مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ اسفند ۲۵۳۵ شاهنشاهی نشست ۸۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و چهارم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری بیست و چهارم |
مذاکرات مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ اسفند ۲۵۳۵ شاهنشاهی نشست ۸۵
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۲۴
جلسه: ۸۵
صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی روز یکشنبه ۱۵ اسفندماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
فهرست مطالب:
۱ - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.
۲ - ادامه مذاکره در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور.
۳ - تعین موقع و دستور جلسه آینده - ختم جلسه.
مجلس ساعت نه صبح به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشكیل شد.
- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
۱ - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.
رئیس - اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
آقایان: آستانهای - اجاق - اخباری - اردلان - الداغی - اهری - جباری - سعادت قدسنیا - دکتر سعید کریمبخشسعیدی - شادلو - شریفی - دکتر شیروانی - حسین غضنفری - غلامرضا غضنفری - دکتر فیروزآبادیقراچورلو - قریشی - قوامی - مهرزاد - دکتر نصیری - میرعرب - سیدی - یاسینی.
بانوان: اباصلتی - جهانبانی - صنیع.
- ادامه مذاکره در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور
۲ - ادامه مذاکره در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور.
رئیس - وارد دستور میشویم کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور مطرح است آقای دکتر طبیب تشریف بیاورید.
دکتر حسین طبیب - جناب آقای رئیس - همکاران ارجمند، از حوصلهای که تا نیمه شب گذشته برای شنیدن مطالب اینجانب فرمودید امتنان دارم در مطالب دیشب به طور خلاصه اشاره شد بر سرگردانی و بلاتکلیفی و بادبان شکستگی ملت ایران و بالاخره استقرار نظام برنامهریزی و هدفگیری برای ملت ایران که ۲۸ سال از آن تاریخ میگذرد و در این مدت ما ۵ برنامه داشتهایم که حجم اعتبارات در برنامه پنجم بیش از چهار برابر مجموع چهار برنامه قبلی است ویژگی این بودجه حلقه ارتباطی بین برنامه پنجم و برنامه ششم میباشد که معطوف است به نظام آگاهانه برنامهریزی به سوی تمدن بزرگ و سیمای راستین. شب گذشته به مبانی فرهنگ ملی و فلسفه پاس از موجودیت شکوفای ملی و سیاست مستقل ملی که تجسمدهنده حیات ملت ایران در جهان ملتهاست صحبت به عمل آمد و گفتیم که سیاست مستقل ملی نیاز به نهادهای پشتوانهای نیرومند دارد و به مسئله اقتصاد رسیدیم و اینک عرض میکنم که...
اقتصاد نیرومند ملی پشتوانه دیگری از سیاست مستقل ملی است نیروی انسانی بزرگترین تکیهگاه زوالناپذیر ما متکی به نیروی کار و تولید است، آنچه که امروز به نام سیاستها در بودجه منعکس میباشد چیزی نیست که مربوط به یک یا چند نفر باشد امروز انعکاس دیروز و فردا انعکاس امروز است اما چیزی که حتماً باید ناگفته گذاشت افزایش حجم درآمد بودجه مدیون رهبریهای شاهنشاه است حقشناسی ما نسبت به شاهنشاه در زبان و بیان تنها خلاصه نمیشود هرکس باید بکوشد در قلمرو خودش ضریب جذب پذیری امکانها و استعدادهای مملکت را بالا ببرد این انتظار بزرگ شاهنشاه است که از هر یک شاهی پول مملکت حداکثر استفاده صورت بگیرد با یک درآمد کمتر در شرایط دلسوزی و مدیریت یا به زبانی انضباط ملی میتوان بازدهی به مراتب فزونتر از آنچه که با صرف درآمد زیاد به دست نخواهد آمد تحصیل نمود و این کاری است و راهی است که باید حتماً انجام بدهیم اگر قدرت خرید مردم را با پولی که دریافت میدارند بالا نبریم و اجازه دهیم که تورم عنان گسیخته هر جا که میل داشت بدون برخورد به مانع حرکت نماید مسئولیت ملی خود را از یاد بردهایم و آگاه یا ناآگاه میدان و زمینهای فراهم شده که دستاوردهای انقلاب و ثمرات کوششهای شاهنشاه به جای آن که با توزیع عادلانه تقسیم گردد و همگان هرکس به سهم خودش از زندگی بهتر برخوردار شود به وسیله عناصر سودجود و استثمارگر جذب گردد و بر نابرابریها در اجتماع به جای کاهش بیفزائد سطح اشتغال و بیکاری پنهان با توجه به کمبود نیروی انسانی که داریم در شأن حرکت اقتصادی ملی نیست دست واسطههای زائد در بخش اقتصاد ملی باید کوتاه گردد چرا که همهچیز بازار سیاه پیدا کرده است؟ چرا سیمان بیشس از ۱۰ برابر قیمت واقعی به دست مصرفکننده میرسد؟ اگر ما میخواهیم که تکیهگاه اصلی اقتصاد ما کار و نیروی خلاقه تولید باشد که حتماً میخواهیم باید از فعالیتاهی ناسالم اقتصادی جلوگیری به عمل بیاوریم اقتصاد ناسالم مانند زمین بازی و دلال و واسطهبازی زائد هر لحظه میدان عمل را برای آن تکیهگاه اصلی اقتصاد یعنی نیروی کار و تولید تنگتر میسازد این آن چیزی است که دشمنان ما میخواهند آن کس که مدتها وقت صرف میکند و با نیروی عضلات خود از کوه بالا میرود و به سطخی از ارتفاع با هزاران مشقت و مرارت دسترسی پیدا مینماید با کسی که با تزویر و تقلب و کلاهبرداری و بدون زحمت مثلاً با هلیکوپتر در یک فاصله زمانی خیلی کوتاهتر خودش را به آنجا میرساند یکسان نیست اگر به این شخص متقلب هم همان حق و امتیاز را قائل بشویم در واقع استعداد راستین آن فرد شایسته و غرورآفرین مورد استحقاق را تباه و نابود ساختهایم فرد متقلب و مزدور مانند یک سلول خطرناک سرطانی یکی پس از دیگری سلولهای سالم و مولد را آلوده و مورد دستاندازی قرار میدهد و سرانجام کل هستی و موجودیت را به آستان سقوط و نابودی میکشاند جاذبههای ناسالم اقتصادی نه تنها مغایر با تمام هدفها و اندیشهها و برنامههای ملی است که در پیش داریم بلکه به صورت ناخواسته کل موجودیت ملی ما را نیز به مخاطرات عدیده میکشاند هر چه سریعتر و اساسیتر و قاطعتر باید جلوی آن را سد نمود و اجازه نداد که بدخواهان و دشمنان ایران کامروا گردند کار کشاورزی با هیچ رشد و پیشرفت و ترقی قادر به رقابت با درآمدهایی که از این طرق ناسالم به دست میآید نمیباشد کار پزشکی وکالت دادگستری استادی دانشگاه و هر شایستگی و مهارت و تخصص اجتماعی از طریق خودش به هم چنین قادر به رقابت با رشد تباهکننده سرطانی یک چنان فعالیتهای ناسالم نخواهد بود این جاذبه کاذب و ناسالم یکی پس از دیگری کار مولد و سازنده خود را ترک خواهد نمود و در گرداب یک چنان فعالیت ناسالم و زیانبخش فرو خواهد غلطید این تنها کشاورز نیست که کار خودش را رها میکند مگر نمیدانیم و نمیگوییم که فلان شغل پردرآمد هم شاغلش به جای آن که به کار اصلی خودش بپردازد کارش را رها نموده و به معاملات زمین و بورس اتومبیل و این رشته کارهای ناسالم پرداخته هر قدر به فرض بتوانیم درآمدها را بالا ببریم و نرخها را افزایش بدهیم باز هم دربرابر جاذبههای ناسالم سرطانی اثربخشی خود را از دست خواهد داد پیش از آن که فاجعهای پیش بیاید باید این غده سرطانی سودجویی نامحدود و بدون مرز را ریشهکن ساخت و در آغاز مرحله دوم انقلاب و پیش از شروع برنامه ششم عمرانی مملکت به عقیده من پاکسازی بنیان اقتصادی مملکت از یک چنین عواملی که دسترنجهای جامعه را تباه میسازند و در هیچ حد و مرزی به دور از فرهنگ و سنتهای اصیل ایرانی حاضر به قبول سود و منفعت خود نیستند و هر لحظه دست به صحنهسازی و بهانهجویی خاص میزنند در رأس هر اولویت زیربنایی قرار دارد زیرا اگر عناصر سالمی مجری برنامههای حیاتی مملکت نباشند فلسفه و علت وجودی برنامهها تابع تمایلات سودجویانه آنان خواهد گردید.
با توجه زیادتری که در بودجه سال ۲۵۳۶ پیشنهادی نسبت به امور اقتصادی انجام گرفته و معادل ۷/۸۷۴ میلیارد ریال به این منظور اختصاص داده شده و ۵۱ درصد نسبت به بودجه سال گذشته این بخش افزایش و رشد پیدا نموده و سهمی که بخش خصوصی به صورت روزافزون در برنامههای اجرایی مملکت دارد و حمایتی که از این بخش انجام میگیرد باید حد و مرز حمایت از بخش خصوصی که با چه قیمت و تا به کجا ادامه خواهد داشت روشن و مشخص نمود حمایت از بخش خصوصی فرع مقاصد و برنامههایی است که این مملکت در پیش دارد بر کار بخش خصوصی باید نظارت قاطع و صادقانه و صریحی وجود داشته باشد و تمام عملیاتی که بخش خصوصی انجام میدهد مورد ارزشیابی دقیق قرار بگیرد ضعف مدیریت در بخش عمومی نباید موجب لجامگسیختگی و خودکامگی بخش خصوصی برای سودهای کلان و آسان و بادآورده باشد و به این منظور جامعه را تحت فشار و تنگنا بگذارد هدف از این همه مجاهدات و سرمایهگذاریها پیشرفت برنامههای مملکت و رفاه عمومی و توزیع عادلانه ثروت ملی است نه بالا رفتن سودهای کلان و بیحساب اگر نظارت قوی و ارزشیابی و نتیجهگیری وجود نداشته باشد این ملت نتایج مورد انتظار خود را نخواهند توانست به دست بیاورد یک سیستم نظارت و ارزشیابی قاطع باید روی عملکرد کار بخش خصوصی وجود داشته باشد تا آنها که نمیتوانند خودشان را با انضباط ملی منطبق سازند تکلیفشان روشن بشود و بالعکس امکانات عمل در اختیار کسانی قرار بگیرد که به وظایف ملی آشنا و پایبند میباشند.
برای بازدهی بیشتر و بهتر و کاملتر از هر یک شاهی پول این مملکت باید بین واحدهای مختلف بخش خصوصی رقابت به وجود بیاید این امتیازی است که در این جهت میتوانند به دست بیاورند نه در جهت معکوس یک چیزهایی وجود دارد و فشار بر مردم را زیاد میسازد که ارتباطی با گرانی ندارد وقتی کالا یا خدمتی گران تمام میشود نمیتوان آن را ارزان در اختیار جامعه گذاشت ولی در همین فاصله خیلی مراحلی است که بسیاری از عوامل مزاحم و زائد و کاذب را میتوان حذب نمود فرض کنیم یک یخچال را بدون عایقکاری وسط آفتاب تابستان و حرارت بالای ۵۰ درجه بگذاریم هر چه انرژی مصرف کنیم از صرف انری نتیجهای به دست نخواهیم آورد البته خنک ساختن یک استکان آب هم فوقالعاده گران تمام خواهد شد به این نوع حفاظتها از بنیادهای اقتصادی باید توجه کرد بدون حساب و کتاب نظارت و ارزشیابی و داشتن کارنامه مشخص نمیتوان به نتیجه رسید چندی پیش در یک مورد احتیاجی داشتم به سرویس مربوط اطلاع دادم که بیاید و کار مرا انجام بدهد به مبلغ در حدود ۶۰۰ تومان قبول کرد من هم روی احتیاج که داشتم پذیرفتم با وجود این بعداً پشیمان شد که چرا مبلغ بیشستری را درخواست نکرده است بالاخره به فکرم رسید که هر طور شده خودم آن کار را انجام بدهم اول چیزهایی که لازم بود فراهم ساختم فقط ۹ ریال بعد فکر کردم ممکن است کار مشکل و پیچیدهای باشد که من نتوانم آن را انجام بدهم ولی بالاخره چون آن وسیله موردنظر غیرقابل استفاده بود و از بد بدتر نمیشد خودم دست به کار شدم و با کمال تعجیب دیدم که به همان اندازه مهارت و تخصص فنی نیاز دارد که فرضاً بخواهیم یک لامپ ساده چراغ روی میزی مطالعه را تعویض نماییم این فاصله ۹ ریال تا ۶۰۰ تومان را چه اسمش میگذاریم این یک ویروس خطرناکی است که من اسمش را به اعتبار سودهای کلان آسان بادآورده س ک ا ب میگذارم مسئله خود آدمها نیستند همین آدمها اگر عوارض این ویروس روی آنها تأثیر نگذاشته باشد ممکن است آدمهای خوبی باشند مثل یک ورزشکار چابک و پرتحرک میتواند تحتتأثیر آنفلوآنزا قدرت تحرک خودش را از دست بدهد و در بین یک عده زیادی یک اپیدمی به وجود بیاورد و همه را از چابکی و تحرک بیندازد همان آدمهایی خسته و بیحال هر وقت عوارض آن بیماری از آنها دور بشود دوباره حالت طبیعی خودشان را به دست میآورند درواقع قصد حمله خاصی در بین نیست حمله به این عارضه بیماری سودهای کلان آسان بادآورده است این بیماری در چه محیطی رشد و نمو میکند و میدان عمل پیدا مینماید در فضای لجامگسیخته دور از انضباط و بدون نظارت غیرمسئول.
این آدمها را از جاهای دیگر نمیآورند اگر فضای مناسب را به وجود بیاوریم از اکثریت همین عوامل خواهیم توانست بهترین نتایج را به دست بیاوریم.
هیچ نهضتی در جهان آدمها را از جای دیگر نیاورد و اصلاً نمیشود چنین کاری را انجام داد در هر فضا و محیطی یک چیز خاصی میتواند رشد و نمود پیدا نماید در فضای سؤال و با انضباط ملی که مورد توجه رستاخیز ملت ایران است قطعاً میدانی برای رشد و نمو چنان طبیعتهایی وجود نخواهد داشت.
فکر کنیم که اگر این تقلبها وجود نداشت این بازار سیاه کاذب این کمبودهای مصنوعی و ساختگی این واسطههای متعدد مردم با این درآمد که به دست میآورند چقدر جلو بودند چرا دولت دست واسطهها را کوتاه نمیسازد و نیروهای انسانی آنان را با همه نیازهایی که مملکت دارد به رشتههای مورد نیاز و سازنده هدایت نمیکند که آن وقت ناچار به پرداخت سوبسید بشود عدهای هستند که تعداد آنان روز به روز هم بیشتر میشود هیچ کار و شغلی ندارند از همه بیشتر درآمد دارند از همه بیشتر ریخت و پاش میکنند و شغل آنها جز دلالی چیزی دیگری نیست مسئله عدم توازن عرضه و تقاضا پوشش دروغینی است که در پشت آن یک عده سودجو موضع گرفتهاند هیچ عمل ضربتی نمیتواند کافی باشد باید فضا و زمینه را برای رشد و نمو این طبیعتها نامساعد ساخت دوباره تأکید میکنم از قدیم گفتهاند دزد بازار آشفته میخواهد از آب گلآلود ماهی میگیرند این طبیعتها در محیط مسئولیت و انضباط نظارت و ارزشیابی نمیتوانند به موجودیت خود ادامه بدهند و به وجود آوردن یک چنین فضای مسئولیت و نظارت میتواند یک حرکت و موج اساسی ضربتی را فراهم بنماید این همان چیزهایی است که شاهنشاه بارها بر آن تأکید فرمودهاند استثمار و بهرهکشی انسان از انسان باید منسوخ و فراموش شود و چنین است مکنونات باطنی آن فرمان امیدبخش هشداردهنده که در شانزدهم آبان ماه برای جلوگیری از فعالیت در هر زمینهای خطاب به دولت شرفصدور یافت. برای جلوگیری از ضایعات فراوان باید این رسوخ را هر چه زودتر گرفت.
بالا رفتن تولید اعم از صنعتی و کشاورزی و توسعه ظرفیتهای صادراتی از هدفهای قابلتوجه بودجه است که البته ارزش آن بستگی به انجام آن دارد آنچه مسلم است هیچ کشور صنعتی نمیخواهد کشور جدیدی را در جرگه باشگاه کشورهای قدرتمند صنعتی مشاهده نماید اما ملت ایران حتماً این را میخواهد که میتواند با شگرفترین قدرت صنعتی وارد بازارهای جهانی بشود پیشرفت صنعتی ایران نه تنها مغایرتی با کشاورزی ندارد بلکه میتواند مکمل آن باشد نامرغوب بودن و گران تمام شدن محصولات صنعتی آرزوی اجنبی است که با صنعتی شدن ایران مخالف است به این وضع باید خاتمه داده شود ادامه چنان حالتی که کالای ایران گران و نامرغوب به بازار عرضه شود مصالح ملی ما را دربرنمیگیرد پیشرفت صنایع ما جنبه نمایشی و دلخوشی ندارد باید با برنامههای زمانبندی شده معیارهایی برای بلوغ کامل و قابل رقابت صنایع ما در سطح جهانی تعیین گردد.
بنادر غیرفعال کرانههای خلیجفارس میتوانند مرکز تلاشها و سازندگیها و جاذبههای بیشمار باشند اینها ثروتهای بزرگ ملی است که باید مورد توجه برنامهریزان قرار بگیرد چه امکانات مهمی وجود دارد یک شبکه نیرومند از راهآهن که بنادر خلیجفارس و دریای عمان را به یکدیگر و استانهای مرکزی پیوند میدهد شاهراهها که از بنادر فعال به داخل مملکت ادامه خواهد داشت و رونقها را به وجود خواهد آورد.
کارخانه سیمان با ظرفیت تولید زیاد نهتنها برای مصرف کشور بلکه برای رقابتهای صادراتی با وسله حمل و نقلن ارزان دریایی که از مواهب بزرگ سرزمین ماست با استفاده از کوههای برازجان که مواد اولیه سیمان فراوان دارد.
صنایع پولاد گازی فراتر از مصرف داخلی کشور برای صادرات قابل رقابت در سطح جهانی و استفاده از سیستم حمل و نقل ارزان دریایی در یکی از بنادر سرمایهگذداری بیشتر در کشتیرانی و ایجاد ناوگان بازرگانی و نفتکش و تربیت نیروی انسانی در کرانههای خلیجفارس.
تقویت ناوگان صیادی و تأسیسات جنبی در کرانههای خلیجفارس.
ایجاد تکنولوژی وابسته به مطالب یاد شده در جنب صنایع مذکور چیزهایی است که سیمای منطقه را تغییر خواهد داد جاذبههایی به وجود خواهد آورد که پشتوانههای سیاست مستقل ملی ما را مستحکمتر و بنیادیتر خواهد ساخت و این همان مطلبی است که شاهنشاه بارها اشاره فرمودهاند که هیچ استعداد و امکاناتی ولو یک قطره آب نباید در این مملکت هرز و به هدر برود.
یک چنین محیط کار و جنب و جوش جاذبه نیرومندی برای جلب مغزهای ایرانی و نیروهای علاقهمند به این سرزمین و آب و خاک خواهد بود این چیزها امیدهای آینده است که باید به یاری خداوند توانا در برنامه ششم عمرانی انجام پذیرد.
خوشبختانه به توسعه صنایع مربوط به نفت و پتروشیمی در برنامه دولت توجه شده و میدان وسیع فعالیتی است که در اختیار ملت ما قرار داد و همانطور که گفته شد باید روز به زور از صادرات مواد خام نفتی بکاهیم و به صادرات محصولات گوناگون و مواد پتروشیمی بپردازیم.
پیشرفت و خودکفایی ما در کشاورزی از پشتوانههای اساسی سیاست مستقل ملی است به هر تدبیر که شده باید کشور ما نه تنها بینیاز از واردات محصولات عمده کشاورزی باشد بلکه بتواند دستکم منبع اصلی صادرات برای کشورهای مجاور باشد نهادهای انقلابی که در این چند سال صورت گرفتن مانند لغو رژیم ارباب رعیتی ملی کردن جنگلها، ملی کردن آب، ملی کردن منابع طبیعی، زمینههایی است که فیالواقع میتواند جهشهای فوقالعاده کشاورزی را موجب گردد شاید محدودیت رشد کشاورزی در بیشتر نقاط جهان عدم دسترسی به انجام چنین امکاناتی باشد ولی من فکر میکنم با همین امکانات جغرافیایی و موجود مملکت برای رسیدن به ظرفیت ممکن پیشرفت کشاورزی میدان عمل بسیار وسیعی در اختیار داریم.
اول باید جاذبههای کاذب و زیانبخش را از بین برد یک روزگار افیون و تریاک با ایجاد جاذبه کاذب نیروی خلاقه کار و تولید را فلج میساخت و استعمارگران از چنان سستی و رخونتی بهره میبردند اگر رقابتهای ناسالم اقتصادی و سودهای کلان بادآورده آسان حذف شود بخش کشاورزی قادر خواهد بود روی پای خویش بایستد این رقابتهای ناسالم اقتصادی لازم نیست روستایی را به شهر بکشاند تا از کار بیکار بشود همین عمل دلالبازی و واسطهگری در همان روستا روستایی را از کار بازمیدارد و به جاذبه دیگر مشغول میدارد همانطور که در شهر هم فلان شاغل متخصص و با مهارت تخصص و مهارت خودش را رها میکند و به کار غیرمولد میپردازد خودمان را فریب ندهیم و مسئله را در صورت واقعی خودش بشناسیم باید جاذبههای کاذب و ناسالم سودآورهای کلان آسان و بادآورد را مطابق فلسفه ملی و فرهنگ خودمان از بین ببریم بخش کشاورزی نهتنها جاذبه اقتصادی خواهد داشت بلکه با لذت روحی و جسمانی توأم و همراه خواهد بود این مملکت بهشت و گلستان خواهد شد امید و عشق و ایمان هرکس مزرعه دستپروردی خواهد بود که مانند جان شیرین با او پیوند دارد و از مجموع این قطرههای عشق و امید و ایمان دریایی از عشق به این سرزمین پهناور به وجود خواهد آمد.
به روستا توجه کنیم مسائل شهری، به خودی خود حل خواهد شد این نکته اقتصادی نیست که روی آن خیلی نتیجهگیریها میشود قدری بشکافیم اقتصاد در خدمت استمرار حیات و موجودیت ملت است نه بالعکس روستا مرکز اصلی حیات و موجودیت ملی و جایگاه فناناپذیر اندیشهها و فرهنگ ملی است بیشتر شعارهای فرهنگی و ادبی ما به نام دهقان و روستا و روستایی به ثبت رسیده دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر ای نور دیده به جز از کشته ندروی یک معیار رشد برای هر جامعه سرمایهگذاری درازمدت است سرمایهگذاری در روستا و پروراندن نیروهای انسانی بکر و دستنخورده و سالم و نیکاندیش چیز دراز مدتی است که نسلها، و استمرار حیات و موجودیت ملی ما از آن بهرهبرداری خواهد نمود به زبان آناه که با حربه اقتصادی یا غیراقتصادی سخن میگویند میگویم به همان دلیل که سرمایهگذاری برای نیروی دفاعی و امنیت ملی یک سرمایهگذاری واقعبینانه اقتصادی است زیرا اگر موجودیت ملی نباشد هیچ اقتصادی هم وجود نخواهد داشت سرمایهگذاری در روستا برای هر تعداد ولو اندک هم که باشد یک عمل اقتصادی است خوشبختانه با درآمدی که از بابت نفت میراث گذشتگان در اختیار ماست ما خواهیم توانست بدون آن که نسل حاضر از این بابت بخواهد انضباط فوقالعادهای را تحمل بنماید در روستاهای خود سرمایهگذاری ثابت و اساسی و بنیادی بنماییم به طوری که در سرآغاز تمدن بزرگ شهرهای ما از این حالت خفقان و تراکم و بیهودهکاری رهایی بیابد همه با یکدیگر برای هجوم به روستاها و آباد ساختن هر چه بیشتر این سرزمین پهناور رقابت بنمایند کارخانهها و قطبهای صنعتی دانشگاهها و مدارس عالی مراکز تحقیقی و علمی ما در پهنه ایران زمین به کار و فعالیت بپردازد شبکه راههای متعدد همه را به هم پیوند بدهد ایران باید و میتوان رشک جهان باشد. در چنین راهی مشکلات حتماً وجود دارد و نمیتواندت که وجود نداشته باشد ما خیالپرداز و رویایی نیستیم ولی نیروی عشق و ایمان به آینده مملکت آن عنصر لذتبخش شادیآفرینی است که به اتکای آن هر مشکلی را میتوان حل و گرهگشایی نمود آب - مایه حیات و زندگی است کشور ما به انگیزه وضع جغرافیایی که دارد از نقاط خشک و کمآب جهان محسوب است آب یکی از ارکان کشاورزی است مجموع آب و نزولات آسمانی مملکت سالی حداکثر ۵۰۰ میلیارد متر مکعب یا ۵۰۰ کیلومتر مکعب است قسمت عمده از این آب به هدر میرود شاید رقمی در حدود پنج ششم، یکی از سیاستهای اصلی و برنامههایی که باید حتماً دنبال بشود و موفقیتهایی که میتواند شاخص صحیح رشد و پیشرفت ما قرار بگیرد مهار کردن مقدار معتنابهی است که بدون استفاده خدمات شهری صنعتی و یا کشاورزی و حتی غنی ساختن سفرههای طبیعی یا به دریا میریزد و یا به دلیل عبور از زمینهای نامساعد و جذب املاح غیرقابل استفاده میماند برای نمونه.
در حالی که جنوب ایران و کرانههای خلیجفارس اهالی در بدترین شرایط از نظر دسترسی به آب میگذرانند آب کارون همه سال حجم عظیمی از آب خود را به دریا میریزد هدایت این آب که خوشبختانه در برنامههای آتی مملکت گنجانده شده و امید است تحقق پذیرد یک تحول بنیادی را به وجود خواهد آورد رودخانه موند در بخش خور موج و رشتی دارای آب شیرین و قابل استفاده در منبع اصلی خودش میباشد متأسفانه در مسیر خودش به نمکزار برخورد مینماید و با این ترتیب به کلی غیر قابل استفاده میشود و حتی زمینهای مستعد را هم خراب میسازد یکی از درخواستهای همیشگی مردم احداث یک مسیر و تونلی است که بتواند به هر ترتیب شده این آب را از آن مسیر نمکی به مسیر دیگری هدایت بنماید و مطلعین میگویند در گذشته ۳۰۰ سال پیش سد قنطره با وسائل سنتی همان زمان ساخته شده و مورد استفاده بود که مرور زمان آن را خراب نموده است.
سد امیری در منطقه حاصلخیز لیراوی بوشهر نمونه دیگری است که مرتب در جلسات انجمنهای ملی مورد درخواست میباشد در یکی از بازدیدها در حوالی بخش گناوه بوشهر منطقهای وجود دارد به نام شط زمین پشته مانندی است که سابقاً حاصلخیز و در واقع بیشهزار بوده و در آنجا محیطزیست بسیار مساعدی را به وجود آورده بود اما اکنون به قول افراد محلی تبدیل به خره یعنی نمکزار شده و من شخصاً آن منطقه را دیدم سال به سال خره پیشرفت میکند و بسیای از آبادیها را خراب کرده و همینطور در حال پیشرفت است به قراری که میگویند در حدود ۷۰ سال پیش آب در پشت زمین پشته مانند جهت خود را تغییر میداده و به زمینهای آبادی سرازیر میشده و از نفوذ شوری و نمک در اراضی جلوگیری مینموده ولی در اثر یک غفلت و چه بسا تعمدی برای ویران ساختن روستاهای ما و جذب کارگر ارزان (در صنایع استعماری نفت ۷۰ سال پیش) در آن پشته کانالی به وجود آمده که سال به سال جریان آب آن را وسیعتر ساخته به طوری که امروز به یک دره تبدیل شده و به همین مناسبت آبها به هدر میرود و زمینها را خراب میکند.
در منطقه بندر ریگ رودخانه شور یا اشکن از روستاهای متعددی میگذرد و چون از مسیر اصلی منحرف شده زمینهای کشاورزی بیشماری را خراب و غیرقابل استفاده نموده است که هم میشود مسیر رودخانه را لایروبی کرد و اجازه نداد که آب نمکی روی زمینهای حاصلخیز منطقه سرازیر بشود و رودخانه در مسیر طبیعی جریان داشته باشد و هم مسیر آب را در منطقهای که از نمکزار عبور مینماید منحرف ساخت تلگرافی رسیده از مردم بندر گناوه درخواست منطقی دارند میگویند براساس برنامهریزیهای مملکت مقرر است آب روستاهای سعدآباد را از رودخانه شاپور که در ۱۰۰ کیلومتری سعدآباد واقع شده تأمین بنمایند بندر گناوه در ۳۰ کیلومتری سعدآباد قرار گرفته و با بیش از ۲۰ هزار نفر جمعیت فاقد آب آشامیدنی است و با وسائل بدوی آب آنها به قیمت گران تأمین میشود (هر متر پانصد ریال) درخواست دارند. از هماکنون توجه بشود که از همین لوله تأمین آب بندر گناوه هم مورد پیشبینی قرار بگیرد و ضمانت و کالیبر لوله را طوری انتخاب نمایند که بتواند جوابگو باشد انتظار توجه دارد.
اینها دید و هدفهای برنامهریزی مملکت با توجه به چشمانداز بزرگی است که شاهنشاه برای پیشرفت این مملکت در نظر دارند که هیچ قطره آب در این مملکت به هدر نرود کافی نیست که تنها خود را دلخوش به آنچه را که به دست آمده بنماییم بهتر است توجه داشته باشیم که چه چیزها و چه کارها میتوانستیم انجام بدهیم و چه امتیازاتی را که به دست آوردهایم با آنچه را که میتوانستهایم با امکانها و فرصتهایی که در اختیار داشتهایم به دست آوریم مقایسه بنماییم در هر حال یکی از برنامههای اصلی مملکت با توجه به اصل تکیه به نیروی خلاقه و سازندگی که میبایست دنبال بشود و هدف مورد ارزشیابی قرار بگیرد همین مهار ساختن آبهایی است که اکنون به هدر میرود.
