مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ مهر ۱۳۲۹ نشست ۶۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ مهر ۱۳۲۹ نشست ۶۸

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل متن قوانین – تصویبنامه‌ها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا

اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آیین‌نامه‌ها – بخشنامه‌ها - آگهی‌های رسمی و قانونی سوالات

سال ششم – شماره ۱۶۸۱

۲شنبه ۶ آذر ماه ۱۳۲۹

دوره شانزدهم قانونگذاری

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۶۸

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۱۸ مهر ماه ۱۳۲۹

فهرست مطالب:

۱-تصویب صورت مجلس

۲-بیانات قبل از دستور

۳-ورود در دستور و طرح سؤالات نمایندگان

۴-طرح تقدیمی نمایندگان راجع به الغاء حکومت نظامی

۵-بقیه سؤالات نمایندگان و جواب آقای نخست وزیر

۶-ختم جلسه

مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

رئیس- صورت غائبین جلسه گذشته قرائت می‌شود

(اسامی غائبین به شرح زیر قرائت شد.)

غائبین با اجازه- آقایان احمد بهادری- آصف طباطبایی- دکتر راجی- غائبین بی‌اجازه- آقایان صفوی- عزیز زنگنه- خسرو قشقایی- پیراسته- کاظم شیبانی- جواد مسعودی- محسن طاهری- عماد تربتی- امینی- حسن اکبر- شهاب خسروانی- اقبال- دکتر شایگان.

۱-تصویب صورت مجلس‏

رئیس- نسبت به صورت مجلس جلسه پیش نظری نیست؟ آقای فقیه‌زاده‏

فقیه‌زاده- بنده طبق ماده ۲۱۴ می‌خواستم از مقام ریاست استدعا کنم که چون آقای شوشتری از قراری که در روزنامه‌ها خواندم استعفا کرده و این استعفا قرار بوده است که در مجلس علنی قرائت شود (اورنگ- ابداً) می‌خواستم تقاضا بکنم که قرائت بفرمایند. (آقای اورنگ- آقای شوشتری هم بیرون هستند بفرمایید بیایند) و آقای شوشتری هم استعفای خودشان را پس بگیرند (اورنگ- مسلماً مسلماً)

رئیس- آقای الله‌یاری صالح‏

الله‌یار صالح- تذکر بنده راجع به صورت مجلس جلسه یکشنبه گذشته است مطابق نظامنامه پس از این که از طرف ریاست محترم تذکر داده شد و توجه نکردند و اخطار هم فرمودند توجه نشد آن وقت می‌بایستی توبیخ بفرمایند و در جلسه روز یکشنبه پس از آن که آقای شکرایی در ضمن صحبت آقای مکی به ایشان اعتراض کردند و بین آقایان یک احساساتی ایجاد شد و مبادرت به بعضی صحبت‌ها شده است از طرف ریاست محترم بدون این که قبلاً اخطاری شده باشد به چهار نفر از آقایان توبیخ فرموده‌اند چون برخلاف نظامنامه است تذکر می‌دهم که اصلاح بفرمایند.

رئیس- تذکر دادم اشتباه است توبیخ نکرده‌ام اخطار بود.

الله‌یار صالح- اخطار نفرمودید توبیخ بود.

رئیس- اخطار بود آقایان مشغول هستند متوجه نمی‌شوند آقای اردلان‏

اردلان- بنده در جلسه گذشته عرایضی کردم اشتباهاتی بود برای این که وقت مجلس را نگیرم می‌نویسم به اداره تندنویسی می‌دهم در جلسه امروز سؤالات را مقرر فرمودید بنده هم از وزارت کشاورزی سؤالی دارم دستور بفرمایید که سؤال بنده هم مطرح بشود.

رئیس- بسیار خوب آقای دکتر علوی‏

دکتر علوی- در یکی از روزنامه‌ها شرحی نوشته‌اند بنده می‌خواستم عرض کنم رأی اعتمادی که بنده به دولت دادم مربوط به استیضاح از وزیر دادگستری بود (صحیح است)

رئیس- نماینده آزاد است هر طوری رأی بدهد آقای مکی‏

مکی- بیانات بنده راجع به صورت جلسه دو قسمت است یک قسمت مربوط است به بیانی که آقای فرامرزی فرمودند و بنده متوجه نبودم که ایشان چه فرمودند شب که روزنامه کیهان را خواندم دیدم که حق با آقای فرامرزی است و در این قسمت سوء‌تفاهمی ایجاد شده است زیرا آقای فرامرزی فرمودند که چطور شد دیوان کشور حق داشته است که حکم لار را نقض کند ولی سایر احکامی که شبیه آن است قبل از حکومت نظامی قانون را عطف به ماسبق کرده‌اند این را شب من در روزنامه کیهان خواندم دیدم که بیان ایشان صحیح بوده است و بنده متوجه نبوده‌ام که بیان ایشان چه بوده این قسمت مربوط به جلسه یکشنبه است که آن را بنده تذکر می‌دهم بنده وقتی که صحبت می‌کنم و اسناد و مدارکی ارائه می‌دهم وسط حرف بنده می‌پرند و فحش می‌دهند ما اقلیت هستیم و باید اسناد و مدارک خودمان را رائه بدهیم و با اسناد هم بیایند و دلایل ما را رد بکنند با هتاکی و فحاشی صحیح نیست بعد هم بنده ناطق اقلیت هستم وسط حرف بنده اگر کسی ناسزا بگوید من ناچار هستم جواب بگویم و این طور هم بود بنده مدارک نشان می‌دهم در صورت جلسه هم منعکس است‏.

رئیس- آئین‌نامه معین کرده است حدود بیانات را و قطع نکردن و ناسزاگفتن ازهرطرفی باشد.

(مکی- بنده می‌خواهم ببینم که من ناسزا گفتم یا او) نه شما باید بگذارید که من اخطار بکنم خود شما جواب ندهید (مکی- مگر بنده را از خمیر ساخته‌اند که من هم چیزی نگویم؟)

رئیس- اگر به یک نماینده‌ای نماینده دیگر اهانت کرد من وظیفه‌ای دارم که باید اخطار کنم.

مکی- بنده استدعا می‌کنم که جنابعالی رعایت بی‌طرفی را بفرمایید زیرا از طرف اقلیت هیچ‌گونه پیش‌دستی نشده است

رئیس- من نمی‌گویم پیش‌دستی شده است من می‌گویم وظیفه من است وقتی که توهین شد من جلوگیری می‌کنم این را من از آقایان خواهش می‌کنم (صحیح است) اگر چنین پیشامدی شد به عهده بنده بگذارند آیین‌نامه برای من تکلیفی معین کرده است امیدوارم من هم اشتباه نکنم و بی‌طرف هم باشم.

مکی- بنده الان اینجا ارائه می‌دهم شما اول باید تذکر بدهید شما اول به وکلای اقلیت می‌فرمایید بعد آقای دکتر بقایی می‌گوید چطور به آقای شکرایی تذکر نمی‌دهید.

رئیس- اول به ایشان اخطار کردم بعد به شما.

مکی- سه دفعه باید تذکر بدهید.

رئیس- آقایان چون مشغول هستند متوجه نمی‌شوند.

مکی- اینجا صورت جلسه هست.

رئیس- آقای کشاورزصدر

کشاورزصدر- بنده می‌خواستم عرض بکنم همان موقع که گفتگو شد و مشاجره بین آقایان‌ها شد بنده هم تذکری دادم به آقای مکی که خواهش می‌کنم این اظهارات را به همه نفرمایند و خواستم حالا عرض کنم که آقا هم متذکر بشوید.

رئیس- همین اظهار آقا هم باعث تشنج است خواهش می‌کنم بعد از این وقتی که کسی صحبت کرد شما فرمایش نفرمایید.

کشاورزصدر- بنده می‌خواستم استدعا بکنم از آقایان نمایندگان و مقام ریاست که این قبیل اظهارات را طرفین اقلیت و اکثریت موافقت کنند که از صورت مجلس حذف کنند زیرا خیلی چیزها بعد از آن که بین آقای مکی و آقای شکرایی رد و بدل شد از طرف آقایان اقلیت مخصوصاً از طرف آقای دکتر بقایی و آقای نریمان هم یک عباراتی گفته شده بود که حق این است که این عبارات حذف شود (مکی- باید دهنش را خورد می‌کردیم مردیکه دزد) زیرا اگر بعد از این معمول شود جزو تشنج فایده‌ای ندارد دیگران هم نمی‌توانند تحمل بکنند که به رفقایشان بد گفته شود همان طور که آقای دکتر بقایی هم نمی‌توانند ببینند که به رفقایشان بد می‌گویند بنده عقیده‌ام این است که هیچ همچو چیزی نیست و آقای شکرایی هم مرد بسیار شریفی است شما می‌گویید بد است.

رئیس- آقای کشاورزصدر بفرمایید بنشینید آقای شکرایی.

شکرایی- بنده عرضی ندارم. ‏

رئیس- چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند.

اورنگ- استدعا می‌کنم آقای شوشتری را احضار بفرمایید.

رئیس- به ایشان گفته‌ام بیایند آقای ملک‌مدنی بفرمایید.

ملک‌مدنی- بنده عرایضی بعد از دستور دارم. ‏

رئیس- امروز اختصاص داده شده است به سؤالات (صحیح است) چون هنوز آقایان وزرا نماینده‌اند و سؤالاتی که تهیه شده است مربوط به شخص نخست وزیر است بنابراین مانعی ندارد که نطق قبل از دستور بشود تا تلفن بشود و ایشان بیایند آقای آشتیانی‌زاده بفرمایید.

آشتیانی‌زاده- دیروز دادستان ارتش بیانیه منتشر کرده است که جمعیت هواداران صلح را تحت تعقیب قرار خواهد داد گفته است که چون عده‌ای از اعضای حزب توده تحت عنوان جمعیت طرفداران صلح فعالیت می‌کنند به نام مقدمین علیه امنیت کشور تمام کسانی که برای صلح فعالیت کرده‌اند تعقیب خواهد کرد من شخصاً هنوز ذیل بیانیه صلح را امضا نکرده‌ام ولی وقتی اعلامیه دادستان را خواندم پشتم به لرزه درآمد و سایه مخوف دیو مهیب دیکتاتوری و ترور را بالای سر خود و ملت ستمدیده ایران احساس کردم و فهمیدم که کمیسیون قوانین مجلس پانزدهم با تصویب قانون ارجاع جرایم سیاسی در صلاحیت محاکم نظامی چه جنایت عظیم مرتکب شده است و اعضای آن کمیسیون چه ساطوری به دست دادرسان ارتش داده‌اند که هر وقت مقتضی بدانند بر فرق مردم فرود آورند وقتی نام اشخاصی که ذیل بیانیه صلح را امضا کرده‌اند خواندم بیش‌تر متوجه این دسیسه‌بازی شدم زیرا میان امضا کنندگان کم‌تر کسانی یافت می‌شوند که حتی با حزب توده آ‏شنایی داشته باشند آیت‌الله کاشانی- آقای آقا سیدضیاالدین طباطبایی- آقای دکتر مصدق- آقای حائری‌زاده- آقای نیک‌پور- شخص آقای سردار فاخر حکمت و حتی آقای دکتر جزایری وزیر کابینه آقای رزم‌آرا زیر بیانیه صلح را امضا کرده‌اند و به موجب اعلامیه آقای دادستان تمام این آقایان توده‌ای و قابل تعقیب می‌باشند- مصوبات کمیسیون دادگستری دوره پانزدهم که بدون تردید با قانون اساسی مغایر و مخالف است همان حربه را به دست نظامی‌ها داد که قانون اشاعه اکاذیب به دست مختاری سپرد تمام رجال کشور را به اتهام نشر اکاذیب توقیف کردند و به زندان افکندند و در سلول‌های قصر قاجار با فجیع‌ترین وضعی کشتند و امروز به نام تبلیغ مرام اشتراکی و مقدمین علیه امنیت کشور می‌خواهند هر کس نفس آزاد می‌کشد خفه و نابودش کنند آخر صلح با مرام اشتراکی چه ارتباط دارد اگر دادستان نظامی می‌گوید توده‌ای‌ها در جمعیت هواداران صلح رخنه کرده‌اند باید متوجه باشد که ممکن است در تمام جمعیت‌ها و مؤسسات و حتی خود ارتش رخنه کنند راه جلوگیری از توده‌ای‌ها این نیست که تمام جمعیت‌ها را ببندند و هر کس نوکر شما نشد حبس و توقیفش کنید در این مدت که حزب توده را غیر قانونی اعلام کردید چه نتیجه گرفتید که حالا در دنبال آن برای صلح طلب‌ها هم پاپوش می‌دوزید اعلامیه دادستان ارتش اعلام عجز مقامات انتظامی کشور است که چون از رخنه کردن در تشکیلات مخفی احزاب چپ عاجز مانده‌اند به این بازی‌های خنک می‌خواهند مردم را بترسانند کسانی که از روی عقیده و طبق برنامه کارشان را در خفا و علنی می‌کنند که از توپ و تشر آقای سرتیپ صارم باکی ندارند پس این اعلامیه را برای چه منتشر می‌کنید من به این سوء‌استفاده مقامات نظامی از قوانین آزادی‌کش اعتراض می‌کنم و اگر به این بازی‌ها خاتمه داده نشود دولت را استیضاح خواهم کرد و پرده از روی خیلی از اسرار که تا حال کسی جرأت نکرده برخواهم داشت آقایان ما دیگر نمی‌توانیم دست بسته بنشینیم و شاهد باشیم که سرتیپ صارم‌ها به نام قانون سیاهچال زندان را به روی همه باز کنند و هر کس مخالف دستگاهی داغ باطله بپیشانیش بزنند و مملکت را تبدیل به قبرستان کنند.

ملت ایران زیر بار این بازی‌های خطرناک نخواهد رفت شما چطور جرأت می‌کنید در دنیایی که منشور ملل متفق مورد قبول تمام ملل قرار گرفته و مجلس ایران هم آن را تصویب کرده است دست به چنین اقدامات مضحک و خطرناک بزنید آقایان سرتیپ صارم زنگ خطر را به صدا درآورد من پیشنهاد می‌کنم که آقایان نمایندگان و مخصوصاً آقایان نماینده اقلیت که زیر بیانیه صلح را هم امضا کرده‌اند متفقاً طرحی تقدیم کنیم که مصوبات کمیسیون دادگستری دوره پانزدهم کلاً ملغی شود و این خطر مهیب و موحش که به نام قانون مردم را تهدید می‌کند مرتفع گردد و الا روزی خواهد رسید که هر کس نخواهد با ریتم ارکستر حکومت رقص کند سرتیپ صارم‌ها او را به عنوان تبلیغ مرام اشتراکی و قیام بر علیه امنیت کشور تحت تعقیب قرار خواهند داد و آن روز به خود خواهید گفت که‌ای کاش آن زمان که وسیله و اختیار داشتیم اندیشه چنین روز سیاهی را می‌کردیم ولی افسوس که در آن موقع پشیمانی دیگر سودی نخواهد داشت‏.

عرض می‌شود اشخاصی که در دوره دیکتاتوری صحیح و سالم زندگی کردند و به مقامات عالیه رسیدند اینها طعم دیکتاتوری را زیر دندان‌شان حس نمی‌کنند و نمی‌دانندکه چه مزه مطبوع و لذیذی دارد این دیکتاتوری حالا چون دنیا به طرف ترقی می‌رود و در هر جامعه بشری که می‌بینیم البته بر حسب مقتضیات زمان و مکان و آب و هوا در هر جمعیتی دیکتاتوری بخواهد یک لباس مخصوص به خودش بگیرد اخیراً می‌شنویم در ایران مد شده است که حکومت فردی بد است ولی خوب حکومت قانون باشد یا قانون دیکتاتوری می‌کند و از فردا قانونی وضع می‌کنند هر کس چشمش زاغ نیست این را به ده سال حبس در بندرعباس می‌فرستند (دکتر مصباح‌زاده- بفرمایید به بندرعباس نفرستند به ورامین بفرستند) دیکتاتوری دارای صور مختلفی است و یکی از صورش این است که مجلس تشکیل بدهند و از خارج به مجلس تحمیل بکنند که فلان طرح یا فلان قانون که موجد شدیدترین دیکتاتوری است در اینجا تصویب شود و پنج و شش نفر هم بلند شوند داد و قال کنند و بعد بگویند که خوب اقلیت هم بود بالاخره این قانون تصویب شد و از فردا شلاق و چماغ بردارند به سر مردم. این حکومت قانون نیست حکومت قانون حکومتی است که وکلاء دردادن رأی آزادی مطلق داشته باشند

وکیلی که هر دقیقه تهدید می‌شود به این که مجلس را می‌بندند و از تمام حقوقش محروم خواهد شد یا هزار بلا سرش می‌آورند این وکیل آزادانه رأی نمی‌دهد و هر قانونی که می‌خواهند بر علیه آن طبقه‌های زحمتکش و بیچاره و ستمدیده این مملکت طرح کنند با دست اکثریت تمام می‌شود این است که چنانچه دیدیم در دوره پانزدهم هم هر چه خواستند در آن پنج شش ماه اول مجلس کردند (صحیح است) آن وقت ما یک پیشنهادی کردیم یک عده‌ای که جناب آقای حائری‌زاده آن پیشنهاد خدمت‌شان است و بنده هم امضا کرده‌ام و استدعا دارم که اگر بعضی از آقایان دیگر هم داوطلب هستند یعنی اگر این قدر به آتیه خودشان اطمینان ندارند که این شتر در خانه خودشان خواهد خوابید این پیشنهاد را امضا بفرمایند آقایان می‌دانند برای تعقیب متهمین به تبلیغ مرام اشتراکی یک قانون دیگری داریم و کمیسیون دادگستری هم قانون تازه‌ای تصویب نکرده فقط تحت تأثیر جریانات آخر دوره پانزدهم و کسانی که فعلاً مایل نیستند اسم آنها را بگویم یک تصمیم خطرناک و خلاف قانون اساسی اتخاذ می‌شود یعنی به محاکم نظامی اختیار دادند که جریان سیاسی مخصوصاً اتهام به توده‌ای بودن را مورد رسیدگی قرار بدهند و امروز در تمام کشور محاکم نظامی قائم مقام محاکم سویل شده است و مردم را رسماً تحت تعقیب قرار می‌دهند و به انواع و اقسام وسایل شکنجه می‌کنند و آخرین دسته گلی که حکومت نظامی به آب داده تعقیب هواداران صلح است اگر این جمعیت مشکوک بود و امضا زیر بیانیه برخلاف مصالح عالیه کشور و مملکت بود مسلماً حضرت آیت‌الله کاشانی و رجال سرشناس کشور امضای خود را زیر آن نمی‌گذاشتند و به عقیده بنده این بهترین راه سوء‌استفاده دستگاه حاکمه ایران از مصوبات مجلس و همین اعلامیه سرتیپ صارم است عرض می‌شود که این قوانین خیلی کش دارد همان طوری که در بدو عرایضم به عرض مجلس شورای ملی رساندم اشخاصی که طعم دیکتاتوری را چشیده‌اند آنها می‌دانند چطور این جور قوانین به میل و اراده هیئت حاکمه هر روز تحول پیدا می‌کند بنده یادم می‌آید که دو سال قبل از شهریور جوانی که الان هم زنده است حی است این یک ارثی برده بود از پدرش شهربانی‌چی‌ها آن وقت منجمله جنت مکان سروان مقدادی دندان تیز کرده بود برای خوردن ارث این بدبخت این مرد را بردند و جلب کردند و گفتند که تو نشر اکاذیب کرده‌ای این آدم بیست و دو ساله معصوم را بردند شهربانی یک ده پانزده روزی استنطاق کردند با آن ترتیب که خود آقایان البته می‌دانند و شاید باشند در بین آقایان که مزه‌اش را چشیده باشند پس از ده بار استنطاق کردن به گوشش زدند که سهم ما از این ارث چیست؟ یا سهمیه ما را بده یا اگر سهم ما را ندهی تو نشر اکاذیب کرده‌ای و حالا بنده موضوع نشر اکاذیب را نمی‌گویم شاید صلاح نباشد به هر تقدیر یک همچو جریانی ممکن است پیش بیاید و آن روز هم آقایان وکلا نباشند و یکی از رجال بزرگوار مملکت از ریخت شما خوشش نیاید و فردا بگویند که برخلاف مصالح عالیه مملکت اعلام کرده‌اید دستبند به شما بزنند و پانزده سال حبس بکنند و به بندرعباس بفرستند ما اینها را دیده‌ایم که آقایان بدانید که در همین جریانات انحلال حزب توده و دنبال او هزاران هزار مردم بی‌گناه را به زندان فرستادند و به سیاهچال شهربانی انداختند و هر کس با هر کس خورده‌حساب داشت به اسم توده‌ای یک داغ باطله‌ای به آن بیچاره می‌زدند و حبسش می‌کردند بنده خودم وارد این کار بودم و دیدم که چقدر اشخاص بیگناه را گرفتار حبس و تبعید کردند بنابراین این عرایضی که بنده اینجا می‌کنم جنبه خصوصی و شخصی ندارد و خود بنده هم پای بیانیه صلح را امضا نکرده‌ام ولی بدانید که همین یک بهانه‌ای به دست شهربانی و هیئت حاکمه و دستگاه دادرسی ارتش خواهد داد که پس فردا هیچ کس صاحب هیچ چیز نیست.

