تفاوت میان نسخه‌های «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ شهریور ۱۳۲۴ نشست ۱۳۹»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام)
خط ۱۹۸: خط ۱۹۸:
 
اکثریت می‌گفت که نمایندگان اقلیت مطابق معمول همه جا در جلسه حاضر شوند و پس از انتقاد و بیان عقیده مطیع قضاوت و حکومت اکثریت حقوق باشند.
 
اکثریت می‌گفت که نمایندگان اقلیت مطابق معمول همه جا در جلسه حاضر شوند و پس از انتقاد و بیان عقیده مطیع قضاوت و حکومت اکثریت حقوق باشند.
  
پانزده ماه بدین ترتیب گذشت و تجربه نشان داد که انتظار و تذکر اقلیت در ترک رویه مجلس که متأسفانه موجب فزونی بدبختی شده کوچکترین اثری  ندارد و هر کجا چنین مجلسی باشد آنرا منحل می‌کنند. بنابراین اتخاذ این تصمیم برای آن بود که شاید اکثریت متوجه به عواقب رفتار خود بشود و ترتیبی پیش آید که وضعیت بهتر و از وخامت اوضاع کاسته شود!
+
پانزده ماه بدین ترتیب گذشت و تجربه نشان داد که انتظار و تذکر اقلیت در ترک رویه مجلس که متأسفانه موجب فزونی بدبختی شده کوچکترین اثری  ندارد و هر کجا چنین مجلسی باشد آنرا منحل می‌کنند. بنابراین اتخاذ این تصمیم برای آن بود که شاید اکثریت متوجه به عواقب رفتار خود بشود و ترتیبی پیش آید که وضعیت بهتر و از وخامت اوضاع کاسته شود!
  
معلوم نیست که اکثریت برای این دولت که سوابق بعضی از اعضاء آن معلوم است و مورد اعتماد جامعه نیست چه محسناتی قائل شده که در ابقاء آن تا این درجه لجاج می‌نماید مگر اینکه بگوئیم جهاتی هست که باید از جامعه مستور بماند و یا اینکه چون هیچ دولتی بقدر این دولت گوش شنوا ندارد آنرا تا هر وقت که ممکن شود باید نگاهداشت مثل اینکه در دستگاه دولتی هیچوقت بقدر ایام اخیر تغییرات داده نشده و تغییرات مزبور صرفاً در منافع بعضی از وزراء و بعضی از نمایندگان اکثریت بوده‌است.
+
معلوم نیست که اکثریت برای این دولت که سوابق بعضی از اعضاء آن معلوم است و مورد اعتماد جامعه نیست چه محسناتی قائل شده که در ابقاء آن تا این درجه لجاج می‌نماید مگر اینکه بگوئیم جهاتی هست که باید از جامعه مستور بماند و یا اینکه چون هیچ دولتی بقدر این دولت گوش شنوا ندارد آنرا تا هر وقت که ممکن شود باید نگاهداشت مثل اینکه در دستگاه دولتی هیچوقت بقدر ایام اخیر تغییرات داده نشده و تغییرات مزبور صرفاً در منافع بعضی از وزراء و بعضی از نمایندگان اکثریت بوده‌است.
  
 
و باز معلوم نیست که اکثریت چگونه مسئولیت طرفداری از دولتی را بعهده می‌گیرد که در خفه کردن آزادی و بستن جراید در این دو سه ماه گوی سبقت را از اسلاف خود ربوده و همچنین مسئولیت یک دوازدهم مرداد را که امضاء کرده و دولت هم بدون تصویب مجلس و برخلاف قانون اساسی آن را پرداخته‌است، از هر شخص بیطرفی اگر سئوال کنند آیا مصلحت مملکت در این بود که دولت صدر بماند یا اینکه از آن صرفنظر کنند و استرضای اقلیت را برای حضور در مجلس و تصویب حقوق مرداد بعمل آورند تا اینکه قانون اساسی نقص نشود و دولتی که مورد اطمینان جامعه باشد بروی کار بیاید؟ بدیهی است که عقیده خود را به رفتن دولت صدر اظهار می‌کند.
 
و باز معلوم نیست که اکثریت چگونه مسئولیت طرفداری از دولتی را بعهده می‌گیرد که در خفه کردن آزادی و بستن جراید در این دو سه ماه گوی سبقت را از اسلاف خود ربوده و همچنین مسئولیت یک دوازدهم مرداد را که امضاء کرده و دولت هم بدون تصویب مجلس و برخلاف قانون اساسی آن را پرداخته‌است، از هر شخص بیطرفی اگر سئوال کنند آیا مصلحت مملکت در این بود که دولت صدر بماند یا اینکه از آن صرفنظر کنند و استرضای اقلیت را برای حضور در مجلس و تصویب حقوق مرداد بعمل آورند تا اینکه قانون اساسی نقص نشود و دولتی که مورد اطمینان جامعه باشد بروی کار بیاید؟ بدیهی است که عقیده خود را به رفتن دولت صدر اظهار می‌کند.
خط ۲۷۴: خط ۲۷۴:
 
ما دست به این عمل زدیم برای اینکه از آنچه متأسفانه واقع شده جلوگیری کنیم و در عین حال اکنون نمی‌توانیم از بیان تأثر و انزجار  نسبت به پیش آمدهای اخیر و مداخلاتی که بر خلاف عهود و شئون داخلی ما شده‌است خودداری کنیم. (صحیح است)
 
ما دست به این عمل زدیم برای اینکه از آنچه متأسفانه واقع شده جلوگیری کنیم و در عین حال اکنون نمی‌توانیم از بیان تأثر و انزجار  نسبت به پیش آمدهای اخیر و مداخلاتی که بر خلاف عهود و شئون داخلی ما شده‌است خودداری کنیم. (صحیح است)
  
چگونه ممکن است خون ایرانی در عروق کسی جاری باشد و مداخله اجنبی را در امور کشور تحمل کند (صحیح است) هر کس که به بقاء نیروی اجنبی در خاک کشور علاقه داشته باشد و همچنین هر کسی که همسایگان را تحریک کند مهدورالدم است. (صحیح است) (صحیح است)
+
چگونه ممکن است خون ایرانی در عروق کسی جاری باشد و مداخله اجنبی را در امور کشور تحمل کند (صحیح است) هر کس که به بقاء نیروی اجنبی در خاک کشور علاقه داشته باشد و همچنین هر کسی که همسایگان را تحریک کند مهدورالدم است. (صحیح است) (صحیح است)
  
 
منتها تشخیص ما این است که برای رفع بهانه هائی که موجب مداخله اجانب می‌شود و خاتمه دادن به اوضاع زمان جنگ و اِعمال حاکمیت مطلق ملت ایران در تمام قلمرو کشور باید سعی در روی کار آوردن یک حکومت به تمام معنا ملی کنیم و در این موقع خطیر دنیا دوئیت‌ها را کنار گذاشته همه پشتیبان چنین حکومتی بشویم تا بتوانیم کشتی خود را به ساحل نجات برسانیم (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است، احسنت).
 
منتها تشخیص ما این است که برای رفع بهانه هائی که موجب مداخله اجانب می‌شود و خاتمه دادن به اوضاع زمان جنگ و اِعمال حاکمیت مطلق ملت ایران در تمام قلمرو کشور باید سعی در روی کار آوردن یک حکومت به تمام معنا ملی کنیم و در این موقع خطیر دنیا دوئیت‌ها را کنار گذاشته همه پشتیبان چنین حکومتی بشویم تا بتوانیم کشتی خود را به ساحل نجات برسانیم (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است، احسنت).

نسخهٔ ‏۱۲ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۵۰

مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ شهریور ۱۳۲۴ نشست ۱۳۹

دوره چهاردهم قانونگذاری

جلسه

شماره مسلسل

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مجلس روز شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۲۴ نشست ۱۳۹

- قرائت و تصویب صورت مجلس

۱- قرائت و تصویب صورت مجلس

صورت مجلس روز یکشنبه ۱۸ شهریور ماه را آقای طوسی (منشی) بشرح زیر قرائت نمودند

مجلس سه ربع ساعت پیش از ظهر به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبائی تشکیل و صورت جلسه قبل خوانده و تصویب شد.

غائب با اجازه- آقای یمین اسفندیاری

غائبین بی اجازه- آقایان:فرمند- امینی- دکتر اعتبار- مؤید قوامی- کفائی- امیرابراهیمی- صمصام- منصف- تولید- سید ضیاءالدین- دکتر شفق- دشتی- شریعت زاده- رفیعی- مجد- مراد اریه.

دیر آمدگان بی اجازه- آقایان: اقبال- جلیلی- بیات- خاکباز- دکتر کشاورز- فولادوند- گیو- نبوی- نقابت- اخوان- دولت آبادی- حیدرعلی امامی- سنندجی- تیمورتاش – فرود- دکتر زنگنه- قبادیان- دکتر معاون- فرهودی- جواد مسعودی- حسن اکبر- سیف پور فاطمی- دکتر عبده- عباس مسعودی- طهرانچی- سید محمد طباطبائی- خلعتبری- حکمت- نمازی- کامبخش- ایرج اسکندری- آشتیانی – حشمتی- عدل- اسکندری- دکتر آقایان- دکتر کیان- دکتر فلسفی- آوانسیان- ایپکچیان- پوررضا- قشقائی

آقای بدر وزیر دارائی لایحه راجع به اصلاح قانون مالیات بر درآمد مصوب نوزدهم آبان ماه ۱۳۲۲ را تقدیم و به کمیسیون ارجاع شد.

چون جمعی از آقایان معتقد به ورود در دستور و آقای ایرج اسکندری از لحاظ تذکار پاره‌ای مسائل ضروری با ورود در دستور مخالف بودند نسبت به آن رأی گرفته شده تصویب و بقیه شور در لایحه دو دوازدهم شروع و دو فقره پیشنهاد از طرف آقایان نبوی و مجد ضیائی یکی راجع به پرداخت هزینه‌های اضافی بهداری و فرهنگ و دیگر راجع به تکمیل ساختمان راه آهن زنجان به تبریز و مشهد قرائت و پس از توضیح و تأمین منظور هر دو فقره مسترد و آقای رحیمیان پیشنهاد نمودند لایحه از دستور خارج و برنامه دولت مطرح شود. این پیشنهاد نیز بعد از توضیح آقای رحیمیان مشعر به مخالفت ایشان با دو دولت مسترد و سه پیشنهاد دیگر از طرف آقایان، دهستانی، ثقه الاسلامی و طوسی، اولی راجع به؟؟؟؟؟ تأسیس دبستان‌های شهرستان‌ها و دهات و دومی راجع به ساختمان دبیرستان‌های تبریز و فقره اخیر راجع به راه بجنورد به شاهرود و ساختمان پل‌های؟؟؟؟؟؟ به شیروان قرائت و پس از توضیح آقایان توضیح دهندگان و پاسخ آقایان وزارت فرهنگ و بهداری و راه و تأمین نظریه آقایان هر سه پیشنهاد مسترد و سه پیشنهاد دیگر یکی از طرف آقای حاذقی مبنی بر تأمین هزینه ادارات کل ساختمان و آبیاری، دیگر از طرف آقای دکتر معاون راجع به؟؟؟؟؟؟؟؟ پزشکی و تنظیم برنامه آن دیگری از طرف آقای اردلان راجع به عدم پرداخت حقوق مستخدمین دولتی اعم از روزمزد و غیر آنکه بدون تصویب مجلس شورای ملی استخدام شده‌اند و [ضرورت لازم دارد نسبت به ] لایحه استخدام هر یک از آنان که مورد؟؟؟؟؟؟؟ به مجلس شورای ملی قرائت دو پیشنهاد یک از طرف آقایان وزیر دارائی و وزیر بهداری؟؟؟؟؟؟؟ به پیشنهاد آقای اردلان پس از توضیح وزیر کشاورزی و وزیر دارائی و موافقت آقای [معظمی] اخذ رأی بعمل آمده تصویب و آقای؟؟؟؟؟؟؟ به عنوان اخطارنامه باستناد قسمت [نظامنامه] داخلی پیشنهادی را که قابل؟؟؟؟؟؟؟؟ به ارجاع به کمیسیون دانسته و آقای؟؟؟؟؟؟؟ فوریت لایحه از طرف مجلس شورای ملی؟؟؟؟؟ برای ارجاع به کمیسیون قائل نبوده آقای؟؟؟؟؟؟؟ در همین زمینه و بیمورد بودن؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سخنانی ایراد و آقای وزیر دارائی توضیحاً اظهار نمودند ایشان با پیشنهاد آقای اردلان نظر مخالفتی نداشته و اساساً آن را قبول می‌نماید.

پس از توضیح آقای نقابت در قبال اخطار نظامنامه‌ای آقای دکتر زنگنه و بیانات آقای دکتر طاهری دائر به بغیر قابل ارجاع بودن پیشنهاد به کمیسیون از لحاظ تصویب فوریت لایحه و موافقت آقای هاشمی با این نظر چون پیشنهاد ختم جلسه شده بود موقع جلسه آینده روز ۳ شنبه ۲۰ شهریور ماه ۳ ساعت قبل از ظهر و دستور بقیه شور در لایحه دو دوازدهم و افتراع شعب را انتخاب یک نفر ناظر بانک مقرر و مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد.

رئیس - آقای کامبخش در صورت جلسه فرمایشی دارید؟

کام بخش- بلی اسم بنده را جزو دیرآمدگان بدون اجازه نوشته‌اند. بنده اصلاً نمی‌فهمم دیرآمده بی اجازه معنایش چیست الآن ساعت دوازده‌است جلسه تشکیل شده دیگر دیرآمدگان بدون اجازه یا با اجازه چه معنی دارد؟ خوب است ساعتی را برای آمدن ما در اینجا معین بفرمائید ما ساعت نه و نیم می آئیم اینجا هیچکس نیست پس همه را بنویسد اینکه ترتیب نیست. الآن ساعت دوازده‌است ملاحظه می فرمائید بایستی نیم ساعت دیگر هم معطل شد تا آقایان تشریف بیاورند. خوب است تکلیف این قسمت را معین بفرمائید.

رئیس- ساعتی را که از روی آن حاضر و غائب می‌کنند از روی ساعتی است که اینجا تعیین می‌شود. حالا جلسه دیر تشکیل شود یا زود تشکیل شود ساعت حضور و غیاب همان ساعتی است که اینجا تعیین می‌شود امروز هم بواسطه اینکه رئیس و نایب رئیس‌ها هیچکدام نبودند و کاری داشتند که برای آن کار رفته بودند و بعداً هم آقایان مسبوق خواهند شد این بود که جلسه دیر تشکیل شد ولی روزهای دیگر چون اکثریت نمی‌شود جلسه عقب می‌افتد ولی ساعت را همان نه نیم حساب می‌کنند که در اینجا معین می‌شود.

کام بخش- حالا بنده از فردا ساعت نه می‌آیم اینجا و از روی این ساعت صورت بر می‌دارم آنوقت ملاحظه می فرمائید که همه دیر می‌آیند.

رئیس- البته بسیار خوب است و این یک کمکی است که می فرمائید. آقای آوانسیان

آوانسیان- عرض بنده هم همین بود که آقای کام بخش فرمودند.

رئیس- آقای اسکندری

ایرج اسکندری- در آخر جلسه قبل تصمیم اینطور گرفته شد که هیئت رئیسه راجع به ایرادات نظامنامه که در اینجا شد مطالعاتی نموده و نتیجه آنرا در این جلسه اعلام فرمایند رو روی این قسمت هم جلسه تعطیل شد و وقت هم گذشته بد و دستور جلسه هم همان دو دوازده‌است که ایرادات نظامنامه مربوط به همین است ولی در صورت جلسه به این موضوعت اشاره نشده در صورتی که اگر آقایان نمایندگان خاطرشان باشد اینطور مقرر شد که هیئت رئیسه راجع به ایرادات نظامنامه تصمیم گیرند و خبرش را به مجلس بدهند و چون این موضوع در صورت خلاصه هم ذکری ازش نشده بنده تصور می‌کنم باید در صورت خلاصه هم این را قید نموده تصویب کنند.

رئیس- صحیح است عرض می‌کنم که در این خصوص جلسه هیئت رئیسه دیروز تمامش مصروف به این کار شد بالاخره آقای دبیر حضور معین شدند که به صورت مجلس‌های سابق رجوع کنند و ببینند در این مورد سوابق چه بوده و سابقه‌ها را که آوردند آنوقت به عرض آقایان می رسانیم. آقای دهستانی.

دهستانی- در تبصره‌ای که راجع به تنصیف اعتبار تأسیس دبستان‌های شهرستان‌ها و دهات شده بود و بنده و آقای هاشمی و نقابت پیشنهاد کرده بودیم آقای وزیر فرهنگ این پیشنهاد را قبول کردند و فرمودند نظر ما تأمین می‌شود ولی در صورت جلسه بطور صراحت نوشته نشده تمنا می‌کنم این قسم را اصلاح بفرمائید.

رئیس- اصلاح می‌شود. آقای ساسان راجع به صورت جلسه‌است؟

ساسان- قبل از دستور عرض دارم.

