مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ اسفند ۱۳۱۲ نشست ۶۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم |
دوره نهم تقنینیه
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ اسفند ۱۳۱۲ نشست ۶۵
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۹
جلسه: ۶۵
صورت مشروح مجلس روز سهشنبه اول اسفند ماه ۱۳۱۲ (۵ ذیقعده ۱۳۵۲)
فهرست مذاکرات:
۱ـ تصویب صورتمجلس
۲ـ بقیه شور اول لایحه پروگرام ایجاد ۲۵ بابآموزگارستان
۳ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
(مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید)
صورتمجلس روز یکشنبه ۲۹ بهمنماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند
اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:
غائبین بیاجازهه- آقایان: علوی سبزواری. محلوجی. وکیل. یونس آقا وهابزاده. چایچی. کورس. همراز. کازرونی
ـ تصویب صورت مجلس
{۱ ـ تصویب صورت مجلس}
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست
(خیر)
صورت مجلس تصویب شد.
ـ بقیه شور اول لایحه پرگرام ایجاد ۲۵ باب آموزگارستان
{۲ ـ بقیه شور اول لایحه پرگرام ایجاد ۲۵ باب آموزگارستان}
رئیس ـ ماده اول که به کمیسیون ارجاع شده بود کمیسیون اینطور اظهار نظر کرده است:
خبر کمیسیون
کمیسیون معارف با حضور آقای کفیل وزارت معارف تشکیل و پیشنهاد آقایان نمایندگان محترم را در موضوع ابقاء جمله دارالمعلمین و دارالمعلمات که در جلسه ۲۹ بهمن قابل توجه و به کمیسیون ارجاع شده بود مورد بحث قرار داده چون کمیسیون لفظ آموزشگاه را جامع و با اختصاری که داشت حاوی معنی جمله فوق دانسته لهذا با پیشنهاد آقای افسر موافقت نموده اینک خبر آن را تقدیم مینماید.
رئیس ـ آقای کفیل وزارت معارف.
کفیل وزارت معارف ـ بنده عرضی ندارم بسته است به نظر مجلس.
رئیس ـ خطاب به آقای اعتبار چون آقای دکتر طاهری نظری داشتند و فعلا تشریف ندارند جنابعالی بفرمایید.
اعتبار ـ موضوعی که د رجلسه قبل را جع به تغییر کلمه دارالمعلمین شد و آقای افسر پیشنهاد کردند که کلمه دارالمعلمین به آموزشگاه تبدیل شود بنده که یکی از مخالفین پیشنهاد ایشان بودم هیچ نظری نداشتم و گمان میکنم که همه آقایان هم که رأی دادند موافقت کردند با کلمه دارالمعلمین هیچ منظوری نبود جز این که کلمه آموزشگاه را وافی برای این مقصود و منظور نمیدانستند و الا برای بقاء کلمه دارالمعلمین و دارالمعلمات هیچ تعصب و منظوری نبود به این جهت یک کلمه دیگری که مقصود را تأمین میکند پیشنهاد شده است و آقای دکتر طاهری پیشنهاد کردهاند که به نظر بنده اگر این پیشنهاد را آقای کفیل معارف قبول بفرمایند این منظور یعنی تغییر کلمه دارالمعلمین به لغت فارسی کاملا مقصود را میرساند و وافی به منظور است.
رئیس ـ پیشنهاد آقای دکتر طاهری قرائت میشود:
پیشنهاد آقای دکتر طاهری
مقام منیع ریاست دامت عظمته ـ
پیشنهاد میکنم در لایحه آموزگارستان به جای آموزشگاه نوشته شود.
دکتر طاهری ـ بطوری که در جلسه قبل گفته شد چون کلمه آموزشگاه وافی به مقصود نبود یعنی استفاده معنی دارالمعلمین را نمیکرد در اینجا مخالفت شد و مجلس هم همان نظریه را تأیید کرد حالا هم که در کمیسیون تصویب شده که آموزشگاه باشد بنده هم معتقدم که همان عیب را دارد این کلمه و چون آموزگار به معنی معلم است بنابراین آنجایی که معلم تربیت میکنند آموزگارستان باشد بهتر است و منظور را هم میرساند این است که بنده این پیشنهاد را کردم دیگر بسته است به نظر مجلس.
کفیل وزارت معارف ـ همه آقایان به خوبی می دانند که در لایحة که دولت تقدیم کرده بود دارالمعلمین و دارالمعلمات نوشته شده بود و در اینجا هم که آموزشگاه پیشنهاد شد و بنده هم چون دیدم کلمه فارسی قشنگی هست و در عین حال هم مقصود اصلی تسریع در عملی بود که این قانون عملی بشود بنده قبول کردم ولی بنده نظری به لفظ ندارم و عقیده دارم مجلس شورای ملی هم وقتش عزیزتر و قیمتی تر از این است که وارد در این قسمتها بشود و امیدوارم که اهتمام قطعی را در پرگرام و در دستور این دارالمعلمین قرار بدهیم بنابراین با این پیشنهاد آقای دکتر طاهری هم بنده موافقت دارم و امیدوارم آقایان هم موافقت بفرمایند که زودتر این لایحه تمام بشود.
رئیس ـ آقای مخبر.
