مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اردیبهشت ۱۳۳۹ نشست ۴۰۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اردیبهشت ۱۳۳۹ نشست ۴۰۵

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۴۰۵

مذاکرات مجلس شورای ملی روز پنج‌شنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۳۹

فهرست مطالب:

۱ - طرح صورت‌مجلس

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر شاهکار - صدرزاده - عمیدی‌نوری

۳ - اعلام وصول لایحه اصلاحی اعزام محصلین به خارج از مجلس سنا

۴ - تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر کشاورزی

۵ - اعلام تصویب صورت‌مجلس

۶ - بقیه مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون برنامه راجع به تمدید مدت تقدیم لایحه سازمان اساسی سازمان برنامه

۷ - طرح و تصویب یک فوریت لایحه تأسیس انبارهای عمومی

۸ - طرح و تصویب گزارش کمیسیون گمرکات و انحصارات راجع به سازمان بنادر و کشتی‌رانی

۹ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس دو ساعت و پانزده دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای عماد تربتی (نایب‌رئیس) تشکیل گردید.

۱ - طرح صورت مجلس

نایب‌رئیس - صورت غایبین جلسه پیش قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه - آقایان: دکتر امین - کاظم شیبانی – سنندجی – محمودی - دکتر دادفر - مهندس اردبیلی - دکتر حسن افشار - مرتضی حکمت – سعیدی – بهادری – توماج – قوام - مجید ابراهیمی – پناهی – موسوی - امید سالار - دکتر نفیسی – اورنگ - دکتر سعید حکمت – اریه - دکتر عمید - دکتر اصلان افشار - دکتر عدل – کدیور – حشمتی – امامی خویی. ‏

غائبین بی‌اجازه - آقایان: دکتر طاهری - قرشی‏.

نایب‌رئیس - اعتراضی نسبت به صورت مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) پس از حصول اکثریت تصویب صورت‌مجلس اعلام خواهد شد.

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر شاهکار - صدرزاده - عمیدی‌نوری‏.

نایب‌رئیس - نطق‌های قبل از دستور آغاز می‌شود. آقای بوربور (بوربور - بنده وقتم را دادم به آقای دکتر شاهکار) آقای دکتر شاهکار.

دکتر شاهکار - سروران عزیزم: مجلس شورای ملی محفلی است سیاسی که بحث و شور و انتقاد و توجه از لوازم وجودیه و علت غایی تشکیل آن است، یکی از سعادت‌هایی که یک ملتی می‌تواند داشته باشد و می‌توان گفت بزرگ‌ترین سعادتی است که یک ملتی ممکن است داشته باشد آزادی بیان و آزادی عمل و آزادی به تمام معنی کلمه است (صحیح است) واقعاً وقتی ملتی را می‌توان گفت ملت زنده و صاحب حق حیات که از نعمت آزادی برخوردار باشد و این یک مطلبی نیست که امروز در اطراف آن ما صحبت بکنیم بلکه شاید آنچه در تاریخ مضبوط است پنج قرن قبل از تولد مسیح و ۲۰ قرن هم که از آن تاریخ گذشته است‏ شاید این مطلب مال ۲۵۰۰ سال ۲۶۰۰ سال پیش باشد که برای استقرار آزادی و دادن اختیار فرد به دست فرد یا به قول خود لاتن‌ها دموکراسی یا حکومت مردم به مردم این مبارزه از دیرزمانی بوده است، من خیال می‌کنم بر هر فرد ایرانی واجب عینی است که در هر موقعیتی که به دست می‌آورد از افراد و احرار و از خود گذشتگانی که با دادن خون خود با دادن جان خود، سبب شدند، موجب شدند که نهال آزادی در این مملکت ریشه گرفت و بعد باز با خون خود این درخت را آبیاری کردند و نگاهداری کردند بر هر فردی واجب است که به روح آنان درود فراوان بفرستد و همین طور آنهایی را که در این راه هستند تشویق بکند چون بدون آزادی و بدون برخورداری از آزادی زندگی غیرممکن است (صدرزاده - یعنی زندگی نیست، جهنم است) یعنی زندگی نیست بنده می‌خواهم در اطراف این لغت یک قدری وقت آقایان عزیزم را بگیرم و بحث هم یک بحث تئوری و نظری نیست و این مطلب را هم اعتراف می‌کنم که هیچ مطلب نوینی برای آقایان نخواهم گفت، مطالبی است که به خوبی می‌دانید و شاید هم بهتر از بنده می‌دانید، گیرم اغلب اتفاق می‌افتد که بعضی از بدیهیات و اصول اولیه و روشن معذلک تذکرش مفید و لازم است رفیق عزیز ما که الآن کرسی مقام ریاست مجلس را اشغال کرده‌اند پریروز یک لغتی گفتند که واقعاً در من خیلی اثر کرد و آن این بود که فرمودند تمام خداپرستان به این حقیقت واقفیم‏ ولی برای‌مان فرض است که حتی در ظرف روز چند مرتبه بگوییم الله‌اکبر و حال آن که برای ما یک حقیقتی است مسلّم. مطلبی که من در اطراف آزادی می‌خواهم صحبت کنم یک مطلب نوینی نیست یک مطلبی نیست که برای آقایان روشن نباشد ولی به همان ضرورت که ولو آن که مطلب روشن باشد باید در اطرافش صحبت کرد به همین جهت بنده می‌خواهم صحبت کنم شاید از زمان پرکلیت یا ارسطو یا سوفکل شروع بشود و در قرن ۱۹ یا قرن ۱۸ بن‌ژامین کنستان، در این قرن با فیلسوف معروف فرانسوی تمام نشده باشد ادامه دارد این بحثی که من الآن دارم در حضورتان عرض می‌کنم این است که آزادی معنایش این نیست که از طرفی فرد هر کاری که دلش بخواهد بکند، فرد اختیار نامحدود داشته باشد و از طرف دیگر معنایش این نیست که روسو در کتاب قرارداد اجتماعیش اشتباه کرد و گفت آزادی یعنی فروش حقوق فردی به جامعه هیچ کدام اینها نیست نه جامعه حق دارد عین لغت است (صدرزاده - یعنی یک قدری از آزادی را به جامعه واگذار می‌کند) جناب آقای صدرزاده عبارت ژان ژاک روسو این است که:

Alié Nation des Droits de l’individu à la Société

یعنی فروش و واگذاری حقوق فردی به اجتماع. من به نظرم این مرد اشتباه کرد حضرت اجل عالی عقیده‌تان این است که درست گفتن عقیده‌تان هم بسیار محترم است ولی من عقیده‌ام این است که اشتباه کرد ولی به هرحال لغت مال ژان ژاک روسو است که گفت:

یعنی فروش حقوق فردی به جامعه که در اعترافاتش این مطلب در قرار داد اجتماعی Contrat Social کنترات سوسیال نوشته شده است در هر صورت این هم نیست، اجازه بفرمایید که رشته مطلب از دستم در نرود همان طوری که آقایان می‌دانند یک عده دیگر از تئوریسین‌ها هستند که می‌گویند فرد در مقابل جامعه مستهلک می‌شود و در مقابل آنچه که می‌دهد یک چیزی می‌گیرد مال هوبس است مال انکلس است، مال این افرادی است که البته آقا اطلاع دارید آن چه که ما از آزادی می‌فهمیم و من مطمئنم که جناب آقای صدرزاده در این مطلب و در این فکر با من هم‌عقیده هستند آن عبارت از سلطه و تفوق ملت است در امور خودش یعنی اگر یک ملتی به این پایه برسد که امور خودش را خودش اداره بکند سلطه به کارهایش را خودش داشته باشد و همان طوری که می‌گویند دموکراسی باشد خود برخود تسلط داشته باشد یک همچو ملتی را می‌توان گفت ملت آزاد. البته این آزادی همان طوری که اشاره شد در مقابلش یک حدودی است یک قبودی است که به قول نویسنده بزرگ که می‌گوید که وقتی شما از تمام قدرت‌ها برخوردار هستید که حدود و ثغور آن را هم رعایت بفرمایید اما چگونه این مطلب تأمین می‌شود؟ یعنی این مطلبی که در اطرافش کشتارها شده است، انقلاب‌ها شده است، خون‌ها ریخته شده است و آرزوی قلبی مردمان شرافتمند است، در هر لباس ودر هر موقعیت به هر بیان این سلطه مردم بر مردم یعنی حکومت فایقه به دست آمده و بالاخره اجرای خواسته‌های ملتی و منویات مردم به صور مختلف درآمد که البته باز بحث بنده در این نیست که این تاریخچه را بگویم که آن منویات امروز به نام قانون استعمال می‌شود می‌گویند یک حکومتی حکومت آزاد است یک مردمی برخوردار از آزادی هستند که بر آن مردم و بر آن حکومت قانون حکمفرما باشد این محفل یکی از کارهایش و من روی جمله یکی از کارهایش اصرار می‌کنم و کار مهمش عبارت از قانونگذاری نیست‏، این لغتی که ما استعمال می‌کنیم مجلس مقننه این لغت ما صحیح نیست لغت ما صحیحش همان مجلس شورای ملی است همان که بهش می‌گویند پارلمان که از صحبت کردن است ودر ممالک دیگر می‌گویند خانه عمومی، یکی از کارهای این مجلس عبارت است از وضع قانون، از برای تأمین این نظریه‌ای که عرض شد یعنی اراده مردم و خواسته مردم‌مدار کار و ملاک

کار و طرز رفتار منش و روال مردم باشد اگر این عمل تأمین شد یعنی دستور کلی آمرانه‌ای که مجلس شورای ملی می‌دهد مجلس سنا تأیید می‌کند ذات همایونی توشیح می‌کنند به اجرا برسد اگر این دستور مبین خواسته مردم یا لااقل خواسته اکثریت مردم باشد البته معنی اجرای حکومت مردم بر مردم و آزادی و دمکراسی انجام شده اگر این قانون قانونی باشد که خواسته مردم نیست خواسته اکثریت مردم نیست مفسر میل مردم و مصالح مردم نیست، آن ملت ملت آزادی نیست و آن حکومت حکومت قانونی نیست ولو این که به صور مختلف استتار بشود قدرت، منبع قدرت در هر صورتی که باشد، من به ارباب قول می‌دهم که راجع به بندرعباس هم صحبت بکنم اگر به عرایض من گوش بدهند قول می‌دهم‏ از اینجا پایین نخواهم آمد مگر راجع به بندرعباس هم صحبت بکنم آقای ارباب منبع قدرت هر چه باشد از این دو شق خارج نیست یا این منبع نامشروع است و نارواست آن همان معنی است که رفیق عزیز من ارسلان خلعتبری دیروز گفت آن منبع منبع زور و قلدری است فاشیسم است، نازیسم است یعنی حکومت فرد بر مردم یعنی حکومتی که با زور به دست می‌آید و آن مثل یک حباب صابون می‌ماند که می‌آید روی آب همین که پف بکنند از بین می‌رود، تاریخ دنیا نشان داده است که این حکومت‌ها برجا نمانده اعم از این که نگهدارنده آن نرون باشد یا دوک موسیلینی باشد یک چند صباحی می‌گردد و بعد می‌ترکد و از بین می‌رود، یک دستگاه مصنوعی است که با یک گردبادی می‌آید و با یک تندبادی از بین می‌رود تاریخ دنیا هم پر از این شواهد و امثال است یک منبع دیگر عبارت از منبع مشروع و رواست و آن منبع قدرت عبارت از اراده ملت و خواسته عمومی است، آن جایی است که قوی است و پابرجا است، می‌ماند، استوار است حالا اسم این چیست من کاری ندارم‏ این فئودالیسم است، سلطنتی، جمهوری است هرچه باشد این نور باید از پایین بتابد وقتی این قدرت بود البته این دستگاه پایدار و استوار خواهد ماند امروز در رژیم دنیا در رژیم ۹۸ درصد دنیا حکومت فایقه حکومت قانون است از نیجریا بگیرید تا بروید به مملکتی که ۷۰۰ سال سابقه پارلمان دارد از گانا بگیرید یعنی جایی که ۱۷ ماه پیش استقلال پیدا کرد تا بروید به مملکت دومی که ۱۷۵ سال یا دو قرن حکومت پارلمانی دارند در تمام این ممالک امروزه قدرت خودش را به نام قانون معرفی می‌کند، این که گفتم به نام قانون، یک روزی پشت این تریبون مجلس در اوایل دوره ۱۸ بود و اوایل افتخار داشتن من بود به نام وکالت مجلس شروع بیانم این بود که من اصالتاً به نام یک فرد ایرانی صحبت می‌کنم امروز هم این لغت را عرض کردم گفتم حکومت حکومت قانون یا به نام قانون، چرا؟ به دلیل این که همین در و دیوار همین محفل شاهد است که به نام قانون جنایاتی نزدیک بود رخ بدهد و یک مقداری هم رخ داد و اگر شما بگویید که خیر، این خواسته مردم بود عرض می‌کنم این طور نیست چرا؟ به علت این که آن دستگاه واژگون شد اما دیگر دستگاهی به نام قانون نخواهد آمد که خواسته ملت نباشد این است‏ علت اساسی زحمتی که من امروز به آقایان می‌دهم و استدعا می‌کنم چون شاید کم‌تر دیگر موقعیتی برایم پیش بیاید که این مطالب را به عرض برسانم به عرضم دقت بفرمایید چه می‌خواهم بگویم، این دستور آمرانه، این دستور کلی مطلب که عبارت است از حکومت مردم باید معرف خواسته قاطبه مردم نه اکثریت واقعی مردم باشد شما در یک کمیسیونی می‌نشینید ۲۰ نفر اکثریت نسبی‌تان ۱۱ نفر است ممکن است دوازده، سیزده، چهارده، پانزده نفر هم باشد رأی می‌دهید به اکثریت تصویب شد چه وقت شما معرف اکثریت واقعی هستید؟ وقتی که آن ۲۰ نفری که آنجا هستند معرف اکثریت باشند ولی وقتی این ۲۰ نفر در میان‌شان حرفی باشد، بحثی باشد آن خواسته ۱۱ نفر، ۱۲ نفر زنهار خواسته اکثریت نیست و اینجا است که حکومت مردم بر مردم نیست عرض کردم مطالبی را که می‌گویم همه را می‌دانید ولی اجازه بفرمایید این سوابق تاریخی را به عرض‌تان برسانم برای این که خواسته مردم این را اگر آقایان اجازه بفرمایند در تمام تواریخ دنیا این را با حرف (واو) و (ژ) استعمال می‌کنند اگر این دو لغت، این خواسته عملی شد در یک جامعه‌ای، آن جامعه برقرار است، پایدار است، استوار است و می‌ماند ورنه تاریخ دنیا ثابت کرده هیچ قدرتی، هیچ نیرویی، هیچ انرژی موفقیت به تغییر جریان طبیعی امور نخواهد داشت، دلیل زنده من تاریخ ما است و سه هزار سال تاریخ ضبط شده ۵ هزار سال تاریخ، این کوران را ما دیدیم، اختناق‌هایی در دنیا آمد اختناق‌هایی که پشت مورچه هم می‌لرزد چه برسد پشت بشر اما این باد سیاه قطع شد، رم را ببینید به کجا رفت حکومت‌های بعدی را ببینید کجا رفت، همان جایی که صحبت از حکومت مردم به مردم می‌کردند، برای این کار فکرها شده است که چگونه این را تأمین کنند یک کتابی دارد یکی از متفکرین قرن اخیر، بهشان عرض کنید آقای مهندس جفرودی همان مطلب را دارم عرض

