مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ خرداد ۱۳۳۶ نشست ۹۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ خرداد ۱۳۳۶ نشست ۹۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۵

سال دوازدهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۱۶ خرداد ۱۳۳۶ نشست ۹۵

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۹۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۶ خردادماه ۱۳۳۶

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس‏

۲- تقدیم چند فقره سؤال به وسیله آقای خلعتبری‏

۳- سؤال آقای بهبهانی راجع به ضرر اداره کل غله و جواب آقای وزیر گمرکات و انحصارات‏

۴- سؤال آقای مهدوی راجع به برق تهران و شهرستان‌ها و جواب آقای وزیر کشور

۵- سؤال آقای خلعتبری راجع به پرداخت ترمیم حقوق پزشکان و جواب آقای وزیر بهداری‏

۶- اخذ رأی و تصویب انتخاب کمیسیون هجده نفری از شعب جهت رسیدگی به لایحه نفت‏

۷- مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون امور خارجه راجع به سازمان و مقررات استخدامی وزارت امور خارجه از ماده ۳۹

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه‏

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۶ خرداد ماه ۱۳۳۶

مجلس یک ساعد و ۴۵ دقیقه پیش از ظهر بریاست آقای رضا حکمت تشکیل می‌گردید.

۱_تصویب صورت مجلس

رئیس _ صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود (بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه _ آقایان: دکتر آهی. دکتر نفیسی. رامبد. پرفسور اعلم. صدرزاده. صفاری. قرشی. محمودی. مشار. صادق بوشهری. مهندس اردبیلی. دولتشهای. دولت آبادی. کاظم شیبانی. دکتر نیرومند. جلیلی. دکتر مشیر فاطمی. توماج. تیمور تاش. عمیدی نوری. قوام. دادگر. مسعودی. برومند. مهندس بهبودی. دکتر پیر نیا. سنندجی. اقبال. دکتر زنگیه. دکتر ضیائی. معین زاده. اورنگ. یارافشار. مهندس فروغی. بزرگ ابراهیمی. اریه. بیات ماکو.

غائبین بی اجازه _ آقایان: اخوان. قراگزلو. دکتر طاهری. دکتر عمید.

دیر آمدگان و زود رفتگان با اجازه _ آقایان :بزرگ نیا. علامه وحیدی. عباسی. سراج حجازی. سالار بهزادی. ثقه الاسلامی. مهندس فیروز. دکتر سعید حکمت. مهندس شیبانی.

رئیس _ آقای حشمتی بفرمائید.

حشمتی _ در ضمن بیانات بنده در روز ۳ شنبه در صوتی جلسه ذکر شده است که بنده عرض کرده‌ام طرفدار دولت‌ها بوده‌ام در صورتی که من عرض کردم طرفدار رژیم بوده‌ام و الا همه میدانید که بعضی دولت‌ها مرا حبس کرده‌اند و با آنها مخالفت و موافقت من همیشه صریح بوده است خواهش می‌کنم اجازه بفرمائید اداره تند نویسی اصلاح کند.

رئیس _ اصلاح می‌شود آقای امید سالار بفرمائید.

امید سالار _ یک اصلاح عبارتی است که تقدیم می‌کنم.

رئیس _ دیگر نظری نسبت بصورت مجلس نیست ؟(اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شده.

۲_ تقدیم چند فقره سوال بوسیله آقای خلعتبری

رئیس _ آقای خلعتبری. خلعتبری _ چند سوال است که تقدیم می‌کنم.

۳- سوال آقای بهبهانی راجع به ضرر اداره کل غله و جواب آقای وزیر گمرکات و انحصارات

رئیس _ امروز سوالات مطرح است. آقای بهبهانی بفرمائید.

بهبهانی _ سوال امروز بنده مربوط بنان تهران است در موقعی که بودجه سال ۳۶ در مجلس مطرح بود یکی از آقایان نمایندگان محترم پیشنهاد کرده بودند که دولت برای ضرر نان تهران که تصور می‌فرمودند این ضرر فقط برای نان تهران بوده است چیزی صرف این کار نکند در آن موقع بنده اینجا مخالفت کردم و عرض کردم عوض این که نان تهران را گران کنند نان ولایات را ارزان کنند روح مطالبی که اینجا از طرف آقایان اظهار شد این بود که چون عده زیادی برای نان ارزان از ولایات بتهران میایند باین جهت از اینکار جلوگیری بشود و چون تهران نانش ارزان تر است یکعده‌ای از ولایات از دهات برای نان ارزان به تهران می‌آیند ملاحظه بفرمائید چقدر زندگی باید سخت باشد که برای بدست آوردن یک لقمه نان ارزان از ولایات دور دست بلند شوند بیائید اینجا. در همان موقع از طرف مسئولین نان تهران یک کاغذی به بنده نوشته شد و در آن توضیح داده است که تنها کمک بنان تهران نمیشده بلکه به تمام ولایات کمک میشده است بطور مثال عرض می‌کنم اصفهان _ اراک _ بروجرد _ بیرجند _ بیجار _ تبریز _ دامغان _ زنجان _ زابل _ سمنان _ شاهرود _ شیراز _ قم _ قزوین _ کردستان _ کرمان _ مشهد _ نهاوند _ همدان (بعضی از نمایندگان _ هیچ کمکی نشده) یزد _ رشت _ بتمام اینجاها کمک شده است این صورتی است که اداره نان وزارت دارائی رسماً به بنده نوشته است (یک نفر از نمایندگان _ از این صورت‌های قلابی خیلی نوشته‌اند) قلابی است؟ حالا اینجا آقای تیمسار ضرغام تشریف دارند می‌آیند توضیح می‌دهند این نامه‌ای است که به بنده نوشته‌اند. (با اظهار تشکر از فرمایشاتی که در جلسه مورخه ۲۱ اسفند ماه جاری در مورد الحاق تبصره منع وزارت دارائی از پرداخت زیان عمکرد نان تهران به بودجه سال ۱۳۳۶ فرمودند نظر باین که در ضمن مذاکرات اینطور وانمود شد که اداره کل غله سالیانه حدود چهل تا پنجاه میلیون تومان زیان نان تهران را می‌پردازد با اینکه اظهار نظر در الحاق و تصویب این تبصره از طرف اینجانب بیمورد و قطعاُ سیاست دولت اقتضا میکرده

است که چنین تصمیمی اتخاذ و بمرحله عمل در آمد ولی چون اصولا رقم پنجاه میلیون زیان عاری از حقیقت و معلوم نیست پایه و اساس این رقم از کجا و متکی بچه اصلی است لذا برای مزید استحضار بطور اختصار توضیحاتی معروض می‌گردد.

قبل از تصدی اینجانب در اداره کل غله و نان روزانه سیصد تن گندم به بهای هر تن ۲۷۰۰ ریال علاوه بر سهمیه آزادی که بدکاکین نانوائی دولتی تحویل می‌شد بدکاکین نانوائی آزاد پز فروخته می‌شد که نان را بنرخ هر کیلو چهار ریال در دسترس مردم قرار دهند چون صرفنظر از زیانی که بخزانه دولت در نتیجه اجرای این تصمیم وارد می‌شد اصولا تاُ مین روزی پانصد تن گندم و آرد خالی از اشکال نبود لذا برای تقلیل سهمیه و افزایش نرخ فروش شروع باقدام و بالنتیجه سهمیه نانوایان آزاد پز را از روزی سیصد تن بروزی هشتاد تن تقلیل و نرخ فروش را از ۲۷۰۰ ریال به ۴۵۰۰ ریال افزایش داد که با انجام این عمل چنانچه حد متوسط قیمت تمام شده گندم محصول کشور در سالهای ۳۳ و ۲۴ هر تن ۵۴۰۰ ریال محسوب شود با توجه بمقدار ۲۲۰ تن که از میزان سهمیه تحویلی کاسته شده و تفاوت اضافه قیمت هشتاد تن سهمیه تحویلی روزانه ۷۳۸۰۰۰ ریال و سالیانه ۳۶۹۳۷۰۰۰۰ ریال از زیان قطعی دولت کاسته شد و چون همواره مترصد بودم که برای کاهش بیشتر از میزان زیان عملکرد اداره غله با اتخاذ رویه و تدبیری که ه مقصود و منظور نهائی تاُ مین و هم به حسن جریان امر نان لطمه‌ای وارد نشود و از طرفی چون قسمتی از زیان حاصله معلول وجود تعداد _ باب دکان نانوائی دولتی بوده و هر کدام با مقایسه بهای تمام شده گندم و نرخ فروش آرد دولتی روزانه ۱۴۰۰ ریال برای دستگاه ضرر داشتند لذا بمرور از تعداد دکاکین دولتی حدود ۱۵۰ باب بآزاد پزی تبدیل و روزانه حدود ۲۱۰۰۰۰ ریال و سالیانه بالغ بر ۰۰۰/ ۰۰۰ /۷۶ ریال از زیان اداره غله کاهش یافت و برای اینکه بتوانند نان را بنرخ مقرر در دسترس مردم قرار دهند مانند سایر دکاکین آزاد پز از کمک مقرر برخوردار گردیدند بطوری که در سال ۱۳۳۵ فقط میزان زیان اداره غله بشرح زیر فقط بمبلغ ۱۳۴۳۸۱۹۰۰ ریال تقلیل یافت.

زیان حاصله از کمکی که بنانوایان آزاد پز شده ۴۲۷۷۶۷۰۰ ریال.

زیان حاصله از سهمیه‌ای که بنانوایان دولتی داده شده ۹۱۶۰۵۲۰۰ ریال جمع ۱۳۴۳۸۱۹۰۰ و این زیان را در نظر گرفتن قیمت تمام شد. گندم اعم از محصول کشور و خریداری از خارج است و قسمت عمده آنهم فقط معلول خرید گندم از آمریکا است

رئیس _ آقای بهبهانی شما یک ربع بیشتر وقت ندارید (بهبهانی _ چیزی نمانده است چقدر از وقت بنده مانده) هفت دقیقه مقصود این است که در وقت صرفه جوئی کنید که اگر خواستید بعد صحبت کنید بتوانید.

بهبهانی _ که قطعاُ اگر تنظیم برنامه مناسب تری که هر باعث ترغیب و تشویق مالکین و کشاورزان بازدیاد سطح کشت و اطمینان خاطر آن بافزای میزان تولید غلات کردید و هم موجب شود که محصول کشور بمیزان مورد نیاز دولت جمع آوری گردد مسلماُ از رقم زیان فعلی نیز مبالغ بیشتری کسر خواهد شد. بعلاوه اینکه اشاره شده است اداره کل غله فقط برای تاُ مین نان تهران متحمل این همه زیان و خسارت می‌شود باید بعرض برساند که اداره کل غله تنها بنان تهران کمک نکرده بلکه در هر کجا مضیقه و عسرتی پیش آمده از دادن کمک‌های نقدی و جنسی خودداری ننموده است مضافاُ باینکه چون نرخ بازار آزادی گندم با نرخ خرید دولتی تفاوت فاحش دارد و مالکین و کشاورزان حاضر نیستند گندم خود را بدولت بفروشند وصولی اداره غله فقط منحصر بوصول ۲۵ در صد پورسانتاژ محمولات داخلی است.

