مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۰۹ نشست ۱۲۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۰۹ نشست ۱۲۲

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۰۹ نشست ۱۲۲

صورت مجلس یک شنبه ۱۴ اردیبهشت ماه را آقای موید احمدی (منشی ) قرائت نمودند

رئیس ـ آقای فرشی

فرشی ـ قبل از دستور

رئیس ـ آقای فهیمی

فهیمی ـ قبل از دستور

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ بنده عرضی ندارم

رئیس ـ‌ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ قبل از دستور

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ اینجا یک کلمه نوشته بود امور حقوقیه امور حقوقی باید نوشته شود

رئیس ـ اصلاح ادبی است آقای افسر

افسر ـ بنده در قانون بلدیه عرض دارم

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ قبل از دستور

رئیس ـ در صورت مجلس نظر دیگری نیست (خیر )

بعضی ازنمایندگان ـ دستور دستور

[ ۲ ـ اقتراع شعب]

رئیس ـ‌ وارد دستور شویم ؟ (بلی) دوره شعب بانتها رسیده است و میبا یستی ما شعب جدید را انتخاب کنیم صد و چهارده نفر ازوکلا حاضرند تقسیم به شش شعبه هر شعبه نوزده نفرمیشود که حالا اقتراع میکنیم ] آقای مؤید احمدی (منشی ) اقتراع نمودند نتیجه بطریق ذیل حاصل شد[

شعبه ۱ ـ آقایان ایزدی ـ میرزا حسن خان وثوق بنکدار ـ همراز ـ عبد الحسین خان دیبا ـ صادقی ـ فیروز آبادی ـ آقا زاده سبزواری ـ دهستانی ـ رحیم زاده نوبخت ـ شریعت زاده ـ ذوالقدر ـ اسکندری ـ حاج غلامحسین ملک ـ آشتیانی ـ کیای نوری ـ زوار ـ محمد حسن خان مسعودی

شعبه ۲ ـ آقایان : طالش خان ـ سید ابراهیم ضیاء کازرونی ـ جلائی ـ ملک آرائی ـ کفائی ـ فرخی

دبستانی ـ محمد آخوند ـ اعتبار ـ‌ ارباب کیخسروـ فرشی ـ جهانشاهی ـ امیر ابراهیمی ـ احتشام زاده ـ حکمت ـ یاسائی ـ‌ مجد ضیائی ـ

شعبه ۳ ـ آقایان : محمد ولی میرزا ـ فهیمی ـ طباطبائی وکیلی ـ خان محمد خان حبیبی ـ افخمی جمشیدی ـ‌ حاج میرزا حبیب الله امین ـ‌ فولادوند ـ‌ فراگوزلو ـ بزرگ نیا ـ‌ آقا شیخ علی مدرس ـ امیر حسین خان ایلخان ـ سید حسین آقایان ـ محمد علی میرزا دولتشاهی ـ حاج علی اکبر امین ـ روحی ـ شیخ الملک ـ قاضی نوری ـ‌ حاج آقا رضا رفیع ـ

شعبه ۴ ـ آقایان ـ خواجوی ـ فرج الله خان آصف عامری ـ مرآت اسفندیاری ـ حاج آقا حسین رهبری ـ غلامحسین میرزا مسعود ـ امیر تیمور کلالی ـ میرزا حسین خان موقر ـ‌ میر زا یانس ـ ملک مدنی ـ تیمور تاش ـ آقا سید کاظم یزدی ـ عدل ـ امیر دولتشاهی دکتر طاهری ـ طباطبائی دیبا ـ مصباح فاطمی ـ‌ میرزا علی خان اقبال ـ‌ طلوع

شعبه ۵ ـ آقایان : حاج سید محمود ـ الفت ـ‌ آقا سید محمد تقی طباطبائی ـ قوام ـ‌سلمان خان اسدی ـ‌ مؤید احمدی ـ عراقی ـ افسر ـ ظفری ـ آقا سید مرتضی وثوق ـ مولوی ـ آقا سید یعقوب ـ هزار جریی ـ نجومی ـ دشتی

شعبه ۶ ـ آقایان : محمد تقی خان اسعد ـ پالیزی دربانی ـ‌ محمود خان ناصری ـ حسنعلی میرزا دولتشاهی دکتر سنگ ـ وهاب زاده ـ‌ ملک زاده ـ‌ مقدم ـ ارگانی ـ‌ دادگر ـ امین پور محسن ـ حمدالله بیات ماکوئی ـ سهراب خان ساکنیان ـ‌ فتوحی ـ دکتر لقمان ـ عباس میرزا فرمانفر مائیان ـ دیوان بیکی ـ مخبر فرهمند ـ

[۳ ـ اعلام وصول سواد رأی دیوان عالی تمبز]

رئیس ـ از آقایان تمنی میشود که هیئت رئیسه شعب و کمیسیون عرایض و مبتکرات را بسرعتی که متناسب با اقدام پیش بوده است انتخاب کنند و برای استحضار مجلس عرض میکنم که موافق ماده ۱۲ از قانون محاکمه وزراء سواد حکم تمیز دایر به محکومیت شاهزاده فیروز میرزا به مجلس رسیده است.

[۴ ـ شور اول لایحه بلدیه ها]

رئیس ـ خبر کمیسیون داخله راجع ببلدیه ها مطرح است قرائت میشود:


خبر از کمیسیون داخله بمجلس شورای ملی

کمیسیون داخله لایحه نمره ۲۲۱۴۷ راجع به بلدیه ها را با حضور آقای وزیر داخله در جلسات متعدد مطرح شور و مداقه قرار داده و با جلب نظریه بعضی از آقایان نمایندگان که در کمیسیون دعوت شده بودند لایحه مزبور ار بقرار شرح ذیل تنظیم و اینک خبر آنرا تقدیم ساخت مجلس مقدس شورای ملی مینماید:

ماده اول ـ‌ از اول امر داد ماه سهم بلدیه ها که از محل مالیات راه تأدیه میشد باستثنای مبلغی که در ماده ۲ مذکور است بر اعتبار راه سازی اضافه میشود

تبصره ۱ - صرفه جوئیهای سابق بلدیه هر محل تا تاریخ اول مرداد ۱۳۰۹ اختصاص به بلدیه ها همان محل خواهد داشت

تبصره ۲ ـ صدی دو بودجه ۱۳۰۸ بلدیه های ولایات که برای اجرت مهندس بلدی تخصیص داده شده است نیز تا اول مرداد ۱۳۰۹ آنچه صرفه جوئی میشود باختیار وزارت داخله گذاشته خواهد شد که کماکان اجرت مهندسین را از این محل پرداخت نمایند

ماده دوم ـ مبلغ پانصد هزار تومان در هر سال از عوایند مالیات راه برای تعمیرات اساسی شهر طهران و مبلغ سیصد هزار تومان برای تعمیرات شهرهای ایالات و ولایات تخصیص داده میشود.

ماده سیم ـ‌ اداره کردن بلدی هر محل در حدود وظایفی که در نظام نامه مقرر خواهد شد بر عهده انجمن و اداره بلدی همان محل است

ماده چهارم ـ رئیس اداره بلدیه که از طرف وزارت داخله معین می شود مسئول اجرای پروگرام اصلاحات بلدی است که از طرف دولت و یا از طرف انجمن بلدی تصویب شده باشد

ماده پنجم ـ انجمن بلدی هر محل از نمایندگان طبقات تجار و اصناف و مالکین( اعم از مالکین مستغلات و مالکین املاک مزروعی ) آن شهر تشکیل خواهد شد عدة‌ اعضاء انجمن بلدی در پایتخت و سایر شهرها بر حسب مقتضیات محل از شش تا دوازده نفر خواهد بود شرائط منتخبین و منتخبین و طرز انتخاب و وظائف و مدت تصدی اعضای انجمن و سایر وظایف آنها مطابق نظامنامه که بتصویب کمیسیون داخله مجلس شورای ملی خواهد رسید معین خواهد گردید

ماده ۶ ـ مجلس شورای ملی با نجمن های بلدی اجازه میدهد که برای تامین مصارف بلیدی هر محلی از نقطه نظر تنظیمات و تعمیرات و احتیاجات صحی و معارفی بلدی عوارض محلی وضع نماید

طرز وضع عوارض مزبوره باین خواهد بود که انجمن بلدیه هر محلی عوارضی را که برای تامین مقاصد مذکوره در فوق لازم میداند توسط رئیس بلدیه محل بوزارت داخله پیشنهاد خواهد نمود و پس از تصویب هیئت دول بموقع اجراء گذارده خواهد شد

ماده ۷ ـ پس از تشکیل انجمن بلدی هر محلی هر مبلغ که از اعتبار حاصله در ظرف دو ماه باقی مانده باشد باختیار بلدیه آن محل برای احتیاج بلدی گذارده خواهد شد

ماده ۸ ـ قانون بلدیه مصوب ۱۳۲۵ ملغی است

ماده ۹ ـ این قانون پس از تصویب بموقع اجرا گذارده میشود وقوانین دیگری که با این قانون مباینت دارد ملغی است

رئیس ـ کمیسیون بودجه بملاحظه جنبة خرجی که لایحه داشته است راپرت خودش را داده است که قرائت میشود:

خبر کمیسیون بودجه

کمیسیون بودجه در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۰۹ تا حضور آقای وزیر داخله تشکیل و خبر کمیسیون محترم داخله که بر اثر لایحه نمره ۲۲۱۴۷ دولت راجع به تغییر قانون بلدیه و انتقال اعتبار مالی مخصوص بآن براه سازی تقدیم مجلس شورای ملی شده بود مطرح نموده نسبت بمفاد ماده اول و دو تبصرة آن و هم چنین مادة‌


دوم خبر کمیسیون داخله که مربوط بخرج است بعد از مختصر مذاکره موافقت حاصل و اینک خبر آنرا تقدیم میدارد.

رئیس‌ـ‌ مذاکره در کلیات است. آقای فیروز‌آبادی

فیروز‌آبادی‌ـ هر چند بواسطه این قضیه‌هائله که اتفاق افتاده است وظیفة ما این بود که مجلس را هم تعطیل کنیم بلکه هر مجلسی که بر خلاف صورت مصیبت شد تعطیل بشود حتی نمایش‌ها و هر چه هست مگر با نمایش حال آنها که فکری بجال آن بیچارگان بشود (رئیس‌ـ آقا در قانون صحبت کنید) ولی چون بحمدالله از طرف شخص اعلیحضرت و دولت اقدامات وافی و کافی شده است ما بهمان اکتفا میکنیم دیگر در آن موضوع سؤالی نمیکنم و امیدوارم که حال آنها بواسطه نظریات دولت و شخص اعلیحضرت و مجلس شورای ملی بخصوص وکلای آذربایجان نسبهً یک حال بهبودی پیدا بشود دیگر در این موضوع صحبت نمیکنم چیزی که هست در این تشکیل بلدیه قانونی است که حالا مطرح است عرض میکنم هر قانونی هر چیزی که در مملکت تشکیل بشود که خدای نخواستع اسباب زحمت مردم باشد آن قانون بدرد مملکت نخواهد خورد در این‌جا بلدیه قانونی بنا شده است تشکیل بشود قانونی را بنده منکر نیسم بلکه در هر مملکتی که بنا شده قانونی باشد باید تمام امورش قانونی باشد و بر خلاف قانون خودسرانه هیچ امری در آن مملکت از جزئی و کلی صورت نگیرد و الا هرج‌و مرج است. حالا در این قانون چیزیش که خوبست این است که خوب انجمن بلدی تشکیل میشود بانتخاب خود ملت اما چیزیش که بر ضرر این ملت است به نظر بنده این است که این بلدیة جدیدی که بنا شد قانونی تشکیل شود یک خرجهای فوق‌العاده دارد خرج آنرا مجدداً بنا شد که خود ملت عهده‌دار شود هر چند تمام پولها مال خود ملت است بغیر از ملت بحمد‌الله کسی نمیدهد آن پولهای صد کرور یا صدو بیست کرور که امسال تصویب است همه مال ملت است ما این مال را بجز مال ملت مال کسی دیگر نمیدانیم و عقیدمان همین است و عمل هم بر همین است که تا آن دینار آخر بمصر خود ملت برسد انشاءالله هم میرسد اما اگر این بلدیة قانونی که تشکیل شد بخواهد یک مالیات جدیدی بملت ببندد بنده با این عقیده موافق نیسم چرا؟ برای این که گنجایش ندارد که بر این ملت دیگر تحمیلی بشود. ملت نقداً بر تمام چیزهایش مالیات بسته شد بعضیهایش مستقیم بعضیهایش غیر مستقیم چرا اگر یک ملتی بودند چیزدار صاحب ثروت بودند صاحبت مکنت بودند بنده عقیده‌ام این بود که هر چه ممکن است بدهند دولت هم بگیرد که بمصرف اصلاحات آنها برسند ولی متأسفانه همه بهتر از بنده میدانند که وضعیات ملت امروز بچه روز است در این صورت بنده موافق نیستم که این بلدیه قانون بیاید یک مالیات جدیدی بر مردم تحمیل کند مثلا یک میلیون یا یک کرور (نمیدانم چقدر یادم نیست) تخصیص به بلدیه میدهند از خرجی که سابق میدادند مابقی را میخواهند برگردانند بمخارج راه‌سازی بنده عقیده‌ام این است که همان چیزی که میخواهند برگردانند بمخارج راه‌سازی آنرا اگر بمصرف بلدیه برسانند اهم و بهتر و نافعتر است بحال ملت. ما نباید شب و روز تشویق کنیم اتومبیل آوردند و سوار شدن اتومبیل را باید یک قدری… هر چند بفرمایند که فلانکس مخالف اصلاحات است بنده مخالف اصلاحات نیستم اما هر اصلاحی که بضرر مملکت و مخالف صلاح ملت باشد با آن مخالفم. بنده عقیده‌ام این است که آوردن و زیاد تشویق کردن از آوردن اتومبیل و سوار شدن اتومبیل امروز بضرر این مملکت است آن چیزی که بخواهید بجهت تشویق اتومبیل سواری خرج کنید که خرج‌راه‌سازی خارج بکنید همانرا باید مصرف بلدیه برسانید که تحمیل جدیدی بر مردم نشود این مردم دیگر طاقت زیاده بر این دادن را ندارند بنده باین ملاحظه در کلیاتش مخالفم و عرایضی هم دارم که در ماده بماده


یک بیک بعرض آقایان میرسانم.

وزیر داخله – آقا از یک طرف اظهار موافقت نمودند و اظهار خوشوقتی فرمودند که بلدیه ها صورت قانونی پیدا میکند و از یک طرف در موقع عمل میفرمایند که این مستلزم یک مالیات و عوائد جدیدی است و تحمیل بر مردم است . اگر واقعاً معتقدید که باید بلدیه صحیح و قانونی داشته باشیم لازمه اش اینست که اهالی هر محل کمک بکنند باین موسسه صحیح و بلدیه خودشان و تصور نمیکنم این یک تحمیل فوق العاده باشد بر مردم و در باب اینکه فرمودید این مالیات راه را از اینجا گرفته اند و برای مصرف راه تخصیص بدهند این را هم تصور میکنم احتیاج بیک توضیحات زیادی نداشته باشد خود آقا باید تصدیق بفرمایند که امروز اهمیت راه ها در این مملکت خیلی زیاد است و خیلی محل توجه است و همه ما ها هم خیلی باید سعی و کوشش بکنیم که هر چه داریم صرف ساختمان راه ها بکنیم و وسائل ارتباطیه خودمان را زیاد بکنیم که برای تجارتمان برای اقتصادمان برای سیاستمان برای ترقی و تمدهمان برای همه چیزمان مفید است ( کازرونی ـ اول اقدام اساسی راه است ) و عقیده ام اینست اگر ده مقابل این مبلغ هم بتوانیم از یک جاهای دیگری بزنیم و بمصرف ساختن راه ها برسانیم هیچ قابل اعتراض نیست

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده خیلی متأسف هستم که یک موضوعی را یک روز اینجا عرض کردم و آن موضوع باعث این شد که زبان بنده را باید سوزاند یکروز اینجا به وزیر داخله عرض کردم که آقا این لایحه که آوردی قانون بلدیه مطابق قانون بلدیه بلدیه تشکیل بده لایحه اش را بیاوز فورآُ برداشت و آن قانونی که دوره اول گذشته بود و با یک احساسات تامی از تمام طبقات ملت قانونی نوشته بودند و در این هم ملاحظه اخلاق و احوال مردم ویک حسیات جدیدی در مردم بود ولع و انبساط برای مشروطیت داشتند یک قانونی نوشتند ما گفتیم این قانون را ما داریم دلیل بر اینکه با این قدرت کامله که پادشاه ما دارند وشما حکومت میتوانید در این قدرت کامله اجرای قوانین بکنید نیمکنید چیست ؟‌! اینقانون را بردارید اجرا کنید فورآُ این را برداشتند گذاشتند کنار چهار تا ماده آوردند مخصوصاً در ماده آخرش قانون اساسی را هم گذاشتند کنار نوشته اند قوانینی که متباین با این قانون باشد ملغی است حالا بنده بعرض آقایان میرسانم که این قانونی که آوردند چطور قوانین را زیر پا گذاشته اند و نوشته اند هرقانونی که منافی با این قانون است ملغی است و قضاوت هم با خود اکثریت است و تخود وزیر محترم عدلیه و داخله که هستند ببینند چه ترتیبی واقع شده است یک کلمه ما گفتیم آقا بحمدالله شما قدرت کامله دارید حکومت ما قدرت دارد مجلس هم مساعدت تام با شما دارد مانعی هم در بین در بین ندارید سابق که وزرای ما نیمتوانستند قانون را اجرا کنند بواسطه این بود که قوه نداشتند امروز ما میدانیم یگانه ناجی ایران رأس قوی نشسته است و اصلاحات میکند شما هم قوانین را اجرا کنید این قانون بلدیه که در ۱۳۲۵ هجری قمری گذشته بود چه مانع داشت موانع آن قانون را در اینجا بیاورید بیان کنید میگویند آقا ماده اولش سومش را نیمشود در مملکت اجرا کرد ماده دومش نمیشود ماده سومش نمیشود مجلس حاضر نبود برای کار ؟‌! ما چه کار داریم ؟! آقایانی که شد رحال کرده اند و آمده اند باینجا برای کار آمده اند قوانین قانون بلدیه را هر ماده از آن را که دیدید در این مملکت نمیشود اجرا کرد بردارید بیاورید اصلاح کنیم یکدفعه شصت هفتاد ماده قانونی که اینهمه زحمت کشیده شد برای آن گذاشتید کنار چهار تا ماده قانون این لازم نبود بلدیه نمیخواهید هر جا وزارت داخله مصلحت دانست هر جا کدخدا مصلحت دانست هر کجا ایلخان مصلحت دانست هر کجا ایل بیکی معین میکند هر کجا فراش باشی معین میکند