شهرت دارد که یک جریان عظیم آب زیرزمینی که از کوهستانهای فارس و اراضی دشتهای سواحل شمالی خلیجفارس سرچشمه میگیرد از زیرزمین وارد دریا میشود در بعضی نقاط خلیجفارس در میان آب شور دریا یا چشمههای جوشان آب شیرین و گوارا وجود دارد که به احتمال زیاد منبع اصلی آن در خاک ایران است با پیشرفتهای عملی جدید به وسیله ماهوارهها امکان ردیابی این مسیرها وجود دارد و میتوان آنها را به سطح آورد و سیمای منطقه را دگرگون ساخت.
وقتی آن کارهایی را که میشود انجام داد انجام نگرفت همه احساس مسئولیت مینماییم چه چیز سبب میشود که انسان از وظیفه عادی و طبیعی خودش در شناخت مسائل و حل مشکلات که در پیش پای او وجود دارد باز بماند؟ گرایش و دلمشغولی به جاذبههایی که فضای احساس مسئولیت وظیفهشناسی و انضباط ملی را آشفته میسازد.
پیشرفت به سوی تمدن بزرگ به وجود آمدن آن سیمای راستین ایران و ایرانی برافکندن نقاب از چهره تاریخ همه در گروه پدید آمدن و شناسایی و تشکل آن جاذبه نیروند عشقآفرین به آینده است که هیچ جاذبه دیگری در برابر آن یارای توانایی را نخواهد داشت.
چنین نیروی خلاقه و سازنده به صوت خودکار به اتکای عشق به سازندگین شکوهمند فردا هر مشکلی را از سر راه دور خواهد ساخت و خود چارهآفرین خواهد بود مفهوم بیشترین بازده و بهرهوری از نیروی انسانی - زمان - امکانات و استعدادهای مملکت مواهب و منابع زیرزمینی و آنچه که خدای بزرگ در ذرات وجودی این سرزمین به ودیعه گذاشته صرفاً به مسائل تکنیکی پایان نمییابد یک روح و یک رشته جاذبه و گرایشهای ویژه سهم سازندهتری در ساختمان زیربنای هر اجتماع را به عهده دارد زیرا آنجا که سازندگین و روح خلاقه انسانها مطرح باشد پیشرفتهترین تکنولی را هم به خودی خود در پی خواهد داشت و هرگاه جامعهای به آینده گرایش و نسبت به آنچه که باید بشود بدون جاذبه و بیتفاوت باشد مانند خاشاک بدون اراده تابع هر جاذبه قرار خواهد گرفت و هر تکنولوژی پیشرفتهای را که در اختیار داشته باشد به دیگران تحویل خواهد داد رفاه نه به منظور ترحیم و خیریه و نه به منظور تنپرور ساختن جامعه است رفاه به منظور استقرار شرایط لازم و کافی در زمینه شکوفایی کل موجودیت ملی است یک بوته درخت اگر زبان داشته باشد و با ما سخن بگوید موقعی که نور و اکسیژن به او نمیرسد هنگامی که آب و خاک در اختیارش نمیباشد هنگامی که فضای حیاتی او به علت وجود عوامل هرز و خودرو و طفیلی شتهدار در معرض تهدید قرار میگیرد هنگامی که میوه نارس او که میتواند در حد بالاتری تکامل پیدا نماید چیده میشود و هنگامی که به ریشه به تنه و یا شاخههای زنده و بارورش میدان عمل داده نمشود و در بسیاری موارد دیگر احساس و بیان نارضایی مینماید هر نارضایی بیان یک نارسایی است ما درون را بنگریم و حال را نارسایی را از بین ببریم نارضایی از بین خواهد رفت به عقیده من برای از بین رفتن نارضایی هیچ راه دیگری وجود ندارد تجویز داروی مسکن خطرناک است اگر از پشت دیوار پزشک نتواند نارضایی بیمار را احساس بنماید دلیل وجود نارضایی نیست تا نارسایی را بشناسیم امروز از برکت رستاخیز دیوارهای سکوت وجود ندارد و نارساییها را در هر زمینه شناسایی مینماییم شناخت نارسایی اولین گام رفع اساسی نارضاییهاست درمان و بهداشت باید همه جامعه ایرانی را روستایی و شهری و هرکس را در هر کجا که باشد پوشش بدهد توانایی فردی و خانوادگی اشخاص نباید در تأمین سطح درمان و بهداشت موردنیاز جامعه ایرانی تأثیر داشته باشد سیستم آموزش پزشکی و نوع مشاغل پزشکی باید متناسب نیازهای فراگیرنده همه افراد جامعه باشد طبابت شغل شریفی است و شرافت آن تا آن اندازه است که مانند چشمه خورشید بایستی همهکس بتوانند از برکات فیاض آن برخوردار باشند اصول ۱۷گانه انقلاب ایران حکم میکند تا یک چنین زمینهای در جامعه فراهم گردد طبابت اشرافی که گروه اندکی توانایی استفاده از خدمات پزشکی را داشته باشند مغایر با شرافت شغل پزشکی است از یک پزشک هم نمیتوان توقع داشت که به صورت نامحدود چنین سوبسید را بپردازد تحقق بخشیدن به چنین حکم انقلابی در مسئولیت قطعی دستگاههای اجرایی مملکت است و این چیزی است که با حرف و گفته به دست نمیآید باید نتیجه کار را در عمل نشان داد که تا چه اندازه موفقیت به دست آمده است توزیع پزشکان نه از نظر کمی در مناطق جغرافیایی مملکت درست است و نه از نظر کیفیت تخصص و مهارتهای شغلی هیچگونه هماهنگی بین سازمانهای گوناگون که در امر درمان مسئولیت دارند وجود ندارد در یک استان ممکن است در یک رشته چندین متخصص وجود داشته باشد در حالی که در استان مجاور از نداشتن همان تخصص با اشکال مواجه است و بالعکس در این زمینه مادام که سازمانهای جداگانه در امر درمان و بهداشت میدان فعالیت دارند کمترین چیزی که باید انجام داد ایجاد یک چنین هماهنگی است که اکنون وجود ندارد این چیزها مشکلات و مسائلی است که در پیش پای ما برای حرکت به سوی تمدن بزرگ قرار گرفته ما مصمم هستیم که این مشکلات را برداریم شأن و حکمت گفت و شنود بزرگ ملی به هنگام طرح بودجه کل کشور شناخت چنین مسائلی است سیستمی باید وجود داشته باشد تا پزشک به صورت عادی برای عزیمت به روستا بیشتر از شهر و برای شهر بیشتر از مراکز استان و برای مراکز استان بیشتر از مرکز مملکت جاذبه داشته باشد یک قسمت از این جاذبهها مربوط میشود به جاذبه انضباط و پرورش ملی ولی در فضایی که انضباط و پرورش ملی به سرحد کمال خود نرسیده هیچ انسانی نمیتواند تفاوت فوقالعاده زیادی با سایرین داشته باشد بنابراین پزشک را در داوری خود نمیتوانیم از مجموع فضای پرورش حاکم بر اجتماع جدا و منتزع بسازیم به همین مناسبت صرفنظر از جنبههای اخلاقی که بدون شک پزشکان مملکت اگر بیشتر از دیگران نباشند یقیناً کنتر از سایرین هم نخواهند بود باید بر شرایط مادی و فیزیکی کار هم توجه داشت مثلاً چه اشکال دارد و اساساً چه بهتر که نظمی وجود داشته باشد محکم که بورسهای ادامه تحصیلات و بالا بردن تخصصها به جای زیرچشمیها به کسانی تعلق بگیرد که در نقاط دورافتادهتر مملکت خدمت مینمایند.
وسایل پزشکی نباید انگیزه سودهای کلان آسان و بادآورده باشد (صحیح است) به همین نسبت جامعه مصرفکننده باید تاوان چنان سودجوییها را بپردازد در هیچ شرایط رشد سالم هیچ جامعه با هیچ معیار نمیتواند با رشد توقعات بیحد و مرز این سودهای کلان آسان و بادآورده متوازن باشد در زیر پوشش حمایت از بخش خصوصی نمیتوان اجازه چنین گستاخیها را داد با سپردن کار به بخش خصوصی کسی مخالف نیست ولی این کار نه بدون حد و مرز است و نه از مسئولیت نهایی دولت در برابر مملکت چیزی میکاهد مدتهاست که در بسیاری زمینهها که وسائل گوناگون پزشکی هم بخشی از آن است این حد و مرز به وسیله واردکنندگانبه نام حمایت از بخش خصوصی شکسته شده سلامت جامعه نمیتواند موضوع سودجویی باشد بلکه موضوع سودمندی در راه تأمین سلامت جامعه ایرانی است.
داروسازی و فروش دارو باید از جنبه طبیعت مطلق تجارتی و سودجویی خارج بشود تمام اجزا در این دستگاه تابع یک اصل باید باشد و آن تأمین سلامت و نیاز جامعه نه بالعکس.
از نیروی کار و تخصص فنی داروسازان مملکت که نیروی انسانی ارجمند و والای اجتماع هستند باید در تقویت و گسترش صنایع داروسازی ملی که از فلسفه و فرهنگ اصیل ملت ایران سرچشمه میگیرد باید استفاده کنیم صادرات این بشردوستی را به نام حکمت و فلسفه ایران و کمک ایران به جهان در حال توسعه میتوانیم دنبال نماییم که در بخش فلسفه کمکهای خارجی به شکل آن اشاره شد. باید داروسازی ما با مجامع علمی قدرت مقابله و رقابت داشته باشد.
به راستی دریغ نیست با چنان چشمانداز بزرگ خدایی و انسانی و میدان وسیع که در برابر خود در هر زمینه داریم نیروی کار و تخصص و مهارتهای فنی خود را در آن قسمتهای دلچسب متمرکز و مشغول نسازیم باید چنین جاذبههای بزرگ را به وجود آورد اینها راهگشاییهای متعدد به سوی دروازههای تمدن بزرگ است (احسنت).
آموزش پزشکی در هیچ زمینه جدا از مسئولیتهای بازار نیازهای اجتماع ایران نیست این هماهنگی باید با اصول برنامهریزی معطوف به آیندهنگری و کمبودهایی که وجود دارد فیمابین مؤسسات آموزش پزشکی و مسئولان بهداشت و درمان مملکت وجود داشته باشد.
وقتی بیمارستانهای اختصاصی وجود داشته وجود بدیهی است که همیشه از تمام ظرفیت آن استفاده نمیشود و تنها به گروهی از کارمندان آن مؤسسه سرویس داده خواهد شد.
وقتی خدمات بیمارستانی بالاتر از قدرت اقتصادی و توان جامعه عرضه بشود و جنبه اشرافی داشته باشد و سرمایهگذاری در بیمارستان بیشتر متوجه لوکسسازی و تجملی نمودن آن باشد طبیعی است که نمیتواند از تمام ظرفیت به نفع تمام مردم استفاده نمایند.
چرا باید مسابقه برای تجملی کردن هر چه بیشتر بیمارستانها وجود داشته باشد و چرا این مسابقه به جای تجملی کردن بیمارستان در جهت کارآمد ساختن بیشتر آن انجام نگیرد من یک پزشک هستم صراحتاً میگویم هیچ رابطه الزامی فیمابین ابرلوکس بودن بیمارستان و خدمت پزشکی با سرویس واقعی که مورد نیاز جامعه است وجود ندارد.
باید تدابیر و سیاستهایی به کار گرفته شود که خدمات پزشکی چه در زمینه بیمارستانی - چه در زمینه دارویی - چه در زمینه درمان و چه در زمینه بهداشت با بالا بردن هر چه بیشتر سطح کارآیی با بهای هر چه کمتری تمام بشود حتی اگر مردم به طور مستقیم هزینه خدمات گران را نپردازند بالاخره صندوق دولت که متعلق به مردم و جامعه است این نوع هزینههای کلان و غیرضروری را پرداخت خواهد نمود و این در زمینه دیگر کمبود خود را آشکار خواهد نمود سیاستی که باید دنبال شود جلوگیری از بالا رفتن هزینههای کاذب غیرضروری در مؤسسات پزشکی است (صحیح است) وقتی خدمات پزشکی با هزینههای بالا عرضه شود به همان نسبت ظرفیت عرضه شده اختصاص به گروه کمتری خواهد داشت و این چیزی است که با فلسفه انقلاب ایران نمیخواند.
در اکثر روستاهای مملکت خدمات درمانی در وضع فعلی هم پوشش ندارد حقبیمه درمانی هم از آنان وصول میشود به این اعتبار که میتوانند به مراکز دیگری مراجعه نمایند و از حمایت پوشش درمانی استفاده نمایند در حالی که این امکان در نقاط دورافتادهای که من میشناسم برای اکثریت زیاد ساکنان منطقه وجود ندارد این یک اثر ناپسند در روحیه اشخاص باقی میگذارد چه بهتر مادام که خدمات درمانی در مناطقی پوشش کافی را به وجود نیاورده با حق بیمه برداشت نشود و یا حداقل به درصد مناسبی اکتفا بشود.
مسکن یک عامل درجه اول رفاهی است اگر مسئله را نشناسیم به حل آن قادر نخواهیم بود مسئله مسکن بیش از آن که متأثر از عامل زمین عامل مصالح و عامل نیروی انسانی باشد متأثر از عامل بیرویه خطرناک و لجامگسیخته و بهمنآسای سودجوییهای نامعقول و بیحد و مرز است که مسکن را از جنبه خاص خود خارج نموده و به وجودآورنده بسیاری مسائل اجتماعی گردیده است اگر مسئله این سودجویی بینظیر تاریخی را از مسئله مسکن خارج بسازیم به خودی خود بسیاری از مسائل در حدی خواهد بود که مسئله مشکل قابلتوجهی را مطرح نخواهد ساخت و یک روند طبیعی و عادی بدون دخالت و فشار فوقالعاده در سطح قابل تحمل توان اقتصادی با نوسانات معقول خط سیر خود را ادامه خواهد داد.
در زیر پوشش کلمه مقدس حمایت از مالکیت در کدام مذهب در کدام شریعت تجویز میشود عنصری غیرتجملی و مورد نیاز درجه اول جامعه با توسل به انواع و اقسام تعهدات و مقدمهچینیها به صورت یک کالای تجارتی احتکار شود و با بهایی از خون و شیره جان آدمیزاد بیشتر عرضه شود این بزرگترین خیانت به فلسفه مالکیت است اگر بخواهد از آن به این ترتیب بهرهبرداری بشود کدام معامله در کدام رشته در کجای جهان به اندازه معاملات بورسبازی و زمینخواری در جهان سودهای کلان آسان بادآورده و به آن مسئولیت و قبول خطر را در پیش داشته.
در این مملکت با هدفهایی که برای آن میشناسیم و به آن اعتقاد داریم برای آن شامههای تیزی که مانند کفتار لاشهخوار هستند دیگر جایی وجود ندارد شامههایی که نیازهای جامعه را وسیله سودآوریهای کلان بادآورده و آسان میکند و با پدید آوردن نیازهای مصنوعی هر لحظه هیولای سودآوریهای خود را بهمنوار خطرناکتر میسازد.
در اقتصاد ایران هیچ حد و مرز توقفی برای پیشرفت و به وجود آوردن زندگی بهتر وجود ندارد اما نه به قیمت و بهای تیشه زدن به ریشه هستی و حیات مردم و به مورد مخاطره انداختن یکپارچگی ملی هرکس میتواند با هر مقدار کار و تولید و با عرضه مهارت بیشتر و پشتکار زیادتر در سطح بهتری از روز گذشته قرار بگیرد به هر صورت مسئله مسکن قبل از مهار کردن این غول خطرناک و دهشتناک سودهای کلانآسای بادآورده حل نخواهد شد اگر این مسئله نباشد ما مسئلهای به نام زمین نداریم که قابل حل و بازگشایی نباشد اگر این مسئله نباشد، مسئله کمبود مصالح ساختمانی نخواهیم داشت و اگر هم باشد به سادگی قابل حل شدن است اگر در این شرایط هر مقدار مصالح ساختمانی عرضه شود با جذب بازار سیاه جزو ضایعات به هدر رفته محسوب خواهد شد و خیری از آن هم به مردم نخواهد رسید.
مسئله نیروی انسانی مطرح نیست زیرا هماکنون واحدهای مسکونی زیادی وجود دارد که از آن بهرهبرداری نمیشود زیرا جاذبه سودجویی در فروش آنها به خودی خود وجود دارد حتی اگر با سرسامترین مبالغ که غیرقابل تحمل برای جامعه باشد به اجاره داده شود زیرا سطح بالا بودن اجاره در هیچ سقفی مساوی و قابل رقابت با سود کلانی که از بابت فروش به دست میآید نخواهد بود.
در چنین فضای آشفته اتکا و اعتماد به بخش خصوصی جز افزودن مشکل بر مشکلات چیزی را در پی نخواهد داشت زیرا طبیعت بخش خصوصی ناظر بر منافع محدود و مشخص خودش میباشد نه احساس مسئولیت در برابر یک تکلیف ملی و میهنی.
اگر این عامل را در مسئله مسکن حل و حذف نماییم سهچهارم میزان اجاره واقعی از سطح فعلی حذف و کاهش پیدا خواهد نمود و بهای واحد مسکونی هم قطعاً با کاهش بیش از نهدهم به جامعه عرضه خواهد شد.
بهانهها و استدلالها بیشتر متأثر از کسانی است که برای آینده خوابهایی در سر پروراندهاند اما به راستی این گستاخیم در حد و مرز غیرقابل تحملی برای ملت رسیده در حدی که شاهنشاه تابستان امسال در تبریز تأکید فرمودند که این موضوع مهم را شخصاً زیر نظر خواهند گرفت و در مراسم گشایش اجلاسیه مجلسین به ابعاد تقلب در این زمینه اشاره فرمودند.
این درست نیست که به عدهای میدان عمل داده شود تا درآمدهای اضافی که براساس نظرات شاهنشاه و گسترش عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت ملی به همگان تعلق دارد با تمهید مقدمات جذب عناصر محدودی بشود که اکثریت جامعه را در فشار میگذارند.
مسکنی که با این قیمت تمام شده به دست میرسد با کدام منطق میتواند قابل استفاده باشد کدام درآمد در کدام راه اجتماعی میتواند کرایه آن را بپردازد مگر بالاترین حقوق گروه کارمندان دولت چه اندازه است بیشترین گروه حقوقبگیران دولتی سطح درآمدشان چه اندازه است کجا میتوانند جز توسل به طرقی که در شأن سلامت جامعه ایرانی نیست این بار سنگین قسط و بهره را بپردازند یا اجاره بدهند.
خدمتی که در یک چنین محلهایی عرضه میشود باید چقدر گران تمام شود یکی نانوا یک واکسی یک پارچهفروش و هر شغلی را در نظر بگیرید باید چقدر میزان سودش را تنها به همین یک دلیل بالا ببرد که بتواند چنن سرمایهگذاری کاذب هیلایی را در محل کار خودش جبران بنماید و چه روند زنجیرهای این روی سایر کالاهای مصرفی و خدمات خواهد گذاشت مغایر با اصل ۱۴ انقلاب ایران و فرمان ۱۶ آبان ماه شاهنشاه درباره جلوگیری از ضایعات بیمورد است بالا رفتن قیمت خانه برای صاحب آن که قصد فروش ندارد چه امتیازی است؟
این اقتصاد ما را رنجور و ناتوان نموده با این روند صنایع ما قادر به رقابت در بازارهای جهانی نخواهیم بود این را باید مهار کرد.
خانههای سازمانی در روستا و بخش و شهر با رعایت اولویت با قیمتهای تمام شده واقعی و سود معقول باید ساخته شود در این مورد هیچ دغدغه برای هیچ کارمند و خدمتگزاری وجود نداشته باشد از دصد عادلانه حقوق خدمت میتوان سرمایهگذاری را مستهلک ساخت (احسنت).
برای بازنشستگان هم از بدو خدمت میتوان تضمین نمود که با کسر درصد شخصی از حقوق بازنشستگی در پایان خدمت در نقطه دلخواه طبق ضوابطی به آنان خانه داده خواهد شد و اگر نخواهند از آن خانه استفاده نمایند تمام حقوق خود را دریافت خواهند نمود.
تب بحران ساختگی و غیرواقعی و کاذب مسکن بای دفرو بنشیند حقیقت مسئله مسکن مانند خیلی چیزهای دیگر که میدانیم آبشخورش مسائل صرف تکنیکی نیست بلکه خمیرمایهاش همان سودجوییهای کلان آسان و بادآورده است بقیه چیزها به سادگی فروکش خواهد کرد.
با فروکش نمودن این تب بحران ساختگی یک انگیزه مهم فساد در محیط اجتماعی و اداری و نظام اقتصادی مملکت از بین خواهد رفت و جامعه را برای پیشواز از یک آیندهای شکوهمند آمادهتر خواهد ساخت.
در اشاره به مسئله مسکن به جا خواهد بود بررسی لازم انجام بگیرد که آیا احداث ساختمانهای بلند که مانع جریان و خروج هوای آلوده محیطهای شهری میگردد با توجه به مشکلات ترافیک که به مقیاس روزافزون معتنابه روزافزون ضایعات وقت و نیروی انسانی را به وجود میآورد تا چه اندازه مقرون به صلاح میباشد.
با ظرافت اندیشههای شاهنشاه در خصوص تأکید به رشد سلولهای مغزی کودکان تا سه سال بدون برخورد به اشکالات تغذیه آیا تصور نمیکنیم که هوای آلوده و گازهای سمی پراکنده در محیط راکد شهرها که با ساختمانهای بلند در واقع محصور گردیدهاند صرفنظر از جهات اقتصادی دیگر که قابل مطالعه میباشد چه اندازه به رشد همان سلوهای مغزی صدمه میزند. و آیا ارزیابی مجددی را در این باره موجب نمیگردد؟ در نظام اداری مملکت مسئله رفاه در ابتطا با احساس مسئولیت است چون هر سازمان و مؤسسه و هیچ فرد و حتی سلول در هیچ کجا برای عدم مسئولیت در ایفای نقش پا به عرصه وجود نگذاشته وقتی مسئله رفاه در نظام اداری مملکت عنوان میشود مفهومش فراهم ساختن حداکثر شکوفایی استعدادها و نیروهای انسانی و بهرهوری بیشتر از عنصر زمانی است چون هر دو از بزرگترین منبع ثروت ملی است شرایط رفاهی مشکلات و تنگناهای باروری نیروهای انسانی را از بین میبرد همانطور که شاهنشاه همیشه و در مصاحبه اخیر به مناسبت یازدهم اسفند روز اعلام موجودیت حزب رستاخیز ملت ایران فرمودند این شرایط حتی قبل از تولد تا آخرین لحظه میبایست همه افراد جامعه ایرانی را پوشش بدهد و حداکثر امکان شکوفایی استعدادها را فراهم بسازد زیرا عامل نیروی انسانی سازندهترین و جاودانیترین منبع ثروت ملی است. حمایت از بازنشستگان حمایتی است که از شاغلین صورت میگیرد وقتی شاغلین به خوبی احساس نمایند که در مورد بازنشستگی فراموش نخواهند شد و مورد حمایت نظام اداری مملکت قرار خواهند گرفت به شغل و موقعیت اداری خود با چشم تأمین آتیه نخواهند نگریست خوشبختانه در تبصرههای بودجه نسبت به رفاه کارمندان و متناسب ساختن حقوق بازنشستگان با شاغلین و گروههای بیشماری که پوشش کافی برای حمایت قانونی نداشتند توجه شده و امید است در آینده با تعقیب سیاست کلی و قانون نهایی استخدام در این باره هیچ گونه نگرانی وجود نداشته باشد.
در ضمن تبصره ۸۵ بودجه سال ۲۵۳۶ برای متناسب ساختن حقوق بازنشستگان توجهی شده بود که از طریق طبقهبندی حقوق بازنشستگان با شاغلین تطبیق داده شود عدهای از بازنشستگان و وظیفهبگیران و سایر گروهها نگرانی داشند که این موضوع آنان را در بگیرد در کمیسیون بودجه پیشنهاد شد که کلمه همطرازی با آن افزوده گردد خوشبختانه با حسننیت بلافاصله موردقبول مسئولان سازمان امور اداری و استخدامی قرار گرفت که جای تشکر و سپاسگزاری گروههای زیادی از بازنشستگان است که اینجانب اطلاع دارم تا چه اندازه مرهون و مدیون عنایات شاهنشاه هستند (صحیح است).
اکنون برای عدهای از بازنشستگان این نگرانی به وجود آمده که ممکن است در پیچ و خم مقررات خشک کارگزینیها منظور قانونگزار عملی نشود و پیشنهاد دارند برای رفع هرگونه توهم در تبصره ۸۵ بعد از عبارت همطرازی یا طبقهبندی عبارت (بدون رعایت شرایط احراز شغلی) اضافه بشود چون مربوط میشود به سالهای خیلی گذشته که برای بازنشستگان و موظفین شرایط احراز شغلی کنونی در آن موقع وجود نداشته است و اضافه عنوان این عبارت رفع نگرانی از گروه بیشماری خواهد نمود که هم منظور قانونگزار است است و آنان را خوشحال خواهد ساخت (صحیح است) عدهای از بازنشستگان که در سالهای قبل با سابقه خدمت بیشتر از ۲۰ سال و کمتر از ۳۰ سال بازنشسته شدهاند درخواست دارند مانند سایر بازنشستگان از یک ماه تمام حقوق استفاده نمایند که امید توجه دارند.
زمینه دیگر رفاه معافیت مالیاتی یک مکانیزم توزیع عادلانه براساس درآمد سرانه سطح پایه به تناسب افراد خانواده است به این ترتیب خانوادههایی که به علت فرزندان بیشتر مسئولیتهای زیادتری دارند از معافیتهای بیشتری استفاده خواهند نمود و گام مؤثری خواهد بود در توزیع عادلانهتر ثروت ملی در حال حاضر همه به طور یکسان از معافیت مالیاتی استفاده میکنند.
بحث درباره بودجه بود گفته شد بررسی بودجه در قالب اعداد و ارقام خشک و بدون روح و بدون محتوا مفهومی ندارد.
بودجه توزیع نیروی محرکه در موتور حرکتی جامعه است توزیع این نیروی محرکه و بررسی درصدها و چگونگیهایش تابعی است از جهتگیری در مسیر هدف نهایی که منظور به وجود آمدن از آن موتور و دستگاه حرکتی بوده است.
گفتیم و میدانیم که نظام آگاه برنامهریزی ملت ایران به سوی هدف اجتنابناپذیر و بزرگی که در پیش است تمدن بزرگ سیمای راستین برافکندن نقاب از چهره تاریخ زمان سرگردانی و بلاتکلیفی را مدتهاست پشتسر گذرانده است بنابراین در بررسی بودجه در قالب زمانی هر برنامه و در مقطع زمانی هر سال پیش و بیش از رقم و عدد و درصد و بررسی این چیزها که هر کدام به موقع جای خودش دارد یک معادله ریاضی مهم در برابر ما قرار داد و در یک سوی این معادله سیمای شکوهمند آینده تمدن بزرگ امیدآفرین دور ساختن نقاب از چهره ایرانی و با بیان روشنتر حق آزادی راستین ملت ماست زیرا مادام که ملت ما نتواند سیمای راستین خود را شکوفایی تمام و کمال بخشد و تمدنی که بر بنیاد حق فرهنگی و رسالت تاریخی او استوار است بنیانگذارد نمیتواند خود را به معنای واقعی آزاد بداند مانند درختی که نمیتواند آن طور که حق و استعداد او است بارور و سایهافکن بشود چنین درختی آزاد نیست و باید این آزادی را به دست بیاورد.
در سوی دیگر این معادله دستگاهی است شامل و دربرگیرنده اجزا و عناصری که انگیزه و اصالت وجودی آنها امکان تحقق بخشیدن به هدفهای سوی اول معادله است این دستگاه را اصطلاحاً دیوان میگوییم.
در اینجا پرسشی مطرح میشود که خواستها باید تابع کارایی و توانایی دیوان باشد یا دیوان خود را باید شایسته و برازنده برای وصول به هدفها و آرمانها و خواستها و نیازهای اجتنابناپذیر ملی بسازد؟
پاسخ قسمت اول وجود هیولای دیوانسالاری را مجسم میسازد یعنی در جامعه خواستها و نیازها و آرمانها موضوع و تابع اصالت وجودی دیوان هستند تمام اجزای یک دستگاه اداری در چنین حالتی در خدمت ستاد و دیوانسالاری هستند و بایستی تنها عامل تغذیهای آن باشند ما چنین چیزی را نمیخواهیم و پاسخ در برابر دیوانسالاری که همان فئودالیزم اداری باشد در یک کلمه خلاصه میشود، دیوانسالاری نه،
اما پاسخ قسمت دوم، وجود ستاد و دیوانی است که موجودیت خودش را موضوع و فرع و تابع کارایی و برازندگی برای رسیدن به آرمانها و خواستها و نیازهای جامعه میداند و در غیر این صورت با از بین رفتن نقش و فلسفه وجودی عدمش به زوجود و بار گرانی است کشیدن به دوش و به چنان دستگاه که با تمام اجزای وجودی فلسفه و نقش رسالت وجودی خودش را با آگاهی بازمیشناسد و در راه عزیزترین عزیزان یعنی شکوفا ساختن موجودیت ملت است نظم شکوهمند دیوانی میگوییم و پاسخ جامعه در برابر چنین نظم شکوهمند دیوانی که با تمام وجود به نقش وجودی و رسالت ملی خودش آگاه است حتماً در کلمه نظم دیوانی آری، خلاصه میشود.
بنابراین به هنگامی که سخن از دستگاههای اداری مملکت بر زبان رانده میشود موضوعی نیست که منتزع از مسائل دیگری به آن پاسخ داده شود.
ابتداییترین مسئله در به وجود آمدن اجتماع انسانی که ناگزیر از آن هستیم پدید آمدن سازمانها و دستگاههایی است که کارساز نیازهای آن جامعه باشند این نیازهای ملی و جوهر وجودی جامعه نیست که باید تابع تواناییها و کاردانیهای نظام دیوانسالاری باشد بلکه این نظام دیوانی است که باید به خوبی موضع خودش را درک و احساس بنماید که تابع بیچون و چرای نیازهای ملی و چکیده جوهر وجودی جامعه ایرانی است که به صورت فلسفه و خواستهای انقلاب شاه و مردم (یکی از اصول بنیادی حزب رستاخیز ملت ایران) جلوهگر است میباشد.
