مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ خرداد ۱۳۳۰ نشست ۱۵۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ خرداد ۱۳۳۰ نشست ۱۵۳

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

سال هفتم – شماره ۱۸۳۸

۲شنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۳۳۰

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۱۵۳

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۱۴۳

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۳۳۰

فهرست مطالب:

۱ - طرح صورت مجلس

۲ - بیانات قبل از دستور - آقایان: کشاورز صدر - و محمدعلی مسعودی

۳ -تصویب صورت مجلس

۴ -طرح و تصویب برنامه و ابزار رأی اعتماد به دولت آقای دکتر مصدق نخست وزیر.

۵ - ختم جلسه به عنوان تنفس.

مجلس ساعت نه و سی و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱ - طرح صورت مجلس

رئیس - صورت غایبین جلسه قبل قرائت بشود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غایبین با اجازه: آقایان پالیزی - طباطبایی - کوراوغلی - سالار سنندجی فقیه‌زاده- دولت‌آبادی.

غایبین بی‌اجازه: آقایان خاکباز- محمودی- قبادیان- منصف- خزیمه علم- قهرمان- ابریشم‌کار- تولیت- اقبال- شهاب خسروانی- دکتر سیدامامی- عماد تربتی- محسن طاهری- رضوی پیراسته- افشار صادقی- شکرایی- مرتضی حکمت- دکتر علوی- نصرتیان.

دیرآمدگان با اجازه: آقایان دکتر بقایی- حسن مکرم.

دیرآمدگان بی‌اجازه: آقایان حسن اکبر- امیر افشاری- هراتی- عزیزاعظم زنگنه.

نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ آقای دکتر جلالی.

دکتر جلالی - بنده می‌خواستم عرض کنم قریب ۱۲ روز قبل بود که زلزله‌ای در لاریجان آمد، با تذکرات زیادی که ما به دولت چه در مجلس و چه در خارج دادیم توجهی نشده است. بنده پریروز رفتن آنجا تمام مناطق و منازل خراب شده است مردم در وضع خیلی بدی زندگی می‌کنند (صحیح است) تمنا داریم یک توجهی بشود چون محصلین در حیاط زیر باران تحصیل می‌کنند این صورت خوشی ندارد باید یک وضعی یک صورتی به این کار داده بشود (صحیح است)

رئیس - آقای شوشتری راجع به صورت مجلس است.

شوشتری - یک کلمه در صورت مجلس هست که (و به فقر) به مقر نوشته شده این را خواهش می‌کنم اصلاح بشود.

رئیس - اصلاح بشود آقای ناصر ذوالفقاری.

ناصر ذوالفقاری - بنده عرضم راجع به حادثه‌ای است که در زنجان اتفاق افتاد یعنی در نتیجه نزول تگرگ و جاری شدن سیل در حدود هفتاد خانه خراب شده و عده زیادی بی‌خانمان شده و از هستی ساقط شده‌اند البته خود اهالی کمک‌های مؤثری کرده‌اند از دولت و شیر و خورشید سرخ هم تقاضا می‌کنم که کمک‌های لازم را بفرمایند (صحیح است- احسنت).

رئیس - دیگر نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد.)

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: کشاورز صدر- محمدعلی مسعودی.

رئیس - سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند. آقای کشاورزصدر.

کشاورز صدر - ما و عده‌ای از آقایان برای این که در برنامه آقای دکتر مصدق نخست وزیر صحبت بکنیم دیشب آمدیم به مجلس و بنده ساعت ۶ بعد از ظهر دیروز که آمدم نوبه بنده چهارمین موافق شد آقایان عده‌ای بودند آمدند که شش نفر خوابیدیم در مجلس و نوبه بنده چهارمین موافق شد و طبعاً نخواهد رسید به بنده و بنابراین قبل از دستور اسم نوشتم که مطالبی که لازم به نظرم می‌آمد در اینجا به عرض آقایان محترم برسانم.

فرامرزی - صورت جلسه تصویب شد؟

رئیس - صورت جلسه خیر، الان سه نفر کم است برای رأی (صحیح است). وقتی عده کافی شد تصویب می‌شود، بفرمایید آقای کشاورز صدر.

کشاورز صدر - آقایان نمایندگان محترم در دوره ۸ ساله، ده ساله دموکراسی جدید بصیرت و اطلاع دارند و آگاه هستند که همیشه یک تشنجاتی یک تحریکات خارجی در این مملکت مانع از اجرای اصلاحات و پیشرفت امور بوده است ناچار و با کمال تأسف باید به عرض آقایان محترم برسانم شاید مورد تصدیق هم باشد که بعضی از دولت‌ها هم با خوب از عهده کار بر نیامده‌اند یا مسامحه و تعلل کرده‌اند که بر بدبینی و عدم رضایت عمومی افزوده‌اند تمام آقایان نمایندگان و افراد مردم وقتی مواجه می‌شوند با هم می‌گویند ای کاش یک دولتی باشد که مورد اعتماد عموم و مجری اصلاحات باشد و تذکر همین مطلب موجب شد که جناب آقای جمال امامی در جلسه خصوصی به آخرین دوا توسل جستند و خوشبختانه نمایندگان محترم مجلس شورای ملی هم حسن استقبال کردند با کف زدن این پیشنهاد جناب آقای امامی را پذیرفتند دولت جناب آقای دکتر مصدق خوشبختانه به صورت خوبی تشکیل شد و برنامه خودش را خیلی خوب منقح تقدیم مجلس کرد یکی از دوستان بنده جناب آقای تیمورتاش حالا در سرسرای مجلس می‌فرمودند که یکی از محاسن دولت آقای دکتر مصدق این است که یک برنامه عریض و طویلی تحویل مردم ندادند و دو موضوع را در برنامه خودشان ذکر فرمودند یکی اجرای ملی شدن نفت و دیگری اصلاح قانون انتخابات که یکی اجرای قانون است و دیگری هم آمال و آرزوی تمام نمایندگان و ملت ایران است. اما راجع به ماده اول برنامه دولت به نظر بنده همان طور که آقایان محترم با حسن استقبال و از صمیم قلب جناب آقای دکتر مصدق را مأمور تشکیل دولت کردند و جناب آقای دکتر هم از خود گذشتگی کردند

و قبول کار فرمودند می‌بایستی ما هم که جزو ملت ایران هستیم منتها به نام نماینده اینجا نشسته‌ایم تا سر حد امکان و تا پای جان برای اجرای این برنامه‌ای که آقای دکتر تقدیم مجلس شورای ملی کرده‌اند کوشش و سعی بکنیم مشکلات و اخلال‌هایی که از طرف خارج و داخل در کار برنامه دولت می‌شود همه‌مان به سهم خودمان جلوگیری بکنیم و مانع بشویم و تنها قناعت نکنیم به نشستن در اینجا و رأی دادن زیرا همه آقایان می‌دانند که این دولت دولتی است که از مردم و ملت برخاسته از توی محل مجلس شورای ملی رشیدترین نمایند گان مجلس با کمال ضعف مزاجی که داشت برای خدمت به مملکت کمر خدمت بست. بنابراین ما اخلاقاً و صرف‌نظر از تمام مسائل یک وظیفه‌ای داریم و جناب آقای دکتر مصدق را الان نماینده مجلس شورای ملی می‌دانیم که مأمور این کار شده‌اند وظیفه‌مان این است که هر کدام نسبت تبلیغاتی که در خارج می‌شود، نسبت به زود و سر وقت در مجلس حاضر شدن. لوایح دولت را زود اصلاح کردن و تصویب کردن، بودجه مملکت را کمک به دولت کردن و برای این که زواید بودجه را بزنند و آنچه به نفع ملت ایران است به تصویب برسد و امثال ذلک کمک بکنیم تا این مرد بتواند این کشتی شکسته‌ای که ۸ سال است چکش و پتک برای شکستن او زدند به آن و یکی از ناخدایان به فکر تعمیر این کشتی نبوده است. بتواند به ساحل برساند من روزنامه اطلاعات را دیشب که در مجلس خوابیده بودم می‌خواندم و این مسائل را دقت کردم و دیدم این اقدام برجسته مجلس شورای ملی و مجلس سنای ایران که به منزله پاره کردن زنجیر اسارت و بدبختی بود در تمام دنیا حسن قبول پیدا کرده و همه مردم ملت ایران را تجلیل و تکریم کرده‌اند. این روزنامه‌های آمریکا و جراید آمریکاییان اشخاصی بودند که به ما می‌گفتند هزار فامیل و کسانی که دلشان نمی‌خواهد اصلاحات در مملکت‌شان بشود و به عبارت آخری ما را یک ملت عقب‌افتاده و غیر رسیدی معرفی می‌کردند همین‌ها برای یک عرض اندام، برای یک قیام ملی این طور راجع به ما اظهار نظر می‌کنند که با اجازه نمایندگان محترم چند سطری از آن را می‌خوانم: روزنامه نیویورک تایمز که سرمقاله دوم خود را به وقایع اخیر ایران و پافشاری ملت این کشور در راه ملی کردن نفت اختصاص داده و نماینده افکار ملت آمریکا می‌باشد می‌نویسد: مسئله ملی شدن نفت ایران و اقدام دولت ایران را بزرگ‌ترین حادثه جهان در سال ۱۹۵۱ باید خواند. البته ما کار نداریم که مبدأ و منشأ، اختلافات انگلیس و ایران از چه وقت و چه زمانی شروع شده است ولی باید تصریح کنیم که انگلیس‌ها تا چندی قبل نهضت ملی مردم ایران را شوخی تصور می‌کردند و باز دنباله آن اضافه می‌کند ولی با کمال تأسف و تحیر باید گفت که هنوز بسیاری از مقامات و مردم انگلستان و حتی گروهی از روزنامه‌نگاران و مأمورین عالی‌رتبه دولتی و طبقات به اصطلاح چیز فهم آن کشور مملکت ایران را در ردیف سودان یا سومالی و گینه جدید تصویر می‌کردند و هنگام بحث از حوادث اخیر ایران طوری نام آن کشور را به زبان می‌آورند که گویی از میراث محرز مسلم امپراطوری گذشته خود صحبت می‌کنند. مضحک است که در قرن بیستم (این را خیلی توجه بفرمایید این جمله را که نماینده یعنی بیان ملت آمریکا، ملت آمریکا است گوش کنید) مضحک است که در قرن بیستم که قرن آزادی و دموکراسی است انگلیس‌ها صحبت از پیاده کردن نیرو در ایران و ارسال ناوگان جنگی به آب‌های آن کشور می‌کنند. به این وسیله سعی دارند از یک جنبش ملی وسایل زور و تهدید توخالی جلوگیری کنند. این همان روزنامه‌ای بودکه می‌نوشت ملت ایران و مجلس ایران برای اصلاحات حاضر نیست با یک قیام، با یک اراده شما خودتان را رشیدترین ملت‌ها و دولت‌های آسیا به دنیا معرفی کردید. باز اشاره می‌کند که جای شگفتی است که مقامات و کارشناسان انگلیسی تأکید می‌کنند که ایرانی استعداد فنی و مالی ندارد که این منابع نفت خود را اداره کند اگر واقعاً این مطلب و ادعا حقیقت داشته باشد (این را توجه کنید) پس مردم آمریکا در زمانی که علیه استعمارچیان امپراطوری انگلیس قیام کرده بودند حتی استعداد تشکیل دولت و حکومت نداشتند. ملاحظه بفرمایید برای این اقدام برجسته شما نمایندگان شریف ملت ایران، ملت آمریکا و جراید و افکار آمریکا این جور درباره شما قضاوت می‌کنند. بنابراین محیط دنیا و اوضاع عمومی عالم به ما کمک می‌کنند و از حرف حق ما پشتیبانی می‌کنند و خوشبختانه دولتی هم بر سر کار است که قهرمان تصویب این امر در رأی آن دولت قرار گرفته است. برای ما هم هیچ‌گونه توهم نیست که این مرد یعنی آقای مصدق‌السلطنه که در رأس دولت قرار گرفته‌اند تا پای جان خودش برای اجرای نظر ملت ایران ایستاده است (اسلامی -از نمایندگان مجلس مصر که به افتخار ایران در مجلس کف زده‌اند تشکر کنید). بنده از نمایندگان مجلس مصر و از کلیه جراید دنیا در هر گوشه‌ای از دنیا باشند که از این حق ما تمجید و تعریف و حمایت کرده‌اند تشکر می‌کنم ملت ایران تشکر می‌کند. آقای اسلامی (احسنت) اما مطلب دیگر، این اشکالاتی که در کار ما می‌کنند اخیرا در پاره‌ای از جراید و منابع تبلیغ ارگان شرکت غاصب نفت جنوب، شرکت سابق غاصب نفت جنوب یک مسائلی برخلاف وجدان راجع به عشایر ما نوشته‌اند و این جور خواسته‌اند وانمود کنند که این شرکت منحله‏ غاصب می‌تواند در عشایر ما رخنه و نفوذی بکند و به این وسیله در کشور ما ناراحتی و اغتشاش به وجود بیاورد. (غضنفری - بسیار غلط کردند) غافل از آن که وطن‌پرست‌ترین افراد این مملکت عشایر و ایلات این کشورند (صحیح است) همین مرزدارانی هستند که به شهادت تاریخ در مواقع مختلف تا پای جان خود ایستاده‌اند و از حقوق ملت ایران دفاع کرده‌اند من به آن روزنامه‌نویسی که این مطلب را نوشته است اعلام می‌کنم تا بداند که مشت محکم عشایر وطن‌پرست ایران دهن او و محرکش را خرد خواهد کرد.

