مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ خرداد ۱۳۳۷ نشست ۲۰۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ خرداد ۱۳۳۷ نشست ۲۰۱

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۷

سال چهاردهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۲۰۱

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه خرداد ماه ۱۳۳۷

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس جلسات هشت و یازده خرداد

۲- بیانات قبل از دستور آقای خرازی

۳- ابلاغ مراحم خاص ملوکانه به آقایان نمایندگان به وسیله مقام ریاست در جواب تلگرافی که عرض شده

۴- مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی راجع به اصلاح قانون مالیات بر درآمد از ماده ۱۸

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

مجلس ساعت ۱۰ صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت‌مجلس جلسات هشت و یازده خرداد

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه- آقایان: صارمی- مرتضی حکمت- تیمورتاش- سعیدی- سیدامامی- دهقان- سالاربهزادی- غفاری- عامری- شادلو- قره‌گوزلو- خرازی- دکتر امیر حکمت- امید- دکتر عدل- اکبر- دکتر بینا- دکتر ضیایی- دکتر عمید- افخمی- فریدون افشار- امامی‌خویی- رامبد.

غائبین بی‌اجازه. آقایان: دکتر عامری- قرشی- دکتر پیرنیا.

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان:

عرب شیبانی- دکتر سعید حکمت- دکتر حسن افشار- دکتر اصلان افشار- اعظم زنگنه- دادگر- خزینه علم- اسفندیاری- بزرگ‌نیا- مهدوی- محمودی- صراف‌زاده- مسعودی- مهندس شیبانی- ثقه‌الاسلامی.

رئیس- در صورت‌مجلس نظری نیست؟ آقای صدرزاده‏

صدرزاده- اصلاح عبارتی در دو صورت‌جلسه هست تقدیم می‌کنم.

رئیس- بسیار خوب بدهید. آقای بهبهانی

بهبهانی- یک فقره شکایت از سرهنگ عزیزالله رحیمی و دو فقره شکایت مربوط به شهرداری و آسفالت است که تقدیم می‌کنم.

رئیس- در صورت‌مجلس دیگر نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت‌مجلس جلسات هشتم و یازدهم خرداد تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور آقای خرازی

رئیس- نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود. آقای خرازی بفرمایید.

خرازی- برای بنده فرصتی دست داد که چند روزی برای عید میلاد حضرت ثامن‌الحجج مشرف شوم به مشهد چون در ترن فرصتی برای بنده دست داده بود یک مطالعاتی در امور اقتصادی کشور کردم که به عرض آقایان محترم می‌رسانم بنده همیشه به شهادت همکاران عرض کرده‌ام که ما باید سعی کنیم که فاصله بین مردم و دولت کم شود و مردم راضی باشند و پیش‌آمدهایی و موضوعاتی که موجب اختلاف می‌شود اینها برطرف شود. اگر نظر آقایان باشد از ده‌ها سال قبل به این طرف اختلافی بین مالکین و مستأجرین در قضیه سرقفلی هست که آقای مجلسی کفیل وزارت دادگستری در چند ماه قبل اینجا وعده کردند که در این مورد لایحه‌ای تهیه و تقدیم مجلس می‌شود و به طور مسالمت و کدخدامنشی این اختلاف رفع می‌شود یادم می‌آید همکار محترم آقای عمیدی نوری فرمودند که اگر این مقررات در کمیسیون دادگستری مجلس بگذرد و موضوع سرقفلی حل شود خیلی از اشکالات حل می‌شود چون هر روز در اداره مال‌الاجاره‌ها و ثبت اسناد اختلافات هست کشمکش می‌کنند یک دسته‌ای از خیابان را تعطیل می‌کنند این است که بنده از دولت تقاضا دارم هرچه زودتر این لایحه را بیاورند بدهند به کمیسیون دادگستری (صحیح است) و بالاخره این اختلافات به طور مسالمت و کدخدامنشی حل شود. (صحیح است)

موضوع دیگری که خواستم توجه آقایان را به آن جلب کنم راجع به اعزام حجاج ایرانی است که فصل حج مطابق دستور مقدس اسلام رسیده است و از تمام نقاط ایران مخصوصاً شهرستان‌ها و بالاخص خراسان اشخاصی که مستطیع هستند می‌آیند طبق یک مقرراتی مشرف می‌شوند بنده چون خودم سال گذشته افتخار داشتم و مشرف شدم آن مشکلی که راجع به ارز بود و در مجلس عرض کردم دولت امسال حل کرده است سال گذشته ریال سعودی می‌دادند به حجاج و نفری ۶۰۰ تومان هر حاجی ضرر ریال سعودی را می‌داد ولی امسال دولت آمده لیره استرلینگ می‌دهد و حجاج از این محل ضرری نداده‌اند فقط چیزی که خود بنده مشاهده کرده‌ام این است که با مقایسه با ممالکی که از ما عقب‌تر یا جلوتر هستند وضع ما مرتب نبود مخصوصاً وضع بهداشت و بهداری‌مان باید اشخاصی بفرستیم که توانایی این را داشته باشند مخصوصاً در قسمت پزشکان که سه ساعت صبح و سه ساعت بعدازظهر کار بکنند نه این که همه‌اش در آن مرکز بنشینند آن آمبولانسی که اختصاص برای این کار دارد جلوی در آن هیئت پزشکی بگذارند و اشخاصی که مشرف به موت هستند و کسان‏شان و هم‌سفرهای‏شان مراجعه می‌کنند آن آقایان پزشکان می‌گویند که برو مریضت را بیاور او می‌گوید مریض من قادر به حرکت نیست. در درجه حرارت ۴۸ درجه در مدینه و ۵۲ درجه در مکه قادر به حرکت نیست می‌گویند گفتم برو مریضت را بردار و بیاور و آن آمبولانس جز استفاده‌های خصوصی استفاده‌ای برای مریض نمی‌شود و بایستی توجهی بشود مخصوصاً در هیئت سرپرستی اشخاصی که هستند باید اینها لااقل عربی بدانند البته امثال سید کاظم‌خان آزرمی که موجب افتخار ایرانی‌هاست در ممالک عربی هستند ولی در سال گذشته اشخاصی را فرستاده بودند که حتی یک کلمه لا و نعم عربی را بلد نبودند (صحیح است)

موضوع سومی که می‌خواستم به عرض آقایان برسانم که دولت آمده است بعد از مدت‌ها صد میلیون تومان اختصاص داده است به اضافه حقوق این اضافه را نخواسته‌اند از نظر موقعیت و مقام و کار بدهند از نظر سختی معیشت است که می‌خواهند به اینها یک کمکی بشود بنابراین هیچ فرق نمی‌کند وقتی آقایان آب از سرچشمه گل باشد توی هر منزلی برود گل است وقتی که سختی معیشت هست برای همه هست برای پیمانی هست برای حکمی هست برای دون‌پایه هست برای آموزگار پیمانی هست برای تمام طبقات هست مخصوصاً بازنشسته‌ها که طبق قانونی دولت تعهد کرده است که هر تغییری راجع به حقوق کارمندان بدهد راجع به بازنشستگان هم بدهد آنها هم برایشان سختی زندگانی هست باید این قسمت را دولت رعایت کند و نسبت به حقوق بازنشستگان هم اضافاتی منظور بکند اگر این کمک به بازنشستگان بشود یک عده زیادی از مستخدمین دولت بازنشسته خواهند شد به میل خودشان و از بودجه دولت کسر خواهد شد یکی دیگر شکایاتی بود که از کارگرهای سابق راه‌آهن که فعلاً آمده‌اند در قسمت مقاطعه‌کاری کافه رستوران‌های‏ راه‌آهن کار می‌کنند داشتند اینها تقاضای‏شان این است که ما مسئول آن قانون و مقررات بیمه‌های اجتماعی بشویم و با این کمک‌هایی که به مقاطعه‌کاران کافه رستوران‌ها می‌شود در سابق دو خط بود یک خط جنوب و می‌رفت به اهواز و خرمشهر و دیگر خط شمال اینها ماهی شش هزار تومان کرایه می‌دادند حالا بحمدالله راه خراسان و آذربایجان دایر شده است باز هم اینها همان شش هزار تومان را می‌دهند در حالی که باید ۳۰ هزار تومان بدهند با این حال کارگران اینها از مزایای قانون بیمه‌های اجتماعی استفاده نمی‌کنند اما آمدیم سر مطالعات اقتصادی مسائل اقتصادی ایران سال‌هاست مورد توجه عموم مردم کشور بالاخص طبقات بازرگانان و صنعتگران و صاحبان کارخانه‌جات بوده است و عموم طبقات همواره انتظار داشته‌اند که مقامات دولتی مخصوصاً وزارت‌خانه‌های بازرگانی. دارایی. صنایع و سازمان برنامه و شورای عالی اقتصاد اقدامات مؤثر و مثبتی برای بهبود وضع اقتصادیات کشور بنمایند.

اکنون که لایحه تثبیت ارزش ریال از تصویب مجلسین گذشته باید دید سیاست اقتصادی دولت با توجه به اثرات این لایحه چه خواهد بود.

تاکنون انتظار می‌رفت با تقویت بنیه ارزی کشور دولت نرخ ارز را از میزان فعلی تنزل دهد تا تمام مردم از نتایج آن برخوردار گردند ولی ترقی بهای یک گرم طلا از ۳۶ ریال و کسری به ۸۵ ریال و کسری که نتیجه مستقیم آن تنزل رسمی ارزش ریال و تعیین نرخ رسمی دلار در ۷۵ ریال است امید طرفداران تنزل نرخ ارز را فعلاً مبدل به یأس می‌کند زیرا قبل از این قانون دولت و بانک می‌توانستند به موجب قوانین سابق با تقلیل بهای گواهینامه ارزی نرخ دلار (نرخ رسمی به علاوه نرخ گواهینامه) را تقلیل دهند و اکنون که با تعیین نرخ رسمی در ۷۵ و ۷۵ ریال موضوع گواهینامه از بین رفته دیگر این موضوع عملی نیست ترقی نرخ ارز یا اگر بخواهیم عقیده جناب آقای وزیر دارایی را که در مجلسین ابراز شده حفظ کنیم تعیین نرخ رسمی دلار براساس نرخی که واقعاً برای دلار موجود بود موقعی ضرورت دارد که موجودی ارزی کشور بسیار کم بوده و تکافوی احتیاجات را نکند و حال آن که می‌دانیم بانک ملی ایران مدت‏هاست که موجودی ارزی قابل ملاحظه دارد که نتوانسته است به فروش برساند (لغو سهمیه واردات ظاهراً یکی از نتایج همین نافروش ماندن موجودی ارزی است) به علاوه در حال حاضر وضع ارزی و امکانات ارزی کشور در حال و آینده بسیار خوب است منابع مختلف درآمد ارزی کشور از قبیل حق‌الامتیاز نفت که کنسرسیوم به دولت ایران می‌پردازد (و هر سال با افزایش استخراج و تصفیه سهم ما بیشتر از سال قبل می‌گردد) سهم آزاد ایران از فروش نفت ارزهای صادراتی مصارف ریالی کنسرسیوم و کلیه مؤسسات و شرکت‌های خارجی که به عناوین مختلف در ایران مشغول کارند و برای تحصیل ریال ناچار ارز در ایران می‌فروشند ارزهای سفارت‌خانه‌ها و اتباع خارجی مقیم ایران کمک‌های بلاعوض مالی و غیرمالی دول خارجی و تسهیلات مالی مؤسسات بین‌المللی و بانک‏های خارجی و اعتبارات تجارتی که بعضی از دول برای خرید اجناس مورد احتیاج در ایران در اختیار ما گذاشته و می‌گذارند و خلاصه درآمدهای متفرقه ارزی کشور نه تنها به هیچ وجه کمبود ارزی برای ما باقی نمی‌گذارند بلکه به طور یقین روز به روز موجودی ارزی ما اضافه خواهد شد و در چنین وضعی آیا صحیح است که قیمت ارز در سطح بالایی نگاه داشته شود؟ تجزیه و تحلیل وضع اقتصادی کشور عکس این نظریه را ثابت می‌کند به طور کلی کشور ایران در جزو کشورهای توسعه‌نیافته قرار دارد و سطح زندگی مردم بسیار بسیار پایین است و از وعده‌های متوالی دولت‌های سابق مبنی بر ترقی سطح زندگی مردم تاکنون اثراتی دیده نشده است بنابراین اکنون که تمام شرایط جمع است و وضع ایران از نقطه‌نظر بین‌المللی بسیار خوب می‌باشد انتظار این بود که اولیای امور وجهه همت خود را در درجه اول بالا بردن سطح زندگی مردم قرار دهند و برای این منظور بایستی تولید را افزایش داده و از وجود تمام افراد کشور در کارهای تولیدی استفاده کنند.

رئیس- آقای خرازی از حالا از وقت آقای صفاری استفاده می‌کنید.

خرازی- متشکرم یکی از شرایط موفقیت برنامه افزایش تولید در شرایط حاضر تنزل نرخ ارز حداقل ۲۰ الی ۲۵ درصد از میزان فعلی می‌باشد عوامل متشکله تولید عبارتند از کارخانه مواد اولیه کارگر با ارز گران کارخانه‌جات که بایستی از خارج وارد شوند گران تمام می‌شوند و همین طور است لوازم یدکی آنها قسمت قابل ملاحظه از مواد اولیه کارخانه‌جات ما از خارج وارد می‌شوند در حال حاضر اجناس مورد احتیاج و مصرف طبقه کارگر و تمام مردم این مملکت بعضاً یا تماماً از خارج می‌شوند مانند قند و شکر- چای- قماش- دارو و اگر نرخ ارز ارزان‌تر باشد این اجناس ارزان‌تر به دست مردم می‌رسد و نیز وسایط نقلیه و راه‌سازی و ماشین‌آلات کشاورزی و آبیاری و لاستیک و غیره که رل مهمی در اقتصادیات کشور دارند تمام بایستی از خارج وارد شوند پس ملاحظه می‌شود که با تنزل نرخ ارز از میزان فعلی نرخ اجناس وارداتی علی‌العموم و نرخ اجناس مصرفی درجه اول علی‌الخصوص تنزل کرده و طبقات کم‌درآمد کشور قادر خواهند شد احتیاجات خود را ارزانتر تهیه نمایند به همین ترتیب کارخانه‌جات تولیدی کشور که هر ساله سفارشاتی برای تکمیل و توسعه قسمت‌های کارخانه خود و همچنین برای خرید لوازم یدکی سفارش می‌دهند خواهند توانست به تدریج از هزینه‌های خود کاسته بهای تمام‌شده محصولات خود را تنزل داده و در نتیجه بهای فروش آنها را پایین آورند با ارز ارزان تعداد بیشتری ماشین‌آلات کشاورزی وارد شده سطح تولید کشاورزی افزایش یافته بهای این محصولات تنزل می‌کند و خلاصه طبقه مولده کشور اعم از زارع و کارگر شهری و غیره خواهند توانست زندگی ارزان‌تر و مرفه‌تری داشته باشند و با تشویق و ترویج کارخانه‌داران افراد دیگر نیز به این فکر افتاده سفارشاتی برای کارخانه‌جات جدید می‌دهند و به تدریجی که احتیاجات داخلی در داخل تأمین شد از میزان واردات سال‌های بعد کسر می‌شود و به موازات آن صادرات کشور که ارزان‌تر از سابق تهیه می‌شود افزایش یافته وضع ارزی کشور روزبه‏روز تقویت می‌گردد- اگر گفته می‌شود تنزل نرخ ارز باعث کم شدن صادرات یا زیان صادرکنندگان می‌گردد باید توجه داشت با پایین آمدن بهای تمام‌شده محصولات کشاورزی و صنعتی و معدنی زیان صادرکننده جبران می‌گردد بدیهی است برای این که صادر کنندگان بتوانند بدون تحمل زیان به کار خود ادامه دهند یک دوره حد فاصلی لازم است و در این دوره حد فاصل بایستی با در نظر گرفتن بازار فروش هر نوع کالا جایزه صدور مخصوصی موقتاً برای صادرکنندگان در نظر گرفت و الّا تنزل نرخ ارز بایستی تدریجی صورت گیرد تا تفاوت آن برای صادرکنندگان محسوس نباشد اگر واقعاً سیاست بالا بردن سطح زندگی مردم به موازات افزایش تولید و تشویق صادرات وارد مرحله عمل گردد بایستی دولت برنامه اقتصادی خود را کاملاً با این امور هماهنگ نماید- تنظیم سهمیه واردات و منع ورود بعضی از اجناس و تنظیم تعرفه‌های گمرکی بایستی براساس حمایت صنایع داخلی و احتیاجات واقعی کشور به اجناس خارجی قرار گیرد.