مخبر ـ بنده موافقم.
رئیس ـ پیشنهادی هم آقای طباطبایی دیبا کردهاند.
پیشنهاد آقای دیبا
پیشنهاد مینمایم آخر ماده اول جمله ذیل اضافه شود
وزارت معارف پرگرام مدارس فوق را موافق مقتضیات امروزه تهیه و پس از تصویب شورای عالی معارف به موقع اجرا گذارده خواهد شد.
طباطبایی دیبا ـ در جلسه قبل راجع به نواقصی که در مدارس هست صحبت شد و غالبا هم مورد تصدیق است بنده عقیدهام این است که عمده این نواقص از جهت خوب نبودن پرگرام است چنانچه مکرر هم صحبت شده پرگرام مدارس ما خیلی مشکل است در بعضی از مدارس ما سابقا به واسطه یک مقتضیاتی موادی در پرگرام بود که امروز آن مقتضیات نیست فرض بفرمایید یک کتابی در چند سال پیش از این لازم بود جزو پرگرام فلان کلاس باشد ولی امروز لازم نیست و باید یک کتاب دیگری که مناسب با مقتضیات امروزه است باشد چنانچه آقایانی که مسبوقند تصدیق میفرمایند که پرگرام مدارس خاصه در سیکل دوم متوسطه به قدری مشکل است که محصلین غالبا ناخوش میشوند و نمیتوانند از عهده بر آیند آقای کفیل محترم وزارت معارف فرمودند که راجع به پرگرام هم یک نظریاتی دارند و البته ایشان با سابقه خوبی که در معارف دارند و خودشان از تمام قضایای معارفی مطلعند پرگرام را تهیه میکنند ولی بنده عقیدهام این است اگر در جزءاین ماده اول ذکر بشود که پرگرام مخصوص این مدارس یعنی دارالمعلمین و دارالمعلمات را دولت تهیه بکند و بعد از تصویب شورای عالی معارف به موقع اجرا بگذارند خیلی خوبست حالا اگر قبول میفرمایند بنده هم کمال موافقت را دارم وگرنه اصراری هم ندارم و مقصودم فقط تذکر است چون پرگرام امروزه ما فایده ندارد اگر این مدارس هم با این پرگرام امروزه تشکیل بشود هیچ فایده ندارد یک مثلی است معروف که وجود ناقص به از عدم صرف است بنده عقیدهام این است که بعضی اوقات عدم به از وجود ناقص است برای این که از وجود ناقص یک مضراتی تولید میشود ولی از عدم ضرری متوجه نیست و این دارالمعلمین و دارالمعلمات هم اگر چنانچه بعد از این همه مخارج بنا باشد با پرگرام خوبی تشکیل نشود بنده عقیدهام این است که هیچ منفعتی ندارد بلکه ضرر هم دارد حالا اگر قبول میفرمایند که جزو ماده باشد چه بهتر و الا بنده مقصودم تذکر است.
کفیل وزارت معارف ـ بنده خیلی تشکر میکنم از این تذکری که فرمودند ولی تصور نمیکنم که ضرورت داشته باشد که جزو قانون بشود و این وظیفه وزارت معارف است و در این که دارالمعلمین هم یک پرگرام خاصی خواهد داشت که هیچ مربوط به پرگرام مدارس نیست و مخصوصا با تصویب شورای عالی معارف است که محل صلاحیت دار است برای این کار و مطابق او به موقع عمل گذاشته میشود بنابراین این ذکرش در این ماده ضرورت ندارد.
طباطبایی دیبا ـ بنده مسترد میدارم.
رئیس ـ رأی میگیریم به ماده اول با اصلاحی که مخبر و دولت توأماً قبول کردند. آقایان موافقین قیام فرمایند.
(عدة قیام نمودند)
رئیس ـ آقایان منشیها که شماره میکنند به بنده مختلف میگویند و بنده هم نمیتوانم اعلان کنم و اظهار عقیده کنم تکلیف چیست؟ خواهش میکنم توجه بفرمایند بنده با یک نوع رأی همیشه مخالفت دارم. و همه آقایان هم تصدیق دارند رأی منفی بسیار خوبست رأی مثبت بسیار خوبست بین این دو موردش بسیار بد است یعنی رأی دهنده طوری قیام نماید که تشخیص مخالفت یا موافقت برای آقایان منشیان مشکل بشود در هر حال دوباره رأی میگیریم آقایانی که با ماده اول موافقت دارند قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده دوم قرائت میشود
ماده دوم ـ دارالمعلمینها و دارالمعلماتهای مذکور در ماده فوق شبانه روزی و مجانی خواهند بود لیکن تا زمانی که بنای کافی برای آنها ساخته نشده است وزارت معارف میتواند آنها را موقتا به صورت مدارس روزانه تأسیس نماید و لدی الاقتضاء به شاگردان آنها بر طبق مقرراتی خاص خرج تحصیل بدهد.
رئیس ـ آقای عراقی.