رئیس- آقای تیمورتاش‏

تیمورتاش- حقیقت این است که بنده به هیچ‌وجه قصد تصدیع امروز را نداشتم ولی دیشب در روزنامه اطلاعات شرحی خواندم که امروز ناگزیر شدم بیاناتی عرض کنم چون که هیچ گونه آمادگی قبلی نداشتم اگر در ضمن بیاناتم اسنادی را که ارائه می‌دهم کافی به نظر نرسد معذرت می‌خواهم ولیکن حاضرم بعداً چون که آقای صفایی هم مطالبی را که بنده می‌خواهم عرض کنم خواهند گفت و سؤالی را که فرموده‌اند بنده هم حاضرم سؤال ایشان را امضا بکنم چون که بنده اسناد و مدارک قطعی دارم مطلبی که در روزنامه اطلاعات نوشته‌اند عبارت بود از نظر آقای آلبین داس همان نویسنده کذایی مقاله هزار فامیل که بعد از آن که از دور خیلی فحش داد به این ملت به عنوان پاداش به ایران سفر کرد و عرض کنم که مورد توجه همه شد با همه نشست و برخاست کرد و سوگلی هر محفلی شد و عاقبت پریشب از رادیوی تهران بیاناتی کرد من از این آقا می‌خواهم تشکر کنم تشکر من از این لحاظ است که عاقبت چشم ملت ایران را باز کرد پس از چهار سال انتظار معلوم شد که کمک آمریکا به ایران عبارت است از صفر (یعنی هیچ) یک روزنه امیدی برای ما هست و آن این است که خودش اظهار کرده که من سمت رسمی ندارم اما بیاناتش خیلی مهم است چون که استناد به یک چیزهایی کرده که همه‌اش سند تاریخی است بنده از قسمت‌های اولش می‌گذرم که گفته است آیا آ‏مریکا امپریالیسم دارد یا ندارد به نظر من امپریالیسم در دنیای کنونی معنی ندارد برای این که دنیا به قدری به هم نزدیک شده است و به حدی منافع و انتره‌های مختلف به هم توأم شده است که شاید همان طوری که‌اند پاندانس و استقلال به مفهوم قرن نوزدهم معنی نداشته باشد امپریالیسم هم مفهوم قرن نوزدهم را ندارد ولیکن در عین حال ایشان اشاره‌ای کرده‌اند به اعلامیه تهران و به نظر بنده اعلامیه تهران یکی از سندهای معتبر تاریخی ما است (صحیح است) به دلیل این که سه ملت بزرگ و سه دولت بزرگ متفق تضمین استقلال ما را کرده‌اند و هر گونه بیانی که بخواهد خدشه‌ای به این اعلامیه وارد بیاورد ما وظیفه داریم که در مقابل آن تفسیر بکنیم و بگوییم که این طور نیست (صحیح است) ایشان می‌گویند که در اعلامیه تهران اشاره صریحی به کمک‌های بعد از جنگ به ایران نشده است بنده به این اهمیت نمی‌دهم و یک بار دیگر هم پشت همین تریبون عرض کردم که ما نباید دست تکدی دراز بکنیم هر کس می‌خواهد باشدخواه آمریکا باشدخواه انگلیس باشد خواه روس باشد بیزمارک می‌گوید بهترین قراردادها قراردادی است که بر پایه منافع متقابل طرفین استوار باشد یعنی کاغذ و نوشته تا زمانی که واقعاً و عملاً منافع دو ملت را تأمین نکند ارزش ندارد این را بیزمارک در زمانی گفت که هنوز قول و حقیقت در دنیا مفهومی داشت امروز با سیاست‌های بین‌المللی که ما می‌بینیم به طریق اولی این معنی حقیقت دارد بنده مکرر عرض کرده‌ام از پشت همین تریبون و امروز هم باز تکرار می‌کنم و به ملت ایران اعلام می‌کنم که کمکی که ما از آمریکا می‌خواستیم گدایی و تکدی نبود حق مسلم خودمان بود (صحیح است) در موقع فداکاری‌هایی که در موقع جنگ در مقابل تمام گرفتاری‌هایی که در ظرف چند سال برای ملت ایران پیش آمد و هنوز که هنوز است در همان آتش می‌سوزد ما این حق را می‌خواستیم (صحیح است) و بنده اینجا با کمال وضوح می‌گویم و از این مقاله استفاده می‌کنم که در مقاله می‌نویسد (دیروز یکی از اعضای کنگره آمریکا که نمایندگی استان تگزاس را بر عهده دارد و اکنون از ایران دیدن می‌کند به من گفت که کمک اقتصادی آمریکا باید به کشورهایی داده شود که در موقع جنگ خسارت زیادی دیده‌اندو نمی‌توانند توازن بازرگانی خود را حفظ کنند در صورتی که در ایران جنگ وجود نداشت که از طرف دیگر با در نظر گرفتن سهمی که ایران از شرکت نفت جنوب می‌گیرد وضعیت مالی ایران رضایت‌بخش نیست) اینجا نوشته است که نیست در صورتی که از فحوای کلام معلوم می‌شود که هست بوده به هر تقدیر بنده منظورم این است که اگر بخواهند با این حرف‌ها کمال شهامت ملت ایران را در زمانی که آلمان‌ها پشت دروازه قفقاز بودند انکار بکند و بگویند که فداکاری در موقع جنگ نکردند این کمال بی‌انصافی است (صحیح است) ما آنچه را که داشتیم دادیم اگر دیگران خون قرمز دادند در عوض ما خون سفید دادیم یعنی آنچه در مقدورات ملت ایران بود دادیم- خوار و بار دادیم آذوقه دادیم- راه‌آهن دادیم- (امامی- آقا خون قرمز هم دادیم در آذربایجان چقدر کشته شد) همه چیز دادیم متشکرم که یادآوری فرمودید پول دادیم آنچه را که مقدورمان بود در طبق اخلاص گذاشتیم و به آنها دادیم در قبال این همت و شهامتی که ملت ایران نشان داد من از شما آقایان که باید به حکم وظیفه در جریان امور باشید می‌پرسم چه گرفتید؟ اولین کمک آمریکا به ما وصول ده میلیون دلار نقد بود بابت اشیای مندرس راه‌آهن که به ما دادند این اولین کمک آمریکا بود در صورتی که در تمام دنیا این اموال را خواه به رایگان و خواه به قیمت‌های فوق‌العاده ارزان با یک اقساط طویل‌المدت بیست و پنج ساله‌ای دادند این اولین کمک آمریکا بود به ایران کمک دوم آمریکا به ایران تشویق و تشجیع در تهیه برنامه هفت ساله بود اگر کسی بخواهد که منکر بشود که آمریکایی‌ها در این کار دست نداشته و لااقل مشوق ما نبودند کمال بی‌انصافی را کرده‌اند عرض کردم در سؤالی که آقای صفایی از دولت کرده‌اند مخصوصاً این

نکته را متذکر شده‌اند که مخارجی که برای مستشاران ماورای بحار و حقوق کمیسیون‌های دیگر آمریکایی در ایران تا کنون شده است چه مبلغ می‌باشد و چون بنده نمی‌خواهم امروز در مجلس رقم بگویم و فقط بر اثر احساساتی است که دیشب مقاله را خوانده‌ام ولی باور بفرمایید که چند میلیون دلار شده است (یکی از نمایندگان- بیش‌تر ما چقدر تلفات هم دادیم) عرض کردم که تلفاتی هم دادیم (صحیح است) و اما اساس مطلب که چرا آمریکا می‌خواست و بنا بود که به ما کمک‏

بکند از جمله آخر بیانات آقای آلبین راس معلوم است (کشاورزصدر- این شخص چه کاره است این که کاره‌ای نیست که حرف بزند) کاره‌ای نیست ولی روی سر همه ماها جا دارد (مکی- به دولت بگویید که چرا به چنین آدمی اجازه داده است دولتی است که شما به آن رأی دادید.)

رئیس- بیش از ۳ دقیقه دیگر وقت باقی ندارید.

تیمورتاش- ........ به نظر من هیچ وقت آمریکا در امور ایران رل مهمی به عهده نخواهد گرفت و تنها منظور ما این است که ایران کاملاً استقلال و تمامیت ارضی خود را حفظ کند و این تنها مسئله‌ای است که به امنیت آمریکا کمک خواهد کرد در تمام دنیا هم نظر همین بود و آمریکا گفت برای کمک به امنیت به من باید دنیا مجهز شود ما هم در عین حال که کمال علاقه را به همسایه شمالی از لحاظ سیاست داریم با روش کمونیستی مخالف هستیم و به هیچ‌وجه حاضر نیستیم به این که خواه به وسیله دموکرات بودن و خواه نفوذ غیر مرئی یا مرئی این مرام در این مملکت دامنه پیدا بکند این کمک آمریکا را استقبال کردیم و گفتیم که حاضریم از شما همه گونه کمک بگیریم ولی واقعاً دور از انتظار ملت ایران است که بعد از چهار سال تازه بگویند که هیچ گونه کمکی نیست و شما خودتان بیایید روی پای خودتان بایستید ما هیچ حرفی نداریم اگر این حرف را چهار سال پیش زده بودند ما این برنامه هفت ساله را درست نمی‌کردیم چرا؟ برای این که اساس برنامه هفت ساله به روی ۳ اصل است‏

لیره نفت جنوب- وام از بانک بین‌المللی- و کمک آمریکا- اگر بانک بین‌المللی به نحوی از انحاء خواه تلویحاً تعیین نشده بود ما این گام بزرگی را که به تمام اقتصادیات کشور ارتباط دارد برنمی‌داشتیم ولیکن اساس این است به ما گفته‌اند ما را تشویق کرده‌اند ما را تشجیع کرده‌اند و گفته‌اند کمک می‌کنیم ما هم رفته‌ایم به فراخور این احوال آن کار را کرده‌ایم و امروز بعد از چهار سال می‌گویند که تنها جایی که می‌تواند این وام را بدهد کنگره آمریکا است و چون کنگره آمریکا نکرده تمام بیانات تمام حرف‌هایی که سیاستمداران ما زده‌اند مردان رسمی ما زده‌اند بی‌اساس است و هیچ گونه کمکی نخواهد شد و اما چرا آقای آلبین راس این بیانات را در رادیو تهران کرده است گر چه وقت بنده خیلی ضیق است و این رشته سر بسیار دراز دارد خلاصه می‌کنم این طور نباشد و وضیعت غیر از این باشد و امیدوارم که من غلط خوانده باشم ولی می‌ترسم که این بیانات ایشان با چیزی که در صفحه اول روزنامه دیشب اطلاعات بود یعنی بر احتمال ملاقات سران سه دولت ارتباط داشته امیدوارم که غلط خوانده باشم و چنین چیزی حقیقت نداشته باشد و این زمینه‌سازی برای آن نباشد ولی می‌خواهم یک بار دیگر اینجا بگویم که ملت ایران باید هوشیار باشد و فقط و فقط متکی به خودش باشد (صحیح است، احسنت)

رئیس - آقای کشاورزصدر

کشاورزصدر- بنده راجع به قرارداد بازرگانی شوروی از خارج شنیدم که به حمدالله به یک نتیجه مثبتی رسیده است. (بعضی از نمایندگان- انشاالله) و چون این امر یکی از مسائلی است که صد در صد به حال کشور ایران و ملت ایران مفید است و همیشه ملت ایران و دولت‌های ایران البته دولت‌ها کم و بیش ولی ملت ایران و دولت کنونی زمامداران امور علاقمند بودند به این که حسن روابط کامل بین دولت همجوار ما شوروی و دولت ایران باشد و این یکی از مواردی است که موجب تشیید تزیید مبانی مؤدت می‌شود و از لحاظ اقتصادی هم برای مردم و مخصوصاً حیات محصولات شمال ایران و آذربایجان و خراسان مفید است این اسباب کمال خوشبختی ملت ایران است و تصور می‌کنم اسباب خشنودی جمیع نمایندگان باشد ولیکن از دولت خواهش می‌کنم بیایند توضیح بدهند سؤال می‌کنم جواب بدهند که آیا این قرارداد تمام شده است یا نه؟ و اگر تمام شده است خصوصیتش را بگویند که آنچه من از خارج شنیده‌ام و هنوزجزئیاتش را اطلاعی ندارم ببینم صحت دارد یا نه؟ دولت این مژده را بدهد که اسباب خوشبختی تمام مردم می‌شود یک نکته دیگر موضوع فرمایش همکار عزیز بنده آقای تیمورتاش بود راجع به یک شخصی که نویسنده هزار فامیل است دولت آمریکا نیست (یک نفر از نمایندگان -سفارت آمریکا تکذیب کند می‌گوید یک نفر از کنگره‌اش به من گفته) جعل کرده اجازه بدهید بنده عرضم را بکنم بنده می‌خواهم بگویم که حساب این شخص را با حساب دولت آمریکا نباید مخلوط کرد دولت آمریکا دولت دوست ما است و ما هم احترام به دولت آمریکا می‌گذاریم در مسافرت اعلیحضرت همایون شاهنشاهی به آنجا روشن شد که ملت و دولت آمریکا به شاهنشاه ایران که نماینده ملت و مملکت ایران بود احترام کرد (آشتیانی‌زاده- بیست هزار دلار خرج تراشیدند) ما حالا به حساب خرج نمی‌خواهیم رسیدگی بکنیم) (آشتیانی‌زاده- بلی احترام می‌کنند و خرج می‌تراشند) بنده می‌خواستم بگویم که اظهارات آقای تیمورتاش درباره این شخص جاعل و این مزخرف‌گو کاملاً صحیح و به جا است ولی این را حسابش را باید با دولت آمریکا کنار بگذاریم و بنده از دولت تقاضا دارم و خواهش دارم که به مناسبت این که به شئون ملی ما و به افراد این مملکت اهانت کرده است تقاضای تعقیب او را از محاکم آمریکا بکند (تیمورتاش- ملت آمریکا ملت آزادی است به این حرف‌هاتعقیب نمی‌کند) جناب آقای نخست وزیر هم آمدند خیلی خوش‌وقت شدم که ایشان تشریف آوردند اگر نویسنده مقاله هزار فامیل یک اراجیف و مهملاتی را نوشته با حساب دولت آمریکا دو تا است و از جنابعالی جناب آقای نخست وزیر بنده تمنا می‌کنم با اولیای دولت آمریکا یعنی مقامات آمریکا مذاکره بفرمایید و تقاضای تعقیب این شخص را بکنید زیرا ما با ملت و دولت آمریکا دوستیم و علاقمند هستیم مثل این است که یک نفر روزنامه‌نویس یا یک شخص عادی ایرانی به دولت آمریکا و به ملت آمریکا فحش بدهد این را ملت ایران و دولت ایران فحش نمی‌دهد او باید مجازات بشود یکی هم تشریف نداشتید جنابعالی راجع به قرارداد بازرگانی ایران و شوروی بنده از خارج شنیدم که به حمدالله این قضیه فیصله یافته است و عرض کردم حضور آقایان که این اسباب کمال خوش‌وقتی ملت ایران است و اسباب خوشنودی نمایندگان مجلس است اگر واقعاً تمام شده و خاتمه پیدا کرده این مژده را به ما بفرمایید و راجع به این شخص هم دستور بفرمایید ایشان را تحت تعقیب قرار بدهند و تحقیق بکنید که کسی که فحش داده است چرا اجازه داده‌اند که بیاید در ایران دو مرتبه این مطالب را تکرار بکند که محتاج شود که آقای تیمورتاش بیایند اینجا و این مطالب را بگویند (یکی از نمایندگان- اصلاً چرا گذاشته‌اند در رادیو این حرف‌ها را بزند؟) بنده هم همین را گفتم باید تعقیب بکنند (صفایی- مردیکه اصلاً احمق است) یک عرض دیگری که داشتم این بود که از ابتدا بنده برای این مراسم نوشته بودم که در روزنامه‌ها نوشته بودند و آقا هم صحبت کردند و آن موضوع شرکت شیار است و از وجودآقای وزیر کشاورزی در اینجا استفاده می‌کنم و عرض می‌کنم در این مدتی که بنده بیرون رفته بودم چه در اراک و چه در نقاط غرب دیدم که تمام رعایا و کشاورزان و زارعین واقعاً اظهار علاقه می‌کنند که واقعاً یک تراکتوری در اینجا بود و استفاده می‌کردیم و معلوم شد که پنج سال پیش فکرشان خیلی تغییر کرده است پنج سال پیش می‌گفتند بیایید با تراکتور زمینتان را شخم کنید شیار کنید می‌گفتند که آن تراکتور زمین را خراب می‌کند ولی حالا از روی اشتیاق همه مراجعه می‌کردند که اگر می‌شد دولت تراکتوری بیاورد برای ما و اجرت هم می‌دادیم که شیار می‌کرد خیلی خوب بود. بنده می‌خواستم عرض کنم که ما شاید بیش‌تر از شصت هفتاد شهرستان نداریم اگر در حدود چهار صد پا نصد تراکتور از اعتبار برنامه هفت ساله در درجه اول در اختیار وزارت کشاورزی می‌گذاشتند که برای هر شهرستان پنج تا یا چهار تا تراکتور بفرستند و کسانی که داوطلبند اجرت بدهند و ما حساب کردیم در اینجا دیدیم که علاوه بر این که استهلاک و هزینه را جبران می‌کند یک منفعت تقریباً ۳% ویا ۲% هم برای دارنده تراکتور دارد این را یک تصمیمی بگیرید آقایان یک ترتیبی باشد چون اغلب افراد استطاعت خرید ندارند این است که یک مبلغی برنامه هفت ساله در اختیار وزارت کشاورزی بگذارد تا ما بتوانیم از این وزارت کشاورزی کار بخواهیم الان بنده به آقای وزیر کشاورزی می‌گویم وقتی که وسیله و اسباب کار نداشته باشد چه کار می‌تواند بکند؟ این را استدعا می‌کنم جناب آقای نخست وزیر به برنامه هفت ساله دستور بفرمایید که این مطلب عملی بشود زیرا الان به درد مردم و خرده مالکین می‌خورد بنده بقیه وقتم را که چهار پنج دقیقه مانده است به جناب آقای حاذقی می‌دهم.

