مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ بهمن (دلو) ۱۳۰۰ نشست ۶۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ بهمن (دلو) ۱۳۰۰ نشست ۶۶

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ بهمن (دلو) ۱۳۰۰ نشست ۶۶

جلسه شصت و شش صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه نهم جمادی الاولی ۱۳۴۰ مطابق هیجدهم دلو ۱۳۰۰

مجلس یک ساعت قبل از غروب به ریاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید.

صورت مجلس یوم پنجشنبه سیزدهم دلو را آقای تدین قرائت نمودند

رئیس ـ آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده ـ بنده به کلی مخالف با اعانه دادن به مدارس خارجه نبودم عرض کردم اگر مطبع پرگرام وزارت معارف هستید علت ندارد به آنها اعانه داده شود

رئیس ـ آقای نظام الدوله (اجازه)

نظام الدوله ـ آقای سدید الملک را در صورت مجلس غائب بدون اجازه نوشته‌اند در صورتی که آن روز موقعی که بنده به مجلس می‌آمدم آقای سدید الملک را در راه دیدم دندانشان درد می‌کرد و به دندانسازی می‌رفتند به بنده فرمودند اطلاع بدهم و بنده فراموش کردم.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده و آقای آقا میرزا ابراهیم قمی و حائری زاده را در صورت مجلس در یک رئیف مخالف با وزارت فوائد عامه نوشته‌اند در صورتی که بنده مخالف با اصل وزارتخانه نبودم و فقط آقایان حائری زاده و آقا میرزا ابراهیم قمی مخالف بودن بنده عرض کردم که وزارت فوائد عامه خیلی لازم است ولی با طرز اداره کردن آن مخالفم در این صورت اگر ما سه نفر را در یک ردیف قرار بدهند بنده صحیح نمی دانم و باید اصلاح شود

رئیس ـ دیگر اعتراضی نیست؟

(اظهاری نشد)

رئیس ـ صورت مجلس با این سه فقره اصلاح تصویب شد راپورت شعبه سوم راجع به اعتبارنامه آقای حاج مخبرالسلطنه جزء دستور است ولی جمعی از آقایان تقاضا کرده‌اند که از دستور خارج شود تقاضانامه قرائت می‌شود بعد رای می‌گیریم.

(آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند)

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی دامت شوکته العالی

نظر به اینکه با اوضاع کنونی آذربایجان مذاکره در باب اعتبارنامه آقای حاج مخبر السلطنه و مخالفت آقایان نمایندگان با آن بر خلاف مقتضیات و اطلاعات است امضاء کنندگان ذیل استدعا دارند اعتبارنامه مزبور از دستور امروزخارج فرموده و پس از این که به اوضاع فعلی آذربایجان ترتیبی داده شد مطرح فرمایند.

پانزدهم دلو ۱۳۰۰

تدین ـ به امضاء هفده نفر است

رئیس ـ آقای محمدهاشم میرزا (اجازه)

محمدهاشم میرزا ـ اگر مقصود از مخالفت آقایان نمایندگان فقط مخالفت آقای آقا سید یعقوب است که بنده عرضی ندارم ولی اگر مرادشان این است که مخالفین زیادترند یعنی نمایندگان در موضوع نمایندگی آقای حاج مخبر السلطنه یک دسته موافقت دارند و دسته دیگر مخالفت دارند بنده عرض می‌کنم که عدة موافقین و مخالفین هنوز معلوم نشده و از ظاهر عبارت این پیشنهاد چنین مفهوم می‌شود که عده مخالفین و موافقین هنوز معلوم و معین است و حال آنکه معلوم نیست غیر از آقای سید یعقوب دیگری مخالف داشته باشد

رئیس ـ آقای نظام الدوله (اجازه نطق)

نظام الدوله ـ بنده اصلاً عقیده‌ام این است که به هیچ وجه این مذاکرات جریان پیدا نکند به جهت اینکه ممکن است یک عده بعضی مطالبی داشته باشند که حالا مقتضی نباشد اظهار کنند لذا گمان می‌کنم همانطوری که پیشنهاد شده بهتر این است از دستور خارج شود

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا (اجازه نطق)

سلیمان میرزا ـ در این پیشنهاد یک جمله نوشته شده که بنده معنی آن را خوب ملتفت نشدم.

اگر ممکن است یکی از آقایان توضیح بدهند در پیشنهاد نوشته‌اند که چون مخالفت با اعتبارنامه ایشان بر خلاف مقتضیات وقت اوضاع فعلی است) بنده نمی‌فهمم مخالفت با اعتبارنامه یک وکیل چه ربطی با اوضاع فعلی و مقتضیات وقت دارد اگر مدرک این پیشنهاد همین است که ذکر کرده‌اند بنده نمی‌پسندم زیرا همیشه نمی‌توانیم در هر مطلبی اظهار عقیده کنیم ولی اگر مطلب دیگری است که بنده نمی‌خواهم والا البته هر نماینده می‌تواند تقاضا کند یک مطلبی از دستور خارج شود یا یک مطلبی جزء دستور شود.

رئیس ـ آقای فهیم الملک (اجازه نطق)

فهیم الملک ـ مقصود این نبوده است که دلیل مخالفت را مقتضیات وقت قراد دهند بلکه مقصود این بوده است که مخالفت با آن اعتبارنامه صحیح نیست و یکی از دلائل تعویق را خواستند مقتضیات وقت قرار دهند بنابراین تقاضا شده است که عجالتاً رسیدگی به اعتبانامه ایشان از دستور خارج و موکول به بعد شود

رئیس ـ نسبت به این تقاضانامه رای می‌گیریم آقایانی که تصویب می‌کنند اعتبارنامه آقای حاج مخبر السلطنه عجالتاً از دستور خارج شود قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد راپورتی است از شعبه ششم راجع به نمایندگی آقای حاج میرزا عبدالوهاب از همدان (آقای آقا سید یعقوب احضار برای قرائت راپورت)

راپورت مزبور را آقای آقا سید یعقوب به شرح ذیل قرائت نمودند

شرح جریان انتخابات شهر همدان وا اسدا آباد و حوزه‌های تابعه به نحوی هست که به عرض مجلس مقدس می رسانم.

در تاریخ ۲۲ شهر ذی حجه الحرام ۱۳۳۰ بر حسب امر صادره از مرکز حکومت همدان جمعی از معتمدین اهالی را برای انتخابات دو نفر نماینده به دارالحکومه دعوت می‌نماید اوامر مرکز را به اهالی تبلیغ و برای تشکیل انجمن مرکزی مطابق قانون انتخابات دستور داده می‌شود در روز چهار شنبه ۲۴ اعضاء انجمن مطابق نظامنامه معین اعلان انتخابات به امضاء اعضاء انجمن رسانیده می‌شود که از روز ۱۷ محرم ۱۳۳۹ تا روز ۲۴ برای دادن تعرفه و از روز ۲۹ تا چهارم صفر برای اخذ آراء معین می‌شود شش شعبه هم برای بلوکات تعیین می‌نمایند در موقعی که قرار داده شده عمل نمایند و اخذ آراء شود صورت جداگانه هر یک مضبوط است مطابق اعلان منتشره اعضاء انجمن از روز ۲۹ شروع به اخذ آراء می‌نمایند روز اول ماه صفر از حکومت جلیله به توسط نظمیه امر می‌شود که بر حسب امر صادر از مرکز باید انتخابات توقیف تا مامور مخصوص بنویسد تمام دفاتر و کتابچه‌ها و صندوق به مهر اعضاء انجمن مقفل نموده در اداره حکومتی توقیف می‌شود صندوق اسدآباد تحویل اداره ژاندارم مری می‌نماید و پس از دو سه روز مرحوم بقاء الملک به عنوان مامور مخصوص انتخابات وارد می‌شود به دوسیه و اسناد و کتابچه‌ها مراجعه می‌نماید و موافق تلگرافاتی که در دوسیه کابینه ریاست وزراء عظام ملاحظه می‌شود از مرکز استفسار می‌شود که کاندید وکالت چه اشخاصی هستند مرحوم بقائ الملک رمز اشخاصی را که فعلاً حارز اکثریت هستند اطلاع می‌دهد و تلگرافاً از جریان انتخابات شکایت می‌نماید که این انتخابات مبتنی بر تهدید و تطمیع بوده و باید تجدید شود بدون اینکه در دوسیه سند و دلیلی برای این مدعی دیده شود.

پیشنهاد می کندکه از مرکز امر شود که در شهر باید انتخابات تجدید و اهالی بلوک بیایند و در شهر تعرفه بگیرند و برای اینها تشکیل انجمن بدهند اهالی از این مسئله شروع به شکایت می‌نمایند که این امر مخالف قانون و ظلم است که از چند فرسخ در این زمستان سخت به شهر بیائیم از مرکز امر می‌شود که در همانجا انجمن تشکیل و تعرفه داده شود بقاء الملک این امر را رد نماید و در مقام معارضه بر می‌آید که این اقدام بر خلاف دستور بوده و باید مطابق همان پیشنهاد رفتار شود در شهر هم اعضاء انجمن مرکزی با این امر خلاف قانون که تجدید انتخابات باشد همراهی نمی‌کند چندی طول می‌کشد بقاء الملک اجازه آمدن به مرکز می‌خواهد و امر انتخابات آنجا به حال وقفه باقی می‌ماند تا در ماه ربیع الثانی ۱۳۴۰ در کابینه آقای قوام السلطنه از وزارت جلیله داخله امر می‌شود به حکومت همدان که اعضاء انجمن را حاضر و انجمن مرکزی تشکیل به همان حالی که بوده خاتمه دهند از روز ۱۴ شهر ربیع الثانی تا روز ۲۱ در شهر شروع به قرائت آراء نموده پس از خاتمه آراء نتیجه این می‌شود که آقای حاج میرزا عبدالوهاب در مرتبه و درجه اول حائز اکثریت می‌گردند و ۱۲۳۹۴ رای منتخب می‌شوند انجمن هم مراعات کفایت قانونی نموده و در موقع مقرره برای استماع شکایات وارده جلسة خود را امتداد می‌دهند شکایتی که قابل توجه باشد در دوسیه یافت نشد شعبه ۶ پس از قرائت دوسیه اکثریت صحت جریان انتخاب و صلاحیت منتخب را تصدیق می‌نماید.

رئیس ـ نسبت به این راپورت مخالفی هست یا نه؟

سلیمان میرزا ـ بنده با اطلاعاتی که از همدان به دست آورده‌ام با این راپورت کاملاً مخالفم

رئیس ـ پس جزء دستور جلسه پنج شنبه می‌شود دو فقره پیشنهاد از طرف دولت رسیده یکی تقاضای ۲۱۴۰ تومان راجع به مخارج تاسیس مخازن گمرکی در بندر قشم و دیگری راجع به بر قراری یک صد تومان مستمری درباره ورثه مرحوم آقا شیخ محمد جواد اولی به کمیسیون بودجه ارسال می‌شود.

آقا میرزا محمد نجات ـ راجع به ورثه مرحوم آقا شیخ محمد جواد چاپ شده است

رئیس ـ عرض کردم اولی به کمیسیون بودجه ارسال می‌شود چون اعلام نشده بود اول باید اعلام شود بعد به کمیسیون برود فعلاً قانون تفریغ بودجه یک ساله توشقان ئیل مجلس مطرح است

(آقای تدین به شرح ذیل قرائت نمودند)

ماده واحده ـ مخارج مجلس شورای ملی از بابت ۱۲ ماهه سنه توشقان ئیل ۱۲۹۴ موافق ماده ۱ ضمیمه ۱ و بر طبق بودجه مصوبه مورخه نهم سنبله سنه مزبوره مبلغ هشتاد و نه هزار و هفتصد و شانزده تومان و سه قران و نهصد دینار که از وزارت مالیه دریافت شده تصویب و تفریغ می‌شود

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله ـ البته آقایان در نظر دارند در دوره سوم موقعی که بودجه یک سالی از مجلس گذشت یک حقوقی متساویاً برای نمایندگان معین شد در ضمن حوادث و انقلاباتی که در این مملکت پیش آمد مجلس تعطیل گردید عده‌ای از آقایان نمایندگان مهاجرت و عده‌ای که در تهران توقف کردند و یک حقوقی هم ترتباً تا وقتی مجلس مفتوح بود به نمایندگان داده شد حالا از این راپورتی که آقای ارباب داده‌اند و همچنین از توضیحی که در یکی از جلسات دیگر فرمودند معلوم می‌شود بعد از تعطیل مجلس نسبت به حقوق نمایندگان تبعیضی شده یعنی بر حسب تصویب نامه‌های دولت‌های وقت یک حقوق مختلفی به نمایندگان داده شده است اگر چه آقای ارباب کیخسرو در این خصوص مسئولیت ندارند زیرا این تبعیض و اختلاف بر حسب تصویب نامه‌ها و تصمیمات دولت بوده و به ایشان ربطی نداشته است لیکن از آقای ارباب کیخسرو تقاضا می‌کنم صورت آن تفاوتی را که آقایان نمایندگان گرفته‌اند و به کی‌ها کمتر داده‌اند حالا که ما به صحت این محاسبه می‌خواهیم رای بدهیم اولاً خیلی از آقای ارباب کیخسرو تشکر داریم که حساب ایشان در کمال صحت است و تمام نمایندگان از ایشان کمال رضایت را دارند که حقوق اجزاء و مستخدمین مجلس را در دوره فترت رسانیده‌اند و ترتیبات اداره مجلس را با کمال خوبی به یک طوری نگاهداری کرده‌اند و نگذارند مستخدمین و ترتیبات مجلس از بین برود اگر چه مستخدمین را دولتهای وقت ملاحظه نکردند ولی علی ای حال بنده فعلاً این نظر را دارم که چون در آن دوره حقوق نمایندگان را به تساوی تصویب کردیم حالا که می‌خواهیم تفریغ کنیم و رای به قسمت این محاسبه بدهیم چون بعضی از نمایندگان پنج شش برج زیادتر از دیگران حقوق گرفته‌اند آیا با این ترتیب می‌توانیم رای به صحت این محابه بدهیم یا خیر؟

بنده سوال می‌کنم که آقایان نمایندگان حق دریافت این حقوق را داشته‌اند یا نداشته‌اند؟ اگر حق داشته‌اند چرا بعضی گرفته‌اند و بعضی نگرفته‌اند و اگر این اضافه که گرفته‌اند به عنوان حقوق نمایندگی بوده پس چرا جزو حساب مجلس نوشته شده است آقا میرزا ابراهیم قمی مخبر کمیسیون محاسبات ـ کلیه نمایندگان از مهاجر و غیره مهاجر تا آخر برج عقرب سنه توشقان ئیل کلیه حقوق هفت ماهه خود را دریافت کرده‌اند ولی بعد از مهاجرت تعطیل مجلس بعضی از آقایان نمایندگان بر حسب تصویب نامه دولت هر نفری پانصد تومان اضافه گرفته‌اند و بعضی دیگر نگرفته‌اند حالا اگر عقیده آقای حاج شیخ اسدالله این است که به اشخاصی هم که نگرفته‌اند باید داده شود آن مسئله دیگری است البته به نظر مجلس است و چنانچه صورت اسامی اشخاص را بخواهند حاضر است.

