مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ تیر ۱۳۰۴ نشست ۱۸۹
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ تیر ۱۳۰۴ نشست ۱۸۹
جلسه یکصد و هشتاد و نهم
صورت مشروح مجلس سه شنبه شانزدهم تیر ماه مطابق پانزدهم ذیحجه سنه ۱۳۴۳
مجلس سه ساعت قبل ا ز ظهر بریاست آقای حسینخان پیرنیا تشکیل گردید صورت مجلس یک شنبه چهاردهم تیرماه را آقای آقا میرزا شهاب قرائت نمودند
رئیس – صورت مجلس مخالفی ندارد؟
آقا سید یعقوب – بنده عرض دارم
رئیس – بفرمائید
آقا سید یعقوب – آقای میرزا حسن – خان پیرنیا بر حسب اطلاعی که ماداریم ناخوش هستند. دراینجا ایشانرا غائب بدون اجازه نوشتهاند. بجهت تذکر عرض کردم.
رئیس – کمیسیون هنوز اجازه نداده است. دیگر مخالفی نیست؟
ضیاء - بنده عرض دارم.
رئیس – بفرمائید.
ضیاء – در دوجلسه قبل وقتی که راپرت کمیسیون قوانین مالیه راجع بالغاءمنع صدور پوست بره مطرح بوده در تبصره پیشنهاد شده بود که عوائد حاصله برای صحیه ایالات و ولایات تخصیص داده شود. بنده پیشنهاد کردم که ایالات هم علاوه شود. آقای مخبر هم قبول کردند. بعد پیشنهاد آقای تدین که عوائد حاصله صرف معارف و صحیه شود قابل توجه شده و به کمیسیون رفت و در راپرتی که بعد از طرف کمیسیون بمجلس آمد ایلات هم الحاق شده بود و در جلسه گذشته وقتی که راپورت کمیسیون قرائت شد بنده ازنقطه نظر اینکه رای گرفته میشود به پیش نهاد آقای تدین پیشنهاد کردم که کلمه ایلات هم علاوه شو د. وتصور نمیکنم مجس مقدس هم مخالفی داشته باشد با اینکه عوائد حاصله از پوست بره بمصرف صحیه ولایات و ایالات و ایلات برسد. ایلات که در واقع فاقد تمام وسائل حفظ الصحه و معارف هستند البته مجلس مقدس موافقت خواهد داشت که یک قسمت از این عوائ بمصرف صحیه ایلات برسد و اینکه با پیشنهاد بنده موافقت نکرد گمان میکنم از این نظر بودکه بعضی از آقایان نظر داشتند که فقط تخصیص بصیحه داد ه شود. اینست که بنده عرض میکنم همانطور که آقای مخبر از طرف کمیسیون قبول کردند که ایلات در راپرت اضافه شود.
رئیس ـ آقا این اظهاراتی که می فرمائید راجع بصورت مجلس نیست.
ضیاء ـ بلی صحیح است راجع به صورت مجلس نیست ولی بنده برای اینکه کلمه ایلات قبول شده بود و بعد در موقع رای گرفتن درش تردید شد خواستم عرض کنم که گمان نمیکنم مجلس مقدس موافقت نداشته باشد که ایلات هم علاوه شود.
رئیس ـ بهیچوجه تردیدی نشده بود شما پیشنهادی کردید رای گرفته شد و قابل توجه نشد بعد پیشنهاد آقای تدین رای گرفته شد و تصویب شد. هیچ تردیدی نداشت.
بعضی از نمایندگان ـ صحیح است.
رئیس ـ آقای دولت آبادی. (اجازه)
دولت آبادی ـ مسئله تعمیم سواد خواندن و نوشتن و حساب کردن یکی از مسائل است که همه وقت ملت باو توجه داشته است. نمایندگان ملت هم در ادوار سابقه همیشه متوجه بودهاند و مخصوصا در حین جریان امور حکومت فعلی این مسئله مدخلیت زیاد دارد. تصدیق میفرمائید که بالاخره یک روزی موکل باید اسم وکلیش را بخط خودش بنویسد و این و فرع داشتن سواد است. واین مدت مدیدکه قوانینی برای این کار از مجلس گذشته است از قبول قانون اساسی معارف و غیره. چرا این قوانین اجرا نشده است؟ برای اینکه اولا در مملکت امنیت و آسایش نبوده است و نفوذی که باید دولت در تمام نقاط مملکت داشته باشد در ازمنه اخیره نداشته است. دوم احصائیه در مملکت نبوده. و مسئله تعمیم یا اجباری بودن تعلیمات ابتدائی فرع بر و جود احصائیه است. و اساسش تعمیم و تعلم اجباری برده میشد میگفتند هو این یک بودجه گزاف و زیادی لازم دارد و پول نیست. بنده خاطر دارم که در ابتدای تاسیس معارف جدید در تمام مملکت پنج نفر آدم که بتواند الفبا را بطرز جدید درس بدهد نبود ولی وقتی که شروع کردیم معلم پیدا کردیم کتاب پیدا کردیم. تعلیم و تعلم ابتدائی یکی از کارهائی است که همینقدر که شروع شد وسائلش جمع و اسبابش فراهم میشود. حالا در اینوقت که دولت مصمم شده است قانون سجل احوال در همه جای مملکت اجرا کند. بنده معتقدم که هر کجا قانون سجل احوال تمام شود معلوم میشود چند تا بچه هفتساله هست مامور معارف هم مکتب خانههای آنجا را با یک اصول مختصری میتواند منظم کند کتابش را دولت بدهد. وسائل طبع کتاب هم فراهم است بدون اینکه عجالتا چیزی تحمیل دولت بشود. مکانش را مالک بدهد. خرج معلم را هم رعایا و دهاقین و اولیاء اطفال بدهند. اینکار شدنی است. در اینخصوص با وزارت معارف هم صحبت کردهایم. وزارت معارف میگوید: با سالی صد هزار تومان که برای این کار اعتبار داده شود درظرف دو سه سال در هر کجا قانون سجل احوال اجراء شود هر چه طفل هفتساله هست بترتیب درس خواندن و نوشتن و حساب کردن را میتوانیم بآنها بیاموزیم. یک مساله دیگر هم هست: در همین بودجه معارف آقایانی که اطلاع دارند تصدیق میکنند که یک محل هائی هست که ممکن است از آنجا کاهیده و به خرج تعلیمات عمومی برسانیم. نمیخواهم وقت مجلس را بگیرم فقط یک کلمه اشاره میکنم. یک طفلی را از خانه پدرش دستش را بگیرند بیرون بیاورند ببرند توی صحرا رها کنند سرگردان و حیران که نه بتواند بخانه پدرش برگردد و نه بتواند به خانهای که میخواهد برسد. چقدر گناه است؟ این معارف پرگرام موجودی که داریم عینا این مسئله است که بچه را از خانه پدرش بیرون کنند نه آن تحصیلی که برای او لازم است که بنویسد و بخواند و آنرا تکمیل کند و بعد برگردد بخانه پدرش و با همان کار پدرش زندگی کند برای او ممکنست. نه دستش بزندگانی دیگری میرسد. پس ما میتوانیم این اصلاحات را در همین بودجه معارف بکنیم یعنی شش کلاس را چهار کلاس کنیم و یک اصلاحاتی در پرگرام بنمائیم. آقایان ملاحظه فرمودهاند اولاد دهائی دارند و بمدرسه میروند بواسطه این پرگرام روح و جسم این اطفال کاهیده میشود. ما بجای ثواب گناه کردهایم. ما میتوانیم از این بودجه معارف یک قدری بکاهیم و یک مبلغی صرفه جوئی کنیم و بدهیم. برای اجرای این لایحه بعلاوه همینطور که دیروز یک محلی برای تعلیمات ابتدائی معین شد. در ماده ششم قانون اداری وزارت معارف هم نوشته شده است که اوقاف محصول المصرف باید صرف امور بریه و تعلیمات بشود. تعلیمات هم جزو امور بریه است بنا بر این با اقداماتی که آقایان برای زیاد کردن بودجه معارف کرده میکنند در سایه این اقدامات و همراهی دولت مانعی ندارد که از دولت تقاضا کنیم هر جا قانون سجل احوال را اجرا کردند مسئله خواندن ونوشتن اطفال را هم در ضمن اجرا کنند. این لایحه است که در این موضوع نوشته شده و متجاوز از پنجاه نفر از آقایان هم امضاء کردهاند و اگر بدست دیگران هم داده بودیم امضاء میکردند. این لایحه را تقدیم مقام ریاست میکنم و استدعا دارم زودتر این لایحه را بجریان بیندازند.