وزارت صنایع و معادن با در دست داشتن آمار کارخانه‌جات و معادن کشور بایستی طوری عمل نماید که صنایع جوان و محتاج به حمایت کشور بدون تزلزل بتوانند کار خود را ادامه دهند و نیز آزاد گذاشتن مطلق ورود اجناس غیرضروری باعث از دست رفتن ثروت مملکت می‌گردد هنوز در ایران احتیاج مبرم به منع ورود اجناس لوکس و اسباب‌بازی و امثال آن می‌باشد به علاوه در عین حال تمام دستگاه‌های مختلف کشور بایستی کار خود را با این برنامه هماهنگ نمایند و برای این منظور به طور فهرست به رؤس مطالب مهم که بایستی مورد توجه مسئولین امر قرار گیرد اشاره می‌نماییم- متناسب ساختن میزان اسکناس منتشره با احتیاجات کشور به قسمی که در هیچ زمان انفلاسیون به وجود نیاید کنترل توزیع اعتبارات در سراسر کشور تجدید نظر در سیاست اعتباری بانک ملی و سایر بانک‌ها و تخصیص تسهیلات برای امور تولیدی و صنعتی و بازرگانی و صادراتی و خلاصه جلوگیری از گذاشتن اعتبارات بانک‌ها در اختیار سفته‌بازان و زمین‌خواران و محتکرین و امثال آنها تشویق مردم به پس‌انداز و سپردن وجوه خود به بانک‌ها با توجه به مقررات صدور چک و برات‌های تجاری- تنظیم و اجرای برنامه‌های ساده و عملی برای ماشینی کردن کشاورزی و آبیاری با استفاده از عموم امکانات کشور اعم از رودخانه‌ها و آبشارها چاه‌ها و قنوات- تربیت کشاورزان برای انتخاب بذر مرغوب و زمین خوب با ایجاد لابراتوارهای خاک‌شناسی در تمام کشور استعمال انواع کود شیمیایی یا تأمین کودهای ارزان در تمام استان‌ها- عادت دادن کشاورزان به تهیه اجناس صادراتی استاندارد باب صادرات عطف توجه نسبت به راه‌های داخلی کشور و شریان حیاتی اصلی اقتصادیات ما را تشکیل می‌دهند تأمین و تکمیل بنادر و اسکله‌ها برای تسهیل

ورود و خروج کشتی‌ها- توجه مخصوصی به صنایع کشور و هدایت صنایع جوان کشور از طرف وزارت صنایع و معادن طبق یک برنامه عملی و اصولی با استفاده از برنامه‌های فنی سازمان ملل و نیز بهبود وسایل استخراج معادن و منابع تحت‌الارضی و ساختن راه‌های فرعی برای آسان ساختن راه‌های محصولات معادن- شروع به استخراج فلزات متعددی که در سینه خاک این کشور نهفته و تاکنون کسی سراغ آنها نرفته است- تشویق کارمندان زائد دولت به ترک میز اداری و پرداختن به امور تولیدی از هر قبیل که خود بار بودجه کل کشور را سبک‌تر خواهد ساخت- سعی در استفاده از هزاران افراد تحصیل‌کرده و تجربه‌آموخته کشور که اکنون در بازار یا منازل خود بدون کار و بدون درآمد هستند و به طور کلی سعی در واگذاری امور مردم به خود مردم که مستلزم منتزع ساختن کارخانه‌جات دولتی از سازمان‌های فعلی و واگذاری تدریجی آنها به افراد یا شرکت‌هاست و ده‌ها اقدامات مشابه و اگر دولت به جای تجارت کردن و تأسیس و منحل کردن ادارات و شرکت‌های متعدد و تنظیم برنامه‌های اقتصادی غیرعملی و دخالت‌های بی‌مورد و صدور مقررات ضد و نقیض که خود مأمورین دولت در اجرای آنها سردرگم هستند فقط وظیفه ارشاد مردم را داشته و هدایت و مساعدت طبقه مولد ثروت را وجهه همت خود قرار دهد هم نتایج آن عاید مردم و کشور شده هم بار دولت از هر حیث سبک‌تر می‌گردد. (احسنت- احسنت)

۳- ابلاغ مراحم خاص ملوکانه به آقایان نمایندگان به وسیله مقام ریاست در جواب تلگرافی که عرض شده.

رئیس- آقایان نمایندگان محترم به خوبی می‌دانند که مسافرت‌های شاهنشاه معظم به خارج کشور همیشه موجب اعتلای نام ایران و دارای نتایج سودمند و برای حفظ مصالح مردم بوده است. (صحیح است) در موقع ورود موکب مبارک به پایتخت کشور ژاپن تلگرافی مبنی بر ابراز خلوص عقیدت و علاقه مفرط همکاران محترم و خودم به پیشگاه مبارک معروض داشتم. در پاسخی که رسیده امر فرمودند احساسات و عواطف و مراحم خاص ذات ملوکانه را به نمایندگان ملت ابلاغ کنم (نمایندگان- متشکریم) بنابراین امر مطاع را اجرا می‌کنم

۴- مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی راجع به اصلاح قانون مالیات بر درآمد از ماده ۱۸

رئیس- دنباله لایحه مالیات بر درآمد مطرح است ماده ۱۸ قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل خوانده شد)

ماده ۱۸- ماده ۲۸ به شرح زیر اصلاح می‌شود.

در صورتی که مؤدی مالیاتی از پرداخت مالیات قطعی‌شده و لازم‌الاجرا استنکاف نماید ادارات دارایی می‌توانند طبق آیین‌نامه‌ای که براساس مقررات اجرایی اسناد ثبت‌شده لازم‌الاجرا تنظیم می‌شود اقدام به اخذ مالیات از طریق فروش مال یا بازداشت مؤدی به عمل آورد.

آیین‌نامه مزبور پس از تصویب کمیسیون‌های دادگستری و دارایی مجلسین قابل اجرا می‌باشد.

رئیس- آقای خلعتبری مخالفید بفرمایید.

خلعتبری- بنده از این جهت که کسی که مالیات مدیون است با فرض داشتن دارایی مالیات بر درآمد بدهد بنده از آن جهت مخالف نیستم ولی اگر کسی بدهی مالیاتی داشت و دارایی هم داشت و نخواست بپردازد صحیح نیست که بگوییم وزارت دارایی طبق آیین‌نامه اجرای اسناد رسمی اقدام به بازداشت بکند برای این که اگر همچو چیزی را عمل کردیم ممکن است موجب سوء‌استفاده بشود بنابراین در صورتی که کسی مال داشته باشد این قبلاً در کمسیون دادگستری مطرح شد که اگر مؤدی مال داشته باشد چون مال دارد دیگر توقیفش جایز نیست این است که مطلب باید روشن باشد کسی که مال داشت و مال معرفی کرد دیگر توقیف مورد ندارد مطلب دیگر این است که اشخاصی که در کارهای تجارتخانه‌های مهم وارد هستند و درآمدهایی دارند برای اینها این فرض مشکل است که ما فکر می‌کنیم که کسی محکومیت دارد و محکوم‌به خود را نمی‌پردازد و حاضر شود به توقیف برود به نظر بنده اشکال ماده در این است که اگر کسی محکومیت پیدا کرد و از طبقاتی باشد که نتواند بپردازد اگر یک صنعتگر مزدبگیری یا یک کاسبی که در طبقات پایین هستند اینها نتوانستند بدهی‌شان را بپردازند به نظر بنده نباید آنها را توقیف کرد چون دیده شده که مأمورین اکثراً از نظر اجرای مقررات قانونی فشار بر اشخاص ضعیف می‌آورند لحاف‌دوز لحافش را توقیف می‌کنند ابزار کار صنعتگر را توقیف می‌کنند بنده نمی‌گویم که خدای نکرده مأمورین سوء‌استفاده می‌کنند ولی غالباً می‌روند سراغ اشخاصی که از طبقات پایین مالیات‌دهندگان هستند طبقات پایینتر از متوسط اگر آنها نتوانستند بدهی خود را بپردازند آنها را توقیف می‌کنند این است که برای احتراز از این موضوع که مبادا اشخاصی که واقعاً نتوانند بدهی خود را بپردازند می‌خواستم توجه جناب آقای وزیر دارایی را به این نکته جلب بکنم که در مورد اشخاصی که بدهی‌های کمی دارند اگر موافقت بکنند بنده پیشنهاد می‌کنم که این توقیف استثنایی داشته باشد به استثنای مؤدیانی که تا ۱۰ هزار ریال بدهی دارند تا ۲۰ هزار ریال بدهی دارند یک همچو استثنایی در اینجا بشود که اشخاصی که درآمد کم دارند و بدهی‌های آنها کم است آنها توقیف نشوند این را بنده در یکی از روزنامه‌ها خواندم، در روزنامه صدای مردم این جلب نظر بنده را کرده چون اغلب مطبوعات را می‌خوانم خلاصه آقای وزیر دارایی این پیشنهاد بنده را اگر قبول می‌کنید بدهم اگر قبول نکردید بنده پس خواهم گرفت.

رئیس- آقای صدرزاده مخالفید

صدرزاده- مخالفم. ‏

رئیس- چون موافقی نیست آقای صدرزاده بفرمایید.

صدرزاده- این ماده از جنبه قضایی باید مورد توجه قرار بگیرد، در قانون سابق می‌گوید در صورتی که مؤدی مالیاتی از پرداخت مالیات قطعی استنکاف نماید ادارات دارایی می‌توانند طبق آیین‌نامه‌های مقررات اجرایی اسناد ثبت‌شده اقدام نمایند در این لایحه یک جمله‌ای به این اضافه کرده‌ایم و آن جمله این است که اقدام به اخذ مالیات از طریق فروش مال یا بازداشت مؤدی به عمل آورد این جمله اضافی است بنده خواستم یک توضیحاتی به عرض نمایندگان محترم برسانم در آیین‌نامه اجرای اسناد رسمی و همچنین در اجراییات دادگستری مأخذ و ملاک قانونی این است که اگر کسی حکمی علیه او صادر شد در ظرف ده روز یکی از چند عمل را باید بکند یا این که می‌بایست مالی که متناسب با دین باشد معرفی نماید یا این که بپردازد اگر هیچ‌یک از این دو اقدام را نکرد اعسار او هم مسلم نشد آن وقت توقیف می‌شود و البته ممکن نیست کسی که مالی را معرفی می‌کند توقیف بشود در این ماده وزارت دارایی را در یک حالت تخیری قرار می‌دهد یعنی در حالی که مال هم معرفی شده است وزارت دارایی می‌تواند از فروش مال یا توقیف استفاده کند بنده خیال می‌کنم که این تأخیر باید برداشته شود براساس همان آیین‌نامه اجرایی ثبت اسناد که در اینجا پیش‌بینی شده است و در قانون سابق هم همین‌طور ذکر شده است کافی خواهد بود برای این که ممکن است این سوء‌استفاده برای مأمورین کم‌اطلاع وزارت دارایی به خصوص در شهرستان‌ها پیش آید که مدیون مالیاتی یا آن که مالی به تناسب با دین معرفی کرده است بگوید نه من از این اختیار قانونی استفاده می‌کنم و به جای این که مال را بفروشم و طلب دولت را به دست بیاورم در مقام توقیف برمی‌آیم و می‌دانیم که در هیچ جا کسی که معرفی می‌کند به عنوان دین او را توقیف نخواهند کرد (صحیح است) این است که بنده استدعا می‌کنم که از این ماده صرف‌نظر بفرمایید و همان ماده ۲۸ که در قانون سابق بوده که براساس آیین‌نامه ثبت اجرا می‌شود همان کافی است و به موجب ماده ۲۸ قانون سابق همان طور که کسی به موجب سند رسمی به دیگری مدیون است و عملیات اجرایی درباره او اجرا می‌شود همان حکم را ما درباره کسی که بدهکار دولت است اجرا می‌کنیم و هیچ فلسفه ندارد که ما بیاییم یک چیزی اضافه بر آن مقرراتی که برای یک مدیون عادی هست برای کسی که به دولت مدیون است در نظر بگیریم‏.

