مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ خرداد ۱۳۰۶ نشست ۱۱۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۶
جلسه: ۱۱۶
صورت مشروح مجلس پنجشنبه ۱۸ خرداد ماه ۱۳۰۶ مطابق ۹ ذیحجه ۱۳۴۵
فهرست مطالب:
۱- بقیه شور نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به اضافات بودجه ۱۳۰۵ وزارت فوائد عامه
۲- تقدیم طرح قانونی راجع به اختصاص عشر حقوق مستخدمین برای تأسیس شرکت نفت گیلان و تنکابن و ارجاع آن به کمیسیون مبتکرات
۳- اقتراع اسامی نه نفر از آقایان نمایندگان برای تشرف به حضور اعلیحضرت همایونی و عرض تبریک
۴- معرفی آقای پاکروان به سمت کفالت وزارت خارجه در غیاب آقای وزیر خارجه از طرف رئیسالوزرا
(مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای مرتضیقلی خان بیات نائب رئیس تشکیل گردید)
صورت مجلس روز سهشنبه شانزدهم خرداد را آقای بنی سلیمان قرائت نمودند.
غائبین با اجازه جلسه قبل
آقایان: اسفندیاری - نظام مافی- حیدری مکری- فرشی- عدل- زغیم
غائبین بیاجازه جلسه قبل
آقایان: علی خان اعظمی - حشمتی - نوبخت- حاج حسن آقا ملک
دیرآمدگان با اجازه جلسه قبل
آقایان: دشتی - آشتیانی - بهبهانی
دیرآمدگان بیاجازه جلسه قبل
آقایان: شریعتزاده - بهار- میرزا حسن خان وثوق- میرزا احمدخان بدر
نائب رئیس- صورت جلسه مخالفی ندارد؟
(گفتند- خیر)
نائب رئیس- صورت جلسه تصویب شد.
بعضی از نمایندگان- بلی دستور
نائب رئیس- دستور لایحه اضافات وزارت فوائد عامه است. آقای دشتی
دشتی- بنده از دو چیز تعجب دارم. یکی این که بعضی تصور میکنند که مخالفت و موافقت با یک لایحه مستلزم مخالفت و موافقت با هیئت دولت باشد در صورتی که این طور نیست. در ممالک خارجه که هیئت دولت از اکثریتها انتخاب میشوند یعنی از حزب اکثریت انتخاب میشوند انتخاب میشوند هیئت دولت لوایح خود را مطابق با مرام حزبی یعنی مرام اکثریت ترتیب میدهد. بالطبیعه مخالفت با لایحه مخالفت با هیئت دولت است ولی در مملکت ایران که یک حزب اکثریتی موجود نیست و دولت هم از اکثریت حزبی مجلس انتخاب نمیشود از این جهت مخالفت بنده با بودجه اضافی وزارت فوائد عامه به هیچ وجه مستلزم مخالفت با دولت نیست بنده به شخص آقای هدایت نهایت درجه علاقه را دارم و ایشان را یکی از اشخاص خوب این مملکت میدانم که در فضائل روحی نظیر ایشان کمتر است. تعجب دیگر بنده از این است که یک لایحه اضافی را که یک وزیری میآورد به مجلس یا یک بودجه که به مجلس شورای ملی میآید وزرایی که بعد از آن وزیر میآیند عین آن لایحه را تصدیق میکنند مثل این که تمام وزرا این مملکت متحدالشکل هستند یا این که پشت میز وزارت یک اثر خاصی دارد که وزیر پشت آن میز که رفت باید تمام لوایحی را که آن وزیر سابق داده است ولو این که از یک نقطهنظرهایی بوده است باید تصدیق کند.....
یک نفر از نمایندگان- عده برای مذاکره کافی نیست.
نائب رئیس- چون عده کافی نیست تنفس داده میشود.
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و به فاصله نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
نائب رئیس- آقای وزیر مالیه.
وزیر مالیه- یک فقره لایحه است راجع به تخصیص عوائد مستغلات شهر طهران به بلدیه، و دو فقره دیگر هم راجع به تبدیل حقوق شخصی است تا یک مدتی برای صغار دو نفر از مستخدمین وزارت فوائد عامه و مالیه که شرایط تقاعد درباره آنها به واسطه حاضر نبودن اسناد و مدارک جمع نبوده است ولی سنوات خدمت را کافی دانستهاند تقدیم میشود.
نائب رئیس- به کمیسیونهای مربوطه ارجاع میشود.