رئیس ـ آقای دکتر امیر خان اعلم (اجازه)
دکتر امیرخان اعلم ـ چون بنده برای معالجه چشم استدعای مرخصی نمودهام و این معالجه هم مستلزم یک مسافرتی خواهد بود اگر چه فعلا وسائل مسافرت برای بنده ممکن نیست ولی نظر باهمیت عضو مریض ناچارم هر قدر گرفتاری داشته باشم وسائل حرکت خودم را اگر لازم نشد برای معالجه فراهم بیاورم و برای همین هست که مرخصی را از روز حرکت تقاضا کردهام لذا چون ممکن بود وسائل حرکت فراهم بیاید اجازه خواستم یکبار دیگر بطور اختصار خاطر محترم آقایان نمایندگان را بوضعیات امور صحی مملکتی جلب کنم تا انشاءالله در اینموقع که کمیسیون بودجه مشغول مطالعه دخل و خرج مملکتی است راجع بامور صحی توجهی بفرمایند و بودجه صحیه را مقدم بدارند. بطور مقدمه عرض میکنم که در تمام دنیا امور صحی زمینه تشکیل میدهد که در روی آن تمام جمعیتها و فرق سیاسی متحد و متفق میشوند نه تنها در یک مملکت بلکه در میان مملکتهای مختلف باشد در مسائل صحی با هم موافقت دارند و با یکدیگر کمک و مساعدت میکنند و نظریات شخصی وسیاسی را کنار میگذارند. در دنیای متمدن راجع بامور صحی در مقابل آلام و اسقام بشریت اعمال نظریات سیاسی را بکار نمیبرند. هر کس دارای هر مسلکی باشد همینقدر که یک قدم برای تامین حفظ الصحه برداشت از طرف دشمنان سیاسی او هم با او کمک میشود. امیدوارم وطن عزیز ما هم دچار نظریات شخصی و سیاسی نشده و همه در پیشرفت امور صحی متحدا و متفقا کار کنیم تا شاید از این همه تلفات هولناک که همه ساله میدهیم و نفوس مملکت ما را بروز کم میکند جلوگیری کنیم. دوره درخشان زمامداری حضرت آقای رضا خان پهلوی برای حصول مقصود بهترین موقع است و بهمین جهت ایشان نظر باهمیت موضوع صحیه را در تحت توجهات عالیه خود قرار دادهاند. من تمنا دارم مجلس مقدس هم از طرف خود کمک و مساعدتهای لازمه را دریغ نفرمایند و بانیات مقدس رئیس معظم دولت همانطور که در مسائل معاضدت میکنند در مسئله صحی هم معاضدت و کمک بفرمائند و در مسئله صحیه بیش از سایر مسائل جدیت کنند. برای کلیه مسائل ما کمیسیونهای مخصوصی داریم و علاوه بعضی مطالب پیش میآید که برای آنها هم تقاضای بعضی کمیسیونهای مخصوصی میشود و بنده پیشنهاد خواهم کرد که یک کمیسیون شش نفری یا بیشتر از شعب برای رسیدگی و مطالعه بجهت تهیه وسائل تامین حفظ الصحه عمومی مملکت انتخاب نماینده تعقیده بنده اولین وظیفه نمایندگی قبل از همه چیز جدیت در حفظ الصحه حال موکلین است امیدوارم بعد از تعطیل مجلس انشاءالله آقایان با این پیشنهاد بنده موافقت و مساعدت فرموده و این کمیسیون تشکیل شود. همانطور که عرض کردم تامین حفظ الصحه عمومی اولین وظیفه هر نماینده است و نه تنها از وظایف نمایندگی است بلکه از وظایف انسانیت و اسلامیت است بنده هم اگر تا آنوقت وسایل مسافرت خود را بطوریکه حدس میزنم نتوانم فراهم آورم البته شرکت خواهم کرد و تجربیات خودم را بعرض آن کمیسیون خواهم رسانید ولی اگر توانستم وسائل حرکتم را فراهم کنم از آقایانی که برای کمیسیون صحی معین میشوند و همینطور از سایر آقایان استدعا میکنم وقتی که در مسائل صحی عمومی بحث میفرمایند در نظر داشته باشند. همانطور که در هنگام مرض خودشان یا اولاد خودشان مایل هستند که بهترین اطباء در سر بالین آنها بیاید و غذا و دوای آنها در سر موقع برسد این را بدانند که آن فقرا و ضعفا هم همین آرزو را دارند. آنها هم جان خود و اولاد خود را عزیز میدارند. در هر صورت صحیه عمومی ایران خوب نیست. امراض مختلفه خاصه مالاریا در اغلب نقاط با کمال شدت حکفرما هست در ممالک اروپا فقط برای مالاریا یا سالیانه میلیونها خرج میکنند. آلچه در نظر بنده هست انیست که فعلا دولت ایطالی از چند سال باینطرف سالیانه هفده ملیون برای مبارزه با مالاریا خرج میکند. در مملکت همجواز ماترکیه بابودجه هنگفتی که بر ای صحیه دارد ودر مجله الهلال احمر راجع به مالاریا اینطور مینویسد کمالاریا نسل مار تغییرداده آن جوانهای قوی البنیه آن ترکهای پیلتن مادر اثر مالاریا از بین رفتهاند مینویسد ماترکها همان اندازه که برای اسقلال خود میکوشیم باید درجنک با مالاریا هم همانقدر جدیت وفداکاری کنیم مالاریا در ایران ماهم قتل عام میکند. مادر مقابل چه کردهایم؟ مدتهاست پیشنهاد ی برای خشگانیدن سیاه آبهای شهریار تقدیم شده هنوز کمیسیون محترم فوائد عامه بانهایت جدیتی که دارد متاسفانه نتوانسته است نتیه بگیرد و همه روزه صدها ایرانی رنجبر حقیقی که دست رنجشان مایه آسایش ما است از بین میروند. دولت دوا فرستاده است جمعیت شیر و خورشید سرخ دولت و طبیب معین کرده و فرستاده ولی تا این آبها خشک نشود صدها طبیب و خروارها دوا وگنه گنه کافی نخواهد بود منتهی درمیان رعایای شهریار و ساوجبلاغ مالاریا حکمفرمانیست درمازندران درخراسان. در گیلان وسایر نقاط مهم ایران هم مالاریا حکمفرما است و سالیانه عده زیادی از ایرانیها را به خاک سیاه مینشاند بعد از مالاریا مخمترین بلائی که گرفتار آن هستیم و باوجود آب و هو ا و آقتاب ایران همیشه در ترقیب مرض سل است که همه ساله عده زیادی از اطفال و جوانان ایران خاصه جوانان تحصیل کرده مبتلا بسل شده از میان میروند. مرض سل تنها در فقرا نیست دراغیار هم زیاد دیده میشود درممالک متمدنه جمعیتهای مخصوص برای مبارزه با سل تشکیل شده و پارلمانها مساعدتهای مهمی میکنند میضخانههای مخصوص برای جلوگیری و معالجه این مرض در سایه مساعدت آنها تشکیل شده و بدبختانه در مملکت ما هنوز یک قدم دراین راه برداشته نشده و اگر هم با استقبال هزاران بلاو آفتی جمعیتی با مرام نوع پروری و جنگ بااین امراض پیدا شود نه تنها مساعدتی در پیشرفت مقصود آن جمعیت نمیشود شاید خدماتی هم که کرده است فدای نظریات خصوصی میشود بعد از این دو مرض امراض تناسلی است که در سر تاسر مملکت ایران بطور وحشتناک دیده میشود امراض چشم مخصوصا جوش پلکها که رفاع میگویند درایران بدوجهای است که کمتر چشم سالم دیده نمیشود آن زارع بیچاره که در جلوی آفتاب برای تا بین نان و ثروت و آسودگی ما جان میکنند و کار میکنند گمان میکنم حق داشته باشند که ما برای او کاری بکنیم که اقلاکور نشود
جمعی از نمایندگان – صحیح است
دکتر امیر خان اعلم – اگر بخواهم شرح امراض مختلف و تلفات هولناک خودمان را خاصه در ولایات عرضه بدارم هم اسباب تاثر آقایان خواهد شد هم یک ساعت و دو ساعت وده ساعت کافی نخواهد بود بالاخره بعقیده من باید فکر صحیح کرد و تصمیم قطعی گرفت والا مملکت ما با این وسعت و باین عرض و طول که بقول دکتر کلیمور بقدر اسپانی و فرانسه و آلمان وسعتی دارد با ده میلیون نفوس آنهم اغلب مریض ممکن نیست باین زودی پیشرفت کنند. بنده معتقدم که آبادی و ثروت و عظمت مملکت بسته بعده بازوان توانای مملکت است بعقیده من مهمترین نعمتهای مملکت صحت و امنیت است. همانطور که فرمودهاند نعمتان – مجهولتان الصحت والامان اگر طرق و شوارع بمنزله شرائین مملکت است اگر معارف دفاع مملکتست با کمال جرئت عرض کنم صحیه روح مملکت است و بدون روح نه در شرائین خون جریان پیدا خواهد کرد ونه دماغ وظائف خود را انجام خواهد داد و برای اینکه گفته میشود معارف را فراموش میکند (چنانکه درخارج شنیدهام) لازمست این را بطور جمله معترضه عرض کنم که بنده درهمان حالی که همیشه در صحیه صحبت میکنم کمتراز هیج معارف خواهی خدمت نکرده و تنها بحرف هم قناعت نکردهام بلکه همیشه :برای معارف کار می کردهام مدرسه طبی زنانه ایران که در تاریخ وطن ما شاهد عنوان مهمی دارد همان بیمارستان زنان و کودکانی است که بنده تاسیس کردهام قابلههای تحصیل کرده شاگردان و دیپلمههای آن مدرسه هستند و سال آتیه در همان مریضخانه دوره طب کامل گفته میشود اگر شاگرد مدرسه طب در مریض – خانهها عمل میبیند نتیجه پرگرامی است که بنده برای مریضخانه احمدیه که آنهم از تاسیسات خود بنده است نوشته بودم پس بنده بمعارف عملا خدمت کردهام. و به حرف هم قناعت نکردهام عقیده بنده این است که قسمت اعظم بدبختیهای ما نتیجه فقدان وسائل صحیه عمومی است. از یک جامعه مریض چه اقدام مهمی را میتوان انتظار داشت؟ جامعه مرکب از افراد است. وقتی که افراد مریض شدند جامعه مریض است و از مریض نمیتوان برداشتن قدمهای بلند انتظار داشت. فکر مریض مریض است. جهالت ما وفقر و فاقد ما و بیکاری ما همه نتیجه نداشتن صحیه عمومی است زیرا شخص سالم وقوی البته بیکار نمیماند و بخوبی ملتفت میشود که باید کار کند و مثل دیگران تحصیل علم کند وقوی باشد ولی شخص مریض هرقدر بگوئید و نصیحت کنید که باید کار کند و باعلم وقوی باشد نمیتواند معنی این حرفها راادراک نماید. نوزرده سال است بنده بایران مراجعت کردهام دراین مدت شب و روز خدمت معارف وراه را شیندهام صدها بلکه هزارها کنفرانس و انجمنها که خود بنده هم در بعضی از آنها شرکت کردهام تشکیل شده معذلک حالا شکایت نمیکنیم که معارف ما آنطور که لازم است پیشرفت نکرده. چرا قبل از اقدام اداره قشونی در آذربایجان یک رشته راه هم خودمان نساخته بودیم؟ بعقیده بنده اینها همه نتیجه عدم وسیله حفظ الصحه است. این یک اصل مسلمی است که شخص مریض هیچ علاقه بدیگر ی ندارد. اگر فرض کنیم که جماعتی مرکب از فراد مریض باشد ممکن نیست در منافع عمومی کا ر بکنند زیرا هر کس د رفکر خودش است. ظاهرا معارفخوا ه میشود بجان و مال هم حاضر هر کار هست اما وقت عمل که میشود هیچ اثری نیست. بهترین دلیل بنده هم همین کمیسیون مخصوص است که از بهترین و منور افکر ترین و با نفوذترین هموطنان ماسه سال است برای معارف تشکیل شده و گمان نمیکنم دراین مدت بیشتر از دوازده هزار تومان جمع آوری کرده باشد. چرا؟ برای اینکه سدای استمداد کمیسیون درجامعه مریض اثر نمیکند. حالا بعضی عقیده دارند که این جهل عمومی است که نمیگذارد اثر کند ولی بعقیده بنده اینطور نیست. زیرا آنها ئی که بیشتر تحصیل کردهاند لاقید تر ماندهاند وعلت حقیقی همان است که عرض کردم. ایرانیان قدیم این مسئله را خوب ملتفت شده بودند آقایان در تواریخ دیدهاند که ایرانیان اولاد خودشان رادر سرما و گرما میگذاشتند که آنهائیکه ضعیف البنیه هستند از بین بروند و آنها که قوی البنیه هستند بمانند و مهمترین علت عظمت باستانی ایران همین اقدام بوده است درعهده ساسانیان انوشیروان عادل برای تمام قرا ء وقصبات مملکت اطباء صحتی فرستاده بود و از این را ه عظمت ایران را تامین کرد. دین مبین اسلام اساس حفظ الصحه را با علی درجه رسانید و حفظ نفوس رابر همه چیز مقدم داشته در اسلام (البته آقای مدرس بهتر میدانند) غیر از مواقع جهاد و دفاع از وطن و دین حفظ نفس بر تما م مسائل و احکام مقدم است اگر بتاریخ دویست سال قبل زمان صفویه نظر کنیم میبینیم که صفویه برا ی تامین عظمت خود در تمام شهرها مریضخانهها بعنوان دار الشفا تاسیس گردید نادر شاه افشار اگر فتحهای محیر العقول کرد بعقیده من برای این است که قوی البنیه بود دور نرویم حضرت اشرف آقای رضا خان پهلوی زمامدار کنونی ماد ر سایه صحت مزاج وقوت بنیه توانست این همه خدمات را انجام بدهد قشون را پیش برد معارف راهم دارد پیش میبرد که عملاقریب قشون ما مثل قشونهای خارجه میشود مثل اینکه بنده در دوسا ل قبل هر وقت خدمتشان میرسیدم و هر قدر زود میرفتم میگفتند تشریف بردهاند میدان مشق پس اینها همه نتیجه بنیه قوی است اشخاص مهم تاریخی همه قوی البنیه و قوی الاراده بودهاند. حال اگر در مملکت اکثر افراد قوی البنیه باشند البته مملکت باقدمهای بلندی رو بترقی سیر خواهد کرد پس باید در راه صحیه عمومی فداکاری کنیم. صرف کسر بودجه را هم که آقای دولت آبادی فرمودند بعقید ه بنده تابحال آفت جان معارف و توسعه صیحیحه عمومی بوده باید در اینمورد بخصوص کنار بگذاریم وبعقیده شخص بنده (چون درخارج عرض کردهام در اینجا هم عرض میکنم که قرض هم اگر باشد باید کرد و حفظ الصحه عمومی راتامین نمود اساس معارف هم روی حفظ الصحه است.
عقیده بنده در خصوص صحیه و معارف همیشه این بوده است که اگر قرض هم شده است بکنیم و پولی که در این مسئله خرج میشود خرج نیست نفع است و دخل است نمایندگان محترم مخصوصا نمایندگان ایالات و ولایات همان علاقمندی را که به معارف دارند باید بامور صحیه هم داشته باشند و بنده هم چون وکیل خراسان هستم در این عقیده با آقایان شریکم و برای اینکه بدانید علاقه من تازگی ندارد فقط یک وکیل عرض میکنم آن این است که از نوزده سال قبل که از اروپا بایران مراجعت کردهام در سایه توجهات هموطنان عزیزم بمقامات عالی رسیدهام وزیر هم بودهام وکیل هم بودهام حالا هم هستم این مقامات من همه حقوق داشته است: حقوق آنها را خوب است در یک صفحه بنویسید جمع بزنند وجوهی را هم که بنده شخصا برای امور صحی مملکتی خرج کردهام اگر در صفحه دیگر جمع بزنند و مقایسه نمایند معلوم میشود که بنده همیشه مجانا خدمت کردهام و این حقوقهائی را که در ازای زحمات خود دریافت میداشتهام بصورت مریضخانه بوطنم رد کردهام خلاصه برای اینکه مزاحم خاطر آقایان نشوم فقط راجع ببودجه اینجا عرض میکنم که بودجه صحیه در یار سال و پیرار سال صد و سی و شش هزار تومان بوده است که از آن سی و دو هزار تومان برای مریضخانه دولتی سیزده هزار تومان برای مریض خانه وزیری ده هزار تومان برای مریضخانه نسوان بیست و دو هزار تومان برای انستیتو پاستور و بیست و یک هزار تومان برای مراکز اداره صحیه دوباره مخارج اداری بود باید عرض کنم که بودجه آبله کوبی و فیشها که حقیقتا باید از عشر نواقل داده شود. مالیه قبول نکرده و گفت حتما باید در بودجه بیاید و بعد موضوع کنیم و تمام مخارج اداری و اعتبارات از بودجه داده شد. آقایان در یار سال حق داشتند که فرمودند برای ولایات وایالات چیزی منظور نشده اگر چه آن بیست و پنجهزار تومان قرانطین خانمها راجع میشود بولایات چهار هزار تومان شهریار مال مرکز نیست و باده یازده هزار تومان اعتبارات تقریبا سی هزار تومان ولایاتست و اینکه پارسال میفرمود پنجاه هزار تومان که خرج مریض خانههای طهران میشود کسر کنیم و به ایالات ولایات بفرستیم البته اگر این ترتیب میشد بنده هم چون وکیل ایالات هستم اول کسی بودم که رای میدادم ولی از طرف دیگر نمیتوان منکر شد که مریضخانهای دولتی یا مریضخانه نسوان را که در آتیه برای طبیبها و قابلمهها میپرورند که محتاج بقابلمههای بیگانه نباشیم نباید قلم بزنیم فقط این کلمه را عرض میکنم که این پولهائی که در این مریضخانهها در مرکز خرج میشود به ایالات و ولایات هم مربوط است زیرا اولا اغلب از مرضا اهل طهران نیستند در اطراف میآیند و در اینجا معالجه میشوند ثانیا این در حقیقت یک بودجه معارفی است بودجه صحیحی در واقع نیست برای اینکه این اطبائی که باز غالبشان از ایالات ولایات میآیند برای تحصیل در دارالفنون باید در مریضخانهها عملیات بینید اگر در مریضخانها عمل نه ببیند چندان اعتمادی بکار آنها نخواهیم داشت پس این پول برای صحیه خرج نمیشود و اگر بگوئیم این پول را نصف کنیم نصفش را بفرستیم بولایات مثل این است که یک چارک ماهوت برای کلاه خودمان بگیریم بعد بخواهیم یک سر داری هم از او درست کنیم و آن را تکه تکه کنیم بالاخره نتیجه این میشود که این پارچه پاره پاره میشود ولی نه سر داری خواهد شد نه نیم تنه نه آن آن کلاهی که میخواستم چون چون بطوریکه عرض کردم آقای رئیس الوزراء امور صحی را در تحت نظر خودشان گرفتهاند و صد هزار تومان بر بودجه صحیه علاوه شده است از این مبلغ هم چون مریضخانها خراب است. و آقایان ممکن است بروند مریضخانهها را ببیند ما مجبوریم مریضخانهها را تعمیر کنیم پس از این پول یک قسمتش برای این مصرف تعین شده است ولی این هم کافی نیست ..
آقا سید یعقوب ـ تمام صد هزار تومان هم کافی نیست
دکتر امیر خان اعلم ـ بنده همیشه فریشات آقای آقا سید یعقوب را با کمال ادب میشنیدم بعلاوه بنده زیاد صحبت نمیکنم حالا هم که عرایض میکنم برای این است که این عرایض لازم است و بنده چون بامور صحی خیلی اهمیت میدهم وقتی دکتر میلسیو اینجا بود برای اینکه یک محلی پیدا کنیم مکرر با ایشان صحبت میکردیم و ایشان میگفتند یک مرتبه میشود از اینجا بکوه دماوند جستن کرد ولی نمیشود از حقوق یک وزارتخانه یک تومان کسر کرد. من با نهایت موافقتی که در پیشرفت امور صحی دارم چه کنم ؟محل نیست. و بالاخره پس از فکر زیاد محلی را که بنده با رفیق محترم آقای مشیر معظم در نظر گرفتم مسئله عایدات کبریت بود که امیدوارم انشاء الله حل شود این بود شرح امور صحی ما و همه آقایان هم علاقه مند هستند و امید است عملا علاقه خود را نشان دهند. اگر بنده توانستم وسایل حرکت خودم را فراهم بیاورم و تا آنوقت نبودم امیدوارم آقایان هم علاقه مند هستند و امید است عملا علاقه خود را نشان دهند. اگر بنده توانستم وسایل حرکت خودم را فراهم بیاورم و تا آنوقت نبودم امیدوارم آقایان و مجلس پنجم امور صحی مملکت را بیک جائی برسانند و یک نام تاریخی از خود بیار گار باقی گذارند
آقا سید یعقوب ـ بنده پیشنهادی کرده بودم راجع نانتخاب اعضاء
رئیس ـ حالا موقعش نیست. آقای سلطانی (اجازه)
سلطانی ـ چون مذاکرات طول کشیده بنده عرض خودم را خیلی مختصر عرض میکنم شول اول قانون مرور زمان در کمیسیون عدلیه گذشته و همانطوریکه آقایان ملاحظه فرمودهاند طبع و توزیع هم شده و پانزده روز هم مدت برای نظریات آقایان معین شده بنده نظر باینکه قانون مرور زمان برای مملکت لازم است موافقم لیکن ممکن بود این قانون را طوری تدوین کنند که ضمنا مخالفتی هم بادیانت اسلام نداشته باشند بنده میدانم آقای آقا شیخ جلال هم بهتر از بنده میدانند که این قانون با ضروریات دیانت اسلام مخالفت دارد و از این جهت بنده لازم میدانم نظریات خود را عرض کنم
(همهمه نمایندگان)
آقا سید یعقوب ـ اینطور نیست ـ همه متدیند
سلطانی ـ البته هم متدینند و همه عاملند ولی بنده ثابت میکنم (همانطور که اعتراضات خودم را نوشتهام) که این قانون که فعلا تدوین شده حالا اگر تغییر کند چه عرض کنم مخالف با ضروریات دین اسلام است و بیش از این دیگر چیزی عرض نمیکنم عرض دیگری که میخواهم عرض کنم این است که البته آقایان بخوبی میدانند در موقع گرفتن مشروطه نویدی که بمردم میدادند و تشویقی که میکردند این بود که عدالت در مملکت حکم فرما خواهد شد و اگر اشخاص باشند که بزور مال مردم را تصرف کرده باشند از آنها مسترد کرده و بصاحبانش رد میکنند ولی این قانون فعلی کاملا از این ترتیب جلو گیری میکند ما تا حالا مشروطه بتمام معنی که یک نفری بتواند کاملا بحقوقش برسد و از حقش استفاده کند نداشتهایم. قانون مرور زمان یک وقتی بموجب یک تصویب نامه وضع شد که حالش بر همه معلوم است. این قانون در زمان کابینه سپهسالار وضع شد و علتش هم این بود که در خصوص املاک مازندان بر سپهسالار ادعا داشتند و او در کابینه خودش هم این محکمه را که مدعی علیه عارض شده بود منحل کرد و هم آن وکیل را تبعید کرد. و هم این قانون را بموجب تصویب نامه وضع کرد که دعاوی بیش از ۲۰ سال پذیرفته نشود و مخصوصا ماده ۳ اینقانون بشرحی که در اینجا تدوین شده است طوری است که اگر یک محکمه در جریان باشد و از محکمه ابتدائی گذشته باشد و از استیناف هم گذشته و به تمیز رفته باشد. باز مدعی علیه میتواند استفاده از این قانون مرور زمان بکند. و اگر ملاحظه فرمائید خواهید دید که قانون مخالف قانون فعلی مملکتی هم هست. زیرا تمیز بر طبق قوانین جاریه میتواند یک حکمی را نقض کند یا ابرام کند. البته این مسئله را باید در نظر گرفت که حقوق ضعقا پایمال نشود و قوانینی که وضع میشود باید از روی مصالح مملکت و مردم باشد همین بود خلاصه عرایض بنده.
رئیس ـ آقای شیروانی (اجازه)
شیروانی ـ امروز چیزی در دستور نداریم ولی از آنطرف شاید ۱۵۰ طرح قانونی در کمیسیونها موجود است که عده از آنها برای دستور حاضر است ولی در عین حال یک مسائلی هم در اینجا باید گفته شود. این مرتبه پنجم یا ششم است که بنده در دوره پنجم از مذاکرات قبل از دستور استفاده میکنم. یکی از اشخاصیکه در کمیسیون تجدید نظر در نظامنامه داخلی با مذاکره قبل از دستور مخالف بود بنده بودم ولی در عین حال یک مملکتی که دردها دارد باید یک مسائل لازمی را در موقع خودش اظهار کند. بنده در فلسفه مذاکره قبل از دستور فکر میکردم و لازمست در این زمینه دو سه کلمه حضور آقایان عرض کنم :اساسا یک دولتی طرف اعتماد مجلس شورای ملی است ولی ممکن است در بعضی از دوائر دولتی یک مسائلی اتفاق بیفتد که موافق مصالح مردم نباشد برا ی اینکه دولت هم که بالاخره معلوم نیست و ممکن است که بعضی از اعضای آن آنطور که باید خوب کار نکنند بعضی از آقایان میفرمایند از دولت سوال کنید. نتیجه آن راهم دیدهایم و بالاخره ثابت شده د راثر سوال د رحال زیادتر از مذاکره قبل از دستور نیست. می فرمائید استیضاح کنید. این هم چیز غریبی است که یک وکیل موافق دولت براثر یک چیز جزئی که بر سر محل و حوزه خودش است و هرروز ورقه استیضاح را روی میز مجلس بگذارد خوب پس تکلیف این وکیل موافق دولت در صورتی یک جریانت اداری بر خلاف قانون ببیند چیست؟ بعقیده سو ء الطبیعه اینطور پیش آمده که از مذاکره قبل از دستور باید استفاده کرده مطالب خودش را اظهار کند. بنده که یک نفر وکیل موافق دولت هستم در این مجلس یک وظیفه دیگری را هم برای وکیل قائل هستم و این وظیفه اوکاهی است یعنی باید و کیل مدافع موکلین خودش باشد و عقیده بنده این است در این مملکت که دردهایی موجود است تنها و ظیفه وکیل این نیست که در مسائل عالیه سیاستی دخالت بکند. بلکه تا چند دوره دیگر یعنی تا وقتی که امورات به این شکل است باید وکیل مدافعه موکلین خودش باشد و د رجریانات ادارات هم که مربوط به احتیاج که و ظیفه اوست دخالت کند بنده نصدو شصت کاغذ به ادارات دولتی نوشتهام (چون کاغذهای بنده نمره دارد) بعضیها کاغذهایی را که در جریان ادارات افتاده و لی نتیجه گرفته نشده است و بعضی را هم اصلا جواب نداندهاند و شاید بعضی نتیجه داده است غرض این است بند ه تا حالا نهصد و شصت کاغذ به ادارا ت نوشتهام و تا آخر دوره هم شاید دو هزارتا بشود ولی بعضی ازمسائل هست که بنده باید در اینجا اظهار و عرض کنم و آخرین حربهای که بدست من است این است که مطالب خود م را در اینجا عرض کنم تا شاید د رنتیجه استفاده کنم ا زاین جهت از آقایان خواهش میکنم که د رضمن مذاکرات بنده غر غر نفرمایند. بنده از محل خود م که اصفهان است چندین فقره تظلمات دریافت کردهام که د رظرف این یکسال به بنده شکایت کردند و بنده هم د راین مدت اقدام کردهام ولی تاکنون به اخذ نتیجه موفق نشدهام. شهر اصفهان بعنوان مخارج بلدی شاید چهل پنجاه هزارتومان در سال پول بدولت میدهد و به عنواین دیگر هم پول میدهد ولی یک فقط یک قلم از بابت نواقل چهل هزار تومان میدهد از این مبلغ دوازده هزارتومانش را به بلدی میدهند که تقریبا ششصد هفتصد هزار تومان آن خرج اداره بلدیه میشود و وقیتکه حساب کنی میبینی فقط ماهی پانصد تومان خرج بلدیه اصفهان میشود در حالیکه آقایان به خوبی میدانند که اصفهان یکی از بلاد معظم ایران و اگر از طهران بزرگتر نباشد کوچکتر از طهران نیست در صورتیکه ماهی پنجاه شصت هزارتومان خرج تنظیف و روشنایی طهران میشود و باز کفایت نمیدهد آن وقت به شهر معظم اصفهان که از هر حیث با طهرا ن مساوی است ماهی پانصد تومان از بابت خرج بلدیه داده میشود؟ و این را بنده کاملا مخالف عدالت میدانم و در اطراف این قضیه تمام آقایان وکلای اصفهان اقدام کرده و به وزارتخانه رفتهاند و حر ف زدهاند و هیچ نتیجه تاکنون نداده است بنده مجبور هم عرض کنم که این یک ظلم فاحشی است که بشهر اصفهان میشود. و ا ز آقایان و نمایندگان محترم دولت هم که حاضرند تقاضا دارم که فقط یک توجه مبذول دارند نه پول بدهند نه خرج کنند هیچ چیز لازم نیست فقط یک توجه لازم است که پول نواقل را خرج خود بلدیه کنند این پولی را که مالیه میگیرد لازم است خود بلدیه بگیرد و خرج بکند تا شهر اصفهان یکقدری از وضیعت پولی نجات پیداکند یکی از مسائل دیگر اصفهان مسئله نظمیه آنجا است آقایان شاید درست مسبوق نباشند ولی بنده چون مربوط به محل خودم است میدانم که بودجه نظمیه اصفهان از بودجه تمام شهرهای این مملکت کمتر است مثلا بودجه نظمیه اصفهان از شهر مشهد کمتر است ولی خراسان یک ایالتی است وهر کدام از شهرهایش نظمیه دارد ولی بودجه نظمیه اصفهان از بودجه نظمیه خود شهر مشهد کمتر است بنده تصدیق دارم که بودجه نظیمه شهر مشهد هم کم است ولی مال اصفهان خیلی کمتر است و دراین باب هم هر چه تاکنون اقدام کردهایم نتیجه بدست نیامده و مرد م باید بدانند که ما اقدامات خودمان را کرده و میکنیم حالادرست توجه نمیکندنکند به مربوط نیست اصفهان شهری است که شاید معاملات مملکی و تجارتی آن از اکثر ولاد ایران بیشتر باشد با این حال هنوز یک اداره ثبت اسناد ندارد د ر صورتیکه همه آقایان میدانند که قانون اداره ثبت اسناد ا زمجلس گدشته و این قانون هم که منحصر ابرای طهران وضع نشده بلکه برای همه جا وضع شده است و اگر یک اداره ثبت اسناد د راصفهان دائر میشد بیشتر از مخارج خودش عائد به دولت میداد بودجه هم لازم ندارد و عایداتی که از این طریق وصول میشود مخارج اداره ثبت اسناد را کفایت میکند بلکه زیاد هم میآید با این حال از یک توجه کردن فقط مضایقه کردن استیناف عدلیه اصفهان هم منحل کردن اداره ثبت اسنا د هم ندارد در صورتیکه منتظرین خدمت در عدلیه زیاداست و عوائد هم خودش دارد راجع معارف صحیه که ماشاء الله هر روزه ورد زبان مااست و در آن زیاد صحبت میکنیم چه عرض میکنم نسبت به مرکز باز یک توجهاتی منظور است یک مریضخانهها و مدارس عالی در مرکز موجود است و لی متاسفانه این توجه از محوطه طهرا ن تجاوز نکرده است راجب معارف فریاد میزینم ولی معارف طهران. در موضوع صحیه حرف میزنیم حتی عمل هم میکنیم ولی راجب طهران. در تمام اصفهان اگر یک مریضخانه که انگلیسیها ساختهاند موضوع کنیم باقی میماند صفر دیگر هیج صحیه ندارد شاید چهار پنج نفر دکتر داشته باشد که صد یک اهالی را نمیتواند رسیدگی و معالجه کند همینطور که طهران معارف و صحیه میخواهد شهرهای دیگر هم میخواهد آن هم حق دارند. اصفهان که یکی از شهرهای معظم مملکت مااست و شاید جمعیتش هم با مرکز مساوی است باید صحیه و معارف داشته باشد سایر شهرها هم محتاج به صحیه و معارف هستند یکی از مسائلی دیگر که مربوط به جمعی از اهالی اصفهان است و تا کنون هم اقداماتی شده ولی بجز جوابهایی که فرمالیته است نتیجه دیگری حاصل نشد ه مسئله خالص جات انتقالی آنجاست شاید خیلی از آقایان منحصر باشند و آقایان وکلای اصفهان هم بخوبی میدانند که اصفهان مقدارز یادی خالص جات انتقالی دارد. ود ر عهد قدیم که دولت خالص جات رابه مردم واگذار کرده بود د رتحت یک اصول معینی نبود و امروزه دچار مالیات خیلی سنگین شده و یک بلاتکلیفی برای مردم اصفهان حاصل کرده و مردم حاضرند هر تکلیف عمومی که دولت معین کنند قبول کند ولی متاسفانه تا کنون دولت تکلیف اساسی دراین باب معین نکرده و هر چه ما کاغذ نوشتهایم نتیجه نداده است
رئیس – آقا عده برای رای مذاکره کافی نیست شیروانی چشم بنده هم نطقم را همین جا قطع میکنم
رئیس – بقیه اش میماند برای بعد.
(در اینموقع جلسه تعطیل و پس از نیمساعت تشکیل ولی عده کافی حاضر نشدهاند)
رئیس – (پس از ده دقیقه انتظار عده کافی نیست چنددقیقه تنفس داده میشود مجددا جلسه برای تنفس تعطیل و پس ا زیک ربع ساعت تشکیل گردید)
رئیس – پیشنهادی شده است راجع به دستور مجلس قرائت میشود (بشرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد آقای اعتبار بنده پیشنهاد خبر کمیسیون بودجه راجب اعتبار متحر ک وزارت پست و تلگراف در درجه اول جز و دستور قرار داده شود.
رئیس – مخالفی ندارد؟
بعضی از نمایندگان- خیر
رئیس – خبر کمیسیون قرائت میشود (بشرح آتی خوانده شد)
ماده واحد – مجلس شورای ملی تصویب منماید مبلغ ۱۷هزار و هفتصد یک تومان و دوقران و ششصد دینار مستمریات سنه ۱۳۰۳وزارت پست و تلگراف را مطابق صورتهای ضمیمه بطور موقت برای سنه مذبوره از قرار تومان ۱تومان از محل اعتبا ر شهریه ومستمریات ۱۳۰۳مملکتی و در صورت کافی نبودن از محل صرفه جویهای ۱۳۰۳مملکتی پرداخت نماید.
رئیس – آقای داور (اجازه)
داور – موافقم
رئیس – آقای دست غیب (اجازه)
دست غیب – موافقم
رئیس – آقای اعتبار (اجازه)
میرزا سید احمد خان اعتبار – موافقم
رئیس – مخالفی ندارد؟
(گفتند خیر)
رئیس – رای گرفته میشود آقایانیکه تصویب میکنند ورقه سفید والاکبود خواهند داد.
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۷۲ورقه سفید تعداد شده)
رئیس – عده حضار هشتاد و چهار با هفتاد و دو رای تصویب شده
اسامی رای دهندگان آقایان شیخ هادی طاهری. میرزا سید حسن کاشانی. شریعت زاده. داور. هائم بهرامی. نجات. اکبر میرزا. حسینعلیخان فرمند. شیروانی. میرزا محمد تقی ذوالقدر عباس میرزا محمد فروز. اسماعیل وکیل. تدین محمد علیخان اسدی. میرزا یدالله خان حبیب الله خان. شادلو هرمزی. سهرابخان میرزا محمد خان معظمی. حاج میرزا عبد الوهاب. لطف الله خان لیقوانی. سیف الله خان اسکندری. دامغانی. دیوان بیگی جهانشاهی. حاج میرزا اسد الله خان. خواجوی مفتی میرزائی. علاالدین بهبهانی. دکتر آقایان. اتحاد. دادگر. حبیب الله خان کمالوند. رهنما. ناصر ندامانی. سلیمان میرزا. سید کاظم یزدی. اخگر. میرزا رضاخان حکمت. میرزا عبدالحسین صدر حاج میرزا علیرضا. شیخ عبد الرحمن حاج آقا اسمعیل. حسینخان اسفند یاری. میرزا علیخان خطیبی. سنیاء. شیخ الاسلام ملایری. ضیاء الاطباء. زعیم. طهرانی دکتر امیر خان اعلم. میرزا محمد خان مصدق امیر حسینخان بختیار ی. دست غیب. روحی. صدرائی. کازرونی. دولت آبادی. سلطان ابراهیمخان افخمی. سید احمد خان اعتبار میرزا احمد خان اتابکی. حیدر قلی میرزا سالار اشرف. میرزا سید احمد احتشام. علائی. میرزا شهاب
رئیس ـ دو نفر برای نظارت در استخراج آراء انتخاب کسری اعضای کمیسیون عدلیه معین میشود. (استقراع بعمل آمده آقایان دست غیب فرج الله خان آصف معین شدند)
رئیس ـ انتخابات از حالا شروع میشود. پیشنهادی است قرائت میشود (آقای میرزا شهاب بضمون ذیل قرائت نمودند) بنده پیشنهاد میکنم خبر کمیسیون فوائد عامه راجع بمعافیت اتومبیل بارکش کارخانه کبریت سازی آذربایجان از تادیه باج راه نوافل در درجه دوم دستور امروز قرار داده شود
رئیس ـ مخالفتی ندارد؟
(گفتند خیر)
یکنفر از نمایندگان ـ خبر مال کمیسیون قوانین مالیه است
آقا میرزا شهاب ـ بسیار خوب بنده هم کمیسیون قوانین مالیه پیشنهاد میکنم
رئیس ـ آقایان مستخرجین آراء تشریف میبرند (آقایان دست غیب و فرج الله خان آصف خارج شدند)
رئیس ـ خیر کمیسیون قرائت بشود (باین عبارت خوانده شد)
ماده واحد ـ از تاریخ تصویب این قانون تا انقضای سال ۱۳۰۶ یکدستگاه اتومبیل باری متعلق بکارخانه کبریت سازی که مخصوص حمل و نقل مواد خام و کبریت کارخانه است از باج راه و مالیات نوافل معاف خواهد بود.
رئیس ـ آقای خطیبی تشریف ببرید بیرون برای رای دادن انتخابات از طرف دست راست شروع میشود.
آقای داور (اجازه)
داور ـ موافقم
رئیس ـ آقای دادگر (اجازه)
میرزا حسینخان دادگر ـ موافقم
رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)
کازرونی ـ موافقم
بعضی از نمایندگان ـ مخالف ندارد؟
رئیس ـ رای گرفته میشود بماده واحد آقایان موافقین ورقه سفید والا ورقه کبود خواهند داد. (اخذ و استخراج آراء بعمل آمده هفتاد و هشت ورقه سفید تعداد شد)
رئیس ـ عده حضار هشتاد و سه با هفتاد و هشت رای تصویب شد اسامی را دهند گان :آقایان میرزا اسمعیل خان وکیل. شیروانی. اکبر میرزا. هاشم. داور. کاشانی. تدین. دکتر حسین خان بهرامی. شریعت زاده. محمد ولیخان اسدی. صدرائی. روحی. حبیب الله خان شادلو امیر حسین خان بختیاری. حاج شیخ عبد الرحمن. میرزا محمد خان مصدق. آقا شیخ محمد علی طهرانی. دکتر امیر خان اعلم. زعیم. حاج میرزا علیرضا. شیخ الاسلام. ضیاء الاطباء میرزائی. سید ابراهیم ضیاء سهراب خان دامغانی. دکتر آقایان. حاج میرزا عبد الوهاب. لطف اله خان لیقوانی اسکندری. هرمزی میرزا محمد خان معظمی. حاج میرزا اسدالله خان. خواجوی. میرزا آقایان. میرزا محمود خان وحید سعد. مقی. جهانشاهی. میرزا یدالله خان. علائی سالار اشرف. آقا شیخ جلال. آقا سید کاظم آقا سید حسن اجاق. میرزا احمد خان اتابکی. محمد هاشم میرزا. تقی زاده. حاج آقا اسمعیل. حیدر قلی میرزا. حشمتی دولت آبادی. اسمعیل قشقائی. اخگر. آقا شیخ محمد علی الموتی. میرزا رضاخان حکمت. میرزا عبدالحسین صدر. کازرونی میرزا سید احمد خان اعتبار. سلیمان میرزا. ناصر ندامانی. رهنما. میرزا حبیب اله خان کمالوند. دادگر. اتحاد. آقا سید علاءالدین بهبهانی. آقا میرزا شهاب الدین. میرزا سید احمد احتشام. سلطان ابراهیم خان افخمی میرزا علیخان خطیبی. میرزا حسین خان اسفند یاری. آقا سید مصطفی بهبهانی. آقا سید یعقوب. آقا شیخ فرج اله. عباس میرزا فیروز. آقا شیخ محمد تقی ذوالقدر. حسینعلیخان فرمند. حاج سید محمد سلطانی. دیوان بیگی. نجات.
رئیس ـ پیشنهاد آقای بهار قرائت میشود (بشرح آتی خوانده شد) اصلاحات بعضی از مواد قانون انتخابات را که طبع و نشر شده است و مخبر کمیسیون مسترد داشته و مواد ذیل را که در ضمن مواد مندرجه است بحکم اختصار و ضرورت تقدیم و تقاضا مینماید مطرح شود مواد هشت ـ نه ـ یازده ـ بیست و یک بیست و شش و بیست و هشت و پنجاه و یک و پنجاه و دو پنجاه و شش (تقی بهار)
بعضی از نمایندگان ـ خوب است مواد را بخوانند
رئیس ـ (خطاب به آقای بهار) خودتان مسترد کردهاید
بهار ـ بلی. شور اول گذشته بود. برای شور ثانی مسوادی بطور اختصار کمیسیون تهیه کرد طبع و نشر هم شد. بعد نظر باحساسات آقایان نمایندگان و نظر باینکه کمیسیون معتقد بود این مواد زودتر باید از مجلس بگذرد با بسرای انتخابات آتیه بدرد بخورد لذا ثانیا کمیسیون رای داد موادی که طبع و نشر شده مسترد شود و چند ماده مطرح شود و خلاصه آن موادی که بعد از استرداد لایحه ثانیا تقدیم و پیشنهاد میشود. این موادیست که کمیسیون امر داده است تقدیم مجلس شود. یکی راجع بقضیه شروع بانتخاباتست که انتخابات زودتر شروع شود و اقلا چهار ماه بآخر دوره مانده و شروع شود و از شش ماه بآخر دوره مانده مقدمات انتخابات از طرف وزارت داخله تهیه بشود و البته درین قسمت توافق آقایان محسوس بود. یکی توام بودن اخذ تعرفه و دادن رای است دیگری رسمی شدن مجلس است که پس از تصویب سه ربع از اعتبار نامهها معین کردهاند و این هم یک اصلاح مفیدیست که در نظر گرفته شده است و تصور نمیشود آقایان مخالفتی داشته باشد. یکی هم مساله حقوق ایات و ذهاب آقایان نمایندگانست که مطابق ماده که قرائت میشود بنظر آقایان میرسد و چون مدت تعطیل خیلی طولانیست و بعد از تعطیل هم کارهای فوری در نظر است که آقایان صلاح بدانند آن مواد مختصر را که گویا شش هفت ماده بیشتر نیست مطرح شود و رای گرفته شود.
رئیس ـ آقای داور (اجازه)
داور ـ بنده متاسفانه مخالف هستم و علت مخالفت بنده هم اینست که بطور اجمال عرض میکنم ؛قانون انتخابات یکی از مهمترین قوانینی است که در یک مملکتی که با اصول حکومت ملی زندگانی میکند و این اصل در آنجا اجرا میشود. نمیشود با عجله و بدون تامل زیاد دستکاریش کرد. کلیه قانون مثل یک وجوه زنده میماند که اگر شما بعضی از اعضاء او را دستکاری کنید بخیال اینکه اصلاح شودممکن است در آن دستکاریها یک علل بزرگی پیدا شود. وقتی که میخواهند یک قانون را دست بزنند همیشه در آن ممالکی که مخصوصا زیاد قانون وضع کردهاند و در این مسائل بیشتر دقت کردهاند تاکید میکنند که در موقع تجدید نظر کرد چون ممکن است شما یک موادی را دست بزنید و تغییراتی درش بدهید و از طرف دیگر مواد دیگر را خرابتر کند و در هر حال ما برای اینکه میخواهیم یک قانونی را که چندین دوره معمول بوده است. حالا خوب باید کاری بآن نداریم و ضمنا این را هم بطور حاشیه عرض کنم مادام که ملت ایران حالات روحیش و معلومات و اطلاعاتش بقدر کافی نشود هر قانونی را که خیال کنید از آن بهتر نباشد وضع کنید نتیجه تقریبا نخواهد داشت ملت باید مطلع شود عالم شود و حقوق خود را بداند آنوقت آن ملت اگر در قانون انتخاباتش اشکالات و نواقصی هست باید رفع کند تا انتخابات صحیح بیرون بیاید والا نباید که با تغییر بعضی از اشخاص شاید مفید باشد ولی برای ملت و برای انتخابات عمومی فائده ازش گرفته نشود نمیشود قانون را دستکاری کرد و بنده خیال میکنم که در حقیقت از لحاظ عمل و از نقطه نظر کلی هیچ تفاوتی نخواهد کرد و از دیگر طرف هم این قانون مهمی است و باید دقتهای زیاد درش بشود و مدتیست در آن مجلس و این مجلس تکه تکه رفته است بکمیسیون وهر روز هم یک رائی دادهاند تا رسیده است باینجا و با یک عجله کمیسیون اول یک عمده مواد زیادی را لازم دانسته و بعد خیال کردهاند همین شش هفت ماده کافیست خوب اگر بد بود که همه اش باید اصلاح شود و اگر خوب بود بچه علت باید تجدید نظر بشود و بعلاوه بچه دلیل شما یک مقدار از اینها را گلچین کردهاید و در آخر جلسه نیمساعت بظهر مانده با یک عجله آوردهاید که باین قانون مهم رای بدهند و از این جهت بنده کاملا مخالفم و تصور میکنم باید گذاشت برای بعد و بادقت واز روی بصیرت درش رای داد
بهار –اجازه میفرمائید؟
رئیس بفرمائید
بهار – عرض کنم اگر مخالفت آقای وکیل محترم حقیقتا مربوط بعجله یعنی تعجیل بودند بنده هم با ایشان موفقت میکردم ولی در صورتیکه عجله بکار رفته باشد واین مواد با تعجیل فراهم شده باشد وقصد ناطق محترم هم مخالف با تعجیل بود ولی متاسفانه این مواد باعجله تقدیم شده ونه ناطق محترم حقیقتا فلسفه مخالفتشان و علت مخالفتشان با اصل تعجیل بود و ایشان میخواهند بالاخره مخالفت کند با یک مواد ی که در دوره تفنینیه با احساس نهایت لزوم این اصلاحات تهیه شده است و بدبختانه در دوره چهارم بواسطه تلفیق عبارات شبیه ابفرمایش ناطق محترم عقب عقب رفت تا این اصلاحات ماند برای این دوره مجلس ودر این دوره از ابتدای دوره تا کنون کمیسیون تجدید نظر زحمت میکشد ووزارت داخله در ین باب چندیندماه شرکت کرده است و تمام مواد قانون در تحت نظر گرفته شده است وبا تطبیق این اصلاحات با سایر مواد د رتمام این دقتها امروز تمام شده است واینکه ما بعضی از مواد د رامستردداشتیم از نقطه نظر یک اصولی بود وبهمین واسطه که ناطق محترم مخالفت کرد ند ما آن مواد را پس گرفتیم یعنی موادی را که کمیسیون تقدیم کرده بود ممکن بود چندین هفته یاچندین ماه روی آن مواد صحبت شود و حقیقتا آن مواد خیلی مهم بود و دارای همان مفهوم بود که ناطق محترم فرمودند و نمیشد به عجله درش رای داد یکی راجع بتقسیم عده وکلا بود بعده نفوس مملکت و یکی این قضیه بود که هر یک از نمایندگان بایستی صد نفر معرف داشته باشند و این در بعضی از ممالک اروپا هم معمونست و عقیده بعضی این بود که د رایران هم معمول شود ولی چون این یک مساله بود که خیلی زیاد باید در ش صحبت بشود از این جهت فعلا کمیسیون آنرا مستردداشت یکی محرومیت روسای دوائر دولتی بود و فلسفه هم داشت و بالاخره طرفدار هم داشت. ولی ممکن بود زیاد درش صحبت کرد و بعجله نمیشد در ش رای گرفت به این واسطه بعضی از این مواد د را اما پی گرفتیم زیرا مقصود مان پیشرفت بعضی اصلاحت بود اگر باین اصلاحات رای داده شود برای ملت ایران و برای عموم علاقه مند ان بآزادی فوقالعاده مفید و مهم است و آن این است که در بودن یک دوره تفنینیه انتخاباب دوره تفنینیه دیگر شروع بشود وبالاخره آن فواصل دورو دراز و برزخهای بی معنی بین پارلمهانها واقع نشود وسایر موادهم ازهمین قبیل مسائل بدیهی است و مسائلی است که د رچندین دوره تفنینیه د رموقع انتخابات دچار بودهاند وبالاخره در نتیجه زحمات یکساله کمیسیون ودر نتیجه دقت و مراقبت وزارت داخله و با توافق نظر دولت این قسمت در مواد حاضر و آماده شده است. وبالاخره نمیشود بمخبر کمیسیون ایراد گرفت که چرا نیمساعت بظهر مطرح کرده است زیرا بااین دلیل باید از نیم ساعت به ظهر مانده دیگر هیچ قانونی مطرح نشود. و مجلس باید تعطیل شود. در صورتی که ما مکرر دیدهایم که در نیم ساعت بظهر ماند خیلی از قوانین مهم آمده است و مطرح شده گذشته است و حالاهم اگر نمیخواهید در یک مجلس رای بدهند مطرح میشود و درش مذاکره میشود ومیماند برای بعد از تعطیل یا اینکه یک مجلس فوق العاده رای میدهیم تشکیل شود واین قانون بگذرد و در هر حال مقصود مااین است که این مسئله تمام شود و این یک چیزی نیست که بنفع بنده یا شما تمام شود مسئله ایست عمومی و منافعش هم عمومی است: و اختصاص به افراد و دستجاب هم ندارد وحقیقتا آقایان باید تمامی معتقد باشند که این مسئله ازنقطه نظر وجدان پارلمانی حل شود نه از نقطه نظر دستجاب
رئیس – آقای کازرونی (اجازه)
کازرونی – بنده موافقم بعد از یک مخالف عرض کنم
رئیس – آقای اتحاد (اجازه)
اتحاد – بنده تصور میکنم فرمایشات آقای بهار به مغلطه بیشتر شبیه بود تا به یک منطق ایشان فرمودند تا عجله دراین کار نداریم در صورتیکه در اطاق آینه بنده دیدم که آقایان کمیسیون راتشکیل دادند و در همان موقع ایشانرا را دعوت کردند برای کمیسیون وخیال میکنم همان طور که آقای داور فرمودند این مواد گل چین شده و فقط از نقطه نظر منافع اشخاص تدوین شده و برای عموم نیست و بعلاوه باید در این مواد زیاد دقت و مطالعه شود واگر منظور تعدیل قانون انتخاباتست بگذارند بعد از تعطیل واگر در این مواد زیاد دقت و مطالعه شود اگر منظور تعدیل قانون انتخاباتست بگذارند بعد از تعطیل واگر در این دوره هم تمام نشده میماند برای دوره دیگر
رئیس – آقای کازرونی (اجازه)
کازرونی –یکی از آقایان در دوره چهارم ببنده فرمایشی فرمودند که فراموش نمیکنم فرمودند قانون انتخابات ممکن نیست بدست این مجلس اصلاح شود وهر وقت از اوقات که ملت آنطوری شد که آقای داور فرمودند آنوقت مقتدر میشود وبه ضرب سر نیزه قانون انتخابات خودش را اصلاح میکند شیروانی همین طورهم باید باشد
کازرونی – باید همین طورهم باشد والبته اگر ملت توانا بود وکیل هر محلی هم از میرزین خودش واز مطلعین و واقفین به احتیاجات محلی خودش انتخاب میشد خیلی خوب بود وچون نیستند البته مجبورند دیگران راانتخاب کنند میفبرمایند چرا کمیسیون آنقانو نرا که بنا بود تجدید نظر بکند حالا استرداد میکنند و چند ماده استخراج کرده و علتش هم برایشان وهم برما معلوم است وبر از ماها این موضوع بخصوص مجهول نیست اگر موافقت میکنم میدانم چه دردی داریم. مخالفت هم میکنم میدانم چه مرضی داریم علت این که آنقانونی که در دوره چهارم وهمچنین دراین دوره تجدید نظر شده بود آمدیم یک موادی ازش استخراج کردیم این بود که مامیدانتسیم درا ین مجلس گذارندن قانون انتخابات معظورات زیاد دارد وسعی میکردیم در کمیسیون که حتی المقدور یک مواد کمتری بمجلس بیاوریم که اشکالاتش کمتر باشد. این چند ماده که مااز آن قانون کلی استخراج کرده بودیم وطبع و توزیع هم شده بود بعد که ملاحظه کردیم دیدیم باز بعضی اشکالاتی دارد و از جمله این است که کلیه مستخدمین دولتی بایستی از انتخاب شدن محروم باشند ودیدیم این مسئله مشکلاتی دارد این جهت موقوف داشتیم واز جمله چیزهائی که فوق العاده محل اشکال بود معروفیت محلی بود که دیدیم باین زودی نمیتوانیم این را از پیش ببریم البته دراینکه تمام افراد پیش هم معروف هستند محل تردید نیست ابراین استرداد کردیم و بالاخره یک مسائلی که گمان نمیکردیم پیش هیچکس محل اختلاف با تردید باشد و مبتلا به عمومی هم بود از آن قانون استخراج کردیم و پیشنهاد شد منجمله آنهاد این است که همانطور که قانون اساسی هم معین کرده سه ماه یا چهار ماه قبل از ختم دوره باید در مملکت شروع بانتخابات بشود. نهایت این است که وقتی در ادوار سابقه میگفتند باید شروع بانتخابات بشود تازه میآمدند شروع میکردند بطبع ورقه تعرفه مدتی مشغول طبع تعرفه بودند و مدتی دولت تعرفه میفرستاد بولایات بعد میگفتند پست در راه زده شده وهنوز نرسیده ویک مدتی هم پولش را میرساندند وبالاخره یکسال دوسال بحران میشد وهنوز انتخابات بعمل نیامده بود بنابراین ما اینطور در نظر گرفتیم ووزارت داخله هم موافقت کرد که دوماه قبل از شر. ع بانتخابات تمام وسائل لازمه انتخابات را تهیه نماید و سه ماه چهار ماه به آخر دوره مانده درکلیه نقاط مملکت شروع بانتخابات بشود. دراینصورت این ترتیب چه محظور و اشکالی دارد؟ دیگر اینکه درهمان مجلسی که تعرفه میدهند رای را هم بگیرند این چه ضرری بکسی وارد میآورد؟ وهمچنین سایر موادیکه دارد از جمله این است که دلیل بیشتر فرسخی پنج قران میگرفت حالا یکتومان بگیرد حالا میگوئید پنج قران باشد در ضمن شور پیشنهاد بفرمایند پنج قران باشد بلکه دوریال باشد بنده هم با شما موافقم و حال اینکه بنده یقین درم بادو تومانش هم کسی مخالف نیست حالا که یکتومان است. دیگر اینکه وکیل تا زمانی که اعتبار – نامه اش نگذشته درصورتی که در مجلس است نصف حقوق اقلا بهش داده شود حالا اگر مخالفید این راهم رد کنید منظور این است و این هم چنده ماده – ایست که ما استخراج کردهایم و علتش هم خود ماهستیم برای اینکه اقلا یکی دوماه که لازم است پیش از موقعی که باید شروع به انتخابات شود تصویب شود آقا میفرمایند که قانون بمنزله یکنفر آدم است اگر بیک عضوش دست زدی ساخته اعضایش متزلزل میشود بنده عرض میکنم یک وجود ممکن است بواسطه خرابی یا بدی یک عضو متزلزل بشود واگر آن عضو را اصلاح کردید سایر اعضایش هم اصلاح میشود هر دو تای اینها ممکن است. غرض مغالطه نیست و چیزی هم نیست که قابل مغالطه باشد و استدعا میکنم از آقایان که رعایت احساسات که رعایت احساسات عمومی راهم بفرمایند و اجازه بدهدند این چند ماده مختصر از این مجلس گذشته شود دیگر اختیار با آقایان است
(بعضی از نمایندگان گفتند مذاکرات کافی است و جمعی کافی نمیدانستند)
روحی – بنده اخطار نظامنامه دارم
رئیس – بفرمائید
روحی – عرض کنم این خبر را در ضمن تنفس اعضاء کمیسیون آقای مخبر را آورند واین مواد راگذراندند. بعضی از نمایندگان – طبع شده
روحی – خیر آقا اجاره بدهید اشتباه می منید آقای مخبر را در آوردند و بعجله رای دادند و بنده استنکاف کردم و این خبر جدید است و باید بیست و چهار ساعت طبع و توزیع شود و حالا نمیشود جزو دستور شود.
رئیس – این لایحه راقبلا طبع و توزیع کردهاند و همانطور که درضمن شور در سایر قوانین مخبر میتواند مواد راپس بگیرد این مواد را هم میتواند پس بگیرد
مخبر – رای بگیرید
رئیس – عده کافی نیست آقایانیکه شرکت در انتخابات نکردهاند تقاضا میکنم تشریف ببرند رای بدهند بلکه امروز تمام شود و نتیجه بگیریم (دراین موقع عده از آقایان نمایندگان برای خارج شدن حرکت نمودند)
رئیس – همه یکدفعه تشریف ببرند دو بدو تشریف ببرید (پس از دقیقه تامل) آقایان دست چپ تشریف بردهاند رای بدهند؟
بعضی از نمایندگان – بلی
رئیس – آقایان مرکز هم رای دادهاند
(گفتند بلی)
عده برای اخذ را ی کافی نیست جلسه را ختم میکنم جلسه آتیه روز یکشنبه اول شهریور مطابق سوم صفر
(مجلس ده دقیقه قبل از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی حسین پیرنیا
منشی م – شهاب
منشی دکتر – احتشام طباطبائی