رئیس- آقای روحی

روحی- بنده در پیرو اظهارات آقای کامبخش می‌خواستم عرض کنم این وضع مجلس نیست. بایستی مقام ریاست توجه بیشتر فرمایند ساعت ۳ به ظهر ما در اینجا حاضریم آنوقت ساعت دوازده باید جلسه تشکیل شود چون یک عده از آقایان نمی‌آیند. بنده عقیده دارم در صورت جلسه اشخاصی که بواسطه دیر آمدن جرم می‌شوند قید شود که شاید این لفظ جرم جلوگیری از دیر آمدن آقایان بکند. الآن ساعت دوازده‌است اینجا زیر سقف شیروانی اتاق یک پوشه‌است، گرم است و یک ساعت دیگر هم هوا گرمتر و طاقت فرساتر می‌شود و دیگر نمی‌شود کاری کرد. آقایان توجه بفرمایند که لااقل ساعت نه و نیم ده جلسه تشکیل والا با این وضع اساساً کار از پیش نمی‌شود.

رئیس- آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری- عرضی ندارم.

رئیس- آقای مجد در صورت جلسه فرمایشی دارید؟

مجد ضیائی- بنده می‌خواستم عرض کنم آقای ایرج اسکندری راجع به ایرادات نظامنامه فرمودند که قضیه را حضرتعالی موکول به تحقیق فرموده‌اید. بنده می‌خواستم عرض کنم که مراجعه به آقای دبیر حضور هم چندان لازم نبود چون در ماده ۵۷ موارد فوری را مستثنی کرده‌است مراجعه بفرمائید می‌نویسد باستثنای موارد فوری هیچ لایحه قانونی را نمی‌توان قطعاً رأی داد ماده ۶۲ هم می‌گوید اصلاحاتی که در ضمن شور ثانوی پیشنهاد می‌شود آنوقت می‌توان آنرا قابل توجه دانست ولی در اینجا می‌نویسد باستثنای موارد فوری یعنی دیگر قابل بحث نیست و می‌توان رأی داد این دیگر مراجعه و تحقیق لازم ندارد.

رئیس- این موضوع که مطرح نیست. عجالتاً ما کارهای مان را مشغول می‌شویم آنوقت تا جلسه دیگر به سوابق نگاه می‌کنیم و نظر هیئت رئیسه را اعلام می‌کنیم آنوقت اگر بنا شد باز در این خصوص مذاکره بشود می‌شود اعتراضی دیگر به صورت مجلس نیست؟ (خیر) صورت مجلس تصویب شد. اگر آقایان اجازه بفرمائید شعب استفراع بشود.

== - افتراغ شعب ششگانه ۲- افتراغ شعب ششگانه

رئیس- اگر آقایان اجازه بفرمایند امروز شعب استفراع بشود چون موعد قانوین آن منقضی شده و کمیسیون عرایض هم نداریم و کارهامان باقی مانده‌است بعد وارد دستور و نطق قبل از دستور بشویم (صحیح است) عده نمایندگان حاضر در مرکز ۱۱۹ نفرند عده اعضای هر شعب ۱۹ نفر خواهد بود بعداً به شعبه‌های یک تا پنج هم هر شعبه یک نفر اضافه می‌شود

(افتراع بعمل آمده و نتیجه به طریق ذیل حاصل شد)

شعبه اول- آقایان افخمی، محسن افشار، صادقی- صادق بوشهری، یمین اسفندیاری، ملک مدنی، مهندس فریور، خلیل دشتی، رحیمیان، امیرتیمور، دکتر معاون، سلطانی، شیخ الاسلامی، دکتر زنگنه، دکتر آقایان، دکتر مصدق، مؤید، ثابتی، محمد بهادری، آشتیانی، ایرج اسکندری، ساسان، خواجه نصیری

شعبه دوم – آقایان: کامبخش، شریعت زاده، مهدی عدل، جواد مسعودی، علی اقبال، حیدرعلی امامی، محمد طباطبائی، محمد گرگانی، شجاع، محمدعلی مجد، ذوالفقاری، عباس مسعودی، تقی فداکار، لنکرانی، ذکائی، رحمانقلی خلعت بری، عزت الله بیات، مرآت اسفندیاری، ابوالحسن صادقی.

شعبه سوم- آقایان: پروین گنابادی، پوررضا، شهاب فردوسی، فرهودی، اسعد، ثقه الاسلامی، مخبر فرهمند، داوود طوسی، دهستانی، بهبهانی، گیو، ۀ سیف پرو فاطمی، حشمتی، رضا حکمت، شیخ الاسلام ملایری، فولادوند، مراد اریه، دکتر طاهری، سنندجی

شعبه چهارم- آقایان: محمدعلی پناهی، حسن اکبر، صفوی، خاکباز، سید محمد صادق طباطبائی، اردلان، نقابت، مهدی نمازی، اسکندر مقدم، احمد اخوان، نبوی، سید ضیاءالدین طباطبائی، سید مهدی فرخ، فرج الله آصف، ؛ دکتر مجتهدی، حسین تهرانی، دکتر کشاورز، علی محمد دهقان

شعبه پنجم- آقایان: رضا رفیع، ابوالفضل حاذقی، دولت آبادی، لطفعلی معدل، فتحعلی ایپکچیان، مصطفی کاظمی، تهرانچی، منوچهر تمیورتاش، قبادیان، محمدعلی امام جمعه، دری، تولیت، عماد تربتی، گله داری، صدریه، فرود، فلسفی، علی دشتی، رضا تجدد.

شعبه ششم- آقایان: محمد هاشمی، ذوالقدر، صدر قاضی، شکرالله صفوی، عامری، فیروزآبادی، دکتر جلال عبده، فرمانفرمائیان، تیموری، دکتر رادمنش، معظمی، مجد ضیائی، جمال امامی، قشقائی، مظفرزاده، دکتر کیان، آوانسیان، نجومی، فتوحی

رئیس- به شعبه اول آقای کاظم جلیلی، به شعبه دوم آقای عمادالسلطنه فاطمی، شبه شعبه سوم آقای روحی، به شعبه چهارم آقای اسکندری، به شعبه پنجم آقای سرتیپ زاده اضافه می‌شود چون وقت تنگ است انتخاب یک نفر برای نظارت بانک را می‌گذاریم به جلسه آتیه که جزو دستور باشد آقای وزیر دارائی

- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر دارائی

۳- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر دارائی

وزیر دارائی- عرض کنم که برای نظارت در امر تجارت تریاک سه قرارداد و پیمان بین‌المللی تا بحال منعقد شده یکی در ۲۳ ژانویه ۱۹۱۲ یکی در ۱۹ فوریه ۱۹۲۵ و یکی هم در ۱۳ ژانویه ۱۹۳۱ در تمام این قراردادها نماینده ایران امضاء کرده یکی از این قراردادها که قرارداد اخیرش باشد به تصویب مجلس شورای ملی هم رسیده ولی دو قرارداد اولش را فقط نماینده امضاء کرده و در آنجا هم تقاضا کرده‌است یعنی موکول کرده به اینکه از طرف دُوَل کمک‌های کشاورزی و غیره نسبت به ایران بشود یعنی در حقیقت اجرای آنرا موکول کرده بود به کمک و مساعدت خاطر محترم آقایان البته مستحضر است که یک کمیسیونی هم در آن اوان از طرف جامعه ملل آمد به ایران و گردش کرد و یک گزارشاتی داد ولی نتیجه‌ای از آن گرفته نشد بعد از این قسمت دومی یعنی پیمان سوم که ۱۳ ژانویه ۱۹۳۱ بود این را هم نماینده ایران امضاء کرده و هم مجلس شورای ملی تصویب کرده و در واقع این قسمت سوم تکمیل کننده قسمت اول و دوم است و بعد از تصویب این می‌شود گفت آن قسمت‌های اول و دوم را هم مجلس تصویب کرده معـذلک بعضی اشخاصی که به ایران شاید نظر خوبی نداشته‌اند در خارج اینطور تعبیر می‌کنند که دولت ایران قیود کنوانسیون ۱۹۲۵ صادرات تریاک را به خارج موکول کرده‌است به تصویب مجلس و برای صدور آن به خارج پروانه به اشخاص می‌دهد در صورتی که دولت ایران این رفتار را نکرده و ممکن است که بطور قاچاق بعضی اشخاص صادر نموده باشند ولی حقیقت اینطور است ما با اینکه با یک قیدی امضاء کردیم معـذلک بسیار مراقب بودیم که صادرات ما برای ممالکی برود که برای مصرف طبی بخواهند و هیچوقت هم دولت ایران تجویز نکرده بود تریاک بطور قاچاق صادر شود. حالا برای اینکه باصطلاح این شک و شبهه‌ای هم که در بعضی اشخاص ممکن است تولید شده باشد رفع بشود اینطور تصمیم گرفتیم که کنوانسیون سال ۱۹۲۵ هم به تصویب مجلس برسد یعنی اجرایش به تصویب مجلس برسد. و این لایحه به همین منظور و از طرف دولت تهیه شده و تقدیم می‌شود و این را هم بنده عرض کنم که تصویب این چیز تازه‌ای برای ایران نیست زیرا که ما با روح این قرارداد از ابتدایی که این قرارداد را شرکت کردیم و نماینده ما امضاء کرده موافق بوده‌ایم و به موقع اجراء گذشته‌ایم و در آتیه هم به موقعت اجراء خواهیم گذاشت و تصویب آن از طرف مجلس شورای ملی تأیید می‌کند عمل دولت را. به این جهت تقدیم می‌کنم و استدعا می‌کنم که اگر ممکن است قدری زودتر این کار بشود برای اجرایش.

رئیس- به کمیسیون احاله خواهد شد.

وزیر جنگ- اجازه می فرمائید؟

رئیس- بفرمائید

- تقدیم لایحه درخواست اعتبار اضافی از طرف وزارت جنگ و معرفی آقای سرتیپ مقتدر به معاونت وزارت جنگ

۴- تقدیم لایحه درخواست اعتبار اضافی از طرف وزارت جنگ و معرفی آقای سرتیپ مقتدر به معاونت وزارت جنگ

وزیر جنگ- (آقای زند) بطوریکه خاطر محترم آقایان نمایندگان مسبوق است در آینده نزدیکی یعنی در عرض ماه‌هایی که در پیش است قوای متفقین باید خاک ایران را تخلیه کنند (صحیح است) از طرف دیگر آقایان بخاطر دارند که تعداد ارتش ایران که به تصویب مجلس محترم رسیده این بالغ بر ۹۰ هزار اعم از نفرات و افسران است. بنابراین، این عده برای تأمین امنیت یک کشوری که یک میلیون ششصد هزار کیلومتر عرض و طول دارد کار بسیار مشکلی است مخصوصاً یک عده زیادی که در اطراف و اکناف مملکت و در راه‌های مرزی مسلح می‌باشند. علاوه بر این در بعضی از قسمت‌های خاک ما اساساً پادگان وجود ندارد مثل مازندران و گیلان و در بعضی استان‌های دیگر هم تعداد پادگان کافی برای امنیت و آسایش کشور نیست بنابراین، اینطور در نظر گرفته شد است که لااقل بایستی دو لشگر بر عده موجود اضافه شود که بتوانیم پادگان در جاهایی که نداریم تأمین کنیم و آنجاهائی که کم است تقویت کنیم و تعداد این‌ها که حساب شده‌است در حدود ۱۲ هزار نفر و کسری است و البته اعتبار این مورد تقاضا است و شانزده میلیون و کسری تومان است که آن قسمتی که مورد احتیاج در سال جاری خواهد بود نصف این است یک موضوع دیگری که مورد توجه عموم واقع شده‌است وضعیت زندگی سخت افسران است. آقایان البته تصدیق باید بفرمائید با گرانی معیشت، امروزه از اشخاصی که ما توقع داریم که سینه‌هاشان را جلوی تیر سپر کنند و در نقاط بد آب و هوا، در کوه و دره و تپه زندگی کنند زندگانی شان لااقل باید به حداقل تأمین بشود. در یکی از ممالک متفقین ما بخاطر دارم که در ۲۵ سال یا بیشتر قبل از این در موقعی که تمام اهالی با یک سختی فوق‌العاده زندگی می‌کردند، یعنی آب و نان صحیح و کافی نداشتند در آنوقت یک شعاری در تمام جاها نصب شده بود که هر چه داریم برای ارتش زیرا تنها امیدشان در آنوقت فقط به ارتش بود (صحیح است) فقط ارتش است که استقلال و امنیت مملکت را تأمین می‌کند (لنکرانی- در شهریور ۱۳۲۰ معلوم شد ماشاءالله) و افسران ارتش هم بخوبی وظایف خودشان را انجام می‌دهند. این نکته را هم در نظر باید گرفت که اعتبار ما کافی نیست که به آن اندازه که لازم است به افسران کمک بشود و به این جهت حداقل چیزهایی که لازم است در نظر گرفته‌است از قبیل کمک به افسرانی که که اولاد دارند. این‌ها در سابق ۵ درصد حقوق را از سه اولاد به بالا می‌گرفتند و این ۵ درصد حقوق برای نگاهداری اولادهای آن‌ها کافی نبود اینجا قرار گذاشته شده‌است که ده درصد اضافه برای اولاد بدهد و یکی هم این است که در ادارات کشوری حقوق روی پایه حداقل و اکثر تعیین شده در صورتیکه در ارتش فقط یک حداقل دارد و ممکن است که یک افسری سال‌های متمادی در یک درجه باشد و بعد از چند سال همان حقوق سال اول را بگیرد این هم اینطور در نظر گرفته شده این‌ها حق دارند به نسبت سنین خدمت یک چیزی اضافه بگیرند و این اضافه هم حداقل گرفته شده‌است، یعنی یک چهارم تفاوت حقوق درجه بالا را بعد از یک سال خدمت در یک درجه اضافه می‌کنند برای افسران مثلاً ستوان دوم این تفاوت حقوقش برای یکسال خدمت ۱۰ تومان خواهد بود (دکتر کشاورز- برای سرلشگر چقدر است؟) برای سرلشگر چیزی زیاد نمی‌شود (دکتر کشاورز- اضافه حقوق سرلشگر هم ۱۰ تومان می‌شود؟) (لنکرانی- حالا تا یک ساعت دیگر هم حرف می‌زنند) یکی دیگر هم موضوع افسرانی است که به نقاط بد آب و هوا اعزام می‌شوند و زن و فرزند خود را در یک نقطه می‌گذارند و می‌روند آنجا با کمال سختی زندگی می‌کنند و کمکی که تا بحال به این‌ها شده‌است فوق‌العاده قلیل است و در نظر گرفته شده‌است که لااقل ۲۰ درصد حقوق بعنوان بدی آب و هوا به اینطور افسران داده شود بعلاوه دیده شده‌است که خیلی از آقایان گفته‌اند که اغلب افسران را می‌بینند با لباس مندرس و کثیف در صورتی که از آن‌ها توقع داریم لباس تمیز و پاکیزه داشته باشند و ما اینطور در نظر گرفتیم که از همان لباسی که برای افراد در نظر گرفته شده‌است لااقل لباس خدمت افسران را از همان پارچه‌ای که سربازها لباس می‌پوشند در هر سال دو دوست برای افسرانی بدهیم و مجموع این کمک‌هایی که به افسران خواهد شد در حدود سه میلیون و نیم تومان است. حالا البته با توجهی که آقایان به امنیت مملکت دارند و علاقه‌ای که به زندگی افسران مکرر از طرف آقایان ابراز شده‌است امیدوارم هر چه زودتر این لایحه را تصویب بفرمایند که کمک‌های لازم به افسران بشود (لنکرانی- امیدوار نباشید آقا) یک موضوع دیگر هم که می‌خواستم از این موقع استفاده کنم معرفی معاون وزارت جنگ است آقای سرتیپ مقتدر که از افسران خوب وزارت جنگ هستند و و لیاقت خودشان را مکرر به ثبوت رسانیده‌اند به معاونت وزارت جنگ معرفی می‌کنم (لنکرانی- میلیتاریسم دارد در ایران تجدید می‌شود، حکومت ژاپن تجدید می‌شود، رژیم میکادو)

جمعی از نمایندگان- انشاءلله مبارک است

- مذاکره در اخذ رأی نسبت به ورود در دستور

۵- مذاکره در اخذ رأی نسبت به ورود در دستور

رئیس- آقای دکتر مصدق در جلسه سابق اجازه نطق قبل از دستور خواسته بودند (محمد طباطبائی دستور)

مجد ضیائی- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم

رئیس- بفرمائید.

مجد ضیائی- ماده ۱۰۹ می‌گوید اگر در ضمن مباحثات و نطق افترا و تهمت به یکی از نمایندگان زده شود یا عقیده و اظهار او بر خلاف واقع جلوه داده شود نماینده مذکور برای تبرئه و رفع اشتباه اجازه نطق بخواهد بدون رعایت نوبت اجازه داده خواه شد ولی به عقیده بنده این ماده ۱۰۹ شامل مرور زمان هم شده‌است و امروز دیگر مورد ندارد زیرا ماده می‌گوید در ضمن مباحثات و موقع آن هم گذشته‌است.

رئیس- عنوان مطلب راجع به ماده ۱۰۹ نیست راجع به نطق قبل از دستور است (جمعی از نمایندگان- دستور دستور) … رأی می‌گیریم به ورود در دستور... (ساسان- بنده مخالف بودم) بفرمائید.

ساسان- عرض کنم که یک سلسله حوادثی هر روز در تمام مملکت روی می‌دهد که حائز اهمیت فوق‌العاده‌ای است و بایستی در مجلس مطرح شود و به عرض نمایندگان محترم برسد الآن صفحات شمال در آتش ناامنی دارد می‌سوزد ما اینجا سرگرم مطالب متفرقه عرض کنم موضوعات ناقابل هستیم. آقایان از وضع ساری و گرگان و از وضع سایر نقاط مازندران اطلاع ندارند؟ (دکتر رادمنش- کرمانشاه) … در کرمانشاه چه وقایعی پیدا شده؟ آقایان پا شوید بگویید بنده بنام مخالف با ورود در دستور دارم صحبت می‌کنم شما هم به عنوان نطق قبل از دستور بلند شوید و بگویید چه حوادثی رخ داده؛ چه غارتی کرده‌اند؛ مال کی را برده‌اند؛ کی را کشته‌اند؛ سربازهای خارجی چه اقداماتی کرده‌اند؛ چه مداخلاتی کرده‌اند؛ در خود کرمانشاه چه کرده‌اند. من متأسفم که

خانه از پای بست ویران است / خواجه در بند نقش ایوان است

این مذاکرات به تفریح بیشتر شباهت دارد. نه وکیل وظیفه اش را انجام می‌دهد، نه دولت. همه‌اش به بحث در اطراف چهار تا پیشنهاد و حمله به یکدیگر صرف می‌شود آقای دشتی فرض کنید یک حرفی می‌زنند دیگری حمله می‌کند بهشان. اینجا به صورت مکتب خانه در آمده‌است. افراد ملت این‌ها را می‌بینند و بر این وضع می خندند. اینجا مجلس شورای ملی است یا مکتب خانه ملاحظه کنید الآن چندین جلسه‌است در اطراف یک موضوع مطرح شده‌است. ۵ تا پیشنهاد داده شده‌است تمام بی منطق تمام برای وقت گذراندن. اینجا اجازه بدهید به عنوان نطق قبل از دستور دردهای بی درمان این مملکت گفته شود الآن اهالی جنوب یا همین اهالی تهران را فرض کنید نه دولت توضیح صریح می‌دهد که وضعیت در شمال چیست و برادران بدبخت ما در چه حال هستند. قوای ژاندارم را برای جلوگیری کردن راه نمی‌دهند مسئول این‌ها کی هست؟ توضیحات جناب آقای نخست وزیر و آقای وزیر امور خارجه قانع کننده نبود و گزارشاتی که روزنامه‌ها هم می‌نویسند و مردم می‌خوانند بهتر این است که آقایان موافقت کنند والله بخدا من مقصودی ندارم مقصودم گذراندن وقت نیست اگر مقصود گذراندن وقت و باری به هر جهت کردن است بنده هم بیایم پشت تریبون کتاب حسین کُرد را از سر تا آخر بخوانم. آخر پرده پوشی را کنار بگذارید این ملت بدبخت، بیست سال تو سر این ملت زده شد پدر ملت در آمد حالا هم که به صورت دولت دموکراسی در آمده‌است عیناً وضعیت سابق است درست به صورت خیمه شب بازی در آمده‌است این وضع، یک نفر یک پیشنهادی می‌دهد دو ساعت می‌رود مزخرف و مهمل می‌گوید زیر مربوطه اش هم یک ساعت بلند می‌شود توضیح می‌دهد تمام بدون دلیل و بدون منطق وقت مجلس را می‌گیرند. شما را به خدا این مذاکرات مجلس را بخوانید ببینید هر بچه می‌خواند ما را مسخره می‌کند. واقعاً در انظار مردم باید خجالت کشید باید قباحت کرد باید شرم کرد آنکه وضع دولت است این هم وضع مجلس است. آخر ببینید مردم چه می‌گویند بنشیند ببینید چه بحث می‌شود …

یکی از نمایندگان- از کرمانشاه هم بفرمائید

ساسان- من هم نماینده این مردم هستم. بگوئید در کرمانشاه چه کرده‌اند؛ اداره گمرک چه می‌کند. از کرمانشاه تا سر حد شما مگر قصر شیرین سرحد نیست، الآن در یک فرسخی شهر گمرک است. این را باید گفت این‌ها را باید قبل از دستور گفت همه‌اش خنده و شوخی و مشاجرات شخصی است. پا شوید بگوئید (نقابت- بودجه را بگذرانید آنوقت) شما فرض کنید مخالف با دوست هستید نباید با بودجه مخالفت کنید و الآن تمام چرخ‌های مملکت از کار افتاده.

رئیس- آقا راجع به دستور حرف بزنید استدعا می‌کنم که آقایان اجازه بدهند که در اطراف این قضایا صحبت و بحث بشود.

بعضی از نمایندگان- رأی بگیرید

رئیس- آقای فرخ

فرخ- فرمایشات آقای ساسان اصولاً صحیح است و البته از تشنجاتی که در مملکت پیش آمده‌است همه آقایان مستحضرند و دولت هم تا آن حدی که ممکن است به وظایف خودش رفتار کرده و اقدام کرده‌است. آقایان باید تصدیق کنند که یک چیزی که از همه مهمتر است وسیله‌ای است که باید به دست دولت داد تا کارها انجام شود و آن وسیله اول بودجه‌است (صحیح است) و این فرمایش آقای ساسان را بنده کاملاً تصدیق دارم که حقیقتاً آقایان نمایندگان در یک مواقعی وقت مجلس را بی مورد می‌گیرند برای یک موضوع دو دوازدهم متجاوز از هفتاد پیشنهاد داده شده این البته کار صحیح نیست و بنده از آقایان تمنی کنم که پیشنهاداتی که اهمیت ندارد و پیشنهاداتی که مشابه به هم است مسترد بدارند تا قضیه زودتر تمام بشود البته در آن قسمت تذکر به دولت داده شده در جلسات آتیه هم آقایان در هر قسمت بخواهند صحبت کنند ولی در هر حال قضیه بودجه بهترین قسمت‌ها است که دولت اگر وسیله در دست نداشته باشد موفق به آنجا هیچ خدمتی نخواهد شد (صحیح است).

رئیس- رأی می‌گیریم به ورود در دستور آقایانی که موافقند قیام کنند (عده‌ای از آقایان نمایندگان برخاستند)

جواد مسعودی- عده ۵۴ نفر است عده حضار هم ۱۰۸ نفر

هاشمی- ۵۷ نفر بود.

جمعی از نمایندگان- مشکوک است.

رئیس- چون نتیجه مشکوک شد باید با ورقه رأی بگیریم. رأی می‌گیریم با ورقه آقایانی که با ورود در دستور موافقند ورقه سفید می‌دهند و مخالفین ورقه کبود خواهند داد. عده حضار در موقع اعلام رأی ۱۱۰ نفر است (آقای جواد مسعودی- آراء را استخراج کردند و ۵۵ ورقه سفید بود بعد اظهار داشتند که یک ورقه دیگری هم هست که موافق نوشته شده ولی امضاء ندارد چون باز مشکوک بود آقای صادقی باتفاق آقای مسعودی آراء را شماره نمودند و ۵۵ ورقه سفید با امضاء و ۲۶ ورقه کبود و سه برگ بی امضاء شمرده شد)

جواد مسعودی- یکی از این اوراق امضاء ندارد آقا ولی ذیلش نوشته‌است موافق.

مهندس فریور- بدون امضاء نمی‌شود، امضاء می‌خواهد

رئیس- ۵۵ ورقه موافق است و چون نصف بعلاوه یک نشده‌است تصویب نشد.

اسامی موافقین- آقایان: مرآت اسفندیاری- محمد علی امام جمعه- امیرتیمور- هاشمی- حیدرعلی امامی- خلیل دشتی- روحی- فاطمی- سنندجی- نقابت- پوررضا- مخبر فرهمند- نبوی- جلیلی- خاکباز- دکتر معاون- فرخ- فرهودی- دشتی- اسعد- مجد ضیائی- صدریه- دکتر کیهان- گیو- دهستانی- قبادیان- ذوالفقاری- جواد مسعودی- فیروزآبادی- فرود- خلعتبری- صفوی- ظفری- حاذقی- اخوان- عماد تربتی- دکتر طاهری- نجومی- دهقان- ذوالقدر- ملک مدنی- محمدعلی اعتماد- ثقه الاسلامی- کاظمی- سرتیپ زاده- محمد طباطبائی- حسین تهرانی- شجاع- نمازی- بهبهانی- گله داری- سیف پور- معدل- دولت آبادی

اسامی مخالفین- آقایان: مهدی عدل- فرمانفرمائیان- طوسی- کامبخش- مهندس فریور- منوچهر تیمورتاش- دکتر فسلفی- دری- حسین اکبر صادقی- ذکائی- لنکرانی- صدر قاضی- عزت الله بیات- رحیمیان- محمد بهادری- ایپکچیان- شهاب فردوسی- رفیع- آوانسیان- فداکار- دکتر رادمنش- ایرج اسکندری- آشتیانی- دکتر کشاورز- پروین گنابادی

ورقه سفید بی امضاء سه برگ

- بیانات آقای دکتر مصدق راجع به دلایل اوبستروکسیون

۶- بیانات آقای دکتر مصدق راجع به دلایل اوبستروکسیون

رئیس- بنابراین وارد نطق قبل از دستور می‌شویم. آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق- آقایان می‌دانند که مجلس شورای ملی چند ماه‌است که از کار افتاده‌است نه فقط دو ماه و چند روز ابستروکسیون اقلیت سبب بی کاری مجلس شده باشد. بنده در نظر داشتم از نظر اینکه یک عده از موکلین من تقاضا کردند که دلایل اوبستروکسیون در مجلس اظهار بشود و با اینکه اقلیت یک بیانیه‌ای انتشار داده بود که یک عده از آقایان اقلیت عقیده داشتند که دلایل اوبستروکسیون در مجلس گفته شود این است که بنده لازم دیدم با موافقت آقایان اقلیت دلایل اوبستروکسیون را به عرض مجلس برسانم و از آقایان تقاضا می‌کنم که در موقع عرایض بنده سکونت اختیار بفرمایند چنانچه فرمایشاتی هم داشته باشند بعداً اجازه بگیرند و بفرمایند (صحیح است). برای استحضار آقایان محترم عرض می‌کنم که بعد از قبول نمایندگی در این مجلس تصمیم داشتم به حال انفراد بمانم و بدون دسته بندی و با نهایت آزادی نظریات خود را به عرض همکاران احترام برسانم. شاید بتوانم به همت صُلحای مجلس کشور را به طرف اعاده اصول مشروطیت سوق بدهیم. پس از مدتی مطالعه به این حقیقت تلخ برخوردم که عده زیادی از نمایندگان که در ادوار گذشته در مجلس بوده‌اند معتقد به اصول پارلمانی نیستند و اغلب دولت‌هایی که روی کار می‌آورند با تبانی قبلی است و هر یک از آنان هم که بدون تبانی آمده و یا آنهایی که با تبانی آمده ولی در عمل با تمام مقاصد نمایندگان مؤثر در اکثریت موافقت نکرده بدون ذکر دلیل ساقط شده‌اند چنانچه در کابینه‌های اخیر این مطلب بر همه معلوم شد و تبانی قبلی با آقای صدر و اظهار تمایل نسبت به ایشان با آن عجله و شتاب کدورت عده زیادی از نمایندگان را نسبت به آن هائی که در این قبیل امر و مؤثرند فراهم نمود، لذا این‌جانب مصمم شدم که از بین همکاران محترم عناصری را که از این جریانات راضی نیستند دعوت کنم و با هم تشکیل صف دهیم و با دولت صدر مخالفت کنیم و جلو رویه نامطلوب را بگیریم و آنرا تعدیل نمائیم و چنانچه باتکاء عدد اکثریت به اعتراضات ما توجه نکنند آنرا به استعمال آخرالادوا یعنی اوبستروکسیون تهدید نمائیم.

چون نظریات ما مورد توجه نشد اوبستروکسیون شروع شد و تا ۲۵ تیر ماه که آقای صدر تعهد نمودند اگر به موقع رأی برنامه ۴۰ رأی مخالف داشته باشند فی المجلس استعفاء نمایند ادامه داشت ۲۶ تیر ماه بر ای اینکه دولت خود را معرفی کنند در جلسه حاضر شدیم و روز ۲۸ که برنامه طرح شد چون دولت ایشان بیش از ۴۰ مخالف داشت و از نظر تعهدی که کرده بودند رفتنی بود با برنامه مخالفت ننمودیم که شور آن طول نکشد و هر چه زودتر تکلیف مملکت معلوم بشود.

روز ۲ مرداد که می‌خواستیم کفایت مذاکرات را نسبت به شور در برنامه پیشنهاد کنیم بوسیله آقایان عامری و طهرانچی با ایشان داخل مذاکره شدیم معلوم شد که برای وفای به عهدی که با حضور هفت نفر از نمایندگان اقلیت و آقای دکتر معظمی نایب رئیس مجلس و واسطه ایشان نموده‌اند حاضر نمی‌شوند لذا مجدداً اوبستروکسیون شروع شد و نمایندگان اقلیت چنین تصمیم گرفتند که حتی در محوطه مجلس هم حاضر نشوند تا اینکه به دعوت عده‌ای از نمایندگان خیرخواه که به ما قول همکاری داده‌اند به مجلس آمدیم و در جلسات اخیر حاضر شدیم و اکنون دلایل اوبستروکسیون را به عرض می‌رسانم و قضاوت آنرا به افکار عمومی محول می‌نمایم.

اوبستروکسیون دارای دو جنبه‌است، جنبه داخلی و جنبه خارجی.

جنبه داخلی

همه می‌گویند وضعیت ما بسیار بد است و اگر بدین منوال بگذرد امید هر اصلاحی به یأس مبدل می‌شود. نمایندگان مؤثر در اکثریت سعی می‌کنند دولت‌هایی موافق خود بیاورند و دولت‌های متجانس با آن نمایندگان هم سعی می‌کنند که آن‌ها را همیشه وارد مجلس کنند.

دست بندی‌های سیاسی مجال نمی‌دهد که مردان درست وارد کار شوند وزراء نادرست برای انجام نظرات خود اشخاص درست را برکنار و اشخاص فاسد را مصدر کار می‌کنند.

فساد اخلاق بجایی رسیده که هر کس به دنبال درستکاری برود یا متضرر می‌شود و یا اینکه جانش در خطر است پس نتیجه این است که وضعیت ناهنجار ما هیچ‌وقت تغییر نکند و ملت ایران هیچ‌وقت روی سعادت و خوشی نبینند.

برای اینکه به این اوضاع خاتمه داده شود و دولتی روی کار بیاید که آلت و مطیع صرف نبوده و صاحب عقیده و ایمان باشد عده‌ای از نمایندگان به نام اقلیت برای هرگونه فداکاری حاضر شدند و کسی نمی‌تواند در حسن نیت آن‌ها تردید کند زیرا از انتقاد و روشن منفی کسی استفاده نمی‌کند و طرفی نمی‌بندد و راه استفاده فقط در روش مثبت و سازش با دولت است.

از عدم حضور در جلسات مقصود این بود که دولت صدر برود و در این آخر دوره دولتی روی کار بیاید که پیروی از سیاست موازنه منفی کند، یعنی به هیچ سیاستی متمایل نباشد و یگانه هدف آن مصالح مملکت و دولتی باشد که مورد اعتماد جامعه ایرانی بوده و مورد سوء ظن هیچیک از دُوَل بزرگ مجاور نباشد، دولتی باشد بیغرض که روی نظریات شخصی و به تقاضای نمایندگان مؤثر در اکثریت مأمورین را تغییر ندهد و مأمورینی که انتخاب می‌کنند شایسته این باشند که در جنوب و شمال مملکت بتوانند انجام وظیفه کنند و مصالح ملت را تأمین نمایند.

از هر شخص بیطرفی اگر سئوال کنند آقای صدر که در دورة دیکتاتوری کالمیت فی یدی الغسال بوده و اکنون هم که دوره آزادی است باز ایشان گرفتارند می‌توانند این نظریات را تأمین کنند؟ جواب خواهد داد نمی‌توانند و آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است

اکثریت می‌گفت که نمایندگان اقلیت مطابق معمول همه جا در جلسه حاضر شوند و پس از انتقاد و بیان عقیده مطیع قضاوت و حکومت اکثریت حقوق باشند.

پانزده ماه بدین ترتیب گذشت و تجربه نشان داد که انتظار و تذکر اقلیت در ترک رویه مجلس که متأسفانه موجب فزونی بدبختی شده کوچکترین اثری ندارد و هر کجا چنین مجلسی باشد آنرا منحل می‌کنند. بنابراین اتخاذ این تصمیم برای آن بود که شاید اکثریت متوجه به عواقب رفتار خود بشود و ترتیبی پیش آید که وضعیت بهتر و از وخامت اوضاع کاسته شود!

معلوم نیست که اکثریت برای این دولت که سوابق بعضی از اعضاء آن معلوم است و مورد اعتماد جامعه نیست چه محسناتی قائل شده که در ابقاء آن تا این درجه لجاج می‌نماید مگر اینکه بگوئیم جهاتی هست که باید از جامعه مستور بماند و یا اینکه چون هیچ دولتی بقدر این دولت گوش شنوا ندارد آنرا تا هر وقت که ممکن شود باید نگاهداشت مثل اینکه در دستگاه دولتی هیچوقت بقدر ایام اخیر تغییرات داده نشده و تغییرات مزبور صرفاً در منافع بعضی از وزراء و بعضی از نمایندگان اکثریت بوده‌است.

و باز معلوم نیست که اکثریت چگونه مسئولیت طرفداری از دولتی را بعهده می‌گیرد که در خفه کردن آزادی و بستن جراید در این دو سه ماه گوی سبقت را از اسلاف خود ربوده و همچنین مسئولیت یک دوازدهم مرداد را که امضاء کرده و دولت هم بدون تصویب مجلس و برخلاف قانون اساسی آن را پرداخته‌است، از هر شخص بیطرفی اگر سئوال کنند آیا مصلحت مملکت در این بود که دولت صدر بماند یا اینکه از آن صرفنظر کنند و استرضای اقلیت را برای حضور در مجلس و تصویب حقوق مرداد بعمل آورند تا اینکه قانون اساسی نقص نشود و دولتی که مورد اطمینان جامعه باشد بروی کار بیاید؟ بدیهی است که عقیده خود را به رفتن دولت صدر اظهار می‌کند.

جنبه خارجی- سیاست همسایگان جنوب و شمال ما تاکنون در این مملکت به سه طریق مؤثر گردیده‌است:

۱- سیاست دوطرفی منفی- طریقه‌ای است که قبل از مشروطیت متجاوز از یک قرن به آن عمل شده و آن این است که زمامداران وقت هیچوقت برخلاف مصالح مملکت برای دُوَل نامبرده حقی قائل نشده و هر وقت که یکی از آنها خواسته‌است تحصیل حقی کند چون زمامداران به اصولی معتقد بودند و نمی‌توانستند به آن‌ها پشت پا بزنند از رقابت بین همسایگان استفاده نموده و از قبول هرگونه تقاضا خودداری کرده‌اند. اصول مزبور علاقمندی شاه به مملکت و وفاداری رجال به شخص پادشاه بوده‌است.

طریقه مزبور با شدت و ضعفی نسبت به هر یک از دو سیاست ادامه داشت به این طریق که بواسطه پیش آمد و وقایع گاه سیاست همسایه شمالی و گاه سیاست همسایه جنوبی بر یکدیگر غلبه می‌کرد تا اینکه طرفین از نظر سیاست بین المللی صلاح خود را در این دیدند که بواسطه قرارداد ۱۹۰۷ میلادی اتفاق حاصل کنند و نتیجه این شد که در ایران برای خود منطقه نفوذ تعیین نمایند که دولت و ملت ایران همیشه به آن معترض بوده‌است.

۲- سیاست دوطرفی مثبت- بواسطه قرارداد ۱۹۰۷ رقابت همسایگان از بین رفت و هر وقت آن‌ها تقاضائی داشتند اول بین خود توافق حاصل می‌نمودند و بعد آنرا به دولت پیشنهاد می‌کردند بطوری که دولت راه فرار نداشت و خود را مجبور می دید که با هرگونه تقاضائی موافقت کند و این همان طریقه‌ای است که پس از ۴۰ سال مستر ایدن وزیر خارجه سابق انگلیس نسبت به آن اظهار تنفر و در نطق خود که سی ام شهریور ماه در جراید مرکزی منتشر شد، چنین اظهار نموده‌اند:

«ما در ایران فقط یک علاقه داریم و آن این است که کشور مزبور را سعادتمند و متحد و قوی ببینیم و چیزی که اصلاً ما در این کشور نمی‌خواهیم بازگشت اصل ایجاد مناطق نفوذ و مسائلی از آن قبیل است که تا مدت مدیدی پیش از این در ایران وجود داشته و برای یک نسل باعث عدم محبوبیت کامل ما در میان ایرانیان گردیده‌است.»

جمله «ایجاد مناطق نفوذ و مسائلی از آن قبیل» که در نطق فوق دیده می‌شود می رساند که در نظر سیاستمدار نامی انگلیس این بوده که از قرارداد ۱۹۰۷ تصریحاً و از دوره دیکتاتوری یعنی دوره‌ای که جان و مال و مذهب و آزادی مردم دستخوش یک نفر شده بود تلویحاً اظهار عدم رضایت کنند.

اکنون با اظهار امتنان از این اعتراف از بیان ایشان اتخاذ سنه می‌کنیم و امیدواریم آینده مواعید ایشان را تأیید کند.

اما ملت ایران همیشه منافع خود را تشخیص داده و از بدو انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ و قرارداد ۱۹۱۹ اعتراضات خود را به سمع عالمیان رسانیده‌است ولی چون دو دولت مجاور و قوی هر وقت صلاح خود را دیده به اعتراض ملت ایران توجه نموده‌اند ملت ضعیف ایران هم در مقابل اقویا جز انزجار باطنی چاره نداشته و منتظر بوده‌است که حوادث بین المللی گریبان آنرا از بعضی سیاست‌های غیرعادلانه خلاص کند.

۳- سیاست یکطرفی همسایه جنوبی- دولت تزاری روسیه بواسطه انقلاب از بین رفت و دولت انگلیس در صدد بر آمد که تا وضعیت آن دولت معلوم نشده سیاست خود را در ایران روشن کند برای این کار تهیه مقدماتی لازم بود.

اول اینکه مطبوعات توقیف شوند- شرح قضیه این است که روزنامه رعد به رئیس دولت وقت مرحوم مستوفی الممالک اهانت نمود. بجای اینکه همین روزنامه توقیف شود مصلحین خیراندیش پیشنهاد نمودند که بیطرفی و شخصیت آقا چنین ایجاب می‌کند که تمام جراید توقیف شوند و چون آن مرحوم مورد اعتماد جامعه بود و مردم هم از بعضی روزنامه‌ها بواسطه نداشتن عفت قلم خوشوقت نبودند با تصمیم دولت خیلی مخالف نشدند.

دویم اینکه شهر نظامی شود- صبح روزی که پنج شنبه بود مرحوم مستوفی الممالک مرا خواست و از وضعیات و مشکلاتی که داشت مذاکره فرمود. نتیجه این شد که عصر آنروز به قصر سلطنتی فرح آباد بروند و استعفای خود را به شاه تقدیم کنند. چون روزنامه‌ها توقیف و روز جمعه هم ادارات تعطیل بود کمتر کسی از استعفای ایشان مطلع شد و صبح روز شنبه که عده زیادی از علماء و رجال برای توهین به آن مرحوم به عمارت کالاری محل هیئت وزراء آمدند همینکه دیدند دولت در کار نیست از عمل خود پشیمان شدند و چون سال قحطی بود غائله به حواله ۶۰ من نان در روز به کارکنان مطبعه روشنائی مرتفع شد و روز بعد مرحوم صمصام السلطنه دولت را تشکیل داد و معتقد بود که تا مجلس شورای ملی تشکیل نشود هر دولتی بیاید رسمیت ندارد و دولت ایشان تا افتتاح مجلس شورای ملی باید بماند.

دولت مزبور هم که اغفال شده بود شهر را نظامی کرد تا از طرف مطبوعات و اجتماعات هر دو راحت شود ولی چیزی نگذشت که دولت وثوق الدوله تشکیل شد و از توقیف مطبوعات و حکومت نظامی استفاده نمود و قرارداد انگلیس و ایران را منعقد کرد.

چندی بعد از تشکیل دولت وثوق که شهرت داشت انگلیس می‌خواهد سیاست خود را با دولت ایران روشن کند، مرحوم صمصام السلطنه به منزل من آمدند و گفتند عجب... و عجب غلطی کرده‌ایم که روزنامه‌ها را توقیف و شهر را نظامی نموده‌ایم.

شهر در حکم قبرستانی شده و از هیچ کجا صدا در نمی‌آید! گفتم صحیح فرمودید خندیدند و گفتند آمدم صد تومان از شما بگیرم و با پولی که جمع آوری کرده‌ایم در مسجد شیخ عبدالحسین روضه بخوانیم، روضه شروع شد و روز هفتم که واعظ از بدی اوضاع سیاست خلاف مصالح دولت صحبت می‌کرد آن دولت هم روی مصالح مملکت چادر مسجد را به سر مردم خراب و ۱۷ نفر را به قزوین تبعید کرد!!

مخالفت ملت ایران با قرارداد و بیانیه دولت آمریکا بر مساعدت ملت ایران و همچنین بیانیه و مراسله مورخ ۱۴ ژانویه ۱۹۱۸ و ۲۶ ایون ۱۹۱۹ دولت اتحاد جماهیر شوروی که منجر به قرارداد ایران و شوروی گردید و مردم ایران را فریفته سیاست خود نمود سبب شدند که دولت انگلیس بواسطه کودتا و تأسیس دولت دیکتاتوری از اجراء قرارداد صرفنظر کند و خود را از آن مستغنی نماید.

چون در سیاست یکطرفه دولت انگلیس رقیب نداشت و دیکتاتور هم به مردم و افکار عامه اهمیت نمی‌گذاشت و برای توسعه قدرت خود بساط ملوک الطوایفی و تشریفات مذهبی را از ریش و عمامه و روضه و هر چه از این قبیل که به انجام مأموریت او سکته وارد می‌نمود از بین برداشت و تمام قوای مملکت را در شخص خود تمرکز داد.

آزادی مطبوعات و اجتماعات و حقوق مالکیت و سایر حقوق بشری را مردم می‌توانستند در قانون اساسی بخوانند ولی اگر دولت نمی‌خواست نمی‌توانستند از آن‌ها اسمی ببرند و یا استفاده نمایند.

سیاست یکطرفی بقدری مهم بود که حتی در مرگ‌ها هم بی اثر نبود. چقدر فرق است بین آن دوره که از جنازه مرحوم حاج آقا بزرگ پیش نماز مسجد جامع اعلی الله مقامه که زهد و تقوایش مورد قبول خاص و عام بود و به رحمت ایزدی پیوست کسی نتوانست تجلیل کند و مجلس تذکری که در خور مقام روحانیت آن مرحوم بود بر پا نماید و این دوره که مردم در این قبیل امور لااقل آزادند.

روزی مرحوم مدرس به وکلای هواخواه رئیس دولت وقت (سردار سپه) می‌گفت دعا به جان من کنید که تا هستم احترام شما محفوظ است و بعد معلوم شد که حق با آن مرحوم بوده زیرا از دوره هفتم که مدرس و سایر مخالفین دولت از مجلس خارج شدند نمایندگان مجلس از احترامی که مستلزم مقام نمایندگی است برخوردار نشدند.

تا وقتی که مابین دو سیاست زندگی می‌کنیم ممکن است از مقررات قانون اساسی استفاده نمائیم ولی اگر سیاست منحصر به فرد شد آنوقت است که باز ریش‌ها را بتراشند و عمامه‌ها را بردارند؛ مطبوعات را توقیف کنند و مردم را زندانی و تبعید و آزادی را از همه سلب نمایند و هر دولتی که در این مملکت صاحب سیاست باشد بر همه چیز ما مسلط شود. ملت ایران به پاس خدماتی که برای پیشرفت متفقین خود نموده‌است از آن‌ها درخواست می‌کند که استقلال و آزادی آنرا که وثیقه صلح بین المللی است محترم بشمارند و از هر عملی که ممکن است به حقوق ایرانیان لطمه‌ای وارد کند خودداری و بدینوسیله موجبات محبوبیت خود را در قلوب آنان فراهم نمایند. (صحیح است)

هموطنان عزیز! مخالفین امروزی من که مدافعین دیروزی من هستند بر علیه من هر تبلیغاتی می‌کنند، بکنند. من را به هر دسته‌ای منتسب می‌نمایند، بنمایند و سیاست اوبستروکسیون من و رفقای مرا هرگونه تعبیر می‌کنند، بکنند مختارند!

من در گذشته بقدر کفایت امتحان از خودگذشتگی داده‌ام و یقیناً در آخر عمر دنبال مقاصدی نمی‌روم که یک عمر از آن اجتناب کرده‌ام.

اگر من اینگونه هوس‌ها را در دماغ خود می پروراندم و اهل این بند و بست‌ها بودم مقاماتی که در همین مجلس به من تکلیف شد رد نمی‌کردم و من به بهانه صلاح مملکت به بقای خود پافشاری می‌نمودم و از هر نیک و بد و زشت و زیبا احتراز نمی‌کردم، کسی که پشتِ پا به مقام و جاه و جلال بزند، کسی که هرگونه درخواست‌های خصوصی از وزراء و عُمال دولت را بر خود تحریم کند می‌تواند حرف حق خود را بدون پروا بزند و پشت آن بایستد!

من مأموریت موکلین خود را قبول نکردم و به این مجلس پا نگذاشتم مگر برای یک مبارزه مقدس و آن برای نیل به یک مقصود عالی است.

در سیاست داخلی برقراری اصول مشروطیت و آزادی و در سیاست خارجی تعقیب از سیاست موازنة منفی- این هدف من بوده و هست و خواهد بود و تا بتوانم برای رسیدن به آن مجاهدت خواهم کرد.

من که برای انجام وظیفه تا کشته شدن حاضر شده‌ام از تهمت و ناسزا و توهین باکی ندارم مگر اینکه گوینده با دلیل حرف بزند و یا آنچه می‌گوید جامعه قبول کند.

ما حرف حق را می‌زنیم، اگر صدای ما یک روز برای این، گوش نواز و برای آن، گوش خراش است و روز دیگر بالعکس ما نباید خاموش شویم.

از نظر ما اجنبی اجنبی است. شمال و جنوب فرق نمی‌کند (صحیح است) و موازنة بین آن‌ها یگانه راه نجات ما است و در سایه این سیاست ما می‌توانیم تمام نعمت‌های معنوی و مادی را که مانند یک ملت مستقل حق داریم تحصیل نمائیم و فقط با این سیاست ما می‌توانیم از آزادی‌ها به معنای حقیقی در تمام شئون بهره مند شویم و بر مال و نفس خود مسلط باشیم (صحیح است).

واضح تر بگویم ما باید خود را به آن درجه استقلال واقعی برسانیم که هیچ چیز جز مصلحت ایران و حفظ قومیت و دین و تمدن خودمان محرک ما نباشد (صحیح است)

از مسلمانی و آداب آن برای بر حق بودن اسلام نه برای میل این و آن پیروی کنیم (صحیح است) و به لوازم آن فقط از ترس خدا و معاد- نه مقتضیات دنیوی و سیاسی عمل نمائیم (صحیح است).

باد شمال یا جنوب ما را نلرزاند و در درجه ایمان ما تأثیری ننماید (صحیح است) و بطور مصنوعی یک روز آتش آنرا شعله ور و روز دیگر بکلی خاموش نکند (صحیح است – احسنت).

من ایرانی و مسلمانم و بر علیه هر چه ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند تا زنده هستم مبارزه می‌نمایم.

من طرفدار احیاء اصول مشروطیت ام و با هر دولت یا اکثریتی که بخواهد اساس آن را که آزادی انتخابات است متزلزل نماید مخالفت می‌کنم.

تأسیس اقلیت ۳۲ نفری که به دعوت این جانب تشکیل شد از نظر مخالفت با دولت صدر است که برخلاف رویه و روی تبانی وارد کار شده و رفقای من برای مبارزه با آن صف اقلیت را تشکیل دادند که استقامت و وفاداری آن‌ها شایان بسی تقدیر است. چنانچه اشخاص دیگری از نمایندگان هم روی این اصل با ما همصدا شده‌اند ما نمی‌توانیم در بند آن باشیم که افکار دیگری هم دارند یا ندارند مضافاً به اینکه رویه امری نیست که دسته‌ای آنرا انحصار خود کند و دستجات و افراد دیگر از نمایندگان مجلس نتوانند آن رویه را برای مشی سیاسی خود قبول کنند. این است توضیح اوبستروکسیون ما و مغرضین هر چه می‌خواهند بفرمایند.

ما دست به این عمل زدیم برای اینکه از آنچه متأسفانه واقع شده جلوگیری کنیم و در عین حال اکنون نمی‌توانیم از بیان تأثر و انزجار نسبت به پیش آمدهای اخیر و مداخلاتی که بر خلاف عهود و شئون داخلی ما شده‌است خودداری کنیم. (صحیح است)

چگونه ممکن است خون ایرانی در عروق کسی جاری باشد و مداخله اجنبی را در امور کشور تحمل کند (صحیح است) هر کس که به بقاء نیروی اجنبی در خاک کشور علاقه داشته باشد و همچنین هر کسی که همسایگان را تحریک کند مهدورالدم است. (صحیح است) (صحیح است)

منتها تشخیص ما این است که برای رفع بهانه هائی که موجب مداخله اجانب می‌شود و خاتمه دادن به اوضاع زمان جنگ و اِعمال حاکمیت مطلق ملت ایران در تمام قلمرو کشور باید سعی در روی کار آوردن یک حکومت به تمام معنا ملی کنیم و در این موقع خطیر دنیا دوئیت‌ها را کنار گذاشته همه پشتیبان چنین حکومتی بشویم تا بتوانیم کشتی خود را به ساحل نجات برسانیم (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است، احسنت).

- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

۷- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- یک جلسه کوچکی هم بعد از این جلسه لازم است که آقایان نمایندگان داشته باشند ظهر هم گذشته‌است و الآن یک ساعت و ده دقیقه بعد از ظهر است و پیشنهاد ختم جلسه هم شده‌است (صحیح است) آقای ساسان و چند نفر دیگر هم از آقایان نمایندگان اجازه نطق قبل از دستور خواسته‌اند حالا نمی دانم آقایان...

اردلان- ختم جلسه بفرمائید و جلسه آتیه فردا باشد.

رئیس- اگر اجازه می فرمائید جلسه را ختم کنیم و جلسه آتیه را هم به عقیده بنده همان روز خودش بکنیم بهتر است ولی استدعا می‌کنم آقایان سر ساعت نه و نیم تشریف بیاورند و از هفت هشت نفر از آقایان هم استدعا کرده بودم که حالا برای جلسه خصوصی تشریف بیاورند. جلسه آتیه روز پنجشنبه بیست و دوم شهریور ماه دو ساعت و نیم قبل از ظهر دستور هم بقیه دستور امروز.

مجلس یک ساعت و ربع بعد از ظهر ختم شد.

رئیس مجلس شورای ملی

سید محمد صادق طباطبائی