آقای شیروانی
شیروانی- تا این که برای کار کردن حاضر شوند بنده از مقام ریاست تقاضا کردم که اجازه بفرمایند یک طرحی است میخواهم تقدیم کنم. در بین اشخاصی که راجع به اصلاحات یک علاقههایی دارند به این مملکت غالباً خیلی صحبت میشود. صحبت اصلاحات را زیاد میکنیم، به طور کلی در اطراف یک مسائلی حرف میزنند اصلاح اقتصادی، اصلاح فلان اداره، اصلاح فلان قوه، ولی متأسفانه قدم عملی که برداشته شود نیست، غالباً همان حرف زده میشود، و آن گویندههای حرف در موقع عمل اثری از خودشان نشان نمیدهند آقایان اطلاع دارند که کمیسیون بودجه (به فرمایش آقای تقی
زاده که میفرمودند یک کسی پیدا شود که یک قدم شجاعانه برای این مملکت بردارد) یک قدم شجاعانه برداشت و یک دستی به اشل زد. البته این مسئله چون اصطکاک با منافع شخصی یک عده داشت حقاً باید در این مسئله یک تظاهراتی بشود زیرا نمیشود گفت چرا این تظاهرات شده است. مقصود کمیسیون بودچه چه بود؟ مقصود کمیسیون بودجه بالاخره دشمنی با یک عده نبود و نمیخواست نان یک عده را کم و زیاد بکند. مقصود کمیسیون بودجه این بود که یک صرفهجویی در بودجه مملکتی بکند و یک مبلغی پول به دست بیاورد و بالاخره آن پول را صرف یک امور اقتصادی بکند که بالنتیجه همان مستخدمین هم از آن استفاده نمایند. منتهی ما نخواستیم داخل در یک جریانات و مسائلی که نتیجه این صرفهجویی میشود بشویم آن را گذاردیم به نظر دولت که دولت یک لوایحی برای کارهای اقتصادی بیاورد. آقایان این نکته را تصدیق میفرمایند که موضوع شرکت در این مملکت یک موضوع بغرنجی است.
تأسیس شرکت در این مملکت همیشه به دو مانع بزرگ برمیخورد یکی از آن موانع طبیعی تقریباً نبودن پول است، امروز متمولترین اشخاص این مملکت نمیتواند یک مبلغ معتنابهی که بتواند آن را مأخذ شرکت خودش در یک کمپانی قرار دهد تهیه کند، و یک پول نقدی هیچ وقت نمیتواند برای این کار راه بیندازد. تجار این مملکت با سرمایه دیانت و اعتبار کار میکنند که مال مردم را میگیرند و پس میدهند ولی اگر بنا باشد پرده برداشته شود میبینیم چیزی در بین نیست، این یک نکته. نکته دیگر این که متأسفانه شاید به تحریک خارجی یک ترتیباتی در این مملکت تولید شده است برای این که شرکت در این سر نگیرد و این دو مانع بزرگ همیشه در جلوی یک قدمهای بزرگ اقتصادی که در درجه اول باید تأسیس شرکت آن را شروع کند عرض اندام کرده است. در این قبیل مواقع و در این قبیل محیطها و ممالک که ما زندگانی میکنیم به عقیده بنده غالباً باید اصلاحات را با زور تحمیل کرد ولی با زور قانون یعنی باید اصلاحات را ما با زور قانون تحمیل کنیم. بنده در بین این مذاکراتی که میشد و در ضمن این حرفهایی که زده میشود که یک فکری برای پیشرفت امور اقتصادی بکنیم یک فکری به نظرم رسید و یک عده از آقایان را هم همراه کرده که با یک حسن استقبالی امضاء کردهاند. یک طرحی تهیه نمودهایم و آن این است که همان صرفهجویی که میخواستیم بکنیم بکنیم، و به همان سیاست که عرض کردم که سرمایه معتنابهی پیدا نمیشود و حسن اعتمادی هم در این مملکت وجود ندارد، از سرمایه بودجه مملکتی تأسیس یک شرکتی بنماییم که هم آن مقصود اصلی ما که در کمیسیون بودجه داشتیم که پیدا کردن محلی در نتیجه صرفهجویی و صرف کردن برای یکی از کارهای مهم اقتصادی باشد به عمل آمده باشد و هم به اشخاص ضرری نخورده و تحمیلی هم به جامعه نشده باشد. بنده به نظرم رسید که مهمترین کار اقتصادی و بزرگترین قدمی که امروز مملکت ما باید بردارد برخلاف عقیده بعضی رفقا که روی اقتصادیات حرف میزنند نفت است. یک مملکتی که روی نفت خوابیده است و به فرمایش آقای کازرونی در تمام دنیا نفت او ارزانتر از مملکت خودش صرف میشود ما در این مملکت باید الان در سال چهار میلیون پول نفت و بنزین بدهیم.
یک نفر از نمایندگان- خیلی بیشتر
شیروانی- شاید بیشتر باشد ولی بنده مأخذ ۱۳۰۵ را عرض کردم که رجوع به استاتیستیک کمرکی کردم.