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو (اجازه نطق)

ارباب کیخسرو ـ راجع به سوال آقای حاج شیخ اسدالله همان قسم که فرمودند اداره مباشرت موظف بوده است که مطابق بودجه مصوبه مجلس از دولت پول بگیرد و به نمایندگان بپردازد و البته از نظرشان محو نشده که در ۱۳ قوس پارسی ئیل موقع افتتاح مجلس سوم بوده و تقریباً در اواخر برج عقرب توشقان ئیل مجلس به حال تعطیل افتاد در آن موقع اگر چه عدة زیادی از نمایندگان بی کار و معطل بودند و حقاً می‌بایستی مطابق بودجه مصوبه مجلس اداره مباشرت حقوق آنها را از دولت بگیرد و بپردازد ولی دولتهای وقت صلاح ندانستند از این بابت چیزی تادیه کنند و فقط تا آخر برج عقرب ان سنه مقرری آقایان را به اداره مباشرت دادند و اداره مباشرت به موجب اسناد خرجی که کمیسیون محاسبات ملاحظه کرد تماماً پرداخته است پس از آن در برج اسدلوی ئیل که دفعه اول رئیس الوزرائی آقای وثوق الدوله بود بدون این که از اداره مباشرت درخواستی صادر شده باشد خودشان مبلغ ۵۵۰۰ تومان نقداً به اداره مباشرت به اسم یک عده از نمایندگان پرداختند و نوشته بودند نظر به اینکه این عده از نمایندگان از محل خود خارج شده و در اینجا راه معاش ندارند به هر کدام پانصد تومان پرداخته شود. این چیز فوق العاده بود که رئیس دولت وقت خودش به عنوان اشخاص معینی داده بدون این که هیچ گونه درخواستی و یا تقاضائی از اداره مباشرت صادر شده باشد و از اداره مباشرت هم مطابق همان دستوری که آقای وثوق الدوله داده بودند به هر کدام پانصد تومان پرداخت و رسید آن را هم گرفته و در اداره مباشرت ضبط است ولی در واقع شش هزار و پانصد تومان بوده است ولی آن وجهی که به اداره مباشرت پرداختند ۵۵۰۰ تومان بوده اظهار داشتند که ۵۰۰ تومان هم آقای عدل الملک که یکی از نمایندگان بودند مستقیماً گرفته‌اند اما چون هیچ گونه سندی از ایشان به دست اداره مباشرت نیامد که ثابت شود که این وجه به ایشان رسیده و از این جهت این مبلغ جزو حساب اداره نیامده است. از این پنج هزار و پانصد تومان به خانواده سه نفر از آقایان نمایندگان مهاجر یعنی به خانواده آقایان مساوات و تنکابنی و دهخوارقانی داده شده ولی نه از بابت فوق العاده بلکه از بابت مقربی سابقشان که طلب داشتند باقی ماند پنج هزار تومان که به اشخاص ذیل نفری پانصد تومان داده شد.

آقای حاج شیخ محمد حسین یزدی ـ آقای مؤید الاسلام کرمانی ـ آقای آصف الممالک ـ شاهزاده مرات السلطان ـ آقای حاج میرزا حسین کرمانشاهی ـ آقای آقا شیخ محمد نخعی ـ آقای آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ آقای آقا سید اسدالله قزوینی ـ آقای حاج فضل علی ـ آقای قزوینی ـ آقای آقا سید اسدالله و چهار سوقی این ده قسمت بود که پرداخته شده و یک قسمت هم در همین ردیف در برج حوت به آقای ملک الشعراء پرداخته شده اگر چه برای دریافت این پنج هزار و پانصد تومان اداره مباشرت بعداً در خواستی صادر نکرده بود و فی الحقیقه وجهی بود که از خارج به آنها رسیده است ولی چون توسط اداره مباشرت پرداخته شده بود از این جهت جزء حساب اداره مباشرت آمده است.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه نطق)

سید یعقوب ـ بنده نفهمیدم شرح دادن این که از دوره فترت آقای وثوق الدوله شش هزار تومان داده است در اینجا چه مورد دارد به جهت اینکه این کاردر دوره فترت بوده است وما که فعلاً می‌خواهیم عملیات زمامداران دوره فترت را در تحت مداقه و محاسبه بیاوریم یک اشخاصی در دوره فترت یک پولی گرفته‌اند ولی نقداً مذاکره در آن موضع از عمل ما خارج است.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمد هاشم میرزا ـ بنده می‌خواهم عرض کنم که هرچه مجلس تصویب کند و هر لایحه راکه به مجلس بیاورند توصیب شود البته خارج از موضوع نخواهد بود چه راجع به آینده ولی بنده این مطلب را می‌خواستم عرض کنم که سوء تفاهم نشود در آن وقتی که آقایان این مبلغ را به اسم مساعده گرفتند قبلاً مذاکره شد که آقایان نمایندگانی که چیزی ندارند کاغذی بنویسند که بابت حقوق یا به عنوان مساعده به آنها پولی داده شود آن کاغذ را آوردند که بنده هم امضاء کنم بنده امضاء نکردم زیرا در آنجا نوشته بود (از جهت فقر و اضطرار) ما گفتیم اگر حقوق است بای به طور تساوی به عموم نمایندگان داده شود و اگر حقوق نیست ما فقیر نیستیم و این وجه را نمی‌خواهیم پس به این قاعده معلوم می‌شود که حقوق نبوده زیرا فقط به اشخاصی که لازم بود اعاشه کنند داده شد والا اگر حقوق بود مباشرین تمام افرادی که در آن زمان نماینده بودند بر حسب مقررات مجلس و قانون مصوبه آن دوره پرداخته شده باشد در این صورت مسلم است که این وجه ربطی به موضوع حقوق نداشته و یک مساعده از طرف دولت وقت بوده است و اختصاص به همان یازده نفر دارد و دیگران هم متوقع نیستند.

رئیس ـ مذاکرات در این خصوص کافی نیست؟

(جمعی گفتند کافی است)

ملک الشعراء ـ بنده توضیحی دارم

رئیس ـ چه فرمودید؟

ملک الشعراء ـ چون اسم بنده هم برده شده می‌خواستم توضیحی بدهم

رئیس ـ بفرمائید

ملک الشعراء ـ به مناسبت اینکه در ذکر جزو اسامی آقایانی که به عنوان حقوق یا اعانه پانصد تومان گرفته‌اند اسم بنده هم برده شده ناچارم قدری تصدیح بدهم. موقعی که این وجه داده شد بنده در تهران نبودم و کابینه سپهسالار اعظم بنده را به خراسان تبعید کرده بودند و شش هفت ماه در خراسان به عنوان تبعید بودم بعد از آنکه کابینه وثوق الدوله روی کار آمد بنده را احضار کردند و هر چه تقاضا کردم که در شهر مشهد بمانم گویا از برای ایشان بودن بنده در مشهد محظوری داشت و اعتراضاتی می‌شد که بنده در آنجا بمانم به هر حال بنده را احضار به تهران کردند و در همان جا دویست تومان به عنوان خرج مسافرت و کرایه کالسکه به بنده پرداخته و بنده را حرکت دادند در آن وقت آقای مشارالسلطنه نایب الولایه مشهد بودند تهران هم که آمدم به بنده گفته شد که به هر یک از آقایان نمایندگان مستقیم تهران پانصد تومان به عنوان حقوق وکالت داده شده است این بود که به وسیله آقای عدل الملک سیصد تومان دیگر هم به بنده داده شد که با آن دویست تومان سابق مجموعاً پانصد تومان شد و گفتند این پانصد تومان از بابت حقوق وکالت است حالا آقای محمد هاشم میرزا می‌فرمایند که به بعضی داده شده و به بعضی داده نشده یا به عناوین دیگر بوده بنده خبر ندارم هیمن قدر برای این که بنده را در خراسان نگذارند بمانم و برای حکومت وقت محظورات سیاسی نداشته باشد بواسطه این حرکت دادن و یا از بابت حقوق سابقه این مبلغ از طرف دولت به بنده رسیده حالا به عنوان حقوق نمایندگی بوده یا نبوده به بنده مربوط نیست.

رئیس ـ بعد از این توضیح آقایان مذاکرات را کافی می دانند؟

(جمعی گفتند کافی است)

حاج شیخ اسدالله ـ اجازه می فرمائید

رئیس ـ رای می‌گیریم که مذاکرات کافی است یا خیر. آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام نمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ اکثریت است. حالا نسبت به ماده واحده با قیام و قعود رای می‌گیریم آقایانی که ماده واحده را تصویب می‌کنند قیام نمایند

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده واحدة دیگری متعلق به مخارج ایام بین المجلسین است قرائت می‌شود.

(آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند)

ماده واحده ـ مخارج پنج ساله مجلس شورای ملی در اوقات فترت از تاریخ اول حمل لوی ئیل ۱۲۹۵ الی آخرحوت پیچی ئیل ۱۲۹۹ موافق مواد ۲ الی ۶ ضمیمه ۱ و بر طبق احکام دولت‌های وقت به مبلغ ۸۶۳۹ تومان و یک هزار و سیصد دینار که از وزارت مالیه دریافت شده تصویب و توزیع می‌شود

رئیس ـ نسبت به این ماده مخالفتی هست یا خیر؟

(اظهار مخالفتی نشد)

رئیس ـ مخالفتی نیست رای می‌گیریم آقایانی که این ماده را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

راپورت کمیسیون راجع به آقا سید فاضل جزو دستور نبوده ولی چون تقاضا شده است جزو دستور شود اگر مخالفی نیست جزء دستور شود

(مخالفتی نشد)

رئیس ـ آقای صدر الاسلام احضار برای قرائت راپورت

(آقای در الاسلام راپورت مزبور را به مضمون ذیل قرائت نمودند)

در موضوع نسبتی که در جریدة ستاره ایران به آقای آقا سید فاضل داده و مجلس شورای ملی مقتضی دانست کمیسیونی برای تحقیق در صحت و سقم موضوع تشکیل شود حسب المقرر کمیسیون منظوره تشکیل و نظر به اینکه موضوع فقط نسبتی بود که در روزنامه ستاره ایران مندرج بود آقای میرزا علی خان صبا مدیر جریدة مزبوره را دعوت و تقاضا شد اسنادی که در صحت آن نسبت دارند برای کشف حقیقت ارائه دهند آقای صبا اظهار داشتند چون سندی که در دست است یکی از ذی امر‌های ادارات دولتی داده و قول گرفته‌اند تا اجبار قانوین الزام ننماید آن سند را ارائه ندهند به علاوه این کمیسیون را هم صالح برای قضاوت این امر نمی دانند به این جهت از دادن جواب و ارائه آن سند معذورند ولی در ضمن یک سلسله مذاکرات خصوصی از مراکز رسمی را که مربوط به وزارتین داخله و مالیه بود معرفی کردند عقیده شان این بود در صورت مراجعه به آن مراکز شاید کمیسیون از ضرورت تحصیل سند دیگر بی نیاز باشد و اسامی اشخاص را هم متذکر شدند بناء علیه بر طبق اظهارات ایشان از مجرای رسمی اداره تقتنینیه مجلس به وزارتین معزی الیهما مراجعه شد و بعد از معطلی‌ها و تکرار یادآوری بالاخره از وزارت داخله جوابی متضمن سواد راپورت اداره تامینات نظمیه رسیده است که تا حد تحقیقات خود نتوانسته‌اند در آن موضوع زمینه بدست آورند جواب وزارت مالیه نیز مبنی بر آن بود از اسم اشخاصی که برده شد تحنیفات کرده‌اند ولی اظهار بی اطلاعی نموده‌اند از طرفی هم دو طغری مکتوب معهور به مهر جماعتی از خبازها رسیده بود که این نسبت به تکذیب نموده بودند لهذا چون کمیسیون در حدود وظیفه خود راهی دیگر برای تکمیل تحولات ندارد و با مراتب مذکور کشف صحت و سقم این امر منوط به محاکمه می‌باشد که از وظیفه کمیسیون خارج و موکول به رای نمایندگان محترم است.

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا (اجازه نطق)

سلیمان میرزا ـ روزی که این مسئله در مجلس مطرح شد در روزنامه تعیین نکرده بود که این نسبت به متعلق به کدام یک از نمایندگان است به این جهت از طرف مجلس کمیسیون تعیین شد که به این مطلب رسیدگی کرده مطلع شود که این نسبت متوجه به کدام یک از وکلاء است فردای آن روز خود روزنامه ستاره ایران تعیین کرد که این نسبت متوجه به آقای آقا سید فاضل است بنابراین اگر مطابق قانون اساسی بخواهند وکیلی را به عدلیه دعوت کنند باید از مجلس شورای ملی اجازه بخواهند حالا اگر این راپورت از آن نظر نوشته شده است و مجلس می‌خواهد رای بدهد برای این است که عدلیه داخل این موضوع شود این یک مسئله است آن وقت باید اصول راپورت طرز دیگر باشد چون بنده وظیفه خودم را در رای نمی‌دانستم چیست و با چه باید موافق باشم یا به چه مخالف یعنی نمی دانم نتیجه برای چیست.

