مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ امرداد ۱۳۰۷ نشست ۲۷۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ امرداد ۱۳۰۷ نشست ۲۷۳

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۲۷۳

صورت مشروح مجلس پنجشنبه ۱۸ اَمرداد ماه ۱۳۰۷ مطابق ۲۲ صفر ۱۳۴۷

فهرست مندرجات:

۱- تصویب مرخصی آقایان بروجردی - دکتر طاهری- امیرتیمور

۲- بقیه مذاکرات نسبت به خبر کمیسیون داخله راجع به قانون سجل احوال از ماده ۸ (مجلس دو ساعت و یک ربع قبل از ظهر بریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید) (صورت جلسه یوم پنجشنبه هفدهم امرداد را آقای دولتشاهی قرائت نمودند)

غائبین با اجازةجلسه قبل آقایان: جلائی ـ امام جمعه شیراز ـ دکتر طاهری ـ سید ابراهیم ضیاء ـ میر ممتاز ـ محمد آخوند – نجومی مقدم ـ نوبخت ـ میرزا عبدالله خان وثوق ـ آقا میرزا ـهاشم آشتیانی ـ حاج شیخ بیات – طباطبائی وکیلی ـ میرزا حسنخان وثوق ـ حاج آقا حسین زنجانی

غابین بی اجازه جلسه قبل آقایان: اسدی ـ ذوالقدر ـ علیخان اعظمی ـ آقا علی زارع ـ میرزا محمّد تقی طباطائی ـ قوام شیرازی ـ مهدوی ـ امیر تیمور کلالی ـ محمد تقیخان اسعد ـ افسر ـ آقا زاده سبزواری ـ غلامحسین میرزا مسعود ـ حاج حسن آقا ملک ـ لیقوانی ـ اسکندری - محمّد ولی میرزا مسعود سلطانمحمد خان عامری ـ حاج غلامحسین ملک ـ زعیم ابراهیمی

دیر آمدگان با اجازه جلسه قبل آقایان: ایلخان ـ دهستانی ـ عصر انقلاب

دیر آمدگان بی اجازه جلسه قبل آقایان: حاج میرزا حبیب الله امین ـ افخمی

رئیس ـ صورت مجلس اعتراضی دارد یا نه؟

(گفتند خیر)

رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد چند فقره خبر کمیسیون عرایض و مرخصی است قرائت می‌شود

(بشرح ذیل قرائت شد)

خبر میرخصی آقای ثقه الاسلام نماینده محترم آقای ثقه الاسلام بروجردی بواسطه عارضه کسالت از تاریخ اول تیر ماه الی ۲۲ امراد اجازه مرخص خواشته‌اند کمیسیون با نظریه و تقاضای ایشان موافقت اینک خبر آنرا تقدیم مجلس مقدس می‌نماید

رئیس ـ رأی می‌گیریم بمفاد این خبر آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد.

خبر مرخصی آقای دکتر طاهری نماینده محترم آقای طاهری برای کار فوتی خانودادگی اجازه ده روز مرخصی از تاریخ ۲۹ اردی بهشت نموده‌اند کمیسیون موافق خبر آنرا تقدیم می‌نماید

رئیس ـ رأی می‌گیریم آقایانیکه با این خبر موافقند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد خبر مرخصی آقای امیر تیمور نماینده محترم آقای امیر تیمور از یازده تیر ماه یک ماه تمدید مرخصی خواسته‌اند کمیسیون چون عذر ایشان را موجه ندانسته‌اند باتقاضای ایشان موافقت نکرده اینک خبر آنرا تقدیم می‌نماید.

رئیس ـ خبر کمیسیون رد شد. بخود مرخصی رأی گرفته میوشد آقایانیکه موافقند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

وزیر مالیه ـ چند فقره لایحه است که تقدیم می‌کنم یکی راجع بدعاوی تصدیق شده است یک لایحه است تقدیم میشودراجع باصلاح مختصری در قانون استخدام کشوری که فوق العاده اسباب زحمت است چندی قبل این لایحه را تقدیم کرده بودم از مجلس مرجعه شده بود بکمیسیون استخدام و در کمیسون استخدام همین روز مانده خاطر آقایان مستحضر است که در محاکمات اداری حق تجدید نظر از برای دولت و وزارتخانه قائل نشده‌اند و فقط حق تجدید نظر ار از برای ان مأمور قابئل شده‌اند به این ملاحظه اغلب اتفاق می‌افتد که در جریان یکمحاکمه که در یک وزارتخانة می‌شود اعتراض بهش هست ولیاز طرف دولت و مدعی العموم هیچگو تقاضای تجدیدنظری نمی‌شود چون این حق بدولت داده نشده این بود که بنده بماده بیست و دوم قانون استخدام کشوری یک تبصرة پیشنهادکردم که مدعی العموم محمکمة اداری از کلیة احکام صادره محاکم اداری ازطرف دولت بعد از تاریخ ابلاغ حق تقاضای تجدید نظر دارد. چون این یک حقی است مشروع و برای اینکه این شایبه کاریها و بد عملیهای مامورین که از نقطة نظر نبودن این حق بکلی بدون مجازات می‌ماند این حق تجدید نظر را تقاضا می‌کنم و مخصوصاً تقاضا می‌کنم که آقایان با فوریت این لایحه موافقت بفرمایند و چون خیلی جزئی و مختصر است و چندین ماه هم درکمیسیو استخدام معطل وبده ایت همارهی بفرمایند امروز بگذرد. یک فقره لایحه است راجع به اعتبارات مربوطة به پست و تلگراف اینجا بنده مجبورم یک اقراری بکنم و آن اقارر این است که امسال ما خواستیم اسلوب و وضعیتی را که چند سال داشتیم به بزنیم و یک طرز نوی ایجاد کنیم در موضوع اعتبار مخابرات ادارات دولتی بنده خودم یکی از اشخاص بودم که خیلی طرفدار این فکر بودم برا یانکه از ان ترتیبی که در این دو سه سال مجری بودو زحماتی که د رادارات تولید می‌کرد و همه شکایات می‌کردند و خود بنده هم می‌دیدم و تصدیق می‌کردم جلوگیری شود وقتی که در کمیسیون وبدجه این مسئله مطرح شد بعضی از اعضاء کمیسوین با یان عقیته خیلی مخالف بودند و مخالفت کردند و بنده مدافعات شدید کردم و در ضمن به آقایان عرض کردم که این یک امتحانی است و اگر این امتحان خوب نشد اصلاح خیلی آسان است برای اینکه این قضیه چه مجانی باشد چه نباشد یک چیزی است که هم در دخل و هم در خرج مملکت به تساوی داخل می‌شود و هیچ ضرری ببودجة عمومی وارد نمی‌شود یک رقمی است که در جمع می‌برند بعنوان عوائد پست و تلگرافت و در خرج هم مساوی همان مبلغ به ادارات و وزارتخانها اعتبار داده میوشد ما دو ماه سه ماه رفتیم این ار تجربه کردیم و آزمایش کردیم و از نتیجه راضی نیستیم علتش این است که کنترل کردن این کار برای اینکه زیاد روز در مخابرات نکنند خیلی مشکل است و هر روز یک کشمکش هائی بین وازرتخغانه‌ها و پست و تلگراف است مثلا مامی بینیم از وقتی که مخابرات را مجانی کردیم تمام حکام و ولات همه مطالبشان را مجانی تلگراف می‌کند اعتراض می‌کنیم البته والی یک ایالتی است. نمی‌رود زیر این بار که تلگرافچی جلوی تلگراف او را بگیرد می‌گوید کارهای ایالتی و مملکتی معوق می‌ماند و سلب مسؤلیت از خودش می‌کند وزارت داخله هم می‌گوید تشخیص مطالب مشکل است و بالاخره نتیجه این می‌شود که از یکطرف ادارات دولتی مسائل بیهوده که لازم نیست اینها راتلگراف میکنندو چون تلگرافچی‌ها هم مجبورند که بعد از مسائل فوری مسائل دولتی را مخبره کنند مخابرات مردم و تجارتی عقی می‌ماند و باینواسطه هم از عوائدتلگرافخان کسر میوشد و هم بمردمی که مخبره تجارتی دارند صدمه می‌خورد به این ملاحظه بنده در این لایحه که تقدیم می‌کنم تقاضا کرده‌ام که بر گردیم به آن صورت اولی یعنی یک مبلغی اعبار مقرر شود که این اعتبار هم درجمع بودجه ۱۳۰۷ علاوهشود و هم در خرج علاوه شود و تقسیم این اعتبار ار هم بوازارتخانه‌ها بنظر هیئت وزراء واگذار کردی که بمقتضای احتیاجاتی که دارند تقسیم کنند در هر حال این از نقطه نظر بودجه مملکتی هیچ کم و کسری و اضفاه تولید نمی‌کند ولی از نقطه نظر عمل برای ادارات ما مفید است این را هم تقاضای فوریت می‌کنم آقای وزیر عدلیه چون کسالت دارند خودشان نتوانستند تشرف حاصل کنند یک لایحه داشتند و خواهش کردند که این لایحه را بنده تقدیم کنم مربوط به یک اعتباری است که پابرسال داشت اند و خرج نکرده‌اند حالا ان مازادش را میخواهنداجازه بهشان داده شود که هنوز استفاده کنند این ار هم تقدیم می‌کنم اینهائی ار که تقاضای فوریت کردم مؤخر قانون سجل احوال مطرح شود