بالاخره ما باید یک مبلغ معتنی بهی پول نفت و بنزین بدهیم. در نتیجه این طرحی که بنده تقدیم کردم اول منفعت این است که ما پول نفت و بنزین نمیدهیم بعد از یک سال، دو سال دوم این است که راه تأسیس شرکت و منفعت شرکت را نشان میدهیم که یک نفر آدم از عایدات خودش میتواند در سال
یک مبلغ جزئی صرف تأسیس یک شرکتی کند و در عرض ده سال یکی از ثروتمندان مملکت بشود بنده پیشنهاد کردهام که یک عشر حقوق مستخدمین یعنی کلیه موظفین خزانه دولت اعم از وکلا وزرا مستخدمین لشکری و کشوری را صرف تأسیس یک شرکتی بکنند به منفعت خودشان یعنی یک عشر از حقوق خودشان را برای استخراج نفت گیلان و تنکابن به منفعت خودشان تخصیص بدهند و یک شرکتی تأسیس کنند و سهامی به نفع آنها صادر شود و تا مدت ده سال این معامله بشود استثناهایی هم ذکر شده است که الان استدعا میکنم اساساً طرح بنده را قرائت بفرمایند ممکن است بنده در انشاء عبارت و در اصل موضوع اشتباهی کرده باشم و استدعایی که از همکاران محترم دارم این است که با یک فوریت این طرح موافقت بفرمایند یعنی میرود به کمیسیون مبتکرات بعد که میآید به مجلس و قابل توجه میشود به یک فوریت آن رأی بدهند که در کمیسیونهای مربوطه طرح شود و موادش با یک طرزی با نظر دولت تنظیم شود و البته بنده ادعا نمیکنم که همهاش را خوب نوشتهام فقط اصل موضوع و مقصود را نوشتهام و در صورتی که مقصود به عمل آید به عقیده بنده بعد از ده سال ما یکی از مهمترین منابع خودمان را به کار انداختهایم بدون این که سر و صدایی بلند شود یا ضرری به کسی خورده باشد.
(طرح مزبور به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۱- مجلس شورای ملی به دولت اجازه میدهد که شرکتی به نام (شرکت سهامی گیلان و تنکابن) تحت نظارت بانک ملی ایران تشکیل دهد.
ماده ۲- سرمایه اصلی این شرکت از وجوه حاصله عشر حقوق کلیه موظفین خزانه دولت (از هر طبقه و مقام) تشکیل خواهد یافت. و وزارت مالیه مکلف است از تاریخ تصویب این قانون تا مدت ده سال در رأس هر ماه عشر حقوق موظفین دولت را کسر نموده در مقابل آن سهم (شرکت سهامی نفط گیلان و تنکابن) به آنها تسلیم نماید.
تبصره اول- موظفین دولت تا مدت ده سال مجبور به قبول سهام مزبور بوده و در انقضای این مدت آزاد هستند که سهام مذکور را خریداری نموده یا نمایند:
تبصره دوم- افراد نظامی - پلیس - امنیه - صاحب منصبانی که کمتر از سی و دو تومان حقوق میگیرند و همین طور مستخدمین رتبه ۱ کشوری در خریداری سهام این شرکت آزاد خواهند بود.
ماده سوم- مجلس شورای ملی امتیاز انحصاری کشف و استخراج نفط و کلیه مواد مربوطه به نفط (در محوطه فعلی گیلان و تنکابن) برای مدت سی سال به شرکت مرقوم در ماده اول میدهد.
ماده چهارم- حقوق دولت صدی ده از عایدات خالص خواهد بود.
ماده پنجم- سرمایه این شرکت منحصراً صرف کشف و استخراج نفط گیلان و تنکابن و مؤسسات مربوطه به استخراج نفط خواهد شد.
ماده ششم- عایدات حاصله شرکت پس از وضع صدی ده حق دولت تا مدت ده سال به اصل سرمایه شرکت ضمیمه شده و معادل آن سهام جدید به اسم صاحبان سهام صادر میگردد و پس از ده سال منظماً مطابق معمول بین صاحبان سهام تقسیم خواهد شد.
ماده هفتم- سایر افراد اهالی مملکت میتوانند سهام این شرکت را خریداری نمایند.
ماده هشتم- وزارتین مالیه و فوائد عامه هر یک در حدود وظایف خود مأمور اجراء این قانون بوده و مکلف هستند نظامنامه آن را با نظر رئیس بانک و متخصص نفط تنظیم نمایند.
نائب رئیس- به کمیسیون مبتکرات مراجعه میشود آقای فیروزآبادی پیشنهادی کردهاند قرائت میشود.
(این طور خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم لایحه اضافات فوائد عامه و خارجه
از دستور امروز خارج شود
نائب رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده در این پیشنهاد چند نظر دارم یکی این که امروز جا داشت که ما اصلاً تعطیل کنیم چون روز عرفه است و باید تعطیل شود حالا منتهی مجلس ملتفت نبود و گذشت و از طرف دیگر فعلاً وقت گذشته است و این بودجه فوائد عامه مذاکرات زیاد لازم دارد از این جهت ما موفق نمیشویم که آن را تمام کنیم و میماند برای جلسه آینده دیگر زیرا هوا فوقالعاده گرم است و نمیشود مذاکرات را ادامه داد و اذهان حاضر نیست که در این مواد درست دقت کنند به علاوه بعضی کارهای دیگر هم هست از فبیل استقراع که باید حضور اعلیحضرت همایونی بروند به این ملاحظه بنده این پیشنهاد را کردم.
