مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ شهریور ۱۳۰۶ نشست ۱۴۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ شهریور ۱۳۰۶ نشست ۱۴۱

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۱۴۱

صورت‌مشروح مجلس یکشنبه نوزدهم شهریور ماه ۱۳۰۶ مطابق ۱۴ ربیع‌الاول ۱۳۴۶

فهرست مندرجات:

۱- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به اعتبار اضافی بلدیه اصفهان و تصویب آن

۲- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به ده هزار تومان اعتبار برای مخارج احصائیه و توزیع تذکره و راهنمایی ایران در عراق عرب و تصویب آن

۳- قانون اجازه پرداخت سیو سه هزار تومان اضافی به بلدیه اصفهان در ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶

۴- قانون اعتبار ده هزار تومان مخارج احصائیه و توزیع تذکره و راهنمایی به اتباع ایران مقیم عراق عرب

(مجلس دو ساعت و سه ربع قبل از ظهر بریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت مجلس پنجشنبه شانزدهم شهریور را آقای بنی سلیمان قرائت نمودند)

غائبین بی اجازه جلسة قبل

آقایان: سهراب خان – دکتر سنگ – عراقی – امام جمعه شیراز – خطیبی – افشار – سید ابراهیم ضیاء – آقا علی زارع – مهدوی – عباس میرزا – فرمند – احتشامزاده

کنج بخش – وزیری – طباطبائی – وکیلی – ثقت الاسلامی – اسکندری – محمد ولی میرزا – عدل – جوانشیر – میرزا ابراهیم آشتیانی – حاج شیخ عبدالرحمن – آیت الله زاده اصفهانی

غائبین بی اجازة جلسة قبل

آقایان: محمد ولی خان اسدی – علی خان اعظمی – نظام مافی – حشمتی – حاج حسن آقا ملک – زعیم – فرشی – حاج آقا رضا رفیع – اعتبار – روحی – میر ممتاز – یاسائی – قوام شیرازی – افسر – آقا زاده سبزواری – سید حسن آقایان – حاج میرزا مرتضی – میرزا عبدالحسین – حاج غلامحسین ملک – امیر اسد الله خان عامری – حاج آقا حسین زنجانی – مولوی.

دیر آمدگان بی اجازة جلسة قبل

آقایان: اسفندیاری – شریعت زاده – بهار – میرزا حسن خان وثوق.

رئیس – آقای معتضد استرآبادی.

معتضد استرآبادی – بنده پریروز در ضمن عرایض خودم عرض کردم که یک ملیون خرج امثال آقای مصدق السلطنه شده و از مجلس خارج شدم بعضی از آقایان فرمودند که لفظ امثال نداشت در صورتیکه مقصود بنده امثال آقای مصدق السلطنه بود استدعا دارم بفرمائید اصلاح شود.

رئیس – چون خود قضیه نوشته نشده کلمه امثال را هم نمی‌شود ضمیمه کرد.

صورت مجلس ایرادی ندارد؟

(گفته شد خیر)

رئیس – صورت مجلس تصویب شد.

رئیس – چند فقره پیشنهاد در جلسه گذشته راجع به دستور امروز رسیده بود و چون وقت گذشته بود قرائت نسد حالا قرائت می‌شود.

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقایان حاج میرزا حبیب الله و جلائی ما امضا کنندگان پیشنهاد می‌کنیم لایحه کمک خرج بلدیه اصفهان در درجة اول جزو دستور شود.

پیشنهاد آقای امیر تیمور

بنده پیشنهاد می‌کنم لایحه سیم کشی در جلسة آتیه جزء دستور باشد.

رئیس – یعنی جلسة امروز.

پیشنهاد آقای عمادی

بنده پیشنهاد می‌نمایم که لایحه بلدیه را در جلسه آتیه در جزو دستور مقرر شود.

پیشنهاد آقا سید یعقوب پیشنهاد می‌کنم قانون محاکمه وزراء جزء دستور قرار داده شود.

پیشنهاد آقا میرزا عبدالله خان وثوق

بنده پیشنهاد می‌کنم خبر کمیسیون بودجه راجع بهشت تومان و سه قران شهریه فرخ خان ورثة کاظم خان مستخدم گمرک جزو دستور جلسه آتیه بشود.

پیشنهاد آقای حیدری

مستدعیم لایحه علماء ساوجبلاغ در اول دستور قرائت شود.

رئیس – راجع ببلدیه اصفهان پیشنهادهای که شده مخالفی دارد یا خیر؟

بعضی از نمایندگان – خیر.

بامداد – بنده مخالفم.

رئیس – بفرمائید.

بامداد – عرض کنم که شهر اصفهان یا مزایای تاریخی که دارد قابل انکار نیست مرکز ایران است شهر بزرگی است مرکز تجارت است پایتخت سلسله صفویه که از سلاطی عظیم الشأن ایران بوده‌اند بوده ولی سایر شهرهای ایران هم بنوبه خود همین احتیاجات را دارند بلکه هم مبرم تر از روی قانون یک تقسیماتی شده همه مدعی عستند که این تقسیم نسبت به ما اجحاف

شده مثلا کرند چهار هزار تومان پیدا کرد چون نواقلش آنطور بوده و شیراز ماهی هزار تومان ندارد بنابراین اگر بنا است نسبت به شهرها از حیث تنظیف و بلدیه و صحیه رعایتی بشود باید نسبت به تمام شهرهای ایران متساویا باشد چه خصوصیت پیدا کرده چون آقای فاطمی وزیر داخله بوده‌اند این لایحه را ….

جلائی – اصفهان وکیل دارد چه مربوط به آقای فاطمی است.

رئیس – اگر مخالف هستید وقتی مطلب مطرح می‌شود بفرمائید.

بامداد – بنده نسبت به مطرح شدنش هم مخالفم مگر اینکه همه بالسویه شود.

رئیس – اگر با مطرح شدنش مخالفید و دلائلی در این زمینه دارید بفرمائید.

بامداد – عرض کنم همانطور که آقای دادگر هم فرمودند ما امور جاریه فوری زیاد داریم از حیث امور اقتصادی که لایحه اش آمده است ولی مدفون شده است در صورتیکه از بهترین لوایح است آنرا مقدم بر تمام دستورها باید مطرح کرد و البته در یک موقعیکه مجلس کارش کمتر شد امثال لایحه بلدیه اصفهان را بیاورند وطرح کنند و هر طور هم مجلس رأی داد البته مطاع است در همین پیشنهادهائی که شد بعضی لوایح هست که مهم تر از لایحه بلدیه اصفهان است این است که بنده با مطرح شدن و اصل این لایحه مخالفم.

رئیس – آقای شیروانی.

شیروانی – عرض کنم نمایندة محترم در بدو فرمایشاتشان راجع به مزایای اصفهان بقدری فرمودند که لازم نیست دیگر بنده تکرار کنم ولی شهری را که اینهمه مزایای تاریخی برایش نقل کردند بنده بهشان اطلاع می‌دهم که پنجاه یک بودجه بلدیه طهران بودجه ندارد یعنی شهر تاریخی اصفهان در ماه هزارو پانصد تومان بودجه بلدیه اش می‌باشد چرا اینطور شده؟ این نه تنها راجع به آن ماده قانون است که به اصفهان آنقدر کم داده‌اند مالیه در آن موقع دوا ظلم بزرگ نسبت به اصفهان کرده است یکی اینکه قریب چهل و دو هزار تومان عایدی سالیانه نواقل اصفهان بوده مالیه اصفهان نه هزار تومان بابت مخارج بلدیه می داده است بقیه را صرف وصول عایدات غیر مستقیم اصفهان میکرده است یعنی تمام خرج وصول عایدات غیر مستقیم اصفهان را پای نواقل محسوب میکرده و نه هزار تومان الی ده هزار تومان بیشتر به بلدیه آنجا نمیداده است بعد که یک ماده قانونی وضع شده که عایدی بلدیه را باضافه نصف مخارجی که میشده است به بلدیه بدهند در سال شده است هیجده هزار تومان که در ماه هزار و پانصد تومان می‌شود و این مبلغ به بلدیه اصفهان رسیده است در صورتیکه اگر همان عایدی نواقل اصفهان را بخودشان می‌دادند اصفهان محتاج نبود باینکه استرحاماً از آقای بامداد کمک بخواهد یک ظلم دیگر این است که اصفهان یک عواید شهری داشته است از قبیل مالیات ذغال میوه و امثال اداره مالیه آمده است اینها را جز و متن عایدات مملکتی ضبط کرده و می‌گوید راجع بشهر نیست …

رئیس – راجع باصل موضوع بفرمائید راجع به مطرح شدن بفرمائید.

شیروانی – بلی چشم اطاعت می‌کنم بنابراین مجبور شدیم در هفت ماه هشت ماه پیش از این تمام نمایندگان اصفهان بوزارت مالیه رفته و با دکتر میلسپو مذاکره کنیم خدا شاهد است این قضیه بهیچوجه ارتباط مستقیمی با آقای فاطمی نداشته و شاید ایشان هم مثل یکنفر وکیل راجع باین کار اقدام می‌کردند بنابراین این بنده استرحاماً از آقای بامداد و سایر رفقا استدعا می‌کنم

برای اینکه در دور پنجم هم یک همچو استرحامی کردم و مجلس شورای ملی کمک کرد راجع به امتیاز چراغ برق اصفهان آلان هم اگر این عایدی اضافه باصفهان داده نشود یک بدبختی که هستی خودش را صرف کارخانه چراغ برق کرده از بین خواهد رفت آقایان راجع باین امر کمک بفرمایند راجع بسایر ولایات هم اضافه عایداتی هست که در موقع مطرح شدن بنده توضیح می‌دهم که آن اضافه عایدات باید بتمام ولایات داده شود.

رئیس – رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقایان آقایانیکه موافقند قیام فرمایند.

(اغلب برخاستند)

رئیس – تصویب شد ماده واحده خوانده می‌شود

(بشرح ذیل خوانده شد)

ماده واحده – بوزارت مالیه اجازه داده می‌شود بابت اضافه عایدات مالیات راه در ۱۳۰۵ و سنوات بعد سهمی بلدیه‌ها مبلغ سی و ششهزار تومان علاوه بر مبلغی که بموجب قانون مصوب ۱۹ بهمن ۱۳۰۴ ببلدیه اصفهان تعلق می‌گیرد ببلدیه مزبور بپردازد این وجه برای مصرف تسطیح و ساختمان خیابان‌ها و کوچه‌ها و تعمیرات پلهای داخلی و تنویر شهر اصفهان تخصیص خواهد یافت.

تبصره – اگر مبالغ مذکوره فوق کافی برای پرداخت این مبلغ نباشد تفاوت از کل عایدات راه تأدیه خواهد شد.

رئیس – آقای کازرونی.

کازرونی – بنده خیلی متأسفم که این لایحه تماس دارد با نظریات یک عده از دوستان خصوصی بنده لکن حفظ اصول را بر دوستان خودم ترجیح می‌دهم و بهمین ملاحظه بر خودم لازم دانستم که برای ادای وظیفه اینجا آمده و عقیدة خودم را اظهار کنم راستی باید تشخیص داد که اگر وضعیات مملکت ما را ببرند پیش اشخاصی که سالها مشروطه هستند و ترتیبات و وضعیات را به آنها عرضه بدارند که تشخیص بدهید این چه رژیمی است می‌خواهیم به بینیم آیا تصدیق می‌کنند که این ترتیبات مشروطه است یا خیر می‌گوید تناسبی ندارد ؟…

عمادی – آنها پانصد سال مشروطه دارند ما بیست سال.

کازرونی – ما از آنجا تقلید و اقتباس کرده‌ایم باید به بینیم این تقلید یا اقتباس مطابق آن ترتیبی است که آنها دارند یا خیر یک چیز من در آوردی است مشوطیت به چند چیز محقق می‌شود یکی از آنها بلدیه است این بلدیه‌ها باید دارای قانون باشند باید در محل خودشان یک عایداتی را در نظر بگیرند برای مخارج محلی خودشان بلکه مالیات عمومی مملکت را هم باید انجمنهای ایالتی و ولایتی تدوین کنند آنوقت به مجلس شورای ملی تقدیم شود حالا شما به بینید چه وضع است مملکت ما بنده تصدیق می‌کنم که این قانونی که گذشته و تقسیماتی که از روی قانون شده در نتیجة تناسبی درش دیده نمی‌شود لکن وقتی که دیدید تناسب نیست بنشینید درست دقت کنید احتیاجات تمام مملکت را در نظر بگیرید الاهم فالاهم را در نظر بیاورید هر کجا که میدانید خراب تر است و انصافاً نقطه اش اهم است او را مقدم بدارید بنده عرض می‌کنم (میدانم در جواب من جواب مثبت خواهید داد) که بنادر شما اهم از هر نقطه ایست.