رئیس ـ پیشنهاد اقای استرارابادی

(اینطور خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که طرح اقنونی واجع به الغاء مالیات اغنام و احشام در درجة اول جزء دستور شود قوانینی که از مجلس می‌گذرد چون در تحت نظر هفتاد نفر هشتاد نفر کمتر یا بیشتر می‌گذرد نقص کمتر دارد و آنچه که اسباب زحمت مردم و شکایت مردم میوشد از طرز اجرای قانون است نه نقص قانون و غالبا همدیده میوشد که نقص درطرز اجراست و اقنونیکه از نظر یک جمعی می‌گذرد کمتر نواقص پیدا می‌کند و اگر هم اتفاقاً یک قانونی یک نقصی پیدا کند بمحض اینکه دولت و مجلس ملتفت شد و به نقص قانون پی برد فورا آن قانون را یا نسخ می‌کند یا اصلاح می‌کند مثل اینکه اقنون نمک یک نواقصی داشت دولت نسخ کرد از جمله قوانینی که بعقیدة بنده یک مقداری نواقص داشت و بهمین علت هم دولت پیشنهاد اصلاح قانون ممیزی را کرد اگر نقص نداشت پیشنهاد اصلاح نمی‌کرد بزرگتر نقص قانون ممیزی بعقیدة بنده و جمعی از آقایان مسئله مالیات اغنام و احشام است کسانی که با اهالی کوهپایه ارتباط ارن واز حال آنها مسبوقند میدانند که ان مالیات اغنام و احشام چه مالیات کمر شکنی است مثلا شاه کوه که یکی از محالات استراباد است بعضی از آقایان هم مطلعند ک فقط زندگانی آنها با گوسفند اداره میوشد از وقتی این مالیات اغنام و احشام بر قرار دشه اس اهالی شاه کوه تماماز بین رفته‌اند و چوی اصلاح اقنون ممیزی از طرف دولت بمجلس آمد و مورد اختلاف آقایان واقع شد (و شغاید هم بموقع بود) تصور می‌کنم در این چند روزه با این توجه به قوانینی لازمه ما موفق نشویم که قانون ممیزی را اصلاح کنیم بنابراین بنده یک طرحی با جمعی از آقایان پیشنهادکرده‌ایم اب قید دو فوریت و اگر آقایان موافقت بفرمایند شاید در حدود هفت هشت دقیقه بیشتر وقت مجلس را اشغال نکند و بنده یک یاداشتی هم خدمعت آقای وزیر عرض کردم ایشان هم اظهار موافقت کردند با عرض بنده ……

وزیر مالیه ـ بنده که همچو عرضی نکردم

استرابادی ـ الا اینکه فرمودند بعد از اصلاح قانون سجل احوال در هر صورت این چیزی که خودشان هم موافقت کرده‌اند بنده تقاضا می‌کنم این طرحی را که جمعی از آقایان نمایندگان پیشنهاد کرده‌اند با قید دو فوریت مطرح شود و برای کفاره گناهان شخصی بنده هم که باشد تصور می‌کنم که این یک خدمتی است که یکمشت رعایای بدبخت را از این زحمتی که دچارند نجات می‌دهد

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ گر چه نمیانده محترم بقدری از محسنات این طرح فرمودند که اگر بنده بخواهم یکی یکی جواب عرض کنم جلیه امروز تمام شده مگر اینکه اجمالا عرایضی بکنمالبته آلاقا تصدیق دارند به اینکه طرح قانونی دو جور ممکن است در مجلس مطرح شود وان این است که اولا دولت هم با ما مشورت کرده باشد و با نظریه دولت این طرح تهیه شده باشد یک قسمت هم این است که خود ما این طرح را بدهیم و دولت هم با ماشوری کرده باشد و مسبوق نباشد بنده خیال می‌کنم که این قضیه تطبیق بامورد ثانی کند که بادولت مشورت شده باشد چه نشده باشد نمانیده محترم ملاحظه می‌فرمایند که ما گرفتار این قانون سجل احوال شده‌ایم و ایشان خبر ندراند که چه ابستلائی از برای این قانون ما پیدا کرده‌ایم خوب است آقا هم موافقت بفرمایند و عورض اینکه اغنام و احشام را ملاحظه می‌کنند انسان‌ها را ملاحظه کنند که الان چه حالای دارندالبته بعد از اینکه این قانون گذشت اگر مجالی بود نبده هم با آقا موافقم که آن طرح جزء دستور شود

رئیس ـ آقایانیکه با پیشنهاد آقای استرابادی مواقند قیام فرمایند

(عده قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد مادة راجع بروضه خوانی مطرح است

(پیشنهاد جلسة گذشته آقای کازرونی بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که مبلغ یکهزار تومان مخارج روضه خوانی از صرفه جوئیهای مملکت پرداخت شود و وزارت مالیه مکلف به پرداخت مبلغ مذکور است

رئیس ـ این پیشنهاد دیروز قابل توجه شد ولی دیروز نمی‌توانستیم رأی بدهیم امروز باید رأی بگیریم

روحی ـ باید برود بکمیسیون محاسبات.

رئیس – مخلفی ندارد؟ چون مطابق نظامنامه است

بعضی از نمایندگان ـ صحیح است

رئیس ـ ماده هشتم از لایحه سجل احوال مطرح است

(بشحر ذیل قرائت شد)

مادة ۸ ـ اداره کل احصائیه و سجل احوال مملکتی حق دارد که از تاریخ تصویب این قانون تا دو سال اوراق اظهار نامه و هویتی ار که قبل از فرودین ۱۳۰۷ داده شده وآنها را محتاج به تصحیح میداند تجدید نظر کرده با اطلاع صاحب ورقه هویت تصحیح نماید و همچنین اشخاص ذیل نفع اگر اعتراض بر اوراق صادره دارند می‌تواند در ظرف دو سال فوق به اداره سجل احوال رجوع کرده و اعتراض خد را اظهار نمایند و اداره مذکوره اگر اعتراض را وارد دید اوراق را با اطلاع شخص معترض تصحیح خواهد نمود

تبصره ـ اشخاص ذی نفع اگر اعتراض بر تجدید نظر و تصحیحی که ادراه سجل احوال در اوراق کرده داشته باشند می‌تواند تا دو ماه پس از تصحیح و صدور ورقه هویت جدید بمحاکم صالحه مراجعه نمایند