رئیس- آقای عمیدی نوری‏

عمیدی نوری- در ماده ۱۸ و آن چیزی که نمایندگان محترم ملاحظه می‌فرمایند غیر از منظوری که جناب آقای خلعتبری و جناب آقای صدرزاده در نظر دارند مطلبی ذکر نشده حتی عبارت آخرش این است که طبق آیین‌نامه‌ای که براساس مقررات اجرایی اسناد ثبت شده لازم‌الاجرا تنظیم می‌شود اقدام کنند بعد در جمله بعدش می‌گوید آیین‌نامه مذکور پس از تصویب کمیسیون‌های دادگستری و دارایی مجلسین قابل اجرا خواهد بود بنابراین وقتی در این ماده مقید شد به این که آیین‌نامه‌ای باید تنظیم بشود براساس مقررات اسناد لازم‌الاجرا وقتی هم که باز قبول کردیم که این آیین‌نامه می‌آید خدمت خودتان یعنی اعضای مزبور محترم کمیسیون دادگستری که هر دو ناطقین محترم در این کمیسیون تشریف دارند و خودتان تصویب می‌فرمایید معلوم است که این کلمه بازداشتی را که در اینجا قید است طوری تصویب نخواهید فرمود که وزارت دارایی به جای وصول مالیات برود شخص را توقیف بکند، آخر دلیلی ندارد، وزارت دارایی می‌خواهد مالیات وصول بکند کسی که می‌خواهد مالیات وصول کند نمی‌آید که کسی را بی‌جهت بفرستد به زندان اما آن ماده را چنانچه جنابعالی توجه داشته باشید ما خودمان هم در ثبت اسناد کراراً بنده خودم اجراییه صادر کرده‌ام، این فرم‌های چاپی ثبت اسناد نوشته است اصلاً اجراییه صادرکننده چه می‌خواهد؟ بنده تقاضاکننده می‌خواهم به وسیله توقیف مال یا توقیف مدیر طلبم را وصول کنم در فرم‌های چاپی توقیف مال و توقیف شخص هر دو هست بعضی از کسانی که معتقد هستند که با تقاضای توقیف زودتر می‌توانند طلب‏شان را وصول کنند آنجایی که توقیف مال نوشته است خط می‌زنند می‌نویسند توقیف شخص، آنهایی که توقیف مال می‌خواهند می‌نویسند توقیف اموال، به هرحال در ظرف ده روز آن مدیون خواه نسبت به دیون مالیاتی خواه نسبت به دیون ثبت اسنادی اگر در ظرف ده روز مال معرفی کرده توقیف

نخواهد شد اگر مالی هم نداشت رفت عرض‌حال اعسار یا افلاس داد و تصدیق شد باز هم او را توقیف نمی‌شود کرد این مقررات و آیین‌نامه اجرای ثبت اسناد است این مقررات را ما قبول کردیم بعد هم اینجا گفتیم که این آیین‌نامه‌اش را بیاورند خودمان تصویب کنیم و البته در کمیسیون دادگستری این قسمت‌های اخیر به آن اضافه شد و تشکر می‌کنم از اعضای کمیسیون دارایی که موافقت فرمودند با اصلاحی که شده است به نظر بنده این ماده با این وضع فعلی هیچ اشکالی ندارد و عادلانه است و براساس مقررات اجرایی ثبت اسناد هم هست. ‏

رئیس- آقای فیلکس آقایان. ‏

فیلکس آقایان- عرض کنم به طوری که جناب آقای عمیدی نوری فرمودند این مقررات را می‌فرمایند در آیین‌نامه اصلاح می‌کنیم بنده عرض می‌کنم که قانون باید صراحت داشته باشد به طوری که در کلیات به عرض آقایان نمایندگان محترم رساندم حبس و مجازات زندان برای قرض یک فکر دمده‌ای است و امروز که ما در یک مملکتی زندگی می‌کنیم که رو به جلو می‌رویم ما هم بایستی اصلاً یک فکری بکنیم که قانون مدنی را عوض بکنیم و تطبیق بدهیم با قوانین ممالک اروپایی یا آمریکایی حالا ما عوض این که یک قدم به جلو بگذاریم آمده‌ایم و دو قدم رفته‌ایم به عقب یعنی اختیار دادیم به وزارت دارایی یک مؤدی راحتی اگر قادر به پرداخت آن دین نیست یعنی قادر به پرداخت مالیات معینه‌ای که تشخیصش با وزارت دارایی است نباشد این را بگیرند بفرستند به زندان این هم از نقطه‌نظر حقوقی غلط است و هم از نظر اقتصادی از نظر حقوق قوانین مالیات بر درآمد جزء حقوق عمومی است ما آمده‌ایم این ماده را با مقررات قانون مدنی تطبیق کرده‌ایم و می‌خواهیم از آن استفاده بکنیم برای این که یک مطالباتی را وصول بکنیم اما از نظر اقتصادی در هیچ یک از ممالک اروپایی و آمریکایی مردم دنیا را برای وصول مطالبات مالیاتی به زندان نمی‌فرستند دلیلش هم واضح است وقتی که یک مؤدی را فرستادند علاوه بر این که این حیثیت و اعتبارش از بین می‌رود شما فعالیت این شخص را و کار این شخص را متوقف می‌کنید در صورتی که اگر با این شخص مدارا بکنید و به او مهلت بدهید که برود کار بکند باز یک امیدی هست که یک پولی به دست بیاورد و بیاید این مالیات را بدهد ولی وقتی که رفت به زندان دیگر کاری انجام نخواهد شد حالا موضوعی که بیشتر از همه بنده رویش اصرار می‌کنم این است که گفته شده است اشخاصی که از پرداخت مالیات شانه خالی می‌کنند یعنی اشخاصی را تعقیب می‌کنید که از پرداخت مالیات فرار می‌کنند از اینها مالیات باید گرفته بشود و اینها بایستی مجازات بشوند اما مفهومش این نیست که اگر یک کسی ندارد برود زندان مفهوم این است که اگر این مؤدی تقلبی کرده باشد یا اظهارنامه‌ای خلاف واقع داده باشد یا این که فرض بفرمایید در محاضر منقول و غیرمنقولی را به کمتر از ارزش حقیقی اعلام بکند برای این که حق دولت را بدزدد اینها منظور نظر بوده است اینها را بایستی تعقیب کرد در هر صورت بنده فکر می‌کنم که راه توقیف همین راهی است که دیگران رفته‌اند و حالا بازهم اینجا یک فکر دیگر هست که به نظر بنده غلط است و آن این است که ما بیاییم بگوییم یک بدهکار قانون مدنی که یک بدهی مشخص و معینی دارد و سر موعد باید بپردازد این یکسان است با یک بدهکار مالیاتی که کمیسیون تشخیص یا یکی از کمیسیون‌های مالیاتی آمده‌اند یک رأیی داده‌اند آن رأی قطعی شده است و این شخص باید بیاید این پول‌ها را بدهد پول که به او نداده‌اند که بیاید پس بدهد ما خودمان هم می‌دانیم که هرقدر که این اعضای کمیسیون‌ها حسن نیت داشته باشند و صالح باشند از هزار تا رأی که می‌دهند ممکن است ۱۰ اشتباه دربیاید نتیجه‌اش چه می‌شود؟ نتیجه‌اش این است که ده تا بی‌گناه بروند به زندان حالا بنده چون می‌دانم که اصرار در تصویب این ماده هست (صدرزاده- به هیچ وجه اصراری نیست هیچ همچو چیزی نیست) یک پیشنهادی کرده‌ام و در موقع خودش توضیح خواهم داد که از این شدت یک قدری کاسته بشود.

رئیس- آقای خرازی مخالفید؟ (خرازی- بلی) آقای بزرگ‌ابراهیمی مخالفید؟

بزرگ‌ابراهیمی- خیر بنده موافقم

رئیس- تأمل بفرمایید تا آقای مخبر توضیح بدهند بعد شما بفرمایید آقای مشایخی

مهدی مشایخی (مخبر کمیسیون دارایی)- با تأیید جناب آقای عمیدی مخبر محترم کمیسیون دادگستری و همچنین با تفسیر و توضیحی که جناب آقای صدرزاده فرمودند که عیناً مقصود از این ماده همان بود که فرمودند تکرار می‌شود که اصولاً مؤدی مالیاتی که مالیاتش قطعیت یافت و درواقع مدیون به معنای واقعی کلمه شناخته می‌شود دینی دارد و دینش در ردیف دین افراد عادی است و از این نقطه‌نظر و همان طور که باید مدیون دین خودش را بپردازد مؤدی مالیاتی که مالیات او قطعی شده است باید دین خودش را بپردازد و باید راهی در قانون پیش‌بینی کرد که در صورت استنکاف به آن وسیله بشود این حق اجتماعی را از او استیفا کرد به این جهت است همان طوری که جناب آقای صدرزاده گفتند در قانون سابق هم مقررات اسناد لازم‌الاجرا بوده است و اضافه کردن این جمله در اینجا چیزی اضافه‌تر از آن چیزی که در قانون سابق بوده است نمی‌باشد (فلیکس آقایان- مگر زندان) خیر زندان هم هست اگر مدیونی که باید بدهی مالیاتی خودش را نپردازد مال نشان داد به هیچ نحوی از انحاء وزارت دارایی حق بازداشت او را نخواهد داشت اموال قابل فروش و قابل استیفای حق اگر ابراز شد به هیچ نحوی از انحا دیگر وزارت دارایی مجوزی برای بازداشت این شخص ندارد اگر مال نشان نداد و طبق حکم محاکم صلاحیت‌دار معسر یا مفلس بود باز هم آن شخص مصون است حال اگر نه مال نشان داد و نه مفلس و نه معسر بود و بدهی او قطعیت پیدا کرده بود وزارت دارایی هم خواست مالیات خودش را وصول کند دید این شخص مالش را مخفی کرده است وزارت دارایی تقاضای بازداشت او را براساس مقررات اسناد لازم‌الاجرا می‌کند در بازداشت هم اگر رفت و گفت من این خانه را معرفی می‌کنم یا این جنس را معرفی می‌کنم این کالا را ابراز می‌کنم یک چیزی نشان داد که به آن وسیله وزارت دارایی توانست حقوق خودش را استیفا بکند در همان موقع از بازداشت خارج می‌شود بنابراین این ماده یک اقدام حاد و اقدامی نیست که مبتلابه تمام مؤدیان مالیاتی باشد ابداً مورد شمول و اعمال این ماده موقعی است که مؤدی مالیاتی با داشتن مال نمی‌خواهد بپردازد این است توضیحی که به عرض رسید و تصور می‌کنم منظور آقا همین باشد.

رئیس- آقای خرازی بفرمایید.

خرازی- راجع به ماده ۱۸ که به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود که اگر مدیونی دین قطعی خودش را نداد از راه فروش اموال یا بازداشت وزارت دارایی طلب خودش را تأمین کند در این مورد زیاد صحبت می‌شود و بحث می‌شود بنده تصور نمی‌کنم هیچ یک از همکاران محترم این عقیده را داشته باشند که اگر کسی مدیون مالیاتی است مالیاتش را ندهد (صحیح است) ولی اینجا یادم می‌آید یک روز آقای نخست‌وزیر و همچنین آقای مشایخی همکار محترممان که مخبر کمیسیون دارایی هستند یک همچو مقایسه‌ای کردند که همان طوری که یک فردی از یک فرد دیگری طلب دارد و اگر مدیون از پرداخت بدهی‌اش استنکاف کرد حق دارد که تقاضای توقیف او را بکند در اینجا هم دولت حکم یک فرد را دارد و می‌تواند تقاضای توقیف مؤدی را بکند به عقیده بنده این قیاس مع‌الفارق است یعنی اصلاً این دو تا با هم قابل مقایسه نیست زیرا اساس این حکم قطعی که فرض بفرمایید مرحله بدوی و تشخیص و حتی کمیسیون عالی حل اختلاف را هم طی کرده است این است که مأموری می‌رود در بازار یا خیابان‌ها پیش خودش تشخیص می‌دهد حالا بنده یک مورد را برای آقایان نقل می‌کنم.

ما یک حاج غلامحسینی داریم اسلامبولچی برادر مرحوم حاج عباسقلی بازرگان این شخص در سه دالان ملک کارش تجارت است و از سابق انواع پارچه‌های نخی ابریشمی و پشمی وارد می‌کرد یک کسی در تبریز یک مقدار قرآن چاپ کرده بود و این جون شخص مقدسی بود برایش فرستاده بود که مجاناً بین اهلش توزیع کند اینها توی صندوق‌های سه لایی چای بوده و درش بسته بوده است مأمور رفته بود و گفته بود حاجی‌آقا تجارت شما چیست گفته بود پارچه‌های نخی ابریشمی و پشمی گفته است تجارت دیگری نمی‌کنید؟ گفته بود خیر پس از مدتی برایش یک اظهارنامه آوردند که شما تجارت چای هم می‌کنید این گفته بود آخر بیایید ببینید من این را یا در داخله خریدم یا از خارج وارد کرده‌ام می‌خواهم عرض بکنم که این ملاک تشخیص مأمورین ماست که صندوق چای را که می‌بینند می‌نویسند تجارت چای می‌کنند دیگر به محتویاتش کاری ندارند آن وقت این می‌آید پیش‌آگهی صادر می‌شود می‌رود به کمیسیون تشخیص و بعد محکمه بدوی و تجدید نظر و محکمه عالی حل اختلاف و بعد هم اجراییه صادر می‌شود و می‌خواهند آن را توقیف کنند بنده هم از اشخاصی هستم که معتقدم هرکسی باید مالیات بدهد هرکسی تقلب می‌کند دزد است باید بگیرید و حبسش کنید ولی اختیار قانون را نگذارید در دست مأمورین مغرض بنده یک چیزی را خدمت آقایان صریحاً عرض می‌کنم در مشهد که مشرف بودم محمد مقدسیان را برای یک فندک که عکس عبدالناصر داشته است دوازده روز که بنده آنجا بودم توقیف کرده بودند این وسیله می‌دهد دست مأمورین که وسیله وحشت و ارعاب مردم را فراهم سازند بلی اگر امثال آقای ناصر وزیر دارایی و همکارانشان اینها بیایند بنشینند ما حرفی نداریم این کمیسیون‌های تشخیص که قانونگذار در این مجلس شورای ملی منظورش این است که اینها قاضی باشند اینها قاضی نیستند، استقلال ندارند، یک مأموری هستند که تحت نظر پیش‏کاری دارایی یا یک مقام دیگر انجام وظیفه می‌کنند یک روز به آنها می‌گویند شل کن یک روز می‌گویند سفت کن در صورتی که اگر قاضی باشند همان طور که آقای صدرزاده فرمودند اینها اگر مستقل باشند و رأی بدهند آرای اینها را ما روی چشم می‌گذاریم بنابراین نباید بی‌جهت وسیله وحشت و ارعاب برای مردم و سوء‌استفاده برای بعضی از مأمورین فراهم کرد این است که باید توجه بشود آن آیین‌نامه‌ای که می‌آید از طرف وزارت دارایی و دادگستری

مجلسین آن را تصویب می‌کنند توجه بشود که بی‌جهت آزادی مردم را دست اشخاص ندهید الان ما دیدیم که آن فرانسه‌ای که علم آزادی دستش بود آزادی را حفظ کرد باید آزادی اشخاص حفظ بشود هرکسی هم که مالیات بدهد با هزار جور فشار از او مالیات نگیرند و اختیار آزادی مردم را ندهید به دست مأمورین که هر روز وسیله بشود که مردم را این طرف و آن طرف بکشند و به حبس بیندازند ضمناً اجازه می‌گیرم از مقام ریاست یک تلگرافی به آقای دکتر خلعتبری و جناب آقای دکتر نیرومند و جناب آقای دکتر مشیر فاطمی و دولت‌آبادی و بنده از اتاق تجارت اصفهان کرده‌اند و نوشته‌اند در قانون جدید مالیات بر درآمد موضوع تعقیب جزایی که برای مؤدیان مالیاتی پیش‌بینی گردیده برخلاف عدالت و انصاف می‌باشد چون اجازه زندانی کردن مردم را به دست عمال دارایی و مأمورین مالیات دادن خلاف مصلحت و انصاف بوده و مردم گرفتار را گرفتارتر می‌نماید موجبات زحمت کلیه مؤدیان فراهم می‌شود. استدعا دارد این ماده از قانون را لغو فرموده و موجبات آسایش خاطر مؤدیان را فراهم فرمایند اتاق بازرگانی اصفهان. ‏

رئیس- آقای بزرگ‌ابراهیمی‏

بزرگ‌ابراهیمی- یک مسئله‌ای که هر روز پشت تریبون همکاران محترم صحبت می‌فرمایند حمله به مأمورین دولت است مالیات می‌خواهیم بگیریم می‌گوییم طرز وصولش غلط است اگر یک همچو ماده‌ای گذشت دست فلان مأمور باز می‌شود آقا بنده و تاجر و کاسب و زارع مملکت همه سر و ته یک قماشیم همه از یک جنسیم معلوم نیست که آن مأمور بی‌چاره‌ای که می‌رود پول می‌گیرد از بنده مؤدی مالیات مالک آدم بدتری باشد بنده کوشش می‌کنم که ندهم او می‌خواهد بگیرد هی به مأمور حمله کردن به عقیده بنده برای خود مملکت خوب نیست تذکر دادن به دولت از نقطه‌نظر مأمورین خیلی به‌جاست اگر جناب آقای خرازی راجع به یک فندکی اقدام ناشایستی نسبت به یک تاجری دیدند به عقیده بنده باید با رئیس مربوطه‌اش صحبت کنند و مأموری که همچو حرکت منفی کرده است پدرش را دربیاورند و الّا همه‌اش ما بیاییم بگوییم مأمورین دولت ما همه بدند و مؤدیان مالیات همه مردمان خیلی خوب صحیح‌الحسابی هستند می‌برند تقدیم می‌کنند مأمور نمی‌گذارد به حضرت عباس این طور نیست من و تاجر و آقایان زارع و کاسب همه یک جور هستیم و سر و ته یک کرباسیم (بزرگ‌نیا- این طور نیست همه سر و ته یک کرباس نیستند) نمی‌گویم همه امامیم یا همه شمریم. (زنگ رئیس)

رئیس- آقا صحبتتان را بفرمایید این صحبت‌ها چیست راجع به موضوع صحبت بفرمایید.

