مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۹۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۹۰

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

سال پنجم

شماره

مدیر سید محمد هاشمی

شنبه ماه ۱۳۲۸

دوره پانزدهم قانونگذاری

شماره مسلسل

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۲۲ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۹۰

فهرست مطالب:

سه ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر مجلس بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

رئیس – نسبت بصورت جلسه قبل نظری نیست؟ آقای دکتر بقائی

دکتر بقائی – عرض کنم بنده همانطور که تا حالا دو دفعه هم تذکر دادم راجع بسؤالی که از دولت کرده‌ام و باید هفته گذشته جواب داده باشند ولی تا امروز که روز چهارشنبه‌است جواب نداده‌اند و جناب آقای رئیس هم تعارف می‌فرمایند با دولت چون دولت بر طبق این آئیننامه مکلف است باین سؤالها در ظرف یکهفته جواب بدهد و دولت هم پشت گوش می‌اندازند و هیچ اعتنائی بمجلس نمی‌کند بنده عقیده‌ام اینست که یکقدری سعی بشود که این چند روزیکه بآخر عمر مجلس مانده‌است دولت یکقدری احترام مجلس را بهتر نگهدارد و من میدانم که ما مفتضح هستیم ولی احترام مجلس باید سعی بشود که بهتر نگهداری بشود. مطلب دوم که می‌خواستم عرض بکنم اینست که بنده هنوز نتوانستم اجازة انتشار روزنامه بدست بیاورم و این را عرض کردم مرتبآ تذکر می‌دهم که بیادگار بماند در این عصر آزادی و عدالت اجتماعی. رئیس- راجع به سؤالها یک نامه‌ای نوشته شده‌است که برای جواب حاضر بشوند و تقاضای دولت اینست که یک روزی را مجلس اختصاص بدهد که جواب سؤال آقایان نمایندگان داده بشود. آزاد – بنده هم اعتراض دارم.

دکتر متین دفتری – کی انشاءالله.

دکتر بقائی – بعد از ختم مجلس یک روز دعوت می‌کنند برای جواب سؤالات.

رئیس – یک روز یک جلسه یکساعت یکساعت و نیمی تشکیل بدهید تا دولت جواب بدهد آقای آزاد

آزاد – بنده دیروز که اینجا صحبت کرده‌ام در اینجا اشتباه نوشته‌اند بنده گفتم که آن کمپانی که پیشنهاد کرده صدی ده ضمانت بانکی میداده در اینجا نوشته شده‌است که صدی پنچ تخفیف میداده خواستم عرض کنم که اینرا اصلاح بفرمائید. رئیس- اصلاح می‌شود. آقای دولتشاهی. دولتشاهی ـ دیروز در ضمن نطق؟آقای حاذقی بنده عبارتی را عرض کردم که در صورتمجلس نیست در صورتیکه نظیر آن را دیگران کفته‌اند و هست و حال اینکه بنده معتقد بودم که باشد و از لحاظ علاقه ایکه اعلیحضرت همایونی نسبت باین قسمت داشتند بنده نسبت بآن ماده عرض کردم که اعلیحضرت همایونی اظهار نظر خاصی نفرمودند و فرمودند بسته بنظر مجلس است این عبارت را خواهش می‌کنم در صورت مجلس دستور بهند نوشته شود. رئیس- آقای معتمد دماوندی. معتمد دماوندی – صورت جلسه گذشته و جلسه اسبق را در جلسه گذشته دیردادند و من نتوانستم بعرایضی که کرده بودم مراجعه کنم امروز که مراجعه کردم می‌بینم که در بعضی از قسمتهایش یک اشتباهات عجیب و غریبی شده‌است که ناگزیرم اینجا تذکر بدهم یکی در خصوص عوارض شهرداری آنجا بود که عرض کرده بودم که سور تاکسی باینمردم اضافه کرده‌اند اینجا نوشته‌اند که سور تاکسی باین بودجه اضافه شده‌است و یکی هم عرض کرده بودم که موضوع چایست که آقای نواب هم در مورد ابتلائشان هست اینجا نوشته شده‌است موضوع کتیراست بعد یکجای دیگر عرض کرده بودم که آخر این جنس یکمرتبه عوارض خودش را داده‌است اینجا نوشته شده‌است آخر این داده‌است در جای دیگر هم عرض کرده بودم که مالیاتهای غیرمستقیم در کشور توسعه یافته در اینجا دلیلی است یکجای دیگر نوشته شده‌است بنده عرض کرده بودم بانک ملی مدعی است که اعتبارات را کم نکرده‌است اینجا نوشته شده‌است بانک ملی مدعی است که عایدات را کم نکرده بعد یکجا هم عرض کرده بودم که یکی از آقایان فرمودند اینجا چاپ شده‌است که یکی از آقایان نفرمودند. اینها البته اشتباهات چاپخانه‌است.

دکتر متین دفتری ـ تمام صورت مجلس چاپ نشده‌است.

معتمد دماوندی ـ بنده باز هم در صورت مجلس اعتراضی دارم از این قبیل اشتباهات خیلی هست.

رئیس ـ بسیار خوب بدهید اصلاح می‌شود آقای یمین اسفندیاری.

یمین اسفندیاری ـ عرض کنم بنده فقط امیدواری که داشتم این بود که آقایان تندنویسها یک توجه بیشتری داشته باشند که متن صحبت نمایندگان را کاملاً توجه داشته باشند که در روزنامه درج بشود و امیدی نداشتم که مخبرین جراید و رادیو توجه داشته باشند، حالا می‌بینم که آقایان متوجه نیستند قسمتی از بیانات بنده را بکلی حذف کرده‌اند که در این اینجا هیچ نوشته نشده‌است. بعد هم این چیزی که اینجا نوشته‌اند چند غلط دارد و یکی اینکه بنده از آقای دماوندی خواهش کردم گوششان را پنبه بگذارند اینجا نوشته‌اند که گوششان را بند بگذارند بعد هم پهناب را پهناک نوشته‌اند با این عجله‌ای که الان این روزنامه بدست ما رسیده‌است بنده بیش از این چیزی ندارم که عرض کنم اما چون چند روز بیشتر نمانده موردی ندارد که ما پیشنهادی راجع باین مطلب بکنیم که این قضیه یک طوری بشود که رفع این اشکال شده باشد فقط از مقام ریاست می‌خواستم استدعا کنم اجازه بفرمایند آقایان تندنویسان اگر خسته می‌شوند زود بزود عوض بشوند که بتوانند در این چند روزه آنچه که نمایندگان میگویند در روزنامه درج بشود.

رئیس ـ این بعلت آن همهمه‌ای است که در مجلس می‌شود و اینها نمی‌توانند تشخیص بدهند و اشتباه می‌شود والا اگر طوری باشد که مجلس ساکت باشد آنها وظیفه خودشان را بهتر انجام می‌دهند معذلک تاکید می‌شود که مواظبت بیشتری بکنند آقای دکتر متین دفتری.

دکتر متین دفتری ـ این صورت مجلس بقیه اش نیست خواهش می‌کنم حق اعتراض بنده محفوظ بماند برای جلسه بعد

رئیس ـ یک قسمت الان منتشر شده و چون زیاد بوده همین یک قسمت چاپ شده‌است بقیه هم چاپ می‌شود دیگر نظری نسبت بصورت مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند (جمعی از نمایندگان ـ دستور) آقای مسعود ثابتی مدتهاست که می‌خواهند یک بیاناتی بکنند ـ بفرمائید.

- نطق قبل از دستور آقایان نمایندگان

2ـ نطق قبل از دستور آقایان نمایندگان

مسعود ثابتی – آقای معتمد دماوندی توجه فرمائید عرض می‌کنم از عمر مجلس بیست و سه ماه و پانزده روز گذشته‌است و این چند روز هم خواهد گذشت. ما بالاخره با آرزویهای خیلی زیادی بمجلس آمدیم و خیلی امیدوار بودیم که در این مجلس بتوانیم بنفع مملکت و برا یکشور خدماتی انجام بدهیم خوب، تا حدی هم البته خدماتی انجام شده‌است ولی آنچه آروزی ما بود بعمل نیامد خلاصه بنده می‌توانم عرض کنم که امیدوار بمجلس آمدیم و ناامید برمیگردیم بنده این اولین فرصتی است که از نطق قبل از دستور استفاده می‌کنم و تابحال یکمرتبه هم صحبت نکرده‌ام و امیدوار بودم که عملاً کارها پیش برود و محتاج بگفتم و مذاکره کردن و صحبت کردن در اینجا نباشد متاسفانه حالا دیگر نزدیک بآخر عمر مجلس است ناچارم مطالبی را که دارم، آنهم با این وقت محدود، فقط فهرست بعضی از مطالب خودم را به عرض آقایان برسانم درصورتیکه من مخصوصاً خیلی متأسفم از اینکه شاید بیش از ده سال مطالعه کرده بودم و زحمت کشیدده بودم راجع بیک قسمت از امور کشاورزی و آماری در این قسمت تهیه کرده بودم و پیشنهاداتی که در این موضوع داشتم و در اولین مرتبه‌ای هم که اینجا راجع بموضوع نفت و شیلات عرایضی کردم اشاره باین موضوع کردم و امیدوار بودم که فرصت باشد مطالب خودم را در اینجا عرض بکنم متأسفانه یک لایحه مفید کشاورزی هم ما در این مدن نتوانستیم بگذرانیم چندین کابینه در این مدت عوض شد، وزرای کشاورزی آمدند هرکدام که آمدند آنچه آن دیگری گفته بود قبول نداشتند دو مرتبه از سر گرفتیم و بالاخره یک کار هم پیش نرفت. من در سؤالی که در یکسال قبل از دولت کردم و متأسفانه در آن جلسه‌ای که من سؤال کردم وزیر دارائی وقت جوابی بمن نداد بعنوان اینکه این سؤال یک سؤال فنی است و متکی بارقام و بایستی مطالعه بیشتری بشود و جواب داده شود ولی تا وقتیکه عمر آن کابینه بود و وزرای بعد از او هیچکدام جواب سؤال من را در مجلس ندادند و این سؤال و حخساب من یک حساب خیلی ساده بود راجع بنفت در مجلس ایران در این دوره خیلی زیاد صحبت شد ولی من مطلبی را که گفته بودم و حسابی را که داده بودم خیلی حساب ساده‌ای بود یعنی بنده حساب کرده بودم که آقا در همان قرارداد سابق که در زمان مظفرالدینشاه، آن اشخاص بی اطلاع و هرچه اسمش را بگذارید، آن درباریهای آنموقع آمدند و یک قراردادی گذراندند نتیجه آن قرارداد این بود که از سی تا 23 هفت سال قبل مطابق اظهار خود سرجان سایمون در مجمع اتفاق ملل بطور متوسط ما سالیانه یک میلیون و یسصدهزار لیره طلا از کمپانی گرفتیم در مقابل چها میلیون تن استخراج و وقتی ما با آن قرارداد یک میلیون و سیصد هزار لیره طلا یعنی قوة خرید مطابق صد میلیون تومان یا بیشتر بنابرانی من در اینجا استدلال کردم که وقتی حالا 18 میلیون تن استخراج است که از آنسال ببعد هم باز بیشتر شده 18 میلیون تن چهار برابر بیشتر از آن سال است بنابراین لااقل با همان حساب ما باید قوة خرید چهارصد میلیون داشته باشیم این حساب حالا بچه صورتی در می‌آید که نتیجه در بودجة مات 67 میلیون نوشته می‌شود بنده اینجا سؤال کردم و متأسفانه عرض کردم جوابی به بنده داده نشد امیدوارم که این مذاکراتی که می‌کنند به نتیجه برسد مذاکراتی را هم کردند یک اطلاعات کافی و کاملی بما ندادند ولی امروز من وظیفه ملی خودم میدانم مه مخصوصاً این موضوع را تذکر بدهم این موضوع یکی میزان است یعنی ما بایستی حتی المقدور از قراردادهای کمپلیکه و از ترجمه‌های مختلف و کلمات خیلی قلمبه حذر کنیم خیلی ساده‌است آقا ما بایستی میزان محصول املاک را بگیریم یعنی اگر بشما با 18 میلیون تن استخراج ده میلیون لیره می‌دهد این ده میلیون در مقابل 18 میلیون باید تصریح بشود یعنی وقتی که 36 میلیون تن شد باید 20 میلیون لیره بدهند و این میزان محصول بایستی ملاک عمل باشد و یکی دیگر مهمتراز میزان محصول ذخیره نفت مملکت است این شوخی نیست و مهمتر از جنبه مالی است نفت این مملکت که الان همه چیزش با نفت است مختصر ذغال سنگی هم که بوده از بین رفته و از بین خواهد رفت که من الان عاشق وضع کشاورزی و تبدیل وسایل کشاورزی هستم و پیشنهادی اگر بکنم راجع بتبدیل وسایل کشاورزی است ایمان دارم که این مملکت تراکتور لازم دارد، عقیده دارم که این مملکت تراکتور لازم دارد، تراکتور لازم دارد، و بایستی تراکتور وارد این مملکت کرد در عین حال وقتی فکر می‌کنم که ما دولت بیداری نداشته باشیم و فردا این وسایل زراعت ما هم بالاخره با نفت خواهد بود و فردا یک ذخیره کافی نباشد هر ساعتی اگر نخواستند بما نفت بدهند تمام زندگی ما فلج می‌شود اینست که من عرض می‌کنم که دولت در درجه اول بایستی ذخیرة نفت را در نظر بگیرد و این مهمترین موضوعی است که وجود دارد حتی راجع بخراسان، البته این موضوع را که حالا امیدواری داریم که دولت قبل از اینکه مجلس تمام بشود لااقل جواب بنده را بدهد و اگر مذاکراتشان هنوز تمام نشده لااقل نتیجه اقدامات خودش را بمجلس اطلاع بدهد راجع بخراسان هم بنده عرض کردم متکی باطلاعاتی بود که خودشان بما داده بودند که راه آهن خراسان 25 میلیون مخارج دارد که تمام بشود و در مقابل مطابق حسابی که خودشان داده بودند آقای عزت الله هدایت مدیر کل راه آهن، این بود که سالیانه سی میلیون تومان منافع این راه خواهد بود بنده در آن عرضی که در آنموقع کردم عرض کردم که برای خاطر خراسان خیر، برای منفعت خودتان، شما که تجارت می‌کنید، آیا این بد تجارتی است که شما 25 میلیون تومان بدهید و سالیانه 30 میلیون تومان منافع داشته باشیدمتأسفانه متعذر باین هستند که ریل نداریم دلار نداریم و این حرفها، من آنروز وقتی پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری راجع باتومبیل سواری مطرح بود در اینجا مجهز نبودم و رأی هم ندارم ولی من فکر می‌کنم که یکی از اصلاحاتی که باید در نظر داشته باشد در آئین نامه راجع به همین موضوع باید باشد که پیشنهادها را در یکروز بخوانند و موافق و مخالف صحبت کنند و در یک روز دیگر رأی بگیرند.

برای اینکه من مجهز نیستم یکوقت یک پیشنهادی ابتدا بساکن می‌آید اینجا من دیشب با یکعده اشخاص متخصص که عقیده و ایمان دارم بآنها صحبت کردم و گفتند این بالاترین خدمت است و استدلال کردند گفتند آقا شما این اتومبیل را انواع و اقسام نکنید لااقل هر چهار سال یکمرتبه وارد کنید از یک سیستم یعنی مدل 47 و 48 و 49 اما سال بسال انواع و اقسام مختلف با لوازم یدکی وارد کنید این واردات شما را مختل می‌کند البته این راجع بقسمت بنده نبود ولی مقصود بنده اینست که بنده مجهز نبودم خوب ما پول را می‌دهیم اینجا آنوقت پول برای ریل نداریم که راه خراسان را تمام بکنیم (امیر تیمور ـ پول دارند آقا علاقه ندارند) یا بقول شما پول دارند و علاقه ندارند اما موضوع دیگری که بنده عرش داشتم موضوع کشاورزی است، دهان بنده هم خشک است و متأسفانه نمی‌توانم درست صحبت بکنم موضوع کشاورزی خیلی مهم است و بنده در این موضوع یادداشتها و عرایض خیلی مفصلی دارم و بالاخره خلاصه اش اینست که دولت فاقد یک سیاست کشاورزی است(صحیح است) دولت باید یک سیاست کشاورزی داشته باشد آخر با وزارتخانه که درست نمی‌شود، یک وزارتخانه داشتن و تشریفات که درست نمی‌شود، مقصود از مملکت وقتی می گویند مملکت ایران یعنی قوه خرید و حجم محصول این ممکلکت ما اگر اقدامی می‌کنیم باید حجم محصول را اضافه کنیم یعنی اگر ما دو میلیون تن گندم داریم این دو میلیون تن، سه میلیون تن بشود والا تشریفات فایده ندارد بایستی وسایل کشاورزی تغییر بکند یکروز هم من حضور اعلیحضرت عرض کردم در اینجا راجع به املاک گفته می‌شود که آقا املاک را باید تقسیم کنید که خرده مالک درست بشود، بلی منهم می‌گویم املاکی است که اگر خرده مالک بشود صد در صدر بنفع مملکت خواهد بود بروید و ببینید، تجربه خوب چیزی است تمام دنی روی آمار و تجربه کار می‌کنند املاک خورده مالک که از چشمه سارها آب می‌گیرد و املاک انتهای کوه صدردصد آبادتر است اگر خرده مالک بشود ولی شما برمیدارید معکوسش املاک سیستان را خرده مالک می‌کنید ملک سیستان را خرده مالک کردن یعنی فنای املاک سیستان همانطور که شد این مملکت مقتضیات خاصی دارد املاکی هست که بایستی مسئول و مراقب داشته باشد املاکی هست که باید خرده مالک بشود، اینرا میگویند سیسات کشاورزی دولت بایستی یک کشاورزی داشته باشد و وقتی این نظر را داشت می‌گوید آقا املاکیکه آب چشمه سار دارد باید پنجاه درصد مالیات بدهد اما اگر کسی رفت یک قنات دایر کرد یا کنار رودخانه کارون یک تلمبه گذشات اصلا از مالیات معاف باشد این را می گویند سیاست کشاورزی ولی دولت اصلا سیاست کشاورزی ندارد اصلا وقتی مالیات می‌گذارند نظری ندارد و این درست نمی‌شود باین ترتیب(امامی خوئی ـ باقیش برای جلسه آینده) من هنوز صحبت نکرده‌ام شما اول جلسه خسته شده‌اید (امامی ـ خسته نشده‌ایم وقت تمام شده‌است) اگر وقتم تمام شده بنده عرضی ندارم اگر اجازه بفرمائید باقی را یک روز دیگر عرض می‌کنم.

رئیس ـ حالا دو دقیقه دیگر هم وقت است بفرمائید.

مسعود ثابتی ـ بسیار خوب بنده حالا که آقای وزیر کشاورزی نیستند می‌خواستم از ایشان سؤال بکنم که بچه عات مردم الان یکسال است منتظر شده‌اند و ما خوشحال شدیم که اقدام کردیم و تعقیب کردیم که لااقل صد تا تراکتور وارد این مملکت بشود و وارد هم شد آقا این وزارت کشاورزی با این عرض و طول و این صدور ذیل یکسال است هنوز نتوانسته‌اند قیمت این را تعیین بکنند که مردم آسوده باشند و بروند بدانند چقدر باید پول بدهند همینطور مردم متزلزل هستند آقا چقدر است؟ قیمتش زیاد است، خیر کم است، خیر شما بیخود میگوئید، آقا من درست می‌گویم این دلیل ندارد دولت نباید اینطور باشد باید کارهایش مرتب باشد، دولت بایستی سیاست کشاورزی داشته باشد بنده الان یکسال تمام است که آقای باتمانقلیج می دانند تمام معاشرت بنده با آقای باتمانقلیج است اصلا آدرس ثانی بنده شرکت آسودان است 70 مرتبه به وزارت کشاورزی 80 مرتبه به اداره گمرک مراجعه کرده‌ایم تمام اینها چرا؟ برای انیکه دو تا تراکتور بیاورند آقا این نباید اینقدر زحمت داشته باشد اینقدر مقررات پیچ در پیچ داشته باشد این تماس با مردم کشاورزی را فلج می‌کند وقتی این تصویب شد یک از اشخاصی که سنگ به سینه می‌زد برای یانکه دو برابر سه برابر مأخذ داشته باشد من بودم یکروز یکی از رفقا بمن گفت که آقا شما عجب خدمتی به مالکین کردید؟ گفتم چه کردم؟ گفت تمام مبلغی که می‌گرفتید 130 هزار تومان بیشتر نبود در صورتیکه با این حسابی که شما حالا چهار برابر کردید این دویست هزار تن هم تجاوز می‌کند من کی گفتم که مدافع مالکین هستم که گندم کم می‌دهند من می‌گویم آن مالکی که گندم عمل آورد و به دولت برای نان مردم عرضه نکرد اصلا سرش را تخماق کنید مالش را تاراج کنید من کی مدافع یکچنین مالکی هستم من می‌گویم آقا مأخذ داشته باشد آن مالک و کشاورزی که زارع را اولاد خودش میداند در عروسی آنها خوشحال است در عزای آنها متأثر است این مالک را من دفاع می‌کنم من کی خواستم کم بشود البته اگر این مأخذی که داریم دویست هزار تن بود سیصد هزار تن بود ….

رئیس ـ آقای مسعود ثابتی وقت شما گذشته‌است

مسعود ثابتی ـ چشم قربان بنده عرایضم را البته حالا که میفرمائید وقت شما تمام شده بنده نمی‌توانم دیگر صحبت کنم برای یک جلسه دیگر از حضورتان خواهش می‌کنم اجازه بفرمائید(احسنت)

رئیس ـ آقای آزاد.

