مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ دی ۱۳۲۱ نشست ۱۱۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ دی ۱۳۲۱ نشست ۱۱۸

دوره سیزدهم قانونگذاری

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مجلس روز سه شنبه اول دی ماه ۱۳۲۱

فهرست مطالب:

۱ـ تصویب صورت مجلس

۲ ـ تقدیم ورقه استیضاح از دولت از طرف آقای امیر تیمور

۳ – تقدیم و طرح لایحه دو فوری اصلاح قانون مطبوعات از طرف آقای وزیر فرهنگ

۴- تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای معاون وزارت جنگ

۵- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای معاون وزارت دارائی

۶- موقع و دستور جلسه بعدـ ختم جلسه.

مجلس سه ربع ساعت پیش از ظهر بر یاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید

صورت مجلس روز یکشنبه ۲۹ آذر ماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند

- تصویب صورت مجلس

(۱- تصویب صورت مجلس)

رئیس ـ درصورت مجلس نظری نیست؟

تهرانچی ـ بنده در صورت مجلس عرض دارم.

امیر تیمور ـ بنده هم در صورت مجلس عرض دارم.

رئیسـ آقای تهرانچی.

تهرانچی ـ عرض کنم در خاتمه جلسه گذشته و قتی از طرف بعضی از آقایان اظهار شد وارددستور شویم بنده عرض کردم مخالف باورد دستور هستم و آقای رئیس اجازه ندادند و این در صورت مجلس ذکر نشده و بعد هم که آقای رئیس فرمودند جلسه را ختم می‌کنیم آقای امیر تیمور فر مودند که من مخالف با ختم جلسه هستم و این هم در صورت مجلس نوشته نشده البته همانطور که تشکیل جلسه مجلس بموجب نظامنامه با خود مجلس است ختم آن هم باخود مجلس است اگر مخالفی بود با ختم جلسه باید باو اجازة نطق داده شود و بعد هم رأی گرفته شود ولی این عمل واقع نشد و در صورت مجلس هم ذکر نشده است و حداقل هم اجازه داده نشد که مذاکره شود که این هیئت هائی که می‌خواهند انتخاب کنند باید باتصویب واجازه مجلس شورای ملی باشد و اگر بهر وسیله دیگری انتخاب شود بر خلاف مقررات قانون و مقررات قانون اساسی است.

ـ تقدیم ورقة استیضاح از دولت از طرف آقای امیر تیمور

۲ ـ تقدیم ورقة استیضاح از دولت از طرف آقای امیر تیمور

رئیسـ آقای امیر تیمور.

امیر تیمور ـ بنده هم در جلسه قبل اجازه خواستم ولی مقام ریاست اجازه نفرمودند اعلام ختم جلسه را هم که فرمودند عرض کردم با ختم جلسه مخالف هستم بایستی بر طبق نظامنامه اجازه می‌دادند من مخالفت خودم را عرض کنم و بعد رأی گرفته شود ولی مقام ریاست اجازه ندادند که من صحبت خودم را بکنم و چون مقام ریاست برخلاف نظامنامه به بنده جناب آقای قوام را استیضاح می‌کنم و این ورقه استیضاحی است که تقدیم می‌کنم بمقام ریاست.

رئیسـ شما اجازه خواستید لکن اکثریت مجلس اظهار کردند که جلسه ختم شود وقتی که همة مجلس گفتند دیگر لزومی ندارد صحبت شود باین جهت جلسه ختم شد (صحیح است).

باید اجازه می‌دادند ما صحبت خودمان را بکنیم.

رئیسـ در صورت مجلس نظری نیست؟ (گفته شد ـ خیر) صورت مجلس تصویب شد.

ـتقدیم و طرح لایحه دو فوری اصلاح قانون مطبوعات از طرف آقای وزیر فرهنگ

۳ـتقدیم و طرح لایحه دو فوری اصلاح قانون مطبوعات از طرف آقای وزیر فرهنگ

وزیر فرهنگ (آقای دکتر سیاسی) ـ خاطر محترم آقایان نمایندگان مطلع است که مطبوعات یکی از احتیاجات ضرری دول متمدنه است و البته جامعه‌های بشری نمی‌توانند از مطبوعات صرف‌نظر کنند زیرا هم برای ارشاد ملل مفید است و هم اینکه معارف و فرهنگ را ترقی می‌دهد و محاسن و فوائد دیگری هم دارد که آقایان بهتر از من اطلاع دارند ولی این البته در صورتی خواهد بود که کسانی که متصدی مطبوعات هستند مردمان فاضل و پاکدامن باشند و نظرشان به پیشرفت و ترقی جامعه باشد برای اینکه این منظور تأمین شود لایحه‌ای مشتمل بر دو ماده تهیه شده بقید دو فوریت و تقاضای تصویب آن می‌شود.

رئیسـ لایحه پیشنهادی خوانده می‌شود:

مجلس شورای ملی ـ خاطر نمایندگان محترم مستحضر است که مطبوعات هر کشور برای ایجاد و تقویت حس وحدت ملی و هدایت افراد در شاهراه ترقی از مؤثرترین عوامل بشمار می‌رود بنابراین بمنظور تشویق و جلب فضلای ارجمند و با تقوی بنامه نگاری و ارشاد قوم دو ماده ذیل پیشنهاد و تصویب آن بقید دو فوریت تقاضا می‌شود.

ماده ۱‍ـ از تاریخ تصویب این قانون کسانی می‌توانند صاحب امتیاز یا مدیر یا سردبیر روزنامه یا مجله باشند که علاوه بر شرایط مقرره در قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ صلاحیت آنان را از لحاظ تمکن مالی و سرمایة علمی و اخلاقی شورای عالی فرهنگ با رعایت نوع روزنامه یا مجله که بخواهند متتشر کنند و سمتی که در آن خواهند داشت تصدیق نماید. صاحبان امتیاز و مدیران و سردبیران فعلی روزنامه‌ها و مجلات نیز مشمول این قانون می‌باشند و هیچکس نمی‌تواند بیش از امتیاز یک روزنامه یا مجله داشته باشد.

ماده ۲ـ ماده ۳۴ قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ بطریق زیر اصلاح می‌شود:

ماده ۳۴ ـ توهین و ناسزا و هتک احترام و شرف و کسر اعتبارات افراد یا هیئت‌ها و مطلقاً هر گونه تخفیف و تحقییر نسبت بآنها با شکایت مدعی خصوصی در دادگاه جنحه (و خارج از نوبت) مطرح و محرک و نویسنده و ناشر از هشت روز تا یکسال حبس و از هزار تا یکصد هزار ریال جریمه نقدی و از هشت روز تا سه سال بتوقیف روزنامه محکوم خواهد شد و دادگاه می‌تواند متخلف را بیک یا هر سه مجازات مذکوره محکوم نماید. در صورتیکه جرائم مذکوره بوسیلة اوراق چاپی یا هر گونه اوراق دیگر بعمل آمده باشد با مراجعه مدعی خصوصی آن اوراق ضبط و محرک و ناشر آن نیز مشمول مقررات فوق خواهد بود.

رئیسـ فوریت اول لایحه مطرح است. آقای طباطبائی

طباطبائی‌ـ در نتیجه حوادث اخیر بطوریکه آقایان مستحضر هستند تمام روزنامه‌ها د ر مرکز بحال وقفه و تعطیل افتاد و البته همانطور که خود این حادثة ناگوار و بد همه را متأثر کرده است نبودن روزنامه‌ها هم با انس و اعتیادی که عامه بخواندن روزنامه داشتند اسباب تأثر و تأسف عمومی است ولی البته وقتی که یک قضایای فوق‌العاده پیش آمد ناچار مصالح عمومی مملکت اینطور مقتضی بوده و بنده خیال می‌کنم که تقدیم این لایحه هم با دو فوریت مبتنی بر همین اصل است و خود دولت هم کاملا ومعتد به اهمیت مطبوعات است اینکه گفته شد چرا تقاضای فوریت شده اینطور بنده استنباط می‌کنم که مسئله مطبوعات و نبودن روزنامه از قضایای خیلی مهم است و از مسائل عادی نیست فوریت لایحه هم بهمین مناسبت است اما با مذاکراتی که قبلا هم در مجلس و در خارج از مجلس با بنده شد وعدة از همکاران محترم نامه نگار من با من صحبت کردند بنده خواستم از دولت تقاضا کنم که لایحه را لااقل به قید یک فوریت تقدیم کنند خود مدیران و متصدیان جراید هم با بنده کاملاً همفکر هستند برای اینکه بیشتر مورد دقت و مطالعه قرار بگیرد. البته بطور کلی و اصولا قانون مطبوعات در ایران از مدتی قبل می‌بایستی که اصلاح شده باشد قانونی که نوشته شده در بدو مشروطیت بوده و رویهمرفته قانون جامعی نیست به قانون مراجعه بفرمائید فقط شرط شده است دارندة امتیاز باید سنش سی سال باشد و تبعة ایران باشد و محکوم به جنایت نشده باشد و مورد تعقیب جزائی نباید باشد البته این شرایط خیلی خوب است ولی یک کلمه راجع به سواد ذکر نشده و داشتن معلومات شرط نیست و یکنفر روزنامه نویس آنقدر بایستی توانائی داشته باشد که مطلب خودش را بتواند انشاء کند و بنویسد و در قانون چنین چیزی نیست با این که بنده خودم افتخار عضویت مطبوعات را دارم گاهی در همین مطبوعات دیده‌ام که یک اوراقی پیدا شده است که از حدود ادب و نزاکت و قانون و همه چیز خارج شده‌اند و چون قانون صریح و جامع و کاملی برای جلوگیری پیش بینی نشده این قضیه اسباب هتک احترام خود مطبوعات است بنابراین یک قانونی برای اصلاح این نکاتی که عرض کردم و برای تأمین این نظریات لازم است و همةآقایان هم موافق هستند ولی آیا این لایحة که پیشنهادشده وافی به این مقصود هست یا نیست بنده نمیدانم ولی با این عجله تصور می‌کنم منافی مقصود اصلاحی خود دولت باش بنابراین بنداه استدعا می‌کنم خود دولت و آقای نخست وزیر و آقای وزیر فرهنگ موافقت بفرمایند که لایحه بقید یک فوریت تقدیم شود و برود بکمیسیون و چاپ شود و منتشر شود بین آقایان و با یک دقت کاملی در جلسه آتیه مطرح شود.

وزیر فرهنگ‌ـ نظر باینکه این دو ماده که پیشنهاد شده است خیلی ساده است دولت هم فعلاً معتقد نیست که تمام نواقصی که در قانون مطبوعات است رفع بکند فقط یک اصلاحی می‌خواهد بکند قانون مطبوعات سابق را که بطور ساده و مختصر ذکر شده است و بنده تصور می‌کنم که مطالعة خیلی زیادی لازم ندارد (صحیح است) این دو ماده است و خیلی ساده است و در صورتی مطالعة زیاد لازم دارد که خیلی امر پیچیده باشد و یک لایحه مهمی باشد که مطالعه لازم باشد و بنده حاضرم کلمه بکلمه خدمت آقایان توضیح بدهم و حلاجی کنم اگر آقایان باز ایرادی داشتند بفرمایند در ماده اول نوشته است کسی که می‌خواهد روزنامه بنیوسد اقلا یک مقامی باشد که رسیدگی کند بهمان چیزی که فرمودند و بیک کسی امتیاز روزنامه داده شود که اخلاقاً شایسته باشد که ارشاد قوم را عهده‌دار شود (صحیح است) و این یک چیزی نیست که خیلی مبهم باشد و به کمیسیون رفتن لازم داشته باشد (صحیح است).

رئیس‌ـ آقای صفوی.