حاذقی- بنده عرضی ندارم. ‏

دکتر مجتهدی- سه نفر صحبت کردند.

قبل از دستور.

رئیس- وارد دستور می‌شویم صورت اعضایی که برای رسیدگی به سازمان کشور انتخاب شده‌اند قرائت می‌شوند.

(به شرح زیر قرائت شد.)

ریاست محترم مجلس شورای ملی هیأت نظار استخراج آرای کمیسیون مخصوص رسیدگی به آیین‌نامه قانون سازمان اداری کشور و انجمن‌های محلی در تاریخ دوشنبه هفدهم مهر ماه ۲۹ با حضور آقایان صدرزاده و محمدعلی مسعودی تشکیل گردیده آرای متخذه در جلسه ۱۶/ ۷/ ۲۹ را استخراج و قرائت نموده نتیجه آن را به شرح زیر به عرض می‌رساند.

عده آرا ۱۰۵- حائزین اکثریت:

۱- آقای فقیه‌زاده ۸۷ رأی‏

۲- آقای صفایی ۷۸ رأی‏

۳- آقای رضوی ۷۸ رأی‏

۴- آقای ملک‌مدنی ۶۰ رأی‏

۵- آقای تیمورتاش ۶۰ رأی‏

۶- آقای دکتر معظمی ۵۵ رأی‏

۷- آقای نورالدین امامی ۵۲ رأی‏

۸- آقای دکتر طاهری ۵۱ رأی‏

۹- آقای گنجه‌ای ۵۱ رأی‏

۱۰- آقای فرامرزی ۵۱ رأی‏

۱۱- آقای ابوالقاسم فولادوند ۴۹ رأی‏

۱۲- آقای صاحب‌جمع ۴۹ رأی‏

۱۳- آقای صدرزاده ۴۹ رأی‏

۱۴- آقای بزرگ‌نیا ۴۸ رأی‏

۱۵- آقای عامری ۴۶ رأی‏

۱۶- آقای پالیزی ۴۶ رأی‏

۱۷- آقای اردلان ۴۵ رأی‏

۱۸- آقای غلامرضا فولادوند ۴۵ رأی‏

اردلان- بقیه اسامی هم قرائت بفرمایید

محمدعلی مسعودی‏

۱۹- آقای خاکباز ۴۴ رأی‏

۲۰- آقای نبوی ۴۳ رأی‏

۲۱- آقای کشاورزصدر ۴۰ رأی‏

تا ۲۲ نفر اسامی‌شان استخراج شده است‏.

رئیس- آقای شوشتری سؤالی از وزارت دارایی فرموده‌اند راجع به نفت بفرمایید کمیسیون هم باید هر چه زودتر اعضایش حاضر شوند و هیأت رئیسه خود را انتخاب کنند.

شوشتری- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم- با تشکر از احساسات نمایندگان محترم نسبت به من این جمله را عرض می‌کنم اگر موضوع سؤال من مدتی طول نکشیده بود راجع به نفت که از نظر سیاست خارج و داخل مملکت سوء‌اثر نمی‌بخشید جهت خدمتگزاری و چاکری به ملت محترم ایران این فدوی حتماً مسافرت کرده بودم برای این که فوق العاده آن روز اعصابم تحریک شده بود و خسته شده بود و مجلس شورای ملی را وجهاً من‌الوجوه شایسته نمی‌دانم که در او کلماتی خارج از نزاکت و ادب گفته شود (صحیح است) برای این که این مجلس شورای ملی خون‌ها برای آن ریخته شده است بزرگان ایران به دار آویخته شده‌اند بزرگان کشته شده‌اند ما همه محترمیم و ملت ایران محترم است ما باید خدمتگزاری کنیم با کمال ادب انتقاد کنیم آزادی داشته باشیم بحث کنیم اما بدون غرض بدون مرض با توجه به خدا دیروز خدمت جناب آقای دکتر مصدق عرض کردم که هر یک از افراد ما در تمام بیانات و معاملات وقتی حرف می‌زنیم ملاحظه خود خانواده خود بستگان خود همسایه خود روزنامه‌نگار دولت خارج و داخل می‌کنم اما در تمام این ملاحظات که داخل می‌کنم اگر یک ملاحظه را هم از برای خدا بکنیم هیچ یک از امور ما والله معطل نمی‌شود زیرا این اعمال قلبی قلب را حکم می‌کند و هیچ‌وقت انسان را نمی‌ترساند بناء علیهذا خیلی تشکر می‌کنم و استدعای عاجزانه می‌کنم از عموم ذوات مقدس نمایندگان محترم که بعداً محاوره و مذاکره و جدل علمی و مشاوره از حدود نزاکت خارج نشوند (صحیح است) اما سؤال اینجانب بنده عادت ندارم چیزی را بنویسم حرف بزنم وقتی حرف می‌زنم ارتجالی باید صحبت بکنم و شایدخودخواهی نمی‌کنم قبلاً هم فکر نمی‌کنم کلمات که می‌آید و در نظرم پیدا شود روی همان کلمات صحیح یا سقیم چون فکر خودم است و مرتبط به کسی نیست تقریر می‌کنیم و تنظیم تحریری نمی‌کنم ولی چون موضوع نفت یک موضوعی است که پایش به یک جایی بند است ممکن است یک وقتی بگویند سؤال کننده ناطق یک نظری داشته که این نظر ممکن است با نظر جامعه نمایندگان یا انظار مردم وفق ندهد و اتخاذ سند کنند و همان را برای ما یک الولویی درست کنند که فلان وکیل فلان حرف را زده است ممکن است بنده نفهمم لاطائل بگویم تا صحیح بگویم این به حساب مجلس شورای ملی و با عقیده نمایندگان مرتبط نیست عقیده خودم است و من خودم متخصص فنی نیستم اطلاعات فنی ندارم از این جهت به طور اجمال نطق خودم را نوشته‌ام گر چه دیروز در یک قسمتی برق زد فکرم و آن را از خارج حرف خواهم زد و از دولت جناب آقای رزم‌آرا و هر دولتی که از برای این مملکت چون من قطع دارم که هیچ ایرانی وطن‌خواه خداپرست هیچ خدمتگزاری از وزیر یا نخست وزیر حاضر نیست منافع ایران در بوته فنا و زوال قرار گیرد و یا خدانخواسته از روی تعمد ضرری به مملکت بزند (صحیح است) عقیده من این است هر ایرانی باشرفی روی نفع مملکت که نفع خودش هم جزو مملکت است و حق مملکت است که کل‌الصیدفی جوف‌الفرر زحمت می‌کشد برای ابنای ایرانی از این جهت سؤال خودم را می‌خوانم و استدعا دارم در حدودی که مناسب و مقتضی است ما را در جریان بگذارند و انتظار ندارم از حدودی که دست و پای دولت و خدمتگزاران را می‌بندد تجاوز کند بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سؤال اینجانب مرکب از چند موضوع اساسی است که از آغاز مشروطیت عده‌ای از دانایان ایران افکارشان متوجه آن موضوعات شده و ضمناً عده معدودی در گذشته و حال به عنوان دلسوز ملت وارد معرکه و به هر طریق که شده است اذهان ملت را مشوب که در نتیجه مردم سرگردان و ندانسته‌اندچه روش مخصوصی را درباره عمل آنها اتخاذ کند آن چند موضوع مثل بحرین که جزو لاینفک ایران است و یا فیروزه و غیره فعلاً ذکرش در این مقام مناسب نیست شرکت نفت جنوب در هر موقع که ناله این ملت نجیب رنج کشیده بلند شده به نیرنگ‌هایی متوسل و به تحریکاتی دولت ایران را مرعوب خود ساخته است که اجمالی از آن را در برنامه دولت آقای علی منصور به عنوان مخالف به طور اشاره عرض کردم و موضوع سقاخانه و ماژورایمبری که یکی از هزاران تحریکات بود توضیح دادم اکنون با کمال ادب و در عین حال جسارت از دولت و وزیر دارایی می‌خواهم که سؤال اینجانب را با تمام شهامت و وضوح پاسخ فرمایند. لذا متقضی است در درجه اول معلوم فرمایند تعداد کلیه ماشین‌های تندرو از قبیل کامیون اتوبوس سواری و غیره که مصرف سوخت آنها خریداری از مؤسسات شرکت نفت جنوب می‌شود در کشور بالغ بر چه عدد است زیرا عده‌ای از مردم بیش از یک صد و چهل هزار می‌گویند و همان‌ها معتقدند که در حد متوسط برای هر وسیله لااقل روزی- ۱۲۰ ریال سوخت خریداری می‌شود البته این اندازه از وسیله و خریداری بهای سوخت روزانه بالغ بر بیش از پانزده میلیون ریال می‌شود- بعضی دیگر تعداد را کم‌تر ولی مبلغ بهای سوخت را بیش‌تر ذکر می‌کنند این یک موضوعی است که باید دولت روشن فرماید. ثانیاً پس از تعیین تعداد از روی حساب دقیق مشخص فرمایند واقعاً روزانه چه مبلغ ملت ایران و مؤسسات دولتی بابت سوخت بها به شرکت می‌پردازند. ثالثاً تصریح فرمایند و مجلس شورای ملی را مطلع گردانند شرکت در سال چه مبلغ به کارگران ایرانی در ایران می‌دهدو با آن که حقاً و قانوناً نمی‌توان آن اجرت‌ها را به حسابی نمی‌شود آورد به چه میزان بالغ است و همچنین راجع به مالیات و عوارض فروش مواد سوختی در ایران و ملت چه مبلغی عاید می‌دارند که در نتیجه جمع این دو رقم جداگانه مصرح شده و با جمع مبلغ پرداختی شرکت بابت امتیاز روی چه میزان قرار می‌گیرد- در نتیجه با مقدمه فوق معلوم داریم آیا آنان که اعتراض به حق می‌کنند و می‌گویند شرکت نفت علاوه از آن که بابت سهم‌الامتیاز مورد اعتراض و عدم قبولی ملت ایران و حقوق کارمندان ایرانی و مالیات‌ها مبلغی زیاد هم اضافه از این ملت ذیحق رنج کشیده همه ساله دریافت می‌کنند صحیح است یا اشتباه و معلوم گردد ملت ایران از این منابع حقه خود که به خدعه و نیرنگ مورد استفاده نفت جنوب قرار گرفته همه‏

ساله ضرر و زیان می‌برد یا خیر؟

آقایان نمایندگان محترم- اینجانب از افکار بلند عمومتان استمداد می‌جویم هیئت معظم دولت با کمال احترام شما را مخاطب قرار می‌دهم و متذکر به وظیفه سنگین خدمتگزاریتان می‌کنم با این که متوجهید و همه انشاء‌الله خدمتگزار واقعی هستید امروز است که باید جداً فداکاری بفرمایید لذا بی‌پروا عرضه می‌دارم تحمل بس است- رنج بس است زیر بار ظلم رفتن بس است دست گدایی آن هم به مال خود دراز کردن بس است- همه باید جنبش کنیم و با کمال ادب و نزاکت به گوش عالمیان صدای خود را برسانیم و صریحاً بگوییم اساس امتیاز نفت جنوب طبق رضایت ملت ایران نبوده و نیست (نمایندگان- صحیح است) و عمل این امتیاز از نظر قوانین بین‌المللی معامله سفهی بوده نه معامله ترازی و عقل و رفتاری را که دولت انگلیس از حمایت نفت جنوب در این مدت نموده برخلاف حق و نهضت و عدالت بوده است- لذا خود سبب گشته عموم ملت ایران

با یک نظر خشم و تنفر به رفتار دولت انگلیس نگریسته و می‌نگرد و باز از نظر نزاکت بین‌المللی ملت با شرافت انگلستان را مخاطب قرار داده و از خاندان سلطنت پادشاهی انگلستان مخصوصاً اعلیحضرت پادشاه آن می‌خواهیم که به دولت انگلیس تذکر دهند که دیگر دست از حمایت خود کشیده با کمال شرافت حاضر شوند ملت و دولت ایران حقوق حقه خود را از شرکت نفت جنوب نسبت به گذشته دریافت و نسبت به آتیه به طور عاقلانه عادلانه دنیاپسند تجدید نظر شود زیرا در غیر این صورت‏

رئیس- آقای شوشتری قرائت بفرمایید چون وقت شما تمام می‌شود.

شوشتری- اینجانب تمام می‌کنم بنده صریحاً پیشنهاد کردم که دولت که وارد مذاکره می‌شود اول باید اسم شرکت نفت جنوب تغییر کند به شرکت ایران و دارسی که دولت انگلستان در موقع جنگ مثل عملی که دیروز حس کردم اگر با بانک ملی معاملاتی داشته است راجع به اسعار که باید ۶۰ درصد عین طلا حالا بدهد ۴۰ درصد باید اسعار بدهد در صورتی که دولت آن روز هم عمل خوب کرده ولی در قرارداد تلفن که تا شش ماه بعد از جنگ اعتبار باقی است حالا دارد به ضرر ملت ایران می‌شود چرا؟ برای این که حالا یک اونس طلا آقایان نگویند کلمه خارجی است یک اونس که مقیاس وزنی است ۸۵ شیلینگ که فعلاً قیمت داشته امروز به دویست و سیصد و چند شیلینگ قیمت دارد صورت عجیبی پیدا کرده که باز از آن طرف مانند گربه مرتضی علی با ما معامله کرده‌اند از این طرف می‌افتد توی خاک از آن طرف توی خاک (جمال امامی- بنا نبود از آن اصطلاحات استفاده بفرمایید) مثل دنانیر است مثل مثقال است بلدم آقا. این سؤال بنده است که کرده بودم و یقین دارم که جناب آقای رزم‌آرا جواب قانع کننده به بنده خواهند فرمود که آن وقت بفهمیم که اصلاً به این استیضاح‌ها دست و پاهای دولت و مردم را ببندد ممکن است همان طوری که پریروز عرض کردم این سؤال را روی استیضاح جواب بدهند زیرا استیضاح منافع ایران از نفت باید در لفافه سؤال شود نه استیضاح که ممکن است دست دولت و مردم را ببندد.

رئیس- آقای شوشتری وقت شما گذشته بفرمایید چهار دقیقه گذشته است آقای معاون وزارت دارایی‏

معاون وزارت دارایی- (آقای شعاعی) فرمایش جناب آقای شوشتری دو سه قسمت بود یکی را بنده بیش‌تر نمی‌توانم جواب بدهم یک قسمت مسائل سیاسی بود اساس امتیاز و این حرف‌ها بود که آن در یک جریان دیگری است که البته راجع به آن حرفی نخواهم زد یک قسمت دیگر باید روشن بشود راجع به حساب‌ها و ارقامی که سؤال فرمودند آن قسمت را بنده می‌توانم جواب عرض کنم البته این یکی را هم نه راجع به مقدار کامیون برای این که کافی نیست ایشان منظورشان این بود که بدانند چقدر سوخت از شرکت نفت در این مملکت مصرف می‌شود.

اولاً این را به طور خارج از مطلب خدمتتان عرض می‌کنم که اسم شرکت، شرکت نفت ایران و انگلیس است نه شرکت نفت جنوب و نه شرکت دولت انگلیس و ایران شرکت نفت ایران و انگلیس است اگر بعد باید تغییر پیدا کند این مسئله علیحده‌ای است اما ارقام حساب شرکت معمولاً از ۱۰ خرداد تا ۱۰ خرداد می‌شود یعنی ارقام را در فاصله یک سال می‌رساند ارقامی که این جا از دفاتر فروش شرکت و اطلاعات وزارت دارایی استخراج شده است به عرض می‌رسانم در دوازده ماهی که از ده خرداد ۱۳۲۸ شروع و به ده خرداد ۱۳۲۹ منتهی می‌گردد مواد نفتی که در داخله مملکت به وسیله دستگاه پخش شرکت نفت جنوب به فروش رسیده طبق صورت‌های و اصله معادل ۱۰۰۱۲۳۸۱۹۲ لیتر بوده که جزئیات آن به قرار زیر است.

فروش به حسب لیتر بی‌ظرف فروش به حسب لیتر با ظرف جمع فروش با ظرف و بی‌ظرف‏

بنزین ۲۱۰۹۳۶۸۵۹ ۲۷۵۰۷۷۰۸ ۲۳۸۴۴۴۵۶۷

نفت ۲۰۹۳۴۴۴۲۳ ۴۴۹۹۰۱۳۵ ۲۵۴۳۳۴۵۵۸

کازوئیل ۶۹۲۵۹۳۴۶ ۳۹۱۱۷۲۴ ۷۳۲۰۷۰۷۰

سوخت دیزل ۱۱۲۰۹۸۲ ۱۱۲۰۹۸۲

مازوت ۴۲۵۷۲۸۹۵۸ ۷۵۲۶۸۸ ۴۲۶۴۸۱۶۴۶

بنزین هواپیمایی ۵۹۷۱۷۲۴ ۱۶۷۷۶۴۵ ۷۶۴۹۳۶۹

جمع کل فروش به حسب لیتر ۱۰۰۱۲۳۸۱۹۲

در دوازده ماه مزبور جمع مبلغی که بابت فروش محصولات فوق به دستگاه پخش شرکت واصل گردیده (به غیر از مالیات‌های نفتی که به خزانه دولت پرداخت گردیده) که به حساب شرکت داده شده است ۱۲۹۶۷۴۷۶۱۸ ریال بوده است‏.

آقایان مستحضرند که ما یک قیمتی داریم برای شرکت و یک مالیاتی بر آن اضافه می‌شود که در موقع فروش گرفته می‌شود مأمورین شرکت نفت روی فروش مالیات‌ها را وصول می‌کنند که عبارت است از مالیات دولت عوارض بلدیه و آنچه برای آسفالت گذاشته شده همه را وصول می‌کنند و می‌دهند.

(یکی از نمایندگان- کنترل روی چیست؟) کنترل روی فروش است و میزان مصرفی که اتومبیل‌ها می‌کنند در سال گذشته (از ۱۰ خرداد تا ۱۰ خرداد) ۱۲۹۶۷۴۷۶۱۸ ریال این کل مبلغی است که از این بابت به شرکت رسیده است کلیه مخارج پخش در این مدت معادل ۹۳۲۰۴۲۶۹۱ ریال بوده است. بنابراین در دوازده ماه فوق‌الذکر مبلغی که بابت بهای اساسی محصولات فوق به شرکت عاید گردیده جمعاً معادل ۳۶۴۷۰۴۹۲۷ ریال بوده است و نهصد میلیون خرج مأمورین شده است این اطلاعات و ارغامی است که الان در اینجا هست نسبت به باقی مسائل که بعداً صحبت می‌شود اجازه بفرمایید بنده عرضی نکنم.

شوشتری-یک توضیح دارم. ‏

رئیس- مختصر بفرمایید.

شوشتری- اینجا عرض می‌کنم

آزاد- ارقامش هم غلط است‏.

شوشتری- بنده متوجه شدم که جناب آقای کفیل وزارت دارایی که از یک میلیارد ۲۹۶ میلیون و کسری ۶ ریال فروش این است النهایت نود میلیون تومان هم یعنی نهصد میلیون ریال را از حیث قانون جزو حساب ملت ایران نمی‌خواهم حساب کنم و نمی‌شود به حساب آورد.

رئیس- آقای حسن مکرم سؤالی کرده‌اید از وزارت دارایی بفرمایید.