رئیس - آقای کشاورز صدر وقتتان گذشته است.

کشاورز صدر - جناب آقای صدرزاده نوبت‌شان را به بنده مرحمت کردند (صدرزاده - بلی). بنابراین بنده اگر خلاف سنت پارلمانی نبود از آقای شوشتری و آقایان استدعا می‌کردم که به این برنامه رأی بدهند برنامه‌ای که کوچک و بزرگ ایرانی، خرد و کلان ملت ایران از صمیم قلب رأی داده است و ما هم رأی خواهیم داد دلیلش این است که قبلاً به ملی شدن رأی دادیم. بدیهی است به اجرایش هم رأی خواهیم داد بدون گفتگو رأی می‌دهیم ولی چون این هم مخالف سنت پارلمانی است و هم خود آقای نخست وزیر که از همه دموکرات‌تر هستند میل دارند که مخالف و موافق تذکراتش را بدهد از این پیشنهاد خودداری می‌کنم با این مقدمات خواستم به آقایان عرض کنم که در این مملکت آنتریک و تحریک خارجی در کار است ما باید بیدار باشیم و به این دولت کمک بکنیم به نظر بنده افراد این دولت تماماً مردمان وطن‌پرستی هستند که وطن‌پرستی آنها محل شبه و تردید نیست نهایت بعضی‌ها اشتعال وطن‌پرستی در سینه آنها هست و بعضی‌ها وطن‌پرستی محافظه‌کاری هستند در وطن‌پرستی هیچ کدام تردید نیست بنده موقع را مغتنم می‌شمارم و از جناب آقای کاظمی وزیر خارجه دولت آقای دکتر مصدق که در وزارت خارجه یک تحولی به وجود آورده‌اند تشکر می‌کنم ملاحظه فرموده‌اید دلیل بارز این که تمام ایرانی‌ها وطن‌پرست هستند تمام افراد این مملکت از مستخدم دولت گرفته تا کارگر و کشاورز کاسب و تاجر و مالک وطن‌پرست هستند این است که وقتی یک دولتی در رأس یک کاری قرار می‌گیرد و یک وزیری می‌خواهد به نفع مملکت از وجود اعضای خودش و افراد مملکت استفاده کند حداکثر استفاده قابل اسکان است چرا؟ همین دولت‌ها بود و همین مأمورین خارجی چطور دولت دکتر مصدق که تشکیل شد و آقای کاظمی در رأس وزارت خارجه قرار گرفت آقای انتظام که مرد وطن‌پرستی است و سفیر کبیر ایران آمریکا این اعلامیه‌ها را به نفع ملت ایران صادر کردند آقای انتظام در آمریکا و آقای سفیر کبیر ایران در لندن از این اعلامیه و مصاحبه که حفظ حقوق ملت ایران را متضمن بود استفاده کردند دادند و گفتند این است که بر بنده فرض است آقای کاظمی از جنابعالی تشکر کنم و جنابعالی را ملت ایران تقدیر می‌کند بروید و بقیه کارها را هم به خواست خدا اصلاح کنید. اما ماده دوم برنامه دولت موضوع انتخابات اصلاح قانون انتخابات است تمام این آقایانی که در این مجلس نشسته‌اند از این قانون دلشان خون است و ناراضی هستند می‌گویند باید این قانون اصلاح بشود هیچ کس تردیدی در اصلاح قانون انتخابات ندارد منتها سلیقه‌ها مختلف است یکی می‌گوید قانون انتخابات این شکل بشود یکی می‌گوید این جور بشود و من جناب آقای دکتر مصدق را بسیار تقدیر می‌کنم که در موقع طرح برنامه خودشان فرمودند که اصلاح قانون انتخابات حق تهیه‌اش را هم من با مشورت مجلسین و با نظر نمایندگان می‌خواهم اقدام بکنم و این چیزی است که خواسته خود نمایندگان و خواسته مردم است بنابراین دو ماده بیش‌تر نیست و بنده امیدوارم که مجلس شورای ملی و نمایندگان محترم با دقت نظر دقیق و بصیرتی که به اوضاع فعلی ما دارند به اتفاق آراء دولت را پشتیبانی بکنند تا دولت بتواند بر مشکلات خارجی و داخلی فائق شود. آقای فقیه‌زاده از بنده تقاضا کرده‌اند که به عرض آقایان برسانم و دولت را مستحضر سازم که در بلوک راوند و افشار قزوین و چند دهکده دچار تگرگ شده و به کلی محصول سردرختی و تمام حاصلشان از بین رفته است و رعایا در شرف مهاجرت از این دهات هستند از جناب آقای دکتر مصدق و وزرای محترم خواهشمندم در این موضوع امر به تحقیق بفرمایند و یک ترتیبی بدهند که جلوگیری از مهاجرت و بدبختی این رعایا بشود مطلب دیگری هم راجع به جلوگیری و مبارزه با مالاریا فرموده‌اند که تذکر بدهم بنده خودم به همین درد مبتلا هستم. نقاطی هست که اگر برای مبارزه با مالاریا دیر بروند نتیجه نمی‌گیرند دیروز

بنده از صبح تا ساعت ۱۱ یا در وزارت بهداری بودم یا در اداره کل بهداشت متأسفانه ملاحظه کردم به این که بعضی از کارکنان سابق بهداری که به مقاماتی نرسیده‌اند دلسردند و اشکال‌تراشی می‌کنند. اقای دکتر مهرا هم اظهار علاقه به انجام کار می‌کردند و معاون وزارت بهداری هم بیچاره چهار مرتبه به وزارت بهداری رفت و

سوابق را برداشت و به اداره کل بهداشت آمد و من از ایشان تشکر می‌کنم ولی متأسفانه دستگاه اداره بهداشت درست نیست دلیلش هم این است که در این قسمت یک اداره‌ای از طرف برنامه است و یک اداره از طرف وزارت بهداری باید یا برنامه را ضمیمه این اداره کل بهداشت کنند یا اداره کل بهداشت را ضمیمه این اداره کل بهداشت کنند یا اداره کل بهداشت را ضمیمه آنجا بکنند (نورالدین امامی - بهتر این است که هر دو را منحل کنند تا مردم راحت شوند) از آقایان استدعا می‌کنم وزارت بهداری توجهی به این امر بکند و اگر به فوریت وسایل لازم به قزوین یا خرم‌آباد برای مبارزه نفرستند تا ۲۰ روز دیگر پشه مالاریا همه را آلوده و مبتلا می‌کند (صحیح است) (نورالدین امامی - هر دو را منحل کنند مردم راحت شوند چون پول می‌گیرند کار نمی‌کنند) بنده به عرایضم خاتمه می‌دهم اگر این عرایض را به عنوان قبل از دستور عرض کردم برای این بود همان طوری که حضور آقایان عرض کرم دیشب با این که اینجا خوابیده بودم و در برنامه دولت اسم نوشتم دیدم نوبت به من نمی‌رسد عرایض خودم را ختم می‌کنم و باز عرض می‌کنم که ملت ایران برای حفظ حقوق خودش محتاج به قیم نیست و خودش خوب تشخیص می‌دهد و برای حفظ حقوق خود بزرگ و کوچک این مملکت زن و مرد این مملکت دولت و مجلس این مملکت کفن می‌پوشند و در مقابل صفوف معارض حقوق ملت ایران می‌ایستند (احسنت)

رئیس - آقای محمدعلی مسعودی.

