مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ امرداد (اسد) ۱۳۰۳ نشست ۴۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ امرداد (اسد) ۱۳۰۳ نشست ۴۶

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ امرداد (اسد) ۱۳۰۳ نشست ۴۶

جلسه ۴۶

مجلس سه ساعت قبل از ظهر بریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید

(صورت مجلس یوم چهارشنبه ۱۵ اسد را آقایآقا میرزا شهاب قرائت نمودند)

رئیس - آقای مستوفی المملک تشکیل گردید. غائب بی اجازه نوشته‌اند اشتباه شده است ایشان با اجازه غائب بوده‌اند ویک کار فوری هم داشتند که راجع بخود مجلس بود. نسبت بصورت مجلس کسی ایرادی ندارد؟

یکنفر از نمایندگان - خیر

رئیس الوزرا ء – بر حسب دعوتی که قبلا از دولت برای دادن استیضاح شده بود این است که اطلاعا عرض می‌کنم د ولت برای دادن استیضاح حاضر است و تعیین روز هم موکول بنظر مجلس است

رئیس - از طرف دولت برای تعیین روز پیشنهادی نمی‌شود؟

سردار معظم - بنده پیشنهادی کرده‌ام.

رئیس - آقای سردار معظم پیشنهاد نموده‌اند روز سه‌شنبه هفدهم محرم باشد.

(جمعی از نمایندگان - صحیح است)

رئیس - مخالفی ندارد؟

(بعضی از نمایندگان - خیر)

رئیس - وارددستور می‌شویم

آقا یعقوب - بنده قبل از دستور عرضی داشتم اجازه میفرمائید؟

رئیس - بفرمائید

آقا سید یعقوب - بنده خواستم از اعضاء محترم کمیسیون نفت بعد از قدردانی از زحماتی کشیدند تا نفت کمپانی امریکائی گذشت تقاضا کنم که تشکیل جلسات کمیسیون مطابق جریانی که دارد ادامه دهند که نفت کمپانی ایرانی هم (که حقیقتا باری است برما که نفت امریکائی‌ها بگذرد و مال ایرانی‌ها بماند) که فورا داخل در مذاکره بشویم و انهم مطابق جریان خودش از مجلس بگذرد رئیس - هنوز آن یکی تمام نشده است لایحه الصاق تمبر دو قرانی بعرضحال‌ها مطرح است. مذاکرات راجع به کلیات است. در کلیات آقای سالار لشگر مخالف بودند بفرمائید.

سالار لشگر - نسبت باین پیشنهادی که از کمیسیون راجع بالصاق تمبر دو قرانی بعرضحالها شده است در بعضی از موادش بنده مخالفم و تصور می‌کنم که باید تجزیه شود اینجا می‌نویسد :در مرکز و در کلیه ولایات بکلیه عرضحالها و تقاضا نامه هائی که بوزارتخانها وادارات ومؤسسات دولتی داده می‌شود و همچنین بکلیه تصدیق نامه‌ها ومفاصا نامه‌ها و سوادهائی که از ادارات دولتی تقاضا می‌شود. البته ازدیاد مالیات در موقع برای دولت لازم است ولی البته باخلاق ووضعیات مملکتی هم باید توجهی بشود بلی اگر این قانون راجع به مؤسسات ووزارت خانهای دولتی است در شهرها است البته خیلی سهل وساده است هر کس عرضحال خودش را می‌دهد می‌تواند دو قران هم پول تمبر بدهد. ولی بنده تصور می‌کنم راجع بقراء وقصبات هم برای دولت ووزرات مالیه و هم برای رعایا زحمت می‌شود وبعقیده بنده اینجا باید بیک مستثنیاتی قائل شد مثلا تصور بفرمائید در ولایات ایران بنده یک مثلی برای حوزه انتخابیه اذربایجان عرض می‌کنیم مثلا بلوک هشترود یک بلوک خیلی بزرگی است که دارای چهارصد پانصد آبادی است ودر آنجا اصلا پستخانه ندارد هر کسی بآنجا کاغذ می‌نویسد باید ببرند به تبریز یا گرمرود واز آنجا بدهشترود ببرند در صورتیکه خرجی هم ندارد که برای آنجا پستخانه تاسیس کنند. اولا آنجا پستخانه ندارد که رعایا تمبر بخرند ثانیا مؤسسات دولتی آنجا منحصر است بیک نایب الحکومه و یک پست امنیه البته آقایان مسبو قند که رعایای ایران بیچاره‌ها در آن جا هر روز یک گفگوهای خیلی جزئی پیدا می‌کنند مثلا راجع بزمین یا آب یک رعیت فقیری با همسایه خودش گفتگو پیدا می‌کند این را کجا باید عرض کند؟ اگر پست امنیه نزدیک تر باشد می‌رود آنجا در آن نقاط که نمیداند عرضحال چیست سواد هم ندارند هر نمینده دولت را که از دور می‌بند فریاد می‌زند بمن ظلم شده بمن اذیت شده فرضا اگر امنیه را ببیند همین فریاد را می‌زند در صورتی که ممکن است برای دو قران که باو ضرر وارد آمده است این داد فریاد را داشته باشد مثلا یک بار یونجه یاورکی داشته باشد که همسایه اش از او گرفته باشد حالا باید یکی عرض کند وبا نداشتن بضاعت از کجا دو قران برای تمبر بیاورد؟ پستخانه هم ندارد که تمبر بگیرد فرضا یک امنیه را که از دور می‌بیند و فریاد می‌کند که بمن ظلم شده زمین مرا خراب کرده‌اند مال مرا برده‌اند باید آن امنیه هم در جواب بگوید ائلا دو قران تمبر بزن بعد حرف بزن ۰۰۰

سردار معظم - حرف زدن پول تمبر لازم ندارد

سالار لشگر - در صورتی که ندارد از کجا بیاورد دو قران پول تمبر بدهد ؟این است که بنده معتقدم در ایران مملکت باین وسیعی و بزرگی در صورتی که بلوکات از هم خیلی دور افتاده‌اند قراء و بلوکات ودهات را استثنا کنند و این مسئله منحصر شود به مؤسسات دولتی که در شهرها است والا در بلوکات خرج وزحمت جمع آوری این مالیات برای دولت زائد عایداتش می‌شود واساسا بروحیات مملکت بر میخورده وبا این وضعیت خاک ودوری از مرکز و نداشتن راه آهن ووسائل صحیح برای رعایای فقیر و بی بضاعت پیش میاید مجبورند عرضحال بدهند بنده عقیده‌ام این است که قراء و قصبات را استثنا نکنند هم باعث زحمت دولت وهم باعث زحمت رعایا خواهد شد و این ترتیب مثل این می‌ماند که موکلین آنها ونمایندگانی که از طرف آنها را بپذیرند. بلی اگر در شهرها در یک وزارتخانه بروند و عرضحال بدهند دو قران پول تمبر از عرضحال دهنده بگیرند چندان اهمیتی ندارد ولی در دهات و قراء و بلوکات این مسئله اسباب زحمت است و باید استثنا شود بعلاوه ممکن است ابتدا این مسئله را از شهرها شروع کنند اگر وضعیات اجازه داد کم کم از شهرها به بلوکات هم شر دهند والا قبل از وقت بلا استثنا بکلیه قراء وبلوکات برود بنده تصور می‌کنم اسباب زحمت هم برای دولت و هم برای رعایا فقیر که هر روز باید عرضحال بدهند می‌شود.

رئیس – آقای رهنما (اجازه)

رهنما – عرض کنم حضرت والا در این قسمت یک جنبه قضیه را خواستند بگیرند که آن قضیه رعایای قراء ودهات است این مسئله ایست که ممکن است طرف توجه بشود ولی اساسا باید که این کاغذ بازی وکاغذ پرانی چه اندازه وزراء ورؤسا ء ادارات را دچار اشکال می‌کند. نوشتن کاغذ هیچ سرمایه لازم ندارد هر کس صبح از خواب بلند می‌شود (بیشتر هم اغنیا در میان صد کاغذ که می‌نویسند شاید یکی از فقرا نباشد) هزاران کاغذ می‌نویسند که باید وقت رئیس و منشی و ثبات اداره صرف انها بشود که آنها را ضبط کنند تازه نتیجه هم دارد پولی از طرف دولت بآنها داده شده و آنها هم موظف بوده‌اند که وقت خود را کاغذ خوانی کنند برای احتراز از این مسئله کاغذ بازی چه باید کرد؟ برای اینکه مسئولیتی ولوبدادن دو قران پول تمبر هم باشد متوجه نویسندگان کاغذ بشود این لایحه پیشنهاد شد که هم از کاغذ بازی جلو گیری شود وهم اعضاء ادارات بنوانندمرتبا بکارهای اداری شان برسند پس بطور کلی نمی‌توان گفت این کاغذ بازی را ممکن است بصورت دیگر خاتمه داد از طرف دیگر دولت باید بمرور یک عوائدی برای خودش پیدا کند که بتواند مصارف خودش را تامین کند؟ معلوم است از همین راهها. بعلاوه نوشتن این کاغذها باعث مشکلاتی برای دولت و اجزاء و رؤسای ادارات می‌باشد و هیچ فایده هم ندارد و این ترتیب که دو قران پول تمبر گرفته شود هم استفاده برای دولت داده وهم برای جریان اداری مقید است یک قسمت دیگر که حضرت والا فرمودند راجع بکاغذ دهات‌ها است که این قسمت خیلی کم است و غالب کاغذ هائی که بادارات میاید از طبقه اول ودوم استو اگر نگاه کنیم در صدی پنج کاغذ فلان رعیت و دهاتی نیست که بوزارت خانه می‌آید.

(بعضی از نمایندگان – بطور همهمه اشتباه کرده‌اید)

رهنما – بنابر این ما نمی‌توانیم آن را استثنا کنیم واین یک قانونی است که در عثمانی ومصر وبین النهرین هم هست وآنها هم یک اشخاصی نیستند که از رعایای ما غنی تر باشند ویا از ما نظر دقت شان کمتر باشد و این وسیله خوبی است و به عقیده من بهترین وسائل است برای این که هم زحمت رؤسای ادارات کم شود و هم یک عایدی نسبتا مهمی است. اگر طبقه اول اصرار در نوشتن مراسلاتشان بکنندکه امیدواریم بکنند آن عوائدی که تحصیل می‌شود به مخارج دیگر دولت می‌رسد بنابر این بنده با نظریه حضرت وا لا که رعایای قراء ودهات را مستثنی کنیم مخالف هستم در صورتیکه آنها کاغذ بازی هم ندارند و این قانون بیشتر برای کسانی خواهد بود که ممکن است پول بدهند و آنا هم اغنیا هستند که با ادارات طرف مکاتبات می‌باشند و فقراء چندان کاغذی به ادارات نمی‌نویسند.

