مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ امرداد ۱۲۹۴ نشست ۵۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سوم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ امرداد ۱۲۹۴ نشست ۵۹

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ امرداد ۱۲۹۴ نشست ۵۹

جلسه ۵۹

صورت مشروح مجلس شب شنبه بیست و پنجم رمضان ۱۳۳۳

مجلس سه ساعت از شب گذشته در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکی و صورت مجلس روز چهار شنبه بیست و دوم قرائت شد .

غائبین بدون اجازه : آقایان حاج حاج ید اسد الله ـ حاج شیخ اسمعیل ـ آقا سید فاضل ـ ناصر الاسلام

غائبین با اجازه با اجازه : آقایان حاج امام جمعه ـ خن بابا خان ـ دکتر حسین قلی خان ـ حاج شیخ محمد حسین استر آبادی .

رئیس ـ آقایان در صورت مجلس ایرادی دار ند یا خیر ؟ ( اظهاری نشد ) .

ملاحظاتی نیست ـ صورت مجلس تصویب شد .

دستور امشب رسیدگی به اعتبار نامه های آقایان قوام الوله و آقا شیخ ابراهیم ونجانی و بعد شور در بقیه قانون مستقلات می باشد در حاطر آقایان هست که در جلسه قبل عرض شد اگر شقبه تا امشب راپورتش را ندهد خود مجلس رسیدگی خواهد کرد راپورتی را که شعبه نوشته هنوز به إمضاء مخبر نرسیده است اگر تصوبی می فرمائید همان راپورتی را که منشی إمضاء کرده است قرائت می شود و رأی می گیریم گفته شد صحیح است آقای حاج میرزا اسد الله خان تاریخ آن راپورت چیست ؟

حاج میرزا اسد الله خان ـ تاریخ سلخ شعبان است .

رئیس ـ پس راپورت راجع به اعتبار نامه آقای قوام الدوله مقدم بتر است زیرا تاریخ آن هیجدهم شعبان است اول در آن رأی می گیریم آقای وقار السلطنه راجع به اعتبار نامه آقای قوام الدوله مخالفتی داشتید ؟

وقار سلطنه ـ مخالفت بنده در اعتبار نامه آقای قوام الدوله از این جهت است که در این راپورت نوشته دشه چون آقا سید عباس یکی از اشخاص بوده که رأی داشته است و باین نظر تصدیق آو در موضوع این شکایت مسموع و قبول نشده است بنده می خواستم عرض کنم که دلیل برود شکایت و قبول نشدن تصدیق آو اگر فقط داشتن رأی بوده است که این دلیل برود شکایت تنمی سود و اکر دلیل دیگر داشته خواستم ببینم دلیلش چیست .

رئیس ـ آقای ملک الشعراء مخبر هستند ؟

ملک الشعراء ـ در این خصوص خیلی رسیدگی شد هیئت نظار نجف آباد می گویند ما در این باب تحقیقات کاملی کرده ایم یکی دو نفر هم به آلان نقاطی که شکایت از آنجا رسیده فرستاده ایم و تحقیقاتی کرده اند خودمان هم تحقیقاتی که کرده ان این طور بوده است که این شکایات کأخذ صحیحی نداشتند به علاوه آن کسی که این شکایت را تصدیق کرده است خود آو چهر صد پانصد رأی داشته است ولاین هم تأیید تحقیقاتی را که خودمان کرده ایم می کند اینکه یک شکایت بوده که انجمن نظار این طور جواب می دهد یک شکایت دیگر هم با همان خط و همان إمضاء رسیده بود ولی خیلی دیر تر تقریباً یک و ده روز بعد از ختم انتخابات رسیده و بعد از مدت قانونی حق شکایت بوده با این مناسبت شکایت دومی به هیچ وجه مورد اعتناء واقع نشد شکایت اولی را هم به مناسبت تحقیقاتی که انجمن نظار می گوید کرده ایم و نظر به اینکه تصدیق کننده شکایت عم در آنجا مبلغی رأی داشته شعبه اهمیتی به آن نداد شکایات دیگر هم نبود این دو شکایت هم یکی به این دلیل که رض شد و دیگری به واسطه اینکه دیر رسیده بود و قانونی نبود و محل توجه واقع نشد و شعبه به صحت این انتخاب رأی داد .

حاج شیخ محمد حسن گروسی ـ در اینجا بنوعی که آقای وقار السلطنه فرمودند تعلیل کرده اند رد شکایت را به تصدیق آقا سید عباس و می گویندد که چون آقا سید عباس خودش صاحب رأی بوده است تصدیق ود لیل بر رد آن شکایت می شود بنده عرض می کنم صاحب رأی بوده اگر لیل بر وجاهت شخص نباشد نمی شود آن را دلیل بر وقاحت قرار داد لهذا جرم شاهد م مصدق نمی شود شمرد از قرار تقریری که آقای مخبر حالا فرمودند شعبه اعتما دش را به طرف آنچه انجمن نظار تعیب کرده نموده و راپورت شعبه تقریر همان ترتیباتی است که در انجمن نظارت شده است نه اینکه بالخصوص خود إمضاء شعبه تحقیقی نموده و به صحت و سقم این شکایت رسیدگی کرده باشند لهذا این علتی را که برای رد شکایت رد اینجا ذکر شده بی شبهه می شود گفت که دال بر بر خلاف مقصود می باشد .

معدل الدوله ـ این اعتبار نامه وقتی که به شعبه آمد در آن نظر کردیم دیدیم صورت مجلس به این تفصیل و این ترتیب تا کنون بمجلس نیامده است به ملاحظه اینکه تمام اوقات ساعات و روز تنفس و مراقبت در کار را قید کرده و صورا مجلس خیلی مرتب و منظمی از أوضاع مختلف در موضوع انتخاب آقای قوام الدوله نوشته اند شکایتی هم که در این باب شده باشد باید به موضوع آن شکایت رسیدگی کرد و دید چه چیز است یکی از موضوع شکایت شان این است که آقای قوام الدوله در اصفهان معر وفیت ندار ند بنده خیلی تعجب می کنم اگر چنانچه آقای قوام الدوله نواده حاجی صدر الدوله در اصفهان معر وفیت نداشته باشند در کجا معر وفیت خواهند داست با اینکه مدتی حکومت آنجا را هم داشته اند یکی دیگر در ضمن شکایات نوشته بودند که بعض مردم را به نفع و اجبار و إصرار و امر دار ند دادن رأی و حال آنکه بعد از نظریاتی که کردیم معلوم شد که در موقع انتخابات آقای قوام الدوله در آنجا نبوده و آن حدود هم حدودی نبوده که ایشان نفوذی داشته باشند و این هم در یک قسمتی بوده که آقا سید عباس رأی داشته و تصور می کرده اند که اگر وکالت آقای قوام الدوله رد شود ایشان وکیل خواهند شد در صورتی که خود شان می دانسته اند که اگر رأی های سایر نقاط را ضمیمه بکنند ایشان صاحب رأی نیستند با این جهت هر چه دو شعبه دقت کردیم شکایتی که قابل اعتنا باشد نبود و همان است که در راپورت ذکر شده و آقایان ملاحظه فرموده اند و بنده تصور می کنم که اعتبار نامه ایشان خیلی مرتب است و به هیچ وجه قابل تردید نیست .

رئیس ـ مذاکرات در این باب کافی نیست ،

( گفته شد کافی است ) .

رأی می گیریم به وکالت آقای قوام الدوله آقایانی که وکالت ایشان را تصویب می کنند قیام نمایند.

( اغلب قیام نمودند، نمایندگی ایشان تصویب و راپورت شعبه پنجم راجع به نمایندگی ) .

( آقای شیخ ابراهیم زنجانی به مضمون ذیل قرائت شد ) .

شعبه پنجم در تاریخ پنج شنبه ۱۸ و سه شنبه سلخ شعبان ۱۳۳۳ در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک منعقد گردیده با دقت نظر به اعتبار نهمه آقای شیخ إبراهیم نماینده زنجان و کتابچه مشروح و فصل صورت مجلس انجمن نظارت مرکزی آنجا ممهور به مهر أعضاء انجمن و نایب الحکومه زنجان رسیدگی نموده جریان انتحابات آنجا و نمایندگی معز الیه محکوم به صحت است به هیچ وجه شکایتی هم به شعبه نرسیده است کتابچه مزبور حاکی است که در بدو انتخابات آنجا راجع به مدت اعلان و کافی نبودن شعبات نقاط جزئ گفتگو هائی در میان بوده است و انجمن نظار مجدداً اعلان دیگری در تمدید وقت منتشر نموده از طرف وزارت داخله آقا میرزا خان مأمور نظارت در امر آنجا شده و پس از رسیدن ایشان زنجان شعبات دیگر در طارم سفلی و قید از تشکیل داده برای شعبه ابهر هم مقداری دیگر تعرفه فرستاده و امر انتخابات را به انجام رسانیده و پس از آن به هیچ وجه شکایتی به انجمن نظارت هم نر سیده است لهذا شعبه پنجم نمایندگی جناب آقا شیخ إبراهیم را که با اکثریت ۵۴۹۱ رأی از ۸۶۹۰ رأی دهندگان انتخاب شده اند به اکثریت تصدیق و تصویب می نماید .

