مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ آبان ۱۳۳۰ نشست ۲۰۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ آبان ۱۳۳۰ نشست ۲۰۲

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

سال هفتم – شماره ۱۹۶۸

۱شنبه ۲۶ آبان ماه ۱۳۳۰

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۲۰۲

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۲۰۲

صورت مشروح مجلس روز سه‌شنبه ۲۱ آبان ماه ۱۳۳۰

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس‏

۲ - بیانات قبل از دستور - آقایان: جمال امامی - حاذقی -صدرزاده.

۳ - بقیه مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون نفت راجع به اساسنامه شرکت ملی نفت ایران‏

۴ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه‏

مجلس ساعت ده و ربع صبح به ریاست آقای جواد گنجه (نایب رئیس) تشکیل گردید.

۱ - تصویب صورت مجلس.

نایب رئیس - صورت غایبین جلسه گذشته قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غایبین با اجازه - آقایان: عسکر صاحب‌جمع - یوسف شکرایی - ناصرقلی اردلان. ارباب. رستم گیو.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: عبدالمجید موقر. ابوالفتح قهرمان. دکتر عبدالحسین طبا. حسن اکبر. عباس اسلامی. حسن ظاهری. اللهیار صالح. دکتر مظفر بقایی. دکتر سید علی شایگان. جواد مسعودی. دولتشاهی.

دیر آمده بی‌اجازه - آقای محمد هراتی یک ساعت. ‏

نایب رئیس - نسبت به صورت جلسه قبل اعتراضی هست؟ آقای دکتر جلالی‏

دکتر جلالی - در جلسه گذشته قبل از این که جلسه علنی تشکیل شود در جلسه خصوصی جناب آقای رئیس فرمودند که اوراق و اسنادی از حزب توده پیدا شده که آقایان می‌توانند در شهربانی ببینند اولاً از طرف مجلس کسی معین نشد، شخص مخصوصی معلوم نشد که برود اوراق و اسناد را ببینند و حالا از بنده سؤال می‌شود که چه بوده و حال این که بنده اصلاً در آن جلسه نبودم و اصلاً بنده اطلاع نداشتم و حضور پیدا نکردم و به این وسیله به عرض می‌رسانم که دیگر از بنده سؤالی نشود چون بنده در آنجا حضور نداشتم، نه مأموریتی داشتم و نه از طرف خودم رفتم.

نایب رئیس - بسیار خوب در صورت مجلس نظر دیگری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس جلسه گذشته تصویب شد.

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: جمال امامی - حاذقی -صدرزاده.

نایب رئیس - حالا با اجازه آقایان نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود چون نوبت آقایان در جلسه گذشته محفوظ مانده است بنابراین نوبت آقای نصرتیان است (نصرتیان - بنده وقتم را به آقای جمال امامی می‌دهم) بفرمایید آقای جمال امامی‏

جمال امامی - مقدمتاً یک نامه‌ای از افسران فارغ التحصیل شهربانی به وسیله بنده به مجلس رسیده است که اینها می‌گویند ما تحصیل‌مان را کرده‌ایم آمده‌ایم بیرون حالا به ما حقوق نمی‌دهند گر چه شنیده‌ام در بین اشخاصی که در دانشکده شهربانی تحصیل کرده‌اند یک عده‌شان ناباب‌اند ولی این دلیل این که حقوق‌شان را نپردازند نمی‌شود (صحیح است) اگر ناباب‌اند باید اخراج‌شان بکنند یا راه‌شان ندهند به آنجا (صحیح است) ولی حالا که تحصیل کرده‌اند آمده‌اند بیرون باید حقوق‌شان را بپردازند و آقای معاون وزارت دارایی باید این را در نظر داشته باشند که نباید اشخاص را به مدرسه ببرد و بیرون آورد و حقوقش را نداد و گذاشت توی کوچه‌ها یللی بروند. از این گذشته عده کثیری از تمام ادارات به بنده مراجعه کرده‌اند می‌گویند ما رفته‌ایم خدمت نظام وظیفه‌مان را کرده‌ایم حالا که آمده‌ایم بیرون دیگر در ادارات شغل سابق ما را به ما نمی‌دهند. اینها تقصیرشان این بوده است که رفته‌اند انجام وظیفه کرده‌اند چه در دادگستری چه در وزارتخانه‌ها، دیروز یک عده از مستخدمین وزارت دادگستری آمده بودند پیش من و گفتند ما سی نفریم به دو نفرمان در دادگستری کار دادند بعد از خدمت نظام وظیفه و آن دو نفر هم توده‌ای بودند. (شوشتری - برخلاف قانون است مطابق قانون باید کار به آنها بدهند) بلی هست ولی نکرده‌اند. در وزارت کشور هم یک عده کثیری آلاخون و والاخون مانده‌اند چون انجام وظیفه کرده‌اند. در وزارت دارایی هم همین طور (ملک‌مدنی - دادگستری هم همین طور) عرض کردم دادگستری هم همین طور است. آنجا را اول عرض کردم که آمده بودند پهلوی‌مان و گفته بودند که از سی نفر ما به دو نفرمان کار دادند که آنها هم توده‌ای بودند رفته بودند مصار امر را ترسانده بودند این است وضعیت دیگر این که در این چند روزه عده کثیری از تمام طبقات به بنده مراجعه کرده‌اند که آقا ما متوجه خطر کمونیسم هستیم و می‌خواهیم با آنها مبارزه کنیم منتهی دولت به آنها کمک می‌کند و جلو ما را می‌گیرد شما در مجلس اقلاً ما را تأیید کنید و دیگر این که از آذربایجان بدبخت ما هم کاغذهایی رسیده و هم دو سه نفر مأمور فرستاده‌اند، نماینده از آنجا فرستاده‌اند که به ما بگویند که آذربایجان دارد باز وضعیت ۱۳۲۴ را به خودش می‌گیرد و اینها دارند آنجا مسلح می‌شوند (قاسم فولادوند - همه جا همین طور است) چند روز پیش اینجا ما راجع به این موضوع کمونیسم صحبت کردیم و بعضی از آقایان نمایندگان به بنده ایراد گرفتند که شما دارید اینها را بزرگ می‌کنید.

خوب، ایرادی بود و به نظر آنها ایرادشان هم صحیح بود حالا بنده از خود آن آقایان انصاف می‌خواهم که من اینها را بزرگ می‌کنم یا دولت اینها را بزرگ می‌کند؟ بنده آن روز هم عرض کردم بزگ هستند دولت بزرگ‌ترشان می‌کند. این روزنامه اطلاعات دیشب است و این هم روزنامه کیهان دیشب است این دو تا را باید توأماً بخوانید تا ببینید از اینها چه در می‌آید. بنده اینها را بزرگ می‌کنم؟

اینها نوشته‌اند شهربانی از یک عده‌ای منجمله آقای کفیل نخست‌وزیری (کجا تشریف دارند) آقای وزیر مشاور و آقای وزیر کار و چند نفر سناتور و چند نفر از نمایندگان محترم مجلس و دادستان دعوت کردند و اینها رفته‌اند آنجا اسناد و مدارکی را به آنها ارائه داده و اینها هم اجازه داده‌اند که این اسناد در روزنامه رسمی دولت منتشر بشود. اطلاعات می‌نویسد که حوزه شبکه پنجم، حالا این حزب چند شبکه دارد پنجمی‌اش را اینها دیده‌اند اقل ما یقنعش این است که ۵ شبکه دارد. این را در نظر داشته باشند چون شما باید این را حساب بکنید می‌نویسد که این شبکه ۹۶۰ نفر حقوق بگیر دارد. گزارش‌های شهربانی را در آنجا دیده‌اند، درست توجه بکنید آقا، گزارش‌های شهربانی یعنی افسران شهربانی به آنها گزارش می‌دهند. کیهان می‌نویسد که این شبکه دویست و ده هزار نفر عضو در تهران و در حومه دارد. من این را اغراق می‌دانم ولی این را دولت می‌گوید من نمی‌گویم اگر هم آقایان روزنامه نویس‌ها فحش می‌دهند باید به دولت بدهند چون من نمی‌گویم، از گفته دولت‌تان می‌گویم دولت داده و روزنامه کیهان نوشته است، شهربانی داده و آقای کفیل نخست‌وزیری هم آنجا تشریف داشته‌اند و اجازه داده‌اند (فرامرزی - در حال ورود به تالار جلسه روزنامه‏ کیهان چه گفته؟)

به شما چه دولت صورت داده است آقای کشاورزصدر دیگر به بنده نفرمایید من بزرگ‌شان می‌کنم، این است، نوشته دویست و ده هزار نفر این شبکه ۵ در تهران و حومه تهران عضو دارد. من همچو ادعایی نکردم، این را دولت ادعا کرده است و می‌نویسد که ۳ میلیون و نیم تومان در ماه خرج این شبکه است. و اگر پنج شبکه حساب بکنید ۱۷ میلیون و نیم تومان در ماه خرج این ۵ شبکه است و اگر پنج ۲۱۰ هزار نفر حساب بکنید بیش از یک میلیون نفر می‌شود. من بزرگ می‌کنم توده را؟ (حاذقی - اینها همه‌اش تبلیغات است) خوب این تبلیغات را کی می‌کند؟ من می‌کنم یا شهربانی دعوت‌تان کرده است با حضور دولت علیه و رفته‌اند دولت علیه این را داده است به این بدبخت روزنامه‌ها که این را بنویسند حالا ما دلمان خوش است دولت داریم، حافظ مملکت داریم، این روزنامه‌ها در پایتخت کشور شاهنشاهی ایران منتشر می‌شود (چند روزنامه توده را ارائه دادند) ببینید جز این که به فارسی است، چیزی از ایران دارد؟

مردم، رزم، بیست تا اقلاً از این روزنامه‌ها هست. ببینید بویی از ایران دارد (شوشتری - چیست این روزنامه؟) نمی‌دانم این نوید آزادی است ببینید اینها چه می‌نویسند (فرامرزی - ما که نخوانده‌ایم شما که خوانده‌اید بفرمایید)، ما صلح می‌خواهیم نه فقط از نظر این که جنگ لازم نیست بلکه ملت شوروی تحت رهبری حزب کمونیست که مشغول ساختمان کمونیسم است جنگ را بزرگ‌ترین جنایت‌ها می‌داند زنده باد استالین، زنده باد لنین، زنده باد رهبران کمونیسم، همه‌اش همین‌ها است بدهم به شما بخوانید؟ خلاصه درود بر ملل آزاد و قهرمانی که تحت رهبری استالین بزرگ به اسفل درک واصل شده‌اند. این است، بنده توده را بزرگ می‌کنم؟

آقای نخست‌وزیر تشریف بردند به سلامتی آمریکا در شورای امنیت از حقوق ایران دفاع بکنند بعد هم برای کسالت مزاج یا چیزهای دیگر چهل روز است آنجا تشریف دارند. انشاءالله به سلامت باشند آنجا هم ابلاغیه می‌دهند که میتینگ دانشجویان را شرکت سابق نفت، عمال شرکت سابق نفت راه انداخته‌اند (کشاورزصدر - صحیح است) بلی صحیح است. بنده هم می‌گویم صحیح است، حالا این شرکت خاک برسر وقتی که در اینجا قدرت داشت از این غلط‌ها نمی‌توانست بکند حالا از کجا دانشگاه ما در دستش است؟ دهاقین ما در دستش است؟ زارع ما در دستش است کاسب ما در دستش است؟ اگر این قدرت را داشت که ما این غلط را نمی‌توانستیم بکنیم‏

حالا بنده می‌گویم که روس‌ها کردند شما می‌گویید انگلیس‌ها کردند آقای نخست‌وزیر خوب بود تلگراف هم می‌کردند که این عمال شرکت نفت را بگیرید له‌شان کنید.

این را من هم تقاضا می‌کنم، مگر من عرض نکردم کمونیسم برای ما انگلیسی یا روسیش یکسان است؟ مگر من گفتم از کمونیسم انگلیسی نمی‌ترسم؟ (فرامرزی - از کمونیسم انگلیسی نباید ترسید برای این که او دروغ می‌گوید) حالا آقای فرامرزی عقیده‌شان این است که از کمونیسم انگلیسی نباید ترسید! ما تقاضای‌مان این است که این عمال شرکت نفت یا عمال آزادی خواه کمونیسم را بگیرید نابود کنید، قوانین شما این اجازه را داده است، مال هر کسی است بگیرید نابود کنید، آخر اگر اینها همچو قدرتی دارند که دستگاه ما را مثل طومار در هم بپیچند ما چه می‌توانیم بکنیم مسلمان خدا؟ الله اکبر، عبره للناظرین و الله اگر یک نفر از دور به ما نگاه کند این مسخره است این خیمه شب بازی است این روزنامه (روزنامه را نشان دادند) یک کاریکاتور اندخته که یک دست انگلیسی حزب توده و نمی‌دانم صلح و استعمار و فلان به اسر استالین کشیده بنده هم یک پاراوان درست کردم و شما را می‌ترسانم.

بنده عرض کردم در جلسات گذشته که این مملکت دیگر هیچ کاری ندارد جز این که کارش میتینگ بازی است. یک روز آنها میتینگ می‌دهند و یک روز ما میتینگ می‌دهیم فردا آنها میتینگ می‌دهند پس فردا باز هم ما می‌دهیم، از بچه تا بزرگ از پیر تا جوان کارمان این است، دولت هم میتینگ می‌دهد می‌گوید زنده باد من، زنده باد دولت، می‌گویم حالا که دولت از قدرتش استفاده می‌کند. از ملیتش استفاده می‌کند میتینگ می‌دهد بگوید مرده باد کمونیسم نگوید زنده باد من، زنده باد خودم که نمی‌شود گفت، تمام این مملکت را به هم بریزید که بیایید بگویید زنده باد من، این فایده‌اش چیست؟ آیت‌الله هم ابلاغیه می‌دهند بیایید زنده باد من بگویید آقا بگویید زنده باد مملکت و مرده باد کمونیسم، این فایده‌اش چیست که بگویید زنده با من آن را بگویید تا آن وقت ما هم با شما هم عقیده بشویم و بگوییم مرده باد کمونیسم کسی که زنده باد من نمی‌گوید، تمام دستگاه دولتی جمع می‌شود که بگوید زنده باد دکتر مصدق این کجای دنیا رسم است؟ (کشاورزصدر - نطق آقای شمس قنات‌آبادی را قرائت بفرمایید که آنجا چه گفته‌اند) قربانت بروم این را نگویید زنده باد ایران، آن بیانیه‌تان را ببینید چه می‌گوید ما می‌خواهیم با شما هم صدا بشویم، بیانیه می‌دهند برای طرفداری از جناب آقای دکتر مصدق بگویید ما می‌خواستیم بر علیه این خائنین قیام بکنیم که بنده هم بیایم با شما هم صدا بشوم زنده باد من یعنی چه؟ بیانیه می‌دهند برای طرفداری از جناب آقای دکتر مصدق و مصر آقا مصر را بگذارید باشد، ما باید به درد خودمان برسیم (مکی - بازار را هم که تعطیل کردند عمال دولت بودند؟ آنها عمال ملتند امروز دولت و ملت متحد است) بازار را هم نباید دولتی که سرکار است بگذارد به نفع او تعطیل بشود اگر خودش هم تعطیل می‌کند نباید بگذارد تا سر کار هستید نگذارید انشاءالله بعد اگر از سر کار افتادید یا نیفتادید دولت دیگر که آمد آن وقت تعطیل بکنید، تا کار بد فایده‌اش چیست؟

اگر ما هم خودشان تعطیل کنند باز ظن قوی این است که من فرض کنم شما تعطیل کرده‌اید. چند روز پیش در جلسه خصوصی بنده به آقایان عرض کردم که این دکان نفت را دیگر ببندید، آقای دکتر مصدق آمد برای خلع ید کردن، الحمدلله خلع ید کامل شد، انگلیس‌ها را بیرون کردیم، از ما هم خلع ید شد، این نفت هم رفت زیر زمین مثل سایر منابع ثروت ما، ما هم حرفی نداریم دیگر بس است. این دکان هفت ماه باز بود، حالا یک دکان دیگر باز کنید ایشان برای این آمده بودند خدا عمرش هم بدهد، خلع ید کامل کردند انجام تکلیف هم فرمودند ما هم می‌گذاریم بالای سرمان و حلوا حلوا می‌گوییم، پیشوای‌مان هم هست، خدا طول عمرش هم بدهد دیگر بس است تا کی باید این قضیه نفت را پیراهن عثمان کنیم انگلیس‌ها از اینجا رفته‌اند نفت‌مان هم در دست خودمان است، دیگر چه نفتی؟ می‌گویند می‌خواهیم نفت را بفروشیم خوب ما تریاک هم می‌فروشیم ما پنبه هم می‌فروشیم خشکبار هم می‌فروشیم نفت را هم یک مشتری پیدا بشود می‌فروشیم نشد به جهنم. دیدم خود آیت‌الله کاشانی هم متوجه این امر شده و در بیانیه آخرشان که روز میتینگ داده‌اند فرموده بودند که نفت الحمدالله تمام شد حالا ما دامن همت به کمر می‌زنیم و همه چیز برای مردم می‌دهیم نان برای همه، مسکن بهداشت، فرهنگ عدالت اجتماعی، همان فرمول این ملاعین خوب انشاالله (یک نفر از نمایندگان - ملاعین یعنی کی‌ها) ملاعین یعنی توده‌ای‌ها انشاءالله همه چیز برای همه خواهد بود منتهی به قول فرانسوی‌ها شاریته بین ار دونه کمانس پارسوامم.

Charite Bien or Donne Commence Par Soi - meme

چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است.

نایب رئیس - آقای جمال امامی وقت شما تمام شده است.

جمال امامی - من هنوز شروع نکرده‌ام.

نایب رئیس - الآن ۲۰ دقیقه است صحبت می‌فرمایید آقای ناظرزاده یادداشت کرده‌اند حالا باید آقایان اجازه بدهند

جمال امامی - آقایان اجازه می‌فرمایید؟

نایب رئیس - چقدر وقت می‌خواهید؟ (جمال امامی - نمی‌دانم نیم ساعت کافی است) آقایانی که موافقند که آقای جمال امامی نیم ساعت دیگر صحبت کنند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید.

جمال امامی - عرض کنم که ما اینجا دو تز داشتیم یکی تز بنده راجع به مبارزه با کمونیسیم یکی تز آقایان یا بعضی از آقایان بنده می‌گفتم که تاکنون دیده نشده که مملکتی یا ملتی در اثر فقر کمونیست شده باشد دلیل هم آوردم، مثل هم زدم برای‌تان یک مملکت این طور نشده است این از ضعف دولت‌ها و عوام فریبی و منفی بافی دولت‌ها ناشی شده است عده‌ای دیگر می‌گفتند نه، از فقر و فلاکت می‌شود. خیلی خوب، بنده هم قبول می‌کنم اما ما چه کار کردیم که فقر و فلاکت را از بین ببریم؟ دولت کنونی چه کاری برای از بین بردن فقر و فلاکت در این هفت ماهه کرده است جز این که فقر و فلاکت ما بیشتر شده

است پس ما کی می‌خواهیم این نقشه‌های‌مان را عملی بکنیم چقدر ما توانایی داریم که این وضع را ادامه بدهیم، این را حساب کرده‌اید (خطاب به آقای فروزان) جنابعالی که معاون وزارت دارایی هستید و یقیناً هم خودتان را مرد اقتصادی می‌دانید که الحمدالله آقای نریمان بزرگ‌ترین مرد اقتصادی این مملکت است اینجا تشریف ندارند که از ایشان بپرسم چه نقشه‌ای ریخته‌اند؟ ما تا چه مدتی می‌توانیم با این وضع زندگی کنیم؟ آقای نریمان بودجه‌ای آورده است که هنوز ندیده‌ایم ولی شنیده‌ام که یک میلیارد عایدات و یک میلیارد هم خرج دارد و متعادل است من بهتر می‌توانم تهیه بکنم الآن روی کاغذ می‌نویسم دو میلیارد عایدات و یک میلیارد خرج، می‌زنم آنجا آخر این مسخره نیست؟ شش ماه است این دولت سرکار است دویست میلیون تومان از پشتوانه برداشته بیشتر از دویست میلیون تومان هم اسناد در خزانه دارد، یعنی پانصد میلیون تومان بنابراین پانصد میلیون تومان در این مدت کسر داشته است. یعنی مطابق تمام بودجه. یعنی یک شاهی عایدی نداشته است، (تیورتاش - اوراقی را که برای قرضه ملی چاپ کرده‌اند می‌خواهند گرو بانک بگذارند و پول بگیرند. توی روزنامه‌های خودشان نوشته‌اند) جناب آقای تیمورتاش جنابعالی هم بین عرایض بنده ... (فرامرزی - ببینید رفقای خودتان شما را هو می‌کنند ما عرض نکردیم) حالا مستمسک هم به دست فرامرزی دارد؟ حالا آن آینده را ما کاری نداریم. آینده چه خواهد شد بنده کاری ندارم بنده این را که شده است عرض کردم دویست میلیون تومان از پشتوانه‌تان در شش ماه برداشته‌اید متجاوز از دویست میلیون تومان هم اسناد در خزانه مانده است یعنی بیش از چهار صدر میلیون تومان در شش ماه کسر داشته‌اید این تقریباً مساوی با تمام بودجه شما است مفهوم این این می‌شود که در این شش ماه شما هیچ عایدی نداشته‌اید. (پیراسته - به سازمان برنامه هم نداده‌اند) در برنامه هم همین طور حالا این در موقعی است که آقای نریمان در رأس وزارت دارایی تشریف دارند و آن وقت این آدم می‌آید بودجه می‌دهد برای سال آینده یک میلیارد عایدات، چون ده روز دیگر تشریف می‌برند و انشاءالله به پاداش خدماتی که در مجلس و در وزارت دارایی فرموده‌اند مردم ایشان را انتخاب می‌کنند به وکالت و بعد آن وزیر دارایی بدبختی که آمد یقه‌اش دست شما است و می‌گویید که این یک میلیارد از کجا است؟ (پیراسته - خودشان استیضاحش می‌کنند) الآن یک شاهی در موقع تصدی ایشان نیست آن وقت می‌گویند یک میلیارد عایدات بوده ما هم بگوییم به به آقای کهبد هم تشکر می‌کنند من می‌نویسم دو میلیارد یک میلیارد خرج یک میلیارد هم ذخیره می‌شود این که بهتر است، زودتر هم می‌شود افتخارشان هم این است که من بودجه نوشته‌ام و آورده‌ام اینجا. روی فهرست‌هایی که من می‌دهم در اینجا، در چهار رقم ما هفتصد میلیون کسر بودجه داریم، روی چهار رقم در ۱۹۵۰ تقریباً عاید دولت از نفت جنوب بیست میلیون لیره بود (دکتر معظمی - ۱۵ میلیون لیره بوده است) خوب آن زیاد فرقی ندارد (دکتر معظمی - چرا فرق دارد) ۲۰ میلیون لیره از قرار هر لیره‌ای ۱۲ تومان می‌شود ۲۴۰ میلیون تومان بیست میلیون لیره شرکت نفت می‌فروخته است که به ۹ تومان می‌فروختند و بانک ملی به ۱۲ تومان می‌فروخته تفاوت هر لیره سه تومان می‌شود ۶۰ میلیون تومان و روی هم رفته می‌شود سیصد میلیون تومان از نتیجه چهل میلیون کسر ارزی واردات‌مان از بین رفته و بیش از دویست و پنجاه میلیون تومان کسر گمرکی داریم‏

(مکی - این حسابی است که شرکت نفت می‌کند بنده توضیح عرض می‌کنم) معاون وزارت دارایی بیاید عواید گمرک را حساب کند (مکی - در چهل سال که نفت استخراج شد همه‌اش ۱۱۰ میلیون لیره گرفته‌ایم آن وقت تنها ۲۰ میلیون در ۱۹۵۰ گرفته‌ایم؟ حساب‌تان را درست کنید) خوب ۱۶ میلیون حساب کنید اگر بنده سه میلیون ۴ میلیون اشتباه کردم ببخشید، حالا بنده آن را کم می‌کنم، سی میلیون تومانش را کم می‌کنم این می‌شود پانصد و پنجاه میلیون تومان، شما ماهی بیست میلیون تومان به کارگران خوزستان می‌دهید، می‌شود سالی ۲۴۰ میلیون این می‌شود بیش از ۷۰۰ میلیون در این چهار رقم حالا می‌فرمایید چهل میلیونش را کم بکنم به خاطر آقای مکی کم کردم هفتصد میلیون معلوم است بودجه شما از بین رفت حالا من شیفرهای دیگر را نگفتم که در تمام وصولی‌های شما نقصان پیدا شده حالا من اینها را به حساب نیاوردم حال خوش‌تان نیامد که من گفتم ۷۰۰ میلیون تومان که کسر دارید شما بیایید ثابت کنید که کسر نداریم البته این حساب من است (مکی - کسی که می‌خواهد زنجیر استعمار را پاره کند میلیارها خسارت باید بدهد) بسیار خوب من حرفی ندارم که زنجیر استعمار را می‌خواهیم پاره کنیم انشاءالله هم پاره می‌کنیم. ‏

پیراسته - با ساخت و پاخت مالیات‌های کلان از بین بردند.

کشاورزصدر - آقای پیراسته دولت دکتر مصدق را نفرمایید

پیراسته - مالیات‌های کلان را نگرفتند.

کشاورزصدر - مالیات‌های کلان را از پیش خوردند به دولت دکتر مصدق مربوط نیست‏

جمال امامی - آقا صحیح است ما صحبت دکتر مصدق را نکردیم من گفتم این هزار میلیون عایداتی که برای بودجه نوشته‌اند از کجا می‌خواهند بیاورند من این را گفتم سوء تفاهم نشود صحبت دیگر نکردم آقا استعمار صحیح یک موضوع خیلی مضحکی من اینجا دارم چون صحبت استعمار را فرمودید من یادم آمد زندانیان زندان شماره یک مرکزی شهربانی در روزنامه کیهان چیزی نوشته‌اند و اعلامیه‌ای داده‌اند «به نام جهان آفرین بزرگ» و می‌گویند که بیایید ما را خلاص کنید به مجلس هم می‌نویسند به دولت می‌نویسند به فلان می‌نویسند که بیایید ما را خلاص کنید (فرامرزی - صحیح است) گوش کن آقا می‌گویند ما را خلاص کنید که ما می‌خواهیم پشت سر پیشوای‌مان با استعمار مبارزه کنیم (شوشتری - هیچ وقت ما مستعمره نبوده و نخواهیم بود اینها را آقایان در آورده‌اند) (خنده نمایندگان) آقای شوشتری من دیگر حرف نمی‌زنم (شوشتری - بفرمایید) زندانیان زندان شماره یک مرکزی نوشته‌اند ما را زودتر بیایید خلاص کنید ما می‌خواهیم بیاییم پشت سر پیشوا با استعمار مبارزه کنیم (فرامرزی - اشکالی ندارد انوشیروان یمن را به دست زندانیان گرفت) عرض کنم اینها حق دارند می‌بینید رفقای‌شان بیرون از این مبارزه با استعمار طرف بسته‌اند و همه‌شان به نوایی رسیده‌اند می‌گویند ما چرا عقب بمانیم همه رفقای‌شان همه چیز شدند خوب حالا با استعمار هم مبارزه می‌کنیم ولی به این موجودیت خودمان را هم حفظ بکنیم انشاءالله شما کمونیسم را بر اندازید با استعمار هم هر چه مبارزه بفرمایید ما هم پشت سر شما هستیم استعمار هم که خطر دارد آن هم که تمام شد کار نفت هم که تمام شد و رفت دیگر چه استعماری (مکی - نوکرهای گردن کلفت نفت که هستند) حال از قراری که می‌شنویم جناب آقای نخست‌وزیر برمی‌گردند و آنجا هم کاری انجام نشده است. ‏

(همهمه نمایندگان)

دکتر معظمی - برای آن کاری که رفته بودند انجام شد مگر برای چه کاری رفته بودند؟ برای دفاع از حقوق ایران رفته بودند که انجام شد.

کشاورزصدر - یعنی تسلیم نشد.

مکی - برای دفاع از حقوق ایران رفته بودند.

جمال امامی - آقا بگذار من جوابش را می‌دهم یعنی آنچه که به نظرم می‌رسد می‌گویم بعد از جلسه شورا ایشان به امید این که یک کاری بکنند و این قضیه را حل بکنند که به نظر بنده حل شده است این یک ماه را برای هوی و هوس نمانده (مکی - خواستند ۹ ماده را اجرا بکنند) این ۹ ماده که اجرا شده است تمام شده است (قاسم فولادوند - ۹ ماده به امریکایی‌ها مربوط است؟) حالا یقیناً این یک ماهه را که آنجا مانده‌اند برای یک چیزی بوده است اگر نبوده است شما بیایید توضیح بدهید روزنامه‌های‌شان اعلامیه‌هاشان می‌گفتند ما صحبت می‌کنیم در جریان هستیم که حل بکنیم حالا چه را حل بکنند من نمی‌دانم حال می‌گویند نشد بدبختانه یا خوشبختانه نمی‌دانم. اگر خاطر مبارک آقایان باشد در اولین جلسه خصوصی که آقای دکتر مصدق شش ماه پیش تشکیل دادند آمدند آنجا فرمایشات‌شان را فرمودند بنده عرض کردم خصوصی هم عرض کردم که آقای دکتر مصدق ما آمدیم نفت را ملی کردیم حال هر چه زودتر این قضیه را سرش را به هم بیاورید طولش ندهید (مکی - مگر خم رنگرزی است که بزند آن تو در بیاورند و بدهند دست مشتری؟) حال ایشان خیال می‌کردند که هست به خود من فرموند یک هفته بیشتر من این قضیه را کشش نمی‌دهم خود ایشان این طور فکر می‌کرد و شاید هم هست حال عرض کردم هر چه این کش پیدا کند به ضرر ما است و به نفع آنها چون هر چه می‌گذرد توانایی مالی ما و اقتصادی‌مان که خیلی کم است کمتر می‌شود و حالا شش ماه گذشته قبول می‌فرمایید آن آتوپ‌هایی که ما دست‌مان داشتیم یواش یواش می‌افتد به دست حریف یک روزی به این دوست عزیزم جناب آقای فرامرزی عرض کردم که آقا حق با مصلحت دو تا است اصلاً اگر بنا بود که در دنیا همیشه حق جاری بشود و اجرا بشود لغت مصلحت وضع نمی‌شد چون حق عین مصلحت است لغت مصلحت را وضع کردند برای این که حق همیشه اجرا نمی‌شود و این را به دست عقلا دادند که از این حربه استفاده بکنند این حربه به دست عادل‌ترین و عاقل‌ترین بشر مثل علی بن ابیطالب هم که می‌افتد ازش استفاه می‌کنند از حقش برای مصلحت این جامعه صرف‌نظر می‌کنند (فرامرزی - کسی منکر این نیست) (شوشتری - ضرورت اباحه محظور می‌کند) بنده هم همین را می‌گویم سیاستمدارانی که زمام امور مملکت و جامعه را در دست دارند باید همیشه مصالح جامعه را رعایت بکنند نه همیشه روی احساسات خودشان که من این را حق تشخیص داده‌ام (فرامرزی - مصلحت بر حسب تشخیص اشخاص فرق می‌کند) دو ماه پیش من به شما گفتم ۵ ماه جلو هستیم حالا می‌گویم ۷ ماه جلو هستیم خدا کند که بعد نیایم بگویم که این قدر جلوم. (اشاره به لژ مطبوعات) استدعا می‌کنم آقایان اینهایی که من از روزنامه‌ها می‌گویم به حساب من نگذارید اگر هم می‌خواهید فحش بدهید به صاحب روزنامه بدهید مثلاً اگر آقای فرامرزی نوشته‌اند به او بدهید اگر شاهد نوشته به او بدهید (فرامرزی - آخرش فحش می‌دهید. ماده ۹۰)

نه منظورم فحش دادن نیست می‌گویم اگر می‌خواهند بهانه بکنند به من فحش بدهند به روزنامه‌هایی که نوشته‌اند بدهند این روزنامه شاهد است من آقای فرامرزی شما را مثل آوردم چون به شما ارادت بیشتر دارم حالا بهانه‌گیری می‌کنید آقای رئیس یا وقت بهش بدهید یا یک زنگی بزنید حرف نزنند حال این روزنامه شاهد است من دردسرتان نمی‌دهم خلاصه این است که «همه جا دستگاه دولت به توده‌ای‌ها کمک می‌کند به آنها رشوه می‌دهد حکومت حکومت چاقوکش است» این روزنامه شاهد است بدهم بخوانید من از خودم نمی‌گویم شاهد می‌گوید دکتر بقایی می‌گوید اگر حرفی دارید به او بزنید (فرامرزی - دکتر بقایی که اینجا نیست) آقا شاهد مال او است حالا او اینجا نیست رفقایش می‌گویند عمال دولت می‌گویند من نمی‌دانم (مکی - این روزنامه مال یک حزبی است) خوب من هم می‌گویم این حزب می‌گوید لعنت الله علیه (فرهودی - باور کردنی نیست که شاهد همچو چیزی نوشته باشد) آقا می‌گوید (توده‌ای‌ها را دولت تقویت می‌کند و حکومت هم حکومت چاقوکش است) (فرامرزی - شاهد می‌گوید؟) بلی آقا تنها نیست مثلاً می‌نویسد «فعلاً تمام ادارات و مسئولین می‌گویند در غیاب آقای دکتر مصدق برای این که بی‌نظمی‏ پیش نیاید به همین مناسبت هر نوع امتیاز به هرج و مرج طلبان داده می‌شود تا از هرج و مرج خودداری کنند و هر گونه میدان عمل بی‌سر و صدا به آنها داده می‌شو که خود را برای هرج و مرج‌های اساسی در آینده مهیا و آماده سازند» اینها را شاهد می‌نویسد (شوشتری - کافی است آقا)

در روزنامه اطلاعات چند روز پیش دیدم و آقایان هم نمی‌دانم دیده‌اند یا نه پروژه‌ای بود طرحی بود که یک ماده هفتی داشت آنجا نوشته بود که امریکایی‌ها دولت فعلی را از نظر نظامی و اقتصادی و سیاسی تقویت خواهد کرد دولت فعلی را اولاً این را به شما بگویم و یکی دو بار هم در این مجلس گفته بودم که شدیداً با سیاست موازنه مخالف هستم این عقیده من است من از مدت‌ها پیش عقیده‌ام این بود که صلاح ما این است که به بلوک غربی ملحق بشویم مثل ترکیه (آشتیانی‌زاده - آقای علا هم همین عقیده را دارند) خوب آقای علا یا هر کس دیگر می‌گوید بنده با او هم عقیده هستم جنابعالی به بلوک شرقی ملحق بشوید با هر که می‌خواهید هم عقیده بشوید این عقیده شخصی من است امروز هم می‌گویم که سیاست موازنه در این دنیای کنونی حکم مرگ را دارد اگر دولت ایران این کار را بکند من ایراد نمی‌گیرم و استقبال می‌کنم ولی دولت فعلی را که می‌گوید یعنی قرارداد ترکمن چای که سلطنت را در نسل قاجاریه تضمین می‌کرد می‌خواهد تجدید کند این معنی را ندارد؟ این مفهوم را ندارد؟ نه برای خود دکتر مصدق و دولت او شایسته است این صحبت‌ها بشود نه برای مملکت (مکی - به همین دلیل هم ایشان پیشنهادات آنها را قبول نکردند) من کاری ندارم این اصلاً معنی ندارد (مکی - کار نشده چه معنی ندارد قصاص قبل از جنایت که نمی‌شود) من که عرض نکردم اطلاعات نوشته بود چرا این را نوشته بودند و چرا این صحبت را کرده بودند من حرفم اینجا است (فرامرزی - آقای جمال امامی عنوان آن مقاله شاهد را بفرمایید) به نام اجتناب از تشنج نباید اخلال‌گران را تشویق و تقویت کرد (کشاورزصدر - نقل از روزنامه‌ها است؟) نه خیر خودش نوشته است سرمقاله شاهد است می‌نویسد که «در کارخانه‌ها و مدارس و در دستگاه دولتی دولت به ایجادکنندگان تشنج و اخلال رشوه می‌دهد میهن پرستان را مأیوس و نومید می‌کند» این سرمقاله شاهد است من نمی‌گویم من از این غلط‌ها نمی‌کنم شاهد می‌گوید در هر صورت عرض کردم من زود خسته می‌شوم زود هم متأثر می‌شوم دیگر نمی‌توانم بیش از این بگویم دوایی برای دردهای‌تان پیدا بکنید این روزنامه‌های‌تان آن گفته‌های دولت‌تان آن گفته‌های شهربانی‌تان بنشینید یک چاره‌ای بیندیشید که چه باید کرد و عقلای قوم بنشینند ببینند که چه باید کرد ممکن است چند روز دیگر نتوانید چاره اندیشی بکنید.

من نمی‌گویم که ۲۱۰ هزار نفر یک شبکه توده‌ای عضو دارد این را دولت‌تان می‌گوید من می‌گویم در مقابل این چی دارید با چه مواجه می‌شوید فردا می‌خواهید انتخابات بکنید آخر در مقابل این با چه می‌روید به میدان؟ آن روز هم بنده عرض کردم به وجدانم قسم من اگر بدانم دولت مسلط بر اوضاع است و می‌تواند انتخابات را ببرند هر لیستی دولت داشته باشد غیر از اینها من با آن موافقت می‌کنم من نمی‌خواهم انتخاب بشوم کاندید انتخابات هم نیستم و حوصله مبارزه را هم دیگر ندارم که با تمام دستگاه دولت مبارزه کنم (مکی - آنها هم صندوق لواسان درست می‌کنند) ولی موافقت خواهم کرد که انتخابات بشود به شرط این که بدانم هر لیستی که دولت دارد هر کس باشد ببرد (دکتر معظمی - ما با هر دولتی که لیست داشته باشد مخالفیم) ولی مطمئنم که این طور نخواهد شد به این دلیل که بر اوضاع مسلط نخواهید شد و مملکت‌تان خواهد رفت اگر اطمینان دارید که مسلط بر اوضاع خواهید شد بکنید ولی بدانید اگر یک عده‌ای از شماها بیایید توی این مجلس با یک عده کمونیست اینجا بنشینید بدانید که هیچ کاری نمی‌توانید بکنید و می‌ترسم اصلاً به آنجا هم نکشد و این بحران و تشنج انتخابات مملکت را از بین ببرد.

چند نفر از نمایندگان - احسنت‏

حاذقی - احسنت هم نداشت‏

نایب رئیس - آقای حاذقی‏

حاذقی - من در دنباله آن سخنرانی کنفرانس بین‌المجالس عرایضی داشتم ولی چون امروز مسأله بسیار مهمی را همکار محترم طرح کرد من واجب می‌دانم که به فرمایش‌های یکی از آقایان نمایندگان و همکار خودم در اینجا در پشت این تریبون به نام یک نماینده ملت پاسخ عرض کنم استدعا می‌کنم همکاران محترم که همیشه در مسائل باید تابع منطق و عقل باشند از متابعت احساسات خودداری بکنند (صحیح است) قسمت اخیر نطق نماینده محترم (در این موقع آقای آبکار از جلسه خارج می‌شدند) آقای آبکار چند دقیقه تشریف داشته باشید و گوش کنید شاید هم مفید باشد. عرض کنم که آقای امامی فرمودند هر لیستی را که دولت دارد اگر مطمئن شوند که این لسیت را دولت می‌برد خود ایشان موافق خواهند بود و لو خود ایشان انتخاب نشوند (صفایی - با هر لیستی مخالفیم) آقایان محترم چهل و چند سال است که این مملکت مشروطه شده است قسمت مهم خرابی اوضاع و احوال این مملکت از این است که قانون در این مملکت اجرا نمی‌شود و علت این بود دولت‌هایی که مصدر کار بوده‌اند به قانون احترام نمی‌گذاشته‌اند و به نام مصلحت عالیه مملکت همیشه قانون را زیر پا می‌گذاشته‌اند اغراض و تمایلات طبقه متنفذه مملکت را در لباس قانون اجرا می‌کرده‌اند با این کیفیت آقایان مملکت را نمی‌شود اداره کرد تمام این تشنج‌ها تمام این نارضایتی‌هایی که در توده مردم نه حزب توده چون من حزب توده را کوچک‌تر از این همه تبلیغات و این همه صحنه سازی‌ها و این همه بلوف‌هایی که می‌زنند می‌دانم ملت ایران و مردم ایران که ناراضی هستند برای این است که حکومت قانون را اجرا نمی‌کند به چه مناسبت دولت لیست داشته باشد و قانون را اجرا نکند.

در مملکت قانون حکومت می‌کند و دولت باید مطبع و مجری قانون باشد آقایان محترم اگر مردم ایران پشتیبان دکتر مصدق هستند برای این است که معتقدند دکتر مصدق قانون را زیر پا نمی‌گذارد ما هر روز که بدانیم دکتر مصدق یا یکی از اعضای کابینه ایشان معتقد به این هستند که می‌شود قانون را نقض کرد و زیر پا گذاشت خدا را گواه می‌گیریم که فی‌الفور از پشتیبانی آن منصرف می‌شویم آقایان نمایندگانی که به دکتر مصدق رأی اعتماد داده‌اند و از او پشتیبانی می‌کنند به این عقیده هستند که دکتر مصدق قانون را نقض نمی‌کند و لیست نمی‌سازد و اشخاص را از صندوق به عنوان انتخابات آزاد بیرون نمی‌آورد آقایان محترم انتخابات آزاد موجب نخواهد شد که حتی یک فرد ناباب یک فردی که مخالف قانون اساسی مملکت باشد یک فردی که پشت پا به مصالح عالیه مملکت بزند انتخاب بشود و به مجلس شورای ملی بیایید اگر در دوره ۱۴ چند نفر از افراد توده‌ای در مجلس آمدند من خدا را گواه می‌گیرم که حقیقت امر این بود که دولت وقت اقدام کرد و آنها را انتخاب کرد و الا اکثریت مردم این مملکت طرفداری بقای این مملکت و طرفدار مصالح این مملکت هستند طرفدار استقلال این مملکت هستند هیچ وقت ملت ایران زمام اختیار خودش را به دست کسانی که بی‌وطن هستند کسانی که مخالف با استقلال مملکت هستند نمی‌دهند ولی اگر مردم ناراضی هستند از همین اعمال ناراضی هستند شما بیایید دولت دکتر مصدق را کماکان تقویت کنید من به شما اطمینان می‌دهم که به هیچ وجه هیچ زمینه‌ای برای تسلط کمونیسم در ایران نخواهد بود زیرا تا آن وقت که مردم مأیوس از حکومت نشوند و هیچ روزنه امیدی برای حفظ حق آنها از راه قانون نباشد تسلیم این جریان‌های برخلاف مملکت هرگز نخواهند شد من در جلسه خصوصی آن روز عرض کردم وقتی صحبت راجع به تمدید مدت اسکناس بود عرض کردم آقایان برای قانون احترام قائل بشوید ما نباید بگذاریم قانون در این مملکت متزلزل بشود تزلزل قانون و تزلزل اجرای قانون است که به اشخاص مغرض و مخالف ملیت و قومیت مجال می‌دهد اینجا چند مسأله همکار محترم طرح کردند که من به یکی یکی از آنها جواب می‌دهم اول جناب آقای جمال امامی فرمود که ما کسر بودجه داریم اوضاع و احوال مالی‌مان خوب نیست همه اینها را ما می‌دانیم اما آیا دولت دکتر مصدق عالم این جریان بوده است؟ این جریان‌ها ده سال است در این مملکت بوده ده سال است اوضاع و احوال مالی مملکت منظم نبوده است (صحیح است) در بودجه مملکت توازن نبوده مخارج زاید و غیر ضروری می‌شده وضع مالی مملکت آشفته شده بود و گرنه همه شما معتقدید که در دوران حکومت شش ماهه دولت دکتر مصدق از

بیت‌المال مملکت چیزی حیف و میل نشده و به کسی چیز زیادی داده نشده و حتی تا آنجا که توانسته‌اند در تقلیل بودجه مملکت کوشش کرده‌اند که بودجه مملکت توازن پیدا کند فرمودند راجع به کار نفت یک صدمه‌های مالی به مملکت وارد آمده است آقایان محترم ما با علم به این که اجرای قانون ملی شدن نفت به بنیه عالی مملکت صدمه می‌زند آن قانون را تصویب کردیم مگر آقایان محترم که به اتفاق آرا نشستند و

قانون اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت را تأیید کردند و آن ۹ ماده را تصویب کردند مطمئن بودند که در این مدت عواید سرشاری به مملکت عاید می‌شود؟ البته اقدام به یک همچو کار بزرگی مستلزم محرومیت است ولی آقایان ما در مقابلش استقلال مملکت‌مان را حفظ کردیم ما توانستیم با قانونی که تصویب کردیم و به دست دولت دکتر مصدق که من او را یک دولت مقتدر از نظر قانون می‌دانم اجرا کردیم آقایان این کار یک کار بزرگی بود و البته مستلزم محرومیت مستلزم ضعف امور مالی و همه اینها است ولی این وضع دوام نخواهد داشت طولی نمی‌کشد که دو مرتبه اوضاع مالی مملکت به حال عادی بر می‌گردد ما نباید به این بهانه در ظرف این مدت کم یک دولتی که آمده از روی کمال وطن پرستی و علاقه به مصالح مملکت این کار را کرده بخواهیم از پشتیبانی او شانه خالی کنیم ما رأی داده‌ایم که این قانون اجرا شود ما دکتر مصدق را صالح برای این کار تشخیص داده‌ایم ما هنوز این فرصت را غیر کافی می‌دانیم شش ماه در تاریخ سیاست مملکت یک مدت زیادی نیست برای یک همچو کار بزرگی که اثر او در تاریخ ایران می‌ماند و مبدا یک تحول برگی در تاریخ این مملکت شده ما شش ماه را مدت کافی نمی‌دانیم حساب‌هایی ایشان فرمودند که بر بودجه مملکت تحمیل شده است عرض می‌کنم که این طور نیست اولاً راجع به مخارج دستگاه نفت در حال حاضر با تحقیقاتی که خود من کردم درآمد دستگاه نفت آبادان به دست خود مأمورین و مهندسین ایرانی برای مخارج جاری و عادی آنها بهره‌برداری می‌شود و عمل می‌کنند.

بنابراین مخارج کارگران آن دستگاه به بودجه مملکت تحمیل نیست راجع به آن پانزده میلیونی که اشاره فرمودند ۱۵ میلیون که به قیمت استقلال مملکت تمام شده یک شاهی ارزش ندارد ما از یک همچو پولی بیزار بودیم ملت ایران بیزار بود (احسنت) که سالی ۱۵ میلیون لیره بگیرد ولی در قید و بند زنجیر اسارت باشد و استقلال اقتصادی و سیاسی او ملعبه دست یک عده اشخاص خارجی باشد نتواند به میل خودش حکومت بیاورد به میل خودش حکومت بکند دولت انگلستان همیشه این فکر را می‌کرد که دولت‌های ایران دست نشانده او هستند و خیال می‌کرد که دولت دکتر مصدق هم مثل آن دولت‌ها است برای این که وقتی هیئت اعزامی او در ایران مأیوس شد گفتند ما دیگر با دکتر مصدق حرفی نداریم و این دولت باید برود ملت ایران گفت این اشتباه بزرگی است که می‌کنید دکتر مصدق به میل شما نیامده تا به میل شما برود پشتیبان آن مردم هستند پشتیبان آن نمایندگان ملت هستند (صحیح است) ما این پشتیبانی را مادام که دولت دکتر مصدق به طوع و رغبت حاضر است که زمامدار این مملکت باشد اکثریت مجلسین با طوع و رغبت این پشتیبانی را خواهند داشت آقایان محترم مسأله بزرگ‌تر از این است که ما ببریم روی مسال کوچک و شخصی انتخاب شدن یک فرد وکیل یا عدم انتخاب او اجرای یک تمایلات شخصی یا عدم اجرای آنها اینها مسائل کوچکی است آقایان یک مسأله‌ای که تاریخ مملکت شما را عوض کرده و فتح بابی کرده که ملت ایران خودش حاکم بر مقدرات خودش است چرا این صحبت‌ها را می‌کنید ما با طوع و رغبت پشتیبانی می‌کنیم می‌دانیم دکتر مصدق برای آن منظوری که رفت در امریکا چه بود؟ او رفت در شورای امنیت جوب بدهد به آن یاوه گویانی که ملت ایران را می‌خواستند محکوم بکنند که قرارداد پوسیده‌ای را لغو کرده است او رفت با یک بیان مؤثر با یک منطق و استدلال قوی جواب داد جواب او را دنیا قبول کرد ملت ایران در دنیا حاکم شد البته مسأله کیفیت اجرای قانون را انگلیس‌ها زیر بار نمی‌روند برای این که به سیادت آنها در شرق نزدیک خاتمه داد برای این که نفت ایران آن قدر برای آنها مؤثر بود که برایشان صرف نمی‌کرد قبول بکنند ما هم می‌ایستیم ما هم ایستادگی و مقاومت می‏کنیم ملت ایران هم تحمل سختی می‌کند تحمل رنج می‌کند ولی حاکم بر مقدرات خودش می‌ماند ایراد دیگری به آقای دکتر مصدق گرفتند که مثل این که جلو کمونیسم را در ایران ول کرده‌اند نه دکتر مصدق و نه دولت او به این اصل معتقد نیستند ولی آقایان این تشنج‌ها در این مملکت هست دولت باید با پشتیبانی مجلسین تشنج‌ها را آرام کند (لحظه‌ای جلسه از اکثریت افتاد و بعد عده کافی شد و ناطق ادامه داد) بعضی‌ها می‌گویند علت این که بعضی از همکاران شما بیرون می‌روند چیست؟ من مکرر خودداری کردم ولی حالا عرض می‌کنم علتش این است که حرف من به بعضی از گوش‌ها و دماغ‌ها سنگین است چون حق می‌گویم حرف حق تلخ است آنها طاقت شنیدن حرف‌های من را ندارند و همیشه حاضرند حرف‌هایی که با کمینزن با توافق‌های قبلی که روی سیاست‌های خاصی اینجا طرح می‌شود آنها را بشنوند البته حرف حق سنگین است به گوش آنها

من امیدوارم مجالس آینده ایران طوری تشکیل شود که گوش‌ها برای شنیدن حرف حق بیشتر حاضر باشد (عده برای مذاکره کافی نبود و پس از ورود چند نفر عده کافی شد) عرض کنم همکار محترم تذکر فرمودند که از لحاظ کار نفت کار مملکت انجام یافته من می‌خواهم عرض کنم که این کار هنوز در دست اجرا است البته نود درصد این راه را ما طی کرده‌ایم ولی ده درصد دیگر هم به همت و پشتکار آقایان شرافتمند که تا روز آخر از دولت دکتر مصدق حمایت می‌کنند اجرا می‌شود دشمن ما قوی است دست دارد نقشه دارد سیاست دارد و پیش‌بینی می‌کند جناب آقای مخبرفرهمند از مرور زمان به نفع خودش استفاده بکند ولی ما هم باید عاقل باشیم دستخوش این گونه تمایلات آنی نشویم کار ما تا به حال عاقلانه بوده است کار ما از روی فکر پیشرفت نموده است ما باید بایستیم باید ایستادگی بکنیم خداوند به پیغمبرش دستور داد برای این که موافق بشوی فالتسقم کما امرت در اثر ایستادگی آقایان ما فاتح می‌شویم برای این که ما حق می‌گوییم فکر دنیا پشتیبان ما است تمام محافل سیاسی دنیا به نفع ملت ایران اظهار عقیده می‌کند من معتقدم کسانی زمزمه مخالفت با آقای دکتر مصدق را ساز می‌کنند که گوش آنها می‌خواهند که قبلاً با ایشان حرفی زده شود و مسائل حل و فصل شود و بعد مطابق آن نظر عمل شود این قبیل اشخاص گوش‌شان برای این حرف‌ها خیلی سنگین است و معتقدم که دولت دکتر مصدق باید بماند انتخابات این دوره را اجرا بکند دیگر تلگراف نکنند که کسی از کدام حوزه انتخاب بشود و اگر حاکمی بخشداری متنفذی بخواهد قانون را زیر پا بگذارد ایشان مشت بر سر یک همچو حاکم صندوق ساز مشت بر سر همچو بخشدار صورت ساز بکوبند و نگذارند که ملت مأیوس بشود و رأی ندهند و وکیل خودش را معین نکند.

من به آقایان همکاران محترم که تا حالا از دولت آقای دکتر مصدق پشتیبانی کرده‌اند و تا ختام دوره هم پشتیبانی خواهند کرد اطمینان می‌دهم که پیش وجدان خودشان سربلند خواهند بود زیرا مجلس آینده مجلسی خواهد بود که حتی یک نفر وکیل تحمیلی و حسب‌الامری و بر طبق دستور حاکم و بخشدار و غیره انتخاب نخواهد شد (انشاءالله) زیرا همان طوری که عرض کردم نه لیستی هست نه لیستی باید باشد چه لیستی؟ این حکومت‌هایی که به اسم مصلحت مملکت لیست می‌ساختند ملت ایران را مأیوس کردند برای این که می‌بینند آنچه به نام قانون به او تحمیل می‌شود بر خلاف قانون است الآن هم مسأله حزب توده برای این است که قانون اجرا نمی‌شود اجرای قانون باید با پشتیبانی مجلس باشد چرا نماینده محترم مجلس باید اینجا بگویم که اگر من مطمئن بودم دولت لیست داشت و اجرا می‌کرد من موافق بودم و پشتیبانی می‌کردم ما با این گونه دولت‌ها موافق نیستیم و نخواهیم بود ما به لیست نویس و لیست ساز لعنت می‌کنیم زیرا علت بدبختی ایران همین لیست نویس‌ها بودند و اگر این لیست نویسی موقوف بشود و زمام اختیار همان طوری که قانون اساسی گفته است به دست مردم ایران بیفتد آنها هم مأیوس نمی‌شوند و اگر اکثریت مردم آزادانه یک اشخاص دیگری غیر از ماها می‌خواهند انتخاب بکنند بگذارید انتخاب بکنند بگذارید بیایند توی این مجلس بنشینند ما که چهل سال این مملکت را خراب کردیم شاید چهار سال آنها بیایند این مملکت را اصلاح کنند چه می‌خواهیم بکنیم آقایان فقر

و بدبختی و بیچارگی همه به جای خودش من معتقدم که هیچ کدام از اینها کمونیسم نمی‌سازد کمونیسم را فساد طبقه حاکمه مملکت می‌سازد بنده در دوره چهارده اینجا یک اصلی را که یک مورخ فرانسوی گفته بود عرض کردم که طبقه ممتازه عامل انقلاب مملکت می‌شود حال هم عرض می‌کنم من که می‌آیم توی این مجلس عامل انقلاب نمی‌شوم کسانی که می‌آیند اینجا و این مجلس را می‌خواهند ملعبه هوی و هوس خود بکنند هر حرفی را که می‌خواهند می‌شنوند و حرف مخالفین‌شان را نمی‌شنوند هر وقت که می‌خواهند می‌روند بیرون و مجلس را از اکثریت می‌اندازند یک روز در طول کار مجلس نمی‌گذارند که مجلس سه ساعت کار خودش را بکند و همیشه منتظرند که رئیس بگوید آقایان جلسه خاتمه یافت تشریف ببرند و همیشه کار شکنی می‌کنند.

هر کار مفید در مملک هست این مسأله نفت را افکار ملت ایران به مجلس ایران تحمیل کرد خیلی‌ها مخالف بودند نمی‌نشستند حال هم با همین حرف‌ها و صحبت‌ها که مصلحت این است که انتخابات چنین بشود و چنان بشود نمی‌گذارند مجلس کار بکند بنده عرض نمی‌کنم که خیر مصلحت این است که دکتر مصدق بماند یک انتخابات آزاد را اجرا بکند هر کسی را ملت خواست بیاید توی مجلس آقایان وکالت مجلس ارث پدر کسی نیست حق مسلم مردم ایران است هر کسی را می‌خواهند انتخاب می‌کند الآن سه ماه است که این حرف‌ها هست من گفتم که من خیلی خوشوقتم که مخالفین دولت نه نقشه‌ای دارند نه قدرتی دارند نه کاری می‌توانند بکنند و نه خواهند کرد فقط می‌توانند این چند جلسه را از اکثریت بیندازند من عرایض خیلی زیادی دارم ولی چون به چند نفر وقت داده بودم از عرض بقیه مطالبم صرف‌نظر می‌کنم و باقی وقتم را به آقای فرهودی می‌دهم.

نایب رئیس - وقت شما تمام شده دیگر وقتی ندارید.

حاذقی - سه دقیقه از وقتم باقی مانده

نایب رئیس - آقای صدرزاده بفرمایید.

صدرزاده - بنده در موضوع دیگری می‌خواستم صحبت بکنم ولی به مناسبت این که صحبت از دولت پیش آمده است یک عرایض مختصری در این خصوص می‌کنم و از آقایان هم تقاضا می‌کنم توجه بفرمایند و هیچ تعجب نفرمایند اگر آقای حاذقی که یک نفر نماینده فارس هستند اینجا دفاع از دولت می‌کرد بلافاصله هستند اینجا دفاع از دولت می‌کرد بلافاصله بنده هم که صدرزاده هستم و نماینده شیراز هستم باز دفاع از دولت آقای مصدق‌السلطنه می‌کنم: آقای مصدق‌السلطنه بر اثر شش ماه حکومتی که در فارس داشته است یک خاطره‌های شیرین و فراموش نشدنی برای قاطبه اهالی فارس دارند (صحیح است) ما این خاطرات را فراموش نکرده‌ایم و همه برای او در همه وقت احترام خواهیم گذاشت و از او جداً پشتیبانی خواهیم کرد من یک حکایت‌ها و یک حوادثی از دوره حکومت مصدق‌السلطنه در فارس به خاطر دارم که اگر برای شما عرض بکنم نهایت تعجب خواهید کرد ولی برای یک مرد با شرافت و تقوی هیچ تعجب ندارد که یک چنین اعمال نیک و پسندیده‌ای از او سربزند و اما راجع به انتخابات اگر نگرانی در مورد انتخابات هست این از دو جهت است یکی از قانون انتخابات که راه دغدغه‌ای باز کرده باشد یکی از رئیس دولتی که انتخابات در زمان او واقع می‌شود آقایان راجع به قانون انتخابات مگر نه این است که آقای مصدق‌السلطنه شش ماه پیش از این قانون را آوردند به مجلس که شما تصویب بکنید (کشاورزصدر - ما هم در کمیسیون اصلاح کردیم) آخر این قصور از خودتان است چه ربطی به دولت دارد شما قوانینی را که دولت می‌آورد و راه را می‌خواهد مسدود بکند بر اخلاف و هر دولتی که می‌خواهد دخالت بکند شما خودتان مخالفت می‌کنید دیگر چرا این دولت را ملامت می‌کنید و اما از حیث شخصیت خود مصدق‌السلطنه بفرمایید ببینم آقای مصدق‌السلطنه مردی است که آدمی را از صندوق بیرون بیاورند، خیر مصدق‌السلطنه چنین مردی نیست و هرگز نخواهد گذاشت که دیگران دخالت در صندوق بکنند مگر این که خدای نخواسته بخواهیم بگوییم که انتخابات آزاد را ما دوست نداریم و الا این چه حرفی است که شما می‌زنید؟

اما راجع به مبارزه با کمونیسم. آقا بنده یک وقتی می‌خواستم در این باب صحبتی بکنم ولی حالا ناچار هستم که این صحبت را بکنم در امثله اسلامی‌ها شایع است که یک کسی رفت نزد حضرت پیغمبر که فرزند من را نصیحت کن که خرما نخورد فرمود من این را نصیحت نمی‌کنم چون خودم خرما خورده‌ام حالا آقایان اشخاصی که خودشان نقاط ضعف زیاد دارند و در زندگی مال‌ها و ثروت‌های زیادی از راه‌های غیر مشروع اندوخته‌اند به نصیحت‌های آنها می‌خواهید مردم گرسنگی را تحمل کنند؟ این هیچ نمی‌شود مگر بگذارند یک اشخاصی مثل مصدق‌السلطنه که نقطه ضعف در زندگی‌شان ندارند این کار را بکنند و می‌توانند این اصلاحات را بکنند (صحیح است) اشخاصی که دارای فساد هستند اشخاصی که نقاط ضعف دارند آنها نمی‌توانند جلوی این مفسده‌ها را بگیرند اشتباه نکنید آقایان بگذارید یک مرد صالحی بماند تا از این خطرات و مفاسد جلوگیری بکند و اما راجع به این تذکراتی که جناب آقای جمال امامی و سایر مخالفین دولت بیان می‌کنند البته یک کسانی که اعمال‌شان به ضرر مملکت است باید گفته شود ولی صحنه سازی نباشد که ما از آن گفتن‌ها زیان بیشتری نبریم این جلسات سری که طبق قانون اساسی برای مجلس شورای ملی هست برای چه موقعی است برای این جور مواقع است یک مطالبی هست که باید گفته بشود و در اطرافش بحث بشود تصمیم گرفته بشود ولی در عین حال صلاح هم نیست که در مجالس علنی از آن گفت و شنود بشود بنده معتقد هستم که آقایان موقعی که در این مسائل و در مسائل دیگری نظیر آن تذکراتی دارند اینها را به عنوان حمله و انتقاد شدید نسبت به دولت طرح نکنند بلکه به منظور خیر خواهی تقاضا کنند جلسات سری تشکیل شود و مطالب‌شان را آنجا طرح کنند و هر نظری را که برای اصلاح دارند بیان کنند من یقین دارم دولت مصدق یعنی شخص آقای مصدق‌السلطنه چون غرضی ندارند البته پیشنهادها و نظریات اصلاحی آقایان را قبول خواهند کرد و به موقع اجرا خواهند گذاشت اما مطالبی را که بنده یادداشت کرده بودم و می‌خواستم به عرض آقایان برسانم در قسمت اساسنامه شرکت ملی نفت ایران من به عنوان موافق نام نویسی کرده‌ام ولی چون پیشنهاد کفایت مذاکره که معمولاً مقارن شروع به بحث به مقام محترم ریاست تقدیم می‌شود شاید فرصت مذاکره به من ندهد بنابراین از نطق قبل از دستور استفاده نموده و قسمتی از نظریات خود را در این موقع به عرض می‌رسانم و در حقیقت مطلبی هم مهم‌تر از نفت نداریم و این یک افتخاری است برای دوره ۱۶ تقنینیه که قسمت اعظم اوقات و مجاهدات خود را صرف این امر حیاتی نموده است.

نفت دارای جنبه و شئون مختلف است یک جنبه آن راجع به مداخله یا به عبارت صحیح و دنیا پسند تعدی بیگانگان به منافع ملی و ثروت طبیعی ما در حدود نیم قرن می‌باشد.

این قسمت را تمام مردم ایران چون ناظر جریان بوده و از این تعدی رنج‌ها کشیده‌اند کاملاً بر آن واقف و در حقیقت یک احساس مهم عمومی برای تشخیص آن داشته و دارند و امروز دیگر حکم بدیهیات اولیه را برای مردم ایران پیدا کرده است.

و جنبه‌های دیگر آن از لحاظ اکتشاف استخراج - بهره‌برداری - و اداره کردن دستگاه و سیاست تجاری و اقتصادی آن فنی است و این دیگر از مسائلی است که باید ارباب علم و فن و اطلاع در آن اظهارنظر کنند و از نظر آنها پیروی شود همین اساسنامه مرحله فنی دارد و برای تشخیص نیک و بد آن یک سلسله معلومات حقوقی و تجربیات قضایی و تجاری لازم دارد و حسن اداره نفت ملی تا حد زیادی مرهون این اساسنامه خواهد بود.

بنابراین باید کمال دقت در اطراف آن بشود و فرصت بدهیم که مخالف و موافق در اطراف آن صحبت کنند و مخصوصاً مخالفت در این مورد را در خارج نباید به حساب مخالفت با امر ملی شدن نفت تعبیر و توجیه نمایند. این را هم باید انصاف داد که اعضای محترم هیئت مختلط و اعضای محترم کمیسیون نفت در تنظیم این اساسنامه دقت فراوان مبذول کرده‌اند و ایرادی که یکی از همکاران محترم من فرمودند به این که اساسنامه مزبور با قانون تجارت وفق نمی‌دهد به نظر من وارد نیست زیرا که قانون تجارت ما در بیست سال پیش تنظیم شده که لابد از مأخذ اروپای چندین سال قبل از آن اقتباس گردیده و در طی این سال‌های اخیر در همه چیز بخصوص در اقتصاد تحقیقات بیشتر و تتبعات تازه‌تری شده که طبعاً می‌بایست اداره شرکت نفت ملی ما هم از آن استفاده نماید و مقررات و سازمان و تشکیلات آن را بر روی جدیدترین مبانی علمی و فنی استوار سازیم.

نکته دیگر این است که این اساسنامه را خود مجلس شورای ملی تصویب می‌کند و آثار قانونی آن مثل خود قانون تجارت خواهد بود و بنابراین اگر تبعیت از آن در جمیع مواد نداشته باشد مطلقاً مانعی نخواهد داشت ولی البته از اصول کلی و علمی‌نباید انحراف داشته باشد و از حین اتفاق در تنظیم این اساسنامه کسانی وجود داشته‌اند که سوابق علمی و عملی ایشان در این قبیل موارد مورد احترام همه ماها می‌باشد.

و اما نکاتی که به نظر من می‌رسد متعدد است و سوابق چندین ساله قضایی به من اجازه می‌دهد که اظهار عقیده و نظر کنم و انشاءالله ضمن پیشنهادات ما در شور دوم اگر اجازه دهند در کمیسیون حاضر می‌شوم و با اعضای محترم کمیسیون مذاکره می‌کنم ولی چند نکته کلی را لازم می‌دانم که در اینجا تذکر دهم جناب آقای دکتر معظمی استدعا می‌کنم توجه کنید (در ماده اول) یکی نوع شرکت است که در این اساسنامه تصریح به آن نشده آقایان می‌دانند که در قانون تجارت هفت قسم شرکت از قبیل سهامی تضامنی - و مختلط و غیره موجود است و تعیین نوع شرکت از نظر کسانی که با این شرکت طرف داد و ستد می‌شوند و میزان و نحوه مسئولیت شرکت در برابر آنها لازم است خاصه یک چنین شرکت بزرگی که با تمام دنیا سر و کار پیدا خواهد کرد و ناگزیر است که در مقابل مشتری‌های خود تعهداتی نماید و با مؤسسات تجارتی دیگر طرف داد و ستد باشد لازم است که وضعیت خود را از لحاظ نوع شرکت تصریح کند.

در ماده دوم راجع به سرمایه شرکت است تمام کسانی که با یک شرکت سر و کار دارند اول سؤالی که از خود می‌کنند این است که سرمایه این شرکت چقدر است و تا چه حد می‌تواند با او معامله و اعتبارات بدهد و بگیرد - هر چند که در ماده ۲ سرمایه شرکت تحدید و تعریف شده ولی تقویم نگردیده است و بر فرض که در این ساعت تقویم آن ممکن نباشد لازم است یک پیش‌بینی در اساسنامه بشود که پس از تقدیم اعلان شود تا تمام مؤسسات و کمپانی‌ها و بانک‌های جهان بدانند که با چه سرمایه‌ای روبرو هستند (ماده سوم) در موضوع سازمان شرکت بنده در این مجلس مکرر عرض کرده‌ام که حتی‌المقدور و در مسائل مهم انتخابات متصدیان امور مهم را به مجلس برگذارید زیرا که اولاً اعمال حکومت مردم بر مردم هر چه به نحو مستقیم و با واسطه کمتری صورت گیرد بهتر است ثانیاً آن که چون از ناحیه یک عده ۱۳۶ نفر منتخب مردم انتخاب می‌شود انتخاب او از پاره تشبثات و لغزش‌ها مصون است و ثالثاً کسی که به این نحو انتخاب می‌شود مقام و موقعیت خود را محترم می‌شمار و رابعاً از همه مهم‌تر کسی که دارای نقاط ضعفی در زندگی خود باشد اساساً خود را نامزد و کاندید چنین مقاماتی نمی‌کند به هر حال من استدعا دارم همه انتخابات این سازمان را در عهده مجلس قرار دهید و در انتخابات این نکته را هم مراعات فرمایید که هر مجلس نماینده خود را جداگانه انتخاب کند و الا عملی نیست که هر دو مجلس یک عده معین را انتخاب کنند چنان که این قسمت را در انتخابات شورای عالی مراعات فرموده‌اید.

این که در قسمت‌های دیگر پیش‌بینی شده چند نفر از مجلسین انتخاب شوند این صحیح نیست باید ۲ نفر از این مجلس و ۲ نفر از مجلس سنا تعیین شود و الا چند نفر را اگر بخواهند مجلسین انتخاب کنند هیچ وقت عملی نمی‌شود.

عرض دیگر من راجع به روش مجلس در تصویب قوانین است یکی از همکاران

محترم که من به ایشان ارادت خاصی دارم و سابقه نمایندگی در بین مجلس بیش از من دارند می‌فرمودند همیشه ماه‌های آخر دوره چون افکار متوجه آتیه است و مبارزه انتخاباتی شروع می‌شود کارها به سرعت از مجلس نمی‌گذرد ولی من تعجب می‌کنم نمایندگی در دوره آتیه برای هر فردی یک مطلبی حتمی و قطعی نیست در صورتی که نمایندگی او در دوره حال مسلم و قطعی است و سزاوار نیست که در این فرصت موجود و مسلم برای اصلاح مردم قدمی برنداریم - به عقیده این که در دوره بعد وکیل می‌شویم و به خدمت می‌پردازیم (کشاورزصدر - وقتی هم که به بنده داده‌اید رعایت بفرمایید) اول به حکم اذ ادعا بدع بنفسه باید بنده مطالب خودم را بگویم اگر وقتی رسید به آقا می‌دهم به هر حال دو قانون به طور خیلی نامطلوبی در مجلس جریان یافت یکی قانون مسلولین و دیگر قانون شهرداری‌ها که از مجلس سنا آمد.

در لایحه مسلولین یک چهار درصدی تعیین کردند برای مسلولین وزارت کار گفت که آقا کم است یک درصد دیگر هم معین بکنید این هم اشتباه نشود یک درصد از کارگر نیست معادل او کارفرما می‌دهد اول آمدند گفتند این کم است زیادتر بدهید رفت به کمیسیون کار که این مبلغ برای مسلول کم است و همین طور ماند آقا شما همین مقدار کم را هم که تعیین می‌کنند تصویب بکنید مردم را مأیوس نکنید باقی‌اش را هم تصویب بکنید به نظر و عقیده من اگر قانونی را به آن معتقد نمی‌باشیم و صاف ساده آن را کنیم به مراتب بهتر از این است که آن را در بوته فراموشی بگذاریم که در خارج حمل بر بی‌علاقگی ما بنمایند - از این مسأله غافل نباید شد که با تصویب یک قانون و اجرای آن چطور ممکن است اصلاح مهمی در کشور به وجود آید.

در دوره ۱۵ به عنوان تأسیس دانشکده‌ها قانونی تصویب فرمودند دانشکده‌هایی در خراسان و اصفهان و شیراز به وجود آید اینک سالنامه دانشکده شیراز برای من رسیده و برای مراجعه همکاران محترم به مقام ریاست تقدیم می‌کنم - (تقدیم نمودند) علاوه بر دانشکده تأسیس یافته و تاکنون عده زیادی بهدار تربیت شده‌اند که به اطراف و اکناف کشور به خدمت پرداخته‌اند و تصور می‌کنم همه آقایان از خدمات آنها راضی و خرسند باشید و تصدیق بفرمایید که در بهداشت کشور تأثیر بسزایی داشته ما چند قانون فرهنگی دیگر داریم که آثار آن به مراتب بهتر و بالاتر از این خواهد بود استدعا می‌کنم جلسات فوق‌العاده تعیین فرمایند که در آن جلسات و دور از هر گونه مطالب دیگر فقط و فقط به این قوانین رسیدگی و تصویب کنیم و یک آثار فرهنگی هم از این دوره باقی گذاریم (فقیه‌زاده - قانون نظام وظیفه را هم بفرمایید)

نایب رئیس - آقای صدرزاده وقت شما تمام شد.

صدرزاده - بنده استدعا می‌کنم دو دقیقه دیگر به بنده اجازه بفرمایید که مختصری مانده تمام بکنم.

نایب رئیس - زودتر تمام بفرمایید.

صدرزاده - عرض دیگر من راجع به نظریات و افکار و پیشنهادات دانشمندان کشور است - در این مملکت غالب افراد دانشمند و تحصیل کرده یک نظریات و طرح‌ها و پیشنهادات در اصلاح بعضی از امور اجتماعی و فرهنگی دارند که کمتر قدر و قیمتی برای آنها قائل می‌شوند به همین مناسبت این باب یعنی اظهار نظر آرا دانشمندان و مطلعین مسدود می‌شود و بهترین مشوق آنها این است که به نظریات آنها توجه و اعتنا کنند.

چندی قبل آقای دکتر پازارگاد که سال‌ها عمر خود را در تعلیم و تربیت صرف کرده پیشنهادی برای اصلاح برنامه فرهنگی طبع و منتشر ساختند و به وزارت فرهنگ تقدیم داشتند من از وزارت فرهنگ سؤال می‌کنم که روی این پیشنهاد چه نظری اتخاذ فرموند؟ مگر همه سؤال‌ها برای باز خواست از فرماندار و رئیس دارایی و ژاندامری باید باشد یا مقدمه برای صحنه سازی؟ بگذارید یک نفر برای اولین مرتبه یک سؤالی در این زمنیه مطرح کند - یک نفر دیگر به نام آقای مهندس عطا آگاه پیشنهادی تهیه کرده که به موجب آن می‌توان یک سلسله خدمات مهمی از قبیل ساختن خانه برای کلیه کارمندان دولت و بالا بردن سطح زندگی آنها و به کار گماشتن هزاران بیکار انجام داد بدون این که دیناری به بودجه مملکت تحمیل شود.

من طرح او را در موقعی که می‌خواستند به امریکا بروند به نظر جناب آقای نخست‌وزیر رساندیم و ایشان با نهایت خوشوقت و مسرت تلقی فرموده و به جناب آقای نریمان برگذار کردند و ایشان هم با همه گرفتاری که داشتند آن را مورد مطالعه قرار داده و پیشنهاد دهنده را برای ادای توضیح دعوت کردند و ایشان هم پیشنهاد مزبور را مفید دانستند و در صدد عملی ساختن آن برآمدند - آقای مهندس آگاه نسخ پیشنهاد خود را اکنون برای مطالعه نمایندگان محترم فرستادند که تقدیم می‌شود و حاضرند با تمام نمایندگان مجلس و مخبرین جراید تماس بگیرند و توضیح پیشنهاد خود را بدهند ما باید کسانی که دارای این نوع افکار هستند و وقت خود را صرف می‌کنند که راهی برای بهبود وضع اجتماعی به دست آورند بدون این که وکیل یا وزیر یا صاحب مقامات و مناصب عالیه دولتی باشند تقدیر و تشویق نماییم تا نظایر آن هم زیاد و خورد خورد مملکت رو به ترقی برود - خدا شاهد است که اگر ما به این افکار احترام بگذاریم خواهید دید که صفحات مطبوعات ما مشغول به انتشار افکار این اشخاص خواهد شد و دیگر برای دشنام محلی نخواهد ماند - ولی افسوس که بعضی مرا ملامت می‌کنند که چرا در یک چنین موقعی به این افکار می‌پردازیم. در صورتی که معتقدم تنها این فکرها است که ممکن است ما را از گرفتاری‌های کنونی نجات دهد و هر موقع و زمان هم وقت مناسب برای آن خواهد بود.

۳ - بقیه مذاکره در شور اول گزارش کمیسیون نفت راجع به اساسنامه شرکت ملی نفت ایران.

نایب رئیس - مجلس وارد دستور می‌شود اساسنامه شرکت ملی نفت ایران مطرح است در دنبال جلسه گذشته نوبت صحبت با آقای فرهودی است بفرمایید

فرهودی - خدا رحمت کند مرحوم مظفرالدین شاه را بنده از یک شاهد عینی شنیدم که مرحوم مظفرالدین شاه وقتی مجلس را افتتاح کرد در این عمارت گلستان بود در عمارت گلستان مجلس او را که خواست افتتاح بکند گفت که سال‌ها بود آرزو داشتم یک چنین روزی را ببینم خدا را شکر که نمردم و دیدم (چند نفر از نمایندگان - خدا بیامرزدش) حالا بنده هم تصور می‌کنم که همه ما آرزو داشتیم که روزی ببینیم اساسنامه‌ای برای شرکت نفت ایران وضع می‌کنیم (صحیح است) و خدا را شکر که خدا هم به ما توفیق داد و هم عمر داد که در یک همچو امر مهمی شرکت می‌کنیم (صحیح است) و خیال می‌کنم که این یکی از افتخارات ما باشد و البته مساعی و زحمات کلیه کسانی که در این توفیق شریک بوده‌اند و ما را به این مرحله رسانیده‌اند و یکی‌اش هم خود جناب آقای جمال امامی هستند مساعی همه آنها مشکور ملت ایران خواهد بود اما راجع به خود اساسنامه که بنده البته کمال موافقت را دارم یک مسائلی نظرم رسید که جنبه استفهامی دارد چون در کمیسیون نفت نبودم یک اشکالاتی به نظرم رسیده آن را عرض می‌کنم و امیدوارم توضیحات آقای مخبر محترم رفع اشکالات بنده را بکند یک اشکال اصلی بنده این است که وقتی می‌گوییم شرکت، خود لفظ شرکت حاکی از کثرت تعداد است شرکت عدد را به خاطر می‌آورد. یکی از ریاضیون قدیم عدد را این طور تعریف کرده است که عدد جمله‌ای است گرد آمده از یک‌ها پس یک عدد نیست زیرا که جمله نیست شرکت هم وقتی ما می‌گوییم جمله‌ای است و شریک در ذهن ما می‌آید عین عده‌ای شرکا باید باشند تا شرکتی تشکیل شود در این اساسنامه بنده آنچه دقت کردم شریکی ندیدم و اساساً روحی هم از شرکت در این اساسنامه ندیدم وقتی که ما می‌خواهیم اساسنامه‌ای برای یک شرکتی بنویسیم یک اصولی را باید رعایت بکنیم بهترین اصول هم اصول قانونی است یک قانون تجارت و قانون شرکت‌ها در سال ۱۳۱۱ گویا در آبان ۱۳۱۱ به تصویب رسیده و اتفاقاً حالا هم ما در آبان ۱۳۳۰ هستیم در آنجا شرکت‌های تجارتی را توصیف کرده و انواعی هم برایش ذکر کرده و در ماده ۲۰ آن قانون نوشته است که شرکت‌های تجارتی بر ۷ قسم است شرکت سهامی، شرکت با مسئولیت محدود شرکت تضامنی شرکت مختلط غیر سهامی، شرکت مختلط سهامی، شرکت نسبی، شرکت تعاونی تولید و مصرف بعد هم در مواد ۲۱ و چند ماده بعد تعریف شرکت سهامی را کرده است و ماده ۹۴ تعریف شرکت با مسئولیت محدود را کرده در ماده ۱۱۶ تعریف شرکت تضامی را کرده در ماده ۱۴۱ تعریف شرکت مختلط غیر سهامی را کرده در ماده ۱۶۲ تعریف شرکت مختلط سهامی را کرده در ماده ۱۸۳ شرکت نسبی را تعریف کرده است در ماده ۱۹۰ شرکت تعاونی را تعریف کرده است.

بنده این اساسنامه را که ممکن بود بگوییم اساسنامه سازمان نفت در این صورت البته این لازم نبود منطبق با این اصول شرکت بشود اما چون به عنوان اساسنامه شرکت ملی نفت ایران است این قطعاً لازم است با اصول شرکت‌های تجارتی تطبیق بکند و یک چیز خاصی نباشد حالا ممکن است بگویید که اگر ما می‌آمدیم و عنوان شرکت واقعی به این می‌دادیم آن وقت یک کسی پیدا می‌شد و می‌گفت ما با دولت ایران می‌خواهیم شریک بشویم به نظر بنده این نقص وقتی به یک کار دیگری وارد شده است خود قانونگذار رفع کرده است یک موقعی هم می‌خواستند بانک ملی تأسیس کنند آن را هم اول به صورت شرکت سهامی تأسیس کردند بعد گفتند خوب در بانک ملی که نمی‌شود کس دیگری شریک باشد همه‌اش باید دست دولت باشد در قانون بانک ملی به این ترتیب این عیب را رفع کردند که هم صورت شرکتی دادند به بانک ملی و هم عملاً شرکت در کار نیاوردند و به این صورت نوشتند در ماده اول قانون اساسنامه بانک ملی مصوبه مرداد ۱۳۱۷ نوشته‌اند که بانک ملی ایران که به موجب قانون ۱۴ اردیبهشت تشکیل شده است بنگاهی است به صورت شرکت سهامی و آن وقت در ماده دیگرش نوشته‌اند که تمام سهام این بانک متعلق است به دولت بنابراین بانک ملی هم عملاً یک مؤسسه است متعلق به دولت و کس دیگر شریکش نیست اما در لباس یک شرکت سهامی دارد انجام

وظیفه می‌کند و تمام اصول را رعایت می‌کند از جمله تنظیم ترازنامه و این قبیل چیزها اما در این اساسنامه شرکت ملی نفت معین نشد است که‏ این شرکت چه نوعی است و تشکیلاتی هم که برایش ذکر شده در حقیقت از چه نوع تشکیلاتی است‏

نایب رئیس - آقای فرهودی تأمل بفرمایید اکثریت نیست (بعد از چند لحظه اکثریت حاصل شد)

فرهودی - تمام سهام متعلق به دولت است وقتی که این طور شد تشکیلاتش هم می‌رود روی تشکیلات شرکت‌ها و می‌شود مجمع عمومی صاحبان سهام و بازرسان و غیره و اختیار می‌افتد دست مجمع عمومی صاحبان سهام که مدیر شرکت را انتخاب می‌کند و شورای عالی را انتخاب می‌کند و بالاخره مجمع عمومی صاحبان سهام را دولت را خواهد کرد بنده یک تقاضایم این بود که آقای مخبر محترم بفرمایید که آیا مانعی داشته است که این شرکت ملی نفت ایران اساسنامه‌اش منطبق با اصول شرکت‌هایی که ما در قانون تجارت داریم بشود یا نداشته اگر مانعی داشته چه بوده و اگر نداشته بهتر است که در شور دوم این اشکال اساسی را رفع بکنند چون به این صورت که نوشته شده به صورت یک اداره‌ای در آمده به صورت یک بنگاهی در آمده و برای این که وحشت آقایان را زیادتر بکنم می‌گویم به صورت سازمان برنامه در آمده است و خدا نکند که عملش هم آن باشد چرا؟ برای این که یک وضع کاملاً اداری مثل سازمان برنامه به آن داده شده است ولی اگر روح شرکتی به او بدهند تشکیلات شرکتی به او بدهند هم با سابقه عمل این دستگاه تطبیق می‌کند یعنی محتاج نیست به این که یک تحول غیر ضروری درش پیدا بشود و هم این که روح تجارت و اقتصادی بیشتر رعایت شده.

نکته دیگر که می‌خواستم عرض کنم مربوط است به سرمایه هر شرکتی بایستی سرمایه‌اش معلوم و معین باشد اینجا در ماده دوم سرمایه شرکت را یک عنوان خیلی کلی گرفته‌اند و نوشته‌اند سرمایه شرکت ملی نفت عبارت است از کلیه اموال منقول و غیر منقول و حقوق شرکت سابق نفت انگلیس و ایران چه در داخله و چه در خارجه که به موجب قانون فلان به دولت ایران انتقال یافته است این البته وصف سرمایه است و نشان دادن سرمایه که این سرمایه کجا است اما تقویم به مبلغ نشده است برای این که اساس هر شرکت روی سرمایه‌اش است و سرمایه‌اش هم باید تقویم به مبلغ باشد و همین قانون شرکت‌های تجارتی که ما داریم قید می‌کند که اگر یک شرکی تشکیل شده و یک عده از صاحبان سهام سهم‌شان را جنس دادند آن جنس باید تقویم شود و گذاشته شود به حساب سرمایه این است که بایستی این عیب هم از این اساسنامه برطرف بشود (صدرزاده - بنده پیشنهاد دادم) و به نظر بنده کافی هم نیست که به ریال در بیاید ممکن است که یک مقدارش هم به ارز باشد برای این که این شرکت سر و کارش با مردم خارج ایران است (صدرزاده - ولی ارز هم باید به ریال تقویم شود) و آنها باید بنیه مالی کشور را از لحاظ خودشان و از نظر خودشان تشخیص بدهند که چقدر است یک مطلب دیگر هم که البته خیلی مختصر است می‌خواستم عرض کنم و آن این است که ما به قدری گرفتار شده شده‌ایم در کارها که یکی از طبقات عظیم جامعه را در ضمن قوانین داریم فراموش می‌کنیم و آن طبقه نسوان است طبقه نسوان یک قسمت عظیم جامعه ما هستند و مدتی هم هست که بحمدالله در امور اجتماعی و اداری ما وارد شده‌اند ولی ما در ضمن قوانین از لحاظ سرعت عمل گاهی یک کلماتی از دستمان در می‌رود که یک قدری این طبقه را محروم می‌کند و منجمله از اشخاصی که بایستی انتخاب بشوند برای عضویت هیئت مدیره شورای عالی این شرکت در آنجا نوشته شده است که از رجال مجرب و بصیر انتخاب شوند البته اینجا مقصود از رجال شخصیت است حالا این شخصیت چه مرد باشد چه زن باشد ولی بهتر که در شور دوم این کلمه رجال را یک طوری بکنند که اگر واقعاً در جامعه بانوان اشخاصی بودند که بتوانیم در اینجا ازشان استفاده بکنیم این کلمه مانع نشود.

نایب رئیس - آقای مکی‏

مکی - بنده با تصدیق قسمت اعظم از فرمایشات آقای صدرزاده همکار محترم و همچنین آقای فرهودی بایستی به عرض مجلس شورای ملی برسانم که این اساسنامه اگر مغایرتی با اصول قانون تجار یا مغایرتی با سایر شرکت‌های داخلی ایران دارد از این لحاظ است که این مؤسسه در حقیقت نظیری تاکنون در ایران نداشته است و این به یک قانون خاصی احتیاج دارد و همان طوری که در جلسه قبل عرض کردم این اساسنامه وارد است بر سایر قوانین که از تصویب مجلس ایران گذشته است بنابراین اگر موادی از قوانین سابق با این تطبیق نمی‌کند این وارد است بر آن قوانین از این لحاظ خواستم توجه آقایان را جلب کرده باشم که اگر اختلافی بین این اساسنامه با سایر قوانین موضوعه مملکت هست این قانون چون وارد است و یک قانون خاصی است اشکالی ندارد و اما راجع به سرمایه‌ای که فرمودند این سرمایه نمی‌توان تقویم کرد برای این که طبق بیلان شرکت کلیه سرمایه شرکت در داخله ایران عبارت از ۸۰ میلیون لیره است که دو سوم از آن استهلاک شده یک سوم باقی است که از آن یک سوم هم صدی بیست متعلق به ایران است این طبق یک بیلانی است که خود شرکت داده است و اما اگر طبق قرارداد ۱۹۳۳ یا قرارداد دارسی بگیریم که می‌گوید:

اگر به نحوی از انحا قرارداد لغو بشود کلیه دارایی‌اش متعلق به ملت ایران با این ترتیب ما نمی‌توانیم یک پیش‌بینی صحیحی نسبت به این مؤسسات و قیمت این تأسیسات بکیم به علاوه شرکت سابق نفت انگلیس و ایران در تعداد زیادی از شرکت‌ها سهیم بوده است و شرکت‌های دیگری به وجود آورده است در حقیقت این یک شرکت مادری بوده که با شرکت‌های مختلفی شریک است و سهام در قسمت اعظم از شرکت‌های نفت خاورمیانه یا تمام سرمایه شرکت.B. T. متعلق به شرکت نفت انگلیس و ایران است که تقویم اینها و حساب کردن اینها با این سرعتی که در کار ملی شدن صنعت نفت مجلسین ایران ملحوظ کردند فعلاً میسر نیست و ما نمی‌توانیم تقویم بکنیم که چقدر سرمایه این شرکت است ولی آنچه که متعلق به ملت ایران است در حقیقت مایملک شرکت سابق است این اساس سرمایه قرار می‌گیرد و به اضافه آنچه که در شرکت‌های تابعه وجود دارد که ما بایستی وصول بکنیم و از موقع حساب شرکت نفت ملی ایران با شرکت سابق می‌بایستی این تصفیه حساب نشود و این که صحبت از درآمد می‌شود من خواستم به اطلاع مجلس شورای ملی برسانم تاکنون هم شنیده نشده است که انگلیس‌ها در یکی از ادعاهای خودشان یا در یکی از نطق‌های خودشان صحبتی از غرامت کرده باشند برای این که اگر واقعاً یک روزی حساب رسیدگی شود آنچه که در ایران دارند متعلق به ملت ایران است و ما می‌توانیم سهام خودمان را از شرکت‌های تابعه هم بگیریم و با این ترتیب یک مقداری هم ملت ایران و دولت ایران طلبکار خواهد بود این را هم خواستم به عرض برسانم که اگر واقعاً یک روزی حساب بشود ما از بابت غرامت نه تنها بدهکار نیستیم طلبکار هم هستیم آقا نوع شرکت شرکت سهامی است این یک شرکتی است که سهامش صد در صد متعلق به دولت و ملت ایران است حالا اگر یک روزی دولت پیشنهاد کرد به مجلس و طبق یک قانون خاصی خواست که ده درصد از سهام این را بین اشخاص توزیع کند یا خواست ازدیاد سرمایه بکند یا احتیاج پیدا کرد که سرمایه این شرکت را زیاد بکند آن وقت ممکن است یک سهامی به اشخاص ایرانی بفروشد البته قانون خاصی می‌خواهد و این را پیش‌بینی کرده‌اند که اگر احتیاج پیدا کرد این کار را بکنند و اما چرا اساسنامه شرکت ملی نفت ایران با سایر اساسنامه‌های شرکت‌ها تطبیق نمی‌کند این اساسنامه اقتباس شده است از اساسنامه‌های شرکت‌های نظیر خودش مثلاً شاید از اساسنامه شرکت ملی نفت مکزیک اقتباس شده باشد یا سایر شرکت‌های نظیر خودش یا منابعی دیگر را که در دنیا ملی کرده‌اند یک اساسنامه‌هایی برای‌شان ترتیب داده‌اند که در موقع تدوین این اساسنامه شاید تا حدودی اقتباس کرده باشند و حالا اگر واقعاً نمایندگان محترم می‌بینند که یک اشکالاتی در کار این اساسنامه هست پیشنهاد بدهند و اگر پیشنهادات عملی و صحیح باشد بنده اطمینان می‌دهم که کمیسیون مخصوص نفت آن پیشنهادات صحیح و عملی را استقبال خواهد کرد و سپاسگزاری خواهد کرد که اشکالات کار این اساسنامه را مرتفع خواهد کرد بنابراین در شور اول هر چقدر صحبت بشود بهتر است‏ و کسی هم نگفته که صحبتی نکنند هر قدر هم مخالفت یا موافقت بشود یا پیشنهاد داده شود بنده تصویب می‌کنم که اشکالات اساسنامه را بهتر مرتفع می‌کند و در کمیسیون مخصوص نفت توجه به آن خواهد شد و من امیدوارم که برای شور دوم یک طوری باشد که تمام پیشنهادات مورد توجه قرار گرفته باشد و یک اساسنامه جامع و کاملی تقدیم مجلس شورای ملی بکنیم در جلسه گذشته آقای شوشتری فرمودند و به بنده خطاب کردند که تو می‌میری و من می‌میرم ولی بایستی فکر آتیه مملکت بشود بنده عرض می‌کنم بلی من می‌میرم و همه می‌میرند ولی باید ایران زنده بماند و ما این اساسنامه را فقط باید برای این بخواهیم که ایران زنده بماند و اگر نفت را ملی کردیم برای این بوده است که خوسته‌ایم ایران برای همیشه زنده و جاوید بماند و من امیدوارم با این عملی که مجلس شورای ملی ایران و تمام ملت ایران و پیشوایان مذهبی و سیاسی و ملی ما کرده‌اند ایران را برای همیشه زنده جاوید نگاه بدارند و من این آرزو را همواره دارم که ایران زنده بماند و مطمئنم که زنده خواهد ماند.

نایب رئیس - پیشنهاد راجع به کفایت مذاکرات در کلیات رسیده که قرائت می‌شود (پیشنهاد آقای حاذقی به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که پس از مذاکره دو نفر مخالف و موافق مذاکره در کلیات کافی است و لایحه با پیشنهادها برای شور و مطالعه به کمیسیون ارجاع شود.

نایب رئیس - در همین زمنیه از آقای رضوی هم پیشنهاد رسیده است آقای حاذقی‏

حاذقی - همان طوری که به استحضار نمایندگان محترم رسانده شده است این لایحه به کمیسیون می‌رود و هر گونه نظر اصلاحی و پیشنهادهای مفیدی که آقایان نمایندگان محترم دارند در هر یک از مواد یا مواد الحاقی لطف می‌فرمایند و جمعاً می‌رود در کمیسیون چه آقایان اعضای محترم کمیسیون نفت که در این مرحله دارای اطلاع

و بصیرت هستند و چه خود آقایان نمایندگان که می‌توانند در آنجا شرکت بفرمایند می‌توانند نواقص موجود را برطرف کنند و اگر بحث زیادی بشود کارهای زیای که در دستور داریم همین طور باقی می‌ماند در هر حال این لایحه دو شوری است و می‌رود به کمیسیون و دوباره بر می‌گردد و بنده تقاضا می‌کنم آقایان موافقت بفرمایند که دیگر بحث در کلیات همین جا خاتمه پیدا کند و مواد مطرح شود و پیشنهادات جمعاً به کمیسیون ارجع شود و کارهای لازمی که در دستور هست مطرح بکنند.

نایب رئیس - آقای نبوی‏

نبوی - بنده هم تصدیق می‌کنم که این لایحه که به نام اساسنامه شرکت ملی نفت است باید حتماً در این دوره تقنینیه و در این دوره مجلس تمام شد اینجا مذاکره شد که کار ما راجع به نفت تمام شده است صحیح است که ما بحمدالله موفق شدیم و یک قسمت عمده از کار راجع به نفت را تمام کردیم ولی یک قسمت بسیار مهم آن هنوز باقی است این نفت ملی شده برای این که ما از او استفاده کنیم انشاءالله هم استفاده خواهیم کرد و شرکت هم مطابق مقررات تشکیل خواهیم داد آنچه منظور نظر بوده است انجام خواهیم داد ولی چون امر بسیار مهمی است به عقیده من عجله نباید کرد با تصدیق به این که باید در این دوره این کار تمام شود نباید به صورتی تمام شود که مطلوب ما نباشد ما گله‌ای که از شرکت سابق داشتیم این بود که چیزی نمی‌دادند هر چه عایدات نفت بود می‌برد آقا هیچ کس منکر نبود که طرز اداره شرکت سابق از نظر منافع خودشان خوب بود و ما هم وقتی موفق می‌شویم که بتوانیم به همان طریق اداره کنیم یا بهتر اگر اساسنامه طوری نوشته شود که این منظور حاصل نشود نسل‌های آینده به ما ایراد خواهند کرد و این امیدواری که الآن جناب آقای مکی دادند عملی نخواهد شد بنابراین مانعی ندارد که بگذارند آقایان در این موضوع نظرشان را بفرمایند مثلاً فرمایشات جناب آقای فرهوی بسیار مفید بود ما تا جایی که مقدور است باید کاری کنیم که این اساسنامه تطبیق کند با قوانینی که داریم زیرا از نظر حقوقی و از نظر روابط بانک‌ها و سایر مؤسسات مالی شرکت تطبیق این اساسنامه با قانون تجارت لازم است بنده با این حال با این که در کلیات صحبت نشود مخالفتی ندارم ولی یک پیشنهادی همکار محترم بنده آقای حاذقی فرمودند این قسمت اخیر پیشنهادشان خیال می‌کنم که با آیین‌نامه مخالف است که فرمودند صحبت نشود و این اساسنامه با پیشنهادها فرستاده شود به کمیسیون برای این که به غرض ما رأی بدهیم که مذاکره در کلیات دیگر نشود و مذاکره را در کلیات کافی بدانیم باید نسبت به هر یک از مواد صحبت بشود و به هر یک از مواد و به هر یک از مواد پیشنهاد کفایت مذاکرات بدهیم بعد پیشنهادهای اصلاحی به هر یک از مواد بدهیم بعد پیشنهادهای هر یک از مواد قرائت شود و بفرستیم به کمیسیون اگر پیشنهادشان را ایشان اصلاح کنند به این صورت که تنها بحث در کلیات کافی است بنده عرضی ندارم.

حاذقی - نظر بنده هم همین بود.

نایب رئیس - اعلام رأی می‌شود برای کفایت مذاکرات در کلیات آقایان موافقین کفایت مذاکرات در کلیات قیام بفرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد رأی می‌گیریم برای ورود در شور مواد آقایان موافقین قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصوب شد ماده اول مطرح است قرائت می‌شود.

ماده اول (به شرح زیر قرائت شد)

(ماده اول)

قسمت (الف):

۱ - نظر به قانون مصوب نهم اردیبهشت ۱۳۳۰ شرکتی به نام شرکت ملی نفت ایران برای اکتشاف و استخراج و بهره‌برداری از قبیل تصفیه و حمل و نقل و پخش و صدور نفت و مشتقات آن تأسیس می‌گردد و دارای شخصیت حقوقی است و مدت عملیات شرکت نامحدود است مرکز اصلی شرکت خرمشهر است و در صورت اقتضا شرکت می‌تواند مرکز را در هر یک از شهرهای دیگر خوزستان قرار دهد و همچنین شرکت می‌تواند با تصویب شورای عالی شعبی در داخله و خارجه تأسیس نماید.

۲ - کلیه عملیات شرکت باید با رعایت قانون ملی شدن صنعت نفت بوده و به هیچ وجه مخالف با این منظور نباشد.

۳ - حوزه عملیات شرکت فعلاً در حدود منطقه خوزستان و کرمانشاه خواهد بود.

قسمت (ب):

شرکت در امور ذیل مجاز است‏

۱ - تحصیل هرگونه مال منقول یا غیر منقول از طریق قانون برای رفع احتیاجات و تأمین مقاصد شرکت‏.

۲ - تصدی به هر نوع عمل بازرگانی مربوط به تهیه و فروش مواد نفتی و تصدی به انبار داری - کشتی داری - کشتی سازی - زورق داری - قایق داری - یدک کشتی دریایی و حق‌العمل کاری و دلالی در هر یک از کارهای مذکور و هر نوع تبدیل یا عمل دیگر که مواد نفتی را قابل عرضه در بازار ایران و دنیا کند.

۳ - خریدن. اجاره کردن. ساختن. تکمیل کردن. توسعه دادن. تعمیر کردن. به کار انداختن. اداره کردن و نظارت جاده‌های اصلی و فرعی. راه آهن‌ها بندرها باراندازها. اسکله‌ها. پل‌ها و نقب‌ها. ناو آسمان‌ها. ترعه‌ها. نهرها. مخزن‌ها. منبع‌ها. چاه‌ها. تلمبه‌خانه‌ها و انبارها و مراکز توزیع. لوله‌کشی. کلیه دستگاه‌های مربوط به استخراج و بهره‌برداری مواد نفتی. وسائل تلگرافی و تلفنی. دستگاه‌های مولد گاز. دستگاه‌های مولد برق و نیرو. کارخانه‌جات. تعمیرگاه. عمده فروشی‌ها و دکان‌ها و جایگاه‌های فروش مواد سوختی. برج‌های نگهبانی. منازل و مساکن و سایر عمارات و ابنیه‌ای که مستقیماً و یا غیر مستقیم برای پیشرفت کار شرکت مورد نیاز باشد.

۴ - خریدن و کرایه کردن. کرایه دادن و به کار انداختن انواع کشتی‌ها. زورق‌ها و یدک‌کش‌ها. قایق‌ها. نفت‌کش‌های زمینی و دریایی. لکوموتیوها. واگن‌ها و مخزن‌ها و هواپیماهای باری و مسافرتی و به طور کلی هر نوع وسائل زمینی و دریایی و هوایی دیگری که برای حمل مواد نفتی و جریان امور شرکت مورد نیاز باشد و همچنین خریداری سهام در شرکت‌های کشتی رانی به منظور پیشرفت امور شرکت.

۵ - آماده کردن. آباد کردن. آبیاری کردن. زراعت. بهره‌برداری و استفاده به هر نحو دیگری از زمین‌هایی که در اختیار شرکت است و هر گونه معامله نسبت به محصولات زمین‌ها به منظور تأمین احتیاجات شرکت.

۶ - قرارداد استخدامی یا مقاطعه کاری با اشخاص و مؤسسات داخلی یا خارجی و تجهیز متخصصین به منظور تجسس و اکتشاف و هر گونه عملی که وجود منابع نفت را مسلم دارد.

۷ - تأسیس شرکت‌های تابعه برای اجرای مقاصد شرکت در ایران که اکثریت سهام و اکثریت آرا در مجامع عمومی و فوق‌العاده شرکت‌های مذکور با شرکت ملی نفت ایران باشد و نیز شرکت می‌تواند در خارج از کشور ایران اقدام به تأسیس شرکت‌های تابعه نموده و یا با اجازه هیئت وزیران با خرید سهام در شرکت‌های مربوطه خارجی سهیم و متحد شود.

۸ - تحصیل پروانه‌های اختراع (از طریق خریداری یا طریق قانونی دیگر) که به موجب پروانه‌های مزبور حق انحصاری یا غیر انحصاری یا محدود به شرکت داده می‌شود و همچنین به دست آوردن اسرار و اطلاعات محرمانه (از طریق خریداری یا طریق قانونی دیگر) درباره اختراعات و طرح‌ها و طریقه‌های صنعتی که مورد استفاده قرار گیرد نیز فروش پروانه‌ها و حقوق و اطلاعاتی که به ترتیب فوق به دست آمده است.

۹ - اجرای کلیه کارهای مجاز قانونی دیگر که برای پیشرفت مقاصد شرکت لازم باشد.

قسمت (ج):

۱ - استخدام کارمندان شرکت اعم از دائمی و موقت و اعم از این که تبعه ایران یا تبعه خارجه باشند بر طبق آیین‌نامه‌هایی خواهد بود که پیشنهاد هیئت مدیره و موافقت شورای عالی با رعایت وسائل رفاه و بهداشت و بیمه اجتماعی و تعلیم و تربیت تهیه خواهد شد.

قسمت (د):

۱ - شرکت باید در ازدیاد محصول نفت اهتمام نموده و از کلیه تصمیمات یا اقداماتی که مانع پیشرفت کارها یا باعث نقصان عملیات یا تقلیل میزان تولید باشد خودداری کند.

۲ - شرکت موظف است حتی‌الامکان جمیع وسائل معمول و مناسب را برای تأمین صرفه‌جویی و استفاده کامل از عملیات خود و برای حفظ مخازن تحت‌الارضی نفت به طوری که مطابق آخرین ترقیات علمی وقت باشد به کار برد.

۳ - غیر از مدیران و بازرسان شرکت که باید تبعه ایران باشند در سایر مشاغل مربوطه به امور شرکت ممکن است در صورت لزوم از متخصصین خارجی استخدام و استفاده شود در مورد اشخاصی که به واسطه تغییر تابعیت تبعه ایران شده باشند باید لااقل مدت ۳ سال از تاریخ تغییر تابعیت آنها گذشته باشد و در این مدت عملی که مخالف با صداقت و علاقمندی به منافع ایران باشد ننموده باشند.

قسمت (ه):

۱ - شرکت بدون تحصیل جواز مخصوص حق دارد آنچه را از ماشین آلات و دستگاه‌های فنی - قطعات یدکی - مواد شیمیایی - مصالح ساختمانی و امثال آنها که منحصراً برای عملیات خود در ایران لازم دارد و کلیه لوازم و دستگاه‌ها و آلات و ادوات طبی و جراحی و دارو که برای بیمارستان‌ها و مطب‌های خود نیازمند است از خارجه وارد نماید.

اجناس مذکوره بدون تشریفات گمرکی فوراً مستخلص و بعد طبق اظهارنامه شرکت حساب گمرکی واریز می‌گردد.

۲ - شرکت مجاز است بدون تحصیل جواز مخصوص آنچه را که منحصراً برای مصرف کارکنان خود لازم دارد از خارج کشور وارد نموده حقوق گمرکی و مالیات و عوارض را طبق مقررات کشور بپردازد. تدابیر لازم باید از طرف شرکت اتخاذ شود

که اجناس وارده به اشخاص غیر مستخدم شرکت فروخته و یا واگذار نشود

تبصره - شرکت موظف است برای تهیه وسائل صنعتی یا مواد مصرفی خود با توجه به مرغوبیت و ارزش نسبت به کلاهای متشابه داخلی حق تقدم قائل شود.

۳ - صادرات نفتی از پرداخت حقوق گمرکی و هر نوع مالیات و عوارض به دولت و ادارات محلی و شهرداری‌ها معاف خواهند بود.

۴ - شرکت می‌تواند قسمتی از حقوق کارمندان خارجی را که لازم داند بدون مراعات مقررات ارزی مملکتی با ارزهای حاصله از فروش فراورده‌های خود بپردازد به علاوه در هر موقع که برای پیشرفت امور شرکت لازم باشد یک یا چند نفر از کارکنان شرکت به خارج اعزام شوند. شرکت خواهد توانست بدون رعایت مقررات ارزی مملکتی هزینه‌هایی که باید به ارز خارجی تأدیه شود به ارزهای حاصله از فروش محصولات خود بپردازد.

قسمت (و):

هر گاه زمینی برای انجام عملیات مربوطه به امور نفت مورد احتیاج شرکت واقع شود به ترتیب ذیل عمل خواهد شد

۱ - در صورتی که زمین متعلق به دولت باشد بر حسب پیشنهاد هیئت مدیره و تصویب شورای عالی اعم از دایر و بایر مجاناً به شرکت واگذار خواهد شد ضمناً شرکت باید ضمن تقاضای خود نقشه کاملی از زمین مورد احتیاج را به وزارت دارایی ارسال دارد و وزارت دارایی مکلف است در ظرف دو ماه وسائل انتقال را فراهم نماید و در صورتی که به علتی قسمتی از زمین مزبور از احتیاج شرکت خارج شود شرکت نمی‌تواند به غیر انتقال دهد و به دولت مسترد می‌دارد.

۲ - در صورتی که زمینی متعلق به اشخاص باشد صاحبان اراضی باید اراضی را به شرکت واگذار کنند.

در صورت عدم توافق نسبت به قیمت تعیین قیمت به وسیله رئیس دادگاه شهرستان و دادستان و فرماندار محل با توجه به قیمت اراضی مشابه به عمل می‌آید.

۳ - اماکن مقدسه و ابنیه تاریخی و محل‌هایی که جنبه تاریخی دارند و همچنین توابع آنها تا دویست متر مسافت از مقررات مذکوره مستثنی هستند.

۴ - شرکت می‌تواند در حوزه عملیات خود از هر زمین بایر متعلق به دولت برای مصرف عملیات خود از هر نوع خاک و شن و آهک و سنگ گچ و مصالح ساختمانی دیگر و معادن مورد نیاز مجاناً استفاده نماید اگر عمل شرکت برای استفاده از مواد مذکوره در این بند موجب ضرر شخص ثالثی باشد شرکت باید جبران خسارت را بنماید.

۵ - شرکت می‌تواند با تحصیل موافقت قبلی دولت اقدام به ساختمان هر خط آهن و هر بندر جدیدی بنماید و نیز می‌تواند با تحصیل اجازه دولت ارتباط تلفنی و تلگرافی با سیم و بی‌سیم و هواپیمایی خود را توسعه دهد.

۶ - هر گاه دولت در حوزه عملیات شرکت قراردادی برای به کار انداختن سایر معادن منعقد نماید مقید به این قید خواهد بود که عملیات صاحب قرارداد به مؤسسات شرکت خسارتی وارد نسازد.

۷ - شرکت مکلف است منطقه‌ای را که برای ساختن خانه و دکاکین و بناهای دیگر خطرناک است در هر موقع تعیین کند تا دولت بتواند اهالی را مسبوق و از سکونت در آن محل منع نماید و همچنین مکلف است نسبت به خریداری این قبیل املاک از مالک یا اجاره آن یا پرداخت خسارت مالک به هر ترتیبی که مقتضی باشد اقدام نماید.

نایب رئیس - آقای ملک‌مدنی مخالف هستید؟ (ملک‌مدنی - بنده یک تذکراتی دارم) بفرمایید

ملک‌مدنی - همان طوری که آقای فرهودی فرمودند آرزوی همه نمایندگان بلکه همه ملت ایران این بود که مثل امروز مواجه بشوند که اساسنامه‌ای برای شرکت ملی نفت ایران در مجلس شورای ملی مطرح شود و دست این شرکت غاصب پنجاه ساله از مملکت ما کوتاه شود (صحیح است) واقعاً می‌توان گفت که این در تاریخ ایران یک صفحه مؤثر و برجسته‌ای ایجاد کرده (صحیح است) بنده نمی‌خواهم در این مورد از گذشته و از مطالبی‌که مکرر آقایان اینجا صحبت کرده‌اند دیگر صحبت کرده باشم زیرا شخصاً اعتقادم این است که ما باید سعی کنیم که مجلس شورای ملی بیشتر کار کند تا حرف بزند ولی گاهی ضرورت پیدا می‌کند و به قدری مطب مهم است که هر کس به نوبه خودش برای این که وجدان او راحت بشود بیاناتی کرده باشد بدون تردید می‌توان گفت این اقدامی که راجع به ملی شدن صنعت نفت در ایران شد بزرگ‌ترین قدمی بوده است که در تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر در ایران برداشته شده است (صحیح است) همه ما خوشبختانه در این افتخار شریک هستیم ملت ایران هم همه می‌دانند و امیدوارم با همین روح صفا و صمیمیتی که تاکنون کار را به اینجا رسانیده‌ایم خوشبختانه مرحله خلع ید تمام شد قسمت‌های بهره‌برداری و کارهای دیگر را هم با همین روح صفا و صمیمیت بین نمایندگان مجلس انجام شود و جریان داشته باشد بنده واقعاً فکر می‌کنم که کسی نتواند منکر باشد که این چه قدم بزرگی است در این دوره برداشته شده و هر کس در سهم خودش فداکاری کرده است و کسانی که در این کار شریک بوده‌اند در پیشگاه ملت ایران حال و آینده‌اش و خانوده‌اش مورد احترام است بنده فکر می‌کنم که مثلاً آقای مکی که الآن اینجا مخبر هستند و حقیقتاً هر کدام آقایان به نوبه خودشان زحمات این مرد شریف را تقدیر کرده‌اند.

بنده هم در سهم خودم می‌خواهم این تقدیر را کرده باشم برای این که همه ما شاهد فداکاری ایشان در موضوع خلع ید بوده‌ایم و ایشان واقعاً از خود گذشتگی کردند و فداکاری کردند و ملت ایران زحمات آقای مکی را هرگز فراموش نخواهد کرد این عرضی هم که بنده می‌کنم به خدای لایزال به هیچ وجه برای ستایش از آقای مکی نیست بلکه می‌خواهم این عرض را بکنم که دیگران هم تشویق شوند و مثل ایشان فداکاری کنند یک فداکاری که برای ملت ایران این اندازه ارزش داشته است آقای حاذقی امروز از همه روزها بهتر حرف زد برای این که یادداشتی نکرده بودند و یک قدری هم تحت نأثیر احساسات واقع شدند ما باید همه دست به دست هم بدهیم و این کار نفت را تمام کنیم (صحیح است) به نظر بنده این وظیفه‌ای است که ما نمایندگان داریم اعم از این که در دوره آینده باشیم یا نباشیم بنده اعتقادم این است که این افتخار برای خانواده‌های ما در آینده خواهد بود که مردمی بودیم که فداکاری کردیم و توانستیم یک کشوری را از بدبختی خلاص کنیم مگر آقایان ما فراموش‌مان شده است که چه بدبختی‌هایی به وسیله این شرکت برای ملت ما ایجاد شده بود این مردم گرسنه و فقیر و بیچاره که می‌بینیم تمام در نتیجه‌ای عملیات بوده است و الا ملت زحمتکش صاحب دین و ایمان ایرانی که این قدر قناعت می‌کند نباید روزگارش به اینجا بکشد. اگر الآن ما یک وضعیت ناجوری برای‌مان پیدا شده است و هر روز هر کدام از آقایان اینجا صحبت می‌کنند از این که توده پیدا شده و یک جریانات نا مطلوبی پیدا شده است، بنده عقیده شخصی‌ام این است که صدی هشتاد این جریانات به واسطه بی‌چیزی و فقر مردم است. اگر ما توفیق پیدا کنیم جلوی این جریانات را بگیریم یقیناً هشتاد درصد این افکار مسموم و این افکار افراطی از بین می‌رود و تنها راهش هم همین کار است.

برای این که ما منابع دیگری نداریم که بتوانیم از او تأمین کنیم حوائج مردم را. به قدری که لازم بوده، بلکه بیشتر به مردم مالیات تحمیل شده، مستقیم و غیر مستقیم. ما باید سرچشمه درآمد را تقویت کنیم و تولید را زیاد کنیم و راه آن این است که به وسیله این شرکت ملی نفت به یاری خدا بتوانیم این بحران مالی‌مان را رفع کنیم و قطعاً هم رفع می‌شود. برای خاطر این که وضع شرکت ملی نفت طوری است که اگر به یاری خدا شروع به بهره‌برداری کند می‌توانیم ما قطعاً این نواقصی که داریم همه را رفع کنیم و من این استنباط خودم و احسسات خودم را عرض می‌کنم که ما در این کار موفقیت تام و تمام داریم و دکتر مصدق در این کار موفق می‌شود برای این که یک مردی است که از روی صفای قلب برای خدمت به کشور قیام کرده است و تاکنون هم هر جا در هر قدمی برداشته توفیق پیدا کرده است و بعد هم توفیق پیدا خواهد کرد و این افکاری که این چند روزه پیدا شده است بنده عقیده‌ام این است که این افکار افکاری است که ما باید بشنویم ولی قلباً باید مطمئن باشیم که موفقیت با ما است. ما نباید وحشت کنیم که دو روز دولتی با یک دستگاه‌هایی قیافه نامساعد به ما نشان داده‌اند مگر ما روی قیافه اشخاص و دولت‌ها این قدم‌ها را بر داشتیم؟ ما روی اطمینان به حق و عدالتی که خودمان معتقدیم قدم‌های‌مان را برداشتیم و به یاری خدا توفیق هم پیدا کردیم (صحیح است) مرحله خلع ید را عملی کردیم قطعاً می‌توانیم مرحله فروش و حمل و نقل و اکتشاف و همه را هم توفیق پیدا بکنیم.

این عقیده شخص بنده است که هیچ وقت متزلزل نشده است و نخواهد هم شد و عقیده‌ام این است و امیدوارم که سایر آقایان هم مثل بنده فکر بکنند، زیرا بالاخره طوری نیست که در دنیا متاع ما خریداری نداشته باشد. آنها احتیاج دارند که نفت ما را ببرند. چطور می‌توانند امساک کنند که نفت ما را نبرند، آنها باید با ما تماس داشته باشند و با ما معامله کنند با ما ارتباط داشته باشند یک ماده‌ای در دست ما است که طرف احتیاج تمام کشورهای دنیا است که امروز روی آن جنگ‌ها شده و نزاع‌ها شده.

الآن هم هر بحران و کشمکشی که پیدا می‌شود تابع این است.

بنابراین ما نباید نگرانی داشته باشیم که جنس ما به فروش نمی‌رسد بنده این که به نام مخالف اجازه خواستم به جهت یک تذکری بود که یادداشت کرده بودم در ماده اول که مطالعه کرده بودم اینجا اسمی از استخدام مستخدمین خارجی برده بودند در چند جا که بنده اینجا یادداشت کردم و علامت گذاشتم یکی در قسمت ۶ قرارداد استخدامی یا مقاطعه کاری با اشخاص و مؤسسات داخلی و خارجی.

یکی در قسمت استخدام کارمندان و شرکت که می‌نویسد اعم از دائمی و موقت و اعم از این که تبعه ایران یا تبعه خارجه باشد و چند جای دیگر.

آنچه بنده استنباط می‌کنم تصویب استخدام اتباع خارجی باید به وسیله مجلس

شورای ملی باشد و این موضوع در قانون اساسی قید شده است و تاکنون هم رویه ما این بوده.

بنده آنچه که می‌فهمم این است این نکته را بنده خواهش می‌کنم در موقع شور دوم که لایحه در کمیسیون بحث می‌شود جناب آقای مکی هم یادداشت کنند مورد دقت‌شان باشد که ما یک قوانینی که در مجلس می‌گذرانیم. قوانین عادی نمی‌تواند ناقض قانون اساسی باشد آنچه که بنده در این ادواری که در مجلس بودم دیده‌ام این است که همیشه برای مستخدمین خارجی باید دولت لایحه تهیه بکند و با اطلاع مجلس باشد طبق قانون اساسی و در آن لایحه ملیت و حقوق و مدت استخدامش را باید مجلس تصویب کند. این نکته را در نظر بگیرید که ما اگر چانچه یک اساسنامه و یک قانونی می‌گذارنیم ناقض آن قسمت قانون اساسی نباشد (صحیح است) بنده این تذکر را می‌خواستم عرض کرده باشم که مورد توجه آقایان باشد و از خدا می‌خواهم به ما توفیق بدهد که بتوانیم این اساسنامه و این قانون را بگذرانیم و برای کشور هم انشاءالله مفید واقع شود (نمایندگان - انشاءالله - صحیح است)

نایب رئیس - آقای نبوی‏

نبوی - همان طوری که قبلاً عرض کردم تمام سعی و کوشش ما باید این باشد که این شرکت را به بهترین صورتی تشکیل بدهیم که مملکت و افراد ما از آن استفاده بکنند خوشبختانه جناب آقای ملک هم این نظر را تأیید فرمودند و با ماده اول به طریقی که تدوین شده ایشان تقریباً مخالفتی نفرمودند ولی از آنجایی که هر چه بیشتر راجع به این قانون صحبت شود مفیدتر خواهد بود و در آتیه نقایص آن بهتر رفع خواهد شد بد نیست که همه آقایان نمایندگان در این موضوع صحبت بکنند که شاید به صورتی در بیاید که مطلوب همه باشد قبلاً هم یک مطلبی که آقای ملک فرمودند جواب عرض می‌کنم و البته یک مواردی است که راجع به کلیات قانون است یادداشت کرده‌ام و به عرض مجلس خواهم رساند و چنانچه معمول مجلس است از قدیم هم معمول بوده در ماده اول هم می‌شود در کلیات قانون صحبت کرد (صحیح است) جناب آقای ملک اشکالی راجع به استخدام مستخدمین خارجی فرمودند و فرمودند که بهتر است که استخدام آنها را با اجازه مجلس قرار بدهیم. ‏

نایب رئیس - آقای پناهی تشریف نبرید مجلس از اکثریت می‌افتد

نبوی - بنده خواستم عرض کنم که اگر این کار را بکنیم در آتیه در ضمن عملیات شرکت دچار اشکالات می‌شود مستخدمین خارجی که ممکن است شرکت به آنها احتیاج پیدا کند و استخدام کند قطعاً ارباب فن و متخصصین خواهند بود و اگر بنا شد که هیئت مدیره که قطعاً از رجال نامی و مطلع خواهند بود. حس کردند که احتیاج دارند به استخدام مستخدمین خارجی باید در همان موقع که این قسمت را مطلع شدند برای استخدام دست‌شان باز باشد چنان که ما بارها دیده‌ایم که مثال هر وقت قانونی به مجلس بیاورند برای استخدام یا نظایر آن، ماه‌ها به تأخیر می‌افتد و اگر در موضوع این شرکت این طور بشود وضع شرکت دچار آشفتگی خواهد شد و چون شرکت شخصیت حقوقی دارد و به صورت یک بنگاه ملی اداره می‌شود عمل شرکت مخالف قانون به طوری که جناب آقای ملک فرمودند نخواهد بود از این جهت بنده معتقدم به همین ترتیب که نوشته شده به مراتب بهتر است و ارجاع امر استخدام متخصصین خارجی به مجلس در آینده اشکالاتی ایجاد می‌کند اما بنده نکاتی یادداشت کرده بودم که در ماده اول آنها را می‌خواهم عرض کنم البته با کمال اختصار عرض خواهم کرد و امیدوارم که هر چه زودتر این قانون از مجلس بگذرد سایر کارهای مربوط به ملی شدن نفت هم تکمیل شود.

یک نکته‌ای در یکی از مواد این قانون تصریح شده که در جلسه گذشته هم یکی از آقایان ایراد کردند و جناب آقای مکی مخبر کمیسیون هم توضیحی دادند ولی آن توضیح بنده را قانع نکرد. نوشته‌اند حوزه عملیات این شرکت منحصر به خوزستان است. بنده با این نظر مخالفم شرکت ملی نفت ایران است و حوزه عملیات این شرکت باید تمام ایران باشد به طوری که در گذشته تشخیص شده در قسمت عمده مملکت ما نفت هست و آرزو و امید ما هم این است که ما در آینده بتوانیم تمام آنها را استخراج کنیم چنان که الآن جناب آقای ملک فرمودند برای ما منبع عایدی دیگری تقریباً نیست. (مکی - در جلسه علنی نمی‌توانم توضیح بدهم در جلسه سری اگر بود عرض می‌کنم) و ما مملکت را می‌توانیم از طریق عواید نفت آباد کنیم و به این بدبختی که الآن هست خاتمه دهیم. در گذشته زمام‌داران این مملکت یک قصوری کرده‌اند آن قصور و کوتاهی‌شان این بوده است که از فقر جلوگیری نکردند با فقر مبارزه نکردند. منابع عاید برای مملکت ایجاد نکردند، تمام تشنجات تمام بی‌نظمی‌هایی که ما الآن می‌بینیم از فقر و بیچارگی است و ما باید کوشش کنیم که این نقیصه را از مملکت دور کنیم فعلاً هم رفع این نقیصه با این نفت خواهد بو ما بایستی تمام نفت این مملکت را به خواست خداوند استخراج کنیم و به فروش برسانیم پس شرکتی که در این مملکت تشکیل می‌شود باید حوزه عملیات‌اش تمام مملکت باشد الآن نفت‌های استخراج شده یا نیمه استخراج در سایر نقاط مملکت هم هست قانون شرکت ملی نفت برای سراسر کشور است و شامل آنها هم هست بنابراین حوزه عملیات این شرکت بایستی تمام مملکت باشد نه خوزستان. در اینجا گفته شد که شرکت دیگری هم هست و تابع سازمان برنامه است البته بنده این را هم می‌دانم که شرکت نفت دیگری هم داریم و امیدوارم که عملیات این شرکت هم به نتیجه مثبت و مفید برسد.

ولی وقتی به نتیجه رسید و عملیات استخراج خاتمه یافت چون این شرکت ما در خوزستان از هر جهت مجهز است و دارای لوزام و دستگاه‌های موثر در این کار هست بهتر است که آن شرکت را هم جزو این شرکت کنیم‏

زیرا به تجربه ثابت شده که تشکیل مؤسسات مختلف و شرکت‌های متعدد به زیان مملکت است و مخالف صرفه‌جویی است بنابراین، این قسمت را پیشنهاد خواهم کرد و استدعا می‌کنم آقای مخبر کمیسیون هم قبول بفرمایند که این نظر عملی شود. موضوع دیگر این است که انتخاب چند نفر از اعضای هیئت مدیره یا هیئت نظارت را به عهده مجلسین گذاشته‌اند بنده در سایر موارد هم که این کار شده هر وقت مجالی کردم مخالفت کردم و عرض کردم که این کار صحیحی نیست این عمل مخالف اصل تفکیک قوا است که در قانون اساسی به آن اشاره شده است بنده می‌دانم که چرا این کار را کرده‌اند، این کار را برای محکم کاری کردند برای این کردند که به صورت بهتری در بیاید فکرشان بسیار خوب بوده ولی عملاً این رویه را بایستی متروک کرد. الآن هم اگر وکلا در یک کارهایی دخالت می‌کنند بنده خیال نمی‌کنم موافق قانون باشد. این کارها از خصایص دولت است. جزو اختیارات دولت است و در حقوق اداری بایستی در اختیار دولت واگذار کرد به طریقی که سایر شرکت‌ها می‌کنند حالا اگر ما نگرانیم که به صورت بدی خدای نکرده در بیاید. این نگرانی البته صحیح است کاری اگر از ما ساخته باشد برای رفع این نگرانی باید بکنیم. ولی برای رفع این نگرانی ما نباید بگذاریم در همه کارها مجلس مداخله بکند مجلس برای این کار وضع نشده که در تمام امور عمل بکند و آن وقت مثل این است که ما بگوییم که به دولت اعتماد نداریم و دولت‌هایی که در آتیه خواهند آمد ممکن است این کار را به خوبی اداره نکنند اگر دولتی این کار را نتواند اداره کند سایر کارها را هم نمی‌تواند اداره کند و مجلس نباید آن دولت را نگاه دارد بنابراین ما باید حسن نظر داشته باشیم کلیه قوانینی که تصویب شده است اختیار اجرای آن با دولت‌ها است بنابراین عضویت نمایندگان مجلسین را بنده در این شرکت به هیچ وجه صلاح نمی‌دانم.

دیگر این که تعداد مدیران عامل به نظر من خیلی زیاد آمد عده کثیری مدیر عامل معین کرده‌اند در عمل ما دیده‌ایم هر مؤسسه‌ای که دارای یک مدیر مختار بود وضع کار آن بهتر اداره می‌شود وقتی رؤسای آن مؤسسه متعدد بودند کار به اشکال برمی‌خورد و به تشتت دچار می‌شود، یک موضوع کلی را بایستی هدف‌مان قرار بدهیم و آن این است که ببینیم در گذشته همان شرکتی که عواید اینجا را می‌برد و به ما نمی‌داد چه جور عمل می‌کرد؟ چون به طوری که باز هم عرض کردم در گذشته طرز عمل آن شرکت از نظر استفاده بردن خودش و عمل کردن بد نبود این را هیچ کس منکر نبود آنها برای خودشان خوب فایده بردند و اینجا چند مرتبه آقای دکتر مصدق یادآوری فرمودند و در قانون هم اشاره شده است که مؤسسات و تشکیلات را تا جایی که با قانون ملی شدن نفت مغایر نباشد ما ابقا خواهیم کرد. پس ما باید ببینیم که آنها با چقدر عده کار می‌کردند و چه اختیاراتی داشتند؟ همان عمل را ادامه بدهیم که خدای نکرده مبادا زیانی وارد بیاید. ما تشکیلات خودمان را در گذشته دیدیم. در این مملکت همان طور که قبلاً عرض کردم متأسفانه فقر و بیکاری مسلط بر مردم است و این باعث آن است که مردم زیاد به مؤسسات دولتی حمله می‌کنند. در آینده نزدیکی که این شرکت ما انشاءالله تشکیل می‌شود باز خواهیم دید که همه اشخاص سعی می‌کنند بروند در آن شرکت مستخدم بشوند به امید این که حقوق بیشتری بگیرند. همان طور که در سایر شرکت‌ها کردند بنده شنیدم که شرکت فرش نه نفر مدیر عامل دارد (صدرزاده - یک نفر بس است) این قطعاً برای ضرورت و احتیاج نبوده.

برای کار دادن به اشخاص بوده و حالا شرکت فرش که یک مؤسسه بسیار کوچکی است اگر ما برای شرکتی که در اساسنامه‌اش داشته است یک نفر مدیر عامل، ۹ نفر معین کردیم وقتی ما اینجا در اساسنامه هفت، هشت نفر بنویسیم در آینده با این شعبات و تشکیلات که ما داریم شاید برسد به ۴۰ نفر و آن وقت محقق است که به یک صورت خوبی اداره نخواهد شد. ما برای آن که اشخاص تشبث نکنند که بی‌جهت وارد شرکت بشوند برای آن که مدیر عامل‌های مصنوعی و غیر لازم ایجاد نکنند باید عده مدیران عامل محدود بشود به یک عده بسیار کمی که از آن کمتر نخواهد شد و در اساسنامه آن موادی بگنجانیم که اشخاص بی‌جهت در آن وارد نشوند و

یک شرکت استخدامی نشود. مؤسسات ما را همه آقایان به خوبی می‌دانید صرفاً برای این ایجاد شده که به اشخاصی حقوق بدهند این وزارتخانه‌ها، بنگاه‌ها، شرکت‌ها، متأسفانه به این صورت در آمده، روزی که ما در اینجا قانون سازمان برنامه را می‌گذرانیم برای چه بود؟ همه آقایان که در تصویب آن قانون شرکت داشتند الآن هم بحمدالله تشریف دارند برای این بود که یک مؤسسه کوچکی درست کنیم که از تشریفات بر کنار باشد و قانون محاسبات عمومی هم شاملش نباشد و بتواند یک کارهایی برای مملکت بکند. چند ماه نگذشت که ملاحظه فرمودید به چه صورت در آمد. چندین هزار نفر از وزارتخانه‌ها و ادارات مختلف رفتند آنجا دست انداختند و حقوق‌های گزافی برای خودشان درست کردند. به صورتی در آمد که همه آقایان ملاحظه فرمودند پس چیزی که ما باید از همه، بیشتر از آن بپرهیزیم. این است که این شرکت ملی نفت که به فضل الهی و در سایه همت و فداکاری و کمک و مساعدت نمایندگان محترم ایجاد شده است خدای نکرده به این صورت در نیاید. این موضوعی است به عقیده من بسیار مهم. موضوع دیگر این که به قدر می‌سور باید این اساسنامه با قانون شرکت‌ها تطبیق بکند گر چه جناب آقای مکی فرمودند که این قانون خاصی است و وارد خواهد بود بر آن قوانین دیگر و این حرف هم مطابق اصول البته صحیح است و قانون بعدی ناقض قانون اولی خواهد بود ولیکن در عمل قانوگذاری این درست نیست که یک قوانین که در مملکت برای کلیات گذشته و بعد یک قوانین وضع کنیم و آن کلیات را از بین ببریم. ما به قدر می‌سور باید کاری کنیم این قانون اساسنامه شرکت ملی نفت تطبیق کند با قانون تجارت و قوانینی مربوط به شرکت‌ها. اگر تطبیق نکند در آینده در هر مورد دچار اشکال خواهم شد یک نکته دیگر را هم بنده خواستم حضور آقایان عرض کنم که تمام مقررات شرکت ملی نفت منحصر به این اساسنامه نخواهد بود. یک مواد مقرراتی خواهد بود که در آینده هیئت مدیره باید دست‌شان باز باشد و به مقتضیات روز آن مقررات را وضع کنند پس اگر یک قسمت نقایص کوچکی در اساسنامه الآن دیده می‌شود آقایان نباید هراسی داشته باشند که در آینده نقایص اسباب زحمت خواهد شد نه اینها را خود هیئت مدیره رفع خواهد کرد و هیچ وقت هم نمی‌شود یک اساسنامه نوشت که تمام آن جریانی که در آینده پیش خواهد آمد در آن اساسنامه قید شود. اینها را باید به اختیار هیئت مدیره گذاشت و آنها آن نقایص را رفع می‌کنند راجع به سرمایه هم خواستم به جناب آقای مکی عرض کنم که سرمایه شرکت حتماً باید معین شود سرمایه غیر معلوم مطابق قانون نمی‌شود اصلاً تعیین کرد این کار بسیار مشکل هم هست کار صعبی است که ما بتوانیم یک قیمتی معین کنیم که از هیچ جهت هم با تعیین آن قیمت زیانی حاصل نشود.

الآن همان طوری که فرموده‌اند سرمایه این شرکت عبارت است از مجموع حقوق و مطالباتی که ما داریم در شرکت سابق و در خارج است، اینها را ممکنست یک تقویم نزدیک بحقیقتی کرد و آن تقویم را در این اساسنامه گذاشت به جای سرمایه شرکت چون مطابق قانون در تمام نامه‌های شرکت‌ها بایستی میزان سرمایه شرکت ذکر شده باشد البته در نامه‌ها در آینده نمی‌شود نوشت این جمله را که سرمایه شرکت عبارت است از کارخانه‌ها و چاه‌ها و مؤسسات موجود در ایران و خارج. نمی‌شود جای سرمایه این جمله را نوشت باید حتماً به جای سرمایه یک چیزی مثلاً پانصد میلیون تومان، سیصد میلیون تومان رقمی‌که نزدیک به حقیقت است نوشت. این قسمت را هم تمنا می‌کنم که در کمیسون موافقت بشود که حل شود. عرض دیگری ندارم‏.

نایب رئیس - پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده و بایستی رأی بگیریم ولی عده کافی نیست بماند برای جلسه بعد.

۴ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه.

نایب رئیس - با موافقت آقایان جلسه را ختم می‌کنیم.

جلسه آینده روز پنجشنبه ساعت ۹ دستور بقیه این لایحه‏

(مجلس پنجاه و پنج دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی - گنجه