مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ فروردین ۱۳۲۳ نشست ۱۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ فروردین ۱۳۲۳ نشست ۱۶

دوره چهاردهم قانونگذاری

جلسه ۱۶

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه ۲۰ فروردین ماه ۱۳۲۳

(مجلس یک ساعت و ربع قبل از ظهر بریاست آقای سید محمد صادق طباطبائی تشکیل گردید)

صورت مجلس روز پنجشنبه ۱۷ فروردین ماه را آٌای طوسی (منشی) قرائت نمودند **

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس – در صورت مجلس نظری نیست؟

سیف پور فاطمی – بنده عرض دارم در صورت مجلس بنده را غایب بی اجازه نوشته بودند در صورتیکه بنده نوشته بودم و بوسیله خود آقای طوسی تقدیم کرده بودم.

طوسی – بطوری که قبلاً هم عرض کرده‌ام مادامی که از کمیسیون عرایض و مرخصی اجازه اصلی نرسیده باشد ناچار غایب بی اجازه خوانده می‌شود ولی بعداً اصلاح می‌شود.

رئیس – اعتراض دیگری نیست (خیر) صورت مجلس تصویب شد.

- اعلام اسامی اعضاء منتخبه جهت کمیسیونها

۲- اعلام اسامی اعضاء منتخبه جهت کمیسیونها

رئیس – بدواً اعضاء کمیسیونهای منتخبه به عرض می‌رسد و بعد وارد دستور می‌شویم. (صحیح است)

مقام عالی ریاست مجلس شورای ملی

نتیجه استخراج آراء متخذه در جلسه ۱۷ فروردین ۱۳۲۳ راجع بانتخاب کمیسیونهای یازده گانه منتخبه از مجلس بشرحی است که ذیلاً به عرض می‌رسد.

کمیسیون قوانین دارائی – عده آراء مأخوذه ۸۴ عده اعضاء‌کمیسیون ۱۸

جمعی از نمایندگان – عده آراء لازم نیست.

حائزین اکثریت آقایان: رفیع – امیرتیمور – فرمند

فرمانفرمائیان – فرود – مجد ضیائی – طوسی – آصف – فتوحی – دهستانی – کاظمی – دکتر عبده – مخبر فرهمند – یمین اسفندیاری – امیر ابراهیمی – اقبال – دکتر آقایان – جمال امامی آقایان حسن اکبر ۲۱ محمد علیمجد و خلعت بری هر یک ۱۹ و ایرج اسکندری ۶ رأی داشته‌اند.

کمیسیون قوانین دادگستری – عده آراء مأخوذه ۸۳ عده اعضاء‌کمیسیون ۱۸

حائزین اکثریت آقیان: عامری – نبوی – بهبهانی – دکتر عبده – ساسان – سلطانی – عماد تربتی – ملک مدنی – شریعت زاده – خاکباز – شهاب – منصف – فرهودی – تهرانی – مظفرزاده – نقابت – فداکار – ایرج اسکندری

آقای رضا تجدد ۲۸ و آقای آشتیانی هم یک رأی داشته‌اند.

کمیسیون کشور – عده آراء مأخوذه ۸۰ عده اعضاء کمیسیون ۱۸

حائزین اکثریت آقایان: قبادیان – سنندجی – ذوالقدر – عماد تربتی – شحاج – ظفری – صدر قاضی – آصف – مؤید قوامی – خلعت بری – طوسی – اسعد – فامطی – بیات – رضا حکمت – فرخ – گنابادی – آقا سید ضیاء الدین

آقایان مجد و دولت آبادی و مظفر زاده ه ر یک یک رأی داشته‌اند.

کمیسیون فرهنگ – عده آراء ۸۱ عده اعضاء ۱۸ حائزین اکثریت آقایان: دکتر شفق – هاشمی – منصف – عباس مسعودی – نبوی – نراقی – روحی – دکتر کشاورز – صفوی – تولیت – خاکباز – ساسان – کام بخش – سلطانی – دکتر رادمنش – دکتر طاهری – فرهودی – گنابادی

رأی رضا تجدد نیز ۲ رأی داشته‌اند.

کمیسیون بازرگانی و پیشه و هنر – عده آراء ۸۱ و عده اعضاء‌۱۸

حائزین اکثریت آقایان: مخبر فرهمند – فرود – افشار – صادقی – رستم گیو – خلیل دشتی – احمد اخوان – حیدرعلی امامی – رحیمیان – نمازی – دکتر اعتبار – جواد مسعودی – تهرانچی – مهندس فریور – تهرانی – دکتر آقایان – تیمورتاش- حمال امامی - فداکار – آقایان صدریه ۳ فرمند ۲ امینی ۲ بوشهری و مظفرزاده هر یک یک رأی داشته‌اند.

کمیسیون کشاورزی – عده آراء ۸۳ عده اعضاء ۱۸ اکبر – امینی – فتوحی – ظفری – دهستانی – امیر ابراهیمی – گرگانی – دکتر شفق – مرآت اسفندیاری – رحیمیان – فرمانفرمائیان – شهاب – روحی – آقا سید ضیاء‌الدین – سیف پور فاطمی – کام بخش – آقایان دکتر کشاورز ۳- تولیت مظفرزاده – کاظمی هر یک یک رأی داشته‌اند.

کمیسیون راه – عده آراء مأخوذه ۷۹ عده اعضاء ۱۸ حائزین اکثریت آقایان: بهادری – افشار صادقی – نجومی – خلیل دشتی – نمازی – معدل – رضا تجدد – مجد فطن – سلطانی – ایراج اسکندری – دکتر اعتبار – تجدد طباطبائی

آقایان گنابادی ۲ مظفرزاده ۱ دکتر رادمنش یک رأی داشته‌اند.

کمیسیون امور خارجه – عده آراء‌۸۳ عده اعضاء ۱۲ حائزین اکثریت آقایان :اسعد – رفیع – عامری – دکتر معاون – دکتر مصدق – دکتر زنگنه – دکتر معظمی – فرمند – فرخ – عباس مسعودی – اقبال – دکتر رادمنش آقیان تیمورتاش ۲۹ – کشاورز ۲۶ – یمین اسفندیاری ۲۱ – محمدعلی – مجد ۱۷- اردلان ۱۲- سسندجی یک رأی داشته‌اند.

کمیسیون بهداری – عده آراء ۸۳ عده اعضاء ۱۲

حائزین اکثریت آقایان :دکتر معاون – جواد مسعودی – رضا حکمت – احمد اخوان – امامی – صمصام – د کتر کشاورز – تیمورتاش – مظفرزاده – آشتیانی – اردلان نسبت بیکنفر دیگر اکثریت حاصل نشده. آقایان شهاب – اقبال هر یک یک رأی داشته‌اند.

کمیسیون نظام – عده آراء‌۸۴ عده اعضاء‌۱۲

حائزین اکثریت آقایان: آصف – ذوالفقاری – بهادری – مقدم – هاشمی – نفراقی –سنندجی – ذوالقدر – مهندس

فریور – دکتر عبده – فرمند – حسن اکبر – آقای حمال امامی نیز دو رأی داشته‌اند.

کمیسیون پست و تلگراف – آراء مأخوذه ۸۶ عده اعضاء ۶

حائزین اکثریت آقایان: نجومی – مؤید ثابتی – معدل رحیمیان – یمین اسفندیاری – دهقان.

رئیس – برای یک نفری که اکثریت نداشته است و کمیسیون راه هم که هیجده نفر باید باشند و ۱۲ نفرشان انتخاب شده‌اند در جلسات بعد تکمیل خواهند شد (صحیح است).

نقابت – راجع بانتخاب کمیسیونها مطابق نظامنامه هیچکس بیش از دو کمیسیون نمی‌تواند عضویت داشته باشد ولی اسامی که قرائت شد بعضی‌ها در سه کمیسیون عضویت دارند از خودشان تقاضا می‌شود که استعفاء دهند.

رئیس – این در جلسات آتیه اصلاح و تکمیل می‌شود.

جمعی از نمایندگان – دستور – دستور

رئیس – آقای گرگانی اجازه نطق قبل از دستور خواسته‌اند و همچنین آقای امامی هم اجازه قبل از دستور خواسته‌اند … (جمعی از نمایندگان – باشد برای جلسه بعد)

گرگانی – اجازه میفرمائید؟

رئیس – می‌فرمایند برای جلسه دیگر باشد.

یمین اسفندیاری –اجازه بفرمائید یک تلگرافی رسیده است که راجع بزلزله گرگان است که چون هیئت دولت و آقای وزیر کشور هم تشریف دارند یک توجهی راجع به این موضوع بشود.

- مذاکره در برنامه دولت

۳- مذاکره در برنامه دولت

رئیس – گمان می‌کنم آقایان مایلند که دستور شروع شود. دستور امروز ما برنامه دولت است که مطرح می‌شود آقایان مخالفین و موافقین که در ستون اسم نوشته‌اند اول آقای طوسی یادداشت کرده‌اند و بعد آقای دکتر مصدق. اول نوبه آقای طوسی است بفرمائید.

طوسی – یکی از مواردی که برای نماینده بیشتر مجال تذکر است همین موقع برنامه دولت است بنده مطالب زیادتری دارم ولی چون احساس می‌کنم که آقایان دیگر هم یمل دارند فرمایشاتی بکنند و شاید فرمایشاتشان وافی تر از عرایض بنده باشد سعی می‌کنم مطالبم راخلاصه کرده باشم مقدمه این برنامه خیلی خیلی خوب است ولی آنچه که بنده دیدم دولت در این برنامه خیلی خونسردی فرموده‌اند زیرا در اینجا قسمتی از اصلاحات را به تهیه و تصویب برنامه‌های جند ساله وعده داده‌اند. البته بنده هم معتقد هستم و خیلی هم صحیح است که کارها روی یک پایه محکم و اساس متین برقرار باشد درعین حال بعضی از مسائل است که بما مجال نمی‌دهد از چنان برنامة استفاده کنیم. دردرجه اول بعقیده بنده و شاید بعقیده همه موضوع ارزاق عمومی است. البته بر خاطر آقایان پوشیده نیست محصول سال گذشته با تصدیق هر کسی یک محصول بی نظیر یا کم نظیری بود معهذا نتوانستیم آنطوری که باید مردم را اداره کنیم بنده خیال می‌کنم اگر خدای نخواسته آسمان موافقت نکرد یا جهات دیگری ایجاد شود که محصول بخوبی پارسال نشود باید سئوال کرد که اگر خدای نخواسته چنین شد چه خواهند کرد بعقیده بنده هر فکری را که دولت باید بکند از امروز بکند برای اینکه اگر بخواهیم صبر ک نیم چه خواهد شد بالاخره یک روزی خواهد شد که مردم گرسنه و روزگارمان از امروز بدتر و دستمان بجائی نخواهد رسید این است که بنده معتقدم اقدام در این قبیل مسائل در مراحل اولیه گذاشته شود اما موارد برنامه.

الف – در سیاست خراجی خوشبختانه سیاست خارجی آقای ساعد که شانسشان هم کمک کرده الحمدالله وضعیت خوبی را برای ما ایجاد کرده است وجای کمال تشکر هم هست. بلی نکته قابل توجه همین حقوق و منافع متقابل است می‌خواهم استدعا بکنم بشرط آنکه حقوق و منافع متقابل به تمام معنی رعایت شود و در این موضوع بیش از این عرض نمی‌کنم (صحیح است) و مطلب را در این قسمت تمام می‌کنم. قسمت ب – سیاست داخلی استقرار امنیت عمومی و قضائی را بوسیله اجرای کامل قانون اشاره کرده‌اند.

فریور – دکتر عبده – فرمند – حسن اکبر – آقای حمال امامی نیز دو رأی داشته‌اند.

کمیسیون پست و تلگراف – آراء مأخوذه ۸۶ عده اعضاء ۶

حائزین اکثریت آقایان: نجومی – مؤید ثابتی – معدل رحیمیان – یمین اسفندیاری – دهقان.

رئیس – برای یک نفری که اکثریت نداشته است و کمیسیون راه هم که هیجده نفر باید باشند و ۱۲ نفرشان انتخاب شده‌اند در جلسات بعد تکمیل خواهند شد (صحیح است).

نقابت – راجع بانتخاب کمیسیونها مطابق نظامنامه هیچکس بیش از دو کمیسیون نمی‌تواند عضویت داشته باشد ولی اسامی که قرائت شد بعضی‌ها در سه کمیسیون عضویت دارند از خودشان تقاضا می‌شود که استعفاء دهند.

رئیس – این در جلسات آتیه اصلاح و تکمیل می‌شود.

جمعی از نمایندگان – دستور – دستور

رئیس – آقای گرگانی اجازه نطق قبل از دستور خواسته‌اند و همچنین آقای امامی هم اجازه قبل از دستور خواسته‌اند … (جمعی از نمایندگان – باشد برای جلسه بعد)

گرگانی – اجازه میفرمائید؟

رئیس – می‌فرمایند برای جلسه دیگر باشد.

یمین اسفندیاری –اجازه بفرمائید یک تلگرافی رسیده است که راجع بزلزله گرگان است که چون هیئت دولت و آقای وزیر کشور هم تشریف دارند یک توجهی راجع به این موضوع بشود.

رئیس – گمان می‌کنم آقایان مایلند که دستور شروع شود. دستور امروز ما برنامه دولت است که مطرح می‌شود آقایان مخالفین و موافقین که در ستون اسم نوشته‌اند اول آقای طوسی یادداشت کرده‌اند و بعد آقای دکتر مصدق. اول نوبه آقای طوسی است بفرمائید.

طوسی – یکی از مواردی که برای نماینده بیشتر مجال تذکر است همین موقع برنامه دولت است بنده مطالب زیادتری دارم ولی چون احساس می‌کنم که آقایان دیگر هم یمل دارند فرمایشاتی بکنند و شاید فرمایشاتشان وافی تر از عرایض بنده باشد سعی می‌کنم مطالبم راخلاصه کرده باشم مقدمه این برنامه خیلی خیلی خوب است ولی آنچه که بنده دیدم دولت در این برنامه خیلی خونسردی فرموده‌اند زیرا در اینجا قسمتی از اصلاحات را به تهیه و تصویب برنامه‌های جند ساله وعده داده‌اند. البته بنده هم معتقد هستم و خیلی هم صحیح است که کارها روی یک پایه محکم و اساس متین برقرار باشد درعین حال بعضی از مسائل است که بما مجال نمی‌دهد از چنان برنامة استفاده کنیم. دردرجه اول بعقیده بنده و شاید بعقیده همه موضوع ارزاق عمومی است. البته بر خاطر آقایان پوشیده نیست محصول سال گذشته با تصدیق هر کسی یک محصول بی نظیر یا کم نظیری بود معهذا نتوانستیم آنطوری که باید مردم را اداره کنیم بنده خیال می‌کنم اگر خدای نخواسته آسمان موافقت نکرد یا جهات دیگری ایجاد شود که محصول بخوبی پارسال نشود باید سئوال کرد که اگر خدای نخواسته چنین شد چه خواهند کرد بعقیده بنده هر فکری را که دولت باید بکند از امروز بکند برای اینکه اگر بخواهیم صبر ک نیم چه خواهد شد بالاخره یک روزی خواهد شد که مردم گرسنه و روزگارمان از امروز بدتر و دستمان بجائی نخواهد رسید این است که بنده معتقدم اقدام در این قبیل مسائل در مراحل اولیه گذاشته شود اما موارد برنامه.

الف – در سیاست خراجی خوشبختانه سیاست خارجی آقای ساعد که شانسشان هم کمک کرده الحمدالله وضعیت خوبی را برای ما ایجاد کرده است وجای کمال تشکر هم هست. بلی نکته قابل توجه همین حقوق و منافع متقابل است می‌خواهم استدعا بکنم بشرط آنکه حقوق و منافع متقابل به تمام معنی رعایت شود و در این موضوع بیش از این عرض نمی‌کنم (صحیح است) و مطلب را در این قسمت تمام می‌کنم. قسمت ب – سیاست داخلی استقرار امنیت عمومی و قضائی را بوسیله اجرای کامل قانون اشاره کرده‌اند.

تصور می‌کنم در قسمت قانون مجلس کار خودش را کاملاً‌انجام داده است و قوانینی را که باید در دست دولت بگذارد از این جهت گذارده و نواقصی ندارد. اما آن که امنیت عمومی است بطوریکه اتفاقاً‌چند روز قبل برحسب تصادف با یک نفر از آقیان وزرای محترم که الان هم حضور دارند بنده ملاقات کردم صحبت این بود که نه در شهر و نه در مشیران مردم خیال راحت ندارند ملاحظه بفرمائید همه روزه اوضاع شهر تهران که مرکز است و پایتخت است چه جور است چاقو کشی و قداره کشی و شاید مسائل دیگری که بنده نمی‌خواهم اینجا عرض کنم بالاخره بهیچوجه کسی نمی‌تواند در خانه اش راحت باشد. اما راجع به ولایات و معابر عمومی کدام روز است که در روزنامه‌ها باطلاع آقایان نمی‌رسد که در معابر عمومی و بیابانها چه بسر مردم میاید و چقدر کامیون‌ها را غارت می‌کنند زن و بچه مردم چه بسرشان می‌آید و هیچکس توحهی نمی‌کند و خود بنده چندین کاغذ به تمام مقامات لازم نوشته‌ام و استراحام کرده‌ام که معابر ناراحت و است و مردم نمی‌توانند عبور کنند وتوجه نشده است بنابر این بنده صرفاً توجه دولت را جلب می‌کنم. اما امور قضائی با کمال تأسف ناچارم عرض کنم که بنده باید با شخص آقای وزیر یا درجلسه خصوصی عرض بکنم زیرا بازرگانی تمام مردم و معاملات همه کس و همه جا البته روی دستگاه قضائی مستقر است اگر نباشد هیچ نیست و متأسفانه هیچ نیست که نیست این است وضعیت قضائی ۲ در برنامه تهیه وسائل تأمین خواربار و حوائج ضوری مردم و سعی در تعدیل قیمتها حقیقتاً بسیار فراز شیرینی است اما مع الاسف کو نتیجه ملاحظه بفرمائید همین فراز شیرین همین جملات خوب در تمام برنامه‌ها بوده است تا بحال خیلی افسوس می‌خورم که باید یک حقیقتی راعرض کنم بنده باغلب این آقیان ارادت دارم بعضی کم و بعضی زیاد ولی وقتی بنده اینجا آمدم غیر از قسمی که بقرآن خورده‌ام هیچ چیز در نظرم نیست و چیزی جز کلام الله مجید و سعادت کشور نمی‌بینم و بایدعرایض خودم رابگویم این است که می‌گویم آقایان مسئولیت مشترک داشته‌اید اغلبتان در کابینه‌های سابق هم بوده‌اید چطور می‌توانید انکار کنید بگوئید که ۲ سال ۳ سال پیش از این کاری نتوانستید بکنید و همین است که می‌بینیم خلاصه این است که تنها با گفتن و نوشتن کاری انجام داده نمی‌شود و این فرازهای شیرین هم کاری نمی‌کند مگر اینکه دولت عمل و اقدام بکند و به نتیجه برسد و خیال مردم را راحت بکند عقیده بنده این است اگر بخواهند (یکی از نمایندگان –والله می‌خواهند) و دلسوزی بحال مردم داشته باشند باید توجهی به بعضی مسائل کرده باشند اعتقادم این است موجد اصلی تمام بدبختی‌ها بحق حق دولتهای سابق بوده‌اند. صاف بنده می‌گویم که کوچکترین توحهی به مسائلی که لازم بوده است با کمال تإسف نکرده‌اند آقای دکتر میلیسپو با آن سلام و صلوات که آوردیم چه کردند؟ ایشان یک مستشاری بیش نیستند اگر اشکالاتی در کارشان دیدند باید بدولت اطلاع بدهند و بردولت است که بیاید در مجلس بگوید این امور بد است و بمجلس پیشنهاد کنند وم جلس هم رفع بکند. بعقیده بنده دولت نباید تجارت بکند دولت نباید کسب بکند (صحیح است) دولت باید از انحصارها صرف نظر بکند و بگذارد برای اشخاصیکه صالح این عمل هستند (صحیح است)…

دکتر کشاورز – صحیح نیست چون در موقع جنگ است آقا.

طوسی – این چه حرف است آقا مگر این جنگ در جاهای دیگر نیست دولت باید بوسیله یک مادةقانون حالا صحیح است یا صحیح نیست من صاحب این عقیده هستم که بوسیله یک ماده قانون این انحصارها را لغو بکنند. تاجر خوب اگر خوب بود تشویقش کنید و محتکر را بدست قانون بسپارید این ادارات پرعرض و ط ل اداره تثبیت از کجا آمد؟ اداره خواربار ازکجا آمد؟ اداره باربری از کجا آمد؟ اینها چه می‌کنند؟ اینها با تعدیل بودجه و خرج بکلی منافی است و اینها مضر بحال کشور هستند و هر روز هم یک مخارج و صدماتی متوجه کشور می‌کنند. بنده یکقدری می‌خواهم مراعات نزاکت کرده باشم و همه را نگویم (یکی از نمایندگان – بفرمائید) خلاصه چند سال است بعضی از اجناس مورد احتیاج عمومی (یکی از نمایندگان – همه اش) در انحصار دولت است امروز از این انحصارها این نتیجه را نمی‌گیرند چون الان واردیم و می‌بینیم چنانچه عرض کردم خیلی خوب است که چهار صباحی ولو برای آزمایش آزاد بگذارند به بینند چه می‌شود اگر بد شد دو مرتبه همان سفره شریف را باز کنند و بخورند واگر خوب شد که چه بهتر ضرر ندارد کفر نمی‌شود؟ جنگ هم هست باشد کلیه انحصارات که عرض کردم قند چای قماش و غیره و بعلاوه بنده پیشنهاد می‌کنم توجه فرمائید اجازه بدهند اجناس موجودی تجار که در گمرکات مانده با رعایت همان مقررات آزاد بکنند. از نظر کمیته خاورمیانه که البته خاطر آقایان مسبوق است که میزان ۴۵ میلیون تومان اجناس برای ایران اختصاص داده‌اند ولی دولت استفاده نکرده است استفاده کنند واجازه بدهند که این اجناس در دسترس مردم و تجار قرار بگیرد و استفاده کنند چندین میلیون متر اجناس موجودی را که داریم و دارد می‌پوسد و از دست می‌رود با نظر معتمدین محل در دسترس خریداران بگذارید راضی نشوید که وقاعاً یک کارمند بیچاره برای سه متر پارچه باین ذلت که م ی بینید بیفتد و بعد هم حقوق یکماهش را بدهد تازه وقتیکه می‌خواهد بمیرد کفن نداشته باشد این چه بدبختی است؟ این چه زندگانی است؟ می‌خواهم این جا به تخصص آقای دکتر میلسپو آفرین بگویم چه خوب سطح زندگی را پائین آورده است به به آفرین آفرین به بینید چه قدر خوب سطح زندگانی پائین آمده است (خنده نمایندگان) الان دو سه سال است که سطح زندگی هی پائین می‌آید. آقا بعرش رسیده دست هیچکس بهش نمی‌رسد واقعاً این مردم بیچاره چه بخورند چه بکنند؟ هنوز هم مشغول انجام این خدمت مهم هستند و سطح زندگی را دارند پائین می‌آورند یعنی بآسمان میرسانند!!! خلاصه بنده نمی‌خواهم تمام این جهاتی را که می‌بینم حمل بر نادانی بکنم یا حمل بر عدم توجه بکنم بلکه اگر یک قدری بخواهیم دقیق بشویم خدای نخواسته بدبین می‌شویم برای اینکه بوضعیت عملیات آقای دکتر میلسپو نمی‌خواهم بیش از این وارد شوم ولی چون آقایان می‌فرمایند که بگوید بنده می‌گویم بنده یک دفعه که کمیسیون دارائی بود ایشان تشریف داشتند و بنده باید آنجا آن حقیقتی را که بگویم گفتم گفتم آقا این راه نیست این طور نیست و دیدند آنچه گفتم شد و حالا هم دارد بدتر می‌شود.

یکی از نمایندگان – اینجا هم بگوید.

طوسی – در جلسه خصوصی عرض می‌کنم. اولاً خاطر آقایان محترم را توجه می‌دهم و بنده هر چیزی که می‌خواهم بگویم بی اندیشه می‌گویم معهذا از نظر اداری اجازه بفرمایند که یک مطالبی را در جلسه خصوصی عرض کنم بنده نظری ندارم ولی نمی‌خواهم یک چیزهائی بگویم که برخلاف مصالح باشد البته در جلسه خصوصی آقیان تشریف دارند وب نده با کمال افتخار عرایضی را که درام عرض می‌کنم یک قسمت دیگر که باید عرض بکنم راجع به مضرات وجود اداره تثبیت است آقا در این اداره شنیده می‌شود ۸۰۰ نفر عضو ۴۰۰ یا ۵۰۰ تومانی دارند که سیصد نفر از آنها مجللات هستند و پانصد نفر مجللین حالا در اینجا یک قدری دقت بکنید آیا مفاسد اخلاقی هم دارد یا ندارد؟ اگر یک قدری دقت بفرمایند وزراء محترم متوجه باشند وبخواهند در آتیه اصلاح بکنند. باید دیدد که این اداره محترم تثبیت چه خدماتی و کارهائی برای ما صورت داده است و این مضارش چیست و فایده اش چیست و این را بسنجند به بینند کدام سنگین تر است اگر خوب بود قدمشان روی چشم اگر نه بروند پی کارشان. در مملکتی که یک شهرداری دارد و از نقطةنظر تعدیل بودجه ملزم می‌شود که اعضائی را که چجهل تومان یا پنجاه تومان حقوق دارند بیرون بریزد در این کشور دیگر نباید این اداره وجود داشته باشد. بورید آنجا به بینید چه خبر است بروید نگاه کنید لااقل (ببخشید نمی‌گذارند میگویند بگوئید اقلاً بروید آنجا لاس بزنید و تفریح کنید (خنده نمایندگان۹ بروید به بینید چه خبر است آن تو؟ قسمت سوم تعیین حداقل مایحتاج زندگانی از حیث لباس و غذا و غیره است. چنانکه میدانید این حرفهای شفاف همیشه بوده است اگر بعمل و نتیجه نگاه بکنیم هر ساعت بدتر شده است دو سال قبل روغن در این تهران یک من ۷ تومان بود حالا یک من چهل تومان شده قند در اینجا یک من ۷ یا ۸ تومان بود حالا در حدود ۵۰ تومان شده اجناس کارخانه چالوس با آن زیبائی متری ۶ یا ۷ تومان خریده می‌شد حالا متری ۴۰ یا ۵۰ تومان است (یکی از نمایندگان – اصلا نیست) سال ۱۳۲۱ بنده اجازه می‌خواهم خیلی هم معذرت می‌خواهم یک صورت مقایسه کوچکی اجمالاً بعرض آقیان برسانم در سال ۱۳۲۱ ملاحظه بفرمایند در آن موقع قند کیلوئی ۷۰ ریال بوده است ولی در آخر اسفند ۱۳۲۲ یک ماه پیش از این کیلوئی ۱۴۸ ریال شده است تفاوت عمل این است چطور سطح زندگی پائین آمده؟ حظ می‌کند انسان واقعاً. در آن موقع شکر کیلوئی ۶۸ ریال بوده حالا ۱۲۵ ریال شده است آخر چه شده است که در عرض یکسال اینطور شده است چای هر بسته ۵۰۰ گرامی ۶۵ ریال بود امروز هر بسته ۱۸۰ ریال شده. اجازه بدهید این را عرض کرده باشم آقیانی که برایشان مجال هست و در عین حال احتیاج هست برای اینکه یکدفعه بدرد من وامثال من گرفتار شوند بروند یک دفعه بازار جنس بخرند به بینند دیگر میل می‌کنند زندگی داشته باشند یا نه؟ اگر عائله دارند و خانواده دارند بروند به بینند چه خبر است، خوب تمام مردم هم مثل من دارند می‌میرند از بی چیزی و بی قماشی. اما راجع به پارچه‌های قماش کنتواری پیراهنی بوده است متری ۳۰ ریال امروز ۶۶ ریال اگر پیدا بشود بالاخره این صورتی است که بنده نمی‌خواهم وقت آقایان را بیش از این بگیرم اگر ملاحظه بفرمائید اجناس از سال ۱۳۲۱ تا سال ۱۳۲۲ چهاربرابر بلکه ده برابر بالاتر رفته است. الان همین چند روزه که گفته می‌شود خدای نخواسته باران نیامده است (والحمدالله باران آمد) آقا نان وگوشت هم معنی دارد؟ گوشت که الان باید فراوان باشد بروید به بینید چرا گران شده است؟ نان آزاد که شما می‌خوردید به بینید چه شده است چرا گران شده است؟ خلاصه این صورتی است که بعد به آقای وزیر دارائی عرض می‌کنم. قسمت دیگر تنظیم برنامه‌های چند ساله برای امور کشاورزی است. در اینجا هم عرایض خودم را کوچک می‌کنم و فقط استدعا می‌کنم بمن بفرمایند ابتکاراتی که در گذشته این وزارت کشاورزی کرده است چه بوده است؟ یکی دو تا را نشان بدهید جز بریدن درخت جنگل و چوبهای صنعتی و از بین بردن جنگلها بمن نشان بدهید به بینم حق دارد این وزارت خانه با این عرض و طول بماند یا نه؟ این جا دیگر خیلی جای تأسف است واقعاً آه تجدید نظر در وضع مأمورین دولت. بچه چیزش تجدید نظر می‌کنید آقا می‌خواهند بگویند سیرشان کردیم و کار ازشان می‌خواهیم میگوید م سئولیت داشته باشند و نان نخورند می‌خواهید بگوئید دزدها را از خوب‌ها تفکیک کردیم این طور رسیدگی می‌کنید؟ چه کار می‌کنید من استدعا می‌کنم خوب‌ها را از بدها تفکیک کنید چندین دفعه اینجا گفته‌ام و باز هم عرض می‌کنم به بینید این کارمند این شخص چه بوده است چه داشته است و چه کرده است و حالا چه دارد. بالاخره اگر بنده نمردم خودم این حساب بیست ساله را روشن می‌کنم (صحیح است) این کارمند کارمند شما است که پایه زندگانی و امور کشور روی دوش این بدبخت است این کارمند باید سیر شود زن و بجه اش باید سیر باشد تا کار بکند این را که عرض می‌کنم روی انتقاد و سوء نظر بدولت نیست و بشخص حضرتعالی کمال اعتماد را دارم و ورقه سفید قبل از همه خواهم داد ولی این برنامه هم چنانچه در کابینه‌های قبل هم گفته بودند و بحرف گذشته بود ممکن است حالا هم بحرف بگذرد من از دولت وقتی مسئولیت می‌خواهم که به او گفته باشم بنده این‌ها را بهتان عرض می‌کنم و نتیجه اش را بعد می‌خواهم در قسمت ۷ دارد استفاده کامل از جوانان تحصیل کرده که شایستگی علمی و عملی را امتحان داده باشند چطور مثلاً آ“ها که تحصیل کرده‌اند و در خدمت دولت هم نبوده‌اند اینها بادی بکلی بکنار باشند؟ نه بعقیده بنده از آنها هم باید اتسفاده شود و چنانچه عرض کردم خوبهاشان را از بدشان جدا کرد و و خوبهاشان را باید با کمال احترام نگاه داشت شنیده می‌شود که آقای دکتر میلسپو بفکر استقراضی هستند آیا این حرف صحیح است یا خیر (بعضی از نمایندگان – خیر آقا) خوب عرض کردم اینطور شنیدم حالا اگر راست باشد چرا؟) آیا مالیاتی کسر شده و عوائدی کسر شده؟ خیر بلکه مقدار زیادی هم از اعتبارات و تعهداتی که برای ساختمانها یا در برابر خرید مهمات بوده است از بین رفته و دیگر جند سال است که این مخارج نیست از بین رفته پس این پولهائی که از مردم گرفته شده کجا رفته است بهرحال اگر جنین جیزی باشد (بعضی از نمایندگان – نیست) اگر نیست جرا وضعیت باین فلاکت و بدبختی است بهرحال همانطور که عرض کردم جون سایر آقایان هم می‌خواهند فرمایشاتی بفرمایند بنده عرایضم را کوتاه می‌کنم یک تلگرافی هم از گرگان رسیده بود راجع بزلزله که در آن حدود شده است و بنده از آقای وزیر بهداری تشکر می‌کنم که فعلاً یک کارهائی کرده‌اند والبته وضعیت رقت بار و بیچارگی اهالی آنجا طوری است که واقعاً بنده توجه دولت را جلب می‌کنم و استدعا می‌کنم که اقدام عاجلی بفرمایند (نمایندگان – صحیح است)

رئیس – آقای دکتر کشاورز

دکتر کشاورز – بنده یک تذکر نظامنامه دارم آقای طوسی در ستون مخالفین اسم نوشته بودند ولی در ضمن بیانشان فرمودند موافق هستند و ورقه سفید می‌دهد پس باید حالا یک نفر مخالف صحبت کند نه موافق.

رئیس – آقای طوسی.

طوسی – فرمایش آقای دکتر کشاورز از جهتی صحیح است ولی می‌خواستم تذکر بدهم که هیچکس نظرش از موافقت و مخالفت جز اصلاح امور کشور نخواهد بود وب نده هم اگر مخالف نوشته بودم برای این بود که یک رشته مطالبی که تذکار آنرا برای امور کشور مفید می‌دانستم روز گذشته هم تذکراتی بعرض رساندم دوباره هم عرض کرده باشم.

رئیس – بنابر این حالا نوبت آقای دکتر مصدق است. آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق – بند هخواستم عرض کنم که در این مملکت هیچکس انجام وظیفه نمی‌کند ازمجلس بگیریم تا هیئت دولت تا ادارات تا تمام مردم اگر ما انجام وظیفه می‌کردیم وضعیت مان بهتر از حالا بود اول از مجلس می‌گیرید در دروه سیزده گفتند که باید مستشار از یک دولت ثالثی در این مملکت باشد که کار اداری ما را اصلاح کند و ملت هم موافقت کرده و مقصود امریکا بود که دولت امریکا یک مستشار بفرستد در اینجا و کار مملکت ما را اداره بکند البته در یک حدود معینی نه اینکه در تمام ادارات دولتی ما یکی از اینها باشد بلکه یک نفر یا دو نفر باشند برای مشورت البته هر کس این حرف را بزند برخلاف وجدان گفته که ایرانی نمی‌تواند این مملکت را اداره بکند می‌تواند و خوب هم می‌تواند (صحیح است) چنانچه مستشار آوردیم و دیدیم حالا این مستشار بهتر اداره کرد یا آن ایرانی که قبــل از این مستشار بود البته ایرانی (صحیح است) اگر این حرف را نزنید برخلاف وجدان است پس پس گفتند باید مستشار از یک دولت ثالثی در این مملکت باشد از نظر سیاست و یک کارهائی بکند همه متفق بودند آیا این نظر عملی شد بعضی از نمایندگان (ابداً) آیا این مجلسی که مستشار را تصویب کرد پرسید از آن دولت که این عدة را که می‌آورید از دولت امریکا می‌آورید دولت امریکا این شخص را معرفی کرده است یا این که این را از سر هوا می‌آورید کسی پرسید؟ اگر مستشار از دولت امریکا می‌آورید او مسئول کار مستشار بود چون دولت امریکا مایل بود که مستشارش کار بکند (صحیح است) ولی این کار را که شما نکرده‌اید شما نگفتید که این را کی آورد یک کسی است از هوا آمده که مربوط بدولت امریکا نبوده و این کارها را کرده حالا شما چه می‌گوید میگویئد دولت امریکا فرستاده است یا این مستشار بد ا ست شما که از دولت امریکا نخواستید پس چه حرفی دارید این قصور از مجلس بوده است اگر مجلس در یک چنین کاری قصور بکند و دقت نکند تکلیف چیست؟ این وظیفه مجلس بود ونکر باز هم بموجب قانون اساسی مجلس بهیچوجه حق انتقال قانون گزاری را نداشت حق قانونگزاری از خصایص مجلس شورای ملی است (صحیح است) مجلس این حق را هم باو واگذار کرد حالا وقتی که شما یک مقدمه را بد می‌چینید میخواهید نتیجه خوب بگیرید این کار غیر ممکن است قانون گزاری حق مجلس است ولی این کاری است که مجلس کرده است یعنی این حق را به دیگری واگذار کرده شما وقتی که یک مقدمه را بد می‌چینید ممکن است که نتیجه خوب بگیرید؟ خیر وقتی که شما مقدمه را بد می‌چینید نتیجه همینطور خواهد شد که ملاحظه میفرمائید اگر مجلس شورای ملی کارش مرتب نباشد، آنوقت واعظ غیر متعظ است یعنی می‌گوید ولی خودش درست نیست انتظار دارد خودش درست نباشد ولی ادارات و وزارتخانه‌ها درست باشد حالا یک نمونه عرض کنم غرض از این مذاکرات مجلس چه چیز است روزی که در مجلس نطقی می‌شود شب توزیع شود و مردم استفاده کنند اگر مذاکراتی که امروز می‌شود سه ماه دیگر طبع شود این چه فایده دارد دیگر تضمین صحت ندارد امروز در این مجلس مذاکرات هفدهم اسفند را بمن دادند بنده خودم نمیدانم در آن موقع چه گفتم آیا این صحیح است یا نه خوشبختانه بواسطه کسالت مزاج یک اندازه این چیزها را می‌نویسم این قسمتی را که می‌بینم صحیح نیست این است الان تا ورق ردم دیدم در این آخر نوشته شده آقای سید ضیاء الدین که زحمتی کشیده‌اند ریششانرا سفید کرده‌اند م ن در مجلس گفتم گیسشان را سفید کرده‌اند اینجا ریش نوشته‌اند ایشان که ریش ندارند اگر بنا باشد که مجله مذاکرات تصرف در نطق اشخاص بکند فردا هم که ممکن است یک چیزی برای بنده بنویسد این خوب نیست شاید اینجا خواسته‌اند یک هواخواهی از آقا بکنند اینطور کرده‌اند پس باید مذاکرات مجلس همانروز عصر منتشر شود که مردم هم بخوانند و بدانند که مذاکرات امروز صبح چه بوده است بعضی از نمایندگان – چطور می‌شود عصر همانروز منتشر شود مذاکراتی که چهل روز دیگر بیاید اینجا جه فایده دارد این راجع بمجلس اما در مسئله دولت بنده عرض می‌کنم که آقا شما کار را بترتیب صحیح نمی‌کنید حالا آیا باید وضعیات تغییر بکند یا اشخاص من این را از مجلس سئوال می‌کنم (بعضی از نمایندگان هر دو) باید وضعیات را تغییر داد تا وضعیات را تغییر ندهید هیچ کاری در مملکت نمی‌شود چه فایده دارد که آقای اردلان پریروز وزیر مالیه بودند وحالا از وزارت مالیه فرار می‌کنند و می‌روند بوزارت پیشه و هنر چه دلیل دارد اگر آقای اردلان می‌خواستند در وزارت مالیه کار بکنند پس چرا تشریف بردند بوزارت بازرگانی بنده سی و پنج سال است ایشان را می‌شناسم بپدرشان ارادت داشته‌ام به خانواده شان ارادت داشته‌ام آقای اردلان برای مالیه تخصصشان بیشتر است و صلاحیتشان در اینکار از آقای فروهر بیشتر است چرا رفتند برای فرار از وظیفه می‌گویند چهار ماه می‌روم در این وزارت خانه تا بخواهند یک عیبی در این وزارت خانه بگیرند می‌روم وزارتخانه دیگر و ششماه هم آن وزارتخانه می‌مانم و در نتیجه مسئولیت وزراء لوث می‌شود پس وزیر باید وقتی که سرکار می‌رود فرار از کار نکند وانجام وظیفه بکند آقای هژیر تشریف بردند بلندن وزیر بودند رفتندبلندن از مزایای وزارتشان استفاده کردند نه کسی فهمید که برای جه رفتند ونه کسی فهمید که کی آمدند یک وزیری رفته است در لندن با وزرای آنجا شام خورده است با رجال مملکت مذاکره کرده است از نظر وزیر یک م ملکتی رفته است وقتی که رفته کسی نفهمیده برای چه رفته و وقتی هم که وارد شده‌اند نفرموده‌اند که در لندن چکار کرده‌اند ایشان اهل سواد هستند اهل کتاب و اهل اطلاع هستند اهل قلم هستند باید بیایند در این مجلس بگویند من رفتم در لندن و برای این ملت و برای این مملکت این ارمغان را آورده‌ام نفرمودند پس وزیر باید انجام وظیفه بکند بنده یک چیزهائی نوشته‌ام راجع بمسائل مالیه چون اساس مملکت مالیه است چیزیکه بنده را خیلی نگران می‌کند وضعیت محصول امسال است وضعیت محصول امسال بقدری بد است که بنده اگر عرضی بکنم شاید اسباب وحشت بشود باید شما آقایان کاری بکنید که مردم امسال از دست نروند ما در سال ۱۳۲۲ وضعیت خوبی داشتیم محصول مملکت دو برابر هر سال و مطابق تحقیقاتی که من کردم در وزارت مالیه در بیست و نهم یا بیست و هشتم اسفند فقط ۲۱ هزار تن گندم بوده است که مصرف دو ماه است باید پرسید که سیلو برای چه می‌سازند سیلو را برای این می‌سازند که وقتی که محصول هست سیلو را پر کنند برای مصرف سال دیگر البته وزارتمالیه می‌تواند بگوید من مسئولیتی نداشتم مرا مسئول متخصص قرار داده‌اند ولی وزیر مالیه باندازه یک مفتش در وزارتمالیه نباید کار کند؟ و نباید خبر داشته باشد؟ که این سیلوئی که درست شده است و سیلوئی که با این مخارج بنا کرده‌اند و باید محصول چندین سال را در آن جمع کنند الان خالی است یا فرض بفرمائیدکالائی که در ۱۹۴۳ پنجاه هزار تن کالا برای خاورمیانه معین کرده‌اند فقط از این پنجاه هزار تن چهار هزار تن به تجار داده‌اند و یکقدری هم خود دولت آورده و در حدود چهل هزار تن اصلا نیامده و الان مردم برهنه هستند الان مرده‌ها در دهات بی کفن هستند (صحیح است) و شاید تا یک مدت دیگری هم اصلا ستر عورت نداشته باشند (صحیح است) آنوقت از نیامدن پارچه هم تقریباً بیست میلیون تومان عایدات مملکت ما ک م شده است. حالا این مطالبی که نوشته‌ام عرض می‌کنم معمولاً هیچ برنامه‌ای بد نوشته نمی‌شود و آنچه باید مورد توجه واقع شود اول کسانی هستند که مسئولیت اجرای آن را عهده دار می‌شوند و بعد وسایلی است که م جریان برنامه در دست دارند فقره دوم از «ب» برنامه دولت که بهتر بود ماده ۲ نوشته شودتامین خواربار و حوائج ضروری مردم و تعدیل قیمت‌ها را آرزومند است این آمال و آرزو در برنامه‌های سابق هم بوده است متاسفانه نه مجلس و نه مردم از آنها نتیجه‌ای ندیدند و هر چه بود بحرف گذشت. از استخدام مستشاران آمریکائی ظاهراً مجلس قبل سه نظر داشت.

۱- تعدیل بودجه

۲- وجلوگیری از ترقی قیمتها و حسن اداره جیره بندی.

۳- تامین ارزاق عمومی.

راجع بتعدیل بودجه اطلاعات زیادی در دست نیست و البته بودجه که بمجلس پیشنهاد شد مطلب روشن می‌شود ولی راجع بجلویگری از ترقی قیمت‌ها علاوه بر اینکه دولت نخواست بقدر رفع احتیاج کالا از خارج وارد کند و مانع ترقی قیمت بشود بعنوان جلوگیری از بازار آزاد و بورس سیاه مقرراتی وضع کرد که هم تجارت افرادی را مختل نمود وهم بواسطه عدم ورود کالا بتوسط تجار وارد کننده قیمت‌ها بالا رفت مثلاً قماش که مورد احتیاج عمومی و از ضروریات زندگی است سال قبل متری سه تومان و امسال ده تومان کمتر نیست و بر طبق اطلاعاتی که بمن رسیده متفقین وعده داده بودند که در سال ۱۹۴۳ بین ۴۷ تا ۵۰ هزار تن با وسیایل خودشان کالاهای متفرقه برای ایران بفرستند قریب ۴ هزار تن از این کالا بتجار داده شد که وارد کردند بقیه مختص خود دولت بود که مختصری از آن را وارد کرد و در حدود ۴۰ هزار تن باقی است که نه دولت اقدام کرد و نه به تجار اجازه داد که وارد کنندگذشته از این که بواسطه وارد نشدن کالا جنس کمیاب و قیمت آن ترقی کرد در حدود ۲۰ میلیون تومان هم از عوائد گمرکی کسر شد. از بابت سال ۱۹۴۴ هم کمیسیونهائی از قرار معلوم تشکیل می‌شود ولی هنوز نه دولت اقدامی کرده و نه بتجار اجازه داده است و از ۱۹۴۴ اکنون چهارماه می‌گذرد که تکیف ورود کالا معلوم نیست آیا کسی سئوال می‌کند که علت مسامحه چیست و برای چه مردم را اینطور دچار مضیقه و گرفتار کردند و مبلغ هنگفتی به عایدات دولت ضرر رساندند. نسبت به ارزاق عمومی هم باید کاملاً مایوس بود مثالً برنج که سال قبل خرواری چهارصد تومان بود امسال ۱۴۲۵ تومان معامله می‌شود و چیزی که مرا بیشتر وادار به این تذکر نمود وضعیت ارزاق سال بعد است با یان که نظیر سالگذشته کمتر دیده شده و بطور قطع محصول شتوی دوبرابر سالهای عادی بود می‌گویند که در ۲۸ اسفند ۲۱ هزار تن جنس م صرف دو ماه باشد در سیلو بیشتر نبوده است و معلوم نیست از روی چه نظر مستشاران آ‚ریکائی با تقاضای مرم و نظریات مجلس موافقت ننمودند و بمالکین و اشخاص دیگر اجازه ندادند که بطور آزاد آرد وارد شهر شود و مقرراتی وضع نمودند که کمتر کسی توانست نان خود راتامین کند و منطق آنها فقط این بود که گندم از بازار آزاد خارج شود و تبعیض نشود تا همه نان سیلو مصرف کنند. این حرف شبیه باین است که در شهری حریق واقع شود و آن قسمتی از شهر را که سالم است آتش بزنند تا همه شهر مثل هم بشود و یا اگر جماعتی نتوانند بواسطه نان خوب خود را از خطر امراض حفظ کنند جلوگیری شود تا آنها هم دچار امراض شوند نظریات آقای دکتر میلیسپو عملی نشد و اشخاص متمکن آرد را بقیمت گران تهیه نمودند و نتیجه این شد که از باربری دولت که وسائل نقلیه کم داشت چیزی نکاست کرایه هم بسیار بالا رفت و قاچاق و فساد اخلاق بیش از سابق رواج شد – من نمیدانم چه مصلحتی در کار است که از ورود جنس بطهران ممانعت کنند ولی از حمل به نقاط دیگر ممانعت ننمایند مثلاً از حومه شهر تهران هر قدر جنس بقزوین برود مانعی نیست ولی برای وارد کردن یک خروار آرد بشهر طهران تشریفاتی قائل شده‌اند که مردم راضی هستند جنسیکه بقاچاق وارد می‌کنند بقیمت گران بخرند وزیربار تشریفات اداری نروند اگر ورود جنس بتهران آزاد بود اکنون ذخیره مهمی که بمصرف سال ۱۳۲۳ برسد در شهر موجود بود مع التأسف نتیجه تصمیم آقای دکتر این شده است که در خانها مقدار مهمی نیست و انبارها هم خالی است و اما راجع بمستشاران امریکائی آنهائی که ابتداء‌استخدام شدند بیش از چند نفر نبودند که بعضی از آنها از قبیل رانسن و دکتر آنکتیر و شامبار گر بواسطه عدم توافق سلیقه با آقای دکتر رفتند و در آخر دوره سیزدهم بموجب قانون بدکتر اجازه داده شد که تا شصت نفر استخدام کند و برطبق این قانون عده‌ای از امریکا و عده‌ای هم از قبیل سالومون و ویویان که در ایران کارهای خیلی ساده و معمولی داشتند و با حقوق قلیلی در کمپانی ساختمان فولی برازر و اداره ساختمان سابق وزارت دارائی امرار معاش می‌نمودند استخدام شده و بکارهائی که هیچ تناسبی با کار سابق آنها ندارد گمارده شدند مثالً سالومون به پیشکاری خوزستان و ویویان بمدیریت کال نظارت صنعتی منصوب شد در صورتیکه در وزارت دارائی صاحبمنصبانی هستند با تجربه و تحصیل کرده وم تخصص و در وزارت پیشه و هنر مهندسین عالی مقام ایرانی که از آنها بمراتب بالاتر و طرف مقایسه می‌شد می‌گویند که آقای دکتر ملیسپو مراسله‌ای بوزارت دادگستری نوشته و تقاضا نموده است که مستخدمین متهم دارائی را قبل از مشورت با او تعقیب نکنند و من نتوانستم علت آنرا بفهمم و این معما را حل کنم و در همین مراسله وعده داده است که در راس تمام ادارات عنقریب امریکائی گذارده می‌شود و بالنتیجه وضعیت دارائی طوری خواهد شد که کسی مورد اتهام واقع نشود و باز من نتوانستم علت این توهین را بهموطنان خودم که با این حقوق قلیل اعاشه می‌کنند واکثر از مردمان پاک دامنند کشف کنم این است وضعیت وزارت دارائی که رؤسای مجرب صحیح العمل از کار دور شوند و بجای آنها کسانی که اطلاعاتی ایرانی ندارند و از معلومات خارجی هم بهره مند نیستند گمارده شده و کار آنها را مترجمین بی اطلاع ایرانی اداره کنند. اگر تمام رؤسای ادارات دولتی امریکائی باشد پس ایرانی چرا تحصیل کند و بچه وسیله تجربه حاصل نماید واگر مستشاران امریکائی نخواستند ایران بمانند تکلیف ما چه می‌شود و از کدام ملت دیگر باید مستشار استخدام شود – من منکرعلم و معرفت نیستم و معتقدم هرکجا که لازم است باید از دانشمندان خارجی استفاده کرد ولی در وزارت دارائی اشخاصیکه بتوانند ما را از این قبیل مستشاران مستغنی کند کم نیست و با اینکه عقیده من همیشه این بوده است که ایرانی خانه خود را خودش باید اداره کند نسبت بمستشاران امریکائی عقیده اظهار نمی‌کنم که بعد موجب ندامت بشود و همیشه مایلم که مملکت ما مورد توجه متفقین باشد و هر مستشاری که استخدام می‌شود او را دولت امریکا معرفی کند که از هر جهت مورد اطمینان باشد و جامعه ایرانی بیش از پیش مرهون نکوکاری ملت امریکا بشود. وضعیت کنونی صورت خوشی ندارد و هر قدر هیئت دولت و مجلس شورای ملی در تأمین ارزاق عمومی تأخیر کنند بیشتر موجب پشیمانی و ندامت است – اگر امسال محصول خوب بود برای ما چه بهتر از این که بمتفقین و دوستان خود کمک کنیم و از بابت جنس که حمل بخارج می‌شود وجهی وارد مملکت نمائیم تا گره از کار ما باز شود متأسفانه امسال محصول مخیلی کم است و کسر ما باید از مازاد محصول ۱۳۲۲ جبران شود که مقداری از آن بخارج رفته و مقداری هم که نرفته اگر عاجلاً اقدام نشود می‌رود – اکنون سه لولو درست شده که بقیه مازاد ۱۳۲۲ از ترس آنها فرار کند اول اصل عدم تبعیض بود که بیان شد وم راد از آن این است که باید همه نان از سیلو بخورندو اشخاص متمکن که می‌توانند جنس وارد کنند و باشخاص محتاج کمک نمایند ا ینکار را نکنند تا جنس بجائی که لازم است برود دویم میزان قیمتی است که برای کالا معین کرده‌اند امروز در بازار آزاد گندم قریب دویست تومان داد و ستد می‌شود ولی وزارت دارائی بیش از ۶۰ تومان نمی‌خرد مردم آنقدر وطن پرست نیستند که اگر جنس را در بازار آزاد خرواری ۲۰۰ تومان بخرند خرواری شصت تومان بفروشند که سیلو پر بشود – لولوی سیم که مهمتر است فانون مالیات بر درآمد است این قانون حس تولید را می‌برد و فساد اخلاق را در تمام طبقات رواج می‌دهد و در نتیجه هم چیزی عاید نمی‌شود – آنکسی که می‌خواهد اظهار نامه غیرصحیح بدهد اگر جنس خود را بدولت فروخت بمقصود نمی‌رسد پس صرفه در این است که بدولت کم بفروشد و بقیه را در بازار آزاد معامله کند غریب تر این است که اشخاص متمول برای فرار از این مالیات سرمایه خود را امریکا و نقاط دیگر که این قبیل قوانین نیست می‌برند و وزارت دارائی هم با اینکار موافق است اینها بود جهاتی که موجب فرار جنس می‌شوند خوب است آقای وزیر دارائی بفرمایند چطور کیش می‌کنید که لولوها بروند وبقیه مازاد ۱۳۲۲ بمصرف اهل مملکت برسد از ایشان تمنا دارم که نظریات خود را در اصل عدم تبعیض که بطلان آن ثابت است و اینکه دولت می‌تواند قمیت جنس را مبیزانی برساند که مردم با دولت معامله کنند وهمچنین در قانون مالیات بردرآمد عقیده اظهار کنند تا گر نظریاتشان مفید بود و معلوم شد که می‌توانند کاری صورت دهند ما بامیدایشان بمانیم و موافقت دولت را از خدا بخواهیم ولی اگر معلوم شود که از ایشان کاری ساخته نیست مجلس کمیسونی انتخاب کند که در جمع آوری ارزاق نظارت کند و نواقص را گزارش دهد تا رفع آنها بشود و الحق سزاوار نیست که مجلس اینکاررا هم برای مردم نکند و باین عنوان که برنامه را تصویب نموده و بانتظار اقدامات دولت است مردم را دچار قحطی و بدبختی کنند. اگر در تفویض اختیارات مجلس مجبور است ایرادی وارد نیست و باید گفت خدا خواست هاست که روزگار مردم از اینهم سیاه تر بشود ولی اگر اختیارات از نظر صلاح اندیشی داده شده چون مقصود تامین نشده تصمیم دیگری اتخاذ شود و باین عنوان که بدکتر میلسپو اختیارات داده شده از خود سلب مسئولیت نکند الامتناع باالختیار لاینافی االختیار این عرایضی را که بنده عرض می‌کنم و نوشته‌ام جوابش را از آقای فروهر نمی‌خواهم چون چهار روز دیگر می‌روند جای دیگر و فرار می‌کنند جواب آنها را از آقای حاج عزالممالک دوست عزیز خودم می‌خواهم که جواب بدهند و شما اگر آقای ساعد یک مردی هستید که می‌توانید وضعیات راتغییر بدهید شما یک مرد شرافتمند و خوبی هستید و بنده بشما عقیده دارم و معتقدم که شما زمامدار باشید برای اینکه یک نفر آدم بی آزاری هستید و یکنفر آدمی که صدمه اش کمتر باشد بهتر از یک آدم فعالی است که صدمه اش زیاد باشد خوب آقا شما هم بسنجید ببینید اگر می‌توانید وضعیت را تغییر بدهید قبول کنید اگر نمی‌توانید تغییر بدهید گوش بحرف ما ندهید که امروز می‌گویند این آقا خوب نیست فردا می‌گویند آن آقا خوب نیست شما باید یک آدمی باشید که وضعیت را تغییر بدهید اگر در جلسه علنی نمی‌توانید فرمایشی بفرمائید درجلسه خصوصی تشریف بیاورید و بفرمائید (سید ضیاء‌الدین جلسه خصوصی خیر در جلسه علنی که همه مردم آگاه شوند) البته در جلسه علنی بلکه توی حیات مجلس بهتر است که همه مردم هم باشند جلسه را تشکیل می‌دهیم و نظر خودتان را پیشنهاد می‌کنید اگر با شما موافقت کردند البته شما یک عملیاتی می‌توانید بکنید برای تغییر وضعیت البته بنده هم همانطور که اول گفتم حالا هم می‌گویم که بشما عقیده دارم والبته بنده وضعیت مجلس چهاردهم را غیر از دوره‌های دیگر میدانم چون می‌بینم که حقیقتاً دلشان می‌خواهد هر کار بکنند و شما هم اگر یک نظر هائی اظهار بفرمائید و یک پیشنهاداتی بفرمائید گمان می‌کنم موفق می‌شوید وهمه هم با شما موافقت خواهد کرد اما عقیده من راجع بمالیات بردرآمد این قانون بکلی حس تولید را از بین می‌برد و حس تولید اگر در دولت یا مردم نباشد فایده ندارد مملکت بدون حس تولید اداره نمی‌شود اما وقتی که حس تولید نه در مردم و نه در دولت باشد کار مملکت بجای بدی خواهدرسید من چند روز پیش یکی از صاحبان مستغلات را دیدم می‌گفت مستغلی دارم ماهی پنجهزار تومان عایدی دارد اجاره داده‌ام بانگلیس‌ها (در خیابان شاهرضا است) می‌گفت اگر این مستغل را من خالی بگذارم بهتر از این است که اجاره بدهم و مال الاجاره دریافت کنم زیرا مستغلی که سالی پنجاه هزار تومان عایدی داشته باشد و بیش از این مقدار خرج برای من هیچ فایده ندارد این مستقل را میل دارم خالی بماند پس ما باید کاری کنیم که حس تولید در مردم از بین نرود و با این قانون مالیات بردرآمد نه کسی تجارت می‌کند و نه کار دیگری می‌کند باید یک فکری برای این کار کرد این است که بنده عرضی کردم ایراد گرفتن فایده ندارد وزیر عوض کردن فایده ندارد همین آقای اردلان سرکار خودشان باشند ایشان برای وزارت مالیه بهتر از همه کس هستند ایشان نظریاتشان را بفرمایند که بچه ترتیب می‌شود کارها را درست کرد نظریات خودشانرا در باب مالیات بردآمد بگویند همه اینها را بفرمایند شما وظیفه خودتان را نسبت به مملکت خودتان انجام دهید به بینید این آقای ممقانی یک روز یک رأی ندادهمةمردم از ایشان تمجید کردند که یک شخصی انجام وظیفه کرده است و تابع عرف نشده است پس شما هر وقتی که وظیفه خودتان را انجام دادید بزرگ می‌شوید متشخص می‌شوید مردم شما را دوست می‌دارند و به شما احترام می‌کنند فرار از وظیفه آدم را کوجک می‌کند پست می‌کند انسان باید فقط و فقط برای وطن خودش کار بکند و نباید در هیچ وقت از هیچ چیز مضایقه بکند هر چه را میدانید برای وطنتان بگوئید (نمایندگان – صحیح است)

رئیس – آقای آقا سید ضیاء‌ا لدین گویا صحبتی دارند چون برنامه مطرح است نمی‌شود.

سید ضیاء‌الدین – یک توضیحی دارم اجازه بفرمائید عرض کنم.

دکتر کشاورز – برنامه مطرح است نمی‌شود.

رئیس – مطابق نظامنامه صحبت خارج از دستور نمی‌شود کرد.

سید ضیاء‌الدین ایشان اهانت کرده‌اند بنده باید توضیح بدهم.

رئیس – به عنوان رفع توهین می‌توانید صحبت کنید بفرمائید.

سید ضیاء‌الدین عرض کنم بنده خیال می‌کردم که آقای دکتر مصدق یک رجل سیاسی هستند و در محاورات خودشان یک حدودی را قائل هستند ایشان آن روز در ضمن صحبت کلمه گیس را ادا کردند من هم شنیدم و با آنکه می‌دانستم عمدی بود بروی خود نیاوردم وجواب ندادم و گفتم شاید ایشان اشتباه کرده‌اند حق ایشان بود که اگر مقید هستند بیاناتشان طابق النعل بالنعل چاپ شود باید رسیدگی کنند و باید مراجعه کنند بمطبعه مجلس و بیاناتشان را بخواهند که قبل از طبع و انتشار برای ایشان بفرستند به علاوه مقتضی نبود که ایشان چند دقیقه وقت مجلس را صرف این اشتباه بکنند بنده فقط چیزی عرض می‌کنم و آن این است که در زبان فارسی و درعرف و در زبان ایرانیان گیس مال کسانی است که گریه می‌کند و من گریه نکرده‌ام.

رئیس – مطابق نظامنامه اگر نماینده بنمایندة دیگر توهین بکند آن نماینده حق دارد که توضیح بخواهد آقای دکتر شفق مخالفید یا موافق؟

دکتر رضا زاده شفق – بنده موافقم.

رئیس – بفرمائید

دکتر شفق – بنده معمولاً و شاید هم آقایان شنیده باشند گاهی سخنرانی می‌کنم و در تمام سخنرانی هائی که کرده‌ام آب نخورده‌ام حالا می‌بینم که آب آورده‌اند در مجلس معلوم می‌شود که سخنرانی در مجلس آب و تاب دیگری دارد این است که از آب مجلس می‌خورم با این دولت موافقت خود را اظهار می‌کنم علتش را هم عرض می‌کنم که مخالفت روی دو اصل است یکی روی اشخاص است و یکی روی برنامه دولت بنده موقع معرفی دولت اول آقای ساعد در هر دو اشکال داشتم در برنامه که ملاحظه میشودخیلی مسائل مهم دیگری را مسکوت عنه گذاشته است دراشخاص اولا بنده با اینکه در درستی و وطن پرستی افرادی که ایشان معرفی کرده‌اند اشکالی نداشتم از لحاظهای دیگر مثالاً‌از نظم سیاست کشوری و امور سیاسی بعضی از آقایانرا بهتر می‌دانستم نباشند چون اسم یکی را آقای دکتر مصدق تصریح فرمودند و بنده هم شخصاً حضور آقای نخست وزیر عرض کرده بودم در اینموقع ذکر می‌کنم با اینکه در فعالیت و لیات و درستی این شخص تردیدی ندارم ولی بنظر من اشخاصیکه از نقطه نظر سیاسی اندک ابهام داشته باشند صلاح سیاست خارجی ما نیست که در دولت یا مجلس ما شرکت کنند منظور من آقای هژیر است من با شخص جناب آقای ساعد موافقم و ایشان را شخص میهن دوست و شرافتمند و درستکار میدانم واغلب اعضای دولت ایشانهم همین صفات را دارند ولی اصل مسلمی که مجلس و مجلسیان چندین بار با وجود این اختلافی که هست گفته‌اند وتکرار کرده‌اند این است که سیاست خارجی این است که سیاست خارجی ما از هر نوع ابهام باید آزاد باشد سیاست ما باید روشن و صمیمانه باشد ما نمی‌توانیم در مقابل خارجیها زرنگی و رل بازی کنیم (نمایندگان – صحیح است) ما بایستی با نهایت صحت آنچه که در دفتر زندگی و آنچه آمالمان نسبت بکشورمان است روشن کنیم خصومتی با هیچیک از دول و نسبت با حدی نداشته باشیم با متفقین خودمان بموجب معاهده‌ای که بسته‌ایم یا طوعاً یا کرهاً (ملک مدنی – طوعاً آقا چرا کرهاً)

دکتر شفق – با کمال حسن نیت همکاری خواهیم کرد و بدون اندک نظر و غرض (آریرپانسه) همکاری می‌کنیم و برای اینکه این موضع بخصوص برای دولتهای سه گانه روشن باشد تکلیف اجتماعی و سیاسی ما این است که هم در مجلس و هم در دولت اشخاصی وجود داشته باشند که هیچکس مرموزیتی در آنها سراغ نداشته باشد اما در باب این مبهم و مرموزن بودن ما شیاع را ملاک قرار می‌دهیم و در نظر می‌گیریم نه منطق را منطق ممکن است قضیه را حل نکند ولی وقتی که مردم تصوراتی در حق اشخاصی می‌کنند و خود خارجی‌ها هم شاید تصوراتی بکنند ما باید از این جهات بری باشیم اما علت اینکه بنده کارت سفید خواهم داد اینست که بنده در دولت خیانتی و انحراف سراغ ندارم شخص آقای نخست وزیر معتمد بنده ه ستند و معتمد کامل مجلس هستند و ایشان چنانکه گفتم شرافتمند و درستکار و میهن دوستند و دولتی که ایشان با آن کار می‌کند حتماً منحرف نخواهد شد ایشان با دولتی کار نخواهند کرد که یک شخص مورد سوء ظن در آن باشد که بعقیده بنده نیست علت دوم موافقت اینکه بنده در ظرف این هفت هشت روز مشاهده کردم بدبختانه وحدت نظر نداریم و این اولین شکست معنوی بود در مجلس. بنده انتظار داشتم اقلاً در باب مسائل مهم مملکت بین افراد مجلس و بین مجلس و دولت واحدت نظر باشد ولی افسوس در این گیرودار و معرکه و مبارزه زندگی در مجلس که ملت آنجا را کعبه آمال میداند وحدت فکر نیست در یک جلسه مطابق پیشنهاد بنده بآقای نخست وزیر گفته شد که در حدود سی چهل اسم نه از لحاظ تحمیل چنانکه بعضی از روزنامه‌ها تعبیر کرده‌اند بلکه فقط از لحاظ مساعدت و راهنمائی بایشان داده شود که شاید هیئت دولت خود را از آن انتخاب نمایند افسوس که نه تنها در این سی چهل نفر بلکه در ۵ نفر هم وحدت نظر حاصل نشد وعجب اینکه صورتهائی تهیه می‌شد که در ضمن نام همان اعضاء سابق که ایشان معرفی کرده بودند ذکر شده بود و خدا میداند که بنده یکی یکی از آقایان را گرفتم و صحبت کردم ولی هیچ نتیجه‌ای نگرفتم خودم شنیدم که یکی گفت فرضاً بروجه مثال عرض می‌کنم امام حسین خوبست برای وزارت دیگری گفت بله امام حسین خوبست ولی بهتر از او هم هستند خولی. سنان بن انس – یزد بن معاویه اینقدر اختلاف نظر در بین آقایان دیدم بنظر من جاره نجاح برای این مملکت با این اختلاف نظرها باین زودی میسر و مقدور نیست جز اینکه بدولتی که رئیس آن مورد اعتماد ما است اظهار موافقت کنیم و کار از پیش برود ولی اینکه در بعضی از روزنامه‌ها نوشتند که بحران مؤثر نیست بحران یعنی نبودن وزیرعرض می‌کنم که بحران در کوچکترین ثبات هم مؤثر است و جایز نیست که در اینموقع ما سه چهار ماه بدون داشتن یک اصل مسلمی یا وحدت نظری با دولتهای متوالی مبارزه کنیم اما در باب برنامه من وارد طول و تفصیل نخواهم شد اگرآقایان دیگر صحبت نمی‌کردند بنده نظریات مختلفی داشتم که عرض می‌کردم مثلاً در همان ماده اول بنده یک حقیقتی را بیان می‌کردم و آن این بود که متفقین ما الان در کشور ما هستند اصولاً بایست ییک اداره مستقلی وجود داشته باشد که روابط ما را بین متفقین تدقیق و مطالعه کند و در آن اداره کسانیکه از تاریخ و جغرافی و اوضاع سیاسی و اوضاع عالم اطالع کامل دارند وجود داشته باشد باید از اولین روز تمام روابط ما را با متفقین تحت نظر قرار بدهند و حساب ما با متفقین ما معین باشد که نه تنها برای آماده شدن بمجلس صلح که باید از دو سال قبل شروع کرده باشیم بلکه برای نظام امور جاری ما چاره جوئی کنند و نقشه بشکند مثلاً بندانید کمیته تدارکات خاور نزدیک با ما چه روابطی دارد شاید اصول روابط و حسابهای متقابل ما را با آن کمیته یا با بنگاه یو. که سی. سی. و نظایر آن یکنفر در تمام کشور بحد کمال نداند آقای دکتر مصدق فرمودند آقای اردلان میدانند ولی بنده میدانم که هیچکس در این مملکت بطور قطع خبری ندارد و معمولاً وزیران خسته‌اند گاهی تابعد از نصف شب پوکر می‌زنند و خسته و خراب بخواب می‌روند و در وزارتخانه هم تمام روز را کاغذ امضا می‌کنند نمیداند کمیته شرق و خاور نزدیک در فرستادن قند و شکر و پارچه و نظایر آن چه ترتیبی دارد کس دیگر هم نمیداند روابط اقتصادی ما با یو که سی سی چیست این یو که سی سی یک تشکیلاتی است یک مرکز تجارتی است این راه آهن که در حدود ۱۵۰۰ کیلومتر شب و روز کار می‌کند عایداتش. ترتیباتش. مقرراتش بچه ترتیب است؟ آقایان فرموش نکنند که سه مرد بزرگ در کشور ما جلسه منعقد ساختند و این اشخاص بزرگ با اعلامیه رسمی تضمین استقالا و تمامیت مملکت ما را مردانه اعلام داشتند و تعهد کردند که نسبت بایران کمکهای اقتصادی بکنند بنده یک قسمت اینکه کمکهای اقتصادی بما نشده است مسئولیتش را فقط و فقط ازخودمان میدانیم برای اینکه یک نقشه علمی روشن که یکروز از ما بپرسند چه می‌خواهید نداریم یک عیب این دموکراسی بی پیر ما این است که هر پانزده روز یک دولت عوض می‌کنیم و عیب دیگر ما نداشتن متد است یکی دیگر از مسائلی که نظر من است عرض کنم موضوع استفاده از جوانان تحصیل کرده است که هر دولتی این را گفت آقای قوام السلطنه اولین کسی بود که این راآورد در مجلس. برنامه چهل سال است در ایران نوشته می‌شود شاید چهل تا برنامه نوشته شده چهل تا دولت آمده و رفته بنده رفتم مجلدات قانیون را در کتابخانه مجلس به بینم مجلدات قانون در کتابخانه مجلس نبود یک چند جلدی بزحمت پیداکردم و چند مجلدات دیگر را دیدم و فهمیدم که در حدود هزار قانون و پیمان وامتیازنامه و امثال آن در این ۲۶ سال از مجلس گذشته است از این هزار قانون اگر هر قانون صد ماده داشته باشد صد هزار ماده قانون در مجلس وضع شده است و روی هر ماده صحبتها شده است روی این صد هزار ماده قانون انرژیها صرف شده مبارزه‌ها شده چون و چراها بعمل آمده ولی کاش بیک ماده قانون اساسی که آنوقت وضع کردند که مال و جان و ناموس مردم مصون است عمل می‌شد و نتیجه بیشتر گرفته بودیم وقتی که حضرت محمد (ص) دیدند که یهود با آن قوانین و کتابهائی که دارد روزگار را برگزار می‌کند ولیعمل ندارد و دل و آئین ندارد فرمودند: مثل الذین حملو التوریه ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفرا تنها با قانون کار درست نمی‌شود. در ضمن برنامه فرموده بودند که از جوانان استفاده می‌کنند ولی نکرده‌اند یک راهی بنظ رحقیر من می‌رسد و آن این است که رعض می‌کنم راهش این است که وزارتخانه‌ها و بازرسها تنها از لحاظ کمیت توجه بکار کارمندان وزارتخانه‌هاشان نکنند از لحاظ کیفیت هم توجه بکنند تنها حضور و غیاب و سر وقت حاضر شدن و دفتر امضاء کردن وعدةسنوات و صورت ظاهر نباشد. دانش، روش، صحت عمل، لیاقت، فعالیت هم در نظر گفته شود بازرسها این قبیل کارها را رسیدگی نمی‌کنند تنها حضور و غیاب را رسیدگی می‌کند بنده پیشنهاد می‌کنم که ایندولت یک چشم بصیرت و بینائی داشته باشد که بهترین جوانان این کشور را که میلیونها صرف تحصیل آنها شده است بدین روش روی مسند کار بیاورد تا روی که عمر ایندولت انشاء الله دراز باشد چنین موقعی را به بینیم که از جوانان این کشور استفاده شده است جوانان را باید تربیت کرد مربی در این قسمت دولت است آخرین قسمت عرض بنده که هدف و نتیجه فکر بنده است و خیلی مشخور هم هست واتفاقاً مشهورات معمولاً از نظر اهمیت می‌افتد و چیزها از کثرت ظهور خفا پیدا می‌کند. این هدف آمال من است هر کسی هدفی را دوست دارد آرزوی بنده این است که آقایان نمایندگان و دولت هم باین هدف بگروند اصلاحات کشور ما و احتیاجات ما بیحد وحساب است وای بحال جامعه و کشوریکه اصلاحات و احتیاجات ضروری بیحد و حسابی داشته باشد و این احتیاجات ضروری همه اش در درجه اول لزوم باشد ما بیک شخص شناوری شبیه هستیم که هر جا رو می‌آورد بیک موج قوی برمیخورد و در این گیرودار باید راهی پیدا کند ما به سرداری شبیه هستیم که در مهلکه جنگ است و از هزار جا هجوم شده است آن سردار باید برای نجات خود تصمیم قطعی بگیرد و راه معین را پیش کشد این است وضع زندگی ما این قسمتها را همکاران و آقایان نمایندگان گفته‌اند و باز هم باید بگویند دیروز با یکنفر از آقیان نمایندگان یعنی آقای مظفرزاده صحبت بود راجع ببرنامه دولت ایشان فرمودند که راجع ببرنامه دولت آنقدر باید صبر داشته باشند که همه مطالب گفته شود هم برای دولت مفید است و هم برای ملت موضوع کفایت مذاکرات در همه جا مفید نیست بدیهی است که بنده باید باصولی که قدما وضع کرده‌اند این قبیل صحبتها را مفید و مختصر می‌گویم شنیده‌ام رئیس جمهور امریکا بنام کولیج تمام تاریخ آمریکا را در پانصد کلمه نوشت که بر یک سنگی تقر کنند وهمه میدانیم که سزار معروف تمام کارهای جنگی را که در مشرف زمین کرد تمام آنها را در سه کلمه نشوت: ونی ویدی ویچی و مختصر کرد بنده ه م تصمیم دارم که عرایضم را مختصر کنم و قصد دارم که در بقیه سال بیش از حد مذاکره ننمایم ما احتیاجات ضروری داریم و این احتیاجات ضروری ما را گرفتار یک دوری کرده است آقایان همه میدانند تا سه چهار سال قبل تمام روزنامه‌ها و جراید بتفصیل می‌نوشتند و می‌گفتند که ما نظام لازم داریم و برای نظام پول لازم داریم و برای پول اقتصاد و زراعت لازم داریم ولی فرهنگ هم با پول ممکن است پول با تجارت و کشاروزی آنهم با لشکر آنهم منوط بفهم و فرهنگ است فرهنگ و کشاورزی و سپاهیگری هم بدون بهداشت و تندرستی نمی‌شود و آن هم محتاج بپولست پس بدین ترتیب از کجا شروع کنیم تا کجا و کی چرخ خوریم و باطراف خود دور زنیم. ما گرفتار یک دور باطل و سرگیجة عظیم گردیده‌ایم نتیجه چه می‌شود؟ دولتهای مختلف و منقطع بدون نقشه‌ای هی روی کار می‌آیند بایک تشبثات موقت و کوتاه و بی نتیجه یک چاره‌های کوچکی می‌کنند و بقول مرحوم فروغی می‌آیند و می‌روند و نتیجه نمی‌گیرند و با این ترتیب تا هزار سال دیگر هم نتیجه نخواهیم گرفت حالا فرداست که طرحها و لوایح قوانین می‌آید قانون بهداری می‌آید ولی عملی کردن تمام آنها پول لازم دارد بدون اینکه آمار صحیح داشته باشیم می‌توانم بگویم رویهمرفته تنها برای دفع تراخم شاید در سال پنجاه ملیون تومان خرج داریم زیرا می‌توان فرض کرد که پنج ملیون نفوس در این کشور تراخم دارد و هر فرد در سال از همه حیث ده تومان هزینه ممکن است داشته باشند بلی بدون پول تمام این پیشنهادها نقش برآب است استقراض بما باین زودیها نمی‌دهند (جمعی از نمایندگان – نمی‌کنیم) بلی می‌دهند و ما نمی‌گیریم دولت انگلیس در روز در حدود بیست میلیون لیره خرج می‌کند یک روز اگر این پول نرسد انتظامات لشکری و اجتماعی آنجا بهم می‌خورد و بدون پول کار پیشرفت نمی‌کند. در باب فرهنگ آقیان قانون تعلیات عمومی را تصویب فرمودند برای تعلیم عمومی اگر با حساب غیر قطعی و سطحی برای هر یکنفر در سال ده تومان خرج ساختمان و کتاب و معلم تصور کنیم چون در ایران حدود پانزده ملیون نفوس داریم در سال صد و پنجاه ملیون تومان در اولین قدم برای اینکار لازم داریم بهداری هم با انژکسیون و پرونتوزیل درست نمی‌شود. فرهنگ با این که در زغال دانها درس بدهیم و هر کس را بیاوریم معلم کنیم بهدف نمی‌رسد تنها برای خارج شدن از دور باطل و حل مشکلات یک راه میدانم و ده راه نمیدانم و آن یک راه اینست که اول باید سرمایه و پول و باصطلاح وسیله تهیه کنیم اول کار ما تهیه وسیله است وسیله هم فعلاً پول است و سرمایه و پول و سرمایه هم از آسمان نمی‌آید از آسمان فقط یک ندا آمد که واعد والهم ما استطعتم وهمچنین بما فرمودند لیس لا انسان الا ما سعی. این دستورها از آسمان آمد ولی ما بایدثروت خودمان را از زمین استخراج کنیم و تمام ثروت را ما باید از زمین با تعقیب یک اصول صحیح علمی کشاورزی بدست بیاوریم و خیلیهم این کار دیر شده است تمام قوای ما باید صرف امور کشاورزی از روی علوم جدید بشود که این کلخن را باغ و بهشت بکند در اروپا و امریکا مخصوصاً بعد از جنگ گذشته ما عملاً این را دیدیم چه اصلاحات مهم زراعتی کردند اگر ما آب کم داریم در این کشور بکلی آب ندیده هم نیستیم یک رود کارون نصف این مملکت را سیراب می‌کند ولی سد بندی درجه اول لازم داریم و اصول صحیح آبیاری باید عملی گردد که هنوز درکوچکترین مراحلش هم وارد نشده‌ایم الان آقای نقابت بمن می‌گفتند که در شادکان (فلاحیه سابق) اقداماتی و پروژه هائی بعمل آمده است ولی عملی نشده برای هر کاری ما پول لازم داریم میلیونها و میلیاردها باز هم عرض می‌کنم این پول از آسمان نمی‌آید از زمین باید درآورد و ما می‌توانیم با تطبیق کارهای خودمان با اصول علمی ایران را بهشت روی زمین کنیم آقایان میدانند سوئیس چهل مرتبه از ایران کوچکتر است در دو ساعت م یشود از آن سر سوئیس بآن سر رفت سوئیس زمین زراعتی ندارد فقط در حدود پنج هزار کیلومتر مربع زمین مسطح دارد که ما همین قدر یک وقتی بدیگران بخشیدیم سوئیس از آبشارهای خودش بقول خود از هوئیل بلانش نفت سفید استفاده کرده است و صنایعی مهم بکار انداخته و مراتع مبسوط نیز بوجود آورده وقتی که بنده در سوئیس بودم و گاوها و گوسفندهای سوئیس را دیدم فهمیدم چرا مصریها یک وقتی به گاو ستایش می‌کردند هر گاو سوئیس یک گاو «آپیس» بود یک گاو مصری بود از گاوها و گوسفندهای خودشان م یلیونها استفاده می‌کنند و در سال مبالغی زیاد ملیونها شیر و کره و شوکولاد بخارج می‌فروشند آنوقتی که من آنجا بودم در قسمت هائی که بیشتر فرانسوی نشین بودند در حدود صدو هشتاد میلیون فرانک ساعت دستی مچی فروخته بودند از آن آبشارهای قوای برق تولید می‌کنند و یک ملتی در حداکثر رفاه و نشاط زندگی می‌کنند که بیشتر از برکت آبشارها و مراتع است ما باید کشاورزی خودمان را بواسطةآبیاری صحیح بکار بیندازیم که این زمین‌ها سیراب شود اولین شرط نشاط در هر ملتی سیری شکم است آنروز آقای صفوی می‌گفتند هده زیادی از مردم ذرت گندیده می‌خورند بنده عرض می‌کنم هنوز عده زیادی در این کشور بلوط و گیاه و پوست درخت می‌خورند شش هزار سال پیش در مصر شخم می‌کردند و حبوبات می‌کاشتند و می‌خوردند ولی ما الان عده زیادی پوست درخت می‌خوریم ریشه گیاه می‌خوریم در شکروی که سه مقابل فرانسه است چهار مقابل انگلستان است و زمینهای بیکران زراعتی دارد گرسنگی است انگلستان صدی شصت احتیاجاتش از حیث خواربار از خارج است ولی بخوبی مردم زندگی می‌کنند ما باید با یک تدبیری با یک نقشه‌ای با یک نقشه ثابتی که با دولت‌ها و مجلس‌ها عوض نشود نقشه‌ای که حکم قانون را داشته باشد و بهر نحوی باشد عملی شود اول این مرم را سیر کنیم و بعد پول پیدا کنیم پول پیدا کردیم همه کار می‌شود کرد والا بدون سیر شدن یک قدم نمی‌شود برداشت نه فرهنگ نه بهداری مؤثر نمی‌شود بدون سیری فهم و دانش عملی نیست شب چو عقد نماز می‌بندم چه خورد با مداد فرزندم با شکم خالی چه فرهنگ چه بهداری چه انژکسیون ما باید اول شکم خودمان را سیر کنیم کره بخوریم گوشت بخوریم شیر بخوریم که بعد این مردم بتوانند هرکاری را بکنند ما می‌توانیم میلیونها گاو و گوسفند در این مملکت تهیه کنیم پشمش را به بازار دنیا بفروشیم، پنبه و ابریشم تهیه کنیم به بازار دنیا بفروشیم سابق بر این ملیونها عایدات پنبه و فروش پنبه بود از راه تهیه جنس در مملکت و فروش آن به خارج بازرگانی ما هم راه می‌افتد کارخانه هائی که الان اینجاست و هرکسی برای آنها حرفی می‌زند بنده می‌گویم اینها سرمایه ملی است و بهیچوجه من الوجوه این کارخانجات را از دست دولت و ملت نمی‌شود گرفت باید این کارخانجات را با مواد اولیه خودمان بکار بیندازیم الان این کارخانه‌ها مواد اولیه که نخ و پنبه باشد ندارد اینها را ما می‌توانیم با ترتیب و نقشه که بفوریت تهیه نمائیم. از محصولات کشاوری مان تأمین کنیم پس بنده در نتیجه پیشنهاد می‌کنم که دولت و مجلس باید برنامه صحیح اقتصادی حقیقی و بازرگانی یا بقول آقای دکتر مصدق مالی به خصوص از لحاظ کشاورزی تهیه کند واین نقشه در حکم یک قانونی باشد و دائمی باشد که هر روزه متزلزل نشود و مجلس چهاردهم به عقیده بنده مجلس اقتصادی باید باشد.

ریئس – آقای وزیر کشور.

وزیر کشور (آقای هژیر) – مطالب مفصلی آقای دکتر مصدق السلطنه فرمودند که جواب آن را چون تنصیص فرمودند که از آقای اردلان می‌خواهند بنده جوابی عرض نمی‌کنم ولی این جا می‌خواهم توضیحی در مقابل بیانات آقای دکتر مصدق و آقای دکتر شفق عرض کنم چون هر دو نفر ناطق محترم اسمی از بنده بردند آقای دکتر شفق حراف هستند و نطاق استاد زبردست ماهر و مسلط در حرف زدن و ایجاد و هم بنده البته در بیان با ایشان در نمی‌افتم و از ایشان کمتر هستم ولی بنده می خ واستم از فرمایشات آقای دکتر م صدق و آقای دکتر شفق استفاده کنم و توضیحاتی عرض کنم. آقای دکتر مصدق فرمودند که فرار از وظیفه آدم را بزرگ نمی‌کند ایستادگی در وظیفه انسان را بزرگ می‌کند حقیقت انیست که بنده قبلاً خواسته‌ام به این دستور و فرمایش ایشان عمل کنم آقای دکتر شفق می‌فرمایند از حالا باید فکر مجمع صلح بود و فکر این ۱۵۰۰ کیلومتر راه آهنی را که ما این جا داریم و متفقین ما استفاده می‌کنند باید کرد عملیاتی که در این جا انجام شده است و کمکهائی که بمتفقین شده است باید رسیدگی کرد و آقایان وزراء گرفتار هستند ونمی‌توانند متاسفانه به این کارها رسیدگی کنند در مقابل این فرمایشات آقای دکتر شفق باید عرض کنم که متاسفانه معلوم می‌شود که بنده یک نفر بودم و کسی بودم که می‌خواستم درست به این کار برسم. آقای دکتر مصدق فرمودند که بنده رفتم و برگشتم و نیامدم توضیح بدهم؟ کجا بیایم توضیح بدهم بنده رفتم و برگشتم و نیامدم توضیح بدهم؟ کجا بیایم توضیح بدهم بنده وقتی که برگشتم هنوز مجلس چهاردهم تشکیل نشده بود بعد هم که تشکیل شد آقیان مطابق نظامنامه مشغول کارهای داخلی خودشان بودندد وقتی که مجلس رسمی شد و دولت استعفا داد و آقایان اظهارر تمایل بآقای نخست وزیر فرمودند ایشان مشغول تکشیل کابینه شدند بنده یکفعه برای معرفی دفعه اول حضور آقایان رسیدم و رفتم برای دفعه دوم هم موقع معرفی دوم آمدم بمجلس و این هم دفعه سوم است (بعضی ازنمایندگان – در جرائد بایستی بنویسید) بنده خیال می‌کنم مملکتی که مشروطه است و مجلس دارد هر توضیحی اول باید بعرض مجلس برسد و قبلاً بجرائد نباید داده شود (صحیح است) اولا این را خدمت آقایان عرض کنم که مسافرت اروپا در یک چنین موقعی آش دهن سوز نبود و کسی هم نمی‌رفت که بنده توسل پیدا کنم که بروم و علت اینکه بنده رفتم یک فرمایشی یک روز آقای امیرتیمور فرمودند که این وضع نیست اگر می‌توانید بروید درست کنید بنده هم از همان وقت رفتم دنبال درست کردن که رفتم به لندن (امیرتیمور – متشکرم) بنده بودم که بلافاصله وقتی وزیر راه شدم آقای رئیس الوزراء‌اینجا تشریف دارند در آنموقع وزیر امور خارجه بودند نوشتم گفتم هم بدولت و هم بوزارت امور خارجه و هم با مذاکره کردن با متفقین که این راه آهن و این راههای شوسه که الان شما دارید استفده می‌کنید باید ببینیم که این استفاده بچه ترتیب باید باشد و امرزو که شما دارید استفاده می‌کنید جبران خسارتی که وارد شده است بچه ترتیب خواهد بود این عمل منجر باین شدکه در باب این مسائل و درباب بعضی مسائل دیگری که آقای دکتر شفق نفرمودند بنده بروم مذاکره کنم. اولاً این را باید حضور آقایان عرض کنم که هر مذاکره البته نتیجه اش این نیست که صد درصد به نفع یکطرف باشد گزراشی که باید عرض کنم در موقع خودش عرض خواهم کرد و مدعی می‌شوم که این مسافرت بنده با وجود هزاران خطرات هوائی و غیرهوائی که داشت و بنده تعهد کردم و رفتم برای مملکت یکی از بهترین قدمهائی بود که بدست کوچک بنده انجام گرفت یعنی برای اینکه دولت انگلستان مسبوق شده باشد که ما چه زحمات و چه صدماتی در ظرف اینمدت تحمل کردیم که بالطوع والرغبه حاضر شدیم با آنها همکاری کنیم البته این کمک‌ها را با کمال میل انجام دادیم و خالصاً و مخلصاً آنچه را که داشتیم در طبق اخلاص گذاشتیم ولی حالا باید بما کمک کنید (صحیح است) آقای دکتر شفق می‌فرمایند چیزی که در این مملکت مورد رسیدگی قرار گرفته است این است که دیده‌اند کداممامور سروقت آمده و سروقت رفته است و حال آ“که چیزی که باید در نظر داشت و دید این است که آیا درمیان مآمورین دولت لیاقت و صحت عمل و صلاحیت و اینها هست یا نه و چه اندازه است. اما مقدمه دوم ایشان درباب صلاحیت آن چند نفر که اسم نبردند فقط اسم بنده را بردند این بود که در عین اینکه فرمودند که در انتگریته و فعالیت و راست یو درستی بنده تردیدی ندارند باز در عین حال اسم بنده را بردند و نظرشان مثل این بود که بنده نباشم این را بنده نمی‌توانم بفهمم (دکتر شفق – اینطور نبود) معلوم شد که در مجلس پنج نفر از نمایندگان پیدا نشدند که در مورد یک وزیر نفیاً یا اثباتاً توافق داشته باشند بنابر این بنده خوشبختانه فرمودند در نیتجه مذاکراتی که شد فرمایشات آقای دکتر شفق را در آنچه مربوط بخودم بود منحصراً از طرف خود ایشان میدانم و از سایر آقایان نمایندگان محترم که ۹۷ نفر منهای یکنفر هستند امتنان و تشکر خود را تقدیم می‌کنم زیرا که باین ترتیب لیاقت وامانت بنده را تصدیق فرموده‌اند بنده این را مکرر گفته‌ام و امروز هم در پشت این تریبون مجلس بعرض آقایان میرسانم که کسی هستم که بیست سالی که در خدمت هستم سهل است ۴۲ سال که از عمرم می‌گذرد از تاریخی که متولد شده‌ام حساب زندگی خودم را می‌توانم بدهم که چه گرفته‌ام و چه داده‌ام و امروز بنده در این مملکت حاضرم عرض کنم که غیر از آن چیزی که خودم صورت می‌دهم که چه دارم و نشان هم می‌دهم که از کجا آورده‌ام هرکسی باسم من یا باسم پدرم یا اقوامم دراینمملکت چیزی بدست آورد حق دارد که ملک طلق خودش بداند و بلاعوض ضبط کند بنده در این مدتی که خدمت کرده‌ام در خدمتگذاری خودم مدعی هستم که آنچه که از عهده یک فرد ساخته بوده است کوتاهی و قصوری نکرده‌ام بنده بیش از دوسال است که در خدمت آقایان دارم خدمت می‌کنم و تمام اوقات بنده صرف رسیدگی بامور مردم شده است بنده خودم را از تمام تفریحات دنیوی محروم کرده‌ام برای این که امروز بتوانم با شهامت این عرض را بکنم (صحیح است) و تصور می‌کنم که قدرشناسی آقایان بخصوص اینکه فرمودند این مجلس که حالا شروع بکار کرده است و می‌خواهد یک خدمات بزرگی را شروع کند نباید اجازه بدهد که یک فردی که اینطور خدمت کرده است و تمام صحت و سلامت مزاجش را روی کار گذارده است دلسوخته باشد (صحیح است) اصرار در اینکه در خدمت باشم ندارم ولی تا وقتی که توجه آقایان پشتیبان بنده است بگفته این و آن هم اهمیت نمی‌دهم باین زودیها از جاده هم در نمی‌روم و بشیاع هم عقیده ندارم.

رحیمیان – مسافرت بلندن را بفرمائید.

وزیر کشور – آن مربوط ببرنامه نیست فعلاً مذاکره در اطراف برنامه است.

جمعی از نمایندگان – ختم جلسه.

- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

۴- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

رئیس – آقای رفیع هم پیشنهاد ختم جلسه کرده‌اند بفرمائید.

رئیس – بطوریکه خطار آقایان مسبوق است اغلب مذاکرات لازم در موقع طرح برنامه دولت باید بشود و اغلب آقایان هم یادداشت کرده‌اند ومسائلی دارند که می‌خواهند صحبت کنند و در نتیجه مذاکرات تکالیف دولت هم روشن تر می‌شود و بهتر می‌تواند کار بکند حالا اگر بخواهیم در این جلسه این کار را تمام کنیم بعقیده بنده نمی‌شود و باقی آقایان هم که اجزاه گرفته‌اند خوب است صحبتشان را بفرمایند بنابر این آقایان موافقت بفرمایند جلسه را ختم کنیم و جلسه آینده روز سه شنبه باشد (صحیح است ۹

رئیس – بنابر این با ختم جلسه مخالفی نیست؟(خیر) جلسه ختم می‌شود جلسه آینده روز ۳ شنبه ۲۲ فروردین ساعت نه دستور هم برنامه دولت

(مجلس یکساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – محمد صادق طباطبائی