محمدعلی مسعودی - بنده دیشب اینجا آمدم که به عنوان موافق در برنامه دولت اسم بنویسم و فرصتی پیدا شود و مطالبی که به نظر بنده رسیده تذکر بدهیم با این که شب اینجا ماندم متأسفانه دیدم که در نفر ششم و هفتم قرار گرفتم و صحبت کردن مقدور نیست این بود که از قبل از دستور استفاده کردم و خواستم تذکراتی که به نظرم می‌رسد به عرض جناب آقای نخست وزیر و هیئت دولت برسانم و تقاضا بکنم که راجع به دو موضوع که مورد توجه عموم نمایندگان و ملت ایران است توجه خاصی بفرمایند یکی موضوع قانون انتخابات و قانون انجمن شهر است قانون انجمن شهر در دوره گذشته به صورتی تصویب شد که نظر مردم را کاملاً تأمین نکرد خوشبختانه در مجلس سنا طرحی تهیه شده که در آنجا دو ماده قانون فعلی انجمن شهر را اصلاح کردند که یکی دادن حق رأی به باسوادها و دیگر انتخاب شهردار از بین اعضای انجمن شهر است بنده تقاضایم از جناب آقای دکتر مصدق و جناب آقای وزیر کشور که ایشان هم از شخصیت‌های برجسته این کشورند و خدماتی در گذشته به کشور کرده‌اند در خدمات لشگریشان که بنده نمی‌خواهم اینجا ذکر نمایم ولی باید بدانند افتخاری که نصیب دولت جناب آقای دکتر مصدق و شخص ایشان در لایحه انتخابات می‌شود کم‌تر از آن خدمات نیست بلکه بزرگ‌ترین خدمت و افتخار برای این دولت خواهد بود بنده بسیار خوش‌وقتم که شخص جناب آقای دکتر مصدق خودشان از کسانی بودند که همیشه جزو برنامه کارشان لایحه انتخاب باسوادها بوده ولی آن روز بنده در مجلس دیدم که از مجلس تقاضا کردند که کمیسیونی تشکیل شود به عنوان مشورت (آصف - تقاضای بسیار خوبی است) عرض کنم نظر جنابعالی این است ولی نظر بنده این است که مجلس یک مقرراتی دارد و آیین‌نامه‌ای دارد و کمیسیون‌هایی در مجلس هست که دولت وقتی لوایحش را به مجلس می‌آورد به این کمیسیون‌ها رجوع می‌شود (آصف - منافی نیست) مجلس و نمایندگان هم که در کمیسیون‌ها انتخاب شده‌اند سوابقی در این کار دارند و بهتر همان است که از راه همین کمیسیون عمل شود به علاوه آن که دولت آقای منصور خیال می‌کنم با مشورت خود جناب آقای دکتر مصدق لایحه‌ای به مجلس آوردند و آن لایحه در کمیسیون کشور مطرح شد و دولت بعدی هم آمد و آقای وزیر کشورش آن لایحه را قبول کرد و موادش هم در آنجا خوانده شد و تصویب گردید خیال می‌کنم اگر آن لایحه را که با مشورت خود جناب آقای دکتر مصدق تنظیم شده یک مروری بفرمایند و جناب آقای وزیر کشور هم خودشان مطالعه کنند و لایحه را قبول کنند این ساده‌ترین راه است و الّا اگر ما بخواهیم بیاییم باز کمیسیون‌های مشورتی تشکیل بدهیم. ۵- ۶ ماه طول می‌کشد و با این وضعی که ما داریم معلوم نیست که تا ۵- ۶ ماه دیگر چه بشود و چه نظریاتی پیش بیاید (فرامرزی - آقای مسعودی وضعی نداریم چه وضعی داریم؟) خوب بالاخره چون این کار خیر است به عقیده بنده عجله نمودن در این کار صواب دارد (صحیح است) و جناب آقای دکتر مصدق فرمودند که در وزارت کشور کمیسیونی تشکیل شده که در آنجا حق رأی را برای باسوادها قائل شده‌اند ولی برای شهرها بنده نمی‌دانم که چطور می‌شود اصلاً در دنیای امروز قانون اختصاصی وضع کرد (صحیح است) یعنی بیاییم و به یک عده‌ای بگوییم که شما نمایندگان را با رأی باسوادها انتخاب بکنید و یک عده با بی‌سوادی به نظر بنده ضرر و زیان این کار این خواهد بود که آن شهرستان‌ها و آن مناطقی که افرادش به نسبت شهرها کم‌تر مردمان باسواد دارد در همان حال باقی می‌ماند در صورتی که یکی از نظریات کسانی که طرفدار این قانون هستند این است که فرهنگ در کشور تعمیم پیدا کند و توجه به فرهنگ همه جا بشود دولت و وکیل مجلس هر دو دنبال کار مردم می‌روند و آن سیستم غلط سابق از بین می‌رود از جناب آقای دکتر مصدق و آقای وزیر کشور هیچ کس این انتظار را ندارد و هیچ یک از افراد ملت ایران این انتظار را ندارد که امتیازی برای اهالی شهرها قائل شوند و برای شهرستان‌ها یک نظر خاصی بگیرند خود جنابعالی مکرر در پشت همین تریبون فرموده‌اید که تا انتخاب وکیل از راه و رسم فعلی خارج نشود و نمایندگان ملت با آرایی که دانسته و فهمیده می‌دهند به ‏مجلس نیایند ما مجلس واقعی نداریم و یقیناً حالا هم معتقد به این نظر هستند و ملت ایران هم معتقد به این نظر است بنابراین انتظار بنده و همکاران مجلس ما این است که جنابعالی و جناب آقای وزیر کشور دقت بیش‌تری بفرمایید و حتماً هر چه زودتر شاید همین حالا یا دو روز بعد پشت تریبون تشریف بیاورید و آن لایحه آقای منصور را قبول بفرمایید و کمیسیون کشور هم گزارش تهیه بکند و به مجلس بیاورند این کار تصویب بشود (امینی - اگر حالا مطرح است رأی بدهیم) شما که از طرفدارهای اولیه بودید گمان نمی‌کنم حالا عدول کرده باشید اما موضوع دیگر که به نظر بنده مهم است و جناب آقای دکتر مصدق در برنامه‌شان در این قسمت اشاره‌ای نفرموده‌اند و خیال می‌کنم آن هم چون خیلی بدیهی بوده است اشاره نشده موضوع بحرین است که مسلماً مورد نظر شخص رئیس دولت و جناب آقای کاظمی بوده و هست. موضوع بحرین مطلبی است که به طور قطع مورد توجه عموم آقایان نمایندگان ملت است (صحیح است) و حقیقتاً عجیب است در دنیای امروز که ضعیف‌ترین دولت‌های مشرق توانسته‌اند تمامیت ارضی و مصونیت مرزهای خود را با استقامت و پافشاری احراز نمایند. دولت‌های ایران بنا بر سستی و رخوتی که در دستگاه وزارت خارجه ما حکومت می‌کند از استرداد خاک‌های مسلم خود به امروز و فردا قائل می‌شود و سیاست تهاون و تغافل را پیشه خود می‌سازد. جناب آقای دکتر مصدق من هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم مدیر حبل‌المتین کلکته که پیشوای مطبوعات این است در سرلوحه روزنامه خود دایم می‌نوشت رجال دولت تا خشونت مقدس به کار نیاید و نزاکت منحوس از بین نرود روزگار ایرانی سیاه خواهد بود تا این سیاست حقیقت نباشد محال است که از رجال کاری از پیش برود. بنده حقیقتاً بدون مداهنه عرض می‌کنم این خشونت مقدس در وجود جنابعالی بوده و امتحان داده‌اید و خوشبختانه در وجود جناب آقای کاظمی هم هست و امیدوارم که در این قسمت هم توجه مخصوصی بفرمایید چون به نظر ما و به نظر مردم ایران و همین طور شخص شما، بحرین با جزیره هنگام فرقی ندارد، اگر نظر مبارک باشد به محض الغای کاپیتولاسیون قشون ایران جزیره هنگام را تصرف کرد. در آن موقع این جزیره دست انگلیس بود و یک کشتی جنگی انگلیسی هم همیشه در اینجا لنگر انداخته بود و به وسیله عمال انگلیسی اداره می‌شد در زمان اعلحضرت فقید هم وقتی رفتند و خواستند این جزیره را تصرف کنند مطابق معمول تهدیداتی شد ولی چون عزم و اراده داشتند، رفتند و گرفتند و بیرق انگلیس را هم پایین آوردند و در سه روز هم آن کشتی از آنجا رفت و مأمورین انگلیسی جزیره هنگام را تخلیه کردند، به نظر ما بحرین هیچ فرقی با جزیره هنگام ندارد.

باز بنده نظرم هست که جزیره باسعید بود که در آنجا هم انگلیس‌ها یک دستگاهی داشتند و مأمورین انگلیسی آنجا بودند. یکی از افسران جوان بحریه رفت آنجا در حین گشت نیرو پیاده کردند و بیرق انگلیس‌ها را پایین آوردند. خیال می‌کنم این کار در زمان وزارت خارجه جناب آقای کاظمی بود. بنابراین یک موضوعی که حقیقتاً دنیا معترف است که جزء خاک ایران بوده و هست، خیال می‌کنم که با آن خشونت مقدس که عرض کردم شما موفق شوید که انشاءالله به خواست خدا این موضوع را هم حل بکنید. بنده پرونده این کار را یک قسمتش را مطالعه کرده‌ام اسناد و مدارک زیادی هست که از جمله سندی در آنجا بنده دیدم که وزیر خارجه وقت انگلیس صریحاً به دربار ایران می‌نویسد که همین که نیروی بحری شما به چند کشتی جنگی رسید، ما اینجا را تخلیه می‌کنیم و تحویل شما می‌دهیم (شوشتری - همین کلمه مزخرف بوده) بنابراین مقصود بنده این است که پرونده بحرین به خوبی حاکی است که این خاک مسلم ایران بوده و در دنیای امروز هم نمی‌شود با اوضاع و احوال کنونی یک قطعه خاک مملکت ما را از ما مجزا بکنند.

آزاد - مجزا نشده است آقا جزو خاک ایران است.

شوشتری - صحیح است مثل حضرت عبدالعظیم است مثل ورامین است.

محمدعلی مسعودی - آقای آزاد تعصب من از شما شدیدتر است من نمی‌خواهم در اینجا عوام‌فریبی بکنم، بنده می‌خواهم

موضوع را اینجا بگویم.

آزاد - تو از زبان اجنبی‌ها در اینجا حرف می‌زنی خجالت بکش بیا پایین سی سال است اینجا پدر ملت را در آوردید کسی حرف نزد نفت ثروت مملکت را دادید بردند.

محمدعلی مسعودی - بنده به شما چه بگویم بنده دارم می‌گویم این طور گفتند.

آزاد - من می‌گویم مال ایران است شما به من پرخاش می‌کنید؟

رئیس - آقای آزاد ساکت باشید.

محمدعلی مسعودی - من کی به شما پرخاش کردم، شما دارید پرخاش می‌کنید من گفتم بحرین جزو خاک ایران است و گفتم که کوچکترین دولت‌ها تمامیت ارضی‌شان را ممالک بزرگ دنیا محترم شمردند و می‌دارند و ما از جناب آقای دکتر مصدق تقاضایمان این است که این کار را هم تمام بکنند. نظایرش را هم گفتم که بحرین با هنگام برای ما فرقی ندارد. گفتم به زور از ما گرفته‌اند، مگر نگرفته‌اند؟ (آزاد - نخیر نگرفته‌اند) در هر حال این دو موضوع بود که بنده خواستم توجه جناب آقای دکتر مصدق به این دو موضوع جلب بکنم البته مطالب دیگری هست یکی موضوع لوله‌کشی تهران است که می‌خواستم توجه جناب آقای وزیر کشور را که خودشان هم در سنا عضو آن کمیسیون بودند و زحمت زیادی کشیدند جلب کنم و تذکر بدهم که لایحه‌اش هم در کمیسیون کشور تصویب شده و در دستور مجلس است موضوع دیگری که می‌خواستم عرض کنم ساختمان خانه برای کارگران است جناب آقای دکتر مصدق که وعده هم فرمودید به این کارگرها که اینها آمدند و یک اقداماتی هم برای اینها وزارت کار کرد و زمین‌هایی هم برای اینها خرید و شروع کرد به ساختمان یک قسمتی از خانه‌ها ولی بعد متوقف ماند در دنیای متمدن امروز شما ببینید هر کارگری از حداقل لوازم بهره‌مند شده و آن عبارت از خانه و مسکن و غذا و بهداشت است. مردم ایران انتظاردارند که جنابعالی دنبال این کار را بگیرید و این افتخار هم نصیب سرکار بشود بنده یک سؤالی هم از آقای وزیر جنگ کرده بودم.

رئیس - راجع به این موضوع نوشته‌اند که برای جواب حاضرند.

محمدعلی مسعودی - پس اجازه بفرمایید بنده سؤال را طرح بکنم.

رئیس - نوشته‌اند بعد جواب می‌دهند، حالا باید وارد دستور شویم.

۳ - تصویب صورت مجلس

رئیس - چون عده کافی است و اعتراضی هم به صورت مجلس نبود صورت مجلس تصویب می‌شود.

۴ - طرح و تصویب برنامه دولت و ابراز رأی اعتماد به دولت آقای دکتر مصدق نخست وزیر

رئیس - وارد دستور می‌شویم. برنامه دولت مطرح است آقای نخست وزیر فرمایشی دارید، بفرمایید.

نخست وزیر - اشخاصی که به عنوان مخالف با این دولت اسم‌نویسی کرده‌اند آقای شوشتری و آقای امامی‌اهری هستند و یک عده دیگر که ۲۱ نفر می‌شوند. آقای آشتیانی‌زاده - آقای حاذقی - صدرزاده- کشاورزصدر - محمدعلی مسعودی- دکتر معظمی - مخبر فرهمند - دکتر طاهری - نبوی- اردلان - نورالدین امامی - فرهودی - موید- کهبد- گرگانی- دکتر جلالی- دکتر مصباح‌زاده - فقیه‌زاده - سالار بهزادی -اسلامی - موقر - گودرزی - اینها همه به موافقت با دولت اسم‌نویسی کرده‌اند (جمعی از نمایندگان - همه موافقند اسم نوشته‌اند ولی همه موافقند) بنده می‌خواستم عرض کنم که یا هیئتی وقتی که یک رویه‌ای را گرفت و یک مدتی ادامه داد و از آن رویه استفاده‌ای نکرد باید آن رویه را ترک کند و یک رویه دیگری را اختیار کند. شاید در این رویه ثانوی بتواند کار مفیدی بکند (صحیح است) تاکنون معمول مجلس شورای ملی این بوده که در برنامه دولت عده زیادی اسم‌نویسی بکنند و چندین جلسه وقت مجلس شورای ملی را در واقع اشتغال کنند و بعد از مدت مدیدی هم دولت استعفا بدهد و برود و مذاکراتی که راجع به برنامه می‌شود به هیچ‌وجه منتج به نتیجه‌ای نشود. این رویه گذشته ما است. آیا بهتر نیست که ما این رویه را ترک بکنیم و یک رویه دیگری را بگیریم؟ و آن رویه به نظر بنده این است که بنده وقتی که نوکر این مردم هستم شما هم از این مردم هستید نوکر شما هم هستم بنابراین من کاری نمی‌کنم که شما با من مخالفت کنید یا آن که از اوامر شما خودداری نمی‌کنم که شما در این اظهار موافقت بکنید و یک تذکراتی بدهید (صحیح است) من عرض می‌کنم که ما وزرا در نخست وزیری در وزارتخانه‌ها برای هر ساعت حاضر هستیم به جای این که آقایان این تذکراتی که در اینجا می‌فرمایند تشریف بیاورند آنجا بفرمایند چون مذاکراتی که در جلسه می‌شود یک قسمت مربوط به عملیات گذشته است که دولت‌های قبل کرده‌اند و یک کارهایی کرده‌اند که موافق نظریات آقایان نبوده خود بنده این کارها را اگر به قدر آقایان ندانم از آقایان هم کم‌تر اطلاع ندارم (صحیح است) و می‌دانم که کارهای گذشته چه کارهایی بوده که خوب نبوده و پیرامون آن کارها نمی‌روم و راجع به آینده هم اگر بخواهید تذکراتی بدهید در این جلسه بنده این تذکرات جلسات مجلس شورای ملی را به هیچ‌وجه عملی نمی‌دانم بنده از آقایان استدعا می‌کنم که تشریف بیاورید در نخست وزیری این تذکراتی که اینجا می‌خواهید بدهید همان جا بنشینید و عملی کنید. (احسنت- احسنت)

