مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اردیبهشت ۱۳۲۲ نشست ۱۵۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اردیبهشت ۱۳۲۲ نشست ۱۵۹

دوره سیزدهم قانونگذاری

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۳

جلسه: ۱۵۹

صورت مشروح مجلس روز پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۲۲

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- سؤال آقایان آزادی و رضوی و جواب آقای وزیر بهداری

۳- بقیه شور دوم لایحه آبیاری از ماده هشتم

۴- تقدیم لایحه استخدام شش نفر از اتباع آمریکا برای وزارت خواروبار

۵- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

(مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید)

صورت مجلس روز سه‌شنبه ۲۰ اردیبهشت ماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند. (اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:

غایبین با اجازه- آقایان: ملک‌زاده آملی، فاطمی

غایبین بی‌اجازه- آقایان: دکتر سمیعی، تولیت، مهدوی، محیط لاریجانی، گودرزنیا، مشیردوانی، شجاع، اکبر، مهذب، جلایی، نمازی، دبستانی، صادق وزیری، شباهنگ، مسعودی، دشتی، کامل ماکو، معدل، نصرتیان، بوداغیان)

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس- آقای طباطبائی در صورت مجلس نظری دارید؟

طباطبائی- بلی. عرض کنم در صورت خلاصه که خوانده شد این مطلب که عرض می‌کنم و شاید در صورت مجلس مشروح قید شود معهذا من احتیاطاً این تذکر را می‌خواهم عرض کنم که بعد از بیانات نخست وزیر بنده مکرر اجازه خواستم برای جواب آقای رئیس اجازه ندادند بعد هم عرض کردم توضیح دارم بازهم اجازه نفرمودید خواستم در صورت مجلس این مطالب قید شود و در تاریخ ریاست جنابعالی این موضوع ثبت شود.

رئیس- نظامنامه اجازه نمی‌داد که اجازه داده شود. آقای تهرانچی.

تهرانچی- در صورت مجلس قید شده بود در قسمت بیانات بنده راجع بضرب نقره و رواج پول و مسکوک نقره در بازار بنده اینطور عرض نکردم فقط عرایضم راجع بصدو بیست تن نقره مال دولت بوده است استدعا می‌کنم این را مقرر فرمائید اصلاح شود. عرض دیگر بنده راجع به رأی ساکت بود که در صورت مجلس نوشته شده رأی ساکت گرفته شد خواستم عرض کنم وقتی از طرف آقای نراقی پیشنهاد داده شد و توضیحی فرمودند مخالفی نداشت به رأی ساکت رأی گرفته شد اینطور که در صورت مجلس نوشته شده مثل این بود که رأی ساکت باستیضاح بود.

رئیس- به رأی ساکت رأی گرفته شد. در صورت مجلس نظری نیست گفته شد- خیر صورت مجلس تصویب شد.

- سؤال آقایان آزادی و رضوی و جواب آقای وزیر بهداری

(۲- سؤال آقایان آزادی و رضوی و جواب آقای وزیر بهداری)

بعضی از نمایندگان- دستور.

وزیر فرهنگ- بنده تمنا می‌کنم لایحه تعلیمات عمومی مطرح شود.

رئیس- آقای آزادی و آقی رضوی از آقای وزیر بهداری سؤالی داشتند.

اورنگ- بنده قبل از دستوراجازه خواسته‌ام.

رئیس- متأسفانه قبل از شما هم هفت هشت نفر اجازه خواسته‌اند و آقایان می‌فرمایند وارد دستور شویم (صحیح است) آقای آزادی.

آزادی- مکرر راجع به وضعیت بهداری استان هفتم فارس صحبت شد و در کمیسیون بهداری و کمیسیون بودجه هم نسبت به بهداری فارس همه آقایان نمایندگان فارس صحبت کردند که دوا در آن‌جا کم است و طبیب نیست و از هر جهت بهداری آن جا ناقص است ولی تا بحال متأسفانه آن طور که ما انتظار داشتیم اقدام لازم در این امر نشده اخیراً از چهل پنجاه روز باین طرف بما می‌نویسند که درشیراز بیماری تیفوئید شیوع پیدا کرده و عده زیادی کشتار کرده است و بطوریکه مراسلات و تلگرافات می‌رسد عدة تلفات از روزی بیست نفر حداقل و اکثر تا شصت هفتاد نفر هم می‌رسد بنده و چند نفر از آقایان نمایندگان فارس به وزیر بهدرای مراجعه کردیم و تقاضا کردیم که توجه مخصوصی بفرمایند و دوا بفرستند و دکتر بفرستند و بطوری که اظهار کردند در حدود دو هزار واکسن تیفوئید هر برای آنجا فرستاده‌اند ولی بطوری که اطلاع حاصل شده است با وضعی که فعلاً مرض تیفوئید در آنجا شیوع پیدا کرده است (معدل – تیفوس است) آنچه که بنده اطلاع پیدا کرده‌ام و نوشته‌اند حالا تیفوس هم پیدا شده. عرض کنم گذشته از تمام اینها مهمتر از همه این موضوع است که دوا آن اندازة که فرستاده‌اند کافی نیست و باید یک هیئت مخصوصی از دکترها و اطباء بآنجا بفرستند و توجه کافی کنند و اصلاً مرض را تشخیص بدهند فعلاً بنده خواستم از آقای وزیر بهداری سئوال کنم که در قسمت مبارزه با مرض تیفوئید و سایر امراض ساریه در آنجا چه اقدامی کرده‌اند و خاطر محترم آقایان نمایندگان و سایرین را مستحضر فرمایند.

رئیس- آقای رضوی.

رضوی- اجازه میفرمائید بنده هم در این موضوع عرایض دارم. عرض کنم در چندی پیش یعنی در ده دوازده جلسه پیش این جا در این موضوع از آقای وزیر بهداری سئوال کردم که راجع بموضوع از آقای وزیر بهداری سئوال کردم که راجع بموضوع دویست هزار تومان در سال ۱۳۲۱ در ماده ۴۰ یا ۴۱ متمم بودجه سال ۱۳۲۱ از تصویب مجلس شورای ملی گذشت که برای کمک به بهداری جنوب بخصوص فارس و کرمان بکار رود هر معاملة که راجع باین مبلغ فرموده‌اند که نقداً اطلاعاتی ندارم و جواب این مطلب را بعد می‌دهم بنده برای خاطر اینکه فراموش نفرمایند توسط مقام ریاست خواهش کردم که در اینمورد توضیح بیشتری بدهند اما موضوعی که هست و بطور کلی لازم است بنده در این‌جا عرض کنم با یک مختصر مقدمة بعرض مجلس شورای ملی و آقای وزیر بهداری می‌رسانم. عرض کنم بطور کلی کلمه بهداشت و بهداری و حفظ الصحه برای دفع مرض است نه برای طبابت و بنابراین وزارت بهداری تکلیفش این‌است که اساساً وسائلی را بکار ببرد و وظایفی را انجام بدهد که اساساً مرض پیدا نشود و امراض ساریه حادث نشود و شیوع پیدا نکند متأسفانه این قسمت که انجام نشده است بدلیل اینکه الان در اغلب از نواحی مملکت مرض‌های بومی از قبیل تیفوئید و تیفوس موجود است و هفته گذشته که بنده اینجا صحبت کردم گفته شد در فارس تیفوئید است اخیراً بنده شنیدم که در آنجا تیفوس بوده است و تیفوئید معالجه میکرده‌اند و تلفات بیشتر بواسطة همین اشتباه بوده است بنده همین مقدمه را که عرض کردم گمان می‌کنم کافی باشد که همین عملیات وزارت بهداری را (البته آقای وزیر بهداری تازه وارد این وزارتخانه شده‌اند) بطورکلی به بینیم آیا صحیح بوده یا نا صحیح بوده بنده این را بقضاوت آقایان واگذار می‌کنم. اما راجع بکمک‌هائی که بنا بوده است از طریق دارو بفارس بشود باز یک موضوع مختصری است که لازم است عرض کنم که چند قسمت پول باختیار وزارت بهداری بوده است که اگر می‌خواست در هر موقع ممکن بود از این پول برای مبارزة امراض بکار ببرد و نگذارد که وضعیت اهالی فارس و جنوب باینجا برسد مثلاً برای اینکه بعضی اقلامش را عرض کرده باشم مبلغ ۱۳۰ هزار ریال در سال ۱۳۲۱ شهرداری شیراز فرستاده است به وزارت بهداری که وزارت بهداری برای او دارو بخرد و بفرستد دارو هم در وزارت دارائی موجود است ولی اینکار تا بحال بلاتکلیف مانده است پول‌های شهرداری شیراز بوزارت بهداری فرستاده شده برای خرید دارو و اهالی شیراز هم الآن از بی داروئی دارند می‌میرند بنده می‌خواستم بدانم که واقعاً اینکار شایسته است و سزاوار است یا خیر؟. مطلب دوم این است که از این سیصد هزارتومانی که در چند جلسه پیش مجلس شورای ملی تصویب کرد که برای مبارزه با امراض تیفوس و تیفوئید بکار ببرند البته این مبارزه باید در جائی بکار رود که مرض عمومی باشد و جائی که مرض نباشد البته احتیاج ندارد بنده بوسیله شرحی که بوزارت بهداری نوشتم عرض کردم خواهش می‌کنم شصت هفتاد هزار تومان از این مبلغ را برای وضعیت فاس که عجالتاً محتاج دواست تخصیص بدهند بعداً ملاحظه بفرمائید نوشته‌اند پنجهزار تومان فرستاده‌ایم در اینموقع با نبودن دوا و گرانی دارو و شدت احتیاج و در این موقع شدت امراض ساریه من نمیدانم این مبلغ بکجا می‌رسد؟ چنانچه آقایان نمایندگان فارس و کرمان در نظر دارند بوسیله مذاکراه با دولت ما تقاضی کردیم که کمک مؤثری به بهداری آنجاها بشود و تا سال گذشته ملاحظه بفرمائید بودجه بهداری فارس ۱۳۶۰۰ تومان فقط بوده است ما مذاکره کردیم و قرار شد بنام مساعدت با آنجاها (فارس و کرمان) دویست هزار تومان از مجلس شورای ملی بگذارنند و اختصاص باین نقاط بدهند بنده باز در کاغذ رسمی که دارم از وزارت بهداری به بنده نوشته‌اند چهل و هزار تومان از این برای حوزه فارس در نظرگرفته شده است یعنی این دویست هزار تومانی که الآن در نظر گرفته شده وتصویب شده برای این نقاط اساساً هیچ نه وزارت دارائی نه وزارتخانه دیگر نیمتواند ندهد و حال آنکه صریحاً تمام نمایندگان فارس گفتند برای این نقاط تخصیص داده می‌شود و من نمیدانم که چه علت داشته است و چرا چهل هزار تومان تخصیص داده شده بنده که نفهمیدم برای چه بوده است و حال آنکه بنمایندگان فارس هم گفتند که یکصدهزار تومان تخصیص می‌دهیم و تا حالا هم نداده‌اند دلیلش را هم بنده نفهمیدم. البته تلفات و مرگ و مرض در یک ناحیة عجیب نیست و گذشته هم گذشته عجالتاً بنده تقاضی دارم که یک فکر عاجلی بفرمائید و یک علاج مؤثری برای آنجا بکنید و از این داروهائی که الآن مدتها است در وزارت بهداری موجود است اینها را بردارید و بفرستید برای مردم بدبخت که نمیرند بعلاوه چنانچه عرض کردم تشخیص مرض هم در آنجا درست نبوده است و این بواسطه نبودن طبیب بوده است و باید اطباء مخصوصی برای آن نقاط فرستاده شود چندی قبل بنده یک روز خدمت آقای وزیر بهداری بودم که دو نفر دکترهای خارجی هم در آنجا بودند و خودشان می‌گفتند که می‌خواهند بروند بشیراز و کرمان و به بینند که امراض در آنجاها در چه حال است بنده خواستم حالا سؤال کنم که اولاً رفته‌اند و دیده‌اند که سنخ امراض چیست یا نه؟ اگر نرفته‌اند بهروسیلة که شده خواهش می‌کنم با طیارة که ولو از قوای خارجی هم شده است قرض کنند و بفرستند بآنجا به بینند مردم بچه مرضی مبتلا هستند بعلاوه در خاتمه تقاضی می‌کنم بهر کیفیتی که هست این قسمت پولهائی که در اختیار وزارت بهداری است این را دولت اجازه بدهند که مستقیماً در اختیار خود این وزارت خانه باشد و اجازه بدهند از این داروهائی که در وزارت بهداری و وزارت دارائی هست از این داروها برای فارس بفرستند و این وجوه را همانطور عرض کردم بصرف معالجة این امراض برسانند و از وجوهیکه از اینجا حاصل می‌شود در تحت اختیار یک عده از معتمدین محل و نمایندگان وزارتخانها بمصرف برسد و حیف و میل نشود و دو مرتبه بر گردد و بوظایف عمومی که برای وزارت بهداری مقرر شده است عمل شود.

وزیر بهداری (آقای اردلان)- چون این سئوال هر دو آقایان نمایندگان محترم مربوط به بهداری فارس بود این است که تمنی می‌کنم توجه داشته باشند که جواب هر دو عرض می‌شود اولاً کمی وسائل را باید تذکر بدهم. برای اینکه ما بهداری را بنحو اتم و اکمل در کشور خودمان داشته باشیم و مطلب بقدری واضح است که گمان نمی‌کنم محتاج بتوضیح باشد و همه آقایان باید تصدیق کنند که هیچکس با این پول برای بهداشت کشور ایران یک اقدامات اساسی بکند. الآن حساب که بکنید شما بهر آدمی سه ریال ما در مملکت پول می‌دهیم برای خرج بهداری. سه ریال در سال

دکتر سنگ- زیادترش کنید آقا. بیشتر تهیه کنید… (صدای زنگ رئیس).

وزیر بهداری- خواهش می‌کنم توجه بفرمائید آقا با سه ریال آقا بهداشت یک آدم را در ظرف دوازده ماه نمی‌شود تأمین کرد حالا این چرا اینطور است نه ایراداش بر بنده وارد است نه بر آقایان وارد است حالا اگر در سال ۱۳۲۲ همین سازمان فعلی را همین چیزی را که الآن هست و حاضر است اگر همین را بخواهیم بهمین حال نگاه داریم دو مقابل بودجه حالا را می‌خواهد دلیلش هم واضح است فرض بفرمائید یک بیمارستانی که صد تختخواب داشته است اگر بخواهیم همان صد تختخواب را هم در امسال نگاه بداریم خرجش دو مقابل است همه هم میدانیم که همینطور است (صحیح است) البته بنده می‌توانم یک برنامه بزرگی برای بهداری بنویسم اما چون خودم در هیئت دولت هستم باید فکر کنم به بینم آیا وضعیت دارائی و بودجة ما استطاعت مالی ما اجازه می‌دهد که مقداری از عوائد را صرف این کار بکنم یا اینکه باید فکر بکنم آنچه مقدور و در حدود توانائی بودجه کشور است در نظر بگیرم و الا البته عرض کردم ممکن است یک برنامة مفصلی هم تهیه کرد و همه چیز را در آن منظور کرد بعد برود بوزارت دارائی و آنجا کسر کنند ولی ما آنچیزی که فکر می‌کنیم با وسائل موجوده بوده مال آن چیزی که موجود است با وسائل فعلی برای همه شهرستانها یک تناسبی را در نظر می‌گیریم و این نظر کلی است که ما داریم و باید ما این را هم بدانیم که نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم از وزارت بهداری که امروز با این بودجه کم همه احتیاجات کشور را نسبت بامور بهداشت همانطور که فرمودید جلوگیری از امراض و بعد هم معالجه بتواند انجام بدهد این صاف و پوست کنده است و اگر انسان اعتراف به عیب خودش نکند از نقصش است و غیر این تصور اشتباه است که بلی اینجا بنده جواب بدهم یک اقداماتی کرده‌ام و شما هم راضی و قانع بشوید و آقایان موکلین شما هم بدانند که یک دلسوزی برای آنها کرده‌اید. این اصل موضوع است حالا راجع باینکه ما نسبت بوسائل موجودة خودمان این کار را کرده‌ایم این در ضمن خودستائی می‌شود و بعد عرض می‌کنم معلوم خواهد شد. اما راجع به تشخیص که فرمودید اشتباه شده است این را بنده عرض می‌کنم نه بنده می‌توانم این را تشخیص بدهم نه آقایان نمایندگان این را می‌توانند تشخیص بدهند این را دکترهای آنجا تشخیص داده‌اند گفته‌اند نوشته‌اند قطعاً هم تیفوئید بوده بعدهم یک تیفوسی پیدا شده است خوب حالا آقایان می‌گویند مخلوط می‌شود یا نمی‌شود…

دکتر سنگ- ممکن است هر دو تا با هم باشد.

وزیر بهداری- این را آقایان پزشکان بهتر میدانند که هر دوتا هست یا تنها ولی قدر مسلم این است که تیفوئید زیادتر و تیفوس کمتر بوده حالا چه اقداماتی کرده‌ایم همانطور که خدمت آقایان عرض کردم بدفعات دارو برای شیراز و نقاط تابعه فارس فرستاده شده گذشته از آن دارو فروشهای آزاد هم آنچه که از ما تا حالا درخواست کرده‌اند بآنها هم بوسائل آزاد دارو خریداری کرده و فرستاده‌اند و دو فرستادن واکسن هم فرستاده شده واکسن تیفوئید و تیفوس بقدری که ممکن بود البته واکسن تیفوئید زیادتر و تیفوس کمتر فرستاده‌ایم حتی یک دکتر دیگری هم خودش حاضر شد با خودش دارو همراه ببرد بوسیله او هم دارو فرستادیم دستور هم داده شد دکتر اضافی هم همانطور که عرض کردم اینها همه در حدود بودجه و توانائی و افراد دکترهائی است که در تحت اختیار ماست و اقدام هم کرده‌ایم و باز هم می‌کنیم و نقاطی که دارو و دکتر ندارند بواسطه کمی بودجه است. عرض کردم بر خلاف آنچه که اینجا گفته می‌شد که دکترهای زیادی هستند و پول می‌گیرند و خدمت نمی‌کنند وقتیکه بنده وارد شدم و رسیدگی کردم معلوم شد یک دکتری را وقتی ما بنقاط گرمسیر و سخت فارس یا بنادر جنوب مأمور می‌کنیم آقا زندگانی او را باید تأمین کنیم این چیزیکه الآن در بودجه هست کافی برای زندگانی این دکتر در آنجا نیست این است که بنده یک پیشنهادی بهیئت دولت کرده‌ام و از وزارت دارائی هم موافقت خواسته‌ام که بتوانیم زندگانی دکترها را تأمین کنیم در آنجاها و آنوقت بگوئیم آقا پاشو برو آنجا کار کن و بتدریج هر قدر قوة مالی زیادتر شد هر قدر نقص باشد مرتفع بشود (صحیح است) اما راجع به دو میلیون ریال که فرمودید آن روز هم بنده چون اطلاعات کافی نداشتم عرض نکردم و حالا چون اطلاعات بنده کافی شده است عرض می‌کنم خدمتتان که از این دو میلیون ریال فقط شانزده هزار تومان آن وصول شده است.

رضوی- چرا؟

وزیر بهداری- چرا این دیگر انترپلاسیون و استیضاح است. چرایش را هم بعد که سئوال کردید جوابش را می‌شنوید عرض کنم باقی آن آنجا مانده است و این جریان عادی دارد درخواستش صادر می‌شود این را هم عرض کنم خاطرتان هست که قانون متمم بودجه خیلی دیر از مجلس گذشت و تا ابلاغ شد قانون و ما درخواستش را نوشتیم تصادف کرد بآخر سال بعد آخر سال هم ایراد کردند که در سال توهم این بقوت خودش باقی است یا نه تا این قانون سه دوازدهم را که رأی دادید باز مورد سئوال شده بود که هست یا نه و دولت هم در مقابل این سئوال جواب داد توضیح داد دراین باب که بلی این مشمول می‌شود چون قانون سه دوازدهم را که مجلس شورای ملی رأی دادند و تصویب کردند با تمام مقررات مربوطه به بودجه سال ۱۳۲۱ بود (صحیح است) و آقایان اگر خاطرشان باشد وقتی این را رأی دادند این‌جا این از همان مواردی است که دیگر دولت محتاج بپرسیدن از مجلس شورای ملی نیست تفسیر هم نیست و می‌رساند که این قانونی را که مجلس رأی داد سایر موارد و مقررات بودجه ۱۳۲۱ هم طبق این قانون سه دوازدهم قابل عمل است (صحیح است) و بهرحال اخیراً وزارت بهداری درخواست این قسمت را هم صادر کردیم و بوزارت دارائی فرستاده و امیدواریم که همین روزها برسد ولی این یک تقسیماتی دارد و بطوریکه ملاحظه فرموده‌اید در آن ماده متمم بودجه سال ۱۳۲۱ نوشته است بالخصوص یا خاصه فارس و کرمان و ما نباید سایر جاها را محروم بگذاریم این را هم خدمت آقایان عرض کنم که البته اطلاع دارید که بودجه‌های بهداری می‌گرفتند مطابق همان هم احکام صادر شده است اشکالی هم نداشته است ولی شهرداریها برای اینکه بعد از تصویب بودجه چیزی بحقوق‌شان علاوه نشده بود همه جا کسر داشتند از این بابت و بایستی تأمین می‌شد ما شمال را از راه دیگری تأمین کردیم شیر و خورشید سرخ مقداری طلبکار بود شهرداریها عرض کردم طلبکار بودند و ما موفق شدیم که کسری آنها را از محل یک اعتباری دیگری که در یک مادة دیگر ازقانون متمم بودجه تصویب فرموده بودید تأمین کنیم آنوقت این دویست هزار تومان راجع به فارس تنها نیست سایر نقاط هم هست این است که ما مجبور شدیم باینکه احتیاجات آنها را هم رفع کنیم احتیاجات‌شان هم…

دکتر تاج بخش- احتیاجات همه جا را باید رفع کرد.

وزیر بهداری- از این قرار بود برای بهداری شیراز سیصد هزار ریال برای تبریز بیست هزار ریال اصطهبانات بیست هزار ریال کازرون بیست هزار ریال جهرم ده هزار ریال فسا ده هزار ریال داراب ده هزار ریال لار ده هزار ریال همینطور برای میناب برای برازجان، آبادان، بندر عباس و جاهای دیگری که کسر داشتیم یک مبلغی گذاشته‌ایم از این اعتبار که تأمین کنیم اگر زیاد آمد باز برای رفع احتیاجات خودشان همانطور که خودتان فرمودید مصرف می‌کنیم و تأمین خواهیم کرد….

مسعودی خراسانی- از خراسان هم خبر دارید؟

وزیر بهداری- آن را هم سئوال که کردید جواب عرض می‌کنم. اما اینکه فرمودید آن سیصد هزار ریال را چه کار کردید چرا پنجهزار تومان برای فارس فرستادید این را هم بنده استفاده کردم از آن پیشنهادی که یکی از آقایان کردند که بشهرستانها هم از این پول داده شود و از این پنج میلیون ریال بنده توانستم مقداری بفرستم والا تازه هنوز این سه میلیون ریال را هم ما نگرفته‌ایم و ابلاغ قانونی آن تازه آمده است و بعد باید بگیریم و این را هم عرض می‌کنم که معلوم نیست که از این مبلغ من حالا وعده بدهم بآقا که هفتاد هزار تومان آن را منحصراً می‌توانیم بشیراز بفرستیم. همچو چیزی نیست بعلاوه این پول باید بتدریج و هر قدر که طرف احتیاج می‌شود مصرف کرد پول دولت و مملکت را که نمی‌شود ریخت و همین‌طور خرج‌کرد….

مؤید احمدی- بکرمان هم بفرستید. البته بکرمان هم فرستاده‌اید…

وزیر بهداری- این را البته خود وزارتخانه مراعات می‌کند و نگاه می‌کند جائی که مرض زیاد باشد و احتیاج بپول داشته باشد برایش پول می‌فرستد پس آقایان بطور کلی می‌توانند اطمینان داشته باشند که آنچه وسیله در دست است بنده خودم را موظف میدانم مخصوصاً در نقاطی که مأموریت داشته‌ام مثل فارس و کرمان (البته همه جا را در نظر می‌گیریم) ولی جاهائی را که مأمور بوده‌ام و خودم بچشم دیده‌ام بیشتر مورد توجه‌است….

یکی از نمایندگان- آذربایجان…

وزیر بهداری- البته در آذربایجان هم مأمور بوده‌ام.

نبیل سمیعی- گیلان

وزیر بهداری- گیلان هم در ظرف همین هفته آتیه خودم خواهم رفت برای سرکشی و رسیدگی. بطور کلی عرض کنم حضور آقا تمام نقاط کشور در نظر هست وهر جا هرقدر ممکن باشد بوسیله فرستادن دکتر و دارو و پول مضایقه نمی‌شود اما این بطور کامل باشد این را الآن خدمت‌تان عرض می‌کنم که مقدور نیست. یک پروژه‌ها و یک خیالاتی داریم و امیدواریم بقدری که مجلس شورای ملی با ما کمک پولی بکنند ما هم همانقدر اقدام کنیم.

رضوی- اجازه بفرمائید یک توضیح مختصری عرض بکنم.

رئیس- بفرمائید.

رضوی- عرض کنم حضور مبارک توضیحات جناب آقای وزیر بهداری همانطور که اول فرمودند که بنده برای اقناع موکلین خودم خواسته‌ام یک مطالبی را گفته باشم و ایشان هم فقط جوابشان از نظر این است که توضیحاتی در جواب بنده داده باشند ولی خواستم این راعرض کنم در هر حال آقا قدر مسلم این است که اگر هم علاقه بآن نواحی نداشته باشیم کسان و بستگان ما که آن‌جا قدر مسلم هستند و علاقه بحیات آنها که داریم این موضوع اقناع موکلین نبوده است. موضوع دوم این است که اگر احتیاج پیدا کرد و یک عدة از اشخاص دارند می‌میرند دیگر در اینجا خودداری نباید کرد و جان آنها را باید هر جور شده از هر چه و هر جا باید جمع‌آوری کرد و حفظ کرد و برای آن مصارف بکار کرد اصلاً مجلس و دولت در صورتی وجود دارد که یک مردمی وجود داشته باشند اگر بنابراین شد که بوسیلة اپیدمی مردم از بین رفتند دیگر نه مجلس هست نه دولت نه وکیل نه موکل اما در قسمت دوم بنده تقاضی می‌کنم راجع بموضوع بهدرای هر کمکی می‌خواهید بنده قطع دارم مقام ریاست و سایر نمایندگان بطور کلی در اختیار وزارت بهداری خواهند بود و همه برای وزارت بهداری اقدام خواهند کرد و برای وزارت دارائی و آقای دکتر میلسپو و از هر مقامی که ممکن است بهر وسیلة که ممکن است بخود ما مأموریت بدهید و خود ما می‌رویم پول شما را وصول می‌کنیم و اگر اعتبار سال قبل هم باشد در صورتی که مرض هم موجود است بیک سال بعد می‌افتد مانعی هم ندارد مطلب دیگر این است که بنده قطع دارم اگر شما دوا بخواهید و اپیدمی را شرح بدهید بنده با زبان رسا عرض می‌کنم هیچ دولت خارجی جرأت نمی‌کند در موقعیکه مرض در یک مملکتی شایع است از دادن دوا خودداری بکند این است که از شما خواهش می‌کنم در این موضوع یک دقت و صرف وقت بیشتری بفرمائید و برای بهداشت مردم اقدامات مؤثرتری بفرمائید.

جمعی از نمایندگان- دستور. دستور.

- بقیه شور دوم لایحه آبیاری از ماده هشتم

(۳- بقیه شور دوم لایحه آبیاری از ماده هشتم)

رئیس- ماده هشتم لایحه آبیاری مطرح است. ماده هشتم خوانده می‌شود.

ماده ۸- از درآمد هرگونه عملیات آبیاری و زه‌کشی که بطریق مذکور در ماده ۶ وصول می‌شود ده درصد برای اصلاح و ترفیه زندگانی دهقانان خاصه امور بهداشت و فرهنگی آنها و اصلاحات کشاورزی در همان حوزه بمصرف خواهد رسید وزارتخانهای مربوط ترتیب اجرای این عمل را با بنگاه آبیاری خواهندداد.

رئیس- آقای انوار.

انوار- در این موضوع باز برمیگردد بهمان چیزی که محل اختلاف نظر است بین بنده و آقای وزیرکشاورزی و آن مورد اختلاف‌مان این است که اصل بنگاه مستقلی شما درست می‌کنید و ماده اولش را هم که نوشته‌اید بنگاه مستقل آبیاری و بودجه‌اش هم در ماده چهارم است این آن استقلالی را که خودش مستقل باشد در عوائد و مخارج بنده هیچ معتقدة که دارم همه برگردد بصندوق عمومی کشور از هر چه و هر جا جمع‌آوری می‌شود باید جمع‌آوری شود در صندوق عمومی و بعد برای مصارفی که لازم است بکار برود و باید این عقیده را حفظ کرد نه اینکه خودشان تقسیم کنند وخرج کنند و ما این را یک شیئی مستقلی قرار بدهیم علیحده که وجودش مستقل باشد و شما این همه جدیت دارید که این را یک وجود علیحده قرار بدهید بنده مخالف هستم و مسلماً هم شما بدانید همین جور که شما الان آقای وزیر فرهنگ گیر افتاده‌اید که آمده‌اند و دانشگاه را مستقل قرار داده‌اند هر جا را که شما مستقل قرار بدهید و مسئول مجلس نباشند گیر می‌افتید نکنید آقا. از تحت نظر وزارتخانه خارج نکنید از مسئولیت مجلس خارج نکنید فردا گرفتار می‌شوید دچار اشکال می‌شوید این عقیده بنده است (صحیح است) پس خوبست که شما هم موافقت بکنید که خرج این پول را که در تحت بودجه مملکتی درآمد دخلش هم برود در بودجه و صندوق عمومی کشور و هر اعتباری که می‌خواهید ده درصد قرار بدهید برای اصلاح و ترفیه حال کشاورزان و بهداشت و فرهنگ آنان در بودجه تنظیم کنید و بمجلس پیشنهاد کنید نه اینکه این را مستقل در دخل و خرج کنید این است عقیده بنده.

وزیرکشاورزی- درین باب خیلی زیاد صحبت شده است بنده لازم میدانم یک مرتبه دیگر هم عرض کنم خدمت‌تان که اگر ما گفتیم بنگاه مستقل می‌شود البته از تحت نظر و کنترول وزارت کشاورزی و دولت که بهیچوجه خارج نیست بلکه در قانون هم پیش‌بینی شده که این بنگاه تحت نظر وزارت کشاورزی خواهد بود ولی در حقیقت اگر ما بخواهیم موضوع آبیاری را یک صورت عملی بهش بدهیم یعنی از صورت قانونی خارج شود و ترتیب عملی هم داشته باشد ناگزیریم که از این صورتها خارجش کنیم و یک صورت عملی مخصوص بآن بدهیم والا بنده ناگزیرم عرض کنم که از این قانون استفاده زیادی کشور نخواهد کرد موضوع آبیاری مخصوصاً اینکه ما قائل شدیم با شرکت مردم و با سرمایة مردم برویم و کار کنیم از این جهت باید موافقت بفرمائید که مردم بایستی دست‌شان باز باشد خودشان تشخیص بدهند خودشان وضعیت را در نظر بگیرند و بالاخره هیچکس حاضر نیست پولش را بیاید و بدهد و برود پا بند مقررات بشود این اصل موضوع است و آقایان توجه بفرمایند که اگر بخواهند واقعاً موضوع آبیاری در این کشور عملی بشود بنظر بنده ناگزیر هستیم چون نظرمان این است که با شرکت مردم این کار را بکنیم بنده قطع دارم که موافقت خواهند فرمود که ما دست وبال مردم را باز بگذاریم که رغبت بکنند و بیایند و کار کنند و شرکت‌کنند.

مخبر کمیسیون کشاورزی- (افشار)- عرض کنم که

ملک مدنی- بگذارید آقای مخبر ما هم حرف بزنیم وزیر و مخبر که پشت سر هم حرف نمی‌زنند.

مخبر- عرض کنم که مخبر هم حق دارد نظریات کمیسیون را عرض کند عرض کنم این جا موضوعی است که یک قدری روشن نشده و بعقیده بنده محتاج است بروشن شدن. مطابق ماده ۲ سالیانه چهار میلیون ونیم تومان باین مؤسسه پول داده می‌شود برای امور آبیاری البته اسم این مؤسسه را ما نمی‌خواهیم شرکت بگذاریم برای اینکه شرکت نیست کسی در اصل موضوع نمی‌آید باین مؤسسه شرکت کند البته یک اعتباری که در اینجا معین شده است این مؤسسه از دولت می‌گیرد البته این پولی را که از دولت می‌گیرد از این پول چهارمیلیون ونیم تومانی که باین مؤسسه کمک می‌شود (آقای انوار شما آقا لااقل توجه بفرمائید موضوع اهمیت دارد) این پول که خرج می‌شود باید دولت و وزارت دارائی هم البته درش دقت کنند ما که نمی‌خواهیم این چهار میلیون و نیم تومان پول را همینطور بیندازیم دور و کنترولی هم از طرف دولت ووزارت مالیه در آن نشود ولی از این پول البته یک مؤسسه فنی می‌تواند تشکیل یک شرکتهای فرعی بدهد مثلاً در کرمان می‌تواند برود در کرمان و با مردم تشریک مساعی کند و یک شرکتهائی تشکیل بدهد بنفع مردم کرمان و مردم هم در این شرکت فرعی دی‌نفع و دی‌سهم بشوند و شروع کنند بآبیاری یک قسمت از کرمان در این قسمت دیگر ما نمی‌توانیم بگوئیم که دولت باید دخالت کند در مخارج و ادارة آن شرکت ولی در اصل خرج آن چهار میلیون و نیم تومانی که از طرف اموال دولتی داده می‌شود اینجا البته دخل و خرج آن را باید تحت نظر نمایندگان مجلس بگذارند این است که بنده عرض کردم و توضیح دادم که منظور آقایان روشن باشد که قصد و نظر این نیست که از این مبلغ مجلس مطلع نباشد و منظور این نیست که ا ین پولی که آنجا می‌گذاریم قصد سوء و استفاده نداریم ما منظور آبیاری داریم و منظور ما این است که هر قدر هم دولت زیادتر فایده ببرد آن را هم برای توسعة آبیاری تخصیص بدهند و مثل قضیه سمنان نباشد که در سمنان از قراریکه می‌گویند شرکتی که درآنجا برای آبیاری تشکیل شده است چون منظور نظر استفاده مادی است گفته‌اند احتیاج بازدیاد آب نداریم زیرا اگر آب زیاد شد قیمت محصول و قیمت آب کم‌می‌شود…

دکتر قزل ایاغ- همچو چیزی نیست آقا.

مخبر- و بشرکت ضرر می‌خورد در صورتکه این نقض غرض است و ما می‌خواهیم یک مؤسسه داشته باشیم که این مؤسسه با گرفتن یک پولی از دولت این شرکت‌های فرعی تشکیل بدهد آب تهیه کند و بفلاحت ایران کمک کند و باید اقداماتی کند که آب بنازل‌ترین قیمتها برسد و مردم استفاده کنند والا اگر ما بخواهیم شرکت تشکیل بدهیم و نظر فایده داشته باشیم البته نتیجه این خواهد بود که قیمت آب را بقسمی معین می‌کنند که مردم نتوانند استفاده کنند و این نقض غرض است.

رئیس- آقای ملک‌مدنی.

ملک‌مدنی- یک موضوعی اینجا مذاکره میوشد و ما در مجلس بحث می‌کنیم درستش می‌کنیم یک مرتبه آقای مخبر تشریف می‌آورند یک توضیحی می‌دهند بدتر مطلب را درست معکوس می‌کند. آقا ما در جلسه قبل اینجا مذاکره کردیم آقای وزیر کشاورزی هم در توضیحی که اینجا دادند موضوع این شد که این مؤسسه یک جائی باشد و بتواند یک کاری بکند و از مزاحمتهائی که ممکن است پیش بیاید دور باشد ما دو فرمول در این‌جا داریم که آقای انوار در نظر دارند که با فرمول دوم موافقت شد که شرکت باشد و مؤسسه نباشد موافقت هم کردند بالاخره شرکت یک عنوانی در قانون دارد که بالاخره مؤسسات ملی ما هم تابع آن قوانین هستند که ما برای شرکتها وضع کرده‌ایم چه مانعی دارد که یک شرکت سهامی آبیاری هم باشد و همه اشخاص هم درش شرکت و دخالت بکنند. بالاخره یک قوانینی هست برای شرکتها که مشمول آن باشند بودجه‌اش هم بمجلس نیاید اگر شرکت نبود و مؤسسة شد حق با آقای انوار است وباید بودجه‌اش به مجلس شورای ملی بیاید و این یک مطلب خیلی روشنی است و بنده نمیدانم چرا یک مطلب باین بالاخره روشنی را در اطرافش اینقدر حرف می‌زنند. بنده آنچه در مجلس احساس می‌کنم تمام آقایان با این نظر موافق هستند که این مؤسسه یک شرکت‌های سهامی داشته باشند که دولت سرمایة اولیه‌اش را بدهد و سایرین هم درآن شرکت کنند و مطابق مقررات شرکت هم اداره شود ولی با این فرمایش آقای افشار این نظر جور دیگری شد خوب الان نظایر زیادی دارد این موضوع ملاحظه بفرمائید شرکت بیمه هست مؤسسات دیگر هست از این قبیل (صحیح است).

رئیس- آقای طباطبائی.

طباطبائی- عرض کنم که بنده خواستم آقای ملک مدنی چون خیلی علاقمندند توجه بیشتری بفرمایند ملاحظه فرمودند الآن مخبر کمیسیون صراحتاً توضیح داد حق هم با ایشان است که شرکتی در کار نیست چهار میلیون و نیم تومان پول دولت می‌دهد بیک اداره و اسمش را می‌گذارد ادارة مستقل ادارة مستقل آبیاری من نمیدانم چه عنوانی دارد چه محلی از اعراب دارد سابقه دارد یا ندارد؟ ادارة مستقل در سابق اینطور بود که مثلاً می‌گفتند اداره کشاورزی اداره بهداری اداره مستقل است رئیس داشت رئیسش را می‌آوردند اینجا به مجلس معرفی می‌کردند بعنوان یک اداره مستقل دیگر وزیری نبود مافوق او این رئیس اداره مستقل بود و حالا یک وزارتخانه می‌خواهد بیاید و پیشنهاد کند که یک ادارة مستقلی می‌خواهیم تأسیس کنیم این هم خودش برخلاف قانون و برخلاف ترتیب است مگر اینکه دولت در نظر بگیرد مثل ساختن یک وزارتخانه یک لایحه تهیه کند و بیاورد به مجلس شورای ملی نخست‌وزیر هم آن را امضاء کند و بگوید من فلان ادارة مستقل را می‌خواهم ایجاد کنم و مجلس تصویب کند این راهش است و غیر از این ترتیب کار خرابی از آب در می‌آید. چطور می‌شود وزارت کشاورزی لایحة برای آبیاری بیاورد و توی آن یک چیز را بگنجانند که من می‌خواهم ادارة مستقل درست‌کنم...

رئیس- چه مانعی دارد آقا؟

طباطبائی- مانع؟ مانع قانون ولی برای آقا هیچ (خنده نمایندگان) مانع برای آقا این است که نگذارید من صحبت بکنم (خنده نمایندگان) مانع این است که شما نگذاشتید من حرف بزنم من در خارج جلسه بودم و نگذاشتید من عرایضم را بکنم که نود و دو رأی را تکلیفش را معلوم کنم و به‌بینم که کی در آن شرکت کرده مال مجلس بود مال دولت بود مال کی بود (خنده نمایندگان) خلاصه الآن مخبر کمیسیون بالصراحه توضیح داد که این شرکت نیست دولت چهار میلیون و نیم پول می‌دهد و یک اداره تشکیل می‌دهد برای آبیاری وقتی که اینطور شد برمیگردیم ببحث آن جلسة اسبق که آقا وقتی پول جمع و خرج دارد جمع و خرج آن هم باید بیاید به مجلس شورای ملی و برای ده سال هم یکمرتبه نمی‌شود پیش‌بینی کرد این برخلاف اصول است در حبشه هم همچو کاری نمی‌کنند سال بسال مجلس شورای ملی هست جمع و خرج هم برای یکسال است در تمام دنیا برای یک سال است باید جمع و خرج را بیاورند بمجلس (صحیح است) این یکی، موضوع دیگر اینکه این تکه تکه کردن معارف و بهداری و این حرفها هم یک مرضی شده است اخیراً شما تشریف ببرید بشهرستانها یا در خیابانهای خود تهران انواع و اقسام تابلوها می‌بینید تابلوهای بهداری می‌بینید بهداری کجا بهداری کجا آقای وزیر بهداری پا شد رفت همین جا توی همین خیابان امین‌الدوله یک تابلو هست نوشته شده اداره کل بهداری وزارت راه یک جای دیگر هست اداره کل بهداری وزارت پیشه و هنر یک جای دیگر اداره بهداری کل کجا این اداره‌های کل یعنی چه آقا؟(صحیح است) شما یک وزارت بهداری برود آنها را معالجه کند این همه عمارت این همه اجاره و کرایه‌خانه این همه میز و صندلی و مبل و تلفن برای چه؟ از کجا؟ حالا برای نمک این لایحه آمده‌اند و یک پیش‌بینی هم کرده‌اند ظاهرش هر درست است که اگر من بگویم و حرف بزنم می‌گویند که طباطبائی می‌گوید مملکت بهداری و معارف نمی‌خواهد. حالا این جا شما یک میزانی برای بهداری و فرهنگ نوشته‌اید که ده‌درصد آنرا کنار بگذارند و تخصیص به فرهنگ و بهداری بدهند خوب این پول را می‌گذارند کنار و هر کار دلشان می‌خواهند می‌کنند. وزارت بهداری یک بودجه علیحده دارد وزارت فرهنگ یک بودجه علیحده دارد اگر لازم شد زیاد ترش کنید از خزانه عمومی زیادتر بدهید دیگر اینجا یک ده درصد بدون کنترول و بدون این که کسی حسابش را به‌بیند و بداند تعیین کردن این یعنی‌چه؟ آنوقت می‌گویند یک هیئتی هست و ما حق نداریک بگوئیم که جمع وخرج شما چیست خوب ما حق نداریم بگوئیم که شما چه کار دارید می‌کنید؟ چطور شده است ما که چهار میلیون و نیم تومان پول می‌دهیم این حق برای ما محفوظ نیست که سال آینده بفهمیم آقایان چه کرده‌اند چه منافعی برده‌اند و چه کار می‌خواهند بکنند و عوائد را بچه مصرف می‌خواهند برسانند اما یک نفر شریک فرض یک شریک موهوم یک چند نفر فرض که بعنوان هیئت مدیره دورهم جمع می‌شوند و هنوز هم معلوم نیست که کی هستند ما بخاطر آنها حق نداریم بپرسیم که آقا این جمع و خرجش چیست و شما چه کار دارید می‌کنید؟ این حرف درست است آقا.

وزیرکشاوزری- آقا طباطبائی یک منطقی را پیش خودشان فرض کرده‌اند و از آن خوششان می‌آید که روی آن فرضی که کرده‌اند بحث کنند و صحبت کنند درصورتیکه از اول اینجا صحبت شد وتوضیح داده شد که این چهار میلیون و نیم تومانی را که آقا می‌فرمایند حق ندارند برسند این حق از هیچیک از آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی سلب نشده بلکه اگر اینجا بآن صورتیکه قانون پیش‌بینی کرده دربیاید مثل سایر بنگاههائی که شما دارید می‌شود که الآن هست و نه تنها چهار میلیون و نیم بلکه میلیونها پول در آنجا هست و خرج می‌شود و نتیجه آنرا بصورت بیلان بنظر مجلس شورای ملی می‌رسانند بنظر عامه می‌رسانند و بنده حتم دارم که شما بیلان بانک ملی را ملاحظه نفرموده‌اید علی‌ای حال این هم همان حال رادارد همان وضعیت را دارد همه‌اش توجه می‌فرمایند همه‌اش توجه‌شان باین است که یک اداره داشته باشیم یک مدیر داشته باشد یک رئیس داشته باشد یک ثبات و یک ضباط و یک منشی و یک دفتردار و ماشین‌نویس اسمش را هم بگذاریم اداره آبیاری خوب بنده حرفی ندارم این کار را می‌خواهید بکنید بکنید ولی اگر می‌خواهید آبیاری داشته باشید در مملکت این راهش نیست آقا با چهار میلیون و نیم پول هم آب کوهرنک بیرون نمی‌آید آب کوهرنگ را باید با پول مردم بیرون آورد باید با تشریک مساعی مردم این کار را کرد با سهام وشرکت مردم این کار را کرد والا با این چهارمیلیون ونیم تومانی که بآبیاری می‌دهید کاری نمی‌شود کرد آقا (صحیح است).

طباطبائی- یعنی میفرمائید قابلی ندارد؟

وزیر کشاورزی- نه. نتیجه ندارد تأثیری ندارد در مقابل کار. چهارمیلیون و نیم آن‌طوری که آقا میفرمائید بنده الآن برای آقا پیش‌بینی می‌کنم یک اداره درست می‌شود در حدود یک میلیون خرج پرسنلی و اینها برایش درست می‌شود.

طباطبائی- شما نوشته‌اید آقا بمن چه؟

وزیرکشاورزی- اجازه بفرمائید. خرجهای دیگر درست می‌شود بعد شروع می‌کند بکار آخر سر هم می‌گوید آقا پولم تمام شد و کار تمام نشده خدا حافظ این نتیجه اداره درست کردن است ولی اگر چنانچه حقیقاً بیائیم و مردم را شرکت بدهیم در این کار آنوقت از عهده کار برخواهیم آمد ما باید حقیقت امر را بگوئیم ما به تنهائی که نمی‌توانیم کار کنیم و مردم وقتی در یک امور عام‌المنفعه شرکت داشته باشند نظر داشته باشند از خیلی چیزها می‌شود جلوگیری کرد که یکی همان قضیه اداره آبیاری و حیف و میل است. اینجا آقای مخبر را میفرمائید که توضیحی دادند برخلاف آنچه که بنده عرض کرده‌ام یا منظور بوده است و حال آنکه بنظر بنده ایشان هم توضیحی مخالفی ندادند و نباید هم بدهند این لایحه شور دومش است که حالا آمده است بمجلس و شما هم در شور اول هیچیک از این قسمتها را نفرمودید در شور دوم هم ما تغییری درش نداده‌ایم مجلس موافقت کردند و رفت بکمیسیون و حالا آمده است برای شور دوم بمجلس و این همان است و اگر آنروزها نظر داشتید ممکن بود پیشنهاد می‌کردید اداره نمی‌خواهیم باشد کمیسیون هم خوب البته نظر مجلس شورای ملی را اطاعت می‌کرد و وزارت کشاورزی و دولت هم همینطور که مجلس شورای ملی تمایل دارند عمل می‌کند می‌خواهند اداره درست کنیم اداره درست می‌کنیم (ملک مدنی- خیر آقا ما شرکت می‌خواهیم) البته آقایان بخاطر دارند در سال گذشته در قانون متمم بودجه یک ماده چهاری تصویب کردید در ماده ۴ بدولت اجازه داده شد که اداراتی که می‌تواند بصورت کردید در ماده ۴ بدولت اجازه داده شد که اداراتی که می‌تواند بصورت بهره‌برداری عمل کنند آنها را از صورت اداره برگرداند و بصورت تجاری در بیاورد البته عمل این کار مطابق اقدامی که پیشتر در وزارت پیشه و هنر شده است این بوده است که دیگر آن ادارات بصورت اداره اقدام و اجرا نشده و بصورت یک هیئت مدیره درآمده که عمل را هئیت مدیره می‌کند در ماده چهارم قانون متمم بودجه سال قبل هم این اجازه را شما بدولت داده‌اید ما هم نظرمان این است که این بنگاه آبیاری را به این صورت در بیاوریم و اینجا هم یک هئیت مدیره داشته باشد بجای رئیس اداره و نسبت بکارهائی که در بنگاه آبیاری خواهد کرد تصمیمات بگیرند و نسبت به شرکت‌های فرعی هم نسبت به تصمیمی که در هر محل مگیرند آن هیئت مدیره در نظر بگیرند البته قسمت‌هائیکه شروع شده است مقدمات کارش هم آماده است و همه مردم هم تقاضا کرده‌اند متصل هم مراجعه می‌کنند و منتظر تصویب این قانون هستند و پس از اینکه این قانون توصیب شد یک شرکتهای فرعی که با شرکت اداره آبیاری خواهد بود تشکیل می‌دهیم و شروع بکار می‌کنیم در قانون ذکر کردیم که پس از اینکه این شرکت تشکیل شد آن سهام شرکت دولت را هم اداره آبیاری خواهد فروخت و می‌دهد بمردم و نظر ندارد که نگاهداری حالا این شرکتها را نمی‌پسندید و میفرمائید که یک اداره باز درست کنمی و یک رئیس اداره و تشریفات دیگر باشد می‌خواهید این کار را بکنید بنده هم عرضی ندارم.

رئیس- آقای هاشمی.

هاشمی- بنده با تمام این قانون موافق بودم و مطالبی هم که داشتم در شور اول عرض کردم فقط در این ماده هشت که دیدم نوشته شده است از کل درآمد صدی ده برای چند مصرف یکی اصلاح و ترفیه زندگانی دهقانان این هم باز اختصاص داده می‌شود به امور بهداشتی و فرهنگی و اصلاحات کشاورزی مبلغ هم یک مبلغ قابل نیست که به چند شعبه تقسیم شود بالاخره بنده عقیده‌ام این است که اینها را اختصاص بدهیم بدو قسمت که بهداشت و فرهنگ باشد و اصلاحات کشاورزی را هم بنده پیشنهاد کردم که بشود تعلیمات کشاورزی چون در همان قانون تعلیمات عمومی هم پیش‌بینی شده است که درسال آخر دردهاتی که تعلیمات می‌دهند در مدارس تعلیمات کشاورزی داده شود پس از همان راه فرهنگ این قسمت هزینه بمصرف برسد و بیشتر صرف امور فرهنگی بشود اگر اشکالی نداشته باشد قبول بفرمائید.

رئیس- آقای امیر تیمور

امیرتمیور- عقیده بنده هم این است که این ده در صدی که از درآمد آبیاری برای ترفیه زندگانی و امور بهداشت و فرهنگی کشاورزان مقرر شده برای آنها یک تعارفی بیش نیست و حقیقتاً این پول دور ریخته خواهد شد بنده البته تصدیق می‌کنم که امور بهداشت و فرهنگی کشاورزان بطور شایسته و بایسته خوب نیست و باید یک توجه بیشتری هم در امور فرهنگی و بهداری آنها بشود اما جایش در کجاست در بودجه فرهنگی و بهداری اگر شما الان نمی‌توانید تعمیم بدهید نظر خودتان را بایستی سعی کنید که در بودجه فرهنگ و بهداری یک بودجه بیشتری را در نظر بگیرید و برای این منظور اختصاص بدهید والا اگر این صدی ده را بخواهید برای این مصارف اختصاص بدهید بنده حالا عرض می‌کنم یادداشت بفرمائید که یک اداره بالا بلندی درست خواهد شد حالا نشود شش‌ماه دیگر دو سال دیگر همینقدر یک رخنة به بینند درست خواهند کرد یکی بنام اداره فرهنگ بنگاه آبیاری و یکی بنام اداره بهداری بنگاه آبیاری و چندین هزار تومان هم خرج آن ادارات خواهد شد و دوقران هم اثر برای امور فرهنگی و بهداری رعایا و دهقانان نخواهد داشت و واقعاً این پولها لوطی خور خواهد شد (صحیح است) و بعقیده بنده این وجه مختصر را بگذارید صرف خود آبیاری شود و اگر برای بهداری و فرهنگ اینها می‌خواهید دلسوزی بکنید که خیلی هم بنده تشکر می‌کنم که دهقانها یک نفر دلسوزی مثل شما پیدا کرده‌اند و بنده هم با شما خیلی موافق هستمو مساعدت هم می‌کنم اما جایش در بودجه بهداری و فرهنگ است و این را اصلاً حذف کنید.

وزیرکشاورزی- به نظر بنده یک اشتباهی شده است که آقایان تصور فرمودند که اداره آبیاری درنظر دارد با این ده درصد یک اداره فرهنگی و یک اداره بهداشت درست کند همچو مقصودی نبوده و نیست مقصود ما این است که از اعتبارات بهره‌برداری آبیاری برای هر دوره یک مبلغی بفرهنگ آنجا کمک کنیم و همینطور یک مبلغی به بهداری و این حق را برای خودمان مسلم بدانیم که نسبت به اداره بهداری یک تأسیس و تشکیلی برای این کار بدهد همین‌طور نسبت بفرهنگ و البته یک مطالعاتی ما داریم که بنده نظرم این است که در این قانون تعلیمات عمومی درسال تعلیمات فرهنگی را برای تعلیمات کشاورزی اختصاص بدهند (یکی از نمایندگان- در قانون نوشته شده) بله ولی این را ما بصورت دیگری ذکر کرده‌ایم که بعداً لایحه‌اش را تقدیم کنیم که اداره آبیاری در این مورد بخصوص با دادن ده درصد بوزارت فرهنگ حقی برای خودش مسلم کند که وزارت فرهنگ در نظر بگیرد و مساعدت کند با وزارت کشاورزی که کلاسهای مخصوص برای آن حوزه و دهقانان آن حوزه درست کنیم این اصل منظور است والا ما نظر نداشته‌ایم که یک اداره فرهنگی و یک اداره بهداری بخصوص این کار درست کنمی و اگر ما بخواهیم این را در بودجه بگذاریم نمی‌شود این کار را وزارت فرهنگ می‌کند با یک پروگرامی که دارد مشغول کار می‌شود ولی منظور ما این بود که در این مورد بخصوص وزارت فرهنگ با این پولی که ما می‌دهیم یک سازمانی داشته باشد برای آن کار و یک سازمانی برای ما بدهد که ما بتوانیم استفاده کنیم ولی اگر بخواهیم موکول به بودجه وزارت فرهنگ بکنیم نمی‌شود برای اینکه ما مداخله در وزارت فرهنگ نداریم ولی وقتی که این کار را کردیم شاید حرف حقی داشته باشیم که آقا نسبت به این پولی که ما بشما می‌دهیم شما در حوزه بهداری و فرهنگی یک کمکی به کشاورزان ما بکنید و حق هم خواهید داشت این بوده است نظرما.

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

پیشنهاد آقای هاشمی.

ماده ۸ را اینطور پیشنهاد می‌کنم: از درآمد هر گونه عملیات آبیاری و زه‌کشی که بترتیب مذکور در ماده شش وصول شود پانزده درصد برای اصلاح و ترفیه زندگانی دهقان مصرف خواهد شد.

مخبر- آقای هاشمی یک قسمتش را توجه نفرمودند اول ده‌درصد دولت پیشنهاد کرده بود و در شور اول همین ده‌درصد پیشنهاد شده بود و بنظر بنده پانزده درصد زیاد است و دوم اینکه منظور تنها امور معارفی و بهداشت نیست اصلاحات کشاورزی هم در نظر است یعنی اصلاحات کشاورزی از نقطه نظر دفع آفات کشاورزی بیشتر تأثیر دارد از این موضوع که مثلاً درس فلاحتی بدهند و البته آن نظری که آقایان دارند با این ده‌درصد عملی نمی‌شود و تصور می‌کنم با این ترتیبی که ماده هشت پیشنهاد شده است مناسب‌تر و بهتر باشد که ما بخواهیم فقط این دو قسمت را از نظر تعلیمات فلاحتی و فرهنگی بگذاریم.

هاشمی- بنده مسترد می‌کنم و اصراری ندارم.

پیشنهاد آقای معدل.

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر بماده ۸ اضافه شود.

تبصره- مقصود از همان حوزه همان دهستان و بلوک است نه شهرستان و استان

معدل- آقایان توجه بفرمایند بعبارت این ماده بعد متوجه خواهند شد که مقصود بنده از این پیشنهاد چه بوده است در ماده این طور می‌نویسد از درآمد هرگونه عملیات آبیاری و زه‌کشی که بطریق مذکور در ماده ۶ وصول بشود ده‌درصد برای اصلاح و ترفیه زندگانی دهقانان خاصه امور بهداشت و فرهنگی آنها و اصلاحات کشاورزی در همان حوزه بمصرف خواهد رسید فرض بفرمائید در یکی از بلوکاتی که از مرکز آن شهرستان یا استان بیست فرسخ یا سی فرسخ دور باشد یک عایداتی دریافت شود ده‌درصد از عملیاتی که در آنجاها بوده است دریافت شود این جا نوشته شده است برای ترفیه حال دهقانان و امور بهداری همان حوزه این کلمه همان حوزه اعم است از اینکه فردا بیایند و آن عایدی را بمصرف مرکز آن شهرستان برسانند این است که بنده پیشنهاد کرده‌ام که کلمه همان حوزه یعنی همان بلوک یعنی اگر بخواهند بمصرف بهداشت و فرهنگی برسانند بسیار خوب یک نیت مقدسی است ولی کدام حوزه حوزه استان؟ حوزه شهرستان حوزه آن رعایاتی که در این بلوک وارد این عمل می‌شود؟ فرض بفرمائید در خوزستان در ناحیه فلاحیه آمده‌اند مثلاً یک سدی بسته‌اند یک نهری بسته‌اند و از عایدات آنها هم یک پولی تهیه کرده‌اند آیا این سزاوار است که این پول را خرج سد اهواز بکنند این باید بخرج همان بلوک و همان رعایا که در آنجا هستند برسد و بنظر بنده جا دارد که آقای وزیر کشاورزی با این پیشنهاد بنده موافقت بکنند که حوزه مقصود همان حوزه بلوکی است و دهستانی است نه حوزه شهرستانی و استان.

وزیر کشاورزی- منظور ما کاملاً همین پیشنهاد آقا است فقط چیزی که باقی می‌ماند پیشنهاد آقا یک اشکالی دارد که ممکن است ما را در عمل دچار بکند و آن این است که ما این را قبول کنیم ممکن است که در آن بلوک بهداری یا فرهنگ نداشته باشیم ما که نمی‌خواهیم مستقلا خودمان یک مؤسسه فرهنگی یا یک مؤسسه بهداری درست کنیم کار ما نیست هر کاری بنظر بنده بایستی تمرکز پیدا کند در هر وزارتخانه که برای آن کار ساخته شده و برای آن کار آماده است و این پیشنهاد آقا ممکن است که یک اشکالی در عمل پیدا کند والا منظور ما همین است در آن محلی که ما استفاده می‌کنیم در همان حوزه یا بلوک است هرچه اسمش را می‌گذارید از آن موردی که ما استفاده می‌کنیم در همان مورد بخصوص هم صرف می‌کنیم.

معدل- بنده اتخاذ سند از همین بیانات آقای وزیر کشاورزی می‌کنم و پس می‌گیرم

پیشنهاد آقای انوار.

پیشنهاد می‌کنم ماده هشت این نوع اصلاح شود خاصه امور بهداست تا همان حوزه حذف شود.

انوار- اولا بنده این پیشنهاد را کردم جواب آقای وزیر کشاورزی به بنده بدهندکه این حرف از کجا پیدا شد در شور اول عبارت این نبود عبارت این بود دراین قانون و بودجه علاوه بر اعتبار مصوب در این قانون اعتبار ملاحظه می‌شود معلوم است تمام مجلس نظرش در بودجه این است که بیاید بمجلس آقای ملک یک بیاناتی کردند و حضرتعالی در جوابشان میفرمائید که بودجه این بمجلس نمی‌آید در شور اول هم نظر همین بود ولی بعد شما اشکال کردید ما میگوئیم مجلس بایستی ناظر در خرجش باشد این پیشنهاد و این صحبت‌ها ناشی از همان شور اول بود پس نفرمائید چطور شد که در شور اول این صحبت نبود اما این موضوعی را که بنده پیشنهاد کردم همانطور که آقای تیمور اظهار کردند مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد این تشکیل ادارات بدون اینکه نفعی داشته باشد اینجا کم کم اولش شعبه بود بعد رفت باداره رسید و بعد شد بنگاه و مستقل شد حالا هم در اینجا شما فرضاً یک اداره در بلوک زهرا قرار می‌دهید آن پولی که از قنات آنجا بدست می‌آید در همانجا مصرف نمی‌شود چونکه من هم تحصیل کرده هستم لیسانس هستم روزنامه هم هست می‌نویسد که این جوان است تحصیل کرده است اداره آبیاری آنوقت چکار کند از آنطرف فشار می‌آورند که این شخص تحصیل کرده است آنوقت روانه‌اش می‌کنند آنجا برای همین چیزها است که ما میگوئیم بودجه‌اش باید بیاید بمجلس که این راه باز نشود واین عبارت در قانون نوشته شود که این راه باز نشود و این عبارت در قانون نوشته شود که اگر پولی پیدا می‌شود بمصرف خودش برسد این بود که این کلمه حوزه را بنده انداختم که حقیقتاً بمصرف خودش برسد برای خاطر آن وحدتی که واقعا ملت ایران ملت واحده است و به اندازه وحدت خودشان را در امسال سخت نشان دادند که حقیقتاً یکی از فضایل اخلاقی که تاریخ ایران را زنده کرد همین وحدت و یگانگی بود که حقیقتاً یک نام تاریخی برای ایرانیها ماند که در این سال سخت همه ایرانیها ایستادگی کردند و بهمدیگر کمک کردند بنده کشاورزی ۶ و حوزه‌های این مملکت را همه را یک حوزه میدانم و دولت ایران میدانم فرقی نمی‌کند کشاورزی فارس یا خراسان یا جائی دیگر بنظر من علی‌السویه است حقیقتاً دولت نگاه کند به‌بیند کدام قطعه از قطعات مملکت امروز محتاج است به کمک کردن و به پاک کردن قناتش یا محتاج به بستن سد است یا محتاج به امور معارف است از این جهت بنده در نظر گرفتم این ده درصد ملاحظه کنید به‌بینید در کجای مملکت محتاج است نه اینکه اداره در هرجا تشکیل بدهد و یکطوری نشود که پس فردا ما به‌بینیم نتیجه بعکس گرفته شده این بود که بنده این پیشنهاد را کردم که بهداشت حذف شود و از آنطرف دولت هم متوجه است که در کجا احتیاج به امور کشاورزی دارد و این پولی که حاصل می‌شود برای پیشرفت امور کشاورزان صرف شود. حالا بسته است بنظر مجلس

وزیر کشاورزی- آقای انوار توجه بفرمایند ما اگر بخواهیم البته آن کلیاتی که فرمودند وحدت و مودت و یگانگی البته اینها همه بجای خودش محفوظ و کسی هم مخالف نیست ولی ما اگر چنانچه بخواهیم عایدات حاصله را یعنی قانون را طوری تهیه کنیم که در هر نقطه از نقاط کشور خرج کنیم به نظر بنده اولاً مبلغ کم است به اضافه نقض غرض می‌شود ما مقصودمان این است که اگر چنانچه واقعاً در قسمت آبیاری فارس یک شرکتی تشکیل می‌شود ومردم آنجا اظهار علاقه می‌کند و زحمت می‌کشند و پول می‌دهند و تشریک مساعی می‌کنند و آبی پیدا می‌شود وبعد هم یک بهره‌برداری از آن آب شد نسبت بخود فارس اگر چنانچه تمام این مبلغ صرف شود ممکن است در آنجا مفید واقع شود ولی اگر بخواهیم بگوئیم در تمام کشور مصرف کنیم این بهیچوجه تأثیری نخواهد داشت به اضافه خود این کار تشویقی خواهد بود برای سایر شهرستانهای ما که آنها هم بیایند و کارهای عام‌المنفه را بکنند به نظر بنده آقا هم موافقت بفرمائید به اینکه هر مبلغی که عاید ما می‌شود از هرحوزه خرج عمران همان حوزه بشود این عیبی ندارد زیرا این از عوائد عمومی نیست این یک عوائدی است که از دست مردم بدست ما می‌آید و ما هم از یک دست دیگری بمردم می‌رسانیم اما این قسمت که فرمودند بهداشت را بر داریم بنده منظور را عرض کردم ما البته اگر یک عایداتی نداشته باشیم نمی‌توانیم بوزارت فرهنگ بگوئیم که در فلان بلوک با این صدی ده بیا فلان مدرسه را تأسیس کن یا بوزارت بهداری بگوئیم شما بیا صدی بیست یا صدی ده یا صدی سه از ما نگیر و بیا برای بهداری فلان بلوک این کار را بکن و اساس مطلب این است که ما یکعده کارگر و یک عده دهقانانی داریم که کار می‌کنند از یکطرف در نظر داریم که وضعیت بهداشت آنها را تأمین کنیم و قسمت فرهنگی آنها را هم تأمین کنیم خوب اگر خودمان پول داشتیم البته وزارت فرهنگ و بهداری هم ممکن است بحرف ما گوش بدهند و در اینجاها این تأسیسات را بکند اما اگر پول نداشته باشیم نخواهند کرد برای اینکه او یک سازمانی دارد و روی سازمان خود ش است می‌گوید این در سازمان من نیست ولی وقتی که من پولش را دادم برایش اشکالی ندارد و با پول ما تشکیل فرهنگ و بهداشت می‌دهد.

رئیس- آقای انوار پس می‌گیرید.

انوار- کسی نیست که رأی بگیرید مسترد می‌کنم.

پیشنهاد آقای امیرتیمور.

اصلاح ماده ۸ را بطریق ذیل پیشنهاد می‌کنم.

ماده۸- از درآمد هرگونه عملیات آبیاری و زه‌کشی که بطریق مذکور در ماده شش وصول شود ده درصد برای اصلاح بذر همان شهرستان بمصرف خواهدرسید.

امیرتیمور- بنده بازهم عرض می‌کنم و معتقدم بر این که بهداری و فرهنگ دهاقین و کشاورزان را باید بودجه عمومی کشور تأمین کند و باید هم در درجه اول تأمین شود من اگر اختیار می‌داشتم سعی می‌کردم که از بودجه عمومی کشور یک سهم مهم او صرف بهداری کشور و فرهنگ دهاقین بشود و اقدام می‌کردم جای این آنجا است ولی این صدی ده پولی نیست که بمصرف این کار برسد و منظور شما را تأمین نمی‌کند اگر شما بخواهید ده‌درصد از عایدات آبیاری خودتان صرف بکنید بیک مصرفی برسانید که لازمتر است و متناسب با کار کشاورزی است و آن موضوع اصلاح بذر است بنده استدعا می‌کنم چون موضوع از نقطه نظر وزارت کشاورزی اهمیت دارد بذر در ایران محتاج باصلاح است غالب نقاط ایران بذرش از نوع پست است و فاسد است و اگر یک روزی واقعاً وزارت کشاورزی داشته باشیم که بخواهد یک اصلاحی بکند قدم اول آن اصلاح بذر است بنده حاضرم که شما را ببرم در بعضی نقاط و نشان بدهم که تمام بذرهای شما از نوع پست است و هم فاسد است و باید اصلاح شود حالا که شما می‌خواهید صدی ده از عایدات خودتان را بیک مصرفی برسانید باید موافقت کنید که این مبلغ بمصرف اصلاح بذر برسد و واقعاً این کی قدمی است که شما برای اصلاح امور کشاورزی برمیدارید و متناسب با کار شما است ولی کار بهداری و فرهنگ با کار شما متناسب نیست این کار را باید وزارت بهداری و وزارت فرهنگ بکند و من تمنی می‌کنم که موافقت بفرمائید و قبول کنید.

وزیرکشاورزی- نکتة را که آقای امیرتیمور فرمودند کاملاً صحیح است اصلاح بذر یکی از قدمهای اساسی است و ما یک برنامة را که الآن شروع کرده‌ایم در وزارت کشاورزی و الان هم مشغول هستند اصلاح بذر است چون اصلاح بذر یکی از نکات خیلی مؤثر کشاورزی است ولی در این مورد بخصوص اولاً وافی نیست ده‌درصد برای اصلاح بذر ما نظرمان این بود بنده توضیح عرض کردم بهداشت بکعده مردمی که می‌روند فرض بفرمائید در کوه‌رنگ یا نقاط مهمی که از نظر سازمان آنجا بهداشت ندارد مثلاً شبانکاره مثلاً بهداری ندارد ما نظرمان این بود که وضعیت آنجاها را هم درست کنیم گفتیم پول بدهیم بوزارت بهداری که برای ما یک سازمانی بدهد و از نظر بذر شما مطمئن باشید که در درجه اول این منظور را در نظر گرفته‌ایم.

امیرتیمور- چون میل دارم به پیشرفت مقاصد آقای وزیرکشاورزی کمک کرده باشم پیشنهاد خودم را مسترد می‌کنم.

وزیر کشاورزی- خیلی متشکرم.

رئیس- رأی می‌گیریم بماده هشت آقایان موافقین برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد. ماده نهم:

ماده ۹- بنگاه مستقل آبیاری مکلف است برای انجام عملیات آبیاری یا زه‌کشی شرکتهائی تشکیل دهد که سرمایه آنها را یا تماماً بنگاه پرداخته یا با شرکت مالکین و یا آن که کلیه سهام آنها را از طف مالکین تأمین گردد. ولی چنانکه پس از خاتمه عمل مالکین یا اشخاص دیگری حاصر باشند که تمام یا قسمتی از سهام دولت را خریداری نمایند بنگاه آبیاری مجاز است با تصویب هیئت وزیران سهام خود را بمصرف فروش برساند و مبلغ حاصله از فروش سهام از نیز طبق ماده هفت برای امور آبیاری تخصیص دهد. در خرید سهام مالکینی که از آب استفاده می‌کنند حق تقدم خواهند داشت.

و همچنین بالعکس بنگاه آبیاری می‌تواند سهام شرکاء دیگر را با رضایت آنها از محل اعتبارات آبیاری خریداری نماید نظر باینکه منظور از تأسیس این قبیل شرکتها توسعه کشاورزی در کشور می‌باشد بهاء آبی که از طرف شرکت‌ها باید وصول شود طبق ماده ۶ توسط بنگاه آبیاری تعیین و شرکت‌ها بهیچوجه حق تجاوز از آن میزان را نخواهند داشت. چنانچه شرکت یا از افراد سهام داران راجع به قیمت آب و مقررات تنظیمی آبیاری تخلف نماید بنگاه آبیاری می‌تواند تمام سهام را بخود منتقل نموده و قیمت سهام را مطابق نرخ فروش اولیه بشرکت یا صاحبان سهام بپردازد.

رئیس- آقای طباطبائی.

طباطبائی- عرض میکن آقای اعتبار من معتقد شدم که آقای این لایحه را پس بگیرید (خند نمایندگان) نه این را جداً عرض می‌کنم (منشور- سابقه هم دارد) این لایحه خدمتتان باشد یک مروری بفرمائید دوباره تنظیم کنید این نه صورت اداره پیدا کرد نه صورت دیگر آقا حرفهائی خود مرا گرفتید و بخود من پس دادید ما تمام نگرانیمان از اداره بود شما نوشتید بنگاه مستقل و بعد میفرمائید که شرکت است حالا همین ماده خودش جواب می‌دهد بآقا که نه شرکت و نه اداره است وحالا با این بیاناتی که شد این جا دیگر مجالی نمی‌ماند برای آقای که وسط این دو تا را بگیرید که بگوئید نه بنگاه است و نه شرکت است و اگر شرکت است و می‌خواهید حقیقتاً شرکت تشکیل بدهدی شرکت یک ترتیبی دارد آن جلسه هم عرض کردم این را باید یک اسم خاصی رویش بگذارید بعد باید برود ثبت شود آنوقت شما که دولت هستید می‌توانید سهم‌دار باشید زیادتر یا کمتر هر طور که مصلحت میدانید آنوقت می‌شود گفت شما لایحة آورده‌اید و می‌خواهید یک شرکت آبیاری مفیدی تشکیل بدهید ولی این کافی برای این مقصود نیست مخبر کمیسیون که مکرر توضیح داده و الآن اینجا گفت بالصراحه که شرکت نیست و نمی‌تواند شرکت باشد و این عبارت را من یک سطرش را می‌خوانم: بنگاه مستقل آبیاری مکلف است برای انجام عملیات آبیاری و یا زه‌کشی شرکتهائی تشکیل بدهد اگر این شرکت است که آخر شرکت را که اسمش را بنگاه و اداره مستقل نمی‌گذارند و اگر یک شرکت است می‌خواهد چه کار بکند او می‌خواهد برود شرکتهائی تشکیل بدهد این چه موضوعی است چه شرطی است برای بنده چند تا خطا را دلیل آوردید و برای مباح بودن این خطای فعلی گفتید که چندین مؤسسه بوده است که جمع و خرجش بمجلس نیامده است مثل بانک ملی و راه‌آهن این مؤسسات را هم کسی رسیدگی نکرده این دلیل نیست که ما این خطا را دو مرتبه مرتکب شویم چون اینها معلوم نبوده که پولهاشان بچه مصرف می‌رسد اینکه دلیل نشد که حالا بیائیم یک خطای دیگر هم مرتکب شویم ما که آنوقت در آن خطاها در مجلس نبودیم بنده آنروز هم آقای رئیس مجلس که نگذاشت من توضیح قانونی خودم را بدهم که یک کسی نکره «مجهول» گفته شد که در فلان کوره ده رفته حاکم شده من چه میدانم من الآن که مجلس است و در قضایا می‌توانم وارد بشوم و جلوی خبطها را بگیرم اداره راه‌آهن یک جمعی دارد و یک خرجی دارد و مربوط است بما و ضمیمه وزارت راه است و باید بوده‌اش مطلقاً و انصافاً بیاید بکمیسیون و مجلس شورای ملی بفهمد که در سال ۱۳۲۱ اینجا چقدر جمعش بوده و چقدر خرجش بوده است و در سال ۱۳۲۲ این اداره خط آهن چه می‌خواهد بکند و چه نقشه برای عمل دارد و جمع و خرجش از چه قرار خواهد بود حالا اگر نیاورده‌اند و نمی‌کنند این دلیل نشد که ما یک خطای دیگر هم بکنیم چهار میلیون و نیم البته بنظر آقا خیلی کوچک است ولی برای یک مردم گرفتار البته خیلی پول است با آن راپرت دکتر میلیسپو و وضعیت اسف‌آوری که تشریح کردند این خیلی پول است آقا این را ما می‌دهیم شما میفرمائید چرا تو میگوئی جمع و خرجش چطور شده است و نباید بیاید بمجلس اگر می‌خواهید اداره درست شود اینطور اگر اداره خوب است شما هم الآن دارید اداره تشکیل می‌دهید خودتان این اداره است نهایت اسمش اوزوم و عنب و انگور و همین حرفها است دعوای لفظی که ما نداریم شما خودتان میگوئید بنگاه مستقل صورت جلسات هم حاضر است و دیگر اینکه میفرمائید چرا در شور اول نگفتی حالا اگر بنده نبودم در شور اول یا مجال نرسید یا آقای رئیس بمن اجازه نداد حالا در شور دوم نباید حرف بزنم اینکه منطق نیست شما این لایحه را می‌خواهید بگذارنید ولی این لایحه سروته ندارد این با آن وضع نه اداره است و نه شرکت است و نه یک حدوسطی می‌شود برایش فرض کرد پس این لایحه را پس بگیرید مجلس شورای ملی و کمیسیون هم حاضر است و یک لایحه دیگری تنظیم بفرمائید برای تشکیل یک شرکت که در اساسنامه‌اش در سرمایه‌اش در سهامیش مطالعه شود اینجا همه قابل مطالعه است شما یک لایحة آورده‌اید این لایحه را همه مردم می‌خوانند این لایحه برای تأسیس اداره کل آبیاری است حالا چون ما سخت‌گیری کرده‌ایم می‌خواهید یک اسم شرکتی هم رویش بگذارید و من قطع دارم که شما هم اگر در وزارت کشاورزی تشریف نبرده بودید با ما همعقیده بودید و نمی‌گذاشتید که این لایحه بگذرد.

وزیر کشاورزی- یکی از رویه‌های آقای طباطبائی این است که فرمایشاتی که می‌کنند یا می‌روند بیرون که جوابهائی که داده می‌شود نمی‌شنوند و یا اگر اینجا تشریف دارند با رفیقشان صحبت می‌کنند که جوابهائی که داده میوشد نشنوند والا گوش بدهند اینطور تعقیب نمی‌کنند و دنبال نمی‌کنند (سلطانی – صحیح است) (طباطبائی- کجایش صحیح است آقای سلطانی شما غیر از کافی است و صحیح است چیز دیگری بلد نیستند آقا؟) باید خدمت آقا عرض کنم وقبلاً هم عرض کردم اگر خاط آقا باشد موقعیکه قانون متمم بودجه سال قبل تصویب شد اجازه دادید بدولت که ادارتی را که از نظر کار مقتضی میداند بصورت بهره‌برداری بیرون بیاید از مقررات مالی برکنار باشد اجازه دادید بدولت که بر طبق ماده چهار آنها را از صورت اداری بیرون بیاورد و بصورت بنگاههای بهره‌برداری در آورد این اجازة بود که مجلس شورای ملی‌داد. اداره آبیاری هم بنده نمی‌خواهم تأسیس کنم. اداره آبیاری مدتها است که هست و بودجه اداره آبیاری را خودتان هم تصویب کرده‌اید در بودجه و در قانون متمم بودجه و بنده هم که مخبر کمیسیون بودجه بودم هیچ کسی تعرضی نکرد و حالا یک‌مرتبه گلتان گرفته است آقای طباطبائی در این مورد گل کرده است. عرض کنم خط آهن میفرمائید که خط آهن هم بایستی بیاید. آنروز هم آقا تشریف داشتید یا نداشتید این کار هم یک فلسفه داشت که گفته شد بودجه خط آهن بمجلس شورای ملی نیاید و عوائد خود خرج مؤسسه‌اش بشود فلسفه داشت روی همین فلسفه هم یک خط آهن با نداشتن هیچگونه قرضه که هیچ سابقه در دنیا ندارد در این مملکت در سرتاسر کشور کشیده شد با عایدات خودش (طباطبائی- البته وقتیکه هستی مردم را بگیرند دیگر قرضه نمی‌خواهد) و بعد هم که شروع کرد بیک ساختمانهائی که متأسفانه حالا بواسطه نبودن مصالح راکد شده است. اما اگر تصدیق میفرمائید اگر این بودجه‌اش می‌آمد به بودجه عمومی و می‌رفت توی شکم بودجه عمومی و برای آن می‌خواستند اعتبار بگیرند برای توسعه آن برای هر مورد بخصوص آن خود آقای طباطبائی یک اشکالی می‌تراشیدند و عملی هم نمی‌شد. شما هر مؤسسه‌ای می‌خواهید وسعت پیدا کند… الآن ملاحظه بفرمائید قانون آبیاری باین سهلی و سادگی چقدر مشگل است از صبح تا حالا یک ماده را رأی داده‌اید (طباطبائی- مجلس این است آقا مشکل است) البته مشگل است بنده میدانم اداره آبیاری اینکه عرض کردم ۴ میلیون و نیم مبلغ قابلی نیست برای آبیاری قابل نیست ولی برای بنده خیلی قابل است برای آبیاری عرض کردم که یک مبلغ خیلی کوچکی است و حالا هم مجدداً می‌گویم البته خیلی کوچک است و به جائی نمی‌رسد برای آبیاری شما زیرا برای هر یک از این پروژه‌هائی که تهیه کرده‌اند تقریباً حداقل برای هر یک ۱۲ میلیون تومان خرج برآورکرده‌اند ملاحظه میفرمائید آقا حالا بهرحال اینکه عرض کردم که بودجه این راما بیاوریم به کمیسیون بودجه و این را دستشان را باز بگذاریم همان فلسفه مورد راه‌آهن است و بنظر بنده حالا هم چون موضوع آبیاری کشور در نظر است باید حقیقاً عمل درش باشد نه حرف. آقایان خاطرتان است خیلی از قوانین است که از اینجا گذشته است و این را در مورد عمل نتوانسته‌اند از آن استفاده کنند. بنده هم نظرم این بود که در این مورد بخصوص از آن استفاده بشود. اینجا فرمودند که بنگاه مستقل آبیاری چطور می‌تواند شرکتی تشکیل بدهیم خیلی سهل است آقا وقتیکه این بنگاه تشکیل شد اعلان منتشر می‌کند اعتبارش هم حاضر است و آقایان وقتی لطف بفرمایند قانون بگذرد داوطلبانی هم هستند الآن. وقتیکه قانون گذشت اعلان می‌کنیم و دعوت می‌کنیم آقا یاینکه میل دارند در یک قسمتهائی که مطالعات آن تمام شده و برای کار حاضر است تشکیل یک شرکتهائی می‌دهیم البته این را نظرمان این است که همان شرکتهائی فرعی را بنگاه آبیاری تشکیل بدهد و خودش هم حق داشته باشد که در آن شرکت وارد بشود که ۵۱ درصد از سهام شرکت را خود دولت خواهدداشت حداکثر را دولت خودش نگاه می‌داد تا وقتی که شرکت بکار یبفتد و آب پیدا شود و بعضی مقررات که پیدا شد و آنوقت که روبراه شد و آماده شد آنوقت سهامش را می‌فروشد. این رویه هست و تا وقتی که مجلس شورای ملی اجازه داد این عمل را خواهدکرد. اگر آقای طباطبائی تا آخر ماده بخوانند بنده تصور می‌کنم که رفع اشکال از ایشان خواهد شد.

جمعی از نمایندگان- کافی است مذاکرات

رئیس- آقای اوحدی

اوحدی- البته آقای وزی کشاورزی میدانند که من هم موافق با خودشان و هم موافق با دولتشان هستم ولی اگر یک مخالفتی با عبارت ماده ۹ می‌کنم لازم است توجه بکنند و تصدیق بفرمایند که عبارت عبارت خوبی نیست در ۳ سطر اول ماده ۹ نوشته شده است که بنگاه مستقل آبیاری مکلف است برای انجام عملیات آبیاری یا زه‌کشی شرکتهائی تشکیل دهد که سرمایه آنها را یا تماماً بنگاه پرداخته یا با شرکت مالکین و یا آنکه کلیه سهام آنها را طرف مالکین تأمین گردد این سه جزء این سه سطر اول پیدا کرده یکی تمام سرمایه را بنگاه بدهد. اگر تمام سرمایه را بنگاه داد دیگر اینجا لفظ شرکت بر این اطلاق نمی‌شود و معنی ندارد. زیرا شرکت معنی واقعی و حقیقیش این است که دو نفر یا بیشتر مالی را با همدیگر مخلوط وممزوج می‌کنند تا بشود بآن شرکت گفت والا بآن نمی‌شود شرکت گفت این معنی شرکت است. پس اگر تمام سرمایه را بنگاه داد این دیگر شرکت نخواهد شد

اعتبار- بانک کشاورزی هم همین حال را دارد.

منشور- بانک رهنی و شرکت بیمه همین جور است.

اوحدی- یک خورده ملاحظه بفرمائید اگر شرکت کرد بنگاه با مالکین این شرکت می‌شود یک شرکت حقیقی که یک مقدار سرمایه می‌دهد و یک مقدار هم سرمایه مالکین می‌دهند این مخلوط می‌شود با همدیگر و مشغول کار می‌شود چنانچه آقای وزیر کشاورزی هم الان بیانات و فرمایشاتی را که فرمودند بیان کردند که قسمت عمده سهام را ما در دست داریم و می‌دهیم پس خودشان را شریک کردند با قسمت عمده سهام بنابراین همه را نمی‌توانند خودشان بدهند و اسمش را بگذارند شرکت باید همانطور که فرمودند قسمت عمده سهام را بدهیم تا شرکت تحقق پیدا کند ولی اگر بنا شد همه سهام را مالکین بدهند این از این ماده خارج است چرا خارج است برای اینکه ماده ۵ گفته که مالکین می‌توانند خودشان با سرمایه خودشان شرکت تشکیل بدهند و تقاضا بکنند از بنگاه که ما می‌خواهیم اینجا سد بسازیم یا فلان عمل آن شرکت را انجام بدهیم در ماده ۵ ما اینطور قید کردیم که خود بنگاه مکلف است بیاید آن عمل را رسیدگی بکند اگر دید حقیقتش صحیح است و درست است نقشه‌ای را هم حاضر کند و بدهد بدست آن شرکت بگوید آقا شما مالکین شریک یکدیگرید این هم نقشه است که ما برداشته‌ایم و مشغول کار بشویید چون این را نوشته دیگر ماده ۹ لغو است زیرا در آنجا ذکر شده است پس فقط باقی می‌ماند یک شق از این شق چیزی که صحیح بنظر می‌آید آن این است که این شرکت را تشکیل بدهد و یک قدری سرمایه مال بنگاه و یکقدر سرمایه مال سایرین تا تحقیق پیدا کند شرکت. این عرایض بنده ا ست نسبت به سه سطر اول و یک جزئی عرایض هم دارم نسبت به سطر آخر زیرا در سه سطر آخر نوشته شده است «چنانچه شرکت یا از افراد سهام داران راجع بقیمت آب و مقررات تنظیمی آبیاری تخلف نماید بنگاه آبیاری می‌تواند تمام سهام را بخد منتقل نموده و قیمت سهام را مطابق نرخ فروش اولیه بشرکت یا صاحبان سهام بپردازد.» بنده عرض می‌کنم که این که نوشته شده اگر تخلف کرد این تخلف تحقیقش بچه نوع باید بشود که این تخلف کرده کی حاکم قضیه است؟ خود بنگاه حاکم قضیه است یا یک بنگاهی باید بگوید که تخلف کرده است. یک محلی است یک رسیدگی است یا صرف عنوان است؟ این مجمل است در این ماده این یکی یکی دیگر نوشته شده است قیمت سهام را از روی فروش اولیه می‌دهند. این بعقیده بنده خوب عبارتی نیست زیرا در موقع فروش سهام (التفات بفرمائید بفرمائید آقای وزیر کشاورزی) یا موقع پس گرفتن سهام هیچوقت نیمشود قائل شد که بیک درجه و یک حالت باقی بماند بعقیده بنده اینطور نمی‌شود که بدون تفاوت باشد اگر آمد بنگاه سهامش را در اول قبول کرد و قمیت هر یک ۱۰۰۰ تومان بود امروز که می‌خواهد بگیرد صد تومان قیمت دارد خوب این چه ضرری است؟ این چه مجازاتی است؟ که سهام اولیه که داده است هزارتومان قیمت اولیه است و حالا که می‌خواهد بگیرد صدتومان قیمت دارد بگوید که هان دیدی مجازات کردم. سهامی که ۱۰۰۰ تومان قیمت داشته من صد تومان ازش پس گرفتم عجب مجازاتی؟ افشار و منشور برای مجازات است؟ کی بود گوینده مجازات؟ (منشور- بنده و افشار هر دو بودیم) خوب میدانم شما که بلد نیستید جواب بدهید آقا (خنده نمایندگان) اگر ترقی داشته باشد این سهام و بخواهند بقیمت اولیه بگیرند ضرر صاحبان سهام است این چه ظلمی است. و اگر بالعکس ارزان باشد نسبت بروز اول این چه ظلمی است. و اگر بالعکس ارزان باشد نسبت بروز اول این چه ظلمی است که بنگاه تحمیل بدولت بکند که سهام هزارتومانی را که امروز صد تومان شده است باید هزار تومان بدهد. بعقیده بنده در آن قسمت اول مقتضی است که همانطور که بیان فرمودند شرکت را با سهام بنگاه آبیاری قید بکنند وآن «جملة تماماً پرداخته را» از این ماده حذف کنند. اجازه بدهید بنده پیشنهادش را می‌دهم و روی آن پیشنهاد توجهی بفرمائید که اسباب زحمت نشود.

وزیر کشاورزی- آقای اوحدی توجه بفرمایند اولاً بنده لازم میدانم از آقای اوحدی اظهار امتنان بکنم که ایشان مردی هستند علاقمند و مخصوصاً در قسمت آب‌کوه‌رنگ که مرتباً تشریف می‌آورند و آب کوه رنگ را تذکر می‌دهند و هر روز هم تشریف دارند پرونده را هم می‌خوانند و بهشان هم عرض کردم آب کوه‌رنگ انشاءالله ممکن است جاری بشود ولی با کمک واقعی افراد واقعاً یک کاری بکنیم که قضیه از جنبه حرف بعمل برسد و عمل هم بایست حتماً با کمک و مساعدت اهم محل باشد و مردم هم که حسن استقبال کرده‌اند خوشبختانه و منتظر تصویب این قانون هستند اما اشکالاتی که آقای اوحدی داشتند اولاً راجع بموضوع شرکتهائی که ما می‌خواهیم تشکیل بدهیم اینها یک نوع نیستند که ما بخواهیم یک تصمیم واحد بگیریم. الان یکی از موارد موضوع گلپایگان است که من باب مثال عرض می‌کنم گلپایگان. موضوع زه‌کشی است که یک باطلاقهائی است که بایستی زه کشی بشود آب آن باطلاقها هم اصلاً مورد مصرف ندارد متأسفانه آنجا هم رفته‌اند و اداره آبیاری مطالعه هم کرده و پروژه هم تهیه کرده و بنده نظر دارم که شاید از کارهای اولیه‌مان همین را قرار دهیم و نظر بنده این است که شاید بتوانیم یک اراضی بیشتری برای کشت تهیه کنیم زیرا از زه‌کشی بدست خواهد آمد که فوق‌العاده مفید خواهد بود. یکی دیگر این که مالا ریائی که در آنجا بومی شده ما آن را مرتفع می‌کنیم. اینجا دیگر شرکتی نیست چه فایده دارد که شرکتی بشود این‌جا نه سهام جمع می‌شود و نه چیزی، فقط اداره آبیاری باید با سرمایه خودش این کار را بکند. این یک شق شق دیگری هم هست همانطور که آقا هم فرمودند یک اشخاصی بیایند مطابق ماده ۵ از ما تقاضا می‌کنند و ما هم برای آنها نقشه برمیداریم و آنها کارمیکنند. ولی در موضوع بهره‌برداری هم البته باید یک مقرراتی را رعایت بکنند که جنبه عمومی دارد ملاحظه بفرمائید الان یک عده می‌آیند تقاضا می‌کنند که یک نهری را با یک عملیات فنی بهره‌برداری در آنجا بکنند و ما هم موافق هستیم ولی در آن موردی که ما می‌خواهیم در آنجا مداخله کنیم همان بهره‌برداری است که میگوئیم آبی را که شما می‌خواهید مصرف کنید باید مطابق قانون و مقررات بهره‌برداری بشود نه اینکه هر طوری که دلتان می‌خواهد بفروشید پس این سهام را که گفتیم بمالکین می‌دهیم با این شرط و این قید که ما در مقرراتمان که برای بهره‌برداری داریم او باید تابع مقررات و نظاماتی باشد که ما برای او تهیه می‌کنیم و یک قسمت دیگر هم که خودتان فرمودید که دیگر نظر بنده اینجا لزومی ندارد و آن موردی است که راجع به شرکتی است که در حدود شیراز است الآن در حدود ۲ میلیون تومان پول حاضر است و پول موجود که این شرکت را تشکیل می‌دهد پرفسور ویندزور هم رفته است به بوشهر که در مراجعت بیاید به شیراز که این کار را اقدام بکند. عرض کردم آنجا همینطور است این قسمت را هم ما البته بآقایان و به آنهائیکه مراجعه کرده‌اند گفته‌ایم که ما حداکثر سهام این شرکت را می‌داریم تا وقتی که کار تمام شد و تا وقتیکه موفق بشویم انشاءالله و کارمان تمام بشود وقتیکه تمام شد البته مطابق این مقررات ما حرفی نداریم که تمام سهام را بآنها واگذار کنیم. پس این قسمت اولیه برای آقا روشن شد اما قسمت آخر سه سطر آخر ماده همانطور که عرض کردم و آقایان هم فرمودند گذاشتن این قسمت برای مجازات است. چنانچه شرکت یا از افراد سهامداران آن از مقررات و انتظامات آبیاری تخلف نمایند بنگاه آبیاری می‌تواند تمام سهام را بخود منتقل نماید و قیمت سهام را مطابق نرخ فروش اولیه شرکت بصاحبان سهام بپردازد ما اینجا فقط یک سازمانی قائل شدیم که اگر وقتی ما سهاممانرا فروختیم بیک شرکتی وقتیکه آبیاری شد و بهره‌برداری شروع شد و دولت هم با حسن نیت سهامش را فروخت بآن اشخاصی که ذینفع هستند آنها بعد از آنکه آب را در دست گرفتند اگر شروع کردند که از مقررات تجاوز کنند مثلاً قیمت آب را زیاد قرار بدهد مثلاُ بگویند قیمت آب ساعت ۱۰ تومان می‌خواهی بخر نمی‌خواهی نخر و یک کشاورزی هم که در آخر زراعت و نزدیک برداشت محصولش می‌باشد مجبور است کلیه هستی‌اش را بفروشد برود آب‌بگیرد. ما گفتیم اگر چنانچه تخلفی را در مورد آبیاری و در مورد فروش آب کرد و از مقررات ما تجاوز و تخلف کرد ما هم حق داشته باشیم که آن سهام مانرا از دست او پس بگیریم. چون مقصود هیئت دولت این بوده است که این سهام را باو بدهد و ازش استفاده بکند و اما اینکه فرمودید که اگر سهم هزار تومانی یا صد تومانی واقعاً در موقع فروش رسید به۵ تومان دلیل ندارد که بخرد بنگاه آبیاری که مجبور نیست بخرد (اوحدی- تخلف کرده است چه طور مجازات می‌کنید) آقا وسائل دیگری هست برای جلوگیری از تخلف هزاران وسیله قانونی در کشور هست و ما ازش استفاده می‌کنیم در این مورد بخصوص هم اگر سهام بنگاه آبیاری را که می‌خریم اولاً بنده پیش‌بینی نمی‌کنم که یک سهامی که در موقع اول تأسی شرکت و در وقتی که یک شرکت تشکیل می‌شود کی قیمتی داشته باشد و پس از آنکه آبی جاری بشود بجای اینکه این سهم قیمتش بالا برود برگردد پائین. این بنظر بنده غیر ممکن است حالا اگر اتفاقاً یک همچو کاری شد ما نمی‌خریم و از این بابت شما نگران نباشید.

بعضی از نمایندگان- کافی است مذاکرات (امیرتیمور- کافی نیست).

رئیس- رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

امیرتیمور- اجازه میفرمائید توضیح عرض کنم.

نقابت- باید قبلاً کسی که مخالف است توضیح بدهد.

رئیس- پیشنهادات قرائت می‌شود. پیشنهاد آقای اوحدی

ریاست مجلس شورای ملی-

بنده پیشنهاد می‌کنم سه سطر اول ماده ۹ بشرح زیر اصلاح شود: بنگاه مستقل آبیاری می‌تواند برای انجام عملیات آبیاری یا زه‌کشی شرکتهائی تشکیل دهد که اقلاً پنجاه و یک درصد سهام سرمایه آنرا پرداخته و بقیه آن تا چهل و نه درصد با شرکت مالکین تأمین گردد.

افشار- پس گرفتند پس گرفتند.

رئیس- پیشنهاد آقای دهستانی: در ماده ۹ در سطر ۷ پیشنهاد می‌کنم بقرار زیر اصلاح شود: در خرید سهام مالکینی که از آب استفاده می‌کنند و قرب جوار دارند حق تقدم خواهند داشت.

یکنفر از نمایندگان – نیستند.

پیشنهاد آقای رضوی: پنده پیشنهاد می‌کنم که جمله زیر بقسمت اول ماده ۹ اضافه گردد:

شرکتهائی که در موقع اجرای این قانون برای این منظور تأسیس شده حق تقدم خواهند داشت.

رئیس- آقای رضوی.

رضوی- عرض کنم البته منظور ماده ۹ این است که سهام متعلق به بنگاه پس از خاتمه عمل باشخاص دیگر مخصوصاً مالکینی که از آب استفاده می‌کنند انتقال داده شود در نقاط جنوب از مدتها پیش التماس و درخواست و خواهشی که داشته‌اند این بوده است که لایحه قانونی بیاید و راهی برای آبیاری باز بشود. آقایانی که در تهران دارند زندگی می‌کنند و از وضعیت شهرستانها استحضار ندارند و وضعیت آبیاری را آنطور که باید استحضار ندارند نمیدانند هر روزی که این قانون زودتر تصویب شود چقدر از مردم ممکن است بیشتر استفاده کنند و این پیشنهادهای دور و دراز همیشه جز اینکه کار را معطل می‌کند برای آن بیچاره‌ها مصرفی ندارد و ناشی از بی‌خبری آقایان است واین کلمه صحیح است را که بالاخره آقایانی که اطلاع دارند از ولایات می‌گویند کاملاً بجا و بمورد می‌باشد و نباید مورد انتقاد واقع شود. عرض کنم موضوعی را که بند پیشنهاد کرده‌ام مربوط به یک شرکتهائی است که از وقتی که شنیده‌اند گفتگوی آبیاری می‌شود با یک وضع خاصی سرمایه‌هائی تهیه کرده‌اند و آنها را برای این مصرف در نظرگرفته‌اند و شروع به تأسیس شرکتهائی کرده‌اند که فردا که این قانون گذشت و دولت خواست با یک اشخاصی وارد مذاکره شود یکعده که ممکن است سرمایه بیشتری داشته باشند حاضر باشند که شرکت کنند این بود که بنده خواستم پیشنهاد کنم که این جمله اضافه شود که اگر در محل‌هائی شرکتهائی وجود داشته باشد که برای این منظور خودشان را آماده کرده‌اند وزارت کشاورزی برای آنها حق تقدم قائل شود و از وجود آنها استفاده کند و تصور می‌کنم قبول این پیشنهاد مانعی نداشته باشد.

وزیر کشاورزی (آقای اعتبار)- عرض کنم اینجا تصور می‌کنم منظور آقا حاصل است الان شما نظری را که فرمودید یک شرکتهائی است و یک اشخاصی حاضر شده‌اند و یک پولهائی هم گذاشته‌اند برای اینکه پس از تصویب قانون شروع بعمل بکنند بنده قطع دارم که اداره آبیاری در درجه اول حق‌تقدم را برای آنها قائل خواهد شد زیرا اول موضوع پول است که برای آنها فراهم شده است در اینصورت شایسته نیست که ما آنها را بگذاریم کنار و دنبال یک اشخاص موهومی برویم این نظر را ملاحظه خواهید فرمود که اداره کل آبیاری تأمین می‌کند و بوسیله همین اشخاص که قبلاً یک شرکتهائی تشکیل داده‌اند اقدام می‌کنند.

رضوی- با این توضیحی که فرمودند بنده مسترد می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد آقای نقابت.

پیشنهاد بجاز ماده ۹ ماده ۹- بنگاه مستقل آبیاری مکلف است برای انجام عملیات آبیاری یا زه‌کشی هر نقطه شرکتهائی با سرمایه بنگاه و سرمایه مالکین تشکیل دهد هرگاه مالکین یا اشخاص دیگر حاضر باشند که تمام یا قسمتی از سهام دولت را خریداری کنند بنگاه آبیاری مجاز است با تصویب هیئت وزیران سهام دولتی را بقیمتی که از طرف هیئت وزیران تعیین می‌شود بفروش برساند و مبلغ حاصل از فروش را طبق ماده ۷ برای امور آبیاری بمحل دیگر تخصیص دهد. در خرید سهام مالکینی که از آب استفاده می‌کنند حق تقدم خواهند داشت.

رئیس- آقای نقابت.

نقابت- عرض کنم چون ماده ۹ خیلی مفصل است اگر آقای رئیس اجازه بفرمایند و تذکر ماده ۶۳ داده نشود چون ماده ۹ یک نصفه صفحه است وچند جزء مختلف هم دارد قدری بیشتر توضیح شود این را خواهش می‌کنم توجه کنید. با اصل موضوع بنده موافقم که شرکتی تشکیل شود. از سرمایه مردم شرکتی تشکیل بدهند و کاربکند و اصل عمل خیلی خوب است و اشکالی ندارد. اما بعضی اشکالاتی حقوقی دارد که بنده لازم دانستم اصلاح کنم و بعرض برسانم اولاً توجه بفرمائید در ماده ۹ لایحه قید می‌شود که سرمایه آنها را تماماً خود بنگاه بدهد یا تماماً را مالکین می‌دهند یا قسمتی بنگاه و قسمتی را آنها بدهند و این را ما اینجا اسمش را گذاشته‌ایم شرکت در قسمتی که یک مقدار سهام را بنگاه بدهد و فرضاً ۹۹٪ خودتان بدهید یا ۹۵٪ بدهید که پنج‌تاش را هم بآنها بدهیم که هیئت مدیره هم از طرف بنگاه تشکیل بشود این اشکالی ندارد. اما اگر قید کنیم که شرکتی تأسیس کنید که صدصد خودتان سرمایه‌اش را بدهید این خلاف قانون است. اگر بانک ملی را مثال زدید بانک ملی قانون مخصوص بخود دارد و مشمول ماده فلان و فلان قانون تجارت نیست یعنی چه دارد کقه بر خلاف قانون تجارت یک مقرراتی داشته باشد که صد در صد خودش سهام داشته باشد، ولی در اینجا اگر این کار را بخواهدی بکنید یعنی بالاخره ۵ نفر هیئت مدیره داشته باشید و تمام سهام مال خود بنگاه باشد این معارضه با قانون تجارت دارد ولی ممکن است قسمتی از سهام باشخاص داده شود و چون بیشتر سهام دست خود بنگاه است ممکن است انتخاب هیئت مدیره هم بدست او باشد و این جور بهتر است و دست ما هم بازتر و آزادتر است. در قسمت دوم ماده هم عبارت «ولی چنانکه پس از خاتمه عمل» این را هم بر دارید زیرا اینجا فروش سهام موکول شده است به خاتمه عمل در صورتیکه ممکن است در خلال عمل همینقدر که کار شروع شد و بجریان افتاد به‌بینند که کار مفیدی است و سهامشان خیلی طالب پیدا کند وبیایند سهامشان را بخرند از اینجهت آن جمله حذف شود که در وسط عمل هم ممکن باشد سهامشان را منتقل بکنند و این عبارت «ولی چنانچه پس از خاتمه عمل» این در پیشنهاد بنده حذف شده است این هم مربوط به قسمت فروش سهام یک قسمت دیگر هم هست در جمله چهارم یک پیشنهاد دیگری هم داده‌ام که راجع بجریمه است در آن قسمت در ماده قید شده چنانچه شرکت یا افراد سهامداران راجع به قیمت آب و مقررات تنظیمی تخلف نمود اولاً افراد سهامداران نمی‌توانند تخلف کنند اگر تخلف کردند این با خود هیئت مدیره است و فرضش از ناحیه خود شرکت است شرکت ممکن است دستور شما را رفتار نکند زیرا هیئت مدیره ممکن است که رفتار نکند و من که سهم دارم کاری ندارم مگر اینکه آخر سال بروم منفعت خودم را بگیرم و فعالیت دیگری ندارم پس عبارت اینکه اگر یکی از سهامداران آمد تخلف کرد آنوقت شما سهام دیگران را بروید بخرید یعنی جرم من تسری پیدا کند بعمل دیگران اینکه صحیح نیست باید این جور قید کنید که اگر شرکت از مقرراتی که بنگاه راجع به قمیت وضع کرده تخلف کرد بنگاه حق داشته باشد دو برابر مورد تخلف کرد بنگاه حق داشته باشد دو برابر مورد تخلف را ازش جریمه بگیرد یا سه‌برابر یا چهار برابر اما حق نداشته باشد که سلب مالکیت اشخاص را بکند و سهام را بخودش منتقل کند این خلاف قانون‌است. اگر این لایحه می‌آمد و یک عبوری از کمیسیون عدلیه می‌کرد این قسمتهایش درست می‌شد. چون بنده از کشاورزی که بهره‌ای ندارم ولی در قسمتها حقوقی و اصولی لازم است این اصلاحات بشود و باینجهت خیلی با عجله هم این پیشنهاد را عرض‌کردم.

وزیرکشاورزی (آقای اعتبار)- قسمت اول پیشنهاد آقای نقابت بنظر بنده با آنچه که در قانون هست تفاوتی نمی‌کند در عمل ولی ایشان اگر اصراری داشته باشند ممکن است عبارت باین صورت در بیاید بنده اشکالی نمی‌بینم. اما قسمت دومش را موافق نیستم و دلیل آن این است که نوشتیم پس از خاتمه عمل و موکول کردیم فروش سهام را بخاتمه عمل و این نظر را خود بنده نداشتم خیلی. ولی متخصص آبیاری ما این نظر را کاملاً مفید دانست و نظرش این بود که ممکن است در ضمن عمل عین بیانی را که آقا فرمودند وقتیکه ما شروع کنیم بکار و کار به نصفه که رسید یک داوطلبانی پیدا شوند و سهام ما را هم بخرند ولی ما نباید بفروشیم و بایستی ما حتماً در مورد ساختمان بخصوص چون ما مواجه خواهیم شد با ساختمانهای مهم با سدهای مهم با تونل‌هائی که همه نقشه برداری شده است این را اشخاص نمی‌توانند تمام بکنند و بالاخره اگر ما کار ناقص را بدست اشخاص بدهیم ممکن هم هست که تمام کنند ولی خوب تمام نمی‌کنند و مثل دولت تمام نمی‌کنند از این جهت نظر این شد که ما ساختمان را وقتی که تمام کردیم و عمل بهره‌برداری که شروع شد سهام‌مان را بفروشیم پس منظوری را که از تنظیم این ماده داشتیم این بود که اولاً ساختمهانهائی که مشغول شده‌ایم یعنی شروع شده از طرف بنگاه آبیاری تعقیب و تمام شود و دوم اینکه وقتی که بهره‌برداری شروع شد سهام ما را بهتر ازمان می‌خرند ولی نصفه کاره هنوز معلوم نیست. ممکن است واقعاً این آب را که ما در نظر داشتیم پیدا بشود و یا پیدا نشود ولی وقتی که پیدا شد خریدار سهام و طالب سهام بیشتر خواهد بود و سهام قیمت بیشتری پیدا خواهدکرد. باین جهت بنده نمی‌توانم با این قسمت پیشنهاد آقا موافقت کنم. اما در قسمت آخر این جا اگر نظری باشد در این ماده ما مقید شده‌ایم که سهام‌مان را باشخاصی که از این آب استفاده می‌کنند در درجه اول بفروشیم اگر یک قدری وضع عمل را توجه کنید موافقت خواهید کرد مثلاً چند ده چهار ده و پنچ ده شش ده در پائین دست آب واقع شده باشد یک مقرری هم برای این وضع شده است که ده اول مثلاً ۴ ساعت آب بگیرد و ده دوم دو ساعت وهمینطور یک ترتیباتی دارد اگر چنانچه ده اول که صاحبان سهام ما خواهند بود و حق دارند از این شرکت آب بخواهند از آن حدودشان تخصلی بگنند یعنی از آن ساعتی را که برای آنها مقرر است چون سر آب هم هستند بخواهند تخلف کنند و خواسته باشند بیشتر از ساعات مقرر آب ببرند وقتیکه ما او را تهدید کردیم که سهمت را ازت پس می‌گریم البته آنها هم زا اجحاف خودداری خواهند نمود می‌فرمایند بدو برابر خسارت محکوم کنیم چطور می‌شود این کار را کرد؟ بایستی یک چند نفر را بفرستیم که بروند بازدی کنند به بینیم عملی که او کرده و خسارتی که ناشی از عمل او بوده چه مبلغ بوده و بعد خبره برودواوبرود بمحکمه و بالاخره او عمل خودش را همینطور مدام تعقیب کند ولی بنظر بنده وقتی این را تهدید کنیم که سهام خود را پس خواهیم گرفت و تو نباید مرتکب این عمل بشوی وقتی که کردی این حق استفاده از تو قطع خواهد شد او این عمل را مرتکب نخواهدشد. از این جهت بنده در قسمت اول این پیشنهاد که تفاوت با این ماده نمی‌کند وعبارت آن شاید منقح‌تر باشد عرضی ندارم و در قسمت دوم هم که عرض کردم همان است نظرمان این است که ما آن را تهدید کنیم که تخلف نکنند اساساً

نقابت- چون قسمت اول را قبول فرمودند که جزء لایحه می‌شود اما قسمت دوم که بعد از ختم عمل بفروشد این خوب منطقی است بد هم نیست. ما خواستیم سرمایه‌شان راکد نباشد حالا که خودشان میل دارند راکد باشد اشگالی ندارد قسمت دوم را بنده پس می‌گیرم ولی در قسمت سوم پیشنهاد مجددی دارم که بعد توضیح عرض‌می‌کنم.

رئیس- این پیشنهادها که تمام نمی‌شود آقایان ماشاءالله هی پیشنهاد می‌دهند (بعضی از نمایندگان – ختم‌جلسه) بنده برای اینکه وقت بیشتر باشد از آقایان خواهش کردم و همه هم ساعت ۴ قبل از ظهر حاضرند ولی آقایان وزراء خیلی دیر تشریف می‌آورند بنده بعد از آنکه آقایان از ساعت چهار صبح حاضرند زیادتر و دیرتر از ظهر نمی‌توانم آقایان را بنشانم. وسائل نقلیه هم مشگل است و اسباب زحمت است. خواهش می‌کنم آقایان وزراء هم اگر کار دارند خیلی زود تشریف بیاورند که ظهر مجلس را ختم‌کنیم.

- تقدیم لایحه استخدام شش نفر از اتباع آمریکا برای وزارت خواربار

(۴- تقدیم لایحه استخدام شش نفر از اتباع آمریکا برای وزارت خواربار)

وزیر خواربار- این لایحه‌ای است برای استخدام ۶ نفر متخصص آمریکائی برای وزارت خواربار که تقدیم می‌شود (صحیح است)

- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

(۵- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه)

رئیس- اگر تصویب میفرمائید جلسه را ختم کنیم. (صحیح است) جلسه آتیه روز یک شنبه ۲۵ چهار ساعت پیش از ظهر

(مجلس نیمساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- حسن‌اسفندیاری