مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ آذر ۱۲۸۶ نشست ۲۰۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست

قانون اساسی مشروطه و متمم آن
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست

مذاکرات روز پنجشنبه ۶ ذی القعده دارالشورای ملی

خلاصه مذاکرات روز ۳شنبه چهارم را آقا میرزا مرتضی قلیخان قرائت کردند.

آقا میرزا سید علی نقی- اگر قانون می‌خواهید قرائت شود بنده یک عرضی می‌نمایم در هر جلسه گفتگو می‌شود که وظیفه مجلس خواندن قانون است و یک روز جناب میرزا ابوالحسن خان گفت که نظارت در اجرای آن هم داریم پس یک مطلبی عرض می‌کنم در ضمن یک مثالی و ما باید جداً نظارت در امور هم داشته باشیم وآن مثال اینست که شخصی خانه دارد و خدای نخواسته اساس آن منهدم است و حال صاحب‌خانه مشغول تزئین و رنگ کردن آن خانه است هر عاقلی که این طور ببیند حکم می‌نماید بر صفاهت آن شخص پس خواندن قوانین در صورتی است که کارهای مهم تر از آن نباشد بعضی مطلب است که خیلی مهم می‌باشد خوب است مجلس را سری بفرمایید که در آن خصوص‌ها صحبت و مذاکره شده و خودمان را آسوده نماییم.

نایب رئیس- چند ماده از قاون انطباعات خوانده شود هیئت وزراء هم تشریف خواهند آورد اگر صلاح شد با حضور ایشان مذاکره شود واگر لازم شد مجلس هم سری می‌شود

(در این موقع شروع بقانون انطباعات شد چند ماده از آن قرائت و تصحیحی شد در این اثنا جناب رئیس الوزراء به مجلس آمدند).

نایب رئیس- آقای رئیس الوزرا اظهاراتی دارند آقایان توجه فرمایند.

رئیس الوزراء- این کتابچه قوانین وزارت داخله و حکام است که بصحه مبارک موشح شده است

اعضاء مجلس عموماً اظهار تشکر نمودند.

رئیس الوزراء – دستخط مبارک قرائت شود

(صورت دستخط مبارک اعلیحضرت اقدس همایونی قریب باینمضمون قرائت شد:

قوانین تشکیل ایالات و ولایات صحیح است و باید اجری شود.

نایب رئیس- تلگرافی از آذربایجان رسیده است قرائت شود

قرائت شد قریب به این مضمون:

بتوسط وکلای آذربایجان بمقام منیع مجلس شورای ملی
چنانچه آقایان مسبوق می‌باشند غالب آقایان و سرداران کردستان تبعیت عثمانی را قبول کردند ایالت جلیله را هم قبول کرده‌اند ایالت جلیله هم بجهة رفع و جلوگیری فردا حرکت کرده به میان دواب می‌روند و ملت هم یک هیجانی پیدا کردند جهت حفظ مملکت و می‌خواهند بروند دفع دشمن را نمایند منتظر اجازه فوری از طرف مجلس هستیم


تلگراف از فرمانفرما بتوسط مصدق‌السلطنه بوزارت داخله قریب به این مضمون قرائت شد:

تلگراف سردار مقتدر رسید که آقایان ساوجبلاغ جمع شدند بایزید آقا را رئیس کرده بمیان دواب خواهند رفت اگر امشب تا فردا خود را بمیان دواب رسانیدیم فبها والا فایده ندارد عشایر حرکت کرده از قرار معلوم عشایر متمرده سیم تلگراف بین راه را هم جواب نمی‌رسد که سیم تلگراف را وصل کنند این تلگراف سردار مقتدر است و دیگر بیش از این نمی‌توانیم صبر بکنم از عشایر سرکش جلوگیری باید بشود جنابعالی اگر سوار و سرباز می‌فرستید مختارید من دیگر نمی‌توانم صبر کنم و پنجشنبه انشاءالله می‌روم


صورت راپورتی از تبریز قریب به این مفاد قرائت شد:

از قرار اخبار داخله سردار مقتدر با سردار چاردولی سرباز و توپخانه وارد میان دواب شده و سیم تلگراف بین میان دواب راهم عشایر متمرده پاره کرده‌اند جوابیکه داده شده بود قرائت شد مبنی بر اینکه مدتیکه حضرت والا رفته است بآذربایجان خدمات شما همیشه منظور نظر دولت و ملت بوده است. سوار و سرباز وتوپ فرستاده شد اما بدیهی است که طبعاً این استعداد دیر خواهد رسید عجالة جلوگیری عشایر متمرده را بغیرت و همت حضرت والا واگذار می‌نماییم از هر جا که استعداد هست از سوار قراچه داغ و چاردولی و غیره احضار نموده و همت غیورانه فرموده جلوگیری فرمایند تا استعداد اینجا برسد البته مجس هم وزرا را آسوده نخواهند گذاشت که درفرستادن استعداد کوتاهی شود فعلا واگذار بغیرت و حمیت حضرت والا می‌نماییم صورت جواب انجمن ملی تبریز قرائت شد مشعر بود باینکه باید اقدامات کافیه بشود و البته اقدامات شاهزاده و عزیمت ایشان بمیان دواب ثمرات کلی خواهد بخشید و البته ملت غیور آذربایجان هم کمال مساعدت و همراهی را با اقدامات حضرت والا خواهند نمود.

آقا حاجی امام جمعه – مجلس شورا یعنی محفظه حقوق ملت و وکلا یعنی حافظین و نگهبانان حقوق ملت لهذا اینست که گفته‌اند اغلب مذاکرات مجلس علنی باشد تا ملت بدانند که ما حقوق آنها را حفظ می‌کنیم یا نه ووزراء یعنی خزانه دار حقوق ملت که ملت همه چیز خود را به آنها می‌دهد و میسپارد تاحال که به این مجلس وارد شده‌ام چند هیئت کابینه وارد این مجلس شده‌اند و ملت نه آنطور مساعدتی که به این کابینه نکرده و حسن ظنی که بایشان داشته بهیچ کدام نداشته‌اند حال می‌خواهیم بدانیم هیئت وزراء در این باب چه اقدامی کرده‌اند در هر حال باید از این عشایر متمرده جلوگیری بشود والا احتمال تولید فساد و سوء عاقبت امر خواهد بود با اینکه مکرر گفته شد آخر چه اقدامی وزرای ما در این باب فرمودند.

رئیس الوزراء – نمی‌خواهم جوابی بگویم طفره آمیز باشد اگر توجه داشته باشید خواهید دانست این مسئله آذربایجان از چند ماه قبل بود و ما در پانزدهم رمضان داخل کار شدیم و آخرهای ماه رمضان در خصوص فرستادن قشون مذاکره شد وقتی محتشم‌السلطنه می‌رفت پس از مشاوره گفتند فعلا لازم نیست و بعد قرارشد فوج قزوین و خمسه و سوار جهان شاه خان برود ما هم احضار کردیم تاکنون مدت احضار آنها طول کشیده و حالا حاضر شده می‌روند و در خصوص پول هم بعد از ماه رمضان گفتگو شده و الان چهار روز است که بما داده شده الان وزارت داخله رفته است بعضی توضیحات و تلگرافات که می‌آورند خوانده می‌شود و معلوم می‌شود که از طرف وزرا کوتاهی نشده است.

حاجی محمد آقا – حالا که سیم تلگراف ساوجبلاغ پاره شده و قشون از آنجا حرکت نموده دیگر چه تحقیق خواهد شد.

رئیس الوزراء – مقصود اینست که از ما کوتاهی نشده و ما نباید تقصیر او را وارد بر شما یا شما وارد بر ما نمایید و خود اعلیحضرت هم دیشب تلگراف خانه تشریف آوردند به تمام سرکردگان چاردولی و مشکین و خلخال واردبیل و قراچه داغ امر فرمودند که حاضر شوند بعلاوه تأکید هم شد که فوج قزوین و خمسه یا هزار عجله حرکت کرده بروند و نیز خود آذربایجان یک مملکت قشون خیزیست که ثلث قشون ما از آنجاست و همچنین از حیث مالیات و تمام اینها باختیار فرمانفرما گذاشته شده و از این جا هم مشغول تهیه هستیم دیگر از ما کوتاهی و مسامحه نشده است و انشاءالله که بزودی جلوگیری شده رفع اغتشاشات خواهد شد.

حاجی میرزا ابراهیم آقا- بنده چند ماه است که اینجا بعضی چیزها را ملاحظه می‌کنم اگر یک تلگرافی از جایی آمد ما اینجا یک هیجانی می‌کنیم و وزرا هم یک تلگرافی می‌کنند و اطمینان می‌دهند که ما همچه می‌کنیم آذربایجان لشکرخیز است اقدام می‌شود تشویش نکنید ما هم اطمینان از این فرمایشات پیدا می‌کنیم تا حال ما می‌گفتیم تقصیر کابینه است ولی این دفعه خداوند کابینه صحیحی بما داده است که نقصی در آن نیست اما وقتی که دقت می‌کنیم وملاحظه می‌شود در پس پرده یک چیزی است و یک معمای لاینحلی است که واضح وحل نمی‌شود اگر در پس پرده چیزیست که بما هم بگویید ما هم بدانیم بعد از مدتی که فرمانفرما آن همه اظهارات داشت که استعداد لازم است حالا میگویند که سرباز می‌رود قزاق می‌رود در صورتیکه از اینجا باید سوار بآنجا برود پس چرا امیربها در بیک تلگراف هشتصد سوار از آنجا می‌خواهد که بیاید ما باید آخر این معما را بدانیم که چیست؟

رئیس الوزراء- این یک مسئله را انشاءالله هیچوقت از ما نخواهید دید که بشما بگوییم آسوده باشید و بخواهیم شما را اغفال نماییم بلکه هر وقت هنگام آسودگیست خودمان آسوده هستیم و بشما میگوییم آسوده باشید و هر جا که باید آسوده نشست اطلاع داده می‌شود اما اینکه گفتید سوار از آذربایجان خواسته‌اند نباید چنین باشد وزیر جنگ اطلاع ندارد از بابت آن خطی هم که گفتید مشغول اصلاح هستیم.

حاجی میرزا آقا – چطور شد وزیر جنگ در مدت پنج شش ماه این عده قشون را حاضر نکرد اما بیک تلگراف خشک خالی امیربهادر در یک مدت خیلی کمی هشتصد سوار احضار کرده که اکثر آنها وارد شده و من صورت آنها را دارم که در تحت ریاست کدام سرکرده هستند پس خوب است وزارت جنگ را هم امیربهادر ضبط نماید آیا علت این مسئله چیست نباید فهمید؟

آقا میرزا فضلعلی آقا – در موقع رفتن فرمانفرما که کابینه با دیگران بود در اقدام به بعضی امور تعلل شده تا اینکه این کابینه تشکیل یافت تمام اطمینان ما به این کابینه بود وقتی که محتشم السلطنه می‌رفت قرارشد چهار فوج برود تا حال نرفته پس ما چطور اطمینان پیدا کنیم به این کابینه آیا در صورت لزوم چرا باید مسامحه و تعلل شود.

رئیس الوزراء – وقت رفتن محتشم السلطنه بنا نبود که فوج برود حالا وزیر جنگ می‌آید تلگراف را ملاحظه خواهید کرد.

وکیل التجار – بنده عرض می‌نمایم اگر توجهی فرمایید ماها حق ایرادی بر این هیئت وزرا نداریم و الحق ازآن روزی که داخل کار شده‌اند خیلی زحمت کشیده‌اند و طرف اطمینان ملت هم هستند و عمده تقصیر در خود ماست روزی که مطلبی مذاکره می‌شود فردای آن فراموش می‌کنیم باز یک روز دیگر گفتگو می‌کنیم میگویند داخل در اجرائیات شده‌اید واگر هم یک وقتی ملت بهیجان آمده حاضر می‌شوند برای حفظ وطن میگوییم لازم نیست و جمعی هستند که سالها است دشمن مال وخون ملت هستند و متصل موانع در پیشرفت کار وزرا احداث می‌نمایند و ما هم همه را ساکت نشسته‌ایم دراین صورت البته همینطور خواهد شد.

لسان الحکما – چون اغلب اینها مباحثات است خوبست این مطالب را در روزنامه جات ننویسند.

نایب رئیس- ضرری ندارد.

آقا سید حسن تقی زاده – ما هیچوقت حاکم نبودیم و داخل در امورات دولتی هم نبودیم نمیدانم چه باید کرد و می‌ترسم از این کثرت صبر و تحمل هم عاقبت دچار وخامت و پشیمانی بشویم اینقدر میدانم که هیئت کابینه وزرا خیلی چیزها لازم دارند که غیر از تعریف و توصیف شفاهی صورت خارجی و حقیقت هم باید پیدا کند.

مستشارالدوله – اوقاتی که مسئله سرحدی مطرح شده بود عقیده بنده این بود که باید در تبریز اردویی تشکیل شود و همیشه عقیده‌ام این بوده و حالا هم همان است اما غلب صلاح ندانستند آن روزیکه امراء و وزرا حضور داشتند گفتم حالا هم می‌گویم و نیز باید فهمید کدام یک از عشایر متمرد است وکدام نیست توضیح این را عرض می‌نمایم یک نقاطی هست که عشایر مسکونی آنجا متمرد بوده و همیشه آنجا محل نزاع و یک منطقه متنازع فیه تولید کرده بود و ما اوقاتیکه دولت عثمانی گرفتار بود می‌توانستیم نقاط ملکی خود را متصرف شویم ولی بملاحظه جهة جامعیه اسلامی گفتیم صحیح نیست که ما برای جزئیات در چنین مواقع اینطور رفتار نماییم اما دولت عثمانی این نزاکت را ملاحظه نکرده در صورتیکه ایران بواسطه این انقلابات داخله گرفتار بود فرصتی پیدا کرده تخطی نموده تا آنجاییکه متنازع فیه بود وقتی کمیسیون می‌رفت وزرا گفتند فعلا برای جلوگیری عشایر قشون فرستاده شود شاید دولت عثمانی چنین تصور نماید که دولت بقصد تخلیه جاهایی راکه عثمانی تصرف نموده می‌خواهد قشون بفرسد واین مولد جنگ دولتی می‌شود و گفتند فعلا صلاح نیست واین خوب ملاحظه بود دولت عثمانی هم تا آن منطقه متنازع فیه پیش نیامد اگر پیش می‌آمد باید اعلان جنگ می‌داد و نیز دولت چندانهم فراغتی ندارد پس این قتل و غارت و تعدی در داخل از عشایر متمرده که رعیت ایران هستند ولی با همسایگان خود هم مذهب هستند می‌باشد وهمیشه می‌خواهند با آنها همراه باششند هر وقتی یک طور فتنه تولید کردند وحالا زیاد کردند و بعضی از سرکردگان وغیره جمعیتی حاضر نمایند آنها هم به پشتگرمی دولت که استعداد کامل برای آنها فرستاده شود جلوگیری نمایند چون از طرف دولت تاکنون مساعدت کامل نشد لابدا آنها هم متفرق شده رفتند از املاک خود مدافعه نمایند و تعجب است از آن زمانیکه این اغتشاش سرحدی از دایره پلتیکی دولتین خارج گردید و بین عشایر طرفین واقع شد دیگر موجب مسامحه چه بود و ما وکلای آذربایجان اکثر اوقات نمیدانیم چه جواب باهالی آنجا بدهیم مخصوصا دیشب برای جواب تلگرافات شورداشتیم متحیر بودیم که چه گونه جواب بدهیم اگر بخواهیم بگوییم پول نیست که هست واگر بگوییم خدای نخواسته وزرا اقدامی ندارند این را هم نمی‌شود گفت واگر بگوییم قشون نیست که هست اگر همین اداره قزاقخانه که میگویند منظم است وسالی مبالغی خرج آن اداره می‌شود برای آذربایجان می‌فرستادند کافی بود و از این طرت بیک تلگراف هشتصد سوار از آذربایجان احضار و حاضر می‌شوند صولت الدوله و چند نفر دیگر از سرکردگان سوارها نیز می‌آیند و ما حل این معما را نمیدانیم پس معلوم می‌شود که یک دست غیبی هست که این کارها را درست نموده وخراب می‌نماید.

رئیس الوزراء – همه اینها که گفتید صحیح است ولی بعقیده بنده وزیر جنگ گویا خبر نداشته باشد از آمدن این اشخاصی که گفتید.

آقا سید حسین – اعتماد به این کابینه نه برای قدس و تقوی است اگر این طور بود مقدس تر هم در این شهر بود بلکه اعتماد به این هیئت برای این است که مشروطه خواه هستند واگر دستی از غیب بخواهد کار کند اطلاع می‌دادند اعتماد داشتیم و همین طور اگر مانعی در کار بود اطلاع می‌دادند اعتماد داشتیم این سوارها که از آذربایجان میاند اگر هیئت کابینه بگوید اطلاع نداشتیم که نمی‌شود و اگر به تمام آنها اخطار می‌کردند که هیچکس از جای خود حرکت نکند و آنها اطاعت نمی‌کردند اطلاع می‌دادند اعتماد داشتیم بهر حال قزاق که پول گرفته است حکم کنند تا حرکت کنند سواری هم که اینجا لازم است تلگراف کنند حرکت نکنند طهران سوار و سرباز لازم ندارد.

آقا میرزا ابوالحسن خان – این گفتگوها بیفایده است باید در فکر علاج باشیم وعلاج را بگوییم یک عیب در میانه است که باید آشکار گفت و آن نفاق است تنها این انقلاب در آذربایجان نیست درسایر جاها هم هست فرضاً عثمانی یک حرفی دارد در تعیین سرحدی تا این نفاق هست ممکن نیست مملکت منظم شود من یک وکیل هستم می‌گویم اگر وجود من مضر است از میان بردارید و هم چنین شما وجود هر کس را مضر میدانید از میان بردارید تا اتفاق حاصل شود وکارها اصلاح شود.

آقا میرزا سید علینقی – این نفاق بین وکلا و وزرا نیست بین اعلیحضرت و مجلس هم نیست این نفاق در اشخاصی است که با قرآن قسم یاد کردند آنها مفسد ومخرب هستند باید آنها را رفع و دفع کرد.

وکیل الرعایا – همه میدانید که تقصیر از کیست من یک نفر عرض می‌کنم که همه میگویند از جان گذشتیم از مال گذشتیم وزرا هم هفت نفر هستند ما نباید تمام را بگردن آنها بگذاریم ما خوب است نتیجه سپرده ماهه مجلس اینرا قرار بدهیم که مانع را بشناسیم و معلوم شود مانع کیست تاکی در پرده می‌گذارید.

آقا شیخ حسین – یک مدتی گفتیم چرا قشون به آذربایجان نمی‌فرستید جوابی را گفتند و ساکت کردندو من یک روز بمرحوم اتابک گفتم چرا موانع خودتان را علنی نمیگویید حالا هم عرض می‌کنم شما هیئت وزرا که هفت نفر هستید و ما هم صد و ده نفر وشما از طرف شخص سلطان باید اجراء احکام بنمایی و ما هم از طرف سی کرور ملت وکیل هستیم یا باید بموجب قانون که مسئولیت را قبول کرده‌اید قوانین را اجری نمایید یا موانع را بگویید من درخصوص مسئله رحیم خان گفتم که باید ملت سر این شاخه را گرفته به آخر آن برسند حالا هم باید بآخر آن رسید چطور شد که جمعی دراین پانزده روزه دور اعلیحضرت را گرفته بهر کدام چند فوج داده شده و وزیر جنگ نمیداند واین که اعلیحضرت دیشب برؤسای سوارها تلگراف کرده‌اند که برای مساعدت فرمانفرما بروند چرا پانزده روز قبل این تلگرافات نشد واین سوار که احضار شده چرا حکم نشد برود رفع عشایر متمرده را بکند ما هم این جا بهم افتاده‌ایم همدیگر را قطعه قطعه می‌کنیم وعلت گفته نمی‌شود باید مانع وعلت علنی گفته شود.

رئیس الوزراء- بنده در کار خودم بیش از شما سعی و کوشش دارم و آنچه درقوه من است کار می‌کنم.

آقا شیخ حسین – این طور نیست شما رئیس الوزراء هستید چرا عذرتان را نمیگویید.

آقا سید حسن تقی زاده – اگر کسی تقصیر بزرگی بکند یا دختر بفروشد مجازاتی ندارد مگر نیم ساعت بحران مجلس این مسئله هم همین طور است بنده عرض می‌کنم که من دیگر صبر نمی‌کنم که یک بی دین در آنجا نشسته به پارتی بازی و دسته بندی بخواهد پیش بیفتد و صاحب پارک بشود تا سه روز دیگر اگر سرباز و قزاق فرستادند و اقدامات لازمه به آن طوری که صحیح است شد فبها والا ما که وکلای آذربایجان هستیم تکلیفی داریم عمل می‌کنیم لااقل یکی یک تفنگ برداشته در راه وطن و حفظ ناموس باشرافت کشته می‌شویم.

آقا میرزا سید علینقی- در این مسئله مذاکره بس است اگر وزیر داخله اخباراتی دارد بیان کنند بهتر است.

آقا میرزا محمود – از روز اول که اهل این مملکت اتفاق نموده مشروطه خواستند برای کثرت ظلم بود پس از گرفتن ملت هم ماها را وکیل نمودند و ما بجهة تقویت واصلاح کار هفت نفر وزرای مسئول قرار دادیم بنده محض خوش آمد نمی‌گویم آخر با این محظورات این اشخاص چه بکنند شاید تکلیف شرعی خود را نمیدانند بگویند مانع چیست پس نباید ما این مریض خود را بجهت این محظورات بگذاریم تلف شود یا همانظور که آقای تقی زاده گفتند پس خوب است ما هم برای خود تگلیفی معین نماییم.

آقا شیخ یوسف – متذکر می‌سازم خاطر وزرا را در آنشبی که می‌خواستند اینجا وزیر داخله را معین کنند بجناب آصف الدوله تکلیف کردند گفتند من موانعی در کار می‌بینم بنا شد که آن موانع را اظهار کرده از بین بردارید و تاکنون اظهار نشده.

وزیر داخله – فرمانفرما خودش حرکت کرده برای میان دو آب و قزاقی که خواستند فردا یا پس فردا حرکت می‌کنند فوج خمسه و قزوین برای جهتی که تعویق افتاده بود آنها هم بنا شد که بزودی بروند آن مسئله هم که میگویند در باره بعضی اشخاصی باید تحقیق بشود واگر اینطور است باید رفع موانع شود.

آقا سید حسن تقی زاده – میگویند تحقیق شود مجازات بشود پس این سوار که حالا آمده است چیست فعلا او را خلع کنند.

وزیر داخله – من از وزیر جنگ تحقیق می‌کنم ببینم سواری آمده است یا نه؟

حاجی محمد تقی – تحقیق شده و سوار آمده است.


در این موقع تلگرافی از طرف فرمانفرما رسیده بود قرائت شد خلاصه اینکه:

از حسن ظن حضرات وکلا وملت اظهار تشکر کرده بودند و حرکت فوری خود را اطلاع داده و در فرستادن سوار و سرباز تاکید نموده بودند.


صورت تلگراف از انجمن ولایتی تبریز در جواب تلگراف وکلای آذربایجان قریب به این مضمون قرائت شد:

خدمت وکلای آذربایجان تلگراف شریف واصل البته از ترتیبات مملکت باخبر هستید خداوند شاهزاده فرمانفرما را محفوظ دارد که عازم است برود و شما هم در فرستادن سرباز و قشون تاکید نمایید عمده پول است حضرت والا فرمانفرما اندازه تهیه نموده‌اند فورا پنجاه هزار تومان وجه حواله شود.

آقای حاجی امام جمعه – خاطر وکلای محترم را جلب می‌نماید که ارومی از شهرهای معتبر و سرحدی است بطوریکه می‌توانم بگویم که امروز معظم ترین شهرهای سرحدی است مدتیست آنجا بی حاکم است واین خودش موجب اختلال می‌شود و همچنین جاهای دیگر از ولایات آذربایجان لهذا از وزارت داخله استدعا می‌نمایم که چندنفر اشخاص کافی که طرف اطمینان باشند برای تبریز بفرستید که فرمانفرما آنها را بحکومت جزء منصوب دارند که سرحد بی حاکم نماند و نیز در فرستادن این قشون و پول مسامحه نشود و بوکلا عرض می‌نمایم که ما را ضعفا و فقرا وکیل کرده‌اند نه وزرا علاوه بر اینکه وزرا خزانه‌دار ملت هستند آنها هم آخر از این ملت هستند یانه باید آنها هم کمال جد وجهد را در کار داشته باشند پس یک وکیل که از وزرا توضیحی می‌خواهد فوراً نباید یک وکیل دیگر از طرف ایشان وکالت نموده عذر بخواهد زیرا که وزرا بهتر از ما میدانند و می‌توانند حرف بزنند و محظورات خود را بگویند.

رئیس الوزراء – راست است اگر کسی ایرادی کند غیر صحیح نباید جواب گفت وکلا و وزراء دو دسته نیستند همه در یک خیال هستند سئوال که می‌شود باید بفهمند و بسنجند و توضیح دهند و تأمل لازم دارد.

آقای حاج امام جمعه – توضیح خواستن صحیح است بنده هم توضیح خواستم ولی عرض می‌کنم اگر از شما سئوالی می‌شود دیگری نباید جواب بدهد شما خودتان بهتر از همه میدانید عرض کردم ما وکیل فقرا و ضعفا هستیم و از طرف آنها باید سئوال و جواب کنیم.

حاجی معین التجار – حالا آنچه فرمانفرما نوشته‌اند هر چه صلاح میدانید باید اقدام شود و مذاکره کنند که آنچه را خواستند فرستاده شود و آنچه را که تصویب می‌کنند وقت آن را معین نمایند که دیگر تعویق نیفتد.

رئیس الوزراء- فرمانفرما نوشته است فوج خمسه و قزوین بروند مامور گذاشته شده است که وزیر جنگ روانه نمایند اگر مسامحه کنند تنبیه مایند قزاق هم قرار شده است برود باقی چیزهایی هم که نوشته‌اند اقدام خواهد شد.

حاجی معین التجار – در مسئله قزاق عرض می‌کنم قزاق باید خیلی زود حاضر باشند زیرا که آنها ماه به ماه پول میگیریند و اسلحه هم دارند همین امشب دویست نفر قزاق برود و پول هم حواله شود.

رئیس الوزراء – صحیح است قزاق می‌رود اما در باب پول من تا بحال نشنیده بودم حالا خواسته‌اند بایست تصویب شود.

حاجی معین التجار – پس تلگراف فرمانفرما را بگذارید در مواد آن مذاکره شود.

رئیس الوزرا – قشون که خواسته‌اند حکم احضار شده روزش را هم بعد از تعیین عرض می‌نمایم که کی حرکت می‌کنند قزاق راهم پول داده شده می‌رود در باب آدم کافی هم تا حال که نخواسته است هر وقت خواسته‌اند آنهم معین خواهد شد.

وزیر داخله – چرا بجهت ارومیه حاکم خواسته بودند سهام الدوله معین شد بعد که محتشم السلطنه رفت قرار شد خود او حاکم باشد و حال ضرر ندارد چند سر آدم کافی هم فرستاده شود.

رئیس الوزرا- اعتقاد بنده اینست که چند نفری معین شده و بخود فرمانفرما اطلاع داده شود اگر خواستند بروند.

آقای حاجی امام جمعه – مستدعیات او را باید قبول کرد والا از او پیش نمی‌رود.

حاج معین التجار – حق یا ناحق باید این وجهی را که خواسته‌اند داد بعد رسیدگی کرد اگر خیانت شد از او پس گرفت.

آقا سید مهدی – چند لفظ است در مملکت ما که معانی آنها را دزدیده‌اند و آن الفاظ این است: مجازات، تقصیر، مسئول و باید دید کی دزدیده ولی یک لفظ پیدا شده که هزار معنی از او اراده می‌کنند و آن مشروطه است مشروطه یعنی قتل نفس یعنی بی اعتدالی یعنی بی غرضی... باید کسی که این معانی را دزدیده پیدا کرد.

حاجی محمد اسمعیل آقا – خوب است وجهی که شاهزاده فرمانفرما خواسته‌اند داده شود و بانجمن نظارت داده شود که نظارت داشته باشد وانجمن کمال دقت را خواهد نمود.

رئیس الوزرا- صحیح است حالا باید در خصوص پول گفتگو شود که مجلس تصویب نماید

(گفته شد به نظارت انجمن حواله به گمرک داده شود).

رئیس الوزرا – این را هم بدانید من امسال از مالیات آذربایجان اطلاع ندارم و باختیار ایشان واگذار شده است حالا هم بایشان اجازه داده شود که از آن گرفته مخارج لازم بنمایند این هم یک راهی است اما گمرک یک لفظی اتصالا می‌شنوم ولی گمرک محدود است این را هم بدانید.

مستشارالدوله – ما در جزئیات داخل شده از کلیات خارج می‌شویم ابدا لزوم پول و ارائه راه رساندن او با مجلس نیست با هیئت وزرا است که آنها ملاحظه نمایند اگر لازم است به مجلس اطلاع می‌دهند و وسیله رساندن آن را هم به تناسب معین کنند.

رئیس الوزرا – اینها صحیح است اما دراین موقع اگر قدری تأخیر شود می‌گوید بواسطه نرسیدن این پول کار تأخیر افتاد پس فعلا فرض شود که آذربایجان مالیات ندارد باید این وجه تصویب شود.

وثوق الدوله – بلی در صورتی که خود فرمانفرما بگویند فلان قدر وجه لازم است باید داده شود حالا در باب آن تلگرافی که فرمانفرما از مجلس خواسته است چه میگویید.

حاج امام جمعه – یا به او حکومت و اطمینان ندهید یا باید رفع عذر از او بکنید اگر شما این تلگراف را نکنید او می‌تواند بگوید که رعیت و سرباز اطاعت بمن نمی‌کند پس شما نباید دست و پای او را ببندید.

آقا میرزا ابوالحسن خان – اگر وزرا تصویب می‌کنند صحیح است.

وکیل الرعایا – هیئت وزرا این تلگراف را می‌کند و مجلس بطبق آن تلگراف می‌کنند که هر چه صلاح دید رفتار نماید.

مستشارالدوله – مجلس صورت تلگراف را می‌نویسد هیئت وزرا آنرا تصویب نمایند و آن وقت هم باید بصحه همایونی برسانند بیاورند و تلگراف شود اگر لازم دانستید اینطور بشود که فردا نگویند مجلس داخل دراجرائیات شد

(گفته شد به این طور خیلی خوبست).

(مجلس ختم شد).