اگر شما این کار را کردید می‌توانید رفع بدبختی این مملکت را بکنید (صحیح است) و اگر این کار را نکردید و آمدید تمام وقت خود را به حرف گذرانیدند خدا شاهد است که شما نمی‌توانید به این مملکت کوچکترین خدمتی بکنید (صحیح است) من رفتم زندان در این زندان مرکزی ۴۰۰- ۵۰۰ نفر در آنجا هستند که شاید آنها اگر محکوم می‌شدند این قدر آنجا نمی‌ماندند (در این وقع حال تأثری به آقای نخست وزیر دست داد) الان اینها آنجا در یک وضعیت بسیار بدی هستند که شما حقیقتاً باید خجالت بکشید در این مملکت که یک چنین وضعی در زندان شما حکمفرما است شما بیایید یک کار عملی بکنید بیایید یک وضعیتی درست بکنید برای این مملکت که اوضاع مردم بهتر بشود شما تشریف ببرید این دارالمجانین باشند بیایید یک کاری بکنید از این حرف‌ها بگذرید بیایید به نخست وزیری پیشنهاد بدهید با ما کمک بکنید. بیایید بروید این بدبختی‌ها را رفع بکنید والله خدا شاهد است که شایسته این مملکت نیست که مردم در این وضعیت باشند و شما بیایید همه‌اش به حرف وقت را بگذرانید هیچ شایسته نیست ما در این برنامه خودمان دو ماده داریم یکی مسئله نفت است و یکی مسئله انتخابات است ما چیزی ننوشته‌ایم که شما در اینجا در واقع اظهار نظر بکنید و وقت مجلس شورای ملی گرفته شود ما دو مسئله حیاتی پیشنهاد کردیم که گمان می‌کنم با این دو مسئله حیاتی هیچ کس مخالف نیست همه موافقند دیگر صحبت برای کی؟ به خرج کی می‌خواهید بدهید اگر کار می‌خواهید همین الان بفرمایید برویم یک کارهای اساسی با هم بکنیم چرا وقت خودتان را اینجا صرف می‌کنید ما که واقعاً برای خدمت به شما از صمیم قلب حاضر شدیم و می‌خواهیم تا پای جان هم بایستم از حرف چه فایده اگر شما می‌خواهید یک کارهایی بکنید که پهلوی موکلینتان روسفید بشوید البته در عمل باید بکنید نه حرف ما وقتی که با رأی شما مخالفت نداریم، وقتی که می‌گوییم مجلس شورای ملی باید با دولت همکاری بکند و دولت با مجلس همکاری بکند دیگر موافقت و مخالفتی در کار نیست (صحیح است) همه یک عده اینجا هستند که برای خدمت به این مملکت حاضر شده‌اند ما اگر قانون انتخابات را پیشنهاد کردیم و گفتیم که مجلس شورای ملی باید در این کار شرکت بکند برای این بوده است که کاری با تصویب مجلس شورای ملی تمام بشود مگر بنده نمی‌دانم علت این که آن پیشنهاد در این مجلس گذشت چه بود؟ در اوایل دوره همین دوره آقای منصور حسب‌الامر ملوکانه آمدند به منزل من گفتند شما پیشنهاد قانون انتخابات‌تان را بدهید بنده پیشنهاد قانون خودم را دادم و آن این بود که بلوکات یعنی حوزه بلوکات در حوزه شهرها تفکیک بشود یعنی در شهرها اشخاص باسواد در بلوکات اشخاص بی‌سواد و باسواد رأی بدهند و بی‌سواد شهر هم در حومه رأی بدهد که آنها هم از حق رأی محروم نشوند این نظریاتی بود که بنده دادم به آقای منصور بعد این لایحه را برای این که از مجلس بگذرد تغییر دادند آن که من نوشته بودم عملی بود. البته آن نمایندگانی که حقیقتاً مطمئن نیستند که از رأی باسوادها استفاده کنند و وارد مجلس بشوند هرگز به لایحه باسوادها رأی نمی‌دهند بنابراین آن لایحه‌ای که من نوشته بودم و عملی بود در وزارت کشور بردند غیر عملی کردند در آن نوشتند که باید تمام رأی دهندگان باسواد باشند آقایان اگر این لایحه می‌گذشت علت این که الان ۱۱ ماه است از کمیسیون کشور بیرون نیامده چیست؟ آخر اگر شما می‌گویید که اشخاص باسواد رأی بدهند این لایحه را وقتی آوردند به مجلس باید به فوریت آن رأی بدهند چرا یازده ماه معوق مانده است من استدعا می‌کنم آن چیزی که عملی هست بکنید ما و شما که یک نظریات غیر عملی نمی‌خواهیم داشته باشیم ما می‌خواهیم یک کاری بکنیم من عقیده‌ام این است که اگر در این مجلس ۷۰ نفر نماینده انتخاب شده از طرف باسوادها وارد بشود جناب آقای مسعودی به از این است که این لایحه تا آخر دوره در اینجا بماند و منتج به تصویب نشود خواهشمندم از آن چیزهایی که عملی نیست جنابعالی هم صرف‌نظر بفرمایید با بنده موافقت بفرمایید که یک کار عملی بکنیم بنده استدعا می‌کنم آقایان وقت خودشان را برای برنامه خیلی مشغول نکنند خیلی زحمت به خودشان ندهند من عرض می‌کنم چه تذکراتی می‌خواهید به دولت بدهید.

ما حاضریم که از این ساعت با شما برویم در هیئت وزیران آنچه را که شما نظر دارید در آنجا همان ساعت عملی بکنیم و اگر عملی نمی‌شود به شما عرض می‌کنیم که عملی نمی‌شود از این جهت بنده نمی‌خواهم عرض کنم رأی بدهید یا ندهید تکلیف دولت و برنامه را امروز معین بفرمایید (صحیح است) و یک لایحه‌ای هم ما پیشنهاد کردیم برای این زندانیان سیاسی این از راه خیرات و مبرات از راه خیر نوع بشر این لایحه را تصویب بکنید که ما اینها را از این زندان بیرون بیاوریم نمی‌دانید اینها چه حالی در آن زندان دارند والله خدا شاهد است اگر می‌رفتید می‌دیدید که چه حالی در آنجا دارند چه جور زندگی می‌کنند

هرگز راضی نمی‌شدید که یک دقیقه هم در آنجا بمانند این لایحه را استدعا می‌کنم امروز بگذرانید چون ما حق نداریم به قید سه فوریت پیشنهاد کنیم آقایان این لایحه را به عنوان طرح قانونی امضاء بفرمایند که زودتر امروز از مجلس بگذرد عرض دیگر بنده این است که این کار نفت آقا هر قدر که تأخیر شود برای مملکت ضرر است (صحیح است) بنده به کرات عرض کردم که روزی سیصد هزار لیره حداقل به علت ایران ضرر می‌خورد و این پول امروز در دست کمپانی است و ما چقدر وضع مالیه‌مان معطل است (صحیح است) پس شما هر قدر نمایندگان خودتان را آن ۵ نفر را زودتر معین بفرمایید این به صلاح مملکت است (صحیح است) استدعا می‌کنم ۵ نفر از اشخاصی که مور توجه جامعه باشند از اشخاصی که مورد توجه خودتان باشند هر چه زودتر آن را هم معین امروز تعیین بفرمایید که ما در کار شرکت نفت تأخیر نکنیم و زودتر تکلیف مملکت و ملت را معلوم کنیم (صحیح است احسنت)

رئیس - به طوری که بنده استنباط کردم امروز مجلس شورای ملی خودش مصمم بود نظرش را نسبت به دولت آقای دکتر مصدق ابراز کند و تصور نمی‌کنم که نظر داشتند که اطاله کلام بدهند دو نفر هم بیش‌تر مخالف اسم ننوشته‌اند یکی آقای امامی‌اهری است که حالا توضیحی خواهند داد. آقای امامی‌اهری.

امامی‌اهری - توضیحی که لازم است به عرض آقایان برسانم این است که پس از تقدیم برنامه دولت فراکسیون اتحاد که بنده هم افتخار عضویت آن را دارم با مؤتلفین خودش تصمیم بر موافقت با دولت گرفت و بنده را هم فراکسیون اتحاد مأمور اعلام موافقت خودش با دولت کرده بود متنها وقتی بنده دیشب ساعت ۸ آمدم در مجلس بیتوته کنم قبلاً چند نفر آقایان اینجا تشریف داشتند دیدم وقتی به من نمی‌رسدکه موافقت فراکسیون اتحاد را به عرض برسانم دیدم ستون موافقین گرفته شده است و خوشبختانه مخالفین به غیر از جناب آقای شوشتری که ایشان هم مطلعم که فقط روی اصول و یک کلیاتی اظهاراتی دارند بنده برای این که بتوانم مأموریت خودم را از طرف فراکسیون انجام بدهم و اظهاراتی را که لازم است به عرض برسانم در ستون مخالف اسم نوشتم و الا نه تنها آقایان اعضای فراکسیون اتحاد موافقند خود بنده هم غیر از اظهار موافقت با دولت جنابعالی و برنامه‌ای که تقدیم کرده‌اید چیزی نداشتم و روی همین اصل هم بنده پس می‌گیرم و جنبه مخالفت نداشتم منظورم اعلام موافقت بود منتها به عنوان مخالف مشروط و با این جریاناتی که فرمودید بنده به طور کلی مخالفتم را پس می‌گیرم و اعلام می‌کنم که فراکسیون اتحاد با این برنامه حضرتعالی کاملاً موافق بوده و تمام مجلس حداکثر پشتیبانی را از حضرتعالی و دولت حضرتعالی خواهند کرد.

رئیس - بنابراین یک مخالف بیش‌تر نمی‌ماند آن آقای شوشتری است آقای شوشتری بفرمایید.

شوشتری – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم بنده مخالفت خودم را این یک مرتبه با این که احتیاجی به نوشتن ندارم از نظر احتیاج مملکت به توجه نکات گفته‌های نمایندگان تنظیم کردم و نوشتم ولی خیلی تند نوشته بودم نکات حساسه‌ای را نوشته بودم خیلی هم فکرم تند بود ولی بنا بر مصلحت عده‌ای از دوستان که در همین هم اشاره کرده‌ام و احترام قانون ملی شدن نفت و عدم ایجاد تشنج بعد از آن که دوستان من نصیحت کردند بنده آن را تعدیل کردم (آفرین احسنت) و خلاصه آن این بود که من اصولاً انتقال دیکتاتوری را از مقامی به مقام دیگر این را به طور اشاره می‌گویم جایز نمی‌شمارم. مردم را با ارعاب و تهدید از میدان در کردن و نگذاردن انتقاد واقعی را به جا و به موقع گفتن روی مصلحت مملکت تشخصی نکردم ولی بعد از آن که آن حرف‌ها زده شد و بیانات الان شخص جناب آقای دکتر مصدق که این استحسانی که پیدا شد برای آن نظری که من تعدیل کردم بنده عین آنچه که نوشته‌ام می‌خوانم و از یکی از آقایان هم استدعا دارم که یک قلم بدهند یک مقداری را اینجا حذف خواهم کردم. قلم ندارم. قلمم را دزدیدند جیب‌برها

باز هم بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. عرایض امروز بنده جنبه مخالفت با نخست وزیری جناب آقای دکتر مصدق را دارد و صرفاً مخالفت اینجانب روی زمامداری شخص ایشان دور می‌زند و بس و هیچ ربطی به وزرای محترم ایشان ندارد دارای سه جمله است.

مرحله اول، جملات مقدماتی است که از نظر اهمیت موضوع ناچار از عرض آن مقدماتم. مرحله ثانی انتقادات و علل مخالفت است مرحله سوم تذکرات و نظریات اصلاحی اینجانب است در امور کشور که به عقیده بنده آقای دکتر بایستی اثری به آن تذکرات و نظریات بدهند و انشاءالله له آن عمل فرمایند. و اما مقدمه بدواً با کمال صراحت عرضه می‌دارم در اظهارات خود هیچ منظور شخصی نداشته آنچه را به نظرم رسیده و به آن اعتقاد دارم بدون توسل به قسم می‌گویم و نمی‌خواهم عبارات قسم‌نامه و یا عبارات دیگری را که عنوان آن قسم است در گفته‌های خود داخل و گواه آورم زیرا اگر گوینده گفته‌های خود را مقرون به واقع و حقیقت می‌داند و برای رضای خدا و ایفای وظیفه می‌گوید و دیگر قسم لازم ندارد و اگر ناطق در بیان خود ظاهرسازی می‌کند و ایمان حقیقی به گفته‌های خود ندارد یک چنین فردی چه متظاهر به قسم بشود و چه نشود علی‌السویه است و بالنتیجه گفته‌های او برای خودش و دیگران اثر خوب نخواهد بخشود.