رئیس ـ آقای شیروائی

شیروانی ـ اگر چه بواسطه اینکه یک جلسه گذشته است رشته مذاکرات تا اندازه قطع شده و یادداشتهائی را که بنده در جواب آقای وزیر الیه تهیه کره بودم نمیدانم چه کرده‌ام ولی بطور کلی همانطور که خودشان فرمودند ام المواد اصلاح قانون سجل احوال همین ماده هشتم است اگر خوبست اصلا قانون سجل احوال ما در همین ماده است اگر بداست در همین جا است فقط اختلاف نظرین ما و دولت این است که این اصلاح از نظر مملکت و از نظر مردم و از نظر دولت مضر است عقیده دولت قبل از اینکه تجربه و امتحان هم کرده باشند این است که مفید است حالا استدلال ما روی این باید باشد که این اصلاح حتی برای دولت هم مضر ایت یا اینکه مفید است در این جا فرمودند که نظر اصلی البته قسمت سن و قسمت اصلاحی است که مربوط به قانون نظام وظیفه ایست ولی دولت در نظر دارد که تمام اوراق خراب اصلاح شود و استدلال در مقابل آن پیشنهادی که تهیه می‌شود بود این بودکه نظر اصلی این است که تمام اوراق خراب شده اصلاح شود و طریقی هم این ماده را قرار داده بودندکه بعد از اینکه ما از آقای وزیر محترم مالیه سئوال کنیم که این خرابی را کی تهیه کرده که ما بوسیله این ماده می‌خواهیم اصالح کنیم بالاخره مصدر خرابی این سجل احوال کیست؟ شاید تصدیق کنند که هیچیک از افراد اهالی مملکت جز د رقسمت سن که خودشان فرمودند هیچکدام رای نیستند که اوراق غلط در دستشان باشد پس اگر در سایر قسمتهای اوراق سجل احوال هم یک خرابیهائی هست از دو نقطه نظر است یا عدم لیاقت مأمورنی اس که متصدی بوده است یا عدم اطلاع و عدم علم و عدم بصیرت یا فساد اخلاق اواست یکی از این دو دلیل سبب شده است که تمام قسمتهای اوراقی سجل احوال خراب شده است و فعلا محتاج به اصالح شده است حالا ما می‌خواهیم بدست همان مأمور با یک اختیار فوق العاده وسع تری این خرابی را اصلاح کنیم این بعقیدة بنده نقض غرض است عوض اینکه اصلاح کنیم خراب ترش می‌کنیم چرا؟ برای اینکه همان مأموریکه این اوراق ار خراب کرده یک اختیار بیشتری باو می‌دهیم که این را خراب تر کند اساساً این جزء عقاید اصلی بنده است که بدترین قوانین را که در دنیا نوشته شده باشد اگر بدست مجری صالح با وسائل اجرائیه صحیح بدهند خوب اجرا می‌شود. و بهترین قوانین ار اگر بمجری غیر صالح بدهیم غلط می‌شود این یک چیزی است روشن مثل دو دوتا چهار تا که اگر هر روز هم یک اقنونی ار اصلا کنیم ولی مجری قانون لیاقت نداشته باشد صلاحیت اجرا را نداشته باشد خرابش می‌کند. پس اگر هزرا مرتبه این قانون سجل احوال را شما بیاورید در مجس و اصلاحش کنید و دو مرتبه ببرید با این تشکیلات و با این مامورین اجرا که الان هستد محال است اصلاح شود شما خیال می‌کنید که با تغییر یک رئیس اداره که سابق فلان شخص بوده و حالا یک شخص دیگری بجایش می‌گذارید تمام کارها اصلاح می‌شود؟ خیر اینطور نیست این فکر اصلا غلط ایت شما اساس کارتان خراب است طرز تشکیلاتتان خراب است مأمورینی هم که بولایات فرتساده‌اید آنها هم خراب هستند رئیس سجل احوال هم هر قدر خوب کار کند باندازه که مریص شود همینطور که بواسطه شدت کار مریض و ناخوش شده فادیه ندارد. تا می‌رود آذربایجان را درست کند بلوچستان از دستش می‌رود بادی اساسش را درستکنید ما از روز اول گفتیم که یک مملکت به این عرض و طول را در آن واحد نمی‌تواند این تشکیلات را اجرا کنید وقتی که مشا تشکیلات ندارید. اسباب و وسیله ندارید از یک گوشة مملکت شروع بکنید همینطور که الان در شهرها این کار را می‌کنند. الان رئیس سجل احوال هم این ار فهمیده است که اگر بخواهند یکمرتبه در یک ایالتی شروع به این کار بکنند تا قیامت هم موافق نمیشودند ولی بروند در یک بلوکی بترتیب سجل احوال آنجا را خاتمه بدهند بعد بروند در یک بلوک دیگر و مشغول شوند را این صورت این مملکت یک روزی سجل احوال پیا می‌کند و شاید بفاصله یکسال می‌توانید انجام کنید و از آنطرف می‌بایستی در تمام مملکت این مامورین زیر اشلی که ده دوازده تومان حقوقی دارند بریزید دور چند نفر اشخاصی که واقعا بشود از وجودشان استفاده کرد و واقعاً بشود اطمینان کرد و بوشدجان و مال و حیثت این مملکت را در دستشان داد اینها را مسؤل اجرای این قانون قرار بدهید آنوقت چنانچه عرض کردم هر قدر قانون بد نوشته شده باشد وقتی مامورین اجرا خوب شدند قانون خوب اجار خواهد شد ولی حالا شما آمده‌اید و یک قانونی را بعقیدة خودتان اصلح کرده‌اید و خوب هم اصلاح کرده‌اید حالاشما آمده‌اید و یک قانونی را بعقیده خودتان اصالح کرده‌اید وخوب هم اصلاح کرده‌اید حالا می‌دهید بدست همین مامورینی که این قانون را به این وضعیت انداخته‌اند من نمیدانم چه جور حرف را باید حالی کرد که آقا همیهن مامورین این قانون راخراب کردند باز هم می‌دهید بدستشان خراب تر کنند در یک مملکتی که خودتان تصدیق دارید که عادت به تحمل سنگینی قانون ندارند اول بایستی وسائل اجرائیه را درست کهنید درست است مردم این مملکت برد بارند ولی روی هم رفته به سنگینی اقنون عادت نکرده‌اند واین اقنون بخصوص را هم خود مردم ابید نسبت بخودشان اجار کنند ولی ایرانی عادت کرده است که بروید او را بکشند و در مقابل قانون بیاورند این بدبختی است ولی این قانون یک قانونی است که بروید او را بکشند و در مقابل قانون بیاورنداین بدبختی استولی این اقنون یک قانونی است که بایستی خود مردم باید نسبت بخودشان اجرا کنند ولی ایرانی عادت کردهاست که بروید او را بکشند و در مقابل قانون بیاورند این بدبختی است ولی این قانون یک قانونی است که بایستی خ مردم بروند در ماقبلش و وظیفه خود ار اجرا کنند با این ترتیب یک سنگینین فوق العاده هم شما باین قانون اضفاه کرده‌اید و بالاخره نتیجه معکوس خواهید گرفت موفق باجرای این قانون نخواهید شد همیشه بادی در نظر گرفت و قانون را یک طوری (بقول اروپائیها سوپلس و قابل تحمل) وضع کرد که هم بتدریج بر قرار شود و هم مردم طاقت تحمل آن را داشته باشند و بعبارت اخری هم مقصود دولت بعمل بیاید و هم مقصود مردم الان مدتی است در اطرف قانون سجل احوال صحبت میوشد واصلحش را لازم میدانید. بالاخره واقعاً چه می‌خواهی بکنید؟ شما قسمت مهم این قانون را که مربوط بسن است و در نتیجه عقیدة اساسی نبده که حالا پیش نمی‌رود. چون شاید طرفدار به آن اندازه نداشته باشد و آن این است که مشا مشمولین نظام را سنشان را باید بالا ببرید تا چهل سال عقیدة شخص بنده این است اگر میخواهید سرباز زیاد بگیرید سن مشمولین نظام را ببرید بالا باین اقنون دست نزنید اگر مقصودتان سرباز گرفتن است و می‌خواهید با اینمماده ابنی نتیجه برسید نتیجه به عکس می‌گیرید و بنده الان استدلال می‌کنم. بالاخره مأمور نالایق یا غیر صالح کار صالح را ازش نمی وشد خواست شما می‌خواهی که در نتیجة پیدا کردن حقیقت سن عده نظام وظیفه تان را زیاد کنید ولی این حقیقت بیشتر گم میوشد آنوقت که این اختیار و میلی را نداشته این حقیقت را گم کرده و حالا شما اختیار می‌دهید که تعیی سن افراد و اهالی این مملکت را بکند ان قت سن تمام اشخاص را طوری ثبت می‌کند که هیچکس مشمول نظام نشود چرا؟ برای اینکه تا حلا که خراب کرده در نتیجه سوء عمل و گرفتن رشوه و این چیزها بوه که آن اندازه سربازس که تا حالا باید قاعده مطابق این قانون در این مملکت گرفته باشند (و بنده هم تصدیق می‌کنم) گرفته نشده این خرابی حالا هم در نتیجه این اختیار وسیعی که باو می‌دهید میوشد باز هم پول می‌گیرد رشوه می‌گیرد واو را از نظام وظیفه خارج می‌کند و فقط شما کاری که کرده‌اید این است که زحمت مجددی برای مدرم تولید کرده‌اید. ا حالا یک عده را بزحمت انداخته‌اید یک عده را هم بر طبق تبصرة که بعد خواهد آمد برای آتیه در زحمت می‌اندازید. و نبده بمشا قول می‌دهم ه با این طریق یک نفر سرباز نمی‌توانید بگیرید شما اگر محتاج شده‌اید سیاست و وضعیت مملکت شما را محتاج کرده که یک عده سرباز زیادتر داشته باشید بنده هم موافقم بنده از اشخاصی هستم که عقیده دارم اجاز نظام وظیفه علاوه بر حفظ استقلال وطن و حفظ شرافت و آبروز یک ملت اساسا وضعیت روحی یک جامعة را تغییر می‌دهد و این مردگی و خمودی در نتیجة اجرای این قانون رفع می‌شود. این عقیده شخص بنده است و عقیده‌ام این است که تا چهل ساله هم باید برود د رنظام و مشق کند انوقت بعد زنده میوشد و مثل یک آدم زنده در دنیا زندگانی می‌کند ولی این ماده این عقیده ار اجرا نمی‌کند و بدتر می‌کند. و شما هم یک نفر سرباز نمی‌توانید بگیرد عض کنم پیشنهادی که این زمینه شده است بعقیده بنده رفع ظلم نیست برای تقلیل طلم ایت آقایانفها این اصطلاح را بهتر از بنده میدانند کسیکه نتوانست رفع طلم کند بعهدة او است که ثقلیل طلم کند پیشنهادی که تهیه شده است بعقیدة بنده تقلیل ظلم است یعنی این سن یکسال تا بیست و یکسال را کاری نداشته باشند و از سن ۲۲ تا بیست و چهار سال را برای اینکه ما می‌خواهیم مقصود مدقس تری را انجم بکنین تجدید نظر بکنند و بعقیإه بنده این رفع ظلم نیست رفع ظلم همان است که بنده عرض کردم که اگر مجتاج به عدة نظام هستید باید سن را بالا ببرید بعد هم بگذارید سجل احوال بیک نحو صحیحی اصلاح شود و طریق اصلاحش هم آن است که بنده عرض کردم که چون مامور صالح زیاد نداریم قناعت کنیم به عدة کم و از یک گوشه مملکت شروع کنیم بگوشة دیگر ختم کنیم برای اینکه آقای وزیر مالیه دیروز فرمودند همه تقصیر با مامورین نبوده مردم هم مقصر ببوده‌اند که اوراق خراب شده بده کاملا تصدیق می‌کنم همانطوریکه در بدو عرایضم هم عرض کردم یک جامعه که عادت به تحمل قانون نکرده یک جامعة که اصولا سجل احوال را نمیداند چیست و اجرای قانون بلد نیست (در هیمن طهران یک عده نمیدانند سجل احوال چیست) در نتیجه عمل خودش ممکن است ورقه سجل احوالش را خراب کرده باشد ولی مأمورین سجل احوال علاوه بر اینکه مأمور اجرای قانون هستد موظفند که مردم را تعلیم باجرای قانون کنند. تمام افراد مستخدمین دولت این مأموریت را دارند که در یک مملکتی که صدی نود و نه ان جاهل است مردم را بوظیفه شان راهنمائی کنندولی متأسفانه در این جامعه مأمورین مردم را گمراه تر می‌کنند برای اینکه بیشتر استفاده کنند پس بالنتیجه ضرر متوجه مردم است و تقصیر متوجه مأمور بنده برای اینکه نمونة دست آقای وزیر مالیه باشد چون خودشان دیروز فرمودند در کوران این قانون نبوده‌اند ولی نبده یکی دو سه مثل عرض می‌کنم اگر نظرتان باشد یک وقت درنظر گرتفه بودند که رئیس سجلل احوال هر محلی حاکم آن محل باشد و بداهلهه هم بدفکری نبود ولی دیگر نمدانستند که حکام (البته همه ار نمی‌گویم رأی اینکه مخصوصاً این اواخر حکام و ولاه خوب قانونی داریم) ولی بعض حکام سابقمان که خدای نکرده سوء بودند آنها معده شان وسیع تر بود و فو. ائد بیشتری می‌بردند بند خودم سراغ دارم که یکی از حکام که شاید در آیه شرف همکاری هم اب آقایان پیدا کند از امر سجل احوال یک محلی دوازده هزار تومان استفاده کرد که بودند یکعده که او را ببرند پای محاکمه و استنطاق و ثابت کنند این یکی از مامورین سجل احوال بود یکی دیگر از مامورین که گویا اجل مهلتش نداد (آقای ملک آرائی میدانند) شنیدم در دورة گذشته علاوه براینکه در نتیجه مأموریت سجل احوال شش هزار رأی برای خودش تهیه کرده بود شش هزار سه قران هم گرفته بود ولی اجل مهلتش نداد این جور چیزها است که خراب می‌کند کار را مسئله انتخابات و سیاست و طمع مخلوط میوشد بهم بالاخره همانطور که عرض کردم یک قانونی که باید نظام اجتماعی یک مملکتی را تدوین کند اینرا بدست این مامور می‌دهید که از ریشه نظمام ما را خراب می‌کند خلاصه بیش از این تصدیق نمی‌دهم نظائر خیلی دارد الان در دو سه روز پیش یکی از دستان بنده یک تلگرافی که از شیراز برایشان آمده وبد به بنده ارائه دادند که مامور سجل احودل رفته در خانه یک بیچاره و زن او را که هفت سال رخانه اش بوده بعنوان اینکه ورقه سجل احوالت خراب است حبس می‌کند الان در شیاز از دست مفتش سجل احنال داد و فریاد بلند است و شاید تلگراف به آقای وزیر داخله هم رسیده باشد آقای منتصر السلطان هم میدانند بنده یقین دارم و تصدیق می‌کنم که هیچوقت اداره سجل احوال به نظم و ترتیب امروز نبوده است با این حال امروز اینطور است. بلی عرض کردم که بنده هم تصدیق می‌کنم دولت نمی‌تواند برود باسمان و فرشته بیاورد مستخدم این مملکت کند ولی وقتی از یکنفر مدیر و رئیس تجاوز کردیم و آمدیم پائین بنده الان نشان مدیهم که در اداره سجل احوال بد سابقه ترین و دب نام ترین و پست ترین افراد استخاام شده و مقام بلندی دارد این می‌رود در فلان جا تفتیش می‌کند و داد و فریاد مردم بلند میوشد اینها رانمی‌توانید شما رفع کنید بنده تصدیق می‌کنم که نمی‌توانید رفع کنید طرز کار را باید تغییر بدهید و طرز فکرتان را عوض کنید با اینکه یک ماده قانون بیاورید در مجلس و یک عبارت و تبصره برای مذمور در آن قانون بگنجانید ان منظور اساسی شما اجرا نمی‌شود صاف و پوست کنده بگوئید برای مملک سربارز لازم است و باید یک طریق سهلی پیش گرفت که عده نظامی زیاد شود از طرفی هم قانون سجل احوال را طوری اجرا کرد که در دست اشخاص غلط نباشد این را نبده مگرر عرض کردم حالا هم عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم که قبل از اجرایی قانون باید قوه مجریه قانون را اصلاح کرد.

رئیس آقای ـ دادگر

دادگر ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی – بنده مخالفم

رئیس - آقای یاسائی

یاسائی ـ (عرض میوشد که آقای شیروانی در فرمایشاتشان قدری تند روی کردند وبنده در آن قسمت‌ها نمی‌خواهم وارد شوم ولی چیی که هست یا د رنظر گرفتن منظور دولت که مملک قشون لازم دارد و باید افراد ملت سرباز شوند بالاخره هر مملکت و دولتی دوچیز را از مدر می‌خواهد یکی مالیات یکی سرباز که بنده و جنابعالی و افراد این ملت باید سرباز شوند و دفاع از استقلال و موجودیت مملکت بکنند مسلماً هر کسی می‌خواهد این را واجب کفائی نسبت بخودش تصور کند و عینش را دیگران انجام بدهد یعنی سربازی را دیگران عهده دار شوند در سابق این طور گفتند که میرزا تقی خان امیر کبیر آمد این قانون اصول بنیچه را برای ان مملکت وضع کرد روی این فکر که هر کجا مردمانش شجاع تر و رشید ترند آنها بیایند سرباز شونا آنجاهائی که مردمانش ضعیت النفس ترند و شجاع نیستند انها مالیات بدهند در ممیزی هائی که قبلا شده و در بنیچه بندیهای سابق اگر یک دقتی شود تصدیق میفرمائید که این معادله ار در همان وقت در نظر گرفته‌اند هر جا سرباز داشته مالیاتش کم بود و هر جا سرباز نمیداده مالیاتش خیلی سنگین بوده مالیات یزد خیلی سنگین است جزو جمعش را نگاه کنید باندازه نصف خراسان مالیات دارد چرا برای اینکه سرباز نمیداده در خود خراسان هم یکجاهائی که سرباط میداده مالیاتش کم بوده و جاهائی که سرباط نمیداده سنگین تر بوده ولی در این عصر فلان ولایت مردمانش رشید و شجاعند آذربایجان رشید است ملایری شجاع است باید سرباز بدهد ولی یزدی و کاشی ترسو است ندهد این تفاوت از بیزن رفته گفتند هنباید امتیازی بین شهریها و دهاتی‌ها قائل شد. شهرهها می‌گویند ما باید ازخدمت سربازی معاف باشیم و دهاتی‌ها را از پشت گاو آهن بیاورند ببرند سرباز خانه و شهری‌ها راحت باشند این هم یک اصل غلط و ظالمنامه ایست. ماها که نماینده ولایات هستیم بهتر این قضیه را مسبوق هستیم که قانون بنیچه و ترتیت گرفتن آن چیست الان سربازهای شش ساله هفت ساله بنیچه در سرباز خانه هستند برای اینکه عده که از اجباری آورده‌اند سرجای آنها را پر نکرده فترت هم که در قشون جائز نیست ونمیشود تشکیلات قشونی را محصل کرد ناچار باید بتدریج سربازان وظیفه بیایندو جای سربازان بنیچه را بگیرند و آنها را مرخص کنند. دهاتی دارد این مملکت که الان صدو پنجاه نفر سکنه ندارد بنیچه اش هم صدو پنجاه نفر بوده است خرابه شده ویرانه شده هیچکس هم غصه آنها را نمی‌خورد و یخه پاره نمی‌کرد وقتی که نوبت به شهریها رسید گفتند آقایان شهری‌ها شما هم باید پیش دهاتی‌ها شرکت کنید در انجا این وظیفه ملی در تمام مارم‌ها هم دفاع ملی داشتیم اینها را هم نوشته بودیم ولی چون تماس پیدا کرد با منافع خصوصی و دیدند این واجب چندان کفائی نمی‌شود و دارد واجب عینیی می‌شود انواع واقسام اشکال تراشیها برای جلوگیری از این موضوع کردند. منجلمه از برای فرار از سربازی بدر موقع گرفتن سجل احوال شروع کردند بیک تقلباتی تصدیق میفرمائید همانطوری که سایر آقایان مواجه هستند با یک سلسله شکایات و تعرضات ماها هم مبتلا هستیم دو سال هم هست در ان حدودی که بنده نماینده اش هستم سرباز اجباری گرفته شده این فرمایشاتی که آقای شیروانی کردند سرجای خودش صحیح است فرمایشاتی هم که حضرت والا کردند همه اش صحیح است چیزی که هست مردمی که می‌خواهند از زیر بار این قانون خلاص شوند پول می‌دهند رشوهمدیهند صداشان هم در نمی‌آید چرا برای اینکه منفعتشان است حالا ما نمی‌خواهیم بگوئیم که مأمورین دولت تمام صالح و بالاخره از اشخاصی باشند که فوق العده طرف اطمینان باشد که هیچونه خیال دزدی و خیانت و ارتشاء نمی‌کنند آن‌ها را مأمور سجل احوال کنیم و بروند و اوراقی تهیه کنند و بدهند بدست مردم این از نقطه نظر تئوری خیلی خوبست امتحان کرددی در این مملکت تشکیلات قضائی را برای تشکیلات کوج قضائی افرادی که لازم بود نداشتید واگر یک اشخاصی هم داشتید در این مملکت که دارای صفات مخصوصی بودند در قسمت عالیه تشکیلات قضائی واقع شده بودند و توقع و طمعشان زیاد بود ولی در قسمت‌های کوچک قضائی آنطور اشخاصیکه لازم وبد پیدا نشد و اگر یک اشخاصی پیدا شدند در عمل دیده دش که لیاقت و صلاحیت نداشتند و انتقالشان دادند بجهای دیگر وقتی که شما برای تشکیلات قضائی افراد صالح و کامل ندارید برای تشکیلات سجل احوال و دادن اوراق هویت بدست اشخاص قطعاً ندارید….

شیروانی ـ این مهمتر است

یاسائی ـ نه این قدرها مهم نیست. خودتان میگوئید در صورت اختلاف بروند بعدلیه رسیدگی کنند اگر مهم تر بود بعدلیه مراجعه نمی‌کردید. قوه قضائیه در برابر سجل احوال نیست در برابر مجلس شورای ملی و دولت است. خلاصه اینکه شما از نقطه نظر صحت عمل مأمورین که دلتان می‌خواهد محیط آنطو تربیت نکرده افرادی که می‌آیند از همین مردم هستند ملائکه نیستند از ممالک خارج ه هم که نمیتودذند استخدام کنید انها هم که می‌آیند از همین مردم هستند ملائکه نیتسند از ممالک خارج هم که نمی‌توانید استخدام کنید آنها هم که می‌آیند می‌بینیم انقدرها تقاوتی با افراد این مملکت ندارند و بالاخره شما اگر بخواهید مملکت قشون و سرباز داشته باشد و قشون و سربازش زیاد شود ناگزیرید ی تدابیری کنید که از نفرات قشونی کم نشود یک فکری یک طریقة پیشنهاد کنید یک پروژة بیاورید و بفرمائید که از این طریق اگر سرباز بگیرید بالاخره قشون ما زیاد شود و مشکلاتی هم برای مردم فراهم نمی‌شود شما خودتان فرمودید که بنده اجازه می‌دهم که از بیست و یکساله تا چهل ساله باشد آنوقت اینها راضی هستند و بیست و پنج ساله‌ها وس ی ساله و چهل ساله هم بیایند روی کار عدم رضایت بیشتر می‌شود و البته اگر قضاوت از روی عدم رضایت با رضایت شود چندان صحیح نیست ولی از لحاظ مصلحت مملکت باید یک رویه اتخاذ کرد که قشون مملکت زیاد شود موفقیت این مملکت حواشی این مملکت موقعیت کنونی دنیا بماحکم می‌کند و پیش گردنمان می‌زند که باید قشون را زیاد کنید تشکیلات نظامی تان را توسعه بدهید و بالاخره ایاء کنید وضعیت تاریخی تان را حالا اگر ما بخواهیم اشکال تراشی کنیم و یک مشکل پسندهائی درعمل کنیم تصدیق بفمرائید این نتیجة حاصل نمی‌شود بنده یقین دارم سوء نیتی از طرف دولت در مقام اصلاح قانو نیست شما هم این عقیده را دارید از مقامات عالیه هم جز حسن نیست د راین باب هیچ چیز نیست بالاخره دولت وزارتداخله وازرت مالیه سایر وزراء همه عقیده مندمند که باید موجبات ازدیاد سرباز و قشون را فراهم کرد بدون اینکه یک زحماتی متوجه یک اشخاصی بشود این طریقة که دولت پیشنهاد کرده بعقیده بنده با یک اصلاحی که قبلا شده بود و با حضور آقای وزیر عدلیه و با حضور آقای مدرس نواقصی حاصل شد و مختصر اصلاحی درش دش گمان می‌کنم بد نباشد. رد اینکه در طهران و بعضی جاها یک تخلفاتیشده است در موقع اجرای این قانون حرفی نیست در اینکه خودمان میدانیم اشخاص چهل ساله، پنجاه ساله، سی ساله هم ورقة هویت بیست و یک ساله در دست دارند این هعم جای حرف نیست، اصلاح این قانون و این ماده تنها از نظر تشکیلات سجل احوال مفید نیست. برای اشخاص پنجاه ساله هم مفید. به شخصی که ریش بلند دارد ریتشش سفید است حالا ورقه هویت او بیست و یکساله است. می‌گویند بیست و یکسالت است بیا سرباز شو پس اصلاح اوراق هم برای او مفید است و هم برای دولت بنده عقیده‌ام این است که آقیان منوافقت بفرمایند مذاکرات زیادی در اطراف این ماده نشود این اده با اصلاحاتی که در نظر است بگذرد و زیاده ب ین وقت خودمان و وقت مجلس را تلف نکنیم

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب : در آخر تبصره ماده ۸ این عبارت اضافه شود و تا حکم از محاکم مزبوره صادر یا مدت دو ماه.فوق منقضی نشده است اوراق سابق اعتبار خود باقی است

آقا سید یعقوب ـ بنده در کمیسیون داخله رفتم باعضاش عرض کردم که این پیشنهادی که ما کردیم توافق دارد با قضایای قضائی که نسبت به ثبت اسناد معمول اس هر جا قانون حق اعتراض به معترض داد باید چیز سابق نسبت بحال خودش باقی باشد تا اینکه بر اعتراض او حکومت وارد وشد ما باداره سجل احوال حق داده‌ایم که در این ورقه نظر بکند در این ورقه که غلط صادر شده قانون حق می‌دهد که تجدید نظری نسبت بآن بکنند و رجوع بکنند بمحکمه پس چون قانو این حق رجوع را بمحکمه باو می‌دهد مقتضی است که ورقه سابق بحال خودش باقی باشد تا حکم صادر شود بنده ماطبق موازینقضائی و نظایری که دارد پیشنهاد کردم و به آقای مخبر عرض کردم ب اعضاء محترم کمیسیون داخله به آقایان وزیر مالیه و داخله هم عرض کردم گمان می‌کنم این یک قدمی است (بقول آقای شیروانی اقل ظلماً) که رو باصلاح می‌رویم.

وزیر مالیه ـ چون پیشنهادی که نمایندة محترم کردند یک پیشنهاد منطقی است و شاید بامخبصر اصلاحی بشود با او توافق کرد نبده موافقت می‌کنم ولی بریا اینکه وجه جمعی بشود نبده از مقام ریاست تقاضا می‌کنم که این پیشنهاد را مؤخر از سایر پیشنهادها بدارند تا تکلیف آنها قبلا معین شود بعد این اصلاح بشود.

رئیس ـ پیشینهاد آقای مدرس

(بمضمون ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم مادة ۸ بطریق ذیل نوشته شود

ماده ۸ ـ ادراه سجل احوال هر حوزه می‌تواند تا یکسال از تاریخ تصویب این قانون تایکسال اوراق اظهار نامه و هویتی را که قبل از فرودین ۳۰۷ داده شده و من را به ۲۲و۲۳و۲۴ تشخیص داده تجدید نظر نموده یا اطلاع صاحب ورقه و رعایت انچه در ماده اول ذکر شد اصلاح و تصحیح نماید الی آخر

رئیس ـ آقای مدرس

مدرس ـ البته در پیشنهاد نباید زیاد صحبت کرد ولی چون مسئله مهم است اگر صحبتی داشته انشاءالله الرحمن ضرری ندارد. اولا سابقاً عرض کرده‌ایم باز هم عرض می‌کنم که مملکت دیانت می‌خواهد مملکت قشون میخاهد مملکت هم سجل احوال می‌خواهد، احصائیه می‌خواهد، این گفتگو ندارد و محتاج بدلیل و برهان واینها نیست قضیه قیاستها معها ولی ما داریم لاصلوه الا بحضور القلب یعنی من نماز بکنم ولی حضور قلب ندشات باشم این شکل است حقیقت نماز نیست. من شاید آقایان خیلیشان تصدیق دارند که در این فکر یا شریک الفکر بودم یا مؤسس الفکر ولی این فکری که من موسس بودم یا شریکش بودم قوانینی بود در این مملکت که حس سرباز بودن را درست می‌کرد نه فقط سرباز درست می‌کرد حس سرباز بودن درست می‌کرد. قوانین همه روی این این اساس بود. قدم نظام روی این اساس است. حالا در آن مسئله پر وارد نمی‌شوم. یک قانونی گذشت قانون نظام اجباری این قوانی هم از متفرعات اوست به بینیم آیا این قوانین این جوری که متدوال شده است ومیخواهیم بگذرانیم آن نتیجه را می‌دهد. بعقیدهمن تاحال ان نتیجه را نداده است روش و ریختش را جوری نریخته‌ایم که آن نتیجه را بدهد مملکتی که یک میلیون سرباز داشته باشد بهتر از این است که یک کرور داشته باشد ولی حس سرباز بودن مفید است نه سرباز بودن. حس سرباز بودن. این قانون که شما ابین سختی می‌نویسید این نتیجه را دبهد اگر یک میلیون قشون داشته باشیم و حس سرباز بودن درست شد این بدرد مملکت می‌خورد. این بدرد حفظ مملکت ما می‌خورد این ما را نگاهداری می‌کند آقایانی روشی که در این قوانین ایجاد کرده ند روش سختی است و ان نتیجه منظور و مقصود را نمی‌دهد. این مااده که اسمش را گذرده‌اند ماده اصلاحی بعقیده من هر جوری درستش کنیم رحمت در اینهم که می‌خواهیم درست کنیم یعنی با تبر سر را بزنیم با اره ببریم. حالا اره بهتر از تبر است یا چاقو بهتر از تبر محاکمه است روجوع کردن سجل احوال هائی که گذشته است مامورین رجوع کنند یعنی یک محاکمه کنند یک رسیدگی کنند یک نتیجه بگیرند ما با آقای شیروانی ودیگران در این زمینه یک پیشنهاد اصلاحی کردیم که مأمورین سجل احوال را وزارت داخله از متقاعدین حوزه یا منتظرین خدمت که رتبه ۵ ببالا دارند تشکیل بدهند آقایان بکلی او را از بین بردند هر قانونی که از مجلس می‌گذرد محل ابتلاء می‌شود یا متعلق به مال مدرم است یا بجان مدرم است یا بعرض مردم است قانون سجل احوال هم مربوط بمال است و هم بجان است و هم بعضر لذا باید تمام جهات را مراعات کرد در این ماده بعقیده ما این اختیاراتی که داده شده بر خلاف همه مقصود ماست لذا من از باب لابدی و ناچاری گفتم این سجل احوال هم مربوط بمال است و هم بجان است و هم بعرض لذا باید تمام جهات را مراعات کرد در این ماده بعقیده ما این اختیاراتی که داده دشه بر خلاف همه مقصود ماست لذا من از باب لابدی و ناچاری گفتم این سجل احوالهای سابق هیجده ساله را نوشته نوزده ساله یا نوزده ساله را نوشته هیجده ساله این امسال نمی‌رسد سربازی سال دیگر می‌رسد. این لزومی ندارد که رسیدگی کنند و بزحمت بیندازند. اما بیست و دو ساله و بیست و سه ساله و بیست و چهار ساله شاید این بیست ساله بوده بیست و سه ساله نوشته‌اند این را تجددی نظر کنند و بترتیبی که در ماده اول ملاحظه فرمودید نگاه کنند. بینند اگر عیبی دارد عیب را رفع کنند. اما از بیست و شش و بیست و هفت بانطرف و نسوزده و هیجده و هفده چندان ثمرة عملی ندارد غیر از زحمت بلی آقای وزیر مالیه فرمودند که نتیجة سجل احوال منحصر باین فائده نیست اگر حقیقه سجل احوال خوب داسته باشیم یک فوائد زیادی دارد که یکیش این است ما خواهش داریم از دولت که از این ببعد تمام این کارها را انجام بدهند تمام فوائد سجل احوال را از مورد حسب و نسب و سجل زائیدن و بزرگ شدن و تحصیل کردن همه صفات کمالیه و جلالیه را از این ببعد منظور کنند نسبت بفروردین ببعد ومتولدین حالیه این کارها تمام بشود. حالا اگر این پیشنهاد را قبول بفرمایند با ضمیمة ان پیشنهادی که آقای آقا سید یعقوب فمرودند در تبصره عقیده بنده این ماده کم ضرر می‌شود و مقصدی هم که دولت دارد حاصل میوشد آقای وزیر عدلیه که می‌گفتند از ۲۴ بروید ۲۵ و بیست و شش حالا نبدهیکسال کم و زیاد را اهمیت نمی‌دهم ولی فی الجمله دایره را باید کوچک کرد حالا یک کسی بیست سال داشته نوزده سال نوشته‌اند سال دیگر می‌آید. این یک اهمیتی ندارد که حالا ما بخواهیم مورد مداقه قرار بدهیم و اما انحصار کردن بر پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب که همه بروند محاکم آقا محاکم کجا؟ مردم کجا ملتفتند و کجا دستشان می‌رسد که هر کس از مأمور سجل احوال شکایت دارد برود محاکم؟ این یک مسئله است که خیلی خوب است مطابق سلیقه ولی نتیجه است خیلی کم است.

وزیر مالیه ـ این پیشنهاد که نمایندة محترم می‌فرمایند سابقة مذاکرات دارد در ضمن صحبت دیروز هم بنده خودم اشاره باین مطلب کردم که اگر منظور فقط اصلاح مطلب از نقطة نظر سرباز گیری باشد شاید تا حدی این پیشنهاد این نظر ار حفظ می‌کند ولی یک عیب دیر هم هست آنرا بایستی عرض کنم دیروز عرض نکردم این عیب مشکل بودهن اجرا است. آقایان شکایت میفرمائید از اینکه قانون خوب اجرا نمی‌شود مأمورینی که باید اجرا کنند آنطور که باید از حیث اخلاق از حیث دانائی و فهم کامل نیستند و یک سوء جریانهائی در کار پیدا می‌شود خوب خودتان باید تصدیق بفمرائید که بای یک همچو وضعیتی بنده همیشه عرض می‌کنم اساس این را نمی‌خواهم مدعی شوم که تمام مأمورینی که در این کار هستند از حیث اخلاق مهذب ترین مردمند و از حیث فهم فهیم تر مردمند ولی از آنطرف شما باید فکر کنید که اگر قوانین را مشکلتر بکنیم آنوقت مأمورین اگر خوب هم باشند نمی‌توانند اجرا کنند و دچار اشکال می‌شوند. قانون را هر قدر ما ساده تر کنیم آسان تر کنیم بهتر است و البته اینجا دو نکته است که بنده مجبورم یک اشارة مختصری بکنم یکی مسئله ایست که آقای شیروانی اظهار فرمودند آقای مدرس هم تأیید کردند و آن این است که این اصلاحی که ایشان کرده‌اند تقلیل ضرر است یا بقول آقای شیروانی تقلیل ظلم است خوب مانع ندارد اقایان کامل کنید چرا رفع ظلم را بطور کامل نمی‌کنید؟ ما اینجا همیشه موتاجه هستیم با این وضعیت و این نحوة فکر واقعاً چیز عجیبی است و آن این است که میگوئیم این کار خوب است قشون برای مملکت از فرایض است و باید زیاد کرد یک میلیون باشد بهتر از پانصد هزار تا است اما ولی باآن (ولی) ها با ان (اما) ها بکلی اصل مقصود را از بین می‌برند..

شیروانی ـ این مادة شما اصل مقصود ار از بین می‌برد

وزیر مالیه – اگر کسی قائل باین است که نظام وظیفه در اینمملکت لازم اس و این مملکت قشون می‌خواهد باید فکر کرد دید اگر یک راه بهتر هست اگر راهی برای قشون گیری غیر از سجل احوال هست آقا پیشنهاد کنند انوقت سجل احوال را باید گذاشت کنا و گفت از این راه بروید قشون بگیرید و سجل اوال هم نمی‌خواهیم پنجاه سال دیگر صبر می‌کنیم تا وقتی که مردم ما تربیت شوند و افکار ما بهتر وشد تا اینکه آنروز بتوانیم سجل احوال خوب داشته باشیم این منطقی است ولی اگر یک راه دیگری پیش پای من ان موافقت ببا گرفتن قشون ان موافقت با داشتن یک میلیون قشون غیر از سجل احوال نمی‌گذارد بنده بسجل احوال قائل می‌شوم سجل احوال را هم چکار کنیم؟ آقایان قائلند که مأمورین بد بد اجرا خواهند کرد پس این تمام است حکمت و قضیت بذلک راهم آقای مدرس پشت سرش بفرمایند

مدرس ـ بقدری که مأمور دارید اجرا کنید.

وزیر مالیه ـ این یک مسئله ایست که باید د رتمام نقاط این مملکت عریض و طویل دفتر سجل احنوال درست کرد نسبت باین مردم و ورقه داد این طبیعی است اگر راه اصلاح برایش دارید بگوئید با نفی و با اینکه بدست و با تنقید درست نمی‌شود این یک نکته، نکته دیگر که آقا مدرس اشاره کردند که سجل احوال و قوانین نتیجة مطلوبه را حاصل نمی‌کند. بایستی در قانون سرباز گیری حس سربازی پیدا کرد بنده کاملا با آقای مدرس موافق هستم چیزی که مطلوب است حس سربازی است

مدرس ـ حالا باهم می‌رویم باغ شاه اگر کسی دلش خواست سرباز بشود!

وزیر مالیه ـ این حس سربازی را اقای مدرس قوانین در هیچ مملکتی ایجاد نکرده بزرو قانون بزور مادة قانون هر قدر خوب باشد و مجریش خو باجرا کند حس حقیقی رباز یتولید نمی‌کند حس اجتماعی تولید نمی‌کند چه چیز حس سربازی تولید می‌کند؟ آن حرف و تبلیغ و تربیت است متأسفانه عوض اینکه حرفهائی که از تمام مارکز داخل و خارج زده می‌شود کمک بکند باینکه این حس را تولید بکند تمام این حس را خفه می‌کند یک روز بعنوان این است که مأمور سجل احوال پدر مردم را در آورده یک روز بعنوان این است که مأمور سرباز گیری چه کرده قانون را درست بکنید بد اجرا می‌کنند باین حرفها باین پرپا کاندها و تبلیغات اصل ان حس را از بین می‌بردند! تولید حس نه بزور قانون می‌شود نه با اجرای قانون تولید حس کردن با تبلغی با تشویق با دعوت مردم این باینکه بیایند و قائل شوند یا ینکه این وظیفه وظیفة مملکتی است وملی است و همه باید انجام بدهند آقا نمیوشد یک حقایقی را اظهار کرد و مسائلی را تصدیق نمود آنوقت در اطراف کار بایک حواشی و عوارض و پهلوها بکلی قانون را از بین برد بنده می‌شنوم اصلاح قانون سجل احوال موافق دارد خوب این قانون اصلاحش باین می‌شود که اوراق هویت عملا اصلاح شود این نه برای بیست و سه سال است نه برای بیست و چهار سال….

مدرس ـها گفتیم مأمورتان را عوض کنید

وزیر مالیه ـ داد نزیید آقا با این حرفها قانون سجل احوال از بین نمی‌رود. مجلس هم نمگذارد با این حرفها قانون سجل احوال از بین برود. اصلاح قانون سجل احوال باین صورت باید برود. اصلاح قانون سجل احوال باین صورت باید بشود همه اوراقی هم که در این مملکت داده شده باطل نیست. الان بنده تحقیق کرده‌ام ناحیة بروجرد تمام درست است چه لزومی دارد تجدیدش کنند..

مدرس ـ بجهت اینکه پنجاه ساله را بیست و یکساله نوشته‌اند.

وزیر مالیه ـ شما هماین اطهاری که می‌کنید مبتنی بر هیچ سند و مدرکی نیست. آنجاهائی که پنجاه ساله را بیست و یکساله نوشته‌اند یا بیست ویکسلاه را پنجاه ساله نوتشه‌اند انجاها را باید عوض کرد. بیست و سه ساله و بیست وچهار ساله و بیست و پنجساله را عوض کنیم این خودش تولید یک مسکل تراشی می‌کند که اسباب زحمت در موقع اجار میوشد بگوئید همه را عوض کنید چرا این حرف را نمی‌زنید ؟……

مدرس ـ بسیار خوب بهترین این است که همه را عوض کنند خرجش زیادتر می‌شود پول بیشتر باید داد وقت قدری بیشتر تلف می‌شود ما از این راه با شما موافقت می‌کنیم ولی از یک طرف شما میفرمائید قضیه باید منطقی باشد رسیدگی بورقه راهش رجوع بمحکمه است پیشنهاد که آقای آقا سید یعقوب کردند خوب است من هم موافقت اگر مقصود حقیقت پیدا کردن یک راهی است برای اینکه تأمین بیشرت بشود اطمینان بیشتر بشود این پیشنهاد منطقی است بنده هم باشما موافقت می‌کنم یعنی شما در قانون آمده‌ای مدت دو ماه برای ان کسی که ورقه اش را سجل احوال تصحیحکرده اصلاح اعتراض کند…

مدرس ـ کدام محکمه؟

وزیر مالیه – خوب شما منکر همه چیز هستید پس اساساً بگوئید این مملکت تشکیلات نمی‌خواهد. مقصود حاصل میوشد قانون سجل احوال هم از بین می‌رود این که نمی‌شود می‌گوید مدت اعتبارض تا وقتی که این اعتراض مدتش منقضی نشده این قضیه معلق اس بنده موافقم کاملاً منظقی است اما اگر بفرمائید این مملکت تشکیلات نمی‌خواهد و باید وضعیت برگردد بصورت سی سال سال قبل این نمی‌شود تا وقتی که شما یک راه دیگری را برای قشون اجباری پیش پای ما نگذارید که جای این قانون بگذارید نمی‌شود معتقد شد که این قانون نظام نباید باشد در هر حال آقا خوب است این پیشنهاد را پس بگیرند.

مدرس ـ پس می‌گیرم؟!من می‌خواهم سرباز پیدا شود شما می‌خواهید عده درست کنید

وزیر مالیه – شما هم خوب است موافقت بفرمائید با پیشنهاد آقا سید یعقوب زیرا با پیشنهاد ایشان مقصود آقا هم حاصل می‌شود

مدرس ـ پس می‌گیریم گفتم من می‌خواهم سرباز درست شود اینها می‌خواهند عده درست کنند

پیشنهاد آقای عراقی: بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده ۸ بعد از کلمه «و هویتی را» نوشته شود پس از ۱۶ خرداد ۱۳۰۴ و قبل از فرودین ۱۳۰۷ الی آخر ماده

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ می‌کنم چون از ۱۲۹۹ به بعد ادارة سجل تاسیس شد و قبل از آن که صحبت نظام اجباری باشد خیلی از اشخاص رفته‌اند و ورقة هویت گرفته‌اند و نسبت باین اشخاص رفتهاندو ورقة هویتشان عوض شود زیرا نسبت باین عده یعنی قبل از ۱۶ خرداد که تاریخ تصویب نظام اجباری است هیچ تصور اشتباه کاری نمی‌شود و اگر اختلافی در تعیین سن پیدا شده مثلا بیست و دو ساله پنجاه ساله نوشته شده از بعد از تصویب قانون نظام اجباری است که اشخاص خواست اند سن خودشان را کم قلمداد کرده و از زیر بار نظام وظیفه شانه خالی کنند از این جهت بنته پیشنهاد کردم که نسبت باین قسمت بعداز تصویب قانون نظام وظیفه بوده تجدید نظر شود ولی نسبت به قبل از آن چون محتاج نیست بحال خودش باقی باشد

مخبرـ چون منظور هم همین بوده است که آقا پیشنهاد فرموده‌اند از اینجهت بنده قبول می‌کنم

پیشنهاد آقای ملک مدنی: بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده هشت مدت دو سال بیک سال تبدیل شود

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ ماها که این مذاکرات را کردیم همه نظر مساعد و موافق داریم هیچک با نظام مخالفت نیستیم بنده پیشنهاد کردم که مدت دو سال بیک سال تبدیل شود برای انیکه مدت خیلی زیاد فاصله نشود و زودتر این اوراق بگذرد و خاتمه پیدا کند و تصور می‌کنم آقای مخبر هم خوبست موافقت بفرمایند

مخبر ـ بنده قبول می‌کنم که دو سال تبدیل شود به یک سال و در دو نقطه این اصلاح باید بشود یکی در سطر دوم و یکی هم در سطر چهارم.