رئیس ـ راجع به انتخاب آقای آقا شیخ إبراهیم زنجانی از زنجان مخالفی هست یا نیست ؟

آقا میرزا هاشم ـ بنده مخالفم

رئیس ـ پس به ماند برای جلسه دیگر ـ راجع به اعتبار نامه آقای صدر الاسلام راپورتش را نداده اند و یک چیزی به هیئت رئیسه نوشته اند قرائت می شود اگر آقایان را قانع نکرد صبر می کنم تا اطلاعاتی که خواسته اند از وزارت داخله برسد و بعد راپورت بدهند و اگر قانع بشوند همین امشب رأی می گیریم

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

شعبه شش برای ملاحظه و مدا قه اعتبار نامه جناب آقای حاج شیخ علی صدر الإسلام نماینده خمسه چندین جلسه منعقد شده اعتبار نامه مسطوره و صورت مجلس قرائت شد و دقت کاملة در آن به عمل آمده شکایتی اصلاح در انتخاب جناب معزی الله نرسیده بود ولیکن در صورت مجلس بعضی نکات علی التفضیل رعایت نشده بود شعبه را مجبور نمود که از وزارت جلیلة داخله در مقام استعلام تحقیق بر آید لهذا در جلسه قبل از این تاریخ مراسلة به وزارت مزبوره نوشته شده و از اینکه با آنکه شروع انتخابات در خمسه در کسره ثانیه در غره شهر صفر المظفر ۱۳۳۳ شده و تا یا زدهم شهر مزبور تعرفه داده شده از و یا زدهم الی شان زدنهم شهر مزبور اخذ آراء شده پس از آن شروع در قرائت آراء در ۲۰ جمادی الثانی ۱۳۳۳ کرده اند تقریباً چهار ماه قرائت آراء مجتمعه از عقب افتاده چرا و دیگر آنکه در این مدت که آراء مرکزی در عمار عبد الخالق خان در تحت نشر حکومت بود آراء مجتمعه از بلوکات در کجا مضبوط و محفوظ بوده و دیگر این که مشیر الممالک که ذیل صورت مجلس انتخابات خمسه را إمضاء و مهر نموده چه سمتی داشته آیا نایب الحکومه رسمی بوده یا نه مراتب مزبوره که از وزارت جلیلة داخله استعلام شده بود و ورقعه از آقای ضیاء السلطان مدیر انتخابات رسیده که مراتب مسطوره را تلگرافاً از انجمن نظار زنجانی خواستم هر وقت جواب رسید با دو نسیه ارسال خواهد شد چون مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی اعتبار نامه آقای صدر الإسلام را در جزو دستور لیله شنبه ۲۵ قرار داده اند شعبه ششم لازم دانسته اند که این راپورت را تقدیم مقام منبع ریاست جلیلة نماید که اگر شعبه ( ۶ ) باید تعقیب طریقه خود را بنما ید مقرر و إبلاغ فرمایند و إلا اختیار با خود آن مقام محترم است .

شریف العلماء ـ بنده مخالفم .

رئیس ـ‌حالا بایست به بینیم امشب در این خصوص باید رأی بگیریم یا خیر؟

میرزا قاسم خان ـ در این موضوع امشب نمی شود مذاکره کرد و رأی گرفت به جهات این که همین قسمی که راپورت داده اند این مطلب ناقص است و گمان می کنم باید بماند تا وقتی که از وزارت داخله اطلاعات بدست بیاید آن وقت می شود گفت مخالف یا موافق .

رئیس ـ این راپورت ها یک ماه و نیم است رسیده و چندین مرتبه گفتیم که شعبه برای رسیدگی به آن منعقد شود . منعقد نشد این بود که جزء دستور گذاشتیم به عقیده بنده بایستی مجلس برای اعتبار نامه یک تکلیفی معین کند یک وکیلی که اینجا می آید چهار ماه معطل نشود آن وقت هم برای امر مختصر ی به وزار تداخله رجوع کند و آو هم به محل کاغذ بنویسد و بعد از ۳ ماه جوا بش برسد عجالتاً رأی می گیریم که این مطلب جزو دستور امشب باشد این نه اگر رأی دادند جزو دستور امشب باشد و مخالفت شد می ماند برای جلسه آینده آقایانی که تصویب می کنند جزو دستور امشب باشد قیام فرمایند .

( اغلب قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب شد که جزو دستور امشب باشد حالا در این باب محالفی هست یا نیست ؟

شریف العلماء ـ بنده مخالفم .

رئیس ـ پس می ماند برای جلسه دیگر ولی در جلسه آتیه حتماً ‌باید رأی گرفته شود و حالا شروع می کنیم به قانون مستقلات از ماده دوم .

( ماده دوم به مضمون ذیل قرائت شد ) .

ماده دوم ـ مالیات مستقلات مذ کوره در ماده ۱ از قرار صد پنج عادیات خالصی سالیا نه تعیین می شود .

حاج شیخ اسد الله ـ در اینجا ۳ ماده راجع به عایدی صد پنج و صد چه و نتیجه این ۳ ماده این است صد چهار از مستقلات گرفته می شود در ماده اول نوشته است که از عایدات خالصی سالیا نه مستقلات صد پنج مالیات گرفته می شود و در ماده ثانی می نویسند از برای مخارج و مصارف آن یک خمس از صد پنج را کسر می کنند و ماده دیگر نتیجه اش این است که صد چهار گرفته می شود با این ترتیب به عقیده بنده ( اگر آقای مخبر گوش بدهند این ۳ ماده در اینجا بکلی زیادی است و اگر این ۳ ماده در حذف می گردند و یک ماده می نوشتند که از عایدی مستقلات صد چهار گرفته می شود بهتر بود محتاج به این شرخ و بسط نبود که از برای خوانندگان و کسی که می خواهد این عبارت را به فهمد اسباب زحمت شود .

سردار معظم ـ از نماینده محترم خواهش می کنم که تکلیف مخبر را ایشان معین نکنند .

رئیس ـ بلی مجبور نیستند گوش بدهند .

منتظر السلطان ـ از این بیاناتی که آقای حاج شیخ اسد الله فرمودند مقصود ایشان معلوم نشد که آیا با این صدی پنج که از طرف کمیسیون رأی داده شده و به مجلس پیشنهاد شده ا است مخالفند یا اینکه موافقند و مقصود شان فقط صد چهار نوشتن است بدون اینکه خرج موضوع بشود کمیسیون پس از آن که در این باب نظریاب در وقت های وفوق العاده نموده اید که بهتر از این نمی شود نوشت زیرا که زیاده بر این در واقع نوع بعدی است و کمتر هم که می فرمایند می شود به واسطه اینکه باید خرج موضوع بشود پس به همان ترتیبی که از طرف کمیسیون پیشنهاد شود برای خرج را موضوع کرد و از عایدات خالص که از برای مالک معین می شود صد پنجش را گرفت بهتر از این نمی شود و این ترتیب خیلی عادلانه است .

سلطان العلماء ـ اگر آقایان دقت نظری به فرمایند مقاوم می شود که فرق است بین مستقلات و أملاک در أملاک دقت تقویم که مقوم قیمت می کند ده یک را که صد ده باشد تا ده نیم ملاحظه بنما ید ولی در مستقلات دقت تقویم ده ربع که از صدمه هم کمتر است ملاحظه بشود بنده گمان می کنم در اینجا ملاحظه کرده صدی چهار از خالص عایدات برای دولت تخیلی زیاد و خارج از إنصاف باشد چه بسا اتفاق می افتد که برای یک مستقلی اگر به دقت ملاحظه فرمایند بالغ بر نصف و ثلث در سال مخارج و مصارف داده می شود چنانکه بعضی کارخانه ها که آتش کار ند و آتش در آنها استمال می شود مثل آهنگری و غیره از او حتی اگر به دقت ملاحظه کند سالی بالغ بر نصف و ثلث مخارج برای آنها پیدا می شود با این حال صدی چهار از کلیه مستقلات گرفتن گمان می کنم خیلی بی انصافی باشد هم چو تصور کنید که عایدی آنها از دولت است و می خواهد به یک کمپانی به مرابحه بدهد کمپانی هم ورشکست نیست کمال اطمینان به آن هست آیا به بینیم دولت از آن چقدر فایده می برد تا این که از عایدی خالص مستقلاتی صدی چهار بگیرد این است نظریات بنده ارجع به اصل مستقلات و در موضوع دیگر هم اگر مخالفتی داشته باشد عرض خواهم کرد .