بعضی از نمایندگان – (صحیح است)

حالا این صحیح است را داشته باشید و شاهد باشید بنادر شما اهم نقاط مملکت است دروازه مملکت است معبر نفوس و نقود اموال داخلی و خارجی است امراض از آن مجرا وارد می‌شود آنجا که وارد شد به داخله مملکت سرایت می‌کند و مردم را پایمال می‌نماید حالا باید دید این سر حدات چه حالی دارد بنده خیلی متأسفم که ناطقه‌ام وفا نمی‌کند که بگویم سر حدات شما به خرابه ترین نقاط مملکت شما است گمان نمی‌کنم

عرایض بنده را آنطور که باید باور کنید. و با آمده در میناب چرا؟ بواسطه کثافت و نداشتن بلدیه و وسائل صحیه و بواسطه اینکه از جمیع جهات مرکز او را از حقوق بشری محروم کرده است. کشتارشان به روزی صد نفر هم رسیده است تا جائی که مرده‌هاشان را کسی نبود بردارد متوسل شده‌اند به نظامی که شما بیائید کمک کنید مرده‌های ما را بردارید البته اینها هم برای حفظ جان موافقت نمی‌کردند. آنجا یک جائی است مال التجاره دارد صادرات دارد: هفتاد هزار نفر نفوس دارد سالی تقریبا صدو پنجاه هزار تومان خدمت مستقیم به مملکت می‌کند یک بلدیه ندارد اما بیائیم بطور اختصاص از روی چه میزان است؟ از روی چه قانون است؟ مستند به چه چیز است؟ که از بودجة عمومی مملکت اختصاص بدهیم باصفهان؟ اصفهان نور چشم من است ولی نسبت به میناب آباد است؟ نسبت به میناب و بوشهر و سایر بنادر بهشت عنبر سرشت است آنجا مردم مشرف به مرگ هستند اگر شما اختصاصاً می‌خواهید رعایت کنید نظر بیندازد به دروازه و معبر خانه تان آنجا هیچ ندارد. شما باور کنید که هیچ ندارد. نه مامور خوب آنجا می‌رود. نه دولت توجهی می‌کند که مامور به آنجا بفرستد. نه تعمیراتی نه چیزی مثل اینکه جزو این مملکت نیست. در هر صورت بنده عرض می‌کنم این ترتیب با هیچ قانونی وفق نمی‌دهد. این مالیات عمومی مملکت است بطور اختصاص ما نمی‌توانیم باصفهان بدهیم این سابقه را نگذارید. فردا بنده هم می‌آیم یک لایحه می‌آورم که آبهای شهریار را خشک کنید مالاریا میاورد بمردم می‌زند میکروب دارد روز دیگر هم راجع بطرف دیگر مملکت یک پیشنهاد می‌شود و این طرز مملکت داری نیست. یک قدری رجوع کنید به بینید. دولت چطور حکم می‌کند بلدیه شیراز که بر طبق قانون انتخاب شده بود منحل شود از آنطرف این قسم لوایح بیاید و الله بنده متحیرم کجایش را بگیرم و چه بگویم. مثلا اداره ارزاق طهران. این اداره ارتزاق یا آکلین ارزاق مردم یکدفعه می‌بینیم که توی روزنامه نوشته دویست و پنجاه هزار تومان تخفیف داده‌اند. تازه یک صدائی بلند شده. قبل از این هم پانصد هزار تومان تخفیف داده‌اند. خدا پدرشان را بیامرزد مگر مانعی داشتند مگر کسی این چند سال از آنها پرسید این همه تعدی و ظلم و ستم و غارت و چپاول برای که می‌کنید. برای چه می‌کنید؟ شما چه کاره هستید؟ حساب به کی می‌دهید؟ باز هم خدا پدرشان را بیامرزد که تا این حد قانونی هستند که فقط دویست و پنجاه هزار تومان تخفیف می‌دهند. باید شکر کرد. و الا اگر حسابی در کار باشد باید رعایت فقر و احتیاج مردم بشود اقلا یک من در عباسی ده شاهی از قیمت نان تنزل کند این است وضعیات ما.

شیروانی (مخبر کمیسیون بودجه) بنده خیلی متشکر هستم از نماینده محترم که از موقع استفاده فرموده و راجع به خرابی اغلب ولایات مملکت از حیث بلدیه و مخصوصا بنادر جنوب اظهاراتی فرمودند و تشکر می‌کنم بنده خودم بنادر جنوب را بخصوص دیده‌ام شاید بعضی از آقایان ملاحظه نفرموده باشند ولی آنچه را که آقای کازرونی فرمودند بنده اشد آنرا شخصا دیده‌ام. بندر عباس و میناب و لنگه را دیدم. بوشهر که مرکز آنها است دیدم و همان طوری که فرمودند آن طور که باید توجه به بلدیه‌های سرحدی بشود نشده است و این را هم خود آقای کازرونی باید تصدیق بفرمایند که یکی از اشخاصی که در این مجلس نسبت به تمام مسائل مربوطه به بنادر جنوب و سواحل خلیج اظهار علاقه کرده و بیش از شهر اصفهان حرف زده و چیز نوشته است بنده بوده‌ام و بنده همیشه راجع بمسائل سیاسی سیاست داخلی و خارجی آنجا با خود آقای کازرونی مشورت می‌کردیم و همیشه در مسائل مربوطه به بنادر جنوب چه در روزنامه و چه در مجلس گفته و نوشته‌ام ولی در عین حال ارتباط

باین ندارد که ما راجع به یکی از شهرهای مهم مملکت بخواهیم اقدام کنیم و از طرف یک نفر وکیل خدای نخواسته مخالفت بشود. بنده البته تصدیق می‌کنم که مخالفت راجع باین موضوع نبوده تذکر نسبت به تمام نقاط مملکت بوده ولی در عین حال این مسئله دور پیدا می‌کند برای اینکه یک روزی هم که راجع ببوشهر یک لایحه بیاید اگر بنده برخیزم و یک مسائلی بگویم لایحه راجع به بوشهر هم نخواهد گذشت برای اینکه بالاخره یکی یکی یا جمعیتی وقتی بگویند چرا لایحة راجع به بلدیه‌ها نمی‌آید دیگران می‌گویند چرا راجع بنظمیه‌ها نیامده است و این دور پیدا می‌کند. و اما آن نکته که راجع به بلدیه‌ها و آثار مشروطیت فرمودند که مهمترین نکته است و باید در این مجلس تعقیب شود و مخصوصا آقای عمادی هم یک پیشنهادی ر این زمینه کرده‌اند بنده معتقدم که این مادة واحده را گذرانده بعد وارد آن قانون بشویم و شور دوو آن قانون را که تمام کنیم تمام مقاصد آقای کازرونی و بنده و تمام آقایان نمایندگان راجع به بلدیه‌ها تأمین خواهد شد و بالاخره بنده با ایشان کاملاً موافق هستم که بلدیه مهمترین اثر مشروطیت و حکومت ملی است و متأسفانه در مملکت ما آثاری از آن نیست و عدم پیشرفت بلدیه‌ها و امور مربوطه به تنظیف و تنویر و آبادی شهرها تنها بواسطة فقدان انجمن‌های بلدی است و اگر ما سعی کنیم قانون انجمنهای بلدی را بگذرانیم خیلی از این نواقص مرتفع خواهد شد شور اول آنهم شده شور دومش را هم همین امروز کمک میفرمائید که زودتر شروع کنیم که در تمام مملکت بلدیه‌های قانونی داشته باشیم اما اینکه فرمودند چه شده که از تمام مملکا صرف نظر شده و یکمرتبه رعایت حال اصفهان شده بنده در موقعیکه برای مطرح شدن لایحه توضیح می‌دادم عرض کردم که باصفهان از نقطة نظر مالیاتهای گذشتة و حسابی که در مادة دوم یا سوم قانون مالیات راه‌ها شده دو ظلم شده یکی اینکه عایدی نواقل شهر را مالیه می برده و به بلدیه نمیداده و وقتی هم که خرج بلدی را ماخذ گرفته‌اند سهم اصفهان کم شده یکی هم اینکه مالیات شهری اصفهان که قریب شصت هزار تومان بوده مالیه آنرا در متن مالیات مملکت آورده بطوریکه تا دو سال قبل از این کلانتر آنها را میگرفته و آقایانیکه در اصفهان تشریف داشته‌اند میدانند که صرف شهر میکرده این ظلم را هم کرده و ظلم دومی که الان می‌شود آقای کازرونی خودشان تاجرند و اطلاع تجارتی دارند میدانند این مالیات فعلی که خرج راه می‌شود قسمت اعظمش را شهرهای جنوبی مخصوصاً اصفهان می‌دهد یکی از مهمترین مالیاتهائی که می‌گیرند امروز مالیات تریاک است و آقای کازرونی هم خودشان میدانند که این مالیات منحصراً از شهر اصفهان گرفته می‌شود برای اینکه از سایر شهرهای دیگر هم می‌آید به اصفهان مرکزیت پیدا می‌کند و در آنجا تیاری می‌شود ما یک روزی با آقای امین التجار حساب کردیم الان از این دو میلیون سه میلیون که گرفته می‌شود هشتاد هزار تومان آنرا اصفهان می‌دهد آنوقت هیجده هزار تومان در سال خرج این شهر تاریخی می‌شود که اگر بخواهند گرد عمارت تاریخی آنجا را پاک کنند هیجده هزار تومان بیشتر خرج می‌شود وضعیت شهر اصفهان را دیده‌اید کمتر از شهر طهران نیست اینجا در ماه شصت هزار تومان بلدیه اش می‌شود آنجا ماهی هزار و پانصد تومان این شرم آور است جلو خارجه و داخله ملاحظه بفرمائید شهر اصفهان ا امسال که رفتم از حیث صنایع و پولی که در شهر اصفهان از خارج وارد می‌شود دیدم اصفهان الان سالی دو میلیون پول از خارجه وارد این مملکت می‌کند در داخلة شهر منحصراً هشت هزار دستگاه قالی موجود است اصفهان سالی یک میلیون پول برنج کاری و نقره کاری و قلمکار از خارجه وارد ایران می‌کند چرا باید دولت اینطور بی اعتنائی کند نسبت باین شهر؟ آرزوی بنده این است که وکیل

اصفهان هستم یا حاج امین یا سایرین حرف بزنیم آقای کازرونی بیایند اینجا پشت تربیون و برای شهر اصفهان این قبیل پیشنهادات را بکنند و بنده هم برای بوشهر اصفهان و بوشهر و شمال و جنوب ندارد تمام این مملکت مال شماها است اصفهان هم مال شما است آقای بامدادی در نگارشات و کتابهایشان که نوشته‌اند شاید بیشتر از بنده چیز نوشته‌اند یا حرف زده‌اند شهر اصفهان جائی نیست که بنده تنها بخواهم حمایت از آنجا بکنم جمعیت شهر اصفهان یک شهر باین پر جمعیتی بالاخره باید وسایل زندگانیش را فراهم بکنند شهر اصفهان هنوز یک دکتر حسابی ندارد هنوز این شهر یک صحیة حسابی ندارد آقای کازرونی خودشان یکی از مدافعین لایحة چراغ برق بودند که در دورة پنجم گذراندیم اهالی فقیر اقتصادی اصفهان هنوز اینقدرها قادر نیستند که یک کارخانه چراغ برق را بتوانند بچرخانند که در ماه متجاوز از هزار و دویست تومان بودجه دارد این را اهالی اصفهان باین زودی حاضر نیستند که بودجه اش را تأمین کنند شهر معظم اصفهان هم بالاخره روشنائی لازم دارد الان این شهر باین عظمت چهار صد تا چراغ موشی روشن کرده‌اند تنه‌ها بهم می‌خورد و نمی‌شود از کوچه‌های تنگ و تاریک آنجا عبور کرد و اگر این لایحه را تصویب فرمائید باصفهان دو کمک فرموده‌اید یکی کمک بیک کارخانه جدید التاسیس که از محل بلدیه اقلاً آن پولی که الان کارخانه خرج چراغ می‌کند بآن کارخانه داده می‌شود ضرر نمی‌کند یکی هم بشهر اصفهان کمک کرده‌اید که یک شهر تاریخی را روشن کرده‌اید

عرض کنم اینکه فرمودند از مالیات عمومی مملکت برداشته می‌شود و صرف اصفهان می‌شود اولا اصفهان هم یک شهر عمومی مملکت است و شهر خصوصی مملکت نیست اصفهان هم یک شهری است متعلق به آقای کازرونی و تمام آقایان است و بنده حقیقتاً یقین داشتم که وقتی آقای کازرونی تشریف آوردند پشت تریبون اینجا مدافعه می‌کنند و لااقل از نقطة نظر لطف و مرحمتی که نسبت بشخص بنده داشتند دفاع می‌فرمایند حالا هم با تمام این قضایا با فرض اینکه تمام فرمایشات آقای کازرونی صحیح است بنده همانطور که در دورة پنجم یک استدعای شخصی کردم از تمام آقایان همکارهای محترم خودم و پذیرفتند این دوره هم راجع باصفهان این استدعا را می‌کنم و حاضرم تمام این دوره تا آخر وقت خودم را صرف تمام خدمات محلی آقایان کنم.