بزرگ‌ابراهیمی- می‌گویم آقایان اگر مالیات می‌خواهید بدهید جناب آقای آقایان فرمودند یک کسی به یک کسی پول قرض می‌دهد قبض رسمی می‌گیرد حق دارد که او را توقیف کند آقا اگر یک طلبکار طلب دارد حق اختصاصی اوست و این طلب طلب مملکت است آن موضوع موضوع افراد مملکت است اگر بنده مالیات ندهم و وزارت دارایی وسیله گرفتن مالیات نداشت (یکی از نمایندگان- آقا صحبت گرفتن مالیات نیست) اجازه بدهید آقا من توضیح بدهم اگر بنده بد توضیح عرض کردم این تریبون در اختیار جنابعالی است بفرمایید و صحبت کنید بنده هم تصدیق می‌کنم قربان، یک مسئله مسلمی است و آن این است یک عده از این ملت تصور می‌کنند که مالیات پرداختن بدعت است نمی‌خواهم این کلمه را باز کنم یک عده‌ای هستند که خیال می‌کنند که مالیات یا گمرک و یا اراضی بدعت است نمی‌خواهم باز کنم چون همه آقایان می‌دانند نمی‌خواهند مالیات خودشان را بپردازند آقا باید با اینها مبارزه کرد اخلاقاً باید به اینها فهماند که دین اسلام به تو حکم می‌کند برای نگاهداری این محوطه از خودگذشتگی بکنی و بدهی یا از او بگیرید این عقیده بنده است شاید هم من نمی‌فهمم ولی حرف من سر این یک کلمه است اشخاصی هستند که حاضرند مقدار متنابهی رد مظالم بدهند و می‌دهند روی ایمان ولی وقتی که به مالیات می‌رسد نق و نق می‌کنند خیال می‌کنند نباید بدهند این را بایستی یا با قوه بیان یا با قوه پروپاگاند به دست اشخاص منتفذ روحانی به اینها فهماند که مالیات بده و یا از آنها گرفت اما این که فرمودید مگر بدهکار است همان طور که بنده اگر بدهکارم از ثبت اسناد اختصاصاً برای خاطر یک فرد می‌آورندم به توقیف چطور شده است که مملکت و اجتماع به قدر یک فرد ارزشی نداشته باشد این که به نظر بنده منصفانه نیست. (صحیح است)

رئیس- آقای عمیدی نوری‏

عمیدی نوری- جناب آقای خرازی یک نکته‌ای فرمودند که بنده خیال می‌کنم محتاج یک قدری توضیح است فرمودند فرق است بین بدهی شخص و بدهی مالیاتی و قوت کلام را بردند روی بدهی فردی و بدهی مالیاتی را یک قدری سست تلقی کردند درحالی که بنده برعکس معتقد هستم که بدهی مالیاتی از نظر این که مربوط به جامعه است و بایستی به مصرف اجتماع برسد لذا مقدم است بر بدهی فردی و شخصی آن هم در دنیای امروز که ما به سوی اجتماع و به سوی کارهای بزرگتری می‌رویم و فرد باید از خودش بکاهد و به اجتماع بیفزاید منتها استدلالشان این بود که مراحل بدوی تشخیص و تجدید نظر ممکن است که بد باشد دلیلی که بنده معتقدم بایستی دقت بکنیم و در اساس این قانون دقت بکنیم در کمیسیون‌های بدوی و تجدید نظر برای همین است که این کمیسیون‌ها رأی دادند این رأی رأیی است قطعی و آرای قطعی کمیسیون‌ها را ما داریم در عدد آرای قطعی محاکم می‌آوریم وقتی که ما این را برایش یک قدرت قضاوت تلقی کردیم دیگر حق نداریم بحث کنیم که این آرایی که داده شد غلط بود یا صحیح بوده است و چون غلط بوده است من نباید به آن تمکین بکنم این فکر صحیح نیست ما بایستی سعی بکنیم مالیات را جدی تلقی بکنیم قوانینش را جدی تلقی کنیم وقتی که حکم صادر شد و قطعی شد باید پرداخت شود و هرکس خواست فرار کند باید جلویش را گرفت بنابراین بنده معتقدم این فکری که شده صحیح است این ماده صحیح است و مطلب باید شکافته بشود و همان طور که گفته شد هیچ‌کس بازداشت نخواهد شد طبق قانون ثبت کی بازداشت خواهد شد؟ کسی که نه معسر است و نه می‌خواهد مال معرفی کند این شخص باید بازداشت شود برای بدهی مالیاتی و چرا حقوق عمومی معطل بماند برای بنده‌ای که می‌خواهم فرار بکنم بنابراین این ماده صحیح است. ‏

رئیس- دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته است یک پیشنهاد رسیده است قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل خوانده شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید ماده ۱۸ به شرح زیر اصلاح شود:

در صورتی که مؤدی مالیاتی از پرداخت مالیات قطعی‌شده و لازم‌الاجرا استنکاف نماید ادارات دارایی می‌توانند طبق آیین‌نامه‌ای که براساس مقررات اجرایی اسناد ثبت‌شده لازم‌الاجرا تنظیم می‌شود اقدام به أخذ مالیات از طریق فروش مال مؤدی بنماید و چنانچه حاصل فروش اموال مؤدی کفاف پرداخت مالیات مورد مطالبه را ننمود و قراینی موجود بود که برای فرار از پرداخت مالیات مؤدی تقلب کرده یا اموالی را مخفی نموده است اقدام به بازداشت مؤدی بشود. فیلکس آقایان‏

رئیس- آقای آقایان

فیلکس آقایان- بنده فقط کاری که کردم اینجا دو مرحله جداگانه پیشنهاد کردم در مرحله اول وزارت دارایی اموال شخصی را ضبط می‌کند و می‌فروشد اگر از این راه مطالباتش وصول نشد و یک قراینی موجود بود که این مؤدی یک مالی را مخفی کرده است و یا یک تقلبی کرده است یعنی سوء‌نیت داشته است این را تعقیب کنید بفرستید زندان یعنی در واقع جناب آقای عمیدی چون اینجا در خود ماده اختیار مطلق به وزارت دارایی داده است وزارت دارایی یا اموالش را توقیف می‌کند یا خودش را می‌فرستد زندان بنابراین چون اختیار مطلق دارد برایش خیلی آسانتر است که یک شخصی را بفرستد زندان تا اموالش را توقیف کند حراج کند و سه ماه طول می‌کشد و معطل می‌شود حالا می‌فرمایید این موضوع در آیین‌نامه اصلاح می‌شود ولی به نظر بنده در قانون باید صراحت داشته باشد یعنی این کار در دو مرحله باید انجام شود مرحله اول توقیف اموال مؤدی و فروش آن اگر کفاف پرداخت مالیات مورد مطالبه دولت را نکرد و یک قراینی موجود بود که این مؤدی می‌خواهد از پرداخت مالیات شانه خالی کند یعنی یک تقلبی کرده است یا مالی را مخفی کرده است بعد توقیفش کنند در پیشنهاد بنده قسمت آخرش را می‌خوانم اجازه بفرمایید اقدام به أخذ مالیات از طریق فروش مال مؤدی می‌نماید و چنانچه حاصل فروش اموال مؤدی کفاف پرداخت مالیات مورد مطالبه را ننمود و قراینی بود که برای فرار از مالیات مؤدی تقلب کرده و یا اموالی را مخفی کرده است اقدام به بازداشت مؤدی بشود این دو مورد کاملاً از هم تفکیک شده یعنی باید اول اموال را بفروشند اگر مطالباتشان وصول نشد و یک قراینی موجود بود در این پرونده‌ها که سوء‌نیتی هست و یا یک اموالی را مخفی کرده است یا یک تقلباتی در دفترش کرده است یا یک کار خلاف قانونی کرده است آن وقت او را توقیف کنند حالا بسته به نظر آقایان نمایندگان است‏

رئیس- آقای مخبر کمیسیون دارایی

مشایخی (مخبر کمیسیون دارایی)- با توضیحات مفصلی که از طرف ناطقین محترم داده شد مطلب خیلی روشن شده خیلی ساده شده وزارت دارایی مخیر نیست به این که یک مؤدی مالیاتی را که مالیاتش قطعیت پیدا کرده یا مالش را توقیف کند یا خودش را توقیف کند وزارت دارایی در درجه اول از طریق دریافت وجه و از طریق فروش اموال حق خودش را استیفا می‌کند و اگر مؤدی بود که مال داشت و معسر نبود و مفلس نبود مدارکی مبنی بر اعسار و افلاسی نتوانست ارائه بکند وزارت دارایی خواست بالاخره مال خودش را وصول کند می‌رود به سراغش می‌گوید تو که نه عریضه اعسار دادی نه افلاس نه مال نشان دادی و به موجب این سند مالیاتت قطعی شده است و باید بدهی اگر نداد بازداشت می‌شود وسط راه هم که بازداشت شد اگر مال معرفی کرد باز آزادش

می‌کنند جناب آقای آقایان منظور جنابعالی این است که مطلب روشن بشود که مأمور وصول سوء‌استفاده نکند یعنی حقیقت شدت عمل نشان ندهد این را به کرات جناب آقای عمیدی مخبر محترم کمیسیون دادگستری و بنده ناچیز و سایر ناطقین محترم تذکر دادند و همین الساعه هم جناب آقای ناصر وزیر دارایی با سرشان عرایض بنده را تأیید می‌کنند تکرار می‌کنم اگر مقصود شما حفظ حقوق مردم است تصور می‌کنم این ماده نقض غرض باشد آن توضیحاتی که ما می‌دهیم وافی‌تر به مقصود است از آن چیزی که جنابعالی نوشته‌اید شما در پیشنهاد خود اعسار و افلاس را از بین برده‌اید و بنابراین بنده عرض می‌کنم با توجه به تأییداتی که از طرف اشخاص به این موضوع شده است پیشنهادتان را مسترد بفرمایید و مسلماً ماده مصوب کمیسیون کاملتر و جالبتر است. ‏

رئیس- آقای صدرزاده مخالفید.

صدرزاده- عرض کنم در این قانون که تقدیم شده است از طرف بعضی آقایان نظریاتی داده شده که ما روی آن نظریات بحث می‌کنیم و این بحث ما با آن اصل کلی که باید مردم مالیات بپردازند و بودجه مملکت از طریق مالیات تأمین شود منافاتی ندارد بنابراین بنده از آقایان محترم استدعا می‌کنم که به بحث ما توجه بفرمایند و در اطراف بحث ما استدلال بفرمایند و الّا من گمان می‌کنم در زیر این سقف و در این تالار کسی مخالف نباشد که افراد متمکن مملکت به نحو عادلانه مالیات بپردازند و از مالیات اینها هزینه و خرج مملکت تأمین شود این مطلب مفروغ‌عنه است و لازم نیست زیاد صحبت شود صحبت در این است که این ماده چه جور وضع بشود که به حال مردم مفید باشد یا دولت بتواند مالیات حقه خودش را وصول کند بحث در اطراف این مسائل است و خواهش می‌کنم آقایانی که جزء موافقین و مخالفین صحبت می‌کنند در اطراف این موضوع بحث بفرمایند. اما در باب این پیشنهادی که جناب آقای دکتر آقایان فرمودند بنده عرض می‌کنم که ایشان مثل این که یک راهی باز می‌کنند برای این که یک توفیقی به وجود بیاید برخلاف اساس قانون ثبت اسناد و آن این است که اگر کسی مالی را مخفی کرده باشد کی می‌فهمد که مخفی کرده است کی مقام صالح است برای تشخیص این مطلب؟ و کدام مقام امر می‌دهد؟ ما یک اصل کلی داریم و آن هم مستفاد است از آیه قرآن کریم و ان کان ذوعسره ننظره الی میسره یعنی اگر کسی در عسرت باشد باید نسبت به او مهلتی روا داشت تا یسار و یسر پیدا کند و بتواند بپردازد اما کسی که تمکن دارد و نپردازد باید توقیفش کرد خواه به خزانه مملکت بدهکار باشد خواه به افراد، بدهی خودش را باید بدهد و اگر نداد باید او را اجبار کرد بدهد این اصل کلی متداول در تمام جهان است بنابراین وقتی ما می‌گوییم که این اجراییه در اینجا صادر می‌شود براساس اجرای ثبت باشد طبعاً این اصل پیش می‌آید که یا این مرد مالی دارد که با فروش آن بدهی‌اش تأدیه بشود و یا نه. نکته‌ای که جناب آقای آقایان فرمودند که ممکن است بیاید مالی معرفی کند و وافی نباشد اتفاقاً در اجرای ثبت این نکته هم پیش‌بینی شده و می‌نویسد در تبصره ماده ۱۲ اجرای ثبت. قیمت مالی که برای فروش نشان داده می‌شود باید متناسب با دین و تعلق آن به معرف محرز باشد یعنی به آن کسی که معرفی می‌کند (صحیح است) فرض کنید یک نفر صد هزار تومان به دارایی بدهکار است و بیاید یک خانه دو هزار تومانی معرفی کند یا این که معلوم شود خانه‌ای که معرفی کرده مال او نیست و به دیگری تعلق دارد این فقط یک راه دارد یا باید مال نشان بدهد یا حکم اعسار صادر کند یا برود توقیف شود پس چیزی که ما در نظر داشتیم این بود که توقیف و فروش مال در عرض هم تعیین گردند و ما بیم این را داشتیم که مأموران دارایی یا از راه سوء‌استفاده یعنی سوء‌تفاهم و یا از روی بی‌اطلاعی این را بدعت کنند و این طور تعبیر کنند که مردی را که مال معرفی کرده ببرند توقیفش کنند برای ارعاب. با توضیحاتی که جناب آقای عمیدی نوری و مخبر محترم کمیسیون فرمودند و این که تصویب این آیین‌نامه هم در کمیسیون دادگستری خواهد شد و این کمیسیون قطعاً تشکیل می‌شود از قضات یا وکلای دادگستری که اطلاعات قضایی دارند امیدوارم که اشکالی پیش نیاید که اسباب زحمت فراهم شود بنابراین از جنابعالی تمنا می‌کنم که این پیشنهادتان را مسترد بدارید.

بعضی از نمایندگان- پس گرفتند.

رئیس- باید خودشان بگویند این رسم را نگذارید خواهش می‌کنم.

پیشنهاد آقای آقایان یک مرتبه دیگر قرائت می‌شود تا رأی بگیریم.

(مجدداً به شرح سابق قرائت شد)

رئیس- رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد رأی گرفته می‌شود به خود ماده ۱۸ آقایانی که با ماده ۱۸ موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد آقای ذوالفقاری معاون نخست‌وزیر بفرمایید.

ناصر ذوالفقاری (معاون نخست‌وزیر)- جناب آقای خرازی ضمن بیانات خودشان اشاره فرمودند به موضوع فندک در مشهد و توقیف صاحب فندک. بنده به نام دولت این موضوع را جداً تکذیب می‌کنم و بهتر این بود که جناب ایشان قبلاً راجع به این موضوع تحقیق می‌فرمودند و تحت تأثیر گفته‌های اشخاص مغرض قرار نمی‌گرفتند.

رئیس- ماده ۱۹- مطرح است و قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

(ماده ۱۹- تبصره ذیل به ماده ۳۲ قانون مالیات بر درآمد مصوب سال ۱۳۳۵ اضافه می‌شود.) هرکس دفاتر و اسناد مربوط به دفاتر بازرگانی را که برای تشخیص مالیات ملاک عمل می‌باشد به قصد فرار از پرداخت مالیات برخلاف حقیقت تهیه یا تنظیم و به آن استناد نماید از چهار ماه تا دو سال به حبس تأدیبی محکوم می‌شود تعقیب و اقامه دعوی مزبور از طرف وزیر دارایی به عمل خواهد آمد. کارمندانی که امر مالیاتی مختومه را مجدداً مورد اقدام قرار دهند به انفصال از خدمات دولتی که کمتر از یک سال نخواهد بود محکوم خواهند شد- دادگاه‌ها خارج از نوبت به جرایم مذکور رسیدگی خواهند نمود.

هرگاه مؤدی مورد تعقیب طبق تشخیص وزارت دارایی مالیات مورد مطالبه را بپردازد وزارت دارایی می‌تواند دعوی خود را استرداد نماید. در این صورت دعوی کیفری موقوف خواهد ماند.

رئیس- آقای خلعتبری‏

خلعتبری- آقایان نمایندگان محترم اجازه بفرمایید این مسائلی که از لحاظ حقوق افراد اهمیت دارد در مجلس بحث شود (صحیح است) برای این که بحث این مسائل در مجلس یا مورد قبول نمایندگان محترم قرار می‌گیرد یا نمی‌گیرد. بنابراین شأن مجلس اقتضا دارد که مطالبی که به نظر آقایان و به فکر آقایان می‌رسد به عرض آقایان همکاران هم برسد بنده راه عملی رسیدن به وصول مالیات را به قانون ترجیح می‌دهم ولی اگر راه بهتری باشد عرض می‌کنم و آن وقت متوسل به راه قانون بشویم و به آن هدف نایل بشویم و برسیم به نظر بنده اگر فکری داشته باشیم و عرض نکنیم این صحیح نیست آقایان نمایندگان محترم نظرتان هست که دیوان کیفری تأسیس شد سن عده‌ای از آقایان اقتضا نمی‌کند اما سن یک عده‌ای اقتضا می‌کند در سال ۱۳۰۶ دیوان کیفری تأسیس شد برای جلوگیری از تخطی و عملیات خلاف قانون مستخدمین دولت برای جلوگیری از ارتشا و اختلاس و شدیدترین قوانین هم وضع شد اگر در آن سال دو درصد مورد تعقیب واقع می‌شدند یا پرونده‌ها صد پرونده بود هرقدر جلوتر بیاییم سالی هزار پرونده اضافه شد و صدها هزار پرونده تشکیل شد یعنی اختلاس و ارتشا چندین هزار برابر شد مجازات رانندگی الان اگر رانندگان تاکسی مرتکب قتل بشوند مجازات‌شان جنایی است در صورتی که قبل از ۲۸ جنحه بود از آقایان انصاف می‌خواهم تخلفات رانندگی حالا زیادتر است یا ده سال پیش؟ حالا صد برابر است می‌فرمایید نه از اداره راهنمایی سؤال بفرمایید بنابراین قانون خود به خود هیچ‌وقت آن هدف قانونگذار را درست تأمین نمی‌کند بنده معتقدم که این ماده مالیات بیشتری وصول نمی‌کند و دلایلش را الان عرض می‌کنم جناب آقای مشایخی مخبر کمیسیون هستند یادم می‌آید ایشان در اداره مالیات بر درآمد از اول که یادم می‌آید ایشان رئیس یک دایره و رئیس یک اداره بودند و از افراد مؤثر آنجا بودند از ایشان بنده سؤال می‌کنم از ۱۳۱۲ تا ۱۳۲۰ قانون مجازاتی شما نداشتید نرخ مالیاتی شما ۴ درصد بود در سال ۲۲ که مالیات هشتاد درصد با آن کیفیت وضع شد قیمت‌ها مگر صد برابر پنجاه برابر نشد مع‌ذلک وصول شما در ۱۳۱۶ و ۱۷ و ۱۸ و ۲۰ سه برابر وصولی سال‌های ۲۲ و ۲۳ و ۲۴ بود؟ بود یا نبود؟ آقایان مگر تجار در آن موقع مالیات نمی‌دادند مردم واقعاً مالیات می‌دادند جهتش چیست؟ علت را باید پیدا کرد که آن وقت می‌دادند و حالا نمی‌دهند و از دادن مالیات فرار می‌کنند یک جهاتی هست بحمدالله در سال گذشته تا اندازه‌ای آبرومندتر شد بنده عرض کردم اداره مالیات بر شرکت‌ها پارسال دو برابر و نیم سال‌های پیش وصول کرد چرا؟ وصول کرد؟ چون رئیسش به جای این که یک میلیون ریال مطالبه کند مؤدی را خواسته گفته مالیات شما صد هزار تومان است صد هزار تومان نقد گرفته است و دو برابر و نیم وصول کرده است در سنوات سابق و قبل از ۲۰ مردم مالیات می‌دادند چرا مالیات می‌دادند برای این که مأمورین چیزی از مردم جرئت نمی‌کردند بخواهند و مطالبه کنند اگر مطالبه می‌کردند مرجع اداری وجود داشت که بلافاصله رسیدگی می‌کرد و مجازات می‌کرد و همین‌طور یک مرجع قضایی هم وجود داشت که اسمش دیوان دادرسی دارایی بود که مرحوم داور که بهترین قضات دادگستری را آورده بود آنجا که یکی از آنها آقای آقاسید هاشم مفخم است که رئیس یکی از شعب دیوان کشور است آن محکمه حکم می‌داد و محکوم می‌کرد این بود که تاجر جرئت نمی‌کرد مالیات نپردازد چرا؟ برای این که آن محکمه حکم می‌داد محکومش می‌کرد اگر محکمه صحیح باشد مؤدی نمی‌تواند فرار کند اما اگر مجازات باشد مأمورین هم طرز عملشان همان باشد از حالا تا بیست سال دیگر هم ممکن نیست که ما بتوانیم طرز عمل مأمورین را عوض بکنیم پس نتیجه این می‌شود که مأمور آن جوری که تاکنون سوء‌استفاده کرده امروز

فرصت بیشتری به دستش بیاید چون برای این که آن مأمور بازرگان را تهدید به اجرای این قانون می‌کند اگر او گزارش داد آن وقت مالیات‌دهنده هم سعی می‌کند چون پای مجازات در میان است تمام قدرتش را صرف می‌کند که آن مأمور گزارش برخلاف ندهد نتیجه این مشهود که اشخاصی که تاکنون مالیات نپرداخته‌اند و فرار کرده‌اند کوشش بیشتری می‌کنند که مأمورین را بیشتر از سابق که این اعمال را مرتکب می‌شدند راضی بکنند بنابراین آن توقعی که ما داریم که مالیات وصول بشود به نظر بنده این چندان تأثیری ندارد فقط یک فرصتی می‌دهد به اشخاصی که بخواهند از مردم سوء‌استفاده کنند و یک حربه برنده‌ای به دستشان می‌دهد دوم نگرانی بنده این است که این ماده مورد سوء‌استفاده قرار گیرد برای این که ماده خیلی کلی است توجه بفرمایید می‌گوید هرکس دفاتر اسناد مربوط به دفاتر بازرگانی را که برای تشخیص مالیات ملاک عمل می‌باشد به قصد فرار از پرداخت مالیات برخلاف تهیه و تنظیم نماید این‌قدر مجازات می‌شود بنده مأمور یک تجارتخانه‌ای یک تاجری جزء مخارج می‌آورد خرج فلان پانصد تومان در آمریکا که قوانین مالیات‌شان با آن شدت اجرا می‌شود موضوع هزینه و خرج یکی از مواردی است که در آنجا با وسعت نظر به آن نگاه می‌کنند پارسال محدود کردند گفتند برای این هزینه‌ها باید دلایلی بیاورد اخیراً از آن سختی صرف‌نظر کردند و مجدداً اظهار تجار و بازرگانان را قبول کردند مگر این که خلافش ثابت شود حالا اگر یک کسی برای امر تجارتی یک صورتی بدهد ۴۰۰ تومان حالا آمده چهارصد تومان شده ۳۵۰ تومان خوب کی باید ثابت کند که این ۳۵۰ بوده است و چهارصد تومان نبوده است مأمور گزارشش این بوده است که چهارصد تومان خلاف واقع بوده است و یا چند وقت پیش که شکر خریدی و در دفتر وارد کردی کیلویی ۵ ر ۵ ریال این ۴ ر ۵ ریال است حالا ممکن است یک تاجری در فصل دیگری یا به مناسبت اقتضای فصل و یا جهات دیگر ارزان‌تر خریده باشد می‌گویند آقا در این رقم تو خلاف کرده‌ای و بنابراین مشمول این ماده هستی حالا اگر مأمور صحیح‌العملی داشته باشید و روی ایمان و عقیده یک گزارش تهیه کند برای اشخاص که واقعاً مستحق مجازات هستند اما نتیجه چه می‌شود نتیجه این می‌شود که وقتی این گزارش آمد می‌رود به بازپرسی بازپرس یک صدم در سرش تمایلات افراطی داشته باشد تاجر را توقیف می‌کند بهترین تجار مملکت را در سال‌های ۲۲ و ۲۴ روی تمایلات افراطی توقیف کردند که آنها هم گذاشتند از این مملکت رفتند و بعد معلوم شد که این کارها روی نقشه‌ای بوده است ‏برای خراب کردن مردن. برای ایجاد کینه و بغض در مردم اوضاع که آرام شد آن اشخاص برگشتند چرا نمی‌خواهید توجه کنید که صدها و هزارها نفر اشخاص هستند هنوز که با این سنخ فکری که بنده عرض می‌کنم مخالف هستند دارای مرام‌ها و مسلک‌هایی هستند که ممکن است در کارهای خودشان در انجام وظایف خودشان کینه‌های طبقاتی را اجرا کنند (صحیح است) مالیات دادن چیزی نیست دو برابر جریمه‌اش را بدهند سه برابر جریمه‌اش را بگیرید جریمه نقدی بپردازند اما اگر شما یک تاجری را در اختیار مأمور گذاشتید و گزارش او رفت به بازپرسی آقایان می‌دانند که اگر یک تاجری یک روز توقیف شد تمام اسنادش برمی‌گردد و تمام سفته‌هایش از بازار خارج می‌شود هیچ‌کس دیگر به او پول نمی‌دهد بانک به او پول نمی‌دهد و اعتبار نمی‌دهد و ورشکسته می‌شود دیگر خود بانک به آن تاجر پول نمی‌دهد برای عرض‌حال خصوصی که برعلیه تجار می‌دهند بانک‌ها اعتبارشان را می‌بندند تا نتیجه معلوم شود تاجر می‌گوید اگر ما محکوم شویم پس از حکم اول محکومیت ما تا آخر محاکمه قطعی کسی به ما پول نمی‌دهد سفته‌های ما را کسی برنمی‌دارد و ورشکست هستیم بنابراین ما می‌خواهیم در یک وضعی که هست وضعی فراهم کنیم که اولاً خدای نکرده مأمورین ناصالح نباشند که اشخاص را مرعوب کنند و تهدید کنند و روی ارعاب و تهدید مبلغی برای خودشان بگیرند تا آن وقت آن پولی که بایستی به خزانه دولت برسد عاید دولت نشود از آن طرف تاجر یا هرکس که صادرکننده یا تاجر هست برود به بازپرسی و بازپرس‌ها با آن اختیارات زیادی که دارند بازپرس آقایان می‌شوند در بازپرسی صدها پرونده هست که اشخاص خیلی معتبری را آورده‌اند و بازپرس آنها را توقیف کرده و فرستاده است زندان آن هاشم نفیسی را آقایان یادتان رفته است گفتند مبلغ فلان قدر است بازپرس دید که اگر توقیف نکند می‌گویند آقا مبلغ سنگین بود چرا توقیف نکردی و این شخص را آزاد کردی این بود که توقیفش کرد و او زخم روده داشت و در زندان مرد صدها نفر هزارها نفر توقیف شدند تا بیایند رسیدگی کنند مدت‌ها طول می‌کشد و منظور ما از قانون وصول مالیات است نه مزاحمت مردم و بنده می‌پرسم خدای نکرده از این ماده‌ای که اینجا هست چون ماده خیلی کشداری است و خیلی وسیع و بسیط است خیلی قابل سوء‌استفاده است مأمورین ممکن است سوء‌استفاده کنند و چیزی هم عاید دولت نشود ولی پرونده‌های متعدد آن قدر درست شود که سال دیگر دولت مجدداً لایحه‌ای بیاورد و ماده را در اینجا عوض کنید (صحیح است) حالا چرا مردم مالیات نمی‌دهند. چرا مردم به آیت‌الله بروجردی ۵۰۰ هزار تومان و یک میلیون تومان می‌دهند پس اینها نمی‌خواهند که نپردازند باید سعی کرد که عقیده مردم را جلب کرد مردم را مؤمن کرد که مالیاتی را که می‌دهند به مصرف صحیح می‌رسد به تدریج که ایمان پیدا کردند به تدریج که حمایت توی کار بود بنده وکیل کارخانه‌های اصفهان بودم در سال ۱۳۱۹ چند کارخانه‌ای که از تجارتخانه‌های آلمانی کارخانه وارد کرده بودند بر علیه اینها می‌خواستند اجراییه صادر کنند و اینها پول نداشتند خدا شاهد است به امر اعلیحضرت فقید ۳۴ ساعته ملزم کردند بانک را که به آنها پول دادند رفتند پرداختند که بیست کارخانه در اصفهان به وجود آمد که بالاخره اداره می‌شود یا خوب یا بد بالاخره یک سرمایه‌ای است برای مملکت به نظر بنده تاجر صادرکننده بزرگترین خدمت را به مملکت می‌کند کنجاله و خشکبار و این چیزهایی که هست دور دنیا می‌چرخاند برای ما ارز تهیه می‌کند حالا سه سال است ما ارز داریم دو سال است ارز داریم یادتان هست آن موقعی که عرض نداشتیم تجار صادرکننده چه خدمتی به این مملکت کردند صادرکنندگان به این مملکت خیلی خدمت کردند واردکنندگان هم همه‌اش کسانی نیستند که چیزهای غیرمفیدی می‌آورند و به قیمت گزاف می‌فروشند اشخاصی هستند که چیزهای مفید می‌آورند احتیاجات مملکت را می‌آورند کارخانه‌ها برای مملکت تولید می‌کنند همین کارخانه‌چی‌ها در این مملکت فحش دادن و بد گفتن مد شده است چه حق دارند به کارخانه‌چی‌ها فحش بدهند و گردن‌کلفت بگویند این گردن‌کلفت به صد نفر نان‏ می‌دهد این آقای کورس سفارشی می‌دهد یک کارخانه می‌آورد به ده به هزار نفر به پنج هزار نفر نان داده است ما صد نفر جمع بشویم با دست خالی کدام کارخانه سفارش ما را قبول می‌کند چرا باید بی‌جهت ایجاد مزاحمت کرد باید تشویق کرد باید اینها را با تشویق دلگرم ساخت همین رفتاری که جناب آقای ناصر به وسیله دستگاه اداره مالیات بر شرکت‌های خودشان در سال گذشته کردند خیلی خوب بود و بسیار خوب عمل کرد تمام ما نظری جز این که به شاه خدمت کنیم یا به دولت خدمت کنیم نداریم این کارهای خوب این برنامه‌های خوب را اگر اینها را برگردانید بدهید دست مأموران بد شما که همه جا نیستید تا در ولایات مردم بیایند ثابت کنند از بین رفته‌اند اصلاً بنده این را می‌گویم که بعضی از اشخاص هستند که در خود دستگاه عدلیه عده‌ای از مأموران این طور فکر می‌کنند اگر به نفع دولت رأی دادند خدمت کردند بعضی اوقات برعلیه مردم برخلاف رأی می‌دهند به تصور این که به نفع دولت است و خدمت کرده‌اند بنابراین در یک چنین وضعی بنده صلاح نمی‌دانم که مأمورین را به این طریق به مردم مسلط کنیم مخصوصاً بنده درجا می‌خواهم از جناب آقای ناصر وزیر دارایی تقاضا کنم با پیشنهاد بنده موافقت بفرمایند که این باشد هیچ مانعی هم ندارد این وضعی که ماده تنظیم شده مضرات سیاسی هم دارد و خواهید دید که در این قانون و در این ماده از لحاظ سیاسی چه استفاده‌ای برای تحریک طبقاتی یا استفاده‌های مرامی و مسلکی خواهد شد و سال دیگر اگر بنده اینجا بودم به عرض‏تان می‌رسانم‏.