عراقی ـ در ماده اول یک لغتی بود که به واسطه پیشنهاد آقای افسر تبدیل شد به یک لغت دیگر و بعد پیشنهاد دیگری کردند که لغت دیگری شد گرچه باز هم بنده عقیده ندارم که مجلس وضع لغت بکند (صحیح است) مجلس شورای ملی کارش وضع قانون است نه وضع لغت (صحیح است) اگر یک وقتی مجلس شورای ملی تصمیم بگیرد که لغتی که مال فارسی نیست آن را استعمال نکنند یا لغتی که مال خارجه است استعمال نکنند در جمیع این لغاتی که فعلا لفظ متعارف ما شده است باید عملی کند ـ مثل پرگرام مدرسه مجلس شورای ملی و امثال اینها که خیلی زیاد است به عقیده بنده مجلس شورای ملی مقامش امنع از این است که بنشیند و وضع لغت بکند و نباید اینقدر در اطراف اینها صحبت بکند حالا هم باز در این ماده دوم که خوانده شد باز یک لغت بدی به گوش بنده خورد که دارالمعلمین باشد خوب پس باید در تمام مواد مثل ماده اول این لغت تغییر پیدا کند حالا اگر محتاج به این است که در هر ماده پیشنهاد بشود بنده نمی دانم چطور میشود و اگر بنا باشد که نکنند این هم که نمیشود که در یک جا آموزگارستان باشد در یک جا دارالمعلمین حالابنده وارد آن بحث نیستم فارسی تر از غالب نقاط ایران شیراز یزد و کرمان است یعنی بیشتر لغات فارسی در آنجاها معمول و متداول است بنده یقین قطعی دارم که اگر در قسمت دهات شیراز و کرمان بگوییم آموزشگاه کجاست آنها نمی دانند که این آموزشگاه چیست؟ کجاست؟ میوه است؟ خوراکی است؟ چه چیز است و نمیفهمند پس باید اول یک مدرسة درست کرد که این لغات را اول یاد بگیرند و مأنوس بشوند بعد رد قانون آورده قانون برای تفهیم و تفهم است نه این که بخواهند رویش درس بخوانند در هر صورت بنده عقیدهام این است که تفکیک قائل نشویم و در همه مواد یک لغت استعمال کنیم که خیال نکنند که در یک ماده یک معنی دارد و در ماده دیگر معنی دیگری دارد.
رئیس ـ آقای دشتی.
دشتی ـ بنده شخصا از کسانی هستم که موافق نیستم با این که کلمات عرب را از زبان فارسی خارج کنند آقایانی که روزنامه و مجله میخوانند ملاحظه فرمودهاند که در مجله اسبق مهر بنده یک مقالة در این موضوع نوشتهام و خود من یکی از کسانی هستم که این تعصب را ندارم برای این که تقریبا ده قرن دوازده قرن ادبیات ما مخلوط به زبان عربی است هرکس این تعصب را داشته باشد به عقیده بنده تعصب احمقانه است ولی ضمنا اگر بشود به جای یک کلمه عربی یا فرانسه کلمه فارسی استعمال کرد به عقیده بنده بد کاری نیست ولی البته باید کاری کرد که کلمه مهجور و متروک نباشد بطوری که خیلی از ذهن دور باشد البته کلماتی که نسبت مأنوس به زبان باشد اگر استعمال کنیم بد نیست بنابراین بنده خیلی تعجب میکنم که یک کلمة که در جلسه پیش آقای افسر پیشنهاد کردند اینقدر مورد قیل و قال باشد بنده خودم هیچ شخصا اصراری ندارم که به جای کلمه دارالمعلمین آموزشگاه یا آموزگارستان یا دارالمعلمین باشد هیچ فرقی ندارد ولیکن این چه اصراری است که سایر آقایان میکنند که حتماً این نباشد و علت عمده اش هم این است که خیال میکنند اگر فرض بفرمایید عوض دارالمعلمین آموزشگاه باشد این به ایرانیت و ملیت ایران شاید یک جنبه گیری بدهد (بعضی از نمایندگان ـ خیر خیر) اگر اینطور نیست پس این تعصب برای چیست آقای عراقی یک نکته خوبی فرمودند که بنده مطلب دوست خودم را استدلال میکنم برای رد فرمایش خودشان فرمودند که اگر در کرمان و یزد و شیراز که کانون زبان فارسی است لفظ آموزشگاه ببریند نمی دانند چیست نمی دانند خوراکی است یا غیر خوراکی همین بدبختی یک مملکتی است که زبان خودش را نداند پس بنابراین باید سعی کرد که این مملکت زبان خودش را بداند علاوه بر این تمام مسایل دنیا اصطلاحی است آقای افسر این مسئله را خوب می دانند کلمات یک حقیقت اولیه دارد که آن وضع لغوی آن است بعد کم کم یک حقیقت ثانوی پیدا میکند که آن وضع اصلاحیش است مثلا صلاه در لسان شرعی و به زبان عامه مردم مخصوص این نماز مخصوص است در صورتی که در اصل حقیقی لغوی به معنی مطلق دعا است حالا آموزشگاه را هم فرض بفرمایید کسی نفهمد یعنی چه وقتی که وزارت معارف دارالمعلمین و دارالمعلمات را تأسیس کرد و اسمش را گذاشت آموزشگاه همه میفهمند در ظرف یک سال که آموزشگاه دارالمعلمین و دارالمعلمات است و از آن طرف الان تمام کسانی که زبان فرانسه می دانند از (اکل نرمال) دارالمعلمین را میفهمند و بنده اساساً وقت مجلس را مهمتر از آن می دانم که صرف بحث در این مطلب نماید و از آقایان استدعا میکنم موافقت بفرمایند به همین ترتیبی که گذشت تمام شود برود پی کارش.