مخبر ـ در اینجا دو ایراد شد یکی از نمایندگان محترم ایراد کردند که ماده دو و سه و چهار هر سه یکی است و به این جهت باید یک ماده نوشته شود البته اگر خود نماینده محترم دقت ی فرمودند تصدیق می کردند که این مواد مختلف و هر کدام راجع به یک مطلبی است که لازم است در اینجا قید شود و آیا مسئله ثانوی که ایراد فرمودند صدی چهار خیلی کم است به عقیده بنده در وقتی که یک قانون مالیاتی در مجلس وضع می شود باید چند چیز در آن مراعات و منظور شود و معلوم است از یک طرف مالیات نباید به قدری زیاد و سنگین باشد که تحمیل بر مردم شود و نتوانند از عهده تأدیه آن بر آمد باشد که قابل وضع نباشد بالاخره وقتی که مالیات گذشته می شود برای این است که یک نتیجه علمی از آن به دست بیاید یعنی یک مبلغی پول وارد خزانه دولت شود و مبلغ آن پول طوری باشد که قابل وضع قانون و اداره کردن باشد و چیزی عاید دولت بشود در اینجا صدی پنج از عابدات قبل از آنکه وضع مخارج بشود معین شود ولی یک ربع آن به عنوان مخارج موضوع می شود و در واقع صد چهار از عابدات خالصی باید به دولت عاید شود چنانچه در جلسه گذاشته عرض کردم نباید این قانون را از نقطه نظر مستقلات نگاه کرد بلکه باید از نقطه نظر عایدی مستقلات ملاحظه کرد چنانچه غرض کرد یک کسی که یک ملک مزروعی دارد و از او ده یک مالیات می گیرند هیچ جهتی ندارد که ما بگوئیم صد چهار از عایدی خالصی أملاک مستقل گرفته زیاد ماست بلکه عقیده بنده این است صد چهار خیلی کم است ولی چون در هر موقعی که مقنن مالیات تازه وضع می کند باید طوری باشد که در اول کار تحمیلی بر مردم نشود به این جهت این میزانی که در اینجا معین شده بهترین میزان عادلانه است که برای مالیات مستقلات معین شده .

حاج شیخ اسد الله ـ بنده چون عقیده به اصل این مالیات ندارم به هیچ وجه در زیاد و تصفیه آن اظهار نمی کنیم و فقط در این موادی که اینجا نوشته شده است از نقطه نظر قانون گذاری یک نظری دارم در اینجا ۳ ماده نوشته شده و نتیجه هر سه ماده این است که از عابدات مستقلات صدی چهار به عنوان مالیات دریا فت می شود خوب دقت بفرماید بنده هم همان قسمی که آقای مخبر فرمودند دقت کردم و در این ۳ ماده خوب مرور کردم و نتیجه ۳ ماده را بیشتر از این چیزی نفهمیدم ماده اول می نویسد صدی پنج از عایدی مستقلات دریا فت می شود و در ماده دوم می نویسد برای مصارف مستقلات خمس از این صدی پنج منظور می شود و به پای مالک بر می گردد و نتیجه آن است که صد چهار از عایدی مستقلات دریا فت می شود بنده عرض می کنم اگر مقود صد چهار است این سه ماده و این شرح و بسط لازم نیست خوب است آن مخارجی را که قانون گذار ملاحظه می کند برای مالک موضوع کند و یک ماده بنو یسد که صدی چهار از عایدات مستقلات را دولت دریا فت می کند دیگر محتاج به این شرح و بسط نیست مخصوصاً عبارت آخر یش که خیلی مشکل است کسی مطلب از او کشف کند .

سردار معظم مخبر ـ بنده گمان می کنم مراجعه به خود ماده مسئله را حل خواهد کد متأسفا نه می بینم این طور نیست بنا بر این اجازه بد هند مختصری تفسیر کنم که أولا ماده هم برای این است که معین کند مالیات مستقلات بر کدام یک از عابدات تعلق می گیرد بر آن عابدات خالص تعین عایداتی که بعد از وضع مخارج عاید مالک می شود تعلق می گیرد پس ماده دوم برابری این است که صدی پنج بر عابدات خالص تعلق می گیرد ولی از طرف دیگر چون در مملکت ما هنوز عایدات خالص اصطلاح قطعی نشده است و محتاج به یک تعریفی است لهذا ماده سیم راجع به تعریف عاید خالصی است و ثابت می کند که مقصود از عابدات خالص شده ه عابدات خالص یعنی چه ماده چهارم راجع است با این مخارجی ک از عابدات کلی باید وضع شود و عایدات خالص معین شود برای اینکه اشکال پیش نیا ید و هر یک از مالکین مجبور نباشند صورت حساب شان را بد هند و در تعین خارج اسباب زحمت نشود این است که به طور کلی مبلغ حد وسط مخارج تخمین شده است و یک خمس از کلیه عابدات را برای مخارج موضوع کرده اند و چهار خصوص را که کافی می ماند گفته اند عایدات خالص از آن عایدات خمس مبلغی که در ماده دوم معین شده است به عنوان مالیه مالیات گرفته می شود پس بالاخره بر حسب این ترتیب که عرض شد هر سه ماده لازم است .

مدرس ـ دو ایراد آقایان فرمودند و فرمایشات آقای مخبر بنده را قانع نکرد اگر چه بنده با اصل این مالیات مخالفت داشتم ولیکن در مواد أولیه هر کس نظریاتی دارد باید عرض کند قانون گذاری معنی اش این است که فلسفه آن را مقنن ملاحظه کند و قانون بگذارد دیگر ذکر فلسفه و جمع و خرج را در قانون نباید بکند باید این ملاحظات را مقنن خودش بکند و جمع و خرج بکند آن وقت آن نتیجه را قانون بگذارد لهذا بنده عرض می کنم در عوض این سه ما ه یک ماده بنویسند صدی چهار کفایت می کند بلکه ماده دوم و سوم ذکرش مضر است چرا به واسطه اینکه ذکر کرده اند که از برای مخارج …

رئیس ـ مذاکراه در ماده سوم گویا از موضوع خارج باشد .

مدرس ـ راجع به ماده دوم است این است که ذکر فلسفه اش را نباید بکند و به همان ماده اول قناعت کند مسئله دیگر این که مالیاتی که در مملکت بر عایدات گذاشته می شود باید به یک نظم و موفق باشد و این صد پنج یا صد چهار در این زیاد است به واسطه اینکه أملاک همین طور که اظهار داشتند عایداتش ده یک است و دولت ده یک می گیرد حالا در بعضی جاها پپنج شاهی یک عباسی زیاد تر بنا کمتر باشد فرق نمی کند با این ترتیب اگر بخواهند مالیات بد هند صد دو به بنده شاید به فلسفه نزدیک تر باشد اما صد چهار خیلی زیاد است در واقع اگر دولت پول می داشت و در بانک می گذاشت آیا صد چهار به او می دادند یا نه اگر بنا باشد دولت آن قدر مالیات بگیرد گمانم این است زیاد است و صد دو الی صد سه باید گرفت .

حاج شیخ محمد حسن ـ بنده نسبت به این سه ماده که گفته شد دو ماده ازاو زائد است ….

رئیس ـ این مسئله موضوع بحث نیست مده سوم چهرم در م.وقع خودش خواهد آمد ارجع به ماده دوم است در این باب اظهار ی ندارید ؟

حاج شیخ محمد حسن ـ خیر .

حاج عز الممالک ـ لاز م است خدمت آقایان عرض کنم که این مالیات تازه نیست که گفته شود زاید است برای اینکه مالیات مستقلات در اغلب نقاط گرفته می شده است منها نبه موجب این لایحه از روی عدل و مساوات یا أساس صحیح از برای عموم بر قرار می شود و أما صدی چهار که آیا فرمودند زیاد است عرض می کنم بلی در أملاک باید عشر گرفت ولی در مستقلات هم که صد چهار می فرمایند زیاد است به عقیده بنده زیاد نیست و اینکه فرمودند مستقلات را ده ربع قیمت می کنند و خرید و فروش می شود أملاک ده یک مستقلات هم به طور عموم ده نیم و ده ربع خرید و فروش نمی شود و آنکه آقای حاج شیخ اسد الله فرمودند چرا در تحت سه ماده نوشته شده به نظر بنده لازم است و اگر باز در ماده بعد مخافت فرمودند که چرا نوشته شده بنده توضیح خواهم داد .

سلطان العلماء ـ بنده سابقاً شرحی عرض کردم و آقای مخبر فرمودند این هم شبیه به أملاک است بنده یک دلیل مختصری عرض می کنم که اگر کسی هزار تومان ملک بخرد در عرض سال أقلا هشتاد تومان عایدی آن است و مستقل بخرید سی تومان است مراجعه بفرمایند ببینید به همین نحو است یا خیر و از این نقطه نظر بود که بنده عرض کردم صد چهار از عایدی خالصی خلاف عدل است و اگر آقایان نمایندگان دقت به فرمانید ملاحظه خواهند فرمود که اگر کسی هزار تومان ملک بخرد هشتاد تومان عابدات خالص دارد و در مستقل سی تومان یا بیست و پنج تومان عایداتش بیشتر می شود حالا گذشته از اینکه در بعضی اوقات خرج الطاقه هم را آن طاری و عارض می شود که باید منافع سه چهار ساله خودش را صرف کند همان طوری که سابقاً عرض کردم مستقل را مقوم ده ربع قیمت می کند و صد چهار از عایدی خالص گرفتن خلاف أنصاف است این بود عرض بنده که تکرار کردم .

مخبر ـ أولا تصور می کنم که در همه جا مستقلات به این ترتیب نباشد شاید در بعضی جاها به این ترتیب باشد و آقا از آنجا ها با اطلاع باشند ولی در همه جا این طور نیست معمول اغلب ولایات ایران است که ملک را معمولا ده یک و مستقل را ده نیم قسمت می کند و از همین نقطه نظر عایدات او را می سنجند مثلا اگر یک کسی هزار تومان ملک راشته باشد معمولا عایدی آو را از نود تومان الی صد تومان تخمین می کنند و بر عکس مستقل داشته باشد به قیمت هزار تومان از چهل تومان إلی پنجاه تومان از پس تقلیل عایدات مستقل برای گرفتم نتیجه که صد چهار زیاد است گویا صحیح نباشد اما مخارجی که فرمودند عین همان مخارج در أملاک غیر مستقل هم هست قنات خراب خراب می شود مجبور ند مبلغ کلی صرف قنات کند از این نقطه نظر یک ما به الامتیازی در أملاک مستقل و غیر مستقل نیست هر دو خرج دار ند فرض کنیم در أملاک مستقل هزار تومان سی تومان عایدی داشته باشد همچو فرض کنیم باز هم در نظر مقنن اختلافی ندارد می خواهد صد تومان باشد یا سی تومان فرق نمی کند در هر صورت باید صد چهار آن را به دولت بدهد از صد تومان چهار تومان مالیات مستقل دادن قابل این نیست که بگوئیم زیاد یا کم است و حرف بزنیم که مستقل چقدر عایدی دارد هر چه می خواهد داشته باشد یک مبلغ مجهولی عایدی دارد در هر صد تومان آن عایدی دارد در هر صد تومان آن عایدی چهار تومان به دولت می دهد و این خلیل عادلانه است و هیچ چیزی نیست که بر کسی تحمیل شود و عقیده بنده این است که باید یک قدر ی هم زیاد کنیم .

رئیس ـ مذاکرات را آقایان در ماده ( ۲ ) کافی می دانند .

( جمعی گفتند کافی است و ماده ۳ به مضمون ذیل قرائت شد ) .

ماده ۳ ـ مقصود از عایدات خالص سالیا نه عایدتی است که پس از وضع مخارج لازم از بابت مواظبت و تعمیر عاید مالک می شود .

رئیس ـ در ماه سوم مخالفی نیست

( اظهاری نشد و ماده چهارم به مضمون ذیل قرائت شد ) .

ماده ۴ ـ مخارج مصارف مواظبت و تعمیر مذکور در ماه ۳ برای کلیه مستقلات یک خمس عایدی سالیا نه منظور می شود به عبارت آخری مالیات مستقلات بر چهار خمس عابدات مطلق سالیا نه تعلق می گیرد .

رئیس ـ در ماده چهارم ملاحظاتی هست یا نیست .

حاج شیخ حبیب الله ـ می فرمایند از برای مصرف و مخارج یک خمس عایدی را ملاحظه می کنند شاید مخارج بیشتر داشته باشد در صورتی که مخارج بیشتر شد دیگر چطور می شود یک خمس از برای مخارج حساب کنند باید بعد از وضع مخارج هر چه باشد زیاد تر یا کمتر آن وقت مالیات بگیرند .

معدل الدوله ـ منظوری که آقای حاج شیخ حبیب الله دار ند در این ماه به طور صحیح قید شده مقصود شان این بود که ذکر شود مالیاتی که گرفته می شود از عایدات خالص باشد بعنی بعد از وضع مخارج هر چه باشد مالیات گرفته شود خاطر ایشان در متذکر می کنم که برای این نکته کمیسیون نظر کرد که چون ممکن است بین أعمال دولت و مالیات دهندگان و صاحبان مستقل اختلافی کلی پیدا شود لهذا مخارج مستقلات را بطور کلی عمومی داده اند که یک خمس باشد و چون این حد اکثری بود که تصور می شد که از صد تومان عایدی بیست تومانش خرج به این واسطه برای اصلاح و رفاه مالکین گفته شد که یک خمس به عنوان مصارف و مخارج مستقل موضوع شود .

حاج شیخ حبیب الله ـ عرض می کنم این مطلب که فرمودند صحیح است ولی علت را فرمودند که از برای اینکه رفع اختلاف بشود این طور قرار داده اند در صورتی که ممکن است وقتی می خواهند تعمیر کنند همان قسمی که در باب اجاره دادن با اداره اطلاع می دهند و ثابت می کنند همان قسم مخارج را ثابت کنند پس خوب است که بعد از وضع مخارج مطلقاً چه آن چیزهائی که اسباب آبادی ملک است و چه چیزهائی که لازم است خرج شود مالیات گرفته شود .

مخبر ـ اولا ـ آقا در یکی از مواد بعد راجع به تعمیرات أساسی ملاحظه خواهند فرمود که از برای ک مدتی معاف خواهند بود و این مبلغی که از عیدات سالیا نه موضوع می شود در واقع برای تعمیرات جزئی است حالا می فرمانید خوب بود چه متوسط برای تعمیر معین نمی شد و مخارج از عایدات مطلق موضوع می شد بعد مالیات به عایدات خالص بسته مس شود در اینجا بنده تصور می کنم در عمل گرفتار مشکلات زیاد می شودم أولا کسی ضمانت خواهد کرد که مالکین وقتی عایدی خود شان را صورت می دهند در مقابل یک صورت تالا بلید از مخارج ند هند که وقتی جمع و خرج کنیم هیچ چیز باقی نما ند که آن وقت صد پنج یا صد چهر ب عنوان مالیات به ولت داده شود در این صورت قسمت اعظم ا مالیات به عنوان مخارج موضوع می شود و اینکه گفتند به دولت اطلاع بدهند و به اطلاع دولت تعمیر کنند گمان می کنم این مسئله جز خرابی مستقلات فائده دیگری نداشته باشد تا بروند بجنبند و اجازه از دولت بگیرید و مأمور معین کنند باران آمده و خانه خراب شده از این نقطه نظر گمان می کنم خدمتی به مالکین مستقلات نکرده باشید بلکه یک ضرری به آنها وارد می شود و اگر دست ملاحظه بفرمائید خمس عایدی آنها که از برای تعمیر منظور شده است خیلی کافی است به جهت ینکه یک تعمیرات مهمی ندارد یا سفید کاری است یا پنجره و در شکسته است یا از این قبیل مخارج است ک فوق العاده نیست دیگر مخمس از عایدات سالیا نه برای این مخارج زیاد هم هست بله ممکن است یک سالی زیاد تر بشود اما یک سالی هم کم خواهند شد یا هیچ خرج نخواهد داشت روی هم رفته بیشتر از این نمی ود و این طور که مقنن کرده است مخصوصاً برای این است که در ظرف چند سال روی همدیگر را بپوشانند و از این بابت خسارتی به مالک وارد نشود پس بنابراین خوب است به همین ترتیبی که این نوشته شده است قانع شوند اصرار نکنند که مبلغ واقعی مخارج موضوع شود .

رئیس ـ دیگر مخالفی نیست ؟‌ ( اظهاری نشد ) .

ماده پنجم به مضمون زیر قرائت شد ) .

ماده ۵ ـ‌ عایدی هر یک از مستقلات مذکور در فوق اگر چنانچه در اجاره باشد از روی اجاره نامه مشخص می شود و هر گاه به اجاره نرفته باشد اداره مالیه از روی ممیزی تشخیص خواهد داد به این ترتیب که آنها را با مستقلات نظیر آن در همان نواحی و اطراف نزدیک به آن واقع شده و تقریباً برای مصرف واحد مهیا شده اند سنجیده ممیزی می نمایند .

رئیس ـ در این ماده مخالفی نیست ؟

حاج سیخ حبیب الله ـ ( در صورتی که به اجاره نرفته باشد ) ممکن است یک شخص فقیری باشد که امرش از دکانی می گذارد که خودش در آنجا نشسته است در خالتی که غرض از این مالیات منافع و عایداتی است که این شخص می برد کسی که در دکان خودش نشیته است عایدی از آن نمی برد تام مالیات بد هند بنابراین داخل در عابدات نیست و مالیات ندارد چو در اینجا قید کرده اند بقیه عایدی در صورتی که عایدی نداشته باشند باید مالیات هم نداشته باشند .

معدل الدوله ـ بنده می خواستم یک توضیح مختصری بدهم آقا در این موارد یک اشتباهی می کنند که می گویند یک کسی که دکانی ساخته است و خودش در آنجا سکنی دارد کاسبی می کند یک مالک فقیری است بنده در همین شهر تهران نشان می دهم یک کسی در که در خیابان لاله زار یک مغاره ساخته و در همان منزل دارد و شاید ده هزار تومان خرج این مغازه کرده است و سالی دو هزار تومان فایده می برد پس به همین ملاحظه که چو خودش در این دکان نشسته است نباید مالیات بدهد د؟ خیر از این دکانها هم مثل دکاکین بالا دست و پائین دست یک مالیاتی برای حفظ امنیت شهر تهران گرفته می شود و به مصرف نظمیه می رسد لهذا از دکاکینی هم که خود مالک نشسته است و به اجاره نرفته مطابق دکاکین نظایر آو مالیات معین کمی کنند و می گیرند .

رئیس ـ غیر از ایشان دیگر مخالفی نیست ؟ ( اظهاری نشد ) .

( ماده ۶ بدین مضمون قرائت شد ) .

ماده ۶ ـ‌ مستقلات ذیل از دادن مالیات معاف می باشند (۱) مستقلات متعلق به دولت ( ۲ ) موقوفات متعلق به یکی از أماکن مقدسه و مساجد که دولت وقفیت آنها را شناخته و تصدیق کرده باشد و مستقلات متعلق به مدارس و دار المساکنی و دار العجزه و مریض خانه ها ( ۳ ) حمام ها .

تبصره ـ مستقلات مذکورة در فقرات ۲ ۳ مالیات ها ی را که تا کنون می پرداخته اند کما کان خواهند پرداخت .