رئیس- آقای بزرگ‌ابراهیمی موافقید بفرمایید.

بزرگ‌ابراهیمی- استدلالات قضایی جنابعالی به قدری محکم است ماشاءالله که امثال من بی‌سواد قادر به این که جواب بدهد نیست (صحیح است) فرمودید که اگر یک دفتری داشتید که نوشته بود شکر کیلویی پنج ریال و سه عباسی و جای دیگر چهار ریال و دو عباسی نوشته بود این را رسیدگی بکند اما الحمدالله خودتان در ضمن فرمایشاتتان به دست بنده یک وسیله‌ای دادید که جواب عرض بکنم فرمودید که در محضر آیت‌الله بروجردی میلیون‌ها می‌دهند اما به دولت نمی‌دهند این یک عیب بزرگی است که تمام زحمت مردم به دوش دستگاه دولت است ولی از نقطه‌نظر مالیات گرفتن دولت دچار است مقام آیت‌الله بروجردی به قدری شامخ است که نسبت به او عرضی ندارم و چیزی نمی‌گویم اما هستند اشخاصی که بالای منبر می‌نشینند و دهانشان را باز می‌کنند و می‌گویند اگر مالیات بدهی بدعت است اختلاف وزارت دارایی با یک عده از این اشخاص که که انصافاً ممکن است گفت که از روی عدم فهم صحیح مؤمن به این فکر هستند که به دستگاه دولت مالیات دادن بدعت است این نمی‌شود جناب آقای خلعتبری همان کسی که ۹۱۴ هزار تومان به نام رد مظالم در قم پرداخته است ۸۳۰ تومان مالیات نمی‌دهد (احمد طباطبایی- علت دارد) اجازه بفرمایید بنده را وادار نفرمایید جناب آقای طباطبایی (فخر طباطبایی- چه اشکالی دارد عقیده مذهبی‌اش بوده که رفته پرداخته) بنده هم متدین به دین اسلام هستم بنده هم شخصاً شیعه مرتضی علی هستم خیلی هم متعصب هستم و اما این‌قدر می‌فهمم که یک آیه‌ای هم هست واعدو لهم ما استطعتم من قوه و من ربات‌الخیل یرهبون به عدوالله و عدوکم الی آخر این آیه را نخوانده است فقط فهمیده است که برود رد مظالم و خمس و زکات را بدهد ما هم می‌فهمیم این قدر بی‌سواد نیستیم بروید پای منبر شیخ اسدالله ممقانی ببینید چه می‌گوید (زنگ رئیس)

رئیس- در موضوع صحبت بفرمایید

بزرگ ابراهیمی- قربان یک مقایسه‌ای فرمودید راجع به اتومبیل‌رانی و مالیات در زمان رضاشاه بنده تصدیق می‌کنم که در آن وقت قدرت وزرا نسبت به دستگاه زیادتر بود.

و دست و پایشان توی رشته‌های قانون نمی‌پیچید مختار بود که یک نفر مقصر را فوراً طردش بکند حالا بیچاره وزیر دچار الیاف کارتونک‌هاست اما راجع به مقایسه جریمه شوفرها فرمودید آن روز اکسیدان کم بود این قدر ماشین نبود ماشین هرچه زیاد بشود اکسیدان زیادتر می‌شود. ماشین وقتی که زیاد شد اکسیدان زیاد می‌شود اگر شوفر اکسیدان کرد آدم کشت عمداً نمی‌کند آن بیچاره هم دچار یک وضعی می‌شود یک اتفاق می‌افتد و او برخلاف میل خودش یا من را زیر می‌گیرد یا خودش به دیوار می‌خورد اما موضوع تعویض دفاتر و فرار از مالیات یک خاصیت جالبی است برای هشتاد درصد مالیات‌دهندگان (صحیح است) مالیات‌دهنده تا بیست درصدش را با کمال میل و رغبت مالیات می‌دهد پانزده درصدش هم براثر کنترل شدید می‌دهد و مابقی را کوشش می‌کند که ندهد اگر می‌توانید روح این ملت را عوض کنید و مالیات‌بده را به این فداکاری وادار بکنید (خلعتبری- ما هم همین را می‌گوییم) اگر همچو ادعایی دارید بسم‌الله اما اگر راهی نداشته باشید که صحیح نیست اگر پیشنهاد خوب راه حل خوبی دارید اگر وزیر مالیه هم قبول نکرد ما به شما رأی می‌دهیم توجه فرمودید جنابعالی یک مطالب خیلی دقیق را ملاحظه می‌فرمایید حق هم دارید مرد حقیقی هستید به تمام موانع آن متوجه هستید بنده دهاتی متوجه نیستم و ما از جنابعالی هم متوقعیم وقتی که این طور بفرمایید یک راه حلی هم پیشنهاد بفرمایید که راه حل این کار چیست اگر یک مأموری رفت و یک گزارشی داد برای وزارت دارایی چه قدرتی است که این آقای مأمور را بگوید که تو بیطرف نیستی یا اگر به عقیده بنده عده‌ای رفتند در بازار از همین مأمورین وزارت دارایی مخصوصاً از بازنشستگان دارایی از تاجر حقوق اگر رفتند و دفاتر را عوض کردند و قابل قبول پرداختن مالیات کم ساختند تکلیف وزارت دارایی چیست؟ پیشنهاد بفرمایید ما هم رأی می‌دهیم.

رئیس- آقای عمیدی نوری‏

عمیدی نوری- (مخبر کمیسیون دادگستری)- خوشبختانه جناب آقای خلعتبری هم در کمیسیون دارایی و هم در کمیسیون دادگستری عضویت داشته و دارند و نسبت به این ماده در هر دو کمیسیون در بحث‌های چند ساعته‌ای که پیش آمد شرکت داشتند و نظریاتی مورد بحث قرار گرفت بیاناتی هم که اینجا فرمودند تمامش اساسی و صحیح و یک مطالبی بود راجع به کلیات مربوط به روابط دولت با بازرگانان و کیفیتی که چه نحو سعی بکنیم مالیات‌ها وصول بشود و البته بسیار مورد کمال مطلوب است که ما هرقدر سعی بکنیم مردم را طوری بار بیاوریم که اخلاقاً خودشان مؤمن و معتقد بشوند و بروند مالیات را بدهند بسیار صحیح است و اگر هم یک روزی یک چنین جامعه‌ای با چنین سطح فکر مالیاتی پیدا کردیم طبیعتاً قوانین ما کم می‌شود و شاید مثل بعضی از کشورها بشود که با رفراندم مالیات را خود مردم اضافه بکنند یا آنچه را در هم که دولت زیادی داشت دومرتبه با رفراندم مثل کشور سوئیس هم جواب می‌دهد که از مالیات سال بعد کم کنید یا به مصرف خرج دیگری برسانید بنابراین ما باید کوشش بکنیم سطح فکر و روحیه ملت خودمان را بالا ببریم که یک روز معتقد بشویم که مالیات را بایستی به طیب خاطر داد و دولت‌های ما هم با صرفه‌جویی در خرج ایجاد این اعتقاد و ایمان را در مردم تسهیل بکنند متأسفانه در حال حاضر نه مردم ما اینطورند و نه دولت‌ها هرقدر بتوانند بیشتر داشته باشند باز هم قرض دارند مردم هم هرقدر تسهیل برایشان فراهم بکنیم بیشتر فکر می‌کنند که چگونه راهی پیدا کنند که مالیات ندهند پس ما در حال حاضر فکر می‌کنیم که باید قوانین خودمان ببریم به سوی تربیت مردم که مالیات بدهند جناب آقای خلعتبری بنده و شما هر دو وکیل دادگستری هستیم و هر دو به قوانین جزایی واردیم بنده از نظر جزایی عرض می‌کنم در این ماده ۱۸ به بازرگانان خودمان تخفیف داده شده در وضع حاضر چطور؟ تعجب خواهید فرمود بازرگان در حال حاضر اگر دفترش جعلی باشد مجازات جنایی دارد مجازات جنایی هم حبس تخدیری است یعنی محرز است و قابل گذشت هم نیست بعد از محکومیت محروم خواهد بود از تمام حقوق اجتماعی آمده‌اند بازرگانان را تربیت می‌کنند که کوشش کنند مالیات بدهند گفته است که اگر در دفاتر بازرگانان و اسناد مربوط به آن یک چنین تقلباتی شد مجازاتش حبس تأدیبی می‌باشد یعنی مجازات چنین افرادی را پایین آوردند اگر باز هم تا آن موقعی که مجازاتش هم در دیوان کشور قطعی شد باز هم آمد مالیات را داد به محض این که وزیر دارایی گفت مالیات را دادند و صرف‌نظر کرد دیگر هیچ اثری نیست و آدم پاکی است جناب آقای خلعتبری در حال حاضر این چنین قانونی داریم که این آقای بازرگان جاعل در اسناد خودش در حکم جاعل در اسناد دولتی است و مجازات جنایی دارد و قابل گذشت هم نیست‏ (خلعتبری- همان را تعقیب کنید) با این قانون حبسش را آوردند پایین و قابل گذشت هم کردند بعد هم برای جلوگیری از پرونده‌سازی چقدر سر این ماده بحث شد گفتیم اقامه دعوای مزبور تنها از طرف وزیر دارایی به عمل خواهد آمد جناب آقای اردلان خیلی بحث کردیم سر این ماده در کمیسیون‌ها برای این که نخواسته‌ایم که اختیار اعلام جرم راجع به این تخلف دفاتر به دست مأمورین جزء بیفتد که برود به شعبه استنطاق و حیثیت مردم را از بین برود گفتیم وزیر دارایی چرا؟ برای این که وزیر دارایی یک شخصیتی است عالی‌مقام می‌تواند جلوی گزارش‌های مغرضانه را بگیرد وقتی که دلایل قوی بود که یک بازرگانی دو دفتر نگاه داشته یک دفترش را برای مالیات نشان داده و یک دفتر را برای خودش و قطع هم داریم که همه نمایندگان مجلس شورای ملی معتقدند که این عمل نکوهیده است بازرگانی که با اعتبار از بانک‏های ما پول می‌گیرد بازرگانی که سه هزار و پانصد میلیون ریال شما اعتبار قایل شدید که بانک‌ها به اینها اعتبار بدهند و اینها بروند فعالیت بکنند و درآمد به وجود بیاورند البته باید مالیات بدهد اگر آمد به قصد فرار از مالیات و برخلاف حقیقت دفترش را تهیه و تنظیم کرد و این محرز شد از نظر جناب آقای وزیر دارایی آیا حق ندارد او را تعقیب بکند در حالی که در حال حاضر بدون اقدام وزیر دارایی هر تاجری که دفترش برخلاف حقیقت باشد هر فرد عادی هم اعلام کند دادسرا مکلف است که تعقیب بکند بنابراین به عقیده من این ماده که در اینجا در نظر گرفته شده یک تحولی است به سوی تربیت بازرگانان ما که نباید عادت بکنند که مالیات خودشان را ندهند و دو قسم دفتر تهیه بکنند یکی برای مالیات و یک هم برای خودشان بایستی از این عمل احتراز بکنند و به نتیجه مالیات بدهند و در اینجا باز هم قایل شده که در آخرین لحظه هم از تعقیب او صرف‌نظر شود و آثار محکومیتشان هم زایل می‌شود این است که به نظر بنده ماده‌ای است به نفع بازرگانان و تخفیفی است در حال حاضر نسبت به آنها.

رئیس- آقای صدرزاده مخالفید بفرمایید.