رئیس ـ ظاهراً وقتی که در ماده اول آموزشگاه درست شد این نظر آقای عراقی قابل تعقیب است و میبایستی در سایر مواد هم همین طور بشود به اضافه در ماده سوم هم که نوشته شده است پنجاه هزار تومان این هم باید اصلاح شود و پانصد هزار ریال نوشته شود برای این که یک دلیل موجه دیگری در این هست بنده عقیدهام این است که یکی از آقایان این پیشنهادات را بکنند تا تغییر بدهیم آقای دکتر طاهری این را پیشنهاد میکنند.
مخبر ـ بنده عقیدهام این است که آنچه را که در ماده اول گذشته است شامل تمام مواد هم که در آنجا دارالمعلمین و دارالمعلمات باشد یعنی هر جا که دارالمعلمین و دارالمعلمات است باید آموزگارستان که آقا پیشنهاد کردند باشد و باز هم اگر کافی نمی دانند آن پیشنهاد اولی آقای دکتر طاهری را ممکن است پیشنهاد بفرمایند که در تمام موادی که این لفظ هست آموزگارستان شود اما به عقیده بنده کافی است.
کفیل وزارت معارف ـ بنده همچو فهمیدم از پیشنهاد آقای دکتر طاهری که این لغت را به جای آن لغت روی تمام آنجاهایی که در این لایحه هست بگذارند بنابراین محتاج به پیشنهاد ثانوی نیست و همان کافی است در قسمت اصلاحی هم که فرمودند در خصوص پنجاه هزار تومان آن هم صحیح است و باید پانصد هزار ریال باشد.
رئیس ـ خوب بالاخره آقای مخبر اینطور ماده دوم را تعریف میکنند که آموزگارستان باشد. رأی میگیریم به ماده دوم با اصلاح این قسمت آقایانی که با ماده دوم موافقت دارند قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
تصویب شد. ماده سوم قرائت میشود
ماده سوم ـ دولت مکلف است لااقل تا ده سال اعتباری سالیانه که از پنجاه هزار تومان کمتر نباشد در بودجه مملکتی برای بنای دارالمعلمینها و دارالمعلماتها منظور نموده همه ساله به مصرف مزبور برساند.
رئیس ـ آقای دیبا.
طباطبایی دیبا ـ در این لایحه که نوشته شده است برای مدارس فقط اعتبار بنا است ولی راجع به مصارف و مخارج این مدارس اعتباری در این لایحه ذکر نشده بنده در کمیسیون بودجه با آقای کفیل وزارت معارف مذاکره کردم فرمودند البته یک دولتی که یک همچو لایحه را آورده است برای بودجه اش هم یک فکری کرده است و در بودجه سال جدید گنجانده شده ولی یک مطلبی بود که میخواستم عرض کنم و آن این است که غالبا وزارتخانهها برای تأسیس یک مؤسسه جدید ممکن است لایحه بیاورند و از تصویب مجلس بگذرد چنانچه در بعضی وزارتخانهها سابقه دارد اعتبار سنه جدید مثل اعتبار سنه گذشته است بعد میبینند اعتبارشان کافی نیست از بعضی جاها میآیند می زنند آن وقت میگذارند جای دیگر و اضافه میکنند مثلا برای آن مؤسسه جدید حالا اگر کفیل وزارت معارف حقیقتاً برای بودجه سال جدیدشان مبلغی زیاد نشده و عقیده شان این است که مخارج و مصارف این مدارس را از یک جایی بردارند و به جای دیگر علاوه کنند این کار خوبی نیست مثلا از معارف گیلان و کرمان و آذربایجان بیایند بردارند و کسر کنند یا از سایر ایالات و ولایات کسر کنند برای این مصارف این غلط است و اگر خیر بودجه شان علاوه شده است در سنه آتیه اشکالی ندارد و رأی میدهیم میخواستم توضیحی بدهند که محل اعتبار تأسیس این مدارس کجا است.
کفیل وزارت معارف ـ نگرانی آقای دیبا هیچ مورد ندارد به هیچوجه ما در نظر نداریم که از جایی کسر کنیم و برای تأسیس این مؤسسات جدید اعتباری بگذاریم یا توجهی که دولت به معارف دارند در قسمت ساختمان یک اعتبار جدیدی مرحمت کردهاند و برای سال آینده این اعتبار یه مصرف ساختمان این مدارس جدید میرسد و از آنجاها تأمین خواهد شد و به هیچوجه از سایر مخارج کاسته نخواهد شد.
رئیس ـ آقای میرزایی.
میرزایی ـ پیشنهاد آقای دکتر طاهری به عقیده بنده یک قسمتش کوتاه بود برای این که در این ماده سوم تعیین شده است یک قسمت مخارج برای دارالمعلمین و دارالمعلمات و آموزگارستان این مقصود را نمیرساند مگر این که در پیشنهادشان اضافه بفرمایند زنانه و مردانه و الا این نمیرساند چون یک قسمت برای دارالمعلمین است و یک قسمت برای دارالمعلمات.