مضافاً از آن که ما ذات اقدس باری تعالی را در کلیه امور حاضر و ناظر دانسته و با داشتن این عقیده چرا باید متظاهر به قسم شویم. مقدمه دون استدعایی است از نمایندگان محترم که بزرگواری فرموده قبول فرمایند از نظر اهمیت موضوع به حرف‌های بنده گوش داده و سعی بفرمایند احترام مجلس مقدس شورای ملی نگاه داشته شود ضمناً رعایت حال و آزادی یک نفر وکیل که غیر از حق به هیچ حزب و مسلکی و دسته‌ای بستگی ندارد و حاضر شده با کمال شهامت و فداکاری برخلاف اندرز و نظر عده از دوستان و مصلحت‌اندیشان آزادانه افکار خود را اظهار و آنچه را که تشخیص کرده و به عقیده خود روی منافع ملک و ملت است بگوید و مجلس شورای ملی را بعضی‌ها از راه جنجال و هو از صورت احترام خارج نسازند و متشنج ننمایند زیرا در غیر این صورت آن وقت اینجانب هم دیگر سکوت را جایز نمی‌شمارم و از خود خواهم گذشت. آنچه را که در دل دارم و پی به آن برده‌ام و هنوز مصلحت نمی‌دانم از نظر منافع کشور معلومات خود را اعم از آن که صحیح باشد یا اشتباه فعلاً اظهار کنم آن وقت خواهم گفت به هر جا که منتهی شود خواهم گفت و گناه آن به گردن آنهایی است که غرض مخصوصی دارند و نمی‌خواهند وکیل آزادانه عقاید خود را ابراز دارد به شهادت صورت جلسات مجلس شورای ملی و عموم نمایندگان محترم از تاریخ آغاز مجلس دوره شانزدهم تا این ساعت در هیچ موقع و اظهار نظر و نطق و بیان از ادب خارج نشده حرفی خارج از نزاکت نگفته‌ام بلکه حفظ حیثیت مجلس شورای ملی و عظمت آن را بر خود فرض دانسته و جایز نمی‌شمارم در مرکز قانونگذاری و ثقل مملکت از رویه ادب و نزاکت خارج شویم دو سه مرتبه هم نصایح مرحوم مدرس قدس سره‌العزیز را در این باره گوشزد کرده‌ام و همچنین از مخبرین محترم جراید تمنا دارم بیانات اینجانب را اگر می‌خواهند در جراید خود نقل فرمایند و در دسترس عموم بگذارند عین آن را نقل فرمایند نه چیزی از آن بکاهند و نه چیزی بر آن بیفزایند اگر چه بعضی از جراید محترم نطق‌های بنده را تحریف نفرموده ولی تلخیص آن و حذف بعضی از مطالب ممکن است پیش می‌آورد خوانندگان پی به منظور اینجانب نبرده و حذف بعضی از جملات مقصود اینجانب و یا ناطقین را از بین برده و می‌برد و ممکن است اذهان را مشوب نموده و بنماید به علاوه از نظر انصاف و جوانمردی و حفظ هیئت مطبوعات توجه به نکات معروضه خدمت به عالم مطبوعات است و عدم توجه به این موضوع حفظ شرافت جریده‌نگاری نشده است و اینجانب با آن که تحول بعضی از مخارج را نمی‌توانم بکنم ناچار شده دستور داده‌ام کلیه نطق‌های اینجانب را از آغاز دوره تا حال جمع‌آوری و به صورت کتاب مخصوصی به طبع رسانیده در دسترس عموم بگذارند و این قسمت صرفاً برای آن بوده که مردم را بیدار سازم و بفهمانم به تمام افراد که بعضی از روزنامه‌ها نطق‌های نمایندگان را روی اغراض خصوصی و دستورات مرموز تحریف کرده و یا به علت حسادت یا اغراض دیگر نخواسته‌اند مردم پی به افکار نمایندگان خود به طور واقع ببرند این قسمت پس از انتشار و طبع کتاب بر همه روشن خواهد گردید و یا آن که افکار و نطق‌های اینجانب را آخوندی و ارتجاعی و روضه‌خوانی قلمداد کرده‌اند پاسخ دندان‌شکن خواهند شنید و بر همه معلوم و مبرهن خواهد گردید که خادم ایران کیست و خائنین کیانند و باز از عموم آقایان و افراد که جز طرفداران و دسته آقای دکتر مصدق هستند اعم از تماشاچی‌ها در مجلس و یا خارج خواهش می‌کنم احساسات طبیعی یا دستوری و مصنوعی اگر با گفته‌های اینجانب مخالفند و تصدیق عرایض من را نمی‌نمایند از رویه ادب و نزاکت خارج نشده بلکه خوش‌وقت باشند نماینده‌ای پیدا می‌شود که با کمال شهامت نظر انتقادی خود را ابراز می‌دارد و راضی نشوند از آن که منتقدین بی‌غرض به هیاهو و فحش و تهمت جرأت پیدا نکند که انتقادات صحیح خود را به موقع بگویند.

و به کار برند این توجه کنند اگر انتقاد کننده حرف‌هایش صحیح و اصولی است زمامدار هر که باشد چه آقای دکتر مصدق و چه غیر ایشان اگر بی‌غرض است انتقاد صحیح را مورد توجه قرار داده رفع اشتباه از خود بنماید و اگر انتقاد منتقد اصولی و صحیح نبوده از راه منطق و دلیل به او جواب دهند و بفهمانند که انتقادش وارد نیست و یا موضوع را کما هو حقه نشخیص نکرده است تشبث به هو و جنجال تهمت برای هیچ فرد پسندیده نبوده و نیست آقای دکتر مصدق که خود را

پیشوا و رهبر اصلاحات معرفی می‌نماید باید خود و طرفدارانش بیش‌تر پای‌بند اصول باشند (اگر چه همه امور در این کشور وارونه شده است) ولی باز بنده را عقیده آن است که باید بین آقای دکتر مصدق و دیگران فرق فاحش باشد و اگر این عرایض صادقانه را مورد توجه قرار ندهند بدون پروا می‌گویم و از هیچ کس غیر ذات باریتعالی نمی‌ترسم علاوه از آن که هر توهینی به اینجانب بشود بدون انتقام نخواهد ماند و خداوند انتقام این خدمتگزار را خواهد گرفت و دست انتقام ملت هم در کار است مخالفت اینجانب با نخست وزیری شخص آقای دکتر مصدق است نه وزرای محترم ایشان زیرا با اغلب آقایان وزرا از نزدیک تماس داشته و به خوبی آنها را شناخته و می‌شناسم و هیچ یک را خائن تشخیص نکرده محال است تا قانون و محکمه کس را خائن نخواند. خائن بخوانم خدمتگزار می‌دانم و نمی‌خواهم خدمات گران‌بهای بعضی از آن آقایان را عرض کنم که حمل بر ریا شود و در این باره آقای دکتر را از انتصاب این آقایان تحسین می‌کنم و یقین دارم اگر غیر از آقای دکتر این آقایان را معرفی به وزارت می‌کرد بدون هیچ بحث و حرف ورقه موافقت و اعتماد خود را به دولت تقدیم می‌کردم و حالا در محظوری افتاده‌ام که با ز به سبک دیرین خود در موقع دادن رأی ممتنع باشم و خواهم بود چرا با زمامداری شخص آقای دکتر مصدق مخالفم؟ آیا سابقه عناد و دشمنی بین اینجانب و ایشان و یا دودمان اینجانب با دودمان ایشان بوده است؟ نه! دودمان محترم آقای دکتر که از اشراف و ثروتمندان قدیمی‌کشور بوده و با دودمان قدیمی و روحانی اینجانب خصوصیت داشته در هیچ زمان عنادی بین آنها نبوده است ضمناً این جمله را معروض می‌دارم که در این گفته غرضم مخالفت با ثروت نیست زیرا عقیده بنده آن است که هر قدر در ایران مثل آمریکا ثروتمند زیادتر باشد مملکت بهتر می‌تواند عظمت خود را حفظ کند به شرط آن که ثروت جمع‌آوری شده از راه مشروع و خداپسند جمع شده باشد نه از راه تعدی و اجحاف و ظلم پس مخالفت اینجانب جنبه شخصی نداشته از نظر اول است وجود آقای دکتر مصدق در مجلس شورای ملی لازم بود و ایشان خدماتی را که در مجلس می‌توانستند بنماید در نخست وزیری نخواهند توانست انجام داد وانگهی ایشان در نمایندگی ورزیده و موقع‌شناس بوده و همیشه شغل خود را به خوبی انجام فرموده و ایفا کرده‌اند و در هر زمان و هر موقع به اقتضای زمان و نشان داد حالات مخصوص مقصود خود را از پیش برده و می‌برند ولی تجربه به ما نشان داد در آن چند ماهه وزارت دارایی ایشان و یا مأموریت‌های دیگر دولت آن طور که باید نتوانستند از عهده مأموریت وزارت برآیند هر کس کاری دارد و برای کاری ساخته شده است و بلکه اغلب کارها فلج شد و مردم سرگردان و بلاتکلیف ماندند یکی از چیزهایی که باید به بنده جواب بدهند این است که در دوره چهارده آن چهار ماهی که آقای دکتر مجلس را از اکثریت انداختند و نگذارند مجلس کاری از پیش ببرد و در اثر نطق‌های ایشان پیشه‌وری خائن سوءاستفاده کرد و آن همه صدمه به آذربایجان وارد گردید و مردم ستم‌کشیده آن سامان و بلکه همه ایران هنوز خسارات آن را نتوانسته‌اند جبران کنند (تیمورتاش - ایشان تنها نبودند یک عده از نمایندگان با ایشان همکاری می‌کردند) (این طور نیست) باز باتمام این اعتراضات وجود ایشان در مجلس ذی‌نفع بوده زیرا مجلس مرکب از ۱۳۶ نفر اگر یک نماینده‌ای اشتباهی کند دیگران متوجه می‌شوند و به سهولت رفع آن اشتباه را می‌نمایند و اما خبط و خطای رئیس دولت را هر کس اهل سیاست و نظر است می‏داند به سادگی و سهولت نمی‌شود اشتباه و خطای رئیس دولت را جبران نمود.

علت دیگر مخالفت اینجانب غریزه ایشان است که آنچه را که در فکرشان رسوخ یافت ممکن است هیچ استدلالی و منطقی بتواند آن فکر را از مغز ایشان خارج ساخته و از اشتباه بیرونشان آورد و هر کس در مقام اعتراضی برآید به ایشان بر می‌خورد و آنچه بنده فهمیده‌ام و امید است که اشتباه کرده باشم از نظر انتقام‌جویی اگر معترضی را بی‌اهمیت تشخیص دادند وقعی به گفته او نمی‌گذارند و او را دیگر به خود راه نمی‌دهند و اگر مخالف و معترض را دارای عنوان و شخصیت تشخیص کنند و متوجه شوند اعتراض یک چنین معترضی به فکر ایشان لطمه وارد می‌آورد به نوعی او را از میدان و معرکه خارج می‌سازند. برای رفع خستگی آقایان تاریخچه و مثل کوچکی را که منطبق با حقیقت است ولو این که روزنامه‌ها باز هم این را وسیله و دست‌آویزی بر علیه من قرار دهند و اطلاعش بد نیست عرضه می‌دارم در زمان مرحوم ناصرالدین شاه که آن صورت هم در خاندان مرحوم وزیر دفتر تنظیم شد پهلوانی بود که در زمان مظفرالدین شاه مرحوم شد و نامش پهلوان اکبر خراسانی بود این پهلوان نامی در نزد عموم ورزشکاران و پهلوانان معروف بود به کتاب کشتی این همان پهلوان نامی است که بزرگ‌ترین پهلوان ایران یزدی معروف را زمین زد و پشت او را به خاک آورد در شخصیت او همین قدر کافی است نزدیک پنجاه سال است او به رحمت ایزدی پیوسته و هنوز در موقع خواندن گل کشتی از برای دو پهلوان نامی رسم است و می‌خوانند قبل از آن که آن دو پهلوان از روی خاک و سجده الهی بر می‌خیزند و می‌خواهند با هم فرو کوبند و کشی بگیرند خواننده گل کشتی می‌گوید، نتوانی شدن به آسانی پهلوان اکبر خراسانی ولی با آن همه شخصیت پهلوانی عموماً یک نفس را به او نسبت داده و غیر قابل جبران خوانده‌اند و حق هم با آن اشخاص است، می‌گویند مرحوم اکبر اگر تشخیص می‌کرد جوانمردی و پهلوانی آماده شده و روی کارآمده از ترس آن که مبادا روزی برسد که به دست او زمین بخورد در موقع کشتی به فنی خاص و نیرنگی مخصوص عضوی از اعضای اصلی بدن آن جوانمرد و پهلوان را ناقص و فلج می‌کرد و او را از بین می‌برد که بالنتیجه هیچ پهلوانی رو نمی‌آمد همه تصدیق دارند این رفتار برخلاف جوانمردی است امیدوارم این صفت را جناب آقای دکتر از خود دور بدارند و سعی فرمایند مخالفین خود را ناقص و علیل نسازند و آنها را از بین نبرند (اردلان - تشبیهات شما درست نبود) باشد من باید بگویم آن پهلوان در نتیجه این عمل چند سال آخر خود را از ترس انتقاد حاضر نمی‌شد در گود زورخانه ورزش نماید و با پهلوانی کشتی بگیرد. امیدوارم درباره جناب آقای دکتر مصدق این رویه مصداق پیدا نکند. اصل مسلم آن است هیچ کشور و مملکتی به حد اعلی نمی‌تواند ترقی پیدا کند مگر آن که نقادین از ارباب قلم و به اهل نظر اعم از نماینده و یا غیر هم به موقع خود انتقاد صحیح خود را آزادانه بنماید و بتوانند با کمال راستی و شهامت نظر و فهم خود را عرضه داشته آنچه را فهمیده‌اند بگویند و اطمینان پیدا کنند که انتقاد صحیح خریدار دارد و آنها را دچار زحمت نمی‌سازد یکی از علل مخالفت اینجانب که نمی‌توانم از آن چشم پوشیده و اظهار نظر بکنم و اضطرابی بود که از اثر نطق و بیان ایشان در این چند روز اخیر در عموم مردم ایجاد گردید زیرا صریحاً در مجلس شورای ملی ایشان اظهار فرمودند چنانچه همین امروز تکلیف طرح کمیسیون را معین نکنید چون پیشامدهای عجیبی در پیش است و ممکن است اتفاق بیفتد دیگر موفق به هیچ خدمتی مجلس نخواهد گردید همه مردم اعم از نمایندگان محترم و خارج از مجلس یقین پیدا کردند نقشه شومی برای مملکت کشیده شده و در آن دوه سه روزه انجام خواهد یافت در صورتی که همه دیدیم هیچ پیشامدی نشد و هیچ موضوعی در کار نبود. مگر آن که از این اضطراب و ایجاد وحشت نظری بوده است آقای وزیر جنگ باید قضیه فارس را روشن کند که ما بفهمیم چه دستی ۱۶ میلیون دلار اندوخته مملکت را از بین برد واقعاً اگر نقشه شومی‌کشیده شده بود چرا آقایان نمایندگان محترم و لااقل بعضی‌ها را از حقیقت آن آگاه نساختند و اگر این حرف‌ها و ایجاد تزلزل جز نقشه ایشان بوده است از نظر ادب فقط قناعت می‌کنم به این عبارت که خدعه و تزویر در سیاستمدار خدمتگزار نباید راه داشته باشد و سرمایه او قرار گیرد و اگر خدای نخواسته آقای دکتر به وهم و خیال و یا ترس و ضعف اعصاب و قلب که آگاهی نمودند آن را در مواقعی از ایشان مشاهده کرده‌ایم مبادرت به این فرمایشات فرموده‌اند سیاستمدار وهمی و یا ضعیف‌القلب نمی‌تواند از عهده مسئولیت سنگین نخست وزیری برآید جهت دیگر مخالفت بنده فرمایشات صریح جناب آقای دکتر است در مجلس شورای ملی که در دو مرتبه به عنوان تشکر از عموم نمایندگان مجلسین فرمودند این قدم مؤثری را که به اتفاق کلمه برداشتید می‌دانم دست‌های جنایتکار و مداخلات مخصوصی نخواهند گذارد اغلب شما نماینده شوید که در حقیقت نظیر خدمت شما را در ادوار سابقه نمی‌توان پیدا کرد تلویحاً و تصریحاً خواستند بفهمانند دست‌های اجانب خدای ناخواسته مانع از وکالت خدمتگزاران است این بیان و اظهار نظر اگر پایه و اساس داشته و آقای دکتر اطلاع اساسی دارند در این صورت از نظر وظیفه‌شناسی باید نمایندگان محترم را از حقیقت آن آگاه سازند اگر چه خود این اظهار از دو لب شخصی مثل آقای دکتر بیرون آمدن و آن هم در مجلس شورای ملی به عقیده بنده پسندیده نبوده و نیست (اردلان - یک حقیقتی را فرمودند). هیچ اجنبی حق ندارد در امور مملکت ما دخالت کند ولی با فرض صحت باید نمایندگان بفهمند که آن دست‌ها کجا است و از چه راه باید جلوگیری شود حالا می‌فرمایند و اگر پایه و اساسی نداشته که باز نباید می‌فرمودند در صورت فرض اول و صحت موضوع بنده سزاوار نمی‌دانم جناب آقای دکتر آلت این فعل باشند و به دست ایشان شالوده این کار ریخته شود به هر صورت در دو قسمت معروض آقای دکتر باید مطالب را افشا کنند وگرنه ناچارم بگویم این روش پسندیده نبوده و نیست علت دیگر مخالفت بنده چون جناب آقای دکتر مصدق وکیل اول تهرانند مردم تهران به ایشان رأی دادند که در مجلس تشریف داشته از افکارشان مملکت استفاده برده و ببرد و مانع باشند از به کار افتادن افکار غیر متناسب این عقیده من است حالا می‌فرمایید از راه قانون انتخابات خوب این فکری است که مجلس باید زودتر نظر خودش را اعلام کند در این خصوص اگر آرای عمومی‌گرفته شود و از مردم سؤال شود مردم

تهران شماها که به جناب آقای دکتر مصدق رأی داده‌اید و ایشان را نماینده خود قرار داده‌اید آیا راضی هستید که چند روز و یا ماهی ایشان رئیس‌الوزرا بشوند و سپس پای خود را از صحنه سیاست بیرون نهند و آن وقت اقلیت و اکثریت به جان هم افتند که بالملازمه مملکت نتیجه که نبرد هیچ شاید و بلکه از روی حتم ضرر و زیان جبران‌ناپذیری را تحمل کند به علاوه آقای دکتر باید عقلاً و شرعاً رعایت حال و نظر موکلین محترم را بنمایند در دادن رأی و ورقه انتخابی چنین شرطی نبوده است که وکیل برود به کار دیگری پردازد وکیل مردم موظف است در مجلس باشد و انجام وظیفه کند.

نظر کلی اینجانب چه درباره آقای دکتر مصدق و چه در عموم نمایندگان محترم آن است مادام که در قانون چنین استثنایی و شرطی قید و تصریح نشده وکیل حق ندارد از وکالت کنار برود و به کار دیگر بپردازد مگر آن که قبلاً استعفا کند و این شرط هم شامل سناتورهای انتخابی است مصونیت با مسئولیت جدا است این را نمی‌توان در آن واجد با هم تلفیق کرد حتی قانون اساسی مجلسین گفته مجلس نگفته علت دیگر مخالفت بنده آن است که چون آقای دکتر مصدق تا حال جنبه آمریت داشته یعنی واضع قانون بوده دولت مأمور و مجری نظر نمایندگان و قانون است یعنی حالا جنبه ایشان مأموریت است نه آمر بودن این را بنده در ایشان نمی‌خواهم ببینم واقعاً اگر آقای دکتر بخواهند نظر نمایندگان را نپذیرند و به آن عمل نکنند (که الان عکس آن را فرمودند و گفتند عمل می‌کنم) که نخست وزیر قانونی نمی‌توان ایشان را دانست و چنانچه نظریات قانونی نمایندگان را صد در صد بخواهند اجرا فرمایند مجلس شورای ملی را از مشورت‌های صحیح خود محروم داشته‌اند.

جهت دیگر مخالفت بنده تصور می‌کنم مرتبه دیگر هم در مجلس شورای ملی اشاره به این موضوع کرده‌ام عنوان جبهه ملی خیلی معذرت می‌خواهم که ایشان برای خود قائل شده‌اند تخم نفاقی بوده که در بین ایرانیان کاشته شده اینجانب تمام ایرانیان را یک جبهه و آن هم جبهه ملی می‌دانم.

مگر آن که خدای ناخواسته فردی از افراد مرتد ملی شده و به جهاتی از ملت و مملکت طرد گردد چه چیز ایجاب می‌کرده که این عنوان را به خود اختصاص دهند و خدمتگزاری را از خصائص افرادی مخصوص بخوانند دیگران را از جرگه خدمتگزاران خارج سازند اگر چه می‌دانم جواب به من خواهند فرمود اثبات شیی نفی ماعدی نمی‌کند ولی از نظر اخلاق و لطافت مخصوص عادت کشور تصدیق بفرمایند نظر ارادتمند صائب بوده و صحیح است مثل آن که راجع به نفت سالیانی دراز هوشمندان ایرانی عموماً روز می‌شمرند و انتها فرصت می‌بردند تا موقع به دست آورند از زیر فشار کمپانی غاصب و دست‌های تحریکات سیاسی اجانب مستخلص گردند.

نطق‌های بعضی از نمایندگان در دوره چهارده ضبط است و همه خوانده و می‌دانیم نمی‌خواهم وارد حرف‌های شوم که تصور خودخواهی در بنده برود ولی اگر به نطق‌های ارادتمند و سؤالات اینجانب چه قبل از تشریف آوردن نمایندگان محترم تهران به مجلس چه در موقع طرح پیشنهادی کمیسیون مراجعه شود تصدیق خواهند فرمود که موضوع ملی شدن نفت از افکار جبهه ملی نبوده بلکه جبهه ملی هم جز افکار عموم ملت ایران بوده است.

در این خصوص نمی‌خواهم اعتراضات مردم بی‌غرض را به طرح اجرایی عرض کنم که طرح مزبور را عده‌ای کافی برای منظور جنابعالی و ملت نمی‌دانند.

این نوع از خودخواهی‌ها ممکن است دیگران را دلسرد کرده و خسته روان سازد و باز جهت دیگر مخالفتم چه در موقع طرح قانونی ملی شدن نفت و چه قبل از آن مکرر اینجانب راجع به بحرین گوشزد کرده و همه نمایندگان این منظور را داشته چه که بحرین جزیی از اجرا مملکت و سایر قسمت‌های کشور است همان طور که قرارداد دارسی باطل است راجع به بحرین هم هر قراردادی را هر فردی که جز افراد عادی است بسته باشد باطل است و قانونی نیست و ملت ایران حاضر به این حرف‌های پوچ نیست و گوش ما به این مزخرفات حاضر نیست و اینها آواز دهل است و موقع طرح با آقای دکتر مذاکره کردم فرمودند فعلاً مصلحت نیست و عبارتی فرمودند گویا الهم بیر بیر بود من معنی آن را نفهمیدم (بهادری - از من می‌پرسیدی می‌گفتم) بنده از آن چیزی نفهمیدم و بلکه قدری ملول گشتم و ذهنم مشوب شد مدعی نیستم که خوب تشخیص کرده‌ام ولی نمی‌توانم از این زمان و این موقع صرف‌نظر کنم چه مانع داشت و دارد که راجع به نفت بحرین هم تصمیم می‌گرفتیم که مثل نفت جنوب آن نفت هم همین عنوان را داشته باشد النهایه عواید حاصله آن را به قدر لزوم به اصلاحات اساسی آنجا مصرف کرده و بقیه را جزو بودجه کل کشور در قسمت عمرانی وارد سازیم انتقادات معروضه کلاً جنبه ادب و ملایمت داشته و به علت عدم اقتضا و احترام قانون ملی شدن نفت بیشتر در آن بحث نمی‌کنم ولی برنامه تقدیمی آقای دکتر را کافی برای تأمین منظور ملت ایران نمی‌دانم گناه است نمی‌دانم ثواب است نمی‌دانم نقایصی دارد که حتماً باید در برنامه بگنجانند و ماده اول را روشن نموده از ابهام بیرون آورند و دیگر آقای دکتر چرا ماده مخصوصی در برنامه برای پایین آوردن هزینه زندگی سرسام‌آور مردم نگنجاندند و همچنین راجع به اجرای منع مشروبات الکلی که از مجلس شورای ملی قانونی گذشته و دولت را موظف داشته در مدت یک ماه طرح آن را به مجلس بیاورند چرا ماده وارد نساخته در صورتی که در برنامه جنابعالی این موضوع باید ام‌المواد باشد به نظر بنده الساعه لازم است این ماده را جزو برنامه نمایند حالا وارد می‌شوم به مرحله سوم این تذکرات جناب آقای دکتر اگر نظریاتی را که از نظر مملکت به عرض می‌رسانم فوراً از ناحیه جنابعالی امر شود به موقع اجرا درآورند این بنده مخالفت خود را پس گرفته حتی در راه شما از هیچ خدمتگزاری فروگذار نخواهم نمود همه ایران مرا می‌شناسند دروغ نمی‌گویم معصیتی که کرده باشم حتی‌القوه مگر آن که نفهمیده باشم سعی کرده‌ام که پیرامون دروغ نگردم این مذاکرات من برای خدمت به مملکت است.

توجه بفرمایید آن وقت امیدوارم که تصدیق بفرمایید که شوشتری نه تنها سرباز عادی است بلکه سپهسالار صف‌شکنی است (خنده نمایندگان) بله افتخار می‌کنم پسر علی ابن ابیطالبم و سپهسالار صف‌شکنم که زرهم پشت ندارد و خدا شاهد است که تا حالا پشت به دشمن نکرده‌ام.

۱ - از همین امروز امر فرمایید مشروبات الکلی چه به طور کاسه‌فروشی و چه بطری‌فروشی چه در مهمانخانه‌ها استعمال آن ممنوع شده و مرتکبین به مجازات قانونی برسند و این مبلغ ناچیز حرام را از درآمد عرق‌فروشی از بودجه مملکتی حذف فرمایید بدیهی است تریاک و شیره و کلیه این نوع از محرمات جز امر باید قرار گیرد.

البته نوشته‌ام تریاک و تمام مایعات و جامدات مخدره کلاً در تحت این قانون باید عملی و جلوگیری شود به خدا اگر وقت داشتم مضرات مشروبات الکلی و بیچارگی ملت ایران را در اینجا می‌گفتم اگر حال داشتم نمی‌گذاشتم کسی در این مجلس از وکیل و روزنامه‌نویس تماشاچی زن و مرد بیرون بروند مگر این که گریان باشند و دلی نباشد به جز این که سوزان باشد. به خدا بزرگ‌ترین قدم برداشتن مشروبات الکلی است (و تریاک) عرض کردم هر دو حرام است چه شیره چرس نگاری و چه مایع و جامد.

۲ - لازم است امر فرمایید از همین امروز کلیه مرزهای ایران تحت بازرسی دقیق قرار داده اشخاص غیر مجاز و قاچاقچی نه وارد خاک ایران شوند و نه از ایران بیرون بروند.

۳ - دستور اکید و ابلاغ فرمایید هیچ فردی ولو در هر مقام باشد حق نداشته باشد که وارد سفارتخانه‌های روس و انگلیس و آمریکا و امثالهم شود و با مأمورین سیاسی خارجی تماس گیرد به استثنای مأمورین رسمی وزارت امور خارجه یا افرادی را که از طرف دولت اجازه صریح داده می‌شود برای انجام امور ملاقات‌هایی به عمل آورند این چون نظر خودم است نظرم این است بدون تردید باید چهل ذرع آن طرف‌تر هر سفارت باید یک دار زد هر آدم غیر مسئول که تشریف برد آنجا می‌افتد گردنش تمام می‌شود سه تا دست را ببرند سه تا محارب را همان طور که قرآن گفته مجازات بکنند اگر تمام مملکت اصلاح نشد، اگر دزد پیدا شد. جناب آقای دکتر حالا هم عرض می‌کنم از وقتی که ابن مسعود آمده در مکه ۲۱ سر بریده یک سرش هم ابوطالب یزدی بیچاره بود. ۲۱ سر بریده. اجازه بدهید آقای موقر این مسئله از نظر فرقه حق با شما است ولی از نظر اصول که گفته شده است شاید قاضی نفهمیده ولی از نظر اصول هر کس به خدا و رسول و جبرئیل و میکاییل و کعبه جسارت بکند حکمش قتل است ولی بنده یک اعتراضی نوشتم و وزارت خارجه هم همان اعتراض بنده را فرستاد و ابن مسعود قضات را خواست گفت جواب این را بدهید مسئله صلح حدیبیه را نوشتم. از روی اصول و موازین شرع (احسنت). جناب آقای دکتر این عرایض بنده ساده نیست یقین بدانید اگر موفق به انجام این مقصود شوید هفتاد درصد از اشکالات کشور را مرتفع ساخته‌اید.

۴ - تصویب بودجه کل مملکتی مقدم بر تمام کارها است. جنابعالی حق آن است دست به هیچ کار نزنید مگر آن که بدواً بودجه کل کشور را از تصویب مجلس گذرانیده با فراغ بال در کارهای دیگر وارد شوید. جناب آقای دکتر به عقیده من گردگیری بکنید. بودجه مملکتی را به تصویب برسانید تکلیف مملکت را روشن کنید هی یک دوازدهم دو دوازدهم آخر هر ماه این خیلی مسخره است این خیلی مسخره است آقا (صحیح است) نمی‌دانم این حرف تا چه اندازه میسور است لات تکلف‌الله نفسا الا وسعا.

۵ - فوراً امر بفرمایید انحصارات دولتی که علت اساسی ترقی هزینه زندگی عمومی بوده و مردم را بیچاره ساخته از بین برداشته شود. (صحیح است)

۶ - برای الغای مالیات ارضی و جلوگیری از تماس مأمورین با دهاقین و زارعین بیچاره فکر صریحی بفرمایند و همچنین

راجع به مالیات‌های غیر مستقیم با مشورت اهل فن و اطاق بازرگانی طرح نوینی بریزند که این امر هم به دست شما انجام شود.

۷ - فوراً طرح وصول درآمد نفت بحرین و مخارج آن را به مجلس پیشنهاد فرمایید (حاذقی - بحرین جزو ایران است) برای عوایدش گفتم درست می‌نویسم اشتباه نمی‌کنم.

۸ - یکی از موضوعاتی که هر دولت صالح و خدمتگزاری باید به آن توجه اساسی کند بیرون ریختن مأمورین و خدمتگزاران صدیق و پاک مملکت را لکه‌دار کرده و مردم همه را به یک چشم نظر انداخته و مثل این که مأمورین دولت را دسته جداگانه تشخیص می‌کنند جناب آقای دکتر این عرض بنده به قدری انجامش سهل است که به هیچ اشکال برنمی‌خورد و منتها از راه صحیح نه از راه ابجد هوز حطی. ان راه عاقلانه نبود الغا نفاق بود.

۹ - سریعاً امر فرمایید این را به طور معما نوشته‌ام تمنا دارم توجه بفرمایید افراد و مفسدش که مأموریت دارند اخلال در عقاید و افکار ایرانیان برخلاف قانون اساسی بنمایند از آنها جلوگیری به عمل آید مردم را از سر آنها آسوده فرمایید این را باید خودم به جناب آقای دکتر توضیح دهم پیش از این مقتضی نیست.

۱۰ - حالا که جنابعالی موفق شده‌اید لازم می‌دانم با مشورت نمایندگان جراید و ارباب قلم طرحی بریزید که روزنامه‌های فحاش و تهمت‌زن و غیر صالح از جرگه این طایفه خدمتگزار که رکن چهارم مشروطیتند خارج شوند و پیش از این آبروی جراید را نریزند این کار باید بشود این ده ماده که به عنوان تذکر عرض کرده‌ام اگر خوب دقت فرمایید و توجه شود پایه اصلاحات اساسی کشور است و هیچ یک از آن مواد را نباید از نظر دور داشت سهل است اگر بخواهید انجام فرمایید متمنع است اگر نخواهند بگذارند شما به این موفقیت برسید. سعی فرمایید مشاورین شما ذهن شما را مشوب نساخته و بی‌جهت نسبت به مردمان بی‌غرض بدبین‌تان نکنند.

جناب آقای دکتر استدعا دارم جواب‌های بنده را شخص خودتان بفرمایید زیرا جواب دیگران اینجانب را قانع نخواهد ساخت تحمل این زحمت را باید شخصاً بفرمایید افکار عمومی را در این قسمت توجه کنید که دیگران اگر بخواهند از روی عدم بصیرت و اطلاع و یا جهات دیگر بنده جوابی سرسری بگویند حسن اثر نخواهد داد و با تمام این مقدمات در موقع دادن رأی ممتنع خواهم بود زیرا به طوری که فوقاً عرض کردم قبول زمامداری جناب آقای دکتر مصدق از نظر حفظ امانت ملت که نمایندگی آنان است شرعاً و علاً جایز نمی‌شمارم و راجع به این موضوع عذری را از ایشان نمی‌پذیرد در خاتمه این جمله معترضه را عرض و گفته‌های خود را به اتمام می‌رسانم. روباهی که دم آن شاهد است به قلم آورده که شوشتری مجتهدی است که منکر تقلید است. ناچارم بگویم بر مجتهد تقلید حرام است. آنگاه آن کس که باید تقلید کند از اعلم عادل باید تقلید کند نه از جاهل مغرض و صاحب فکر شیطانی پاینده باد دین اسلام و برقرار و با عظمت باد ایران. والسلام علی من تبع‌الهدی.

رئیس - چند نفر پیشنهاد کفایت مذاکرات داده‌اند که قرائت می‌شود.

آشتیانی‌زاده - آقا ما دیشب اینجا خوابیدیم که حرف بزنیم یک مخالف و یک موافق حرف بزند بعد رأی گرفته شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد کفایت مذاکرات می‌نمایم. ملک‌مدنی.

پیشنهاد می‌کنم مذاکرات در اطراف برنامه دولت پس از یک مخالف و موافق کافی است. دکتر معظمی.

ناظرزاده - عین همین پیشنهاد را آقای دکتر مصباح‌زاده و باز عین همین پیشنهاد از آقای نبوی و از آقای معدل و بعد از آقای فرهودی رسیده است.

رئیس - آقای ملک‌مدنی.

آشتیانی‌زاده - آقای ملک‌مدنی که خودشان پارلمان‌ترند.

ملک‌مدنی - عرض کنم بنده پیشنهادی که دادم چون کمی به قواعد و آیین‌نامه مجلس آشنایی دارم روی اصول دادم که بعد از مذاکراتی که شد البته نظر شخص جناب آقای رئیس و رأی آقایان نمایندگان در کار شرط است و اما بنده صبح که به مجلس آمدم احساس کردم که همه نمایندگان با این نظر که جناب آقای دکتر مصدق هم اظهار کردند تقریباً توافق دارند که چون یک موقعیت حساس هست اقتضا دارد که یک عمل سریعی بکنیم و به دولت رأی اعتماد بدهیم برود مشغول کارش بشود برای این که سوابق نشان داده است وقتی که یک مواقع حساس مؤثری در کشور پیش آمده کرده است این فاصله را ما کوتاه کرده‌ایم و تشریفات را کم کرده‌ایم و زودتر خوسته‌ایم به نتیجه برسیم حالا هم پیشنهاد کفایت مذاکراتی که بنده داده‌ام برای این بود جناب آقای دکتر معظمی هم پیشنهادی دادند دلایل کفایت مذاکرات را به عرض آقایان می‌رسانند زیرا یک دلایلی دارند که به عرض آقایان برسانند فقط بنده یک مطلبی را از نقطه نظر حزبی مأموریت دارم که عرض کنم بنده چون عضو حزب رستاخیز هستم و کمیته مرکزی حزب ما تصمیم گرفت و دیشب اعلامیه داده است به موافقت با دولت جناب آقای دکتر مصدق و بنده هم که عضو این حزب هستم مأمور شدم اینجا موافقت حزب را و موافقت رفقای مجلسی و فراکسیونی را عرض بکنم این بود که عرض کردم یک توضیحاتی هم جناب آقای دکتر معظمی دارند و می‌خواهند در این موضوع توضیحاتی که لازم هست بدهند فعلاً بنده یک جمله کوتاهی عرض می‌کنم من تصور می‌کنم که همه ما به سابقه درخشان و خدمات ملی جناب آقای دکتر مصدق واقف هستیم و حقیقت بدون هیچ ریب و ریایی بنده عرض می‌کنم این شخص که امروز زمام امور را در دست گرفته امروز که وارد مبارزات سیاسی شده همیشه با کمال شجاعت و شهامت و فداکاری قدم‌های خودش را برداشته و وزرایش هم اتفاقاً همه اشخاص شایسته و ملی هستند و ما از خدا می‌خواهیم که توفیق حاصل کنند و در این مقصد بزرگی که ملت ایران دارد همان طوری که ایشان در قوه مقننه خدمات خودشان را انجام داده‌اند در قوه اجراییه هم بتوانند نظر ملت ایران را تأمین بکنند تصور می‌کنم که همه مجلس هم به تقویت دولت ایشان حاضرند زیرا به طوری که عرض کردم ملت ایران نشان داده است در مواقع حساس همیشه برای حفظ منافع ملی خودش یک وحدت کاملی داشته ما اگر اختلاف سلیقه و عقیده هم داشته باشیم به نظر بنده در این موقع باید همه متحداً و متفقاً برای هدف کار دولت فعلی که یک مقصد بزرگی را در پیش دارد و باید اجرا کند باید همه دست به دست هم بدهیم و انشاءالله به یاری خداوند بتوانیم موفق بشویم.

رئیس - آقای حاذقی.

حاذقی - من معتقد هستم که اراده الهی در این تعلق گرفته است موجبات نجات و رستگاری ملت ایران فراهم بشود (نمایندگان انشاءالله) مسئله قانونی که مجلسین شورای ملی و سنا راجع به ملی کردن صنعت نفت در تمام ایران رأی دادند من آن را جز با خواست و اراده الهی به هیچ عامل دیگری مربوط نمی‌دانم. انتخاب آقای دکتر مصدق به نخست وزیری هم معتقدم که صرفاً روی خواست خداوند و اراده الهی بوده که در حال حاضر یک دولتی تحت ریاست و قیادت ایشان تشکیل بشود. که بتواند با عمل باری از دوش مردم ایران بردارند و فکر فوری و علاج قطعی بیچارگی و بدبختی مردم این کشور را بکنند من هر چه مطالعه می‌کنم هیچ عامل دیگری برای تشکیل این دولت و برای انتخاب شخص آقای دکتر مصدق به نخست وزیری نمی‌بینم زیرا هیچ‌گونه زد و بست سیاسی و مقدمات چاره‌جویی‌هایی که در پاره دولت‌ها می‌دیدیم درباره دولت ایشان نمی‌بینم آن روز که آقای دکتر مصدق قبول زمامداری فرمودند فراکسیون جوان که بنده عضو آن هستم تشکیل جلسه داد و به اتفاق کلمه رأی دادند که با کمال صمیمت و با منتهای مجاهده از دولت پشتیبانی کنند (صحیح است) وزرایی هم که انتخاب شده‌اند بحث ندارد همه اشخاصی هستند که مورد وثوق و اعتماد اهالی این مملکت هستند خود آقای دکتر مصدق هم در دوره هفتاد ساله عمر خودشان امتحان شرافت و تقوا و پاکدامنی را داده‌اند وقتی که فراکسیون ما این نظر را داد دیروز بعد از ظهر من آمدم در مجلس شورای ملی و با سایر رفقا در اینجا ماندم و شب هم اینجا بیتوته کردم برای این که اسم بنویسم مطالب و عرایضی که مبنی بر تقویت و پشتیبانی دولت ایشان و در عین حال دادن یک تذکرات نافعی که ما معتقد بودیم به نفع مملکت است اینجا به عرض برسانم حالا که آقای دکتر مصدق فرمودند و تذکر بدهند امروز هم از اول وقت تشریف آوردند همین طور در اتفان ایشان بودیم و در همان موقع با تمام رفقا تماس گرفتیم باز موافقیم با نظر شخص ایشان که تمام مطالب اصلاحی که داریم با کمال خلوص نیت به ایشان ارائه طریق بکنیم همکاری بکنیم همفکری بکنیم و مطالبمان را به ایشان بدهیم و از ایشان انجامش را بخواهیم این است که من مخالفت خودم را با کفایت مذاکرات پس بگیرم که زودتر رأی بگیرید..

رئیس - چی را پس می‌گیرید؟ مخالفت کفایت مذاکرات که پس گرفتن ندارد مطالب خودتان را گفتید.

جمال امامی - آقای رئیس بنده تذکری دارم.

رئیس - باید رأی گرفت هیچ تذکری ندارد.

جمال امامی - این که نشد من مخالف کفایت مذاکرات هستم ایشان که مخالف نبودند.

رئیس - چرا نشد مطابق آیین‌نامه یک نفر پیشنهاد کفایت مذاکرات کرده و یک نفر هم مخالف صحبت کردن، حالا رأی می‌گیریم. جمال امامی - این آقا مخالف بود؟

رئیس - مجلس رأی ندهد.

دکتر معظمی - بنده عرض داشتم خواستم عرض بکنم چون بنده امضا کرده

بودم آقای ملک‌مدنی هم فرموند اجازه بفرمایید یک موافق هم صحبت بکند بعد رأی بگیرید.

رئیس - پیشنهاد آقای ملک‌مدنی این بود که مذاکرات کافی است توضیح هم دادند آقای نبوی هم همین پیشنهاد را کردند پیشنهاد کردند بعد از آقای شوشتری مذاکرات کافی باشد (دکتر بقایی-یک موافق هم باید حرف بزند.)

فرامرزی - مخالف و موافق برای این حرف می‌زند که مجلس را قانع بکند.

رئیس - این را می‌فهمم ولی مخالف و موافق صحبت کردند حالا مجلس خودش مختار است هر طور می‌خواهد رأی می‌دهد رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد.

آشتیانی‌زاده - من موافقم با دکتر مصدق ولی با این وزرای فراماسون و قزاق که در این کابینه هستند مخالفم ما از دکتر مصدق انتظار نداشتیم وزیر فراماسون و قزاق بیاورد.

رئیس - آقای نخست وزیر اگر مطلبی دارید بفرمایید و الا رأی بگیریم.

نخست وزیر - خیر عرضی ندارم.

رئیس - رأی اعتماد به دولت گرفته می‌شود. آقایان موافقین ورقه سفید می‌دهند (آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل در محل نطق حاضر و رأی خود را دادند)

آقایان: جمال امامی - رفیع - جواد مسعودی- ناصر صدری- فرهودی- اردلان- مجتهدی- پناهی- بهادری- دکتر مجتهدی- سنندجی- کشاورزصدر- دکتر هدایتی- دکتر طبا- محمد ذوالفقاری- دکتر مصباح‌زاده- تیمورتاش- دولتشاهی- حکیمی- فرامرزی- صفوی- عزیزاعظم زنگنه- امینی اکبر- وهاب‌زاده- گنجه- سرتیپ‌زاده- امیری- قراگوزلو- نورالدین امامی- اوزنگ حمیدیه- قشقایی- حائری‌زاده- دکتر شایگان- صالح- دکتر بقایی- مکی- دکتر معظمی- موقر- محمدعلی مسعودی- حاذقی- بوداغیان- مکرم- مهدی ارباب- گنابادی- نبوی- سلطان‌العلما- قاسم فولادوند- دکتر کیان- بزرگ‌نیا- اسلامی- مخبر فرهمند- صاحب‌جمع- گودرزی- دکتر جلالی- امامی‌اهری- بهبهانی- ملک‌مدنی- کهبد- (آشتیانی‌زاده - به این قزاق‌ها و فراماسون‌ها رأی ندهید) فتحعلی افشار- آزاد- ثقةالاسلامی- دکتر راجی- عرب‌شیبانی- گرگانی- ظفری- غضنفری- سلطانی- دکتر کاسمی- دکتر نبوی- قرشی- (آشتیانی‌زاده - این وزرا همکار تقی‌زاده هستند) فقیه‌زاده- آصف- عباسی- موسوی- شیبانی- امیرنصرت اسکندری- مهدوی (آشتیانی‌زاده - من دو رأی می‌دهم یک سفید به خود آقای دکتر مصدق و یکی کبود به وزرای ایشان) سودآور- صدرزاده- نریمان- (آشتیانی‌زاده - این رأی شما دکتر مصدق را خراب می‌کند برای مملکت لازم است آقایان به این وزرای فراماسون و قزاق رأی شما دکتر مصدق را خراب می‌کند برای مملکت لازم است آقایان به این وزرای فراماسون و قزاق رأی ندهید نظامی نباید وزیر کشور بشود) (موقر - آقا این حرف‌ها چیست می‌زنید سرلشگر زاهدی مرد شریفی است.)

رئیس - آقایان ساکت باشید به شما تذکر می‌دهم اگر ساکت نشوید اخطار می‌کنم و (بقیه آقایان به شرح ذیل در محل نطق حاضر و رأی خود را دادند)

آقایان: آبکار- شادلو- عامری- دکتر طاهری- دولت‌آبادی بروند معین‌زاده- صدر میرحسینی- سالار بهزادی- دهقان- معدل- دکتر برال- امیر افشاری- هراتی- کوراوغلی- ارباب گیو - ناظرزاده - ناصر ذوالفقاری – غلامرضا فولادوند.

(شماره آراء به عمل آمده و نتیجه به قرار زیر بود.)

ورقه سفید موافق ۹۹. ورقه سفید بی‌اسم یک برگ.

ناصر ذوالفقاری (منشی) - آقای رئیس رأی آقای آشتیانی‌زاده چه می‌شود؟

رئیس - اگر موافق هستند ورقه سفید و الّا ورقه کبود ایشان حساب می‌شود.

آشتیانی‌زاده - گفتم من به آقای دکتر مصدق ورقه سفید می‌دهم و به وزرای ایشان ورقه کبود می‌دهم.

رئیس - پس هیچ کدام محسوب نمی‌شود. از ۱۰۲ نفر عده حاضر با ۹۹ رأی موافق به دولت آقای مصدق رأی اعتماد داده شد.

اسامی موافقین. آقایان: دکتر شایگان - معین‌زاده - ناظرزاده - ناصر ذوالفقاری - عزیزاعظم زنگنه - وهاب‌زاده - دکتر مصباح‌زاده - تیمورتاش - پناهی - صدرزاده - صاحب‌جمع - امینی - نورالدین امامی - سلطانی - دکتر راجی اسلامی - غضنفری - بهبهانی - بهادری – فرامرزی - جواد مسعودی - امیری قراگوزلو- سودآور - معدل - هراتی - گنابادی - عبدالحسین مجتهدی - فرهودی - اردلان - محمد ذوالفقاری – کشاورز صدر - حسن اکبر - مخبر فرهمند - گنجه - موقر - مکی - دکتر مجتهدی - خسرو قشقایی - بزرگ‌نیا - سنندجی - حکیمی- ملک‌مدنی - دولتشاهی - افشار - قرشی - فقیه‌زاده - عرب‌شیبانی - گرگانی - ظفری - دکتر کاسمی - شیبانی - آصف - عباسی -موسوی - اسکندری - مهدوی - نریمان - برومند - آبگار - شادلو - دولت‌آبادی - دکتر طاهری - صدر میرحسینی - دکتر برال - سالار بهزادی - دهقان – حاذقی - کوراوغلی- گیو- امیر افشاری- صفوی- حمیدیه- دکتر بقایی- بوداغیان- حائری‌زاده- صالح- اورنگ- محمدعلی مسعودی- مهدی ارباب- سلطان‌العلما- دکتر نبوی- گودرزی- ثقت‌السلامی- کهبد- امامی‌اهری- دکتر جلالی- دکتر معظمی- دکتر طبا- سرتیپ‌زاده- غلامرضا فولادوند - قاسم فولادوند - عامری- ناصر صدری- جمال امامی- دکتر کیان- نبوی- مکرم- دکتر هدایتی- رفیع.

ورقه سفید بی‌اسم- یک ورقه. آقای آشتیانی‌زاده یک ورقه سفید و یک ورقه کبود دادند.

رئیس - آقای نخست وزیر فرمایشی دارید؟ بفرمایید.

نخست وزیر - از اعتمادی که آقایان نمایندگان به دولت فرمودند بسیار متشکرم و امیدوارم که بتوانیم این رأی را در راه حقیقی و صحیح خودش عمل کنیم و همت کنیم انشاءالله عملیات دولت روی مصالح مملکت و نظریات شما باشد.

نمایندگان - انشاءالله.

۵ - ختم جلسه به عنوان تنفس

رئیس - ۵ نفر باید برای کمیسیون مختلط قانون نفت تعیین بشوند ولی چون گویا جلسه مجلس سنا هم چهارشنبه است دیر نمی‌شود در جلسه آینده روز سه‌شنبه انتخاب به عمل می‌آید یعنی این جزو دستور روز سه‌شنبه خواهد بود.

معدل - جناب آقای رئیس در این باب تقاضای جلسه خصوصی داریم که مطالعه بشود.

ملک‌مدنی - اجازه بفرمایید الان جلسه را ختم کنیم برویم آنجا یک توافقی بکنیم.

رئیس - بنده هم عقیده‌ام این است که جلسه را یک قدری زودتر ختم کنیم. فعلاً تنفس داده می‌شود.

(یک ربع به ظهر جلسه به عنوان تنفس ختم و دیگر تشکیل نگردید.)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت.