مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ آذر ۱۳۰۵ نشست ۴۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ آذر ۱۳۰۵ نشست ۴۱

جلسه ۴۱

(مجلس دو ساعت قبل از ظهر برپاست آقای طباطبائی دیبا نایب رئیس تشگیل گردید .)

(صورت مجلس یوم یکشنبه بیستم آذر ماه را آقای ضیاء قرائت نمودند )

نایب رئیس – در صورتمجلس اعتراضی نسبت؟ (اظهار نشد )

نایب رئیس – صورتمجلس تصویب شد . در جلسه

سابق چون اکثریت نبود رای به شور دوم قانون بلدی گرفته نشد. فعلاً رای گرفته میشود . رای میگییم برای ورود در شور دوم آقایانی که موافقند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

نایب رئیس – تصویب شد ارجاع میشود به کمیسیون داخله . پیشنهادی هم از طرف آقای فهیمی راجع به قانون بلدی رسیده است مراجعه به کمیسیون میشود .

از طرف جمعی از نمایندگان پیشنهادی تقدیم شده است قرائت میشود.

(بشرح ذیل قرائت شد)

مقام مقدس مجلس شورای ملی – امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد می نماییم خر نمره دو بعداً کمیسیون داخله راجع به امور صحیح را جزء دستور امروز قراردهند .

حائری زاده – اصل انقلاب . میر ممتاز – حق نویس – نظام مافی – دکتر طاهری

نایب رئیس – پیشنهاد آقای نظامی و دادگر هم در زمینه است.

حاج اسدالله زوار – بنده اخطار نظامنامه دارم

نایب رئیس – بفرمائید –

زوار – بنده از نطق قبل از دستور می خواستم استفاده کنم

حائری زاده گفتند دستور

( همهمه نمایندگان)

یکنفر از نمایندگان – در نظامنامه همچو چیزی نیست

(همهمه …)

نایب رئیس – مجلس رای داد. رای می گیریم به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام فرمایند.

(بعضی قیام نمودند)

عده ای از نمایندگان – ( با همهمه ) کدام پیشنهاد؟

نایب رئیس – پیشنهاد مجدد قرائت میشود

(مجدداً شرح فوق قرائت شد)

نایب رئیس – هریک از آقاین توضیح می دهند بفرمایند . آقای دادگر : بفرمائید

دادگر عرض می کنم مدتها است از طرف تمام آقایان نمایندگان بدون تفاوت اظهار علاقه مفرط نسبت به صحیحه میشود و البته علاقه اگر همینطور لفظی باشد فایده ندارد و باید وقتی مستحق شود که یک وسیله و یک راهی برا انتظام امور صحیح در نظر گرفته شود در مجلس شورای ملی هم وقتی اینطور مطالب می خواهد یک لباس رسمی بپوشد در ضمن یک لایحه قانونی می آید بمجلس و مطرح میشودبعد به موقع اجرا و استفاده می رسد. ما همه مان در این قضیه ابراز علاقه کرده ایم و حالا که این مسئله آمده است بمجلس و مهیا است تقاضا میکنیم جزو دستور شود.

نایب رئیس – آقای میرزا عبدالله خان وثوق

میرزا عبدالله خان وثوق- بنده موافقم

نایب رئیس – آقا روحی

روحی- موافقم

نائب رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – موافقم

نائب رئیس – آقای نظامی

نظامی – موافقم

نائب رئیس – آقای بهار

بهار – بعقیده بنده این قسمت یک تزاحمی با نظامنامه وزارت معارف و با قانون اساسی پیدا کرده است و برای اینکه بهتر بشود در این موضوع مطالعه کرد خوب است آقایان موافقت بفرمایند که لااقل این لایحه را جلسه بعد عقب بیفتد که ما بتوانیم در خارج یک مذاکراتی در اطاف این موضوع بکنیم و در جلسه بعد مطرح شود

نائب رئیس – آقای وثوق

میرزا عبدالله خان وثوق – اگر این خبر کمیسیون یک شوری


Page 3 missing

مجلس و بنشینند که بدانند مجلس چه توجهی باین قانون دارند و آنجا هم مامورین اجرای این قانونند

مخبر – خاطر محترم آقای آقا سید یعقوب مسبوق است که جریان طرحهای قانونی و لوایح قانونی هر کدام یک صورت خاصی دارند و این طرح بخصوص در کمیسیون همینطور که در مقدمه لایحه هم ذکر شده است مطرح شده است که با حضور وزرای محترم معارف و فوائد عامه و معاون وزارت داخله نه یک جلسه بلکه سه یا چهار جلسه با حضور آقایان این مسئله مورد مذاکره بوده است و بالاخره با حضور آقایان هم تصمیم گرفته شده است همین طور که ملاحظه میفرمائید و الان هم وزیر معارف و معاون وزارت فوائد عامه حاضر هستند و اطلاع داده میشود که نماینده وزارت داخله هم بیاید و تلفون هم میشود بمعاون وزارت داخله که حاضر شوند و مجلس هم کار خودش را میکند .

بعضی از نمایندگان مذاگرات کافی است

امامی – بنده مخالفم با کفایت مذاکرات .

نائب رئیس – بفرمائید .

امامی – عرض میکنم یک طرحی آمده است بمجلس که کاملاً مخالف با قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی است و در حقیقه مجلس میخواهد این را با یک نظر خیلی کوچکی بنگرد و بزودی بگذراند در صورتی که من تصور میکنم بعد از گذراندن در عمل دچار اشکالات شدیدی خواهد شد . د راین صورت خوب است آقایان اجازه بدهند در اطرافش مذاکره شود و مخالف با موافق حرفهایشان را بزنند . آن وقت رای داده بشود .

نائب رئیس – رای میگیریم بکفایت مذاکرات آقایان موافقین قیام فرمایند

(عده قیام نمودند )

نائب رئیس – تصویب نشد . آقای زوار .

حاج اسد الله زوار – بنده تصور میکنم که اصولاً در کارهای مملکتی ما یک دستوری داریم که دستور مقدسی است

( العلم علمان علم الا بدان و علم الدیان ) و بنده خیلی متاسفم از اینکه در یک مسئله مهمی که طرف علاقه ماست این طور مذاکره شود در صورتی که اشد اقتضا را دارد که آقایان نسبت به این قبیل مسائل توجه بکنند . و بنده در بادی امر توجه می کردم به مجرد اینکه این لایحه بمجلس آمد آقایان تصویب می کنند و حالا هم استدعا میکنم که آقاین دقت خودشان را در لوایح بکنند .

و این لایحه که آمده است بمجلس تمام موادش فوراً تصویب شود .