رئیس - آقای حاج میرزا عبدالوهاب -(اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب – بنده در سه جزو این لایحه اعتراض دارم و در بقیه ندارم یکی مسئله عرض حال ویکی هم مفاصا حساب یکی هم تقاضا نامه در این سه قسم مخالفم ولی ولی موضوع تصدیق نامه و سواردا عرضی ندارم دراین سه فقره مخالفت بنده این است: اولا در موضوع عرضحال مرد که میاید با مامور نواقل سه شاهی دعوایشان می‌شود که می‌خواهند باو اجحاف کنند ودل خوشیش این است که می‌رود به ادارات دولتی تظلم می‌کند واحقاق حق خودش را می‌خواهد دیگر قوه این را ندارد که دو قران پول تمبر بدهد از این جهت بنده با این قسمت مخالفم زیرا مفاصا نامه‌ها هم مخالفم زیرا مصافنامه کاشف از این است که فلانشخص حساب خودش را پرداخته وکسی که حساب خودش را می‌پردازد باید تشویق کرد به اینکه یک چیزی هم از او بگیرند واین ترتیب مثل این است که اشخاص را به بد حسابی دعوت کنند مسئله دیگر تقاضامه است که بنده مخالفم. آقایان نمایندگانی که اینجا تشریف دارند میدانند که روزی ده تا بیست تا کاغذ از وضعیات بآنها می‌رسد. اگر بنا باشد برای هر کاغذ بخواهند دو قران پول تمبر بدهند بودجه شان کفاف نمی‌دهد. ولی در موضوع تصدیقنامه یا ارتقاء رتبه آنها را موافقم. البته کسی که می‌خواهد درجه‌اش بالا برود یا سی تومان حقوق دارد می‌خواهد پنجاه تومان بشود دادن دو قران برای او اهمیت ندارد.

سردار معظم (مخبر) – -اگر چه لایحه قانونی راجع بالصاق تمبر جزو لوایحی نیست که موافقت نمایندگان محترم را جلب کرده و درست مورد توجه واقع شده باشد ولی لازم است چند کلمه برای توضیح مطلب عرض کنم.مقدمتا باید گفته شود قانونی که کامل باشد و مورد اعتراض نباشد و پس از اجرای آن مورد مزاحمت هیچکس واقع نشود همچو قانونی در تمام دنیا هنوز وضع نشده.قانون باید موارد کلی را بآئین نامه کند البته در ضمن مستثنائی هم پیش خواهد آمد. ولی ممکن است طوری اجرا شود که قانون بهتر عملی شود ومقصود قانونگذار را تامین کنید.بنابر این اعتراضاتی که دو نفر ناطق محترم کردند راجع به کلیات نبود.یکی از آقایان فرمودند ممکنست فلان رعیت که یک بار بوته می‌آورد بشهر دم دروازه برای او مزاحمتی حاصل شود می‌خواهد عرضحال بدهد چرا باید دو قران پول تمبر بدهد. بلی اگر اینطور بود بنده هم تصدیق می‌کردم که وضع این قانون لزومی نداشت. اما خود آقا تصدیق دارند موردی که بیان کردند شاذ و نادر است

(بعضی از نمایندگان- خیر شاذ و نادر نیست)

با اینکه آقایان شاذ ونادر نیست عقیده بنده تغییر نمی‌کند و بنده هم اشتباه نمی‌کنم. اگر حساب در صدی ونود ونه خارج از این ترتیب است ویک مورد شاید اینطور باشد وقانون برای صدونودونه نوشته می‌شود. ناطق محترم دیگر گفتند در قراءو دهات اولا پستخانه نیست که مردم تمبر بخرند. ثانیا مردم که می‌خواهند حرفشانرا بزنند چرا باید دو قران تمبر الصاق کنند اگر توجه بفرمایند اولا معهود نیست که در قراء تمبر الصاق شود اگر توجه بفرمایند نوشته شده: در مرکز ودر کلیه ولایات بکلیه عرضحالها وتقاضا نامه هائی که به وزارت خانه هاوادارات ومؤسسات دولتی داده می‌شود.باید تصدیق بفرمئید در قراء نه وزارت خانه است ونهمؤسسات دولتی بعلاوه برای خریدتمبر مستلزم ایجاد پست خانه نیست.بعد از آنکه امر صادر شد که بعرض حال تمبر الصاق شود ادارات دولتی در هر جا باشد خود آنها تمبر دارند که بفروشند و به عرضحال الصاق کنند.پس از لحاظ بودن و نبودن تمبر اشکالی ندارد باید دید علت اینکه این لایحه قانونی را کمیسیون قوانین مالیه قبول کرد چه بود؟ علتش بیشتر بواسطه تامین احقاق حق مردم بود. شاید از این حرف وبیان من بعضی‌ها تعجب کنند که چگونه بواسطه الصاق تمبر احقاق حق مردم می‌شود.کم کردن زدن حرف مفت یعنی هر چه حرف مفت کمتر زده شود موجبات احقاق حق بهتر فراهم می‌شود و علت منطقی که مقن در ودیعه عدلیه در نظر گرفته است عینا همان منطق در الصاق تمبر و عرضحالها است.چنانچه نماینده محترم آقای رهنما اشاره کردند حقیقتا کسانیکه با ادارات دولتی آشنا هستند و خودشان کار کرده‌اند باید به یک حقیقتی اعتراف کنند وآن این است که کثرت وصول عرض حال‌ها اسباب تاخیر احقاق حق مردم است بنابر این باید دید چرا عرضحالها زیاد است.برای این است که عرضحال خودش را مقید بچیزی نمیداند. مقید بجزا و سزا نمبیند کاغذی می‌نویسد و می‌فرستد به یک وزارت خانه یا اداره‌ای بعد هر چه شد شد و دیگر علاقه مند بتعقیب مطلب هم نیست ولی ادارات دولتی البته مکلفند بتمام عرضحالها دقت و مطاعه نمایند بنابراین باید در ریشه ودر مقدمه کار وسائلی ایجاد کرد که اصلا حرفهای بیمورد کمتر زده شود وآنکسی که می‌خواهد عرضحال بدهد یا حرفی بزند پهلوی خودش سنجیده کند ببیند آیا آن حرفی را که می‌خواهد بزند بقدر دو قران ارزش دارد یا نه. اگر دید ارزش ندارد عرضحال ندهد و از خیال خودش منصرف شده و تعقیب نکند. من منکر نیستم البته در ضمن یک اشخاصی هم پیدا می‌شوند که مورد تعدی یک قران وپانزده شاهی واقع شده باشند ولی باید مسئله بطور کلی باشد. وقتی فلان شخص دید برای پانزده شاهی باید دو قران پول تمبر بدهد دیگر تعقیب نمکند و می‌رود پی کارش بنابر این الصاق تمبر دو قرانی برای کم کردن حرف مفت که بالنتیجه برای تامین وتهیه وسائل احقاق حق مردم است واین تحمیلی نیست که بر مردم بشود و منحصر به فقراء هم نیست که نام فقرا را ببریم و نباید گفت اینهم چیز تازه‌ایست پاره‌ای ادارات دولتی هم الان این مسئله را معمول کرده‌اند.

طهرانی- بی ربط وبر خلاف قانون است.

سردار معظم- بنده هم نگفتم موافق قانون است. خواستم عرض کنم که از شدت احتیاج این امر واقع شده و بعلاوه بعقیده من قانون آن عملیاتی است که احتیاجات زندگی او را ایجاب کرده باشد.

ملک الشعراء- احتیاجات ملت نه دولت.

سردار معظم- والا قانون تئوری می‌شود و باید گذاشت او را جزو کتابخانه پس برای احقاق حق مردم و برای زیاد نرسیدن عرضحالها بهتر این است که مبلغش هم مختصر و دو قران باشد الصاق شود و عرض حالها این مقدمه را طی بکنند تا اینکه بواسطه کاسته شدن از عده عرض حالها برای ادارات دولتی موجبات احقاق بیشتر فراهم باشد.

رئیس- آقای اخگر.

(حاضر نبودند)

آقا سید- بنده هم اجازه خوهسته بودم.

رئیس- کی؟

آقا سید یعقوب- در سابق اجازه خواسته بودم.

رئیس- این اجازه‌ها که بنده می‌خوانیم راجع بدوازدهم سرطان است. آقای دولت آبادی.(اجازه)

آقای دولت آبادی – بنده با یک قسمت از مطالبی که در این لایحه نوشته شده است موافقم و با یک قسمتش مخالفم این این فرمایشات که بعضی از آقایان کردند راجع به لزوم الصاق تمبر بعرایض بنظر بنده تمامش منطقی نیست. مخصوصا آنطوری که شاهزاده بیان کردند راجع به مردم دور دست از ولایت و مرکز. زیرا ما نگاه می‌کنیم می بینیم کارهائی در وزارت خانه‌ها می‌گذرد دو قسم است. یک قسمتش باشخاص متمول واعیان ومردمان طبنه اول است که این قسمت کارهااغلب با تلفن روی میز وزیر می‌گذرد و دیگر عرضحال ندارد. کاغذ ندارد.عرضحال مال زیر دست بیچاره است در این صورت بنده نسبت به عرضحالها مخالفم.ممکن است به تصدیقنامه‌ها مفاصا حسابها تمبر بچسبانند وعیبی هم ندارد ولی عرض حال‌ها مال ضعیف وفقیر است این یک عیب بزرگ است و عیب خیلی بزرگتری هم دارد وآن این است که راه مداخل را زیاد می‌کند قرطاس بازی را بیشتر می‌کند اسبابی فراهم می‌آورند که دو قران زیادتر شود و روی هم برود ما نباید فراموش کنیم وضعیت حاضره وزارت خانه‌ها را اگر اداراتمان منظم شود اگر وزارتخانه‌ها مان حسن جریان پیدا کند و آنطوری که میباست تنظیم بشود دیگر قرطاس بازی را بر طرف می‌کند و این شدت وتکرار عریضه نگاری برای این است که امور در جریان خودش نیست. اما کار وقتی بجریان افتاد عریضه‌ها ک می‌شود.داعی ندارد مردم از راه دور بلند شوند بیایند عریضه بدهند. اینست که عرض می‌کنم اقلا لفظ عرضحال‌ها از توی این لایحه برداشته شود وان کانلابد که باید باشد فقط به شهرها اختصاص پیدا کند نه به قراء ودهات.

مخبر- خیال می‌کنم تجزیه راجع می‌شود به پس از ختم شور کلی و ورود در مواد. فعلا شور در کلیات است وقتی داخل در موارد شدیم تجزیه کنیم.

(جمعی اضهار نمودند- مذارکرات کافی است)

رئیس- آقای عظیمی(اجازه)

عظیمی- بنده عرضی نداشتم.

رئیس- در دوازدهم سرطان اسمتان ثبت شده.

آقای شریعت زاده.(اجازه)

شریعت زاده- موافقم.

رئیس بفرمائید.

شریعت زاده- با توضیحاتی ککه از طرف موافقین شده است از دو نقطه نظر قبول این لایحه لازم است یکی ازاین نقطه نظر که حقیقتا شکایات و تقاضا نامها که به وزارت خانهها می‌رسد اغلب زائد و بیمورد است وانهئیکه در ادارات کار کرده‌اند میدانند صدویکش ۰۰۰

ملک الشعراء-آقا بلندتر بفرمائید نمشنوم تشریف بیاورید پشت تریبون شریعت زاده (در محل نطق) عرض کردم مخالفتی که آقایان کردند مفادا حاکی بوده باینکه عرضحالها وشکایت نامه‌ها غالبا از فقرا صادر می‌شود اساسا نقطه ضعیفی که محل توجه آقایان بود این بود که نباید قانونی وضع کرد که بفقرا فشار بیاید البته این یک اصلی است که همیشه منظور نظر مقامات قوه اجتماعی باید بوده باشد که اجرا قوانین منتهی بفشار اوردن بیگ ضعیف مخصوص نشود و البته آقایان تصدیق می‌فرمایند که اگر مطلب غیر از این باشد محل اشکال نیست و برای تشخیص این مسئله آقایانی که در ادارات کار کرده‌اند بخوبی میدانند که با مراجعه بهر دو سیه ثابت می‌شود که صد ویک عرضحال‌ها و شکایت نامه‌ها صادر از اشخاص ضعیف وبی بضاعت نیست دلفیلش این است که همیشه مناقشات واختلاف مسائل مالی واختلافات مالی است.وقتیکه بنا شد یک جامعه یعنی همان رعایا که طرف توجه آقایان است اصلا طرف اختلاف نباشند دیگر چطور می‌شود گفت که کلیه فشار ومخصوصا فشار این قانون شامل حال آنها می‌شود والبته این صحیح نیست و بعقیده بنده قانون لازم است ولزوم آن از نقطه نظر احتیاج دولت است که بالاخره برای اجرای مصالح این مملکت عایداتی پیدا کند و بعلاوه ضررپولی این قانون هم اگر ملاحظه بفرمائید. بترتیب است که فقط به یک عرضحال تمبر بچسبانند به این معنی که اگر کسی یک شکایت نامه داد وبجائی منتهی نشد و نتیجه نگرفت در تعقیب آن می‌تواند بدون الصاق تمبر شکایت خودش را بکند و امروز هم در ادارت قضائی معمول است که وقتی کسی شکایت کرد و پول تمبر داد دیگر هر چه بخواهد بنویسد پول تمبر ومالیاتی از او گرفته نمی‌شود ونقطه نظر آقایان محفوظ است.

رئیس آقای امیر حشمت (اجازه)

امیر حشمت- نظر باینکه در قسمت الصاق تمبر به عرض حال‌ها وزارت مالیه مقصودش جلوگیری از تکرار عرض حال و حجیم نشدن دوسیه‌ها است. بنده تصور می‌کنم که سرعت جریان امور وحسن اداره این نظر را بهتر تامین می‌کند اگر متظلم در یک مرتبه که عرض حال بادارات دولتی می‌فرستد اگر یک جواب مقتضی عم از لا ونعم باو بدهند وتکلیف او را معین کنند دیگر تظلم حاضر نمی‌شود تکرار عرضحال کند ووقت خودش را ضایع کند در قسمت کاغذ نویسی و تلگراف کردن را متحمل می‌شود. و دیگر اینکه مثلا اگر یکنفر پنج شاهی یا یک قران پول نواقل باو اجحاف شود آنوقت اگر برای یکقران یا پنج شاهی نواقل عرض حالی ندهد و تظلم نکند ممکن است این تکرار پیدا کند وروزی مبلغی ازاین راه بمردم تعدی شود واگر چنانچه بخواهد عرض حال بدهد و تعقیب کند بایستی دو قران پول تمبر بدهد.بنده عرض می‌کنم بچه مناسبت باید بدهد؟ دلیل ندارد ودر یک موقعی که در دنیا تمام محاکمات مجانی شود این نوع تعدی نسبت بمردم بشود ودر تحت فشار باشند مثلا یک کسی در ماه پنج شاهی یا یک قران پول آب می‌دهد حالا اگر بلدیه باین شخص آب نداده و در خواست عرض حال بدهد آنوقت باید در هر دفعه که تظلم می‌کند دو قران پول تمبر بدهد؟ این نواقلی که در همین شهر گرفته می‌شود بنده می‌بینم بعضی آقایان می‌فرمایند در دهات خوب است نباشد و در شهرها باشد.بنده عرض می‌کنم این نواقل گزافی که امروز این شهر می‌دهد و تماما از یک قران و دو قران وپنج شاهی جمع آوری می‌شود چطور ممکن است که یک تحمیل دیگر هم بمردم ویک راه تعدی و اجحافی برای مامورین نواقل قائل بشویم و بنده فقط با قسمت تمبر عرضحال عدلیه موافقم و آنهم برای این است که در موقع خسارت از طرف مقابل گرفته می‌شود و با این قسمت تقاضا نامهها هم مخالف نیستم برای اینکه ممکن است تقاضا نامه بدهد برای ترفیع رتبه در این صورت دو قران پول تمبر بدهد ضرر ندارد ولی یک قسمت هم راجع به تصدیق نامها است مثلا یک کسی دعوای پنجهزاری یا یک تومان یدر علیه دارد و محتاج می‌شود که از یک ادراه یک تصدیق نامه برله خودش بیاورد آیا باید برای یک پنج هزار یا یک تومان هر دفعه دو قران پول تمبر بدهد؟ بنا بر این بنده با این قسمت که تمبر عرض حال ومسئله تصدیق نامها و مصافا حساب‌ها باشد مخالفم و معتقدم که اگر مفاصا حساب وجهش از بیستوپنج تومان کمتر باشد باید حق گرفتن پول تمبر نداشته باشند واگر زیادتر شد لازم دانستن مختارند بگیرند و بنده هم مخالف نیستم.

(بعضی از نمایندگان مذاکرات کافی است)

(بعضی دیگر – کافی نیست)

رئیس- رای می‌گریم بکفایت مذاکرات.

مخبر اجازه می‌فرمایند قبل از آنکه رای بکفایت مذاکرات داده شود یا نشود در کلیات باید یک نکته را عرض کنم از اعتراضاتی که شد معلوم می‌شود که کلیه اعتراضات متوجه بالصاق تمبر به عرض حال‌ها است.

(همهمه بین نمایندگان)

مخبر- بالاخره بعضی فقراتی است که در ماده یک هست و پس از رای دادن و ورود در کلیات خود بنده هم با نظرآقایان موافقت می‌کنم که یک طریقی اصلاح شود.بنابر این بعقیده بنده در کلیات مذاکرات کافی است و خوب است داخل شور در موارد دیگر شویم و در موارد اصلاحاتی لازم هست بشود مانعی ندارد

رئیس- گویا آقای یاسائی با کفایت مذاکرات مخالف بودند

یاسائی- بلی اگر بنا شود ما وضعیت سوء ادارات را در نظر بیاوریم

رئیس- داخل در اصل مطلب نشوید.

یاسائی- وارد نمی‌شویم.بیشتر شکایات متوجه بانها است وبنده عقیده‌ام این است این بر خلاف اصل بیستوپنجم قانون اساسی است که می‌گوید اشخاص حق تعرض بتمام مامورین دولت باستثناء وزراء دارند و بعقیده بنده حالا ما بدون دقت و امعان نظر رای می‌دهیم بلزوم الصاق تمبر عرض حال‌ها و تقاضا نامها و گمان می‌کنم مخالف قانون اساسی باشد.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس معلوم می‌شود کافی است.

(در این موقع بعضی از نمایندگان اجازه خواستند)

رئیس- هنوز ماده قرائت نشده بی خود اجازه نگیرید.

دستغیب- دخول در مواد رای می‌خواهد؟

رئیس قدری تامل بفرمائید- پیشنهادها قرائت شود

دستغیب معذرت می‌خواهم

(دو فقره پیش نهاد بمضنون ذیل قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی بنده پیشنهاد می‌کنم لایحه عرض حال مراجعه بکمیسیون مالیه شود احتشام الحکماء

بنده پیشنهاد می‌کنم این لایحه بر کمیسیون گردد اصلاحات شود و بیاید بمجلس دولت آبادی

رئیس هنوز شما ایرادی نکرده در ضمن مواد اگر اصلاحاتی دارید بفرمائید

حاج عز الممالک بنده با این پیشنهاد مخالفم.

مخبر- بعقیده بنده این مطلب محتاج برا نیست زیرا مطلب دو شور دارد و باید در مواد حرف زد وقتیکه نظر مجلس معین شد به کمیسیون می‌رود و البته مطابق نظر کمیسیون اصلاح خواهد شد چون هنوز شور نکرده‌اند و اعتراض نشده در این تقاضای ارجاع کمیسیون مورد ندارد رئیس آقای دولت آبادی مسترد می‌کنید یا رای بگیریم دولت آبادی مسترد می‌کنم.

رئیس رای می‌گیریم برای شور در مواد.آقایانی که شور در مواد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس لایحه رد شد.لایحه الصاق تمبر ببلیط‌های نمایش گاهها مطرح است. مذاکرات راجع بکلیات است آقای دولت آبادی(اجازه)

ملک الشعراء آقا بفرمائید قرائت شود.

(بمضنون ذیل قرئت شد)

ماده ۱ از بیلط‌های ورودی بمجالس ذیل در صورتیکه حق الورود دریافت بشود اعم از اینکه بلیط‌های ورودیه برای یک یا چند جلسه بطور دائم باشد حق تمبر ماخوذ می‌شود:

(۱)کلیه مجالس نمایش و تفریح عمومی (ب) نمایشگاه‌های صنعتی و امثال آن (ج) کلیه کنفرانس‌ها (د) نمایشگاههای ورزشو مسابقه

ماده۲- حق تمبر از روی ماخذ ذیل نسبت بقیمت بلیط‌ها ورودیه ماخوذ می‌شود: تا یک تومان از هر دو قران و کسورات یکشاهی.

علاوه از یک تومان الی سه تومان از هر قران و کسورات آن یکشاهی. علاوه از سه تومان ده یک قیمت بلیط

ماده ۳- معادل حقوقی که مطابق ماده ۲ ماخوذ می‌شود تمبر بر بلیط الصاق خواهد شد.

ماده ۴- هرگاه بر بلیطی کمتر از آنچه که بر طبق این قانون معین شده است تمبر الصاق شود مرتکب از طریق اداری تعقیب وپس از ثبوت تقصیر ده مقابل قیمت تمبر ماخوذ خواهد شد.

رئیس آقای دولت آبادی (اجازه)

دولت آبادی- بنده در قسمت اول این لایحه ندارم ولی در قسمت‌های بعد که راجع بکنفرانس‌ها و مطالب عملی که هنوز متاسفانه در مملکت ما هیچ سابقه ندارد مخالفم که کسی برای حضور ورود کنفرانس‌ها و مجامع عملی پول بدهد.اولا خیلی طول دارد تا یک همچو چیز هائی در مملکت ما صورت خارجی پیدا کند. چنانچه یکی دو دفعه امتحان کردیم و دیدیم کسی حاضر نشد که در کنفرانس‌های عملی و ادبی حاضر بشود و پول بدهد از این جهت گمان می‌کنم همان قسمت اول کافی باشد و در قسمتهائی که مربوط بکنفرانسها است حالا بیمورد است و خوب نیست و گمان می‌کنم اگر این ترتیب عملی شود مردم را از حضور در کنفرانسها تنفر حاصل کنند.

رئیس آقای یاسائی(اجازه)

یاسائی- بنده مخالفم و اظهارات بنده را آقای دولت آبادی بیان فرمودند

رئیس- اینجا اسم شما جزء موافقین ثبت شده است

یاسائی- خیر بنده مخالفم

مخبر- این اعتراض که آقای دولت آبادی فرمودند بنظر بنده وارد نیست زیرا ما نخواستیم مقید کنیم که حتما از ورود بکنفرانسها حقی دریافت شود اینجا نوشته ششده است از بیلطهای ورودی بمجالس ذیل وتصور می‌کنم حق الورود دریافت بشود اعم از اینکه بلیطهای ورودیه برای یا چند جلسه یابطور دائم باشد حق تمبر ماخوذ می‌شود مقصود این است که اگر حق الورود دریافت شد یک سهم بدولت داده شود والا اگر حق الورود گرفته نشود دولت هم توقعی ندارد. بعلاوه این برای امروز نوشته نمی‌شود برای مدت متمادی است فرض کنید در آتیه موادی پیش آمد که کنفرانسها زیاد شد و بیلطهای ورودی فروخته شد اگر اینطور شد از آن بلیط فروخته شده یک سهمی دولت خواهد گرفت والا هیچ

رئیس- مذاکرات کافی است

محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس- خیر کافی نیست.

رئیس- نوبت شاهزاده باین زودی رای گرفته می‌شود بکفایت مذاکرات آقایانیکه مذاکره را کافی میدانند قیام فرمایند عده ککثیر برخاستند

رئیس- معلوم می‌شود مذاکرات کافی است‌ها نمی‌رسد رای می‌گیریم برای شور در مواد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد ماده اول قرائت می‌شود

(بشرح ذیل خوانده شد)

ماده۱- از بلیطهای ورودی مجالس ذیل در صورتیکه حق الورود دریافت بشود اعم از اینکه بلیطهای ورودیه برای یک یا چند جلسه یا بطور دائم باشد حق تمبر ماخوذ می‌شود

(۱)کلیه مجالس نمایش و تفریح عمومی.

(ب) نمایشگاه‌های صنعتی و امثال آن

(ج) کلیه کنفرانسها

۰د) نمایشگاه ورزش و مسابقه

رئیس- آقای آقا سید یعقوب(اجازه)

آقا سید یعقوب موافقم

رئیس- آقای آشتیانی- بنده عرضی ندارم

رئیس- آقای دامغانی(اجازه)

شریعتمدار دامغانی- بنده در اخذ مالیات از بلیط نمایشگاها موافقم زیرا بدیهی است اشخاصیکه نبمایشگاههای عمومی حاضر شوند پس از فراغت از مواد اصلی زندگانی است کسی که برای تفریح بنمایشگاه می‌رود قطعا از حیث زندگانی راحت و آسوده است آقا موافقید.

شریعتمدار دامغانی- در این قسمت موافقم ولی در بقیه قسمت‌ها مخالف

رئیس- آقای داور(اجازه)

آقای داور من مخالفم

رئیس- آقای اخگر(اجازه)

اخگر- قانونی که در مملکت وضع می‌شود نباید نگاه کرد بموقعیتهای فعلی آن بلکه باید کلیت داشته باشد و شامل همه اوقات بشود اولا دراینجا معین نشده است که اخذ این حقها با کی خواهد بود چه ممکن است بعد از انکه مجلس تصویب کرد که این عوائد گرفته شودحقوق هم دریافت شود امثال و نظائر این قضایا راما خیلی دیده‌ایم.خیلی چیزها است که مجلس تصویب نکرده است مع ذلک گرفته می‌شود.این یکی را هم مراجعه کنند بآنها. و بالاخره مذاکراتی که در اینجا شد بنده را قانع نمی‌کند که خودم را حاضر برای تصویب چنین مالیاتی بکنم برای اینکه ملت در دنیا همیشه محتاج به نمو و ترقی است اینکه یکی از آقایان فرمودند کسیکه می‌رود بتفریح نمایشگاه از لحاظ زندگانی راحت است اینطور نیست ای بسا اشخاصیکه رفع کسالت محتاج تفریح هستند.بعلاوه این موضوع منحصر به تفریح تنها نیست.و مخصوص بعموم چیزهائی است که برای ترقی یک ملتی لازم است مثلا نمایشگاه‌های صنعتی برای ترقیات صنعتی یک مملکتی فوق العاده لازم است. همینطور کنفرانسها که برای باز شدن افکار مردم داده می‌شود. و ورزشهای بدنی و مسابقه که برای تقویت قوای روحی. و بدنی اشخاص ایجاد شده.اینها چیزی نیست که مبادرت آن حکما دائر مدار این است که امور معیشتی و زندگانی انسان منظم شده باشد. و بنده تصور می‌کنم آقایان وکلاء باید مردم را با این قبیل قضایائیکه موجبات ترقی ملتی را فراهم می‌آورد تشویق و ترغیب کنند و ترویج این قبیل چیزها در مملکت مستلزم ترقی است. مثلا نمایشگاه‌های صنعتی و علمی وادبی و عملیات ورزشی و مسابقه و ازاین قبیل.اینها یک چیزهائی هستند که باید ترویج شود.از این جهت بنده مخالفم که باید عایدات برای مملکت پیدا کرد. و البته مخارج دولت بدون حصول عایدات ممکن نیست ولی عایدات را فقط از نظر اینکه باید پولی پیدا و خرج کرد نباید بدست آورد بلکه باید فکر این را هم کرد که در تحصیل عایدات یک مضرات فوق العاده تری برای مملکت کترتب نشود. والا اگر مقصود تنها پیدا کردن عایدی مملکت است همه را جمع کنند و خرج نمایند مالیاتهائی که وضع شود نه بر یک کارهائی.ثانیا بر این نوع کارها و نمایشگاههای صنعتی و کنفرانسها و عملیات ورزشی که برای ترقی روح ملتی لازم است نباید مالیات وضع شود واین کلمه حق الورود بهچ وجه بنده را قانع نمی‌کند زیرا بمجرد اینکه این مالیات تصویب شد ممکن است حق الورودش را هم بگیرند.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب(اجازه)

آقا سید یعقوب- فرمایشاتی که آقای اخگر فرمودند با وضع این مالیاتی نیست. بدلیل اینکه وقتیکه درست دقت می‌کنیم میبینیم که در واقع تاسیس این امر برای ترتیب و تنظیم ادارات است همه چیزهای ما باید بعد‌ها مرتب شود. شیر بی پا وسرواشکم که دید؟ ما مشروطه هستیم آنوقت هر قانونی که برای ترتیب امور اداری مان پیشنهاد می‌شود مخالفت می‌کنیم. مثلا همان لایحه که رشد (گرچه بنده نمی‌خواهم از چیزی که گذشته عرض بکنم) ولی اگر تصویب شده بود.کمیسیون عرایض و مجلس خیلی راحت تر می‌شدند. و همینطور ادارات دولتی راحتتر می‌شدند.بملتی که پا بدائره ترقی می‌گذارد نمی شود گفت همه چیز خوب است. ولی سر نمی‌خواهد دم نمی‌خواهد.آقای اخگر تصدیق فرمودند که باید نمایشگاه داشته باشیم ولی دولت هم باید حق الورود کند تا آن تیاتر و بازیگر خانه مرتب باشد.

اخگر- بنده بازیگر خانه نگفتم.

آقا سید یعقوب- در حال بنده عرض می‌کنم ملتی که می‌خواهد دارایاین چیزها باشد بایدان قوه هم که اداره کننده این کنفرانسها و نمایشگاها و مسابقه‌ها و تیر اندازیها است اساس خرجش مرتب باشد تا بتواند اینها را مرتب کند. زیرا تمام این مؤسسه‌ها باید مرتب ودر تحت قاعده منظمی باشند.کتره که نمی‌شود باشد. آن نتایج خوبی که ما از این مؤسسه‌ها انتظار داریم در صورتی حاصل می‌شود که مرتب باشند. آقای مخبر مطب را خوب بیان کردند وقتی هم بنا شود کسیکه مدیر نمایشگاهها است برای ورود بلیطی مرتب و معین کند فرضا یک تومان پنج قران بگیرد دولت هم حق التمبری دریافت کند ضرر بجائی وارد نمی‌شود.حالا حالا اگر نظر آقایان این باشد که دو قران حق التمبر زیاد است و باید کمتر باشد بنده هم موافقم. ولی در هر نمی‌شود مجانی باشد.بعلاوه همانطور که آقای دامغانی فرمودند کسیکه باین نمایشگاهها می‌رود و تفریح می‌کند ناچار از حیث تامین وسائل زندگانی راحتاست در اینصورت برای او چندان مهم نیست که یک مبلغ مختصری بدهد و برای تفریح برود در انجابه به بیند فلان شخص چطور کشتی می‌گیرد این در واقع یک زرع مالیاتی است بر تجمل. البته کسی که پول ندارد نمایش هم نمی‌رود وحق تمبر هم نمی‌دهد. ولی کسی که پول دارد نمایش می‌رود ضرری ندارد یک چیزی بدولت بدهد

رئیس- آقای داور (اجازه)

داور- موافقم.

اخگر- بنده توضیحی دارم.

رئیس- آقای کازرونی(اجازه)

آقا میرزا علی کازرونی- بنده

رئیس- آقای قائم مقام(اجازه)

قائم مقام موافقم.

رئیس-

آقای حاج میرزا عبدالوهاب – بنده با این لایحه موافقم زیرا تصویب آن خودش تقریبا اجازه خلاف شرع است.

(همهمه بین نمایندگان)

بجهت اینکه دراین نمایشگاهها مثلا در گراند هتل از قراریکه بنده شنیده‌ام کارهای خلاف شرع واقع می‌شود واجازه دادن اینکه برای ورود در اینجاها یک پولی بگیرند مثل باند رول کردن عرق می‌ماند

(همهمه بین نمایندگان)

بنده عقیه‌ام را می‌گویم بعلاوه عقیده بنده این است که نمایشگاههای صنعتی را باید ترغیب و تحریص کرد کردتا بیشتر مردم بکارهای صنعتی راغب شوند.نه اینکه از آنها پول بگیرند. یکی دیگر مسئله نمایشگاههای ورزشی ومسابقه است که از قراری بنده شنیده‌ام در خارجه یک بوجه مرتبی دارد حالا ما بعوض اینکه یک بودجه مرتب کنیم یک مالیاتی بر آن وضع کنیم این چیز خوبی نیست.در صورتیکه قبل از همه چیز برای انسان حفظ الصحه وسلامت بدن لازم است. اگر او را داشت سایر کارهایش درست می‌شود.و اگر حفظ الصحه درست نشد هیچ چیز درست نیست ازاین جهت بنده باوضع این مالیات مخالفم.

مخبر- آقا یک اظهاری کردند که بنده مجبورم چند کلمه جواب عرض کنم.ایشان نیبت دادند که ما همه افتخار داریم باینکه مسلمان هستیم و همه مقید هستیم باینکه هرچه میگوئیم و می‌کنیم موافق موازین شرع مقدس باشد اگر در این موضوع برای آقااشتباهی حاصل شده است دلیل بر این نیست که اشتباه ایشان حقیقت دارد.خیر. نمایشگاه خلاف شرع نیست.اولا ایشان باید بدانند وقتی که اسم نمایشگاه برده می‌شود نباید مرکز لهوولعب و هرزگی خیال کنند بلکه برعکس باید یک نمایشات اخلاقی تلقی کنند.این نمایشگاهها بیشتر برای تهذیب اخلاق عمومی است به علاوه آن نماشگاههائی که خلاف شرع است اصلا در مملکت اجازه نخواهد شد تا اینکه حق از دریافت شود. و قوای مامور حفظ انتظامات عمومی ازاین قبیل نمایشگاهها جلوگیری خواهند نمود پس دراین قسمت خیال می‌کنم اعتراض آقا وارد نیست. بهمین ملاحضه آقایان دیگریکه تشخیص شان در موضوع تطبیق مطالب قانونی با موازین شرعیه از من بیشتر است این نظر آقا را تکذیب می‌کنند.لذا در این باب بنده دیگر توضیحی نمدهم زیرا اگر مخالف با شرع مطهر بود کمیسیون مالیه اصلا چنین اقدامی نمی‌کرد.اما اینکه فرمودند نمایشگاه صنعتی و ورزشی نباید حقی بدهند در اینا هم یک مختصر اشتباهی برای ایشان حاصل شده است این را باید عرض کنم که از این راه ما نمی‌خواهیم یک حقی اخذ کنیم. ما فرض می‌کنیم اگر یک نمایشگاههائی در مملکت دائر شد (فرض محال که محال نیست) و بلیطهائی تهیه شد و مردمانی رفتند و وجوهی دریافت شد در اینصورت یک حقی هم دولت خواهد گرفت. نه اینست که حتما از نمایشگاهها حقی گرفته شود غرض این است که اگر حقوقی دریافت بشود بیک تناسب معینی یک سهم مختصری هم دولت می‌گیرد. هیچ مورد اشکال هم نیست.

(بعضی از نمایندگان مذاکرات کافی است)

رئیس- ماده دوم قرائت می‌شود.(بمضنون ذیل قرائت شد)

ماده ۲- حق تمبر از روی ماخذ ذیل نسبت بقیمت بایطهای ورودیه ماخوذ می‌شود :تا یک تومان از هر دو قران وکسورات آن یک شاهی.

علاوه از یک تومان الی سه تومان از هر قران وکسورات آن یکشاهی.علاوه از سه تومان ده یک قیمت بلیط.

رئیس-آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب موافقم.

رئیس- آقا داور (اجازه)

داور- موافقم.

رئیس- معلوم می‌شود مخالف ندارد.ماده سوم قرائت می‌شود.(باین ترتیب قرائت شد)

ماده۳- معادل حقوقیکه مطابق ماده ۲ ماخوذ می‌شود تمبر بربلیطها الصق خواهد شد. رئیس- مخالفی ندارد؟

بعضی از نمایندگان خیر.

رئیس- ماده چهارم قرائت می‌شود.(بشرح ذیل قرائت شد)

ماده۴- هرگاه بر بلیطی کمتر از آنچه که بر طبق این قانون معین شده است تمبر الصاق شود مرتکب از طریق اداری تعقیب و پس از ثبوت تقصیر ده مقابل قیمت تمبر ماخوذ خواهد شد.

آقا سید یعقوب- بنده یک سئوالی می‌خواهم از وزارت مالیه بکنم.

رئیس- بفرمائید.

آقا سید یعقوب- در این نمایشگاه‌ها که بلیط یا تمبر نمی‌فروشند. مامور دولت حاضر است و او تمبر را بآن بلیط میچسباند؟ چون در اینجا قید شده (در صورتکه تقلب شود) ولی نمیرساند که تقلب از مامور دولت ناشی می‌شود یا از کسی دیگر. می‌خواستم عرض کنم که محل فروش بلیط تمبر را دراین ماده مشخص نکردهکه در همان نمایشگاهها باید الصاق تمبر شود یا در اداره پست خانه. واینکه تقلب در کجا می‌شود درست شرحش معلوم نیست خوب است توضیح فرمائید تا مطلب معلوم شود.

مخبر- پس از تصویب مواد این قانون محتاج بنظامنامه خواهد بود ودر آنجا معین خواهد شد.چون پیش بینی این قبیل چیزها در خود قانون خوب نبود ودر صورتیکه ذکر می‌شد خیلی مفصل می‌شد لذا در نظامنامه که نوشته خواهد شد این قسمت هم تامین می‌شود.

رئیس- دیگر مخالفی ندارد؟

یکنفر از نمایندگان- خیر

رئیس- ماده پنجم قرائت می‌شود.(باین نهج خوانده شد)

ماده۵- پس از کسر مخارج وصول نصف عایدات حق تمبر که بموجب این قانون ماخوذ می‌گردد ببلدیه محل تخصیص ونصف دیگر در حساب عوائد مملکتی خوهد شد

رئیس- آقای کازرونی(اجازه)

کازرونی- اگر بلدیه‌های ولایات را با بلدیه مرکز قیاس کنیم البته عوائد این وجوه باید ببلدیه‌ها برسد ولی چون بلدیه‌های محل خارج خودشان را مطابق بودجه که تدوین می‌کنند منظور خواهد کرد پس لزومی ندارد که در جزو بودجه کل مملکت منظور شود.بهتر این است که که این عوائد بمعرف ولایات ونقاط مختلفه مملکت اختصاص داده شود تا بلکه از این یک خدمت کوچکی بمعارف ایالات و ولایات کرده باشیم. این عقیده بنده است

رئیس- آقای حاج عزالممالک – این ماده که کمیسیون پیشنهاد کرده حد معتدل را در نظر گرفته است.در کمیسیون که مطرح شد بعضی از آقایان عقیده داشتند تنها ببلدیه‌های محل تخصیص داده شود و بعضی دیگر را عقیده این بود که در جزء بودجه مملکتی منظور شود.ولی از آنجائی که ما در بعضی جاها بلدیه نداریم و وزارت مالیه هم در اجرای این قانون دست دارد و بعلاوه مخارج و حوائج مملکت هم اجازه نمی‌دهد که تمام عوائد آن به بلدیه واگذار شود لذا کمیسیون اینطور در نظر گرفت که قسمتی را ببلدیه تخصیص دهند و قسمت دیگر را برای رفع احتیاجات مملکت جزو حساب مالیه بیاورند ولی در آتیه اگر احتیاجات مملکتی رفع شد و در تمام نقاط بلدیه دائر شد آنوقت ممکن است تمام عوائد آن را ببلدیه تخصیص داد معرف هم که آقا فرمودند خودش یک بودجه مخصوصی دارد که جزو بوجه مملکتی است و نمی‌شود این وجوه را علیحده بمعارف اختصاص داد.حالا اگر عقیده دارند که بودجه معرف کم است ممکن است در جزو بودجه مملکتی هر قدر دل شان می‌خواهد پیشنهاد کنند ولی دراین قانون ما نمی‌توانیم اجازه بدهیم که جزو معارف باشد.

(جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است)

رئیس- پیشنهاداتی رسیده قرائت می‌شود.(پیشنهاد آقایان میرزا جواد خان خوئی و صدق الملک و قائم مقام بترتیب ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم چون عایدات حاصله از تمبر بلیطهای نمایشگاه و غیره راعج ببلدیه است کلیه عایدات حاصله از این طریق عائد بلدیه‌ها بشود. جواد خوئی. قائم مقام تبریز. صدق السلطنه.

رئیس – ارجاع می‌شود بکمیسون.(خطاب آقای رئیس التجار) چیزی که پیشنهاد کرده‌اید ماده الحاقیه است؟

رئیس التجار- بلی رئیس- قرئت می‌شود

(بشرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که وصول عایدات به یک اداره فعلی وزارات مالیه ارجاع شود و برای این عایدی که بعقیده بنده خیلی جزئی خواهد بود مخارج زیاد بر اصل ترتیب داده شود.

وزیرمالیه – توضیعا عرض می‌کنم که برای این مسئله هیچ اداره مخصوصی لازم نخواهد بود. و در صورتی که تصویب شود توسط مامورین مالیه دریافت خواهد شد.

رئیس – شور اول تمام شد شور دوم روز یکشنبه پانزدهم خواهد بود حالا بالفعل چند دقیقه تنفس است

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس از نیم ساعت مجددا تشکیل گردید)

رئیس- لایحه که شور اولش تمام شد راجع به بلیط‌های نمایشگاه‌ها باید برای رای گرفته شود که شور ثانی در آن بشود یا نه؟ آقایانی که شور ثانی را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد لایحه صدور پوست بره مطرح است

سردار معظم مخبر- بنده تقاضا می‌کنم این لایحه امروز از دستور خارج شود برای اینکه با آقای وزیر مالیه یک مذاکره شده و قرار شد در این باب در ظرفهمین دو روزه یک مطالعاتی بشود و ایشان نظر قطعی خودشان را پیشنهاد کنند. لذا بنده راپرت را مسترد می‌دارم

رئیس- خروج از دستور مخالفی دارد؟

آقا سید یعقوب- بنده مخالفم

رئیس- بفرمائید

آقا سید یعقوب- همانطوری که آقایان نمایندگان مستحضرند و ریاست هم آنروز اظهار کردند که در واقع بیان ایشان بیان غالب نمایندگان است این لایحه از نقطه نظر اقتصاد خیلی اهمیت دارد و تعویقش امروز بفردا از فردا به پس فردابنده هیچ صلاح نمیدانم زیرا قریب سیصد چهار صد تومان مال التجار تیرانی خراب و فاسد خواهد شد ما نمایندگان برای وضع قانون اینجا آمده‌ایم و باید در وضع قانون کاملا مسئله اقتصاد و نفع مردم را در نظر بگیریم نه اینکه خدای نکرده قانونی وضع کنیم که خانه اهالی را خراب کنیم. وضع قانون باید راجع به منافع عمومی باشد دراین موضوع داد وفریاد تجار از اطراف بلند است.صادرات ما محدود است و با این مال هر صادری هم ما داریم یک سد بزرگی جلویش می‌کشیم.تریاک قالی هر کدام را یک سدی برایش درست می‌کنیم. بقدری سخت گیری کرده و گمرک برای صادرات وضع می‌کنیم که فردا صادرات ما به صفر خواهد رسید آنوقت همه گدا شده بجان بکدیگر می‌افتیم.ما باید مردم را بصادرات تشویق کنیم تا پول در مملکت زیاد شود از این جهت از عالی جناب آقای سردار معظم تقاضا می‌کنم که این لایحه را مسترد نکند و همان لایحه دولت را قبول کنند تا آقایان هم با یک شوق وافری آن را رای بدهند تا دویست هزار تومان به ملت فایده برسد.بنده تقاضا می‌کنم التماس می‌کنم اگر بخواهد گریه هم می‌کنم که همان لایحه دولت را مطرح کنید تا یک خدمت اقتصادی اقلا در این دوره پنجم بمردم کرده باشیم.ما باید همیشه خدا را حاضر و ناظر بدانیم و حقوق ملت ومملکت و موکلین خودمان را نظر داشته باشیم و حفظ کنیم.

مخبر- بنده نمیدانم چرا در مطلابی که پیش می‌آید ما همیشه داخل مبالغه می‌شویم.حقوق اجتماعی و فقر عمومی و ترقی اقتصادی و بالاخره یک سلسله کلماتی راردیف می‌کنیم و در تحت تاثیر این اظهارات می‌خواهیم مقصودی را که داریم جلو بیندازیم.بنده گرچه بآن اهمیتی که آقایان دادند اینقدرها قائل نیستم ولی منکر اهمیت قضیه هم نشدیم و از همان نقطه نظر بوده که ما دچار یک محظوراتی هستیم.زیرا بالاخره هر روز نمی‌شود قوانین مملکتی را مثل قالی زیر پا انداخت و لگد کوب کرد که علی یا نقی می‌خواهد استفاده کند برای اینکه مسئله مهم بود و لازم بود در اطرافش مذاکره شود بنده با آقای وزیر مالیه مذاکره کردم و قرار شد در ظرف این دو روز یا مستشاران تبادل نظر کنند آن وقت اگر دیدند این قانون بیمورد است پیشنهاد کنند اساسا این قانون لغو شود که تمام افراد مملکت استفاده کنند نه اینکه تنها فلان تاجر پوست خر استفاده کند.پس بنابر این وقتی که بنده استر داد می‌کنم مخصوصا از نقطه نظر تمام مصالحی است که آقای آقا سید یعقوب گفتندو ایشان طوری فرمودند کان ه کانه تقاضای من ضد ترقی اقتصادی و صادرات مملکتی است. هچکدام اینها نیست. بلکه بر عکس نقطه نظر محفوظ ماندن قوانین ومطالعه است و در نظر گرفتن راه عملی بنده تقاضا کردم و اما اینکه متوسل شدند باینکه پوست‌ها فاسد می‌شود مطابق تحقیقی که ما از رئیس گمرک کردیم فقط مقدار قلیلی پوست در بوشهر و خراسان است وبصاحبان پوست اجازه داده‌اند در انبار‌های خودشان نفتالین و تنباکو بریزند تا فاسد نشود و در بوشهر مقدار کمی پوست هست و ما بقی در دست خود صاحبش در شیراز انبار است.پس بنابر این اینکه گفتن در گمرک پوستها خراب می‌شود صحت ندارد و به علاوه قرب قرب هشت ماه یکسال است این پویت‌ها توقف است خراب نشده سه روز دیگر توقف باشد.چطور در ظرف این مدت فاسد نشده ظرف این سه روز خراب می‌شود اینطور که خراب نمشود.در کار مهم باید دقت کرد ودر اطراف مسئله مطالعه نمود و چون آقا وارد وارد این مذاکره شدند بنده هم توضیحات جواب دادم.

رئیس- رای می‌گیریم برای خروج از دستور آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمائیند.

(غالب نمایندگان قیام کردند)

رئیس- تصویب شد.راپورت کمیسیون بودجه راجع به متقاعدین وزارت خارجه مطرح است. مذاکرات راجع بکلیات است.

آقا سید یعقوب – اولا اشتباه نشود که مخالفت با این لایحه مخالفت کردن با لایحه از نقطه نظر مخالفت با لایحه دولت است. مذاکرات بکلیات است. بلکه مخالفت بنده ازنقطه نظر خرج است. دوره چهارم مکرر مذاکره شد که اولا وباالذات حقی که نماینده دارد نظارت در عایدات و مخارج است.پس این مسئله یک مسئله ایست که ما باید همیشه نصب العین خودمان قرار بدهیم و علت مخالفت بنده با این لایحه از این جهت است که در اینجا ننوشته این آقایان مشمول قانون استخدام نیستند.به ببینید ما در یک دوره واقع شده‌آیم که باید مخارج از سمنان دربار مرحوم آقا محمد خان تا حالا وآن ترتیبات را بدهیم و باید مخارج مشروط ومقتدی الانام هردو را بدهیم و بهرجا و بهرکس هم که می‌رسیم میگوئیم چه کنیم. ما قانون می‌نویسیم که مخارج تحت قانون باشد.در دوره چهارم مکرر عرض کردم مملکت باید درتشکیلات اداره شود و باید مخرج آن تشکیلات را ما بدهیم آن هم تشکیلاتی باشد که برای مملکت نافع و حافظ امنیت و حافظ معارف مملکت باشد. بالاخره مکرر در سه دوره عرض کرده‌ام و حالا هم عرض می‌کنم ما باید مخارج عام المنفعه را که نافع بحال ملت است رای بدهیم خود آقای مخبر در راپورت می‌نویسد که این آقایان مشمول قانون استخدام نیستند آیا در صورتی که مشمول قانون استخدام نیستند به چه جهت باید بآنها حقوق داده شود !!مخصوصا یک قلم از اقلامش هست که در دوره چهارم چهل تومان حقوق داشت و مجلس انرا تصویب نکرد و رد شد. حالا امسال پنجاه تومانش کرده‌اند و مثل این است که کمیسیون دو ماه مرخصی رای می‌دهد و مجلس سه ماه تصویب می‌کند و تصور می‌کنیم اگر این هم رد شود سال دیگر صدو پنجاه تومان پیشنهاد می‌شود.خوب است ما یک نظری بعواید و مخارج بکنیم و بدانیم که مامور تصویب خرج برای تشکیلات هستیم به این حرفها و به این کلمات که فلان کس همچو کرده است نباید گوش کنیم بخدا ملاحظه فلان رعیت بیچاره بدبخت بمراتب لازم تر است از این‌ها. این بود عرایض بنده.

عماد السلطنه مخبر- دلائلی که ذکر فرمودند متاسفانه هیچ منطق نداشت. یکی اینکه فرمدند از نقطه نظر خرج مخالفم پس باید با این عقیده باتمام بودجه‌ها مخالفت کرد اما اینکه فرمودند اینها مشمول قانون استخدام نیستند صحیح است. ولی چطور شده که مشمول قانون استخدام نیستند صحیح نیستند.اینها مستخدمینی نیستند که دو سال و سه سال سابقه در وزارت خارجه داشته باشند همان قلم اول میرزا اسحق خان هفتاد سال از عمرش گذشته است و شصت سال آن را در وزارت خارجه مستخدم بوده و ترتیبات طوری است که اگر بخواهند مطابق قانون استخدام با رفتار کنند سی تومان هم باو کمتر می‌رسد باین جهت وزارت خارجه شهریه برای او پیشنهاد کرده است و آن اقلام آخرش یک اشخاصی هستند که همراه مامورین دولت خارجه از قبیل برلن واسلامبول و غیره بوده‌اند و در خدمت دولت کار کرده‌اند تا پیر شده‌اند و اینکه ممیفرمایند یک نفر چهل تومان داشته رد شد حالا پنجاه تومان پیشنهاد شده است. بنده عرض می‌کنم همچو چیزی نیست اگر هست نشان بدهند.

رئیس- دیگر کسی اجازه نخواسته است. رای می‌گیریم برای ورود در مواد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده اول قرائت می‌شود. (بشرح آتی قرائت شد)

ماده اول- مجلس شورای ملی تصویب می‌نماید که وزرات مالیه مبلغ هفتاد هزار و ششصد ونود ودو تومان شهریه چهارده نفر اعضای قدیمی وزارت خارجه را مطابق صورت ضمیمه از هذه السنه سسبچقان ئیل ۱۳۰۳ جزو بودجه شهریه‌ها منظور و بپردازند در هذه السنه محل آن از اعتبار بودجه خارجه است.

محمد میرزا- بنده یک توضیحی از آقای مخبر می‌خواهم.

رئیس- بفرمائید.

محمد ولی میرزا- بنده می‌خواستم منتقل شوم که آیا این راپورتی که آورده‌اند به مجلس کاملا جلب نظر رئیس مالیه شده است یا نه و با مخالفت او بوده است یا خیر؟

مخبر- در حدود اختیاراتی که در قانون برای او تصریح شده است جلب نظر ایشان شده و نظریه آقا تامین شده است.

رئیس- آقا ی سید یعقوب(اجازه) آقا سید یعقوب- بنده در سابق از آقای مخبر سؤال کردم و حالا هم عرض می‌کنم ما هنوز اطلاع نداریم عوائد مملکت چقدر است که مخارج برایش معین کنیم. من هنوز نمیدانم این شش هفت هزار تومان در آن بودجه ایست که از کمیسیون گذشته یا از عوائد مملکت زائد است اگر زائد است محلش را معین کنید تا آقایانی که موافق نیستند آنها هم رای بدهند و اگر یک محلی ندارد چطور ما بیائیم و تصویب کنیم و بعد یک مالیاتی تحمیل کنیم یا اینکه محتاج باستقراض شویم.

مخبر- بنده چند روز پیش عرض کردم که تا آخر برج انشاء الله بودجه‌ها به مجلس خواهد آمد و راجع به محل این خرج هم اگر بهمین راپرت کمیسیون بودجه ملاحظه فرمائید خواهید دید که نوشته شده است جزء بودجه هذه السنه وزارت خارجه است.

رئیس- آقای طهرانی (اجازه)

آقا شیخ محمد علی طهرانی – بنده این لایحه که مراجعه می‌کنم بوظیفه وکالت می‌بینم بیت‌المال مسلمین از یک دینار تا هر قدر باشد و هر قدر تصویب شود وجدانا و دیانتا در صورتیکه ما تحقیق نکرده باشیم و رای بدهیم مسئولیم گر چه بعضی‌ها متالم باشند از عرض من لکن از مخبر یک سؤال می‌کنم و آن این اشخاصی که برای‌شان حقوق معین کرده‌اند جزو اغنیا هستند یا فقراء و اگر جزو اغنیا هستند بنده وجدانا و بر حسب وظیفه وکالتم نمی‌توانم رای بدتهم و اگر جزء فقرا هستند و از نقطه نظر خدمتی که بملت کرده‌اند این حقوق که بابآنها داده می‌شود بنده حرفی ندارم و رای می‌دهم و عقیده من این است که باید حقوقی که از بیت‌المال مسلمین باشخاص مشروع باشد که وجدانا دیانتا بتوانم آنرا تصویب کنیم.

مخبر- تکلیف کمیسیون این نبوده و نیست که وقتی دولت یک حقوقی را برای یک عده مستخدم معین می‌کند تحقیق کنید که این شخص غنی یا فقیراست این تحقیق را ما نکرده‌ایم و هیچ لزومی هم نداشته است از ایام خدمت آنها است که اینها کاملا تحقیق شده است. همنطور که عرض کردم این اشخاص از پانزده سال تا چهل پنجاه سال مشغول خدمت دولت بوده‌اند. اما اینکه می‌فرمایند فقیرند یا غنی هستند بنده همه را نمیدانم راه اعاشه آنها همین حقوقی است که دولت پیشنهاد کرده و نهایت احتیاج و پریشانی را هم دارند.

رئیس- آقای تدین (اجازه)

تدین- بنده موافقم

رئیس- اقای سردار معظم (اجازه)

سردار معظم- موافقم.

رئیس- آقای کازرونی(اجازه)

کازرونی- این یکی از مخارجی است که باید جزو بودجه مملکتی باشد بنده باز هم می‌بینم شروع شده مه لوایح جزء بجزء به مجلس می‌آید وما هم تصویب می‌کنیم در صورتی که هنوز بودجه مملکتی به مجلس نیآمده در آخر سال یکمرتبه نگاه می‌کنم که خرج مارائد بر دخل است ویک مبلغی کسر داریم آنوقت متحیر می‌شویم که آیا این کسری را از استقراض خارجه تامین کنیم یا بر مالیات اضافه کنیم؟! بنده تصور می‌کنم این خرج اگر قانونی و صحیح بود وزارت خارجه جزء بودجه خودش وارد می‌کرد و بنده مخصوصا استدعا می‌کنم که تکه تکه بودجه خرج را مجلس نیاورند که بالاخره در آخر سال اسباب سرگردانی و ندامت بشود روزی ندامت حاصل می‌شود که علاج ندارد.

رئیس- آقای تدین (اجازه)

تدین- آقای کازرونی گویا فراموش کرده‌اند که مجلس دوره چهارم تصویب کرد که شهریه یک قسمت از این اشخاص را جزء بودجه خارجه منظور دارند و چند نفری بیش نیستند که امسال اضافه شده‌اند و آنا هم جزئ مستخدمین جزء هستند از قبیل نایب مختار که چهار تومان برایش مشخص شده یا حاج هاشم بیک که پانزده تومان برایش بر قرار شده و البته خودتان تصدیق می‌فرمایند که اشخاصی که به صیغه مستمری یا شهریه پولی از دولت می‌گیرند بهتر است که در یکورقه مخصوصی اسامی آنها ثبت باشد و جزء بودجه‌ها نباشد که هر وزارت خانه مستمری بروشهریه بگیر نداشته باشد ویک دفتری در وزرات مالیه باز باشد و محلش آنجا باشد بااین اقلام را از بودجه وزارت خارجه موضوع کرده و محل پرداخت این حقوق را از اعتبار بودجه‌ها را تقدیم مجلس کنند بنابر این یک چیزی نیست که مضر به مقصود باشد و بعلاوه ملازم باشد با آمدن بودجه کل مملکتی.

رئیس- رای گرفته می‌شود بماده اول. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(غالب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده دوم. (بشرح ذیل قرائت شد)

ماده۲- هریک از آقایان مزبور که دارای مستمر باشد مستمریات ایشان ضبط دولت خواهد شد

رئیس- رای می‌گیریم بماده دوم. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد در کلیاتش مخالفی نیست؟

(اظهاری نشد)

رئیس- رای می‌گیریم باین دو ماده با ورقه آقایانی تصویب می‌کنند ورقه سفید والا ورقه کبود خواهند داد رئیس- آقای کازرونی راجع به چه مطلب است؟ کازرونی- در کلیات عرض دارم

رئیس- موقعش گذشت (اخذ و استخراج آراء بعمل آمده نتیجه اینطور حاصل شد) ورقه سفید علامت قبول پنجاه وچهار سایر اوراق بیستو شش

رئیس- عده حضار هشتادو شش به اکثریت پنجاه و چهار رای تصویب شد. راپرت کمیسیون محاسبات راجع باستخدام و دونفر آلمانی برای مطبعه مطرح است اول راپرت کمیسیون خارجه قرائت می‌شود بعد راپرت کمیسیون محاسبات (هر دو فقره بشرح ذیل قرائت شد)

کمیسیون خارجه لایحه نمره صدو پنجاه و سه اداره مباشرت مجلس را دائر باستخدام دو نفر آلمانی متخصص برای مطبعه اداره چراغ برق مجلس تحت مداقه در آورده از نقطه نظر ملیت استخدام دو نفر آلمانی را تصویب می‌نماید کمیسیون محاسبات یک طغرا کنترات نامچه مسیواتور موزر تبعه آلمان را که از طرف اداره مباشرت مجلس شورای ملی برای مدیریت داخلی مطبعه مجلس در شهر برلن بین مشارالیه و جناب ارباب کیخسرو شاهرخ در تحت دوازده ماده بدو نسخه یکی بخط ایرانی و دیگری بخط آلمانی تنظیم و مشارالیه را بمدت سه سال که ابتدای ماه مارس هزارو نهصد ئبیستو چهار مسیحی شروع می‌شود با ماهی یکصد تومان حقوق وپاره متفرعات دیگر استخدام نموده‌اند. تحت مطالعه و مشاوره آورده پس از مداقه کامله تمام مواد و شروط کنترات مزبور را بطوری که از نظر نمایندگان محترم خواهد گذشت قابل قبول و مقارن صرفه دیده تصویب واین خبر را تقدیم مجلس شورای ملی می‌نمایند.

رئیس- راپرت کمیسیون محاسبات راجع بکنترات اولی خوانده شد کنترات هم طبع و توزیع شده مذاکرات راجع به کلیات است. کنتراتها یک شور دارد نسبت بکلیات مخالفی دارد یا خیر؟ آقای آقا سیدیعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب بنده سئوالی دارم ولی خیر ۰۰۰موافقم

رئیس رای می‌گریم بداخل شدن در شور مواد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده اول (بمضنون ذیل قرائت شد)

ماده اول- اداره مباشرت مجلس شورای ملی مجاز است مسیو اتو موزر تبعه آلمان را از اول ماه آبریل هزارو نهصدو بیست چهار مطابق دوازدهم حمل سیچقان ئیل هزارو سیصدو سه لغایت سه سال شمسی برای مدیریت داخلی مطبعه مجلس استخدام نماید

رئیس- مخالفی ندارد

یک نفر از نمایندگان خیر

رئیس- رای می‌گیریم.آقایانی که این ماده را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(نمایندگان قریب باتفاق قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده دوم (بشرح آتی قرائت شد)

مادهدوم- حقوق سالیانه مشارالیه یک هزارو چهار صد تومان خواهد بود رئیس- این ماده در ضمن بودجه تصویب شده اینطور هست یا نه؟

ارباب کیخسرو- بلی صحیح است

رئیس- ماده سوم (بمضنون ذیل خوانده شد)

ماده- سوم مبلغ دویست تومان مخارج مشارالیه منظور خواهد شد

رئیس- مخالفی ندارد

بعضی از نمایندگان- خیر

رئیس- رای می‌گیریم باین ماده.آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب نمایندگان برخاستند)

رئیس- تصویب شد.ماده چهارم بترتیب ذیل خوانده شد

ماده چهارم- مسیو اتو موزر در هر سال محق بیک ماه مرخصی با حقوق خواهد بود

رئیس- مخالفی ندارد؟

جمعی از نمایندگان- خیر

رئیس- رای می‌گیریم.آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند(بشرح آتی قرائت شد)

ماده پنجم- در صورتی که مسیو اتو موزر قبل از انقضا مدت خدمت در مدت خدمت وفات یابد مبلغ سید تومان بعیال او پرداخته خواهد شد

امیر احتشام- یک مرتبه دیگر قرائت شود.

(مجددا خوانده شد)

رئیس- می‌فرمایند باز هم خوانند؟

امیر احتشام- خیر

رئیس- آقای حاج عزالممالک (اجازه)

حاج عز الممالک- اگر آقای مخبر قبول کنند ((برای یکمرتبه)) اضافه شود که تصور نشود هر سال سیصد تومان باید داده شود

قائم مقام مخبر- قبول می‌کنم

رئیس- در کجا اضافه شود؟ نوشته شود: فقط سیصد تومان؟

حاج عزالممالک- بلی صحیح است

رئیس- لفظ فقط اضافه می‌شود اشخاصی که ماده پنج را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده شش (بدین شرح خوانده شد)

ماده ششم- محل سکونت مشارالیه در طهران که عبارت از یک خانه کوچک دارای اقلا دو اتاق مسکونی باشد با لوازم آن در خور سکونت مشارالیه و روشنائی چراغ منزل مزبور از طرف اداره مباشرت تهیه خواهد شد

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده خواستم از آقای مخبر تقاضا کنم که این را معین کنند که نوشته خانه که دارای دو اطاق باشد که در عوض یک اپارتمان نخواهد برای او تهیه می‌کنند

رئیس- آقای حایری زاده(اجازه)

حائری زاده- موافقم

رئیس رای می‌گیریم بماده شش. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده هفت

(باین مضمون قرائت شد)

ماده هفتم- اداره مباشرت مجلس مجاز است بر طبق ماده دوم قانون کنترات مستخدمین خارجه مصوبه بیست وسوم عقرب هزار و سیصد و سیو یک سایر شرایط را تعین وکنترات مسیو موزر را امضاء نماید. رئیس- رای می‌گیریم بماده هفت آقایانی که این ماده را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(غالب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد.در کلیاتش مخالفی نیست؟

بعضی از نمایندگان- خیر

رئیس- رای می‌گیریم باین ماده با ورقه. آقایانی که تصویب می‌کنند ورقه سفید می‌دهند

حائری زاده- بنده عرضی دارم

رئیس- بفرمائید

حائری زاده- راجع به خرج را که مجلس جزء بودجه رای داده دیگر محتاج باخذ رای با ورقه نیست باید با قیام و قعود رای گرفته شود.

رئیس- راجع به قسمت خرج ایاب و ذهاب

حائری زاده- آنهم تصویب شده با قیام وقعود رای می‌گیریم.

آقای آقا میرزا شهاب (اجازه)

آقا میرزا شهاب- در صورتی که او فوت شود بعیال او باید سیصد تومان داده شود خرج است تصویب هم نشده باید با ورقه رای گرفته شود

رئیس- این ایراد هم صحیح و وارد است با ورقه باید رای بگیریم آقایانیکه تصویب می‌کنند با ورقه سفید والا با ورقه

کبود رای خواهند داد (اخذ و استخراج آرا بعمل آمده اوراق سفید ۷۸ ورقه تعداد شد

رئیس. عده حضار (۸۷) با کثریت هفتاد و هشت رای تصویب شد. کنترات یکنفر دیگر تبعه آلمانی می‌ماند برای جلسه بعد. راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی قرائت می‌شود

(راپرت کمیسیون مزبور راجع به مرخصی سه ماهه آقای مصباح السلطنه بشرح زیر قرائت شد)

آقای مصباح السلطنه نماینده محترم بواسطه رفع پاره آلودگی‌ها استجازه مرخصی می‌نمایند که سه ماه بارض اقدس مشرف شده رفع آلودگی‌های خود را بنمایند کمیسیون پس از مشاوره تصویب می‌نماید که از روز حرکت مدت غیبت را با اجازه ثبت نمایند

رئیس- آقای تدین (اجازه)

تدین- موافقم

رئیس- مخالفی ندارد؟

رای می‌گیریم آقایانی که این راپورت را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. مطلبی هست که باید برای اطلاع آقایان عرض کنم راجع به لایحه تمبر دو قرانی که پیشنهاد شده بود بنده بعد از اینکه راپورت کمیسیون رد شد لایحه را اعلام کردم چون در نظامنامه موادی دارد که ممکن است اسباب اشتباه شود این است که حالا عرض می‌کنم که خاطر آقایان مسبوق شود وقتی که لایحه مراجعه می‌شود به مجلس واز اینجا می‌رود به کمیسیون بعد از اینکه از کمیسیون لایحه دو باره آمد بمجلس راپورت کمیسیون نسبت به لایحه دولت مقدم است اصلاحاتی هم که از طرف افراد پیشنهاد می‌شود نسبت به راپورت کمیسیون حق تقدم دارد یعنی اول اصلاح مطرح می‌شود و شور شده ورای میگرند اگر تصویب شد فبها والا بماده پیشنهادی کمیسیون رای گرفته می‌شود اگر آن ماده هم که راپورت کمیسیون نوشته شده رد شد آنوقت بلایحه دولت رای گرفته می‌شود اینا بعد از آنکه راپورت کمیسیون رد شد بنده اعلام کردم که لایحه رد شده است همچو خیال نکنند بعد از آن که راپورت کمیسیون رد شد می‌بایستی لایحه دولت مطرح شود برای اینکه کلیات راپورت کمیسیون با کلیه لایحه دولت هردو اساسا یک زمینه بود چون بنده دیدم اساس هر دو یکی است راپورت کمیسیون که رد کردم لایحه دولت هم رد شده است اما در مواقع دیگر این مسئله ملاحظه خواهد شد و این سابقه نخواهد بود. جلسه ختم می‌شود معمولا همه ساله در دهه دوم محرم در مجلس اقامه عزاداری حضرت خامس آل عبا می‌باشد امسال بواسطه شدت گرما اگر تصویب بفرمائید در ماه صفر بشود

(نمایندگان صحیح است)

آقای رئیس التجار

رئیس التجار- بنده می‌خواستم استدعا کنم لایحه پوست بره در جلسه آتیه یعنی جلسه پانزدهم محرم جزو دستور شود

رئیس- جاسه آتیه روز یکشنبه پانزدهم محرم دستور- اولا مواد ارجاع شده بکمیسیون نفط است ثانیا لایحه پوست بره ثالثا شور دوم لایحه راجع بالصاق تمبر به بلیطهای نمایشها رابعا کنترات آن یکنفر تبعه آلمانی برای مطبعه مجلس آقای امیر حشمت (اجازه)

امیر حشمت- بنده دو مسئله را قبلا عرض کرده بودم جزء دستور جلسه هشتم سرطان شد ولی چون جلسه نرسید همینطور ماند خواستم تقاضا کنم اگر چنانچه در جلسه آتیه وقت شد و کارهای مهمتری هم نبود جزء دستور شود یکی راجع به بلدیه است یکی هم راجع بحساب مالیاتها در مقابل مطالبات معوقه مردم است

رئیس- بعد از این چهار فقره که معین شد اگر وقت باقی ماند جزء دستور می‌شود.آقای سیدیعقوب(اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده عرضی ندارم

رئیس- آقای عزالممالک(اجازه)

حاج عزالممالک- بنده خواستم عرض کنم لایحه علائم صنعتی و تجارتی که پیشنهاد مجلس شده است جزء دستور شود

رئیس- اگر وقت شد جزء دستور می‌شود والا جزء دستور جلسه نوزدهم محرم خواهد شد آقای ارباب کیخسرو(اجازه)

ارباب کیخسرو- بنده استدعا دارم کنترات یکنفر دیگر آلمانی در جلسه آتیه بعد از شور در موارد نفط مطرح شود که عقب نفیتد

رئیس- مخالفتی ندارد؟

(گفته شد خیر)

در درجه دوم دستور گذارده می‌شود آقای طهرانی (اجازه)

آقا شیخ محمد علی طهرانی- بنده تقاضا دارم اگر کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات درآن چند ماده قانون استخدام نظری کرده‌اند جزء دستور گذارده شود

رئیس- هنوز حاضر نشده است مجلس سه ربع ساعت بعداز ظهر ختم شد.

رئیس مجلس مؤتمن الملک

السلطان م. شهاب