در این مدت بایستی انجام بدهد نمی‌خواهم شرح بدهم. از این یک تن سهم مالک را باید بدهد آیا خرج در رفته یکهزار و پانصد ریال بزارع می‌رسد.

ولی در مقابل اگر این آقای زارع در یک قطعه زمین پنجاه متری شوخی تصور نشود فقط پنجاه متر تخم کدو و یا کرچک مثلا بکارد نه زحمت دارد نه وقت تلف می‌شود نه بمالک از پنجاه متر بهره می‌دهد و نه مالک بهره می‌خواهد و بیش از پنجهزار ریال بهره و عایدی دارد. آیا دولتها هیچ فکری برای اینکار کرده‌اند؟ هیچ نقشه و برنامه‌ای برای این امر حیاتی کشور تهیه شده. یک راه حل دارد نه روی کاغذ نه

Page 5 missing

اندازه‌ای تقویت بدهد اما مطمئن هستید آقای دکتر که جلوگیری از نمو میکرب و پیشرفت مرض نخواهد کرد این مریض همانطور که خوب میدانید احتیاج بانتی بیوتیک قوی دارد این استریتومیسین و ویتامین می‌خواهد این دارو می‌خواهد و مسکن می‌خواهد و اگر این مطالبی را تکرار کنید روز اول دوم گوش می‌دهد و روز اول و دوم گوش می‌دهد و روز سوم پیچ رادیو را می‌بندد و روز پنجم بحال اغماء می‌افتد و سپس خبر شاد روان را در ستون سیاه جراید خواهید خواند و از بین خواهد رفت.

شما جناب دکتر اقبال آمدید و بما نوید اصلاحات می‌دهد شما برنامه دولت خود را کار و کار معرفی می‌کنید (نخست وزیر ـ و شاهکار) آن خیلی زیاد است شما از راه مستقیم و مثبت دارد شده‌اید قدمتان آقای دکتر اقبال مبارک باشد، مردم ایران احتیاج بکار و فعالیت دارند درد را تشخیص دادید نقاط ضعف را بسنجید شکافها را معاینه کنید به معالجه کردن و ریشه کن کردن درد کمر به بندید تضعیف و تخریب و ناراضی کردن هم و جنجال بر پا ساختن کار سهل و آسانی است ساختن و بالا بردن و کار مثبت کردن بدرد مردم رسیدن و معالجه کردن مردم لازم دارد همت بلند می‌خواهد و شما اینکاره‌اید (صحیح است) در پبشانی اغلب این وزرای شما که همه دانشگاه دیده و تحصیل کرده هستند این نور امید هست اما عمل و زمانه باید این گفته دوست قدیمی شما را تثبیت و تأیید کند، سازمان اداری غلط است برای اجرای کار و انجام مقاصد مردم مقاصد مشروع مردم درست نیست اغلب این دستگاههای اداری سرای اشکال تراشی است برای چوب لای چرخ گذاشتن است و برای متوقف کردنست نه برای جلو رفتن هنوز آقای دکتر مردم این مملکت عادت نکرده‌اند که بستگاههای عمومی با نظری نگاه بکنند که بدانند برای این کار آمده‌اند که بدرد کار مردم بخورند کار مردم و کار خود آنها دو پرونده جداگانه دارد هنوز عادت نکرده‌ایم بدانیم که قانون یک امری است کلی که باید اجرا شود بر خلاف قانون رفتار کردن و یا قانون اجرا نکردن جرم است آقای مسئول وزارت دادگستری دیروز من یک تخلفی از یک قاضی دیدم در ضمن برخوردم بیک ماده از همان تشکیلات دادگستری، شما رئیس یک شعبه‌ای از دیوان کشور هستید مرد شریفی شعبه‌ای از دیوان کشور هستید مردم شریفی هستید عمرتان را در اینکار صرف کرده‌اید به من جواب بدهید که در دادگستری این مطلب اجرا شده است یا نه؟ ماده ایست بسم ماده ۵۵۱ دیدم نونشته است دیوان تمیز وقتی بیک پرونده رسیدگی می‌کند اگر دید قاضی صرفنظر از اینکه از نظر تشریفات که باید انجام شود قاضی بر خلاف مقررات رفتار کرده است بر خلاف حق و انصاف قدمی برداشته است و یا بر خلاف شئون قضائی کاری کرده است مکلف است که مطلب را گزارش بدهد بدیوان دادرسی قضاوت و تخلف از این امر موجب تعقیب است در هر مرحله‌ای قانون داریم اما اشکال کار ما این است که قانون و اجرای قانون موسمی است چندی قبل هم معرض کردم که فصلی است مثل گل لاله می‌ماند که یک وقت هست و یک وقتی باید آنرا تهیه کرد و مادامی که ما در یک مملکت دموکراسی در یک مملکت واجد این قانون اساسی در یک مملکت واجد این مغز مملکت قانون می‌خواهیم قانون را اجرا نکنیم آن همت بلند و آن پیشانی باز شما مواجه با شکست خواهد شد این است که تذکراتی را برای مدت کوتاهی می‌دهیم اگر این طرز سازمانهای اداری ما باشد اگر این طرز نگاه کردن باشد با این طرز و با این فکر و با این روحیه آقای دکتر با شما مجامله کاریها خواهند کرد روغن کاری و مداهنه کاری خواهند کرد بشما گزارشهای تو خالی و پوچ خواهند داد اما شما پزشکید شما یک مرد فنی هستید دلم می‌خواهد یک خورده با زبان خودتان با شما صحبت کنم شما وقتی بالای سر یک مریضی می‌روید برایش یک ورقه بالینی تهیه می‌کنید تعداد گلبولهای قرمزش را می‌دهید کشت بکنند و بدستتان بدهند وضعیت حرارت بدن مریضتان را هر روز می‌سنجید و می‌بینید باداروهائی را که باو داده‌اید وضعیت این مریض رو به بهبودی رفته است یا نه وقتی که شما دید که عدم تعالی بین عده ضربان نبض و قلب هست وقتی شما دیدید نتیجه آزمایشی لابراتواری مطلبی می‌گوید که سبب اضطراب شماست شما دیگر بگزارش عمه و خاله و لله آقا گوش نمی‌دهید که بگویند این آقای مریض دیشب خوب خوابید شما میدانید وضعش بد است، امروز آقای دکتر این مریض عزیز ما بگذارید عرض کنم دوشیزه ایران که قسمت اعظم آن هنوز با کره است (دکتر امین ـ دوشیزه هزار ساله) سه هزار ساله بحذاقت و نگاهداری شما واگذار شده و خوشوقتیم بشما اطلاع بدهم که این مریض شما دارای مغز سالم، قلب سالم ارگان اصلی سالم هست و خوشوقتم بشما آقای طبیب عرض کنم این مریضتان قوس صعودی از لحاظ بهبودی طی می‌تواند بکند اما اگر قلب و مغز و کبدش سالم است آن قسمتی که شما اطباء بهتر از هر کس میدانید و من بعلت تجربه شخصی بهتر از هر کس و من بعلت تجربه شخصی بهتر از هر کس میدانم خراب است و خطرناک است آن سیستم نرو اوست آن اعصاب اعم از اعصاب ارادی یا اعصاب غیر ارادی یک مقدار موجبات اخلال عصبی این مریض که آن سم کمونیسم و تبلیغات زهرآگین مزدوران بیگانه بود خوشبختانه یک مقداری از این سموم مرتفع شد و من در اینجا لازم میدانم از دولت سابق قدر دانی کنم که در این قسمت اقداماتی کرد و تا اندازه‌ای موافق شد (صحیح است) اما این عدم تعادل اعصاب علل دیگری دارد که هنوز بر جاست و هنوز برقرار است امروز در عالم طب شما آقایان اطباء میدانید آنقدر قسمت اعصاب آنقدر قسمت پسیکوسکپ جلو رفته است که در قسمت امراض مختلف یعنی دردها و مرض‌ها و تب هائی که خیال میکرده‌اند تب مالاریا یا مالت است معلوم شده که از اعصاب است و بایستی این امر را در نظر بگیرند اعصاب که عرض کردم اعم از اداری یا غیر ارادی است و این مریض شما وسیله راه رفتن و فعالیت و تقویت ندارد. با منفی بافی و مانع تراشی و ایجاد رعب و هراس او را بگوشه‌ای انداخته‌اند و نحیف و لاغر شده است، باو وسیله کار بدهید یا لااقل مانع کار و فعالیتش نشوید ما احتیاج بکار و فعالیت دایم احتیاج فعالیت کشاورزی احتیاج بفعالیت اقتصادی، احتیاج بفعالیت برای تأمین عدالت واقعی داریم این راه هائی است که ممکن است اعصاب این مریض را تقویت کند از مرحلة تشریفات و زبان بازی و گزارش دادن و احصائبه‌های غلط و پوچ و خالی که بزرگترین خیانت باین مملکت است در احصائیه هائی که می‌دهند اعداد و پیکره هائی را نشان می‌دهند که بر خلاف واقع است یعنی ورنی کاری است رنگ و روغن زدن است و همانطوری که عرض کردم صورت ظاهر را نشان می‌دهند و باطن را خراب می‌کنند و من نمی‌گویم با فساد مبارزه نکنید، این گفتار مردان خیر خواه و پاکدامن نیست، من نمی‌گویم دزدان و متجاوزین را تعقیب و مجازات نکنید، این بنفع نابکاران است، من نمی‌گویم غاصبین و سارقین را دنبال نکرده و بمکافات نرسانید این خواسته هرج و مرج طلبان است من نمی‌گویم که این اعمال نیک و پسندیده را موضوع تبلیغات قرار ندهید کمک کنید که مردم کار کنند و آن‌ها را تشویق کنید، بآن‌ها وسیله بدهید آن‌ها را نترسانید، بگذارید این خاکروبه دانی‌ها و این لانه‌های سگ‌های ولگرد این مخروبه‌ها آباد بشود، تبدیل بشود بزمین‌های زراعتی تبدیل بشود بباغ و بوستان و جنگلها و عوض اینکه پول‌های این مملکت برود بیرون در کنار دریای مدیترانه و بویلاها و آپارتمان‌ها یا بسهام خارجی تبدیل بشود در همین مملکت بکار برود در همین مملکت موجب تشویق و کار کردن عمله و بنا و تجار و رنگرز و سیم کش بشود، کاری بکنید که عملجات کارگران ما بتوانند هفته‌ای دو وعده غذای گرم بخورند، باد بگردن می‌اندازید و می گوئید با زمین خوار مبارزه می‌کنیم میگوئید دزدها را تعقیب می‌کنیم ولی آنرا وسیله قرار ندهید که مردم تأمین نداشته باشند و دنبال سفته بازی بروند (صحیح است ـ احسنت) سازمان‌های اداری و وزارتی ما برای اجرای برنامه بسیار مفید جنابعالی آماده نیست آقای دکتر اقبال آقای تجدد آقای وزیر محترم کشاورزی شما نمی‌توانید با نغز و ادبیات و کاغذ و بخشنامه و قطعنامه سر کار داشته باشید شما آقای وزیر کشاورزی عوض اینکه بدنبال این ساختمان‌های ۷ طبقه و ۸ طبقه بروید بجای این بنگاههای سرسام آور و متعددی که هر روز درست می‌کنید بجای چند مدیر کل و رئیس کل و این حرف‌ها همینطور که گفتند بیائید برای آب و نان و زراعت این مملکت کار بکنید (صحیح است) این کار تشریفات نمی‌خواهد این کار لوکس و تجمل بر نمی‌دارد این مطلب خیلی ساده است ببینید سطح مزروعی این مملکت چقدر است ببینید مقدار بذری که کاشته می‌شود چقدر است ببینید محصولی که بدست می‌آید چه مقدار است ببینید کمبودش چه اندازه است این مربع را بگذارید مقابل چشمتان شما آقای سرتیپ اخوی مرد مطمئنی هستید مرد قرص هستید سابقه تان نشان داده است این مربع را حل کنید خدا میداند کار مشکلی نیست و آنوقت دیگر ما مجبور نخواهید بود و کمبود ما رفع خواهد شد و می‌توانید صادرات داشته باشید این شق القمر نیست من نمیدانم تکمة این کمر بندتان را در چه درجه‌ای گذاشته‌اید ولی بیشتر فشار بیاورید این مملکت بشما‌ها احتیاج دارد برای اینکار آمده‌اید و از این همه تشکیلات غلط صرفنظر کنید و گر نه فلجتان نخواهند کرد ما احتیاج داریم بآب و بذر و کود و تراکتور این لغت تراکتور ممکن است در بلژیک لازم نباشد این عجب است بدلیل اینکه وسعت خاک ما نسبت بافراد ایجاد می‌کند که ما بازو باندازه کار نداشته باشیم ما قدرت کار بازوئیمان بیش از صد هزار نفر نیست اگر هم غیر از این بگوئید اهل عدد نیستید شیفر و عدد در این مملکت بیگانه است اصلا مطلبی است که در آن دقت نمی‌شود بنابراین تعجب نکنید اگر من عرض می‌کنم که ما بیش از سایر ممالک زنده اروپائی و آمریکائی احتیاج بوسائل مکانیکی داریم اگر امروز وسائل مکانیکی در مملکت آلمان خیلی زیاد است بعلت این است که بازو کم است و آن دیوانه ده میلیون جمعیت آنجا را از بین برد ما مملکتمان خوشبختانه بزرگ و جمعیتمان متأسفانه کم است بنابراین محض خاطر خدا محض خاطر مملکت برای اجرای برنامه جناب آقای دکتر اقبال و مخصوصاُ برای اجرای منویات اعلیحضرت شاه بیائید مدیر کل و صندلی و کاغذ را بتراکتور تبدیل کنید ما لازم داریم و از

شما می‌خواهیم و این چیزی است که مردم این مملکت از شما و از دولت آقای اقبال انتظار دارند ما آب داریم اما آیمان در زیر زمین است من کاری ندارم باین برنامه‌های سد سازی که معمول شده است (مهندس جفرودی ـ بسیار خوب است) البته هر عمل مثبتی خوب است آقای مهندس جفرودی مخصوصاً سد سفید رود (احسنت) ولیکن اگر دقت بفرمائید در این تجربه‌ای که در بابل و مازندران شد معلوم شد که ما می‌توانیم با وسایل و آسانترین آب داشته باشیم من اهل این فن نیستم ولی از شما مثل یک وزیر ایرانی آب و نان و بذر می‌خواهیم شما کمر بندتان را قرص کنید و بروید در اینکار موافق خواهید شد خیال نکنید جناب آقای دکتر اقبال آقایان وزراء خیال نکنید و اگر خیال بکنید این مسبب سقوط شماست سبب سقوط اخلاقی شماست که شما بمشورت ببحث و مشاوره بجلب نظر و برعایت نظر مجلسین احتیاجی ندارید این غلط صرف است این اشتباه محض است (احسنت) شما مشمول لطف کامل شاهنشاه محبوب ایران هستید ما هم هستیم تمام فرزندان این مملکت که باین مملکت علاقمندند مورد عنایت شاهنشاه هستند بدلیل اینکه عنایت شاه یک مدرکی دارد شاه لطف و عنایت به آنهائی دارد که آنها فکر مردم هستند و برای رفاه مردم کار می‌کنند (صحیح است) این هدف شاه است شما از برای اینکه بهدف شاه برسید که دیگر مطلب گفته نشود که ما مورد عنایت شاهیم و همین که هست باشیم خدا نکند که لطف و عنایت اعلیحضرت همایونی از سر شما و از سر ما کم بوشد اما میدانید که چرا اعلیحضرت همایونی با شما آقای دکتر اقبال مهر میروزد؟ ۱۵ سال خدمت صادقانه صمیمانه کردید و بمردم این مملکت خدمت کردید از این جهت است که شخص اول مملکت بشما عنایت دارد و لطف دارد آنروزی که از این راه خدای نکرده منحرف بشوید قبیل غرور و نخوتی که خدا نکند در سر شما انتلکتوئل‌ها راه پیدا کند در سر شاه راه پیدا کند مطمئن باشید پرونده لطف و محبت بسته خواهد شد شما احتیاج بمشورت دارید احتیاج بهمکاری مجلسین دارید احتیاج دارید که برای کار مردم با مردم مشورت بکنید و نظر بخواهید نتیجه و مقصود برسید آقای وزیر بازرگانی وزارت خانه شما جای مبتذلی است یعنی آنچه از آن نماینده این است که چشم چراغ یک مردمی باین باشد که وزارت بازرگانی سبب تنظیم و ترتیب امور بازرگانی بشود که ما بآن نیاز داریم هیچ فراموش نمی‌شود که این بنگاه جنجال فروش جواز برنج و سهمیه بندی و غیره بود بصیغه ماضی و بعد هم همینطور در این تذ بذب و این ناتوانی و در این ناامیدی ماند بقسمت که اگر مصطفی تجدد مرد مثبت نبود بیک کسی می‌گفتند که شما وزیر بازرگانی بشود باو توهین بود چون آنجا چیزی نیست می‌گفتند چگونه می‌توانیم کاری بکنیم بروم جواز فروشی یا بروم این صندلی را بگذاریم جای آن صندلی؟ بنده در این دو دوره‌ای که در مجلس شورای ملی بودم ثابت کردم که وقتی می‌آیم پشت این میز تمام دوستی و رفاقت و عاطفه‌ام یادم می‌رود آنچه فکر می‌کنم اینست که خداوند من بمن این قدرت را داده است که بتوانم حرف بزنم و تنها در راه رفاه مردم حرف بزنم و شخص بخصوصی منظورم نیست، در اینجا متأسفم که با نظر اقتصادی آقای دکتر بینا و نظر کلی جناب نورالدین امامی مخالفت می‌کنم اما بعنوان یک فرد صلاحیتدار مخالفت می‌کنم چون دکتر در اقتصادم اگر شما سهمیه را بردارید بسیار کار خوبی کرده‌اید چرا آقایان نمایندگان مجلس که اغلب ایراد می‌فرمایند و بشما راجع بگرانی هزینه زندگی ایراد می‌فرمایند بخدای متعال دانسته یا بیشتر ندانسته مسئول مستقیم قسمت عمده بالا رفتم هزینة زندگی این سهمیه بازی است یک قوانین طبیعی است یک اصول غیر قابل انکار در امور اقتصادی است که ما این اصول را که برای مردم دیگر حل شده است بکنار گذاشته‌ایم و بعد میآئیم دنبال یک مقررات جانب دار و یک تصویب نامه‌های نقاب دارد وزیر آن جانبداری‌ها مملکت را باین روز در می‌آوریم بعد میگوئیم از سهمیه جلوگیری کنید کدام ایرانی وطن پرست خواهد گفت که اجازه بدهید بازار ایران بشود محل فروش کاملوث‌ها و اجناس وا خوردة خارجی؟ این مطلب بصلاح نیست اما ببینید با آسمان‌های باز در‌های بسته موضوعی ندارد کافی نیست که زن عفیفی چشمان خود را ببندد ولی ستر عورت نکرده باشد.

شما که قواعد مسلمی در امور اقتصادی دارید یک اصول مدنی و اقتصادی شما هم آقای تجدد میدانید شما بمحض اینکه به ایران آمدید با من همکاری داشتید مقصودم همکاری اقتصادیست شما هم این اصول را میدانید و واردید بنابراین جلوش را بگرید و بگذارید قانون طبیعی عرضه و تقاضا کار خود را بکند اگر امروز اتومبیل دوج در ایران فروخته می‌شود به ۴۲ هزار تومان و در امریکا در حدود ۱۷ ،۱۸ هزار تومان تمام می‌شود بسنجید ببینید چه چیزی می‌آید رویش و چه می‌آید جلویش و چرا اینطور می‌شود این را شما میدانید و من مقدار کمی وقت دارم که در اطراف این موضوعات صحبت کنم بنابراین بصرف وزیر بودن قانع نشوید بشما کرسی نمایندگی مجلس داشتید شما رئیس بانک هستید شما بچه آخوندید (خنده نمایندگان)

مثل من و این بزرگترین عنوانیست که من می‌توانم بشما بدهم به آقای مراد اریه برنخورد که من گفتم بچه آخوند هستید بنابراین بسیار خوبست که آمدید و با یک همچو شخص محترمی با یک دولت زیرکی مثل آقای دکتر اقبال یاری و همکاری کنید باید از این ابتذال و از این بیهودگی این وزارت خانه جلوگیری کنید آقای وزیر بازرگانی نجات داخلی ما بعلت بالا بودن نرخ بهره نمی‌تواند رونقی پیدا کند نرخ بهره ۱۸ در صد یا ۲۰ در صد است آقای بانکدار میدانید که این کشنده است این نمی‌گذارد که بازرگان با کار خودش برسد این را باید شما درست بکنید یعنی از اصول بازرگانیست و در برنامه مثبت و عملی جناب آقای دکتر اقبال باید هر چه زودتر این کارها صورت بگیرد اما وزارت صنایع و معادن جناب آقای مهندس شریف امامی مدتهاست که صنعت در کشور ما پیشرفتی نمی‌کند آنچه من و این آقای مهدوی و سایر همکاران مجلس اطلاع داریم از وزارت صنایع این بود که وزارت صنایع و تجارت یکی بود بعد دو تا شد باز یکی بود بعد دو تا شد یک مقداری میز و صندلی و مدیر کل و رئیس و ساختمان و از این جور اطاقها درست شد و وسیله ارتزاق قرار گرفت ولی کاری نشد خدا میداند در این دنیا امروز با این استعداد‌های بهدر رفته در این مملکت و با این مردم باهوش جرم است، ظلم است که ما هوش و استعداد و قریحه ایرانی را بکار نیندازیم جناب آقای مهندس شریف امامی در یک کشور همسایه من بودم اگزس اتومبیل که خراب شد کسی نبود درستش کند در این مورچه خوار اصفهان در یک قهوه خانه‌ای گیرم کردم شاسی اتومبیل شکست آهنگری با آن دم دستی و ذغال و با آن چکش آمد و این شاسی را درست کرد شما با این مردم سر کار دارید اما بروید شما مرد شریف ببینید که از بدو تأسیس وزارت صنایع تا حالا یک قدم در راه پیشرفت صنعت بر داشته شده یا نه اگر شما هم جناب مهندس شریف امامی بیائید و بروید اینکار انجام نشود من بجای شما خجالت می‌کشم و امیدوارم خجالت نکشم و با این دولت و با این طرز فکر شما می‌توانید موفق بشوید ما وزارت را برای پیشرفت صناعت می‌خواهیم نه وزارت صناعت را می‌خواهیم برای ایجاد یک کرسی من میدانم در خارج شما می‌توانستید خیلی مفید به حال خودتان واقع شوید و این فداکاری را کردید بخیال اینکه برای مملکت مفید واقع شوید اما راجع بشما جناب ناصر من چه عرض بکنم در پشت همین تریبون در روز ۱۹ اسفند پنج ساعت من صحبت کردم راجع بسیستم مالیاتی راجع بوزارت دارائی و مأمورین وزارت دارائی که اشخاص علاقمند باقتصاد مملکت آن را تأیید کردند حالا شما آمدید بوزارت دارائی و یک قدری هم بارتان سبک شده است و مرد مثبتی می‌توانید باشید و این کارها را اصلاح بکنید سیاست وزارت دارائی ما جواب مقتضیات و خواسته‌های مردم ایران را نمی‌داد شما این کار را بکنید که این عملی بشود و این خیلی آسان است این مطالبی است که حل شده است و عیب ما در این است که دنبال حل معضلاتی می‌رویم که تجربه ثابت شده است و حل شده است چون نمی‌خواهم برگردم روی مطالب مفصلی که روی سیستم مالیاتی گفتم و بمن قول داد وزیر دارائی سابق که تمام این مطالبی که شما گفتید در وزارت دارائی هست و همانطور است که ما فکر می‌کنیم امیدوارم همانطور باشد حالا که آقا تشریف آورده‌اید امیدوارم که این مطالب هم عملی بشود من راجع بمضار بودجه سازمان لزوم بوجه برنامه‌ای تذکراتی دادم که انشاء‌الله خودتان متذکر خواهید بود و اصولا میدانید و امیدوارم در این راه قدم هائی بردارید.

اما دستگاه دادگستری شما از نظر سازمان و تشکیلات دادگستری در دولت‌های گذشته کارهائی شد آقای دکتر اقبال جنابعالی طبیب هستید و این مطلب خار از شأن تحصیلاتی شما است و وارد کار پر ژنرال شما نمی‌شوم این مطلب را می‌گویم شما زیرش خط بکشید و دقت بفرمائید.

چگونگی دادرسی یک مملکت سنگ محک و آئینه تمام نمای پیشرفت و تمدن آن مملکت است می‌بینید چگونه محاکم رأی می‌دهند از آنرو معلوم می‌شود این ملت چقدر پیشرفت کرده است (صحیح است) این ملت چقدر متمدن است این ملت چقدر بحقوق آشناست این مطلب را در نظر بگریید متوجه خواهید شد آقای دکتر که چقدر باید متوجه دستگاه دادگستری بود در دوره گذشته و در این دوره نمایندگان مجلسین حداکثر امکان خودشان را برای کمک باین دستگاه کردند (صحیح است) از قبیل تأمین حقوق مادی قضات از حیث تأمین پرستیژ و حقوق معنوی قضات از حیث سازمانهای قضائی آنچه که ما توانسته‌ایم از این بودجه کم باین دستگاه کمک کرده‌ایم بارها بود که دندان روی جگر گذاشتیم صدا در نمی‌آوردیم مقرراتی را تأمین می‌کردیم که تا این سنگ محک و این حق سنج و آئین پیشرفت ما یک آئینه تابناک بدون لکه باشد آنچه که ما سعی کردیم و می‌خواستیم این است که عدلیه و حاکم ما از اعمال نفوذ و جانبداری بر کنار باشد و آنچه که سعی کردیم اینست که محاکمات از اطاله رسیدگی از سستی و رخوت بیرون

بیاید برای اینکار من نمیدان چه می‌کنید ما احتیاج باین کار داریم و اینکار کار بسیار ضروری است کاری است که باید قسمت عمده وقت شما صرف اینکار بشود ا اگر عدلیه قوی داشته باشیم خیلی از مسائل باری شما حل می‌شود کافی است که بگوئید بعدلیه مراجعه شود و اگر قرار بشود بعدلیه مراجعه نشود و شما عدلیه را نیائید وای به آن وقت من چون خودم را عدلیه چی میدانم و تمام فعالیت اجتماعیم در این دستگاه بوده مطالبی که راجع باین قسمت دارم باید با جناب مجلسی عزیز با هم در میان بگذاریم و بگوئیم من نمی‌توانم بگویم که ملت ایران امروز اعتماد و اطمینان کامل بدستگاه دادگستری دارند متأسفانه اینطور نیست و نمی‌توانم بگویم که عدلیه پیشرفت نکرده است اما شما اگر بدانید که چه گلهائی چه نازنین افرادی چه پاکدامن هائی چه متقی هائی در عدلیه هستند و از وجودشان استفاده نمی‌شود آنوقت تأسف می‌خورید که ما اینها را داریم این وسائل را داریم چرا نباید کار درست بشود اگر این قسمت را توجه بفرمائید مطلب حل شده است و اینها موتور کار ما است من نمیدانم که عدلیه چرا همیشه بچه صیغه است.

(دکتر مشیر فاطمی ـ حالا که از عقدی هم بالاتر است)

هیچوقت یک توجه کامل باین دستگاه که باید تا این درجه مورد توجه قرار بگیرد قرار نگرفته اما برنامه دولت جناب دکتر اقبال برنامه هیچوقت نمی‌تواند بد باشد شما در عمرتان شنیده‌اید که مرامنامه یک حزبی بد باشد؟ در یک حزبی ماده دو مرامنامه اش این است ‹‹ حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور ›› در صورتی که کمیته اجزائیه همین حزب تیشه برداشت که بریشه استقلال این مملکت بزند و دکتر منوچهر اقبال وزیر کشور پشت این تریبون اعلام انحلال و غیر قانونی بودن این حزب را کرد اما مرامنامه اش را وقتی قرائت میفرمائید در ماده دومش حفظ و تمامیت استقلال کشور است و با همین عبارت تیشه برداشت و بریشه مملکت زد بنابراین برنامه هم مخصوصاُ برنامه‌ای که کار و کار باشد و آقای دکتر امروز شما هم یک نوید بهتری بما دادند که حتی شاهکار باشد یک همچون برنامه‌ای نمی‌تواند بد باشد اما تعجب نفرمائید که من چرا بعنوان مخالف اسم نوشتم و مخالف مشروط می‌باشم میترسم که برنامه تان را اجرا نکنید از این باک دارم از این می‌ترسم نه از شما که مرد عمل هستید ما تمام اشکالمان در این است اگر یادتان باشد لابد در وزارت دربار اگر وقت کرده بودید آن نطق مرا راجع بکار خوانده‌اید تمام حرفهای من این بود که این مملکت احتیاج بکار دارد و بیکاری و یا بقول دولت آبادی عزیز بیکارگی این مملکت را فلج کرده و از بین می‌برد وقتی که می‌بینیم که شما این برنامه تا را بعنوان کار آورده‌اید پس از ۱۵ سال خدمت صادقانه پزش بی سرو صدای خیابان شاه آباد در کرسی ریاست دولت نشسته است من صمیمانه بشما تبریک می‌گویم شما میدانید این کلمه صمیمانه من حقیقی است ولی جناب دکتر کار بر شما تمام نشده کار بر شما آغاز شده است بعد از ۱۵ سال تقوی و پاکدامنی و خدا ترسی و خدمت صادقانه بشاه و مملکت امروز رسیده‌اید بصندلیئی که از آن بنفع مردم و بنفع مملکت بهره برداری بکنید مردم از شما انتظاراتی دارند مردم ایران با چشمهای رضایت بخشی بشما نگاه می‌کنند طرف توجه ملتی هستید مورد مهر شاه هستید تمام مقتضیات برای شما موجود است باید با این مقتضیات با این اراده و با این پشتکار عملی بکنید که واقعاُ برای مردم مفید باشد بعد از یک سال همانطور که عرض کردم بتوانید بگوئید که واقعاُ این همه خدمت و این همه کار مثبت در این مملکت شده است چون هیچگونه عذری دیگر برای شما نیست آقای عزیز برنامه کار و خدمت بمیهن را عملی کنید و کنار آن عبارت بسیار خوب برنامه تان که عبارت بود از کار و کار این مطلب را هم اضافه کنید یا اگر در مطلب اضافه نمی‌کنید عملی بفرمائید و بدون غمض عین بدکاران و بد خواهان و آنهائی که به این مملکت در مقامهای مؤثری بد کردند والان هم بریش همه میخندند مجازات این اشخاص و تشویق خوبکاران و خدمتکاران و علاقمندان باین مملکت این سو ترقی مردم خواهد بود .(احسنت)

رئیس ـ آقای مهندس اردبیلی.

مهندس اردبیلی ـ نظر باینکه صحبت یکقدری زیاد شده و تصور می‌کنم آنطوری که باید و شاید در اطراف برنامه دولت صحبت شده من حتی المقدور باختصار عرایض خودم را عرض می‌کنم (احسنت)

بنده امروز جزو موافق مشروط در برنامه دولت ثبت نام کرده‌ام و مطالبی در باره برنامه دولت بعرض میرسانم و آنچه مایه امیدواری اینجانب و سایر آقایان نمایندگان محترم می‌باشد اینست که آقای دکتر اقبال در مشاغلی که تاکنون بعهده داشته‌اند لیاقت و کاردانی خود را نشان داده‌اند (صحیح است)

اینجانبت در دوره استانداری ایشان در آذربایجان از نزدیک شاهد کار‌های مدیرانه و کاست معظم له بودم با اینکه آن موقع در کشور ما از لحاظ امنیت داخلی و سیاست خارجی وضع ثابت امروزی به وجود نیامده بود معهذا ایشان در منطقه حساسی مانند آذربایجان با کمال قدرت در نهایت صداقت و بیطرفی انجام وظیفه می‌کردند بطوری که در مدت کوتاهی کار‌های قابل توجهی انجام دادند و حس اعتماد اهالی آذربایجان را بطرف خود جلب کردند آقای دکتر اقبال در پست ریاست دانشگاه نیز لیاقت و شایستگی خود را ابراز داشتند و بطوری که آقایان محترم اطلاع دارند دانشگاه تهران را از وضع هرج و مرج سابق نجات داده و به صورت یک کانون مقدس علمی در آوردند و در کلیه قسمت‌های این مرکز بزرگ دانش مملک نظم و ترتیب بوجود آمد اکنون دانشگاه تهران رو به توسعه و ترقی پیش می‌رود و امیدواریم نسبت بدانشگاه تبریز که مورد علاقه اعلیحضرت همایونی است و شخص آقای دکتر اقبال مدتی ریاست آن را بعهده داشتند و هشت سال است ساختمان آن تمام شده انتظار دارم در تحت حکومت ایشان با تکمیل دانشکده کشاورزی خاتمه پیدا نماید و نسبت بفرهنگ آذربایجان توجه خاصی بشود و بدانشگاههای شهرستانها بودجه کافی داده شود.

حال که آقای دکتر اقبال در اثر ابراز لیاقت و کاردانی از طرف اعلیحضرت همایونی مأمور تشکیل دولت شده‌اند انتظار عموم از ایشان اینست که وجودشان در پست خطیر جدید نیز کما فی السابق منشاء اصلاحات وسیع و همه جانبه در کلیه شئون زندگی مردم باشد و همانطوری که در برنامه دولت منعکس است کابینه ایشان واقعاُ کابینه کار مثبت باشد باوجود ارادتی که شخصاُ بآقای دکتر اقبال دارم معهذا چون زمامداری ایشان مستقیماُ با سرنوشت و منافع ملت ایران مربوط می‌شود از لحاظ رعایت وظیفه مقدس نمایندگی ملت ناچارم ضمن موافقت با برنامه دولت بطور یادآوری شمه‌ای از گرفتاریها و مشکلات ملت ایران را بطور اجمال بعرض برسانم و مسئولیتهائی را که آقایان نمایندگان محترم مجلس از شخص آقای نخست وزیر و آقایان اعضاء‌محترم کابینه در آغاز کار می‌خواهند بطور صریح و بی پرده متذکر شوم.

مشکل بزرگی که از هر چیز دامنگیر مردم شده و با ید مورد توجه دولت قرار گیرد وضع اسف انگیز و طاقت فرسای زندگی اکثریت ملت ایران است که عموماُ از دست زندگی غیر قابل تحمل فعلی بستوه آمده و در اثر ارائه این وضع یک بدبینی عمومی نسبت بدستگاه دولت و مدعیان اصلاحات ایجاد گردیده است.

بعقیده این جانب با تبلیغات در رادیو نمی‌توان بدبینی و یأس را بین برد بلکه این قبیل تبلیغات بیشتر موجبات یأس و بدبینی مردم را فراهم می‌نماید.

دولتهای گذشته با اینکه امکانات زیادی در اختیار داشتند و مجلسین نیز در کلیه اقدامات مثبت همگام و همراه بودند ولی متأسفانه قدمهای اساسی در راه تأمین رفاه و آسایش عمومی و بهبود وضع زندگی مردم بر نداشته و تحت تأثیر نفوذ یک اقلیت طفیلی و مرفه الحال که در واقع همیشه حاکم بر مقدرات این ملت هستند منافع اکثریت را پایمال نموده و مردم را بروز سیاه فعلی نشانده‌اند در نتیجه فاصله طبقاتی عمیقی بین افراد و طبقات مختلف ملت بوجود آمده که بنا بعقیده دوراندیشان در اثر عدم توجه سریع برای آتیه مملکت ایجاد نگرانی می‌نماید. در مقابل عده معدود صاحبان در آمد‌های سرشار مرفه الحال میلیونها نفر پریشان حال و تنگدست وجود دارند که در عذاب دائمی و نهایت عسرت بسر می‌برند و از طرفی با کمال تأسف باید گفت که مالیات را نیز همین طبقه می‌پردازند و صاحبان در آمدهای سرشار مالیاتی نمی‌دهند.

صریحاُ باید توجه آقایان نمایندگان محترم را باین حقیقت جلب نمایم که این مملکت باکثریت زحمتکش و فعال مفت تعلق دارد بنابراین باید ترتیب و سیاستی اتخاذ شود که قاطبة افراد ملت مخصوصاُ طبقه محروم و زحمتکش از کلیه مزایای زندگی برخوردار شوند و هر کس بتواند بفراخور حال و استعداد از حاصل دسترنج خود آنطوری که مایل است شالوده زندگی مرفه و سعادتمند خوشبخت و فداکار و کشوری سربلند و بی نیاز از دیگران بوجود آید.

مشکل بزرگ دیگری که فعلا دولت با آن روبروست موضوع فساد در دستگاه‌های دولتی می‌باشد که متأسفانه از طرف دولتهای گذشته توجهی نشده است و امیدوارم که دولت آقای دکتر اقبال باین موضوع مهم و حیاتی که با در آمد و بودجه مملکت بستگی دارد توجه خاص مبذول دارد زیرا با این ادارات و مؤسسات فعلی که بمنزله ابزار کار اوست و فساد در کلیه شئون و ارکان آنها رخنه نموده است کار بزرگی از پیش نخواهد برد و مادامی که اصلاحات عمیق چه از حیث تشکیلات و چه از حیث انتخاب افراد صالح در ادارات و مؤسسات دولتی عملی نشود منظور حاصل نخواهد گردید.

در سازمان اغلب ادارات دولتی برای منظورهای خاصی از قبیل ایجاد مقام و منزلبت ظاهری برای اشخاص معینی در سالهای اخیر تغییراتی داده شده که ابداُ از نظر انجام اصلاحات بدرد نمی‌خورد دولت باید با مطالعه کافی سازمان ساده و بدون پیچ و خم و متناسب با احتیاجات خود در ادارات و مؤسسات دولتی بودجود آورد و از وجود کارمندان حداکثر استفاده را در راه رسیدن بمطلوب بنماید و اصول کهنه بور و کراسی و کاغذ بازی را بکلی موقوف سازد.

صریحاُ باید عرض کنم با اینکه اکثریت کارمندان دولت را افراد بسیار صالح و قانع تشکیل می‌دهند متأسفانه در پستهای حساس بعضی از ادارات مهم افراد ناصالح قرار گرفته‌اند که باعث حیف و میل حقوق دولتی

می‌کردند این قبیل افراد نادرست با توسل به انواع تشبثات مدتها در رأس بستهای حساس مبمانند و در نتیجه بتوسعه فساد فلج کردن دستگاههای مورد بحث ادامه می‌دهند دولت جناب آقای دکتر اقبال باید باید کمال شجاعت و بدون توجه بتوصیه‌های افراد بد سابقه و ناصالح را برای همیشه از دستگاه دولتی طرز نماید و افراد منفی و پاک دامن را بجای آنان بگمارد. اصلاح دستگاههای دولت دو نتیجه بسیار خوب دارد یکی جلوگیری از حیف و میل و میلیونها تومان در آمد سالیانه مملکت بدست افراد ناصالح و دیگری ایجاد حس علاقه در مردم نسبت بدولت و رفع بدبینی و یأس عمومی.

دولت گذشته با اینکه برنامه اش مبارزه با فساد بود با وجود این نه تنها قدمی در راه مبارزه با فساد و اصلاح وضع ادارت بر نداشت بلکه در اثر بی اعتنائی بر فساد ادارات افزوده شد و بجای انجام کارهای بزرگ تولید کشاورزی و استفاده از زمینهای حاصلخیزی خدادادی و بکار انداختن کارخانه‌های تعطیل شده و تأسیس کارخانه‌های جدید و رفع بحران بیکاری و تأمین رفاه و آسایش عمومی قیمت ارزاق و مایحتاج مردم بالا رفت و روز بروز بر فشار زندگی مردم اضافه شد. آیا برای ملت ایران و کشاورزان ایرانی شرم آور نیست که با داشتن اراضی زر خیز فلاحتی بجای صدور غلات و مواد اولیه از ممالک دیگر گندم و روغن خریداری نمایند.

دولتهای گذشته با وجود تذکرات عدیده کوچک ترین توجهی به اصلاح وضع اقتصادی کشور نکرده و اقدامی برای جلوگیری از ورود بی بند و بار کالاهای خارجی که مشابه آنها در داخله تهیه می‌شود بعمل نیاورد در نتیجه ادامه این رویه غلط سیل کاراهای بیمصرف خارجی وارد بازار مملکت گردیده و اقتصاد کشور را بکلی فلج نموده است. اینجانبت شخصاُ همه تقصیرات را متوجه دولت‌های وقت میدانم زیرا همه گونه امکانات و شرایط مساعد درید اختیار داشتند و نمایندگان محترم مجلسین اشکالات کار را مرتباُ با کمال بی نظری بدولتها تذکر داده‌اند مطبوعات نیز در این راه همراه و هم صدا بوده‌اند معهذا قدمهای مثبتی بنفع اکثریت ملت ایران برداشته نشده است و با افزایش نرخ مواد مورد نیاز عمومی از قببل قند و شکر و سیگار و غیره روز بروز بار زندگی مردم سنگینتر گردیده است.

بدیهی است که دولت جناب آقای دکتر اقبال در آغاز کار با مشکلات زیادی مواجه می‌باشد ولی خوشبختانه اغلب آقایان اعضاء‌کابینه ایشان که اینجانب افتخار آشنائی آنان را دارم از شخصیت‌های کاردان و نیکنام کشور می‌باشند و می‌توانیم امیدوار باشیم که برفع مشکلات موجود موفق خواهند شد. اولیت وظیفه خطیر دولت ایست که با اتخاذ سیاسیت قاطع و بدون توجه به تشبئات سود جویان با با استفاده از امکانات موجود در اجرای منویات اعلیحضرت همایونی اقدامات سریعی برای پائین آوردن هزینه زندگی مردم بعمل آورد، و این فاصله عمیق طبقاتی را از میان بردارد و برای رسیدن بهدف راههای آسان در پیش پای دولت که می‌تواند از شرایط مساعد فعلی نحو احسن استفاده نماید.

بمنظور پائین آوردند و تپبت قیمتهای اجناس و مواد مورد نیاز عمومی دولت می‌تواند خود شخصاً فروشنده دست اول قسمت اعظم اجناس و احتیاجات مردم باشد و فروشگاههای عمومی ارزان در تمام نقاط کشور بوجود آورد ضمناُ توأم با این عمل کنترل شدیدی در قیمتهای اجناس بر قرار نماید بدین ترتیب عده زیادی از طفیلی‌ها اجتماعی ناچار دست از غارتگری مردم خواهند کشید. همچنین دولت می‌تواند مباشرت و ورود بعضی از مایحتاج عمومی را شخصاُ بعهده بگیرد و با قیمت ارزان در دسترس عموم قرار دهد.

برای زنده کردن اقتصاد کشور دولت موظف است بهر طریقی که ممکن باشد سریعاُ از ورود سیل آسای اجناس خارجی بشدت جلوگیری نماید.

برای توسعه صادرات مملکت باید دو تسهیلات فوق العاده جهت صادر کنندگان از قبیل حذف مالیات صادرات و رفع موانع موجود فراهم شده و صادر کنندگان عمده مورد تشویق قرار گیرند. یک وظیفه بزرگ دولت رفع بحران بیکاری و بالا بردن ارزش کار افراد مملکت است دولت باید با بکار انداختن کارخانجات و کارگاههای تعطیل شده و احداث کارخانجات جدید مورد نیاز و همچنین با تشویق مردم بامور تولیدی و کشاورزی و توسعه فلاحت بحران بیکاری را از بین ببرد. در کشور ایران که زمینهای آن بسیار حاصلخیز و جمعیت آن نسبت بمساحتش کم می‌باشد نباید حتی یکنفر بیکار وجود داشته باشد.

برای پیشرفت صنایع و کشاورزی مملکت باید به کار وزارت خانه‌های کشاورزی و معادن و صنایع توجه مخصوص بوشد متأسفانه بودجه معینه برای وزارت خانه‌های مزبور بسیار ناچیز است مثلا بودجه‌ای که برای وزارت تعیین شده یک چهلم بودجه کل کشور را تشکیل می‌دهد و قسمت اعظم این بودجه نیز برای هزینه‌های پرسنلی و حقوق کارمندان به مصرف می‌رسد بنا بر این برای انجام اصلاحات عظیم کشاورزی که کشور فلاحتی ایران احتیاج دارد بودجه لازم باقی نمی‌ماند. همچنین برای اصلاحات بزرگ صنعتی و استخراج معادن بودجه‌ای در اختیار وزارت معادن و صنایع نیست و قسمت اعظم اعتبارات و بودجه بوزارت خانه‌ها و اداراتی اختصاص داده شده که در آمد قابل توجهی ندارند.

کشور ایران محتاج بیک رفورم فلاحتی است دولت باید فکر اساسی باین قسمت هم بکند و سیستم فعلی را بسیستم مدرن تبدیل نماید از وجود مهندسی و کارشناسان کشاورزی بجای اینکه در پشت میزهای دولتی ادارات عاطل بمانند در مزارع امتحانیه و بزرگ استفاده نماید.

در آمدی که از کارهای پر برکت فلاحتی بدست می‌آید قابل مقایسه با سایر در آمدها نیست مثلا اگر دولت بتواند با سد بندیهای کم خرج و ساده در میلیارد‌ها هکتار زمین‌های حاصلخیز و مسطح خوزستان و مغان زراعت اصولی را آغاز بکند عایدی سرشار و محصول آن ما را از هم کس و همه چیز بی نیاز خواهد کرد از همین زمین‌های حاصلخیز در سایر استانها ی کشور منجمله آذربایجان و خراسان نیز بسیار وجود دارد اینهمه زمین‌ها که ملتها دیگر آرزوی داشتن یک هکتار آنرا دارند.

همچنین معادن ذیقیمت زیر زمین به منزله نعمت‌های ر ارز است که خداوند متعال برای ملت ایران اعطا فرموده متأسفانه با وجود همه شرایط مساعد ملت ایران عور و گرسنه بسر می‌برند.

چند روز قبل جناب آقای دکتر اقبال در مصاحبه خود با مخبرین جراید فرموده بودند (مملکتی که دارای نفت و معادن ذیقیمت می‌باشد دلیلی ندارد که ملت آن گرسنه بسر برند) اینجانب مخصوصاُ بهمین اظهارات آقای نخست وزیر تکیه می‌کنم این قبیل اظهارات نشان می‌دهد که ایشان بدردهای مردم واقفند و راه چاره را هم میدانند امیدواریم در کار خود توفیق حاصل فرمایند.

یک راه دیگری ازدیاد در آمد دولت اخذ مالیاتهای واقعی از صاحبان در آمد‌های زیاد و اصلاح قانون مالیات بنفع اکثریت ملت ایران است در سایر ممالک از در آمد‌های عمده تا هفتاد در صد مالیات گرفته می‌شود در صورتی که در شکور ما با اینکه نرخ مالیاتها نازل است معهذا صاحبان در آمد‌های بزرگ حاضر به پرداخت ۱۰ در صد مالیات قانونی خود نیستند و برای فرار از مالیات به انواع حیله‌ها متوسل می‌شوند این امر نیز باید مورد توجه دولت قرار بگیرد.

موضوع مهم دیگر که قابل تذکر است تمرکز بیمورد همه کارها در مرکز مملکت است این امر موجب شده که اهالی شهرستانها و کشاورزان دهات کسب و کار خود را رها کرده و بتهران می‌آیند و در نتیجه استانها و شهرستانها کشور و بویرانی میگذراند بطوری که در استان آذربایجان در این در دوره خدمت نمایندگی اینجانب کوچکترین فعالیت عمرانی جز ادامه راه آهن آثاری دیده نشده است.

دولت باید این موضوع نیز تدبیری بیاندیشید باید اقداماتی کرد که کار شهرستانها رونق بگیرد بعقیده اینجانب بهتر است دولت امتیازاتی برای تجار و کسبه شهرستانها قائل شده و تسهیلاتی را نظر امور گمرکی و تجارتی برای ساکنین شهرستانها فراهم سازد چون قبلا ضمن بحث از وظایف دولت اسمی از دولت آقای علاء بمیان آمد لازم میدانم بعرض برسانم که خدمت گرانبهای ایشان در مجامع بین المللی و در مواقع حساس مملکت هیچوقت فراموش شدنی نیست و دولت ایشان از لحاظ تثبیت وضع سیاست خارجی مملکت کارهای عمرانی انجام داده‌اند ولی آن نقطه نظر بالا بردن سطح زندگی مردم موفقیتی بدست نیاورده است

مسئله مهم دیگری (این قسمت را می‌گویم و عرضم تمام می‌شود) که باید در اطراف آن بحث شود فکر تشکیل احزاب اکثریت و اقلیت است که بنا باراده شخص اول مملکت مترادف با تشکیل کابینه جناب آقای دکتر اقبال بمیان آمده و از طرف مطبوعات مورد بحث قرار گرفته است این موضوع حائز کمال اهمیت است چون زمینه لازم از نظر ثبات اوضاع سیاسی داخلی و خارجی فراهم شده با در نظر گفتن مصالح عالیه مملکت و توسعه رشد فکری مردم تشکیل احزاب مورد بحث ضرورت پیدا کرده البته همه در این نظر متفقند که در رژیم پارلمانی بدون وجود احزاب موافق و مخالف که اولی دولت را رهبری و دومی از اشتباهات او انتقاد کند کارها از محور اصلی خارج می‌شوند و کنترل عمومی در کلیه شئون کشور را از بین می‌رود.

حزبی که اکثریت مجلس را در اختیار دارد و دولت را رهبری می‌کند چون پابند مرامنامه خود می‌باشد برای اجرای مرام و حفظ حیثیت و موقعیت خود ناچار است دستگاههای دولت را تحت کنترل دائمی قرار دهد و در حقیقت مسئولیتی این کار را عملا عهده دار گردد و اگر از عهده اداره اوضاع بر نمی‌آید طبعاُ حزب دیگر ابتکار عمل را بدست می‌گیرد بنابراین وجود احزاب اکثریت و اقلیت در بهبود و اصلاح دستگاههای دولتی و پیشرفت کلیه امور اجتماعی و ایجاد ثبات دائم در اوضاع سیاسی مملکت عامل بسیار مؤثری خواهد بود.

حال بحث در چگونگی تشکیل این احزاب است اصولا برای تأسیس حزب عده‌ای

هم عقیده و هم مرام دور هم جمع شده پس از مذاکرات و تبادل نظر در اطراف هدف‌های سیاسی معین خود مرامنامه و نظام نامه حزبی را بوجود می‌آورند سپس تصمیمات خود را در اختیار افکار عمومی می‌گذارند بدیهی است چنانچه مرامنامه حزب و شخصیت موسسین آن مورد قبول و پسند عمومی قرار گرفت در بین مردم ریشه میدواند و بال و پر می‌گیرد و بصورت حزب سیاسی در میاید و کلیه احزاب سیاسی مهم و معروف دنیا نیز بهمین ترتیب بوجود آمده است.

بنظر این جانب لازم است در تشکیل احزاب مورد بحث نیز همین اصل رعایت شود یعنی شخصیت تشکیل دهنده حزب در صورتی که دولت علاقمند مباشد که احزاب مزبور بوجود بیایند می‌تواند تسهیلات لازم را در راه تشکیل آن‌ها فراهم آورد البته چون این موضوع دارای اهمیت است محتاج ببحث کافی است که فعلا مجال و فرصت کافی نداریم لذا بهتر است در جلسات بعدی در اطراف آن مثال بحث شود.

۳- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه

رئیس ـ جلسه ختم می‌کنیم جلسه آینده روز یکشنبه ساعت ۶ صبح دستور دنباله بحث در برناه دولت.

مجلس بیست دقیقه بعد از ظهار ختم شد

رئیس مجلس شورای ملی رضا حکمت