مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ بهمن ۱۳۳۵ نشست ۶۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ بهمن ۱۳۳۵ نشست ۶۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۵

سال دوازدهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۱ بهمن ۱۳۳۵ نشست ۶۵

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۹

جلسه: ۶۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۱ بهمن‌ماه ۱۳۳۵

فهرست مطالب:

۱- طرح صورت مجلس

۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: خلعتبری - استخر - ارباب

۳- تذکر اصلاحی مقام ریاست نسبت به تبصر ماده سوم قانون متمم بودجه ۱۳۳۵ مجلس شورای ملی و اعلام تصویب صورت‌مجلس

۴- طرح و تصویب فوریت و مذاکره در گزارش کمیسیون کشور راجه به حفظ امنیت اجتماعی

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۳۳۵

مجلس یکساعت و ۴۵ دقیقه پیش از ظهر بریاست آقای رضا حکمت تشکیل می‌گردد

۱- طرح صورت مجلس

رئیس ـ اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود

(بشرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه ـ آقایان: دکتر طاهری سالار بهزادی. عرب شیبانی. اکبر. مرتضی حکمت. قرشی. ساگینیان. بور بور. ابتهاج. حکیمی بزرگ ابراهیمی.

غائبین بی اجازه ـ آقایان: اورنگ. دکتر شاهکار. پردلی. اریه. امید سالار. اسفندیاری. دکتر هدایتی

زود رفتگان با اجازه ـ آقایان: موسوی صدر زاده. جلیلوند. قراگزلو. خزیمه. علم

رئیس ـ نظری نسبت بصورت جلسه نیست؟ آقای عمیدی نوری.

عمیدی نوری ـ راجع بصورت جلسه یک عرضی داشتم در احتساب آراء و رأی خوانده شده بنام آقای علیرضا انصاری و اینجا چهار رأی برای آقای دکتر آزموده نوشته شده و رأی آقای انصاری نوشته نشده این اصلاحی است که باید در صورت جلسه بعمل بیاید.

رئیس ـ بسیار خوب اصلاح می‌شود چون عده برای رأی کافی نیست صورت مجلس بعد اعلام می‌شود.

۲- بیانات قبل از دستور ـ آقایان: خلعتبری ـ استخر ـ ارباب

رئیس ـ نطق قبل از دستور شروع می‌شود آقای خلعتبری.

خلعتبری ـ چند هفته قبل نطق معروف رئیس جمهور امریکا دائر بر حفظ ممالک خاور میانه از تجاوز و نخواستم اعتبار از کنگره امریکا برای کمک بممالک خاور میانه باطلاع دنیا رسید هفته گذشته در مورد ایران باز رئیس جمهمور امریکا گفت ‹‹ تجاوز بایران تجاوز به امریکا محسوب است ››

در سال ۱۹۱۱ وقتی مجلس شورای ملی اولتیماتوم دولت تزاری را نپذیرفت قزاق روسی تزاری وارد تبریز شد و عدة از مردان آزادیخواه را بدار کشید و وزیر امور خارجه ایران هم ناچار شد لباس رسمی بسفارت برای عذر خواهی برود من یقین دارم روح رجال وطن پرست ایران از قبیل مشیر الدوله و مستوفی الممالک که آن موقع زمامدار و شاهد آن مناظر بودند و اینکه در زیر خاک خفته‌اند از پیام رئیس جمهور آمریکا بوجد در می‌آید زیرا هرگز چنین تصوری برای ایران در خواب خود هم نمی‌کردند وقتی که هیتلر بکشورهای اروپا یکی بعد از دیگری تجاوز می‌کرد و جنگ دوم نزدیک بشروع بود امریکا در مورد اروپا چنین اعلامیه نداد و اگر می‌داد هیتلر از تجاوز دست می‌کشید ولی اکنون در مورد کشور ایران و خاورمیانه این چنین تضمینی می‌کند.

جهت این است یک سیاست کلی بوجود آمده که در دنیا از تجاوز مسلحانه بکشورها جلوگیری می‌کند که مسئله مصر آخرین نمونه آن بود و دولت امریکا هم مصمم است از این سیاست با تمام قدرت و قوای خود پشتیبانی کند و هر چه جلوتر می‌رویم امریکا در این تصمیم خود راسخ تر می‌شود در مورد کشور کره نشان داد که اگر بکشوری تجاوز شود امریکا اعتنا بخرج پول و قربانی دادن نفرات نمی‌کند حال کشور هائی که در عالم هستند تصمیم با خودشان است که آیا احتیاج باستفاده از این سیاست دارند یا نه کشور‌های ضعیف و کوچک بعد از جنگ بین المللی دوم با چند مسئله مواجه بودند که احتیاج بکمک داشتند اول خطر کمونیزم و توسعه و تجاوز آن دوم سیاست استعماری سوم ـ احتیاجات از نظر اصلاح امور اقتصادی یک تز سیاسی هم قبلا در ایران وجود داشت که ایران اظهار تمایل بممالک بزرگ نکند بیطرف باشد تا دولت بزرگ با توجه باینکه ایران با هیچ کشوری تمایل و نزدیکی ندارد آنها هم دخالتی در امور داخلی آن نکنند این تز متعلق بپنجاه سال قبل و با تغییر وضع دنیا سیاست هم ناچار تغییر خواهد نمود ولی وقایعی پیش آمد که معلوم شد این تز هم عقیده محکوم ببطلان است که واقعه آذربایجان نمونه از آن وقایع است با کمال تأسف در مجلس هفدهم گفته می‌شد که نفت ایران بممالک عربی اگر داده شد چون ممکن است بر علیه جبهه کشورهای کمونیست بکار رود بر خلاف مصلحت است اما جبهه کشورهای کمونیست بعد از آنکه دستگاه نفت ایران تعطیل شد نفت خودشان را ببازار‌های نفت ایران بردند که با دیگران در فروش نفت رقابت کنند و جبهه کمونیست هر موقع معامله تجارتی می‌کند بعقیده دیگران کاری ندارد.

موقعی که مسئله اختلاف با شرکت سابق نفت که سیاست استعماری را در ایران تعقیب می‌نمود پیش آمد یکبار دیگر این تز و عقیده امتحان شدیدین معنی که تشکیلات کمونیستی در داخله ایران که از کمونیست بین المللی بیرون می‌نمود

(و نطق دکتر رادمنش در حضور استالین در کنگره بیستم منعقد در مسکو این مطلب را تأکید نمود) زمانی که ملت ایران ما یک شرکت استعمار گر در مبارزه بود جبهه متشکل کمونیست‌ها در ایران اقدامات ذیل را نمود.

۱- هر موقع مذاکرات برای حل مسئله نفت بمیان آمد با تظاهرات خود آن را می‌خواستند خنثی کنند که در موقع ورود هاریمن تظاهر روز ۲۳ تیر بیاد همه هست و در موقع آمدن نمایندگان بانک بین المللی هم شدیدترین فعالیت را برای شکست مذاکرات کردند.

۲- باعمال شرکت نفت متحد شدند و در واقع آن موقعی که ایران محتاج بکمک برای مبارزه با علیه شرکت استعمار گر نفت داشت جانب سیاست استعماری را نگاه داشتند جبهه متحده توده نفتی را مردم ایران نکرده‌اند

۳- در آن موقع سخت یک دینار کمک بایران نکردند و حتی طلاهائی که ایران داشت آن موقع مسترد نشد.

۴- بیطرفی را با رعایت نکردند و قصد تسلط بر ایران در میان بود و تشکیلات کمونیستی خود را حاضر برای قیام مسلح می‌کرد که دلیل غیر قابل انکار آن وجود و توسعه سازمان مخوف نظامی حزب توده با ششصد افسر می‌باشد (اردلان ـ صحیح است) پس واضح بود تلاش تشکیل کمونیستی ایران برای آن بود که مسئله نفت حل نشود و مملکت گرفتار فقر اقتصادی و مالی گردد و اوضاع در داخله متشنج گردد تا تشکیلات مجهز آنها در تمام ایران و مخصوصاً سازمان نظامی آنها در موقع حساس ضربت قطعی را بکشوری که اوضاع آن در تشنج و مجال دفاع نداشت وارد آوردند و اگر دستور بموقع داده شده بود و تأخیر پیش نمی‌آمد ـ اگر تمام ایران از میان نمی‌رفت لااقل بعد از میلیونها تلفات ایران بدو قسمت شمالی جنوبی تقسیم می‌شد و عاقبت کره را پیدا می‌کرد.

پس ما از جبهه کمونیست دیگر امیدی نداشتیم و فقط یک راه در جلو داشتیم که آن هم استعداد از سازمان ملل متحد و نزدیکی با امریکا بود که هم در قضیه آذربایجان بایران مساعدت کرد و در موقع ملی شدن نفت که انگلستان خواست بایران حمله نظامی کند آقای ترومن رئیس جمهور امریکا بانگلستان پیغام داد که استعمال اسلحه بر علیه ایران برای دولت امریکا غیر قابل تحمل است و هم برای حل مسئله نفت بسیار تلاش نمود و مخصوصاُ بانک بین المللی را تشویق بدخالت و اداره کردن نفت ایران نمود ولی افسوس در نتیجه اشتباه دولت وقت اقدامات امریکا بنتیجه نرسید و دولت وقت اقدامات امریکا بنتیجه نرسید و چندین هزار میلیون تومان ضرر بدون جهت در سالهای تعطیل دستگاه نفت بما وارد شد در صوتی که معلوم بود هیچ راه عملی دیگری برای استفاده از نفت وجود نداشت (اردلان ـ صحیح است)

وقتی واقعه ۲۸ مرداد پیش آمد ایران وارد در سیاست جدیدی گردید که عبارت از نزدیکی بدنیای غرب و استفاده از دولت امریکا از لحاظ سیاسی و اقتصادی بود هر زمان در دنیا قدرت جدیدی بوجود می‌آید زمامداران ایران استفاده می‌کردند ناصر الدین شاه در موقع ملاقات بیزمارک در مقابل روس و انگلیس استمداد نمود ـ در دو جنگ بین المللی اول و دوم ایرانیها امید داشتند قدرت آلمان سبب استخلاص ایران از سیاست روس و انگلیس شود و بهمین جهت بالمان‌ها محبت می‌ورزیدند رضا شاه فقید وقتی آلمان بعنوان یک قدرت جدید نمایان شد امیدوار باستفاده از آن بود و با استفاده از موقعیت شرکت نفت را مجبور کرد سالی چهار سملیون لیره در زمان جنگ در آمد ثابت بایران بدهد و این عمل بسیار بر انگلستان نگران آمند که در روزنامه‌های خود از آن یاد نمودند ـ پیدایش یک قدرت جدید همیشه آرزوی رجال وطن پرست ایران بود.

بعد از جنگ بین المللی دوم این آرزو تحقیق یافت ولی دولتهای وقت در ابهام و تردید و دو دلی بودند تشکیلات کمونیست‌های داخلی برای جلوگیری از نزدیکی با امریکا و دنیای عرب دائماُ در فعالیت بوده و خلاصه زمامداران نتوانستند بموقع در این مورد تشخیص بدهند. اما بعد از ۲۸ مرداد دولت ایران سیاسیت جدیدی اتخاذ نمود یعنی از قدرت جدید برای ایران نخواست استفاده کند و از آن زمان من می‌توانم بگویم کشور ایران از بی سیاستی خارج شده و دارای سیاستی است همین آقای دالس وزیر خارجه امریکا در تابستان ۳۲ دور دنیا گشت ولی بایران نیامد ولی اکنون سیاستش این است که امینت ایران و امریکا یکی است.

این ایام می‌شنوم که سیاست خارجی دولت بسیار خوب است حقا می‌توانیم بگویم که شاه مملکت در پیدایش سیاست نزدیکی با دنیای غرب و خاتمه دادن ببحران سیاسی ایران و نجات ایران از خطر کمونیزم وجود بسیار مؤثری بوده‌اند ـ دولت تیمسار سپهبد زاهدی هم تر این موضوع خدمتی تاریخی بکشور نموده است نمایندگان مجلس سنا و مجلس شورای ملی هم خدمت مهمی بکشور خود در تصویب و تأیید این سیاست نموده‌اند اگر امروز نتوانند درک کنند در آینده نزدیکی درک خواهند کرد همانطور که خدمت مجلس چهاردهم بکشور را در زمانی که مجلس بود مردم بعلت کدورت از دستگاههای اداری نتوانستند درک کنند ولی امروز تاریخ شهادت می‌دهد که تصمیم محکم مجلس چهاردهم برای دفاع از ایران و تصمیمات شجاعانه آن با وجود اشغال ایران بوسیله قشون خارجی از اسباب عمده موفقیت دولت قوام السلطنه و نجات آذربایجان و ایران شد ـ از آن نمایندگان که امروز حضور دارند باید قدردانی و از آنها که در گذشته‌اند باید تجلیل نمود از آی دولت آبادی از آقای حشمتی، آقای تربتی، جناب آقای رئیس و آقای تیمور تاش که من می‌شناسم و اگر آقایان دیگر هم تشریف داشتند باید از آنها قدردانی کرد آقای اردلان جنابعالی هم تشریف داشتید (دکتر عدل ـ آقای امیر نصرت اسکندری) بله جناب آقای امیر نصرت اسکندری هم بودند یادم نیست آنها که یادم بود برای یادآوری عرض کردم برای قدردانی که در تاریخ بماند.

بنظر من باین سادگی از این مطلب نباید گذشت مردم ایران باد بدانند کهن سیاست خارجی یک شور بدون ربط با سیاست داخلی نیست و سیاست داخلی است که سیاست خارجی را بوجود می‌آورد اگر سیاست داخلی عاقلانه نباشد سیاست خارجی صحیح بوجود نمی‌آید ما اگر همین سیاست را شش سال پیش اتخاذ کرده بودیم شش سال جلو بودیم و الان برنامه‌های اقتصادی ما با طرز بهتری بجریان افتاده بود و در داخله مملکت هم آزادی‌های ما محدود نمی‌شد و امروز در آمد نفت ما چند برابر بود زیرا بازار‌های خود را از دست نمی‌دادیم.

و نفت ممالک دیگر جای نفت ما را نمی‌گرفت و مملکت هم تا لب پرتگاه کمونیزم نمی‌رفت.

پس اکنون که این سیاست جدید را اتخاذ نمودیم این سیاست تنها خارجی نیست بلکه یک سر آن خارجی است و یک سر دیگر آن داخلی است البته سیاست خارجی بسیار مهم است بسا اوقات مملکتی در اثر اتخاذ سیاست غلط نابود می‌شود و بسا اوقات هم سیاست خارجی سبب می‌شود و بسا اوقات هم سیاست خارجی سبب می‌شود که امور داخلی مملکت اصلاح گردد زیرا سیاست خارجی منشاء پیدایش وضع جدیدی می‌شود که مملکت را رو بترقی می‌برد همین مسئله سیاست سابق منشاء ترس و هراس مردم از نظر کمونیستها بود هیچکس حاضر نبود سرمایه خود را بکار بیندازد زیرا از عاقبت کشور نگران بود مملکت سرمایه از خو نداشت و راهی هم برای تحصیل سرمایه از خود نداشت و راهی هم برای تحصیل سرمایه وجود نداشت زیرا حل مسئله نفت مربوط برویه سیاسی کشور بود و تشکیلات کمونیستها چیزی نمانده بود بر مملکت مسلط شوند.