مکرم- بنده متأسفم که جواب سؤالات نمایندگان را آقایان وزرا به موقع نمی‌دهند و خلاصه باید عرض کنم که لطف آن سؤال و آن مطلب از بین می‌رود البته بنده این ایراد را به دولت سابق دارم نه به دولت جناب آقای رزم‌آرا برای این که بنده از دولت سابق این سؤال را دو مرتبه کردم و جواب ندادند و حالا متشکرم که حاضر شده‌اند برای جواب اما سؤال بنده که قرائت می‌کنم که آقایان نمایندگان و هم دولت ذهن‌شان بیش‌تر روشن بشود. مقام محترم مجلس شورای ملی چون در نتیجه مذاکرات با دولت برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل مشهد در نظر گرفته شده است مبلغ بیست میلیون ریال از بانک رهنی به اشخاصی که خانه‌های‌شان ویران شده با شرایط سهل‌تری وام داده شود که بتوانند قبل از رسیدن فصل زمستان برای خود خانه بسازند این جانب اقدام به مطالعه و تحقیقاتی در اطراف معاملات بانک رهنی و شرایط وام می‌نمودم که شایدطرح سهل و ساده برای چندین هزار نفر مردمان بدبخت و فلک‌زده مشهد که از هستی ساقط شده‌اند و می‌خواهند از بانک رهنی وام بگیرند پیدا کنم که تا حدی اشکال‌تراشی‌های آقای وثیقی رئیس محترم هیئت مدیره بانک رهنی را جلوگیری کند اتفاقاً ضمن تحقیقات و مطالعات به مسائل مهمی برخوردم که به مقتضای وظیفه ملت ناچار به سؤالاتی از جناب آقای وزیر دارایی می‌باشم بنابراین استدعا دارم مقرر فرمایید به جناب آقای وزیر دارایی اطلاع بدهید که هر چه زودتر برای پاسخ به سؤالات بنده که فهرست آن به شرح زیر است در مجلس شورای ملی حاضر شوند.

۱-صورت وضعیت موجودی و معاملات بانک رهنی را که عبارت از ترازنامه هر سال است تا آخر سال ۱۳۲۸ برای هر سال جداگانه بیاورند به استحضار مجلس شورای ملی برسد مخصوصاً تقاضا می‌کنم صورت اقساط سر رسیده و پرداخت نشده تاریخی که آقای وثیقی رئیس بانک رهنی شده‌اند با صورت اقساط سر رسید و پرداخت نشده آخر سال ۱۳۲۸ و صورت کسانی که بیش‌تر از پنج قسط سر رسید پرداخت نشده دارند بیاورند.

۲- قرارداد منعقده بین بانک رهنی محمدآبادی معمار راجع به کوره‌های نازی‌آباد را بیاورند و به سؤال اینجانب و توضیحاتی که خواهم داد جواب بدهند تا مجلس شورای ملی و ملت ایران اطلاع پیدا کنند که آقای وثیقی رئیس بانک رهنی با سرمایه بانک چه معاملاتی فرموده‌اند.

۳- نسبت به معاملات بانک رهنی بابت ضمانت‌نامه‌های مقاطعه‌کاران توضیح بدهند که در سال ۱۳۲۸ چه جریانی داشته و سود این معاملات چه مبلغ بوده و از اول سال جاری این معاملات را به چه صورتی درآورده‌اند.

و مسئول زیان وارده به بانک از این راه کیست

حسن مکرم- نماینده شورای ملی‏

این بود سؤال بنده موضوعی که عرض کردم سبب شد که بنده این سؤال را بکنم همان دو میلیون ریالی بود که دولت سابق در نظر گرفته بود به سیل‌زدگان مشهد به وسیله بانک رهنی بدهند که متأسفانه دولت سابق این اقدام را نکرد و باز دولت آقای رزم‌آرا این اقدام را فرمودند و این مبلغ را حواله فرمودند که بنده از طرف خودم و نمایندگان خراسان و مردم ستمدیده مشهد صمیمانه تشکر می‌کنم ولی با این شرط که البته بانک رهنی واقعاً این اشکال‌تراشی‌هایی که در کار داشته‌اند و دارند این را واقعاً مرتفع بکنند و با مردم کمک کنند که مردم استفاده کنند اما برای این سؤال بنده مدارکی که مورد احتیاج بود آن را بنده اجمالاً به جناب آقای شعاعی کفیل محترم وزرات دارایی عرض کردم آنها را بایستی قبلاً مطالعه می‌کردیم و بحث می‌شد که بنده بتوانم توضیحاتم را بدهم که حمل بر این نشود که بنده خدای نخواسته یک نظر فردی و یک غرض خاصی داشتم و یا مقصودم حمله به کسی بوده منظور بنده این بوده که باید واقعاً با توضیحاتی که بنده عرض می‌کنم و اشکالاتی که بنده به نظرم رسیده رفع بشود یک خدمتی واقعاً به اصلاح یکی از مؤسسات مملکت از دستم بر آید بنابراین آنچه که مورد احتیاج بنده است اول ترازنامه‌های مشروح هر سال که صورت جزو هزینه‌های اداری و رقم سود ویژه را نشان می‌دهد دوم صورت اسناد سر رسیده و پرداخت نشده تاریخی که آقای وثیقی رئیس بانک رهنی شدند با صورت اسناد سر رسیده و پرداخت سال ۳۲۸ صورت طلبکارهایی که بیش‌تر از ۵ قسط سر رسیده پرداخت نشده دارند قرارداد منعقده بین بانک رهنی و محمدآبادی معمار راجع به کوره‌های نازی‌آباد و تهیه و فروش مصالح ساختمانی به حساب بانک رهنی با صورت حساب وجوه پرداختی حالا اگر تهیه فرمودند این مطالب را البته بیان خواهند فرمود و بعد بنده مطالبی را که دارم توضیح عرض می‌کنم.

کفیل وزارت دارایی- سؤال جناب آقای مکرم در همان موقع که به وزارت دارایی رسیده به بانک رهنی فرستاده شده است که جواب تهیه کنند و بانک رهنی هم جواب را تهیه کرده و با مقدار زیادی از اوراق و مدارکی که مورد احتیاج ایشان بود به وزارت دارایی رسیده است همان طور که فرمودند این مطلب طوری هست که تمام آن ترازنامه‌ها و اسنادی است که خود ایشان سوابقش را دارند و می‌دانند که بار سنگینی است اگر بیاوریم اینجا قرار شد که خود ایشان تشریف بیاورند به وزارت مالیه و این اوراق و مدارک را همان جا ملاحظه بفرمایند نکاتی که مورد توجه‌شان قرار می‌گیرد یادداشت بفرمایند و ایراد روی نکات بفرمایید تا جواب روی همان موضوع به خصوص داده شود اگر رفع اشکال تنها با مراجعه به آن چند رقم ترازنامه بشود بنده حاضرم آن را که همراهم هست تقدیم کنم ولی بهتر است همان طوری که موافقت شده بود تشریف بیاورند و این مسائل بحث و مذاکره و مباحثه شود و نکات مورد ایراد جواب گفته شود.

مکرم- اجازه می‌فرمایید.

رئیس- بفرمایید.

مکرم- همین طور که فرمودید البته رسیدگی به این ارقام و مطالب قطعاً مدتی وقت لازم دارد فرمودید قرار شده بود حالا به بنده فرمودید حالا هر روزی که تعیین بفرمایید و به بنده بفرمایید بنده حاضرم چون نظر خاصی ندارم جز اصلاح یک قسمت کار با کمال میل حاضرم.

کفیل وزرات دارایی- هفته آینده هر روز که می‌خواهید تشریف بیاورید.

رئیس- آقای محمدعلی مسعودی چون وزیر مربوطه نیست تأمل بفرمایید تشریف بیاورند آقای حائری‌زاده بفرمایید.

حائری‌زاده- بعضی از کارها هست که نمی‌شود گفت که مقصر است یک سؤالی در کابینه جناب آقای ساعد من راجع به کارگرها و کارمندان کمپانی نفت جنوب از جناب آقای وزیر کار و وزیر جنگ کرده بودم موقعش یک قسمت‌هایی است البته گذشته است آن یادداشت‌هایی که آن روز من داشتم امروز برای سؤال به عرض مجلس می‌رسانم که هر قسمتش که آقای وزیر کار و آقای وزیر جنگ امروز ممکن هست چاره‌ای برایش بکنند بکنند برای این که ما اینجا برای ایرادگیری نیامده‌ایم برای این است که یک راه حلی پیدا شود که کارگرهای ما در زحمت و فشار یک کمپانی غارتگر و متعدی به عقیده من نباشند. در اسفند ماه ۲۸ شرکت نفت به عنوان زیادی کارگر قریب ۲۵۰ نفر کارگر را اخراج کرده است طبق مقررات قانون کار نمایندگان کارگران به اداره کار استان ششم شکایت کرده‌اند ولی به هر جهتی از جهات اداره کار مانع از این شد که به شکایت کارگران ترتیب اثری داده شود در تاریخ ششم اسفند کارگران تصمیم اتخاذ نمودند که آقای محمدی که دو سال متوالی سمت نمایندگی در هیئت حل اختلاف را دارا بود به تهران اعزام دارند تا با مقامات بالاتری تماس گرفته و از اخراج دسته جمعی کارگران جلوگیری شود حالا بنده کار به بد و خوب اشخاص ندارم ممکن است محمدی آدم خوبی باشد یا آدم بدی باشد پس از مذاکرات طولانی شرکت نفت به دولت وعده داد که از اخراج کارگران به طور دسته جمعی خودداری کند و حتی‌الامکان کارگران اخراج شده را به کار برگردانند دستگاه تبلیغاتی آقای شاهرخ موضوع را منعکس نمود و این اقدام وزارت کار را یکی از اقدامات حکومت مقتدر جناب آقای ساعد به حساب گذاشت نماینده کارگران به آبادان بازگشت نمود و کارگران را از جریان مذاکرات مستحضر ساخت بدبختانه شرکت نفت بدون توجه به مذاکرات به اخراج کارگران به طور دسته جمعی ادامه می‌داد تا این که عده‌ای در حدود هزار نفر بیکار شدند که اغلب آنها بیش از پنج سال سابقه خدمت داشتند نمایندگان کارگران نسبت به کارشکنی و عدم احترام شرکت نفت نسبت به دستور دولت اعتراض نمودند و پس از مذاکرات زیادی کمپانی دوباره تعهد نمود که بیش از هزار فوق کارگر دیگری را اخراج نمایند و کمپانی به اخراج شدگان مزایایی داده و حتی‌المقدور عده‌ای از کارگران را مجدداً به کار بگمارد هفت روز قبل از عید نوروز فرماندار نظامی آبادان که فقط به منظور مرعوب نمودن کارگران یا به هر جهتی از جهات این حکومت نظامی چهار سال است در آبادان ادامه دارد و به کارگران فشار می‌آورد برخلاف تعهدات بین‌المللی دولت در کنفرانس‌های خارجی برخلاف قوانین عمومی و اساسی مملکت در مقابل فریاد گرسنگی و بیچارگی سرنیزه حکومت نظامی اتحادیه‌های کارگران را محاصره نموده و با جرح و ضرب کارگران گرسنه و بیچاره آبادان را در کامیون‌های شرکت نفت سوار نموده و به مناطق مختلفه روانه نمودند همان دولت و همان شرکت نفتی که یک ماه قبل از آن در مقابل هیئت بین‌المللی اعزامی خود را طرفدار کارگر معرفی نموده بودند پس از محاصره و اشغال اتحادیه کارگران آبادان نماینده کارگران که محمدی و غلام‌علی یمینی بودند اینها را از آبادان خارج کردند و در خارج آبادان که منطقه حکومت نظامی نبود در خرمشهر که حکومت نظامی نبود اینها را حبس کردند و بعد هم اینها را تبعید کردند این عمل نفی بلد ایجاد بدبینی و یأس نسبت به حکومت مرکزی را در اثر تصمیم یک عده مزدور که خود را نمایندگان ما معرفی می‌نمایند نتیجه داد در همین ایام در عراق که قشون انگلیس هنوز پادگان‌های متعدد دارند سه هزار نفر کارگر به منظور به دست آوردن حقوق خود دست به اعتصاب زدند شنیده نشد که مأمورین انتظامی عراق یا سربازان انگلیسی دست به اقداماتی زده باشند فقط خونسردی و متانت و بردباری کارگران آبادان بود که چند صد نفر بیگناه مقتول و مجروح نشد و دولت را در وضع خطرناکی نگذاشت دولت نباید گوش به حرف‌های کمپانی که مخالف منافع و مصالح ایران است بدهد در آن موقع دکتر بختیار نماینده وزارت کار بود در آنجا و از حقوق کارگرها دفاع می‌کرد حتی در موقع انتخابات اعتصابی کردند کارگرها برای انتخابات کمپانی مصلحت ندید که یک نفر مأمور وظیفه‌شناس در آن محل باشد به جای این که مقاومت بکند در مقابل این تقاضای نامشروع کمپانی در هیئت دولت وقت تصمیم گرفتند که تمام اعضای اداره کار آنجا را عوض بکنند که کمپانی راضی شود این کمپانی که در مملکت ما مشغول غارتگری است دولت ما من نمی‌گویم که فشار بیاورد و حقوقش را ازش بگیرد و حمایت از این کمپانی نکند کارگرهای ما در آنجا با فشار اعتصاب و تعطیل می‌توانند حقوق خودشان را بگیرند شکایات زیادی از اشخاص مختلفی رسیده است که یکی را برای نمونه می‌خوانم. یک محمدمهدی طاهری است این می‌نویسد ارتش دارای یک آسایشگاه اختصاصی است که از افسران مسلول پذیرایی می‌کند مسلولین بنگاه راه‌آهن دولتی به خرج کامل بنگاه در آسایشگاه غیر دولتی معالجه و پس از استراحت لازم به کار خود برمی‌گردند نیز چنین حقی برای کارمندان مسلول دوایر بانک صنعتی سابق دیده شده است اما مسلولین ستمدیده شرکت ایران و انگلیس باید پس از ابتلاع به این بیماری خانمان‌سوز از حق معالجه بی‌بهره و از کار منفصل و از مختصر حقوقی که تکافوی معالجه به تنهایی آنان و ارتزاقشان با یک مشت عائله نمی‌نماید محروم کردند عدالت و مساوات

بین افراد مملکت به این وضع اجرا و مردم در پیشگاه قانون به این شکل یکسانند پنج ماه می‌شود که ناله سوزناک این مسلول دلسوخته بلند است دفتر نخست وزیری می‌نویسد به وزارت کار رجوع شده وزارت کار می‌نویسد قانون کار فقط مختص به کارگران است وزارت بهداری می‌نویسد مستقیماً به شرکت نفت مراجعه کنید اداره کل امتیازات نفت و درآمد معادن می‌نویسد موضوع از شرکت نفت استفسار گردیده یک کارگری دیشب آمده بود منزل ما شرح حال خودش را نوشته می‌گوید که من در هندوستان بودم کمپانی مرا استخدام کرد آورد به ایران مدت هجده سال تمام در آبادان به کارهای مکانیکی و غیره مشغول بودم تا حقوق من به هشتصد تومان رسید این مبلغ بابت اصل حقوق و کمک هزینه است اول کارگر بودم بعد از هجده سال کارمند می‌شوم این کارگر طبقه‌اش عوض می‌شود از کارگری به طبقه کارمندی چون مقرراتی برای طبقه کارگر هست که اول می‌خواستند او را از خدمت اخراج‏ کنند یک مبلغی متناسب با حقوقی که گرفته به او می‌دهند آن وقت اخراج می‌شود گویا در مدت هجده سالی که این شخص خدمت کرده است باید مطابق مقررات به حساب خودش نود هزار ریال به او بدهند و اینها فقط می‌خواهند پنج و شش هزار ریال بهش بدهند و طبق مقررات عمومی که عمل می‌شود نسبت به این شخص این طور رفتار کرده‌اند به علاوه آن سه سالی که کارمند بوده است و حقوق تقاعد از او طبق مقررات که درباره کارمندان عمل می‌شود با او رفتار کرده‌اند این یک شخص بود که دیشب آمده بود پیش من و شکایت می‌کرد نظایر اینها بسیار است یکی دو تا نیست من اینجا از جناب وزیر کار و جناب وزیر جنگ پرسشی که داشتم این بود آبادان پیش‌تر به قدری کوچک بود که در جدول انتخاباتی که در ۲۸- ۲۷ سال پیش نوشته بودند یک قریه و جای کوچکی بوده است که تابع خرمشهر بوده است و یک وضعیت شهری و اجتماعی نداشته است ولی امروز جمعیتش خیلی بیش‌تر از خرمشهر شده است و چیزی که در آنجا حکومت ندارد اراده ملی و حکومت مرکزی است تمام مقررات آنجا تابع اراده کمپانی است و یکی از مخالفت‌های شدیدی که من با این دستگاه دارم از نظر یک شاهی و صد دیناری که پول به ما کم‌تر می‌دهند نیست من این را زیاد اهمیت نمی‌دهم چیزی که زیاد اهمیت می‌دهم این است که حق حاکمیت ما را این کمپانی از بین برده است و من دولت را مقصر می‌دانم برای این که مأمورین را آنها انتخاب می‌کنند و اگر آنها از یک مأموری شکایت بکنند فوراً دولت او را برمی‌دارد مسطوره‌اش همان دکتر بختیار است که کارمند آنجا بود اگر دولت ازش ناراضی بود او را محاکمه می‌کرد منتظر خدمت می‌کرد حالا آمده است در مرکز کار خیلی خوب و مهمی هم به او داده‌اند بنابراین معلوم می‌شود که دولت از او راضی بوده است اما چرا او را از آنجا برداشته‌اند برای این که کمپانی از او ناراضی بوده است من به این رویه دولت اعتراض دارم که چرا مطیع و تابع آنها می‌شود در آتیه باید یک رویه‌ای اتخاذ بشود که گرفتار این وضع نباشیم این رفتار و این رویه فقط مال حکومت فعلی نیست این سؤال از حکومت سابق شده بود جناب سپهبد یزدان‌پناه هم چند دفعه اینجا آمده‌اند آقای دکتر نخعی هم چند دفعه اینجا آمده‌اند برای جواب سؤال من ولی اوضاع اجازه نداد که سؤالات مطرح بشود من خیلی خرسندم که جناب آقای رئیس یک روز را برای طرح سؤالات اختصاص دادند و فرصتی به دست آمد که این مطالب گفته بشود و از بین نرود این سؤالات برای این است که فایده‌ای برای جامعه داشته باشد و من تقاضا دارم که در آتیه یک رویه‌ای اتخاذ شود که ما کم‌تر گرفتار بشویم (صحیح است) حکومت نظامی اصلاً یک چیز فوق‌العاده‌ای است یک حادثه‌ای یک انقلابی پیش‌آمدی رخ می‌دهد دولت مجبور می‌شود پنج روز ده روز بیاید برای این که بتواند برای جلوگیری از آن حوادث قدمی بردارد حکومت نظامی را اعلام می‌کند ولی الان چهار سال است در آنجا حکومت نظامی است که هر قدمی کمپانی می‌خواهد بردارد به دست مأمورین ما انجام بدهد با این راهی که ما داریم می‌رویم بار به منزل نمی‌رسد یک طرحی جناب آقای فرامرزی در دوره سابق تهیه فرموده بودند راجع به حکومت نظامی که حد و سدی داشته باشد این حکومت نظامی این را هم عرض کنم که من این سؤال را نکرده‌ام برای این که دولت بیاید به من جواب بدهد بلکه می‌خواهم عملی بکند که مردم راحت بشوند.

رئیس- آقای وزیر کار بفرمایید.