پس، دیوان، نهادی لازم است که نباید شکاف و فاصله و خلائی با نظام آگاه برنامهریزی به سوی تمدن بزرگ در او وجود داشته باشد.
شکاف بین مجریان و برنامهریزان در حرکت رستاخیزی ملت ایران قابل تحمل نیست این برنامهریزی آگاه ملی نیست که باید در سطح ناکارایی و ناشایستی و نابرازنده بودن غده سرطانی دیوانسالاری خود را تنزل بدهد تا شکاف وجود نداشته باشد.
برای از بین بردن شکاف بین دستگاهها و سازمانها این سطح کارایی و برازندگیها و صداقت و صحت عمل دستگاههای اجرایی است که باید همدوش با نظام برنامهریزی آگاه ملی ارتقا پیدا نماید.
اینجا نیز نمایشی است از حضور یا عدم حضور فرهنگ ملی زیرا در فلسفه و اعتقاد و اندیشه ملت ایران هیچ قدرت و شکل فیزیکی و مادی نیست که حامل و محتوای فرهنگی نداشته باشد یعنی زندگی زنده بودن نیست زنده بودن زندگی میخواهد قدرت یعنی آن عامل نیرومند و بسنده مادی و فیزیکی که به خواستهای اصیل معنوی جامعه امکان تحقق و تجسم میدهد.
مثل آن دست هنرمند، نیرومند و چیرهدست که به ظرفیتهای ذهنی فکر و اندیشه روی صفحه کاغذ و یا تابلوفرشی جلوه ستایشانگیزن عینیت میدهد و یا رهبران غرورانگیز و فرماندهان افتخارآفرین تاریخ و نوابغ بیشمار که به اندیشه و رسالتهای تاریخی جامعه خود تحقق میبخشند و به مانند آن آیینهای پهلوانی حماسهآفرین که زور بازو و توان مردانگی و انسانی در خدمت حق و عدالت به کار برده میشود.
چون آن نمونه بزرگ و نظام و آیین کشورداری و نظم دیوانی کوروش شاهنشاه بزرگ هخامنشی که مبشر خیر و عدالت و آزادی، سودرسانی و برکت بود.
و یا رستم پهلوان تاریخی که همه نیرویش در راه راستی بود. بنابراین:
در بررسی نظم دیوانی درخور و برازنده که فقدانش همه دستاوردها را مانند سپاه بیستاد آشفته خواهد ساخت باز هم توجه به عامل فرهنگی داریم زیرا زیبایی و زشتی نیکی و بدی روشنایی و تاریکی نه هر پگاه و شامگاه بلکه در هر لحظه که خود پگاه یا شامگاهی است همیشه به جنگ اندرند و این را هم بدانیم که به اعتقادات اندیشه دیرین و باستانی ملت ایران زشتی و بدی و تاریکی فاقد اصالت وجودی هستند آنجا که زیبایی نیکی روشنایی نباشد به خودی خود زشتی بدی و تاریکی شناخته خواهد شد به نیروهای زیبایی نیکی و روشنایی یاری و مدد رسانیم و بپرورانیم زشتیها بدیها و تاریکیها حضور نخواهند داشت (احسنت).
فساد در دستگاه اداری دیوان از همین جا سرچشمه میگیرد و با مبارزه منفی کارش درست نمیشود فساد هنگامی دیوان را بدون معارض میدان تاخت و تاز قرار خواهد داد و نظم دیوانی را چراگاه عیش و نوش و خودکامگی خود را احساس خواهد نمود که مشارکت نهادهای سازنده ملی در نسج و بافت نظام دیوانی غائب و بدون حضور باشد.
حضور و مشارکت و میدان دادن فراگیرنده این نهادهای سازنده و هستیبخش به خودی خود مرگ و تباهی نظام تباهکننده دیوانسالاری را در پی خواهد داشت.
آن چنان که چه مبارزهای قاطعتر از روشن کردن چراغ برای زدودن تاریکی میتواند وجود داشته باشد.
چشمه خورشسید چو پنهان شود
- شب پره بازیگر میدان شود (آفرین)
طرح مسئله عدم تمرکز با برداشت درست میتواند به این منظور نقش مؤثری را داشته باشد زیرا منظور از طرح مسئله عدم تمرکز یک مسئله نمایشی یا یک مسئله آشفته ساختن مسئولیت و ایجاد ناهماهنگی در پیشرفت برنامههای ملی نیست بلکه مقصود گستردهتر ساختن و ژرفتر نمودن نهادهای سازندگی در تمام اجزای وجودی و موجودیت جامعه است یعنی بالا بردن سطح آسیبناپذیری ملی و گسترش آن در تمام اجزای وجودی مانند یک نهال که هر جزء و بند انگشتی از آن بالقوه قادر خواهد بود که در فرصت لازم بیکسب دستور و ارتباط، خودآگاه نمایشگر کل موجدیت رسالت وجودی خودش باشد و این عالیترین مظهر تکامل وجودی ملت ایران است که تاریخها و فراز و نشیبها را فراوان پشتسر گذاشته و همیشه باز رفتهها را به رشته درآورده و بازسازی و نوسازی نموده.
فضای رستاخیز ملت ایران چنین حالتی را طلب مینماید یعنی چسبندگی و یکپارچگی خودکار و خودآگاه غیرمتمرکز غیراداری و غیردستوری نهضتی و رستاخیزی دانه به دانه ذراتی که در فضای مناسب به هم پشت در پشت یکدیگر پیوند مییابند و چنان نیروی شگرفی را به وجود میآورند که مانند سیل خروشان هیچ چیزی را در برابر آن یارای مقاومت نتواند بود.
عدم تمرکز یعنی تقسیم مسئولیتهای بزرگ ملی به افراد کوچکتر مسئول در هر زمینه تا کوچکترین سهم مسئولیت در نقطه جغرافیایی روستا و واحد خانواده.
عدم تمرکز یعنی جلب مشارکت فراگیرندهتر همگانی در زمینه همه برنامههای مملکتی و مشارکت در احساس مسئولیت نسبت به سرنوشتی که این مملکت باید بپیماید.
عدم تمرکز یعنی یکپارچگی دانه به دانه و جزء به جزء خودکار خودکفا و خودآگاه به مانند هر سلول حیاتی بزرگ اعمال حیاتی را در درون وجود خودش به همراه دارد و در هر فرصت مناسب آن را نشان میدهد و از پیوستن خودکار و غیرمتمرکز این نیروها که در قطرههاست دریای به هم پیوسته و یکپارچه و نیرومند وحدت ملی به وجود میآید.
و این چیزی است که نیازمند به شتهزدایی آموزش نظارت و ارزش یا بیاستوار بر مبانی اعتقاد به نظام پرورش ملی است.
و به این ترتیب رستاخیز ملت ایران نه به مفهوم کسب یک قدرت صوری و نمایشی و ظاهری بلکه به فراگیرندگی و امکان مشارکت فارهم ساختن نهادهای سازنده ملی در مرحله عمل خطرناکترین و موذیترین موریانه آسیبپذیر ساختن نسج موجودیت ملی ما یعنی فساد را از میان برمیدارد.
زیرا فساد نه تنها خودش بدترین و خطرناکترین موریانه آسیبپذیر ساختن موجودیت ملی ماست بلکه به تناسب یک تصاعد هندسی مانند یک گلوله بهمن خودش غذای خودش میباشد و خودش خودش را بزرگتر و خطرناکتر میسازد یعنی فساد بهترین غذای رشد و زاد و ولد موریانههای بیحد و مرز است که کاری جز آسیبپذیر ساختن موجودیت ملی ما ندارند و نقش وجودی آنها فقط خرابکاری است فساد برای ملت ایران در هر زمینه تحملناپذیر است اینک خود میدانیم چه میخواهیم و چه باید باشد و این بودجه، این سوخت که در موتور حرکتی این مملکت جریان پیدا میکند به چه منظوری است و چه تابلو شکوهمندی را باید تجسم بدهد و قضاوت و داوری ما درباره هر خوب و بدی با چه معیار و ضابطهای ارزیابی و سنجیده میشود و تفاوت عصر رستاخیز و مجلس رستاخیز با زمان پیش از آن در چه چیز و کدام گوهر وجودی است امید به آینده حتمی است.
- امید به آینده غرورانگیز و شادیآفرین است.
- دست و پنجه نرم کردن درآویختن با مشکلات و سختی و ناملایمات آرامشدهنده و لذتبخش است.
- این نسل میتواند در برابر نسلهای آینده به خود ببالد که به فرماندهی و رهبری شاهنشاه نسلی مصمم و راهگشا و پیروزمند در باز گشودن دروازههای تمدن بزرگ بود.
- در هیچ شرایطی کاستیها و بدیها و مشکلات آن اندازه وحشتآور نخواهد بود که تصمیم و اردهای برای از بین بردن آنها وجود نداشته باشد.
این شکایتها نارضایتیها در عمیق چیزی نیستند مگر بیداری ملت ایران و شناخت دیوارهای فاصلهای که آنان را از تمدن بزرگ در فرصت زمانی به دور میسازد.
ملت به مانند همیشه پذیرای فرمان شاهنشاه یکدل و یکزبان و با تمام وجود راهی پیشروی فراسوی مرزهای تمدن بزرگ هستند.
نارساییهای دستگاههای اداری مملکت و بهانهتراشیها انگیزه هر نارضایی است اگر نارسایی نباشد نارضایی وجود نخواهد داشت - میکرب خارجی عارضه ثانوی است فرمان شاهنشاه به حکم رسالت تاریخی که بر پیشانی این ملت نقش بسته حتماً باید اجرا بشود.
زمان را نباید از دست بدهیم این فرصتها نه آسان به دست آمده و نه ابدی است (صحیح است) چشمها را بگشاییم.
نبردی بیایست مصمم شکوهمند و غروآفرین به خاطر رسالت تاریخی ملت خویش رسیدن به تمدن بزرگ تجسم سیمای راستین در پیش داریم.
این نبرد بین تاریکی و روشنایی بین مرگ و زندگی زشتی و زیبایی با پویندگی هر چه بیشتر ادامه خواهد داشت. ادامه خواهد داشت تا روز پیروزی ملت ایران که آریوبرزنوار به گفته شاهنشاهمان هر زیانی را خواهیم پذیرفت ولی عقبگرد نخواهیم داشت.
و این است آن نهاد فرهنگی شکوفا و پویا پاسدار موجودیت جاودانه راز بقا و تداوم تاریخ ملت ایران که به حکم تاریخ و سرنوشت باید به صورت فراگیرنده جامعه ما را دربربگیرد.
اگر ایسم را همان آیین بدانیم یک ایسم مقدس گذشتناپذیر وجود دارد مجموعهای هماهنگ که همه اجزایش با هم میخواند و باید آرمانها و آرزوهای رسالت تاریخی و حکمت وجودی این سرزمین و مردمانش را تحقق بخشد و آن نیست چیزی مگر ایران مهرآیین.
از تو ای دوست نگسلم پیوند
- گر به تیغم برند بند از بند
متشکرم - پاینده ایران (احسنت - احسنت).
رئیس - آقای درودی بفرمایید.
دکتر موسی درودی - قبل از هر چیز لازم میدانم سپاس بیکران آن دسته از مردم این مملکت را که بیش از همه برای پیشبرد هدفهای انقلاب کوشیدهاند و کمتر از سایرین از مزایای انقلاب بهره گرفتهاند یعنی کارکنان دولت به پیشگاه باعظمت رهبر و فرمانده انقلاب ایران شاهنشاه آریامهر به خاطر توجهی که در این بودجه به آنان شده است تقدیم دارم (احسنت) به ویژه از طرف کسانی که عمر خود را در راه خدمت به ملک و ملت گذراندهاند و نهالی کاشتهاند که ما هماکنون از ثمره آن بهره میگیریم و خود به اقتضای سن باید استراحت نمایند یعنی بازنشستگان که در این بودجه به تقاضای حقه آنان جامهعمل پوشانده شد و مأخذ حققو بازنشستگی براساس بالاترین شغل دوران خدمت قرار گرفت. این موضوع از آغاز بررسی قانون استخدام مورد تقاضای آنان بود و ما کراراً خواسته آنان را بازگو نموده بودیم ولی به علت وجود مشکلات فنی میسر نمیشد خوشبختانه در این بودجه رفع این مشکل شده و من لازم میدانم از آن دسته از خدمتگزاران شاهنشاه نیز که مجاهدت نموده و برای این مشکل راهحل پیدا کردند تشکر نمایم. معذلک توجه دولت را به این نکته معطوف میدارم که انتشار اخباری که به این سرعت عملی نمیشود مانند افزایش ضریب حقوق از اول مهر سال بعد یا تأمین حقوق بازنشستگان به ترتیب فوق در مدت سه سال باعث خواهد شد که قیمتها از اکنون بالا رود بدون آن که چیزی به دست کارکنان دولت رسیده باشد. استدعا دارم در این مورد تدابیر مخصوصی اتخاذ فرمایند تا به جای گشایش در کار کارکنان دولت مضیقه برای آنان فراهم نگردد (صحیح است).
جناب آقای رئیس هیئت محترم دولت، همکاران گرامی آینده ما مثل گذشته بستگی به وجود افراد لایق و کاردان در مؤسسات دولتی دارد. دولت به حکم وظیفه مستقیم یا غیرمستقیم در کلیه شئون اجتماع و گرداندن چرخهای مملکتی دخالت دارد و این دخالت توسط کارکنان دولت اعمال میشود لذا ما نباید بگذاریم این چرخهای متحرک و این نیروی محرک زنگ بزند و فرسوده گردد. پرارزشترین دارایی دولت اگر بتوان قیمت تمام شده آن را محاسبه نمود همین کارکنان دولتند و ارزش این رقم از دارایی باید به نحوی از انحا و به بهترین وجه در بودجه و ترازنامه و صورتهای مالی منعکس گردد و برای استفاده بهتر از آن برنامههای سالانه تهیه و به تصویب برسد. متأسفانه هنوز نه علم حسابداری به آن درجه از کمال رسیده است که بتواند قیمت ریالی این رقم از دارایی را در ترازنامهها و سایر صورتهای مالی بگنجاند و نه فن بودجهنویسی توانسته است برای استفاده بیشتر و بهتر از این پربهاترین رقم دارایی برنامهریزی نماید و آن را در فصول مختلف بودجه بگنجاند و این بزرگترین نقیصهای است که هنوز در علوم حسابداری و بودجه برای آن راهحل نیافتهاند.
مدیر یکی از بزرگترین مؤسسات صنعتی میگوید ما در هیئت مدیره بیشتر وقت خود را صرف بررسی برنامههای مالی و سرمایهای میکنیم و کمتر به گرانترین دارایی خود که نیروی انسانیت است میاندیشیم در صورتی که هر وقت نسبت به برنامههای مربوط به نحوه استفاده از کارکنا دقت بیشتری شده استفاده آن به میزان غیرقابل تصوری بیشتر از صرف وقت در بررسی مسائل مربوط به سایر داراییها بوده است. در این مؤسسه فقط ۳۰٪ از بودجه صرف هزینه پرسنلی میشده ولی در سیستم استخدامی ما که این نسبت به مراتب بیشتر است داشتن یک برنامه دقیق و جامعه استخدامی به مراتب اهمیت بیشتری خواهد داشت بنابراین اقتضا دارد قانون استخدام به صورت یک طرح جامع و با برنامه بلندمدت تهیه شود که سال به سال برنامه تفصیلی آن در قوانین بودجه گنجانده گردد و از نتایج حاصله در برنامه استخدامی سال بعد استفاده شود. این مطلبی بود که لازم دید قبل از آغاز سخن به عرض برسانم و اما اصل مطلب
بنده هیچ گاه در بودجه سخن نگفته بودم زیرا تصور میکردم که چون بودجه لایحه یک شوری است و موقعی که در جلسه علنی مطرح میشود در حقیقت باید آن را به منزله شور دوم تلقی کرد که طبق آییننامه در این شور پیشنهادی نباید داد زیرا در جلسه علنی فرصت تدقیق و بررسی و امعان نظر در پیشنهادها نیست تا بتوان درباره آن تصمیمی اتخاذ نمود بلکه این کار باید در کمیسیونها بشود که در لایحه بودجه این امکان فقط برای اعضای کمیسیون بودجه فراهم است لذا همانطور که تجربه هم نشان داده در این مرحله از شور دادن پیشنهاد و یا بحث نتیجهای ندارد. ولی از بیانات جناب آقای نخستوزیر و بررسی محتوای بودجه معلومم شد آنچه اکنون گفته میشود یادداشت میگردد و اگر امکان اعمال آن هماکنون فراهم نباشد بعداً و یا در بودجههای بعدی مورد استفاده قرار میگیرد و چون رسیدگی به اقلام بودجه در کمیسیون بودجه که بنده هم هر روز به عنوان مستمعآزاد در آن شرکت میکردم دقیقاً انجام شده لذا عرایضم را به یکی از سیاستهای بودجه محدود میکنم و آن مسئلهای است که همواره مورد عنایت شاهنشاه و دولت بوده و اخیراً نیز سمینارها، کنفرانسها، کمیتهها و کمیسیونهایی درباره آن تشکیل گردیده و آن مشارکت بیشتر مردم در تصمیمگیری است که اصطلاحاً به آن مشارکت یا عدم تمرکز گفتهاند. ولی قبل از آغاز سخن لازم است مطلبی را به عنوان پیشگفتار به عرض ساحت مقدس مجلس شورای ملی برسانم و آن این است که بنده هم مثل همه شما معتقدم که برای مسائل ایران باید راهحلهای ایرانی پیدا کرد. الگوهایی که مولود و زاییده شرایط و مقتضیات کشوری است نمیتواند در کشور دیگر که دارای شرایط و مقتضیات دیگری میباشد نمونه قرار گیرد. به عبارت دیگر راهحلهای مسائل اجتماعی حق ندارند ادعای تعمیم در همه مکانها نمایند زیرا شرایط و مقتضیات محیط برحسب نوع خود و تغییرات خود آنها را ایجاد کرده است فلسفه وطنپرستی نیز همین است که به زبان شعر آن را چنین گفتهاند: کهن جامه خویش پیراستن - به از جامه عاریت خواستن (احسنت) متأسفانه عدهای سادهلوح که شاید خود را فهمیدهتر از سایرین هم میدانند مجذوب تمدن کشورهای دیگر اعم از غرب یا شرق میشوند بدون توجه به این که مسائل اجتماعی آن کشورها مخلوق و منتجه عوامل تاریخی و جغرافیایی میباشد که در آن سرزمینها وجود دارد و نمیتواند در سرزمینهای دیگر که دارای عوامل تاریخی و جغرافیایی دیگری است نشو و نما نماید. روش آنان را برای ما سرمشق قرار میدهند ولی از زیان جبرانناپذیری که این تقلید به بار خواهد آورد آگاهی ندارند. از دیرباز متجاوزین و جنگجویان جهان به این مسئله توجه نموده بودند که ملتی را که دارای تمدن است نمیتوان با عملیات نظامی مغلوب و مقهور ساخت به همین مناسبت اسکندر و اعراب پس از عملیات نظامی کتابهای ما را سوزاندند تا آثار تمدن و فرهنگ ملی ما را نابود سازند جای بسی تأسف است که این افراد سادهلوح یعنی آنان که فرهنگ بیگانه را تبلیغ میکنند به فرهنگ ملی خود پشت پا میزنند و آن را نابود مینمایند اینان ندانسته همان کاری را میکنند که قشونهای اسکندر و اعراب با ایران کردند و ناخودآگاه مزدور اجانب و بازیگر نقش ارتش متجاوز آنان میشوند تا بدون جنگ و عملیات نظامی مقاصد شوم بیگانگان تأمین گردد و این همان کاری است که به آن استعمار جدید عنوان دادهاند. اما آنچه گفته شد به آن معنی نیست که ما از تجربیات سایرین اسفتاده نکنیم و راهی را که آنان سالها پیمودهآند ما هم بپیماییم بلکه برای این که زودتر به دوران طلایی تمدن بزرگ برسیم باید از تجارب سایر کشورها استفاه کنیم منتها این کار باید در سه مرحله انجام شود مرحله نخست که بنده در گفتهها و نوشتههایم جذب عنوان دادهام و مرحوم دکتر سید فخرالدین شادمان در کتاب تسخیر تمدن فرنگی به آن عنوان تسخیر شدهاند. به هر صورت جذب یا تسخیر یا اقتباس آن است که از میان تجارب سایر کشورها آن را که با مقتضیات کشور ما بیشتر قابل انطباق است انتخاب نماییم مرحله دوم تطبیق است یعنی آنچه را از سایر کشورها انتخاب و یا جذب نمودهایم با شرایط کشور خودمان تطبیق دهیم. مرحله سوم هضم میباشد یعنی تصمیماتی که گرفته میشود باید برای کسانی که در عمل با آن سر و کار دارند قابل جذب و درک باشد.
با توجه به آنچه گفته شد اگر بنده در خلال عرایضم گاهی سخن از سایر کشورها به میان آورم هیچ گاه غرض این نیست که آن را سرمشق قرا داده و یا بالعکس از آن انتقادی نموده و مردود میشمارم زیرا کاری به کار سایرین ندارم و فقط میگویم از دید ایران و مصالح ایران است آنچه عرض میکنم مطالبی است که شخصاً به آن معتقدم اعم از این که سایرین هم گفته باشند یا نگفته باشند و اگر گاهی نامی از دیگران برده میشود فقط به رعایتالفضل للمتقدم است و اینک به اصل مطلب میپردازم. دموکراسی و مشارکت و عدم تمرکز سه واژه هستند که در بسیاری از جهات با یکدیگر وجه مشترک دارند و غالباً مترادف یکدیگر به کار میروند و چون دموکراسی از دو واژه دیگر قدیمیتر است یکی از ویژگیهای آن را بحث میکنیم و آن را در دو مورد دیگر تعمیم میدهیم. متأسفاه همانطور که عرض شد چون کتابخانه و آثار تمدن ما دو دفعه سوخته و معدوم شده است لذا مأخذی در دسترس نیست که بدانیم تاریخ تطو این واژه در ایران که مهد تمدن جهان باستان بوده چگونه میباشد و به همین مناسبت در کتابهای معتبر جهان و فرهنگنامهها یا انسیکلوپدیها این واژه را از یونان قدیم و از قرن پنجم قبل از میلاد میدانند. در صورتی که در آن زمان یعنی قرن پنجم قبل از میلاد سراسر دنیای متمدن در دست توانای پادشاهان ایران بود و قومی که مستقیماً تحت حکومت ایران نبودند بعضی از یونانیان بودند.
باری در آن زمان دموکراسی در یونان به معنای دخالت مستقیم مردم در امور مملکتی بود به این معنی که وظایف قوای سهگانه مملکتی یعنی مقننه و مجریه و قضاییه مستقیماً توسط خود مردم انجام میشد و به همین مناسبت آن را دموکراسی مستقیم گذاشتهاند بدیهی است که این کار فقط در شهرهای کوچک یونان قدیم عملی بوده و به محض این که شهرها رو به توسعه گذاشت این روش از زمان اسکندر متروک گردید و عمر این نوع دموکراسی دیری نپایید. از آن به بعد تا آغاز قرن هفدهم یعنی در حدود ۲۲۰۰ سال از دموکراسی جز در بعضی موارد مذهبی نامی برده نمیشد و از قرن ۱۷ به بعد نیز که دموکراسی تجدید حیات نمود هیچگاه با دموکراسی مستقیم مواجه نشدهایم فقط اخیراً در کشور ما یکی از ابتکارات شاهنشاه به این مهم جامه عمل پوشانید و آن تشکیل حزب رستاخیز ملت ایران بود که فراگیرنده عموم افراد ملت میباشد و همه مردم میتوانند در کانونهای حزبی که به منزله پارلمانهای مملکتی است در کلیه مسائل مملکتی دخالت نمایند و به این طریق دموکراسی مستقیم را برقرار سازند. از آنچه گفته شد این نتیجه گرفته میشود که در دموکراسی اصل را باید مشارکت عموم افراد مملکت در تصمیمگیری قرار داد مگر آن که این کار میسر نباشد و یا مصلحت نباشد و به عبارت دیگر خلاف مشارکت ثابت شود اگر همین نتیجه را در عدم تمرکز بیان کنیم نخستین چیزی را که باید بپذیریم این است.
۱ - برای این که مردم هر چه بیشتر در امور مربوط به خودشان مشارکت نمایند باید بنا را بر عدم تمرکز بگذاریم مگر آن که این کار مصلحت یا میسر نباشد و به عبارت دیگر خلاف مشارکت ثابت شود ولی در هر صورت عدم تمرکز احتیاج به ارشاد و کنترل و رهبری دارد و الا نتیجه آن معکوس میشود.
اصول دیگری که باید برای تقدیم پیشنهادهایی پذیرفته شود به شرح زیر میباشد:
۲ - هر فعالیتی که کلیه آثار مترتب بر آن از یک رده مشخص جغرافیایی یعنی استان، شهرستان، بخش و ده تجاوز نکند کلیه اقدامات مربوط به آن فعالیت باید در همان رده به عمل آید و در رده بالاتر نباید در آن دخالت کند مگر به منظور ارشاد یا کمک یا هماهنگی و در صورت لزوم نظارت و کنترل اینک به ذکر چند مثال مبادرت میشود:
- الف - در ماده ۴۲ قانون انجمن ده و دهبانی یکی از منابع مالی ده را وصول عوارض از هر هکتار زمین براساس ضوابط مندرج در همان ماده تعیین کرده است. چون این عوارض از سطح ده وصول میشود و وجوه حاصله فقط برای آن ده خرج میگردد لذا آثار مترتب بر آن از محدوده ده تجاوز نمیکند و باید کلیه اقدامات در همان ده انجام گردد. پس چنین تصمیمی باید توسط انجمن ده که به منزله قوه مققنه ده است گرفته شود و ردههای بالا که یکی از آنها مجلس شورای ملی است نباید در آن دخالت نماید ولی در این مورد این کار به منظور ارشاد یا کمک و تقویت انجمن ده بوده است که توانایی انجام این کار را نداشته بدیهی است هر موقع انجمن ده قادر به انجام این کار شد وضع این نوع مقررات باید به عهده انجمن ده گذاشته شود.
- ب - قانون مالیات اتومبیل که سال قبل تصویب شد نیز همین حالا را دارد. زیرا پولی از اتومبیلهای تهران گرفته میشود و به مصرف امور مربوط به تهران میرسد که آثار مترتب بر آن از محدوده تهران تجاوز نمیکند لذا چنین تصمیمی توسط قوه مقننه تهران یعنی انجمن شهر پایتخت باید گرفته شود ولی علت این که این تصمیم در مجلس شورای ملی گرفته شد همان است که در مورد انجمن ده گفتیم یعنی به منظور ارشاد و کمک یا تقویت انجمن شهر پایتخت.
- ج - به موجب ماده ۱۶۶ قانون مالیاتهای مستقیم مقرر بوده است یک مالیات اضافی به نرخ ۳٪ از مالیات بر درآمد شرکتها و کارخانههای غیردولتی در موقع وصول به شهرداری محل پرداخت شود.
چون چنین پولی به شهرداریها داده نمیشد این سوءتفاهم پیش آمد که این وجوه به شهرداری تهران داده میشود کما این که انجمن شهر حوزه انتخابیه خود بنده کراراً در این مورد شکایت نمودهاند ولی بعد معلوم شد که به موجب قانون صندوق مشترک شهرداریها این پول به صندوق مزبور ریخته میشود تا طبق ضوابطی به شهرداریها کمک نمایند به عنوان معترضه عرض میکنم این هم یکی از نقایص بزرگ سیستم توزیع قوانین ما است که وقتی قانون لغو شده است معلوم نمیشود که لغو شده مگر این که تمام مجموعههای قوانین را مرور کنیم. امید است که کار سازمان تنقیح قوانین زودتر به نتیجه برسد و این مشکل بزرگ را که زیربناین انقلاب اداری است از پیش پا بردارد.
باری، البته در بسیاری موارد که محل تولید و محل مصرف متفاوت است مثل نوشابههای الکلی و غیرالکلی این نظر درست است ولی در مواردی مثل بانکها که در هر شهر یا شهرستان منطقه عمل معینی دارد نباید استدلال کنیم که چون دفتر مرکزی آن تهران است این پول به طرز دیگری باید خرج شود یا مثلاً کارخانههای شهرهای صنعتی. بنده از سایر شهرهای صنعتی اطلاعی ندارم ولی در مورد کارخانهجات شهر صنعتی البرز اصولاً نمیدانم این سه درصد چگونه گرفته میشود و به چه مصرف میرسد از جناب آقای وزیر کشور و جناب آقای وزیر امور اقتصادی و دارایی تقاضا میکنم بفرمایند به این کار دقیقاً رسیدگی و ترتیبی اتخاذ فرمایند که اولاً با توجه به اصل مورد بحث ما عملی عادلانه انجام شود ثانیاً از تشریفات زائد جلوگیری گردد یعنی اگر در موردی تمام پول منطقاً به شهرداری محل باید داده شود این کار مستقیم انجام گردد نه توسط واسطهها که مقداری افت پیدا کند.