تمام کارهای عمرانی کشور متوقف بود زیرا سرمایه نبود کشورهای کمونیست نه فقط کمک نمی‌کردند بلکه در انتظار سقوط دولت و روی کار آمدن کمونیستها بودند هیچیک از برنامه‌های اقتصادی دولت قابل اجرا نبود زیرا آنقدر مملکت در فشار بود که با انتشار اسکناس حقوق مستخدمین دولت داده می‌شد و ذخیره ارزی مملکت به ته کشیده شده بود اگر در داخله ایران کمونیستها با آن تشکیلات مجهز و انبار‌های اسلحه و خمپاره و سازمان مخوف نظامی قیام می‌کردند که بود که از ایران دفاع کند و مادام که بتحریک کمونیستها داخلی در خیابانها امریکائی را می‌زدند و مجروح می‌کردند و تشکیلات اصل چهار را غارت می‌کردند و امریکائی‌ها آماده برای خارج از ایران می‌شدند آیا اگر واقعة پیش می‌آمد کسی بود که از ایران دفاع کند؟ آیا هیچکس تعهدی داشت بایران کمک کند؟ البته دولت‌های بزرگ وقتی کمک و دفاع می‌کنند که کشورهای کوچک خودشان بخواهند و مایل باشند آیا این دو زمان و این دو سیاست امروز که بر اساس آن رئیس جمهور امریکا صریحاُ برای حفظ استقلال ممالک خاورمیانه برخاسته و می‌گوید (امنیت ایران امنیت امریکاست) اما وقتی سیاست جدید یعنی استفاده از قدرت جدید و نزدیکی با دنیای غرب پیش گرفته شد این نتایج بدست آمد.

۱- استقلال و تمامیت ارضی ایران محفوظ ماند.

۲- بایران کمکهای مالی وقتی شد و اکنون هم سیاست خارجی امریکا دادن کمکهای اقتصادی و مالی و فنی است و اگر دولتهای ما عاجز از استفاده بهتری از این کمکها بوده‌اند بحثی است که بر تشکیلات داخلی خودمان وارد است.

۳- حزب توده با تشکیلات عظیم آن که برای استقلال ایران خطری بزرگ بود از میان رفت و این بزرگترین خدمت تاریخی فراموش نشدنی است (صحیح است) مردمی که الان در سوریه واردن و ممالک دیگر نگران و ناراحت اند باوضاع ایران غبطه می‌خورند ولی ما خود نمیدانیم که در چه آرامشی بسر می‌بریم.

۴- اختلاف راجع بنفت بالاخره بنحوی حل شد و تعطیل دستگاههای نفت پیش از آن بنفع عراق و عربستان سعودی و کویت و شیخ غاصب بحرین بود اکنون که کشور مصون غاصب بحرین بود اکنون که کشور مصون از هر گونه تعرض است و در نتیجه آرامش و ثبات و فراهم بودن وسیله چاه نفت قم کشف شده آینده بسیار درخشانی برای ایران از در آمد این نفت در پیش است و این یکی از برکات این سیاست جدید است که حمل این نفت را بمدیترانه با خیلج فارس مقدور می‌سازد و با در آمد سرشار آن می‌توان اصلاحات داخلی را اجرا نمود.

۵- سرمایه برای اجراء برنامه‌های اقتصادی و عمرانی و فرهنگی و بهداری و اجتماعی و ارتباطات فراهم کردید.

۶- این نکته را آقایان توجه بفرمایند

اگر کمونیست‌ها مسلط مشدند (که تسلط آنها بر ایران یک مؤئی فقط فاصله داشت) کلیه میهن خواهان و خداپرستان و طرفداران آزادی فردی و طبقات مختلف کشور از قبیل مالک بزرگ کوچک اصناف و طبقات بزرگ و متوسط و کوچک اصناف و طبقات متوسط و طبقات روحانی و حتی کشاورزان متوسط الحال تماماُ نابود می‌شدند (صحیح است) همانطور که در چین کمونیست و کشورهای دیگر که تحت رژیم کمونیست در آمدند و در روسیه شوروی این طبقات بالکل از میان رفتند تمام این طبقات در کشور و حتی مخالفین سیاسی ما زندگی خود را مدیون این سیاست جدید ما هستند و افسوس که اگر مردم هنوز در جهل اند و نمیدانند چه خدمت بزرگی بکشور و نجات این طبقات شده است.

۷- امینت در کشور بر قرار و اغتشاشات در شهرهای و مدارس و خیابانها و ولایات و دهات و تحریکات دائم بین زارع و مالک و کارفرما و کارگر کارخانه‌ها و ناراحتی‌ها و تشنجاتی که با نقشه درست شده بود تا دست و پای دولت را در موقع اختلاف نفت ببندد و زمینه را برای سقوط دولت فراهم سازد از میان رفت و مردم ایران اکنون از این جهات براحتی بسر می‌بردند و هر کسی بکار و فعالیت مشغول است تا چند سال دیگر آثار و نتایج این آرامش و امکان فعالیت مشغول است تا چند سال دیگر آثار و نتایج این آرامش و امکان فعالیت برای مردم در رشته‌های مختلف نمایان خواهد شد.

رئیس ـ آقای خلعتبری از این دقیقه از وقت آقای کدیور استفاده می‌کنید.

خلعتبری ـ بله هشتم با کمال مسرت روابط ما با همسایه معظم شمالی خود دولت اتحاد جماهیر شوروی بر اساس حسن تفاهم و دوستی است اختلافات مرزی بر طرف شده و مطالبات گذشته ما را تصفیه کرده ـ اند طلاهای امانتی ما را داده‌اند روابط تجارتی داریم و امیدواریم قرار داد ترانزیت نیز بسته شود از پادشاه ما دعوت کردند بذیرائی گرم و مجلل کردند از نمایندگان مجلسین ما دعوت کردند از نمایندگان آنها دعوت کردیم محیط دوستی و محبت جدیدی بوجود آمده و قول داده‌اند که سیاست گذشته را در مورد ایران ترک کنند بر اساس این قول کمال علاقه را داریم که در آینده دوستی و محبت و روابط خلل ناپذیری بین ما وجود داشته باشد این است نتیجه یک سیاست ثابت و مثبت و آن بود نتایج یک سیاست منفی بدون توجه باوضاع و احوال عالم و امکانات.

پس سیاست خارجی ما با سیاست داخلی مرتبط بوده و هر کدام در یکدیگر تأثیر داشته‌اند و سیاست خارجی ما عاقلانه و بنفع کشور بوده و از نظر امور داخلی اگر این چنین سیاستی اتخاذ نمی‌شد مملکت وضع دیگری می‌داشت امروز یک فرصت تازه برای ممالکی از قبیل ما دنیا پیش آورده که از این فرصت و از این دوره باید استفاده نمود و محروم کردن مملکت از استفاده از این فرصت یک خطا و گناه بزرگ سیاسی محسوب می‌شود.

مملکت باید مصون از تعرض و تجاوز باشد تا دولت بتواند برنامه‌های اصلاحی و اجرا کند امنیت در داخله مملکت از نظر وضع سیاسی باید باشد تا مردم بکار و فعالیت بپردازند موانع داخلی از قبیل اغتشاشات و تشنجات و هرج و مرج نماید وجود داشته باشد تا مردم بکار و فعالیت و کشاورزی و تولید و غیره بپردازند پس سیاستی که ما اتخاذ کرده‌ایم نه فقط مصونیت از تجاوز را تأمین کرده بلکه بمردم فرصت و وسیله کار داده است و مردم اطمینان بثبات وضع و نتیجه گرفتن از فعالیت‌های خود دارند و چون هر مملکتی در اثر فعالیت‌های فردی باید آباد شود و ترقی کند امروز برای فعالیت‌های فردی فرصت و وسیله فراهم است ولی دیروز فراهم نمود و هرکسی که مختصر سرمایه داشت در صدد رفتن از کشور بود زیرا بفردای خود از نظر سیاسی اطمینان نداشت بوجود آوردن یک محیط قابل اعتماد برای کار و فعالیت و تولید از خدمات بزرگ ما بکشور است بیک دوران سرگردانی و ناراحتی و نا امنی که تازه بعضی از ممالک خاورمیانه آنرا شروع کرده‌اند خاتمه داده‌ایم و اکنون موقعی است که باید دولت و مردم بفعالیت بپردازند.

چقدر جای مسرت است در این موقع که باین نتایج رسیده‌ایم ندای امید بخش رئیس جمهور امریکا ما را در ادامه این طریق تشویق می‌کند و یکدسته از اشخاص مخالف سیاست فعلی ما در ضمن اعلامیه عمل رئیس جمهور امریکا و رویه ایشان را ولی در واقع عمل و رویه ما را تصدیق و تأیید نموده بحال ایران مفید دانسته‌اند (صحیح است) و با ستباه سابق خود با این عمل اعتراف کرده‌اند در حقیقت برای کشورهای خاورمیانه آنچه از همه مهمتر است دفاع در مقابل خطر کمونیزم و تجاوز بکشورها دفاع در مقابل سیاست استعماری و کمک‌های اقتصادی و مالی وقتی می‌باشد نیل باین هدف مسلماُ از قدرت کشورهای کوچک خارجی است ولی اکنون که یک دولت مقتدری کشورهای کوچک را در نیل بهدف‌ها و آمال فوق امیدواری می‌سازد و تأمین می‌کند آیا توافق و همراهی با این سیاست بزرگترین خدمت بکشور نیست؟ آیا ما بکشور خود با این رویه ثابت و مثبت که پیش گرفتیم خدمت نکردیم؟ افسوس می‌خورم ارزش این خدمات هنوز بر تمام مردم ایران روشن نشده است و این تصور متوجه دولت است و من از ابتدای دوره هجدهم با این سیاست اگر موافقت و آنرا تأیید کردم بخاطر سپهبد زاهدی نبود زیرا من هیچ رابطه خصوصی و شخصی با او نداشتم این سیاست عقیده من بود در سال ۱۳۲۴ علت اختلاف من وعده زیاد از رفقایم با حزب ایران موقع ائتلاف با حزب توده بر سر همین عقیده بود که امروز خود آنها تصدیق دارند من موقعی که استاندار گیلان بودم بشهادت سرلشگر مزین رئیس شهربانی وقت این رویه را بدولت توصیه کردم بعد از واقعه ۳۰ تیر لزوم اتخاذ این سیاست و مبارزه با کمونیزم را بدولت وقت تذکر دادم مصلحت نبودن رفتار بد عمل کمونیست‌ها را احزاب مطبوعات وابسته بدولت نسبت بامریکائی‌ها و اهمیت جدا شدن از دنیای عرب را در مرداد ماه ۳۲ بدولت کتباُ تذکر دادم و بعد از در مجلس هجدهم سمت نمایندگی داشتم همان افکار خود را تعقیب می‌کردم زیرا عقیده‌ام این بود امریکا در مسئله کمونیزم و سیاست استعماری به شهادت وقایع در کشورهای دیگر به ایران هم کمک خواهد نمود ـ مسئله استقلال هندوستان طبق یادداشت‌های کردل هال وزیر خارجه امریکا در اثر فشار امریکا به نتیجه رسید حال حضرت نهر و سیاست امریکا را در خاورمیانه که بنفع ماست انتقاد می‌فرمایند در صورتی که برای کشور خودشان از آن سیاست استفاده فرمودند (صحیح است) امریکا سهم نفت عربستان سعودی را خود ۵۰ ـ۵۰ کرد خلاصی هندو چین از سیاست استعماری به کمک امریکا صورت گرفت استقلال سودان در اثر کمک امریکا بود ـ تخلیه کانال سوئز از قشون دائمی انگلیس نتیجه دو سال پافشاری امریکا بود که در مطبوعات امریکا و انگلیس گله گذاری‌های انگلیس منعکس است ـ در موقع حمله نظامی انگلیس و فرانسه بمصر هم یکمرتبه دیگر امریکا از آزادی ـ خواهی و علاقه باستقلال کشورها و جلو گیری از تجاوز را نشان داد و در این کشورها هم جانشین سیاست استعماری نشد زیرا اکنون هند و مصر و جهت مخالفت هم تا دیروز از سیاست مصر تبعیت می‌کرد.

بنابراین برای کشور ما یک فرصت مناسب پیش آمد که کمک بحفظ استقلال کشور و فراهم نمودن وسیله و زمینه اصلاحات داخلی را می‌کرد و این سیاست هم در مقابل کمونیزم و سیاست استعماری بکشورها کمک می‌کند.

حال کدام بی انصافی است که بتواند بگوید عمل ما خدمت بکشور نبوده است این بود که مطالبی که لازم می‌دانستم برای روشن شدن وضع خارجی و داخلی کشور ایران باطلاع مردم ایران از پشت این تریبون برسانم تا مردم بدانند مجلس شورای ملی با تصویب و تأیید این سیاست مفید و مثبت بکشور ایران خدمت کرده است اگر زمانی ارزش آن معلوم نبود اکنون ارزش آن بخوبی نمایان است و در آینده بهتر نمودار خواهد شد ولی نگرانی من این است که در اثر سوء اداره مملکت و عدم توجه بکارهای اساسی و احتیاجات و انتظارات مردم اگر این موقع که وسیله فراهم و به اصطلاح مقتضی موجود و مانع مفقود است و اشتباهات و جاه طلبی‌ها و رویه غلط در طریق اداره کردن مملکت نتیجه‌ای زحمات بهدر رود و همین سوء‌اداره مملکت است که مانع است مردم ایران خدمتی را که به کشور شده است درک نکنند زیرا وقتی مردم تفاوتی در حال وضع خود نبینند و دستگاههای دولت همیشه موجب مزاحمت آنها باشند و احتیاجات اصلی آنها تأمین نشود نمی‌توانند ثمرات این سیاست را درک کنند و باز برای تجدید اوضاع گذشته زمینه فراهم خواهد شد بهر حال بهین مقدار نباید اکتفا کرد آینده را هم باید در نظر داشت وضع دنیا طوری است که دولت باید مراقب اوضاع کشور و مردم باشد و مردم با بحساب بیاورد و نسبت بتمایلات و احتیاجات و خواسته‌های مردم بی اعتنا نباشد و چون امروز فرصت بیش از این نیست انتقادات خود را نسبت باوضاع روز جلسات بعد موکول می‌کنم.