آیا اگر رای بدهیم اجازه داده‌ایم فردا آقا تشریف ببرند به عدلیه و یا آن کسی که این نسبت به در روزنامه درج کرده و با آن ذی امری که در اینجا نوشته شده در محکمه حاضر شوند و محاکمه نمایند اگر مقصود این است که بنده موافقت خواهم کرد و رای خواهم داد زیرا همانطوری که کراراً گفته‌ام منتها آرزوی من این است که یک وقتی ببینم در این مملکت محاکمه بدون استثناء باشد و در مقابل قوای قضائیه هیچ تفاوتی بین ذی نفوذ و ذی امر و شاهزاده و فقیر نباشد و آن ساعتی که این مطلب اجار شود می‌توانم بگویم که آن روز بهترین روزهای مملکت است متاسفانه تا آن روز کسی به طور کامل به این آرزو نرسیده است (عرض نمی‌کنم هیچ نرسیده شاید به طورکامل نرسیده باشد)

و همیشه ترتیبات طوری است که بدبخت فقراء محکوم می‌شوند البته همه ما که این جا دور هم نشسته‌ایم می‌خواهیم رای که می‌دهیم یک اهمیتی پیدا کند البته اگر یک نسبت هائی به مادر یک روزنامه بدهند. خصوصاً از این قبیل نسبت‌های جزائی باید خود را اخلاقاً موظف بدانیم که خودمان را بری الذمه بکنیم تا در این محلی که گفته می‌شود مجلس مقدس و یکی از وکلاء می‌گفت فضای آن مقدس است هوای آن مقدس است رای مقدس است و بالاخره همه چیز آن مقدس است دیگر در آن خارج به این همه مقدس حمله نشود و می‌گوید یک یا چند عضو هستند که داخل این مقدسین هستند و نسبت به فلان اتهام خود را بری الذمه نکرده‌اند بنابراین چون همه ما که اینجا نشسته‌ایم حافظ حقوق عموم هستیم خواه آن نسبتی که داده می‌شود نسبت به خود ما باشد یا نسبت به دیگری باشد باید تمام مطالب از روی عدل و انصاف جریان پیدا کند حالا متاسفانه به یکی از اعضاء مجلس نستی داده‌اند اگر خدای نخواسته این مطلب صحیح باشد مجلس که همه چیزش مقدس است یک شخصی را که محکوم باشد نمی‌تواند به عضویت خودش بپذیرد و خود آقای آقا سید فاضل هم این مطلب را قبول دارند که همیشه باید حخق از باطل تمیز داده شود آنوقت اگر برائت ذمه خود را حاصل کردند البته نسبت دهنده مجازات خواهد شد و شاید این اولین روزی باشد که یک کسی که بی جهت نسبتی داده مجازاتی هم پشت سرش باشد بعد از این نسبت دهندگان آزاد نباشند که به هر کسی هر چه بخواهند نسبت دهند و بدانند که یک محکمه و یک مجازاتی هم هست بنابراین بنده از برای اینکه مطلب درست معلوم بشود استدعا می‌کنم که این مطلب را مخبر یا آقای رئیس هر کس که صلاحیت دارد توضیح بفرمایند که این رائی را که ما می‌خواهیم بدهیم برای این است که بعدلیه اجازه بدهیم که به این امور رسیدگی کنند با تصدیق اینکه این نسبت وارد نیست البته قسمت دوم همانطور که در راپورت نوشته شده کمیسیون محکمه قضاوت نموده و حق قضاوت نداشته در این صورت بنده استدعا می‌کنم که این مطلب توضیح شود که اگر مقصود در حقیقت اجازه‌ای است که به عدلیه داده می‌شود برای این که در این کار مداخله کند بنده به طور وضوح رای بدهم.

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله ـ تصور می‌کنم این موضوع محتاج برای باشد فقط یک کمیسیونی مجلس انتخاب کرد برای یک نسبتی که به یکی از نمایندگان داده شد آن کمیسیون هم بر حسب وظیفه خود راپورتی نوشته و به مجلس تقدیم نموده البته آن فرمایشاتی که حضرت والا نسبت به محاکمه و تعقیب مسئله فرمودند بنده هم تصدیق می‌کنم مسلم است برای کشف قضیه این مسئله باید به عدلیه رجوع شود و مجلس و کمیسیون نمی‌تواند کشف قضیه را بنماید باید محاکمه عمومی محاکمه کرده و به این امر رسیدگی کنند و برای رفع اشتباه عرض می‌کنم که به آقای آقا سید فاضل یک نسبتی داده شده و مجلس هم از این نسبتی که به ایشان داده شده خیلی متاسف است ولی خود ایشان موظف هستند برای تبرئه خودشان که محکمه عمومی نسبت دهنده را تعقیب کنند در صورتی که تبرئه شدند باید نسبت دهنده مجازات شود و بنده به هیچ وجه لازم نمی دانم در اطراف این مسئله مذاکرات زیادی شود این راپورتی است که کمیسیون داده و حل این قضیه کاملاً باید در محکمه جزاء بشود.

رئیس ـ چرا مذاکره لازم ندارد.

اگر مذاکره نشود بنده نمی دانم به چه رای بگیرم اگر می‌خواهید بگوئید محاکمه نشود لازم به استجاره مجلس نیست و اگر بگوئید باید محاکمه بشود قبلاً باید سلب مصونیت بشود و در این صورت مجلس باید رای بدهد و الا با این ترتیب نمی‌شود رای گرفت

اقای میرزا سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا ـ انیکه اقای حاج شیخ اسدالله فرمودند بنده توجهی به راپورت بکنم گمان می‌کنم که باید خودشان توجه بکنند راپورت را بدقت خواندم و یک دفعة دیگر هم می‌خوانم تا ایشان متوجه بشوند در خاتمه راپورت می‌نویسد (لذا چون کمیسیون در حدود وظیفه خود راهی دیگر برای تکمیل تحولات ندارد و با مراتب مذکور کشف صحت و سقم این امر منوط به محاکمه می‌باشد که از وظیفة کمیسیون خارج و موکول به رای نمایندگان محترم است) سریحاً می‌نویسد موکول به رای نمایندگان محترم است. و همان طور که آقای رئیس فرمودند بنده می‌خواهم بفهمم به چه باید رای داده شود و حالا که رای می‌دهیم می خواهم از روی توجه رای بدهیم.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده عرض می‌کنم اینکه کمیسیون می‌گوید من حق قضاون ندارم ما هم نگفتیم کمیسیون قاضی عدلیه باشد و بین حق و باطل را تمیز بدهد ولی باید یک مطلبی را که رجوع به کمیسیون می‌کنند بفهمد و در آن مسئله تحقیق بکند و به مجلس راپورت بدهد کمیسیون از وزارت داخله و وزارت مالیه و تامینات تحقیق کرده و باید عقیده خود را بیان کند بعد عقیده کمیسیون که به مجلس آمد یا مجلس رای می‌دهد که به محکمه برود یا رای می‌دهد که ایا مخبر راپورت را پس گرفته تجدید نظر کند بنابراین بنده تقاضا می‌کنم آقای مخبر راپورت را مسترد بدارند و تجدید نظری بکنند و یک راپورتی به مجلس بفرستند که نمایندگان بتوانند در آن رای بدهند کمیسیون یک مسئله را به طور اجمال بیان کرده مسئله مجمل را چطور می‌شود در مجلس محل شور قرار داده و به آن رای داد.

رئیس ـ آقای نصیرالسلطنه (اجازه)

نصیرالسلطنه ـ بنده در زمینه فرمایشات آقای آقا سید یعقوب نمی‌توانم چیزی عرض کنم ولی خاطرشان را به مذاکرات جلسات قبل مجلس متوجه می‌کنم که کمیسیون صالح برای قضاوت نیست بنابراین تصدیق خواهند فرمود که کمیسیون در صورتی که برای تشخیص یک قضیه معین شده باشد دیگر نمی‌تواند در آن مسئله قضاوت کند بنابراین در این جا هم به همان فلسفه کمیسیون نمی‌توانست اظهار عقیده کند و به این مناسبت موکول به رای نمایندگان نمود و چنانچه در راپورت هم ذکر شد آقای میرزا حسین خان صبا متکی هستند به سندی که در دست دارند و می‌گویند یکی از ذی امرهای ادارات دولتی داده است که از ارائه ان سند متعذر هسند چون اگر نسبت به یک نماینده محترمی توهینی وارد شود ناچار باید تعقیب ننمود و از طرفی کمیسیون صالح نبود این مسئله را کاملاً تعقیب یا قضاوت کند و به این جهت موکول به رای مجلس محترم کرده است.

رئیس ـ آقای نصرت الدوله (اجازه)

نصرت الدوله ـ بنده یقین دارم که همه آقایان تصدیق خواهند فرمودند که اساساً مذاکرات در این موضوع فوق العاده محل تاسف است ولی فعلاً چون این مذاکرات در بین آمده بنده هم ناچار از نقطه نظر حقوقی و قانونی نکات کار را رعایت کرده و عرض می‌کنم اصلاً با فرمایشاتی که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند کاملاً موافقم ولی تصور می‌کنم کمیسیون هم غیر از آنچه کرده توانسته باشند کار دیگری بکند علی الخصوص چنانچه تذکر داده شد این کمیسیون وقتی معین شد که اسم آن نماینده که این نسبت به او داده شده بود معلوم نبود و کمیسیون برای کشف مورد نسبت معین شد ولی حالا چیزی را که بنده می‌خواهم تذکر بدهم این است که به مجردی که نسبتی که یک نفر مدیر روزنامه در روزنامه خود درج کرده و بگوید سندی در دست هست و آن را ارائه نمی‌دهم بنده تصور می‌کنم مجلس شورای ملی بتواند آن ماده قانون اساسی را که راجع به مصونیت وکیل است اجرا نکند:

در قانون مصرح است که در هر موقع امارات و دلائلی نسبت به یک قضیه درباره یکی از نمایندگان ثابت و مسلم شد و از مجاری صالحه تقاضای سلب مصونیت شد مجلس از آن نماینده سلب مصونیت می‌کند به مجرد نسبت بدون دلیل اما از آن طرف هم تصدیق دارم که از نقطه نظر حفظ حیثیات نماینده که طرف این نسبت واقع شده حیثیتی که با حیثیت همه همقطاران و همکاران ایشان که در مجلس هستند توام است) این قضیه بدون کشف نمی‌تواند بماند به این ملاحظه از نقطه نظر جمع بین قانون اساسی و حادثه واقعه آنچه به نظر می‌رسد این است که ما امروز در یک مرحله مقدماتی هستیم زیرا این مطلب بدون این که مدعی و عارض خصوصی داشته باشد نمی‌تواند به محکمه خود برود مورد این نسبت که عریضه جزائی نداده و دهند این نسبت هم برای صرفة خود عریضه نداده است پس حل این قضیه چگونه می‌شود.

در مرحله مقدماتی حل این مسئله اینطور است که مجلس به پارکه و اداره مدعی العموم امر کند که یک چنین قضیه به میان آمده آن را تعقیب و قضیه را کشف کند پس از آنکه مدعی العموم تعقیب کرده و به وظیفه خود رفتار نمود اگر دلائل کافی و ظن قوی نسبت به نماینده پیدا کرد آنوقت باید از مجرای دولت مطابق قانون اساسی سلب مصونیت وکیل از مجلس تقاضا شود حالا این طرز را به چه صورت باید در آورد و چه لباسی باید پوشانید تچون بنده مسبوق نبودم نتوانسم فکر کنم و عبارتی برای این امر پیدا کنم ولی مطلب هیمن است دیگر منوط است به نظر آقایان نمایندگان.

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله ـبنده این مطلب را که عرض کردم (مجلس نمی‌تواند رای بدهد) راپورت را هم خوانده بود در این جا یک نسبتی به یکی از نمایندگان داده شده است و همانطور که شاهزاده نصرت الدوله فرمودند اگر کسی اقامه دعوائی نسبت به یک نماینده بکند و دلائل قویه در دست داشته باشد مدعی العموم از مجرای قانون از مجلس تقاضا می‌کند که سلب مصونیت از آن نماینده بشود از طرف مدعی العموم که تقاضا نشده خود ایشان هسم که عرض حال نداده‌اند حالا مجلس چطور می‌تواند بگوید آقای وزیر این مسئله را تعقیب کن این نمی‌شود مگر این که خود آقای آقا سید فاضل عرضحال بدهند و مدعی العموم این مسئله را تعقیب کند یک نفر در روزنامه تهمتی نسبت به یک نفر از نمایندگان درج کرده و آن نماینده را مضفتح کرده است حالا وظیفه این نماینده است که در محکمه جزاء این مسئله را تعقیب کند بعد از آن اگر هر آینه محکمه در ضمن رسیدگی در کیفیات قضیه درباره آن نماینده مظنون شد از مجلس تقاضای سلب مصونیت می‌نماید هنوز آن قدم اول برداشته نشده است و بعداً وظیفه شخص آقای آقا سید فاضل است که عرض حال جزائی بدهند و اگرغیر از این باشد ما به هیچ وجه نمی‌توانیم رای بدهیم.

رئیس ـ آقای آقا سید فاضل (اجازه)

آقا سید فاضل ـ در موقعی که مدیر روزنامه ستاره ایران این نسبت موهوم بی اساس را به بنده داده بنده خیلی از آقایان نمایندگان ممنون شدم که پیشنهاد تشکیل کمیسیون کردند تا مسئله تعقیب و کشف شود و عقیده بند این بود این پنج نفری را که مجلس برای رسیدگی معین کرد صلاحیت از برای کشف قضیه دارند و می‌توانند مطلب را تعقیب کرده و حقیقت را کشف نمایند حالا معلوم شده است که مدیر ستاره ایران از نقطه نظر غرض رانی و حسادت و یک مسئله اغراض باطن در کمیسیون اظهار داشته که من این کمیسیون را صالح نمی دانم.

اگر غرض نداشت ممکن بود سندی را که دعوی می‌کند من غیر رسم به رئیس مجلس یا رئیس کمیسیون ارائه دهد علی ای حال چون کمیسیون این قسم راپورت را داده بنده خودم از مجلس تقاضا می‌کنم که امر کنند مدعی العموم این مسئله را تعقیب کند تا همه بدانند که این نسبت حرف دروغ و تهمت محض بوده است و قضاوت آن را واگذار می‌کنم به افکار عمومی ملت ایران و اهالی تهران به جهت این که می دانم این مسئله بدون مدرک و کذب محض است زیرا اگر کسی می‌خواست پول بدهد می‌دانست یکی باید بدهد نمی‌آمد به بنده بدهد.

علی ای حال از مجلس تقاضا می‌کنم که به مدعی العموم امر شود که خودش رسیدگی کند تا معلوم شود که این حرف اتهام بوده است

رئیس ـ آقای نصرت الدوله (اجازه)

نصرت الدوله ـ بنده یک پیشنهاد داشتم تقدیم کردم.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمد هاشم میرزا ـ عرایض بنده گفته شد

رئیس ـ آقای مستشارالسلطنه (اجازه)

مسمشارالسلطنه ـ بنده عرضی ندارم

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا ـ اگر اجازه بفرمائید پیشنهاد شاهزاده نصرت الدوله قرائت شود بعد بنده عرایض خود را عرض می‌کنم

رئیس ـ قرائت می‌شود:

به شرح ذیل قرائت شد:

سلیمان میرزا ـ بنده صبر کردم که پیشنهاد قرائت شود شاید به طریقی نوشته باشند که مسئله حل شود ولی متاسفانه دیدم که باز اشکال باقی است به علاوه در این پیشنهاد مجلس می واهد یک مقام اشرافیتی را به خودش بدهد عدلیه یک محکمه عمومی است و فریاد همه ما این است که حکم به عدالت و مساوات بشود وزیر و عمله و شاهزاده و خان در حکم واحد باشند این واقعه یک چیز تازه نیست که ما بخواهیم شروع کنیم البته هر طوری که قانون به ما دستور داده باید عمل کنیم اگر ما برای خودمان امتیازاتی قائل هستیم آن امتیازات را قانون اساسی معین کرده است و قسم خورده‌ایم مادامی که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکالیف خودمان را اجراء کنیم و یز دیگری برای خودمان قائل نشویم قانون اساسی یک تکلیفی در این موضوع برای ما معین کرده و در اصل دوازدهم که خیلی هم واضح است می‌نویسد (به هیچ عنوان و به هیچ دست آویز کسی بدون اطلاع و تصویب مجلس شورای ملی حق ندارد متعرض اعضاء آن بشود)

این یک قسمت یک قسمت دیگری هم دارد که می‌نویسد:

اگر احیاناً یکی از اعضاء علناً مرتکب جنحه و جنایتی شود و در عین ارتکاب جنایت دستگیر گردد. بار باید اجرای سیاست درباره او به استحضار مجلس باشد این مصونیتی است که برای ما معین شده که کسی نمی‌تواند متعرض ما بشود مگر پس از تصویب مجلس شورای ملی بنده اول خیال کردم آن قسمتی را که شاهزاده نصرت الدوله فرمودند (که هر گاه اماره و سندی در دست طرف باشد سلب مصونیت از وکیل می‌شود متعلق به قانون اساسی است حالا می‌بینیم در این جا چون چیزی نیست شاید در قانون عدلیه باشد که بنده از آن مطلع نیستم و نقداً به آن هم کاری ندارم فقط چیزی را که می‌خواهم عرض کنم و قبلاً هم سوال کرده‌ام این است که ما به چه بای رای بدهیم.

حالا علت اینکه هیچ کس نمی‌تواند متعرض وکیلی بشود مگر با اجازه مجلس چیست و علت اینکه این را نوشته‌اند و این مصونیت را به وکلاء داده‌اند برا یچه داه‌اند مقصود قانون گذار در آن موقع از این مصونیت چه بوده به اینها کار ندارم همینقدر عرض می‌کنم که این مسئله در مجلس سابقه هم دارد بحرالعلوم در دوره اول وکیل بود و او را از مجلس به محکمه فرستادند این مسئله تازه نیست چنانچه سابقه‌های گذشته را نگاه کنیم تکلیف معلوم خواهد شد.

مثلاً اگر فردا خبر دادند که بنده دزدی کرده‌ام و بگویند فلان کس از دکان صرافی دزدی کرده است من بگویم چون مصون هستم باید مدعی العموم رسیدگی کند و پس از تحقیق اگر ظی قوی به من بردند آن وقت احضار مرا از مجلس اجازه بخواهند خیر چنین چیزی اینجا نوشته نشده است به علاوه کسی که این نسبت را داده است می‌گوید من سندی از ذی امری دارم و کمیسیون را برای محاکمه صالح نمی دانم در محکمه حاضر شود من سند خود را ارائه می‌دهم و کمیسیون چون دیده است به موجب ماده ۱۲ قانون اساسی وکیل مصونیت دارد و عدلیه بدون اجازه مجلس نمی‌تواند او را جلب و محاکمه کند این است که این راپورت را نوشته و از مجلس اجازه خواسته است که سلب مصونیت از او بشود بنده که از راپورت کمیسیون این طور می فرمم حالا اگر اشتباه کرده باشم نمی دانم البته خود آقای آقا سید فاضل از همه بیشتر سعی دارند که هم حفظ حیثیت خودشان وهم سایر همقطاران شان بشود چنانکه در اول وهله هم از مجلس تقاضا کردند که مسئله تعقیب کشف شود.

بنده نمی دانم چه اشکالی در بین هست که آن شخصی که سندی از ذی امری در دست دارد عریضه نمی‌دهد یا اینکه آقای آقا سید فاضل چرا نخواسته‌اند به عدلیه اظهار کنند علت را نمی دانم وگرنه اختیار دست خودشان بود و فردای همانطور می‌توانستند عریضه بدهند به هر جهت تا به حال عریضه نداده‌اند حالا اگر وظیفه مدعی العموم است که اگر به یک وکیلی نسبتی داده شود او باید مداخله و رسسیدگی کند آن را نمی دانم و گمان هم نمی‌کنم یک چنین چیزی باشد وقتی که مدعی خصوصی حاضر است و می‌گوید سند در دست دارم دیگر راه تحقیق مطلب مشکل نیست و از عدلیه هم تا اندازه ستاره ایران آنقدر مسافتی نیست و ممکن است خود آقای آقا سید فاضل تشریف ببرند عدلیه و عرض حال بدهند محکمه هم طرف را می‌خواهد و در آنجا دیگر مدی ستاره ایران نمی‌تواند بگوید محکمه صالح نیست ما هرم زودتر خلاص می‌شویم که همه روزه نمی‌گویند یکی از اعضاء مجلس طرف تهمت واقع شده و خودشان هم راحت می‌شوند آنوقت اگر خدای نکرده ایشان نتوانستند خود را بری الذمه کنند متاسفانه از یک طرف از خدمتشان محروم می شومی ولی از طرف دیگر هم به مملکت ثابت می‌کنم که عدلیه ما این اندازه بی طرف است که وکیلی هم اگر مقصر باشد تکلیف او را تعین می‌کند اما اگر آن طرف محکوم شد (کما اینکه ظن غالب هم همین است) آنوقت او را مجازات خواهند کرد تا از نظایرش جلوگیری شود به هر جهت بنده با این پیشنهاد مخالفم و خیال می‌کنم این پیشناد تولید صحبتهای دیگری از برای آقایان وکلاء و شخص آقای آقا سید فاضل در خارج بکند حالا نمی‌خواهم داخل صحبتها بشوم و علی ای حال عرض می‌کنم باید رعایت اصل دوازدهم را که خیلی ساده نوشته شده کرد و اجازه داد که مشغول محاکمه شوند یعنی آقا خودشان عریضه بدهند و طرف را حاضر کنند البته در یکی دو جلسه کشف قضیه خواهد شد.

نصرت الدوله ـ اجازه می فرمائید راجع به پیشنهاد توضیحی بدهم.

رئیس ـ بفرمائید

نصرت الدوله ـ بنده همانطوری که عرض کردم در عبارت این پیشنهاد یک نظر خاص نداشتم و دلائلی را که حضرت والا برای مخالفت با آن پیشنهاد فرمودند آن دلائل کافی نیست البته تصدیق می فرمائید اینجا بحث در قضیه خصوصی و شخصی نیست ما اینجا از نقطه نظر قانون گذاری با بحث در موردی که مواد قانون باید رعایت شود حرف می‌زنیم ماده دوازدهم را که حضرت والا فرمودند همین ماه است که فقط مصونیت وکلاء را شامل است این ماده به این سهل و سادگی که در ظاهر معلوم است نیست برای این که اولاً باید دید در صورتی که در همه جا برای حقوق افراد یک مملکت در مقابل قانون تساوی قائل هستند و هستیم چرا و از چه نقطه نظر برای وکلاء یک ترجیحی قائل شده‌اند و برای آنها یک مصونیتی برقرار شد این مصونیت در تمام ممالک برای نمایندگان هست و ما فقط یک تقلیدی از آنها می‌کنیم چرا برای هیچ یک از اعیان و بزرگان و هیچ صنفی از مردم در مقابل قانون این رجحان را قرار نداده‌اند دلیل این مسئله این است اشخاصی که در معرض سیاست هسنتد (و اولین معرض سیاست مجلس است) چون همیشه در مقابل حمله و در معرض توهین هستند مقننن خواسته است هم در مقابل تنقید و هم در مقابل افترا و تهمت افراد عادی و هم در مقابل تجاوزات ممکمه متصوره از یک حکومت ناراضی وکیل را حفظ کند ولی از آن طرف هم نمی‌شود گفت که تجرد وکالت آنها را از محاکمه مصون می‌دارد و قانون این مسئله را پیش بینی کرده است حالا ملاحظه فرمائید اگر بنا باشد این ملاحظه را که قانون کرده و این استثنائی را که در مقابل تساوی حقوق قوی ترین و بزرگترین اصول دنیای متمدن است قائل شده است اگر ممکن باشد از این استثناء به این سهولت یعنی به مجرد اظهار یک کسی که من یک سندی دارم و ارائه نمی‌دهم در صورتی که معلوم نیست این مسئله که می‌گوید صحت دارد یا خیر بدون تحقیق و دیدن دلائلی که تا یک درجه ظن نزدیک به یقین حاصل شود که این امر صحیح است یا خیر صرفنظر شود البته مقصود قانون گذار به عمل نمی‌آید باید در نظر داشت که مقصود قانون گذار و روح قانون همیشه محفوظ باشد ملاحظه فرمائید تا چه درجه قانون گذار در این قسمت ثانی غلو کرده است که می‌نویسد اگر احیاناً یکی از اعضاء مجلس علناً مرتکب جنحه و جنایتی شود و در حین ارتکاب جنایت دستگیر گردد باز باید اجرای سیاست درباره او به استحضار مجلس باشد دیگر از این بالاتر چه می‌شود یک آدمی که اسمش وکیل است وقتی که یک نفر را زد و کشت در موقعی که طپانچه دست او است و به سینه کسی خالی کرده است و آن آدم افتاد و مرده است این دیگر بزرگترین جنایتی است نه دلیل می‌خواهد نه اثبات با این حال بدون استحضار و اجازه مجلس نمی‌توانند او را جلب نمایند اینکه بنده عرض کردم ما هنوز در مرحله مقدماتی هستیم و برای این بود که روح قانون حفظ شود اگر کمیسیون موفق نشده بود به اینکه یک تحقیقاتی بکند که آن تحقیقات یک نتیجه روشن و یک دلائل نزدیک به یقین برای کمیسیون حاصل کند آنوقت می‌توانستیم بگوئیم که مجلس شورای ملی سلب مصونیت را بدون طی یک مرحله دیگر می‌تواند بکند ولی مطابق همین راپورت و به همین دلیلی که می‌گویند سند را ارائه نداده است و گفته است کمیسیون صالح نیست تصدیق می فرمائید که تحقیق کمیسیون کامل نشده به علاوه نسبت دهنده که مدعی خصوصی است تعقیب نمی‌کند در صورتی که می‌تواند تعقیب کند و اگر گفته شود مصونیت از او جلوگیری می‌کند اشتباه است مصونیت یک وکیل ابداً مانع نیست کسی برود در محکمه یا پارکه از دست یک وکیل عریضه بدهد یا شکایت کند البته با کمال سهولت می‌توانست به پارکه عریضه بدهد و دلائل خودرا در آنجا ارائه دهد و از آن طرف هم وکیل محترم همانطور که حضرت والا فرمودند برای حفظ حیثیت خودش می‌توانست روز دوم عریضه جزائی بدهد و به محکمه تظلم کند ولی این هم نشده است حالا به چه ملاحظه بده است حکمیت آن مربوط به بنده نیست بعضی از آقایان عقیده داردند که مجلس در این باب نباید دخالت کند زیرا قضیه خصوصی است بین دو نفر و آنها خودشان می دانند بلی اگر روز اول این عقیده اظهار شده بود و در مجلس مذاکره نمی‌شد شاید بنده هم موافق نبودم ولی بعد از گذشتن یک مدتی که از طرف هیچ کدام از این دو فرد اقدامی نشده و باز هم ممکن است تصویب کنیم شاید باز یک مدتی بگذرد و قضیه به همین صورت باقی بماند بنابراین بنده معتقدم همین امروز که این مسئله مطرح است باید وجه حلی برایاین قضیه پیدا کرد تا وظیفه هر کسی معلوم شود خاطرم نیست کدام یک از آقایان گفتند بدون اینکه مدعی خصوصی اقامه دعوی کند پاره چطور می‌تواند مداخله کند عرض می‌کنم همانطور که مدی خصوصی یک حقوقی دارد مدعیان عمومی هم یک حقوقی دارند و ارکه می‌تواند دخالت کند درست خاطرم نیست یک مواردی هست که پارکه را الزام نمی‌کند و پارکه بدون اینکه کسی اظهاری به او بکند خودش می‌تواند این کرا را بکند و بنده تصور کی کنم اگر تا امروز هم این کار از طرف پارکه نشده است به این دلیل بوه است که مصونیت سوء تعبیر شده است در صورتی که مدعی عمومی و پارکه می‌تواند مطلب را تعقیب کند و فرضاً هم که بگوئیم یک طرف مصونیت داشت پارکه می‌توانست طرف دیکرا را که مصونیت نداشت او را جلب کند و به او بگوید اگ سندی داری باید ارائه بدهی و او را مجبور می‌کرد که اسناد خودرا ارائه دهد و اگر اسنادی نداشت آنوقت پارکه می‌توانست بدون اینکه مدعی خصوصی عریضه دهد اقامه دعوی کند به هر جهت بنده در موضوع این پیشنهاد که کرده‌ام تعرض ندارم که حتماً تصویب شود فقط مقصودم این است به هر نحو که مجلس صلاح می داند راه حلی برای این مسئله پیدا شود که مقصود بنده هم ادا شود.

رئیس ـ آقای آصف الممالک (اجازه)

آصف الممالک ـ گمان می کم جریان این مسئله دارد قدری از مجرای طبیعی منحرف می‌شود در ابتدای امر اتهامی به طور مطلق به یکی از نمایندگان مجلس وارد آورده و چیزی نوشته بودند و در آن موقع پای همه نمایندگان در بین بود و لازم بود مجلس این مسئله را تعقیب کند و راه تعقیب هم همینطور بود که کمیسیونی تعیین شده و تحقیقاتی بکند و به مجلس راپورت بدهد حالا پس از اینکه کمیسیونی تحقیقات کرد مطابق این راپورتی که از کمیسیون به مجلس آمده معلوم شده است که طرف یک نفر واحد است و در این صورت خود آقای آقا سید فاضل که این نسبت به ایشان داده شده است باید شخصی را که به ایشان این تهمت را زده شخصاً تعقیب کنند بلی اگر طرف به یک محکمه عارض شده بود و پای سلب مصونیت به میان می‌آمد آنوقت لازم بود راجع به حل قضیه و اینکه سلب مصونیت بشود حرف بزنیم اما اینجا یک نفر به یکی از نمایندگان فقط در روزنامه نسبتی داده است و در حقیقت وظیفه و نماینده محترم است که به محکمه عرضه بدهد و محکمه طرف را بخواهد و محاکمه کند بنده هیچ معتقد نیستم که مجلس از این بابت چیزی بنویسد زیرا همه روزه در جراید می‌بینیم یک چیزهائی راجع به نمایندگان می‌نویسند پس هر نماینده باید بیاید از مجلس تقاضا کند که بدولت و مدعی العموم بنویسد که طرف مرا خواسته و محاکمه کنند خیر چینین نیست اگس کسی هم یک نسبتی داده در صورتی که آن اتهام به من وارد نیست وظیفه شخصی من است که طرف را در محکمه برای محاکمه حاضر کنم بنابراین بنده مخالفم که از مجلس چیزی نوشته شود و این را وظیفه آقا می دانم که همانطوری که گفته شد طرف را به محکمه جلب و محاکمه نمایند.

رئیس ـ در این موضوع مذاکرات کافی است

(گفته شد کافی است)

رئیس ـ این پیشنهاد قرائت می‌شود تا بعد تکلیف رای گرفتن معلوم شود

حاج شیخ اسدالله ـ اجازه می فرمائید

رئیس ـ گفتند مذاکرات کافی است

محقق العلماء ـ هر روز که نمی‌شود وقت مجلس را به این امر ضایع کرد.

رئیس ـ عرض می‌کنم مذاکرات کافی است اگر پیشنهاد دارید بدهید قرائت می‌شود بعد رای می‌گیریم

(آقای تدین مجدداً پیشنهاد آقای نصرت الدوله را به مضمون فوق قرائت نمود)

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله نسبت به پیشنهاد فرمایشی دارید؟

حاج شیخ اسدالله ـ بلی در اطراف این قضیه مذاکرات زیادی از طرف نمایندگان شد عقیده بنده این است که مجلس راجع به این مطلب نباید چنین بنویسد حضرت والا فرمودند در دعاوی خصوصی و جزائی اگر مدعی علیه طرف دعوا نکند مدعی العموم می‌تواند تعقیب بکند بنده تصور می‌کنم اینطور نباشد اگر مدعی خصوصی تعقیب نکند مدعی عمومی نمی‌تواند وارد در دعوی شود ولی تصور می‌کنم در این مورد بالخصوص یک جنبه عمومی هم در دعوی باشد زیرا نوشته شده است اداره خباز خانه این پول را داده است و چون خباز خانه یک اداره دولتی است مدعی العموم می‌تواند برای حفظ حقوق دولت و محض اینکه در آن اداره شاید تقلباتی شده باشد این مطلب را تعقیب و کشف کند و اگر مدعی العموم تعقیب کند همه قضایا کشف می‌شود ولو اینکه آقای آقا سید فاضل هم اصلاً تعقیب نکند ولی کوشش و تقاضا کردن از طرف مجلس که مدعی العموم این قضیه را تعقیب کنند هیچ مناسبت ندارد نه قانون اساسی این حق را به ما داده است و نه کسی را از اقامه دعوی منع می‌کند و نه محکمه را از رسیدگی فقط در موقع مجازات و تعقیب ممکن است از مجلس سلب مصونیت را بخواهند این است که قانون تمام این مطالب را معین کرده است و دیگر محتاج به این نیست که از طرف مجلس اقدام خصوصی شود و چون جنبه عمومی دارد مدعی العموم موظف است این مطلب را تعقیب کند و دیگر از طرف مجلس لازم نیست نوشته شود و ما این وظیفه را نداریم که برای نسبت به یک نماینده به مدعی العموم بنویسیم این قضیه را تعقیب کنند.

رئیس ـ یک پیشنهاد دیگری از طرف آقای آقا سید یعقوب رسیده است ولی گویا در آن باب نمی‌شود رای گرفت قرائت می‌شود ملاحظه می فرمائید

آقا سید یعقوب ـ چرا نمی‌شود رای گرفت پیشنهاد بنده را بخوانند بنده نوشته‌ام ایشان خودشان بوند به مدعی العموم شایت کنند البته این وظیفه خودشان است.

رئیس ـ اگ مجلس رای داد و ایشان نخواسته بودند آنوقت تکلیف چیست؟

(پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که جناب آقای آقا سید فاضل مستقیماً مدعی العموم عریضه بدهد بدون اینکه مجلس در این باب اقدامی کند

آقا سید یعقوب ـ بنده عرض می‌کنم این مسئله کشف شده و مجلس هم به اندازه که باید از مطلب مسبوق شود مسبوق شده حالا خود آقای آقا سید فاضل موظف هستند که از برای رفع تهمت مدعی العموم رجوع نمایند اگر آقای آقا سید فاضل رفتند باز خودشان مورد تهمت و اتهام هستند

محمدهاشم میرزا ـ قابل رای نیست

رئیس ـ به پیشنهادی که از طرف شاهزاده نصرت الدوله شده رای می‌گیریم. آقای نصرت الدوله توضیح دارید؟

نصرت الدوله ـ اگر اجازه بفرمائید خوب است در موقع تنفس یک قدری در عبارت این پیشنهاد مشورت بکنیم که یک صورت توافقی بین نمایندگان حاصل شود

رئیس ـ بسته به رای مجلس است مخالفی نیست؟

مخالفتی نشد رای در این مسئله و همچنین راجع به ماده یازدهم راپورت کمیسیون بودجه می‌ماند برای بعد از تنفس

در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید.

رئیس ـ آقای آقا سید فاضل (اجازه)

آقا سید فاضل ـ بنده در موقعی که مدیر روزنامه ستاره ایران این تهمت را به بنده نسبت داده و مجلس برای رسیدگی به این مطلب کمیسیونی انتخاب کرد بنده حقیقتاً عقیده‌ام این بود که کمیسیون برای رسیدگی به قضیه صالح است از برای اینکه این قضیه را کما هوحقه رسیدگی کنند و در مجلس هم رسماً عدم صلاحیت کمیسیون عنوان نشده این بود که بنده به اعتبار این صلاحیت تا به حال صبر کردم حالا که راپورت کمیسیون به این ترتیب تقدیم شده بنده فردا علی الوظیفه عرضحال خواهم داد و عرض می‌کنم این مسئله کذب محض و محض کذب است ولیکن از مجلس شواری ملی خواهشمندم همینطور که حالا اصرار دارند در موقعی که حقیقت مطلب مکشوف شد و معلوم شد صرف تهمت و غرض است و کیفیت مجازات تعرضی همراهی بنمایند و احاله به دولت نکنند

رئیس ـ با این اظهاراتی که آقای آقا سید فاضل کردند بنده گمان می‌کنم قضیه ختم است بالفعل آنچه راجع به مجلس بود گفته شد و اگر بعد‌ها یک تحقیقات دیگری لازم باشد باز به مجلس خواهد آمد.

راپورتی از کمیسیون مبتکرات رسیده آقای سدیدالملک تشریف بیاورید قرائت کنید

(به مضمون ذیل قرائت نمودند)

کمیسیون مبتکرات در جلسه ۲۵ دلو ۱۳۰۰ طرح قانونی پیشنهاد شده از طرف عده‌ای از آقایان نمایندگان محترم را راجع به مدت توقف مامورین سیاسی ایران در ممالک خارجه به مورد مذاکره قرار تداده طرح ماکور را باکثریت قابل توجه دانسته و راپورت آن را تقدیم مجلس مقدس می‌نماید که به کمیسیون خارجه ارجاع فرمایند.

رئیس ـ مخالفی هست یا خیر؟

نصرت الدوله ـ سوالی دارم

آیا قبل از رجوع کمیسیون عقیده دولت باید معلوم شود یا باید در کمیسیون معلوم شود

رئیس ـ بدیهی است چون مسئله راجع به دولت است باید نظریات دولت اتخاذ شود ولی رسم این است که در کمیسیون معلوم شود.

رئیس ـ حاج نصیرالسلطنه (اجازه)

حاج نصیرالسلطنه ـ بنده تصور می‌کنم چون مسئله راجع به دولت است البته نظریات دولت باید قبلاً اتخاذ شود به نظر بنده این طور است حالا بسته به رای حضرت عالی است

رئیس ـ بدیهی است نظریات دولت هم در موقعی که مراجعه به کمیسیون می‌شود جلب خواهد شد.

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا ـ بنده این سوال را داشتم که آیا این مسئله یک قسمت از قانون استخدام نیست؟ و آیا ممکن است در ضمن قانون استخدام نوشته شود یا خیر؟ در هر صورت به عقیده بنده ممکن است این را ضمیمه قانون استخدام نمایند یعنی فرض کنیم یک پیشنهادی راجع به قانون استخدام شده و این طرح یک فصلی از قانون استخدام است

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو ـ بنده تصور می‌کنم تا وقتی که تکلیف قانون استخدام معین نشود حل یک مشکلاتی بواسطه این پیشنهاد به تعویق خواهد افتاد به علاوه هیچ چیز مانع از این نیست که مجلس این طرح را تصویب نماید بعد منضم به قانون استخدام بشود بنابراین بنده عقیده‌ام این است همانطور که علی حده پیشنهاد کرده‌اند برود به کمیسیون و کمیسیون رای خود را بدهد.

رئیس ـ باید قبلاً معلوم شود قابل توجه است یا نه؟ باید به قابل توجه بودنش رای بگیریم آقایانی که این طرح را قابل توجه می دانند قیام نمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد ماده ۱۱ ضمیمه راپورت کمیسیون بودجه راجع به بودجه وزارت معارف مطرح است جمع از آقایان اجازه خواسته بودند اگر فرمایشی دارند می‌فرمایند.

آقای مستشارالسلطنه (اجازه)

مستشارالسلطنه ـ بنده یک پیشنهادی تقدیم کرده‌ام توضیحاتی لازم است عرض کنم

رئیس ـ اظهاری دیگری ندارید؟

رئیس ـ آقای آقا میرزا سید حسن کاشانی (اجازه)

آقا میرزا سید حسن کاشانی ـ عرض می‌کنم که به وزارت معارف تا حال اهمیت داده نمی‌شد و در این دوره چهارم که بودجه اش به مجلس آمده است یک مقدار برای مرکز و یک مقدار برای ولایات تعیین کرده‌اند در صورتی که بودجه ولایات کمتر از مرکز است صد و سی هزار تومان برای تمام ایالات و ولایات تعیین کرده‌اند در صورتی که تمام اهالی یک مملکت باید از هر حیث مساوی باشند چه از حیث معارف و چه از حیث مراتب دیگر و گذشته از این دلیل اینکه اهمیت به معارف داده نشده است این است حقوق که معلمین مرکز چندین ماه عقب افتاده است و وزارت خانه‌های دیگر حقوقشان به این اندازه عقب نیفتاده است حالا هم در ولایات با اینکه خرج مدارس را از مردم می‌گیرند معذاللک روسای مدارس را چندین ماه است بدون حقوق گذارده‌اند و مدارس ایالات و ولایات عنقریب از هم پاشیده می‌شود و باید دولت یک توجهی بکند که از معارف مملکت مردم بالسویه بهره مند شوند همانطور که مرکز مدارس متوسطه دارد در ولایات هم مدارس متوسطه تاسیس شود چرا نباید در ولایات هم مدارس متوسطه باشد که اگر شاگردی از مدرسه ابتدائی بیرون آمد و محتاج به مدرسه متوسطه باشد بیاید در تهران تحصیل کند چرا نبای در مرکز خودش مدرسه متوسطه باشد و در همان جا تحصیل کند غرض بنده همین است

رئیس ـ آقای نظام الدوله موافق هستید؟

نظام الدوله ـ بنده یک قسمت توضیحی دارم اجازه می فرمائید عرض کنم

رئیس ـ موافق یا مخالف

نظام الدوله ـ بنده مخالفم

رئیس ـ آقای تدین

تدین ـ بنده هم مخالفم

رئیس ـ آقای وحید الملک چطور

وحید الملک ـ بنده هم مخالف و وقت خود را به آقای ملک الشعراء می‌دهم

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب چطور

آقا سید یعقوب ـ بنده هم مخالف

رئیس ـ آقای اقبال السلطان (اجازه)

اقبال السلطنه ـ در جلسه گذشته راجع به معارع مذاکرات زیادی شد و شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند برای تحصیل اطفال فقرا محلی نیست بنده را قدری به خیال انداختند که آیا این مدارس مجانی که در تهران هست برای کی دائر شده در صورتی که همان اطفال فقرا باید در آن مدارس تحصیل کنند و اتفاقاً مطابق اطلاعاتی که حاصل کرده‌ام در این مدارس مجانی به قدر کفایت شاگرد نیست و باید به کمک همدیگر این مدارس موجوده تهران را از شاگرد پر کنیم که مشغل تحصیل باشند و دیگر اینکه فرمودند خوب است آقایان نمایندگان فرقی بین تهران و ایالات و ولایات نگذارند و سعی کنیم مدارس در تهران زیاد بشود و همچنین بودجه ولایات را هم زیاد کنیم مطابق اطلاعاتی که حاصل شده مدارس عالیه تهران به قدر کفایت شاگرد ندارد وعده معتنابهی را می‌توان در مدارس حالیه جای داد همانطور که عرض کردم تکلیف ما این است که مدارس مجانی و غیر مجانی را از شاگرد پر کنیم.