می‌کنم، یک کتابی دارد بن‌ژامین کنستان تایخ سیاسی دنیا را شرح داده است، یکی از پیشنهاداتی که می‌کند این است که می‌گوید جناب آقای صدرزاده جواب روسو است او اعتقادش این است که انتخابات یک درجه‌ای اشتباه است می‌گوید که نه تنها انتخابات یک درجه‌ای اشتباه است بلکه انتخابات را سه مرتبه یک درجه‌ای بکنید پیشنهادش این است برای انتخاب ۵ نفر اول، تمام مردم بیایند ۲۰۰ نفر را انتخاب کنند بقیه آن ۲۰۰ نفر بیایند ۱۵ نفرشان را انتخاب بکنند بعد ملت دومرتبه بیاید این ۵ نفر را انتخاب بکنند یعنی سه مرتبه اراده عمومی را دخالت بدهند این سیستم به دلایلی که نمی‌خواهم عرض کنم حضورتان عملی نشد طرق متعدد و مختلفی در دنیا پیش‌بینی شد از برای تأمین این مطلب که وقتی یک نفر نماینده مجلس به نام نماینده ملت حرف می‌زند یک مقدار حقیقت برایش باشد چرا می‌گوییم تا یک مقدار به علت این که حقیقت مطلق در روی زمین وجود ندارد آنهایی که حکمت و فلسفه می‌دانند متوجهند که من چه عرض می‌کنم تازه حقیقت مطلق را ما نمی‌بینیم اگر می‌دیدیم به مقام اولیاالله می‌رسیدیم یک نوسانات مختلفی است یک رنگ‌های مختلفی است وقتی روی پرده می‌گردد به نظر ما سفید می‌آید در حالی که سفید نیست رنگ‌های مختلفی است، با این نوسانات وقتی حرکت فوق‌العاده شد ما خیال می‌کنیم که سفید است به علت این گردش فوق‌العاده پس ما معتقد هستیم حقیقت مطلق وجود ندارد، بنابراین به هیچ یک از نمایندگان مجالس دنیا برنخورد لغتی که عرض کردم گفتم یک مقداری حقیقت باشد از برای این که بگوید من معرف اراده عموم هستم ولی یک مواد اولیه دارد یک قدم‌های اولیه دارد که در آن هیچ گونه تردید نمی‌شود کرد قدم اولش این است که در یک مملکتی که جمعیتش فرض کنید ۳۰ میلیون نفر است اقلاً ۳۰۰ نفر به عنوان نمایندگان به عنوان این ملت بنشینند صحبت کنند نه ۱۰ نفر، نه ۲۰ نفر، نه ۵۰ نفر به نظر بنده این عده هم کم است رشد یک مملکتی در این است که عده نمایندگان آن ملت هرچه ممکن است بیشتر باشد در درجه دوم این مطلب باز مهم است که اصل ۳۰ قانون اساسی ما خواسته است جبران بکند تا اندازه‌ای، این است که نماینده، نماینده تمام مملکت معرفی بشود و این مطلب بسیار مطلب مهمی است یعنی من ساکن خیابان ۳۰ متری مقیم تهران از بندرعباس و لار و دشتستان نمی‌توانم صحبت کنم وارد نیستم اطلاع ندارم خیلی معذرت می‌خواهم انترسه هم نیستم از این جهت است که قانون اساسی ما در اصل ۳۰ جناب آقای دشتی صراحتاً تذکر داده است که نماینده یک حوزه فقط نماینده آن حوزه نیست بلکه نماینده قاطبه مردم ایران است‏، نماینده تمام مملکت است چقدر دقیق بوده‌اند نویسندگان اولیه قانون اساسی که به تمام این اصول دمکراسی بیش‌تر از نویسندگان و دانشمندان فعلی ما وارد بوده‌اند (صحیح است) فلسفه این ماده را ببینید که از کجا رفته است پیدا کرده است که هریک از نمایندگان نماینده تمام حوزه‌ها است گفته است حالا که نمی‌توانیم از تنگستان وکیل و نماینده بفرستیم، نمی‌توانیم از آن جاهایی که آقایان اطلاع دارند وکیل بفرستیم ولی فعلاً تو که نماینده جهرم هستی تو وظیفه داری از کرمانشاه و تهران هم دفاع کنی، من پریروز که این جا جدول را دیدم واقعاً خوشحال شدم که حوزه انتخابیه ما ۱۶۰ تا است و من امیدوارم که یک روز حوزه انتخابیه ما بشود ۱۶۰۰ تا این عرض من اینجا باقی خواهد ماند یک روزی شاید نوه من بگوید پدربزرگ من این انتظار را داشت (احمد طباطبایی - مگر وکالت ارثی است؟) که حوزه انتخابیه ایران بشود ۱۶۰۰ تا تا تمام مردم و مخصوصاً نقاط دورافتاده و نقاط غیرقابل توجه (صدرزاده - مثل بندرعباس) آنجا باید بیشتر از حقوقش دفاع بشود و توجه بشود (مهدی ارباب - تا به حال نتوانسته‌اند) مطلبی است که در کمال روشنی و در کمال وضوح رفیق فاضل من آقای مهران پریروز بیان می‌کردند که مخصوصاً باید در مورد انتخابات این نقاط دورافتاده، بیشتر توجه بشود و من با اجازه آقای جعفر بهبهانی اول دفعه‌ای است که به عنوان نماینده تهران شاید از تهران دفاع کنم بگویم خوب در تهران آقایان هستید، دولت هستند اعلیحضرت همایونی هستند، همه جا سایه‌شان هست‏ اما باور بفرمایید هر چقدر از مرکز قدرت که تهران است دورتر برویم باید آن نواحی را بیشتر توجه کنیم (صحیح است) مطلب سوم عرض کردم یکی عده است، یکی تجربه است و یکی هم طول مدت است این قسمت‌ها چون تأمین شده عرض ندارم و چون مطلبم هم حماسه‌سرایی و مجامله‌کاری نیست نمی‌گویم ولی آقایان می‌دانند به ابتکار کی این‌ها شد؟ چگونه شد؟ می‌دانید عده نمایندگان چطور ۲۰۰ نفر شد ۲ سال چطور شد ۴ سال؟ این‌ها مطالبی است که من و شما و دنیا و همه می‌دانیم ولی یک مطلب دیگری بود که مطالب بسیار مهمی است‏ هر کس عرایض مرا با دقت توجه بفرمایید خواهد دید که یک کتابی را که آن نتیجه یک کمی مطالعات من است باز کردم به شرافتم و به دوستی‌تان و به احترامی که به این مکان مقدس قائلم بدون هیچ گونه نظری دارم این مطالب را عرض می‌کنم مطلب سومی که باید تأمین بشود

این است که سعی بشود این کرسی و هر یک از این کرسی‌ها را نمایندگان اکثریت واقعی مردم اشغال کنند (صحیح است) اگر این مطلب تأمین شد که کسی که ۵۴۳۷۲ رأی دارد این نماینده ۵۴۳۷۲ رأی بود شما مطمئن باشید ۲۰ میلیون جمعیت ایران را هیچ قدرتی، نمی‌تواند بکوبد به شرط این که مجلس شورای ملی مرکز قانونگذاری محل سلطه مردم بر مردم و نمایندگان اکثریت مردم باشد، شهامت یک ملتی شهامت یک فردی است که توی چشم طرف نگاه بکند بگوید عیب تو این است و راه حل این است، ممکن است بروم، چه باک من می‌روم بنده‌زاده می‌آید بنده‌زاده می‌رود بنده‌زاده می‌آید (طباطبایی قمی - ارثی که نیست) بنده و بنده‌زاده جناب آقای قمی یعنی افراد مثلی نه عینی بنده لغت زاده عرض کردم شما که اهل این حرف‌ها هستید؛ من و آقای قمی هر دومان بچه روضه‌خوان هستیم و می‌دانیم که توی حرف روضه‌خوان نباید صحبت کرد. دنیا و طبیعت از خلأ متنفر است، دشمن است، اینجا فیزیک‌دان‌ها هستند، طبیعت دشمن خلأ است، طبیعت پر می‌کند اگر به فعل متعدی پر نشود به فعل لازم خواهد شد اگر من نکنم، می‌شود این خلأ را چه جوری باید پر کرد اگر اراده من، خواسته من پر کرد خواهد شد و گرنه همان طوری که عرض کردم به صیغه لازم می‌شود این تهدید نیست، حقیقت است، روشن است، این ناموس طبیعت است، این مذهب سیاسی است از الف بگیرید تا ی تاریخ دنیا را نگاه کنید. کافی نیست که ما فقط نطق بکنیم تبلیغات بکنیم لازم است راه حل پیدا کنیم چطور محمد شاهکار یا به قول آقای طباطبایی قمی چون ارثی نیست دیگری، دیگری، این وقتی می‌آید در قوه قانونگذاری و در قوه فرمان سلطه مردم بر مردم اعم از مجلس شورای ملی یا نصف مجلس سنا مطابق قانون واقعاً نماینده حقیقی نسبی مردم باشد برای این کار طرقی را دنیا انتخاب کرده است این طرق را اگر من بخواهم صحبت بکنم از این نیم ساعتی که حوصله دارید تجاوز خواهد کرد از نیم روز و یک هفته هم تجاوز خواهد کرد اینجا است که من به فکر افتادم باید بیایم‏ طرف آقا، فردی نمی‌شود، دانه‌ای نمی‌شود، بدهید و بستانید ولی نفروشید، بدهید و بستانید یعنی جناب آقای مهدی ارباب از یک مقدار حقوق و مزایای شخصیش صرف‌نظر می‌کند، تیمسار عزیزم آقای صفاری هم که اینجا تشریف دارند همین طور و دوست عزیزم شادمان همین طور این سه نفری هر کدام یک مقداری می‌دهند تا در مقابلش یک مقدار بزرگ‌تری به نفع سه نفرشان بگیرند این هم یک اسمی دارد که حالا نمی‌خواهم عرض کنم با این وضعیت فکر کردن مطلب ممکن است تأمین بشود در عمل برخوردند به یک معایب اسم را گذاشتند قسمت همکاری‌یاری، پارتی لغت، لغت لاتین است من نمی‌دانم لغت حزب از کجا پیدا شده ولی این مطلب هست (دکتر وکیل - من می‌دانم (اگر می‌دانید منشأ لغت را بعد به من بگویید ولی این مطلب همان است که عرض کردم همکاری، همیاری با هم بودن و اتفاق و آن که به آن می‌گویند پارتی ما می‌گوییم حزب در این کار سوءاستفاده شد، صحبت از ایران نمی‌کنم صحبت از دنیا می‌کنیم، آمدند همان یک عده قلدر، یک عده زوردار آمدند دور هم جمع شدند گفتند این است قدرت، این است حزب، این است پارتی و فرمان خودشان را تحمیل کردند به دیگران یعنی چه؟ شد یعنی شد یک نوری که از بالا می‌تابید به پایین و دیگران حق نفس کشیدن نداشتند اسم این راگذاشتند تفوق حکومت کارگر.

نایب رئیس - آقای دکتر شاهکار آقای پناهی موافقت فرمودند که از وقت ایشان استفاده کنید، وقت خود جنابعالی و وقت آقای بوربور تمام است از حالا از یک ربع وقت آقای پناهی استفاده می‌کنید.

دکتر شاهکار - به این سیستم، یعنی سیستم یک پارتی که عرض کردم یا به نام حکومت کارگر یا به نام سلطه فکری آمدند دیدند قلدری و زور و از بین بردن آزادی مردم بیش‌تر شد و هر سه هم همان طوری که آقای ارسلان خلعتبری مثال زد از بین رفت و دیگری هم در جنجالی است که می‌بینیم یعنی مردم رفتند زیر دست و پا له شدند در حکومت یک پارتی هم حکومت قلدری است، حکومت زور است، به نام کمیته مرکزی در جای دیگر حکومت چند حزبی درست شد از اجتماع منفردین، یعنی اگر آن یک نفر را می‌شد جواب داد حالا ۱۵ نفر را باید جواب داد بهترین مثال این قضیه دولت علیه فرانسه است، قبل از حکومت ژنرال دوگل که تقریباً ۱۷ پارتی در مجلس بود و ۹ تا ۱۱ پارتی هم درخارج از مجلس، گورا را از این چیزهایی که اطلاع دارید کار به جایی رسید که شوفر تاکسی در ۱۹۵۱ می‌گفت من متأسفم که چرا این پاله دو بوربُن را نمی‌ریزند توی سن تا این که مردم فرانسه بتوانند نفس بکشند و آزاد باشند آقایان اطلاع دارید که پاله بوربُن درست فاصله‌اش با سن ۳۰۰ متر است، یک سیستم دیگری هم بود آن سیستم این بود که یک حزبی باشد نه

چند حزبی باشد بلکه دو حزب و دو پارتی باشد که حکومت و مردم دوش به دوش هم کار بکنند، این سیستم را به نظرم در ۳۵۰ سال پیش دولت انگلستان عملی کرد به نظرم مال ۳۰۰ تا ۳۵۰ سال پیش است (یکی از نمایندگان - در انگلستان دو حزب بیشتر است و سابقه حزبی هم بیش‌تر است) نه دو حزب اساسی بیش‌تر نیست و به نظرم سیستم حزبی بیشتر از ۳۵۰ سال نیست البته تا اندازه‌ای در این قسمت است که ممکن است سعی بشود که این خواسته‌ای که عرض کردم عملی بشود این جا باید یک پرانتز باز کنم و عرض کنم حزب یعنی چه، همان طوری که در بدو عرایضم پارلمان را عرض کردم محفلی است سیاسی که شور و بحث و انتقاد و نظارت از لوازم وجودی و علت غایی آن است‏ حزب هم یک مطلبی است که باید درست آن کاری را انجام بدهند در امور سیاست که استاد تجاری رنگرزی، آهنگری، معماری و بنایی انجام می‌دهند، آقایان می‌توانید هیچ باور کنید که یک نفر پا شود بیاید بگوید من مهندس سعید هدایتم بدون این که هیچ کلاس معماری و مهندسی دیده باشد بخواهد بیاید کارهای ساختمان‌های اساسی را انجام بدهد به هیچ وجه ممکن نیست، نمی‌تواند این کار را بکند، هیچ ممکن است یک کسی راه به دستش بگیرد برای مبل‌سازی قبل از این که اصول مبل‌سازی را یاد بگیرد هیچ باور می‌کنید یک نفر پشت رل بنشیند البته بدون این که آدم زیر بگیرد قبل از این که فن رانندگی را یاد بگیرد؟ ما برای بزرگترین فن در دنیا یعنی مکتب اجتماعی، اجتماع‌داری، علاقه به مملکت و حقوق عمومی مکتب نتوانسته‌ایم قایل بشویم بنده دلم می‌خواهد یک روزی این تلویزیون و رادیو و مطبوعات ما عوض این که سؤال بکنند که خواهرزاده اردشیر بابکان کی بود یا مثلاً از یک کسی می‌پرسیدند که روز ۳۱ دی چند شنبه بود، یک خورده از این سؤالاتی بکنند که اصول اولیه وظیفه اجتماعی است و یک خورده هم بیاورند بالا بگویند آقا قانون اساسی ما از چه مطلبی بحث می‌کند یا اسم ۵ نفر از احرار و سران مشروطیت را ذکر کنید مرحوم سید عبدالله بهبهانی یا مرحوم امام جمعه خویی به گردن این ملت حق دارد این اسامی را آقا مردم باید بدانند بپرسند از این آقایان که اصل تفکیک قوا یعنی چه و کجا نوشته شده است آقا مسئولیت وزرا یعنی چه قدرت مجلس شورای ملی و مجلس سنا چیست شما بروید در این جنوب شهر من به شما قول شرف می‌دهم اگر بپرسید اسم وزیر خارجه ایران چیست گفتم بروید جنوب شهر خیر بروید بالاتر اسم وزیر خارجه ایران را ندانند میلیون‌ها میلیون تومان پول در دست این جوان زیبای سمپاتیک شرافتمند آقای مهندس خسرو هدایت است بپرسید رئیس سازمان برنامه ما کیست شاید ندانند تا ما روشن‌ها، ما چشم‌بازها ما درس‌خوانده‌ها، ما پرمدعاها به قول آقای دولت‌آبادی باید فداکاری‌مان را یک خورده زیادتر بکنیم بیایید یک قدری چشم‌تان را باز کنید دوتا از خواهرهای من بی‌سوادند، بی‌سواد مطلق آقای بهبهانی من حق دارم که به خواهرم ایراد کنم که تو چرا عوامی؟ خیر برای این که نفرستادمش مدرسه بنده دست راست بودم ایشان دست چپ بودند تمام زینت‌ها برای بنده بود مرا فرستادند به مدرسه فرهنگ مدرسه تدین و دارالفنون و فرنگ، آن اقدس خواهر بنده ماند من حق دارم به او ایراد کنم که تو چرا عوامی؟ من حقش را دزدیده‌ام از بین برده‌ام مادر را به روی مردم می‌بندیم اول باید در مکتب را به روی این‌ها باز بکنیم چشم‌شان را باز بکنیم روشن بکنیم بعد بگوییم‏ چرا محمد شاهکار می‌آید به مجلس اگر چشمش باز باشد اگر روشن باشد اگر به حقوق اجتماعیش آشنا باشد حق خودش را می‌گیرد حق گرفتنی است، حق دادنی نیست در هیچ جای دنیا نمی‌آیند در خانه آدم را بزنند بکوبند آقای محمد شاهکار این مقدار به تو مدیونیم و این قدر حقوق و مزایای تو بیا بستان نه، اساساً حق گرفتنی است باید رفت دنبالش از این جهت است که همان‌هایی که با کمال ایمان می‌توانم بگویم از ته قلب آزادی‌خواهند و علاقه‌مند به پیشرفت مملکت به نمو فکری ملت همان‌ها باید بیایند کلاس حزبی را تقویت کنند این راه حلی است که مردم را به حقوق‌شان آشنا می‌کند ایران ما قطعی است هر روز مدارج بهتری را طی می‌کند امروز دو تا حزب در این مملکت تشکیل شده است یکی‌اش را دکتر منوچهر اقبال اداره می‌کند یکیش را اقای اسدالله علم سوابق این دو نفر را مردم ایران می‌دانند منوچهر اقبال مرد متقی است مرد پرهیزکاری است، مرد بی‌غرض است مرد تحصیل‌کرده‌ای است، خدمتگزار واقعی است. اسدالله علم در سابقه کم سیاسی که داشته است یک نقطه سیاه ندارد مرد خدمتگزاری است، یک عده روشنفکر یک عده علاقه‌مند به مملکت در این دسته وارد شده‌اند، یک عده علاقه‌مند به مملکت در آن دسته وارد شده‌اند هیچگونه اختلاف اصولی هم با یک‌دیگر ندارند (صحیح است) گیرم یکی‌شان اصولاً باید حکومت بکند دیگری نظارت

این دو حزب فاقد عیب به خدای متعال نبودند اگر هم کسی بگوید بودند واقعاً خودخواهی است، ولی هست. ولی امروز من باید باشم تا کم‌کم اصلاح بشود اگر نباشم که اصلاح نخواهد شد باید باشند تا این که درست بشود من می‌خواهم فکر کنم می‌پرسم به عنوان یک شاگردی استادان محترم می‌توانند تصور بفرمایند رژیم پارلمانی بدون حزب؟ می‌توانند تصور بفرمایند چراغ نفتی بدون نفت؟ می‌توانید فکر کنید یک ارتشی را بدون سرباز؟ می‌توانید تصور کنید یک علمی بدون مکتب؟ آقا بفرمایید که سراپای حزب ملیون فاسد است یا خدای نکرده معایبی در حزب مردم هست؟ (یکی از نمایندگان - گمان می‌کنم) من هم گمان می‌کنم تا هر دومان دروغ گفته باشیم خوب اگر این را می‌دانید اصلاحش بکنید، بیایید این بنایی که ساخته است و ۱۷ - ۱۸ - ۱۹ - ۲۰ ساعت کار می‌کنید بیایید به او کمک کنید و گرنه همان طوری که عرض کردم همان طور که وجود مطالبی را که گفتم بدون معلولش ممکن نیست این هم همان طور است مدت‌ها وقت لازم است از برای این که شیر خون بشود مدت‌ها وقت لازم است از برای این غوره انگور بشود مشروطه ما در این قوام آزادی ما تا این درجه بود من نمی‌خواهم بگویم حالا ما به نقطه اعلی رسیده‌ایم‏ استاندارد زندگی ما به این وضعیت بود، قدم به قدم داریم رو به جلو می‌رویم یک روزی به این ۲۰۰ کرسی پارلمان و این ۳۰ کرسی سنا را فقط و فقط باید اراده ملت اشغال کند آن روزی است که واقعاً دو تا حزب قوی ملی حسابی در این مملکت باشد برای هر کاری یک شروطی لازم است کسی می‌گوید طفل هفت ساله من فهمش و قدرتش به اندازه مرد ۳۵ یا چهل ساله است مشروطه امروز را مقایسه کنید با اطلاعات عمومی راجع به مشروطیت را با مشروطیت و اطلاعات عمومی در پنجاه سال پیش این حرف در تاریخ خواهد ماند که عرض می‌کنم که شرط نضج مشروطه و حکومت مردم بر مردم تشکیل احزاب است و رقابت دو حزب با یکدیگر از برای این که حقوق عمومی مردم حفظ بشود درها باید باز بشود، بقال، نجار، راننده تاکسی، آخوند، فکلی همه مردم تمام طبقات زن و مرد وارد این امور اجتماعی مملکت بشوند تعلیم بگیرند، حقوق‌شان را بخواهند، وظایف‌شان را بدانند، بدانند نماینده‌شان کیست، مسئولیتش چیست بپرسند برنامه‌ات چیست به ما بگو، سوابق تاریخیت را بگو، بگو چه خدماتی کرده‌ای و چه خدماتی خواهی کرد، چه می‌خواهی بکنی؟ بروند با هم شور بکنند مشورت بکنند دست به دست هم بدهند آن وقت بگویند این یکی برای ما خوب است وقتی ۱۵ نفری این کار را بکنند من به ضرورت حکومت عدد از بین خواهم رفت اما اگر بین آنها تشتت و جدایی بگذارند آنها را از هم دور بکنند آن وقت یک صورت ظاهراً اصلاحی به مردم نشان خواهم داد و به لطایف‌الحیلی وارد می‌شوم و یک کرسی را غصب می‌کنم در مجلس شورای ملی هستند افرادی که روی سوابق تاریخی‌شان روی اعتبارشان روی شخصیت‌شان در هر شرایطی نماینده خواهند شد اما فرق بین ورود در حزب و عدم حزب این است که ۱۲ تا یک جا بیشتر است از ۱۲ تا در ۱۲ جا این یک امر بسیار طبیعی است‏ (صحیح است) یک وقتی یک کسی از من پرسید شرایط وکالت عدلیه دو تا است شما ۲۵ سال‌تان که بود لیسانسیه حقوق که شدید استاژ که دادید می‌شوید وکیل عدلیه اما برای این که در این قضیه موفقیت پیدا بکنید یک شرایط دیگری لازم است شرایط نماینده مجلس و کاندید شدن به هیچ وجه من‌الوجوه عضویت حزب نیست نه قانون انتخابات می‌گوید نه قانون اساسی و نه اعلیحضرت همایونی فرمودند نه هیچ کس اما مطلبی مسلم است برای یک عده زیادی شرط موفقیت در این امر پشتیبانی یک اکثریت متشکل است و آن عبارت از عضویت حزب است یک اشخاصی البته به قدری خودشان شناخته هستند که خودشان متشکلند سردار فاخر حکمت یک ربع قرن خدمات سیاسی اجتماعی به مشروطه این مملکت دارد حالا من خیال می‌کنم که در حوزه انتخابیه شیراز سردار فاخر حکمت نماینده باید همین طور آقای صدرزاده من این مطلب را خدای متعال شاهد است که شنیده‌ام همین جوری نمی‌گویم ارسلان خلعتبری که اینجا نشسته شخصی است که در محیط و کلای دادگستری در محیط مازندران بسیار خوشنام است اما اگر در مقابل ارسلان خلعتبری یک نفری که در حزب وارد است و یک عده طرفدار متشکل دارد اگر او موفق بشود علتش این است که تو تنها مانده‌ای و عده‌ای هم‌دست و متشکل می‌شوند (خلعتبری - مثال‌تان را عوض بفرمایید) نه خیر عوض نمی‌کنم چرا عوض بکنم شما وقتی موفق خواهید بود که بیایید برای جامعه خدمت بکنید آقای خلعتبری من اگر عیبی دارم بیا اصلاح بکن بگو راه عوض می‌روی بیا درست بکن چرا قهر می‌کنی این کار باید بشود این راه باید طی بشود عرض کردم اگر من طی نکنم بعدی طی خواهد کرد اگر من گفتم مثالم را عوض نمی‌کنم برای این که من شما را می‌شناسم و به پاکی به تحقیق کردن به متفکر

بودن به بی‌نظری و خوبی شخص تو اطمینان و اعتماد دارم بیست سال است که شما را می‌شناسم از این جهت گفتم نه مثالم را عوض نمی‌کنم مجامله نمی‌خواهم بکنم آقا این امری طبیعی و بدیهی است بنده دو دوره رئیس کمیسیون دادگستری بودم من خیال می‌کنم شرافت‌مندانه هیچ کدام از رفقایم از شخص بنده ناراضی نبودند در این دوره یک دسته‌ای تشکیل دادند حزب مردم آقا آن اکثریت متشکل شد علتش این بود که آقایان در آن موقع متشکل‌تر از ما بودند (مهندس هدایت - قرعه این کار را کرد) نوش جان‌تان حق‌تان بود در دفعه اول سرخودتان صاف ۱۱ و ۱۱ بود در مرتبه دوم ۷ و ۸ تا بود آقای مهندس سعید هدایت دلیلش این است که عرض کردم آنها متشکل‌تر بودند البته آقای فخر طباطبایی هم مرد بسیار خوبی است اما دلیلش این نیست که بنده بد بودم دلیلش این است که آن اکثریت این اقلیت را از بین برد آن اکثریت متشکل بود این یک امر طبیعی است‏.

نایب رئیس - آقای دشتی وقت‌شان را به جنابعالی تفویض فرمودند.

دکتر شاهکار - تا پنج دقیقه عرضم را تمام می‌کنم (نمایندگان - استفاده بفرمایید) خسته شده‌ام می‌خواهم عرایضم را تمام کنم بنده از استاتو کو (این آقای تندنویس دارد می‌نویسد) یعنی از وضع موجود حزب ملیون و به عنوان یک فرد ایرانی از وضع موجود حزب مردم نیامدم دفاع کنم دفاعم از لزوم حزب است از وجود حزب است (صحیح است) این عرضم را زیرش خط می‌کشم همان فکر دمکراتی که گفت دو سال دوره نمایندگی بشود چهار سال همان فکر دمکراتی که گفت ۱۳۶ نفر بشود دویست نفر همان فکر دمکرات گفت آقا کار مردم را بدهید به دست مردم مردم را روشن کنید درها را باز بکنید آنها را بیاورید به مکتب اجتماعی وارد بکنید بخوانند و روشن بشوند آنها نماینده حقیقی خودشان را پیدا می‌کنند این است که لزوم وجود حزب با اسم غیرمعین اسمش حزب ملیون است باشد اسمش حزب مردم است باشد اسمش حزب من است حزب شما است باشد هر فرد شرافت‌مند و علاقه‌مند به این مملکت کمک خواهد کرد به پیشرفت حزب مثل این که آقای ارسلان خلعتبری در تدوین بدوی اساس‌نامه حزب کمک فرمودند که یکی از پوان‌های درخشان زندگی سیاسی ایشان شمرده می‌شود حالا نمی‌تواند وارد حزب بشود قدمش روی چشم ما پابرجا باشد شما مغز متفکر هستید این را نشان دادید حالا من سلیقه‌ام این است که در زندگی اجتماعی باید دست به دست هم‌دیگر داد بلوک درست کرد و این بلوک را با مردم درست کرد قیافه‌ها را نشان داد خود را معرفی کرد و گفت این سابقه من است می‌خواهی من را بنویس آقای مهندس جفرودی من در دیگری را عقیده ندارم که از در دیگری آدم وارد بشود امیدوارم در آتیه بسیار نزدیکی تصمیم حزب به جایی برسد که دیگر کسی رغبت نکند منفرد بماند البته در هر سازمانی معایبی هست بر هر وطن‌پرستی لازم است که بیاید رفع نقیصه را بکند کمک بکند یاری بکند تا رفع نقایص به تفضلات الهی بشود و مملکت ایران قدم‌های بلندتر و بزرگ‌تری به نفع ملت و مردم ایران بردارد (احسنت‏).

نایب‌رئیس - آقای دشتی ده دقیقه دیگر از وقت جنابعالی باقی است‏.

دشتی - پنج دقیقه از وقت بنده را آقای صدرزاده استفاده می‌فرمایند.

نایب‌رئیس - آقای صدرزاده‏.

صدرزاده - بنده فقط یک توضیح مختصری دارم فرمایشاتی که جناب آقای شاهکار فرمودند مثل این که جناب آقای ارسلان خلعتبری که یکی از منفردین محترم مجلس هستند روی سخن به طرف ایشان بود خیال می‌کنم نه بنده نه ایشان مکتب حزب را انکار نداریم و یک روزی هم ما در حزب بودیم سال‌های قبل که شاید بعضی از آقایان که امروز سنگ حزب را به سینه می‌زنند آن روز نبودند اما نکته‌ای که بنده می‌خواهم عرض بکنم و نخواستم در بین فرمایشات ایشان وارد بشوم و صحبت را اطاله بدهم‏ راجع به بیانات ایشان در مورد قرارداد اجتماعی بود البته من چون زبان فرانسه نمی‌دانم ترجمه آن را یا به عربی یا به فارسی مطالعه کرده‌ام این مسئله قرارداد اجتماعی که روسو گفته است اولاً این ابتکار خود او نیست یک ریشه‌ای در حقوق داشته است او اصول معینی را تنظیم کرده است که انسان از او خلق می‌شود آزاد زندگی باید بکند و آزاد بمیرد حزب و هرچه نام بگذارید برای تحکیم این اصل است یک فردی که می‌خواهد انتخاب بشود مقصود این است که آرا ملت شامل او بشود و با آرا مردم بیاید خواه آن مردم در حزبی متشکل شده باشند یا این که منفرداً رأی بدهند و اگر بنا شود ۶ نفر یا ده نفر یا ۱۲ نفر آدم بگویند صدرزاده یا ارسلان خلعتبری صالح است وکیل مجلس باشد این‌ها به انتخاب آن

۶ نفر تعیین می‌شوند نه به انتخاب افراد این است که در اغلب اجتماعات وقتی می‌خواهند یک نماینده‌ای معین کنند رفراندم می‌کنند از خود آن اجتماع و می‌گویند شما کسی را می‌پسندید از میان خودتان یا خارج که ما بیاوریم چون آن کسی که می‌آید اینجا باید بالنتیجه رأی دانه دانه داشته باشد که بشود اکثریت والا اگر غیر از این باشد به انتخاب یک عده‌ای که بگویند ما مصلحت می‌دانیم این فرد منتخب بشود و او به نام حزب هم او را معرفی بکنند باز هم این انتخاب شخصی است بر فرض یک نفر نباشد پنج نفر باشند این مطلب اصلی است به هرحال من بنا دارم راجع به حزب و تشکیلات آن و در این موضوع یک روزی بحث بکنم و انشاءالله آن وقت هم زیاد دور نخواهد بود البته در این باب بحث خواهم کرد ولی راجع به این مسئله قرارداد اجتماعی این را می‌خواهم به عرض برسانم و آن این است که انسان وقتی آزاد بود هر کاری می‌تواند بکند ولو تجاوز به غیر یعنی در استفاده از آزادی اعمال او ممکن است صحیح نباشد و قبیح باشد و حقوق دیگران ضایع بشود قرارداد اجتماعی این است که یک فردی با جامعه قرارداد می‌بندد که من از یک مقدار از آزادی خودم صرف‌نظر می‌کنم و در مقابل از تو یک حقوقی دریافت می‌کنم مالیات می‌دهم که دزد کلاهم را نبرد این مالیات دادن یک تکلیفی است منافی با آزادی ولی من از این مقدار آزادی صرف‌نظر می‌کنم و آن پول را می‌دهم و در مقابل هم یک چیزی دریافت می‌کنم یعنی شخص به تنهایی نمی‌توانست این موضوع را عملی بکند مکتب اجتماع این موضوع را حل می‌کند این اصل یک اصل منطقی است که انسان یک مقدار از نیروی خودش را به جامعه بدهد که جامعه پشتیبان او باشد و بسیاری از حقوق بشری او را حفظ کند و باقی باشد (احسنت‏).

نایب‌رئیس - پنج دقیقه دیگر از وقت آقای دشتی باقی است که به آقای عمیدی‌نوری تفویض شده بفرمایید.

عمیدی‌نوری - بنده چون افتخار حضور در مصاحبه‌های مطبوعاتی اعلیحضرت همایونی را همیشه دارم و سؤالاتی که آنجا می‌شود اغلب در خاطرم هست و شرکت می‌کنم صلاح ندانستم در موقعی که در مجلس شورای ملی مذاکره‌ای شده است راجع به وجود دو حزب و استنادی به مصاحبه مطبوعاتی اعلیحضرت همایونی شده و این طور گفته شده است که جز دو حزب کسی نمی‌تواند وکیل بشود به این جهت صلاح دانستم برای روشن شدن ذهن نمایندگان و ضبط در صورت جلسه متن جواب اعلیحضرت همایونی را در این موضوع عیناً اینجا قرائت کنم آقایان کاملاً توجه داشته باشند اعلیحضرت همایونی در مصاحبه مطبوعاتی اسفند ۱۳۳۷ در پرسش یکی از روزنامه‌نویسان در جواب این طور می‌فرمایند «گفتم که برای تکمیل دموکراسی در این کشور می‌باید لااقل دو حزب سیاسی وجود داشته باشد که یکی بر سرکار باشد ودیگری حزب اقلیت را تشکیل دهد وقتی که مرامنامه یک حزب برای همه روشن شد در آن صورت کاندیدای حزبی به مردم می‌گوید اگر مرا به مجلس بفرستید این برنامه را پشتیبانی می‌کنم و موضوع انتخابات از صورت امروزی خارج می‌شود و جنبه اجتماعی پیدا می‌کند» به نظر من یک بیان جامعی است در هدایت جامعه به تعقیب روش مکتب اجتماعی و بالاخره همان طوری که فرمودند راست است که حزب ممکن است نماینده جامعه نباشد اما این را هم تصدیق بفرمایید که از جنبه انفرادی یک قدری خارج می‌شود و به جنبه اجتماعی و دنیای امروز که مکتب لیبرالیسم دارد منسوخ می‌شود و به صورت مکتب سوسیالیسم دنیا پیش می‌رود ما نمی‌توانیم اصول فردی و شخصی و انزوا را ادامه بدهیم باید سعی کنیم یواش یواش اجتماعی بشویم و در مرحله اجتماعی هم باید به مکتب حزب بپردازیم و بنده خیال می‌کنم به این که تا به حال این دو حزب هر دو نشان دادند که می‌خواهند این مکتب اجتماعی را توسعه بدهند من خیلی خوشوقت شدم که در ضمن مؤسسین حزب میلیون دیدم رهبرحزب ما که من هم افتخار عضویت حزب را دارم آمد از پشت تریبون حزبی گفت - من موقع انتخابات مثل همه جای دنیا می‌روم به سراسر کشور و راجع به مرام حزب ملیون به مردم تبلیغ می‌کنم می‌گویم این است مرام حزب ما من تصور می‌کنم اینها قدم‌های اجتماعی است‏ یک روزی در این مملکت - نخست‌وزیر مملکت طوری بود که آقایان مسبوقند و بنده خودم دیدم یک روزی هم توی روزنامه نوشتم اجازه حضور به دیگران نمی‌داد یک صندلی برای خودش گذاشته بود بعضی از وزرا هم این طور بودند که من ایراد به بعضی‌های‌شان می‌گرفتم امروز ما یواش یواش وارد این مکتب اجتماعی می‌شویم که نخست‌وزیر حزبی نخست‌وزیری که رهبر یک حزبی است می‌آید با افراد عادی پهلوی هم می‌نشینند و بعد هم از نظر انجام وظیفه حزبی این حرفش را می‌زند این ارزش دارد و من معتقدم در این دو سالی که ما قدم حزبی برداشتیم خیلی مکتب اجتماعی ما

تفاوت کرده بنده فقط این را خواستم عرض کرده باشم که توجه داشته باشید که به هیچ وجه همچو نظری نه اعلیحضرت همایونی فرمودند و نه در دولت فعلی چنین نظری هست البته همه کاندیدا می‌شوند هر که بیش‌تر رأی آورد او خواهد برد البته اجتماع متشکل‌تر است طبیعه فرد در مقابل اجتماع ضعیف‌تر است این بود عرایض من.

۳ - اعلام وصول لایحه اصلاحی اعزام محصلین به خارج از مجلس سنا

نایب‌رئیس - نطق‌های قبل از دستور تمام است وارد دستور می‌شویم لایحه مربوط به اعزام محصلین به خارج که با اصلاحاتی در مجلس سنا تصویب شده است رسیده است که به کمیسیون ارجاع می‌شود.

۴ - تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر کشاروزی

نایب‌رئیس - آقای وزیر کشاورزی فرمایشی داشتید؟

وزیر کشاورزی (دکتر آموزگار) - چون دولت از توجه کامل و علاقه آقایان نمایندگان محترم برای ساختمان سدهای درودزن و زرینه‌رود اطلاع داشت به این منظور لایحه طرح قراردادی که از طریق تحصیل اعتبار از شرکت‌های خارجی تهیه شده تقدیم می‌کنم.

۵ - اعلام تصویب صورت‌مجلس‏

نایب‌رئیس - چون عده کافی است تصویب صورت‌مجلس اعلام می‌شود.

۶ - بقیه مذاکره در شور اول کمیسیون برنامه راجع به تمدید مدت تقدیم لایحه سازمان اساسی سازمان برنامه‏

نایب‌رئیس - بقیه شور اول مربوط به تشکیلات سازمان برنامه مطرح است. نوبت صحبت آقای صدرزاده است بفرمایید.

سراج حجازی - فوریت لایحه آقای وزیر بازرگانی را مطرح بفرمایید.

نایب‌رئیس - بعد مطرح می‌شود.

صدرزاده - قبل از این که وارد بحث تفصیلی راجع به این لایحه‌ای که از طرف سازمان برنامه پیشنهاد شده است بشوم یک تذکر قانونی به عرض مجلس می‌رسانم و آن این است که این قانون به استناد تبصره یک قانون دیگری که در ۲۶ بهمن ماه ۳۷ راجع به واگذاری اختیارات مدیرعامل سازمان برنامه از تصویب مجلس گذشته است تقدیم شده. تبصره ۲ این طور است دولت مکلف است «ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون سازمان جدید برنامه و دستگاهی که باید بر امور سازمان برنامه مخصوصاً امور مالی آن نظارت نماید ضمن لایحه‌ای تقدیم مجلس کند» آقایان سابقه دارند که در این اواخر یک اعتراضات شدیدی نسبت به دستگاه برنامه می‌شد و من همیشه این نگرانی را داشتم که این طوفان اعتراضاتی که برعلیه سازمان برنامه برخاسته است به آن نتیجه برسد که اصل موضوع سازمان برنامه را از بین ببرد زیرا که من سازمان برنامه و فکر برنامه را یک فکر اساسی می‌دانم و معتقدم که مملکت ما احتیاج دارد به این که یک دستگاه صحیح و سالمی باشد که بتواند طرح‌های عمرانی و تولیدی بزرگ را اجرا کند و از تحولاتی که در هیئت دولت‌ها ممکن است پیش بیاید مصون بماند این اصل فکر را بنده قبول دارم وقتی این قانون آمد قرار شد ظرف شش ماه از تصویب این قانون یک سازمان جدیدی بیاورند و یک دستگاه جدیدی معین بکنند که بر امور مالی نظارت بکند ولی این قانون حکایت دارد بر این که این سازمان جدید برنامه و این قانون جدید و این سازمان جدیدی که می‌خواهند بدهند شامل دوره سوم برنامه خواهد شد که برای دو سال دیگر خواهد بود یعنی هر وقت این برنامه تمام شد چند ماه بعد یک برنامه‌ای برای دوره سوم برنامه شروع خواهد شد در صورتی که در آن قانون تکلیفی که برای دولت معین شد از نظر باقیمانده مدت این دوره بود گفتیم برای این که رفع پاره‌ای اعتراضات بشود و این سازمان بتواند بهتر از سابق کار خودش را انجام بدهد محتاج اصلاحاتی است‏ ولی متأسفانه این قانون فعلی به کلی راه را عوض کرده است یعنی راجع به سازمان فعلی هیچ نظری نداده است که به چه کیفیت اصلاح بکند فقط می‌خواهد قانونی تصویب بکند برای دوره سوم در صورتی که هنوز دوره سوم نشده مدت‌ها وقت لازم دارد البته هر وقت نسبت به دوره سوم دولت مطالعاتش تمام شد بیاورند اجباراً قانونی که دولت باید ظرف شش ماه لایحه آن را بیاورد و دولت مکلف برای این سازمان فعلی بوده است که این را اصلاح بکند این اصل مطلب است که از نظر قانونی بایستی به آن توجه داشت که ما در ضمن قانون چه تکلیفی به دولت کرده‌ایم و این چیزی که دولت در مقابل آن تعهد سپرده چیست آنچه که به دولت تکلیف کرده‌ایم این است که گفتیم ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون سازمان جدید برنامه و دستگاهی که باید به امور سازمان مخصوصاً امور مالی آن نظارت نماید ضمن لایحه‌ای تقدیم مجلس نماید این آن چیزی بود که ما از دولت خواستم آنچه که دولت آورده است این است که می‌نویسد: «دولت مکلف است تا مهر ماه سال چهل قانون تشکیلات جدید سازمان برنامه و برنامه

عملیات عمرانی که می‌باید متعاقب عملیات عمرانی هفت ساله دوم صورت بپذیرد با تعیین مدت و اعتباراتی که برای انجام آن ضرورت دارد تقدیم مجلس نماید» یعنی درست غیر از آن چیزی است که ما خواستیم این قانونی که مجلس مکلف کرد بیاورد نیست این برای دوره سوم است نه برای باقیمانده دوره دوم در صورتی که آن تبصره و تکلیف مجلس ناظر به همین دوره دوم بود که از همین حالا مخصوصاً گفتیم که ضرر را از هر جا که جلوش را بگیرید نفع است برای مدت باقیمانده برای این دو سالی که باقیمانده این اصلاحات را که لازم است بکنید که وضع سابق تغییر بکند این اصل و اساس مطلب بود که خواستم عرض کنم حالا اگر بخواهید نظر دیگری اتخاذ بکنید بنده عرضی ندارم ولی مفاد قانون مدلولش این است حالا می‌خواهید جور دیگر تعبیر بکنید خود می‌دانید اما راجع به خود این سازمان و اصلاحاتی که لازم است بشود بنده عرض می‌کنم سازمان برنامه اقداماتی کرده اگر ما بخواهیم آن اقدامات را نادیده بگیریم حکایت رادیو مسکو است که پل خرمشهر را نادیده گرفته است و این کمال بی‌انصافی است کارهایی شده است حتماً کارهایی شده و این جناب مهندس خسرو هدایت که در اینجا نشسته‌اند سهم عمده‌ای در این کارها که شده است دارند دیگران هم دارند انسان نباید حقوق و خدمات اشخاص را نادیده بگیرد البته عیب‌هایی هم در کار هست خود آقای ابتهاج هم یک کاری کرد من یک روز مخصوصاً تمجید کردم و الآن هم می‌کنم‏ امروز بر سر کار نیست اگر من امروز صحبت می‌کنم و تمجید می‌کنم مجامله نیست من خریدار بازار بی‌رونقم گاهی این کار را می‌کنم ایشان یک کار بسیار خوبی که کردند این بود که حساب سازمان برنامه را از آن یک ریال تا آن میلیون‌ها ریالی که صرف هزینه می‌شد فرق نمی‌کند صورت آن را در اختیار مردم می‌گذاشتند این کار بسیار صحیحی بوده است و یک مقداری از اعتراضات هم که به ایشان متوجه شد به واسطه همین صورت‌ها بود یعنی معلوم نبوده شاید که در دوره اول سازمان برنامه در آن دوره تمام کارها صددرصد صحیح بوده یا شاید صحیح نبوده اما آن وقت صورت حسابی درنمی‌آمده و این طور نبود که هر هفته یک صورت‌حساب بیاورند ولی متأسفانه در یکی از گزارش‌های هفتگی خواندم و من در این مجلس تذکر دادم و متشکرم از آقای مهندس هدایت که این گزارش که بعداً دادند متضمن آن صورت بود و معلوم شد که ۴۹ میلیارد ریال تاکنون پول گرفته شده است و صرفاً این کارها شده است پس بنابراین برای این که بنده یک سخنگو و گوینده نا به حقی نباشم اعتراف می‌کنم که سازمان برنامه چه در دوره اول خودش چه در دوره دوم خدماتی انجام داده و اینها را نباید نادیده گرفت اما یک معایب و نواقصی هم داشت‏ اولاً این که در این خرج‌هایی که شده است رعایت عدالت اجتماعی که این روزها خیلی باب شده و زیاد می‌گویند نشده چون این عایدات نفت متعلق به تمام ملت ایران است و باید صرف تمام ملت ایران بشود ما می‌بینیم در یک نقاطی ارقام بسیار بسیار زیادی خرج شده و دریک نقاطی نشده مثلاً فرض بفرمایید در همین تهران فرودگاه مهرآباد ساخته شده است لازم هم بوده است کارخانه چیت‌سازی ساخته شده سد کرج ساخته شده و بسیار چیزهای دیگر اما مثلاً بلوچستان و سیستان آنجا که دیگر شیراز نیست که من تعصب وطنی داشته باشم از نقاط این مملکت است آنجا هم سهمی نبرده بنده نمی‌گویم که مشابه فرودگاه مهرآباد را در سیستان درست بکنند نه فرودگاه مهرآباد جایش اینجا است اما آنجا احتیاجات دیگری دارد که باید به آن احتیاجات هم توجه کرد و رفع کرد همین طور آذربایجان کرمانشاه و همین طور فارس و دیگر جاها آن عدالت اجتماعی وقتی به موقع اجرا درخواهد آمد که نسبت بدهد این نقاط به تناسب استعدادهایی که دارند توجه شود مثلاً فارس استعداد راه آهن دارد و باید انجام شود این یک مطلب بود که می‌خواستم عرض کنم در برنامه دوم جناب آقای مهندس خسرو هدایت به این دفاتر مربوطه سازمانی‌تان زحمت بدهید که یک صورتی تهیه کنند که از این چندین میلیارد پولی که از نفت بیرون آمده معین کنند که در هر استانی چقدر خرج شده و یک صورتی بدهند تا معلوم بشود استان‌هایی که به تناسب جمعیت و استعدادشان استفاده نکرده‌اند کدام هستند تا در برنامه سوم جبران بشود این یک مطلب اساسی، مطلب دوم این است که قرض دارد کم‌کم زیاد می‌شود در این مسئله قرض دو نکته باید رعایت بشود یکی این است که البته ما وقتی احتیاجاتی داریم می‌توانیم یک مقداری قرض بکنیم و به اقساط طویل‌المدت بعدها بپردازیم‏ ولی دو نکته اساسی را باید رعایت کرد یکی این که تمام فشار را برروی دوش نسل حاضر نباید گذاشت ولی در عین حال باید مراقب بود که تمام فشار را بر روی دوش نسل آینده هم نگذاریم که امروز پولی بگیریم و یک ساختمانی بکنیم و نسل آتیه را زیر بار یک قرض بسیار سنگینی بگذاریم به علاوه یک نکته دیگری هم هست که سال‌های آتیه

اقساط قروض می‌رسد که اقساط آن را باید بدهیم و آن وقت ارقام کمتری از عایدات نفت برای‌مان می‌ماند که اگر بخواهیم کار کنیم و یک همچو کاری انجام بدهیم باز باید قرض بکنیم این کار معایبی دارد مطلب دیگری که می‌خواهم عرض کنم یک قسمت کارهایی هست که سازمان برنامه اگر دخالت نکند بهتر است مثلاً برق فلان بخش این چه ربطی به سازمان برنامه دارد سازمان برنامه لطف کند آن مقدار پول که از نفت می‌خواهیم به آن بخش اختصاص بدهد به بخشداری استانداری یا شهرداری رجوع بکند آنها خودشان این کارهای جزیی را انجام می‌دهند که از طول مدتش هم مردم ناراحت نمی‌شوند سازمان برنامه کارهای کلی و مهم را مثل همین سد دز و نظایر آن اینها را در اختیار بگیرد و انجام بدهد که هم مجبور نباشد وقتش را صرف این کارهای کوچک بکند و هم از آن کارهای بزرگ‌تر بازنماند الآن بنده در اینجا کارهای سازمان برنامه را نگاه می‌کردم‏ یکی از کارهایی که داشته ذوب آهن بوده همه می‌دانیم که در مورد ذوب آهن سازمان برنامه کاری نکرده دستگاه دیگری می‌کند (صارمی - سازمان برنامه پول‌هایی خرج کرده) ولی خوب به نتیجه نرسیدند هم در برنامه اولی بود هم در برنامه دوم ۷ سال برنامه اول بود وپنج سال از برنامهٔ دوم گذشته که می‌شود ۱۲ سال خیال می‌کنم ۱۲ سال برای تعیین تکلیف کارخانه ذوب آهن وقت کافی بود پس وقت تلف شده یا همین سد درود زن که الآن جناب آقای وزیر کشاورزی قرارداد آن را آوردند واقعاً موجب مسرت نمایندگان و اهالی فارس خواهد بود این هم جزو برنامه بود ولی نسبت به این کاری نشده و بسیاری از مسائل دیگر که می‌خواهم نتیجه بگیرم که نوشته شده بود این سازمان برنامه یک اموری را که در این قانون نیست باید عمل بکند اگر می‌توانسته است‏ در ظرف این مدت انجام بدهد باید همه اینها را به موازات هم انجام می‌داد نه این که فقط دو تا سه تا چهار تا و بعضی‌هایش بشود و اگر نمی‌توانسته انجام بدهد معلوم می‌شود مطالعات اولیه آنها ناقص بوده است و به یک مدتی که ظرفیت برای انجام آن کارها نداشته است برای این کارها در نظر گرفته‌اند این موضوع خودش قابل بحث و دقت است پس لطف بفرمایید که در این برنامه موقتی که می‌خواهید بنویسید این معایب و نقایص را نداشته باشد یعنی کار را به تناسب پول و به تناسب احتیاجات مملکت معین کنید مطلب دیگری که می‌خواستم عرض کنم راجع به تبصره ۲ است که می‌نویسد مدت انجام وظیفه (عمیدی‌نوری - صحیح است) بنده هنوز چیزی عرض نکرده‌ام که جنابعالی می‌فرمایید صحیح است‏ (عمیدی‌نوری - بنده هم نظر جنابعالی را دارم و می‌دانم) بلی می‌نویسد «مدت انجام وظیفه هیئت نظارت فعلی تا پایان دوره ۷ ساله مهر ماه ۴۱ از تاریخ انقضا تمدید می‌شود» عرض کنم ما اینجا یک قانونی گذراندیم و قرار گذاشتیم بر این که از طرف مجلس شورای ملی یک عده نظار باشند در سازمان برنامه و مدت خدمت آنها را هم معین کردیم که دو سال باشد آنها اعمال سازمان را نظارت کنند و بعد از این که این مدت تمام شد دو مرتبه یک عده‌ای را به مجلس معرفی کنند البته من اعتراف می‌کنم اشخاصی که به این سمت در دوره گذشته برای سازمان برنامه انتخاب شدند و ظاهراً هنوز هم انجام وظیفه می‌کنند مردمانی بسیار شریف و محترمی بودند و هستند و مورد اعتماد و اعتبار اکثریت مجلس هم هستند اما قانون از همه ما ارزشش بیش‌تر است این دو سال که تمام شد حق بود که سازمان برنامه و خود هیئت نظار اعلام بکنند که وقت ما تمام شده و به مجلس عرضه بدارند و چه بسا مجلس دو مرتبه خود همان‌ها را بدون هیچ گونه تغییری انتخاب بکند این عدم اعتنای سازمان برنامه به معرفی اشخاص من نمی‌خواهم بگویم تعمدی بوده تقصیر قانونی بوده است نه من این طور بیان نمی‌کنم اما یک چیزی می‌گویم و آن این است که طوری که ما انتظار داشتیم احترام به قوانین نگذاشند باید احترام به قوانین باشد خوب الآن دولت طوری که بیان شد در اینجا اکثریت دارد و با یک قائم و قعودی هم مطلب را تصویب خواهیم کرد حرفی نیست‏ اما بین خودمان فراموش نشود که مراعات قانون نشده این روشی که ما احترام به قانون نگذاریم این روش را باید متروک بداریم باید خودمان شخصاً به قانون احترام بگذاریم آن کسی هم که حقوق می‌گیرد از صندوق دولت آن هم باید مراقب باشد که یک مجوز قانونی برای دریافت حقوق داشته باشد من می‌خواهم یک چیزی از گذشتگان بگویم که انشاءالله راهی برای همه ما باشد سرمشقی باشد من شنیدم در دوره ۱۴ که جناب آقای دولت‌آبادی هم تشریف داشتند من نبودم مرحوم حکیم‌الملک با ۷۵ رأی تمایل به نخست‌وزیری انتخاب شدند ولی روزی که رأی به برنامه‌اش دادند با ۲۵ رأی بود این خودش فصلی است که باید روی آن بحث کرد و شاید هم آن روش‌های نامناسب بود که آن سنت پسندیده رأی تمایل قدری متروک ماند به هرحال وقتی که این مرد رأی نیاورد از مجلس که بیرون رفت اتومبیل دولتی را سوار نشد

و پیاده راه منزلش را در پیش گرفت و شاید یک نیم لیتری از حیث بنزین اتومبیل تفاوت عمل داشته که به پول آن روز شاید یک قران بیشتر ارزش نداشته است که او نخواسته است بدون مجوز قانونی حتی برای یک ریال هم به خزانه دولت تحمیل شود و یا وجهی بگیرد که مجوز نداشته باشد من امیدوارم که دوستان عزیز ما چه آنهایی که در سازمان برنامه هستند موظف بودند که این آقایان را معرفی کنند و چه خود آقایان چه در حال و چه در آتیه همیشه این جهات قانونی را مراعات کنند مخصوصاً طبقه فاضله مملکت که در رأس قرار دارند هرچه بیشتر احترام به قانون بکنند تا سبب شود که این احترام در آحاد و افراد مملکت همیشه رعایت گردد این عملی که در راه کرج واقع شد و رانندگان آقایان وزرا را جریمه کردند و جریمه گرفتند من خیلی خوشوقت شدم از این عمل راهنمایی خوب کاری کردند تا سایر مردم هم بدانند قانون محترم است و حتی می‌شود در مورد راننده آقای نخست وزیر وزیر هم قانون و مقررات را اجرا کرد و خود آقایان هم تسلیم شدند و قبول کردند و این عمل را باید در تمام شئون مملکت تسری داد همه باید عادت کنند به اجرای قانون و رعایت آن را بنمایند من بیش‌تر در این خصوص صحبت نمی‌کنم چون ممکن است موجب رنجش دوستان شود.

نایب‌رئیس - آقای عمیدی‌نوری مخالفید (عمیدی‌نوری - مخالفم‏) آقای صارمی مخالفید؟ (صارمی - مخالفم‏) آقای عمیدی‌نوری - بفرمایید.

عمیدی‌نوری - برای توجه جناب آقای مهندس خسرو هدایت نماینده دولت و مخصوصاً جناب آقای دکتر کیان این نکته را عرض می‌کنم که اگر این ماده به همین شکل بگذرد تصور می‌کنم باز ما گرفتار یک اختلاف عقیده‌ای با مجلس سنا خواهیم شد چون هنوز آن اختلاف عقیده حل نشده راجع به مکلف است در یکی از روزنامه‌ها راجع به نطق آقای تقی‌زاده خواندم که راجع به مکلف است تفسیر شده بود و فرموده بودند که چطور می‌شود در قوانین مکلف را گذاشت، دولت مجاز است که یک کاری را انجام بدهد (بعضی از نمایندگان - درست نیست) این بیان آقای تقی‌زاده را می‌خواهم عرض کنم و به همین جهت است که لایحه اعزام محصل که مورد احتیاج کامل است و عدهٔ زیادی از دانشجویان شاگرد اول مدارس چند سال است که باید تکلیف‌شان روشن بشود و اعزام بشوند به خارج سر همین حرف‌ها مانده است برای این که لایحه‌ای که مجلس سنا تهیه کرد در آنجا مجاز است گذاشته شده بود و ما دیدیم که با این کلمه مجاز است ممکن است خاصه خرجی بشود بعضی‌ها را وزارت فرهنگ اعزام بکند و بعضی‌ها را اعزام نکند بنده خودم در کمیسیون پافشاری کردم و بالاخره آقای دکتر مهران موافقت کردند تازه خود آقای دکتر مهران در موقعی که این لایحه دولت را تقدیم کردند کلمه مکلف است گذاشته بودند بعد که رفت به مجلس سنا مجاز است شد و دو مرتبه ما در کمیسیون فرهنگ مکلف است کردیم مجلس شورای ملی هم تصویب کرد و تا به حال هم در مجلس سنا است و سبب اختلاف اصلی بین مجلس شورای ملی و مجلس سنا راجع به کلمه مکلف است می‌باشد و من در مذاکرات مجلس سنا و در روزنامه‌ها خواندم و حالا هم در این ماده واحده به این کلمه مکلف است برمی‌خوریم و خاطرم می‌آید در موقعی که مرتبه قبل در اینجا مطرح بود جناب آقای طباطبایی توجیه کردند این مطلب را گفتند دولت اولاً خودش برای خودش مکلف نباید بیاورد که من مکلفم که این کار را فلان روز انجام بدهم این کار مجلس کرد خاطر آقایان هست وقتی که لایحه‌اش آمد اینجا چنین قیدی نبود و از طرف مجلس شورای ملی این تکلیف به دولت شد که دولت مکلف است در مدت معینی تجدید نظری در کارهای سازمان برنامه بکند بیاورد به مجلس حالا دولت به یک دلایلی در یک مدت معینی یا نتوانست یا وقتش کافی برای مطالعات نبود که این کار را انجام بدهد حالا که این کار را انجام نداد این نبایستی وسیله بشود که خود دولت عدم انجام کارش را به موجب ماده واحده‌ای بیاید بگوید مجلس شورای ملی تصویب کن که من مکلفم تا یک سال دیگر این لایحه را بیاورم اولاً خود این عمل از شأن قانونگذاری و طرز قانون‌نویسی مجلس شورای ملی دور است که دولت این لایحه را به این شکل بیاورد به عقیده بنده دولت فقط می‌باید اگر از طرف مجلس شورای ملی سؤال شد که چرا شما این تکلیف را انجام ندادید بگوید به این دلایل انجام ندادم اما خودش یک لایحه بیاورد که من مکلفم این کار را در ظرف یک سال دیگر بکنم یک سال دیگر هم این کار را انجام نداد آن وقت باز یک لایحه‌ای بیاورد که من مکلفم یک سال دیگر تجدید کنم اصلاً من نمی‌دانم که چه حاجتی هست برای این ماده واحده که دولت مکلف است تا مهرماه ۴۰، قانون تشکیلات جدید سازمان برنامه را بیاورد و البته جمله‌ای هم هست بعدش که برنامه عملیات عمرانی که می‌آید متعاقبش عملیات عمرانی ۷ ساله صورت پذیرد این هم یک جمله

دیگری است دو تا شد یکی تشکیلات جدید را بدهد یکی برنامه عملیات عمرانی را، بنده نمی‌دانم این برنامه عمرانی چیست اگر همین عملیاتی است که حالا ما در برنامه دوم هستیم و تصویب شده یا منظور آن برنامه سوم بوده است که مشغول مطالعه آن هستند که این دیگر تکلیفی نمی‌خواهد وقتی که زمان برنامه دوم گذشت کارش انجام شد بسته به اعتبارات و مقدورات و موجودی‌ها است چون الآن مدتی است که سازمان برنامه مشغول مطالعه است اخبارش را در مطبوعات می‌خوانیم و امیدوارم که اقلاً روح و اساس برنامه سوم تا حدی بیش‌تر موافق احتیاجات فوری و نتایجی که عاید بیش‌تر مردم بشود به سوی آن هدف تمایل پیدا کند و این انتظار می‌رود یکی از تجربه‌های اجرای برنامه دوم همین باشد و قطعاً خود دولت توجه دارد این کاری نیست که تکلیف داشته باشد مخصوصاً این که تکلیف مدت ندارد مدت راجع به جمله اول است که مکلف است تا مهر ماه ۴۰ قانون تشکیلات را بدهد و اما آیا این تکلیف ناظر برنامه سوم هم هست یعنی تا مهرماه هم باید برنامه سوم را هم بدهند پس تا مهر ماه مکلف است برنامه سوم را بدهد شاید نتوانند چون برنامه سوم مربوط به بودجه و اعتبارات مربوط به نفت و اعتبارات دیگری است شاید مطالعات بیشتری لازم داشته باشد تا آن موقع هم بنده نمی‌دانم قطعاً برنامه ۷ ساله دوم تمام می‌شود آن وقت قبل از گذشت آن در مهر ماه ۴۰ شما مکلف می‌شوید برنامه ۷ ساله سال سوم را بیاورید اگر منظورتان این است که به نظر بنده خیلی خوب است و این تکلیف باعث می‌شود که روی برنامه سوم از حالا مطالعه بکنید اما راجع به قانون تشکیلات جدید این اشکال را بنده عرض کردم و این بحث بین مجلسین را هم تذکر دادم که تکلیف این کار معلوم بشود و کارها عقب نماند چون منظور آقایان سرعت کار است و به هرحال چون به سنا هم می‌رود دنبال آن کلمه مکلف است نکند که در اینجا هم گرفتار این کار در قسمت اصل موضوع بشویم در قسمت تبصره یک اجازه‌ای به دولت داده می‌شود در حالی که دو سال از مدت برنامه ۷ ساله دوم وقت باقی است که در فصول اعتبارات ۴ گانه می‌تواند یک تغییر و تبدیلی بدهد بنده نمی‌دانم حکمت این کار چیست معنی برنامه این است که قبل از این که به مرحله اجرا دربیاید مطالعه بشود اعتباراتش تعیین بشود موضوعش تعیین شود و این کارها تا پایان برنامه انجام شود اصل برنامه این است اما حالا ۵ سال از یک برنامه‌ای گذشته باشد و دو سال باقی باشد اجازه داده بشود که در اعتبار فصول چهارگانه در کلش در جزءهایش در اعتبارات تغییر و تبدیل‌هایی داده بشود این کار آیا معنایش این نیست که ما چندان اعتقادی به برنامه‌های خودمان نداریم‏ در حالی که برنامه معنایش آن است وقتی امری اتخاذ شد قبول شد قانون شد باید آن امر انجام شود خصوصاً این که معمول برنامه‌ای عمرانی در کشورهای مترقی یا در کشورهایی که در حال توسعه هستند تعیین یک هدفی است یعنی می‌خواهد معلوم کند فرض کنید هندوستان می‌گوید چون من در مضیقه خواربار هستم کشور من ۴۰۰ ۵۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد ۸۰ میلیون تن فعلاً گندم و خواربار بیش‌تر ندارم و این مقدار کافی برای ارتزاق جمعیت ما نیست هدف ما این است که این ۸۰ میلیون تن را به ۱۰۰ میلیون تن برسانیم‏ در این صورت آن برنامه باید انجام بشود در برنامه هفت ساله دوم ما گرچه این هدف نبود و اعتراضات بنده هم در کمیسیون و هم در مجلس همین بود که این مدت بتوانیم در اجرای قدرت تولید و جلوگیری از افزایش واردات این کارها را بکنیم ولی رقم به ما ندادند که قدرت تولید ما چیست و بعد از اجرای برنامه دوم قدرت ما چه خواهد شد البته امیدوارم که برنامه سوم که جناب آقای خسرو هدایت مطالعات بیشتری هم دارند و این نرمشی که در ایشان هست که بیشتر به مذاکرات توجه می‌فرمایند برنامه سوم را به یک همچو هدفی برسانند که لااقل موجودی‌های ماقبل از برنامه سوم از نظر قدرت‌های تولیدی اعم از کشاورزی و صنعتی را بر یک اساسی نشان بدهند که این است قدرت‌های ما و با اجرای برنامه سوم ما این کارها را می‌خواهیم بکنیم تا معلوم شود که در پایان برنامه سوم چه کاری شده و چه نشده، و تکلیف مملکت معلوم شود در برنامه دوم من تصدیق دارم چون آن هدف‌ها نبوده می‌شود این تغییرات را داد اما این تغییرات بر چه اساسی است و به چه منظوری است بنده نمی‌دانم من آنچه اطلاع دارم از نظر اطلاعی که از شهرستان‌های مازندران دارم می‌دانم که کارهای عمرانی شهرستان‌ها لنگ است من برای کارهای عمرانی ۵ شهر مازندران خدمت جناب آقای مهندس هدایت هم عرض کردم‏ قرار بود که تحقیق هم بفرمایند قرارداد برق آنها مدتی است بسته شده پنجاه درصدی هم که بایستی شهرداری‌ها بپردازند پرداخته‌اند اما از برق خبری نیست به مقاطعه کار مربوط مراجعه می‌کنند می‌گوید که به من پول داده نشده شهرهای چالوس - عباس‌آباد – محمودآباد – علمده - فریدون‌کنار شهرهایی است که به ما مراجعه کردند شرکتی که با او قرار داده بسته شده است شرکت

احداث است ولی این آقای شرکت احداث نیامده اقدام کند شهرداری‌های آنجاها به شرکت احداث مراجعه کرده‌اند جواب داده است که سازمان برنامه به ما پول نداده بنده می‌خواهم ببینم این تجدید نظری که این جا اجازه می‌گیرند روی چه هدفی است اگر به سوی هدف این گونه امور اصلاحی است که آناً نتیجه آن برمی‌گردد به سوی مردم در یک جایی که احتیاجات فوری دارند مثل برق و آب و امروز حتی در کشورهای خاورمیانه این امر حل شده که اگر فرض کنید در بیروت یا در دمشق یک کسی می‌خواهد خانه بسازد سه مسئله برای او حل شده است آب و برق و تلفن و اگر کسی ده یک خرج ساختمان را داشت شرکت‌های ساختمانی برای او خانه می‌سازند و می‌دهند به همین جهت استفاده از خانه‌های‌شان خیلی زود انجام می‌شود و ما هنوز گرفتار مشکل مسکن هستیم و البته وزارت‌خانه‌ای هم تشکیل خواهد شد به نام وزارت‌خانه مسکن‏ در حالی که به نظر بنده اگر این گونه مسائل را حل کنیم موضوع مسکن حل می‌شود بنده دیروز ضمن اخبار گزارش هیئت دولت در تربت حیدریه واقعاً مطلب خیلی مسرت‌بخشی را شنیدم که شهر تربت ۷ هزار پروانه ساختمان گرفته در ظرف یک سال که خانه بسازد خوب این قدرت مردم را می‌رساند که توانسته‌اند این کارها را بکنند اما چرا این کار شد؟ دولت بهشان پول داد کارخانه قند گذاشته چغندرکاری کردند پول زیاد شد پول که پیدا کردند ۷ هزار خانه می‌سازند حال این گونه مشکلات اجتماعی را بایستی رفت امکانات آن را در نظر گرفت و معایبش را حل کرد خود مردم کارشان را می‌کنند بنابراین بنده معتقدم شما برق را به هرکس بدهید می‌رود خانه می‌سازد و این کار در تهران و شهرستان‌ها هست شما در یک شهرستان برق بدهید خود مردم می‌روند خانه می‌سازند بنده اگر حوصله می‌کردم به این پرداختی‌های سازمان برنامه صورت آن هفتگی منتشر می‌شود نگاه می‌کردم یا تطیبیق می‌کردم به آن اصولی که در برنامه دوم بود می‌دیدم البته این یک سال اخیر را عرض نمی‌کنم ولی قبل از آن یک سال انحرافاتی از نظر اعتبارات مربوط به فصول خودش بود که قطعاً آقایانی که در کیمسیون برنامه هستند به این مطلب توجه کرده‌اند ما اگر به این مطلب توجه کنیم و این حساب را برسیم تصدیق خواهید فرمود که آن اعتبارات مصوبی که برای شهرسازی و کارهای عمرانی برای شهرها هست همه‌اش خارج نشده، بنده حدس می‌زنم خیال می‌کنم که قسمتی از آنها به مصارف اعتبارات دیگر رسیده و بالنتیجه شهرستان‌های ما که از طرفی عواید شهرداری را در اختیار سازمان برنامه گذاشته هم کارهای شهرداری خودشان لنگ است و هم کار آب و برق آنها به این کیفیت مانده‏ حالا اگر در این تجدید نظری که در این جا اجازه داده می‌شود آقای مهندس هدایت لااقل این اطمینان را بدهید که اعتبارات شهرسازی از لحاظ آب و برق مقدم باشد و آنچه تعهد شده یا لااقل تا امروز وجوه آن را بپردازند و از فصول دیگر کم کنند بنده این کار را یک کار صحیحی می‌دانم و به این جهت هم یک پیشنهادی تهیه کرده‌ام که تبصره‌ای در اینجا اضافه شود و چون حسن نیت‌شان را می‌دانم امیدوارم همان طور که به بنده فرمودند ما می‌خواهیم بیشتر به شهرسازی توجه کنیم این کار را قبول کنند و در این صورت تا حدی این اشکال تبصره رفع شود در تبصره ۲ هم بنده به همان عقیده اصولی خودم باقی هستم در حالی که بنده صریحاً عرض کردم بین آقایانی که اکنون عضو هیئت نظارت هستند اگر همین آقایان را دولت پیشنهاد کند با این که باید با رأی مخفی باشد من بهشان علناً رأی می‌دهم حالا با این کیفیت این چه اصراری است که ما بیاییم این حقوق مسلم قوه مقننه را که در جلسه گذشته آن جلسه پرحرارت و گرم در اینجا تشکیل شد آن بیانات جناب آقای خلعتبری و جناب آقای دولت‌آبادی جناب آقای تیمورتاش و همه‌اش از قدرت قوه مقننه واحترام نسبت به آن بوده‏ خوب ما اینها را یکی یکی فراموش کنیم هی اجازه به کمیسیون هی اختیار به تمدیدها برای چیست بنده نمی‌دانم چه مانعی برای دولت دارد که آن لیست را تهیه کند بیاورد و ما هم با رأی مخفی همین آقایان را انتخاب کنیم چرا این کاری که در شأن مجلس و دولت و آن هم مجلس و دولتی که در راه دمکراسی می‌خواهند قدم‌های ثابت‌تری بردارند چرا این کار را نمی‌کند بعد یک تبصره‌ای می‌آورند و بنده هم شنیدم که دولت آورده بود برای مدت یک سال رفقای کمیسیون برنامه تفضل فرمودند سه سالش کردند چرا؟ این چه کاری است؟ بلی‏ بنده شنیدم (صدرزاده - عجب) از یکی از آقایان شنیدم که دولت تا یک سال آورده بود آقایان کردند سه سال تا پایان برنامه ۷ ساله دوم نفهمیدم این کار چه فلسفه‌ای دارد جز تضعیف مجلس که به عقیده بنده مصلحت نیست و تمنی می‌کنم از آقای مهندس خسرو هدایت این تبصره را حذف بفرمایند و لایحه‌اش را بیاورند و فوراً ما رأی خواهیم داد این بود عرایض بنده راجع به این تبصره‏

نایب‌رئیس - آقای دولت‌آبادی بفرمایید.

دولت‌آبادی - لایحه شماره ۱۳۷۱۸ دولت که در

کمیسیون صلاحیت‌دار سازمان برنامه مجلس شورای ملی مورد رسیدگی قرار گرفته است و برای تصویب به مجلس شورای ملی آمده است محتوی مطالبی است که در اطراف آن همکاران عزیز و ارجمند بنده خصوصاً جناب آقای صدرزاده و همین جناب آقای عمیدی‌نوری مطالبی را بیان فرمودند و به خصوص جناب آقای صدرزاده راجع به پیشرفت‌ها و اقداماتی که در دو دوره سازمان برنامه شده است منصفانه اقرار کردند که خدماتی شده همان طور که نواقص هم داشته است‏ آنچه هم که خود دولت و متصدیان امر تا امروز گفته‌اند هم از خدمات گفته‌اند هم از آن قسمت‌هایی که نواقصی داشته است و قصوری شده است دفاع نکرده‌اند و گفته‌اند که در مقام جبران آن هستیم چنانچه در چند جلسه پیش عرض کردم اگر در سازمان برنامه یا یکی از دستگاه‌های دولتی خبطی، ناروایی نادرستی پیش آمده است این بحث‌ها برای این است که خاطیان را بیاورند مجازات بدهند اما آن چه که خدمت شده است جا دارد با دیده تحسین و تمجید تلقی شود نه با کوته‌نظری و عیب‌جویی و این رویه انسان عاقل و خصوصاً محیط حق‌گزار مجلس باید باشد که بدکارها را به تندی و تلخی بکوبد و بایستد برای جبران و تدارک و مجازات خاطی و نیکی‌ها را هم با دقت و امعان نظر و انصاف بگوید و تحسین کند که حاصل آن تشویق خدمتگزار و تکدیر و مجازات خاطی باشد این حقیقت امر است یک منطقی است که من فکر نمی‌کنم هیچ کس منکر آن باشد این جا بحث شد و اشاره کردند جناب آقای صدرزاده به این که آنچه در این ماده واحده هست با مفاد قانونی که ما در مجلس تصویب کردیم اختلاف دارد همین طور هم هست اما خودشان اشاره فرمودند همین جناب آقای عمیدی‌نوری هم بیان کردند که تعهدی که دولت کرده بود و نتوانست در موعد خودش هم سازمان را بیاورد و هم نظرات قانونیش را بیاورد علتش این بود که کار آسانی نبود و با اطلاعاتی که بنده دارم و دقیقاً هم تحقیق کرده‌ام عرض می‌کنم که دولت تمام مساعی خودش را صرف کرد بدون فوت یک روز تا در مدت معینی سازمانی را بیاورد اما رسیدگی به کارهای جاری و گذشته تشخیص الزم از لازم و همچنین نقشه‌های آینده و تطبیق وضع موجود موجب دقت و رسیدگی بود تا هنگام تقدیم این لایحه که حالا تقدیم شده و تقدیم این لایحه هم برای تحصیل مجوز و احترام به قانون و احترام به قوه مقننه بوده بر خلاف تعبیری که شد نه برای فرار و تضعیف قانون زیرا اگر دولت کاری را نتوانست انجام بدهد در موعد خودش انصاف و حق‌گذاری و درستی ایجاب می‌کند که بیاید در مجلس بگوید که من در این مدت نتوانستم آنچه را که می‌خواستید و شایسته مملکت است تدارک کنم و به مجلس شورای ملی بدهم‏ بنابراین از شما کسب اجازه می‌کنم که در مدت متناسبی بیایم این وظیفه را انجام بدهم آنچه من اطلاع دارم و استنباط می‌کنم و می‌دانم این است و مطلبی خارج از این نیست و اما نسبت به کارهایی که شده و مجال نشد عرض کنم یک بازدیدی که در شنبه گذشته برای بنده پیش آمد و درخدمت عده زیادی از آقایان برای بازدید سد دز و مزرعه نیشکر بودم اطمینان می‌دهم به آقایان آنچه که آقایانی که تشریف برده‌اند دیده‌اند و آنهایی که نرفته‌اند اکنون از بنده بشنوید آن فعالیتی که در آنجا شده است در اینجا سد دز و مقدمات آن بسیار اساسی و بسیار باارزش بوده و در آبادانی خوزستان و آبادانی مملکت قدم‌های مؤثری برداشته شده است همچنین راجع به تهیه مزارع نیشکر باز رفتم آنجا را دیدم و من امیدوارم که دیری نپاید که ما خوزستان را برسانیم به آن سرحد طبیعی که شکرش در دنیا عنوانی داشته است که اسم شکر اهواز حتی در ادبیات ما هم هست و در تاریخ ما هم هست امیدواریم با این اقدامات بتوانیم شکر طبیعی را در آنجا ببینیم مقدار شکرش در اولین مرحله ۳۰ هزار تن است این خدمتی است که آنجا شده است و بنده تقدیر می‌کنم و درعین حال همه نواقص هم یکی یکی در پیش چشم هست امیدوارم به مجازات خائنین و به تنبیه متهمین توفیق پیدا کنند بنابراین بنده فکر می‌کنم که مجلس شورای ملی که الآن در پایان دوره بایستی تکلیف دولت را از نظر مقررات قانون یعنی که موظف است هرچه زودتر این اختیار را به جای بلاتکلیف قرار دادن به دست دولت بدهد که دولت بلاتکلیف نماند و از آن استفاده کند اما راجع به هیئت نظار مطلبی که اینجا تذکر داده شد بسیار صحیح است حق این بود که این هیئت نظار به وقت خودش بر طبق قانون به مجلس معرفی بشوند و مجلس هم آنها را انتخاب کند و من این حقیقت را بهش اعتراف و اقرار دارم اما چه شده است که این طور شده است غیر از قصوری که همکاران محترم و عزیز بنده تذکر دادید نکته دیگری هم بوده است و آن این است که در ماده‌ای که مربوط به انتخاب هیئت نظار است ما در پایان آن یک اختیاری دادیم و آن اختیار این است که نوشته شده تا انتخاب ثانی عملیات آنها مصاب است یعنی ارزش قانونی دارد نمی‌توانیم که این اختیار را هم ندهیم اما این موجب می‌شود که گاهگاهی کارهای لازمه این حق را از بین می‌برد

در موقع خودش درک فضیلت نمی‌شود النهایه آن را هم بنده حاضرم که اسمش را قصور بگذاریم ولی نمی‌توانیم تعبیر کنیم به تقصیر زیرا که ممکن است کار لازم‌تری ایجاب کند و پیش آید که آن کار به تأخیر افتد اما چون آقایان ضمن بیانات‌شان اشاره کردند به فضیلت این افراد و بنده هم به فضیلت این افراد اقرار و اعتقاد دارم و بر آن می‌خواهم اضافه کنم که کمیسیون برنامه مجلس شورای ملی به این هیئت نظار که نمایندگان منتخب خودشان هستند بایستی اعتماد کنند و همچنین خود مجلس شورای ملی با این هیئت نظار منتخب خودش تماس داشته باشد آنها را به کمیسیون‌ها بخواهند و از آنها گزارش بخواهند تا آنها را زنده‌تر و ارزنده‌تر و فعال‌تر از آنچه هستند نگاه دارد بنابراین این قصور از هر دو طرف شده اما چون وقت گذشته است و چون در صلاحیت این افراد بوده معتقدند و بنده هم عقیده دارم که این آقایان افراد صالحی هستند و فرضاً تشریفاتی هم انجام نشده باشد چون در آن قانون ما اختیار داریم تا هستند اعمال‌شان قدرت قانونی خودش را دارد جا دارد که باز هم نه برای تقویت مجلس لااقل برای اعمال حاکمیت مجلس تصویب بکنیم که به کار خودشان ادامه بدهند.

نایب‌رئیس - آقای صارمی بفرمایید.

صارمی - بنده تقاضای صحبت کرده بودم به این که در تبصره ۲ مخالفت خودم و دلایل مخالفت خودم را عرض کنم ولی در اینجا مذاکراتی شد که موجب خواهد شد که حتی به عنوان موافق نسبت به ماده واحده و تبصره دو عرایضی را معروض بدارم صحبت این است که دولت اجازه گرفت از مجلس یا تعیین تکلیف را برای او شد که در ظرف مدتی قانون سازمان دید را به مجلس تقدیم بدارد در ظرف این مدت توفیق حاصل نشد چون دولت رعایت احترام قانون را می‌نماید همین طور برای حفظ احترام قانون مصوب قبلی آمد از مجلس کسب اجازه بکند که این مدت تمدید بشود بنابراین تحصیل مجوز خود دلیل بر این است که نسبت به قانونی که تکلیفی برای دولت معلوم شده است حالا توفیق پیدا نکرده و مجوز جدیدی از مجلس می‌خواهد که موافقت شود و به عقیده من این ماده واحده هم بد تنظیم نشده است زیرا وضع سازمان بایستی متناسب باشد با آن چیزی که در آتیه می‌خواهیم انجام بدهیم یعنی برنامه بعدی را ببینیم چه مواردی را بایستی اجرا کنیم چه سازمان تناسب با آن برنامه بعدی بایستی داشته باشیم و آن را به مجلس تقدیم بکنیم بنابراین در ماده واحده به عقیده بنده اشکالی وجود ندارد و تصویبش هم روی هم رفته موافق با روح قانون اساسی و قانونگذاری خواهد بود حالا دیگر اگر کلمه مکلف را فکر کردید ایجاد اختلافاتی می‌کند اصلاح بکنید که بتواند اشکال را از بین برد ولی راجع به تبصره ۱ بنده عرایضی دارم و با تصویب این تبصره به این نحو مخالف خواهم بود زیرا به عقیده بنده نظارت در جمع و خرج در بودجه هر قسمت از سازمان‌های کشوری از وظایف اختصاصی مجلس شورای ملی است حتی تصریحاتی که در قانون اساسی وجود دارد قابل بحث و تذکر نیست‏ در اصل ۱۸ می‌گوید «جرح و تعدیل و تغییر در بودجه هم بایستی با تصویب مجلس شورای ملی باشد» و با این نظر با یک قدری مسامحه قانون سازمان برنامه گذشته به این معنی که گفتند به این که فصول را تعیین کنند واعتبارات سازمان برنامه به فصول مختلفه تقسیم شده است فقط اختیار به کمیسیون سازمان برنامه داده شد که از بندی به بند دیگر تا ۲۰ درصد را می‌تواند تغییر بدهد بنابراین قانون سازمان برنامه و هزینه‌هایی که بایستی در فصول مختلفه بشود به تصویب مجلس رسیده و تقریباً کمیسیون سازمان برنامه را قائم‌مقام کمیسیون بودجه مجلس معین کردند و گفتند انتقال از بندی از اعتبارات به بند دیگر با تصویب کمیسیون سازمان برنامه انجام می‌گیرد و آن هم با شروط و قیودی‏ ولی حالا می‌آییم اینجا می‌گوییم به این که کمیسیون شرکت سازمان برنامه می‌تواند اعتبارات همان فصول را که در قانون اساسی از وظایف مجلس دانسته است همان فصولی را که مجلس طبق قانون سابق تصویب کرده است کمیسیون مشترک برنامه می‌تواند همان را تغییر بدهد به عقیده بنده دادن این اختیار به کمیسیون شرکت سازمان برنامه برخلاف اصول قانون اساسی است و ما نمی‌توانیم تنظیم بودجه میلیون‌ها ریال را به عهده کمیسیون سازمان مشترک برنامه قبول کنیم خاصه که کمیسیون مشترک که در این قانون قید شده است‏ به عبارت دیگر کمیسیون که از آقایان سناتورها هم تشکیل شده آن آقایان در امر بودجه می‌توانند فقط اظهار نظر بکنند اظهار نظر مشورتی نه اظهار نظر استصوابی و تصویبی و به این ترتیب در کلیه ارقام بودجه جناب آقای مهندس هدایت که این را هم خود آقایان سناتورها قبول دارند ودر این مورد به خصوص هم عدول نکردند یا تفسیری برایش درست نکردند خود سناتورها معتقدند که تصویب بودجه از وظایف اختصاصی مجلس شورای ملی است و آنها هم می‌توانند نظر مشورتی بدهند پس شما چنانچه می‌خواهید بودجه سازمان برنامه را تغییر بدهید بودجه جدیدی تنظیم کنید کمیسیون مشترک سازمان برنامه مطابق قانون اساسی

نمی‌تواند رسیدگی کند بلکه از وظایف اختصاصی مجلس شورای ملی است بعد هم اگر بگویید که کمیسیون مشترک این کار را بکند آقایان سناتورها فقط حق نظر مشورتی دارند نه این که حق نظر تصویبی و نظریه استصوابی در این مورد داشته باشند در هر حال من معتقد نیستم به این که اختیار دادن و احاله اختیارات مجلس خاصه در امور مهم به کمیسیون‌های مجلس درست نیست و در این مورد مکرر بنده اینجا عرض کرده‌ام تکرار هم می‌کنم که حق نداریم این اختیارات که بایستی فقط مجلس از آن استفاده کند به دیگران محول کنیم خاصه موضوع مهم بودجه سازمان برنامه که یک قسمت عمده از بودجه مملکت است و در کلیه مقدرات ما تأثیر خواهد داشت یک وقتی آمدیم یک اختیاری دادیم‏ به این که یک کمیسیونی بنشیند قوانین دادگستری را تصویب کند در آن موقع من مخالف بودم و حالا هم عرض می‌کنم شما را به خدا جدیت کنید و این موضوع را تسری ندهید که یک قسمت از بودجه این کشور را به یک کمیسیون خاص محول کنید این از وظایف اختصاصی مجلس شورای ملی است و این وظیفه را با نداشتن حق وکالت در توکیل به دیگران محول نکنید بنابراین تبصره یک به عقیده بنده تصویبش خالی از اشکال نیست و سازمان برنامه هم می‌تواند اگر تغییری را در اصول قانون مصوب مجلس شورای ملی ضروری بداند لایحه‌ای تهیه بکند و بیاورد تا در جلسه علنی مجلس شورای ملی مورد تصویب واقع بشود. بایستی عرض کنم به این که اگر عرایضی عرض می‌شود از نظر رعایت اصول است و از افرادی که امروز برخلاف گذشته نسبت به عملیات سازمان برنامه خوشبین هستند یکی از این افراد من هستم و همین طور که در جلسات گذشته گفته شد این سفری که به خوزستان دعوت شدند آقایان و تشریف بردند و بنده هم افتخار داشتم به این که حضور داشته باشم‏ حقیقت این است که یک روح امیدی در ما دمیده شد زیرا نه تنها دیدیم که مشغول ساختمان سد دز هستند، نه تنها مزارع نیشکر به وجود می‌آورند بلکه کارهای دیگری هم انجام می‌گیرد فرودگاه بزرگی ساخته شده است در دزفول که مورد استفاده است و می‌بینم به این که خیابان‌سازی می‌شود جاده‌های آسفالته درست می‌شود که بسیار تأثیر در جریانات ارتباطات کشور دارد و یا این که ساختمان‌های مناسب برای کارگرها ساخته می‌شود. به طور کلی در هر رشته‌ای که ملاحظه شد یک فعالیت فوق‌العاده‌ای وجود دارد و به این مناسبت جای قدردانی و شکرگزاری است و بنده خوشوقت هستم که وضع سازمان برنامه طوری شده که اگر لازم بشود می‌توان گفت و استدلال کرد و متصدیان امرش حاضر هستند که استدلال را بشنوند و قبول کنند یک وقتی برای ما مشکل بود بیان استدلال بکنیم و گوش شنوایی برای آن وجود نداشت و حاضر به استماع نبودند ولی حالا وضع این طور نیست و ممکن است دلایل و جهاتی که در نظر گرفته شده بیان شود و حاضر هستند بیاناتی که مورد قبول باشد مورد توجه قرار بدهند و امیدوارم سازمان برنامه هم در وضع فعلی خیلی جدیت کنند چنانچه بهبودی هم حاصل شده است و سعی می‌شود که رعایت اقتصاد کامل در هزینه‌ها به وجود بیاید و از صرف وجوه غیرلازم خودداری بشود و در ظرف این مدت در این قسمت هم به طوری که اطلاع دارم بهبودی خاصی حاصل شده‏. اما راجع به تبصره ۲ حقیقت این است که در جلسه گذشته بیانی شد که همین طور که مجلس نمی‌تواند دوره خودش را تمدید بکند، تمدید مدت مأموریت این اشخاص هم مجوزی ندارد بنده را عفو بفرمایید به این که اگر بگویم این قیاس مع‌الفارغ است به دلیل این که تعیین مدت دوره مجلس شورای ملی به موجب قانون اساسی شده است‏ و این قانون اساسی است و غیرقابل تغییر و دست بردن در آن است به این مناسبت مدت معینی را مقرر داشته ولی انتخاب چند نفری برای نظارت در هزینه‌هایی به موجب قانون عادی تصویب شده و می‌توان آن قانون عادی را تغییر داد، می‌توان تمدید کرد، اگر چنانچه مدت مأموریت این اشخاص تمدید بشود نه بر خلاف اصل است و نه بر خلاف قانون اساسی است و نه بر خلاف قانون عادی است مثل این است که آقایان به تجدید انتخاب این اشخاص اقدام فرموده باشید و این هیچ اشکالی ندارد خلاصه این که گفته می‌شود این اشخاص مردمان صالحی بودند و در وظایفی که به آنها محول شده به نحو مطلوب انجام وظیفه کرده‌اند حالا اگر چنانچه بگوییم مدت مأموریت آنها که به موجب قانون عادی دو سال تعیین شده است به مدت زیادتری باقی بماند یک انتخاب مجدد و اظهار نظر مجددی است از مجلس شورای ملی و به عقیده بنده این کار دارای یک حسن هم هست زیرا اگر معتقد هستیم که این افراد خوب کار کردند تمدید مدت مأموریت آنها لازمه‌اش این است که مجلس شورای ملی از افراد خدمتگزار قدردانی کرده است و گفته است که شما مدت مجددی مشغول باشید و این خود اظهار قدردانی است‏ بنابراین بنده تقاضا دارم نسبت به عرایضی که در قسمت

تبصره یک کردم آقایان محترم بذل توجهی بفرمایند اگر چنانچه بر خلاف اصول است تصویب نفرمایند که به صورت دیگری این این مقصود انجام بگیرد.

نایب‌رئیس - چون دیگر درخواست بحث و مذاکره نشده اعلام رأی می‌شود برای ورود در ماده واحده منتظر حصول اکثریت هستیم، آقای دکتر کیان بفرمایید.

معاون نخست‌وزیر (دکتر کیان) - خواستم عرض کنم که ممکن است عبارت این ماده درست و رسا نباشد یا این که اگر کلمه مکلف است، باید تغییر پیدا کند، ولی چون این ماده واحده دو شوری است و به کمیسیون خواهد رفت و جناب آقای وزیر مشاور هم تشریف خواهند داشت و در آنجا اصلاحات عبارتی لازم را به عمل می‌آورند بنابراین نگرانی از این که ممکن است این کلمات موجب اشکال بشود نباید داشت‏.

نایب‌رئیس - آقایانی که با ورود در ماده واحده موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است‏، آقای مهندس خسرو هدایت بفرمایید.

مهندس خسرو هدایت (وزیر مشاور) - در بهمن ماه ۳۸ یک قانونی دولت به مجلس آورد و تقاضا کرد که اختیارات مدیرعامل سازمان برنامه به نخست‌وزیر تفویض شود. در خود مجلس یک موادی اضافه کردند، یکی این که گفتند دولت مکلف است تا ۶ ماه لایحه جدید سازمان برنامه را بیاورد. حالا این لایحه را دولت در موعد مقرر آورد و به احترام نظری که آن موقع مجلس اظهار کرده کلمه مکلف است را گذشت و گفت دولت مکلف است که به جای این تاریخ در تاریخ مهر ۴۰ بیاورد. پس در حقیقت این کلمه پیروی از نظری بود که مجلس داد یک نکته دیگر باز مجلس اضافه کرد گفت که دولت می‌بایستی در این قانونی که می‌آورد تکلیف نظارت و خصوصاً نظارت مالی را تعیین کند این قانون در بهمن ماه گذشت پس در حقیقت با تصویب آن قانون دولت می‌بایستی تکلیف نظارت را معلوم کند دولت فکر کرد که در این مدت می‌تواند این کار را انجام دهد و تکلیف نظارت را معلوم خواهد کرد اما پس از شش ماه به این نتیجه رسید که نمی‌تواند ودر ضمن چون تکلیف شده بود که تکلیف نظارت مالی را معلوم کند به این جهت گفت که این مدت تمدید بشود تا من فکر کنم درخود کمیسیون برنامه مدت یک سال تغییر کرد و شد تا پایان دوره و همین است که الآن مورد بحث است و اگر امروز هیئت نظارت را برای دو سال انتخاب بفرمایید می‌شود اردیبهشت ۴۱ و در شهریور ۴۱ سازمان برنامه تمام می‌شود. پس در حقیقت پیشنهادی که مورد بحث است همان دو سال است چه تجدید انتخاب بشود و چه تمدید بشود منتها با آنچه گفته شد سه چهار ماه فرق دارد پس به نظر بنده خلاف اصلی صورت نگرفته و همین است که جناب آقای صارمی هم تذکر دادند که هیچ منافاتی با قانون اساسی ندارد ولی آن هم که آقای صارمی فرمودند با اصول منافات دارد، با اصول منافاتی ندارد زیرا در خود قانون سازمان برنامه ماده ۵ بند سوم می‌گوید که اگر در هریک از فصول خواستند تغییری بدهند تا ۱۰ درصد با کمیسیون مشترک برنامه است، پس حق وکالت در توکیل را تا ده درصد در اینجا داده‌اند حالا ما آمدیم گفتیم صد در صد باشد چرا این طور شده؟ برای این است که مثلاً در فصل کشاورزی و آبیاری در قسمت سدسازی مخارج ما بیش از آنچه پیش‌بینی می‌کردیم شده و این برای این است که مثلاً سد کرج را پیش‌بینی کردیم ۱۵۰ میلیون تومان ولی ۶۰۰ میلیون تومان خرج شد، سد سپیدرود به همین نسبت تغییر کرد، چرا؟ چون که اولاً می‌شود گفت شاید برآورد ابتدایی صحیح نبوده، دوم این که قیمت‌ها تغییر کرده و این هست‏ بنابراین اگر در فصل آبیاری و سدسازی از آن ده درصد تجاوز شده برای این است که قیمت‌ها اضافه شده بعد هم سد دز نبوده و تحت عنوان عمران خوزستان بوده و حالا عرض کردم که سد دز و تغییر قیمت و برآورد اشتباه این‌ها منجر بر این شده که خارج سدسازی از ده درصد بیش‌تر تجاوز کرده اما این که می‌فرمایید که از یک فصل به ضرر فصل دیگری نباید استفاده شود کاملاً صحیح است اما ما مثلاً در فصل امور اجتماعی می‌خواهیم کار بکنیم، چکار باید بکنیم؟ باید به کلیه شهرستان‌ها برق بدهیم چنانچه فرمودید ولی وقتی که ما درخوزستان سد دز ساختیم یعنی تمام خوزستان را موفق شده‌ایم برق بدهیم وقتی سد سفیدرود تمام شد، یعنی منجیل و پهلوی و رشت و لاهیجان را برق داده‌ایم اینها را نمی‌شود از هم تفکیک کرد که شما این مبلغ را از فصل امور اجتماعی نگاه دارید یک دیزل بگذارید در محمودآباد برق بدهید وقتی ما توانستیم نقل نیرو بکنیم و آن جوری برق بدهیم‏ این دیگر تشخیص با آن اشخاصی است که برنامه را عمل می‌کنند. ما سفیدرود را می‌سازیم، برق هم داریم. برای لاهیجان دیگر موتور نمی‌گذاریم از آنجا برق می‌دهیم پس نظر جنابعالی تأمین است و برق و آب و آسفالت آنچه می‌خواهند به تناسب زمان داده خواهد شد جناب آقای عمیدی‌نوری فرمودند شرکت

مناقصه را برده ولی شروع نکرده ولی این را باید دانست که در آن واحد نمی‌شود تمام کارها را کرد در کشور ما سه سد بزرگ در حال ساختمان است و کسانی که ازخارج می‌آیند و می‌بینند سه سد در آن واحد دارد ساخته می‌شود تعجب می‌کنند برای همین است که آمده‌اند از بعضی اعتبارات کم کرده‌اند و کارهای معوق مانده پس بنده نمی‌توانم فکر بکنم ملت ایران می‌تواند گله داشته باشد که چرا در زمان حاضر فقط سه سد ساخته شده، در همه جا یک سد می‌سازند بعد یکی دیگر، ما از حیث میزان کار نمی‌توانیم بیشتر از آنچه هست عمل کنیم اصلاً کارگرش نیست پریروز لوله‌کشی کاشان افتتاح شد لوله‌کشی کاشان را شهردار می‌گفت تحویل نمی‌گیرم برا ی این که آدمش نبود توانایی مادی و انسانی را باید در نظر گرفت و پیش‌بینی کرد البته تذکر جناب آقای صدرزاده که فرمودند قرض زیاد می‌شود ما وقتی عنوان برنامه‌ها را می‌نوشتیم گفتیم ۸۰ درصد از درآمد نفت و حق دادیم ۲۴۰ میلیون دلار خرج کنیم و قرض کنیم‏ ولی قرضی که تا به حال کردیم ۲۱۶ میلیون دلار است پس به آن میزان قرض هم که خیال می‌کردیم احتیاج خواهیم داشت قرض نکردیم و میزانی که سازمان برنامه قرض کرده کمتر از میزانی است که خود ما پیش‌بینی می‌کردیم خلاصه این قانون عبارت از این است که سازمان برنامه از لحاظ قانون و عمل از حال بلاتکلیفی در بیاید چون با تعویض اختیارات معوق مانده بود و این قانون وقتی تصویب بشود سازمان برنامه از نظر تشکیلات و از لحاظ هزینه و از لحاظ نظارت بر هزینه تکلیفش روشن می‌شود و مقصود داشتن ابزار کار است برای انجام کار اگر به نظر آقایان طریق دیگری می‌رسد که از این طریق بهتر بتوان منظور را عمل کرد از لحاظ ما فرق نمی‌کند هر تصمیمی که اتخاذ می‌فرمایید طوری باشد که سازمان برنامه بتواند کارخودش را انجام بدهد.

نایب‌رئیس - آقای ارباب.

ارباب - خیلی معذرت می‌خواهم آقایان خسته هستند وقت هم گذشته ولی امروز حقاً من یک تکلیفی دارم در این مجلس شورای ملی و می‌خواهم عرایضی را عرض کنم، به تمام مراجع دولت و کسانی که متصدی امور عمرانی هستند مکرر عرض کردم ولی رسمی نبود و اینجا یک مقام رسمی است جناب آقای مهندس خسرو هدایت وزیر محترم مشاور و قائم‌مقام نخست‌وزیر در سازمان برنامه بسیار مرد خوش‌قلب و خوش‌برخوردی هستند هیچ کس منکر نیست هر کس خدمت ایشان می‌رسد دلتنگ بیرون نمی‌آید اعم از این که کار انجام شده یا نشده و شاید ایشان گله کنند که من با این حسن برخورد همیشه به تو وعده دادم دیگر چه می‌گویی بله وعده دادید ولی چیز دیگر ندادید. ۲۵ روز دیگر از عمر نمایندگی بنده در دوره ۱۹ بیشتر باقی نیست اگر زنده بمانم عرایضی را که می‌کنم برای ادای تکلیف است و بنا به اصطلاح معروف برای این است که جا پاهایی باقی بگذارم برای آن کسی که به اراده ملت در دوره ۲۰ بیاید اینجا بلکه بتواند کاری بکند بنده که در این دوره و دوره پیش نتوانستم کاری برای مردم انجام بدهم و بسیار خجل و متأسفم فقط گفتم، خواستم، التماس کردم، گدایی کردم، تمنی کردم اثر نداشت. این دیگر گناه من نیست، یک آدم مؤثری نبودم اگر مؤثر بودم توجه می‌کردند که‌ای کاش همان طور که آقایان تشریف آوردید سد دز را ملاحظه فرمودید که سازمان برنامه فعالیت قابل تقدیری می‌کند ای کاش یک سفری هم به بنادر و جزایر بحر عمان که ایران بدون آن بنادر و جزایر ایران نیست می‌آمدید و می‌دیدید که مردم چه می‌کنند فرماندار کل بنادر رفته بود سرکشی من اورا پای تلفن خواستم که چه مشاهده کردید؟ گفت گزارش دادم در جاسک هیچ چیز ندارند مردم هیچ چیز ندارند یعنی نه دارو و نه وسیله هیچ چیز ندارند. کراراً عرض کردم کارهای بسیار مهمی در این مملکت انجام شده یا در دست انجام است اما به خدای لایزال رعایت الاهم فالاهم نمی‌شود به خدا قسم رعایت تناسب نمی‌شود چطور می‌شود یک ناحیه مهم کشور را نادیده بگیرند چه کرده‌اند؟ سال‌ها است برنامه راه‌سازی دارند هر وقت آقای وزیر راه را دیدم گفتند بله پل فلزی سفارش دادیم می‌آید کی می‌آید، هفت سال است دارند مردم می‌روند به شیخ‌نشین‌ها جمعیت ما در این نواحی کم می‌شود برای این که ما کار نداریم، به آنها بدهیم همین بوشهر آب خوراکی ندارد همه خرجش ۱۰ میلیون تومان است که یک دستگاه بگذارند آب دریا را شیرین کنند بدهند به مردم، مردم آب خوراکی و آشامیدنی ندارند به بندرعباس وعده می‌دهید بندر می‌سازیم برای همه جای دیگر وام گرفتند چرا برای آنجا نمی‌گیرید استان مرده کرمان جز از راه ساختن بندرعباس زنده نمی‌شود (سالار بهزادی - استان عقب‌افتاده کرمان بفرمایید) چرا توجه نمی‌کنید؟ بنده موافق دولت هستم نهایت ارادت را به همه آقایان دارم به خصوص جناب آقای مهندس خسرو هدایت ولی جداً اعتراض دارم که چرا رعایت تناسب نمی‌شود

چرا به حال مردم توجه نمی‌شود؟ یک عمل مهم در جنوب بکنید همه‌اش یک نواحی را گرفته‌اید، بسیار متشکریم راه می‌سازید خیلی ممنونیم، مگر آنها سهیم نیستند؟ بنده متشکر می‌شوم توضیح بدهند کارهای مهمی که در بنادر و جزایر می‌شود چیست؟ مگر طبیعت کمک بکند و مردم کاری بکنند والا ما چه کاری برای آنها می‌کنیم؟ برنامه هفت ساله اول کاری نکرد برای اهالی جنوب، یعنی جنوب را که عرض می‌کنم خوزستان را نمی‌گویم بنده بنادر و جزایر بحر عمان را می‌گویم برنامه دوم هم کاری نکرد حالا برنامه سوم را که می‌نویسید برای رضای خدا توجهی به این قسمت از مملکت بکنید بنده تمنی می‌کنم به نام یک ایرانی که معلوم نیست چند ثانیه دیگر زنده هستم بی‌اعتنایی نکنید در برنامه سوم یک برنامه‌ای هم برای آن مردم که یک دریایی از جواهر در کنارشان قرار دارد تنظیم بکنید، ۸ سال است در برنامه دولت است که یک جدول تنظیم آب در میناب تهیه کنند ۸ سال است کراراً مأمور رفته آمده هزینه گرفته، این‌ها کنترل نمی‌شود که چی خرج کردند اخیراً بدون این که کاری انجام بدهد از کرمان مأموری پا شده رفته آنجا اسباب زحمت مردم شده که این آبی که تو می‌بری از کجا می‌بری می‌گوید که حقاً به دارم به ثبت دادم لااقل مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان کاری که نمی‌کنید مزاحم مردم هم نشوید دستور بدهید به مأمورین آبیاری مردم را ناراحت نکنند تنظیم آب درست اما اول سد بسازید آن وقت به جان مردم بیفتید هیچ کاری انجام نشده چرا مزاحم مردم هستید یک فرودگاه برای ما حواله فرمودند که فرودگاه می‌سازیم کسی که مقاطعه‌کار نبود، کسی که این‌کاره نبوده قیمت نازلی پیشنهاد کرده توجه نکردند که با این قیمت نمی‌شود فرودگاه ساخت الآن یک سال است دارد خاک‌بازی می‌کند نمی‌تواند کاری بکند یک کار کردند که آن هم این جور است دیگر مصدع نمی‌شوم چون یادداشت مفیدی رسیده می‌دهم خدمت آقای مهندس هدایت خودشان ملاحظه بفرمایند استدعا می‌کنم در تنظیم برنامه سوم یک عنایتی بفرمایید یک قسمت زرخیز مملکت یک مردم وطن‌پرست افراد هر گوشه مملکت اگر اغفال شدند اگر عناصر منحرفی در آن مناطق پیدا شدند یک نفر منحرف در آن جا پیدا نشد یک نفر غیرشاه‌دوست دیده نشد، یک نفر غیروطن‌پرست دیده نشد می‌روند زحمت می‌کشند می‌آیند در بندر لنگه خرج می‌کنند به حال این مردم برای خدا توجه بفرمایید.

نایب‌رئیس - آقای رامبد.

رامبد - مخالفم‏.

نایب‌رئیس - آقای صدرزاده‏.

صدرزاده - مخالفم. ‏

نایب‌رئیس - آقای بزرگ ابراهیمی موافقید بفرمایید.

بزرگ ابراهیمی - عیب بزرگی که ما داریم این است که همه جزئی‌بین هستیم کلیات را نمی‌بینیم در مملکت ما باید کلیات را دید جزئیات را نباید دید باید روی کلیات صحبت کرد نه این که فلان جا این طور نشد بنده پشت این تریبون دیدم همکاران آمدند از راه تبریز گله کردند بنده هم دیدم خراب بود باید دید مقدورات مملکت چقدر است و ما چه می‌خواهیم الآن جناب آقای ارباب استاد و سرور بنده راجع به بندرعباس گله داشتند بنده عرض می‌کنم وکیل باید در کلیات صحبت کند نه جزئیات شما مأمورید برای ملت ایران شما مأمور این نیستید که فلان مأمور خوب کار کرد یا بد کار کرد اگر نظر آقایان باشد جناب آقای علا روزی که همین برنامه را آوردند پشت این تریبون عرض کردم این برنامه و این بساط شما را به کریز کارگر و پول مبتلا خواهد کرد برای این که شما مجبور می‌شوید مقداری پول خرج کنید که در استعداد اقتصادی ما نیست‏ کارگر هم برایش نیست البته چون من دهاتی بودم و نفهم، کسی گوش نداد حالا ما می‌آییم و می‌گوییم کارگر نیست این غیرممکن است مملکت یک مقدوراتی دارد، خیلی معذرت می‌خواهم انشاءالله تعالی شما انتخاب خواهید شد این را بر حسب امریه‌ای که از طرف یکی از بزرگانم رسید، عرض می‌کنم نطق انتخاباتی بسیارخوب است خدا انشاءالله موفق‌تان کند ولی محض رضای خدا به عرضم گوش بدهید مژده می‌دهم بندرعباس را خواهند ساخت یک بندر معظمی و ۲۶ میلیون دلار هم خرجش خواهند کرد ضرغام بیچاره آمد بندر بوشهر را بسازد گفتیم‏ بسیار بسیار مبارک است رفت در مجلس سنا گیر کرد او هم از وزارت گمرکات رفت پس مطمئن باشید وضع این طوری است من بعضی اوقات فضولیم زیاد است خیلی فضولیم زیاد است شما یک مملکت عریض و طویل دارید با ۲۰ میلیون جمعیت تمام پولی که با بودجه و نفت حسن و تقی جمع کنید به قدر یک درآمد شهرداری یکی از شهرهای معظم دنیا درآمد نداریم نه کارگر داریم برای کار کردن و نه پول داریم حالا می‌آییم و هی از دولت می‌خواهیم، باید کمک کرد، دست به دست هم داد امروز خوزستان آباد می‌شود فردا بندرعباس پس فردا آذربایجان

و شیراز اگر بنا باشد جناب آقای عمیدی‌نوری استاد عزیزم عرض می‌کنم طبرستان از آستارا شروع می‌شود تا گرگان با یک سد سپیدرود قسمتی از این منطقه آباد می‌شود (عمیدی‌نوری - آب احتیاج ندارند) آب را عرض نکردم آبیاری بدون برق در دنیا منفعت ندارد الآن سد دز (عمیدی‌نوری - پول مردم را پس بدهند) شما فکر می‌کنید همان علمده و فریدون‌کنار همه‌اش سه هزار تومان نداده‌اند به حضرت عباس این قدر پول مهمی نیست به حضرت عباس من وکالتاً از طرف آقای مهندس هدایت این پول را تقدیم کردم‏ در هر حال بنده معتقدم بسا به یک دولتی مطمئنیم و در توی این دولت مخصوصاً به خسرو هدایت مطمئن‌تر هستیم یک مردی دارد خدمت می‌کند یک تقاضایی دارد، یک کار اصولی است فرض بفرمایید که یک هیئت نظارتی هم انتخاب کردم و یک زحمت دوم کشیدیم و یک عده اسم نوشتیم، اثرش چیست؟ چه شده است که ما باید روی این خشخاش مته بگذاریم و سوراخ کنیم، فایده ندارد، بگذارید این آقایان بمانند هیچ عیبی هم نخواهد داشت به عقیده بنده مخالفت آقایان جز زحمت چیز دیگری ندارد.

نایب‌رئیس - آقای رامبد.

رامبد - مطالبی که پشت تریبون مجلس شورای ملی عنوان می‌شود نظریات آقایان نمایندگان محترم به نمایندگی از طرف ملت ایران آنچه که به صورت قانون تصویب می‌شود باید اجرا بشود و آنچه هم که اظهار می‌شود در مجلس شورای ملی ودر مقابلش نمایندگان دیگر اعتراض نمی‌کنند به عقیده بنده اظهار نظر قطعی ملت ایران تلقی خواهد شد و روی این قرار تعریف یا انتقاد از اشخاص بدون مطالعه و بدون وارد شدن در جزئیات در شأن مجلس شورای ملی نیست همچنان که بنده حق ندارم قبل از این که وارد جزئیات کار یک مأموری که در هر مقام و هر منطقه‌ای باشد بشوم در اینجا اورا متهم و محکوم بکنیم حق هم نیست که چنانچه از اعمال مأموری در حدود وظایف و مسئولیتش اطلاع کاملی برای مجلس شورای ملی حاصل نشده باشد، به صرف حسن رابطه و یا خدای نکرده حب بغض اینجا مطلبی ابراز بشود جناب آقای صارمی دلیل ادامه خدمت هیئت نظارت قبلی سازمان برنامه را عنوان فرمودند برای این که این آقایان خوب کار کردند ما تشویق کنیم انشاءالله همین طور باشد بنده هیچ مخالفتی برای خوب کار کردن آنها ندارم ولی برعکس هیچ تأییدی هم به خوب کار کردن آنها نمی‌کنم، کسی حق دارد اظهار نظر بکند که به جزئیات و نحوه انجام وظایف‌شان وارد باشد البته اگر بیش از حد انتظار ملت ایران و آنچه که باید می‌کردند کاری انجام دادند که باید تشویق بشوند ولی خود آقای وزیر مشاور اینجا بیاناتی فرمودند که حاکی از حق پاداش و تأیید در مورد عملیات ایشان نبود بلکه ایشان حق مطلب را فرمودند لااقل به عنوان این که مسئولیتی که این عده داشتند تا به آخر داشته باشند و بعد خوب کار کردن و بد کار کردن‌شان معلوم باشد جهتی برای عنوان مطلب است ولی به صرف این که عنوان شد این آقایان خوب کار کردند و مجلس شورای ملی پاداش بدهد بنده به سهم خودم این مطلب را تأیید نمی‌کنم به هیچ عنوان هم ایراد نمی‌کنم که خدای نکرده بد کار کردند اصولاً وارد این بحث نمی‌شوم و اصولاً وارد این مرحله صحبت شدن تصور می‌کنم از بحث درباره این لایحه خارج باشد.

نایب‌رئیس - پیشنهادی راجع به کفایت مذاکرات نسبت به ماده واحده رسیده که قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد).

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد کفایت مذاکرات می‌نماید - مشایخی‏.

نایب‌رئیس - مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) آقایانی که با پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادهای ماده واحده قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد).

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید تبصره ذیل به ماده چهل قانون واگذاری اختیارات سازمان برنامه به رئیس دولت اضافه شود.

تبصره - دولت مکلف است اجرای آن قسمت از کارهایی که هنوز شروع نشده و جز برنامه‌های عمرانی هفت ساله دوم پیش‌بینی شده و اعتبار آن موجود است و ممکن است به وسیله دستگاه‌های اجرایی موجود انجام پذیرد تا مهر ماه ۱۳۴۱ به دستگاه‌های مربوطه منتقل نماید و سازمان برنامه نظارت در حسن اجرای طرح‌های مزبور به عمل بیاورد.

دکتر مشیر فاطمی

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نمایم جمله (به کمیسیون مشترک برنامه) به کلمه (مجلس) در سطر آخر تبصره ۱ تبدیل گردد.

صارمی

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نمایم‏ تبصره ۲ حذف شود و به جای آن این

تبصره تصویب شود.

تبصره ۶ - سازمان برنامه مکلف است اجرا و تکمیل برنامه‌های اجتماعی مربوط به اصلاحات شهرسازی شهرستان‌ها را مقدم بر برنامه‌های دیگر خود قرار دهد. عمیدی‌نوری

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده واحده مربوط به سازمان برنامه اضافه شود.

تبصره ۳ - در تنظیم برنامه سوم و تقسیم اعتبارات عمرانی مساحت و جمعیت شهرستان‌های کشور باید مورد توجه واقع گردد. امید سالار

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نمایم‏ تبصره ۱ ماده واحده این طور اصلاح شود

تبصره ۱ - اجازه سازمان برنامه مبنی بر افزایش تا بیست درصد اعتبارات فصول چهارگانه موضوع ماده ۲ تا سی درصد مجاز می‌باشد. عمیدی‌نوری

پیشنهاد می‌کنم که تبصره اول به شرح زیر اصلاح شود.

تبصره ۱ - چنانچه نسبت به سهم سازمان برنامه از نفت و یا حدود و وسعت برنامه‌ها و برآورد هزینه‌های مربوط تغییراتی صورت گیرد و اعتبارت مواد فصول چهارگانه موضوع ماده ۲ قانون برنامه هفت ساله دوم را بدون این که اعتبار هر یک از فصول مزبور تقلیل پیدا کند ظرف مدت چهار ماه به سازمان برنامه مورد تجدید نظر قرار داده و جهت تصویب مجلسین تقدیم خواهد کرد.

دکتر دادفر

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

به جای تبصره ۲ ماده واحده تبصره ذیل را پیشنهاد می‌نمایم

تبصره - مدت انجام وظیفه هیئت نظارت فعلی از تاریخ انقضا برای مدت دو سال تمدید می‌شود.

پیشنهاد می‌نمایم تبصره ذیل اضافه شود.

تبصره - در تجدید نظر نسبت به اعتبارات فصول چهارگانه انجام امور شهرسازی مخصوصاً برق شهرها مقدم است.

عمیدی نوری

پیشنهاد می‌نمایم تبصره ۲ حذف شود.

عمیدی نوری

نایب‌رئیس - شور اول ماده واحده تمام است برای شور دوم با پیشنهادها به کمیسیون ارجاع می‌شود.

۷ - طرح و تصویب یک فوریت لایحه تأسیس انبارهای عمومی‏

نایب‌رئیس - درجلسه گذشته لایحه‌ای راجع به تأسیس انبارهای عمومی تقدیم شد فوریت آن مطرح است لایحه قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱ - انبار عمومی مؤسسه‌ای است بازرگانی که به منظور قبول امانت و نگهداری مواد اولیه و محصولات صنعتی و فلاحتی و کالاهای صاحبان صنایع و کشاورزان و بازرگانان و اصناف با موافقت هیئت نظارت بر انبارهای عمومی و تصویب وزارت بازرگانی و با رعایت مقررات این قانون و آیین‌نامه‌های مربوطه به صورت شرکت سهامی تأسیس و بر طبق مقررات قوانین ایران به ثبت رسیده باشد.

تبصره - کلیه سهام شرکت‌های مذکور در ماده فوق باید با نام بوده و لااقل شصت درصد آن متعلق به اشخاص حقیقی تبعه ایران و یا شرکت‌ها و مؤسساتی باشد که لااقل شصت درصد سهام آنها به اتباع ایرانی تعلق داشته باشد.

ماده ۲ - انبارهای عمومی کالاهای مذکور در ماده فوق را در مقابل قبض رسید به امانت می‌پذیرند و به تقاضای تودیع کننده بر طبق مقررات این قانون و آیین‌نامه‌های مربوطه برگ وثیقه صادر خواهند نمود.

ماده ۳ - انبارهای عمومی مکلفند در موقع تأسیس وثیقه و یا ضمانت بانکی برابر مبلغی که به موجب تصویب‌نامه هیئت وزیران تعیین خواهد شد به وزارت بازرگانی بسپارند.

ماده ۴ - انبارهای عمومی مسئول حفظ و نگهداری کالاهای سپرده و جبران خسارت وارده به آن می‌باشند ولی مسئول خسارات ناشی از مسامحه یا عمل تودیع‌کننده و خسارات ناشی از خود کالا و نقص بسته‌بندی و خسارات ناشی از قوه قاهره (فرس ماژور) نمی‌باشند.

ماده ۵ - انبارهای عمومی مکلفند کالاهای سپرده شده به انبار را به موجب بیمه‌نامه عمومی بر ضد خطرات بیمه نمایند.

تبصره - دارنده برگ وثیقه به میزان طلب خود و انبار عمومی به میزان هزینه انبارداری نسب به خسارات پراختی بیمه‌گر به ترتیب حق تقدم خواهند داشت‏.

ماده ۶ - قبض رسید و برگ و ثیقه انبارهای عمومی را می‌توان توأماً یا جداگانه از طریق ظهرنویسی منتقل نمود. در صورت ظهرنویسی برگ وثیقه کالای مربوط به آن در گرو شخصی که ظهرنویسی به نفع او شده قرار خواهد گرفت و در صورت ظهرنویسی قبض رسید مالکیت کالا به انتقال گیرنده منتقل خواهد شد.

تبصره - انتقال مالکیت کالا در هیچ مورد به حقوق کسی که قبض وثیقه به نفع او ظهرنویسی شده لطمه‌ای نخواهد

زد و حق وثیقه گیرنده کالا در هر حال محفوظ خواهد بود.

ماده ۷ - کسی که قبض رسید یا برگ وثیقه به نفع او ظهرنویسی شده می‌تواند تقاضا کند که ظهرنویسی با قید نام و نام‌خانوادگی و محل اقامت او در دفاتر انبار ثبت شود ولی اولین ظهرنویسی برگ وثیقه باید در موقع وثیقه گذاردن کالا در دفاتر انبار به ثبت برسد و در غیر این صورت وثیقه مزبور در مقابل شخصی که وثیقه خود را به ثبت رسانیده معتبر نخواهد بود و به علاوه شخص متخلف در مقابل اشخاص ثالث مسئول خسارات وارده از تخلف خود خواهد بود.

ماده ۸ - ظهرنویسان برگ وثیقه در مقابل دارنده آن مسئولیت تضامنی دارند و هرگاه ماحصل فروش کالا برای پرداخت طلب دارنده وثیقه کافی نباشد دارنده برگ وثیقه می‌تواند نسبت به بقیه طلب خود به صاحب کالا یا هر یک از ظهرنویسان قبلی مراجعه کند.

ماده ۹ - کسی که کالای خود را به وثیقه گذارده می‌تواند تمام بدهی خود را قبل از انقضای موعد در یکی از بانک‌های مجاز به نام وثیقه گیرنده تودیع و کالای خود را تحویل گیرد انبارهای رسمی مکلفند در مقابل ارایه رسید مزبور پس از پرداخت حقوق و هزینه انبارداری کالای مورد وثیقه را به صاحب آن تحویل نمایند.

ماده ۱۰ - دعاوی ناشی از عدم پرداخت بدهی مذکور در برگ وثیقه به فوریت و خارج از نوبت رسیدگی خواهد شد.

ماده ۱۱ - چنانچه قبض رسید یا برگ وثیقه مفقود شود ذی‌حق آن می‌تواند به دادگاه شهرستان صالح مراجعه نماید. چنانچه دادگاه تقاضا را موجه را تشخیص دهد مراتب را در سه نوبت متوالی هر ده روز یک بار در یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار محل منتشر خواهد نمود و معترضین می‌توانند در ظرف ده روز ازتاریخ انتشار آخرین آگهی اعتراض خود را به دادگاه مزبور تسلیم نماید.

دادگاه پس از رسیدگی می‌تواند با اخذ وثیقه و یا تضمین کافی حکم بر تسلیم کالا به متقاضی بنماید.

ماده ۱۲ - مدت ضمان یا وثیقه مذکور درماده قبل سه سال است و در پایان این مدت وثیقه آزاد و هیچ گونه دعوایی علیه ضامن در محاکم مسموع نخواهد بود.

ماده ۱۳ - به منظور نظارت بر انبارهای عمومی و انجام امور دیگری که در این قانون و تصویب‌نامه‌های مربوطه پیش‌بینی خواهد شد هیئتی به نام هیئت نظارت بر انبارهای عمومی در وزارت بازرگانی تشکیل خواهد شد.

شرایط و مقررات مربوط به تشکیل هیئت نظارت و حدود اختیارات و تعداد اعضاءی آن به موجب تصویب‌نامه هیئت وزیران تعیین خواهد شد.

ماده ۱۴ - انبارهای عمومی مکلفند علاوه بر ذخیره احتیاطی که در قانون تجارت برای شرکت‌های سهامی پیش‌بینی شده است ۱۵٪ از سود ویژه سالیانه خود را به حساب ذخیره مخصوص منظور نمایند تا این که اندوخته مزبور معادل سرمایه پرداخته شده انبار بشود و بعد از آن ادامه تشکیل ذخیره مزبور اختیاری است.

برداشت از اندوخته مزبور برای جبران ضرر و زیان انبار با موافقت هیئت نظارت بر انبارهای عمومی خواهد بود.

ماده ۱۵ - در صورت تخلف انبارهای عمومی از اجرای مقررات این قانون و تصویب‌نامه‌ها و آیین‌نامه‌های آن وزارت بازرگانی می‌تواند به پیشنهاد هیئت نظارت با رعایت تشریفاتی که در تصویب‌نامه مربوطه پیش‌بینی خواهد شد اجازه ادامه تمام یا قسمتی از عملیات انبار را به طور موقت یا دایم سلب نماید. انبارهای عمومی می‌توانند در ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ این تصمیم به هیئت وزیران شکایت نمایند و تصمیم هیئت وزیران در این مورد قاطع خواهد بود.

ماده ۱۶ - انبارهای عمومی مکلفند معادل مبلغی که به موجب آیین‌نامه اجرای قانون از طرف وزارت بازرگانی تنظیم و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید تمبر بر روی قبض رسید و برگ وثیقه باطل نمایند. تمبر برگ رسید در موقع تودیع کالا و تمبر برگ وثیقه هنگام اولین ظهرنویسی آن باطل خواهد شد.

ماده ۱۷ - جزئیات مربوط به طرز تأسیس انبارهای عمومی و شرایطی که باید برای حفظ حقوق صاحبان کالا و دارندگان برگ وثیقه رعایت شود و همچنین مبلغ تضمین یا وثیقه مذکور در ماده ۱۳ این قانون و حق تمبر مذکور در ماده ۱۶ به موجب تصویب‌نامه‌ای که به تصویب هیئت وزیران می‌رسد تعیین خواهد شد.

ماده ۱۸ - وزارت بازرگانی و وزارت دادگستری مأمور اجرای این قانون می‌باشند.

نخست‌وزیر وزیر بازرگانی وزیر دادگستری‏

نایب‌رئیس - رأی می‌گیریم به فوریت این لایحه آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

۸ - طرح و تصویب گزارش کمیسیون گمرکات و انحصارات راجع به سازمان بنادر و کشتی‌رانی

نایب‌رئیس - گزارشی ازمجلس سنا مربوط به تأسیس سازمان بنادر و کشتیرانی رسیده است که اصلاحاتی در آنجا شده است و اصلاحات را هم کمیسیون تصویب کرده است از طرف وزارت گمرکات و انحصارات تقاضا شده که در دستور قرار بگیرد و یک رأی بیشتر لازم ندارد. آقایانی که موافقند در دستور قرار بگیرد قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا گزارش قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

گزارش از کمیسیون گمرکات و انحصارات به مجلس شورای ملی

کمیسیون گمرکات و انحصارات با حضور آقای معاون وزارت گمرکات و انحصارات لایحه برگشته از مجلس سنا راجع به تأسیس سازمان بنادر و کشتیرانی را مورد رسیدگی قرار داده ماده واحده مصوب مجلس سنا را عیناً تصویب نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

ماده واحده - از تاریخ تصویب این قانون سازمانی به نام سازمان بنادر و کشتیرانی در وزارت گمرکات و انحصارات تشکیل می‌شود و مادام که برای اداره امور آن سازمان دیگری به موجب قانون ایجاد نگردیده و ظایف آن به شرح زیر تحت نظر وزارت گمرکات و انحصارات انجام خواهد شد.

اداره نمودن امور بندری بنادر کشور - تکمیل و توسعه ساختمان و نگاهداری و تعمیر تأسیسات بندری و تأمین وسایل مخابراتی و امور انتظامی و همچنین تنظیم و اجرا مقررات بندری و کشتیرانی ساحلی و مراقبت در توسعه کشتی‌رانی بازرگانی و ثبت شناورهای تابع کشور و تعیین شرایط تابعیت ایرانی برای کشتی‌ها و سلب آن و وصول حقوق و عوارض بندری مطابق فهرست ضمیمه این قانون.

سازمان بنادر و کشتیرانی مکلف است‏ کلیه اموال منقول و غیرمنقول خود را به قیمت روز ارزیابی و به عنوان سرمایه در دفاتر ثبت نماید مقررات استخدامی سازمان تابع قانون استخدام کشور و سایر مقررات اداری و مالی و همچنین نرخ بهره‌برداری از تأسیسات و تجهیزات بندری به موجب آیین‌نامه‌ای خواهد بود که به تصویب هیئت وزیران رسیده باشد.

بودجه سازمان جمعاً و خرجاً در بودجه کل کشور منظور و بودجه تفصیلی پس از موافقت وزارت دارایی و تصویب هیئت وزیران قابل اجرا خواهد بود. مازاد درآمدها را و اندوخته‌های سازمان به حساب ذخیره مخصوص ریخته خواهد شد تا به مصارف معین در آیین‌نامه برسد.

تبصره ۲ - سازمان بنادر و کشتی‌رانی مجاز است حداکثر چهار نفر کارشناس فنی خارجی برای مدتی که لازم بداند با رعایت تشریفات قانونی استخدام نماید.

تبصره ۳ - تغییرات ضروری در نرخ حقوق و عوارض مندرجه در فهرست ضمیمه این قانون تا حدود سی درصد با تصویب هیئت وزیران مجاز خواهد بود.

مقررات این قانون شامل کلیه بنادر و لنگرگاه‌ها و ترعه‌ها و دریاچه‌ها، رودخانه‌های قابل کشتی‌رانی و آب‌های ساحلی کشور خواهد بود و حدود هر بندر به موجب تصویب‌نامه هیئت وزیران تعیین خواهد شد.

ساختمان بنادری که سازمان برنامه مشغول ساختمان آن است با ساختمان‌هایی که بعداً با تصویب هیئت دولت به سازمان برنامه محول شود کماکان به وسیله آن سازمان انجام خواهد شد.

آیین‌نامه‌های اجرایی این قانون از طرف وزارت گمرکات و انحصارات تنظیم و پس از تصویب هیئت وزیران به مورد اجرا گذارده می‌شود.

وزارت گمرکات و انحصارات مأمور اجرا این قانون است.

از طرف مخبر کمیسیون گمرکات و انحصارات - صارمی

گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی

کمیسیون دارایی با حضور آقای وزیر گمرکات و انحصارات لایحه برگشته از مجلس سنا راجع به تأسیس سازمان بنادر و کشتی‌رانی را مطرح و پس از مذاکرات لازم خبر کمیسیون گمرکات و انحصارات را تصویب نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون دارایی ‏ - مشایخی

گزارش از کمیسیون امور استخدام به مجلس شورای ملی

کمیسیون امور استخدام لایحه برگشته از مجلس سنا راجع به تأسیس سازمان بنادر و کشتی‌رانی را با حضور آقای معاون وزارت گمرکات مورد رسیدگی قرار داده لایه مصوب مجلس سنا را تصویب نمود اینک گزارش آن را در تأیید خبر کمیسیون گمرکات و انحصارات به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

از طرف مخبر کمیسیون امور استخدام - ساگینیان

نایب‌رئیس - رأی می‌گیریم به گزارش کمیسیون آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد برای اجرا به دولت ابلاغ می‌شود.

۹ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه‏

نایب‌رئیس - جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز یکشنبه دستور لوایح جاری که در دستور است به علاوه درخواست بعضی از نمایندگان بر در دستور گذاشتن طرح دانشکده‌های ملی. ‏

(مجلس سی و پنج دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

نایب‌رئیس مجلس شورای ملی - عماد تربتی‏