مخبر ـ اصلاحی که در این ماده شده است منظور تغییری در اصل موضوع نبوده بلکه فقط منظور این بوده است که یک لغات خوب فارسی که در دسترس داریم آنها را بگذاریم و به جای کلمات دیگر اصطلاح کنیم اینجا هم چون آموزگارستان فارسی است و در فارسی هم دیگر تأنیث و تذکیر نیست از این جهت لزومی ندارد و خوبست که حضرتعالی پیشنهاد خودتان را استرداد بفرمایید.
رئیس ـ پیشنهادی از آقای معدل رسیده است قرائت میشود:
پیشنهاد آقای معدل
اصلاح ماده سوم را به شرح ذیل پیشنهاد مینمایم:
دولت مکلف است اعتبار ساختمان آموزگارستانها را در بودجه ده ساله تأمین نماید و همه ساله به مصرف مزبور برساند.
تبصره ـ دولت مکلف است هر شهری که بلدیه آن آموزگارستان مطابق نقشه وزارت معارف به خرج خود ساخت آن را مقدم داشته دایر نگاه دارد.
رئیس ـ بفرمایید.
معدل ـ اگر صرفنظر از قسمت دارالمعلمین و آموزگارستان بکنیم خود موضوع اساسا قابل بحث است و بعضی جاهایش را میشود فکر کرد که بهتر بگذرد و خاطر محترم آقای کفیل وزارت معارف را متوجه کنیم که برای آتیه و تأمین ساختمان آنها یک فکر بهتری بشود در ماده سوم موضوع ساختمان آموزگارستانها است از نظر ضیق امور مالی یا این که بیشتر نداشتهاند مثلا مثلا این قسمت بگنجانند پنجاه هزار تومان در هر سال منظور شده است در حالتی که در مواد قبلی تذکر داده شده است که اقلا سالی پنج باب آموزگارستان ساخته شود با اطلاعی که آقایان محترم هر یک از وضعیت بنایی چه در طهران و چه در ولایات دارند میتوان تصدیق کرد که با پنجاه هزار تومان نمیشود پنج باب آموزگارستان ساخت و در نتیجه یک موضوع غیر عملی میشود بنده در پیشنهادم اینطور تذکر دادم که دولت مکلف باشد اعتبار ساختمان آموزگارستانها را ده ساله در بودجه خودش بگنجاند حالا هر مبلغ هست البته هر وقت دولت یکیش را ساخت و خرجش را فهمید چقدر است سنوات بعد برای این که مکلف است که این آموزگارستانها را بسازد البته تأمین خواهد کرد ولی یک قسمت دیگر را هم عنوان تبصره پیشنهاد کردم و آن این است که اگر یک شهری با پول خودش بلدیه اش یک آموزگارستانی ساخت و حاضر شد تقدیم معارف آن شهر نمود یعنی بسازد عمارت را به او بدهد به اداره معارف وزارت معارف مکلف باشد آن را مقدم بدارد و دایر نگاه دارد و تصور میکنم از نظر این که بلدیهها نسبت به معارف مملکتی و حوزههای خودشان علاقه دارند و یک وظایفی دارند یک خرج بی جایی نکردهاند و از طرفی نظر به این که شهرها به علاقمندند و برای خودشان و نسل آتیه خودشان یک خرجهایی میکنند از این حیث هم بلدیهها حاضر شوند و از طرفی یک کمکی به بودجه معارف مملکتی میشود و زودتر ساختمان این بناها تمام میشود و وزارت معارف هم برای نگاهداری آنها مکلف خواهد بود به این طریق زودتر موضوع عملی میشود.
کفیل وزارت معارف ـ در ماده دوم نوشته شده است که دولت یک مدارسی تأسیس نماید و مقصود این است که عمارتش را بنا کند البته به قدری که وسایل در دست هست به تناسب همان وسایل اقدام به ساختمان خواهد شد و در ماده سوم یک کلمه هست و آن کلمه نیت آقای نماینده محترم را تأمین میکند و آن کلمه لااقل است یعنی کمتر نباشد و اینجا هم قید میکنیم و البته وقتی که دولت این را حداقل اقدامات خودش قرار بدهد حداقلش این خواهد بود که نظر آقا تأمین بشود بنابراین بنده عقیدهام این است که پیشنهاد خودشان را مسترد بدارند.
معدل ـ پس میگیرم.
رئیس ـ رأی میگیریم به اصلاح جمله پنج هزار تومان به پانصد هزار ریال آقایانی که موافقت دارند قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده چهارم قرائت میشود:
ماده چهارم ـ آموزگارستان عالی برای مدارس متوسطه و آموزگارستانهای مقدماتی معلم و معلمه که از این به بعد آموزگار نامیده خواهند شد تربیت مینماید.
شرط اصلی ورود به این مدارس عالیه داشتن تصدیق فراغ تحصیل از آموزگارستان دارالمعلمات مقدماتی متوسطه کامل میباشد. دوره تحصیلات آنها سه سال و دیپلم ختم تحصیلات آنها علاوه بر مزایای اختصاصی معادل با لیسانس و دارای تمام امتیازات قانونی آن خواهد بود.
تبصره ـ فارغ التحصیلهای مدارس عالیه خارجه که که در رشته معلمی تحصیل نموده و لااقل دارای دیپلم لیسانس باشند از مزایای این قانون نسبت به آموزگاران استفاده خواهند نمود.
رئیس ـ اشکالی نیست؟
(اظهاری نشد)
آقایانی که موافقند قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده پنجم قرائت میشود:
ماده پنجم ـ آموزگارستانهای مقدماتی برای مدارس ابتدایی معلم و معلمه که از این به بعد مربی نامیده خواهند شد تربیت مینماید. شرط اصلی ورود به این مدارس تحصیلات سه ساله اول متوسطه و دوره تحصیلات آنها دو سال و شهادتنامه فراغ از تحصیلات آنها علاوه بر مزایای اختصاصی معادل با تصدیق متوسطه کامل و دارای تمام امتیازات قانونی آن خواهد بود.
تبصره ۱ ـ هر یک از آموزگارستانهای مقدماتی یک مدرسه ابتدایی ضمیمه خواهد داشت که متعلمین سال دوم در آنجا تمرین و ممارست خواهند نمود.
تبصره ۲ ـ مربیانی که دارای تصدیقنامه فراغ تحصیل از آموزگارستان نیستند چنانچه به اخذ تصدیقنامه مذکور نائل شوند یا امتحانات علمی و عملی معادل آن بر طبق نظامنامه مخصوص بدهند مشمول این قانون خواهند بود.
رئیس ـ پیشنهادی از آقای کاشف رسیده است قرائت میشود:
اینجانب تبصره ذیل را به ماده پنجم پیشنهاد مینمایم
آموزگارستانهای ابتدایی علاوه بر رتبه مربی برای تدریس در مدارس ابتدایی دارای شعبه خواهد بود که مربیان مقدماتی برای مدارس مقدماتی سه کلاسه (دهات و قصیات) تهیه خواهد نمود. شرط ورود به این شعبه تصدیق فراغ تحصیل از مدارس ابتدایی میباشد دوره تحصیلات مربیان مقدماتی فقط یک سال خواهد بود.
رئیس ـ آقای کاشف.
کاشف ـ بطوری که آقای دشتی در آن جلسه قبل فرمودند راجع به مدارس ابتدایی البته تصدیق میفرمایید که ما در درجه اول احتیاج مبرمی به مدارس ابتدایی داریم و در درجه دوم مدارس عالی. ما برعکس اهمیت فوق العادة قائل شدهایم برای مدارس متوسطه. مدرسه متوسطه هم تهیه محصل میکند برای مدارس عالی اما حالا مدارس متوسطه شده است برزخ اینطور که محصل میرود مدرسه را تمام میکند برای این که تصدیق سیکل اول یا دوم متوسطه را فقط داشته باشد نتیجه چیست؟ اگر مفید نباشد مضر که هست برای این که از اینجا مانده و از آنجا رانده است مدرسه را نتوانسته است به پایان برساند و یک معلوماتی را هم بطور ناقص یاد گرفته است و یک افکار جدیدی در کله او تولید کرده است که دیگر عقب آزاد نمیرود نظر بنده این بود که دارالمعلمین یا آموزگارستان کارشان دو قسم باشد مقدماتی و ابتدایی یا مقدماتی و رشدی بدین معنی که یک معلمین و معلماتی تهیه کنیم برای مدارس سه کلاسه مخصوص دهات و قصبات یک معلمین و معلماتی هم تهیه بشود برای مدارس شش کلاسه شهرها این البته نظر بنده است که دارالمعلمین مقدماتی برای تهیه آموزگار یا مربی است برای کلاسهای ابتدایی شهرها آن وقت که ما در دهات مدارس شش کلاسه نخواهیم داشت بلکه در قراء و قصبات یک مدارس سه کلاسه خواهیم داشت و برای معلم در این مدارس احتیاج به این است که دارای تصدیق سیکل اول متوسطه باشند و دو سال هم در آموزگارستان مشغول باشند این بود که بنده نظرم این بود که دارالمعلمین ابتدایی یا آموزگارستان ابتدایی را هم دو قسمت کنیم ابتدایی و رشدی یا مقدماتی و ابتدایی که یک سلسلة معلم تهیه کنیم برای دهات و قصبات و یک سلسله هم معلم برای مدارس شش کلاسه شهرها یک پیشنهادی هم که تهیه شده بود برای ماده دوم که عرض کردم و فراموش شد قرائت بشود و آن این بود که در مورد آموزگارستان شبانه روزی نظر این بود که برای دخترها غیر شبانه روزی مفید نیست برای این که با وضعیات امروزه مملکت اعزام معلم از نقطه به نقطه دیگر فوق العاده مشکل است منظور این بود که چون مال دختران شبانه روزی باشد بهتر است که از دهات و قصبات و شهرهای کوچک بفرستند یک عده دخترها را که بیایند و تربیت بشوند و برگردند به محل خودشان و این را البته تصدیق میفرمایید که با وضعیت فعلی اعزام دخترها خیلی مشکل است این را بنده پیشنهاد کردم و تمنی میکنم که توجه بفرمایید که اشخاصی که میخواهند به شغل معلمی ادامه بدهند از دهات و قصبات و شهرهای کوچک بتوانند بیایند مدرسه و بعد هم برگردند اصولا خوبست با این قسمت موافقت بفرمایند و بطور کلی آموزگارستان ابتدایی هم بر دو قسمت باشد مقدماتی و ابتدایی یک قسمت معلم تربیت کند برای مدارس شش کلاسه یک قسمت هم برای مدارس سه کلاسه و قراء وقصبات و دهات.
کفیل وزارت معارف ـ در قسمت مدارس ابتدایی و تعلیمات ابتدایی مطابق سیستم فعلی که در دست هست این است که شش سال قائل شدیم برای تعلیمات ابتدایی منتهی این شش سال تعلیمات ابتدایی در شهرها و قصبات و قراء فرق میکند البته در شهرهای بزرگ شش سال تعلیمات ابتدایی مطابق پرگرام عمومی وزارت معارف است و در قصبات و قراء و دهات یک قسمت از تحصیلات فلاحتی است و اطلاعات فلاحتی به آنها میدهند و اطفال یاد میگیرند و این هیچ مربوط به این لایحه نیست که نماینده محترم فرمودند نسبت به مدارس دهکده (اگر بخواهیم اصطلاح قانون را رعایت کنیم باید بگوییم مدارس دهکده) برای آن مدارس باید معلم مخصوص تهیه و تربیت بشود که آشنا به علوم فلاحت باشد و به این جهت وزارت معارف هم در نظر دارد که یک عده معلم که آشنا به این قسمتها باشند برای این مدارس تهیه و تربیت نماید که عده از آنها بایستی در مدرسه فلاحتی کار بکنند و برای این قسمت هم یک مقدماتی تهیه شده است یعنی تهیه عده معلم برای مدارس فلاحتی دهکده و چون نظر نماینده محترم در این قسمت تأمین است گمان نمیکنم که وضع این پیشنهاد در این ماده ضرورت داشته باشد بنابراین خواهش میکنم که استرداد بفرمایند.
کاشف ـ بنده مسترد میکنم.
رئیس ـ رأی میگیریم به ماده پنجم آقایانی که موافقت دارند قیام فرمایند
(اغلب قیام کردند)
تصویب شد.
ماده ششم قرائت میشود:
ماده ششم ـ رؤسا و معلمین آموزگارستان عالی باید علاوه بر شرایط مقرره در فقرات یک و سه و چهار ماده دوم قانون استخدام کشوری لااقل سی سال داشته و به درجه دکترا رسیده باشند لیکن برای رؤسا و معلمین آموزگارستانهای مقدماتی حداقل سن ۲۵ سال و حداقل درجه علمی داشتن تصدیق فراغ تحصیل از آموزگارستان عالی یا دیپلم لیسانس خواهد بود.
تبصره ـ مادامی که وزارت معارف به عده کافی مستخدمینی که واجد تصدیقهای علمی مذکور در این ماده باشند در اختیار خود نداشته باشد میتواند کسانی را که اطلاعات و مقام علمی آنها را کافی می داند به ریاست و معلمی این مدارس بگمارد لیکن انتصاب این گونه به آن مشاغل آنها را مشمول مقررات مواد ـ یازده ـ دوازده ـ سیزده ـ چهارده ـ این قانون نخواهد نمود.
رئیس ـ آقای افشار.
افشار ـ عرض کنم که منظور بنده یک تذکری است راجع به . . .
رئیس ـ آقا اینجا بفرمایید برای تندنویسها مشکل است.
افشار ـ منظور بنده یک تذکری است راجع به کلمه دکترا. ما که فعلا انیورسیته مخصوص
(یکی از نمایندگان ـ فارسی بفرمایید ـ دانشگاه)
بلی نداریم و متخصصینی در آنجا تربیت بشوند و دکتر بشوند از این جهت این کلمه دکترا که در اینجا نوشته شده است لابد مفهومش نسبت به دکترهایی است که از خارجه میآیند و این تیتر یا این لقب و عنوان را برای خود میگیرند و به ایران میآیند و چون در خارجه این کلمه دکترا مفهوم و مختلفی دارد مثلا در فرانسه اگر یک شخص بخواهد دکتر بشود واقعا باید در آن قسمت مشخص باشد و زحمات خیلی زیادی کشیده باشد و یکتزی بنویسد
(یکی از نمایندگان ـ رساله)
که در آن تز یک کشفیاتی و تحقیقات علمی کرده باشد نسبت به آن موضوعی که چیز نوشته است ولی در آمریکا و آلمان کلمه دکترا این معنی را نمیدهد و در آن جاها به سهولت این دیپلم دکترا را به اشخاص میدهند حتی در دارالفنونهای ولایاتی آمریکا که خیلی سهل ساخته شده است و تقریبا درجه علمی آنها از درجه متوسط ما بیشتر نیست در آنجاها دیپلم دکترا را به کسانی میدهند که فقط چند ماهی بروند در آن دارالفنون و استماع درس بکنند و گوش بدهند به آن کنفرانسها و فوراً به اخذ دیپلم دکترا نائل میشوند در صورتی که این اشخاص ابداً لیاقت ندارند که در یم دارالمعلمین عالی یا یک آموزگارستان بزرگ درس بدهند یا بتوانند در آنجا ریاست نمایند
(صحیح است)
