مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ مهر ۱۳۵۰ نشست ۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و سوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی۱ مهر ۱۳۵۰ نشست ۷

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۱ مهر ۱۳۵۰ نشست ۷

فهرست مطالب:

مجلس ساعت نه صبح بریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید

- قرائت اسامی غائبین جلسة قبل

۱- قرائت اسامی غائبین جلسة قبل.

رئیس ـ اسامی غائبین جسله قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان دکتر گاگیک ـ دشتی ـ امام مردوخ ـ جوانشیر ـ محمد علی آموزگار ـ بدر صالحیان ـ پرویزی دکتر پرویز حکمت ـ خانم مزارعی ـ خانم دکتر دولتشهی ـ خانم دکتر آصف زاده ـ تیمسار همایونی.

غائبین مریض

آقایان اسمعیل خزیمه ـ اخوی ـ فضائلی ـ دیهیم ـ ساگینیان ـ دکتر صالحی ـ غضنفری.

- بیانات قبل از دستور آقای دکتر انوشیروانی

۲- بیانات قبل از دستور آقای دکتر انوشیروانی.

رئیس ـ نطقهای قبل از دستور را شروع می‌کنیم آقای دکتر انوشیروانی تشریف بیاورید.

دکتر انوشیروانی ـ امروز

اول مهر ۱۳۵۰ روزی است که یک بار دیگر تاریخ اجتماعی ایران ورق می‌خورد و یکی دیگر از مظاهر خدمات شاهنشاه ایران رهبر انقلاب نسبت به مردم ایران تجلی می‌نماید از امروز عده‌ای دیگر از هموطنان ما از کشاورزان و دهقانان از بند رقیت و بندگی خلاص می‌شوند و آزادی پیدا می‌کنند (صحیح است) بنا با اراده اعلیحضرت همایون رهبر انقلاب ایران از امروز هیچ کشاورزی در ایران وجود ندارد که صاحب زمین مورد کشت خود نباشد طبق قانون که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و به امضای شاهنشاه موشح گردیده و رهبر بزرگ انقلاب دستور اجرا صادر فرموده‌اند از امروز همه کشاورزان ایرانی صاحب زمین‌های ایرانی وقتی که چشم از خواب گشوده است همه چیزش تغییر یافته با زندگی دیروز خود فرسنگ‌ها فاصله دارد اگر دیروز هیچ چیز نداشت امروز همه چیز دارد، خانه دارد از حقوق و آزادی خود استفاده می‌کند امروز دیگر بچه رعیت های سابق جلو خانه‌های خود بازی می‌کنند در کنار بچه‌های ارباب سابق به بازی و تفریح مشغول خواهند شد، دیگر وسیله بازی آنها خرده سنگ نخواهد بود آنها هم مسلماً مانند بچه مالک سابق اسباب بازی خواهند داشت برای کسانی که امروز صاحب حقوق خواهند بود عوض شده آسمان رنگ دیگری دارد و آفتاب رنگ دیگر.

این نسیم مهر ماه بیش از هر سال نوازش کننده است امروز خوشبختانه دهقان و کشاورز ایرانی دیگر آزاد شده و از همه حقوق خود استفاده می‌کند او دیگر مجبور نیست که حتی برای اجازه ازدواج، برای زن گرفتن و دختر شوهر دادن از کسی بنام مالک اجازه بگیرد و حتی پیشکشی بدهد اما امروز دیگر دهقان ایرانی آزاد شده است، منشور انقلاب سفید ایران بسیار نکات حساس و مهمی دارد و اصل اول انقلاب، اصلاحات ارضی از جهات بسیاری از لحاظ اقتصادی، سیاسی اهمیت داشته است اما آنچه که از نظر بنده و از نظر شما نمایندگان مجلس شورای ملی که اطمینان دارم هر کدام از شما انگیزه‌ای و علاقه‌ای به دموکراسی دارید و همین انگیزه موجب قبول نمایندگای شما شده است موضوع حقوق انسانی اهمیتش از هر چیز دیگری بیشتر است انسانی که بدنیا می‌آید دارای حقوق طبیعی است که از هر چیزی والاتر و مهم تر است حق آزادی، آزاد فکر کردن، آزاد تصمیم گرفتن، آزادی گفتار، آزادی عقیده سیاسی و حتی آزادی عقیده دینی این ودیعه الهی است حفظ این آزادی ها از هر چیزی گرانبها تر است شما تصدیق می‌فرماید در سال گذشته دهقانان ما از این حق استفاده نمی‌کردند، این منشور انقلاب و اصل اول انقلاب است آقایان کمبود مادی به آسانی قابل تحمل است اما کمبود معنوی، تجاوز به حیثیت انسانی و حقوق و آزادی انسان کار مشکلی است. می‌شود در جاده غیرآسفالته عبور و مرور کرد، می‌شود به جای چراغ برق از روشنایی شمع و نفت استفاده کرد، اما گذشت نسبت به آزادی و حقوق طبیعی کار مشکلی است و امروز است که خوشبختانه کشاورز و دهقانان ایرانی اکثریت مردم ایران که سابقاً از این حقوق و مزایا محروم بوده‌اند دارای این حقوق شده‌اند، آزاد فکر می‌کنند، آزاد تصمیم می‌گیرند آزاد در امور مملکت شرکت می‌کنند. این ارطش دارد من فکر می‌کنم اگر از کارهایی که در زمان اعلیحضرت همایون رهبر انقلاب ایران از تمام کارهای مثبتی که برای کشور انجام شده است فقط این یک کار انجام شده بود کافی بود که نامش در تاریخ ایران بعنوان بزرگ ترین پادشاهان ایران ثبت شود.

این کار، کار بزرگی است دهقانان توجه دارند من گزارشی را که کمیته مخصوص اصلاحات ارضی سازمان اف ـ آ ـ اُ (Food and Agricultural Organization - FAO) سازمان کشاورزی سازمان ملل متحد که مرکب از ۶ عضو و رئیس آن رئیس جمهور سابق کلمبیا است و مثل اینکه آقای وزیر تعاون و امور روستاهای ایران هم در این کمیته است گزارشی از این کمیته دیدم، این کمیته مأمور است هر سال پیشرفت اصلاحات ارضی را در کشورهای دنیا بررسی می‌کند و نظر داده است که در هیچ جای دنیا و هیچ کشوری سابقه ندارد که کلیه کشاورزان و زارعین دارای زمین و ملک شده باشند و این تنها در ایران است که به ابتکار شاهنشاه عظیم الشان ما این کار صورت گرفته در ایران حتی نسبت به املاک موقوفه که با اجاره ۹۹ ساله یک مالکیت عرفی بود طبق قانونی که به تصویب رسید این کشاورزان ما صاحب زمین شده‌اند و کشاورزان زمین های موقوفه نیز صاحب زمین شدند امروز دو و نیم میلیون خانوار ایرانی که کشاورز و زارع هستند و نصف بیشتر جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند صاحب زمین هستند عرض کردم این خدمت شاهنشاه بزرگترین خدمت و با ارزش ترین خدمت و کوشش بود که برای سعادت مردم ایران انجام شده است خواستم یک کلمه را توجه بفرمایید اهمیت این طرح از این جهت فوق العاده است که شاهنشاه ایران رهبر انقلاب ایران موقعی که تصمیم به چنین اقدامی گرفتند و اعلیحضرت همایون و رهبر انقلاب این نیست که ملت نخواست بلکه هیئت حاکمه نمی‌خواست تمام کسانی که بعنوان وزیر و و کیل و سناتور و هر مقامی که ممکن بود بتوانند در این کار تصمیمی بگیرند و نقشی داشته باشند.

چون مالک بودند و منافعشان در خطر بود طبعاً مخالف بودند و این شاهنشاه این رهبر انقلاب بود که به تنهائی این ابتکار و این فکر را داشت اعلیحضرت همایون یک نقاشی بسیار زیبایی است از این هیئت حاکمه قبل از انقلاب در کتاب انقلاب سفید ترسیم فرمودند شاهنشاه در کتاب انقلاب سفید می‌فرمایند:

یکی از عوامل که مرا بیش از هر چیز در این مدت رنج داد نقش ریاکارانه و مزورانه و ننگین رجال سیاسی بود که در پشت این قیافه ظاهر صلاح هدفی جز کارشکنی نداشتند. عوامل اعمال نفوذ خارجی در ایران به چند دسته تقسیم می‌شود یکی از این دسته‌ها رجال سیاسی بودند که آشکارا یا با نعل وارانه سنگ سیاست های معینی را به سینه می‌زدند و دسته دیگر فئودال‌ها بودند که برای حفظ منافع خویش در خدمت به خارجی مسابقه گذاشته بودند، دسته دیگر از عوامل نفوذ خارجی بعضی از به اصطلاح روحانیون بودند که همه می دانیم که بعد از شروع مشروطیت چگونه به خصوص مورد استفاده سیاست یکی از دول خارجی می‌شدند، تمام این عوامل نفوذ بیگانه مانع و سد پیشرفت مملکت بوده‌اند.
من خوب میدانم چطور دسترنج مردم شریف زحمتکش و اصیل ایرانی و حاصل زحمات شبانه روزی آنان به جیب یک عده مغتخر فاسد می‌رود که هنری جز خدمت به اجنبی و یا بند و بست های نامشروع داخلی ندارند.

بلی این هیئت حاکمه، آقای دکتر صدر که تشریف ندارند که بعرض برسانم شما تأکیدات و توضیحات و فرمایشات اعلیحضرت همایون رهبر انقلاب ایران را شنیدند که فرمودند وظیفه هر دولت است و به دولت آقای هویدا در سازمان برنامه خطاب فرمودند شما این را دستاویز قرار می‌دهید اما نمیدانید هیئت حاکمه‌ای که قبل از انقلاب حکومت می‌کردند به این صورت بودند هیئت حاکمه‌ای که جز نوکر نمی‌خواست، جز بند و بست چیز دیگری نمی‌خواست من به حرفهای بین الائنین جواب نمی‌دهم بر خلاف آقای موسوی که می‌فرمایند سوابق را می‌فرمایند بنده هر کس هم که سابقه داشته باشد عرض نمی‌کنم هیئت حاکمه قبل از انقلاب نوکر می‌خواست من در دوره آقای هویدا وکیل شده‌ام خدا می داند که من تا به حال تعظیم نکرده‌ام خدا می داند که احساس می‌کردم که توقع تعظیم هم نداشتند ایشان مشکل نخست وزیری را با پیکان کوچولو حل کردند شما قدر این کارها را نمی دانید عرض کردم شاهشناه تنها بودند و این عین فرمایش خودشان است «شاید هیچکس غیر من و خدای من نداند که چه شبها را تا صبح به تأمل و تفکر گذرانده‌ایم و با خضوع و خشوع تمام برای یافتن چاره از خدای خویش استعانت طلبیدم...» این شاه مملکت است که می‌فرمایند تنها بودند فقط باتکاء ملت و قدرت ملت و اراده و تصمیم رهبر انقلاب صورت گرفته چطور می‌شود این را خواند متأثر نشد امروز می‌بینیم چون امروز وظیفه‌ای ندارم که راجع به اصول دیگر صحبت کنم من درباره همان اصل اول است که بچه صورتی و تا چه حد در سرنوشت ملت ایران تأثیر کرده است.

رئیس ـ آقای انوشیروانی وقت شما تمام شد.

دکتر انوشیروانی ـ قربان بنده بیست سال طلب دارم اجازه بفرمائید تا پنج دقیقه دیگر عرایضم تمام می‌شود.

رئیس ـ چهار سال دیگر وقت دارید امروز برنامه دولت مطرح است

- طرح و مذاکره در برنامه دولت آقای امیر عباس هویدا

۳- طرح و مذاکره در برنامه دولت آقای امیر عباس هویدا.

رئیس ـ وارد دستور می‌شویم برنامه دولت مطرح است آقای حکمت یزدی بفرمائید.

حکمت یزدی ـ با استجازه از مقام معظم ریاست، نمایندگان محترم مجلس شورای ملی اولین جلسه‌ای است که بنده در این خانه ملت و در این محفل مقدس عرایضی را حضورتان عرض می‌کنم برای مایندگان این دوره بسیار افتخار آمیز است که علاوه بر سعادت نمایندگی در سال مسعود کوروش کبیر و در سالی که در آستانه برگذاری جشن شاهنشاهی ایران است، هستیم (صحیح است) جشن شاهنشاهی ایران تنها جشن ملت ایران نیست جشن همه بشریت ترقیخواه است، جشن بزرگداشت عدالت‌ها، جشن علم و دانش، جشن بزرگداشت تقوی، جشن بزرگداشت کردار نیک، پندار نیک، گفتار نیک. جشن بزرگداشت معدلت و داد است (صحیح است) و این امری است که متفق علیه تمام جهانیان است (صحیح است) پس استقبالی که از این جشن بزرگ در همه جا می‌شود و همه شرکت می‌کنند و همه ملت‌های جهان بصدا هستند بخاطر بزرگداشت بشریت و صلح و عدالت است جناب دکتر دادفر جمله‌ای فرمودند در مورد اینکه بعضی‌ها چه می‌گویند مولوی گقت:

مه فشاند نور و سگ عوعو کند
هر کسی به طنیت خود می‌تند

همه ملت ایران، همه دنیا با ما همگامند در بزرگداشت این جشن و اما سخنان آموزنده شاهنشاه آریامهر پریروز که توفیق داشتم از نزدیک استماع کنم از تلویزیون شنیدم سخنان شاهنشاه آریا مهر همیشه یک روح زنده‌ای در کالبد شاداب ملت ایران می‌دمد در آنجا که فرمودند که این شعاری است برای ما که همیشه بوده و هست.

چو ایران نباشد تن ما مباد.(احسنت)

آنقدر سیاست شاهنشاه ما در سطح جهانی مسئله را حل کردند در برنامه دولت دیدم که نوشته بود دنیائی فرو می‌ریزد و دنیائی ساخته می‌شود در ایران هیچگاه دنیا فرو نمی‌ریزد چرا؟ برای اینکه شاهنشاه ما پیشقدم هستند و قبل از این که یک حادثه‌ای تصور بشود جلوتر از آن فکر لازم را فرموده‌اند و ما را رهبری میفرمایندو بدانید که هیچگاه دنیای ایرانی به شهادت تاریخ فرو نریخته و نخواهد ریخت (احسنت) این بطور مسلم دنیای ایرانی است با یک قوامی ساخته شده که محال است این قوام تغییر کند اما مطلب دیگری که می‌خواستم عرض کنم معذرت می‌خواهم از جناب آقای رئیس که وقت را محدود فرمودند برای نیم ساعت و بیشتر نمی‌توانم صحبت کنم انشاء الله در جلسات بعد بحث خواهیم کرد یک نکته را عرض کنم چون بنده قاضی بودم و در این محفل نبوده‌ام برای بنده این یکی دو جلسه که گذشت یک چیز جالبی بوجود بوجود آمد دیدم سخنان ناطق قاطع می‌شود و بعضی از موارد به سخنان حمله می‌شود بنده این دو آیة قرآن را استدعا می‌کنم نگاه کنید (امرهم شوری بینهم ـ و شاور هم فی الامر) از مختصات ملت مسلمان اینست که تمام امورش با مشورت باید حل بشود اینجا محلی است برای تعاطی فکر و تبادل نظر منتجه آن تعاطی فکر باید بموقع عمل گذاشته بشود آن چنان نیست که تعصب‌ها در اینجات راه بیابد اگر تعصب باشد چشم خرد را کور می‌کند تعصب نباید داشت نباید زود رنج باشیم که بگویند:

من چه گویم که ترا نازکی طبع لطیف
آنقدر هست که آهسته دعا نتوان کرد (احسنت)

نگویند که باید تعاطی فکر نباشد اما مسئله‌ای که بنده به مناسبت شغلم خواستم مطرح بکنم مسئله‌ای است مربوط به دستگاه عدالت و دستگاه قضا، بنده اجازه می‌خواهم از حضار محترم و نمایندگان عزیز به عرض برسانم که دولت جناب آقای هویدا دولت حزبی است دولتی است که سالها بر سرکار است و انچنانکه در فکر و خاطر من هست بشهادت صورت مجلس بعد از آنکه برنامه‌ای را مرحوم منصور که خدا رحمتش کند و روحش را غریق رحمت فرماید (انشاء الله) در برنامه مرحوم منصور این مطلب آمده بود دربارة دادگستری و تذمین عدالت اجتماعی و اصلاح دادگستری بطریقی که نظر و اعتماد عموم بدستگاه عدالت و دادگستری کاملاً جلب شود مورد نظر دولت است و دولت معتقد است که عدالت اجتماعی باید تعمیم یابد.

جای دیگر می‌گویند، رفع نیازمندیهای دادگستری و توجه به رفاه حال قضاوت و تسهیل مقررات و قوانین برای رسیدگی بدعاوی مردم از اهم مسائل مورد توجه دولت می‌باشد. جای دیگر می‌گویند اگر امنیت قضائی نباشد هیچکس اعتماد بسرمایه گذاری پیدا نمی‌کند عاملی که همچنانکه اعلیحضرت همایونی فرمودند اگر عدالت قضائی نباشد عدالت اجتماعی هم میسر نخواهد بود اما در دورة ۲۲ برنامه دولت جناب آقای هویدا در مورد دادگستری چنین نوشته شده: رسیدگی سریع و دقیق بدعاوی مردم و توسعه مراجع قضائی. و تمام برنامه قضائی در یک سطر خلاصه شده بود اما جامع بود ولی بنده در مجموعه ۱۱۱ صحه‌ای برنامه این دولت صحبتی در مورد اینکه در دادگستری چه شده ندیدم اگر آقایان دیده‌اند بنده را را هنمائی بفرمایند آناً عدول می‌کنم و خود شاهد عینی بودم که چشمگیری هم انجام نشده، یک مقدمه کوچک راجع به قضا عرض می‌کنم درلسان اسلام از قضاوت بخلافت تعبیر شده یا وارد اجعلناک فی الارض خلیفه فاحکم بین الناس بالعدل و شرایطی را که برای امر قضا در اسلام در باب قضا آورده بسیار شرایط عجیبی نقل شده یکی طهارت مولد قاضی در یک دامن پاکیزه بزرگ شده باشد ملکه عدالت داشته هیچگاه حتی تمایل بیگناه پیدا نکند این شرایط را برای قاضی برشمرده دادگستری مقامی است که شما از بدو ولادت و حتی جلوتر از هنگامی که نطفه یک طفل منعقد مشود تا هنگام مرگ سرو کار همه با دادگستری است پس از مرگ هم اگر یک وصی منصوب یا ولی قهری نداشته باشد باز دادگستری سرو کار دارد حیات بدست اوست، ممات بدست اوست بلکه بدست خداست اوست که نظارت می‌کند باز دادگستری است که اعراض مردم و اموال مردم و نفوس مردم او سپرده شده شما به یک قاضی تحقیق اجازه داده‌اید که نامه‌ای محرمانه را طبق قانون باز کند و گاه و بیگاه بخانه شما سربزند و اموالتان را تفتیش کند هر جا بخواهد وارد شود اینقدر با قدرت داده‌اید اما در مقابل چه شده است؟ مطلب دادگستری را با اختصار در دو موضوع خلاصه می‌کنم یکی نروی انسانی و یکی هم قوانین، نیروی انسانی دستگاه دادگستری عبارتست از مجموعه قضات بنده جناب آقای نخست وزیر خواستم باطلاعتان برسانم که تعداد قاضی فعلی جوابگوی مراجعات مردم نیست استدعا می‌کنم سری بزنید بکریدورهای دادسرای تهران و محاکم تهران و بینید چه ولوله و غوغائی است چرا؟ چون قاضی کم داریم در شهرستانها قاضی کم داریم کادر ما ناقص است شهرستانی مانند تفت و بفق دادگاه بخش هم ندارد و مردم باید چهل فرسنگ راه بیایند تا مسائل در حد نصاب را طرح کنند اما آن عده‌ای هم که هستند بپرسند بشهادت کارگزینی دادگستری عده زیادی یا مستدعی استعفا هستند یا متقاضی بازنشستگی چرا؟ آگهی وزارت دادگستری مرتب منتشر می‌شود کسی نمیاید، بیاید چه کند؟ جواب محکمه انتظامی را بدهد جواب محرومیتها و بدبختی‌ها را بدهد و یک حقوق ناچیز بگیرد و بر و دزابل دادرس علی البدل بشود؟ اما یک وزارتخانه دیگر آگهی می‌کند ۱۰ نفر حقوقدان می‌خواهد پانصد نفر می‌آیند جناب آقای صادق احمدی جنابعالی بر دادگستری نظارت دارید آیا بحد کافی می‌آیند؟ هیچوقت نیامدند و اگر هم بیایند کسانی می‌آیند که بنده اعلام می‌کنم مشکل است مقدرات یک ملت را بدست آنان بسپریم باید خیلی احتیاط کرد و وسواس داشت قاضی باید یک پرونده داشته باشد. از جهات روانی، خلقی خانوادگی و عامی همه چیز پرونده می‌خواهد ما نداریم اما مسأله حقوق دستگاه قضائیه بنده باطلاع جناب آقای نخست وزیر میرسانم که حقوق پایه ۱۱ قضائی یعنی مثلاً رئیس شعبه دیوانعالی کشور پس از هفتاد سال که چهل سالش را رنج کشیده و در سنینی که نه چشمی برای او مانده و نه اعصابی حقوق یک چنین آدمی ۳۴۴۰تومان است با این حقوق باید زندگی کند با ۳۴۴۰ تومان امکانش هست؟ شما ببینید در دستگاههای دیگر چطور می‌دهند بنده مدارکی اینجا در جیب دارم برای اضافه کار قاضی ساعتی ۶ ریال اضافه کار می‌دهند ۶ ریال که کارگر ساده ۶ ریال نمی‌گیرد شما بازپرس که در کشیک است چقدر به او اضافه کار می‌دهید؟ ماهی ۲۵۰ تا یک تومانی آیا می‌شود؟ امکان کار هست؟ که به قاضی بگوئیم در فاصله چهار ساعت کشیک ۱۰۰ پرونده میاید بهر قاضی ۵۰ پرونده می‌رسد امکان این هست که ۵۰ پرونده را در ظرف چهار ساعت بررسی کرد و در قبالش ساعتی ۲۰ ریال گرفت؟ آیا می‌شود؟ پس چه مسأله اضافه کار و چه کمبود کادر و چه قلت حقوق اینها بود که اعلیحضرت همایون در شرفیابی هیأت دولت امر فرمودند این تناقص‌ها برطرف شود این تضادها برطرف شود این مسأله‌ای است که باید خیلی بآن بشود اگر خواسته باشیم دستگاه عدالت وظیفه خود را آنچنان که هست اجرا کند اما مسأله محرومیت هائی است که باحترام شغلش قاضی باید داشته باشد قاضی نمی‌تواند به هر محفل وارد شود و در هر بزمی هم نمی‌تواند باشد لباسش هم مقید است بنده حکمی دیدم که بخاطر اینکه یک قاضی یک جوراب غیر عادی در یک شهرستان پوشیده بود برای او تخلف گرفته بودند قیافه قاضی هم یک قیافه محدودی باشد.

از لحاظ لباس پوشیدن و جوراب و کراوات و غیره هم مقید است چاتانو گاهم نمی‌تواند برود (دکتر الموتی ـ شما آنجا رفته‌اید) از کنارش گذشتم و شما را هم انجا دیدم اصلاً ممکن است من فرد مختلف باشم. بنده از حضورتان استدعا می‌کنم جناب آقای صادق احمدی که امیدی هستید برای دستگاه قضا اقلا یک باشگاهی درست کنید برای دادگستری که یک جائی باشد که قضاوت بتوانند با هم بنشینند و با هم تبادل نظر کنند چه اشکالی دارد که در کنار مخارج دیگر یک باشگاه هم برای دادگستری ساخته شود؟ اما مسأله دیگر قوانین است بنده تصدیق می‌کنم که همه گله دارند از دادگستری که چرا دعاوی طولانی می‌شود در زمانی که انقلاب تحقق یافت بلافاصله روابط اجتماعی عوض شد خواست‌های زمان در زمان انقلاب بود و می‌بایست قوانین در همان زمان طبق خواست‌های زمان تنظیم بشود اصلا قانون منقح یک قانونی است که بر طبق خواست زمان باشد برای رفاه مردم باشد این قوانین جزای ما را ببینید مال سالها قبل است هنوز یک استکان می‌شکند طرف گذشت می‌کند و بنده حق بایگانی پرونده را ندارم باید تجدید نظر بشود بسیاری از روابط بهم خورده شما بقاضی باید قدرت بدهید در مراحل اولیه مثلاً مسأله ترک نفاق، زن شکایت می‌کند که شوهر م مخارج مرا نمی‌دهد بنده باید تحقیق کنم دلایل را جمع آوری کنم تأمین بگیرم، کیفر خواست تنظیم بشود و به محکمه فرستاده شود وکیل تسخیری یا دفاعی تعیین بشود و از پرونده دفاع کند حکم بدهند بعد برود استیناف و بعد به دیوان کشور یار و نان ندارد بخورد دارد گریه می‌کند در اتاق بازپرس من احاطه اش می‌کنم که صبر کن حکم قطعی صادر بشود.

امروز که در دست توأم مرحمتی کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت

باید بقاضی در مراحل پائین توسعه قدرت داد برای یک مسأله ساده قاضی مجبور است کیفر خواست صادر کند این باعث می‌شود در دادگستری بسیار مهم است باید دیوانعالی کشور ما امروز پر است از پرونده‌های سنواتی که نوبت رسیدگیش دو سال سه سال دیگر است دیوان کشور محلی است که باید یک فکر و ایده بدهد به اجتماعع قضات. مسأله دیگری که باز در دادگستری مطرح می‌شود اینست که بایستی معلومات قضات هر روز رقاء بخود بگیرد امروز همه میداند در علم حقوق مسائل کلی وارد شده که قبلاً نبوده باید با مجامع علمی همیشه دادگستری یک رابطه‌ای داشته باشد فکرهای جدیدی که هست باید برای قضات باید بصورت کنفراس‌ها و بروشورها و کتابچه هائی مطرح بشود متأسفانه این کار نشده و یک رکودی ایجاد شده اما در تنظیم قوانین یمسأله تشریع امر مهمی است به پیغمبر اسلام وقتی اهمیت زیاد می‌دهیم میگوئیم شارع مقدس اسلام شارع بودن امر بسیار مهمی است بنده اعتقاد دارم وقتی که تنظیم قوانین می‌شود فقط در یک اتاق دربسته نباشد بایستی قضات را شرکت داد بایستی قوانین را در معرض افکار مردم گذاشت در میان ملت بسیار صاحب نظران هستند که می‌توانند در جزئیات مسائل اظهار نظر کنند در میان مردم کسانی هستند که ممکن است بهتر از من قاضی اظهار نظر روی یک ماده‌ای بکنندباید منتشر بشود باید در معرض افکار عمومی گذاشته بشود نسخه‌ای بکانون وکلا برود نسخه‌ای به دانشگاه حقوق برود از انها نظر خواسته بشود بعد که می‌آیند در کمیسیون مجلس انشاءالله بررسی بیشتری در آنجا می‌شود تا تصویببشود اما بنده درباره برنامه دولت که در مجموعه دیدم عرض کردم انصاف را باید رعایت کنیم در برنامه دولت در ص ۹۳ دیدم امیدهای داده شده اما به من اجازه بدهید چون این دولت از خوبان است (احسنت) و وعده‌هایی در طی دو برنامه داده است که عمل نکرده بیم آنست که هزار وعده خوبان یکی وفا نکند جناب آقای صادق احمدی خطابم به شماست شما برای دستگاه قضائی امیدی هستید شما در طول مدت خدمتتان با شرافت و بزرگواری خدمت کردید من افتخار داشتم که در سال ۴۲ ایشان دادستان بنده بودند و بنده بازپرس ایشان مدتی این مثنوی تأخیر شد ایشان وکیل شدند ما هم آنجا ماندیم الحمدالله امروز بنده وکیلم، ایشان وزیرند بقول معروف تبریک بین الاثنین باید گفت بهر حال جنابعالی امیدی هستید برای دستگاه قضائی و مطوئن باشید اگر در جهت اعتلای دستگاه قضائی (آن دردی که بنده و شما نیک می دانیم) اگر در جهت اعتلائی که بر حسب اقرار همگان مؤثر در امور اجتماعی و اقتصادی و سرمایه گذاری و جلب رضایت مردم و حقوق مردم و احقاق حقوق مردم است اگر این عمل را به خواست خدا توفیق پیدا کردید انجام دهید یاد شما همیشه برای مردم گرامی است ولی اگر مانند بعضی از اسلاف فقط به میز چسبیدید و فکر آن بودید که چگونه میز را نگه دارید بدانید دعای خیری بدرقه راه شما نیست من این دعای خیر را برای همه می‌کنم دعا کنیم که دعای خیر ملتی دنبال ما باشد اگر یک مسأله در برنامه دولت هست، مثل اینکه وقت بنده تمام شد و یک جمله دیگر عرض می‌کنم و به عرایضم خاتمه می‌دهم و ان مسأله‌ای بود که دربارة استحکام مبانی اخلاقی ذکر شده بنده بسیار خوشوقت شدم نظر دولت این بود «پس آنچه که برای نیل به تمدن بزرگ لازم است استحکام مبانی اخلاقی و معنوی و داشتن ایمان به شجاعت و شهامت اخلاقی» مطلب نوی نیست مطلبی است که سالها گفته شده مطلبی است که رسالت پیامبران بر مبنای آن بوده مطلبی است که کتب اخلاقی بر مبنای آن نوشته شده است و خواست اجتماع بر آن مبنا بوده است و باز جای شکرش باقی است که در برنامه دولت این مطلب بسیار بزرگی است شاهنشاه آریامهر در فرمایشاتشان چنین گفته‌اند «یک بار گفتم باز هم تکرار می‌کنم پیشرفت واقعی هر کشور مستلزم توجه به اصول معنوی است و هر قدر دنیا در زمینه مادیات ترقی کند در زمینه معنویات این ترقی ارزشی ندارد» این چیزی است که بطور قطع باید باشد به ماه رسیدن کافی نیست هنوز سیاه‌ها رنج می‌برند بمکاه رسیدن کافی نیست هنوز تبعیض نژادی است، آن چیزی که می‌خواهیم معنویات است حضرتن امیر در دو جمله خلاصه کرده و بنده همین دو جمله را عرض می‌کنم، فرمود مؤمن کسی است که ایثار داشته باشد نه استیثار، مقدم داشتن خود بر دیگران، باید همیشه ایثار داشت و همیشه دیگران را بر خود مقدم داشت من در شهرهائی که شغل قضائی داشتم می‌دیدم هر جا که ایثار با اعتقاد مبای اسلامی هست پرونده‌های جزائی کمتر است باید یک صف ایثار داشت این مطلب مهمی است که باید آنرا زنده کنیم مسلماً عقاید دینی بسیار مؤثر است (صحیح است) گرانفروشی را تعقیب می‌کند بنده در صدر اسلام دیدم وبل للمطفقین. الذین اذا کتالوا علی الناس یستوفون. و اذا کالو اووزنوهم یخسرون وای بر کم فروشان دیگر کم فروش نبود و لی بازار بهجت آباد را شما بسته‌اید هفت روز، پریروز گلابی خوب را که ان پشت گذاشته بود می‌گفت کیلوئی ۶ تومان «ویل للمطفقین» همین وسائل یدکی ماشین نمیدانم وزارت اقتصاد روی آنها هیچ نظارتی دارد یا خیر؟ بنده که ندیده‌ام (کاظم مسعودی ـ تازگی شروع شده است) پس این مسئله ایثار و مسئله خلقیات و مسئله معنویات امر بسیار مهمی است یک مسأله‌ای که اجازه می‌خواهم عرض کنم مسأله تشدید مجازات رانندگان است این راه حل صرفاً علاج نیست اینکه شما بخواهید اگر من در نقطه توقف ممنوع ایستادم ۵۰ تومان جریمه کنید خداوند شاهد است ج نیست اینکه شما بخواهید اگر من در نقطه توقف ممنوع ایستادم ۵۰ تومان جریمه کنید خداوند شاهد است مسأله حل نمی‌شود بنده امروز بچه‌هایم را به مدرسه بردم ساعت ۷/۵ راه افتادم اینجا یا آنجا و یا بعد هم اینجا نبود که بایستم گفتم من که هنوز حقوق هم نگرفته‌ام که ۵۰ تومان جریمه بدهم پارکینگ هم که نیست می‌گویند با ماشین نیائیم و با اتوبوس بیایم و ان هم با اتوبوس که با آن همه دود و معطلی مرا به مقصد نمی رساند چه کنم، پارکینگ هم که در این شهر شلوغ نیست، فکر کنید چقدر در روز وقت شما تلف می‌شود چقدر بنزین مجان میسوزانید بنزین لیتری ۶ ریال (یکنفر از نمایندگان چقدر شهریه بچه‌ها را دادید؟) پس مسأله ایثار و استیثار مسئله مهمی است اگر بتوانیم این مسئله ایثار را از خود شروع کنیم و هر کسی به فکر ایثار باشد مسلم اجتماع دگرگون می‌شود اما مسئله‌ای که در ایثار و مسئله معنویات است به آموزش و پرورش هم می‌رسد این کلمه پرورش است، بایستی روح جوانان را با معنویات و خصوصیات ایرانی تریت کرد و آنها را با خصلت معنوی ایرانی بار آورد، بنده معذرت می‌خواهم و بیشتر از این وقت شما را نمی‌گیرم (احسنت ـ احسنت).

رئیس ـ آقای دکتر فروزین بفرمائید.

دکتر فروزین ـ ریاست محترم مجلس شورای ملی، نمایندگان محترم، قبل از سخن بنده تعدادی از همکاران راجع به برنامه دولت سخن گفتند ولی دارد متن برنامه نشدند و فقط از گذشته‌ها انتقاد کردند برای من که یک نو وکیل هستم فکر می‌کردم باید در متن برنامه رفت وقت زیادی صرف کردم و سطر به سطر این متن برنامه مشعشع آقای هویدا را مطالعه کردم تا امروز از دل ارقام و با استفاده از ارقام بگویم آقای هویدا در مدت ۸ ال خدمت بمملکت واقعاً خدمات مهمی انجام داده است و توانسته است مملکت را تحت منویات و راهنمائیهای رهبر خردمند مملکت به پیش ببرد، نماینده‌ای حزب ایران نوین را خود رو گفتند ما افتخار می‌کنیم که حزب خودرو باشد ولی یکی دیگر نیاید و انرا درست کند (احسنت) حزب ما از دل اجتماع بیرون آمده و از دل ایرانی و از آب ایرانی و از خاک ایرانی و از افکار ایرانی الهام می‌گیرد و با یران خدمت می‌کند (احسنت ـ آفرین) حزب ایران نوین عیبش چیست؟ معذرت می‌خواهم من ۲۰ سال است که در دانشگاه تدریس می‌کنم در حوزه حزبی در کنار دست من یک کفاش است یک نقاش هست وقتی بعضی اشکالات وجود دارد وزیر کابینه را می‌خواهیم بیاید توضیح بدهد و او هم می‌آید و می‌گوید این اشکالاتی را که گرفتید و این عیبهای که گرفتید باین دلیل درست نیست یا می‌گوید اشتباه کرده‌ایم و درستش می‌کنیم و معاون وزارت خانه را می‌خواهیم که خواهد آمد همین الان دوست عزیز من فرمودند قوانین را به دانشکده حقوق و یا مجامع قضائی بفرستید این قوانین در حوزه‌های که در حزب نوین هست کاملاً مورد خوض و غور و موشکافی قرار می‌گیرد آیا این عیب است؟ من بخاطر تدوین این برنامه به جناب آقای هویدا و برای اینکه وقتشان را برای نوشتن این برنامه صرف کردند و زحمت کشیدند تبریک می‌گویم شما یک دولت حزبی هستید و دولت شما از حزب ایران نوین وزرائی انتخاب کرده است اما حزب ایران نوین حزبی است که بر اساس خواسته شاه و ملت بوجود آمده است و پایه‌هایش بر اساس انقلاب سفید ایران استوار است راجع به برنامه دولت باید عرض کنم امروز یکی از افتخاراتی را که ما داریم اینست که دیگر شما از امروز زارعی در مملکت پیدا نمی‌کنید که صاحب زمین نباشد (صحیح است) این از کارهائیست که انجام شده بنابر اصل اول انقلاب تا بحال ۸۰۰۰ شرکت تعاونی ۱۲۰ اتحاد روستائی ۲۷ شرکت سهامی زراعی۴۳۰ خانه فرهنگ روستائی تأسیس شده و بوجود آمده است سازمان بیمه‌های اجتماعی روستائیان ایجاد شده و با دریافت یک ریال از یک خانواده روستائی در روز بتمام افراد آن خانواده در سال خدمات درمانی می‌دهد و این سازمان تابحال توانسته است تعدادی از شعبش را در نقاط مختلف مملکت تأسیس نماید. از برنامه‌های بسیار جالبی که در برنامه دولت آقای هویدا از آن ذکری رفته است ایجاد شناسنامه روستائی است و این کاری است بسیار مدرن و نو، این شناسنامه‌ها بتمام روستاها فرستاده می‌شود و آنها آن چیزهائی را که دارند در آن اضافه می‌کنند و چیزهائی که ندارند جایش را علامت می‌گذارند و بعد تمام شناسنامه‌ها رویهم انباشه می‌شود و بدست آمارگران می‌رود و آنها این آمار و ارقام را بررسی می‌کنند که چه تغییراتی در روستاها باید بدهند این یک کار بسیار مدرنی است که امروز در کشورهای متمدن انجام می‌شود و یکی از خدمات و کارهای بسیار ارزنده‌ای است که در برنامه دولت آقای هویدا آمده ایجاد مؤسسات تحقیقات کشاوزی است که ترکیب خاک و آب و هوا را آزمایش می‌کنند، فشار هوا را اندازه می‌گیرند و می‌گویند در هر قسمت چه باید کاشت تا در حداقل زمان ممکن حداکثر محصول را برداشت این یکی از خدمات مهم دولت آقای هویدا و برنامه ایشانست، البته در گذشته هم چنین کاری شده است و سرمایه گذاری در روستاها برای بالا بردن سطح تولید و تشویق روستائیان بخرید وسائل روستائی و ابزار و اسباب و مکانیزاسیون در سطح روستاها یکی از قسمتهای اصلی این برنامه است یکی دیگر از نکات بسیار مهم برنامه دولت آقای هویدا که چهره مملکت را تغیر خواهد داد توجه به صنایع روستائی است، این روستائی ایرانی که هشت ماه در سال کار می‌کند و در بعضی از مواقع که زمستان سخت است کاری وجود ندارد در برنامه دولت آمده که بخاطر آنها صنایع روستائی در روستاها تعمیم پیدا کند بآنها کمک مالی بکنند قرض بدهند تا آنها قالی و قالیچه ببافند جاجیم رست کنند طناب درست کنند و این محصولات ضمن اینکه درآمد سرانه روستائیان را بالا می‌برد خواهد توانست هنر روستاها و صنعت روستائی را در نقاط مختلف مملکت اشاعه بدهند، یکی دیگر از خدمات دولت را که جلوگیری از ریگ‌های روان و کاشتن بته‌ها و کاشتن میلیون‌ها درخت گز و تاق است عنوان نمی‌کنم، مسئلة دیگر مسئلة جنگلهاست این جنگل‌ها با وضع بهتری توسعه خواهند شد و در برنامه دولت، صنایع چوبی و محصولات مورد توجه دولت قرار گرفته و باید عرض کنم که محصولات چوبی یکی از پردرآمدترین محصولات دنیاست و درآمد بسیاری از کشورها مثل کانادا از این راه تأمین می‌شود چون کانادا محصولی جز چوب ندارد. یکی از نمایندگان در جلسه اول گفتند که ایشان بهتر از دیگران چیز می‌نویسد و شاید نتوانم حق مطلب را ادا کنم ولی ناچارم یک نکته را بگویم که هم اقلیت قبول خواهد کرد و هم اکثریت من می‌گویم ایرانی با عشق شاهزاده می‌شود و با عشق شاه زندگی می‌کند و با عشق شاه می‌میرد و با عشق شاه روحش به ابدیت می پیوند، ایرانی عاشق شاه است (صحیح است) بنابراین هر وقت شاهنشاه آریامهر فرمایشاتی می‌کنند بر دل ایرانی می نشیندو ایرانی این را خوب درک می‌کند همین حالا شما از توی خیابان سه چهار محصل سال پنجم ابتندائی را بیاورید ببینید فرمایشات صریح و روان و روشن شاهنشاه چطور مورد استفاده بچه‌ها قرار می‌گیرد و آنها می‌توانند به مفاهیم و مقاصد شاهنشاه پی ببرند آنوقت چطور وزراء و دولت که تجربیات فراوان دارند نمی‌توانند منویات شاهنشاه آریا مهر را درک کنند؟ من راجع به سود ویژه کارخانجات که خدمت بزرگی است و در گذشته انجام شده و ۲۵۰۰ کارگاه توانسته است از این سود ویژه استفاده کند و راجع به آموزش فنی و حرفه‌ای زیاد صحبت نمی‌کنم چون کارهائیست که انجام شده و مسلماً این آموزش فنی و حرفه‌ای باعث خواهد شد که سطح معلومات افرادی را بین متخصصین عالی مقام و کارگر ساده پر کند و احیاناً این گروه نمی‌تواند وقتی مصنوعاتی را در مملکت ایجاد می‌کند محصولات بهتری بسازد و ارائه بدهد این محصولات بهتر بفروش خواهد رفت راجع به آموزش و پرورش می‌گویم تعداد دبستان‌ها در هفت سال گذشته از ۱۶ هزار به ۲۶ هزار افزایش یافته و دبیرستانها از ۱۲۰۰ به ۲۵۰۰ افزایش پیدا کرده و تعداد مدارس حرفه‌ای از ۹۶ مدرسه به ۱۹۰ مدرسه افزایش پیدا کرده راجع بخدمات پزشکی دولت این کاریست که در تخصص خود من هست و یکی از کارهائیست که بخوص ملت ایران باید بتوسعه خدمات پزشکی افتخار کند همکار عزیزم آقای دکتر موسوی در جلسه گذشته ارقامی را راجه بکمبود پزشک در ایران بیان کردند که این نشریه کتاب آمار پزشکان و دندان پزشکان کشور که از طرف سازمان نظام پزشکی مملکت منتشر شد استفاده کرده بودند خدمتتان عرض کنم قسمتی از این آمار را خود بنده تهیه کرده‌ام و بهتر می‌توانم با اعداد و ارقام بازی کنم.

دکتر موسوی ـ من به هیچ وجه قصد بازی نداشتم اگر شما می‌خواهید بازی بکنید.

دکتر فروزین ـ ببخشید منظورم بازگو کردن این اعداد و ارقام است. در این مملکت در حال حاضر در کشورها نه هزار پزشک وجود دارد که هفت سال گذشته فقط چهار هزار پزشک وجود داشت ۲۷۰۰ متخصص وجود دارد که ۷۱ درصد از این متخصصین در داخل کشور تربیت شده‌اند و در برنامه آینده این رقم به ۸۹ درصد افزایش خواهد یافت در سال ۱۳۴۳ فقط سالانه ۲۰۰ متخصص در ایران تربیت میشده و حالا ۵۰۰ متخصص سالانه به ۸۰۰ نفر خواهد رسید فقط از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۹ در ظرف چهار سال ۲۲۲۹ پزشک تربیت شده است یعنی درست نیمی از مجموعه پزشکانی که در سی سال گذشته تربیت شده بود و اما راجع به کمبود پزشک جناب آقای دکتر موسوی من با شما هم عقیده‌ام تمام دنیا از کمبود پزشک رنج می‌برند (صحیح است) در سال گذشته در آذر ۱۳۴۹ کنفرانسی در تهران بنام کنفرانس آموزش پزشکی تشکیل شده که در آن کشورهای گوناگونی از جمله آمریکا، انگلستان، نروژ و کشورهای خاورمیانه شرکت کردند آنجا متوجه شدند که برای آنکه نیاز فوری کشورهای خاورمیانه به پزشک مرتفع بشود همین حالا باید ۳۰ دانشکده پزشکی جدید تأسیس شود تأسیس دانشکده پزشکی مثل کارخانه کفاشی نیست اینجا استاد می‌خواهد دانشیار می‌خواهد (صحیح است) آزمایشگاه می‌خواهد تختخواب می‌خواهد وسایل تجربی می‌خواهد.

دکتر موسوی ـ بحث درباره تقسم عادلاته پزشک بود ایم مطلبی که میفرمائید.

دکتر فروزین ـ راجع به تقسم عادلاته پزشک هم عرض می‌کنم تحمل کنید.

دکتر موسوی ـ ما هشت سال است تحمل می‌کنیم حالا هم تحمل می‌کنیم.

دکتر فروزین ـ راجع به اینکه دنیا به کمبود پزشک دچار هست من عرض می‌کنم الان یکی از کشورهایی که همه شما خوب آن را می‌شناسید خوب توجه فرمائید الان این کشور دچار کمبود پزشک است این کشور اردن نیست این کشور عربسان صعودی نیست، عراق نیست، ترکیه نیست این کشور امریکاست برای اینکه ثابت کنم مدارکی در اختیارتان می‌گذارم. در مجله تایم اول فوریه ۱۹۷۰ صفحه ۲۳ ستون سوم نوشته شده است که در ۵۰۰۰ هزار روستای امریکا هنوز پزشک هم وجود ندارد و در بسیاری از شهرهای امریکائی هنوز وقتی مردم بیمار می‌شوند پزشک پیدا نمی‌کنند که بآن رجوع کنند و باید راهی برای کمبود پزشک پیدا کنند و امار در قسمتی از کشور امریکا نشان می‌دهد که در برابر هر ده هزار نفر فقط یک پزشک وجود دارد برای اینکه تصور نکنید که بدون دلیل و مدرک عرض می‌کنم عین مطلب و متن فتوکپی مجله تایم اول نوامبر ۱۹۷۰ را به جناب آقای رئیس تقدیم می‌کنم که صحت این مسأله یعنی یک پزشک برای ده هزار نفر روشن شود (فرهاد پور ـبه چه درد ما می‌خورد؟) عرض می‌کنم، اما خواستم راجع به کمبود پزشک بگویم همین حالا در کانادا در اتاوا کنفرانسی است راجع به کمبود پزشک که خوشبختانه دیشب که مطالعه می‌کردم که در مجله تایم مربوط به چهار روز پیش یعنی بیستم سپتامبر ۱۹۷۱ ذکر شده است در بسیاری از کشورهای جهان کمبود پزشک وجود دارد. یک حقیقت تلخ را هم باید بگویم که در این کنفرانس ذکر شده است با کمال تأسف هیچوقت جامعه بشریت نمی‌تواند کمبود پزشک را حل کند چرا؟ چون هر چه پزشک تربیت کند جمعیت از سوی دیگر افزایش پیدا می‌کند و دائم این فاصله باقی می‌ماند و برای نمونه در این مجله ذکر شده که در ژاپن که یک کشور متمدن و غول صنعت است هنوز در ۲۵۰۰ شهر کوچک این کشور پزشک وجود ندارد عین مجله تایم را که این مطلب در صفحه ۵۴ ستون اول آن ذکر شده به جناب آقای رئیس تقدیم می‌کنم.

دکتر موسوی ـ ما می‌خواهیم داته باشیم یا نداشته باشیم؟

دکتر فروزین ـ مقصوم این است که در این کمبود ایرادی بر دولت نیست که میگوئید نیست دولت توانسته است در ظرف چهار سال ۲۲۲۹ پزشک تربیت کند منتهی مملکت وسیع هست روستاها زیاد هست مگر تصور می‌کنید می‌توان در هر روستا و هر شهر کوچگ بیمارستان بوجود آورد اگر میفرمائید قصوری وجود دارد من آمار را خدمتتان تقدیم می‌کنم.

فرهاد پور ـ دوای درد را بفرمائید آمار فایده ندارد.

دکتر فروزین ـ عرض کردم. دوای درد با کمال تأسف که در کنفرانس بین الملی هم بحث شده گفته شد هیچوقت این کمبود پزشک را نمی‌توان حل کرد این یک مسأله دنیائی است. یکی از نکات برجسته را باید عرض کنم اینکه مثلاً در سال ۴۲ سطح تقسیم پزشک در روستاها ۳ درصد بوده حالا رقم به ۲۲ درصد افزایش یافته است این راه چاره و مسلم در چهار سال آینده باز هم تقسیم سطح پزشک در روستاها بالا خواهد رفت.

دکتر صدر ـ این‌ها مربوط به سپاه بهداشت است.

فرهادپور ـ در خیابان جامی تابلوی دکترها بهم چسبیده است این چه حرفی است؟

دکتر فروزین ـ تعداد تختخوابها از ۲۱ هزار در سال ۴۲ به ۳۶ هزار در سال ۱۳۵۰ افزایش یافته.

دکتر موسوی ـ فقط یک رختخواب به هشترود بدهید.

دکتر فروزین ـ و اما راجع به سپاه بهداشت، سپاه بهداشت توانسته است با کمک ۳۹۶ پایگاه ۱۴ هزار قریه را بپوشاند و به ۶ میلیون جمعیت ایران خدمات درمانی بدهد و تنها در سال ۱۳۴۹ سه میلیون بیمار به این پایگاهها مراجعه کرده‌اند ۲۰۰۰ حلقه فیلم بهداشتی برای روستائیان نمایش داده شده و ۴ هزار سخنرانی بهداشتی برای آنها انجام شده و مسلماً این سخنرانیها و این فیلم‌ها می‌تواند در بالا بردن سطح معلومات روستائیان نقش عمده‌ای بعهده داشته باشد و کمکی به بالا رفتن سطح فکر و سلامت بهداشت و حتی افزایش تولید در مملکت بکند در سال ۱۳۴۹ فقط ۱۷۰ میلیون بار علیه بیماریهای وبا، آبله، حصبه و سرخک در مملکت واکسیناسیون بعمل آمده در این وقت هر وقت خواستید آمارش را خدمتتان تقدیم می‌کنم مدارک را هر وقت خواستید من در اختیار شما می‌گذارم. اما راجع به انقلاب اداری توجه فرمودید که شاهنشاه در متن فرمایشات خودشان فرمودند این دو قسمت دارد یک قسمت مربوط به دولت و یک قسمت مربوط به مردم است قسمت مربوط به مردم نیاز به زمان دارد و نیاز به آموزش مردم دارد که بدانند به کجا احیاناً بروند و به کدام اداره مراجعه کنند اما راجع به قسمت دولت کارهائی که مربوط بدولت بوده است انجام شده است و در برنامه دولت پیش بینی شده مجهز کردن هر چه بیشتر نیروی انسانی، اصلاح مقررات اداری، اجرای برنامه‌های آموزشی برای مدیران و رؤسای ادارات برای کارمندان در سطوح پائین تر و تفویض اختیارات به استانداران و انجمن‌های استان و شهرستان و انجمن‌های شهر و جلوگیری از تمرکز امور پایتخت و بالاخره بالاتر از همه کنترل کارمندانی که بمردم خوب و درست و آسان خدمت نمی‌کنند از طریق چک لیستها که مرتب کارهای آنها را مورد بررسی مخفیانه قرار می‌گیرد و وقتی کارمندی احساس کرد یک چشمی که او نمی‌تواند آن را به بیند ناظر کارهای او خواهد بود و به او نمره خواهد داد خوب کار خواهد کرد و در این بحثی نیست برای اینکه بتواند بکار خودش ادامه بدهد مجبور اسب کار بکند. راجع به انقلاب آموزشی ایجاد ۱۶۰ شورای آموزشی در کشور، افزایش دانش آموزان به ۴۷۰۰۰۰۰ نفر، قدم ارزنده‌ای است دیروز در مصاحبه مطبوعاتی وزیر آموزش و پرورش شنیدم که ۲۰۰ هزار دانش آموز جدید وارد مدارس شده‌اند تعداد سپاهیان انقلاب تا ۶۶ هزار نفر بالا رفته است تعداد دانشجویان از ۲۴ هزار نفر به ۷۶ هزار نفر افزایش پیدا کرده مؤسسات عالی آموزش در هفت سال گذشته از ۲۸ به ۹۹ مؤسسه آموزش عالی ترقی پیدا کرده که پنجاه درصد آنها مدارک لیسانس و بالاتر از لیسانس می‌دهند و ایجاد یک دانشگاه جدید و ۳۰ دانشکده و تعداد آموزشگاههای پرستاری کشور در هفت سال گذشته سه برابر شده یک کار اساسی دیگر عبارتست از ایجاد ۱۹ انتیو تکنولوژی که قبل از آن وجود نداشت و این ۱۹ انستیتو تکنولوژی که قبل از آن وجود نداشت و این ۱۹ انستیتو تکنولوژی فارغ التحصیلانش خواهند توانست در صنعت تحول بوجود بیاورند علاوه بر آن دولت بتعدادی از دانشجویان مستعد در خارج از کشور کمک کرده و وسایل آمدن آنها را در ایام تابسان بمملکت فراهم نموده و با دیدن انقلاب سریع و پیشرفت سریع انقلاب پرشکوه ایران کمک کرده و انها را به قسمتهای مختلف برده‌اند و به آنها نشان داده‌اند که ببینند مملکت تا چه حد با سرعت شگفت آوری بسوی دروازه تمدن پیش می‌رود این کارهای عملی است خیال نکنید فقط تبلیغات بر ایشان انجام می‌شود باید عرض کنم همراه با این کارها در قسمت انقلاب آموزشی وسائلی ایجاد شده همین جناب آقای هویدا که رئیس هئیت امنای دانشگاه تهران هستند در ۱۷ شهریور ماه امسال تصمیماتی که دانشگاه تهران گرفت انقلابی بودبه ۴۵۰۰ نفر دانشجوی دانشگاه بورس و وام خواهد داد یعنی در تمام دنیا که ۴/۱ کل دانشجویان بتوانند از بورس و وام استفاده کنند رئیس دانشگاه هفته‌ای دو وز و معاونینشان هفته‌ای سه روز و نیم ا در باز با دانشجویان صحبت خواهند کرد و درها بروی دانشجویان بسته نخواهد بود ایجاد وسایل ورزش، زمینهای ورزشی، رستوران ارزان قیمت، تهیه کتاب با قیمت‌های بسیار مناسب از کارهای بسیار جالبی است در قسمت انقلاب آموزشی انجام شده است جناب آقای هویدا من بعنوان یک نماینده ملت از تهیه این برنامه روشن و جامع به شما تبریک عرض می‌کنم و از خداوند بزرگ صادقانه می‌خواهم که به شما مدد کند که این برنامه را طبق منویات رهبر خردمند انقلاب سفید ایران به انجام رسانید و دعای خیر من بدرقه راه شما خواهد بود (احسنت ـ احسنت).

رئیس ـ آقای احتشامی بفرمائید.

احتشامی ـ ریاست معظم، نمایندگان محترم، امروز روز اول مهر است روزی بسیار مقدس است زیرا یکی از بزرگترین و درخشانترین برنامه سازنده و خلاقه شاهنشاه بفئودالیسم، ۲۵ سال بردگی میلیون‌ها کشاورز آزاده و پاک ایران پایان می‌بخشد و بسیار مبارک است که با برگزاری مراسم باشکوه جشن بنیان گزاری ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران تقارن پیدا می‌کند من این تکامل و تحول غرورآمیز و افتخارآمیز را که در اثر اجرای انقلاب سفید شاه و مردم نصیب ملت شریف ایران گردیده نمونه بزرگترین واقعه در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران دانسته و این توفیق عظیم را که در پناه ابتکار و نظارت مستقیم رهبر عالیقدر مان نصیب ملت ایران گردیده از صمیم قلب به پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر و میلیون‌ها دهقان آزاد ایران تبریک عرض می‌نمایم (احسنت ـ احسنت) و مراتب سپاس حزب مردم را به محضر خدمتگزارنی که با فداکاری و صداقت و صمیمیت و از خود گذشتگی این طرح بزرگ و درخشان را که برای همیشه در تاریخ سیاسی ایران و جاویدان خواهد ماند بمرحله اجرا در آورده‌اند تقدیم می‌دارم (احسنت) و اینک قبل از اینکه ببحث برنامه دولت بپردازیم به یکی از مواعظ حکیمانه شاهنشاه که وظیفه اقلیت و اکثریت را در مجلس روشن ساخته استناد می‌جویم رهبر عالیقدرمان در مصاحبه‌ای که در تیر ماه گذشته با نماینده مجله افریقای جوان فرمودند در پاسخ سؤالی که پیرامون فعالیت حزب مردم بعمل آمد تصریح کردند: «موضوع بر سر تعداد نمایندگان نیست زیرا سه نفر می‌توانند باندازه ۵۰ نفر سروصدا راه بیندازد، مقصود من سروصدا راه انداختن و انتقاد کردن است. یک جناح مخالف و سالم و درستکار «که مسلماً همه افراد حزب مردم از آنها هستند» (خنده نمایندگان) باید هر چه که می‌خواهد بگوید، اگر آنها حرفهای احمقانه‌ای بزنند در نظر رأی دهندگان خویش مسخره جلوه خواهد کرد. اگر انتقاد آنها بر اساس حقایق باشد دولت را مجبور خواهند کرد که صحت این انتقادها را قبول کند (صحیح است) یک جناح مخالف صحیح بهر ایرانی درستکار و روشن بین اجازه خواهند داد نظریه خود را ابراز دارد. آنوقت مباحثه‌ای که در می‌گیرد بمنزلة یک سوپاپ ایمنی خواهد بود و آنهائی که در رأس حکومت هستند خواهند توانست کشور را بطور شایسته‌ای اداره کند …» نمایندگان محترمی که در صف حزب دولتی نشسته‌اید و عده‌ای از شما متأسفانه در جلسه قبل با گفتار و کرداری که در شأن یک نماینده نیست بناطق حزب اقلیت ایرانیان اجازه ندادند که سخنانش را بگوید و وظیفه ملی خود را در نقش اقلیت انجام دهد (همهمه نمایندگان).

دکتر الموتی ـ نماینده حزب ایرانیان طبق آئین نامه یکساعت وقت داشت یک ساعت و ده دقیقه صحبت کرد حرفهایش را گفت و کلمات رکیک هم گفت اگر جنابعالی از کلمات رکیک دفاع می‌کنید بفرمائید.

احتشامی ـ این کلام حکیمانه را برای شما نقل کردم که اگر خدای نخواسته تحت تأثیر احساسات کاذب وظیفه اکثریت عددی را فراموش فرموده‌اید.

عباس میرزائی ـ شما هم منطق ندارید فلسفه می‌کنید.

احتشامی ـ بوظیفه اصلی و حقیقی خود پی ببرید … زیرا این تب و تاب و التهاب شما در عنوان نشدن حقایق معروف آن است که از شنیدن انتقاد بیم دارید (عده‌ای از نمایندگان ـ ابداً) و یا وکیل مدافع افراد لغزش کار شده‌اید (همهمه نمایندگان).

کاظم مسعودی ـ نماینده اقلیت قبل از شما صحبت کرد خیلی هم متین صحبت کرد و همه گوش کردیم.

رئیس ـ آقایان اجازه بفرمائید صحبتشان را بکنند.

احتشامی ـ خوب بخاطر دارم که دوست عزیزم آقای نجفقلی پسیان این بیانات حکمانه را در صفحة اول روزنامه ندای ایران نوین با حروف درشت چاپ کرده بود که نمایندگان محترم دوره بیست و سوم آنرا بخاطر بسپارند و خیل متأسفم بعضی از شما که همواره بعنوان پاسدار انقلاب بخود می‌بالید یا روزنامه حزبی خود را نمی‌خوانید یا این راهنمائیهای حکیمانه را که لازمة هر حکومت دموکراسی است فراموش کرده‌اید. در هر دو حال موجب تأسف است و در جامعه آزاد جهان و در هر مجلس پیشرفته همواره نقش اکثریت دوستی متانت در قبال اقلیت است در هیچ پارلمانی دیده نشده که حزب حاکم به اقلیت بتازد و مانع از سخنرانی او بشود (همهمه نمایندگان).

عده ای از نمایندگان ـ این حرفها درست نیست.

احتشامی ـ بنده عرایضم را می‌کنم اگر اصولی است قبول کنید اگر نیست بفرمائید با کمال صمیمیت قبول می‌کنم ما که با هم جنگ و دعوا نداریم.

رئیس ـ بنده از نمایندگان اکثریت خواهش می‌کنم در موقعیکه نماینده اقلیت صحبت می‌کند سکوت بفرمائید بعد بیایند جواب بدهند (احسنت ـ احسنت).

کاظم مسعودی ـ توهین می‌کنید.

احتشامی ـ بنده کی توهین کردم؟ بیانات شاهنشاه را خواندم اصولاً آزادی قلم و آزادی بیان در کشور ما همیشه خاطر نشان شده خوشبختانه جناب آقای نخست وزیر که در رأس دفتر سیاسی حزب شما قرار گرفته و مرشد شما است در مصاحبه چند روز اخیر خود با خبرنگار کیهان انگلیسی باین وظیفة اقلیت با صراحت و واقع بینی تکیه فرموده‌اند. در این صورت نمیدانم شرمساری برای من است یا برای افرادی که انضباط حزبی سرپیچی می‌کنند خدا می داند شما هم از دور اندیشی از همن اکنون نقش اقلیت را تمرین می فرمائید. اینک از این مقوله می‌گذریم و به نکته‌ای دیگر می‌پردازیم. برای من جای بسی خوشوقتی است که اکنون در عداد هم مسلکان عزیزم در حزب مردم در پشت این نریبون مقدس سخن بگویم و با ثبات و استقامت سیاسی بهم مسلکان قدیم جاه طلبم نشان دادم که با پایداری و حفظ پر نسیب می‌توان بهدفهای سیاسی رسید و با افراد جاه طلبی که برای ارضا/ئ و اقناع خواسته‌های خود بهمه چیز و بهمه کس پشت پا زده و حزب و یاران و هم گامان قدیمی را نادیده گرفته حتی تخطئه می‌کند درس پایداری بدهد. آنوقت آری ما علیرغم عناد و لجاج دبیر کل سابق حزب حاکم که متأسفانه ائدولوژی را از فیزیولوژی باز نمی‌شناخت و از نظر درایت سیاسی از حد متوسط هم کمتر بود، امروز در سنگر حزب دلخواهم در مجلس که خدمتگذار شاه و مردم است جای گرفته‌ام و به این همبستگی ام افتخار می‌کنم.

قراچورلو ـ شما سه تا حزب عوض کرده‌اید.

احتشامی ـ آقا این حزب قوام السلطنه نیست حزب آقای هویدا است اکنون به دنبال این نکته به وظیفه دیگری که رسماً و موکداً بحزب مردم محول گردیده اشاره می‌کنم همه میدانید رهبر عالیقدرمان در مراسم شرفیابی در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۰ ـ ۵۶۸۱ نفر نمایندگان برگزیده حزب مردم با کمال صراحت فرمودند:

«هیچوقت نمی‌شود در یک جامعه تمام مردم یک سلیقه یا یک رأی و یکفکر داشته باشند وقتی باوجودیکه تمام طبقات ایرانی در پشت سر این مواد دوازده گانه صف بسته‌اند ولی در اجرای این اصول می‌توانند احیاناً با هم اختلاف سلیقه داشته باشند. پس لازمة حکومت دموکراسی حقیقی این است که آن دسته‌ای که سر و کار نیست بهمان اندازه به اصول مملکتی و بخصوص اصول انقلاب ایران مؤمن و معتقد باشد با حفظ صدر در صد صداقت باصول و مملکت بتواند از کادرها و جریانات و نقائصی و معایبی که بنظرش می‌رسد انتقاد کند و آنها را بازگو نماید تا اگر دستگاه مسئولی که سرو کار است جوابی داشته باشد بدهد و اگر هم جوابی ندارد درصد رفع معایب بکمک مخالفین خودش ولی مخالفین صدیق مملکت که مسلم حزب مردم از همان‌ها است برآید یک قسمت از کاری است که خود من شبانروز انجام می‌دهم کار من انعکاس عینی ایراد دارد و خواستن و مرتفع شدن این ایراد است».

حال دوستان بزرگوار و نمایندگان محترم من باستناد این امریه صریح از ریاست محترم مجلس و نمایندگان بزرگوار اجازه می‌خواهم در زمینه برنامه دولت نظرات انتقادی خود را بیان کنم. فقط تمنا دارم اگر نسبت به بیاناتم نظری و ایرادی داشتید تأمل بفرمایید و بعداً به موقع خود را به پاسخ‌گویی بپردازید. همچنین از نمایندگان محترم جراید و رادیو که به همه آنان از صمیم قلب ارادت دارم و خود را در زمره آنان می‌دانم تقاضا می‌کنم با توجه به این که از نظر صفحات و تحمیلات نامریی در محدودیت هستند.

کاظم مسعودی - این حرف درست نیست.

احتشامی - و نمی‌توانند کلیه مطالب را آن طور که می‌خواهند منعکس فرمایند اگر خواستند جملاتی از بیانات حقیر مرقوم دارند سعی نمایند که تعریف نشود این استدعای من است و اما در مورد برنامه دولت: این نسخه بسیار نفیس که با کاغذ اعلا و انشای بسیار رسا و با فصاحت و بلاغت هر چه تمام‌تر در صد و یازده صفحه طبع و نشر یافته از قضا و اتفاقاً نمونه‌ای کامل است که در انسجام کلام و رزانت و فصاحت نمونه است (آقای دکتر دادفر- توجه فرمایید) من به عکس شما آن را تمامش را خوانده‌ام این مجموعه براساس اصول دوازده‌گانه انقلاب مبتنی و استوار است نشریه‌ای است کامل و ارزنده و چون حزب مردم تنها حزب سیاسی در ایران بود که در تصویب ملی شرکت کرد علیهذا مانند همیشه پشتیبان و مؤید انقلاب مقدس سفید ایران است و من شخصاً از توجیه تبین اصول انقلاب که در این مجموعه به عمل آمده حظ وافری بردم و استفاده کامل نمودم و با صراحت هر چه تمام‌تر می‌گویم در گذشته در هیچ نشریه‌ای در ایران که پیرامون نتایج و اهمیت و ارکان انقلاب سفید ایران قلم‌فرسایی نموده‌اند بیانی به این رسایی و کاملی ندیده‌ام و ای کاش درس آموزنده‌ای باشد برای ارباب مطبوعات مخصوصاً جراید وابسته به حزب حاکم که از آن سرمشق بگیرند ولی از ذکر این نکته ناگزیرم که اگر سختی‌ هست بر سر اجرای آن است حرف ما این است که حزب حاکم با توجه به کارها و برنامه‌هایی که در راه تحقق انقلاب ایران انجام داده با امکانات تام و تمامی که داشته متأسفانه رضایت کامل مردم این کشور را که همه و همه پشتیبان انقلاب سفید ایران می‌باشند جلب ننموده است همه ما می‌دانیم که اصول دوازده‌گانه انقلاب اصیل ما که دوازده تعمیم عدالت اجتماعی و مبارزه با فقر و جهل و محو فئودالیته و ترفیه و نیکو داشت اکثریت مردم ایران تدوین یافته ملهم از ادین مبین اسلام است که همواره پیروان خود را به سوی فضیلت انسانی و ملکات فاضله هدایت کرده است. ولی آیا می‌توانید بگویید در اجرای تعالیم اسلامی همه مسلمانان با اعتقاد و سلامت نفس و بدون حب جاه و لغزش رفتار می‌کنند قرآن کریم که در فصاحت و بلاغت معجزه است و افراد بی‌شماری هستند که با فرا گرفتن علم تجوید و صرف و نحو کتاب آسمانی ما را با نهایت استادی قرائت می‌کنند و ترجمه و تفسیر می‌نمایند ولی آیا اعمال‌شان با آن مواعظ اسلامی تطبیق می‌کند. آقای عباس میرزایی که بسیار ظاهر‌الصلاح هستید شما بهتر از من افرادی را می‌شناسید که کلیه ظواهر مسلمانی را حفظ می‌کنند ولی از هیچ‌گونه ریا و تزویر و حق‌شکنی ابا ندارند. در مورد اجرای منشور انقلاب ایران همین رویه صادق است. برنامه تنظیم شده از هر جهت مقبول و مطبوع و قابل تقدیر است. زیرا از مبانی انقلاب سرچشمه گرفته ولی بحث بر سر اجراکنندگان آن است، البته در دولت شما فرد خدمتگزاری نیز وجود دارد که در اجرای اصل اول انقلاب خدماتش آن قدر ارزنده است که رهبر عالیقدر انجام آن برنامه را مهم‌ترین واقعه زندگی سیاسی خود می‌دانند. هر کدام از وزیران به این مرحله رسیدند من به آنها نیز تبریک می‌گویم و یا در بین افراد جدیدی که در دولت آمده‌اند چهره‌هایی دیده می‌شوند که موجب کمال امیدواری است و من نمی‌دانم جنابعالی که آن قدر حسن تشخیص دارید چرا گاهی افرادی را در دولت خود می‌آورید که وبال شما شوند تا آنجا که گذشته از آنکه خودش را کنار می‌گذارند وزارتخانه او را نیز از لیست وزارتخانه‌های رسمی خارج می‌کند. علی‌هذا این ناهماهنگی در افراد دولت یعنی مجریان اصول انقلاب که غث و سمین و گوهر و خزف در کنار هم جای می‌گیرند موجب می‌شود که نقاط ضعفی به دست آید که در نتیجه ما افراد حزب مردم در مقام انتقاد از آن برآییم. به طور قطع به خاطر دارید که هنگامی که دولت جدید را به پیشگاه شاهنشاه معرفی نمودید. شاهنشاه با صراحت فرمودند در خطابه گذشته معایب را هم به طور کلی گفتیم، البته هیچ جامعه‌ای بدون نقص نیست ولی در هر حال معایب را هم کمتر از آنچه هست گفتیم برای اینکه لازم بود جزئیات آن را در محل و محفل دیگر گفت و ان محل و محفل دولت است» و سپس در طی بیانات بسیار مؤکد و آموزنده اشاراتی هم به مطبوعات فرمودند که اکنون اجازه می‌خواهند از این دید با شما سخن بگوید. یکی از روزنامه‌ها نوشته بود که یک کارخانه ذوب آهن یک میلیون تنی در جنوب ایران دارد ایجاد می‌شود ذوب سنگ آهن در دست دولت است. ذوب آهن با آهن قراضه مطلب دیگری است که و ذوب آهن با سنگ معدن مطلب دیگر. تعجب ما این است که بعد از اینکه بارها فلسفه انقلاب ایران را تذکر دادیم و تشریح کردیم باز روزنامه‌ها این اشتباه را می‌کنند و این خبر مضحکی را منتشر می‌سازد.

کاظم مسعودی ـ این از جمله روزنامه هائی است که مثل شما سردبیرش هستند.

احتشامی ـ معلوم می‌شود کارها را سرسری می‌گیرند و فقط می‌خواهند صفحات روزنامه خود را پر کنند و بفروش برسانند مقصود این است که نویسندگان مطبوعات در آینده از برجسته ترین افراد مملکت و افرادی دنیا دیده باشند تفسیرش معلوم است یعنی مطالعه کند توی عمق بروند، و (الا دوست عزیز آقای انوشیروانی هر سال می‌روند لندن) و مسائل را با علم و آگاهی مطرح کنند نه مثل منقدین هنری ایران که تصور می‌کنند کریتیک یعنی بدگوئی و سپس در جای دیگر می‌فرمایند، این کار وزارت اطلاعات است که مردم را با وظایف خودشان آشنا کنند.

از اینجا در برنامه صحبت دارم، جناب آقای نخست وزیر من با اجازه تان درباره همین اوامر عرایضی دارم. بنده که از شهریور ۱۳۲۰ افتخار داشته‌ام نخست از راه خبرنگاری و سپس با عنوان سردبیری و نویسندگی با مطبوعات سر و کار داشته باشم و خواه و ناخواه با وزارت اطلاعات تماس‌های مداوم گرفته‌ام با صراحت عرض می‌کنم غیر از زمان آقای معینیان که بنیان گزار وزارت اطلاعات است و خدمات برجسته و ارزنده اش در راه خدمت به شاه و مردم هیچگاه از یاد نمی‌رود و فردیست پاک و وطن پرست که از فضایل انسانی بحد کمال برخوردار است، هیچگاه وزارت اطلاعات نتوانسته نقش اساسی و سازنده خود را که ارشاد است ایفا کند و در نتیجه مطبوعات ایران نیز باید تحت حمایت و سرپرستی و ارشاد این وزارتخانه که باید بصورت یک وزارتخانه خلاقه انجام وظیفه کند نضج و رشد بگیرند، در حال رکود و سکون و حتی انحطاط باقی مانده‌اند.

دکتر الموتی ـ مطبوعات آزادند.

احتشامی ـ و اما راجع به نقش مطبوعات و وظیفه وزارت اطلاعات این دفعة اول نیست که شاهنشاه اظهار عدم رضایت می‌فرمایند شهبانوی بزرگوار و انسان دوست ما نیز در تاریخ چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۴۸ بیاناتی در این زمینه ایراد فرمودند که در همان تاریخ در روزنامة اطلاعات چاپ شده است فرمودند «اخیراً تفاق جالبی افتاد بدین معنی که من به بازدید مکانی رفته بودم در آنجا کسی به من گفت: این عده زندگیشان بهتر شده بدلیل این که شما کمک کردید و بعد اضافه کرد، بدون تظاهر می‌گویم، و این گفته خیلی جالب بود و من از آن می‌ترسیدم که دوباره همة این صحبتها تکرار شود با اضافه کردن جمله بدون تظاهر به من گفته شد» مردم می‌گویند وزارت اطلاعات باید جلوی اینکار بگیرد چون می‌تواند در این تغییر روش کاملاً مؤثر باشد و جلب جواب دادند: فکر این کار را کرده‌ام و به وزارت اطلاعات هم گفته‌ام و کم کم اجرا می‌کنند. واقعاً این ناراحت کننده است که مردم این گونه فکر کنند، که در پیامها و نطق‌ها باید صد بار اسم ما ذکر شود و یا هر لحظه باید دست بزنند من بارها اشخاص مختلف را از این کار بر حذر داشته‌ام و به وزارت اطلاعات نیز چندین بار گفته‌ایم که مراقب باشند بعضی وقتها تبلیغات ما، آن تبلیغاتی که باید داشته باشیم نیست، مثلاً پلی ساخته می‌شود و بجای این که عکس پل را بیاندازند و مردم ببینند که پل ساخته شده است بی جهت شاخ و برگ می‌دهند. یا من اگر روزی به بیمارستانی رفتم و دستی سر و روی کودکی کشیدم زیر عکس می‌نویسند ببینید ما چه شهبانوی مهربان و فداکاری داریم. این کار چه لزومی دارد خود خواننده می‌تواند در مورد این عکس قضاوت کند». و اما درباره مطبوعات چنین می‌فرمایند «می دانید کاری در روزنامه‌ها می‌کنند که وضع باز خرابتر می‌شود مثلاً یکی از روزنامه‌ها مطلبی راجع به ولیعهد نوشت یا عنوانی کرد که فرحناز ستاره جشن بود ولیعهد راهبر کستر بود. ولیعهد که روزنامه را می‌خواند بمن گفت که چرا بیخود نوشته‌اند؟ من که رهبر ارکستر نبودم این روزنامه طوری صفحه آرائی کرده بود که گوئی ما این جشن را بر پا کرده‌ایم بخاطر اینکه تمام نقش‌های اول را این بچه‌ها داشته باشند در صورتیکه اینطور نبود جالب توجه است که بچه‌ها هم وقتی وضع خودشان را می‌بینند با تعجب سؤال می‌کنند و می‌گویند که چرا اینطوری نوشته‌اند» همکاران عزیز مطبوعاتی از این رساتر و بیآلایش تر و صمیمانه تر راهنمائی و اندرزی می‌خواهید؟ چرا اینطور می‌نویسید.

مسعودی ـ همکاران شما می‌نویسند.

احتشامی ـ ما که همکاری نداریم دو تا و نصفی روزنامه نگار هستیم البته حزب مردم که همواره با احترام هر چه تمامتر به این مواعظ و نصایح می‌نگرد آنرا دستور العمل خود قرار می‌دهد برای اینکه وظیفه خود را در مجلس شورای ملی در این زمینه نیز انجام داده باشد در جای خود باظهار نظر پرداخته است باین معنی که هم مسلک صاحب نظرم آقای فرهادپور در دوره تقنینیه گذشته هنگامیکه لایحه تشکیل سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران در مجلس مطرح بود طی بیانات مستدلی گفت: بنظر من آنچه در پیشبرد این انقلاب بزرگ اهمیت دارد روحیه مردم است و قبل از هر چیز باید به تجهیز روحیه ملی توجه کرد. ببینینم در این راه چه کرده‌ایم. بنده اولاًِ وسایل روابط جمعی را تنها رادیو و تلویزیون نمیدانم ولی هنوز هم که هنوز است مطبوعات را مهمترین عامل در تجهیز روحیه ملی می‌شناسیم. باید اعتراف کرد که نتوانسته‌ایم آنطور که باید و شاید و آنچه در مملکت ما می‌گذرد بمردم ایران و بایرانیان خارج از کشور و نشان بدهیم و توجه کنیم که ما در کشورمان از مترقی ترین قوانین کار برای طبقه کارگر شرافتمند برخورداریم ما در کشورمان از پیشرفته ترین قوانین برای حمایت از طبقه کثیر کشاورز برخورداریم ما در کشورمان از صلح و بشر دوستی و فضیلت انسانی حمایت می‌کنیم و برنامه‌های پیشوای بزرگ ما از محدوده وطن عزیزمان خارج شده و جنبه جهانی یافته است. آری دوستان محترم نمایندگان حزب حاکم، از این بهتر می‌توان وظیفه وزارت اطلاعات را توجیه کرد؟! ولی شما چه کردید آنقدر شما و دولت حزبی شما دست روی دست گذاشتید تا آنجا که ربر ما ناگزیر شدند در شرفیابی هیئت محترم دولت با کمال صراحت انگشت روی نقاط ضعف بگذارند. من متأسفم در برنامه دولت نسبت باین وظیفه بزرگ و هم خطیر که هم جنبه سازندگی دارد و هم جنبه خلاقه توجه نشده است. من با کمال صراحت باید بعرض نمایندگان محترم برسانم که با کمال تأسف در گذشته وزارت اطلاعات نقش ارشاد و رهبری خود را بنحو شایسته‌ای که هماهنگ با انقلاب عظیم ایران باشد انجام نداده است. بهترین دلیل شاید بی خبری و یا بی اطلاعی دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور است که متأسفانه مطلقاً در جریان برنامه‌های بزرگ و مبتکرانه‌ای که در این سرزمین جامه عمل پوشیده نیستند (کاظم مسعودی ـ این چه حرفی است می‌زنید همه در جریان هستند و روزنامه فرستاده می‌شود) و با کمال تأسف باید اضافه کنم چون دباره انقلاب ایران اطلاعات کای و وافی ندارند نمی‌توانند در مقام مقابله با مخالفان مملکت برآیند و اگر خیلی ساده دل باشند تسلیم نظران شوم و خانمان برانداز آنان میشودند چرا راه دور برویم هنوز دهقانان ایران که از بزرگترین موهبت انسانی برخوردار شده‌اند بطور کامل نمیدانند به چه نعمتی دست یافته‌اند (همهمه نمایندگان) (عده‌ای از نمایندگان ـ خوب میدانند) و باید اضافه کنم که وزارت تعاون و امور روستاها با قاطعیت تمام وظیفه خود را در اجرای این برنامه بزرگ انجام داده و اکنون نیز با کمال علاقه به سازندگی روستاهای ایران مداومت می‌دهد ولی ارشاد آنان که دیگر بعهده این وزارت خانه نیست وزارت اطلاعات برای همیم بوجود آمده است من خوشبختانه در پنج سال اخیر توفیق یافتم از قسمت اعظم کشورهای خاور نزدیک و خاورمیانه و خاور دور دیدن کنم شما آیا میدانید که در کشور همسایگان دیوار بدیوار شما یعنی ترکیه عراق پاکستان و افغانستان و کمی آنطرفتر هندوستان یا سوریه و لبنان هنوز دهقانان بصورت برده مانند سالهای قبل از انقلاب ایران بسر می‌برند چرا این مطلب را با ذکر نمونه‌ها و عکس‌ها و دعوت دهقانان این مناطق بایران و اعزام دهقانان به این نقاط اهمیت و عظمت کار خلاقه اصلاحات ارضی را برای کشاوزان توجیه نمی‌کنید در کشور فلیپین، تایلند، اندونزی هنوز سرنوشت اکثریت مردم آن که طبقه دهقانان را تشکیل می‌دهند در دست فئودالها و مالکان بزرگ است که در مجلسین شورا و سنا جلوس کرده‌اند علیرغم خواست اولیای این کشورها حاضر نیستند این اصول انسانی را که در کشور ما تحقق یافته بپذیرند این مطالب برای دهقانان جنبه آموزندگی و حیاتی دارد تا قدر این نعمتی را که بایشان ارزانی شده باز شناسد.

قراچورلو ـ درباره برنامه دولت صحبت کنید.

رئیس ـ از همکاران اکثریت خواهش می‌کنم سکوت را رعایت کنند و بگذارند ناطق صحبتش را ادامه دهد.

احتشامی ـ و اما درباره مطبوعات بغیر از دو روزنامه بزرگ عصر که سازمانهای کاملی دارند و مجلات سیاسی باید با کمال صراحت بگویم که سایر روزنامه‌های یومیه صبح هنوز به مرحله رشد نرسیده‌اند البته باید یک روزنامه غیر حزبی را تا حد خیلی کمی استثنا کنم و صرفنظر از نویسندگان حرفه‌ای که اعصاب و نتیجه مطالعا خود را چه از راه ترجمه و چه از راه نویسندگی در اختیار ارباب مطبوعات می‌گذارند و متأسفانه عده آنان نیز قلیل است اصولاً بعضی از ارباب جراید صلاحیت اداره روزنامه خود را نیز ندارند میدانید علت عقب ماندگی مطبوعات چیست؟ این راهی است که وزارت اطلاعات پیش پای آنان گذاشته است هنگامیکه نشریه‌ای محکوم باشد و در قبال کمکی که از دولت می‌گیرد بنده حلقه بگوش باشد کار از این بهتر نمی‌شود این مدیر محترم برای اینکه سهمیه ماهانه خود را از میز انیکه دریافت می‌کند افزایش دهد کاسه گرم تر از آش می‌شود چنانچه نمونه‌های آنرا همه روز در روزنامه‌های وابسته به حزب حاکم می‌بینید فلان مدیر روزنامه آنان را همچی می‌خواند و با تعبیرات مسخره‌ای جعل می‌کند که روح کریم پور شیرازی را شاد می‌نماید در هفته‌های اخیر که دبیر کل حزب ما مطالبی انتقاد آمیز و اصولی از تلویزیون ایراد کرد و درباره مطبوعات بیطرف نیز منعکس گردید جراید وابسته به حزب دولتی بجای اینکه منصفانه جواب گوی آن انتقادات اصولی باشند رویه‌ای را دنبال نمودند که متأسفانه در جلسه قبل نمایندگان حزب حاکمه انجام دادند وزارت اطلاعات با گیوتینی که در دست دارد حتی روزنامه‌های بیطرف را نیز از انتشار مطالب مخالفان اصولی دولت، باز می‌دارد و هنگام ضرورت برای آنان مقالات دیکته شده علیه حزب مردم می‌فرستد و اگر چاپ نکند آنها را باصطلاح معروف نقره داغ می‌کنند چنانکه اخیراً نیز کردند (همهمه نمایندگان).

کاظم مسعودی ـ چرا تخطئه می‌کنید این درست نیست چرا توهین می‌کنید.

احتشامی ـ این رویه درست مخالف آزادی قلم و آزادی بیانی است که در این جامعه دموکراسی باید حکمفرما باشد مثل اینکه کارگردانان وزارت اطلاعات به این نکته توجه ندارند یکی از جراید وابسته به حزب شما وقتی اخیراً به جعل خبر پرداخته و نوشته بود چون بیانات دبیر کل حزب مردم مطبوع طبع بعضی از همکاران ایشان نبود.

رئیس ـ آقای احتشامی راجع به برنامه دولت صحبت کنید اگر با مطبوعات جنگ دارید مطلب دیگری است مطبوعات آزادند (صحیح است).

احتشامی ـ می‌گویند پروفسور عدل استفا کرد و این نشانه دو دستگی در حزب مردم است. باید باین مرد خدمتگزار حزب حاکم گفت اگر خلاف اتفاقی پیش بیاید ظاهراً جای آن در حزب حاکمه است که از امکانات وسیعی برخوردار است و مناصب و مشاغل متعدد در آستین دارد و برای تصاحب آن بین هم مسلکان گرامی نفاق و دو دستگی بوجود می‌آورد والا در حزب مردم که افراد آن در اثر تعقیب شما در مقامی غیر از مشاغلی اصلی و ذوقی خود جای گرفته و عاطل و باطل مانده‌اند در مقابلشان ضیاع و عقاری نیست که تا بر سر آن اختلاف صورت گیرد.

آقای نخست وزبر من برای توجه و محبت خاصی که بخبر نگاران و نوسندگان دارید و در موقع بیماری و ناراحتی بدرد دل آنان می‌رسید و حتی خبرنگاران و نویسندگان بیمار را برای مراجعه به اروپا اعزام می‌دارد از صمیم قلب از شما تشکر می‌کنم ولی بعرضتان می رسانم یک روز صبح چند دقیقه از وقت خود را بمطالعه بفرمائید تا صدیق عرایضم روشن شود، پس اگر شاهنشاه که همواره جراید را از نظر میگذرانند امریه اخیر را صادر می‌فرمایند از این نظر ات که رشد مطبوعات را منطبق با پیشرفت‌ها و رشد سیاسی و اقتصادی و رشد همه جانبه مملکت نمی‌بینند. آقای رهنما می داند که به شما و پدر بزرگوارتان اردات دارم وظیفه شما در شغل جدید از همه وزیران سنگین تر است زیرا تمام پیشرفت‌ها و ترقیات اعجاب انگیزی که در ایران صورت گرفته شما باید با رویه‌ای اصولی و حساب شده در ایران و جهان منعکس کنید و به یقین بدانید با این افزار کارهائی که دور شما را گرفته‌اند بسر منزل مقصود نمی‌رسید. اما درباره تلویزیون بحث دیگری است و خوشبختانه سازمان آن بیطرف و سالم باقی مانده و با رویه مطلوبی که در پیش گرفته بصورت یک دستگاه هدایت کننده صدیق و خدمتگزار در آمده است (کاظم مسعودی ـ ایو الله، ایوالله دورست را خوب بلدی) و باید انرا تقویت نمود و توسعه داد تا پیش از پیش در وظایف ارشاد کننده‌ای که بعهده دارد توفیق یابد جناب آقای نخست وزیر اجازه بدهید این نکته را هم بگویم و به این بحث خاتمه دهم، با کمال تأسف روح همکاری با مطبوعات در تمام وزیران شما بیک نسبت حاکم نبوده است. فی المثال وزارت خانه‌ای را که قبل از انتخاب نمایندگی بعنوان مشاور با وزیر آن همکاری داشتم نام می‌برم این وزارت خانه می‌دانست که با ارباب جراید دوستی دارم از من خواست که در مقام مشاور و واسطه ایشان و مطبوعات قرار گیرم ولی آقای دکتر الموتی دوست محترم میدانید ایشان در قبال پیشنهادات اصولی و منطقی من در پیرامون همکاری با مطبوعات و نویسندگان چه کرد؟! او با کمال صراحت بمن نوشت که بجراید باج نمی‌دهم.

یکنفر از نمایندگان ـ جناب عالی و امثال شما باج خواسته‌اید.

احتشامی ـ جناب آقای نخست وزیر، اما در مورد پرنسیب سیاسی که در اول عرایضم بدان اشاره کردم از آن نظر که حزب حاکم گرفتار ناسپاسی الولاده‌های خود نشود پیشنهاد می‌کنم برای اینگونه افراد گریز پای شناسنامه سیاسی فراهم نماید تا هویتشان در حزب شما مسلم گردد و الا بیم آن دارم هر وقت که مصالحشان اقتضا کرد از حزب شما بحزب نوپای دیگر روی آورند جناب آقای نخست وزیر اکنون از طرف فراکسیون پارلمانی حزب مردم وظیفه دارم که با کمال سربلندی اعلام دارم که ان قسمت از برنامه که مربوط به سیاست مستقل ملی و سیاست دفاعی کشور و حفظ منافع ایران در خلیج فارس است حزب مردم همیشه مؤید و پشتیبان صادق و صمیمی شما است و توفق کامل دولت را در این زمینه تحت رهبری و ارشاد شاهشناه آرزو می‌کند اینک از فرصت استفاده می‌کنیم و در جواب مخالفان حزب مردم که از ما انتقاد سازنده می‌خواهند طرح قانونی که بمنظور بهبود وضع مطبوعات ایران در مورد توزیع آگهی‌ها تنظیم شده، برای بررسی تقدیم ریاست معظم مجلس می‌نمایم. (در این موقع طرحی تقدیم کردند).

- تصویب صورتجلسه مجلس

۴- تصویب صورتجلسه مجلس.

رئیس ـ راجع به صورتجلسه دفعه گذشته نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه تصویب می‌شود.

- ادامه مذاکرات و تصویب برنامه و ابراز اعتماد بدولت آقای امیر عباس هویدا

۵- ادامه مذاکرات و تصویب برنامه و ابراز اعتماد بدولت آقای امیر عباس هویدا.

رئیس ـ آقای دکتر متین تشریف بیاورید.

دکتر متین ـ جناب آقای رئیس و نمایندگان محترم، رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهو اقولی. عربی بنده کمی ضعیف است فقط خواستم عرض کنم هیچ جوابی بالاتر و رساتر از این آیه شریفه برای مطالبی که اقلیت در اینجا عنوان کرده و خارج از منطق بود نیست.

قبل از بیان عرایضم شروع سی ویکمین سال سلطنت پرشکوه و جلال و مجد و عظمت و پر برکت و میمنت شاهنشاه محبوب آریا مهر برای ملک و ملت ایران و همچنین جشن بیست و پنجمین سده شاهنشاهی متمدن و بزرگ ایان را بنمایندگان محترم و ملت عزیز ایان صمیمانه تبریک عرض می‌کنم (احسنت).

از خداوند مسئلت می‌نمایم که شاهنشاه محبوب و سیاستمدار نامی ما را در کنف حمایت خود حفظ و حفاظت فرماید تا با رهبری خردمندانه معظم له «همانطوریکه در نطق تاریخی افتتاحیه بیست و سومین دوره قانون گذاری مجلس شورای ملی و ششمین دورة تقنینیه مجلس سنا و همچنین در نطق مهم و عالی دو روز قبل جشن فارغ التحصیلان دانشگاه پدافند ملی فرمودند» حداکثر تا ۱۲ سال بمرز تمدن بزرگ برسیم و بعد از آ‎ن نیز وارد دوران تمدن بزرگ بشویم.

برنامه دولت خدمتگزار هویدا با کارنامه درخشان و سرافراز هفت سال حکومت و خدمتگزاری گذشته برای دورة تقنینیه حاضر مطرح است.

تا کنون چهار نفر از همکاران عضو احزاب اقلیت صحبت کردند ولی با جرأت باید عر کنم که باید از هر دری سخن گفته شد الا بحث یا عند الاقضا انتقاد سازنده در برنامه دولت یا آینده نگری وسیع و شایان توجه همکاران بهتر میدانند وقتی موضوعی در دستور و بحث قرار می‌گیرد اگر در اطراف آن موضوع نقادی نشود ه تنها استفاده‌ای از این بحث حاصل نخواهد شد بلکه اساساً موضوع مقلوب خواهد شد و عنوان سفسطه بخود می‌گیرد و یک مقدار مسائل خصوصی و شخصی و تسویه حسابهائی بود که حتی رئیس محترم مجلس فرمودند مگر شما با مطبوعات جنگ دارید موضوع صحبت بنده در اطراف سه موضوع است.

اول ـ جوابگوئی به چند موضوعی که ناطقین اقلیت از پشت تریبون عنوان کردند که ابداً صحیح و منطقی نبود.

دوم ـ ورق زندن کارنامه درخشان و افتخار آمیز دولت خدمتگزار هویدا در هفت سال حکومتی که پشت سرگذاشت.

سوم ـ بحث در اطراف برنامه حاضر با آینده نگری و بالاخص اثبات این موضوع که دولت خدمتگزار در هفت سال گذشته با حد اعلای کوشش و مجاهدت و با همه امکانات مادی و حتی در امر برقراری ارتباط تلفنی در مرکز و مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها ـ ساختن شاهراه‌های اصلی و راههای فرعی ـ ایجاد مدارس ـ مدارس حرفه‌ای ـ دانشگاه و انستیتوهای صنعتی ـ ساختن بیمارستان و درمانگاه در امر خانه سازی و غیره توفیق کامل داشته است همچنین در امر انقلاب اداری نیز موفقیت‌های چشمگیری نصیب دولت شده و در همه این زمینه‌ها اصلاحات جدی و مقتضی بعمل خواهد آمد.

اما در موضوع اول باید عرض کنم که همکار عزیز آقای دکتر صدر مطالبی عنوان کردند که بهیچوجه صحیح نبوده و بلکه صد در صد یک نوع فسطه‌ای بوده که در ارتباطی با بحث در برنامه دولت نداشته است (دکتر صدر ـ بهیچوجه جنبة شخصی نداشت بلکه جنبة مملکتی و ملی داشت).

ایشان گفتند راجع به فلان اداره و فلان وزارتخانه اسناد و مدارکی دارم و مرتباً اشاره به کاغذ هائی می‌کردند که با خود پشت تریبون آورده بودند و سرانجام گفتند نه نه نمی‌گویم، نمی‌خوانم. این موضوع مرا به یاد مجلس چهارده و جلسات آن انداخت که در آن وقت بنده با همین آقای رضا سجادی نماینده محترم بجنورد در لژ تماشاچی نشسته بودیم و اکثراً به مجلس می‌آمدیم تا از نزدیک ناظر جریان پارلمانی باشیم می دیدیم که در نطق‌های قبل از دستور و یا ضمن بحث یا صحبت در اطراف لایحه‌ای مرحوم عباس اسکندری هر دقیقه به اوراقی اشاره می‌کردند که مثلاً سند سوء استفاده یا خرابکاری فلان مسئول دولتی بود ولی هیچوقت آن اسناد را که واهی و موهوم بود ارائه نکردند و شاهد این مدعا هم همین صورت جلسه‌های ادوار گذشته است که در دسترس همه می‌باشد ولی آنوقت وزراء و مسئولین مرعوب می‌شدند و خواسته‌های غیر مشروع و غیر قانونی امثال عباس اسکندری‌ها را به جامی آوردند ولی امروز از قبیل تاکتیکها دیگر بازاری ندارد زیرا دولت خدمتگزار هیچ چیز بیم و هراسی ندارند که عمل خلاف قانون مرتکب شوند.

دکتر صدر ـ آن شرکت واحدی که شما عضو هیأت مدیره اش بودید).

دکتر متین ـ بنشین سر جایت منهم می‌توانم به قم بروم آقای دکتر صدر.

رئیس ـ آقای دکتر متین راجع به برنامه دولت صحبت کنید.

دکتر متین ـ راجع به برنامه دولت صحبت می‌کنم یک ناطق اقلیت توهین کرد باید جوابش را بدهم.

دکتر صدر ـ آقای رئیس طبق ماده ۷۴ من می‌خواهم صحبت کنم.

دکتر متین ـ اینجا صحبت از حزب دولتی بود با صدای بلند عرض می‌کنم حزب دولتی مرد، مملکت دموکراسی و آزادی است حکومت احزاب است ما دیکتاتوری نداریم ما دموکراسی داریم دموکراسی هدایت شده با برنامه از طرف رهبر داهی و بزرگ ایران کجا می‌توانید بگوئید حزب دولتی، دولت حزبی دولت منبعث از حزب که فرزند خلف حزب است نه حزب دولتی من مثال می‌زنم برایتان وجود خود شما در این مجلس دلیل وجود دمکراسی و حکومت حزبی است (آفرین ـ آفرین) وجود دوست عزیز من جناب آقای رامبد در صف نمایندگان اقلیت دلیل بزرگ دموکراسی است دولت حزبی و آزادی است (یکی از نمایندگان ـ وارد نیستند) به بینید دوست غزیزم جناب آقای هلاکو رامبد اینجا نیستند ایشان سه دوره وکیل انقلاب هستند قبل از انقلاب در مجلس شورای ملای بودند بحق هستند محلی هستند خوشنام هستند ولی همین آقای رامبد خودشان میدانند رضا سجادی و دیگران میدانند چه کشیدند از دست فئودالها و مالکین ملاحظه بفرمائید افراد حزب اکثریت و اقلیت همه فرزندان انقلاب هستند (صحیح است) و اهداف آنان هم قانونی و منطقی دموکراتیک و منطبق با آزادی کامل است برای اینکه شما هر چه خواستید در اینجا گفتید جناب دکتر صدر راجع به جلسه‌ای که شرکت داشتید و مطلب راجع به ذوب آهن بمیان آمده ب. ود فرمایشاتی کردید.

رئیس ـ آقای دکتر متین راجع به برنامه دولت صحبت کنید.

دکتر متین ـ این مطلب را بگویم و بروم بر سر مطلب بنظر من مطالبی که میگوئد صد در صد خلاف است و وقتی نماینده اقلیت می‌گوید که صد در صد خلاف است نماینده اکثریت با دلائلی که دارد و با مدارکی که دارد باید جواب بدهد اجازه بفرمائید من دلیل دارم خود شما فرمودید که جلسه را ترک کردم آن وزیر مردم یا زنده است کاری ندارم علی ایحال کار بدی کرد ولی این را بدانید که:

گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گوتو خوش باش که ما خوش باحمق نکنیم (صحیح است).

ولی شما بدانید حرفی که ما گوش باحمق نکنیم (صحیح است) ولی شما بدانید حرفی که آقا ۱۰ سال پیش شنیدید و اینجا بازگو کردید امروز ذوب آهن تا چند وقت دیگر محصولاتش در دست مصرف کننده قرار می‌گیرد افتخار و مباهات حزب پاسدار انقلاب و دولت حزبی است و دولت انقلاب است (صحیح است) همة ما همه این ۳۰ میلیون نفر از صبح تا شام هر اراده‌ای که داریم بدانید که از پادشاه الهام می‌گیریم این یک واقعیت بزرگ است و ما سربازان فداکار شاهنشاه ارجمند هستیم بنابراین مطلبی نیست که غیز از پادشاه و رهبر بزرگ ما کس ذوب آهن و مسئله پتروشیمی یا واحدهای بزرگ دیگر را به ملت ایران ارزانی کرد. غیر از این الهامات شاهنشاه چیز دیگری نتوانسته راهنما و کمک و مساعدی باشد که بتوانیم این بار بزرگ و سنگین را امروز بمنزل بریم (صحیح است) اما راجع به برنامه دولت حزبی و کارنامه زرین دولت حزبی قبل از اینکه باصل مطلب بپردازم سه بیت شعر می‌خوانم جناب آقای دکتر صدر:

چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی
گر باقلیم عشق رو آری
همه آفاق گلستان بینی
آنچه بینی دلت همان خواهد
آنچه خواهد دلت همان بینی

یعنی آنچه آرزوی تست دکتر صدر غزیز ترقی تعالی غرور ملی پیشرفت کارخانجات اینهمه مجد و عظمت اینها که تو می‌خواهی می‌شود دید ولی قربانت بروم چشم و دل باز کن که آن بینی؛ برگردیم به قبل از انقلاب و کارنامه زرین دولت هویدا را یک کمی ورق بزنم (فرهادپور ـ احتیاج نیست) یک قدری تأمل بفرمائید بنده ارادتمندتان هستم عرض کنم و در این زمینه تلفن، ترافیک، راه، راه اصلی و راه فرعی و مدارس و دانشگاهها صحبت شد میدانید چی گفتند هیچکس از ناطقین نگفت که از قبل از انقلاب اجتماعی ایران در مملکت ایران ۱۰۰ کیلو متری راه اسفالته نبود هیچ کس نگفت از یک شهر ۱۰۰ کیلو متری بیک شهر ۱۰۰ کیلو متری وسیله تله کومینکاسیون نبود پریروز آقای وزیر پست و تلگراف اعلام کرد که با ۳ نمره از خانه از خانه خودتان از محل کارتان می‌توانید شیراز را بگیرید و عنقریب تمام مملکت ایران با سیستم ماکرو ویو مجهز و آماده بهره برداری می‌شود.

بخدای محمد قسم در روزنامه فرانس سوار یک ماه پیش خواندم که یک نفر متخصص تلفن که از نویسندگان درجه اول است و سالها متخصص تلفن که از نویسندگان درجه اول است و سالها متخصص تلفن شهر پاریس بود یک مطلبی گفته است مقاله‌ای نوشته مستدل و با منطق که در روی کره زمین ۹ کشور وجود دارد که در حد احتیاجات معمولی می‌تواند به مسائل مربوط به تله کومینکاسیون باشد رفع کند و آن ۹ کشور عبارتند از کشورهای اسکاندیناوی ـ کانادا ـ شوروی ـ سوئیس ـ انگلیس و یک کشور دیگر و گفته است با این سه کشوری که اخیراً اضافه شده به سازمان ملل راه پیدا کرده در بقیه کشورها در حد اعلای کمبود وسائل تله کومینکاسیون و بالاخص تلفن در شهرها هستند این روزنامه هست حالا می‌توانیم از هر شهری به شهر دیگری با تلفن کاریر صحبت کنیم در حالیکه در سابق از اسری به تهران که صحبت می‌کردیم می‌گفتیم زیر آب برو کنار ـ فلانی صبر کن تا بتوانیم صحبت کنیم الان در خانه خودتان گوشی تلفن را برمی دارید و با اقصی نقاط دنیا صحبت می‌کنید اما نمی‌توانید با تلاش و کوشش این همه کارهای چشم گیر اعجاب انگیز را که در طول هفت سال حکومت حزبی حکومت صمیمی و فداکار به پادشاه شده نادیده بگیرید مگر می‌شود این حرفهائی که اینجا گفته شده است که این دولت اجا کرده با تمام امکانات مادی و معنوی و علمی اش انجام داده این را نادیده گرفت مگر مردم ایران نمی‌بینند، نمی‌خوانند؛ نمی‌شنوند که دولت در این هفت سال چه کرده است شما ۱۰۰ کیلومتر جاده اسفالت نداشتید در تمام نقاط کشور یک متر جاده غیر اسفالته نیست یک متر جاده به روستاهای ایران نبود تمام جاده‌های فرعی کشیده شده است با من بیائید بمازندران استان من است با من بیائید قدم به قدم بشما نشان می‌دهم در تمام جاها جاده ساخته شده است بعقیده بنده اینجا آمار گفتن و آمار دادن از هر لحاظ لازم است ولی اگر به مبانی آمار رجوع کنید می‌شود بحث آکادمیک کرد ولی اگر بر مبنای واقعیت باشد و کارهای انجام گرفته بگوئیم نشده این خیلی مستدل نیست. آمار صحیح خدمات دولت و آنچه انجام داده است پیش ما هست با مدرک و دلیل بنده یک دلیل بزرگ دیگر که شاه دلیل است راجع به کارنامه زرین دولت می‌آورم و آن نطق شاهشاه که در روز افتتاح بیست و سومین دوره قانون گذاری مجلس شورای ملی و ششمین دوره مجلس سنا است ۵۵ دقیقه نطق شیوا و منطقی معظم له طول کشید وجب بوجب موضوع بموضوع آنچه که دولت خدمتگزار هویدا در طول هفت سال گذشته تحت رهبری معظم له انجام داده شاهنشاه اظهار رضایت کامل فرمودند همچنین دو روز پیش در جشن دانشگاه پدافند ملی بازگو فرمودند چه سندی و چه مدرکی بالاتر از این امی‌توان برای دولت خدمتگزار هویدا یافت که طراح بزرگ ایران که حتی سمت رهبری و مقام بزرگ سیاسی و جهانی دارد تأیید کرده شما ببینید مرحوم ژنرال دو گل در نوشته‌هایش او را یکی از سیاستمداران دنیا می‌شناسد من کتابش را دارم فرانسه میدانید؟ من بهتان می‌دهم بخوانید بخدا قسم در نوشته‌های دوگل در موارد عدیده شاهنشاه ما را آنچنان می ستاید که حدی بر آن متصور نیست (دکتر صدر ـ همه خوانده‌اند در اطلاعات بوده است) شما نخوانده‌ای بسر عزیزتان نه آینده را خوانده‌ای نه گذشته را دو تا مطلب عرض کنم این یک مختصری بود راجع به کارنامه روشن دولت در گذشته لابد می گوئید برنامه مال آینده است از گذشته تعریف می‌کند یک مطلب دیگر عرض می‌کنم جناب دکتر صدر اگر دولت این همه امکانات را از لحاظ وسائل زندگی مادی و اجتماعی از محل تلفن جاده آبادی شهرها و روستاها در طول هفت سال خدمتگزاری بوده نمی‌آورد چگونه می‌توانست این توانایی را داشته باشد که تا ۲۰ روز دیگر ۶۰ پادشاه رئیس جمهور رئیس مملکت رئیس الوزراء ۴۰۰۰ ایرانلوگ، فیلسوف، شرقشناس ایران شناس روزنامه نویس درجه اول را در پرسپولیس برای شرکت در برگزاری افتخارات بزرگ ایران دعوت کند آقا اگر من وسیله نداشته باشم نمی‌توانم ۱۰ نفر را در منزلم پذیرائی کنم اما مملکت آنچنان مجهز است که می‌تواند اینهمه سران کشورها را پذیرائی کند. آنها ترقیات شگرف ما را به بینند و بالنتیجه ملت ایرانرو سفید می‌شود برای اینکه این رؤسای دولتها که می‌آیند برای العین به بینند که مملکت ایران چه چهشی کرده است که باید بگوئیم که این طفل یک شبه ره صد ساله می‌رود عرض کنم یک مطلب راجع به حزب ما گفته شده که بنده جوابش را عرض می‌کنیم اجازه بفرمائید جناب آقای نخست وزیر من با خواندن این فرمایشات شاهشناه جوابش را بدهم «ما به تشکیلات مملکتی اهمیت زیاد می‌دهیم بهمین دلیل هم حزب ایران نوین را پاسدار انقلاب نمودیم تا گروه‌ها و اکثریت ملت ایران را متشکل سازد و چنان تشکیلات محکمی پایه ریزی نماید که با حوادث کوچکترین تزلزلی بوجود نیاید» این متن فرمایشات شاهنشاه در تاریخ ۹ خرداد ماه ۱۳۴۳ برای ما سند مدرک است این کارنامه اعمال ما است حالا هر که هر چه دل تنگش می‌خواهد بگوید این برای ما ارزش دارد و بعد هم قضاوت ملت ایران شایان اهمیت است که نمایندگان حزب اکثریت را در این دوره قانونگذاری با قاطعیت رأی خود که در ادوار انتخاباتی بی نظیر بوده تأیید کرده است.

اما راجع به برنامه آینده دولت عرض می‌کنم اگر بآنچه باید اجرا شود باید عرض کنم توجه نکرده‌اید باستثنای آن چیزهائی که در جریان امر است دو بیت غزل هست یکی مسئله مبارزه با زمینخواری و احتکار زمین و اقدام به خانه سازی و تهیه خانه و مسکن ارزان در تمام سطح مملکت برای مردم، که این برنامه را نخست وزیر خدمتگزار ما در نطق‌های انتخاباتی خود عنوان کردند و از آن تاریخ تا این ساعت بیش از دو ماه نمی‌گذرد و شب و روز تلاش می‌کنند که این برنامه به مرحله عمل نزدیک شود و مردم ایران صاحب مسکن و خانه شوند و بشما قول می‌دهم که دولت بعد از این جلسه با تمام قوا و با تمام امکانات مسئله مبارزه با زمینخواری و احتکار زمین و اقدام بساختن خانه و تهیه مسکن و ارزان کردن وسائل ساختمانی را وجهه همت قرار خواهد داد آخرین موضوعی که بحث می‌کنیم مسئله انقلاب اداری است آقای دکتر صدر منصفانه قضاوت کن این کار، کار یکی دو روز و دو ماه و سال است؟ بدان که بهترین و گسترده ترین و اساسی ترین برنامه را با منطق صحیح همین دولت خدمتگزار بعد از اینکه انشاءالله با سربلندی از این جلسه رأی اعتماد گرفتند و رفتند دنبال خواهند کرد و بدانید غیر از وظیفه ملی و غیر از وظیفه دولتی و فرمانبرداری شاهنشاه آریامهر از لحاظ دکترین و از لحاظ فلسفه از لحاظ منطق در شخص هویدا و دولتش این منطق وجود دارد که می‌خواهد با زمین و زمینخواری مبارزه کند و مسکن ارزان تهیه کند و برای انقلاب اداری نخست وزیر و وزراء فعالیت و مبارزه می‌کنند انشاءالله این دو موضوع را هم در برنامه آینده بسیر نزدیکی بنحواتم واکمل دنبال می‌شود دولت انقلابی هویدا رو سفید و سرافراز است و در صف انقلاب برای اجرای نیات مقدس شاهنشاه فعالیت می‌کند انشاءالله در سالهای آینده که این برنامه انجام گرفت سرافراز تر و روسفید تر در پیشگاه شاهنشاه و ملت ایران خواهد بود چون میدانم نظر شما هم این است که کار بهتر و بیشتری انجام شود، بهر حال همه ما سرباز این مملکت هستیم و باید عرض کنم که با اراده آهنین و پشتیبانی بزرگ شاهنشاه آریامهر توانائی داریم و به شما قول می‌دهیم کاری بکنیم که ایران در ۱۲ سال آینده از دروازة طلائی که بارها شاهنشاه به آن اشاره کرده‌اند بگذریم و در مقام اعلای کشورهای دنیا قرار گیریم (احسنت ـ احسنت).

رئیس ـ آقای نخست وزیر فرمایشی دارید بفرمائید.

نخست وزیر ـ (امیر عباس هویدا) ـ جناب آقای رئیس، نمایندگان محترم، باز هم در این دوره وظیفه من است که امروز در اینجا درباره فرمایشات نمایندگانی که سعی کردند در چهارچوب برنامه صحبت کنند ولی بیشتر صحبت‌ها خارج از برنامه دولت بود عرایضی بکنم و پاسخی بدهم بدیهی است بشما اطمینان می‌دهم همه عرایض من با خلوص نیت و با احترام با اقلیت است که در این مجلس آن مقام اقلیت را دارند و اصولی انتقاد می‌کنند چه انتقادش مورد پسند من و همکارانم یا دوستان حزبیم باشد و چه نباشد (احسنت) اقلیت همانطوری که گفتم وظیفه‌ای دارد، وظیفه اش سنگین است نظراتی را دارد با کمال آزادی آنرا اعلام کند ما هر وظیفه‌ای دارم و آن را با احترام باقلیتی است که بخودش احرام می‌گذارد ما به حرفهایش گوش می‌دهیم و قول می‌دهیم یا نمی‌کنیم و خیال می‌کنم که منطق هم حکم می‌کند اگر حرف صحیحی باشد ما قبول می‌کنیم و اصلاح می‌کنیم و اگر هم نظری باشد که از نظر لحاظ ما صحیح نباشد خواهیم گفت که این نظر صحیح نیست و ما می‌توانیم نظر خودمان را انجام بدهیم و کامان را به نحو احسن انجام بدهیم ولی باید عرض کنم هر جند که بهیچوجه مروط به دولت نیست که در اینجا اظهارنظری بکند راجع به اظهارات نمایندگان مجلس، از لحاظ ما اگر نظری در گروه پارلمانی خود می‌تواند اظهار نظر کند ولی در اینجا راجع به اشخاص اظهار نظر نمی‌کند و اگر در اینجا راجع به اشخاص صحبت کنیم راجع بخودشان نیست راجع به نظریاتی است که نسبت بدولت در اینجا داده‌اند که درباره آن صحبت می‌کنیم و استدعا می‌کنم بهیچوجه و حتماً فکر نکنند که بنده عصبانی شده‌ام و حرف می‌زنم و بعد از هفت هشت سال تمام مسائل را خوب ملاحظه کرده‌ام اشخاص را خوب می‌شناسم میدانم سرچشمه حرفهایشان کجا است و میدانم با چه دستگاههائی ارتباط دارند و میدانم اینها چه بوده‌اند و چه هستند و چه خواهند بود اسمی نبردم و اسمی نخواهم برد بنابر این هر فرد ایرانی آزاد است هر طور که می‌خواهید فکر کند همانطور که آن عده حق دارند راجع به من فکر کنند منهم حق دارم راجع به آنها فکر کنم ولی فکر من در درون من می‌ماند چون وظیفه‌ای اینجا دارم و بسمت نخست وزیر صحبت می‌کنم و مسلماً نخست وزبر اقلیت و اکثریت نیستم نخست وزیر ایران هستم (دکتر صدر ـ جناب آقای نخست وزیر این قسمت را تشریح بفرمائید) که بآن اقلیتی که بخودش احترام می‌گذارم، بنده همیشه احترام گذاشته‌ام و احترام هم خواهم گذاشت و حاضرم جانم را بدهم که آنها بتوانند آزادانه صحبت کنند (احسنت ـ احسنت) لذا در این مجلس اکثریت آقایان در دوره‌های گذشته بودند و درباره کارهای مملکتی صحبت کردند در موقع بودجه نمایندگان حزب مردم در اینجا صحبت کردند ما جواب دادیم و خیال می‌کنم ۷ سال با این مخالفت کردند، صحبت کردند، ما هم جواب دادیم مانعی ندارد ۷ سال آنها مخالفت کردند و ۷ سال هم ملت ایران باین دولت رأی داد (صحیح است) انشاءالله این دوره اگر باز هم اینطور در نظر داشته باشند مخالفت کنند دوره‌های بعد هم همینطور از لحاظ ما مانعی ندارد زیرا ما سعی خواهیم کرد که از اکثریت آراء ملت ایران کماکان برخوردار باشیم. در اینجا باید عرض کنم که همکاران من دوستان من و رفقای حزبی من هستند درباره مسائل دولتی و برنامه دولت صحبت کردند آقایان دادفر و کیوان و دکتر فروزین و دکتر متین مقداری از نظریاتی که نمایندگان محترم اقلیت اینجا فرمودند به آن پاسخ دادند برنامه دولت را هم در بعضی از قسمتها موشکافی کردند از آنها متشکریم و خیال می‌کنم آن قسمتهائی که بآن اشاره کردند قانع کننده بود و مسلماً من خوب می دانم که عده‌ای از نمایندگان حزب مردم مسئله انتقاد را بمعنی صحیح عنوان کردند یعنی برای آنها انتقاد معنی اش این نیست که هر چه هست بد بگویند معنی اش این است که مسائل را موشکافی کنند که از نظر خودشان و از نظر حزبشان و از نظر طرز فکرشان در اینجا ایراداتی بگیرند که چرا شما به این بند از برنامه تان بیشتر توجه کرده‌اید و به فلان بند توجه کم کرده‌اید این انتقاد تنها از حزب مردم سرچشمه نمی‌گیرد در حزب ما گروه پارلمانی خود ما همیشه در برنامه‌ها ـ کارها و مسائل مطرح شده بررسی می‌شود نظر می‌دهند آنها هم همین ایرادات را می‌گیرند من خیال می‌کنم نه تنها نمایندگان حزب مردم بلکه همه و هر فرد ایرانی حق دارد بیاید و در این مملکت توسط مطبوعات و یا با ارسال نامه از نخست وزیر سؤال کند و بگوید من این نظر را دارم روزی ۷ یا ۸ هزار نامه به نخست وزیری می‌رسد اینها نامه‌های شکایت نیست بنده باید عرض کنم که هر مطلبی که من در اینجا می‌گویم و حرفی می‌زنم و بعد از آن صدها نامه می‌رسد و حتی راجع به کراوات و گل و لباس و عصای من نظر می‌دهند ولی آنها می دانند که نخست وزیرشان خدمتگزارشان است و صاحب نظر هستند (احسنت) و ما این را قبول داریم پس مطلبی که اینجا گفته شد بنده نکته به نکته پاسخ خواهم داد مسلماً آقای دکتر صدر (دکتر صدر ـ دکتر صدر) آقای صدر (دکتر صدر ـ قبول ندارید دکتر صدر؟) آقای صدر می‌توانستند راجع به مکتب ناسیونالیسم صحبت کنند حقشان است ولی مکتب ناسیونالیسم بهیچوجه انحصار هیچکس در مملکت نیست نه حزب مردم مه شخص آقای صدر اگر کسی وطنپرست نباشد در این جامعه جا ندارد (صحیح است) پس ناسیونالیست بودن مزیتی در این مملکت نیست این را خوب روشن عرض کنم که همه بدانند (کاظم مسعودی ـ وظیفه هر ایرانی است) ایشان در دورة گذشته من بیاد ندارم که پشت این تریبون صحبتی کرده باشند (بارها صحبت کرده‌ام) و اگر صحبتی کرده‌اند من بیاد ندارم حتماً دیسیپلین حزبی ایجاب می‌کرد که ایشان صحبت نکنند اینها به من مربوط نیست لی تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد و امروز بمن روشن شد و با صراحت لهجه و در مقام نخست وزیر عوض می‌کنم هر فرد ایرانی که راجع به فردی در دولت خیال می‌کند کار ناصحیح کرده دادگستری هستباید برود آنجا اگر حرف ناصحیح باشد آن شخص حق دارد طبق قانون افترا تقاضای تعقیب بکند و گوینده را محاکمه بکند من اینجا خدمت خانها و آقایان عرض می‌کنم ما حق نداریم که قضاوت بکنیم دادگستری داریم که این کار به او مربوط است که بگوید افراد درستکار هستند یا نه این اصل قانون است که محکمه باید نظر بدهد (رامبد ـ فرمایش جناب آقای نخست وزیر با توجه به ماده مربوط به نمایندگان است) عرض کردم که هیچ کسی حق ندارد که بگوید این نادرست است بجز اینکه محکمه بگوید نادرست است بجز اینکه محکمه بگوید نادرست است جناب آقای رامبد محکمه می‌تواند بگوید این نادرست است بجز اینکه محکمه تصمیم بگیرد که نادرست است کسی نمی‌تواند این حرف را بزند جناب آقای رامبد شما بگوئید شما هم وارد هستید آیا این محکمه نیست که باید درست را از نادرست تشخیص بدهد؟

دکتر صدر ـ ولی نمایند می‌تواند نظریات خودش را بگوید.

نخست وزیر ـ فرمودید ما حساسیت به انتقاد داریم چه موقع حساسیت داشتیم خود شما چند وقت پیش آمدید دفتر من و صحبت کردید آیا وقتی صحبت کردید من حساسیت نشان دادم؟

دکتر صدر ـ من پنجماه است شما را ندیدم.

نخست وزیر ـ تقاضائی داشتید که نمی‌توانستم آن را انجام بدهمدولت و نمایندگان حزب ایران نوین بهیچوجه بانتقاد حساسیت ندارد و اینجا خدمتتان عرض می‌کنم با کمال صراحت هر انتقادی که از دولت می‌خواهید بکنید و ما جوابگوی هر کاری هستیم، تمام کارهای خوب این مملکت را از شاهشناه الهام گرفته‌ایم و هر کاری که هنوز درست نشده و صحیح نبوده و ما مقصرش هستیم و جوابگو هستیم در برابر همین مجلس (احسنت) آقای صدر فرمودند که حزب ایران نوین مثل قارچ روئیده و بقول خودشان هم در اندک مدتی بحزب حاکم مبدل شده خوب اگر کتابهای علمی را باز کنید پرورش قارچ در هوای مساعد و معتدل و با علم و عمل باید باشد و برای به ثمر رسیدن این گیاه وقت و زحمت فراوانی باید کشید البته این یک نوع قارچ است و من درباره حزب ایران نوین قبول دارم اما قارچهائی هست که زهر آلود است و در منجلاب می‌روید و احزابی هست که مثل قارچ می‌ترکد که ربطی بما ندارد صحبت از حزب ایران نوین کردید و دسته چاقوی انقلاب، من به شما می‌گویم که انقلاب ایران چاقولازم ندارد کی را با چاقو بزنند چرا؟ حزب ایران نوین حزبی است انقلابی و این انقلاب انقلابی است که که از مغز و قلب افراد ایرانی است چرا مثال چاقو باوریم اینها از چه زبانی ترجمه شده و از چه افکاری گرفته شده ات؟ ما با چاقو سر و کار نداریم (احسنت) ما رسوخ می‌کنیم در قلوب مردم شاهنشاه فرموده‌اند و من بر نمی‌گردم. صحبت از رژیم و سیستم کردید این رژیم و سیستم از آن حرفهائی است که از کتابهای چهل سال پیش اروپاست.

دکتر صدر ـ برعکس کاملاً تازه است، دید تازه است.

نخست وزیر ـ از کتابهائی است مثل اشپرینگر و موضوع نبرد من یا از آن چیزهائی است که در آن زمانها بود انقلاب ایران تمام آنها را دور ریخته و دیگر با ایدئولوژیهای صادره از کشورهای دیگر کاری ندارد (صحیح است) و در کشور ما جائی برای این مطالب نیست (صحیح است) دیگر لباس انیفورم پوشیدن و سلام دادن در مملکت ما جایش نیست (صحیح است) انقلاب ما ایرانی و با یک روح ایرانی و از افکار پادشاه ایران سرچشمه می‌گیرد (صحیح است) و با آن پیش می‌رویم ما آنها را قبول نداریم و هیچوقت هم قبول نخواهیم کرد در این جا دولت هست در مملکتی که رهبریش بدست شاهنشاه اداره می‌شود (صحیح است) و دولتی است که خدمتگزار این مردم است و وظیفه اش را انجام می‌دهد و در هر صورت کار خوبی بکنیم مردم رضایت دارند رهبرمان راضی خواهد بود و کارمان درست نباشد مردم شکایت خواهند کرد و اقلیت هم انتقاد خواهند کرد و از خودمان تعریف نمی‌کنیم و تعریف کردن هم ندارد امروز ما باید این کار را انجام دهیم نه شما، از خودمان چه را تعریف کنیم آقای صدر به شخص من و بدولت در نطق تان اتهاماتی زدید و اینجا گفتید که همه نطقتان را نمی‌خوانید ولی این نطق را توزیع کردید این یک نسخه اش اینجا هست به اشخاص تهمت زدید که با آن اشخاص است که تصمیم بگیرند که چکار کنند و چه اقدامی می‌کنند بمن مربوط نیست من از دوستان حزب مردم هم تقاضا می‌کنم بخوانند چون این تنها حزب ایران نوین نبود که اینها نصیبش شد شما هم یک سهمی در این نطق دارید در آن نمطقی که در اینجا نخواندند و مرتب از جیبشان در آوردند و باز در جیبشان گذاشتند ولی بعداً با یادداشتی به لژ مطبوعات فرستادند اینهم یک نسخه از یادداشت، ایشان.

دکتر صدر ـ مطبوعات ملی را هم فهمیدیم.

نخست وزیر ـ فرمودند حزب ایران نوین در زمان انقلاب نبوده ولی زائیده انقلاب بود (صحیح است) ولی شما کجا بودید (قراچورلو ـ در اروپا بودند) می‌خواستید بیاید در بین ما اگر می‌خواستید شما هم پاسدار بشوید آنوقت ممکن بود شما هم جای من بودید. اسم یک شخصی را بردید (دکتر شفیع امین ـ بسیار مرد شریف و وطن پرستی است) حالا چطور انوقع آن شخص با آن سن و سالی که شما می‌توانستید آنموقع داشته باشید، راجع به ذوب آهن با شما صحبت کرد. نمی دانم ولی من باید یک چیزی را بگویم بنده با آن شخص در زمان غائله آذربایجان آشنا شدم و در آنجا برای آزادی آذربایجان جانفشانی می‌کرد و اگر جواب خدمتگزاران آن چیزی است که شما اینجا گفتید که جای تأسف است (دکتر صدر ـ آنچه که من می‌دانستم گفتم و آنچه هم که جنابعالی میدانید گفتید) گفتید شما تنها نماینده طبیعی کهک هستید این مربوط بمن نیست و باید از مردم کهک پرسید راجع به اینکه ما پاسدار انقلاب هستیم گفتید که ما بکرات جوابتان را داده‌ایم راجع به انقلاب اداری صحبت کردید مسلماً من اینجا رسماً می‌گویم در انقلاب اداری ما به آنجا نرسیدیم که باید می‌رسیدیم برای این که یک طرف دستگاههای دولتی از پائین تا بالا تقاضاهائی دارند منهم نمی‌توانم آن تقاضاها را برآورده کنم مراجعه کننده‌ها وضعشان را تغییر بدهند حتماً بهتر خواهد شد انقلابی است که باید از دو طرف انجام بگیرد کمک کنید که آنطرفش هم انجام بگیرد راجع به آموزش و پرورش صحبت کردید من جای تأسف میدانم که شما در مکتب دوستان سابقتان نبودید که من به او احترام می‌گذارم آقای عاملی تهرانی ایشان در این باره نظریات صائبی داشتند ولی نظریاتشان با نظریات ما مغایر بود من فکر می‌کنم در آن موقع که با ایشان دوست بودید از ایشان استفاده می‌کردید نظری که شما راجع به آموزش و پرورش می‌دهید قابل قبول نیست زیرا ما به یک سیستم ارتجاعی نمی‌توانیم برویم (صحیح است) ما سیستم مان باید انقلابی باشد ما نباید از جاهای دیگر یاد بگیریم ما باید سرمشق کشورهای دیگر باشیم در هر کاری باید سرمشق باشیم و توهین به معلم جایش اینجا نیست (صحیح است) معلم کار می‌کند زحمت می‌کشد افراد این مملکت را ارشاد می‌کند نباید راجع به آنها حرفی زد سیستم آموزش و پرورش سیستمی است جدید اگر راجع به سیستم نظر دارید اول سیستم را قرائت کنید بعد بیائید نظرتان را بدهید مثل دوست سابقتان آقای عاملی تهرانی. راجع به جوانان، اگر بین تمام جوانان ایرانی در داخل و خارج فقط عده معدودی منحرف هستند جوانان نگوئید (صحیح است) جوانان ایرانی آتیه این مملکت هستند نور چشم ما هستند خیلی به آنها علاقه دارید و این افتخار ماست که پرورششان بدهیم (احسنت) اینها سربازان لایق انقلاب خواهند بود و خدمتگزاران مملکت خواهند بود و وظیفه شان را انجام می‌دهند گفتید نخست وزیر می‌گوید دولت من جاویدان است من کی گفتم که دولت من جاویدان است هر بار گفتم که سال بعد خدمتتان خواهم آمد و دیدید که آمدیم حالا دولت برنامه اش را آورده و امیدوار است اکثریت قاطع بجز جنابعالی رأی بدهد و جاودانی قلب پاک است قلب پاک جاودانی است اگر شما هم قلبتان پاک باشد شما هم جاودانی هستید در صورت جاودانی شدن قلب پاک می‌خواهد (صحیح است ـ احسنت) در هر صورت جوانان ما آینده این مملکت هستند جوانانی که خواهند توانست ایران فردا ایران تمدن بزرگ را ارده کنند و اگر در خارج عده‌ای هستند از هر دسته‌ای و ایرانی نباشند ما آنها را مطرود می‌شناسیم پدر و مادرشان هم مطرود می‌شناسیم و اینها جوانان‌های ایران نیستند آن جوانهائی که زحمت می‌کشند و درس می‌خواند آن دکترهائی که در روستاها زحمت می‌کشند آنها آینده این مملکت هستند آنها اشخاصی هستند که حق دارند بیایند این جا مثل افراد حزب مردم که بعضی هایشان با قدرت نطق کمتر جای تأسف است که دوست عزیزم آقای رامبد امسال صحبت نکردند و نکته‌ای عرض می‌کنم و آن این است که از گذشته عبرت نمی‌گیرید بدون آنکه آگاهی و دانش کسب کنید از ساحل آرام مخالفت بی تابانه در انتظار زمان وارد شدن در یک کار دولتی هستید ولی بشما اخطار می‌کنم که آینده شما بموهومات و اشباح تعلق نخواهد داشت خوشحال بودم که امسال برای اولین بار دو نماینده حزب مردم که برای اولین بار که در مجلس شورای ملی شرکت می‌کنند صحبت فرمودند و یک نماینده‌ای که سابقه طولانی با ایشان داریم برای این که این دولت هفت سال است که هست ولی ایشان در همه ادوار نبودند انتقاد بیان این دو نماینده را من متشکر هستم سطح انتقاد را به حد عالی بردند در همان سطحی که باید انتقاد باشد و من در اینجا احترام خود و دولتم را اعلام می‌کنم باید با همان حسن خلق و رعایت ادب و راهنمائی و گاهی هم شوخی مسائل گفته شود بنده هم به آنها قول می‌دهم به این دو حزب اعتقاد داریم و باور بفرمائید که بهمان قدری که بتوسعه حزب ایران نوین اعتقاد دارم به توسعه حزب مردم هم اعتقاد دارم و شاید بسمت یک نخست وزیر جزب ایران نوین درست نباشد این را بگویم ولی بدون پرده صحبت می‌کنم از لحاظ آتیه مملکت است چون ما و شما داریم مملکتی را می‌سازیم که بیست سال دیگر ۲۵ سال دیگر مردمش با رفاه بیشتر و زیر بنای سیاسی صحیح تری زندگی کنند پس من هر قدر که شما موفق شوید و به آن مقداری که حزبم موفق شود خوشحال می‌شویم چون واقعاً حزب اکثریت همیشه یک اقلیت قوی را لازم دارد جناب آقای احتشامی مقاله من را که در روزنامه کیهان بین المللی خواندید همیشه حزب ایران اکثریت بیک اقلیت قوی احتیاج دارد تا بتواند در چهارچوب قانون و برنامه‌هایش بسرعت پیش برود بانی جهت است که من بحزب مردم احرتم می‌گذارم و معتقدم توسعه پیدا خواهد کرد و می‌تواند و باید جبر تاریخ است و برای مملکت ما که توسعه اش بنحو شایان شکوفان بشود هر چند انتقادش ممکن است بیشتر بشود این موضوع را باید عرض کنم که در هیچ کار مهم مملکتی که در آن نه اکثریت هست نه اقلیت من هیچ کاری را انجام نخواهم داد مگر اینکه با رهبران حزب مردم بنشینیم و صحبت کنم (احسنت) ما این را قبول داریم که در همه مسائل مهم مملکتی که باید یک سیاست واحد داشته باشیم سیاست دفاعی، سیاست خارجی و لوایح مربوط به این دو سیاست من اینجا اعلام می‌کنم که با شما حزب مردم صحبت می‌کنم (چند نفر از نمایندگان اقلیت ـ ما هم متشکریم) آقای دکتر موسوی که حقشان هم هست فوراً راجع به منطقه خودشان صحبت کنند اطمینان دارم که در ظرف این چهار سال بکرات تشریف خواهند آورد و صحبت خواهند کرد ولی وظیفة من این است که برای هر منطقه‌ای که برنامه‌ای باشد آنرا اجرا کنیم اگر راهنمائی بکنید من متشکر می‌شوم ولی نکته‌ای راجع به طبیب گفتند و آقای فروزین موضوع را روشن کردند شش طبیبی که در حزب مردم وکیل هستند بهتر میدانند که اصل تقسیم طبیب در شهر و روستا با چه مسائلی روبروست نه تنها در کشور ما بلکه در تمام کشورهای دنیا مشکلاتی وجود دارد، ما که زور نمی‌توانیم بکار ببریم و به یک طبیبی که می‌خواهد در تهران یا اصفهان یا شیراز زندگی کند بگوئیم حتماً باید بروی در هشترود زندگی کنی نمی‌خواهد برود باید سیستم هائی بکار برد اینجا کلمة سیستم درست است (خنده نمایندگان) بله یک سیستمهائی بکار ببریم که بتوانیم یک امکانات زندگی مرفه تر و بلکه یک امکاناتی که اگر چند سال برود و برگردد در یک مقام بیشتری قرار گیرد این کار باید بکنیم مسلماً خود شما در حزب خودتان این کار را شروع کرده‌اید و همین شش وکیلی که طبیب هستند، طبیب بوده اندخوب کار کرده‌اند گفته‌اید بگوئید بیایند وکیل بشوند آنها را کاندیدا کردید مردم رأی دادند من سعی می‌کنم برای هشترود یک طبیب پیدا کنم ولی اگر پیدا نکردیم از شش نفر طبیب حزب مردم هر کدامشان بنوبت هر سال دو ماه بروند هشترود (دکتر موسوی ـ از پزشک‌های ایران نوین بفرستید) اگر کم آوردید ما حاضریم قرض بدهیم دو سه کلمه هست از شما چون اولین باری است که با هم تماس می‌گیریم استدعا می‌کنم نگوئید اینها دیگر در فرهنگ انقلاب ما موجود نیست کلمه بیچاره و مفلک ما دیگر نداریم (صحیح است) در زبان ممکن است بگوئیم مفلوک هم که یک کلمه عربی است راجع به کارمندان صحبت کردید کارمندان همه جا هستند همه که حزب ایران نوینی نیستند همین آقای احتشامی یک موقعی وکیل حزب مردمند یک موقع هم مشاور وزیر حزب ایران نوین ملاحظه بفرمائید از هر لحاظ می‌شود گفت کارمندان در حزب باشند چه بسا کارمندان عالیرتبه‌ای داریم در تمام دستگاهایمان که من هم خیلی علاقه به آنها دارم و عضو حزب مردم هستند (دکتر الموتی ـاستاندار هم هستند) بله واقعاً استاندارهائی داریم بسیار لایق پس ملاحظه می‌کنید که بطور کلی همیشه در بعضی صحبتها عصا را می‌گیریم و به کارمند می‌زنیم خیال نمی‌کنم حق باشد برای اینکه کارمند زحمت کش است و اگر عده‌ای نادرستند بنده هم نگفته‌ام که نادرستی نیست لازم نیست که بنده یک پرونده بگذارم اینجا و بگویم که یک عده نادرستند اگر هم استدعا می‌کنم بگوئید بازرسی شاهنشاهی داریم بازرسی نخست وزیری داریم دادگستری داریم و شمااگر بگوئید که کی هست کمک بمن کرده‌اید شما که آدم مغرضی نیستید در حزب مردم من آدم مغرضی نمی‌شناسم چه اشکالی دارد بگوئید اگر درست نباشد ما با کمک شما کار را بهتر می‌کنیم مسلماً فساد باید از بین برود (صحیح است) هر جا که باشد نه تنها در دولت در خارج از دولت هم اگر باشد باید از بین برود آن کسیکه اولین سنگ را پرت می‌کند باید خودش اطمینان داشته باشد که کسی نمی‌تواند باو سنگ پرتاب کند فساد را باید از بین برد هرجا که باشد (صحیح است) ریشه کن می‌کنیم من نمی دانم بمن بگوئید کجاست (احسنت) ولی مسلماً نباید با عرضی آلوده باشد و نباید صحبت هائی بکنیم که من می دانم و تو نمی دانی این درست نیست نمی‌شود که یکی بیاید نزد من یک تقاضای نامشروع از من بکند بعد که من تقاضایش را برآورده نمی‌کنم آن شخص فوراً بگوید که فلانی آنطور و اینطور (دکتر موسوی ـ روی سخن امیدوارم با من نباشد) ابداً آن کسی که روی سخنم باوست خودش می‌فهمد من معتقد هستم که در مملکت ما فساد هر جا هست باید ریشه کن کرد (احسنت) و ریشه کن هم می‌کنیم و در این قسمت هیچ اشکالی نخواهیم داشت وقتی که آقای فروزین، امیدوارم که به شما برنخورد که دکتر فروزین نمی‌گویم، آمار روستاها را می‌دادند از فراکسیون مردم اعتراض شد که این ارقام مربوط به سپاه بهداشت است صحیح است مربوط به سپاه بهداشت بود ولی به بینید مسئله طبیب بین شهر و روستا مسئله ایست در تمام دنیا، و پادشاه ما راه حلی پیدا کردند که جانشین این تقسیم بشود ما ایجاد سپاخ بهداشت ما توانستیم حدود هزار طبیب را ببریم در روستاها پس ملاحظه می‌کنیم این راه انقلابی جانشین کمبودی است همانطور که گفته شد این کمبود در آمریکا هم هست در انگلیس هم هست در فرانسه هم هست و مسلماً اگر دوستان طبیب حزب مردم مطالعه کنند متوجه می‌شوند در آنجا هم این اشکالات هست ولی اینجا خلاقیت فکر ایرانی خلاقیت فکر رهبر ایران راه حلی پیدا کرد تا روزی که انشاء الله تعداد اطباء بیشتر شد آنهائیکه در حزب ایران نوین هستند بروند به طرف طبابت بعد هم هر طور دلشان می‌خواهد کار کنند. راجع به مسکن صحبت کردید برنامه دولت در برابر مسکن و زمین روشن است ما گفتیم و می‌گویم دولت می‌خواهد مسئله ایجاد مسکن توسعه پیدا کند تعدادی مسکن توسط دولت ساخته می‌شود و تعدادی مسکن را دولت با کمکهای لازم و تجهیز می‌کند و تعدادی مسکن هم باید از طرف بخش خصوصی ساخته شود ولی ما باید اینجا با کمک شما قوانینی بگذاریم که آنها بتوانند با خیال راحت بروند بطرف ایجاد مسکن، ایجاد مسکن برنامه عظیمی است خودمان میدانیم در مقابل چه مسئولیتی هستیم و میدانیم چه باید بکنیم و برنامه اش را بموقع اینجا اعلام خواهیم کرد و برای کمک به این کار بزودی در متهم بودجه مبالغی هم منظور می‌کنیم که میآئیم اجازه اش را از آقایان و خانمها می‌گیریم ولی در اینصورت در این چند سال کارهائی هم انجام شده جناب آقای دکتر موسوی باید عرض کنم که واحدهای مسکونی زیادی ساخته شده و یا در دست ساختمان است، در سالهای ۴۳ تا ۵۰ بوسیله وزارت آبادانی و مسکن و مؤسسات وابسته به بانک رهنی و سازمان مسکن در تهران و شهرستانها ۱۱۷۷۶ واحد مسکنونی ساخته شد، خانه یا آپارتمان، مبالغی که برای این منظور مصرف شده ۶۰۰ میلیون تومان بود و بعداً ۲۱ میلیارد توسط بانک رهنی به ۳۰۰ هزار نفر وام مسکن داده شد مسلماً گرفتاریهائی که سازمان مسکن امروز دارد از نظر اراضی با آن مواجه است نتیجه اقدامات بانک ساختمانی است که حتماً تاریخچه اش را شما بهتر میدانید، باید پارکینگ ساخته شود، تلفن، انبار، همه اینها باید در مملکت ساخته شود ولی بشما عرض کنم که همش ایراد نگیرید که چرا این برنامه مسکن را ۸ سال پیش شروع نکردید چرا ذوب آهن را هشت سال پیش شروع نکردید چرا پتروشیمی را هشت سال پیش شروع نکردید چرا آن جاده سوم را می‌خواهید بین تهران و شمال سال آینده بکشید هشت سال پیش شروع نکردید، برنامه یعنی یک اصولی در زمان در برابر درآمدها که باید خرج شود و اولویت‌ها، اولویت اول دفاع مملکت است (صحیح است) خوشبختانه در موقعی که دولت را معرفی می‌کردم عرایضی کردم و پریروز هم در جشن دانشکدة پدافند ملی شاهنشاه بطور واضح و روشن فرمایشاتی فرمودند اینجا هم بین حزب ایران نوین و مردم اختلافی نیست و بدانید ما برنامه داریم برنامه ایست که تصویب کردید و با کمک شما تصویب شد برنامه چهارم در کمیسیون برنامه که شما در آن نماینده دارید با کمک شما تغییراتی پیدا شد، نظر دادید و سال دیگر انشاءالله در تابستان من برنامه پنجم را خدمتتان خواهم آورد برنامه ایست که باز هم ما را نزدیک می‌کند بدروازه تمدن بزرگ و مسلماً خواهیم دید که چه برنامه‌های عظیمی است و شما هم که منصف هستید به آینده نگاه کنید و امروز را هم نگاه کنید بنده حظ بردم که سه نماینده حزب مردم با وظیفه‌ای که دارند بقول خودشان انتقاد کنند ولی هیچگونه از کارهای انجام شده را نادیده نگرفتند شما ایرادی که بدولت گرفتید دوستان عزیز حزب ایران نوین چرا با سرعت بیشتری پیش نمی‌روید ولی ایراد دیگری از ما نگرفتید این سه نماینده حزب مردم مملکتشان را تخطئه نکردند نگفتند مملکتی نیست (دکتر صدر ـ هیچکس چنین حرفی نزده) چرا بخودتان می‌گیرید؟ شما مقدسات ملی ایران نیستید خوشبختانه بهیچوجه در این دو نطقی که اینجا داریم یکی ماشین شدهو یکی چاپ شده که از نمایندگان حزب مردم خواهش می‌کنم بخوانند، چه فرق زیادی است بین اینکه ماشین شده و اینکه اینجا چاپ شده (دکتر صدر ـ نگذاشتید بگویم) در مورد فساد سازمانهای اداری و انقلاب اداری خوشبختانه در نطق تان چیزی نبود و یک حلاجی از برنامه بود که متشکر هستم راجع به طرح جامع و محدوده از یک طرف شما ایراد می‌گیرید که شهر دارد بسرعت توسعه پیدا می‌کند کج توسعه پیدا می‌کند درست توسعه پیدا نمی‌کند و از یک طرف وقتی محدوده و طرح جامع درست می‌شود ایراد می‌گیرند خوب این مثل یک انسانی است که چاق شده باشد باید یک کرستی بهش بپوشانند خوب کرست درمیآورد اگر بخواهید چاق نشود این امر دیگری است ولی خودتان می‌خواستید که یک راه حلی پیدا کنید الان یک راه حلهائی پیدا کرده‌ایم نمی گوئیم ان راه حلها بهترین راه حلها است از این طرف ما مشکلات را می‌بینیم اشکالات باید از بین برود ولی ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که جمعیت بیرویه اضافه شود امروز شهر ما به ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر رسیده چند میلیون دیگر تهران می‌تواند سکنه داشته باشد؟ یک میلیون که دیگر بیشتر نمی‌شود باید محدوده هائی باشد باید شهرک هائی درست کرد همانطور که اینجا دوست غزیز ما دادفر می‌گفت که ما تهران را ببریم باستانها این خودش یک سیاست صحیحی است خیال می‌کنم باستانها این خودش یک سیاست صحیحی است خیال می‌کنم باید عدم تمرکز را دنبال کنیم انجمن استان، شهرستان، شهر و ده همه اینها زمان می‌خواهد که توسعه پیدا کنند در بعضی از این انجمن‌ها شما اکثریت دارید و در بعضیهایش شما در اقلیت هستید من خیال می‌کنم که اگر لازم است توسعه بیشتری پیدا بکند که باید بکند کمک کنید که کار شهر بدست شهر بیفتد اگر راجع به شهر تهران ایرادی دارید از شهردار و انجمن شهر ایراد بگیرید نه دولت چون آنها هم برای خودشان وظایفی دارند و حق شما هست که ایراد بگیرید و خواهش می‌کنم آنطور که راجع به تشکیل وزارت تولیدات کشاورزی و منابع طبیعی صحبت شد و یکی از آقایان که خیال می‌کنم آقای احتشامی بودند و ایراد گرفتند من خوشوقتم که بگویم ایراد وارد است ولی این دفعه هم بحز ایران نویم و هم بحزب مردم، چون شما هم به آن رأی دادید و موقعیکه رأی می‌گرفتند شما هم به آن رأی دادید و به این لایحه رأی موافق دادید البته برای تفکیک این دو مانعی ندارد که کارهائیکه انجام می‌دهیم اگر در یک موقع خواستیم مسئله منابع طبیعی و توسعه پیدا کند اجباراً منابع طبیعی مملکتمان باید توسعه پیدا می‌کرد بشما می‌گویم اگر ما وزارت طبیعی نداشتیم آن وزارت خانه یک اداره‌ای بود در وزارت با همان قد و لباس اداره کل پیش می‌رفت الان باید عرض کنم که ما وزارت منابع طبیعی را خواهیم داشت ولی چون در مملکت ما وزیر بالاتر و وزیر پائین تر نداریم این را آوردیم در یک وزاتخانه که یک وزیری در رأس دو وزارت خانه خواهد بود یک قائم مقامی معین خواهد کرد و این توسعه را از دست نخواهد داد این از لحاظ هم آهنگی کارها است که آن دو تا را یکجا آوردیم البته بعد از مدتی که ملاحظه کردیم که این کار لازم است و همینطور امور مربوط به ولیدات کشاورزی که بعد از انجام اصلاحات ارضی پیام شاهنشاه را امروز درباره اصلاحات ارضی قرائت خواهید فرمود و ملاحظه خواهید کرد که چه کار عظیمی در مملکت بدست ایرانی انجام شدمن اینجا نمی‌گویم که اصلاحات ارضی را دولت انجام داد اصلاحات ارضی یکپارچه آتش در قلب هر ایرانی بود چه زارع و چه مالک بعد از ما هماهنگ کننده کار بودیم این نصیب و افتخار ما بود الهام از شاهنشاه و بدست مردم ایران پس ملاحظه میفرمائید این وزارت خانه هم بین وزارت تعاون و امور روستاها یا قسمتی در وزارت اقتصاد است ولی اگر این وزارت خانه هم نبود بایستی از روز اول یک وزارتتعاون می‌داشتیم که می‌توانستیم این کارها را انجام بدهد نبود و الان درست شد و در صورتی هم که اگر یک کاری که یک موقعی انجام بدهیم با جرأت تمام میآئیم خدمتتان و میگوئیم راهی که رفتیم صحیح نبود و برمیگردیم اشکالی ندارد (آفرین) هر چند که این کار صحیح بود گفتیم که اگر صحیح نبود برمیگردیم و می‌رویم به راه صحیح، ما و شما همه مان در این مملکت وظیفه داریم راههای میانبر و صحیح پیدا کنیم دست به دست هم بدهیم و راهها را پیدا کنیم و پیدا هم خواهیم کرد و مسلماً به نتیجه هم خواهیم رسید راجع به دادگستری جناب عالی و جناب آقای حکمت که من هم اولین باری بود که ایشان را پشت تریبون دیدم که واقعا هم با ظرافت صحبت کردند و هم بامنطق قوی فکر می‌کنم که با انتخاب ایشان در مجلس، دادگستری را فقیر تر کردند و حق نبود که دادگستری را که اینقدر فقیر است و ایراد می‌گیرند که از نظر نیروی انسانی فقیر است با این کار او را فقیرتر کنند چون وزیر دادگستری در گوش من می‌گفت ایشان یکی از ایشان یکی از قضات خوب مملکت ما هستند مسلماً دادگستری باید با سرعت بیشتری پیش برود قول می‌دهم دستوراتی که بوزیر دادگستری داده شده و صحبتهائی که ایشان با من کردند و همه اش بدور این کار می‌چرخید امیدواریم که بتواند اقداماتی در این کار بکنیم هیچ مملکت در حال توسعه‌ای می‌بینید که مسائلی نداشته باشد تعجب خواهید کرد ولی ما مسائلی را حل باید بکنیم و حل خاهیم کرد راجع به هشترود فرمودید ما را یک دفعه دعوت کنید برویم و ان منطقه را از نزدیک بیینیم و مسلماً مسائلی حل خواهد شد (دکتر موسوی ـ شما این نوید را بدهید همه متشکر خواهیم شد) یک حسابی را فرمودید که باید تذکر بدهم وقتی راجع به تلفن صحبت کردید ما حساب کردیم البته من در حساب زیاد قوی نیستم ولی وزیر اقتصاد که پهلوی من نشسته بود و حسابش قویتر است برای من حساب کرد شما گفتید چون تلفن‌ها نمی‌گیرد ۸۰۰ هزار دقیقه از بین می‌رود که نمودار این سال است باید عرض کنم که نمودار یکسال و نیم است (دکتر موسوی ـ ساعت کاری که ۸ ساعت است) در دولت ما ساعت کاری ۱۶ ساعت است (خنده نمایندگان) مسلماً راجع به مسئله آب در مملکت ما گرفتاری هست در مملکت ما توسعه مان بایستی با آب منطبق باشد و حتماً باید اینجا هم آن کرست‌ها را پوشید اجازه چاه زدن نمی‌دهند ناراحت می‌شوند و فکر می‌کنند آب از نفت هم مهمتر است باید از آب استفاده صحیح بکنیم و قانون ملی شدن آبها را بتدریج پیاده کنیم تا نتیجه خوب بگیریم و مسلماً خواهیم گرفت هر دو سال یک سد می‌سازیم و باز هم خواهیم ساخت در خود خوزستان ۱۴ سد دیگر باید بسازیم و ملاحظه می‌کنیم که فراموش نمی‌شود (دکتر موسوی ـ انشاءالله یک سد هم در هشترود می‌سازید) انشاءالله می آئیم و می‌بینیم که آقای حکمت یزدی بطرز قشنگی گفتند «چون این دولت از خوبان است بیم آن دارم که هزار برنامه دولت که در برنامه دولت یکی وفا نکند» خیال می‌کنم می‌خواستند ضرب المثل یا شعری بگویند مسلماً خودشان می دانند الان این قسمت را نمی‌توانیم رد بکنیم که ما از خوبان هستیم ولی اگر یک خورده برنامه دولت را ملاحظه بکنند قسمت اول را ملاحظه فرمودند و به یک مقدار از وعده‌هایش وفا کرده است اگر تمام کارهائیکه خودتان بخودتان وعده کردید انجام نگرفته من بشما قول می‌دهم در سالهائیکه پیش داریم خیلی از اینها را انجام خواهیم داد آقای احتشامی که شخص بسیار سمپاتیکی هستند در مجالس و سفرهای بسیار طولانیشان در قسمتهای مختلف دنیا بخصوص در شرق دور که ممکن است تا حدودی هم در لهجه شان مؤثر بوده (اخلاقی ـ همه اش هم مجانی) ایشان بنمایندگی گروههای خصوصی سیاسی خصوصی یا اجتماعی خصوصی) سفر کرده‌اند ایشان امروز در مقام وکیل مجلس ایراد بیشتری می‌توانند بگیرند تا در مقام مشاور وزیر دولت حزب ایران نوین ولی باید اینجا یک نکته‌ای را عرض کنم راجع به مطبوعات ببینید مطبوعات را که ما نمی‌توانیم مجبورشان کنیم که نطق شما یا من را بنویسند (صحیح است) نطق من را هم خودشان می‌خواهند بنویسند چون من نخست وزیر هستم واگر نخست وزیر نبودم نطق مرا هم نمی‌نوشتند چون همانطور که هفت سال قبل نبودم و اسم من را هم نمی‌بردند (احتشامی ـ تخطئه نکنید) الان هم نظریاتی دارند نظریاتشان را چاپ می‌کنند یا نمی‌کنند پس باید عرض کنم که ما همه چیز را با هم مخلوط نکنیم آیا من از شما ایراد گرفتم که چرا در روزنامه راه مردم به شخص من بخطهای درشت و بدولت ما حمله می‌کنید؟ شما کارتان است من می‌خواهم ولی نمی دانم چند نفر روزنامه راه مردم را می‌خوانند ولی من نه بشما تلفن کردم و نه ایراد گرفتم یک حزبی هستید که آزادی دارید حتی از وسایل سمعی و بصری دولت هم استفاده می‌کنید، دولت هم با تمام شهامت اجازه می‌دهد حزب مردم را از پشت پرده تلویزیون یا بلندگوی رادیو صحبت بکند و بدولت حمله نماید چرا نه؟ این سیاست دولت است و خواهد بود شما هم حق دارید که از این تریبونها استفاده کنید و نظریاتتان را به مردم بگوئید ما که حرفی نداریم ولی اگر بنا باشد که از عده روزنامه نگار که اگر از ما تعریف کنند ما تمجید کنیم اگر آنها انتقاد کنند ما هم تکذیب کنیم این اصل انتقاد را از بین می‌برد همانطوریکه من اعتقادم نسبت به شما و همکارنتان هیچکدام ا بین نمی‌رود اگر هم بیائید پشت تریبون و انتقاد کنید شما هم نباید از روزنامه‌ای که انتقاد می‌کند ناراحت بشوید خواهش می‌کنم (احتشامی ـ اگر انتقاد کنند تخطئه می‌کنید) اینجا هم پشت این تریبون دولت دولت را تخطئه کردند و ما ناراحت نشدیم ما که ایرادی نگرفتیم ما حرفمان را می‌زنیم شما هم حرفتان را بزنید نگذارید که مطبوعات ما دلهره داشته باشند راجع به چیزی که می‌نویسید مطبوعات ایران من نمی‌گویم که بی عیب است ولی تمام این مطبوعات اکثرشان بلکه همه شان در راه مملکتشان هستند (کاظم مسعودی ـ در این تردیدی نیست) بنده با وظیفه‌ای که دارم به اجبار آن وظیفه هر روز صبح تمام روزنامه‌ها را نگاه می‌کنم ساعت ۵/۵ صبح یم آورند می‌نویسید میدانید که من ساعت ۵/۵ صبح می‌خوانم قبل از خوردن صبحانه و اگر آنجا آدم دعا کند خداوند دعایش را قبول می‌کند (خنده نمایندگان) آنجا روزنامه‌ها را می‌خوانیم و می‌بینم که واقعاً هیچکدامشان نمی‌توانند که در راه مملکت نباشد در راه پیشرفت و تعالی و بزرگداشت شاهنشاهی نباشند (دکتر الموتی ـ تردیدی نیست) واقعاً اینها انتقادشان را هم می‌کنند، تحقیق کنید هر روز ۱۱ صبح تمام انتقادات بدولت بریده‌هایش تمام روی میز من است چه عیب دارد آزاد است اگر در چهارچوب مصلحت ملتش باشد هر انتقادی که می‌خواهند بکنند از من هم بکند از وزراء هم بکند اسم هم ببرند (آفرین) ما حرفی نداریم به شرطی که بین ما و تمام اینها مفهوم درست باشدکه انتقاد این نیست که چون یکروزی از من تقاضائی بکند و من بگویم نه، برود و علیه من بنویسد، این انتقاد اصولی نیست که هر چیزی که دلشان می‌خواهد بنویسند. دولت امروز یک تصمیمی می‌گیرد بگوئید خوب است یا نیست، آزادند پس ما بیائیم حرمت را از بین ببریم، اگر حرمت از بین رفت خوب نیست چون تمام روزنامه‌ها که مربوط به حزب ایران نوین نیست دو روزنامه هم مربوط به حزب شماست و ان اشاءالله فرداده روزنامه باسم شما باشد پس حرمتش را از بین نبرید چون این نگهداری حرمت هم حرمت روزنامه هم حرمت وکیل هم حرمت دولت است و همه بنفع مملکت است تنها دشمن ایران است که حرمت را از بین می‌برد (صحیح است) در این هفت سال که خدمتتان بودم سعی کردم که هیچگاه حرمت هیچکس را از آنها که با ما رفت و آمد دارند نبرم برای خاطر اینکه زیر بنای سیاسی ایران از لحاظ سیاسی یعنی حزب ایران نوین حزب مردم چیز دیگری نیست از لحاظ سیاسی زیر بنای مملکت اینها هستند پس حرمت خودمان را نگاه داریم باید گاهی هم با حرارات صحبت کنیم حرارات اگر از قلب بیاید بسیار خوب است (صحیح است) باید نگاهش داشت من اینجا یک نکته را بگویم که من و شما هم عقیده هستیم که بهیچوجه منظوری راجع بمطبوعات نبوده و بآنها احترام می‌گذاریم (صحیح است) و به آنها که در مطبوعات خدمت می‌کنند (صحیح است) و اگر گاهی هم شیطان می‌کنند وظیفه من و شما است که در گوششان بگوئیم که شیطنی خوب است ولی باید در چهارچوب مصلحت مملکت باشد (دکتر الموتی ـ جامعه مطبوعات از جنابعالی متشکرند) نکته‌ای را هم گفتند که من می‌خواهم اینجا تصحیح کنم گفتند که روستائیان نمی دانند (احتشامی ـ آنطور که باید) باور کنید آقای احتشامی من می‌خواهم چیزی بگوییم قبول کنید در این هفت سال هیچ نخست وزیری نبود که باندازه من مسافرت کرده باشد گوشه و کنر مملکت را دیده‌ام اگر دو طبقه در این مملکت حتی از همه حتی بهتر از نخست وزیر می‌فهمید کشاورزان هستند و کارگران (صحیح است) در هر جا که رفتم قلبشان پر از مهر شاه و پر از مهر مملکت بود با یک روحیه قوی و فهم و شعور غیر قابل تصور آنها را دیدم خیال می‌کنید وقتی در فلان روستا از سیاست خارجی صحبت می‌کنید آنها نمی‌فهمند در همی سفر اخیری که رفتم برای انتخابات و مورد اعتراض بعضی از دوستان حزب مردم و اقع شد که چرا نخست وزیر می‌رود به استانهای مختلف برای انتخابات خیال می‌کنم شما هم باید ممنون می‌شدید برای اینکه در همه جا من از مردم خواستم تا رأی دهند (صحیح است) خواستم مردم شرکت بیشتری بکنند (صحیح است) چه بسا یک مقدار از رأی هائی که شما آوردید تقاضائی بوده که من از مردم کردم (خنده نمایندگان) پس در تمام قسمتهای مملکت من با مردم در تماس بودم وقتی صحبت از خلیج فارس می‌کردم در جنوب ایران جایتان خالی بود ببینید که چه قدر دست می‌زدند مردم و چه احساساتی داشتند مردم ایران می‌فهمند این انقلاب دنیا را برایشان باز کرد خیال نکنید چون تیتر دکتر ندارد اطلاعاتشان کم است بدانید که اینها مردمانی هستند که در مملکت ما دانائی دارند (صحیح است) این اصلاحات ارضی را مگر نمی‌فهمیدند؟ مگر امروز برای آن قطعه زمین حاضر نیستد جان و مال و روحشان را بدهند؟ (صحیح است) مگر ارتش شاهنشاهی را کی تشکیل می‌دهد؟ بجز بچه‌های زارع و بچه‌های کارگر و بچه‌های دیگر که اکثریت با کارگر و زارع است (صحیح است ـ احسنت) که امروز من و شما راحت داریم راجع به مسائل کلی صحبت می‌کنیم (صحیح است) و میدانیم مرزهایمان از هر لحا مصون است (صحیح است) این بچه‌های ما که در طیاره‌های فانتوم در فراز آسمانهای ایران در پرواز هستند اینها کی هستند؟ بچه کشاورز یا زارع است یا شهرنشین است پس کلمه طبقه را بردارید (صحیح است) طبقه، دیگر در مملکت ما موجود نیست (صحیح است) طبقه شریف کارگر، طبقه شریف زارع اینها یعنی چه؟ ایرانی یا شریف است یا ایرانی نیست (صحیح است ـ احسنت) کشاورز دیگر طبقه نیست، زارع طبقه نیست، کارگر طبقه نیست (صحیح است) هر کدام یک فرد ایرانی هستند (صحیح است) همانقدر که نخست وزیر حقوق مدنی دارد مالیش البته بیشتر است خوشبختانه همانقدر هم او این آزادی را دارد (صحیح است) پس این کلمه را از فرهنگ خود بیرون ببریم ایرانی هستیم پسر یک زارع است امکان دارد فردا یک نخست وزیر بشود یکی کارگر است ممکن است فردا پسرش وزیر باشد (صحیح است) پس این کلمه و صفت شریف را به یک طبقه ندهیم اصلا ایرانی یا شریف است یا ایرانی نیست (صحیح است) این عرایضی بود که خواستم از این لحاظ در پاسخ آقایان بگویم در هر صورت ما در یک دوره پرافتخار تاریخ هستیم (صحیح است) فراموش نکنید که در این ۲۵۰۰ سال تاریخ بیندازیم ملاحظه می‌کنیم هیچوقت در تاریخ ما از بدو تاریخ شاهنشاهیتا امروز در یک زمان کوتاه که از ۷ ـ ۸ ـ۱۰ سال بیسشتر نبوده در این مملکت ما چنین دگر گونی سریع نداشته‌ایم (صحیح است) بخصوص که این دگرگونی اصولاً در مسائل اجتماعی بود یعنی در ۲۵۰۰ سال به آن مقداری که در این ۸ سال بانسانها رسیدند و آدمها افتخار آدم بودن را بدست آوردند در ۲۵۰۰ سال نکردند (صحیح است) مسلماً اگر ما تاریخ شاهنشاهی را با کوروش کبیر شروع کنیم برای این است که فراموش نکنید در آن زمان پادشاهان قویتری کشورهای عظیم تری از کشور پارس داشتند پادشاهانی داشتند از قبیل آشور، بابل، مصر، لیدی تمام این کشورهائی بودند با ثروت و قشون عظیم با امکانات زیاد کوروش نه ان امکانات را داشت نه آن ارتش را ولی یک رسالتی داشت بردگی را از بین برد انسانها را برابر دانست (صحیح است) و تمام مردم کشور بابل و آشور تمام اینها که مردمانشان برده کشور خودشان و اعیان خودشان بودند این رسالت جدید را قبول کردند (صحیح است) همینطور شد که در زمان کوروش بزرگ فتوحات بزرگی نکردیم کلام کورش بود که درهای کشورهای دیگر را باز کرد (صحیح است) پس امروز هم ایران یک رسالت انسانی دارد بدنیا عرضه می‌کند (صحیح است) یک رسالتی که دارد به دنیای پر از مادیات می‌گوید بالاخره این مواد مصرفی ترا مصرف می‌کند پس بیا برو به بطرف اخلاقیات (صحیح است) چون تنها مادیات نیست معنویات هم هست (صحیح است) آن رسالتی است که ۲۵۰۰ سال پیش کورش برای دنیای آنروز عرضه کرد و این رسالتی است که ۸ سال پیش شاهنشاه ما بدنیای ما عرضه کردند (صحیح است) پس بین این دو رسالت روزهائی داشتیم شیرین و روزهائی داشتیم تلخ و روزهائی پر از نور و روزهائی تاریک ولی امروز داریم بطرف یک سیر صعودی تاریخ می‌رویم نویدی که ما بشما می‌دهیم چیست؟ نوید دروازه‌های طلائی تمدن بزرگ است (صحیح است) و این مسلماً تمدن بزرگی است که امیدوارم من و شما ببینیم آنروز مسلماً هم من و هم شما بازنشسته خواهیم بود و آنروز مسلماً هم من و هم شما و هم حزب ایران نوین و هم حرب مردم خواهیم گفت و اینها که اینجا نشسته‌اند باز هم نشسته باشند باز هم خواهند گفت این تمدن بزرگی که شاهنشاه ترسیم فرموده‌اند ما هم در ساختن آن تمدن بزرگ سهیم بوده‌ایم انشاءالله ما بگوئیم در ساختنش سهم داشته‌ایم و شما هم در انتقاد دولت که بهتر بسازد سهمی داشته‌اید در هر صورت من به شما خانم‌ها و آقایان قول می‌دهم من همیشه با خلوص نیست و با روح شاد اینجا حضور پیدا کنم عرایضم را عرض می‌کنم بدون هیچ تعصب و بدون اینکه فکر کنم وطن پرستی، دانائی انحصار من یا دولت من یا حزب ایران نوین باشد با سلامت فکر آماده شنیدن نظریات شما هستیم نظریاتی که دارید که می‌تواند ما را راهنمائی کند بفرمائید مسلماً اطمینان دارم که همیشه همه ما سعی می‌کنیم از چهارچوب نظریات ملی خارج نشویم امروز هر کس که بما رأی خواهد داد بعداً از او البته تشکر می‌کنیم ولی امروز را بفال نیک می‌گیرم چون در آستانه جشن ۲۵۰۰ سال تاریخ شاهنشاهی ایران هستیم و از طرف دیگر بزودی روز ۴ آبان تولد شاهنشاه ماست و بیاد تاجگذاریش و بیاد سلطنتشان همه اینها هم مقارن است و همچنین امشب هم شب میلاد مسعود امام حسین (ع) است (احسنت) که به ما این امکان را می‌دهد که دولت با روح قوی تر و با پشتیبانی یک اکثریت قوی برای چهار سال وظایفش را انجام بدهد و باز هم ایران را به رهبری شاهنشاه بزرگ بمرزهای طلائی تمدن بزرگ نزدیک تر کند (احسنت ـ احسنت).

رئیس ـ آقای رامبد بفرمائید.

رامبد ـ بنده وظیفه دارم که از واقع بینی جناب آقای نخست وزیر که حسن نیت حزب مردم را تأیید فرمودند صمیمانه سپاسگذاری کنم نکته بسیار مهم دیگری را فرمودند که خیال می‌کنم بحزب خاصی ارتباط پیدا نمی‌کند بلکه هر ایرانی باید بخاطر بیاورد که ادب از خصائص ملت ایران است (صحیح است) نمایندگان مجلس که حداقل برگزیده شهرستانی بالغ بر یکصد هراز نفر هستند طبیعی است که برگزیده یکصد هزار نفر هم باید نمونه و هم باید سرمشق باشد (صحیح است) بنابراین در مباحثات مجلس مثل هر اجتماعی ادب و نزاکت و نگهداشتن حریمی که استفاده فرمودید معرف شخصیت و انسانیت خود شخص است و نمونه از آشنائی نماینده شهرستانی در اینجا هر بی نزاکتی نشان بدهد خیال می‌کنم خود موکلین با این رویه در اوضاع فعلی ایران موافق نیستند پس ضمن تأیید این فرمایش تصور می‌کنم این توضیح را خود ایشان تأکید بفرمایند که آن چه راجع به بیانات نماینده مجلس اشاره فرمودند نیت بر این نیست که نماینده مجلس اگر چیزی گفت قابل تعقیب است خیر، بهیچوجه، ولی چه تعقیبی مگر جازی افترا و تهمت و غیر از محکومیت دو ماه و سه ماه زندان است؟ اگر کسی از شخصیت خود گذشت و به حیثیت سیاسی خود لطمه زد بنظر من خیلی بدتر از آن دو یا سه ماه زندان است ولی معهذا قانون این را پیش بینی کرده است. بهیچوجه به هیچ دستاویز و به هیچ عنوان نسبت به هر گونه مطالبی که نماینده عنوان و اظهار کند حق تحقیقی، تعقیبی، سؤالی وجود ندارد و این را اگر من چند کلمه‌ای اضافه کردم یقین دارم ردیف بیانات و فرمایشات جناب آقای نخست وزیر اجازه می‌داد نکته‌ای بود که خودشان تسفیر می‌کردند و توضیح می‌دادند ولی چون مطلب دیگری پیش آمد ایشان در این مورد چیزی نفرمودند. بنده تصور می‌کنم ثبت و ظبط این توضیح در صورت جلسه لازم است برای ایشان که خود در بیاناتشان می‌فرمایند حاضرم جانم را بدهم برای اینکه عقاید مخالفین من گفته بشود. البته ممکن است نماینده‌ای اشتباه بکند چون بشر جایز الخطاست. ولی برای حفظ و تأمین مصالح و مسائل بسیار عالیتری در اساس مشروطیت چنین پیش بینی شده که این خبط بیان او هم صرفنظر بشود مبادا که این امر موجب شود محدودیت بیان احتمالاً جلوی بیان یک شخص با حسن نیتی گرفته بشود (دکتر الموتی ـ شکایت به دادگستری را فرمودند).

رئیس ـ چون نزدیک به چهار ساعت از وقت جلسه گذشته اگر خانم‌ها و آقایان اجازه بفرمایند برای ادامه جلسه رأی بگیریم (صحیح است) بنابراین خانمها و آقایان اجازه بفرمایند برای ادامه جلسه رأی بگیریم (صحیح است) بنابراین خانمها و آقایانیکه با ادامه جلسه موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا نسبت به برنامه دولت باورقه رأی می‌گیریم از خانمها و آقایان خواهش می‌کنم توجه فرمایند ورقه سفید و ورقه کمبود که اسمشان روی آن هست در کیف زیر صندلی ایشان وجود دارد اگر رأی مثبت می‌دهند از ورقه سفید و چنانچه رأی مخالف می‌دهند از ورقه کمبود استفاده کنند.

(اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب زیر بوسیله منشی (آقای مهندس صائبی) اعلام شد و در محل نطق اخذ رأی بعمل آمد).

آقایان دکتر گانگی ـ دکتر یزدان پناه ـ تیمسار همایونی ـ دکتر وفا ـ دکتر وزیری ـ دکتر وحید نیا ـ نیک روش ـ نیکپور ـ مهندس نظمی ـ دکتر نصیری ـ مهندس نصر ـ دکتر نجیمی ـ نجد نشیبانی ـ دکتر نایبی ـ دکتر ناوی ـ نامور ـ ناصر زاده ـ ناروئی ـ دکتر مرتضوی ـ دکتر مدنی ـمحمدیان خوانساری ـ دکتر محققی ـ محسنی مهر ـ محدث زاده ـ مجد ـ دکتر متین ـ مافی ـ دکتر لقمان ادهم ـ کیوان ـ دکتر کیان ـ مهندس کیا کجوری ـ کورس ـ فیاض فاضلی ـ مهندس امیر قاسم معینی ـ معیری ـ مهندس قادر پناه ـ قاضی زاده ـ مظهری ـ قدردان ـ خانلر قراچورلو ـ مظاهری ـ محمد ولی قراچورلو ـ دکتر قهرمان ـ مصطفوی نائینی ـ دکتر مشایخی ـ سید کاظم مسعودی ـ اکبر مسعودی ـ مرندی ـ دکتر رئیسی ـ دکتر راد دکتر مهندس عطائی دکتر رامبد ـ دکتر عسکری ـ دکتر رشتی ـ عزیز مرادی ـ رشیدی ـ مهندس فیروز عدل ـ حسام الدین رضوی ـ عباس میرزائی ـ سید ضیاء رضوی ـ دکتر سعید ـ دکتر فضل الله صدر ـ سعید وزیری ـ صادقی ـ ذوالفقاری ـ صائبی ـ دولو ـ مهندس صائبی ـ داروئی ـ صائب ـ دکتر دادفر ـ شیخ رضائی ـ خورشید ـ شیخ بهائی ـ دکتر خطیبی ـ شیخ الاسلامی ـ تیمسار دکتر خطبی شهیدی ـ شهرستانی ـ دکتر خسروی کردستانی ـ دکتر شمس ـ مهندس خسروی ـ دکتر شکرائی ـ شریفها ـ امیر علم خزیمه ـ دکتر شریف امامی ـ خانقاهی ـ حیدری ـ حی ـ شاخوئی ـ خانم سعیدی ـ کریم بخش سعیدی ـ سمیعی ـ مهندس سهم الدینی ـ دکتر سنگ ـ تیمسار حکیمی ـ دکتر امامی خوئی ـ حکمت یزدی ـ خانم امیر ابراهیمی ـ دکتر سعید حکمت ـ امیر احمدی ـ حقشناس ـ دکتر امین ـ دکتر حبیب الهی ـ انشاء ـ دکتر حاتم ـ دکتر انوشیروانی ـ چنگیزی ـ اولیاء ـ جهانی ـ اولیاء شیرازی ـ جهانشاهی ـ اهری ـ خانم جهانبانی ـ ایلخانی پور ـ جندقی ـ ایمان زهرائی ـ مهندس جلالی نوری ـ دکتر بازرگانی ـ جعفری ـ بختیار بختیاریها ـ دکتر جزایری ـ توسلی ـ بختیاری پور ـ بدرخانی ـ دکتر توانا ـ بدر صالحیان ـ دکتر تنکابنی ـ مهندس بدیعی ـ تژده ـ دکتر برادر ـ دکتر برزگر ـ دکتر برومند ـ خانم بزرگ نیا ـ مهندس برومند ـ دکتر الموتی ـ پیمان ـ اکبر ـ خانم پیر نیا ـ خانم اقبال ـ پیر زاده ـ دکتر اعتمادی ـ دکتر پیر ـ اسلامی نیا ـ پور بردباری ـ دکتر اسکوئیان ـ پور بابائی ـ دکتر پناه ـ اسعد رزم آراء ـ پسیان ـ پزشکی ـ مهندس اسدی ـ لنگرودی ـ پروین ـ مهندس اردلان ـ پرویزی ـ مهندس اربابی ـ ادیب سمیعی ـ کرانلو ـ کمالوند ـ کمالاتی ـ کلانتر هرمزی ـ دکتر کفائی ـ کشفی ـ کاسمی ـ کسرائی ـ دکتر علومی ـ میر افضل ـ دکتر غنی ـ مهرزاد ـ فتوحی ـ مهدوی اردستانی ـ فخر طباطبائی ـ مهاجرانی ـ مهندس فرخ ـ موسوی ماکوئی ـ فروتن ـ دکتر فروزین ـ عبد المجید موسوی ـ مهندئس فروهر ـ دکتر موثقی ـ دکتر منتظری ـ فرهاد پور ـ ملک افضلی ـ فریدون فر ـ مهندی معینی زند ـ فهیمی ـ مهندس عبد الحمید معینی ـ طلوعی ـ رهبر ـ طباطبائی ـ ریاضی ـ عبد الحسین طباطبائی ـ ریگی ـ خانم زاهدی ـ خانم دکتر طالقانی ـ مهندس عباس زاهدی ـ ضیاء احمدی ـ زرین پور ـ دکتر ضیائی ـ دکتر زعفرانلو ـ خانم ضرابی ـ زهتاب فرد ـ دکتر صوفی خلیلی ـ دکتر زهرائی ـ خانم دکتر صنیع ـ ساگنیان ـ دکتر صمد زاده ـ سراج الدین ـ خانم صفی نیا ـ خانم دکتر سرخوش ـ دکتر صفائی ـ سجادی ـ محمد مهدس سعادت ـ صدیقانی زاده ـ دکتر میروجیه الله صدر ـ سعادت فرد ـ مهندس پروشانی ـ دکتر پرتو اعظم ـ اخلاقی ـ احمدی ـ پدرامی ـ بیگلری ـ مهدی احمد ـ دکتر بین منصور ـ مهندس احتشامی سعیدی ـ بهنیا ـ احتشامی ـ دکتر بهزادی ـ دکتر ابو الهدی لنگرودی ـ مهندس عنایت بهبهانی ـ خانم ابتهاج سمعی ـ دکتر حبیب الله بهبهانی ـ عبد الحسین آموزگار ـ دکتر یحیی بهبهانی ـ محمد علی آموزگار ـ دکتر سعید بهادری ـ دکتر آزاد ـ غلامرضا بهادری ـ بوشهری ـ بوداغ زاده ـ دکتر سعید حکمت ـ اسمعیل خزیمه ـ دکتر موسوی ـ امین ـ مهرزاد.

(آراء مأخوذه شماره شد و نتیجه آن بشرح زیر اعلام شد).

آراء موافق ۲۱۸ رأی.

آراء مخالف ۳۳ رأی.

رئیس ـ مجلس شورای ملی با ۲۱۸ رأی موافق به برنامه جناب آقای هویدا رأی اعتماد داد بنده این رأی قاطع را بجناب آقای نخست وزیر تبریک عرض می‌کنم و موفقیتشان را آرزو می‌کنم آراء مخالف هم ۳۳ رأی است.

موافقین

آقایان دکتر مرتضوی ـ محدث زاده ـ دکتر حیدر قلی برومند ـ مهندس سعید بهادری ـ غلامرضا بهادری ـ ملک افضلی ـ پور بردباری ـ پور بابائی ـ عباس میرزائی ـ دکتر کیان ـ دکتر برزگر ـ چنگیزی ـ دکتر خطیبی ـ دکتر حاتم ـ خانم نیره سعیدی ـ دکتر مرتضوی ـ صدیقانی زاده ـ محسنی مهر ـ دکتر بازرگانی ـ طلوعی ـ اهری ـ شهرستانی ـ جهانشاهی ـ ادیب سمیعی ـ قدردان ـ مهندس قادر پناه ـ مهندس معینی زند ـ مصطفوی نائینی ـ دکتر توانا ـ مهندس نصر ـ رشیدی ـ بوداغ زاده ـ دکتر ضیائی ـ میر افضل ـ میرافضل ـ محمدیان خوانساری ـ دکتر ناوی ـ فیاض فاضلی ـ کلانتر هرمزی ـ دکتر صفائی ـ خانم ضرابی ـ امیر علم خزیمه ـ مهندس سهم الدینی ـ دکتر صوفی ـ خلیلی ـ خورشید ـ تیمسار دکتر خطیب شهیدی ـ شیخ بهائی ـ بهنیا ـ مهندس اربابی ـ دکتر نایبی ـ مجد ـ ناروئی نژاد ـ دکتر بیگلری ـ سید کاظم مسعودی ـ دکتر بیت منصور ـ دکتر متین ـ اسعد رزم آراء ـعبد الحسین آموزگار ـ دکتر پرتو اعظم ـ پیر زاده ـ فتوحی ـ خانم اقبال ـ سعادت فرد ـ مهندس جلالی نوری ـ مهندس جلالی ـ مهندس کیاجوری ـ دولو ـ دکتر اسکوئیان ـ فهیمی ـ سجادی ـ مهندس عنایت بهبهانی ـ شاخوئی ـ پدرامی ـ دکتر رهنوردی ـ کرانلو ـ انشاء ـ اوحدی ـ ناصرزاده ـ علی طباطبائی ـ مهندس اردلان ـ پسیان ـ دکتر معظمی ـ خانم جهانبانی ـ خانقاهی ـ دکتر عسکری ـ محمد ولی قراچورلو ـ دکتر علومی ـ دکتر شکرائی ـ مهندس زاهدی ـ مهدوی اردستانی ـ دکتر بهزادی ـ دکتر راد ـ تیمسار همایونی ـ دکتر نصیری ـ کمالاتی ـ مافی ـ دکتر برادر ـ سعادت ـ دکتر سرخوش ـ دکتر یزدان پناه ـ دکتر حبیب اللهی ـ تیمسار حکیمی ـ سراج الدینی ـ خانلر قراچورلو ـ حق شناس ـ فصیلی ـ دکتر رشید یاسمی ـ ایمان زهرائی ـ خانم امیر ابراهیمی ـ دکتر وزیری ـ دکتر مدنی ـ مهاجرانی ـ کاسمی ـ اولیاء ـ مهندس خسروی ـ دکتر زهرائی ـ دکتر میروجیه الله صدر ـ دکتر خسروی ـ کردستانی ـ ضیائی احمدی ـ کمالوند ـ نیک روش ـ دکتر عظیمی ـ معیری ـ دکتر عادل ـ مهندس قاسم معینی ـ دکتر امین ـ دکتر وفا ـ مهندس عادل ـ دکتر سید یحیی بهبهانی ـ دکتر پناهی ـ دکتر کفائی ـ فریدونفر ـ دکتر نجیمی ـ کورس ـ کسرائی ـ خانم ابتهاج سمیعی ـ امیر احمدی ـ ذوالفقاری ـ دکتر قهرمان ـ موسوی ـ مظاهری ـ اسلامی نیا ـ شریفها ـ داروئی ـ پیمان ـ دکتر تنکابنی ـ نیک پور ـ مهندس اسدی لنگرودی ـ احمدی ـ بدر خانی ـ خانم دکتر طالقانی ـ جهانی ـ جعفری ـ مهندس پروشانی ـ جندقی ـ مهندس عبدالحمید معینی ـ مهندس صائبی ـ دکتر غنی ـ قاضی زاده ـ خانم دکتر صنیع ـ مرندی ـ دکتر زعفرانلو ـ مهندس فروهر ـ دکتر فروزین ـ اخلاقی ـ خانم بزرگ نیا ـ صدری کیوان ـ حسام الدین رضوی ـ بختیاری پور ـ دکتر نایبی ـ پزشکی ـ دکتر رشتی ـ دکتر انوشیروانی ـ سعید وزیری ـ دکتر دادفر ـ مهدی احمد ـ ریگی ـ مظهری ـ خانم صفی نیا ـ ریاضی ـ دکتر حبیب الله بهبهانی ـ ایلخانی پور ـ حیدری ـ دکتر لقمان ادهم ـ دکتر سعید ـ دکتر الموتی ـ دکتر وحید نیا ـ مهندس بدیعی ـ اولیاء شیرازی ـ موسوی ماکوئی ـ دکتر موثقی ـ پروین ـ دکتر مشایخی ـ دکتر امام خوئی ـ دکتر جزایری ـ دکتر سنگ ـ دکتر صمد زاده ـ صائبی ـ مهندس برومند ـ خانم پیر نیا ـ زرین پور ـ اکبر مسعودی ـ مهندس عطائی ـ دکتر یگانگی ـ توسلی ـ شیخ الاسلامی ـ صائب ـ مهندس احتشام شهیدی ـ دکتر شمس ـ باقر بوشهری ـ حی ـ بدر صالحیان ـ دکتر اعتمادی ـ خانم زاهدی ـ فروتن ـ مهرزاد.

مخالفین

آقایان محمد علی آموزگار ـ احتشامی ـ زهتاب فرد ـ دکتر فضل الله صدر ـ پرویزی ـ دکتر آزاد ـ دکتر محققی ـ کریم بخش سعیدی ـ دکتر رئیسی ـ شیخ رضائی ـ فخر طباطبائی ـ عبد الحسین طباطبائی ـ بختیار بختیاریها ـ طباطبائی دیبا ـ صادقی ـ دکتر شریف امامی ـ علیقلی سمیعی ـ مهندس رهبر ـ نامور ـ ملک شاه ظفر ـ رامبد ـ کشفی ـ سید ضیاء رضوی ـ ساگنینیان ـ فرهاد پور ـ نجد شیبانی ـ اسمعیل اکبر ـ حکمت یزدی ـ دکتر البوالهدی لنگرودی ـ دکتر سعید حکمت ـ اسمعیا خزیمه ـ دکتر موسوی امین.

رئیس ـ آقای نخست وزیر بفرمائید.

نخست وزیر ـ (امیر عباس هویدا) ـ جناب آقای رئیس خانمها و آقایان، از رأی قاطع به برنامه دولت تشکر می‌کنم و اطمینان می‌دهم که دولت خدمتگزار شما همانطور که در دورة گذشته سعی کرد وظایف خودش را بنحو احسن انجام بدهد در این دوره هم سعی خواهد که که وظایفش را بطور شایسته‌ای انجام بدهد و از راهنمائی خانمها و آقایان برخوردار باشد و اطمینان دارم روابط بسیار نزدیک که باید عرض کنم در زندگی پارلمانی کشورهای مختلف دنیا این روابط کم نظیر است این روابط کما فی السابق را در این دوره هم بین فرد فرد نمایندگان محترم مجلس شورای ملی برقرار باشد و ما بتوانیم وظایف خود را بطوری انجام بدهیم که رضایتمندی شاهمان و ملت ایران را بدست آوریم متشکرم (احسنت).

رئیس ـ آقای دکتر الموتی بفرمائید.

دکتر الموتی ـ از طرف فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین مأموریت دارم بعرض ساحت مقدس مجلس شورای ملی برسانم رأی اتفاق آراء ۲۱۸ نفری فراکسیون پارلمانی ما که امروز به دولت خدمتگزار هویدا داده شد بزرگترین رأیی است که در ملت ایران به یک دولتی داده می‌شود (صحیح است) جناب آقای هویدا به شما و به دولت شما این موفقیت را تبریک می گوئیم شما با تجربه‌ای زیاد تر و با سابقه‌ای درخشان از عنایت خاص شاهشناه برخوردار هستید ملت ایران از خدمات شما راضی است خداوند بشما توفیق بدهد تا کارنامه اعمال شما بیش از پیش در پیشگاه شاهنشاه درخشان باشد و همیشه در پیشگاه شاه و ملت ایران روسفید و سربلند باشید (احسنت).

- ختم جلسه

۶- ختم جلسه.

رئیس ـ با اجازه خانمها و آقایان جلسه را ختم می‌کنیم تاریخ و دستور جلسه آینده بعداً باطلاع همکاران محترم خواهد رسید.

(در ساعت یک و پانزده دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد)

رئیس شورای ملی ـ عبدالله ریاضی.