( ۴ ) مستقلات که بلا حاصل و فائده باشد ( ۵ )‌خانه های مسکونی برای مدتی که مالکین شخصاً در آن خانه ها سکنی نموده اند .

آقا میرزا هاشم ـ بنده راجع به تبصره عرضی دارم .

رئیس ـ‌ در فقره اول مخالفی نیست ( اظهاری نشد ) در فقره دوم چطور ؟

حاج شیخ حبیب الله ـ در فقره ( ۲ ) می گویند موقوفات متعلق به أماکن مقدسه از قبیل موقوفات متعلق به سید الشهداء از مالیات معاف است و عقیده به مطلب موقوفات نشده است خوب است همان مرقوفاتی که به جهت موقوفات أماکن مقدسه شده در بقیه موقوفات هم بشود و این طور نوشته شده موقوفات مطلقاً هم بشود و این طور نوشته شده موقوفات مطلقا چه موضوعش أماکن مقدسه و مشاهد مشرفة باشد یا موقوفاتی که باید که مصرف بریه خرج شود از مالیات معاف است .

رئیس ـ‌ آقای حاج شیخ محمد حسن موافقید .

حاج شیخ محمد حسن ـ بله موافقم .

رئیس ـ بفرمائید .

حاج شیخ محمد حسن ـ هم مخالفم و هم موافق مخالفت بنده با فرمایشات ایشان است و که نوشته شده است موقوفات متعلق به یکی از أماکن مقدسه تمام جزئیات معلوم است قدس به یکی از أماکن مقدسه تمام جزئیا تش معلوم است قدس أماکن به واسطه صاحبان أماکن و کسانی که در أماکن موقوف ند می باشد نه صرف موقوفات و این موقوفات معلوم است یا وقف بر حشرت سید الشهدا علیه السالم یا جاهای دیگر و آنها هم در این ماده داخل است .

حاج شیخ اسد الله ـ بنده باز هم عرض می کنم که مخالف أساسی این قانون نیستم ولی هر چه فکر می کنم فلسفه این مستثنیات را بنده نمی فهم اگر چه بر من خیلی ناگوار است ولی عقیده خود مرا در این موقع آزادانه می گویم مالیاتی که بر این موقوفات تعلق می گیرد بنده تصور می کنم آن هم یک از مصرف خود آن موقوفات می توان محسوب کرد مثلا برای حرات یا برای ندار چیزهای دیگر که نسبت به أساس مالیات عقیده داریم که ملت باید به دولت بدهد بنا بر این دیگر مستثناء کردن این مستقلاتی که وقف بر أماکن مقدسة یا مساجد یا مدارس یا چیز های دیگر است هیچ فلسفه ندارد قانون گذار وقتی قانون وضع می کند یا به یک نر مساواتی در نظر بگیرد یک اصل را اتخاذ کند بعد از آنکه آن اصل را اتخاذ کرد آن وقت باید تمام مصادیق در تحت آن اصل باشد اعم از اینکه مال محنون باشد یا مال صغیر یا راجع به یکی از أماکن مقدسة یا وقف بر حضرت رضا ( ۴ ) هیچ فرق نمی کند بنا بر این اگر ما بخواهیم موقوفات را مستثنی بکنیم باید مالیات مستقیم را هم که أملاک می دهند این فلسفه را در نظر بگیریم و آن را هم جزو مستثنیات قرار بدهیم و حال اینکه در مالیات مستقلات و مالیات مستقیم هر دو یک نظر است یعنی در هر دو مالیات را از عایدی می گیرند و وقتی این فسفه را در نظر بگیریم دیگر هیچ فلسفه به نظر من نمی رسد که این مستثنیات را در نظر بگیرند و عقیده بنده این است که فقره اول و دوم و سوم و چهارم از قلم بیندازند و آن فقره اخیر که خانه های أجاره است مستثناء باشد و غیر از این فقره باید تمام فقرات را قلم زد که هر روز از برای دولت اسباب زحمت نباشد و متولی های گردن کلفت یک بهانه از برای دولت پیدا نکنند .

آقا میرزا هاشم ـ خیلی تعجب می کنم از آقای حاج شیخ اسد الله با اینکه می فرمایند من أساسا مخالف با این قانون هستم آن وقت می آیند نسبت به یک قسمت از موقوفات این فرما یش را می فرمایند البته به کمیسیون قوانین مالیه نظری که کرده است از این نقطه نظر بوده است که چو ان مستقلا موقوفه منافع شان خرج تعضی مصارف خرید می شود از این جهت مالیات را از آنها موضوع کرده و آن عرض را بنده راجع به تبصره می خواستم بکنم اینجا عرض می کنم چرا باید تبعیض کند یعنی به بعضی از مستغلات مالیات تعلق نگیرد و نسبت به بعضی دیگر تعلق بگیرد .

عدل الملک ـ یک از چیزهائی که خیلی لازم است در موقع وضع قانون در نظر گرفته شود فلسفه قانون است و بنده عهر چه تعقیب کردم که نظر کمیسیون را در این خصوص پیدا کنم نتوانستم به فهمم اگر کمیسیون نظرش این است که بر این قبیل مستقلات نباید مالیات بسته شود و معافیت این قبیل مستقلات را از مالیات معید می داند بنده عرض می کنم نسبت به مستقلات یک فلسفه خصوصی در بین نیست که باید از مالیات معاف باشد بنده کاری ندارم که مالیات برای مستقلات موقوفة وضع بشود یا نشود ولی مطلقاً عرض می کنم که اگر این معافیت از مالیات باید تعقیب بشود باید أملاک مزروعی که موقوفه است از مالیات معاف باشد فرق ما بین مالک موضوعی ومستقل چیست منتها در مستقلات مالیات به عنوان صدی چهار می شود دیگر فلسفه استثنا کردن یک قسم از مستقلات را به عنوان اینکه موقوفه است بنده نمی دانم چیست ؟

رئیس ـ در فقره دوم مذاکرات کافی است ؟

(جمعی گفتند کافی است ) در فقره سوم مخالفی نیست . ( مخالفتی نشد ) در فقره چهارم ایرادی هست ( اظهار ی نشد ) در فقه پنجم چطور ؟

حاج شیخ محمد حسن ـ خانه های مسکونی نظر به اینکه دار السکنا از برای مالک کأنه یک عنوانی بهم رسانید که می بایست جزء مستقلات یا عایدی محسوب نشود به این معنی اگر چه فی حد نفسه یا عایدی است لکن چون برای ضرورت و دار السکنا بودن خودش آن را إیجاد کرده و جهت عایدی ار در آن منظور نداشته به این حیث خروج موضوعی بر هم زده است لهذا مادامی که این عنوان دارا السکنائی بر سر او است ولو اینکه اتفاقاً دو ماه یا سه ماه به سفر برود و اجاره محسوب نمی شود و جزء مستقلات عایدی آور قرار نداده است نمی شود از برای دو ماه یا سه ماه یا چهار ماه مالیات برای آو قرار داد و مادامی که عنوان دارا السکنائی در آن مصداق دارد خارج از مستقلات عایدی آور است و باید مالیاتی بر او مقرر نشود .

آصف الممالک ـ بنده چون اول با ماده موافق بودم لهذا در اینجا پیشنهاد کردم که ذکر شود خانه هائی که قسمتش به اجاره می رود از مالیات معاف باشند برای اینکه خیلی خانه ها است که مالکین می دهند به این جهت آن قسمتی که به اجاره می رود معاف باشند پیشنهاد هم کرده ام .

حاج شیخ حبیب الله ـ فقره پنجم می فرماید ( خانه های مسکونی برای مدت که مالکین شخصاً در آن خانه ها سکنی نموده اند ) بنده عرض می کنم قید ( شخصاً ) دیگر لازم نیست بلکه باید یک چیزی غیر از این نوشت خوب است بنویسند ( مالکین یا بستگان مالکین ) مثلا یک شخصی است که دارائیش زیاد است یک خانه خودش نشسته و یک خانه دیگری را داده است به یکی از بستگانش نشسته اند باید آن خانه هم که بستگانش نشسته اند معاف باشد اگر این طور باشد باید از آنها مالیات گرفت و این خلاف مقصودی است که خانه های مسکونی از مالیات معاف باشند .

رئیس ـ پیشنهاد کنید .

مخبر ـ بلی اینکه آقا می فرمانید یک عیب دارد و آن این است که آن وقت تمام مستأجرین کسان مالکین خانه خواهند شد .

رئیس ـ در فقر پنجم مذاکرات کافی است

( گفته شد کافی نیست ) .

رأی می گیریم به اینکه مذاکرات کافی است یا خیر آقایانی که مذاکرات را در فقره پنجم کافی می دانند قیام نمایند .

( عده کثیری قیام نمودند ) .

رئیس ـ مذاکرات کافی است پنج و شش فقره اصلاح رسیده است قرائت می شود رأی بگیریم .

( پیشنهاد آقای آصف الممالک ) .

بنده پیشنهاد می کنم در آخر فقره پنجم از ماده شش علاوه شود ( یا قسمتی از آن را جاره داده اند ) .

( پیشنهاد آقای مدرس ) .

پیشنهاد می کنم که در فقره اولی از ماده ششم به جای تصدیق کرده باشد نوشته شود ( تصدیق می نماید ).

رئیس ـ فقره دوم است اشتباهاً شده است .

( پیشنهاد سردار سعید ) ؛

پیشنهاد می کنم خانه های ملکی که مالک در آن ساکن است تا میزان یک صد و بیست تومان در تهران و شصت تومان در ولایات أجاره سالیا نه از مالیات مستقلات معاف باشند و بیش از این مبلغ مالیات خود را موافق محمول بپردازند .

( پیشنهاد ثانوی آقای مدرس ) .

پیشنهاد می کنم که در آخر ماده ششم اضافه شود هفتم خانه هائی که سالیا نه شصت تومان و کمتر مال الا جاره آنها باشد .

رئیس ـ آقای مدرس راجع به فقره دوم توضیحی دار ید ؟

مدرس ـ اینجا نوشته شده است که شناخته و تصدیق کرده باشد ظاهر عبارت این است که سابقاَ هیچ این جور مطالب محل احتیاج دولت نبود که تصدیق کرده باشد یا نکرده باشد لهذا بهتر این است نوشته شود تصدیق بنما ید .

مخبر ـ این اصلاح عبارتی است و این عبارتی که اینجا نوشته شده است بهتر است زیرا بیشتر تصدیق دولت نسبت به مالیات مستقیم قول است پس باید با این ملاحظه این طور که نوشته شده است ایراد ندارد .

رئیس ـ مجدداً قرائت می شود و رأی می گیریم .

( مجدداً به مضمون فوق قرائت شد ) .

رئیس ـ آقایانی که این پیشنهاد آقای قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ قابل توجه نشد ـ آقای آصف الممالک راجع به پیشنهاد خودتان توضیح دارید ؟

آصف الممالک ـ خیر توضیح همان بود که عرض کردم .

مخبر ـ رجوع بفرمائید به کمیسیون در آنجا مطالعاتی بشود .

( پیشنهاد ثانی آقای مدرس مجدداً به مضمون فوق قرائت شد ) .

رئیس ـ راجع به این مطلب سه نفر از آقایان پیشنهاد کرده اند یکی از آقای مدرس یکی از آقای مؤید الإسلام و یکی از آقای سردار سعید .

مخبر ـ بنده تصور می کنم مطلب دو تا باشد

پیشنهاد آقای مدرس یک مطلب است و آن دو پیشنهاد مطلب دیگری است این دو مطلب بکلی نقطه متضاد همدیگر است .

سلطان العلماء ـ بنده هم پیشنهادی عرض کردم .

رئیس ـ قرائت می شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

بنده پیشنهاد می کنم خانه هائی که مال الا جاره آنها در هر ماه بالغ به پنج تومان شود از مالیات معاف باشند .

رئیس ـ پیشنهاد شما هم همان پیشنهاد آقای مدرس است ایشان در سال شصت تومان نوشته اند جناب عالی ماهی پنج تومان نوشته اید هر دو یکی است پیشنهاد آقای مدرس قرائت شده است اگر توضیحی دار ید بفرمائید .

مدرس ـ اگر چه بنده اصلا با مالیات مستقلات مخالف بودم و عرض کردم خوب است لا اقل خانه ها در الغاء کنند قبول نشد حالا که کلیة خانه قبول نشد عرض می کنم خانه هائی که ماهی پنج تومان که سالی شصت تومان است اجاره دار ند از دادن مالیات معاف باشند زیرا این مبلغ خرج یک سرای دار و مخارج خرابی های جزئی است و به همان فلسفه که عرض کردم بعضی اشخاص هستند که در خانه خودشان نشسته اند یک خلوتی یا دو اطاق را اجاره می دهند بنا بر این آنها دیگر در زحمت نمی افتند لهذا پیشنهاد کردم اگر مجلس قبول بند آنجائی که از شصت تومان در سال اجاره شان کمتر است مبلغی شود .

مخبر ـ بله آقای مدرس همان عقیده را که در ضمن مباحثه در ماده اول بیان فرمودند بعنی مخالفت داشتند با اینکه مالیات مستقلات به کلیه خانه هائی که اجاره می رود بر قرار شود رد ضمن پیشنهاد می خواهند پیش ببرند اگر پیشنهاد ایشان پذیرفته شود بنده تقضا خواهم کرد که کلیه خانه ها از دادن مالیات معاف باشند زیرا قسمت اعظم خانه ها آنهائی است که از شصت تومان تا صد و بیست تومان اجاره دار ند و اگر آنها را معاف کنیم دیگر چیزی باقی نخواهد ماند پس عوض اینکه در تحت این پیشنهاد آن عقیده اولی را پیش ببرند خوب بود که عقیده خودشان را بطور واضح پیشنهاد بفرمائید اگر اکتریت مجلس با ایشان همراه بود قبول می فرمودند اینکه می فرمائید خانه که ماهی پنج تقومانی دارد دیگر سرا یدار نگاه نمی دارد و ثانیاً مالیات عایدی پنج تومان دو قران است چنانچه پنج هزار تومان به همان نسبت زیاد تر دارد پس وقتی که تأسف عایدی مالا حظه شود پنج تومان وصد هزار تومان هیچ تفاوتی ندارد منتها فرق پنج یا پنجاه تومان یا صد هزار تومان این است که مبلغی که به دولت عاید می شود زیاد تر یا کمتر خواهد بود پنج تومان عایدی دو قران مالیات خواهد داد کسی که بیشتر دارد بیشتر خواهد داد و به عقیده بنهد این پیشنهاد را نمی شود در این مورد قبول کرد زیرا بنده هیچ تفاوتی بین آنها نمی بینم که بتوان یک استثنائی قائل شد به جهت اینکه بنده هیچ تفاوتی نمی بینم میان آن کسی که پنج تومان عایدی از کرایه خانه درد با آن کسی که پنج تومان عایدی از کرایه خانه دارد با آن کسی که پنج تومان عایدی از کرایه دکان یا یخچال یا چیزهای دیگر دارد چه فرق می کند ۱ول ، پول است عایدی است و تمام این عایدات از بابت مستقل است پس از این نقطه نظر هیچ تفاوتی ندارد .

رئیس ـ پس شما این پیشنهاد را قبول ندارید .

مخبر ـ خیر .

رئیس ـ پس رأی می گیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای مدرس آقایانی که پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ قابل توجه نشد ـ پیشنهاد آقای مؤید الا سلام که در جلسه قبل پیشنهاد شده بود و گفتند در ماده شش باید قرائت شود فعلا قرائت می شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

بنده پیشنهاد می کنم که خانه های ملکی که کمتر از پانصد ذرع مساحت دارد از دادن مالیات مستقلات معاف باشند لیکن خانه هائی که زائد به پانصد ذرع مساحت دارد باید مالکین آنها از عهده مالیات مستقلات بر آیند .

رئیس ـ آقای مخبر این پیشنهاد را کمیسیون قبول می کند ؟

مخبر ـ پانصد ذرع نمی تواند مقیاس بشود به واسطه اینکه یک جا در تهران دویست ذرع وسعت دارد ممکن است که با خان دو هزار ذرعی که در کردستان است یک قیمت داشته باشد و به مناسبت کرانی و ارزانی زمین بتفاوت می کند پس به این جهت ذرع را نمی شود مقیاس قرار داد در بعضی از ولایات خانه پانصد ذرعی به مفت نمی ارزد ولیکن در اینجا خانه پانصد ذرعی خیلی قیمت دارد .

مؤید السلام ـ آن وقت که بنده این پیشنها درا کردم نسبت به خانه های ملکی بود که می بایستی مطرح مذاکره شود .

رئیس ـ حالا مسترد می دار ید ؟

مؤید الا سلام ـ بلی چون ماده اول گذشته مسترد می کنم .

سردار سعید ـ بنده می خواستم عرض کنم اگر بنا باشد از خانه های ملکی مالیات گرفته نشود همان طور که آقای مخبر فرمودند عقیده بنده این است که بکلی خانه ها ا از داده مالیات معاف ندار ند زیرا فقط در تهران و مشهد یا یکی از دو شهر دیگر خانه های کرایه پیدا می شود و در سایر شهرها و قصبات عموم خانه ها ملکی است و هر کس به اندازه خودش خانه دارد که در آن سکونت دارد پس با این دلی اگر بنا بشود به خانه های ملکی مالیات بسته نشد باید عموم خانه ها را از مالیات معاف به دارند و ا یک من که گفتند خانه مسکونی چون مالکین در آنها ساکنند باید ملاحظه از ساکنین شده باشد چه ملاحظه باید از مالکین کرد ؟ بعضی از آقایان فرمودند که خانه مکونی عایدی ندارد بنده عرض می کنم خیر این طور نیست آنها که عایدی دار ند به جهت اینکه آن شخصی که خانه مسکنی دارد و در او زندگانی می کند اگر آن خانه را نمی داشت مجبور بود یک خانه مثل آن خانه اجاره کند خوب است قرار بد هند خانه هائی که می توان در آو زندگانی کرد یعنی در تهران سالی صد و بیست تومان و در ولایات نصف این مبلغ اجاره داسته باشد از دادن مالیات معاف باشند و اگر کسی یک خانه برای تجمل و دستگاه خودش می خواهد داشته باشد باید مالیات معموله را بدهد و و اینکه عرض کردم پانصد ذرع همان طوری که آقای مخبر اظهار کرد ند نمی شود مقیاس قرار داد .

رئیس ـ این مسئله گذشت .

مخبر ـ بنده در جلسه گذشته عرض کردم حالا که تکرار می کنم این قانون مستقلات که از مجلس می گذرد باید به این نقطه نظر ملاحظه کرد که این مالیات بر عایدی مستقلات است وقتی که این نظر در داشتیم قضیه قبول سهل و ساده می شود دیگر محتاج به تعضی اصطلاحات نخواهیم شد اگر مالیک قرد ی نظر را فلسفی بکنیم کسی که خانه از خودش راد آو هم باید مالیات بدهد زیرا اگر کسی خانه از خودش نمی داشت مجبور می شد یک پولی بدهد و یک خانه اجاره بکند پس در واقع وقتی که مالک در خانه خودش سکونی دارد مثل این است که پولش در جیب خودش است بلیه این صحیح است ولی ما می خواهیم یک قدری را به عنوان مالیات به دولت بدهد اما وقتی که کسی آن عایدی را ندارد نمی شود به آن گفت و هم مالیات بده به تصور اینکه یک عایدی فرضی دار ید پس از این نقطه نظر اگر نظرمان را به همان چیزی که بنده عرض کردم بر گردانیم و این مالیات مستقلات را مالیات بر عایدی مستقلات تصور کنم این اشکال رفع می شود از طرف دیگر چنانچه سابقاً عرض کردم در قانون گذاری مکن است دو نفر مختلف پیدا شود یکی این است که بگویم در قانون می نویسد بدون اینکه مطمئن باشیم می توانین وسایل اجرای آن را فراهم کنیم قانون را خواهیم نوشت و هر وقت ممکن شد اجراء می کنم این نظر به عقیده بنده نظر صحیحی نیست به جهت اینکه علاوه ر اینکه آن قانون پیش نمی رود مقصود حاصل نمی شود مقنن کم کم کردم را عادت می دهد به بی احترامی و با اجراء نکردن قانون در صورتی که اخلاع مردم را طور ی باید بلا برد و طوری مردم را عادت داد که افراد مردم خودشان قانون را واجب و حتمی الإجراء بدا نند بنابراین خوب است در این موقع که قانون مستقلات را وضع می کنیم فقط به همین ترتیبی که در اینجا نوشته شده است اکتفا کنیم و بعد از اینکه از اجرای این قسمت هائی که نوشته شده است مطمئن شدیم ممکن است مقنن مجدداً تجدید نظری در این قانون بنما یند و بعضی چیزهای دیگر هم که لازم است اضافه نماید هیچ کس هم جلدی مقنن را نمی تواند بگردد همیشه مقنن می تواند در قانون نظریات خودش را بکند ولی در ابتداء قانون گذاری نباید تحمیل زیاد بر مردم بکنیم .

رئیس ـ رأی باید بگیریم در قابل توجه بودن این اصلاحی که پیشنهاد شده است آقایانی که اصلاح را قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ دوباره رأی می گیریم چون آقایان یکی، یکی بر خواستند و مشکوک شد آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( باز هم عده قیلی قیام نمودند پیشنهاد حاج شیخ حبیب الله به مضمون ذیل قرائت شد ) .

پیشنهاد می نمایم که در فقر پنجم با این قسم نوشته شود ـ منازلی که مالکین شخصا در آن سکنی نموده اند یا با اجاره نرفته است از دادن مالیات معاف است .

رئیس ـ توضیحی دار ید ؟

حاج شیخ حبیب الله ـ برای اینکه فقره پنجم می نویسد خانه های کسکونی برای مدتی که مالکین شخصاً در آن خانه سکنی دار ند معاف هستند و بسا هست کسان آو در این خانه نشسته اند و باید مالیات بد هند به این جهت عبارت را تغییر دادم و نوشتم خانه هائی که مالکین شخصاً در اینجا نشسته اند یا به اجاره نرفته است که معلوم شود که خانه هائی که کسان مالک در اینجا نشسته اند نباید مالیات بد هند

مخبر ـ کسان آو نشسته باشند فرق نمی کند وقتی که می گویند ( شخصاً )‌ رفع اشکال حضرت عالی می شود رأی اینکه هیچ کس تنها در یک خانه نمی نشیند خودش با کسا نش می نشیند به علاوه اگر در ماده اول مراجعه کنیم آن وقت مسئله خیلی روشن می شود که هیچ محتاج به توضیح نیست به جهت اینکه در ماه اول وقتی می خواهد تعیین کند که مالیات مستقلات به چه نوع مستقل تعلق ی گیرد می گوید خانه های اجاره معلوم است به خانه غیر اجاره مالیات تق نمی گسرد و محتاج به توضیح نیست .

حاج شیخ حبیب الله ـ بلی صحیح است .

رئیس ـ پس این پیشنهاد را مسترد می دار ید پیشنهاد آقای حاج شیخ محمد حسن قرائت می شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

این اقل پیشنهاد می نمایم که در فقره پنجم نوشته شود که خانه ها ی مسکونی مادامی که از عنوان درا السکنا خارج نشده است اگر چه گاهی هم به اجاره داده شود و از مالیات معاف خواهد بود .

رئیس ـ توضیحی دار ید ؟

حاج شیخ محمد حسن ـ نظر به اینکه مالک پس از آنکه انتفاع آن خنه ا بر اخذ عایدی مقدم داشت و او را دار السکنای خود قرار داد به این جهت چون از برای عایدی نیست و مالیات هم بر روی عایدات است بنا بر این بر یک نهم چو خنه را مالیات تعق نمی گیرد نه اینکه آن را استثناه کرده باشیم بلکه وقتی که این طور شد آن خانه دار السکنای شخصی است البته گاهی هم می شود که صاحب آن خانه به زیارت می رود و یک کسی پیدا می شود و یک جزئی مال ألا جاره هم می دهد با این وصف نیمی شود آن عنوان در السکنائی را بهم زد محض اینکه یک ماه یا دو ماه به اجاره داده آن وقت به او بگویند به واسطه اینکه دو ماه اجاره داده باید مالیات بدهی و کأنه این مالیات مثل مالیاتی است که به زور از مردم می گیرند زیرا آن شخص عایدی از آن خانه برای خود قرر ناده ا ما داخل در آن موضوع بشویم زیرا کسی که انتفاع از یک خانه نمی خواهد ببرد و تا امروز هم نبرده است و صرف نظر از عایدی آن خانه کرده او را چطور می توان جزو مستقلات عایدی آور محسوب داشت پس این مالیاتی که بر خانه های عایدی آور است بر این مالک أصلا مورد پیدا نمی کند و خانه هائی که دار السکنا است و اتفاقا گاهی یک ماهی دو ماهی به اجاره می رود او را نمی توان جزئی ئ مستقلا ت عایدی آن را محسوب داشت و او خارج از این قانون است و نمی شود آو را مجبور کرد که چو یک جزئی عایدی از این خانه برده حالا بیا از دار السکنای خودت به آن اندازه مالیات بده این است که بنده پیشنهاد کردم خانه مادامی که دار السکنائی است معاف باشد اگر چه یک مدت قلیلی هم به اجاره رفته باشد آن مدت قبل هم از دادن مالیات معاف باشد چون جزو قلیل را نباید ملاحظه کرد .

رئیس ـ کمیسیون قبول دارند .

مخبر ـ خیر

پس رأی می گیریم در قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

ماده هفتم به مضمون ذیل قرائت شد ؛

ماده ۷ ـ مستقلات جدید البناء و مستقلاتی که به واسطه حادثه از قبیل حریق زلزله سیل و امثلا آنها محتاج به تجدید بناء یا تعمیر کلی بشوند از روز ختم بنا تا دو سال از دادن مالیات مستقلات معاف خواهند بود مشروط بر اینکه شروع و ختم بنا کتباً به وزارت مالیه اظهار شود .

حاج شیخ اسد الله ـ در این ماده می نویسد خانه های جدید البناء و خانه هائی که به واسطه حوادثی محتاج به تجدید شده است تا مدت دو سال از دادن مالیات معاف باشد بنده تصور می کنم هیچ محتاج به این عبارت نباشد بسا هست که خود مالک مستقیماً خیال می افتد که خانه اش را به یک اسلوب جدیدی تغییر بدهد به واسطه حوادثی محتاج به تغییر شده باشد یا اینکه مالک به میل خودش می خواهد خراب کند گمان می کنم هر نهوی که باشد حکم عمارت جدید البناء را داشته باشد باید تا ده سال معاف باشد و مخبر هم که تشریف ندار ند تا جواب بد هند که در اینجا چه نظری داشته اند که در قانون به حریق و زلزله و سیل و تصریح شده است دیگر نوشته است که اگر خود مالک بخواهد خراب کند در صورتی که تصور می کنم اگر خود مالک که بخواهد خراب کند همان حکم را دارد و حالا نمی دانم آقای مخبر نظر شان در آنجا چه بوده است حالا هم که آمدند بنده دیگر عرایض خودم را تکرار نمی کنم

حاج شیخ حبیب الله ـ زمان معافیت مالیات را از روز ختم بنا تا دو سال قرار داده اند خوب است از روز خرابی قرار بد هند به جهت اینکه وقتی که یک خانه خراب است و قابل سکنی نیست مسلماً قابل دادن مالیات نیست هم چنان که از روز ختم بنا از مالیات معاف است خوب است قرار بد هند از روزی که حریق واقع شود یا سیل برده از آن روز از مالیات معاف باشد .

مخبر ـ بنده تصور می کنم که از آن روز قطعاً معاف است به جهت اینکه مسلوب المنفعه است و مطالب آن ماده که می گوید کلیتاً مستقلات مسلوب المنفعه از دادن مالیات معا فند البته از روزی که خراب می شود یا آتش می گیرد یا سیل می برد از دادن مالیات معاف می شود دیگر مالیاتی به آو تعلق نمی گیرد مالیات از عایدی مطالبه می شود اما اینکه نوشته شده است تا دو سال معاف است از برای تشویق و ترغیب ند یدم است به ساختن مستقلات از یک طرف وقتی که یک حادثه برای یک کسی بواقع می شود البته آن حادثه اختیاری نیست و اتفاقاً حادث شده است برای اینکه به همان تناسبی که به آو ضرر وارد شده دولت هم باید عمل ضرری بکند ا این نقطه نظر گفته شده است تا دو سلا از مالیات معاف است و البته بنا بر این از روزی که بنا تمام شد باید یک مدتی از مالیات معاف باشد نه از روزی که خراب شده زیرا اقلا چون از روز خرابی مسلوب المنفعه است قهراً مالیات ندارد و ثانیاً از روزی خرابی مدت تعیین کردن مشکل است زیرا بسا می شود یک بنا خیلی کار دارد و ممکن است دو سال طول بکشد تا تمام شود یکی است دو ماه طول می کشد یکی ۶ ماه پس از این نقطه نظر به همین قسمی که نوشته شده است بهتر است .

حاج شیخ حبیب الله ـ مقصودی این بود چون یک دفعه أملاک بلا فئده در تمام سال مالیات می دهد یک وقت است که اگر در یک ماه هم بلا فائده است آن هم باید معاف باشد هم چنان که در فوق دارد که مستقلاتی که به اجاره نرفته است باید ممیزی کند یا به واسطه اینکه مخروبه است یک ماه بلا فائده مانده پس خوب است قید بشود در آن یک ماه که بلا فایده مانده از مالیات معاف باشد و در آن یک ماه حق مطالبه نداشته باشند اگر رعایت این نکته را بفرمایند که أملاک بلا فایده مطلقاً ولو در سال یک ماه بلا فائده مانده باشد از دادن مالیات معاف باشند ضرر ندارد .

حاج شیخ اسد الله ـ فرما یش آقای مخبر یک إشکالی غیر از آن اشکال که سابقا داشته برای بنده بولید کدر و آن این است که می فرمایند برای این حوادث یک ضرری به مالک وارد می شود نسبت به عایدی آو همان اندازه ضرر به دولت وارد می شود بنا بر این آن مالیاتی که دولت می گیرد را آن مورد نمی گیرد پس اگر یک نفر مالک که به اراده خودش و اختیار خودش تعمیر بنا می کند در صورتی که خانه آو محل حوادث واقع نشود باید مالیات بدهد ولد ۵ سال طول بکشد و این هیچ دارای فلسفه نیست باید کلیتاً این قسم نوشته هر عمار جدید البنائی یا هر عمارتی که مالک می خواهد تجدید کند یا اینکه وضعش را با أسلوب جدید تغییر بدهد و یا یک مرمت فوق العاده در آو بکند از دادن مالیات معاف باشد به واسطه اینکه این که خود شان می فرمایند این مالیات بر مستقلات نیست مالیات بر عابدات مستقلات است در این مدت عایداتی ندارد که مالیات بر آو بگذرد بنا بر این مقید کردن به این قید ( که در صورتی که به واسطه حریق یا سیل یا حوادث غیر مترقبه بخواهد عمار را تجدید کند ) یک چیز خیلی مشکلی است و غلط است باید کلیتاً وشته شود اعم از اینکه به واسطه حوادث فوق العاده بخواهد عمار را تجدید کند یا اینکه بدون هیچ حادثه بخواهد عمار تش را مرمت کند آن وقت که مطابق این فسفه که مالیات بر عابدات تعلق می گیرد از مالیات دادن معاف باشد دیگر ذکر این قیود در این جا زیادی است .

مخبر ـ دقت نفرمودید ذکر این قیود در اینجا زیادی نیست در این ماده در قسمت اولش که جدید البناء را معاف کرده است برای این است که مردم را تشویق به ساختن مستقلات بکند این فقط از نقطه نظر تشویق بوده است و البته هیچ کس به ضرر خودش راضی نمی شود هر وقت کسی یک سرمایه دارد می خواهد یک منفعتی از آن سرمایه خودش ببرد میل دارد ملک بخرد میل دارد تجارتی بکند میل دارد مستقل بسازد و بعد از آنکه تمام شد البته یک عایدی از آن می برد و آن وقت اگر تحمیل مالیاتی بر آو بشود شاید به به همین نقطه پولی را که باید مخارج تعمیر بناء خودش بکند و مستقل خودش را بسازد به واسطه همین تحمیل مالیات ترجیع بدهد که آن پول خودش را ملک بخرد از این نقطه نظر برای زایدی شده مستقلات تشویق شده باشد لهذا برای مدت دو سال مقنن آنها را معاف کرده اما قسمت دوم که راجع به حریق و زلزله و فلان است آن هم لازم است به جهت اینکه یک چیزی است غیر اختیاری و از اختیار خارج است فرض کنید یک حریقی که پیدا شد و دکان کسی را سوخت در این مدتی که عایدی ندارد تکلیف او هم در همین لایحه معلوم است ولو اینکه نسوخته باشد هم تا وقتی که خالی است دولت از او مالیات نمی گیرد پس آن نظر جناب عالی کاملا منظور شده است و تا وقتی که عایدی نداشته باشد مالیات نمی دهد و این باری آن است که صاحبش آن خانه را مرمت نماید و علاوه بر اینکه در ظرف شش ماه یا سه ماه یک ا کمتر یا بیشتر که مشغول تعمیرات چون خرابی این دکان یا این مستقل به اختیار و اراده او نبوده است بعد از تعمیر هم با اینکه عایدی دارد دولت او را دو سال از مالیات دادن معاف می کند تا آن مخارج فوق العاده که کرده یک داره جبران شود و این دو نظر با هم متفاوت است و هیچ مربوط به بهم نست و همین قسمی که نوشته شده است خیلی خوب است .

رئیس ـ دیگر مخالفی نیست ـ پیشنهاد آقای مدرس قرائت می شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

پیشنهاد می کنم که در آخر ماده هفتم بجای ( مشروط بر اینکه شروع و ختم بنا الی آخر ) نوشته شود ( مشروط بر انکه ختم بنا را الی آخر )

مدرس ـ عرضم این است که این اصلاح عبارتی است ولی مطلب فرق می کند شروع را چرا باید اطلاع بدهد ؟ این هیچ فلسفه ندارد و یک زحمتی است برای مالک ولی ختم را اطلاع بدهد بسیار خوب است لهذا پیشنهاد کردم شروع را بیندازند .

مخبر ـ به عقیده بنده مخصوصاً باید شروع را هم اطلاع بدهد زیرا که برای مالک اسباب تسهیل می شود اگر اطلاع بدهد اداره مالیه نمی داند و چون نمی داند در دفاتر خودش اسم او را ثبت کرده و مبلغی هم به عنوان مالیات به پای آو نوشته وقت گرفتن مالیات مدتی ما بین اداره مالیه و مالک محاکمه خواهد بود که چه وقت حراب شده و در چه موقع خراب می شود لهذا باید هم موقع شروع به تعمیر را اطلاع بده ( که اگر اداره مالیه لازم بداند بیاید معاینه کند ) و هم موقع ختم بنا هر دو را باید اطلاع بدهد .

مدرس ـ این بیانی که فرمودند برای وقت است که خراب شود وقتی که شروع به بنائی کند اطلاع دادن هیچ فایده ندارد بلی وقتی که خراب شد اطلاع بدهد این بار یک جهتی دارد اما وقتی که می خواهد شروع کند اطلاع بده هیچ فایده ندارد حالا می خواهد قبول کند وإلا إصراری ندارم .

رئیس ـ ـ رأی می گیریم در قابل توجه بودن پیشنهاد آقای مدرس آقایانی که این پیشنها را قابل بوجه می دانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ قابل توجه نشد ـ اگر مخالفی نباشد جلسه را ختم می کنیم جلسه آینده هم بناء است شب ۲۹ باشد ولی چون خیلی طول می کشد اگر مخالفی نباشد بماند برای شب سه شنیه ۲۸ دستور شب سه شنبه ۲۸ هم دو فقره اعتبار نامه های آقایان، آقا شیخ ابراهیم و صدر السلام و بقیه شور اول در قانون مستقلات خواهد بود .

شیخ الملک ـ راجع به اعتبار نامه آقای حاج اعتبار السلطنه که رسیدگی آن را به کمیسیون نظامنامه داخلی رجوع فرمودند گمکان می کنم در این چهار ماه این کمیسیون هیچ تشکیل نشده است اگر مدتی تدیم منوال بگذرد اهالی هم بکلی از حق انتخاب محروم خواهند بود .

رئیس ـ بلی صحیح است کمیسیون را منعقد می کنند و رسیدگی می کنند ولی این مسئله هم راجع به اعتبار نامه آقای حاج اعتبار السلطنه نبود راجع به یک مطلب قانونی بود .

( مجلس پنج ساعت از شب گذشته ختم شد .)