نایب رئیس – آقای امامی

امامی – در اینکه از وقتی که آقای دکتر حسین خان بهرامی متصدی کارهای صحیحه شده اند یک قدمهای مهمی برای صحیحه برداشته اند که حقیقتة این قدمها قابل توجه است هیچ جای تردیدی نیست ولی از آن طرف ما نباید قوانینی را که وضع می کنیم احساسات را مدخلیت بدهیم بنده تصور می کنم این طرحی را که آقایان پیشنهاد کرده اند و کمیسیون محترم داخله هم تصویب کرده اولاً در اینجا موافقت نظر دولت تحصیل نشده است زیرا از قراری که بنده در خارج شنیده ام آقای وزیر معارف کاملاً با این طرح مخالف بوده اند و آقای وزیر داخله هم مخالف بوده اند خود وزارت فوائد عامه هم مخالف بوده است بعلاوه طرحها و قوانینی که می آید بمجلس و باید موافقت نظر دولت جلب شود دیگر اینکه بنده تصور میکنم که این طرح اساساً با اصل نوزدهم قانون اساسی مخالفت دارد به جهت اینکه اصل نوزدهم می گوید : تاسیس مدارس به مخارج دولتی و ملی و تحصیل اجباری باید مطابق قانون وزارت علوم و معارف مقرر شود و تمام مدارس و مکاتب باید در تحت ریاست عالیه و مراقبت وزارت علوم و معارف باشد در اینصورت بنده تصور میکنم اساساً این طرح با قانون اساسی مخالفت دارد برای اینکه در اینجا ما تحصیلات عالیه را در تحت ریاست صحیحه می گذاریم آقایانی که در کمیسیون تشریف داشته اند گمان کرده اند با تبصره ای که در ماده اول پیشنهاد کرده اند


رفع محظور را کرده اند در صورتیکه بعقیده بنده ماده اول و تبصره کاملاً مخالف با مادة دوم است که خود آقایان در اینجا پیشنهاد کرده اند زیرا در تبصره مینویسد : اداره کل صحیه در قسمت مدارس طب . قابلگی . دوا سازی و دندانسازی تحت ریاست عالیه وزیر معارف پرگرام بودجه و تشکیلات آنرا مرتب خواهد نمود در ماده دوم کاملاً اداره صحیه را در تحت نظارت وزارت داخله قرار داده و مینویسد : ادارة صحیه مکلف است تمام پراگرام ها ، بودجه ها ، تنظیمات تشکیلاتش را در تحت ریاست وزارت داخله بدهد . چطور میشود یک اداره در آن واحد تحت ریاست دو وزارت خانه باشد . بعقیدة بنده این مخالف با قانون اساسی است و عملاً هم دچار مشکل خواهد شد

معاون وزارت فوائد عامه – بنده در این قسمت چون نمایندة محترم راجع بقسمت وزارت فوائد عامه صحبت فرمودند مختصراً عرض میکنم بطوریکه مذاکره میشود اساساً آقایان نمایندگان معلوم میشود نسبت بصحیه توافق نظری دارند منتهی در موادش بعضی نظریات هست که مخالف با قانون هست یا نیست ؟ و در آن موضوع البته فرمایشاتی خواهند کرد ولی در قسمت راجع بفوائد عامه و قسمت موسسه پاستور در کمیسیون هم مذاکره شده و قرار شد همانطور که لایحه تنظیم شده بشود منتهی در قسمت موسسات دفع آفات حیوانی به ترتیبی که متخصصش در وزارت فوائد عامه است عمل خودش را خواهد کرد ولی قسمت موسسه پاستور جزء صحیه باشد

نائب رئیس – آقای بهار

بهار – خیلی خوشوقت میشدم که آقایان عرایض بنده را در مورد تاخیر طرح این لایحه می پذیرفتند تا این قضایا و اشکالات حل میشد و شاید بعد از تنفس هم ممکن بود مطرح بشود . متاسفانه موافقت نفرمودند . اساساً در مورد گذراندن لوایح ما حق نداریم اشخاص را در نظر بگیریم و الا اگر از این نقطه نظر ما بایستی لوایح را بگذرانیم بالاخره بنده خیلی حقوق بیش از اینها را برای آقای بهرامی قائل میشدم برای اینکه مراتب علمی و فضلی و پشت کارایشان و بالاخره انرژی و زحمات ایشان را بیشتر از آقایان کاملا اطلاع دارم و این یک لایحه قانونی است که ما درایم رای میدهیم و طرح قانونی که از طرف یک نفر یا جمعی از وکلاء بمجلس پیشنهاد میشود باید تمام جنبه هایش از نقطة نظر نظامات و قوانین و تشریفات یک طرح قانونی باید محفوظ بماند . باید اول مراقبت شود که این طرح قانونی تماس با یک قانون ثابت فوق العاده یا عادی سابق نداشته باشد . باید بر خلاف قانون اساسی نباشد . باید با نظامنامه هائی که برای وزارت خانها نوشته شده است مخالفت نکند باید در تمام کمیسیونهائی که مربوط باین موضوع است سیرکند . بنظر تمام کمیسیونها برسد با نمایندگان وزارتخانهائی که مربوطند بآن طرح در کمیسیونها شور بعمل بیاید . تمام این مقدمات را باید یک طرح قانونی طی کند بعد بیاید در مجلس الا صرف اینکه این طرح قانونی در عمل بحقوق فلان مدیر فعال کمک خواهد کرد . بصرف این احتمال و بصرف اینکه منظور مقنن یک شخص فعال و یک شخص محترمی است مجلس نمیتواند تمام این ترتیبات را کنار بگذارد و این مراعات ها را در مورد یک طرح قانونی نکند عرض بنده در این قسمت بود . این طرح از یک طرف با اصل نوزدهم قانون اساسی چنانچه آقای امامی فرمودند اصطکاک و مزاحمت پیدا میکند و از طرف دیگر با قانون وزارت معارف تماس پیدا میکند و اسباب مزاحمت میشود و الغاء یک اصل از قانون وزارت معارف را ایجاد میکند بعلاوه این طرح رفته است به کمیسیون داخله و از کمیسیون داخله بر گشته است در صورتی که بایستی بکمیسیون معارف میرفت و کمیسیون معارف و کمیسیون داخله با شرکت نمایندگان وزارت معارف و داخله مینشستند و در این کار مطالعه میکردند این هم بعمل نیامده است خود بنده که مخبر کمیسیون معارف هستم هرچه انتظار کشیدم که این طرح بیاید آنجا هم درش یک امعان نظری بکنیم نیامد زیرا بالاخره یک طرفش معارف است و یک طرفش داخله . این یک گفتگوئی است بین دو وزارتخانه . همان طور که بایستی در کمیسیون داخله در این باب مطالعه بشود


بایستی در کمیسیون معارف هم از نقطه نظر جنبة معارفی بیاید و مطالعه شود شاید ما دلایلی اقامه میکردیم که این طرح اصلاً مسترد شود یا موادی بر او اضافه میکردیم که امروز اسباب مخالفت نشود . بالاخره هیچ کدام از این ملاحظات بعمل نیامده است حالا بچه لحاظ ؟ بنده نمیدانم .از این همة اینها گذشته این با یکی از اصول مسامة دنیا هم مخالف است و آن این است که در تمام مدارس در تحت نظر وزارت علوم باید اداره شود بنده بقسمت انیستو پاستور و موسسات دفع آفات حیوانی کار ندارم . بنده اشکالم راجع باین قسمت است که مدارس باید در تحت نظر وزارت علوم اداره شود . بایستی بالاخره وزارت علوم مشغول تهیه بودجه و جلب معامین و بالاخره نوشتن پراگرام و تمام مقدمات یک مدرسه باشد بایستی محصلین در سایة وزارت علوم تحصیلات خودشان را تمام بکنند و دیپلم وتصدیقنامة که می گیرند بامضای وزارت علوم مصدق باشد . هیچوقت در هیچ جای دنیا یک ادارة نمیتواند دارای مدرسه باشد . زیرا مدرسه (چه مدرسه طب . چه مدرسة سیاسی . چه مدرسة دارالفنون ) مربوط بادارات دولتی نیست زیرا اشخاصی که میروند مدرسه درس بخوانند برای این نیست که نوکر دولت بشوند . ممیروند درس بخوانند و تحصیل علم بکنند .پس مدارس بایستی از تحت نفوذ ادارات آزاد و خارج باشد و مربوط باشد بجامعة عامی مملکت که مظهر تام و تمام آنها وزارت علوم است . این اصل هم بعقیده بنده در اینجا زیر پا گذاشته شده است این اصل مسلم این قاعدة کلی این قاعده طبیعی هم در اینجا مراعات نشده است بنده در قسمتهائی که مربوط است بعمل صحیه کاملاً موافقم و حتی عقیده دارم که تمام قسمتای صحی از قبیل مریضخانة بلدی مریضخانة نظمیه و سایر مریضخانها و آنچه مربوط بعمال صحی است و ارتباط با دولت دارد تمام اینها باید در تحت نظر ادراة صحیه باشد و حتی بنده معتقدم که باید وزارت صحیه در مملکت باشد و امثال آقای بهرامی هم وزیر صیحه بشوند و تمام دوائر مربوطة بصحیه هم در تحت نظر ایشان باشد ولی این مسئله بهیچ وجه مستلزم این نیست که مدرسة طب هم در نظر صحیه باشد . مدرسه طب یک قسمت خاصی است و شاگردهای آن مدرسه نباید بالاخره مربوط به دوائر دولتی و بالاخره بجنبة استخدامی باشند . بایستی اینها با یک شأن خاصی تربیت شوند و تصدیقنامة آنها باید یصحیه وزیر علوم مملکت باشد تا اینکه اگر خواستند با این دیپلم بروند در خارج مملکت درس بخوانند و این دیپلم را نشلان بدهند رسمیت داشته باشد . مدیر صحیه معمول نیست که تصدیقنامة شاگردان مدرسة طب را صحه بگذارد . این مراجعه بمدرسه ، تهیه پراگرام ، تشخیص معلمین عالم از غیر عالم ، اینها تمام با وزارت علوم است اگر آقای بهرامی بالاخره در این قضایا شوق داشته باشند بنده بالاخره بهتر میدانم که ایشان وزیر صحیه باشند یا وزیر معارف باشند . مقامات ایشان پیش بنده کاملاً محفوظ است . هیچ مخالفتی با مقامات ایشان ندارم ولی از نقطة نظر قانونی عرض کردم که این طرح با قانون اساسی و قوانین مملکتی مخالف است ، سیر طبیعی خود را هم در مجلس نکرده . بکمیسیون معارف باید بیاید نیامده است .از همه اینها گذشته بنده مخالف هستم که مدارس عالیه ما در تحت نظارت ادارات گذاشته شود . مدارس بایستی در تحت نظارت عالیة وزارت علوم باشد . چنانچه قانون اساسی هم تصریح میکند .

وزیر معارف – با نطق خیلی غرائی که آقای بهار فرمودند بنده دیگر لازم نمی دانم شرحی عرض کنم و این هم که صحیح بایستی توسعه پیدا کند هیچ محل شک نیست زیرا اگر صحت مزاج نباشد چیزهای دیگر که فراغ آنست ناقص خواهد بود . پس باید صحیه توسعه و بسط پیدا کند ولی در این لایحه یک اشتباهی گویا شده است در ماده اول آن که مینویسد (کلیه موسسات صحی مملکتی و بلدی ، صحیه نظمیه ها ، مدرسة طب ، مدرسه قابلگی ، دوا سازی ، دندانسازی و موسسه پاستور د رادارة کل صحیه متمرکز خواهد شد ) بعد در تبصره مینویسند ( ادارة کل صحیه در قسمت مدارس طب قابلگی ، دوا


سازی و دندانسازی تحت ریاست عالیة وزیر معارف پرگرام بودجه و تشکیلات آنرا مرتب خواهد نمود ) در صورتیکه همانطور که آقای امامی فرمودند قانون میگوید این مدارس عموماً در تحت نظر وزارت معارف است نه وزیر معارف . وزارت معارف خودش دستگاهی است . د رانجا شورای معارف هست . ادارات دیگر هست وزارت معارف یک ترتیباتی دارد . مدارس از ابتدائی شروع میشود میرود تا متوسطه و بعد میرسد بمدارس عالیه از قبیل طب و حقوق و همینطور اینها تقسیماتی دارد و تمام راجع بوزارت علوم و معارف است . قانون هم وزارت معرف گفته نه (وزیر معارف ) و اینجا میگوید (وزیر معارف ) و بنده نمی دانم این چطور با اصل قانون اساسی موافقت پیدا میکند ؟ در آنجا وزیر معارف را در نظر نداشته است بلکه وزارت معارف را در نظر داشته است عرض کردم وزارت معارف یک دستگاهی است که از مدارس ابتدائی شروع میشود تا عالی و برای هر یک از اینها خود مجلس قوانینی را وضع کرده است برای اداره معارف خود یک قوانینی را وضع کرده است و اینها هر یک حقوقی دارند و یک کاری دارند که مجموع آن را میگویند وزارت معارف . پس اگر ما همینطور که اینجا نوشته شده است بگوئیم در تحت نظر وزیر معارف باشد در حقیقت یکی از آن اصول مسامه که خود مجلس وضع کرده است نقض شده . بعلت اینکه وزیر معارف یک شخص عادی است تغییر هم پیدا میکند اما دستگاه وزارت معارف هیچوقت تغییر پیدا نمیکند و یک قوانین مرتب و منظمی دارد . بنده نمیدانم چطور این را توانسته اند با قوانین مملکتی وفق بدهند ؟ همانطور که آقای ملک فرمودند مدرسه طب برای ساختن طبیب است و این مربوط بادارات دولتی نیست . البته طبیب که از مدرسه بیرون آمد ممکن است مستخدم دولت بشود ولی ممکن هم هست در خارج برود کار کند اساساً مدارس یک رشته دارد شاگرد باید از مدرسة ابتدائی بیرون بیاید و برود بمدرسة متوسطه و از مدرسه متوسطه که بیرون آمد برود بمدرسة عالیه . آنوقت آنجا تقسیم میشود . یک دسته میرود بمدرسة طب و یک دسته میرود بمدرسة حقوق . این یک دسته زنجیری است که اگر یکی از آنها پاره بشود دیگر وزارت معارف معنی ندارد . وزارت معارف باید طبیب درست بکند طبیب حاضر بکند آنوقت ممکن است جای دیگر برود و بالاخره ممکن است بهیچ یک از اینها داخل نشود . خودش برود یک مطبی باز بکند . مجبور نیست این کار را بکند در هر صورت اعتراضی که فعلاً بنده میبینم این است که در اینجا نوشته است اینها در تحت ریاست عالیه وزیر معارف خواهد بود . در صورتی که قانون بر خلاف این است و بایستی در تحت قواعد و قوانین وزارت معارف باشد (بر طبق تمام آن اصولی که خود مجلس تصدیق کرده است ) در اینصورت بعقیدة بنده در این طرح خوب است دقت و تجدید نظری شود و بیک ترتیبی نوشته شود که مزاحمت با قانون نداشته باشد .

نائب رئیس – آقایان ثقه الاسلامی و فیروز آبادی پیشنهاد کرده اند این طرح از دستور امروز خارج شود

(بمضمون ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهاد میکنم که این طرح قانونی از دستور امروز خارج شود –

ثقه الاسلامی – بنده پیشنهاد میکنم که از دستور امروز خارج شود فیروز آبادی

نائب رئیس – آقای شریعت زاده

یک نفر از نمایندگان – پیشنهاد کننده باید توضیح بدهد .

نائب رئیس – بسیار خوب توضیح دهید .

فیروز آبادی – عرض میشود که …

نائب رئیس – آقای ثقه الاسلامی

ثقه الاسلامی – بنده با این طرح توسعة موسسات صحی مخالف نیستم ولی اینطور که نوشته اند : مدرسه طب ، قابلگی ، دوا سازی و ندانسازی‌ ، جزو اداره صحیه باشد آنوقت


وزارت معارف ما بکلی منحل میشود و فردا می آیند میگویند مدرسة فلاحت هم باید جزو وزارت فوائد عامه باشد یا مدرسة حقوق جزء عدلیه باشد آنوقت تمام مدارس از تحت نظر وزارت معارف بیرون میرود پس ا ین مسئله باین بزرگی آنوقت بچه درد خواهد خورد و فائدة وزارت معارف چه خواهد بود ؟ بعلاوه بنده تصور میکنم این ماده بر خلاف ماده نوزدهم متمم قانون اساسی خواهد بود و ماها در اینجا قسم خورده ایم که مخالف قانون اساسی کاری نکنیم . عقیدة بنده این است چنانچه تا بحال بوده از حالا به بعد هم این مدارس جزو وزارت معارف باشد و این موسسات صحی چنان که پیشنهاد شده است ما رای بدهیم جزء صحیه باشد

نائب رئیس – آقای شریعت زاده

شریعت زاده – بنده در مورد مباحثه در کلیات عقایدی دارم و آن این است که وقتی در کلیات مباحثه میشود باید اساساً نظر آقایان نمایندگان محترم بر این باشد که وضع این قانون از نقطة نظر حدود و اختیاراتی که برای موسسة صحیه لازم است ضرورت دارد یا نه ؟اگر این اصل مورد تصدیق باشد باید تصویب کرد و وارد در شور مواد شد منتهی آنوقت نسبت بمواد اگر یک اعتراضی هست در نتیجة مباحثات و شور بوسیلة پیشنهادات اصلاح خواهد شد – ضمناً میخواهم بعرض آقایان برسانم که از نقطة نظر اصول خود بنده هم با مادة اول این قانون شاید مخالفت داشته باشم و بیک توضیحاتی محتاج باشیم ولی این مخالفت و این علت مجوز این نیست که با اصل این طرح امروز مخالفت کنیم . بالاخره ما وقتی که موسسة صحیه را لازم میدانیم قطعاً باید تصدیق کنیم که یک حدود و اختیاراتی هم داشته باشد تا بتواند اقلا کار کند و ابداً نظر این نیست که با قانون اساسی مخالفت شود خود بنده اگر احساس کنم که یک مادة بر خلاف قانون اساسی است با تمام قوا با آن ماده مخالفت خواهم کرد . پس در موقع مذاکره در کلیات این مباحثات بعقیدة بنده مورد ندارد

نائب رئیس – آقای احتشام زاده

بعضی از نمایندگان – (با همهمه ) رای بگیرید

نائب رئیس – خوب . رای میگیریم آقایانیکه موافقند با این پیشنهاد آقای ثقه الاسلامی راجع بخروج این لایحه از دستور قیام نمایند

(عدة کثیری قیام نمودند‌)

نائب رئیس – تصویب شد . خبر کمیسیون بودجه راجع بموسسات معارف مطرح است .

آقا سید یعقوب – دستور یک ترتیبی دیگر داشت چرا بهمان ترتیب عمل نمیشود ؟

نائب رئیس – دستور همان است تغییر نکرده

شیروانی – لایحه اتوبوس رانی مقدم بود .

نائب رئیس – آقای حائری زاده

حائری زاده – چون بعضی اصلاحات بنظر بعضی آقایان راجع بلایحه اتوبوس رانی رسیده بود که با موافقت نظر آقای وزیر فوائد عامه باید اصلاح شود لذا عقیدة آقایان این است که این لایحه در جلسات بعد جزو دستور باشد .

روحی (مخبر کمیسیون فوائد عامه ) – اجازه میفرمائید ؟

نائب رئیس – بفرمائید

مخبر – بنده لایحه اتوبوس رانی را از دستور امروز خارج میکنم

(خندة نمایندگان )

یکنفر از نمایندگان – محتاج به رای است .

آقا سید یعقوب – مخبر تقاضای خروج از دستور کرد

(خبر کمیسیون بودجه راجع بموسسات معارف بشرح ذیل قرائت شد )

کمیسیون بودجه لایحه نمره ۳۱۸۳۱ وزارت معارف را ….

فیروز میرزا – این چه چیز است که خوانده میشود ؟ لایحة اتوبوس رانی چه شد؟


نائب رئیس – مخبر پس گرفت

(همهمه نمایندگان )

فیرزا میرزا – بسیار خوب مخبر پس گرفت

( همهمه نمایندگان )

عراقی اجازه میفرمائید

نائب رئیس – بفرمائید

عراقی- اگر از دستور باید خارج شود مجلس باید رای بدهد مجلس که رای نداد .

حائری زاده – مخبر از دستور خارج کرد

یکنفر از نمایندگان – مخبر حق ندارد

(خنده نمایندگان )

یکنفر از نمایندگان – تنفس

نائب رئیس – اجازه میدهید چند دقیقه تنفس داده شود .

(خندة نمایندگان )

در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از سه ربع ساعت مجددا تشگیل گردید )

نائب رئیس – آقای وزیر مالیه

وزیر مالیه – بطوریکه چند روز قبل در مجلس بعرض آقایان نمایندگان رسید و در کمیسیون بودجه هم مذاکره شد لایحه برای چهار دوازدهم بقیه امسال تقدیم مجلس میشود و بعضی از مخارج هم که اضافه بر بودجه لزوماً پیش میآمد صورت آنهم عنقریب تقدیم مجلس شد عجالتاً لایحه چهار دوازدهم تقدیم میشود و استدعا میشود هر چه زودتر بموقع تصویب برسد تا لایحه ای هم که برای بعضی مخارج فوق العاده لازم است بعرض برسد یک لایحه مختصری هم هست راجع بحقوق آقای شمس العاماء که تقدیم میشود ( در لایحه فوق الذکر را تقدیم نمودند )

نائب رئیس – مراجعه میشود بکمیسیون بودجه

وزیر مالیه – دیگر اینکه از طرف وزارت مالیه راجع بمنتظرین خدمت یک لایحه بمجلس تقدیم شده است و چون این فقره متعلق بسال گذشته است و یک جمعی انتظار دارند لذا استدعا میشود آن لایحه هم در دستور آتیه گذارده شود که زودتر بگذرد

نائب رئیس – پیشنهادی از طرف آقای یاسائی رسیده قرائت میشود

(بشرح ذیل خوانده شد )

بنده پیشنهاد میکنم راپرت کمیسیون بودجه راجع بموسسات جدیدة معارف مطرح و راپرت کمیسیون فواید عامه راجع باتوبوس رانی از دستور امروز خارج شود

نائب رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – بنده توضیحات مفصلی ندارم لایحه از طرف دولت چندی است بمجلس آمده و راجع است بموسسات جدیده وزارت معارف و تعمیر ابنیه مدارس در ولایات هم خیلی لازم است که تا هوا مساعد است این لایحه زودتر بگذرد که تا دیر نشده بتوان تعمیراتی بعمل آورد . زیرا زمستان است و هوا نا مساعد خواهد شد – از این جهه بنده این پیشنهاد را تقدیم کردم که آن راپرت را مقدم بدارند تا زودتر تکلیفش معلوم شود – و در قسمت اتوبوس رانی بعقیده بنده چندان عجله زیادی لازم نیست و ممکن است بعد مطرح شود

نائب رئیس – آقای عراقی

حاج آقا اسمعیل عراقی – بنده با یک قسمت از پیشنهاد آقای عراقی وافقم که لایحه کمیسیون بودجه راجع به موسسات معارفی جزو دستور شود ولی با خروج لایحه اتوبوس رانی از دستور مخالفم – زیرا این لایحه چند روز است از کمیسیون آمده و همه آقایان هم مطالعه کرده اند صحیح یا سقیم باید مطرح شود و تکلیف آن معین شود

نائب رئیس – رای میگیریم که خبر کمیسیون راجع بموسسات معارف مطرح شود و لایحه اتوبوس رانی از دستور امروز خارج شود آقایانیکه موافقند قیام فرمایند

(معدودی قیام کردند)


نائب رئیس – تصویب نشد – لایحه اتوبوس رانی مطرح است ماده اول قرائت میشود .

(بشرح ذیل قرائت شد )

ماده اول – بدولت اخطار داده میشود که اجازه اتوبوس رانی آزاد را بکمپانی شرکت متفقه تجاری دانمارکی (که موجب قوانین دانمارکی شناخته شود ) برای شهر طهران و شمیران بدهد باین شرط که هر گاه بر حسب پیشنهاد دیگری دولت بخواهد اتوبوس رانی طهران و شمیران را امتیاز انحصاری بدهد این کمپانی با شرایط مساوی از تاریخ تصویب این قانون تا مدت پانزده سال حق تقدم خواهد داشت بدون اینکه بتواند حق مزبور را بدون تصویب مجلس شورای ملی بدیگری انتقال بدهد .

تبصره – هرگاه از تاریخ تصویب این قانون تا یکسال کمپانی تعهدات خود را بموقع اجراء نگذاشت حق تقدم ملغی خواهد بود .

نائب رئیس – آقای عباس میرزا

عباس میرزا –در موقع افتتاح مجلس توجه آقایان محترم اغلب معطوف بمسائل اقتصادی بوده و این فکر را داشتند که حتی المقدور یک گشایشی در اهالی مملکت حاصل شود .

(خنده نمایندگان )

البته این نظر اقتصادی خیلی خوب است و باید طوری شود که پول در مملکت زیاد شود و کمتر بخارجه برود یعنی هر قدر این مسئله تامین شود بمرور ممکن است ثروتی در اهالی تولید شود حالا این لایحه اتوبوس رانی با اینکه میگویند بعنوان انحصار نیست و بعنوان اجازه است یک رقابتی است که برای اهالی مملکت خودمان درست میکنیم و ما بجای اینکه داخلی ها را تشویق کنیم رقابت هم برای آنها درست میکنیم – در ممالک خارجه اغلب یک شرکتهائی که میآیند و یک رقابتهائی باآنها میکنند دولت منع میکند و جلو گیری از این رقابتها میکند . ما که بداخله امتیاز نمیدهیم هیچ بلکه رقابت هم برای آنها درست میکنم در این چند سالی که اتوبوس در این مملکت ما دائر شده یک کاراژهائی درست شده و یک اتومبیلهائی براه افتاده ملاحظه میفرمائید چه قدر پول اتومبیل بخارجه میرود ! چه قدر بنزین بخارجه میرود ……

یکنفر از نمایندگان – بنزین میآید

عباس میرزا – بلی پول این مملکت میرود و در عوض بنزین میآید پول ما میرود و اتومبیل میاید و در مقابل ایرانیها بوسیله این دو چیز یک کسبی میکنند . آنوقت ما این کار را هم محدود میکنیم و آن افرادی که متصدی این کارند ور شکست میکنیم و بنظر بنده این قسمت با آن نظر علاقه مندی که آقایان در مسئله اقتصادی دارند بکلی مخالفت دارد بنده از نقطه نظر علاقه مندی که آقایان در مسئله اقتصادی دارند متذکر شدم و نظریه خود را در این موضوع بعرض رساندم و خوب است آقایان یک توجه بیشتری در این موضوع بفرمایند بنابراین بعقیده بنده بهتر این است این مسئله را برای بعد بگذاریم

نائب رئیس – آقای افشار

افشار – در یک موضوعی که صحبت میشد که در این مملکت باید وسایط نقلیه جدید ایجاد شود یک عده طرفداری از شتر میکردند و میگفتند اگر اتومبیل در این مملکت وارد شود وسایط نقلیه قدیمه که ما بر حسب عادت بآن معتاد شده ایم . از بین خواهد رفت بالاخره این فکر کهنه در مقابل افکار جدید مستهلک شد و از بین رفت و اتوموبیل در این مملکت آمد و یک عده ایرانی و غیر ایرانی دارای اتوموبیل شدند امروز هم یک لایحه بمجلس آمده که یک شرکت دانمارکی میخواهد وسائل نقلیه شهر و شمیران را اداره کند آنوقت فوراً درشکه چیها و اتومبیل چیها که یکوقت مخالف داشت طرفدار پیدا میکند بناء علیهذا برای حفظ و ضیانت آنها معتقد میشوند که وسائط نقلیه جدیده برای تهران لازم نیست و افراد مملکت نباید از وسائط نقلیه جدید استفاده کنند و باید محروم باشند.


در صورتیکه بنظر بنده ما باید در ایران هر داخله و خارجه را تشویق کنیم یک شرکت خارجی امروز آمده و میخواهد یک امتیازی از ما بگیرد و ماهم البته به او بدهیم اگر نماینده محترم هم یک شرکت داخلی را در نظر دارند که امتیازی بخواهدمعرفی بفرمایند پیشنهاد خودش را توسط دولت بمجلس بفرستد. البته مجلس با کمال ملاطفت و آسایش و استراحت قلب چنین پیشنهادی را تلقی خواهد کرد . ولی در صورتیکه شرکت داخلی حالا وجود خارجی ندارد و هنوز یک عده ایرانی نیامده اند که این امتیاز را از دولت و مجلس بخواهند و حالا یک شرکت خارجی پیدا شده نباید با این لایحه که فعلاً مطرح است مخالفت کنیم که یک اشخاص دیگری هم که از نقطعه نظر انتفاع خودشان و از نقطه نظر تسهیل وسائل ما آمده اند یک اقداماتی بکنند از بین بروند. ما در این قضیه باید ثابت کنیم که همه بدانند ملت ایران علاقه مند بایجاد و تاسیس وسائل نقلیه جدیدو ترویج وسائل نقلیه جدید هست.ثانیاً آقایان خرابی واگون امروزه را تصدیق میفرمایند که اغلب پنجاه نفر در یک واگون سوار میشوند و در سر هر چهار قدم بچهار قدم واگون می ایستد و اسباب زحمت مردم را فراهم میکند و همه روزه تاکسش را عوض میکند و بعنوان اینکه امروز گرانی است مالش راه نمیرود یا بر قیمت تاکس خود میافزاید و بالخره باید روزی برسد که ایرانهیا هم بعمر خود قدر و قیمت بدهند و راه خودشان را باسرع اوقات طی کنند مثلاً در ظرف پنج دقیقه فلان کاسب با اعضاء اداره از منزل باداره سرکارش برود. ولی مسافرت با این واگون حقیقه اتلاف عمر است و با این وضع امروزه که وسائل نقلیه در مملکت ما نیست زندگانی عملی برای ما غیرممکن است بنابراین بنده تصور می کنم اگر یک اصلاحاتی در مواد مواد لایحه بنظر آقایان میرسد ممکن است در موقعش پیشنهاد بفرمایند تا در او دقت شود ولی اساساً مخالفت کردن با این لایحه بنده نمی دانم مبتنی ر چه فلسفه و نظری است؟

نایب رئیس – آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی – خاطر آقاین محترم مسبوق است که در این شهر تقریباً پانصد درشکه هست؟

یکنفر از نمایندگان – بیشتر

فیروزآبادی – پانصد درشکه کرایه و هرکدام از این درشکه ها درشکه چی دارند چیز دیگر دارند و هر کدام اهل و عیال دارند . از آنطرف پانصد نفر هم صاحبان درشکه هستند که آنها هم هرکدام اهل و عیال و عائله دارند و تمام اینها زندگانیشان باید از این مم اداره شود حالاکه ما میخواهیم وسال آسایش یک عده را فراهم بکنیم از آنطرف هم باید ملاحظه کنیم که یک عده دیگر هم نباید معدوم بشوند. معدوم شدن آن عده اهمیت خیلی زیادتری از این است که یک کسی یا بنده پنج دقیقه دیرتر برسد یا زودتر. ولی اگر ما کار برای آنها تهیه می کردیم و یک ترتیبی برای زندگانی آنها می دادیم آنوقت لابد بودیم که این ترتیبات را هم تصویب کنیم اما متاسفانه وقتی که در این شهر دوهزارنفر بی نان می مانند این در مقابل اینکه ما میخواهیم در اتووس نشسته و پنج دقیقه زودتر به مقصد برسیم ارزش ندارد.بنده خیلی تعجب می کنم که ما در اینجا فقط یک قسمت را ملاحظه می منیم ولی از قسمت دیگر که مربوط به بزندگانی درشکه چیها و صاحبان درشکه است صرفنظر می کنیم بنده با این ملاحظه با این لایحه مخالفم.

مخبر – لازم است خاطر آقایان محترم را مستحضر کنم که درشکه چی نیست که عامه بتوانند از آن استفاده نمایند بلکه یک چیزی است که یک طبقه مخصوصی از آن استفاده خواهند کرد ما تا یک اندازه خواسته ایم حال ضعفا و فقرا را در نظر بگیریم و مقصود ما آسایش همان عده بود که آقا هم خوشبختانه طرفدار آنها هستند و بنده عقیده دارم که اگر شما با این لایحه به این نظر مخالفت می کنید که درشکه چی ها از کار می افتند فکر آن کاسب بدبخت را هم بکنید که از دروازه حضرت عبدالعظیم میخواهد


بیاید بدروازه قزوین این وسیله میخواهد این شخصی که نمیتواند درشکه سوار بشود. مسافر اتوبوس غیر از مسافر دشکه است و هر قدر این وسایل هم در این شهر زیاد بشود هیچوقت درشکه ها از کار نمی افتند و درشکه سوارها یک عده علیحده هستند. بعلاوه این اتوبوس در تمام خیابانها نمیرود خیلی از خیابانها هست که اتووس نمیتواند برود . و درشکه برای آنجاها لازم است.

نایب رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – این لایحه را بنده از نظر سیاسی آن از آقای وزیر فوائد عامه سؤال کردم (چونکه بنده باین موضوع علاقمند هستم و باظهار ایشان عقیده دارم) ایشان فرمودند از جهت سیاسی اشکالی ندارد. بسیار خوب . از آن جهت راحت هستم لیکن بینی و بین الله از جهة اقتصادیش مخالفم و حالا عرض میکنم : آقای روحی حفظه الله فرمودند (خنده نمایندگان) دلشان برای آن کاسب یچاره میسوزد بنده بهمین آقای دادگر عرض کردم بچه مناسبت اتوموبیل سواری در طهران آمده . بنده صبح در دزآشوب ننشسته ام حرکت میکنم پیاده میایم بمجلس چای هم میخورم هنوز کاری نداریم – آقایان اتومبیل را سوار میشوند تند میروند وقتی وارد میشوند هیچ کاری ندارند غیر از سیگار کشیدن عرایض بنده در دورة چهارم در نظر آقایان هست که یکی از نمایندگان فرمودند که اگر کسی اتومبیل و اتووس یاورد اینجا ثواب حج اکبر را کرده است و بعد هم باید برای ورثة او حو قرار دهیم که اتوبوس آورده است حالا که مطالعه میکنم می بینم ده کرور پول برای نفت و سایر چزها داده ایم و دود شده بهوا رفته و مملکتمان را گرفتار فقر و فاقه کرده ایم در عوض چه داریم؟ اتومبیل وار شو؟ هی تند برو ! کار چه داری هیچ؟ !! همان وقت هم عرض کردم که مجلس شورای ملی باید قوانین اخلاقی بنویسد . بچه معنی ؟ باینمعنی که ما یک ملتی هستیم که خودمان را فوق العاده از اولاد حاتم میدانیم در خرج کردن ! لیکن علم و قناعت نداریم و نمیدانیم صرفه جوئی چقدر نافع است بحال ما و تا یک قانونی وضع نشود که ملت را عادت بقناعت بدهد این ملت نجات پیدا نمیکند. یک گشاد بازیها و یک مخارج فو قالعاده ما برای خودمان تهیه کرده ایم و مملکت را باین روز انداخته ایم . حالا آقای شیروانی به بنده نبفرمائید که گفتنی ما ملت گدائی هستیم ما گدا نیستیم البته ما ملت متمولی هستیم اما ملت متمول باید دخل و خرج خودش را درنظر بگیرید.

بنده عرض میکنم همین اتوبوس رانی را که ملاحظه میفرمائید در سال از جیب همین کسبه بیچاره مبالغی پول بیرون می آورد و اگر این پول از جیبش بیرون نیاید و اتوبوس هم سوار نشود به تمام این انبیا و مرسلین قسم میخورم که آن کارش هم از دستش در نمیرود و این یک اسباب راحتی بحسب ظاهر است میگویند سه عباسی چیزی نیست صبح سه عباسی اهمیت ندارد عصر اهمیت ندارد آنوقت برای همان کاسب بیچاره در ماه چهار تومان و نیم تمام می شود و هیمنطور سایر چیزهای دیگرش از نقطه نظر اقتصادی هم مضر است و هر قانونی که این نظرها درش نشود غیر از ضرر برای ملت فایده نداردبنده از نقطه نظر اقتصادی این را عرض کردم که هر چیزی که اسباب تفریح و تفنن باشد ( لوکس هم عرض نمیکنم که بگویند لوکس نیست) فقط اسباب این است که یک پولی از جیب ما بیرون بیاورد در صورتیکه ما محتاج نیستیم چون یک وقت ما میخواهیم پول از جیبمان خارج کنیم که حقیقه در حیات اقتصادی و سیاسی محتاج باشیم یا فلان معدن نفت را استخراج کنیم این اهمیتی نداردمثل فرمایش آقای مشیرالدوله که فرمودند متخصصین یک سهمی هستند اما چون ما باید درد را دوا کنیم محتاج به این سم هستیم ولی یک چیز هائی که ما در اساس زندگانی بآن محتاج نیستیم و طهران هم هنوز مثل شهرهای بزرگ نیست که باید از این طرف شهر به آن طرف شهر سوار اتومبیل شده و هنوز هم اینقدر کسبمان رونق پیدا نکرده است که اهالی بازار محتاج باشند صبح اتو مبیل سوار شوند و آخر ماه هم دخل و خرجشان یکی نشود از این


نقطه نظر بنده مخالف هستم و الا از نقطه نظر دیگر چون ایشان به بنده اطمینان دادند مخالف نیست و باز هم تکرار میکنم این مطلب را که ما باید کاملا مثل آن محاسب باشیم که ( به دخل و خرج خود هر دم نظر کن) یعنی اگر روزی دو قران داریم سی شاهی خرج کنیم و اگر سی شاهی داریم یک قران و ما باید این ترتیب را در مشی سیاسی و مشی اقتصادی خودمان عمل کنیم و همان دستور اساسی که عز من فتح باشد که تمام عقلا و فلاسفه عالم قبول دارند رفتار کنیم مگر روزنامه نمیخوانید؟ مملکت فرانسه که مملکت متمولی است مع ذالک تصمیم گرفته و حکم کرده است که اهالی نان سفید نخورند و نان سیاه بخورند چرا؟ بعلت اینکه میدانند در زندگانیشان تفاوت حاصل میشود در روزنامجات خواندیم که فلان وکیل در مجلس انگلستان می گوید که ما بچه مناسبت هزار لیره بدهیم به یکنفر برود خرج کند؟ یک مملکت به این متمولی اینطور رفتا میکند ماهم در تمام کارهایمان باید مشیمان مشی اقتصادی باشد و جلو اتلاف و اسراف را بگیریم، این است که بآقای مخبر( که در این مسائل با من همعقیده هستند) عرض میکنم که این یک چیزی نیست که ما خیلی بآن محتاج باشیم و اگر از بین رفت استقلال مملکت از بین رفته است و بالخره هیچ منافع سیاسی و اقتصادی هم برای ما ندارد مگر فقط یک تفریحاتی است و بنده بیشتر از این عرض میکنم.

وزیر فوائد عامه – عرض کنم این فرمایشاتی که میشود (یک دفعة دیگر هم عرض کرده ام ) فلسفه است نه مطلب . امروز اتوبوس رانی در این مملکت چه شکل است ؟ هر کس دلش میخواهد میآید اتوبوس راه می اندازد . نفت هم میسوزد . بنزین هم مسوزد هیچکس هم حرف نمیزند و کسی هم نمیتواند حرف بزند باز هم اتومبیل مآورند و باز هم نفت و بنزین خواهد سوخت اما بطریق بدی. امروز یک اشخاصی در این مملکت میآند و یک اقداماتی میکنند و این اقدامات میماستد بعد از اینکه یکسال دوسال این اقدامات شد میماستد و یک صورتهای دیگری بخودش میگیرد این اتوبوس رانی که بنده درش مداخله کرم دو حکمت دارد بیشتر هم ندارد یکی اساساً حکمتش این است این اتوبوس رانی بیکدستی بیاید که از برای ما زحمت پلیتیکیشن کمتر باشد و الا دیگران میاورند گوش به این حرفها هم نمی دهند.

ملاحظه اقتصاد شما را هم نمیکنند….

آقا سید یعقوب – چرا نمی گذارید ؟ دولت نگذارد وزیر فوائد عامه – نمی توانیم نگذاریم تجارت آزاد است دولت هم نمیتواند نگذارد . اینکه در این لایحه اتوبوس رانی گفتیم آزاد - آزاد برای چیست ؟ تجارتی که آزاد است هر کس هم میخواهد اتوبوس میآورد وبراه هم میاندازد شما هم که نمیتوانید مانع شوید این حرفها از نظر طرفداری ضعفا و فقرا و نمیدانند اینجور چیزها هم اهمیتی ندارد ضعفا ننشیتند میخواهند بنشینند بنشینند وقتی هم موجود شد البته مینشینند بنده کاری با این کارها ندارم در این اتوبوس رانی آزاد که هر کس میتواند از ایرانی و فرنگی یاید پهلویش یکی دیگر دایر کند ما دو چیز بلکه سه چیز در نظر داریم یکی این است اینها به یک قیمتی میآیند اینکار می کنند که نسبت به قیمتهای دیگر برای این مملکت صرف دارد ( یعن نوعی از صرفه) حالا که بنزین میسوزانند اگر عوض هشت شاهی چهارده شاهی بگرند باز هم بنزین میسوزانند یکی دیگر اینکه اشخاصش که میخواهنند اینکار را بکنند به نظر بنده بهتر آمده است و اگر این اشخاص اینکار را بکنند چون بالاخره یک حد طبیعی دارد که در این مملکت چقدر اتوبوس یشود راه انداخت وقتی که این اشخاص به یک قیمت نازلی اینکار را بکنند البته کنکور انس کمتر پیدا مکند و به این قیمت کسی نمیآید بکند یکی دیگر گفتم دست مدخلیت دارد و ما گفتیم دست کی باشد والا در قیمت و سایر چیزهای دیگر چندان عیبی ندارد یکی دیگر اینکه ما خواستیم درین موضوع یک مؤسسه خارج درست بکنیم که تابع


قوانین ما باشد و ما این کار را کرده ایم خوب بد کرده ایم بنده بعقیده خودم خوب کرده ام بعقیده نده مخالفت ا این پیشنها مخالف مصلحت است مخالف با حکومت است حالا آقای آقا سید یعقوب اگر یک چیزهایی می فرمایند شاید دقت نکرده اند این آزاد است ابداً کسی به کسی زوری ندارد امتیاز چیزی هم نیست این لایحه را هم که ما اینجا آورده ایم برای این است که آن آدم گفت من باید اطمینان داشته باشم که میخواهم هفت هشت ده سال پانزده سال اینکار را بکنیم معرض نداشته باشم و اگر کسی دیگر آمد و با من خواست کنکورانس بکند با شرایط مساوی من حق تقدم داشته باشم این یک کلمه اسباب ان شده که ما این را آوردیم بمجلس برای این حق تقدم بود و از هر نظر اینکار خیلی خوب است و هیچ ضرری ندارد بنده اصراری هم ندارم و علاقه مند هم نستم که این کاربگذارد و یا نگذارد و برای من هم ابداً فرق ندارد منتهی من اینکا را مصلحت دانستم و آورده بمجل و حالا اگر مجلس نظر مخالفی دارد و صلاح نمیداند خیلی خوب تصویب نکند ولیکن اتوبوس میآورند راه هم میاندازند بنزین راهم می سوزانند این منافع را هم ندارد و نخواهد داشت .

نایب رئس – آقای عباس میرزا

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

نایب رئیس – پیشنهادات قرائت میشود .(بشرح آتی قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم در تبصره ماده اول بجای کسال شش ماه نوشته شود عبدالله وثوقی

نایب رئیس – آقای میرزا عبدالله خان وثوق

میرزا عبدالله خان وثوق – بنده به ابیانات و توضیحاتی که آقا وزیر فوائید عامه دادندکاملاً موافقت دارم و نسبت به این موادی هم که کمیسیون فوائد عامه را پرت داده اند موافقت دارم فقط نسبت به تبصره که نوشته شده است هرگاه از تاریخ تصویب این قانون تا یکسال کمپانی تعهد داد خود را بموقع اجرا نگذاشت حق تقدم ملغی خواهد بودبنده پیشنهاد کرده ام در عوض یکسال شش ماه نوشته شود در صورتیکه آقا مخبر تصور میکنند پیشرفت دارد بکمیسیون ارجاع شود والا اصراری ندارم.

نایب رئیس – آقای مخبر چه عقیده ای دارند.

مخبر - بنده عقیده ام این است که تمام پیشنهادات قرائت شود و بدون اینکه را گرفته شود با ماده بکمیسیون ارجاع شود .

بعضی از نمایندگان ( بطور همهمه ) شور ثانی است

نایب رئیس – پیشنهادات کلیه ارجاع میشود بکمیسیون

آقا سید یعقوب – چون شور دوم است بایستی پیشنهادات قرائت شود و تکلیفش معلوم شود .

میرزا عدالله خان وثوق – بنده پیشنهاد خود را مسترد می کنم

نایب رئیس – این پیشنهادات باید تکلیفش معلوم شود بعد

مخبر – ایشان حق ندارند پیشنهادشان را مسترد کنند پیشنهاد کردند و بنده هم تقاضا کردم پیشنهادشان ارجاع بکمیسیون شود دیگر نمیتوانند مسترد کنند

( خنده نمایندگان)

نایب رئیس – پیشنهاد آقای شیروانی قرائت میشود :

(بشرح آتی قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم مدت حق تقدم ده سال باشد

شروانی - بنده از همکارهای محترم میخواستم استدعا کنم در مسائل مشترکی که برای مملکت است اینطور مسائل را یک قدری دقت فرمایند ممکن است یک قانونی با یک معایبی بیاید بمجلس فلسفله پارلمان هم همین است که اگر یک قانون دارای یک معایبی باشد درین جا مذاکره بشود مواد خوبش تصویب شود و مواد بدش حذف شودبالاخره با یک طرز خوبی و یک طرزی که نظر شوروی و بی طرفانه آقایان درش مدخلیت داشته باشد و برای مملکت هم مفید باشد درست بشود این نوع مسائل را البته آقایان


تصدیق می فرمایند که مربوط به مسائل دیگری که در خارج هست نباید کرد در هر صورت بنده پشنهاد کرده که مدت حق تقدم ده سال باشد برای آنکه آقای آقا سید یعقوب نماینده محترم هم که دراینجا یک بیمی داشتند حالا کمپانی دانمارکی که هیچ ارتباط سیاسی ندارد یعنی سیاست مضرری برای مملکت ندارد بیاید تابع قوانین داخلی مملکت ما بشود و بالاخره ما را از این واگون که شصت سال است گریبان این مملکت را گرفته و ما را ول نمیکند خلاص کند حالا برای اینکه ایشان اوقاتشان تلخ نشود گفتم پانزده سال ده سال بشود بلکه موافقت بفرمایند .

نایب رئیس – رای می گیریم

مخبر – بنده تقاضا کردم پیشنهادات خوانده بشود.

توضیح بدهند بعدارجاع بکمیسیون بشود

نایب رئیس – بسیار خوب پیشنهاد آقای دکتر طاهری قرائت میشود

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد میکنم در ماده اول جزء اخیر اینطور اصلاح شود حق مزبور بدون تصویب مجلس شورای ملی به دیگری قابل انتقال نیست

نایب رئیس – این هم مراجعه به کمیسیون میشود.

از طرف آقای نظامی و حیدری پیشنهاد ختم جلسه شده است

جمعی از نمایندگان – صحیح است.

نایب رئیس – جلسه ختم میشود جلسه آتیه روز پنجشنبه سه ساعت قبل از ظهر دستور بقیه این لایحه و مسأله مؤسسات معارف .

(مجلس تقریباً سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد.)