صدرزاده- مباحثاتی که پیش آمد یک قدر از محور خود ماده بیرون رفت در مسئله مالیات و امر مالیاتی معتقدات مردم نسبت به پرداخت مالیات این بحث‌ها زیادی بود و این نکات هم البته از باب مقدمه‌ای که می‌خواهم بحث کنم لازم است ولی بنده می‌خواستم به آقایان موافقین یک نکته‌ای را عرض کنم در صدر اسلام این مالیات به عنوان زکاه و اسامی دیگری داده می‌شد یک مرد مؤمنی شخصاً می‌نشست حساب می‌کرد که چقدر مدیون است از بابت مالیات و دودستی می‌برد تقدیم می‌کرد و معتقد بود که اگر دیناری اختلاف داشته باشد مرتکب گناه شده است ولی گیرنده که بود؟ گیرنده چنان تقوایی داشت که در موقعی که نزدیکترین اقوامش از او تقاضای مساعدت می‌کرد آهن داغ حواله‌اش می‌کرد و می‌گفت: همان طور که تو از آهن داغ متأمل می‌شوی من هم از عذاب الهی متأمل می‌شوم این دو اعتقاد در مقابل هم بود در دهنده و گیرنده حالا ملاحظه بفرمایید بنده نمی‌خواهم تکذیب کنم ولی عده‌ای هستند مالیات دولت را نمی‌پردازند و خطا کاری می‌کنند اما از آن طرف ببینیم در صرف این وجه چه می‌شود من یک مثال زنده می‌زنم آقا این قانون بانک کشاورزی و بانک رهنی در زمان اعلیحضرت فقید وضع شد و ببینید چه نوشته است؟ نوشته است که این پول‌ها را بدهید به دست مردم برای توسعه زراعت و برای ساختمان ولی می‌بینیم بیست میلیون آن به صورت عمارت‌های چهارده طبقه‌ای در اینجا مصرف می‌شود باز می‌خواهید به اعتقاد مالیات‌دهنده خلل و لطمه وارد نیاید همه چیز را درست کنید هم اخلاق مالیات‌دهنده و هم اخلاق مالیات مصرف‌کننده را که مالیات در مصالح جامعه صرف بشود ایراد به هر دو طرف وارد است آقا من مطمئنم که هرگاه دولت تمام آن پولی را که به عنوان مالیات می‌گیرد در حوایج مردم صرف بکند خدا شاهد است بدون این قانون‌های سخت اعتقادی در مردم به وجود می‌آید که از روی کمال اطمینان آخرین دینار بدهی مالیاتی خودشان را خواهند پرداخت و حتی اگر یک روز احساس بکنند که این مالیات وافی برای رفع حوایج و کافی برای مخارج مملکت خودشان نیست پیشنهاد خواهند کرد که آقا ما مالیات بیشتری می‌دهیم تا حوایج مردم و مملکت برآورده شود به علاوه یک نکته دیگری هم می‌خواستم عرض بکنم شما باید اخلاق مردم ملت خودتان را در نظر داشته باشید مردم ایران یک روح شرافتمندی دارند با حبس و زجر این نوع قوانین یک ناراحتی‌هایی درشان به وجود می‌آید تشویق بهتر در آنها تأثیر می‌کند تا ارعاب زیرا اثرش این طور است بنده البته این را حرفی ندارم که اگر کسی مرتکب خیانتی بشود، مرتکب تخلفی بشود جعل و تزویری مرتکب می‌شود و باید مجازات شود و قابل بخشش نیست حتی بخششی وزارت دارایی در این ماده برای این‌جور اشخاص منظور می‌دارد بنده از نظر قضایی شاید موافق نباشم اما یک مطلب هست و آن این است که تشخیص این مطلب با کی خواهد بود شما خودتان بیان فرمودید آقای وزیر دارایی که ما چند محاسب قسم‌خورده در ایران بیشتر نداریم که آنها هم در بانک ملی هستند و در سایر ادارات نداریم فرض بفرمایید در رفسنجان یا بندرعباس یا یکی از این شهرهای درجه ۲ و ۳ فی مابین مأمورین وزارت دارایی و مؤدی مالیات یک بحثی درخصوص دفتر پیش آمد که او گفته است دفتر خلاف حقیقت است آنجا که دیگر محاسب قسم‌خورده وجود ندارد پس شما تأمل کنید تا این که محاسبین قسم‌خورده به حد کافی داشته باشیم که اقلاً بتوانیم در تمام ادارات دارایی که داریم در هرکدام یک نفر باشد که اگر او گفت این

دفتر خلاف حقیقت تنظیم شده است اطمینان حاصل شود بر گفته او و آن وقت مرتکب مورد تعقیب قرار بگیرد و الّا اگر غیر از این باشد آن مردی که گرفتار می‌شود بعد معلوم شود آقای وزیر دارایی که این مأمور به فرض یا به اشتباه چنین گزارشی را داده است ببینیم آن شخصی که مورد این اتهام قرار گرفته چه وضعی را خواهد داشت و چه شکستی بر او وارد خواهد شد در اینجا ماده است تبصره ۳ ماده ۷ که مورد تصویب آقایان هم واقع شده و این طور می‌گوید: «درآمد مؤدیان که در موعد مقرر از تسلیم اظهارنامه خودداری کنند و یا فاقد دفاتر قانونی بوده یا از ارائه دفاتر خودداری نمایند و یا دفاتر ابرازی ناقص یا غیر قابل رسیدگی تشخیص شود از طرف وزارت دارایی رأساً با یکی از نشانی‌های پایین تشخیص و اقدام می‌شود» شما می‌گویید که اگر در دفتر او اشتباهی پیدا کردید و خیال کردید که تقلب کرده است مورد تعقیب واقع خواهد شد باید هم‌دوش این ماده و به موازات این ماده‌ای باشد که دفاتر هم به طور اصالت و اعتبار تلقی شود و اگر تخلفی بود تعقیب شود شما در ماده ۷ برای دفاتر تجارتی هیچ‌گونه اعتباری قایل نشده‌اید شما می‌گویید که اگر دفاتر ناقص باشد یا غیر قابل رسیدگی باشد شما از روی قراین مالیات را در نظر می‌گیرید اگر منظورتان این است که این ماده را برای تخلف و اشتباه گذارده‌اید باید دو مطلب را در نظر بگیرید یکی این که برای دفاتر تجارتی که طبق قانون تجارت تنظیم می‌شود اعتبارات شایسته قانونی قایل بشوید آن وقت اگر یک تقلب و تزویری مرتکب شدند برای آن مجازات قایل شوید آن وقت آن دوتا با همدیگر تطبیق می‌کند اما اگر از یک طرف طبق این قانون اختیار داده‌اید به موجب آن تبصره‌ای که تصویب فرموده‌اید که اگر مأمور دارایی اصلاً نخواست اعتنایی به این دفتر بکند و برای دفتر یک تاجری هیچ ارزشی قایل نشد از روی قراین تشخیص مالیات بدهد و از طرف دیگر می‌گویید که اگر در دفترش اشتباهی پیش آمد و مأمور دارایی چنین تشخیص داد که برخلاف حقیقت است مورد تعقیب قرار بگیرد و اما این نکته‌ای که جناب آقای عمیدی فرمودند که بله در اینجا مجازات سبک‌تری قایل شده و حتی قایل به استرداد تقاضا شده است بنده عرض می‌کنم که اگر واقعاً یک تاجر در دفاتر تجارتی خود مرتکب تقلب و تزویر شده است باید او را به مجازات رساند و مجازات او را هم قابل بخشش ندانست بنابراین بنده می‌خواستم عرض کنم و از جناب آقای وزیر محترم دارایی و مخبر کمیسیون تمنا بکنم که برای این که یک مطالعه و تجدید نظری در این ماده بشود این را احاله بفرمایید به کمیسیون و یک تجدید نظری بکنید و به علاوه شرایطی هم معین کنید که آن مأمورینی که متصدی این کارها هستند و می‌بایستی اعلام تخلف به وزارت دارایی بکند اعلام نظریه آنها در تحت یک شرایط و قواعدی باشد که اشخاصی که مرتکب تخلفی شده‌اند بی‌خود و به غرض‌ورزی مورد تعقیب واقع نشوند. این عرض بنده بود.

رئیس- آقای فرود مخالفید بفرمایید

فرود- بنده چون یک پیشنهادی تقدیم کرده‌ام به اختصار عرایضی می‌کنم با ترتیباتی که در مملکت ما پیش آمده و توجهی که اولیاب امور مخصوصاً شخص اول مملکت به جلب سرمایه‌های خارجی پیدا کرده‌اند و بنده هم اطلاع دارم که بعضی از کمپانی‌های خارجی مصمم هستند سرمایه‌های خود را به ایران بیاورند و کار بکنند عقیده دارم که در وضع قانون و مقررات ما بایستی اطراف مطلب را بسیار دقیق بسنجیم که نقض غرض نشود بنده تقاضایی دارم که آقایان توجه بفرمایند این است که گرفتاری‌ها بیشتر از ناحیه همان متصدیان وصول ناشی می‌شود الان این فکر هست که مؤدی مالیات نمی‌پردازد مؤدی مالیات نمی‌پردازد یعنی چه: یعنی با مأمور وصول می‌سازد و مالیات حقه را نمی‌پردازد با این ماده به عقیده بنده نرخ سازش یک قدری ترقی می‌کند این برای این که تاجر را به حبس نبرند مبلغ بیشتری به مأمور می‌دهد و همان آش و همان کاسه است چرا شما این ماده را می‌گنجانید؟ چرا تقصیر را به طرف بازرگان متوجه می‌کنید؟ این مأمور وصول شماست که خوب وصول نمی‌کند عوض این که چوب را بردارید و به او بزنید به مؤدی می‌زنید این غلط است خلاف مصلحت است مطلبی را که باید خدمتتان عرض بکنم این است که اگر ماده به این صورت اجرا شود در عمل مواجه با اشکال می‌شوید فرض بفرمایید بنده مدیرعامل یک شرکت تجارتی هستم یک ساختمانی برای شرکت می‌کنم خرج این ساختمان مبلغ پانصد هزار ریال یا یک میلیون ریال است متصدی این کار صد هزار تومان هم توی این کار برای خودش استفاده می‌کند به جای پانصد هزار تومان ششصد هزار تومان توی دفتر وارد می‌شود صد هزار تومان مباشرین عمل کلاه سر بنده گذاشته‌اند کلاه سر شرکت گذاشته‌اند فردا مأمور دارایی می‌آید این ساختمان را قیمت می‌کند می‌گوید که این پانصد هزار تومان بیشتر قیمت ندارد و شما ۶۰۰ هزار تومان در دفتر ثبت کرده‌اید این تقلب است؟ این دفترسازی است؟ این مخارج اضافه است من که مدیرعامل شرکت هستم که صد هزار تومان هم به من اجحاف شده است و مال من را خورده‌اند من باید به حبس هم بروم آیا متصدیان دفاتر مسئولیت ندارند امروز ممکن نیست که یک رئیس اداره‌ای در وزارت دارایی یا سایر ادارات مرتکب خبط و اشتباهی بشود؟

شما وزیر مربوطه‌اش را تسلیم دیوان کیفر می‌کنید؟ نه، شما رئیس اداره مربوطه را تحت تعقیب قرار می‌دهید چرا برای مؤسسات خصوصی این را قایل نمی‌شوید چون اینها مؤدی هستند و مالیات می‌دهند برای این که خدمت می‌کنند به مملکت یک مطلب دیگر این است که این مملکت ما تمام بدبختی‌اش در گذشته ناشی از این بود که تاجر نداشتیم در ایران یک سیاست استعماری این بود که برعلیه تاجر و تجارت تبلیغات بکنند یعنی نباید مملکت ایران تجارت داشته باشد مردم حتی نسبت به تاجر بدبین شده بودند در صورتی که شما اگر به ممالک خارجه تشریف ببرید به آمریکا و آلمان و انگلستان تشریف ببرید آنجا دوله و سلطنه و ملک ندارد آنجا تمام اشخاص متنفد و درجه اولش تاجر هستند بعد از کودتای ۱۲۹۹ و سلطنت اعلیحضرت رضاشاه پیش آمد دوران جدید مردم ایران روشن شدند الان قسمت عمده تجارت ما را خودشان به دست گرفته‌اند طبقه جوان طبقه متشخص و متعین قدیم همه متوجه تجارت شده‌اند و حالا که به تجارت مملکت برخلاف گذشته آبرو و حیثیت می‌دهند و به این وسیله کار آزاد تشویق می‌شود برای چه بیاییم اینها را بترسانیم الان یک عده‌ای از وزرای سابق و یا نمایندگان فعلی شما اینها همه علاقه به کار آزاد پیدا کرده‌اند برای چه اینها را مأیوس کنیم و توی سرشان بزنیم برای چه بهشان توهین بکنیم وقتی که یک تاجر دفتر دارد بیایید و ببینید اگر در این دفتر اشتباهی است بزنید توی سرش مالیاتش را بگیرید مأمور وصول را هم برایش مجازات قایل بشوید که بهتر وصول کند بگویید اگر یک تاجری در دفترش تقلب کرده بود مأمور وصول دو سال حبس می‌شود تا برود و از این کار جلوگیری بکند والا میزان رشوه بالا می‌رود به عوض این که دفتر فلان تاجر را می‌آیید رسیدگی می‌کنید اشخاصی را که مالیات وصول نمی‌کنند جریمه بکنید چرا آنها باید جریمه‌اش را بدهند خدا شاهد است این کار خلاف مصلحت است من عادت ندارم که گفته‌های دیگران را تکرار کنم و وقت مجلس را ضایع کنم جناب آقای خلعتبری توضیحات بسیار بسیار جامعی اینجا دادند من که در آلمان بودم از یک تاجری پرسیدم وضع مالیات بر درآمد چه جور است به من توضیحات زیاد دادند از جمله این بود مثلاً اگر یک تاجری سال قبل صد هزار مارک مالیات داده سال بعد هشتاد هزار مارک مالیات داده یعنی بیست در صد کمتر داده باشد از طرف اداره مالیات بر درآمد به بانک ملی توصیه این تاجر می‌شود که بروند ببینند علت این که نتوانسته به میزان سال قبل مالیات بدهد چیست اگر احتیاج به کمک دارد به او کمک می‌کنند برای این که بتواند سال آینده همان مبلغ را بپردازد اینها گاو شیرده این مملکت هستند چرا باید اینها را ناراحت کرد. (صحیح است) اصلاً جناب آقای ناصر من یک مطلب دیگری دارم در این جراید غالباً می‌بینم اشخاص دیگری را هم دیده‌ام و می‌گویند مالیات مستقیم بگیرید چرا ما نمی‌خواهیم این مطلب را قبول کنیم که ما یک ملت فقیر و بدبخت و گدایی هستیم در کمیسیون بودجه هم بنده سؤال کردم از خود جنابعالی که میزان مالیات بر درآمد شما در سال گذشته چقدر بوده است گفتند که ما احصاییه علی‌حده نداریم ما نمی‌توانیم بگوییم جمعاً چقدر داشتیم گفتم مالیات بر ارث شما چقدر بوده است گفتند ما احصاییه علی‌حده نداریم گفتم مالیات بر مستقلات چقدر بوده است گفتند ما احصاییه علی‌حده نداریم گفتم مالیات جمعی را بگویید چقدر بوده آقایان اعضای کمیسیون هم بودند گفتند جمع مالیات ما یعنی مالیات بر ارث مالیات مستقلات و مالیات بر درآمد و مالیات املاک مزروعی ۱۴۷ میلیون تومان است بنده می‌خواهم بدانم که شما که این مالیات را این طور اضافه می‌کنید این طور سخت‌گیری می‌کنید اصلاً چه دردی از دردهای مملکت را دوا می‌کند شما مطابق جزء جمع ۹ میلیون مالیات املاک مزروعی‌تان است و مطابق دفاتر وصول بیش از سالی ۶ میلیون تومان نمی‌توانید وصول کنید (صدرزاده- چقدر خرج می‌کنند؟) ۶ میلیون تومان هم خرج وصول کرده‌اند شما چقدر مخارج می‌کنید چرا از مخارج‏تان نمی‌کاهید با ۱۴۷ میلیون تومان معدل مالیات بر درآمد در سال قبل۵/۱۷ و حالا چهل درصدش کرده‌اید از آن پیشنهاد جناب آقای عمیدی نوری هم ناراضی هستید گویا درصدد هستید ردش بکنید بنده سؤال می‌کنم در کدام مملکت از ممالک دنیا صدی چهارصد مالیات را اضافه می‌کنند شما صدی یک می‌گرفتید حالا بگویید ۵/۱ در صد یا ۲ در صد یکی یک تومان در چهار تومان می‌کنند صد هزار تومان در چهارصد هزار تومان می‌کنند یک میلیون را چهار میلیون می‌کنند آخر وضع مالیات علم دارد کتاب دارد مردمی زحمت کشیده‌اند مالیات را تحت قاعده درآورده‌اند وصول مالیات و وضع مالیات در دنیا علم است و الّا بنده قلم دستم بگیرم بگویم دلم می‌خواهد این رقم را اضافه بکنم و یک درصد را بکنم چهار یا پنج درصد درست نیست این علم است زندگانی اجتماعی مردم را باید در نظر گرفت مگر کتره‌ای است (احسنت- احسنت) شما ۱۷ درصد را کرده‌اید چهل درصد عقیده دارید که چون انگلستان ۴۸ درصد مالیات می‌پردازد آمریکایی‌ها ۵۲ درصد مالیات می‌پردازند ما هم چهل درصد بگیریم چه کار داریم با آمریکا، آمریکا یک قطب قوی دنیاست مردم دنیا را علیه کمونیسم تجهیز می‌کند بایستی هم بدهد