نائب رئیس- آقای عراقی
عراقی- پیشنهاد آقای فیروزآبادی با سلیقه خودشان که همیشه با اضافاتی که میآید و با مخارجی که میآید مخالفت میکنند خیلی سازش دارد ولی برای یک وزارتخانه که بر حسب قواعد کاری که داشته است یک تعهداتی کرده است و یک کارهایی کرده است البته باید مطرح شود و صحبت و سقمش معلوم شود که اصل بودجه را تنظیم کنند زیرا نیامدن بودجه در مجلس به واسطه این است که هنوز بودجه اضافات گذشته است و این که میفرمایند که مجلس میباید امروز تعطیل شده باشد روز عرفه است صحیح است ماها هم انشاالله مسلمان هستیم این مجلس هم مجلس مسلمانها است. تمام وکلا هم مسلمانند ولی چیزی که هست باید قضیه را تحت مطالعه قرار بدهند و به یک شکلی تمام کنند. اگر چنانچه ما بخواهیم به امروز و فردا و خروج از دستور قائل شویم بالاخره موفق به تنظیم بودجه نخواهیم شد بنابراین هیچ مانعی ندارد که لایحه مطرح شود و تکلیفش معلوم شود.
نائب رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد آقای فیروزآبادی آقایان موافقین قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
نائب رئیس- تصویب نشد، آقای دشتی
دشتی- یکی از آقایان نمایندگان بعد از تنفس به بنده اظهار فرمودند که در حین مخالفت با لایحه وزارت فوائد عامه لازم نبود به گویی با دولت موافقم. بله بنده برای این مسئله را گفتم که موافقین دولت بدانند که هر لایحه که دولت به مجلس تقدیم میکند نباید خودشان را ملزم بدانند که از او دفاع بکنند. به عقیده بنده این لایحه به هیچ وجه محل احتیاج نیست مخصوصاً لوایح بودجه را میخواهم عرض کنم که تمامش به شفاعت و توصیه و بالاخره کار پیدا کردن از برای بیکارها است که همین مسئله مستلزم شده است که روز به روز بودجه دولت زیاد شود. ما ابداً تناسب قوه مولده را با قوه مستهلکه در نظر نداریم یعنی در نظر نداریم که این مملکت در چه حالی است تاجر و زارع در چه حالی هستند و بالاخره این بیست و چهار پنج میلیون با چه وضعیتی از این مملکت گرفته میشود و یک قسمت اعظمش صرف ایجاد کار برای بیکارها میشود در صورتی که دولت آن قدر مستخدم لازم ندارد. به قول آقای یاسایی که گفت آدم یک وقت بقال است یک وقت تاجر است البته وقتی تاجر است بیشتر مستخدم لازم دارد اما اگر یک بقالی بخواهد به اندازه تاجر برای خودش مستخدم بیاورد البته زود از بین میرود و بنده حاضرم که با هر یک از آقایان برویم در این وزارتخانهها و ملاحظه بفرمایند چه قدر اعضاء بیکار در وزارتخانهها ریختهاند. بله ما مستخدم لازم داریم. اما این مستخدمین باید در حدود احتیاجات و متناسب با قوه مولده ثروت باشد و اگر بنا باشد این ترتیب پیش برویم بنده تصور میکنم که تا دو سال دیگر ابداً مملکت قوه ادای مالیات نداشته باشد. مجلس هیچ وقت با بودجه مخالفت نمیکند و مخالفتش با توجه به مستخدمین است. اگر دولت یک بودجه بیاورد به مجلس که آن بودجه به مصرف یک کارهای عامالمنفعه
و یک کارهایی که محل احتیاج باشد برسد البته آقایان نمایندگان رأی میدهند اما یک بودجه که قسمت اعظمش مربوط است به اضافه کردن مستخدمین مثلاً بنده اطلاعات خیلی مختصری که در این باب دارم این است که آرشیو فقط پنج عضو دارد ولی اداره محاسباتش هشت عضو دارد و این فرع زائد بر اصل است. محاسبات وزارت فوائد عامه تا هشت ماه قبل سی و یک عضو داشت و امروز متجاوز از صدو بیست نفر عضو دارد یک علت عمدهاش این است که سابقاً به مستخدمینی که در نواحی مختلفه مشغول ساختن راهها بودند پولی حواله میدادند و این پول در تحت نظارت مالیه محل به مصرف میرسید و تمام اجزا مالیه در مصرف کردن آن پول نظارت میکردند، حالا به عنوان ناظر در اداره محاسبات به هر ناحیه یک نفر فرستادهاند و این پول مستقیماً به دست آن یک نفر میرسد و در تحت نظارت آن یک نفر هر طور بخواهد خرج میکند و این دو ضرر دارد یکی ازدیاد عده مستخدمین است و یک ضرر دیگرش این است که سابقاً به طور اتم و اکمل این نظارت به عمل میآید حالا یک نفر است هر طور دلش بخواهد همان طور میکند و بالاخره محاسبات وزارت فوائد عامه چیز غربی شده است! مثلاً در بودجه طرق که باید صرف راهسازی شود هشت نفر در بودجه محاسبات پول نمیدهند. دفتردار مدرسه تجارت جزء محاسبات است و از انجا پول میگیرد. اینجا دیگر روشان نشده است عضو زیاد کنند. از این جهت اعضاء سایر ادارات را هم جزء خودشان آوردهاند در صورتی که همین اداره محاسبات با همان دو سه عضو لایق سابقش اداره میشود و اگر سایرین ناخوش شوند تصور نمیکنم امور اداره محاسبات معوق بماند ملاحظه بفرمایید رئیس محاسبات وزارت فوائد عامه شب عید میخواست برود رشت گردش کند صد و شش تومان و پنج قران به عنوان تفتیش گرفته است و مقصود بنده از ذکر این مطالب این است که از این قبیل خیلی زیاد است و در وزارتخانهها یک بودجه که مینویسند به هیچ وجه طرف احتیاج نیست در جلسه سابق که این لایحه مطرح بود آقای آقا سید یعقوب یک یک ارقام لایحه را مطرح کردند و حق هم داشتند ولی بنده دیگر وارد آن ارقام نمیشوم اما میخواهم عرض کنم که ملاحظه بفرمایید این بودجهها را به چه ترتیب مینویسند. ما در کمیسیون بودجه که با آقایان وزرا صحبت میکنیم وزرا میگویند آقایان اداره راهآهن اضافه شده است خوب اداره راهآهن که زیاد شده است نباید دو نفر عضو زیاد بشود؟ فرض بفرمایید اداره جنگل میگویند ما این اداره جنگل را که تأسیس کردیم لازم شد که یک نفر به محاسبات دو نفر به آرشیو و سه نفر به پرسنل اضافه شود یک اداره کوچکی که هیچ محتاج به این چیزها نیست هی عضو زیاد میکنند. مخصوصاً پری روز که بودجه اوراق در کمیسیون بودجه مطرح بود برعکس تمام وزارتخانهها دو تا رئیس کل داشت دو تا معاون کل یک نفر کفیل و یک نفر رئیس انبار و یک نفر معاون انبار که روی هم رفته هفت نفر رئیس داشت. کفیل معنیش این است که هر وقت رئیس نباشد یک نفر دیگر که رتبهاش از او کمتر است او را کفیل میکنند یعنی قائممقام آن رئیس قرار میدهند اما اینجا هم رئیس داشت و هم کفیل داشت و هم معاون. عرض یک نفر هم دو تا معاون داشت این طور است کارهای وزارتخانههای ما و البته لازم است در اینجا یک استثنایی هم قائل شویم و آن عبارت از وزارت جنگ است که در تمام وزارت جنگ شش نفر سرتیپ دارند که هر یک ماهی دویست و سی تومان حقوق میگیرند. اما وزارت مالیه بیست و نه نفر مدیرکل دارد در صورتی که در موقعی که قانون استخدام نوشته شد منظور این بود که هر وزارتخانه یک نفر مدیرکل داشته باشد که ناظر جریان کارهای اداری باشد که تغییر وزرا و معاونین رشته کارها را پاره نکند. حالا مدیرکل یک منصب اداری شده است. و ممکن هم هست که بنده عضو یک اداره باشم ولی حقوق مدیرکلی بگیرم بودجههای وزارتخانههای
ما به یک صورت غریب و عجیبی توسعه مییابد. مثلاً فرض کنید که بنده در وزارت هواپیمایی هستم یک پسرخاله دارم که تازه از قمشه آمده است و نان ندارد بخورد....