وزیر کار- جناب آقای حائری‌زاده نماینده محترم خودشان فرمودند سؤالی که در این موضوع شده است راجع به دولت‌های قبل بوده است سؤال جناب آقای حائری‌زاده در اردیبهشت ماه یعنی در زمان کابینه جناب آقای منصور به دولت تسلیم شده است و در آن موقع جوابی داده نشده ولی چون بعداً تکرار و تأیید فرموده‌اند از نظر رعایت مقررات قانون خواستم توضیحاتی به عرض مجلس شورای ملی برسانم اولاً به قسمی که بنده از بیانات ایشان استفاده کردم منظور جناب آقای حائری‌زاده این بود که اگر چه این موضوع‌ها منتفی شده است و وقت گذشته ولی در آتیه اقدامی بشود که حقوق کارگران از هر حیث تأمین بشود (صحیح است) خواستم در اینجا به اطلاع مجلس شورای ملی برسانم که دولت حاضر به اتمام قوا بدون این که کوچک‌ترین تعلل و مسامحه به خودش راه بدهد برای اجرای قانون کار و حفظ حقوق کارگران ایرانی به قسمی که در مقررات قانون پیش‌بینی شده است کوشا و ساعی خواهد بود (احسنت) و با تمام قوا سعی خواهد کرد که کوچک‌ترین حقی از حقوق این هموطنان عزیز ما از بین نرود و پایمال نشود این موضوعی است که بنده با صراحت تمام هم از طرف خودم که مسئولیت مستقیم این وزارتخانه را دارم و هم از طرف دولت به عرض مجلس شورای ملی می‌رسانم (احسنت) نماینده ما هم در جنوب مطابق گزارشاتی که رسیده به اتمام قوا حفظ حقوق کارگران را کرده است (صحیح است) به قسمی که برای شاید اولین دفعه در طول اجرای قانون کار انتخاب نمایندگان کارگران در شوراهای کارگاه که در درجه اول حافظ حقوق کارگران است با منتها درجه دقت و با منتهای درجه بی‌طرفی عمل شده است و مطابق گزارشی که دو سه روز قبل رسید کارگران توانستند در ۲۹ کارگاه یعنی شرکت نفت نمایندگان خودشان را در مواردی که در قانون پیش‌بینی شده است باید برای حفظ حقوق آنها حاضر بشوند انتخاب بکنند بدون این که کوچک‌ترین شکایتی با کوچک‌ترین اعتراضی برسد (ابریشم‌کار- صحیح است) اما موضوعی را که خواستم اینجا برای استحضار آقای حائری‌زاده عرض کنم این است که شرکت نفت دو نوع اعضا دارد یکی کارمندان هستند و یکی کارگران وزارت کار فقط در امور کارگران دخالت دارند امور کارمندان شرکت نفت تابع مقررات خاصی است و طرف مراجعه شرکت وزارت دارایی است موضوعی را هم که باز لازم دانستم اینجا تذکر بدهم این است که جناب آقای حائری‌زاده به قضایایی که در سال گذشته اتفاق افتاده بود اشاره فرمودند بنده هم در آن موقع متصدی وزارت کار بودم صراحتاً عرض می‌کنم دکتر بختیار را بنده در دفعه اول که مسئول وزارت کار بودم از کار منفصل کردم و به هیچ‌وجه من‌الوجوه کمپانی نفت کوچک‌ترین دخالت و کوچک‌ترین اطلاعی را نداشت و بنده هم آدمی نیستم که برای توصیه عمرو و زید هر کس و در هر مقام باشد مأموری را از سر کارش بردارم (مکی- ابداً) دکتر بختیار تخلفی کرده بود سوابقش در وزارت کار موجود است او را بنده رأساً برداشتم این را بنده به جناب آقای حائری‌زاده اطمینان می‌دهم اگر سوابق هم لازم باشد ممکن است سوابق را هم هر موقع که مایل باشند در وزارت کار حضورشان ارئه بدهم که ملاحظه بفرمایند اصلاً و ابداً نفوذی از خارج نبوده است و نخواهد هم بود اطمینان داشته باشند موضوع دیگری هم که می‌خواستم عرض کنم این است که نامه‌ای را اینجا قرائت فرمودند که یکی از کارگران شرکت نفت خدمت ایشان شکایت کرده است مطابق قانون کار مواد ۱۳ و ۱۴ قانون مرجع معین برای حل اختلاف و رسیدگی شکایت بین کارگران و کارفرمایان پیش‌بینی شده است و آن هیئتی است مثل هیئت حل اختلاف که مرکب است از نماینده فرمانداری نماینده دادگستری نماینده وزارت کار نماینده کارفرما و نماینده خود کارگر اگر شکایتی هست یا بفرستند پیش بنده که به آن هیئت حل اختلاف مراجعه بدهم و یا این که خودشان به آن شخص بفرمایندکه به آن هیئت حل اختلاف مراجعه بکند موضوع دیگر راجع به مسلولین فرمودند اگر چه مربوط به سؤال نیست ولی چون فرمودند برای روشن شدن ذهن آقایان خواستم عرض کنم مطابق مقرراتی که بوده است بیمه کارگران به طور کلی راجع به عوارض و امراض ناشیه از کار بوده است این قانونی است که از مجلس شورای ملی گذشته ولیکن وزارت کار اقدامی کرده است در اکثر موارد چون در بعضی از موارد نه تنها شرکت نفت بلکه عده‌ای از کارفرمایان مدعی بودند که سل ناشی از کار نیست در موارد عدیده به وسیله کمیسیون‌هایی مرکب از نمایندگان وزارت بهداری و سایر مأمورین مربوطه مذاکره شده و حتی در تهران با شرکت بیمه مذاکراتی شده است چون تمام کارگران بیمه هستند خواستم عرض کنم خیلی از موارد را بالاخص در نقاطی که گرد و خاک زیاد است آن مسلولین را به عنوان ناخوشی در نتیجه کار تشخیص می‌دهند این موضوع

هم قریباً رفع خواهد شد برای این که مطابق قانون جدید کار صندوقی به نام صندوق تعاون و بیمه کارگران تشکیل خواهد شد هیئت مدیره آن هم انتخاب شده است و بنده تصور می‌کنم شاید تا اواخر مهر ماه رسماً شروع به کار بکند در آنجا مرض سل را هم ما مطابق مقررات جدیدی ناشی از کار تشخیص خواهیم کرد و به مسلولین هم همان کمک‌هایی را خواهیم کرد که در سایرین می‌کنیم این بود خلاصه عرایض بنده‏

رئیس- آقای حائری‌زاده بفرمایید.

حائری‌زاده- راجع به موضوع بی‌گناهی کمپانی جنوب در تغییر مأمورین محل بنده مدارک و اسنادی موجود ندارم که تقدیم بکنم ولی چیزی نیست که بر احدی پوشیده باشد موضوع دکتر بختیار را من از او نپرسیدم که ببینم وضعیت چه بوده است در کابینه آقای ساعد و آمدن کابینه آقای منصور شکایت‌هایی همین طور ادامه داشت از کارگرهای خوزستان مراجعه به وزرات کار کردم یکی از شاکیان یک عضوی بود در آنجا که زن و بچه و گرفتاری داشت او به من شکایت کرده بود که من به وزارت کار مراجعه کردم شفاهاً به من گفتند که آقای دکتر بختیار در آنجا بودند اینها مورد توجه کمپانی نیستند و باید عوض‌شان بکنند شما اصرار نکنید در این موضوع این اظهار خصوصی بود که در کابینه بعد شد ولی دخالت غیر مرئی انگلستان در تمام شئون سیاسی ممالک شرقی خلاصه ایران که سیاست او هم در ایران ملعبه یک کمپانی خاصی است این بر هیچ کس پوشیده نیست

وزیرکار- این را خلاف عرض کردند.

رئیس- آقای وزیر جنگ‏

وزیر جنگ- در سؤال جناب آقای حائری‌زاده آنچه که من باید عرض کنم راجع به فرمانداری نظامی است در آبادان که چطور شده است مدتی طول کشیده است به طوری که خود جناب آقای حائری‌زاده اطلاع دادند فرمانداری نظامی در آبادان از سال ۱۳۲۵ به مناسبت وقایعی که در آنجا رخ داد و منتهی به قتل و غارت شد برقرار گردید و علت این که طول کشیده است مسلماً دولت‌های وقت این طور تصور کرده‌اند و لازم دانسته‌اند که بایستی برای ایجاد نظم و آرامش در آن منطقه که موقعیت خاصی دارد حکومت نظامی برقرار باشد دولت فعلی از ابتدای شروع به کار نهایت جدیت را کرده در انجام میل و خواهش آقایان نمایندگان محترم از تعداد حکومت‌های نظامی حتی‌الامکان کم کند به طوری که اطلاع دارند تا امروز دولت فعلی در نوزده شهرستان فرمانداری نظامی را لغو کرده است و بنده به اطلاع مجلس شورای ملی می‌رسانم که به موجب دستوری که الساعه جناب آقای نخست وزیر به بنده داده‌اند بنده با وزارت کشور وارد مذاکره می‌شوم که حکومت نظامی آبادان را هم لغو بکنیم (احسنت) (مکی- و اصفهان) اصفهان را هم رسیدگی می‌کنیم به هر جهت لغو کردن حکومت نظامی نوزده شهرستان به موجب تصمیمی که دولت در یک شب گرفته است این دلیل حسن نیت ما است بر این که فرمانداری نظامی حتی‌الامکان کم‌تر و در موقع لزوم و در مدت کوتاه‌تری برقرار باشد و از این حیث هم باز هر امری داشته باشید بنده حاضرم که مطالعه و در آن باره اقدام بکنم ضمناً بنده اجازه می‌خواهم که چون جناب آقای آشتیانی‌زاده قبل از دستور شرحی راجع به اعلامیه دادستان ارتش فرمودند این را هم به عرض مجلس شورای ملی برسانم به نظرم جناب آقای آشتیانی‌زاده گویا در موقع خواندن اعلامیه درست توجه نفرمودند به طوری که اطلاع دارند حزب توده حزب منحله است و افراد حزب توده حق ندارند که در ایران به کار خودشان که این کار بر ضرر ایران و حیثیت و استقلال ایران است ادامه بدهند (صحیح است) دادستان ارتش به موجب قانون مجری این امر است اخیراً مشاهده شد که در تحت عنوان طرفداری صلح که بنده اجازه می‌خواهم که به سمت یک نفر از اعضای دولت با اظهار عقیده دولت عرض کنم و مسلماً آقایان هم این را تصدیق دارند که ملت و دولت ایران طرفدار صلح است (صحیح است) ملت و دولت ایران مخالف هر نوع جنگ است (صحیح است) بنابراین هیچ احتیاج خاصی نیست که یک عده معینی جمع بشوند و به نام بیانیه صلح یک شرحی را امضا بگیرند این هم اشکالی ندارد ولی به موجب مدارک مثبته که ما در دادستانی ارتش در دست داریم امضای حزب منحله توده تحت این عنوان وارد همان اقدامات قبلی خودشان شده‌اند و به علاوه عده زیادی از اهالی تهران که مدرک با امضای در دادستانی ارتش موجود است از این عمل شکایت کردند و می‌گویند شب در تاریکی در کوچه می‌آیند جلوی ما را می‌گیرند و از ما امضا می‌خواهند بنابراین دادستان ارتش کاملاً وظیفه قانونی خودش را انجام داده است و به اهالی تهران این مطلب را تذکر داده بنده این اعلامیه را با اجازه آقایان می‌خوانم تا معلوم شود آقای آشتیانی‌زاده در خواندنش دقت نفرمودند دادستان می‌گوید به موجب مدارک مثبته این که اخیراً به دست آمده اعضای حزب منحله توده به نام طرفداری از صلح اشخاص را وادار به امضای بیانیه صلح نموده و در تحت عنوان جمعیت طرفداران صلح به اقدامات قبلی خود به ضرر کشور ادامه می‌دهند ما از این موضوع مدرک داریم و دلیل داریم و دستورات حزب توده را داریم که به شبکه‌های خود گفته‌اند این کار را بکنند دادستان ارتش در حدود صلاحیت قانونی خود اهالی محترم کشور را متوجه این امور نموده و با توجه به ماده واحده مصوب مجلس شورای ملی اقدامات حزب منحله توده را تحت عنوان جمعیت طرفداران صلح مورد تعقیب قانونی قرار خواهد داد بنابراین ما به اشخاصی که جزو حزب توده نبوده‌اند و یا تحت عنوان طرفداری از صلح اقدامات حزب توده را ادامه ندهند نه حرفی داریم و نه تعقیب می‌کنیم آنها را و من صراحتاً اینجا عرض کردم و باز هم تکرار می‌کنم که ملت و دولت ایران طرفدار صلح است ولی اگر چنانچه اعضای حزب منحله توده تحت این عنوان و قرار دادن خودشان را در لیست اشخاصی که مورد احترام ملت و دولت ایران هستند بخواهند به اقدامات خودشان ادامه بدهند دادستان ارتش وظیفه قانونی خودش را اجرا خواهد کرد.

اسلامی- هر کس بیانیه صلح را امضا کرده عضو حزب توده هست یا نه‏؟

وزیر جنگ- هر کس این را امضا کرده جزو حزب توده نیست ولی اکثر اشخاصی که این را امضا کرده‌اند عضو حزب توده هستند (صحیح است) این قبیل اشخاص البته مورد تعقیب قرار خواهند گرفت.

رئیس- آقای آشتیانی‌زاده مطابق چه ماده‌ای.

آشتیانی‌زاده- مطابق ماده ۹۰

رئیس- تأمل بفرمایید.

آشتیانی‌زاده- مطلب لیز می‌خورد و از بین می‌رود.

رئیس- آقای حائری‌زاده بفرمایید.

حائری‌زاده- من بدواً از این رویه پسندیده دولت که حکومت‌های نظامی را ملغی کرده و بقیه را هم ملغی می‌کند خیلی ممنون هستم ولی یک فرمایشی را جناب آقای وزیر جنگ فرمودند راجع به حزب منحله توده و امضای صلح من در دوره پانزده در این موضوع پشت تریبون صحبت کردم خلاصه‌اش را به عرض آقایان می‌رسانم این بازی‌ها چیست توی این مملکت در آورده‌اید ناصرالدین شاه بچه بود یک تیری به او انداختند گفتند بابی‌ها بودند هر کس با هر کس خصومت داشت بابی شده بود (صحیح است) هر کس خانه و زندگی داشت می‌خواستند خانه‌اش را غصب بکنند نمی‌داد بابی شده بود پدر مردم را در می‌آوردند به اسم این که بابی است مأمورین با مردم هر کاری می‌خواستند می‌کردند هر کس با هر کس مخالف بود می‌گفتند بابی است بایستی بکشندش یک تیر افتاده به شاه در دانشگاه آمدند گفتند حزب توده بود در صورتی که همه ما می‌دانیم حزب توده نبوده و آن کسی را هم که تیر انداخت کشتند برای این که معلوم نشود از کجا است و می‌خواستند سر و صدایش بلند نشود که این تیر از کجا است بعد حزب توده غیرقانونی شناخته شد.

رئیس- این مربوط به سؤال شما نیست. ‏

حائری‌زاده- چرا اینها مربوط می‌شود به حکومت نظامی این دادستان نظامی که این دسته گل را به آب داده امروزه هر کس را می‌خواهند برایش دوسیه‌سازی بکنند یکی از این روزنامه‌های مخفی حزب توده روزنامه مردم .. (یکی از نمایندگان- توی جیبش می‌گذارند) تو جیبش لازم نیست بگذارند در شهربانی دسته دسته هست همان طوری که می‌آیند توی خانه من و شما می‌اندازند در شهربانی زیاد هست برای هر کس که بخواهند یکی را توی دوسیه‌اش می‌گذارند و می‌گویند توی جیبش بوده است یک شیخ جوادی است که من می‌شناسم او هنوز به سن بلوغ هم نرسیده است یک بچه شیخی است وقتی ما را حبس کرده بودند این همیشه منزل آقای کاشانی است شعارش دینداری است و نان دینداری می‌خورد این را هم آورده بودند حبسش کرده بودند به عنوان این که اوراق حزب توده منتشر کرده اینها دوسیه‌سازی است حقه‌بازی است باید به این موضوع خاتمه داده شود

رئیس- آقای آشتیانی‌زاده بفرمایید خیلی مختصر بفرمایید.

آشتیانی‌زاده- عرض می‌شود که این جریان انحلال حزب توده به این که جناب تیمسار دادستان محترم ارتش تشخیص بدهند که اصلاً شخصی که عضو حزب توده است آن مردی که دارای صفات توده‌ای است رنگش چیست حجمش چیست و چه خواصی را باید دارا باشد چه جور باید راه برود و چه جور باید فکر بکند این یک مطلب مهم و لاینحلی است هر کس را او دلش بخواهد می‌گوید توده‌ای است لطف فرمودید این بد ساطوری است ساطور خطرناک است هر جا دلش بخواهد می‌آید پایین یک مثلی عرض کنم در دوره هابسبورک‌ها یک عالیجنابی که قبلاً هم صدر اعظم بود در انتخابات انجمن شهر موفق شد و شدجناب شهردار شروین این شخص اساساً انتی سمیت بود اعتراض نفرمایید آقای شوشتری او بود ما که نیستیم این جناب شهردار دستور داده بود که مغازه‌های یهودی‌ها باید ارتفاعش چه قدر باشد در چه ساعت از شبانه‌روز باید ببندند کی باید باز بکند روزهایی که باران می‌آید بازوبندهای زرد ببندند الی آخر یک دستورات عجیبی برای یهودی‌ها قائل شده بود البته دوره امپراطوری هم بود قرون وسطا هر کار دلشان می‌خواستند می‌کردند.

رئیس- آقا این مربوط به ماده ۹۰ نیست‏.

آشتیانی‌زاده- اجازه بفرمایید مربوط است عرض می‌شود که این جناب صدراعظم اعضای دفتر محرمانه‌اش همه یهودی بودند یک روز یکی از رفقای این جناب صدراعظم گفت آقا شما که ضد یهود هستید پس به چه دلیل اعضای دفتر محرمانه خودتان و اشخاصی که با شما صمیمی هستند دور از شما را می‌دانند اینها هم چرا یهودی هستند چرا یهودی‌ها را انتخاب کرده‌اید؟ گفت اینها فضولی است این به شما مربوط نیست این به کسی نیامده است آن که من دلم می‌خواهد یهودی است هر کس که من گفتم یهودی است نه هر کس که یهودی است حالا موضوع توده‌ای‌ها و اعضای حزب توده که در دور زاهدی تبعید شدند یکی از بزرگ‌ترین خلاف‌های سرلشگر زاهدی بوده و من در موقعش به این شخص اعلام جرم می‌کنم و گذشته از اینها پس از این قضیه پس از انحلال حزب توده عده کثیری از مردم را گرفتند و بعد این داس را بلند کردند که هر کس مخالف میل‌شان بود بگویند این توده‌ای است بر علیه امنیت کشور قیام کرده است و آن وقت هر کار خواستند به او بکنند مقصودمان این است جناب آقای وزیر جنگ یک روزی در این مملکت همان طور که جناب آقای حائری‌زاده فرمودند و بنده هم دو سه سال پیش در کابینه جناب آقای حکیم‌الملک در موقع استیضاح عرض کردم که آقا دو دستگی در این مملکت درست نکنید شما اگر می‌خواهید در حزب توده را به بندید راهش این نیست پاکروان را بگذارید در بند الف و یک مرد دیگری را در بند جیم شما اگر می‌خواهید با توده‌ای‌ها مبارزه کنید راهش این نیست باید ببینید چه شده که توده‌ای درست شده (زنگ رئیس) سرمایه‌ها را تجدید نظر بفرمایید در اقتصادیات مملکت تجدید نظر بفرمایید.

رئیس- آقای آشتیانی‌زاده اینها مربوط به ماده ۹۰ نیست بفرمایید بنشینید یک طرحی با قید یک فوریت راجع به الغاء حکومت نظامی رسیده فقط فوریتش که مطرح شد به کمیسیون می‌رود.

رئیس- آقای وزیر جنگ‏

وزیر جنگ- بنده یک کلمه می‌خواهم عرض کنم و آن این است که بنده صراحتاً در اینجا حضور مجلس شورای ملی عرض می‌کنم و قول می‌دهم که دادستان ارتش ممکن نیست که یک نفری که توده‌ای نباشد و مشغول آن کارهای مضره نباشد برای او دوسیه درست بکنند بنده این را قول می‌دهم (آزاد- بنده مدارک دارم) دولت فعلی و دادستان ارتش درصدد این کار نیستند و ما همه روزه از دولت دستور می‌گیریم که بایستی نهایت توجه و جدیت را بکنیم برای این که اصل مطلب مرتفع بشود و بنده قول می‌دهم که دولت فعلی و دادستان ارتش نظرشان این نیست که اشخاص دیگری را به نام اعضای حزب توده مورد تعقیب قرار دهند.

رئیس- فوریت طرح مطرح است قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد.)

مقام محترم مجلس شورای ملی نظر به این که حکومت نظامی برخلاف اصل مشروطیت و قانون اساسی و حکومت دموکراسی است و به تجربه ثابت شده که دولت‌های وقت از اختیارات حکومت نظامی سوء‌استفاده کرده اغراض خصوصی و اراده اشخاص به موقع اجرا گذارده می‌شود و با این اختیارات هر کس و هر روزنامه را که میل داشتند می‌گیرند و تبعید و توقیف می‌نمایند و مفهوم این عمل لغو اصول قانون و آزادی و مشروطیت است لذا ما امضا کنندگان ذیل ماده واحده را با قید یک فوریت پیشنهاد می‌نماییم.

فرامرزی- دو فوریت. من دو فوریت پیشنهاد می‌کنم.

(صدرزاده من هم با دو فوریت موافقم)

رئیس- دو فوریت هم می‌رود به کمیسیون.

ماده واحده- دولت می‌تواند جز در مواقع فوق‌العاده که ضرورت ایجاب کند اعلان حکومت نظامی بدهد و آن هم باید با تصویب مجلس شورای ملی باشد اگر وقتی در جایی ضرورت فوری ایجاب کرد دولت می‌تواند آن را با ذکر علت به مجلس شورای ملی بدهد و موافقت آن را بخواهد مدت حکومت نظامی نیز باید در اعلان معین گردد و تمدید آن اگر لازم بشود محتاج به اجازه جدید است.

حائری‌زاده- فرامرزی- دکتر هدایتی- مهدی ارباب- آشتیانی‌زاده- دکتر کیان- آزاد- اسلامی- مهدوی- مخبر فرهمند- کوراوغلی- گنابادی- سالاربهزادی- دکتر مصدق- صالح- دکتر بقایی- صدرزاده- مسعودی- نریمان- هراتی- مکی.

رئیس- آقای فرامرزی موافقید.

فرامرزی- بلی

جمال امامی- بنده مخالف بودم. ‏

رئیس- آقای صدرزاده موافقید؟

صدرزاده- موافقم‏.

رئیس- آقای شوشتری‏

شوشتری- بنده مخالفم. ‏

رئیس- بفرمایید.

شوشتری- بنده اصولاً با حکومت نظامی در هر موقع مخالفم ولی با این طرح با این که در جلسه قبل نمایندگان محترم آن رأی اعتماد به آن کیفیت را دادند من که نبودم شرکت نکردم آن رأی اعتماد و به آن کیفیت را دادند با آن زیادی و با بیانات جناب آقای وزیر جنگ که فرمودند حکومت نظامی نوزده جا را ملغی کردیم و بقیه را هم قول می‌دهیم به سرعت ملغی کنیم خود این وهنی است برای دولت (صدرزاده- دولت فعلی این حسن نیت را دارد دولت‌های دیگر ندارند) بیان تیمسار وزیر جنگ چه بود؟ بیان ایشان این بودکه ما ۱۹ جا را ملغی کردیم و الا آن هم از رئیس دولت دستور گرفتیم که بقیه را هم الغا کنیم این چه عملی است که در خارج معنای دیگری پیدا کند بنده به این جهت مخالفم و شایسته نیست بگذارید همان طور که قول دادند تا سه چهار روز دیگر همه جا را ملغی کنند.

صدرزاده- این طرح برای آتیه است‏.

آشتیانی‌زاده- بیخود استعفای او را قبول نکردیم. ‏

رئیس- آقای فرامرزی بفرمایید.

فرامرزی- در هر قانون باید دید مقصود از یک رژیم چیست چرا ملت ایران انقلاب کرده و از استبداد آمده به مشروطیت برای این که حکومت و اختیارمطلق را از دست فرد بگیرد و به دست محاکم صالحه بدهد که فرد نتواند بگوید من تشخیص می‌دهم من این طور می‌فهمم بنده این طور مقتضی می‌دانم اراده فرد از بین برود و اراده حکومت ملی یعنی اکثریت جامعه که نماینده‌اش پارلمان است حکومت کند آدم بتواند توی خانه‌ای بخوابد بگوید اگر چه تیمسار وزیر جنگ با من بد است نه این وزیر جنگ وزیر جنگ دیگری ولی قانونی هست او به موجب اراده خودش نمی‌تواند مرا بگیرد به موجب اراده خودش نمی‌تواند بگوید که من تشخیص دادم فلانی توده‌ای است و یا به قول شما سمیت یا سامی است گناهش در محکمه ثابت شود (آشتیانی‌زاده- مثل آقای شوشتری) آن وقت مجازات بکنید اساس و تشکیل حکومت برای این است خوب حکومت نظامی یعنی چه؟ یعنی آن شخصی که آنجا نشسته است فرماندار نظامی که به نظر من کلمه فرماندار نظامی نباید صحیح باشد و حاکم نظامی صحیح است حالا کار نداریم به لفظش باید دید حکومت نظامی چطور شد که در توی این مملکت قانونش تصویب شد مشروطه نه یعنی رئیس دولت مشروطه یعنی این اصول موجود این تشکیلات موجوده قانون حکومت نظامی در تهران وقتی تصویب شد که میلیون در تهران حس کردند که محمدعلی میرزا که به صورت یک تاجر از روسیه وارد ایران شده و ارشدالدوله از این سمت آمده رسیده به حدود دامغان در دامغان تیربارانش کردند و کشته شده است و سالارالدوله از سمت غرب آمده به همدان رئیس‌الوزرا رئیس دولت و سه نفر از وزرایش با آنها همدست شدند حکومت نظامی را اعلام کردند به موجب این طوری که حالا رفتار می‌شود حقش بودرئیس‌الوزرا به موجب این قانون تمام میلیون را می‌گرفت

می‌گفت اینها مخالف حکومت مشروطه هستند حکومت مشروطه یعنی بنده این قانون را نوشتند که رئیس‌الوزرا مرتجع یا رئیس‌الوزرا مستبد که در رأس دولت قرار گرفته بگیرندش و نتواند با شاه متواری که آمده است اینجا را بگیرد و انقلاب کنند همکاری کنند و وضع مملکت را منقلب کنند حالا درست عکس آن شده است یعنی یک آدم مستبد قلدری بر حکومت می‌نشیند و می‌گوید هر کس قیام بر علیه دولت مشروطه کرد مطابق قانون من حق دارم توقیفش کنم درست آن طور است که یزید بن معاویه به نام اسلام و خروج بر اسلام حسین ابن علی علیه‌السلام را کشت درست آن طور شده است (نمایندگان- احسنت) قانون حکومت نظامی لغو می‌کند مشروطیت را لغو می‌کند عدلیه را آزادی فردی لغو می‌کند امنیت عمومی را لغو می‌کند آقایان نمایندگان مگر گذشته برای شما عبرت نیست مگر یادتان رفته که در حکومت قوام‌السلطنه وکیل مجلس بودیم رفته بودیم به استقبال اعلیحضرت همایونی به استقبال شاه مملکت در کرج نمایندگان احساس یک توهین کردند که دولت یک اهانتی به آنها کرده است در آنجا یکی از نمایندگان گفت اگر اعتبارنامه من تصویب شده بود الان فلان کار را می‌کردم مثلاً گفته بود این چادری که برای ما زده‌اند دون شأن ماست یعنی این تابلویی که اینجا هست می‌کندند می‌گذاشتم جای دیگر همه بحث کردند در این که آیا وکیل مجلس مادامی که اعتبارنامه‌اش تصویب نشده مصونیت قانونی دارد یا ندارد (نمایندگان- دارد) حالا عرض می‌کنم مصونیت قانونی گاو هم دارد آن مصونیت پارلمانی است آقا جان باید علتش معلوم شود وقتی که گفته مصونیت قانونی دارد یا نه نگفتم آقایان مقصودتان این است که قوام‌السلطنه می‌تواند ما را توی این چادر به استقبال شاه آمده‌ایم بگیرد یا نه مقصودتان از این گونه مباحث این است ولی قوام‌السلطنه حق ندارد گاه را هم بگیرد حق ندارد گاو کسی را هم بدون حکم قانون بگیرد آنچه شما شنیدید مصونیت پارلمانی است اعتبارنامه‌اش را گرفته است یا نه آن بحث علیحده‌ای است در کجای دنیا قانون حکومت نظامی بدون یک انقلابی بدون یک زد و خوردی اجرا می‌شود اعلام حکومت نظامی می‌شود و بعد از آن که شد در کجای دنیا حکومت نظامی می‌شود و بعد از آن که شد در کجای دنیا حکومت نظامی مدت آن معین نمی‌شود در کجای دنیا مدتش بیشتر از هفت سال است (شوشتری- مثل برنامه هفت ساله) بلی مثل برنامه، برنامه کارش را نمی‌کند ولی حکومت نظامی کارش را کرده اگر این طور باشد باید گفت که حکومت مشروطه سخت‌تر و شدیدتر است از هر حکومت مستبده‌ای در دنیا برای این که به موجب فلان ماده از قانون اعلان حکومت نظامی می‌شود به موجب حکومت نظامی هم تمام محاکم لغو می‌شود آزادی اشخاص از بین می‌رود اراده یک فرد می‌آید حکومت می‌کند و نگه می‌دارد ما نمی‌گوییم که حکومت نظامی نباشد حکومت نظامی در دنیا لازم است اما به شرط این که موجباتش فراهم بشود و به مجردی که آن موجبات از بین رفت لغو می‌شود دیگر این که گفته شود بعد شلوغ می‌شود بعد فلان می‌شود بعد بهمان می‌شود همه جا این خطر را دارند پس ممکن است همه جا این طور بشود این حرف صحیح نیست گذشته برای ما عبرت است فکر این را بکنید که یک روزی وکیل نیستید و یک حاکم نظامی دلش می‌خواهد به موجب یک کاغذی شما را بگیرد لذا چون تقاضای دو فوریت کردم و از دوره گذشته با قید یک فوریت طرح را دادیم این لایحه را مجلس تصویب کرد بعد رفت به کمیسوین و برنگشت و گمان می‌کنم که یکی از این اتومبیل‌های خیلی تندرو را سوار شده است هنوز هم دارد درمی‌رود چون ما آن را پیدا نکردیم مجدداً طرح دادیم و خواهش می‌کنم مجدداً به فوریت این طرح رأی بدهید. این قانونی است که حیات همة ما را تأمین می‌کند در صورتی که این قانون نباشد ما هم که بیش از شما در خطر نیستیم خودتان می‌دانید.

رئیس- اولاً باید دو فوریت را پانزده نفر امضا کنند. تأیید کنند و حالا با یک فوریت است مگر اینکه آقایانی که امضا کرده‌اند تقاضای دو فوریت کنند.

دکتر مصدق- تقاضای دو فوریت می‌کنم.

مکی- بنده هم تقاضای دو فوریت می‌کنم.

رئیس- حالا رأی می‌دهیم آقایان به یک فوریت آقایانی که تقاضای دو فوریت کرده‌اند بعد که برگشت دو فوریت مطرح می‌شود رأی گرفته می‌شود به یک فوریت آقایانی که موافقید قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.

جمال امامی- بنده مخالفم با فوریت دوم

رئیس- فوریت دوم تقاضا نشده اگر آقایان تقاضا کنند مطرح می‌شود.

دکتر هدایتی- بنده هم تقاضا می‌کنم.

رئیس- بنابراین کمیسیون دادگستری و نظام می‌رود آقایان در همین طرح هم می‌توانند تقاضای دو فوریت بکنند وقتی که لایحه آمد همان روز قبل از وقت می‌توانید تقاضای دو فوریت کنند آقای اردلان بفرمایید.

اردلان- در چند ماه قبل اهالی کردستان تلگرافات متعددی به نمایندگان کرده بودند که یکی از آنها هم بنده بودم و نگرانی هم برای آنها به وجود آمده بود که ملخ دریایی هجوم آورده است به کردستان بعد هم یک گونی ملخ به وسیله کامیون به منزل من فرستادند در همان موقع جناب آقای وزیر کشاورزی عرض کردم بنده باید خیلی تشکر کنم از ایشان نهایت جدیت را در این قسمت هم فرمودند ولی بنده در تعطیل که به کردستان رفته بودم به بنده گفتند که وزارت کشاورزی خیلی اقدام کرد ولی این ملخ‌ها تخم‌گذاری کرده‌اند و سال آینده شاید بیشتر بشوند سرچشمه شاید گرفتن ببیل- ممکن است که سال‌های بعد ما نتوانیم که جلوی آنها را بگیریم بنده تمنا می‌کنم جناب آقای وزیر کشاورزی دو کلمه جواب بفرمایند که راجع به تخم‌گذاری آنها و جلوگیری در آتیه چه اقدامی گردند و ضمناً اهالی کردستان تقاضا ردند که گرد (ددت) را که نسبت به همه جا توجه کرده‌اند نسبت به کردستان هم یک توجهی بفرمایند.

رئیس- آقای وزیر کشاورزی بفرمایید.

وزیر کشاورزی- بنده از اظهارات جناب آقای اردلان فوق‌العاده متشکر هستم و اطمینان می‌دهم که ما به موقع مثل همه سال در آنجا نقشه‌برداری می‌کنیم و چون این ملخ بومی است خیلی جای نگرانی نیست محدود به یک نواحی معین است و امسال هم همان طور که توجه فرمودید سموم و سبوس برای مبارزه به آنجا فرستادیم با این که وزارت کشاورزی توجهش در درجه اول به آفاتی است که جنبه عمومی دارد و آن ملخ دریایی است و ملخ مراکشی و ما با ملخ محلی اصولاً مبارزه نمی‌کنیم ولی در مواردی که سابقه نداشته و مردم هنوز توجه ندارند معهذا برای این که کمکی شده باشد در آنجا هم اقدام می‌کنیم و برای سال آتیه هم شده اطمینان می‌دهم که هیچ جای نگرانی نخواهد بود (احسنت).

رئیس- آقای مجید موقر (گفته شد بایستند) آقای فقیه‌زاده بفرمایید.

فقیه‌زاده- بنده قبل از این که سؤال خودم را مطرح کنم لازم می‌دانم به اطلاع نمایندگان محترم برسانم که بنده چند ماه قبل اظهار کردم که سیفلیس در خرقان قزوین پیدا شده و به فوریت از طرف وزارت بهداری بازرس معین شد آقای دکتر نعیمی برای مبارزه آمدند و کاملاً مبارزه کردند که من از آقای وزیر بهداری کمال تشکر را دارم و استدعا می‌کنم که از آقای دکتر نعیمی تشویق بفرمایید که این مبارزه را ادامه بدهند تا بلکه این کانون سیفلیس در آنجا به کلی تمام شود (شوشتری- هرزگی باید تمام شود) (خنده حضار) موضوع دیگری که خواستم از آقای وزیر کشاورزی تشکر کنم برای این است که دستور مبارزه با سن را داده‌اند و تا به حال مطابق اطلاعی که به ما داده‌اند قریب ۵۰۰ کیلو جمع‌آوری شده است می‌خواهم استدعا کنم که اعتبار این کار را تکمیل بفرمایید که این مبارزه ادامه پیدا کند و تمام بود یکی هم راجع به دامپزشکی است که مأمورین دامپزشکی رفتند در قزوین در یکی دو بلوک مبارزه کردند با گاومیری در بعضی از جاها چند تا گاو مرده بود که مأمورین رسیدند و شروع به مبارزه کردند و از کشته شدن گاوهای دیگر جلوگیری کردند و نگذاشتند که گاوهای دیگر بمیرند خواهش می‌کنم از آقای دکتر اردلان مخصوصاً تقدیر بفرمایید و همچنین از مأمورین دامپزشکی چیزی که هست پنج‌هزار تومان اعتبار کم دارند خواهش می‌کنم که این پنج‌هزار تومان اعتبار را به آنها بدهید و همچنین راجع به مالاریا از آقای وزیر بهداری استدعا می‌کنم چون مبارزه بهاری شده است و حالا فصل پاییز است این مبارزه را در این بلوکاتی که شده است دومرتبه شروع کنند. (شوشتری- همه جا) استدعا می‌کنم که مبارزه پاییزی را هم دستور بفرمایید شروع کنند تا این کانون مالاریا تمام بشود و اما سؤالی که بنده از جناب آقای وزیر دارایی کرده‌ام یک قانونی در دوره پانزدهم گذشته که ۱۶ میلیون تومان به سرمایه ؟؟ بوده بیافزایند و مطابق آن قانون عمل، آذربایجان در بدانم که وزارت دارایی ؟؟ داریم علاوه بر این به بانک کشاورزی داده‌اند یا ؟؟ یک شرایط به خصوصی آن وقت بنده عرایضم را موفق شویم بایستی سن در

رئیس- آقای ؟؟ بتوانیم رفع کنیم والا اگر

کفیل وزارت دارایی- (آقای شعاعی)- سرمایه‌ای که ایشان فرمودند این مبلغ باید از محل اعتبارات برنامه به بانک کشاورزی داده شود از وزارت دارایی ۳۰ میلیون تومان و از سازمان برنامه ۱۵ میلیون تومان که روی هم رفت ۴۵ میلیون تومان می‌شود در اختیار بانک کشاورزی گذاشته‌اند که الان بانک کشاورزی با این ۴۵ میلیون تومان مشغول کار است و البته این سرمایه کافی نیست و مشغولند که بتوانند راهی پیدا کنند که کمک بیشتری به این بانک بشود و بانک بتواند ادامه به کار بدهد البته در خرم‌آباد و سایر نقاط که شعبه بانک کشاورزی نیست باید تأسیس شود ولی این فرع بر این است که بانک کشاورزی سرمایه داشته باشد و به سایر نقاط کمک کند توجه بفرمایید که عمل بانک کشاورزی مثل بانک‌های صرافی نیست معاملات آن طویل‌المدت است این سرمایه زیادی لازم دارد که بتواند عمل کند حالا با نظری که در دولت هست امید می‌رود که خیلی زود به نتیجه برسد و امید می‌رود که بانک کشاورزی را به صورتی دربیاورند که بهتر بتواند انجام وظیفه کند.

فقیه‌زاده- بنده عرض کنم این قانونی که در دوره ۱۵ مجلس گذشته است می‌خوانم تا وزارت دارایی مطلع شود و زودتر این ۱۶ میلیون تومان را در اختیار وزارت کشاورزی بگذارد که وزارت کشاورزی مطابق این قانون رفتار بکند.