۵۲ درصد هم بدهد ما کجا را می‌خواهیم مجهز بکنیم ما یک ملتی هستیم که باید به اندازه و مقدار خودمان اضافه بدهیم همین اندازه که تحت اعلیحضرت همایونی برای ارتش ما تصویب شده و حقوق ارتش را اضافه کرده‌ایم و ملت ایران هم از این نظر هرقدر فداکاری لازم باشد می‌کند ولی سیاست دولت ایران در این صفحه شطرنج دنیا غیر از سیاست دولت انگلستان و آمریکاست آمریکا یک مملکتی است که امروز پرچمدار آزادی است در دنیا اگر الان ممالک آزاد نفس می‌کشند در سایه قوه و قدرت این ممالک است و الّا ما را بلعیده بودند و خورده بودند و از هضم رابع هم گذشته بودیم ما که نمی‌توانستیم مثل آنها مالیات بپردازیم خوب ۵ و ۱۷ درصد را کرده‌اید ۴۰ درصد ۱۴۷ میلیون می‌شود ۳۰۰ میلیون آقای وزیر دارایی ۳۰۰ میلیون با ۴۰۰ میلیون شما ملاحظه می‌فرمایید در مقابل یک رقم عمده بودجه سازمان برنامه و مخارج دیگر شما اصلاً چیست (یکی از نمایندگان- صفر است) حتی من می‌خواهم منکر این سیاست جلوگیری از انفلاسیون بشوم شما که سازمان برنامه‌تان در سال ۱۶۰۰ میلیون ۲۰۰۰ میلیون خرج می‌کند ۱۴۷ میلیون انفلاسیون ایجاد نمی‌کند (وزیر دارایی- چه می‌فرمایید؟) خوب این هم یک مطلب است آن جوری که درست در نیامد یعنی دردی دوا نمی‌کند شما دو رقم از مخارج سازمان برنامه و شرکت ملی نفت صرفه‌جویی بکنید اصلاً مالیات بر درآمدتان جبران می‌شود چرا در خرجتان نظارت نمی‌کنید من عادت به بدگویی ندارم و نمی‌خواهم بدگویی بکنم ولی شما خودتان می‌دانید که در مخارج خودتان مطلقاً و ابداً کنترل ندارید (صحیح است صحیح است) من قول شرف می‌دهم به شما که اختیار دیوان محاسبات را بهشان بدهید دیوان محاسبات یک ثلث مخارج شما را صرفه‌جویی می‌کند شما چرا قانون دیوان محاسبات را نمی‌گذرانید این قانون را مجلس سنا تصویب کرده است در کمیسیون دارایی نمی‌گذارید تصویب شود و خنثی می‌کنید ببخشید آقای ناصر نظرم به شخص جنابعالی نیست من با وزیر دارایی صحبت می‌کنم قانون دیوان محاسبات آقایان در کمیسیون دارایی مجلس دفن شده قانون دیوان محاسبات جلوی مخارج بیهوده را می‌گیرد (صحیح است) در مخارج صرفه‌جویی بکنید خدا شاهد است جبران کسر بودجه‌تان می‌شود خدا شاهد است کسر بودجه پیدا نمی‌کنید وزارت دارایی قبل از این که به دو قسمت شود به وزارت دارایی و وزارت انحصارات و گمرکات بودجه پرسنلی‌اش با بودجه پرسنلی حالا ببینید چقدر فرق کرده هیچ مالیاتی که وزارت دارایی از مردم می‌گیرد به مصرف مخارج اداری می‌رساند وزارت دارایی در این کشور هست وزارت دارایی الان وظیفه‌اش چیست الان وزارت دارایی یک مالیات بر ارث یک مالیات املاک مزروعی و یک مالیات مستغلات می‌گیرد و یک مالیات بر درآمد می‌گیرد این طول و تفصیل برای چیست سازمان می‌خواهید بدهید خیلی عذر می‌خواهم بنده هنوز ندیده‌ام این سازمان را چون از موضوع هم خارج است بنده عرض نمی‌کنم ولی سازمان دادن فایده ندارد اعضای سازمان را باید تربیت کنید (صحیح است) اگر با قانون و سازمان می‌شد یک مملکتی را اداره کرد و خوب اداره کرد باید تمام ممالک روی زمین الان بهشت موعود بود ولی با قانون نمی‌شود ملت تربیت کرد مگر با قانون می‌شود کار انجام داد تربیت مردم اصل است جناب آقای عمیدی نوری اینجا فرمودند که مردم باید عادت بکنند که مالیات بدهند بودجه برنامه‌ای شما دست سازمان برنامه است آیا شما حقیقت را می‌دانید که سازمان برنامه چقدر خرج می‌کند بودجه پرسنلی‌اش چقدر است هیچ می‌دانید هر روز می‌آید هرچه می‌خواهد می‌گیرد هیچ می‌دانید که کنترل ندارد شما می‌فرمایید که اضافه حقوق می‌دهیم بنده از کسانی هستم که معتقدم الان بدترین طبقه از طبقات فعلی مملکت مستخدمین دولت هستند باید به مستخدمین دولت کمک کرد بنده منکر این مطلب نیستم اگر هم بخواهید باید بدهید الان عرایضی که مستخدمین دولت نوشته‌اند به بنده و سایر آقایان در کمیسیون بودجه و سوکمیسیون هست اینها دارند گریه می‌کنند آخر بنده می‌خواهم بدانم چطور یک نفر می‌تواند با ۲۵۰ تومان زندگی بکند آقایان آموزگاران پیمانی وزارت فرهنگ آمده‌اند به بنده می‌گویند که یک تصمیمی بگیرید ما برویم پیشخدمت بشویم و پیشخدمت‌ها بیایند آموزگار بشوند برای این که برای آموزگارها از این چند میلیون تومان چیزی اضافه منظور نشده است ولی برای پیشخدمت‌ها شده است و حقوق‏شان اضافه می‌شود و از آموزگاران بالاتر می‌رود (مهندس فروهر- آموزگاری که باید بچه‌های ما را تربیت کند) بنده به حضرت‌عالی عرض می‌کنم ما نمایندگان مجلس در این مجلس به قانون اساسی قسم خورده‌ایم به شخص اعلیحضرت هم قسم وفاداری خورده‌ایم (صحیح است) شرافتمان حیثیتمان به ما حکم می‌کند که ما نسبت به اعلیحضرت همایونی و نسبت به قانون اساسی وفادار بمانیم و می‌مانیم (صحیح است) مجلس شورای ملی نشان داده در عمل آنچه مورد اعلیحضرت همایونی است در کمال سرعت و در کمال حسن نیت وظیفه‌اش را انجام می‌دهد و در آتیه هم ما این کار را می‌کنیم در آتیه هم آنچه مورد علاقه اعلیحضرت باشد با کمال میل عمل می‌کنیم اما اگر من فردا ببینم که مطلبی برخلاف مصلحت مملکت به شخص اول مملکت عرض شده است نمی‌خواهم عرض بکنم عرض‌کننده سوء‌نیت داشته است ممکن است اشتباه کرده باشد من در پشت این تریبون اشتباه را تذکر می‌دهم من هم عرضم را به اعلیحضرت می‌کنم من هم تذکر می‌دهم به خدای متعال شما باید دستگاه وصول‏تان را اصلاح کنید شما باید این مجازاتی را که برای تاجر گذاشته‌اید برای متصدی وصول بگذارید (صحیح است) که اگر معلوم شد دفتری به تقلب و تزویر نوشته شده مأمور وصول به ده سال حبس محکوم می‌شود نه تاجر اگر خیال می‌کنید که تاجر تقلب می‌کند آن وقت هم می‌کند حالا چرا موفق می‌شود به تقلب کردن برای این که یک پولی به مأمور وصول می‌دهد آن وقت بیشتر می‌دهد بازار رشوه رواج پیدا می‌کند من یک مطلب دیگری می‌خواهم عرض کنم شما عطف به ماسبق چرا می‌کنید این خلاف اصل است این درست نیست (دکتر جهانشاهی- مقصود از این به بعد است) این طور نیست قانون را ملاحظه بفرمایید نسبت این مجازات مربوط به عملکرد سال ۳۷ است اینجا اشخاصی حقوقدان هستند اگر ما امروز بیاییم این قانون را تصویب بکنیم درآمد سال ۱۳۳۶ ملاک عمل ۱۳۳۷ است اگر تقلب بوده است مربوط به سال گذشته بوده تاجر دفترش را تشکیل داده شما می‌خواهید مجازات بکنید نسبت به عمل گذشته اگر منظور از این بوده است باید این طور باشد این مطلب هم باید روشن شود چون خلاف اصل است و خدای نکرده اگر مجازات عطف به ماسبق شود دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود این را گفتم به این مطلب هم توجه بفرمایید اینجا یکی از دوستان بنده شرحی نوشته‌اند که بنده یک مطلبی را عرض کنم نمی‌دانم تا چه اندازه نسبت به این موضوع ارتباط پیدا کند و بنده هم ناگزیرم که رعایت آیین‌نامه مجلس را از لحاظ کمال احترامی که برای مقام ریاست قایل هستم بکنم (صحیح است) این مطلب را به این جهت عرض می‌کنم جناب آقای ناصر قبل از کودتای ۱۲۹۹ اصلاً در ایران کسی مالیات نمی‌پرداخت مالیات بر درآمد از زمان اعلیحضرت رضاشاه به وجود آمد (خرازی- از ۱۳۱۲) از ۱۳۱۲ که آقای تقی‌زاده وزیر دارایی بودند مملکت ما خیلی بد بود کسانی که سنشان اجازه می‌دهد می‌دانند که در سابق مملکت ما هیچ نداشت قبل از ۱۲۹۹ هیچ‌کس هیچ چیز نداشت تاجر مالش از بوشهر حمل می‌شد ممکن بود یک‌شبه مالش از بین برود و کسانی را هم بکشند مملکت ما یک سر و وضعی در زمان اعلیحضرت رضاشاه پیدا کرد و امنیت کامل به وجود آمد خدا شاهد است عمران دهات و آبادی فقط و فقط در سایه آن امنیت به وجود آمد و الّا کسی جرئت نمی‌کرد به ملک برود از دروازه تهران کسی بیرون نمی‌رفت مطمئن نبود که سلامت به مقصد می‌رسد در زمان اعلیحضرت فقید مملکت ایران بر روی یک قاعده‌ای قرار گرفته بود و خوب هم پیش می‌رفت شهریور ۲۰ پیش آمد شهریور ۲۰ تمام اوضاع را درهم ریخت (صحیح است) از شهریور ۲۰ تمام آن عناصری که ضد ملیت و مملکت ما بودند با تمام قوا سعی کردند که اوضاع را درهم و برهم بکنند بنده معتقدم که تاریخ ترقی ایران از کودتای ۱۲۹۹ تا ۱۳۳۷ منهای از شهریور ۲۰ تا ۳۲ بوده است بنابراین یک ملتی که الان در تحت توجه و رهبری اعلیحضرت همایونی دارد در طریق تکامل و ترقی سیر می‌کند باید با او همراهی کنید تهدیدش نکنید خدا شاهد است بهتان اطمینان می‌دهم با وضع این مالیات و تصویب این ماده دیگر اشخاص درست و صحیح‌العمل تصدی کارهای تجارتی را قبول نخواهند کرد و به جای خودشان اشخاص دیگری را می‌گذارند و با آنها قرارداد خصوصی می‌بندند و آنها حریف دزدها می‌شوند راهی پیدا می‌کنند این را بدانید من به معیت جناب آقای طباطبایی پیشنهادی تقدیم کرده بودم من نمی‌خواستم برخلاف مصلحت و سیاست شما پیشنهادی داده باشم من درواقع جمع نظر شما و رفاه مردم و آسایش مردم و حیثیت مردم را کرده‌ام که اقلاً در وهله اول که رسیدگی می‌شود ارفاق قایل بشوید و بعد در صورت تکرار مورد تعقیب قرار بدهید که با این ترتیب هم درآمدتان بالا برود و وضعتان هم بهتر بشود هم نظر دولت انجام شده و هم رفع نگرانی مردم می‌شود به حضرت‌عالی عرض می‌کنم من فتح‌الله فرود به شهادت نمایندگان محترم تهران که اینجا تشریف دارند نماینده پابرهنه‌ها و طبقه متوسط مردم تهران هستم (صحیح است) یک تاجر یک مالک به من رأی نداده است ولی مصلحت مملکت را در این می‌بینم که طبقه سرمایه‌دار مملکت زیاد شود و این کارهای عمرانی بکنند تأسیس کارخانه بکنند و مردم را به کار وادارند زیرا در هر رژیمی باید سرمایه باشد بایستی سرمایه‌دار را تقویت کرد منتهی دولت‌ها واسطه باشند مراقب باشند ناظر باشند که سرمایه‌دار به کارگر احجاف نکند و تعدی نکند این وظیفه دولت است (صحیح است) یعنی سرمایه‌دار همه‌اش در فکر جیب خودش نباشد دولت باید همه‌اش بگوید آقای سرمایه‌دار وضع تو حیثیت تو آبروی تو در جای خود محفوظ باید با کارگرت هم این طور رفتار کنی من اخیراً می‌شنوم که علیه مقاطعه‌کاران ایران صحبت می‌کنند که آقا فلان مهندس ایرانی مقاطعه‌کار شده است از فلان راه چند میلیون تومان منفعت برده است بنده یک وقتی افتخار خدمتگذاری اعلیحضرت رضاشاه را داشتم وقتی که این راه خوزستان را می‌ساختند اعلیحضرت

یک روز پایشان را بر زمین زدند و فرمودند چرا این راه را مهندس ایرانی نسازد این پولی را که خارجی می‌برد باید مهندس ایرانی ببرد (مهندس هدایت- متشکریم) امروز ما یک عده مهندس ایرانی داریم چرا بهشان حمله می‌کنیم اگر مهندس ایرانی برود کنار مهندس خارجی به جایش می‌آید (یکی از نمایندگان- چند برابر هم می‌گیرند.) یک کسی می‌رود در فلان خیابان یک عمارت ده طبقه می‌سازد آقا این پول در این مملکت خرج شده است می‌گویند چرا عمارت ده طبقه ساخته این آقا باید پولش را ببرد خارجه هر روز هم خواست چمدانش را بردارد و برود هرکس یک عمارتی می‌سازد هرکس آبادی می‌کند باید تشویقش کرد باید موجباتی فراهم کرد که شرکت‌های تجارتی زیاد بشود دیگر اصول خان‌خانی پیشرفت ندارد باید کار کرد (احسنت- احسنت)

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز پنج‌شنبه خواهد بود دستور هم دنباله همین گزارش‏

(مجلس نیم ساعت بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