شیروانی - از بوشهر
دشتی- خوب از بوشهر - آن وقت پیشنهاد میدهم به آقای معاون یا آقای وزیر که ما در پرسنل یک نفر لازم داریم با حقوق شصت تومان معاون بیچاره هم که نمیداند این شصت تومان از کجا میآید و چه طور قران قران از بیوهزنهای این مملکت گرفته میشود و در خزانه مملکت جمع میشود. و پا هم نمیشود بیاید توی اداره و ببیند که آنهایی هم که آنجا نشستهاند بیکارند. میگوید خوب چه اهمیت دارد یک نفر هم به نان برسد. مثل این که وزرا و معاونین خیال میکنند که هیئت دولت یک آدم گردن کلفت متمولی است که این پولها از آسمان برایش میآید از این جهت میگویند چه اهمیتی دارد. به این یکی کار میدهند! به آن یکی کار میدهند! در صورتی که باید در نظر بگیرند که این پولها با چه فشار و بدبختی جمع میشود و برای جمع کردن نه کرور عایدات تقریباً سی کرور به مردم خسارت وارد میآید و مأمورین مالیه یک کارهایی میکنند که مردم حقیقه از تولید ثروت و از بسط زراعت به کلی بیزارند. چون مأیوس هستند تا بخواهند یک زمینی را احیا کنند فوراً مأمورین مالیه میآیند و پدرشان را در میآورند آن وقت این آقای معاونی که به کلی از این قضایایی اطلاع است رأی میدهد که عضو زیاد شود. اگر کار در وزارتخانهها زیاد است چه علت دارد که نصف روز کار میکنند؟ همین وزارت جنگ ما بنده مکرر شده است که با ارکان حزب کل کار داشتهام ساعت ده بعدازظهر بوده است تلفن کردهام و دیدهام که خود رئیس کل با اعضایش تماماً نشستهاند و دارند کار میکنند. بالاخره اگر بخواهند ساعات و اوقات کار را دو ساعت قرار بدهند بیشتر محتاج اعضاء خواهند شد میگویند در ممالک خارجه (یعنی در بعضی از ممالک خارجه) یک وقتی کار میکنند. این صحیح است ولی به قول آقای تقیزاده آن یک وقت کار کردن یک ثانیه فاصله در کارشان نیست و در مدت شش ساعت تمام کارهای خود را انجام میدهند اما اینجا کاری ندارند صبح چهار به ظهر مانده میآیند اداره و ظهر بلند میشوند میروند بنده خودم شخصاً اطلاع دارم که عده زیادی از اعضاء از بیکاری شکایت میکنند. بالاخره بنده با حسن ظنی که نسبت به آقای رئیسالوزرا دارم تقاضا میکنم که این لایحه را با سایر لوایحی که سابقاً آمده است ببرند و اصلاح کنند اگر فکر میکنند که یک عده بیکار میشوند حقوق انتظار خدمت به آنها بدهند زیرا اولاً به صرفه دولت است و ثانیاً بودجه اصلاح میشود. مثلاً لایحه راجع به راهآهن را پریروز آورده بودند به کمیسیون بودجه برای ذوبآهن سه چهار تا معاون و پرسنل و محاسبات و بالاخره تمام مؤسساتی که برای وزارتخانه درست میکنند این را هم همین طور پیشبینی کرده بودند ملاحظه بفرمایید اداره ذوبآهن محتاج به پرسنل و محاسبات نیست. سی هزار تومان بودجه برای این مؤسسه نوشته شده در صورتی که اگر از روی صرفهجویی مینوشتند از چهارده هزار تومان و پانزده هزار تومان تجاوز نمیکرد بنده از شخص آقای رئیسالوزرا که به پاکی نیت ایشان نهایت درجه عقیده را دارم استدعا میکنم که این لایحه را اصلاح بفرمایند که ما در محظور نباشیم زیرا حقیقه وجدان انسان در رأی دادن به این لوایح متزلزل است. مثلاً مؤسسه فلاحتی را بنده خیلی میل داشتم که ببینم تا به حال چه کار کرده است و از این مؤسسه چه خیری به مملکت رسیده است. اگر قصدشان این است که رئیس مدرسه فلاحت در مرکز بگویند که مثلاً به مردم اطلاع بدهند ک سیبزمینی را چه طور باید بکارند این دیگر لازم به متخصص نیست در صورتی که ممکن است چهار نفر مترجم بیایند و کتبی را که راجع به فلاحت است ترجمه کنند و به مردم بیاموزند. بنده نمیخواهم این
مؤسسه را رد کنم ولی میخواهم ببینم تا به حال چه کرده است که بودجهاش که میآید هی اعضاء زیاد میشود پرسنل، محاسنات، معاون فنی، معاون اداری، چیز عجیبی است!! بنده نمیدانم وزارت فوائد عامه چه امتیازی با سایر وزارتخانهها دارد که سه جور معاون پیدا کرده است و بالاخره بنده عرایض خودم را خاتمه میدهم چون آقای آقا سید یعقوب مفصلاً در اطراف جزئیات صحبت کردهاند بنده دیگر وارد ارقام نمیشوم و همین قدر عرض میکنم که این بودجه مطابق احتیاجات مملکت نوشته نشده است و توصیه و سفارش این بودجهها را دیکته کرده است و بالاخره از آقای رئیسالوزرا تقاضا میکنم که این لوایح را اصلاح بفرمایند بعد برای تصویب به مجلس تقدیم کنند.
رئیسالوزرا- بنده اولاً تشکر میکنم از تذکراتی که آقایان امروز و در جلسه سابق در موقع مذاکره در پرگرام به بنده دادهاند و بنده هم البته باید گوش بدهم و استفاده نمایم اما در باب بودجه فوائد عامه خصوصاً در این قسمتی که حالا مطرح است بنده باید عرض کنم که در این قسمت چهار ماهش بنده باید عرض کنم که در این قسمت چهار ماهش بنده تا اندازه که ممکن بوده است شخصاً دقت کردهام حالا اگر آقایان با بعضی از الفاظ مخالف باشند در معنی بنده اعتقاد ندارم و تصور نمیکنم که رعایت اقتصاد نشده باشد و البته کاملاً شده است و عضوی که خارج از ضرورت باشد بنده قبول نکردهام یک نکته را هم باید رعایت کرد که بنده را که وارد کردند به فوائد عامه چه آن وقتی که مستقلاً وزیر فواید عامه بودم و چه امروز که باز به بنده فرمایش میشود که در ضمن شغل دیگری فوائد عامه را هم داشته باشم در این صورت بنده محتاج هستم به چندنفر اعضایی که خودم بشناسم و به آنها اعتماد داشته باشم که بتوانم مطالب خودم را به آنها بگویم و آنها بروند اجرا کنند و برای من اطلاعات بیاورند و اگر این اعضاء را نداشته باشم بنده نمیتوانم به آن اداره برسم زیرا اگر عرض کنم میرسم یک ادعای بیموقعی خواهد بود. این اعضایی که در بودجه چهار ماهه اضافات قبول شدهاند که اکثرشان راجع به فلاحت هستند و چند نفرشان راجع به اداره مرکزی یکی دو تاش هم مربوط به شخص من است که لازم دانستهام اینها چیز زائدی ندارد آن قسمتش که راجع به مرکز است و بنده لازم دانستم حالا هم لازم میدانم و آن قسمتی که راجع به فلاحت است بنده و هر کس دیگری که وارد این کار بشود امروز نمیتواند تشخیص بدهد که این اجزایی که امروزه برای فلاحت یا جنگل استخدام شدهاند حکماً اینها ضرورت دارند یا ندارند به جهت این که این اداره در سال گذشته در آخر سال تشکیل شده است استخدام متخصص را هم قبلاً مجلس رأی داده بود که آوردند و در اواسط سال گذشته شروع به کار کرده است و یک اجزایی را لازم دانسته است که پیشنهاد کرده است بنده هم بعضیهایش را قبول کردم بعضیهایش را هم رد کردم ما وقتی که متخصص میآوریم و او میگوید که من برای این که یک کاری را بکنم یک چنین اجزا و اعوانی را لازم دارم باید از او قبول کرد بعد اگر دیدیم که زیادی است البته باید کم کرد ولی موقع آن در اول کار نیست. وقتی است که ببینیم متخصصی که آن اجزا را میخواهد عرض کنم این است که مکرر شنیده شده است که این متخصص فلاحت چه کار کرده است عرض میکنم بدبختترین متخصصین دنیا متخصصین فلاحت هستند. به جهت این که فرض بفرمایید متخصص راهآهن وقتی که میآید میرود در فلان صحرا و یک نقشههایی میکشد و بعد از مدتی میبینیم یک کاری پیشرفت کرده است مثل این که بنده پریروز رفتم در اداره بلند دیدم یک نقشههایی کشیدهاند. وقتی که حساب کردم دیدم یک کاری ازشان پیشرفت کرده است. متخصص طرق بعد از یک ماه که میآید دو فرسخ راه را صاف کرده که میشود رفت و دید
اما متخصص فلاحت این طور نیست متخصص فلاحت باید یک سال دو سال سه سال جان بکند تا یک نتیجه بر زحماتش تعلق بگیرد که باز هم متخصص دیگری میخواهد والا در یک سال حاصل اینجا را نمیشود عوض کرد. پنبه را نمیشود دو برابر کرد تخمها را نمیشود آورد و آزمود. اگر آقایان دقت کرده باشند قبل از این که ما متخصص از برای فلاحت بیاوریم با همان متخصصینی که در مملکتمان بودند یک مدرسه فلاحتی اینجا دائر کرده بودند و یک کارهایی میکردند آقایانی که نمایشگاه اول و دوم و سوم را دیده باشند و اینها را هم با یکدیگر قیاس کرده باشند ملتفت شدهاند که چه نتیجه بردهاند. پنبه چند جور بود. و حالا چند جور عمل میآورند. و چه جور است. همچنین سایر حبوبات، گندم، نخود بالاخره ابریشم یا چای یا سایر چیزهای دیگری که آنجا دیدهاید. اینها چیزی نیست که در عرض شش ماه بلکه یک سال یک نتیجه نظرگیری داشته باشد. و در اصل این اساس که اعضاء زیادی در وزارتخانههای ما هستند بنده مخالف نیستم. خودم هم معتقدم که زیادی هستند و در آن قسمت که ممکن است و در هر موقعی کلیه معایب را ذکر کردن برای مذاکره بد نیست ولی ربطی به اصل موضوع ندارد. مثلاً ممکن است گفته شود اعضاء وزارت مالیه یا وزارت عدلیه یا وزارت داخله زیاد است یا خود فوائد عامه در یک قسمتش زیاد است اما این ربطی به این بودجه چهار ماهه ندارد و تمام معایب وزارتخانهها را در هر موقع جزئی و کلی بیان کردن به نظر بنده یک قدری اتلاف وفت است و حالا این بودجه چهار ماهه را در سه چهار قلمش بنده شخصاً نظر داشتم ولی در اقلام دیگرش برای اجزا فلاحت که متخصص پیشنهاد کرده بود و بنده هم چون دلیلی بر ردش نداشتهام و بلکه دلیل برای تعقیب کارش داشتم قبول کردهام دیگر این که در اینجا راجع به ذوبآهن فرمودند عرض میکنم این بودجه را بنده شخصاً نوشتهام و تمام اقلامش هم به رأی من است ولی اینجا یک عیبی دارد و آن این است که شنیدهام آقایان در کمیسیون بودجه ایراد گرفتهاند ولی متوجه اصل مطلب نبودهاند بودجه آهنذوب کنی امروز در وزارت فوائد عامه طوری شده است که سه قسمت شده است. چرا شده است؟ برای این که مجلس شورای ملی در جزء سه قانون این ترتیب را تصویب کرد. اول آمدهاند و یک قانونی تصویب کردهاند برای متخصص آهن ذوبکنی و در آن ضمن یک دویست و پنجاه هزار تومان برای نقشهبرداری به این کارخانه محل دادهاند. مالیه آن قسمتی را که راجع میشود به آهن آب کنی و نقشهبرداری این را یک بودجه علیحده میکند چون راجع به محل دویست و پنجاه هزار تومان است. بعد آمدهاند مهندس دیگر تصویب کردهاند گویا با مهندس نفت در ضمن یک قانونی تصویب کردهاند و یک صد و پنجاه هزار تومان به او محل دادهاند این کار را که میکنند برای این است که میگویند این محل غیر از آن محل است. در صورتی که مهندس نفت که حالا نیامده است ولی این مهندس معرفهالارضی و این شمیستی که آمده است این سه تا با مهندس آهن ذوب کنی یک اداره است و در یک جا هستند و یک کار میکنند ولی سه تا بودجه دارند به دلیل تصویب مجلس و حفظ قوانین محاسبات مالیه. و بنده در موقعش که رسید خودم عرض خواهم کرد که در این بودجه آهنی ذوب کنی بر حسب این تقسیم ممکن است بگویند یک عضوش زیاد است ولی زیادی نیست خصوصاً توضیح خواهیم داد که این عضو کار هر چهار نفر مهندس را در اداره باید راه بیندازد ولی اگر در اقلام بودجه مذاکراتی هست از عهده بنده خارج است زیرا هم معاون بنده اینجا حاضر است و هم از طرف کمیسیون دفاع خواهد شد.
نائب رئیس- آقای ایلخان پیشنهاد ختم جلسه کردهاند؟ مخالفی نیست؟
شیروانی- بنده مخالفم
نائب رئیس- آقای ایلخان
امیرحسین خان (ایلخان)- این پیشنهاد بنده توضیحی لازم ندارد چون الساعه یک مقداری از ظهر گذشته است و هوا هم گرم است بهتر این است که بقیه مذاکره در این لایحه به جلسه بعد موکول شود و جلسه ختم شود.
نائب رئیس- آقای شیروانی
شیروانی- البته جلسه ختم خواهد شد این طبیعی است ولی مخالفت بنده با ختم جلسه برای این است که مذاکرات در این باب کافی شود و بعد از کفایت مذاکرات جلسه ختم شود و پیشنهاد هم کردهام.
نائب رئیس- چون عده برای رأی کافی نیست گمان میکنم میماند برای جلسه بعد. نظر به این که فردا باید هیئتی شرفیاب حضور اعلیحضرت شوند مخالفی نیست که همان نه نفر سابق باشند؟
بعضی از نمایندگان- خیر
رئیسالوزرا- به موجب ضرورت آقای پاکروان را در غیاب آقای وزیر امور خارجه به سمت کفالت آن وزارتخانه معرفی میکنم.
نائب رئیس- (خطاب به آقای فیروزآبادی)
چون عده برای رأی کافی نیست گمان میکنم باید پیشنهادتان را پس بگیرید و همان نه نفر که سابقاً هم معمول بوده است معین خواهد شد.
فیروزآبادی- پس میگیریم
(اقتراع به عمل آمده و آقایان مفصلهالاسلامی ذیل برای شرفیابی معین شدند)
آقای آقا سید یعقوب- آقای آوانس خان مساعد- آقای عباس میرزا فرمانفرماییان - آقای فیروزآبادی - آقای طباطبایی وکیلی- آقای لیقوانی - آقای شریعتزاده - آقای آیهالله زاده خراسانی- آقای عصر انقلاب
نائب رئیس- جلسه آتیه روز یکشنبه چهار ساعت قبل از ظهر دستور خبر کمیسیون بودجه راجع به اضافات بودجه ۱۳۰۵ وزارت فوائد عامه و وزارت امور خارجه
(مجلس سه ربع ساعت بعدازظهر ختم شد)