رئیس – آقای آقا سید یعقوب.

آقا سید یعقوب – بنده در غالب مسائل با نظریات آقای شیروانی مساعدت کرده‌ام موافقت هم کرده‌ام در این موضوع این منطقی را هم که بیان کردند و آقای کازرونی را خجالت دادند که از مجلس بیرون رفتند بنده از میدان در نمی‌روم بنده این را تصدیق دارم که حقیقتاً می‌توانیم بگوئیم که پایتخت دوم ایران شهر اصفهان است همان طور که ما توجه به طهران داریم باید باصفهان هم داشته باشیم زیرا سوابق تاریخی اصفهان قبل از اسلام است یک سوابق خیلی باعظمتی دارد و مرکز انقلاب ملی ایران اصفهان بوده است یک کرامت ملی که کا داریم همان مسئلة کاوه آهنگر است که در اصفهان بوده است پس یک شهر باین عظمتی را که دارای خیلی سوابق تاریخی و دارای کرامت ملی است که در تاریخ ایران محفوظ است باید در نظر گرفت اما خود آقای شیروانی را بنده دعوت می‌کنم مساعدت کنند آن اصلیرا که ما نماینده‌ها در نظر داریم محفوظ باشد و آن این است که مالیات عمومی را متوجه کنیم بعموم مملکت اینجا قلمداد کردند که بعضی منافع خصوصی در اصفهان بوده است و مالیه آن را ضبط کرده است بنده پیشنهاد می‌کنم که آن قلمهای خصوصی که مخصوص شهر اصفهان است و فرمودند مالیات ذغال و میوه جات و غیره همانطور که در شیراز هم واقع

شده است اینها را بمصرف بلدی برسانند نه عوائد مملکتی را عوائد هر شهری منحصر بهمان شهر است و این را نباید منحصر بهمان سی هزار تومان هم کرد شاید صد هزار تومان باشد این را بنده موافقم که عوائد شهری که تحمیل بر ارزاق شهر هم می‌شود خرج همان شهر بشود جهت ندارد آن چیزی که بر یک شهری تحمیل می‌شود خرج تمام مملکت بشود مدلل بدارند آن اقلامی که در شهر اصفهان قبل از اجرای این قانون تحمیل بر اوزاق میشده است و مالیه آن را ضبط کرده است همان را برگردانند و مخصوص بکنند برای بلدیة اصفهان اعم از اینکه سی هزار تومان یا صد هزار تومان چرا؟ برای اینکه تحمیل بر ارزاق آن شهر شده است در این مسئله تمام نمایندگان رأی می‌دهند و یک منتی هم ما نگذاشتیم بر سر اصفهان چون این محل عایدی مخصوص خودش بوده و صرف خودش می‌شود چه داعی دارد که شما بیائید اینجا التماس به بنده و آقای کازرونی بکنید آنوقت ما بیائیم رأی بدهیم بر خلاف واقع یعنی بر آن چیزی که نباید رأی بدهیم یعنی رأی بدهیم که مالیات عمومی ممکت بمصارف خصوصی برسد که همة ما مخالف با این اصل هستیم من استدعا می‌کنم بر خلاف استدعای ایشان که ما را دعوت نکنند که آنچیزی را که ما وظیفه نداریم رأی بدهیم یک صورتی بیاورند و بگویند این قلم‌ها مالیاتی بوده است که برای خود این شهر مصرف میشده است و مالیه ضبط کرده است آنوقت ما رأی بدهیم …

مخبر – مجلس بخشیده است.

آقا سید یعقوب – حالا عرض می‌کنم چون جواب دارم و مال شیراز هم همینطور شده است هر چیزی که برای مخارج بلدیه اصفهان تحمیل بمردم میشده ممکن است بگوئیم از آن مالیات راه باید بدهند اگر اینطور نوشته شود ما کاملا موافق هستیم والا خودتان تصدیق بفرمائید که من چطور رأی بدهم و یک چیزی را هم از آقای رئیس اجازه می‌خواهم عرض کنم که نگویند خارج از موضوع است یک خلاف قانونی واقع شده است و برای من نوشته‌اند که بلدیة شیراز را کودتا کرده‌اند به آقای رئیس الوزراء و وزیر داخله هم گفته‌ام سؤال هم کرده‌ام نمی‌آیند جواب بدهند بهر کدام التماس می‌کنم و می‌گویم آقا: حاکم کودتا کرده است و گفته است باید بلدیه تعطیل بشود و بلدیه را تعطیل شده است شما فکر این را بکنید !!

رئیس – آقای دادگر.

دادگر – بنده می‌خواهم به ندای آقای شیروانی که استمداد کرده بودند راجع باصفهان کمک کنم و عقاید خود را بگویم عرض کنم که بلدیه یک مؤسسه ملی است و بنده همیشه این ترصد دارم که هر وقت این قضیه در مجلس شورای ملی مطرح می‌شود بیشتر ابراز علاقه بآن بشود برای اینکه یکی از تاسیسات ملی است و آنهم موضوعش انتخاب است و بالاخره اگر یک نواقصی هم دارد باید طوری کرد که بیشتر نزدیک به ملت باشد آن را هم پیش بینی کنید و جزء دستور بگذارید قانون بلدیه از کمیسیون داخله گذشته قریبا خواهد آمد عرض کنم که یک طرزی برای محاوره هست و مدتی است بنده دقت می‌کنم در مجلی این طرز معمول به شده است و آن این است که با یک مقدمات مساعدت آمیزی صحبت می‌کنند بعد در یک نقطة عدول می‌کنند و بر می‌گردند بنده رفیقم موافقم مساعدم اما …. یعنی یک کلمه اما ولی اگر و از این کلمات پیدا می‌شود و از عقیدة خود عدول می‌کنند بنده عقیده‌ام این است که قضایا هر کدام به نوبة خودش باید طرف علاقه واقع شود و ختم شود و بعد قضیة دیگری که می‌آید و باز مورد علاقه است در آن تولید یک جریان لازمی بکنند و آنرا هم بموقع خودش لباس عمل بپوشانند بنده در همان موقع که صحبت می‌شد بلدیه مازندران بنظرم آمد در بندر جز

مرداب است مالاریا منتشر است منتها مال التجاره حمل و نقل می‌شود به بندر پهلوی و هفتاد و دو هزار تومان عایدات دارد ولی بندر جز ندارد برای اینکه آنجا طریق نبوده خواستم از آنجا یک حرفی بزنم ولی فکر کردم که خوب ما هم از آقای شیروانی اقتباس می‌کنیم فکر می‌کنیم برای آنجا وجه حل پیدا می‌کنم بعد روی کاغذ می‌آوریم بنابراین لازم نیست که مانع بشویم از یک فکری که حالا حاضر شده است بعلاوه همانطور که فرمودند اصفهان یک محلی است که باید مورد توجه باشد و بالاخره همه جا مال یک مملکت است و بعلاوه یک مسئلة دیگری را هم باید فکر کردم مردم همیشه مطابق سلیقه و ذوقشان متمتع می‌شوند اصفهان خیلی پیشرفت کرده و همیشه از حیث فکر قوی هستند البته بهره شان هم باید بیشتر طبیعی است اینکه میفرمائید مالیاتی که در آنجا هست احتساب کنند و بعد معادل آن بیایند به بلدیه بدهند این علاقه برقم و شیفر است ولی بالاخره اینها همه بصندوق عمومی ریخته می‌شود و از آنجا می‌آید بیرون و اینها همه در قانون راجع بالغاء مالیات نواقل ماده مخصوصی دارد (که حالا آقای طلوع به بنده تذکر دادند) که همه اینها در آنجا حذف شده و به صندوق مملکت ریخته می‌شود و حالا اگر ما نخواهیم هیچ عنوان و آدرس برای آن قرار بگذاریم این گناهی نیست و اینقدر‌ها قضیة قابل اهمیت نیست مسئله بلدیه را خود بنده هم خیلی علاقه دارم شور اول قانون بلدیه هم گذشته است آقای مدرس هم چند روز قبل تذکر دادند که بلدیه‌ها باید قانونی شود این فکر خوبی است بلدیه را انتخابی قرار داده‌اند تا اینکه حکومتش بر مردم مطبوع باشد این یک تدبیری بوده است که بشر برای تحمیل فکرش بر دیگران درست کرده آمده رأی گرفته خودش را منتخب آنها کرده بعد اراده اش را بر آنها تحمیل کرده و حال آنکه اگر ایم مقدمات را بعمل نیاورد دیگران آن را دوست ندارند و میل دارند اینطور باشد قانون بلدیه‌ها در پشت سر این است یک مسئله را هم می‌خواهم از موقع استفاده کنم و عرض کنم در موقعی که مالیات راه‌ها الغاء شد یک امری واقع شد که فکر نشده شد یعنی گفتند نواقل و عواید هر محلی باضافه صد پنجاه از مخارج آن که برای وصول نواقل میشده بهمان محل داده شود این سبب شد که این مخارج و عوائد تقسیم به نسبت صحیح نمی‌شود یعنی یک جائی که بیشتر طریق بوده بیشتر بهره مند می‌شود و یک جائی که طریق نبوده نمی‌شود همینطوری که مثال زدم جزو بندر پهلوی برای اینکه اتفاقاً مال التجاره از آن راه چون شوسه بوده میآمده هفتاد و دو هزار تومان عوائد دارد این عوائد فعلی است و امیدواری هست بعد که بحساب رسیدگی شود بیشتر باشد ولی بندر جز که مرداب است و مالاریا و کثافت کاری در آنجا زیاد اسن یک شاهی هم ندارد اگر هم دارد بقدری ضعیف است که نمی‌شود کاری کرد باید تجدید نظری در این ماده بشود بنظر بنده باید از حالا بدولت تذکر داد که بیاید برای این بی اعتدالی که طبعاً از مراوده پیش آمده یک صورتی بدهند و تقسیم به نسبت بکنند بحوائج تقسیم بکنند نه باتفاق حالا تقسیم عوائد بلدی بر شهرها ناشی از اتفاق است این فکر عمومی را هم پشت سر این ما داریم امیدوارم خود آقای شیروانی هم که مخبر کمیسیون بوده‌اند باین مسئله متوجه باشند که تصحیح این ماده قانون کمال ضرورت را دارد حالا باز برگردیم سر بلدیة اصفهان بلدیة اصفهان را بدون هیچ اشکال تراشی وجهی که خود ملت می‌دهد برای خود ملت باید صرف کرد در اینجا باید خیلی بذال بود و نباید امساک داشت این را می‌دهیم و قضایای دیگر را هم بنوبة خودش اصلاح می‌کنیم

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

(بعضی گفتند کافی نیست)

رئیس – مذاکرات کافی است.

بامداد – بنده مخالفم.

رئیس – بفرمائید.

بامداد – بنده خیلی متأسفم که این لایحه سبب شده که نمایندگان نسبت باین لایحه اختلاف نظر پیدا کرده‌اند در صورتیکه باید وحدت نظر داشته باشند ولی این یک مسئله ایست چون کاملاً تبعیض است و این بلا در تمام شهرها وارد است ولی یک شهر می‌خواهد رفع این بلا را بکند و حقاً هم باید بکند اما تکلیف سایرین را باید دید چیست این است که استدعا دارم مذاکرات زیادتر بشود که سایرین هم بتوانند استفاده کنند این چه تبعیض است؟ همه باین درد مبتلا هستند!

رئیس – آقای زوار.

زوار – با مذاکراتی که آقای دادگر فرمودند تصور می‌کنم عبارت تبعیض را از بین برداشتند زیرا ایشان فرمودند ما فعلاً اصفهان را می‌گذاریم بعد هم همین پیشنهاد را که نمایندگان اصفهان کرده‌اند وقتی گذشت هر کدام از آقایان احتیاجاتی برای محل‌های خودشان در نظر داشته باشند پیشنهاد بفرمایند البته رفع می‌شود.

رئیس آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند.

(عدة قلیلی قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد آقای بامداد.