آزاد ـ بنده راجع به بانک ملی یکی دو ماه قبل از آقای نخست وزیر سؤالی کردم و با اینکه نظامنانمه هم تعیین کرده‌است اینها در ظرف یکهفته باید اینجا تشریف بیاورند و جواب سؤالات را بدهند و تشریف نیاوردند و بنده ناچار شدم چون آقای نخست وزیر تخلف کردند از مواد نظامنامه ایشان را استیضاح کنم و گمان می‌کنم که چون پانزده روز دیگر بآخر مجلس باقی نمانده‌است حاضر نشوند (دکتر بقائی البته که حاضر نمی‌شوند چون کاری با مجلس ندارند) دیروز بنده راجع به بانک ملی خواستم یک صحبتهائی بکنم متأسفانه آقای نایب رئیس بعقیده من بر خلاف نظامنامه به من اجازه ندادند و حالا من استفاده می‌کنم از نطق قبل از دستور یک مختصر مطالبی که راجع بترازنامه بانک ملی هست بعرض آقایان میرسانم (آشیانی زاده ـ راجع بشکر هم فرمایشاتی داشتید آقای آزاد؟) شکر هم بلی عرض کنم حضورتان مطابق این بیلانهائی که آقای ابتهاج همه ساله منتشر می‌کند هر سال یک مقدار زیادی نقره مملکت را از مملکت خارج می‌کنند آقای مکی چند روز پیش راجع به این موضوع یک تذکری دادند و آقای ابتهاج در روزنامه نوشته‌اند که فروش این نقره‌ها به خارج مطابق قانون 13 تیر 1310 و آنچه را که در تهران فروخته‌است مطابق قانون 10 مهرماه 1322 است بنده می‌خواهم اینجا در حضور آقایان ثابت کنم که در این مملکت تمام کارهایش سفسطه‌است(مکی ـ اگر مطابق قانون بوده‌است چرا لایحه قانونی آورده‌اند؟) آقای مکی خوهاش می‌کنم که اجازه بدهید که بنده توضیح بدهم آقای ملک مدنی اینجا تشریف دارند(مکی ـ مطابق قانون نبوده‌است اگر بود قانون نمی‌آوردند مجلس چهاردهم این را رد کرده‌است) آقای ابتهاج گفته‌اند که این نقره هائی که بفروش رسیده به خارج مملکت مطابق قانون 13 تیرماه 1310 است بنده تمام این قوانین را اینجا جمع آوری کرده‌ام و بعرض آقایان میرسانم که هیچ قانونی تابحال وضع نشده‌است که بتوانند نقره را بخارج صادر کنند من در حضور آقایان تمام موادش را می‌خوانم و بعد از آقای دکتر معظمی خواهش می‌کنم که چون ایشان از طرف مجلس ناظر بوده‌اند در بانک ملی و هم دکتر در حقوق هستند و هم نماینده مجلس هستند و بعد از آقای ملک مدنی که ایشان هم چندین دوره بوده‌اند در مجلس و قوانین با حضور ایشان وضع شده‌است و ناظر هستند در بانک ملی باید بیایند اینجا توضیح بدهند که مطابق کدام قانون ابوالحسن ابتهاج حق داشته‌است نقره صادر کند.

آن قانون 13 تیرماه 1310 اینست: ماده واحده ـ وزارت دارائی مجاز است در مواردی که دولت خروج نقره مسکوک سالم را از ایران صلاح بداند اجازه خروج بدهد مشروط براینکه خارج کننده تعهد فروش اسعار به نرخی که بیشتر از نرخ رسمی نباشد بنماید ولی صدور نقره مذکور مجوز دادن تصدیق صدور بصادر کننده نخواهد بود این قانونی است که آقای ابوالحسن ابتهاج بآن استناد کرده‌است که من نقره را مطابق این قانون فروخته‌ام بخارجه در صورتیکه این قانون وضع شده‌است برای تجار و در اینجا هم تصریح دارد که وقتی می‌خواهند صادر بکنند بایستس تقاضای اجازه صدور بکنند و بهیچ وجه من الوجوه این قانون اجازه نداده‌است ببانک ملی که نقره‌ای را که پشتوانه اسکناس است بخارج صادر کند بعد از این توجه بفرمایند آقایان یک قانون وضع شده‌است در تاریخ 22 اسفند 1321 یعنی ده سال و نیم بعد از آنکه این قانون وضع شده‌است که حالا می‌خوانم: قانون راجع بحافظت پشتوانه فلزی اسکناس مصوب 13 اسفندماه 1321 یعنی ده سال و نیم بعد از این قانون که آقای ابوالحسن ابتهاج بآن استناد کرده‌اند. مادة دوم ـ هرگونه نقل و انتقال و تبدیل و تعویض و فروش زر و سیم مسکوک و غیر مسکوک و جواهرات پشتوانه اسکناس موجوده در کشور ایران ممنوع است. در موقعیکه متفقین آمدند بایران مجلس شورای ملی یک قانون وضع کرده‌است که بطور مطلق فروش و نقل و انتقال نقره را در ایران و در خارجه ممنوع کرده‌است مطابق این قانون، این قانون اولی هم نسخ می‌شود بجهة اینکه بعد از ده سال و نیم مجلس شورای ملی نقل و انتقال و فروش زر و سیم را بطور مطلق ممنوع کرده و بعد از اینکه این قانون وضع شده‌است دولت در نظر گرفته‌است که یک مقدار از نقره‌ها را برای اینکه اسکناس زیاد بوده در داخل مملکت جمع آوری بکند و قانونی آورده‌است بمجلس که آقای ابوالحسن ابتهاج هم باین قانون استناد کرده‌است: قانون اجازه مبادله زرهای موجوده در خارج ایران باسم موجوده پشتوانه اسکناس مصوب 10 مهرماه 1322 که آقای ابوالحسن ابتهاج می‌گوید بموجب این قانون من نقره فروخته‌ام. ماده واحده ـ هیئت نظارت اندوخته پشتوانه اسکناس مجاز است از طلاهائیکه جزو پشتوانه اسکناس در خارج از ایران بدست آمده یا بدست خواهد آمد بایران وارد نموده و با سیم موجوده د پشتوانه تبدیل و سیم مزبور را بفروش برساند. وقتی این قانون بطور کلی قدغن کرد فروش زر و سیم را، بعداً این قانون را آوردند به مجلس که نقره را بفروشند و آقای زرین کفش هم وزیر دارائی بوده و اینجا آمده توضیح داده‌است مطابق صورت جلسات که چون اسکناس زیاد در دست مردم است ما ناچار شدیم یک مقدار از نقره‌ها را بفروشیم و اسکناسها را جمع آوری بکنیم بعد دولت آمده‌است با این قانون اجازه بگیرد از مجلس شورایملی که بخارجه نقره صادر کند که بنده برای آقایان می‌خوانم بتاریخ 19 ـ 4 ـ 23 ماده واحده ـ هیئت نظارت اندوخته اسکناس مجاز است در مقابل طلائی که در آمریکا بنام قسمت نشر اسکناس بانک ملی ایران نزد فدرال رزرو بانک نیویورک (بانک مرکزی) امانت گذارده می‌شود به نرخ قانونی نقره در تهران یا شهرستانها تحویل بانک ملی ایران نماید تا بانک نامبرده بتواند نقره را بمصرف مسکوک جدید و یا فروش در داخله و خارجه برساند البته اگر چنانچه یک قانونی وضع شده بود که بانک ملی می‌توانست باستناد نقره را بخارجه بفروشد دیگر دولت لازم نداشت یک قانونی بیاورد بمجلس شورایملی و اجازه بخواهد که من نقره را می‌خواهم بفروشم بخارجه و این قانون را مجلس تصویب نکرده‌است(مکی ـ صحیح است) پس بنابراین بیهچوجه من الوجوه قانونی در اینجا وجود نداشته‌است که آقای ابوالحسن ابتهاج باستناد آن نقره‌های مملکت را بخارج بفروشد و این عملی که ایشان کردند بعقیده من بر خلاف قانون است و جرم است و هر کسی در این زمینه خواه شورایعالی بانک است خواه هیئت نظارت است هرکس در این زمینه دخالت داشته باشد بعقیده من مسئول است و مجرم است حالا این نقره‌ها را فروخته‌است آقایان توجه کنید چون می‌خواهم بآقایان توضیح بدهم که چطور شده‌است یک فقره از این نقره‌ها در حدود 74 تن آمده‌اند فروختنه‌اند بهندوستان در صورتی که در دنیا دو دولت هست که اینها فقط صادر کننده نقره هستند یکی هندوستان است و یکی هم آمریکا و خود هندوستان آمده خریدار نقره شده‌است آقای ابوالحسن ابتهاج آمده این نقره را فروخته قیمت هر انسی که 31 گرم باشد به 22 پنس یعنی یازده قران و 15 شاهی در صورتیکه همان موقع نقره در ایران مثقالی چهار قران و ده شاهی بوده‌است و یکنفر از مطلعین بانک گفته‌است پیش آقای وزیر بوزیر دارائی گفته‌است که آقا این کار را نکنید بضرر ایران است و ایشان هم گوش ندادند بالاخره نقره ره که فروختند بعد از شش هفته قیمت نقره شده‌است 44 پنس یعنی دو مقابل شده‌است و از این معامله تقریباً چندین میلیون بخزانه مملکت ایران ضرر خورده‌است و علاوه براین در سال گذشته آنطوری که بنده شنیدم در حدود ششصد و یا هفتصد تن فرستاده به انگلستان برای فروش و قیمت نقره در آنجا تنزل داشته‌است این نقره‌ها را همینطور در آنجا گذاشته‌اند حالا کرایه حمل و نقل و برگشتش مساوی قیمت نقره‌است توجه بفرمائید در حدود 600 الی 700 تن نقره ایران را بکلی از بین برده‌است و یک عملی کرده‌است مخالف قانون یعنی قانون اجازه نداده‌است که اینکار را بکنند و نقره این مملکت را بفروشند و موقعی که خواستند بفروشند تمام نقره ه‌ای این مملکت که پشتوانه اسکناس بوده نفله شده‌است و بتمام آنکسانی هم که در این قضیه دخالت داشته‌اند من اعلام جرم می‌کنم و خواهش می‌کنم آقای دکتر معظمی چون ناظر اندوخته بوده‌اند تشریف بیاورند اینجا توضیح بدهند(دکتر معظمی ـ من آنوقت جزء هیئت نظار نبودم) جنابعالی هم آنجا تشریف داشتید و زیر اینها را امضاء کرده‌اید(دکتر معظمی ـ من نبودم) یک موضوع دیگر هم هست اجازه بدهید توضیح بدهم تمام می‌شود. آقای ابوالحسن ابتهاج اینجا در ترازنامه مینوسند که سود معاملات فلزی 19/004/000 تومان در این یکی دیگرش می‌نویسند سود معاملات فلزی 11 میلیون تومان بنده می‌خواهم در اینجا این قضیه را مطرح کنم که معاملات فلزی عبارت از این است که یا در مملکت استخراج نقره بشود و در مقابل هر صد کیلو نقره‌ای که استخراج می‌شود 50 کیلو خرج استخراج بشود و 50 کیلو منفعت مملکت باشد و یا اینکه یک نقره‌ای از خارج بخرند و بردارند و بیاورند بعد قیمتش ترقی کند در این مملکت بهیچوجه نه اسخراج نقره‌ای شده‌است و نه نقره‌ای خریداری شده ا ست و این نقره‌های که بانک فروخته‌است نقره‌های مردم را برده‌است که گذاشته‌اند در بانک ملی و در مقابل این نقره‌های که آنجا گذاشته‌اند در مقابل هر مثقال نقره 90 عیار یک اسکناس ده ریالی بما داده‌اند و این نقره‌ها را آنجا جمع کرده‌اند و حالا که قیمت اسکناس پایین آمده‌است و ده مثقال نقره بنده مطابق 5 اسکناس یک تومانی شده‌است این نقره‌ها را فروخته‌است آنوقت این پول را برداشته و بمنفعت بانک ملی حساب کرده‌است در صورتیکه این ثروت مملکت است در این معامله‌ای نشده‌است که ترقی داشته باشد بنده می‌خواهم بآقایان عرض کنم که قیمت نقره و طلا و اجناس در ایران ترقی نکرده‌است ممکن است این قضیه یکقدری در ابتدا پیچیده باشد ولی توضیح می‌دهم قیمت یک نیم اشرفی طلا در سنه 18 یا 19 یک نیم اشرفی طلای 9 نخودی مطابق بود با دو تومان یا 22 قران و اگر آقایان این نیم اشرفی را می‌دادند یک من روغن می‌خریدند یا 5 من برنج می‌دادند یا 10 متر چیت می‌دادند الان هم همینطور است و اگر آقایان این نیم اشرفی طلا را حالا هم بدهند یک من روغن می‌دهند همین نیم اشرفی را بدهید 5 من برنج به شما می‌دهند همین نیم اشرفی را بدهید ده متر چیت می‌دهند بشما پس قیمت نقره و طلا و اجناس در ایران ترقی نکرده‌است قیمت این کاغذها آمده‌است پائین قیمت این اسکناسها آمده پائین و قیمت نقره و طلا بالا نرفته‌است آنوقت ایشان این نقره هائی که امانت بوده‌است در بانک ملی و مال ملت ایران است اینرا برداشته و فروخته‌اند آنوقت در مقابل 10 مثقال نقره‌ای که ما دادیم یک اسکناس که در واقع بمنزله فته طلب است از ایشان گرفته‌ایم حالا اینرا که فروخته‌است به پنچتومان این چهار تومانش را آمده‌است سود معاملات بانکی حساب کرده و از این صدی پنچ برداشته‌است و آنهم در مقابل این همه خرج تراشی کرده‌است برای مملکت یعنی وقتیکه می‌نویسند 19 میلیون و چهارصد هزارتومان درآمد بانک از سود معاملات فلزی در مقابل اینهم برای بانک خرج تراشی کرده‌است این چیزی که متعلق بخزانه مملکت است و این چیزی که متعلق بعموم مردم است که در بانک ملی امانت گذاشته‌اند این سود بانک حساب نمی‌شود.

رئیس ـ آقای آزاد پنجدقیقه دیگر می‌توانید صحبت کنید.

آزاد ـ بسیار خوب، عرض کنم یک موضوع دیگر هم که می‌خواستم خدمت آقایان عرض کنم اینست که وقتی که آقای گلشائیان می‌خواستند شکر بخرند بکمپانیهای بزرگ دنیا تلگراف کردند که ما شکر لازم داریم و هرکس که شکری دارد به ما عرضه کند یک کمپانی است بنام گلبان که این پیشنهاد کرد که من حاضرم 40 هزار تن شکر بفروشم بایران از قرار هر تنی 130 دلار و 20 سنت و صدی پنج هم ضمانت بانکی می‌دهم که اگر چنانچه من نتوانتسم از عهده برآیم پولی که در بانک گذاشته می‌شود از بابت خسارت بردارند. آقای ابوالحسن ابتهاج باین تلگراف جواب نمی‌دهد یعنی سه روزه جواب می‌خواهد او جواب نمی‌دهد بعد او می‌رود این معامله را می‌کند از کمپانی انگلیس 40 هزار تن شکر می‌خرد از قرار هر تنی 135 دلار و 46 سنت یعنی تفاوت این تقریباً هر تنی 5 دلار است بعد از آن می‌رود یک معامله دیگر می‌کند با کمپانی چرنیکف 30 هزار تن و این شکرها را می‌خرند از قرار تنی 136 دلار که مجموع تفاوت این دو خرید با آن خریدی که از آن کمپانی کرده‌است در حدود 400 هزار دلار می‌شود مخصوصاً با آقای امیر تیمور عرض می‌کنم که هر روز اینجا تشریف می‌آوردند و راجع ببودجه صحبت می‌کردند خواستم عرض کنم که این عدل تعادل بودجه در اثر این نفله هائی است که می‌شود و این غارتهائی که می‌کنند و تمام را می‌چاپند، و تمام را می‌چاپند، در اثر اینهاست، اگر نا واقعاً می‌خواهیم بودجه مملکتمان تعادل داشته باشد بایستی ما جلوگیری از این دزدیها و از این کمبینزونها بعمل آوریم و الان یکعهد کارمند دولت هستند که صبح تا شام زحمت می‌کشند و حقوق می‌گیرند بیرون کردن آنها چیزی نمی‌شود کسر بودجه در اثر این نفله هائی است که آقای ابوالحسن ابتهاج کرده و من باز فردا صحبت خواهم کرد من با دلیل ثابت می‌کنم که رئیس بانک ملی 35 میلیون این مملکت را نفله کرده علاوه بر اینکه میلیونها پول نقد این مملکت را فرستاده‌است بخارجه و از بین رفته‌است در خود این قسمتها ایشان آمده‌است نفله کاری کرده‌است من جمله در بیلان 1327 می‌نویسد 5 میلیون ریال خرید اثاثیه، این خرید اثاثیه که خودش می‌نویسد 5 میلیون ریال نه بمناقصه گذاشته‌است و نه کسی نظارت در این کرده‌است در صورتیکه 5 میلیون ریال اثاثیه بانک ملی اینها را چه کرده جناب آقای دکتر عرض کردم و ممکن است مجدداً هم دو مرتیه عرض کنم.

مکی ـ آقای رئیس بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم.

رئیس ـ بر طبق چه ماده‌ای

مکی ـ بر طبق ماده 78

رئیس ـ بفرمائید،

مکی ـ طبق این ماده نظامنامه صورت کامل مذاکرات هر جلسه بلافاصله طبع و قبل از از انعقاد جلسه بعد بین نمایندگان توزیع می‌شود بنده راجع بجلسه دیروز عرایضی داشتم که تا کنون هنوز طبع و توزیع نشده‌است در روز گذشته هم بنده عرضی داشتم از روز دوشنبه هم تاکنون به بدست بنده نرسیده‌است در صورتیکه در جلسه آنروز اعتراضی داشتم و مطابق این آئین نامه هم صورت مجلس تاکنون طبع و توزیع نشده و این غفلتی است که یا اداره تندنویسی و یا چاپخانه نموده‌اند و نمیدانم کجا کرده‌است. حائری زاده ـ مال دوشنبه هم چاپ نشده‌است.

رئیس ـ آقای باتمانقلیج.

باتمانقلیج ـ بنده خیلی متأسفم که قوه بیان ندارم (آشتیانی زاده ـ نه ماشاءالله بد هم نیسیتید) و بهر حال بنده خیلی متأسفم که آن سوز دلیکه دارم نمی‌توانم به زبان بیاورم و وضع مملکت را از وضعی که هست بلکه بتوانم آقایان را حاضر نمایم که با آن آرائیکه می‌دهند تغییر بدهند من از آقایان علمای اقتصادی می‌پرسم وقتی ما سیل را باز کردیم رو به مملکت و کشورمان چه جور می‌خواهیم اصلاح نمائیم آقایان چه جور می‌خواهیم جلوگیری کنیم افقر اقتصادی من به آقای وکیلی و آقای اخوان ارادت کامل دارم و ایمان دارم ولی با عملی که دیروز پیش آمد بکلی متأثر شدم قبول بفرمائید که من دیشب تا صبح نخوابیدم و فکر کردم که اگر یک پیشنهاد مفید در کشور. در این مجلس در بودجه کشور داده شد جلوگیری از سیل اتومبیل بود که بایران وارد می‌شود اتومبیل لوکس ما نگفتیم اتوبوس نیاورند ما نگفتیم کامیون نیاورند ما نگفتیم همان کارخانه هائی که سه نوع مارک دارند مارک عالی و مارک پستشان را نیاورند گفتیم که نرود کادیلاک 20 هزار تومانی بیاورد همان کارخانه اتومبیل پست تری دارد برود آن را بیاورد. که 12 هزار تومان از ایران خارج شود من می‌خواهم به بینم آقایان ما بگذاریم شما را به خدا قسم می‌دهم دم نظرتان بیاورید ببینید مگر در این خیابانهائی که راه می‌روید نمی بینید که طلای ایرانی چه جور رفته و این اشیائی که کنار خیابان‌ها ریخته‌اند آورده‌اند؟.. (صحیح است) شما را به خدا به بینید که ما محتاج گندم باشیم که از استرالیا بیاوریم و از زیادی اتومبیل هم در خیابانهایمان راه نباشد شما نمی‌توانید از یک طرف خیابان به طرف دیگر بروید شما آقایان انگلستان رفته‌اید؟ خداوند شاهد است که یک اتومبیل خارجی نمی‌بینید من پیشنهاداتی دارم و روز اول هم که وکیل شدم بحدی خوشحال بودم با آن افکاری که دارم می‌آیم سرنوشت اقتصادی مملکت را عرض کنم ممکن است من عقل نداشته باشم، از حیث عقل نه سن، فکر می‌کردم در درجه اول همان کاری را که در انگلستان می‌کنند ما با کارخانه اتومبیل سازی قرارداد ببندیم. یک کارخانه بیاورد اینجا، چنانکه فورد کارخانه‌ای برده در انگلستان کارخانه‌ای برده در فرانسه تاسیس نموده و افرادشان هم آموش پیدا کرده‌اند طلاشان را هم از مملکت خارج نمی‌کنند اسمش را گذاشته فور انگلیسی ما که در واقع شرق میانه هستیم ما می‌توانیم با این عمل بهترین فرصت برای ایران می‌توانیم فرصت را برای ایران درست کنیم.