پیشنهاد آقای دهستانی: بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده ۸ در سطر دوم قبل از فروردین ۱۳۰۷ حذف وبجای آن نوشته شود از تاریخ شروع باجرای قانون نظام اجباری داده شده. و انها را محتاج بتصحیح میداند الی آخر

دهستانی ـ مسترد می‌کنم

پیشنهاد آقا حق نویس: این جانب پیشنهاد می‌کنم مادة ۸ اینطور تنظیم شود ادارة کل احصائیه و سجل احوال مملکتی حق دارد که از تاریخ تصویب این قانون تا دو سال اوراق اظهار نامه و هویت هر ناحیة که قبل از فروردین ۱۳۰۷ داده شده و اوراق آن ناحیه را محتاج بتصحیح میداند اوراق همان ناحیه ار تجدید نظر کرده الی آخر

رئیس ـ آقای حق نویس

حق نویس ـ چون نظریانی که راجع باین قانون است بیشتر متوجه سوء ظن درباره مأمورین است و گفته میوشد که مأمورین اکثر اختیاراتشان را سوء استعمال می‌کنند بنده برای اینکه این نظر تامین شده باشد از این جهت پیشنهاد کردم همان طور که خود آقای وزیر مالیه هم در تقریرات خودشان در جله گذشته فرمودند یکی از اقسام این است که ناحیه مورد تجدید نظر قرار داده شود یعنی اگر خود ادارة کل احصائیه متوجه شد که ففلان ناحیه خیلی خراب است اولا حق تجدید برای اداره کل ابشد نه برای هر مأمور (بطوری که هر شخصی هر روزه بتوان بمیل خودش تجدید نظر کند) این حق برای اداره کل باید باشد در این صورت البته مأمورین کمتر می‌توانند از اختیارات خودشان سوء استعمال نمیاند. اگر در یک ناحیة اوارق غلط صادر شد تجدید نظر باید مربوط بخود اداره باشد لهذا بنده این پیشنهاد را کردم

مخبر ـ عبارت ماده تصریح دارد که این حق باداره داده می‌شود نه به مأمورین ولی برای اینکه قضیه کاملا روشن شده باشد که از هر حیث رفع نگرانی نمیانده محترم هم بشود بنده با مفهوم پیشنهاد نماینده محترم موافقت مینم ولی چون مقصود اصلاح هر حوزه است تمنا می‌کنم موافت بفرمائید نوشته شود اوراق اظهار نامه و هویت هر حوزه را که پس از خرداد ۱۳۰۴ داده شده و آنها را محتاج به تصحیح میداند تجدید نظر نماید.

حق نویس ـ بنده هم قبول می‌کنم.

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب: پیشنهاد می‌کنم در آخر تبصره ماده ۸ این عبارت اضافه شود و تا حکم از محاکم مزبور صادر یا مدت دو ماه فوق منقضی نشاده است اوراق سابق باعتبار خود باقی است.

مخبر ـ بنده قبول می‌کنم.

رئیس ـ سه فقره اصلاح شده است. یکی از طرف آقا سید یعقوب یکی پیشنهاد آقای حق نویس و یکی هم مال آقای عراقی

خطیبی ـ یکی هم مال آقای ملک مدنی بود.

وزیرمالیه – بلی تبدیل دو سال به یک سال.

یاسائی ـ بنده عرض دارم.

ریئس ـ بفرمائید

یاسائی ـ در آخر ماده اینطور نوتشه شده که اگر اداره مذکوره اعتراض را وارد دید اوراق شده که اگر اداره مذکوره اعتراض را وارد دید اوراق را با اطلاع شخص معترض تصحیح خواهد کرد. این جمله با آن پیشنهادی که آقای آقا سید یعقوب فرمودند متناقض است برای اینکه بمأمور حق داده مادام که اوراق را صحیح ندانست تصحیح کند بع معترض اگر حرفی دارد برود و اعتراض بدهد و حکم صادر کند بنده عقیده‌ام اینست که عبارت پیشنهادی آقا سید یعقوب باید اصلاح شود والا با ماده تناقض دارد. در هر حال یا بنده درست نمی‌فهمم و یا محتاج اصلاح است

وزیر مالیه ـ گمان می‌کنم نماینده محترم قدری دقت نفرمودند و بعقیده بنده تناقض ندارد. تبصره این است که: گمان می‌کنم نماینده محتمر قدری دقت نفرمودند و بعقیده بنده تناقض ندارد تبصره این است که: اشخا ذی نفع اگر اعتراضی بتجدید نظری که اداره سجل احوال در ان باب کرده داشته باشند این مرحله اولش است که اگر مأمور سجل احوال یک اوراقی را غلط دانسته بتواند تصحیح کند آنوقت اگر نسبت بآن اعتراضی دارد و یا این ورقه ثانوی را که مامور صادر کرده غلط میداند می‌تواند اعتراض بدهد. در قسمت دیگر دادر که پس از صدور ورقه معترضین می‌توانند تا دو ماه به محاکم صالحه مراجعه کنند این دو قسمت راجع به تبصره بود آقای آقا سید یعقوب پیشنهاد کرده‌اند تا وقتی که این حکم صادر نشده و یا مدت دو ماه منقضی نشده ان ورقه جدیدی که از طرذف مامور صادر شده معلق ابشد و آن ورقه سابق اعتبار داشته باشد تا از محکمه حکم صادر شود. و در حقیقت مقصود این است که این اوراق جدید بحال وفقه بماند و اوراق سابق بقوت خودش باقی باشد تا حکم ثانوی از محکمه صادر شود.

پیشنهاد آقای فیروز آبادی :پیشنهادی می‌کنم که عبارت تا یک ماه تبصره ۲ تبدیل شود تا سه ماه.

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده عقیده‌ام این است اگر انشاء الله ما یک کاری می‌کنیم که تمام مردم با کمال ذوق و شوق وارد خدمت نظام شوند خیلی مفید تر است و باید یک ترتیبی کرد که اطراف کار را ملاحظه کنیم که اسباب زحمت مردم فراهم نشود. در تبصره نوشته‌اند اشخاصی که اعترض بر تجدید نظر و تصحیحی که اداره سجل احوال در اوراق کرده داشته باشد می‌توانند تا دو ماه پس از تصحیح و صدور ورقه هویت جدید بمحاکم صالحه مراجعه نمیاند این یک ماه و دو ماه که معین شده شاید در شهر اشکالی ندارد ولی در دهات و قراء با راههای دور مردم نمی‌توانند دراین مدت کم اطالع پید کنند و وسایل دسترس ندارند از این جه بنده عقیده‌ام این است که اگر تجدید نظری شود باید مدت را قدری زیاد کنند تا مردم وقت داشته باشند.

مخبر ـ مقصود نمیانده محترم این است که مدت بقدری باشد که مردم بتوانند اعتراض خودشان را بدهند بنده تصور می‌کنم برای اشخاص که حقیقتاً اعتراض داشته بشاند و بخواهند اعتراض بدهند بد است دو ماه بلکه یک ماه هم کافی باشد و این اشکالی ندارد خوب است آقا مسترد بدارند.

فیروز آبادی ـ بسیار خوب مسترد می‌دارم.

رئیس ـ اقای فیروز آبادی پیشنهاد کرده‌اند این ماده حذف شود. آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ چون این پیشنهاد را نخواندند آن را پس گرفتن و الا بنده بانی ماده قائل هستم

رئیس ـ در ماده هشتم دو سه فقره اصلاح شده که خود آقای مخبر باید بنویسند. اجازه میفرمائید بماند برای بعد از تنفس؟

وزیر مالیه ـ نوشتند و دادند.

رئیس ـ ماده هشتم با اصلاحات قرائت می‌شود.

(این قسم قرائت شد)

ماده ۸ ـ اداره کل احصائیه و سجل احوال مملکتی حق داردکه از تاریخ تصویب این قانون تا یکسال اوراق اظهار نامه و هویت هر حوزه را که بعد از خرداد ۱۳۰۴ و قبل از فرودین ۱۳۰۷ داده شده و آنها را محتاج به تصحیح میداند کلیه اوراق آن حوزه را تجدید نظر کرده با اطلاع صاحب ورقه هویت تصحیح نماید و همیچنین اشخاص ذی نفع اگر اعتراض بر اوارق صادره دارند می‌توانند در ظرف یکسال فوق باداره سجل احوال رجوع کرده و اعتراض خود را اظهار نمایند و اداره مذکوره اگر اعتراض را وارد دید اوراق را با اطلاع شخص معترض تصحیح خواهد کرد

تبصره ـ اشخاص ذی نفع اگر اعتراض بر تجدید نظر و تصحیحی که اداره سجل احوال در اوراق کرده دشاته باشند می‌توانند تا دو ماه پس از تصحیح و صددور ورقه هویت جدید بمحاکم صالحه مراجعه نمایند و تا حکم از محاکم مزبور صادر و یا مدت دو ماه منقضی نشده است اوراق سابق باعتبار خود باقی است

رئیس ـ رأی گرتفه میوشد بماده ۸ آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده نهم قرائت می‌شود.

(این قسم قرائت شد)

ماده ۹ ـ هر گاه اختلافی راجع باسناد سجل احوال ایجاد شود رسیدگی آن در محاکم ابتدائی و در صورت نبودن آن در نزدیک ترین محاکم صل بعمل می‌آید و تا موقعی که از طرف محاکم مزبوره اسناد مذکوره بمجوجب احکام ابطال نشود آن اسناد باعتبار خود باق ی خواهد بود و فقط محاکم مذکوره می‌توانند به تصحیح آن اسناد امر صادر کنند در اینصورت مأمور سجل احوال رأی محکمه را در دفترمخصوص ضبط و در حاشیه دفتر اصلاح شده قید و برطبق رأی محکمه را در دفتر مخصوص ضبط و در حاشیه دفت راصلاح شده قید و بر طبق رأی محکمه ورقه جدید صادر می‌نماید

تبصره۱ ـ احکام محاکم فوق قطعی (غیر قابل استیناف و تمیز) است

تبصره‌۲ ـ اعتراضاتی که نسبت بسن باشد باید در ظرف یکماه پس از صدور ورقه هویت بمحاکم صالحه اظهار شود پس از انقضای مدت مزبور راجع به سن اعتراضی پذیرفته نخواهد شد

تبصره۳ ـ در محاکم صلحیه برای رسیدگی باسناد سجل احوال نماینده سجل احوال اقامه دعوا و مدافعه خواهد کرد و اداره سجل احوال از تادیه مخارج عدلیه معاف خواهد بود

رئیس ـ آقای شیروانی

شیروانی ـ بدواً عرض می‌کنم از اینکه آقای وزیر مالیه همه را یا یک چوب از میدان راندند متأسفم ایشان یک فرمایشاتی فرمودند که همه را از بین بردند بنده که از مخالفین آن ماده هشتم یودم هدف فرمایش ایشان نبودم اگر هنوز ایشان تردیدی دارند که بنده مخالف سجل هستم و می‌خواهم این قانون را از بین ببرم بنده بایشان قول می‌دهم که خیر همچو نیست و بنده نمی‌خواهم این قانون از بین برود واز اول هم اگر نظرشان باشد دوره پنج بنده مدافع این قانون بوده‌ام ا یان حال نمیدانم سبب بی لطفی ایشان نسبت به بنده چه بود که عصبانی شدند و بنده را هم با یک چوب از میدان بردن عیبی ندارد گفته باشند ولی عرض می‌کنم تمام آن معایبی که آن ماده هشتم نسبت به گذشته داشت این تبصره نسبت به آتیه دارد بنده از اول تا آخر گفتم که اگر می‌خواهید سرباز زیاد کنید سن را بالا ببرید. و اگر قسمتهای دیگر هم یک عیب هائی دارد مربوط بطرز اجرای خودشان است باید اعلان کنند ترتیبات رااصلاحکنند فرضاً چهار روز دیر و زود شد اهمیت ندارد. برای زیاد کردن عده سرباز راهش همان است که عرض کردم یعنی عدة سن را بالا ببرند.

رئیس ـ راجع بماده ۹ مذاکره بفرمائید.

شیروانی ـ بنده عرض می‌کنم این ماده ۹ همان معایب ماده قبل را نسبت به آتیه دارد بنده از آقای وزیر مالیه که یک شخص منطقی هستند می‌خواهم سؤال کنم چطور ممکن است تعیین سن کسی را بعهدة دیگری واگذار کرد؟ این شخص با چه مدرکی می‌تواند سن دیگری را تعیین کند مثلا سن بنده را یک نفر دیگری چه جور ممکن است معین کند راهش چیست؟ خوب است بفرمایند تا بنده بفهمم بنده نهایت موافقت را دارم که این تبصره عملی شود ولی چون قطع دارم ممکن است عملی شود و اشکالات تولید خواهد شد و در نتیجه قانون سجل خراب میوشد از این جهت مخالفم و الا تبصره بسیار چیز خوبی است

رئیس ـ آقای

روحی ـ عرض کنم راجع به تعیین سن که فمرودند در این سنواتی که قانون سجل درست اجرا نشده بود برای فرار از خدمت یک فلسفه‌های عجیب و غریبی درست می‌کردند مثلا هیجده ساله را می‌گفتند ساله را می‌گفتند بیست و چهار سال دارد در این صورت گمان می‌کنم این تبصره اشکال را رفع کند و باید بدانند که محاکم عدلیه مخصوصاً صلحیه‌ها مکلفند که حقوق مردم را حفظ کنند این اشخاصی که سن راتعیین می‌کنند از ر ی یک قواعد و موازین قضائی است البته می‌نشینند و از روی یک مدارکی سن را تعیین می‌کنند و غیر از این هم راهی نیست. اگر به نظر نماینده محترم را بهتری می‌رسد خوب است پینشهاد بدهند گمان می‌کنم دولت هم موافقت خواهد کرد

رئیس ـ آقای شریعت زاده

شریعت زاده ـ بنده تذکری داشتم دیدم جز بعنوان مخالفت راه دیگری ندارم که عرض کنم و ان این است که البته آقایان میدانند که دعاوی راجعة بسجل احئال در شمار دعاوی حوقی است و در صورتیکه در اینجا قید نشود که قانون حکمیت شامل این دعاوی نیست بنظر بنده اشکال پیدا خواهد کرد. از این جهت بنده برای تذکر آقایان عرض می‌کنم که آن تذکر لازم است داده شود و الا با اصل موضوع موافقم

مخبر ـ در موقعش پینشهاد بدهید موافقت خواهد شد

جمعی از نمایندگان ـ مذکرات کافی است

(پیشنهادی از طرف آقای شریعتزاده بمضمون ذیل قرائت شد)

تبصره ذیل را پیشنهاد می‌کنم که بر ماده ۹ اضافه شود.

تبصره ـ دعاوی فوق راجع باوراق سجل احوال از دعاوی حقوقی محسوب است ولی مشمول قانون حکمیت نیست.

مخبر ـ بنده بعنوان تبصره چهارم قبول چهارم قبول می‌کنم.

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب: پیشنهاد می‌کنم تبصره بعنوان تبصره چهارم ماده ۹ اضافه شود: دعاوی فوق راجع به اسناد سجل احوال از دعاوی حقوقی است ولی مشمول قانون حکمیت نمشود

رئیس ـ این پیشنهاد هم عین همان است.

پیشنهاد آقای ملک مدنی: پیشنهاد می‌نمایم در مادة نه مدت یک ماه بدو ماه تبدیل شود

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ پیشنهاد بنده توضیح زیادی لازم ندارد برای اینکه در دهات یا جاهای دور دست د رمدت یک ماه نمی‌شود این ترتیب را اجرا کرد از این جهت بنده پینشهاد کردم یک ماه تبدیل بدو ماه شود خود آقای مخبر هم موافقند

مخبر ـ بنده قبول می‌کنم

پیشنهاد آقای دهستانی: پیشنهاد می‌کنم در تبصره دو اده نه بعد از کلمة یک ماه نوشته شود در محلی که محاکم صلحیه و ابتدائی نباشد در ظرف دو ماه

دهستانی ـ بنده هم با پیشنهاد آقای ملک مدنی موافقت می‌کنم.

پیشنهاد ـ آقای آقا سید یعقوب: پیشنهاد می‌کنم در تبصرة مادة نه این عباتر اضافه شود تا حکم از محکمه صادر نشده با مدت منقضی نگشته ورقه اعتبار نخواهد داشت

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ چون ما اختیار دادی بمأمورین سجل احوال که اگر سنی را مطابق واقع ندید می‌تواند ورقة جدید صادر کند و بآنطرف همحق اعتراض دادیم که در صورتیکه مأمور سنش را مطابق واقع و حقیقت تشخیص نداد بتواند اعتراض کند از این جهت بنده پیشنهاد کرده‌ام مادام که حکم از محکمه صالحه صادر نشده و یا مدت اعترض طرف منقضی نشده ورقه صادره اعتبارند از او همان ورقه سابق بقوت خودش باقی باشد.

مخبر ـ بنده با مفهوم پیشنهاد نماینده محترم موافقم ولی اجاره بدهند که درست به بینم اگر اصلاحی لازم دارد اصلاحش کنم

وزیر مالیه – نظر آقای آقا سید یعقوب را اصولا تامین خواهیم کرد ممکن است باین طور نوشته شود که تا موقع صدور حکم محکمه یا انقضاء مدت معینه اعتبار ورقه صادره قطعی نخواهد بود.

آقا سید یعقوب ـ بسیار خوب.

پیشنهاد آقای یاسائی: پیشنهاد می‌کنم در اول ماده نهم اضافه شود از اول فرودین ۱۳۰۷ ببعد هر گاه اختلافی راجع باسناد سجل احوال الخ

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ در شور اول هم مذاکره شد که ماده نه با ماده هشت تناقض دارد برای اینکه در ماده هشت بطور اجمال تاریخ نوشته شده ولی در ماده نه بطور مطلق ذکر کرده و معلوم نیست که این اختلاف راجع باسناد سجل اوال از چه وقت اگر حادث شده باشد لهذا بنده پیشنهاد کردم که از اول فروردین ۱۳۰۷ ببعد اگر اختلافی حاصل شد تکلیفش همانه است که در ماده بهم معین شده

مخبر ـ این ماده مربوط است باوراقی که در اتیه صادر بخاهد شد. و اصولا همین نظر د رکار بوده حال اگر نماینده محترم خیلی اصرارا دارند نبده با مفهوم پینشهادشان موافقت می‌کنم ولی اجازه بفرمایند که عبارت قدری اصلاح شود ممکن است اینطور اصلاح شود: هر گاه اختلافی راجع باسناد سجل احوال از اول فرودین ۱۳۰۷ به بعد ایجاد شود

رئیس ـ ماده نه با اصلاحاتی که شده قرائ می‌شود

(بشرح ذیل خواند شد)

ماده ۹ ـ هر گاه اختلافی راجع باسناد سجل احوال صادر ه از اول فروردین ۱۳۰۷ بع بعد ایجاد بشود رسیدگی آن در محاکم ابتدائی و در صورت نبودن آن در نزدیک ترین محاکم صلح بعمل می‌آید و تا موقعی که از طرف محاکم مزبوره اسناد مذکوره بموجب احکام ابطال نشود آن اسناد باعتبار خود باقی خواهند بود و فقط محاکم مذکوره می‌توانند به تصحیح آن اسناد امر صادر کند در این صورت مامور سجل احوال رأی محکمه را در دفتر مخصوص ضبط و درحاشیه دفتر اصلاح شده قید و بر طبق رأی محکمه ورقه جدید صادر می‌نماید.

تبصره ۱ ـ احکام محاکم فوق قطعی (غیر قابل استیناف و تمیز) است

تبصره ۲ ـ اعتراضاتی که نسبت بسن باشد باید درظرف مدت دو ماه پس از صدور ورقه هویت بمحاکم صالحه اظهار شود پس از انقضاء مدت مزبور راجع بسن اتتراضی پذیرفته نخواهد شد و تا موقع صدور حکم محکمه یا انقضاء مدت معین اعتبار ورقة صادره قطعی نخواهد بود.

تبصره ۳ ـ در محاکم صلحیه برای رسیدگی باسناد سجل احوال نمانیده سجل احوال اقامه دعوا و مدالعه خواهد کرد و اداره سجل احوال از تأدیه مخارج عدلیه معاف خواهد بود.

تبصره ۳ – در ماکم صلحیه برای رسیدگی باسناد سجل احوال نماینده سجل احوال اقامه دعوا. مدافعه خواهد کرد و اداره سجل احوال از تأدیه مخارج عدلیه معاف خواهد بود.

تبصره ۴ ـ دعاوی فوق ارجع باوراق سجل احوال از دعاوی حقوق محسوب است ولی مشمول قانون حکمیت نیست.

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ بنده می‌خواستم پیشنهاد ختم جلسه بکنم و جلسه آتیة موکول شود برای روز شنبه چهار قبل از ظهر چون حالا غالب آقایان خسته شده‌اند و وقت ه گذشته بهتر این است جلسه ختم وشد. عده هم برای رأی کافی نیست

رئیس ـ مخالفی ندارد؟

بعضی از نمایندگان ـ خبر

رئیس ـ اگر بخواهید روز شنبه جلسه تشکیل شود باید قبلا جلسه خصوصی تشکیل شود.

جمعی از نمایندگان ـ صحیح است.

(مجلس مقارن ظهر ختم شد)