- د - به نظر بنده شاهبیت تبصرههای این بودجه تبصره ۶۱ است که به یکی از مبانی انقلاب شاه و ملت جامهعمل میپوشاند و آن عدالت اجتماعی است. در کشوری که عدالت اجتماعی در تمان شئون آن رعایت میشود شایسته نیست در یکی از شهرهای آن آن هم پایتخت تا این درجه بین مردم شمال و جنوب آن اختلاف درآمد وجود داشته باشد و ما باید به هر نحوی هست این فاصله را پر کنیم. این تبصره به قدری مهم است که مورد توجه علیاحضرت شهبانوی گرامی که همواره مدافع حقوق طبقه ضعیف و کم درآمد بوده و هستند واقع شده است. از سوی دیگر ما نمایندگان به موجب اصل سیام متمم قانون اساسی نماینده عموم مردم ایران هستیم نه حوزهای که از آن انتخاب شدهایم لذا برای ما تهران و قزوین و قم و کاشان و حسنآباد و علیآباد و فرخبلاق فرقی ندارد همه جا خاک ایران است و همه مردم ایران هر یک وجب از این خاک را دوست داریم و برای رفاه هر یک از ساکنین این خاکها باید کوشش نماییم و اینک مسئله تهران مطرح است و باید دست به دست هم بدهیم و تهران را از این گرفتاریها که گریبانگیر آن شده است رها نماییم بنابراین در اصل مسئله هیچ گونه اختلافی نداریم ولی من معتقدم راهی که برای رفع این مشکل در نظر گرفته شده نتیجه معکوس میدهد به عبارت دیگر این اقدام به منزله مسکنی است که اصل بیماری را تشدید میکند. جناب آقای دکتر منصور مسکن بیمار را آرام میکند (صحیح است) تا دوران تب منقضی گردد و تب خود به خود قطع گردد ولی این مسکن درجه تب را بالا میبرد و اصولاً نمیگذارد تب قطع شود. حالا جازه بفرمایید آن را با ضوابط و معیارهای مورد بحث ما بسنجیم. این که جنوب تهران نوسازی شود کاری است که در تهران انجام میشود و باید کلیه اقدامات مربوط به آن در تهران انجام شود از جمله تأمین هزینههای مربوط ولی گفتم مگر به منظور کمک که البته در اینجا عنوان کمک داده شده ولی در عین حال عرض کردم آثار مترتب بر آن نباید از محدوده جغرافیایی تهران تجاوز کند اما آثار این کار از محدوه تهران تجاوز میکند و باعث میشود نیروی کار و مردم کارآمد روستاها و شهرهای کوچک به تهران مهاجرت نمایند و آن محلها خالی از نیروی انسانی لازم شود. حالا اجازه بفرمایند مسئله را صرفاً از دید تهران بررسی نماییم. چرا ما که همیشه میگوییم آیندهنگر باید باشیم در مورد مسائل مربوط به تهران که میرسد این اصل را فراموش میکنیم. ما میخواهیم در ظرف شش سال مشکل فعلی مردم جنوب تهران را رفع کنیم ولی در اثر این اقدام در شش سال آینده دستکم دو برابر جمعیت فعلی جنوب تهران بر آن افزوده خواهد شد و جنوب شهرنشینی به معنی فعلی سه برابر خواهد شد که شما برای یکسوم آنها فکری کردهاید و دوسوم که بعداً میآیند با وضعی بدتر از حالا مواجه خواهند بود. جناب آقای دکتر مجیدی اصولاً برنامهریزی برای دادهها و اطلاعات ثابت و یا اقلاً مشخص باید بشود چیزی که پایهاش ثابت نیست یعنی جمعیت جنوب تهران چگونه میتوان برایش برنامهریزی کرد. بنابراین نخستین اقدام این است که اقداماتی بکنیم تا جمعیت تهران تثبیت گردد بعد برای آن برنامهریزی نماییم داستانی نقل میکنند و آن این است که حضرت سلیمان روزی برای پیکار قشوقکشی کرد و آذوقه کافی برای سپاهیان برداشت در راه به دریایی برخوردند که یک ماهی دهان خود را گشوده بود و تقاضای قوت لایموت میکرد. حضرت سلیمان فرمود لقمه نانین نزدش بیندازند و هر چه نان دادند ماهی خورد و سیر نشد حضرت سلیمان فرمود من با این همه ثروتم شایسته نیست یک ماهی را نتوانم سیر کنم آنقدر به او بدهید تا سیر شود ولی با یک نان و دو نان و ده نان و صد نان و هزار نان ماهی سیر نشد بالاخره همه آذوقه تمام شد ولی باز دهان ماهی باز بود سلیمان از ماهی سؤال کرد مگر غذای تو چقدر است ماهی به قدرت خدا به زبان درآمد و گفت من از خداوند روزی سه قورت غذا میگیریم آنچه شما تاکنون به من دادهاید فقط نیم قورت بود و دو قورت و نیمم باقی است. خانمها، آقایان ما در این بودجه وجوهی به شرح زیر به تهران اختصاص دادهایم:
- ۱ - کمک به شهرداری پایتخت ۳۸۸/۹۲۵/۵ هزار ریال
- ۲ - به شرکت واحد اتوبوسرانی ۳۶۰/۱۰۵/۶ هزار ریال
- ۳ - عمران و نوسازی جنوب شهر ۰۰۰/۰۰۰/۳ هزار ریال که جمعاً بالغ بر پانزده میلیارد ریال میشود.
اگر این پول را بین تمام شهرداریهای مملکت تقسیم کنین تمام شهرهای ایران بهشت برین میشود ولی من نمیدانم آیا این مبلغ به اندازه نیم قورت تهران میشود؟ این سؤالی است که جوابش را باید مسئولین تهران بدهند. اصولاً کسانی که در تهران زندگی میکنند تهرانی نیستند. تهران هم مثل آمریکا شده است که تهرانی اصیل مورد بحث نیست. به هر صورت این کمکها به تهران برای تهران رحمت نیست بلکه زحمت است زیرا مردم سایر نقاط کشور را به تهران جذب میکند و باعث مزاحمت مردم اصیل تهران یا اقلاً مردم فعلی تهران میشود لذا برای این که جمعیت تهران را تا حدودی تثبیت کنیم تا بتوانیم برای آن برنامهریزی نماییم باید این اعتبار و یا قسمتی از آن را صرف روستاها و شهرهای کوچک بکنیم تا آنها سرجای خود بنشینند و به تهران نیایند و مزاحم تهرانیها نشوند. برای این کار اقدامات زیادی ممکن است پیشنهاد نمود ولی من دو نمونه آن را عرض میکنم که به نظرم خیلی ضروری است یکی ساختن خانه سازمانی برای معلمین و پزشکان مأمور خدمت در روستاها. مسلماً الان همه شما با این مسئله مواجه هستید که معلمین روستاهای شما میخواهند به شهرها منتقل شوند. هشت سال پیش شخص خیری مبلغ پانصد هزار تومان خرج کرد و در یکی از روستاهای دورافتاده محروم از همهچیز درمانگاهی ساخت. این مسئله آن اندازه جلب توجه مرا نکرد ولی آنچه توجه مرا جلب کرد سلیقه این شخص بود که در کنار درمانگاه دو اطاق بسیار لوکس و مجهز که شاید در تهران هم نظیر آن زیاد نباشد برای پزشک ساخت یکی از پزشکان که هیچ گاه حاضر نبود از تهران خارج شود در دوران خدت سپاهیگری خود مأمور آن روستا شد وقتی آن خانه را دید همسر خود را هم با خود برد و تا پایان خدمت در آن روستا اقامت داشت این پزشک الان دوران تخصص خود را در آمریکا میگذراند دو سال قبل که من ایشان را در آمریکا دیدم میگفت اگر در آن روستا بشود از تخصص من استفاده گردد حاضرم بعد از برگشتن به ایران در آن روستا خدمت نمایم. لذا ساختن خانه سازمانی برای معلم و پزشک در روستا در درجه اول اولویت قرار دارد دوم باشگاه معلمان و در جاهایی که معلم به اندازه کافی وجود ندارد برای کارمندان دولت این باشگاه باید ساخته شود تا باشگاه به اندازه ظرفیت خود عضو داشته باشد. افزایش فوقالعاده خارج مرکز و یا دادن پولهای دیگر کافی نیست زیرا کارمند پول را جمع میکند و میآید در تهران خرج میکند باید کاری کنیم که پول در محل خرج شود و کارکند راغب باشد در محل بماند. به هر صورت با این اقدام و یا اقدامات مشابه باید کاری بکنیم که مردم روستاها و شهرها راغب باشند که در محل خود بمانند والا تهران چاق فعلی روز به روز چاقتر میشود و به بیماری صعبالعلاج فعلی تهران روز به روز افزوده میگردد برای تهران درمانی کنید که جلوی اشتهایش گرفته شود شاید قدری لاغر شود. عرض نمیکنم به اندازه من لاغر شود ولی چاق فعلی خطرناک است. ما قبول داریم که وضع زندگی مردم جنوب تهران نسبت به شمال شهرنشین خیلی بدتر است ولی در این بررسی باید آنان را با مرد روستاها مقایسه کنیم که اگر از آنها هم بدتر بود مسلماً به روستای خود برمیگشتند و یا حداقل روستانشینان به تهران نمیآمدند لذا مسلماً وضع روستانشینان از لحاظ اشتغال و غیره به مراتب بدتر از ساکنین جنوب تهران است که به تهران مهاجرت میکنند. به هر صورت با این اقدام و اقدامات دیگر اگر توانستیم جلوی مهاجرت را بگیریم و جمعیت تهران را تثبیت کنیم آن وقت باید به فکر مردم جنوب باشیم. اما در مورد رفاه مردم جنوب بیایید از همان کاری که سال گذشته در مورد ترافیک کردیم الهام بگیریم. یعنی گفتیم ترافیک تهران بد است ولی از اصلاح آن چه کسانی استفاده میکنند؟ مسلماً دارندگان اتومبیل لذا مالیات و یا عوارض از دارندگان اتومبیل به تناسب بزرگی اتومبیلشان که سطح خیابان را اشغال میکند گرفتیم این کار کاملاً عادلانه بود ولو خود بنده هم در این کار متضرر شدم یعنی متضرر که خیر عمل عادلانه بود حالا بیایید ببینیم از زحمات مردم جنوب تهران چه کسانی استفاده میکنند مسلماً مردم شمال تهران. کدام دسته؟ آن دسته که در اثر کار مردم جنوب زمین متری یک تومانشان متری پانزده هزار تومان میشود. آن دسته که در اثر کار این مردم آپارتمانی را که متری هزار تومان ساختهاند متری شش هزار تومان یعنی ۶۰۰٪ میفروشند. آن خانمی که شنیدم هشت هزار تومان به کسانی داد که اتومبیلش را از گل بیرون آورند. آن کسی که شنیدم در سر میز قمار در پوکر برای هر یک توپ زدن سیصد هزار تومان میبازد اگر اصطلاح قمار را درست نگفتم ببخشید چون در آن کار تخصص ندارم. هزینه عمران و نوسازی جنوب تهران را از آنها بگیرید که هم از تورم و در نتیجه بالا رفتن قیمتها جلوگیری شود هم تعدیل ثروت گردد و هم مالیاتها و یا عوارضی که باید گرفت از آنها که باید گرفت بگیرند. درست است که مقداری از این پولها در اثر کار و کوشش به دست آمده و همه ما به این اشخاص اگر خدمت به اقتصاد کشور بکنند احترام میگذاریم ولی در هزینه خدماتی که از آن استفاده میکنند باید مشارکت بنمایند. و فلسفه مالیاتهای
Page 19 missing
د - قبل از انقلاب ششم بهمن دولت خدمات را فقط تا سطح شهر به دتس مالکان بزرگ میرساند و مالکان خدمات را به روستاها میرساندند ولی انقلاب شمم بهمن این واسطه یکی مالکین را حذف کرد و خود دولت موظف شد این وظیفه را انجام دهد یعنی خدمات را به روستاها برساند در این صورت باید فاصله مرکز و روستا نزدیک تر شود ولی سابق این نزدیکی لازم نبود بنابراین با به وجود آمدن سه عامل فوق میتوان از لحاظ عمودی دو یا حداقل یکی از ردههای استان، شهرستان یا بخش را حذف نمود ولی بر تعداد آنها از جهت افقی افزود. در این صورت اگر یک یا دو رده مثلاً استان یا شهرستان یا بخش حذف شود تمام فعالیتهایی که در آن رده انجام میشود حذف خواهد شد.
متأسفانه به علت توجه نکردن به این مسئله بیشتر اقداماتی که تاکنون در جهت عدم تمرکز از قبیل تشکیل انجمنهای ملی، اعطای اختیارات به استانداران و غیره شد نتیجه معکوس داده. از مهر ماه ۲۵۲۶ یعنی متجاوز نه سال پیش که منشور انقلاب اداری صادر و مقرر گردید به استانها و شهرستانها اختیار داده شود تا مردم به تهران مهاجرت نکنند معذلک با تشکیل انجمنها و اقدامات دیگر به جای این که از سرعت مهاجرت روستاییان به تهران کاسته شود چیزی هم بر آن افزوده شد.
علت این است که به جای آن که جریان کارها تقلیل یابد افزوده هم گردیده یعنی سابقاً برای این که خدمتی از تهران به روستاها عرضه شود کسانی که درباره آن تصمیم میگرفتند عبارت بودند از رئیس اداره کل استان، رئیس اداره شهرستان، رئیس دایره بخش و احیاناً دهبان ولی اکنون افراد یا سازمانهایی که باید درباره آن اقدام و یا اخذ تصمیم نمایند عبارتند از:
- ۱ - استاندار
- ۲ - دفتر بودجه و برنامه استان
- ۳ - دفتر مهندسی استان
- ۴ - انجمن استان
- ۵ - اداره کل مربوط استان
- ۶ - فرماندار
- ۷ - انجمن شهرستان
- ۸ - اداره مربوط شهرستان
- ۹ - بخشدار
- ۱۰ - دایره مربوط بخش خوشبختانه هنوز انجمن بخش وجود ندارد والا آن هم یک واسطه بود
- ۱۱ - انجمن ده
- ۱۲ - دهبان یا دهدار و این حکم همان گلوله برفی را پیدا میکند که رضاشاه کبیر به دست یکی از همراهان داد و فرمود یکی پس از دیگری آن گلوله برف را بگردانند ولی گلوله برف در دست نفر آخر آب شد.
پولی هم که به همین ترتیب میخواهد به ده برسد حکم همان گلول برف را دارد. خوشبختانه در این بودجه و در بودجه سال قبل تدابیری اتخاذ شده است که مقداری از این تشریفات حذف گردد ولی به هر صورت باید بررسیهایی به عمل آید که یک یا دو رده از تقسیمات عمودی کشور حذف شود و فاصله پایتخت تا روستا تقلیل یابد به قسمی که بین مرکز و روستا یک واسطه بیشتر نباشد.
۵ - چون شهر در حقیقت یک ده محسوب میشود که به مناسبت مرکزیت دارای وسعت و جمعیت بیشتری گردیده لذا در نمودار بعد از شهرستان بخش آمده ولی شهر و ده در یک رده منظور گردیدهاند. شهر ممکن است مرکز بخش یا مرکز شهرستان یا مرکز استان یا پایتخت باشد.
با توجه به اصول مختصر فوق برای آن که مردم هر چه بیشتر در امور مربوط به خود مشارکت داشته باشند پیشنهادهایی به شرح زیر تقدیم میگردد:
الف - در رده مملکتی:
- ۱ - کلیه تصمیماتی که در پایتخت اتخاذ میشود اعم از این که به صورت قانون باشد یا تصویبنامه یا آییننامه یا بخشنامه و یا سایر دستورات اداری باید مرور شود تا در صورتی که تصمیمات بدون دلیل متمرکز است غیر متمرکز گردد ولی در مورد قانون که منشأ و ریشه سایر تصمیمات است باید اقدامات وسیعتری به عمل آید زیرا سیستم قانونگذاری ما در آغاز کار از سیستم فرانسه اقتباس گردید و هنوز هم این روش ادامه دارد. اساس سیستم مزبور متمرکز است که با توسعه تکنولوژی عصر حاضر و وسعت عملیات دولتی سازگار نیست به طوری که خود فرانسویها از از آن رنج میبرند و در صدد تجدیدنظر در آن هستند.
لذا فرمایشات شاهنشاه آریامهر را که در مصاحبه با خبرنگار بیبیسی در مورد سیستم قضایی فرمودند باید در مودر کلیه قوانین تعمیم داد و از نکات مثبت سیستم انگلیسی که مبتنی بر عدم تمرکز بوده و با اقتصاد شکوفان ما سازگارتر است استفاده نمود. علت این که در حال حاضر اکثر مسئولین معتقدند که قوانین و مقررات دست و پاگیر است و حق هم دارند همین است زیرا به تجربه ثابت شده است که هرکس خود را پایبند قوانین و مقررات کند کارش پیش نمیرود ولی نباید این باعث شود که به قوانین پشت پا زده شود و در عمل رعایت آن نگردد. این طرز تفکر مهلکترین میکربی است که فساد را ترویج میکند و قوانین و مقررات وسیلهای برای اعمال اغراض پلید کسانی میشود که قانون را وسیله، برای حقکشی و ستم به ضعفا قرار دهند و هر جا منظورشان تأمین شد به این عنوان که قوانین دست و پا گیر است آن را زیر پا بگذارند لذا با نهایت شدت باید از این طرز تفکر جلوگیری کرد و همت به اصلاح قوانین و مقررات به قسمی که با سرعت لازم در عصر رستاخیز منطبق باشد گماشت.
برای تأمین این منظور باید حتیالامکان آنچه را که جنبه دستورالعملی دارد از قوانین خارج و به جای آن وسائلی برای کنترل و بررسی نتایج حاصل از اجرا قانون گذاشت تا از طرفی قوه مجریه آزادی عمل بیشتری داشته و این آزادی عمل در سلسله مراتب سازمانی تا پایینترین مرتبه سازمان ادامه یابد. به این ترتیب ریشه تمرکز قدرت که در حال حاضر شدیداً در سلسله مراتب اداری وجود دارد قطع گردد و به کارمندان دولت فرصت داده شود تا در اخذ تصمیمات نسبت به مسائل مربوط به وظایف خویش مشارکت بیشتری داشته باشند.
از سوی دیگر انجمنها و شوراهای محلی بتوانند در مسائل محلی از اطلاعات و تجارب خود در مورد مسائل محلی استفاده نموده و با استفاده از آزادیعمل بیشتری که دارند مسئولیت بیشتری به عهده بگیرند.
و همچنین قوه قضاییه دارای آن اندازه اختیار باشد که بهتر کشف حقیقت نموده و رأی عادلانهتری منطبق با حقیقت صادر نمایند. در این مورد نیز نموداری تهیه شده که برای مطالعه همکاران ارائه میدهم.
روشهای مربوط به تصمیمات قضایی که باید به عهده قوه قضاییه گذاشته شود
روشهای مربوط به تصمیمات مربوط به تصمیمات اداری که باید قوانین نظارت کنترل قوه مقننه به عهده قوه مجریهن گذاشته فعلی نتیجهگیری از اجرا شود قانون روشهای مربوط به تصمیمات محلی که باید به عهده مقامات محلی گذاشته شود.
اما نکتهای که ذکرش ضرورت دارد این است که با توجه به تجربهای که از قانون بودجه داریم باید قبول کرد این امر بسیار دقیق و دشوار و پیچیده است زیرا به طوری که میدانیم در اثر بررسیهایی که در سال ۲۵۱۵ شاهنشاهی به عمل آمد بودجه برنامهای پیشنهاد شد این امر هر ساله مورد بحث قرار میگرفت اما اجرا نمیشد بالاخره انقلاب ششم بهمن دولت را موظف کرد وظایف خود را در محدوده هدفهای انقلاب اجرا نماید لذا در سال ۲۵۲۲ بودجه برنامهای شد و تاکنون حداکثر مجاهدت در جهت بهبود آن به عمل آمده غیرقابل تصور است و اکنون این بودجه در پنج مجلد کتاب آیینه تمامنمایی است از کلیه اقدامات طی سه سال یعنی سال گذشته و سال جاری و سال بعد و این واقعاً حسننیت و علاقه دولت را نشان میدهد که، آنچه به نظرمان میرسد بگوییم تا بودجه و سایر کارهای دولت با استفاده از نظرهای ما روزبهروز بهتر شود بنابراین تا اینجا ما خیلی راه رفتهایم ولی راه طولانیتر دیگر در پیش داریم. زیرا هنوز قوانینی که وسیلهای در جریان بودجهاند هماهنگ نیستند، یعنی اگر چهار مرحله مختلف بودجه را در نظر بگیریم قانون بودجه وسیلهای است برای دو مرحله تهیه و تصویب بودجه قانون محاسبات عمومی وسیله اجرا و ارزشیابی بودجه توسط قوه مجریه و قانون دیوان محاسبات وسیله ارزشیابی بودجه توسط قوه مقننه میباشد اما دو قانون اخیر یعنی قانون محاسبات عمومی و قانون دیوان محاسبات با قانون بودجه هماهنگی ندارد زیرا اولاً بودجه از وزارت دارایی منتزع و ضمیمه نخستوزیری شد ثانیاً بودجه مؤسسات انتفاعی دولت در قانون بودجه منعکس گردید ولی دو قانون دیگر نتوانسته است به آن اندازه تکامل یابد که مؤسسات انتفاعی دولت را کاملاً دربرگیرد به همین مناسبت اجرای آن هنوز در وزارت دارایی باقی مانده و این باعث عدم هماهنگی و دوبارهکاری در بسیاری از مؤسسات دولتی گردیده است.
با توجه به این خلاصه که درباره بودجه گفته شد معلوم میگردد این تبدیل سیستم قانونگذاری تا چه حد پیچیده و دشوار است. علیهذا پیشنهاد میشود این کار در سازمان تنقیح قوانین متمرکز گردد و متخصصان لازم در اختیار سازمان مزبور گذاشته شود تا با همکاری فنی وزارتخانهها به این مهم همت گمارند.
گرچه این کار به علت وسعت و پیچیدگی برنامهای است بلندمدت ولی چون هر یک از قوانین که در جهت این هدف اصلاح میشود خود پیشنهاد جداگانهای است لذا این پیشنهاد را باید شامل پیشنهادهایی به تعداد قوانین موجود دانست و پیشبینی میشود که این کار بیست سال وقت لازم دارد.
در اینجا پیامی برای جناب آقای نخستوزیر دارم و آن این است که پس از بیست سال که این کار تمام شد استدعا میکنم جناب آقای نخستوزیر روزی به مجلس بیایند و یادی از من بکنند و مخصوصاً بفرمایند بیست سال پیش شخصی به نام موسی درودی نماینده قزوین بود و در اینجا او این موضوع را یادآوری کرد. اگر در آن موقع من زنده بودم یادی از من بفرمایند. اگر در قید حیات نبودم برایم طلب مغفرت بفرمایند.
البته این در صورتی است که در آن موقع از من خبر داشته باشند. به هر صورت اگر یادی بشود مسلماً رادیو، تلویزیون یا وسائل دیگری که تا آن زمان اختراع خواهد شد این یادآوری را میگویند یا روزنامهها مینویسند آن وقت خود من یا فرزندان من آن را خواهند شنید.
باری از آنچه گفته شد به سه نوع عدم تمرکز برمیخوریم.
- ۱ - عدم تمرکز سازمانی.
- ۲ - عدم تمرکز اداری.
- ۳ - عدم تمرکز قضایی.
عدم تمرکز سازمانی همان است که فعلاً در سلسله مراتب اداری ما وجود دارد. شما وقتی به یک وزارتخانه میروید میبینید به قول جناب آقای دکتر تسلیمی بلندپایگان وزارتخانه به قدری مشغول و گرفتارند که در بسیاری از موارد روزی شانزده ساعت باید کار کنند ولی کارمندان پایین بیکار نشسته و جدول حل میکنند. میگویند نخستین بار که دکتر شاخت به ایران آمد مرحوم داور وزیر دارایی وقت بود. رضاشه کبیر به داور مأمورین دادند که میهماندار دکتر شاخت باشد. داور معمولاً تا ساعت ۱۲ شب در وزارتخانه میماند و کار میکرد ولی یک دو شب که از دکتر شاخت میهمانداری کرد کارهایش آنقدر عقب افتاد که پروندهها به سقف رسید لذا یک شب داور تا صبح در وزارتخانه ماند و کارها را رد کرد صبح که آمد دکتر شاخت علت نبودن دیشبش را سؤال کرد و داور قضیه را بازگو نمود. دکتر شاخت گفت مسلماً کار شما در پست وزیر دارایی ایران از کار من که اقتصادیات آلمان را اداره میکنم بیشتر نیست ولی من خیلی کم یاد دارم که بیشتر از کارمندان دیگر در اداره باقی مانده باشم. علت این است که من کار خودم را میکنم ولی شما کار زیردستانتان را انجام میدهید. این حکایت را بنده شنیدهام و اصولاً نمیدانم اولا صحت داشته است یا خیر و ثانیاً قضاوت دکتر شاخت در مورد کارهای داور صحیح است یا نه زیرا داور کارهای تازهای را شروع کرده بود که وظیفه عادی یک وزیر نبود تا بتوان درباره آن قضاوت ساده کرد ثالثاً آیا وضع داور را میتوان با وزرای فعلی تطبیق کرد یا خیر؟ زیرا وضع فعلی ما در عصر رستاخیز یک جریان غیر عادی است و مسائل تازهای پیش پای وزرا قرار گرفته به هر صورت اظهار عقیده صریح در این مورد نیازمند به بررسی میباشد ولی خود آقایان وزرا میتوانند این بررسی را انجام دهند همین الان که به وزارتخانهها برگشتید بلندپایگان وزارتخانه را جمع بفرمایید و به آنها بگویید از این به بعد هر کاری را که میخواهید بکنید قبلاً از خود بپرسید که آیا من باید این کار را بکنم مثلاً اگر نامهای خواستید امضا کنید قبلاً از خود بپرسید آیا من باید این نامه را امضا کنم اگر جواب مثبت است امضا بفرمایید ولی اگر منفی است بفرستید نزد کسی که آن نامه را باید امضا کند. اگر با کسی باید ملاقات نمایید از خود بپرسید آیا من باید با این شخص ملاقات کنم اگر جواب مثبت است با او ملاقات کنید ولی اگر جواب منفی است او را بفرستید نزد کسی که باید با او ملاقات کند (صحیح است) اگر باید در کمیسیونی شرکت کنید از خود بپرسید آیا من باید در این کمیسیون شرکت کنم اگر جواب مثبت است در آن کمیسیون شرکت کنید ولی اگر جواب منفی است کسی را که باید در آن کمیسیون شرکت کند به آن کمیسیون بفرستید و قس علیهذا سایر کارهایی که الان میکند. پس از چند هفته که این کار را کردید اگر ساعات کار شما تقلیل یافت و وقت اضافی پیدا کردید مسلماً آن وقت میتوانید به وظایف اصلی خود بپردازید یکی از وظایف اصلی شما طبق قانون اساسی شرکت در جلسات و کمیسیونهای مجلسین است در یکی از این دو مجس کسانی هستند که راهی را که شما دارید میروید آنها قبلاً رفتهاند و تجربیاتی کسب کردهاند و حالا حاضرند مجاناً نتایج تجربیات خود را در اختیار شما بگذارند حیف است که از این تجربیات استفاده نکنید و در محضر آنان حاضر نشوید. در مجلس دیگر که همین مجلس است افرادی وجود دارند که با عموم طبقات مردم سروکار دارند و دردهای این اجتماع یا اقلاً حوزه انتخابیه خود را خوب میدانند شما که روابط عمومیتان باید با تمام مردم مملکت ارتباط داشته باشد تا بتوانید پشتیبانی عامه را نسبت به برنامههای خود جلب نمایید آیا میتوانید با ۳۴ میلیون جمعیت ایران ارتباط برقرار نمایید؟ مسلماً خیر لابد خواهید گفت از طریق رادیو و تلویزیون این کار را میکنیم ولی خود شما میدانید که نتیجه این کار معکوس بوده است به جای آن با این افراد که هر کدام نماینده صد هزار نفرند و تعداد آنان حداکثر ۲۶۸ نفر است اخذ تماس آسان است و اصولاً طبق قانون اساسی برقراری این ارتباط وظیفه اصلی شما است از این واسطههای مجانی استفاده کنید و به این وسیله پشتیبانی عامه را نسبت به برنامههای خود از این طریق جلب نمایید (صحیح است). این است وظیفه اصلی شما. در اینجا لازم میدانم ریشه این تمرکز قدرت را که فعلاً با نهایت شدت در سازمانهای اداری ما وجود دارد عرض کنم من قبلاً بسیاری از کتب معتبر را که در زمینه عدم تمرکز نوشته شده خواندهام ولی در هیچ یک جواب قانعکنندهای نیافتهام و شاید علت این باشد که عدم تمرکز بیشتر در مسائل اداری مورد بحث بوده و حدود بحث درباره آن از قوه مجریه تجاوز نکرده ولی در یک مقاله که در مجله اکسپرس توسط یکی از نویسندگان مبارز آن که سابقاً وزیر رفورم هم بوده است نوشته شده دقت ایشان توجه مرا جلب کرد یکی از سؤالاتی که رادیو فرانسه از ایشان نموده و در مجله اکسپرس نقل گردیده این است که میپرسند آیا منشأ این تمرکز شدید که فعلاً در فرانسه برقرار است کجا است؟ آیا مسبب نخستوزیر است؟ آیا وزرا هستند؟ آیا حزب اکثریت و حاکم است یا منشأ دیگر دارد؟ جواب میدهد: «هیچ یک از آنها نیستند. مسبب این تمرکز در درجه اول کارمندان دولتند که در پاریس نشستهاند و نسبت به وضع دورافتادهترین روستای فرانسه میخواهند تصمیم بگیرند و در درجه دوم علت پیدایش این روحیه در کارمندان نیز سیستم قانوننویسی ماست که در جزئیات دخالت میشود. در هر صوت چون اصلاح سیستم قانوننویسی به این سادگی میسر نیست باید این کار از همان دستگاه قوه مجریه با توجه به آنچه عرض شد و با استفاده از تجربیات سایرین اعمال شود.
۲ - وزارتخانهها که در سطح مملکتی انجام وظیفه میکنند باید صرفاً وظایف ستادی انجام دهند. استان نیز باید صرفاً جنبه هماهنگی داشته باشد ولی کلیه عملیات اجرایی باید در سطح شهرستان یا بخش یا ده انجام شود. الگوی مناسب در این کار وزارت نیرو است. زیرا وزارت نیرو در تهران فقط کار ستادی میکند ولی امور اجرایی (ساختمان و بهرهبرداری) مطلقاً در دست سازمانهای آب و برق منطقهای میباشد منتها:
- اولاً - وزارت نیرو برای نیل به این هدف مجبور شده است سازمانهای خارج از مرکز را به صورت شرکت که با حقیقت منطبق نیست درآورد. در صورتی که میتوان همان اختیار و آزادیعمل و به عبارت دیگر جایگزین کردن ممیزی قبلی را به ممیزی بعدی با وضع قانون در مورد همه مؤسسات تسری داد.
- ثانیاً - این کار را در سطح منطقه و ناحیه تا پایینترین رده جغرافیایی یعنی روستا پایین آورد.
- ثالثاً - سهمی هم به انجمنهای محلی داد که مردم هم در کارهای اجرایی به نحوی مشارکت داشته باشند. در این مورد از تجربیات وزارت آموزش و پرورش در مورد شوراهای منطقهای میتوان استفاده کرد و خوشبختانه وزارت بهداری و بهزیستی هم اخیراً به این اقدام مباردت نموده است.
در اجرای این طرح ناگزیر تعداد زیادی از کارمندان دولت باید از تهران و مرکز استانها به شهرستانها و سطوح پایینتر انتقال یابند که در اجرای این نظر باید قبلاً و یا همگام خدمات از قبیل مسکن و غیره به شهرستانها انتقال یابد و سپس کارمندان. ولی در این میان مسکن یا خانههای سازمانی مهمتر از سایر خدمات است. این کار نیز خود شامل برنامهای بلندمدت میباشد که باید از زوایای مختلف بررسی و برنامه زمانبندی برای آن تهیه نمود.
در حال حاضر توزیع کارمندان دولت به شرح زیر است:
- در تهران ۲۶٪.
- در مراکز استانها ۲۸٪.
- در شهرستانها و بخشها ۴۶٪.
در صورتی که با اجرای سیاست فوق با توجه به این که تهران و مراکز استانها خود شهر میباشند اگر حیطه نظارت را حداقل ۳ در نظر بگیریم این تناسب تقریباً به شرح زیر تغییر خواهد کرد:
- تهران ۱۷٪.
- مراکز استانها ۲۴٪.
- شهرستانها و بخشها ۶۹٪.
بدیهی است خدمات باید به همین نحو توزیع گردد و توزیع جمعیت نیز بالطبع براساس همین سیاست خود به خود عملی خواهد شد. پیشبینی مزبور تقریبی است زیرا اولاً حیطه نظارت در این مورد یکنواخت نیست ثانیاً عدد ۳ حداقل است که در این صورت سهم تهران در حدود ۱۳٪ در مقابل ۲۶ ٪ کنونی خواهد بود.
برای این که کارمندان دولت راغب شوند از تهران به شهرها و روستاها بروند یکی از وسایل که مهمتر از همه است خانه سازمانی است (صحیح است). البته عدهای هستند که در تهران پایبند میباشند و به هیچ کیفیتی نمیتوانند بیرون برود به اینها کاری نداشته باشید و آنها را در مضیقه قرار ندهید لابد پهلوی خود فکر کردهاند که میتوانند در تهران بمانند مثلاً خانه دارند و غیره. هیچ وقت هیچ کاری را با اجبار و مضیقه و فشار از کسی نخواهید ولی شما در این بودجه مبلغ ۸۹۴۳۹۴۲۱ هزار ریال برای مسکن گذاشتهاید که به طرق مختلف آن را به مصرف برسانید من هیچ کدام از آن راهها را لازمتر از خانه سازمانی نمیبینم در هر صورت طبقه کمدرآمد یا هر چیز فکر بکنید کارمندان دولتند و کارگران. این اعتبار منطقاً به هر عنوان خرج شود باید به کارمندان دولت و کارگران داده شود. شما بیایید برای کسانی که آنها را میخواهید از تهران به شهرستانها بفرستید خانه سازمانی درست کنید هر کس میل داشت که مسکن مناسب داشته باشد با رضای خاطر به شهرستان مورد نظر خواهد رفت و در حقیقت خانه سازمانی وسیلهای خواهد شد برای تخلیه تهران زیرا هر جا کارمند دولت رفت او خود آنجا را آباد خواهد کرد. آن وقت میتوانید همین خانه سازمانی را به قیمت ارزان پیشنهاد کنید کارمند و یا کارگر بخرد اگر تمایل به خرید آن پیدا کرد و آن را خرید آن وقت علاقه بیشتری پیدا میکند که آنجا بماند بعد از محل پول آن خانههای سازمانی دیگری خواهید ساخت این یکی از راهها و شاید بهترین راه باشد که بتوان کارمندان دولت را علاقهمند کرد از تهران به شهرستانها بروند.
در اینجا بنده پیشنهادهای زیادی دارم که طبق نمودار شماره یک مربوط است به سازمانها و افرادی که در سطوح مختلف استان، شهرستان، بخش و ده انجام میدهند و اگر بخواهم آنها را مختصر عرض کنم چون احتیاج به توضیح دارد ممل خواهد شد و اگر بخواهم هر یک از آنها را توضیح بدهم وقت زیادی میگیرد و من ترجیح میدهم که بیشتر بشنوم و از بیانات همکاران عزیز و فرزانهام استفاده نمایم تا این که بیشتر بگویم و وقت شما را بگیرم لذا توضیح در اطراف آن پیشنهادها را به وقت دیگر موکول میکنم فقط چند کلمه در مورد عدم تمرکز قضایی به عرض میرسانم. شاهنشاه آریامهر مشکلات و مسائل مملکتی را بهتر از هر پزشک درمانشناس میدانند ولی با یک برنامه زمانبندی و در موقع مقتضی اعلام میفرمایند. در مورد سیستم قضایی نخست دو سازمان را که عبارتند از خانههای انصاف و شوراهای داوری مستقر فرمودند و پس از این که زمینه حاضر شد و به ما آموزش لازم را دادند در مصاحبه با خبرنگار بیبیسی تغییر سیستم قضایی را اعلام فرمودند تا ما بتوانیم از راهنماییهای معظمله استفاده نموده به این فکر جامهعمل بپوشانیم لذا به نظر بنده با الها از راهنماییهای معظمله این است:
خانه انصاف که اصل نهم انقلاب شاه و ملت است باید توسعه یابد. زیرا اولاً در روستاها ما قاضی نداریم و با کمبود قاضی و عدم قدرت دادگستری در جذب قاضی به این سادگی نمیتوانیم به روستاها قاضی بفرستیم. ثانیاً دعاوی که در صلاحیت خانه انصاف است همان است که با ریشسفیدی و کدخدامنشی بهتر حل میشود. ثالثاً روستا کوچک است و تقریباً همه مردم متداعیین را میشناسند و نیاز به بررسی زیاد در کشف حقیقت نیست به این مناسبت خانههای انصاف بین تقویت شود و توسعه یابد و وزارت دادگستری باید برنامهای داشته باشد که اعضای آن را ارشاد نماید و به آنان آموزش لازم را بدهد ولی در مورد شورای داوری قضیه طور دیگری است زیرا اولاً شورای داوری در شهرها تشکیل میگردد که در شهرها دادگستری وجود دارد. ثانیاً وظیفه اصلی اعضای شورای داوری را آن قاضی که به عنوان مشاور در شورا انجام وظیفه میکند انجام میدهد. منتها در پشت میز قضاوت دست و پایش بسته است ولی اینجا که میآید از آزادی عمل شورای داوری استفاده مینماید و رأی عادلانه مطابق با حقیقت صادر میکند. ثالثاً مسائل قضایی را به تدریج که فنی میشود نمیتوان به عهده افراد غیرقاضی سپرد به خصوص در کشورهایی که قضات انتخابی بودهاند نتیجه خوبی از آن نگرفتهاند زیرا سیاست در قضاوت تأثیر میکند و قضاوت را از مسیر اصلی خود منحرف مینماید به دلایل فوق و دلایل دیگری که ذکرش را لازم نمیبینم بنده پیشنهاد میکنم از تجربیاتی که تاکنون از شورای داوری گرفته شده در تبدیل سیستم قضایی که مورد نظر شاهنشاه میباشد و نتیجه آن آزادی عمل بیشتر قضات است استفاده کنیم و هر وقت که توانستیم این منظور را در سیستم قضایی عملی کنیم دیگر وجود شورای داوری ضروری به نظر نمیرسد مادام که منظور فوق عملی نشده است شورای داوری باید وجود داشته باشد.
مسائل و پیشنهادهای بسیار دیگری هست که از بررسی سازمانهایی که در نمودار شماره یک ذکر گردیده به دست آمده و هر یک به نوبه خود حائزاهمیت میباشد بدیهی است که این بررسیها در سطوح مختلف عمودی نمودار یعنی کشور - استان - شهرستان - بخش شهر و ده به دست آمده که برای هر یک از سطوح باید توضیحات ویژه داده شود و سپس مکانیسم هر یک از سازمانهای موجود در آن رده اعم از انجمنها که به منزله قوه مقننه محل هستند و یا ادارات و واحدهای اجرایی که به منزله قوه مجریه میباشند و نحوه ارتباط و همکاری آنان مورد تدفیق قرار داده شود آن گاه پیشنهاد مربوط به هر یک و اصلاح قوانین مربوط به آنها و نحوه اجرای قوانین اصلاح شده توضیح داده شود پیشنهادهای دیگری در این زمینه هست که به وقت دیگری موکول میکنم.
اینک در آستانه سال جدید که نوروز فرحبخش طربانگیز فرا میرسد ضمن عرض تبریک سلامت، سعادت و توفیق خدمت برای همه شما آرزو میکنم و اکنون که سال جشنهای نخستین پنجاه سال سلطنت پرارج و پرافتخار دودمان پهلوی به پایان میسد آرزومندم که پنجاهمین سال دوم یا نخستین سده فرمانروایی خاندان پهلوی بر این سرزمین افتخارآمیزتر و پربرکتتر باشد تا ملت ایران جشنهای آن سال را با غرور و سرور بیشتری برگزار نمایند. (احسنت - احسنت).
رئیس - آقای هاشمی بفرمایید.
غلامرضا هاشمی - جناب آقای رئیس - همکاران ارجمند نمایندگان محترم دولت - خانمها - آقایان خوشوقتم با استفاده از فرصتی که به دست آمده در ساحت مقدس مجلس شورای ملی که در رده برقراری آن آزادیخواهان ایرانی مجاهدت پیگیری را انجام دادند درباره مردمیترین بودجه تقدیمی دولت خدمتگزار شاه و ملت هویدا نکاتی را به عنوان نماینده مردم شهرستان میاندوآب در مجلس رستاخیز بازگو نمایم. بیتردید بودجه ۳۴۶۷ میلیارد ریالی سال ۲۵۳۶ که پس از ماهها تلاش و کوشش برنامهریزان با ارشاد و راهنماییها و تشریک مساعی دولت تقدیم مجلس شورای ملی گردیده است. حاصل نظرهای اساسی دولت هویدا را مشخص میکند.
ویژگی این بودجه که آن را باید سازنده و اثربخش نامید در آن است که دولت در عین حال این که از سیاست صرفهجویی و جلوگیری از ریخت و پاشهای غیرضروری و هزینههای اداری و جاری مملکت پیروی میکند و در راه گسترش هر چه بیشتر اقتصاد کشور و توسعه رشد صحیح و اساسی توجه خاص خود را مبذول آن نموده است. در اهمیت این که بودجه سال ۲۵۳۶ کشور ما را به رشد صحیح راهبری میکند همین بس که رشد کشاورزی در سال آینده حداقل به ۷ درصد و رشد صنعت به ۱۷ درصد خواهد رسید.
با بهرهمندی از تولید ناخالص ملی که به قیمت جاری ۲/۶۷ میلیون دلار خواهد بود درآمد سرانه مردم ایران به پیش از ۲۰۰۰ دلار خواهد رسید در حالی که وقتی نخستوزیر اولین بودجه دولت خود را در سیزده سال قبل تقدیم مجلس شورای ملی نمود، درآمد سرانه مردم ایران در حدود ۱۱۰ دلار بود.
با توجه به این اوصاف هنگامی که ارقام بودجه را مورد بررسی قرار میدهیم با ویژگیهای متعدد روبهرو میشویم و ملاحظه میکنیم که بودجه سال ۲۵۳۶ حاکی از دمیدن نیروی محرکهای به اقتصاد ایران میباشد، با این توضیح که وقتی برای تربیت نیروی انسانی ما از بودجه دفاعی کشور خویش کاستهایم دلیل مستدل این اقدام شجاعانه آن است که چون کشورمان بر اثر رهبریهای خردمندانه شاهنشاه بزرگ از رشد سالم و مطمئن برخوردار است. ما با ایمان و اعتقاد کلی میتوانیم بهرهمند از سرمایهگذاریهای شگرفی که در موارد صنعت - ترابری - کشاورزی و در راه تعلیم و تربیت نیروی انسانی که آشکارترین تنگنای موجود در ایران است تلاش کنیم. (احسنت)
امروزه ایران در صحنه مسائل مالی بینالمللی با توجه به قدرت روزافزون ریال ایران به عنوان یک کشور همیشه مورد بحث محافل و مجالس بینالمللی قرار گرفته و اهمیت این مسئله تا به آن حد است که وقتی ایران از لحاظ نقصان درآمد نفت تا حدی دچار تنگنای مادی میشود، اما از نظر موازنه پرداختها همچنان ذخایر موجود مازاد را نشان میدهد و این خود شاهد و گواه صدیقی است بر اهمیت و استواری پول ایران که در صحنه بینالمللی قدرت خود را همچنان توسعه داده و نشانهای از یک فرماندهی اندیشمندانه است و ملتی که خود را آماده میکند تا با برخورداری از فرماندهی چنین آگاه و محتاط بر تمامی مسائل محیط جهان و رساندن کشور شاهنشاهی ایران هر چه زودتر به تمدن بزرگ.
در مورد کاهش بودجه دفاعی امور دفاعی کشور پیش از آن که به اهمیت این عمل متهورانه و شجاعانه اشاره کنم بلافاصله باید در این ساحت مقدس به جهانیان و خاصه به آنها که چشم ندارند تا پیشرفتها و ترقیات هر چه بیشتر و روزافزون ایران را ببینند و میبینیم که هر چند گاه در اینجا و در آنجا و علیالخصوص عدهای انگشتشمار در کشورهایی که بیبندوباری سیاسی و اجتماعی گریبانگیر آنها شده است علیه ایران و ایرانی شعار میدهند نکتهای را گوشزد میکنم و این که کاهش هزینههای دفاعی ایران هرگز و در هیچ زمینهای به آن معنی نباید تعبیر و تفسیر گردد که خللی از نظر منافع مالی در کشور ما رخ داده است بدون تردید کجاندیشان که چنین تصورات واهی در افکار خود دارند سخت اشتباه میکنند (صحیح است).
در اینجا اشاره میکنم به فرمایشات شاهنشاه آریامهر به خبرنگاران:
میخواستم ملت ایران از کم شدن بودجه نظامی وحشتی نکنند برای این که کم شدن بودجه نظامی ما فقط نمایانگر این است که ما اگر درآمدمان کمتر بشود میآییم در حدود مرزهای خودمان و فقط به فکر دفاع مرزهای خودمان میشویم در صورتی که جمعیت ایران لیاقت ایرانی - موقعیت جغرافیایی ایرانی آمادگی ارتش شاهنشاهی - آمادگی ملت ایران برای وضع جدیدی که در تاریخ سه هزار سالهاش پیدا شده است مسلماً برای ایران یک نقش بینالمللی هم به وجود میآورد که ما قادر و آماده و لایق اجرای آن نقش بینالمللی هستیم یعنی نه فقط به ثبات منطقه خودمان کمک بکنیم بلکه به ثبات مناطق نزدیک به خودمان نیز کمکی بکنیم.
همکاران گرامی به خوبی واقف هستند که ملت ایران با تمام اهمیت و ارزشی که برای امور دفاعی خویش قائل است و به فرموده شاهنشاه که دفاع از ایران را اصلی بالاتر از همه اصول انقلاب قلمداد نمودهاند، تا پای جان و مال از حیثیت و استقلال و عظمت ایران دفاع خواهند کرد. (صحیح است)
این امر که کشور ما در حالی که با تقلیل درآمدهای نفتی روبهرو است به ابتکار خلاقه رهبر اندیشمند ایران و دولت با الهام از نیات بلند شاهنشاه بودجه نیروی دفاع ملی را کاهش داد و در مقابل بودجه سالیانه امور آموزشی و اجتماعی در اولویت قرار گرفته بودجه دفاعی کشور کاهش مییابد.
یک شاهکار به شمار میرود، با توجه به بحرانی بودن منطقه و سوقالجیشی بودن ایران میرساند که کشور شاهنشاهی آن چنان استوار و متکی به استحکام مرزهای خویش است که از بودجه دفاعی خود که نوعی امر حیاتی است میکاهد و به بودجه آموزش و پرورش و اجتماعی خویش میافزائد (احسنت) و از طرفی نشانگر یک واقعیت است که مردم ما باید از هماکنون خود را با آن تطبیق دهند و آن این است که درآمدی که کشور ما از لحاظ درآمد نفتی با تنگناهای بیشتری روبهرو میشود. تنها اندوخته اصیل و پایاننایافتنی کشور ما نیروی انسانی کاردان و آگاه و آموخته است که خوشبختانه در سال ۲۵۳۶ ملاحظه میکنیم بیشترین سهم را آموزش و پرورش به دست آورده است که البته در این راه باید حمایت بخش خصوصی را نیز در امر سرمایهگذاری جلب کرد و امتیازاتی به آنها داد.
از دیگر ویژگیهای بودجه سال ۲۵۳۶ استانی کردن بودجهها است. از این که دولت در انجام این اقدام عاقلانهترین کار و صحیحترین و مردمیترین توجه را معطوف مردم نموده است جای هیچ شبههای باقی نیست هیچ شبههای باقی نیست اما باید یادآور شوم که بسیاری از تفویض اختیارها که بالمعال توأمان با استانی کردن بودجهها میباشد در بخشنامهای اداری و دستورالعملهای خشک باقی میماند و بسیاری از مسئولان ادارات در استانها آنچنان که باید به علت ندانمکاری یا ترس از رویحه خشک قانونی از اقدام به هر عمل عمرانی و آبادانی با توجه به این که اعتبار کافی در اختیار دارند سرباز میزنند. و در نتیجه آنچنان که باید سیاست عدم تمرکز بر سطح استانها مستولی نمیگردد و برعکس سیاست تمرکز همچنان راه خود را ادامه میدهد و این برخلاف نظر و عقیده است که دولت خواستار آن است بنابراین پیشنهاد میکنم در مورد سیاست عدم تمرکز به مسئولان ادارات استانها آموزش داده شود و موارد تفویض اختیار و قدرت اجرایی برای آنها بازگو گردد تا در عمل مواجه با سرگردانی نشوند و درنتیجه موجبات رکود کارها نگردد. همانطور که شاهنشاه فرمودهاند هر چقدر بیشتر کار انجام گیرد تولید بیشتر خواهد بود. چون بودجه سال ۲۵۳۶ از یک اقتصاد صحیح و گسترده برخوردار است و توجه به آبادانی و عمران کشور و تربیت نیروی انسانی ماهر و ورزیده در بودجه سال ۲۵۳۶ جایگاه مناسبی دارد. و ملاحظه میشود که اعتبارات عمده بودجه سال ۲۵۳۶ به امور راهسازی - برق - آبرسانی در شهرها - بخشها - روستاها و امور رفاهی تخصیص یافته و سرمایهگذاری در مورد تربیت معلم - توسعه مدارس حرفهای و دانشسراها و امور دانشگاهی در بودجه سال ۲۵۳۶ جای شاخص دارد.
اکنون که در ساحت مقدس مجلس شورای ملی سخن از ویژگیهای بودجه تقدیمی ۲۵۳۶ دولت خدمتگزار هویدا یاد میکنم به عنوان نماینده ملت بر خود واجب میدانم تا با مصداق شعر معروف عیبش چو بگفتی هنرش نیز بگوی (احسنت) نارساییهایی را نیز بازگو کنم: گرچه ابتدا از حسن ظن دولت هویدا و خاصه بودجه تقدیمی که به عقیده من هر سال پربارتر میشود، یاد کردم. به هر تقدیر تنگناها وجود دارد و فرصت پرداختن به جزء جزء آنها دور از حوصله همکاران گرامی است.
بیشک تمامی همکاران گرامی میدانند با این که رهبر کشور شاهنشاهی شاهنشاه آریامهر همیشه در مورد ایجاد مسکن و رفع این مشکل اساسی دولت را ارشاد فرمودهاند و دولت هویدا نیز گامهایی برداشته است اما متأسفانه همچنان مشکل مسکن در ردیف نخست چند مشکل چشمگیر و اساسی این مملکت قرار گرفته و غول مسکن ثابت و پابرجا باقیمانده و موجبات اختلافات شدیدی را بین مالک و مستأجر پدید آورده و از طرفی میلیونها تومان به جیب مشتی سودجو سرازیر کرده و طبقات متوسط جامعه به علت تنگدستی عاطل ماندهاند و نه راهی به پیش دارند و نه راهی به پشت در حالی که بانکهای کشور با وامهای کلان و بهرههای جانگیز مردم را چهار میخه کردهاند، گروهی بساز و به فروش استفادههای قابلتوجهی کردهاند و تاکنون فکر بکری برای این مشکل اساسی پدید نیامده است و قیمت مسکن و زمین روز به روز بالا میرود جا دارد وزارت مسکن و شهرسازی رأساً در مورد مشکل مسکن و ایجاد تعاونیهای مسکن و با استفاده از زمینهای وزارت کشاورزی و منابع طبیعی یا اوقاف گره مشکل مسکن را با سرانگشت تدبیر بگشاید و گروه کثیری را خشنود سازد راستی چگونه معلمی میتواند با ۳/۲ درصد از حقوقش که برای اجارهنشینی میدهد کارساز در امور آموزش باشد؟ چگونه یک کارمند دولت و یا کارمند سایر مؤسسات با حقوقی کمت راز دو هزار تومان میتواند خانهای داشته باشد و تازه با مبلغی که مؤسسه و بانک متبوعهاش به صورت وام به او میدهد مثلاً صدهزار تومان کجا باید خانه بخرد.
از دیگر نارساییهای موجود که ذکر آن واجب است موضوع کشاورزی است و با توجه به این که رشد کشاورزی در سه سال گذشته ۸/۳ درصد بود و پیشبینی شده است که این رشد در سال آینده به ۷ دصد خواهد رسید معهذا ناگفته نباید گذاشت که کشاورزان به علت بیتوجهی مسئولین امر به آنها از روستاها به شهرها بیایند و در حد مصرفکننده قرار میگیرند و در حالی که تولیدکنندهاند از برنج و گندم با تهیه از شهر ارتزاق میکنند متأسفانه وامهایی که به کشاورزان داده میشود در حدی نیست که آنها بتوانند نسبت به توسعه محصول خویش اقدام کنند و درنتیجه وام مصروف خرید تجملات و یا احیاناً خرید تلویزیون میشود!
شرکتهای تعاونی کشاورزان نیز آنچنان که باید نتوانستهاند نیاز واقعی مردم روستاها را برآورد کنند و به طور کلی کشاورزی ما با آن که مکانیزه شده اما همچنان سنتی ملاحظه میشود و این به آن خاطر است که محصول کشاورزان به وسیله واسطهها به بازارها عرضه میشود و کمتر از آنچه که کشاورز از جیب داده منهای آن همه تلاش و زحمتی که انجام داده به دستش میرسد و یقین است که با چنین بازدهی کشاورز مجبور میشود کار در روستا را که هیچ اجری برایش ندارد رها کند و به شهر بیاید و در نقش کارگر ساختمانی مزد بیشتری دریافت کند و از حالت تولیدکننده به حالت مصرفکننده درآید به جاست که دولت با تعمق بیشتری علل این نارسایی را شناسایی کند و راه چارهای با توجه به فرمایشات شاهنشاه که عیناً برای همکاران عزیز معروض میدارم:
«وضع کشاورزی خود را باید تکمیل کنیم و هم وضع صنعت و تکنولوژی خود را هر دو عامل باعث تولید میشود. تولیدی که روزی باید جایگزین نفت شود برای آن بیاندیشید.»
حوزه انتخابیه اینجانب که منطقه کشاورزی است دچار چنین نارساییهایی که یادآور شوم میباشد. وامهای متعلقه به کشاورزان تکافوی احتیاجات آنان را نمیکند ایجاد شرکتهای تعاونی مقتدر که بتواند دست واسطهها را کوتاه کند و از سرمایه کافی برخوردار باشد از اهم احتیاجات مردم حوزه انتخابیه شهرستان میاندوآب است که مشروح نیازهای مردم جهت عطف توجه دولت تقدیم مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی میشود در خاتمه عرایضم مجدداً یادآور میشوم که کشور ما به رهبری داهیانه و خردمندانه شاهنشاه آریامهر در رده کشورهای مترقی جهان چنان پیش میرود که تا صباحی دیگر به دروازههای تمدن بزرگ که آرزوی هر ایرانی مؤمن و معتقد به اصول تشکیلدهنده حزب فراگیرنده ملت ایران است خواهد رسید و بیشک وجود نارساییهایی در این کشور نمیتواند عامل متوقفکننده این رهنوردی به سوی ترقی بیشتر باشد و بیتردید ملت ایران همگام و همراه با رهبر اندیشمند خویش میکوشند با تلاش و کوشش راهی چنان را که به یقین سخت و صعب است با استواری درنوردند و به آرزوی خویش برسند.
در اینجا لازم میدانم به عنوان نماینده مردم از خانه ملت به خبرنگار عزیز تلویزیون کانادا اعلام دارم نظام شاهنشاهی در خون ملت نجیب ایران عجین شده و ما ملت ایران به شاهنشاهمان عشق میورزیم و از جان و دل معظمله را دوست داریم و سپاس میگوییم (احسنت) و سلامت و سعادت رهبر خردمند کشور شاهنشاهی و علیاحضرت شهبانو و والاحضرت ولایتعهد را از خداوند بزرگ آرزو میکنیم و برای دولت توفیق بیشتری را در راه خدمت به شاهنشاه و ملت ایران خواستاریم در ضمن جای آن دارد تا از زحمات و تلاشهای اعضای کمیسیون بودجه که روزها و شبهای بسیاری را در خانه ملت صرف بررسی نکات بودجه سال ۲۵۳۶ نمودند قدردانی شود و همچنین از وسایل ارتباطجمعی مخصوصاً رادیو و تلویزیون ملی ایران و مسئولان مربوط و خبرنگاران و گزارشگران که همراه با اعضای کمیسیون بودجه در انعکاس نظرها و پیشنهادات نمایندگان مجلس به مردم ایران تلاش بسیار نمودند، تشکر نمایم ضمناً لازم میدانم از پیشرفتهای قابل توجه سازمانهای مختلف مجهز وزارت پست و تلگراف و تلفن که در خدمت به شکور توفیقهایی حاصل نموده و از حیث ارتباط با سرتاسر جهان سیر صعودی میکند و هم اکنون دارای بیست هزار کیلومتر مایکروویو و هشتاد هزار شماره تلفن خودکار که این رقم تا پایان برنامه عمرانی به ۹۳۰ هزار خواهد رسید و دستگاههای جدید تلگراف که شبانهروز کشور ما را با کلیه کشورها در اسرع وقت ارتباط میدهد یکی دیگر از طرحهای مثبت این وزارت میباشد و به همین خاطر بودجه وزارت پست و تلگراف و تلفن در کمیسیون بودجه با تجلیل اعضای محترم کمیسیون قرار گرفت و فعالیت مسئولین وزارت یاد شده مورد تأیید گردید من در این مورد بیشتر مصدع نمیشوم و وظیفه خود میدانم از جناب معتمدی و سایر مسئولین وزارت پست و تلگراف سپاسگزاری بکنم ضمناً از جناب وزیر جدید راه و ترابری و جناب وزیر آموزش و پرورش و جناب خانم معارفی معاون پارلمانی وزارت بهداری و بهزیستی و جناب آقای دکتر خطیبی مدیرعامل شیر و خورشید که در اسرع وقت با نظر مساعد به نامههای ما پاسخ میدهند تشکر میکنم - متشکرم (احسنت).
رئیس - آقای باقری بفرمایید.
ناصرالدین باقری - به نام خدا و به نام شاهنشاه آریامهر جناب آقای رئیس - همکاران گرامی - خانمها و آقایان.
قبل از بیان هر مطلب در این مکان مقدس پنجاهمین سال سلطنت پرافتخار دودمان پهلوی را به شما و همه هموطنان عزیز از جانب خود و همشهریان شاهوی از صمیم قلب تبریک و تهنیت عرض مینمایم (احسنت).
لایحه بودجه ۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ۳۴۶۷ ریالی سال ۳۶ کل کشور که جناب آقای نخستوزیر محبوب و همکاران عزیزشان در اول اسفند ماه سال ۳۵ تقدیم مجلس شورای ملی نمودند مربوط به پایان برنامه پنجم دولت و بودجه و برنامه ملی سال آغاز نیم قرن دوم سلطنت افتخارآفرین دودمان پهلوی است که ارقام بزرگ آن حاصل کوشش و فداکاری و رهبری رادمردان بزرگ تاریخ رضاشاه کبیر و شاهنشاه آریامهر و پیوند ناگسستنی شاه و ملت و سیاست مستقل ملی و بازوان توانای کارگران عزیز و کشاورزان آزاده و همه گروههای اجتماعی ایران است. به جاست هر ایرانی ارقام این بودجه و برنامه دولت را با ارقام بودجه و برنامه سالهای پرفراز و نشیب وطن ما مانند سالهای صدر مشروطیت و سلطنت رضاشاه کبیر و سالهای تجاوز و تسلط ناجوانمردانه ارتشهای بیگانه در جنگ بینالمللی دوم و سالهای قبل و بعد از انقلاب ششم بهمن به دقت بررسی و با هم مقایسه نمایند تا از تغییرات و محتوای آن به همه واقعیتهای سیاسی و اجتماعی زمان بهتر آشنا شوند و از اهمیت و ارزش جانبازان و رزمآوران و روشنفکران و وطنپرستان و مشروطهخواهان و رهبریهای بیمانند شاهنشاهان پهلوی بیش از پیش وقوف حاصل نمایند جناب آقای نخستوزیر با همه پیشرفت و رشد همهجانبهای که به دست آمده ملت ایران با این برنامه و بودجه قانع نمیشود و توقف نمیکنند چون با رهبری فرمانده نیکاندیش خود در آرزوی رسیدن به تمدن بزرگ است. ملت ایران میخواهد با حفظ وحدت و سنتهای ملی و کسب علم و دانش و تکنولوژی و رهبری شاهنشاهان دودمان پهلوی و با نیروی کار و کوشش و تلاش خستگیناپذیر خود به شد صنایع سنگین و سبک و تولیدات کشت و صنعت و فرآوردههای دامی بیفزایند که از هر جهت بینیاز از محصولات صنعتی و کشاورزی و دامی بیگانگان باشند. درنهایت خودکفا و رفاه عمومی و امنیت ملی و اجتماعی و توزیع عادلانه سرمایه ملی سالیان سال باقی و پایدار بماند.
در عصر رستاخیز و وجود یکپارچگی ملی دیگر مفهوم موافق و مخالف کامل در لوایح دولت، محلی ندارد بلکه هر نماینده ملت مطابق قانون اساسی و آییننامه در مجلس رستاخیز میتواند صراحتاً نظرات و پیشنهادات خود را با رعایت منافع ملی برای حصول هر چه بیشتر رفاه عمومی در مسیر نظام شاهنشاهی و قانون اساسی و هفده اصل انقلاب شاه و ملت بیان نماید آن گاه پس از بحث و تبادلنظر لازم و کافی آزادانه از جانب نمایندگان ملت اتخاذ تصمیم میشود در جایی که لازم باشد حذف یا تغییراتی در قسمتی از آن داده خواهد شد. (صحیح است)
بارها جناب نخستوزیر عزیز و همکاران محترم ایشان (لااقل عملاً به ظاهر هم بود) از انتقاد سالم و سازنده و راهگشایی تنگناهای ملی استقبال فرمودند. زیرا عالیترین عامل تکامل و پیشرفت برنامههای ملی و مشارکت عمومی و انتقاد سالم و راهگشایی سازنده است در این مدت کوتاه فعالیتهای حزب فراگیرنده رستاخیز ملت ایران نظرات و پیشنهادهای کانونهای حزبی اثر بزرگی در برنامههای عمرانی و اجتماعی و سیاسی کشور از خود به جای گذاشته است در صورتی که هنوز حزب ما گامهای اولش را برمیدارد.
امیدواریم با جلب اعتماد کامل عمومی با اختصاص مبلغ ۰۰۰/۴۵۴/۶۵۴/۳ ریال اعتبار از درآمد عمومی کشور جهت هزینههای مورد نیاز حزب رستاخیز ملت ایران دبیر کل عزیز و هیئت اجرایی بتوانند هر چه زودتر در گسترش و سازماندهی حزب رستاخیز ملت ایران اقدام بفرمایند. امید است در این برنامهریزی و آموزش حزبی اکثریت ملت ایران که روستانشینان، کشاورزان و دهقانان آزاده وطن میباشند برخلاف گذشته بیشتر مورد توجه واقع شوند. چون تاکنون به مدت ۲۶ ساعت از جلسات علنی مکرر مجلس ۲۲ نفر از همکاران عزیز با نهایت علاقه و تحقیق پیرامون کلیات اول لایحه بودجه سال ۳۶ کل کشور بحث و تجزیه تحلیل به عمل آوردهاند و تذکرات و پیشنهادهایشان را بیان فرمودند و کمیسیون بودجه نیز به مدت ۱۲۰ ساعت این لایحه را مورد رسیدگی و تصویب قرار دادهاند لذا تکرار مسائل ضرورتی ندارد و همچنین همکاران عزیز دیگری که علاقهمند بیان مطالبی در کلیات لایحه بودجه هستند و خواهان صرفهجویی از وقت کم باقی مانده میباشند. من که قبلاً مطالبی زیاد در اکثر مسائل مربوط به بودجه تهیه کرده بودم به اختصار بعضی از مطالب و پیشنهادهای مورد نظر را به عرض میرسانم.
آینده ه رکشوری به تعلیم و تربیت و پرورش صحیح نسل جوان و برنامهریزی آموزشی کامل همراه با آیندهنگری و شناخت فضای اجتماعی و نیاز ملی آن بستگی دارد (صحیح است) همین جوانان امروز ما هستند که فردا چرخ عظیم مملکت ما را به گردش درمیآورند برنامهریزان آموزش و پرورش و آموزش عالی میهن ما هنوز در مرز انقلاب آموزشی که خواست رهبر اندیشمند ما است ایستاده و در جای میزنند سالیان متوالی است که به نام تحول و انقلاب آموزشی سرنوشت نونهالان و جوانان عزیز ما که به حق بزرگترین سرمایه ملی ما هستند آلت دست برنامهریزان بیمسئولیت قرار گرفتهاند که هر سال به صورت عامل آزمایشی با آنان رفتار میشود. هیچ کس منکر تغییر و تحول در روشهای آموزشی نخواهد بود ولی انصاف نیست که فرزندان و جوانان ما از سرنوشت و آینده تحصیلی و خدمات اجتماعی خود تا آخرین لحظات بیاطلاع باشند در سرگردانی و بلاتکلیفی باقی بمانند. تا چند روز قبل دانشآموزان سال سوم نظری دبیرستانهای نظام جدید و حتی بزرگان وزارت آموزش کشور نمیدانستهاند که دوره تحصیلات دبیرستانی سه سال است یا چهار سال و اگر چهار سال است حجم و متن برنامه درسی این کلاس چه خواهد بود. به طور کلی تا کی باید این تغییرات بیدام و برنامههای یک ساله و کوتاهمدت در سطح آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور ادامه یابد؟ چرا نباید دانشآموزان داوطلب آموزش عالی قبل از پایان دوره دبیرستانی از چگونگی ورود به دانشگاهها و مدارس عالی کشور آگاه باشند؟
چرا نباید مسئولان و متصدیان فنی و برنامهریزی و تهیهکنندگان متن درسی لااقل یک سال جلوتر از زمان گام برداند؟ امروز هنوز هم که به پایان سال تحصیلی نزدیک شدهایم دانشآموزان دنبال کتاب هستند یا به طور کلی به جزوهنویسی پناه میبرد شما را به خدا تصمیم بگیرید یک باره به این نابسامانیها و بلاتکلیفیها برسید و یک برنامه جامع و اساسی و اصولی که هماهنگ با نیاز و اهداف ملی ما باشد تدوین کنید تا مردم تکلیف خودشان را بدانند و بتوانند پاسخگوی سرنوشت فرزندان خودشان باشند خوشبتانه با فرمان رهبر نیکاندیش برای بخش آموزش و پرورش و آموزش عالی در این لایحه بودجه سال ۳۶ کل کشور از اولویتهای بسیار خوبی برخوردار است اندیشه بلند شاهنشاه ما است که امر فرمودند ۲ درصد از کل اعتبار دفاع ملی ارتش نیرومند شاهنشاهی کسر شود و به اعتبارات بخشهای آموزش و پرورش و آموزش عالی و بهداشت و ارتباط جمعی و سرمایهگذاری ثابت و جاری دولت افزوده گردد ضمن سپاس از عنایات شاهنشاه ملت ایران یک صدا میگویند همه ما به خصوص دانشآموزان و دانشجویان و کارگران و کشاورزان جوان ما در نهایت عشق و ایمان در حفظ استقلال و تمامیت آرمانهای ملی دوش به دوش سربازان رشید وطن دفاع خواهم کرد (احسنت).
این افزایش اعتبار بیشتر در جهت آموزش فنی و حرفهای و صنعتی و خدمات اجتماعی منظور گردید. کل اعتبار آموزش و پرورش در سال ۳۵ مبلغ ۱۴۷۴۷۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال بود که در سال ۳۶ مبلغ ۲۳۰۹۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال شده و ۳۳٪ افزایش اعتبار گردید که ده درصد بودجه عمومی دولت است.
در اینجا لازم است یادآور شوم که توزیع عادلانه این اعتبار در سطح تمام کشور به صورت مطلوب خواست رهبر مملکت و تمام ملت شرافتمند ایران است که باید حداکثر توجه را مسئولین آموزش و پرورش به عمل آورند.
هر توسعه و گسترش آموزش به خصوص تأسیسات آموزش فنی و حرفهای و صنعتی و خدمات باید با نیاز و استقبال و امکانات منطقه هماهنگ و شامل توزیع عادلانه اعتبار در سطح مملکت باشد.
در این مورد زمان خدمت فرهنگیم که قبل از انتخاب نمایندگی مجلس شورای ملی رئیس هنرستان صنعتی کورش کبیر شاهی بودم اطلاع یافتم که در یکی از شهرستانهای ایران ساختمان مجهز هنرستان صنعتی تأسیس کردند ولی به علت عدم استقبال هنرجو به حد کافی نداشته است تا این که با صور مختلف تشویقی در حد کمی هنرجو ثبتنام کردند در صورتی که در شهرستان ۲۵۰۰۰۰ نفری و صنعتی شاهی که هزاران کارگر در کارخانهجات متعدد آن کار میکنند کوچکترین رقم سرمایهگذاری آموزش صنعتی به عمل نیاوردند که هزاران نفر هنرجوی داوطلب به تحصیل داشته و دارد. مهمتر از آن در ۳۵ سال قبل به امر مبارک رضاشاه کبیر در این شهر صنعتی که افتخار انتصاب نام مقام شاهی دارد و عروس شهرهای مازندران در آن روز بوده است و متأسفانه امروز مورد فراموشی نسبی و بیلطفی برنامهریزان طرحهای عمرانی قرار گرفته است. هنرستان نساجی و نگرزی و غیره در زیباترین ساختمان تأسیس شده که بدبختانه پس از تجاوز و تسلط ارتشهای بیگانه در شهریور ۲۰ این پدیده عملی هم مانند بسیاری از سرمایههای ملی ما و تأسیسات صنعتی دیگر دستخوش رکود و تعطیل گردید. تاکنون به فراموشی سپرده شد در صورتی با وجود کارخانهجات نساجی و بافندگی و رنگرزی این شهرستان نه تنها استحقاق هنرستان نساجی و رنگرزی دارد بلکه آموزشی در حد انستیتو نساجی یا دانشکده نساجی وجود دارد لازم است مسئولین امر در این مورد تحقیق و اقدامات لازم را مبذول فرمایند.
امروز نباید با این برنامه جوانان خود را طوری تربیت کنیم و آموزش دهیم که برای عده کثیری از آنان ۱۲ سال تحصیل فقط یک مشت خاطره و مطالب فرار دروس نظری و یک ورقه دیپلم که در اجتماع ما ارزش فنی و کاریابی ندارد باقی بماند باید اکثریت جوانان وطن ما در رشتههای صنعتی و حرفهای و خدمات تحصیل نمایند که وقتی ادامه تحصیل در دانشگاه و مدارس عالی و انستیتوهای کشور برای او مقدور نشد بتواند به آسانی در بازار کار جذب و مشغول به کا فنی شود تا سرگردان و سربار جامعه نشوند. لازم است برای رفاه فرهنگیان و مسکن آنان که یکی از مهمترین مشکلات میباشد هر چه بیشتر دولت اقدام بفرمایند و از هر جهت به شرکتهای تعاونی مسکن فرهنگیان کمک و مساعدت بفرماید تا تشویق بیشتری در تشکیل این گونه شرکتهای ساختمانی به عمل آید.
در مورد برنامه کشاورزی و منابع طبیعی و تعاون امور روستایی ایران همکاران عزیزم هر یک به نوبه خود نسبت به تنگناها و نارساییها را بیاناتی فرمودند.
من میخواهم به جناب وزیر کشاورزی و منابع طبیعی و سرپرست وزا تعاون و امور روستا که مرد محبوب و شایسته و مثبتالعمل میباشند بگویم. جناب آقای وزیر جنابعالی که در مصاحبه روزنامه رستاخیز میفرمایید. هر کسی که بگوید کشاورزی این رشد و توسعه نداشته است خدای ناخواسته فردی خائن و یا بیاطلاع از کشاورزی مملکت میباشد باید عرض کنم هر ایرانی حتی آن روستایی عزیز یا کارگر شریفی که در دورترین نقاط وطن زندگی میکند به خوبی آگاه است که با رهبری فرمانده بزرگ شاهنشاه آریامهر و زحمات خستگیناپذیر دولت و ملت رشد و توسعه شگرفی در تمام سطوح اجتماعی و میهن عزیز به وجود آمده است. ولی آنچه که ما میگوییم این رشد و توسعه کشاورزی جوابگوی نیاز و احتیاج ملی ما نیست ما میخواهیم به امید پروردگار و رهبری نیکوی شاهنشاه آریامهر و به فکر و بازوی توانای شما و تمام دستاندرکاران اجرایی و کشاورزان عزیز میهن به آن حدی برسیم که از هر جهت بینیاز از محصولات و فرآوردههای کشاورزی کشورهای بیگانه باشیم.
ما میگوییم چرا با این همه رشد و توسعه کشاورزین از نظر سطح کشت به وجود آمده هنوز هر روز بیشتر به فرآوردههای کشورهای بیگانه نیازمندیم این عیب در کجاست و چرا برطرف نمیشود.
دامنه سخن در این مورد بسیار است من خود یک فرهنگی روستازاده و کشاورز هستم که در تمام کارهای کشاورزی و دامداری عملاً با خانوادهام یار و همکار بودهام امروز نیز اکثر بستگانم کشاورز روستانشین هستند و خودم هم کمی در کار کشاورزی مشارکت دارم. همین کشاورزان و دامداران پراکنده و سنتی بودهاند که پس از تجاوز و تسلط ارتشهای بیگانه به خاک وطن در شهریور ۲۵۰۰ شاهنشاهی (۱۳۲۰) که توانستهاند مایحتاج و نان گوشت لبنیات و غیره را علاوه بر مصرف روستایی به شهر برسانند و به یاری برادران و خواهران شهرنشین خود بیایند و آنان را از قحطی و بدبختی نجات بدهند ولی چرا امروز همین روستایی عزیز ما به صورت یک مصرفکننده کامل شهری تبدیل شده است که باید نان و برنج و گوشت و تمام مایحتاج خود را از شهر به روستا برساند. آیا هیچ از عواقب خطرناک این مشکل اجتماعی فکر کردهاید.
مطمئناً این پدیده عدم حمایت و ارشاد کامل از کشاورزی دامداری متعارف محلی بوده است من مخالف کشاورزی یکپارچه و مدرن و مکانیزه یا شرکتهای سهامی زراعی نیستم بلکه به این روش کشاورزی ایمان دارم ولی متأسفانه به علت عدم مدیریت صحیح و صرفهجوییهای لازم و تشویق به موقع سهامداران این گونه شرکتها بازده خوبی از خود نشان نداده است با این که از حمایت خوب وزارت کشاورزی و تعاون و امور روستا برخوردار بوده است.
لازم است مسئولان محترم این وزارتخانه که مستقیماً با این مسائل سروکار دارند هر چه زودت به یاری و ارشاد کشاورزان قدیمی ما بشتابند تا این که این حد نسل جوان روستایی ما از روستانشینی بیزار و متواری نشده و با حداقل مزد جذب مراکز تولیدات صنعتی نشوند باید امکانات زندگی را در حد مطلوب به سطح روستا برسانیم مانند: آب بهداشتی حمام بهداشتی و مدارس ابتدایی و راهنمایی تحصیلی خانه فرهنگ روستایی - برق - میادین ورزشی و تفریحات سالم به خصوص صنایع دستی و صنایع کوچک که بتواند وقت اضافی آنان را در زمان فراغت از کار در سال بگیرد و بازده مادی مطلوب داشته باشد - امروز به علت انتقال نیروی کارگری جوانان از روستا به شهر قسمتی از سطح کشت به صورت بایر باقی مانده است و مزد یک کارگر ساده کشاورز در فصل کار تقریباً سه یا چهار برابر یک کارگر ساده کارخانهجات صنعتی میباشد. در اینجا لازم است از جناب آقای مهندس هوشنگ سمیعی استاندار محترم استان مازندران مدیران کل کشاورزی و تعاون و امور روستاها و جناب آقای مهندس فخیمی مدیرعامل برق منطقهای استان مازندران و جناب آقای مهندس محسن صلصالی مدیر کل آبیاری استان مازندران و کلیه همکاران آنان تشکر نمایم چون در این مدت درنهایت صداقت امکانات به یاری روستانشینان شهرستان شاهی آمدهاند به خصوص در این مدت کوتاه قریب ۱۰۰ روستای شاهی را برقدار نمودهاند. (احسنت)
در این بودجه خوشبختانه دولت به یک گروه فداکار و مجری برنامههای دستگاه اجرایی یعنی کارمندان دولت یا به قول جناب آقای عالیمرد ریاست محترم سازمان امور استخدامی کشور قهرمانان گمنام اجرایی به نسبت توجهی شده است که اگر با گرانی مجدد مواجه نشویم شاید کمکی در هزینه زندگی و کرایه سرسامآور خانه مسکونی کارمند دولت باشد. همین افزایش ضریب از ۷۰ ریال به ۸۰ ریال و فوقالعاده شغلی که در بودجه منظور گردید پیشنهاد میشود در صورت امکان از اول فروردین ماه ۳۶ به جای اول مهر ماه ۳۶ پرداخت گردد. به هر حال هر چه از دوست آید نیکوست.
در بخش ارتباطات و مخابرات و حمل و نقل خوشبختانه ۶۴ درصد افزایش دادهاند که مبلغ ۱۴۶۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال است با اعتقاد و ایمانی که در صداقت و جدیت و مدیریت ارزنده جناب آقای مهندس معتمدی وزیر محبوب پست و تلگراف و تلفن نشان داریم امیدواریم با وجود مشکلات و تنگناهای موجود هر چه زود در ارتباط و تلفنهای خودکار در سطح کشور اقدام بفرمایند با وجود این که تاکنون موفق بودند بیشتر در کارهای خود موفق باشند. و در این مورد شهر شاهی و شهرکهای جویبار و کیاکل شیرگاه - زیرآب - پلسفید - ورسک - آلاشت نیز نیازمند به عنایت به توسعه و تأسیس تلفنهای خودکار میباشد ضمن تشکر از زحمات ایشان شهرهای فوقالذکر را فراموش نفرمایند.
در لایحه بودجه سال ۳۶ در بخش وزارت نیرو ۷۹٪ افزایش اعتبار منظور گردید که ۱۹۸۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال است که خوشبختانه با وزیر کاردان و بصیر جدیدی که داریم امید است دیگر با کمی نیروی برق مواجه نباشیم ضمناً در مورد آبهای زراعی شهرستان شاهی لازم است یک تحقیق و بررسی علمی به عمل آید تا چنانچه ممکن باشد در مسیر رودخانه تالار یا سیاهرود سدی احداث گدد تا کشاورزان این شهرستان از زیان همه ساله بیآبی نجات یابند پیشنهاد میشود آبیاری استان مازندران از آبیاری منطقه گیلان و مازندران تفکیک شود تا سهمیه اعتبار استان مازندران در خود این استان هزینه گردد و گردش کار سریعتری داشته باشد شخصاً که در آبیاری استان مازندران کاری داشتهام نامه وزارت نیرو به مدت یک ماه و نیم در مسیر راه گیلان و مازندران در گردش بود.
در خاتمه پیشنهادی دارم امیدوارم موردنظر و در صورت امکان به مرحله عمل درآید:
- چون رشد و توسعه همهجانبهای در سطح شهر و بخشهای پرتجمع از نظر آموزشی و بهداشتی و ورزشی و فرهنگی و غیره به وجود آمده که به امر شاهنشاه آریامهر در جهت رفاه عمومی تأسیسات آموزشی و فرهنگی و ورزشی و بهداشتی باید گسترش و توسعه یابد یکی از تنگناها و مشکلات بزرگ اجرای این امر کمبود زمین مناسب در محدوده یا نزدیکی شهرها و بخشها است لذا پیشنهاد میشود کمیته با شرکت نمایندگان وزارتخانههای کشاورزی و منابع طبیعی - کشور - آموزش و پرورش - آموزش عالی بهداشت و بهزیستی و سازمانهای پیشاهنگی و تربیت بدنی تشکیل گردد با همکاری استانداران محترم مربوط و فرماندار و انجمنهای دمکراتیک محل از هر شهر یا بخش پرتجمعی شناسایی به عمل آوردند تا از نزدیکترین زمینهای مراتع ملی شده (در صورت وجود) مقدار کافی جهت احداث تأسیسات رفاهی شهری و روستایی و آموزشی از قبیل مدسه - دانشگاه - بیمارستان یا درمانگاه - پارک - میدان ورزشی - خانه جوانان - کاخ جوان - خانه پیشاهنگان - کشتارگاه - اردوگاه پیشاهنگی و غیره اختصاص داده و در اختیار انجمنهای دمکراتیک محل قرار دهند تا به موقع بهرهبرداری شود.
ارزش این اقدام نه تنها در آینده بلکه در حال حاضر برای همه روشن و هویدا است این هماهنگی وزارتخانهها نعمت بزرگ اجتماعی است زیرا بد نیست یادآور شوم که به علت عدم هماهنگی وزارت کشاورزی و سازمان پیشاهنگی کشور تناقص تأسفآوری در برنامه اجرایی آنان دیده شده است در شهرستان شاهی سازمان پیشاهنگی کشور از وزارت کشاوزی و منابع طبیعی یک قطعه کوچک چند هکتاری از مزارع ملی شده واقع در ضلع شمالی شهر جهت احداث اردوگاه پیشاهنگی گرفتهاند که با سرمایهگذاری قابلتوجهی به صورت زیباترین اردوگاه پیشاهنگی در دلنشینترین نقطه شهر شده است ولی متأسفانه پس از مدتی وزارت کشاورزی و منابع طبیعی از مازاد زمین که کمتر از ۴ هکتار بوده جهت احداث تأسیسات مرغداری به متقاضی مطابق قانون واگذار نمود که با مکاتبات و پیگیریهای زیاد سازمان پیشاهنگی کشور و استاندار مازندران و فرماندار شهرستان آخرالامر نتیجهای حاصل نشد که امروز در اردوگاه قشنگ موجود بوی بد مرغداری امکان تنفس آزاد را از جوانان پیشاهنگ شهر ما گرفته است و این اردوگاه با این هزینه و شرایط زیبای طبیعت از ارزش افتاده است و نظیر این مسائل در این شهرستان زیاد است.
در خاتمه توفیق اجرای منویات درخشان شاهنشاه آریامهر و خدمت به میهن عزیز را برای همه از پروردگار مسئلت دارم. زندهباد شاه - پاینده ایران (احسنت).
رئیس - آقای نوریاسفندیاری بفرمایید.
نوریاسفندیاری - به نام پروردگار یکتا، به نام شاهنشاه آریامهر با اجازه جناب رئیس و همکاران ارجمند، بنا بر گفته بزرگمهر حکیم همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزادند. من هم یکی از آن همگانهای دنیا دیده آنچه به نظرم صحیح میرسد بنا بر وظیفه در این مجلس مقدس به عرض میرسانم امید است مورد استفاده قرار گیرد. در تحول عظیم ملت ایران که با اراده آهنین اعلیحضرت رضا شاه کبیر شروع شد و با رهبری شاهنشاه آریامهر در حال تکامل است (صحیح است) و خداوند متعال شاهنشاه آریامهر و خدمتگزاران ملت را یاری دهد تا پیروز گردند به طوری که همکاران ارجمند نیز بحث فرمودند. عامل و وسیله ترقی مملکت و آسایش ملت از دو عنصر انسان و مادیات تشکیل میگردد تهیه سرمایه برای پیشرفت مادیات با رهبری و فداکاری و استقامت شاهنشاه آریامهر به دست آمد و بزرگترین منبع درآمد یعنی نفت به دست ایرانی استخراج و به فروش میرسد و با درآمد آن ترقیات مادی با سرعت زیاد شروع شد و طبق فرمان رهبر خردمند تا دوازده سال دیگر به دروازه تمدن بزرگ میرسیم ولی عنصر انسان در استفاده از مادیات باید دارای سجایای اخلاقی و معنوی باشد برای تشریح و توضیح موضوع مورد بحث از فرمایشات شاهنشاه آریامهر استمداد میطلبم.
شاهنشاه آریامهر در بیانات تاریخی کنگره بزرگ ملی دهه انقلاب ششم بهمن ۲۵۳۲ شاهنشاهی درباره معنویت چنین میفرمایند:
تمام این ترقیات مادی که ما را به آن مرز تمدن بزرگ میرساند و خواهد رساند بدون یک زندگی روحانی و روحی فایدهای ندارد و آن را ما آسان و بدون دردسر بدون کشتن، بدون اتلاف وقت داریم. آن چیست؟
آن مذهب اسلام، اسلامی که پیغمبر برای ما آورد نه آن چیزی که به آن اضافه کردهاند از آن برای استفاده خود دکان ساختهاند. در شرفیابی وزیر آموزش و پرورش قبلی آقای شریفی، شاهنشاه آریامهر خطاب به جناب آقای شریفی میفرمایند:
تمام اینها (یعنی پیشرفت آموزش و پرورش) در زیر یک چتر تربیت دینی باید انجام گیرد البته دین حقیقی اسلام نه مارکسیسم اسلامی، اصلاً نمیدانم این دو کلمه را چطوری میتوانیم پهلوی هم بگذاریم.
همچنین در اغلب مراسم رسمی ضمن بیانات خود روی این مطلب تأکید فرمودند.
اینک در اجرای فرمان شاهنشاه آریامهر (چه فرمان یزدان چه فرمان شاه) تمام افراد کشور هر یک به نوبه خود باید به موازات انقلاب شاه و مردم در راه معنویت و پیشرفت دین که اساس و پایه روحانیت در تمام شئون کشور میباشد بکوشند تا این شعر مصداق پیدا کند:
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی
- میخواند دوش درس مقامات معنوی
حال چرا باید به سراغ معنویت و روحانیت برویم؟ برای این که در تلاش رسیدن به تمدن بزرگ هستیم اکنون ببینیم آنان که در تمدن بزرگ به سر میبرند چگونه هستند.
با تکنولوژی عالی به ماه دست یافتند و سفینه فضاپیما به ماه فرستادند، مشغول تسخیر سایر ستارگان میباشند، مغز الکترونیکی و اشعه لیزر را به خدمت درآوردند با سرعت مافوق صوت پرواز میکنند و از نیروی اتم در نیروی برق - کشاورزی - طب استفاده میکنند ولی از اتم اسلحههای نابودکننده، بمبهای مختلف موشکهای دوربرد ساخته با یک بمب اتمی دو شهر بزرگ هیروشیما و ناکازاکی را نابود کردند صدها هزار نفر بشر در یک لحظه از حیات محروم و بقیه را تا چند نسل بیمار و مفلوک نمودند و بر سینه اجراکننده چنین جنایتکار هولناک نشان افتخار نصب کردند برای فروش اسلحه مرگبار در گوشه و کنار دنیا جنگ و خونریزی به راه میاندازند جنگ تبعیض نژادی و جنگ استعمار نو در دنیای مادی امروز حکومت میکند. نظام خانوادگی از هم پاشیده طبق آمار از صد زن که شوهر میکند ۸۰ نفر آن طلاق میگیرند و بیست نفر آن با مردان بیتفاوت زندگی میکنند میلیونها بچه مجهولالهویه به وجود آوردند جوانان بیبندوبار و لجامگسیخته تحت لوای هیپیگری لخت و عریان به شکلهای عجیب و غریب مانند بشر اولیه در کوه و بیابان سرگردان چون ملجا و پناهی ندارند از ناراحتیها به انواع مواد مخدره تریاک، هرویین، حشیش، السیدی، مرفین، سیگار ماریجوانا و امثال اینها پناه میبرند و خود را مسموم میسازند از حال طبیعی خارج به صورت گروههای ترور و وحشت مشغول آدمکشی و هزاران جنایت دیگر میگردند کسی جرأت ندارد از ساعت ۶ بعدازظهر به بعد در خیابانهای شهرهای مسمومین حرکت نماید اگر برود به دست آدمکشها و سارقین کشته میشود.
تازه از ما ایران میگیرند چرا آدمکشها را زندانی میکنید و آزادی را نقض میکنید واقعاً جای تعجب است. قسمت اول که مربوط به تکنولوژی است قبول داریم ولی از قسمت دوم که فساد اخلاق است بیزار و گریزانیم برای جلوگیری از این فساد پیشبینی لازم دارد از این جهت رهبر دوراندیش ما شاهنشاه آریامهر فرمودند که ترقیات مادی بدون زندگی روحانی فایده ندارد و زندگی روحانی در ایمان مذهبی وجود دارد.
ایمان مذهبی عبارت است از یک نیروی روحی و درونی که انسان را به کارهای نیک راهنمایی مینماید و از کارهای زشت و ناروا بازمیدارد منشأ و مبدأ این نیروی درونی از خداپرستی سرچشمه گرفته است (صحیح است) و در هر حال فرد خداپرست خدای یگانه را حاضر و ناضر بر کارهای خویش میداند تمام مذاهب آسمانی اساس بر این اصل محکم و استوار پایهگذاری شده است مذهب اسلام است که میگوید ان اکرمکم عندالله اتقیکم. دین است که میگوید اطلبالعلم من المهد الی الحدودین است که میگوید کلوا و اشربوا ولا تسرفو ایاالنظافت منالایمان.
دین است که انسان را به صفات عالیه انسانی و راستگویی و درستکرداری و فراگیری علم و دانش هدایت میکند دین غرایز سرکش بشر را کنترل میکند و در زمان سختی و بدبختی ملجأ و تکیهگاه و سرچشمه تجلیات عالی روح بشری است معتقدم انقلاب اداری فقط به وسیله ترویج دین صحیح عملی میگردد.
پیشنهاد مینمایم در مجلس شورای ملی کمیسیونی برای پیشرفت معنویت تشکیل گردد و اساس صحیح برای آن تنظیم نماید همچنین پیشنهاد مینمایم حزب و دولت و مجلس کمیسیونی مرکب از دبیر کل حزب رستاخیز ملت ایران سه نفر نماینده مجلس دو نفر از مجلس سنا و سرپرست اوقاف و رئیس دانشکده الهیات و وزیر آموزش و پرورش با بررسی کامل پایه و اساس مکتب معنویت را تنظیم و تدوین نمایند اینجانب هم طرحی در این مورد دارم که تقدیم کمیسیون مربوطه مینمایم.
اکنون قدری از وزارتخانهها صحبت کنیم از جناب آقای امیرعباس هویدا نخستوزیر محبوب که مجری صدیق منویات شاهنشاه آریامهر میباشند و در شب عاشورا محرم امسال اهالی نور را سرافراز فرمودند سپاسگزارم از جناب آقای دکتر شادمان وزیر مشاور و معاونت پارلمانی نخستوزیر که با قیافه باز و متانت و بردباری به بیانات نمایندگان گوش میدهند و تلاش مینمایند که خواستههای مشروع آنان انجام شود متشکرم ولی از این که خواستههای حوزه انتخابیهام که در جلسات علنی در نطق قبل از دستور مطرح شد و نظر و آسایش مردم در آن بود عملی نشد متأسفم مطالب در مورد کمبود بودجه عمرانی در مورد زمان تعیین شده سرشماری در مورد سیلزدگان نور در مورد راههای اصلی و فرعی بوده است که هیچ کدام به نتیجه نرسید.
از زحمات کسانی که به این مملکت خدمت میکنند و شبانهروز وقت خود را صرف کار مفید مینمایند باید در این ساحت مقدس قدردانی شود این بودجه که در اطراف آن صحبت میکنیم وقتی یکدوازدهم و یک دوازدهم از مجلس میگذشت و پیوسته با قرض خارجی حتی حقوق کارمندان داده میشد حال به جایی رسیدیم که از یک سال پیش اصول کار بودجه به وسیله شاهنشاه آریامهر ترسیم و بودجهنویسان سازمان برنامه کتابها درباره بودجه مینویسند جناب آقای دکتر مجیدی وزیر مشاور و ریاست سازمان برنامه و بودجه شب و روز در تلاش و کوشش است که این چرخ عظیم مملکت را به حرکت اندازد و روز به روز چرخش آن را زیادتر کند تا امر شاهنشاه آریامهر اجرا گردد و آسایش مردم ایران بیشتر فراهم گردد پس باید از این فرزند خلف ایران قدردانی نمود تا تشویق گردد و در کار خود باز بیشتر بکوشد (صحیح است).
از جناب وزیر نیرو و آقای مهندس معقول معاونت وزارت نیرو که مورد علاقه عموم نمایندگان است به خاطر کوششی که در برقرسانی روستاها نمودند متشکرم از مهندس فخیمی مدیرکل برق منطقهای مازندران به خاطر کوشش در امر برقرسانی روستاهای نور سپاسگزارم از جناب آقای معتمدی وزیر محترم پست و تلگراف تلفن به خاطر کوششهایی که در امر مخابرات و پست مازندران و شهرستان نور فرمودند قدردانی و تشکر مینمایم.
من تخصصم در ارتش و کشاورزی است (احسنت) این است که مشاهداتم را درباره ارتش سپس کشاورزی بیان میکنم گرچه معاونت پارلمانی وزارت جنگ برنامههای بازدید نمایندگان را در این دوره تاکنون عملی نکردند ولی تیمسار ارتشبد طوفانیان کمیسیون نظام و عده از نمایندگان محترم مجلس را به سلطنتآباد دعوت نمودند و کارخانهجات سلطنتآباد مورد بازدید قرار گرفت به طوری که دو نفر از نمایندگان محترم مشاهدات خود را بیان داشتند نظم و ترتیب و نظافت و بهرهبرداری آن کارخانه نمونه بود تأمین نیازمندی کارگران با خانواده آنان از لحاظ مسکن فروشگاه و وسائل رفاهی قابل تحسین بود در اجرای اوامر شاهنشاه برای کارگران بازنشسته خانه ساختند که پس از بازنشستگی در تملک آنان قرار میدهند پیشنهاد مینمایم وزارت کار برای صاحبان کارخانهجات برنامهای تنظیم نماید تا کارخانه سلطنتآباد را بازدید نمایند مدیریت و زحمات تیمسار ارتشبد طوفانیان قابل تحسین و تمجید است.
در ارتش و ژاندارمری و شهربانی که مجموعاً قوای انتظامی مملکت را تشکیل میدهند با مقایسه با زمان خدمت افسری اینجانب در ارتش مشاهده میشود تحت رهبری شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران بیاندازه ترقی نموده و روز به روز به حد کمال میرسد در مرحله اول هر نوجوان با نظام وظیفه سر و کار دارد در زمان قدیم سالی یکی دو بار مأمورین نظام وظیفه به شهرها مراجعه میکردند تا به وضع مشمولین رسیدگی نمایند ولی هرگز موفق نمیشدند حتی نیازمندی ارتش را تأمین کنند به ناچار در خیابانها و بیابانها نظرگیری میکردند مثلاً مردی از خانواده خود برای انجام کاری به خیابانن میرفت شب به منزل برنمیگشت خانواده مضطرب و بیخبر و میان شب و مرد خانواده از سربازخانه خرمآباد سردرمیآورد اکنون در تمام مدت سال در تمام نقاط کشور به وضع مشمولین رسیدگی میشود انجمن شهر و شهرستان و مقامات وزارت کشور در امر رسیدگی مشمولین شرکت میکنند اول آماده میشوند بعد از آن طبق ضوابطی اعزام میکردند در نتیجه نه تنها نیازمندی ارتش و سپاهیها و ژاندارمری و شهربانی بلکه وزارتخانهها دیگری تأمین میگردد و مازاد به قید قرعه مرخص میشوند افسرانی که فعلاً اداره نظام وظیفه را اداره میکنند. از افسران دانشگاهدیده داخل و خارج و شب و روز فعالیت میکنند تا راهی بهتر برای آسایش مردم به این وسیله از افسران مذکور قدردانی میگردد بعد از اعزام مشمولین تحویل سربازخانهها میگردند در سربازخانه فعلی از آسایش و غذای و لباس خوب فراوان بهرهمند میگردند حتی از خانه خودشان بهتر. از لحاظ تعلیمات با وجود افسران تحصیل کرده مطلع حداکثر استفاده و بهره را میبرند از لحاظ کشاورزی اقدامات زیربنایی انجام گرفته و سرمایههای بسیاری به کار گذارده شد هنوز نتایج آن مشهود نیست تنگناهایی که اکنون وجود دارد به شرح زیر میباشد:
- ۱ - تنگناهای کشاورز ماهر باغبان متخصص راننده میکانیسین وسائل کشاورزی ضایعاتی به بار میآورد.
چه کارگر و کشاورز و باغبان دیروز با وضع کشت امروز نمیتواند خود را تطبیق دهد و حداکثر محصول در واحد سطح به دست آورد و آب و زمین زراعتی امروز گرانقیمت است نمیشود آن را به هدر داد چون در حال تحول از کشاورزی سنتی به ماشینی هستیم کشاورز باید با ماشین شخمزنی - درو - خرمنکوب و سمپاشی آشنایی پیدا کند.
راهحلی که به نظر میرسد تشکیل شبکه مهندسین کشاورزی در سرتاسر مملکت و تشکیل کلاسهای عملی کشاورزی در مراکز دهستانها و روستاها برای تربیت کشاورز ماهر و باغبان متخصص و راننده و تعمیرکار است.
اکنون اکثر مهندسین کشاورزی در وزارتخانهها و ادارات پشت میزها متمرکز شدند و در مزارع که جای آنان است دیده نمیشوند و فرصت رهبری و دلسوزی واقعی برای کشاورزان ندارند.
- ۲ - تنگنای تعمیراتی و وسائل یدکی - نظیر به اینکه در روستاها تعمیرگاه و قطعات یدکی ماشینهای کشاورزی وجود ندارد از طرفی فصل کشت و برداشت محدود به زمان میباشد چنانچه به موقع وسیله شخم یا درو خراب شود کشت با برداشت متوقف در نتیجه ضایعات کشاورزی به بار میآورد.
- راهحل - ایجاد تعمیرگاه و فروشگاههای وسائل یدکی ثابت در مراکز شهرستانها و تعمیرگاههای سیار با وسائل یدکی برای روستاها چه بهتر که در جنب شرکتهای کشاورزی قرار گیرد.
- ۳ - تنگنای بذر و نهال مرغوب - بذر و نهال مرغوب به حد کافی در سطح مملکت وجود ندارد و اگر هم موجود باشد به موقع به دست کشاورز نمیرسد یا زارع بذر مرغوب دریافت میکند ولی آن را کشت نمینماید.
- راهحل این است که سازمان بذر و نهال به معنی واقعی برای تمام مملکت بذر و نهال مرغوب تهیه و به موقع تحویل و نظارت بنمایند بذر و نهال مرغوب کشت شود.
- ۴ - تنگنای کمآبی - به خوبی میدانیم که کشور ایران یک کشور خشک و کمآب و هر قطره آب برای ما بسیار پرارزش است متأسفانه در اثر عدم اطلاع از آبیاری صحیح بیشتر آب به هدر میرود.
شاهنشاه آریامهر در این مورد دستور به اقدام اساسی فرمودند و آن سدسازی بر روی رودخانهها است تاکنون سیزده سد بهرهبرداری و سدهای دیگر ادامه دارد ولی بسیار رودخانههای دیگر وجود دارد که سد لازم دارد در مازندران تاکنون سد ساخته نشد و زراعت برنج که اساس آن آب است در سالهایی که باران نمیبارد این زراعت در مازندران از بین میرود و کشاورزان از هستی ساقط میگردند شهرستان نور هم سالها است گرفتار این کمآبی هست تاکنون نه برای آنان سد ساختند و نه چاههای عمیق در اختیار آنان گذاردهاند.
- راهحل:
- (۱) - ادامه سدسازی به پیروی از منویات شاهنشاه آریامهر
- (۲) - اجرای طرح آبخیزداری برای حفظ سد و طولانی نمودن عمر سدها. به قرار اطلاع یکصد میلیون تومان برای طرح آبخیزداری سد امیرکبیر در نظر گرفته شد عملی نگردید و اقدامات نتیجه معکوس داشت چون زمین سفت را کندند و خاک و شن شل شده در موقع باران و برف بیشتر به داخل سد آمد و عمر سد را کوتاهتر کرده است.
- (۳) - کانالکشی برای آبیاری و از بین بردن نهرهای خاکی و شنی که آب را بیشتر به هدر میدهند.
- (۴) - توسعه آبیاری قطرهای برای باغات
- (۵) - تشکیل شبکه آبیاری و آبرسانی حقیقی در سطح کشور
- (۶) - استفاده از فاضلاب شهر و روستاها برای زراعت.
- ۵ - تنگناهای سمپاشی و دفع آفات - سمپاشی و دفع آفات به صورت نامنظم و نامطلوب در سطح مملکت انجام میگیرد اغلب بدون شناسایی نوع آفت سمپاشی به دست اشخاص غیرصالح انجام میشود یا یک باغ سمپاشی میشود باغ مجاور آن سمپاشی نمیشود درنتیجه آفت از بین نمیرود و دوباره آفت باغ مجاوز باغ سمپاشی شده را فرامیگیرد.
- راهحل: سمپاشی باید عمومی و اجباری بنابر تشخیص متخصصین انجام گیرد برای انجام سمپاشی حقیقی و دقیق باید سازما دفع آفتاب مجهر به وسائل سمپاشی موتوری و سیار و هواپیما و هلیکوپتر گردد و دو سازمان سمپاشی در کشور به وجود آید عادی و ضربتی.
- ۶ - تنگناهای هجوم کشاورزان به شهرها و تخلیه روستاها - به طوری که عموم همکاران در این مورد بیان داشتند چون موضوع قابل اهمیت است تکرار و تأکید مینمایم که این موضوع برای کشاورزان ایران خطرناک و باید جلوگیری شود چه زارعین زمین خود را به ویلاسازان میفروشند و خودشان به شهرها میآیند و بر مصرفکننده اضافه میکردند و زمین کشاورزی آنان نیز از لیست زمین زراعتی حذف میگردد. از طرفی کارگر برای جمعآوری محصول سنتی و میوه باغات وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد اینقدر مزد آن گران است که از جمعآوری محصول صرفنظر میشود و ضایعات بزرگ کشاورزی ایجاد میشود. محصول موتوری هم به علت کمبود وسیله موتوری و با خرابی وسیله امکان جمعآوری کم و ضایعات زیادی دربردارد.
- راهحل -
- ۱ - جلوگیری جدی از فروش زمین کشاورزی و دستورات مؤکد برای جلوگیری از معاملات در محاضر و ثبت اسناد
- ۲ - بالا بردن قیمت متعادل محصول کشاورزی
- ۳ - اجرای بیمه کشاورزی
- ۴ - جلوگیری از مهاجرت کشاورزان با تدابیر مخصوص از آن جمله صدور پروانه عبور کشاورزان و واگذاری زمین کشاورز مهاجر به کشاورز ساکن محل و غیره
- ۶ - ایجاد صنایع دستی در روستاها.
- ۷ - تنگنای نگهداری و حمل محصول - چون در شهرستانها، سردخانهها وسیله و وجود ندارد نگهداری میوهجات و غلات به مدت زیاد امکان ندارد و روستاها به علت نداشتن جاده و سرویسهای منظم محصول خود را به موقع نمیتوانند حمل و به بازار برسانند و اغلب فاسد میشوند و ضایعه محصول کشاورزی به بار میآید.
- راهحل - تهیه انبار و سردخانه به وسیله شرکتهای تعاونی و ایجاد راههای روستایی و تأسیس شرکت حمل و نقل در هر شهرستان برای روستاهای آن منطقه.
در مورد مسکن و شهرسازی - مشکل مسکن مانند ترافیک تهران از مشکلات عظیم و بزرگ مملکت است.
گرچه شاهنشاه آریامهر وعده فرمودند که موضوع را دنبال خواهند فرمود تا حل گردد فرمایشات شاهنشاه امیدوارکننده است ولی قیمت زمین در تهران لحظه به لحظه ترقی میکند دولت در اجرای امر شاهنشاه باید چارهجویی کند تا قیمت زمین به متری یک میلیون تومان نرسیده است جلوی آن را بگیرد قیمت زمین و خانه با هیچ یک از ممالک مترقی دنیا مطابقت ندارد از شهرستانهای دیگر درست خبر ندارم ولی در شهر نور اولاً تکلیف معلوم نیست که شهر است یا ده، چه مدت بیست سال است که وزارت کشور آن را شهر شناخته است دارای شهردار و فرماندار میباشد ولی وزارت تعاون و امور روستا آن را ده میشناسد دست به دامن ثبت اسناد کل کشور و وزارت دادگستری زدیم و تقاضا شد که ماده ۴ ثبتی شهر شاهی در شهر نور عمل شود و دولت جانشین مالکین گردد، وعده مساعد دادند ولی تاکنون عملی نشده در اثر این بلاتکلیفی فعالیت ساختمانی در این شهر از طرف بخش خصوصی عملی نمیگردد در نتیجه کلیه کارمندان دولت چون خانه اجارهای ندارند شبها به ناچار به شهرهای دیگر مازندران میروند و روزها برای انجام وظیفه به این شهر میآیند.
کلیه ادارات دولتی در ساختمانهای اجارهای مستقر هستند با داشتن زمین رایگانن که از طرف شهرداری داده شد اقدام به ساختمان نکردهاند از جناب آقای نخستوزیر و وزیر مسکن و شهرسازی استدعا دارم که به این موضوع توجه فرمایند و به این بیسامانی سر و سامانی بدهند.
آموزش و پرورش
راجع به آموزش و پرورش همکاران ارجمند تذکرات لازم را دادند اینجانب پیشنهاد مینمایم که برای بهبود وضع دوره راهنمایی کشور با ایجاد کارگاههای سیار و مجهز کردن معلمین حرفهای با وسایل نقلیه جبران کمبود کارگاهها و معلم حرفهای را بنمایند.
چنانچه مدرسه راهنمایی موجود دعات مجهز به مینیبوس گردند دهات روستاهای فاقد مدرسه راهنمایی میتواند از مدرسه موجود راهنمایی استفاده کنند.
چون شهرستان نور نیازمند به ۹۴ دبستان و ۲۴ دبیرستان و راهنمایی میباشد و نوآموزان در مساجد و تکایا درس میخوانند و با بودجه عمرانی سالانه که حداکثر هشت میلیون برای شهر و روستاها است امکان ساختمان این مدارس در کمتر از ۱۷ سال نیست مگر با یک برنامه ضربتی و اضافه اعتبار توجه جناب آقای وزیر آموزش و پرورش را به این موضوع جلب میکنم.
اهالی شهرستان نور به یک راه مستقیم به تهران و ۴۱ قطعه راه روستایی و ۶ راه فرعی نیازمند با این که دو راه فرعی مراحل اولیه را طی کرده و نقشهبرداری فاز اول دوم اتمام گرفته و حاضر به اجرا میباشد با کمال تأسف در سالی آتی در برنامه منظور شده است و اهالی سخت از لحاظ وسایل رفاهی و بهداشت و آذوقه در مضیقه هستند از جناب آقای نخستوزیر استدعا داریم دستور فرمایند سازمان برنامه از بودجه اضطراری لااقل بودجه این دو راه را به وزارت راه پرداخت نمایند و آسایش سی هزار نفر فراهم گردد. متشکرم (احسنت).
رئیس - تیمسار ایلخانی بفرمایید.
تیمسار سرلشگر اسدالله ایلخانی - جناب آقای رئیس همکاران عزیز و محترم، به فرمان مبارک شاهنشاه آریامهر بودجه ارتش در سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی به علت تقلیل در فروش نفت در حدود ۲ درصد کاهش مییابد (فرمایشات مبارک رهبر انقلاب را عیناً قرائت مینمایم).
کم شدن بودجه نظامی، فقط نمایانگر این است که ما اگر درآمدمان کمتر بشود میآییم در حدود مرزهای خودمان و فقط به فکر دفاع مرزهای خودمان میشویم.
سیاست تقویت بنیه دفاعی کشور براساس حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی مبتنی به اصول سیاست مستقل ملی پایهگذاری شده است (صحیح است) ارتش شاهنشاهی برای وصول به این هدف مقدس ملی طرحهای لازم برای تقویت نیروی دفاعی کشور تهیه کرده است که بودجه لازم برای اجرای طرحهای مورد نظر پیشبینی شده و به طور خلاصه و کلی به عرض میرسد.
- ۱ - بودجه سال۲۵۳۵ ارتش شاهنشاهی بالغ بر پانصد و شصت و شش میلیارد ریال که ۲۳/۱۸٪ بودجه کل کشور در سال ۲۵۳۵ بوده است.
- ۲ - بودجه سال ۲۵۳۶ ارتش شاهنشاهی بالغ بر پانصد و پنجاه و پنج میلیارد ریال میباشد که ۲۳/۱۶٪ بودجه کل کشور است که در نتیجه مبلغ ده میلیارد ریال کاهش داشته که این کاهش به نسبت ۲٪ سال قبل میباشد.
بودجه تنظیمی سال ۲۵۳۶ ارتش شاهنشاهی براساس طرحهای لازم که در سال آتی برای تقویت بنیه دفاعی کشور لازم و ضروری بوده است برآورد و پیشبینی گردیده و بنابراین چنانچه در سال آینده درآمد کشور از فروش نفت و سایر منابع دیگر افزایش یابد بدیهی است مبالغی با کسب اجازه از پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران برای تقویت بینه دفاعی کشور جهت ارتش شاهنشاهی اختصاص خواهد یافت. (صحیح است)
امروز تحت رهبری و هدایت و فرماندهی شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران، ما ارتشی مجهز به بهترین سلاح و تجهیزات و افرادی ورزیده و آموزشدیده از بهترین فنون نظامی دنیا و ایمانی راسخ و تزلزلناپذیر نسبت به شاهنشاه و میهن عزیز داریم که مردم مملکت با فراغت بال با اتکا به این نیرو در سایه امنیت موجود تحت رهبریهای عالی با سرعت هر چه تمامتر گامهای اساسی برای ترقی و تعالی و عظمت کشور باستانی ایران برمیدارد که بزرگترین و ارزندهترین ثمره این فعالیت و پیشرفتها انقلاب شاه و مردم و اعلام اصول مقدس هفدهگانه انقلاب است که وسیله پادشاه بزرگ ایرانزمین جزء به جزء در سطح عالی رهبری و هدایت و یکی پس از دیگری وسیله مردم به مورد عمل گذاشته میشود (صحیح است).
پیشرفتها و دقت و سرعت جامعه ما به طرف تمدن بزرگ به حدی است که موجب اعجاب کلیه مردم جهان شده است.
ملت ایران با تمام تلاشی که برای به دست آوردن عظمت دیرین و رسیدن به تمدن بزرگ دارد مردمی صلحجو بده و به دو دلیل اصلی و اساسی قصد تجاوز به خاک ایران را ندارد (صحیح است)، یکی خصلت ذاتی ایرانی به صلح دوستی است و دیگر این که این مملکت از وسعت کافی و ثروت و منابع طبیعی بیشمار برخوردار است و یزدان پاک آنچه از لحاظ منابع طبیعی کم و بیش به ممالک دنیا ارزانی داشته یکجا به ایران عزیز مرحمت فرموده است، بنابراین دلیلی برای تجاو به ما باقی نمیماند. ولی همین ملت صلحدوست تحت هدایت و رهبریهای عالی با داشتن چنین ارتشی مجهز و نیرومند که به عرض رسید، به هیچ کشوری اجازه کوچکترین تجاوز را به خاک مهین عزیز نمیدهد و هرگونه تحریکات اجنبی را در داخل مملکت با شدت سرکوب مینماید (صحیح است).
با توجه به استقلال و امنیت عالی و وجود یک نیروی نظامی مقتدر و از هر لحاظ آماده در مملکت رهبر بزرگ این سرزمین با جهانبینی و استعداد عالی خدادادی مقرر فرمودند اعتبار حاصله از این تقلیل و هرگونه صرفهجویی و یا تقلیل دیگر به مصارف کارهای بزرگ و ارزنده دیگر برسد.
چون برای رسیدن به تمدن بزرگ تنها آمادگی ارتش کافی نیست حال موقع جهش و پیشرفت سریع و همهجانبه سایر امور حیاتی مملکت نیز میباشد.
شاهنشاه مفخم و دانشپرور ما به خوبی استحضار دارند که مردم این مملکت برای رسیدن به تمدن بزرگ بایستی از فرهنگ و دانش و بینش کامل برخوردار گردند با توجه به این اصل کلی امر به پیشرفت سریع این موضوع اساسی و مهم فرمودند و مقرر گردید برای اجرای این منظور در سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی اعتبار کافی در اولویت یکم در اختیار وزارتخانهاه و مؤسسات مربوطه گذاشته شود.
امید است که سازمانهای اجرایی به خصوص وزارتخانهها و مؤسسات آموزشی کشور با توجه به مسئولین خطیر خود در مصرف دقیق و به جای اعتبارات توجه مخصوص مبذول داشته و از هر گونه هزینه نامتعادل شدیداً جلوگیری به عمل آید که در عصر رستاخیز کوچکترین عدم توجه به بیتالمال ملت خیانت بزرگ است نمایندگان مجلس شورای ملی از خدای بزرگ خواهانند که رهبر عالیقدر ملت ایران شاهنشاه آریامهر را که بانی و موجب و هادی این جهش بزرگ و پیشرفت سریع مملکت و ملت ایران میباشد، سلامت بدارد و از پیشرفت همهجانبه و اساسی ارتش نیرومند ایران از پیشگاه مفخم شاهنشاه بزرگ و محبوب ملت عزیز ایران سپاسگزاری مینمایند. موفقیت روزافزون این نیروی مقتدر و با ایمان را در اجرای هر چه بیشتر منویات مبارک شاهنشاه آریامهر از خدای بزرگ خواستارند (احسنت).
رئیس - آقای صدر بفرمایید.
دکتر صدر - با کسب اجازه از مقام ریاست و نمایندگان محترم مجلس شورای ملی روز سهشنبه مصادف با روز تولد رهبر عالم اسلام حضرت محمدبنعبدالله (ص) است بنده خواستم از طرف خود و کلیه نمایندگان این عید بزرگ را به عموم مسلمانان به ویژه هموطنان عزیز تبریک و تهنیت عرض کنم (احسنت) در این دو سه روز درباره بودجه و ارقامش به ویژه از طرف دوستان عزیزی که تخصصی در این کار دارند صحبت زیاد شد که من در این ارقام وارد نمیشوم و در آنچه که تخصص من است و به اضافه مطلب دیگری که مربوط به دادگستری است و دوستان نیز در این مورد مطالبی فرمودند چند دقیقهای صحبت کنم و مطالبی به عرض برسانم اجازه میخواهد در این مکان مقدس تشکر و سپاس خود و فرهنگیان ارزشمند ایرانزمین را به پیشگاه رهبر عالیقدر و اندیشمند و منجی ملت ایران شاهنشاه آریامهر که اوامری جهت رفاه و آسایش معلمان کشور صادر فرمودهاند تقدیم داشته و از درگاه خدای بزرگ آرزو نماید شاهنشاه فرهنگدوست و فرهنگپرور را در کنف حمایت خود از تمام بلیات سماوی و ارضی مصون و محفوظ بدارد و همچنین در دولت جناب آقای هویدا که با سعهصدر و وسعت نظر اوامر شاهنشاه را به نحو شایسته و قابل تحسینی اجرا نموده و مینمایند تشکر نماید.
معلمان کشور و قاطبه فرهنگیان از اشخاص ارزنده و زحمتکش و شاهدوست این مملکت میباشند و همیشه در خدمت به شاهنشاه آریامهر چون سربازی فداکار و از جان گذشته آماده فداکاری بوده و از پیشقراولان جانبازان به شاهنشاه و مهین عزیز بوده و میباشند (صحیح است) به این جهت این طبقه با توجه به زحمتی که مستقبل میشوند استحقاق پاداش بیشتری را دارند و جا دارد دولت جناب آقای هویدا مانند گذشته نسبت به تأمین رفاه آنان اوامر مؤکدی صادر نمایند.
در دوران قاجاریه که آن را دوران انحطاط میتوان نام برد جز تلاشهایی که در زمان امیرکبیر و آغاز مشروطیت برای آموزش و پرورش ملی به عمل آمده است اقدام اساسی دیگری در این باره صورت نگرفت و آموزش و پرورش فاقد هدف ملی بود در روزهای آغاز قرن چهاردهم هجری خورشیدی ستاره اقبال ایران با طلوع سلطنت سردودمان سلسله پهلوی درخشیدن گرفت و این ستاره تابناک قلب ملت نجیب ایران را که از نابسامانیهای عهد قاجاریه پر از رنج و محنت گردیده برد انیس و مونس گشت.
دوره پرافتخار سلطنت رضاشاه کبیر همراه با آن همه سازندگی و پیشرفتهای اساسی آموزش و پرورش نیز به مفهوم واقعی خود پیریزی شد.
سردار بزرگ تاریخ ایران امیدها برای حفظ وحدت ملی و استقلال کشور و ریشهکن کردن آن همه عوامل خفت و خواری ارتش جدید ایران را به وجود آورد و حس تقویت غرور ملی که خویشتن نیز از آن به طور کامل برخوردار بود مبنا و بنیاد سیاست آموزش و پرورش خویش قرار داد.
قبل از وقوع حوادث شهریور ۲۰ آموزش و پرورش همپای کلیه شئون اجتماعی در حال توسعه و رشد و پیشرفت بود و کلیه عوامل مؤثر در آموزش و پرورش یکپارچه و هماهنگ نقش ملی خود را ایفا میکردند.
وقایع شهریور ۲۰ و اشغال نظامی ایران و هرج و مرجی که متعاقب آن به وجود آمد درنتیجه آموزش و پرورش نیز چون هزاران عامل تخریب و توطئهای که به دست عمال بیگانه صورت میگرفت سبب شد که آموزش و پرورش از مسیر اصلی خارج شود و از فلسفه و مدنی که لازمه اجتماع در حال تحول و توسعه است دور شود.
فرزند برومند آن تاجدار شاهنشاه آریامهر که خود نمونه و مظهری کامل و آینهای تمامنما از آن ابرمرد تاریخ هستند پس از گرفتن زمام امور به کف با کفایت خویش در بدو سلطنت تاکنون همواره توجه داشتهاند که برای ساختن ایران آزاد و آباد از ابتدا و هماکنون در جهت نیل به دروازه تمدن بزرگ به نیروی انسانی مجهز نیاز مبرم است و تأمین این احتیاج جز از طریق آموزش و پرورش صحیح به نسل جوان مملکت میسر نیست (صحیح است).
به همین منظور در کتاب «مأموریت برای وطنم» چنین میفرمایند:
علاقه من نسبت به پیشرفتهای علمی و فرهنگی کشور ایران آنقدر شدید است که هر چه در بسط و توسعه و تکمیل آن ذکر کنم مختصری در منویات قلبی من بیش نخواهد بود.
در محیط فرهنگی ما جریان تغییر و تحول و پیشرفت سرعت بسیار یافته است و این سرعت در من نشاط و عشقی نیرومندتر ایجاد میکند زیرا برای من یقین حاصل که است آینده ایران و جوانان ایرانی و تمام مردم این بخش از جهان با پیشرفت و تکامل علمی و فرهنگی پیوسته است انقلاب ششم بهمن نقطه عطفی در تاریخ میهن ماست (صحیح است) به طوری که باید این رویداد عظیم را که در کلیه شئون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تأثیر عمیق کرد مبدأ تحول و تاریخ شروع مرحله جدید دانست.
تغییراتی که در روابط اجتماعی، اقتصادی بهخصوص در سطح روستاها بعد از انقلاب پیدا شد موجب شد که کشاورز صاحب زمین شد سپاهیان انقلاب برای از بین بردن جهل و نادانی به روستاها گسیل شدند این امر باعث اعجاب جهانیان قرار گرفت به طوری که در کنگره جهانی مبارزه با بیسوادی که به دعوت شاهنشاه در تهران تشکیل شد قطعنامه پیشنهادی نمایندگان کشورهای شرکتکننده به اتفاق آرای مورد تصویب قرار گرفت و ماده اول آن حاکی است که:
رهبری الهامبخش اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر را که در پیغام معظمله نیز منعکس است مورد قبول قرار میدهند و ارزش و تجارب سپاه دانش ایران را تأیید مینمایند اصل سپاه دانش و انقلاب آموزشی و فرمان مبارک ملوکانه دایر به تغذیه رایگان و تحصیل رایگان موجب پیشرفت تعلیم و تربیت نوباوگان کشور گردید چنانکه طبق گزارش وزیر آموزش و پرورش روند افزایش دانشآموز قبل از تحصیل رایگان ۷٪ و بعد از آن ۱۳٪ گردید.
شاهنشاه در زمینه تربیت و پرورش نسل جوان چنین میفرمایند.
«اساس و تعلیم و تربیت صحیح آنست که جوانان را برای خدمتگزاری به کشور مجهز سازد و به آنان درس میهنپرستی و وظیفهشناسی بیاموزد و ملکات فاضله را در آنان بپروراند و نسل جوان را طوری تربیت کند که در راه سربلندی و عظمت ایران عزیز از هیچ گونه فداکاری کوتاهی نکند.
نکتهای که شایان کمال توجه است این که به همان اندازه که به تعلیم و آموزش جوانان باید همت گماشت از پرورش و تهذیب اخلاق آنان نیز نیابد غافل بود و متأسفانه باید گفت که در این امر مهم تاکنون بیتوجهی به عمل آمده است خداوند در قرآنکریم در سوره مبارکه جمعه چنین میفرماید.
«هوالذی بعث فیالامین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهمالکتاب و الحکمه و ان کان من قبل لفی ضلال مبین»
ملاحظه میفرمایید که در کلام الهی قبل از تعلیم سخن از تزکیه و تهذیب نفس و اخلاق به میان آمده است.
دستگاههای تعلیماتی مملکت هر تعداد فارغالتحصیل از رشتههای مختلف علوم و فنون دکتر، مهندس، قاضی که دارای بهترین مدارک تحصیلی باشند به مملکت عرضه کند مادام که این جوانان تحصیلکرده افرادی دلسوز و فداکار و وطنپرست و شاهدوست و باایمان و معتقد به مقدسات ملی و تاریخی و مذهبی و اخلاقی نباشند وجودشان برای مملکت نهتنها مفید و سودمند نخواهد بود بلکه احیاناً دزدانی با چراغ ممکن است به بار آیند که در ربودن کالاهای گزیده ملی و میهنی با راهزنان اجنبی همکاری نمایند.
پس وزارت آموزش و پرورش همانطور که آرم و تابلو آن گویای وظیفه اوست باید به پرورش جوانان میهن بیش از پیش توجه کند زیرا
گلی که تربیت از دست باغبان نگرفت
- اگر به چشمه خورشید سرکشد خودروست
(احسنت)
اما درباره محتوای آموزش و پرورش شاهنشاه چنین میفرمایند
«دستگاه فرهنگ ما نباید کارخانه دیپلمسازی بیسوادها باشد زیرا اگر مایه تحصیل سست و کم باشد صرفاً داشتن یک ورقه کاغذ به عنوان دیپلم نه هنری است و نه افتخاری همانگونه که در پرتو انقلاب توجه به امر کمی آموزش و زیر پوشش گرفتن کلیه نوباوگان لازمالتعلیم کشور الزامی بود و در این امر پیشرفت قابلتوجهی به عمل آمده است در کیفیت و بهبود آن نیز باید توجه داشت داشتن دیپلم یا مدارک علمی بالاتر به آن پایه علمی نتیجهبخش نیست و در متون و محتوا و مفاد کتب درسی همواره باید تجدیدنظر کرد و آن را منطبق و هماهنگ با اصول انقلاب و نیازهای حال و آینده مملکت کرد.
در مورد آموزش ملی آگاهی جوانان به پیشرفتهای همهجانبه و شناسایی موقعیت ایران در مقام جهانی و فوائد و ثمرات درخشان انقلاب شاه و ملت و اهداف ملی و میهنی و فرهنگ و قومیت و سنن و آداب و رسوم و افتخارات تاریخی و آشنایی به سیاست مستقل ملی و معتقد ساختن آنان با احترام به مقدسات و مبانی مذهبی و اخلاقی و ایجاد حسن غرور ملی و میهنی و فداکاری در راه عظمت و سربلندی میهن و گرامی داشتن میراث گرانبهای وطن و حفظ و حراست حدود و ثغور و آثار ابنیه تاریخی و ترویج و احیای صنایع هنرهای زیبا و کارهای دستی در بین جوانان نهتنها لازم بلکه ضروری است بدیهی است که این مهم را باید به افرادی کاردان و معتبر و مؤمن و آگاه واگذار کرد تا با پختگی و مهارت و آگاهی و احاطه و وقوف و بردباری و بصیرت در ارشاد و هدایت و آگاهین جوانان مملکت بکوشند و قبل از آن که عمال جنبی فرصت رخنه کردن در اذهان برخی از جوانن خالیالذهن پیدا کنند ما فرزندان خود را از این خطرات خانمانسوز بر حذر کنیم و آنان را در دژی محکم و حصنی حصین از ایمان و تقوی و وطنپرستی قرار دهیم که گرگان خونآشام اجنبی به ذخایر ملی ما راه نیابند.
از آنجا که تقویت جسمی دانشآموزان اهمیت خاص دارد شاهنشاه در یکی از فرمایشات خود چنین میفرمایند:
جهش انقلاب ایران حقاً میباید پرورش استعدادهای جوانان ایرانی را به حد اعلی دربرگیرد و فرزندان شهرها و روستاها در این مورد از امکاناتی کاملاً متساوی برخوردار گردند لزوم توجه به تعمیم و گسترش امر ورزش در کلیه آموزشگاههای کشور برای پرورش جسم و افزایش نیروی بدنی نوباوگان و جوانان ما فوقالعاده ثمربخش است میدانیم که با توجه به نداشتن فضا و وسعت کافی آموزشگاهها نه در تهران بلکه در شهرستانها امکان این امر را دشوار و در مواردی غیرممکن ساخته است و این خود از تنگناهای آموزش و پرورش به شمار میآید که باید در این باره چارهجویی کرد دانشآموزان ما به خصوص در بسیاری از مداسر تهران نه تنها جای بازی و ورزش ندارند بلکه از نظر وسعت کلاس درس و سالن و راهرو و حیاط و فضا فوقالعاده در مضیقه و تنگنا به سر میبرند و از این جهت دانشآموزان و دبیران هر دو در زحمتاند که به طور قطع وزارت آموزش و پرورش در سال ۳۶ باید در راه چارهجویی برآید.
در مورد تربیت معلم باید گفت که در سالهای اخیر برحسب نیاز بر تعداد دانشسراهای مقدماتی - راهنمایی افزوده شده است ولی باز به هیچ وجه این افزایش نسبی تکافوی نیازهای واقعی و تأمین کادر آموزشی وزارت آموزش و پرورش را نمینماید و ناگزیر وزارت آموزش و پرورش هر ساله هزاران نفر از دیپلمهها و لیسانسیههای آزاد را برای انجام خدمات آموزشی استخدام میکند و به صورت ساعاتی فشرده به آنان فن آموزش میدهد بدیهی است که این گروه از فنون آموزش و پرورش اطلاعی ندارند و به مصداق
- ذات نایافته از هستی بخش
- کی تواند که شود هستیبخش
پس مسلم است که برای تأمین معلم از دو جهت کمی و کیفی کوشش همهجانبه و مداوم بوده است اما در مورد رفاه معلمان باید تصدیق نمود تحقق کلیه امیال و هدفهای یاد شده تا زمانی که معلمان و مربیان جامعه در یک رفاه نسبتی برخوردار نباشند به خوبی میسر نخواهد شد زیرا چگونه میتوان از معلمی که از حیث مسکن غذا و پوشاک و سایر احتیاجات اولیه زندگی به طور کامل برخوردار نیست انتظار تعلیم و تربیت جوانان را داشته باشیم. همانطور که استحضار دارند قضات دادگستری از اشخاص شریف و بزرگوار و دانشمند و شاهدوست مملکت ما هستند تمام همکاران پارلمانی در هر فرصتی که به دست میآورند به ویژه در موقع بحث درباره بودجه از صفات حمیده استغنای طبع از درستکاری - صحت عمل - از وظیفهشناسی قضات دادگستری سخن به میان میآورند ولی کمتر درصد آن برمیآیند که ببینند زندگی این مردم روشندل و پاکنهاد به چه کیفیتی میگذرد آیا از لحاظ آسایش و رفاه زندگی خوبی دارند یا خیر؟ همه میگویند قضات اشخاص خوب و آدمهای شایسته و ارزندهای میباشند ولی نگفتهاند خانواده آنان به چه کیفیتی زندگی میکنند آیا در رفاه و آسایش میباشند و آیا با توجه به شایستگی و ارزندگی آنان پاداش و دستمزدی که استحقاق دارند به آنان پرداخت میشود. تا آنجا که من اطلاع دارم پاسخ این سؤالات منفی است از جناب آقای نخستوزیر سپاسگزاریم که در بودجه سال ۳۶ فکری به حال قضات کردهاند قضات در شأن خود نمیدانند که راجع به به مادیات صحبتی به میان آورند و به همین جهت میسوزند و میسازند آری علو طبع و بزرگواری به آنها اجازه نمیدهد در مورد وضع زندگی خود هر چند هم محقر باشد با کسی حرفی بزنند باید کمک کنیم و این جامعه دانشمند را دریابیم به این اشخاص که با علاقه و عشق شبانهروز کار میکنند کمک کنیم شما به آمار و کارکرد دادگستری و پرسنلی و قضات و کارمندان آن توجه کنید یک نفر قاضی در شبانهروز بیش از ۱۲ الی ۱۴ ساعت کار میکند و گاهی اوقات بازپرسان و دادیاران و دادستانها در تمام شبانهروز مانند یک پزشک کشیک انجام وظیفه میکنند ولی مرگ این چنین فردی در قبال زحمات و فعالیت مستمرین پاداش و دستمزد مناسبی دریافت نمیکنند برای این که شأن قضات رعایت شود و بتواند رعایت بیطرفی را نماید معاشرت نمیکند و معاشر خود را پرونده و کتاب انتخاب مینماید.
با جمعیت ۳۲ میلیون نفر ما فقط ۲۱۷۰ قاضی داریم که در حدود ۴۰٪ آنها به کارهای اداری مشغول میباشند و به طور کلی میتوان گفت که تمام کارهای قضایی این جمعیت را فقط ۸۰۰ نفر قاضی انجام میدهد و از همه مهمتر این که در حدود نصف ارقام قضات در تهران انجام وظیفه میکنند با وجودی که دادگستری با کمبود قاضی مواجه میباشد این عده قلیل تمام مراجعات دادگستری را انجام داده و اکثراً وقت دادرسی را بیاندازه تقلیل دادهاند به طوری که در بعضی از دادگستریها منجمله دادگستری یزد اوقات دادرسی دادگاههای شهرستان به یک ماه رسیده است به طور قطع این تقلیل به خودی خود انجام نشده است این کار در اثر سعی و کوشش قضات و فعالیت شبانهروزی آنها صورت گرفته است حال باید دید وزارت دادگستری چه قدم مثبتی در حال رفاه این قضات برداشته است.
میخواهم از وزارت مسکن و شهرسازی سؤال کنم تاکنون برای قضات دادگستری در شهرستانها چه ساختمانی ساختهاند متأسفانه در اکثر شهرستانها خانههای سازمانی که به کارمندان وزارت مسکن داده شده است بهتر است زیادتر کند جناب وزیر دادگستری تاکنون وزارت دادگستری آن طوری که باید در فکر آسایش قضات نبودهاند آیا در فکر چارهجویی نسبت به رفاه و آسایش قضات دیوان عالی کشور این دانشمندان و گنجینههای علمی و معنوی که عمری را در خدمت به شاهنشاه آریامهر و ملت انجام وظیفه نمودهاند بودند اکنون ایشان با حقوقی که دریافت میکنند و با هزینه سرسامآور زندگی خود را میگذرانند.
چندی قبل در یک روزنامه خواندم که یک قضای علیرتبه دیوان عالی کشور در موقعی که از تاکسی بار پیاده میشد زمین خورده و پایش شکسته است آیا سرنوشت ایشان به این گونه باید باید همان طور که استحضار دارند برای رسیدن به چنین مقامی لااقل باید ۳۲ الی ۳۴ ساعت خدمت کرد مدارج زیادی من جمله ریاست کل دادگستری استان داشت جناب وزیر اگر نظری به شهرستانها بفرمایید ملاحظه خواهید کرد که اکثر ساختمانهای دادگستری قابل سکونت نیست و دور از شأن یک قاضی است این قصه و داستان نیست نمونه آن دادگستری استان یزد است امیدوارم جناب وزیر در این مورد اقدام عاجلی بفرمایید جناب آقای کیانپور جنابعالی مدیر خوب و لایقی هستید و سعه صدر و وسعت نظر شهرت دارید اطمینان دارم به کار خود عشق میورزید و علاقهمند میباشید اقدامات مفید و ارزندهای انجام دهید تقاضا دارد در صورتی که مسائلی که به عرض رسید مورد تأیید آن جناب هست اجازه ندهید بیش از این طبقه قضات در زحمت باشند. (صحیح است).
در مورد بودجه همانطور که عرض کردم نمیتوانم وارد ارقام شوم دو سه هفته قبل در مصاحبهای شاهنشاه فرمودند که بودجه ارتش اگر لازم باشد کم خواهیم کرد وقتی جناب آقای نخستوزیر بودجه را تقدیم مجلس کردند ملاحظه کردید که ۲٪ کم شده من تقاضا میکنم از آقای شادمان به آقای نخستوزیر بگویند که به شرف عرض برسانند و از جراید هم خواهش میکنم بنویسند تا بیگانگان بدانند که من از جانب اهالی تفت و بافت و مهریز و شهر بابک و همچنین این اجازه را با موی سفیتد خود دارم که به نمایندگی از طرف همه شما و تمام ملت ایران حاضر هستیم که در هر موقع که رهبر عالیقدر ایران مایل باشند از بودجه عمرانی ما بکاهند برای قوای دفاعی مملکت (صحیح است) ما به سربازان خود، ژاندارمری شهربانی کشور علاقهمندیم و احترام میگذاریم (صحیح است) به کسی که ملت ما را حفظ کند و هر ایرانی وطنپرست حاضر است فرش زیر پای خود را بفروشد و از مرز و بوم دفاع کند برای حفظ حدود و ثغور مملکت (صحیح است). در مصاحبهای اخیراً مخبرین خارجی با علیاحضرت شهبانو میکردند سؤالاتی کردند که اسباب تعجب من شد سؤالین کردند که شنیدهایم شما را مردم ایران دوست دارند ولی از اعلیحضرت میترسند؟ کی از اعلیحضرت میترسد؟ اجازه بفرمایید خدمتتان عرض کنم خداوند در قرآن میفرمایند: السلطان ظلالله انا اقرب الیه من حبلالورید، پیغمبر میفرماید ما به شاهمان از رگ گردنمان نزدیکتر هستیم. بیگانگان این خیالات خام و واهی را نکنند وقایع شهریور ۲۰ دیگر تکرار نخواهد شد (صحیح است) توفیق همه شما را در راه خدمت به شاهنشاه آریامهر و ملت ایران از درگاه خداوند آرزومندم بنده از وزیر پست و تلگراف و تلفن سپاسگزارم آقای نصیریزاده یادداشتی به من دادهاند که تشکر کنم بنده هم متشکرم (احسنت).
رئیس - آقای فلاحمقدم بفرمایید.
فلاحمقدم - از مقام محترم ریاست صمیمانه سپاسگزارم که به اینجانب در این لحظات آخر بودجه اجازه دادند قدری صحبت کنم بنده میدانم که دوستان خستهاند، من خیلی مختصر صحبت خواهم کرد (احسنت) از احسنت شما متشکرم و تشکر میکنم که به عرض بنده توجه میفرمایید بنده آنچه در اینجا صحبت میکنم مربوط به تنگناها نیست چون یکی از دوستان یادداشتی به بنده دادند که راجع به تنگناها خیلی صحبت شد من اشاره میکنم به ارقام درآمد و هزینه بودجه که درآمد ۳۴۱ میلیارد تومان هزینه رقمی در حدود ۳۵۴ میلیارد تومان و کسر بودجه در حدود ۱۳ میلیارد تومان است. در مورد کسر بودجه من به سهم خودم باید عرض کنم که جای هیچ گونه نگرانی نیست زیرا که در اکثر بودجههای کشورهای پیشرفته دنیا این موضع هست. و اکثراً موازنه وجود ندارد و آنچه که ما به صورت کسر بودجه داریم شاید مربوط به کارهای زیربنایی مملکت است. و در حقیقت ما کسر بودجه نداریم که باعث نگرانی باشد (صحیح است) اخیراً شاهنشاه اشاره فرمودند که مردم نبایستی از دور درصد کم شدن بودجه ارتیش هراسی داشته باشند. بنده در پشت این تریبون و ساحت مقدس مجلس عرض میکنم شاهنشاها ملت هیچ گونه هراسی ندارد زیرا اگر دو درصد از بودجه ارتش شاهنشاهی کسر شده ولی در عوض مبلغ قابلتوجهی به بودجه آموزش و پرورش برای پرورش سربازان آینده مملکت اضافه شده ۸ میلیون دانشآموز و دانشجوی این مملکت از این اضافه شدن بودجه برخوردارند و اگر روزی ایجاب کند که در پشتسر سربازان ما لازم به کمک باشد ۳۴ میلیون نفر ایرانی پشتیبان ارتش شاهنشاهی هستند (صحیح است).
بنابراین ما هراسی نداریم از کم شدن بودجه بنده در مورد رقمی که شاید در یکی از مصاحبهها در مورد تعداد نفرات نیروهای مسلح شاهنشاهی اشاره شده که گویا د حدود ۵۰۰ هزار تن از افراد مسلح شاهنشاهی از ۲ درصد کسر بودجه استفاده میکنند ولی در واقع با این بودجه زیربنایی، ۸ میلیون نفر دانشآموزان و دانشجو داریم که تقویت میکنیم و به هیچ وجه این رقم مادی برای ما اهمیت ندارد بنده در مورد حوزه انتخابیه خودم شهر تهران باید عرض کنم در عین این که از تنگناها نمیخواهم صحبت کنم یک گرفتاری و یک مشکلاتی در شهر تهران داریم که جناب آقای دکتر شادمان لازم است در پشت این تریبون هنگام طرح بودجه صحبت بشود که قسمت عمده مشکلات مردم همان چیزی است که در گروه پارلمانی با نخستوزیر بحث و گفتوگو شد یکی از گرفتاری شهر تهران مشکل تلفن است این را بنده مجدداً تکرار میکنم که جناب آقای دکتر معتمدی مسئله تلفن مسئلهای است که مردم به اطمینان این که تلفن به آنها داده میشود ودیعهای به دولت سپردهاند مخصوصاً شاید کسانی هستند که واقعاً به تلفن احتیاج دارند ولی ۲ سال است که ودیعه دادهاند و با دستخطی که شما دادید و من به آنها نشان دادم معلوم شد که تا ۲ یا ۳ سال دیگر تلفن داده نخواهد شد و موکلین من به هیچ وجه قانع نشدند چون شما گفتهاید که در سال ۳۸ به این شمارهها تلفن داده خواهد شد و این در مجموع میشود ۵ یا ۶ سال در صورتی که آنطور که بنده به خاطر دارم روالی که قبلاً داشتید این طور بود که در حدود دو سال و در بعضی مناطق شش ماهه تلفن داده میشد البته در جنوب شهر تهران کارهایی انجام شده و منکر خدمات شما هم نباید بود و واقعاً در مناطق جنوب شهر تهران زحماتی کشیده شده است و خدماتی انجام گرفته است به هیچ وجه منر خدمات انجام شده نیستم شما مراکزی که در محور خیابان سپه به وجود آوردهاید از نظر ظرفیت و از نظر عظمت و از نظر کارهایی که انجام شده است قابل اهمیت بوده است و آن طور که مستحضر هستید یکی از خواستههای مردم دادن تلفن به آنها است و در این قراردادی که اخیراً بسته شده است تصریح شده که موکلین ما باید سه سال دیگر منتظر تلفن باشند فکر نمیکنم این کار درست باشد این مردم دارند پول به حساب شما میریزند و این کار از لحاظ مادی شما را تقویت میکند من اعتقاد دارم که شما دلسوزی خواهید کرد و این مجامله نیست مداهنه نیست بارها در غیبتتان گفتهام امیدوارم جنابعالی با عنایتی که دارید دستور بفرمایید بیش از این شماره تلفنها عوض نشود یک روز ۲ به ۹ تبدیل میشود و یک روز به ۵ تبدیل میشود و اخیراً تبدیل به ۹ شده است من استدعا میکنم بیش از این شماره تلفنها را تغییر ندهند هر طرحی و هر پروژهای که دارید این را یک مرتبه انجام بدهید که مردم هر ساعت نگویند که شماره تلفن من خراب است یا تلفنهای ۷۷ به ۲۳ تغییر پیدا کرده امیدوارم یک تعمقی بشود که لااقل مردم دو سال و سه سال از تعویض شماهها راحت شوند مشکل دیگر در شهر تهران که باید عرض کنم مسئله فاضلاب و بالا آمدن آبهای تحتالارضی است اکثر دوستان فکر میکنند که تهران مشکلی ندارد ولی باید عرض کنم که مسئله فاضلاب و بالا آمدن آبهای سطح شهری است ما همیشه میبینیم که در گروه پارلمانی اکثر دوستان صحبت از فاضلاب شهر میکنند چهره دوست عزیزم آقای رحیمیلاریجانی را که میبینم یادم میآید که ایشان همیشه میگفتند که این آبها را برگردانیم به دشت ورامین من استدعا دارم که جناب دکتر شادمان در این مورد هم اقدامی بکنند چون جناب آقای نخستوزیر هم در این مورد دستور اکید دادهاند در مورد گودها هم باید عرض کنم که دولت برای ساکنین آنها خانههای ساخته و در اختیارشان گذاشته و واقعاً مردم از شاهنشاه و دولت هویدا سپاسگزارند (صحیح است) در جلساتی که داشتیم در منطقه ۴ که آقای عباسمیرزایی بودند و منطقه ۵ که خود مردم در این مورد سپاسگزار بودند اما آنجاهایی که در حال حاضر حفاری شده قابل بهرهبرداری نیست و پمپهای لازم را ندارند که آب را داخل کنند و این آبها در هر سال چند متری بالا میآیند در جنوب شهر مسیل است و اگر در این مورد دولت یک برنامه ضربتی برای خروج این آبها اجرا نکند فکر میکنم که فاضلاب چهار متر بالا بیاید مسئله دیگر که شاید مسئله روز باشد مسئله قناتها است که وزارت کشاورزی میگفت یکی از کارهای سنتی ما حفر قنات در شهر تهران است، تعدادی قنات هست که به اصطلاح کشاورزی پشته انداخته یعنی مسدود شده است و از این قناتها که قابل بهرهبرداری بود دیگر استفاده نمیشود در حالی که اگر بخواهند از این قناتها استفاده کنند مقدار زیادی آب از همین قناتها خارج میشود و برای افت آبهای تحتالارضی خیلی مناسب است (صحیح است) در همین مورد بنده پیشنهاد میکنم قناتهایی را که الان موجود است حفظ کننند. مسئلهای که در خاتمه عرایضم باید عرض کنم مربوط به قانون راهنمایی و رانندگی است. در گذشته قانون برای اداره راهنمایی و رانندگی به تصویب رسیده و یک آییننامهای ضمیمهاش هست که آییننامه کشندهای برای مردم شهر شده است (صحیح است) من تقاضا دارم در این مورد بذل توجه بفرمایید و در این قانون تجدیدنظر بشود. در جلساتی که ما داریم غیرممکن است کسی در این باره شکایتی نداشته باشد یک کارمندی که در ماه ۱۵۰۰ توان حقوق میگیرد ۵۰۰ تومانش را به عنوان تخلف توقف ممنوع جریمه میپردازد.
اشرفی - آقای شهردار گفتهاند افسران پول بگیرند تا از عوایدش برای آنها خانهسازی شود.
دانشی - مردم ایران دارند باج میدهند به مردم تهران و شهرداری به خاطر ترافیک، آن وقت شهردار میگوید اگر میلیونها تومان پول به من بدهید این کار درست نمیشود. چرا مردم باید باج بدهند به مردم تهران برای بهبود زندگیشان؟
سیفی - آقا بروید ببینید جنوب تهران چه وضعی دارد و چه چیز میخواهد.
این حرفها منفیبافی است! به علاوه شما هم در تهران زندگی میکنید.
دانشی - من مجبورم در این شهر زندگی کنم، عزیزم قدری واقعبین باشید.
رئیس - خواهش میکنم آقایان طوری صحبت بفرمایند که لااقل تندنویسان بتوانند فرمایشاتتان را بنویسند.
فلاحمقدم - آنچه را که شما هم فرمودید در حقیقت همان گفتههای موکلین ما است، آنها هم همین را میگویند بنده به یاد دارم که این قانون راهنمایی و رانندگی، قانون آزمایشی بود ولی در عمل دیدیم که کمی دست و پا گیر شده. تقاضا دارم از جناب آقای دکتر شادمان که دولت در این مورد تجدیدنظر کند و تا قانونی به تصویب برسد که آییننامه اجرایی آن هم ضمیمهاش باشد. جناب آقای نخستوزیر در اولین جلسه رؤسای کمیسیونها گفتند که ما هیچ گونه تعصبی روی نظرات خود نداریم، بنابراین تقاضایم این است که در آینده همکاران ما در دولت وقتی لایحهای به مجلس میآورند آییننامهاش را ضمیمه کنند. و من صمیمانه از جناب آقای هویدا تشکر میکنم که این مطالب را عنوان فرمودند امیدوارم در این مورد هم قانونی بیاورند که آییننامهاش ضمیمه باشد (شریعت - آییننامه را مجلس نمیتواند تصویب کند گفتند که همزمان با آوردن لایحه به مجلس آییننامهاش هم تهیه شود و ضمیمه لایحه گردد).
فلاحمقدم - بنده عرض کردم کارمندی که ۱۵۰۰ تومان حقوق میگیرد به خاطر یک تخلف، ۵۰۰ تومان برگ خلافی روی شیشه اتومبیلش میچسبانند. البته آقای شهردار قول دادند که اگر کسی تا پنج دقیقه در جای توقف ممنوع، پارک بکند آن را تخلف به حساب نمیآورند البته تنبیه برای تنبیه افراد متخلف است و من چیزی نمیبینم که تنبیه نباشد (صادقی - افسران میگویند که هر روز ۵ تا تخلف چراغقرمز از ما میخواهند) من فکر نمیکنم جناب صادقی، به هر حال امیدوارم در این آییننامهای که خواهند آورد باید نقایص رفع شود. در پرداخت ۵۰۰ تومان به خاطر خلافی که کرده است حرفی نیست و یک برگ خلافی هم در پرونده شخص ضبط میشود. ولی میگویند که این ۵۰۰ تومان را برود در اجراییات بپردازد و این کار خود باعث میشود که ترافیک تهران را مختل کند. یعنی هم پول بپردازد و هم ترافیک را خرابتر کند البته من در گروه پارلمانی این خواهش را از آقای شهردار کردم و ایشان قول دادند که این مورد خاص را درست کنند یعنی اگر خلافی شد اجازه بدهند پولش را در همان شعبههای بانک بپردازند منتهی برگ خلافی هر طور که آییننامه اجازه میدهد در پرونده ضبط شود. استدعای من این است که در این مورد هم توجه بشود تا یک نفر به خاطر یک تخلف دو روز در خیابانهای تهران سرگردان نشود. و به زودی ما شاهد قانون راهنمایی و رانندگی که آییننامه آن هم همراهش باشد بشویم و بتوانیم در جواب موکلین خودمان بگوییم در مقابل خواستههای شما و طومارهایی که دادید توجه شده است عرض دیگری ندارم (احسنت).
رئیس - آقای سالارجاف بفرمایید.
سالارجاف - با عرض سلام از حضور خانمها و آقایان اجازه میخواهم توجه فرمایند در مورد بودجه که تقسیمات عادلانهای در آن قرار گرفته و سهم بیشتری به مناطق کمدرآمد داده شده شک و شبههای نیست در مورد اضافه اعتبار شهر تهران من درست نظرم برخلاف نظرهای آقای دانشی است چون شهر تهران پایتخت کشور شاهنشاهی ایران است و نقطه عطفی است برای ملت ایران و رمز ناسیونالیست ایران است و باید مرتب و منظم مورد توجه دولت و ملت باشد (دکتر درودی - ولی آقای نخستوزیر گفتند همه شهرها باید خودکفا باشند) ولی چاره این کار از راههای دیگر هم ممکن است مثلاً بنده معتقدم از خیابان شاه به بالا یا از بازار به بالا بایستی از شرکتهای خصوصی و اشخاص پردرآمد و شرکتهای ساختمانی آنهایی که درآمد زیاد و کلانی دارند مالیات بیشتر گرفته شود و آنها کمک به بودجه شهرداری بکنند در هر مملکتی اداره شهرها بر تاکسی و مالیات است که مردم میدهند (احسنت) و این دلیل نمیشود که دولت همه هزینهها را تامین کند در مورد زنن که نیمی از اجتماع ما را تشکیل میدهند و بنده هم بارها تذکر دادهام متأسفانه بودجه بسیار ضعیفی برای سازمان زنان گذاشته شده است استدعا دارم از دولت که از بودجههای محرمانه خود به سازمان زنان کمک کند (مظهری - آقای جاف دولت بودجه محرمانه ندارد بفرمایید از بودجه دولت) به هر حال از هر بودجهای باشد به سازمان زنان کمک شود و در مورد بیرون آوردن نیرو از ظفار هم به عقیده بنده این برنامه باید به تدریج انجام گیرد مطلب دیگر درباره راهنمایی و رانندگی است که بنده اصولاً مخالفم راهنمایی و رانندگی با شهرداری تهران باشد که شهربانی کل کشور درآمدی را جمع کند و تقدیم شهرداری کند (صحیح است) و اصولاً راهنمایی و رانندگی چه ربطی به شهرداری دارد نباید مردم را گرفتار و فلج کرد چون شهرداری تهران به عناوین مختلف خلافهایی برای مردم به حساب میآورد و مردم را ناراحت میکند (صحیح است) در حالی که شهرداری یک سازمان نیمه ملی است و راهنمایی و رانندگی صددرصد دولتی است در پایان نهایت سپاسگزاری را از دولت به نام موکلین خودم دارم همچنین از اعضای کمیسیون بودجه که ساعتهای متوالی شب و روز جلسه کمیسیون را تشکیل دادند و بودجه را بررسی کردند و گفت و شنود کردند و زحمتی زیاد برای ملت ایران کشیدند و انشاءالله ملت ایران با سلامتی شاهنشاه از این بودجه خیر ببینند (احسنت).
- تعیین موقع و دستور جلسه آینده - ختم جلسه
۳ - تعیین موقع و دستور جلسه آینده - ختم جلسه.
رئیس - چون در کلیات لایحه بودجه نماینده دیگری تقاضای صحبت نکرده است و وقت هم تمام است با اجازه خانمها و آقایان این جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده ساعت ۳ بعدازظهر امروز خواهد بود.
(جلسه در ساعت یک بعدازظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - عبدالله ریاضی.