در خاتمه یک مسئله داخلی را می‌خواهم بنظر دولت برسانم ـ مسئله چای کشور یک امر مهمی است (صحیح است) زیرا سالی سیصد میلیون تومان پول از این شور برای چای خارج می‌شود یکی از آقایان می‌گفت دولت از پنبه هم خوب است حمایت کند دولت از هر محصولی داخلی باید حمایت کند اما پنبه صادرات دارد و واردات ندارد ولی چای صادرات ندارد و واردات دارد موضوع چای با موضوع پروانه دادن دو تاست من می‌گویم دولت باید باین مسئله اساسی توجه کند سازمان برنامه که در امر ذغال سنگ و سیمان و حریر و قماش دخالت می‌کند چرا این مسئله مهم تولیدی و اقتصادی را جزء برنامه خود قرار نمی‌دهد که با کمک سازمان برنامه تشکیلاتی بوجود آید که چای مملکت را از اینصورت خارج سازد ـ یعنی شرکتی از تجار و باغداران و کارخانه داران برای خرید چای داخلی و خارجی و بسته بندی و توزیع بعمل آید و سازمان برنامه پس از کمک باین عمل بتدریج دخالت خود را قطع کند تا مثل کشورهای دیگر مسئله چای بدست خود مردم باشد بهر حال برای چای باید یک ترتیب اساسی داده شود و دولت در این کار مسامحه کرده است ـ حیف است که در مقابل محصول چای خارجی بنفع کمپانی‌های خارجی در اثر عدم لیاقت ما این محصول داخلی از میان برود در صورتی که برای یک برنامه صحیحی می‌توان تا ده سال دیگر کشور را از ورود چای خارجی بی نیاز ساخت (صحیح است) دولت متأسفانه از چنین برنامه‌ای دور می‌شود و چنین برنامه‌ای ندارد.

من مسئولیت دولت را در این مورد امروز خاطرنشان می‌کنم این را بگویم که علاقه هست حسن نیت هست وقت زیاد هم صرف شده و می‌شود اعلیحضرت همایونی نهایت توجه و تأکید را نسبت باین امر مکرر فرموده‌اند اما بصیرت و برنامه نیست و

تصمیمات بدون مطالعه همیشه مانع رسیدن بیک نتیجه صحیح قطعی است.

اعتراض من در مورد چای بدولت این است که دولت این مسئله مهم اقتصادی و تولیدی و کشاورزی را در برنامه اصلی کار‌های خود قرار نداده و در حاشیه و از فروغ قرار داده است و الا لااقل یک برنامه می‌داشت که در ظرف آن دولت احتیاج کشور را با توسعه کشت از خارجه بین نیاز کند و جلوی خروج سال سیصد میلیون الی چهار صد میلیون تومان پول کشور را بگیرد کجاست این برنامه؟

موضوع دیگری که می‌خواهم بدولت تذکر بدهم این است که با افزایش سرمایه بانک کشاورزی باید آئین نامه‌های آن بانک و طرز کار آن نیز تغییر کند و مطابق با زمان باشد (صحیح است) از این بانک کشاورزی نمی‌توانند استفاده کنند زیرا وثیقه ملکی ندارند بدهند. بنابراین باید آئین نامه‌ها طوری تنظیم گردد که کشاورزان بدولت وثیقه ملکی و با بهره نازل و مدت کافی و بدون تشریفات طولانی و با تشریفات ساده و خرج کم و بتناسب کار و فعالیت بتوانند از بانک کشاورزی وام بگیرند (صحیح است) در کمیسیون کشاورزی این موضوع بآیقای نایب نخست وزیر و آقای وزیر کشاورزی توصیه و تأکید شده و امیدوارم با این عمل بکشاورزان در تمام کشور کمک شود زیرا مؤثرترین کمک برای اصلاح وضع کشاورز در شرائط فعلی و کمک بافزایش تولید همین مسئله وام دادن بکشاورزان برای جلوگیری از سلف فروشی است.

و من از آقای وزیر کشاورزی و آقایان وزراء خواهش می‌کنم که باین مسأله کشاورزی که مورد نهایت علاقه نمایندگان مجلس است توجه کنند (ارباب ـ خیلی بد عمل می‌کنند دو دقیقه دیگر وقت دارم عرض کنم بنده خودم در مورد لایحه‌ای که حقوق آقایان نمایندگان را زیاد کرد شخصاً رأی ندادم ولی دیشب روزنامه اطلاعات یک مقاله‌ای نوشته که نسبت به نمایندگان مجلس بی لطفی کرده است (صحیح است) ایشان دو دلیل آورده‌اند که نمایندگان مجلس استحقاق اضافه حقوق ندارند اولیش اینست که اشخاصی که در آمد ندارند و پول کافی ندارند بمجلس نیایند (سراج حجازی ـ آنها باید بیایند) یعنی اینکه فقط ثروتمندها بمجلس بیایند این غلط است آقای استخر اگر پول ندارد گناهش چیست؟ یکوقتی می‌گفتند که ورود بمجلس شرطش این است که پنجاه هزار تومان مالیات بدهد. اما اینکار حالا بر طرف شده این حرفها دیگر معنی ندارد دلیل دوم سر مقاله نویس اطلاعات این است که وقتی مجلس هفته‌ای سه روز روزی دو ساعت بیشتر صرف نمی‌شود آن اشتباه است ما هفته‌ای سه روز روزی سه ساعت اینجا میائیم و در کمیسیونها روزی ۵ تا ۶ ساعت وقت صرف می‌کنیم و تمام مراجعات مردم را نگاه کنید (صحیح است) ما دنبال کار مردم هستیم روزی ده ساعت وقتمان صرف مراجعات مردم در وزارت خانه هاست شب و روز در وزارتخانه‌ها دنبال کار مردم هستیم بنده نمیدانم حالا دستگاه‌ها خوب کار نمی‌کند و آنها هم وسیله ندارند ولی بهر حال و کلای مجلس بشهادت آقایان وزراء دائماُ دنبال کارهای مردم هستند و حتی در بعضی موارد بدولت کمک می‌کنیم راهنمائی می‌کنیم پس اینکه نوشته است نمایندگان صرف وقت نمی‌کند این درست نیست نظر من این است و خواهش می‌کنم از مقام محترم مجلس شورای ملی چون رئیس این روزنامه آقای مسعودی با بنده دوست هستند و بایشان ارادت دارم و ایشان هم از اشخاصی بودند که در دوره ۱۴ در مجلس بودند و کمک کردند روزنامه اطلاعات کمک کرد برای دفاع از مملکت و رژیم ولی اگر اکثریت مجلس ولو اشتباه کرده باشد خوب اقلیتی هم بود که می‌گفت حالا مقتضی نیست حقوقها زیاد شود باشد برای بعد این عقیده در مجلس هم بود که حقوق کارمندان دولت هم اضافه شود مانعه الجمع هم نیست شاید این وسیله‌ای بشود برای آوردن لایحه ترمیم حقوق مستخدمین (صحیح است) و من خیال می‌کنم همه آقایان در این قسمت موافق باشند (صحیح است) بنابراین می‌خواهم از آقای مسعودی رفیق عزیز خودم اینجا گله‌ای بکنم این عرایضی هم که اینجا راجع بسیاست کشور کردم دو هفته پیش می‌خواستم عرض کنم ولی وقت نرسید معتقد بودم و هستم مملکت ایران که همیشه مورد تجاوز بود خدا شاهد است چیزی که بخواب نمیدید این بود که از چندین هزار فرسخ باو کمک بشود و تقویت بشود و مورد احترام ممالک خاور میانه و بلوک کمونیزم و بلوک غرب واقع بشود اگر خدای نکرده بر خلاف این می‌رفتیم خدای ما شاهد است مملکت از بین می‌رفت ما این اشتباه را نکردیم و منهم مکرر گفتم که کسانی که این اشتباه را کرده‌اند اشتباه بوده بدون این که منظوری داشته باشند حالا معلوم شده است که اشتباه بود پس وطن پرست حقیقی کسی است که وقتی می‌بیند فرصتی برای مملکت پیش آمده از آن فرصت استفاده کند و از آن دفاع کند وطن پرست کسی است که امینت مملکت را حفظ کند برای اینکه اگر امینت مملکت از بین رفت اخلال بوجود آمد از همه کس قوی تر تشکیلات کمونیستی است برای استفاده از آن موقعیت (صحیح است) بنابراین طبقات مردم ایران اگر از دولت خودشان ناراضی هستند اگر ما با دولت حسابی داریم آن حساب علیحده است مردم ممکن است از شما ناراضی باشند از دستگاه ناراضی باشند همیشه هم سوء اداره بوده و نمی‌شود گفت که همیشه دستگاه دولت خوب کار میکرده است بنده خودم از دستگاه اداری از رویه فعلی و از سوء‌اداره ناراضی هستم اما این خدمتی که بکشور شده است این خدمت را برایگان نمی‌شود از دست داد و خدا شاهد است که تمام کسانی که در این کار همفکری کردند و خودشان را بخطر انداخته‌اند من از روی عقیده عرض می‌کنم از فداکاری کرده‌اند و بکشور ایران خدمت کردند امروز روح شهدای ایران مرحوم آخوند ملامحمد کاظم خراسانی، مرحوم بهبهانی، مرحوم طباطبائی، رجال صدر مشروطیت، مشیر الدوله، مدرس و همه آزادی خواهان تصدیق می‌کنند که ما مملکت را حفظ کردیم و این کار بنظر بنده باید اجر داشته باشد (احسنت)

رئیس ـ آقای استخر،

استخر ـ بنده در جلسه گذشته برای نطق قبل از دستور اسم نویسی کرده بودم و توفیقی حاصل نشد و کارهای مجلس اجازه نداد که قبل از دستور ایجاد مزاحمتی بکنم این است که یادم رفته بود که امروز صحبت یکنیم خودم را مهیا نکرده بودم باری امروز وقتی اسم مرا خواندند گفتم باشد تا ببینم چه پیش می‌آید؟ چون بنده اسراری بحرف زدن ندارم مگر اینکه لازم باشد اما حالا که دعوت کرده‌اند بنده از موقع استفاده می‌کنم حالا خوب از آب در آید و موفق بشود یا نشود خدا بهتر میداند حالا دنباله همان مطلبی که می‌خواستم خدمت آقایان عرض کنم که دیروز با افتخار در ملازمت شاهنشاه آنچه را مقتضی بود بطور اختصار که آقایان هم حضور داشتند بحضورشان عرض کردم مطلب را بنده از همانجا بطور خیلی خلاصه شروع می‌کنم بنده آنچه را که در ظرف این مدت افتخار خدمت در مجلس شورای ملی امتحان کرده‌ام ما از این نطقها قبل از دستور ثمری نچشیدیم و نتیجه منظور را نگرفتیم زیرا صحبت‌های خوبی اینجا می‌شود و متأسفانه آنچه مربوط باوضاع داخلی مملکت است ان نتیجه‌ای که باید از آن گرفته شود نمی‌شود آقایان هم می‌آیند جوابهائی می‌دهند بهر حال یک عمل مثبتی تاکنون بعقیده من انجام نشده اما این نطقها را اگر دو قسمت بکنیم یک قسمت مربوط باوضاع عمومی بین المللی است این نطق خیلی موثر و خیلی بجاو خیلی بموقع و جای آن صحبت‌ها البته پشت تریبون و در مجلس شورای ملی است من باب مثال عرض می‌کنم نمیدانم کدام یک از همکاران محترم بودند که راجع بموضوع کشمیر و تجاوزی که از طرف دولت هندوستان باهالی کشمیر شده در اینجا مطالبی ایراد کردند البته این خیلی بموقع و خیلی نطق بجائی است برای اینکه مجلس شورای ملی ایران باید همه جا با ظلم و زور و گردن کلفتی و قلدری مبارزه کند از هر ملتی نسبت بهر ملتی از هر قوی نسبت بهر ضعیف این شأن مجلس شورای ملی ایران است و همچنین نسبت بفشار و تجاوزی که از طرف دولت فرانسه نسبت بملت الجزیره می‌شود و در جراید می‌بینیم دو مرتبه این جا تذکر داده شد و البته خیلی بجا و بموقع بود علاوه بر اینکه ملت الجزیره ملت مسلمانی است و هم کیش ما هستند یک ملت مظلومی است که گرفتار چنگال یک دولت جبار ظالمی واقع شده و من خیلی تعجب می‌کنم که یک ملتی مثل ملت فرانسه که آزادی دنیا را تأمین کرده و انقلاب کبیر فرانسه را بوجود آورده چطور راضی می‌شود که روزی چند صد نفر از یک ملت مظلومی که جز آزادی و استقلال توقعی ندارند آنها اینطور سلوک و عمل کند و در مورد الجزیره دو مرتبه اینجا تذکر داده شد و این قسمت هائی بود که در اینجا اگر گاهی صحبت شود خیلی بجا است و البته تأثیر بین ـ المللی از لحاظ آبرو و از لحاظ اهمیت بین المللی ایران دارد یک موضوع دیگر که اینجا صحبت شد راجع به دکترین آقای ایز نهاور رئیس جمهور اتازونی امریکای شمالی بود که البته از چند نظر نسبت بان برنامه ایشان که مربوط بکمک خاور میانه و جلوگیری از تجاوزات کمونیزم بوده است در پشت این تریبون نسبت باین دکترین اظهار تشویق و اظهار قدردانی و اظهار شعف و شادمانی شد. البته بنده هم همان گفتار‌ها را با کمال میل و با کمال خوشی و با کمال مسرت و با نهایت امیدواری تکرار می‌کنم و البته امیدواریم همانطور از کنگره گذشته از مجلس سنای امریکا هم بگذرد و مورد عمل واقع شود اما آنجا در اینجا از پشت این تریبون راجع باوضاع داخلی مملکت یعنی گرفتاری مردم یعنی راضی کردن مردم صحبت شده بنده خیلی تأثیری در این نطقها ندیده‌ام گاهی اوقات آقایان یک سؤالاتی از آقایان وزراء می‌کند این هم یکی از مناسبات مجلس است با هیئت وزراء البته هیچ سؤالی را آقایان بلاجواب نمی‌گذارند میآیند و جوابهائی و می‌گویند که البته این حرف درست است و این ایراد صحیح است ولی عنقریب این ایراد رفع می‌شود مشکلات درست می‌شود گاهی هم موانع و مشکلات را ذکر می‌کنند که باین جهت و باین علت این عمل این هدف فعلا انجام نشدنی است و بالاخره آن جواب داندانشکنی که می‌دهند اینست که پول نیست بودجه نیست بنده در خاتمه این عرایضم پشت تریبون خواستم که از پیشگاه مقدس ملوکانه استدعا کنم که همان سنت دیرینه شاهنشاه فقید پدر تاجدارشان را احیاء کنند تجدید کنند، یعنی اجازه بدهند آقایان نمایندگان یا نمایندگان فراکسیونها مجلس ماهی یک مرتبه حضورشان شرفیاب شوند همانطوری که

آقایان وزرا تماس می‌گیرند و درک این افتخار را می‌کنند، آقایان نمایندگان هم این سعادت را داشته باشند مطالبی هم که آنجا بحث می‌شود، البته بیشتر مقرون بعمل است زیرا مریض علاوه بر اینکه اظهار احتیاج بپرستار می‌کند بهتر است که بدکتر حاذقی هم مراجعه کند و دوا از دکتر حاذق نخواهد الحمدالله همین که بنده فکرش را کردم صورت عمل بخودش گرفت دیروز درک این افتخار را کند و مطلب مملکتی در آنجا بعرض ایشان برسد موضوع دیگری که بنده می‌خواستم توجه دولت و جناب آقای نخست وزیر را بآن جلب کنم گویا در یکی از نطقهای سابق هم بنده اشاره کردم و آن این است اگر ما توقعاتی و انتظاراتی از هیأت دولت آقای علاء داریم این توقعات و انتظارات والن امیدواری‌ها بی مورد و بی موقع نیست. برای اینکه جناب آقای علاء وارث یک مملکتی و وارث یک حکومتی و وارث یک اوضاعی شدند که سرتاسر مملکت امنیت و آرامش بر قرار بود نه در آذربایجان نه در فارس نه در جاهای دیگر که همیشه یک سرو صداهائی بود یکم اغتشاشی بود نا امنی بود راهزنی بود مخصوصاً اهالی فارس که کمتر وقتی بود که گرفتار این قبیل پیش آمدها نباشند در ظرف بین یکی دو سال بحمدالله سرتاسر مملکت امن و امان است (صحیح است) بگفته شاعر ملت جوان و ملک جوان و ملک جوان.

یا بگویم

دولت جوان و ملکت جوان و ملک جوان ملک جهان گرفتن و دادن کنون توان

فعلا وسایل موجود است ایرادمان اینست که آقا با وسایل امروزی و نبودن موانع با رفع مشکلات این مقدار خدمتی که باین مردم شده تناسبی را هم ندارد یعنی باید بیش از اینها در رفع حوائج مردم در رفع مشکلات مردم بدردهای مردم شما باید بیشتر رسیدگی کنید یک قسمت مشکلات تقریباً طاقت فرسائی که دولتهای ما داشته‌اند راجع بواضح نبودن و روشن نبودن معین نبودن سیاست خارجی ما بود که بعقیده بنده همین سیاست شوم بی طرقی تمام گرفتاری‌ها را برای ما فراهم کرده بود این ارثی را که ما از معاهده شوم ترکمان چای برده‌ایم و ما را بحال بیطرفی واداشته بود هیچوقت ما موفق نمی‌شدیم که حتی در اصلاحات داخلی خودمان بتوانیم اقداماتی بکنیم یعنی کارشکنی می‌کردند انگشت می‌زدند نمی گذاشتند یک قدم رو باصلاح برداشته شود دولت آقای علاء در اثر راهنمائی و شجاعت و درایت که از طرف شخص اول مملکت ظهور کرد در پشت این تریبون این بی طرفی را کاملا نسخ کرد و تکلیف دولت و ملت ایران را روشن کرد.

ما در یک صف ایستادیم تکلیف سیاست بین المللی ما روشن شد بنابراین از طرف حکومت‌های خارجی و کسانی که همیشه در کارهای داخلی ما انگشت می‌زدند و مانع می‌تراشیدند و ما را نمی‌گذاشتند که موفق بهچ کاری بشویم دولت آقای علاء از این مشکلات راحت است و مشکلات خارجی ندارد بلکه کمک‌های ذیقیمتی هم از همان دولتها بما شده و می‌شود این یکی از چیزهائی بود که دولت آقای علاء‌بایستی نسبت باین موضوع توجه کاملی داشته باشد و بداند بهمان تناسب که رفع مشکلات شده نسبت باوضاع مملکت باید بیشتر توجه بکند ما اگر تناسب را رعایت بکنیم و در اینجا منظور بداریم تناسب دولت آقای علاء نسبت بدولت‌های ما قبل با مشکلاتی که آنها داشته‌اند و با رفع مشکلاتی که در این دولت واقع شده است خود ایشان باید انصاف بدهند که کاری برای مملکت انجام نشده البته آن طوری که مردم انتظار دارند و ما انتظار داریم و بدترین مشکل مردم این مسئله گرانی است که من نمیدانم چرا این مشکل حل نمی‌شود چرا دولت اقدام موثری در این باب نمی‌کند چه مشکلاتی هست که باید تخم مرغ در این شهر دانه‌ای ۵ ریال باشد ((وزیر کشور ـ اینطور نیست) ۴ ریال باشد (وزیر کشور ـ ۲ ریال است) خوب ۲ ریال باشد این را شما ارزان میدانید؟ جناب آقا علم این ارزان است؟ این خوب است؟ اولا من از شما خیلی متشکرم مکرر پشت تریبون از شخص جنابعالی اظهار تشکر کرده‌ام علتش هم این است ه شما آدم منصفی هستید یعنی هر کاری که قبلا کرده‌اید یا بعدها خواهید کرد میآئید این جا با کمال شجاعت مشکلاتتان را میگوئید و میگوئید که بعد‌ها اقدام خواهم کرد و از این حیث ما از این صراحت و درایت شما کمال تشکر را داریم بهمنی جهت هم انتظار ما از شما این است که یکی مسئله رانندگی را حل کنید، یکی مسئله برق را حل کنید و یکی مسئله گرانی را و بداد مردم برسید مردم از لحاظ اینکه از دوره‌های سابق واقعاً بدبختی هائی دیده‌اند هیچ میل ندارند که خدای نکرده اظهار عدم رضایت بکنند. کمال علاقمندی و کمال صداقت را نسبت بشاه مملکت نسبت باستقلال مملکت دارند از این موقعیت باید استفاده کرد نباید گذاشت که این نارضایتی‌ها بروز پیدا کند و خدای نخواسته روزی منفجر بشود باید از این موقع استفاده کرد و این مردم مطیع و این مردم منقاد و این مردم شاهپرست این مردمی که من اطلاع دارم که او تار قلب آنها با محبت شاه توأم است و بسته است از این موقع استفاده کنیم و بگذارید این مردم بهمین خیال باقی باشند و بیشتر شاهپرستی بکنند بیشتر مملکتشان را بخواهند منحرف نشوند مردم را باید راضی نگهداشت لااقل باید بمردم یک چیزی نشان داد وعده‌ای باید بآنها داد و عمل بیک وعده‌ای باید کرد خلاصه ما جواب مردم را باید بتوانیم بدهیم بنده خدا میداند در ظرف این مدت با اینکه کمال علاقه را بشیراز دارم بشیراز نرفته‌ام چرا؟ برای اینکه من اسمم هست که نماینده شیراز هستم آنجا مردم را می‌بینم که راه ندارند راه اسفالت ندارند بوشهر که یکی از بنادر مهم ایران بود بکلی خرابه و ویرانه شده و وعده ساختن بندر عسلویه را دادند عملی نشده است حالا باز می‌گویند که همان بندر بوشهر را باید دو مرتبه تجدید کرد در مرحله حرف است بدتر از همه موضوع راه آهن است بکلی در بودجه اسمی از فارس نیست این موضوع بکلی مردم فارس را عصبانی که کرده در تلگرافاتی که متوسل باعلیحضرت شده‌اند از ما شکایت می‌کنند خوب بنده با اینحال نمی‌توانم بشیراز بروم اگر بروم جواب شیرازی را چه بگویم؟

مردم را راضی بکنید مردم را از این وضعیت نجات بدهید از وجود این مردم مطیع شاهپرست استفاده کنید اینها را نگاه بدارید برای روزهای مبادا این یک قسمت از صحبتهای بنده و عرض بنده بود و چون امروز در نظر نداشتن و مهیا نبودم برای عرض مطلبی این است که نمی‌خواهم بیش از این مزاحم بشوم و بار دیگر عرض می‌کنم دولت جوان ملک جوان و ملک جوان ملک جهان گرفتن و دادن کنون توان (احسنت)

رئیس ـ آقای مهدی ارباب،

مهدی ارباب ـ اگر جناب آقای استخر ببندر عباس تشریف آورده بودند باز راضی می‌شدند که وضع فارس البته امیدواریم همه جا اصلاح بشود از بندر عباس و جزایر و خلیج اینجا زیاد صحبت بمیان آمده لکن بنده قطع دارم باهمیت آن توجه شایسته نشده در دستگاههای دولت‌های پیش هم هیچ توجه نشده دولت فعلی امیدوارم نسبت بآنجا خیلی توجه بکند خیلی خوشوقت می‌شویم یک روزی جناب آقای اردلان که سوابق زیادی در نواحی خلیج دارند و امروز هم فرزند برومندشان در آبهای خلیج دارند فداکاری می‌کنند بیایند اینجا و اهمیت بنادر را شرح بدهند شاید بیان ایشان مؤثر باشد همینطور جناب آقای دشتی که خیلی مطلع هستند ایشان هم یکروزی بیایند برای تز کار خاطر آقایان را مستحضر بکنند (دشتی همیشه حاضرم) ببنادر جنوب سالها متمادی بطوری که عرض کردم توجهی نمی‌شد چرا یک توجه می‌شد آنچه چاقوکشی بود آنچه تبعیدی بود همه را می‌فرستادند بندر عباس و اگر اینها را نمی‌فرستادند باز یک کمکی بود ببندر عباس قبلا مردم بندر عباس در خانه هایشان را تا صبح باز می‌گذاشتند و موضوع سرقت اصلا نمی‌دانستند که چه چیز است این مستشاران را که فرستادند آنجا اینها سرقت هم یاد دادند کارهای بد دیگر هم یاد دادند خوشبختانه اخیراُ طلیعه سعادت در آن ناحیه درخشید و تشریف فرمائی و تفقد شاهنشاه محبوب ما یک روح تازه یک امید کامل و کالبد این مردم محروم و مأیوس دمید (صحیح است) اما در تعقیب آن چیز لازم است؟ لااقل دولت‌ها ده در صد منویات شاهنشاه را در آن ناحیه اجرا کنند تلگرافاتی که ناشی از اوامر شاهنشاه بود بوسیله جناب آقای وزیر کشور و جناب آقای وزیر دربار بمرکز مخابره شد و اعلام شد هنوز می‌بینیم آن تلگرافها روی این میز‌ها معطل است خدایا این بلای تأخیر و تعلل را از جان این مردم دور کن ما انتظار داریم که امر شاه منویات شاه مؤثرتر در آن ناحیه اجرا بشود به عرضتان رسیده است که اخیراً سیل‌های عجیب و عظیمی در آن نواحی جاری شده قنوات مردم تمام مخروبه و ویران شده با اوامر مؤکدی که صادر می‌شود که در مرحله اول بسیل زدگان کمک بشود آقایان در ناحیه هنوز بانک کشاورزی ده فقره در خواست انجام نداده و هر روز یک دسته تلگراف بنده دارم بانک کشاورزی دو بهانه دارد یکی اینکه می‌گوید ببینیم چه مقدار اعتبار باقیمانده که بدهیم یکی اینکه می‌گوید املاک بثبت نرسیده مردم می‌گویند ما ضامن می‌دهیم وثیقه می‌دهیم نگذارید که بیشتر بدبخت بشویم او متعذر است که املاک بثبت نرسیده خوشبختانه جناب آقای وزیر دادگستری در اینجا حضور دارند و می‌خواهم عرض کنم گناه مردم چیست که املاک بثبت نرسیده؟ مگر مردم نمی‌خواهند ملکشان را بثبت بدهند وقتی جناب آقای دکتر امینی وزیر دادگستری بودند در کمیسیون بودجه ثبت میناب دائر خواهد شد تا امروز خبری از ثبت نیست ثبت که مقدماتش خرجی ندارد بلکه بخزانه مملکت هم کمک می‌کند این را از جناب آقای وزیر محترم دادگستری استدعا می‌کنم توجهی مبذول بفرمایند که املاک آن ناحیه بثبت برسد و موضوع این بهانه را از گلوی بانک کشاورزی که بعقیده بنده یکی از مؤسساتی است که اسباب بدبختی کشاورزی این مملکت است بردارند مردم با تضمین بیایند پول بگیرند قنواتشان را تنقیه کنند ملکشان را آباد کنند این وضعیت که ناله شان بفلک برسد شایسته نیست یک روز رفتم بتماشای ناو ببر در دریا (علامه وحیدی ـ این شد شعر) ناخدا افخمی که یکی از افسران مهربان هستند از فرط تأثر از دیدن جاسک حال گریه بهش دست داده بود در صوتی که افسر گریه نمی‌کند یک دسته درخواست بمن داده بود و اعتراض می‌کرد شما وکیل مردم هستید چرا بدرد مردم نمی‌رسید آخر وکیل مردم چه می‌تواند بکند؟ باید بیاید اینجا دست

استمداد بسوی آقایان وزرا دراز کند از دولت تقاضا کند تمنی کند کار دیگر که نمی‌تواند بکند آقایان در طول سیصد کیلومتر راه یک قرص دارو وجود ندارد مردم می‌میرند طبیب ندارند وسیله دیگری ندارند اما هیاهوی و تشکیلات در مرکز فراوان آقا باقصی نقاط کشور هم برای رضای خدا توجه کنید بنده در اینجا از تأسیسات ژاندارمری تشکر می‌کنم این ژاندارمری که اینجا بد نام بود این بدرد مردم می‌خورد هر دستگاهی که هست ذکر خیر شان با شرشان را این طوری که شایسته است و لازم است بکنیم برای اینکه باز هم ممکن است عناصری مکدر بشوند و مزید علت بشوند فعلا عرضی نمی‌کنم بهر حال چون لوایحی می‌خواهد مطرح بشود بنده بیش از این تصدیع نمی‌دهم و استدعا می‌کنم دولت با مشاهده شخص اول کشور و با چنین شاهد بزرگی دیگر اینقدر بی اعتنائی بآن ناحیه نکند عملا توجه کند مردم آنجا هیچ ندارند مردم راه ندارند بهداشت ندارند یک توجه بیشتری مبذول فرمایند (احسنت)

۳- تذکر اصلاحی مقام ریاست نسبت بتبصره ماده ۳ قانون متمم بودجه ۱۳۳۵ مجلس شورای ملی

رئیس ـ وارد دستور می‌شویم در صورت مذاکرات جلسه قبل در تبصره ماده ۳ قانون متمم بودجه مجلس شورای ملی یک کلمه (فعلی) حذف شده (صحیح است) آن کلمه اضافه می‌شود (صحیح است) آن کلمه اضافه می‌شود (صحیح است) چون عده برای رأی کافی است تصویب صورت مجلس جلسه قبل اعلام می‌شود.

۴- طرح و تصویب فوریت و مذاکره در گزارش کمیسیون کشور راجع به حفظ امینت اجتماعی

رئیس ـ گزارش کمیسیون کشور راجع بلایحه امنیت اجتماعی شور اول آن مطرح است. گزارش کمیسیون قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

گزارش از کمیسیون کشور به مجلس شورای ملی

کمیسیون کشور در جلسه مورخه ۱۷ /۱۱ /۳۵ لایحه ارسالی از مجلس شنا راجع به حفظ امینت اجتماعی را با حضور آقای وزیر کشور مورد رسیدگی قرار داد و باصلاحی که در ماده سوم آن بعمل آمد تصویب نمود و اینک گزارش آن را بشرح زیر بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون کشور ـ سعید مهدوی

لایحه قانونی حفظ امینت اجتماعی

ماده ۱- برای حفظ نظم و امینت عمومی در هر حوزه فرمانداری کمیسیونی بنام (کمیسیون امنیت اجتماعی مرکب از فرماندار ـ رئیس دادگان شهرستان و در صورت نبودن رئیس دادگاه شهرستان رئیس دادگاه بخش ـ دادستان ـ رئیس شهربانی ـ رئیس ژاندارمری بریاست فرماندار تشکیل می‌شود.

ماده ۲- وظایف کمیسیون مزبور عبارت است از.

الف رسیدگی بعمل اشخاص که در شهرها و دهات مردم را بضدیت با یکدیگر تحریک نمایند بنحوی که موجبات سلب آسایش و اخلال در نظم و آرامش را عملا فراهم سازند.

ب ـ رسیدگی بعمل اشخاصی که کشاورزان را بتمرد و خودداری از دادن بهره یا امتناع از عمل کشت یا جلوگیری از ورود مالک بملک خود یا ممانعت از مداخلات و عملیات او در ملکت مطابق حق مالکیت یا بقسمی که مانع انجام وظیفه مأمورین دولت باشد وادار نمایند.

ماده ۳- در موارد مذکور در ماده ۲ کمیسیون امینت اجتماعی فوراُ رسیدگی و متخلف را پس از ثبوت تقصیر بدو ماه تا ۶ ماه اقامت اجباری در محلی که کمیسیون تعیین کند باستثنای نقاط بد آب و هوا محکوم می‌نماید. کمیسیون می‌تواند نظریه اهمیت تقصیر و تأثیر آن در اختلال نظم عمومی محل قرار اجراء‌موقت تا صدور حکم نهائی صادر نمایند. قرار اجرای موقت تا صدور حکم نهائی صادر نماید. قرار اجرای موقت در حوزه فرمانداریها مستقل با تأیید وزارت کشور و در حوزه فرمانداری ـ‌ها تابعه استانداریها با تأیید استاندار بموقع عمل گذاشته می‌شود.

ماده ۴- تصمیمات کمیسیون باید فوراً بمحکوم علیه ابلاغ شود و محکوم علیه حق دارد در ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ از تصمیم کمیسیون امنیت اجتماعی بدادگاه استانی که عمل در حوزه آن واقع شده شکایت نماید دادگاه استان فوراً خارج از نوبت با حضور متهم بشکایت مزبور رسیدگی کرده رأی مقتضی صادر خواهد نمود طرز رسیدگی دادگاه استان در این مورد مطابق مقررات عمومی خواهد بود رأی دادگاه استان قطعی و لازم الاجرا است.

ماده ۵- محکومین محکم قطعی لازم الاجرا پس از انیقضای ربع مدت محکومیت می‌تواند تقاضای بخشودگی نماید. در این صورت پرونده امر به دادگاه استان که مرجع رسیدگی پژوهشی است ارجاع می‌شود رأی دادگاه استان قطعی است.

ماده ۶- وزارتین دادگستری و کشور مأمور اجرای این قانون می‌باشند

رئیس ـ گزارش کمیسیون دادگستری هم قرائت می‌شود

(اینطور خوانده شد)

گزارش از کمیسیون دادگستری بمجلس شورای ملی

کمیسیون دادگستری در جلسه ۱۸ بهمن ماه ۱۳۳۵ لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع بحفظ امینت اجتماعی را با حضور نماینده دولت مطرح و خبر کمیسیون کشور را تأیید و اینک گزارش آنرا تقدیم می‌دارد

مخبر کمیسیون دادگستری ـ عمیدی نوری

رئیس ـ کلیات مطرح است در برگ مخالف و موافق اول آقای بهبهانی اسم نوشته‌اند بفرمائید.

بهبهانی ـ در این موقع که سیاست خارجی مملکت از تاریکی و ابهامی نجات پیدا کرده و بر یک اصل محکم و قابل اعتمادی استوار شده چه خوب بود که در سیاست داخلی هم طریقی اتخاذ می‌شد که رفاه و آسایش نسبی مردم در حدود امکانات و مقدورات موجود فراهم و همانطور که اولی مورد تصدیق و تأیید محافل مختلف بود دومی هم از این وضع متشتت و در هم خراج و ملت ایران موفق می‌شد در راهی که سالیان دراز بانتظار آن بوده گام بردارد ولی متأسفانه اعمال داخلی دولت را نمی‌شود تصدیق کرد و حتی طرفداران متعصب او هم در بعضی موارد نمی‌توانند از انتقاد خودداری کنند زیرا حسن و قبح اعمال یک امر فطری و بدیهی است نه وضعی و قرار دادی و بنظر بنده روش صحیح در امور باید مبتنی و متکی بر همین اصل باشد خوب را باید تعریف کرد و بد را بدون پروا تنقید تا نه حمل بر غرض شود و نه بوی تملق بدهد و در عین حال دولت هم تکلیف خود را بداند.

چقدر آرزو داشتم که در این موقعیت حساس بیایم پشت این تریبون و از لوایحی مثل تثبیت مالکیت، تأمین و استقرار آزادی بمفهوم واقعی، بالا بردن سطح تولید بوسیله تأسیس کارخانجات و مکانیزه کردن زراعت و عمران عمومی و استخراج معادن و آبادی دهات برای جلوگیری از فرار کشاورزان جهت تکدی در شهر‌ها و امثال آن دولت را تأیید نمایم و یا از پائین آمدن قیمت اجناس و تنزل نرخ بهره و تأمین لوازم اولیه زندگی مثل برق و آب و مسکن و بهداشت یا تعادل بین صادرات و واردات و عدم احتیاج مملکت بخارج برای روغن و گندم و مواد اولیه و چیزهائی که استحصال آن در کشور آسان است صحبت کنم.

چنانچه تمام بیانات اعلیحضرت همایونی هم در موقع شرفیابی دیروز روی همین موضوع دور می‌زد ولی وقتی در عمل عکس آن را از طرف دولت مشاهده می‌کنیم و می‌بینیم که اعمالشان بهیچوجه با مصالح مملکت و منویات شخص معظم تناسب ندارد و بر عکس با صحبت هائی که در گوشه و کنار شنیده می‌شود منطبق است دیگر چاره‌ای جز گفتن حقایق و مصالح نداریم. اداره مملکت بنظر من عبارت از این نیست که مردم را با ترس و اضطراب و وحشت از حبس و مشقت و تبعید ساکت نمود بلکه باید طوری علم کرد که روح عصیان و عدم رضایت بر اثر رفاه و آسایش و علاقمندی بزندگی از بین برود و الا با تهدید و جبر و اختناق افکار و سانسور عقاید مکوب بر قرار کردن و این سکوت خوفناک را رضایت جلوه دادن کار مشکلی نیست.

این قانون که الان مطرح است دلیلی بین و گویائی است که خود دولت هم مدعی عدم رضایت عمومی است زیرا تا امروز سابقه نداشته است که در بین مردم راضی و مرفه احتمال تحریک و عصیان داده شود. مردم سیر و راضی دیگر وقت و فرصت ندارند که باغواو تحریک دیگران توجه کنند و شورش و عصیان نمایند.

رفاه و طغیان همیشه در اصل متضاد و مخالف یکدیگر و نمی‌شود گفت هم مردم راضی و مرفه ـ اند و هم مستعد تمرد و سرکشی بعلاوه دولت که طبق موازین قانون اساسی روی کار می‌آید باید کلیة اعمال او بر محور همین قانون باشد و نمی‌تواند از این اصول غیر قابل انفکاک تخطی نماید و بنظر بنده انطباق این لایحه با قانون مزبور و منشور ملل متفق که از نظر ارتباط امور کلی ملل با یک دیگر مورد قبول ما واقع شده قدری مشکل بنظر می‌آید و اینک شمه‌ای از موارد افتراق و تباین آنرا بعرض میرسانم.

فلسفه و اصل تفکیک قوای ثلاثه مملکت بدین لحاظ بوده که قوه مجریه که منحصراُ باید امور اجرائی را انجام دهد در امور قضائیه که موظف به کشف جرم و تعقیب مجرم است دخالت ننماید یعنی رعایت این اصل همیشه لازم است که مدعی نباید قاضی باشد و عدم چنین حکم می‌کند کسی که خودش مدعی است نباید و نمی‌تواند مشخص جرم واقع شود و باید حتماً قوةدیگری که تحت تأثیر نباشد دور از هر نوع تعصب و خود خواهی و حب و بغض گناهکار را از بی گناه تشخیص دهد تا مسیر اداره امور از اعتدال خارج نشود.

قانون اساسی از اصل ۷۱ تا ۸۹ تحت عنوان اقتدارات محاکم برای رسیدگی بامور حقوقی و جزائی و و سیاسی دادگاهائی را تعیین کرده و اصول محاکمات جزا که به تبعیت از قانون مزبور وضع شده نظر باختلاف مورد و بالنسبه بشدت و ضعف جرائم رسیدگی بامور کیفری را بدادگاه خلاف جنحه جنائی محول داشته و حدود و تکالیف هر یک را نیز تعیین کرده و راهی باقی نگذاشته که رسیدگی بامری که مجازات آن را جنائی تشخیص داده‌اند بکمیسیون اداری برگذار شود و چون رسیدگی این کمیسیون رسیدگی اداری و تابع رویه اصول قضائی

نمی‌باشد افتراق آن با قانون اساسی و اصل آزادی افراد روشن است بعلاوه طبق اصل ۲۷ قانون اساسی تمیز حقوق افراد اعم از جزائی و حقوقی در شأن قوه قضائیه است نه قوة مجریه. اصل دهم قانون مزبور دستگیری افراد را جز در مواقع ارتکاب جنحه و جنایات نهی کرده و چون رسیدگی به جنحه و جنایات که مجوز دستگیری فوری است فقط در صلاحیت محاکم عدلیه است بنابراین عمل کمیسیون مغایر با اصل مزبور و مخالف با فصل مربوط بحقوق ملت ایران یعنی اصل هشتم تا ۲۵ و مخصوصاُ تباین صریح و علنی با اصل ۱۴ دارد که نفی بلد یا منع اقامت در محلی و یا اجبار باقامت در محلی را نهی و این حق را فقط بقانون که ممیز و مشخص آن یقوه قضائیه است محول داشته.

مطابق ماده ۸ قانون مجازات عمومی تبعیت از مجازات ماده ۸ قانون مجازات عمومی تبعید از مجازات هائی است که فقط در مورد جنایت از ناحیه محاکم صالحه اعمال می‌شود و هرگز نمی‌تواند یک چنین قدرتی را از قوه قضائیه گرفت و بکمیسیون اداری تفویض کرد و با ایادی و عوامل قوه مجریه در دهات و قصبات حق داد که بدون هیچ گونه تشریفات قوه قضائیه آهم دیوان جنائی را انجام دهد.

منشور ملل متفق و اعلامیه جهانی حقوق بشر که در شهریور ۱۳۲۴ بتصویب مجلس شورای ملی ایران رسیده و در مقدمة آن تأکید شده که کلیةملل باید در تعمیم و بسط عدالت اجتماعی و مقررات منشور تفهیم آن بمردم جدیت نمایند مواد صریحی برای رفع تبعیض عدم تجاوز بحقوق اساسی منع حبس و توقیف خودسرانه و غیر قانونی حفظ حیثیت و شئون افراد وضع کرده که قسمتی از آنرا بعنوان یادآوری ذیلا بعرض میرسانم:

ماده هشتم ـ در برابر اعمالی که حقوق اساسی افراد را مورد تجاوز قرار دهد و آن حقوق بوسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد هر کس حق رجوع مؤثر بمحاکم عمل صالحه دارد.

ماده دهم ـ هر کس با مساوات کامل حق دارد که دعاویش بوسیله دادگاه مستقل و بی طرفی منصفانه و علناُ رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزائی که باو توجه پیدا کرده باشد اتخاذ تصمیم نماید.

ماده یازدهم ـ هر کس که به بزه کاری متهم شده باشد بی گناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیة تضمین‌های لازم برای دفاع او تأمین شده باشد تقصیر او قانوناً محرز گردد.

در موادی که عرض کردم تصریح شده که اگر حقوق اساسی افراد که بوسیله قانون اساسی یا قانون دیگری شناخته شده مورد تنجاوز قرار گرفت حق رجوع بمحاکم صالحه ملی دارد و نیز تصریح شده که دعاوی باید در دادگان مستقل و بی طرف منصفانه رسیدگی شود و مسلماُ این کمیسیون اداری نه دادگاه است نه مستقل و نه منصف و چون تحت نظر دولت اداره می‌شود ناچار است اوامر دولت را اجزا نماید.

از اینها که بگذریم موضوعی که بیشتر مایة تأسف و معرف بی اعتدالی این لایحه است یک طرفه بودن آن می‌باشد زیرا برای سرپیچی و تمرد فرضی زارع مجازات تبعید قائل شده‌اند ولی برای تخطی و تجاوزی که از طرف مالک بحقوق او می‌شود ساکت مانده و برای مأمورین نیز قدرتی فوق تصور بدون ترس و بیم از عواقب اعمال خود قائل گردیده‌اند در این لایحه پیش بینی شده که اگر مأموری بر اثر تبانی با تطمیع و یا بقصد سوء مقررات این لایحه را دستاویز خود قرار داد و پرونده سازی کرد جه مجازاتی درباره او اجرا خواهد شد و اقلا اگر بصورت ظاهر هم شده خوب بود موادی در این لایحه میگنجاندند که هر گاه متنفذ و مأمور دولت هم حقوق ضعیف را تضیع کردند و یا شخص بیگناهی را ظاهراُ بجرم اخلال و باطناُ برای اجرای نظریات خصوصی و اغراض شخصی و یا اخاذی و رشوه خواری و یا امور غفتی و هزار طور حرف دیگر گرفتند و از خانه و زندگی خود تبعید نمودند و با حیثیت و شرف او بازی کردند مجازات شوند تا اقلا با قیافةظاهری و عدالت مآبی پنجاه ساله مشروطةما زیاد مغایرت نداشته باشد.

امروز در تمام دنیا سعی می‌شود اختلافات طبقاتی که موجد و مسبب انقلابات داخلی و شورش و طغیان و آماده بودن زمینه برای اغوا و تحریک سیاست‌های مخرب خارجی از بین برود ولی دولت در این گیر و دار سیاسی دنیا قانونی می‌آورد که به هیچوجه با عدالت و رفاه اجتماع وفق نمی‌دهد و فواصل طبقاتی را عمیق تر و خطرناکتر و بعقیده بنده اجرای این لایحه نه اینکه به منظور رفع اخلال نمی‌کند بلکه اختلاف و تضاد را بین طبقات مردم و رجحان دسته‌ای بر دسته دیگر را ثابت می‌کند.

در آراء‌و احکام صادره از دادگاههای زمان جنگ که قابل استیناف و تجدید نظر نیست اقلا متهم را محاکمه و مدافعات او را استماع می‌کنند ولی هر گز کسی فکر نمی‌کرد دولتی در زمان عادی لایحه‌ای بیاورد که در بدو امر حق دفاع که از حقوق فطری و بدیهی بشر است سلب نماید مردم را تبعید کنند و حیثیت آنها را ملعبة یک عده مأمور ناراضی و عصبانی و خودخواه قرار دهند بعد اگر شکایت داشت بدادگاه استان مراجعه کند. یعنی اول آبرو و حیثیت او را هتک کنند بعد اگر دلش خواست بدادگاه استان مراجعه کند و اگر دادگاه استان هم او را بی گناه تشخیص داد برود عقب کارش و مثل اینکه اصلا اتفاقی نیفتاده و آن مأموری هم که موجب این بی آبروئی شده کلاهش را کج تر بگذارد ناگفته نماند که مستند رسیدگی دادگاه استانهم پرونده‌ای است که بدست همان مأمور یا مأمورین تهیه شده و خیلی مشکل است که از لابلای این اوراق ساخته و پرداخته بیگناهی کسی معلوم شود.

مورد دیگری که لازم است دربارةاین لایحه بحث شود توجیه ضرورت و تصویب آن در حال حاضر است.

یکی از مفاخر دستگاه حاکمه که هر روز برخمان کشیده می‌شود وجود امنیت در سراسر کشور است اگر واقعاُ دولت در این گفته صادق است و موجبات طغیان و عصیان از بین رفته پس وجود این قانون ضرورت پیدا نمی‌کند زیرا با قوانین موجود امنیت کشور تأمین شده و موردی برای قانون جدید وجود ندارد در صورتی که دولت با تقدیم این لایحه صراحتاُ می‌گوید موجبات طغیان و تجاوز فراهم شده و چون قادر نبوده در این مدت دو سال از طریق عقلانی و موافقت با منافع مردم و اجرای برنامه هائی مؤثر و عمیق موجبات آنرا از بین ببرد ناچار بیک داروی مخدر و مضعف توسل جسته و می‌خواهد با زور آن موجبات را معدود و اسم اینکار را لایحه امینت اجتماعی گذارده است و اگر عبارت و مواد لایحه را از گذشتگان گرفته کاش اسم آنرا عوض می‌کرد زیرا برای این لایحه اسم بی مسمائی انتخاب شده و اقلا باید اسمش لایحه عدم امینت اجتماعی باشد

مخصوصاُ این نکته را باید در نظر داشت که قوانین کیفری مورد می‌خواهد و تازه مفاد آن بفرض وجود مورد هم نباید مخالف با قانون اساسی باشد.

وقتی برای اسکات زارع و محرک و سایر کسانی که در این لایحه قید شده یقانون لازم است که این موضوع مصداق پیدا کرده باشد و دولت با قوانین موجود نتواند جلو آنرا بگیرد در اینجا لازم است این نکته را هر بعرض برسانم که تا موجبات عصیان و تحریک فراهم نشود عصیان و اغتشاش بوجود نمی‌آید و اگر عوامل عصیان هم بوجود آمد اولا بدست خود اولیاء امور ایجاد می‌شود و ثانیاُ هیچ قانونی نمی‌تواند بدست چند نفر مأمور ناراضی و محروم جلو آن را بگیرد. ضمناُ باید بیاورید که با وضع این قانون از طرف دولت اسبق چه تضمینی برای او فراهم گردید و آیا توانست با توسل باین قبیل قوانین جلو آن وضع را بگیرد من نمی‌توانم قبول کنم که این حقایق را که هر فرد عامی می‌فهمد دولت توجه نکند مگر اینکه بگوئیم آوردن اینگونه لوایح برای باز کردن حساب خاصی است که معلومات ما برای درک و فهم آن عاجز است.

رئیس ـ آقای سراج حجازی،

سراج حجازی ـ بنده با این لایحه موافق هستم برای اینکه شکست استخوان داند بهای مومیائی را این مطلبی که جناب آقای بهبهانی نماینده محترم فرمودند تمام بجای خودش صحیح است ولی منطبق با این قانون و وضعیاتی که امروز در شهرستانها حکمفرما است نیست البته صحیح است اصل مسلم این است که باید قانون با قانون اساسی وفق دهد کسی منکر این اصل نیست ولی باید رفاه و آسایش مردم فراهم بوشد اینهم مورد انکار نیست ولی فرمودند که این قانون با قانون اساسی مخالف است با منشور ملل متفق مخالف است با وضع مملکت هم مخالف است بنده از فرمایشات خودشان استفاده می‌کنم و عرض می‌کنم که با هیچکدام از اینها مخالف نیست زیرا قانون اساسی یک محاکمی تعیین شده است و طبق اصل ۷۳ متمم قانون اساسی صراحتاً می‌گوید تعیین محاکم عرفیه منوط بحکم قانونت است یکی از محاکم عرفیه این است که دادستان و رئیس محکمه در آن عضویت دارند بنابراین کجایش مخالف قانون اساسی است؟ بنده عرض می‌کنم که دولت تشخیص داده است که از همه جهت ضرورت دارد که این محکمه تشکیل شود پس مخالفتی با قانون اساسی ندارد و فرمودند مخالف با منشور ملل متفق است منشور ملل متفق البته یکی از اصول کلی ممالک است و با جزئیات ممالک هم ارتباطی ندارد ولی معذالک ما هم این را تأیید می‌کنیم برای اینکه ما باید داخله منظم و مرتبی داشته باشین مو بنده همیشه عرض کرده‌ام تا داخله مملکت ما مرتب نباشد ما نمی‌توانیم سیاست خارجیمان را اداره کنیم امروز البته در تحت توجهات اعلیحضرت سیاست خارجی ما روشن و صریح است ولی برای دوام و بقای این سیاست خارجی باید یک داخله منظم و مرتب و مرفهی داشته باشیم متأسفانه ما یعنی اصولا بشر خیلی فراموش کار است این چند سال آرامشی که برای مملکت مهیا شده است آن خاطرات بد بکلی از ذهن ما رفته است روزی بود که هیچکس تأمین و آسایش در همین تهران پایتخت مملکت نداشت (عیدی نوری ـ در ولایات هم همین طور)(بهبهانی ـ با این لایحه هم امنیت بوجود نمی‌آید) از هر خیابانی عبور می‌کردید مرتب کار مردم بالا کشیدن درها و پائین کشیدن درها بود این امینت نبود اسم بی معنائی بود بعلاوه آقا فرمودند (بهبهانی ـ کی گفت آن امنیت بود ؟) پس باید امنیت بوجود بیاید این امنیت بآن

معانی حقوقی نیست بنده الان توضیح می‌کنم و خود آقا روشن خواهید شد (بهبهانی ـ خود دولت مدعی است) دولت معتقد است که حداقل امینت را فراهم کرده است (دکتر عدل ـ چرا حداقل میفرمائید حداکثر) البته آن مفهوم کلی نصیب هیچ کس نخواهد شد عرض کنم که البته یک اندازه‌ای آقا تلویحاُ فرمودند که این زائیده فکر یک دولتی بود که. مورد احترام ملت بود می‌گویند حافظ یک شعری گفته است و این را نسبت می‌دهند که از یزید است بحافظ ایراد کردند که چرا این شعر را گفتی گفت مثل این می‌ماند که دری است دهان سگی افتاده باشد و من این را برداشتم و تمیز کردم ما هم میگوئیم آنها اگر کاری خوبی کردند این را تمیزترش کنیم و بموقع اجرا بگذاریم متأسفانه آنها بقدری کارهای بدشان زیاد بود که کارهای خوبشان را تحت الشعاع قرار داده بود و حالا چون بنده طرف دارد دولت هستم دولت فعلی در تحت راهنمائی اعلیحضرت کارهای خوبش بکارهای بدش می‌چربد و البته کارهای بدهم دارد و بنده هم خودم از منقدین هستم و گاهی عرض می‌کنم و فعلا هم بنده بسیار متشکر می‌شوم در این نوع قوانین که مواد زیاد ندارد در کلیاتش صحبت بیشتری بشود تا معلوم بشود که این قانون برای مملکت ضروری است یا خیر؟ آقای در تمام فرمایشاتی که فرمودید از رفاه عموم از اصلاح امور صحبت فرمودید و فرمودید که بهتر بود بجای این قانون قوانین بیاورند که کارخانه‌ای ایجاد کنند و یا مؤسسات ملی ایجاد کنند که کار ایجاد شود ولی فراموش نکنید که نعتمان مجهولتان الصحت و الامان اگر امنیت نباشد همان کارخانجات را هم ملاحظه فرمودید که هیچ استفاده نداشت وقتی امنیت باشد استفاده خواهد داشت فرمودید که این حکایت از این است که عدم رضایت هست اولا بنده صراحتاُ عرض می‌کنم امروز اکثریت قریب باتفاق مردم راضی هستند اصولا چون مملکت ما الان یک وضعیتی پیدا کرده است که سیاست خارجی روشنی پیدا کرده‌ایم و وارد یک جاده شده‌ایم البته خیلی رو بترقی و تعالی نرفته‌ایم ولی خوب یک قدم بزرگی برداشتیم اینها را نادیده نباید گرفت بعقیده بنده همان اندازه که انتقاد خوبست باید کارهای خوب اشخاص را هم تقدیر و تشویق کرد که اینها بیشتر جلو بروند بنده شخصاً چون خودم کشاورز و زارع هستم میدانم که زارعین امروز بر خلاف گفته بعضی از اشخاص که در بعضی محافل حرفهائی می‌گویند صدی صد واقعاً از اوضاع راضی هستند البته اگر اشخاص ناراضی هم باشند آن اشخاص هستند که از مواقع بد این مملکت سوء استفاده می‌کردند و می‌رفتند با اجانب می‌ساختند ولی چون حالا نمی‌توانند این کار را بکنند البته ناراضی هستند و نارضایتی آنها را ما بهیچ می‌گیریم برای اینکه فکر عموم غیر از این است فرمودند که حق این بود وقتی که این قانون را می‌آوردند تکلیفی هم برای مالکین متجاوز مجازات آنها معین می‌کردند. اولا این قانون دارای دو قسمت هست آن قسمت اول قانون عمومی است رسیدگی بعمل اشخاص که در شهرها و دهات مردم را بضدیت با یکدیگر تحریک می‌کند ممکن است مالکی این عمر را بکند برای اینکه حق یک زارعی را از بین ببرد و یا زارعین را بر علیه همدیگر تحریک کند و حق اینها را بگیرد این مال مالک اما اگر اشخاصی بیایند رعیت را بر علیه مالک تحریک و تبلیغ کنند مشمول قسمت دوم خواهد شد پس برای هر دو قسمت جناب آقای بهبهانی هست عرض کنم ضرورت این قانون از این جهت است که در شهرستانها یکعده اشخاصی هستند که در ادوار مختلف استفاده کرده‌اند و امروز میلیونر هستند هر وقت شکر دزدی بوده اینها کرده‌اند گندم دزدی بود اینها کرده‌اند انحصاراتی بود آنها بردند هیچوقت هم بقول معروف دم لای تله نمی‌دهند یعنی همیشه کنار می‌نشینند و اشخاص را بجان همدیگر می‌اندازند و بعد مردم را تحریک می‌کنند و دولت را در یک محظوری قرار می‌دهند و بنده شاهد شهرستان حوزه نمایندگی خودم هست که متأسفانه آنجا سمبل خیلی کامل این جریانات هست این است که بنده برای دفاع از موکلین خودم وضع این قانون را از ضروری هم ضروری تر میدانم زیرا آن شهرستان فرد کامل اختلافات در شهرستانها شناخته شده بود و پنج شش ماهی که بنده افتخار نمایندگی آنجا را پیدا کرده‌ام جناب آقای وزیر کشور اطلاع دارند که هیچ تلگراف شکایتی از آنجا نیامده است زیرا که بنده آنها را تحریک نمی ـ کنم و اگر بنده هم تحریک کنم سر تلگرافات باز می‌شود این است که عمل اشخاص که خوششان می‌آید در سیر پاکدامنی و تقوی و تمول و تمکن می‌نشینند و مردم را بجان یکدیگر می‌اندازند و استفاده می‌کنند اینها را هم دولت می‌شناسد مربوط بهمه کس هم نیست و از این جهت نگرانی نیست بعلاوه الان اگر دولت بخواهد اشخاص را طرد کند احتیاج بقانون ندارد ولی این کار واقعاُ نشانه نهایت عنایت و توجه دولت است بقانون که قانون می‌آورد می‌خواهد بگوید این قبیل اشخاص محل نظم و زندگی بنده و شما هستند و بنده معتقدم اول باید اینجور عناصر که بقایای آن اشخاصی هستند که مملکت را باین روز سیاه کشانیدند باید دست آنها را از تمام شئون مملکتی کوتاه کرد و این کار هم بوسیله قوانین می‌شود بعلاوه با آنها کاری نمی‌کنند اینهمه الغوت و یا الله ندارد مینگوید اگر کمیسیون او را شرور تشخیص داد فرماندار تشخیص داد دادستان تشخیص دتاد رئیس محکمه تشخیص داد افکار عمومی تشخیص دارد این آقا را می‌گویند دمش را بگیرید بیرون کجای این بد است بعد هم گفته‌اند اگر خواستند اجزا کنند استاندار که شخص اول آن ناحیه است باید این عمل را تجویز بکند بعد هم می‌گوید بعد از محاکمه بمحض اینکه حکم ابلاغ شد می‌تواند استیناف بدهد که حکم غیر عادلانه بود بنده شخصاُ اگر جای وزیر کشور بودم معتقد بودم که باید از این شدید تر می‌آوردم (صارمی ـ پس خدا را شکر که وزیر کشور نیستید) (حشمتی ـ شاید همین علت نشدنش باشد) حالا در آتیه می بنیم عرض کنم پس بنده معتقد هستم که این قانون الان اگر زودتر تصویب بشود خیلی مؤثر در برقراری نظم شهرستانها و دهات خواهد بود ملاحظه بفرمائید واقعاُ نباید تعصب خشک بخرج داد تهران یک محیطی است که همه مردم دسترسی بهمه مقامات دارند ولی جناب آقای وزیر دادگستری میدانند که در تمام دهات و نقاط دور افتادةمملکت بواسطه نبودن دستگاه قضائی تمام قوانین اجرا نمی‌شود یعنی در یک شهرستانهائی که دو تا دادیار و سه تا باز پرس دارد نمی‌توانند تمام شهرستانها را زیر نظر بگیرند یک اشخاصی از همین بی توجهی استفاده می‌کنند اگر این قانون موضع شود جلوگیری از از همین اشخاص می‌کنند یکی از آقایان محترم رفقا یادداشتی دادند و همین مطلب را می‌گویند اتفاقاُ ما چپاول و ناراحتی که برای مردم فراهم می‌شد فراموش کردیم چون چندی است در آسایش و راحتی هستیم آن مطالب را بکلی فراموش کرده‌ایم و البته اینجا تذکر دادند قانون برای برحه‌ای از زمان نیست در آتیه هم ممکن است خدای نکرده پیش آمدهائی بکند و ما می‌توانیم از ین قانون بنحو احسن استفاده کنیم و جلوگیری کنیم نکته‌ای هم که فرمودند اصل تفکیک قوا هم ارتباطی با این مطلب ندارد تفکیک قوا مربوط بکلیات کارهای مملکت است یعنی در صورتی است که کار وزارت دادگستری را که مأمور اجرای قوانین یا موضوعات است بیک دستگاه دیگری بدهیم در حالی که ما این کار را نکرده‌ایم و در این کمیسیون هم تصادفاُ اکثریت با آنهاست و دو نفر از دادگستری است دادستان و رئیس دادگاه و آن مطلب دیگری فرمودند که این قانون اختلاف طبقاتی را از بین نمی‌برد و بنده معتقدم که طبقاتی را از بین نمی‌برد و بنده معتقدم که این قانون باعث می‌شود که یک کشاورزی با آسایش تمام بتواند زراعت بکند و متمکن بشود وقتی هم که متمکن شد البته خود بخود تفاوت و اختلاف طبقاتی از بین می‌رود امروز رعایای این مملکت همه فقیر هستند و علت فقر هم این است که این عایدات تکافوی خرجشان را نمی‌کند و البته پارالل بموازات این قوانین سایر دستگاههای دولت برای تشویق کشاورزان باید یک توجهی بفرمایند بنده مخصوصاً از موقع استفاده می‌کنم و از دولت آقای علاء می‌خواهم که در این باره توجه بسیار عاجلی بکنند زیرا وضع کشاورزان ایران بسیار بد است و خود آقای وزیر کشور در کمیسیون کشور همین مطلب را متذکر شدند ملاحظه بفرمائید یک زارع بطور متوسط بیش از شش هفت خروار گندم نمی‌تواند بدست بیاورد هر قدر هم گندم قیمت پیدا کند باز کافی نخواهد بود امروز جاده برای رعیت ینست بیمارستان ندارد دارو ندارد همین طوری که این قانون برای شهرستانها وضع شده است باید قوانین خاص اقتصادی برای شهرستانها وضع شود که پارالل با این بتوانیم رفاه آنها را هم فراهم کنیم بنده چون خیلی نمی‌خواهم وقت آقایان را بگیرم عرایضم را خلاصه می‌کنم و امیدوارم با تصویب این قانون بنتیجه اساسی برسیم (احسنت)

رئیس ـ پیشنهادی رسیده که این لایحه‌ای که از مجلس سنا آمده و در دو کمیسیون مجلس هم اصلاحاتی در آن بعمل آمده با یک فوریت تلقی بشود، قرائت می‌شود

(بشرح ذیل قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنیم لایحه حفظ امنیت با قید یک فوریت مطرح بوشد مهدوی. خسرو قبادیان. توماج. کدیور. دکتر امیر حکمت. فضائلی. ظفر بختیار. دکتر ضیائی. مهندس دهستانی. دکتر اسدی. سراج حجازی. رامبد. مهندس فیروز و چند نفر دیگر.

رئیس ـ آقای مهدوی بفرمائید.

مهدوی ـ بنده اصولا طرفدار این هستم که لوایحی که بمجلس تقدیم می‌شود دو شوری باشد و روی آن مطالعات بیشتری بوشد ولی عقیده‌ام این است که در قوانین و لوایح قید دو شوری برای این بوده است که مجلس سنائی وجود نداشته و اگر حالا ما بیائیم بعد از این که لوایح در مجلس سنا مطرح می‌شود و آنها هم مدتی رویش مطالعه می‌کنند و معطل می‌شود چاپ می‌شود در روزنامه‌ها و مطالعاتی که آقایان دارند همیشه بقدر کافی اطلاع پیدا می‌کنند و قوتی هم که می‌آید بمجلس شورای ملی باز هم بکمیسیونها می‌رود و رسیدگی کامل می‌شود، همین لایحه امینت

اجتماعی بنظر بنده آنچه آقایان نظر داشته باشند مخالف و یا موافق فعلا در همین مجلس صحبت کنند در اطاقش بحث بشود و تصمیم گرفته بشود دیگر بنظر بنده ضرورت ندارد که این لایحه باز دو شوری باشد و مدتی در کمیسیونها معطل بشود و بهترین فرصت اینست که مار در مجلس رویش تصمیم بگیریم و استدعا می‌کنم اگر اجازه بفرمائید در همین مجلس تصمیمی اتخاذ بشود (حشتی ـ احسنت)

رئیس ـ آقایانی که با فوریت موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد آقای دکتر دادفر بفرمائید.

دکتر دادفر ـ بنده عرضی ندارم.

رئیس ـ دیگر کسی در کلیات بنام مخالف ثبت نمام نکرده (بزرگ ابراهیمی ـ در کلیات عرایضی ندارم) موافقید یا مخالف (بزرگ ابراهیمی ـ موافقم) پس چون مخالفی در کلیات نیست نمی‌توانید صحبت کنید رأی می‌گریم بورود در مواد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد ماده اول مطرح است کسی اجازه نخواسته پیشنهادات ماده اول قرائت می‌شود.

(بشرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر بماده یک لایحه حفظ امینت اجتماعی اضافه شود.

تبصره ـ نامه‌ها و گزارش بی امضاء بهیچ وجه قابل ترتیب اثر نیست هر مقام و هر کسی بنامه بی امضاء ترتیب اثر دهد از خدمات دولتی منفصل و مشمول کیفر افتراء خواهد بود.

مهدی ارباب

رئیس ـ آقای هدی ارباب بفرمائید.

مهدی ارباب ـ بنده عین پیشنهاد را دو مرتبه برای آقایان می‌خوانم

(بشرح فوق قرائت نمودند)

خوشوقتم که جناب آقا گلشائیان امروز اینجا تشریف دارند چون سوابق زیادی در کارهای دولتی در امور قضائی دارند

آقایان دیگر مثل جناب آقای خلعتبری که سالها است در دادگستری وکالت می‌کنند حضور دارند میدانند ما یک قانون افتراء داریم بنده از روزی که متولد شده‌ام و کم کم مردم را شناخته‌ام و بعد در جامعه وارد شده‌ام تا بحال سراغ ندارم که یک نفر مفتری تعقیب بشود، اگر یک نفر مفتری در طول این زمانها تعقیب شده بیائید و ببنده بفرمائید آنوقت بنده معذرت می‌خواهم در حالی که آقایان خوب توجه کنید اینقدر خانواده‌ها از افتراء از کاغذ بی امضاء‌در این مملکت از بین رفته‌اند و صدمه دیده‌اند بیچاره شده‌اند هیچ مقصر هم نبوده‌اند کسی توجه نکرده هیچ کجای دنیا بنامه بی امضاء ترتیب اثر داده نمشود (یکنفر از نمایندگان ـ اینجا نمی‌شود) همین جا داده‌اند بنده سراغ دارم اخیراُ بیکی دو تا نامه بی امضاء همین دولت جناب آقای علاء ترتیب اثر داده‌اند هیأت هائی فرستاده‌اند ده بیست سی هزار تومان از خزانه این مملکت خرج کرده‌اند برگشته‌اند گفته‌اند درست نبود، خوب تکلیف چیست؟ بی امضاء ترتیب اثر داده نمی‌شود حالا بنامه بی امضاء‌ترتیب اثر داده نمی‌شود حالا اگر آقایان میل دارید که ترتیب اثر بآن داده نشود رأی بدهید و اگر می‌خواهید ترتیب اثر داده شود بعکس بطور مثال عرض می‌کنم شب خوابیده‌اید مایعی ندارد که یک فاطمه خانمی بر می‌دارد مینویسد که من دیدم فلان آقا از فلان سفارت داشت میامد بیرون دستش هم بگردن سفیر بود تا این شتر بیچاره بیاید بگوید آقا من روباه نیستم آنقدر بارش می‌کنند که شکمش روی زمین می‌آید این قانون بسیار خوب بنده هم موافقم اما از همین نامه بی امضاء ممکن است یک روزی استفاده بشود نه در این مورد خیلی از موارد سوء‌استفاده شده و خلاف شأن یک کشور مترقی است که نامه بی امضاء کسی ترتیب اثر بدهند حالا اگر آقایان میل دارید که ترتیب اثر داده بشود باین پیشنهاد رأی ندهید و اگر میل دارید که ترتیب اثر داده نشود رأی بدهید بهر صورت این یکی از نواقصی است که سال‌های متمادی مردم از آن صدمات زیاد دیده‌اند مشقات زیاد تحمل کرده‌اند خانواده‌ها از این عمل متلاشی شده امروز بیائید عیب این قانون را رفع کنید.

رئیس ـ آقای عمیدی نوری بفرمائید.

عمیدی نوری ـ عرض کنم جناب آقای ارباب یک توضیحی راجع بپیشنهادشان فرمودند که این توضیحات را که خدمتشان عرض می‌کنم تصور می‌کنم قانع بشوند و آن این است که یک ماده در قانون اصول محاکمات جزائی و آئین دادرسی کیفری ما هست که اعلانات و اخبار اوراق بی امضاء‌قابل ترتیب اثر نیست جناب آقای وزیر دادگستری میدانند (ارباب ـ ترتیب اثر می‌دهند) این هست پس این یک باب جداگانه‌ای است ماده اش هم در مورد خودش هست و تصور می‌کنم نظر جنابعالی تأمین باشد و اما از نظر افتراء، افتراء یک جرمی است که طبق قانون مجازات عمومی مجازات می‌شود پرونده‌های زیادی هم در عدلیه هست راجع بافتراء که تعقیب شده و احکام زیادی هم در این مورد صادر شده که اگر جنابعالی علاقه داشته باشید ممکن است خواهش کنم تشریف بیاورید بدفتر دادسرای تهران مراجعه بفرماید و آمارش را بعرضتان خواهند رسانید افتراء در صوتی است که کسی نسبت جرمی بکسی بدهد این شخص که مرتکب جرمی شده و نتواند آن نسبت را ثابت کند این را می‌گویند مفتری بنابراین باید اول شخص مسلمی باشد یعنی باید امضاء داشته باشد بعد هم باد جرمی نسبت بدهد و بعد هم نتواند از عهده اثبات آن برآید این را می‌گویند مفتری و این گونه دعواها فراوان است و احکام زیادی هم صادر شده و موجود است اما این که فرمودید که اگر ترتیب اثر داد این هم صحیح است چرا؟ این یک سوء اثر دارد یک وقتی ممکن است در همین اوراق بی امضاء یک حقیقتی هم باشد ما نباید جلوی کشف حقیقت را بگیریم و بگویم که اگر در یک ورقه بی امضاء که مبتنی بر اعلام حقیقتی بود یک مأمور دقیق وزرات دادگستری با جناب آقای نخست وزیر یا دستگاه بازرسی این نامه ا اهمیتی داد رسیدگی کرد ما نباید جلوی این کار را بگیریم زیرا ممکن است یک حقیقتی کشف بشود و با این پیشنهادی که دادند جلوی این کار گرفته می‌شود و اینکه مستخدمین دولت حق ندارند یک حقایقی را کشف کنند صحیح نیست این است که بنده معتقد هستم اولا منظور جنابعالی تأمین است و این پیشنهاد زائد است و حسن اثر هم نخواهد داشت این است که بنده معتقدم اگر آقا پیشنهادتان را پس بگیرید بهتر است.

مهدی ارباب ـ با شرط اینکه تسجیل بشود نامه بی امضاء هیچ اعتباری ندارد دولت هم حق ندارد تعقیب کند پس می‌گیرم.

چند نفر از نمایندگان ـ پس گرفتند.

رئیس ـ پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود

(بشرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نماید تبصره ذیل بماده یک اضافه شود.

تبصره ـ رؤسای ژاندارمری یا شهربانی که پرونده مربوطه بوسیله آنها تنظیم و تقدیم شده در کمیسیون مربوطه حق رأی در آن مورد بخصوص را ندارند ـ دکتر مشیر فاطمی

رئیس ـ آقای دکتر مشیر فاطمی.

دکتر مشیر فاطمی ـ عرض کنم این پیشنهاد بنده دو علت دارد اولا این گزارشات بوسیله رئیس ژاندارمری یا رئیس شهربانی مألا تنظیم می‌شود و اگر تنظیم کننده گزارش خودش هم بعد حاکم محکمه بشود این یک چیزی من در آوردی عجیب و غریبی خواهد بود و این لایحه را بکلی از وضع خودش و منظور اصلی خارج می‌نماید بنده که نمی‌توانم زیر بار بروم همیشه که آدم وکیل نیست پس فردا ما وکیل نیستیم رئیس شهربانی یک گزارشی برای بنده تهیه می‌کند بعد هم خودش می‌رود توی کمیسیون امنیت یک رأیی هم آنجا می‌دهد و سایرین را هم تحت اعمال نفوذ و تحت الشعاع خودش در میاورد بعلاوه یک حسن دیگری هم دارد که ایراد می‌گرفتند اغلب از آقایان که ۳ نفر از اعضای کشوری در حقیقت اکثریت ندارند در اینجا با این صورت اکثریت آنها در حقیقت از بین می‌رود و ۲ نفر از فضات هستند و دو نفر از کشوری (یکی از نمایندگان ـ یک نفر کافی است) نه بابا فرماندار خواهد بود و یا رئیس ژاندارمری خواهد بود یا رئیس شهربانی چون این گزارش را هر دو طرف نخواهند داد یا ژاندارمری گزارش تنظیم می‌کند یا شهربانی آن کسیکه گزارش تهیه می‌کند خودش نباید برود و بعد هم حاکم محکمه بشود این است که بنده پیشنهاد کردم و تقاضا کردم اجازه بفرمائید یک مرتبه دیگر هم بخوانم که بیشتر توجه بفرمائید.

(بشرح زیر قرائت شد)

تبصره ذیل بماده اضافه شود، رؤسای ژاندارمری با شهربانی که پرونده مربوطه بوسیله آنها تنظیم و تقدیم شده در کمیسیون حق رأی در آن مورد بخصوص را ندارند والا خودش گزارش تنظیم می‌کند بعد هم یک رأی می‌دهد (پرفسور جمشید اعلم ـ گزارش دهنده مرقوم فرمائید) آقا این گزارش بوسیله اشخاص که بکمیسیون نمی‌رود گزارش بوسیله رئیس ژاندارمری یا شهربانی به کمیسیون می‌رود ثالث هم ندارد (پرفسور اعلم ـ ما تأیید حرف شما را می‌کنیم گزارش دهنده مرقوم فرمائید) ممکن است اصلاح کنم گزارش دهنده این را استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمائید برای آتیه همه آقایان هم خوب است.

رئیس ـ آقا حشمتی.

حشمتی ـ رئیس ژاندارمری یا رئیس شهربانی ممکن است که اصلا دخالتی در تهیه گزارش نداشته باشند برای اینکه رئیس ژاندارمری در مرکز در استان یا شهرستان یا بخش است و آن کسیکه می‌رود و آن گزارش را تهیه می‌کند ممکن است یک ژاندارم ساده باشد.

و آن گزارشی که می‌دهد مورد توجه و تأیید رئیس ژاندارمری هم نباشد بنابراین نمی‌شود رئیس ژاندارمری هم نباشد بنابراین نمی‌شود رئیس ژاندارمری که از هر کسی اطلاعش بیشتر است او را محروم کرد دیگر اینکه فرمودند ما می‌خواهیم یک کاری بکنیم که عضاء دادگستری اکثریت داشته باشند اینکه نقض عرض است و بعلاوه رئیس شهربانی و رئیس ژاندارمری قبل از هر چیز اعضای خود دادگستری هستند (یکی از نمایندگان ـ ضابطند) ضابط دادگستری هستند و مجری اوامر دادگستری هستند بنابراین تصویب این پیشنهاد بنظر بنده صحیح است

عمیدی نوری ـ اجازه بفرمائید بنده بعنوان مخبر کمیسیون دادگستری یک توضیحی عرض کنم.

رئیس ـ بفرمائید.

عمیدی نوری ـ آقایان توجه دارند که اعضاء این کمیسیون که باید رأی بدهند پنج نفرند و بنابراین بایستی هیأت رأی دهنده همیشه طاق باشد که بشود

اکثریت برایش ایجاد بشود اگر ما یک نفر را خارج بکنیم می‌ماند چهار نفر آنوقت در چهار نفر رأی دادن اکثریت و اقلیت پیدا کردنش یک اشکال پیدا می‌کند این یکی بحث دومی که فرمودند راجع باین است که گزارش دهنده چطور ممکن است رأی دهنده بشوند اولا این سابقه هست الان در دیوانعالی کشور شعب دیوانعالی کشور ما جناب آقای وزیر دادگستری تشریف دارند که در این قانون این ماده اصلاح شد عضو ممیز یعنی کسیکه خودش گزارش می‌دهد شرکت در رأی داد (دکتر مشیر فاطمی ـ این یک چیز دیگر است جناب آقای عمیدی نوری) عرض کنم از نظر قضائی چون فرمودید بنده خواستم موضوع را بعرضتان برسانم که از نظر قضائی گزارش دهنده حتی در دیوان عالی کشور شرکت در رأی دارد تا چه برسد باین موضوع که اصلا ارتباطی ندارد رئیس شهربانی خودش گزارش نمی‌دهد اگر امری منطبق با این قانون شد مربوط ببهره مالکانه یا موضوع دیگری که مورد شکایت است از اداره او می‌آید بکمیسیون بعلاوه اصلا فلسفه اینکه یکی عده‌ای در یک کمیسیونی شرکت بکنند این است که رأی بدهند والا حضور یک عده در کمیسیون یعنی چه؟ چرا قید بکنیم اگر منظور این باشد که در کمیسیون حاضر بشود و حق رأی نداشته باشد دیگر چه لزومی دارد عضو کمیسیون باشد این است که خواستم عرض بکنم این پیشنهاد باصطلاح مخالف مقتضای این کمیسیونی است که تشکیل می‌شود این صحیح نیست حالا میل مبارک است.

رئیس ـ آقای وزیر کشور.

وزیر کشور ـ عرض کنم نسبت به این لایحه بنظرم خیلی زیاد در مقدماتش آقایان دقت فرمودند و در اصل مطلبش وارد نشدند اصولا شأن نزول این لایحه از این نظر است که اگر یک تحریکاتی قرار باشد که بشود و یک کارهای فوری پیش بیاید دست مأمورین دولت باز باشد که اقدام فوری بکنند و طبع مملکت ما بدبختانه دیدیم که این پیش آمدها را می‌پذیرد همین اخیراً یک کسی وقتی جناب آقای گلشائیان استاندار آذربایجان بودند یک کسی در آذربایجان خواب نما شده بود وقتی که خواب نماشد مرد نورانی بخوابش آمد مردم دورش جمع شدند شروع کردند بسینه زدن و یواش یواش ژاندارمها هم رفتند دورش این قانون هر در دسترس جناب آقای گلشائیان باینصورت نبود فقط و فقط حسن تدبیر و فراست ایشان باور بفرمائید منطقه آذربایجان را نجات داد حالا فکر بفرمائید اگر کسی دوباره آمد خواب نما شد ما اینجا فکر کنیم که رئیس ژاندارمری رأی بدهد یا ندهد آن منظور و نتیجه اصلی گرفته نمی‌شود اصلا شأن نزول این قانون برای کارهای فوری و تحریکات و از این نوع کارها است (صحیح است) در مورد قضائی اش هم که جناب آقای عمیدی نوری تشریح فرمودند بنده اعتقادم این است که وقتی کسی در یک کمیسیونی شرکت می‌کند باید رأی بدهد و عده شان هم پنج نفر است و مثل این که بهتر است پنج نفر رأی بدهند بنابراین بنده استدعا می‌کنم حضرت عالی پیشنهادتانرا مسترد بفرمائید با انشاء الله آقایان رأی نخواهند داد.

(دکتر مشیر فاطمی ـ من از آتیه می‌ترسم)

رئیس ـ آقای سعدی مهدوی.

سعدی مهدوی (مخبر کمیسیون کشور)ـ خواستم عرض کنم اساساً آنطوری که فکر می‌کنند ممکن است نه دست رئیس شهربانی باشد نه ادست رئیس ژاندارمری و نه دست فرمانداری و بخشداری باشد فرض بفرمائید در یک جائی تحریکاتی می‌شود اغتشاشاتی می‌شود فرماندار محل بخشدار محل ممکن است نماینده فرمانداری اینها هر سه، چهار، نفر بروند برای رسیدگی و تحقیق این موضوع و در آنجا احساس کنند که کیک محرک است و یک گزارش بدهند (دکتر مشیر فاطمی ـ ما رئیس ژاندارمری و رئیس شهربانی را گفتیم) چرا رئیس ژاندارمری و رئیس شهربانی نباشد؟ در اغلب این امور نه شهربانی دخالت می‌کند و نه ژاندارمری ممکن است سه، چهار نفر اینها اصولا گزارش قبلی داده باشند و این پیشنهاد کار کمیسیون را فلج می‌کند. (حشمتی ـ اصل قانون را متزلزل می‌کند .)

رئیس (رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دکتر مشیر فاطمی، آقایان که موافقند قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود

(بشرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌نماید که در ماده اول بعد از رئیس شهربانی (و پنج نفر معتمد محل) اضافه بشود. دکتر راجی.

رئیس ـ آقای دکتر راجی.

دکتر راجی ـ پیشنهاد بنده در ماده اول این است که بعد از کلمه رئیس شهربانی پنج نفر معتمد محل اضافه بشود آقایان توجه دارند که سیاست دولت رویهم رفته واگذاری کار مردم بمردم است (صحیح است) بهداری، شهرداری و کلیه کارهائی که مربوط می‌شود بمردم دولت دارد بمردم واگذار می‌کند آقایان تصور می‌فرمایند که فرماندار و رئیس شهربانی و رئیس ژاندارمری در یک شهرستانی هر سه تا تازه باشند و مردم را نشناسند، آن معتمد محل افراد آن ناحیه را مشناسد و می‌تواند خوب و باید آنها را باین کمیسیون بیان بکند (صحیح است) رعایت اصل اعتماد بمردم هم حفظ شده و کار هم فقط بدست یک دسته مأموری که از مرکز می‌روند نیست و مرد اعتمادشان باین قانون بیشتر می‌شود و در اجرایش سهولت زیادتر فراهم خواهد شد. (دکتر سید امامی ـ سه نفر بکنید) پنج نفر (چند نفر از نمایندگان ـ دو نفر)

رئیس ـ آقای وزیر دادگستری.

وزیر دادگستری ـ آقای دکتر بنده مجبورم اینجا یک مثل معروف را عرض بکنم قضیه آن بچه و کاکاست که گفت من از خود آن پرستار می‌ترسم شما میفرمائید پنج نفر، شما خودتان در این مملکت سابقه دارید، تجربه دارید اشخاصی بودند که اصلا یک جریاناتی ایجاد می‌کردند شاید در آن مناطق جنوب و در جاهای دیگر که آنها خودشان رحمت برای مملکت ایجاد می‌کردند متنفذ بودند و خود این متنفذین باعث این می‌شدند که امنیت آن ناحیه بهم بخورد و این جریانات باعث شد که دولت را مجبور کرد قوانینی برای جلوگیری اینها بیاورد کما اینکه قانون آورد که این‌ها نباید در این منطقه باشند آنوقت آقا میفرمائید که پنج نفر از همان اشخاصی که تحت تأثیر افکار آنها هستند در این کمیسیون دعوتشان کنند که این اشخاص اصلا رأی نخواهند داد و از این گذشته خودتان میدانید که واگذاری کارهای مردم بمردم در کارهای مربوط بخود مردم است نه در امنیت مملکت در امینت مملکت مثل اینست که امروز ارتش را موقوف بکنیم چریک باشد و همان چیزهای محلی که خودشان امینت را حفظ بکنند از این جهت این پیشنهاد آقا قابل قبول نخواهد بود ضمناُ یک نکته‌ای را بطور کلی عرض کنم چون خود بنده در ولایات بوده‌ام این قانون یک قانونی نیست که تازه دولت آورده باشد یک قانونی است که چند سال است اجزا می‌شود الان هم دارد اجرا می‌شود منتهی یک اصلاحاتی درش شده است آقایان تصور می‌فرمایند که این قانون ظرف این چند سالی که اجرا شده است چه نگرانی برای آقایان ایجاد کرده است؟ بنده تصور می‌کنم که ده مورد نباشد هیچوقت دولت نظر ندارد که بی جهت مزاحم بشود همانطوری که آقای وزیر کشور فرمودند نظر کلی این است که در یک موارد استثنائی که پیش بیاید و مسلماً اگر دولت آناً اقدام نکند ممکن است یک مفسده بزرگترین ایجاد بشود برای اینکه دولت بتواند فوراُ عمل بکند این قانون در نظر گرفته شده است و من که خودم یکسال و نیم در آذربایجان استانداری داشتم بجز در یک دو مورد استثنائی که مسلم بود جنجال در آنجا می‌شد هیچوقت از این قانون استفاده نکردم و اجازه هم ندادم هیچ فرمانداری استفاده بکند باین مناسبت با این توضیحاتی که بنده عرض کردم گمان نمی‌کنم جا داشته باشد در آقایان ایجاد وحشت بکند و این دعوت ۵ نفر معتمد محلی هم درست نقض غرض است و خواهش می‌کنم آقا پیشنهادتان را پس بگیرید (مهندس فروهر ـ ۲ نفر باشد)

رئیس ـ آقای بزرگ ابراهیمی.

بزرگ ابراهیمی ـ بنده اجازه می‌خواهم از آقایان یک تاریخچه مختصری از یک اختلاف بین مالک و رعیت عرض کنم بعد بپردازم بمخالفت با این پیشنهاد استدعا می‌کنم توجه بفرمائید یک دهی هست در مهاباد بنام بوکان قصبه ایست که آقای حبیب پناهی بخانواده ایلخانی زاده فروخته مقداری از این ده در خدمت آقایان پناهی گرو در بیاید در ایامی که جناب آقای مصدق السلطنه آنجا هوچی بازی در آورده بودند یک عده‌ای از این رعایا از مالک عرصه خریده بودند با قیمت نازل باین شرط که او وقتی از گرو حبیب پناهی و برادرهایش در آورد بآنها قباله رسمی بدهد آقای عباسی شاهد قضیه است (عباسی – صحیح است) در این دوره هوچی بازی ما یک استانداری داشتیم همیشه هم ابوالمله است قربانش بروم یک روز من حضور آقای استاندار نشسته بودم دو تا ایلخانی زاده و دو تا بیک زاده و یک اللهیار گفتند آقای یکعده‌ای مردم بی پدر و مادر حقه باز دارن بناموس ما تجاوز می‌کنند گفت آقای مملکت حزب لازم دارد شما هم بیائید جزو حزب بشوید درست است آقای عباسی ؟(عباسی ـ صحیح است) تفصیل چه بود؟ حاجی قاسم نام قند فروش می‌آید تهران برای اینکه یک مقداری جنس بخرد در بوکان بفروشد زیر پایش می‌نشینند میرود پیش یکی از آقایان حزب ایرانی‌ها می‌گوید آقا مالک ما عرصه را بما فروخته قباله نمی‌دهد میگویند بیائید جزء حزب ایران بشویید تا ما از شما حمایت کنیم (عباسی ـ صحیح است) از او یک دانه دستور می‌گیرد که حاجی قاسم لیدر حزبزایران در بوکان است یک عده لات و لوت و کومله و توده را دور خودش جمع می‌کند بقریه آق بولاق می‌رود بخانواده مالک تجاوز می‌کند درست است آقای عباسی (عباسی ـ صحیح است) یک نوکر بیچاره با تفنگ دو لول بنام این که من نان این خانواده را خورده‌ام باید از ناموس آنها دفاع بکنیم دفاع می‌کند فشنگش که تمام می‌شود حزب ایرانی‌ها می آینده تکه تکه اش می‌کنند درست است آقای عباسی؟

عباسی ـ صحیح است

رئیس ـ آقا شما ۵ دقیقه بیشتر حق توضیح ندارند.

بزرگ ابراهیمی ـ چشم آن وقت دولت تمام اینها را متوجه است این بدبختی‌ها را می‌بیند یک چنین قانونی می‌آورد آقایان

قانون، پلیس، دستگاه انتظامی نمونه نارضایتی یا نمونه اغتشاش نیست، پلیس ممکن است ۵۰ سال حقوق بگیرد در یک شهر دزد هم پیدا نشود قانون هم ممکن است بگذرانند و محتاج باعمالش نشوند و بی خود و بی جهت نباید با این قانون مخالفت کرد، آقایان شهر نشین خبر از بعضی تحریکات یک عده از این حزب‌های دروغی و قلابی ندارد (عباسی ـ صحیح است) نمیدانید آنجا چه می‌کنند استدعا می‌کنم مخالفت نکنید همین عین قانون را بگذرانید.

رئیس ـ آقای فضائلی مخالفید با این پیشنهاد؟

فضائلی ـ با این پیشنهاد مخالفم

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود با این پیشنهاد ۵ نفر معتمد محل را اصلاح کرده‌اند دو نفر قائل شده‌اند آقایان که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه

رئیس ـ نه تا پیشنهاد رسیده است بنابراین جلسه را ختم می‌کنیم جلسه روز سه شنبه دستور دنبالةهمین لایحه خواهد بود.

(مجلس بیست پنج دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی رضا حکمت