بامداد – تصور می‌کنم هر کس در این لایحه مخالف باشد نظری باصفهان ندارد نه آقای کازرونی نه آقای آقا سید یعقوب نه بنده اگر پیشنهاد بکنند راجع به کاشان حتی جوقشان هم همة ما از خدا می‌خواهیم بلدیه داشته باشد وسایل صحی و تنظیف و تنویر برای همه جا موجود باشد مخالفت فقط راجع بتبعیض است بنده عرض می‌کنم که یک عایداتی بلدیه‌ها داشتند یعنی خودشان می‌آمدند برای شهر خودشان یک مجلی را پیدا می‌کردند و می‌گفتند از این محل ما اینقدر می‌دهیم که صرف شهر بشود چون نواقل و اینگونه باج‌ها اسباب زحمت شده بود مجلس آمد الغاء کرد و عوائد موجوده آن تاریخ را باضافه صدی پنجاه خرج وصول نواقل قرار داد بهر شهری داده شود شیراز و اصفهان اینقدر که بنده اطلاع دارم عیناً مثل هم گرفتار شده‌اند باقی جاها هم حتماً اینطور است زیرا علاوه بر آن عوائدی که جاری و مستمر هم بوده و مالیه می‌گفت من اینها را می‌شناسم یک مالیات دیگری اخیراً یعنی از یکسال و نیم باینطرف آمده‌اند ایجاد کرده‌اند که از هر باری که وارد شهر می‌شود سیصد دینار و پنجشاهی و یک عباسی بتفاوت بگیرند این پول با عوائد سابقش روی هم ماهی دو سه هزار تومان بود شهر شیراز فوق العاده احتیاجاتش به نظافت و صحتت بیش از هر شهری است زیرا ناامنی و گرفتاری‌های سابقه طوری کرده که آنها بقدری کوچه‌ها را تنگ و بند بند و بلند ساخته‌اند که بند بندش سنگر باشد که بتوانند بدبختها در موقع هجوم بشهر دفاع بکنند و همین وضع ساختمان شهر باعث شده است که درست نمی‌توانند تنظیف بعمل بیاورند دوچرخه نمی‌تواند در کوچه‌ها گردش کند حتی بعضی جاها بار نمی‌تواند خوب رفت و آمد کند باینواسطه احتیاجاتش زیاد است و باید توجه بیشتری نسبت باین شهر کرده همین وضعیت شهر ایجاب می‌کند که باید بیشتر به تنویرش اهمیت داد زیرا همین کوچه‌های پیچ پیچ تنگ باید روشن باشد برای عبور و مرور اقلا مزایائی هم که شیراز دارد هیچ کمتر از مزایای شهر اصفهان نیست بجهت اینکه شهر تاریخی قبل از اسلام است پایتخت هخامنشی بوده منشأ ساسانیها بوده پایتخت محبوبترین پادشاهان ایران بوده که کریم خان است بنابراین از حیث مزایا اگر نگاه کنیم او هم حق دارد بنده هیچ دفاع نمی‌کنم از شهر شیراز تمام نمایندگان ایالات اطالع دارند که اوضاع صحی شهرشان چطور است بلدیه یک مؤسسه است یادگار مشروطیت اولا حقیقتاً دولت نباید دخالت در آن بکند

بکند باید دست خود مردم باشد بگیرند بدهند هر طور که می‌خواهند خودشان عمل بکنند قانون هم همینطور است حالا دولت آمده است مداخله می‌کند بعضی جاها راهم هیچ احازه نمی‌دهد که انجمن انتخاب بشود تا دخالت بکند در دخل و خرج نظارت داشته باشد جاهائی هم که حاکم خوب ۱یدا شده اجازه داده و انجمن قانونی دارد مدت هم چهار سال است آنرا هم بقول آقای آقا سید یعقوب کودتا می‌کنند و می‌گویند باید بدست ما باشد از یک طرف دولت اینطور مداخلات می‌کند و از یکطرف می‌آید یک لایحة تقدیم مجلس می‌کند که بشهر اصفهان استثناء سی و چهار هزار تومان از سایر عواید بلدیه‌ها بدهند آخر برای چه؟ بنده که یک نماینده هستم در سهمم خودم راضی نیستم که پانصد تومانش برسد به اصفهان حاضر نیستم …

مخبر – اینطور نیست.

بامداد – صریح لایحه است برای چه آقا! بنده عرض می‌کنم چرا اینطور می‌کنید! تمام شهرها گرفتارند و یک پولی موجود یک قانونی هم گذشته بیائید همه مان دست بدست بدهیم با حکومت حاضره داخل مذاکره بشوید یک قانونی بیاورید بمجلس و تجدید نظر بکنید در آن قانون سابق و بعد دقیقاً محاسبات را رسیدگی بکنید ببینید چه جور می‌شود تقسیم کرد! اگر پنجهزار تومان سهم شیراز است آنوقت نگوئید مالیه گفته است (بنده خودم آنجا بودم که مذاکره می‌کردند) می‌گفتند چون مالیاتی که از بارها و میوه‌ها میگرفته‌اند قانونی نیست ما قبول نمی‌کنیم تو چه حق داری قبول نمی‌کنی! عایدات موجود را باید بعلاوه صدی پنجاه نواقل بدهی البته اصفهان هم عین همین گرفتاری را پیدا کرده است نگفته‌اند دیگر نمی‌دهیم یک کلاه شرعی سرش گذاشته‌اند در گلپایگان هم هست در مشهد هم البته همین طور است اگر شما میگوئید که الاهم فالاهم را باید رعایت کرد حقیقتاً باید عمل کرد بنده با آقای کازرونی موافقت دارم حقیقتاً ما نباید اینجا حیدری نعمتی درست بکنیم من نمایندة کجا هستم دیگری نمایندة کجا است او از منافع محل خودش دفاع کند دیگری از منافع خودش! الاهم فالاهم را نگاه کنید اگر این جا یک لایحة می‌آمد برای بندر جز یا بندر بوشهر که مرکز بنادر است و بندر مهم ایران است کسی حرف نداشت آنجا حقیقتاً اگر یک باران بیاید یا یک جزر و مد شود مسیله اش یکطوری می‌شود که قابل عبور و مرور نیست مال التجاره از آنجا بایران می‌آید نمایندگان خارجه از آنجا می‌آیند و معبر بزرگی است دولت باید آنجا را درست کند که عبور و مرور سهل بشود مسیله اش درست شود تفنن را نباید بر ضرورت تقدم داد بنده اصفهان را دیده‌ام الحمدالله دارای خیابان خوب و پاکیزه و همانطور که آقای شیروانی فرمودند بنده هم خیلی خوشوقتم که اصفهان دارای یک چنین خلقی است و اهالی آنجا دارای یک چنین اخلاق اقتصادی و کار کن هستند و علاقه مند باوضاع عمومی خودشان هستند ولی سایر شهرها اینطور نیستند گرفتارترند حکومت کنونی باید بیشتر بآن‌ها نظر بکند بنابراین بنده عرض می‌کنم خوب است این لایحه مسکوت عنه بماند و بیائید یک طرحی تهیه کنیم و با دولت داخل مذاکره شویم که نسبت بآن قانون و تقسیم عوائد تصمیمی اتخاذ شود که بالسویه و عادلانه تقسیم شود و البته اصفهان هم هر چه سهمش شده حاضریم و هیچکس هم مانع نیست.

مخبر – یک مسائل اساسی را آقای بامداد این جا تذکر دادند راجع به اصلاح قانون انجمن بلدیه‌ها و راجع باین تمام مملکت باید از مؤسسه ملی بهره مند شود و بالاخره راجع به اغلب اصلاحات مملکتی که اینها را خودشان باید تصدیق بفرمایند که ارتباطی با این که کمکی به بلدیه اصفهان بشود ندارد بنده تمام فرمایشاتشان را تصدیق دارم و تبعیض هم نشده بلکه

یک ماده قانونی مجلس پنجم از روی اینکه حساب کامل نکرد وضع کرده که آن ماده قانون تبعیض کرده است ما می‌خواهیم رفع آن تبعیض را بکنیم و اما اینکه فرمودند شهر شیراز یکی از بلاد تاریخی است بنده کاملا تصدیق دارم که آنجا را هم باید یک رعایت هائی کرد و نسبت بسایر ولایات ایران هم باید یک توجه هائی بشود و آن قانون هم اصلاح شود تمام مسائلی را که آقای بامداد فرمودند درست شود ولی آیا انصاف و عدالت اقتضا دارد که این کارهائی که میفرمائید و در دوره هفتم و هشتم و نهم هم نخواهد شد ما این لایحه بلدیه اصفهان را نگاه داریم تا نصف این اصلاحات مملکتی بعمل بیاید ؟این انصاف نیست این مثل این است که ایشان میل ندارند با یکی از شهرهای مملکت خودشان مساعدت بکنند و اما اینکه فرمودند از عایدات سایر بلدیه‌ها برداشته می‌شود عجالتاً بنده این را تکذیب می‌کنم که یکم وقت سوء تفاهم نشود برای اینکه اینطور نیست و از سهم سایر بلدیه‌ها یک شاهی صرف این کار نمی‌شود ماده را ملاحظه بفرمائید دو قسمت است یکی قسمت این است که برای بلدیه‌های مملکت در آن قانونی وضع شده قرار داده شده آنچه که به بلدیه‌ها داده میشده باضافة صدی پنجاه مخارج وصول نواقل داده شود پس از اینکه این تقسیم شد آنچه که باقی می‌ماند خرج راه سازی بشود در هزار و سیصد و پنج که آمده‌اند این را تقسیم کرده‌اند و یک میلیون و نیم اختصاص داده‌اند به راه سازی یک مازادی داشته و آنوقت که ما این ارقام را می‌نوشتیم یک ارقام ثابتی نبود و عوائد راهها هم معین نبود و ما نمی‌دانستیم یک مازادی هست از کمیسیون بودجه هم یک صورتی آمده بود ولی ثابت نبود امروز مازاد کاملا معلوم است و مازاد هم سی و شش هزار تومان نیست و قریب دویست هزار تومان است که اطلاع دارم نمایندهای شیراز هم رفته‌اند و در وزارت داخله مذاکراتی کرده‌اند و بنده خیلی خوشوقت شدم و در روزنامه خواندم که تقریباً در حدود سی و یک هزار تومان هم برای آنجا در نظر گرفته‌اند و همینطور اغلب نمایندهای ولایات از قبیل خراسان و جاهای دیگر رفته‌اند و مذاکراتی کرده‌اند و بنده خودم با وزارت داخله همین دیروز مذاکره می‌کردم که ما باید این مالیات را اراقم ثابتش را معین کنیم و تقسیم شود بتمام ولایات و مقصود این است که این مازاد راه است و اگر صرف بلدیة اصفهان نشود جزو اضافه عایدات یا صرفه جوئی ضبط صندوق مملکت می‌شود و این پیشنهاد تقسیم را هم نمیفرمائید ولی وقتی که لایحه بلدیه اصفهان می‌آید این جا مخالفت می‌کنند یکسال و دو ماه از دورة نمایندگان حضرتعالی گذشته و یک چنین پیشنهادی را نیاورده‌اید به مجلس بنده هم پیشنهاد نکرده‌ام ولی بالاخره پس از این مدت یک عده رفقای شما زحمت کشیده‌اند و این را آورده‌اند به مجلس حضرتعالی هم کمک بفرمائید این از تصویب مجلس بگذرد و بقول خود شما و سایر رفقا راه باز شود که ما راجع بسایر بلدیه‌ها هم یک اقداماتی بکنیم میل هم ندارید رأی ندهید.

رئیس – آقای طاهری.

طاهری – موافقم.

رئیس – آقای عمادی.

عمادی – موافقم.

رئیس – آقای فیروزآبادی.

آقای فیروزآبادی – بنده بارها عرض کرده‌ام با هر اصلاحات مملکتی موافقم و آرزو دارم که تمام شهرهای ایران هم مثل شهرهای اروپا باندازة که مخالف با دیانت نباشد بشود و همیشه بطرز کثافت ما زندگی نکنیم و خود تمیزی و نظافت هم از قوانین اسلامی است اما چیزی که قبل از این آرزو دارم این است که یک کاری کنیم که با این پولهائی که خرج بلدیه می‌کنیم تمام مملکت را از حیث فقر و فلاکت نجات بدهیم بعد وقتی یک مملکتی شد که

از خودش دارائی داشت تمام شهرها و قصبات را بهتر از اروپا اداره کنیم یعنی تا آن اندازه که هم با قانون مذهبمان موافق است و هم با قانون عقل اما نه مثل امروز که در مملکت خودمان هیچ نداریم تا امروز هم که نمی‌دانستیم پول هم داریم حالا می‌شنویم از فلان محل اضافه داریم حالا یادم نیست چیست و این را حالا این جا می‌شنوم خوب اگر دویست هزار تومان اضافه داریم خوبست آقایان این پول را اگر از جای دیگر هم پیدا می‌شود بردارند و تخصیص بدهند بیک امور کلی که عام المنفعه برای تمام مملکت باشد والا سی و شش هزار تومان به اصفهان تخصیص داده می‌شود و صد و پنجاه هزار تومان هم فردا به طهران و شیراز تخصیص می‌دهند و بالاخره اگر ما بخواهیم تمام عایدات مملکت را خرج بلدیه‌ها بکنیم کفایت نخواهد کرد باین ملاحظه بنده عقیده دارم اولا اساس مملکت اساس بودجه مملکت را محکم و درست کنیم بعد بمخارج بلدیه‌ها بپردازیم گمانم این است خود آقایان هم تصدیق بفرمایند که این پول صرف مخارج اساسی بشود بهتر است مثلا امروز یک کارخانه چرم سازی که خیلی جزئی است در مملکت نداریم آن وقت باید ششصد هزار تومان چرم از خارجه بخریم که مطابق قانون مذهبمان هم نجس باشد و هم پولش بخارج برود و بیاوریم آنجا وارسی بدوزیم این پول را صرف یک کارخانه چرم سازی بکنیم و بآسانی بیاوریم اینجا همینطور کارخانه نفت که روزی سی هزار تومان پول نفت و بنزین می‌دهیم و نمیدانیم آخر کارش بکجا می‌رسد در صدد این مار باشیم در صورتیکه چقدر پیشنهاد در وزارت فوائد عامه راجع باستخراج نفت از تجار داخلی هست باین ملاحظات بنده با این خرج‌ها مخالفم و امیدوارم آقایان یک نظر اساسی به تمام مملکت بکنند بعد که مملکت آباد شد بهتر از اینها به پاکیزگی شهر می‌پردازیم.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس – مذاکرات کافی است؟ ….

حاج شیخ بیات – بنده مخالفم.

رئیس – بفرمائید.

حاج شیخ بیات – عقیدة بنده این است که این جا بحث در این نیست که باصفهان چرا این مبلغ داده می‌شود مذاکره در این است که چرا باید از عوائد جاهای دیگر گرفته شود و باصفهان داده شود این است که بنده عقیده مندم که این لایحه مهمی است برای اینکه همانطور که بلدیة اصفهان احتیاج دارد و محتاج بیک اصلاحاتی است سایر بلدیه‌ها هم همینطور محتاجند همانطور که بلدیه عوائدی احتیاج دارد سایر شهرها هم همینطور بلکه محتاج ترند از این نقطه نظر بنده عقیده دارم آقایان اجازه بدهند آقایان موافقین و مخالفین نظریاتی که دارند اظهار کنند بعد از رأی گرفته شود.

رئیس ـ آقای امیر حسین خان.

امیر حسین خان ایلخان – بنده عقیده دارم که بقدر کافی راجع باین لایحه بحث شده است و این که آقای حاج شیخ بیات فرمودند ولایات دیگر هم بلدیه‌هاشان محتاج به اصلاحاتی است هر کس موافق است و انکار ندارد که سایر جاها هم اصلاح لازم دارد ولی امروز که اصفهان لایحه اش آمده است بمجلس و همة آقایان هم موافقند که باید به بلدیه آنجا کمکی بشود دلیل ندارد که مذاکرات را کافی ندانیم و مذاکرات زیاد در اطرافش بکنیم بلکه باید این جا اصلاح شود سایر جاها هم بعد فکری برایش بشود بنابراین بنده معتقدم که مذاکرات کافی است.

رئیس – آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس – اکثریت است پیشنهاد آقای بامداد

(بمضمون ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم این لایحه فعلا از دستور خارج شود تا در باب مازاد نواقل با دولت نسبت بتمام بلدیه‌ها قرار قطعی بدهیم.

رئیس – بفرمائید.

بامداد – نظر بنده این است که مجلس یک تبعیض نسبت به شهرهای ایران قائل نشود چون حسابها خیلی درهم و برهم است و ما مکرر خواسته‌ایم رسیدگی کنیم باین حسابها که اقلام درست معلوم شود که چقدر حق شیراز است اخیراً خودشان تفضل فرمودند سه هزار تومان حق آنجا است ولی قطعاً زیادتر است البته نسبت بتمام شهرها همینطور اختلاف نظر بین نمایندگان محترم و وزارتمالیه هست نواقل هم یک مازادی دارد و به این اقلام که مراجعه شود یک مبلغ هنگفت تر از دویست هزار تومان خواهد شد و بنده عقیده‌ام این است که این لایحه فعلا مسکوت عنه بماند تا با دولت در باب کلیه پولهائی که از بابت مصرف راه و از الغاء باج راه و از پرتو این قانون در خزانه مانده داخل مذاکره شویم و یک مبلغی را معین کنیم که بالسویه مطابق همان قانون بین تمام شهرها تقسیم شود نه اینکه تبعیض بشود و مجلس هم زیر بار این تبعیض برود.

رئیس – آقای دادگر.

دادگر – عرض کنم یک قضیه که در دستور گذاشته می‌شود و اذهان بهش متوجه می‌شود و در اطراف آن فکر می‌کنند و خودشان را آماده می‌کنند وقتی از دستور خارج شد از تمام اذهان بیرون می‌رود و بنده عقیده‌ام این است وقتی واقعاً یک مسئله در مجلس می‌آید مطرح و مذاکره می‌شود اگر میل هم ندارند تصویب شود نفیش را در نظر بگیرند که از بین برود و بنده حالا صلاح میدانم این قضیه از دستور خارج شود چون حالا یک قدری در اطرافش فکر کرده‌ایم و حالا برود برای یک زمان دیگر صحیح نیست دیگر اینکه می‌فرمایند که دولت در این با بمطالعه کند این جا بنده می‌خواهم یک عرضی بکنم حضرت آقای بامداد خودشان هم یک آدم فکوری هستند میدانند که این کلمة تبعیض در باب ولایات یک کلمة مطبوعی نیست و ما وکلای ولایات چون این ناشی از حس محلی است نباید خودمان را تسلیم حس محلی کنیم بالاخره باید مؤید افکار عمومی شد این فکر مستحسن نیست وحالا قضیه را ما رأی می‌دهیم حضرتعالی هم همانطور مثل آقای شیروانی صرف وقت بفرمائید تحریر کنید کتابت کنید در کمیسیون بروید با وزارت داخله مذاکره کنید و یک لایحه بیاورید به مجلس دلیل ندارد یک فکری که شده یک زحمتی که کشیده شده چرا از بین برود؟ و بنظر بنده باید این لایحه که یک مقداری از وقت مجلس را تلف کرده حالا هم صرف وقت بکنیم و وقت مجلس را ضایع نکنیم و البته در آینده آن کارها را هم می‌توانیم بکنیم.

رئیس – آقایانیکه پیشنهاد آقای بامداد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس – تصویب نشد پیشنهاد آقای طاهری

(بترتیب ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم بطوریکه در کمیسیون بودجه رأی داده شد و ماده واحده تنظیم شده عبارت ماده بطریق ذیل اصلاح شود.

ماده واحده – بوزارت مالیه اجازه داده می‌شود بابت اضافه عایدات مالیات راه در ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ سهمیه بلدیه‌ها مبلغ سی و شش هزار تومان علاوه بر مبلغی که بموجب قانون مصوب ۱۹ بهمن ۱۳۰۴ ببلدیه اصفهان تعلق می‌گیرد فقط برای یکمرتبه ببلدیه مزبور بپردازد تا آخر ماده

رئیس – بفرمائید.

دکتر طاهری – این اصلاح عبارتی را که بنده پیشنهاد کرده‌ام عین آن چیزی است که در کمیسیون بودجه هست و چون ممکن بود طور دیگر تبعیض بشود و آقایانی هم که با این لایحه مخالفت می‌کنند شاید تصور می‌کنند این اضافه علاوه بر مقررات سهمیه خود اصفهان است و همه ساله باید از عایدات راه پرداخته شود از این جهت بنده خواستم تصریح شود که آقایان بدانند فقط برای یک دفعه است و این اندازه مخالفت نکنند و این عین آن چیزی است که در کمیسیون بودجه تصویب شده بود.

مخبر – در کمیسیون اینطور تصویب شد که در ۱۳۰۶ سی و شش هزار تومان ببلدیه اصفهان داده شود و بنده در خبر نوشتم ۱۳۰۶ ولی اینکه برای یکمرتبه باشد البته یکمرتبه می‌دهیم آن هم در ۱۳۰۶ بعلاوه بعلاوه ممکن است در ۱۳۰۷ هم دولت یک محلی پیدا کند برای اصفهان و سایر ولایات و باز هم بیاورد و بنده مخصوصاً در لایحه تذکر داده‌ام که در ۱۳۰۶ و مقصود هم یکمرتبه است و گمان نمی‌کنم اشکالی وارد باشد بنده ماده را برای ۱۳۰۶ نوشتم.

رئیس – آقای بیات.

مرتضی قلیخان بیات – بنده هم گمان می‌کنم همانطور که آقای طاهری اظهار کردند در کمیسیون مخصوصا این کلمه قید شد و در راپورتی هم که داده شده فقط یک مرتبه ذکر شده فقط و همانطور هم رأی داده شد و این عبارت هم باید در لایحه ذکر شود چون نظر کمیسیون این بود و بعقیدة بنده باید اضافه شود و آن قسمت اولی را همانطور که اظهار کردند مطابق رائی است که کمیسیون داده از این جهت بنده گمان می‌کنم بهتر این است که آقای مخبر قبول کنند که منظور کمیسیون بعمل آمده باشد که اشکالی وارد نشود.

مخبر – منظور همین است بنده هم قبول می‌کنم.

رئیس – پیشنهاد آقای حاج شیخ بیات مربوط باین جا نیست و گمان نمی‌کنم مربوط به آن لایحه باشد

(بترتیب ذیل خوانده شد)

مادة واحده را بقرار ذیل اصلاح نموده و پیشنهاد می‌کنم. ماده واحده – وزارتمالیه مکلف است که اضافه عایدات بلدیه‌ها را به تناسب شهر‌ها تقسیم نماید و سهمی اصفهان را هم باین تناسب بپردازد.

رئیس – گمان نمی‌کنم موضوعی داشته باشد پیشنهادی آقای آقا سید یعقوب کرده‌اند ولی بعد از آنکه آقای مخبر پیشنهاد آقای طاهری را قبول کردند گمان نمی‌کنم دیگر موضوعی داشته باشد.

(پیشنهاد مزبور بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم کلمة سنوات بعد حذف شود.

رئیس – بفرمائید.

آقا سید یعقوب – بنده این پیشنهاد را کردم برای خاطر اینکه اضافه عایدات سیصد و شش هم هنوز معین نشده همینطور سیصد و پنج هم معین نشده و بودجه را هم نمی‌آورند ما هم که اطلاع نداریم چقدر است بودجه را هم هر وقت می‌آورند آقای رئیس الوزراء می‌نویسند دولت در نظر دارد تجدیدنظر کند امروز کاغذی نوشته‌اند و بودجه را پس گرفته‌اند این است ترتیب بودجه اینجا می‌نویسد اضافه عایدات سیصد و پنج و سنوات بعد عرض می‌کنم ما که اطلاع نداریم از اضافه عایدات سیصد و پنج و اما اضافة ۱۳۰۶ را که آقای طاهری پیشنهاد کردند و آقای مخبر هم قبول کردند ما والله خبر نداریم که اضافه عایدات داریم یا نداریم

و نمیدانیم چه می‌کنند و پولها را چطور می‌خورند پس در صورتیکه ما از بودجه خبر نداریم چطور می‌توانیم چشم بسته رأی بدهیم؟ چشم ما کور است نسبت بتمام عملیات دولت و اطلاع نداریم در اینصورت چطور بگذرانیم بلکه در سید و شش گفت ما اضافه عایدات نداریم دولت هم

دولت معتمد علیها است این است که بنده پیشنهاد کردم اضافه سیصد و پنج را نوشته است قبول کنیم اما سنوات بعد را قبول نکنیم تا مجلس یک تکلیفی با دولت معلوم کند.

مخبر – اولا این لایحه مال وکلا است و ربطی بدولت ندارد که حمله بدولت بفرمائید در سنوات بعد اضافه عایدات اگر باشد می‌دهند و اگر نباشد نمی‌دهند مجلس تصویب می‌کند که در صورتیکه اضافه عایداتی در سیصد و پنج و سنوات بعد هست سی و شش هزار تومان به بلدیه اصفهان بپردازند اگر این محل بود دولت می‌پردازد اگر نبود که از عایدات مملکتی و بودجه عمومی نمی‌دهد برای اینکه مجلس می‌گوید فقط باید از اضافه عایدات بدهند در اینصورت بنده تصور نمی‌کنم اشکالی باشد در کمیسیون بودجه هم که کلمة سنوات بعد نوشته شد برای این بود که ما نمی‌دانستیم از عایدات راه یک اضافاتی هست ولی دولت نمی‌دهد و این را هم که می‌فرمایند اطلاع ندارم صحیح می‌فرمایند بنده همیشه عرض کرده‌ام دولت باید لایحه تفریغ بودجه را بیاورد که از خود بودجه اهمیتش زیادتر است که ما بفهمیم چه کرده است ولی عجالتاً تمام این کارها را در بودجه بلدیه اصفهان نمی‌خواهیم اصلاح کنیم در اینصورت گمان می‌کنم پیشنهاد ایشان موردی نداشته باشد و استدعا می‌کنم پس بگیرند.

آقا سید یعقوب – پی می‌گیرم.

رئیس – پیشنهاد آقای مدرس.

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره حذف شود

مدرس – عرض می‌شود که هر لایحة را که آقای شیروانی مخبرش باشد دیگر نوبه ندارد کسی که حرف بزند بنده اجازه خواستم که در اصل مطلب حرف بزنم و گمانم این است که اگر اجازه می‌فرمایند بنده عرض می‌کنم که با تمام این بلدیه‌ها مخالفم مگر اینکه قانونی باشد می‌گفتند بلدیه شیراز قانونی است همینطور بلدیه مشهد هم قانونی است.

یکنفر از نمایندگان – خیر.

مدرس – اینطور می‌گفتند که هر آمر و مأموری که خلاف قانون رفتار کند دزدی است اگر من فقیر باشم و مستحق هم باشم ولی مالی را بدون جهت شرعی بخورم دزدی است پس اگر بلدیة غیر قانونی باشد ولو اینکه یک کارهای فوق العاده خوبی هم بکند چون برخلاف این قانون است این پول خرج کردن مشروع نیست ….

یکنفر از نمایندگان – اینطور نیست.

مدرس – صاحب پول می‌گوید از این راه پول من را خرج کن اگر غیر از آن راه خرج کند مشروع نیست بلدیه اصفهان هم قانونی نیست ولی از بس اهل اصفهان بوزارت داخله تلگراف کرده‌اند و کاغذ نوشته‌اند که اجازه بدهید بر طبق این قانون بلدیه را انتخاب کنیم و سالیان دراز است کسی جواب آنها را نمی‌دهد خسته شدند بالاخره طبقات مردم جمع شدند و یک اشخاصی را معین کردند که این مخارج را که دولت می‌کند در تحت نظر آنها باشد از راه لاعلاجی و ناچاری طبقات مردم اشخاص امینی را معین کردند و یک هیئتی را معیت کردند که این پولی را که دولت معین می‌کند در تحت نظر آنها خرج شود لهذا از این جهت که یک چند نفری از طبقات مردم پیدا شده‌اند که اینکار را بکنند بلدیه آنجا یک تقدمی دارد بر سایر بلدیه‌ها و اما دو مسئله ذکر شد که از پول مملکتی خرج بلدیه کردن غیر مشروع است باید از پولیکه پول بلدیه است یا از چیزی که جای پول بلدی است خرج کنند لهذا بنده چون این تبصره موهم از این است که از پول غیر بلدی خرج شود تقاضا کردم حذف شود یک فرمایش بعضی‌ها فرمودند که می‌خواهم عرض کنم این پول ضرر اقتصادی هم ندارد بواسطه اینکه کمک است به یک چراغ برقی

که بقدر این پول تفاوت در اقتصادیات مملکتی می‌کند این واقعیات این پیشنهادات حالا اگر تبصره را حذف کنند شاید بنده هم به این جهت رأی بدهم.

مخبر – بنده خیلی متشکرم که اظهارات آقای مدرس در حقیقت مؤید عرایض بنده بود در اصل قضیه ولی مرقوم فرموده بودند که از عایدات مملکتی نباید باشد تبصره هم از عایدات مملکتی نیست بنده می‌خوانم تبصره را معهذا اگر باز هم رفع اشکال آقا نمی‌شود ممکن است قبول کنم (اگر مبالغ مذکوره فوق کافی برای پرداخت این مبلغ نباشد تفاوت از کل عایدات راه تادیه خواهد شد) همین عایدات اقتصادی بلدیه‌ها خواهد بود و در حقیقت مربوط به عایدات مملکتی نیست معهذا ممکن است در موقع رأی بطور تجزیه رأی گرفته شود.

رئیس – در موقع رأی قطعی تجزیه می‌شود و تکلیف این پیشنهاد معلوم می‌شود پیشنهاد آقای بامداد

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم فقط برای یکسال مالیه تفاوتیرا که نسبت بعایدات ۱۳۰۴ بلدیه اصفهان صورت می‌دهد بپردازد.

رئیس – بفرمائید.

بامداد – البته این لایحه از روی همان اختلاف نظر بین مالیه و بلدیه تدوین شده است و خواسته‌اند همان مازادی را که بلدیه اصفهان استدعا می‌کند تأمین شود تفاوتی هم شاید زیاد ندارد این که بنده پیشنهاد کردم نظرم این بود همانطور که در کلیات مخالفت کردم و در ضمن مخالفت عرض کردم که عین همان گرفتاری که اصفهان دارد از حیث عایدات و اختلاف نظرش با مالیه شیراز هم عین همین گرفتاری را دارد پس اگر آقایان با این پیشنهاد موافقت بفرمایند سبب می‌شود که یک پایة برای تمام شهرها گذاشته می‌شود که آنها هم استفاده بکنند و روی همین مسئله می‌توانند بمالیه بگویند که شما با بلدیه اصفهان اختلاف نظر داشتید بدلیل اینکه عوایدش زیادتر بود وزارت وقت هم با آنها توافق نظر حاصل کرد و مازاد را گرفت پس شیراز و کاشان و کرمان و مشهد هم اینطور است و این یک تفضلی می‌شود برای سایر نمایندگان شهرها تفاوت مبلغ هم ندارد.

رئیس – رأی گرفته می‌شود …

بعضی از نمایندگان – ثانیاً قرائت شود.

(مجدداً بشرح سابق خوانده شد)

رئیس – آقایانیکه این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(عدةقلیلی قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقای فیروزآبادی

(بشرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که مبلغ ده هزار تومان مجلس اضافه اعتبار از بودجه سابق بلدیه اصفهان جهت یک مرتبه به بلدیه اصفهان بدهد.

فیروزآبادی – در اینجا مذاکرات زیاد شد و حالا بنده خواستم حد وسط این کار را بگیرم نسبت باینمبلغ گزافی که نسبت بحال امروزه ما زیاد است و سی و شش هزار تومان است دستور هر جلسة هم که باید جلسة قبل معین بشود که نمی‌شود و یکمرتبه می‌آید اینجا و نمیدانم موضوع چیست حالا بنده باین ملاحظه پیشنهاد کردم نه آن مبلغ گزاف باشد نه اینکه هیچ باشد ده هزار تومان بدهند که این ده هزار تومان هم اگر تحت نظر اشخاصی صحیح بیاید و خرج شود خودش باندازة آن سی و شش هزار تومان کار خواهد کرد و امیدوارم سایرین هم قبول کنند که همین ده هزار تومان داده شود جهت اصلاح بلدیه اصفهان اضافة از آن مبلغی که سابقاً داده می‌شد.

رئیس ـ آقای دشتی.

دشتی – یکی از مزایای آقای فیروزآبادی این است که در پول رأی نمی‌دهند و در خرج هم مخالفند و یکقسمت

از مخارج مملکتی را زائد میداند اما در عین حال باید این مسئله را اعتراف کنیم که یکی از بهترین مخارجی که در مملکت ما می‌شود مخارجی است که صرف بلدیه شهر می‌شود چیزیکه مردم می‌بینند و احساس می‌کنند و از آن استفاده می‌نمایند همان مخارج بلدیه است والا تمام دوائر دولتیجز اسباب زحمت چیزی نیست.

در قسمت بلدیه‌ها هم که نوشته شده است سی وشش هزار تومان از روی حساب بوده البته این را حساب کرده‌اند و گترة نبوده که حالا اول ده هزار تومان پیشنهاد کنند بعد پانزده هزار تومان بعد نوزده هزار تومان و بالاخره یک تومان یک تومان بالا ببرند تا این مبلغ برسد مخارج را از روی یک قاعده و ترتیب اساسی معین می‌کنند و قبلا فکر و حساب کرده‌اند که بلدیه اصفهان چقدر واقعاً خرج دارد و این چیزیکه معین شده یک چیزی نیست که از آن بشود کسر کرد یا کمتر پیشنهاد کرد این لایحه را وکلای اصفهان و هیئت دولت مطالعه کرده‌اند و بالاخره اینطور قرار شده که این پول ببلدیه اصفهان داده شود این پول از روی فکر معین شده حالا که شما میگوئید این سی و شش هزار تومان بده هزار تومان تقلیل داده شود اینرا باید از روی حساب بفرمائید. گمان می‌کنم آقای فیروزآبادی درست حساب نفرموده‌اند.

مخبر – برای مزید اطلاع آقای فیروز آبادی عرض می‌کنم که این پول باید بمصرف ساختن راه و تنویر و تنظیم شهر و حفظ آثار و ابنیة تاریخی اصفهان برید یک شاهی از این پول صرف مخارج پرسنلی و مواجب اشخاص نمی‌شود.

رئیس – رأی می‌گیریم آقایانیکه این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(کسی قیام نکرد)

رئیس – تصویب نشد رأی گرفته می‌شود به اصل ماده از روی پیشنهاد آقای طاهری بعد رأی گرفته می‌شود به تبصره. آقایانیکه اینماده را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده زیادی قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد تبصره شد قرائت می‌شود

(بشرح ذیل قرائت شد)

اگر مبالغ مذکوره فوق کافی برای پرداخت این مبلغ نباشد تفاوت از کل عایدات راه تادیه خواهد شد.

رئیس – رأی می‌گیریم بتبصره آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس – تصویب نشد. تمام شد.

آقا سید یعقوب – با ورقه نباید رأی گرفت؟

رئیس – یکمرتبه رأی گرفته شد دیگر نمی‌شود رأی گرفت چون تبصره رد شده اگر رد نشده بود مجبور بودیم به مجموعش با ورقه رأی بگیریم. آقای دیبا.

دیبا – بنده عقیده‌ام این است که این لایحة مالی است و باید با ورقه رأی گرفته شود منتهی چون تجزیه شده بود با قیام و قعود رأی گرفتیم

رئیس – بسته بنظر مجلس است در هر حال در یک امری دو مرتبه رأی گرفته می‌شود؟ اگر تناقصی پیدا شود چطور؟ در هر صورت رأی گرفته می‌شود با ورقه مخالفی ندارد؟

جمعی از نمایندگان – خیر.

(در این موقع اخذ و استخراج آراء بعمل آمده نتیجه بترتیب ذیل حاصل شد)

ورقه سفید (علامت قبول) ۴۸.

ورقه کبود (علامت رد) دو.

(اسامی موافقین)

آقایان: شیروانی – میرزا حسن آیت الله زاده – عمادی – مدرس – میرزا سید مهدی معتمد – بهبهانی – بهار – طباطبائی دیبا – ثقت الاسلام بروجردی – موقر

دولتشاهی – زوار – دادگر – مرتضی قلیخان بیات – جلائی – عصر انقلاب – جمشیدی – دکتر رفیع امین – اعتبار – حیدری – محمد آخوند محمود رضا – میرزا عبدالله خان وثوق – اسعد – کلالی – ارباب کیخسرو – سهراب خان ساکینیان – دشتی – یحیی خان زنگنه اعظمی – ابراهیمی – ثابت – ملک آرائی – اسکندر خان مقدم – جهانشاهی – دیوان بیگی – آقا سید جواد محقق – ذوالقدر – فرهمند – حاج میرزا حبیب الله امین – سید کاظم یزدی – افخمی – نجومی – ایلخان – بنی سلیمان – فهیمی – نوبخت – سلطان محمد خان عامری – حاج علی اکبر امین.

اسامی مخالفین

آقایان: تقی زاده – آقا سید رضا فیروز آبادی.

رئیس – عده حضار هفتاد و سه با چهل و هشت رأی تصویب شد چند دقیقه تنفس داده می‌شود.

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیمساعت مجدداً تشکیل شد)

رئیس – پیشنهادی راجع بدستور رسیده قرائت می‌شود

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم لایحة کمیسیون بودجه راجع بقانون سنخیت دربارة ایرانیان مقیم عراق عرب بعد از لایحة بلدیه اصفهان جزء دستور شود.

آقا سید یعقوب – هاشم آشتیانی.

از طرف نمایندگان – صحیح است.

رئیس – ماده واحده قرائت می‌شود

(بشرح ذیل قرائت شد)

مادة واحده – مبلغ یکصد هزار قران از محل صرفه جوئی اعتبار سنة ۱۳۰۵ مخارج غیر مترقبه دولت اعتبار داده می‌شود که توسط دولت بمصرف مخارج احصائیه و توزیع تذکره و راهنمائی باتباع ایران مقیمین نواحی عراق عرب بوسیلة اعزام مأمورین مخصوص برساند.

رئیس – آقای بامداد.

بامداد – این لایحه لایحة خوبی است که روز پنجشنبه دولت آن را تقدیم کمیسیون بودجه کرد و همه آن را بحسن قبول تلقی کردند. بنده در همانجا گفتم که یک اظهاراتی دارم که در مجلس باید بمعرض آقایان نمایندگان برسانم. و در حقیقت این عرایض بنده قدری راجع است به تسامحی که دولت تا حالا در این موضوع کرده و یک قسمت هم راجع بشرح بدبختی هائی است که یک عده کثیری از هموطنان ما در یک مملکتی بآن دچار و گرفتارند و بنده خودم بچشم دیده‌ام که آن بیچاره‌ها گرفتار چه بدبختی‌ها ئی هستند. ایرانیها بحکم سوابق و بحکم مذهب و بحکم ارتباط تام و سنخیتی که بین آن قطعه و این قطعه موجود است همیشه از این جا بانجا می‌رفتند و می‌ماندند و مقیم می‌شدند هجرت می‌کردند و در آنجا عده شان زیاد شده. البته احصائیه دقیقی در دست نیست ولی تا چند سال پیش دویست سیصد هزار نفر ایرانی در آن جا بودند. از چند سال باین طرف بنده نمیدانم از روی چه مبنی و بچه نظر یک معاملاتی بااین بدبختها می‌شود که با هیچیک از واردین و مقیمین آن خطه تاکنون این طور معامله نشده حتی بشام حقوق قونسولی و حق کاپیتولاسیون حکومت عراق داده ولی در مورد ایرانی‌ها می‌خواهد این مسئله را مراعات نکند در صورتی که عده ایرانیها در آنجا خیلی زیاد هستند بنده در اینجا می‌خواهم یک قسمت هائی را عرض کنم ولی هیچ نمی‌خواهم مطبوعات ما تهیج شوند و در این موضوع خیلی تند بروند و چنانچه آنها کردند معامله کنند یکی دوتا از روزنامه‌های ما شرح بدبختی هارا در روزنامه و مقالات خودشان نوشته‌اند. حالا که روزنامه العراق آمده است یک مقاله جواب آن مقاله روزنامه را نوشته که خیلی حیرت آور است عنوان مقاله روزنامه این است: فوا عجبا حتی کلات تسبنا این شعر مال فرزدق است و اصل شعر این است:

فوا عجباً حتی جریر یسبنی آن را مخصوصاً تحریف کرده برای این که حمله بکند بروزنامه‌های ایرانی ما. بنده نمی‌خواهم مطبوعات خودمان ا تهیج کنم که برضد آنها چیزی بنویسند زیرا مناسبات ما باید همیشه محفوظ باشد آنجا جائی است که ما در آنجا ثروت راکد و جاری داریم مشاهدمتبر که ما در آنجا است. ولی تمام اعتراض بنده در این است حالا که این پیش آمد شد و اینهم عرض می‌کنم که ما نباید مطبوعاتمان را خیلی تهیج بکنیم برای این است که من در شیراز یک عکس و گراوری دیدم که خیلی چیزها بمن فهماند. یک روزنامه که شاید ماهی یک دفعه بیرون میاید یک عکس عباس اصفهانی را گراور کرده بود که در وادی السلام اورا بدار زده بودند. این گراور خیلی چیزها بما می فهماند. زیرا این روزنامه یک روزنامه مهمی نبود که بگوئیم در آنجا نماینده دارد یا کرس پوندانس دارد. این است که بنده توصیه می‌کنم که باید در اظهار احساسات یک قدری جلوگیری بکنیم و ما یک قدری خوبست ملایم تر بشویم و بگذاریم آنها هر چه می‌کنند بکنند …

زوار – چرا؟

بامداد – بنده نظر خودم را عرض می‌کنم. این پیش آمدها شده. این اتفاق هم افتاده. بنده وقتی که این مشاهدات را دیدم خیلی متاثر شدم. و خودم هم در آنجا مشرف بودم و حقیقتا هر روز بر تاثرم اضافه می‌شد و این جا که آمدم به آقای رئیس الوزرا عرض کردم این کتابچه بنده است و در آنوقت هم همراه من بود و تمام مسائل را که در آنجا دیده‌ام در این کتابچه یادداشت کرده و نت برداشته‌ام ولی حالا تمام مسائل را در مجلس عرض نمی‌کنم. مشهودات خودم و معاملاتی که با ایرانیها می‌کردند تمام را باقای رئیس الوزرا وقت عرض کردم و مکرر هم عرض کردم. تاکید هم کردم و گفتم آقا یک کاری بکنید. خوب نظرم هست که حضرت آقا پیرنیا رئیس کمیسیون خارجه بودند و بنده هم در آن کمیسیون عضویت داشتم (شاید ایشان نظر مبارکشان باشد) که در حضور شان بنده از دولت التماس و استدعا کردم و گفتم شما یک کاری بکنید. و مناسبات ما را با آنها معین کنید. و بالاخره تکلیف یک مشت بدبخت را معین کنید. خیلی غریب است ایرانی‌ها را در آنجا از معاملات محروم کرده‌اند…

مدرس – بیایند خانه شان

بامداد – کاری کرده‌اند که ایرانیها را از معامله محروم کرده‌اند بطوری که نه او و معامله با کسی می‌تواند بکند و نه کسی با او معامله می‌کند. نه طرف بیع می‌تواند واقع شود نه طرف شری خوب از این ببعد ایرانی چیزی نخرد ولی کسی که حالا ملک و علاقه دارد و می‌خواهد بفروشد چرا نباید و نتواند بفروشد. کسی که دکان و مستغلات دارد ناچار است بفروشد و بیاید باینجا. از این حق چرا باید ممنوع باشد. جلو فروش را هم گرفته‌اند. بنده تمام مشهودات خودم را که خیلی رقت انگیز است نمی‌خواهم عرض کنم. و از عرض بعضی مطالب امساک می‌کنم در واقع می‌خواستم یک موقعی پیدا شود تا پیغام آنها را بشما عرض کنم. و در این مجلس که مهمترین مراکز رسمی و داد خواهی ایران است این مسائل را بگویم و شرح حال آن بدبختها را عرض کنم تا ببینید آن‌ها گرفتار چه بدبختی هائی هستند. آقا بمن وعده دادند. و کابینه وقت رفت. این کابینه روی کار آمد. خود آقای مخبرالسلطنه که در آنوقت هم عضو کابینه بودند روی کار آمدند. ایشان هم اصرارهای بنده را اصغا فرمودند. و بنده بایشان هم اصرار کردم. بوزارت خارجه گفتم. همه جواب دادند چشم. بسیار خوب. ولی من نمیدانم چرا ماها اینطوریم که تا برف روی پشتباممان سنگین نشود بفکر پارو کردن نمی‌افتیم حالا که یک قدری در مضیقه افتاده‌ایم بفکر چاره افتاده‌ایم

یعنی حالا که این قانون سنخیت منحوس را گذرانده‌اند تازه دولت ما بخیال افتاده و این لایحه را بمجلس آورده تا بلکه بخیال خودشان فی الجمله بهبودی برای اتباع ایران و ایرانیهای بدبخت در عراق حاصل شود بنده بدولت پیشنهاد کردم که باید یکی از چند کار را کرد تا وقتی که تکلیف مناسبات ما با آنها معین نشده و تا وقتی که آنها این نوع معامله با ایرانیها می‌کنند یعنی تا با ما بدتر از اتباع سوریه که یک دولت تحت الحمایه و تحت قیمومیتی است معامله می‌کنند دولت اجازه ندهد که دیگر از ایران کسی بآنجا برود و بواسطة یک مقدمه مستحب مرتکب هزاران عمل محرم بشوند می‌خواهند زیارت بروند مشهد بروند قم بروند دیگر اینکه حقیقتاً ایرانیها را دعوت کنند که به مملکت خودشان بیایند چند روز قبل آقای شیروانی تذکر دادند که یک عده بواسطة پیش آمدهائی از عشایر قشقائی بآنجا رفته در صورتیکه آنها همیشه میل دارند که بسر خانه و زندگی خودشان بیایند و در اینجا باشند ییلاق و قشلاق کنند خوبست همة این‌ها را دعوت کنند که به مملکت خودشان بیایند یک عدة زیادی از آشوریها در موصل هستند و با آنها انواع و اقسام خوبیها را کرده‌اند وقتی آنها را داخل قشون هم کرده‌اند ولی هر وقت بآنها تکلیف کرده‌اند که بیائید و تبعیت عراق را قبول کنید حاضر نشده‌اند گفته‌اند ما ایرانی هستیم و قبول نکرده‌اند دولت آنچه را قبول نمی‌کند و گوش نمی‌دهد این جور چیزها است بنده تصور می‌کنم که ما هیچ کاری نباید بکنیم و هیچ اقدامی هم لازم نیست اگر می‌گویند با مذاکرات حل نمی‌شود دولت باید راه مال التجاره را از بغداد برگرداند و راه را از محمره و دزفول قرار دهد و مال التجاره را از این طریق بیاورد خود همین کار خیلی تفاوت معامله است بجهت اینکه الان مبلغ خطیری ترانزیت می‌گیرند از آن گذشته یک منافع دیگری این اقدام برای ما خواهد داشت برای حمل و نقل برای گمرک و سایر ترتیبات ما فائده خواهد داشت دیگر اینکه رفتن زوار را بخاک عراق غدغن کنند اینها بقول خودشان هفتاد میلیون روپیه بودجه دارند سه مالیات می‌دهند یکی مالیات ترک که هنوز باقی مانده یکی مالیات اختلال که غرامت است و یکی هم مالیات حکومت عراق حقیقتاً شانه شان در زیر این مالیات گزاف و بار سنگین خم شده و یکی از بهره‌ها و عوائد زیاد آنها همین ترانزیت است که از مال التجاره‌ها می‌گیرند و اگر بنا شود دولت راه را تغییر دهد و مال التجاره را از محمره بیاورد و این ترانزیت را ندهد خیلی برای ما فایده خواهد داشت یکی دیگر ثروت بی انتهائی است که مثل سیل از ایران بطرف آنجا جاری است و بایستی از آن جلوگیری شود فلان پیر زن بدبخت با هزار جان کندن مقداری پول نقد می‌کند برمیدارد می‌برد آنجا تقدیم آقایان می‌کند و برمیگردد آنوقت اینطور هم از آن بدبخت پذیرائی می‌کنند هزار جا جلویش را می‌گیرند و اسباب زحمت برایش فراهم می‌کنند خوب! حالا که او پولش را تقدیم می‌کند اقلا از او خوب پذیرائی کنند بعضی از مامورین و نمایندگان وظیفه شناس دولت که در بین النهرین هستند و حقیقتاً بنده از آنها خیلی متشکرم مثل نماینده کاظمین خیلی از این وضعیت متاثر بود و از ثروت خودش بعضی اوقات که ایرانی‌های بدبخت گرفتار می‌شدند وکیل میگرد و با آن بیچاره‌ها مساعدت و کمک می‌کند او به بنده گفت و التماس می‌کرد که آقا نگذارید زوار بیاید در صورتیکه بر خلاف منافعش بود و نقل می‌کرد که یک وقتی که رفتن زوار بآنحدود غدغن شده بود ماها خیلی محترم شده بودیم ما وقتی که در بازار بغداد راه می‌رفتیم همه همینطور کارهاشان راکد بود و هیچ کاری نداشتند مثل بازارها ی خودمان و وقتی که بما می‌رسیدند می گفتند هل من بشارتاً؟ یعنی آیا بشارت داری آیا خبری شنیده‌اید که دو مرتبه زوار باین جا بیایند و این را اسباب خوشوقتی خودشان می‌دانستند بهر حال بعد از اینکه هیچکدام از این تدابیر را دولت محترم

عمل نکرده و آن دولت گذشته هم عمل نکرده تازه آمده‌اند و این لایحة را آورده‌اند و دو ماه وقت بیشتر باقی نیست آنوقت هم تازه تا این قانون سیر اداری بکند تا مأمورین بروند چه خواهد شد؟ این مأمورین می‌روند چه کنند؟ چطور این پول را باید خرج بکند این‌ها برای درد مرهم نیست بنده هیچ مخالف نیستم و هر قدم مخفی برای ایرانیهای مقیم آنجا برداشته شود خیلی خوب میدانم ولی فرضاً موعد این قانون سنخیت هم که بکذرد ما که او را نه پذیرفته‌ایم ما که او را برسمیت نمی‌شناسیم تمام اتباع ایرانی اتباع ایرانیند و هر وقت بیایند این جا با آنها معامله تبعه ایران خواهیم کرد بالاخره نه آنها راضی اند که غیر ایرانی باشند و نه ما آنها را بغیر ایرانی بسمت دیگری می‌شناسیم ولی خدا قدری هدایت کند این دولت‌های ما را تا از اول بفکر انجام وظیفه باشند و یک کاری بکنند که هموطنان ما در خارجه اینقدر گرفتار نباشند.

شیروانی در اینکه عجالتاً داخل مسائل سیاسی بین خودمان و امارت عراق باید بشویم یا نه و این موضوع را طرح کنیم در موقع طرح این لایحه بنده اساساً تردید دارم که آیا این مسئله صلاح است و مقتضی است که یک مسائلی را بگوئیم و عنوان کنیم یا نه؟ بدون اینکه در خارج هم یک مطالعه کاملی در اطراف قضیه شده باشد اساساً تصمیم صحیحی در اطراف قضیه باید گرفته شود البته همانطور که گفتند یکی از مسائل مهم در سیاست خارجی ما همین موضوع است باید یک روزی دولت‌های ما و همینطور مجلس شورای ملی یک تصمیم قطعی نسبت باین موضوع اتخاذ کنند مسائلی که فرمودند همینطور است و خیلی صحیح است و شاید آقایان دیگر هم که در آنجا بوده‌اند مثل آقای آیت الله زاده و سایرین این مسئله را بیشتر میدانند و اطلاع دارند و این تازگی ندارد سابقاً هم والی هائی که در بین النهرین بودند وضعیت چندان خوبی نبود منتهی حالا بدتر شده رویهمرفته دولت باید یک اقداماتی در خارج بکند و یک مسائلی هم هست که ما در اینجا باید حل کنیم و تصمیمی اتخاذ کنیم مذاکراتی که می‌شود خیلی بموقع وبجا است و بموجب اطلاعاتی که بنده دارم الان دولت مشغول یک اقداماتی است و راه چارة هم همانهائی است که فرمودند ما باید یکی از مجاری مهم عایدات عراق را قطع کنیم و آن تقریباً سالی بیست و یک میلیون حق ترانزیت است که بیشتر از ایران گرفته می‌شود مجرای مهمتر از این همان ثروت ما است که همه روزه بآن مملکت می‌رود ولو موقتاً هم شده ما باید این مجرای را قطع کنیم و یک اقدامات اساسی تری برای آوردن کلیه اتباع ایران از آن جا بمملکت خودمان باید بجا آوریم اعم از اینکه این پیش آمدها از طرف همسایه ما نسبت بما بشود یا نشود در هر حال ما باید یک فکری برای معاودت اتباع خودمان باین مملکت بکنیم یک روزی باید این‌ها برگردند باین مملکت عریض و طویل زیرا این مملکت با این جمعیت کم دیگر طاقت اداره کردن خودش را ندارد همانطور که اشاره فرمودند یکی از دسته‌های مهاجرت را که بنده خودم مطالعه کرده اطلاع دارم بعرض میرسانم سمیرم علیا که یکی از نقاط حوزه انتخابیه بنده است موقتاً محل ییلاقی ایل قشقائی است طائفه دره شوری در آن حدود نشسته‌اند که بنده دو سه روزی در بین این طایفه مهمان بودم و مخصوصاً مذاکراتی در اطراف این قضیه با آنها شده در اواخر جنگ که در جنوب ایران یک جنگی واقع شد یکی از رؤسای طایفه دره شوری نصرالله نام خیانت کرد و به نفع اجانب با برادران خودش جنگید و بالاخره مجبور شد که از مملکت خودش مهاجرت کرده و یکعده از افراد ایل قشقائی را در اطراف بصره برد و در آنحدود سکنی داد در آنوقت شاید بیشتر از ششصد در خانه از ایل قشقائی به بصره رفتند ولی مطابق تحقیقاتی که بنده کرده‌ام چهار هزار در خانه الان از ایل قشقائی

که یکی از ایلات مؤلد ثروت ایارن است در اطراف بصره و آنحوالی سکنی اختیار کرده‌اند

و باید یک اقدامی برای مراجعت آنها بعمل آورد این اقدام هم خیلی سهل و ساده است کما اینکه بنده با رؤساء و خوانین ایل قشقائی مذاکره کردم گفتند آنها خودشان میل دارند که بمرکز بیایند فقط یک کاغذی باید از مرکز بدست ما داده شود ما خودمان حاضریم که این چهار هزار در خانه را بایران بیاوریم زیرا این‌ها عادت دارند که در ییلاق و قشلاق زندگانی کنند فقط می‌خواهند در ایران زندگانی آسوده و مرتع داشته باشند و دولت باید یک کمک نقدی برای معاودت آنها بکند. و این چهار هزار در خانه متجاوز از بیست هزار جمعیت دارد و همینطور از سایر طوائف جنوب و جنوب غربی بطوریکه همه میدانیم مقدار زیادی از ایرانیها به بغداد و سایر نقاط رفته‌اند و تمام اینها را باید بر گردانند و حاضرند که بر گردند. در اینجا گفته شده که یک عده از ایرانیها هستند که در آنجا‌ها ملک و علاقه دارند تجارت دارند آنها نمی‌توانند بیایند اولا لازم است عرض کنم که این عده در مقابل توده ایرانی که در آنجا اقامت دارند عده شان خیلی کم است و اکثر ملک و علاقه ندارند. قبلا باید بآنها اطلاع داد و توده را متذکر کرد و آنها را بایران آورد و بعد برای آن اسخاصی که در آنجا علاقه دارند دولت باید یک فکری بکند و یک سیاستی بکار ببرد که آنها را با علاقه شان نجات دهد و راه این هم همین است که آقا فرمودند و ما باید مجرای عایدات را بروی آنها ببندیم و آنها را در مضیقه بگذاریم وقتی که این کار را کردیم مجبور خواهند شد که بهتر از این با ما معامله کنند و با برادران مسلمان خودشان بهتر رفتار کنند بنده از این رویه که امارت عراق پیش گرفته تعجب نمی‌کنم اگر ما به توده عراقی مراجعه کنیم می‌بینیم که آنها با ما دوست اند بحال ایران مضر است و در آنها اعمال می‌شود و اگر برادران عراقی ما یکقدری تعقل کنند ملتفت قضیه خواهند شد. ما باید کاری کنیم که آن سیاست از شرق مخصوصا از ایران و عراق مرتفع شود. عجالتا دولت را باید تقدیس کرد که بفرمایش خود آقای بامداد این کاری را که دولتهای سابق نکرده بودند انجام داده و این اولین دولتی است که بفکر افتاده برای اتباع ایران در عراق یک تصمیم جدی اتخاذ کنند. بنده اطلاعا عرض می‌کنم که در خارج هم دولت مشغول یک اقدامات اساسی و قوی تری است و همه روزه مشغول عمل است و البته اگر یک روزی لازم شد دولت نتیجه اقدامات خودش را به مجلس خواهد آورد عجالتا مشغول مذاکرات و مکاتبات است و اقدامات می‌کنند و راجع بآن موضوعاتی که فرمودند چیزهائی در نظر گرفته شده. فقط این قسمت را چون محتاج به بودجه و پول بوده بمجلس آورده عجالتا یک عده اتباع ایران در آنجا هستند که یک قران دو قران هم ندارند تذکره بگیرند و بتوانند ایرانیت خودشان را ثابت کنند یک عده بیچاره دیگر هم هستند که ایرانیتشان مشکوک است. دولت می‌خواهد بوسیله یک مامورینی یک پولی آنجا بفرستد و تذکره مجانی بآنها بدهند یک مامورینی هم در نظر گرفته شده که برای دادن اطلاعات لازمه بآن بیچاره‌ها بعراق بروند و وسائل آوردن آن‌ها را بایران فراهم کنند. ولی در مجلس شورای ملی باید این نکته بدولت تذکر داده شود که در انتخاب مامورین باید دقت کامل بشود. بعقیده بنده مهم ترین رجال‌ها باید داوطلبانه برای انجام این کار بعراق بروند. و الا اگر بنا باشد اشخاص عادی بفرستند جز اینکه بروند آنجا و این پول را صرف خودشان بکنند و مواجب بگیرند کاری از پیش نمی‌رود. از علما و رجال ما شاید یک اشخاص خوبی باشند که بعراق بروند علمای عراق هم در آنجا هستند و آنها هم دارای این درد هستند و

+

منتظرند که از طرف دولت ایران یک اقدامی بشود و یک دستی از این جا بطرف آنها دراز شود آنها هم البته کمک‌های کافی خواهند کرد. عجالتا این قدم اول است که برداشته می‌شود باید کمک کرد و تذکر بدولت داد که اقدامات اساسی تری بکند.

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس - رای گرفته می‌شود بماده واحده با اوراق آقایانیکه موافقند ورقه سفید و الا ورقه کبود خواهند داد.

بامداد – بنده یک پیشنهادی دارم.

رئیس – قرائت می‌شود.

(بشرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل در ماده اضافه شود.

تبصره – مادام که مناسبات ما بین ایران و عراق روشن و ایرانیها در آنجا همه گونه مرفه نشده‌اند تذکره برای رفتن بعراق عرب به احدی داده نخواهد شد.

بعضی از نمایندگان – مخالفی ندارد.

مخبر بنده قبول می‌کنم.

رئیس – رای گرفته می‌شود باین ماده و تبصره با ورقه آقایانیکه موافقند ورقه سفید خواهند داد.

(در این موقع اخذ و استخراج آرا بعمل آمده پنجاه و دو ورقه سفید تعداد شد)

اسامی رای دهندگان

آقایان: محمود رضا – عصر انقلاب – دشتی – میرزا هاشم آشتیانی – شیروانی – دادگر – نوبخت – عمادی میرزا حسن آیت الله زاده – سید یعقوب – بهبهانی – بهار – ملک مدنی – نگهبان – بامداد- امام جمعه اهر طباطبائی دیبا – دولتشاهی – زوار – اسفند یاری – موقر جلائی – جمشیدی – دهستانی – محمد آخوند – اعتبار ملک ایرج میرزا پور تیمور – معظمی – میرزا عبدالله خان وثوق – سهراب خان سا کنیان – محمد تقی خان اسعد اعظمی – پالیزی – بدر – ابراهیمی – مفتی – ملک آرائی – دکتر رفیع امین – اسکندر خان مقدم – تقی زاده – دکتر مصدق – حقنویس – ذوالقدر – فیروزآبادی فرهمند – سلطان محمد خان عامری – حاج میرزا حبیب الله امین – فهیمی – افخمی – ایلخان – بنی سلیمان – دیوان بیگی

رئیس – عده حضار ۶۳ با پنجاه و دو رای تصویب شد

جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آتیه روز سه شنبه.

دستور را عرض می‌کنم بعدا اگر تصویب نفرمودید جور دیگر می‌کنیم. دستور اولا لایحه سیم کشی. بعد لایحه بلدیه مخالفی نداد.

بعضی از نمایندگان – خیر صحیح است

(جلسه بیست دقیقه بعداظهر ختم شد)

+

قانون

اجازه پرداخت سی و شش هزار تومان اضافی ببلدیه اصفهان در ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶

مصوب ۱۹ شهریور ماه ۱۳۰۶ شمسی

مادة واحده – بوزرات مالیه اجازه داده می‌شود بابت اضافه عایدات مالیات راه در ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ سهمی بلدیه‌ها مبلغ سی و ششهزار تومان علاوه بر مبلغی که بموجب قانون مصوب ۱۹ بهمن ۱۳۰۴ به بلدیه اصفهان تعلق می‌گیرد فقط برای یکمرتبه به بلدیه مزبور بپردازد – این وجه برای مصرف تسطیح و ساختمان خیابانها و کوچه‌ها و تعمیرات پلهای داخلی و تنویر شهر اصفهان تخصیص خواهد یافت.

اینقانون که مشتمل بر یکماده است در جلسه نوزدهم شهریور ماه یکهزار و سیصد و شش شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید

حسین پیرنیا: رئیس مجلس شورای ملی.

قانون

اعتبار ده هزار تومان مخارج احصائیه و توزیع تذکره و راهنمائی باتباع ایرانی مقیم عراق عرب

مصوب ۱۹ شهریور ماه ۱۳۰۶ شمسی

مادة واحده – مبلغ یکصد هزار قران از محل صرفه جوئی اعتبار سنه ۱۳۰۵ مخارج غیر مترقبه دولت اعتبار داده می‌شود که توسط دولت بمصرف مخارج احصائیه و توزیع تذکره و راهنمائی باتباع ایران مقیمین نواحی عراق عرب بوسیله اعزام مأمورین مخصوص برساند.

تبصره – مادام که مناسبات ما بین ایارن و عراق روشن و ایرانیها در آنجا همه گونه مرفه نشده‌اند تذکره برای رفتن بعراق عرب با حدی داده نخواهد شد

اینقانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه نوزدهم شهریور ماه یکهزار و سیصد و شش شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

حسین پیرنیا: رئیس مجلس شورای ملی.