مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ اسفند ۱۳۴۵ نشست ۳۴۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و یکم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ اسفند ۱۳۴۵ نشست ۳۴۱

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۴۵ نشست ۳۴۱

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۲۱

جلسه: ۳۴۱

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۸ اسفندماه ۱۳۴۵

فهرست مطالب:

۱- قرائت اسامی غایبین جلسه قبل‏

۲- ادامه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۴۶ کل کشور

۳- تعیین موقع جلسه بعد ختم جلسه‏

مجلس در ساعت سه و ده دقیقه بعد از ظهر بریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید

۱ ـ قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

رئیس ـ اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه ـ آقایان:

مهندس آراسته ـ ادیب سمیعی ـ مهندس اسدی سمیع ـ امینی خراجی ـ بهادری ـ ثامنی ـ دیهیم ـ روستاـ رهبر ـ دکرت رهنوردی ـ ریگی ـ مهندس زنجانچی ـ دکتر سعیدـ دکتر ضیائی ـ دکتر عدل ـ غلام نیاکان ـ فهیمی ـ فیصلی ـ کسرائی ـ کشفی ـ لفوطی ـ مجد ـ مهندس معینی زند ـ نصیری ـ نوربخش ـ تیمسار سرلشکر همایونی ـ یعقوب تهرانی.

غائبین بی اجازه ـ آقایان:

دکتر مصباح زاده ـ موقر ـ دکتر بهبودی.

غائبین مریض ـ آقایان:

جاوید ـ جهانگیری ـ طالب زاده ـ طباطبائی ـ مبارکی ـ کیهان یغمائی.

۲ ـ ادامه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۴۶ کل کشور

رئیس ـ وارد دستور می‌شویم پیشنهادهای رسیده در باره بودجه سال ۱۳۴۶ کل کشور مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نمایم در بند ۲ تبصرة ۴ عبارت ” قابل پرداخت خواهد بود” تبدیل شود به ” باید پرداخت شود”.

دکترمبین

+رئیس ـ آقای دکتر مبین بفرمائید.

دکتر مبین ـ این پیشنهاد اصلاح عبارتی است که در کمیسیون دارائی هم موقع طرح پذیرفته شده بود منتهی در موقع چاپ اشتباه شده و باز بصورت اول چاپ شده است علتش اینست که یا این وزارتخانه‌ها دینی دارند یا ندارد اگر دارند که باید پرداخت شود و اگر ندارند نباید پرداخت شود پس اگر ما ” قابل پرداخت ” بگذاریم صحیح است می‌شود پرداخت بشود یا نشود این است که در کمیسیون دارائی هم پذیرفته شد، تقاضا می‌کنم همانطوریکه کمیسیون پذیرفته تصویب بشود.

دکتر کیان (مخبر کمیسیون بودجه) ـ ” قابل پرداخت خواهد بود” فرمولی است که همیشه نوشته می‌شود ولی در این مورد موافقت داریم نوشته شود ” باید پرداخت شود ”.

خواجه نوری ـ اصلاح عبارتی است.

رئیس ـ اجازه بفرمائید پیشنهاد بعدی قرائت شود بعد رأی می‌گیریم.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی

محترماً پیشنهاد می‌نماید تبصرة ۵ قانون بودجه سال ۴۶ بشرح زیر اصلاح شود.

تبصرة ۵ ـ کلیه هزینه‌های مربوط بجشن تاجگذاری اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانوی ایران که از جشنهای بیست و پنجمین سال بنیاد گزاری شاهنشاهی ایران است بعهدة شورای مرکزی جشنهای بیست و پنجمین سده بنیاد گزاری شاهنشاهی ایران می‌باشد که از محل اعتبارات خود تأمین و پرداخت نماید.

دکتر اعتمادی

رئیس ـ آقای دکتر اعتمادی توضیحی دارید؟

خواجه نوری ـ توضیح لازم ندارد موافقیم.

دکتر کیان (مخبر کمیسیون بودجه) ـ موافقیم.

رئیس ـ پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نمایم در تبصرة ۸ بعد از کمیسیون استخدام عبارت کمیسیون دارائی نیز اضافه شود.

دکتر مبین

خواجه نوری ـ این هم توضیح احتیاج ندارد موافقت می‌کنیم.

دکتر کیان (مخبر کمیسیون بودجه) ـ موافقیم.

رئیس ـ پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنها می‌نماید در تبصرة ۱۰ جمله ” از محل درآمد عمومی سال ۱۳۴۶ حذف شود. ”

مهندس صائبی

دکتر کیان (مخبر کمیسیون بودجه) ـ با این پیشنهاد موافقیم.

خواجه نوری ـ توضیح لازم ندارد موافقیم.

رئیس ـ پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

بوزارت آموزش و پرورش اجازه داده می‌شود کسری اعتبار ماده یک بودجه سال ۴۵ خود را پس از پرداخت تعهدات قطعی از اعتبار سایر فصول تأمین و بهزینه قطعی منظور نماید. مصطفوی

خواجه نوری ـ با این اصلاحیکه شد فکر می‌کنم نظر آقای مصطفوی هم تأمین شده باشد، دو پیشنهاد مشابه بود یکی پیشنهاد آقای مهندس صائبی بود که تصویب شد بنابراین تصور می‌کنم مسئله منتفی است.

رئیس ـ پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

+(بشرح زیر قرائت شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

محترماً پیشنهاد می‌شود تبصرة ۳۰ لایحه بودجه سال ۱۳۴۶ بشرح زیر اصلاح شود: به وزارت دارائی اجازه داده می‌شود مبلغ دویست و ده میلیون ریال از محل صرفه جوئی‌های بودجه سال ۱۳۴۵ وزارت جنگ بمنظور پرداخت مابه التفاوت یک رتبه ترفیع دارندگان رتبه دبیری و دبیران دارای رتبه مهندسی از رتبه یک تا رتبه پنج (شامل رتبه پنج) که از ابتدای سال ۱۳۴۵ بموجب تصویب نامه هیئت وزیران اعطا شد و در اختیار وزارت آموزش و پرورش بگذارد چنانچه مبلغ مذکور مازاد داشته باشد ما به التفاوت حقوق رتبه لیسانسیه‌های اداری وقتی شاغل در خدمات آموزش نیز پرداخت گردد.

با تجدید احترام ـ مهندس غلامرضا آصفی

خواجه نوری ـ آقای دکتر یزدان پناه پیشنهاد مشابهی دادند اجازه بفرمائید آن پیشنهاد هم قرائت بشود.

رئیس ـ آقای مهندس آصفی بفرمائید.

مهندس آصفی ـ خاطر نمایندگان محترم مستحضر است که پرداخت ما به التفاوت یک رتبه ترفیع دارندگان رتبه دبیری دبیران دارای رتبه مهندسی بر اثر عنایات شاهنشاه آریامهر از محل صرفه جوئیهای سال ۱۳۴۵ وزارت جنگ تأمین شده (صادق احمدی ـ فکری هم برای آموزگاران باید بکنید) اجازه بفرمائید، در بررسی که در کمیسیون بودجه شد معلوم شد که مبلغی که از صرفه جوئی وزارت جنگ در اختیار وزارت آموزش و پرورش گذاشته شده است مقداری اضافه بر این مبلغ دارد که از این محل می‌شود تفاوت حقوق رتبه‌های لیسانسیه‌های اداری و فنی شاغل در کادر آموزش را پرداخت نماید پیشنهاد بنده بر اساس رفع تبعیض از تمام کسانی است که عملا کار دبیری و تدریس در دبیرستانها را عهده دار شده‌اند، با اغتنام فرصت باید این مطلب را بعرض نمایندگان محترم برسانم که در اوایل سال گذشته بر اثر توجه مخصوص جناب آقای نخست وزیر این امکان بوجود آمد که حکم یک پایه ترفیع دبیران صادر شود و مقارن یک ماه پیش که اعتبار این محل تأمین شد امکان این پرداخت بوجود آمد پیشنهادی که بنده کردم بر اساس رفع تبعیض است خواهشمندم آقایان با توجه به استحقاقی که این طبقه از دبیران که پرورشدهندگان نوجوانان ما هستند دارند موافقت بفرمایند که از محل ۲۱ میلیون تومان این تفاوت حقوق پرداخت شود، راجع به آموزگاران هم که جناب آقای صادق احمدی فرمودند فکر می‌کنم کمال استحقاق را دارند و از دولت تقاضا می‌کنم نسبت به احقاق حق این طبقه هم توجهی بفرمایند.

صادق احمدی ـ خیلی از جنابعالی سپاسگزارم.

رئیس ـ پیشنهاد آقای مهندس آصفی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم تبصرة ۳۰ لایحه بودجه ۱۳۴۶ بشرح زیر اصلاح شود:

بوزارت دارائی اجازه داده می‌شود مبلغ دویست و ده میلیون ریال از محل صرفه جوئیهای بودجه سال ۱۳۴۵ وزارت جنگ بمنظور پرداخت ما به التفاوت یک رتبه ترفیع دارندگان رتبه دبیری و دبیران دارای رتبه مهندسی از رتبه یک تا رتبه پنج (شامل پنج) که از ابتدای سال ۱۳۴۵ بموجب تصویب نامه هیئت وزیران داده شده و همچنین نصف ما به التفاوت حقوق رتبه اداری لیسانسیه موضوع تبصرة ۳۶ قانون بودجه اصلاحی سال ۱۳۴۳ کل کشور در مورد لیسانسیه‌های اداری شاغل خدمت دبیری در اختیار وزارت ‎آموزش و پرورش بگذارد.

دکتر کیان (مخبر کمیسیون بودجه) ـ با این پیشنهاد موافقت می‌شود فقط یک توضیح خواستم عرض کنم که این تبصره جزو تبصره‌های موقت باید منظور شود.

رئیس ـ بنابراین به این پیشنهاد رأی می‌گیریم از خانمها و آقایانیکه موافقند خواهش می‌کنم قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. جزو تبصره‌های

+ موقت منظور می‌شود پیشنهاداتیکه قبلا خوانده شد یکبار دیگر خوانده می‌شود و رأی می‌گیریم.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نمایم ” در بند ۲ تبصرة ۴ عبارت قابل پرداخت خواهد بود ” تبدیل شود به ” باید پرداخت شود”. دکتر مبین

رئیس ـ خانمها و آقایانیکه با این پیشنهاد موافقند خواهش می‌کنم قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نمایم در تبصرة ۸ بعد از کمیسیون استخدام عبارت کمیسیون دارائی نیز اضافه شود. دکتر مبین

رئیس ـ به این پیشنهاد رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند خواهش می‌کنم قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی

محترماً پینشهاد می‌نماید تبصرة ۵ قانون بودجه سال ۴۶ بشرح زیر اصلاح شود:

تبصرة ۵ ـ کلیه هزینه مربوط بجشن تاجگذاری اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانوی ایران که از جشنهای بیست و پنچمین سده بینادگزاری شاهنشاهی ایران است بعده شورای مرکزی جشنهای بیست و پنجمین سده بنیاد گزاری شاهنشاهی ایران می‌باشد که از محل خود تأمین و پرداخت نماید. دکتر اعتمادی

رئیس ـ خانمها و آقایانیکه با این پیشنهاد موافقند خواهش می‌کنم قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید در تبصرة ۱۰ جمله ” از محل درآمد عمومی سال ۱۳۴۶ ” حذف شود. مهندس صائبی

رئیس ـ خانمها و آقایانیکه با این پیشنهاد موافقند خواهش می‌کنم قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نمایم در تبصرة ۱۸ سطر آخر پس از تأیید دفتر بودجه عبارت ”‌و موافقت وزارت دارائی” اضافه شود.

دکتر مبین

رئیس ـ خانمها و آقایانیکه با این پیشنهاد موافقند خواهش می‌کنم قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نماید بتصره ۲۲ بشرح زیر اصلاح شود:

۱ ـ عبارت (بمرحله صدور حکم قطعی از دادگاهها رسیده یا نرسیده باشد حذف و نوشته شود) اعم از اینکه بدادگاه مراجعه شده یا نشده باشد و بمرحله صدور حکم قطعی رسیده یا نرسیده باشد).

دکتر یزدان پناه ـ مرتضوی ـ مهندس صائبی ـ شیخ الاسلامی ـ دکتر صاحبقلم ـ کرمی اهری ـ روحانی ـ مجید محسنی.

رئیس ـ خانمها و آقایانیکه با این پیشنهاد موافقند خواهش می‌کنم قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

+(بشرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید در تبصره ۲۲ بودجه سال ۱۳۴۶ اصلاحات زیر بعمل آید.

۱ ـ کلمه فقط از سطر سوم حذف شود.

۲ ـ در صورت تأمین اعتبار بعبارت ” با تأمین اعتبار” تبدیل گردد. صادق احمدی

رئیس ـ اینجا فقط کلمه در صورت تأمین اعتبارتبدیل شده به با تأمین اعتبار و البته قسمت اولش هم قبلا تصویب شده است، مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) به این پیشنهاد رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه با این پیشنهاد موافقند خواهش می‌کنم قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم تبصره ۲۲ بصورت زیر اصلاح شود.

تبصره ۲۲ … رسیده یا نرسیده باشد با تأمین اعتبار حداکثر ظرف ده سال در بودجه‌های سالانه …الی آخر.

دکتر اسفندیاری ـ دکتر جعفری

رئیس ـ آقای دکتر اسفندیاری بفرمائید.

دکتر اسفندیاری ـ این همان پیشنهادی است که آقای صادق احمدی دادند منتهی ما پیشنهاد کرده بودیم که حداکثر ظرف دهسال بشود با پیشنهادی که آقای احمدی فرمودند چون نظرمان تأمین شده پیشنهاد خود را پس می‌گیریم.

رئیس ـ پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

فراکسیون پارلمانی حزب مردم پیشنهاد می‌کند تبصرة ۳۰ بودجه سال ۱۳۴۶ کل کشور بصورت زیر اصلاح شود:

تبصرة ۳۰ … هیئت وزیران داده شده و همچنین ما به التفاوت حقوق رتبه اداری لیسانسیه‌های اداری و فنی را در مورد لیسانسیه‌های شاغل خدمت آموزشی در اختیار … الی آخر،

امام مردوخ ـ دکتر اسفندیاری ـ کیهان یغمائی ـ رجائی ـ دکتر رمضانی ـ فخر طباطبائی ـ میرهادی ـ ناصر بهبودی.

خواجه نوری ـ با اصلاحاتیکه شده فکر می‌کنم نظرشان در اینمورد تأمین شده است.

رئیس ـ همینطور است آقای دکتر اسفندیاری؟

دکتر اسفندیاری ـ بله فقط آن ۵۰ % را که گذاشته‌اند ما نگذاشته بودیم.

رئیس ـ پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

محترماً پیشنهاد می‌نماید:

در بندهای تبصرة ۳۱ لایحه بودجه کل کشور در سال ۱۳۴۶ اصلاحات زیر بعمل آید:

در بند ۱ ـ وزارت دارائی می‌توانند عاملیت فروش و بازخرید و همچنین پرداخت بهره اوراق قرضه موضوع این تبصره را بعهده بانک مرکزی ایران واگذار نماید … بانک مرکزی … الی آخر.

در بند ۲ ـ کلیه امور مربوط به نحوه اجرای عاملیت با تصویب هیئت نظارت بر اوراق قرضه انجام خواهد گرفت.

در بند ۳ ـ هیئت نظارت بر اوراق قرضه مرکب است از … الی آخر.

در بند ۶ ـ تاریخ انتشار و مبلغ رسمی و نرخ بهره و سررسید اوراق قرضه موضع این تبصره با توجه بمیزان نعیین شده در بودجه کل کشور و با در نظر گرفتن وضع بازار پول بوسیله هیئت نظارت بر اوراق تعیین و توسط

+رئیس بانک مرکزی بوزیر دارائی و نخست وزیر پیشنهاد می‌شود تادر صورت تصویب مقامات مذکور بموقع اجراء گذاشته شود.

در بند ۹ ـ دولت همه ساله مبلغی معادل با بهره و کارمزد متعلق به اوراق قرضه موضوع این تبصره را در بودجه کل کشور منظور داشته و خزانه داری کل مبلغ مزبور را در اختیار بانک مرکزی ایران قرار خواهد داد.

در بند ۱۵ ـ پیشنهاد می‌نمایم که رقم ۳۰ % به ۴۰ % تغییر داده شود.

در بند ۱۷ ـ آئین نامه اجرای این تبصره توسط وزارت دارائی تهیه و پس از تصویب هیأت وزران قابل اجراء خواهد بود.

در بند ۱۸ ـ پیشنهاد می‌شود که بنده ۱۸ حذف شود. دکتر عدل طباطبائی

رئیس‌ـ آقای دکتر کیان بفرمائید.

دکتر کیان (مخبر کمیسیون بودجه) ـ با اصلاحات پیشنهادی موافقت می‌شود.

دکتر مجیدی (معاون نخست وزیر) ـ اجازه بفرمائید یک بار دیگر قرائت شود.

خواجه نوری ـ اجازه بفرمائید یکبار دیگر خوانده شود چون مطلب مهمی است.

رئیس ـ پیشنهاد آقای دکتر عدلی طباطبائی یکبار دیگر قرائت می‌شود.

(بشرح سابق قرائت شد)

رئیس ـ آقای دکتر عدل طباطبائی بفرمائید.

دکتر عدل طباطبائی ـ آقای دکتر مجیدی اول موارد مخالفتشان را بفرمایند تا بنده بعد توضیح عرض کنم.

رئیس ـ آقای دکتر مجیدی بفرمائید.

دکتر مجیدی (معاون نخست وزیر) ـ بند ۲ تبصره بترتیبی که دولت پیشنهاد کرد و در کمیسیون دارائی تصویب شد مورد تأیید دولت است که عبارت است از این است که ” بانک مرکزی ایران کلیه امور مربوط بنحوه اجرای عاملیت خود را با تصویب هیئت نظارت بر اوراق قرضه انجام خواهد دادت و علتش همایناست که هیئت نظارت رئیس بانک مرکزی است و هیچ جائی پیش نخواهد آمد که بانک مرکزی عاملیت فروش نداشته باشد در نتیجه برداشتن بانک مرکزی ایران از این بند عبارت تبصره را بصورت غیر منطقی در می‌آورد بنابراین بنظر بنده صحیح نیست در مورد بند ۹ بترتیبی که پیش بینی شد و این است که دولت هر سال ۱۰ % اوراق قرضه‌ای که منتشر شده در یک حساب مخصوصی می‌گذارد که این حساب مخصوص سال بسال تسویه می‌شود و مطابق سررسیدهای سال بعد باید قدرت داشته باشد بازپرداخت می‌شود و اگر این مبلغ کم بشود مطابق سررسیدها دولت در بودجه سال مربوطه باید اعتبار مربوط را منظور کند این است که باید این بند ۹ محفوظ باشد (دکتر عدل طباطبائی ـ این فرمایشات جنابعالی چه مباینتی با پیشنهاد بنده دارد؟) مطلبی نیست که بنده الان توجه کنم چون فرصت مطالعه نبوده در مورد بند ۱۷ و آئین نامه اجرائی این تبصره با توجه بمفاد مندرج در این قانون توسط هیئت نظارت بر اوراق قرضه تهیه و پس از تصویب وزیر دارائی قابل اجرا خواهد بود اینجا می‌شود وزیر دارائی راهیئت وزیران کرد اما وزارت دارائی نمی‌تواند این را تهیه کند چون این سه دستگاه با توافق هم یک آئین نامه‌ای تهیه می‌کنند حالا اگر وزیر دارائی را تبدیل بدهیم به هیئت وزیران فکر می‌کنم محکم تر شده ولی اینکه وزارت دارائی تهیه کند و هیئت وزیران تصویب کند بنظر بنده اینجا بانک مرکزی را کنار گذاشته که یک مرکزی است که عاملیت دارد و نقش بازی می‌کند کنار گذاشته شده به اینجهت شکل بند ۱۷ بطرزی که تنظیم شده منطقی است ولی اگر اصرار دارید وزیر دارائی تبدیل بشود به هیئت وزیران بنده فکر می‌کنم که مانعی نداشته باشد اما بند ۱۸ ” چاپ اوراق موضوع این تبصره در چاپخانه بانک ملی و تحت نظارت هیئت نظارت بر اوراق قرضه بعمل خواهد آمد” اگر این را نگذاریم بانک مرکزی ایران اجازه نخواهد داشت در چاپخانه بانک ملی عمل کند و باید در چاپخانه دولتی عمل بشود و این برای بانک مرکزی ایجاد اشکال

+خواهد کرد به این جهت بنده استدعا دارم که بند ۱۷ و ۱۸ بماند و بند ۹ این پیشنهاد را آقای دکتر عدل طباطبائی اگر ممکن باشد پس بگیرند.

رئیس ـ آقای دکتر عدل طباطبائی بفرمائید.

دکتر عدل طباطبائی ـ بنده مقدمتاً از موافقتیکه جناب آقای دکتر مجیدی در سایر بندها فرمودند متشکرم درمورد مواردی که اختلاف هست بین پیشنهاد بنده و توضیحات ایشان بنده به استحضار مجلس میرسانم که در مورد بند ۲ بنده تسلیم هستم بفرمایش ایشان و پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم زیرا فرقی نیست، در مورد بند ۹ بنده بین توضیحاتیکه ایشان دادند و پیشنهادی که بنده کرده‌ام بهیچوجه تباینی نیست و مغایرتی بنده نمی‌بینم اجازه بدهید بند ۹ را که بنده پیشنهاد کرده‌ام قرائت کنم و بعد توضیح عرض کنم آنچه بنده پیشنهاد کردم اینست دولت هر ساله مبلغی بمعادل با بهره و کارمزد متعلق به اوراق قرضه موضوع این تبصره را در بودجه کل کشور منظور داشته وخزانه داری کل مبلغ مزبور را در اختیار بانک مرکزی ایران قرار خواهد داد. این هیچ مباینتی بانظر شما ندارد و بنظر بنده خیلی بهتر از متن است که قبلا تهیه شده بود چرا؟ برای اینکه در متن چاپ شده که در کمیسیون مورد تصویب قرار گرفته است اینطور ذکر شده است که دولت مکلف است همه ساله این مبلغ را آنچه که بانک مرکزی اعلام می‌کند در بودجه اعلام کند و آنچه که بنده پیشنهاد کردم اینست که میزانیکه بانک مرکزی اعلام می‌کند حذف کردم و تکلیف را بعده دولت گذاشتم بانک مرکزی که نمی‌تواند برای دولت تکلیف معین کنداین است که بنده خیلی خوشوقتم که با این توضیحات حضرتعالی متقاعد شدید در مورد بند ۱۸ آنچه که مربوط به بند ۱۸ بودن و نبودن آن فرق نمی‌کند در بند ۱۸ پیشنهادم را پس می‌گیرم در مورد بند ۱۷ توضیحاتیکه فرمودند اینطور بذهن متبادر می‌کند که بانک مرکزی یک دستگاهی است خارج از دولت در صورتیکه اگر یک حکم خاصی در قانون نباشد بهیچوجه دولت با آن دستگاه مشورت می‌کند ونه آن دستگاه با دولت خودش راتطبیق می‌دهد در صورتیکه واقعیت اینطور نیست بانک مرکزی یک دستگاهی است مثل سایر دستگاهها در اخیتار دولت وتابع دولت وقتیکه ما میگوئیم آئین نامه اجرائی این تبصره را وزارت دارائی تهیه می‌کند و هیأت وزیران تصویب می‌کند و بموقع اجراء می‌گذارد ما تمام جوانب را رعایت کرده‌ایم بدون تردید وقتی هیئت وزیران یک آئین نامه‌ای تصویب می‌کند با بانک مرکزی مشورت شده است خصوصاً که شما این تبصره را با حکم بوزارت دارائی اجازه داده می‌شود شروع کردید (خواجه نوری ـ اساساً وزارت دارائی مسئول عملیات این بانک است در مقابل مجلس) یعنی چه ما که نمی‌خواهیم شاخ در مقابل هردستگاهی ایجاد کنیم این است که بنده مصر هستم برای حفظ اصول این بند ۱۷ را با این ترتیبی که عرض کردم و توضیحاتیکه دادم تصویب شود هیچگونه اشکالی پیدا نمی‌شود جناب آقای دکتر یگانه هم موافق هستند موافقت بفرمائید اگر اشکالاتی شد یک پیشنهاد دو فوریتی بیاورید تصویب می‌کنیم مانعی ندارد.

خواجه نوری ـ از مقام ریاست استدعا می‌کنم اجازه بفرمایند که این بندها را یکی یکی بخوانند رأی بگیرید چون فقط در یک مورد نظر آقای دکتر مجیدی مخالف است.

رئیس ـ پیشنهاد آقای دکتر عدل طباطبائی بطور تفکیک قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

محترماً پیشنهاد می‌نماید که در بندهای تبصرة ۳۱ لایحه بودجه کل کشور در سال ۱۳۴۶ اصلاحات زیر بعمل آید. در بند ۱ ـ وزارت دارائی می‌تواند عاملیت فروش و بازخرید و همچنین پرداخت بهره اوراق قرضه موضوع این تبصره را بعهده بانک مرکزی ایران واگذار نماید. بانک مرکزی ایران … الی آخر.

+رئیس ـ نسبت به بند یک نظری نیست؟ (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای دکرت عدل طباطبائی بند ۲ را پس گرفتید؟

دکتر عدل ـ بند ۲ را بنده پس گرفتم.

رئیس ـ بند ۳ قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

در بند ۳ ـ هیئت نظارت بر اوراق قرضه مرکب است از … الی آخر.

رئیس ـ نسبت به این پیشنهاد در بند ۳ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم به بند ۳ خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بند ۶ قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

بند ۶ ـ تاریخ انتشار و مبلغ رسمی و نرخ بهره و سررسید اوراق قرضه موضوع این تبصره با توجه بمیزان تعیین شده در بودجه کل کشور و بادر نظر گرفتن وضع بازار پول بوسیله هیئت نظارت بر اوراق تعیین و توسط رئیس بانک مرکزی بوزیر دارائی و نخست وزیر پیشنهاد می‌شود تا در صورت تصویب مقامات مذکور بموقع اجراء گذاشته شود.

رئیس ـ نسبت به این قسمت نظری نیست؟ (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. قسمت بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

بند ۹ ـ دولت هم ساله مبلغی معادل با بهره و کار مزد متعلق به اوراق قرضه موضوع این تبصره را در بودجه کل کشور منظور داشته وخزانه داریکل مبلغ مزبور را در اختیار بانک مرکزی ایران قرار خواهد داد.

رئیس ـ در این قسمت نظری نیست؟ (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. قسمت بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

بند ۱۵ ـ پیشنهاد می‌نمایم که رقم ۳۰ % با ۴۰ % تغییر داده شود.

رئیس ـ نسبت به بند ۱۵ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. قسمت بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

بند ۱۷ ـ آئین نامه اجرای این تبصره توسط وزارت دارائی تهیه و پس از تصویب هیأت وزیران قابل اجراء خواهد بود.

رئیس ـ در این قسمت نظری نیست؟ (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بند ۱۸ قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

بند ۱۸ ـ پیشنهاد می‌شود که بند ۱۸ حذف شود.

رئیس ـ آقای دکتر عدل طباطبائی بفرمائید.

دکتر عدل طباطبائی ـ پیشنهاد در مورد بند ۱۸ را پس گرفتم.

رئیس ـ پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید تبصرة ۲۲ بشرح زیر اصلاح شود تبصرة ۲۲ به ماله التفاوت مورد مطالبه کارکنان دولت بابت اشتباه محاسبه حقوق موضوع مادة ۲۶ قانون متمم بودجه سال ۱۳۲۲ پس از تأمین اعتبار از محل دیون معوقه دولت قابل پرداخت خواهد بود. فخر طباطبائی

+رئیس- آقای فخر طباطبائی مثل اینکه تأمین شده و می‌پردازند.