و هر وقت محتاج به مدارس دیگری شوند به مجلس مراجعه کنند اما راجع به عدم تناسب بودجه معارف ایالات و ولایات و تهران بنده کاملاً موافقم ولی آقایان باید تصدیق بفرمایند که ما امروز نمی‌توانیم مداری را که در تهران تاسیس شده حذف کنیم زیرا اگر بخواهیم به ولایات بیشتر از آنچه تصویب شده بپردازیم مستلزم آن است که از مدارس تهران حذف شود و البته خاطر آقایان مستحضر است که نمی‌شود از مدارس تهران حذف کنیم و دچار اشکالاتی خواهیم شد که بر آقایان پوشیده نیست و اما در باب فرمایش آقای آقا سید یعقوب راجع به بیست دو دو هزار تومان حقوق معلمین اروپائی بنده عرض می‌کنم نمی دانم این معلمین لازم هستند یا لازم نیستند ولی می دانم که این معلمین اروپائی مطابق یک کنترات معینی به ایران آمده‌اند و باید یک کنترات خود باقی باشند و پس از این راه هم نمی‌توانیم یک پولی تهیه کنیم و در این موقع که دولت دچار بی پولی است باید خو اهالی ایالات و ولایات تهیه پول برای مدارس بکنند چنانکه شاهزاده سلیمان میرزا مسبوق هستند در کرمانشاهان این کار را کرده‌اند و در کرمانشاهان در خود شهر یک مدرسه اسلامی و یک مدرسه آلیانس هست در قصر یک مدرسه در صحنه یک مدرسه در گهواره یک مدرسه در سنقرد کلپائی یک مدرسه تمام این مدارس هست روسای گلهر و سنجابی هم در خیلا تاسیس دو باب مدرسه در محل خودشان بوده دیگر نمی دانم تا کنون موفق شده‌اند یا نه محل خرج این مدارس را هم خود اهالی کرمانشاهان معین کردند در تجاریه ادره گمرک نوشته‌اند که از هر یک باری که به گمرک وارد می‌شود صد دینار بگیرند و به معارف بدهند اداره می‌شود صد دینار می‌گیرد و همینطور از نواقل خواهش کردند بر هر مالیاتی یک شهر بیفزاید و چون برحسب میل خوشان بوده قبول کردند و از این دو محل و محلهای دیگر حقوق مدارس را پرداخته‌اند و تاکنون از بابت تومانی صد دینار تقریباً دو هزار تومان به مدارس کرمانشاهان داده نشده و با همان پولهائی که خودشان تهیه کردند مدارس خود را گردانیده پس خوب است اهالی ایالات و ولایات در این وقع که دولت دچار بی پولی است خودشان کمکی به این کار بکنند چون مذاکراتی که در این جلسه و جلسه گذشته تمام این بوده که بودجه مرکز و ولایات به تناسب تقسیم نشده درست است اما همانطور که عرض کردم امروز ما نمی‌توانیم تغییری در این بودجه بدهیم و اگر بخواهیم تغییری بدهیم مستلزم این است که مدارس تهران از بین برود از آن طرف بودجه ولایات هم همانطور که آقایان فرمودند کم است ولی دلت هم دچار بی پولی است و آن قدر قوه ندارد که بتواند به ایلات و ولایات کمک نماید پس باید همانطور که عرض کردم خود اهالی فکری بکنند تا در موقعی که دخل ممکت کامل معین شد آنوقت ممکن است هیئت دولت به مجلس پیشنهاد کنند و یک کمکهائی به معارف بشد که هم آقای آقا میرزاحسن کاشانی راضی باشند و هم در سایر ولایات مدارس متوسطه تاسیس شود که محتاج نششوند شاگر به اینجا بفرستند و در همان ولایات خودشان تحصیل کنند.

رئیس ـ آقای نظام الدوله (اجازه)

نظام الدوله ـ بنده این بودجه را به رسمیت نمی‌شناسم و به عقیده بنده اعتباری است که به دولت داده می‌شود زیرا اگر بنا شود این بودجه رسمی باشد باید یک صورتهائی جزئی بفرستند تا معلوم شود نواقص آنچه چیز است و مرتفع بکنند ولی حالا که آقایان در این خصوص صحبت می‌کنند بنده هم عرض می‌کنم معارف ایران به هرچیز باید برتری داشته باشد فرمایشاتی که حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا اظهار فرمودند قسمت کلی آن را تصدیق می‌کنم ولی آن قسمتی که فرمودند ما باید حق طبقات را محفوظ بداریم بنده عرض می‌کنم که این حق تا وقتی از برای طبقات هست که آنها حق خودشان را از اولیاتی امور بخواهند و بگیرند و الا اگر ما بخواهیم با یک جلسه فوق العاده و نظریات خصوص این کارها را بکنیم گمان می‌کنم ترتیب اثری برای حفظ حقوق جامعه داده شود و به همین جهت بنده پیشنهادی برای معارف ولایات تقدیم کرده‌ام که نه ضرری برای دولت است و کمکی هم عجالتاً می‌شود تا موقعی که بودجه را به رسمتی بشناسم آنوقت عرایض خود را در جزئیات عرض خواهم نمود

رئیس ـ آقای رئیس التجار و شیخ الاسلام اصفهانی و حائری زاده مخالفند همین طور آقای دولت آبادی.

آقای کازرانی (اجازه نطق)

آقا میرزا علی کازرانی ـ بنده با بودجه وزارت معارف تهران که تقریباً دویست و پنجاه هزار تومان است موافقم و این را هم برای تهران کم می دانم ولیکن خواستم بدانم که این مبلغ از چه محل پرداخته می‌شود اگر حقیقت این مبلغ از مالیات و عایدات عمومی پرداخته می‌شود یعنی از همان پولی که از زحمت کشان برای حفظ حدود و ثفور گرفته می‌شود صرف معارف تهران بشود گمان می‌کنم مطابق انصاف و عدالت باشد و مطابق هیچ قانونی نباید مالیاتی که یک مشت مردم زحمت کش برای مخارج عمومی دولت می‌دهند خرج معارف تهران بشود بنده فقط سوالم راجع به این مسئله است و خواهش می‌کنم جواب بفرمایند.

رئیس ـ جنابعالی در نصفش موافق بودید و در نصفش مخالف

مخبر ـ بنده مقصود متعرض محترم را نفهمیدم یا حقیقاتاً سوال ایشان موجب حیرت است زیرا بنده تا به حال نشنیده بودم که بین معارف عمومی را تفکیک کنند البته هر مملکتی یک عوائدی دارد و یک مخارجی اساساً مخالف با قانون است و باید کلیه عوائد در یک جا تمرکز پیدا کند و صرف مخارج عمومی بشود و گمان می‌کنم که خود آقای کازرانی هم تصدیق بفرمایند که مخارج معارف یکی از مخارج عمومی خیلی لازم است و بدیهی است مانعی توانیم به تعلیمات عمومی مجانی قائل شویم مگر اینکه از عوائد عمومی برداریم و صرف معارف بکنیم البته اگر یک ملتی این نظر را نداشته باشد آنوقت شاید این سوال یک موردی پیدا کند ولی یقیناً ایشان معتقد به این اصل نیستند و مطابق نص صریح قوانین بایستی صرف کنیم به این که تحصیلات اجباری باشد در این صورت مورد ندارد که بگوئیم مخارج معارف تهران از چه محل داده می‌شود کلیه عایدات مملکتی در یک جا تمرکز پیدا می‌کند و کلیه مخاج عمومی از آن عایدات پرداخت می‌شود.

رئیس ـ آقای تدین (اجازه)

تدین ـ اگر چه موضوع به عقیده بنده فوق العاده مهم است و بایستی در این زمنیه زیاد حرف بزنیم ولی برای اینکه زیاد مزاحم خاطر آقایان نباشم سعی می‌کنم و تذکاراً خاطر آقایان را متوجه به این موضوع می‌کنم که چندین مرتبه در این مجلس در موقعی که اسم معارف به میان آمده است بعضی از نمایندگان اظهاری نمودند که استقلال مملکت بر معارف مقدم است و تصور می‌کنم در این موضع سوء تفاهیم شده است زیرا شاید تصور کرده‌اند آنهائی که می‌گویند بایستی معارف مملکت را ترقی داده و مدارس مجانی را باید زیاد کرد مقصودشان این باشد که بروند یک قرضهای استقلال شکنی از خارج نمایند در صورتیکه هیچ این طور نیست هیچ کس این حرف را نمی‌زند که بروید از خارجه قرض کنید و خرج معارف کنید چون در این زمینه نمی‌خواهم زیاد صحبت کنم چند جمله بیشتر عرض نمی‌کنم یکی این که مملکتی که ملتش معارف ندارد و عالم نیست معین استقلال را نمی‌فهمد اگر یک نظر اجمالی به سطح کره نمائیم می‌بینیم آن ملکی که معارفشان کمتر است یا هیچ ندارد به همان نسبت در تحت قید رقیت دیگران هستند و به هر اندازه معارفشان زیاد شده است مردم پی به حقوق خودشان برده‌اند به همان نسبت در صدد هستند که زنجیر اسارت را پاره کنند اخبار جراید از مدتی قبل به این طرف شاید صدق عرایض بنده است. از معارف معنی استقلال فهمیده می‌شود از مدارس معنای وطن پرستی بلوح ساده طفل پرورش می‌کنند به هر حال بیش از این نمی‌خواهم در این موضوع صحبت کنم و وارد می‌شوم در جزئیات ماده اولاً راجعبه بودجه وزارت خانه و تشکیلات آن چون بنده نظرم این است که حتی الامکان باید کوشش کنند مخارج اداری را کم کنند در آن قسمت عرضی ندارم موضوع دوم صحیه است و یک اشکالی به نظر می‌آید که پیش بینی نشده و آن این است که صحیه تا چندی قبل مربوط به وزارت معارف بوده و اخیراً جزء وزارت معارف شده و یک حقوق جزئی دارد که شامل مجلس حفظ الصحه و مریضخانه‌ها است البته مجلس حفظ الصحه و مریضخانه‌ها است البته مجلس حفظ الصحه و مریضخانه‌ها یک مخارجی دارند و یک اداره خیلی کوچکی در وزارت معارف ما بیشتر شده است باسم اداره صحیه این اداره بودجه ندارد چرا به جهت این که این دویست و پنجاه هزار تومان که اینجا نوشته شده است مخصوص است و مخارج جاهای معینی دارند و از آنجا هم نمی‌شود کسر کرد بنابراین برای مخارج ادارة صحیحه هیچ پیش بینی نشه و در این خصوص ممکن است حداقل مخارجش سه هزار تومان پیش بینی شو ولی در اینجا چیزی نوشته نشده است و ممکن است بعد تولید اشکال کند.

اما مدارس تهران و حومه خاطر آقایان کاملاً مستحضر است مدارسی که در تهران است بر دو قسم است ملی و دولتی مدارس دولتی هم دو قسم است مجانی و غیر مجانی و چهل باب مدرسه ابتدئی مجانی که سی باب آن ذکور و دو باب اناث است در این شهر دائر است و تمام به خرج دولت اداره می‌شود و چندین باب مدرسه دیگری است اسماً متوسطه به این معنی که مرکب است از یک دوره ابتدائی و چند کلاس متوسطه دارالفنون است درالمعلمین است طب است و غیره …

به آنها کاری نداریم مدارس تهران و حومه این مدارس موسسه امروز نیست از چند سال قبل به این طرف تاسیس شده است و این مقدار وجهی که برای این مدارس معین شده است خرج جاری امساله مدارس است و معایب که این لایحه وارد این است که اولاً این مصارف اعتباری برای سال آتیه شود چرا؟ برای اینکه این مدارس دولتی بعضی هستند که دارای پنج کلاس هستند و در سال اتیه باید دارای شش کلاس بشوند و نمی‌توانید بگوئید که بر همان پنج کلاس باقی باشد مثلاً بیست و سه باب از مدارس ذکور و اناث مجانی دارای پنج کلاس است و سال آتیه به هر کدام یک کلاس اضافه خواهد شد این بودجه برای سال آتیه است و قبل از اینکه متنظر باشم وزیر معارف یک لایحه بیاورد و تقدیم مجلس کند و یک ادله ذکر کند که ما به این دلیل این کلاس‌ها را لازم می دانیم قبلاً باید این مسئله پیش بینی شود والا تولید یک زحمتهائی خواهد کدر دیگر این که در این مجلس که حقیقتاً اسم معارف خیلی اهمیت دارد و همه آقایان هم به آن اهمیت می‌دهند اگر کسی از این مجلس سوال کند که شما برای معارف چه کردید کدام کلاس را اضافه کردید ما جواب نداریم این جواب متقاعد کننده نیست زیرا نمی‌شود از این کلاسها چیزی حذف کرد نواقص دیگری هم هست از جمله این که این مدارس موجوده تمام ابتدئی است تحصیلات عمومی ابتدائی در آنها می‌شود مثلاً باش شدت احتیاجی که ما امروزه به مدارس صنعتی داریم از این بودجه هیچ پیش بینی نشده است در صورتی که به عقیده بنده فوق العادیه لازم و ضروری است که از این شهر چندین باب مدارس صنعیت ایجا شود که هم کمک به ولت و ملت کند و هم برای عامه نافع و سودمند باشد کمک به حال دولت می‌شود برای اینکه مدارس صنعیت را که تاسیس و افتتاح کنند باعث ترقی مملکت می‌شود و در نتیجه یک عده از محصلین از این به بعد در عقب صنعت خواهند رفت و از نتیجه تحصیلات خودشان استفاده می‌کنند و دیگری به محض اینکه از مدرسه بیرون می‌آیند مجبور نخواهند بود ادارات دولتی را تحت فشار در آورند.

پس به عقیده بنده از جمله چیزهای فوق العاده که در این بودجه پیش بینی شده است ایجاد چند باب مدرسه صنعتی در تهران و سایر ایالات و ولایات است دوم مدارس نسوان است به طور اجمال خاطر آقایان را متذکر می‌شوم این چهال باب مدرسه مجانی (که بنده حقیقتاً در این موضع خیلی کوشش کردم و منتی هم بر کسی نمی‌گذارم) در بدو امر همه این چهل باب مختص به ذکور بوده و اسمی از اناث در بین نبود و بنا بود برای مدارس اناث یک پیشنهاد دیگر بشود بعد از اینکه تصویب شد وزیر معارف وقت خواست از موقع استفاده بکند گفت ده باب از این مدارس را تخصیص به اناث داده‌ایم بنده در آن وقت مخالف بودم و گفتم این اختصاص شما باعث می‌شود که به این زودی نمی‌توان لایحه به دولت پیشنهاد کرد و تقاضا اضافه مدارس نسوان نمود بالاخره با اهمیتی که نسوان در عالم بشریت درند و بر همه مشهود است که ترتیب اولاد و اخلاق خانوادگی و سعادت طفل فقط منحصر به ترتیب نسوان است متاسفانه تاکنون به هیچ وجه بر این مسئله اهمیت بزرگی نداده‌ایم (الحنت تحت اقدام الامهات) یکی از مسائل مسلمه است و به عقیده بنده نسبت به نسوان ظلم فاحشی شده ما امروز فوق العاده احتیاج به ترتیبت اولاد و اطفال خود داریم زیرا طفل از زمانی که متولد می‌شود تا سن هفت سالگی که به مدرسه می‌رود در صورتی که پسر هم باشد باز با مادر بیشتر محشور است تا با پدر. چه رسد به اینکه دختر باشد بنده معتقدم که باید رعایتی نسبت به مدارس نسوان بشود با این معنیکه بر عده مدرس نسوان اضافه شود و در عین حال معتقدم که پیشنهاد خاص و دستورالعمل مختص برا کلاس نسوان و تربیت آنان معین گردد که قسمت اعظمش راجع به تربیت اولاد و خانه داری و تعلیم اطفال و بر آوردند حوائج زندگانی و شوهر داری و کدبانوگری و امثال اینها باشد ولی اینجا هیچ اشاره نشده.

دیگر کلاس درس اکابر است ما تا امروز فقط بر تربیت اطفال متوجه شده‌ایم و توجه خود را معطوف به ترتبیت اطفال خورد سال شش هفت ساله نموده‌ایم غافل از اینکه یک غفلت بزرگی کرده‌ایم مطابق راپورت رسمی که درسند ۱۳۲۹ از طرف وزارت معارف اشاعه پیدا کرده و طبع شده در آن تاریخ به موجب آن راپورت در تمام ایران صدی یک نفر و نیم با سواد نبود گر چه از آن تاریخ تا حال ترقی کرده ولی یقیناً بیشتر از صدی پنج ترقی نکرده و باز صدی نود و پنج از اکابر جاهل اند و علت اینکه امروزه ما را استعمال آزادی را کم کرده‌ایم همین است که جهل عمومی در سرتاسر مملکت حکم فرما است چرا اکابر نباید طرف توجه واقع گردد کلاسهای اکابر به عقیده بنده به قدر لزوم لازم است و در تمام نقاط مهمه ایران باید دائر کرد و برای اشخاصی که بزرگ اند کاسب اند و نوکرند و در هر مرحله که باشند در هر حال ایرانی هستند باید در آن مدارس بروند خواندن و نوشتن را بیاموزند ولی متاسفانه وقتیکه کلاسهای اکابر شخصی هم تاسیس می‌شود عوض اینکه اهمیتی به فارسی و خواندن و نوشتن داده شود فوراً السنه خارجه را تدریس می‌کنند.

بنده منکر السنه خارجه نیستم و معتقدم که هر کسی به عده‌ای هرچند زبانی که می داند در حکم چند نفر است.

مثلاً اگر یک کسی که یک زبان بداند یک نفر است و اگر دو زبان بداند دو نفر و سه زبان سه نفر است هیچ کسی منکر نیست که اگر امروزه ملتی السنه خارجه را نداند نمی‌تواند زندگی کند ولی ما باید فوق العاده اهمیت به زبان فارسی بدهیم و بعد از اینکه زبان ملی خودرا به طور کامل آموختیم آن وقت می‌توانیم زبان دیگری را بیاموزیم اما قسمت دیگری که راجع به تربیت و تهیه معلم است یک مدرسه دارالمعلمین ما در تمام ایران یعنی در تهران داریم و این یک مدرسه کافی نیست معلم زیاد وکافی برای ما تهیه و تربیت کنند فقط عدة معدودی را می‌تواند تربیت کند و مخصوصاً بنده معتقدم که باید مدارس زیادی در تهران برای تعلیم اشخاصی که بخواهند معلم بشوند تاسیس گردد و هیچ یک از این مسائل در این بودجه پیش بینی نشده است و مادام که رعایت حقوق نسوان نشده کلاس درس برای اکابر و رجال و کاسب و نوکر باب و غیره تاسیس نشده و مدارس چند برای اشخاصی که نمی‌خواهند علم آموزگاری را بیاموزند ایجاد نشده کاری برای معارف نکرده و قدمی برای پیشرفت آن برنداشته‌ایم و اینها که کرده‌ایم ابقاء الشیئی علی ما کان بیشتر نیست و این مدارس که فعلاً موجود است دیگران تهیه کرده‌اند اما در موضوع معلمین خارجی بنده یک اشاراتی دارم که باید عرض کنم البته کنتراتی با آنها شده و مقاوله نامه هائی رد و بدل شده و امضاء دولت هم معتبر و محترم است ولی می‌خواستم تذکر بدهم که اگر در آتیه بخواهیم کنتراتی به آنه ببندیم کنتراتهائی باید باشد که نافع به حال مملکت باشد زیرا حال آنطوری که باید شاگردان ایرانی از این معلمین اروپائی استفاده نمی‌کنند مثلاً ساعات درسشان را اگر ملاحظه فرمائید خواهید دید که چند ساعت در هفته بیشتر نیست حد اقل آن ۴ ساعت و حداکثرش از ۱۰ ساعت تجاوز نمی‌کند.

آنوقت در هر ماه هر کدام سیصد یا سیصد و پنجاه تومان از دولت حقوق می‌گیرند چقدر هم کمک و اضافات تقاضاء و توقع دارند در صورتی که بعضی از آنها برای دروسی انتخاب شده‌اند که ممکن است آن دروس را خود معلمنی ایرانی تعلیم دهند.

وزارت معارف باید این نکته را کاملاً رعایت کند و در آتیه ساعات تدریس آنها را معلوم کند زیرا ۵ یا ۱۰ ساعت درس کافی نیست و باید ساعات تدریس را از بیشتر قرار دهند دیگر اینکه لازم است ما یک عده اشخاصی را همیشه تشویق و ترغیب کنیم برای اینکه بیایند و زحمت علمی را قبول کنند و یکی از طرق تشویق ازدیات حقوق آنها است بنده نمی دانم چه ترتیبی است و بدون اینکه طرفداری کرده باشم عرض می‌کنم که معلمین ایرانی فوق العاده زحمت می‌کشند و تمام وقت خود را در هفته صرف تدریس می‌کنند و شاید متجاوز از سی ساعت در هفته کار می‌کنند آنوقت حداقل حقوق آنها ۲۱ تومان و حداکثر ۴۸ تومان است.

این حقوقی است که به این بدبختها داده می‌شود در صورتی که در مقابل ماهی سیصد یا چهار صد تومان به دیگران تادیه می‌شود.

بنده تصور می‌کنم اگر درست به معلمین حقوق داده شود در آتیه به جای اینکه مردم به اارات دولتی حمله کننده عده‌ای هم حاضر خواهند شد زحمت کشیده معلومات خودشان را تکمیل و رفع نواقص از خودشان بکنند و شغل معلمی اختیار نمایند بنده غالب اوقات گرفتار معلم هستم و با اینکه حقوق مرتب هم به آنها می‌دهیم و نمی‌گذاریم حقوق آنها عقب بیفتد باز می‌بینم نهایت سعی و کوشش را دارند که خود را در ادارات دولتی داخل کنند و معلمی را ترک گفته بروند مستخدم ادارات شوند چرا؟ یا برای این که انصافاً حقوق آنها کم است مدیر مدرسه باید یک مدرسه ابتدائی شش ساله را اداره کند در صورتی که ناظم هم ندرد آنوقت به او فقط ماهی پنجاه تومان داده می‌شود در صورتی که در یک وزارتخانه این مبلغ مواجب یک نفر منشی است این جا یک چیزهائی است که باید رعایت و منظور شود مثلاً اگر چنانچه امروز وزارت معارف حاضر شود حقوق سیصد تومانی به معلم ایرانی بدهد طبعاً معلم ایجاد می‌شود آمدیم بر سر ایالات و ولایات شد تقریباً اینطوری فهمیده می‌شد که موضوع حیدری و نعمتی به میان آمده در صورتی که ناطق محترم مقصودشان این نبود راجع به تناسب بین ایالات و ولایات بنده معتقدم بر این حرف نیستم که بگویم بنده تهرانیم آقا کاشانی یا آقا شیرازی بنده معتقدم که همه ما ایرانی هستیم و هیچ فرقی بین تهرانی و کاشانی و تبریزی نباید بگذاریم فقط باید موقعیت محل را در نظر بگیریم و تشخیص بدهیم در هر نقطه به اندازه‌ای که لازم است و می‌توانیم مدرسه تاسیس کنیم اقدام نمائیم بنده نسبت به پولی که برای ایالات و ولایات تشخیص داده شده است مخالفم به جهت چه؟ به جهت اینکه اگر ما بآئیم فوری از روی قانون حساب دو دوتا چهار تا می‌شود نگاه کنیم تصور می‌کنیم این مبلغ خیلی جزئی می‌شود زیرا ما چهار ایالت مهم داریم و اگر هر چه حالا ایالت زیاد شده ولی آنچه در قانون وزارت داخله است چهار ایالت بیشتر نیست که عبارت است از آذربایجان خراسان و فارس و کرمان و بلوچستان باید اول ببینم چه مقدار می‌خواهیم در سال تخصیص به این ایالات بدهیم اینها را باید در نظر گرفت مثلاً مثلاً می‌خواهیم ماهی دو هزار تومان از برای خراسان تخصیص بدهیم باید دید آیا با این مبلغ می‌شود مدرسه درست کرد و تشکیلات معارفی داد یا نه؟ بنده گمان می‌کنم بشود به هر یک از ایالات کمتر از بیست و پنج هزار تومان اختصاص بدهیم این بیست و پنج هزار تومان قطعاً در سال سه هزار تومان خرج و مصرف اداری دارد ما بقی بیست و دو هزار تومان می‌شود که متعلق به مدارس است در وقت حساب معلوم می‌شود که این مبلغ به هیچ جا نمی‌رسد اما اگر بخواهیم محلیبرای این مخارج پیدا کنیم چون فقط در مقابل اینها جواب شنیده می‌شود که خزانه تهی است و محل نداریم بنده تصور می‌کنم اینطور نیست چرا؟ به جهت اینکه ماخذ عایدت به قول بعضی آقایان صورت عظیم الجثه بود که آوردند و به دیوار اطاق چسبانیدند و در همان تاریخ بنده در نظر دارم عایدات خراسان را در سنه گذشته چهار صد و هشتاد هزار تومان نوشته بودند ولی اخیراً از طرف وزارت مالیه در جوب بنده شرحی نوشته شده و عایدات خراسان مطابق صورتی که در دست است نهصد و نه هزار و کسری است حالا اگر قدری دقیق شویم و سایر عایدات را هم در نظر بگیریم از همین قبیل است و حالا بنده نسبت به تهران عرض می‌کنم که یکی از محلهای عایدی برای مدارس مجانی بلدیه‌های محل است این پولی را که بلدیه تهران می‌گیرد چه مقدار آن را تخصیص به مدارس تهران داده است در صورتی که باید یک مبلغ متنابهی تخصیص بدهد قانون بلدیه و قانون معارف هم همین را می‌گوید که باید بلدیه کمک بکند.

مسئله دیگری که تصورمی کنم طرف حمله آقایان واقع خواهد شد (ولی بنده همیشه حقیقت را عرض می‌کنم و او را موثرتر می دانم مسئله اوقاف است نمی‌گویم همه اوقاف بلکه همان اوقافی را که قانون اجازه داده و تصویب کرده است بنده چند سال است به وزرای اوقاف وقت عرض کرده‌ام شما با عایدی اوقاف به خوبی می‌توانید چند باب مدرسه ایتام باز کنید ولی متاسفانه به خرج نرفت و حالا هم عرض می‌کنم که در سال گذشته از عوائد اوقاف مطابق اطلاعات بنده متجاوز از سی هزار تومان گرفته شده و هیچ صرف معارف نشده فقط عنوان کرد و خورده بوده بنده معتقدم که تمام اینها را باید گرفت و صرف معارف کرد و تمام اینها یک معایب اداری است که در وزارت معارف موجود است و باید نواقص او را اصلاح کرد و این معایب را از بین برد قسمت دیگری که به عقیده بنده خیلی مهم است و اگر آن را تعقیب نکینم دیگر محتاج نخواهیم بود مالیات جدیدی بر ملت تحمیل کنیم قسمت مستمریات مهمه است اشخاص درجه اول این مملکت که دارای همه چیز هستند هیچ احتیاجی به گرفتن هزار تومان و دو هزار تومان شهریه ندارند نباید چیزی بگیرند تا وقتی کتابچه مستمریات را که مبذل به شهریه شده ملاحظه کنم در آن صورت اشخاصی را می‌بینیم که شهریه می‌گیرند که حقیقت هیچ احتیاجی ندارند بنده عقیده دارم که عملاً باید خدمت معارف بکنند نه لفظاً این است که عرض می‌کنم طرفدار جدی و حقیقی معارف خیلی کم است و دلیلش این است که شانزده سال است مشروطیت در ایران قدم گذارده آیا در این مدت کدام مدرسه جدید را تاسیس کرده‌ایم کتدام اعانه بزرگرا به معارف اعطا کرده‌ایم فقط در این مدت پنج شش مدرسه گاردن پارتی و نمایش و غیره تاسیس شده است پس خوب است آقایانی که مواجب گزاف دارند و بعداً احتیاجی به گرفتن شهریه نداند در این موقع به معارف کمک و اعانتی فرمایند بنده عرض می‌کنم که این مبلغ خیلی گزاف می‌شود ولی اقلاً پنجاه هزار تومان هم که بشود باز خود این مبلغ کمکی به معارف خواهد بود لذا بنده عقیده دارم این مواجب‌های زیادی حذف و اختصاص به معارف داده شود نه اینکه مختصر مواجب فلان مستحق حذف شو اما مالیات بر تجمل و غیره که فرمودند حالا که تجملی نداریم اگر بعدها که تجملی پیدا کردیم وضع مالیات بر آن عیبی ندارد.

مخبر ـ بنده قبل از اینکه جوابی عرض کنم باید خثلی اظهار خوشوقتی و امتنان کنم که یک نطق مفصل و بیان متنی که تمام راجع به مسائل عملی و مبنی بر یک اطلاعات عمیقه اذاری بود امشب شنیدم و تصور می‌کنم مجاز باشم اظهار تاسف کنم که چرا این اطلاعات در دوائر دولتی ما نیست زیرا بالاخره پس از این که تمام این قضایا را از طرف کمیسیون تصدیق کنم آنوقت به آقای تدین باید عرض کنم که راه حل و چاره را نفرمودید مثلاً می‌فرمایند سی باب مدرسه ابتدائی که فعلاً هست باید سال آینده یک مدرسه اضافه شود این اطلاع را بنده با سایر اعضاء و افراد کمیسیون اگر نداشته باشیم معذوریم اگر چه خود اینها یک معایبی است ولی بالاخره باید راه حلی برای اینها پیدا کرد بنده با این اطلاعاتی که در این مدت در کمیسیون تحصیل کرده‌ام گمان می‌کنم اگر بعضی مسائل را به ایشان تذکر دهم تصدیق خواهند فرمود مثلاً در تهران در حومه تهران پنجاه باب مدرسه ابتدائی مجانی داریم که ده باب در حومه و چهل باب در خود شهر است و از این چهل باب مدرسه که در تهران است سی باب راجع به ذکور و ده باب راجع به اناث است بنده تحقیق کردم که ببینم در تمام پنجاه باب مدرسه عدة شاگردی که تحصیل می‌کنند چقدر است بنده مطابق اطلاعاتی که به دست آورده‌ام و تصور می‌کنم خود آقای تدین هم تصدیق فرمودند کلیه این مدارس روی هم رفته بیشتر از هفت هشت هزار شاگرد ندارد …

تدین ـ بیشتر است

مخبر ـ اگر هم بیشتر باشد در همین حدود و تجاوز از ده هزار نفر شاگرد نیست و وقتی که عده شاگردان را تقسیم به مدارس می‌بینیم مخالف هر مدرسه دویست نفر شاگرد ندارد.

ملاحظه فرمائید یک مدرسه با مدیر و ناظم و معلم و نوکر و پنج یا شش کلاس آنوقت تمام این موسسه و تشکیلات برای اذاره کردن و تربیت کردن دویست نفر شاگرد است حالا این نقص مدارس نیست بعضی از مدارس کمتر شاگرد دارند برخی زیادیر آن را کار ندارم تمام اینها برای این است که ادارات عادت کنند و از طرز قدیمه که سالها به آن عمل می‌کردند منحرف شوند و صرف نظر کنند زیرا ممکن است روزی هم خیال کرد عوض پنجا مدرسه در تهران و اطراف بیست مدرسه هر کدام شاگرد پیدا کنند و آن وقت یک صرفه جوی ملحوظ می‌شد و عده کلاسها هم ممکن است زیاد شود علی الخصوص که می‌توان از صرفه جوئی بر حقوق معلمین که همه ماها تصدیق داریم کم است و نمی‌تواند با ماهی بیست و یک تومان زندگانی کند اضافه کرد.

آقای تدین شرحی راجع به مدارس صنعتی بیان فرمودند و بنده را متذکر به امری کردند که اگر انشاءالله ماده ۱۱ امشب تصویب شود به صورت یک ماده الحاقیه این پیشنهاد در خواهم کرد اینکه در جزء اعانه مدارس خارجه دوازده هزار تومان کسر شده است اعانه مدرسه آلمانی دائر نبوده ولی حالا مطابق اطلاعات حاصلی مدرسه آلماین عماً قریب افتتاح می‌شود و مدرسه صنعتی خودهد بود و ممکن است آن وجه اعانه که حذف شود برای آن مدرسه تصویب شود و این یکی از چیزهائی است که فوق العاده حائز اهمیت است بنده کاملاً با تاسیس مدارس صنعتی موافقم و باید صنعت را در مملکت ترویج کنیم.

ولی به طوری که بنده شنیده‌ام از بودجه بلدیه هم تاسیس چند باب مدرسه صنعتی را در نظر گرفته‌اند و این مسئله اگر صحیح باشد هم مدارس صنعتی که آقای تدین لزوم آن را بیان فرمودند تاسیس خواهد شد و هم بلدیه آن کمکی را که باید بکند کرده است اما راجع به مدارس نسوان و کلاس اکابر که آقای تدین فرموده بودند تمام اینها یک حقایقی است که بنده هر چه بخواهم بگویم باز باید فرمایشات ایشان را تأیید کنم ولی از نقطه نظر مخبری کمیسیون مجبورم عرض کنم که باید قائل به تدریج شد و عجالتاً امروزه باید در تکمیل یک چیزهای موجوده بیشتر کوشید و همان طوری که فرمودند موجود را نباید به حال خود باقی گذارد و هر طور هست آن را باید تکمیل نموده

راجع به معلمین اروپائی که به موجب کنترات مستخدم شده‌اند فرمودند وزارت معارف طوری ایشان را باید کنترات کنند که به درد بخورند البته این از وظایف وزارت معارف است که باید تشخیص بدهد برای چه دروس این معلمین را کنترات می‌کنند تا به حال تقصیراتی که شده بود بیشتر معلمین اروپائی را برای دروس عالیه از قبیل فیزیک شیمی یا طب جراحی و غیره کنترات می‌کردند و تصدیق بفرمائید که برای این قبیل از دروس بیشتر از ده ساعت وقت در هفته لازم نیست اینها را در هر حال باید وظایف خود را اداء کرده علومی که به آنه رجوع شده است بیاموزند کار آنها غیر از کار تعلیم ابتدائی است زیرا به طوری که عرض شد آنها هر کدام برای دروس و مواد معینی انتخاب می‌شوند البته حالا باید وزارت معارف تمام این را در نظر بگیرد و حتی المکان باید سعی کند که از وجود آنها بیشتر استفاده کند خلاصه این که تمام مطالبی را که ایشان فرمودند قابل توجه است بنده تذکار می‌دهم همانطور که سابقاً گفته شده و دولت هم تاکید کرد مخصوصاً امروز آقای رئیس الوزراء به بنده فرمودند که از قول ایشان اظهار کنم نظر دولت این نیست که بودجه معارف تا آخر سال همین طور باشد خیر؟ بلکه دولت در نظر دارد یک مبلغی از همین محل ثانی بفرمائید کمیسیون بودجه هم مشغول است به مرور خواه نسبت به بودجه ولایات خواه نسبت به بودجه ولایات خواه نسبت به مرکز یک تکمیلاتی اضافه شود و این مبلغ عجالتاً حداقل اعتبار بودجه را برای سال آتیه تعیین می‌کند و البته هم ما ساعی خواهیم بود و دولت هم نهایت سعی و کوشش را خواهد داشت که بعد بودجه معارف را زیاد کند.

وزیر معارف ـ روی هم رفته باید بنده باید تشکر کنم از آقایان نمایندگان این دوره که نسبت به معارف بذل مساعدتی فرموده و در ازدیاد بودجه و تکمیل نواقص آن بیاناتی بلیغ ایراد فرموده و البته این حسن نیتی است که به وزارت معارف روی آور شده و البته دولت وزارت معارف هماز این حسن نیت کمال تشکر و امتنان را دارد و بخصوص از توجهات آقای تدین تشکر می‌کنیم توضیحات کاملی بیان کردند در واقع ایشان یک اطلاعات کامل از اداره معارف دارند البته باید همین طور باشد زیرا ایشان مدت زمانی است در امور وزارت معارف داخل هستند و با اطلاعات و تجارت مفیده که به دست آورده‌اند خدماتی کرده‌اند و وزارت معارف هم حقاً یک استفاده هائی از اطلاعات ایشان کرده و خواهد کرد اساساً مذاکره در بودجه معارف همان بود که گفته شد و پیشنهاد دولت هم راجع به وضع حالیه وزارت معارف است و در کمیسیون هم سابقاً اگر دفاع زیادی نشده و یا بعضی توضیحات کافی داده نشده شاید از حیث ملاحظات صرفه جوی بوده ولی از آن وقتی که بنده وارد شدم و در این یکی دو مرتبه که بنده را احضار فرمودند آنچه را که در نظرم بود عرض کردم وتا اندازه هم مساعدتهائی شده و پیش از این عقیده داشتم از طرف آقایان نمایندگان مساعدت شود.

ولی بالاخره برای اینکه زیاد تغییر و زیر رد نشده باشد از طرف آقایان نمایندگان اعضاء کمیسیون اظهار امیدواری شد که عجالتاً این بودجه امساله است ولی اگر سال آتیه بودجه جدیدی برای معارف نوشته شود پیشنهادهای مفید و لازمی که مربوط به معارف و مدارس باشد مجلس مضایقه نخواهد کرد و بنده هم مخصوصاً با تکثیر کلاسهای مدارس که آقای تدین فرمودند موافق بوده و این را یکی از چیزهای حتمی میدانم و اینکه در این موقع اقدام نکردم برای این بود که تا موقع تعطیل تابستان سال آتیه کلاسها همین خواهد بود منتهی بعد از تعطیل تابستان به اندازه که کلاسها اضافه می‌شود محل بودجه آنها تعیین خواهد شد و اگر از طرف وزارت معارف در این باب اظهاری نشده است نظر به امیدواری بوده است که در کمیسیون مذاکره شده و من تصور می‌کنم وقتش هم نگذشته و راجع به صحیه هم بودجه صحیه سابق از این مبلغی که حالا پیشنهاد شده خیلی کمتر بوده است و یک پیشنهاداتی شده است و تا درجه اصلاح شده ولی اینکه در موضوع بودجه اداره صحیه مذاکره نشده و اسمی از آن برده نشده شاید برای صرفه جوئی بوده است چنانچه در موضوع آبله کوبی هم که تا کنون مذاکره نشده است به همین جهت بوده است و باید در همه جای ایران اداره آبلیه کوبی برقرار شود و از محل عشر نواقل که در این چند سال مرسوم بوده بودجه آن داده می شده حالا که منافع نواقل به بلدیه اختصاص داده شده باید ترتیب این کار هر طور مقتضی است داده شود در اینجا بودجه آنها را هیچ داخل نکرده‌اند ولی البته ملاحظه بکنید که ترتیبی بر این کار داده شود و لطمه به حفظ الصحه وارد نشود

آقامیرزا محمد نجات ـ آقا خوب است بلندتر بفرمائید که همه بشنویم..

وزیر معارف ـ در موضوع معلمین اروپائی هم همانطور که شاهزاده نصرت الدوله اشاره فرمودند تصور می‌کنم معلمین اروپائی که به ایران خواسته شده‌اند به این نظر بوده که بیایند و تدریس نمایند و همینطور هم بوده تدریس نموده‌اند و آثار خوبی از خود باقی گذاشته‌اند و آنها هم که حالیه هستند غالباً خوب هستند و در کارهای خود ماهرند همه قسم از آنها استفاده کامل می‌شود البته در آتیه هر قدر ترقیات مملکت زیادتر بشود معلمین کامل تر خواهد شد و مدرسة آلمانی هم همانطور که مذاکره شد با اعتباری که برای مدارس خارجه پیشنهاد شده است چون دائر نبوده داده نشده ولی چون فعلاً شده است چون مفتوح خواهد شد که ساعتی که باز شود علاوه بر آن اعتباری که ذکر شده باید اضافه هم تصویب شود که به آن مدرسه داده شود و روی هم رفته بنده گمان می‌کنم در موضوع بودجه معارف اگر بخواهند باز مذاکراتی بکنند اهمیتی ندارد ولی نظریات آقایان با دولت اختلافی ندارد و دولت هم بودجه قطعی را هنوز پیشنهاد نکرده هم چنانکه حضرت والا اشاره فرمودند ممکن است در ضمن سال اضافه هم بشود و البته دولت همین قدر که در مسائل مالیه دقت کرد و دید یک پیشرفتهائی است البته پیشنهاداتی خواهد نمود و تصور می‌کنم در بین سال کاملاً ترضیه خاطر آقایان وکلاء به عمل خواهد آمد و در این موضوع گمان می‌کنم مشاجراتی بیش از این زائد باشد.

رئیس ـ آقای امین الشریعه پیشنهاد کرده‌اند مذاکرات کافی است؟ آیا کافی نیست؟

(جمعی گفتند کافی است)

ملک الشعراء ـ رای بگیرید مخالفین هنوز یک کلمه حرف نزده‌اند ممکن است در جلسه دیگر حرف بزنند

رئیس ـ جلسه را ختم می‌کنیم بقیه مذاکرات بماند برای جلسه آتیه.

وزیر عدلیه ـ لایحه تقاضای اختیاری است برای اجرای قوانین عدلیه که تقدیم مجلس می‌شود.

(آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمود)

ماده اول ـ به وزیر عدلیه اجازه داده می‌شود که کلیه قوانینی را که به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید بعد از تصویب کمیسیون عدلیه مجلس شورای ملی موقتاً به موقع اجراء گذارده و پس از آزمایش آنها در عمل و تکمیل نواقص ثانیاً برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد نمائید.

ماده ۲ ـ این ماده اجازه شامل قوانینی است که از تاریخ تصویب این لایحه تا شش ماه از طرف وزیر عدلیه به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌شود.

شیخ الاسلام اصفهانی ـ هر دو ماه مخالف قانون است.

رئیس ـ این لایحه گمان نمی‌کنم محتاج به مراجعه کمیسیون باشد باید جزء دستور مجلس بشود جلسه آتیه روز پنج شنبه دو ساعت به غروب و دستور آن اولاً رای در باب لایحه که قرائت شد ثانیاً راپورت شعبه ششم راجع به آقای حاج میرزا عبدالوهاب نمایند همدان ثالثاً راپورت کمیسیون بودجه راجع به ورثه مرحوم حاج شیخ محمد جود رابعاً راپورت کمیسیون بودجه راجع به تهیه بودجه‌های مملکتی است.

نصرت الدوله - اجازه بفرمایید.

رییس- بفرمایید.

نصرت الدوله ـ بنده تصور می‌کنم چون لایحه بودجه خیلی طول کشید و مذاکرات در اطرافش زیاد است اگر ممکن باشد لایحه بودجه را مقدم بر لایحه وزارت عدلیه قرار دهند شاید اغتنام وقتی نشود.

رئیس ـ مخالفی نیست؟

وزیر عدلیه ـ بنده مخالفم زیرا قانون ثبت اسناد و سایر قوانین دیگری تهیه شده و تصور نمی‌کنم این لایحه وقت زیادی را اشغال کند ممکن است جزء دستور بگذارند اگر چه بنده هم با آقای مخبر کمیسیون بودجه موافقم که تصویب راپورت کمیسیون بودجه به تاخیر افتاد ولی چون این لایحه وقت زیادی لازم ندارد ممکن است مقدم باشد.

رئیس ـ راجع به تقدم و تاخر در جلسه دیگر رای می‌گیریم لایحه رسیده است راجع به برقرار ی مستمری در حق ورثه مرحوم وقارالملک به کمیسیون بودجه فرستاده می‌شود.

مجلس سه ساعت از شب گذشته ختم شد.