صفوی‌ـ عرض کنم که برای محدود کردن مطبوعات که از ارکان مهم مشروطیت است و خدماتی را که بکشور کرده است و عهده‌دار است یک لایحه آوردن و با فوریت در چند دقیقه دو ماده گذراندن و آنها را بکلی محدود کردن و از منافعی که برای کشور دارد صرف نظر کردن بعقیدة بنده برای مجلس شورای ملی که حامی آزادی و حامی اصول دمکراسی است خوب نیست (صحیح است) البته بنده هم همانطور که همکار محترم بنده آقای طباطبائی فرمودند معتقدم که باید برای مطبوعات یک مقرراتی باشد و همانطور که مطبوعات یک منافع کلی برای مملکت دارد که در هر مورد یعنی از اوائل مشروطیت دیدیم که حقیقهً مطبوعات یک خدمات مهمی باین کشور کرده است البته اگر خدای نکرده بین مطبوعات و بین اشخاصی که قلم در دست گرفته‌اند خدای نخواسته یک اشخاص ناصالحی باشند ممکن است جلوگیری شود ولی در عین حال چون منافعش بیشتر است بنده عقیده‌ام این است که باید از مضارش هم صرف نظر کرد و وقتی که ما منافع و مضار را در نظر بگیریم خواهیم دید که منافع آن فوق‌العاده بیشتر است (مشارـ باید جلوگیری شود از روزنامه‌هائی که فحش می‌دهند) توجه بفرمائید آقای مشار بنده هم با هو کردن با فحش دادن مخالفم (مشارـ وقتی که یک روزنامه هر چه دهنش می‌آید می‌گوید باید جلوگیری کرد) آقای مشار عصبانی نشوید بنده هم با شما موافقم با یک موارد خاصی در یک موارد جزئی نباید یک کلیاتی را فراموش کرد فعلا آقای مشار اجازه بفرمائید بعد هم تشریف بیاورید اینجا مطالب خودتان را بفرمائید.

رئیس‌ـهمهمه نکنید در موقع مطالب خودتان را بگوئید.

صفوی‌ـهمانطور که عرض کردم بنده هم با فحش دادن مخالفم بنده هم با هتک شرافت مردم مخالفم بنده صد درصد با اینطور چیزها مخالفم والله بنده در دورة بیست و یکساله روزنامه نویسی خودم به یکنفر ناسزا نگفته‌ام و یک کلمه بر علیه کسی ننوشته‌ام آقای مشار بجان خودتان از آن چیزی که شما روحتان کسل است و عصبانی هستید و از ناسزا گفتن عصبانی هستید بنده بیشتر عصبانی هستم ولی در عین حال مطبوعات هستید بنده بیشتر عصبانی هستم ولی در عین حال مطبوعات یک مقام بزرگی را دارد یک مقام ارجمندی را در جامعه دارد (صحیح است) اجازه بفرمائید عرضم تمام شود بعد تشریف بیاورید این جا فرمایش کنید بنده عرض می‌کنم آقای مشار اگر آقایان متأثرید از این که گاهی دیده‌اید یک نیش‌هائی در روزنامه‌ها بوده منافعش را هم در نظر بگیرید در مملکت ما هم مثل همه‌جای دنیا خوب هست بد هم هست ولی از نظر منافع آن در نظر بگیرید مطبوعات صالح و مطبوعات پاکدامن آنهائیکه قلم را از نظر خدمت به مملکت و خدمت بجامعه در نظر گرفته‌اند برای کشور لازم است و حالا نباید تکذیب شود منافعی کهآنها دارند و با دو ماده در ظرف چند دقیقه مطبوعات را محدود کردن قلم را از دست اشخاص گرفتن آنهائی که از نظر مصالح کشور حاضرند با قلم خودشان از تمام هستی خودشان صرف نظر کنند آنها را محروم کردن بعقیده بنده خوب نیست والا بنده هم موافقم همانطور که فرمودند از فحاشی جلوگیری شود ما هم با فحش دادن مخالفیم و حاضر نیستیم که هتاکی شود و فحش داده شود و با یک روش ناپسندیدة ما هم هیچوقت موافقت نداشته‌ایم ولی از نظر تنقید از نقطه نظر کریتیک نوشتن بعضی مطالب لازم است زیرا هر چیزی اصلاحش تا کریتیک نباشد تا انتقاد نباشد بعمل نمی‌آید و اصلاح نمی‌شود اگر یک نواخت از هر کس تعریف بشود نواقصش اصلاح نمی‌شود البته باید مدیر روزنامه‌داری معلومات کای باشد و همانطو که سابقاً در آئین‌نامه هم نوشته شده و د این ماده هم اشاره شده باید سرمایةکافی داشته باشد که بتواند شش ماه، هشت ماه، یکسال یک روزنامه را اداره کند یک حرکات ناشایسته از او سر نزند ولی این مواد بایستی بیاید در کمیسیون و در اطراف این مواد صحبت بشود حلاجی بشود آقای وزیر فرهنگ هم تشریف بیاورند آقایان دیگر هم اگر میل دارند تشریف بیاورند در کمیسیون و این مواد آنطور که شایستة مقام مجلس شورای ملی است و شایسته مقامی است که باید حافظ اصول دمکراسی باشد بگذرد و به مجلس بیاید نه اینکه ما بیائیم فوراً با دو ماده مطبوعات را خفه کنیم اجازه بفرمائید این ماه بیاید در کمیسیون آقایان هم تشریف بیاورند هیجده نفر ازآقایان هم عضو کمیسیون فرهنگ هستند در کمیسیونها هم همیشه به روی تمام آقایان باز است تشریف بیاورند دخالت کنند مطرح شود اگر نظریاتی هست اظهار بفرمایند و مواد اصلاح شود فردا بیاید در محلس و مظطرح شود و بالاخره بنده عقیده‌ام این است که شایستة مجلس نیست که یک موادی بیاید به مجلس برای یک چنین امر مهمی و در ظرف چند دقیقه آن قانون را تصویب کنیم که بعد پشیمانی بار آورد.

وزیر کشور (آقای عامری)ـ تمام منظور خود دولت را آقای صفوی بیان کردند کسی نظر نداشته است که مطبوعات را خفه کند (طهرانچی‌ـ پس دو فوریت چرا؟) حالا توضیح می‌دهم. تصور نکنید که با دو ماده دولت می‌خواهد مطبوعات را محدود کند اگر همچو نظری داشت می‌آمد همان قانون مطبوعاتی را که در ۱۳۱۶ گذشته و تنظیم شده است زنده می‌کرد همانطور که گفته شد مطبوعات مقام شامخی دارد و ما هم خواستیم همان مقام شامخیر را که همه آقایان معتقد هستند برا مطبوعات ایجاد کنیم ما چه گفتیم در این لایحه؟ جز اینکه همانطور که آقای طباطبائی گفتند که در قانون مطبوعاتی که از مجلس گذشته است یک کلمه ذکر نشده است که یکنفر آدم بی‌سواد صرف نیاید امتیاز بگیرد آنهم نه یک نه دوتا نه سه تا و این امتیازات را بگذارد جیبش و وسیلة قرار دهد برای بعضی مقاصد ما گفتیم همان قانون مطبوعات سابق باشد منتهی دو سه شرط اضافه شود و اینها هم همان شرایطی است که خودشان پیشنهاد کردن دیگر ما چه گفتیم غیر از این؟ و یک منظوری را هم آقای طباطبائی بیان کردند که در یک مملکت مشروطه نمی‌شود که مردم بدون روزنامه باشند و این منظور ایجاب بمیکند با وضعی که پیدا شد کاملا رسیدگی شود و هر چه زودتر تکلیف مردم معلوم شود که اشخاص صحیح و پاکدامن متصدی کار روزنامه نویسی بشودند زیرا روزنامه نویس باید عفت قلم داشته باشد شرافت دیگران را حفظ کنتد تا شرافت خودش محفوظ بماند حیثیت دیگرای را حفظ کند تا شرافت خودش محفوظ بماند و در این دو ماإة که پیشنها شده است تمام مواد قانون سابق بحال خودش باقی است فقط دو قسمت و دو شرط در ماده اول اضافه شده و یک چیزی همکه در قانون دیگری بوده است در اینجا آورده‌ایم و الا چیزی نیست که کسی را بخواهیم محدود کنیم یا مطبوعات را خفه کنیم.

تهرانچی‌ـ با این حال دو فوریت لازم ندارد.

عده از نمایندگان‌ـ لازم دارد.

رئیس‌ـآقای اعتبار

تهرانچی‌ـآقای اعتبار موافقتند یا مخالف؟ اگر موافقند باید بعد از مخالف صحبت کنند.

اعتبارـ موافقتم و دولت در هر موقعی می‌تواند نظر خودش را بعنوان موافق بگوید و برای موافقین هم فرصت هست که بعد از یک مخالف صحبت کند. عرض کنم آقایانی که این‌جا بنام مخالفت صحبت کردند بنظر بنده تمام آنها همان حرفهائی را میزننند که ما موافقین می‌خواهیم بزنیم. اینجا البته همانطور که آقای طباطبائی فرمودن و همانطور که آقای صفوی فرمودند با انس و علاقة که تمام کشور بداشتن مطبوعات دارند البته میلی داشتیم که هرچه زودتر وضعیت فعلی مطبوعات روشن شود و رفتن به کمیسیون خود آقای تهرانچی و آقایان دیگری که مخالفت کردند تصدیق می‌فرمایند که فرصت می‌دهد باز مطبوعات باینصورت بلا تکلیفی بماند و بدون فوریت نظری که آقایان دارند که مطبوعات از این وضع فعلی خارج شود تأمین نمی‌شود. و ماه هم همین را میگوئیم و آقای صفوی هم طرفدار این فکر هستند مخالفین دیگر هم طرفدار این فکر هستند که ما می‌خواهیم عظمت مطبوعات و آن پایة را که واقعاً و شاید و باید مطبوعات داشته باشند حفظ کنیم که مطبوعات آن مقامی را که باید دشاته باشند پیدا کنند بنده هم عرض می‌کنم موافق هستم حقیقه نظرم این نیست که نسبت به مطبوعات کوچکترین تخفیف یا اهانتی و یا زحمتی از نظر توزیع و انشار مقالات سودمند واقع شود و اینکه میگوئیم با دو فوریت این قانون بگذرد بیشتر نظرمان تسریق در کار است و نظرمان این است که زودتر مطبوعات بیرون بیاید. اما این دو ماده. ماده اول می‌گوید شواری عالی فرهنگ تجدید نظر بکند تجدید نظر بکند نسبت به امتیازاتی که تا بحال داده شده است بنظر بنده این کار عین مقصود همه است و همه قبول داریم البته بنده تصدیق می‌کنم که تمام جرائد ما اینطور نبودند و اینطور نیستند ناسزا باشخاص نگفته‌اند ما میگوئیم اگر خدای نخوئاسته اشخاصی بوده‌اند که صرفه خودشان را در لطمه زدن به حیثیت اشخاص می‌دانستند برای آنها هم یک مجازاتی باشد که بتوانند از آنها جلوگیری کنند یکی از رفقای بنده مطلبی را می‌گفت که این حرف خیلی صحیح است که اگر توی کوچه یکنفر بشما فحش بدهد شما حق دارید به محکمه بروید و از او شکایت بکنید ولی اگر آن فحش را در روزنامه بنویسند و در تمام مملکت منتشر کنند بنده حق ندارم بروم شکایت کنم این معنی ندارد بالاخره امروز اگی کسی طرفدار مطبوعات است واگر کسی راست می‌گوید و طرفتدار عظمت مطبوعات است بایستی دولت را تشویق کند که قوانینی بیاورد که مطبوعات را پاک کند مطبوعات ما را از این بدبختی که الان دچار است و مطبوعاتی که در حقیقت قوة پنجم کشور را تشکیل می‌دهند پاک کنند و این مخالفت‌ها هم بنظر بنده هیچکدام مخالفت با این منظور نیست و همه آقایان چه آنهائی که بعنوان مخالفت بیاناتی می‌فرمایند و چه آنهائی که بعنوان موافقت اظهاراتی دارند همه طرفدار مطبوعات هستیم ولی با مطبوعات به معنای خودش.

جمعی از نمایندگان‌ـ مذارکرات کافی است.

هاشمی‌ـ بنده مخالفم با کفایت مذاکرات و یک توضیحی دارم اجزاه میفرمائید عرض کنم.

رئیس‌ـبفرمائید.