در سال ۱۳۲۵ اداره کل غله موفق شد ۵۰۰۰۰ تن بدین طریق جمع آوری و نصف وصولی ۲۵ درصد هر محل را برای تاُ مین نان همان محل زیر نظر شهرداری قرار داده و نصف بقیه نیز برای احتیاجات نان پادگانهای ارتش اختصاص و علاوه بر آن باغلب شهرستانهای کشور حتی نقاطی که مازاد هم داشته‌اند از نظر تعدیل بهای نان و همچنین نقاط کمبود دار مانند کرمان _ قم _ فریدن _ شهرکرد _ رشت _ بنادر و غیره حدود ۱۲۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال کمک نقدی و مقدار ۱۷۵۷۶ تن بشرح صورت زیر به پیوست کمک جنسی شده است. با توضیحاتی که فوقاُ بعرض رسید رقم مسلم زیان اداره کل غله فقط همان حدود ۱۳ میلیون تومان است و بعقیده اینجانب در سایر ممالک نیز برای تاً مین رفاه و آسایش افراد کشور این قبیل زیانها ببودجه مملکتی تحمیل می‌شود و اصلا چون موضوع نان جنبة حیاتی دارد سیاست دولت نیز اقتضا دارد که همواره کنترل امرتان را در اختیار داشته و این مختصر زیان را متحمل شوند و بعلاوه اگر با وانمود کردن رقم پنجاه میلیون تومان بودجه و هزینه‌های پرسنلی اداره کل غله را نیز برقم زیان اضافه نموده باشند درو از انصاف است زیرا اعم از اینکه اداه کل غله منحل و یا بوضع فعلی باقی بماند وزارت دارائی ناگزیر است حقوق کارمندان خود را پرداخته و مخارج ضروری سیلوها و سایر تاسیسات این اداره را به پردازد که در این صورت اختلاط این هزینه‌ها با زیان نان تهران بهیچوجه مورد نخواهد داشت حالا بنده منتظر می‌شوم تیمسار فرمایشات خودشان را بفرمایند تا بعداُ اگر لازم بود توضیحاتی عرض کنم. ر

ئیس _ آقای وزیر گمرکات و انحصارات بفرمائید.

وزیر گمرکات و انحصارات (سرتیپ ضرغام)_ سؤال نماینده محترم شامل سه قسمت بود قسمت اول اطلاعی که ایشان پیدا کردند که ۵۰ میلیون تومان ضررتان تهران مربوط بنان تهران نیست ادعای ایشان کاملا صحیح است همانطور که خودشان هم توضیح دادند از این ۵۰ میلیون تومان ۱۲ میلیون تومان بیشتر مربوط بنان تهران نیست ارقام جزء دیگرش را هم بنده عرض می‌کنم ضرر نان تهران مجموعاُ در سال ۳۵ -۱۹۰ /۴۳۸ /۱۳ تومان است در مقابل این یک ضرری هم برای نان شهرستانها داده شده و در بعضی شهرستانها هم کمک‌های جنسی شده است ضرر نان شهرستانها مجموعاُ در سال ۳۵ _ ۳۲۵۱۳۲۱ تومان بوده قسمت دیگر ضررتان ارتش است و آن عبارت از این است که در سال در حدود بیست هزار تن غله به پادگانهای نظامی می‌دهند تنی ۵۴۰ تومان در صورتی که تنی ۶۰۰ تومان برایشان تمام می‌شود آنهم مجموعاُ در حدود ۱۲۰۰۰۰۰ تومان است که مجموعاُ ضرر نان در حدود ۱۸ میلیون تومان است ولی باید یک رقمی باین افزود و آن ۲۹ میلیون تومان آن فقط خرج سیلوی تهران است این خرج اعم از این که دولت نان تهران را بعهده بگیرد یا نگیرد چون عده‌ای در آنجا کار می‌کنند این ضرر باید داده شود مجموعاُ از این ۲۹ میلیون تومان ۱۴ میلیون تومان بودجه پرسنل اداره کل غله و نان است که کارمندان تشکیل می‌دهند ۶ میلیون تومان برای حمل و نقل و گذاشتن مامورین در ولایات انبار داریها و کرایه انبارها است و ۹ میلیون تومان هم که عرض کردم خرج سیلو تهران است این ۲۹ میلیون تومان بودجه اداره کل غله است که مجموعاُ ۴۷ میلیون تومان اداره غله در سال ۳۵ ضرر داده است البته با این توضیحی که بنده دادم است البته با این توضیحی که بنده دادم هم گفتار و زیر دارائی وقت صحیح بوده است و هم اعتراض نماینده محترم هر دو صحیح بوده است (احسنت) قسمت دوم سوال مربوط باین است که جناب آقای بهبهانی سوال کرده ـ اند که ضررتان مخصوص تهران نیست بشهرستانها هم داده می‌شود ضمن جواب سوال اول باین سوال هم جواب داده‌ام که مجموعاُ دولت ۳۲۰۰۰۰۰ تومان ضرر نان شهرستانها را داده است و در سال ۳۵ که مربوط بدو تا شهرستان است البته همانطور که در نامه‌ای که ایشان قرائت کردند قید شده بود هر جا که احتیاج پیدا شده کمک کرده‌اند چون در دو شهرستان بیشتر احتیاج پیدا شده است که یکی مشهد و دیگر تبریز بوده رقم ریز میزان کمک را هم بنده دادم اگر آقایان بخواهند عرض می‌کنم و فعلا برای اینکه اطاله کلام نشود بنده توضیح نمی‌دهم ولی قسمت تبریز و مشهد را عرض می‌کنم تبریز یکی ۱۲۰۰ تن و یکی ۰۰۰ تن که از قرار تنی ۳۰۵ و ۴۵۰. ۵۵۰ تومان داده شده است مشهد ۳۷۰۰ تن غله از قرار تنی ۴۵۰ تومان داده شد است که تنی ۱۴۰ تومان برای دولت ضرر کرده این میزان کمک هائی است برای دو شهرستان شده و سایر شهرستانها هم صورت ریزش هست آقایان که اعتراض فرمودند اگر بخواهند صورت ریز کاملتری را بنده اینجا آورده‌ام ممکن است توضیح بدهم اما قسمت سوم که اصل سوال هست و بنده می‌خواستم ذهن آقایان نمایندگان محترم را متوجه این قسمت کنم سوال شده است در صورتی که تبصره پیشنهاد یکی از آقایان نمایندگان و قبول دارائی مربوط بقطع کمک بموقع باشد دولت اطمینان دارد که قیمت نان در تهران ترقی فاحش بخواهد کرد و یا خدای نکرده کمیابی نان موجبات ناراحتی و عصیان عمومی را بالطبع ترقی فاحش قیمت را در بر نخواهد داشت؟ این جوابی است که بنده راجع باین موضوع می‌دهم البته صلاح نیست که دولت نظارتش را از روی غله بردارد منتهی با برنامه صحیح و یک طوری که بشود بموقع از زیر این بار شانه خالی کرد این کار عملی هست جناب آقای بهبهانی در توضیحاتی که اینجا می‌فرمودند تذکر دادن چرا نان تهران را گران کنید شهرسنانها را ارزان نکنید که مردم هجوم بیاورند بتهران البته این حرف بسیار صحیح است ولی در مقابل این عامل دیگری هم هست و آن فروش گندم است نان ارزان کرد خیلی خوب است اگر بنده بگویم نان تهران کیلوئی دو قران و نان شهرستانها کیلوئی یک قران بشود این حرف صحیحی است ولی باید گندم را هم از یک مشت مردم دیگری خرید که آنها هم افراد این مملکت هستند و قطعاُ زحمت می‌شکند و با وسایل خیلی قدیمی دارند کار می‌کنند باید فکر آنها را هم کرد صحیح است بنظر بنده باید اول نرخ غله را فعلا بالا برد و با نرخ غله بالا بدن حتی المقدور سعی کرد ضرر نکرد و نرخ را هم تعدیل کرد این یک امر عادی است و بایستی نان در شهرستانها ارزانتر از تهران باشد چون آنجا مرکز کشت است و اینجا مرکز کار است بایستی در شهرستانها ارزانتر از تهران باشد برای اینکه در آذربایجان و یا خوزستان که غله را تهیه می‌کنند بایستی غله ارزان باشد و شهر طهران که دسترنج آنها را می‌خورند البته با یک قیمت متعادلی نان را گرانتر بخرد

و این عقیده است که تصور می‌کنم جملة آقایان موافق باند (صحیح است) (سلطان مراد بختیارـ ولی تا بحال برعکس بوده) فعلا برای امسال هر دو موضوع در نظر گرفته شده بطوری که آقایان میدانند نرخ غله امسال بالا برده شده است بمیزانی که در بعضی نقاط از ۵۰ در صد هم بیشتر است سه نرخ برای خرید غله در کشور تعیین شده است غله در خوزستان تنی ۵۵۰ تومان است سال گذشته ۵۰۰ تومان بوده نرخ غله در گرگان ۴۵۰ تومان معین شده سال گذشته ۳۲۰ تومان بوده نرخ غله و سایر نقاط ایران ۵۰۰ تومان معین شده آذربایجان سال گذشته ۳۶۰ تومان بوده امسال ۵۰۰ تومان شده خراسان ۳۲۰ تومان بوده امسال ۵۰۰ تومان شده کرمانشاه ۳۶۰ تومان بوده امسال ۵۰۰ تومان می‌خرند (احسنت) بنابراین در حدود ۵۰ در صد بالا رفته در ضمن تمام چوبها و صد بیست و پنج درصد همه چیز‌ها بکلی برداشته شده (احسنت) یعنی هر کس در مملکت آزاد است غله اش را بهر کجا که بخواهد ببرد اگر نتوانست بفروشد و باین نرخی که ما معین کردیم نخریدند ما از او باین نرخ می‌خریم البته اگر نگران بیشتر خریدند بآنها خواهد فروخت این عمل در مقابلش یک عمل دیگری هم دارد و آن این است اداره کل غله که این اقدام را می‌کند در مقابلش اعلام می‌کند هر کجای کشور که حاجت بغله داشت اداره کل غله تنی ۶۰۰ تومان فروشند است اگر بنابراین توانستند دو تومان ۵ تومان ده تومان پنجاه تومان از این قیمت ارزانتر بفروشند نانواها و مردم آزادند که از آنها بخرند در صورتی که نفروختند و خواستند یک تومان از ۶۰۰ تومان گرانتر بفروشند ما ششصد تومان فروشند هستیم این وضعیتی است که ما درست کرده‌ایم و انشاء الله عملی می‌شود (نمایندگان ـ بسیار خوب) (حشمتی ـ یک سری هم بشهرداری بزنید بآنها هم باد بدهید) (مهندس جفرودی ـ این حسن تدبیر را به استاندار‌ها هم یاد بدهید)

رئیس ـ آقای بهبهانی بفرمائید.

بهبهانی ـ بنده خیلی متشکرم از فرمایشات تیمسار وزیر محترم گمرکات و انحصارات و بنظر بنده این عمل که راجع غله کرده‌اند بسیار خوبست و بنده هم مخالف بودم برای اینکه قیمت خرید غله را بالا ببرند نظر بنده این است که قیمت خرید غله نباید صرف کند برای کسانی که گندم می‌کارند ولی بنده عقیده‌ام این است که بایستی طوری شود که طبقه فقیر و بی بضاعت نان ارزان بدست بیاورند یعنی ما در یک مملکتی زندگی می‌کنیم که میلیونها دلار در عرض یکسال در آن آمده و هر روز در روزنامه نوشته‌اند که ۷ نفر زن و بچه از زور گرسنگی رفته‌اند علف خورده‌اند و مسموم شده‌اند روزنامه اطلاعات را ملاحظه بفرمائید بنده عقیده‌ام این است که دولت هر مقدار و هر مبلغی را که صلاح میدانند قیمت گندم را معین کند اشکال ندارد برای اینکه برای زارع صرف کند و بفروشند ولی بایستی قیمت فروش غله را از این جهت که طبقه سوم اشخاصی که در این مملکت هستند اقلا بنان خالی برسند یک قیمتی بگذارند که گران نباشد و اگر ضرر هم می‌دهند اشکالی ندارد چون مالیات را از این جهت که طبقه سوم و اشخاصی که در این مملکت هستند اقلا نان خالی گیرشان بیاید بنده نظرم این بود و از جنابعالی انتظار دارم در این مدتی هم نان تهران را تأمین کنید (انشاء الله)

۴- سؤال آقای مهدوی راجع به برق تهران و شهرستانها و جواب آقای وزیر کشور

رئیس ـ آقای سعیدی مهدوی بفرمائید.

سعیدی مهدوی ـ بنده در سال گذشته موقعی که برق تهران اغلب شب‌ها خاموش بود چون در اطراف برق صحبت‌های زیادی می‌شد و شایعات زیادی در این قسمت رواج داشت بنده اینطور فکر می‌کردم که چطور است با همان اوضاع و احوال شرکت‌های خصوصی مرتباُ داوطلب ایجاد کارخانه برق هستند و در تهران و شهرستان‌ها دستگاههائی دارند که کار می‌کنند ضرر نمی‌کنند و منفعت هم می‌برند چطور است این بنگاه مستقل برق با این تشکیلاتی که دارد بفکر نمی‌افتد که برق تهران را از این صورت خارج کند و دولت هم بکوشد تا برق شهرستانها را از این وضعیت حاضر خالص کند بنابراین چطور است که دولت توجه نمی‌کند که بطور سهل و ساده این کار انجام بشود متأسفانه بنده یادم هست و در همان موقع که صحبت از همین تنقیداتی که می‌شود بود صرفنظر از این که مردم برقی پیدا نکردند این تنقیدات یک عده‌ای از رنود گفته شد استفاده می‌کنند و چه بسا این معاملات بزرگ را بنفع خودشان انجام می‌دهد در صورتی که برای مردم نفعی ندارد و برقی بوجود نمی‌آید بنده در ۲۴ اسفند دعوتی داشتم در اداره برق تهران که یک کارخانه کوچک را افتتاح می‌کردند از همان موقع خاموشی برق تهران در شب‌ها کم شد و آن کارخانه ده هزار کیلوواتی و ستینگهاوس یا جنرال الکتریک بود نمیدانم بکار افتاد توضیحاتی که آن شب دادند این بود که در مدت یکسال، یکسال و نیم قرار داد تمدید شده، جناب آقای علاء آنجا برق را روشن کردند ولی چندی قبل از آن هم یک کارخانه برقی معامله شده بود ۵۰ هزار کیلوواتی آلستوم که در آن موقع هم خیلی در اطراف آن صحبت شده و ما هم استفاده‌ای که کردیم این بود که فقط اسم آلستوم را یاد گرفتیم و هیچ آثاری بعد از آن معامله در هیچ کجا منعکس نیست در صورتی که ۵۰ هزار کیلو وات ۵ واحد ده هزار کیلو وات است یک کارخانه‌ای که یک واحد ده هزار کیلوواتی را فروخته بود و بعد از آن قرار داد را امضاء‌کرده بود تحمیل تهران داد و از آن کارخانه ۵۰ هزار کیلوواتی هیچ آثاری نیست و از تاریخ امضاء آن قرار داد دو سال سه سال پنج سال هر چه بوده می‌گذرد امروز ما باید ۵۰ هزار کیلووات برق داشته باشیم این بود که بنده را باین فکر انداخت که در همین موقع که ممکن است یک ایادی پیدا بشوند و یک معاملاتی بکنند که باز برای تهران برقی مانند برق آلستوم باشد این بود که از دولت این سوال را کردم و حالا هم از دولت استدعا می‌کنم باین امر مهم توجه بفرمایند بالاخره همانطور که مؤسسات و از مشتریهای خودشان انتظاراتی دارند اصولا بنگاه برق را که در این مملکت دایر کردیم و آن را بصورت بنگاه گذاشتیم برای اینکه تسهیلاتی در کارش باشد اما مشترکین هم از او یک مسئولیت هائی می‌خواهند شما وقتی به بنده برق می‌دهید بنده مسئولم آبونمان را سر هر ماه بپردازم اما شما هر نمی‌توانید که سر موقع بمن برق ندهید این بنظر بنده یک نوع کالاه برداری است که شما یک معامله‌ای بکنید در مقابلش چیزی ندهید بنده منزلم در زعفرانیه شمیران است برق آنجا را از یک شرکت خصوصی گرفته‌ام ولی برق شهرداری را هم دارم تصادفاُ روزی اتفاق افتاد که از برق شهرداری خواستم استفاده کنم دیدم برق نیست تلفن کردم معلوم شد که سه ماه است برق قطع شده است و بنده هنوز نفهمیده بودم که سه ماه است برق شهرداری قابل استفاده نیست اینست که بنده استدعا می‌کنم با این دستگاه سازمان برنامه با این مشاورین فنی که راجع به برق دارید در اینکار یک مطالعه‌ای بکنید در زمان مرحوم رزم آرا پیشنهادات خیلی مفیدی راجع به برق شد همان موقع مذاکره شد که اگر تمام دستگاههای تهران را شما بگیرید و بآن قرار داد عمل بکنید بهتر است چون صحبت بود که برق را قرار است کیلوواتی یک قران ۱۵ شاهی بدهند و یا این قیمت هم ضرر نمی‌کنند بنده منظورم اینست که با این وضعی که برق دارد می‌بایستی بکلی از این دستگاه صرفنظر کنیم و بنده منتظر جواب جناب آقای وزیر هستم.

رئیس ـ آقای وزیر کشور.

وزیر کشور (دکتر جلالی)ـ بنده اول سوال جناب آقای سعیدی مهدوی را قرائت می‌کنم که پاسخ مربوط بهمان باشد سؤال نمودند ‹‹ با اوضاع و احوال برق تهران و شهرستانها بقراری که شایع است کمپانیهای خراجی پیشنهاداتی برای تأمین برق مملکت که حتی دهات هم مشمول می‌شود داده‌اند ـ راجع باقدامات و مطالعاتی که تا این تاریخ در این قسمت فرموده‌اند توضیح فرمایند چه اقدام اساسی در نظر دارند بفرمائید ›› عرایضی که می‌کنم بیشتر مربوط باقداماتی است که سازمان برنامه کرده و تصادفاُ آن موقع هم بنده آنجا بودم و اطلاعاتی دارم که بعرض آقایان میرسانم برای رفع نیازمندیهای کشور از جمله برق سازمان برنامه مطالعات دقیق کرد و بالاخره منچر باین نتیجه شد که پنجاه در صد کمک از طرف سازمان بلاعوض بشهرستانها بشود و پنجاه در صد هم شهرداریها کمک بکنند که بتوانند برای رفع نیازمندیهای شهرستانها یک اقداماتی بکنند بطوری که آقایان اطلاع دارند سه شرکت مهندس مشاور تعیین شدند و کشور را بسه قسمت کردند شمال و وسط و جنوب این سه شرکت مطالعات جامعی راجع بتمام نیازمندیهای شرستانها از جمله برق کردند و گزارشهائی داده‌اند در ظرف این مدت یکسال روی مطالعات آنها سازمان برنامه شروع باقداماتی کرد برای اینکه تأمین برق هر شهرستانی را کند و باین نتیجه رسید که آن نتیجه‌ای که بایستی حاصل بشود با این طریق حاصل نمی‌شود باین معنی که یک عده‌ای از شهرستانها اصولا اعتبار کافی ندارند که بتوانند پنجاه در صد را بپردازند و در مقابل سازمان هم پنجاه در صد را بدهد و این و عرض واین اعتبار تأمین برق را بکند از این گذشته اگر هم اقدامی از طرف شهری می‌شود با مطالعه کافی نیست بدین معنی که این‌ها دستگاه مجهزی ندارند که بتوانند حقیقتاُ این دستگاه‌ها را اداره بکنند بعد هم دستگاهی ندارند که بتوانند این موتورها را حفظ و حراست بکنند و درست نگاهدای بکنند (قنات آبادی ـ اصلا شهرستانها روزها که برق نمی‌خواهند شب‌ها هم زودتر بخوابند که برق نخواهند) و بعد از این تجربه یکسال و مشکلاتی که بنظرشان رسید باین نتیجه رسیدند که بیایند برق کشور را متمرکز کنند یعنی یک مرکزی را برای برق تمام کشور قرار بدهند و تمام اعتباراتی که سازمان برنامه دارد منتقل بکنند بانی دستگاه و هم چنین اعتباراتی که شهرستانها دارد و دستگاههائی که دارند شریک بشوند و از این شرکت یک شرکت برق ایران بوجود بیاید و ین شرکت موظف باشد که این سه عمل را انجام بدهد یک طرز اداره امور کلیه برق کشور یکی تربیت تهیه کارد فنی ایرانی که بتوانند این دستگاه را در آتیه اداره نماید یکی هم تأمین اعتبارات لازم برای تمام این دستگاههای که دارند شریک بشوند و از این شرکت یک شرکت برق ایران بوجود بیاید و این شرکت موظف باشد که این سه عمل را انجام بدهد یکی طرز اداره امور کلیه برق کشور یکی تربیت و تهیه کادر فنی ایرانی که بتواند این دستگاه را در آتیه اداره نماید یکی هم تأمین اعتبارات لازم برای تمام این دستگاههای کشوری. برای این منظور مطالعات کافی شد و قرار بر این شد که با چندی شرکت بزرگ اروپائی وارد مذاکره

می‌شود که آنها اداره این امور را بعهده بگیرند و این شرکتها مرکببودند از سه الکتریسته و فرانس Electricite de France از فرانسه شرکت بالفوربیتی Palfour _ Paty از انگلستان شرکت سد بیل Syndibel از بلژیک شرکت برق راین غریر از آلمان بمذاکراتی با آنها شده است که اینها یک سندیکائی تشکیل بدهند و این سندیکا کلیه برق کشور را اداره بکند وظائف این سازمان یعنی این شرت باینطریق خواهد بود اولا مدیریت فنی واداری برای مدت ده سال دوم تربیت کادر فنی در اسرع اوقات در داخل و خارج بمنظور بی نیاز کردن ایران در عرض پنج الی دهسال از متخصصین خارجی سوم تأمین اعتبارات صنعتی و بانکی طویل المدت بارز اتنرین نرخ و سایر تسهیلات ممکنه هار تعیین و اجرای یک برنامه الکتریفیکاسیون در ایران در حدود یک میلیون کیلووات در دهسال و حاضر کردند مملکت در عرض این مدت از لحاظ ایجاد شبکه‌های لازم و توسعه نیروی برق در امور صنعتی در آتیه پنجم مقدم شمردن احتیاجات شهرها ایجاد و تکمیل برق در شهرها در چهار سال اولیه تا حدود سیصد هزار کیلووات برق بشبکه‌های متناسب و پس از تشکیل این شرکت.

تیمور تاش ـ این گزارش است که راجع ببرق کشور می‌دهند این جواب سوال آقا مهدوی نیست.

رئیس ـ آقای تیمور تاش سوال را دیگر کرده است جواب سوال ایشان این است که دارند جواب می‌دهند آقای تیمور تاش شما هم اگر می‌خواهید یک سوال دیگر بکنید با نظرتان را بآقای سعید مهدوی بفرمائید که نمایند در جواب ایشان بگویند آقای وزیر کشور بفرمائید.

تیمور تاش ـ این حرفها برای آنها مجوزی می‌شود فردا می‌آیند میگویند ما این کار را بااطلاع مجلس کردیم.

وزیر کشور ـ بوسیله این دستگاه کلیه برق کشور متمرکز بشود و اعتبارات یکجا بمصرف برسد و باین طریق این دستگاه یک مراکز معین برای تأمین برق کلیه شهرستانها بوجود بیاورد که بتوانند رفع نیازمندی‌های خودشان را بکنند و این اقدامات تاکنون شده است و هنوز بنتیجه قطعی نرسیده و هنوز مشغول مذاکره هستند و امید می‌رود که بعداُ برای اجرای این امر با نمایندگان دولت وارد مذاکره بشود.

رئیس ـ آقای سعید مهدوی.

سعید مهدوی ـ بنده خیلی متأسفم که آقای وزیر کشور جواب شوال بنده را ندادند. سوالی که بنده کردم این بود که مختصری راجع به برق اگر خودشان بدانند و دولت سابق کرده جریانش را توضیح بفرمایند این چیزی که می‌فرمایند یکی کار اساسی است که دولت کرده اما تصور نمی‌کنم که بعمر ما کفاف بدهد که باین هدفی که باین زودی تهران برق ندارد این تشکیلات اساسی است که بعدها برای برق مملکت یک کنترلی قائل بشوید این یک عمل اداری است که معلوم نیست نتیجه می‌دهد یا نمی‌دهد اما هیچ نفرمودید راجع ببرق راجع باین پیشنهاداتی که تا بجال آمده و بالاخره با اوضاع و احوال فعلی برق چه اقدامی کرده ـ اید که ما امیدوار باشیم اقلا تا ده سال دیگر تهران برقش قابل استفاده روشنائی باشد و ما از آن استفاده بکنیم فرمایشات شما هیچ ارتباطی با سوال بنده نداشت و هیچ جوابی بسوال بنده ندادید و خیلی متأسفم.

رئیس ـ آقای وزیر کشور سوالی از شما کردند بفرمائید جواب بدهید.

وزیر کشور ـ ایشان سوال فرمودند که چه اقدامی راجع به تأمین برق کشور شده این مطالعاتی که شده و اقداماتی است که این دولت کرده و می‌کند و ما منتظر نتیجه این اقدامات هستیم برای اینکه تهیه برق روی این اقدامات است که دولت دارد می‌کند (احسنت).

۴- سوال آقای خلعتبری راجع به پرداخت ترمیم حقوق پزشکان و جواب آقای وزیر بهداری

رئیس ـ آقا یخلعتبری.

خلعتبری ـ مجلس هجدهم و نوزدهم لایحه دولت سابق را راجع باضافه حقوق آقایان اطباء رأی داد (صحیح است) علت عمده این بود ه در قسمت عمده این کشور و ولایات و شهر‌ها احتیاج بطبیب داشتند (صحیح است) و حقوق اطباء بقدری ناچیز و قلیل بود که طبیب حاضر نمی‌شد بشهرستانها بروند بعضی از مؤسسات دولتی هم حقوقهای بیشتری باطباء می‌دادند بنابراین برای رفع این محظور و جلب توجه اطباء و اینکه اصلا حقوقی که برای اطباء تعیین شده بود کم بود مجلس موافقت با پرداخت این اضافه حقوق را کرد ولی مطابق قانون قرار بود که از مهر ماه ۱۳۳۵ این اضافه حقوق به آقایان اطباء داده بشود مطابق اطلاعاتی که بنده دارم با اینکه اعتبار این کار قبل از آمدن لایحه تأمین شده بود اضافه حقوق اطباء از اول مهر ماه ۳۵ تا آخر اسفند ۳۵ پرداخت نشد است و قانون در این قسمت اجرا نشده است این است که بنده از جناب آقا وزیر بهداری سوال می‌کنم که آیا صحیح است تفاوت حقوق اطباء از مهر ۳۵ تا فروردین ۳۶ پرداخت نشده است و قانون اجرا نشده است و حالا هم تفاوت حقوق از نظر اضافه و فوق ـ العاده بدی آب و هوا بعلت نداشتن اعتبار پرداخت نمی‌شود یا خیر؟ جواب لطف کنید تا بنده باز جواب عرض کنم.

رئیس ـ آقای وزیر بهداری.

وزیر بهداری (دکتر راجی) عرض کنم که قانون ترمیم حقوق پزشکان در ۱۱ اسفند سال گذشته بوزارت بهداری ابلاغ شده و بنده هم از لحاظ حفظ منافع طبقه پزشکان و تأمین حقوق آنان با اعتراف باینکه ترمیم حقوق مصور را کافی نمی‌دانستم وظیفه خودم می‌دانستم که منظور قانونی را عملی کنم آقایان نمایندگان محترم میدانند که تصویب قانون قرضه شرائطی برای خرج در سازمان برنامه که در بدو امر مشکل بود از محل اعتبار عمرانی ترمیم حقوق ۱۸ ماهه آقایان پزشکان را تأمین کنند و با مذاکراتی که با سازمان برنامه بعمل آمد موافقت شد که فعلا از اول فروردین سال جاری ترمیم حقوق را پرداخت کنند و بعد در طول سال هر وقت مقدورات اجازه بدهد ترمیم حقوق ۶ ماهه گذشته را هم عملی بکنند و هم اکنون شده و در مذاکره هستیم که شاید ترمیم حقوق ششماهه سال گذشته را هم در عرض امسال تأمین کنیم و پرداخت بشود و بنده با آقایان هم اطمینان می‌دهم سازمان برنامه هم با حسن نیتی که دارد و را اشکالاتی هم که در خرج برایش پیش آمده نهایت حسن نیت را دارد و در نظر دارد در زمانی که دیر تر از اول فروردین سال آینده نباشد این تفاوت حقوق را بدهد و این اشکال اینست که باقساط یک ماهه و دو ماهه در عرض امسال از بابت این حقوقهای ششماهه معوقه سال گذشته پرداختهائی بکند و همینطور هم که فرمودید وزارت بهداری هم پس از این ترمیم با اینکه عرض کردم ناچیز است منظور آقایان نمایندگان که تأمین پرسنل فنی در شهرستانها است وظیفه دارد که این وظیفه را انجام بدهد (انشاء الله)

حمید بختیار ـ قربان راجع بمریض‌ها هم چیزی بفرمائید اینکه راجع بدکتر‌ها بود.

وزیر بهداری ـسوال بفرمائید جواب می‌دهم.

رئیس ـ آقای خلعتبری.

خلعتبری ـ عرض کنم آقایان در مملکت قانون باید اجرا شود قانون شوخی نیست اگر قانونی نوشته شد پولی موجود بود هیچ عذری بنظر بنده پذیرفته نمی‌شود الان بنده خودم دو سه شهر از مازندران ما میدانم و همه آقایان قطعاُ این قضیه را مبتلا به هستند که مردم شهرستانها ما برای ک عمل آپاندیسیت یا باید بیایند تهران یا باید آنجا بمیرند (صحیح است)(دکتر پیر نیا ـ تهران هم جا نیست) این قانون و این اعتبارات برای مردم است این اعتبار قبلا تعیین شده بود بنده نامه‌ای الان در دستم هست که سازمان برنامه به وزارت بهداری نوشته است که چون در آمد سازمان برنامه کم بود تجدید نظر در این مخارج بعمل آمده و نتوانستیم حقوق ششماهه سال ۳۵ پزشکان را طبق این قانون بپردازیم اگر تجدید نظر در سازمان برنامه در مخارج بعمل آمد چطور شد که فقط در اینجا بپای احمد لنگ سنگ خورد و متوجه آن شد فقط تأمین اعتبار را در مورد اطباء در امور بهداری مملکت رعایت کردند بنده جداُ باین رویه معترضم و عقیده دارم اطبای مملکت کارشان کار پر زحمتی است خود آقا دکتر هستند میدانند که یک جراح سه ساعت باید سر یک عمل کار بکند دائماُ کارش با میکرب است و با امراض تماس دارد این چه نامه‌ای است که بعنوان اینکه پول نداریم یا تجدید نظر در برنامه هایمان بعمل آمده بنویسند این غذر بهیچوجه قابل قبول نیست باید قانون اجرا بشود (وزیر بهداری ـ آقا بنده که گفتم می‌دهند) بنده بشما عرض می‌کنم که آقا حرف صحیح را باید خیلی قرص و محکم زد شما که خرج دارید و پول ندارید که حقوق اطباء را بپردازید بچه مناسبت یک دسته بازرس نظامی با خرج زیاد با تشکیلات با اتومبیل و جیب برای سازمان برنامه تهیه می‌کنید مگر نظامی‌ها متخصصند مگر در امر مهندسی نظامی‌ها تخصص دارند که آنها را می‌فرستید که کار جان مولم را کار کامپساکس را کار شرکتهای خارجی دیگر را ببینند کنترل و بازرسی کنند؟ مگر فرونت جنگ است؟ چرا برای آنجا پول هست اما برای اطباء مملکت پول نیست ؟(مهران ـ برای آنکه آن پول بدرد مردم می‌خورد) اگر نمی‌دهند بدبیر هم ندهند باستاد هم ندهند بهیچکس ندهند شما چرا این فرمایش را می‌کنید قانون باید اجرا بشود و در این موقع بآقای وزیر بهداری یک مردی که سالها خودش طبیب بوده و مصدر کار است (چند نفر از نمایندگان ـ حالا هم هستند) باید کمک کرد باید همه کمک کنیم تا قانون اجرا بشود وزارء هم از حمایت مجلس استفاده بکنند اعتباراتی که در اینجا تصویب شده باید بمصرف برسد سازمان برنامه در موارد دیگر خودش صرفه جوئی بکند ندارد قانون را متوقف و بلا اجرا بگذارد (مهران ـ بنده فرمایشات جنابعالی را تأیید کردم) بله تأیید کردید معذرت می‌خواهم بهر حال منظورم این بود که از سوال و جواب نتیجه بگیریم باید اضافه حقوق اطباء در گذشته مال آن ششماه گذشته داده شود که قانون اجرا بشود از آقای وزیر بهداری هم تقاضا می‌کنم همین طوری که مجلس اضافه حقوق برای اطباء معین می‌کند و از آنها حمایت می‌کند اطباء هم باید از این ببعد

در بیمارستانها با نهایت مراقبت و دقت و ایمان و وجدان مردم را معالجه کنند سطح ارزش کار آقایان اطباء باید بالا بیاید در مملکت برای اینکه در بیمارستانها تهران و در بیمارستانها ولایات اکثراُ مشاهده شده است که مردم ناراضی هستند من از جنابعالی می‌خواهم آقای وزیر بهداری رضایت مردم را می‌خواهم در یکی از بیمارستان‌های تهران یک طفلی که سه ماه غذا نمی‌خورد و می‌بایستی او را معالجه کنند او را دادند بدست پدرش که برود در منزل خودش بمیرد بمن متوسل شد بآقای وزیر بهداری تذکر دادم ایشان فوراٌ امر کردند و آن طفل را بردند در یک مریضخانه دیگر ظرف سه روز معالجه شد آن طفل حیاتش مرهون وزیر بهداری است (حسنت) اما همه مردم که بوکیل دسترسی ندارند باید در مریضخانه‌ها با نهایت مراقبت کنترل کرد تا بیمارها و مردمی که بیمارستان مراجعه می‌کنند بدانند که بیمارستان از مردم مراقبت می‌کنند و فرقی بین مرضی نیست بنده از آقای وزیر بهداری اینرا می‌خواهم و از دولت هم می‌خواهم که قانون را در مرود اطباء اجرا بکند.

رئیس ـ آقای وزیر بهداری.

وزیر بهداری ـ بنده خیلی متشکرم از نماینده محترم که بیش از خود بنده راجع بامور همکارانم، آقایان اطباء علاقمند هستند و می‌خواهند که امر حقوق پزشکان تأمین بشود (امید سالار ـ شما همکار خود ما هم بوده‌اید) بله این افتخار را هم داشته‌ام آقای خلعتبری جنابعالی خیلی بیشتر بمطالب حقوقی و قضائی وارد هستند تا حقیر برای اینکه میدانید هر قانونی که گذشت حتماُ اجرایش در آن آ الزامی نیست (قضائلی ـ این یک بحث تازه ایست) اجازه بفرمائید با توجه باجرای همین قانون این ترمیم حقوق تأمین شده است و یکی دو ماهش را هم گرفته‌اند و شاید تا آخر خرداد بتوانند برای دو ماه دیگر هم بگیرند بجای یک ماه و همانطوری که عرض کردم امیدوارم ظرف همین امسال روی امکانات موجد بشود بلکه شش ماهه را داد و بنده هم از هم اکنون باز بفشار می‌آورم که ۶ ماه حقوق معوقه سال گذشته را بدهند آقایان همکاران پزشکی بنده هم همانطوری که فرمودند متوجه هستند بوظیفه وجدانی خودشان و از ایشان خواهم خواست که به پست‌های خالی که در شهرستانها هست همه شان اعزام بشوند و خدمت و وظیفه وجدانی را انجام بدهند (احسنت)

رئیس ـ مثل اینکه آقای وزیر بهداری گفتند قانونی که می‌گذرد اجرایش الزامی نیست اشتباه کردند البته هر قانونی که می‌گذرد باید اجرا شود (صحیح است)

وزیر بهداری ـ مقصود بنده فوریت در اجرایش بود البته قوانین باید اجرا شود.

۵-اخذ رأی و تصویب انتخاب کمیسیون هجده نفری از شعب جهت رسیدگی بلایحه نفت

رئیس ـ چون دولت لایحه‌ای برای اکتشاف و استخراج و بهره برداری نفت بمجلس تقدیم کرده است و کمیسیونهای مجلس در اول هفته آینده تجدید باید بشود اینطور در نظر گفته شده که از شعب کمیسیون خاصی برای انکار انتخاب شوند که باین لایحه رسیدگی بکنند بنابراین اگر آقایان موافقت دارید این کمیسیون از شش شعبه از هر شعبه سه نفر بتعداد ۱۸ نفر تعیین شود که این لایحه را بآن کمیسیون ارجاع کنیم و کمیسیون نام برده تا آخر کار البته قانونیت دارد که کارهای این لایحه را انجام بدهد (صحیح است) اگر آقایان موافقت دارند باید رأی گفته شود کسی مخالف است؟ آقای مشایخی (مشایخی ـ بنده موافقم) بنابراین رأی گفته مشود برای تشکیل یک کمیسیونی از شعب ششگانه از هر شعبه سه نفر برای نفت آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بنابراین خواهشمندم یا ظهر که جلسه را ختم می‌کنیم یا صبح روز شنبه آقایان شعب را تشکیل بدهند و از هر شعبه سه نفر را برای این کمیسیون انتخاب بفرمایند (صحیح است)(چند نفر از نمایندگان ـ اجازه بفرمائید ظهر شعبه‌ها تشکیل شود و اینکار را تمام کنند و الا روز شنبه.

۶- مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون امور خارجه راجع بسازمان و مقررات استخدامی وزارت امور خارجه از ماده ۳۹

رئیس ـ گزارش کمیسیون امور خارجه بسازمان وزارت امور خارجه تا ماده ۳۸ مطرح شده بود حالا ماده ۳۹ قرائت می‌شود

(بشرح زیر قرائت شد)

ماده ۳۹- از کارمندان فعلی وزارت امور خارجه کسانی که بر طبق مقررات بالا جزء طبقه سیاسی و کنسولی وزارت امور خارجه نمی‌باشند جزء طبقه اداری محسوب می‌شوند.

رئیس ـ مخالفی در این ماده نیست پیشنهادی هم ندارد ماده ۴۰ قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ماده ۴۰- شرائط ورود طبقه اداری وزارت امور خارجه بقرار زیر است:

۱- ایرانی الاصل بودن. ۲- حداقل سن ۲۳ و حداکثر ۲۵ سال. ۳- انجام خدمت زیر پرچم یا در دست داشتن برگ معافیت دائم. ۴- عدم محکومیت بجنحه و جنایت. ۵- عدم معروفیت بفساد اخلاق. ۶- داشتن گواهینامه دوره کامل دبیرستان. ۷- توفیق در امتحانات ورودی که از طریق مسابقه بعمل می‌آید.

آئین نامه مسابقه ورودی کارمندان طبقه اداری از طرف ادارة کاگزینی تنظیم و پس از تصویب شورای عالی امور کارگزینی و وزیر امور خارجه بموقع اجرا گذاشته خواهد شد.

رئیس ـ مخالفی نیست پیشنهادی ندارد. ماده ۴۱ قرائت می‌شود

(بشرح زیر قرائت شد)

ماده ۴۱- کارمندان اداری که برای مرکز بعنوان مترجم ماشین نویس ـ بایگان ـ کتابدار ـ حسابدار ـ مهندس آمار گر بدون رعایت مقررات ماده ۴۰ استخدام می‌شوند فقط در مرکز انجام وظیفه می‌نمایند.

رئیس ـ آقای امید سالار.

امید سالار ـ اجازه بفرمائید بنده یک مرتبه ماده ۴۱ را قرائت کنم.

(بشرح سابق قرائت شد)

در ماده ۴۰ مقررات در نظر گرفته شده است مثلا گفته است عدم محکومیت به جنحه و جنایت عدم معروفیت بفساد اخلاق در ماده ۴۱ گفته است بدون رعایت مقررات ماده ۴۰ منظور این است که این افراد که استخدام می‌شوند درباره شان رعایت مقررات ماده ۴۰ نشود؟ یعنی اگر گواهی عدم معروفیت بفساد اخلاق نداشته باشند مانعی ندارد؟ یا اگر محکومیت جنحه‌ای و جنائی داشته باشند اشکالی ندارد؟ در صورتی که مقصود این نیست و بنظر بنده باید این قسمت اصلاح شود (صحیح است)

رئیس ـ پیشنهاد بدهید دیگر کسی اجازه نخواسته پیشنهادی هم نرسیده ماده ۴۲ قرائت می‌شود

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده ۴۲- پایه استخدام کارمندان طبقه اداری طبق مقررات قانون استخدامی کشوری خواهد بود.

رئیس ـ مخالفی نیست ماده ۴۳ قرائت می‌شود

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده ۴۳- کارمندان طبقه اداری وزارت امور خارجه اعم از اینکه در بدو ورود بخدمت در یکی از رشته‌های علوم سیاسی و اقتصادی و قضائی و علوم اداری و اجتماعی دارای درجه لیسانس بوده و یا بعداُ بأخذ آن نائل شوند در صورت انتقال بطبقه سیاسی و کنسولی امکان پذیر خواهد بود که شرائط مندرج در مواد ۱۹ و۲۰ و۲۱ این قانون درباره آنان رعایت شود کارمندان طبقه اداری که باین ترتیب بکار در سیاسی منتقل می‌شوند ۲ سوم سنین خدمت اداری آنها جزء خدمت سیاسی محسوب و مقام آنان طبق تشخیص و تصویب شورای عالی امور کارگزینی که در آن موقع از دبیر سومی و مقام سه سیاسی تجاوز نخواهد نمود تعیین از تاریخ یتصویب وزیر امور خارجه بآنان اعطاء خواهد شد این قبیل کارمندان از یکسال کارآموزی معاف خواهند بود.

رئیس ـ آقای عماد تربتی مخالفید؟

عماد تربتی ـ بنده پیشنهادی داده‌ام.

رئیس ـ آقای تیمور تاش مخالفید؟ (عرضی ندارم) آقا خلعتبری مخالفید؟

ارسلان خلعتبری ـ بلی

. رئیس ـ بفرمائید.

ارسلان خلعتبری ـ بنده یک تذکری می‌خواهم عرض کنم مخصوصاُ خواهش می‌کنم اعضاء محترم کمیسیون امور خارجه توجه بفرمائید و آن این است که قانونی که از مجلس می‌گذرد باید منطقی باشد و طوری باشد که فارغ ارشا ئبه تبعیض در مورد اشخاص باشد یعنی احکام قانون باید طوری باشد که یک عده قاضی نتوانند استفاده کنند و یکعده‌ای که در ردیف و در شأن آنها هستند محروم بمانند و الا آنوقت قانون صحیح نیست و عادلانه نیست که از مجلس بگذرد تذکر بنده در این ماده این است در وزارت خارجه ۳۰ سال پیش اشخاصی را برای دخول در کادر سیاسی تحمل نمی‌کردند و قابل نمی‌دانستند، این اشخاص بعد از یکی دو سال رفتند وزیر مملکت شدند و نخست وزیر شدند و سفیر کبیر شدند، اگر در وزارت خارجه فرض بفرمائید الان پانصد نفر اینجا هستند این پانصد نفر باید بتوانند از مزایای این قانون استفاده بکنند برای اینکه ممکن است که توی همین‌ها اشخاصی پیدا شوند که دارای استعداد و لیاقت فوق العاده باشند بنابراین نباید قانون را طوری نوشت که عده‌ای محروم بشوند اشخاصی که لیسانسیه هستند در امور قضائی و سیاسی اینها بدون هیچ قید و شرطی باید بتوانند وارد خدمت سیاسی وزارت خارجه بشوند هیچ جهت ندارد آنهائی که تاکنون با تصویب نامه وارد شده‌اند ما آنها را قبول بکنیم و آنهائی که همان مزایای و معلومات را دارند قیودی برایشان قرار بدهیم که این قید مانع از این باشد که لیسانسیه‌های قضائی بطور مطلق وارد خدمت سیاسی بشوند یا اشخاصی هستند در کادر اداری وقتی که اینها فعلا در وزارت خارجه هستند دیگر چرا محدود کنیم که نمی‌توانند از رتبه دبیر سومی بالاتر بروند اگر اشخاصی باشند که این استعداد را داشته باشند در

آینده باید راه را برای آنها باز کرد در آمریکا و در ممالک دیگر ترقیات برای این است که راه برای همه باز است عرض بنده این است که همین طوری نباید در این وارد نسبت باین قبیل اشخاص سختگیری کرد و اشخاصی که حالا هستند مادامالعمر نتواند وارد کار در سیاسی بوشند یا مادام العمر نتوانند از دبیر سومی بالاتر بروند برای چه؟ دیده شده است اشخاصی که مطابق مقررات نمی‌توانستند دبیر سوم بشوند بعد نخست وزیر مملکت شدند حالا سناتور هستند از رجال بنام مملکت هستند بنابراین بنده در کلیات اسم نوشتم و در این ماده در مواد ۴۶ و۴۷ و۴۸ بنده چند پیشنهاد داده‌ام منظورم از این پیشنهادها این است که خود آقای وزیر امور خارجه در درجه اول شخصاُ و همینطور آقای مرآت اسفندیاری مخبر محترم و سایر آقایان اعضا کمیسیون امور خارجه باین پیشنهادات توجه بفرمایند تا جائی که امکان دارد تساوی بین اشخاص حفظ بشود و تبعیض از میان برود و حق اشخاص را حفظ بفرمایند منظور بنده این بود.

رئیس ـ آقای معاون وزارت امور خارجه.

معاون وزارت امور خارجه (مشفق کاظمی)ـ عرض بنده اول راجع بایرادی است که آقای امید سالار فرمودند آن البته یک غلط مطیع ایست چون روح مطلب و ماده همین است که ایشان در نظر داشتند که باید رعایت آن شرایط بشود بر عکس با رعایت آن ماده باید نوشته شود بنده تصدیق می‌کنم روح آن ماده آن جمله آخر است همین کسانی که بماشین نویسی و مترجمی بوزارت امور خارجه می‌آید باید در مرکز کار کنند این گرفتاری را وزارت امور خارجه داشته عده زیادی برای کارهای اداری آمدند و بعد خواستند زود وارد کادر سیاسی بشوند (امید سالار ـ پس با رعایت است) البته، اما راجع بفرمایشات جناب آقای خلعتبری بنده خیال می‌کنم که این ماده آنطوری نیست که تصور فرمودند برای ورود بوزارت امور خارجه یک شرائطی لازم است میزان تحصیلاتی لازم است بعد کنکوری هست ضمناُ برای آنهائی که الان در وزارت امور خارجه هستند همان طوری که بنده در جلسه گذشته حضور آقایان توضیح عرض کردم یک شرائط آسانتری در نظر گرفته شده که آنها هم بتوانند وارد خدمت سیاسی شوند، آن کسانی را که بروند کسانی هستند که هیچکدام از این شرائط تحصیلی را احراز نمی‌کنند و یا لیسانسیه نمی‌شوند حتی در علوم اداری و اجتماعی، یک عضوی که الساعه در وزارت امور خارجه کار می‌کند و حالا تحصیل می‌کند و خودش را تکمیل می‌کند وقتی که دارای آن شرائط شد تمام مقامات را می‌تواند به پیماید این است که برای جنابعالی سوء تفاهم رخ داده است آن کسانی را که نوشته‌ایم از نایب سوم یا نایب اول نتوانند بالاتر بروند اعضاء اداری هستند که نتوانسته‌اند خودشان را از لحاظ تحصیلاتی که لازم است تکمیل کنند برای عضویت سیاسی خیال می‌کنم باین طریق رفع اشکال بشود در کمیسیون هم مورد توجه قرار خواهد گرفت.

رئیس ـ سه پیشنهاد رسیده است در این ماده که قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۴۳ بعد از جمله ماده ۲۱ این جمله اضافه شود (در قسمتهائی که منافات با این ماده نداشته باشد (عماد تربتی ۱پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده ۴۳ اضافه شود:

تبصره ـ کارمندان طبقه اداری وزارت امور خارجه که در تاریخ تصویب این قانون دارای درجه لیسانس در حقوق می‌باشند با احتساب نصف سوابق اداری آنان بکادر سیاسی منتقل می‌شوند و مقامی که در هر حال از دبیر سومی تجاوز نخواهد نمود بآنان اعطاء می‌شود. عبدالله سعیدی.

پیشنهاد می‌نمایم که تبصره ذیل به ماده ۴۳ اضافه شود.

تبصره ـ کارمندان اداره فعلی و وزارت امور خارجه که دارای دانشنامه لیسانس و پنجسال سابقه خدمت دولتی و همچنین کارمندان اداری فعلی که دارای دیپلم کامل متوسطه دهسال سابقه خدمت دولتی باشند می‌توانند بدون گذراندن امتحان بکادر سیاسی منتقل شوند مهندس دهستانی.

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی.

اینجانب پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده ۴۳ اضافه شود:

تبصره ـ کارمندان طبقه اداری وزارت امور خارجه که در تاریخ تصویب این قانون دارای درجه لیسانس در حقوق می‌باشند با احتساب نصف سوابق اداری آنان بکادر سیاسی منتقل می‌شوند و مقامی که در هر حال از دبیر سومی سفارت تجاوز نخواهد نمود بآنان اعطاء خواهد شد ارسلان خلعتبری.

رئیس ـ ماده ۴۴ قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ماده ۴۴- وزارت امور خارجه می‌تواند کارمندان خود را که در تاریخ تصویب این قانون در طبقه اداری هستند با رعایت مواد ۴۵ و۴۶ و۴۷ و۴۸ بأموریت‌های سیاسی یا کنسولی که مقتضی میداند اعزام دارد.

رئیس ـ پیشنهاد ندارد، ماده ۴۵ قرائت می‌شود

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده ۴۵- کارمندانی که در تاریخ تصویب این قانون در طبقه اداری هستند از حیث سنین خدمت اداری در وزارت امور خارجه بدو دسته تقسیم می‌شوند و هر دسته فقط تتها مقامی که در زیر تعیین می‌گردد مندرجاُ ارتقاء‌خواهند یافت.

۱- آنهائی که بیش از ۱۵ سال تمام سابقه دارند حداکثر بمقام سر کنسولگری و دبیر یکمی

۲- آنهائی که بیش از ۱۵ سال تمام سابقه دارند حداکثر بمقام کنسول در سر کنسولگری و دبیر دومی.

رئیس ـ پیشنهادها قرات می‌شود

(بشرح زیر قرائت شد)

اینجانب پیشنهاد می‌کنم ماده ۴۵ حذف گردد ارسلان خلعتبری.

رئیس ـ ماده ۴۶ قرائت می‌شود

(بشرح زیر قرات شد)

ماده ۴۶- مقامی که هر یک از کارمندان اداری تا تاریخ تصویب این قانون احراز کرده‌اند مأخذ ارتقاء بعدی آنها قرار داده می‌شود و در مدت توقف لازم در هر مقام از همین تاریخ محاسبه می‌گردد حداقل توقف کارمندان اداری در هر مقام دو برابر حداقل مقرر دو ماده ۵۴ خواهد بود و سایر تشریفات ارتقائی مقام آنها نیز باید طبق قسمت دوم از فصل سوم این قانون انجام گیرد.

رئیس ـ کسی اجاره نخواسته است پیشنهادی رسیده قرائت می‌شود

(بشرح زیر قرائت شد)

اینجانب پیشنهاد می‌کنم در ماده ۴۶ بجای عبارت (مدت توقف در هر مقام از همین تاریخ محاسبه می‌گردد) عبارت (و مقام بعدی از تاریخ احراز آخرین مقام محاسبه می‌گردد) نوشته شود ارسلان خلعتبری.

رئیس ـ ماده ۴۷ قرائت می‌شود

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده ۴۷- کارمندان طبقه اداری که تا بحال بمقامی بالاتر از حداکثر مقام مقرر دسته خود نائل گردیده‌اند مقام فعلی آنان بمنزله آخرین ارتقاء مقام آنها خواهد بود کارمندان اداری که بیش از ۵ سال سابقه خدمت دارند در موقع اعزام بمأموریت مقام آنان با احتساب دو برابر حداقل مدت توقف در هر مقام (مقرر در ماده ۵۴ که در هر حال از دبیر سومی سفارت تجاوز نخواهد نمود احتساب و داده خواهد شد.

رئیس ـ پیشنهاد این ماده قرائت می‌شود

(بشرح زیر قرائت شد)

اینجانب پیشنهاد می‌کنم در ماده ۴۷ عبارت (و در هر حال از دبیر سومی سفارت تجاوز نخواهد نمود) حذف شود. ارسلان خلعتبری.

رئیس ـ ماده ۴۸ قرائت می‌شود

(بشرح ذیل قرائت گردید)

ماده ۴۸- کارمندان فعلی طبقه اداری که تاکنون بمأموریت نرفته‌اند از تاریخ تصویب این قانون مقام آنان دفتر دار خواهد بود.

رئیس ـ کسی اجازه نخواسته است ماده ۴۹ قرائت می‌شود

(بشرح ذیل قرائت شد)

ماده ۴۹ کارمندان طبقه اداری که در تاریخ تصویب این قانون کمتر از ۵ سال سابقه خدمت در وزارت امور خارجه داشته باشند و یا از این ببعد بکارمندی این طبقه استخدام یا منتقل می‌شوند در صورتی اعزام بمأموریت مقام آنها دفتر داری خواهد بود و مادام که در طبقه اداری هستند فقط با همین مقام مأموریت خواهند یافت.

رئیس ـ پیشنهاد این ماده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

نظریه تبصره ۴۴ پیشنهادی دولت در قانون بودجه که در کمیسیونهای مربوطه مطرح و مورد رسیدگی است تبصره را بماده ۴۹ قانون سازمان وزارت خارجه پیشنهاد می‌نمایم:

سوابق خدمت قبلی وابستگان فرهنگی کارمندان فعلی وزارت خارجه در نمایندگی‌های دولت شاهنشاهی در خارجه مشروط بر این که تحصیلات آنها در همان موقع حداقل لیسانس بوده جزء خدمت رسمی و سیاسی آنها محسوب و پایه استحقاقی و مقام سیاسی آنها را رعایت مقررات قانون استخدام و این قانون تعیین و اعطاء می‌شود صارمی.

رئیس ـ ماده ۵۰ قرائت می‌شود

(بشرح زیر خوانده شد)

ماه ۵۰ کلیه کارمندان اداره حسابداری استثنای رئیس آن که از طرف وزارت دارائی تعیین می‌شود باید از بین کارمندان وزارت امور خارجه انتخاب شوند.

رئیس ـ آقا امید سالار.

امید سالار ـ بنظر بنده چون موضوع ماده ۵۰ در ماده ۵۱ گنجانیده شده است ماده ۵۰ زیاد است در ماده ۵۰ می‌گوید کلیه کارمندان اداره حسابداری باستثنای رئیس آن که از طرف وزارت دارائی تعیین می‌شود باید از بین کارمندان وزارت خارجه انتخاب شوند و در ماده ۵۱ می‌گوید که کلیه کارمندان فعلی اداره حسابداری امور خارجه (باستثنای رئیس حسابداری) آنانکه کارمند وزارت امور خراجه نیستند باید بتردیج در ظرف ۶ ماه از تاریخ تصویب این قانون بوزارت خانه‌ها ی خود عودت داده شوند.

وقتی ماده ۵۱ عملی شد یعنی در ظرف شش ماه وزارت امور خارجه آنهائی را که عضو وزارت امور خارجه نیستند به وزارت خودشان عودت داد طبعاُ دیگر کارمند خارجی ندارد مدلول ماده ۵۰

عملی شده و در همین ماده گنجانیده شده است وقتی که گفت در ظرف شش ماه مکلف است عودت بدهد دیگر ماده ۵۰ موردی ندارد (تیمور تاش ـ راجع بآینده است)

رئیس ـ پیشنهاد این ماده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم ماده ۵۰ حذف شود امید سالار.

رئیس ـ ماده ۵۱ قرائت می‌شود

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده ۵۱- کلیه کارمندان فعلی اداره حسابداری وزارت امور خارجه (باستثنای رئیس حسابداری) آنانکه کارمند وزارت امور خارجه نیستند باید بتدریج در ظرف ۶ ماه از تاریخ تصویب این قانون بوزارتخانه‌های خود دعوت داده شوند.

رئیس ـ آقای دکتر شاهکار.

دکتر شاهکار ـ من استدعا می‌کنم آقایان این ماده را دقت بفرمایند.

من یکدفعه دیگر می‌خوانم در جلسه گذشته بنده عرض کردم که یک فکر کاست در تنظیم این لایحه هست (صحیح است) این مطلب را عرض کردم و بعد هم یک لغتی عرض کردم و گفتم شأن مجلس نیست حالا هم از مقام ریاست اجازه می‌خواهم این ماده را بخوانم و یک کلمه در اطرافش عرض کنم این ماده می‌گوید کلیه کارمندان اداره حسابداری وزارت امور خارجه باستثنای رئیس حسابداری آنهائی که کارمندان وزارت امور خارجه نیستند باید بتدریج در ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون بوزارت خانه‌های خود برگردند جناب آقای معاون وزارت خارجه تشریف بیاورید اینجا بفرمائید ملاک اینکار شما چیست؟ من عرض کردم شأن قانون گذاری نیست ـ من خیال می‌کنم آقا مطمئن هستند که من شخصی را آنجا نمی‌شناسم و بشخصی نظر ندارم، این آقایانی که آنجا کار می‌کنند و عضو حسابداری شما هستند چون غبار وزارت خارجه بآنها نخورده است باید برگردند؟ اینها اشخاص بدی هستند؟ اینها تخلفاتی کرده‌اند آقا ملاک کار شما چیست برای اینکارها اگر ملاک کار غیر از آنست که من عرض کردم اسپری دو کاست عرضی ندارم چون من البدو الی الختم ر این لایحه هست و اگر غیر از این است بفرمائید ببینیم که آقایانی که رأی می‌دهند که این ماده تصویب شود اینها همه روشن و وارد بشوند آقایانی که عضو حسابداری است و الباده وزارت خارجه در تنش نیست ایشان باید برگردند با این کیفیت بنده اینها را نمی‌فهمم و از آقای مخبر و یا از آقای معاون وزارت خارجه می‌خواهم توضیحی بدهند که ببینیم ملاک اینکار چیست ؟(مهندس هدایت جای اینها از کجا گذارند ؟) (یکی از نمایندگان ـ استخدام جدید)

رئیس ـ آقای فضائلی موافقید؟ (فضائلی ـ بلی) بفرمائید.

فضائلی ـ جناب آقای دکتر شاهکار ظاهر این ماده این توهم را ایجاد می‌کند و باعث همین اعتراضی که فرمودید می‌شود اما یک خصوصیتی در امور حسابداری هست چون در همه وزارت خانه‌ها این مشکل هست تصور می‌کنم همین بوده که موجب شده در این لایحه این ماده آمده است و آ“ این است که اطلاع دارید به موجب قانونی رؤسای حسابداری از وزارت دارائی تعیین می‌شوند رؤسای حسابداری که مأمور وزارت دارائی هستند غالباُ معاونین و گاهی بعضی از اعضای اداره حسابداری را به عنوان اینکه در امور حساب وارد تر هستند از وزارت دارائی می‌خواهند و موافقت ضمنی و بالاخره موافقت وزارت خانه را مثلا وزارت خارجه را هم ر این مورد جلب می‌کنند که اینها موقتاُ و یا برای مدتی بیایند اینجام و کارهای حسابداری آنجا را برسند ـ اینها عضو وزارت خارجه نیستند و عضو وزارت دارائی هستند و برای کارها و امور مالی خاصی آمده‌اند آنجا به این ترتیب یک طبقه‌ای از وزارت دارائی یواش یواش کمکم، البته خیلی زیاد هم نیستند، ۴ نفر ۶ نفر هستند که چند روزی برای امور مالی وزارت خانه آمده‌اند و عنوان و پرونده خودشان را در وزارتخانه خودشان حفظ کرده‌اند و بعنوان مأمور آمده‌اند بعنوان اینکه برای مدت معینی آمده‌اند بعنوان اینکه برای مدت معینی آمده‌اند و دوباره بهمان وزارت خانه اولیه برمیگردند ولی الان ممکن است حقوق از وزارت خارجه بگیرند این امتیازات و این دقتهائی که برای مأمورین اداری و سیاسی وزارت امور خارجه در نظر گرفته‌اید و تصویب کردید مطلقاُ شامل حال آنها نیست و برای اینست که این استثناء را معلوم می‌کنند که این آقایان که برای کار خاصی آمده‌اند دو مرتبه برگردند و فوراُ مدعی نشوند. کار‌های امور خارجه‌ای نکرده‌اند، کارهای سیاسی نکرده‌اند و البته برای این کار تربیت نشده‌اند باید این حسابش جدا باد مقصود از پیشنهاد این ماده فقط همین است.

(در این موقع ۳۵ دقیقه بعد از ظهر، آقای رئیس کرسی ریاست را ترک نموده و آقای عماد تربتی (نایب رئیس) اداره جلسه را بعهده گرفتند)

نایب رئیس ـ آقای معاون وزارت امور خارجه.

مشفق کاظمی (معاون وزارت خارجه)ـ عرض کنم خیلی متأسفم که جناب آقای دکتر شاهکار امروز این طبقه‌ها و کاست را باز تکرار می‌فرمایند در صورتی که بنده توضیح دادم و حالا هم چه از طرف دولت باشد و چه از طرف وزارت خارجه اطمینان می‌دهم کاست و طبقه‌ای در کار نیست مقرراتی است ما داریم، خیلی خوشوقت هستم از جناب آقای فضائلی که حقیقت مطلب را فرمودند چون برای بنده یکقدری سخت بود ممکن بود در خراج یک تغییراتی بشود آقا ما از یک طرف معین می‌کنیم که اصولا این سازمان برای آتیه است که اول اصولا این سازمان برای آتیه است که اول هم عرض کردم نه برای شش ماه و عرض کردم که ما در وزارت خارجه را نیستیم بلکه راه منجز برای ورود بوزارت خارجه تعیین کردیم و خواستیم این وزارت خانه از لحاظ سازمان مثل همه وزارت خارجه‌ها ی دنیا باشد، بعد هم همانطوری که ایشان فرمودند ما هم یک گرفتاریهائی داریم از یک طرف برای عضویت سیاسی یک شرائطی قائلیم آنوقت یک اشخاصی هم از وزارتخانه‌های دیگر می‌خواهند وارد بشوند بعد هم بر نمی‌گردند اگر ما از این گرفتاری‌ها خیلی داشته‌ایم، اینها می‌آیند آنجا آنوقت چطور می‌شود که پایه اینکار محکم بشود اینست که اینکار عملی شده است و در موارد لازم ارفاق شده است کما اینکه از این ماده در واقع برای آتیه استفاده می‌کنیم و برای اینست که صورت قانونی پیدا کند همانطوری که جناب آقای امید سالار هم فرمودند شاید در موقع تصویب اینکار دیگر انجام شده باشد و این دو ماده یکی بشود ولی چطور می‌توانیم از یک طرف بگوئیم لیسانس حقوق داشته باشد لیسانس اقتصادی داشته باشد لیسانس اجتماعی داشته باشد، تحصیل متوسطه داشته باشد و از طرف دیگر عضو یک دایره را همانطور که آقا فرمودند رئیس حسابداری می‌گوید که این را لازم دارم بعد آقای رئیس حسابداری تشریف می‌برند و آن آقا تشریف دارند، او هم مثل فلان عضو حقوق می‌گیرد و از روز دوم ورود هر روز در اداره کارگزینی تشریف دارند و مأموریت می‌خواهند اینها سابقه دارد کاستی در کار نیست روح این سازمان برای آتیه است که انشاء الله یک وزارت خارجه منظم و مرتبی که شایسته معرفی مملکت در خارجه باشد داشته باشیم و انشاء الله آقایان با اینکه کمیسیون هم از خود مجلس است دو مرتبه رعایت می‌شود.

نایب رئیس ـ آقای مهندس جفرودی مخالفید ؟(مهندس جفرودی ـ بله) بفرمائید.

مهندس جفرودی ـ معلوم شد که هر ماده‌ای یک ظاهر دارد و یک باطن از توجه مخصوص آقا دکتر شاهکار متشکریم که موجب شدند آقای فضائلی باطن این ماده را هم بیان بفرمایند معلوم می‌شود ما همیشه بظواهر مواد رأی می‌دهیم عرض کنم توضیحی که جناب آقا معاون وزارت امور خارجه دادند نظر آقای دکتر شاهکار را در یک اسپری دو کاست تأیید فرمودند بنظر بنده تمام کسانی که بعنوان کارمند در دستگاه دولت استخدام می‌شوند بقول آقای تیمور تاش اصل باید بر این باشد که اینها دارای صلاحیت هستند بیان ایشان این توهم را ایجاد می‌کند که عده‌ای از کارمندان دولت این صلاحیت را ندارند، اینرا بنده بعنوان یک مأمور مردم اینجا رد می‌کنم و تکذیب می‌کنم این لایحه را ملاحظه بفرمائید وضع حساب داری وزارت امور خارجه را روشن می‌کند. آقای فضائلی تشریف آورند فرمودند کارمندان وزارت دارائی که حسابدار هستند مأمور شده‌اند یا منتقل شده‌اند بوزارت امور خارجه برای امر حسابداری، بنده نمیدانم این کجایش عیب است که حالا اینها را بیرون کنند و آنوقت قانون بیاورند بگویند بموجب یک ماده قانون مجلس حکم می‌کند عده‌ای از کارمندان دولت از یک وزارت خانه‌ای بروند این یعنی چه؟ این در شأن مجلس نیست (یکی از نمایندگان ـ در اختیار وزیر است) در شأن مجلس نیست که بموجب ماده‌ای عدم صلاحیت عده از کارمندان دولت را تأیید کند بنده خیال می‌کنم که با این پیشنهاد وزارت امور خارجه مطلقاٌ نباید موافقت کرد (صحیح است) بخصوص که دولت خودش راه دارد و وسیله دارد یک کارمندی را از یک دستگاهی به دستگاه دیگر منتقل کند (صحیح است) این مسئولیت عظیم را نباید بگردن مجلس شورای ملی بگذارند.

نایب رئیس ـ آقای مخبر توضیحی دارید؟

مرآت اسفندیاری ـ عرض کنم مطالبی که آقا دکتر شاهکار فرمودند نسبت باین ماده و بعد هم همکار محترم جناب آقای مهندس جفرودی فرمودند بنده باید توضیح عرض کنم نظری که آقای دکتر شاهکار نسبت باین لایحه از ابتدای اتخاذ فرمودند که واقعاُ یک کاستی هست بنده خیال می‌کنم که شاید باشد (مهندس جفرودی هست ؟) واقعاُ ممکن است باشد ولی توجه بفرمائید در هیچ آئین نامه‌ای که در وزارت امور خارجه هست این قید نشده ولی کار وزارت خارجه باید یک کادر خصوصی باشد، آقای دکتر شاهکار حضرتعالی که واقعاُ در اروپا تحصیلات خودتان را که رانده‌اید و ممالک متعددی دیده‌اید هیچ جا دیه‌اید که مقررات وزارت خارجه اش شبیه وزارت خانه‌های دیگر باشد؟ پس باید اسپری دو کاست باشد این رانمیشود منکر شد بهمین جهت است که آمده‌اند یک لایحه‌ای باین طول و تفصیل درست کرده‌اند بنده هم روز اول خدمتتان عرض کردم لایحه باین تفصیل برای اینست که واقعاُ یا آقایان مشورت کنند و اگر نظری آقایان دارند ملحوظ شود استدعای بنده فقط این بوده است که بیشتر دقت شود بنده منکر نیستم شاید هم باشد ولی

در مورد این ماده که مورد بحث است تاریخ وزارت امور خارجه ثابت کرده کلیه کارمندان حسابداری که آمده‌اند به وزارت امور خارجه در اثر توسل و تشبت بخود آقایان موجب شده که عضو وزارت خارجه بشوند الان کادر چهار صد نفری یا ۳۵۰ نفری وزارت امور خارجه را که ملاحظه میفرمائید با یک بودجه‌ای که شاید یک سی ام بودجه کشور نباشد ثلثش این نوع کارمندان اداری است که از طریق حسابداری وارد شده‌اند، وزارت خارجه هم مانع نیست قبول کرده و مقام هم باینها داده است همین لایحه را مطالعه بفرمائید آنها را حتی اجازه دادهاست که بمأموریت بروند ولی این را قبول بفرمائید آنها را حتی اجازه داده است که بماموریت بروند ولی این را قبول کرده و مقام هم باینها داده است همین لایحه را مطالعه بفرمائید آنها را حتی اجازه داده است که بمأموریت بروند ولی این را قبول بفرمائید که جوانی که بعد از ۲۴ ـ ۲۶ سال زحمت با این مقرراتی که هست زحمت کشیده وارد وزارت خارجه می‌شود همان مزایا را بدهند که به یک کارمند حسابداری می‌دهند که با امتحان حسابداری آمده است ثلث کارمندان وزارت خارجه از این نوع کارمندانند من استدعا می‌کنم توجه بفرمائید، آقای دکتر شاهکار تصور نفرمائید که غرضی در این هست ابداُ نیست اگر نظری هست واقعاُ بفرمائید با کمال میل انجام می‌شود ولی حقیقت امر این است که می‌خواهند جلوی اینکار گرفته شود و کسی متوسل بحضرتعالی و سایر آقایان نشود که بوسیله اداره حسابداری وارد کادر سیاسی یا اداری وزارت خارجه بشود.

نایب رئیس ـ جناب آقای اردلان بفرمائید.

اردلان ـ یک اصلی که در همه وزارت خانه‌ها قبول شده بنظر بنده باید موافقت شود که در اینجا نوشته شود و آن عبارت از این است که رئیس حسابداری هر وزارت خانه‌ای از طرف وزارت دارائی تعیین می‌شود برای اینکه مسئولیت پولی دارد باید محاسبات و بودجه و پرداختها و اعتبارات را تطبیق و رسیدگی کند و صلاحیت رسیدگی بامور مالی را کسی دارد که از طرف وزارت دارائی تعیین بشود اما اینکه نسبت بسایرین تکلیف معین کنیم بنظر بنده زائد است باید آزاد گذاشت چیز غریبی است، انتقال یک عضو از یک وزارت خانه‌ای به یک وزارتخانه دیگر ترتیب مقرری دارد، اگر وزارت امور خارجه آن عضو را قبول دارد موافقت می‌کند، ندارد با انتقالش موافقت نمی‌کند (صحیح است) توی قانون مرود ندارد این گفته شود بنده پیشنهاد کردم که بجای ماده ۵۰ و۵۱ نوشته شود که رئیس حسابداری از طرف وزارت دارائی معین می‌شود، باقی دیگر زائد است.

نایب رئیس ـ پیشنهاد‌های مربوط به ماده ۵۰ قرائت می‌شود

(بشرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نمایم ماده ۵۱ حذف شود عمیدی نوری

پیشنهاد می‌نمایم بجای ماده‌های ۵۰ و ۵۱ ماده ذیل تصویب شود:

ماده ـ رئیس حسابداری وزارت امور خارجه از طرف وزارت دارائی معین خواهد گردید. اردلان.

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه

نایب رئیس ـ پیشنهاد دیگری نرسیده است و فعلا هم رسیده‌ایم باول فصل سوم، این قانون سه فصل دارد، عرض کنم الان هم آقایان بایستی شعبه‌ها را تشکیل بدهد و از هر شعبه‌ای طبق تصمیم متخذه بکار نفت انتخاب شوند از این جهت جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود، و نظر باینکه طبق ماده ۱۲ آئین نامه انتخاب هیأت رئیسه دائمی بری مدت یکسال است و روز دوشنبه مدت یک سال منقضی می‌شود و اگر چنانچه انتخاب هیأت رئیسه را بروز سه شنبه بگذاریم مقاوم صالح نخواهد بود که جلسه را اداره کنم (صحیح است) لذا روز یکشنبه دستور انتخاب هیأت رئیس خواهد بود.

اردلان ـ اجازه میفرمائید.

نایب رئیس ـ بفرمائید

اردلان ـ یکمرتبه که بنده رئیس شعبه‌ای بودم وقتی تشکیل شده بود چند نفر از آقایان نبودند و بعد اعتراض می‌کردند که چرا همه حاضر نیستند والان هم یک عده‌ای از آقایان رفته‌اند بنابراین اگر عده حاضر کافی است (عده‌ای از نمایندگان ـ بلی اکثریت هست) شعب را تشکیل بدهیم و الا بعد عده‌ای خواهند گفت که بما خبر نداده‌اند.

نایب رئیس ـ طبق آئین نامه مانعی ندارد اکثریت هست

(مجلس یک ربع بظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ رضا حکمت