این پیشنهاد را من حاضر کردم آن روزهای اول مجلس هم بود، آوردم جلوی هر کدام از وکلا گفت آقا حالا کارهای دیگر واجب تر از این داریم، حالا دو سال بسنجید در حدود دو هزار اتومبیل فرانسوی آمده که یکی از آقایان توی آن جا می‌گیرند ـ یک قوطی کبریتی را 13 هزار تومان طلای ایرانرا برده‌اند و این را آورده‌اند فکر اینرا بکنید ببینید آقا از کجا باید طلا برگردد من حالا بطور کلاسه نمی‌توانم عرایضم را عرض بکنم هرچه بخاطرم می‌آید می گویم آقایان البته مرا می‌بخشید در زمان اعلیحضرت شاه کبیر من یک قرارداد با کارخانه (م. آ. ن) داشتم در قرارداد ذکر شده بود که بایستی ماهی 10 هزار دلار بدهم و ذکر شده بود که من اگر بخواهم دلار ندهم 9 ریال و پنجشاهی دلار را باید تسعیر کنم و ریال بدهم امروز که دلار 5 تومان است می‌خواهم ببینم چطور شد این قیمت پیش آمد پوند 13 تومان است چرا باید 13 تومان باشد ما که بعد از دو مملکت متمولترین کشورها هستیم آن روز هم این را عرض کردم که متمولترین ممالک دنیا هستیم پشتوانه اسکناس ما غیر از آنچه که ما در بانک داریم آن معادنی است که دست نخورده و ملیاردها دلار ارزش دارد چرا باید 5 تومان ما یک دلار باشد جز اینکه سیساست اقتصادی نداریم؟ یک پیشنهادی آقای دکتر متین دفتری کردند من با کمال ارادتی که به آقای وکیلی داشتم بر خلاف میلشان پا شدم و فعالیت کردم که این تصویب شود و این کار ار کردم چرا اینکار را کردم بنده فکر کردم اگر قرار باشد باین نحوه‌ای که ما داریم جلو می‌رویم و اینطور که اتومبیل دارد وارد مملکت می‌شود، اتومبیل لوکس اگر آن اتوبوس هم که دارد اینطور سیل آسا می‌آید ایران مرده‌های سیستان را می‌آورد بتهران توی یک مشت فقیر و گدا وقتی که این طلاها رفت دیگر چیزی برای ما باقی نمی‌ماند دیروز یک کسی برای بچه بنده تعارف آورده بود من دیدم یک لاک پشتی است که با تکان دست راه می‌رود من دود از کله‌ام برخواست آقا مملکت را اصلاح کنید ما کدام سیاست اقتصادی داریم؟… چرا می‌گذارید که اینها وارد این مملکت شود من یکسال هم رفتم انگلستان دیدم سیب زمینی که پیش خدمت می‌آورد دو تا دانه در ظرف بنده‌است گفتم آقا زیادتر بیاور گفت این جیره بندی است وقتی که سیاستمداران دنیا ارزاق روزانه مملکتشان را جیره بندی می‌کنند نمیگذارند بیاید ما اتومبیل لوکسی که شب توی این را شمیران ملاحظه می‌کنید پنچهزار تایش می‌آید این را نباید بگذارید لردهای انگلستان سردستشان را چرم می‌گذارند، لردهای انگلیسی برا یانیکه باز محصولات کارخانجاتشان را صادر کنند. خوب ممکن است عده‌ای عرایض بنده را نپسندند بیایند بگویند حرف می‌زند ولی خدا شاهد است اگر عقب افکارم می‌آمدند صد تا یکیش را اجرا می‌کردند بکلی وضعیت عوض می‌شد به ببینید آقا ما اعلیحضرت رضا شاه فقید را مگر هر روز در لباس وطنی نمی دیدیم؟.

اینجا سه تا پیشنهاد کردند کفش فرنگی نیاید کفش فرنگی حلا کسی نمی‌پوشد باز پیشنهاد کردند سیلک مصنوعی نیاید سیلک مصنوعی هم هیچکدام از این طبقه نمی‌پوشد همه شان چیت متری 4 قران و 5 قران چرا رأی ندادید، بمن جواب بدهید من حق ندارم از وکیل سؤال کنم ولی بمن بگوئید که چرا رأی ندادید؟. (آشتیانی زاده ـ لعنت الله علیهم) (وکیلی ـ من جوابشان را می‌دهم) یکی دیگر راجع بماده واحده آقایان نمایندگان محترم امضاءکردند برا یاینکه به افراد ایرانی اجازه داده شود معادن ایران را استخراج کنند و تقدیم مقام ریاست شده من می‌خواهم یک چیز کوچکی در این خصوص عرض کنم زیاد موضوع را بزرگ نکنید چون یکروز دیدم مجلاتی که از طرف شرکت نفت برای بنده که مودی اینکار بودم فرستاده شده‌است در اینجا نوشته شده بود بعضی از نمایندگان خیال می‌کنند استخراج نفت مثل آب از چاه درآوردن است من می‌گویم که آب از چاه درآوردن نفت درآوردن آسان تر است این ادعا را می‌کنم عمل هم می‌کنم بیائید بنشینید فکر کنید آقا (آشتیانی زاده ـ نفتش را چکار می‌کنید؟) نفت خامش را می‌فروشم (آشتیانی زاده ـ به کی؟) بدنیا، اجازه بفرمائید آقایان به اوضاع قدیم نگاه کنید که وسایل نبود تقی اوف نقی اوف حاج علی عباس و دیگران استخراج نفت می‌گردند در بادکوبه در شصت سال قبل و نفت خامش را می‌فروختند اگر می‌خواهید به آمریکای متمدن که سرمایه شانرا به دنیا قرض می‌دهند نگاه کنید افراد آمریگائی با سرمایه‌های شخصی چاههای نفت را د راملاک خودشان می‌زنند و نفت خامش را بکمپانی می‌فروشند آنوقت شما میگوئید آقا چه جور ما استخراج کنیم دستگاههای مخصوصی دارد با کامیون می‌آیند میاستند و تا 5 هزار پا هم می‌رود پائین، منهم از کارخانه اش می‌توانم 10 ساله ماشین آلاتش را بگیرم، آقای وکیلی خدا شاهد است که من می‌لرزم و این عرایض را می‌کنم (وکیلی ـ نلرزید آقا) چون انتظار ندارم شما که دنیا رادیده‌اید خلاف اینرا بفرمائید در پانزده سال قبل یک زمین 4000 متر من از آقای مهدی منصور در شمیران خریداری کردم آب نبود در شمیران و هیچکس هم فکر نمی‌کرد که در همه شمیران بتوان چاه کند من چون قنات احداث می‌کردم در املاک مزروعی و در شمیران هم چاه زده و یک ماشین خریدم گذاشتم آنجا و بالاخره یک سنگ آب آنجا درآوردم وقتی این چاه را می‌کندم چندین نفر آمدند به خنده و استیضاح به من نگاه کردند (عده‌ای از نمایندگان ـ استهزاء) من عصبانیم شما خنده نکنید (عده‌ای از نمایندگان ـ بفرمائید آقا) بله استهزاء …. آقا استهزاء.. بله وقتی بنده شروع کردم آمدند و بطور خنده‌های مسخره آمیزی شروع کردند من گفتم آقا من آب در می‌آورم به ببینید امروز این آقای مسعودی یک سنگ و نیم آب توی یک زمین خشک شمیران درآورده کم کم شروع شد تمام شمیران بلکه تمام ایران وضع آبیاریش عوض شد نفت هم همینطور است آقا اگر شما موافقت کردید چند نفر از کسانیکه داوطلب هستند بیایند با هم شرکت بکنند وقتی که شرکت کردند مته را می‌گذارند میرود پائین وتی که نفت خام فوران پیدا کرد میگوئیم آقا ما این را می‌فروشیم نفط درقم، کاشان، آذربایجان بلکه در سرتاسر مملکت همه جا زیر این زمین نفت است یعنی نفت است یعنی زیر ایران نفت است.

رئیس ـ آقای باتمانقلیج وقت شما گذشته‌است.

باتمانقلیج ـ دو دقیقه دیگر اجازه بدهید گمان می‌کنم اینحرفها زیان نداشته باشد من در این پیشنهاد استخراج نفت 50 گذاشته‌ام یعنی صدی 50 مال دولت باشد 50 درصد مال استخراج کنندگان همانطور که در همه جای دنیا هست و ما یک گرفتاری عجیبی پیدا کرده‌ایم که صحبت سر دو شیلینگ و یک شیلینگ می‌کنیم یکی دیگر راجع ببرنامه هفت ساله‌است من خیلی معذرت می‌خواهم از هیأت برنامه که من معتقدم این برنامه بدون پول اجرا نمی‌شود و عنوان این برنامه فعلاً قفلی است که روی برنامه‌های کوچک کوچک گذاشته شده‌است در زمان اعلیحضرت کبیر همان برنامه‌های کوچک کوچک ببینید خیلی بزرگ تر از این عنوان برنامه بزرگ بود کارهای که اجرا شد. اگر شما معتقدید که ما با متفقین خودمان همکاری نزدیک کرده‌ایم علناً و رسماً از ایشان کمک بخواهید آقا ما شوخی نمی‌کنیم از آمریکا که نمی‌توانیم بگیریم و از انگلستان هم که طلب حقه ما را چه برا یگذشته و حال نمی‌دهند من از اینجا پیام می‌دهم بمملکت انگلستان و شرکت نفت که آقا ما صد میلیون پوند احتیاج داریم در دنیا هم معمول است که سلف خری هم می‌کنند، گذشت داشته باشید …

رئیس ـ آقای باتمانقلیج وقت گذشته‌است.

باتمانقلیج ـ این کلمه را هم بگویم نمی‌شود که حرف ناقص گذاشت، آقا مال گذشته را حساب کنید بمابدهید که ما از این فقر اقتصادی بیرون بیائیم برنامه هفت ساله مان را اجرا کنیم و در آتیه هم با ما به صورتی که دنیا پسند است با ما عمل کنید من مخالف انگلستان نیستم و منفی بافی هم بلد نیستم حتی معتقدم که آنه در مواقع سخت بما کمک کردند و می‌کنند ولی در امر اقتصادی یک سیاست تخریب در این مملکت پیدا شده من آن دست را نمی‌بینم کجاست هیچ کار اقتصادی ما را نمی‌گذارد شروع شود هرجا هروقت وزیر دارائی یک کاری می‌خواهد شروع کند با یک عوامل مختلف او را متزلزل می‌کنند و یکی دیگر راجع به بانک ملی است من معتقدم یک مؤسسه‌ای داریم که دارد به خوبی اداره می‌شود این را باید حفظ کرد و اگر نواقصی در کار مشاهده می‌شود باید رفت به خودشان گفت و اصلاحش را خواست والا تنها اداره‌ای که در ایران آبروی ایران است و به خوبی اداره می وش بانک است (احسنت)

علی وکیلی ـ بنده ماده 90 اخطار دارم

رئیس ـ آقای نراقی.

نراقی ـ آقای حسین مکی در جلسه چهار شنبه 8 تیرماه و آقای عبدالغدیر آزاد در جلسه دیروز ببانکملی و چاپ اسکناس اظهاراتی نمودند. اظهارات آقایان را بدو قسمت می توان تقسیم کرد.

1 ـ بیانات و اعتراضات آقایان مکی و آزاد در خصوص چاپ اسکناس
2ـ اظهارات و ایرادات نسبت بسایر امور بانک از قبیل هزینه اعتبارات ساختمانها و غیره

راجع بقسمت دوم یعنی اعتراضات آقایان نسبت بامور بانک غیر از چاپ و نشر اسکناس اینجانب وظیفة ندارم که توضیحاتی بعرض مجلس شورای ملی ندارم برسانم و اطلاعات دقیقی هم راجع بقسمتهای مزبور ندارم ولی راجع بقسمت دیگر اظهارات آقایان یعنی مطالبی که در باب اسکناس فرمودند اینجانب بنابه وظیفه که از طرف مجلس شورایملی در هیئت نظارت اندوخته اسکناس دارند لازم می دانم توضیحاتی برای رفع هرگونه سوءتفاهم و القاء شبهه بعرض مجلس شورای ملی برسانم. خلاصه اظهارات آقایان آزاد و مکی اینست که کلیشة اسکناسها را بدون جهت مدیر کل بانک تغییر داده و با تغییر کلیشه‌های و سفارش چاپ اسکناس هزینة هنگفتی به بانک تحمیل شده در حالیکه مقدار زیادی از اسکناسهای قبلی نو و دست نخورده موجود بوده و یا سوخته شده باید بعرض نمایندگان محترم برسانم که بموجب بند اول ماده 22 قانون اساسنامه بانکملی ایران مصوب 22 مردادماه 1317 اجازه چاپ کردن اسکناس به جریان انداختن یا از جریان خارج نمودن آن از وظایف شورای بانک است و شورای عالی بانک مرکب از هفت نفر اتباع ایران که مجمع عمومی از اشخاص صلاحیتدار برای مدت سه سال انتخاب نماید اعضاء فعلی شورای عالی بانک عبارتند از بیات ـ جلالی ـ ساعد نخست وزیر ـ حکیم الملک (آزاد ـ من نسبت بهمه شان اعلام جرم می‌کنم) دکتر صدیق و چند نفر دیگر از آقایان که همه از اشخاص موجه و مورد اعتماد عموم می‌باشند (عبدالرحمن فرامرزی ـ آقای نراقی شمس جلالی که هست حاجیه ربابه هم هست این همان شمس جلالی معروف است) شمس جلالی که معروف است و همه او را می‌شناسند بنابراین هر موقع که کلیشه اسکناس تغییر داده شده با اجازه و بنا بتصویب شورای عالی بانک بوده و علل وجهات آن مشروحاَ در صورت جلسات شورای عالی بانک ذکر شده‌است و بعلاوه اساساً تغییر کلیشه برای بانک هیچگونه هزینه نداشته و تهیه کلیشه همیشه بعهده کمپانی چاپ کننده اسکناس می‌باشد و هر موقع که اسکناس چاپ شده طبق تشخیص شورای عالی و بنا باحتیاج و با رعایت مقررات مربوطه بوده‌است آقای آزاد اظهار داشتند که در زمان اعلیحضرت فقید کلیشه اسکناسها تغییر نکرده و از سال 320 تاکنون چندین مرتبه تغییر کرده مخصوصاَ متذکر شدند که کلیشه اسکناسهای صد ریالی 3 مرتبه تغییر کرده (آقا بنده اخطار دارم) خوب بعد بفرمائید و این موضوع موجب نهایت تعجب ایشان گردیده‌است و تصور کرده‌اند هردفعه برای کلیشه جدید مخارج زیادی پرداخته شده و با اینکه از اسکناسهای قبلی موجود بوده بدون جهت سفارش چاپ اسکناس داده شده در صورتیکه اولا بطوریکه عرض شد کلیشه برای بانک خارجی نداشته و سفارش جدید هم بنا باحتیاج و تصویب شورای عالی بوده و روی هوی و هوس و دلخواه مدیر بانک نبوده‌است (مکی ـ آفرین خوب از مدیر کل بانک دفاع می‌کنید) و اما اینکه آقای آزاد فرمودند در سابق کلیشه‌ها تغییر نمیکرده و بعد از تصدی مدیر کل فعلی بانک کلیشه‌ها تغییر داده می‌شود این مطلب صحیح نیست آقای آزاد دراین باره بدون تحقیق و اطلاع اظهار نظر کرده‌اند زیر در زمان اعلیحضرت فقید نیز کلیشه‌های اسکناس مکرر تغییر داده شده‌است بنده برای اینکه ذهن آقای آزاد کاملاَ روشن شود میزان کل اسکناس منتشره را در زمان اعلیحضرت فقید و تغییرات آنها را در آن زمان با میزان کل اسکناس منتشره و از اسفند 1310 یعنی از بدو انتشار اسکناس تا فروردین 1320 ـ 135 میلیون تومان بوده در این مدت که تقریباً 9 سال می‌باشد اسکناسها بشرح ذیل تغییر شکل داده اسکناسهای 5 و 10 و 20 و 50 و 100 و 1000 ریالی چهار دفعه تغییر شکل داده از فروردین 1320 تا این تاریخ یعنی در مدت 8 سال میزان اسکناس منتشره 645 میلیون تومان اضافه شده و تغییر کلیشه‌ها باین ترتیب بوده‌است. اسکناسهای 5 ریالی 1 دفعه تغییر شکل داده اسکناسهای 20 ریالی 2 دفعه تغییر شکل داده اسکناسهای 50 ریالی 2 دفعه تغییر شکل داده اسکناسهای 100 ریالی 3 دفعه تغییر شکل داده اسکناسهای 500 ریالی 2 دفعه تغییر شکل داده اسکناسهای 1000 ریالی 2 دفعه تغییر شکل داده با توجه باین مقایسه و با در نظر گرفتن میزان اسکناس منتشره ملاحظه می‌شود که تغییر شکل اسکناس نسبت به سابق فوق العاده کمتر بوده‌است. آقای مکی نیز اظهار داشته‌اند که با اینکه مقداری اسکناس نو در خزانه موجود بوده و یا سوزانده شده‌است مدیر بانک اسکناس جدید سفارش داده این اظهار آقای مکی با حقیقت تطبیق نمی‌کند زیرا اولا بموجب ماده 30 قانون اساسنامه بانک بازرسی و دریافت اسکناسهای چاپ شده و نگاهداری اسکناسها و تحویل آن به بانک در مقابل پشتوانه قانونی و دریافت اسکناسهای باید باطل شود و رسیدگی به عملیات مربوطه آن‌ها و معدوم کردن آنها که با تشریفات خاصی انجام می‌گیرد از وظایف هیئت نظارت اندوخته اسکناس سوزانده باشد و حتی یکعدد اسکناس نو را سوزانده و یا نابود نشده و راجع به اینکه مقداری از اسکناسهای سابق در خزانه موجود است چون کلید اسکناسهای نو به محض وصول ببانک زیر کلیه هیئت نظارت اندوخته اسکناس قرار می‌گیرد رسماً به عرض مجلس شورای ملی میرسانم که حتی یکعدد از اسکناسهای سابق از 5 ریالی الی یکهزار ریالی در خزانه اسکناس موجود نیست سوزاندن اسکناسهای فرسوده نیز بطوریکه مکرر تذکر داده شد مطابق مقررات و تشریفات خاصی انجام می‌گیرد و از سال 1320 تا این تاریخ پانصد و چهارده میلیون و دویست و چهل و سه هزار تومان اسکناس فرسوده توسط هیئت نظارت اندوخته اسکناس سوخته و نابود شده‌است چون ممکن است اظهارات آقایان راجع بچاپ اسکناس و نشر اسکناس در خارج اثراتی داشته باشد(مکی ـ ولی مطمئن باشید که این سفسطه شما اثر ندارد) تقاضا می‌کنم اگر بخواهند در این باب مذاکراتی بفرمایند و احتیاج بتوضیحی داشته باشند قبلا با آقای اردلان و اینجانب مذاکره بفرمایند که اطلاعات لازمه در دسترس آقایان گذاشته شود (مکی ـ بشما اعتماد نداریم) اظهارات امروز آقای آزاد راجع بفروش نقره و هزینه بانک و دخالت بانک در سفارش قند و شکر و غیره بهیچوجه ارتباطی با وظائف هیئت نظارت اندوخته اسکناس ندارد و آقای وزیر دارائی باید توضیحات در این خصوص بدهد بنده از آقایان آزاد و مکی استدعا می‌کنم لااقل قانون اساسنامه بانک ملی را مطالعه بفرمایند که لااقل از پشت تریبون یک مطالبی بعداً راجع ببانک و هیئت نظارت برخلاف گفته نشود (مکی ـ تمام دزدیهائی که می‌شود مطابق مقررات است)

آقای مکی شما راجع بهیئت نظارت چه اعتراضی دارید؟… برای اطلاع آقایان بنده ماده 30 قانون اساسنامه بانک ملی ایران را که راجع بوظائف هیئت نظارت اندوخته اسکناس است قرائت می‌نمایم که آقایان محترم حدود وظائف هیئت نظارت اندوخته اسکناس را بدانند. ماده 30 قانون اساسنامه بانک ملی ایران، هیئت نظارت اندوخته اسکناس عهده دار وظایف ذیل است:

1- بازرسی و دریافت اسکناسهای چاپ شده
2- نگاهداری اسکناسها و تحویل آن به بانک در مقابل پشتوانه قانونی – تحویل اسکناس به بانک از لحاظ حساب پشتوانه در حکم بجریان گذاشتن آن خواهدبود.
3- دریافت اسکناسهای که از جریان خارج می‌شود.
4- دریافت اسکناسهائیکه باید باطل شود و رسیدگی به عملیات مربوطه آنه و معدوم کردن آنها در موقع معدوم کردن اسکناسها صورت مجلس در دفتر مخصوص تهیه شده و رونوشتی از آن به وزارت دارائی فرستاده می‌شود.
5- نگاهداری حسابهای پشتوانه اسکناس طبق قوانین و مقررات، برای انجام وظایف فوق دفتری از طرف هیئت نظارت اندوخته اسکناس تشکیل می‌شود.

این بود وظایف هیئت نظارت اندوخته اسکناس و خواستم عرض کنم چه در این دوره و چه در دوره سابق نمایندگان هیثئت نظارت ببهترین وجهی وظیفه نمایندگی خود را انجام داده‌اند ولی راجع باینکه آقای ابتهاج عصابی هستند و یا ساختمان می‌کنند اینها مربوط به هیئت نظارت نیست اینها را باید آقای وزیر دارائی توضیح بدهند همچنین راجع به فروش نقره و سایر موارد ایشان توضیح می‌دهند.

آزاد – برطبق ماده 90 اجازه می‌خواهم ایشان اظهارات مرا تحریف کرده‌اند.

مکی ـ بنده هم بر طبق ماده 90 اجازه می‌خواهم.

- قرائت اسامی غائبین چند جلسه قبل

2- قرائت اسامی غائبین چند جلسه قبل 

رئیس- صورت غائبین دو جلسه قرائت می‌شود.

غائبین با اجازه ـ آقایان: کفائی. گن آبادی، حاذقی. ظفری. مهندس رضوی. دکتر اعتبار. غضنفری. معین زاده. فولادوند. لاهوتی. دکتر راجی. دکتر فلسفی. رحیمیان. اورنگ. آقا خان بختیار. منصف. ناصر ذوالفقاری. نراقی. موسوی. افخمی. اسدی. افشار. عربشبانی. اقبال. سزاوار. مهندس هدایت. قوامی. دکتر آشتیانی. حسین وکیل. بهادری. علی بهببهانی. بهار. شریعت زاده. دهقان. اسلامی. مامقانی. دکتر شفق. برزین. لیقوانی. تقی زاده. نیک پور. امامی اهری. خوئیلر. مکرم. فاضلی. صفوی. غائبین بی اجازه ـ آقایان: محمد حسین قشقائی. اردشیر شادلو. حسن اکبر. قبادیان. عزیز زنگنه. تولیت. اخوان. رضوی. صدرزاده. ناصری. مسعود ثابتی. شهاب خسروانی. ملکی. دکتر مصباح زاده. دکتر امینی. قهرمان. گلبادی. عباس اسکندری. شریف زاده. هراتی. حاج امین صفا امامی. عدل اسفندیاری. خسرو قشقائی.

صورت غیبت و دیر آمدگی آقایان نمایندگان در جلسه دوم پنجشنبه 16 – تیر غائبین با اجازه: کفائی، ظفری، مهندی رضوی، معین زاده، فولادند، لاهوتی، دکتر ارجی، رحیمیان، اورنگ، آقا خان بختیار، نراقی، اقبال، مهندس هدایت، حسین وکیل، بهادری، علی بهبانی، بهار، مامقانی، دکتر شفق، لیقوانی، محمدتقی خوئیلر، تقی زاده، نیک پور، حائری زاده، امامی اهری، حسن مکرم، افشار، فاضلی، عرب‌شیبانی.

غائبین بی اجازه ـ آقایان: محمدحسین قشقائی، اردشیر شادلو، حسن اکبر، عزیز زنگنه، تولیت، صدر زاده، ناصری، شهاب خسروانی علی اکبر ملکی، دکتر مصباح زاده، دکتر امینی، قهرمان، گلبادی، شریف زاده، عباس اسکندری، حبیب الله امین، صفا امامی، عدل اسفندیاری، خسرو قشقائی.

دیر آمدگان با اجازه و نیز آقایانیکه در آخر جلسه رفته‌اند ـ آقایان: دکتر اعتبار، غضنفری، منصف، ناصر ذوالفقاری، سزاوار، شریعت زاده، اسدی، دولتشاهی، صفوی، برزین.

دیر آمدگان بی اجازه: مسعود ثابتی، محمدعلی مسعودی. صورت غیبت و دیرآمدگی

آقایان نمایندگان در جلسه شنبه 18 تیرماه 1328.

غائبین با اجازه آقایان: محمدحسین قشقائی، ظفری، کفائی، مهندس رضوی، دکتر اعتبار، معین زاده، فولادوند، لاهوتی، رحیمیان، اورنگ، منصف، ناصر ذوالفقاری، عباس نراقی، افخمی، اقبال، مهندس هدایت، حسین وکیل، بهادری، شریعت زاده، هاشم وکیل، نیک پور. حائری زاده، امامی اهری محمد تقی خوئیلر، حسن مکرم، سلمان اسدی، فاضلی، عربشیبانی، صفوی.

غائبین بی اجازه ـ آقایان: اردشیر شادلو، دادور، غضنفری، آقا خان بختیار، صدرزاده، ناصری، مسعود ثابتی، دکتر مصباح زاده، دکتر امینی، قهرمان، حاج امین، صفا امامی، عدل اسفندیاری.

دیرآمدگان با اجازه ـ آقایان: تولیت، دکتر فلسفی، عبدالرحمن فرامرزی، سزاوار، دکتر مجتهدی، تقی زاده، وثوق، مکی.

دیرآمدگان بی اجازه ـ آقایان: حسن اکبر، قبادیان، عزیز زنگنه، سلطانی، هراتی، خسرو قشقائی، رضوی، محمدعلی مسعودی، دهقان، بهبهانی.

دهقان ـ یکی دو دفعه اسم بنده را جزو غائبین بی اجازه نوشته‌اند در صورتیکه هر دو دفعه بنده کسب اجازه کرده بودم از مقام ریاست و موافقت نیز فرمودند.

رئیس ـ اصلاح می‌شود آقای قبادیان.

قبادیان ـ بنده جزو غائبین بی اجازه یا دیرآمدگان بی اجازه نوشته‌اند درصورتیکه بنده در جلسه بوده‌ام و مأمور مربوطه بعضی مواقع اشتباه می‌فرمایند.

رئیس ـ اصلاح می‌شود آقای دولتشاهی.

دولتشاهی – بنده را هم غائب بی اجازه نوشته‌اند بنده فقط برای نیم ساعت قبل از جلسه اجازه گرفتم.

رئیس ـ اصلاح می‌شود آقای ملک مدنی.

ملک مدنی ـ بنده می‌خواستم عرض کنم مقام ریاست که در کار کمیسیون کشور که جلسه پیش رأی داده شد آقایان باید حاضر شوند در کمیسیون کشور در جلسه دیروز بنده آمدم دو ساعت نشستیم ولی کسی نیامد باید در مجلس عنوان کرد که آقایاندر کمیسیون حاضر شوند

رئیس ـ همینطور مثل مجلس باید با آنها رفتار کرد

ملک مدنی ـ همین کار را کردی ولی خواستم عرض کنم که این کار مورد علاقه آقایان است و همه آقایان باید توجه داشته باشند که این کار بگذرد.

آزاد – آقای رئیس پنج دقیقه وقت می‌خواهم.

رئیس ـ وارد دستور می‌شویم.

مکی ـ آقا بنده راجع به غائبین اجازه می‌خواستم.

قرائت استیضاح‌نامه آقای آزاد

3- قرائت استیضاحنامه آقای آزاد

رئیس ـ میدانم شما مرخصی داشتید جزو دیرآمدگان بی اجازه نوشته‌اند اصلاح می‌شود استیضاح آقای آزاد قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد)

  • چون راجع ببانک ملی و خساراتی که به خزانه دولت وارد شضده‌است از دولت سؤال کردم برای جواب حاضر نشدند دولت آقای ساعد را استیضاح می‌کنم موارد استیضاح: 1- چاپ بی جهت اسکناس 2- حساب سازی راجع به فروش نقره 3- خرید اثایه بدون مناقصه. 4- خرج تراشیهای بی جهت – عبدالغدیر آزاد.

دهقان – اینکه برای دوره 16 می‌ماند.

رئیس ـ آقای وکیلی طبق ماده 190 اخطار دارید؟ بفرمائید.

وکیلی – اولا اینکه آقای باتمانقلیج نمیدانم اینجا تشریف دارند یا نه بنده ادعای تخصص اقتصادی ندارم فقط یک عرضی به آقایان نمایندگان دارم مجلس جائی است که قانون می‌گذرد. قانون تماس دارد با تمام شئون زندگانی افراد این جامعه چه از نقطه نظر اخلاقی، چه از نقطه نظر زندگی، چه از نقطه نظر اقتصادی، از نقطه نظر تمام روابطش هر وکیلی که یک پیشنهادی می‌کند نباید برای تظاهر و برای روزنامه یا بیحساب باشد باید آنرا قبلا مطالعه کند و بیاید مثل نسخه یک دکتری که نتوانند بآن ایراد بگیرند. مقصود من اینست والا آمدن اینجا یک کلیاتی گفتن یک پیشنهادی بامداد نوشتن و دادن باقی گذاردن و مردم را در گرفتاری گذاشتن که بعداً نشود لغو کرد … صدها قوانین داریم الان در این مملکت که بدون مطالعه شده‌است و این قوانین امروز بدبختی جامعه را ایجاد کرده‌است یک پیشنهادی آقای صفوی کرده‌اند که تمام واردات باارز دولتی با 10/. بمصرف کننده بفروش برسد با احساسات پا شدند. میدانید یعنی چه؟ یعنی اگر دو صندول کپسول آوردند تمام این کپسول‌ها را دانه دانه بمصرف کننده یعنی به مریضها بفروشند یعنی یک تاجری اگر چند عدل پارچه آورد، باید این پارچه‌ها را به گلپایگان نفرستد و به خراسان نفرستد همه را باز کرده و در سبز میدان ذرع ذرع بفروشد. دکانداران بمانند، مردم بیجهت بمانند اینهاست بی مطالعه شده بنده عرض نمی‌کنم که اتومبیل لوکس توی این مملکت بیاید بنده عرض می‌کنم که قانون انحصار تجارت داریم دولت مطابق این قانون حق دارد هرکاری بکند اگر ما تظاهر نداریم با دولت وارد مذاکره شویم راه نشان بدهیم اگر تظاهر است که البته وارد مذاکره می‌شویم بنده کمترین روزی است که با دولت تماس نداشته باشم بنده یک پیشنهاد فلاحتی بدولت کردم یه برنامه دادم در پنج صفحه می‌گذارم در مقابل تمام فلاحین این مملکت، سال چهارصد میلیون ریال فایده دارد اگر کسی توانست ایراد بگیرد که تو اینجا اشتباه کردی چرا باید تظاهر بکنیم اینرا در پشت تریبون می‌گویم من پیشنهاد کردم امروز مرا مجبور کردید نوشته‌ام سالی 400 میلیون ریالبزارعین نفع می‌رسد. اگر یکی از متخصصین فلاحت یا در مجلس یا در خارج ایراد بگیرد قبول می‌کنم. بوزیر کشاورزی بوزیر اقتصاد ملی فرستادم به برنامه هم فرستادم اگر آمدند گفتند علی وکیلی تو اینجا اشتباه کردی، بنده هیچ حرفی نمی‌زنم، چرا؟ برای اینکه 6 ماه مطالعه کردم عجله نکردم و با مطالعه این کار را کردم راجع به اتومبیل هم گفتم اتومبیل شوروله 1600 دلار خریدش است، اتومبیل آستین که بنده از انگلستان نمایندگی داشتم ول کردم که آزاد حرف بزنم در حدود 400 لیره، آنهم می‌شود 1600 دلار اینها لوکس نیست بلکه مفید هستند. مقصود بنده اینست استدعا می‌کنم که در پیشنهادها مطالب با مطالعه بدهند والا بنده را متهم کردن که بهترین پیشنهاد را داده بودیم علی وکیلی متخصص نگذاشت، همچو چیزی نیست.

رئیس ـ آقای آزاد، بطور اختصار هم بگوئید. با اجازه آقایان دیگر تا تمام شدن بودجه دیگر هیچ کس حق نطق قبل از دستور ندارد.

آزاد – بجهه آنکه آقای نراقی اینجا صحبتهائی را که بنده دیروز کردم تحریف کرند می‌خواستم مختصر توضیحی بدهند اولا بنده نگفتم در دوره اعلیحضرت فقید یک مرتبه اسکناس چاپ کردن من گفتم که یک مقدار اسکناس در دوره رضاشاه فقید چاپ کرده بودند کلیشه‌های آن هم موجود بود بعد آقای ابوالحسن ابتهاج این کلیشه‌ها را شکست و از بین برد بعد مطابق این چیزی که حضورتان عرض می‌کنم آمدند اینها را (در حالیکه به سه اسکناس 100 ریالی اشاره می‌کردند) چاپ کردند عرض کردم یکی باین، یکی باین یکی، صحبت بنده در این بود که چرا آمدند کلیشه‌ها را عوض کردند؟ ممکن است با این کلیشه در مدت 20 سال، 30 سال، 40 سال صد میلیون اسکناس چاپ بکنند ولی کلیشه اسکناس را هر روز عوض کردن این مستلزم نفله کاری است، والا عرض کردم آنروز اگر چنانچه این اسکناس که چاپ کردند؟ چرا اینرا عوض کردند؟ اگر از روی بی مطالعه گی بود چرا اینکار را کردند؟ صحبت من این بود که در این قسمت‌ها نفله شده‌است.

نمایندگان – دستور آقا، دستور.

- قرائت گزارش گزارش کمیسیون بودجه و ادامه مذاکره بودجه کل کشور

4 – قرائت گزارش گزارش کمیسیون بودجه و ادامه مذاکره بودجه کل کشور.

رئیس – پیشنهادها قرائت می‌شود، فعلا هم یک گزارشی است از کمیسیون بودجه رسیده راجع به پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری که قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری راجع بفروش بعضی از کارخانجات و املاک برای تأدیه دیون دولت و خرید حق استخدام خدمتگزاران که در ضمن طرح ماده دوم بودجه 1328 در مجلس نموده بودند و به کمیسیون ارجاع گردید، با حضور نمایندگان در کمیسیون مورد بحث و مطالعه واقع شد پس از مذاکراتی در این خصوص کمیسیون با پیشنهاد مزبور موافقت ننمود ولی اظهار عقیده نمود چون این پیشنهاد شامل مطالب مهمی است دولت درصورتیکه لازم بداند پس از مطالعات بیشتری لایحه آنرا جداگانه تهیه و تقدیم نماید.

رئیس – پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد)

  • پیشنهاد می‌نمایم تبصره ذیل بماده دوم اضافه شود – مکی.
  • تبصره – دولت مکلف است املاک خالصه دولتی را بکشاورزانی که در همان املاک بعمل کشاورزی مشغولند باقساط ثابت ده ساله بفروش رساند.

حاذقی – آقای مکی نیستند.

رئیس ـ راجع به پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری باید رأی بگیریم فعلا عده کافی نیست بعد که عده کافی شد رأی می‌گیریم.

دکتر متین دفتری – اجازه می‌دهید یک توضیحی عرض کنم؟

رئیس – بفرمائید.

دکتر متین دفتری – آقای دکتر معظمی توجه بفرمائید عرض کنم بنده دیروز که این تقاضا شد که برو بکمسیون بنده پیش بینی می‌کردم که اینطور خواهد شد نمیدانم که از نمایندگان دولت کی بود؟ آقای وزیر دارائی خودشان بودند؟ (وزیر دارائی – نه خیر) دیروز در حضور همه آقایان. آقای وزیر دارائی با صراحت هرچه تماتر این پیشنهاد را تأیید کردند، حق هم با ایشان بود یک وزیر دارائی که مراقب هزینه و درآمد کشور است، مواجه با یک بودجه سیصد میلیون کسر است واقعاً باید اینطور فکر بکند. من هم از ایشان تشکر می‌کنم بنده نمیدانم تکلیف اینمملکت چیست؟ بهرجائی که دست بزنید بیک منافعی برمیخورد. بنده صراحه خدمت آقایان عرض می‌کنم که اشخاصی هستند که می‌خواهند این کارخانه‌ها را بیک روزی برسانند که بقیمت آهن پاره بفروش برود (دکتر مصباح زاده – کارخانه کنسرو سازی بندرعباس سالی چهارصدهزارتومان ضرر می‌دهد) بنده وقتی که آنروز پیشنهاد کردم بکسر بودجه نظرم گذراندن این پیشنهاد بود والا بنده یک آدم غیر عملی نیستم بنده معتقد نیستم که مستخدمین را حتی یکنفر را بیرون بریزند. این عقیده بنده‌است که ما بعنوان اینکه بودجه نداریم نباید یک نفر مستخدم را بیرون کنیم. بایستی این کمسیون بودجه همچو کاری بکند و بنده از این کمسیون بودجه هم غیر از این انتظاری نداشتم. یک کمسیون بودجه‌ای که با سیصد میلیون تومان کسر بودجه بمجلس می‌آورد شما فقط بودجه را برای اسم بودجه اش نمی‌خواهید. آقا یک بودجه سیصد میلیونی این خجالت دارد برای مجلس و راههائی که بنظر می‌رسد عملی نمی‌کنند برای اینکه بمنافع برمیخورد. این مهمتر است یا مسئله نشر اسکناس شما اگر فکری برای اینکار نکنید ممکن نیست که بانک ملی از نشر اسکناس صرفنظر بکند. من نبودم دیروز و در غیاب بنده پیشنهاد بنده رسیدگی کردند بدون حضور آقای وزیر دارائی و بدون آنکه از بنده توضیح بخواهند و آنجا گفته‌اند که فلنی گفته‌است کارخانه‌ها را اسهام بکنید و اسهام را بدهید ببانک ملی. بنده چنین حرفی نزدم. بنده گفتم از دارائی غیر منقول دولت آنچه مسلوب المنفعه افتاده آنچه که مسلوب المنفعه‌است البته کارخانه قند خوب کار می‌کند باید دست دولت بماند کارخانه هائی که مسلوب المنفعه مانده املاک و مستغلاتی که مسلوب امنفعه مانده املاک و مستغلاتی که مسلوب المنفعه مانده یک دولتیکه 300 میلیون تومان کسر بودجه دارد یک دولتیکه 540 میلیون تومان قرض ببانک ملی دارد نبایستی باین وضعیت خودش ادامه دهد. شما فردا جواب بانک ملی را چه خواهید داد که تقاضای نشر اسکناس از شما می‌کند. امروز بانک ملی به بهانه اینکه لایحه اش را اجازه نمی‌دهند، بهیچکس اعتبار نمی‌دهد. تمام عمران و آبادی و تمام فعالیت مردم معطل مانده. بانکملی یک دینار بکسب اعتبار نمی‌دهد و حتی باین کارخانه‌ها نمی‌دهد، این کارخانه هائی که می‌خواهید نگاهدارید. الان کشمکشی بین بانک ملی و بانک صنعتی هست یک کشمکش خطرناک است آقایان. کمیسیون بودجه نشسته‌است گفته‌است بله – این پیشنهاد بنده عملی نیست. اگر دولت بهتر میداند خودش بدهد. صریح تز از آن بیاناتی که اینجا آقای وزیر دارائی در حضور همه آقایان کردند چی ممکن بودگفت؟ مگر وضعیت اقتصادی وخیم تر و خطرناک تر از وضعیت فعلی مملکت چیست؟ آقایان بنده یقین داشتم بهرجا که دست بزنم بیک منافعی برمیخورد اتومبیل را می‌خواستم متوقف کنیم بیک اشخاصی پنبه پاک کنی، کارخانه چای خشک کنی خوب اگر اینها کارخانه خوبیست، خرابی آنقدر هست – آنقدر وضعیت بانک صنعتی بد است. بانک صنعتی الان واقعا ورشکست است یک دستهائی است یک دستهای مرموزی در کار است که می‌خواهند این کارخانه‌ها را بیک وضعیت برسانند که بعنوان آهن پاره بفروش برسد. خلاصه مطلب اینست ما هیچوقت نگفتیم که کارخانه قند را بفروشند یا یک کارخانه هائی که وجودش به حال دولت مفید است بفروشد. بنده محال است بگذارم مه این کارخانه‌ها بیک وضعیت بیفتد یعنی آنچه در قدرت بنده‌است و یک سرمایه دارهای بزرگی بخرند. بنده گفتم که آنها را اسهام بکنند و یک اسهام کوچک بدست مردم بدهند و پولش را بدهند ببانک ملی بنده نگفتم اسهامش را بدهند ببانک ملی.

رئیس – آقای مخبر. مکی – آقا پیشنهاد بنده چطور شد؟

رئیس – صدا کردم شما نبودید.

مخبر – عرض کنم که جای تعجب است، آقای دکتر متین دفتری مجلس جای بحث است و برای اینست که اینجا نوشته‌اند امرهم شوری بینمهم و شاورهم والامر و بنابراین اگر در نتیجه مشورت یک پیشنهادی از کسی قبول نشد نبایستی که اوقاتش تلخ شود و ایراد بگیرد بیک عده از اعضای کمیسیون بودجه که در حسن نیت آنها بنده هیچ تردیدی ندارم و علت اینکه پیشنهاد جنابعالی موافقت نشد خطراتی که برای اموال غیرمنقول دولت هست با پیشنهاد جنابعالی بنده اینجا توضیحاتی عرض می‌کنم اگر این پیشنهاد آقای دکتر تصویب نشد برای اینکه بدانند سوء نیتی نبوده برعکس حسن نیت بوده. آقای دکتر متین دفتری پیشنهادشان اینست که بعد هم آقای وزیر دارائی اصلاح کردند ولی آن اصلاح نیز باز رفع عیب نکرد، پیشنهاد اول آقای دکتر متین دفتری دولت مجاز است تمام یا قسمتی از دارائیهای غیر منقول اعم از املاک یا کارخانجات غیر ضروری را (غیر ضروری تشخیص می‌دهد در ایام فطرت که همه اش غیر ضروری است) پس از ارزیابی با نظر یک هیئت بفروش برساند و سرمایه یک یا چند شرکت با اسهام یک هزار ریالی قرار دهد و آن اسهام را … (محمد علی مسعودی – مقصود پولش است)… و آن اسهام را برای تأدیه دیون دولت ببانک ملی و خرید حق استخدام قانونی بخدمتگزاران زائد تخصیص بدهند. نتیجه چیست؟ نتیجه اینست که در زمان فترت دوت دستش آزاد است که هرچه دارائی ملت ایران دارد، هرطوری دلش می‌خواهد بفروشد، نه مزایده ئی باشد نه مناقصه ئی این اولش و حال اینکه بانک ملی پول مردم را در تصرف دارد اگر بخواهیم پولش را بدهیم نمی‌توانیم سهم کارخانه بهش بدهیم قسمت دوم می فرمائید که دولت مستخدمین را اخراج کند بعد سهم بهشان بدهد، سهم که آخر ماه نمی‌تواند زن و بچه اش را اداره بکند. (یکی از نمایندگان – خودشان موافقند) عملی نبود و بعلاوه آقای دکتر صلاح در مورد فروش کارخانجات نبود اگر یک کارخانه بخواهد بفروشد باید بانک مقدمه جالب توجهی با شیفر و ارقام لایحه اش را بیاورد چون توی این مملکت هر چیزی را ممکن است بد بهش بگویند بندرعباس کارخانه اش ضرر می‌کند درست است ضرر می‌کند اجازه بفرمائید بنابراین، این با این وقت کوتاه یعنی وقت این کار بشود بهمین جهت کمیسیون بودجه برای آنکه دارائی مملکت در خطر نباشد، این پیشنهاد را تصویب نکرده و امیدوارم آقایان نمایندگان هم این پیشنهاد را تصویب نکنند چون حتماً بضرر مملکت است. محمد علی مسعودی – پیشنهاد خوبی است آقا

رئیس – آقای ملک مدنی

ملک مدنی – بنده از جناب آقای دکتر متین دفتری تعجب می‌کنم با اینکه همیشه خونسرد بودند چطور شد امروز خونسردیشان را حفظ نفرمودند فرمودند کمیسیون بودجه بدون صلاحیت بوده، عمل بتکالیف خودش نکرده و بعدهم ایراد کردند که چرا ما این پیشنهاد را قبول نکردیم. اولا بنده تعجب می‌کنم که نماینده دولت آقای خواجه نوری معاون آقای وزیر دارائی آنجا نشسته بودند و با حضور ایشان بود کمیسیون وقتی که تشکیل شد معاون آقای وزیر دارائی که بجای ایشان کار می‌کند حضور داشت ثانیاً مگر آقای دکتر متین دفتری فراموش کردند که در ایام فترت بعد از دوره 14 چه مطالبی توی این مملکت واقع شد. حلا که ما ده روز داریم به آخر دوره و هنوز هم انتخابات شروع نشده ما بیائیم تمام دارائی ملت را که بیست سال تمام رنج و الم را ملت کشیده و یک مشت کارخانه برای دولت تهیه شده‌است این را با یک ماده واحده اختیارش را بدهیم بدست دولت که در زمانی که مجلس نیست نظارت در کار دولت بکند، هر کاری که دلش خواست بکند بنده یقین دارم خود جنابعالی هم با عطف بگذشته اشخاصی که همیشه مترصدند که از ضعف دولتها، از این فترتها و از این هرج و مرج‌ها سوء استفاده کنند و در نتیجه همین قبیل سوء استفاده‌ها بوده‌است که این ثروتها و این پولها جمع آوری شده‌است.(صحیح است) اینها باز حالا هم سوء استفاده می‌کنند این گناه را مجلس نباید بگردن بگیرد (صحیح است) کمیسیون بودجه بعقیده بنده بزرگترین وظیفه شناسی را کرده که اجازه نداده در این موقعی که ده روز بیشتر بآخر دوره نمانده کارخانجات را بدیهم بدست دولت، با چهار تا تصویبنامه این ثروت ملی را بدهد باشخاصی که هزارگونه کار کرده‌اند، ما با فلسفه و دلیل اینکار را کردیم، جنابعالی از نقطه نظر اصول شاید نظرتان صحیح باشد آقا ما از این دو سیستم اداره کارخانجات دنیا، یکی را باید قبول کنیم یا باید سیستم ملی باشد و یا سیستم باصطلاح آزاد باشد که هر دوی اینها را یا دولت باید در امورش دخالت داشته باشد یا بدهیم بدست مردم. این یک مطالب حیاتی است که باید با یک دقت و ترتیب صحیح رویش بحث شود. با عجله و شتابزدگی ما نمی‌توانیم اینکار را بکنیم. ما روی این نظر رأی گرفتیم همان طور که آقای معظمی توضیح دادند، انشا ءاللة اگر چنانچه دوره 16 وکلای حقیقی ملت آمدند و روی این صندلیها نشستند هرچه مصلحت بود عمل می‌کنند. ما در انجام وظیفه خودمان تشخیصمان این بود که بنده هم بعرضتان رساندم.

دکتر متین دفتری – جواب نشر اسکناس را بفرمائید افزایش اسکناس را بفرمائید.

ملک مدنی – درباره نشر اسکناس و کسر بودجه بنده علت اینکه نخواستم وارد بشوم این بود که فکر کردم مخقام ریاست اعتراض می‌فرمایند که خارج از موضوع است.

رئیس – آقای ملک وقت گذشته و از موضوع خارج نشود.

ملک مدنی – و حق هم دارند. این مطرح نیست، این موضوع علیحده‌ای است هر وقت لایحه نشر اسکناتس در مجلس مطرح شد، بنده عقیده خودم را عرشض می‌کنم.

رئیس – رأی می‌گیریم..

دکتر معظمی – درخواست شده‌است با ورقه رأی گرفته شود.

یکی از نمایندگان ـ می‌خواهید چه کنید؟

حاذقی ـ وقت تلف می‌شود.

رئیس – موافقت بکنید همینطور رأی بگیریم

دکتر معظمی – پس توضیح بفرمائید که بگزارش کمیسیون رأی گرفته می‌شود.

نبوی – اگر گزارش کمیسیون رد شد تازه پیشنهاد ایشان هست.

رئیس – بسیار خوب اشکالی ندارد راهش همین است وقتی تصویب شد گزارش کمیسیون پیشنهادایشان رد شده بگزارش کمیسیون بودجه رأی می‌گیریم که موافقت نکرده، آقایانیکه موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (مجدداً بشرح سابق قرائت شد)

رئیس – آقای مکی.

نبوی – قانون دارد این.

مکی – جناب آقای وزیر دارائی فرمودند ما قانون اینکار را بمجلس شورایملی ایران داده‌ایم که با اقساط 15 ساله بفروشند، بنده عرض می‌کنم تشریفات قانون با این کمی وقتیکه از مجلس شورایملی باقیمانده من خیال می‌کنم بااین دوره وصلت ندهد و اگر آقای وزیر دارائی موافقت بفرمایند من پیشنهادم را به 15 سال اصلاح می‌کنم که مطابق همان لایحه ئیکه که ایشان برداشته‌اند آورده‌اند بنده قبول می‌کنم که ضمن تصویب بودجه اینکار را تصویب کنیم و ضمناً خواستم متذکر شوم که اگر ما املاک خالصه مان را تقسیم کنیم بهکشاورزان یا بمستخدمین دولتی که حاضر هستند استخدام دولت را کنار بگذارند و بروند تا اندازه‌ای که می‌توانند کشاورزی بکنند بآنها هم یک مقداری واگذار شود، این یکقدم مفیدی است که همه کشورها دارند برمیدارند، ما امروز دو سیستم بیشتر در دنیا نداریم یا سیستم کلخوز شوری است یا سیستم سایر ممالک سرمایه داری است. در ممالک سرمایه داری بزرگ هم امروز مالکیتهای بزرگ را محدود کرده‌اند اصلا ملک بزرگی دیگر در دنیا مثل زمان قرون وسطی وجود ندارد که فئودالهای بزرگی در دنیا باشد و املاک بزرگی در دست خود داشته باشد برای تعدیل زندگی در ایران و جلوگیری از بعضی خطرها ما بایستی مقدم شده باشیم ولی حالا که سایر کشورها کرده‌اند ما می‌بایستی این سیستم را در کشورمان برقرار کنیم من استدعا می‌کنم آقای وزیر دارائی با این موافقت بفرمایند که ضمن همین بودجه این کار بگذرد، و بتصویب برسد. پیشنهاد را هم ممکن است بنده بلایحه دولت تبدیل کنم که لایحه دولت در ضمن این بودجه تصویب بشود.

رئیس – آقای دهقان.

دهقان – در موضوع تقسیم خاصجات لایحه بسیار مفیدی دولت داده‌است که بسیار جامع است و باین خشکی که جنابعالی پیشنهاد کرده‌اید ضمن یک تبصره که املاک بین کشاورزان تقسیم شود وممکن است اینکه چند جور تقسیم بشود. با چه شرائطی این کافی نیست. موافقت بفرمائید. که در فرصتی که هست (مکی – فرصت نیست)با پیشنهادتان همه موافقند که این زودتر تصویب شود این با چند کلمه تصویب نمی‌شود و یک مطلب دیگر هم که فرمودید فئودال چطور، این بکار دولت چه ربطی دارد و بکار خالصجات چه مربوط است؟ بسیار دولتها هستند در دنیا که جنبه سوسیالیستی و اینها هم دارند و املاک بزرگ را هم در دست خودشان گرفته‌اند و اداره می‌کنند و این صحبتها اینجا معنی ندارد و بعلاوه این پیشنهادتان مخالف آن قسمت اخیر است که قسمتی از املاک بمستخدمین دولت داده شود، اگر این پیشنهاد شما تصویب شود همچو نظری نمی‌تواند اجرا گردد.

رئیس – آقای وزیر دارائی.

وزیر دارائی – پیشنهاد آقای مکی را در چند ماه قبل خود دولت بمجلس داد یک لایحه ئی هم الان هست در کمیسیون دارائی که نه تنها باقساط 15 ساله بفروشیم بلکه این قید شده‌است پولی که می‌گیریم برای کمک و تأسیس صندوقهای تعاونی باشد که کمک باشد بحال کشاورزان، آن لایحه بسیار جامع است و البته آن قسمتی که الان می‌خواهید مطرح بکند خیال می‌کنم برخلاف نظامنامه باشد که ضمن یک لایحه یک لایحه دیگری را بگذرانند. ولی چون ما اختیار گرفتیم برای کمیسیون قوانین دارائی موافقت بفرمائید پس از آنکه کمیسیون دارائی تصویب کرد بمورد اجرا گذاشته شود منظور ایشان هم تأمین می‌شود.

مکی – خیلی خوب پس گرفتم.

رئیس – پیشنهاد آقای قبادیان قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد)

  • پیشنهاد می‌کنم بواسطه خساراتی که امسال باحشام ایلات غرب در اثر سرمای شدید و ملخ خوردگی وارد شده مراتع دولتی که در قسمت کرمانشاهان واقع است و هرساله مبلغ ناچیزی عوائد دارند، دولت بنفع ایلات کرمانشاهان صرفنظر نماید. و به آنها بلاعوض واگذار نماید مخصوصاً در قسمت مرزی باغچه و قطار که متعلق بایل سنجابی است و هیچ مرتع ندارد بلاعوض واگذار می‌شود

رئیس - واردنیست

رئیس – قبادیان اجازه بدهید توضیح عرض کنم شاید آقای وزیر دارائی موافقید با این پیشنهاد؟

وزیر دارائی – پیشنهاد خرج است قربان. قبادیان امسال زمستان بمردم خیلی سخت کذشت.

رئیس – چرا خودتان توجه نمی‌کنید بپیشنهادتان؟ پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای ملک پور بشرح زیر قرائت شد)

  • پیشنهاد می‌نمایم تبصره زیر بماده 2 اضافه شود

تبصره – دولت مکلف است پس از تصویب این قانون فوراً با بانک ملی ایران وارد مذاکره شده کلیه دیون خود را بیک حساب با ربح معتدلی انتقال و از محل مالیات بردرآمد بانک تدریجاً استهلاک نماید. رئیس. آقای ملک پور بفرمائید. ملک پور – آقایان محترم از قرضی که دولت ببانک ملی ایران دارد اطلاع دارند، تاکنون هم از طرف دولت نسبت به تصفیه این قروض اقدامی نشده بنده اینجا حداقل پیشنهادی است که کردم اگر جناب آقای وزیر دارائی راه حل بهتر از این بنظرشان رسید، که در یک مدت کمتری اینقروض را تأدیه بکنند بنده موافقم و پیشنهادم را پس می‌گیرم و خود بنده مستحضرم که در حدود 40 یا 50 سال طول می‌کشد که باین ترتیب قروض دولت پرداخته شود در کمیسیون بودجه جناب آقای تقی زاده پیشنهاد کردند که 000/800/2 لیره‌ای که از محل اندوخته نفت موجود است از محل آن 40% که برای برنامه در سال 27 بوده این را بابت قروض دولت ببانک بدهند جناب آقای وزیر دارائی موافقت نکردند، این پیشنهاد را بنده کردم حالا ببینم جناب آقای وزیر دارائی راه بهتری نظرشان برسد و قبول بفرمایند کمال تشکر بنده خواهد بود.

وزیر دارائی – اصولا بنده چند مرتیه عرض کردم که اگر بخواهیم قرض دولت را بببانک ملی بدهیم که بسیار بجا و بمورد است ولی این حسابی که من الان می‌کنم احتمالا با نظر آقای ملک پور اگر ما فرع ندهیم و تمام اصل پولمان را هم بدون فرع بدهیم این 50 سال طول خواهد کشید و من تصور می‌کنم این دردی برای ما دوا نخواهد کرد مگر فکر دیگری همانطور که پیشنهاد کرده بودند از محلهای دیگری بشود ولی من خیال می‌کنم که این یشنهاد تأثیری داشته باشد در تقلیل دیون دولت برای اینکه ما در سال 10 میلیون تومان تنزیل می دیهم و سالی 10 میلیون تومان مالیات بردرآمد بدهد و در صورتیکه این تنزیل را هم ندهیم این 50 سال طول خواهد کشید. اینست که تمنی می‌کنم که پیشنهادشان را آقای ملکپور مسترد بدارند و بعد راجع باینموضوع اساسی تبادل افکار بکنیم. ملکپور – پس گرفتم.

رئیس – پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت می‌شود)

  • هرگاه در نتیجه حوادث غیرمترقبه از قبیل سن زدگی، تگرگ، زلزله، ملخ و غیره 50% خسارت بملکی یا محصولی وارد شود مالیات همانسال ملک خسارت دیده بکلی بخشوده می‌شود. کهبد.

رئیس – این هم وارد نیست پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود پیشنهاد آقای سلطان العلماء (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌نمایم که املاک موقوفه که متولی خاصه دارند اداره اوقاف حق مداخله‌ای جزء نظارت نداشته باشد آنهم در مصرف و همچنین نسبت باثلاث ابدی هم حق نداشته باشد مداخله نماید.

رئیس – توضیح بفرمائید ولی یک قانون خاصی می‌خواهد و یک قانونی هم هست مربوط ببودجه نمی‌شود.

سلطان العلماء – پس گرفتم.

رئیس – پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (پیشنهاد آقای مکی بشرح زیر قرائت شد)

  • پیشنهاد می‌نمایم تبصره ذیل در ماده اول اضافه شود.
  • تبصره – لوازم روشنائی خیابانها و کوچه‌های شهرستانها از یک ثلث حقوق گمرکی و عوارض معاف می‌باشند.

رئیس – این پیشنهاد در درآمد دولت مؤثر است و آنوقت هم وکیل نمی‌تواند چنین پیشنهادی بدهد

مکی – ولی چون وضع روشنائی تمام شهرستانها خراب است و این هم تحمیلی بدولت نمی‌شود..

رئیس – مجدداً قرائت می‌شود (بشرح سابق قرائت شد)

وزیر دارائی – پیشنهاد خرج است

رئیس – توضیح بدهید.

مکی – عرض کنم همه آقایان از وضع روشنائی شهرستانها اطلاع دارند غالب از شهرستانهای ایران بواسطه نداشتن وسایل و نداشتن بودجه در خاموشی بسر می‌برند بنده خودم از غالب شهرستانها که اطلاع دارم و دیده‌ام، میدانم که شبها در خاموشی محض دارند زندگی می‌کنند (صحیح است) و اگر یک کمکی یک تشویقی دولت بکند یکقدری تسهیلات برای آنها فراهم بکند خرجی که نمی‌شود برای دولت برای اینکه پیشنهاد خرج است) من که نمی‌گویم که دولت از کسانیکه برای امور روشنمائی شهرستان‌ها می‌خواهد یک کارخانجاتی ایجاد می‌کند، یک وسائلی ایجاد کند از یک قسمت عوارض گمرکی معافشان بکند تا یک تسهیلاتی فراهم شده باشد، همه آقایان میدانید که وضع شهرستانها در چه حال است و این یک کمکی است بشهرداریهای شهرستانها

رئیس – تصور می‌کنم که این پیشنهاد خرج است و وارد نباشد. پیشنهاد دیگر آقای مکی قرائت می‌شود پیشنهاد می‌کنم کارمندانی که تمول آنها بیش از 250 هزار تومان است از خدمت برکنار و یا ارگ مایلند بدون دریافت حقوق کار کنند.

رئیس – آقای مکی

مکی - یک پیشنهادی بنده دادم و همه آقایان بوضع مستخدمین دولت کم و بیش آشنا هستند و خاصه این که می‌بینیم یک عده‌ای از مستخدمین دولت در مجلس متحصن می‌باشند و همه آقایان توجه بمستخدمین دولت دارید و می‌خواهید یک ارفاقی بشود و ضمناً هم می‌خواهید ببودجه دولت تحمیلی نشود و ما هم می‌بینیم که مستخدمین درست و شریف دولت دارند گرسنگی می‌خورند و برای معاش روزانه شان دچار گرفتاری هستند در عین حال می‌بینم که مستخدمین خیلی متمکن و متمولی در این مملکت هستند که آنها اصولا احتیاجی به استخدام دولت ندارند بنده برای این که از این بودجه پرسنلی دولت کاسته باشم تا راهی برای دولت باز شده باشد که بتواند بمستخدمینی که بی بضاعت هستند کمک بکند و از ترفیعات آنها جلوگیری بکند حتی یک تعدیلی هم در بودجه کشور شده باشد پیشنهاد کردم که مستخدمینی که از 250 هزار تومان ببالا تمکن دارند از خدمت برکنار شوند یا اگر بخواهند خدمت کنند افتخاراً خدمت کنند و در تمام وزارتخانه‌ها اگر شما ملاحظه بفرمائید مستخدمینی هستند که یک میلیون تومان دو میلیون تومان ثروت دارند بنده خودم یک عده از اشخاصی را می‌شناسم کسانی هستند که در ماه شاید هفت، هشت هزارتومان عایدات داشته باشند و این اشخاص می‌آیند حقوق از صندوق دولت می‌گیرند اتومبیل آخرین سیستمشان نیز زیرپایشان هست خوب آنها احتیاجی ندارند اگر اینقدر مجلس سنگ بسینه می‌زند که باید خرج را کم کرد خوب در این بودجه اینکار را بکنید بگوئید آقا مستخدمینی که بیش از 250 هزار تومان تمول دارند آنها بروند خدمت دولت را ول کنند دولت که نباید تا آخر عمر بآنها حقوق بدهد زیرا آن تمول و تمکنی را که دارند در راه ازدیاد آن زحمت بکشند و کار دولت را هم ول کنند، بنده خیال می‌کنم بگاو و گوسفند کسی هم لطمه ئی وارد نمی‌کند برای اینکه از 250 هزار تومان ببالا خودش یک سرمایه کلانی است ربع میلیون است کسی که یک ربع میلیون ثروت دارد نمی‌تواند استخدام دولت را قبول کند.

رئیس – آقای نورالدین امامی بفرمائید.

نورالدین امامی – عرض کنم جناب آقای مکی باید توجه کرد تشخیص اینکه یک مستخدمی 250 هزار تومان سرمایه دارد علاوه براینکه مشکل است بلکه محال است ممکن است آن مستخدم زنش متمکن باشد و یا باسم دخترش خانه خریده باشد و علاوه ما تمام داد و بیداد هایمان برای اینست که اگر خدای نکرده بعضی از مستخدمین نادرست هستند برای اینست که گرسنه می‌باشند (حاذقی – اینطور نیست) ما باید جدیت کنیم که این گرسنه‌ها سیر کنند، کار تولید کنند که آن مستخدمینی که 250 هزار تومان سرمایه دارند این کار را رها کنند و بروند دنبال تولید و آن کسیکه با پانصد تومان کار می‌کند می‌رود با سرمایه اش پنج هزار تومان درمی آورد ما باید کوشش کنیم که این مستخدمین را سیر نگهداریم من حتی موافقم با این که این اضافه حقوق مستخدمین را بدهند برای اینکه مستخدم گرسنه به درد نمی‌خورد آدم توی خانه اش نوکر اگر دارد و گرسنه‌است این نوکر با دلسوزی کار نمی‌کند و مستخدم را باید سیر کرد و دزد را هم باید مجازات کرد (صحیح است) این خیلی فرق دارد، من حالا که پشت تریبون آمده‌ام از آقایان استدعا می‌کنم 20 روز است که ما آمده اینجا و این پیشنهادات غیر وارد را گوش کرده‌ایم شما را به خدا شما را به حضرت عباس به خودتانه به مردم رحم کنید این پیشنهادات زیادی را پس بگیرید و این بودجه را بگذرانید تا ساعت ده شب هم نیائید اینجا پیشنهاد بدهید این پیشنهادات فایده اش چیست، شما را به خدا به زن و بچه خودتان رحم کنید و به مردن این مملکت رحم کنید پس بگیرید این پیشنهادها را بگذارید این بودجه را تمام کنیم و امشب بیائیم قانون انتخابات را بگذرانیم (صحیح است)

یمین اسفندیاری – آقا بنده مخالفم.

رئیس – یک موافق یک مخالف صحبت کردن ایشان پس چه چیز صحبت کردند.

یمین اسفندیاری – ایشان که مخبر نبودند.

رئیس – پس چرا ردیف جلو نشسته بودند

دکتر بقائی – ماده 270 را هم رعایت بفرمائید.

رئیس – رأی گرفته می‌شود پیشنهاد آقای مکی آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (جمعی برخاستند) قابل توجه نشد پیشنهاد آقای صاحب دیوانی قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد) ریسات محترم مجلس شورای ملی، چون بتجربه ثابت شده که نظارت اداره اوقاف بر موقوفات و آئین نامه هائیکه وضع نمود آبادترین املاک این مملکت را به صورت ویرانه‌ها بیرون آورده، پیشنهاد می‌کنم مبلغ سه میلیون و پانصد هزار ریال به نامه هزینه اداره اوقاف از بودجه حذف و عایدات 5% که به نام حق النظاره بر موقوفات وصول می‌شد و همچنین نظارت بر موقوفات توسط انجمن‌های شهرداری هر محل وصول و انجام و توسط اداره فرهنگ هر محل به مصرف تعلیمات اجباری برسد و کارمندان اوقاف نیز که خوشبختانه اغلبشان که حقوق دریافت می‌دارند یکی در وزارت فرهنگ ویکی به نام فوق العاده کار اوقافی در قسمت وزارت فرهنگ و تعلیمات اجباری اجرای وظیفه نمایند و نیز کلیه قوانین مربوط به اوقاف از تاریخ تصویب این پیشنهاد ملغی است.

رئیس – آقای صاحب دیوانی قانون دارد و یک قانونی را با پیشنهاد نمی‌شود حذف کرد.

صاحب دیوانی – این یک چیز مفیدی است.

رئیس – باشد ولی نمی‌شود قانون را حذف کرد طرح یا لایحه‌ای لازم دارد.

صاحب دیوانی – بنده دلایل آنرا عرض می‌کنم

رئیس – آقا با یک پیشنهاد نمی‌شود تشکیلات یک بنائی را از بین برد یکی دیگر را قرائت کنید:وزارت دارائی موظف است به دانشجویان ایرانی که بخواهند در کشورهای خارجی اعم از اروپا و آمریکا تحصیل نمایند ارز ممالکی که در آنجا به تحصیل مشغول مبی شوند به قیمت دولتی بفروشند و به هر طریق که مقتضی می دانند بوسیله وزارت فرهنگ مراقبت کامل در حسن جریان امور تحصیلی آنها بنمایند،

معتمد دماوندی – موسوی.

رئیس – آقای معتمد دماوندی بفرمائید.

معتمد دماوندی – در سنوات اخیر یک عده زیادی از پدرها حاضر شدند اولادشان را بعد از اینکه تحصیلاتشان را تکمیل کنند بفرستند بخارجه برای تحصیلات و اخیراً عده زیادی از دانشگاههای تهران مخصوصاً دانکشده حقوق و طب به آمریکا بردند امروز در ممالکی که در آنجا محصل تحصیل می‌کند مثل انگلستان و فرانسه به آنها ارز داده می‌شود ولی از یک ماه پیش وزارت فرهنگ اعلان کرده‌است که محصلینی که در آمریکا مشغول تحصیل هستند ارز داده نمی‌شود آقایان می دانند که یک عده زیادی به آمریکا رفته‌اند و الان آنجا مشغول تحصیل می‌باشند یک عده‌ای هم کارهای مقدماتی خودشان را کرده‌اند و حتی به دانشگاههای آمریکا معرفی شده‌اند پذیرش آنها از دانشگاههای آمریکا آمده‌است تمام کارهایشان را کرده‌اند می‌خواهند بروند آنوقت وزارت فرهنگ اعلان کرده‌است که به آنهائیکه به آمریکا می رون ارز داده نمی‌شود این ترجیح بلا مرجح برای چیست آقا؟ اگر به انگلستان بروند به او ارز داده می‌شود، اگربه فرانسه برود ارز به او داده می‌شود اما اگر به دانشگاههای آمریکا بخواهند بروند ارز داده نمی‌شود همه این ممالک یکی است چه مزیتی است بین دانشگاههای فرانسته و انگلستان است که در آمریکا نیست، برای دانشگاههای انگلستان ارز می‌دهند برای فرانسه ارز می‌دهند (دکتر بقائی – خودمانی هستند باید بدهند) بعلاوه این عده‌ای که آنجا هستند تکلیف آنها چه می‌شود. بنده آقا تقاضا کرده‌ام جزو این عده محصلین اعزامی باشد، بنده پیشنهاد کردم اشخاصی که می‌خواهند با خرج خودشان بروند خارجه دولت موظف باشد به آنها ارز خارجه بفروشد

وزیر دارائی – نمی‌تواند.

رئیس – آقاتی وزیر دارائی بفرمائید.

وزیر دارائی – تصور می‌کنم اطلاعاتی که آقای نماینده محترم دارند صحیح نباشد برای هرکس که می‌خواهد به دانشگاههای خارج برود ارز می‌دهیم. باید صریحاً عرض کنم که اشخاصی که می‌خواهند برای تحصیلات ابتدائی و متوسطه بروند ما ارز نمی‌دهیم در خارج از ایران برای تحصیلات عالی به همه کس ارز می‌دهیم آمریکا و انگلستان و فرانسه برای ما فرق نمی‌کند. (معتمد دماوندی – برای تحصیلات عالی)(دکتر بقائی - ولی برای تحصیلات در امریکا ارز نمی‌دهند) می‌دهیم آقا به بنده اطلاع رسید که 900 نفر بعنوان دانشجو الان در امریکا هستند یک عده از آنها رفته‌اند زن امریکائی گرفته‌اند و رفته‌اند پی کارشان ما گفته‌ایم باید به کار آنها رسیدگی شود آنهائی که واقعاً درس مس خوانند در مدرسه هستند ارز می‌دهیم و باز هم خواهیم داد ولی آن هائی که رفته‌اند آنجا درس نمی‌خوانند ارز نمی‌دهیم (معتمد دماوندی – البته) حتی یک نکته‌ای را فراموش نفرمائید آقای معتمد دماوندی ارز کشور محدود است از یکطرف همه ناخوش می شوندارز می‌خواهند کارخانجات دولتی ارز می‌خواهند برای وزارت خارجه ارز می‌خواهیم محصلین ارز می‌خواهند، این باید یک حدی داشته باشد اگر شما بخواهید تمام اشخاص را بفرستید باروپا تحصیل کنند بعقیدة من این را آقای وزیر فرهنگ باید توضیح بدهند این موضوع برمیخورد به دانشگاه ما برای اینکه ما دیگر باید در دانشگاه خودمان را بنندیم ما نمی گوئیم که ارز نمی‌دهیم ارز می‌دهیم ولی در حدود توانائیمان، الان یک میلیون آدم بخواهد برود بفرنگستان باید این را عرض کنم آنهائی که رفته‌اند بامریکا باسم تحصیلات عالیه الان 906 نفر در امریکا باین اسم از ما ارز می‌گیرند. در سال دو میلیون دلار پول می‌گیرند (موسوی – مجانی که نمی‌دهید) و این اشخاص بایستی بوضعیتشان رسیدگی شود و الان هم که سرپرستی رفته‌است و رسیدگی می‌کند برای همین موضوع است آن اشخاصیکه درس می‌خوانند باز هم به آنها ارز داده خواهدشد ولی آنهائیکه برای تفریح و گردش می‌روند ارز نمی‌شود داد و کسانیکه می‌خواهند بروند اگر شورایعالی فرهنگ تصدیق بکند که برای دانشگاه‌است البته ارز داده خواهدشد.

رئیس – آقای وزیر فرهنگ بفرمائید.

وزیر فرهنگ – عرض کنم توضیحی که جناب آقای وزیر دارائی فرمودند دیگر احتیاجی به مطلب جدیدی نیست راجع به امریکا هم هیچ تضییقی درکار نیست (معتمد دماوندی – شما اعلان کردید) اجازه بفرمائید ما دیدیم که در امریکا یک اشخاصی رفته‌اند آن جا مشغول تجارت شده‌اند حتی تبعیت خارجه را هم قبول کرده‌اند و دارند از ما ارز می‌گیرند(حاذقی – دیناری به آنها ارز ندهید) این وضع که نباید ادامه پیدا کند این است که مقصود ما این است که یک رسیدگی بیشتری هم بشود وقتی که رسیدگی شد بعد از هرکس که برای تحصیلات عالیه بخواهند بخارجه بروند ارز داده خواهدشد و همینطور که گفته شد برای تحصیلات ابتدائی و متوسطه ما امروز احتیاجی ندارم (معتمد دماوندی – پس آنهائی که امروز می‌خواهند بروند بانگلستان چیست) و ارزی هم برای این اشخاص داده نخواهدشد.

رئیس – آقای کشاورز صدر.

کشاورز صدر – بنده اصولا با این پیشنهاد مخالفم و حتی تا آن مقداری که دولت اظهار نظر می‌کند عقیده‌ام این است که درست هست که جز به محصلین فنی و مهندسی باشخاص دیگر نباید اجازه بدهیم…(معتمد دماوندی – بنده نظرم تأمین شد پس گرفتم) خوب بنده مقصودم این بود که ایشان پس بگیرند.

رئیس – پیشنهاد دیگر آقای معتمد دماوندی قرائت می‌شود. (بشرح ذیل قرائت شد)

  • ریاست محترم مجلس شورایملی تبصره ذیل را بماده واحده بودجه پیشنهاد می‌نمایم.
  • تبصره – از تاریخ تصویب این قانون نظارت اوقاف هر محلی به انجمن شهرداریهای همان محل واگذار و صدی 5 حق النظاره (بعضی از نمایندگان پس گرفتند)

رئیس – پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود پیشنهاد آقای دهقان. (بشرح ذیل قرائت شد) تبصرة ذیل را برای الحاق بماده دوم پیشنهاد می‌نمایم. تبصره – از تاریخ تصویب این قانون حقوق معلم در تمام کشور از یک هزار و پانصد ریال کمتر نخواهدبود.

رئیس – آقای دهقان. دهقان – یکی از آموزگاران صبح به بنده مراجعه کرده بود و از بنده تشکر می‌کرد گفتم از بنده تشکر نکن همة آقایان معتقدند که حقوق معلم ترمیم بشود و بهترین وسیله برای آسایش و رفاه آنها فراهم باشد اینجا از جناب آقای وزیر دارائی که دیروز وعده فرمودند که یک ترتیبی بدهند که معلمین راحت بشوند می‌خواهم تشکر کنم و می‌خواهم عرض کنم که بعضی از این آموزگاران از یک پیشخدمت هم کمتر حقوق می‌گیرند بنده بیش از این عرضی ندارم و از ایشان هم تشکر می‌کنم که قبول فرمودند که این ترتیب مراعات بشود.

رئیس – آقای وزیر دارائی بفرمائید.

وزیر دارائی – با اینکه وضع بودجه را همه آقایان می دانند و هر پیشنهادی را که بفرمایند و اضافه بشود تأثیر دارد بر بودجه ولی وضع معلمین را هم آقایان میدانید که نسبت به سایرین فرق دارد و آموزگاران بعقیده بنده شریفترین مردم اینمملکت هستند بچه‌های ما را تربیت می‌کنند بچه‌های خودمان را به آنها سپرده‌ایم و همه امیدواریم که آن‌ها خوب تربیت بکنند همه آنها حق معلمی بگردن ما دارند این‌ها اگر خیالشان ناراحت باشد نمی‌توانند آنطوری که لازم است بچه‌های ما را تربیت کنند و حقیقت می‌شود گفت که این عده از مستخدمین هیچ راه امرار معاش هم جز از راه معلمی ندارندو اگر خدای نکرده بعضی از مستخدمین دیگر راه سوء استفاده‌ای دارند این بیچاره‌ها این را هم ندارند باین جهت بنده موفقم بآن‌ها صد در صد کمک بشود البته مبلغی که برای اینکار لازم هست در حدود چند میلیون تومان می‌شود و چون همه آقایان توجه دارند باین طبقه آموزگار خواستم پیشنهاد کنم که آقایان موافقت بفرمائید که باین عبارتی که تهیه شده عمل بشود که صد یک از حقوق مستخدمینی که از 500 تومان به بالا دارند کم بشود البته این چیزی نخواهد بود کسی که 500 تومان حقوق می‌گیرد 5 تومان آنرا می‌دهد و این 5 تومان هم در زندگی او تأثیری ندارد چون این مبالغ در سال ممکن است ترمیم کند حقوق این آموزگاران را و بعد هم ممکن است کمکی بآموزگاران بشود و همچنین آن نظری که آقایان داشتند که اشخاصی که حقوق زیادتر می‌گیرند کمتر بگیرند تأمین می‌شود و بعقیده بنده برای آن آقایان هم که از 500 تومان بیشتر حقوق می‌گیرند تأثیری ندارد برای این که آنها هم بچه دارند و این آموزگاران بچه‌های آنها را هم درس می‌دهند در تمام کشور (صحیح است).

رئیس – همینطور اصلاح می‌شود بعد تبصره می‌شود که آقای وزیر دارائی پیشنهاد کرده‌اند بعد رأی گرفته می‌شود دو سه تا نظیر هم دارد و همینطور که قبول کردند اصلاح بشود. بعد رأی گرفته شود. پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری قرائت می‌شود (بشرح ذیل قرائت شد) تبصره – دکتر مکلف است صدی بیست از هزینه عمومی بودجه 1328 بکاهد باین ترتیب که سهم چهاردیواری هریک از وزارتخانه‌ها با کسر صدی بیست منظور شود هر وزارت خانه‌ای معادل این کسر از هزینه هائی که بالنسبه ضرورت آن کمتر است حذف نماید.

رئیس – آقای دکتر متین دفتری

آقای دکتر متین دفتری – این پیشنهاد را بنده با این فرض داده بودم که آن پیشنهاد سابق قبول خواهدشد و اینها با هم ملازمه داشت و چون پیشنهاد بنده در کمیسیون بودجه این صورت درآمد دیگر به این پیشنهاد احتیاجی نیست.

رئیس – بسیار خوب پیشنهاد آقای دکتر ملکی قرائت می‌شود: (به شرح ذیل قرائت شد)

  • پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به لایحه بودجه اضافه شود.

تبصره – هر ایرانی که پدر و مادرش ایرانی باشد مجاز است چاه نفت حفر و نفت استخراج نماید نصف نفت خام استخراجی متعلق به دولت و نصف دیگر متعلق به استخراج کننده خواهد بود.

رئیس – این موضوع هم به بودجه مربوط نیست رأی ندارد بفرمائید.

دکتر ملکی – آقایان اینجا همه شکایت می‌کنند از اینکه اولا بودجه کل کشور کسر دارد و ثانیا عالیدات دولت طوری است که مخارج را تأمین نمی‌کند و مستخدمین دولت را هم که نمی‌توانند بگویند بروید بیرون بنابراین هیچگونه پیشنهادی که عایدات مملکت یعنی قوه تولیدی مملکت را زیاد کند داده نشده‌است این پیشنهاد را بنده دادم در برنامه 7 ساله داده بودم و همانطور که تصویب شد ارجاع گردید به کمیسیون، در کمیسیون بنده هم عضو کمیسیون بودم پیشنهاد بنده در کمیسون مطرح شد و مورد شور قرار گرفت ولی از آنروز ببعد دیگر کمیسیون متأسفانه تشکیل نشد و تکلیف این پیشنهاد هم معلوم نگردید، آقایان بعد اطلاع دادند که استخراج نفت در همسایگی شمالی ما و در آمریکا همینطور بوده‌است و حتی ایرانیان آذربایجان شمالی رفتند به باکو و چاههای نفت در آنجا ایجاد گردیدو ثروت هنگفتی از آنجا بدست آمد، در مملکت ما هم بیائیم همین کار را بکنیم یعنی اهالی کشور حق داشته باشند چاههای حفر کنند و از این مقدار نفتی که استخراج می‌کنند نصفش را هم به دولت بدهند و هم عایدات دولت زیاد خواهد شد و هم قوه تولیدی کشور افزایش خواهد یافت در خود امریکا همینطور است و چون این پیشنهاد را در برنامه داده بودم به تشخیص هیئت برنامه هرطور که صلاح می دانند اقدام شود و یک مذاکراتی راجع به این پیشنهاد کردم و حالا چون نمی‌دانستم پیشنهادم مطرح خواهدشد یک نقشه از امریکا نیاوردم ارائه بدهم خدمت آقایان، در خود آمریکا همینطور است، متخصص نفت هیئت برنامه با بنده یک مذاکراتی راجع به این پیشنهاد کرد و ایشان عقیده داشتند که این پیشنهاد خیلی خوبی است فقط ممکن است از نقطه نظر اینکه گازهای نفت که در چاههای نفت موجود است یک ضرری داشته باشد چون گازهای نفتی که در چاههای نفت باید موجود باشد بوسیله زیاد بودن چاهها 25 % از آن گازها تلف شود بنده به ایشان گفتم که ما یک ملت فقیری هستیم والا از گرسنگی و بدون بهداشت و عدم فرهنگ و فقدان وسایل زندگی می‌سوزیم و اگر صدی 25 گاز از چاههای نفت ما هم هدر برود اگر یک چاره‌ای برای بدبختی ما بشود اهمیت ندارد اینست که پیشنهاد بنده بسیار عملی است بنده پیشنهادکردم که هرکس ایرانی الاصل باشد که پدر و مادرش ایرانی باشد بتواند این عمل را بکند و حق داشته باشد در یکجائی چاه نفت بزند و نفت استخراج کند همانطور که عرض کردم در باکو اینکار را کرده‌اند در خود امریکا کرده‌اند چاه نفت می‌زنند و استخراج می‌کنند چاهها را مردم می‌زنند و شرکتهای نفت با کامیونهای نفت کش می‌آیند پهلوی پمپهای آن و می‌ایستند نفت می‌گیرند.

رئیس – پیشنهاددیگر آقای دکتر ملکی قرائت می‌شود چون این قانون دارد قانون معادن.(به شرح ذیل قرائت شد)

  • پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به ماده 1 بودجه اضافه شود: تبصره – دولت مکلف است در مدت یکماه کادر لازم وزارتخانه‌ها و ادارات و بنگاههای دولتی را تعیین و مستخدمین اضافی را با بودجه آنها برای اجرای تعلیمات عمومی در تمام کشور به اختیار وزارت فرهنگ بگذارد

رئیس – آقای دکتر ملکی بفرمائید

دکتر ملکی – بنده پیشنهاد کردم که دولت کادر وزارتخانه‌ها را معین کند چون هیچکس نمیداند که در هر وزارتخانه‌ای چقدر کارمند اضافی دارد، بنده اینجا پیشنهادکردم که اولا دولت کادر هر وزارتخانه‌ای را معین کند یعنی وزارتخانه‌ها مکلف باشند تا سه ماه تا چندماه که اینجا پیشنهاد شده‌است کادر لازم خودشان را معین بکنند آنوقت اضافه کارمندان که بعضی‌ها شکایت می‌کنند که در وزارتخانه‌ها کارمند اضافی زیادی است و باید برکنار شوند و مبلغی بآن‌ها بدهند و بروند بیرون و از نان خوردن بیفتند بنده این پیشنهاد را کردم که کارمندان اضافی وزارت خانه‌ها با بودجه شان بوزارت فرهنگ منتقل شوند و وزارت فرهنگ هم آنها را برای اجرای تعلیمات عمومی بکار گمارد خود آقایان می دانند که الان ما برای انتخابات یک قانونی در دستور داریم و در آنجا گفته‌ایم که باسوادها رأی بدهند و این یک کمکی خواهد شد بملت ایران که همه حق رأی داشته باشند این است که از آقایان خواهش می‌کنم که رأی بدهید به این پیشنهاد چون آقای وزیر دارائی فرمودند که یکماه کم است خوب است سه ماه بشود بنده موافقت می‌کنم که بجای یکماه هم اصلاح بشود بسه ماه.

رئیس – آقای کشاورز صدر. کشاورز صدر – بنده این پیشنهادآقای دکتر ملکی را خیلی مفید می دانم بحال ملت ایران، این بود که خواستم یک تذکری خدمت ایشان بدهم که راجع بگماشتن مستخدمین اضافی در کارهای فرهنگ در کمیسیون دادگستری در شور دوم مذاکراتی شد قرار شد این را بعهده آن هیئت تصفیه بگذاریم و الان قانون مصوبش هست که می‌بایستی مستخدمین اضافی پس از تشخیص هیئت تصفیه باینکار بپردازند اما راحع به این کیفیت که فرمودید در ظرف یکماه باشد چون برای هیئت تصفیه یک مدتی قائل شدیم گفتیم که هیئت تصفیه بنشینند مستخدمین را معلوم کنند آنهائی که بایستی در کادر استخدام باشند ضرورت دارد و خودشان آنها را مجزا کنند بعد آن اشخاصیکه ناصالح هستند اخراج کنند و آنهائیکه درست و صحیح العمل هستند و زاید بر سازمان هم هستند آنها را در امور فرهنگی و تولیدی ازشان استفاده کنند. خوب است آقا یک مدتی را معین کنند جناب آقای دکتر که در ظرف آن مدت هیئت هم توانسته باشد روی اینکار یک اظهار نظری بکند بنظر بنده اگر اینرا قبول بفرمائید که ششماه باشد بنده هم موافقم.

دکتر ملکی – بنده بچهار ماه پیشنهادم را اصلاح می‌کنم و بوسیله هیئت تصفیه باشد.

رئیس- رأی می‌گیریم پیشنهاد آقای دکتر ملکی با این اصلاحی که شده آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) قابل توجه شد پیشنهاد آقای دهقان قرائت می‌شود.) پیشنهاد زیر را تقدیم می‌دارد: تبصره – از اول مرداد تا دو سال ورود اتومبیل سواری بایران بکلی ممنوع است

رئیس – دیروز بآن رأی گرفته شد و رد شد.

دهقان – دیروز پنج سال بود و یک شرایطی هم داشت ولی امروز دو سال است اجازه بدهید توضیح عرض بکنم.

رئیس – دیروز رد شده‌است، پیشنهاد آقای تولیت قرائت می‌شود. (بشرح ذیل قرائت شد)

  • پیشنهاد می‌کنم شرکتهائی که برای تأمین مصرف آب شهرستانها تشکیل می‌شود از هرنوع مالیات و عوارض معاف باشند.

رئیس – آقای تولیت.

تولیت – اغلب شهرستانها باینکار احتیاج دارند، درقم چندین شرکت تشکیل شده‌است با سرمایه‌های خیلی کوچک مثلا سرمایه‌های صد تومان، دویست تومان تشکیل شده بنده اینرا خواستم استدعا کنم که موافقت بفرمائید اگر مدتی هم برای آن قائل بشوید بنده موافقم.

صاحبدیوانی – 20 سال باشد.

ارباب مهدی – 10 سال باشد.

دکتر معظمی – دومرتیه قرائت بشود. (بشرح سابق مجدداً قرائت شد)

رئیس – آقای دکتر معظمی – بنده خودم موافقم ولی آقای وزیر دارائی می‌فرمایند که پیشنهاد خرج است.

قبادیان – رأی بگیرید.

رئیس – اگر آقای مخبر و آقای وزیر دارائی قبول بکنند نمی‌شود رأی گرفت برای اینکه من غیرمستقیم مداخله در درآمد دولت است.

مخبر – اگر کلمه آب مشروب را اضافه کنید و 7 سال باشد موافقم.

رئیس – 7 سال بکنید.

تولیت – قبول می‌کنم

رئیس – به این ترتیب این هم جزو آن تبصره‌ها گذاشته می‌شود، پیشنهاد آقای گنجة قرائت می‌شود (بشرح ذیل قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده 2 قانون بودجه سال 1328 کل کشور اضافه شود:

  • تبصره – (رؤساء، استادان، معلمین محلی، دانشکده‌ها) کسانی هستند که مسکن و محل شغل اصلی آنان در محل و در همانجا استخدام می‌شوند، محل تولد مندرج در شناسنامه دلیل محلی بودن و محرومیت نامبردگان از مزایای مصرحه در تبصره 3 ماده واحده قانون تأسیس دانشگاه شهرستانها نمی‌باشد.

رئیس – آقای گنجه بفرمائید ولی اینجا مورد ندارد رأی نمی‌شود گرفت.

گنجه – جناب آقای وزیر دارائی توجه بفرمائید برای رعایت حال استادان دانشگاه تبریز و معلمینی که برای دانشکده‌ها فرستاده می‌شوند در قانون اخیری که گذشته‌است در تبصره این قانون قید شده‌است تبصره 3 – رئیس و معاون دانشگاه و دانشکده‌ها و همچنین استادان و معلمین در صورتیکه غیر محلی باشند تا یک برابر حقوق ممکن است علاوه بر فوق العاده قانونی به عنوان مزای پرداخت شود، در این قانون برای رعایت این استادان و رئیس و معاون دانشکده‌ها مقرر شده‌است علاوه بر آن حقوق و مزایای که دارند یک برابر اضافه بدهند آنهائیکه محلی هستند در عمل یک اشکالی پیش آمده‌است که جنای آقای وزیر فرهنگ هم بایستی مستحضر باشند از اینجا از یکعهده از استادان و دانشیاران اعزام شده‌اند به دانشگاه تبریز چون این اشخاص در شناسنامه شان محل تولدشان تبریز نبوده وزارت فرهنگ اشکال پیداکرده‌اند که آنها غیر محلی هستند در صورتیکه اینها ده سال یا بیست سال سوابق خدمت دارند یا استاد یا معلم یا دانشیار بودند. بنابراین بنده پیشنهادکردم که در این مورد محل تولد مندرج در شناسنامه ملاک اعتبار نباشد زیرا اگر در محلی کسی استخدام شد البته مشمول این باشد این را می‌شود گفت که محلی است به او تعلق نمی‌گیرد ولی اگر از اینجا اعزام می‌شود آن محل تولدش را در نظر نگیرد دولت و آنها را مثل سایرین که از همه جا اعزام می‌شوند فوق العاده شان داده بشود. من گمان می‌کنم این برای حل مشکلات وزارت فرهنگ و وزارت دارائی بهترین راه‌است. مخبر – آقای وزیر دارائی موافقت کردند من هم موافقم ولی در عبارتش باید اصلاح بشود که اشخاص نیایند اینجا و برگردند.

رئیس – باشد برای بعد. پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد) تبصره زیر بماده دوم اضافه شود، دولت مکلف است بودجه سال 1328 وزارت بهداری را به تناسب جمعیت بین شهرستانها تقسیم نماید انتقال بودجه از شهرستانی به شهرستانی دیگر منوع است ملک پور – قوامی.

رئیس – آقای ملک پور.

ملک پور – از بیست و یک میلیون و پانصدهزار تومان اعتبار وزارت بهداری ده میلیون و چهارصد هزار تومان در تهران خرج می‌شود و بقیه آن بین ولایات تقسیم می‌شود اعتبار بهداری استان هفتم 640 هزار تومان است در صورتیکه اعتبار مریضخانه فیروزآبادی یک میلیون و دویست هزار تومان یعنی یک استان نصف مریضخانه شهر ری است بنده ناچار شدم یک پیشنهادی دادم این اعتباری که دولت برای بیمارستانها در تهران دارد من زیاد نمیدانم ولی تا وقتیکه اعتبار زاید بوزارت بهداری داده نشده چرا اهالی شهرستانها را محروم کنند و به تهران بدهند از آن جهت بنده پیشنهاد کردم که بودجه وزارت بهداری به یک تناسب بین شهرستانها تقسیم شود. مخبر – عرض کنم این در عمل به اشکال برمی خورد برای اینکه بهدار استانها و شهرستانها متفاوت است و بعضی شهرستانها دارای بودجه نسبتاً کثیری هستند که اگر قرار شود از بودجه آن کسر شود وضعیت آنها مختل می‌گردد، البته اگر قانون تقسیمات کشور تصویب شود و کارها به انجمن شهر واگذار شود در همه جا تناسب رعایت خواهد شد البته با قسمت دوم بنده موافق هستم و قسمت اول را جنابعالی صرفنظر کنید چون غیرعملی است. (امیرتیمور – قسمت دومش هم تعلیق به محال است که قبول می فرمائید) الان در خراسان یک اعتباری دارند می‌خواهید این را بردارید بدهید به گلپایگان نمی‌شود. نورالدین امامی – پیشنهاد آقای ملک پور خیلی پیشنهاد خوبی است ولی قربان اشکال کار یکی غیر عملی بودنش است ویکی هم مریضخانه فیروزآبادی را بودجه اش را کم کنیم این کار صحیحی نیست باید بودجه مریضخانه‌ها 5 برابر شود در همین تهران که می فرمائید بودجه اش زیاد است مریض‌ها شب درب بیمارستانها می‌مانند و جا طوری نیست که بتوانند از مریضی پذیرائی کنند باید فکری کنید که بودجه فارس یا آذربایجان و شیراز اضافه شود نه اینکه مال فیروزآبادی و تهران کم شود، الان در مریضخانه‌های تهران دم درش مریض می‌میرد و جا برای پذیرائی مریض ندارند باید یکطوری بشود و صرفه جویی بشود به بودجه وزارت بهداری اضافه بشود تقاضا می‌کنم آقای ملک پور این را پس بگیرند. ملک پور – پیشنهاد بنده باشد تا با موافقت آقای وزیر دارائی اصلاح شود و مسکوت بماند.

رئیس – یکربع ساعت تنفس می‌دهم. مجدداً مجلس در ساعت یازده و چهل و پنج دقیقه بریاست آقای امیرحسین ایلخان نایب رئیس بعنوان بعد از تنفس تشکیل گردید. نایب

رئیس – پیشنهاد آقایان ملک پور و قوامی قرائت می‌شود که رأی گرفته شود (بشرح زیر قرائت شد) دولت مکلف است بودجه سال 1328 وزارت بهداری را بتناسب جمعیت بین شهرستانها تقسیم نماید انتقال اعتبار یک شهرستان بشهرستان دیگر ممنوع است. ملکپور قوامی.

ملک پور – اصلاحی می‌کنم برای اینکه در بودجه 29 این منظور عملی بشود چون آقای مخبر فرمودند حالا نمی‌شود.

رئیس – با اصلاح آقای وزیر دارائی چه نظری دانرد دوباره با این قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت می‌شود)

  • دولت مکلف است که بودجه سال 1329 وزارت بهداری را بتناسب جمعیت بین شهرستانها تقسیم نماید انتقال اعتبار یک شهرستان به شهرستان دیگر ممنوع است.

وزیر دارائی – هروقت بودجه 29 مطرح شد آنوقت باید صحبت کرد دولت ممکن است در نظر بگیرد و در ضمن بودجه بیاورد. حالا مورد ندارد. نایب رئیس- در هر صورت باید به همان صورت اول باشد اگر پی نمی‌گیرید رأی گرفته شود مجدداً خوانده شود (بشرح صورت اول قرائت شد) نایب رئیس قبل از اینکه رأی بگیریم اجازه بدهید می‌خواستم تذکر بدهم که الان تابلو 50 نفرنشان می‌دهد خراب است و اکثریت برای رأی در مجلس هست آقایانی که با این پیشنهادموافقند قیام کنند اکثر برخاستند تصویب شد پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) تبصره ذیل را بر ماده دوم قانون بودجه پیشنهاد می‌نمایم: مجلس شورایملی امتیاز انحصاری لوله کشی آب شهر مشهد را برای مدت 70 سال بآستان قدس واگذار می‌نماید آستانه نباید بیش از صدی 28 نفع برداشت نماید پس از گذشتن مدت تمام مؤسسات و لوله‌ها و کارخانه و غیره مجاناً بشهرداری مشهد واگذار می‌شود و سایر خصوصیات این امتیاز بموجب تصویبنامه هیئت وزیران خواهدبود نبوی

نایب رئیس ـ آقای نبوی.

نبوی – عرض کنم که ما در هر فرصتی باید برای انجام لوله کشی شهرها استفاده کنیم این کاری بود که می‌بایستی چند سال پیش می‌شد ولی متأسفانه انجام نشده شاید چیزی در مملکت مهمتر از لوله کشی شهرها نباشد فعلا مؤسسه‌ای که با صورت نسبت آبرومندی اداره می‌شود. که مراد آستان قدس است او حاضر است این کار را بکند ما نباید مخالفت بکنیم موضوع لازم این است که آقایان موافقت بفرمایند در این موضوع دولت یک لایحه‌ای آورده‌است و در کمیسیون مطرح شده‌است ولی چون مجلس وقت نخواهد کرد که آن لایحه با آن تفضیل مطرح بشود این است که من پیشنهاد کردم که موافقت بکنند مجلس که امتیاز لوله کشی شهر مشهد را بآستان قدس واگذار بکند (اسدی – هفتاد سال خیلی زیاد است) این یک کار مفیدی است و یکی از شهرهای مهم ایران دارای آب لوله خواهد شد امیدوارم که ما در آتیه نزدیک بتوانیم در سایر شهر‌ها مثل تهران و تبریز این کار را انجام بدهیم فعلا که یک فرصتی پیدا شده‌است برای لوله کشی یک شهر مقدسی که محل جمعیت کثیری از مردم این مملکت و مردم مسلمان است ما هم از طریق مجلس نباید کاری بکنیم که این موضوع باشکال بربخورد.

نایب رئیس – آقای مخبر.

مخبر – این پیشنهاد آقای نبوی مربوط ببهداشت یک شهری است، یک کار خوبی است که ما باید همه کمک کنیم که انجام بشود و با دولت و وزیر دارائی که صحبت شد موافقت داشتند منتها چون یک شرایطی در آن امتیازنامه قید شده که ضروری است قید شود من می‌خواستم تمنی کنم از آقای نبوی اجازه بفرمایند که پیشنهادشان به همین ترتیبی که بنده نوشته‌ام با توجه بلایحه دولت ضمن تبصره‌ای در آخر وقتی که خواستند رأی بگیرند اضافه شود این است که من عین این ماده را تقدیم می‌کنم.

نبوی – چون منظور اصلاح و عمل است بنده با این طریق که آقای مخبر گفتند موافقم و استدعا می‌کنم که ضمیمه لایحه شود.

نایب رئیس – آقای وزیر دارائی هم موافق هستند؟

وزیر دارائی – بله. نایب

رئیس – پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد)

  • پیشنهاد می‌کنم در ماده 2 گزارش کمیسیون بودجه تبصره زیر اضافه شود: گزارش شماره 3/6 مورخه 27/6/24 کمیسیون قوانین دارائی راجع بعوارض چوبهای صادراتی عیناً تصویب و از طرف دولت بموقع اجرا گذاشته شود. یمین اسفندیاری.

نایب رئیس – آقای یمین اسفندیاری.

یمین اسفندیاری – در وزارت آقایان بوشهری و شاهرودی موافقتی شد مابین اشخاصی که جواز برای چوب می‌خواستند وزارت کشاورزی که مبلغی بابت این جواز داده شود و اشخاصی هم پرداختند قسمتی را نقداً پرداختند و قسمتی هم تعهد دادند که قبل از اینکه قانون از مجلس بگذرد بپردازد و برای حفظ جنگلبانی این مبلغ فوق العاده لازم است و در کمیسیون کشاورزی و در کمیسیون دارائی هم مطرح شده و گزارش هر دو کمیسیون هم تقدیم شده چون که هم وزارت کشاورزی نسبت باین موضوع بی تکلیف است و هم مردم تکلیفشان معلوم نیست موافقت بفرمائید که این بگذرد که تکلیف مردم معین شود.

نائب رئیس – مخالفی ندارد (چیزی گفته نشد) آقای وزیر کشاورزی شما موافقید.

وزیر کشاورزی – بله من موافقم (عده‌ای مجدداً خوانده شود). (بشرح سابق قرائت شد)

نبوی – مطابق ماده 113 اخطار دارم در ماده 113 ذکر شده که ضمن قانون بودجه یا یک لایحه دیگر که مطرح است یک قانون دیگر را بطور در بست نمی‌شود پیشنهاد کرد. نایب

رئیس – پس لوله کشی شهر مشهد هم همیطور است؟! رأی می‌گیریم باین پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام کنند (عده‌ای برخاستند) بفرمائید این تابلو بعضی وقتها درست است بعضی وقتها غلط اکثریت برای رأی نبود. (در این موقع اکثریت برای اخذ رأی حاصل شد)رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای یمین اسفندیاری که آقای وزیر کشاورزی هم موافقت کردند آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) قابل توجه شد (یمین اسفندیاری – الحمدالله) پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.(بشرح زیر قرائت شد)

  • ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر بماده دوم بودجه اضافه شود: وزارت دارائی مجاز است مالیات‌های معوقه و بقایای مالیاتی تا آخر سال 27 که مؤدیان بواسطه مشکلات قانونی در پرداخت مسامحه کرده‌اند قطعاً در مدت دو سال از تاریخ تصویب این قانون وصول و مؤدیان مشمول جریمه دیر کرد نکردند. قوامی. آقا خان بختیار.

نایب رئیس – آقای قوامی.

قوامی – خاطر نمایندگان محترم مسبوق است که در زمان فترت یک مالیات هائی با تصویب نامه گذشت و این آقایان مؤدیان مالیاتی معترض بودند که چون صورت قانونی ندارد نبایستی پرداخته شود اخیراً تصمیم بر این گرفته شد که این مالیات اخذ شود. بنده این پیشنهاد را دادم که یک کمکی به مؤدیان مالیاتی بشود این است که من استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایند که این مالیاتهای معوقه در ظرف دو سال پرداخته شود بدون جریمه دیر کرد.

رئیس – آقای وزیر دارائی.

وزیر دارائی – معنی پیشنهاد آقای قوامی اینست که خرج مملکت را هم تقسیم بکنیم و دو ساله بپردازیم اگر واقعاً نظر مجلس براین است که یک خرجی را که آخر ماه می‌خواهیم بدهیم ندهیم و باقساط دو ساله بپردازیم بنده هم حرفی ندارم و عرض می‌کنم اگر ممکن است جلوی خرج را بگیریم بجای اینکه دوساله بپردازند بفرمائید ده ساله اش کنیم دراینصورت بنده هم با پیشنهاد آقا موافقم ولی مالیاتی که بنده باید امسال بگیرم در مقابلش خرج هم هست اگر یک وقتی بودجه ما اضافه داشت بنده میگفنم خوب اشکالی ندارد این پول را که می‌خواهیم بگیرم توی بانک بگذارم در آن صورت درست بود ولی ما خرج داریم آخر ماه باید پول داشته باشیم که خرج بکنیم اگر پول نداشته باشیم از کجا بیاوریم؟ یک موضوع را هنوز آقایان توجه نفرموده‌اند وزارت مالیه را تصور میفرمائید خروس طلائی دارد هی تخم طلا می‌گذارد ما باید یکشاهی یکشاهی از مردم پول بگیریم که آخر ماه بتوانیم پول بدهیم آخر ماه اگر یک روز حقوق پرداخت نشود تمام چرخ مملکت می‌خوابد اگر هم تصور میفرمائید که وزیر دارائی شخصاً یک چنین مکنتی دارد که ماهی شصت و هفتاد میلیون تومان بدهد یا اعضاء وزارت دارائی یک چنین تمکنی دارند. مالیاتی که باید پارسال می‌پرداختند موافقت کردیم که اگر تا آخر شهریور آمدند پرداختند جریمه ازشان نگیریم حالا میفرمائید که تا دوسال دیگر بگیریم اینکه عملی نیست خواهش می‌کنم پیشنهاتانرا پس بگیرید. قوامی – پس گرفتم. نایب

رئیس – پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. پیشنهاد آقای امیر تیمور – پیشنهاد می‌کنم … بعضی از نمایندگان – تشریف ندارند

رئیس – آقای نجومی فرمایشی دارید بفرمائید

3- تقدیم لایحه راجع به عضویت ایران در اتحادیه تلگرافی بین المللی با قید دو فوریت بوسیله معاون وزارت پست و تلگراف معاون وزارت پست و تلگراف (آقای نجومی) برای هماهنگی امور ارتباطیه کلیه کشورهای جهانی اتحادیه‌ای بنام اتحادیه تلگرافی بین المللی تشکیل و در ژانویه 1869 کشور شاهنشاهی ایران عضویت آنرا قبول نموده‌است برای اینکه منظور اتحادیه به خوبی انجام و کلیه کشورهای جهالنی بر طبق مقرراتی که مورد موافقت آنان باشد امور ارتباطیه را حفظ و با متابعت از آن مقررات کارهای مربوطه را انجام دهند پس از خاتمه جنگ در سال 1947 در آتلانتیک سیتی واقع در کشورهای متحده امریکا کنفرانسی تشکیل و در قرارداد مزبور تجدید نظر و کشور ایران هم با اعزام نماینده در مذاکرات شرکت نموده و مقررات موضوعه نیز به امضای نماینده دولت شاهنشاهی رسیده‌است اینک ترجمه قرارداد فوق الذکر با قید دو فوریت برای تصویب تقدیم مجلس شورای ملی می‌گردد. عرض کنم راجع به سؤالیکه نماینده محترم آقای صفوی فرمودند هروقت بخواهند جواب عرض می‌شود ولی مقصودشان انجام شده. نمایندگان – احسنت، آفرین. 5 – بقیه مذاکره در بودجه نایب

رئیس – پیشنهادات قرائت می‌شود پیشنهاددیگری بخوانید. (پیشنهادات بشرح زیر خوانده شد) پیشنهاد دیگر آقای امیر تیمور. (نمایندگان – نیستند آقا، نیستند) پیشنهاد آقای جواد عامری (نمایندگان – نیستند) پیشنهاد آقای صفوی (بشرح زیر پیشنهاد آقای صفوی قرائت شد) مقام محترم ریاست مجلس شورایملی تبصره زیر را بلایحه بودجه سال 1328 پیشنهاد می‌کنم. صفوی. وزارت دارائی مکلف است ساختمان نیمه تمام اسکله محل قرنطینه بوشهر و بنادر را ردعباسک از بودجه ساختمانی پیش بینی شده رقم 78 هزینه عمومی کشور یا تمام برساند نمایندگان – پیشنهاد خرج است. نایب

رئیس – آقای صفوی بفرمائید. صفوی – استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایند این پیشنهادیکه بنده تقدیم کردم قبلا با جناب آقای وزیر دارائی و جناب آقای دکتر معظمی مخبر محترم کمیسیون بودجه مذاکره کرده‌ام و آقایانرا توجه دادم و خاطرشان کاملا مسبوق است عرض کنم که در بندر بوشهر یک قرنطینه ایست درعباسک آنجا تیمسار تشریف آورده‌اند ملاحظه فرموده‌اند آن قرنطینه از نقطه نظر مجاورت با هندوستان خیلی مورد توجه‌است و اگر چنانچه خدای نکرده یک مرض مسری یک (اپیدمی) آنجا دیده شود یا یک کشتی بیاید در کشتی یک موش مرده درش باشد برطبق مقررات بهداشتی کلیه مسافرین بهداشتی را مسلم قرنطینه می‌کنند (صحیح است) ولی قرنطینه بدبختانه هیچ وسیله‌ای ندارد در صورتیکه اشخاصی را که به قرنطینه تحویل می‌دهند از آنها روزانه مثل مهمانخانه حق می‌گیرند از آنها شاید روزی 20 تومان، 25 تومان می‌گیرند ولی هیچ وسیله ندارند و اگر آنها را بیاورند قرنطینه باید یک قسمت را در دریا یک کشتی هست در دریا بنام کشتی ابن سینا که سابقا وزارت بهداری خریده بود که می‌آید تا 500 متری آنجا اشخاص محترم وزراء و سفراء هستند و مأمورین خارجی هستند اینها را کول می‌گیرند حمال کول می‌گیرد بنده سابقاً در دوره 12 و 13 این موضوع را مذاکره کردم خدا رحمت کند در زمان محروم آقی فروغی که تشریف داشتن رئیس الوزراء بودند و بعد در زمان وزارت بهداری آقای دکتر لقمان الملک یک اعتباری گذاشته شده 80 هزارتومان بنده در کمیسیون بودجه مذاکره کردم 80 هزارتومان اعتبار دادند که اسکله و آن محل قرنطینه را تعمیر کنند و آن را بطور آبرومندی درست کنند این هشتاد هزارتومان اعتبار شد و یک مبلغی خرج شد ولی پانصد متر ساخته شده وبقیه 220 متر ساخته نشده‌است و آن هم 2 سال است اعتبار ندارد و دارد از بین برود بنده پیشنهادکردم از محل تعمیر ابنیه نیمه تمام که در بودجه پیس بینی شده ساخته بشود و استدعا کردم که این را موافقت بفرمائید آقای وزیر دارائی هم قبول فرمودند. نایب

رئیس – آقای مخبر. مخبر – عرض کنم که چون این قسمت مربوط به ساختمانهای نیمه تمام است آقای وزیر دارائی فرمودند که من دستور می‌دهم که این قسمت را بسازند بنابراین محتاج به یک قانون خاص نیست. نایب

رئیس – نظر آقای صفوی چیست؟ صفوی – بسیار خوب چون آقای وزیر دارائی قبول می‌فرمایند البته منظور من ساختمان است عرضی ندارم و پس می‌گیرم. نایب

رئیس – پیشنهاد دیگری قرائت کنید پیشنهاد آقای دماوندی (نمایندگان – تشریف ندارند) پیشنهاد آقای آزاد. (به شرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورامیل راجع به هفتاد هزار تن شکری که از کمرک وارد شده و حدود 13 میلیون ریال به خزانه دولت ضرر وارد شده کمیسیون سه نفری برای رسیدگی به این پرونده از طرف مجلس شوری تعیین و در صورت روشن شدن تقلب مرتکبین مجازات شوند. نایب

رئیس – آقای آزاد این پیشنهاد شما مربوط به بودجه نیست. آزاد – چرا مربوط به بودجه‌است 13 میلیون به دولت ضرر خورده‌است بنده پریروز صبح یکمختصری در این زمینه توضیح دادم و آن عبارت از این بوده آقای گلشائیان تشریف دارند می‌خواستند شکر بخرند و تلگراف کردند به تمام کمپانیهای دنیا راجع به شکری که می تونید بفروشید تلگراف کنید کمپانی گلبان امریکائی تلگراف کرده بود که من حاضر هستم که چهل هزار تن شکر بفروشم از قرار هرتنی 130 دلار و 20سنت تلگراف به بانک ملی رسیده بود و سه روز هم مدت معین کرده بود که در مدت سه روز به من جواب بدهند 5% هم ضمانی بانکی داده بودند که اگر من نتوانستم این تعهد را انجام بدهم به منفعهت خریدار ضبط شود بعد بانک ملی به این جواب نداده بود آنوقت دولت آمده بود خریده بود چهل هزار تن شکر از کمپانی کلووتس انگلیس هر تنی 135 دلار و 66 سنت بعد از آن یک سی هزار تن دیگری هم خریده بودند از کمپانی چرنکف انگلیسی از قرار هر تنی 130 دلار و 68 سنت تفاوت این دو معامله در حدود چهارصد هزار دلار است که اگر چنانچه هر دلاری را 32 ریال حساب کنیم سیزده میلیون ریال می‌شود نظر باینکه این عمل سریحا مطابق قانون جزای عمال دولت جرم است آمدم در این قضیه به آقای گلشائیان و عمال مسئول بانک اعلام جرم کردم و بعد هم اگر چنانچه مجلس شورای ملی صلاح بداند (کشاورز صدر – آقای گلشائیان چه تقصیری دارد) ایشان وزیر دارائی هستند مسئول هستند از صبح تا شام تمام مالیه مملکت را دارند غارت می‌کنند و اگر چنانچه مجلس شورای ملی میل دارد یک عده‌ای را تعیین کند که رسیدگی کنند. نایب

رئیس – آقای وزیر دارائی. وزیر دارائی – چندین مرتبه راجع به این قضیه بنده توضیح دادم که روزی وزیر دارائی شدم دستور دادم که هیچ نوع خرید از خارج کشور بوسیله عمال وزارت دارائی انجام نشود ولی بوسیله بانک ملی انجام شود تمام خریدهای شکری که از خارج شده‌است بوسیله بانک ملی انجام شده‌است وزارت دارائی کوچکترین مداخله در خرید شکر نداشتند مأمورین الان که مشغول رسیدگی هستند چه نسبت به پرونده‌های داخلی و چه نسبت به پرونده‌های خارجی مشغول رسیدگی هستند اگر البته از مأمورین بانک اشخاصی باشند که تخلفی کرده باشند تعقیب می‌کنند. اما راجع به این پیشنهادی که می گویند این یکی از موضوعاتی است که مورد توجه مأمورین دیوان جزا است که آن پیشنهادی که از طرف امریکا شده‌است در موقع جواب داده شده یا داده نشده عمداً بوده‌است سهواً بوده‌است؟ اما راجع به خریدهائی که از انگلستان شده‌است اخیراً باید بنده سریحاً اینجا بگویم که ما خریدی که می‌کنیم یا از دولت انگلستان یا از امریکا می‌کنیم تمام خرید این مملکت نه امسال در سالهای پیش تمام محصول را از یکی نمی توان خرید (آزاد – من راجع به تفاوت قیمت عرض می‌کنم) اما راجع به قیمت بایستی که ایشان توجه کنند که قیمت قند و شکر چیزی نیست که در ظرف 6 ماه ثابت بماند در ظرف امروز و فردا عوض می‌شود. شما اگر نگاه کرده باشید در همین موقع پارسال شکر ار خریدند 39 لیره بسته به این است که مقدار محصول چقدر باشد و مقدار تقاضا چقدر باشد این یک چیزی نیست که ثابت باشد وقتیکه افر مختلف خواستند اگر یک سفارش دهنده یک افر بدهد اگر آن سفارش قابل قبول باشد با آن معامله می‌کنند آن هم البته بانک ملی معامله می‌کند این را هم باید گفت که همه سفارش را نمی‌شود قبول کرد یکی از مشکلاتی که پیدا شد همین سفارشهائی بود که یک عده‌ای برداشتند دادند مثلا اگر یک عده سفارش می‌دهند 129 دلار 126 دلار 120 دلار ولی آقایان می دانند از امریکای جنوبی است از فرمز است ما مطابق قراردادی که با بانک انگلستان داریم لیره هائی که ما در انگلستان داریم محل خریدمان در امریکای شمالی است یعنی اگر امروز سفارش از امریکای جنوبی بدهند 120 دلار ما نمی‌توانیم بخریم برای اینکه ایران دلار ندارد و آن دلارهائی که اشخاص دارند مال خودشان است ما مقدار دلاری که داریم همان است که ما لیره در انگلستان داریم و مطابق قرارداد با بانک انگلستان قابل تبدیل بدلار است و وقتی که خزانه دار انگلستان قبول کرده‌است لیره را تبدیل به دلار بکند باید حتماً از بانک امریکای شمالی باشد برای اینکه حساب قراردادی است که بین بانک انگلیس و بانک امریکا است و باز که در خود آن قرارداد قید دارد که ماوقتی حق داریم لیره را تبدیل بدلار کنیم در قیمتش که می‌خواهند بما بدهند از آن نوع در انگلستان یافت نشود یا قیمت گزافتری باشد و البته از حیث قیمت متساوی باشند حق نداریم باز دو مرتبه از امریکا بخریم مطابق مقرراتی که بین دولت ایران و انگلستان هست بین بانک ملی ایران و انگلستان لیره وقتی قابل تبدیل بدلار است که اولا در امریکای شمالی باشد ثانیاً برای خریدهائی باشد که در انگلستان پیدا نشود یا اگر پیدا می‌شود بقیمت‌های خیلی گزافتر باین مناسبت این قیمت‌ها را باید توجه بکنند اما راجع باین معامله‌ای که گفتند این یکی از چیزهائی است که بنده خودم توجه کردم و الان هم مورد رسیدگی است در دیوان جزا معلوم بشود این سفارشی که داده شده‌است واقعاً این سفارش از طرف مأمورین بانک اعمال نظر و تقصیری شده‌است یا واقعاً نتوانسته‌است بدهد این یک چیزهائی است که مورد رسیدگی است حالا اگر آقا هم نظریه‌ای دارند مانعی ندارد. نایب

رئیس – آقای آزاد مسترد میفرمائید؟ (آزاد – بلی مسترد کردم) پیشنهاد آقای مسعود ثابتی بشرح زیر قرائت شد نظر باینکه پیشنهادها تسلسل پیدا کرده و بالاخره باید یک حدیقفی داشته باشد پیشنهاد می‌کنم پیشنهادهای مربوط به بودجه را هر نظری که آقایان دارند امروز بدهند و بعد از امروز دیگر پیشنهادی قابل قبول نخواهد بود. نایب

رئیس – آقای مسعود ثابتی. مسعود ثابتی – توضیحش واضح است دو کلمه‌است این دور تسلسل دارد و ما می‌خواهیم بودجه بگذرد عرض کنم که آقایان هر نظری که دارند بدهند ما بدانیم بالاخره عده پیشنهادها دویست تا است سیصد تا است که متناسب با آن جلساتی معین بکنیم ولی هر روز که جلسه می‌شود 50 تا پیشنهاد خوانده می‌شود و 50 پیشنهاد هم علاوه می‌شود و عیناً سرجای اول هستیم. نایب

رئیس – با وجود اینکه تمام آقایان علاقه دارند که هرچه زودتر بودجه مملکتی تصویب بشود ولی این پیشنهاد آقا مطابق اصول پارلمانی صحیح نیست (صحیح است) پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (پیشنهاد آقای ارباب بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم هر کابینه‌ای تشکیل می‌شود وزرای آن به تفاوت با وسیله نقلیه زمینی بتمام نقاط بلوچستان مسافرت کنند. نایب

رئیس – وارد نیست پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای دکتر مصباح زاده بشرح زیر قرائت شد) بمنظور عمران و آبادی بنادر خلیج فارس و ایجاد تسهیلات برای عودت دادن ایرانیانی که بعربستان و عراق و هندوستان مهاجرت نموده‌اند بدولت اختیار داده می‌شود در ظرف چهار ماه تصمیم‌های لازم اتخاذ و بموقع اجرا بگذارد تصمیمهای مزبور پس از افتتاح دوره شانزدهم برای تصویب بمجلس شورای ملی تقدیم می‌گردد. نایب

رئیس – چون این موضوع را خود دولت قبول کرد و خود دولت الان متوجه این اصلاحات در بنادر جنوب شده‌است و عموم نمایندگان هم موافقت دارند مخبر کمیسیون هم موافقت کرده‌است این است که احتیاجی برأی نیست و تبصرة دولت است و ضمیمه لایحه می‌شود. یمین اسفندیاری – صحیح است خرج برای دولت ندارد و بسیار پیشنهاد مفیدی است. نایب

رئیس – باید مخبر و یا دولت تقاضا بکند که این جزء تبصره‌ها باشد.

دکتر مصباح زاده – آقای وزیر دارائی امضا کرده‌اند. وزیر دارائی – مانعی ندارد. نایب

رئیس – چون وزیر دارائی موافقت کرده‌اند لذا مانعی ندارد پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.

دکتر بقائی – بنده راجع باین پیشنهاد خواستم عرض کنم که دقت بفرمائید عبارتش یکجوری نباشد که مجلس فترت را ضمناً تصویب کرده باشد. این عبارتش را دقت بفرمائید چون بعد می‌آیند میگویند که شما گفتید بعد از چهار ماه دولت بمجلس بدهد یعنی شما قبول کردید که چهار ماه فترت باشد.

دکتر مصباح زاده – چنین مطلبی در تبصره قید نشده و روشن است. دکتر معظمی (مخبر) برای رفع نگرانیهای آقای دکتر بقائی نوشته شود چهارماه آزمایش. نایب

رئیس – پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (پیشنهاد آقای کشاورز صدر بشرح ذیل قرائت شد) از این تاریخ ببعد از کلیه منسوجات و اشیاء لوکس و غیرضروری نود درصد حقوق گمرکی گرفته شود. نایب

رئیس – آقای کشاورز صدر. کشاورز صدر – گمان می‌کنم با این پیشنهاد بنده جناب آقای وزیر دارائی و آقای مخبر هم موافق باشند زیرا از نتیجه این گفتگوئی که در این چند روزه شده بنده احساس کردم که مجلس میل دارد که یک چنین پیشنهادی بشود و بعد از احساس روحیه مجلس این پیشنهاد را دادم پیشنهاد بنده این است که از این تاریخ به بعد از کلیه منسوجات و اشیاء ابریشمی و اشیاء لوکس غیر ضروری نود درصد حقوق گمرکی گرفته شود (معتمد دماوندی – مگر ضرورت هم داریم) این پیشنهاد از نظر شما که پریروز صحبت می‌فرمودید بد نیست. معتمد دماوندی – منظور این است که همه اش غیرضروری است. محمدعلی مسعودی - اسامی آنها را باید ذکر بفرمائید. کشاورز صدر – بنده نظرم ایناست اجازه بفرمائید یک جله دیگری در این پیشنهاد اضافه کنم جون اشاره آقای مسعودی بنده را متوجه کرد که این را ممکن است بعداً ازش سوء استفاده‌ای بشود البته در این پیشنهاد این جمله را اضافه می‌کنیم که دولت نوع آنها را تعیین بکند … آقای دکتر بقائی بگذارید صحبت کنم. نایب

رئیس – شما به صحبت خودتان ادامه بدهید. کشاورز صدر – ایشان از آنجا اشاره می‌کنند … این است که بنده از جناب آقای وزیر دارائی استدعا می‌کنم این موضوع مورد توجه‌است هم از حیث حمایت از مصنوعات داخلی ایران که رواج پیدا می‌کند و کارگرها از این وضعیت داخلی استفاده می‌کنند و از طرفی هم لازم نداریم اگر بنده مجدداً موضوع آن دستگاه الیزابت را در اینجا مطرح کنم که این دستگاه 36 هزار تومان است آنوقت بمن اعتراض می‌کنند که خودت گران خریده‌ای این است که بنده معتقدم در این مملکت تا ما صنایع داخلی خودمان را رواج ندهیم و تا دست از این اشیاء لوکس برنداریم کار این صنایع داخلی بهبودی پیدا نمی‌کند سی درصد هزینه زندگی مردم بدون اغراق مربوط به این اشیاء لوکس است ما چه احتیاجی داریم که لباس ابریشمی خارجی بپوشیم هم خانمها و هم آقایان احتیاج ندارند من یادم هست در زمان اعلیحضرت فقید یک دانه کراوات خارجی به این مملکت وارد نمی‌شد تمامش از یزد تهیه می‌شد و می‌آمد (صحیح است) واقعاً هم قابل استفاده بود حالا ببینید میلیونها در سال می‌بایستی به مصرف اشیاء ابریشمی که مورد توجه آقا است (اشاره به دکتر بقائی) برسد این است که بنده استدعا می‌کنم از جناب آقای وزیر دارائی اگر چه این پیشنهاد بنده یکقدری ناقص بود و اشاره هم کردم اینجا موافقت بفرمائید و بعد از این هم ماباید در چهار ماه یا پنجماه دیگر در همین مجلس پیشنهاد بکنیم که پارچه‌های پشمی هم در مملکت وارد نشود اگر اینکار را بکنیم قطعاً و مسلماً به نفع کشور ایران و ملت ایران است و این پیشنهاد بنده موجب شده که آقایان یکقدری تفریح و تفنن کردند خواهش می‌کنم که رأی بدهند.

رئیس – آقای وزیر دارائی. وزیر دارائی – پیشنهاد آقای کشاورز صدر و هر پیشنهادی از این قبیل بشود شخصاً بنده موافقم چرا. در یک مملکتی که وضع اقتصادی و مالیش اینطور است حتی الامکان باید جلوی واردات گرفته شود (صحیح است) ولی پیشنهاد ایشان یک نواقصی دارد که اگر نواقص را در پیشنهاد اصلاح کنند اولا از این تاریخ ببعد را بگویند از امروز چرا؟ برای اینکه تا روزیکه این قانون بگذرد و ابلاغ بشود بیست روز فاصله دارد و در این مدت معلوم نیست که اشخاص چقدر استفاده بکنند ولی اگر موافقت بفرمایند از امروز باشد بنده اینجا صریحاً باید عرض کنم که از فردا به گمرک دستور می‌دهم که هرکس بخواهد اجناس لوکس را از گمرک خارج کند نود درصدش را بگیرند بعنوان ودیعه تا روزیکه قانون ابلاغ شود اگر اینکار را نکنید یک عده زیادی سوء استفاده می‌کنند دوم اینجا نوشته شده نود درصد حقوق گمرکی این به ما ضرر می‌زند زیرا می رساند که ما نود درصد بگیریم بایستی نوشته شود که نود درصد علاوه بر آنچه که الان می‌گیرند اینست باید نوشته شود که تاریخ 22 تیرماه از کلیه منسوجات ابریشمی و اشیاء لوکس غیر ضروری نود درصد علاوه بر حقوقی که فعلاً دریافت می‌شود. گرفته می‌شود. علی وکیلی – بنده مخالفم. نایب

رئیس – آقای کشاورز صدر شما پیشنهادتان را اگر موافقید اصلاح کنید و پس از اظهار مخالفت آقای وکیلی قرائت خواهدشد. بفرمائید آقای وکیلی. کشاورز صدر – بنده موافقت دارم که به همان طریق اصلاح شود. علی وکیلی – اگر توجه بفرمایند آقایان این هم از همان پیشنهاداتی است که امروز هفت هشت میلیون در جیب اشخاص در تهران اضافه می‌شود (همهمه نمایندگان) گوش کنید شما حرف زدید من ساکت بودم و گوش می‌کردم اجناس ممنوعه لوکس را امروز می تونانید ممنوع کنید که استعمالش ممنوع باشد یعنی سیگار خارجی در این مملکت ممنوع است یکشاهی به دولت گمرک نمی‌دهند و تمام بازارهای ایران پر است اینجا شما یک سرحدی که چهارهزار کیلومتر است دارد و کنترل ندارید هرچه شما حقوق گمرکی را زیاد کنید تمام قاچاق وارد می‌شود چه پارچه و چه چیزهای دیگر! شما یک تعرفه گمرکی دارید قریب سه هزار قلم است هرکدام اینها با یک مطالعه‌ای است که کدام مملکت از ما چه می‌خرد و ما از آنها چه می‌خریم. بنده هم عقیده دارم اجناس لوکس که به مملکت ما وارد می‌شود گمرکش زیاد شود ولی رقم به رقم باید گفت. ورود پارچه ابریشمی و پشم طبیعی ممنوع است ولی تمام بازار ما پراست پارچه ابریشمی مصنوعی ممنوع نیست به شرط اینکه کسی دو متر از آن وارد می‌کند یک متر حریر چالوس باید بگیرد تمام این قوانین و اوضاع و احوال تشکیلات اجرائیه دولت را بایک پیشنهادهای بی مطالعه به هم می‌زنیم بعد هم می‌گویم چکار کنیم که مملکت به این وضع افتاده‌است. این الیزابتی را که شما می فرمائید که 36 هزارتومان می‌فروشند این ممنوع است چطور وارد کرده‌اند بنابراین خود دولت توجه دارد و در تعرفه گمرکی دارد تجدیدنظر می‌کند و همینطور به طور کلی نمی توان گفت که اشیاء لوکس ممنوع است و یا اینکه نود درصد بگیرند و شما قوانین و قرارداد و تعرفه دارید و باید اینها را باید قوه اجرائیه بنشیند و مطالعه بکند و اجرا بکند تعجب هم کردم که آقا ی وزیر دارائی چطور سربسته قبول کردند. کشاورز صدر – بنده پیشنهادم را به همان صورتیکه آقای وزیر دارائی قبول کردند اصلاح کردم.

دکتر معظمی (مخبر) – بنده هم از طرف کمیسیون قبول می‌کنم. نایب

رئیس – بسته برأی مجلس است.

دکتر معظمی (مخبر)- البته بسته برأی مجلس است. نایب

رئیس – متأسفانه عده کافی برای رأی نیست و باید پیشنهاد آقای کشاورز صدر رأی گرفت اگر آقایان اجازه بفرمایند مجلس را ختم می‌کنیم مجلس امشب ساعت هشت و نیم بعداظهر البته دستور لایحه اصلاح قانون انتخابات است و بعلاوه آقای وزیر دارائی و بعضی از آقایان هم خواهش کرده‌اند که لایحه مربوط به اختیارات کمیسیون دارائی که دوفریتش هم تصویب شده‌است جزو دستور باشد آنهم جزء دستور خواهد بود. (نیمساعت بعد ازظهر جلسه ختم شد) رئیس مجلس شواری ملی – رضا حکمت