هاشمی‌ـ در نتیجه یک وقایع سه روزه تا یک اندازه مجلس شورای ملی متانت خودش را از دست داده است (عدة از نمایندگان‌ـ چنین چیزی نیست) بنده همیشه طرفدار اصلاح مطبوعات بوده‌ام هفته گذشته روز شنبه بعد از سه روز که از این وقایع گذشته بود بنده نخستین کسی بودم که بآقای نخست وزیر راجع بصاحبان قلم پیشنهد دادم و معتقدم که آزادی مطبوعات در همان حدودی است که در آئینم مقدس اسلام تعیین شده است یعنی در قرآن مجید می‌فرماید کنتم خیر امّه یا مرون بالمعروف و ینهون عن‌المنکر آن کسی که قم در دست می‌گیرد راهنمائیش باید در این دو موضوع باشد امر بمعروف ونهر از منکر و هیچکدام از این دو نظر قضیه فحش و هتک احترام نباید باشد ولی بطور کلی اگر یک افراد بخصوصی از این حد تجاوز کردند بطور کلی و بطور عموم که نباید همه مطبوعات کشور را مشمول آن قرار بدهند بالاخره بنده معتقدم برای اینکه مطلب کاملاً روشن شود بایستی این لایحه برود به کمیسیون و بنده با فوریتش مخالفم.

رئیس‌ـرای گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات موافقین برخیزند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. فوریت دوم مطرح است. آقای امیر تیمور

امیر تیمورـ البته هتاکی و فحاشی همیشه از هر مقام و شخصی بد و مذموم و ناپسند بوده و مردمان با حیثیت و آبروهم هیچوقت در مقام هتک حیثیت و آبروی دیگران نخواهند بود و غالباً‌دیده شده که مردمان هتاک و فحاش بیشتر خودشان را در اذهان و انظار سبک و موهون وئ بی‌وقر کرده‌اند تا کسی که باو حمله شده است و بنده آرزومندم که مطبوعات ما دارای آنمقدار از رشد اجتماعی و اخلاقی باشند تا همانطور که آقای هاشمی فرمودند صرفاً از نظر امر معروف و نهی از منکر قلم بدست گرفته و جامعه را ارشاد کنند و اگر در گذشته مواردی بوده که بر خلاف واقع در پارة ار مطبوعات از نظر اغراض شخصی نسبت به بعضی توهین و یامطالبی برخلاف حیثیت انتشاریافته و کسی بآنها حرفی نزده نه از این جهت است که قانون نبوده و یا قوانین نقصی دشته است بلکه تقصیر متوجه اشخاص و دولتها بوده است که نخواسته‌اند طبق قانون با مطبوعات رفتار و در موارد تخلف از مجرای قانون و محمه قضیه را دنبال کنند بعقیدة بنده قوانین ما مخصوصاً قانون مطبوعات از همه جهت کامل است و قانون موارد تخلف و غیره را صریحاً معلوم کرده است. لکن متأسفانه تا بحال دیده نشده که برای نمونه در یک مورد هم دولت طبق قانون تخلفی را تعقیب و از طریق محکمه مرتکب را دنیبا کند و منظورم از این عرایض توجه تقصیر بدولت فعلی نیست بلکه دولتها گذشته هم همین رویه را داشته و خودشان که مجرای قانون بوده کمتر علاقمندی بقانون داشته‌اند. در مورد امتیاز هم چه بسا از موارد که نظریات خصوصی و سیاستهای شخصی دخیل بوده و باشخاصی امتیاز داده‌اند که صلاحیت این مقام را از نظر علمی و غیره شاید نداشته‌اند پس بطور کلی راجع به مطبوعات همیشه قانون از طرف دولت نقض شده است (صحیح است) اینک هم کلیة جرائد متأسفانه برخلاف قانون از طرف دولت توقیف شده بدون اینکه موارد تخلف و تقصیرات آنها معلوم و یا دولت برای این اقدام مجوز قانونی بتواند نشان دهد و جرائد که طبق قانون اساسی باید آزاد باشند و از ارگان مشروطیت محسوبند و مشروطیت جزء و کلاء تعطیل بردار نیست اگر بر خلاف حقیقت و مصلحت مطلبی انتشار دهند فقط از طریق محکمه باید تعقیب و توقیف شوند نه بمیل و اراده شخصی بنده مکرر گفته‌ام که هم مقرراتی وضع شود و حتی این موضوع را در چند ماه قبل خدمت آقای نخست ورزی هم تذکر دادم که مطالعاتی بفرمایند و قانونی به مجلس بیاورند که از هتاکی نسبت باشخاص جلوگیری شود و آبرو و حدود وئ حقوق مردم محفوظ بماند اما فعلاً بنده هیچگونه مطالعه در این لایحه ندارم که نظر صحیحی بتوانم عرض کنم و همچنین بعضی آقایان دیگر هم که اهل مطالعه هستند گمان نمی‌کنم حالا وقت پیدا کنند که مطالعه کنند فوریت اول لایحه که تصویب شده پس بهتر است که موافقت شود لایحه به کمیسیون برود و در کمیسیون مطالعات بیشتری بعمل آمده و در جلسه فردا یا پس فردا بیاید در مجلس که با مطالعه تصویب شود.

رئیس‌ـآقای انوار

انوارـ بنده نظر آقای امیر تیمور را جلب می‌کنم چون خیلی به ایشان معتقدم و حقیقه شخص باایمانی است مخصوصاً به آیات قرآنی اعتقاد دارد و الا یضار کاتب و لا شهید که کاتب و نویسنده باید ضرر نرساند این روزنامه‌ها در اینمدت یکسال تلافی بیست سال را کردند به اندازة اینها تند رفتند که بنده مکرر بهشان التمامس می‌کردم که این اندازه تند نروید می‌خورید زمین و زانوتان می‌پاشد ولی اننقدر تند رفتند که شد آنچه باید بشود خدا شاهد است بنده اگر آقایان مستحضر باشند من هم عاشقان در گه وی بوده‌ام روزنامه می‌نوشتم روزنامه جنوب روزنامه فروردین می‌نوشتم در روزنامجات زحمت می‌کشیدم و با تمام قوائی که برای من ممکن بود به ترقی مملکت خدمت می‌کردم ولی تصدیق میفرمائید در این برهة از زمان که ایران در حالت خطرناکی است این را واقعاُاز روی سوز دل عرض می‌کنم ایران بیک حالتی است که دوست و دشمن مترصد است که این مریض چطور از این بحران بیرون می‌آید ایا این مریض می‌میرد یا زنده می‌ماند (همهمه نمایندگان)

روحی‌ـ ایران زدنده است ملاحظه بفرمائید این حال مملکت ما آنوقت این مطبوعات می‌بایست تا این حال هست دست یگانگی بهم بدهند و پشت به پشت همدیگر بدهند این بدبخت مریض را که میگوئیم و دروغ میگوئیم این مریض را نجات بدهیم برعکس هر روز ایجاد نفاق می‌کنند ملاحظه بفرمائید بنده که رادیو ندارم بیگانگان در رادیوی خودشان در این ایام چه کرده‌اند همین کافی است برای ما در تاریخ ما که در موقعی ایران خطرناکترین احوال خودش را طی می‌کرد منورین افراد ایران ریختند در اینجا و چه کردند (هاشمی‌ـ منورین نبودند تهرانچی‌ـ آقا حق ندارید بمنورین توهین کنید منورین نبودند) نراقی‌ـ آقا روضه نخوانید اینجا) دروغ گفتم نخیر از دانشده ةا نیامده بودند (امیر تیمورـ مسبب را معلوم کنید آقا) بنابراین بنده دعوت می‌کنم به اتحاد و سگانگی و برادری با یکدیگر ک بکمک همدیگر این مملکت را از این حلل خطرناک نجات دهیم (طوسی‌ـراهش این نسیت آقا) آقای طوسی بموقعش استیضاح کنید چرا نمی‌گذارید من سید یعقوب هستم آقا طوسی ـ بنده هم طوسی هستم آقا بعد از تو هم زنجیر شدم) صدای زنگ رئیس بنده عقیده‌ام این است که برای ایجاد صلح و صفا از برای اینکه این مملکت را از این حالی که دراد نجات دهیم هی دد و بیداد کنیم این خوب نیست آقای طباطبائی که خودش مدیر روزنامه است تصدیق کردند که این دو ماده لازم است بگذرد باید نویسنده روزنامه عالم باشد ملا باشد دارای حیثیت و شرافت باشد و حفظ شرافت هستند آقایان چرا در نظر ندارید که آن قانون مطبوعات را آورده بود که حقیقه چقدر شدید بود کابینه فروغی که قانون مطبوعات راآورد چقدر شدید بود حال هعم آن قانون است که خیلی آسان‌تر است و امیدوارم با تصویب این قانون مطبوعات ما ترقی مکند و آن مقامی که از دست ما رفته است بدست بیاورد ما میدانیم که این یک خدمتی است که کابینه آقای قوام کرده است چرا ما خدمتی را که می‌بینیم مثل آفتاب روشن است دست برداریم.

جمعی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است

تهرانچی‌ـبنده مخالفم با کفایت مذاکرات

رئیس‌ـبفرمائید

تهرانچی‌ـمتأسفانه بنده اینطور که می‌بینم بعضی از آقایان همچو معلوم میوشد که سابقه داشته‌اند و مطلع بوده‌اند و این طرز همکاری دولت است با مجلس به این جهه برای آنها قید دو فرویت مانعی ندارد برای اینکه معلوم می‌شود که تصمیم گرفته‌اند ولی یک عده دیگری اطلاع ندارند در صورتیکه همکاری دولت با مجلس معنایش این نیست که یک لایحة راجع بمطبوعات که یک لایحه خیلی مهمی است و یکی از ارکان مشروطیت است و مملکت مشروطه بیاورند درمجلس شورای ملی که هیچ سابقه نداشته باشد و بخواهند با دو فوریت بگذرانند بنده این طور استنباط می‌کنم که چون یک عده‌ای که مطالعه کرده‌اند می‌گویند چنین نیست و موافقت می‌فرمایند ولی بنده نمیدانم که اصلا چه چیزی هست؟ با این حال خواستن یک مهلت بیست و چهار ساعت در صورتیکه یک لایحه صد در صد بنفع مملکت هم باشد هیچ مانعی ندارد بنده عرض می‌کنم مجال بدهید مطالعه کنیم اگر دولت اصرار داشته باشد که این لایحه را بگذارند با این وضع بنده عرض می‌کنم که در زمان رضا شاه پهلوی هم هیچوقت اینطور قانون گذارند سابقه نداشته است.

وزیر فرهنگ‌ـ نماینده محترم فرمودند که دولت با بعضی از آقایان نمایندگان محترم مشورت کرده است راجع باین لایحه بنده لازم میدانم که این مطلب را تکذیب کنم (تهرانچی‌ـ دیگر بدتر البته باید هم مشورت کنند) حالا بدتر یا بهتر این مطلب دیگری است در هر حال این لایحه با کسی مشورت نشده بود بعضی از آقایان نمایندگان که اظهار اطلاع کردند برای ان بود که درآن اطاق در دست بنده دیدند و بنده هم ادب کردم و نشان دادم این بوده است که خواستم عر ض کنم اما اینکه فرمودند که در زمان دیکتاتوری هم همچو چیزی نبوده است بنده تعجب می‌کنم که اگر یک لایحه بود که یک تضییقاتی برای مطبوعات می‌کرد و یک کارهای خلاف قاعدةرا می‌خواست از مجلس بگذراند اینطور بود ولی این قانون که اینطور نیست و بتصدیق همه آقایان خیلی هم خوبست و لازم است (تهرانچی‌ـ وقت مطالعه بدهید آقا) و فوریت هم که در اینجا تقاضا شده بنظر خود آقایان است و این هرم که دولت اصرار دارد برای فوریت بنده عرض کردم و دو مرتبه تکرار می‌کنم همان طور که نماینده محترم آقای طباطبائی که خودشان اهل مطبوعات هستند فرمودند برای این است که بیش از این مقتضی نیست که کشور بدون مطبوعات باشد (چرا توقیف کردید بر خلاف قانون) برا اینکه باید مردم ارشاد بشوند و از اوضاع جهان مطلع باشند و خود آقایان روزنامه نویسان می‌آمدند و مراجعه کردند که بیش از این مقتضی نیست مطبوعات کشور بحال تعطیل باشد و باید تکلیف این کار معلوم شود ازاین جهه است که دولت اصرار دارد بفوریت و الا خود لایحه را ملاحظه بفرمائید اگر خوب نبود تصویب نکنید و یک نکته دیگر آقای امیر تیمور فرمودند که تقصیر با دولت است که صلاحیت اشخاص را در نظر نگرفته و امتیاز می‌دهد بنده بدولتهای سابق کاری ندارم ولی همینقدر بهتان اطمینان می‌دهم و این اطمینان هم مستند بمدارکی است که در اداره نگارش وزارت فرهنگ هست ممکن است مراجع بفرمائید که از وقتی که این دولت روی کار آمده است تابحال حالا خوب یابد آن چیزی است که بعد بحث میوشد یک دانه امتیاز نامه داده‌ایم و اگر روزنامه‌هائی هم درآمده قبلاً امتیازش را گرفته بودند و حتی شاید یک عدة از آقایان نمایندگان که بمن محبت داشتند در این قضیه با بنده بی‌مهر شدند (بعضی از نمایندگان‌ـ خیر آقای اینطور نیست) مقصود این است که ما باشخاغصی که صلاحیتشان مورد تصدیبق بنده بود معهذا بآنها هم ندادیم (تهرانچی‌ـ خلاف قانون کردید ودر محظور بودیم چه می‌توانستیم بکنیم اگر بنده عرض کنم که در حدود صدو هشتاد تقاضای امتیاز روزنامه شده است علاوه بر این روزنامه‌هائی که بود تعجب خواهید فرمود سابق بر این شرطی در کار نبود و شرط نبود که صلاحیت در کار باشد سواد داشته باشد همینقدر که سن یک کسی به سی سال رسید و در یک محکمه‌ای هم محکوم بجنحه یاجنایت نبود باو فوراً می‌دادند باین جهت بود که عدة روزنامه‌ها روز بروز زیاد می‌شدند بنده می‌دیدم که باید صدو هشتاد روزنامه بدهم این بود که این مواد تهیه شد بنده خودم از معتقدیم این قسمت هستم که باید مطبوعات در کشو باشد و آزاد هم باشد و آزادی قلم باشد بنابراین خود مجلس شورای ملی باید تکلیف این کار را معلوم کنند و اگ این مواد سخت است سهلترش بکنند (تهرانچی‌ـ مجال بدهید مطالعه شود) چونکه دولت علاقمند است که تکلیف این لایحه امروز معلوم شود بهتر این است مه همین امروز نظریات آقایان معلوم شود حالا بسته است بنظر آقایان.

جمعی از نمایندگان‌ـمذاکرات کافی است رأی بگیرید آقا رأی

تهرانچی‌ـبنده مخالفم با کفایت مذاکرات.

رئیس‌ـرأی گرفته می‌شود بکفایت مذاکرات آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. رأی گرفته می‌شود بفوریت ثانی موافقین برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد. مذاکره در کلیاتست. اقای نقابت

نقابت‌ـ یکی از فوائد مذاکرات مشورتی و اجتماعی این است که اجتماع هیچوقت عصبانی نمسود زیرا اجتماع همیشه دارای افرادی است که اگر بعضی از آنها خیلی تند رو هستند بعضی از آنهاداری خونسردی و متانت کامل هستند و این اشخاص مسائل را می‌سنجند نه تنها برا امروز می‌سنجند بلکه برای سالهای متمادی این را می‌سنجند و درک می‌کنند البته مجلس شورای ملی در موقعی که دوره که دورة سیزدهم آغاز می‌شد مواجه شد با حملات جرائد و به اندازة فشار آوردد جرائد (صفوی‌ـ همه نبودند) بنده دارم همدردی می‌کنم با آقای صفوی یکقدری توجه بفرمائید البته در افتتاح دورة ۱۳ بقدری جرائد به مجلس شورای ملی حمله کردند که اکثر آقایان متألم شدند و حتی نظم هست که در یک موقعی که جلسه خصوصی بود و فراکسیون تشکیل می‌شد اصلاً این قضیه مطرح شد و مذاکره شد که تکلیف چیست و واقعاً چه باید کرد. عرض می‌کنم یک نکته را بنده تذکر می‌دهم به آقایان و آن این است که مذاکراتی که امروز در این لایحه می‌شود مذاکراتی است که هر فردی عقیده خودش را می‌گوید یعنی مذاکراتی نیست که قبلا با یکعده هم صحبت شده باشد و عقیده یکدسته یا کمیسیونی باشد بنابریان بنده عرض می‌کنم که این عرایض هیچ منتسب به رفقا نیست و از نظر عقایدی شخصی خودم عرض می‌کنم البته بنده معتقد بودم که لایح مطبوعات از لحاظ اهمیتی که در هر کشور دارد بایستی با یک فوریت مطرح شود که هم رعایت سرعت شود و هم مطالعه بشود (صحیح است) حال این که گذشت اصل بیستم قانون اساسی می‌گوید عامله مطبوعات غیر از کتب ضلال و مواد مضره بدین مبین آزاد و ممیزی در آنها ممنوع است) دنبال این عبارت می‌گوید متخلف از قانون مطبوعات بر طبق قانون مطبوعات مجازات می‌شود پس اصل همانطور که آقای هاشمی فرمودند اصل آزادی است زیرا مطبوعات اطلاق می‌شود به هر رویةکه موجب انتشار و بسط یک فکری باشد اشخاصی مطالعه کرده‌اند در علوم و در فنون مختلف و نظریات خودشان را در معرض افکار عامه می‌گذارند هر کس یک فکری دارد البته در زندگانی مشورتی این رویه باید باشد حالا ایجاد این رویه مطبوعات و حمله به مجلس شورای ملی و حمله به بعضی از و کلاطوری شده است که همانطور که آقای انوار گفتند فرض می‌شد که یک رآکسینونی داشته باشد حتی بعضی ازآقایان که مستقیماً به نوامیس شان تعرض شده بود باین جهت گفتند که تکلیف ما چیست؟ بنده بایشان گفتم هم قانون بشما اجازه تعقیب می‌دهد و هم راه باز است هم محکمه هست و هم قانون مجازات تعقیب می‌دهد وهم راه باز است هم محکمه هست وهم قانون مجازات عمومی هست وهم قانون مطبوعات هست وهم قانون مطبوعات هست واز آن قانون مطبوعات هیچکدام ملغی نشده است اول قانون مجازات عمومی راجع به افترا ۲۹۶ می‌گوید هر کس امری را صریحاً بدیگری نسبت بدهد که آن امر در حدود قانون جنحه و جنایت محسوب باشد و نتواند از عهده اثبات بر آید مفتری محسوب است و مجازات مفتری هم از یکسال حبس الی آخر و عمل هم بر این جاری شده است آنوقت برای سرعت هم که منظور نظر آقای لیقوانی است آمدند بوسیله دادگاه حکومت نظامی مسئله جرائد را هم در صلاحیت حکومت نظامی قرار دادند که دیگر نگرانی نباشد و سرعت عمل باشد پس از حیث مجازات نقصی نیست از حیث پر سدور هم نقص نیست از حیث سرعت هم پیش بینی لازم شده از این جهت آمدیم در مقدار مجازات عبارتی که در این جا نوشته شدن توهین و هتک احترام و شرف و کسر اعتبارات افراد در داد گهای جنحه خارج از نوبت رسیدگی می‌شود این عبارت کسر اعتبارات چقدر کش دار است اعتبار عادی اعتبار عادی اجتماعی اصلاً امور دائر مدار اعتبار است می‌گوید بد مطلق ندارد خوب مطلق وجود ندارد و خوب هم او امری است اعتباری و تمام امور معنوی هم اموری هستند اعتباری هر کس می‌آید می‌گوید کسر اعتبارات من شده است محکمه دچار زحمت می‌شود قاضی تکلیفش روشن نیست که کسر اعتبارات بر چه اطلاق می‌شود ضابطه صحیح می‌خواهد برای تعیین مقدار استدعا می‌کنم که قضیة را از نظر امور مخصوص بخودش توجه کنیم از لحاظ علمی یکقدری مطالعه کنیم (لیقوانی قانون سابق هم داشت) قانون سابق هم عبارتش همین بود که بنده گفتم ولی قانون مطبوعات می‌آید هیئت منصفه ایجاد می‌کند چرا برای اینکه یک روزنامه ممکن است ارگان یک حزبی باشد و ارگان یک جمعیتی باشد بنام عقیده جمعیتی مطالبی را اجرا می‌کند این مطالب جنبه موافق و مخالف دارد یکدسته موافق هستند یکدسته مخالف این امری نظری است باین جهه یک محکمه یک هیئت ژوری تشکیل می‌شود د رمحکمه جنائی مرکب از پنج نفر قضات عالی مقام که باین مطلب رسیدگی کنند و آن هیئت منصفه خشک و جامد نیست در چهار دیوار یک ماده قانونی را بلکه یک نظر بسیط تری دارد که آیا این هم معاف باشد یا اینکه اگر جنبةسیاسی داشت و جنبة نظری داشت تعقیب شود وهم تعقیبش با یک رویه باشد که احترام بافکار عموی گذارده شود و اینها یک مسائلی است که پیش پا افتاده است فرمودند که ماده ۳۴ خوانده شود ماده ۳۴ می‌گوید هتک احترام و شرف و کسر اعتبارات شخصیه افراد یا هیئت (یکی از نمایندگان ـ کسر اعتبارات در این قانون هم هست) همین که نیست باز هم دنبال دارد اجازه بفرمائید مادامی که مرتکب از ثبوت آن عاجز باشد این کلمه را در این قانون ندارد و باید داشته باشد و همان است که ر ماده ۲۶۲ قانون مجازات دارد و ترجمه از متن قانون فرانسه است که بهتر از این نوشته شده آنجا هم اثبات می‌خواهد اگر یک کسی نوشت که در جوشقان قتلی واقع شده است و کدخدا حسین کدخدا حسن را کشته است این یک خبری است حالا معلوم نیست که نویسنده سوء نظری داشته برای اتهامات یعنی دامنه تأثیر و تاسف را آنقدر بسط ندهد که یک مرتبه مخالف اسکلت اصل بیستم قانون اساسی بشود (صحیح است) این عقیده شخصی بنده است و استدعا می‌کنم که آقایان هم با بنده موافقت نفرمایند برای اینکه باشم در این عقیده خودم به تنهائی آمدیم یر فرمایشات تاثر آوری که آقای انوار فرمودند که مملکت ما مریض است ممکن است ممکلت ما هم مثل سایر ممالک یک کسالتی را طی کند ولی ایران همیشه زنده بوده است (بعضی از نمایندگان ـ صحیح است انشاءالله) راوامیداریم که همیشه زنده باشد بالاخره ایران یک وضعیتی دارد که تمام ملل متمدن درجه اول دنیا هنوز از زیر خاکهای مدائن و از زیر خاکهای شوش و سایر نقاط این مملکت آثار تمدن بیرون میاورند بنابراین این یک مملکتی است که درارای حیات تاریخی بوده و امیدواریم که باز هم باشد بشرط اینکه یکقدری ملایمت کنیم و عصبانی نشویم و اشخاصی که درد دارند باید یک مرهمی بهشان داد باوجود این با اینکه مجال گذشته است بنده معتقد هستم در یک مملکتی که شما برای یک وکیل عدلیه برای یک تاجر برای یک حمال برای یک حمامی برای دلال شما آئین نامه می‌نویسد اختیاراتی تصویب می‌کنید چطور می‌شود برای یک روزنامه نویس یا برای کسیکه می‌خواهد هدایت افکار جامعه را بکند ما یک مقرراتی ننویسیم این حرف مفتی است و بی معنی است و حتی در آن موقع هم که آن لایحه آمد من با بعضی از ارباب جرائد صحبت کردم که شما بیخود مخالف می‌کنید و باید این طرز اصلاح شود و بعقیده بنده آن قانون بد قانونی نبود یکقدری مبسوط تر بود و می‌شد که اطراف را رعایت بکند و باید این طرز اصلاح شود و بعقیده بنده آن قانون بد قانونی نبود یکقدری مبسوط تر بود و می‌شد که اطراف را رعایت بکند و حالا این درماده با این عبارات خشک و بااین حالت جمود و نداشتن این عنوان که عاجز از اثبات هم باشد سایر قسمتها را هم برداریم از اصل بیستم قانون اساسی خدا گواه است اثری باقی نخواهد ماند این است استدعا می‌کنم از جانب آقای نخست وزیر خواهش می‌کنم گو اینکه حالا یک اقلیتی هست که وقتی که شمردیم شاید چهل نفر با عقیده موافق باشند ولی معلوم شد که اکثریتی هم در این تقاضای دولت هست حالا باز هم با تقاضا وموافقت خود دولت این کار بکمسیون دادگستری و کمیسیون فرهنگ برود چون جنبة مجازات دارد باید کمیسیون دادگستری هم موافقت بکند و نظر بدهد مطالعه‌ای بکند وآنوقت بیاید به مجلس تصویب شود.

وزیر کشور (آقای عامری) ـ عرض کنم نگرانی آقای نقابت که اصل بیستم قانون اساسی گفته است عامه مطبوعات آزاد است خودشان هم بعداً توضیح دادند که در تخلف از مقررات طبق قانون مطبوعات رفتار خواهد شد پس مقنن هیچوقت نمی‌آید بر خلاف عقل چیزی تصویب کند و ین قانون اساسی هم مورد احترام و تکریم همه ما هست ولی در هیچ قانون هیچ آزادی مطلق در دنیا وجود ندارد اما دردست است اگر یک نفر تنها باشد می‌تواند هر کاری دلش بخواهد بکند. بنده اگر توی یک شهری باشم تا صبح می‌توانم داد بزنم لخت هم بیرون بیایم ولی اگر یک همسایه پیدا کردم باید فوری لباس بپوشم بنابراین بمحض اینکه بناشد انسان در یک هیئت جامعه زندگی کند همان دقیقه آزادیش محدود می‌شود قانون اساسی هم که مطبوعات را آزاد کرد بلافاصله باید رفتار شود بنابراین یک اصلی است که کسی نتوانسته است کمترین خللی به آن وارد آورد و مورد نهایت احترام همة ما هست (صحیح است) راجع بکسر اعتبارات فرمودند که در این ماده نوشته شده است کسر اعتبارات و این خیلی وسیع است بنده ا دفعه اول به آقایان عرض کردم که ما هیچ چیزی ابداع و اختراع نکردیم این عین همان قانون محرم ۱۳۲۶ بود که عیناً برای آقایان قرائت می‌کنم که وسیع تر از این و بلکه شدیدتر خواهد بود (نقابت ـ راجع به استثنائش هم توضیح بدهید) آنرا هم توضیح می‌دهم که رفع اشکال از همه آقایان بشود ملاحظه بفرمائید عین ماده ۳۴ قانون سابق هتک احترامی و شرف و کسر اعتبارات شخصیه افراد یا هئیت مادامی که مرتکب از ثبوت آن عاجز باشد و مطلقاهر گونه تخفیف و تحقیر خواه بمعنی باشد خواه بالفاظ نالایق مستوجب تهدید و سیاست خواهد بود فقط اشکالی که در این ماده هست از نقطه نظر قضائی این است که نوشته شده مستوجب تهدید و سیاست خواهد بوددر اصول امروزه هیچکس قبول نمی‌کند که در یک همچو قانونی گفته شود که مجازات بشود چرا؟ دو اصل در دنیا بود که یکی از آن دو اصل این بود در قوانین سابق کل سارق فاقطوا ایدیهم هر کس دزدی کرد باید دستش را برید بدون استثنا و یک اصل هم این بود که امر را بدست قاضی بدهند یعنی دولت تشخیص بدهد که این دزد است وقتی که تشخیص داد خودش هر مجازاتی می‌خواهد بکند این را آمدند گفتند فایل قبول نیست چرا؟ برای اینکه نمی‌شود اختیار مردم را تا این حد بدست قاضی داد که هر چه دلش می‌خواهد بکند یعنی کنیم در قانون جزائی امروز نگاه کنیم برای هر عملی که جرم معین کرده است می‌گوید از شش ماه تا دوسال مثلا که تکلیف قاضی معلوم باشد در این جا هم ما فقط اصلاح این ماده را که خواستیم به رأی مجلس شورای ملی نباشد و دست قاضی هم نباشد و یک حداقل و اکثری داشته باشد مجازاتی معین کردیم هیچ چیز تعبیه نکردیم برای اینکه ماده بعد که ماده ۳۵ باشد یک مدتی برای این داشته عین این مدت را گرفتیم آوردیم بدون اینکه هیچ چیزی بهش اضافه کرده باشیم در اینجا ماده ۳۵ را نگاه کنید بموجب این ماده هر کس نسبتی از محاکم عدله یا اجزاء حربیه یا انجمنها یا ادارات دولتی بدهد از ده تومان الی یکسال حبس خواهد شد اگر وسیله انتشار آن نسبتها روزنامه باشد در مدت مشخصه توقیف خواهد شد ممکن است انواع تنبیه و سیاست را در زمان واحد مقتضی بدانندبسته بنظر حاکم قضیه. بعد یک ماده دیگر دارد که همان مجازات را دارد و این دو ماه فقط حد معین نکرده بود اما نکته دیگری گفتند که مادام که از ثبوت آن عاجز باشد مگر ما گفتیم که به محکمه نرود؟ ما مخصوصاً در ماده تصریح کردیم بشکایت مدعی خصوصی یعنی اگر کسی را که ناسزائی باو گفتند تهدید باو وارد کردند می‌رود به محکمه شکایت می‌کند وقتی شکایت کرد قاضی هم رسیدگی می‌کند البته فحش و ناسزائی اگر گفته یا توهین کرده فرض بفرمائید که یک نفر بمن توهین کرد که تو دزدی کردی اگر توانست ثابت بکند که من دزدی کرده‌ام او مجازات ندارد و حتی گفته شده است یکی از چیزهائی که روزنامه را اینقدر منزه می‌کند این است که اگر تخلفاتی را از کسی می‌بیند یا تقلباتی واقع بشود بنمایاند بمردم اگر روزنامه بمن نسبت دزدی داد من هم رفتم شکایت کردم و به محکمه رفت و ثابت کرد که این دزدی کرده است در وزارتخانه اش او که مجازات ندارد اینجا هم که می‌گویند اگر از ثبوتش عاجز بماند مربوط بافترا و تهمت است وقتی است که نسبتی را که بکسی می‌دهند جرم باشد ولی نتواند ثابت کند اگر نتوانست ثابت بکند مجازات می‌شود ولی این کسر اعتبارات و توهین و فحش اینها معلوم است در روزنامه آن الفاظ و کیکه را می‌نویسد اینکه چیزی نیست که بخواهد ثابت بشود این ورقه روزنامه است و در محکمه هم ثابت می‌شود ولی اگر تهمت و لفترا بود محتاج به اثبات است بنابراین هیچ چیز که مخالف یک اصلی باشد در این دو ماده بهیچوجه وجود ندارد نه مجازات شدیدی معین شده در حدود همان قانون سابق است و نه نظری است نسبت به تضییق و جلوگیری و بنده اطمینان می‌دهم به آقایان این قانون را به مجلس آوردیم که هر طور صلاح است اصلاح شود. مثلاً شورای عالی فرهنگ مصوب ۱۳۰۰ درشق ۱۱ ازماده ۱۲ این تشخیص را بعهدةشورای عالی فرهنگ گذاشته است منتها چه شد که هیچ عملی نشد همان اشخاصی که در آن تاریخ پیشنهاد کردند نظرشان این بود شورای عالی فرهنگ یک شرایط بیشتری معین بکند منتها وقتی که رفته بود در شورای عالی فرهنگ گفتند بیش از آن شرایط که در ماده اول قانون مطبوعات است ما نمی‌توانیم معین کنیم و آن شرایط یکی این است که که سی سال داشته باشند محکوم به جنحه و جنایت هم نباشد این است که در ماده اول ما یک کلمه اضافه کردیم والا آن چیزی که مورد نظر مجلس شورای ملی است که سابقاً آمده است به شورای عالی فرهنگ تصویب شده منتها چون شورای عالی فرهنگ اختلاف پیدا کرده بودند که در همان صلاحیت باید دقت کرد که گفتیم در همان صلاحیت شرط دیگری باشد که یک سرمایه علمی باشد و یک مختصر تمولی هم باشد که انسان اطمینان داشته باشد که اگر امروز یک کسی آمد روزنامه گرفت فردا دستش پیش کسی دراز نباشد والا هیچ تازه‌ای نیست (بعضی از نمایندگان ـ کافی است) اجازه بفرمایید یک کلمه دیگر هم توضیح بدهم برای رفع اشکال آقای نقابت گفتند در آنجا گفته شده است که سابقاًمیرفت در محکمه جنائی با حضور هیئت منصفه، محکمه جنائی یک ابهتی دارد و در هیچ جای دنیا یک چیزهائی کوچک فحش و ناسزا را با آنجا نمی‌برند، محکمه جنائی یک دستگاه بسیار عالی است که بکار انداختن آن یک تشریفاتی دارد این را هم ما نیامدیم ابداع بکنیم اینهم در قانون هیئت منصفه هست که آقایان تصویب کرده‌اند بنده عین آن را می‌خوانم. قانون هیئت منصفه مصوب ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۰ ماده سوم جمهای ذیل جرم مطبوعاتی نبوده و محاکمه آن بدون حضور هیئت بعمل خواهد آمد که یکی از آنها اسناد بدون حضور هیئت بعمل خواهد آمد که یکی از آنها اسناد توهین آمیز و فحش و ناسزا و افترا باشخاص باشد که خودتان خارج کرده‌اید منتها ما این دو ماده را جمع کردیم در یکجا بنابراین نگرانی نیست (جمعی از نمایندگان ـ کافی است)

رئیسـ رأی گرفته می‌شود بورود در شور مواد آقایانی که موافقند بر خیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده اول قرائت می‌شود

ماده اول ـ از تاریخ تصویب این قانون کسانی می‌توانند صاحب امتیاز یا مدیر یا سر دبیر روزنامه یا مجله باشند که علاوه بر شرایط مقرر در قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ صلاحیت آنانرا از لحاظ تمکن مالی و سرمایه علمی و اخلاقی شورای عالی فرهنگ با رعایت نوع روزنامه یا مجله که می‌خواهند منتشر کنند و سمتی که در آن خواهند داشت تصدیق نماید صاحبان امتیاز و مدیران و سر دبیران فعلی روزنامه و مجلات نیز مشمول این قانون نباشند و هیچکس نمی‌تواند بیش از امتیاز یک روزنامه یا مجله داشته باشد.

رئیسـ آقای هاشمی

هاشمی ـ در ماده اول هم چون می‌شود در کلیات صحبت کرد بنده استفاده می‌کنم از این حق با فوریت این قانون بنده مخالف بودم وقتی که مجلس شورای ملی و اکثریت حاضر رأی دادند بدیهی است که در مقابل اکثریت باید خاضع شد و معتقدم همانطور که بزرگان گفته‌اند کمانکو نواتولی علیکم چنانچه هستید بر شما حکومت کرده می‌شود بالاخره همین مجلس شورای ملی است همین ملت و همین دولت وقتی باکثریت این قانون را تصویب کرد شاید دلیل بر این است که این ملت هم لیاقت ای قانون را دارد آزادی داشت متأ سفانه در حدود آزادی جراید راهنمای افکار بودند چرا باید روی عصبانی گری یا جوانی چهار نفر جاهل چیزهائی را بنویسید که امروز هئیت حاکمه مجبور بشود بوسیله قانون او را محدود بکند خوب این دیگر بدبختی است و الا بنده سلیقه‌ام این است در آزادی که مردانی که زمامدار حکومت ملی هستند باید حسابشان صاف و روشن باشد با ملت و آدم صاف و روشن و درستکار از انتقاد نمیتر سد چنانکه رئیس الوزراهای انگلستان و آلمان و سایر ملل راقیه می‌آمدند و می‌دیدند که جراید بد نوشته‌اند و جراید را بالای خانه یک عده من باب ادب تصب کرده‌اند خودشان می‌آمدند و لبخند می‌زدند و مردم را رد میکرده‌اند خودشان می‌آمدند و لبخند که همه مردم بخوانند. کی شود دریا به لیس سگ نجس (مشاو ـ آقا ستاره روزنامه نویس هست در این مملکت ؟) آقای مشاور مسئله خصوصی باشد. عضو عامل دوره آزادی باشد؟ آزادی اشخاص روشن فکر می‌خواهد اشخا ص صاف می‌خواهد اعم از مدیر روزنامه اش، اعم از رئیس الوزرایش نباید جلوگیری کرد از انتقاد جان عزیز من (مشار ـ آقا انتقاد فحش دادن نیست) عریضه بدهید موضوع رسیدگی می‌شود. بالاخره من یا آقای نقابت یا دیگری از امثال ما که عمرمان در علم و قلم صرف شده باندازه لاشه‌های چیز نصنیف داریم اگر یک روز هم بریزیم پیش تان می‌بینید بار سنگینی است معذلک اهمیت نمی‌دهیم و می‌گوییم لیاقت ملت ایران همین قانونی است که امروز تصویب بشود و الا افرا د باید خوب باشند نه از ترس قانون خوب بشوند توهین به بچة ولگرد کوچه بد است چه رسد بمقامات عالی مملکت چه رسد برئیس مملکت بنده هم عقیده‌ام اینست که نباید توهین کردبکسی ولی وقتی که یک عده که بنام توهین کرد بکسی ولی وقتی که یک عده که بنام طبیب خدای نکرده چون روزنامه نویس و طبیب فرق نمی‌کند وظیفه اش دارو دادن و احیای نفوس است وقتی که کشنده نفوس شد طبعاً این لباس از تنش کنده می‌شود بقول ابوالعلای معری اعتراض کرد بر آئین اسلام که دستی که هزار دینار ارزش دارد برای ربع دینار میبر ندسید مرتضی جواب می‌دهد و می‌گوید: عزالامانه اغلیهاو ارخصها ذل الخیانه وافهم حکمت الباری این را جواب داد که آن روز پانصد مثقال طلا قیمت داشت که امانت داشت وقتی دست بدزدی دراز کرد در برابر دو ریال یا ربع دینار باید او را برید و دیگر اعتباری ندارد. بالاخره قلم باید مملکت را درست کند ولی اگر بحائی رسید که ضرر رساند باید حبسش کند این مربوط به آن عالم نیست حالا چرا بنده مخالفم برای اینکه متأسفانه همیشه این هیئت دولت امروزی نیست. رجال امروزی نیستند ما از گذشته تجربه داریم ومیدانیم که شاید سوء استفاده بشود بفرمایش آقای نقابت در قانون نوشته می‌شود کسر اعتبارات در صورتی که نتوانست ثابت کند مثلاً کسی بمن گفت قد تو کوتاه است اگر بلند بود ولی انتقاد باید باشد انتقاد از ارکان آزادی است باید قلمهای صالح نویسندگان صالح مراقب اعمال همه باشند هیچوقت عصبانی نشویم باینجهت باید بنده مخالف باشم با این موضوع وقتی که مجلس شورای ملی رأی داد عرض کردم که تأثیری ندارد مانعی ندارد مصلحت وقت اینطور بوده است و همینطور باید تصویب بشود.

رئیسـ آقای صفوی

بعضی از نمایندگان ـ دو مخالف نمی‌شود حرف بزند.

صفوی ـ توجه بفرمائید آقایان موضوع خیلی اهمیت دارد بعقیدةبنده و همانطور که یکی دو نفر از آقایان رفقا شاید آقای نقابت فرمودند شایسته این است بیشتر در رطرافش بحث کنیم و اکثریت هم که تصمیم گرفته‌اند این دو ماده بگذرد عصبانی نشوند و یکقدری توجه بفرمایند که اگر با یک روح عصبانی بخواهند اقلیت را خفه کنند و نگذارند حرف حقش را بزند شایسته مقام مجلس شورا یملی و شایسته قانونگذاری نیست. موضوع راجع بمطبوعات است نه اشخاص نایاب که آقایان می‌فرمایند خدای نکرده است قلم دردست داشته‌اند یا در آتیه ممکن است بخیال بیفتد و بر خلاف مصالح اشخاص چیزی بنویسد موضوع مقام مطبوعات است مقام مطبوعات نگاه کرد در ماده اول و همینطور در ماده دوم بنده یک نظریاتی دارم همانطور که آقای وزیر کشور فرمودند سابقاً قوانینی تصویب شده است ولی متأسفانه عمل نکرده‌اند باین قوانین اگر عمل شده بود و دولت‌ها اجرا می‌کردند هیچوقت بحدود اشخاص تخطی نمی‌شد و بر فقای بنده هم که حالا عصبانی هستند و مستقیماً‌بآنجا حمله شده است بهیوجه من الوجوه حمله نمی‌شد. این قانون اینست منصفه که بآن اشاره فرمودند مصوب ۲۹ اردی بهشت ۱۳۱۰ در آنجا یک مواد سختی راجع به هیئت منصفه تصویب شده است منتها عمل می‌کرد ملاحظه بفرمائید ماده سوم قانون اینست منصفه جرمهای ذیل جرم مطبوعاتی نبوده و محاکمة آن بدون حضور هیئت منصفه بعمل خواهد آمد:

۱ - جرمهائی که بوسیله بیانیه یا هر قسم مطبوعات دیگری که بنحو مرتب منتشر نمی‌شود (باستثنای کتاب) وقوع باید

۲- جرمهائی که بوسیله انتشار اعلان بعمل آیدو لواینکه اعلان در جرید یا مجله یا سایر مطبوعات مرتب الانتشار منتشر گردد.

۳- توهین بپادشاه مملکت.

۴- توهین برؤسای ممالک خارجه یا نمایندگان سیاسی آنها در ایران.

۵- اسناد توهین آمیز یا افترا نسبت به فردی از نمایندگان ملت یا وزراء و معاونین آنها یا رؤساء‌و مستخدمین دربار سلطنتی یا نسبت بفردی از مأمورین دولتی یا ادارات مجلس یا مأمورین بلدی و یا نسبت یا اعضاء اطاق تجارت و یا اعضای انجمن‌های نظارت انتخابات و با هیئتی از اشخاص فوق الذکر مشروط بر اینکه آن اسناد یا افترا با مقام یا شغل اشخاص مذکور ارتباطی نداشته باشد ملاحظه بفرمائید این مواد باین سختی وقتی که اینجا نوشته شده است بدون حضور هیئت منصفه محاکمه خواهد شد اگر تا بحال اجرا شده بود هیچوقت آقایان اینطور عصبانی نبودند حالا دولت‌ها عمل نکردند بیست سال هم یک دوره‌ای بود در این مملکت که همه ناراضی بودند از عملیاتی که می‌شد وقتی که آن دوره تغییر کرد از شهریور۱۳۲۰ باینطرف و یک آزادی داده شد البته روزنامه‌ها هم که آزاد شدند شروع کردند بیک انتقاداتی بنده تصدیق نمی‌کنم که هر انتقادی بجا بوده ولی وقتی شما اصل کلی را در نظر بگیرید وقتی ضرر و نفعش را بسنجیم اینها یک خدماتی هم کرده‌اند هدایت و ارشاد کرده‌اند و بالاخره باز هم ارشاد می‌کنند نباید همه را بیک چشم نگاه کرد نباید گفت همه مغرضند همه نابابند همه بر خلاف مصلحت چیز می‌نویسند اینطور نیست بعضی‌ها هم هستند که عشق دارند که به مملکت خودشان خدمت کنند ما نباید با یک ردیف قرار بدهیم ملاحظه بفرمائید در همین ماده می‌گوید ماده اول از تاریخ تصویب این قانون کسانی می‌توانند صاحب امتیاز یا سر دبیر روزنامه یا مجله باشند که علاوه بر شرایط مقرر در قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ صلاحیت آنان را از لحاظ تمکن مالی و علمی و اخلاقی شورای عالی فرهنگ تصدیق کند. ملاحظه بفرمائید اینجا این صلاحیت مالی و علمی و اخلاقی که نوشته‌اند مطلب لارژ و کش داری است امروز اگر این ماده تصویب شد باید روزنامه هائی که تا بحال منتشر میشده و آنچه بعد بخواهند منتشر بکنند شورای عالی فرهنگ می‌گوید شما باید دکتر در حقوق باشید دارای فلان معلومات باشید بعلاوه اگر بخواهید روزنامه دایر کنید بایستی دویست هزار تومان پول داشته باشی (چون اینجا در قانون نوشته نشده است که چه مبلغ باید داشته باشد) یا اگر بخواهید هفته یک روز بدهید باید صد هزار تومان داشته باشید (فیاض ـ نکنید آقا) موضوع نکنند آقا نمیشودما که نمی‌توانیم از همه چیز صرف نظر بکنیم اگر مملکت مشروطه است باید روی یک اصول و مقرراتی باشد نمی‌شود آقای فیاض گفت نکنند آقا سرکار هم عصبانی نباشید همین بنده که گفتم بعقیدة خودم خدمت می‌کنم یعنی جان ومال خودم را در کف دست می‌گیریم برای یک شهرت و برای یک خدمتی برای یک عشقی والله بالله من عمرم را با این کار تمام کرده‌ام بنده تا دو ساعت بعد از نصف شب در مطبعه تصحیح می‌کنم بدون اینکه دینار ی روی این کار منفعت کرده باشم عمر خودم را روی این کار تمام کرده‌ام یک اشخاصی این عشق را دارند پس نفرمائید نکنند ما می‌خواهیم خدمت بکنیم همه اهل این آب و خاک هستیم این چه فرمایشی است که سر کار می‌فرمایید بنده انتظار نداشتم که بگوئید نکنند اگر ذکر می‌شد که دویست هزار ریال یا پنجاه هزار ریال یا فلانقدر بهتر بود اینجا بطور مطلق نوشته بعد هم شورای عالی فرهنگ می‌گوید باید فلان مقام علمی را داشته باشد و صد هزار تومان هم پول نقد داشته باشد تا بتواند روزنامه بیرون بدهد این کاملاً‌خفه کردن مطبوعات و شکستن قلم مطبوعات است. آقای رفقای بنده بنده این را بر قفای خودم خطاب می‌کنم فکر امروز را که بعد از شهریور یکقدری عصبانی هستید نکنید از این مطبوعات برای مملکت خیلی استفاده می‌کنیم این مطبوعات یکوقت بدرد مملکت می‌خورد این مطبوعات یک حر به است برای مملکت همانطور که قشون برای مملکت لازم است بعقیدة بنده مطبوعات هم همان خدمت را عهده دار است چرا عصبانیت می‌کنید! در مطبوعات اگریک آدم نابابی پیدا شد مطا بق این ماده سوم بگیرید ببرید محاکمه کنید نه اینکه قلم را بشکنید و از بین ببرید دولت امروز حسن نیت دارد آقای رئیس الوزرا هم خودشان آزادی طلب هستند ولی اگر خدای نکرده یک روز دولتی بود که نخواست مطابق مشروطه عمل بکند و آنوقت مجلس هم نبود چه باید کرد نباید مطالب را روی امروز نگاه کرد این قانون ممکن است فردا بدست یک هیئت مجریه بیفتد که بخواهد سوء استفاده بکند آنوقت اگر کسی خواست. شما آقایان اگر امروز سمت نمایندگی دارید فردا خواستید بلکه روزنامه داشته باشید وقتی که رفتید (این آقای وزیر فرهنگ هم نبودند) می‌گویند آقا باید فلان معلومات را داشته باشید فلانقدر سرمایه داشته باشید آنوقت خود آقایان نمی‌توانند آن منظوری را که دارند عمل کنند با یک نظر عصبانی و روح عصبانی و از نظر شخصی نباید قانون را گذرانید بالاخره بنده معتقدم که در اینجا بایستی این سرمایه علمی باید باشد که هر کس نیاید یک سنگی جلو پای آنها بیندازد آقای وزیر فرهنگ خود سر کار آزادی طلب قلم هستید و همانطور که سابقاً شما د رجراید و مجلات با آن قلم خودتان ارشاد می‌کردند و آن مقالات بکنید بنابراین اینها یک چیزهائی نیست که ما با روح عصبانی بخواهیم یک اقلیتی را خفه بکنیم که فلان روزنامه فلان کار را کرده آقا این توهین را شما ممکن است با نظر اغماض و با روح بزرگواری تحمل کنید ولی مسائل کلی را در نظر داشته باشید که از این راه می‌توانید بجامعه و مملکت خدمت بکنید بعقیده بنده این اصلاحات باید در این ماده بشود حالا که آقای نخست وزیر فرمودند اصلاح می‌کنیم بعد به بینیم چه می‌شود.

وزیر کشور ـ اگر آقایان تصور کردند که شخص آقای نخست وزیر یا هیئت دولت نسبت بتو هینانی که ممکن است بآنها وارد شود عصبانی بشوند بنده قول می‌دهم از طرف خودمان که اگر توهین هائی هم نسبت بما شده است ما گذشت می‌کنیم آنچه که ما میگوئیم فقط و فقط ازنقطه نظر مصالح مملکت است (صحیح است) بهترین نمونة آزادی خواهی دولت فعلی اینست که حتی حاضر نشدند تمام آن قوانین و لوایحی را که سابقاً آورده بودند یکی از آنها را نگاه کنند فقط فرمودند از همه بهتر یک قانونی که تو هم کمتری درش نباشد آن قانون محرم ۲۶ است. اینرا هم کافی دانستند فقط یکی دو ماده اولش راهم که آقایان علاقه داشتند یک تمکن مالی و علمی و مزایای اخلاقی را در نظر بگیرید و مزایای دیگر را خودتان پیشنهاد کنید و سرمایه علمی و مالی را خودتان ملاک قرار دهید و بگوئید که یک روزنامه‌ای که امروز شروع می‌کند بکار کردن چقدر سرمایه لازم دارد خود آقایان پیشنهاد کنید و معلوم کنید که برای اینکه یک روزنامه واقعاً بتواند عفت قلم را حفظ کند چه سرمایه لازم دارد هر چقدر که بنظر آقایان متقضی برسد پیشنهاد کنند ما قبول می‌کنیم پیشنهاد بکنید. مزایای اخلاقی و علمی را نهایت اهمیت می‌دهیم مزایای علمی را که هیچکس قبول نمی‌کند که بیسواد بباید امتیاز روزنامه بگیرد. یک حدی برای میزان علمی پیشنهاد کنید و یک میزان هم برای ملاک مالی هر چه آقایان پیشنهاد کنند ما قبول می‌کنیم

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

تهرانچی ـ کافی نیست

رئیسـ شما مخالفید با کفایت مذاکرات؟

تهرانچی ـ بلی

رئیسـ پس رأی گرفته می‌شود.

تهرانچی ـ اجازه بفرمائید توضیح بدهم.

رئیسـ بفرمائید.

تهرانچی ـ آقایان بنده استدعا می‌کنم خواهش می‌کنم برای اینکه یک امر مهمی است و اینطور هم نیست که گفته می‌شود در این قسمت همانطور که عرض کردم فقط سابق یعنی مدتی است مطالعاتی شده است والبته قضیه مطبوعات کمک است و قضیه ایست که ممکن با همین صورتی که نوشته شده است سوء استفاده شود و این یک قسمت مهمی است این است که اجازه بفرمائید که مخالفین عرایض خودشان را عرض کنند آنوقت البته رأی بگیرید ولی اینکه یک نفر مخالف صحبت کند و یکنفر موافق بعد بگوئید که کافی است خوب نیست این جلوگیری از مذاکرات است و این کار البته انعکاس د رخارج خوب نیست و نزد ملت بد است و برای اینکه ملت بگویند و کلا چه موافق چه مخالفت صحبت کردند و نگویند که نگذاشتند که مخالفین صحبت‌های خودشان را بکنند و آنها را خفه کردند این انعکاسش در خارج بداست باز مختارند آقایان

رئیسـ آقای تهرانچی مخالفین بیشتر از موافقین صحبت کردند.

وزیر فرهنگ ـ راجع به شورای عالی فرهنگ از ده نفر مردمان دانشمند وفاضل و بی غرش تشکیل شده و می‌شود که بموجب فرمان همایونی تصویب می‌شود و دوره کارشان هم ۴ سال است و تصور نمی‌شود که تحت نفوذ قرار گیرد ۵ نفر از آنها از استادان درجه اول کشور هستند نفر دیگر از دانشمندان درجه اول هستند بنابراین نمی‌شود تصور کرد که ۱۰ نفر از دانشمنداترین اشخاص سوء‌استفاده کنند و همانطور که آقایان فرمودند بیایند بگویند که فلان کس باید دویست هزار تومان پول داشته باشد تا ما اجازه بدهیم یا باید فلان باشد زا اینجهت بنده اطمینان می‌دهم خدمت آقایان که نگران نباشد و این را هم متوجه باشند که اول نظر این بود که شرط سرمایه علمی را درجه دکتری قرار بدهیم ولی دولت برای اینکه سخت نباشد این را قبول نکرد حالا شاید باشند از نمایندگان محترم که معتقد هستند که شرط امتیاز گرفتن درجه دکتراباشند.(کافی است)

رئیسـ رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد آقای نراقی،

پیشنهاد می‌کنم جمله این قانون درباره روزنامه هائی که تاکنون منتشر می‌شد نیز مجری و قبول خواهد بود ازماده اول حذف شود.

رئیسـ آقای نراقی

نراقی ـ عرض کنم این نحو قانون گذراندن شایسته مجلس شورای ملی نیست عرض می‌کنم بنده در اول قانون نظریاتی داشتم و استیجاره کرده بودم کم حوصله گی آقایان مجال نداد عرض بکنم و ناچار شدم این پیشنهاد را کنم که مطالبی را عرض کنم. امر طبابت تاکنون در مملکت ما مورد احترام بوده است و رد هیچ موقعی سابقه را زیر پا نگذاشته است. در قانون طبابت می‌گوید که کسی می‌تواند در مملکت ایران طبابت کند که دارای دیپلم دکترا از دانشکده طب باشد و تمام دنیا هم تصدیق کرده‌اند که قانون خوبی است آیا می‌شود گفت یک قسمت اطبائی که تاکنون در مملکت مشغول معالجه مردم بوده‌اند آنها بروند فلعه گی بکنند؟ در صورتی که آنهائی که تا کنون چند بروند فعله گی بکنند در صورتی که آنهائی که تاکنون چند سال سابقه خدمت دارند بنام پزشک مجاز مشغول خواهند بود یکی دیگر همین قانون دانشگاه که از مجلس گذشت و درش قید شد کسی می‌تواند در دانشگاه تدریس کند که حداقل رتبه دکترارا داشته باشد ولی در عین حال کسانی که قبلاً در دانشگاه تدریس کرده‌اند حقشان محفوظ بماند و بآنها گفتند که معلم رسمی هستند. در صورتیکه در طی همان سالی که این قانون گذشته بود چند نفر اشخاص بی سواد عامی در کوچه و بازار جمع شده بودند آنها هم بعنوان استاد استفاده کردند از این قانون در نتیجه این قانون همیشه سابقه مورد احترام بوده است در این مملکت. تاکنون روزنامه هائی بودند که خدمت کرده‌اند و مؤسسه اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بر پا کرده‌اند حالا نظر باینکه دولت آنها را نمی‌پسندند و با سیا ستش موافق نیست یا چند نفر از آنها زخم زبانی نموده‌اند نمی‌شود مؤسسه اقتصادی و سیاسی و قضائی آنها را زیر پا گذاشت و گفت بروند پی کارشان. چون این قانون علاج دردهای زخم خورده‌ها را نمی‌کند. چون این قانون علاج را زیر پا گذاشت و گفت بروند پی کارشان چون این قانون زخم خورده‌ها را نمی‌کند. بیست شرط د رقانون سابق بود دو تا هم حالا اضافه شده است که این یکیش است ولی اشخاص نایاب می‌خواهند امتیاز روزنامه بگیرند چرا؟ آن کسی که خودش ناصالح اسن می‌رود و یک چکی هم ضمیمه تقاضانامه امتیازش می‌کند می‌رود می‌گیرد و یک چکی هم ضمیمه تقاضانامه امتیازش می‌کند می‌فرستند شورای عالی فرهنگ بنابراین این علاج دردها را نمی‌کند آن کسانی که زخم زبان دیده‌اند از روزنامه هانباید کم حوصله گی بخرج بدهند و عصبانی بشوند خیال کنند که این قانون که گذشت دیگر در مملکت هیچکس نمی‌توانند حرف بزند خیر همان جریانات برقرار است منتها با یک اصول خصوصی دیکتاتوری که ضمیمه می‌شود یعنی روزنامه هائیکه بوده است هر کدام رامیلشان بود اجازه انتشار بهش بدهند وصلاحیتش را تصدیق می‌کنند وهر کدام را که میلشان نبود می‌گویند بروید دنبال فعله گیری این بود که بنام حفظ و رعایت سابقه کار بوده است که پیشنهاد کردم که این قانون از این بعید مجری و قبول می‌توانید باشد اما نسبت بروزنامه هائی که تاکنون دائر بوده و از بنگاههای مهم سیاسی و اقتصادی کشور هستند نمی‌شود اجرا کرد.

وزیر کشور ـ فرمایشات آقای نراقی بمنزله همان مثلی است که یک کسی بار شیشه داشت و این هم عیناً مثل همان است اما دفاعی را که خود آنها خوشنود نباشد از این پیشنهاد چون که اگر ما گفته بودیم دکتر یا لیسانس یا فلان تصدیق را داشته باشند درست بود ولی تا این را نگفتیم گفتیم که یک سرمایه علمی داشته باشند اگر می‌خواهید بگویئد آنهائی که هستند هیچ سرمایه علمی نداشته باشند بنده گمان می‌کنم که خود آنها هم این نظر را نداشته باشند و اگر هم هستند که شرایط علمی را دارند که گمان می‌کنم که خوب است حالا شما فرض بفرمائید که یک حق ثابتی است نه این جور چیزهائی که به حکم سابق عمل شده است اگر یک وقت دیدیم که یک وثوق الا طبائی بود در ورامین این را گذاشته بودند چند سالی در خانه فلان طبیب نسخه نویسی کرده بود آمده بود این هم طبیب مجاز شده بود این مدتی رفت ورامین و عده‌ای را هم گشت بعد مردم بیرونش کردند اینطوری شد بنابراین ما گفتیم دارای یک معلوماتی هم باشد حالا دارای دیپلم دکترا یا لیسانس یا درجات علمی هر قدر که آقایان نظر دارند پیشنهاد کنند ما هم قبول می‌کنیم.

جمعی از نمایندگان – کافی است کافی است.

رئیسـ رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای نراقی موافقین برخیزند (عده‌ای برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد آقای هاشمی:

پیشنهاد می‌کنم موضوع تمکن مالی حذف شود.

رئیسـ آقای هاشمی.

هاشمی ـ این امر معنوی است آقا در امور معنوی مال داشتن شرط نیست یک نویسنده مبرز ممکن است که از خودش سرمایه نداشته باشد اما باقرض اگر دو شماره روزنامه در مملکت انتشار داد بقدری مطالبش مؤثر بشود که بتواند بعد از دو روز مؤسسه خودش را اداره کند شهدوست اینکه نمی‌شود آقا بنده خیلی میل دارم که آقای شهدوست بعد از بنده جواب بنده را بدهند امام جماعت شرایطی داشتن یک مقداری ضیاع و عقار و مال برایش قائل می‌شوید این گویا اثر سوء‌سوابق گذشته است که همه فضیلتها را بر دروی تمکن مالی و تابا مروز در مااین اثر را گذاشته است چه موضوع دارد. (صحیح است) در سنه ۱۷ یا ۱۶ هر دوره پیشنهادی و تصویب‌نامه‌ای صادر کردند که برای جراید تمکن مالی در حدود انتشار ۶ ماه روزنامه که در دست دارند باشد و رفتند و این تشریفات را عملی کردند ولی آن عمل خوبی نبود برای نویسنده شرط این است وقتی قلم در دست می‌گیرد بتواند نوعاً یک مسئله علمی را که شرط قرار می‌دهند بخوبی بنویسد و تبحر در زبان فارسی داشته باشد آن کسی که روزنامه را در دست می‌گیرد باید فارسی را خوب بنویسد چون این روزنامه بزبان فارسی است برای اینکه تمام مردم بتوانند بخوانند. اطلاع و تبحر در تاریخ و در یک زبان خارجه داشته باشد اطلاع از سیاست و حقوق و قوانین مملکت داشته باشد تمام اینها را ما خاضع هستیم ولی برای امامت جماعت مال نمی‌خواهد اشخاص و برگزیده‌گان خوب ما آنها هستند که مال ندارند و با این شکل ادامه می‌دهند بنده اصلاً نمی‌خواهم که وضع سابق ادامه داشته باشد بنده می‌خواهم که کاملا و بسیار جدی آن چه مطبوعات باقی است در مملکت به وظائفشان آشنا باشند و آنچه مطبوعات باقی است در مملکت به وظائفشان آشنا باشند و آنچه مضر است در حدود قوانی جلویش گرفته شود و آنچه مفید است باقی بماند. نه اینکه آنچه منسلخ است از دوره پیش‌مان باقی باشد تا کی می‌خواهیم این کار را بکنیم؟ بعقیده بنده این است که شرایط اخلاقی و علمی همه را شرط قرار بدهید ولی برای تمکن مالی آن کسانیکه آنها را دارند مال ندارند!

وزیر فرهنگ (دکتر سیاسی)ـ بیانات آقای هاشمی کاملاً صحیح است در صورتیکه این قانون منع می‌کرد دانشمندان و نویسندگان را به اینکه چیز ننویسند. کسی که دانشمند است و فاضل است بهیچوجه این قانون مانعش نیست که مقاله یا کتابی بنویسد و ارشاد بکند بدبختانه همان‌طور که خودشان فرمودند دانش و خواسته یک جا نشود جمع. هر جا که مال است دانش نیست بنابراین غالباً اینطور شده است و هر جا که دانش است شاید سرمایه مالی کمتر باشد. ولی این کافی نیست یک کسی که فاضل و دانشمند است برای اینکه بتواند اداره کند یک روزنامه را باید تمکنم مالی هم داشته باشداگر خود ایشان که دارای فضل و کمال هستند و دارای مقام علمی هستند و مورد تصدیق همه آقایانهم هست پول نداشته باشند که خرج مطبعه را بدهند پول کاغذ را بدهند پول مصحح را بدهند ایشان چطور می‌توانند که روزنامه دائر کنند. باید سرمایه مالی را هم داشته باشند اگر نداشته باشند نمی‌توانند از یک راههائی بلیط همت عالی چاپ بکند یا اینکه پیش این و آن بروند و این مقتضی نیست. بعلاوه توجه نفرمودید در ماده اول گفته شده است «با توجه به سمتی که در روزنامه خواهد داشت». اگر مدیر باشد و صاحب امتیاز باشد که باید پول بدهد و شورای عالی فرهنگ بیشتر توجه خودهد کرد به تمکن مالی و اگر سمتی که در آنجا دارد سر دبیری باشد بهیچوجه شورای عالی توجه به تمکن مالی نخواهد کرد و رعایت سرمایه علمی را خواهد نمود. آن قسمت مخصوصاً گذاشته شده است که با توجه به سمتی که در روزنامه می‌خواهد داشته باشد صلاحیت داشته باشد. این نکته برای اینست که خاطر آقای هاشمی جمع باشد و اطمینان داشته باشند که شخص فاضل و دانشمند اگر چیزی نداشت می‌تواند سر دبیر باشد و چیز بنویسد ولی حق ندارد اداره روزنامه و مخارجش را بعهده بگیرد.

هاشمی‌ـ بنده مسترد می‌کنم.

طوسی‌ـ پیشنهاد دیگری است مربوط بآقای مسعودی در همین زمینه است.

رئیس‌ـپیشنهادآقای مسعودی:

پیشنهاد می‌نمایم در ماده اول تمکن مالی حذف شود

(بعضی از نمایندگان‌ـ این رد شده است)

رئیس‌ـآقای مسعودی

مسعودی‌ـ این موضوع تمکن مالی که اینجا ذکر شده است این اصولاً با اصل بیستم قانون اساسی تباین دارد قانون مطبوعات مصوب محرم ۱۳۲۶ هیچ موضوع تمکن مالی را برای دادن انتشار اصل قرار نمی‌دهد می‌نویسد: «عامه مطبوعات غیر از کتب ضلال و مواد مضره دین مبین» آزادی و ممیزی در آنها ممنوع است ولی هرگاه چیزی مخالف قانون مطبوعات در آنها مشاهده شود نشر دهنده یا نویسنده بر طبق قانون مطبوعات مجازات می‌شود اگر نویسنده معروف و مقیم ایران باشد ناشر و طابع و موزع از تعرض مصون هستند.» این موضوع تمکن مالی اصلاً یک چیزی است که مخالف است با قانون اساسی و با این قانونی که بالاخره اینجا اشاره می‌شود به آن قانون سابق. بنابراین بنظر بنده بایستی که این قسمت حذف شود و مخصوصاً این یک چیزی است که مربوط به معنی نیست و بالاخره یک صورت ظاهری است و بهیچوجه از نظر معنی مؤثر در کار نیست. همینطور این موضوع در سابق هم بود درچند سال پیش یک آئین نامه هم برای این کار گذشت و بیشتر این روزنامه‌ها مطابق آن آئین‌نامه برقرار شده است فلانقدر باید چک نشان بدهی که اجازه داده شود در اینصورت هر کس رفته است خانه‌ای اجاره داده است و یا یک کاری کرده است و بالاخره توانسته است مبلغی پول تهیه کند آن امتیاز را بدست آورده است بنده بعقیده خودم خود دولت بالاخره همیشه می‌تواند کاملا حافظ و نگهبان مطبوعات و راهنمای آنها باشد این کارها را دولتها نکرده‌اند بعقیده بنده والا قانن مطبوعات ما همه‌اش جامع است و کافی. آن قانون محرم ۲۲ که این قدر مورد انتقاد است مام وضعیات را در این‌جا پیش بینی کرده است اما کجا اجرا شده است؟ کی اجرا کرده است؟ قانون هیئت منصفه که در زمان مرحوم دارو گذشته است تمام این قسمتها در آن پیش‌بینی شده است واقای وزیر کشور فرمودند که هیچ چیزی غیر از آنها نیست و بنده هم عرض می‌کنم که چیز تازه‌ای نیست ولی دولت‌ها عمل نکرده‌اند و تقصیری متوجه روزنامه‌ها نیست ولی عمل نکردن این قوانین مانعی نیست که بگوئیم روزنامه‌ها از حدود خودشان خارج می‌شوند. البته روزنامه‌نویس نباید که هنک احترام و حیثیت اشخاص را بکنند و اگر کرد مجازات می‌شود برای اینکه تمام اینها قوانین و مقرراتی دارد اما کسی جلوگیری نکرده است فقط بموجب آن ماده قانون حکومت نظامی است که خیلی از جراید توقیف شده است معلوم نشده است که چرا آزاد نشده است و هیچ معلوم نیست کی آزاد می‌شوند و بالاخره این قانون چیزی نیست کی آزاد می‌شوند و بالاخره این قانون چیزی نیست که درد را ادوا بکند و عمل این وظیفه خود دولتها است که باید عمل بکنند و اگر مقصود انتقاد است که انتقاد جزء لاینفک حکومت مشروطه است و هیچ دولتی نبایستی که از انتقاد رسمی رنجشی پیدا کند. روزنامه‌ها بایدانتقاد بکنند (رئیس‌ـ شما در مسئله تمکن می‌گفتید که این را هم آقای وزیر فرهنگ جواب دادند) بلی بنده بهر حال در قسمت تمکن مخالف هستم و این را بهیچوجه مؤثر نمیدانم ولی جهد بکنند که این را بزحمت نیندازند.

بعضی از نمایندگان‌ـ عده کافی نیست.

ـ تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای معاولن وزارت جنگ

(۴ـ تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای معاولن وزارت جنگ)

رئیس‌ـتا آقایان بیایند شما لایحه‌ای دارید آقای معاون وزارت جنگ؟

معاون وزارت جنگ‌ـ چنانچه خاطر آقایان نمایندگان مستحضر است وقتی که آقای نخست وزیر لایحه قانونی نظام وظیفه را پس گرفتند و عده فرمودند بزودی زود این قانون بمجلس بر خواهد گشت. مطالعاتی که در وزارت جنگ شده مبنی بر مطالعات است که در شور اول و مذاکراتی که در کمیسیون و در جلسه مجلس مورد بحث شد و امدواریم که این قانون با این تعدیلی که شده است مورد قبول نمایندگان محترم واقع گردیده و کامل باشد و عموم مردم از این قانون راضی باشند. یک اصلاح دیگری هم که کردیم این بود چون سر لشگر ریدلی نامزد مستشاری ارتش وارد شده بودند اینطور اقای نخست وزیر صلاح دانستند که ایشان هم که اصلاحاتی در نظر داشتند که با نظر اغلب آقایان نمایندگان مجلس وفق می‌کرد و ایشان راجع به تکفل عقیده‌شان بر این بود که متکفل را ۶ ماه خواستن و بعد مرخص کردن این یک امر بی‌فایده‌ای است. ایشان در نظر گرفتند که متکفلینی که نمی‌توانند خدمت دو ساله را انجام بدهند آنها را هم برایشان معافی قائل شدند. یک ماده دیگری هم هست که بمجلس شورای ملی تقدیم می‌کنم و ان یک بی‌اعتدالی بود که نسبت بافسران شده بود امیدوارم مجلس شورای ملی جبران بکند در موقعی که قانون افزایش حقوق مستخدمین در پارلمان مطرح بود یک شصتم ۶۰/۱ حقوق تقاعد تبدیل به یک پنجاهم ۵۰/۱ شد شامل مأمورین کشوری شد ولی مأمورین لشگری از آن فصل مستثنی شدند بنابراین کسور تقاعد را مثل کشوری سابق می‌دهند ولی در موقع بازنشستگی میزان کمتری عاید آنها می‌شود. این است که برای رفع آن بی‌اعتدالی یک ماده پیشنهاد شده است و یک ماده دیگری هم هست برای افسران مجروح. افسرانی که در خدمت مجروح می‌شوند این افسران مطابق قانون سابق نصف حقوق معین می‌گردد در صورتیکه برای مستخدمین کشوری کسانیکه در نتیجه خدمت فوت بکنند دو ثلث داده می‌شود و چون افسران بیشتر مورد خطر هستند اینطور در نظر گرفته شده است که با مأمورین لشگری هم همان معامله که نسبت بمأمورین کشوری می‌شود معمول شود و باشخاصیکه در نتیجه جراحات وارد فوت می‌کنند دو ثلث حقوق داده شود.

رئیس‌ـبه کمیسیون مراجعه می‌شود.

ـ تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای معاون وزارت دارائی

(۵ـ تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای معاون وزارت دارائی)

معاون وزارت دارائی (اردلان)ـ در جلسه سوم آذر ماه پیشنهادی برای اختیارات رئیس کل دارائی برای تعیین و انتخاب همکاران خودش تقدیم مجلس شورای ملی شد. حالیه بنده از طرف جناب آقای نخست وزیر آن لایحه را مسترد می‌کنم و پیشنهاد جدیدی بقید یک فوریت برای استخدام ۴ نفر همکاران دکتر میلیسپو رئیس کل مالیه که اسم و حقوق و سمت آنها معلوم است تقدیم می‌دارم

معدل‌ـ مقداری از ظهر گذشته است بنده تصور می‌کنم که یک تنفسی بدهیم و برای چهار بعد از ظهر جلسه را تشکیل بدهیم.

ملک مدنی‌ـ چون مقداری از ظهر گذشته است اگر اجازه میفرمائید جلسه تعطیل شود و فردا صبح جلسه شود نظر آقای معدل هم البته صحیح است.

معدل‌ـ بنده هم موافقم با نظر آقا فردا صبح باشد بهتر است.

نقابت‌ـ پنج‌شنبه مطابق معمول باشد.

ـ موقع و دستور جلسه بعدـ ختم جلسه

(۶ـ موقع و دستور جلسه بعدـ ختم جلسه)

رئیس‌ـاگر اجازه می‌فرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است)

جلسه آتیه (فردا) چهارشنبه ۲ دی‌ماه سه ساعت قبل از ظهر دستور هم مابقی شور در لایحه مطبوعات.

(مجلس یک ساعت و بیست و پنج دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی‌ـ حسن اسفندیاری