مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ آذر ۱۳۴۷ نشست ۹۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و دوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ آذر ۱۳۴۷ نشست ۹۰

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۴۷ نشست ۹۰

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۲۲

جلسه: ۹۰

مجلس در ساعت ده صبح به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید.

فهرست مطالب:

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان دکتر ضیائی- جوانشیر- دکتر شریعت- دکتر حکیم شوشتری- دکتر صدر- مسعودی- بهادری- فهیمی- حقشناس- فیاض- دکتر فریور-مرندی- صدقیانی زاده- فضائلی- دکتر عظیمی- ایلخانی پور- بیات- دکتر صفائی- دکتر کیان- دکتر مدنی- دکتر موثقی- بانو زاهدی.

غائب بی‌اجازه

آقای مهندس ناصر بهبودی.

غائبین مریض

آقایان مهندس فروهر- رضازاده- مهندس پرویز بهبودی- اولیاء- بختیار- بوشهری- پرویزی- سلیمانی- کاشانی- دکتر عدل طباطبائی- موسوی ماکوئی- مهرزاد- دکتر وفا- بانو دکتر دولتشاهی.

- بیانات آقای رئیس بمناسبت بیستمین سال روز تصویب اعلامیه حقوق بشر

۲- بیانات آقای رئیس بمناسبت بیستمین سال روز تصویب اعلامیه حقوق بشر

رئیس- نمایندگان محترم

بیست سال پیش روز نوزدهم آذر ماه سال ۱۳۲۷ اعلامیه حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل محتد تصویب شد. صدور چنین اعلامیه‌ای پس از پایان یافتن جنگ جهانی دوم جزء برنامه‌های اساسی سازمان ملل متحد بود لیکن دو سال طول کشید تا این اعلامیه بتصویب نهائی برسد و اجرای مفاد آن که در خیر و صلاح جامعه بشریت بود از همه کشورها و ملتهای جهان خواسته شود.

هدف این اعلامیه چنانکه از نام آن برمی آید حرمت با آزادی‌های مدنی و اجتماعی و اقتصادی همه افراد بشر بدون امتیاز نژاد و زبان و جنس و مذب و برقراری مساوات کامل و برابری و برادری و برخورداری همه ابناء بشر از حقوق و مزایای انسانی است.

صدور این اعلامیه بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم نتیجه مستقیم انکار و تحقیر حقوق بشری و اعمال ناروایی بود که در جریان جنگ پیش آمد چنانکه وجدان بشریت و شرافت انسانیت را بیزار می‌ساخت. این هتک حرمت و چشم پوشیدن از اصول اخلاقی و حقیقت انسانیت سازمان ملل متحد را برآن داشت که هرچه زودتر اصولی که همه جهانیان آنرا بپذیرند در این باب تدوین و تصویب کند و اجرای آن را از همه کشورها و ملتهای عضو بخواهد چنانکه در آینده همه ابناء بشر از اینگونه تجاوزات غیرانسانی مصون و در امان باشند.

هنگامی که این اعلامیه صادر شد با حسن استقبال همه جهانیان مواجه گشت و به توصیه کمیسیون مخصوص حقوق بشر در قانون اساسی بیشتر کشورهائی که پس از صدور این اعلامیه استقلال یافته و به عضویت سازمان ملل متحد درآمدند مفاد آن گنجانده شد.

در اینجا باید عرض کنم که مفهوم واقعی اعلامیه حقوق بشر قرنها پیش از آنکه باینصورت تدوین و تصویب شود در کشور ما مجری و متبع بوده است و باقتضای سنن و آداب ملی و مذهبی همه مردم به اصول و مبانی آن ایمان و اعتقاد راسخ داشته‌اند.

فرمانی که کورش کبیر پس از فتح بابل صادر نمود و در آن آزادی مذهب را برای همه مردم آن شهر تضمین کرد نشانه‌ای از همین عظمت و قدرت روحی و ایمان به اصول حقوق انسانی و احترام به عقاید دینی بود که در آن روزگار ادامه حیات مردم بابل به آن بستگی داشت (صحیح است) اصول دین مبین اسلام نیز متکی به رعایت حرمت حقوق انسانی و برابری و مساوات است و در قانون اساسی کشور ما که شصت و سه سال پیش نوشته شد در چند اصل از اصول مفاد اعلامیه حقوق بشر صریحاً پیش بینی گشت (صحیح است) اکنون نیز مفتخریم که در عصری زندگی می‌کنیم که با اجرای منشورهای مقدس انقلاب شاه و مردم توانسته‌ایم به رهبری پیشوای بزرگ خود مبانی حقیقی حقوق بشری را چنانکه واقعیت اعلامیه حقوق بشر بر آن متکی است با لغو و امتیازات طبقاتی و تساوی حقوق زن و مرد و تأمین منافع کارگر و کشاورز و مبارزه با جهل و نادانی و تأمین وسائل آموزش و پرورش و درمان و بهداشت روستاها در کشور خود بموقع اجرا درآوردیم چنانکه موجب اعجاب و تحسین همه جهانیان باشد این نیست مگر در نتیجه ایمان واقعی ملت ایران به اجرای نیات بلند پیشوای خود و احترام قلبی باصول منشور ملل متحد و همه موازینی که براساس آن اعلامیه حقوق بشر تنظیم شد و بتصویب رسید.

با حسن تصادف در اردیبهشت ماه امسال کنفرانس بین المللی حقوق بشر به مناسبت بیستمین سال تصویب این اعلامیه در عمارت جدید مجلس شورای ملی گشایش یافت و این ساختمان که فی الواقع یکی از مراکز مهم تحقق بخشیدن به اصول و هدفهای این اعلامیه جهانی بوده و خواهد بود پیش از آنکه مورد استفاده مجلس قرار گیرد بعنوان مقر این کنفرانس جهانی اختصاص یافت و چنانکه دیدیم بخوبی و با نظم کامل آغاز و انجام پذیرفت.

مجلس شورای ملی این حسن تصادف را بفال نیک می‌گیرد و چون روز نوزدهم آذر ماه که مصاف با سالروز تصویب این اعلامیه جهانی است بعلت تصادف با روز نوزدهم ماه مبارک رمضان مجلس جلسه نخواهد داشت در این جلسه تبریک و تهنیت قلبی خود و نمایندگان را بمناسبت صدور اعلامیه حقوق بشر بعموم ملل جهان تقدیم می‌کند و از درگاه خداوند متعال مسئلت دارد که همه جهانیان را در اجرای هرچه کاملتر و دقیقتر این اعلامیه که موجب برقراری صلح و صفا و عدالت و مساوات در سراسر گیتی است آنچنان موفق بدارد که همه افراد بشر بتوانند از مزایای آن در راه تحقق آمال بشریت و مبانی اصول انسانیت برخوردار گردند و در پایان سخن سپاسگزاری مجلس شورای ملی را به پیشگاه شاهنشاه آریامهر که ملت و کشور خود را اینگونه با واقع بینی و دوراندیشی و آزادی و مساوات واقعی و رستگاری فردی و اجتماعی و رهبری فرموده و می‌فرمایند تقدیم می‌دارد (احسنت).

- بیانات قبل از دستور آقای روحانی- خانم دکتر دولتشاهی- و آقایان: دکتر رشتی- دکتر میرعلاء پدرامی

۳- بیانات قبل از دستور آقای روحانی- خانم دکتر دولتشاهی- و آقایان: دکتر رشتی- دکتر میرعلاء پدرامی

رئیس- نطق‌های قبل از دستور را شروع می‌کنیم آقای روحانی تشریف بیاورید.

روحانی- جناب آقای رئیس، نمایندگان محترم بنده را امروز تکلیفی ایجاب کرد که چند دقیقه‌ای وقت گرانبهای مجلس را بگیرم و آن نامه‌ها و مراجعاتی است که عده‌ای از کارمندان شریف و بازنشسته کشور که سالیان دراز خدمت کرده‌اند و در لایحه متمم بودجه دولت بعد از مدتها امید و آرزو ذکری از این طبقه شده است ایجاب کرده است مراجعاتی بکنند واقعاً اقدام دولت برای تأمین اعتبار بمنظور کمک بزندگی عده‌ای از کارمندانی که خدمت کرده‌اند در حالیکه با کوشش و تلاش مبلغی اضافه درآمد داشته باشند جای ستایش و تقدیر است اما آنچه جالب است این است که در مجلس، عده‌ای کثیر کارمند دولت هستند که بحمدالله هنوز بازنشسته نشده‌اند و اگر یک روزی اقتضا بکند که انشاءالله به مقامات بالاتر برگردند به بازنشستگی خواهند رسید و بعد از مقام زوارت و سفارت و معاونت نیستند که از تسهیلات استفاده کنند بنابراین بنده از همکاران عزیز تقاضا دارم توجه بفرمایند که آن مطلبی را که امروز بنده عنوان کردم و مطرح نمودم نه تنها یک مسئله‌ای است که وظیفه نمایندگان است باتوجه بفرمایشات جناب آقای رئیس مربوط به حقوق بشر اینها هم عده‌ای از مردم هستند که حقوقی دارند و باید رعایت بشود و آقایان هم به بازنشستگی خواهند رسید و اگر امروز بفکر عده‌ای باشند که عمرشان را در خدمت به مملکت گذرانده‌اند پایه گذار این تشکیلات و این اساس در دوران مشعشع سلطنت پهلوی بوده‌اند هم آینده شما ملحوظ خواهد بود و هم دیگر کارمندانیکه الان شاغل هستند و هم اینکه خود شما نیز با امید و آرزوی بیشتری خدمت خواهید کرد و همکار عزیزمان جناب آقای قاضی در جلسه گذشته فرمایشی فرمودند (مهندس صائبی- آقای قاضی زاده نه قاضی) خودشان خمد در این مقام هستند که قاضی مستقلی باشند بافضل و کمال و دانشی که دارا هستند کثیرالسن کثیرالاولاد و کثیرالعلم بنابراین کلمه قاضی در مورد ایشان مصداق دارد بهر جهت فرمایشاتی فرمودند که جای تشکر و امتنان است ولی بنده می‌خواستم چند نکته‌ای را توضیح بدهم که در این لایحه اشاره به پایه تحصیلات شده در اینجا دو مطلب مطرح است یکی این اصل کلی و این کمکی که دولت مطرح کرده است برای کمک به زندگی کارمندان بازنشسته است (صحیح است) ولی در این مسئله کار آنها مطرح نیست که بگوئیم که کی چه تخصصی دارد و چه دانشی دارد و چه حقوقی بهش بدهیم (صحیح است) اما مسئله تحصیل را هم بیائیم یک قدری بررسی بکنیم در دورانی که این کارمندان بازنشسته تحصیل می‌کردند ببینیم برای کسب دانش چه زحمتی را تحمل کرده‌اند هیچ یک از این دانشکده‌ها نبوده است هیچ یک از این دبیرستانها و وسائل نبوده است آنها واقعاً دانشجو بوده‌اند و واقعاً زحمت کشیده‌اند و علم و دانش را در هر جائیکه بوده است فراگرفته‌اند و بعد با کمال صفا و صمیمیت در راه خدمت به مملکت کوشیده‌اند پریروز در خدمت آقای رئیس عرض می‌کردم آیا سزاوار است تقی زاده در خانه نشسته بشنود امروز چون تصدیق ۶ ابتدائی ندارد حالا فرض کنید سفیر و سناتور نبود که برای کمک زندگی استفاده کند مرد دانشمند، مرد مبارز و مرد خدمتگزار نظیر اینها توی این ۱۴ هزار نفر عده زیادی هستند و اگر آقای قوام صدری صورت اسمی آنها را بیاورند می‌بینید همه دانشمند هستند و زبان خارجه میدانند اینها با چه شرایط نامساعدی تحصیل کرده‌اند و با چه شرایط نامساعدی برای مملکت خدمت کرده‌اند (صحیح است) امروز این مطلب یکی قدری اسباب ناراحتی اینها شده است بنده حساب کردم که در سال ۱۲۹۹ آغاز طلوع کوکب سلطنت پهلوی که حالا قریب ۵۰ سال می‌گذرد کسی که درسن ۲۰ سالگی آنروز وارد خدمت شده امروز ۷۰ سال دارد در روزی که مشغول کار شده کجا دانشکده‌ای بوده؟ حتی در مرکز مملکت دانشگاه نبوده که اینها شروع کرده‌اند بکار و کوشش امروز که وسیله‌ای فراهم شده حق قانونی این است که رعایت قانونی که در تیر ماه ۱۳۳۷ از مجلس شورای ملی گذشت که دولت قبول کرد در هر موقع حقوق کارمندان شاغل را تأمین کنند به همان نسبت حقوق بازنشستگان را تامین کنند اینجا باید بعرض نمایندگان برسانم که کارمندان پایه ۹ سابق را در ردیف کارمندان عالی رتبه و با تحصیلات عالیه امروز باید حساب کرد (صحیح است) که حداکثر حقوق را دریافت بکنند نباید برگردیم بوضع تحصیلی آنها (مهندس ناصر بهبودی- این مطلب در فراکسیون شما مطرح نشده بود؟!) بنده در مسافرت بودم و می‌دانید که کار من کار زلزله است این مسئله کلی مطرح و مطلب اختصاصی نیست بنابراین نکته‌ای که خواستم یادآوری کنم اینست که دولت با این مطلب توجه کند و بررسی شود قبل از اینکه در کمیسیون بودجه تصویب شده باشد از لحاظ مادی و روانی این مسئله طبقه بندی را از بین ببرند (صحیح است) و فکری بشود که به چه تربیت انجام شود مطلب دیگری که بنظر من رسید یادآوری کنم و توجه آقایان نمایندگان را جلب کنم دولت هم البته توجه و علاقه دارد بجا است که من تا آن مرحله تشکر کنم که دولت اشتباه محاسبه کارمندان را قبول کرد و آن ناراحتی که کارمندان به دادگستری مراجعه و شکایت کنند و وضع نامناسبی از نظر مملکتی پیش آید آن مطلب منتفی شد ولی تا کی باید در انتظار باشند در عین حالیکه دولت هم عنوان می‌کند که اعتبار نداریم بنده در موقع طرح بودجه سال ۴۷ پیشنهاد کردم که به کارمندان دولت باید این مطالباتشان یا از سهام کارخانجات بدهید یا اینکه از این اراضی بایر تا بروند آنجا مشغول کار بشوند آن روز گفتند دارند حساب می‌کنند و رسیدگی می‌کنند مبلغ چند است و به چه ترتیب می‌توانند عمل کنند راجع به این مطلب که برای بازنشستگان این پیشنهاد را کرده بودم بنظرم رسید یک تذکری بدهم که بیایند این عده را هم بگویند که تفاوت اختلاف حساب حقوق کارمندان و بازنشستگان را یکجا کنند و متدرجاً مادامی که اعتبار کافی پیدا بشود که یکدفعه بدهند برنامه شان این باشد که به همان ترتیبی که کارمندان بازنشسته می‌شوند این مطالبات هم به آنها داده شود حتی یک مبلغی در بوجه منظور بکنند که متدرجاً این پول را بدهند و این کمکی می‌شود برای کارمندان البته چه بهتر که وضع مملکت جوری بشود بنده در این مسئله اصولیکه مورد تأیید مجلس هم هست و دولت هم توجه کرده است بیش از این مصدع وقت نمایندگان محترم نمی‌شوم و استدعا می‌کنم که فکر اینها را هم بفرمائید اینها زحمت کشیده‌اند کوشش کرده‌اند با صمیمیت و صداقت، اگر امروز دولت بتأمین آسایش آنها توجه بکند بلا تردید قسمت اعظم نگرانیهائی که کارمندان دولت از تأمین زندگیشان در دوران بازنشستگی و وضع خانواده شان بعد از مرگ دارند و احیاناً تلاشهای اضافه و گاهی اوقات خدای ناکرده ناروائیهائی برای تأمین آتیه بکنند یقین بدانید با این اقدام دولت این مسئله بوضع خیلی برجسته‌ای از بین می‌رود برای اینکه دلیل ندارد کسی زحمت فوق‌العاده بکشد یا خدای ناکرده خلافی مرتکب بشود (قاضی زاده- موجب امیدواری شاغلین هم می‌شود) البته اسباب اطمینان خاطرشان می‌شود برای اینکه نگرانیشان برای آینده رفع می‌شود امیدوارم در این مورد توجه کافی بشود، دو تللگراف و نامه هم به اینجانب رسیده که تقدیم مقام ریاست می‌کنم و انشاءالله مژده خوبی بکارمندان داده خواهد شد بنده دیگر عرضی ندارم از توجهی که به عرایض من فرمودید تشکر می‌کنم.

(احسنت- احسنت).

رئیس- خانم دکتر دولتشاهی بفرمائید.

بانو دکتر دولتشاهی- جناب آقای رئیس آقایان و بانوان محترم: پس فردا که ۱۹ آذر و روز دهم دسامبر است روز حقوق بشر اعلام شده است، همانطور که جناب آقای رئیس هم اشاره فرمودند امسال بیستمین سالی است که اعلامیه حقوق بشر بتصویب سازمان ملل متحد رسیده و بمناسبت اقداماتی که در واقع در این ۲۰ سال گذشته در زمینه حقوق بشر در تمام دنیا انجام شده و کمیسیونهای مختلف سازمان ملل که در این راه کار کرده و خدمت کرده‌اند آثار فعالیت آنها در بسیاری از سازمانهای دیگر بین المللی هم منعکس شده از جمله کمیسیون حقوق بشر و کمیسیون مقام زن از کمیسیونهای سازمان ملل و بسیاری از سازمان ای بین المللی وابسته به سازمان ملل پیوسته در برنامه‌ها و قطعنامه‌ها و کلیه کارهای خود اصول موافقتنامه و اعلامیه حقوق بشر را رعایت کرده‌اند و سعی کرده‌اند که بتدریج در تمام دنیا و در نزد ملل مختلف این اصول انسانی اجراء بشود البته مسئله حقوق بشر خیلی قدیم تر از این است. کشور خود ما ایران یکی از نمونه‌های انسان دوستی بوده و پادشاهان بزرگ این کشور نمونه بودند از لحاظ رعایت حق ملل مختلف حتی کشورهائی که مغلوب ایران شده بودند بعدها که بطور خیلی قوی از حقوق انسانها در تاریخ جدید بشر صحبت شد و برای حق اعتلای شأن انسان اعلامیه هائی صادر شد در دوران انقلاب فرانسه و بعد از انقلاب فرانسه بود همچنین در جامعه ملل که آن را می‌شود پیشرو وجد سازمان ملل متحد امروز دانست که در بین دو جنگ گذشته تشکیل شده و در آنجا نیز در زمینه و درباره حقوق بشر فعالیتهائی شده و عده‌ای از سازمانهای بین المللی در آن سازمان رسوخ کردند و موفق شدند که در زمینه تساوی حقوق زن و مرد قبل از جنگ جهانی دوم و سال‌های ۱۹۲۰-۱۹۳۰ فعالیتهائی بکنند و حتی سازمانهای مشورتی تشکیل شد و سازمانهای بین المللی داوطلب تشکیل شده و بالاخره در نتیجه تمام فعالیتهای گذشته و جمع آوری تمام افکار بزرگی که قبل از آن در این زمینه منعکس شده بود در دسامبر ۱۹۴۸ یعنی در آذر ۱۳۲۷ سازمان ملل متحد موفق شد که اعلامیه حقوق بشر را با توجه به تمام نکاتی که از لحاظ زندگانی انسانها براساس تساوی حقوق و برخورداری از تمام حقوقی که خاصه بشر است در این اعلامیه منعکس بکند و بر طبق این اعلامیه هر انسانی باید از مزایائی که برای زندگی سلامت یک انسان لازم است برخوردار باشد که از جمله داشتن مسکن سالم، استفاده از تحصیلات، استفاده از بهداشت و عدالت اجتماعی و ابراز عقیده و تشکیل اجتماعات و از این قبیل که احتیاجی به تکرار آن نیست که در طول مدت این بیست سال سازمان ملل متحد و سازمانهای وابسته به آن و کمیسیونهای سازمان ملل تلاش کردند که اصول و رئوس مطالب این اعلامیه را اجراء بکنند چنانکه ما می‌بینیم که از بیست سال به اینطرف بسیاری از کشورهائی که تحت استثمار بودند آزادی پیدا کرده‌اند استقلال پیدا کرده‌اند و در بسیاری از کشورهائی که قبل از سال ۱۹۴۸ یعنی ۱۳۲۷ زنان از تساوی حقوق و استفاده از بسیاری از حقوق اجتماعی محروم بودند در خلال این مدت از آن برخوردار شدند حقوق کارگران بطرز برجسته‌ای در خلال این بیست سال برتری و بهبودی پیدا کرده و در بیشتر کشورهای جهان کارگران از حقوق انسانی برخوردار هستند و در بسیاری از این کشورها حداقل دستمزد کارگر مشخص و اصلاحات بزرگی شده است و برای اینکه زیاد بطول کلام نپردازیم بهتر است کشور خودمان را مثال بزنیم که در همین بیست سال اخیر تحت رهبریهای خردمندانه شاهنشاه آریامهر که خود یکی از بزرگترین بشر دوستان امروز در مجامع بین المللی معرفی شدند چه ترقیات بزرگی نصیب ملت ایران برای رسیدن به حقوق بشر شده است آزادی دهقانان ما آزادی زنان برخورداری کارگران از بیمه‌های اجتماعی و سهیم شدن در سود کارخانجات و امثال اینها یکی از بزرگترین افتخاری که نصیب کشور ما در سال حقوق بشر شد نطق بسیار خردمندانه و انسان دوستانه‌ای بود که شاهنشاه ما در در دانشگاه هاروارد فرمودند و در آنجا مثل یک فیلسوف و پدر دلسوز به گرفتاریها و بیماریهای بشر توجه کردند و ارائه طریق فرمودند و راهنمائی فرمودند که برای از بین بردن این تفاوتها و از بین بردن فقر و جهل و بی عدالتیهای اجتماعی و بیماریها یک لژیونی تشکیل بشود به خلاف لژیونهائی که در گذشته همیشه برای جنگجوئی و کشورگشائی تشکیل می‌شد و این لژیون برای خدمت به بشر و از بین بردن فقر و بیماری و بی عدالتیهای اجتماعی و نادانی و جهل تشکیل بشود اقداماتی که شاهنشاه ما در کشور خودمان در طول ۲۷ سال سلطنت خودشان انجام داده‌اند و راهنمائیهائیکه از لحاظ حفظ صلح بین المللی پیوسته فرموده‌اند چنان ارجی به شاهنشاه ما داده که در دانشگاه هاروارد در ضمن تقدیم دکترای افتخاری به شاهنشاه آریامهر رئیس دانشگاه مزبور در نطق خودشان تجلیل بسیار شایسته‌ای از شاهنشاه معظم ما کردند و به یک مسئله بسیار اساسی توجه کردند که شاهنشان ایران بعنوان یک شخصیت انسان دوست بین المللی هستند که قدرت را وسیله خدمت قرار داده‌اند این خیلی اهمیت دارد و همیشه در طول تاریخ دیده شده افراد یا ملل از قدرت برای زورگوئی استفاده می‌کردند در حالی که شاهنشاه بزرگ ما با نهایت تسلط و بصیرتی که به اوضاع داخلی کشور و اوضاع بین المللی دارند چه برای سعادت ملت ایران و راهنمائیهای اساسی و اقدامات مؤثر فرموده‌اند چنانکه همه می دانیم و چه از لحاظ بین المللی همیشه راهنمائیهای اساسی فرموده‌اند بطوری که غالباً شخصیت والای ایشان طرف مشورت از طرف شخصیت‌های بین المللی قرار می‌گیرد اجازه می‌خواهم چند نکته از نطق معروف شاهنشاه ما اشاره فرمودند که جامعه بشریت بیمار است فرمودند «البته مقصودم این نیست که این بیماری فقط امروز بوجود آمده است آنچه جامعه کنونی بشری را دچار تشنج و پریشانی می‌کند زاده عواملی است که ریشه مزمن دارد محرومیت‌ها، تبعیض‌ها، ستمگریها، تعصبات، کینه توزیها و دشمنی‌ها، فقر، جهل، گرسنگی و بیسوادی همه اینها بیماریهائی است که از گذشته برای ما به ارث رسیده است منتهی تفاوت اساسی وضع امروز ما با گذشته این است که اکنون ما دریافته‌ایم وجود این آفات امری طبیعی و اجتناب ناپذیر نیست» شاهنشاه ما در همان نطق خودشان اشاره فرمودند که قسمت عمده این بیماریها و گرفتاریهای بشر نتیجه تفاوتهای بزرگی است که امروز از لحاظ معلومات و تکنولوژی و از لحاظ اقتصاد در بین الملل مختلف و گروههای مختلف ملل است و تا ما موفق نشویم که این تفاوتها بزرگ را بصورتی تعدیل کنیم جلوی بی عدالتیهای اجتماعی و سایر بیماریها را نمی‌توانیم بگیریم شاهنشاه خردمند ما در همان موقع اشاره فرمودند که با وجود اینکه این بیماری بزرگ است ولی از علاج آن نمی‌توان ناامید بود چنانچه درگذشته بیماریهای جسمی وجود داشت که در بیست و سی و چهل سال پیش غیر قابل درمان بنظر می‌آمد و امروز علاج آن پیدا شده و امروز افراد بشر از مرض وبا و تیفوس از بین نمی‌روند و نمی‌میرند باز شاهنشاه فرمودند که جامعه بشریت می‌تواند در آتیه‌ای که چندان دور نیست به رفع این دشمنان بشر و بیماریها بپردازد و راه علاج آن تشکیل لژیون طرفداران بشر را پیشنهاد فرمودند و در اینجا می‌فرمایند «من امروز پیشنهاد می‌کنم که سپاهی بین المللی بنام لژیون خدمتگزاران بشر بوجود آید که در آن افرادی از هر کشور هر طبقه هر نژاد هر مذهب هر جنس هر سن در هر وضع اجتماعی و اقتصادی فقط با این وجه اشتراک که قسمتی از عمر خود را وقت خدمتگزاری بنوع انسان کنند بوجود آید» و چون خواه ناخواه موجود مرکزی برای اداره کلی چنین نیروئی لازم است از این لحاظ بسازمان ملل متحد یعنی سازمانی که بصورت بین‌المللی و بشری بوجود آمده است پیشنهاد می‌فرمایند و البته باز می‌فرمایند «از دوران امپراتوری روم تا همین عصر ما لژیونهای بسیاری بخاطر پیروزی نظامی پدید آمده است بیائید یک بار لژیونی بین المللی بوجود آوریم که هدفش پیروزی در پیکار با دشمنان واقعی بشر یعنی با فقر با جهل با گرسنگی و با بی عدالتیهای اجتماعی باشد. بگذارید تاریخ آینده گواهی دهد که نیروی معنوی خدمتگزاران بشر از قدرت هر سپاه و نیروی تخریبی هر اسلحه‌ای قویتر و پایدارتر است. بگذارید در دنیای مادی ما آنهائی که می‌خواهند خود را وقف خدمت بشریت کنند دور هم گرد آیند و صدای معنویت را به گوش صدها میلیون از برادران و خواهران بی پناه و نومید خود در سرتاسر جهان برسانند بگذارید در تاریکی خودخواهیها، حسابگیریها، تبعیضها و ستمها، فروغ یزدانی از خودگذشتگی و فداکاری و نوع‌دوستی بدست چنین نیروئی به درخشش درآید، بگذارید این گفته سعدی شاعر بزرگ بشریت بدست این افراد تحقق یابد که

تو کز محنت دیگران بی‌غمی
نشاید که نامت نهند آدمی،

خوشبختانه این ندای بشردوستانه شاهنشاه ما بلافاصله در کشور ما با استقبال زیاد روبرو شد و ما دیدیم و شنیدیم که همه طبقات آمادگی خوشان را برای خدمت در این لژیون اعلام کردند و ما افتخار این را داریم که کشور ما یکی از کشورهائی است که بطور برجسته موفق شده است در امسال که سال حقوق بشر بوده است در راه خدمت به بشر فعالیت کرده باشد و نیز اطلاع دارید که در بهار امسال کنفرانس بین المللی حقوق بشر در ایران تشکیل شد این هم یک موفقیت بزرگی بود که یکی از بزرگترین اعلامیه هائی که در زمینه حقوق بشر صادر شده است در تهران تهیه شد و بنام اعلامیه تهران نامیده شد.

رئیس- خانم دکتر دولتشاهی وقت شما تمام شد.

بانو دکتر دولتشاهی- از نفر بعدی خواهش می‌کنم دو دقیقه وقت خودشان را به بنده بدهند.

دکتر رشتی- بفرمائید.

رئیس- ادامه بفرمائید.

بانو دکتر دولتشاهی- در کنفرانس حقوق بشر به واسطه علاقمندی شاهشناه آریامهر به این امر مهم به واسطه فعالیت‌های والاحضرت اشرف پهلوی که در این زمینه انجام داده بودند والاحضرت را به ریاست این کنفرانس بین المللی بزرگ انتخاب کردند که اینهم یکی از افتخارات بزرگ کشور ماست در خاتمه لازم میدانم از این فرصت استفاده کنم و از پشت این تریبون به دوست و همکار ارجمندم خانم سناتور دکتر منوچهریان تبریک بگویم که ایشان هم امسال یک موفقیت بزرگی برای زنان ایران بدست آوردند و از طرف سازمان ملل که تنها به شش نفر در این سال جایزه حقوق بشر داده به خانم دکتر منوچهریان بعنوان یک زن آسیائی این جایزه اهدا شده است و این موفقیتی است برای کشور ما و باز هم علامت احترام فوق العاده ایست که در مجامع بین الملل به شاهنشاه ما و والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی گذاشته‌اند که یک نفر خانم ایرانی را در این موفقیت سهیم کرده‌اند (احسنت).

رئیس- آقای دکتر رشتی بفرمائید.

دکتر رشتی- با اجازه مقام محترم ریاست، بنده چند کلمه‌ای درباره همین روز حقوق بشر که قبلا از طرف مقام ریاست همچنین همکار محترم خانم دکتر دولتشاهی تشریح گردید بعرض همکاران گرامی میرسانم، همه میدانیم که حقوق بشر از اول بصورت یک اعلامیه جهانی بدنیا اعلام گردید یک اعلامیه جهانی در ۲۰ سال پیش تصویب شد ولی کمتر جهانیان توجه داشتند که در این بیست سال گذشته این اعلامیه به چه صورتی در زندگی روزمره ملل دنیا پیاده شده و چگونه ملتها می‌توانند برای پیروی از خصوصیاتیکه در این اعلامیه ذکر شده چاره‌ای بیندیشند و پیروی کنند از این اصولی که در این اعلامیه هست بنده می‌خواهم بعرض همکاران گرامی برسانم که خوشبختانه در محافل بین المللی و سازمان ملل متحد این فکر قبلاً شده است و مدت ۱۵ سال در سازمان این بحث شده است در اطراف اینکه به چه صورت می‌بایستی قراردادهائی چند جانبه بین المللی به تصویب برسد و این اصولی که در اعلامیه مندرج است در قوانین داخلی ممالک رسوخ کند خوشبختانه دو کنوانسیون یاد و قرارداد بین المللی به تصویب رسید که عبارتند از قرارداد مربوط به حقوق سیاسی و مدنی و یکی هم حقوق اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی علت اینکه این دو کنوانسیون جداگانه به تصویب رسیده است این است که هماهنگی در بین کشورهای مختلف جهان برای تعریف حقوق بشر نبوده است عده‌ای از ممالک بعضی تخطی‌های جزئی را در امور سیاسی و مدنی نقص حقوق بشر می دانند در صورتیکه ممالک دیگر گذشتشان بیشتر است مثلاً هستند گروهی از ممالک آفریقائی که طرز رفتار آفریقای جنوبی با سیاه پوستان را بزرگترین جرم می‌دانند در حالی که ممالک دیگر آن را به این ترتیب قبول ندارند و آن را یک خلافی می دانند که قابل جبران است و باین جهت این دو کنوانسیون بطور جداگانه به تصویب رسیده و الان دولت شاهنشاهی ایران که آن را امضاء کرده برایش لازم الاجراست و در قوانین جاری مملکت می‌گنجاند اما یک موضوع بسیار مهمی که آنهم متأسفانه در دنیا کمتر مورد توجه و قبول قرار گرفته این است که ضمانت اجرای این اصول چیست یعنی اگر در آفریقای جنوبی دولتی علنی با وضع قوانینی بیاید حقوق بشری سیاه پوستان را ازشان سلب کند دنیا چه راکسیون و عکس العملی از خود می‌تواند نشان بدهد بطور رسمی برای این کار در سازمان ملل متحد چهار سال پیش یک پیشنهاد بسیار جامعی طرح شد که دولت ایران از آن پشتیبانی کرد و آن این بود که بیایند در دنیا یک کمیساریای عالی حقوق بشر تشکیل بدهند زیر نظر سازمان ملل متحد که در رأس آن یک کمیسر عالی قرار داشته باشد و خوشبختانه کمیسرهای عالی که خودشان را نامزد این پست کردند و یا در نظر گرفته شدند اغلب از کشورهای آسیائی و آفریقائی بود و معنی آن این بود که درد را ملل آسیائی و آفریقائی بیشتر تشخیص داده بودند ولی متأسفانه دولتهای بزرگ زیر بار نرفتند و این پیشنهاد جامه عمل نپوشید و بسیار جای تأسف است چون واقعاً می‌بایست چنین کمیسارهای عالی وجود داشته باشد تا مأمورین سازمان متحد بروند در اقصی نقاط دنیا و ببینند اصول حقوق بشر واقعاً به چه صورت رعایت می‌شود اگر واقعاً قوانینی در دست تکوین در آفریقای جنوبی هست که به ضرر یک عده از مردم جهان است نگذارند بصورت قانون در بیاید و آنرا در نطفه خفه کنند و اگر خدای ناکرده کار اجباری باشدو یا زورگوئی باشد از طرف کارفرمایان روی کارگران باید قبل از اینکه بصورت رسمی یا قانون درآید آن کمیسر عالی سازمان ملل پیشنهاد کند که به چه صورت می‌شود از آن جلوگیری کرد متأسفانه کشورهای بزرگ زیربار نرفتند و کشورهائی که از این اصول پشتیبانی می‌کردند بیشتر کشورهای آسیائی و آفریقائی بودند این مطلب بسیار مهم است و هستند ممالکی که بیشتر منابع طبیعی خودشان را صرف کارهای غلط صرف نفاق و آدم کشی می‌کنند ولی خوشبختانه در مملکت ما که نه فقط به چنین کارهای غلطی مبادرت نمی‌ورزند بلکه برنامه‌های مترقی هم دارند که منحصراً برای پیشرفت افراد انسان و تسجیل حقوق بشر است، بازرسان بین المللی بیایند و ببینند که در کشور ما چه می‌گذرد و ببینند که اینجا اصولی که در کنفرانس تهران ذکر شد و بصورت نسخه‌ای در دست جهانیان گذاشته شد تماماً مورد اجرا قرار گرفته. من برای نمونه چند مطلب را ذکر می‌کنم که چه مطالبی بودند که بصورت دستورالعمل برای کشورهای جهان صادر شد. یکی راجع به حقوق زنان بود که همکار محترم خانم دکتر دولتشاهی بتفصیل بیان فرمودند یکی راجع به تبعیضات نژادی که خوشبختانه در مملکت ما هیچ وقت وجود نداشته، یکی راجع به استعمار هم مبارزه کرده‌ایم، سوم توسعه اقتصادی و اجتماعی و پروژه‌های مترقی که در ششم بهمن در شش سال پیش بصورت عمل درآمد و مورد تحسین همه جهانیان قرار گرفته و می‌بینند که به چه صورت و به چه نحوی عمل می‌شود اینها همه اجرای حقوق بشر است دیگر مبارزه با بیسوادی که عمل ما نسخه‌ای شده است برای تمام دنیا و مورد تأیید و احترام یونسکو که سازمان علمی و تربیتی و فرهنگی ملل متحد است قرار گرفته، یا تنظیم امور خانواده که اخیراً دولت شاهنشاهی ایران بطور خیلی جدی این مسئله را تعقیب می‌کند، تمام این مطالب که در کنفرانس حقوق بشر مورد بحث قرار گرفت و بعداً به صورت دستورالعمل به تمام ممالک صادر شد تمام مطالبی است که در کشور ما صورت عمل بخود گرفته است از اینجهت است که ما ترسی نداریم و حتی استقبال می‌کنیم که بازرسان بین المللی بیایند و ببینند که در مملکت ما چه می‌گذرد و در بعضی از ممالک دیگر که متأسفانه ادعای دموکراسی دارند ولی وضعیت آنها و برنامه شان چیز دیگری است چطور است؟ برای چه کنفرانس حقوق بشر در تهران تشکیل شده؟ شما خیال می‌کنید سالنی مثل سالن مجلس شورای ملی در دنیا وجود نداشت؟ خیر، از این جهت در اینجا تشکیل شد که دیدند ما مملکتی هستیم در حال توسعه و تمام برنامه هائی که مورد نظر سازمان ملل متحد است زیر نظر پیشوای بزرگ ما رهبر خردمند ما در حال اجرا است به این جهت این کنفرانس در تهران تشکیل شد و بنده از کسانی بودم که با جناب آقای دکتر یزدان پناه بعنوان ناظر شرکت داشتیم، به همه می‌گفتیم که ما از این جهت بخود می‌بالیم که مملکت ما خود را آماده اجرای این اصول میداند و در حال اجرای این اصول می‌باشد نه از لحاظ اینکه کشور ما دارای هوای خوبی است از اینجهت هم هست ولی از جهت دیگر راجع به سیاست مملکت ما است، و اراده بسیار محکم و پشتکاری است که شخص اول مملکت ما در اجرای تمام برنامه‌های مترقی پشتیبان آن هستند و ما بوجود آن افتخار می‌کنیم (احسنت احسنت).

رئیس- آقای دکتر میرعلاء بفرمائید.

دکتر میرعلاء- مقام ریاست، همکاران ارجمند برای ما جای بسی خوشوقتی است که ملاحظه می‌کنیم اصول انقلابی شاه و ملت در ایران اصولی هستند که نه تنها برای درمان دردهای ما شاهنشاه تجویز فرمودند بلکه امروز بسیاری از ممالک از این اصول برخوردارند یا در آینده محتاج استفاده از این مقررات هستند یکی از این اصول اصل انقلاب آموزشی است که یک جنبه بین المللی از لحاظ همشکلی گرفتاری آموزشی در تمام مملکت دارند اگر امروز ما به متمدن ترین کشورهای روی زمین که سال‌ها پیشکسوتان آموزش و پرورش بوده‌اند نظر کنیم ملاحظه می‌کنیم که حتماً یک کمی نقص و علل در برنامه‌های آموزشی و در برنامه‌های اجتماعی جوانان خود دارند و به این شکل نیست که همه آنها این مطالب را حل کرده باشند گواه این مدعا وجود یک تشکیلات، وجود یک مکتبهائی است با فلسفه‌ای خاص، فلسفه‌ای انحطاطی، قهقرائیکه جوانها بیشتر تمایل پیدا می‌کنند بوضع انسان اولیه رجعت نمایند مانند هیپیزم و این هیپیها و آن فلسفه‌های خاص و امثال اینها، اینها میرساند که حتمی ممالک مترقی هم باید در امر آموزش و پرورش جوانان یک تجدید نظری بعمل بیاورند البته این مسائل بیشتر به این علت پیدا می‌شود که ترقی علم، پیشرفت علوم همواره یک فاصله‌ای با تظاهران آنها در ترقی اجتماع دارد بدین معنی که اگر امروز بشر به نیروی هسته‌ای دست یافته و این راز بزرگ طبیعت را کشف کرده که به قول علمای فن این یونیورس، این دنیا هیچ نیست مگر یک تشکیلات لایتناهی انرژی هسته‌ای، ما باید انتظار این را داشته باشیم که در آینده دور با نزدیکی یک زندگی و یک مقررات نوینی در انتظار بشر قرار خواهد داشت و امروز باید توجه کنیم که شاید یک زندگی پر ماجرای اتمی درسی سال یا چهل سال دیگر در انتظار بشر باشد و این بسیار قابل توجه است و این انقلاب آموزشی است که باید پاسداران تمدن بشریت به فکر سی سال یا چهل سال دیگر باشند، بسیار قابل توجه است و این انقلاب آموزشی است که باید این نکات را کاملاً در نظر بگیرد و در هر دو وزارتخانه یکی وزارت علوم و دیگری وزارت آموزش و پرورش ما که مأمور اجرای این انقلاب در کشور ما هستند و باید انصاف داد که هر دو وزارتخانه در شروع کار قدمهای منطقی و متینی در این راه برداشته‌اند بخصوص بنده این فکر وزارت علوم و این طرح را بسیار می‌پسندم که در سطح دانشگاهها یک ارزیابی دامنه داری را ادامه خواهد داد و بسیار بجا خواهد بود که اگر این ارزیابی واقعاً در عمل و به اعماق پیشرفتهای علمی در دانشگاهها کشیده شده و همچنین وزارت آموزش و پرورش هم بسیار بجا خواهد بود که از این رویه پیروی کند، ولی مسأله خیلی اساسی و مهم به عقیده من مسأله نوآموزان است که امروز یک مسأله بسیار مشکلی است که وزارت آموزش و پرورش با آن روبروست، نوآموزان این مملکت امروز در دو نوع دبستان تربیت می‌شوند، یکی مدارس دولتی که بعضی از آنها واقعاً بسیار پسندیده و قابل تمجید هستند و دیگر یک دبستانهائی هستند که این مدارس در نقاط انبوه شهرها قرار دارند و ناچارند و از روی اجبار این دبستانها دو وقته هستند یعنی صبح یک عده نوآموزان در آنجا درس می‌خوانند و بعد از ظهر عده دیگر و نکته بسیار مهمی که بنده در اینجا استفاده می‌کنم این نکته است که تا تعلیم و تربیت به کانون خانوادگی این نوآموزان وارد نشود و یک برنامه صحیح برای ارشاد کانونهای خانوادگی تنظیم نشود این نوآموزان آنطور که باید تربیت نخواهند شد صرف چهار ساعت در دبستان و ۲۰ ساعت در کوچه و بازار آنهم با یک وضع بیطرف یعنی در موقعی که پدر و مادر نمی دانند چه مسئولیتی نسبت به این فرزندان دارند و آشنا نیستند که با چه وضع اقتصادی و با چه مشکلی زندگی کنند اینها مسائلی ایجاد می‌کنند که بالاخره همه این مسائل در آینده نمی‌توانند با یک وزارتخانه یا همت یک وزارتخانه حل شود بنده معتقدم یک سازمانی هم از وزارت بهداری باید برنامه بهداشت خانواده را اجرا بکند با کمک سازمانهای آموزش و پرورش مملکت با توسعه یک تشکیلاتی در دبستانها و با یک برنامه صحیحی هم به ارشاد پدران و مادران این نوآموزان بپردازند و از طرف دیگر بنده از وزارت آموزش و پرورش تقاضا دارم که امروز وقت آن رسیده است که حتماً یک ضوابطی برای مدارس ملی معین بشود و یک سروسامانی به این آنارشی و عدم نظم در مدارس ملی داده شود و امیدوارم که در این راه وزارت آموزش و پرورش از تمام لحاظ یک قدم مؤثری چه از لحاظ تدریس و شهریه و احتیاجات دیگری که امروز در این دبستانها و دبیرستانها وجود دارد بعمل بیاورد خیلی متشکرم (احسنت).

رئیس- آقای پدرامی پنج دقیقه از وقت باقی است اگر کافی بنظر می‌رسد بفرمائید.

پدرامی- جناب آقای رئیس، همکاران محترم ایران که زادگاه ما است از آنجا عزیز و گرامی است که پیوند ناگسستنی با ملت ایران و تاریخ پر افتخار گذشته نیاکان ما دارد همین پیوند و ارتباط است که حس از خودگذشتگی و جانبازی را برای خاطر شاهنشاه و میهن در ما بوجود می‌آورد و زندگی را در برابر کلمه میهن و شاهنشاه بی ارزش و حقیر می گرداند اگر امروز انسانی زندگی اش را نابود می‌کند فقط بخاطر آرمان بزرگی است که آن جز زندگی بهتر در ایران آباد نمی‌باشد و حتی در آخرین لحظات زندگی کوچکترین تزلزل و تردید در او پیدا نمی‌شود و مرگ را فقط بخاطر ایران و میهن و شاهنشاه عزیزش با آغوش باز استقبال می‌کند (احسنت). تنها قدرتیکه این حس را در او به عالیترین درجه از خودگذشتگی رسانده همان پیوند می‌باشد. پس گذشت بزرگ این انسانها از طرفی برای کسانی است که این آب و خاک زادگاه آنها و بخاطر همین دوستی و محبت بی شائبه ایست که زندگی و آرزوهای شخصی را با سرب گرم آشنا می‌کنند تا به آرمان بشردوستی و عشق به شاهنشاه و هم میهن را تحقق بخشند فردوسی شاعر بزرگ ملی ایران که در اثر جاودانی خود برای بیان و توضیح یک خصلت انسانی است می‌گوید:

همه جای ایران سرای من است
چو نیک و بدش از برای من است
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
تنم گر به خنجر کنند چاک چاک
خدا، شاه، میهن نویسم به خاک

امروز درباره روزی سخن می‌گویم که همیشه دو احساس مختلف در من پدید آورده است احساس شرم و ناراحتی و احساس آرامش و افتخار، آری ۲۱ آذر ماه عامل چنین احساسات متضادی است. از آن حادثه و ماجرا که در حدود ربع قرن می‌گذرد و در این مدت بیش از صدها مقاله و گفتار پیرامون وقایع آذربایجان نوشته و گفته شده است اما چنین بنظر می‌رسد که هنوز حق مطلب ادا نشده باشد و دلیل آن این است که از ۲۱ آذر ۱۳۲۴ کمتر سخن به میان آمده است و معمولاً اکثر کسانی که در این مورد حرفی زده‌اند از ضعف سیاسی که سبب ایجاد حوادث مزبور بوده است سریع و سطحی گذشته‌اند. به یاد بیاوریم اوضاع سالهای اواخر جنگ را متأسفانه سیاست پیشگانی دولت را اداره می‌کردند که بیشتر در اندیشه منافع خود و دوستان نزدیک خود بودند و لابد صدور جواز و ایجاد انحصار فروش اجناس را فراموش نفرموده‌اید. غائله آذربایجان ارمغانی است که جنگ خانمانسوز بین‌المللی برای میهن و ملت ما که شاهراه ترقی را می‌پیمود هدیه کرد اغتشاش و هرج و مرج در امور مملکتی و از هم گسیختگی نظام در کلیه شئون اجتماعی از روز سوم شهریور روز شوم و سیاهی که هیچگاه ایرانی میهن پرست آن را فراموش نخواهد کرد در خطه آذربایجان با همکاری بیگانگان و عوامل و ایادی بیگانه و خائن شروع شد. این بود پاداش و نتیجه بزرگترین مساعدت و همکاری که کشور ما و ملت ما با متفقین نمودند. این بود رفتار و روش غیر قانونی و غیر انسانی بیگانگان با کشوری که بنام پل پیروزی خوانده شد و به آنان باارزش‌ترین و صادقانه ترین کمک را در راه موفقیت و پیروزی نموده بود. ملت ایران به تمام تعهدات منعقده در کنفرانس تاریخی تهران وفا نمود ولی بیگانگان نه تنها از تعهدات خود عدول نمودند بلکه بوسیله ارتش خود شروع و اقدام به ایجاد بلوا و آشوب گردیدند برگردیم به آذر ماه سال ۲۴، احزاب مختلف ایران در یک ائتلاف خائنانه درخواست متجاسرین فرقه چی را تأیید می‌کنند و در میان مطبوعات صداهای مخالف بگوش می‌رسد ولی دولت وقت تحمل هیچ فریاد مخالفی را ندارد. هفدهم آذر با یک یورش تمام مطبوعات را به محاق توقیف می کشاند و زبانها را در کامها به بند می‌کشند و در برابر اقدام گروهی متجاسر سکوت اختیار کرده با نمایندگان اعزامی آنها به گفتگو می‌نشینند و ترتیب ضیافت می‌دهند. حتی در برابر عدم اجرای فرامین نظامی فرمانده لشکر آذربایجان مانع اقدام ستاد ارتش می‌گردد. البته لازم است که عمل ستاد ارتش را در استقلال بخشیدن به تیپ‌های اردبیل و رضائیه که مردانه در برابر متجاسرین و کمک‌های خارجی آنها مردانه استقامت کرده جان از کف دادند مورد ستایش و تکریم قرار گیرد. باز سپاس دیگر تقدیم آنان داشت که زیر بار پیشنهاد دولت نمی‌روند و درجات درخواستی متجاسرین را برای فدائیان رد کرده تصویب آنرا موکول به اراده ذات مقدس شهریار آریامهر می دانند. در طول یکسالی که مردم آذربایجان در برابر اجحاف و ستم فرقه چی چه رنجهائی را تحمل کردند خارج از توصیف می دانم و در آن زمان فقط شاهنشاه ایران زمین نگران وضع مردم استان آذربایجان و منتظر اقدام و حرکتی از طرف دولت وقت بودند. دریغا که سیاست پیشگان مرکز با متجاسران به لاس و گفتگو مشغول و حتی پیشنهاد جدائی آذربایجان را با عنوان خودمختاری بحضور مبارک شاهنشاه آریامهر تسلیم می‌نمایند. عکس العمل شاهنشاه دوراندیش و روشن بین ایران آرزوی تجسم یافته میلیونها وطن پرست ایران است که به میهن و ملت خود عشق می‌ورزند. شاهنشاه در این مورد فرمودند «اگر دستم قطع شود سند جدائی آذربایجان را امضاء نخواهم کرد» و اینجا است که نقش حیاتی رهبر داهی و آگاه دل ایران بر مردمی که قلوبشان اریکه سلطنت پدر تاجدار است روشنتر و آشکارتر دیده می‌شود و عامل کشور شاهنشاه و کهنسال ایران زمین یعنی سلطنت، بهتر شناخته می‌گردد و علت آنکه کشور ما توانسته است در طول قرون از گزند حوادث پیروز و سربلند خارج بشود همین رژیم صحیح و آزمایش شده نیاکان است در طول ۲۵۰۰ سال تاریخ مدون.

رئیس- آقای پدارمی وقت شما تمام شد.

پدرامی- یک دقیقه دیگر اجازه بفرمائید لحظات تصمیم فرا می‌رسد. شاهنشاه گرامی اجازه اتلاف وقت بیشتر را نمی‌دهند در چنین لحظات تاریخی رئیس دولت وقت برای استراحت به املاک شخصی می‌روند. آری چنین است دولت تاریخی سیاست پیشگان بی مسئول که فقط بکرسی صدارت می‌اندیشند نه مسئوولیت سنگین و مهم آن. چنین است که من از ۲۱ آذر ۲۴ احساس خفت و خواری می‌کنم و سستی و ضعف سیاسی دولتی را که خود را منجی ملت و کشور معرفی می‌کرد در من احساس شرم بوجود می‌آورد.

اما رهبر روشندل ایران تصمیم نهائی را اتخاذ و در ارتش دلیر ایران به فرماندهی شخص والاتبارشان خائنین و متجاسرین را منکوب و آذربایجان عزیز را نجات می‌بخشند. شاهنشاه عظیم الشأن در عرض سلطنت پرافتخارش بخاطر ما و فرزندان ما، بخاطر ایران و ایرانی، بخاطر آنکه ایرانی در هر کجا است با شرف و غرور و افتخار زندگی کند تن بتحمل شدیدترین ناملایمات داده و مکرر جان خود را بخطر انداخته است. چنین است روز تاریخی ۲۱ آذر ۲۵ که هر ایرانی همانند من احساس افتخار و برتری می‌کند و قلب امیدوار او روزهای بهتری را تحت رهبری شاهنشاه آریامهر برای ملت ایران پیش بینی می‌نماید. وقایع آذربایجان نکته بارز و مهمی را نیز نشان داد و آن قیام مردم بود که با الهام از شاهنشاه آریامهر تاروپود متجاسرین را درهم کوبید و تا هر شهر نشانی از ورود قریب الوقوع سربازان دلیر ارتیش ایران می‌یافت با قیام خود شهر را آزاد و قدوم ارتش را گلباران می‌کردند.

من هرگز ورود سربازان را بشهر قهرمان تبریز فراموش نمی‌کنم مردم و سربازان دست در آغوش هم کرده روبوسی می‌کردند و اشک شادی از چشمها فرو می‌ریخت و گوئی دوستان نزدیک دیری است که یکدیگر را ندیده‌اند. باز فراموش نمی‌کنم روزی را که شاهنشاه آریامهر پس از نجات آذربایجان به تبریز تشریف فرما شدند عظمت استقبال از رهبری که بر قلوب مردم ناحیه آذربایجان سلطنت می‌فرمایند فقط مؤید شماری بود که کلمات تاریخ مکرر بیان داشته است: پیوند شاه و مردم ناگسستنی است. شاهنشاه در میان پرشورترین احساسات مردم حق‌شناس تبریز از ایوان شهرداری روز سه شنبه دهم مهرماه خطاب به مردم تبریز چنین فرمودند «شما مردم این شهر و اهالی آذربایجان نسبت به پادشاه خودتان کسی که گفته بود حاضر است دستش قطع شود ولی سند اضمحلال و پاشیدگی ایران و خیانت به این مملکت را امضاء نکند از دیروز چنان استقبال و احساساتی پرشور شما اهالی تبریز بمن نشان دادید، چرا؟ از لحاظ شما بوده است؟ ولی من شخصاً فکر می‌کنم این شور و هیجان شما دلیل براین است که من و شما یک شکل فکر می‌کنیم و قلب ما به یک آهنگ ضربان دارد» این بیان نشان دهنده توجه بزرگ شاهنشاه به آذربایجان و مردم آذربایجان به شاهنشاه خود بود. افتخار و شرف به شما مردم دلیر و غیور آذربایجان که بشهادت تاریخ پرافتخار ایران همواره مظهر شجاعت و شهامت بوده و با جانبازی و فداکاری‌های خویش از گرداب حوادث تاریخ همیشه سربلند و پیروز بیرون آمده‌اید. درود بی پایان به مادران و پدران شهدای راه آذربایجان که بخاطر میهن عزیز در چنین روزی شربت شهادت نوشیده‌اند. اجازه می‌خواهد واسطه ابلاغ صمیمانه‌ترین و پرشورترین درودهای مردم آذربایجان به پیشگاه شاهنشاه عظیم الشأن باشد (احسنت، احسنت).

- تصویب صورت جلسه

۴- تصویب صورت جلسه

رئیس- راجع به صورت جلسه دفعه گذشته نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه قبل تصویب می‌شود.

- معرفی آقای صادق احمدی به معاونت وزارت دادگستری بوسیله آقای وزیر دادگستری

۵- معرفی آقای صادق احمدی به معاونت وزارت دادگستری بوسیله آقای وزیر دادگستری

رئیس- وارد دستور می‌شویم، آقای پرتو بفرمائید.

پرتو (وزیر دادگستری)- باکسب اجازه از مقام محترم ریاست، آقای صادق احمدی که از قضات شریف دادگستری (مبارک است) و ضمناً برای نمایندگان محترم مجلس چهره آشنائی هستند بسمت معاونت پارلمانی وزارت دادگستری به ساحت مقدس شورای معرفی می‌شوند. (نمایندگان- احسنت، مبارک است).

مهندس صائبی- بسیار انتخاب خوبی است.

دکتر الموتی- آفرین براین حسن انتخاب.

- تقدیم یک فقره آئین نامه بوسیله آقای معاون وزارت بهداری

۶- تقدیم یک فقره آئین نامه بوسیله آقای معاون وزارت بهداری

رئیس- آقای دکتر مرشد بفرمائید.

دکتر مرشد (معاون وزیر بهداری)- با اجازه مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی در اجرای ماده ۱۱ قانون نظام پزشکی و تبصره ماده ۱۰ قانون اصلاحی قانون مزبور آئین نامه انتظامی پزشکی که توسط هیأت مدیره نظام پزشکی تهیه شده برای رسیدگی و تصویب کمیسیون بهداری و دادگستری مجلسین تقدیم می‌شود.

رئیس- به کمیسیونهای مربوط ارجاع می‌شود.

- طرح سؤال آقای پزشکپور از وزارت کار و امور اجتماعی و جواب آقای معاون وزارت کار و امور اجتماعی

۷- طرح سؤال آقای پزشکپور از وزارت کار و امور اجتماعی و جواب آقای معاون وزارت کار و امور اجتماعی

رئیس- سؤال آقای پزشکپور از وزارت کار و امور اجتماعی مطرح است. آقای پزشکپور بفرمائید.

پزشکپور- بنده بعد از جواب آقای معاون وزارت بهداری توضیحاتم را عرض می‌کنم.

رئیس- آقای معتمدی بفرمائید.

معتمدی (معاون وزارت کار و امور اجتماعی)- سؤال آقای پزشکپور نماینده محترم شامل چهار قسمت است که با اجازه مقام ریاست و نمایندگان محترم بهر قسمت جداگانه جواب داده می‌شود:

۱- در مورد اجرای ماده ۱۶ قانون کار دایر به ممنوعیت بکار گماردن اطفال کمتر از ۱۲ سال در کارگاهها باید عرض کنم که مواد قانون کار از جمله ماده ۱۶ در مورد کلیه کارگاههای صنعتی و تولیدی کشور تا سرحد امکان به موقع اجرا گذارده شده است و بازرسان کار بر طبق مواد ۵۰ و ۵۲ در اجرای مقررات قانون مزبور نظارت نموده و در صورت مشاهده تخلف یک بار به کارفرما تذکر داده خواهان رفع نواقص می‌شوند. چنانکه به تذکرات آنها توجه نشد مراتب را به وزرات کار و امور اجتماعی گزارش می‌کنند و وزارت کار گزارش آنها را که در حکم گزارش ضابطین دادگستری است برای تعقیب قانونی به مراجع دادگستری احاله می‌نماید. این گزارشات در شهرستانها به دادسرای محل، در تهران نیز تا دو سال قبل به دادسرای تهران فرستاده می‌شد ولی از دو سال قبل یک شعبه بازپرسی مقیم برای رسیدگی به تخلفات ناشی از عدم اجرای قانون کار در وزارت کار مستقر و خارج از نوبت به تخلفات مزبور رسیدگی می‌شود.

در مورد دوم سؤال فرموده‌اند که چه تعداد از موارد تخلف برای رسیدگی به دادسراها ارسال گردیده؟

در این مورد بعرض مجلس محترم می رسانم که با توجه به عدم آشنائی اکثر صاحبان کارگاهها به وظائفی که قانوناً در قبال کارگران خود دارند و با عنایت به اینکه دستگاه کنترل کننده یعنی بازرسان کار بتدریج گسترش یافته و هنوز هم واجد امکانات انسانی و وسائل کافی برای بازرسی مستمر از کلیه کارگاهها نیست تخلفات را تا آنجا که قادر بدید آن بوده است مورد تعقیب قرار داده و چه بسا ممکن است که تخلفاتی در معرض دید بازرسان کار قرار نگرفته باشد.

متأسفانه هنوز آمار موارد تخلفی که در شهرستانها مورد تعقیب قرار گرفته است و اصل نگردیده ولی برای نمونه می‌توانم عرض کنم صرف نظر از موارد نقص عدیده که با تذکر اولیه بازرسان کار منجر به رفع نواقص شده است در سال جاری در تهران ۱۶۳ مورد تخلف از قانون مورد تعقیب بازپرسی مربوط قرار گرفته و متخلفین به پرداخت جریمه نقدی و در بعضی موارد برای حفظ جان کارگران به تعطیل کارگاه محکوم شده‌اند.

در قسمت سوم نماینده محترم سؤال فرموده‌اند که چرا با وجود ماده ۱۶ قانون کار وزارت کار در کارگاههای قالیبافی از کار گران کمتر از ۱۲ سال ممانعت ننموده است؟ در اینباره باستحضار نمایندگان محترم میرسانم همانطور که عرض شد در هر مورد که بازرسان کار ضمن بازرسی کارگاهها به موارد تخلف برخورد کرده‌اند متخلف مورد تعقیب قرار گرفته است که اینکه ما اکنون در کارگاههای متمرکز و متشکل کمتر مورد تخلف مشاهده می‌شود ولی در مورد کارگران کارگاههای قالیبافی که اخیراً قانونی برای تشدید مجازات بکار گمارندگان کارگران کوچکتر از ۱۲ سال آنها تقدیم ساحت محترم مجلس شورای ملی شده است متأسفانه چون کارگاههای مزبور بطور متفرق در روستاها قرار دارد و اغلب بصورت کارگاههای خانوادگی ادراه می‌شود در نتیجه بازرسی از آنها بر اثر کمبود امکانات و وسائل کار و اشکالاتیکه ورود و دخالت در کارگاههای خانوادگی وجود دارد مقدور نبوده است، طبعاً این وظیفه در مورد این دسته از کارگران بنحو مطلوب اجراء نشده است و امیدوار است پس از تصویب قانونی که در دست رسیدگی کمیسیونهای مجلس است موجباتی فراهم گردد که از راه تشکیل شرکتهای تعاونی فرشبافان و متمرکز ساختن کارگاههای آنها از هرگونه عمل خلاف رویه و قانون در مورد کارگران جلوگیری و وسائل برخورداری آنها از مزایای قوانین کار و بیمه‌های اجتماعی بنحواحسن فراهم گردد.

در قسمت چهارم موضوع عدم تصویب آئین نامه‌های مندرج در تبصره ۲ ماده ۶ قانون کار باید به عرض برسانم که بطور کلی استانداردهای مندرج در قانون کار شامل کلیه کارگران بوده و همگان از مقررات عمومی آن از بدو تصویب استفاده نموده و خواهند نمود و تبصره ۲ ماده ۶ بمناسبت طبیعت کار فقط تعیین مدت کار، تعطیلات و مرخصیها و مزد یا حقوق کارگران بعضی از خدمات را به تصویت آئین نامه خاص موکول ساخته است بدون اینکه این شرایط را از چهارچوب مقرر در قانون خارج باشد بدین معنی که برخورداری از ۸ ساعت کار یا ۱۲ روز مرخصی سالیانه و ۱۰ روز تعطیلات مقرر و یا استفاده از حداقل مزد برای تمام کشتیها و فرودگاهها و خلبانان و مأمورین فنی و کارکنان داخل هواپیما و دیگر دسته هائی که نامشان در تبصره ۲ ماده ۶ ذکر شده است قطعی است منتها از لحاظ اینکه طرز استفاده از این موارد بسته به نوع کار آنها بوده مقرر شده است آئین نامه‌های خاصی در این مورد تهیه شود ولی چون در خلال این مدت کارگران و کارفرمایان اکثر طبقات مذکور با عقد قرارداد درباه این موازین بین خود توافق کرده‌اند و عملاً تضییع حقی در بین نبوده است و در مقابل اشکالاتی هم از جهت جلب و جمع نظرات دستگاههای ذینفع فراهم بود عمل تهیه آئین نامه‌ها با تأمل و دقت بیشتری انجام و هم اکنون با وجود پیمانهای دسته جمعی که بین کارگران و کارفرمایان بیشتر صندوقی که قسمتی از مزد آنها بوسیله مشتریان تأمین می‌شود منعقد شده است. آئین نامه مربوط به شرایط استفاده از مزایای فوق الذکر در مورد کارگران بنادر و کشتیرانی، بیمارستانهای خصوصی، مدارس خصوصی و کارکنان بانک‌ها دردست تکمیل است و بزودی پس از تصویب شورایعالی کار به مرحله اجرا گذارده خواهد شد.

برای تهیه آئین نامه مربوط به سایر طبقات مندرج در تبصره ۲ ماده ۶ نیز مطالعاتی در جریان است و امیدوار است که تا پایان سال جاری کلیه آنها برای اجراء آماده گردد.

رئیس- آقای پزشکپور بفرمائید.

پزشکپور- متأسفانه پاسخی که معاونت محترم وزارت کار و امور اجتماعی در پیشگاه مجلس شواری ملی بیان کردند نه تنها پاسخی در قبال پرسشها نبود بلکه به همان کیفیت که نمایندگان محترم مجلس عنایت فرمودند مطالبی بود در تأیید آنچه که مورد پرسش قرار گرفته بود و متأسفانه مجلس شورای ملی گذشته از آنکه قوه مقننه هست و وضع قانون می‌کند یک تکلیف بزرگتر و مهمتر و اساسی تری دارد یعنی نظارت در اجرای قانون و علت عدم انجام این وظیفه قانونی، مجلس شورای ملی با پاسخ معاون وزارتخانه‌ای روبرو می‌شود که بعد از ۱۰ سال هنوز اساسی ترین تکلیف قانونی یعنی تنظیم آئین نامه‌ها را انجام نداده است، بعد از ده سال هنوز مقدمات قانونی را اجرا نکرده‌اند و صریحاً در پیشگاه مجلس شورای ملی عنوان می‌کنند در هیچ یک از شهرستانها ما نتوانسته‌ایم مقررات این قانون را اجرا کنیم (معتمدی- چنین چیزی گفته نشد) و وقتی آمار می‌خواهیم که بیان کنند آماری ابراز کنند در پیشگاه مجلس شورای ملی که در چه مواردی این اصول قانونی را اجرا کرده‌اید در چه مواردی این نظارت را اعمال کرده‌اید تنها آماری که در برابر شما نمایندگان مجلس شورای ملی ابراز می‌شود آمار محدود و ناچیز حوزه تهران است و صریحاً ابراز می‌کنند که در کارگاههای قالی بافی مقررات ماده ۱۶ قانون کار مطلقاً اجرا نشده به این جهت است که نمایندگان محترم در جلسه گذشته عرض کردم و به یک نکته اساسی نظر مجلس شورای ملی را معطوف کردم که باید در رأس وزارتخانه‌ها کسانی باشند که احساس مسؤولیت در پیشگاه مجلس شورای ملی بکنند (صحیح است) (دکتر مهدوی- الان هستند) نمونه اش وزارت کار، اگر جنابعالی نماینده مجلس شورای ملی این پاسخی را که معاون وزارت کار دادند پاسخ قانع کننده‌ای می دانید در برابر مجلس شورای ملی، من فرمایش جنابعالی را آقای دکتر می‌پذیرم ولی خود جنابعالی تصدیق می‌کنید و اطمینان دارم که تصدیق می فرمائید که چنین نیست سئوال من شامل چند قمست بود به ترتیب نکاتی را بیان فرمودند قسمت اول این بود که چرا ماده ۱۶ قانون کار که ده سال قبل به تصویب قوه مقننه رسیده است و در ماده ۱۶ پیش بینی شده بود که اطفال کمتر از ۱۲ سال حق کار کردند در کارگاهها را ندارند و ماده ۵۹ همان قانون سانگسیون جزائی پیش بینی کرده بود مجازات حبسی و مجازات نقدی، چرا وزارت کار که مقام مسئول برای اجرای قانون کار است این مقررات را اجرا نکرده؟ جناب معتمدی در جلسه گذشته توضیحاتی دادند یک قسمت از توضیحات ایشان را اینجا من مجدداً بیان می‌کنم ایشان اظهار داشتند از روی صورت جلسه مذاکرات است فرمودند «ما می دانیم که در بعضی از کارگاهها کارگران کمتر از ۱۲ سال کار می‌کنند اولاً اینها همیشه موقعی که بازرسان ما آنجا می‌روند خودشان را از نظر بازرسان ما مخفی می‌کنند و ما می دانیم و گاهی خود ما چشممان را می‌بندیم، من عرض می‌کنم یک وزیر وزارتخانه و مجری قانون حق ندارد چشمش را ببندد (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) اگر وزارت کار چشمش را نمی‌بست، اگر وزارت کار این موارد تخلف از قانون را ندیده نمی‌گرفت، اگر وزارت کار وظائف قانونی خودش را اجرا می‌کرد و اگر برخی از رؤسای ادارات کار بجای اینکه به وظائف خودشان در برابر دفاع از حقوق کارگرها توجه داشتند و با کارفرماها برخی زد و بندها را نمی‌کردند و قانون را اجرا می‌کردند امروز ما مواجه با وضع رقت بار کارگران قالی باف نبودیم (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) ایشان باز چنین می‌فرمایند «جناب پزشکپور جنابعالی می دانید که مردم برای قانون نیستند بلکه قانون برای رفاه و ایجاد تسهیلات و بهبود مردم و زندگی مردم است ما اگر یک قانون را جلویمان بگذاریم و بدون توجه به مقتضیات مو به مو و اجرا بکنیم آن روز بیشتر مورد اعتراض جنابعالی و مجلس شورای ملی قرار می‌گیریم» آقایان چنین است؟ اگر قانون را اجرا بکنند مورد اعتراض مجلس شورای ملی قرار می‌گیرند؟ این چه مقامی است که باید تشخیص بدهد آیا قانون مطابق مقتضیات عمومی و مردم است یا نیست؟ این چه مقامی است که باید تشخیص بدهد آیا این مقرراتی که بعنوان قانون در نظر گرفته می‌شود مطابق با مصالح عمومی است یا نیست؟ این جزء مجلس شورای ملی نیست (صحیح است) جزء قو ه مقننه است؟ و آیا شما نمایندگان و مجلس شورای ملی به قوه مجریه این حق را داده‌اید که خودش بنشیند و تشخیص بدهد که کدام قانون مطابق مقتضیات مملکت هست و کدام مطابق مقتضیات مملکت نیست؟ (دکتر اسفندیاری- نه) اینها پاسخی است که معاون محترم وزارتخانه در برابر پرسشی که از طرف مجلس شورای ملی می‌شود به نمایندگان محترم ابراز می‌دارد.

عباس میرزائی- آن کارفرمائی که داد می‌زند وای از این قانون کار و وای از این کارگرها که چه برسر این مملکت می‌آورند... شما کجا هستید برود و دفاع بکنید حالا آمده‌اید به وزارت کا ایراد می‌گیرید.

دکتر طالع- شما حق ندارید اینطور صحبت کنید آقای عباس میرزائی.

پزشکپور- روزنامه خاک و خون تنها روزنامه ایست که فریادهای مردم را ابراز می‌دارد آقای عباس میرزائی نماینده کارگر، کو آن تعصب کارگری؟ کو آن همت کارگری؟

عباس میرزائی- تعصب کارگری همین است.

پزشکپور- همین است بلندگوی کارفرما (همهمه نمایندگان).

پورساطع- بلندگوی کارفرما کیست؟ این چه حرفی است می‌زنید. توهین نکنید. شما دارید عوام‌فریبی می‌کنید.

دکتر طالع- شما عوامفریبی می‌کنید.

عباس میرزائی- عوام‌فریب شما هستید (زنگ رئیس).

رئیس- آقای عباس میرزائی اجازه بفرمائید صحبت کنند.

پزشکپور- الان بیان می‌کنم.

عباس میرزائی- شمائید که رفتید وکیل کارفرما شدید و نان کارگران را بریدید.

دکتر طالع- ما صددرصد کارگریم.

پزشکپور- بله داستان برسر مقرراتی است که باید به سود کارگرهای زحتمکش و فرزندان معصوم آنها اجرا بشود. داستان برسر این است که ده سال است قانون کار تصویب شده و این مقررات اجرا نشده (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) و داستان بر سر این است که من اینجام می‌آیم و می‌پرسم از وزارت کار که چرا این قانونی که به سود کارگران است اجرا نکردید؟ آقای عباس میرزائی نماینده کارگر به من تعرض می‌کنند، متشکرم.

عباس میرزائی- شما که امروز می گوئید، آنروز حماید از کارفرما می‌کردید و در عدلیه از سفته‌های سفید قلابی که از کارگران گرفته بودند حمایت می‌کردید.

پزشکپور- علی ایحال نمایندگان محترم مسئله بسیار اساسی است گذشته از تمام آن مسائل شورای ملی در برابر نحوه‌ای از پاسخ قرار گرفته که این نحوه ادای پاسخ از طرف قوه مجریه، تخدیش قوه مقننه است (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) و آن نکته اساسی است که شما نمایندگان محترم حتی نمایندگان اکثریت به این مسئله اساسی که یک مسئله عمومی و کلی است باید توجه بفرمائید یک بار در مجلس شورای ملی باید مشخص بشود آیا قوه مجریه حق دارد در مجلس شورای ملی به این نحو پاسخ بدهد یا نه (چند نفر از نمایندگان- به هیچوجه) این مسئله باید برای یکبار روشن بشود و امروز مجلس این مسئله را روشن خواهد کرد (صحیح است) در ضمن توضیحاتی که اینجا بیان فرمودند متذکر شدند که ماده ۱۶ را تا سرحد امکان به مورد اجرا گذاشتیم، این قابل قبول نیست، این پاسخ نیست در برابر قوه مقننه، در قانون سرحد امکان ذکر نشده، تمامی قانون باید اجرا شود (صحیح است) در تمام شئون اجتماعی، این سرحد امکان در کجای قانون ذکر شده است که وزارت کار باید بکوشد حتی المقدور مقررات این قانون را اجرا کند؟ وزارت کار مکلف است در تمام سازمانهای کارگری و ارگانهای کارگری و کارگاهها قانونی را اجرا کند، ده سال است که کادر نداشته‌اید کی چنین گزارشی به مجلس داده شده که وزارت کار برای اجرای مقررات قانونیش دچار ضیق کادر است و امکانات کافی ندارد، (دکتر درودی- جناب پزشکپور خدواند در قرآن می‌فرمایند لایکلف الله نفساً الا وسعها باندازه امکاناتیکه به وزارت کار می‌دهیم باید از او مسئوولیت بخواهیم) در مورد کارگاههای قالیبافی اظهار کردند که مقررات اجرا نشده است، و در آن قسمت صریحاً اظهار کردند که مقررات اجرا نشده است به این عنوان که دارای کادر لازم و عوامل لازم برای نظارت و اعمال قانون نبوده‌اند، آقایان من عرض می‌کنم دستگاهی که بعد از ده سال که هفت سال تمامش یک وزیر در رأس آن بوده اگر نتوانسته باشد وزارتخانه اش را آماده کند برای اینکه قانون را اجرا کند، نشان داده است که مدیریت لازم و شایستگی لازم را نداشته است (صحیح نیست) (مهندس اردلان- اصولا این صحبت‌ها نیست این کارگاهها خانوادگی است توجه بفرمائید) کارگاهای قالیبافی است، در مورد آماری که خواسته بودیم همکاران گرامی غالباً با مسائل علمی و تحصیلات جدید با مطالبی که امروز اساس کارهای اداری و زندگی اداری است آشنا هستند، مسئله آمار ابتدائی ترین مسئله است که هر سازمانی باید توجه کند که در مورد اجرای این قسمت از قانون که از مهمترین وظایف وزارت کار آن موردی را پیدا کنیم که از نظر توجه به مسائل بهداشتی و مسائل رفاه و نسل و نژاد ملت ما حائز توجه است همین ماده ۱۶ قانون کار است که مربوط است به ممنوعیت کارکردن فرزندان این ملت از ۱۲ سال کمتر. از وزارت کار خواستیم بیان کند که چه مقدار رسیدگی شده و چه مقداری را اعمال نظارت کرده‌اند؟ جناب معتمدی ما جریان رسیدگی را نخواستیم، جریان رسیدگی را هم من آگاه هستم و هم نمایندگان دیگر که ابتدا بازرسان می‌روند تخلف را می‌بینند بعد احاله می‌کنند به دادسرای مربوطه بعد دادسرای مربوطه یا کیفر خواست می‌دهد یا قرار منع تعقیب صادر می‌کند و اگر کیفر خواست صادر کرد، می‌رود به دادگاه و رسیدگی می‌شود. این را ما می‌دانستیم، ما از وزارت کار خواستیم که در چه مواردی از این قدرت قانونی استفاده کردند و در چه مواردی مقررات را اجرا کرده‌اند و چه میزان پرونده به دادسرا احاله شده است، نمایندگان محترم مجلس شورای ملی عنایت فرمودند که متأسفانه تنها آماری که اینجا ابراز کردند مربوط به تهران بود.

رئیس- آقای پزشکپور ۱۵ دقیقه وقت جنابعالی تمام شد.

پزشکپور- باید عرض کنم که این سؤوال من متشکل از دو سؤال است.

رئیس- اگر دو سؤال مرحمت فرموده بودید که دو سؤال در دستور مجلس قرار می‌گرفت.

پزشکپور- اگر همکاران گرامی عنایت بفرمایند بنده مطالبی هست که باید بیان کنم.

رئیس- خانمها و آقایانیکه موافقند آقای پزشکپور یک ربع دیگر صحبت کنند خواهش می‌کنم قیام بفرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد، آقای پزشکپور بفرمائید.

پزشکپور- متشکرم، بنابراین متأسفانه نکته‌ای که اینجا واقعاً حائز کمال تأسف است و جای تأسف است، همین نکته ایست که وزارت کار در مورد این مسئله بسیار اساسی مقررات قانونی را صرفً در تهران بمورد اجرا گذارده و کارگرانیکه در شهرستانها هستند و در مناطق دوردست هستند از این نظارت قانونی وزارت کار به دور بوده‌اند، چون اگر غیر از این بود امروز یک آماری در برابر ما قرار می‌دادند که در شهرستان تبریز یا در استان خراسان به این کیفیت اقدام شده و این تعداد پرونده به دادسراها فرستاده شده که این پاسخ نه تنها قانع کننده نبود بلکه پاسخی است که دلالت دارد بر اینکه به وظایف عمل نشده و مجلس شورای ملی باید در این مورد رسیدگی بکند و حتی مشخص بکند که چرا این مقررات قانونی اجرا نشده و چرا به این مسائل توجه نشده است، باید دید نقاط ابهام کجاست، نقاط ضعف کجاست؟ علت و سبب کجاست؟ سؤال آخر که باز ملاحظه فرمودید این است که کارگرانی که در این تبصره ۲ ماده ۱۶ از آنها نام برده شده غالباً کارگرانی هستند که مشقت بارترین کارها را انجام می‌دهند، ده سال است که این قانون تصویب شده و امروز گزارش معاون وزارت کار در برابر مجلس شورای ملی خلاصه این بود که ما مشغول بررسی برای تنظیم آئین نامه‌های مربوط به آن هستیم. دور، دور انقلاب است دور تحولات است، دور قیام تاریخ و ملت ماست، شما را بخدا این رواست در عصری که این چنین برنامه‌های انقلابی از سوی رهبر ملت ما به مورد اجرا گذاشته می‌شود ده سال برای تنظیم یک آئین نامه مطالعه بشود؟ این است نحوه اجرای قانون؟ بی شک جهتی داشته که مقنن پیش بینی کرده که آئین نامه‌ها باید تنظیم بشود و حتماً مسائل و مقتضیاتی بوده، چرا تاکنون در ضمن این ده سال آئین نامه منظم نشده؟.

خواجه نوری- بیشتر این آئین نامه‌ها کارهای اختصاصی است که با قراردادهای دسته جمعی خودبخود حل می‌شود. در همه جای دنیا اینطور است وقتی که قراردادهای اجتماعی وضع می‌شود بین گروه کارگر و کارفرما جانشین مقررات اختصاصی یک صنف محسوب می‌شود و همانطور که عرض کردم از لحاظ فنی در همه جای دنیا اینطور است.

دکتر اسفندیاری- این مدت باید به وقت آقای پزشکپور اضافه شود.

پزشکپور- آقایان، قبل از هرچیز ما عضو قوه مقننه هستیم و اصل این است که هیچ قانونی عبث و بیهوده نیست و اگر عبث و بیهوده است باید بیایند و تقاضای فسخ و لغو آنرا بکنند و قانون تا وقتیکه هست باید اجرا بشود، و تا آنجائی که من اطلاع دارم غیر از این نیست. در حوزه نمایندگی خود من که خرمشهر است گروههای کارگران کشتیرانی، کارگران پیمانکار کاربها و کارگران کارخانجاتی که صادر کننده خرما هستند، اینها کارگرانی هستند که غالباً مشمول مقررات این آئین نامه باید باشند، این کارگران هیچگونه حمایت‌های لازمی که در قانون پیش بینی شده برخوردار نیستند و در بدترین وضع بسر می‌برند، من کارگری را دیدم که ۱۵ سال تمام در گرمای ۵۰ و ۶۰ درجه کار کرده، تیر آهن افتاده روی پایش و پایش قطع شده و او را اخراج کرده‌اند که الان در کوچه نشسته و تکدی می‌کند کارگرانی که در دستگاههای صدور خرما کار می‌کنند و در گرمای شدید، من اطمینان می‌دهم بشما که وضع غالب آنها از کارگران قالیباف بدتر است (صحیح است) حتی روزی ۳۰-۴۰ ریال بیشتر درآمد ندارند، و وقتی بیمار شوند نمی‌توانند کار کنند هر وقت بخواهند، آنها را اخراج می‌کنند، کارگران کشتیرانی را هم به همین کیفیت وضع رقت باری دارند. کارگران کشتیرانیها و پیمانکاریها بعد از گفتگوی زیاد به بیش از یک سوم اینها دفتر بیمه ندادند، حق بیمه را از اینها می‌گیرند ولی بعد می‌گویند چون شما کارگرهای نوبتی هستید و در ده روز معین کار می‌کنید فقط در همان ده روز معین می‌توانید بیمار شوید و اگر بعد مراجعه کردند هیچ گونه توجهی به آنها نمی‌شود، بارها خود من مراجعه کردم، تماس گرفتم با اداره کار، می‌گویند چه کنیم هنوز آئین نامه مربوط را تنظیم نکردند. گروههای بسیاری مکرر در مکرر مراجعه کردند مطالب اینها را ما به وزارت کار گفتیم به ادارات کار گفتیم و در روزنامه خاک و خون به کرات منعکس کردیم چون متأسفانه صدای دیگری نداشتند امروز من بادقت این مجله کارگر را می دیدیم که ببینیم واقعاً یک شکایتی از کارگرها در این مجله کارگر منعکس شده؟ مراجعه بفرمائید همه صفحات را ببینید تا پاسخ خودتان را پیدا کنید. می‌فرمایند این مقررات اجرا می‌شود این مقررات، این نوشته آقای علی رده نگهبان پیشین پیمانکاری برادران اسمش را نمی‌خوانم که اینجا در واقع نظر خاصی توجیه نشود شکایت دارند که با داشتن هیجده سال سابقه کار صادقانه و بی غل و غش در کشتیرانی، اینجا اسم کشتیرانی را برده که نمی‌خوانم، که بعد طبق قرارداد کارشان به پیمانکاری برادران ... واگذار شده است و با داشتن دفترچه بیمه که در سال ۱۳۴۲ صادرشده در تاریخ دوازدهم اسفند سال ۴۶ بدون علت به خدمت وی خاتمه داده‌اند شکایت و توسل جوئیهای ایشان به سازمان‌های مسؤول و اداره کار و بیمه‌های اجتماعی به جائی نرسیده است. یکی دیگر از کارگران پیمانکاری وابسته به کشتیرانی نگهبانان پیمانکاری (اسمی نمی‌برم) شکایت کرده‌اند باوجود اینکه ۱۸ سال است مشغول خدمت هستیم هنوز کارفرمای خود را نشناخته‌ایم و نمی‌دانیم در موارد لزوم به چه مرجعی مراجعه کنیم چون کشتیرانی‌ها با پیمانکاریها قانونهائی دارند در نتیجه کشتیرانی می‌گوید که من کارفرمای تو نیستم کارفرما پیمانکار است و گاه پیمانکار اینطور می‌گوید (پوربابائی- این کارگران برای کارهای معینی هستند کشتی که پهلو می‌گیرد در مدت ۱۵ روز کار می‌کند در این مدت این کارگران به کار گرفته می‌شوند ممکن است تا دوماه کشتی نیاید. اینها فقط ۱۵ روز مشغول کار هستند و مشمول بیمه‌های اجتماعی) مواقع دیگر می فرمائید که نیستند نمی دانم تبصره ۲ ماده ۱۶ آئین نامه هم درست مربوط به کارگرانی است که یا کار فصلی دارند یا کار در مواعد معینی می‌کنند و یا کار نوبتی دارند این کارگران نوشته‌اند در عصری که بیمه افراد آزاد اجباری گردیده متأسفانه بعلت سهل انگاری کارفرمایان هنوز از این نعمت برخوردار نبوده و در مواقع بیماری خود و خانواده مان مستأصل و درمانده‌ایم (رضوی- اینهم روشن است) به همین ترتیب موارد دیگری را هم ذکر کرده است یک هزار و پانصد تن کارگران پیمانکاری‌های خرمشهر در وضع بسیار ناراحت کننده‌ای بسر می‌برند آنان از ما خواسته‌اند که از اداره کار خرمشهر بخواهیم تا به وضع آنان و تقاضاهایشان رسیدگی شود متن نامه ارسالی نمایندگان کارگران پیمانکاری کشتیرانیهای خرمشهر درج می‌شود متن نامه این است:

«ما کارگران پیمانکاریهای کشتیرانیهای خرمشهر که با زحمات طاقت فرسای شبانه روزی امر تخلیه و بارگیری کشتیهای بازرگانی را متقبل هستیم و باتوجه به اینه هر کدام از ما متجاوز از بیست سال است در پیمانکاری‌های مربوطه بکار اشتغال داشته و از بدو تأسیس سازمان بیمه‌های اجتماعی نسبت به پرداخت حق بیمه به سازمان اقدام گردیده متأسفانه تا کنون از کوچکترین مزایای بیمه‌های اجتماعی استفاده ننموده و از صدور دفترچه بیمه جهت ما استنکاف گردیده است باتوجه به پرونده‌های موجود در اداره کار خرمشهر تابحال صدها نفر از ما بر اثر سوانح مختلف ناشی از کار از بین رفته و یا معلول گردیده‌اند که متأسفانه نه از طریق بیمه‌های اجتماعی نه از طرف پیمانکار مربوطه هیچگونه کمکی نشده و با وجودی که بارها به مقامات صالحه شکایت نموده‌ایم متأسفانه هیچگونه توجهی نسبت بخواسته ما نشده از آنجائیکه آن روزنامه محترم ... الی آخر»

موارد متعددی هست همکاران گرامی و علت اساسی در وضع نابسمان و وضع رقت بار کارگران شما شاید تشریف برده باشید خرمشهر بطور قطع وقتی رفته باشید آن چیزها را دیده‌اید که در زیر آن چپرهای حصیری یا چپرهائی که از حلبی تهیه شده جناب عباس میرزائی کارگران اینطور زحمتکش با فرزندان معصومشان یک زندگی رقت بار و غم انگیزی دارند انقلاب اجتماعی ما می‌خواهد بااین مسائل پایان بدهد، رهبر انقلاب اجتماعی ما می‌خواهد دیگر نمونه هائی از این نابسامانی‌ها در اجتماع ما نباشد. این ممکن نیست مگر مقررات قانون کار دقیقاً از طرف وزارت کار به مورد اجرا گذارده بشود وضع کارگرانی را که در گرمای نخست تابستان در کارخانه‌های تهیه خرما کار می‌کنند اگر ببینید قدرت تحمل نخواهدید داشت نمی‌توانید زندگی نابسامان آنها را تحمل کنید آقایان به شکم‌های گرسنه آنها، به بدن‌های لخت آنها، به تن‌های بیمار آنها فکر بکنید این نابسامانیها را تنظیم آئین نامه‌ها می‌تواند از بین ببرد، زیرا تا آئین نامه تنظیم نشده این امکان هست (عباس میرزائی- سفته سفید کارفرماها از کارگرها می‌گیرند. شما سفته سفید را چکار می‌کنید شما یک کاری بکنید که این وکلای عدلیه کارگران را توی زندان نفرستند و آن سفته‌های قلابی آنها را دنبال نکنند) مسئله وکلای دادگستری مطرح نیست شما مغلطه نکنید شما بعنوان نماینده مجلس اینجا هستید ساکت باشید از حد خودتان تجاوز نکنید (عباس میرزائی- حقیقت را می‌گویم شما دارید از موقعیت زمان استفاده می‌کنید برای اینکه صفحه روزنامه تان را پر کنید).

رئیس- آقای عباس میرزائی اجازه بدهید به صحبتشان ادامه بدهند.

پزشکپور- من به خوبی می‌دانستم سؤال از وزارت کار امثال شما را اینطور ناراحت می‌کند برای من روشن، بود و برای همین شما را آوردند اینجا.

عباس میرزائی- البته شما نمی‌خواستید نماینده کارگران به مجلس بیاید (زنگ رئیس).

رئیس- آقای عباس میرزائی خواهش می‌کنم صحبت نفرمائید.

پزشکپور- متشکرم، متأسفانه همکاران گرامی به کرات من در اینجا خدمتتان صحبت کرده‌ام مطالبی را که مطرح می‌کنم مبتنی بر یک استدلال یا نظر بانی است (اخلاقی- آقای پزشکپور شما خودتان توهین می‌کنید) مجلس شورای ملی در این دوره تا آنجا که بوده‌ام کمتر بخاطر دارد که اینطور از روال کار منطقی خودش خارج بشود.

رئیس- آقای پزشکپور ۱۵ دقیقه وقت جنابعالی تمام شد.

پزشکپور- نظر همکاران گرامی را به یک نکته اساسی جلب می‌کنم. آن نکته بسیار اساسی این است همانطوریکه عرض کردم امروز مجلس شورای ملی در یک نقطه حساسی قرار دارد و باید نشان بدهد که قوه مقننه است اجرای قانون را نظارت می‌کند و قوه اجرائیه حق ندارد در برابر مجلس شورای ملی بااین کیفیت پاسخ بدهد (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است).

رئیس- آقای معتمدی بفرمائید.

معتمدی (معاون وزارت کار و امور اجتماعی)- مطالبی را که بنده جلسه قبل با نهایت صداقت در پیشگاه نمایندگان محترم مجلس شورای ملی عرض کردم فکر نمی‌کردم وسیله این همه جنجال در مجلس شورای ملی بشود (دکتر طالع- این چه حرفی است می‌زنید جنجال نیست جنجال یعنی چه؟) (اردلان- داد و بیدا شما جنجال است) بنده در جلسه قبل عرض کردم مقررات قانون از نظر هر فردی محترم است بایستی اجراء بشود ولی عدم وجود امکانات را نباید نادیده گرفت این امکانات دردست وزیر کار تنها نیست که تمام مشکلات را حل بکند به نفع دستگاه خودش و آن تحرک را که مورد توجه نمایندگان محترم مجلس شورای ملی است به آن تحرک برساند اشکلات بودجه‌ای هست، اشکالات کمبود نیروی انسانی هست، اشکال وسایل هست. اینها را اگر ندیده بگیریم مثل این است که درست در قضاوت راه صلاح و صواب نرفته‌ایم. جناب آقای پزشکپور یقیق دارم خودشان این مسائل را بهرت از من می داند و بهتر این موضوع را می‌توانند تجزیه و تحلیل کنند که با نداشتن وسایل انسانی و با نداشتن وسایل مادی نمی‌شود در آن واحد و یک مدت کوتاه یک قانون اجتماعی به این عظیمی را برای تمام توده‌های کارگری اجراء کرد این حقیقتی است که من صادقانه عرض کردم اگر در برابر نمایندگان محترم و مجلس شورای ملی این عرض صادقانه گناهی بوده است من معذرت می‌خواهم اما راجع به مسائلی که فرمودند (مهندس ناصر بهبودی- دو مرتبه نمی‌توانند وارد سؤال بشوند طبق آئین نامه داخلی نمی‌توانند دوباره وارد سؤال بشوند) (عده‌ای از نمایندگان- تشخیص با رئیس است).

رئیس- آقای مهندس بهبودی به نسبتی که توضیحات آقای پزشکپور تمدید شد بگذارید وقت آقای معتمدی هم بهمین ترتیب تمدید بشود (احسنت).

معتمدی- جناب آقای پزشکپور، وزارت کار ده سال قبل در یک عمارتی که بیش از ده اطاق نداشت سکونت داشت، وسایل و امکانات وزارت کار در ظرف ده سال قبل در همین حدود بود بنده در ده سال قبل معاونت وزارت کار بودم اداره بازرسی ما عبارت بود از پانزده نفر که به هیچ وجه واجد صلاحیت بازرسی نبودند استخدام بازپرس تربیت بازرس، فراهم کردن وسایل بازرسی همه اینها وقت و زمان لازم دارد و این چیزی نیست که بشود از خارج وارد کرد و از لای کاغذ باز کرد و تحویل مردم داد. بازرس باید تربیت بشود، وسایل در اختیارش گذاشته بشود و تعداد اینها به قدری بشود که ما بتوانیم جوابگوی تمام کارگاههای مملکت برای هر سالی لااقل یک مرتبه باشیم ولی با نهایت تأسف این وضع از جهات مختلف برای ما فراهم نشده الان ما آگهی می‌کنیم برای استخدام بازرس، کسی به ما مراجعه نمی‌کند باید برویم افراد را به زحمت از جاهای دیگر بیاوریم به زحمت اینها را تعلیم بدهیم و به تعداد معدودی تعلیم بدهیم تا بتوانیم بفرستیم در کارگاهها مقررات قانون کار نظارت و اجراء کنند جنابعالی تمام این مشکلات را می‌دانید و خیلی متأسفم که یک کمی در مورد عرض بنده بی لطفی فرمودید. راجع به مطالبی که فرمودند بنده در جوابی که عرض کردم بعرض رساندم که قانون اجراء نشده است بنده اینجا چنین عرضی را نکردم اگر آئین نامه مجلس شورای ملی اجازه می‌داد و ممکن بود آن مطالب را مجدداً می‌خواندم بنده عرض کردم این قانون دردست اجرا است اجراء هم شده امروز در کارگاههای متمرکز و مشتکل اصولاً بچه کوچکتر از ۱۲ سال وجود ندارد ولی ما در خانه‌های مردم نمی‌توانستیم برویم خود جنابعالی می دانید که کارگاههای قالیبافی کجاست؟ کسانی که قالی می‌بافند با چه شرایطی زندگی می‌کنند؟ بنابراین ما نمی‌توانستیم توی خانه‌های مردم برویم این موضوع از نظر ما پوشیده نبود ولیکن امکانات در دسترس نبود و همانطور که در جلسه گذشته عرض کردم این مسائل انسانی بایستی دنباله یک سلسله تعلیمات و یک سلسله آموزش هائی باشد که افراد اعتقاد به حفظ حقوق همدیگر داشته باشند والا فرض بفرمائید که ما بجای ۷۰،۶۰ نفر بازرسی که داریم سیصد نفر داشته باشیم. ما از این طرف می‌رویم کارگر را از توی کارخانه بیرون می‌آوریم آنها را از در دیگر داخل می‌کنند اگر فهم و درک آن خانواده پدر خانواده آنطور نباشد که بچه اش در آن سن کار نکند یا دیگری را در این سن نیاورند برای کار، اگر قوانین خیلی هم شدید اجراء بشود آنطور که نمایندگان محترم مجلس می‌خواهند اجراء نخواهد شد. در مورد آئین نامه جناب آقای پزشکپور همینطور که در ضمن جواب سؤال عرض کردم این آئین نامه‌ها فقط در سه مورد یعنی در مورد مدت کار به مناسبت وضع کار آن طبقاتی که جنابعالی ذکر فرمودید و بنده هم وضع آنها را دیدم مدت کار طرز استفاده از تعطیلات و مرخصی و دستمزد در این سه مورد قرار شده است که برای کسانی که وضع خدمتی خاصی دارند آئین‌نامه‌ای تهیه بشود تمام این طبقات بدون استثناء آمده‌اند و با همدیگر قرارداد کار بسته‌اند و مطابق قانون کار قراردادی که براساس قانون کار تنظیم بشود از نظر ما در حکم قانون است. جناب آقای پزشکپور اگر کسی به ما مراجعه نکند و شکایتی نکند ما نمی‌توانیم بگوئیم کارگر بیا اینجا بما شکایت بکن که کارفرما چه کار کرده. این مسائل همیشه مورد توجه بوده و مورد بررسی قرار گرفته ولی همانطور که عرض کردم شرایط کار اینها طوری بوده است فرض بفرمائید کارگر کشتیرانی، کارگر همان بنادر که جنابعالی ذکر فرمودید اینها، یک کشتی که می‌آید ۱۵ روز کار دارند و بعد دو ماه کار ندارند برای اینکه طرز مرخصیها معین بشود قرار است آئین نامه‌ای تنظیم بشود ولی بین همین کار گرو مقاطعه کارش قرارداد هست اگر قرارداد درست اجراء نمی‌شود و یا کارگری از این قانون متمتع نمی‌شود اینها مسائلی است که وقتی به ما اعلام شد دنبالش می‌رویم و مطمئن باشید احقاق حق می‌کنیم جناب آقای پزشکپور بنده موی سرم را در راه خدمت به کارگر سفید کردم (صحیح است) بنده در موقعی که کسی جرأت نمی‌کرد توی کارخانه برود توی کارخانه می‌رفتم برای خاطر کارگران و سزاوار نیست که مجلس و جنابعالی که نماینده فهمیده و دانشمندی هستید نسبت به خادمین مملکت در این وضعی که احتیاج به خدمت خدمتگزاران هست اینطور قضاوت بفرمائید (چند نفر از نمایندگان- شما مورد احترام مجلس هستید) جنابعالی مطمئن باشید تمام افرادی که در وزارت کار کار می‌کنند همین نحوه تفکر را دارند راجع به اخراج کارگران اینجا صحبت فرمودید اخراج کارگر یکی از مواردی است که در همین قانون اختیار به کارفرما داده شده یعنی مطابق ماده ۳۳ قانون کار هر کارفرمائی در هر مورد حق دارد که قانون کار را فسخ بکند و با همه این احوال جناب آقای پزشکپور برای اینکه حق کارگر تضییع نشود ما این جلسات رسیدگی را آنقدر طول می‌دهیم که یک تفاهمی بین کارگر و کارفرما ایجاد بشود و کارگر از نان خوردن نیفتد چون به عقیده من چیزی که در ماده ۳۳ قانون کار ذکر شده بنام غرامت این زندگی برای کارگر نمی‌شود (صحیح است) بنابراین ما در دادگاههایمان خیلی خیلی زیاد این فواصل را یاد می‌کنیم و اکثر اینها را می‌فرستیم پهلوی همدیگر تا تفاهم بکنند اینها یک سلسله مطالبی است که رعایت می‌شود ولی اصولاً یک کارفرمائی بعد از هزار مرتبه رفت و آمد و اینکه نتیجه‌ای نگرفته باشد آیا می‌توانید با آن کارگر کار کند؟ خود جنابعالی هم تصدیق بفرمائید که نظام کار ایجاب می‌کند که چنین کارگری در کارگاه نباشد برای اینکه این کارگر با کارفرما نمی‌تواند کار کند بنابراین همانطور که عرض کردم و این موضوع که در روزنامه‌ها ذکر شده بود و شما انگشت روی آن گذاشتید از مواردی است که در قانون کار صراحتاً این حق به کارفرما داده شده است اما اینکه از بیمه استفاده نمی‌کند باید عرض کنم متأسفم یک حقیقتی را عرض کنم اگر مورد ایراد قرار نگیرم اگر آقایانی که مراجعه می‌کنند البته نه از بین نمایندگان بلکه از خارج بلکه از مقامات مختلفی که از مقامات اجرائی مملکت است گرفتاریهائی است که بیمه اصناف در مملکت ایجاد کرده البته روی عدم اطلاع آنها از نحوه حسن استفاده از قانون، خوب طبیعتاً این اشکالات فراهم است بنده عرض نمی‌کنم که گلستان کردیم مملکت را یا کارگران را از تمام مزایانی زندگی برخوردار کردیم ولی تصدیق بفرمائید وضع امروز کارگر این مملکت با دیروز خیلی تفاوت کرده و این در نتیجه مساعی است که در وزارت کار عمل شده و در نتیجه فداکاری افراد این وزارتخانه است که برای اجرای وظایفشان انجام دادند بنده در جلسه قبل وعده‌ای کردم و عرض کردم یک صورتی، یک خلاصه‌ای از اقداماتی که وزارت کار در ظرف مدت عمل خودش برای پیشرفت و بهبود وضع کارگران انجام داده است گزارشی تقدیم مجلس خواهد شد این گزارش را بنده فراموش نکردم دستور تهیه آن داده شده و به مجلس شورای ملی تقدیم خواهد شد ولی قبل از اینکه آن گزارش تقدیم بشود بنده یک سند کتبی که بصورت کتاب دو سال قبل بمناسبت شروع ربع قرن دوم سلطنت شاهنشاه آریامهر بنام وزارت کار در خدمت نیروی انسانی چاپ و منتشر شده است اینجا تعداد لازم در اختیار اداره تندنویسی قرار می‌دهم برای اینکه آقایان واقعیت را بهتر توجیه بفرمایند این کتاب را مطالعه بفرمائید وظایفی را که در اجرای آن بعهده داشته است زیاد زحمت کشیده تا آنجائی که در حدود امکان ما بوده است برای بهبود و اجرای این امر خدمت کرده‌ایم هنوز کادر وزارت کار از بالا و پائین، تهران و شهرستانها جناب آقای پزشکپور ۶۰۰ نفر است فکر کنید برای در حدود ۱۴۴۰۰۰ کارگاه بزرگ و کوچک که در مملکت هست اگر این افراد را قسمت کنید و همه شان متخصص و بازرس باشند و همه شان امکان داشته باشند که به کارگاهها بروند و اجرای مقررات قانون کار را نظارت بکنند دو سالی یک مرتبه به یک نفر نمی‌رسد که برای رسیدگی به این کارگاهها برود اینها حقایقی است که بنده آنها را عرض کردم و از گفتن حقایق ابائی ندارم (احسنت) و آن که از همه بیشتر برای فراهم ساختن وسائل سعی داشته وزیر کار وقت بوده و بیشتر از همه وزرای کار آقای خسروانی زحمت کشیده‌اند (صحیح است) و من به نام یک عضو وزارت کار از مساعی ایشان در وزارت کار تشکر می‌کنم و فکر می‌کنم کارگران این مملکت هم در این تشکر سهیم می‌باشند (صحیح است) و حتی کارفرمایان منصف این مملکت متعقد هستند که اگر قانون سهیم کردن کارگران را که قانون آن به آن اهمیت است که ماده ۴ انقلاب این ممکلت بود ما با آن نحوه اجراء نمی‌کردیم شاید جلوی سرمایه گذاری به نحو خیلی شدیدی در این مملکت گرفته شده بود بنده باز هم از تذکراتی که لطف فرمودید تشکر می‌کنم و امیدوارم که با توجه به مندرجات کتابی که در اختیارتان خواهم گذاشت و با توجه به گزارشی که بعداً عرض خواهد شد نحوه قضاوت شما نسبت به وزارت کار و وزارت کاریها تغییر بکند (احسنت).

رئیس- آقای پزشکپور متقاعد شدید؟

پزشکپور- چند دقیقه‌ای وقت می‌خواستم که صحبت کنم (یکی از نمایندگان- این برخلاف آئین نامه است) بعد از توضیحات مجدد معاون محترم وزارت کار بنده تقاضا می‌کنم که سؤال برای بررسی بیشتر به کمیسیون رسیدگی به سؤالات ارجاع شود.

رئیس- اگر جنابعالی متقاعد شدید که هیچ، ولی اگر پیشنهاد دارید که سؤال به کمیسیون برود باید رأی بگیریم. از خانمها و آقایانی که موافقند سؤال آقای پزشکپور به کمیسیون به سؤالات ارجاع شود خواهش می‌کنم قیام فرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد.

- طرح سؤال آقای کریم بخش سعیدی از وزارت آب و برق و جواب آقای معاون وزارت آب و برق

۸- طرح سؤال آقای کریم بخش سعیدی از وزارت آب و برق و جواب آقای معاون وزارت آب و برق

رئیس- سؤال آقای کریم بخش سعیدی از وزارت آب وبرق مطرح است آقای سعیدی بفرمائید.

سعیدی- اجازه بفرمائید آقای مهندس ظهیری توضیح بدهند.

رئیس- آقای مهندس ظهیری بفرمائید.

مهندس ظهیری (معاون وزارت آب وبرق)- قبلاً بنده باید از جناب آقای کریم بخش سعیدی اظهار تشکر کنم که ایشان همیشه نهایت لطف را داشته‌اند و بنده خیال می‌کنم تقدیم سؤال در حقیقت در جهت این قسمت است و بنده در جواب سؤال جناب آقای حاج کریم بخش سعیدی نماینده محترم بلوچستان بعرض نمایندگان محترم مجلس شورا می رساند:

باز کردن دریچه شستشوی سد بمپور برای مدت یک هفته که نتیجتاً آب در بستر رودخانه جریان و مورد استفاده قراء پایین دست قرار گرفته دراصل بمنظور تخلیه رسوبات جمع شده در پشت سد بوده است تا جریان سیلابهای موسمی موجب پر شدن کانال آب بر و نقصان آب و یا قطع آن در موقع آبیاری نشود.

در قبال این مدت که مصادف با اتمام دوره کشت و برداشت محصولات سیفی و شتوی در منطقه بوده و هنوز فصل آبیاری برای کشت جدید شروع نشده است به موجب ماده ۵۳ قانون آب و نحوه ملی شدن آب به زارعین برای پرداخت آب بها اخطار گردیده است و عده‌ای که قصد پرداخت آب بها را ندارند موضوع شستشوی سالیانه سد را برای عدم پرداخت دیون خود مستمسک قرار داده‌اند.

نظیر این عمل در سدهای سیستان که تقریباً نظیر سد بمپور است همه ساله بمدت یک هفته الی ده روز انجام می‌شود و بهترین موقع شستشوی رسوبات نیز هر سال در شهریور و مهر ماه است که کشت شتوی شروع نشده و خسارتی هم به زارعین وارد نمی‌شود و چون شستشوی رسوبات و تأمین آب منطقه از وظایف سازمان آبیاری سیستان و بلوچستان بوده و سازمان مذکور نیز کاری را که انجام داده در جهت انجام وظیفه بوده بنابراین قصور یا تخلفی نشده که مسببین آن مجازات شوند.

بهرحال تأکید این مطلب ضروری است که طبق قانون آب و نحوه ملی شدن آن مصرف کنندگان آب موظف به پرداخت آب بهای معینه هستند و اگر نسبت به پرداخت آن اقدام نکنند طبق قانون با آنان عمل خواهد شد.

امیدوار است با ارشاد و هدایتی که جناب آقای سعیدی نماینده محترم مجلس شورای ملی نسبت به زارعین بلوچستان می‌فرمایند دیون دولت از بابت آب بها وصول گردد تا با اجرای قانون امکان سرمایه گذاری دولت برای تکمیل تأسیسات و توسعه امور عمرانی در این منطقه بیش از پیش مقدور و میسور باشد.

رئیس- آقای سعیدی بفرمائید.

در جوابی که جناب آقای ظهیری الساعه دادند و در نامه ۱۲ /۹ /۴۷ هم به آن اشاره شده است:

معاون محترم وزارت آب و برق فرمودند بازکردن دریچه‌های سد بمپور بمنظور شست وشوی رسوبات بوده و بمپور را تشبیه به سدهای سیستان نموده‌اند باید عرض کنم که خلاف به عرضشان رسیده وضع بمپور ابداً شباهتی به سیستان ندارد زیرا اولاً در سیستان بقدری شیب زمین کم است که بکلی قابل مقایسه نیست در صورتی که در بمپور هر ۱۰۰ متر زمین اگر سه متر شیب نداشته باشد حداقل دو متر را دارد همین امر باعث می‌شود که برای شستشوی احتمالی رسوب باز کردن ۱۲ ساعت دریچه‌های سد کافی باشد ثانیاً بر خلاف سیستان که آبی دارد دائماً گل آلود و توأم با لای که از کشور همجوار سرچمشه گرفته و به سیستان سرازیر می‌شود و به قول همکار عزیز جناب آقای پردلی سدهائی که بسته شده بعلت نداشتن شیب گاهی نتیجه معکوس می‌دهند و آب را برمی‌گردانند و بجای اینکه مورد استفاده کشاورز سیستانی باشد به جاهائی می‌رود که ما می‌خواهیم نرود آب بمپور خود زاینده رود است و غیر از مواقع سیل ابداً لای یا رسوبی ندارد ثالثاً رودخانه بمپور به واسطه سیلابهای فوق‌العاده زیاد و واقعاً وحشت آوری که از چندین رودخانه دیگر به آن سرازیر می‌شود و به همین منظور برای سد بمپور نگهبان گذارده‌اند که در مواقع سیلابی دریچه‌های سد را باز و دهنه کانال را مسدود نمایند و پس از قطع سیلاب مجدداً دریچه‌ای سد را ببندد چنانچه غیر از این عمل نمایند علاوه بر اینکه سیلاب کانال را محو و نابود خواهد نمود شاید تکرار آن برای خود سد هم بی خطر نباشد. نمایندگان محترم تدصیق خواهند فرمود وقتی سیلاب به این شدت باشد و دریچه نیز باز گردد علاوه بر اینکه رسوبی باقی نخواهد ماند حتی اگر سنگ هم در مسیر آن سیلاب باشد آن را از جا کنده و با خود خواهد برد. با عرض این مراتب می‌توانم به وزارت محترم آب و برق اطمینان بدهم که این عذر مأمورین آب و برق استان سیستان و بلوچستان عذر بدتر از گناه است و برای سرپوش گذاردن بر اعمال خلاف عقل و انصاف و وجدان خود مبادرت به تقدیم گزارش خلاف حقیقت نموده‌اند- چون فرض محال محال نیست بالفرض که گفته مأمورین صحت داشته و قطع آب برای شستشوی رسوبات و دلسوزی بحال کشاورزان بمپور بوده چه چیز باعث شد که عمل قطع آب را آنقدر ادامه دهند که استاندار محترم استان بلوچستان و سیستان بنام وظیفه آنان را از این عمل غیر انسانی منع و مجبور به باز کردن کانال بفرمایند.

۲- اینکه فرمودند آب مشروب اهالی بمپور و احشام از قنات تأمین می‌گردد بیشتر اطمینان پیدا کردم که واقعاً اولیاء مرکزی وزارت آب و برق مردمانی شریف و داری حسن نیت می‌باشند عملیات خود بی اطلاع هستند و یا چون می‌خواهند سوءنیت خود را بپوشانند این گزارش خلاف حقیقت را به وزارتخانه داده‌اند بیجا اعتماد نموده‌اند برای مزید اطلاع جناب آقای وزیر آب و برق و معاون محترم با یقین کامل عرض می‌کنم که در تمام ۱۹ پارچه آبادی بمپور یک رشته قنات دایر بلکه بایر هم وجود نداشته و ندارد حتی چاه آب هم نیست بدین ترتیب مجبورم عرض کنم علاوه بر اینکه مأمورین با این رفتار خود به مردم اجحاف کرده و به آنها زبان رسانیده‌اند به دستگاهی هم که به اصطلاح در آن خدمت می‌نمایند و از آن امر معاش می‌کنند خیانت نموده‌اند و باید علاوه بر جبران خسارتی که به مردم وارد آورده‌اند برای تقدیم گزارش خلاف حقیقت هم تعقیب و مجازات شوند. بنده از همین قسمت اتخاذ سند کرده و عرض می‌کنم اگر این گفته مأمورین صحت پیدا کرد آنچه را گفته‌اند مورد تأیید بنده و کشاورزان خواهد بود (دکتر رهنوردی- این حرفها چیست؟ موقعی که در مرکز مملکت در تهران بیایند اعلام کنند که برق تهران با این افتضاح درست شده شما دیگر چه انتظاری دارید) (احسنت) زنده باشید.

۳- اینکه فرمودند هرکس هر مقدار زمین دارد باید حقا به بدهد اولا این فرمایش برخلاف انصاف است که برای یک متر مکعب آب مصرفی مطالبه حقابه یا ارزش دو متر مکعب بشود بعلاوه وزارت آب و برق وقتی می‌تواند مطالبه حقابه نسبت به تمام زمینهائی که در ملکیت اشخاص است بنماید که بتواند به همان میزان آب برای مشروب نمودن تمام اراضی در اختیار کشاورزان بگذارد در صورتی که زاینده رود رود بمپپور تا آنجا که سند بسته شده اصولا قدرت آبدهی بیش از همین مقدار که زارعت می‌نمایند ندارد اگر بیشتر کاشته شود از بی آبی از بین خواهد رفت ثانیاً اراضی بایر آیش داشته باشد که هرسال یک قسمت آن کاشته شود چناچه غیر از این عمل بشود محصولی نخواهد داد و اگر قرار باشد از زمینی کاشته نشده حقابه بگیرند در اطراف بمپور هزاران هکتار اراضی مرغوب و قابل کشت وجود دارد که بعلت نبودن آب نمی‌توان آنها را زراعت نمود، خوب است مأمورین مبتکر آب و برق استان سیستان و بلوچستان تحت عنوان اینکه این اراضی مرغوب و قابل کشت در حریم املاک واگذاری به کشاورزان بمپور است حقابه آن اراضی را هم از کشاورزان بمپور مطالبه نمایند با عرض این مراتب چناچه جناب آقای ظهیری معاون وزارت آب وبرق که به حسن نیت و پاکی طینت ایشان اعتماد دارم این اطمینان را بدهند که اول وزارت آب و برق تعهدات خود را در قبال حقابه مورد مطالبه انجام دهد دوم حقابه را به میزانیکه در سیستان اخذ می‌شود با وجودی که به قول همکار عزیزم جناب آقای پردلی آنهم خیلی زیاد است بگیرند به میزانی که آب داده می‌شود حقابه مطالبه نمایند- چهارم خسارت وارده به کشاورزان جبران گردد- پنجم مأموریتی که آب را برروی زمین‌های کشاورزان بسته و گزارش خلاف حقیقت به مقامات مربوطه داده‌اند تعقیب شوند بنده ضمن تشکر از ایشان و وزارتخانه متبوعه ایشان تقاضای مسکوت گذاردن سؤال خواهم نمود در غیر اینصورت با توجه به عرایض بالا از مقام ریاست و کلیه نمایندگان محترم که مجموعاً نماینده این کشورند که بمپور هم جزء بسیار کوچکی از آن است تقاضا می‌نمایم اجازه نفرمایند این نوع تعدیهای ناروا نسبت به کشاورزانی که آنقدر مورد عنایات شاهنشاه محبوب و عظیم الشأن ما هستند که در هر مورد اوامر مبارکشان راجع به رفاه و آسایش آنان شرفصدور می‌باشد مجری و معمول گردد. بدون هیچگونه تعصبی با این مسئله که با حیات و هستی ۱۰ هزار نفری کشاورز و مالدار بستگی دارد توجه کامل مبذول و موافقت فرمایند که در کمیسیون تحقیق رسیدگی بشود از لطف مقام ریاست و همکاران گرانقدر سپاسگزارم- جاوید شاه- پاینده ایران (احسنت، احسنت).

رئیس- منظورتان این است که سؤال به کمیسیون ارجاع شود؟

سعیدی- عرض کردم گذاشتم باختیار ایشان بنده حاضرم که ما را بجای آقای پردلی بگذارند.

رئیس- پس قانع شدید.

- طرح و تصویب گزارش یک فوریتی کمیسیون نظام راجع به لایحه موارد الحاقی به قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی مربوط به ایجاد طبقه همافران و ارسال به مجلس سنا

۹- طرح و تصویب گزارش یک فوریتی کمیسیون نظام راجع به لایحه موارد الحاقی به قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی مربوط به ایجاد طبقه همافران و ارسال به مجلس سنا

رئیس- گزارش یک فوریتی راجع به مواد الحاقی به قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

گزارش از کمیسیون نظام به مجلس شورای ملی

کمیسیون نظام در جلسه ۱۰ آذر ماه ۱۳۴۷ با حضور تیمسار سپهبد کاتوزیان معاون وزارت جنگ لایحه شماره ۷۶۴۰-۲۱ /۸ /۱۳۴۷ راجع به لایحه مواد الحاقی به قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی مربوط به ایجاد طبقه همافران را که فوریت آن در جلسه ۳ آذر ماه ۱۳۴۷ مجلس شورای ملی تصویب و به شماره ۵۶۴ چاپ گردیده مورد رسیدگی قرارداد و با اصلاحاتی بشرح زیر تصویب گردد. اینگ گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

لایحه مواد الحاقی به قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی مربوط به ایجاد طبقه همافران.

ماده واحده- مواد زیر به قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی مصوب ۳۰ تیر ماه ۱۳۳۶ اضافه می‌شود.

ماده ۱- از تاریخ یکم مهرماه ۱۳۴۷ در نیروی هوائی شاهنشاهی طبقه نظامی جدیدی بنام «همافران» که جزو نیروهای مسلح شاهنشاهی محسوب می‌شوند ایجاد می‌گردد که دارای شش درجه بشرح و ترتیب زیر می‌باشد:

الف- همافر ۳
ب- همافر ۲
ج- همافر ۱
د- سرهمافر ۳
هـ- سرهمافر ۲
و- سرهمافر ۱

ماده ۲- نیل بدرجه همافر سومی مطلقاً موکول بطی دوره آموزشگاه همافری است که شرط ورود به آن داشتن گواهینامه دوره کامل متوسطه در رشته ریاضی یا طبیعی می‌باشد.

ماده ۳- حداقل مدت توقف همافران در هر یک از درجات همافری برای نیل به درجه بالاتر بشرح زیر می‌باشد:

الف- از همافر سومی به همافر دومی ۳ سال
ب- از همافر دومی به همافر یکمی ۳ سال
ج- از همافر یکمی به سرهمافر سومی ۴ سال
د- از سرهمافر سومی به سرهمافر دومی ۵ سال
هـ- از سرهمافر دومی به سرهمافر یکمی ۶ سال

ماده ۴- حقوق درجه همافر ۳ معادل سه برابر مبنای حقوق و حقوق درجه هر یک از درجات بعدی همافران عبارتست از حقوق درجه قبل بعلاوه بیست درصد مبنای حقوق ضربدر سنوات حداقل مدت توقف در درجه قبل.

  • تبصره- منظور از مبنای حقوق مذکور در این قانون مبنای حقوق مندرج در ماده ۵۱ قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی با تغییراتیکه در آن بعمل آمده یا خواهد آمد می‌باشد.

ماده ۵- حقوق سنواتی همافران معادل یک دهم مبنای حقوق می‌باشد.

ماده ۶- حقوق ماهانه هنرجویان آموزشگاه همافری در مدت تحصیل معادل دو سوم مبنای حقوق می‌باشد.

ماده ۷- میزان فوق العاده سختی خدمت همافران و هنرجویان آموزشگاه همافری در آئین نامه فوق العاده سختی خدمت کادر تخصصی نیروی هوائی شاهنشاهی تعیین می‌شود.

ماده ۸- هزینه سفر- فوق العاده‌های انتقال و مأموریت و بدی آب وهوای همافران و سرهمافران به ترتیب بمیزانی است که بتوان دوم و ستوان یکم پرداخت می‌شود.

ماده ۹- از لحاظ اجرای مقررات مواد ۶۳- ۶۴ و ۶۵ قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی با همافران مانند افسران رفتار می‌شود.

ماده ۱۰- همافران از لحاظ مقررات انضباطی و کیفری مشمول مقررات مربوط به افسران جزء می‌باشند.

ماده ۱۱- از لحاظ اعطای درجات موقت همافران مشمول مقررات (قانون مربوط به اعطای درجات موقت به افسران نیروهای هوائی و دریائی ارتش) مصوب خرداد ماه ۱۳۴۳ و آئین نامه اجرائی آن می‌باشند.

ماده ۱۲- حدنصاب سن بازنشستگی اجباری همافران با داشتن حداقل سی سال سابقه خدمت و ۵۶ سال (تمام) سن می‌باشد.

ماده ۱۳- اعطای درجه همافر سومی به فارغ التحصیلان آموزشگاه همافری نیروی هوائی شاهنشاهی و همچنین ترفیع درجات اعمال تنبیهات انضباطی پیش بینی شده در قوانین استخدامی نیروهای مسلح شاهنشاهی- بازخرید سوابق خدمتی و بازنشستگی همافران با رعایت مقررات این قانون و سایر قوانین استخدامی نیروهای مسلح شاهنشاهی از اختیارت فرمانده نیروی هوائی شاهنشاهی می‌باشد.

ماده ۱۴- فارغ التحصیلان آموزشگاه کمک مهندسی نیروی هوائی شاهنشاهی در صورت تمایل به خدمت در طبقه همافری با احتساب مدت خدمت مربوط برابر مقررات این قانون و احراز سایر شرایط لازم تبدیل وضع خدمتی می‌باشند و از درجه و حقوق و مزایائی که به آنان تعلق می‌گیرد استفاده می‌نمایند.

ماده ۱۵- علائم درجات- شکل لباس- شرائط ترفیع- مقرارت مربوط به انتصابات و نقل و انتقالات و سایر امور استخدامی همافران و همچنین نحوه اجرای مقررات مواد ۳و۱۴ این قانون در آئین نامه یا آئین نامه هائی که توسط نیروی هوائی شاهنشاهی تهیه و به تصویب وزارت جنگ می‌رسد تعیین می‌گردد.

ماده ۱۶- وزارت جنگ می‌تواند سوابق خدمتی همافران را پس از پایان یازده یا هفده سال خدمت بازخرید نماید، هرگاه در پایان ۱۷ سال سابقه خدمت سوابق خدمتی آنان بازخرید نشود و در خدمت ابقاء و برابر مقررات بازنشستگی قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی با آنان رفتار یا در حین بازنشسته شدن بر طبق تقاضای شخصی سوابق خدمتی آنان بازخرید می‌شود.

ماده ۱۷- به همافرانیکه سوابق خدمتی آنان بازخرید می‌شود وجوه زیر پرداخت می‌گردد:

الف- معادل یک برابر آخرین حقوق و مزایای نقدی ماهانه (بدون برداشت کسور مربوط) زمان اشتغال به خدمت ضرب در سنوات خدمت از اعتبار بودجه.
ب- حداکثر معادل چهار ماه آخرین حقوق و مزایای نقدی (بدون برداشت کسور مربوط) زمان اشتغال به خدمت بابت ایام مرخصی استفاده نشده در طول مدت خدمت از اعتبار بودجه.
ج- مبالغ جمع شده بابت هریک از آنان از نظر اجرای بندهای «الف»، «ب»و «ج» ماده ۸۱ قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی از صندوق بازنشستگی.
د- معادل مبلغ مصرحه در ماده ۱۷ آئین نامه قانون بیمه افسران و کارمندان نیروهای مسلح شاهنشاهی و ژاندارمری کل کشور از صندوق بیمه مربوط.

ماده ۱۸- آن قسمت از قوانین و مقررات استخدامی نیروهای مسلح شاهنشاهی که با مقررات این قانون مغایرت ندارند و همچنین مقررات (قانون راجع به بیمه افراد کادر ثابت ارتش و ژاندارمری در مقابل حوادث که به مناسبت انجام وظیفه رخ می‌دهد) مصوب آبان ماه ۱۳۳۵ و آئین نامه اجرائی آن درباره همافران نیز قابل اجرا می‌باشد.

ماده ۱۹- در صورت ضرورت وزارت جنگ و وزارت کشور با تصویب اعلیحضرت همایون شاهنشاهی بزرگ ارتشتاران می‌توانند مقررات این قانون را جز در مواردیکه منحصراً مربوط به کادر نیروی هوائی شاهنشاهی می‌باشد درسایر سازمانهای تابعه ارتش شاهنشاهی و همچنین در ژاندارمری کل کشور تعمیم دهند و در اینصورت اختیاراتیکه برابر مقررات این قانون به فرمانده نیروی هوائی شاهنشاهی داده شده به موجب آئین نامه اجرائی می‌شود، ضمناً از تاریخ تعمیم مقررات این قانون به سازمانهای مذکور در این ماده قانون فارغ التحصیلان آموزشگاههای کمک مهندسی نیروهای مسلح شاهنشاهی مصوب بهمن ماه ۱۳۴۴ در مورد آنها نیز موقوف الاجرا می‌گردد.

  • تبصره- تشخیص ضرورت تعمیم مقررات این قانون درباره سایر سازمانهای تابعه ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری کل کشور با کمیسیونی مرکب از رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران فرماندهان نیروهای سه گانه و معاون وزارت جنگ (در مورد ارتش شاهنشاهی) و همان کمیسیون با شرکت فرمانده ژاندارمری (در مورد ژاندارمری کل کشور) می‌باشد.

ماده ۲۰- این قانون که مشتمل بر بیست ماده و دو تبصره است از تاریخ یکم مهرماه ۱۳۴۷ قابل اجرا می‌باشد.

مخبر کمیسیون نظام- حکیمیان.

گزارش از کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری به مجلس شورای ملی

کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری در جلسه ۱۳ آذر ماه ۱۳۴۷ با حضور تیمسار سپهبد کاتوزیان معاون وزارت جنگ لایحه مواد الحاقی به قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی مربوط به ایجاد طبقه همافران را که فوریت آن تصویب گردیده بوده مورد رسیدگی قرار داد و گزارش کمیسیون نظام را در این مورد تأیید و تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری- دیهیم.

رئیس- در کلیات لایحه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) به ورود در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است نظری نیست؟ (اظهاری نشد) در کلیات آخر لایحه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) به ماده واحده و کلیات آخر آن رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد. لایحه برای تصویب به مجلس سنا فرستاده می‌شود.

- طرح و تصویب گزارش کمیسیون بودجه راجع به اضافه اعتبارات مورد نیاز وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی در سال ۱۳۴۷ و ارسال به مجلس سنا

۱۰- طرح و تصویب گزارش کمیسیون بودجه راجع به اضافه اعتبارات مورد نیاز وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی در سال ۱۳۴۷ و ارسال به مجلس سنا

رئیس- گزارش یک شوری راجع به اضافه اعتبارات مورد نیاز وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی در سال ۱۳۴۷ مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی

کمیسیون بودجه در جلسه ۱۱ آذر ماه ۱۳۴۷ با حضور آقای دکتر آموزگار وزیر دارائی لایحه شماره ۳۴۳۰۶-۱۹ /۸ /۱۳۴۷ دولت راجع به اضافه اعتبارات مورد نیاز وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی در سال ۱۳۴۷ را که به شماره ۵۴۲ چاپ گردیده مورد رسیدگی قرار داد و با اصلاحاتی بشرح زیر تصویب نمود.

اینک گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

ماده واحده- اجازه داده می‌شود از محل درآمد عمومی سال ۱۳۴۷ کل کشور مبلغ یک میلیارد و دویست و نود و پنج میلیون و هفتصد هزار ریال (-/۱۲۹۵۷۰۰۰۰۰) اعتبارات موضوع تصویب نامه مورخ ۲۳ /۶ /۱۳۴۷ هیأت وزیران که به استثناء ماده ۱۱ قانون محاسبات عمومی به تصویب رسیده است طبق جداول پیوست به اعتبارات بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور اضافه گردد.

مخبر کمیسیون بودجه- دکتر خیراندیش.

رئیس- کلیات لایحه مطرح است آقای طباطبائی بفرمائید.

طباطبائی - من به هیئت غائب ولی ذوالمجد و الاحترام دولت و به مقام معظم و ابد مدت ریاست آن و به احزاب یقیناً ریشه دار و اصیل دولتی (مهندس ارفع- دولت حزبی بفرمائید) هنوز اول کار است ارفع جان زیاد شتاب مکن، و به اکثریت و اقلیت مجلس و به همه مملکت و به هر کس دیگری که حوصله اش را داشته باشد حق می‌دهم به ریشم بخندند (احسنت، احسنت).

چون با آن همه تجربه‌ها به اینجا آمده‌ام تا وقت بسیار مغتنم و بسیار گرانبهای مجلس شورای ملی را بگیرم و از اقتدارات و نظارتهای قوه مقننه بر دخل و خرج مملکت که مسلماً در این سالها به بهترین طرز اعمال می‌شود و از اختیارات آن در حفظ منافع و مصالح مردم سوءاستفاده کنم و راجع به نوع مخارج یک رقم حقیر و ناچیز، ولی حتماً قانونی و خیلی ضروری، یعنی راجع به خرج ۱۲۹ میلیون تومان از بیت المال این مملکت ایراد بگیرم در حالیکه می دانم که دولت بحمدالله عقل کل است و تا کنون هیچگونه اشتباهی نکرده و هیچ قانونی حتی قانون فرسوده اساسی را نشکسته و هیچ فسادی در آن و در دستگاههای آن رخنه نکرده و هیچ دیناری از پول ملت را حیف و میل و بذل بنا مستحق نکرده و از آن بالاتر اینکه می دانم آنچه البته به جائی نرسد فریاد است (بدر صالحیان- آقای طباطبائی قانون اساسی فرسوده نیست) بهرحال دولت بشرح لایحه‌ای که امروز مطرح است از مجلس تقاضا کرده است برعمل بدون مجوز او که خرج ۲۹۵۷۰۰۰۰۰ ۱ ریال از درآمد مملکت است صحه گذاشته شود و آنچه که در بدایت امر در این لایحه به نظر می‌رسد و جلب دقت می‌کند اینست که دولت بخود حق می‌دهد به دلخواه خویش و بدون تصویب قوه مقننه وجوه مملکت را خرج کند. صرفنظر از اینکه صرف این وجوه مستلزم ضرورتی باشد و یا علی الرسم به مصرف مسائلی تجعلی و لوکس و غیر مفید برسد و حالا این بر عهده مجلس است که براین عمل و نظائر آن و براین عقیده دولت که مستلزم سلب اختیارات و غصب حقوق مجلس در نظارت بر دخل و خرج مملکت است، صحه بگذارد یا خیر و به هر صورت شخص مخلص رأی دادن به اینگونه لوایح و قبول آنها را لااقل از لحاظ خودم، خلاف مضمون سوگند نامه می دانم که در بدو تشکیل مجلس آنرا امضاء کرده‌ام و مقید به حفظ احترام آن هستم. زیرا اینگونه اقدامات دولت را خلاف نص و صریح قانون اساسی می دانم و از نظر قضائی استناد به ماده ۱۱ قانون محاسبات فوق العاده مجلس در شهریور امسال و کسب نظر از آن کاری میسور و بسیار سهل بوده است.

و اما در فصلی، که راجع به تقسم این وجوه است مطالب مضحکی به نظر می‌رسد که در توضیح آنها بهتر است یکی دو مورد را که خود ناظر و شاهد آنها بوده‌ام بیان کنم:

از چند سال قبل چنین مقرر و تصویب شده بود که وزارت بهداری سه باب درمانگاه، در مرکز بخشهای پرجمعیت و فاقد هرگونه وسائل بهداشتی فارس بسازد. یک باب در تاج آباد داراب و یک باب در کنار تخته و یک باب در دشت ارژن مرکز بلوک کوهمره و حالا با گذشتن پنجسال از کار هنوز این درمانگاهها باوجود اینکه مردم خیر محل زمین آنها را هم سالهاست اعطاء و اهداء کرده‌اند، و همچنین با وجود اینکه مردم این نقاط با ابتدائی ترین وسائل درمانی فوری ترین نیازها را دارند، ساخته نشده و همچنان در کتم عدم خفته‌اند و من شخصاً بارها، با گذراندن هفت خوانی که برای به چنگ آوردن یک تاکسی خالی لازم است و تحمل صف اتوبوس به وزارت جلیله بهداری رفته و پس از مدتها تحمل و تأمل و ماندن در اطاقهای مجلل و سالنهای انتظار از آقایان متصدیان و مسئولین با گردن کج یک متقاضی، آقای رئیس محترم مجلس، استدعا کرده‌ام که آقایان بخاطر خدا، بخاطر رضایت وجدان، بخاطر دین، بخاطر انجام وظیفه، بخاطر مملکت و اگر هیچکدام را قبول ندارند بخاطر جلب رضای شاه مملکت و اگر آن آن را قبول ندارید (نمایندگان- همه قبول دارند) (ایلخانی پور- امر اعلیحضرت مطاع است کسی قدرت ندارد اجرا نکند) متأسفانه اجرا نمی‌کنند، بعد از ۵ سال درمانگاه ساخته نشده، چطور حضرتعالی می فرمائید آقا این گرفتاری مملکت است می فرمائید امر اعلیحضرت را اطاعت می‌کنند؟ خیر نمی‌کنند. بخاطر اینکه در مورد ساختمان این سه درمانگاه نکردند (دکتر اسفندیاری- دردست مطالعه است) بخاطر سلامتی خود و فرزندانتان و بعنوان یک صدقه به مردم رنجور این کشور این درمانگاهها را در مملکت بسازید و به وعده چند ساله خود وفا کنید و به قانونی که خود تنظیم کننده و خود تصویب کننده آن بوده‌اید احترام بگذارید. آقایان نمایندگان مجلس! می دانید پاسخ ابدی و یکنواخت این آقایان چه بود؟ خیلی ساده و مختصر اینکه پول نداریم و بعضی اوقات معاذیر عباس کبیر و نظایر آن نیستند، اطاق انتظار فلان دستگاه نیست که فقط مبلمان و وسائل لوکس آنها بده‌ها میلیون تومان نیاز داشته باشد، زیرا ساختمان و تجهیز هر کدام از این درمانگاهها فقط به چهارصد هزار تومان تا پانصد هزار تومان نیاز دارد. جواب می‌دادند وقتیکه پول نیست چهار صدهزار تومان هم نیست و اما آقایان نمایندگان محترم اکثریت مجلل (خنده نمایندگان) و اقلیت بی بال و دوم و اشکم (خنده نمایندگان) نتیجه صحبت‌های ما بشوخی هم کشیده شده عرض کردم دولت با یک لایحه تشریف می‌آورید این جا که من ۱۲۹ میلیون تومان از وجوه مملکت خرج کرده‌ام خوب فکرش را بفرمائید و در فصول همین لایحه دولت آقایان این مطلب به چشم می‌خورد که برای تشکیل کنفرانس امراض گرمسیری دو میلیون تومان پول خرج کردند دو میلیون تومان پول این مملکت ریخت وپاش شده است برای یک کنفرانس لوکس و بی نتیجه.

دکتر پرتواعظم- لوکس نبود و نتیجه هم داشته است یک کنفرانس بین المللی بود.

پزشکپور- آقای طباطبائی برای خرید قرص جلوگیری از تولید نسل ۴۰ میلیون اعتبار داده‌اند.

(چند نفر از نمایندگان- آنهم لازم است).

دکتر طالع- به آقای عباس میرزائی بفرمائید.

عباس میرزائی- شما بخورید که همه تان احتیاج دارید.

طباطبائی- آقای عباس میرزائی با احترام همشهری گری اجازه بفرمائید اگر شما با آقای پزشکپور مطالبی دارید لطفاً بیرون از جلسه طرح بفرمائید.

دکتر طالع- خجالت آور است که این حرفها را می‌زنند.

عباس میرزائی- شما خجالت بکشید.

طباطبائی- بله، به هر حال مقارن با همان موقعی که دولت ابد مدت ۴۰۰ هزار تومان پول برای ساختن سه درمانگاه ندارند لایحه‌ای می‌آورند که دو میلیون تومان خرج یک میزبانی کردند و در همان حال هنوز هم فرزندان تاج‌آباد و کنار تخته و دشت ارژن بسبب فقط یک دیفتری می‌مردند، یا زنهایشان به سبب فقط یک زایمان غیرطبیعی درمی گذرند و یا جوانهایشان فقط بسبب یک حصبه جوانمرگ می‌شوند. آقا هنوز هم می‌میرند دو میلیون تومان پول این مملکت آقا ریخت وپاش می‌شود فقط بخاطر اینکه بگویند باعکس و تفصیلات که (این منم طاووس علیین شده!) چه نتیجه دیگری برایش مترتب است؟ والله من دلم می‌خواهد این مطالب را بگویم جناب آقای نماینده محترم من می‌خواهم این سؤال را بکنم نماینده مجلس شمائی که به نوعی دفاع کردید که لازم بود آیا بنظر شما واقعاً ساختن ۵ درمانگاه در گوشه و کنار مملکت بهتر بوده یا یک کنفرانس امراض گرمسیری؟ که آقای دکتر ایکس بیاید تویش یک کنفرانس مجعول بدهد؟ آقایان کدامش لازم تر است؟ (دکتر پرتو اعظم- هردو) سؤال من است که کدامش لازم تر است؟ (چندنفر از نمایندگان- درمانگاه) اگر شما رئیس دولت بودید کدامیک را انجام می‌دادید؟ (دکتر پرتو اعظم- هر دو تا لازم است) بهرحال آقایان در این ماجرا حقیقت قضیه این است که برای بنده مسئله اینطوری مطرح است که آقا اگر عقل سلیم نباشد وجدان کجا است؟ تکرار می‌کنم اگر عقل سلیم نباشد وجدان کجا است؟ و اگر وجدان نیست عقل سلیم کجا است؟

«زین هردو نام ماند چو سیمرغ و کیمیا»

موضوع دیگر اینکه مخلص در روزهای اول مهر در کازرون بودم و بعلت مراجعات و تذکرات مکرر همشهریانم معلوم شد برای بیش از هزار نفر از کودکان آن شهر تاریخی که تازه به سن تحصیلی رسیده‌اند مدرسه و کلاس و میز و صندلی و معلم وجود ندارد و من خود به چشم خویش دیدم نمایندگان محترم، که چگونه این بچه‌ها، این نوباوگان مملکت، این مردان فردای مملکت، در حیاط مدارس و کوچه‌های مخروبه و گرد گرفته اطراف آن بلاتکلیف پرسه می‌زنند و نتیجتاً ضمن تلگرامی از وزارت آموزش و پرورش تقاضای بذل توجه کردم و پس از مدتی که به تهران آمدم به این وزارتخانه رفتم و شرفیاب حضور مقامات شدم و در آنجا نیز معلوم شد که اولاً اینگونه نقائص منحصر به کازرون نیست و در همه نقاط مملکت وجود دارد و ثانیاً اعتبارات کافی برای جبران قسمت اعظم این نقیصه‌ها و نیازمند یها وجود ندارد و این ماجرا زمانی است که ما می‌خواهیم پرچمدار مبارزه مقدس با بیسوادی باشیم و می‌خواهیم پیشروتر از همه در این مبارزه به جلو برویم، وضع فرهنگ چنین است عرض کردم برگردیم به لایحه دولت در این لایحه رقمی به چشم می‌خورد و ارقامی، بنده یکی دو تایش را باز هم بعنوان مثال برایتان عرض می‌کنم وزیر کشور این مملکت که بنا به ضابطه وظیفه مسئولیت مشترک دولت راجع به امر فرهنگ هم یقیناً نمی‌تواند بدون دخالت و مسئولیت باشد یک میلیون و پانصد هزار تومان پول می‌فرستد به جزایر و بنادر خلیج به استانداری بنادر و خلیج من از شما نمایندگان ملت تقاضا می‌کنم بردارید و صورت ریز یک و نیم میلیون تومان را بخوانید نوشته «خرج مواد مصرف شدندی ۴۰ هزار تومان، خرج مواد و تجهیزات مصرف ناشندی ۴۰ هزار تومان، بودجه سری ۴۰۰ هزار تومان، اتومبیل و فلان چند صدهزار تومان (فرهادپور- خودش همیشه تهران است) در آن محل هم بود تفاوتی نمی‌کرد (خنده نمایندگان) بله در محل هم بود تفاوتی نمی‌کرد من نمی دانم آقا چه ضرورتی دارد که ۴۰ هزار تومان پول این مملکت مواد مصرف شدنی برای این استانداری و ۴۰ هزار تومان مواد مصرف نشدنی برای آن استانداری بخرید؟ نتیجه این کار فقط این است که سالن انتظار آقای استاندار مجلل تر از همه باشد همین و لاغیر (صحیح است) و بعد می‌بینیم که کلمه درشت و فخیم و مجلل و شامخ و غنائی دیگری وجود دارد به اسم اداره سیاست عمومی کشور و با این خاطر ۲۵ میلیون تومان پول حضور جناب آقای دولت تقدیم می‌شود. اجازه بدهید من صادقانه حضورتان عرض کنم که در این ایام چیزی از مفاهیم معقد و پیچیده و پر از رمز و استعاره‌ای که اسمش را دولت می‌گذارند من سر در نمی‌آورم سابق بر این یک مفهوم ذهنی راجع به کلمه دولت داشتیم ولی حالا چنین نیست این تعقیدها و پیچیدگیها و ابهامها را که ما می‌بینیم و دولت خود را در آنها می پیچاند چیزی سر در نمی‌آوریم. سابق براین دولت بنظر من عبارت بود از اجتماع چند وزارتخانه که بحمدالله حالا به ۳۰-۴۰ و شاید بیشتر رسیده و هر کدام از این وزارتخانه‌ها بوجه خاص و تکالیف خاصی داشتند و مجموع آنها دولت را بوجود می‌آورد و نقش رئیس الوزراء در این زمینه این بود که با درایتهایش و تجربیاتش و کیاستهایش وزراء را طوری توجیه و راهنمائی کند که مجموعه کار آنها بتواند سیاست عمومی مملکت را تأمین کند به چنین چیزی سابقاً دولت می‌گفتند و اما حالا که برای کوچکترین مسائل مملکت یک وزارتخانه با بودجه‌های کلان داریم و خوشبختانه هرکدام از این وزارتخانه‌ها وزیری دارند که دست صاحب بن عباد و بوذر جمهر و خواجه نظام الملک و امیر کبیر را از پشت می‌بندد چه ضرورتی دارد که باز هم منافع هنگفت بعنوان سیاست عمومی کشور داده شود مسئولیت مشترک معنایش این است که سیاست عمومی مملکت از سیاست مالی مملکت و از سیاست فرهنگی مملکت جدا نباشد، از سیاست تأمینی مملکت جدا نباشد و از سیاست مالی مملکت جدا نباشد از سیاست بهداشتی مملکت جدا نباشد و مجموعه این سیاستها سیاست عمومی مملکت را بوجود بیاورند حالا من نمی فهم که با بودن این عده وزارتخانه‌ها و اینکه هر کدامشان به حد کافی بودجه در اختیار دارند و هر وزیری مدعی ده‌ها مصلحت و کیاست و درایت و اینهاست، آقا اداره سیاست عمومی مملکت دیگر چه صیغه‌ای است؟ که بجز آن پولهای کلانی که ضمن بودجه‌ها باین خاطر در اختیار نخست وزیر گذاشتیم در موقعی که مملکت به ۴۰۰ هزار تومان نیاز فوری دارد به اختیار آنها گذاشته شود بعد دیگر «من چه گویم؟ تو خود از اهل دلی میدانی».

بله چه حاجت است که هر زمان باز هم بعنوان اداره سیاست عمومی کشور مبلغ هنگفتی از وجوه مملکت را به مصرف برسانیم و به ضرورات و نیازهای واقعی و دست اول مملکت بی توجه و بی عنایت باشیم و بی‌علاقه بمانیم من اگر از دولت نمی‌ترسیدم در اینجا این جمله را هم اضافه می‌کردم که آقای دولت! به خدا و به حضرت عباس قسم، مردم از این جمله فخیم و پر آهنگ و از این کلمه رؤیاخیز و غنائی، اداره سیاست عمومی کشور، تا آنجا که به شما مربوط است، خیری ندیده‌اند و حتی بدلیل مسائلی از قبیل رسوائی شرکت واحد اتوبوسرانی و سایر مؤسسات مالی دولت، بدلیل شرکت تعاونی پر تقالتان، به دلیل شرکت گوشتتان، بدلیل قیمت گندم و نانتان، بدلیل نجواها و شایعات و بدلایل متعدد دیگری که از بیم غریدن نورچشمان دولت و مطیع الدوله‌ها و نوکران باد بهتر است مسکوت بمانند از این سیاست عمومی شما دلخورند و ناراضی (صحیح است، احسنت).

و اما مضمون و محتوی کلی لایحه حکایت براین می‌کند که این ۱۲۹ میلیون تومان، که براساس یک تصویب‌نامه به مصرف رسیده، در این زمان از هضم رابع هم گذشته است و نیتجتاً مطالب و عرایض و ناله‌های من و صدها نفر گنده تر از من هم به اصطلاح سنگ پشت سر قافله است و براساس سوابقی که دردست است و هر روز ناظر آن بوده و هستیم این مجلس هم بر این مخارج خلاف قانون صحه خواهد گذاشت لیکن در همه حال به این موضوع می‌توان اندیشید که دولت در پنجمین ماه سال مالی چگونه درک کرده است که مبلغ ۱۲۹ میلیون تومان، بر مبنای مجموع درآمد سال، اضافه درآمد دارد؟ و می‌توان سؤال کرد که آیا استنباط این اضافه درآمد به نسبت ماهها بوده است یا در شهریور ماه مجموع درآمد سال دولت تأمین شده بود و این مبلغ هم اضافه بوده است. اگر نماینده دولت به این دو سؤال پاسخی بدهد و موجب تشکر مخلص خواهد بود.

و اما آقایان نمایندگان محترم دولت، تیمسار کاتوزیان، آقای معاون محترم وزیر کشور، بنی عم مکرم جناب آقای کازرونی، آقای قوام صدری لطفاً به وزرایتان و به رئیس دولتتان بفرمائید که برای کسانی مانند من که زوری ندارند حربه دیگری هم وجود دارد می دانید چیست؟ (یک نفر از نمایندگان- تخطئه) نه، التماس است آقایان و من به التماس از شما می‌خواهم به وزرایتان بگوئید به رئیس الوزرایتان بگوئید که از این پس در حفظ بیت المال ملت و در مصرف آن در نیازهای واقعی مملکت و خرج آن در زمینه هائی که موجب رفاهی برای مردم می‌شوند بیش از پیش توجه فرمائید این اگر در نفع مملکت و ملت نباشد به یقین در نفع خودتان خواهد بود زیرا مسلماً میدانید که تاریخ قاضی بیگذشت و موشکافی است.

خوشبختانه مجال خوبی در پیش است یعنی بودجه سال ۴۸ دردست تهیه دارید. کوشش کنید برخلاف گذشته امکان ریخت و پاش‌ها از میان برود و پول هائی که به قیمت خون دل مردم و آبروی مملکت فراهم می‌شود به سهولت هدر نرود و ضابطه الاهم فالاهم بطور دربست و یا لااقل بیش از پیش مورد نظر قرار گیرد در این مملکت هنوز خیلی گرفتاریها وجود دارد. بسا زخم‌های ناسور که باید درمان شود و بسا جهل‌ها که باید به دانائی و بینائی بدل شود. با فقرها که باید بسیری و غنا تبدیل شود و بسا بی‌کاری‌ها که باید بتحرک و فعالیت تبدیل گردد. بسا رنجها و امراض که باید بدرمان و تندرسی بیانجامد. بسا ویرانیها که یاد به حاصلخیزیها و سرسبزیها مبدل گردد و تا چنین است و تا وقتی این بساها باقای است نگذارید خرجهای اتینا و خلاف قانون جای نیازهای واقعی را بگیرد و با این ترتیب رضای خاطر خدا و خشنودی قلب شاهنشاه عطوف و مهربان و موجبات دعای خلق را فراهم فرمائید و اگر دلتا خواست در جلسات هیأت دولت هم به آن بینوائی که اسمش قانون اساسی است گوشه چشمی داشته باشید تو خواه از سخنم پند بگیر و خواه ملال. هر چند که باز هم معتقدم آنچه البته به جائی نرسد فریاد است ولی اگر دلتان خواست بهشان عرض کنید در جلسه هیأت دولت که به آن بینوای متروک که اسمش قانون اساسی است توجهی بکنند و باز هم می‌گویم جناب خواجه نوری، آنچه البته به جائی نرسد فریاد است (احسنت).

رئیس- آقای مرتضوی بفرمائید.

مرتضوی (رئیس کمیسیون بودجه)- با اجازه مقام ریاست همکاران محترم، خداوند استثنائاً به بعضی از بندگان خودش یک موهباتی خاصی عنایب می‌فرمایند که واقعاً این موهبتها خاص همانهاست که یکی از آنها قدرت بیان و خوش بیان بودن است کسی که از یک چنین موهبتی برخوردار است با قدرت این موهبتی که بایستی گفت یک عنایت خاص پروردگار است قادر است مطالب را آنطور که دلش می‌خواهد به شنونده خودش تلقین بکند که لااقل برای مدتی تحت تأثیر این بیانات و این الفاظ قرار بگیرد (چند نفر از نمایندگان- خودتان هم که دارید) البته بنده هیچوقت نمی‌توانم ادعا کنم که از چنین موهبتی برخوردار هستم و یا در مقام مقایسه به آن حد که جناب آقای طباطبائی همکار محترم از آن برخوردارند و بنده بعنوان مسئول کمیسیون بودجه و به حکم وظیفه و فقط بعنوان دفاع از گزارش کمیسیون بودجه و نه سایر مسائل و مطالبی که ایشان طرح کردند مطالبی را بعرض همکاران محترم می‌رسانم دربادی امر جناب آقای طباطبائی تصور فرمودند که لایحه‌ای که دولت به مجلس تقدیم کرده و کمیسیون بودجه آنرا تصویب کرده است احیاناً برخلاف قانون اساسی بوده است و یک تصویب نامه‌ای بدون مجوز قانونی از طرف دولت صادر شده است برای اطلاع همکاران محترم عرض می‌کنم قوانینی که به تصویب و تأیید قوه مقننه مملکت رسیده و بتوشیح همایونی رسیده است علی ایحال همیشه برای مردم این مملکت محترم است قانون محاسبات عمومی این اجازه را به دولت داده که طبق ماده ۱۱ اگر دولت در موقعیکه مجلس ایام تعطیل تابستانی را می گذراند احتیاج به اعتبارات اضافه پیدا کند بتواند اعتبارات را طبق یک تصویب نامه دولت تصویب بکند و بعد در ظرف یک مدت معینی در موقع افتتاح مجلس و بعد از ختم تعطیلات تابستانی به مجلس تقدیم کند تا قوه قانونگذاری و هم مورد بررسی قرار داده و تصویب بکند بنابراین عمل دولت از نظر کلی یک عمل صحیحی است و عملی نیست که برخلاف قانون اساسی باشد و طبق قوانین موضوعه مملکتی انجام شده و بهیچوجه از این بابت ایرادی نمی‌شود بر دولت گرفت. مطلب دیگری که در ابتدای کلام بیان فرمودند موضوع خرج بیت المال است که به یک صورتی آنرا فرمودند که انسان خیال می‌کند خرج بیت المال کار نادرستی است که انجام می‌شود بنده می‌خواهم عرض کنم که از نظر تکنیک اقتصادی یکی از کارهای اساسی همان خرج بیت المال است زیرا اگر بودجه مملکت به مصرف نرسد چرخ اقتصاد مملکت خواهد خوابید ما اگر همین برنامه عمرانی چهارم مملکت را که اعتبارات آن را تصویب کرده‌ایم خرج نکنیم بعنوان اینکه اسمش بیت المال ملت است چرخ اقتصادی مملکت خواهد خوابید و مشکلات عجیبی برای مملکت پیش خواهد آورد و بنابراین خرج کردن بیت المال یک امر رسمی است (یکنفر از نمایندگان- کسی چنین چیزی نگفته است) و اما بنده با شما موافق هستم که این بیت المال باید در جهتی به مصرف برسد که در جهت مصالح مملکت و عموم باشد اعتباراتیکه در این تصویب نامه ملاحظه فرمودید که گزارش آن به تصویب کمیسیون رسیده در چندین جلسه متوالی در کمیسیون بودجه مطرح بوده و نمایندگان دولت را هم در کمیسیون خواستیم و حتی وزیر دارائی شخصاً حضور پیدا کردند و راجع به لزوم و احتیاج این اعتبارات توضیحات زیادی به استحضار کمیسیون بودجه رساندند بطوریکه ملاحظه میفرمائید این یک میلیارد و دویست و نود و پنج میلیون ریال از اقلامی تشکیل شده که عمده آن ۵۶۵ میلیون ریال مربوط است به بیست درصد پیش پرداخت بهای خرید کشتی که به وزارت جنگ داده شده و برای تقویت نیروی دفاعی مملکت در خلیج فارس است (دکتر اسفندیاری- در این مورد ایشان چیزی نگفتند) ۱۰۰ میلیون ریال اعتباری است که برای تجدید فوری ساختمانها و کمک فوری آسیب دیدگان زلزله است که از طرف دولت اختصاص داده شده و بنده فکر می‌کنم اینهم یکی از ارقامی باشد که ضرورت آن را همه نمایندگان محترم تأیید می‌فرمایند و چون چنین اعتباری در بودجه کل مملکتی قبلاً منظور نشده بود ناچار بودند با یک چنین مجوزی مثل صدور تصویب نامه اجازه خرج آن را بدست بیاورند و همکاران محترم مستحضر هستند (مهندس ناصر بهبودی- جناب مرتضوی بفرمائید با این پول چه کردند؟ (مهندس صائبی- مشغولند) ما راجع باعتباراتی که کمیسیون بودجه تصویب کرده صحبت می‌کنیم (دکتر کیان- ۳۰میلیون دانشگاهiا را بفرمائید) همکاران محترم مستحضر هستند که اوامر شاهنشاه برای اینکه آموزش وپرورش مملکت بر یک پایه استواری بنا بشود و ما بتوانیم در آینده جوانان مملکت را از نظر آموزش عالی تطبیق بدهیم با اقدامات بزرگی که درجهات مختلف مملکت آغاز کرده‌ایم با صدور دستورات جدیدی برای انقلاب آموزش عالی صادر گردیده و دولت برای اینکه بتواند این انقلاب آموزشی را پیاده بکند احتیاج به یک اعتباری داشته است در حدود ۳۰ میلیون تومان که این اعتبار را طبق این تصویب نامه تصویب کرده‌اند و چنانچه ملاحظه فرموده‌اید بین مراکز مختلف آموزش عالی تقسیم شده است و به هر یک از دانشگاههای مورد احتیاج داده شده حتی در کمیسیون سؤال شد که این اعتبار به مصرف رسیده یا نه بنده عرض کردم که این اعتبار است و تا اعتباری تصویب نشده باشد نمی‌توانند تعهد خرج بکنند ما به دانشگاه تهران اعتبار ۶ میلیون تومان را داده‌ایم که به استناد این اعتبار تعهد کند بتواند برود و از خارج استاد برای دانشگاه استخدام بکند، راجع به دومیلیون اعتباری که برای کنفرانس بین المللی گرمسیری اینجا عنوان شد بنده صددرصد با فرمایشات جناب طباطبائی همکار عزیزم هم عقیده هستم (احسنت) که بایستی احتیاجات شهرستانها و دهات را تأمین و درمانگاههای نیمه ساخته را بسازند ولی اثبات شیئی نفی ما عدا نمیکد در عین حالیکه باید قبول کرد و واقعاً دولت خودش را مجهز بکند با امکاناتیکه دارد درمانگاهها را بسازد و بیشتر بکند ولی نمی‌تواند از برگزاری کنفرانس رسیدگی به بیماریهای گرمسیری که از طرف یک سازمان بین المللی که ما عضویتش را قبول کرده‌ایم و مقر این کنفرانس در تهران تعیین شده و موافقت قبلی شده است تشکیل شود (دکتر بهبودی- از چند سال پیش قرار بوده که این کنفرانس در ایران تشکیل شود چرا در بودجه‌های خودشان منظور نکردند؟) یعنی شما میفرمائید که اگر احیاناً این ۲ میلیون تومان را در موقع تصویب بودجه کل مملکتی گذاشته بودند اشکالی نداشت؟ (دکتر بهبودی- بی برنامه هستید جناب آقای مرتضی) بنده به چه مناسبت (مهندس بهبودی- شما رأی موافق به دولت می‌دهید) بطوری که ملاحظه فرمودید عمل دولت از لحاظ اصولی و با رعایت مقررات قانونی انجام شده و کمیسیون بودجه به هیچ وجه من الوجوه به عملی که خلاف قانون باشد صحه نمی‌گذارد و گزارش آن را به عرض مجلس شورای ملی نخواهد رساند البته مسائل دیگری را فرمودند، توصیه هائی به دولت فرمودند مبنی بر اینکه در صرف بودجه‌ها و اعتبارات دقت بیشتر بشود مسلماً فرمایشات ایشان مورد توجه همه قرار گرفته و مورد تأیید همه نمایندگان هست و هر کسی این توصیه را بکند باید از او تشکر کرد.

«مرد باید که گیرد اندر گوش ور نوشته است پند بر دیوار». (احسنت).

رئیس- نظر دیگری در کلیات لایحه نیست؟ (اظهاری شد) بi ورود در شور ماد> واحده رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح استف نظری نیست؟ (اظهاری نشد) در کلیات آخر لایحه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) به ماده واحده و کلیات آخر آن رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد. لایحه برای اظهار ملاحظات به مجلس سنا ارسال می‌شود.

- قرائت دستور و تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

۱۱- قرائت دستور و تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- دستور جلسه آینده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
دستور جلسه ۹۱ روز یکشنبه ۲۴ /۹ /۴۷
۱- گزارش شور دوم فروش و تقسیم املاک مورد اجاره به زارعین مستأجر. شماره چاپ ۶۰۱
۲- گزارش کمیسیونها راجع بخرید اراضی و ابنیه و تأسیسات برای حفظ آثار باستانی. شماره چاپ ۶۰۲
۳- گزارش شور اول تشکیل نیروی پایداری. شماره چاپ ۶۰۰

رئیس- آقای مهندس بهبودی فراکسیون حزب مردم برای روز یکشنبه وقت ندارند؟ چون وزرا برای جواب بسؤالت فراکسیون حاضرند.

مهندس بهبودی- می‌خواستم استدعا کنم اگر ممکن است این موضوع را به بعد از یکشنبه موکول بفرمائید، چون یکشنبه فراکسیون حزب مردم سعادتی دارند.

رئیس- مانعی ندارد. با اجازه خانمها و آقایان جلسه امروز را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت ده صبح روز یکشنبه ۲۴ آذر ماه خواهد بود.

(یکساعت و ربع بعد از ظهر جلسه ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- عبدالله ریاضی.