ماده واحده- دولت مجاز است برای تعهدات بنیه مالی بانک کشاورزی و پیشه و هنر ایران به منظور تأسیس شعب و نمایندگی‌ها مبلغ ۱۶۰ میلیون ریال به سرمایه فعلی بانک اضافه نماید و این اضافه اعتبارات عمرانی و بقیه را در چهار ماهه اول سال ۱۳۲۸ بپردازد این افزایش باید به تناسب شهرستان‌ها و شعب موجود و جدیدالتأسیس تقسیم بشود همچنین دولت می‌تواند برای پیشرفت بانک مزبور از وجوه اختصاصی خود مبلغ سپردة ثابت یا حساب جاری در بانک کشاورزی متمرکز سازد بانک کشاورزی موظف خواهد بود که در ظرف مدت ۳ ماه پس از افزایش سرمایه به منظور تقلیل کارمزد در آیین‌نامه‌های خود تجدیدنظر نموده و معادل نصف از سرمایه اضافی خود را با بهره شش درصد و بدون کارمزد به وام‌های بیست‌هزار ریال به کشاورزان و خرده مالکین که عملاً و شخصاً متصدی فلاحت هستند اختصاص بدهد بانک کشاورزی می‌تواند همان طوری که بانک ملی ایران برای بازرگانان اعتبار بدون وثیقه تعیین کرده در مواردی که مالکین و کشاورزان برای به راه انداختن امور فوری زارعین خود تقاضای وام کوتاه‌مدت کنند تا حدود اعتبارات هر کدام وام‌های عادی که حداکثر مدت آن از ۳ ماه تجاوز نکند و بیش از یک‌بار قابل تمدید نباشد بانک کشاورزی در ظرف مدت ۳ ماه از تاریخ تصویب این قانون در استان‌ها و شهرستان‌هایی که واجد شرایط تأسیس راهش باشند و اهمیت فلاحتی دارند اقدام به تأسیس شده (زنگ رئیس من استدعا می‌کنم از جناب آقای اقتصادیات مملکت ؟؟ از جناب آقای نخست‌وزیر

رئیس- آقای آشتیانی‌زاده ۱۶ میلیون تومان را به فوریت بفرمایید بنشینید یک طرحی برای این که بانک کشاورزی به الغای حکومت نظامی رسیده کند و مردم در رفاه باشند به کمیسیون می‌رود.

مطلب دیگری که می‌خواستم عرض کنم این است که می‌خواستم از آقای وزیر پست و تلگراف تشکر کنم که تلفن کاریر را از دیروز و پریروز در آوج تأسیس کردند که فوق‌العاده لازم بود و همچنین از آقای وزیر راه استدعا می‌کنم که برای آسفالت یک خیابانی که باقی مانده است آن را هم آسفالت کنند مثل خیابان دیگری از بودجه وزارت راه آسفالت کرده‌اند و بر تشکر ما بیافزایند.

رئیس- آقای کفیل وزارت دارایی

کفیل وزارت دارایی- یکی از دو نکته دیگر می‌خواهم برای توضیح عرض کنم فرمودند که در آن قانون گفته است دولت می‌تواند ۱۶ میلیون تومان به بانک کشاورزی بدهد البته دولت می‌تواند ولی وقتی می‌تواند که وسایل هم برای دولت فراهم باشد مطلب دوم که بیشتر از این اهمیت دارد این است که عرض کردم بانک کشاورزی در یک مملکت عریض و طویل مثل مملکت ایران با وضع فلاحتی خرابی که در سرتاسر مملکت هست با ۴۵ میلیون تومان و ۱۶ میلیون تومان دیگر که رویش برود ۶۱ میلیون تومان این مبلغ به هیچ‌وجه کار نمی‌تواند بکند وضع بانک الان این طور است که مقدار زیادی از سرمایه‌اش را یک عده از آقایانی که متنفذ بودند البته ملاک هم هستند این را گرفته‌اند و همان طور نزد آنها مانده است البته منظور آن بوده که به مصرف زراعت برسانند و متأسفانه به مصرف عمل زراعت هم نرسانیدند برای این که فرض بفرمایید یک مالکی ۵۰ هزار تومان گرفت و به مصرف زراعت رسانید از استقراض یا جریمه چیزی نگیریم اصلاً این پول از بین برود این اهمیتش کمتر از آن است که به مصرف زراعت رسید هزار نتیجه دیگر دارد زمین آباد می‌شود رعایا استفاده می‌کنند مملکت آباد می‌شود دولت بیشتر مالیات می‌گیرد پس اگر مالکی گرفت و مصرف کرد و پس نداد ضررش خیلی کمتر است تا این که بگیرد و مصرف بکند و عیب بزرگ‌تر مطلب اینجاست که پول و فرع پول خیلی بیش از این است به این مصرف برسانند آقایان نجار اقایانی که با بازار سروکار دارند خوب متوجه‌اند که چه عرض می‌کنم بهتر است برای یک نفری که بیاید ده‌هزار تومان بیست‌هزار تومان سی‌هزار تومان بگیرد و این پول را به یک مصارفی برساند غیر از زراعت تا از آن استفاده بیشتری بکنند و نباید یک جایی را آباد کند معایب خیلی زیاد است و به نظر دولت این طور رسید که بانک کشاورزی را به وضعی دربیاورد که فایده‌اش زیادتر از این باشد و بیشتر بتواند کمک کند به زارعین بی‌بضات زارعین که وثیقه ندارند و البته آن را هم تصدیق می‌فرمایید که این عملی نیست که بشود دو سه ماهه درست کرد زارع شش ماه هفت ماه طول دارد که زراعتش به دست بیاید وام سه ماهه چه فایده‌ای دارد.

(شوشتری- صحیح است) این است که اجازه بفرمایید و تأمل بفرمایید تا این نظریه نسبت به بانک کشاورزی گرفته شده به نتیجه برسد.

رئیس- آقای قاسم فولادوند

قاسم فولادوند- سؤالی بنده از آقای وزیر دارایی کردم و خوش‌بختی این است که جناب آقای رزم‌آرا نخست‌وزیر هم هستند که بیشتر از نقاط را وجب به وجب تشریف بردند از نزدیک به دردها و آلام مردم کاملاً واقف هستند مکرر چه در دوره چهاردهم بنده عرض کرده‌ام که افتخار نمایندگی داشته‌ام و چه در دوره شانزدهم در موقعی که آمدیم به مجلس مکرر به دولت‌های وقت تذکر دادم که جاپلق و بربرود که سیصدهزار نفر جمعیت دارند یک بیمارستان نیست و حتی یک درمانگاه برای رعایای تراخمی آنجا که بتوانند استفاده برای مرض چشم‌شان بکنند نه در جاپلق هست و نه در بربرود این را بنده از دولت‌های وقت استدعا کردم و از این دولت و از جناب آقای وزیر دارایی هم استدعا کرده بودم که امر بفرمایید لااقل برای این سیصدهزار نفر جمعیت جاپلق و بربرود دو سه تا درمانگاه و یک مریضخانه ده تختخوابی درست بکنند برای این که این مردم به حداقل قناعت می‌کنند یک تلگرافی مردم الیگودرز کرده‌اند و رونوشت آن را به آقای نخست‌وزیر داده‌ام نوشته‌اند که آیا شما می‌دانید که این بچه‌های ما که جلوی آفتاب جان می‌کنند و ما هیچ وسیله دوا و دکتر نداریم چه به ما می‌گذرد بنده به جناب آقای وزیر بهداری عرض می‌کنم که در الیگودرز حاضر هستم از اقوام و کسانم به قدر کفایت و به قدری که بفرمایید کمک کنیم هم از لحاظ زمین و هم از لحاظ آب منتها دولت یک پولی معین کند که ما بدانیم دولت به فکر ما هست و خودمان هم کمک می‌کنیم. سؤال دوم بنده دوباره باز هم خوش‌وقتم که جناب آقای نخست‌وزیر اطلاعات‌شان از بنده که اهل آنجا هستم بیشتر است در شهرستان بروجرد در وسط شهرستان یک جایی است به نام (چاله‌قلعه) که در حدود ۵۰ متر عمق دارد ۱۵۰۰ متر در ۱۰۰۰ متر است که این محل همیشه یک کانون مالاریا برای بروجرد بوده است و اهالی آنجا را گرفتار کرده است و ۹۵ درصد مالاریایی هستند این محل را دولت دستور بدهد با هر وضعی که هست پر کنند و شاید بیش از ۴۰ و ۵۰ هزار تومان نمی‌خواهد از زمینش هم می‌توانند استفاده کنند شاید برای ادارات دولتی یا باغ ملی‌اش بکنند و اگر نخواهند این کار را هم بکنند خود این محل را به مبلغ بیشتری بفروشند این موضوع دو سؤالی است که بنده عرض کردم اما مطلب دیگری که با آقای وزیر کشاورزی عرض می‌کنم این است که چندی قبل قول دادند که به جاپلق و بربرود که یکی از نقاط حاصلخیز این مملکت است و در مواقع لازم تا ده‌هزار تن به اصفهان و تهران غله کمک می‌کند در سال گذشته آنجا مبتلا به سن شده است در صورتی که سابقه اصلاً نداشته است ولی الان همان طوری که فرموده‌اند

سرچشمه شاید گرفتن به بیل

چو پر شد نشاید گذشتن به بیل

اگر آقایان استفاده کنند از موقعیت و این چند ده را توجه کنند و بفرمایند که با سن آنجاها مبارزه کنند یک محل ۶۰۰ پارچه‌ای از سن آنجا در در امان می‌ماند و نجات پیدا می‌کنند برای این که ملاحظه بفرمایید که هر جایی ریشه دوانید به این زودی‌ها نمی‌شود جلوگیری کرد و بنده صورت دهات آنجا را صورتش را اگر لازم داشته باشید می‌دهم.

رئیس- آقای وزیر بهداری

وزیر بهداری- سؤال جواب آقای فولادوند

مربوط به دولت سابق بوده و چون تکرار فرمودند بنده چند کلمه عرض می‌کنم عرض کنم می‌فرمایند مبتلا به ایشان موضوع کمبود پزشک و بیمارستان است تصور می‌کنم که همه آقایان تصدیق می‌فرمایند که حوزه‌های نمایندگی همه آقایان به این درد مبتلا هستند (صحیح است) و باقی بودجه بهداری آنچه که در قوه هست انجام داده‌ایم اما راجع به ساختمان بیمارستان آقایان اطلاع دارند که وزارت بهداری بودجه برای ساختمان ندارد و هر وقت که می‌خواستیم ساختمان بکنیم پیشنهاد به وزارت دارایی می‌کردیم وزارت دارایی هم مطابق آنچه که استطاعت مالی داشته است اقدام می‌کرده ولی امسال خوشبختانه ۳۸۳۹۰۰۰ تومان از نیم درصد بهداشت و صرفه‌جویی وزارت بهداری بوده که برای ساختمان‌ها و درمانگاه‌ها خود مجلس یعنی کمیسیون بودجه اختصاص داده است و سهمیه منطقه آقای فولادوند ۵۰ هزار تومان است ما سعی کردیم در عوض این که این (۳۸۳۹۰۰۰) تومان را که به هر استانی ۳۸۳۹۰۰ تومان می‌رسد خود وزارت بهداری رأساً اقدام کند با توافق نماینده هر حوزه تقسیم و تصمیم بگیرد که آیا بیمارستان می‌شود ساخت یا درمانگاهی تعمیر شود یا ساختمان جدیدی بنا شود و اغلب حوزه خودتان هم اطلاع دارید تشریف آورید در وزارت بهداری کمیسیون‌هایی شد و در بعضی موارد توافق کردیم و دستور اقدام هم دادیم متأسفانه راجع به بروجرد از نواحی بود که هنوز توافق نشده یا امر بفرمایید که ما رأساً‌اقدام کنیم که هر کجا را از نقطه نظر بهداشتی صلاح دانستیم در آنجا بهداری و درمانگاه ایجاد کنیم یا تعمیر ساختمان نیمه‌تمام را بکنیم آقایان نمایندگان بروجرد توافق نظر بکنید که در چه محلی شروع بشود جناب آقای سلطان‌العلما یک محلی را می‌فرمایند و جناب آقای فولادوند جای دیگری بایستی هر دو آقایان توافق داشته باشند و هر دو آقایان هیچ نظری خوشبختانه جز بهبود اوضاع منطقه خودشان ندارند با وزارت بهداری که مرکز صلاحیتدار برای تشخیص این است که در کجا ساخته شود یعنی باید قسمت و محل را در نظر گرفت و دید همان طور که آقای فولادوند فرمودند باید در جاهایی که ابداً وسایل بهداشتی نیست اقدام بکنیم و عمل بکنیم اما راجع به موضوع مالاریا که فرمودند خود آقای فولادوند اطلاع دارند که اقدام شده و چند سال پیش از طرف وزارت بهداری تمام آنجاهایی که فرمودید سم‌پاشی می‌کردند و اخیراً هم از طرف مجلس شورای ملی تصمیم گرفته شد که کارهای اجرایی را وزارت بهداری انجام بدهد و سازمان برنامه فقط دخالت در طرح و نظارت بکند و دولت این تصمیم را گرفته ولی به ما ابلاغ نشده است که این کارها را سازمان برنامه به وزارت بهداری خواهد داد بنده تا کنون مسئولیتی در این مورد نداشتم و اگر هم توضیح بخواهند باید از سازمان برنامه استفسار بکنیم ولی اصل کار این است که بایستی کار بهداشت کار وزارت بهداری باشد (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) اگر وزارت بهداری خوب نیست که باید درش بسته شود و اگر لازم است و باید کار بهداشت را وزارت بهداری انجام بدهد بایستی سازمان برنامه همان طوری که دستور داده شده و عمل هم شده و مشغول اقدام هم هستند تحویل وزارت بهداری داده شود و این کار بشود بنده الان راجع به نظریه آقای فولادوند فوری اقدم می‌کنم و دستور خواهم داد که فوری انجام شود یک موضوع دیگر که بنده می‌خواستم عرض بکنم این است که راجع به مالاریا نام آنجایی را که بردید درست نفهمیدم چاله قلعه فرمودید (فولادوند- بله چالة قلعه است) چاله قلعه به طوری که به بنده خبر رسید یک محلی است که مجرای قنات است شما اگر بخواهید فقط با (ددت) مبارزه بکنید هیچ فایده‌ای ندارند هر سال باید بیایید و (ددت) بزنید باید قنات زه‌کشی شود و حتی بنده پیشنهاد می‌کنم که با شهرداری آنجا مذاکره بفرمایید که خیابان‌هایی می‌خواهند با آنجا قطع بکنند خاک آنها را بریزند در آنجا و مطابق اصل فنی زه‌کشی بکنند تا این چاله قلعه اساساً مرکز و کانون مالاریا نشود والا همان طوری که فرمودید به محض این که این امر از طرف سازمان برنامه به ما تحویل شد اطاعت کرده اقدام می‌کنیم که انجام بشود (عده‌ای از نمایندگان- احسنت)

رئیس- آقای فولادوند بفرمایید.

قاسم فولادوند- عرض می‌کنم که جناب آقای وزیر بهداری اولاً راجع به وجهی که فرمودند اصل وجه ۵۰ هزار تومان است این را تصدیق می‌کنند که اگر بخواهند از این وجه استفاده بکنند برای ۳۰۰ هزار نفر آنجا به نظر من یک درمانگاه هم نمی‌توانند بسازند اولاً مسئول حفظ جان مردم ایران دولت ایران است بنده نمی‌توانم قبول کنم که آقایان بفرمایید مسؤول من نیستم وزارت دارایی است یا وزارت کشاورزی است مردم آنجا سالی متجاوز از میلیون‌ها تومان مالیات می‌پردازند شما مسئول هستید مالیات می‌دهند در مواقع سختی نان خود و عیالشان را برای شما می‌فرستند (عده‌ای ازنمایندگان- صحیح است) شما مسؤولید که جان اینها را حفظ بکنید و اما راجع به پول همان طوری که عرض کردم بروجرد عجالتاً یک مریضخانه خیلی مختصر بیست تختخوابی دارد این را اگر چنانچه به الیگودرز اختصاص بدهید ما از مردم آنجا کمک می‌گیریم و اگر به ازنا که یک قسمت از ملک بنده در آنجا واقع شده و مرکز راه‌آهن است اختصاص می‌دهید من حاضرم که ۵۰ هزار تومان از فامیلم بروم و بگیرم و گدایی بکنم و با آب و زمین مبالغی در اختیار شما بگذارم و اما در الیگودرز که حالا مرکز بخش است و جناب آقای سلطان‌العلما شخصاً نظر دارند که این کار در آنجا بشود ولی خود مردم آنجا کمک بکنند و اگر خواستند مریضخانه درست کنند و البته ۵۰ هزار تومان کافی نیست و اگر بنا شد که در ازنا مریضخانه یا درمانگاه درست کنید من و فامیلم ۵۰ هزار تومان با آب و زمین مجانی می‌دهیم که ساخته بشود و راجع به الیگودرز هم بین بنده و جناب آقای سلطان‌العلما اختلافی نیست و بفرمایید الان کلنگ شروع را بزنید و مردم دعا به جنابعالی و دولت بکند و اما راجع به چاله قلعه همان طوری که فرمودید چاله قلعه یک چیزی نیست که بشود با مبارزه هر ساله‌ای رفع کرد به آن مساحتی که عرض کردم ممکن است که عمقش را بنده اشتباه کرده باشم ده یا پانزده متر باشد این گودال خودش آب ده دارد مقداری خاک در آن ریختند ولی این کافی نیست باید این را پر کنند و زه‌کشی کنند اگر پر کنند یک زمین مرغوبی در وسط شهر بروجرد در اختیار دولت خواهد بود از موقع استفاده می‌کنم و از حضور جناب آقای نخست‌وزیر که همان طوری که عرض کردم به همه جا آشنا هستند الیگودرز در سال‌های قبل همیشه حکومتش مستقل بوده و به قدر بروجرد اهمیت داشته ولی حالا چندین سال است که جزو بروجرد شده و بخش شده چند مرتبه اهالی بروجرد متحصن شده‌اند و دولت‌های وقت به شهادت آقای دکتر نصر به آنها قول دادند که آنجا را فرمانداری کنند اهالی معتقدند که تمام بدبختی‌ها را روی این می‌کشند که الیگودرز بخش است و چند روز است که مردم آنجا تحصن اختیار کرده‌اند و چندین تلگراف کرده و رونوشت آنها را برای بنده فرستاده‌اند استدعا امر بفرمایید پرونده این امر را بیاورند خدمت‌تان (غلامرضا فولادوند- آقای فولادوند راجع به آن پولی که اعلیحضرت همایونی مرحمت فرمودند چه شد توضیحی بفرمایید) یک سؤالی چون از دولت نکرده‌ام می‌خواهم از جناب آقای نخست‌وزیر و هیئت دولت بکنم و آن این است که اعلیحضرت همایونی برای محبت در حق اهالی بروجرد یک میلیون و پانصدهزار ریال وجه دادند برای این که بروجرد آب مشروب ندارد مثل عهد قدیم عربستان زندگی می‌کنند یک مقدار آب ذخیره می‌کنند و در تابستان همان آب کثیف پر از کرم را می‌خورند و این به عرض اعلیحضرت همایونی رسیده بود و از کیسه فتوت خودشان یک میلیون و پانصدهزار ریال برای این که از گله‌رود آب به شهر بیاورند مرحمت فرمودند در تحت ن ظارت وزارت کشاورزی که معل‌التأسف این پول را خوردند (عده‌ای از نمایندگان- کی خورد آقا؟) چون اعلام جرم شده از آقای وزیر دادگستری که در مجلس حضور دارند تقاضا می‌کنم که بفرمایید چه اقدامی کرده‌اید (اردلان- کی خورده است آقا؟) (یکی از نمایندگان- گردن کلفت‌ها) یک‌میلیون و پانصدهزار ریال را تمام خوردند بیست‌هزار تومان اعلیحضرت همایونی برای پر کردن این چاله قلعه مرحمت فرمودند این را هم خواستم تقاضا کنم که وزارت کشاورزی و وزارت دادگستری درباره این پول و کسانی که آن را خوردند و بردند چه عملی کردند؟

رئیس- آقای وزیر کشاورزی بفرمایید.

وزیر کشاورزی- خیلی متشکرم که جناب آقای فولادوند به بنده فرصت دادند که درباره آفت سن مختصری عرض کنم با نهایت تأسف در چند سال اخیر سن در غالب نقاط پیدا شده سابقاً منحصر به اطراف تهران بود شاید شرایط مخصوص جوی موجب این کار شده شاید هم در سابق بوده ولی مردم توجه نداشته‌اند که خسارات زراعتی آنها به واسطه سن بوده ولی الان ما در اصفهان در کرمان در آذربایجان در بروجرد و در اردبیل همه جا سن داریم علاوه بر این که وسایل مبارزه محدود است یک شرایط به خصوصی هم باید پیدا شود تا ما هم موفق شویم بایستی سن در مزارع متراکم شود تا ما بتوانیم رفع کنیم والا اگر

سن در مساحت زیاد و به مقدار کمی باشد ما هیچ کار نمی‌توانیم بکنیم و به علاوه در موقع بهار بایستی مالکین هم با ما همکاری بکنند و قبل از این که سن تخم بگذارد و به کوه برود در آنجا خودشان مبارزه بکنند این است که اگر قرار باشد مالکین با ما همکاری نکنند توقع هم داشته باشند که تمام مخارج این کار را دولت بدهد یقیناً موفق نخواهیم شد در بروجرد هم اگر نتیجه‌ای نداده است برای این است که سن متراکم نبوده معهذا در آن قسمت ما مبارزه کردیم و بنده باز تحقیق می‌کنم و رسیدگی کرده و اقدامی که لازم است می‌کنم و غالب آقایان نمایندگان هم که مراجعه فرمودند و بنده یا خودم رفتم به محل و یا مأمورین را فرستادم و با آقایان مشورت کرده‌ام و از آقایان محترم خواهشمندم که در این گونه موارد هر موقع کاری و یا امری باشد مراجعه فرمایند اطاعت می‌کنم اما راجع به بروجرد نسبت به توضیحاتی که جناب آقای فولادوند دادند بنده تأیید می‌کنم برای این که گزارشی که از بنگاه آبیاری داده‌اند مفادش این بود که تخلفاتی در آنجا شده است و عطیه ملوکانه را درست مصرف نکرده‌اند و این کار هم به دیوان کیفر مراجعه شده است و جناب آقای وزیر دادگستری هم قطعاً اوامری صادر خواهند فرمود که در این باب اقدام بشود ولی اصولاً باید عرض کنم که وزارت کشاورزی مستقیماً در این کار اقدامی نکرده بود اول از طرف وزارت کشور اقدام شده بود و بعد چون وسایل کافی نداشتند به وزارت کشاورزی مراجعه کردند (اردلان- آقا این هم جزو آن نه هزار پرونده دیوان کیفر می‌شود) وزارت کشاورزی هم چون پولی نداشت این کار معوق ماند و به علاوه چون در این میان تخلفاتی شده بود که لازم بود تعقیب بشود به دیوان کیفر فرستاده شده است.

رئیس- آقای وزیر دادگستری بفرمایید.

وزیر دادگستری- سؤال جناب آقای فولادوند روز ۲۶ مهرماه به وزارت دادگستری ابلاغ شده است و امروز ۱۸ مهر است بنده به مجرد این که سؤال رسید دستور دادم که سوابق امر را روشن بکنند و هنوز نتیجه نرسیده وقتی که رسید در اولین فرصت به عرض مجلس شورای ملی می‌رسانم.

رئیس- وقت مجلس گذشته و ۴۳ سؤال است (آزاد- ممکن است برای فردا بعد از ظهر وقت تعیین بفرمایید) ممکن است یک جلسه فوق‌العاده در هفته آینده برای این کار معین بشود و حالا می‌خواستم راجع به دستور جلسه بعد عرض کنم آن روز آقای نخست‌وزیر راجع به استیضاح صحبتی کردند و مطرح نبود و این را هم باید وقتی برایش تعیین کنیم (نخست‌وزیر- هر چه زودتر تعیین بفرمایید موجب تشکر دولت خواهد بود) بالاخره باید صحبت شود و عقیده اکثریت معلوم بشود (یکی از نمایندگان- این سؤالات تمام بشود بعد استیضاح مطرح شود) آقای نخست‌وزیر بفرمایید.

نخست‌وزیر- امروز چون چند نفر از آقایان نمایندگان محترم سؤالاتی فرمودند و بنده ضرورت دارد که جوابش را به عرض برسانم گو این که سؤالاتی که آقایان نمایندگان محترم فرموده‌اند مطالبی است که نظیر این سؤالات را قبلاً کرده‌اند ولی چون امروز مطرح شده بی‌مورد نمی‌دانم که هر دو را به عرض برسانم یکی از آقایان محترم راجع به موضوع امریکایی‌ها سؤال فرمودند و مطالبی در اینجا بحث فرمودند البته راجع به انحرافی که یک نفر از امریکایی‌ها اگر در صحبت نموده‌اند البته رسیدگی خواهد شد و طبعاً تذکرات و بیانات ایشان مورد تعقیب قرار خواهد گرفت و تعقیب خواهد شد ولی راجع به قسمت دیگر به مساعدت و کمک صحبت کردند بایستی به عرض مجلس شورای ملی برسانم که از چند سال پیش دولت ایران با دولت امریکا و با سازمان‌های مختلف اقتصادی آنها مشغول مذاکره بوده که شاید بتواند یک کمک‌هایی از نقطه‌نظر اجرای برنامه و قانون برنامه ۷ ساله به تصویب مجلس شورای ملی انجام دهد به این مناسبت از بدو تشکیل این دولت عده‌ای از مأمورین بانک صادرات و واردات به تهران آمدند و در اینجا مشغول بررسی مطالعه شدند و در نتیجه مطالعاتی که در اینجا کردند به این اصل رسیدند که در ۴۰ قسمت مختلف مملکت از بنگاه‌های مختلف امریکا کمک و اسنعانت مالی بخواهند که شاید مجموعه این کمک‌ها در حدود صد الی صد و پنجاه میلیون دلار بشود ولی چون اجرای این برنامه و انجام این نظریه به فوریت مقدور نبود کمیسیون‌هایی تشکیل شد و این کمیسیون‌ها شروع به بررسی در قسمت‌های محلی کردند که اجرای این کمک و انجام این مساعدت مقدور باشد یکی از این کمیسیون‌ها که کارش را در چندی پیش خاتمه داده است و موافقت کردند که کمی در مورد کشاورزی و راه‌سازی بایستی به ایران بشود این کمک که در حدود ۲۵ میلیون دلار بود به موجب بند ۶ از ماده ۳ قانون برنامه عملی شده و به موقع عمل گذارده شده است و مشغول اجرای آن هستند طبق همان قانون و مقررات ۱۸میلیون دلار صرف تقویت وسایل کشاورزی مطابق مقررات مخصوصی که وضع شده بود می‌شود و بقیه آن ۶ میلیون دلار برای تهیه وسایل راه‌سازی و انجام کارهای راه‌سازی در نظر است (اسلامی- پول می‌دهند یا جنس می‌دهند؟) این اعتباری است که از بانک صادرات و واردات در اختیار دولت ایران گذارده خواهد شد این کار تقریباً انجام شده است و شروع به اجرای آن کمک بسیار مؤثری راجع به موضوع برنامه و اجرای کارهای اقتصادی خواهد بود و تصور می‌رود که بقیه کارها که فعلاً در دست عمل است مخصوصاً که یک قسمت مربوط به مواصلات و ارتباطات است که شاید در هفته آینده خاتمه پیدا کند که آن هم در حدود بیست میلیون دلار است شاید بتواند یک ارتباط کامل در ایران به وجود بیاورد قسمت اخیر بررسی‌ها مربوط است به قسمت روشنایی شهرها و قسمتی مربوط به راه‌آهن و قسمتی از نقطه‌نظر خشک کردن میوه و ماشین‌آلاتی که ممکن است برای ایران مورد نظر باشد و طبعاً این قسمت تحت بررسی است و شاید در ظرف هفته دیگر این قسمت خاتمه پیدا کند و راجع به کمکی که از بانک بین‌المللی از نقطه‌نظر ساختمان بندر خرمشهر و چند دستگاه کارخانجات سرم‌سازی مشغول مطالعه و بررسی هستند که تقریباً به انجام رسیده و در حدود هشت‌میلیون دلار آن قریباً شاید در حدود سه یا چهار هفته دیگر بعد از این تاریخی که امروز عرض می‌کنم صورت عمل به خود بگیرد و به طوری که آقایان ملاحظه می‌فرمایند اقداماتی که از نقطه‌نظر جلب سرمایه‌های خارجی برای تقویت بنیه اقتصادی کشور شده بسیار مفید و مؤثر بوده و بایستی جای بسی خوش‌وقتی باشد که این کمک‌ها به موقع بتواند از نقطه‌نظر بهبود وضع کشاورزی و از نقطه‌نظر بهبود وضع اقتصادی کشور و سایر اموری که مورد نظر آقایان است کمک مؤثر بشود (تیمورتاش- اگر به موقع برسد) قطعاً خواهد رسید اگر ملاحظه می‌شود که یک نفر عملی انجام می‌دهد همان طور کمک‌هایی هم که از طرف دولت می‌شود باید مورد توجه قرار بگیرد یکی از آقایان نمایندگان محترم امروز راجع به معاملات با شوروی‌ها صحبت کردند چون این موضوع قبلاً هم توسط یک عده از آقایان محترم سؤال شده بود بنده چون الان وقت است از موقع استفاده می‌کنم و این موضوع را به عرض می‌رسانم آقایان استحضار دارند که به بهبود وضع ایران تا اندازه‌ای قسمت عمده آن مربوط به وضع اقتصادی کشور است کمک‌هایی که ممکن است از طرف دولت‌های وقت و یا از طرف اشخاص خیر به مردم بشود این کمک‌ها تأثیر چندانی ندارد آقایان سال گذشته ناظر بودند که وقتی سیل مردم آذربایجان به تهران می‌آمد دولت وقت آن چه در قدرت داشت برای کمک و مساعدت کرد یعنی گندم داد و مساعدت‌های دیگر کرد ولی باید عرض کنم که متأسفانه این کمک‌ها گذشته از این که مؤثر نیست مردم از راه و کار خودشان منحرف شده منجر به تکدی و انحراف آنها از شغل‌شان می‌شود (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) بایستی راهی پیدا کرد و برنامه‌ای را تعقیب کرد که مردم بتوانند از دسترنج خودشان زندگی بکنند و متکی به زحمت و پشتکار خودشان باشند و بدانند آنچه که به دست می‌آورند مال خود آنها است در ۳ ماه قبل وقتی که دولت جدید تشکیل شد از طرف سفارت شوروی سفیر شوروی شخصاً حاضر شد و اظهار خوش‌وقتی کرد که اگر بتواند در هر قسمتی کمک و مساعدتی بکند با کمال میل حاضر خواهد بود مخصوصاً از نقطه‌نظر اقتصادی و از نقطه‌نظر کارهای بازرگانی دولت با کمال خوش‌وقتی پیشنهاد ایشان را پذیرفت ولی به ایشان پیشنهاد کرد که چند نکته کوچک است که اینها باید قبلاً روشن بشود تا دولت بتواند در امور بازرگانی وارد مذاکره شود یکی راجع به اشخاصی بود که مدتی بود در شوروی زندانی بودند و مدت دو سال بود که با مذاکراتی که شده بود به نتیجه‌ای نرسیده بود دوم مربوط به اختلافات مرزی بود چون کشور شاهنشاهی با کشور اتحاد جماهیر شوروی در چند نقطه شاید در حدود ۱۲ نقطه باشد دارای اختلافات مرزی است که شاید از سالیان دراز یعنی از ۴۰ یا ۵۰ سال قبل این اختلافات وجود داشته تصادفات و یا تصادفات مرزی که گاه‌گاهی در روزنامه‌ها منعکس می‌شود و به عرض آقایان می‌رسد در این نقاط است که هنوز این اختلافات مرتفع نشده و سوم موضوع طلایی است که دولت ایران در بانک مسکو دارد که عبارت از ۸میلیون دلار و یازده تن طلا این موضوع با ایشان مذاکره شد تقاضا شد حال که نظر به حسن روابط است و تمایل از برای این است که با یک طرز خوبی معاملات انجام بشود باید نسبت به این موارد اقدام بشود و با کمال خوش‌وقتی به عرض می‌رسانم که اقدامات ایشان خیلی مؤثر و فوری بود چون زندانی‌هایی را که بودند در ظرف بیست و چهار ساعت مرخص کردند و راجع به اختلافات مرزی که ۴۰ سال بود مطرح بود یادداشت رسمی فرستادم که کمیسیون شوروی

در روز ۲۵ اکتبر امسال در آستارا برای رسیدگی به امور مرزی حاضر است از طرف دولت ایران آقای علم معین شدند با هیئتی که بایستی در آن کمیسیون شرکت کنند (عده‌ای از نمایندگان- بسیار خوب انتخابی است) ولی راجع به قسمت طلا طبق یادداشتی که سفیر دولت شوروی تسلیم کردند براساس قرارداد ۱۷ مارس ۱۹۴۳ حاضر شدند که موضوع حساب طلای ایران را تصفیه بکنند ولی از نقطه‌نظر این که اظهار می‌کردند محاسبات مختصری بین ایران و شوروی هست و این محاسبات باید رسیدگی بشود مذاکره و موافقت شد که کمیسیونی تشکیل شود از چند نفر نمایندة دولت شوروی و چند نفر از نمایندگان ایران و نسبت به این مطالبات دولت شوروی مذاکره بشود مارس ۱۹۴۳ که بین متفقین و دولت ایران منعقد شده پذیرفته شود پس از این که سه اصل مورد قبول قرار گرفت و به نتیجه مطلوبی رسید برای مذاکرات بازرگانی روی اصل قرارداد ۱۳۱۹ یعنی قراردادی که در ۹ سال پیش منعقد شده مشغول مذاکره شده‌اند و الان هم مذاکرات درباره این قرارداد ادامه دارد و این مذاکره که برای مبادله جنس و در حدود صدمیلیون تومان است بین ایران و شوروی ادامه دارد و بنده امیدوارم که این مذاکرات به سرعت خاتمه پیدا کند و یک گشایش بسیار مؤثر و مفیدی برای نقاط شمالی ایران حاصل بشود ولی این که گاهی دیده می‌شود در بعضی روزنامه‌ها و یا بعضی از اشخاص راجع به راکد ماندن این مذاکرات صحبت می‌فرمایند باید عرض کنم که بعضی از مسائل هست که عجله‌اش بسیار مضر است و اشخاصی که در این کار مداخله دارند با علاقه تامی مشغول هستند و با دقت تمام می‌کوشند که این مذاکرات با حسن تفاهم کامل طرفین ادامه پیدا بکند و تا حال هم جریان به صورت خوبی پیشرفت کرده و بنده امیدوارم که این مذاکرات به نحو خوب و نیکویی خاتمه پیدا کند (عده‌ای از نمایندگان- انشاءالله) اینجا یک سؤالی ضمن یک بحثی شد که فرمودند راجع به کمک به مشهد چون اینجا آقای معاون وزارت دارایی جوابی که داده بودند کافی نبود خواستم برای تکمیل بیانات ایشان به عرض برسانم که چون دومیلیون تومانی که داده شده بود استاندار محل توانستند با کمسیونی که در محل تشکیل دادم کمک‌هایی بکنند ولی یک عده‌ای بودند که به واسطه عدم بضاعت طبق اصول وام قدرت و توانایی گرفتن وام نداشتند و آقای وثیقی هم که در محل بودند مراجعت کردند و گزارش دادند و قرار شد که از بانک کشاورزی کمک‌های لازم بشود و این کمک به خانواده‌هایی که مورد نظر بوده و در شرف انجام است (اسلامی- بنده سؤال کردم که دولت ایران وثیقه هم داده است یا خیر برای این کمکی که امریکا می‌خواهد بکند؟) وثیقه‌ای لازم نیست برطبق قانون که تصویب شده وثیقه‌ای لازم نیست یعنی دولت ایران این کمکی را که خواهد گرفت کمکی است که برطبق قانون است و برطبق این مقررات هیچ وثیقه در این خصوص نیست ولی تقسیم این پول چون مورد نظر آقایان می‌باشد وسایلی که از امریکا گرفته می‌شود به آن اصول گذشته برنامه تقسیم نمی‌شود یعنی مطابق اصول جدید داده می‌شود یعنی هر شهرستان ایران باید شرکت کشاورزی خودش را تشکیل بدهد و بعد از تشکیل این شرکت وسایل کشاورزی که تهیه می‌شود به آن شرکت داده می‌شود و شرکت بایستی قرضه خود را تدریجاً با بانک تصفیه کند در خاتمه عرایضم باز مصراً بنده از پیشگاه مجلس شورای ملی تقاضا دارم نسبت به استیضاح‌هایی که شده چون همان طوری که عرض کردم دولت مشغول مذاکره با دولت‌هایی است و دولت مرددی نمی واند در این قسمت مطالب بحث کند بنده تقاضا دارم نسبت به این قسمت توجه بیشتری بشود (شوشتری- راجع به نفت هم بفرمایید) راجع به نفت هم که جناب آقای شوشتری فرمودند چون به ۷ یا ۸ استیضاحی که فرموده‌اند بایستی پاسخ داده شود بنابراین از آقای شوشتری خواهش می‌کنم که جواب این قسمت به بعد از استیضاح موکول بشود.

رئیس- موضوع استیضاح آقای جمال امامی منحصر به موضوع نفت نیست آنچه مربوط به نفت است ۵ یا ۶ نفر از آقایان امضا کرده‌اند اگر مجلس موافقت دارد پنج‌شنبه باشد و مال آقای جمال امامی بماند برای بعد (دکتر بقایی- چه لزومی دارد که مال آقای جمال امامی بماند برای چند استیضاح ایشان معلوم است مگر این که ایشان استیضاح‌شان را پس بگیرند) بسته به نظر مجلس است حالا می‌پرسم و معین می‌کنیم موقع را باید مجلس معین بکند (تیمورتاش- بنده متشکرم که آقای نخست‌وزیر توضیحاتی دادند) این بیانات ایشان جزو صحبت نبود.

تیمورتاش- بنده باید توضیح بدهم که مقصودم چه بوده بنده مقصودم این بود که اصلاً به این شخص نبایستی اجازه صحبت می‌دادند و شخصی که معلوم شده که تا چه اندازه رسمیت دارد بیاید بیاناتی بکند که ذهن ملت ایران را مشوب سازد البته با اذعان به این نکته که از طرف دولت امریکا چندین سال است که وعده داده شده و هنوز نتیجه‌ای نگرفته‌ایم مگر این که جناب آقای رزم‌آرا مدتی است که زحمت کشیده‌اند و گمان می‌کنم که نتیجه گرفته باشد ولی آنچه که بنده اینجا عرض کردم بر اثر احساساتی بود که دیشب از خواندن مقاله این شخص پیدا کردم و خواستم اشاره کرده باشم که جناب آقای نخست‌وزیر هم مساعدت فرمایند برای این که این کار انجام بشود و به صحبت نگذرد.

نخست‌وزیر- آقا گرفته شده و تمام شده است ۳۰ میلیون دلار داده شده.

رئیس- بنابراین استیضاح آقایان روز پنجشنبه مطرح می‌شود باید خود استیضاح‌کننده حاضر باشد چون موارد مختلفی دارد و استیضاح آقای جمال بماند برای روز بعد روزش را معین می‌کنیم (یکی ازنمایندگان- ممکنه همین الان معین بفرمایید) اگر آقایان موافقت دارند بماند برای روز دهم آبان عده‌ای از نمایندگان حالا بماند برای بعد معین می‌کنیم)

۶- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- بسیار خوب بماند برای بعد جلسه آینده روز پنجشنبه ساعت ۹ صبح

(جلسه ۵۰ دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت