مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۹۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۹۱

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

مدیر سید محمد هاشمی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۵

جلسه: ۱۹۱

صورت مشروح مذاکرات جلسه عصر چهارشنبه ۲۲ تیرماه ۱۳۲۸

فهرست مطالب:

۱- بقیه مذاکره در اصلاح قانون انتخابات

۲- سؤال آقای منصف و جواب آقای وزیر امور خارجه راجع به آب هیرمند

۳- موقع جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس ساعت هشت و پنجاه دقیقه بعداز ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

۱- بقیه مذاکره در اصلاح قانون انتخابات‏

رئیس- این جلسه بر طبق رأی مجلس برای اصلاح قانون انتخابات تخصیص داده شده قبلاً که این لا یحه مطرح بود پیشنهادات ماده ششم قرائت می‌شد حالا هم دنباله پیشنهادات ماده ششم قرائت می‌شود پیشنهاد آقای دکتر عبده (به شرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی:

پیشنهاد می‌کنم به جای تبصره ماده ۶ نوشته شود دولت مکلف است بلافاصله پس از تصویب آئین‌نامه مذکور در تبصره یک ماده ششم منتهی در ظرف ۶ ماه کارت‌های انتخاباتی را به منظور استفاده در دوره هفدهم تهیه نماید. عدم اقدام به این وظیفه قانونی در حکم امنتاع از انجام وظیفه بوده و مستلزم مسئولیت قانونی است.

معذلک هرگاه بجهتی تا آغاز انتخابات دوره هفدهم در بعضی حوزه‌ها کارت انتخاباتی تهیه نشده باشد در این صورت شناسنامه مسلم جانشین کارت انتخاباتی خواهد بود.

ملک مدنی- قبلاً مشابه این پیشنهاد رد شده است.

رئیس- آقای دکتر عبده.

دکتر عبده- بنده قبل از این که شروع کنم و توضیحاتی خدمت آقایان بدهم راجع به پیشنهاد خودم لازم است این نکته را به عرضتان برسانم که اگر خاطرتان باشد پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری به موقع رأی گذاشته شده عده‌ای موافق بودند وعده مخالف وعده هم ممتنع ولی چون عده ممتنعین بر عده مخالف می‌چیرند از این لحاظ به موجب ماده آئین‌نامه که فعلاً بنده خاطرم نیست و همان روز هم مذاکره شد وجناب آقای رئیس هم تأیید کردند نظر ما را که پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری مردود نشده رد نشده .... (ملک مدنی- رد شده) (دهقان- فرمایش شما درست نیست) این ماده را بنده می‌خوانم‏

آقایان توجه می‌فرمایند. ماده ۲۶۶ را بنده قرائت می‌کنم هریک از نمایندگان در کلیه مسائل مطروحه که منتهی به اخذ رأی می‌شد باید رأی خود را نفیاً یا اثباتاً اظهار کنند در صورتی که امتناع نمایند جزء موافق یا مخالف محسوب نخواهند شد.

رئیس- این مربوط نیست که کسی که مخالفت نکرده.

دکتر عبده- ... خواستم عرض کنم که ممتنع جزء مخالف و موافق محسوب نمی‌شود در هر حال پیشنهاد ینده با پیشنهاد سابق از جهاتی اختلاف دارد پیشنهاد بنده اختلاف دارد از این جهت که بنده در متن پیشنهادی خودم قید کرده‌ام که رأی باید مستقیم باشدو مخفی و در اینجا ترتیبی برای طرز رأی گرفتن در دوره شانزدهم و طرز رأی گرفتن در دوره هفدهم به این ترتیب پیشنهاد نشده بود و ماده ششم به طوری که بنده پیشنهاد کردم دادن رأی مستقیم و مخفی است بنابراین همین که رأی دهند به اطاق انجمن وارد شده پس از ارائه شناسنامه در دوره شانزده و کارت انتخاتی در دوره هفدهم یکی از اوراق مذکور در بالا را از ظرفی که اوراق مخلوط در آن ریخته شده برداشته و سپس در مجلس که در اطاقی که تعیین شده برای نوشتن رأی می‌رود و رأی خود را نوشته به صندوق می‌اندازد بنده خیلی خوشوقتم که امشب یک جلسه خاصی برای تعیین تکلیف لایحه انتخابات تشکیل شده و این کاشف از علاقه‌ای است که نمایندگان

محترم به مقررات مربوط به انتخابات را دارند. کاشف از این است که علاقه‌مندند هرچه زودتر تکلیف لایحه انتخابات معلوم شود تا انتخابات دوره شانزدهم شروع و حتی‌الامکان فترتی پیش نیاید و استدعای بنده از آقایان نمایندگان محترم این است که در هر حال امشب تعیین تکلیف قطعی این لایحه را بفرمایند برای این که این طور احساس می‌شد تا وقتی که نسبت به این لایحه تعیین تکلیف نشده شاید دولت تکلیفش را نمی‌داند و نمی‌تواند به انتخابات دوره شانزدهم مباردت نماید راجع به پیشنهادی که بنده کردم مذکرات خیلی زیاد شده در مقام این نیستم که استدلالاتی که به نفع پیشنهاد بنده شده تکرار کنم ولی قدر مسلم این است که اگر ما دقت کنیم در قانون فعلی انتخابات می‌بنیم که در قانون فعلی انتخابات هم پیش‌بینی شده رأی دادن مخفی است بنده می‌خواستم عرض بکنم معنای رأی مخفی چیست؟ معنای رأی مخفی این است که الان کسی که که رأی می‌دهد فقط از مندرجات رأی مستحضر باشد در چه صورت ممکن است کسی که رأی می‌دهد از مندرجات رأی مستحضر شود؟ به اعتقاد بنده فقط در صورتی ممکن است مخفی بودن رأی تأمین شود که خود رأی دهنده رأیش را بنویسد در صورتی که رأی دهنده خودش رأی را نویسد و رأیش را به دیگری بدهد که بنویسد در این صورت شرط مخفی بودن که در قانون فعلی هم پیش‌بینی شده تأمین نخواهد شد بنابراین پیشنهاد دولت به اعتقاد بنده قانون جدیدی نیست در حقیقت یک تفسیری است در قانون فعلی یعنی قانون فعلی شرط کرده که رأی دادن باید مخفی باشد لایحه پیشنهادی دولت خواسته بگوید که برای تأمین خفا در رأی چه شرایطی لازم است آمده و گفته که باید رأی دهنده خودش بیاید و در اطاق انجمن و یک ورقه را بگیرد و برود در محل مخصوص که برای رأی دادن پیش‌بینی شده ورأی خودش را بدهد بنابراین ماده ششم پیشنهادی دولت در حقیقت تفسیر قانون فعلی انتخابات است و چیز تازه نیست اما چرا باید این کار را بکنیم بنده فقط بر سبیل یاد آوری می‌خواستم عرض بکنم که آقایان اگر توجه کنند به وضع انتخابات کنونی به این نتیجه می‌رسند که کسانی که نمی‌توانند رأی خودشان را بنویسند اینها معمولاً به آن کسی که خودشان می‌خواهد رأی نمی‌دهند منظور از قانونگذار اساس حکومت ملی مبنی بر این بوده است که اشخاص رأی خودشان را بدهند نه رأی دیگر را باید از روی منطق و اصول به این نتیجه برسیم که تنها کسانی می‌توانند رأی خودشان را بدهند که قادر باشد توانایی داشته رأی خودشان را بنویسند (صحیح است) اینجا گفته شد که اگر شما بیایید ماده ششم پیشنهادی دولت را قبول کنید یعنی به اشخاص در صورتی حق رأی بدهید که آنها بیایند ورقه شناسنامه ارائه بدهند و بعداً آن ورقه را بگیرند و بروند در محل مخصوص نام کاندیداهایی را که در نظر دارند بنویسند در این صورت اکثریتی را از حق انتخاب کردن محروم کرده‌اید بنده می‌خواستم این نکته را به عرضتان برسانم به اعتقاد بنده انتخاب کردن و به طور کلی استفاده از حقوق اجتماعی حق نیست اگر بر فرض بیاییم و این اصل را قبول کینم تازه به اعتقاد بنده باز هم اشکالی کار ما ندارد برای چه؟ برای این که فرق است بین داشتن حق و اعمال حق ملاحظه می‌کنید یک نفر صغیر یک نفر سقیه او دارای حقوق مدنی است به طور مسلم یک نفر صغیر در صورتی که فرض کنید یک کسی به سن هیجده سال نرسیده باشد او مالک شناخته می‌شود بنابراین دارای حق مالکیت است ولی چنین کسی حق معامله ندارند یعنی قیم برایش معین می‌کند که معامله بکند یک نفر سقیه دارای‏ حق مالکیت هست حق مالکیت دارد ولی همین سقیه حق معامله ندارد بنابراین فرق است بین دارا بودن حق واعمال حق اشخاصی هستند که در حقوق مدنی دارای حقوق هستند بدون این که بتوانند حق خودشان را اعمال کنند در مقام تطبیق و مقایسه اگر ما این اصلی که در حقوق مدنی جاری است این را بخوهیم در حقوق عمومی اجرا بکنیم به اینجا می‌رسیم افراد به طور کلی دارای حقوق اجتماعی هستند ولی کسی که نتواند رأی خودش را بنویسد نتواند از این حق استفاده کند یعنی حق خود را اعمال بکند اگر کسی نتواند قادر نباشد توانایی نداشته باشد اسم کاندیداهایی که به آن رأی می‌دهد بنویسد یعنی نتواند از حق خودش استفاده کند (کشاورز صدر- پس معامله هم نمی‌تواند بکند) بنده خیال می‌کنم به این مقدماتی که عرض کردم و با توجه به این نکته که اگر آقایان واقعاً میل دارند یک تحولاتی که مقتضیات بین‌المللی ایجاب می‌کند در این کشور بالاخره انجام بشود و عملی بشود آقایان باید را خودشان گذشت نشان بدهند بنده شخصاً هیچ اطمینان ندارم که اگر حق انتخاب کردن اختصاص پیدا کند به اشخاصی که قادر باشند به نوشتن من انتخاب می‌شوم (صحیح است) ولی اهمیت ندارد ملاحظه کنید در مقام مصالح مملکت وظیفه هر فردی است که گذشت نشان بدهد و فداکاری بکند بنده خیال می‌کنم این ماده ششم پیشنهادی دولت به اندازه خود اساس مشروطیت ایران برای کشور ما اهمیت دارد (مکی- صحیح است) یعنی همان طوری که مشروطیت آمد و یک تحولاتی را در این کشور ایجاد کرد (آشتیانی‌زاده- تحولاتی بدی ایجاد کرده) ممکن است مشروطیت ما صد در صد همان طوری که آقای آشتیانی‌زاده فرمودند به نتیجه نرسیده باشد ولی خوب ما اگر مردمان منطقی باشیم مردمان عاقلی باشیم باید ببینم که چرا رژیم حکومت ملی ما به نتیجه نرسیده به اعتقاد بنده اگر رژیم ملی ما نتیجه نرسیده برای این است که طرز انتخابات در ایران آن طوری که باید و شاید نبوده یعنی واقعاً قطع نظر از شخصیت‌هایی که اینجا هستند قطع نظر از لیاقت و شایستگی که آقایان دارند و من منکرش نیستم ما نمی‌توانیم ادعا بکنیم که صد در صد مظهر اراده و منافع مصالح عمومی این مملکت هستیم به اعتقاد من آقایان بیایید در این موقع مهم یک عمل تاریخی انجام بدهید و من یقین دارم اگر ما این گذشت را از خودمان نشان دادیم و حسن نیتی که دولت از خودش نشان داده ما دنبال کردبم و برای تجدید انتخاب خودمان پافشاری نکردیم که حتماً متن پیشنهادی ماده ۶ دولت را زیر پا بگذاریم، نشان دادیم که علاقه‌مندیم به مصالح مملکت من یقین دارم اگر ما چنین عملی را انجام دادیم به طور قطع و به طور حتم قسمت مهمی از وظیفه‌مان را نسبت به این مملکت و نسبت به تقویت و تحکیم حکومت ملی ایران انجام خواهیم داد (صحیح است) بنابراین بنده استدعا می‌کنم بدون هیچ تردید و بدون هیچگونه تعصب نسبت پیشنهاد بنده رأی بدهید

دهقان- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم‏

رئیس- برطبق چه ماده‌ای؟

دهقان- برطبق ماده پیشنهادات مشابه پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری از لحاظ مفهوم مشابه این پیشنهاد است.

رئیس- بلی صحیح است ولی پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری رد نشده مادام که تکلیفش معین نشده پیشنهادات مشابه آن قرائت می‌شود.

دهقان- ماده تصریح دارد به آن که راجع به رد یا قبول باید رأی بگیرند ممکن است نسبت به یک چیزی نسبت به ردش یا قبولش رأی گرفته شود این درست نیست پیشنهاد بلاتکلیف که در مجلس نمی‌شود

رئیس- بفرمایید بنشینید تا من بگویم بخوانند آقای ملک مدنی بفرمایید.

ملک مدنی- عرض کنم بنده از آقای دکتر عبده خیلی تعجب می‌کنم زیرا که از دو جهت ایشان باید اوامر آقای سردار فاخر رئیس محترم مجلس را اطاعت کنند (صحیح است) بنده یک مطلب را خدمت آقایان عرض می‌کنم خواهش می‌کنم گوش بدهید اگر هر جا دیدید بی‌نزاکت است اعتراض کنید بنده در مطالبی که در مجلس می‌گویم عقیده‌ام را عرض می‌کنم و هیچ وقت هم بی‌نزاکت حرف نمی‌زنم و نزاکت را رعایت می‌کنم (صحیح است) و برخلاف حقوق و حیثیت اشخاص حرفی نمی‌زنم بنابراین ایشان رئیس محترم مجلس هستند و همه ما‌ها که در مجلس هستیم باید دستورات ایشان ر ا قبول و اطاعت کنیم (صحیح است) محل تردید نیست شما عضو حزب ایشان هم هستید و تخلف حزبی هم کرده‌اید آقای رئیس مجلس به شهادت همه آقایان در صورت جلسه اعلام فرمودند که تصویب نشد پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری سه دفعه هم مهاجه گردید آقای رئیس فرمودند که تصویب نشده.

رئیس- بلی الان هم می‌گویم تصویب نشده.

ملک مدنی- ... الان هم می‌گویند تصویب نشده جنابعالی که یک نفر از اعضای حزب ایشان هستید و یک نفر مرد با شخصیتی هم هستید برای عقیده‌تان نباید برخلاف آنچه که واقع شده اظهاری بکنید این را خواستم عرض کنم که توجه داشته باشید اما برویم سر اصل مطلب بنده می‌خواستم مطالبی عرض کنم ولی امشب از اظهار بعضی از مطالب خودم خودداری می‌کنم اما آقا گفتیم طبقه بی‌سواد کشور را که کارگر و کشاورز باشد نمی‌توانیم از افراد این ملت سوا کنیم (صحیح است) (مکی- ما برای حمایت آنها این کار را می‌کنیم) (آشتیانی‌زاده- آقای مکی شما توجه ندارید به اصل موضوع) (مکی- می‌خواهم از شر مالکین نجاتشان بدهم) برای چه نمی‌توانیم مجزا کنیم برای این که منشور ملل متحد آقای دکتر عبده که جنابعالی همیشه از منشور ملل متحد و متفق صحبت می‌کند برای این طبقه حق قائل شده می‌گوید هر مملکتی و هر ملتی آنچه خودش بخواهد و اختیار دارد هر حکومت و هر رژیمی را که خودش می‌خواهد قبول بکند. آیا هیچ گفته‌اند که باسواد های مملکت هر رژیمی را که می‌خواهد قبول کنند؟ خیر عامه ناس گفته شده. حالا بنده استناد نمی‌کنم به اصل دوم قانون اساسی که آنجا می‌گویند عامه ناس برای معیشت و برای امور سیاسی خودشان باید در امر کشور مداخله کنند.

همین منشور ملل متحد را نگاه کنید دلیلش هم این است که ما آمده‌ایم برای کارگر و کشاورز حقی قائل شده‌ایم آنها را ما نمی‌توانیم یک طبقه‌ای قائل بشویم که در سرنوشت کشور ما بی‌نظر باشند مگر همین اتحادیه‌هایی نیست که جنابعالی همیشه استدلال می‌فرمایید؟ بنده عرض می‌کنم شما به عقیده بنده شما که یک شخص باسواد و با شخصیتی هستید باید جانب این اشخاص را نگاه بکنید که آنها مردمانی هستند که خلاصه باید مورد توجه باشند بنده حالا نمی‌خواهم جمله‌ای که فرمودید عرض کنم مگر دولت اتحادیه کارگری را قبول نکردید؟ اگر این طور است پس چرا اتحادیه‌های کارگری درست کردند مگر آن کارگری که می‌آید در اتحادیه کارگر، خودش اسمش را می‌نویسد؟ چه می‌کند آن هم می‌دهد به یک نفر دیگر می‌نوسید دستگاهی که شما درست کردید و الان در دنیا نمایندگانی دارند و به اسم آنها دارند صحبت می‌کنند اینها را کی درست کرده و اینها بالاخره به نام کی صحبت می‌کنند؟ به نام همین کارگر وهمین کشاورزی که جنابعالی می‌فرمایید حق ندارد در مقدرات کشور خودشان مداخله کنند من به طبقه تحصیلکرده و باسواد احترام بیشتری قائل هستم ولی برای اینها هم حق قائل هستم که تاکنون ۱۵ دوره مطابق حقوق سابقه در انتخابات مشارکت کرده‌اند و جنابعالی که اینجا هستید و بنده و دیگر نماینده آنها و طبقه با سواد هستیم (دکتر عبده-اشکال کار در همین است ما نباید انتخاب بشویم ما حافظ منافع آنها نیستم) بنده از حرف‌های جنابعالی از عقیده خودم منصرف نمی‌شوم ساکت بشوید و مطالب من را گوش بفرمایید عرض کنم این طور نیست آن روز هم عرض کردم طبقه بی‌سواد کشور از روزی که مشروطیت ایران شروع شده تاکنون تنها دسته‌ای بوده است که بانهایت وظیفه شناسی وظایفش را انجام داده است (صحیح است) اگر خدای نکرده فسادی از اجتماع ما بلند شده از بنده و جنابعالی است و مشابه ماها است (صحیح است) برای خاطر این که آن بیچاره هیچ وقت تشبث نمی‌کند که یک مقامی را من غیر حق اشغال کند ولی برعکس ما تمام وسایل را درست می‌کنیم برای این که آن مقصودی را که خودمان داریم بهش برسیم بدون این که رعایت مراتب حق و انصاف را در نظر بگیریم آنها یک مردمی هستند که مالیات و عوارض می‌دهد هیچ وقت دلشان نمی‌خواهد که از یک شهری انتخاب بشوند کی طبقه بی‌سواد همچو انتظاری دارد؟ اگر انتظاری هست اگر عمل تاکنون شده و انحرافی از قانون شده و در نتیجه اشکالاتی برای کشور پیش آمده از این راه و از این جهت بوده عرض کنم بنابراین اگر طرفدار اصلاحات هستید اصلاحات آن نیست بنده امروز در اینحا عرض کردم اصلاحات این است که نه مردم بخواهند بدون این که زمینه انتخاب شدن داشته باشند وکیل بشوند و نه دولت در اناتخابات مداخله کند این دو مطلب مطلبی است که ما را می‌رساند به آنجایی که انتخابات ما ملی باشد و مطابق دنیا باشد به علاوه اینجا جنابعالی فرمودید که باید یک تحول بین‌المللی در کشور ما پیدا شود تحول بین‌المللی در کشور ما از اینجا شروع نمی‌شود. تحولات بین‌المللی از اینجا شروع می‌شود که تمام طبقات کشور در برابر قانون مساوی باشند و تمام مردم از نعماتی که در کشوری هست به نسبت خودشان استفاده کند همان طور که اعلیحضرت همایون شاهنشاه در ۷ سال پیش در ۲۴ مرداد اعلام کردند که باید طبقات مملکت از نعمت بهداشت و فرهنگ و خوراک و پوشاک و مسکن استفاده کنند ما وقتی بخواهیم مثل دنیا باشیم که آقایان مردم اینجا بتوانند صاحب خانه و زندگی باشند مگر انتخابات را بدهد به دست یک عده باسواد این تحول بین‌المللی است؟ این حرف‌ها از نقطه‌نظر دلخوشی اشخاص عیبی ندارد ولی خوشبختانه در نتیجه تحولی که بعد از جنگ جهانی دوم در دنیا پیدا شد اساساً این کارگر و آن زارع هم فهمیده است که کی از نقطه‌نظر خودش حرف می‌زند و چه اشخاصی از نقطه‌نظر عامه صحبت می‌کنند، حقایق یک قدری روشن شده خیال می‌کنم اگر چنانچه ما وسایل رفراندم داشته باشیم در این مملکت یک رفراندم حسابی که هیچ کس اعمال نفوذ نکند نه دولت نه اشخاص منفذ و مراجعه به افکار عمومی بکیند آن وقت حقایق معلوم می‌شود، ملت ایران طبقات عامه‌اش خودشان فهمیده‌اند که حقایق چیست؟ می‌دانید که این بدبختی‌ها از کدام طبقه برآنها تحمیل شده (صحیح است) مسبب آن را می‌شناسند، اگر ما بخواهیم این اوضاع عوض شود همان طور که عرض کردم باید اول اصلاحات از خودمان شروع بشود از خود ما وکلا بعد هم از وزرایی که آنجا نشسته‌اند، این را صریحاً عرض می‌کنم بنده اگر زمینه وکالت ندارم نباید تشبث کنم که با دست دولت وکیل شوم، دولت‏ هم اگر دید من ملک مدنی زمینه ندارم کوچکترین دخالتی نباید بکند کوچکترین کمکی به من نکند این ترتیبی است که در تمام دنیا عمل می‌کنند آن وقت است که می‌بینم چه اشخاصی انتخاب می‌شوند اگر این عمل اجرا بشود آن وقت می‌بینید چه تحولی پیدا می‌شود و البته شما باسواد و بی‌سواد را هر کار بکنید فایده ندارد ما باید فکرمان را عوض کنیم و تا این کار را نکنم به سعادت و نیکبختی ملت ایران توفیق پیدا نمی‌کنیم. بنده اعتقادم این است که این پیشنهاد جنابعالی مشابه پیشنهاد جناب آقای دکتر متین دفتری است و در چند جلسه پیش رأی گرفته و رد شده ولی من چون همیشه در امورات جنبه لجاج و عناد ندارم اهمیت نمی‌دهم باز هم رأی بگیرید باز هم نتیجه‌اش معلوم می‌شود منتها ما نمی‌خواهیم وقت مجلس گرفته بشود بلکه به یک کارهای برسیم، کمیسیون کشور در نهایت بی‌طرف گزارش خودش را داد برای چه؟ برای خاطر این که گفت در این دوره اگر دولت توفیق پیدا کند کارت انتخاباتی منتشر کند و اگر نمی‌تواند از دوره هفدهم این کار بشود چرا؟ برای خاطر این که موجب بشود که طبقاتی که در انتخاب کردن ذی نظر هستند چه از بودجه خودشان وچه از بودجه دولت کمک کنند که طبقه بی‌سواد با سواد بشود و در ضمن خواست تشویق کرده باشد باسوادی را و ضمناً هم نمی‌خواست از یک طبقه حقی را پامال کرده باشد یک روز آقای دهقان این بیان را اینجا کردند به تفصیل بنده اعتقادم این است که ما‌ها باید یک قدری جنبه تعصب را کنار بگذاریم، من خدای لایزال را شاهد است که از روی تعصب نمی‌گویم، بنده عقیده دارم که در زندگی اجتماعی مصلحت نیست اکثریت کشور ایران را در حکومت مداخله ندهیم (صحیح است) حکومت ایران حکومتی است که ملت ایران نمایندگان انتخاب کنند و آن نمایندگان دولتی را به وجود بیاورند ولی این کار و تصویب این پیشنهاد مصلحت نیست و به عقیده من بهتر است که آقایان در این زمینه پافشاری نکنند و البته هرچه رأی مجلس باشد محترم است. بنده چون رویه پارلمانیم این است که به آراء اکثریت احترام می‌گذارم اگر چنانچه اکثریت مجلس شورای ملی به این عقیده هست که باید از حالا این کارت انتخاباتی شروع بشود قبول می‌کنم و اگر خلافش هم هست قبول می‌کنم لجاج و عنادی هم ندارم و آن عرایضی که بنده اینجا کردم از نقطه‌نظر این بود که حالا که این دوره پانزدهم با مشاجره و صحبت خاتمه پیدا کرده این درس عبرتی باشد برای ما که اگر در آینده وکلایی بیایند به مجلس این رویه را نداشته باشند.

رئیس- آقایان توجه بفرمایند برای این که تکلیف روشن باشد هم یک قسمت از قانون اساسی را می‌گویم قرائت کنند هم ماده ۱۶۶ آئین‌نامه را تا خوب توجه بفرمایید آن روز هم گفتم تصویب نشد ولی رد هم نشده گوش بدهید. (به شرح زیر خوانده شد) ماده دوم تفسیر اصل هفتم قانون اساسی مصوب ۱۳۲۹

ماده ۲- مراد از عبارت آخر ماده ۷ قانون اساسی اکثریت آراء وقتی حاصل می‌شود که بیش از نصف حضار مجلس رأی بدهند این است که رد یا قبول مطلب مطرح شده وقتی حاصل می‌شود که بیش از نصف حضار برد یا قبول این مطلب رأی بدهد.

ماده ۱۶۶- آئین‌نامه داخلی مجلس: هریک از نمایندگان در کلیه مسائل مطروحه که منتهی باخذ رأی می‌شود باید رأی خود را نفیاً یا اثباتاً اظهار کند در صورتی که امتناع نماید جزء موافق یا مخالف محسوب نخواهد شد و در هر مطلبی طبق قانون اساسی باید نصف به علاوه یک حاضرین در جلسه نسبت برد یا قبول آن مطلب صریحاً رأی دهند و در غیر این صورت آن مطلب بلا تکلیف می‌ماند.

رئیس- پس وقتی مطلبی مطرح شده و رأی مثبت یا منفی به طور اکثریت یعنی نصف به علاوه یک پیدا نکرد آن مطلب بلا تکلیف است ولی وقتی بی‌تکلیف شد بعد باید تکلیفش معلوم شود حالا وقتی رأی گرفته می‌شود آقایان باید توجه داشته باشند که نفیاً یا اثباتاً رأی بدهند نصف به علاوه یک رأی برد بدهند رد می‌شود نصف به علاوه یک رأی به قبول بدهند قبول می‌شود. آقای سزاوار

سزوار- بنده مقدمه راجع به این ماده ۱۶۶ می‌خواستم توجه بفرمایید چون این ممتنع را ننوشته است جزء موافق و نه جزء مخالف بنابراین در مقابل رأی مثبت رأی منفی است یعنی اگر ما ممتنع را گذاشتیم کنار و ۸۰ نفر عده حاضر در مجلس بود و ۳۰ نفر ممتنع بودند پس عده حاضر ۵۰ نفر می‌شود ۲۶ نفر که رأی دادند نصف به علاوه یک می‌شود

رئیس- این طور نیست مقصود نصف به علاوه یک حضار است‏

سزوار- می‌فرمایید که ممتنع نه جزء موافق است و نه جزء مخالف؟

رئیس- آئین‌نامه می‌گوید من نمی‌گویم

سزاوار- به نظر بنده این مطلب برخلاف قانون اساسی است.

رئیس- شما که نمی‌تواید برخلاف آئین‌نامه اظهارنظر کنید.

سزاوار- اما راجع به قانون انتخابات و جلسه فوق‌العاده‌ای که امشب تشکیل شده این موضوع را که آقایان توافق کرده‌اند چند ساعتی وقت صرف کنند بلکه این لایحه اصلاح قانون انتخابات را بتوانند تصویب کنند که هم تکلف دولت و هم تکلیف انتخابات معلوم بشود نظری که آقای دکتر عبده فرمودند مقدماتی که ایشان ذکر کردند بنده خیال می‌کنم همین دلیل موجب شده که این لایحه را دولت با حسن‌نیت آورده است به مجلس ولی اشکالی که هست در تبصره پیشنهادی ایشان که با شناسنامه خود رأی دهندگان بروند رأی بنویسند این بحث شد بحث مفصلی شد در کمیسون کشور که این آن نظر را تأمین نمی‌کند یعنی برای جلوگیری از هرگونه تقلب رأی دهندگان باید دارای کارت انتخاباتی باشند (دکتر عبده- در مورد سنا چرا قبول فرمودید؟) در آنجا فرق دارد برای مجلس شورای ملی باید واجد کارت انتخاباتی باشد و کارت انتخاباتی را کمیسیون کشور با کارت انتخاباتی را کمیسیون کشور دید اگر برای دوره ۱۶ الزام بکند که بایستی با کارت انتخاباتی شرکت کنندگان رأی بدهند دولت موفق نخواهد شد که در تمام کشور آنهایی که واجد شرایط انتخاب کردن هستند بتواند به آنها کارت انتخابات بدهد بنابراین تبصرهای کمیسیون کشور در نظر گرفت که اگر موفق شدند برای دوره ۱۶ والّا برای دوره ۱۷ به وسیله کارت انتخاباتی اشخاص رأیشان را بنویسند اشخاص باسواد و بدهند این پیشنهادی که شما می‌فرمایید نظیر پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری است که رد شده است و اگر به فرمایش آقای رئیس هم بلاتکلیف باشد در صورتی که آن روز فرمودند تصویب نشد معنایش رد است ممکن است شما موافقت بفرمایید و پیشنهادتان را مسترد بفرمایید که شاید ما موفق شویم که این قانون را تصویب بکنیم.

رئیس- رأی گرفته می‌شود ولی با ورقه چون تقاضا شده که با ورقه رأی گرفته شود پیشنهاد اصلاحی مجدداً قرائت می‌شود ریاست محترم مجلس شورای ملی به جای ماده ۶ گزارش کمیسون ماده زیر را پیشنهاد می‌نمایم:

ماده ششم- دادن رأی مستقیم و مخفی است بنابراین همین رأی دهنده باطاق انجمن وارد شد پس از ارائه شناسنامه در دوره شانزدهم و کارت انتخاباتی در دروه هفدهم یکی از اوراق مذکور در بالا را از ظرفی که اوراق مخلوط در آن ریخته شده برداشته سپس در محلی که در اطاق انجمن برای نوشتن رأی معین شده است رأی خود را نوشته به صندوق می‌اندازد.

دکتر جلال عبده- سید حسن تقی‌زاده- دکتر متین دفتری- حاذقی- کفایی- نورالدین امامی‏

رئیس- پیشنهادی هم رسیده است که با ورقه رأی گرفته شود (به شرح زیر قرائت شد) امضاء کنندگان پیشنهاد می‌نماییم نسبت به پیشنهاد آقای دکتر عبده و آقایان دیگر یا ورقه رأی گرفته شود امامی اهری- معتمد دماوندی. دکتر فلسفی احمد فرامرزی. حاذقی. نورالدین امامی- عباس مسعودی. سید حسن تقی‌زاده- دکتر متین دفتری.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد با ورقه آقایان موافقین رأی سفید می‌دهند و مخالفین رأی کبود سفید قابل علامت قبول است، و ورقه کبود علامت رد عده حاضر ۷۱ نفر اوراق رأی باید با امضا باشد چه موافق و چه مخالف. (اسامی آقایان به ترتیب ذیل قرائت شد و هریک رأی خود را دادند)

آقایان لاهوتی. معتمد دماوندی. نیوی اردلان. دکتر فلسفی. بوداغیان. گنابادی. دکتر مصباح‌زاده. دکتر بقایی. دهقان. محمدعلی مسعودی. حائری‌زاده و ناصر ذوالفقاری- مسعود ثابتی. گنجه آشتیانی‌زاده. افخمی. سزاوار. سید علی بهبهانی. کهبد. نراقی. بیات. سلطانی. صاحب‌جمع. ملک مدنی. باتماتقلیج. قبادیان. مشایخی. اسلامی. سلطان‌العلما. آزاد. مکی. ضیاء ابراهیمی. بختیار. دکتر مجتهدی. نورالدین امامی. مامقانی. یمین اسفندیاری. هاشم وکیل. صادقی. محمود. نیک پی. آصف. منصف. اسدی. ماکویی. قهرمان. امامی اهری. عباس مسعودی. دکتر متین دفتری. لیقوانی- دکتر ملکی. ظفر ایلخان. ارباب. گیو. قوامی. ملکپور. وکیلی. اخوان رفیع. امیر نصرت اسکندری. سالار بهزادی. موسوی. موسوی حاذقی. دکتر عبده. کشاورز صدر. تقی‌زاده (پس از استخراج آراء نتیجه به قرار زیر اعلام گردید)

رئیس- با ۳۷ رأی موافق تصویب شد.

اسامی موافقین- آقایان رستم گیو. ملکپور. سالار بهزادی. دکتر عبده ابوالقاسم بهبهانی. دکتر ملکی اسدی. دکتر متین دفتری. قوامی. معین‌زاده احمد فرامرزی. صادقی. آقاخان. بختیار. یمین اسفندیاری. محمود. امامی اهری. مکی. نورالدین امامی. عبدالقدیر آزاد. هاشم وکیل اسلامی. گنجه‌ای. دکتر بقایی. معتمد دماوند. حائری‌زاده. ناصر ذوالفقاری. دکتر فلسفی. لاهوتی تقی‌زاده. بوداغیان. دکتر مصباح‌زاده. مامقانی. عباس مسعودی. محمدعلی مسعودی. دکتر مجتهدی. اردلان. حاذقی. اسامی مخالفین- آقایان: کشاورز صدر- قبادیان. لیقوانی. مهدی ارباب. کامل ماکویی. گرگانی. قهرمان. ملک مدنی و عباسی. موسی. امیرحسین ایلخان ظفر. آصف. دهقان. سلطانی آشتیانی‌زاده. سید علی بهبهانی. کهبد. افخمی. باتمانقلیج. منصف. مشایخی. مسعود ثابی. نیک پی دو ورقه مخالف لا یقرء. ورقه سفید علامت امتناع‏

دهقان- ۷۴ نفر بودند و ۳۸ رأی لازم دارد.

رئیس- اسامی نوشته شده و برای رفع اشتباه آقایان مجدداً قرائت می‌شود اگر کسی از آقایان اسمش برده نشده اظهار کند (اسامی قرائت شد و کسی اعتراضی نداشت.

دادور- بنده هم موافق بودم ولی نبودم.

رئیس- آقای داور هرچه باشد بعد آمدید من هم موافق بودم ولی رأی ندادم پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (به شرح ذیل قرائت شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی- تبصره ذیل را برای ضمیمه شدن به ماده ۶ پیشنهاد می‌نمایم دولت مکلف است تا آخر سال ۱۳۲۹ مقدمات سرشماری عمومی را فراهم نماید. نورالدین امامی.

رئیس- این مربوط به کار انتخابات نیست.

نورالدین امامی- پس گرفتم.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شد پیشنهاد آقای دکتر عبده است. دکتر عبده- پس گرفتم.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای ناصر ذوالفقاری به شرح ذیل قرائت شد) اشخاص می‌توانند بوکالت مجلس شورای ملی انتخاب بشوند که لااقل دارای دیپلم متوسطه باشند.

دهقان- بسیار خوب پیشنهادی است.

یمین اسفندیاری- پروفسور باشند؟

رئیس- آقای ذوالفقاری- نخیر آقای یمین اسفندیاری اجازه بفرمایید بنده چون خودم طرفدار باسوادها هستم و رأی به باسوادها دادم به آنچه این پیشنهاد را کردم و روی سخن من هم به اشخاصی است که به با سوادها رأی داده‌اند و این را تقاضا می‌کنم که با ورقه رأی گرفته شود بنده تشخیص می‌دهم وقتی که می‌گویند با سوادها باید رأی بدهد اشخاص را که انتخاب می‌کند و به مجلس شورای ملی می‌فرستند و روی این سکوهای مجلس شورای ملی می‌نشیند باید مزیتی بر آنها داشته باشند و این مزیت را بنده تشخیص دادم که باید مدرکی در دست داشته باشد ممکن است یک عده‌ای فاضل و دانشمند به این و همه هم آنها را بشناسند ولی ملت ایران آنها را خوب شناخته و تشخیص داده و آنها هم برای خاطر یک عده جوان یک عده تحصیلکره دست از این کار برداردن و بروند دنبال کارشان بنده این پیشنهاد را کرده‌ام و پس نخواهم گرفت تقاضا خواهم کرد که با ورقه رأی گرفته شود

رئیس- آقای حاذقی.

حاذقی- به نظر بنده این پیشنهاد یک اهانتی است برای مقام نمایندگان مجلس شورای ملی برای این که گواهی دوره اول دبیرستان را هر کودک دبیرستانی امروز این مدرک تحصیلی را دارد مقام شامخ نمایندگی مستلزم داشتن یک اطلاعت مافوق دکتری بابشد ما در مجلس شورای ملی اساتیدی داریم که تصدیق دوره اول متوسطه را ندارند ولی دنیا آنها را به مقام استادی شناخته است (ناصر ذوالفقاری- آنها را ملت شناخته) این پیشنهاد به نظر من همین طور که عرض کردم موهن است اگر نظر جنابعالی این است که حداقل سواد را داشته باشند این پیشنهادتان را اصلاح بفرمایید که اشخاص بتوانند به نمایندگی انتخاب شود که لااقل دارای معلومات در حدود دوره اول متوسطه باشند. زیرا ما داریم کسانی را

که تصدیق دوره اول متوسطه ندارند ولی استادند بر تمام دانشمندان ...

باتمانقلیج- تا دیپلم نداشته باشند حق ندارند انتخاب بشوند.

رئیس- رأی گرفته می‌شود (آزاد- این برخلاف قانون است) قانون انتخابات است قانون اساسی نیست، رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای ناصر ذوالفقاری آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود آقای یمین اسفندیاری به شرح ذیل قرائت شده.

پیشنهاد می‌کنم چون طبق قانون تعلیمات اجباری وزارت فرهنگ مکلف است افراد بی‌سواد را از این وضع فعلی بیرون آورد و قطعاً در بودجه مبلغی برای این منظور پیش‌بینی کرده‌اند ولی به علت این که بودجه فعلی آن وزارت برای انجام این کار کافی نخواهد بود مقتضی است مالکین قرار و قصبات که مایلند وکیل شوند یا وکیل انتخاب کنند به این منظور مقدس کمک و مساعدت نمایند که به فاصله کمی وزارت فرهنگ بتواند اکثریت مردم را باسواد نماید که از حق ملی خود استقاده نمایند لذا پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده شش اضافه شود.

تبصره- وزیران کشور و فرهنگ مکلفند در ظرف بیست روز آئین‌نامه‌ای تنظیم و به تصویب کمیسیون‌های کشور و فرهنگ مجلس شورای ملی برسانند که مالک هر ملکی به میزان مالکیت خود یا تشخیص کمیسیون مبلغی صرفاً برای تأسیس کلاس‌های اکابر در دهستان خود بپردازند و وزارت فرهنگ عوائد حاصله از این منبع را فقط برای انجام این منظور مصرف نموده و مخارج پرسنلی و اداری که به کلاس‌های اکابر تعلق خواهد گرفت با خود وزارت فرهنگ است.

رئیس- آقای یمین اسفندیاری بفرمایید توضیح بدهید ولی آن قسمت پول باعث می‌شود که نشود رأی گرفت.

یمین اسفندیاری- آقای ناصر ذوالفقاری روی سخن با جنابعالی و به کسانی است که رأی دادند به باسوادها بنده رأی دادم چون دیدم در ایران ۱۵ دوره عمل کردیم و گذشت به صورتی که بود و حالا می‌خواهیم این دوره عمل کنیم به صورتی که در اطراف آن زیاد صحبت شده چه مطالبی را که آقای ملک مدنی اظهار کردند و چه آقای دکتر عبده بنده از این لحاظ که شاید بتوانیم یک قدمی برداریم برای این مردم که بتوانند باسواد شوند رأی دادم ولی از لحاظ این که آقای ملک مدنی هم نکاتی اظهار کردند و آن نکات هم کاملاً صحیح بوده است این را باید در عمل بیبنیم که امسال در این دوره شانزدهم که وزارت کشور می‌خواهد عمل کند طبق این قانون چه می‌شود حالا بنده در اطراف آن صحبتی نمی‌خواهم بکنم ولی بنده تصویب می‌کردم اکثر آقایانی که پافشاری می‌کردند نسبت به این موضوع موافق بودند به این که دوره ۱۷ این کار انجام بشود شاید به صلاح و مصلحت کشور و تمام طبقاتی بود که می‌بایست در کار انتخابات شرکت کنند و چون هیچ راهی را بنده نمی‌بینم که برای این مردم در نظر گرفته شود که این مردم بتوانند در دوره ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ و ۲۰ در این انتخاباتی که حق قانونی آنها است شرکت بکنند این پیشنهاد را دارم زیرا که نه وزارت کشور ونه وزارت فرهنگ و نه دولت فعلی در نظر نمی‌گیرد که این مردمی که خیلی با ایمان و عقیده هستند ولی بدبختانه دستگاه دولت یا وضعیت کشور آنها را به این حالت بیگارگی گذاشته از این مردم استفاده کنند بنابراین بنده این پیشنهاد را دادم و اصراری هم ندارم در این که به این پیشنهاد رأی گرفته شود اگر دولت در راه باسواد کردن مردم نکوشد و اگر قصدش این نباشد که فقط صرفاً برای تظاهر که بنده هم رأی دادم به باسوادها (کشاورز صدر- برای تظاهر رأی دادید به باسوادها؟) جنابعالی خواهش می‌کنم عرض بنده را توجه بفرمایید (کشاورز صدر- خودتان می‌گویید) بله برای تظاهر رأی دادم خودم می‌گویم بنده می‌گویم وقتی می‌توانیم رأی بدهم که برای مردم هم پیش‌بینی بکینم و بگوییم به این که این مردمی که امروز ما آنها را محروم می‌کنیم لااقل فردا بتوانند استفاده بکنند (آشتیانی‌زاده- به چه حقی محروم می‌کنید؟) آقای دکتر عبده مطالبی فرمودند بنده عرض کردم من فقط از لحاظ آن که قدمی برداریم که این مردمی که ۱۵ دوره است مشروطه شده و معهذا امروز بعد از ۱۵ دوره یک چنین قانونی می‌گذارد لااقل در حدود این باشد چه مالکینی مثل آقای ذوالفقاری محترم دوست عزیز بنده که انشاء الله خداوند امثالشان را زیاد کند چه آنهایی که ملاک هستند، هم متفذین و هم دولت در صدد برآیند که لااقل وسائلی برای این مردم فراهم کنند ما در اینجا وقتی صحبت نسوان که می‌شود فریادمان بلند می‌شود مشتمان را روی میز می‌زنیم به این که چرا اسم نسوان را می‌بریم در صورتی که الان مشاهده می‌کنیم خواهران ما اینجا نشسته‌اند و اگر از برکت خدمات اعلیحضرت فقد نبود این بدبخت‌ها در توی حجابی بودند که ...

رفیع- حرف خودت را بزن، مردکه خفه شو

معتمد دماوندی- برخلاف دین چرا حرف می‌زنی تو دین نداری مردکه بی‌دین (زنگ ممتدد رئیس)

یمین اسفندیاری- اینجا مجلس است خفه خودت شو اصلاً نمی‌خواهم اینجا بمانی.

نورالدین امامی- تو چه می‌گویی آقای رئیس این چه می‌گوید؟

یمین اسفندیاری- بنده می‌خواهم حرف‌هایم را بزنم (زنگ ممتد رئیس) رئیس- این چه وضعی است چر ا نظم مجلس را آقایان رعایت نمی‌کند؟

نورالدین امامی- مزخرف می‌گویی بیا پائین آقای رئیس این را بیرونش کنید (زنگ ممتد رئیس)

یمین اسفندیاری- واقعاً که چشم همه روشن خیال می‌کند که زورخانه است.

دهقان- واقعاً که چشم همه روشن (در این موقع ساعت نه و ربع به واسطه ورود آقای سید علی بهبهانی و عده‌ای دیکر به طالار مجلس و مشاجرات شدید بین آقایان با ناطق و عده‌ای دیگر مجلس دچار تشنج و طبعاً تعطیل گردید و پس از یک ربع ساعت مجدداً به ریاست آقای حکمت تشکیل گردید)

رئیس- در حین مذاکرات آقای یمین اسفندیاری (آزاد- آقای رئیس تندنویس‌ها نیستند) هستند آقا (آزاد- نیستند آقا) هستند آقا شما چرا مداخله می‌کنید آقای همدمی که اینجا هستند پس چه کاره هستند؟ در حین مذاکرات آقای یمین اسفندیاری امشب با کمال تأسف چنانکه آقایان مشاهده کردند مشاجراتی پیش آمد که به عقیده تمام نمایندگان اشخاص مقتضی مقام نمایندگی نبود. من مکرر گفته‌ام آزادی بیان و نطق را همه آقایان باید رعایت کنند و غیر از مطالبی که مخالف صریح قانون اساسی و قوانین مملکتی باشد در هر موضعی آقایان آزادانه حق دارند در مجلس شورای ملی اظهار عقیده کنند (صحیح است) حالا آقای یمین در حدود پیشنهاد خودشان می‌توانند بیاناتشان را ادامه بدهند.

یمین اسفندیاری- بنده بدون این که عصبانتی در شخص من تولید شده باشد و بخواهم از لحاظ حب و بغض صحبتی کرده باشم از این پیش آمد نهایت تأسف را دارم که بعد از ۱۵ دوره در یک همچو روزی در یک همچو شبی و در یک همچو جلسه‌ای این وضعیت پیش آمد کرد و متأثرم از این که چرا باید به یک لباس دیگر مطلب را جلوه بدهیم و نخواهیم که در اینجا حقایق عریان گفته شود و درود می‌فرستم بروح شهدای آزادی (احسنت) و من رضا شاه فقید را یکی از آزادیخواهان وطن‌پرست این کشور می‌دانم (صحیح است) چرا؟ برای چه؟ برایی این که قدم‌هایی که در تمام شئون کشور برمی‌داشت روی مصالح کشور بود رضا شاه پهلولی بود که بساط فرهنگ را اینقدر توسعه داده که بنده می‌خواستم عرض کنم این خواهران ما که این جا نشسته‌اند در اثر آن خدماتی که رضا شاه پهلوی کرد و آن مدراس را که باز کرد این زن‌ها را اجازه داد بروند در توی آن مدارس تربیت شوند که بتوانند اولادهای خودشان را برای آتیه کشور تربیت کنند این رضا شاه فقیدی که خودم در زمان او مفتخر بودم به این که یک عده کثیری ۱۳۶ نفر از محصلین متوسطه ایران را بنا به امری که شده بود و اینجانب در بادکوبه بودم به عنوان سرپرستی آنها بردم آنها را اروپا و تقسیم کردم و امروز آمده‌اند در این مملکت به این آب و خاک خدمت می‌کنند، این مرد آزادیخواه بود (صحیح است) بنده نمی‌خواستم بگویم که نسوان باید انتخاب شوند بلکه این عقیده را نداشته و ندارم.

رئیس- آقا از پیشنهاد خودتان عدول نکنید

یمین اسفندیاری- آقای رئیس اجازه بدهد را این فرصتی که پیش آمده بنده چهار کلام عرض کنم بنده می‌گویم دلایلی دارد که دلایلش را در موقع دیگر که ممکن باشد عرض خواهم کرد حتی در کانون نسوان هم که دعوت داشتم به عرض خواهران و مادران و اولادان خودم رسانیدم که زیاد تندروی نباید بشود ولی ما نباید که برای مملکت تولید اشکالاتی بکنیم ولی من می‌گویم که در سایه رضا شاه پهلوی امروز ما یک عده نسوان باسواد داریم اگر بخواهند رأی بدهند چه اشکالی دارد.

رئیس- آقای یمین اسفندیاری شما مراعات نظامنامه ۸ را بکنید یک ربع بیشتر شده است.

یمین اسفندیاری- جناب آقای سردار فاخر چه اشکالی دارد بنده حیات مملکت را به این می‌دانم‏

رئیس- به آن رسیدگی خواهد شد آن به جای خودش.

یمین اسفندیاری- بنده عرض می‌کنم همه آقایانی که در این جلسه و یا توی این مملکت هستند می‌دانند مرا می‌شناسند خود من روزه نمی‌گیرم چون ناخوش هستم طبیب به من اجازه نداده است ولی بیایید در منزل من ببیند چند نفر روزه بگیر دارم (صحیح است) من به آقای رفیع که به من اول حمله کردند جواب نمی‌دهم برای احترام خانوادگی ایشان و هم برای آقای شریعت مدار که به ایشان احترام می‌گذارم و ارادت دارم به آقای بهبهانی هم که هیچ از ایشان انتظار نداشتم که در پشت تریبون این معامله را با بنده بکنند همین طور زیرا من به خانواده ایشان ارادت دارم و مرحوم سید عبدلله بهبهانی به آزادی این مملکت خدمت کرد و به حضرت آیة الله سید محمد بهبهانی هم ارادتمند هستم، بنده به آقای امامی جواب نمی‌دهم برای این که پدر بزرگوارشان از مشروطه خواهان این کشور بودند مرحوم حاج امام جمعه خویی را ما نباید خدماتش را فراموش کنیم بنده به آقای معتمد دماوندی هم جوابی نمی‌دهم برای این که «عشق‌هایی کز پی رنگی بود عشق نبوده عاقبت ننگی بود» بنده هیچ عرض دیگری ندارم از آن آقایان هم گله‌مند نیستم و از آن آقایانی هم که نسبت به من اظهار لطف فرمودند متشکر نیستم زیر آنها نسبت به من اظهار دوستی نکردند برای آزادی این عمل را کردند، آزادی که هر فردی باید در پشت این تریبون مطالب خودش را بگوید آنها از این جهت این کار را کردند و از بیانات آقای رئیس هم تشکر می‌کنم و امیدوارم که این جلسه آخرین جلسه‌ای باشد که این طور مسائل پیش آمد کند و در تاریخ ایران نظایر پیدا نکند.

رئیس- باید نسبت به این پیشنهاد رأی گرفت عده کافی نیست.

یمین اسفندیاری- بنده پس می‌گیرم.

رئیس- پیشنهادات دیگری هم هست که اگر قرائت بشود محتاج خواهد بود وعده کافی نیست آقای منصف یک سوألی کردند از وزارت خارجه و آقای وزیر خارجه هم برای جواب آماده‌اند اگر آقایان موافقت می‌فرمایند این کار را بکنیم به هر حال آقای موافقت منصف شما سؤال خود را بکنید تا اکثریت بشود.

۲- سؤال آقای وزیرامور خارجه راجع آب هیرمند

منصف- چون یقین دارم مجلس شورای ملی کما فی‌السابق به اهمیت موضوع هیرمند و سیستان توجه داشته و نمایندگان محترم تأمین و حفظ حقوق مسلم و تاریخی ایران را هیچ وقت از مد نظر دور نمی‌دارند لذا از بیان مقدمه صرف‌نظر کرده به اصل موضوع می‌پردازیم.

در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ماه جاری در جریده محترم به اطلاعات متن مصاحبه که جناب آقای سردار فیض محمد خان سفیر کبیر دولت افغانستان در لندن با مخبرین جراید تهران به عمل آورده بودند منتشر گردید چون توضیحاتی که معظم له در باب رودخانه هیرمند و مسائل مورد گفتگوی دولتین داده‌اند با آنچه قبلا در مجلس شورای ملی ایران بحث شده و دو نفر از وراء وقت در آن باب توضیح داده بودند اختلافاتی داشت بدیهی است بنده و خیلی از رفقای محترم پارلمانی علاقه‌مند و منظر بودیم که وزارت امور خارجه که پیش هر مقامی در ایران بر جریان حقایق امر اطلاع دارد در این باب توضیحی بدهد تا از سکوت ذهنی مشرب و حقی فوت نشود حتی در نظر ناظرین بی‌طرف نیز که خواه نخواه بر این جریان وارد شده‌اند و طبعاً از حقایق امر بی‌اطلاع نیستند سکوت ما بتصدیق ورضا تفسیر نگردد بهمین مناسبت بوسیله مقام ریاست از جناب آقای وزیر امور خارجه تقاضا کردم برای جواب سئوالات بنده لطفاً در مجلس حضور یابند اینک با تشکر از مقام ریاست و جناب آقای وزیر امور خارجه سئوالات خود را به استحضار مجلس شورای ملی و معظم له می‌رسانم.

سئوال ۱- جناب آقای سردار فیض محمدخان در مصاحبه فوق‌الذکر فرموده‌اند کسی مانع از سیاحت و مسافرت سفیر ایران به این منطقه نبوده و سفیر ایران می‌تواند در داخل افغانستان هر کجا می‌خواهد مسافرت کند و آنچه را در باب نهر به قراء لازم بداند ببیند و در این صورت بنده می‌خواهم به اطلاع مجلس شورای ملی برسد که چرا در این اواخر که این همه در باب نهر به قراء و اهمیت آن گفتکو پیش آمده است هیچ یک از سفراء ما بازدیدی از آن منطقه نکرده‌اند آیا موانعی در کار بوده و یا وزرات امور خارجه ایران و یا مأمورین ایرانی از همچو فرصت و عمل مفیدی که قهراً در رفع اختلاف و حل مشکلات مؤثر است غفلت کرده‌اند

۲- در کابینه جناب اشرف آقای قوام که مذکوره بود وجناب عدل وزیر کشاورزی وقت برای حل این اختلاف به کابل و محل نهر به قراء بروند آقای عدل در جلسه پنجشنبه دوم مهر ۱۳۲۶ در جواب سؤالات آقای دهقان و بنده اظهار داشتند دولت افغانستان جواب داده است اگر وزیر کشاورزی بیاید ما از ایشان در کابل پذیرایی می‌کنیم ولی برای رفتن به محل نهر به قراء و بازدید آن ناحیه موافقت نکرده‌اند و حال آن که جناب آقای سردار فیض محمد خان در مصاحبه اخیر فرموده‌اند که ما جواب داریم ممکن است وزیر کشاورزی به عنوان سفیر بفرستید که هر جا را لازم می‌داند مطالعه نماید پس از مطالعه‌اش فرا خوانند ولی دولت ایران موافقت نکرد در این صورت بنده از جناب آقای وزیر امور خارجه خواهشمندم توضیح بفرمایند کدام یک از این دو بیان مقرون به حقیقت است؟

۳- در خشکسالی سال ۱۳۲۶ زابل که آب چند ماه از سیستان قطع شد جناب آقای سردار فیض محمد خان در مصاحبه خودشان فرموده‌اند که این خشکسالی عمومیت داشته و تمام باغات بزرگ افغانستان نیز سوخت و از دست رفت و به امر اعلیحضرت پادشاه افغانستان دولت مجبورشد از هزاره‌جات ایجاد نهر تازه نماید و برای زارعین آب بیاورد که موفقیت حاصل نشد در صورتی که جناب آقای عدل در مجلس شورای ملی اعلام فرمودند که یک قسمت عمده آب را افغان‌ها به وسیله نهر سراج که جدیدالحداث است می‌برند و بعد هم در خواجه علی و قاضی شیرجان قطع آب را کامل کرده و در آنجا جلوی رودخانه را مسدود ساخته‌اند. بنده چون این دو بیان را به کلی متناقض می‌بینم از جناب آقای وزیر امور خارجه سؤال می‌کنم مجلس و ملت ایران به کدام یک از این دو گفتار بایستی اطمینان داشته باشند.

سؤال چهارم- به طوری که بنده در یک گزارش موثقی دیده‌ام نهر به قراء از اواسط سال گذشته تا میزان ۳۱ کیلومتر آن حفر و خاتمه یافته و گنجایش ۳۰ الی ۴۰ متر مکعب آب در ثانیه دارد و ۵- ۶ کیلومتر بالاتر از گریشک از رودخانه هیرمند جدا می‌شود نصف از ساختمان آب برگردان آن در روی رود هیرمند با بتون ساخته شده و در تاریخ واسط سال گذشبه به وسیله مهندسین خارجی که عهده‌دار حفر نهر هستند پیش‌بینی شده که تا دو سال دیگر کار نهر به کل خاتمه خواهد یافت با همه این تفاصیل جناب آقای سردار فیض محمد خان در مصاحبه فرموده‌اند اصولاً جزئیه صد متر از این نهر حفر نشده است و برای ساختن سد هم که باید مورد استفاده نهر به قراء قرار گیرد و ۷۰ میلیون دلار خرج دارد نه اقدامی شده و نه همچین پولی ما موجود داریم به علاوه تا ۲۵ سال دیگر این نهر و سد مورد استفاده قرار نخواهد گرفت و همچینن تصریح فرموده‌اند از جایی که حفر نهر آغازشده تا هیرمند ۳۰ میل فاصله است.

بنده از جناب آقای وزیر امور خارجه سؤال و خواهش دارم حقیقت و جریان واقعی این امور را بر مجلس شورای ملی روشن فرمایند.

سوال پنجم- جناب آقای سردار فیض محمد خان در مصاحبه فرموده‌اند البته هنگام شروع به کار ما نظر برادران ایرانی خود را نیز خواهیم گرفت و قدمی برخلاف مصالح ایران برنخواهیم داشت. با این بیان صریح آن هم از ناحیه یکی از مأمورین عالیمقام بنده را جناب آقای وزیر امور خارجه سؤال می‌کنم در باب نهر سراج که چندی قبل حفر شده و مورد بهره‌بردای قرار گرفته و همچنین نسبت به نهر به قراء آیا تاکنون نظر دولت ایران را استعلام کرده‌اند یا خیر؟ و راجع به سدی که به نام سد کچکی اخیراً شنیده می‌شود افغان‌ها برای ذخیره آب بر روی هیرمند در صدر ساختمان هستند اطلاع دولت تا چه اندازه است؟ آیا در ساختمان و استفاده از ذخیره آب ما هم شریک خواهیم بود یا خیر؟

رئیس- آقای وزیر امور خارجه‏

وزیر امور خارجه- راجع به سؤالات جناب آقای منصف وکیل محترم قائنات در خصوص اظهارات جناب آقای سردار فیض محمد خان سفیر کییر دولت پادشاهی افغانستان در لندن در مصاحبه که با مخبرین جراید در تهران در موضوع هیرمند به عمل آورده‌اند و در روزنامه اطلاعات در تاریخ‌های ۲۷ و ۳۱ اردیبهشت ۱۳۲۸ درج گردید به عرض مجلس شورای ملی می‌رساند که وزارت امور خارجه نیز از قبل اظهارات ایشان به اطلاع می‌باشد و از همین لحاظ در تاریخ ۴- ۳- ۲۸ به سفارت کبرای شاهنشاهی در کابل تلگرافی و کتبی دستور داد که از وزارت امور خارجه افغانستان توضیحاتی بخواهند و در صورتی که کتباً اظهارات ایشان را تأیید نمودند به تهران تلگرافی اطلاع دهند. با ذکر این مقدمه حالا راجع به یک یک از سؤالات نماینده محترم اطلاعات خود را به عرض می‌رساند. راجع به سؤال اول عرض می‌کنم:

به طوری که مجلس محترم شورای ملی اطلاع دارند در ۱۳۱۷ جناب آقای کاظمی سفیر کبیر دولت شاهنشاهی در کابل مسیر هیرمند را شخصاً بازدید نمودند و در آن موقع اگرچه دولت افغانستان هنوز مشغول مقدمات کار بوده‌اند معهذا در مراجعت

به کابل که قرارداد راجع به تقسیم آب را بسته‌اند با مراجعه به مرکز و کسب دستورهای لازم برای رفع هر نگرانی که حفر نهر به قراء ممکن بود در آینده ایجاد نماید اعلامیه‌ای ضمیمه قرار داد نمودند که به موجب ماده دوم آن دولت افغانستان تعهد می‌کردند که در بالای بند کمال خان اقدامی که باعث نکث سهم آب ایران و شرر رساند به آبیاری سیستان گردد ننمایند ولکن با آن که اعلامیه به امضای وزیر امور خارجه افغانستان رسید معهذا از تصویب آن امتناع کردند و تقریباً هشت سال راجع به امضای اعلامیه و تقریباً هشت سال راجع به امضای اعلامیه مکاتبه و مذاکره جریان داشت و البته پیش آمدهای دیگر و وضع غیر عادی کشور هم موانعی در پیشرفت کار داشت که برای اطمینان از صحت و سقم گزارش‌ها مسیر هیرمند و نهر به قراء را بازدید نماید ولکن هیمشه مواجه با اشکلات بود زیرا در مکاتبات و مذاکرات صراحت اظهار می‌داشت که دولت افغانستان حاضر نیست بالاتر از بند کمال خان در موضوع هیرمند با دولت شاهنشاهی وارد بحث گردد و بازدید مسیر هیرمند را یک نوع مداخله در امور داخلی افغانستان تصور می‌کردند و تقاضا داشند که دولت شاهنشاهی قرارداد ۱۳۱۷ را بدون اعلامیه که مربوط به اقدامات دولت افغانستان در قسمت علیای هیرمند بود قبول نماید با وجود این احوال وزارت امور خارجه ایران در نظر داشت برای نحو کار بازدیدی از مسیر هیرمند بنماید و مایل بود حتی‌المقدور این عمل به توسط کسی انجام شود که تخصصی هم در کار داشته و بتواند گزارشی از روی اطلاعات فنی بدهد اخیراً کار دارد دولت شاهنشاهی و وابسته سفارت ایران در کابل به معیت نایب سفارت آمریکا این مأموریت را انجام داده‌اند. یقین است بعد از این بنابر آنچه آقای سردار فیض محمدخان اظهار داشته‌اند برای مأمورین سیاسی سفارت شاهنشاهی ایران در کابل اشکالی برای مسافرت به آن حدود نخواهد بود

اما راجع به سؤال دوم:

عرض می‌کنم وزارت امور خارجه افغانستان راجع به تقاضای ما در خصوص مسافرت وزیر کشاورزی و بازدید هیرمند در یاد داشتی که به سفارت کبرای شاهنشاهی نوشته بازدید مسیر هیرمند از طرف هیئت ایرانی منطقی ندانسته و تصریح نموده‌اند که حاضر نیستند از بند کمالخان بالاتر را به دولت ایران وارد بحث شودند و در خاتمه متذکر شده‌اند اگر جناب آقای وزیر کشاورزی و همراهان بخواهند به کابل بیایند باکمال مسرت پذیرفته خواهند شد ولی گمان می‌رود قبل از مطالعه مقدار و نوع زراعت آب مورد استفاده سیستان از طرف هیئت افغانی مذاکرات هیئت ایرانی در کابل زمینه مساعد نداشته موضوع منتج نتیجه نخواهد شد. توضیح داده می‌شود که دولت افغانستان تقاضا کرده بود هیئتی افغانی و ایرانی زراعات سیستان را بازدید کرده آب مورد احتیاج را تخمین و به اطلاع دولت افغانستان برساند تا تصمیمی اتخاذ نمایند و ما تقاضا کرده بودیم هیئتی ایرانی و افغانی تمام مسیر هیرمند را در افغانستان و ایران طی نموده گزارش بدهند که مورد مطالعه قرار گرفته تصمییمی گرفته شود و از این مطلب که جناب آقای سردار فیض خان فرموده‌اند که دولت افغانستان تکلیف کرده وزیر کشاورزی به عنوان سفیر کبیر فرستاده شود وزارت امور خارجه اطلاعی ندارد.

در باب سؤال سوم.

راجع به اظهارات جناب سردار فیض محمد خان در خصوص خشکسالی ۱۳۲۶ مقامات افغانی در مقابل اعتراضات شدید ما به قطع آب سیستان همیشه متعذر به خشکسالی وکم آبی شده و کراراً هم اظهار داشته‌اند که اشجار و باغات آنها در قندهار از بی آبی خشک شده است (مهدی ارباب- این صحیح نبوده است مطابق اطلاعاتی که من دارم) اطلاعاتی که در مجلس شورای ملی در خصوص عدل کم آبی راجع به قطع آب در خواجه علی و قاضی شیرجان بیان شده است مربوط به گزارش‌های مأمورین محلی بوده که در پرونده‌های وزارت امور خارجه اقلب منعکس نیست راجع به نهر سراج اطلاعات کاملی بوده و اخیراً تکمیل شده است‏

اما در خصوص سؤال چهارم- جواب عرض می‌کنم اطلاعات وزارت امور خارجه هم مطابق با اطلاعات وکیل محترم است و نهر بغرا تقریباً از هفت کیلو متری بالا گرشک از مجاورت رود هیرمند حفر گشته و طول آن ۶۲ کیلومتر پیش‌بینی شده است که ۳۱ کیلومتر آن حفر گشته است عرض آن ۲۶ متر و ظرفیت آن از سی الی چهل متر مکعب است بنابراین نهر مزبور فاصله‌ای از رود هیرمند ندارد.

منظور جناب سردار فیض محمد خان که فرموده‌اند تا ۲۴ سال دیگر این نهر و سد مورد استفاده قرار نخواهد گرفت قطعاً این بوده که به طوری که وعده هم داده‌اند تا موقع اتمام سد که شاید تا ۲۵ سال دیگر طول کشد و تا وقتی که آب اضافی برای نهر بغرا تهیه نکرده‌اند از استفاده از نهر بغرا خودداری خواهند فرمود البته حق هم همین است و از اظهار ایشان نیز اتخاذ سند می‌شود.

اما نسبت به سؤال پنجم؛

عرض می‌کنم از این اظهار جناب آقای سردار فیض محمد خان که فرموده‌اند هنگام شروع به کار نظر برادران ایرانی خود را نیز جلب و قدمی برخلاف مصالح ایران برنخواهند داشت با اظهار تشکر اتخاذ سند می‌گردد والبته انتظار ما هم جزء این از برادران افغانی خود نمی‌باشد ولیکن در باره نهر سراج و به قرا نظری از دولت ایران خواسته نشده و راجع به سد کجکی هم که دولت افغانستان در نظر دارند برای تهیه آب جهت نهر بغرا و غیره بسازند اطلاع وزارت امور خارجه محدود است به این که دولت افغانستان نقشه سد را به وسیله کمپانی آمریکا طرح و تهیه نموده‌اند البته دولت ایران حاضر است به اندازه که حق استفاده ازآب مخزن را به او بدهند شرکت در مخارج سد آن بنماید لکن تاکنون مذاکره رسمی در این خصوص نشده و اگر در ضمن صحبت هم اشاره‌ای شده استقبالی از آن طرف نشده است که مذاکرات جدی به عمل آید و قطعاً همه از این جهت بوده که هنوز خود آنها وسایل ساختمان و مخارج سد را تهیه نکرده‌اند. به هر حال دولت ایران انتظار چنین مساعدتی را از طرف برادران افغانی خود دارد (انشاء الله - احسنت)

رئیس- آقای منصف بفرمایید.

منصف- بنده خیلی از آقای فرامرزی گله‌مند هستم ...

از جناب آقای وزیر امورخارجه به مناسبت جواب و توضیحاتی که فرمودند و تا حدودی که نزاکت‌های سیاسی اجازه می‌داد مطلب را برای مجلس و ملت ایران روشن فرمودند بنده به سهم خود شکرگذارم و یقین دارم عموم نمایندگان محترم هم در این شکرگزاری با این جانب شریک و در کلیه مواردی که هم ایشان مصروف حفظ حقوق ملت ایران باشد صمیمانه پشتیبان ایشان خواهند بود بنابراین از ایشان به نام رعایای بدبخت زابل و نواحی مجاور که از رود هیرمند ارتزاق و استفاده می‌کنند ضمن عرض تشکر تقاضا و تمنی دارم که در حل نهایی قضیه تسریع فرمایند و با توجه مخصوص این حال یأس نومیدی و بدبختی را که در محیط زابل به وجود آمده است مرتفع سازند.

ضمناً اجازه می‌خواهم این آرزوی آمیخته به تأسف خودم را نیز عرض کنم که در اختلافات مرزی و بین‌المللی مادام که حسن نیت و تفاهم بین طرفین دعوا وجود داشته باشد امید حل مسالمت آمیز قضایا خیلی دشوار و مستعد است بنده از طرف ملت ایران و رجال ایرانی نهایت اطمینان را دارم که با همه ملل جهان به خصوص ملل همجوار جزء طریق حسن نیت و حسن تفاهم راه دیگری برای همکاری و رفع اختلاف اختیار نمی‌کنند مگر خدای نکرده اجباری پیش بیاید در مورد ملت افغانستان نیز که وابستگی‌های شدید تاریخی نزادی و مذهبی ما محتاج به تذکر نیست طبیعی است علاقه همه افراد ملت ایران بر این است که اصولا اختلاف و سوء تفاهم بین دو ملت وجود نداشته باشد و اگر بود و یا پیش آمد باید به سر پنجه تدبیر رجال خیرخواه و مدبر طرفین هرچه زودتر حل گردد به عقیده بنده لازمه خیرخواهی و حسن‌تر دبیر به خصوص در دنیای آشفته امروز این است که رجال دو ملت در خط اغفال یکدیگر نباشند و حقایق را در لفافه الفاظ و مصاحبه از هم پوشیده ندارند نه یک طرف زائد برحق واقعی خود چیزی بخواهد و نه طرف دیگر حق مسلم او را در عمل و بیاند کمتر و کوچکتر جلوه دهد.

متأسفانه تا جایی که بنده دیده و اطلاع دارم این رویه تاکنون مورد عمل قرار نگرفته و شاید به همین مناسبت هم باشد که به حل قضیه هیرمند توفیق نیافته‌ایم بلکه علاوه بر تحمل هزینه‌های سنگین برمبهات و معضلات موضوع نیر افزوده شده است امید دارم جریان گدشته تکرار نشود به جای این همه گفته‌ها و اظهار دوستی و مودت لفظی رجال محترم افغانستان قدم‌های عملی و مؤثر بردارند که ریشه این اختلاف برای همیشه کنده شود زیرا دو صد گفته چون نیم کردار نیست‏ آن وقت است که می‌توانیم بگوییم و انتظار داشته باشیم مطابق فرمایش جناب آقای سردار فیض محمد خان زابل و افغانستان هر دو گلستان و بهشت برین خواهد گردید. و گرنه در حال حاضر و با وضعی که متأسفانه در چند سال اخیر عمل شده اگر افغانستان تبدیل به بهشت گردید و یا خواهد گردید چه عرض کنم از زابل جزء ویرانه‌ای باقی نمانده است که سکنه بدبخت و بی نوای آن هر سال به خطر تشنگی و گرسنگی تهدید و درصدد فرار به نقاط مجاور هستند

مسعود ثابتی- بنده تذکری دارم.

رئیس- بفرمایید.

مسعود ثابتی- یک تذکری بود خواستم به عرض آقایان برسانم در دو جلسه قبل در موقعی که جناب آقای دکتر بقایی اینجا راجع به روزنامه صحبت می‌کردند که به ایشان اجازه روزنامه داده نشده بنده عرایضی کردم که در روزنامه‌ها در خارج طور دیگری منعکس شده عرض کردم این طور نیست و منظور من این بوده است این تقسیری که وزارت فرهنگ می‌کند صحیح نیست در روزنامه‌ها این طور منعکس شده بود که من به ایشان عرض کردم بی معنی می‌گویند خلاف حقیقت در صورتی که بنده همچو جسارتی نکردم به ایشان من خواستم این تذکر را بدهم که آن ایراد وزارت فرهنگ بی‌معنی است و حق ندارد مقرری با به عنوان حقوق فرض کند این عمل بی‌معنی است (صحیح است) نماینده مجلس را مستخدم دولت تلقی کردن بی‌معنی است (صحیح است)

دکتر بقایی- متشکرم‏

۳- موقع جلسه بعد- ختم جلسه‏

رئیس- دو ماده قانون انتخاباتی باقی مانده است ماده ۷ و ۸ چون ماده ۶ تکلیفش معین شد بعداً یک جلسه‌ای تشکیل می‌دهیم تا بودجه هست چیز دیگر مطرح نخواهد شد فردا بودجه است بعد جلسه دیگری قرار می‌دهیم فردا جلسه ساعت هشت و نیم می‌باشد (مجلس ساعت یازده عصر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