فخر طباطبائی ـ مثل اینکه دولت تأمین کرده بنده اصلاح شده اش را ندیدم.

خواجه نوری ـ خواهش می‌کنم به آنچه که تصویب شده توجه بفرمائید.

فرخ طباطبائی ـ بنده چون عین این تبصره را خواندند این پیشنهاد را دادم.

دکتر اسفندیاری ـ نظر جنابعالی تأمین شده است.

فرخ طباطبائی ـ اگر تأمین شده بنده حرفی ندارم و پیشنهادم را پس می‌گیرم.

رئیس ـ پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم در تبصرة ۲۶ اصلاح زیر بعمل آید.

تبصرة ۲۶ ـ کلمه (بیمه) به قسمت … به کلمه (و بیمه) به قسمت اصلاح شود. دکتر اسفندیاری

رئیس ـ واو حذف شده اجازه بفرمائید اصلاح عبارتی است اصلاح شود. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی

در تبصرة ۱۹ پیشنهاد می‌نماید جمله زیر به آن اضافه شود.

این ترمیم از لحاظ پرداخت کسور بازنشستگی ما به التفاوت مشمول تبصرة ۷۰ قانون بودجه سال ۴۲ نخواهد بود.

صائب

رئیس ـ آقای صائب بفرمائید.

صائب ـ در تبصرة ۱۹ حقوق بازنشستگی و مستمری و وظیفه داخل پرانتز (جمع پرداختی بکلیه وراث که کمتر از سه هزار ریال در ماه باشد از اول فروردین ماه ۱۳۴۶ به سه هزار ریال ترمیم و ما به التفاوت از محل صندوق بازنشستگی قابل پرداخت است) در بودجه سال ۴۲ تبصرة ۷۰ اینطور ذکر شده است ” از اول سال ۱۳۳۷ ببعد هر گونه تغییری که در حقوق مستخدمین لشکری و کشوری در نتیجه تغییر اشل یا تبدیل و تشخیص پایه داده شده یا بشود شاغلین خدمت یا ورثه آنها در صورتی می‌توانند از تفاوت حقوق بازنشستگی و ظیفه آن استفاده نمایند که حداقل معادل بیست سال از تفاوت جدید استفاده نموده یا ما به التفاوت آن را طبق ضرایب مقرر در قوانین مربوطه برای باقیمانده مدت در موقع بازنشستگی و نصف باقیمانده مدت در موقع برقراری حقوق وظیفه حداکثر به اقساط دهساله بصندوق بازنشستگی پرداخت نمایند و چنانچه سنین خدمت در موقع بازنشستگی و یا برقراری حقوق وظیفه کمتر از بیست سال باشد کسور بازنشستگی ما به التفاوت مربوط به آن مدت بترتیب فوق اخذ خواهد گردید.

اما مطالبی که در اینجا لازم است توجه شود این است که ” بازنشستگان و وراث آنها نیز که از تاریخ فوق حقوق بازنشستگی یا وظیفه آنها ترمیم گردیده یا می‌شود مکلف بپرداخت ما به التفاوت کسور بازنشستگی بترتیب بالا می‌باشند” بنده خواستم عرض کنم اگر به این ترتیب باشد که حالا هست باز مجبور هستید ده درصد از آن سیصد تومان کم بکنید و به این حساب هر ماه ۳۰ تومان باید اینها پرداخت کنند اگر نظر دولت این است که سیصد تومان ببازنشستگان داده شود و کمتر از این مبلغ نشود خواهش می‌کنم پیشنهاد بنده را موردتوجه قرار دهید (خواجه نوری ـبسیار صحیح است)

رئیس ـ نظر مخالفی نیست؟

خواجه نوری ـ پیشنهاد را بفرمائید یکبار دیگر قرائت شود.

رئیس ـ پیشنهاد یکبار دیگر قرائت می‌شود.

(بشرح سابق خوانده شد)

رئیس ـ نظر مخالفی نسبت به پیشنهاد نیست؟ (اظهاری نشد) به این پیشنهاد رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

+(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید در آخر سطر سوم تبصرة ۳۳ چهار در هزار به پنج در هزار تبدیل شود. فخر طباطبائی

رئیس ـ آقای فخر طباطبائی بفرمائید.

فرخ طباطبائی ـ عرض کنم این تبصرة ۳۳ مربوط به معاملاتی است که دو هزارم به شیر و خورشید سرخ تعلق می‌گیرد مؤسسه شیر و خورشید سرخ یکی از بهترین مؤسسات خیریه این مملکت است که واقعاً نه تنها در کادر جغرافیایی این مملکت منشاء آثار خدمات مهم شده در خارج از مملکت هم باعث آبروی ما را هم فراهم کرده (صحیح است) و این حس بشردوستی و عواطف بحکم مواریث کهن و قدیمی است که ملت ایران داشته در عین حال این را روزبروز پرورش می‌دهد این مؤسسه از افرادی تشکیل شده تحت ریاست فائقه والاحضرت شمس که والاحضرت واقعاً نیکوکار هستند و این مؤسسه در امور خیریه همیشه پیشقدم بوده من اعتقاد دارم بنده نمی‌خواستم پیشنهادی خارج از بودجه بر خلاف آئین نامه بدهم پیشنهاداتی در نظر داشتم ولی فکر کردم چون در بودجه نمی‌شود مواردی که مربوط به بودجه نیست امساک کردم این بود که این پیشنهاد را بنده دادم این تقریباً یکهزارم اضافه می‌شود روی پیشنهاد من چیزی که توجه دولت را خواستم جلب کنم جناب آقای دکتر یگانه مؤسسه شیر و خورشید سرخ را بهر طریقی که می‌شود و ممکن است یاری بکنیم این مؤسسه باعث آبروی مملکت است موقوفاتی هست مجهول التولیه این را بدهید امانی شیر و خورشید سرخ اداره بکند از این سرپرستی هائی که معین می‌کنید و می‌فرستید و قاعدتاً لازم نیست خیلی بهتر عمل می‌کند خیلی جاها هست شهرداری و جاهای دیگر هست که هیچ تضادی تعارضی ندارد در واحد شیر و خورشید سرخ اینها را متمرکز کنید شیر و خورشید سرخ این کارها را انجام بدهد وظیفه ملی حکم می‌کند در باره این مؤسسه خیریه عرایضی بکنم این پیشنهاد را بنده دادم و قبول و رد آن بسته بنظر آقایان ست و چیزی هم تفاوت نمی‌کند ولی خوب کمکی می‌کند به این مؤسسه.

رئیس ـ اجازه بفرمائید پیشنهاد یکبار دیگر قرائت شود.

(بشرح سابق خوانده شد)

رئیس ـ خانمها و آقایانی که با این پیشنهاد موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

مقام محترم ریاست عظمای مجلس شورایملی

پیشنهاد می‌نماید در صفحه ۱۳۷ کتاب شرح اجرای برنامه و فعالیت‌های دولتی در قسمت برنامه آموزش عالی کد” ۳۱۲۰۰ ” بند ۱۳ آن بعد از جمله ” دانشکده‌های کشاورزی کرج ” اضافه شود” شعبه آن دانشکده در رشت” و در بند ۱۵ بعد از کلمات ” تأمین هزینه‌های ” نوشته شود ” دانشکده کشاورزی گیلان شعبه دانشکده کرج دانشگاه تهران. ”

سرتیپ پور

رئیس ـ آقای سرتیپ پور بفرمائید.

سرتیپ پور ـ دانشکده کشاورزی گیلان بمرحمت و عنایت شاهنشاه و لطف مخصوص جناب آقای رئیس محترم مجلس شورایملی افتتاح شد در ضمن تعهداتی که دولت در مورد دانشگاه دارد جناب آقای فخر این موضوع ناظر است به مرحمت جنابعالی توجه بفرمائید دانشگاه کشاورزی رشت که شعبه دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران است عرض کرم بعنایت دولت و محرمت شاهنشاه و جناب آقای رئیس باز شد در اجرای فعالیت هائی که در باره دانشگاه تهران نوشته شده است دو موضوع ذکر شد یکی آن دانشکده باز شده است صرفاً برای نباتات نیمه گرمسیری در اینجا تمام رشته‌ها را قید کرده جز نباتات نیمه گرمسیری چون در حقیقت هیچ چیز جز نباتات نیمه گرمسیری اضافه شود یکی دیگر پیشنهاد دادم در باره اینکه این دانشگاه طبعاً تأمین هزینه

+لازم دارد تقاضاکردم در بودجه ضمن اینکه توشته می‌شود تأمین هزینه دانشکده کرج شعبه آنرا هم قید کنند توجه فرمودید نظر جناب آقای رئیس محترم کمیسیون هم جلب شده جناب آقای دکتر مجیدی هم موافقت کرده‌اند.

رئیس ـ نظر مخالفی نیست؟

نمایندگان ـ یکبار دیگر قرائت بشود.

رئیس ـ مجدداً قرائت می‌شود.

(بشرح سابق خوانده شد)

رئیس ـ آقای مهندس ریاحی نظری دارید؟ بفرمائید.

مهندس ریاحی ـ بنده فکر می‌کنم نظر آقای سرتیپ پور تأمین است برای اینکه ما کتاب شرح عملیات تصویب نمی‌کنیم بودجه‌ای هست که آن را تصویب می‌کنیم این بعنوان یک یادآوری است این کار مجلس نیست که بگوید شعبه بنویسیم دولت اگر قبول دارد ممکن است اینکار را انجام بدهد.

رئیس ـ بنده هم خیال می‌کنم جناب آقای سرتیپ پور دولت اگر قبول بکند و در صورت مجلس نوشته بشود کافی است آقای دکتر یگانه شما این مطلب را قبول دارید؟

دکتر یگانه (وزیر مشاور) ـ ایشان مطلبی که یادآوری فرمودند کافی است.

رئیس ـ پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

مقام محترم ریاست عظمای مجلس شورای ملی

با در نظر گرفتن این نکته که دانشکده کشاورزی گیلان در سال ۱۳۴۵ در رشت افتتاح گردیده است شعبه دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران است و بمنظور تعلیم و تعلم رشته نباتات نیمه گرمسیری و آسیب شناسی تأسیس شده است پیشنهاد می‌نماید در صفحه ۱۶۰ شرح فعالیت دولتی و اجرای برنامه‌ها در شرح اجراء فعالیت در قسمت مربوط برشته‌های تحصیلی دانشکده ” نباتات نیمه گرمسیری و آسیب شناسی ” اضافه شود. سر تیپ پور

رئیس ـ اینهم عیناً مثل همان پیشنهاد قبلی است اگر مورد تأیید دولت است. آقای روحانی مخالفید؟ بفرمائید.

روحانی ـ اینها مسائل فنی است بنده نمی‌توانم شخصاً بگویم که گیلان نیمه مرطوب و نیمه سرد است تشخیص این مسائل با اهل فن است چون ما وقتی قبول کردیم نباتات نیمه گرمسیری باشد بعداً ایجاد زحمت می‌کند.

رئیس ـ نباتات آنجا نباتات نیمه گرمسیری است از این حیث نگرانی نداشته باشید.

دکتر یگانه ـ این مورد در نظر گرفته خواهد شد و اساس مطلب همین است.

خواجه نوری ـ نماینده دولت موافقت کرد.

رئیس ـ بسیارخوب پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید تبصرة ۳۳ که در آن چهار در هزار به پنج در هزار تبدیل شده است بهمان صورت اول اصلاح شود، همان چهار در هزار باشد. دکتر خطیبی

رئیس ـ آقای دکتر خطیبی بفرمائید.

دکتر خطیبی ـ بنده خواستم از لطف جناب آقای فرخ طباطبائی تشکر کنم و از محبتی که در باره شیر و خورشید سرخ فرمودند سپاسگزاری نمایم البته آنچه که بیشتر برای سازمان شیر و خورشید سرخ موجب تشکر و امتنان است همین عنایت و توجهی است که نمایندگان محترم مجلس به جمعیت شیر و خورشید سرخ دارند و این توجه و لطف و محبت فی الواقع همه خدمتگزاران جمعیت را تشویق به کار و خدمت بیشتری می‌کند (دکتر الموتی ـ چون کارش صحیح است، حمایت می‌کنیم) خیلی تشکر می‌کنم فکر کردم که چون نمایندگان دولت در این باب توضیحی ندادند و امکان این دارد که شاید باطناً موافق نباشند و قبلا به همان چهار در هزار توافق شده بود بنده حس کردم با تصویب این پیشنهاد شاید جناب آقای دکتر یگانه و آقای دکتر مجیدی قدری ناراحت شدند (نمایندگان ـ مجلس رأی داد) این بود که با وجود توجه خاص مجلس شورای ملی که نمایندگان محترم با نهایت علاقه به این پیشنهاد رأی دادند با این همه خودم

+شخصاً تقاضای اصلاح کردم و تقاضامیکنم که اجازه بفرمائید این عنایت مجلس شورای ملی به همان صورت چهار در هزار باشد در عین حال باز هم سپاسگزاری می‌کنم از الطاف و مراحم آقای فخر طباطبائی و لطف و مرحمت نمایندگان مجلس شورای ملی نسبت به شیر و خورشید سرخ و اینکه به این تبصره رأی دادید همین رأی نمایندگان محترم برای شیر و خورشید سرخ کافی و بسیار ارزنده بود حالا من بعنوان مدیر عامل این جمعیت خواهش می‌کنم بهمان صورت چهار در هزار که قبلاً در کمیسیون بودجه تصویب شده بود باقی بماند که موجب نگرانی برای دستگاه اجرائی فراهم نشود.

دکتر اسفندیاری ـ این برخلاف آئین نامه است چون مجلس پنج در هزار را تصویب کرده است.

رئیس ـ خیال می‌کنم چون مجلس رأی داده است برگشتن از رأی داده شده صحیح نباشد بهتر است آقای دکتر خطیبی پیشنهادشان را پس بگیرند.

دکتر خطیبی ـ پس گرفتم.

رئیس ـ پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی

محترماً پیشنهاد می‌شود مواد ۲ ـ ۳ ـ ۴ و ۱۶ بودجه وزارت بهداری بشرح زیر اصلاح شود:

مادة ۲ ـ ۲۴۴۴۲۲۰۰۰ ریال

مادة ۳ ـ ۵۸۱۰۸۷۰۰۰ ریال

مادة ۴ ـ ۴۰۰۱۹۵۰۰۰ ریال

مادة ۱۶ ـ ۲۸۱۳۲۲۵۰۰۰ ریال

دکتر اعتمادی

رئیس ـ آقای دکتر اعتمادی بفرمائید.

دکتر اعتمادی ـ تصور می‌کنم که برای سهولت کار کلیه اعتبارات مربوط به فوق العاده‌ها و مزایا و هزینه‌ها را برده‌اند بماده ۱۶، اینکار از نظر قانون جدید استخدام به چند مشکل بر می‌خورد یک مسئله اینکه کلیه مستخدمین طبق قانون استخدام جدید باید حقوق ومزایا شان را از دستگاه اعزام کننده بگیرند از دستگاه اعزام شونده حق ندارند مطلقاً وجهی دریافت دارند بنابراین بفرض اینکه بخواد دستگاه محل اعزام پرداختی بکند گرفتنش از نظر مستخدم جرم است مشکل دیگر مسئله بازنشستگی است در قانون جدید استخدام مستخدمین مکلفند از کلیه حقوق و مزایای دریافتی صدی هشت و نیم بپردازند ملاحظه بفرمائید اگر به این صورت بفرض اینکه مادة ۱۲ را ندیده بگیریم چه اشکال بزرگی در دستگاه بازنشستگی هست از نظر احتساب مزایا مسئله دیگر مأموریتها است که کلیة هزینه‌ها بعهده وزارت بهداری است و وزارت بهداری هم خیال نمی‌کنم بودجه اساسیش توانائی پرداخت یک همچو اراقامی را داشته باشد به این دلیل است که بنده پیشنهاد کردم که این مواد اصلاح بشود و ارقام که در هر ماده‌ای در مادة ۱۶ متمرکز شده برگردد بماده اصلی خودش و دریافت به عهده دستگاه اعزام کننده باشد البته با این ترتیب نه در جمع بودجه تغییر حاصل می‌شود و نه در جمع بودجه وزارت بهداری ولی از نظر پرداخت‌ها کار بسیار سهل می‌شود و بسیار هم قانونی و پرداخت تصور می‌کنم اگر غیر از این باشد به اشکالات متعددی در جریان سال آینده برخواهند خورد این است که تقاضا می‌کنم این پیشنهاد را مورد موافقت قرار بدهید.

رئیس ـ آقای دکتر کیان بفرمائید.

دکتر کیان (مخبر کمیسیون بودجه) ـ با اصلاحاتی که جناب آقای دکتر اعتمادی پیشنهاد کردند چون در اصل رقم تغییری نمی‌دهد و چون با ترتیب فعلی اشکالاتی برخورد می‌کنند بنده با پیشنهاد ایشان که یک پیشنهاد اصلاحی است از نظر اجرای بودجه چون بمشکلاتی بر می‌خورند بنده بعنوان مخبر کمیسیون موافقم.

دکتر اسفندیاری ـ پیشنهاد را یکبار دیگر بخوانند.

رئیس ـ پیشنهاد مجدداً قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی

محترماً پیشنهاد می‌شود مواد ۲ ـ ۳ ـ ۴ و ۱۶ بودجه وزارت بهداری بشرح زیر اصلاح شود:

+مادة ۲ ـ ۲۴۴۴۲۲۰۰۰ ریال

مادة ۳ ـ ۵۸۱۰۸۷۰۰۰ ریال

مادة ۴ ـ ۴۰۰۱۹۵۰۰۰ ریال

مادة ۱۶ ـ ۲۸۱۳۲۲۵۰۰۰ ریال دکتر اعتمادی

رئیس ـ با این پیشنهاد مخالف نیست؟ (اظهاری نشد) به این پیشنهاد رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نمایم در لایحه بودجه در قسمت سوم اقلام صفحه یازده بجای مالیات بر مصرف نوشته شود درآمد اضافی و در مقابل ارقام ۲۴۰۱ و ۲۴۰۲ نوشته شود: از اتومبیل و از صفحات گرامافون. دکتر مبین

رئیس ـ آقای دکتر مبین بفرمائید.

دکتر مبین ـ اینجا پیشنهادی که بنده دادم در جهت قبول مطلبی بود که در لایحه مربوط به اتومبیل قبول شد یعنی این مالیات بر مصرف حذف شد به حساب وجوه گذاشته شد بنابراین ما در اینجا نمی‌بایست چیزی را که در آنجا قبول کردیم و برداشتیم دو مرتبه بگذاریم این اصلاح عبارتی است بر اساس لایحه‌ای که چند روز پیش تصویب شد یعنی این مالیات بر مصرف را بطور کلی حذف کردیم گفتیم از اتومبیل‌ها این وجوه گرفته بشودبنابراین چون در صفحه ۱۱ قسمت سوم نوشته شده است که بند چهارم مالیات بر مصرف، بنده پیشنهادم این است که نوشته بشود درآمد اضافی در قسمت پائین که گفته شده است مالیات بر تأمین ماشین مالیات بر صفحه گرامافون عوض بشود در مقابل رقم ۲۴۰۱ نوشته بشود ازاتومبیل و در مقابل رقم ۲۴۰۲ نوشته بشود از صفحات گرامافون بعنوان مالیاتیکه ما در آنجا حذف کردیم و قبول کردیم بعنوان مالیات بر مصرف نباشد در اینجا ما مجدداً تأیید نکرده باشیم اصلاح عبارتی است در جهت اصلاح قبلی مجلس.

رئیس ـ چون قبلا تصویب شده است در مجلس البته اینجا بصورت اصلاح است. آقای دکتر مجیدی بفرمائید.

دکتر مجیدی ـ چون این اقلام در بخش مالیاتهای غیرمستقیم آمده بنده موافقم با پیشنهاد جناب آقای دکتر مبین که عنوان مالیات بر مصرف نداشته باشد ولی بالاخره باید تحت یکی از عناوینی که داریم در بیاید بنظر بنده این خیلی کلی است و صورت منطقی ندارد اگر موافقت بفرمائید مالیات بر فروش باشد نه مالیات تولید باشد نه مصرف بهتر است که بعنوان مالیات بر فروش باشد بنده با این ترتیب موافقم.

رئیس ـ آقای دکتر مبین بفرمائید.

دکتر مبین ـ بنده می‌ترسم که این مطلب بعد باعث دردسر خود دولت بشود ارقامیکه به این صورت داده می‌شود بعد بحساب مالیات خود آن مؤسسات فروشنده گذاشته بشود و بعد در مقابل شما بگذارند که ما مالیات دادیم دو جا نباید مالیات بدهیم ما این ار از جنبة مالیاتی در این لایحه خارج کردیم شما حالا در صفحه مالیات گذاشتید بگذارید چه اشکال دارد بنده منظورم این است که این نوع پرداخت بعنوان مالیات و بحساب مالیات نباید گذاشته بشود این قبول شد لایحه تصویب شده است ما که نباید لایحه تصویب شده را برگردانیم بعد باعث اشکال کار خودمان بشود. در جای دیگر مالیاتی که باید بپردازند می‌آیند میگویند این را بعنوان مالیات پرداختیم خواهش می‌کنم قبول بفرمائید.

رئیس ـ پیشنهاد آقای دکتر مبین یکبار دیگر قرائت می‌شود.

(بشرح سابق خوانده شد)

خواجه نوری ـ پیشنهاد می‌کنم که همان درآمد مالیات بر فروش اشیاء لوکس بگذارند.

رئیس ـ اینکه اشیائ لوکس نیست. به پیشنهاد آقای دکتر مبین رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

+(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید در تبصرة ۱۰ بجای اسناد پرداختی اسناد قابل پرداخت نوشته شود. دکتر یزدان پناه

دکتر کیان ـ بنده موافقم.

رئیس ـ این پیشنهاد اصلاح عبارتی است مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) اصلاح می‌شود. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر بلایحه بودجه اضافه شود:

تبصره: کسانیکه تا آخر شهریور ماه ۱۳۴۶ کلیه بدهی هیا خود را در باره عوارض سطح شهر تصفیه نمایند مشمول پرداخت زیان دیرکرد و جرائم متعلقه نخواهند بود. دکتر الموتی

رئیس ـ بنده می‌خواستم سؤال کنم که آیا این مربوط به بودجه است؟

دکتر الموتی ـ اجازه بفرمائید توضیح بدهم.

رئیس ـ بفرمائید.

دکتر الموتی ـ اجازه بدهید سئوال کنم در اصل لایحه بودچه چه ضابطه‌ای گذاشته‌اند که حالا میفرمائید این پیشنهاد بودجه‌ای است یا نیست در یک موردی که از مردم می‌خواهید یک پولی بگیرید بنفع یک مؤسسه‌ای رأی می‌دهید که بودجه‌ای است ولی در موردی که یک پیشنهاد بنفع مردم داده می‌شود میفرمائید بودجه‌ای نیست بهرحال رأی با مجلس است آقایان موافقت فرمودید رأی بدهید بنده عرضم را می‌کنم از سال ۱۳۴۰ قرار شد یک عوارض بعنوان عوارض سطح شهر از مردم گرفته بشود (دکتر اسفندیاری ـ به چه حسابی می‌رود) بحساب شهرداریها مال شیر و خورشید به چه حسابی می‌رود و این یک مؤسسه مملکتی است بهر حال از آنسال تا امروز هی گفتند عوارض سطح شهر لغو می‌شود و تا بحال مردم نرفته‌اند بدهند خود من جزو کسانی هستم که این پول را پرداخت کرده‌ام اکثر ما این بدهی را داریم و خواهند گرفت از بنده برای چهار سال ۲۵۰۰ تومان عوارض خواستند بنده پرداخت کردم گفته این عوارض را بعلت اینکه با یک جرایمی از رمدم گرفته می‌شود با ۱۲ درصد بهره هیچکس نمی‌دهد فقط در موقعیکه مردم می‌خواهند زمینشان را بفروشند پرداخت می‌کنند (دکتر یزدان پناه ـ چرا ندادند که مشمول پرداخت دیر کرد بشوند؟) عرض کردم از آنسال تا بحال دائماً نوشتند که این عوارض سطح شهر لغو می‌شود طبعاً همه منتظر این بودند که این قانون لغو بشود و به این جهت پرداخت نکردند بنده این موضوع را با اکثر شهرداریها صحبت کردم گفتند اگر یک چنین تبصره‌ای را مجلس تصویب بکند درآمد تمام شهرداریها زیاد می‌شود ۶ ماه فرصت می‌دهید میروند پرداخت می‌کنند این یرای یکبار است اولا مردم متوجه می‌شوند که این عوارض قطعی است باید بپردازند و در ظرف ۶ ماه فرصت دارند می‌روند میدهند بدون جریمه ما که با مردم لجاج نداریم بنده خواهش می‌کنم بعنوان رفاه مردم و افزایش درآمد شهرداریها این تبصره را تصویب بفرمائدی بگذارید یک خدمتی بشهرداریها کرده باشیم و یک خدمتی هم بمردم.

رئیس ـ مخالفی با این پیشنهاد هست؟ آقای دکتر کیان بفرمائید.

دکتر کیان (مخبر کمیسیون بودجه) ـ پیشنهاد جناب آقای دکتر الموتی هم بنفع مردم است و هم به نفع شهرداریها هر روز عده زیاید از مردم مراجعه می‌کنند و می‌پردازند بنده خودم شاهد بودم مردم مراجعه می‌کردند و می‌پرداختند بنده تصور می‌کنم باید اینجا گفته شود با این که مربوط ببودجه سال ۴۶ نیست تبصره هائی در کمیسیون مورد مطالعه قرار گرفت که مستقیماً در اقلام بودجه تأثیر داشت حتی شیر و خورشید سرخ در اقلام

+بودجه تغییر می‌دهید اما چون این پیشنهاد بنفع مردم است و ما اینجا نشسته‌ایم که در موردی پیشنهادی که بنفع مردم داده می‌شود موافقت کنیم بنده شخصاً موافقم و باید آقای رئیس تصمیم بگیرند که این پیشنهاد را برأی بگذارند یا نه.

رئیس ـ نظر دولت چیست؟

دکتر الموتی ـ امروز با آقای نخست وزیر و آقای وزیر دارائی صحبت کردم گفتند بسیار پیشنهاد خوبی است.

دکتر اسفندیاری ـ در گزارش کمیسیون چنین چیزی نیست باید بکمیسیون برگردد.

رئیس ـ آقای دکتر مجیدی بفرمائید.

دکتر مجیدی (معاون نخست وزیر) ـ بنده تصور می‌کنم ضمن صحبتی که با آقای دکتر الموتی کردم استدلال می‌فرمودند چون مدتها این عوارض بصورت تصویبنامه بود مردم مطمئن نبودند که این قانون اجرا می‌شود یا نمی‌شود و همچنین شایع بود که ممکن است این قانون لغو بشود و تصویبنامه تأیید نشود اما چون تصویب شد از تاریخی که قانون شده این فرض برای همه هست که باید این عوارض را بپردازند اگر جنبه ارفاقی را مجلس محترم تصویب بکند بنده فکر می‌کنم منطقی این است که از اول تا تاریخیکه بصورت قانون درآمده بنظر دولت قابل قبول است والا در موقعیکه قانون بوده اگر جریمه‌ها را ببخشند بنظر بنده یک اصل صحیحی نیست این تشویق کسانی است که بدهی خودشان را به دولت بعهده تعویق انداخته‌اند باین ترتیب تا تاریخی که آن قانون هست بنده فکر می‌کنم قابل قبول باشد.

خواجه نوری ـ بنده فکر می‌کنم چون قابل تفکیک نیست رأی بگیریم کمکی است بتمام شهرداریها

رئیس ـ آقای دکتر اسفندیاری بفرمائید.

دکتر اسفندیاری ـ بنده نظر آقای دکتر مجیدی را تائید می‌کنم که تذکر دادند که این باید تشریفات قانونی اش انجام بشود تبصره‌ای است که بمجلس داده شده بهترین کار این است که برود بکمیسیون و یک مطلب پخته‌ای از کمیسیون برگردد (عده‌ای از نمایندگان ـ رأی، رأی) خلاف آئین نامه داخلی مجلس است اگر رأی بگیرید.

رئیس ـ آقای دکتر مبین موافقید بفرمائید.

دکتر مبین ـ بنده چون می‌بینم که نظر خیر در بین است می‌خواستم جواب جناب آقای دکتر اسفندیاری را عرض کنم که در لایحه بودجه پیشنهادها در مجلس داده می‌شود هیچ موقع بعنوان اینکه پیشنهاد داده شده بکمیسیون بر نمی‌گردد (دکتر اسفندیاری ـ اگر پیشنهاد بودجه‌ای باشد) از نظر اینکه بودجه‌ای هست یا نیست تصمیم با مقام ریاست است اگر قابل طرح دانستند رأی گرفته می‌شود اگر قابل طرح نداستند رأی گرفته نمی‌شود بهر حال قابل برگشت بکمیسیون نیست اینجا باید تصمیم گرفت چون تصمیم خیر در بین است و موجب تقویت بودجه شهرداریها است و تقویت شهرداریها مسلماً موجبات تقویت درآمد دولت را هم فراهم می‌کند بطور غیرمستقیم چون هرچقدر شهرداری بدولت مراجعه نکند درآمد دولت اضافه می‌شود و از کمکی که به شهرداریها می‌کنید کم می‌شود پس می‌توانیم بگوئیم کمک بشهرداریها کمک ببودجه دولت است یعنی از هزینه دولت مسلماً کم خواهد شد تقاضا می‌کنم که اگر مقام ریاست تشخیص می‌دهند که قابل طرح است رأی بگیرند.

رئیس ـ اصل اشکال اینست که بودجه‌ای هست یا نیست خیال می‌کنم خود آقای دکتر الموتی هم تصدیق کنند که بودجه‌ای نیست از طرف دیگر میدانیم که خانمها و آقایان هم به این موضوع علاقمندند در هر صورت این تبصره بودجه‌ای نیست اصل موضوع اینست که قابل طرح باشد یا نباشد آقای دکتر یگانه جنابعالی قول می‌دهید که این موضوع را مطالعه کنید؟

دکتر یگانه (وزیر مشاور)ـ بنده با کمال افتخار عرض می‌کنم که این موضوع را مطالعه می‌کنم و نتیجه را بعرض مجلس میرسانم.

رئیس ـ پس خواهش می‌کنم که قول آقای دکتر یگانه را قبول بفرمائید که ترتیبی برای اینکار بدهند که انشاءالله بیک طرز صحیح حل بشود. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

+(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌شود تبصرة زیر به لایحه بودجه کل کشور اضافه شود.

تبصره ـ بوزارت دارائی اجازه داده می‌شود ما به التفاوت ترفیعات قضات دادگستری را که بتصویب دادگاه عالی انتظامی قضات رسیده از محل صرفه جوئیهای بودجه وزارت دادگستری از اول سال ۱۳۴۶ پرداخت نماید.

خواجه نوری ـ شیخ الاسلامی ـ صادق احمدی ـ پزشکی.

رئیس ـ پیشنهاد دیگری شبیه همین پیشنهاد شده که قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید تبصرة زیر بلایحه بودجه سال ۱۳۴۶ اضافه شود: بوزارت دارائی اجازه داده می‌شود مابه التفاوت ترفیع قضات دادگستری را که بتصویب دادگاه انتظامی رسیده است از اول سال ۱۳۴۶ از محل صرفه جوئیهای دولت پرداخت نماید.

با تقدیم احترام ـ دکتر جعفری ـ دکتر اسفندیاری

رئیس ـ آیا این پیشنهاد خرج نیست؟ آقای دکتر جعفری یا آقای صادق احمدی کدامیک از آقایان توضیح می‌فرمایند؟

دکتر جعفری ـ آقای صادق احمدی توضیح می‌فرمایند.

صادق احمدی ـ عرض کنم در پیشنهاد قید شده است از محل صرفه جوئی، بنده البته تشکر می‌کنم از همکار محترم جناب آقای شیخ الاسلامی که خیلی محبت کردند و فکر می‌کنم این پیشنهاد خرج نیست به این دلیل که عرض می‌کنم محل صرفه جوئیها متأسفانه یک محلی است که یک اشکالاتی در محل برای دستگاه فراهم می‌کند به این معنی که سازمان‌ها البته بستگی دارد به نحوة عمل ذیحساب‌ها و رؤسای حسابداری گاهی برای یک جور خوش خدمتی صرفه جوئی می‌کنند خرج‌های لازم را مرتب اشکالتراشی می‌کنند و جلویش را می‌گیرند آخر سال می‌گویند یک پورسانتاژی باید به آنها داده بشود و مقداری از بودجه برگردد به خزانه بعضی وقت‌ها هست که خبر این محل صرفه جوئی را در آخر سال برای اینکه بر نگردد به خزانه خرج زائد می‌کنند و تلف می‌کنند اساساً این محل صرفه جوئی در تمام دستگاهی که مطالعه کنید بطرز نامطلوبی در بیاید ما گفتیم اینکه شما بر میگردانید به خزانه که قبلا آمده است در بودجه یک دستگاهی یا اینکه خرج زائدی برایش می‌تراشید این را بدهید بابت رتبه قضات، قضات در عدلیه مثل دستگاههای دیگر رتبه نمی‌گیرند مشکلات فراوانی برای رتبه گرفتنشان هست باید مراحلی را طی کند محکمه انتظامی مراجعه به سوابقشان می‌کند مقامات قضائی می‌خواهد تشریفات مفصل دارد تا اینکه رتبه بدهند بیک قاضی با این همه گرفتاری تازه وقتی هم رتبه گرفت ۵، ۶ سال باید صبر کند مطلب دیگری که باید عرض کنم این است اینها در عمل می‌آیند یک راه حلی پیدا می‌کنند میگویند چون شما رتبه دارید و پولش را نمی‌توانیم بدهیم حق مقام را می‌دهیم تا بعد تصویب بشود اینکار مسخره‌ای است کسی که رتبه گرفت باید حقوقش را بگیرد یک فرمالیته غلطی است بنده پیشنهاد می‌کنم که از محل صرفه جوئیها داده شود هیچوقت پیشنهاد خرج نیست چون تحمیل به بودجه دولت نیست اگر تحمیل بر بودجه دولت بشود فلسفه اش اینست که پیشنهاد خرج نماینده نمی‌تواند بکند و این تحمیل بر دستگاه دولت نیست پیشنهاد خرج هم نیست بنده پیشنهاد می‌کنم توجه بفرمائید.

مهندس صائبی ـ دولت رتبه همه کارمندان را می‌دهد.

رئیس ـ آقای دکتر مجیدی بفرمائید.

دکتر مجیدی (معاون نخست وزیر) ـ با تأیید این مطلب که احتیاجات بودجه‌ای وزارت دادگستری

+بیشتر از آن چیزی است که در بودجه منظور کردیم برای اینکه جبران زحمات و فداکاریهای قضات شریف دادگستری بشود و باید بیشتر از اینها منظور می‌کردیم جلساتی هم قبل از اینکه بودجه تشکیل بشود با آقای وزیر دادگستری داشتیم و احتیاجات دقیقاً رسیدگی شد متأسفانه بعلت وضع مالی دولت و اینکه دولت اصرار داشت بودجه متعادل تنظیم بکند فرصت و این سعادت حاصل نشد در بودجه آنچه که لازم است منظور بشود ولی با توجه به اینکه ما الان یک میلیارد و ۶۶۸ میلیون ریال از بودجه را بایستی خرج کنیم یعنی صرفه جوئی بودجه را از مجوزی که مجلس بدولت می‌دهد کسر کرده ثانیاً اینکه اصولا صرفه جوئی در پایان سال حاصل می‌شود باید صبر کنیم که ۶ ماه از سال بگذرد که ببینیم زمینه اجرای بودجه چیست درآمد ما و هزینه ما چیست و یا ببینیم که دولت تا چه حد امکان صرفه جوئی دارد بنده خواستم از جناب آقای صادق احمدی و از جناب آقای دکتر جعفری خواهش کنم که این پیشنهاد را که اصولا جنبه بودجه‌ای قوی ندارد درموقعیکه متمم بودجه فراهم تر است دولت این تعهد را قبول می‌کنند یا اینکه پوزش می‌طلبند و در ۶ ماه اول سال هم این درخواست نمی‌تواند اثری داشته باشد چون ناظر بصرفه جوئی‌ها است در موقع متمم بودجه مطرح بفرمائید.

رئیس ـ بهمین ترتیبی که گفته شد بنده خیال می‌کنم صحیح تر باشد.

شیخ الاسلامی ـ پیشنهاد خرج نیست و تحمیل به بودجه هم نیست.

رئیس ـ پیشنهاد خرج است تصور بفرمائید که صرفه جوئی را هم اگر بخواهند خرج کنند خرج است پول زائدی نیست.

مهندس کمانگر ـ مهندسین کشاورزی را هم باید در نظر بگیرند.

شیخ الاسلامی ـ بنده بآقای نخست وزیر صحبت کردم موافقت کردند آقای وزیر دارائی هم موافقت کردند و مازاد بر خرج نیست.

رئیس‌ـ حق ندارند صرفه جوئی را خرج کنند.

دکتر اسفندیاری ـ طبق قانون در اخیتارشان است حق دارند خرج کنند.

رئیس ـ ملاحظه بفرمائید پیشنهادی نظیر این پیشنهاد رسیده است برای استادان دانشگاه و دانشیاران و دبیران بنده هم این پیشنهاد و هم پیشنهاد آقای موسوی ماکوئی که راجع به دبیران و استادان و دانشیاران است که بنده خودم هم جزء آنها هستم و یکی هم پیشنهاد مربوط به مهندسین است هر سه پیشنهاد را پیشنهاد خرج میدانم اجازه بفرمائید قرائت بشود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم کمیسیون بودجه

محترماً پیشنهاد می‌شود که شرح زیر به آخر تبصرة ۳۰ اضافه شود یک رتبه ترفیع استحقاقی استاد یاران و دانشیاران و استادان دانشگاههای شهرستانها نیز داده بشود که از محل صرفه جوئی خود دانشگاهها قابل پرداخت خواهد بود. موسی ماکوئی ـ کنگرلو ـ دکتر سامیراد ـ دکتر اسدی ـ کیهان یغمائی.

رئیس ـ ملاحظه بفرمائید اینها همه شان از این قبیل است همانطور که گفتند در متمم بودجه فکری برای اینها می‌شود، پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

برای توسعه و کمک به بودجه امور فنی و حرفه‌ای کشور تبصره زیر را پیشنهاد می‌نماید:

تبصره ـ دولت مکلف است از تاریخ تصویب بودجه سال ۱۳۴۶ لغایت سه ماه ماده واحده‌ای بمنظور وصول عوارض متناسبی از صاحبان صنایع برای کممک به بودجه تعلیمات

+فنی و حرفه‌ای و حمایت از تحصیلکرده‌های این مدارس به مجلس پیشنهاد نماید. با تقدیم احترام ـ معتمدی

رئیس ـ این پیشنهاد پیشنهاد بودجه‌ای نیست البته خود موضوع واقعاً قابل ملاحظه است آقای دکتر یگانه پیشنهاد آقای معتمدی را توجه فرمودید خیال می‌کنم اگر بصورت یک طرح بدهند بهتر است.

دکتر یگانه (وزیر مشاور) ـ بنده هم همین عقیده را دارم جداگانه بررسی می‌شود.

معتمدی ـ با وعده‌ای که دادید امیدوارم برای این امر مهم ترتیبی داده بشود.

رئیس ـ پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید تبصرة زیر به بودجه سال ۱۳۴۶ تقدیمی دولت افزوده شود.

تبصره ـ دولت مکلف است باقیمانده سهام کارخانه قند شرکت سهامی هکمتان همدان را که هم اکنون بیش از ۶۰ % سرمایه آن متعلق به بانک اعتبارات صنعتی است وسیله بانک مذکور خریداری و بدین ترتیب بانک اعتبارات صنعتی جانشین شرکت سهامی کارخانجات تولیدی هکمتان قرار گیرد.

با تقدیم احترام ـ بالاخانلو

رئیس ـ اینهم بودجه‌ای نیست و پیشنهاد خرج است.

بالاخانلو ـ جناب آقای رئیس پیشنهاد خرج نیست. اجاره بفرمائید توضیح بدهم.

رئیس ـ بفرمائید.

بالاخانلو ـ بطوریکه نمایندگان محترم استحضار دارند در بدو تشکیل مجلس در دورة ۲۱ بنده عرایضی پیرامون کارخانه قند بعرض رساندم خوشبختانه دولت توجه کرد و رفع این مشکل شد و ترتیب اینطور بود که بانک اعتبارات صنعتی ۶ میلیون تومان تمام کارخانه را سرمایه گذاری کرد و سهام کارخانه شد ۶۰ % و ۴۰ % و چون قبل از این ماجرا دولت ۶۰ میلیون تومان داده بود و بعد اصرار شد که برای تتمه مخارج تا زمان بهره برداری ۴ میلیون تومان خرج بکند نکردند و ۴ سال کارخانه خوابید در این چهار سال ۱۶ میلیون تومان بهره بحساب صاحبان سهام گذاشتند بعد دولت آمد ۶ میلیون تومان داد کارخانه را تصویب کرد بدین معنی که اداره کارخانه بعهدة بانک اعتبارات صنعتی افتاد حالا اگر بخواهیم بهمین ترتیب باشد سالی ۴ میلیون تومان بحساب بهره می‌گذارند هیچوقت این بهره و اصل وام مستهلک نمی‌شود چه برسد که بهره برسد به صاحبان سهام حالا که دولت ۵ کارخانه قند خریده است و هریک از این کارخانجات هم ۷۰ میلیون تومان پروژه و طرح دارد این کارخانه هم بیشتر از ۷۰ میلیون نمی‌شود ۳ میلیون تومان مردم را بدهید که کارخانه بشود ۶ میلیون تومان با این ترتیب اگر بنا باشد بگوئید که اینطور نیست و بهمین ترتیب بماند پس دولت چرا ۵ واحد کارخانه قند خریده این پیشنهاد پیشنهاد خرج نیست بانک اعتبارات صنعتی ۳ میلیون تومان بقیه سهام را می‌خرد جزء سرمایه بانک است خرج نیست.

رئیس ـ آقای بالاخانلو اگر اجازه بفرمائید این پیشنهاد را جهت اقدام مقتضی برای دولت می‌فرستیم که مطالعه بشود پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی

وزارت کشاورزی مکلف است از محل صرفه جوئی سال ۴۶ مابه التفاوت یک رتبه استحقاقی مهندسین کشاورزی را بپردازد. مهندس کمانگر

رئیس ـ اینهم عیناً مثل پیشنهادهای قبل است انشاءالله دولت سعی می‌کند که رتبه استحقاقی مستخدمین را بدهد که آقایان مجبور نشوند چنین پیشنهاداتی بدهند پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید جرائم حاصله از اجرای مادة ۱۰

+قانون کار و همچنین درآمد مراکز حرفه‌ای وزارت کار و امور اجتماعی جمعاً و خرجاً بند ب بودجه وزارت کار و امور اجتماعی منظور شود. صائب

رئیس ـ آقای صائب بفرمائید

صائب ـ نظر دولت چیست؟

دکتر مجیدی (معاون نخست وزیر) ـ دولت موافق است.

خواجه نوری ـ یک مرتبه دیگر قرائت بفرمائید.

رئیس ـ پیشنهاد قرائت می‌شود.

(بشرح سابق خوانده شد)

رئیس ـ نسبت به این پیشنهاد رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند خواهش می‌کنم قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر لایحه مطرح است آقای زهتاب فرد تشریف بیاورید

زهتاب فرد ـ با اجازة مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی و همکاران محترم پارلمانی مثل اینکه در این مورد نیز مثل سایر موارد به اصطلاح عوام کلاه سر بنده رفته است و ساعت صحبت من وقتی رسیده که جز چند نفر، آقایان وزراء و شخص آقای نخست وزیر تشریف ندارند تا در برابر مزاحمتیکه می‌دهم مصدع اوقات آقایان می‌شود لااقل در جواب آقای نخست وزیر و آقایان وزراء و سایر مسئولین یک وعده‌های دلخوش کنکی به موکلین و آنهائیکه ذینفع در این مسائل هستند داده بشود چون آنوقتیکه اسم نویسی می‌کردم از بنده پرسیدند که در چه ردیفی صحبت می‌کنی من طبق معمول که همیشه در ردیف آخر محسوب می‌شود گفتم بنویسید در کلیات آخر کلیات آخر یعنی چه یعنی اینکه آقای نخست وزیر می‌آیند و جواب می‌دهند به بنده وقتی نوبت رسیده که هیچیک از مسئولین و وزراء نه تشریف دارند و نه جواب حرفهای مرا خواهند داد پس نطق من یعنی هیچ، یعنی شعر می‌خوانم بهر حال این اعتراف را بکنم که من وقتی می‌خواستم اسم نویسی بکنم شاید برای اولین بار بود که احساس دودلی و تردید کردم که آیا با این دولت مخالفت بکنم یا موافقت انصاف باید داد مواردی بود که من بخودم حق میدام گو اینکه عضو حزب ایران نوین نیستم، عضو حزب مردم هم نیستم و عضو هیچ حزب نیستم اما مؤید دولت می‌باشم برای اینکه دولتی را می‌بینم. اقداماتی را می‌بینم که منکر نمی‌توان شد (آفرین) ما عناد که نداریم لجاج و عناد درسیاست صحیح نیست من وقتی می‌شنوم در آذربایجان شرقی یک اقدامات و یک کارها و یک برنامه‌های اساسیکه جزو آرزوهای مردم منطقه انتخابی من بوده هم اکنون در آذربایجان دارد پیاده می‌شود و در این دولت تحت رهبری شاهنشاه انجام می‌گیرد بنده که دل درد نمی‌گیرم وقتیکه می‌بینم و می‌شنوم (آفرین) همین لحظه خواندم در روزنامه که نوشته بود وزارت دارائی در ششماه اول امسال ششصد میلیون نسبت بسال قبل اضافه عایدی داشته است این رقمی است که اطلاعات دیشب نوشته و من امروز خواندم حالا نمیدانم تا چه اندازه صحیح است یا نیست ششصد میلیون تومان درآمد اضافه از سال قبل داشته است در شش ماهه اول امسال (پروین ـ ششصد میلیون ریال است) بنده ششصد میلیون عرض کردم حالا نمیدانم ریال است یا تومان اینکارها و توفیقات عظیم ملی که در همین یکسال اخیر نصیب دولت شده است مثل قرارداد ذوب آهن، پتروشیمی بالاتر از همه اتخاذ یک سیاست مستقل ملی خوب همه اینها بمن حق می‌دهند که من در تأیید دولت حرف بزنم و اگر در تأیید دولت حرف زدم از مایه خرج نکنم که به حیثیتم لمطه بخورد پیش موکلینم سر افکنده باشم و بعلاوه فکر می‌کردم که من خودم چند ماه است بیلان کارکرد این دولت را در حوزة انتخابیه یکایک آقایان در روزنامه خودم منعکس می‌کنم منتهی با این تفاوت که اگر مؤید و موافق دولت بودم آن چیزهائیکه منعکس می‌کردم در روزنامه خودم بصورت رپورتاژ پول می‌گرفتم پولش را از دولت می‌گرفتم و حالا فقط پول نمی‌گیرم ولی لااقل ناظر اقدامات دولت که هستم و هر هفته یک صفحه از بیلان کارکرد دولت در حوزة انتخابیه یکایک آقایان که با امضاء خود آقایان رسیده در این روزنامه منتشر می‌شود ببینید این بولتن و نشریه نیست که بگوئید دولت مدعی

+است بنده شاید از اول از طرح این کار در روزنامه قصد شیطنت داشتم ولی یکایک آقایان به امضاء خودشان نوشتند که در حوزة انتخابیه‌ام این کارها شده است ولی بنده درهر شمارة روزنامه ارادة آذربایجان یک صفحه بدون اینکه دیناری بدولت تحمیل بشود اینها را منعکس کردم خوب آدمی که می‌آید هر هفته مؤید دولت می‌شود پس چگونه مخالف دولت می‌شود و چگونه می‌آید مخالفت بکند صدها مورد دیگر از مواردی که اگر بخواهیم بشماریم که بحق بایستی شمرده بشود و زیاد است نخست وزیر مملکت چند لحظه پیش یا چند ساعت پیش یک عبارتی گفتند من نمیدانم ایشان چقدر احساس غرور کردند از ادای آن عبارت ولی من بنام یک ایرانی احساس غرور کردم امروز ارز مملکت ایران یعنی ریالیکه در دست ما است پر ارزش ترین پول دنیا است (صحیح است) توی این کلمه خیلی چیزها مستتراست، خیلی پیشرفتها مستتر است خیلی ترقیات و اطمینان‌ها مستتر است مگر می‌شود ایراد کرد همین دو هفته پیش بود که مقامی در سفارت هند می‌گفتند این شرکتهای تعاونی که شما در ایران تشکیل داده‌اید در هفته گذشته در دانشگاه هندوستان مورد بحث قرار گرفته و مورد تجلیل و تائید قرار گرفته من نمی‌خواهم انکار کنم یک وکیل خودش را خلع سلاح نمی‌کند یک وکیل خوب وکیلی است که همیشه قیافه طلبکار داشته باشد برای اینکه تمام مراجعه کنندگا صاحب درد هستند اما باید با زمان جلو برویم باید یواش یواش همه مردم را متوجه بکنیم روشن بکنیم که آقای سه سال پیش بازار سیاه داشتیم گوشت می‌رفت بکیلوئی چهارده و پانزده تومان امروز شما بازار سیاه برای گوشت ندارید امروز من بشما اطمینان می‌دهم مثلا همین مسئله پرتقال من میدانم یک تومان خیلی پول است برای کارگری که هفت هشت تومان پول می‌گیرد اما این پرتقال به ۲۵ ریال می‌رسید و من اطمینان می‌دهم نزدیک عید بهمان قیمت که هست باشد یا فرض بفرمائید نان جنسش مرغوب شده است و در دسترس عموم من می‌بینم هست حالا فلان نانوا نا را طوری می‌پزد که از دست آدم می‌پزد این تا حدودی تقصیر دولت هست اما اصل تز را بهم نمی‌زند این شرکت‌های تعاونی که امروز برهبری اعلیحضرت که حتی مورد استفاده خارجیها هم قرار گرفته و امیدواریم دولت کاری بکند از اینکه روزبروز نتیجة مثبت می‌دهد نتیجة عکس ندهد یک موردی که حالایادآور می‌شود مسئله شرکتهای مصرف است شرکتهای مصرف وقتی که تعاونی مصرف است برای کارمندان خودش مانعی ندارد که او را از هر گونه حقوق گمرکی می‌توانید معاف کنید اما اگر فروش آزاد می‌کند و نفع می‌برد و حقوق گمرکی هم نمی‌گیرند این یک ظلمی است به سایر شرکتهای تعاونی که دولت در توسعة آن همت می‌کند ولی عملا فلج می‌نماید این را توجه بفرمائید که شرکتهای مصرف یا فروش آزاد نداشته باشند یا بمقداری که فروش آزاد می‌کند حقوق گمرکی بدولت بپردازند ملاحظات مثبت فوق العاده است و آنچنان ملاحظاتی داریم که هر چقدر گفته شود کم است یکوقت بود که در مملکت خیلی چیزها نه برای خیلی‌ها بلکه برای مرکز نشینان نیز جزو آرزو بود مثلا تبریز و مردم تبریز که یک استان است مکرر سالها و ماهها مکاتبه می‌کردند و تقاضای یک دبیرستان می‌کردند آنقدر داده نمی‌شد تا اتفاقاً اگر توفیق تأسیس یک دبیرستان در زمامداری یک حاکم اتفاق می‌افتاد مردم رشوه می‌دادند و آنرا بنام حاکم وقت می‌کردند (مهندس کمانگر ـ ما مدتها است تقاضای یک دبیرستان دخترانه برای غروة کردستان می‌کنیم و حرفمان بجائی نمی‌رسد) حرفها را باید گفت تا بتوان نواقص را گفت اگر حرفها را نگوئیم بآن معنا است که واقعاً تعمد داریم که مردم را در جهل و بی خبری بگذاریم و این صحیح نیست مثلا اینجا عرض می‌کنم ما نه نفر همکار پارلمانی از شهر تبریز شهر دوم پایتخت تان نیاز به دبیرستان دوازده کلاسه داشت تبریز احتیاج به

+چند بیمارستان چند تختخوابی داشت امروز در آذربایجان یک قصبه داریم بنام قصبه خامنه جناب آقای حق شناس خامنه چقدر جمعیت دارد؟ (حق شناس ـ سه هزار و دویست نفر) قصبه سه هزار و دویست نفری خامنه که روزی می‌آمدند التماس می‌کردند که یک راه مال رو می‌خواهیم و جواب می‌شنیدند که نمی‌شود و آنان را بحساب نمی‌آوردند در منزل فلان وکیل میایستاند در منزل فلان والی می‌ایستادند امروز من زهتاب فرد نماینده تبریز می‌بینم همان خامنه کلاس دوازده پسرانه دارد کلاس دوازده دخترانه دارد تلفن کاریر دارد یعنی یک قصبه سه هزار و خورده‌ای نفری می‌تواند با بنده در تهران تماس تلفنی پیدا بکند آب لوله کشی دارد برق دارد درمانگاه دارد دکتری دارد که بیست و پنجسال تحصیل کرده اینها کارهائی است که شده و می‌شود و باید بشود و عرضکردم با برنامه ایکه تحت رهبری شاهنشاه رخیته شده دقیقاً در تمام جاها و مناطق اجراء‌شده و خواهد شد این ملاحظات وقتی از نظر من می‌گذشت میدیدم حتماً باید موافق دولت بود ولی تا به امروز رویه مجلس این است که موافق باید چشمش را ببندد، موافق باید آنرا که می‌بیند آنرا که می‌فهمد، آنرا که می‌شنود متاسفانه نمی‌گویم در این مجلس سابقة ذهنی بنده این است که آنرا که می‌بیند بگوید اگر در یک قدم مثبت یک کار خلاف شده آن را نادیده نگیرند چون این یک ظلمی است بدولت نسبت بدولتی که می‌خواهد خدمت بکند و چون من دیدم آقایان آمدند اینجا وصف دولت کردند خود من در این مواردی که گفتم با آقایان همآهنگی دارم لذا با علم باینکه باین چیزها معتقدم با علم باینکه به یکایک اینها ناظرم اجازه بدهید چیزهائیکه یا بواسطه عدم امکانات یا بواسطه کمی مدت خدمت توفیق اجرای آن برنامه‌ها نشده است آنها را هم من بنام مخالف عرض کنم من از فرهنگ قصبه خامنه گفتم قصبه خامنه قصبه نمونه نیست مثل دیروز یک فئودال مرکز نشین هم حاکم آنجا نیست صاحب آنجا نیست همه جای آذربایجان بغیر از یک منطقه صدو هفتاد هزار نفری بهره مند از مزایای تمدم امروزی هستند بهره مند از بودجة ۲۱۷ میلیاردی که تقدیم مجلس کرده‌اید هستند اگر بنا است من اقدامات مثبت دولت را یعنی خرج آن ۲۱۷ میلیارد را بیایم اینجا بخوانم مسلم از امروز تا آخر سال وقت می‌خواهد بهر حال این مملکت می‌خواهد ۲۱۷ میلیارد خرج کند ما که نمی‌توانیم بگوئیم خرج نشده اگر گاهی اعتراض می‌شود منظور آنستکه آن خرج بجا خرج نشده نه اینکه خرج نشده شما ممکن است صد تومان بدهید بفرمائید که بروند لباس بخرند بنده می‌روم لباس می‌خرم بشما پیراهن و کفش تحویل می‌دهم اما شما میگوئید در این پنج شش قلم خریدی که کردم تومانی یکریال دو ریال گران خریده‌ام یا مثلاً هفتادتومان کراوات سولکا خریده‌ام ولی کفشی مورد نیاز نخریدم جور در نمی‌آید در آذربایجان که نمیدانم چطور شد همینطوری از آذربایجان شروع شد یک منطقه وسیعی بنام هشترود داریم این منطقه زرخیز اگر در ایران در چند نقسه بتوان کلمه زرخیز بکار برد مسلماً یکی از نقاط زرخیز هشترود است این محل صدو هفتاد و دو هزار نفر جمعیت دارد در دورةانقلاب تحمل شنیدن این حرف برای معتقدین به انقلاب سنگین است اما در اینجا واقعیت با تمام تلخی جلوه می‌کند و با تمام تلخی باید اینجا بازگو بشود اولا من از گفتار خودم در این مورد بخصوص واقعاً شرم دارم در یک منطقه صد و هفتاد هزار نفری شما راه ندارید یعنی سال ششماه ارتباط یک مردم صدو هفتاد هزار نفری با ایرانتان قطع است فرهنگ مطلقاً ندارند تکرار می‌کنم باز با تمام تلخیش هنوز کلاس مدارس در طویله‌ها در دکاکین در بعضی از مغازه‌های مخروبه تشکیل می‌شود شما از بودجه ۱۲/۵ میلیارد از این بودجه ۱۲/۵ میلیارد برای یک منطقه ۱۷۰ هزار نفری دیناری بودجه عمرانی نپرداخته‌اید محال هشترود راه ندارد ما قسم نخوردیم که هروقت آمدیم پشت تریبون

+مجلس حرفهای گنده گنده بزنیم حرفهائی بزنیم که برای مردم یک سوژه داغ باشد اگر ما توانستیم همان مطالب را اینجا عنوان کنیم و اگر دولت توانست به این مطالب رسیدگی بکند ما دین اخلاقیمان را انجام داده‌ایم و هم دولت وظیفه خودش را انجام داده هشترود راه ندارد قبلو می‌کنید که انبار غله خاورمیانه راه ندارد بهداری ندارد هیچ یک از مأمورین دولت حاضر نیستند بروند آنجا حق با آنهاست برای اینکه باید با زندگی قطع رابطه کنند عرض کنم حضورتان اینها که گفتم حقایق است و هشترود هیچ چیز ندارد خلاصه فرهنگ ندارد راه ندارد حالا که صحبت فرهنگ شد اصولا فرهنگ را در منطقه وسیع آذربایجان پیاده می‌کنم آذربایجان زبانش اگر بشما بر نخورد زبان ملی اش ترکی است (دکتر حکیم شوشتری ـ زبان آذری است) زبا ملیش ترکی است زبان ملی ایران ترکی ـ عربی ـ کردی ـ ارمنی ـ و زبان رسمی مملکت فارسی است آذربایجانی آرزومند است که بفرهنگ رسمی مملکت آشنائی پیدا کند در هر خانه آذربایجانی که یک جلد قرآن مجید هست مسلماً یک جلد حافظ و سعدی هم هست فرهنگ آذربایجان هم مرز سه دولت است خیلی توضیح نمی‌دهم امروز از نظر فرهنگ یعنی همان فرهنگ که شما میفرمائید که آذربایجانی بزبان فارسی صحبت کند در ردیف ششم قرار گرفته است حالا مسئله جمعیتش را در نظر نگیرید همه جای ایران سرای من است حساب کنید مصلحت عالیه مملکت نیازهای خودمان را ما نمی‌خواهیم بگوئیم سه مرز در مرز آذربایجان است ما نمی‌خواهیم بگوئیم زبان محلی ما زبان آذری است ما نمی‌خواهیم بودجه اش را بخاطر موقعیت بیشتر کنید لااقل آن را سرانه تعیین کنید آمده‌اید ما را در ردیف ششم قرار داده‌اید آذربایجان ۳۲/۵ میلیون و خرده‌ای گویا بودجه فرهنگش ۱۲/۵ میلیارد است توجه آقایان را جلب می‌کنم به اینکه بودجه فرهنگ آذربایجان به اندازه یک محله تهران محله کارمند نشین یوسف آباد هم نیست برای یک محله تهران چقدر بودجه می‌گذارید برای یک استان ۴ میلیون نفری مثلا آذربایجان که ۱/۶ جمعیت ایران است همان مقدار این آیا گناه نیست آیا این را فکر نمی‌کنید که با انقلاب نمی‌خواند که روزی پرچمدار نهضت بیسوادی در جهان باشد ما خوشبختانه از آدمهای موفق روزگار هستیم خیلی‌ها در گذشته استعدادها داشتند آمدند و رفتند ما در عصری زندگی می‌کنیم که زعامت در ایران با آنچنان رهبری است که در دنیا بنام زعیم شناخته شده‌اند (صحیح است) در چنین عصری شما آمدید یک نقطه را محروم از فرهنگ کردید در آذربایجان پنجهزار آبادی هست در آذربایجان شرقی ۲۵۰۰ آبادی من از آقای وزیر آموزش و پرورش که تشریف ندارند از معاونشان که تشریف برده‌اند آن عقب نشسته‌اند اینقدر معاون و مشاور و وزیر زیاد است که جا نیست عرض می‌کنم از پنجهزار آبادی در ۲۵۰۰ آبادی آن حتی یک سپاهی دانش وجود ندارد اینها اعداد و ارقامی است که از منابع دولتی و مسئولین امر در اختیار عامه در اختیار مطبوعات گذاشته‌اید چند روز پیش یک سمینار در آذربایجان تشکیل شد خود این سمینار مبشر یک آینده روشن بود خود این سمینار خیلی مطالب را بمن یاد داد این مقیاس راجع بفرهنگ در آنجا بود که مورد مطالعه قرار گرفت من راجع به این سمینار تعهد دارم حرف نزنم اگر حرف بزنم باید سخن از صفاری بمیان آورم و وقتی سخن از صفاری بمیای آمد آنچنان قیافه درخشانی در نظر می‌آید که می‌ترسم دولت را باین فکر بیاندازم که از وجود ایشان دربست بقول خودشان حساستری استفاده بعمل آید و آذربایجان را از این عنایت استثنائی محروم کند این واقعاً عنایت استثنائی اعلیحضرت است یک مرد دلسوز یک مرد خدمتگزار، شریف، فداکار در سنینی از زندگی که همه آرزوهایش ریخته است جز آرزوی خدمت بمردم (دکتر حکیم شوشتری ـ یکی از شریفترین و اصیل ترین و فداکارترین افراد این مملکت است) ولی جناب هویدا این را نشنوند چون واقعاً عنایت استثنائی است در این سمینار آقایان نمایندگان آذربایجان هم حضور داشتند مسائلی مملکتی در آن عنوان شد تمام مسئولین ادارات بودند این را بگویم که عده‌ای این مجلس را ضعیف میدانند در اینمورد خیلی حرف‌ها دارم گاهی هم همکاران

+مطبوعاتی من در این باره از لطف و مرحمت دریغ نمی‌فرمایند شنیدنی است من در این باره صحبت خواهم کرد (روحانی ـ مغرض هستند که چنین تعبیری می‌کنند) مغرض نیستند گذشته را زود فراموش می‌کنند مطبوعات و هادیان افکار نمی‌توانند مغرض باشند سابق بر این یک نماینده قوی بود چرا؟ بدلیل اینکه یک نماینده می‌آمد با وزیر فرهنگ تماس می‌گرفت در یک منطقه در یک جا دو تا مدرسه باز می‌کرد سابق بر این یک نماینده قوی بود اجازه بفرمائید آخر دوره است یک کمی راجع به این دوره مجلس حرف زده شود علی الاصول این حرف را لااقل من نباید بزنم منکه حزبی نیستم که امید انتخاب مجدد را داشته باشم ولی من دفاع و مسئولیت همه شما را بر عهده می‌گیریم گو اینکه در مسائل پیش پا افتاده مخالف شما هستم و هنوز هم مخالفم بله نماینده مجلس دیروز قوی بود چرا برای اینکه در دوره وکالتش می‌توانست برود پنج مأمور دارائی را عوض بکند در دو جا دادگاه باز بکند چهار مأمور را بفلان جا بفرستد ولی در این سمینار ما دیدیم مأمورین و مسئولین مملکتی دیروز در برابر کسی مسئول نبود آنروز تقسیم بندی شده بودند مثلاً در گذشته اگر می‌پرسیدید رئیس دارائی چطور آدمی است نمی‌گفتند دکتر اقصاد است نمی‌گفتند آدم پاکدامنی است می‌گفتند آدم فلان کس است می‌گفتند بخشدارتان چطور است می‌گفتند متعلق فلان کس است، همه جا منطقه نفوذ بود بخصوص در تبریز که چند دستگی هم بود (معتمدی ـ هم جا همینطور بود) اما من ابراز مسرت می‌کنم از اینکه در آن سمینار دیدم ما را خلع سلاح می‌کنند و من احساس غرور کردم، من با مثال دیدم بهداری یک پروژه تهیه کرده بود آمد در اختیار ما گذاشت گفت من برای بهداری ۵ سال این منطقه این طرح را ریخته‌ام اگر چیزی هست که از قلم افتاده و فراموش شده است یادآوری کنید اطلاعات ما ممکن است ناقص باشد بعلاوه شماها یک کار دارید و آن کار که از یک نماینده مطلوب است بروید پشت سر این طرح را بگیرید در مرکز که بودجه برای پیاده کردن این تز آماده بشود و فردا مردم نیاز نخواهند داشت که بیایند التماس کنند از بودجه پرداختی از مالیاتهائی که می‌دهیم برای فلان قصبه یک بهدار بفرستند و بنده هم نفرستم و یا بفرستم و بعد باد در غبغب بیندازم که من فرستادم بالاخره این از بودجه مملکتی است ما نمی‌خواهیم دیگر آن نوع قدرتهای شخصی بوجود بیاید و ما استقبال می‌کنیم از این نوع تز این سمینار خیلی برای ما آموزنده بود تکان دهنده بود چون به این اعتقاد رسیدیم و همه آقایان هم می‌رسند و دیر یا زود آن عده معدود بدبین هم خواهند رسید، که مملکت دارد تدریجاً بجریان طبیعی خودش می‌افتد و دیگر هول دادن عمر و وزید لازم نیست و آن روزی رسیده است که این ملت سعادتمند خواهد بود، من هیچ وقت از خودم حرفی نزده‌ام و صلاح هم نیست امروز اگر حرف می‌زنم فکر می‌کنم سخنگوی همه آقایان هستم بدلیل این که من تا بامروز ۱۷ بار از پشت تریبون مجلس حرف زده‌ام هنوز هم افتخار می‌کنم که حرفهائیکه زدم تا حدودی متأسفانه یا خوشبختانه صادق هم بوده اما از ۱۷ با ۱۷ کلمه اش در روزنامه خودم نقل نکرده‌ام نشریه مجانی برای شما می‌آید حتی از بیانات خودم از عرایض خودم در روزنامه درج نکردم برای این که دکان وجاهت طلبی، قدرت نمائی امروز خریدار ندارد اگر حرف می‌خواهید بزنید اینجا بزنید من در سیمای بعضی وزراء آن بی پروائی را می‌بینم که اگر حالا که انتقاد خواهم کرد که بیایند بعد از من پشت تریبون بگویند آقای زهتاب تقصیر من نبود که مثلاً نتوانستیم در آن حکمیت دست شما را بند کنیم یا برای فلان قوم وخویش شما این منظور عملی شود من حتم دارم که چنین نخواهد شد (خواجه نوری ـ در این دوره هیچ نماینده‌ای این کارها را نکرده) عرض کردم در این دوره هیچکدام از آقایان نیستند عرض کردم این مجلس ضعیف است بدلیل اینکه ما باتاریخ آمدیم جلو و همینطوری مرغ اقبال بسر ما ننشسته ما خودرو نیستیم و با تاریخ حوادث مملکت جلو آمدیم یک موضوعی را بعرض همکاران برسانم چند سال پیش دوستی یک روز در تبریز آمد پیش من و گفت فلانی می‌توانی بمن کمکی بکنی گفتم چه کمکی می‌خواهی بلی ما از آن قماش نمایندگان قبلی نیستیم و افتخار هم می‌کنیم (آفرین) گفت می‌توانی یک

+کاری برای من بکنی گفتم من حاضرم گفت شنیده‌ام که شما با فلانی دوست هستی برو فلانی را ببین و بگو من حاضرم صد تومان خرج کنم منظور صد هزار تومان بود که مرا نفر دهم بکنند گفتم من کاری ندارم و کاری از من ساخته نیست ولی مثل این که اشتباه کرده‌ای و گفتم نفر دهم یعنی چه گفت لیست را که منتشر می‌کنند اسم بنده را در نفر دهم بگذارند گفتم اشتباه می‌کنی توضیحی بده دهمی یعنی چی لابد در باره صد تومان هم اشتباه می‌کنی این مورد را توضیح بده دهمی یعنی از مجلس و وکیل بودن خارج گفت بله من می‌خواهم نفر دهمی بشوم چونکه اولا ممکن است یک نفر را راضی بکنم و بیایم مجلس دوم اینکه اگر نفر نهم وکیل شده من نمی‌خواهم بگویم وکلای گذشته همه اینطور بودند او گفت اگر آن نفر نهمی تومانی تومان منفعت می‌کند من تومانی دو ریال استفاده می‌برم البته این ظلم است ولی بهر حال یک چنین نفوذی بود اینها واقعیتهائی است بیائید امروز فراموش کنیم شما گاهی میگوئید همکاران مطبوعاتی من تهمت می‌زنند من تهمت همه حرفهای بعدی را هم بجان خریدارم چون آنقدر محبث کرده‌اند که هر قدر هم شلاق بزنند باز هم من بدهکارم بما می‌گویند که ما چکی معامله می‌کنیم میگویند گاهی اینها سی چهل تا لایحه را وقتیکه جناب خواجه نوری بلند می‌شود بعد همه بلند می‌شوند اما مگر آن حرفهائی که در باره این لوایح زده می‌شود از سوز دل ناشی می‌شود؟ می‌خواهند از آن بازیهائی که در مجلس گذشته می‌شد بشود وقتی که لوایح به مجلس می‌آید در مخالفت و موافقت حسابگر باشیم می‌گویند خوب بررسی نمی‌شود من نمی‌گویم صددرصد صادق است ولی بهر حال فرمول ظاهرش صحیح است دیروز هر لایحه‌ای که به مجلس می‌آمد سبک و سنگین می‌شد آقا وقتی اینطوری می‌زد (ناطق چند ضربه به تریبون زد) این قیمت داشت بیائید نهضتتان را خوب بشناسید بیائید نبینید که فلان زارع دارای چند هکتار زمین است یا فلان مقدار درآمد دارد باشد این مفهوم عالی انقلاب نیست اینرا با چند صد دلار کمک از آمریکا هم می‌شد جبران کرد مفهوم انقلاب ششم بهمن اصیل تر از این اینست، هر لحظه ما می‌شنویم که آن ستون ارتجاع می‌ریزد و اینها مذبوحانه تلاش می‌کنند هنوز پیچ و مهره‌ها هستند ولی دیر یا زود این دیوارهای ارتجاع می‌ریزد ما صدای آنرا می‌شنویم این درخت سرطان خورده است با یک تکان مختصر فروریخته می‌شود ضربه اول را وارد کرده‌اند ضربه اول را در ۱۲۹۹ وارد کرده‌اند ضربه آخر در ششم بهمن وارد شد پدر و پسر هر دو مردم خواه هستند هر دو ناجی هستند (صحیح است) این مجلس ضعیف نیست؟ ما از نظری ضعیف ایت این مجلس آنچنان ضعیف است بگذارید بگویم من آدمی نیستم لاس سیاسی بزنم شما هر چه بفرمائید آزاد هستید ممکن است بفرمائید چون آخر دوره است زهتاب هم کوتاه آمد موردی برای بلند پروازی نیست من هر جا نقطه ضعف ببینم آنروز هم در همان قیافه خودم جلوه می‌کنم اما این مجلس ضعیف است این مجلس آنچنان ضعیف است که قوی ترین فرد آن ظاهراً هم صاحب یک رأی هستند امیدوارم همه ما انشاءالله همه ارزش این رأی را بدانیم همه نمایندگانیکه فردا خواهند آمد بدانند اما بظاهر لیدر اکثریتتان کیست (خواجه نوری ـ مهندس صائبی بسیار مرد شریفی است) میدانید چه می‌خواهم بگویم روزی نیست که آقا بر علیه ایشان از یک فئودال یک اعلامیه دریافت نکنید این علامت ضعف است اتفاقاص دیروز بود این آقای مهندس آصفی یک شوخی با یک نفر می‌کرد بنده رهگذری شنیدم تفاوت ضعف و قدرت مجلس را بدانید خواجه نوری لیدر اکثریت بر علیه او یک متجاوز دیگر اینکه عرض کردم متجاوز دلیلش خواهد آمد چون متأسفانه یک نقطه ضعف بدست خود من داد حق بخودم می‌دهم این حرف را بزنم (حاذقی ـ قابل بحث نیست) چرا قابل بحث است و خیلی مسائل در مجلس قابل بحث است دیروز در میان راهرو یکی از دوستان به آقای مهندس آصفی گفته که آقا شما نطقتان را با کلمه بسم الله شروع کردید و ما را بیاد سید بسم الله انداختند خدا

+رحمتش کند شوشتری را که مرا بیاد او انداختید ایشان گفتند اتفاقاً یک نسبتی هم ما با او داریم گفتند در یک مسافرت من بودم و یک وکیل دیگر هم بود همراه مرحوم سید محمدعلی شوشتری و منهم مأمور کشاورزی بودم اتفاقاً جیپی که با من بود لازم بود جلوتر برود البته جیپ کهنه بود ولی لازم بود که جلوتر برویم من که جلو رفتم وقتیکه به مقصد رسیدیم آن نماینده همراه مرحوم سید بسم الله از همراه من پرسید که آن ماشینیکه آمد جلو زد کی بود؟ گویا گرد و غبار داده بود بماشین نماینده مجلس مهندس آصفی می‌گفت رفیق من که با من در ماشین نشسته بود و نمی‌توانست بگوید که این من بودم که جلو زدم و گویا با رئیس غله وقت مخالف بود گفت ماشین رئیس غله بود گفت سر ناهار این وکیل همراه سید بسم الله که اسم آن نماینده را اخلاقاً نباید بگویم شروع کرد حمله برئیس غله که آقا کثیف هستی بیعرضه هستی مردم از تو ناراضی هستند و خلاصه نرسیده به مرکز آن رئیس غله عوض شد بله او قوی بود ما ضعیف هستیم ما از آن قدرتها نداریم (مرتضوی ـ نمی‌خواهیم داشته باشیم) اگر آقای خواجه نوری سکوت می‌کند می‌گویند مملکت سکوت کرده مطبوعات در باره ما ظلم می‌کند و آنچنان که باید رسیدگی نمی‌کند این اگر برای ما ضعف میاورد ما نماینده دوره ضعف هستیم و اگر قدرت می‌آورد ما نماینده دوره قدرت هستیم بما خیلی گفته می‌شود که آقا بی بو و خاصیت هستی مگر چکار کردیم گاهی واقعاً متأسفانه ما را بمرحله انحطاط اخلاقی میرسانند که داشتند وکلای سابق اینکه گفتم داشتند عمومیت پیدا نکند می‌گویند همین فردا پس فردا می‌روی لااقل کاری بکن یعنی چهار نفر را در چهار پست حساس بگذار بنده والله شرمنده هستم که بطرف بگویم بمن چه مربوط است اگر من به آقای وزیر راه به آقای وزیر آب و برق که سالها به بنده عنایت دارند بگویم این رئیس دفتر را بردار فلانی را بگذار بمن نمی‌تواند بگوید فضولی موقوف بمن زهتاب فرد که جرأت دارم قدرت دارم که از پشت این تریبون خاطی را در هر شغلی که باشد اعتراض کنم آن مأمور مسئول حق دارد که بما بگوید بتو چه ربطی دارد اما دیروزی‌ها آن حق را نداشتند این قبیل اشخاص آنها را می‌خواستند و آنهائی هم که حسن نیت داشتند تحت تأثیر آن ورشکستگان سیاسی قرار داشتند خیلی گفته شده در این مجلس بیسوادی هست اگر فرصتی باشد رپرتاژی از این مجلس تهیه بشود و از مهندسین از دکترهای این مجلس تهیه بشود آنوقت خواهند دید که بیسوادی نیست و چه نسبتی هست نه تنها کم است بلکه هیچ پیدا نمی‌شود دیروزی چون پسر فلان السلطنه، فلان الدوله بود چون کراوات سولکا می‌زد و پارچه متری صدو بیست تومانی می‌پوشید چون شبها در مجالس شبانه بازعمای قوم آمد و رفت داشت، چون عمویش سپهبد، دائیش رئیس دارائی، پسر خاله اش رئیس دادگستری، پسر عمه اش رئیس فلان اداره بود بیسوادی او بر ملا نمی‌شد شما انگشت می‌گذارید به چند تا زحمتکش که از سواد اجتماعی کاملا بهره مند هستند (احسنت) این مجلس ملجسی است که آبرومند آمد و پایانش هم مسلم آبرومند خواهد بود ما روسفید آمدیم و از اینجا هم روسفید می‌رویم شما این جرأت را داشته باشید که بگوئید فلان نماینده در حوزه انتخابیه خودش کدام قوم و خویش خود را بکار گماشته شما را بوجدانتان این هشت تا نماینده‌ای را که می‌شناسید بفرمائید که کدام یک بشما مراجعه کردند اگر من مثل سابق در هر وزارتخانه ۵ نفر را می‌گذاشتم ۵ تا هوچی حرفه‌ای که آنروز هم متأسفانه به حربه شاهدوستی مجهز می‌شدند امروز ممکلت مال همه است شاه و مملکت مال همه است (صحیح است) خدمتگزاران هم تحت حمایت قانون هستند اغراض شخصی در سازمانهای مملکتی وجود ندارد و اگر باشد دیر یا زود باید ترک کنند (کبیری ـ اغلب وزارتخانه‌ها را بلد نیستیم) بله این واقعیتی است من چرا این توضیحات مفصل را دادم بدلیل اینکه ما نماینده انقلابیم هنوز بعضیها نمی‌خواهند این انقلاب مقدس بازگو شود هنوز نمی‌خواهند نسل جوان، نسل مأیوس از همه جا و همه کس نفهمند که با این انقلاب ممکلت ایران در چه راهی دارد می‌رود گو اینکه بدون مبالغه معتقدیم ۶۰ درصد یأس عمومی از بین رفته است و این یک موفقیت بی نظیری در این

+مملکت است (صحیح است) اما هنوز خیلی‌ها کارشکنی می‌کنند ولی تز بقدری سالم، بقدری مطالعه شده است که خواه ناخواه باید پیاده شود من چند روز پیش با این آقای معتمدی که نمی‌خواهم ماجرا بازگو بشود یک بار بکمیسیون تحقیق رفتیم می‌خواهم بگویم که بی نظری حاکم است ایشان هم صددرصد بی نظر بودند من آنروز به آقای معتمدی گفتم که شنیده‌ام از وزیر پست و تلگراف مدارکی داری گفتند بله من اگر وزیر پست و تلگراف را بیرون ببینم نمی‌شناسم مگر اینجا ببینم گفتم با اینکه فردا کار دارم خواهم آمد اما یک قدر مرا هم در مسیر اطلاع قرار دهید که آنجا منهم بکمک شما بیایم این آقای پروین فاضل محترم نویسنده خویش ذوق ریاست کمیسیون تحقیق را داشتند و تنی چند از همکاران هم بودند وقتیکه مسائل عنوان شد بنده گفتم آقا ما اینجا آمده‌ایم که موارد ضعف را در اختیار ما بگذارید شعار نباید داد شما یک مورد ولو ناچیز در اختیار من بگذارید ما او را تعقیب بکنیم گذشت آن زمانیکه پرونده می‌آمد در کمیسیون تحقیق و بعد پرونده را می‌گذاشتند زیر بغل وزیر که برود ما قصد قدرت طلبی نداشتیم او هم نداشت اخباری در اختیارش قرار گرفته بود شاید درست نبود (معتمدی ـ هنوز در جریان است آقای زهتاب مشغول رسیدگی هستند) کارندارم وقتی مدارک نشان ندادید من آمدم بند و بست کرده بودم که خود ایشان بودند من آمدم بحمایت شما که یکجا را بگیرم و ولش بکنم و بالعکس حمایت از دولت کرده‌ام اگر نتوانید در کمیسیون تحقیق بیک مورد ضعف دولت اشاره بکنید درست نیست دفاع باید دفاع اصولی باشد ما با دولت که پدرکشتگی نداریم دوره ایکه من فلان حرف تند را بر علیه فلان وزیر زده‌ام و در بیرون منعکس شد برای من قدرت می‌آورد دوره این قدرتهای کاذبه گذشت این وزیر اطلاعات بنده مجبورم یک توضیح بدهم همه در هر گونه تصور خودشان آزادند من می‌خواهم یک توضیحی بدهم چندی پیش هفت هشت ما پیش بود که این وزیری که گفته شد اقبال ضعفا در نادانی اغنیا است بروید نقطه ضعف پیدا کنید بعد بگوئید چند لحظه پیش من ندانسته دست زدم بدستش رنگش را باخت برای اینکه حالش بدطوری است این یک فداکاری است تا جائیکه من می‌شناسم از حقوقیکه که رقم درستش را نمیدانم مثل اینکه حقوق ماهی ۲۵ هزار تومان را صرفنظر کرده وزیر شده وزیر اطلاعات شده (صفی پور ـ ۵۰ هزار تومان) مسئولیت سنگین است باید تمام کثافتکاریهای دولت را ایشان بنام کار مثبت بخورد مردم بدهند (خنده نمایندگان) و این منصب و مقامی نیست یک بودجه کمی با تمام ادعا و اشکالاتی که در مملکت از نظر تبلیغات داخلی و خارجی در اختیارش هست با یک مشت کارمند پس یک وزارتخانه پرقدرت به آن معنی نیست اما چندی پیش بگذارید گفته بشود برای اینکه بهر حال سیماها باید شناخته بشود یکی از هنرمندان مملکت گویا در وضع غیرعادی میدانید که اصولا ایشان هیچوقت راضی به تحلیل این قسمت نیستند بوضع بدی دچار شده بودهمکار دانشمند من نویسنده مقتدر و محبوب و واقعاً با ارزش ما اسماعیل پور والی بمناسبتی پیش وزیر اطلاعات ذکری از ایشان برده شد چند روز بود که وزیر شده بودند بهشان گفته بودند که بله فلان هنرمند وضع مالیش بد است و برای مبلغی بدهی تحت اجرائیه است و امروز و فردا او را توقیف می‌کنند ایشان مثل اینکه این مسأله را نشینده می‌گیرد و وقتی جلسه تمام می‌شود او را می‌خواهد میگوید آقا این مبلغ را بگیرید بدهید باورجال هنر هم جزو رجال مملکت هستند (صحیح است) رجال علمی هم جزو رجال مملکت و مثل رجال اقتصادی و غیره مملکت هستند این را نباید جوری بدهید که بنام من بشود حتی اگر می‌توانید بنام دولت هم حساب نشود مطالباتی بحساب خودش اینجا یک خرجهائی کرده یک کارهائی بوده اما با بودجه شخصی خودش آمده این کارها را کرده یعنی بحمد الله دارا هستند بنده که ندارم، این افتخاری نیست این افتخارش در این نیست که بهر قیمت می‌شود دارا بشودم لابد شعور اقتصادی ندارم اگر داشتم که وکیل نمی‌شدم وکالت کار آدم بیکاره است (خنده نمایندگان) اینکه گفتم کار آدم بیکاره است برای این است که آن ممه را لو لو برد دیگر وکالت نان و آب ندارد ولی چون بنظرم آمد گفتم باید بیائی اینجا یک مبلغی بگیری و هر جا

+بخواهی ظاهر بشوی شناخته بشوی نان نقاط ضعف دولت را بخور یعنی هر بیاید و نقاط ضعف را بازگو کند دوستان و سروران بوسیله یادداشتهائی الان وقبلا هم تذکراً به بنده یادآور شده‌اند که خلاصه کنم حالا که صحبت از آذربایجان بمیان آمد مطالبی راجع به آذربایجان دارم خیلی خلاصه و مختصر عرض می‌کنم نمیدانم کی یادداشت می‌کند آقای دکتر یگانه توجه بفرمایند مسئله کارخانجات آذربایجان، آذربایجان دارد قیافه اش را عوض می‌کند یکی از دوستان می‌گفت آذربایجان دارد پوست می‌اندازد و واقعاً هم همین طور است یک خرده هم باید همت را بیشتر کنیم کارخانجات آذربایجان در شرف تعطیل است تهدید به افلاس و ورشکستگی است در مورد این کارخانجات ایران و خسروی (دکتر شفیع امین ـ خیلی وقت است تعطیل است ۶ سال است) نمی‌دانستم بهر حال یا دولت اینها را بخرد خودش بکار بیندازد یک دستگاه عظیم تولیدی است یا با وضعی که بتوانند کمک کنند تا آنها بتوانند تجدید حیات کنند مسئله غله در آذربایجان مسئله روز است غله دست زارعین است زارعین را سرد نکنید این غله‌ای که به این سهولت می‌توانید بخرید به این سهولت بدست نیامده است زیر آفتاب زیر باران زیر تحمل و فشار زندگی توانسته آن غله را بدست آورد این از زارع نمی‌تواند بچشم خود ببیند که از بین می‌رود دستور بدهید غله‌ها خریده بشود مسئله کشت توتون در رضائیه و در آذربایجان را بنده عنوان می‌کنم ولی مسئله مخالفت نیست اگر می‌خواهید داد بزنم که جلوه مخالفتش بیشتر باشد داد می‌زنم اما اگر می‌خواهید آرام و ساکت بگویم و شما لااقل آن را یادداشت بفرمائید چون ما نمی‌خواهیم دکان داری بکنیم می‌خواهیم آنها که مقید و معتقد به انقلاب هستند توجه بفرمایند اینها مسائل پیش پا افتاده نیست اینها مسائل حیاتی است در ۱۳۴۴ در آذربایجان و تبری بالغ بر ۹ میلیون کیلو توتون خریداری شده نمایندگان معتقد به انقلاب در ۱۳۴۴ از مردم زحمتکش از طبق ۷۵ درصد ۹ میلیون کیلو توتون خریده‌اند در سال ۱۳۴۵ این مقدار شده ۳ میلیون و هشتصد و خرده‌ای کیلو یعنی درحدود دو سوم (۲/۳) سطحش پائین آمده (۲/۳) این را چه لحظه گفته‌اند که کم می‌خریم آفت هم نیامده، رفتم در کمیسیون شرکت کردم ریاست کمیسیون را جناب پروین داشتند جناب امامی خوئی نماینده محترم آذربایجان تشریف داشتند (پروین ـ آقای دکتر امامی سؤال کرده بودند و الآن تحت رسیدگی است) چون تحت رسیدگی است بنده عرض نکردم تا نتیجه قاطع داده شود و برای اینکه در رسیدگی تسریع بشود و بتوضیحات بنده توجهی بشود (پروین ـ صحیح می‌فرمایند) از تأیید رئیس محترم کمیسیون تحقیق تشکر می‌کنم، آقا یکباره بزارع نمی‌شود گفت امسال یعنی شب فروردین یعنی شبی که فردایش عقد قرارداد توتون بود مأمروین میرند و می‌گویند ما اینقدر خریدار نیستیم برای اینکه بازار فروشمان کم است حالا کاری ندارم به بازار سیگار وینستون دولت حق می‌دهد که بی ربط خریده است عرض کنم حضورتان مسئله کشاورزی سال گذشته از پشت این تریبون مجلس بنده آمدم التماس کردم گفتم که سیر و پیاز دارد از بین می‌رود پیاز را کیلوئی سی شاهی می‌فروشند شما بیائید از زارعین بخرید و این را بدریا بریزید من از کیسه خلیفه نمی‌بخشم من امروز را حساب می‌کردم شما پیاز سال گذشته تان کیلوئی یکریال و نیم بود آنوقت امروز کیلوئی (یکی از نمایندگان ـ کیلوئی ۳۵ ریال است) خوب فرمودند بنده می‌خواستم بگویم ۲۵ ریال این مسائل زیرگوشی رد نشود این مسائل قابل طرح در پشت تریبون مجلس نیست این مسائل را اگر عضو حزبی شما این حقیقت را بیاید بگوید که پیاز کیلوئی سه تومان را مسئولش کیست آقا سال گذشته یکریال امسال ۳۰ ریال خوب می‌خریدید میریختید به آب دریا یک بودجه اختصاصی استثنائی تعیین می‌کردید چه ضرری داشت مثل اینکه شما هر ساله ضرر غله می‌دادید امسال به اتکاء دولت این رقم

+چند میلیون تومانی خوشبختانه از ضرر دولت زده شد آن ضرراستثنائی بود یک ضرر هم برای پیاز می‌گذاشتید اما آن زارع بیچار نمی‌شد. اینها را خیلی جدی تلقی کنید اگر دیروز زارع ورشکسته می‌شد اگر دیروز پیازش می‌شد کیلوئی یکریال می‌رفت از آن مالک متجاوز قرض می‌کرد و اصلا آن مالک متجاوز می‌رفت بدرخانه آن زارع و دستی پول می‌داد امروز این زارع بکجا متوسل شود (یکنفر از نمایندگان ـ به بانک کشاورزی) خدا نکند این نوا موج بگیرد عین مسئله توتون که بنده عنوان کردم تویش هزار پیچیدگی است آن زارع که بهش پول می‌دهید که آقا برو این کار را بکن همه این کارهائیکه بنده اشاره کردم هزار پیچیدگی دارد آن زارع که شماو من افتخار می‌کنیم که منتخب او هستیم و نان او را می‌خوریم آن زارع رفته است قرارداد بسته از دولت مطابق قانون مطابق مصوبات خود شما ببخشید دولت عرض کردم از مالک زمین را اجاره کرده ۱۵ سال ۳۰ سال سالیانه فلان مبلغ بدهد به چه حساب رفته آن مبلغ را اجاره کرده بحساب اینکه در منطقه‌ای فرض کنید نه میلیون و خرده‌ای کیلو توتون خواهد داشت شب عقد قرارداد وارد شدید که ۳ میلیون وخرده‌ای بیشتر نمی‌خریم در نتیجه این حساب به چه صورت در خواهد آمد بدهی بانکیش را چگونه خواهد داد برای این یک فکری بکنید ما هر مسئله‌ای را اگر بخواهیم همینطوری بشنویم و رد بشویم بالله پیش وجدان خود شرمنده‌ایم این حرفها آنقدر مهم است که بنظر بنده باید دولت را تکان بدهد می‌پرسند خوب امروز مخالف که بود؟ می‌گویند زهتاب فرد، زهتاب چه گفت؟ می‌گویند راجع به پیاز و سیر صحبت کرد اینکارها ریشه دارد، بروید عواقب و حساب فردایش را بکنید یک عده از زارعین و مالکین من همینطوری تکه‌ها را می‌گویم و یک نطق کوبیسمی است (خنده نمایندگان) و رد می‌شوم چون از این بام به آن بام می‌پرم بین زارع و مالک یک توافق جنسی است حال آئین نامه تان اجازه می‌دهد چه اصراری دارید که میگوئید مالک باید نقد بگیرد حالا ضررش چیست من بعرضتان میرسانم مدعیان اطلاعات هم آن را بشنوند شنیدم ما یک عده معدود و محدود عمده مالک داشتیم و یک عده کثیر خرده مالک داریم ما در آذربایجان ملکی داریم که یک ملک ۱۷ ـ ۱۸ خرده مالک دارد عوایدی که گیر آن مالک خرده بد نام می‌شود کمتر از عوایدی است که بیک زارع امروزی می‌رسد اگر این توافق جنسی را آن پیرزن مالک بدنام و بدبخت امروزی آن سهم جنسی که گندم و برنج و لوبیا است می‌گیرد و در محل مصرف می‌کند و اما اگر نه این باید حتماً تبدیل بپول بشود زارع باید مقدار چند هزار کیلو برنجش را، گندمش را بیاورد در چند فرسخی (پروین ـ آقا اصلا پول ندارد که ببرد بفروشد) حالا پول هم داشته باشد باید خرج راه بکند کرایه ماشین بدهد کرایه قهوه خانه بدهد بیاید در شهر بفروشد پول را بدهد به زارع بدبخت آنروز و مالک دیروزی و آن مالک بیاید از شهر گندم بخرد در محل بکارد خوب آقا توافق جنسی است اجحاف نشده در قرارداد نوشته است توافق جنسی بین مالک و زارع این را آزاد بگذارید. نیاوردن موز هم یکی از کارهای بی سرو صدا و بسیار خوب و پسندیده دولت بود (صحیح است) اینکه عرض کردم نطق کوبیسمی از این جهت است، مسئله بسیار جالب توجه است امسال دولت تصمیم گرفت موز وارد نشود موزدانه‌ای ۷ ریال، ۸ ریال وسالی چند میلیون عدد در تهران مصرف می‌شد؟ امسال مردم بجای موز با یک تومان ۱۵ ریال گران تر سیب شمیران را می‌خرند، سیب مشهد را می‌خرند و یک پولی عاید مملکت، عاید زارع مملکت می‌شود ما در کارهای مثبت مو از ماست می‌کشیم خوشما می‌آید مردم متوجه نیستند ولی از این اقدام دلشادیم که دولت کارهای خوب می‌کند و با این کارها برای خودش دکان نمی‌سازد یعنی اگر هر روز موز می‌آورد مقداری خوب است و مقداری بد و این دولت با شعور، آنچنان بمسائل روانی آشنا است، همان قدر که یادآور شدم که پیاز کیلوئی ۲۵ ریال ظلم فاحشی است نیامدن موز هم یک خدمت قابل توجه است. اما بهداری، جناب آقای دکتر شفیع امین اطلاعات بیشتری دارند، این مسئله خیلی مهم است یکباره دولت تصمیم گرفت از تمام این

+دانشکده‌ها و بهداری‌ها تربیت قابله و بودجه آن را حذف کند مملکت که بیش از خیلی مسائل دیگر به قابله و بوجود آن نیازمند است امروز به کمبود قابله دچار شده است و بمادر هر نقطه و در هر جا مرتب فشار می‌آورند که آقا قابله کجا است؟ چون می‌توانستند دختران دانشجو را در دانشگاه تحت یک شرایطی برای این کار تربیت کنید ولی وزارت بهداری و سایر سازمانهای وابسته به آن در دانشگاه تبریز هم این تربیت قابله را حذف کرده‌اند (خواجه نوری ـ مسئله بسیار مهمی است) همانطور که آقای خواجه نوری فرمودند مسئله بسیار مهمی است شما نمیدانید در این قضیه یکزن در آن حال بخصوص که فشار زنانگی را تحمل می‌کند و می‌بیند قابله نیست چه حالی دارد (صحیح است) آخر آقا در این مواردی که آقایان هم می‌گویند صحیحی است یادداشتی بفرمائید در حزب هم تائید بکنید این صحیح استها بصورت عمل در بیاید و از صورت حرف خارج بشود مسئله مهمی است ما از بس بعضی مطالب را می‌شنویم برایمان عادت می‌شود و اهمیتش از دست می‌رود بخصوص خانم معاون محترم وزارت آموزش و پرورش در این مورد توجه بفرمایند بعضی مسائل از بس گفته شده اهمیت خود را از دست داده در حالیکه هر لحظه شنیدن آن برای آن کسانی که بعوارض و عواقب آن متوجه بشوند و روبرو بشوند لرزاننده است، بله لرزاننده است این خیلی قابل توجه است و آن مسئله هروئین است من تصور می‌کنم این مسئله و کلمه هروئین آن مقدار انتظاری که من داشتم از حالا استقبال از آن شروع شد و هی برای من یادداشت می‌فرستند که سخن را کوتاه کن استفاده می‌کنم یادداشت می‌آید سخت را کوتاه کن مسئله هروئین آقا دارد تهدید می‌کند این مسئله را خیلی خیلی عادی تلقی نکنید من می‌خواهم یک ارتباطی بدهم و شما حالا میفرمائید که بی ارتباط است خدا کند آینده هم ثابت کند بی اربتاط است من ارتباط هروئین را با اصلاحات ارضی بی حساب نمیدانم حتی بعضی‌ها دارند روزنامه می‌خوانند بالله ارزش دارد آقای ابراهیمی عرض کنم که این مسئله هروئین دارد تهدید می‌کند میدانید چه کسانی را؟ دختر شما را، پسر شما را، خواهر شما را، پدر شما را، برادر شما را این مسئله را چطوری می‌گذارید رد می‌شوید؟ شما نگاه کنید بچشم بعضی از جوانها در سیمای بعضی از جوانها بروید ببینید کارهایشان بکجا رسیده نه تنها کار خودشان بلکه کارخ خانواده‌هاشان بکجا رسیده در آذربایجان شرقی… (بانو جهانبانی ـ ما توی مدارس نمی‌بینیم) خدا کند که نباشد با آن مدیریت که در تربیت توباوگان در شما سراغ داریم نباید باشد اما من رحیم زهتاب فرد الآن سراغ دارم در تبریز که در بیمارستان خوابیده‌اند آقا در دانشگاه در آذربجان غربی دهاتی سراغ دارم که باید به شمارش سالمها رفت (موسوی ماکوئی ـ سکنه ده دربست هروئینی هستند) عرض کردم اعلام خطر را چطور می‌شود کرد عبارتم را دوباره تکرار می‌کنم منکه شعر نمی‌گویم که بگویند آقا شما بفرمائید تکرار کنید من مطالبی می‌گویم که مثلا در آذربایجان غربی دهاتی سراغ دارم که باید بسراغ سالمها رفت آقا این مهم است حساسترین، حیاتی ترین مسئله است فردای شما بستگی به این مسئله دارد فردای نسل جوان بستگی به این مسئله دارد خیلی مسائل در آن مستتر است وحشتناک است خدا میداند من دلم می‌خواست که یکروز فرصت می‌داشتم و از این یادداشتها دریافت نمی‌کردم و در باره هروئین برای شما روضه سیاسی می‌خواندم (موسوی کبیری ـ وظیفه ملی است) بله واقعیت است برای شماها باید گاهی روضه سیاسی خواند ۲۴ میلیون تومان یا ریال حتماً تومان است چون دولت سعه صدر دارد و کمتر با ریال سرو کار دارد ۲۴ میلیون تومان هزینه سرشماری بود نتیجه کلی درخشان هم بود اما تنها قضیه این نبود که ما ۲۶ میلیون جمعیت داشتیم ما در این سرشماری انتظارات بیشتری داشتیم در برابر ۲۴ میلیون تومان باید به خیلی از سوالات ما که با نیازهای فردی ارتباط مستقیم دارد جواب داده شود و این جواب حتی با اداره سرشماری و آمار عمومی تطبیق نمی‌کند چون قرار بود و خودشان وعده داده بودند تهران و کرج را این روزها بدهند و ندادند. راجع به فرهنگ وقتی که راجع بفرهنگ صحبت می‌شود آن لغت سابق بذهن بنده آمد یادداشت کردم منظور همین وزارت

+آموزش و پرورش است هنوز هم بنده فکر می‌کنم آن لغت فرهنگ جامع تر است از آموزش و پرورش، خانم آموزش و پرورش در سطح فوق العاده محدودی مورد توجهتان قرار بگیرد من لااقل متشکر خواهم بود و آن این است که آموزش و پرورش آن بودجه ۱۲/۵ میلیاردی را محدود بفرمائید به خودتان و آن سازمان وسیع فرهنگ را هم محدود بفرمائید بآن مدرسه‌ای که دختر خودتان را بآنجا می‌فرستید چه انتظاراتی از آن مدرسه دارید آن انتظارات را مردم از فرهنگ شما دارند دخترهای ما ناخنهای دراز دارند، مرتجع نیستیم ولی بآن معنی هم روشنفکر نمی‌خواهیم باشیم و خدا نکند آن معنی و آن مفهوم روشنفکری یکرزو در این مملکت ریشه بگیرد (صحیح است) آن ناخنها را شما خودتان تشریف ببرید و هفته ناخن اعلام کنید ناخن و مینی ژوپ هست این دیگر عمومیت پیدا کرده آن ” مینی ژوپ ”‌عیب ندارد (خنده نمایندگان) نخندید خنده ندارد وقتی که مال ناموستان است گریه دار است عواقبش را در نظر بگیرید. یکی از دوستان یک شوخی کرد شوخی زهرآگین بود و شوخی ایشان گریه داشت گفتند مینی ژوپ خوب است ما برای دیگران دیگران وقتی عمومیت پیدا کرد شامل همه می‌شود.

بدنبال آن ناخن‌ها آن مانیکور خیلی چیزها وجود دارد آن تریاها بازرسانی انتخاب بفرمائید به چند تا از این تریاها صبح و عصر تشریف ببرند از ساعت ۱۰ تا ۱۲ صبح و از ۴ تا ۶ بعد از ظهر ببینند چون روزنامه نگار هستم ساعتهایش را خوب میدانم محصلین خدا نکند راه پیداکنند ما تنها درس نمی‌خوانیم پرورش جسمی تنها نیست آن واحدی که آرتیست می‌خواهد در بیرون منعکس نمی‌کند او تنها نیست پرورش فکری، روحی و ایمانی، مبانی ایمانی و دینی خانم (اشاره به خانم دکتر پارسای) کمتر می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد ملتی که مبانی دینی و ایمانی خود را از دست داد هر چه دارد از بین می‌رود و از دست خواهد داد صد هزار دیپلم و لیسانس دارید دل خوش باشید که چند تا شخصیت با تقوی بما می‌دهید (احسنت) کار مهم ما و اشکال عمده ما در گذشته فقدان رجال با تقوی بود (صحیح است) و در حال حاضر خدا نکند باشد اینها در دامان همین مدارس تربیت می‌شدند همه اش ریاضیات؟ خانواده‌ای را می‌شناسم حتی روز جمعه اش هم درس می‌خواند این بدرد نمی‌خورد اگر با ایمان توأم نباشد (آفرین) عرض کردم نهایت فشرده حرف می‌زنم نهایت سعی می‌کنم که نگویم اما شما که درد آشنا هستید شما که مال نهضتید شما که مال انقلاب هستید حالا که آمده‌اید نقش تاریخی تان را ایفاء‌کنید همین که فردا بفرمائید نگذاشتند آرزوهائی داشتیم آمال هائی داشتیم نشد چرا نشد؟ بهتر از این وسیله کی برای شما فراهم می‌شود این مجلس شما است کجا برای شما مانع تراشید کجا باری بشما تحمیل کرد این پشتیبانیها باید برای مردم ثمری بدهد و خانم ما انتظار داریم شما که به عفت ممتازید به اعتقاد شناخته شده هستید معتقدات خودتان را، راه و روش خودتان را سرمشق دیگران بکنید آقا والله بالله نمی‌شود آقا بنده ماشین شخصی ندارم و باید صبحها ناچار یک مقدار پیاده بیایم که ماشین پیدا کنم یا ببینم کدام دوست یا آشنا پیدا می‌شود و مزاحم بشوم که متأسفانه آن صد هزارتومان وام هم مرا بده کارکرد و بدنامی آورد هم مرا بحه اش را می‌دهم و هم در مطبوعات کنایه شنیدیم و هم متأسفانه ما را بالانشین کرد و همسایه‌های ما اغلب ماشین دارند و ما را سوار می‌کنند وقتیکه پیاده می‌آیم صفی که بنام صف محصلین و محصلات راه می‌افتند ایمان گیر هستند و خیلی از ایمان‌ها متزلزل می‌گردد (موسوی ماکوئی ـ دلیلش روشن است برای اینکه پرورش اصلا وجود ندارد) استدعا می‌کنم به این مورد توجه بیشتری بشود (مهندس ارفع ـ توجه بفرمائید که خانم معاون وزارت آموزش و پرورش هستند) (دکتر شفیع امین ـ بله مورد احترام همه ماهستند) امروز یک مورد دیگر را هم یادآور می‌شوم معلمین همیشه مقام شامخ و رفیع دارند عنوان معلمی با یک روحانیتی توأم است من هنوز هم که هنوز است معلمینکه سی و چند سال پیش افتخار داشتم که تحت

+نظر آنها تربیت می‌شدم حالا هم که می‌بینم خودم را جمع و جور می‌کنم لابد آقایان هم به این حالت دچار می‌شوند چون معلم کلاس اول ابتدائی را که در خیابان می‌بینید خودتان بدون اینکه متوجه باشید دکمه هایتانرا می‌بندید معلمین در این نهضت نقش خلاقه دارند معلمین تنها صنفی هستند که در تمام ایران پخش هستند و اینها باید منادی اصالت نهضت مقدس ششم بهمن باشند (موسوی ماکوئی ـ و هستند) و هستند خوشبختانه اخیراً یک تشکلی هم در اینها بوجود آمده چطور شده که این تشکل بوجود آمده دلم می‌خواهد وارد معقولات نشوم ولی سعی خواهم کرد که باز هر جا دلتان نخواست کوتاه بیایم یک مورد یا لااقل بنظر من یک تک مضراب سبب این تشکل شد من اینطور می‌فهمم هر کسی اسیر اطلاعات خود است این تشکل در وزارت دارائی در وزارت بهداری اصلا نبود یا درسایر وزارتخانه‌ها دیده نمی‌شد چرا یکباره در آموزش و پرورش دیده شد و تا دیروز دیده نشده بود این را من یکروز با یکنفر از فرهنگیان در میان گذاشتم پرسیدم چطور شد شماها دیروز این تشکل را نداشتید چطور شد که شماها در مظاهرملی در هدف ملی نقش اول را دارید چطور شد در سایر سازمانهای مملکتی این تشکل دیده نمی‌شود یک حرفی ببنده زد این حرف مرا راحت کرد یا لااقل قاطع تر از آن حرفی نشنیده بودم آن حرف این بود گفت، فقط یک روز یا صحیح یا ناصحیح شنیدیم که برای خود ما یک شخصیت فرهنگی قائل شده‌اند یعنی سابق بر این آن سوزی که شماها دارید آن سوزیکه علاقمندترین افراد نسبت بمقام شامخ سلطنت دارند وضع اعلای آنرا قاعدتاً باید تمام کارمندان دولت داشته باشند و دارند و اما چرا در این مظاهره شرکت نمی‌کنند بدلیل اینکه تا دیروز رسم بر این بود که از مظاهره بحساب یک افراد بخصوصی گذاشته می‌شد و اینها دون شأن خودشان می‌دانستند اما استثنائاً اخیراً بیک مناسبتی صحبتی پیش آمده و یکی از صاحبان نفوذ فرهنگی گفته است که آقا فرهنگی را با دیگران قاطی نکنید فرهنگی را نمی‌شود بصف بست اما فرهنگی را اگر بحساب خودش بگذارید فرهنگی یک آن غفلت نمی‌کند پس سعی کنید در این مظاهره سیاسی دکانداری نکنید با تیپ بخصوص هم حرف نمی‌زنم عمومی صحبت می‌کنم سعی نکنید که بگویند فلان شخص فلان حزب فلان عده راه انداخت. دورة عده راه انداختنها گذشته است همه صاحب وظیفه و صاحب اراده و صاحب قانون و صاحب کتاب هستند اگر این روحیه را تقویت کردیم که در تمام جریانات ملت که دلش برای تمام جنبشهای ملی در غلیان است قدماً و عملا هم در احساسات عمومی و در مظاهر عمومی شرکت خواهد کرد این توفیق را بنام یک کس ننویسند و تمام نکنند این را بزرگتر کنید بنام احساس عمومی از عواطف عمومی از استنباطات عمومی فرض بفرمائید من اگر فردا رئیس و گرداننده یک حزبی بودم و ضمناً از نظر اداری رئیس فلان اداره بودم بکارمندان می‌گفتم خوب فردا هم روز ۲۱ آذر است باید در مظاهر ملی در فلان جا حاضر شوی چون آن میداند اگر بحساب من می‌آید بحساب روز ۲۱ آذر و بحساب غرور ملیش گذاشته نمی‌شود اینها که مثلا فوق العاده کسب قدرت نکرده از او کسب قدرت می‌کند لذا برای اینکه عواملی کسب قدرت نکنند خون دل می‌خورند و آنروز توی خانه می‌نشینند این را در فرصت مناسب و در یک موقعیت دیگر با هم باید حلاجی کنیم در دانشگاه تبریز شخصیتهای برجسته‌ای داریم که عنوان دبیری دارد مایه افتخار علمی است عیب ندارد اسم برده شود چون از او رأی در نمی‌آید و آن دوره ایکه بتوان رأی جمع کرد گذشته است آقای قاضی یک مردی از نظر ادب مجتهد و ۱۵ سال است که تدریس می‌کند و هنوز دبیر است باید برای او یک راه امید باز کنید حالا در دانشکده قسمت استادی دارد آن مسئله با کیست عکس العملی که در روحیه این عالم ایجاد می‌شود بد است تقاضا می‌کنم عنایتب بشود و این مورد مورد دقت قرار بگیرد از لطفی که فرمودند جناب جهانشاهی عزیز یک خبرهائی از روزنامه اطلاعات و حوادث و اتفاقات برای بنده فرستاده‌اند متشکرم و اینها حقایقی است مسئله آموزش و پرورش مسئله روز است منتهی هر روز بیک نوع

+و بیک نحو در اجتماع مترقی و طبقات منور ما مورد تجزیه و تحلیل بوده است یکروز می‌گفتند مشکل مملکت بیسوادی است، سواد در سطح ابتدائی حالا می‌گویند سوادیکه آنه می‌خواستند لازم نیست این تاحدی لازم است بعداز آن باید بکارهای حرفه‌ای برسند میزنشین تربیت نکرد مدرسه ایکه کارمند دولت تربیت می‌کند آقا بالاسر تربیت می‌کند و در نتیجه اینکار مملکت باید مملکت کارمندانی نامیده شود باید جلواش را گرفت شاهنشاه والاتبار و رهبر داهی ما که بتمام جزئیات مملکت رسیدگی می‌کنند این که حضورتان عرض می‌کنم تمام جزئیات مملکت قصدمان یک مقدار تملق و تعارف برهبر نسبت دادن نیست موی سفید تلاش شبانه روزی شاهنشاه، سخنان پخته، اقدامات قاطع شجاع بی نظیر، سلامت دید و نظر مآل اندیشی همه اینها را که دنیا تأیید کرده سبب می‌شود که بگوئیم مثل سابق السلطان بن السطان و الخاقان بن الخاقان می‌گفتیم و خاموش می‌شدیم بیست و هشت مرداد قیافه شاهنشاه را غیر از قیافه سلطنت موروثی عنوان مقدس رهبری بخشید (صحیح است) شاهنشاه مکرر اشاره فرمودند که باید تعلیمات حرفه‌ای و فنی توسعه پیدا کند و انتظار بود که در بودجه مملکتی مسئله تعلیمات حرفه‌ای از اهم مسائل و از اهم کارهای وزارت آموزش و پرورش باشد من متأسفم که بگویم وقتیکه بودجه را ورق زدم دیدم که بودجه تعلیمات حرفه‌ای و فنی که در سال گذشته ۳۲ میلیون تومان بد امسال هم متأسفانه همان ۳۲ میلیون تومان است خوب شما که می‌خواهید کلاسهای دبیرستان را محدود بفرمائید می‌خواهید چکار کنید و فقط می‌خواهید بودجه متعادل تحویل ما بدهید ما بودجه متعادل نمی‌خواهیم بودجه متعادل بودن و غیر متعادل بودن عیب نیست افتخار نمی‌آورد خرج متعادل خوب است شما آمدید بودجه فرهنگ را گرفتید ما هم با شما موافقیم شما آمده‌اید تمام بودجه آموزش و پرورش را می‌زنید حتی میگوئید جاهائیکه امکاناتش هست باید مدارس ملی توسعه پیدا کند اما بودجه اش را چکار می‌کنید جزو صرفه جوئی می‌گذارید جزو حسابهای دیگر می‌گذارید نه باید بیائید یک بودجه استنثائی و اختصاصی برای تعلیمات حرفه‌ای و فنی اختصاص بدهید تا جائیکه من اطلاع دارم یعنی کسب اطلاع کرده‌ام یک انستیتو تکنولوژی ایران هزینة تأسیسش ده میلیون تومان است عرض کردم بنده یک مقدار وقت تلف کردم و این اطلاعات را بدست آوردم این طور نیست که یک ارقامی را همینطور بگویم این مؤسسه ده میلیون تومان هزینه تأسیسش هست و سالی ۵ میلیون تومان هزینه اداریش هست در چنین موسسه‌ای یعنی در چنین انستیتوئی هزار نفر می‌تواند تحصیل کند یعنی هزار نفر آدم کاری در رشته‌های فنی و حرفه‌ای و تحقیقی که موردنیاز خودتان هم هستند می‌توانند درس بخوانند در حالیکه شما برای محصلینیکه بخارج می‌روند و ماهی هزار تومان برای یک دانشجو ارز می‌دهید البته این غیر از ارزی است که پدرش می‌فرستد ارزی است که برای دولت تمام می‌شود برای یک محصل شما بجای اینکار بیائید در داخل کشور مدارس حرفه‌ای و فنی را تقویت کنید بیائید بجای اعزام محصل بخارج دانشکده‌های فنی ایجاد کنید و در اعزام محصل بخارج هم اینقدر سعه صدر نشان ندهید بهر بچه‌ای که دهنش بوی شیر می‌دهد اجازه ندهید بخارج برود اینها را که به آنجا می‌فرستید هزار مشکل برای آنها ایجاد می‌شود اولا زبان نمیدانند یک مؤسسه‌ای باز کنید تا آنهائیکه می‌خواهند بروند بیایند یک دوره مقدماتی را بخوانند اینهائیکه می‌روند بخارج باید بدانند کجا منزل کنند خرج یومیه شان چقدر است از همه مهمتر آنهائیرا که دوره لیسانس نگذرانده‌اند اصولا اجازه ندهید بروند وقتیکه دوره لیسانس را گذراندند و تأهل اختیار کردند آنوقت می‌توانید آنها را بفرستید من تا جائیکه اطلاع دارم … آقایان مثل اینکه خیال دارید شلوغتر کنید تا من بیشتر صحبت کنم (دکتر الموتی ـ دانشگاه باید به اندازه کافی وجود داشته باشد تا افراد برای تحصیل بخارج نروند) بنده راهش را عرض کردم یک راهش ایجاد مدارس فنی و حرفه‌ای است (دکتر اسفندیاری ـ دانشگاه فرق می‌کند تازه دانشگاه هم جا ندارد) بنده راه حل را محدود به این یکی ندانستم بنده آن یک راه را که اطلاع حاصل کردم

+عرض کردم چهل درصد محصلین آقای معتمدی عزیز شما که به ۱۵۰ هزار تومان عتراض می‌کنید بهزینه دولت ایران دیگر به ایران بر نمی‌گردند این یک رقم دقیقی است که بنده در یک گزارش رسمی خواندم در این گزارش رسمی نوشته شده بود که چهل درصد محصلینیکه با پول دولت می‌روند دیگر به ایران بر نمی‌گردند (یک نفر از نمایندگان ـ مسئول دولت نیست) با ارز دولت ایران می‌روند.

بانو دکتر پارسا (معاون وزارت آموزش و پرورش) چنین چیزی نیست.

زهتاب فرد ـ این از یک گزارش رسمی است و بنده تعهد می‌کنم که جلسه دیگر پشت همین تریبون برایتان بخوانم (مصطفوی نائینی ـ این خلاف وطن پرستی است) مسئولش ما هستیم برای آنکه جناب آقای مصطفوی مسئله سرپرستی را در نظر نگرفتید برای اینکه محصلیکه از اینجا می‌رود وارد امریکا می‌شود هیچ جائی ندارد که برود همینطور به اتکاء سرمایه پدرش و یک مقدار بند و بست راه میفتد و می‌رود و امیدوارم که این مسئله مورد توجه قرار بگیرد همین دیشب بود آمده بودند دفتر روزنامه و اشکالاتی از این قبیل را مطرح می‌کردند، مشکل نظام وظیفه و چند اشکال دیگر گویا آقای وزیر آموزش و پرورش هم یک فرمولهائی تهیه کرده‌اند و مطالعاتی نموده‌اند و امیدوارم تصمیم قاطعی در اینمورد بگیرند، مسئله برگشت اینها هم مهم است می‌گویند پس از اینکه به ایران حرکت کنیم در رشته خودمان که تخصص پیدا می‌کنیم کاغذ می‌نویسیم که در این رشته تخصصی در کجای ایران باید مشغول شویم بعد از سه ماه جواب نمی‌آید تازه موقتی میآئیم اینجا چند ماه در این وزارتخانه چند ماه در آن وزارتخانه چند ماه نظام وظیفه و گذرنامه ما را سر میدوانند و ناچار برمیگردیم سر جای خودمان. بنده تکیه کلامم بیشتر در مورد اصالت نهضت ۶ بهمن است شادروان کسروی همیشه می‌گفت و می‌نوشت که یکی از خطاهای بزرگ نسل فعلی اینست که معنی مشروطه را نمیداند و بیچاره اینقدر تکرار کرد تا رفت، ما مقداری گناهکاریم در اینکه آن مقدار که باید راجع به ششم بهمن با افکار عام صحبت نکرده‌ایم، در همین تعطیلات تابستان بود که عده‌ای از محصلین خارجی را آوردند اینجا و همه جا را به آنها نشان دادند مثل سدو اسفالت و هتل رامسر مگر اینها سد ندیده‌اند اسفالت ندیده‌اند یا هتل رامسر را ندیده بودند اینها آبرومندتر از این مؤسسات زیاد دیده‌اند آنرا که می‌باید نشان می‌دادید تغییر روحی ایران بود آن تغییر قیافه مملکت بود، آن آزادی ۷۵ % ملت ایران بود و نتایج و اثراتی که مترتب از این آزادیست و مطلقاً در این مورد حرفهائی گفته نشد ولی امروز آنها را برای نهار بردند باشگاه دخانیات فردا سدارس اینها را با یک بروشور هم می‌شود روشن کرد باید توی اینها را عوض کرد آن تبلیغات خارجی را که در آنها نفوذ کرده باید خارج کرد آن مسموماتی که در آنها رسوخ پیدا کرده باید خارج کرد متأسفانه در این موارد هیچ بحث نشده بیائید پرده‌ها را عقب بزنیم بنده پریروز یک نامه داشتم حیف نویسنده خودش سواد نداشت واقعاً متأسف شده داده بود نامه را نوشته بودند دلم می‌خواست سوادی می‌داشت نوشتن و خواندن بلد بود این نوشته را تقدیم مقام ریاست می‌کردم و اینها ضبط می‌شد از نظر من بسیار مهم بود واقعاً مهم است به بینید مردم دارند متوجه عمق انقلاب می‌شوند خانم تربیت اجازه بفرمائید بنده این را عرض کنم بعد از شما خیلی‌ها هستند مال بنده نطق نیست در بیست ویکسال پیش که در جبهه بودم اتفاقاً یک عده اسیر گرفتیم در مبارزه با حکومت پوشالی پیشه وری نامه این مرد آن صحنه‌ها را جلو من مجسم ساخته فرمانده‌ای داشتیم بنام افشار طوس برادر تیمسار فشار طوس برای اینکه مرا ظاهراص ببازی بگیرند به بنده مأموریت داد جیب‌های ایشان را بگردم یک جوان رشیدی بود بسن ۲۱ تا ۲۲ سال مأموریت داشتم جیب‌هایش را بگردم هر چه گشتم هیچ چیز پیدا نشد یک کلاه که باصطلاح محلی پاپاخ می‌گویند از کلاههای پشمی سرش گذاشته بود بنده از این کلاه خوشم آمد خواستم از سرش بردارم نگاه کنم توجه بفرمائید تا کجا اثر کرده آثار انقلاب ببینید تا کجا آثار انقلاب رسوخ کرده وقتی کلاه را ازسر جوان به اصطلاح حکومت پوشالی که اسیر گرفته بودیم برداشتم که سرم بگذارم

+البته موقتاً نه اینکه برای خودم بردارم (دکتر امین ـ کلاهبرداری است) کلاهبرداری و کلاه گذاری جرم است وقتی که کلاه را برداشتم دیدم این کلاه که یک برگردان داشت صدای خش خشی می‌دهد لایش را باز کردم دیدم یک صفحه از قرآن مجید است آقا کلاه پشمی آن جوان که اسمش گویا پاخ پاخ است اشتباه نمی‌کنم دیدم یک صفحه از قرآن مجید است در حاشیه اش دو نفر یک مطلبی نوشته‌اند خودش ننوشته بود داده بودد برایش نوشته بودند گوش کنید این سند، سند خیلی از حقایق تلخ گذشته است تاریخ باید این حرفها را ضبط کند دیدم نوشته من به این قرآن مجید و حضرت عباس قسم می‌خورم که تا آخرین قطره خون خود بر علیه حتم بیک مبارزه و باستالین وفادار خواهم بود همانطور نسبت بقرآن مجید پس ایرانی هیچوقت خائن نمی‌شود ایرانی هیچوقت از دین خودش دست نمی‌کشد آن روز آنها قیام کردند حتم بیک‌ها بودند که آلت دست قرار دادند آنها قیام کردند نمی‌دانستند بر علیه حکومت قیام کرده‌اند او بقرآن قسم می‌خورد وقتی من خواندم با منطق خودم بحث کردم با او شروع بصحبت کردم نصیحتش کردم گفتم مؤمن خدا، آدم قسم می‌خورد که برود به استالین وافادار باشد استالین و اسلام و کمونیست این چگونه قسمی است اما او حرفی نداشت در جواب من بزند حرفها در توی دلش بود قدرت منهم بیش از این نبود منطقم بیش از این نبود شعورم هم بیش از این نبود و شعور بعضی‌ها هم بیش از آن نبود اگر بود آن حادثه پیش نمی‌آمد ماجرا تمام نشد مردی مانند او چه موقع آزاد شد نمیدانم این را ندیدم بعد از ۲۱ سال و اندی به بنده نوشته گویا یک امیری نام با او دست بود و یک نفر وطن دوست نام (یکنفر از نمایندگان ـ شاهسون است) گویا مشترک روزنامه من است روزنامه مرا بوطن دوست می‌دهد امیری می‌رود (یکنفر از نمایندگان ـ حسین وطن دوست) ایشان با آنها چه ارتباطی دارد چه قوم و خویشی و آشنائی دارد نمیدانم می‌فهمد این زهتاب همان زهتاب است ۲۱ سال بخود اجازه نداده که کاغذ بنویسد زیرا من را جزو هیأت حاکمه فاسد می‌دانست اگر فاسد نبود می‌گفت چرا بدرد دل من نرسید همین اندازه که موفق شد باید ولمان کند نمی‌دانست که آن عقده چرا بوجود آمده بود من رفتم او رادیدم بعد از ۲۱ سال به بنده کاغذ نوشت نمی‌خواهم کاغذ را بخوانم و وقتتمان را بگیرم نوشته است آنروز تو نصیحت کردی من جز اشک چیزی نداشتم تو مرا قانع می‌کردی ولی دلم را قانع نمی‌کردی دلم می‌خواست که عکس العمل نشان بدهم در مقابل هیأت حاکمه فاسد من می‌دانستم تو نمی‌دانستی، عکس العمل ناپخته من کهتا آخر عمر خود و خانواده‌ام شرمندة آن خواهیم بودناشی از کدام غفلت هیأت حاکمه بود. چه بود که ما را به آن راه سوق می‌داد ولی مثل اینکه اعلیحضرت آن نامه مرا خواندند و ریشه درد مرا فهمیدند و امروز بخشکاندن آن ریشه اقدام کردند امروز من می‌توانم بگویم من، من زهتاب در این مملکت صاحب وطنم نه به این خاطر که مزرعه دارم که الحمدالله دارم آب دارم، زندگی دارم اینها را امروز همه دارند امروز منیت دارم، شخصیت دارم، آزادی دارم، امنیت دارم آقا بالاسر به آن معنا که جان و مال و ناموس و حیثیت من دست آن باشد و من عاجز باشم که بجائی پناه ببرم برای اینکه هر جا بروم یک مهره در آنجا هست از طبق بد هست که مرا مأیوس برگرداند نیست امروز اگر ظلمی واقع بشود بدولت خودم پناهنده می‌شود و دولت من مرا ملت خودش میداند نمی‌گوید پشت سر من که با کی طرفم این انقلاب باید شناخته شود این انقلاب باید بازگو شود کتاب انقلاب سفید باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد این دکتر ین ماست این دکترین پهلوی ماست در باره انقلاب سازنده و ثمربخش من یادداشت‌هایم را خلاصه می‌کنم باید دقیقاً مبانی و پایه‌های انقلاب را بشناسیم و بدانیم انقلاب برای چه ایجاد گردید برای چه شاهنشاه انجام تحولات را از مردم خواستار شدند و از همه خواستند تا برنامه‌های تحول طلب شاهنشاه را تأیید کنند دیروز از یکنفر که از مقامات دولتی بود پرسیدم از کدام حزبی؟ گفت حزب ملت ایران در آن نهضت در اولین ابلاغیه شرکت نکردم من روز ششم بهمن شرکت کردم آن روز ورقه عضویتم را گرفتم عضویتی که

+روز ششم بهمن ورقه‌ای که روز ششم بهمن دست من است من همیشه به آن افتخار می‌کنم اینکه آقای وزیر کار با مخبر روزنامه خودش مصاحبه کرد فرمودند به نسبت جمعیت حزب ایران نوین حتی بیش از حزب شوروی عضو دارد اگر این بآن معنی صحیح نباشد باین معنی که بنده عرض می‌کنم مسلماً صحیح است و آن این است که از بیست و پنج میلیون ایرانی ۵/۶ میلیون نفر عضو هستند همه دیدند داخلی و خارجی اهلی و غیراهلی همه رفتند ورقه عضویت گرفتند یعنی آن تز را تأیید کردند که می‌خواهد بگویدکه من جزو حزب نیستم ایران روز ششم بهمن تز خود را بدنیا اعلام داشت و تنها مملکتی است در تمام دنیا که نسبت به جمعیتش ۵/۶ میلیون عضویت آنرا با کمال فداکاری پذیرفتند و همیشه مدافع این تز هستند و خواهند بود اگر بر این حقایق و بر این انگیزه و سببها آگاهی نیابیم هرگز نخواهیم توانست کوشندگان راستین راه انقلاب باشیم بلافاصله بعد از مشروطه خیلی از دسته‌ها داغ تر از دسته‌های مشروطه طلبان بین دسته‌های مشروطه خواهان دیده شدند امروز مواظب باشید، مواظب باشید این امانت مقدس را پاک نگاهدارید و پاک از دستهای آلوده، و با همت شما نمایندگان آنوقت نهضت مقدس حتماً فائق است برای اجرای هدفهای انقلاب بگوشیم چه بسا در حالیکه کسانی دم از انقلاب و پاسداری انقلاب می‌زنند خدای نخواسته اقدامات آنها معارض با هدفهای انقلاب باشد در این مورد خیلی بدبین باشید خیلی سوء ظنی باشید چیزی نمی‌پرسم اگر دست آلوده‌ای قاطی مجلسیان شد و خدای نکرده قاطع است آندست را هر چه زودتر قطع کنید این شجره‌های خبیثه اگر یک مختصر جای پا باز کننددیگر بشما رحم نمی‌کنند یکوقت می‌بینید انقلاب مانند دزدی که داد می‌زند دزد، دزد در این رهبری آدم را بجائی می‌برند که محکوم می‌شویم محکوم در برابر نسل فردا رهبر کار خودش را کرده شما مسئولیتتان سنگین است خیلی هم سنگین است این حرف حرف خیلی عادی نیست شما را پاسدار نامیدند این خطاب خطاب بمجلس شورای ملی دورة ۲۱ است شما مسئولیت دارید نگذارید منحرف شوند هنوز فراموش نشده هنوز آن آهنگها ببعضی از گوشها خوش آیند است هنوز آن مزه‌ها از دهنها زدوده نشده است برای آگاهی و شناختن مبانی انقلاب، هیچ مأخذ و منبعی بهتر از کتاب انقلاب سفید شاهنشاه آریامهر نیست، در این کتاب پرچمدار انقلاب و طراح بزرگ آن، با بیاناتی شیوا و ساده و بدون هیچگونه پرده پوشی و مجامله، انگیزه‌های ایجاد انقلاب، هدفهای انقلاب و بالاخره سبب آنکه شاهنشاه با توسل به آراء مردم ایران و بتصویب ملی گذاردن تحولات، انقلاب را آغاز نمودند توضیح داده شده ست.

شاهنشاه آریامهر در کتاب انقلاب سفید، نقش مخرب سازمانهای حاکمه و ارگانیسم فاسد و نالایق دیرین را بیان می‌فرمایند و توضیح می‌دهند که چگونه سازمانهای حاکمه در برابر انجام هر گونه برنامه اصلاح طلبانه مقاومت می‌کردند یک مختصر مرور به ادوار پیش یک مختصر مرور به انحلال مجلس یک نگاه مختصر به لوایحیکه میگذراندند و از پشت تریبون بصورت مسخ شده در می‌آید کافی است خیلی از حقایق را برای شما روشن کند خیلی از حقایق برای همه برملا شود فقط سعی کنیم تاریخ خیلی نزدیک را فراموش نکنیم اینجاست که شاهنشاه می‌فرمایند آنهائیکه مقاومت می‌کردند و دم از تقویت قدرت ملی می‌زدند یکباره در اینجا خط مشیشان را عوض کردند. آنهائیکه دم از نزدیکی بخیلی جاها می‌زدند وقتی شنیدند اعلیحضرت همایون شاهنشاه املاک شخصی خودشان را بخشیدند از فردا پچ پچ توی گوش همدیگر خواندند آقا کجا می‌برند این مملکت را، راست می‌گفتند مملکت مال آنها بود آنها وحشت داشتند عواقب کار را می‌دانستند در همین مجلس خیلی از سلطنه‌ها ودوله‌ها و ملکها که سمبل مملکت خواهی بودند در یک لحظه تغییر قیافه دادند ندیدند که چگونه صف آرائی شد و از شخصیتهائی حمایت کردند بچه خاطری سوز وطن نداشتند سوزخواستها و تمنیات شخصی را داشتند چگونه بدون رعایت مصالح عمومی، تکرار اینها که می‌گویم نباید خسته کننده باشد (یکنفر از نمایندگان ـ عامل انقلاب هستند) عامل

+انقلاب هم فرصت بدهند که آنها باز گو بشود تقسیم بندی می‌کنم به چهار قسمت.

خانم تربیت ـ خلاصه کنید.

زهتاب فرد ـ فرصت نمی‌شود، برای شماها فرصت دیگری هست برای ما فقط در بودجه ایست که می‌توانیم صحبت کنیم شماها می‌توانید در حزب هم صحبت کنید.

خانم تربیت ـ اینها چه ربطی به حزب دارد؟

زهتاب فرد ـ در اینجا خیلی از مسائل بحث می‌شود بی اعتقادی در عامه ایجاد نشود ما سالی چند بار بیشتر مزاحم نمی‌شویم (عده‌ای از نمایندگان ـ بفرمائید ادامه بدهید) بله فئودالیسم، نقش این گروه این بود یعنی گروه فئودالیسم بنده خودم مطالب را سانسور می‌کنم و کوتاه می‌آیم.

۱ ـ فئودالیسم و رژیم ارباب و رعیتی:

نقش این گروه این بود که اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران را در بی خبری، جهالت و بردگی اقتصادی و فکری نگهدارد، عده معدودی قریب به هفتاد و پنج درصد از مردم ایران را در رشته‌های اسارت فرا گرفته بودند، آنها را استثمار می‌کردند وابتدائی ترین وسائل تولید را بر سرزمینها و کشتزارهای میهن و اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران زمین حاکم ساخته بودند.

۲ ـ ارتجاع سیاه:

این گروه وظیفه دار اسارت فکری ملت ایران بود، این گروه ظلم و ستم فئودالیسم ارضی و اداری و غارت و چپاول ملت ایران را بصورت امری مشروع جلوه گر می‌ساخت و مردم ایران را به سکوت و قبول بردگی تعلیم می‌داد. مرتجعین سیاه کسانی بودند که دوشادوش غارت کنندگان ملت ایران حرکت می‌کردند، از آنها نیرو می‌گرفتند، از طرف آنها تقویت می‌شدند و در راه استقرار حکومت ظالمانه آنها نیز کوشش می‌کردند.

عواملی که اصطلاحاً بنام رجال سیاسی نامیده شده‌اند آقایان یادتان بیندازید آنهائی که بجای شما بودند احساس غرور نکنید که شما بجای آنها هستید احساس لذت کنید که عوارض آنها از سر ملت کوتاه شده است این گروه سالهای سال بنام رجال قوم سررشته‌های امور را در دست گرفته بودند بر مسندهای وزارت تکیه داشتند از سیاست معمولا جز تأمین مصالح و آزمندیهای قدرت‌های بیگانه درسی نیاموخته بودن اینها هر روز به بیگانه‌ای توسل می‌کردند و به سفارتخانه‌ای چشم می‌دوختند پرچم‌های سرخ در شرق و شمال و پرچم‌های فخیمه در جنوب در اهتزاز بود مگر می‌شود اینها را از یاد برد اینها جز منافع خود چیزی نمیدندند و معمولا یا مغرض بودند یا ترسو جبون، هر حادثه‌ای پیش می‌آمد میگفتند نظر چیست؟ اشاره برای همه روشن می‌کرد هر واقعه‌ای اتفاق می‌افتاد نسبتی بود یا به شمال یا جنوب چند روز پیش در یک مجلسی عده‌ای از همشهریان ما بودند یکی از آقایان گفت این اقدامات باین مهمی این تصمیمات باین شجاعانه، این تصمیمات باین عظمت چگونه در این مملکت عملی است چطور می‌شود؟ آندیگری خیلی زیرکانه گفت بله حسابها درست است گفت یعنی چه؟ گفت بند و بست مؤمن خیلی محکم است گفت مؤمن کیه؟ گفت شاه، حاضرین آدمهای سیاسی نبودندناراحت شدند که فلانی بی گدار به آب زده است گفت بله بند و بست خیلی محکم است همه دلشان می‌خواست بهر حال حرفهای آن جلسه ختم بشود گفتند چطور؟ دیگر دوران بندو بست‌ها گذشته است گفت بند وبست با خدا کدام مرد بیش از این مرد تجربه دارد (خواجه نوری ـ بند و بست با دلهای مردم است) کدام مرد این همه حوادث را پشت سر گذاشته حافظ خود را شناخته است با چند بار سوء قصد دستی از غیب او را حفظ کرده همه مسائل و همه قدرت‌های روزگار را محکوم می‌کند زکوه و خمس زندگی مگر شوخی است ولی یک ثمر، ثمری که الهام بخش تمام اقدامات اصلاحی شدو هست و بود و تنها به اتکاء شخص خداوند و به اراده ملت، بالاتر از این بند و بست می‌خواهید بله این کارها شده در این مملکت (خانم تربیت خیلی کوتاه میایم بنده می‌خوانم) سازمانهای اداری و یا فئودالیسم اداری سه رکن دیگر

+سازمانهای حاکم سه عامل عقب ماندگی و بردگی اقتصادی و سیاسی ملت ایران که بر شمردیم، تنها با اتکاء بر سیستم اداری مورد نظر خود می‌توانستند اسارت ملت ایران را تأمین نمایند و در حساس ترین زمانهای تاریخ نژاد ایرانی را در زنجیرهای عقب ماندگی گرفتار کنند فئودالیسم اداری تکیه گاه و بستر مناسب انجام اقدامات عوامل تاراج گر و طرحهای ضد ملی آنها بود.

فئودالیسم ارضی همه جا با برخورداری از حمایت فئودالیسم اداری اکثریت ملت ایران را در اسارت قرار داده بود. ارتجاع سیاه در پناه سنگرهای فئودالیسم اداری در سازمانها دستورات گوناگون که بسود عوامل عقب مانده و مرتجع تنظیم شده بود مردم ایران را گرفتار مصائب و عواقب توطئه‌های فکری خود می‌نمود.

رجال پوسیده سیاسی که چندین نسل پیاپی رشته‌های امور را در کف بی کفایت خود داشتند، سازمانهای اداری را مطابق میل و سلیقه خود پایه گزاری کردند و نظامات اداری را طبق دید و اهداف خود بوجود آوردند.

درنتیجه سازمانهای اداری بصورت لباس و جامه‌ای درآمد مناسب و شایسته نظم دیرین حاکمه، نظمی فاسد و تباه شده که انقلاب پرشکوه ششم بهمن برای در هم ریختن اساس آن و بنیان گزاری نظمی نو وشایسته ملت ایران می‌باشد.

بنابراین بخاطر درهم شکستن عواملی که یاد شد، بخاطر پایان دادن بدوران سلطه و حکومت جابرانه سازمانها و عواملی که بیش از یک قرن ملت ایران را غارت می‌کردند و مردم این سرزمین را در بندهای اسارت و بردگی کشیده بودند و سرنوشت ایران وشاهنشاهی ایران را دچار انواع مصائب نموده بودند، رستاخیز آغاز گردید.

شاهنشاه ایران زمین با شجاعتی بیمانند، با دلاوری تاریخی درفش رستاخیز را برافراشتند، با اتکاء بر فلسفه عمیق و انسانی ” شاهنشاهی ایران ” که همواره حامل عالیترین و شامخ ترین آرمانهای عدالت پرور انسانی بوده است، نبردی عظیم و شکوهمند را بر ضد ظلم و بردگی و برای در هم شکستن اساس قدرت حاکمه نالایق آغاز فرمودند.

همچنانکه شاهنشاه در کتاب انقلاب سفید بیان فرموده‌اند، از ابتدا چنین طرح‌ها و برنامه‌های تحول طلب و آزادگی بخش را داشتند، اما در هر مرحله عوامل هیئت حاکمه فئودالیسم ارضی و اداری، ارتجاع سیاه و همان رجال سیاسی و زعمای قوم با تمهیدات و توطئه‌های ننگین مانع از انجام این برنامه‌ها می‌شدند.

بدین سبب شاهنشاه چاره جز این ندیدند که از مردم بخواهند که به این پرسش پاسخ دهند. آیا می‌خواهند زنجیرهای بردگی را بگسلند؟ آیا می‌خواهند آزاد و سرافراز باشند؟

آنگاه مردم نیز همه یکدلو یکزبان ندای شاهنشاه ایران زمین را پاسخ گفتند و بزعم توطئه‌های سازمانهای حاکمه، انقلاب عظیم و بی مانند ” شاه و مردم ” آغاز گردید و بسوی هدفهای خود بحرکت آمد. آری انقلاب آغاز گردید و در راه خود قرار گرفت.

نکته اساسی همینجا است، انقلاب آغاز گردید، انقلاب هنوز در راه است، انقلاب بسوی هدفهای خود در حرکت می‌باشد. انقلاب را باید پیروز ساخت، باید نظمی را که مورد نظر انقلاب است بوجود آورد و عوامل فاسد و سازمانهای نالایقی را که انقلاب برای خلع ید از آنها بوجود آمد از سر راه انقلاب بدور کرد.

این موضوع اساسی ترین و مهمترین وظیفه‌ای است که هر ایرانی پاکدل برابر انقلاب، برابر شاهنشاه خود و برابر ملت وتاریخ این سرزمین بعهده دارد.

برای پیروز ساختن انقلاب، برای آنکه انقلاب از راه تاریخی خود حرکت کند و آنگونه که شاهنشاه می‌خواهند همه بقایای سازمانهای دیرین حاکمه و فساد و تباهی را در هم بکوبد و برای جامعه ایرانی زندگی پر از آزادگی و رفاه و نیرومندی بوجود آورد، مسلماً باید چون داورانی گذشت ناپذیر مراقب انقلاب باشیم و نیز

+اعمال و کردار کسانیکه باتردستی در مسیر انقلاب قرار دادند و یا خود را طی کنندگان راه انقلاب میدانند مورد نظارت مدام قرار دهیم.

ما نباید اجازه دهیم که بنام انقلاب احیاناً اعمال و اقداماتی صورت گیرد که معارض با فلسفه ایجاد انقلاب و هدفهای غائی انقلاب شاه و مردم باشد.

متأسفانه هنوز بسیاری از همان سنگرهای دیرین سازمانهای حاکمه پا بر جا هستند و در حالیکه باید در آینده نزدیک مشمول تصفیه انقلاب شاه و مردم قرار گیرند پرچم انقلاب را بر روی سر خود به اهتزاز آورده‌اند، ولی آنها راست نمی‌گویند، آنها انقلاب شاه و مردم را بهنگام خود تأیید نکردند، آنها براستی در سیر انقلاب نیستند و چه بسا ممکن است در بعضی فرصتها، ضرباتی سخت بر انقلاب وارد آورند.

هنوز برخی از همان رجال سیاسی! همان زعمای قوم! همانها که تا مدتها علیه انقلاب تحریک می‌کردند! همان مرتجعین سیاه و بخصوص فئودالیسم اداری و سیاسی و بسیاری از مقررات و نظاماتی که مخلوق نظم منسوخ بردگی بود در پایگاههای خود هستند، اینها بدروغ و تزویر نقاب طرفداری از انقلاب را بر چهره زده‌اند.

کوشندگان و سربازان راستین راه انقلاب وظیفه دارند که این کسان را، این مقامات را این نقاط ضعف را بشناسند و مراق انقلاب باشند.

بهمین مناسبت، متأسفانه بنام انقلاب اقداماتی از سوی برخی مقامات مسئول صورت می‌گیرد که معارض با انگیزه‌های ایجاد انقلاب شاه و مردم و هدفهای انقلاب می‌باشد.

بسیاری از کسانیکه هرگز در صف انقلاب نبوده‌اند حتی بهنگام خود یعنی در آنروز تاریخی و لحظه ضروری بحمایت از انقلاب برخاستند، اکنون آنچنان خود را انقلابی معرفی می‌کنند و آنچنان با همان روشهای دیرین قبل از انقلاب، پایگاهها و امکانات را در اختیار گرفته‌اند که هر گونه امکانی را از پویندگان راستین راه انقلاب سلب نموده‌اند.

این امر است که بصورت خطری تهدید کننده برای انقلاب شاه و مردم وجود دارد برای پاسداری راستین انقلاب است که باید با این خطر مبارزه نمود.

حزب شما، حزب ایران نوین و حزب مردم و ملت ایران از انقلاب روز ششم بهمن بزرگترین تجلیل را کردند من ناظر تجلیل شما و حزب ایران نوین و حزب مردم و ملت ایران از چنین انقلابی بودم اما متأسفم که بگویم که هنوز خودخواهی در بعضی از دستگاهها و سازمانها و افراد حاکم است چه اصرار دارید که نهضت را منحصر بچند مکتب سیاسی کنید؟ من گفتم عضو هیچ حزبی نیستم اما هر صدای آزادی که از هر جا بلند شود نهایت سعی خواهم کرد در رسابودن آن صدا مگر حزب پان ایرانیسم را ندیدید در خرمشهر و در سایر استانهای آذربایجان و شمال و غرب و در همین تهران چه مظاهره بزرگی راه انداخت چرا آنها را در اخبار رادیو و تلویزیون و در اخبار جراید منعکس نکردید؟ تقصیرشان فقط این است که جزء هیأت حاکمه نیستند این تظاهرات را برای اشغال صندلی نمی‌خواهند به این معتقدین باصول میدان بیشتر بدهید شما میدانید این مملکت مال یک فرد بخصوص نیست ارث پدر کسی نیست در این مملکت هم سهمیند در اعتلاء آن باید همه در هر کلاس سیاسی که باشند با هم همگام باشند.

ما پنج برادریم از یک پشتیم چون جمع شویم بر دهن‌ها مشتیم (احسنت) چرا این کار را می‌کنید حیف است راجع بآموزش و پرورش از حضور خانم تربیت که دستشان را می‌کشند بسرشان هم از صدای بنده و هم از پرگوئی بنده سرشان درد آمده است شرمنده هستم ولی چکار کنم راجع بسیاست خارجی با دولت خیلی حرفها دارم این عربده‌ها این نعره‌های مستانه این‌ها ریشه دارد ما نمی‌توانیم بی اعتنا باشیم من اقدامات و تصمیمات دولت را کافی برای این فعالیت‌های مذبوحانه نمیدانم راجع بخلیج فارس راجع به ناصر راجع به بعضی کلماتیکه حتی چندی پیش شنیدم رادیو وین و همین یونسکو که یکی از افتخارات حیات سیاسی اش

+اینست که اعلامیه شاهنشاه آریامهر را در پیکار با بیسوادی بجهانیان اعلام داشته است دیدم کلمه خلیج فارس را خلیج عربی بکار برده (قراچورلو ـ نفهمیدند از روی بی اطلاعی بود تاریخ نخوانده‌اند) ولی ما مسئولیت داریم از خانم تربیت تقاضا می‌کنم موافقت بفرمایند فقط راجع بسیاست خارجی چند کلمه عرض کنم و مرخص شوم اگر اجازه ندهند نمی‌توانم درست تا آخر بخوانم (خانم تربیت ـ شما آزادید) آزادم ولی شما نمیدانید که قیافه معصوم سرکار خانم و عکس العملیکه نشان بدهند چه ناراحتی ایجاد می‌کند نکته اساسی دیگر که باید مورد گفتگو قرار گیرد موضوع سیاست خارجی است سیاست خارجی نماینده خواست یک ملت برای بودن یا نبودن است. سیاست خارجی نمایشگر میزان کوشش‌های سازمان‌های حاکمه هر ملت در راه تأمین شرایط مناسب و لوازم ادامه حیات هر ملت بشمار می‌رود.

ملت ایران بیش از یکصد سال گرفتار سازمانهای حاکمه و عوامل نا آگاهی بوده است که هرگز به مصالح ملی و آرمان‌های نژاد ایرانی آگاهی و توجهی نداشته‌اند، بهمین سبب طی یکصد سال گذشته، غالب اوقات ما از آنچه بمعنی واقعی سیاست خارجی محسوب می‌گردد برخوردار نبوده‌ایم، داشتن سیاست خارجی روشن همآهنگ با نیازهای هر ملت، فرع بر شناسائی حقوق آن ملت و اعتقاد به اهداف تاریخی و نیازهای اجتماعی ملت است.

سازمانهای حاکمه، فئودالیسم ارضی و اداری، ارتجاع سیاه، عوامل خودکامه و فرصت طلب و بالاخره مجموع ای که هیئت‌های حاکمه را می‌ساختند، هر گز بموجودیت ملت ایران به حقوق از دست رفته نژاد ایرانی و به نظم و آئین ” شاهنشاهی ایران ” آگاهی و اعتقادی نداشتند، تا بتوانند سیاست ملی ایران را که راه رسیدن به هدفهای تاریخی و آرمانهای اجتماعی حامعه ایرانی است دریابند.

سیاست خارجی، از نظر هیئت حاکمه عبارت بود از زد و بند با قدرتهای بیگانه، عبارت بود از دنباله روی از سیاست‌های دیگران ایکاش این زد و بندها، این دنباله روی‌ها حداقل به این خاطر بود که یکی از حقوق از دست رفته ملت ایران را تأمین می‌کردند و یا بدفاع از یکی از حقوق ملت ایران که مورد تهدید سیاست‌های بیگانه بود برمیخاستند.

بنابراین، طی یکصد سال گذشته هر گز سازمانهای حاکمه جزدر مواردی معدود دارای هیچگونه سیاست خارجی بمفهوم اساسی و عمیق و ملی آن نبوده‌اند. در نتیجه دستگاهها و سازمانهای وابسته به سیاسیت خارجی نیز نه می‌خواستند و نه میتواستند در راه حفظ منافع اساسی ملت ایران اقدامی نمایند. غالباً مسئولین و سفیران و نمایندگانی که به کشورهای خارج و یا کنفرانسهای بین المللی فرستاده می‌شد بخاطر انجام یک وظیفه بزرگ ملی برگزیده و اعزام نمی‌شدند، آنها اینگونه تصور می‌کردند که اعزام ایشان به یکی از کشورهای خوش آب و هوا و یا به یکی از کنفرانس‌های بین المللی برای این خاطر است که جناب ایشان مدتی به استراحت بپردازند و مال و مکنتی گرد آورند و ترضیه خاطر ایشان فراهم شود بهمین مناسبت نیز در هر کنفرانس بین المللی در هر مذاکره اساسی و در هر حادثه جهانی و بین المللی ملت ایران طرف بازنده بوده است و حقوق ملت ایران در هر جمع و محفلی مورد تعدی و تجاوز دیگران قرار گرفته است. چرا؟

برای اینکه ارگانهای طرح کننده و اجراکننده سیاست خارجی ایران هر گز بوظایف اساسی و اصلی خود آشنائی نداشتند. آنها که باید از حقوق ملت ایران در صحنه سیاست جهانی دفاع می‌کردند، برای انجام این امر بزرگ مجهز نبودند و شایستگی ایفای چنین نقشی را نداشتند.

غالب آنها فقط می‌توانستند بخوبی از عهده آخرین نوع رقص‌های خارجی برآیند و در کلوپ‌های شبانه و مجالس عیش و عشرت خودنمائی کنند و آنگاه که به وطن برگشتند با تفرعن و تکبر خاص و با لهجه مستفرنگ به مردم این سرزمین ناز و نخوت بفروشند.

+مردم ایران دهها سال هزینه سازمانهای طرح کننده و اجراکننده سیاست خارجی را تأمین و پرداخت نمودند که هرگز دارای سیاست خارجی بمفهوم و معنی واقعی خود نبود نتیجه اجرای چنین سیاست بی سیاستی چه بود؟ بی شک، همه ما، همه نمایندگان محترم بخوبی آگاه هستند حقوق ملت ایران در هر کجا مورد تجاوز قرار گرفت و ” شاهنشاهی ایران” مورد لطمات و تجاوزات دشمنان ایران قرار گرفت نژاد ایرانی دچار انواع مصائب و رنجها گردید در خشکی، آبها و دریاها، بر منافع و حقوق تاریخی ما تجاوز گردید. فرهنگ نژاد ایرانی، زبان و خط فارسی آثار ادبی و فلسفی و هنری ملت ایران مورد هجوم دشمنان ما قرار گرفت این بررسی مختصری از وضع سیاست خارجی ایران در یکصد سال گذشته بود.

اما اکنون چه؟ اکنون نیز باید سازمانها و مسئولین امر بهمان نحو اقدام نمایند؟

اکنون که شاهنشاه ایران زمین، با گامهای استوار و تاریخی تحولی بزرگ در همه شئون کشور ایجاد کرده‌اند.

اکنون دیگر زمان بیداری است، زمان شناخت حقایق و پیوستن به جنبش بزرگ ملی.

شاهنشاه آریامهر از نظر سیاست خارجی اصلی آنچنان انقلابی و آزادگی بخش را بیان فرمودند که نه تنها چون چراغی راهنما برای ملت ایران و مقامات مسئول می‌باشد، بلکه از نظر روابط بین المللی و پیروز ساختن جنبش‌های ضد استعماری جهانی اصلی مؤثر و هدایت کننده است. شاهنشاه اعلام فرمودند که سیاست خارجی ایران ” سیاست مستقل ملی است”، سیاست مستقل ملی، یعنی سیاستی که به هیچ چیز جز بمصالح و منافع ملیت اندیشه نمی‌کند، یعنی سیاستی که قبل از موجودیت ملت ایران، قبل از حقوق تاریخی و ارضی و اقتصادی ملت ایران، به هیچ چیز دیگر نمی‌پردازد. سیاست مستقل ملی، یعنی آنکه ما روابط خود را با هر کشور و بهر قدرت سیاسی، متکی بر مصالح و حقوق ملت خود ارزیابی می‌کنیم. یعنی آنکه ما همه رشته‌های نفوذ و اسارت سیاسی و غیرسیاسی را در هم می‌ریزیم و آزادی و اختیار عملی خود را در انتخاب راه‌ها و روش‌های سیاسی خود حفظ می‌کنیم.

اجرای سیاست مستقل ملی بود که سبب گردید، ما با کشورهای بلوک شرق روابط نزدیک اقتصادی و بازرگانی برقرار کنیم. برای ایجاد صنایع ذوب آهن گامهای پیروزی بخش برداریم. گاز منابع نفتی ایران را که تاکنون از بین می‌رفت، برای خرید کارخانه‌های ذوب و ایجاد صنایع سنگین و تجهیز ارتش شاهنشاهی بفروش برسانیم ـاجرای سیاست مستقل ملی، سبب گردید تا ما نفت خود را به بازار‌های فروش عرضه داریم و این سد استعمار را در هم بشکنیم.

اما چنین تحولاتی عظیم و انقلابی بزرگ در چه سطح و از طرف چه کسی صورت گرفت؟ فقط شاهنشاه، آری فقط شاهنشاه آریامهر برغم مخالفت‌های عوالم استعمارگر و مخالفت‌ها و کارشکنی‌های بسیاری از بقایای سازمانهای حاکمه، این تحولات عظیم تاریخی را به ثمر رسانیدند.

نکته مهمتر این است که باید سازمانهای مسئول، عوامل اجرا کننده سیاست خارجی و دیگر عوامل نیز خود را با این اقدامات عظیم انقلابی و ملی منطبق نمایند. شاهنشاه ایران زمین، اعلام تحولی عظیم در سیاست خارجی نمودند، سیاست مستقل ملی را، اصل راهنمای سیاست خارجی ایران اعلام داشتند، بر اساس این اصل در زمینه‌های گوناگون گامهای پیروزی بخش برداشتند. اما هنوز سازمانها، هنوز اجراکنندگان برنامه‌ها، غالباً با همان طرز فکر دیرینه اندیشه می‌کنند و با همان نحوه کار نامناسب گذشته اقدام می‌نمایند.

آنها هنوز احساس مسئولیت نمی‌کنند، با تمام وجود و از اعماق قلب خود وظایف خطیری را که بعهده دارند احساس نمی‌نمایند.

بهمین سبب، هنوز آنگونه که باید و شاید در کشورهای خارج از حقوق ملت ایران دفاع نمی‌شود و در موارد بسیار دیدیه شده است که روزنامه‌ها و یا دستگاههای فرستنده

+رادیو تلویزیون کشورهائی که حتی دوستی عمیق و واقعی با ما دارند، در موارد حیاتی و اساسی به سود دشمنان ایران و متجاوزین به حقوق نژاد ایرانی سخن گفته و اظهار نظر نموده‌اند.

اینها نیست مگر آنکه، کسانی که بعنوان سفیران و نمایندگان” شاهنشاهی ایران” در آن کشورها هستند و سازمانهائی که بطور کلی وظیفه مهم دفاع از حقوق ملت ایران را، دور از مرزهای ایران بعهده دارند مجهز و آگاه و معتقد برای ایفای وظائف خود نمی‌باشند.

برای نمونه نظر نمایندگان گرامی را بمطالب دستگاه فرستنده تلویزیون وین جلب می‌نمایم که چندی پیش در یکی از برنامه‌های خود خلیج فارس را خلیج عربی معرفی کرد و یا رادیو آلمان غربی در یک مورد خلیج فارس را خلیج عربی اعلام نمود و اقدامات مطالبی دیگر از این قبیل این مسأله زبان، مسأله بسیار مهمی است از دوستانی که اخیراً به پاکستان رفته‌اند شنیدم که در پاکستان ۱۵۰ شاعر بنام هست که بزبان شیرین فارسی سخت می‌گویند آیا شما بودجه فرهنگی تان در پاکستان چه مبلغ است چه اقدامی در توسعه این زبان که آنجا ریشه اصلی دارد کرده‌اید؟ و چه قدمی برداشته‌اید؟ در همین تهران انجمن فرهنگی ایران و پاکستان زبان انگلیسی تدریس می‌کند بفرمائید ببینیم روابط فرهنگی پاکستان و ایران هم در آنجا زبان فارسی تدریس می‌کند؟ چه اقدامی برای توسعه اینکار کردید؟ چه کتابی فرستادید هزینه‌های بولتن‌های این وزارت خانه را منحصر بکنید باین ممالک در آنجا که زبان فارسی ریشه دارد. یکی از زبانهای اصلی مجلس آنها عربی است و این متأسفانه از اشتباهات مسئولین امور است.

این حقایق را باید گفت باید با ملت ایران در میان گذاشت بنده کوتاه می‌کنم آقای مهندس علی معین نامه‌ای نوشته‌اند در باره توضیحی که آقای موسوی کبیری در باره بیماری استاد معین و بیماری ایشان از روی یک نشریه گفته‌اند استاد که خدا شفا بدهد ایشان را و از مفاخر مملکت هستند صمیمانه دعا می‌کنیم (صحیح است) در این ساعت برادر ایشان نامه‌ای نوشته‌اند و جناب کبیری فرمودند که بعرض آقایان برسانم که خدای نکرده موجبات دلسردی مؤسسات درمانی و خدمتگزاران واقعی ما نشود نوشته‌اند:

” بیمارستان محترم آریا. با اظهار تشکر از زحمات طاقت فرسای رؤسای محترم آن بیمارستان خصوصاً دانشمند محترم جناب پروفسور عاملی که خصائل انسانی ایشان فامیل دکتر معین را تحت تأثیر قرار داده است باعث تأسف است که در روزنامه‌ای بدون تحقیق راجع بمقدار مخارج آن بیمارستان ارقامیکه با واقعیت تطبیق نمی‌کند مندرج افتاد. بدینوسیله بار دیگر کمال تشکر خود را از نظم و نسق و خصوصاً از مخارج صورتحسابهای آن بیمارستان محترم تقدیم می‌دارد” این را وظیفه داشتم بخوانم. از تصدیعی که دادم و از حوصله‌ای که بخرج دادید متشکرم (احسنت).

رئیس ـ خانم تربیت بفرمائید.

بانو تربیت ـ با اجازه مقام محترم ریاست قبل از اینکه شروع بعرایضم بکنم می‌خواهم یک مطلبی را عرض کنم تا حال رسم بر این بود در همه جا که خانمها را دختران حوا می‌گفتند و به پرچانگی می‌شناختند من دلم می‌خواست جناب آقای رئیس مجلس ما ۵ نفر امضاء کنیم که این عقیده دراین دوره که تا حال می‌گفتند صحیح نبوده خانمها هم واقعاً حتی خیلی ملاحظه کردند در صحبتشان بنده عرضم جناب آقای زهتاب فرد و هیچکس نیست البته همین طور که عرض کردم هر وکیل حق دارد مخصوصاً در بودجه آنچه نظریاتش هست بفرماید ولی بنده ناچارم آنچه که می‌خواستم حضورتان عرض کنم چون جناب آقای رئیس هم فرمودند مختصر عرض می‌کنم عقیده بنده این بود که بودجه‌ای که به مجلس آمده اهمیتش بقدری زیاد بوده که هنوز هم بطور خوب و صحیح نه حلاجی شده و نه امعان نظر. بنده می‌توانم ادعا کنم در این دوران ۶۰ سال مشروطیت بودجه‌ای که هم تعادل و توازن داشته باشد هم برنامه ریزیش کامل باشد نقشه اش صحیح باشد و نه تنها شامل سال آینده باشد بلکه پی ریزی برنامه‌های سالهای بعد را هم بکند نیامده است بنده از صمیم قلب بجناب آقای هویدا و دولت ایشان تبریک می‌گویم که این

+آرزوی همه مخصوصاً معمرین را برآورد متجاوز از چهل سال بود که چشم دوخته شده بود که یک چنین بودجه‌ای بمجلس بیاید بنده گزاف نمی‌گویم چهل سال منتظر بودم عادت دارم هر وقت کتابی، مجله‌ای، روزنامه‌ای مطالعه می‌کنم که یک چیزی بر معلوماتم بیفزاید آرشیوهائی دارم اقتصادی اجتماعی، فرهنگی و ادبی توی این آرشیوها بگذارم در قسمت اقتصادی که مطالعه می‌کردم یک مجله‌ای دیدم مجلة نقدم این مجله تقدم چهل سال پیش منتشر می‌شد در آنجا یک مقاله مستدل سناتور محترم آقای تقی زاده نوشته بودند به این عنوان می‌خواستم مفصل صحبت کنم که متأسفانه میسر نیست. فقدا نقشه مستلزم فقدان بودجه و یا فقدان بودجه ما بیش از فقدان نقشه است این کسانیکه سالیان دراز آرزو داشتند و با کمال تأسف میدیدند بودجه ۱/۱۲ می‌آید میرود و خرج می‌شود نه نقشه صحیحی هست نه برنامه جامعی، متأثر می‌شدند بنده هم یکی از آنها بوده‌ام امیدوارم جناب آقای تقی زاده هم که در بستر بیماری هستند بهبود یابند و وقتی که می‌بینند آرزوهایشان برآورده شده خوشحال خواهند شد (دکتر حکیم شوشتری ـ خدا مرحوم تربیت را هم بیامرزد) خیلی متشکرم بنده البته بتفصیل عرض می‌کنم در اینجا به دو نکته با تمام دلایل اشاره شده یکی برنامه‌ای بودن بودجه و چه اهمیتی در زندگی یک اجتماع دارد دوم الاهم و فالاهم بودن بودجه یعنی در موقع تنظیم بودجه توجه به اولویتها ما در دورانی زندگی می‌کنیم که یقین دارم در تاریخ ایارن بنام دوران شاهنشاهی آریامهر ثبت خواهد شد در این دوران که دوران براورده شدن آرزوها و آمال هاست. توجه بفرمائید همینطور که عرض کردم این آرزوها و آمال برآورده می‌شود یکی از آرزوهای ما این بودکه این بودجه‌ای که در بیت المال مملکت جمع می‌شود چه جور و به چه نحو باید خارج بشود که اولویت‌ها سنجیده بشود معلوم بشود کدام خرج را باید امروز کرد کدام را فردا تا یکسال دیگر کدام همین بودجه است که پایه و اساس این مطالب را ثابت می‌کند بنده عرض کردم خیلی عرایض داشتم حضورتان عرض کنم در همین بودجه‌ای که با این نحو واقعاً در تاریخ مشروطیت بیسابقه است جناب آقای رامبد لیدر اقلیت لیدر حزب مردم که بنده بکمال و لیاقت و شخصیت شان حقیقتاً ایمان دارم و ارادت دارم به ایشان خیلی کم مرحمتی فرمودند (یکنفر از نمایندگان ـ و رفتند) کاری نداریم دوستانشان مذاکرات مجلس را به نظرشان میرسانند عرض می‌کنم شما هم گوش بدهید ببینید ایشان چه فرمودند چه جور توصیف کردند این بودجه را فرمودند بودجه‌ای است منطقش ضعیف ظاهرش دلفریب ارقامش غیرواقعی خلاصه توخالی توجه فرمودید بنده تعجب می‌کنم از یک فرد اقتصادی چطور می‌تواند این جور در یک همچو بودجه‌ای و بودجه‌های سال گذشته که با کسریهای معقول با برنامه‌های صحیحی اینجا آمده بود نتیجه درخشانی که دولت گرفته همان رشد اقتصادی در حدود صدی ۹ و صدی ده است که این دیگر قابل انکار نیست چطور جناب آقای رامبد ـ (نمایندگان صدی ۱۲ است) بنده همیشه سعی می‌کنم کمتر بگویم تا بیشتر آیا این اضافه از کجا درآمد جناب آقای رامبد واقعاً انتقاد شأن اقلیت است ولی نباید بچشم عینک بدبینی گذاشت و انتقاد کرد باید عینک حقیقت بینی گذاشت و انتقاد کرد (احسنت ـ بارک الله ـ آفرین) توجه بفرمائید بعرایضم، بعد آمدند در اینجا در باره حمایت سرمایه داران صحبت کردند مگر کسی منکر است که در یک مملکتی که رشد اقتصادی پیدا می‌کند باید حمایت از سرمایه داران بشود هیچکس منکرنیست اما، اینکار امائی دارد آیا اجحاف یا اینکه بیش از حد عدالت درآمد آنها بضرر توده‌های مردم صحیح است ؟مالیات که گرفته می‌شود بکجا می‌رود؟ بخزانه دولت می‌رود کجا می‌رود؟ همانهائیکه آقای زهتاب فرد و تمام آقایان دیگر نواقص را دانه دانه گفتند بمصرف آنها می‌رسد توجه فرمودید عدالت اجتماعی آن موقع میسر است که تمام طبقات مردم هر کس نسبت بدرآمد خودش مالیات خود را بپردازد خیلی افسوس می‌خورم که عرایض دیگری هم دارم ولی

+وقت کم است مطلب دیگر بنده در وزارت کشور سه سال رئیس اداره امور اجتماعی بودم هر وقت که می‌رفتم صندوق حقوق بگیرم خدا شاهد است پیرزنان و پیرمردان عصازنان می‌آمدند میپرسیدم چقدر گرفتی می‌گفتند ده تومان دوازده تومان خیلی اغراق کنیم بیست تومان بود حالا چه اندازه واقعاً دولت بیدارما توجه کرده که این این طبقات خدمتگزاری که اولاد، زنان و مادران آنها همینطور بدبخت بودند لااقل بتوانند جناب آقای مجیدی در حدود ده میلیون تومان پادار بکنند که همه این خانواده‌ها حداقل از سیصد تومان کمتر نگیرند (مرتضوی ـ همه شان به شاهنشاه دعا می‌کنند) عرض کردم دورانی است پر افتخار دورانی است که دولت بیدار تمام این الهامات را از شاهنشاه آریامهر می‌گیرد حالا بنده در اینجا مطلبی عرض کنم واقعاً پارسال هم پیرارسال هم امسال من گوش دادم خیلی متأسفم که جناب آقای رامبد اینجا تشریف ندارند (یکنفر از نمایندگان ـ اخویشان هستند) اخویشان بله اصلا در این سه سال اگر درست فرمایشات ایشان را توجه فرموده باشید همیشه از مطلبی شروع می‌کنند الهام وارشاد شاهنشاه آریامهر، بنده باید عرض کنم آقا تمام ملت، آحاد ناس مملکت مدیون ایشانند (صحیح است) اما بنده استخراج کردم یک مطلبی از کتاب انقلاب سفید که شاهنشاه آریامهر بدان اشاره فرمودند اشاره می‌کنند کریستین سن ایران شناس معروف دانمارک می‌گوید یک پادشاه واقعی در ایران فقط یک رئیس سیاسی مملکت نیست بلکه در درجه اول یک معلم و یک مرشد است کسی که تنها برای ملت خود راه، پل، سد، قنوات می‌سازد بلکه روح و اندیشه و قلب مردم را رهبری می‌کند شاهنشاه آریامهر که تمام ملت و قلب ملت و مردم را رهبری می‌کند (صحیح است ـ احسنت) تا اینجا که همه نصدیق میفرمائید بعت میایند در این میان، جامعه و ملت را خوب رهبری می‌کنند فقط تمام تقصیرها را می‌اندازند سر و گردن دولت آقا واقعاً من نمیدانم آقای رامبد آن کتاب آقای اشرف احمدی بنام پنج سال در خدمت شاهنشاه را مطالعه فرموده‌اند یا نه آقای اشرف احمدی آنجا تمام نکات را نوشته‌اند ارشاد شاهنشاه آریامهر بسته بامروز دیروز پارسال و پیرارسال نبود سالیان دراز بود که ایشان ارشاد می‌فرمودند عرض می‌کنم یکقدری صبر کنید چطور شد که دولتهای دیگر آنچنان الهامی که لازم بود از ایشان بگیرند و خدمت بکنند فداکاری کنند جانبازی کنند گرفتند اما خدا رحمت کند مرحوم منصور را قسم می‌خورد چهار ساعت بیشتر نمی‌خوابید همین آقای هویدا همه میدانید اینرا هیچ کس منکر نیست که شبانه روز خدمت می‌کند و در اجرای نیات اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر کوشش می‌کند (صحیح است) والله من دوست ندارم وانشاءالله امیدوارم دوره‌های آینده هم آقای رامبد وکیل بشوند ولی این حرفها را جداً نزنند باید اذعان کرد دولت نه تنها مجری نیات اعلیحضرت همایونی است بلکه مورد تأیید اعلیحضرت همایونی هم هست (صحیح است) چطور می‌شود یک دولت در این وسط نیات اعلیحضرت را درک نکند ملت خوب باشد شاهنشاه الهام بخشنده ملت باشند در این وسط دولت هیچ کار نکند باید قدری انصاف داشته باشید (احسنت، احسنت) این بی انصافی است اجازه بفرمائید بنده خیلی حرف دارم ولی واقعاً نمی‌توانم زیاد وقت آقایان را بگیرم یک مطلب دیگر جناب آقای رامبد آمدند برنامه‌ها را مخصوصاً برنامه‌های سد و آبیاری را انتقاد کردند که آناً چرا آنها بازده نمی‌دهند آقا چطور ممکن است یک سدی که ساخته می‌شود خودتان میدانید حتی، در اینجا در باره تشکیل شرکتها هم لایحه تصویب کردیم لایحه تصویب کردیم که شرکت‌ها تشکیل بشود مردم امکانات پیدا بکنند سالها ارفاق بشود تا بازده داشته باشند چطور (یکنفر از نمایندگان ـ اطلاعات ایشان ناقص است) بنده نمیدانم فقط عینک بدبینی می‌گذارند من اعتقاد دارم آقای رامبد جوان باهوشی است ولی عینک بدبینی می‌گذارند من نمی‌توانم جرأت نمی‌کنم اینرا بگویم بهیچیک از همکاران عزیزم فقط عرض می‌کنم که عینک بدبینی دارند. این شعر مولوی یادم آمد.

+غرض‌ها تیره دارد دوستی را

چرا از دل غرض را نرانیم (احسنت)

بنده عرض کردم همینطور واقعا محسنات این بودجه بقدری زیاد است شاید خود بنده هم به اندازه خودم شبها آن را باز کردم و مطالعه کردم ولی نمی‌شود نمی‌توان در این مختصر که وقتمان کم است در باره آن صحبت کرد جناب آقای زهتاب فرد نمیدانم اینجا تشریف دارند یا نه بسیاری از آقایان در اینجا از آب از برق از آموزش و پرورش از نبودن مدارس همه ناله و شکایت کردند و حق هم دارند اما از شما سؤال می‌کنم آیا استانی شدن بودجه چه معنایی دارد این واقعاً طلایه و مقدمه پیشرفت تمام حوزه‌های انتخابیه است برای این نوشته شده که هیچ تمرکز پیدا نشود بنده اگر بخواهم اینها را دانه دانه عرض کنم زیاد است فقط می‌خواهم در باره وزارت بهداری عرض کنم وزارت بهداری و وظیفه بهداشت البته مامیدانیم علاوه بر وزارت بهداری مؤسسات خیریه و اجتماعی زیاد هست بیمارستانهائی دارند تختخوابهائی دارند و شما همیشه مرتباً هم دیده و شنیده‌اید از تلویزیون، رادیو و روزنامه‌ها که آقای دکتر شاهقلی دائماً در جنوب و شمال یا مشغول افتتاح کردن بیمارستان بودند یا کلنگ زدن معذلک بنده تحقیق کردم در تمام کشور توجه بفرمائید آقایان ۲۷۰۹۱ تختخواب داریم در نظر داشته باشید یک ثلث آن در این دو سه سال اخیر اضافه شده میدانید از این ۲۷۰۹۱ تختخواب قریب به نصف آن مال مرکز است (نمایندگان ـ بیشتر) نصف آن من گفتم هیچوقت در ارقام دوست دارم غلو کنم درست توجه بفرمائید گناه و تقصیر دولت‌های امروز حتی دیروز نیست این سالیان دراز می‌خواهد در هیچ جا چیزی نبود فقط همه چیز برای مرکز بود در سایر استانها و روستاها هیچ چیز نبود مطالب دیگری که بنده می‌خواستم بگویم جناب آقای زهتاب فرد فرمودند تأثیر انقلاب ششم بهمن، رفتن سپاهیان دانش و سپاهیان بهداشت و سپاهیان ترویج و آبادانی که با پیکار خود اعلیحضرت همایونی بود پس از ششم بهمن روستاهای ما از نعمت داشتن دوا، دارو بهره مند شدند خود آقای وزیر بهداری آقایان تصدیق می‌فرمایند پنجاه فرسخ در پنجاه فرسخ هنوز محلهائی داریم که نه طبیب دارد و نه دارو و همینطور عرض کردم آموزش و پرورش همینطور آبادانی و مسکن و انشاءالله چنانچه وعده دادند در سالهای آینده تمام بودجه ما استانی می‌شود وعده بزرگی که بما دادند انجمنهای ایالتی و ولایتی است این انجمنهای ایالتی و ولایتی واقعاً به اندازه‌ای موثر است در آبادانی تمام ایران عمران روستاها بنده می‌خواستم یکدفعه بگویم ما هم سه ساعت می‌توانیم صحبت کنیم بنده یک مطلب دیگر عرض می‌کنم در باره فرمایشات جناب آقای رامبد ایشان وقتی که صحبت می‌فرمودند بنده گوش می‌دادم خدای نکرده بنده خلاف عرض نمی‌کنم ایشان تشریف آوردند اینجا از مجله تایم در باره کشوری که ورشکستگی آن تمام عالم را گرفته مفصلاً به ما گفتند بنده انتظار داشتم آقای رامبد غیر از آن مجله مجله تایم دیگری را هم می‌آوردند که امروز اقتصادیون انگلستان و اقتصادیون ایتالیا و سایر کشورها که بنده شبها در روزنامه‌ها می‌خوانم همه در توصیف بودجه نه تنها تعریف کردند بلکه توفیق ما را ستوده‌اند چرا آنها را نیاوردند (بالاخانلو ـ اینرا برای روشن کردن وضع مصر آوردند) بنده چیزی عرض نمی‌کنم بسیار کار خوبی کردند ولی بنده انتظار داشتم آیا نمی‌توانم انتظارم را بگویم انتظار داشتم می‌خواندند توی روزنامه‌ها همه خواندیم پس چرا آن را نیاوردند توجه بفرمائید بنده خیلی کوتاه می‌کنم در باره وزارت اطلاعات اینجا صحبتی شد یعنی جناب آقای معتمدی گفتند این بودجه را زیاد خرج می‌کنند سه نفر از مجلس ببرید آنجا برنامه تان را بنویسند جناب آقای رامبد واقعاً بسیار بجا فرمودند که این بودجه کم هم هست آقا ما در رویاها نمی‌توانیم زندگی بکنیم با حقیقت روبرو هستیم من نمی‌خواهم که بودجه‌های تبلیغات ممالک بزرگ را بگویم آقا همان دولت ورشکسته را به بینید برای تبلیغات چقدر خرج می‌کنند شاهنشاه آریامهر که به مسافرت می‌روند به تمام عالم مسافرت می‌کنند در باره ترقی و تعالی و پیشرفت ایران

+سخن می‌گویند و ایران را معرفی می‌کنند آیا در باره انقلاب جناب آقای وزیر اطلاعات لازم نیست که اطلاعات کامل و جامعی بتمام دنیا بفرستید بروشورها، بولتن‌ها هر فردی که می‌خواهد در انقلاب ما مطالعه بکند باید در دسترس داشته باشد (مهندس صائبی ـ به زبان خارجی تهیه کرده‌اند بسیار هم عالی است) عرضم این نبود عرضم این بود که واقعاً مسئله تبلیغات در دینای امروز بقدری مهم است که ملتها چه از لحاظ اقتصادی چه از لحاظ اجتماعی بیشتر از راه تبلیغات موفق می‌شوند در این روزهای آخر سال دولت ما یک لایحه بسیار مهمی یعنی لایحه حمایت خانواده را داده است بنده راجع به این لایحه خیلی مفصل می‌خواستم صحبت کنم انشاءالله یکروز قبل از دستور صحبت می‌کنم اجتماع از خانواده‌ها تشکیل می‌شود. تا خانواده‌ها در امن و آسایش زندگی نکنند فرزندان در محیطی سالم نمو و پرورش نکنند آن جامعه نمی‌تواند ترقی کند همین لایحه است که مایه و اساس تحکیم مبانی خانواده و تامین آتیه نونهالان و فرزندان ما است (صحیح است) شاید از نظر تان گذشته باشد در بودجه یک رقمی هست آقای دکتر مجیدی میدانند این رقم برای بهداشت خانواده گذاشته شده است و این مطلب را هم بنده ناچارم برای توضیح اش انشاءالله از یک نطق قبل از دستور استفاده کنم و فقط اینجا هدف انجمن را می‌گویم هدف انجمن تشویق و کمک در تشکیل و راهنمائی خانواده‌های تندرست و شاداب و همچنین حمایت از صحت و سلامت کودکان و نوزدان پائین آوردن مرگ و میر نوزادان و سقط جنین و راهنمائی والدین در داشتن فرزندان خوبی است که واقعاً بتوانند به جامعه تحویل بدهند (دکتر الموتی ـ با حمایت خانواده خانمها و آقایان همه موافقیم) البته میدانم ما هم متکی هستیم به برادران عزیز که در اینجا در این مدت سه سال و نیم غیر از مهر و محبت و عطوفت وبرادری چیزی ندیده‌ایم و یقین دارم آنرا هم تصویب خواهید فرمود (احسنت ـ احسنت).

رئیس ـ آقای دکتر حکیم شوشتری بفرمائید.

دکتر حکیم شوشتری ـ یادم می‌آید چند وقت قبل همکار دانشمند ما جناب آقای پروین در یکی از فرمایشاتشان از پشت هم تریبون در باره مصیبت استماع صحبت کردند بنده نمیدانم چرا این فرمایش ایشان از ذهنم گذشت یک چیز دیگر یادم آمد که در مقدمه عرایضم خواستم این مطلب را عنوان کرده باشم یکی از وعاظ عادت داشت هر وقت می‌رفت صحبتی بکند یا در مجلس مستمعینی گیرش می‌آمد و می‌خواست سخنرانی بکند سخنرانی او را می‌گرفت و حالی پیدا می‌کرد متوجه مدت صحبت کردن نبود و بدون توجه باحال مستمعین و بدون توجه به اینکه آیا مسمعینی وجود دارد یا ندارد در آن حالیکه بود همینطور صحبت می‌کرد (یکنفر از نمایندگان ـ این توجه را جنابعالی داشته باشید) در یک مجلسی تعداد مستمع خیلی خوب گیرش آمده بود بهمان حال رفته بود و بدون توجه به وقت و موقعیت شروع کرد با آن حال صحبت کردن همینطور صحبت ادامه داشت و در آن حال که بود دیگر نگاه به جمعیت نکرد یک دفعه متوجه شد که یک چیزی توی دستش گذاشتند نگاه کرد دید دربان مسجد است که یواشکی می‌گوید این کلید کلون در است مسمتعی که نیست بنده این کلید را تقدیم می‌کنم هر موقع فرمایشتان تمام شد در را به بندید و بروید حالا بنده فکر می‌کردم که واقعاً ما در قبال فرمایشات مخالفین که بنده واقعاً از فرمایشاتشان مخالف به معنی واقعی یعنی مستند و با دلیل بیایند بگویند این راهی که انتخاب کرده‌اید برای تقسیم ارقام بودجه به این دلیل اقتصادی در وضع پیشرفت مملکت در توسعه اقتصادی مملکت ما مضر است به این دلائل ندیدم که یکی از آقایان مخالفت کنند راستش این است که طبق وظیفه‌ای که از طرف فراکسیون به بنده محول شده بود بنده قصد داشتم تاآنجا صحبت بکنم که آقای خواجه نوری کلید در را بلند کند و بگوید کافی است ولی در شرایطی که خوشبختانه دیدم بعضی از آقایان که بنام مخالف صحبت کردند از جمله دوست با شرف و با انصافم جناب آقای زهتاب در کمال جوانمردی بودجه را تجزیه و تحلیل کردند و اعمال نیک دولت را از

+روی کمال انصاف ستودند جای صحبتی برای ما باقی نمی‌ماند ولی با تمام این احوال بنده می‌خواهم برای چند دقیقه‌ای فهرست وار آقایان را به مصیبت استماع گرفتار بکنم علت هم این است که می‌گوید سعدی دو چیز می‌شکند قدر مرد را، تصدیق بی وقوف و سکوت وقوف دار. واقعاً اینرا آقایان توجه داشته باشید که اگر ما صحبتی نمی‌کنیم در باره بودجه یا در مورد بعضی از لوایحی که بوسیله دولت به مجلس تقدیم می‌شود اطلاع داشته باشید سببش بی اطلاعی نیست خیلی بیشتر از آنچه اینجا گفته می‌شود در فراکسیون ما در باره آن لوایح صحبت می‌کنیم، حلاجی می‌کنیم خیلی از لوایح را طوری مخالفت می‌کنیم که اصلا به مجلس نمی‌آید ما در مورد تمام لوایح همه با اطلاع و دقت رسیدگی کردیم اگر حرفی نمی‌زنیم اینجا نمی‌آییم باصطلاح وقت مجلس را نمی‌گیریم ما فکر می‌کنیم که در مجلس انقلابی هستیم و بایستی کار بکنیم (صحیح است) مملکت ما در یک وضع خاصی قرار گرفته است در اثر نبوغ ذاتی شاهنشاه بزرگ ما، رهبر عالیقدر ما در اثر دهاو کاردانی و تجربه بیست و چند سال سلطنت انقلابی در این مملکت بوجود آمده ما نمایندگان این انقلاب هستیم که آمده‌ایم اینجا، خطوط اساسی برنامه مملکتی ما را شاهنشاه رسم کرده‌اند ما آمده‌ایم اینجا آنها را اجرا بکنیم راه ما معین است، وظیفه‌ای جز بثمر رساندن انقلاب یعنی در راهی که شاهنشاه ما ترسیم کرده‌اند نداریم ما از روی کمال علاقمندی این وظیفه را انجام می‌دهیم و هروقت هم نتوانستیم کنار می‌رویم چه دولت، چه سایرین بهیچ وجه من الوجوه تعصبی جز اینکه اوامر شاهنشاه و راهی که برای ما ترسیم شده جز قدم گذاشتن و فداکاری کردن در آن راه را نداریم (صحیح است) بنده می‌خواستم عرض کنم وظائف دولت‌ها مدتها است تغییر کرده شاید در آیته هم وظائفی علاوه بر وظائفیکه فعلاً دولتها دارند بعهده شان واگذار بشود یکوقت دولتها فقط و فقط وظیفه امنیت را داشتند امروز دولتها برای حفظ و صیانت و آسایش جامعه وظایف دیگری هم دارند مثلاً هیچ دولتی نیست که مسئول تهیه آذوقه و خوراک مملکت خودش نباشد هیچ مملکتی نیست که وظیفه دار نباشد موازنه ارزی خودش را حفظ کند در ضمن مقادیر زیادی از کارهای کلی مملکت وصنایع سنگین و کارهای اجتماعی را موظف است سرمایه گذاری بکند اگر امسال بودجه را با یک مقایسه ساده با سال گذشته مقایسه کنیم می‌بینم که در چند مورد که در اولین مورد ارتش شاهنشاهی است یک مقداری اضافه بودجه داریم برای یک مملکتی که در حال رشد است شاید بعضی‌ها بگویند خرج است بنده می‌خواهم از نظر دید خودم عرض کنم آنچه که در مورد ارتش ما خرج کردیم و بیشتر نمی‌توانیم خرج بکنیم و بالاتر ببریم علاوه بر اینکه برای حفظ مملکت ما است یک نوع سرمایه گذاری است همین امنیتی که در داخل مملکت بوجود آمده موجب شده که مناطق دریائی خودمان را بدهیم به شرکتهای خارجی و آنها استخراج نموده پول گیر ما بیاید پول جائی بدست می‌آید که امنیت باشد اگر امنیت در مملکت ما وجود نداشت سرمایه گذاری نمی‌شد بنده می‌خواستم یک ارقام بسیار ساده‌ای را به عرض آقایان برسانم بر خلاف آنچه که بعضی از آقایان احیاناً بگویم مخالفین اظهار فرمودند سرمایه گذاریهای خصوصی هم بعلت ثبات و بعلت امنیت کاملی که در مملکت هست سال بسال بیشتر شده بنده یک آمار خیلی کوچکی را روی عدد و رقم بعرض آقایان میرسانم، آقایان سرمایه گذاریهای اقتصادی و صنعتی در سال ۱۳۴۱ سه میلیارد و ششصد و هفتاد میلیون ریال در راه صنعت در این مملکت سرمایه گذاری شده است در سال ۱۳۴۲ چهار میلیارد و و ششصد و هفتاد میلیون ریال در سال ۱۳۴۳، شش میلیارد و ششصد و نود میلیون ریال شده در سال ۱۳۴۴ هفت میلیارد و ششصد و هشتاد میلیون ریال سرمایه گذاری خصوصی شده بنده می‌خواستم به آقایان و خانمها عرض کنم این ثبات خدمتگذاری و اجرای برنامه‌های صحیح این دولت موجب شده که در ۶ ماهه اول امسال پانزده میلیارد و چهار صد و سی میلیون ریال سرمایه گذاری خصوصی در این کشور بعمل آمده اگر در این مملکت اعتمادی نبود اگر مردم از نظر آینده خودشان امیدوار

+نبودند سرمایه نمی‌آوردند اینجا این بهترین معرف این است که ما در وضع بسیار اطمینان بخشی قرار داریم (صحیح است) هم سرمایه ما، هم پول ما، هم وضع مملکت ما طوری شده است که تمام مردم و تمام ملل جهان میل دارند در اینجا سرمایه گذاری کننده بنده فهرست واریکی دو مطلب دیگر عرض می‌کنم اگر آقایان از آمار خسته هستند بنده می‌خواستم فقط در اینمورد در مورد سرمایه گذاری دولت صحبت کرده باشم در مورد سرمایه گذاریهای دولت آنچه که باید توضیح داده شود داده شده است بنده فقط می‌خواستم عرض کنم که کارهای دولت که یک قسمت مصرف مردم بالا رفته یا کارهای مردم وضع مردم بهتر شده موجب شده دیگران هم آمده‌اند اینجا سرمایه گذاری کردند یک ایرادی که آقایان فرمودند من باب مثال بعنوان جواب عرض می‌کنم فقط خواستم توضیح داده باشم که این فرمایشاتی که شما میفرمائید بطور نمونه مثلا یکی از آقایان می‌گفت چرا صادرات کم شده است ما هم این ایراد را بدولت داریم که بایستی دولتی که می‌خواهد صادرات ثابتی داشته باشد بازارهای خاصی را مونوپل کند اجناس خاصی داشته باشد همیشه با هر قیمت که شده است اجناس تولیدی را برای عرضه کردن بآن بازارها داشته باشد وبعضی نظیر کرم خاردار و وضع امسال پنبه پیش نیاید ولی بنده می‌خواستم بعرض آقایان برسانم امسال وضع صادرات مملکت ما با وجودیکه در چند رقم از ارقام صادراتی نکث داریم یعنی در پنبه در حدود ۱۲۰ میلیون تومان یا در این حدود کثر صادرات داریم سیمان ما کثر صادارت دارد بعلت افزایش مصرف داخلی چند رقم دیگر اگر کثر صادرات داریم بعلت بهبود وضع ماست و با نکث صادرات پنبه یعنی یک چنین رقم بزرگی از صادرات ما باز هم وضع ما آنچنان بهم نخورده است که ما بازارهای دنیا را ازدست داده باشیم صادرات ما با وضع غیرقابل پیش بینی پائین آمده باشد بنده با توجه به ارقام صادرات دیدم که تا آخر سال ۴۵ تقریباً موازنه‌ای در وضع صادرات نسبت به سال پیش با وجودی که واقعاً یک رقم وحشتناکی پنبه ما کثر صادرات پیش آورده برقرار است معذلک فکر می‌کنم در آتیه یک تعادلی داشته باشیم چون آقایان میدانند یکی از کارهای خوبی که دولت کرده است این است که جلوگیری از صدور احشام کرده است و موجب شده یکمقداری از صادارت ما پائین آمده است و یکی دیگر از ارقامی که صادارت ما را پائین آورده است کود شیمیایی است که بعلت بهبود وضع کشاورزی موجب شده است مصرف داخلی زیاد بشود و خواه ناخواه ما نتوانستیم بیشتر صادر کنیم و در داخله مصرف شده و محصولاتی که از مصرف کود شیمیایی مثل موز بدست ما می‌رسد خواه ناخواه در وضع آینده کشور ما و در وضع اقتصاد ما موثر خواهد بود بنده خیلی زیاد وقت آقایان را نمی‌خواهم بگیرم ولی بطور نمونه چند مطلب را که اینجا عنوان شد بعرض آقایان میرسانم یکی در مورد دارو بود گرچه آقای نخست وزیر جواب این مطلب را دادند ولی بنام یکی از کوچکترین خدمتگزاران عالم پزشکی اینرا عرض می‌کنم اگر در یک کشوری یک داروی خاص رانداشتند و خواستند از خارج وارد کنند بهتر این است که از چند مملکت وارد کنند و حتی در موارد خاصی اگر کسانی نتوانستند ازدارهای لوکس استفاده کنند بتوانند داروهای ارزانی داشته باشند اگر از یک نوع که مصرف دارد شما داروهای مختلف دیدید تعجب نکنید این بمصلحت مملکت است وزارت بهداری کارهائی انجام داده که یکی از درخشانترین کارهایش مبارزه با وبا بود آقایان این مایه سرافرازی ماست که وبائی در این مملکت آمد و ما آنچنان توانستیم مبارزه کنیم که ممالک پیشرفتة دنیا مملکت ما را مملکت پاکی از لحاظ وبا تشخیص دادند یعنی اگر شما بخواهید بروید به اروپا اگر ایران محل حرکت شما باشد از شما پروانه تلقیح واکسن وبا نمی‌خواهند و این واقعاً برای ما افتخار آمیز است بنده با توجه بمقدمه عرایضم واقعاً میل ندارم وقت آقایان را بگیرم ولی فهرست وار عرض می‌کنم وزارت آبادانی و مسکن در خوزستان آنچنان کارهائی انجام داده است که

+مورد تشکر ماست خانه سازی کرده جاده‌های فرعی ساخته (یکنفر از نمایندگان ـ وظیفه اش بوده) بله وظیفه اش بوده ولی انجام داده (احتشامی ـ در آذربایجان نشده) اگر بعضی از برنامه‌ها زده شده ولی آقایان توجه بفرمایند هزار کیلومتر راه آهن که برای بوجود آمدن صنعت ذوب آهن احتیاج داشتند بسازند ما واقعاً اینقدر گذشت داشته باشیم که یک قسمت از برنامه هائی که برای برخ کشیدن عموم در این چند سال لازم بود جلوی اینکارها گرفته شود و ما باید از روی کمال خوشبینی این مطلب را قبول کنیم در مورد وزارت اقتصاد باید عرض کنم کارهائی بخصوص در خوزستان انجام شده بنده لازم است راجع بسرمایه گذاری در صنعت آلومینیم با کمک هم پیمانانمان گر چه بعضی‌ها ایراد می‌گیرند که سرمایه گذاری که بوسیله بعضی ممالک شده بسیار کم است ولی در مورد آلومینیم باید عرض کنم پاکستان به اختصاص دادن بازار بزرگترین کاررا برای امکان بوجود آوردن این کارخانه انجام داده و اگر شش درصد سرمایه گذاری کرده و تا حالا بیش از یکدهم از این پول را نپرداختند برای ما در قبال اختصاص دادن آن بازار خیلی خیلی ناچیز است (صحیح است) در مورد کارخانه پتروشیمی ما امیدواریم درآمدی معادل ۳/۱ درآمد نفت در خوزستان داشته باشیم سرمایه گذاری که در مورد یکی از زراعات که در کشور ما وجود داشته شده است یعنی نیشکر مایه افتخار ماست و اتیه بسیار درخشانی برای مملکت ما نوید می‌دهد در این مورد هر چه از طرف دولت خرج شده الگوی صحیح بدست آمده و علم صحیح بوده است همه آقایان اطلاع دارند در حدود پانصد هزار تن مصرف قند و شکر ماست و دویست و چند هزار تن بیشتر تولید نداریم هر چه در این موردسرمایه گذاری کنیم که بتوانیم از خارج وارد نکنیم بسیار بسیار کار خوبی کرده‌ایم و این کارها و خیلی کارهای دیگر برنامه آن ریخته شده در کمال صحت و درستی و روی کمال دلسوزی انجام می‌گیرد و یکی از افتخارات ما در مملکت نمودار وضع مملکت ما و عبارت از این است که بودجه خوبی داریم و کار بودجه و مصرف پول ما بسیار بجاست سابق بر این برای گرفتن چند دلار چه دردسرهائی در این مملکت داشتیم چه میسیونهائی می‌رفت چه واسطه هائی می‌فرستادیم و بعد هم چه شرایطی برای ما تعیین می‌کردند الان ما هرقدر کارخانه و وام بخواهیم از خارج تحصیل کنیم کشورهای مختلف، صاحبان صنایع مختلف در این مورد با هم مسابقه می‌دهند پول ما آنچنان ارزش بین المللی پیدا کرده که شما در تمام دنیا با قیمتی همانند قیمت بانک در تمام دنیا آنرا می‌خرند این مایه افتخار ماست که قیمت اسمی پول ما در بازار و در بانک یک طور است پول ما بازار سیاه ندارد اینها دلیل این استکه ما بودجه خیلی خوبی داشته‌ایم خیلی خوب مصرف کرده‌ایم در راه رشد اقتصادی ما بسیار خوب قدم برداشته‌ایم من توفیق همه خدمتگزاران خاصه این دولت را در سایه شاهنشاه آریامهر از خداوند می‌خواهم و امیدوارم این مجلس که تا بحال وظیفه خودش را انجام داده بعد از این هم بتواند در راه همکاری با دولت قدم بردارد از حوصله تان متشکرم.

۳ ـ تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه

رئیس ـ چون وقت دیر است و آقایان دکتر مهذب پروین، مجید محسنی، مهندس ریاحی می‌خواهند صحبت کنند با اجازه خانمها و آقایان جلسه را ختم می‌کنیم و در ساعت ۹ بعد از ظهر مجدداً جلسه خواهیم داشت.

(در ساعت هفت و پنجاه دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ مهندس عبدالله ریاضی