آنجا بلدیه معین کنید .و این دیگر داد و قال نمیخواهد یک کلمه آقا نمیخواهد نباید حق داشته باشند اهالی شهر در معیشت و زندگانی خودشان مداخله کنند هنوز موقع نرسیده است این را بیاورید در مجلس موافق دارید صحبت میکند مخالف دارید صحبت میکند اکثریت هم حکومت میکند هر چه واقع شد میشود این اساس مطلب است موضوع دیتگر اینکه بنده همیشه بخودم امیدواری میدادم و هنوز هم امید واری دارم و باز هم امیدوار هستم امید من از بین نرفته است که در تحت بیرق این پادشاه عادل که روز بروز در سعادت وترقی ما میکوشد و روز بروز بر اصلاحات ما افزوده میشود همینطور بر آزادی ملت هم افزوده شود که ملت در تحت آزادی و معارف بمقامات عالیه برسد نه اینکه در اینجا آنها را تضییق کنید بر حقوقشان (حقوقی که قانون اساسی به آنها نسبت بشهرها و آبادی شهرها داده است ) اینهمه تضییق کردن بر آنها فایده ندارد هر چند اینملت بعد از آنکه یکدست توانائی میخواهد آنها را از گرداب بیک ساحل نجاتی برساند از شوق و شعف سعی و فداکاری میکنند تا خودشان را باین مقام برسانند نه اینکه در انیجا آنها را تضییق کردن بر انها فایده ندارد هر چند اینملت بعد از آنکه یکدست توانائی میخواهد آنها را از گرداب بیک ساحل نجاتی برساند از شوق و شعف سعی و فداکاری میکنند تا خودشان را باین مقام برسانند ولی تضییق کردن بر آنها هم خوب نیست و فایده ندارد و بنده عقیده ام این بود که در تحت نظر حکومتی که این وزاراء‌ دارند روز بروز بر ترقی و آبادی و آزادی ما افزوده میشود نه اینکه روز بروز یک جایش را قیچی بکنند . شیر بی دست و سر و اشکم که دید ؟‌ امروز بلدیه نمیخواهیم فردا انجمن ایالتی و ولایتی نمیخواهیم هیچ چیز نمیخواهیم آخر این شیر بی دم و سر و اشکم شد این شیر دست نمیخواهد سر نمیخواهد شکم نمیخواهد خوب مشروطیت و قانون اساسی کدام است . همین چیزها است دیگر بلدیه انجمن ایالتی ولایتی . خوب با اینجور چه چیزش باقی میماند؟ قانون اساسی را بنده حالا بر میدارم ماده بماده میخوانم و تفسیر میکنم و میگویم مواردی را که این مواد مخالفت باقانون اساسی دارد در حقوق اختصاصی مجلس شورای ملی و حقوقی که در تمام دنیا ( دنیا را بگردید ببینید بنده که نرفتم به بینم ولی آنچه که بنده اطلاع دارم . صحبت ککردم با آنهائی که رفته اند در تمام دنیا این حقوق مال مجلس شورای ملی است ) قوانین مالیاتی وضع و برقراریش با مجلس است از متبحرین در علم حقوق سئوال کردم میگویند در تمام دنیا وضع مالیات از خصائص نمایندگان ملت است فلسفه و برهان آنهم اینست که مردم با این دست که مالیات خودشان را میدهند میخواهند بتوسط نمایندگان خودشان به بینند آیا این مالیات در چه راه و چه قسم مصرف میشود بنده که جانم بیک پول بسته شده است

بعضی از نمایندگان ـ صحیح است

آقا سید یعقوب ـ بلی خیلی صحیح است میفرمائید صحیح است بنده میدانم همه تان ماشاءالله حاتم طائی هستید وقتیکه مأمور مالیه می آید این یک پول را از من بگیرد و من هم میدهم برای چه میدهم برای اینکه میدانم نمایندة‌ من رفته است در مجلس شورای ملی نشسته است من از این طرف پول میدهم از آنطرف باو حق داده ام که مطابق قانون اساسی به بینید انی پول در کجا خرج میشود و چه جور خرج میشود پس از این فلسفه است که وضع مالیات و نظارت در خرج از خصائص نمایندگان ملت است و بس و این حق هم قابل انتقال نیست آقایان بعضی ها شان میفرمایند چطور مجلس شورای ملی بکمیسیون قوانین عدلیه اجازه داده و او رأی میدهد آقایان بعد از آنکه مجلس تشکیل شده و کمیسیون عدلیه را از بین خودشان انتخاب کرد یک وزیر عدلیه می آید آن جا و قوانین را می آورد کمیسیون میرسد و می بیند بعد رأی میدهد و میگوید ببر این قوانین را موقتاً اجرا کن نه اینکه هنوز انجمن بلدی معین نشده نماینده بلدی معین نشده ما از برای بعد که نمیدانیم چه جور انتخاب خواهد شد بیائیم و اختیار بدهیم آنهم اختیار وضع مالیات !!؟‌انجمنی که نمیدانم چه جور انتخاب خواهد شد و چه جور تشکیل خواهد شد بگوئیم آقا بروید شما هر چه میخواهید بکنید این نشد این اساس مشروطیت است؟ این اساس حکومت ملی است؟‌این دو موضوع موضوع دیگر این است


که اگر مطالعه بفرمائید در این نه ماده یا ده ماده (بطور کلی عرض میکنم ) که یک ماده دیگر هم بآن باید زیاد کرد که از نحوست خارج بشود در این ده ماده هر ماده اش یک حق اساسی بزرگی را از ما خواهد برد من برای خاطر اینکه حقوق مجلس از بین نرود عرض میکنم موافق هستم همانطور که یکی از نمایندگان گفت آن نظری که دارید و که میخواهید مالیات مستفلات وضع کنید مالیات و عوارض دیگری هم میخواهید وضع کنید مالیات و عوارض دیگری هم میخواهید وضع کنید بیائید ما حاضریم ولی نه اینجور اختیار دادن و این را بردارید ببرید این حقوقی که در تمام دنیا برای نمایندگان است باشد و این حق ملی رانگیرید و آن قدری که تصور میکنید بلاد ایران محتاج بمخارج است از طهران از آذربایجان (تبریز ) که شهر دوم ایران است عراق اصفهان شیراز اینها را از راه دیگر از مستغلات و چیزها ی دیگر وضع مالیات بکنید ما هم رای میدهیم ولی یه این ترتیب این ترتیب را حذف کنید و ببرید مالیات حاضریم برای مخارج آنها وضع کنید و ببرید مالیات حاضریم برای مخارج آنها وضع کنیم مستغلات این قانون بلدیه که در ۱۳۲۵ گذشته است می فرمائید قابل اجرا نیست دلیلش را هم ذکر کنید که چطور قابل اجرا نیست ، شما که مالیات ایران را که از اول نه کرور بوده است الان ملاحظه بفرمائید چقدر شده است (سی کرور چهل کرور) اینها را همه را ملت ایران میدهد الان صد و بیست کرور مالیات میدهد به بینید این ملت مطیع بشما همه روزه مالیات میدهد البته برای آبادی و عمران مملکت خوب بچه دلیل یک کرور دو کرور برای اصلاحات بلدی شان نمیدهند ؟ البته می دهند بطریق اولی خواهند داد از روی رضا و رغبت هم خواهند داد ولی بشرط اینکه یک حق اساسی داخلی از آنها گرفته نشود. این عرایض بنده است در کلیات که اساساً با این لایحه مخالفم بعد هم یک عرایضی دارم که ماده بماده عرض خواهم کرد قضاوت هم با اکثریت مجلس است حالا که بیش از این حال ندارم بعد در مواد شاید حال پیدا کردم

وزیر عدلیه ـ نماینده محترم در برداشت صحبت شان یک اشاره کردند که حقیقه با همه اطمینانی که بنده داشتم که قطعاً ما این کار را نکرده ایم بنده در جای خودم خیلی یکه خوردم و احتیاط کردم . فرمودند این قانون در چند جایش در چند جایش قانون اساسی را زیر پا گذاشته است گفتم ای امان عجب کاری ما کردیم و غفلتی کردیم و در عین اینکه بنده یقین داشتم که ما نیامدیم و چنین کاری نکردیم تصور کردم ایشان الان در پشت تریبون چند ماده از قانون اساسی را در می آورند و مثل دو دو تا چهار تا مدلل میکنند که این مواد مخالف اصول قانون اساسی است

آقا سید یعقوب ـ موجود است موجود است. رحم بهتان (خنده نمایندگان)

وزیر عدلیه ـ این است دست بنده هم هست قانون اساسی (آقا سید یعقوب ـ بخدا رحم بهتان کردم) عرض کنم که ما خیال کردیم که الان ایشان آن مواد را نشان ما خواهند داد و میگویند باین دلیل شما آمده اید و مخالف قانون اساسی رفتار کرده اید و با کمال نگرانی بنده دوره های قانون را خواستم و نگاه کردم چیزی ندیدم و تا وقتی که ایشان خلافش را ثابت نکنند بنده عرض میکنم که ایشان یک اشتباهی کرده اند و بنده اصلا از معلومات قانونی ایشان این انتظار را نداشتم حالا هم با هم بحث می کنیم چون مطلب مهم است و اگر معلوم شد یک قانونی و یک لایحه بر خلاف قانون اساسی ما آورده ایم که فوراً‌ باید این قسمت را تغییر دهیم (صحیح است) عرض کنم که خودشان نفرمودند چه موادی است (آقا سید یعقوب ـ خسته شدم بعد میآیم میگویم) ولی بنده تصور می کنم آن موادی را که قانون اساسی در خصوص مالیه نوشته است از اصل ۹۴ است تا اصل ۹۹ این چند اصل را گمان می کنم آقا


در نظر داشتند (آبادی ـ و اصل هیجدهم) عرض کنم که این جا می نویسد:‌ اصل ۹۴ : هیچ قسم مالیات برقرار نمیشود مگر بحکم قانون . اصل ۹۵ مواردی را که دادن مالیات معاف توانند شد قانون مشخص خواهد نمود اصل ۹۶ ـ میزان مالیات را همه ساله مجلس شورای ملی با کثریت تصویب و معین خواهد نمود این سه اصل اصل۹۷ ـ در مواد مالیاتی هیچ تفاوت و امتیاز فیما بین افراد ملت گذارده نخواهد شد

این چهار اصل اصل ۹۹ ـ تخفیف و معافیت از مالیات منوط بقانون مخصوص است . این پنج ماده اصل ۹۸ هم میگوید: غیر از مواقعی که قانون صراحه مستثنی میدارد بهیچ عنوان از اهالی چیزی مطالبه نمیشود مگر باسم مالیات مملکتی و ایاتی و بلدی و ولایتی و بلدی. عرض کنم خدمت تان که (آقا سید یعقوب ـ اصل هیجدهم را هم بخوانید) حالا جواب این قسمت ها را عرض میکنم بعد بآن اصل هم میرسیم .در اینجا ما بایستی به بینیم کدام یک از این مواد که تدوین شده مخالف بوده است با قانون اساسی. در همان قانون سابقی که بنده باز راجع بآ“ قانون سابق هم صحبت خواهم کرد و آقا با یک لطف مخصوص که بعد علت آن لطف آقا را هم نسبت بآن قانون عرض خواهم کرد فرمودند چرا آن قانون سابق را کنار گذاشتند در همان قانون هم این حق بانجمن های بلدی داده شده است که عوارض و اینها را معین کند و اختصاص هم باینقانون ما ندارد در هر کجای دنیا که شما نگاه کنید از این قبیل حقوق بانجمنهای بلدی میدهند (دشتی ـ عوارض بلدی اصلاً مالیات نیست) که عوارض بلدی و ضع کنند حالا بنده میخواهم برگردم بسر مطلب تمام اینها که این جا نوشته شده است:‌ غیر از مواقعی که صراحه مستثنی میدارد بهیچ عنوان از اهالی چیزی مطالبه نمیشود مگر باسم مالیات مملکتی و ایالتی و بلدی و ولایتی . اساساً مالیات غیر از عوارض محلی است که از شهر ها گرفته میشود و اینها برای آن چیز کلی است و این اصل که میگوید غیر از مواردی که قانون صراحه معین می کند. حالا این جا یک قانون آمده است و صراحه حق میدهد که از برای رفع حوائج محلی یک اشخاصی تعیین عوارضی بکنند و یک مبلغی معین کنند پس این قسمت را بنده هیچ منافی نمی بینم و هیچ قسم عملی که مخالف با قانون اساسی باشد نمی بینم (صحیح است) حالا ممکن است که بعد هم سر این موضوع با نماینده محترم باز بحث بکنیم یعنی مباحثه کنیم نه بحث بمعنی زد . خورد که نه در طبیعت ایشان هست و نه در طبیعت بنده مخصوصاً پس از نقطه نظر اصل قضیه حالا بنده خیال می کنم بموجب این موادی که ایشان تصور کردند ما حق وضع همچو قانونی را نداریم حالا معلوم شد بموجب این مواد که اشکالی نیست و می توانیم همچو قانونی را بگذرانیم و در قسمت قانون اساسیش راحت شدیم حالا بیائیم سر قانون بلدی ۱۳۲۵ که در سابق (فیروز آبادی ـ اصل هیجدهم) وضع شده اما لطف آقای آقا سید یعقوب نسبت بان قانون بواسطه این است که آن قانون از قوانین دور اول است . نیستش آقا ؟‌ خوب ایشان هم از آزادی خواهان و مشروطه طلب های جدی و از زحمت کش های مشروطیت بوده اند از اول تا بحال طبیعه آن دوره که دوره واقعاً احساسات پاک بدرجه اعلی بوده است و دوره قوت گرفتن اساس و قوائم نسبهً از همه ادوار عزیزتر و دل چسب تر است و هرکاری که او میکند از نقطه نظر دوستی و محبت و احساسات معتقدند که بآن قانون نباید دست زد. مثلا در آن دوره قانون نزد هر آدم با انصافی بگذرانیم تصدیق می کند که آن قانون تشکیل ایالات


و ولایات عملی نیست آمده اند و یک چیزی را ترجمه کرده اند و یک مواد مفصلی را جمع کرده اند و اسمش را هم گذاشته اند قانون وزارت داخله عمل هم بهش نشد چرا؟ برای اینکه هیچ عملی نبود ولی چون آن دوره کرده است پیش ایشان مثل یک اولاد عزیز یا یک برادر عزیزی است که بآن هیچ نباید نظر بشود. این قانون هم گمان می کنم از آن نقطه نظر عزیز است ولی این قانون هم غیر عملی است و بهمین دلیل هم غیر عملی است که تاکنون بان عمل نشده است و بعد هم مکرر در مکرر وزارت داخله یک لایحه تنظیم کرده است و حتی چندین مرتبه هم آمده بمجلس شورای ملی این مرتبه اولش نیست مسئله بلدیه ها چندین مرتبه آمده بمجلس شورای ملی و در نظر بود که آن قانون غیر عملی که روی کاغذ هست برود و بالاخره یک چیز عملی درست بشود که بدرد مملکت بخورد و بشود بان عمل کرد بنا براین ما این را آوردیم بمجلس شورای ملی و البته آقایان هم باید در مواد آن وارد شوند بدون اینکه بگوئیم این آمده و یک لطمه بقانون اساسی زد و موادی از قانون اساسی را گرفت وقربانی خودش کرد. خیر و بدون اینکه بخواهیم در اصل لزوم تغییر آن قانون سابق و آوردن یک مواد عملی حرف بزنیم و صرف نظر از این کلیات بیائیم و در خود این مواد یکچیزهای مفید و عملی اگر بنظرتان میرسد بفرمائید و پیشنهاد کنید تا بالاخره یک کاری کرده باشیم و یک قانون و عملی که بدرد بخورد از مجلس گذشته باشد (صحیح است) و چون یکقسمت از بیانات شان در حاشیه قضیه بود و فرمایشاتی فرمودند بنده نمی خواهم جوابی عرض کنم و بدون اینکه بخواهم عرض کنم ارتباطی با مطلب داشته است یا نداشته است در آن قسمت نمی خواهم صحبت بکنم ولی از طرف دیگر چون یک اظهاری کردند بنده هم یک جوابی عرض میکنم . فرمودند که از حکومت ملی باید چیزهائی باقی بگذاریم . انجمن بلدی که نمی خواهیم انجمن ایالتی که نمی خواهیم پس چه باقی مانده؟ آقا مجلس شورای ملی باقی مانده قوانین مانده است که از انی مجلس بگذرد دولتی مانده است که مطابق این قوانین عمل میکند که می خواهد کاری بکند و می بیند غیر از آن چارة‌ ندارد و نمی تواند بقانون سابق عمل کند قانون جدیدی تقدییم می کند و بنای این را میگذراند تا آنکه مطابق قانون انجمن بلدی تشکیل بدهد دیگر چرا بی انصافی می فرمائید . پس آقا یک حرفهائی را نباید زد . من میدانم که شما این قصد را ندارید ولی دو نفر دیگری که گوش میکنند نگویند که جنبه پروپا گاند را دارد (آقا سید یعقوب ـ فارسی بفرمائید چه فرمودید؟)تبلیغ شما هم خوب می دانید یعنی این کلمه را خوب میدانید بنده یک آدمی نیستم که الفاظ خارجی خیلی استعمال بکنم ولی شما که بحمدالله این قسمت ها را خوب اطلاع دارید مخصوصاً که فرمودید با حقوقیون صحبت کرده ام بنده خیلی دلم می خواهد این را مرحمت بفرمایند و آن حقوقیون را به بنده هم معرفی کنند که بنده هم بروم پیش آن حقوقیون درس بخوانم عرض کنم که فرمودید با حقوقیون صحبت کردم و می گویند در هیچ جا بانجمن بلدی این حق را نمیدهند . حق هم این است که این حق بانها داده شود چرا ؟‌ برای اینکه مالیات یک چیزی است که از تمام افراد مملکت گرفته میشود به تناسب استعداد شان و باید بمصرف یک چیزی برسد که بنفع عمومی مملکت باشد ولی عوارض بلدی یک عوارضی است که اهالی هر شهری به تناسب استطاعتشان گرفته میشود برای اینکه این شهر و آن خانه خودشان را تمیز بکنند روشن بکنند پاک بکنند هیچ دلیلی ندارد که از افرادی که در نقاط مختلفه مملکت در خارج از شهر ها زندگانی می کنند بعباره آخری از اکثریت مملکت یک مالیاتهائی گرفته شود و آن مالیاتها خرج بنده و آقای خوش نشین در شهرها بشود که ما دلمان می خواهد تا یک ساعت بعد از نصف شب هم اگر در توی خیابان ها حرکت و گردش می کنیم خیابان


روشن باشد نه هیچ ندارد که آن دهاتی که باید برود و زحمت بکشد و با قوه بازوی خودش از زیر زمین نان خودش را در بیاورد آن خرج این بشود که بنده و آقا بتوانیم در شهر در خیابانهای وسیع و تمیز و روشن حرکت کنیم خیر آقا روی همین فلسفه و روی این منطق آمده اند و در هر جا یک تفاوتی گذاشته اند بین آن چیزی که مالیات است یعنی باید افراد مملکت هر کس باندازه استطاعت خودش بدهد برای تأسیساتی که برای ممکلت مفید است ضروری است مثل حفظ انتظامات و قشون و تشکیلات قضائی و پست و تلگراف و آن چیزی هائی که بدرد همه مردم می خورد وهر کس بنوبة خودش میتواند استفاده کند و بعد هم یک چیزیهائی است که اهل هر شهری باید مخصوصاً بدهند که می خواهند شهرستان تمیز و روشن باشد وسائط نقلیه خوب عبور و مرور بکند آب تمیز بخورند باید خرج خانه خودتان را خودتان بدهید خیابانهای خودتان ار هم خودتان پاک کنید شاید یک عده از افراد این مملکت پای شان را توی این شهر نمی گذارند و اگر هم می گذارند شاید هم اهمیت نمیدهند که کوچه و خیابان بچه شکل باشد اما شما که یک مردمی هستید با دل زیبا و دلتان می خواهد که به نشینید و تماشاک کنید و گرد و خاک نباشد و آب خوب بخورید و بالاخره همه وسائل زندگی برای تان فراهم شود و هر چه هم باریتان بکنند باز کم میگوئید چرا آن طرف را هم گلستان نمی کنید چرا یک پارک هم در آن طرف شهر درست نمیکنید شما هم خوب خوبست یک قدری دست در جیب خودتان بکنید و از پول خودتان خرج بکنید آنوقت به نشنینید و تماشا کنید دهاتی نباید بدهد بنابراین بهترین ترتیب همین است و این فلسفة‌ تفکیک این دو نوع پولی است که از دهاتی مملکت گرفته میشود و آن وقت بهترین ترتیب این است و خوب حالا از برای تشخیص اینکه چقدر اصلا این مردم پول بدهند و چقدر احتیاج دارند و چطور باید مصرف شود یک عده از بین اهالی خود آن محل معین میکنند و آنها بادر نظر گرفتن استطاعت و حوائج مردم یک ترتیبی قرار میدهند آنوقت این را نباید آمد و گفت روی این اصل کلی مالیات مجلس شورای ملی اینکار را بکند مجلس شورای ملی با مقام عالی و ارجمندی که دارد و بجای خودش هم صحیح است ولی یک قضایائی است که بهش هم نباید بر بخورد ولی باندازة که چند نفر اهل در یک جا بنشنینید و اظهار نظر بکنند نمی تواند باندازة او اظهار اطلاع بکند گناهش هم نیست اهل محل بهتر میتوانند در آنجا جمع شوند و رسیدگی کنند بالاخره بنده میتوانند در آنجا جمع شوند و رسیدگی کنند بالاخره بنده تصور میکنم با این مذاکراتی که بطور کلی شد یک قدری در قسمت عملی قضیه داخل شویم و اکتقا کنیم در قسمت کلیات بهمین اندازه چون مسئله کلیات را ما نباید فراموش کنیم که در مذاکراتی که در کلیات میشود و در موافقت و مخالفت هائیکه میشود یکوقت است میگوئیم من اصلا با تمام این قانون از اول تا آخرش مخالفم و نبایستی باشد انجمن بلدی هم نمیخواهیم آن قانون پیش هم عملی نیست باز میفرمائید عملی بکنند بنده نمیدانم چه جور پیشنهاد میکنند برای اینکه قانون پیش که عملی نیست نمیشود هم عمل بهش کرد آقا بشهادت مکرر در اینجا فرمودند قانون جدید بیاورید اینقانون جدید عرض کرد.

آقا سید یعقوب ـ قانون جدید عرض کردم

وزیرعدلیه ـ فرمودید یک قانون .. ها ها بله بله مال دوره اول بود ببخشید عرض کنم پس اگر ما یک قانون بلدی جدیدی اینجا آوردیم بهتر این است که بیشتر از اینها در این قسمتها صحبت نکنیم و وارد شویم در مواد و در آن قسمت حرف بزنیم در آن موادی که راجع به عوارض است آقا بحث بکنند البته مجلس شورای ملی است برای مذاکره کردن است برای مشورت کردن است دولت هم هیچوقت این نظر را ندارد که وقتی یک چیزی


را آورد حتماً همانطور بگذرد این یک پیشنهادی است این پیشنهاد را بایستی با توافق نظر آقایان یک صورت قانونی بهش بدهیم بنابر این در جزئیات صحبت کردن بهتر از این است که یک مقدار صحبت خودتان را در کلیات صرف کنید آقا یک فرمایشی بکنند بنده یک عرایضی بکنم آنوقت خدای نخواسته باعث این بشود که آقا یکمرتبه تشریف بیاورند و بخواهند به بنده ضعیف یک حملاتی بکنند خوب برای چه؟

دکتر عظیما ـ خیلی ضعیف

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ آقایانیکه موافقند با ورود در شورمواد قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده اول قرائت میشود

ماده اول ـ از اول ۱ مرداد ماه سهم بلدیه ها که از محل مالیات راه تأدیه میشد باستثنای مبلغی که در ماده ۲ مذکور است بر اعتبار راه سازی اضافه میشود

تبصره (۱ ) ـ صرفه جوئیهای سابق بلدیه هر محلی تا تاریخ اول ۱ مرداد ۱۳۰۹ اختصاص ببلدیه همان محل خواهد داشت ت

تبصره (۲ ) ـ صدی دو بودجه ۱۳۰۸ بلدیه های ولایات که برای اجرت مهندس بلدی تخصیص داده شد است نیز تا اول مرداد ۱۳۰۹ آنچه صرفه جوئی میشود باختیار وزارت داخله گذاشته خواهد شد که کماکان اجرت مهندسین را از این محل پرداخت نمایند.

آقا سید مرتضی وثوق (مخبر کمیسیون داخله ) ـ اجاره میفرمائید مهندسی نیست مهندس است اصلاح بفرمائید

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده عقیده ام اینست که انسان چه با دولت یعنی هر مجلسی عقیده ام اینست که چه با دولت موافق باشد و چه مخالف هر چیزی را که دولت بیاورد اگر خوبست بدون هیچ نظری یعنی نظر مخالف و موافقی قبول کند و اگر بد است رد کند و بیشتر خرابی دنیا را بواسطة این می بینم که این نظر در تمام دنیا مراعات نمیشود یکوقت عداوت شخصی مانع یک امر کلی صحیحی میشود یا محبت شخصی باعث یک ضرر کلی میشود و بنده این نظر را ندارم و نداشتم و با هر کسی هم داشته باشد مخالفم در اینجا آمده است در این ماده اول یک حقوقی که سابق ببلدیه ها داده میشد این را تخصیص داده است براهها و بعد باید یک قانون جدیدی یک مالیات جدید مجلس وضع بکند و بلدیه خرج بکند از آن قانون گرفته شود و بلدیه اداره شود اولا مخالف با این هستم که هر انجمنی خودش بتواند مالیاتی وضع کند چیزیکه بقانون مشروطیت هم میتواند اینست که انجمن میتواند یک مالیاتی پیشنهاد بکند بدولت دولت هم پیشنهاد کند بمجلس و مجلس رأی بدهد و الا خود سرانه اگر بنا میشود هر شهری هر بلدی هر قصبه بنشیند و یک مالیات تازه وضع کند و روی یک پرگرام و اراده و خصوصیات و عدوات شخصی و محبت شخصی این یک هرج و مرجی میشود و این قانون خوبی نیست باید مالیات کلیه اگر خدای نخواسته بخواهند مالیات جدیدی وضع شود باید بلدیه پیشنهادش را بدهد به دولت و دولت هم بمجلس اگر از مجلس گذشت انوقت بلدیه بگیرد و عمل کند اولا خود بلدیه حق ندارد ابداً در اصل هیجدهم قانون اساسی هم ملاحظه بفرمائید که در آنجا بکلی سلب کرده است مالیات گذاری را بجز مجلس شورای ملی و عوارض بلدیه هم همین مالیات است در مواد دیگر تصریح میکند که مالیات و عوارض یکی است دو چیز نیست اگر لفظ عوارض هم باشد همان مالیات است پس غیر از مجلس کسی حق ندارد باینملاحظه بنده در اینماده عقیده ندارم که بیایند حقوقی که سابق بلیدیه ها داده میشد حالا بدهند براه سازی و دو مرتبه تجدید مالیات بنمایند


و تحمیلات مالیات بر مردم بکنند بنده مخالفم واینکه آقای وزیر فرمودند که بر دهاتی ها نباید شهریها تحمیل بکنند یعنی آنها مخارج را بدهند و شهریها راحت بکنند این درست است بنده هم موافقم حق هر کسی باید محفوظ باشد این را بنده تصدیق میکنم ولی چیزی حالا بدهاتیکه نمیخواهند پس بدهند همان چیزیکه میگرفتید میگیرید یک چیزی هم اضافه میخواهند از شهریها بگیرند حالا خواهند فرمود که آن چیزی که از دهاتیها میگیرند بمصرف چیزهای که آن چیزی که از دهاتیها میگیرند بمصرف چیزهای دیگر میرسانند و باید از شهری بگیریم و ببلدیه برسانیم بنده عرض میکنم بسیاری از چیزها هست که در بودجه ها هست ولی اهمیتی ندارد ممکن است از آنها زده شود و به بلدیه برسانید که یک مالیات جدیدی دیگر امروز گرفته نشود بنده باین نظریات که عرض کردم مخالف با این قانون هستم

وزیر عدلیه ـ بنده کاملاً طرز فکر و احساسات آقای نماینده محترم را میدانم و میدانم که واقعاً ایشان(حالا نمیخواهم فرمایشات آقایان دیگر را در ضمن این تکذیب کرده باشم) در مورد ایشان همینطور است که فرمودند از نقطة نظر موافقت و مخالف اظهاری را نمیکنند مگر از نقطه نظر مخالفت یا موافقت با آن موضوعی که مطرح است منتهی چیزیکه هست اینجا تفاوت سلیقه است تفاوت تشخیص است شما از نقطه از نظر مخالفی صحبت نمیکنند و بنده هم چیزیکه اینجا عرض میکنم از نقطه نظر این نیست که بخواهم بی ارادتی بکنم اصل هیجدهم که بنده قبلاً از برایتان خواندم و بعد هم آمده است تفسیر کرده است روشن کرده است میدانید این قسمت اصل هیجدهم که در قانون اساسی است بعد آمده راجع بهمان ترتیبات یک مواد مفسری گذاشته است اولاً با هم شباهتی ندارد ثانیاً آن آمده است اینماده را روشن تر کرده است اینجا بطور کلی مینویسد تسویه امور مالیه جرح و تعدیل بودجه تغییر در وضع مالیاتها و رد و قبول عوارض و فروعات همچنین میزهای جدیده که از طرف دولت اقدام خواهد شد بتصویب مجلس خواهند بود بنده کاملاً قبول دارم عوارض سرحدی هم جزء عوارض است مقصود این نیست اینجا که ننوشته است عوارض محلی عوارض عوارض سرحدی هم میشود پس نباید اینجا ما این اشکال ار بکنیم یک چیزی انصافاً شما بخواهید در قانون اساسی پیدا کنید ک صرحه مخالف با این قانون باشد نیست مگر اینکه خیر بخواهید بنشینید تعبیر و تفسیر کنید البته مجلس شورای ملی حق تعبیر و تفسیر قانون اساسی را هم دارد و الا در این مواد شما بخواهید یک چیزی بر خلاف صر یح قانون اساسی بیاورید نیست این را بنده یقین دارم که نیست و باز عرض میکنم همان دوره اول هم که آن قانون اساسی رانوشته است حق وضع همین عوارض بلدی را هم داده است عرض کنم حالا میرسیم در قسمتی که راجع باینجا فرمودند که خوبست شما بیائید اینها را که میگیرید دهاتی ها را که را مگفتید نمیخواهم بگیریم و حالا از شهری ها میخواهید بگیرید بنده عرض میکنم که اگر ما این پول را از شهریها میخواهید بگیرید بنده عرض میکنم که اگر ما این پول را از شهریها بگیریم و از برای خودتان فکری نکنید بایستی از دهاتیها گرفت (فیروز آبادی ـ گرفته شده ) آنوقت شما میفرمائید که بیا ئید یک چیزهائی را که در بودجه هست آنها را کم کنید آقا چند روز پیش از این بود که … بنده نمیدانم بکدام یک از دستور های آقا عمل کنیم شامل چند روز پیش اینجا فرمودید در همین جا وقتی که یک وزارتخانه بواسطه اینکه مقداری از بودجه خودش زده بود یکعده را بیرون کرده بود آقا آمدند و فرمودند که چرا اینها را بیرون کردید آقا اینکه نمیشود شما هر کاری را میکنید در آن قسمت مخالفت می کنید و حواله می دهید بیک طریق دیگری وقتی که از آن راه خواستیم وارد بشویم می بینیم دست مبارک آقا بیرون آمد و فرمودند کسانی که حقوق زیاد می گیرند اینها ار بیرون کنید و ماهی پانزده تومانی ها بمانند


فیروز آبادی ـ خوب متشکرم که متممش را هم فرمودید

وزیر عدلیه ـ این بود فلسفه یک مثال میزنم فرضاً بروند یک مهندس بیاورند پنجاه شصت تا عمله بیاورند خوب به مهندس چقدر می دهید هزار تومان به عمله چقدر می دهید هزار تومان به عمله چقدر می دهید روزی چهار قران آقا میفرمایند اینکه خرجش خیلی دارد زیاد میشود آنوقت می گویند باید مخارج را کم کنید اگر بنا باشد از عملجات کم شود آقا میآیند میگویند چرا این ده تا عمله را بیرون کردید آن مهندس را بردارید آن مهندس را هم نمیشود برداشت آن مهندس را بردارند کار نمیشود برداشت آن مهندس را بردارند کار نمیشود کرد بنده مدعی هستم که اشتباه میفرمائید اگر هستند کسانی چهار صد تومان حقوق میگیرند و گاهی هم لیاقت آن آدم بیست تومانی و سی تومانی را ندارند ولی آن کسیکه چهار صد تومان میگیرد لیاقت چهار صد تومان را ندارند ولی آن کسیکه چهار صد تومان میگیرد لیاقت چهار صد تومان را هم دارد آقا وارد ادارات بشوید. به بینید همین اشخاصیکه دارای یک حقوق زیادی هستند کسانی هستند که کار هم میتوانند بکنند شما کار اداری نکردید و تشخیص این قضیه را بگذارید برای آن کسانی که کار اداری کرده اند همچو نیست که واقعاً‌ هر کسی یکقدری زیاد گرفت کاری از او ساخته نیست و آن کسی که کمتر میگیرد یک آدمی است که واقعاُ باید نگاهش داشت خیر همانطور که عرض کردم نمیشود مهندس و معمار را برداشت و شاگرد بنا و اینها را آورد بالا زیرا آنوقت نمیتواند بکار کند باید اینها را حقوق داد تا کار بکنند و شما بدانید و این را بطور اطمینان میگویم آثار و علائمش را هم از خارج می بینید هر قدر که یک مؤسساتی در خارج پیدا شده است کسانیکه دارای لیاقتند یواش یواش سعی میکنند که از مؤسسات دولت بیرون بروند و بروند حالا نمیخواهم عرض کنم ولی چندین نفر از اعضاء ادارة ما با اینکه میدانید ما نسبت حقوق خوب میدهیم با وجود این در این مدت باصرار و التماس آمدند استعفای خودشان ار بقبولانند برای اینکه بروند در یک مؤسسات دیگر و حقوق بیشتر بگیرند برای چه؟ برای اینکه کار ازشان ساخته است و چرا آن بیست تومانی که میگویند برو و میخواهند خارج کنند آن بد بخت است برای اینکه او اغلب اوقات نمیتواند کار آن آدم را بکند. آخر بنده یک عمر زحمت کشیده ام و یک معلوماتی را پیدا کردم که امروز میتوانم بیابم این جا خدمت آقا با شما صحبت کنم مذاکره کنم با چهار تا کلمه خوب و بد کاری را انجام بدهم آقا تصور نفرمائید که به بنده هفتصد و پنجاه تومان میدهید یک آدمی هستم که در هر دقیقه شما میتوانید بگوئید خوب اینکه هفتصد و پنجاه تومان میگیرد سی تا بیست تومانی بیاورید جایش بگذارید کار من را نمیتواند بکند خیر حالا اینجا بنده بشخص خودم مثال زدم و البته خوب نبود ولی بطور مثال است عرض می کنم وقتی که بخواهیم صرفه جوئی بکنیم عرض می کنم وقتی که بخواهیم صرفه جویی بکنیم بگوئیم آن چهارصد تومانی را باید برداشت نه راه این نیست پس بنابر این چون این راه عملی نیست این بود که آمدیم یک عده بد بخت را از برای صرفه جویی خارج کردیم شما میگویید بیایند از کجا بزنند آقا مثلاً میفرمائید وزارتخانها در خرج سوختشان صرفه جوئی بکنند خوب اگر با بخاری باشد خرجش زیادتر است ذغال سنگ و اینها لازم دارد پس کرسی کرسی بگذاریم بهتر است با صرفه تر است و این درست میشود و الا از حقوق که بخواهند بزنند که نمیشود و شما نمیگذارید اگر کسی را هم بخواهند بزنند که نمیشود و شما نمیگذارید پس باید چه بکنیم باید از بودجه مان بزنیم از بودجه که نمیتوانیم بزنیم از بودجه که نتوانستیم بزنیم بالاخره نخواستیم بعموم مملکت برای مخارج شهر ها تحمیل کنم ناگزیرم که همین رویه را پیش بگیرم و این پول را هم عرض کردم که ما این را خرج یک کاری میکنیم که خیلی لازم است و آن خرج طرق و شوارع است و


از برای این مملکت یک قضیه خیلی مهمی است و این را گمان میکنم خود آقا هم تصدیق میکنید و کاملاً میدانید

رئیس ‍ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ آقای وزیر عدلیه یک فضیلتی برای بنده معین کردند که در دوره اول مشروطیت بنده نماینده بودم خوشبختانه این فضیلت برای خودتان هم بود برای اینکه از دوره اول در یک انجمنی بودم که در خدمت آقای وزیر عدلیه بودیم تا اینکه دورة اول تمام شد در دوره دوم هم در خدمتشان بودم در یک قسمت و انجمن دیگری تا اینکه ایشان تشریف بردند برای تحصیلات باروپا و ما این جا بودیم داخل در همان کار ها ایشان الحمدالله بر گشتند اعلم العلما و دارای دیپلم حقوق هم که عرض کردم خدمتشان و مدلل کردم فرمودید آن حقوقی کیست که بنده بروم پیش او تحصیل کنم بنده حالا عرض میکنم و بعد تصدیق خواهید فرمود کم کم مطلب را بشما حالی میکنم عرض کنم که قانون سابق و قانون اساسی ار شما کاملا میدانید که بچه خون دلی گرفته شده است و امروز که آفتاب تابان است نمیتوان دست از آن برداشت باین سهل و آسانی این یکموضوع موضوع دوم عرض بنده این است که بنده کاملا در خدمت آقای وزیر عدلیه در دوره چهارم و پنجم و ششم و هفتم غالباً در کمیسیون بودجه و کمیسیون عدلیه خدمتشان بوده ام نمیخواهم از روی مجاز گوئی عرض بکنم حقیقت و واقع است که وقتی یک مسائلی گفته میشود وقتی دقت میکنند و می بینند که طرف واقع را دارد میگوید قدری از آن حرارتشان کاسته میشود و آن تندی که اول داشتند یکدفعه کم میشود مثلاً وقتی که بهشان یک مطلبی توجه داده شود میگویند مقدمات این امر مرا قدری متوجه ساخت خلاصه ایشان شخص منصفی هستند و مصر نیستند در یک مسله که در کمیسیون یا در مجلس اظهار میکنند که حتماً این خیال من باید پیش برود خیر برفقا میگویند این است نظر من و میخواهند کار یا مشورت بگذرد چون بنده کاملا بایشان عقیده دارم ادراک و دانائی خودشان را بشهادت میطلبم الان مواد قانون را بعرضشان میرسانم این دو موضوع موضوع سوم اینکه بنده مکرر خدمت شما عرض کرده ام آقا شما آقای وزیر عدلیه هستید شما آقا وزیر داخله هستید اکثریت هم دارید دیگر لازم نیست بنده و آقای فیروز آبادی را هوکنید ما دو نفر بیچاره را لازم نیست هو کنید اولا کاملا میدانید که ما آدم مغرض نبودیم (وزیر عدلیه ـ البته صحیح است )و امیدوارم که هیچوقت هم غرض نداشته باشیم و در کارهای دولت هم بآن اندازة که ادراک میکنم که بنفع مملکت و متضمن منافعی است کاملا ساعی هستیم و غرضی نداریم و نباید کلمات و عرایض ما حمل بر غرض بشود که بنده را میخواهید مثلا هو کنید این اول گفت قانون اساسی یا فلان قانون را دوست میدارد اما آمدیم سر این موضوع عرض کنم که حکومت با اکثریت است این ماده نهم که آقایان نوشته اند که پس از تصویب بموقع اجرا گذارده میشود در آنجا مینویسید قوانین دیگری که منافات با این قانون دارد ملغی است ملاحظه بفرمائید یکموضوعی را عرض کنم آقای دشتی کجا تشریف بردند اینجا یکقسمت فرمودند راجع بعوارض چون آقای دشتی خیلی جنتلمن هستند (خنده نمایندگان) یک عرایضی عرض میکنم در اصل هیجدهم توجه بفرمائید مطلب فارسی است اگر هم بنده نمی فهمم بنده حاضرم هیچ چیز ندارم بنده خیلی افتخار دارم در کمیسیون عدلیه هم در اینمدت هم در خدمت آقای وزیر عدلیه بوده ام همینطور خدمت سایر آقایان اگر جهلی دارم و نمی فهمم عیبم نیست جاهل اگر تحصیل بکند کمالش است اما در جهل مرکب باقی بماند او بد است آن بدبختی است اصل هیجدهم میگوید تسویه امور مالیه جر ح و تعدیل بودجه تغییر در وضع مالیاتها ورد و قبول عوارض (دیگر مالیات نمیگوید برای خاطر همان قسمت ) و فرو عات همچنان ممیزی های جدیده که از طرف دولت اقدام خواهد شد بتصویب


مجلس خواهند بود اما اصولی که در متمم قانون اساسی هست میگوید: میزان مالیات را همه ساله مجلس شورای ملی به اکثریت تصویب و تعیین خواهند نمود یعنی کلیه آن چیزهائی که بدلیل مادة‌ بعد که تفسیر این عوارض را میکنند باید میزان مالیاتی را که افراد مملکت باید بدهند اعم از اینکه باسم مالیات باشد یا باسم عوارض هر چه که باشد مجلس شورای ملی همه ساله باید معین کند نه اینکه انجمن نیست این انجمن شش نفری که نمیدانم از چه اشخاصی خواهند بود از ملائکه ها بعد انتخاب خواهند شد من که نمیدانم قانون اساسی میگوید با کثرت تصویب و معین خواهد کرد یعنی که این از خصایص مجلس شواری ملی است بنده که الان در خدمت شما هستم و شما هم که تشریف دارید و شاید می‌آئید و حق تعیین این عوارض را بآنها میدهید دیگر چیزی برای این اصل عوارض نمیماند این مادة که اصل قانون اساسی است حقوق ما را معین میکند ناظر بودن در جمع و خرج را که یگانه حقوق م هست از بین میبرد پس چه چیزی برای ما باقی ماند؟

این شش نفری که نمیدانم نظامنامه اش را وزارت داخله خواهد نوشت و بکمیسیون داخله خواهد آورد چه ترتیب خواهد بود شرایط منتخب و منتخب چه خواهد بود اینها معین بکنند با اینکه اصل قانون اساسی میگوید مجلس شورای ملی و اکثریت معین بکند آقای وزیر عدلیه انشاءالله عفو خواهند فرمود میفرمایند که بنده خوب می فهمم خوب همین ماده این شش نفرکی هستند چه هستند چه اندازه بحث میکنند؟ ماکه نماینده ملت هستیم و قسم خورده ایم و قانون اساسی را بین خودمان حکم قرار داده ایم و قانون اساسی را بین خودمان حکم قرار داده ایم ما باید و ضع بکنیم این حق مااست نه آن شش نفری که معلوم نیست خوب آن شش نفر تا چه اندازه وضع میکنند؟ این دوتامسئله دیگراین است که میگویند عوارضی را که انجمن تعیین میکند یادولت تصویب میکند دولت تصویب میکند یادولت تصویب میکند دولت تصویب میکند بحمدالله آقای وزیر عدلیه الان حال آمدم تمام قوانین را میخوانم (خنده نمایندگان ) تازه اینجا آمده است و بدولت حق تصویب میدهد آقا شما خودتان از حقوق دانهای مملکت ماهستید و واقعاً من و اهالی مملکت بحقوق دانی شما افتخار میکنیم چرا یک حق مسلمی را از یک قوه میگیرید و بقوة دیگری میدهید چرا این حقی که مال یک قوه است از این قوه میگیرید و بقوة دیگری میدهید چرا این حقی که مال یک قوه است از ین قوه در تحت این همه نطق و بیان این حقوق از ما گرفته شود خوب میزان مالیات را همه ساله مجلس شورای ملی با کثریت معین خواهد نمود. درست توجه بفرمائید آقای دشتی تشریف نداشتید (یکی از نمایندگان – جایتان خالی بود) در تشریف نداشتنتان عوارض داخل شد این هم مادة ۹۶ آمدیم سر آن مادة ۹۹ که شاید مثلا یک ابهامی داشته باشد و میدانم که کاملا آقای وزیر عدلیه تصدیق میفرمایند که هیچ ابهامی هم ندارد . میگوید : غیر از مواقعیکه قانون صراحه مستثنی میدارد ( مثلا بعضی مواردی که ماداریم و بعضی معافیت ها را قائل شده ایم مثل معافیت گمرکی ما بعضی چیز ها را استثنا کردیم لکن دیده اید که بعضی جا ها بعضی چیز ها را ما از قانون احتراماً یا از جهت نقطة سیا سی مثلا اموال نماینده های سیاسی که در وارد میشود اینها چیز هائی است که استنا میشود غیر از اینها ) بهیچ عنوان از اهالی چیزی مطالبه نمیشود مگر باین اسم ها و این اسم ها هم مختص مجلس شورای ملی است .وضع قانون ، وضع مالیات مخصوص ملس شورای ملی است . این موضوع درست شد. آمدیم این قانی که در دورة پنجم گذشت که ماآمدیم در اینجا مردم را دعوت کردیم بیک صلای عامی که هم را ههاتای را شوسه کردیم هم شهرها تان را تمام خیابان


شانزلیزه کردیم این داد و بیداد بیائید مالیات بدهید مالیات باج راه وضع کردیم و یک انبساطی در ملت ایجاد کردیم که الان دیگر تمام کارهای ما درست شد آمدیم مالیات باج راه را این را هم برایتان میخوانم: «عایدات حاصله از مالیاتهای مقرره» باز بین الهلالین نوشته شود آقایان رجوع کنند بصورت مجلس‌های دورة پنجم وقتی که اعلیحضرت افتخار داشت کابینه بوجود ایشان این لایحه آمد بمجلس آن مذاکراتی که خود آقای وزیر عدلیه آنوقت در مجلس بودند و وکیل بودند آن نطقهائی که در اینجا شد برای گذشتن این قانون و آن قولها و وعده‌ها که بملت دادیم و آن روزنامه‌هائی که منتشر کردیم حالا بدبختانه دیگر شهری شدیم و غلط کردیم که میخواهیم یک آب پاکی بخوریم. این مالیات راه «عایدات حاصله از مالیاتهای مقرر فوق که از طرف وزارتمالیه وصول میشود و بطریق ذیل تقسیم و بمصرف خواهد رسید

الف‌ـ وزارت مالیه اجازه دارد برای وصول اداره کردن این مالیات صدی پنج از کل عایدات خرج نماید و هر مبلغ که در بودجة سنة ۱۳۰۴ وزارت مالیه بابت مخارج وصول مالیاتهای ملغی شده در این قانون منظور شده است از اول فروردین ۱۳۰۵ حذف خواهد شد

ب‌ـ وزارت مالیه معادل مبلغ خالص عایدات سنة ۱۳۰۴ بلدی و معارفی و صحیه و خیریه را که بموجب این قانون ملغی میشود (که چکارش کردیم ملغی‌اش کردیم و روی تمام مایحتاج مردم آن چیزی که طرف احتیاج مردم است کشیدیم ملغی نشد خیر بلکه علاوه و سه برابر کردیم روی همه چیزمان قرار دادیم برای خاطر اصلاح چون اصلاح را همه موافقیم) این قانون ملغی میشود بمؤسسات بلدی و صحیه و معارفی و خیریه خواهد پرداخت و نیز معادل صدی پنجاه مخارج کنونی وصول عایدات نواقل بمؤسسات بلدی تأدیه خواهد شد و همچنین اضافه بر این از سال ۱۳۰۶ مبلغ هفتاد و پنجهزار تومان برای ساختمان خیابانهای مهم شهرها بموسسات بلدی میدهند و بقیة عایدات عموماً اختصاص بتعمیر راههای فعلی و تأسیس راههای جدید خواهد داشت. حالا باز هم بین‌الهلالین عرض میکنم که از آنوقت تا بحال این عقیده یا یک وزیر و طرق شوارع و اقتصادی حالا بیاید و بگوید چند کیلومتر باصطلاح آقای دشتی یا چند فرسخ ما راه درست کردیم و راههای کجا مثل راههای تمام دنیاست و چه احتیاجی ما داریم و یک صورتی از این راهها بما که نماینده‌های ملت هستیم و ملت ناظر ماست بیایند بگویند آقا این مالیات راه این بوده و امسال در عنوان مالیات راه چند فرسخ راه در آذربایجان احداث شده چند فرسخ در جنوب احداث شده است چند فرسخ در غرب. این را که ما ندیدیم اگر شما دیدید بنده که ندیدم در روزنامه هم ندیدم پبس در اینجا این قانون بزرنگی لایحه نویسنده نمیآید ازاول بگوید مطابق این ترتیبات قانون بزرنگی لایحه نویسنده نمیآید از اول بگوید مطابق این ترتیبات قانون بلدی و قانون فلان منسوخ است و بعد ایجاد میشود بلدیه باین ترتیب. ترتیب قانون این است که بگوید ماده اول بلدیه تشکیل میشود باین ترتیب اینجا وارد میشود یک دفعه در ماده اول مالیات را نسخ میکند آنوقت ما نکردیم راپرت را با این ترتیب مینویسد این حقوقی بود که بر حسب این قانونها آمدیم و بر امتعة خودمان بر اجناس خودمان وضع کردیم برای این مسئله حالا این را برمیدارند میبرند برای راهسازی بنده هم یک صورتی وزیر طرق و شوارع نوشته بود که سه کرور امسال پنج کرور سال گذشته اینها را دیدیم صورتش را ولیکن عرض کردم هنوز یک وزیری نیامده است در مجلس و به پیشگاه ملت بگوید که ما امسال اینقدر موفق شدیم راه را در ایران ایجاد کردیم که بنده باین چیزها که افتخار دارم باین هم افتخار داشته باشم تا حالا ما ندیده ایم راههائی که خود آقای وزیر عدلیه تصدیق کردند که بهترین وسیله ترقی از برای مملکت احداث راهها و شوسه کردن راههاست این را هم ندیدیم هی میگویند راه آهن در خور موسی خراب شده است و از کجا


هی پی در پی اتومبیل افتاد و پرت شد و کی مرد و چه شد و چیزی که می بینم همین وقایع جان خراش است که درروزنامه ها می بینم و گمان نمیکنم حالا این قانون میاید و این ماده ۳ حقوقی ار که بموجب قانون ۱۳۰۴ برای بلدیه ها ی ولایت اختصاص داده شده بود این قانون میآید این حقوق را از بین میبرد بعد از آن از اینها استثنا میکند هشتصد هزار تومان که پانصد هزار تومان برای طهران بنده موافق هستم چون پایتخت است و مرکز سلطنت است مرکز افتخار است باعث افتخار است کاملا موافقم هر چه خر ج کنیم بجهت مرکز همیشه در نظر بنده بوده است و بنده کاملا موافق با مرکز یتم و عقیده ام از اول این بوده است و همیشه قائل بمرکز بوده ام و هیچوقت بلا مرکزیت قائل نبوده ام عقیدة بنده مسلم است و خیلی هم اهمیت باین عقیده میدهم تا حالا که ما بحمدالله موافق شده ایم و این عقیده اساسی حاصل شده است و سیصد هزار تومان برای کلیة شهر های دیگر ما اگر آقایان اعضاء محترم کمیسیون بودجه در نظر داشته باشند سال گذشته بودجة‌بلدیه های ولایات در نظرم میآید که نهصد و پنجاه هزار تومان ما بودجة بلدیة طهران برای اینکه بودجه بلدیة طهران ششصد هزار تومان است در سال ما آنرا نهصد هزار تومان قرار دادیم حالا اینجا بنده میخواهم به آقای وزیر عدلیه عرض کنم بنده دعا گوی صمیمی شما هستم و با ریش سفید بنده اینقدر بمن حمله نکنید بیائید اینجا ششصد هزار تومان سیصد هزار تومانش را قبول کردید ششصد هزار تومان محل خلاف است ( وثوق ـ هشتصد هزار تومان) خیر ششصد هزار تومان را برای اینکه بعقیده بنده این اصول قانون اساسی ما را متزلزل میکند حاضر باین نشوید این ششصد هزار تومان بنده ک همیشه مخالف هستم با وضع مالیات این اندازه که بعنوان وضع مالیات عوارضی بر مستغلات و غیر آن وضع کنید و این قانون که برخود بیک اصولی از قانون اساسی میکند و آنرا از بین میبرد حاضر نشوید و چون شما یکی از قائدین دوره های انقلاب بوده اید و خدمات گرانبها کردید در این مسئله حاضر نشوید ششصد هزار تومان آقا این بودجه است آقای یاسائی شما بودید در کمیسیون سابق نهصد هزار تومان یا نهصد و پنجاه هزار تومان تمام مالیاتی که از این محل ما بشرهها تقسیم کردیم این بوده است سیصد هزار تومان را که شما قبول میکنید الان بدهید الباقی ششصد هزار تومان بیائید در تحت یک ماده بنده هم موافقت میکنم چرا برای همان نکته که عرض کردم اصل این مواد قانون اساسی است این است نظریات بنده حالا بنده این عرایض را حضورتان عرض کردم مطالعه بفرمائید اگر قابل توجه است این را در نظر بگیرید یک قانون علیحدة هم درروزنامه دیدم قانون مستغلات را دولت میخواهد تجدید نظر بکند در آن قانون مستغلات مثلا وضع عوارض نسبت باشیائی که غیر محتاج الیه عامه است بر ضرر جامعه است وضع عوارض بر آنها بشود همانطور که تمام دنیا کردند واین مبلغی را که ما اختصاص داده یم برای راهسازی تأمین شود دیگر این اصل را متزلزل نکنید این است عرض بنده و حکومت هم با وجدان پاک آقایان است

وزیر عدلیه ـ بنده خیلی باحتیاط صحبت خواهم کرد خیلی ملایم فقط چون ناچار هستم صدایم طوری باشد که همه بشنوند اینست که تا این اندازه ها کمتر نمیتوانم صدایم را آهسته کنم برای اینکه میفرمایند بمن پیرمرد حمله میکنید خیر دلایلی که آوردند آقا رویهمرفته تکرار دلایل سابق است برای اینکه میفرمایند بمجوجب اصل هیجدهم قانون اساسی که میگوید تسویة امور مالیه جرح و تعدیل بودجه تغییر در وضع مالیاتها و رد و قبول این کار را نکرده اید بنده عرض میکنم که دلایل سابقم را در نظر بگیرید که در مقابل آقا عرض کردم این توضیح را هم که حالا اگر نظر بر این شد که باید قانون را تغییرش بدهیم تغییرش میدهیم و اگر معلوم شد مخالف


نیست که هیچ در اینجا چه میگوید میگوید: همچنین رد و قبول عوارض و فروعات همچنان ممیزیهای جدیده که از طرف دولت اقدام خواهد شد بتصویب مجلس خواهد بود خود این قانون بتصویب مجلس است اینجا نگفته است بموجب قانونی که از تصویب مجلس شورای ملی بگذرد میگوید بتصویب مجلس است مجلس امروز می آید تصویب میکند که بلیدیه این کار را بکند انجمن بلدی این کار را بکند بعلاوه بنده سابق هم خدمتتان عرض کردم که در قانون بلدیه ها همان قانونی که آقا از بس حمایت میکردید بالاخره در قانون همان مجلس اول که قانون اساسی را نوشته است این حق هست ضمناً برای اینکه وقتی وظایف انجمن بلدی را معین میکند میگوید خاءساً تعیین مقدار فروعات و عوارض که برای مصارف بلدیه از اهالی شهر گرفته میشود یعنی چه؟ عجب شما تفسیر را بد میکنید یعنی قانون اجازه میدهد ببلدیه که عوارض را بگیرد و تعیین آن عوارض را انجمن باید بکند و الا آقا چطور مجلس بیاید قانون و مالیاتش را معین کند ولی مقدار عوارضش را انجمن بلدی مین کند یک حقی بموجب قانون میدهند با انجمن بلدی و آنوقت انجمن بلدی میآید معین میکند که چه میزان باید بدهند بعلاوه باز در جای دیگر میگوید تعیین مقدار عوارضی که باید مردم ا زبابت استفاده از راههای اطراف شهر و پلها م معابر و سلاخ خانه ها لوله های مجاری آبها که بخرج شهر ساخته شده است بدهند همچنان تعیین مقدار حق الارضی که باید اسکله هائیکه ساخته شده است بدهند دیگر اینجا آن قسمت در قانون نیست پس بنابر این در خود آن قانون هم که می بینید این حق وضع عوارض و تعیین عوارض شهری را آنجا هم داده بنابراین بنده در این قسمت مخالفت این قانون و تنافیش با قانون اساسی دیگر نمیخواهم عرض بکنم اما راجع باین قسمت آخری که پیشنهاد فرمودید خوب این تفاوت معامله که بیش از ششصد تا نیست میفرمائید سیصد تا را قول کردید ششصد تا راهم بیائید و بیفزائید مالیات معین کنید اولا اگر این ششصد هزار تومان را شما بتمام این مملکت تقسیم بکنید بعلاوه آن چیزهائیکه از بابت مستغلات و اینها عاید بلیدیه ها میشود میخواهید بلیدیه های شهرها یک کاری بکنند بالاخره شهرهای دیگر هم سرو صورتی پیدا کنند؟ آخر شما اینجا را می بینید یک کارهائی شده است جاهائی دیگر اینطور نیست کاری نشده است میخواهید کاری بکنید آنها یا نه اگر میخواهید کاری بکنند تازه این ششصد هزار تومان را هم بدهید نمیرسد بجائی پس ما مجبور بودیم بیائیم یک مالیاتهائی بیشتری وضع کنیم آنوقت بیش از ششصد تا بشهر ها بدهیم یا اینکه بگذاریم هر محلی باندازة استطاعت و حوائج خودش این کار را بکند پس بعبارت آخری این ششصد تا کافی نیست از برای تمام این مملکت که ما بیائیم آنرا تأمین بکنیم باید یک مبلغ بیشتری گرفته شود و این را ما بهتر دانستیم بگذاریم برای شهرها هر شهری باندازة احتیاج و استطاعت خودش این کار را کرده باشد علاوه بر این بالاتر و مهمتر از این مسئله دیگری هست که بنده آنرا میخواهم بخاطر آقایان بیاورم آن مسئله (کازرونی راه سازی ) خیر آن مسئله تربیت اخلاقی اهل یک شهری است اینرا فراموش نفرمائید که اگر بنا شد اهل یک شهری خودشان یک پولی بدهند و بدانند صرف چه کاری میشود بدانند که اگر بیشتر دادند مخارج بیشتری برایشان میشود اگر کمتر دادند مخارج کمتری میشود خیلی تفاوت دارد و در همین گیلان در سابق وقتیکه دولت مرکزی هم هیچ کارهائی نمیکرد خود مردم میآمدند یک عوارضی میدادند و معارفشان را خودشان درست کردند بلدیه شان را خودشان یک سرو صورتی میدادند بندر پهلوی همینطور و هر قدر میدیدند که بهتر و قشنگتر میشود بیشتر تشویق میشدند ولی اگر شما بیائید از همین بندر پهلوی یک عوارضی بگیرید که صرف بشود برای شهر شیراز با همة اهمیتی که در تاریخ ممکلت ایران دارد زورشان میآید پس باید اهالی هر محلی را


هر کسی را شرکت داد در این قسمت تشویقشان کرد که خودشان عادت کنند باینکه زیر خودشان را جاروب کنند

جمعی از نمایندگان ـ‌ کافی است

رئیس ـ پیشنهاد ها قرائت میشود:

پیشنهاد آقای دکتر طاهری

مقام منیع ریاست دامت شوکته ـ تبصره ۳ را پیشنهاد میکنم بماده اول اضافه شود

تبصره ۳ ـ عوائد مالیات مستغلات هر محل و سهمی بلدیه ها از مالیات ذبایح اختصاص ببلدیه همان محل خواهد داشت

پیشنهاد آقای مجد ضیائی

مقام محترم ریاست دامت شوکته

بنده پیشنهاد میکنم تبصره ۲ از ماده اول این طور اصلاح شود:

تبصره دوم ـ صدی دو بودجه بلدیه های ولایات که برای اجرت مهندسی بلدی مملکتی تخصیص داده شده کماکان تا اول مرداد ۱۳۰۹ صرفه جوئیهای حاصله از این محل باختیار وزارت داخله گذاشته خواهد شد که اجرت مهندس بلدی را پرداخت نماین

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

پیشنهاد میکنم تبصره ۲ حذف شود:

پیشنهاد آقای طباطبائی دیبا

پیشنهاد مینمایم اول ماده اول بترتیب ذیل اصلاح شود از اول ۱ مرداد هذه السنه الی آخر در تبصره دوم هم قبل از ولایات نوشته شود ایالات

[۵ ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه ]

رئیس ـ چند نفر از آقایان پیشنهاد ختم جلسه کرده اند (صحیح است) جلسه آینده آقای وزیر عدلیه جلسه آینده را چه وقت ضرور میدانند تشکیل شود

وزیر عدلیه ـ چون وقتمان خیلی کم است و از اول ۱ مرداد ماه باید این قانون را اجرا کنیم اگر آقایان موافقت میفرمایند جلسه روز سه شنبه باشد

دکتر عظیما ـ‌ پنجشنبه

رئیس ـ جلسه آینده روز سه شنبه پس فردا سه ساعت قبل از ظهر دستور بقیه این قانون

[مجلس یک ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد]

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر