مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ شهریور ۱۲۹۰ نشست ۲۸۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۱ شهریور ۱۲۹۰ نشست ۲۸۷

مجلس شورای ملی ۱ شهریور ۱۲۹۰ نشست ۲۸۷

صورت مشروح روز ۵ شنبه ۲۹ شهر شعبان ۱۳۲۹

آقا میرزا مرتضی قلی خان نایب رئیس سه ساعت قبل از ظهر به صندلی ریاست جلوس نمودند پس از یک ربع مجلس رسماً تشکیل شد.

صورت جلسه قبل را آقای میرزا ابراهیم خان قرائت کردند غائبین جلسه قبل بدون اجازه آقای دکتر امیر خان حاج وکیل الرعایا اسدالله خان حاج امام جمعه کاشف.

غائبین با اجازه- آقا سید محمد باقر- حاج شیخ الرئیس- سعید الاطباء- آقایانی که از وقت مقرره تأخیر نموده‌اند معززالملک یک ساعت آقا سید محمد رضا مساوات- دهخدا- آقا میرزا قاسم خان- اعتصام الملک ۵۵ دقیقه آقا میرزا ابراهیم قمی‌۵ دقیقه طباطبائی ۴۰ دقیقه.

نایب رئیس- در صورت مجلس ملاحظاتی هست (اظهاری نشد).

نایب رئیس- صورت مجلس تصویب شد دستور امروز بقیه قانون انتخابات و راپورت کمیسیون بودجه راجع به معلمین خارجه است ولی معاون وزارت معارف تقاضا نموده‌اند که راپورت کمیسیون بودجه راجع به تجدید کنترات معلمین مقدم شود اگر مخالفی نیست مقدم بداریم.

محمد‌هاشم میرزا- بنده قانون انتخابات را مقدم می‌دانم و باید که این قانون مقدم باشد.

نایب رئیس- قانون انتخابات هم خوانده می‌شود نهایت در مقدم و مؤخر بودن آن‌ها حرف است.

معاون وزارت معارف- بنا بود که این لایحه کنترات معلمین خارجه روز شنبه گذشته جزء دستور باشد و از آقای رئیس هم تقاضا کردم که آن را مقدم بدارند و عده هم دادند امروز بنده هم تقاضا می‌کنم که مقدم شود.

نایب رئیس- اگر آقایان قانع نشدند رأی می‌گیریم آقایانی که تصویب می‌کنند راپورت کمیسیون بودجه مقدم باشد قیام نمایند (اغلب قیام نمودند).

نایب رئیس- با کثریت تصویب شد که مقدم شود.

(راپورت کمیسیون بودجه به عبارت ذیل قرائت شد)

راپورت کمیسیون بودجه راجع به کنترات و استخدام چند نفر معلم فرانسوی که به تقاضای وزارت علوم به کمیسیون بودجه ارجاع شده بود مطرح مذاکره گردید نظر به توضیحاتی که معاون وزارت علوم درباره خدمات مرجوعه مسیولانس دادند کمیسیون مطابق پیشنهاد وزیر کنترات معنوی الیه را نیز تصویب نموده پیشنهاد مجلس شورای ملی می‌نماید.

مادۀ اول- وزارت علوم و معارف مجاز است کنترات مسیو لانس معلم فیزیک و شیمی‌را از قرار پانزده هزار فرانک سالیانه و مسیو رواک معلم ریاضیات را از قرار ۱۲ هزار فرانک سالیانه برای مدت سه سال تجدید نماید.

مادۀ ۲- یک نفر معلم طب به جای دکتر ژرژ از قرار پانزده هزار فرانک سالیانه به مدت سه سال استخدام نمایند.

مادۀ ۳- یک نفر معلم تاریخ طبیعی به جای دکتر کمیو به مدت سه سال از قرار ۱۲ هزار فرانک سالیانه استخدام شود.

نایب رئیس- راپورت کمیسیون معارف هم مطابق همین است مذاکره در کلیاتاست مخالفی هست بفرمائید.

دکتر علی خان- این راپورت را که می‌فرمایند مطابق است با راپورت کمیسیون معارف خوبست راپورت کمیسیون معارف هم خوانده شود زیرا قرائت آن راپورت تنها کفایت نمی‌کند برای این که بعضی مذاکرات در کمیسیون معارف بود که در کمیسیون بودجه آن مذاکرات نمی‌شود برای یکی از معلمین مثلاً معین شده است که علاوه یک چیز دیگر هم دارا باشد و همین طور برای معلم طب در کمیسیون معارف مذاکره شده است که کسی که برای طب آورده می‌شود سمت (آکرژه) داشته باشد که یک درجه از معلم بالاتر است و در فرانسه هست مخصوصاً باید ملیتش معلوم بشود و از فرانسه باشد همین طور که عرض کردم باید کسی که دارای سمت آکرژه باشد خواسته شود و این جا به همین ترتیب که قرائت شد می‌گذرد و معلوم نیست که شرایطش چیست این‌ها به نظر بنده در کمیسیون معارف مذاکره شد و قبول شده است باید اضافه شود.

نایب رئیس- راپورت کمیسیون معارف هم خوانده می‌شود (راپورت مزبور به عبارت ذیل قرائت شد)

لایحه از هیئت وزراء مشتمل بر تقاضای وزارت معارف در تجدید کنترات و استخدام چند نفر معلم فرانسوی به مجلس شورای ملی رسیده و به کمیسیون معارف ارجاع شده بود که عین آن از قرار ذیل است از طرف وزارت معارف و فوائد عامه و اوقاف لایحه که مشتمل به چهار مادۀ بود به هیئت وزراء عظام پیشنهاد پس از مذاکرات زیاد سه مادۀ ذیل با کثریت تصویب شد.

۱- کنترات مسیو لانس معلم فیزیک و شیمی‌و مسیو رواک معلم ریاضیات برای ۵ سال مبلغ هر یک دوازده هزار فرانک به اضافه ۳ هزار فرانک برای مسیو لانس.

۲- یک نفر معلم طب به جای دکتر ژرژ خواسته بود به مبلغ ۱۵ هزار فرانک.

۳- یک نفر معلم تاریخ طبیعی به جای دکتر کمیو خواسته شود به مبلغ دوازه هزار فرانک وزارت معارف و فوائد عامه و اوقاف می‌تواند این نوشته را به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید اصل لایحه ممضی شده در کابینه ضبط است کمیسیون معارف پس از مذاکره لازم که در دو جلسه به عمل آورد عین تقاضای وزارت معارف را تصویب می‌نماید.

حاج شیخ الرئیس- بنده ناچارم که اظهار تأسف خودم را عرض کنم که از آن وقتی که دارالفنون ایجاد شده از افکار عالیه آن مرد بزرگ تاریخی گمان می‌کنم یعنی یقین دارم که نظر دوربین آن مرد بزرگ و کسانی که پیروی افکار عالیه آن مرد بزرگ را کرده‌اند این بود که از استخدام معلمین خارجه در علوم میده جدیده یک وقت ملت ما و مملکت ما مستغنی می‌شوند به این معنی که طب ما یک وقتی در مملکت ما به طوری ناقص بود که می‌توان گفت طب المجایز بود لکن حالا با کمال خوشبختی و خوشوقتی بدون خود ستائی و زمانه سازی در مملکت ما اطباء و دکترها طرزی ترقی کرده‌اند که هیچ نمی‌توانم بگویم که آن‌ها علماً و عملاً همین طور در فیزیک و شیمی‌کمتر از معلمین خارجه باشد مگر این که و لاعیب منهم غیر از اسلامیت و ایرانیت چیزدیگر در آن‌ها نمی‌بینم بنابراین بنده با کلیه استخدام این معلمین و این مواد مخالفم هیچ تصویب نمی‌کنم و استدعا می‌کنم که استخدام معلمین بعضی مستخدمین خارجه را کلیه (بنده به زبان فقهی عرض می‌کنم که به مقتضای ضرورت است) والضروره تقدر به قدرها و دیگر امروز لازم نیست برای فیزیک و شیمی‌و طب وسایر علوم متوجه محل حاجت مملکت است یک معلم استخدام کنیم به این جهت بنده با کلیه این استخدام و این مواد و تجدید کنترات آن‌ها با کمال جدیت و ضدیت مخالفت خود را اظهار می‌دارم و صلاح نمی‌دانم.

معاون وزارت معارف- نظرات آقای حاج شیخ الرئیس را بنده تصدیق می‌کنم ولی عرض می‌کنم که آن موقع هنوز نرسیده است البته ایجاد دارالفنون برای همین بوده است که این گونه اشخاص تهیه نماید اگر تأمل بفرمایند این مسئله تا یک ‌اندازه هم صورت گرفته است چنان چه امروز در خود دارالفنون اشخاصی هستند و امتحان داده‌اند و خیلی هم خوب از عهده آن علومی ‌که درس می‌دهند بر می‌آیند ولی هنوز به آن مراتبی که از وجود معلمین خارجه مستغنی باشیم نرسیده ایم بلکه برای این که درجات کامل‌تر بشود هنوز ما محتاج هستیم که تا چند سال دیگر از معلمین خارجه استفاده کنیم و نظر به آن درجه که می‌فرمایند باید برسند که معلمی ‌بکنند باید معلمین خارجی داشته باشیم تا چند سال دیگر که خوب تشکیل بشوند و این عده معلمین خارجی داشته باشیم تا چند سال دیگر که خوب تشکیل بشوند و این عده معلمین که پیشنهاد شده است یک عده تازه و یک خرج تازه

برای دولت نیست این‌ها از سابق بوده‌اند منتهی کنترات آن‌ها تجدید می‌شود و یکی دو نفر از آن‌ها قبل از آن که مدت شان تمام شود استعفاء داده و رفته‌اند حالا عوض آن‌ها تقاضا شده است که مجلس اجازه بدهد استخدام شود بنده عرض می‌کنم که خیلی وجود این معلمین ضرورت دارد و لازم است و در هر حال از آن‌ها نفع خواهیم بود.

دکتر حیدر میرزا- چون چند سالی این معلمین بوده‌اند اولاً باید بفهمیم که چند شاگرد نزد این‌ها تحصیل کرده‌اند و چه نتیجه داده‌اند حالا که شصت هزار فرانک به این‌ها داده شده و می‌شود می‌آیند این جا آیا زبان این‌ها زبان فرانسه است یا زبان فرانسه درس می‌دهند یا زبان فارسی و ترجمه بعد از این که این‌ها را دانستیم آن وقت باید بدانیم که این‌اندازه به آن‌ها پول می‌دهیم آیا شاگرد به همین‌اندازه داریم که زبان و درس این‌ها را بفهمد یا خیر باید از پیش بدانیم که فلان مدت فلان قدر شاگرد حاضر است که زبان این‌ها را بداند و تحصیل نماید از این جهت توضیح بدهند که به اطلاع مجلس و ملت رسیده باشد.

معاون وزارت معارف- اگر چه در این مسئله توضیحات کافی در کمیسیون معارف در خدمت آقای دکتر حیدر میرزا داده شده ولی باز عرض می‌کنم که این معلمین در این ۶۵ سال که داخل خدمت دولت بوده‌اند خوب زحمت کشیده‌اند و متعلمین خوبی تربیب کرده‌اند اگر وقتی شود در ظرف این ۶۵ سال که این‌ها بوده‌اند متعلمین طبی که بوده‌اند امروز خودشان طبیبند و در افواج و سایر نقاط مشغول طبابت هستند اگر ببینید فوراً تصدیق خواهید کرد که خیلی خوب تحصیلات طبی خود را تمام کرده‌اند از هر حیث از حیث علوم مقدماتی از حیث تحصیلات طبی هیچ دخلی به سابقین ندارند بعد از این هم همین طور که تربیت کرده‌اند متعلمین همین طور خواهند بود و متعلم زیادی نخواهد بود که سر درس به فلان معلم صد نفر بنشینند و این دلیل نخواهد بود که معلم لازم نیست و این عیبی نییست که معلم شاید درس می‌دهد بلکه متعلم که ‌اندازه که باشد و لایق درس باشد همان‌اندازه کافی است و هیچ محتاج به کثرت عده نیست همان عده که هستند کافی است کیفیت لازم است نه کمیت ممکن است که صد نفر بروند درس گوش بگیرند و چندان مفید نباشد برای آن‌ها لکن اگر چند نفر باشد و انتفاعی ببرند بهتر است ولو این که ده نفر باشند یا هشت نفر باشند این‌ها نتیجه خود را خواهند برد بنده تصور می‌کنم که این یک عیبی از برای این که معلمین خارجی لازم نیست نخواهد بود جماعتی هستند که از این معلمین منتفع خواهد شد و پیش خواهند رفت.

نایب رئیس- مذاکرات کافی باشد.

دکتر حیدر میرزا- جواب بنده را نفرمودند توضیح دارم.

نایب رئیس- داخل مواد که شدیم خواهند فرمود حالا رأی می‌گیریم که داخل مواد شویم آقایانی که تصویب می‌کنند داخل در مواد شویم قیام نمایند (اغلب قیام نمودند).

نایب رئیس- با کثریت تصویب شد مادۀ ۱ مادۀ اول به عبارت ذیل قرائت شد.

مادۀ ۱- وزارت علوم و معارف مجاز است کنترات مسیولانس معلم فیزیک و شیمی‌را از قرار ۱۵ هزار فرانک سالیانه و مسیو رواک معلم ریاضیات را از قرار ۱۲ هزار فرانک سالیانه برای مدت ۳ سال تجدید نماید.

دکتر اسماعیل خان- بنده از بابت معلم فیزیک و شیمی‌عرضی ندارم ولی از بابت معلم ریاضیات بنده تعجب می‌کنم پیشنهاد وزارت معارف را الان در مملکت ما ریاضیاتی که درس می‌دهند فقط هشت مقاله هندسه گفته می‌شود و جغرافیای دو درجه و ریاضیات دیگر که گفته می‌شود حساب و غیره است این‌ها همین چیزهاست که شاگردهای مدارس ما خیلی خوب می‌دانند و بهتر از هر اروپائی درس می‌دهند و از برای حال حاضره ما می‌توانند درس بگویند و بنده این کنترات معلم ریاضی را هیچ لازم نمی‌دانم و همین شاگردهای مدارس که هستند بهتر از این به طریق اکسل درس می‌گویند ولی معلم فیزیک و شیمی‌را لازم می‌دانم.

معاون وزارت معارف- برای توضیح خدمت آقای دکتر اسماعیل خان عرض می‌کنم در باب تحصیل خیلی متفاوت است این در جائی که می‌فرمایند بله این ‌اندازه تحصیل می‌کنند و این تحصیل خیلی متفاوت است این در جائی که می‌فرمائید بله این ‌اندازه تحصیل می‌کنند و این تحصیل عمومی‌ است که در همه مدارس درس می‌دهند شاید معلم هم برای این درجات هست ولی نظر به این نیست که همیشه معلم برای هشت مقاله هندسه و چند درجه جبر و مقابله داشته باشیم امروز مقصود ما در استخدام او اینست که درجات علوم ریاضی را خیلی بالاتر ببرد و در مدارس ما کم کم آن درجات عالی تدریس شود به جهت این که تحصیلات ریاضی این برای دارالفنون است و دارالفنون را خیال داریم چنان چه لایحه‌اش پیشنهاد شده است درجات عالی برایش قرار بدهیم و آن قسمت تحصیلات ریاضی غیر از این ریاضی حالیه است که معمول است بعضی مسائل که تا امروز هیچ مطرح نبوده است این جا باید گفته شود و برای این که درجات ریاضی ما ترقی بکند البته باید یک معلمی‌ که درجات و ترقیش بیشتر باشد استخدام کنیم و این معلمی‌را که فرمودند لازم نیست تجدید کنیم کنترات او را در این چند سالی که بوده است ممکن است آن اشخاصی را که پیش او تحصیل کرده‌اند ملاحظه فرمائید که تحصیلات‌شان هیچ ربطی به ریاضیات سابق که معمول بوده ندارد به خصوص این که مادۀ همه علوم ریاضی است ریاضی را باید از همه علوم مقدم داشت هر علومی ‌که تحصیل شود مقدمه آن ریاضی است تحصیلات ریاضی را از همه علوم لازم‌تر است و امروز یک معلم ریاضی که مسائل تازه ریاضی را مذاکره می‌کنند کمال اهمیت را دارد و مخصوصاً باید در مدرسه دارالفنون یک معلمی ‌به همین درجاتی که عرض کردم داخل بکنند که کم کم درجات علوم ریاضی بیشتر شود و این کمال اهمیت را دارد برای این که به نتیجه مقصود تحصیل برسیم البته همین معلمی ‌که پیشنهاد شده است لازم داریم و گمان نمی‌کنم سایر تحصیلات بی وجود صورت بگیرد.

شیبانی- بنده تقاضا می‌کنم که بین مسیو لانس و مسیو رواک را تفکیک بکنید و علیحده رأی بگیرید.

دکتر حیدر میرزا- بنده ابتدا سئوالی کردم و جواب بنده را مطابق ندادند هیچ ربطی فرمایشات شان به سئوال بنده نداشت زیرا بنده عرض کردم که زبان علمی ‌آن‌ها آیا فرانسه خواهد بود یا فارسی است و یا به واسطه ترجمه خواهد بود این را هیچ به بنده جواب ندادند دویم هم عرض کردم که این جا شاگردانی هستند که از برای او کافی باشد این را هم یک فرمایشی فرمودند که جواب بنده نبود بنده مخالف با معلم نیستم دو سئوال کردم هیچ کدام را جواب ندادند والا در صورتی که متعلمین صحیحی باشد که آن قسمتی را که ما نمی‌توانیم تعلیم بدهیم او تعلیم بدهد البته لازم است.

معاون وزارت معارف- این سئوال جنابعالی را بنده فراموش کردم که جواب عرض کنم و تصور می‌کنم که همه آقایان می‌دانند که معلم فرانسوی البته زبان فرانسوی درس خواهد داد و اشخاصی که پیش آن‌ها درس می‌خوانند متعلمنی هسند که به یک ‌اندازه تحصیل کرده‌اند باز برای استحضار خاطر عموم آقایان عرض می‌کنم که این البته باید این طور هم باشد به جهت این که وقتی که معلمی ‌را می‌خواهند از یک جائی بیاورند که درس بدهد باید به زبان خوشان درس بدهد به جهت این که به توسط مترجم درس دادن کار مشکلی است و بهتر اینست که معلم به زبان خودش درس بدهد و آن‌ها هم به زبان او درس بخوانند و گمان نمی‌کنم که در این مسئله تردیدی باشد به جهت این که به خارجه هم که می‌روند زبان خارجه مجبورند که تحصیل بکنند حالا این یک وسیله ای است که در خود مملکت جماعتی بیشتر می‌توانند از او منتفع بشوند.

حاج شیخ اسدالله- بنده در این فقره که سالیانه ۱۲ هزار فرانک نوشته است مخالفم و نمی‌دانم جهتش چیست که باید به کلی سکه مملکت ما از بین برود و هر که را استخدام می‌کنند باید به فرانک باشد زیرا هر کسی نمی‌داند که فرانک چه قدر است ما سکه معمولی داریم چه ضرر دارد که به همان سکه معمولی خودتان باشد و استدعا می‌کنم که فرانک را به قران تبدیل کنند.

آقا میرزا احمد- بنده یک سئوال مختصری دارم راجع به مسیولانس و راپورت کمیسیون معارف دارد که از قرار ۱۲ هزار فرانک به علاوه سه هزار فرانک برای مسیو لانس این جا کلیه ۱۵ هزار فرانک نوشته شده آن سه هزار فرانک فوق‌العاده است که زائد بر آن اصل است اگر این ترتیب است توضیح بفرمائید که سابق چه می‌گرفته است و حالا چه قدر اضافه می‌شود.

معاون وزارت معارف- بله چون خیلی مختصر است همین جا عرض می‌کنم که همین طور است این‌ها یکی ۱۲ هزار فرانک داشته‌اند در سه سال پیش‌تر که اجیر شده‌اند ولی مسیو لانس که دوباره کنترات او تجدید می‌شود بعضی خدمات دیگر هم در معارف از قبیل کارهای تجزیه و ترکیبات شیمی ‌کارهائی که وظیفه او نیست راجع به او خواهد شد به اضافه

برای سرکشی بعضی درس‌ها و نظم دارالفنون به واسطه آن خدمات تازه که علاوه بر زحمات سابق به او رجوع خواهد شد این اضافه داده شده است.

دکتر اسماعیل خان- بنده چندین جمله اظهارات آقای معاون را تصدیق می‌کنم و این که فرمودند ریاضیات خیلی لازم است مثل این که بنده گفته‌ام ریاضیات خوب نیست ریاضیات یک علمی ‌است که افق علوم را روشن می‌کند برای هر کس که علوم ریاضی را بخواند سایر علوم خیلی سهل و آسان می‌شود و اگر کسی علم ریاضی را نخواند ممکن نیست هیچ تحصیلش به اتمام برسد لکن آن عرضی که بنده کردم اگر توجه می‌شد این فرمایش را نمی‌فرمودند بنده عرض می‌کنم مدرسه دارالفنون یکی از مدارسی بوده است که می‌توان گفت مدرسه ریاضی بوده است در این ۴۰ سال شاگردان ریاضی بیشتر از طبقات دیگر بیرون آمده‌اند و مسئله ریاضی در این مدت ۸ سال که معلم خارجه بوده است در مدارس بزرگ ما که دارالفنون باشد بنده تا حال نشنیده‌ام که جبر و مقابله درس داده باشد یا لگاریتسم درس داده باشد یا هندسه غالی درس داده باشد و این که آقای معاون می‌فرمایند که هم چو کاری را بکنیم بله البته باید این کار را کرد ولی مسئله علوم ریاضی تا ده سال دیگر لازم نیست و پیش از این در مدرسه عالی درس می‌گویند و با اطمینان می‌دهم که هستند شاگردهائی که از عهده بر آیند و عرض کردم که مسئله فیزیک و شیمی ‌از چیزهائی خواهد بود که در مملکت ما به قدر آن که شاگرد ریاضی بیرون آمده است شاگرد شیمی‌بیرون نیامده است به این دلیل بنده تصدیق می‌کنم اظهارات آقای معاون را که مسیو لانس کسی است که رسیدگی به آن کارها را می‌کند و وجود او لازم است.

معاون وزارت معارف- با وجود این که خود آقای دکتر اسماعیل خان در مدرسه بوده‌اند و تحصیلات آن جا را تمام کرده‌اند این فرمایش را می‌فرمایند بنده تعجب کردم که فرمودند که مدرسه دارالفنون بیش از هشت سال مقاله هندسه را درس نداده‌اند سابق همان وقتی که خودتان تشریف داشتید آن جا بیش از این‌ها درس می‌دادند و حالا هم خیلی بیشتر از این‌ها درس می‌دهند و سایر مسائلی که معمول نبوده است درس می‌دهند و سایر مسائلی که معمول نبوده است درس می‌دهند اضافه به این نقشه برداری و مساحت که لازم ریاضی است درس می‌دهند به علاوه چه طور می‌شود معلم ریاضی نداشته باشیم با این که معلم تاریخ طبیعی یا معلم طب داریم و تا یک ‌اندازه مقدمه همه علوم ریاضی است این شخص را که داشته باشیم همین اسمال و سال دیگر شاگردان خیلی درجات بالاتر را باید تحصیل کنند در هر حال دارالفنون ناگزیر است که یک معلم ریاضی داشته باشد که با این معلمین هم افق باشند والا بدون هم چو معلم ریاضی اصلاً سایر درس‌ها ناجور خواهد بود و ابداً فایده نخواهد داشت.

نایب رئیس- گویا مذاکرات کافی است (اظهاری نشد) چند فقره پیشنهاد شده است یکی در تفکیک است و او مقدم است خوانده می‌شود پیشنهاد از طرف دکتر اسماعیل خان به عبارت ذیل قرائت شد بنده پیشنهاد می‌کنم مادۀ اول تجزیه شده چنین نوشته شود:

مادۀ ۱- وزارت علوم و معارف مجاز است کنترات مسیو لانس معلم فیزیک و شیمی‌را از قرار ۱۴ هزار فرانک تجدید نماید.

معززالملک- بنده در مسئله تفکیک هیچ حرفی ندارم و بسیار کار خوبی است اما مسئله پیشنهاد کردن ۱۴ هزار فرانک را صحیح نمی‌دانم به جهت این که یک نماینده که در این جا نشسته است و هیچ داخل در مذاکره کنترات او نشده است پیشنهاد می‌کند ۱۴ هزار فرانک اگر این طور است که صرف پیشنهاد کردن کافی است بنده هم پیشنهاد می‌کنم که هزار فرانک بشود پس باید دید که طرف قبول می‌کند یا نمی‌کند و رأیی که مجلس داده است نتیجه بر آن مترتب می‌شود یا نه وقتی که وزارت معارف مذاکره و گفتگو کرده است با این شخص که می‌خواهد او را استخدام بکند و قرار استخدام او را بدهد باید دانست که او از این کمتر قبول نمی‌کرده است و وزارت معارف هم از این بیشتر نمی‌داده است و این مبلغی که این جا نوشته شده است که مابه‌الاشتراک هر که بوده است ولی در باب تفکیک البته بهتر است که تفکیک شود اما در باب چهارده هزار فرانک هیچ صحیح نیست.

دکتر اسماعیل خان- همان طوری که آقای معززالملک افسوس می‌خورند که یک نماینده پیشنهاد کرده است که فلان قدر باشد بدون این ملاحظه بکند که وزارت معارف داخل مذاکره شده‌اند یا نشده‌اند چون بنده می‌دانم که هیچ وقت آقایان وزراء در این قسم مطالب یک دقت نظری نکرده‌اند فلان خرج باید بشود گفتند بله والا اگر غیر از این بود بنده فوراً تصدیق می‌کردم تجدید تمام این کنترات‌ها را و شما هم که تصدیق دارید که تا کنون با آقایان وزراء به میل خودشان هر چه خواسته‌اند گفته‌اند دیده‌اید که دقت و ملاحظه صرفه را در یک موردی بکنند این کلمه یک نفر نماینده را پروتست می‌کنم بنده این پیشنهاد را کرده‌ام و وکلائی که با بنده هم عقیده هستند با بنده همراه خواهند بود و باید دانست اضافه مواجباز روی چه مأخذ است.

معاون وزارت معارف- در سایر وزارت‌خانه‌ها که می‌فرمایند دقت نمی‌کنند بنده تکذیب نمی‌کنم برای این که نمی‌دانم ولی در این جا بنده خیلی دقت کردم وزیر هم که بودند دقت خودشان را کردند مسیولانس هیجده هزار فرانک می‌خواست وزارت معارف خیلی دقت نمود و با زحمات زیاد او را متقاعد کرد و بیش از این را برای او معین نکرد و او هم قبول کرد و تصور می‌کنم که در مقابل عده ساعات خدمتی که برای او معین شده است که البته در کنترات نامه معین خواهد شد و کارهای دیگری که بر او تحمیل خواهد شد این مبلغ چیز زیادی نخواهد بود و کمال دقت در تعیین این مبلغ شده است.

حاج شیخ علی- بنده راجع به نظام نامه عرض دارم اخطار نظام نامه مقدم است بر سایر مطالب.

نایب رئیس- اگر اخطار نظام نامه ای است بفرمائید.

حاج شیخ علی- موافق نظام نامه داخلی وقتی که نماینده تجزیه یک مادۀ تقاضا می‌نماید باید پذیرفته شود محتاج به رأی نیست و در خصوص وجه کنترات هم یک نفر نماینده که یقین می‌کند یک مبلغی که چهارده نفر امضاء می‌کنند باید رأی گرفت که ببینم قابل توجه می‌شود یا نه پس فقط باید در چهارده هزار فرانک باید رأی گرفت.

حاج عزالممالک- این معلوم بود لازم به ذکر نبود.

نایب رئیس- رأی می‌گیریم در قابل توجه بودن این پیشنهاد آقای دکتر اسماعیل خان آقایانی که قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (معدودی قیام نمودند).

نایب رئیس- قابل توجه نشد از طرف آقای دکتر علی خان پیشنهادی شده است قرائت می‌شود به مضمون ذیل خوانده شد بنده پیشنهاد می‌کنم که در خصوص معلمین دارالفنون مواد ذیل به این نحو تصویب شود جزء اول مادۀ اول- وزارت علوم و معارف مجاز است کنترات مسیولانس معلم فیزیک و شیمی‌را از قرار پانزده هزار فرانک تجدید نماید با این شرط که علاوه بر تدریس خدمات دیگر از قبیل تجزیه و عملیات شیمیائی را انجام دهد معاون وزارت معارف بله بنده هم تصدیق دارم این عین همان چیزی است که وزارت معارف در نظر داشته است.

دکتر علی خان- این جا علاوه بر این یک چیزی در این پیشنهاد عرض کرده‌ام چون در کمیسیون خیلی مذاکره شد که حتماً باید این اضافه داده شود و این به جهت شرایطی بوده است که یکی این که اوقات تدریس این معلمین باید در کنترات نامه که می‌نویسند معین و قید شود به جهت این که در سابق هفته هفت ساعت بیشتر تدریس نمی‌کردند و از این به بعد مذاکرات شد که لااقل هفته چهارده ساعت تدریس کنند این را چون چندان راجع به مجلس نمی‌دانستم همین قدر این جا عرض می‌کنم که آقای معاون در کنترات این مسئله را فراموش نکنند ولی کارهای شیمیائی و ضراب‌خانه که خودشان فرمودند به او رجوع خواهد شد باید در مجلس مذاکره شود.

نایب رئیس- یک دفعه این جزء خوانده می‌شود و رأی می‌گیریم (جزء اول مجدداً قرائت شد).

حاج عزالممالک- برای مدت سه سال و سالیانه لازم است اضافه شود و رأی بگیرید به ترتیب ذیل تصحیح و اضافه شد جزء اول مادۀ اول وزارت علوم و معارف مجاز است کنترات مسیو لانس معلم فیزیک و شیمی‌را برای مدت ۳ سال از قرار پانزده هزار فرانک سالیانه تجدید نماید با این شرط که علاوه بر تدریس خدمات دیگر از قبیل تجزیه و عملیات شیمیائی را انجام دهد.

نایب رئیس- رأی می‌گیریم به این جزء پیشنهاد آقای دکتر علی خان که مطابق نظر وزارت معارف است هر یک از آقایان که تصویب می‌کنند قیام نمایند اغلب قیام نمودند.

نایب رئیس- تصویب شد جزو دویم مادۀ اول پیشنهاد آقای دکتر علی خان به عبارت ذیل قرائت شد و نیز دولت مجاز است کنترات (مسیو رواک معلم ریاضیات را از قرار دوازده هزار فرانک برای مدت سه سال تجدید نماید).

هشترودی- مسیو رواک را نمی‌دانم مدیر است یا سمت دیگری دارد آقایان بهتر می‌دانند بنده همین قدر می‌دانم که از وقتی که او را معلم مدرسه علمیه کرده بودند ترتیب آن جا خوب نشده بوده است چون بنده‌زادگان در مدرسه علمیه هستند از این جهت اطلاع دارم که بعد از آن که مسیو رواک فته است در آن جا تدریس کرده است اخلاق اطفال خراب

شده است و ترتیب تحصیل شان ضایع شده است حالا این از بی تدبیری یا از نفهمی‌ این شخص است که این مدرسه خراب شده است بنده نمی‌دانم ولیکن با این ترتیب بنده عقیده ندارم اساساً دولت او را استخدام نماید.

معاون- این طور نباید باشد از وقتی که این مدرسه دائر شده است خیلی شاگردها پیش رفته‌اند مخصوصاً ترتیب درس‌های آن‌ها بهتر شده است ولی عجالتاً یک دو ماهی است که مرخصی گرفته است و رفته است از برای دیدنی کسان و فامیل خودش شاید در غیاب او در آن جا یک نقصانی که می‌فرمایند پیدا شده است و درس‌هائی که امروز می‌دهند سابق نمی‌دادند و گمان نمی‌کنم که این از اثر نفس او باشد و اگر دوباره به آن جا مراجعت کنند گمان می‌کنم که این علت هم که می‌فرمایند رفع شود.

دکتر علی خان- اگر در آن جزء پیشنهاد بنده می‌خواهید رأی بگیرید بنده آن جزء را پس می‌گیرم.

هشترودی- بنده توضیح دارم آن عرایض خودم را که کردم تمام ادله و شواهد را می‌گذارم کنار و یکی را عرض می‌کنم قبل از این که این مسیو رواک باید این مدرسه مخصوصاً در هر ماه یا دو ماه یک مرتبه این بچه‌ها را به قاعده امتحان می‌کردند هم در اخلاق و هم در حساب و جغرافیا هم در سایر علوم که آن‌ها درس می‌گفتند مخصوصاً چون بنده زاده‌ها می‌روند آن جا و خودم هم یک‌اندازه حساب می‌دانم مواظب این‌ها هستم اطلاع دارم ولی بعد از آمدن مسیو رواک که شش ماه پیش بلکه خیلی زیادتر است که در آن زمان آقای حکیم‌المک وزیر علوم بود یک امتحان صحیحی از آن‌ها گرفته نشده نه در اخلاق و نه در سایر چیزها حالا این که می‌فرمایند این از خود او نبود و به واسطه غیبت او بوده است بنده این را نمی‌توانم تصدیق یا تکذیب کنم ولی این قدرش را عرض می‌کنم که این مدرسه در درس عقب افتاده و ابداً امتحانات هم از آن‌ها نکرده‌اند و در اخلاق هم ضایع شده‌اند و عرض می‌کنم که خود وزیر معارف یا معاونش باید این را ملتفت باشد که هر کس مستخدم است باید طوری با اطفال و محصلین رفتار نماید که اخلاق آن‌ها خوب بشود و آن معلم هم چون مستخدم است ناچار باید کار بکند نه این که آشنائی شخصی داشته باشیم بنده هیچ روی مسیو رواک را هم ندیده‌ام مقصود این بود که بعد از آمدن این شخص این مدرسه این طور شده است و با این که باز کنترات او تجدید شود مخالفم (جزو دویم از مادۀ اول راپورت کمیسیون بودجه به عبارت ذیل قرائت شد) و مسیو رواک معلم ریاضیات را از قرار ۱۲ هزار فرانک سالیانه برای مدت سه سال تجدید نماید.

نایب رئیس- رأی می‌گیریم هر یک از آقایان قسمت دویم این مادۀ را تصویب می‌کنند قیام نمایند (عده قیام نمودند).

نایب رئیس- رد شد مادۀ دویم قرائت می‌شود (به عبارت ذیل خوانده شد).

مادۀ ۲- یک نفر معلم طب به جای دکتر ژرژ از قرار پانزده هزار فرانک سالیانه به مدت سه سال استخدام نمایند.

حاج عز الممالک- این جا فرانسوی باید نوشته شود چون مقصود آقای معاون و دولت این بوده است که از فرانسه باشد.

ارباب کیخسرو- مقصود بنده هم همین بود که ملیت آن‌ها باید معین شود.

نایب رئیس- در مقدمه ذکر شده است.

ارباب کیخسرو- مقدمه جزء مادۀ نیست.

دکتر حیدر میرزا- بنده ناچارم عرض خودم را تجدید بکنم ما خیلی محتاج به علم هستیم و همه می‌دانند که ما باید به قدر امکان هر چه بیشتر ساعی باشیم که علوم را در مملکت خودمان وارد کنیم ولی از فرمایشات آقای معاون هم چه فهمیده شد که یک پابندی از برای علوم پیدا شده است که افراد و جوان‌های ما باید علوم را به زبان فرانسه تحصیل بکنند و زبان علمی ‌آن‌ها فرانسه باشد و به این سبب در هر مدرسه که بنا شود ریاضیات درس بدهند باید با همان زبان فرانسه درس بدهند و یک مدرسه علیحده بسازیم که بتوانند زبان فرانسه را درس بدهند و بتوانیم آن علوم را به زبان خودمان بخوانیم.

ذکاء الملک- در این که زبان ملی و زبان وطنی باید ترقی بکند و زبان علمی بشود حرفی نیست و برای این کار هم البته باید کلیه معارف خواهان وطن زحمت بکشند که زبان فارسی ترقی بکند و زبان علمی ‌کاملی شود و لکن یک فرمایشی فرمودند آقای دکتر که نمی‌خواهم آن را تصدیق بکنم فرمودند زبان فرانسه یک پابندی شده است از برای شاگردان و جوان‌های ما خیلی اسباب تعجب است این فرمایش از ایشان به جهت این که خودشان تحصیل کرده‌اند می‌دانند که یکی از زبان‌های دیگر که در تمدن خیلی ترقی کرده‌اند فرانسه یا آلمانی یا انگلیسی است و لازم است از برای هر کس که بخواهد امروز اهل علمی‌باشد یکی از آن‌ها را بداند حالا بدبختانه و خوشبختانه یک وقتی بوده است که زبان‌های دیگر زبان علمی ‌بوده است ولی امروز چاره نیست و کسانی که بخواهند معلوماتی دارا باشند باید یکی از این زبان‌ها را بدانند و مخصوصاً علم طب را مسبوق باشند که یک علمی‌است که سال به سال تغییر می‌کند ترقیات می‌کند و هر کس که جست ناچار است مسبوق باشد از تشکیلاتی که شده است و معلومات تازه که در عملیات به دست آمده آمده است اگر یکی از زبان‌های خارجه را نداند کسی که امروز تحصیلاتی کرده باشد ده سال دیگر او را نمی‌توان گفت عالم است به جهت این که ده مرتبه آن معلومات عوض می‌شود و معلومات جدیدی بر او اضافه می‌شود پس این که می‌گویند که طبیب باید زبان فرانسه را بداند نه از بابت این است که ما زبان فرانسه را مقدم و مرجع می‌داریم بر زبان فارسی بلکه برای این است که ما امروز محتاج هستیم ولی بعد از آنی که محصلین ما عالم شدند به درجه علمی‌رسیدند تألیفات و تصنیقات خواهند کرد حوزه‌های علمیه دائر خواهد شد و به این واسطه زبان فارسی هم زبان علمی‌خواهد شد و ده سال دیگر محتاج نخواهیم بود که تحصیلات شان را به زبان فرانسه بکنند اگر چه باز هم یک درجه احتیاج خواهیم داشت که زبان خارجه تحصیل بکنند و زبان علمی‌ایل علم خان زبان خارجه باشد والا باز هم ناقص خواهد بود اگر توجه کرده باشند در همین ممالکی که عرض کردم مثلاً فرانسه با وجود این که زبان شان زبان علمی‌است و مطالب به زبان خودشان منتشر می‌شود روزنامه‌ها و مجله‌های علمی‌دارند معذلک چند سالی است که مجبور می‌کنند کسانی را که داخل در عملیات هستند که تحصیل بعضی زبان‌های دیگر مثل انگلیسی و غیره بکنند به جهت این که علمائی که در ممالک منفرده کار می‌کنند لازم است یک زبان دیگری غیر از زبان خودشان بدانند والا علم شان ناقص خواهد شد مثلاً علمای انگلیسی متصلاً کار می‌کنند و انکشافات می‌کنند اگر یک عالم فرانسوی انگلیسی را نداند که نتواند رجوع به کتب و روزنامجات انگلیسی بکند علمش ناقص است پس لااقل اهل علم ما مجبورند یک زبان خارجی بدانند که علم شان ناقص نباشد پس زبان فرانسه یک پابندی نیست باید شاگردان طب لااقل زبان فرانسه را به یک درجه برسانند که از روی کتب و روزنامجات علمی‌بتوانند مطلب را بفهمند و از محاوره با علماء بتوانند استفاده بکنند و انکشافات اهل علم را بتوانند درک کنند تا آن وقت بتوانند داخل در اهل علم باشند و تصور می‌کنم که هیچ اشکالی در این باب نیست.

دکتر حیدر میرزا- عرایض مرا دقت نفرمودند من نمی‌گویم زبان فرانسه مطلق پابند هست من می‌گویم ما این استعداد را نداریم که زبان علمی‌فرانسه را محصلین ما بفهمند من می‌گویم قبلاً باید مدارس و مکاتب ابتدائیه و متوسطه باید تهیه بکنیم که زبان علمی‌خارجه را بفهمند آن وقت لسان علمی ‌خارجی را بخوانند نه این که امروز که هیچ استعداد نداریم بیائیم شروع به این کار بکنیم و عوض این که در ده سال کاری را بکنیم در ۳۰ سال یا ۴۰ سال خواهیم پیش برد و این که می‌فرمایند که هر کس که بخواهد اهل علم باشد واجب است یک زبان خارجه را بداند بنده عرض می‌کنم که ما در این حالت ابتدائی هنوز به آن استعداد نرسیده‌ایم که بتوانیم از آن فایده ببریم و بدانیم که چه کرده‌ایم از این جهت بود که بنده این عرایض را کردم مادۀ دویم از پیشنهاد آقای دکتر علی خان (به عبارت ذیل قرائت شد).

مادۀ ۲- یک نفر معلم طب فرانسوی که در فرانسه دارای درجه (آکرژه) باشد از قرار باشد از قرار ۱۵ هزار فرانک به مدت ۳ سال استخدام نماید.

نایب رئیس- آقای لسان الحکماء عیناً همین پیشنهاد را کردند آقای دکتر علی خان توضیح بدهید.

حاج عز الممالک- بنده قبول دارم توضیح نمی‌خواهد.

دکتر سعید الاطباء- بنده موافقم با این پیشنهادی که از طرف وزارت علوم شده است و این پیشنهادی آقای دکتر علی خان را نمی‌توانم تصدیق بکنم به جهت این که یک نفر معلم (آکرژه) را ما نمی‌توانیم با (۱۵۰۰۰) فرانک بیاوریم به ایران به علت این که معلم آکرژه در خود فرانسه قریب ۵۰ هزار فرانک فایده می‌برد و این شخص که در واقع ۱۲ هزار تومان در مملکت ما خودش فایده می‌برد چه طور می‌آید در این جا به ۱۵ هزار فرانک مستخدم بشود و من نمی‌دانم چه دلیل دارد که ما حتماً معلم (آکرژه) بیاوریم معلم آکرژه از برای متعلمین ما هیچ فایده ندارد فایده اش فقط به جهت اشخاص تحصیل کرده خواهد بود و اگر استفاده بکنند باز خود آن آقایان هستند که تحصیل کرده‌اند و کسی می‌تواند استفاده کند که با آن معلم

که در سر مریض است حکیم کلینک را داشته باشد بنده عرض می‌کنم به جای دکتر ژرژ باید یک کسی را بیاوریم لازم نیست که اهل نظام باشد یک آدمی‌را می‌توانیم بیاوریم که حکم دکتر ژرژ را داشته باشد و گمان نمی‌کنم که هیچ کس مخالف باشد که دکتر ژرژ طبیب خوبی باشد به جهت این که همه کس می‌داند که دکتر ژرژ عالم است و اگر بخواهیم معلم آکرژه بیاوریم باید با پنجاه هزار فرانک لااقل بیاوریم به جهت این که ممکن نیست که یک معلم آکرژه را با پانزده هزار فرانک استخدام کرد.

ذکاء الملک- این مذاکرات در کمیسیون معارف شده است احتمال دارد به همین طوری که آقای دکتر سعید الاطباء می‌فرمایند یک نفر طبیب آکرژه به آن میزان فرانک نیاید و لکن ما در کمیسیون معارف که مذاکره کردیم بالاخره قرار بر این شد که باید یک نفر آکرژه باشد به جهت این که اگر این معلم آکرژه نباشد و فقط یک دکتر متعارفی باشد آن وقت در ایران دکترهائی داریم که محتاج به او نخواهیم بود و باید یک معلم آکرژه دیگری بیاوریم به جهت این که همین قدر که فرانسوی شد نمی‌شود او را استخدام کرد چون که این شخص هم باید معلمی ‌بکند در دارالفنون و هم خدمات دیگر به او رجوع می‌شود اینست که باید آکرژه باشد در کمیسیون معارف هم ما تصویب کردیم به همین ملاحظات که باید یک نفر طبیب آکرژه استخدام شود و الا از طبیب‌های متعارفی محل احتیاج ما نخواهد بود.

(مجدداً پیشنهاد آقای دکتر علی خان قرائت شد)

نایب رئیس- رأی می‌گیریم آقایانی که موافقند با این پیشنهادی که از طرف کمیسیون هم قبول شده است قیام نمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.

مادۀ سوم از راپورت کمیسیون به عبارت ذیل قرائت شد.

مادۀ ۳- یک نفر معلم تاریخ طبیعی به جای دکتر کمیو به مدت سه سال از قرار ۱۲ هزار فرانک سالیانه استخدام می‌شود.

نایب رئیس- مخالفی نیست آقایانی که موافقند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.

در کلیات مخالفی نیست؟

حاج شیخ علی- این یک لایحه است که تقاضای یازده هزار تومان خرج می‌کند فایده این خرج این است که استفاده از علوم خارجه بکنیم البته محتاج هستیم و باید هم استفاده بکنیم اما نظر این جا است که ببینیم که از این طریق بهتر می‌توان استفاده کرد یا از طریق بهتر می‌توان استفاده کرد یا از طریق دیگر و آن اینست که ما چهار نفر معلم از اروپا بیاوریم و یازده هزار تومان به آن‌ها مواجب بدهیم که آن‌ها در عوض همان ابتدائی‌هائی را که معلمین خودمان می‌توانند تدریس بکنند همان را خواهند کرد به واسطه آن که بالاتر از آن را کی باید یاد بگیرد و استفاده بکند مثل آقای دکتر علی خان یا امثال ایشان که بالاتر از این متعلمین ما هستند و این متعلمین ما به این درجه نیستند که بتوانند استفاده بکنند از آن‌هااین‌ها همان درجه ابتدائی را که معلمین خودمان می‌توانند درس بدهند فقط استفاده خواهند کرد عقیده بنده اینست که در عوض این که چهار نفر را پانزده هزار تومان که بیایند این جا و در آخر نتیجه این باشد که جز همان ابتدائی تدریس نخواهد شد و جز این که معارف خارجه را ترویج کنیم فایده دیگری نخواهیم برد بهتر این است که این متعلمین با همین خرج تشریف ببرند خارجه و برسند به درجه معلمی‌بعد از آن که آن‌ها آن جا به درجه معلمی ‌رسیدند بیایند در ایران و جمیع آن معلومات خودشان را به فارسی ترجمه و تدریس بکنند و این ترتیب فایده‌اش برای ما بهتر خواهد بود نه این که چهار نفر بیایند این جا در سال یازده هزار تومان بگیرند و فرانسه یا آلمانی یا انگلیسی درس بدهند در هر حال بنده با این کنترات مخالفم و به این جهت است که رأی نخواهم داد.

ذکاء‌الملک- اولاً در باب این که ما معارف خارجه را چرا باید تعمیم کنیم آن را جواب سابقاً عرض کردم اما در خصوص این که این معلمین دروس ابتدائی را که خودمان می‌توانیم درس بدهیم آن‌ها هم همین را درس می‌دهند این را بنده نمی‌توانم تصدیق بکنم در صورتی که کمیسیون معارف هم از ترتیب معارف ایران و هم از مدارس ایران به خوبی اطلاع دارند و اما این که ما از این جا بفرستیم عده از شاگردان را به آن جا این را تشریف داشتید در مجلس که در چندی قبل در زمان وزارت علوم آقای حکیم الملک بود که لایحه پیشنهاد مجلس شد از برای اعزام بک عده شاگرد به خارجه و این کار باید بشود یعنی هم از این جا باید بروند تحصیل معلمی‌بکنند و ما را مستغنی بکنند از استخدام معلمین خارجی و هم مادامی‌که آن‌ها نیامده‌اند باید ما از فرنگستان معلم بیاوریم و ناچار هستیم مادام که این خودمان مراجعت نکرده‌اند و نمی‌توانند مثل فرنگی‌ها تدریس بکنند از فرنگی‌ها بیاوریم لکن عرض کردم به طوری که مسبوق هستند وزارت معارف پیشنهاد کرد اعزام یک عده شاگرد را از جوانان ایرانی و همین اوقات خواهند رفت و بعد از دو سه سال دیگر مراجعت می‌کنند و ما را مستغنی می‌کنند از استخدام معلمین اروپائی ولی عجالتاً مستغنی نیستیم و باید استخدام شوند.

آقا میرزا ابراهیم قمی- بنده با این ترتیبی که اواخر در دارالفنون بوده است به کلی مخالفم به جهت این که چندین سال است دارالفنون تأسیس شده است و به عوض این که ترقیات می‌بایست کرده باشد دارالفنون به عکس حرکت قهقرائی کرده است و سابقاً در این جا شاگرد بیشتر ترقی می‌کرد از این اواخر که بنده با این وضع که دارالفنون دارد به کلی مخالفم و عقیده ام اینست که تمام این پول‌هائی که صرف دارالفنون می‌شود به هدر داده می‌شود مگر وقتی که یک نفر برای اداره کردن وزارت معارف استخدام بکنند و یک نفر هم برای اداره کردن مدرسه دارالفنون استخدام بکنند و این پول‌ها را صرف مدارس ابتدائی بکنند بهتر است و با شاه زاده دکتر حیدر میرزا موافقم که علوم را باید به زبان فارسی تحصیل بکنند.

معززالملک- بله بنده تائید می‌کنم فرمایشات ایشان را که دارالفنون وضعش بد شده است ولی بد بودن وضع دارالفنون را نمی‌شود دلیل قرار داد برای عدم تجدید کنترات معلمین دارالفنون یا استناد به آن‌ها داد شاید علت بدی دارالفنون هم راجع به وزارت علوم یا یک اداره دیگری باشد ولی این که به این جهت نباید معلمین اروپائی استخدام شود درست نیست مثل اینست که بگوئید اگر معلمین اروپائی استخدام نشوند وضع مدرسه خوب می‌شود پس ما باید هم معلم استخدام بکنیم هم آقایانی که جدی دارند در اصلاح دارالفنون باید یک اصراری بکنند به وزارت معارف که وضع مدرسه دارالفنون را اصلاح بکنند و این که می‌فرمایند تحصیلات به زبان فارسی باشد این البته خیلی خوب چیزی است و البته هر ملتی میل دارد که زبانی که تعلیم می‌شود زبان خودش باشد ولی این چه وقت ممکن است وقتی که ابتدا یک چیزی برای خودش تهیه کرده باشد که بعد بتواند به زبان خودمان آن علوم را تدریس بکند نداریم و برای همین است که این معلمین را از خارجه می‌آوریم که بلکه کسانی را تهیه بکنیم پس از این که متعلمین ما حاضر شدند و لایق معلمی‌شدند بنده به شما اطمینان می‌دهم که دیگر به زبان فرانسه تدریس نخواهد شد ولی مادام که شما معلمین فرانسوی داشته باشید البته آن معلمین به زبان فرانسه درس خواهند داد.

نایب رئیس- رأی می‌گیریم در کلیه این قانون که سه مادۀ است و مادۀ اولش ۲ جزء باشد یک جزء آن تصویب شد و یک جزء آن بلاتکلیف ماند آقایانی که تصویب می‌کنند این قانون را به طوری که خوانده شد ورقه سفید خواهند‌انداخت آقایانی که تصویب نمی‌کنند ورقه کبود خواهند‌انداخت.

در این موقع شروع به اخذ رأی شده آقای حاج میرزا رضا خان اوراق رأی را به عده ذیل احصاء نمود.

ورقه سفید ۴۴ ورقه آبی ۴.

نایب رئیس- با کثریت چهل و چهار رأی تصویب شد حالا یک ربع تنفس داده می‌شود.

(مجدداً ۵۰ دقیقه قبل از ظهر جلسه تشکیل شد)

نایب رئیس- شور در بقیه قانون انتخابات است (به ترتیب ذیل قرائت شد) کاشان- کاشان آران بیدگل- نوش آباد- علی آباد- نصر آباد- محمد آباد- مشکان- یزدل- محمود آباد-طاهر آباد- راوند- فراق- فین علیا و سفلی- جوشقان- فالی و توابع یک نفر.

حاج سید ابراهیم- کاشان و نطنز را خوب بود دو نفر می‌نوشتند و انجمن جزء آن را متعدد قرار می‌دادند.

شیبانی- حالا در حوزه بندی‌های ولایات که با هم شباهت ندارد عرض می‌کنم زیرا که در این باب آقایان فرموده‌اند و کلیه در موضوع کاشان عرض می‌کنم که در سال گذشته در ماه رمضان یک سرشماری در کاشان کرده‌اند کاشان پنجاه و یک ده دارد و یکصد و سی هزار جمعیت او را شماره کردند در صورتی که دهات کوچک و مزارع کوچک را هیچ به حساب نیاورده بودند و قرار داده بودند که آن جاها را هم شماره بکنند بعد اعلان نمایند این هم یک مقدار زیادی علاوه می‌شود گویا مؤفق نشدند و نطنز هم قریب پنجاه شصت هزار جمعیت دارد و جوشقان هم بیست سی هزار که روی هم این سه محل دویست و چهل الی پنجاه هزار جمعیت دارد و آن وقت به این سه محل دو نفر وکیل داده‌اند البته آقایان تصدیق خواهند فرمود که این کم است و در این دوره که حالا آخر می‌شود صد و بیست نفر وکیل داشتیم دو نفر داده بودند به کاشان و در این دوره آتیه که یک صد و پنجاه و دو نفر عده نمایندگان می‌شود باز هم دو نفر نماینده به کاشان داده‌اند و البته این میزانی که ما در دست گرفتیم که به هر صد هزار یک نفر نماینده داده شود آن وقت ترتیب خیلی بی انصافی می‌شود که نقطه که دارای دویست و پنجاه هزار جمعیت است و در واقع سه نقطه است که هر یک جمعیت زیادی دارد و مسافت شان هم از هم خیلی زیاد است به این‌ها روی هم رفته دو وکیل بدهند به این ترتیب البته یکی از این نقاطش محروم از نماینده خواهد شد از این جهت بنده پیشنهادی کرده ام که به نطنز و اردستان که بالغ به صد هزار جمعیت شان می‌شود با حول و حوش این نقاط یک نماینده داده می‌شود و به کاشان و جوشقان هم دو نفر وکیل داده شود و تقاضا می‌کنم که آقایان در این کار دقت بفرمایند که به ترتیبی که در این حوزه بندی نوشته شده خیلی بی انصافی می‌شود و اسباب شکایت اهالی کاشان هم خواهد شد اینست که این پیشنهاد را تقدیم می‌کنم.

نایب رئیس- پیشنهاد را می‌فرستیم به کمیسیون.

محمد‌هاشم میرزا- این که آقای شیبانی فرمودند که کاشان از روی تحقیق یکصد و سی هزار جمعیت دارد و باقی نقاط دیگرش هم هفتاد هزار می‌شود که روی هم رفته دویست و پنجاه هزار جمعیت کاشان و توابع او است در جاهای دیگر هم که گفتند صد هزار جمعیت دارد و یک نماینده به آن‌ها دادند از روی حتم معلوم نشده است که صد هزار جمعیت داشته است بدون پنجاه نفر زیاد یا کم البته همین طور اختلافات در بین بوده است بعضی جاها بوده که صد و چهل هزار جمعیت داشته و یک نفر وکیل به آن‌ها داده‌اند بعضی جاها بوده که نود هزار جمعیت داشته و یک نماینده به آن‌ها داده‌اند البته نود هزار را هم نمی‌شود محروم کرد و بنده با دو نفر وکیل موافقم دیگر آن که در این حوزه‌بندی کاشان اسم دهات برده شده اگر بنا شود در هر شهری که اسم دهات آن برده شود این به کلی از سبک سایر نقاط نظام نامه خارج می‌شود البته باید جاهائی که محل بزرگ دارد و ممکن نیست به شهر بیایند به واسطه بعد مسافت آن‌ها را باید اسم ببرند والا اگر بنا شود دهات را اسم ببرند گویا هر شهری چهار صد پانصد سیصد به اختلاف ده داشته باشد آن وقت اگر بخواهیم تمام آن‌ها را اسم ببریم و مذاکره به کلی از ترتیب حوزه بندی خارج می‌شود.

نایب رئیس- مذاکره کافی است محل انجمن جزء محل انجمن جزء- کاشان- آران- علی آباد- یزدل- راوند- فین- جوشقان (اظهار مخالفتی نشد) محل انجمن مرکزی- کاشان (ایضاً اظهار مخالفتی نشد) قمصر و خم دره- ابوزید آباد بزرگ- مرق و ساویان و اسحاق آباد و سده جوشقان و استرک و نیاسر و یاروق و توابع- نطنز و توابع یک نفر.

نایب رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) محل انجمن جزء- قمصر بزرگ نیاسر طرق.

(اظهار مخالفتی نشد)

محل انجمن مرکزی- کاشان.

ایضاً اظهار مخالفتی نشد.

عده نمایندگان کل- دو نفر.

ساوره و زرند

ساوه و زرند- خلجستان- خرقان- ساوه یک نفر مخالفی نبود.

محل انجمن جزء- ساوه- زاویه- خلجستان ایضاً مخالفی نبود محل انجمن مرکزی- ساوه (اظهار مخالفتی نشد) عده نمایندگان یک نفر (ایضاً مخالفتی نشد) اصفهان- برزو- حجا- قهاب- کوارج- برآون- برخوار- ماربین عده نمایندگان ۳ نفر.

نایب رئیس- مخالفی هست (اظهاری نشد) محل انجمن جزء اصفهان- جلفا- خور اسکان- جورت- دشتی- رنار- خبر- سده (ایضاً اظهار مخالفتی نشد) محل انجمن مرکزی اصفهان (مخالفی نبود).

فریدن- چهار محل- یک نفر (اظهار مخالفتی نشد) محل انجمن جزء- داران- دهکرد محل انجمن مرکزی اصفهان- کردن- لنجان- دهق- نجف آباد- یک نفر محل انجمن جزء تهران- کردن- زیر مبارک- دهق- علوی- نجف آباد (مخالفتی نبود) محل انجمن مرکزی- اصفهان.

حاج سید ابراهیم- در تمام این نقاط انجمن مرکزی شان را اصفهان قرار داده‌اند و حال این که کراراً مذاکره شد در این جا که انجمن مرکزی به هیچ وجه مداخله در عملیات انتخابات ندارد در این صورت انجمن مرکزی را در اصفهان قرار دادن و یکی از نقاط مهمه آن جا را مثل نجف آباد هیچ اهمیت ندادن صحیح نیست بهتر این است که انجمن مرکزی هر حوزه انتخابیه را در خود حوزه قرار دهند و در این جا خوب است انجمن مرکزی رادر خود نجف آباد قرار دهند.

حاج عز الممالک- این مسئله این جا مکرر گفته شد و دلیلش هم گفته شد این که این جا انجمن مرکزی معین شده است به جهت اینست که این نقاط نسبت به هیچ نقطه دیگر برتری ندارد و همین طور در سایر نقاط وقتی که می‌بینیم چند نقطه است که در رأی انجمن جزو است و یک انجمن مرکزی به آن‌ها داده‌اند می‌بینم که در بین نقاط چون یک نقطه دیگری نیست که نسبت به سایرین برتری داشته باشد اینست که انجمن مرکزی را در آن نقطه معین کرده‌اند که نسبت به همه برتری داشته است به این جهت بوده است که در این جاها هم مرکزیت را به اصفهان داده‌اند والا اگر این ملاحظه نبود می‌توانستند هر یک از نمایندگان یک پیشنهادی بکنند و انجمن مرکزی را در یک نقطه دیگری تقاضا بکنند که قرار داده شود لکن اگر پیشنهاد می‌کردیم می‌دیدیم که نجف آباد به سایر نقاط یک مزیت و برتری ندارد که در آن جا انجمن مرکزی تشکیل شود بس اولی و انسب این بود که در نقاطی که نسبت به یک دیگر مساوی و در عرض هم واقع هستند انجمن مرکزی را قرار ندهند و در یک نقطه انجمن مرکزی را قرار بدهند که نسبت به آن نقاط یک ترجیحی داشته باشد و نسبت به آن‌ها مرکزیت داشته باشد آن وقت از برای انجمن مرکزی هم غیر از یک نظارت و اخذ نتیجه آراء تکلیفی قرار ندادیم و به اعتقاد بنده اگر انجمن مرکزی برای نقاط قرار ندهیم این اسباب این خواهد شد که همان جا که انجمن مرکزی در آن جا تشکیل می‌شود انتخاب خواهند کرد و سایر نقاط جزء به کلی از انتخاب محروم می‌مانند به جهت این که هیچ شبهه ندارد که یک نقطه کوچکی که اعلان انتخاب کرد حکومت دیگر که در عرض او است برای این که جزء آن جا نباشد اطاعت نخواهد کرد و از آن نقاط جزء دیگر به این نقطه کسی نمی‌آید که رأی بدهد پس همیشه باید یک انجمن مرکزی در شهر آن نقطه مثلاً مثل اصفهان که نسبت به تمام این نقاط شهر است تشکیل شود تا این که تمام این نقاط که نسبت به اصفهان جزء هستند و مطیع هستند اطاعت کنند و انتخاب بکنند بعد نتیجه انتخاب را همان انجمن مرکزی معلوم کند.

معزز الملک- آن جهتی که آقای حاج عز الممالک فرمودند به عقیده بنده با تشکیل انجمن مرکزی در یک نقطه مهم یا غیر مهم هیچ فرق نمی‌کند به جهت این که اگر یک محل غیر مهمی‌بخواهند در محل خودشان انتخاب بکنند چون انجمن مرکزی هیچ نمی‌تواند جلوگیری بکند که سایر نقاط از انتخاب محروم نباشند محروم ماندن یا محروم نماندن یک حوزه انتخابیه فقط منوط به حسیات اهالی آن جا است اگر مردم یک حس اشتراکی داشته باشند که بدانند جزء این حوزه انتخابیه هستند و باید یک نفر را انتخاب بکنند و تمام حوزه انتخابیه بخواهند در یک کاندیداهای معینی رأی بدهند این فایده خواهد داشت ولی اگر بنا باشد که اهالی این حس را نداشته باشند شما چه انجمن مرکزی معین بکنید چه نکنید هیچ فرق نمی‌کند این بسته به حسیات مردم است ولی در کلیه حوزه‌های انتخابیه که دارای چندین نقطه است باید دانست که نماینده که می‌آید نماینده یک نقطه خواهد بود و چندان فرق نخواهد کرد.

نایب رئیس- مذاکرات گویا کافی باشد بقیه را بخوانید- اردستان- مهاباد- قهیایه- رویه شین- یک نفر.

شیبانی- اردستان را به طوری که عرض کردم با نطنز هم خاک هستند و قرب جوار هم دارند یک جا قرار بدهند بهتر است و الا حقوق نطنز پایمال می‌شود در خصوص حوزه بندی هم عرض کردم که این‌ها هیچ شباهت به هم ندارد و سایر آقایان هم فرمودند که این شهرها هیچ نسبت به یکدیگر ندارند محل انجمن جزء- اردستان- زواره- مهاباد- زیر- جشوقان- وزنه.

محل انجمن مرکزی اصفهان (مخالفی نبود) جرقریه- سمیرم- قمشه- ابرنو- یک نفر.

حاج سید ابراهیم- بنده می‌بینم که در این حوزه‌بندی‌ها ملاحظه وحدت حکومت در حوزه انتخابیه نشده و نمی‌شود و عمده نظر به امکان جمع شدن در وقت انتخاب است بنابراین عرض می‌کنم و می‌بینم که ابرقو را جزء اصفهان قرار دادند در صورتی که فاصله او به اصفهان زیاده بر چهل فرسخ است صحیح نیست و ابرقو نزدیک به آباده شیراز است و چون ملاحظه وحدت حکومت شرط نیست بهتر این است که جزء آباده قرار دهند و بر عده نمایندگان آن نواحی بیفزایند و چون از یزد و اصفهان هر دو دور است هیچ صحیح نیست که جزء یزد باشد جزو اصفهان انسب و اسهل جزء حوزه انتخابیه آباده بودن

است محل انجمن جزء- نیکاباد محمدآباد بوده طالخونی قمشه ابرقو.

محل انجمن مرکزی- اصفهان- عده نمایندگان کل ۷ نفر.

حاج سید ابراهیم- بنده می‌خواستم از مخبر سئوال کنم که این ۷ نفر نمایندگان اصفهان از روی چه میزان است اگر از طریق تخمین است و تخمینی است که از تحقیق دور است و اگر از روی جغرافیا و نقشه‌هائی در دست است هیچ دلالت ندارد که جمعیت اصفهان هفت صد هزار نفر است ما باید تصور کنیم که جمعیت اصفهان بیش از چهار صد هزار نفر است منتهی پانصد هزار از روی میزان هر صد هزار یک نفر که حساب بکنیم پنج نفر حق دارند به خصوص بعد از آن که یک نفر هم از ملل ممنوعه است در این صورت هفت نفر می‌شود و این عده خیلی زیاد است و اگر این ملاحظه را بخواهیم بکنیم و ملاحظه دیگری در بین نباشد باید چهار نفر یا پنج نفر نماینده به اصفهان و اطراف آن داد و اگر هفت نفر بدهیم با سایر جاها بی تناسب خواهد بود و آن وقت بکلی ترتیب حوزه‌بندی‌ها به هم می‌خورد و بی شباهت می‌شود و چون با این ترتیب به یک نظر وجدانی متناسبی حوزه بندی نشده است یک جهت جامع وجدانی متناسبی ملحوظ و منظور شده است بنده با هفت نفر مخالفم.

حاج عزالملک- بنده به نظرم هفت نفر زیاد نیست ولی چیزی که به نظر می‌آید از این مخالفت‌هائی که می‌شود در جمع بندی بنده متحیرم که نتیجه چه خواهد شد به جهت این که هر حوزه صد هزار نفری یک نماینده باید به مجلس بفرستد و همین طور حوزه به حوزه در مجلس قرائت می‌شود و می‌گذرد و ما در خود آن حوزه ایراد نداریم وقتی که جمع بندی می‌کنیم می‌گوئیم عده نمایندگان کل هفت نفر آن وقت ایراد می‌شود که این حوزه انتخابیه حق هفت نفر نماینده دارد یا خیر ولی ایرادی به یک حوزه‌بندی جزء نشده است به این دلیل خوبست آقایانی که مخالف هستند ترتیب حوزه‌بندیش را هم پیشنهاد بکنند.

آقا سید حسن مدرس- چون عقیده حقیر این است که اصلاً باید وکلاء زیاد نباشند و اگر می‌شد عده نمایندگان صد یا هشتاد بشود بهتر بود به خصوص با این اوضاع حاضره ولی آن چه در این قانون معین شده است تمام از روی تخمین بوده است بنده چند نقطه از اصفهان را ندیده‌ام و سایر نقاط اصفهان را دیده‌ام ولی نمی‌توانم بگویم جمعیت آن جاها چقدر است اگر همان تخمین هم باشد شاید بگویند زیاد است لکن اگر ترقیب باشد دور نیست این میزانی که برای اصفهان معین شده است اجحاف نشده باشد و لکن اگر زیادتر معین کرده بودند می‌توان گفت اجحاف شده است مثلاً خود چهارمهال هر کس بصیرت دارد می‌داند از خوانین بختیاری باید پرسید می‌توانم بگویم دویست هزار جمعیت دارد و لکن همین عده از برای نماینده که نوشته شده است می‌توان گفت کافی است به جهت این که باید نظر به این باشد که وکلائی که منتخب می‌شوند باید طوری باشد که فایده داشته باشد و هر قدر هم کمتر باشد به عقیده بنده بهتر است.

نایب رئیس- مذاکرات گویا کافی است (بخواند گیلان).

رشت و توابع- عده نمایندگان دو نفر.

آقا میرزا احمد قزوینی- توابع باید معلوم شود تا آن که نقاطی که جزء حوزه انتخابیه رشت هستند معین باشد باید حدود یک حوزه انتخابیه صریحا ً معلوم شده باشد و اجمال نداشته باشد مثلا ًباید معلوم شود که تا چهار فرسخی است یا دو فرسخی است امامزاده‌هاشم جزء رشت است یا خیر.

ذکاء الملک- این معلوم است که کدام نقاط جزء شهر است و معلوم است نقاطی که جزء شهر محسوب نیستند به طور کلی نمی‌توان معین کرد که حدود شهر تا چند فرسخی است.

محل انجمن جزء- رشت- محل انجمن مرکزی رشت- گرگان رود- اسالم- طالش- دولاب- ماسال شان در بین- عده نمایندگان یک نفر.

محل انجمن جزء گرگان رود- ماسال- محل انجمن مرکزی- گرگان رود(مخالفی ابداً نبود) انزلی و غازیان و توابع و تولم عده نمایندگان- یک نفر.

معززالملک- تصور می‌کنم خیلی لازم دارد تا این که اهالی این نقاط به صد هزار برسد تا این که حق یک نماینده داشته باشند.

افتخارالواعظین- هر کس انزلی و غازیان و توابع را دیده باشد می‌داند در صورتی که تولم هم جزء باشد یقیناً حق یک نماینده دارند.

محل انجمن جزء- انزلی- جمعه بازار- محل انجمن مرکزی- انزلی – لاهیجان- لنگرود- رودسر- دیلمان- رانکو- صحت آباد- عمارلو- منجیل- رودبار- رستم آباد یک نفر.

آقا میرزا احمد- بنده اعتقاد خودم را اولا ًعرض می‌کنم اساساً همراه هستم با کم کردن وکلاء هر قدر کمتر باشند بهتر است لکن چون میزان صد هزار نفر قرار گذارده‌اند عرض می‌کنم این حوزه‌بندی که برای گیلان است راجع به گیلان و رودسر و توابع این خیلی غلط است ثانیاً منجیل و رستم‌آباد این‌ها جزء عمارلو است این که عمارلو را یک جا نوشته‌اند جزء همین بلوکات است جای علیحده نیست صحت آباد هم اشتباه نوشته است رحمت آباد است اشتباه دیگری هم که هست این است که لنگرود را علیحده نوشته‌اند و رودسر را علیحده نوشته‌اند و حال آن که لنگرود جزء رانکو است رانکو دو نقطه مهم دارد یکی قریب شهر است این که قریب به شهر است اهم است و می‌توان گفت که یک قصبه است و دیگری رودسر است به عبارت آخری این‌ها خارج از رانکو نیستند پس لفظ لنگرود و رودسر با وجود رانکو زیادی هستند به این قسم رانکو و لاهیجان یک نفر آن چهار تای دیگر زیادی است و از حیث جمعیت این نقاطی که نوشته شده است سه مقابل آن نقاطی است که به آن‌ها حق یک نفر وکیل داده‌اند هم چنین نسبت به انزلی و غازیان و تولم نمی‌دانم اعضاء کمیسیون از روی چه میزانی این تقسیم‌بندی را کرده‌اند و انزلی را با آن عده که نسبت به این‌ها یک ثلث است یک نفر حق داده‌اند و دیگر آن که هر یک از این‌ها مستقل هستند جزء یک حکومت نشین نیستند تا این که یک انجمن مرکزی از برای آن‌ها معین شود مثلاً دیلمان و رانکو خودش یک حکومت نشین است همین طور لنگرود و توابعش و عمارلو و رحمت آباد این‌ها تمام خودشان حکومت‌نشین مستقل هستند جاهای دیگر هم از قبیل منجیل و رستم آباد هست که جزء این‌ها هستند ولی از حیث حکومت مستقل هستند دیگر آن که انجمن جزء شان را خارج کرده‌اند و در لاهیجان قرار داده‌اند عیب دیگر این است لاهیجان انجمن مرکزی این جا قرار دادند و عمارلو و منجیل را جزء آن قرار داده‌اند در صورتی که انجمن جزء دیلمان و رحمت آباد باید در خودشان باشد یا در رشت بنا بر این بنده پیشنهاد کرده ام راجع به انجمن جزء و انجمن کلشان و هر یک از این چند حکومت نشین را قسمت کرده ام که رانکو و لاهیجان یک نفر عمارلو و رحمت آباد دیلمان یک نفر منجیل و رستم آباد هم جزء این‌ها خواهند بود پیشنهاد را تقدیم می‌کنم انشاء‌الله در کمیسیون توجه خواهند فرمود که دو نفر به آن‌ها حق بدهند به جهت این که جمعیت اینها بیش از انزلی شفت و فومن است.

محل انجمن جزء- لاهیجان- رودبار.

نایب رئیس- مخالفی هست اظهاری نشد)

محل انجمن مرکز- لاهیجان- رودبار.

حاج عزالممالک- بنده در محل انجمن مرکزی مخالف هستم به همان نظری که سابق گفته شد و حالا نمی‌خواهم عرض کنم ولی یک دلیل بر آن نظر سابق خودم می‌افزایم که وقتی که به انجمن مرکزی حق دادیم که اعلان انتخاب بکند و گفتیم در موقعی که اعلان کرد انتخاب نکردند حق انتخاب آن نقطه ساقط می‌شود ممکن است به واسطه بودن انجمن مرکزی در نقاط جزء سایر نقاطی که در عرض او هستند زیر بار اعلان او نروند و انتخاب نکنند و این سبب می‌شود که یک عده بی جهت از انتخاب محروم می‌شوند به این جهت عقیده من این است که یک جائی را محل انجمن مرکزی قرار بدهیم که نسبت به سایر نقاط مرکزیت داشته باشد.

آقا میرزا احمد- رودبار نمی‌دانم به چه مناسبت نوشته‌اند رودبار نیست رودسر است.

نایب رئیس- از روی پیشنهادی که کرده اید در کمیسیون اصلاح می‌شود.

حاج سید ابراهیم- از مذاکراتی که می‌شود معلوم می‌شود که ما مذاکرات سابق را داریم عیناً تجدید می‌کنیم بنده عرض می‌کنم که انجمن مرکزی را در لاهیجان قرار دادن هیچ جهتی ندارد در صورتی که معلوم شده و ضرورت ما را مجبور کرد که انجمن مرکزی را در نقاط جزو قرار بدهیم باید قرار بدهیم و این چیزی نیست که یک عیب کلی بشود و این که می‌گویند اگر در نقاط جزو انجمن مرکزی قرار بدهیم سایر نقاط انتخاب نمی‌کنند یا این که انجمن مرکزی درست نمی‌کنند این سوء ظنی را که ما در حق انجمن‌های جزو می‌بریم صحیح نیست البته مثل این که فامیل داریم وظیفه خودمان ادا کنیم انجمن مرکزی هر جا هم میل دارد که وظیفه خودش را کاملاً ادا نماید ولو این که اهالی را وادار نماید از حقوق خودشان استفاده بکند و الا این که شاید کاری بکنند که افراد از حقوق خودشان استفاده نکند اصلاً اظهارش صحیح نیست.

نایب رئیس- اگر نظر آقایان باشد در یک جلسه در این خصوص مذاکرات شده است دیگر تکرار لازم نیست و گویا مذاکرات کافی شد شفت- فومنات- ماسوء- یک نفر.

نایب رئیس- مخالفی هم هست (اظهاری نشد) محل انجمن جزو- فومن.

نایب رئیس- مخالفی هم هست (اظهاری نشد) محل انجمن مرکزی - فومن.

نایب رئیس- مخالفی هم هست(اظهاری نشد) عده کل نمایندگان ۶ نفر(مخالفی هست)

لواء‌الدوله- در حوزه‌های انتخابیه ولایات و تقسیم نمایندگان به نقاط نسبت به بعضی جاها ظلم شده است و در حق بعضی نقاط رعایت اگر چه فرق نمی‌کند تمام وکلاء از رشت باشد بیایند یا از قزوین یا از اصفهان فرق نمی‌کند همه آن‌ها نماینده‌اند ولی وقتی می‌که گفتیم می‌خواهیم به تساوی حقوق رفتار کنیم و میزانی برای حق انتخاب دادن معین کردیم چه ضرر دارد که در موضوع ولایات یک قدری دقت کنیم و الا رشت سابقاً سه نفر بوده حالا شش نفر شده است اصفهان سه نفر حق داشتند حالا هفت نفر به آن‌ها حق داده‌اند و همین طور بعضی جاهای دیگر ولی گلپایگان و خونسار و کمره سابقاً چهار نفر حق داشتند حالا دو نفر شده یعنی به آن جا که حقیقتاً سی صد و شصت هزار نفر هستند دو نفر حق می‌دهیم و جاهای دیگر که مسلما ًچهار صد هزار نفر ندارند شش نفر بنده نمی‌دانم این تقسیم بندی از روی چه مأخذ و از چه ملاک است باید همان طوری که آن روز عرض کردم یک ترتیبی داد که بعضی به آتش بعضی نسوزند و الا اگر بفرمایند این میزان تخمینی است بنده عرض می‌کنم گلپایگان و خونسار کمره هفت صد هزار جمعیت دارد اگر احصائبه دارید بفرمائید بشمارید مثل آن کسی که از او سئوال کردند وسط دنیا کجا است گفت این جا باور ندارید بروید بشمارید حالا این هم مثل همان است.

محمد‌هاشم میرزا- به این‌اندازه هم تصور می‌فرمائید نیست که بر حسب یک تخمین بی مأخذی این تقسیم بندی‌ها شده باشد بله درست است که احصائبه در دست نداریم لکن یک میزان تقریبی معین کردیم مثلا رشت اگر آباد ترین نقاط ایران نباشد معلوم نیست که سایر نقاط هم به آن جا برسد از ترتیباتی که در دست وزارت داخله هست از قبیل ارزاقی که به آن جا وارد می‌شود و حکومت‌هائی که برای آن جا معین می‌شود و سایر ترتیبات به دست آمده است و جمعیت این جا تخمیناً چقدر می‌شود سابق هم پنج نفر وکیل حق داشت نه سه نفر و حالا هم ۶ نفر به همان مناسبتی است که عرض کردم در صورتی که نمایندگان گیلان عقیده شان این بود که شش نفر کم است و باید هفت نفر به آن جا حق بدهند ولی کمیسیون به ملاحظاتی بیشتر از ۶ نفر را تصویب نکرد.

نایب رئیس- مذاکرات گویا کافی باشد (اظهاری شد کافی است) بقیه شور در این قانون می‌ماند برای جلسه آتیه رایورت کمیسیون بودجه راجع به ورثه فتح الله خان مجاهد مقتول خوانده می‌شود به عبارت ذیل قرائت شد لایحه وزارت مالیه راجع به تقاضای ماهی سی تومان درباره وراث فتح الله خان مجاهد مقتول مطرح مذاکره گردیده نظر به رعایت حال بازماندگان وراث مرحوم فتح الله خان که در راه حریت مقتول شده کمیسیون بودجه به اکثریت آراء مطابق مادۀ ذیل ماهی سی تومان در باره ورثه فتح الله خان مجاهد مقتول تصویب می‌نماید.

مادۀ مبلغ ده تومان ماهیانه از هذه السنه تنگوزئیل در باره وراث فتح الله خان مجاهد مقتول مادام‌الحیوه برقرار می‌شود.

نایب رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر) رأی می‌گیریم کسانی که تصویب می‌کنند این راپورت را ورقه سفید بیاندازند (رأی گرفته شد آقای حاج میرزا رضا خان اوراق رأی را به عده ۲۹ ورقه سفید شماره نمود)

نایب رئیس- بلا تکلیف ماند.

جلسه آتیه روز شنبه غرء رمضان است دو پیشنهاد در این خصوص شده یکی به امضاء چهل نفر از نمایندگان که جلسات شب باشد یکی هم به امضای آقای معزز المک که هفته دو جلسه منعقد بشود اول رأی می‌گیریم در پیشنهاد آقای معززالملک برای این که تکلیف معلوم شود بعد از آن در موقعش رأی می‌گیریم پیشنهاد مزبور به عبارت ذیل خوانده شد) بنده پیشنهاد می‌کنم که جلسات مجلس شورای ملی در ماه مبارک هفته دو روز باشد.

نایب رئیس- آقای معزز الملک توضیح دارید بدهید رأی بگیریم.

معزز الملک- من تصور می‌کنم این مسئله را که به طوری که پیشنهاد کرده‌ام عقیده یک نماینده نباشد و تمام نمایندگان در این خصوص هم عقیده باشند به دو جهت اولاً چیزی که بتواند حاضر باشد تا این که جزو دستور بشود نیست و کمیسیون‌ها هم باید چیزی داشته باشند تا این که مجلس بیاید و ثانیاً ماه رمضان در پیش است کسالت و بعضی کارها هم در بین است از این جهت برای مدت ماه رمضان بنده پیشنهاد کرده‌ام هفته دو جلسه بیشتر منعقد نشود تا این که کمیسیون‌ها هم وقت پیدا بکنند و مطالبی را که به آن جاها رجوع شده است زودتر راپورت بدهند حالا دیگر بسته به رأی مجلس است.

آقا میرزا احمد- جهت این که هفته دو جلسه بشود این است که می‌فرمایند در دستور چیزهای مهم نیست و هفته دو جلسه کفایت می‌کند از این چیزهائی که در این دوره باید بگذرد در صورتی که قانون شرکت‌ها و قانون یستی در بین هست که یک شور آن شده و شور دوم آن باید بشود و بگذرد همین طور قانون انتخابات شور اول نزدیک است تمام بشود مطالب دیگر هست که باید مجلس آن را بگذراند به این جهت اگر هفته سه روز هم باشد بنده باز اعتقادم این است تا دو ماه هم این مطالب نخواهد گذشت این است که بنده عقیده ام این است که مثل سابق هفته سه روز باشد تا این مطالب و قوانینی که عرض کردم از مجلس بگذرد.

متین السلطنه- بنده مخالفم با فرمایش آقای میرزا احمد برای این که همه آقایان خوب می‌دانند که پارسال به واسطه کسالت همین امتحان را دادیم که اگر چه می‌آمدیم ولی هم دیر می‌آمدیم و هم مثل این بود که کاری نکرده‌ایم به این جهت به عقیده بنده اگر هفته یک جلسه نباشیم که رفع کسالت بشود بهتر است از این که هر هفته سه جلسه منعقد بکنیم یا هر روز جلسه داشته باشیم و هیچ کار نکنیم مقصود از هفته دو موقع که در این پیشنهاد ذکر شده است اعم است از این که روز باشد یا شب ولی اگر ورز باشد بنده مخالفم و موافقم با این که جلسات شب منعقد شود.

نایب رئیس- عرض کردم اول برای این که دو موقع جلسه منعقد بشود رأی می‌گیریم بعد از آن که معلوم شد که دو موقع را مجلس تصویب می‌کند یا این که طوری را که سابق معمول بوده است آن وقت در این که شب باشد یا روز رأی می‌گیریم یک مرتبه دیگر پیشنهاد خوانده می‌شود پس از آن رأی می‌گیریم (پیشنهاد آقای معززالملک مجدداً قرائت شد).

نایب رئیس- رأی می‌گیریم آقایانی که همراهند با این که در ماه رمضان هفته دو موقع جلسه منعقد بشود قیام نمایند(عده قیام نمودند)

نایب رئیس- بلا تکلیف ماند یعنی از ۶۴ نفر (۳۲) نفر رأی دادند حالا در پیشنهادی که از طرف (۴۰) نفر از نمایندگان شده است که جلسات در شب باشد رأی می‌گیریم.

(پیشنهاد مزبور به عبارت ذیل قرائت شد).

داعی پیشنهاد می‌نمایم در ایام ماه مبارک رمضان که هوا گرم و با حالت روزه داری درست حواس آقایان نمایندگان جمع نمی‌شود قرار مجلس شور را شب‌ها قرار دهند (حاج امام جمعه و ۳۹ نفر از نمایندگان).

نایب رئیس- مخالفی هست.

لسان الحکماء- چون مسئله اول بلاتکلیف ماند خوب است این را هم رأی نگیرند و به سابقه عمل کنید برای این که دفعه اول نیست که رمضان آمده باشد چند سال است که آمده است و سابقه بدی هم به ما نشان نداده است و آقایانی که عقیده دارند که در شب باشد اگر از نقطه نظر ناراحتی این فرمایش را می‌کنند خوب است یک چتری به سر خودشان بگیرند و همین طور ملاحظه بکنند اشخاصی که منزلشان پای قایوق و نقاط دور باشد چقدر برای ایشان ناراحت است یک مسافت خیلی بعیدی را با آن اشکالاتی که همه می‌دانیم فراهم می‌شود در شب طی بکنند و خیلی بیشتر صدمه به آن‌ها وارد می‌آید ولی اگر از این نقطه نظر نبوده باشد حاضر هستیم که از صبح تا شام حاضر باشیم و اگر وقت هم عصرها کم داشته باشیم یعنی دیر بیائیم ممکن است قدری از شب را هم جزو بکنیم به این جهت اگر مثل سابق دو به غروب باشد به عقیده بنده بهتر و صدمه آن کمتر است و عرض می‌کنم چون آن پیشنهاد اولی بلاتکلیف ماند در این هم رأی نگیرید و به سابقه عمل بکنید.

حاج امام جمعه- تبادل آرائی که می‌شود باید با تأمل و به طور حواس جمعی بشود به جهت این که این جا مجلس شوراست و باید شور با حواس جمع باشد من خودم می‌بینم آن وقت ورز ابداً نمی‌فهمم و حواس ندارم تا این که تبادل افکار بکنم از این جهت این پیشنهاد را کردم تنها هم نیستم چهل نفر با بنده رفیق هستند و این پیشنهاد را امضاء کرده‌اند حالا دیگر مختارید رأی بگیرید تا تکلیف معلوم شود.

نایب رئیس- رأی می‌گیریم کسانی که تصویب می‌کنند جلسات ماه مبارک رمضان در شب باشد قیام نمایند. (اغلب قیام نمودند).

نایب رئیس- به اکثریت تصویب شد جلسه آتیه شب یک شنبه دو ساعت از شب گذشته- دستور شور اول در بقیه به قانون انتخابات راپورت کمیسیون بودجه در باب ورثه میرزا جواد و مشهدی محسن مقتول- آقای افتخار الواعظین در دستور ملاحظاتی داشتید.

افتخار الواعظین- بله می‌خواستم عرض کنم راپورتی از کمیسیون قوائد عامه مدتی است گذشته است راجع به اختصاصات چرم سازی جلال یانس استدعا می‌کنم جزو دستور جلسه آتیه بشود.

نایب رئیس- اگر مخالفی نیست ممکن است جزو دستور بگذاریم مجلس یک ربع بعد از ظهر ختم گردید.