به نظر بنده این کلمه یا کلمه خیلی مبهمی است و باید تشریح بشود و مخصوصا بنده تصور میکنم که چون ما این درجه را فعلا در قسمت معارفی خودمان نداریم یعنی وزارت معارف ما همچو رتبة و درجة را ندارد بهتر این است که یک کلمه دیگری به جای این بگذاریم که در آتیه اسباب اشتباه و زحمت نشود و بنویسند متخصصین عالی مقام یا یک کلمه دیگری البته آقایان یک کلمه جامعتری میتوانند به جای این کلمه بگذارند تا این که اشتباه نشود و فردا ممکن است هر شخصی چند ماهی برود و در آمریکا بماند یا در آلمان بماند و نائل به درجه دکترا بشود
(صحیح است)
و برگردد به ایران و بگوید که من لیاقت دارم در دارالمعلمین عالی تدریس کنم یا مدیر باشم در صورتی که ابداً آن لیاقت را نخواهد داشت
(صحیح است)
از طرف دیگر بنده تذکر میدهم که ما در همین کلاسهای ادبی که داریم البته ادبیات فارسی هم تدریس میشود و البته یک نفر معلم متخصص در ادبیات فارسی که نمیتواند درجه دکتری را از آمریکا یا جای دیگری گرفته باشد
(صحیح است)
پس در این صورت ما نباید درس ادبیات فارسی یا ادبیات عربی یا فقه اسلامی یا فلسفه شرقی را اینجا بدهیم در صورتی که این هم لازم است و آیا اینها هم باید دکتر خارجه باشند؟
(صحیح است)
پس در این صورت بنظر بنده چون این کلمه دکترا خیلی مبهم است
(افسر ـ صحیح است)
و چون در ممالک مختلفه معانی مختلفی دارد
(صحیح است)
و تطبیق نمیکند با درجات علمی
(صحیح است)
از این جهت بنده پیشنهاد میکنم که یک لغت دیگری به جای آن گذارده شود که این درآتیه تولید اشتباه نکند و از طرف دیگر بنده خودم در فرانسه تحصیل کردم یک معلمینی داشتیم که هیچ رتبه انیورسیتة به قول فرانسویها نداشتند ولی اگر آنها را مقایسه میکردیم با درجه علمی آن کسانی که درجه دکتری و شاید آگرکاسیون گرفته بودند اینها بیشتر از آنها اطلاعات و معلومات داشتند زیرا اینها تحقیقات علمی شخصی کرده بودند و مقام علمی شان اینها بالاتر از دکترهای عالی دارالفنونها و انیورسیتههای فرانسه بود
(صحیح است)
و همین اشخاص را که رتبه و درجه دکتری و غیر ذالک را نداشتند آورده بودند و در مدارس ما درس میدادند و واقعا هم خیلی عالی مقام بودند و از علماء بودند پس این درجه دکترا چون یک فضل علمی را نشان میدهد ولی اشخاصی که فاقد این دیپلم هستند نباید گفت که این اشخاص نباید درس بدهند
(افسر ـ صحیح است)
اگر چه متخصص هم باشند و اگر چه زحمت علمی در قسمت کار خود کشیده باشند
(صحیح است)
و به نظر بنده اگر به جای دکترا متخصص در فن و رشته مخصوصی که میخواهند تدریس کنند بگذاریم بهتر است که در آتیه هم اسباب اشکال نخواهد شد
(صحیح است)
کفیل وزارت معارف ـ بنده عقیده دارم که هیچ وقت نباید در کلمه مبهمی صحبت و بحث شود در قانون نوشته شده مثلا بنویسیم متخصص عالی مقام و امثال این کلمات ممکنست در آتیه اسباب اشکالاتی بشود تحصیلات عالیه یک طوریست که اول درجه اش لیسانس است بعد به درجه دکتری میرسد و چون کلمه لیسانس در جاهای دیگر قید شده است بنابراین اشاره به این تقسیم و درجه شده است و از هرگونه اشکالی که آقای افشار کردند احتراز خواهد شد بنابراین به همین ترتیبی که نوشته شده است به مصلحت نزدیکتر است و در آتیه هم این رعایت خواهد شد که اشخاصی که در آنجا پذیرفته میشوند تحصیلات عالیه شان به حد کمال رسیده باشد و هیچ زحمتی هم برای ما البته تولید نخواهد شد.
افسر ـ راجع به متخصصین ادبیات چه؟
موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
۳ ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
رئیس ـ چند نفر دیگر از آقایان اجازه خواستهاند که در این ماده حرف بزنند ولی یک قسمت زیادی از آقایان پیشنهاد کردهاند که برای کارهای لازمتری که در خارج جلسه باید به عمل بیاید جلسه را تعطیل کنیم
(صحیح است)
بنابراین اگر اجازه میفرمایید جلسه راختم کنیم
(صحیح است)
جلسه آتیه یکشنبه ششم اسفند ماه سه ساعت قبل از ظهر دستور لوایح موجوده
(صحیح است)
(مجلس یک ساعت قبل از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر