مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اسفند ۱۳۴۶ نشست ۴۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و دوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اسفند ۱۳۴۶ نشست ۴۴

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۴۶ نشست ۴۴

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۲۲

جلسه: ۴۴

مجلس در ساعت نه و هفت دقیقه صبح به ریاست آقای مهندس حیدرعلی ارفع (نایب رئیس) تشکیل گردید.

فهرست مطالب:

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

نابب رئیس- با اجازه خانم‌ها و آقایان اسامی غائبی جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان حق‌شناس- معزی- دکتر رضوانی- غلام نیاکان- دکتر سعید حکمت- دکتر وفا- محمد ولی قراچورلو- مافی- دکتر طالع- مهندس قادرپناه- مهرزاد- مهندس عدل- مهندس اسدی سمیع- ملکزاده- حی- شیخ‌الاسلامی- امام مردوخ- دکتر سعید- شکیبا- مصطفوی نائینی- دکتر یزدان‌پناه.

غائبین بی‌اجازه

آقایان امیر احمدی- دکتر رفیعی- مهندس زنجانچی- عامری- خانلر قراچورلو- موقر.

غائبین مریض

آقایان ادیب سمیعی- بختیار بختیاریها- دکتر یگانگی- اخلاقی- ارسنجانی- اصولی- اولیاء- بوشهری- دیهیم- رضوی- روحانی- قاضی‌زاده- دکتر متین- دکتر مهذب- دکتر وحیدنیا.

- بیانات قبل از دستو آقایان: بختیاری‌پور- امام مردوخ- پرفسور مخبر فرهمند

۲- بیانات قبل از دستو آقایان: بختیاری‌پور- امام مردوخ- پرفسور مخبر فرهمند

نابب رئیس- آقای بختیاری‌پور بفرمائید.

بختیاری‌پور- با اجازه مقام محترم ریاست و همکاران عزیز امروز می‌خواهم احتیاجات حوزه انتخابیه‌ام را به عرض نمایندگان محترم دولت برسانم.

سالیان دراز بود که کشور عزیز ما آن ترقی و پیشرفت که لازمه یک ملت زنده و کهنسال می‌بود نداشت و با اینکه گاه‌گاه تجلیاتی از ترقی و تعالی و پیشرفت مشاهده می‌گردید معهذا شایسته کشور باستانی ایران نبود حال بدین منوال بود تا شاهنشاه بزرگ و دانشمند و مردم‌دوست و ترقی‌طلب ایران هنگام و موقع را برای درهم‌ریختن بنیان فرسوده و بنیان‌گذاری ایرانی نو و مترقی مقتضی دانسته و انقلاب مقدس شاه و مردم را پی افکندند (صحیح است).

از آن تاریخ که صحت و صمیمیت و جنبش و حرکت در میان مردم و لابلای چرخهای فعاله مملکت مشاهده شد و شاهنشاه بیدار دل دامن همت به کمر زد و شخصاً اداره و مراقبت طرحهای وسیع و تاسیسات بزرگ ترقیات شگرف کشور را بدست توانای خود گرفتند مملکت گونه دیگری یافت. اوضاع دگرگون شد دولت و مردم تشنه ترقی و تعالی این مملکت همگان با نیروئی تمام و جنبشی مالاکلام در زیر لوای برافراشته شاهنشاه بزرگ بسوی مجد و ترقی و اعتلاء همگام و هماهنگ پیشرفتند و تحولات عظیم اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بوجود آمد و کشور عزیز ما را آنگونه دگرگون ساخت که شایسته تاریخ کهن و مشعشع ایران عزیز بود من به سهم خود خدای را سپاسگزارم که هنگامی افتخار نمایندگی ملت نصیبم گردید که می‌توانم با غرور و سربلندی این مطالب را بگویم و ترقیات وطن عزیز خود را که در سایه شاهنشاه و همت مردم و کوشش دولت بیدار هویدا یکی بعد از دیگری در تمام شئون بوجود آمده است یکان یکان برشمارم و سر از این افتخار بر فرقدان فلک بسایم من نماینده شهرستان مرزی و شهر صنعتی و بندری پر جمعیت آبادان می‌باشم که از نظر صنایع عظیمه سنگین نفت و وجود یکی از بزرگترین پالایشگاه‌های نفت جهان معروفیت و اهمیت بسزایی را داراست و پیوسته مورد بازدید عده کثیر خارجی و داخلی بوده و حقاً در انظار خودی و بیگانه بایستی مورد توجه خاص دولت فعال هویدا قرار بگیرد و مخصوصاً در آستانه اجرای برنامه افتخارآمیز چهارم مملکت نقائصی که در این شهرستان و در شهر زیبای آبادان به چشم می‌خورد برطرف گردد من رجاء واثق دارم با همت دولت و مردم شاه‌دوست و وطن‌پرست آن سامان هر چه زودتر به آرزوی خود خواهیم رسید و اثرات تابناک انقلاب عظیم ایران را در ساحل خروشان اروندرود آنطوریکه شاید و باید شکوفانتر از پیش همگان مشاهده خواهند نمود.

هنگامی که من افتخار خدمتگزاری مردم آبادان را در سمت شهرداری آن شهر داشتم یکی از بزرگترین اقدامات اساسی عمرانی یعنی فاضل آب شهر به همت و مساعدت اولیاء امور و در سایه سعه‌صدر و گذشت و همت یکی از چهره‌های درخشان این مملکت و خدمتگزاران صدیق شاهنشاه جناب آقای دکتر اقبال رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت جامه عمل پوشید و اینک می‌توانم با نهایت افتخار و سربلندی پایان کار را به عرض نمایندگان ملت برسانم آبادان نخستین شهری است که این نقص بهداشتی و اجتماعی در آن مرتفع و مانند شهرهای‌مترقی جهان دارای فاضل‌آب کامل و مدرن می‌باشد و استفاده از آن پس از تکمیل انشعابات در آتیه نزدیکی شروع خواهد شد.

چون وظیفه خود می‌دانم از همه خدمتگزاران و کسانی که بذل همت و عنایت و تلاش و کوشش در راه رفاه مردم این شهرستان و شهر آبادان می‌نمایند تشکر و امتنان به عمل آید از جناب آقای مهندس خسرو هدایت قائم‌مقام رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت و خدمتهای ارزنده فرهنگی و عمران شهری که به این شهرستان نموده‌اند سپاسگزاری می‌نمایم و همچنین از جناب آقای مهندس مصدقی رئیس امور غیر صنعتی شرکت ملی نفت که با کمال درستی و پاکدامنی و فعالیت خستگی‌ناپذیری موضوع فاضل آب شهر را خود و همکاران محترمشان بسامان رسانیده و از ۳۶ میلیون تومان بودجه فاضل آب با نظارت دقیق توانستند قریب یکصد میلیون ریال به نفع شهرداری آبادان صرفه‌جوئی نمایند در این مکان مقدس اظهار قدردانی می‌نماید اما با ذکر این مطالب بدیهی است کار عمرانی و آبادی شهر آبادان با اتمام فاضل آب و یا چند کار کوچک و بزرگ دیگر پایان و فیصله نمی‌پذیرد و این شهرستان با مزایائیکه به عرض رسید شدیداً احتیاج به توجه و عنایت خاصی دارد و مردم زحمتکش وطن‌پرست و ترقی‌طلب آن شهرستان مصراً خواستار انجام آن امور هستند و اینجانب ناگزیرم با در نظر گرفتن الاهم‌فی‌الاهم امور عمرانی لازم و ضروری آن شهرستان را به عرض برسانم و از دولت فعال و بیدار جناب آقای هویدا تقاضا کنم که به هر طریق که مصلحت دانند فکری اندیشند که مردم آن سامان را اقناع نمایند برای جلوگیری از تصدیع و طول کلام بطور اختصار به عرض می‌رساند. قصبه یک بخش بزرگ آبادان است که دارای پنجاه‌هزار نفر جمعیت است و در برنامهسوم قرار بود راهی از آبادان به قصبه کشیده شود از نظر اهمیت و جمعیت قصبه دارای اهمیت بسزایی است و دارای چندین میلیون نخل است که می‌تواند یک صادرات بزرگی برای مملکت ما باشد (صحیح است) (دکتر زعفرانلو- شهر زیبای توریستی هم هست) بنده یکی از استدعاهایم از دولت جناب آقای هویدا اینست که هر چه زودتر راه قصبه راکه در برنامه سوم هم بوده و هنوز ساخته نشده و در برنامه چهارم هم هست یک اولویتی بدهند اما موضوع بهداری که مبتلی به همه همکاران عزیز است تا سال ۱۳۳۶ شهر آبادان در حدود هشتاد هزار تومان بودجه بهداریش بوده فقط برای قرنطینه، و امور درمانی و بهداشتی این شهر بوسیله شرکت نفت انجام میشده از سال ۱۳۳۶ تاکنون این بودجه هیچگونه تغییری نکرده و همان بودجه بهداری که برای یک پست قرنطینه در آبادان وجود داشته است اکنون هم وجود دارد ما از استاندارد بین‌المللی تختخواب و مریضخانه می‌گذریم این شهر با اهمیت صنعتی و مرزی که دارد باید توجه بیشتری به بهداری آن بشود و بنده از وزیر محترم بهداری استدعا می‌کنم تجدید نظری در بودجه بهداری شهرستان آبادان بفرمایند اما فرهنگ باز هم ما همه همدردیم راجع به فرهنگ با اینکه کارگران زحمتکش آبادان از حقوق خودشان ماهیانه برای ایجاد دبستان و دبیرستان به فرهنگ کمک می‌کنند و دبستان و دبیرستان هم ساخته می‌شود برای اطلاع آقایان عرض می‌کنم که شهر سیصدهزار نفری آبادان هشتاد و شش هزار محصل دارد و دبستانها ودبیرستانهای آبادان سه وقته هستند که در سه وقت درس می‌خوانند و توجه دولت را در اینجا به ازدیاد آموزشگاه‌های آبادان جلب می‌کنم موضوع دیگری که خواستم به عرض آقایان برسانم تامین خانه‌های سازمانی برای فرهنگیان شهر آبادان است می‌دانید کارکنان شرکت نفت در ساختمانهای بسیار نظیف و زیبائی زندگی می‌کنند اقلاً حداقل زندگی را برای کارمندان دولت و فرهنگیان باید در آبادان بوجود بیاوریم که یک هماهنگی با سایرین داشته باشند و بتوانند وظائف خودشان را انجام بدهند. نظر وزارت کشور را نیز به وضع اتوبوسرانی آبادان جلب می‌کنم و استدعا دارم با کمکی که شرکتهای عامل قرار است به اتوبوسرانی آبادان بکنند و اعتبار قابل ملاحظه‌ای هم داده‌اند دستور این کار را صادر بفرمائید عرض دیگری ندارم و بیش از این تصدیع نمی‌دهم (احسنت).

نایب رئیس- آقای امام مردوخ تشریف بیاورید.

امام مردوخ-

خوش است عمر دریغا که جاودانی نیست
پس اعتماد بر این چند روز فانی نیست
گلی است خرم و خندان و تازه و خوشرو
ولی امید ثباتش چنانکه دانی نیست

(احسنت).

دوام پرورش اندر کنار ما در دهر
طمع مکن که در او بوی مهربانی نیست

(احسنت)

اگر چه افراد بشر از حیث خلقت دارای یک نوع حقیقت و ماهیت هستند، اما اختلاف عقول و آراء و عقاید آنان به اندازهاختلاف صور و اشکال افراد انسان می‌باشد و همچنین تشتت و کثرت آراء و افکار است که موجب اختلاف آداب و رسوم نوع انسان شده است با اینکه یکی از صفات بارز انسانی تقلید از آداب و رسوم دیگران است معهذا آداب و رسوم هر قومی با قوم دیگر مانند زبان آنان با هم تفاوت زیادی دارد.

از جمله آداب و رسومی که تقریباً در میان جوامع متفق علیه است همانا استفاده از گل در هر موقع و زمان و مکان چه در مجالس سرور و شادی و چه در مواقع سوگواری می‌باشد. اگر چه رنگ و طراوت و زیبائی اشکال هندسی گلها چشم هر بیننده‌ای را خیره و بوی دلنشین آن مشام جان را معطر می‌نماید و عاشقان عالم خلقت را مانند هزار با هزار زبان به مدح و ثنای خالق آن مترنم و بر شاخسار باغ عالم کون بخواندن آیه فتبارک‌اﷲ احسن‌الخالقین گویا می‌نماید، برای شخص متفکر هر برگی از آن یک کتاب پند و اندرز است زیرا گل وجود انسان هم مانند همین گلها در هر آن در معرض تندباد حوادث روزگار است. آنان که دارای چشم بصیرت هستند مشاهده می‌نمایند زندگی دو روزه برای نیل به مقام و جاه این همه مردم‌آزاری و کبر و غرور ندارد، و برای تهیه وسائل جنگی به منظور بسط نفوذ و کسب مال عمر عزیز را بیخود صرف نمی‌نمایند، و بجای کینه‌توزی و پشت هم‌اندازی با صدق و صفا و مهر و وفا با ابناء روزگار رفتار خواهد کرد.

این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری است
چون نظر باز کنی کعبه و بتخانه یکی است

اگر شاهنشاه آریا مهر محبوب ما دارای صفات ملکوتی نمی‌بود هیچگاه اقدام به اعطاء املاک سلطنتی نمی‌فرمود. همین تقسیم اراضی و بسط فرهنگ و بهداشت که موجب اطفاء نائره حقد و حسد و نفاق و شقاق میان قاطبه اهالی ایران گردیده نمونه بارزی از بشردوستی و نوع‌خواهی شاهنشاه معظم ما است «چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار».

باری موضوع عدم ثبات گل وجود انسان در بوستان دنیا است که در جلسه قبل بجای گل وجود شادروان همایون معتمدوزیری یک دسته گل نشانده بودند امروز می‌بینیم اثری از هر دو دسته گل نیست آری مرحوم معتمدوزیری گل بود و گل بی‌خاری بود متاسفانه باغبان دست قضاء در این آغاز بهار که گل و ریاحین سر از خاک عدم برمی‌دارند این نونهال جویبار حقیقت و انسانیت و نجابت را به خاک سیاه نشاند تا دل دوستانرا مانند لاله و شقایق داغدار سازد این ضایعه اسفناک نه فقط دل مادر و پدر و برادرش را خونین نمود، بلکه قلوب خانمها و آقایان وکلا مخصوصاً وکلای کردستان و کرمانشاه را جریحه‌دار ساخت یفعل‌اﷲمایشاء و یحکم ما یرید.

خداوند متعال روح آنمرحوم را به جنت شاد و به بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل عنایت فرمایند بقیه وقتم را به جناب آقای پروفسور مخبر فرهمند می‌دهم.

نایب رئیس- آقای پروفسور مخبر فرهمند بفرمائید.

پروفسور مخبر فرهمند- با اجازه مقام محترم ریاست و همکاران محترم، طوماری از همدان رسیده که به عرض ساحت مقدس مجلس شورای ملی هم رسیده است و برای تمام نمایندگان فرمانداری کل همدان هم فرستاده‌اند البته این طومار تلگرافی فرستاده شده است و تصدیق می‌فرمائید برای اینکه یک چنین تلگرافی را آنهم از همدان بفرستند بایستی که واقعاً یک مشکل بزرگی داشته باشند از قرار معلوم ثبت فرمانداری کل همدان جزء ثبت استان کردستان شده است بنده چون اطلاعی ندارم که موجب این تصمیم چه بوده فقط خواستم از نظر اطلاع خودم و از نظر اطلاع موکلین فرمانداری کل همدان توضیح دوستانه‌ای خواسته باشم که در موقع مقتضی مقام معاونت وزارت دادگستری بنده و آقایان را روشن بکنند ولی مسلم است اگر خاطر مبارکتان باشد در اوایل این قرن یعنی از سنوات ۱۳۰۰ به این طرف همدان مرکز فرماندهی لشکر غرب بوده یعنی همدان، کرمانشاه، لرستان، کردستان، و تا نزدیکی کرج یک لشکر داشت، لشکر غرب و با ایمانی که به نبوغ رضا شاه کبیر داشته‌ایم و داریم البته نظر ایشان را همیشه صائب دانسته و می‌دانیم و این اسباب تعجب شده است که چطور یک چنین تغییری داده شده یک مثال پیش پا افتاده‌تری عرض می‌کنم حوزه انتخابیه آقای مهندس معینی‌زند رزن است رزن تا همدان ۸۵ کیلومتر است همدان تا سنندج ۲۰۰ کیلومتر است آنوقت اشخاصی که احتیاج داشته باشند که به ثبت مراجعه کنند چطور از ۳۰۰ کیلومتری برمند سنندج قاعدتاً هم دستگاه الکترونیک در ثبت کردستان دائر نشده است که فوری جوابشان را بدهند و اشخاص مجبورند ده مرتبه بیایند و بروند و رفت و آمد کنند که واقعاً یک مشکل بزرگی برای اشخاصی که احتیاج به این دستگاه دارند ایجاد می‌کند مضافاً به اینکه راه کردستان به همدان، همدان به کردستان را می‌گویم نه تهران کردستان را در سال لااقل دو ماه و نیم از سال غیر قابل رفت و آمد است این است که از مقام محترم وزارت دادگستری تقاضا می‌کنم که توضیحی راجع به این مسئله بدهند که امیدوارم این توضیح قانع‌کننده باشد و الا این تصمیم را لغو کنند.

- طرح و تصویب گزارش کمیسیون منابع طبیعی راجع به جلوگیری از صید غیرمجاز در دریای‌خزر و ارسال به مجلس سنا

۳- طرح و تصویب گزارش کمیسیون منابع طبیعی راجع به جلوگیری از صید غیرمجاز در دریای‌خزر و ارسال به مجلس سنا

نایب رئیس- وارد دستور می‌شویم گزارش شور دوم لایحه راجع به جلوگیری از صید غیرمجاز در دریای‌خزر مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

گزارش از کمیسیون منابع طبیعی به مجلس شورای ملی

کمیسیون منابع طبیعی در جلسه ۷ اسفند ماه ۱۳۴۶ با حضور آقای مهندس گلسرخی وزیر منابع طبیعی لایحه شماره۴۹۴۱۰- ۷ /۱۱ /۱۳۴۶ دولت راجع به جلوگیری از صید غیرمجاز در دریای‌خزر را که به شماره ۲۲۵ چاپ و فوریت آن به تصویب شورای ملی رسیده بود و گزارش قبلی آن به شماره ۲۴۲ چاپ و به مجلس شورای ملی تقدیم و با رای مجلس برای بررسی بیشتر با پیشنهادها به کمیسیون اعاده گردید مورد رسیدگی قرار داد و با توجه به پیشنهادها به شرح زیر تصویب نمود.

اینک گزارش آنرا به شرح زیر به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

لایحه مجازات صید غیرمجاز از دریای‌خزر

ماده واحده- از تاریخ تصویب این قانون صید هر نوع ماهی و سایر آبزیان از دریای‌خزر و مردابها و روگاهها و مصبهای مربوط به دریای مزبور بدون اخذ پروانه از وزارت‌منابع طبیعی ممنوع است و کسانیکه بدون پروانه مبادرت به صید نمایند و یا آبزیان صید شده یا اجزای آنها از قبیل (خاویار) را مخفی و یا برای فروش عرضه نمایند علاوه بر ضبط عین مال به جزای نقدی معادل دو برابر بهای جنس مکشوفه و یا به حبس تادیبی از یکماه تا شش ماه و یا به هر دو مجازات محکوم خواهند شد.

در صورت برائت متهم وزارت منابع طبیعی مکلف است قیمت مال ضبط شده را بر اساس نرخی که طبق تبصره یک این قانون تعیین می‌شود به متهم پرداخت کند.

وسائل نقلیه آبی اعم از موتوری و غیرموتوری و وسائل دیگر صید که برای حمل و صید غیرمجاز مورد استفاده قرار گرفته از طرف منابع وزارت طبیعی توقیف و در صورت محکومیت متهم به نفع دولت ضبط خواهد شد.

  • تبصره ۱- قیمت مذکور در این ماده نرخی است که از طرف وزارت‌منابع طبیعی همه ساله تعیین و اعلام می‌شود.
  • تبصره ۲- عرضه و فروش ماهی و سایر آبزیان صید شده از دریای‌خزر و خاویار منحصراً در فروشگاههائی به عمل خواهد آمد که مستقیماً بوسیله شرکت سهامی شیلات ایران تاسیس و یا از طرف وزارت منابع طبیعی پروانه فروش داشته باشند.
  • تبصرهٔ ۳- وزارت منابع طبیعی مکلف است از تاریخ تصویب این قانون حداکثر تا سه ماه لایحه‌ای برای حفظ و حراست و تکثیر و بهره‌برداری آبزیان دریای‌خزر و خلیج‌ها و مردابها و روگاهها و مصبهای مربوط به آن تهیه و به مجلس تقدیم کند.
  • تبصره ۴- دولت موظف است به موازات تهیه و تصویب قانون مذکور در تبصره ۳ تجهیزات ضروری و کافی برای حفظ و حراست و تکثیر و بهره‌برداری از منابع مزبور را آماده کند.

مخبر کمیسیون منابع طبیعی- ضیاء احمدی.

گزارش از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی

کمیسیون دادگستری در جلسه ۸ اسفند ۱۳۴۶ با حضور آقای مهندس گلسرخی وزیر منابع طبیعی لایحه دولت راجع به جلوگیری از صید غیر مجاز در دریای‌خزر را که فوریت آن به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و گزارش آن به مجلس شورای ملی تقدیم و با رای مجلس برای بررسی بیشتر با پیشنهادات مجدداً به کمیسیون اعاده گردیده بود مطرح و گزارش کمیسیون منابع طبیعی را با حذف عبارت (اجزای آنها از قبیل) بعد از جمله آبزیان صید شده در ماده واحده همچنین حذف تبصره‌های ۲ و ۳ تایید و تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون دادگستری- دکتر حسن متین.

نایب رئیس- ماده واحده مطرح است نسبت به ماده واحده نظری نیست؟ آقای فخر طباطبائی بفرمایند.

فخر طباطبائی- عرض می‌کنم در این لایحه‌ای که قرائت فرمودند دو گزارش هست یکی گزارشی است مربوط به کمیسیون منابع طبیعی و یکی گزارشی است از کمیسیون دادگستری تفاوتی این دو گزارش با هم دارد که بنده لازم دانستم برای توجه نمایندگان محترم عرض بکنم که در گزارش کمیسیون دادگستری یکی آن تبصره‌ای که انحصار ایجاد می‌کند برای فروش که در لایحه دولت هم اصلاً نبود و در کمیسیون منابع طبیعی اضافه شده و در کمیسیون دادگستری حذف شد و شاید بودن آن مشکلاتی ایجاد بکند اجرای این موضوع که فروش ماهی در انحصار وزارت‌منابع طبیعی باشد و در کمیسیون دادگستری راجع به اجزاء آن از قبیل (خاویار) و غیره پس از بحث و مذاکرات متوجه شدیم که خود آقای مهندس گلسرخی هم تشریف داشتند که منظورشان بیشتر یعنی منظور قطعی شان خاویار است و الا اجزاء ماهی مورد نظرشان نیست تبصره‌های دیگری هم هست که دولت مکلف است لوایحی تهیه بکند راجع به این کار ما با توجه به آئین‌نامه مجلس دیدیم لایحه‌ای که می‌بایستی تمام اجزاء آن ماده واحده مربوط به موضوع باشد این مطلبی است که آئین‌نامه مجلس معین کرده و این ماده واحده یک ماده مجازاتی است برای اشخاصی که بطور غیرمجاز می‌روند و صید آبزیان می‌کنند بنابراین اینست که تبصره‌ای اضافه بشود و این تبصره هم ضمانت اجراء ندارد موردی ندارد و بر عهده وزارت منابع طبیعی است آنچه که به خیر و صلاح موسسه خودشان می‌اندیشند لایحه تهیه کنند و بیاورند حالا چه تکلیف در این مجلس معین شده چه نشده باشد و این تکلیف در هر حال چون جایش در این لایحه نبود و مربوط به این لایحه نبود اینست که در کمیسیون دادگستری هم تصویب نشد این بود که من خواستم این توضیح را داده باشم که اختلافی که گزارش کمیسیون دادگستری با کمیسیون منابع طبیعی هست معلوم باشد که جداست از گزارش کمیسیون منابع طبیعی و رد و قبول هر کدام از این دو گزارش بسته به نظر آقایان است.

نایب رئیس- آقای ضیاء احمدی مخبر کمیسیون توضیحی بفرمائید.

ضیاء احمدی (مخبر کمیسیون منابع طبیعی)- معذرت می‌خواهم، اولاً آقای دکتر متین تشریف ندارند (نمایندگان- هستند) مثل اینکه تبصره‌های ۲ و ۳ و ۴ در کمیسیون دادگستری حذف شده و در چاپ تبصره ۲ و ۳ ذکر شده و اشتباه چاپی است من فکر کردم آقای دکتر متین تشریف ندارند چون در کمیسیون دادگستری تبصره‌های ۲ و ۳ و ۴ حذف شده که اصلاح بفرمایند اما در کمیسیون منابع طبیعی با توجه به پیشنهاداتی که رسیده بود بخصوص آقایانیکه در کمیسیون تشریف داشتند پیشنهاد کردند که دولت موظف باشد برای تکثیر و بهره‌برداری بهتر و بیشتر از دریا لایحه‌ای تقدیم مجلس بکند و حتی پیشنهاد نشده است که این لایحه بیاید به کمیسیون منابع طبیعی بلکه پیشنهاد شده است لایحه بهره‌برداری و تکثیر بیاید به مجلس شورای ملی تا کاملتر و بهتر بتواند از دریا بهره‌برداری و تکثیر و حفظ این منبع دریائی بشود و توضیحی که بنده می‌خواهم بدهم به این دلیل است و البته آن اصلاحات هیچ ایرادی ندارد و اگر اجزاء آنها حدف شود هیچ اشکالی ندارد برای اینکه کمیسیون دادگستری این را حذف کرده با این حال جمله کافی است آبزیان صید شده منظور در پرانتز می‌آید (خاویار) و جمله از قبیل اگر حذف شود هیچ اشکالی ندارد و مانعی هم به نظر کمیسیون منابع طبیعی نرسیده است اما تبصره ۲ و ۳ چون مخصوصاً راجع به آن در جلسه صحبت شد که حتی جناب آقای پزشک‌پور فرمودند که اگر قرار باشد یک جزئی از اجزاء ماهی پیدا شود در بازار ممکن است به اسم قاچاق جلویش را بگیرند روی این اصل بود که پیشنهاد شد و شاید هم سه ساعت روی این مسئله در کمیسیون صحبت شد که فروش ماهی اصولاً در اختیار شرکت شیلات و وزارت‌منابع طبیعی باشد که وقتی آن فروشگاه‌های مشخص را درست کردند و فروختند و از آن حوزه خارج شد دیگر هر جا فروخته شود آزاد باشد و شاید سه ساعت وقت روی همین مسئله گرفته شد و بخاطر این بود که فروش ماهی و آبزیان صورتی داشته باشد که شرکت شیلات وقتی فروخت و در مملکت توزیع کرد دیگر موضوع قاچاق منتفی باشد بنابراین تبصره ۲ به این دلیل در کمیسیون اضافه شده است و ۳ و ۴ را هم که اضافه کردند روی این اصل بوده است که دولت موظف باشد چون همیشه ایراد می‌گرفتند که دولت ممکن است این آئین‌نامه را نیاورد روی این اصل کمیسیون وزارت‌منابع طبیعی را موظف کرد که این لایحه را برای حفظ و تکثیر و بهره‌برداری بیاورد و همچنین دولت هم موظف باشد به کمک وزارت‌منابع طبیعی بشتابد تا بتواند کار خودش را انجام بدهد بنابراین این تبصره‌ها است و مورد تایید کمیسیون منابع طبیعی است و آن جمله از قبیل الی آخر اگر حذف شود هیچ مانعی ندارد بنده دیگر عرضی ندارم.

نایب رئیس- آقای رامبد بفرمائید.

رامبد- موضوع حفظ منابع طبیعی از مسائل مهمی است که در چند سال اخیر مورد توجه مقامات مسئول مملکت قرار گرفته و تشکر آنرا هم باید ملت از شاهنشاه ایران بکند که مثل همه امور مهم در مورد حفظ منابع طبیعی ما برای نسلهای آینده ایران شاهنشاه ایران توجه فرموده‌اند (صحیح است) هر وقت هم لایحه‌ای به این منظور هر دولتی می‌آورد من یقین دارم همه نمایندگان ملت اعم از اکثریت و اقلیت از توجه دولت متشکر می‌شوند (احسنت) این موضوع هم قدری خارج از مطلب و هم مرتبط با لایحه است که وزیری هم که به عنوان وزیر منابع طبیعی معرفی شد در نزد کسانیکه سابقه زندگی اداری و اطلاعات ایشان را واقف بودند حسن اثر کرده است نه از جنبه رفاقت ایشان که یک رفیق وزیر شده بلکه از نظر مملکت که یک مرد مطلع نسبت به کارش در راس آن کار گمارده شده اما حقیقت امر وقتی ایشان این لایحه را به مجلس دادند در حد انتظار بنده و کسانی که ایشان را می‌شناسند نبود انتظار همه آقایان نمایندگان مجلس از یک وزیر آن نیست که فقط در جهت حل مشکلات اداری در ادارات تابعه وزارتخانه خودش فکر کند (صحیح است) بلکه بیشتر این انتظار هست که یک وزیر توجه داشته باشد که عضو کابینه‌ای است که مسئولیت کلیه امور مملکت را به عهده دارد و یک وزیر باید احساس مسئولیت مشترک به تمام مسائل مملکت بکند ما ملتی هستیم با هوش سریع‌الانتقال ولی همه قبول دارید که در مسائل قدری مبالغه می‌کنیم وقتی به یک چیزی توجه می‌کنیم این توجه را بحدی می‌رسانیم که سایر مسائل را فراموش می‌کنیم ما به نسل آینده توجه می‌کنیم حفظ منابع طبیعی را لازم می‌شناسیم ترقی و تعالی کشور را آرزومندیم ولی زندگی امروز، نسل حاضر و آن کارگر احیاناً گرسنه را نمی‌توانیم فراموش کنیم در این لایحه بطور خلاصه در جهت حفظ منابع طبیعی بحر خزر توجه شده انتظار من از جناب آقای وزیر و مخبر کمیسیون این بود که تشریف می‌آورند و در این دوره ترقی و تعالی و پیشرفتها و تجدد به عوض استفاده از احساسات وطن‌پرستی که خاویار ما از بین رفت بحر خزر دارد بی‌ماهی می‌شود ارقام به ما بدهند و بفرمایند آمارگیری کردیم چند نفر به این شغل اشتغال داشتند، بر اثر این لایحه چند نفر از نان خوردن می‌افتند (صحیح است) و بر اثر این لایحه و استفاده‌های مترتب بر اجرای لایحه دولت چه مبلغ عایدی خواهد داشت از این عواید برای جبران ضرر و زیان کسانیکه در این راه سرمایه‌گذاری کرده بودند ما چه اقدامی می‌کنیم اما نمایندگان محترم مجلس، در قانون اساسی داریم که هر نماینده‌ای تنها نسبت به حوزه انتخابیه خودش حق اظهار مطلب ندارد بلکه نماینده تمام ملت ایران است بنابراین نماینده محترم میناب یا کاشمر یا سنقر با نماینده بندر پهلوی یا آستارا که مجاور بحر خزر هستند از نظر مسئولیتی که از لحاظ کارگران و صیادان این ناحیه دارند با هم فرقی ندارند (صحیح است) بنده حالا یک تشریح کوچکی، یک توضیح مختصری نسبت به وضع صیادان شمال ناچارم به عرض برسانم. خانواده‌هائی هستند که نسل اندر نسل قرنها این سرمایه حرفه‌ای را به ارث برده‌اند و نمی‌شود فکر کرد که کارگر کاشانی یا یزدی چه می‌کند امروز که این لایحه مترقی دولت تصویب شد صیاد اهل مازندران یا گیلان هم همان کار را بکند خیر اگر دولتها اینقدر بی‌توجه و بی‌اطلاع باشند که با یک لایحه می‌شود سرمایه حرفه‌ای و مالی و اجتماعی یک شهرستان را فوراً تغییر داد اشتباه محض است (صحیح است) غیر ممکن است شما بتوانید اهالی یک شهرستانی را در سوئد در ظرف یکماه مجبور کنید و کارشان را تبدیل کنید که پشت کارگاههای قالی بنشینند و قالی ببافند برای شما، این تنها با برقرار کردن یک چهارچوب انجام نمی‌گیرد یک توجهی بکنیم جناب آقای سرتیپ‌پور شما بهتر از بنده واقف هستید که چه کسی می‌رود به دریا که ماهی بگیرد اینها چند طبقه هستند یک طبقه هستند که دشمن ملت و شما و این وزیر و آن وزارتخانه هستند یعنی قاچاقچیها، قاچاقچیها ماهی نمی‌گیرند قاچاقچی پول می‌دهد و آن کارگر گرسنه بدبختی که در نیمه شب سیاه با آن طوفان سهمگین و دهشتناک جان خودش را به خطر انداخته و جز خدای خودش و غریزه حیوانی خودش کسی از او حمایت نمی‌کند برای یک لقمه نان که برای خانواده‌اش برگرداند تا صبح دست و پنجه با مرگ نرم می‌کند آقای سرتیپ‌پور چه کسی ماهی می‌گیرد آنکسی که ماهی را می‌فروشد؟ خیر آن کسیکه با وجود سمینارها و با وجود جلسات مکرر هیچ‌وقت این طبقه را در پشت میز دعوت نکردند که ببینند درد و گرفتاری او چیست بنابراین من از جناب آقای وزیرمنابع طبیعی استدعا می‌کنم بیائید در قبال این لایحه لازم و مترقی برای حفظ منابع طبیعی از دبیر کل محترم حزب خودشان وزیر محترم کار خواهش می‌کنم که صورت کارگرانی که صرفاً برای ارتزاق روزانه، صرفاً برای سدجوع و صرفاً برای تنازع بقانه برای زندگی مجلل فقط برای آوردن غذای نصفه‌کاره که بچه‌هایش سیر نمی‌شوند جان خودش را به خطر می‌اندازد چه فکر کرده‌اند شما می‌خواهید درآمد مملکت را زیاد کنید منهم تقدیس می‌کنم اما این درآمد مملکت صرفاً به مصرف سنگهای تراورتن کاخهای وزارتخانه‌ها که اکثر کارمندان شما در آنجا بیکار می‌نشینند نباید برسد بنابراین من امیدوارم در جلسات آینده این موقعیت پیش نیاید که من ناچار شوم برای اینگونه مسائل مصدع سروران عزیز نمایندگان محترم مجلس بشوم برای اینکه همچنانکه دو روز قبل با رئیس محترم مجلس صحبت می‌کردم و همه دعا می‌کنیم خداوند کسالت موقت ایشان را زودتر بهبود ببخشد (انشاءاﷲ) از این به بعد در کمیسیون‌های مجلس هر وقت مطالبی مطرح می‌شود با نشریه‌ای که مجلس شورا خواهد داشت از همه صاحبنظران و همه اشخاصی که به نحوی از انحاء نسبت به استفاده از مواد لوایح دولت مطالبی دارند که به عرض نمایندگان کمیسیون برسانند دعوت بشود آنوقت اگر دعوت شد دیگر لازم نیست که من بیایم اینجا و به عرض مجلس شورای ملی برسانم که قریب ده سال متوالی است که در استانداریهای گیلان استانداران پشت سر هم کمیسیون می‌کنند و فکر می‌کنند که آیا در مقابل جلوگیری از صید غیر مجاز، این طبقه‌ای که بیکار می‌شوند و گرسنه می‌مانند و از رفتن به زندان خوشوقت می‌گردند که در زندان اقلاً با غذائی سیر می‌شوند (دکتر سعید- جناب آقای رامبد اگر قرار باشد که مردم در کمیسیون نظر بدهند پس نمایندگان چکاره‌اند؟) خارج خدمتتان عرض خواهم کرد متاسفانه تمام این کمیسون‌ها عملاً به هیچ جا نرسید متاسفانه هنوز کسانیکه صید می‌کنند یا باید با مامورین شیلات بسازند یا طبق این لایحه به زندان بروند لذا من استدعا می‌کنم خود آقای وزیر قبول بفرمایند با تصویب این لایحه دولت در نواحی شمال اعلان بکند کسانیکه شغل منحصر به فرد آنها صید است و با این ترتیب از صید منع می‌شوند و با حداقل حقوق کارگری دولت آنها را استخدام بکند و اگر نکرد آنها را دیگر به جرم اینکه حیوان هم می‌رود به دنبال قوت و خودش را به کشتن می‌دهد اینکه قبل از زندان شما، تا پای مرگ هم جلو می‌رود و در مقابل گلوله مامورین شما جانش را به خطر می‌اندازد چرا تهدید به زندانش می‌کنید؟ حالا جواب خواهید فرمود این کار را کرده‌ایم ولی جناب مهندس گلسرخی چون شما را مرد ساده و صریح‌اللهجه و با حقیقتی می‌شناسم بعد سعی هم نفرمائید که اینجا بگوئید این مطلب از گفتن خارج نشده از شما می‌خواهم که لااقل بیایید و عمل کنید و چون شما هنوز به ما امتحان بدی نداده‌اید اگر شما گفتید عمل می‌کنیم قبول می‌کنیم ولی اگر گفتید عمل می‌کنیم و نکردید آنوقت این سابقه و مطالبی را که درباره شما گفتم دیگر مجلس شورای ملی قبول نخواهد کرد (احسنت).

نایب رئیس- آقای سرتیپ‌پور بفرمائید.

سرتیپ‌پور- بنده از توجهی که مجلس محترم اعم از اقلیت و اکثریت نسبت به مردم دریا و دریا کنار دارند کمال تشکر را دارم مساله منع صید در گذشته مطرح بود و صحبت از این بود که یک سال، دو سال و سه سال شاید هم بیشتر دریای‌خزر را غرق کنند که هیچکس حتی شیلات هم نتواند استفاده کند حالا منع صید در بین نیست مساله به‌صورت تنظیم صید است بنابراین آن نگرانی که صیادان یا منتصبین به صید داشتند که ممکن است دچار بیکاری بشوند دیگر در میانه نیست چون قبلاً در این مسئله مطالعه شده و گفتند باید از منابع ملی در حدود معقول استفاده بشود استفاده‌کنندگان هم افاده بکنند و بدهند به اشخاصی که در این زمینه‌ها مشغول به صید هستند (دکتر صدر- افاده می‌کنند؟!) بلی افاده می‌کنند نه به آن معنی اما مطلب برای ما از نظر اجرای تنظیم امر صید به گونه‌ای که باعث ناراحتی نشود مطرح است دو پیشنهاد که داده شده بود و تبصره‌هائیکه اضافه شده بود و کمیسیون دادگستری با آن دو تبصره موافقت نکرد بنده خیال می‌کنم که این مساله قابل توجه باشد که تجدید نظر بکنند به چه دلیل قبلاً به عرض می‌رسانم که لایحه‌ای مربوط به صید در سال ۱۳۳۸ مطرح شد و شیلات براساس آن عمل کرد و موکول بود اجرای رسمی آن به تهیه آئین‌نامه که از سال ۱۳۳۸ تا حالا که ۱۳۴۶ است این آئین‌نامه به مجلس نیامده یا خود تهیه نشده برای اینکه داستان تکرار شود اینجا مقید کردیم دولت را که آئین‌نامه مربوط به این لایحه را در ظرف ۳ ماه بیاورد که دوباره شش سال دیگر به مناسبت نیاوردن آئین‌نامه کارها را معطل نفرمایند و قاضی هم معیاری داشته باشد به نفع یا ضرر احد از دو طرف قضاوت بکند و اما درباره تجهیز که باز هم در اینجا قید شده اینهم مبتنی بر توضیحی بوده است که وزیر محترم منابع طبیعی در موقع تقدیم این لایحه آن توضیح را در مجلس ادا کردند و در صورت مجلس ثبت است و براساس این توضیح و بیانات ایشان بود که این ماده واحده قابل طرح در اینجا قرار گرفت و توضیح جناب وزیر این بود بنابر اینکه صید بی‌رویه در دریای‌خزر موجب از بین رفتن ماهی شده است بنابراین ما می‌خواهیم محدودیت‌هائی را قائل بشویم که بیش از آنچه که ماهی از بین رفته است ماهی از بین نرود بنابراین این تنها یک لایحه برای مجازات کردن ماهی‌گیرها نیست که آنهم بر خلاف حیثیت انسانی برای یک ماهی کوچک یا بزرگ ۶ ماه زندان و محروم شدن از حقوق مدنی مقرر داشته است بدلیل همان توضیحات بود که ما از وزیر خواستیم در مقابل محدودیتی که برای مردم قائل می‌شوند مسئولیتی هم تعهد بکنند آن مسئولیت چیست؟ مسئولیت حفظ منبع تکثیر ماهی و تنظیم بهره‌ برداری حال می‌پرسم برای حفظ منبع چه وسیله‌ای دارید؟ دریائی است مشترک بین ما و دیگران آیا اگر من نگیرم دیگران نمی‌گیرند؟ به چه دلیل؟ آیا قراردادی دارید؟ اگر در آبهای ما عوامل وسائل کنترل نداشته باشیم آیا این اطمینان هست که دیگری در آبهای من نیاید و ماهی‌هائی را که من صید نمی‌کنم او صید نکند؟ باید این نکته گفته شود که هنوز در شمال اداره شیلات مجهز نشده است تا بشود کسانی را که پروانه ندارند در ۱۲ میل یا ۲۰ میل دریائی احیاناً ماهیگیری می‌کنند کنترل کند و مانع ماهیگیرهائیکه از خارج ممکن است بیایند و در این آبها مشغول فعالیت بشوند بشود پس برای این منظور هم تجهیزات لازم است و لازم است دولت را متوجه کنیم که وقتی محرومیت برای مردم قائلند مسئولیت هم برای اجرای تعهدات خویش قبول کنند و آن مسئولیت هم اجرا نمی‌شود و اصلاً قابل تعهد نخواهد بود مگر اینکه مجری این امر تجهیزات داشته باشد و این تجهیزات در اینجا قید شده اما درباره مطالعه، درباره هر یک از لوایحی که در اینجا می‌آید بنده خواستم نظر محترم جناب رامبد را که الآن هم روی سخنم با ایشان است (آقای رامبد مشغول صحبت بودند) درباره آن شرحی که فرمودند که بهتر است مردم بیایند و نظرات بدهند و در کمیسیون‌ها شرکت کنند باید بگویم چون که صد آمد نود هم پیش ما است وقتی شما که نماینده مردم و سخنگوی مردم هستید قهراً نظریات آنها را در مجلس و در کمیسیون منعکس می‌کنید و یقین دارم همین اطلاعاتی که جنابعالی دارید در این مورد همان اطلاعاتی است که از مردم گرفته و در کمیسیون‌ها می‌فرمائید ولی مشاوره صاحبنظران و دعوت آنها در کمیسیون‌ها البته مفید است و اکثریت هم تصور می‌کنم با نظر شما موافق باشند و گمان می‌کنم در این دوره سازندگی چند بار پیش آمد که ما در کمیسیون‌ها صاحبنظران را برای اظهار نظر در مورد قضیه مربوط به تخصص و فن آنها دعوت کرده‌ایم گو اینکه در مملکت مشروطه همه صاحبنظر هستند ولی نزد ما صاحبنظر، آن کسی است که در آن چیز بخصوص نظری تخصصی و علمی ابراز بدارد، رسیدیم به گزارش کمیسیون دادگستری اما درباره گزارش کمیسیون دادگستری گزارش نمی‌تواند مورد توجه قرار بگیرد از همین نظر که اگر غرض از بوجود آوردن چنین لایحه و لوایح دیگر برای بالا بردن سطح تولید ماهی در دریای‌خزر است باید این تجهیزات آماده کار باشد اگر ما در اینجا این تجهیزات را قائل نشویم رستمی بی‌اسلحه درست کرده‌ایم و به یک وزارتخانه گفته‌ایم ۱۲ میل دریائی را در نظر بگیر با یک قایقی که بوسیله پاروزن حرکت می‌کند این محال است من باید به کسی ماموریت بدهم که اسباب تسهیلات ماموریت در اختیارش باشد اگر در قسمت دوم هم بنده در آنجا پیشنهاد کردم و آقایان تصویب نمودند که باید در ظرف ۳ ماه آئین‌نامه بیاید این هم محصول آن تجربه است که در سال ۳۸ چنین قانونی گذشت که در ظرف ۲ سال آئین‌نامه بیاید و ۸ سال گذشت نیامد و مضافاً وقتی که خود دولت آمادگی داشته باشد که پیشنهادات رابپذیرد و خلاف آئین‌نامه هم نیست قبول پیشنهاد منظور اشکالی نخواهد داشت چون مرتبط است اما درباره آنچه که جناب رامبد فرمودند و از بنده شهادت می‌خواستند باید عرض کنم که تنها در شمال مسئله ماهیگیر مطرح نیست کلیه اصناف منتسب به ماهیگیر مطرح است ماهی‌فروش مطرح است که اگر روزی ماهیگیر ماهی نگیرد یا شیلات تعطیل بکند اداره آن صنف بر عهده ما است قایق ساز تورباف تسمه‌بند همه اینها منتسب به این صنف ماهیگیر هستند و اگر ما اصراری داریم برای اینست که دولت هم در نظر دارد و وزیر دانشمند منابع طبیعی هم نشان داده است که میل دارد اینکار منظم بشود بیشتر کردن منافع مردم دریا کنار که وابسته به وفور ماهی خواهد بود منتهی بعضی از تذکرات است که باید به ایشان داده شود و آن اینست که اگر به عرضشان رسانده‌اند که صید بی‌رویه مردم دریا کنار ماهی را از بین برده ممکن است صید بی‌رویه شده و آن یک صدم است و ۹۹% مربوط به مردم نبوده یا خود اگر بوده مربوط به مماطله گذشتگان بوده است بنده صورت گرفته‌ام که از سال ۱۳۳۱ تا سال ۱۳۴۴ مجموع لاروهائی که در حوضچه‌های شمال پرورش یافته یا به دریا ریخته شده است مساوی بوده از لحاظ تعداد با یکسال قبل از ۱۳۳۱ با اینکه حوضچه همان حوضچه بوده متخصص همان متخصص بوده با اینکه عوامل کار هم همان بوده ولی در ده سال کار یک سال را کردند چرا؟ برای اینکه مواخذه در بین نبوده و به مسئله صرفاً از نظر درآمد توجه میشده که البته جناب ایشان باید در این‌باره دقت کافی مبذول دارند که این مماطله و تسامح تکرار نشود مسئله دوم که بنده می‌خواهم تقاضا کنم جناب ایشان وقتی که تشریف می‌برند به شمال بندر پهلوی یا رشت از کنار سفیدرود که می‌گذرند ماهیخوارها را یک کمی از نظر دور ندارند قبل از اینکه مالاروپشت سد شهبانو فرح بریزیم ماهیخواری وجود نداشت از آنوقت که تخم‌ریزی کردند هر وقت دریچه‌های سد باز می‌شود ماهیخوارها گروه گروه به خوردن ماهی مشغول می‌شوند اگر مصرف هر ماهیخوار سه کیلو در روز باشد یعنی هزارها کیلو ماهی می‌خورند و دل هیچکس درد نمی‌گیرد ولی وقتی یک صیاد ماهی گرفت دل همه درد می‌گیرد اینها است که باید در نظر گرفت و ما نباید صیاد را از صید کردن محروم بکنیم و تلف‌کنندگان ماهی را آزاد بگذاریم مسئله ما، تز ما حفظ ماهی و جلوگیری از اتلاف ماهی می‌باشد و تنها مسئله صیاد در بین نیست مسئله ماهیخوارها هم در بین است که سابقاً مقرر بوده است برای سر هر ماهیخوار چهار قرآن پاداش داده می‌شد و بودند عده‌ای اسپورتمن ورزشکار که ماهیخوار شکار می‌کردند و سر شکار را تحویل می‌دادند که در مقابل دادستان و نماینده‌های دیگر دولت سر ماهیخوارها شمرده می‌شد و پول پاداش داده می‌شد بعد سرها را می‌سوزاندند یا دفن می‌کردند بنده باید به عرض برسانم که صید بی‌رویه باعث نشده است، گناه به گردن مردم گذاشتن خلاف است و خلاف به عرضتان رسانیده‌اند در حاشیه مردابها یعنی آنجائیکه باید لارو یعنی ماهیهای ریز نشو و نما نمایند تا بتوانند خودشان را به دریا برسانند پمپ‌هائی برای زراعت بکار گذاشته‌اند که هر پمپ بیش از صد صیاد ماهی را تلف می‌کند اینها از عواملی هستند که باعث می‌شوند لاروها غوره نشده مویز شوند ممکن است دستور داده شود که زیر پمپها تور سیمی بگذارند ولی کوتاهی شده چرا برای اینکه خوک‌دارها احتیاج به فسفات دارند که از این طریق تامین می‌کنند بنده مکرر عرض کرده‌ام چه در کمیسیون و چه در اینجا که از جمله چیزهائی که موجب قطع نسل ماهی می‌شود خراب بودن و فاسد بودن محیط پرورش ماهی است ماهی موقعی که به دریا ریخته می‌شود یا تخم‌ریزی می‌کند اگر در یک محلی که اسید زیاد باشد زیست کنند بکلی نابود می‌شوند فاضل آبهائی که از طرف کارخانجات به دریای‌خزر و حاشیه‌ها می‌ریزد محیط را سم‌آلود کرده و نسل ماهی را از بین می‌برد بنده الآن چهار سال است می‌گویم و اعلام می‌کنم که فاضل آبها را نریزید به دریای‌خزر که توجه نیست فقط صیاد را هدف قرار داده‌اند خواستم این را مورد توجه قرار بدهید و حالا یک مطلب دیگر که به نظرم رسید و ممکن است موجب اشکال بشود اینجا بطور اعم آبزیان نوشته‌اند هر نوع ماهی و آبزیان که از دریای‌خزر صید شود صیاد مشمول شش ماه حبس است یعنی بنده برای دانشکده پزشکی ایران اگر قورباغه بگیرم این آبزیان هم مشمولیت پیدا می‌کند آبزیان اعم است اگر می‌گفتند انواع ماهی خوب ۷۸ گونه شاید بیشتر ماهی داریم که ذکر اسم بکنید بهتر است ولی اعم گفته‌اید آبزیان گو اینکه لاک‌پشت هم باشد آیا اگر فلان شاگرد دانشکده پزشکی برود و برای دانشگاه و لابراتوار از در یا چیزی بگیرد مجازات صید آبزیان مشمول او هم خواهد شد که البته این به عدالت نزدیک نیست (دکتر مهندس بهبودی- برای تهیه ماهی امسال هم فکر بکنید) بله اینهم صحیح است که انشاءاﷲ به برکت همت آقایان آنقدر ماهی در شب عید فراوان خواهد شد که دیگر صحبتش را ما کمتر بکنیم بنده تقاضایم از مجلس محترم این است که با الغاء آن دو تبصره در این لایحه موافقت نفرمائید که هم دولت با همیت مسئولیت توجه کند و هم برای وزارت‌منابع طبیعی گشایشی باشد و حداکثر استفاده را کرده باشد (احسنت).

نایب رئیس- آقای پزشک‌پور بفرمائید.

پزشک‌پور- در خصوص این لایحه بحث و گفتگوی بسیار صورت گرفت زیرا واقعاً سوای مسئله ممنوعیت صید غیر مجاز که مورد ایراد هیچکس نیست اصل این فکر در این لایحه در واقع یک سلسله مسائل دیگری گنجانده شده که مطلقاً با این فکر نمی‌تواند ارتباط داشته باشد و بلکه معارض است با اصول کلی دیگر و شاید بهمین مناسبت بود که پس از آنکه مجلس محترم به لحاظ توجه به اصل لزوم اصل ممنوعیت صید به فوریت لایحه رای داد و در جلسه گذشته که این مسائل مطرح شد این گفتگوها صورت گرفت بهمین مناسبت بود که مجلس از آن رای فوریت عدول کرد و نظر داد که لایحه برگردد به کمیسیون البته این امر قابل تصور نیست که کار قوه مقننه یک کار عبث و دور از منطق باشد وقتی که یک مجلس می‌آید به فوریت یک لایحه رای می‌دهد و بعد از بحث و گفتگوهائی که صورت می‌گیرد به این نتیجه می‌رسد که باید از آن رای خودش عدول کند پس بطور قطع یک مسائل حائز توجه وجود داشته باشد بطور قطع یک نکاتی وجود داشته که این تصمیم ثانوی مجلس را اتخاذ کرده و حتماً یک مسائل مهمی بوده که مجلس را وادار کرده که لایحه را برای رسیدگی مجدد به کمیسیون بفرستد اگر به این مسئله ما توجه نداشته باشیم در واقع آنوقت است که برای ما این تصور پیش می‌آمد که خدای نکرده مجلس بدون تعمق لازم تصمیمات خودش را اتخاذ بکند در حالیکه چنین نیست و بطور قطع تعمق و توجه لازم را داشته است و این تعمق و توجه لازم را داشته است و این تعمق و توجه لازم بوده که بخصوص در مرحله ثانوی نتیجه آن رای مجلس شد و مجلس رای داد که آن فوریت کان لم یکن باشد و لایحه مجدداً برای رسیدگی به کمیسیون فرستاده شد من رای واقعی نسبت به این لایحه را آن رای مجلس می‌شناسم آن رایی که در جلسه گذشته مجلس نشان داد، آن رایی که بعد از رای به فوریت مجلس به این لایحه نشان داد و این نبود مگر آنکه مجلس به حق متوجه شد در این لایحه زیر عنوان ممنوعیت صیدغیرمجاز مسائلی آورده شد که اینها معارضی است با اصول کلی اینها معارضی است با موازین کلی زندگی مردم آن منطقه و معارض است با کلیه حقوق خصوصی، این نکته را باید عرض کنم انقلاب سفید ما انقلابی است که عدالت اجتماعی را مستقر می‌کند و خواستار عدالت اجتماعی است هر چه بیشتر و همانطور که بارها و به کرات رهبر انقلاب فرمودند عدالت اجتماعی عبارت از قوانین موضوعه نیست قوانین موضوعه هم باید منطبق به اصول عدالت اجتماعی باشد (صحیح است) این آن بحث بسیار اساسی و دقیق است که انقلاب اجتماعی ایران مطرح کرد این آن بحث اساسی و دقیق است که انقلاب سفید ایران بر آن اتکاء دارد یعنی هر قانونی الزاماً باید یک قانون عادلانه باشد (صحیح است) ایراد در شرایط مختلف ممکن است سازمان‌هائی که هست بر طبق مراجعی که پیش‌بینی شده است بیایند و قوانینی بگذارند ولی این قوانین قوانین ظالمانه‌ای باشد هر روش ظالمانه‌ای هر سازمان ظالمانه‌ای در اصل و زمان خودش متکی به یک سلسله اصول و موازین از نظر خودش بوده که آنها را بنام قانون و ضوابط معرفی می‌کرده ولی حدود بستگی این قانون را با مبانی و مصالح عموم چه مشخص می‌کرد؟ که آیا واقعاً آن قوانین و مقررات مشکل‌گشای مردم بوده است حقوق مردم را رعایت می‌کرده است مصالح اکثریت را تامین می‌کرده است یا نمی‌کرده است و الا قبل از انقلاب سفید ایران این را یکبار هم عرض کردم آن نظم منسوخ فئودالیسم که مستقر بود براساس قوانین مستقر بود براساس قوانین حقوق مردم را سلب می‌کردند براساس یک قوانین یک عده‌ای معدود بر زندگی و مال و هستی مردم مسلط بودند ولی ظالمانه بود و عادلانه نبود با اصول عدالت اجتماعی تطبیق نمی‌کرد در مرحله انقلاب در مرحله سازندگی نظم انقلابی باید کوشش بسیار صورت بگیرد که واقعاً قوانینی که وضع می‌شود مقرراتی که وضع می‌شود از نظر اصول عدالت اجتماعی با موازین انقلاب تطبیق کند (صحیح است) امر مهم این است ما نمی‌توانیم تنها از یک دید از یک مدار نسبت به لوایح و قوانین نگاه کنیم نمی‌توانیم صرفاً از یک نظر لوایح را بررسی کنیم که آیا آن نظر که سازمان‌های مربوط از نظر کار تخصصی خودشان را دارند آیا آن نظر را تامین می‌کند یا نمی‌کند ما یک دید اساسی‌تر هم باید داشته باشیم از یک مدار اساسی‌تر هم باید لوایح را بررسی کنیم و آن این است که واقعاً در نفس امر آیا با آن معنی کلی به آن اصول انقلابی تطبیق می‌کند یا نمی‌کند آیا آن عدالت اجتماعی را مستقر می‌کند یا نمی‌کند و دفعه قبل هم حضورتان عرض کردم این لایحه منهای آن اصلی که ما قبول داریم که آقای مهندس گلسرخی اینجا تشریف بیاورند و بگویند شما از صیادها دفاع می‌کنید اصولاً برای من مسئله صیادها مطرح نیست برای من آن مسائلی مطرح است که مربوط است به زندگی مردم مربوط است به عدالت اجتماعی و مربوط است به قواعد و ضوابط اجتماعی که باید در این مملکت باشد آن مسائل مورد نظر ما است و به این دلایل و به این جهت است که من منهای اصل قابل دفاع ممنوعیت صیدغیرمجاز بسیاری از این قسمتهای لایحه را بر خلاف عدالت اجتماعی می‌دانم (صحیح است) مسئله اساسی این است و فکر می‌کنم مجلس محترم به این نکته توجه کرده و لایحه را برای رسیدگی مجدداً با وجود رایی که به فوریت آن داده بود به کمیسیون‌ها برگرداند این ناشی از چیست؟ این مواردی که به عقیده من ناقض اصول عدالت اجتماعی است و در این لایحه است و عرض خواهم کرد این ناشی از این است که بعضی از سازمان‌های دولتی ما اینطور فکر می‌کنند که برای اجرای یک وظائفی که به عهده آنها گذاشته شده تمام قدرتهای ممکن را باید در دست آنها گذاشت و در اختیار آنها قرار داد و دربست باید در برابر آنها گذاشت تا بتوانند وظائفشان را انجام بدهند و به نظر من این موضوع و اینمورد در خصوص این لایحه و اصلاً مسئله شیلات شمال بخوبی نمودار است همکار گرامی جناب سرتیپ‌پور اینجا توضیح فرمودند و توضیحات بسیار روشن بود برای ما آقای مهندس گلسرخی هر چند در جلسه گذشته اینجا سلب مسئولیت از خودشان کردند ولی تشریف داشتند در هنگام بررسی در لایحه چهارم من عرض کردم که آیا آقای مهندس گلسرخی می‌توانند بگویند که من قبول مسئولیت کارهای گذشته را نمی‌کنم ولی وزیرمنابع طبیعی یا به معنای دیگر دولت نمی‌تواند سلب مسئولیت بکند (صحیح است) توضیح دادم که بیش از هشت سال است که باید آئین‌نامه تنظیم می‌کردید آقا مگر می‌شود مردم یک منطقه‌ای را بطور ناگهانی وادار به ترک عادت کرد در موارد خیلی اساسی‌تر عرض می‌کنم لایحه منع کشت خشخاش و لایحه منع استعمال تریاک و لایحه قاچاق این مواد آمد قوانینش گذشت ولی در چنین قوانینی هم پیش‌بینی شد که چه جور به مرور ترک عادت بدهند معتادین به این امر را یک منطقه‌ای قرنها است که مصرف ماهی جزء زندگیشان شده و اینکه بروند یک ماهی در کنار رودخانه صید کنند آقای دکتر یزدان‌پناه فرمودند که این مثل کبک است ولی من فکر نمی‌کنم که ماهی برای مردم شمال مثل کبک باشد و این جزء زندگی روزمره آنهاست به فرض اینکه یک چنین مقرراتی وضع شود باید به مرور طبق یک برنامه‌ای انجام بگیرد من عرض می‌کنم که آن برنامه شما که در ظرف ۸ سال آئین‌نامه لازم را باید تنظیم و تهیه می‌کردند و می‌آوردید اگر به این مسئله توجه داشتید این سازمان‌ها ظرف این ۸ سال این مقدمات را فراهم کرده بودند (صحیح است) یک شدت دیگری که در این لایحه است و با توجه به توضیحاتی که خود آقای مهندس گلسرخی در کمیسیون‌ها دادند و من حضور داشتم ناشی از این است که آن اختیاراتی که شیلات شمال دارد از آن اختیارات استفاده نمی‌کند یعنی حق نظارت خودش را اعمال نمی‌کند مسئله کمبود ماهی در شمال گذشته از قسمت‌هائی که من نمی‌دانم و دوست دارم این را آقای مهندس گلسرخی به عنوان وزیر مسئول در پیشگاه مجلس شورای ملی توضیح بدهند چون یک نکته‌ای که مورد توجه من بود و جناب سرتیپ‌پور تذکر فرمودند این مسئله مهم است که آیا این ماهیها به سمت شمال حرکت نمی‌کنند؟ آیا امکان این را ندارد که توسط صیادان اتحاد جماهیر شوروی صید شوند؟ البته ایشان ضمن توضیحاتی که در کمیسیون بطور مجمل برای من دادند و آن این بود که بطور طبیعی دیواری وجود دارد که این ماهیها به سمت شمال حرکت نمی‌کنند چون این مساله اساسی است و لازم است که در مجلس شورای ملی توضیح بفرمایند به عنوان وزیر مسئول این امر، به عنوان متخصص این امر، تا روشن بشود برای نمایندگان محترم و منعکس بشود در صورت مذاکرات ولی علی ایحال منظورم یک نکته بود که به فرض اینکه اینطور باشد آنچه که ممکن است در دریای شمال آفت جان ماهیها باشد این صیادهائی هستند که بطور غیرمجاز و با یک تعداد زیاد و حجم زیاد ماهی را صید می‌کنند من در کمیسیون عرض کردم همه ما می‌دانیم صید ماهی مثل حمل یک کارتن سیگار ونیستون نیست صید ماهی به این مقدار احتیاج دارد به قایق‌های مخصوص و اگر دیده باشید احتیاج دارد که صد نفر آن تور را روی شانه‌های خودشان بگذارندو یاعلی یاعلی بگویند و قدم به قدم بروند جلو، پس یک چنین چیزی ناشی از چی هست؟ ناشی از این است که شرکت شیلات و دولت نظارت و مراقبت لازم را در این مورد ندارند (صحیح است) ناشی از این هست و الا اگر آن نظارت و مراقبت را داشته باشد همین حالا هم مقرراتی هست که آنها حق ندارند چنین صیدی بکنند چون وظایف خودشان را مامورین انجام نمی‌دهند بنابراین مقرراتی که برای جلوگیری از این چنین صیادها هست اجراء نمی‌شود اما آمدیم و این لایحه با این کیفیت گذشت آنوقت این فقط فشارش سختیش و ستمش به شانه‌های مردم بیچاره و مستاصل شمال خواهد بود نه روی دوش قاچاقچی‌ها و نه روی آن صیادهای مختلفی که مجهز هستند، چون آنها باز هم صید می‌کنند النهایه با قیمت گرانتری خواهند فروخت، و نتیجه‌اش فقط این خواهد بود که زندانهای شما پر خواهد شد از افراد معصوم، کشاورزان بی‌گناه و افراد مستاصلی که برای صید یکدانه ماهی و سدجوعشان می‌روند از دریا ماهی صید می‌کنند (صحیح است) در توضیحاتی که جناب آقای مهندس گلسرخی هم در اینجا و هم در کمیسیون‌ها دادند ضمن پیشنهادی که در جلسه گذشته تقدیم کرده بودیم این بود که مصرف شخصی مستثنی بشود از مقررات این قانون، ایشان فرمودند که من از نظر عاطفه انسانی و از نظر اصل موضوع موافقم ولی ضابطه‌ای برای این موضوع نمی‌توانم پیدا کنم و اشکال امر این است که نمی‌شود تعیین ضابطه کرد در این مورد با جناب آقای فرهادپور مذاکره کردیم، تعاطی فکر کردیم و به یک نتیجه‌ای رسیدیم و پیشنهادی کردیم و آن پیشنهاد این بود که صید ماهی یا هر نوع تور ماهیگیری ممنوع و غیرمجاز باشد و در نتیجه صید با قلاب آزاد باشد مسلماً آن ضابطه‌ای که می‌خواستند من فکر می‌کنم این پیشنهاد هم تمام آنچه را وزارت‌منابع طبیعی در نظر داشت تامین می‌کند و هم از نگرانی که نمایندگان مجلس و یا به فرض اقلیت از مقررات سخت و شدید این لایحه دارد ما فارغ می‌شدیم و دیگر آن نگرانی نمی‌توانست وجود داشته باشد خاصه اینکه مساله‌ای فرمودند، به خاطرم هست که آقای دکتر بقائی فرمودند که این موضوع از نظر توریسم در شمال ممکن است لطماتی را ایجاد بکند و این موضوع از این جهت ممکن است مشکلاتی بوجود بیاورد، در نتیجه یک حد فاصلی می‌شد برای اینکه هم نظر وزارت‌منابع طبیعی تامین می‌شد و هم اینکه یک نفر را که می‌رود قلابی می‌اندازد و ماهی می‌گیرد او را به صلابه نکشند و به ژاندارمری و دادگستری نبرند، متاسفانه موافقت نشد و موافقت نفرمودند و متاسفانه در کمیسیون منابع طبیعی که ما بودیم گفتند خیر صد در صد باید اینطور باشد من البته آنوقت جلسه کمیسیون را ترک کردم چون به عقیده من در محیط پارلمان که کمیسون‌ها یک قسمتی از پارلمان است هیچ وزیری نباید بگوید خیر صد در صد باید اینطور باشد چون وزیر سوای توضیح دهنده لایحه مقام دیگری در پارلمان نیست، سوای اینکه نظر مقام مسئول را بیان می‌کند موقعیت دیگری در پارلمان ندارد او توضیح می‌دهد نظر را بیان می‌کند در محیط پارلمان، چه در جلسه چه در کمیسیون‌ها هیچ وزیری نباید بنشیند و بگوید خیر صد در صد باید اینطور باشد و من چون دیدم متاسفانه کمیسیون تحمل کرد چنین سخنی را و چون دیدم نمی‌توانم آنجا باشم جلسه را ترک کردم چون فهمیدم که آنطور که باید و شاید وظایفی را که به عهده دارم از نظر نمایندگی آن وظایف را ایفاء بکنم علی‌ایحال من متاسفانه همانطوری که ملاحظه می‌فرمائید نمی‌خواهم بگویم لجاج، چون عادتم بر این نیست که چنین کلماتی را بیان کنم با یک نوع پافشاری بیش از حد، یک پافشاری بیش از ضرورت را در مورد این لایحه من احساس کردم در صورتیکه پیشنهادی که ما دادیم در مورد اینکه صید با تور بطور کلی ممنوع باشد، قبول نکردن این پیشنهاد پافشاری در برابر این پیشنهاد جز این برای من نتوانست توجیه بشود که یک پافشاری بیش از حد لزوم و حد ضرور باشد و این لایحه به این کیفیت آمد خدمتتان و تنها قسمتی را که زدند حملش بود که حمل هم جرم شناخته می‌شد ولی هنوز قسمت هائی هست و مخفی کردن هم جرم شناخته شده است و البته برای فروش و عرضه هم که جرم است (سرتیپ پور- آنرا هم زدند) بله در کمیسیون دادگستری در گزارش کمیسیون منابع طبیعی هست، در کمیسیون دادگستری حذف شده من بطور کلی دلایل مخالفتم را عرض کردم ولی یک نکته‌ایست که حداقل چون مسئله بحث این بود که شما تشریف می‌برید با خانواده‌تان به شمال و دارید می‌آئید یک ماهی هم توی ماشینتان هست شما آنقدر باید امنیت داشته باشید که بتوانید بیائید و دچار گرفتاری نشوید، اینست که حمل را حذف کردند ولی مخفی کردن باز هم گرفتار شدن را ایجاد می‌کند، چون ضابط عدلیه یا ژاندارم خودش نمی‌آید تشخیص بدهد که آیا این نوع ماهی گذاشتن توی صندوق ماشین مخفی کردن هست یا مخفی کردن نیست (صحیح است) او بطور کلی چکار می‌کند، او چنین کاری نمی‌کند، او صورت‌مجلس تهیه می‌کند و باور بفرمائید این را آقای خواجه‌نوری این درست ترتیب عادی کار است، او صورت‌مجلس تهیه می‌کند بازجوئی می‌کند و بعد این صورت‌جلسه را می‌فرستد به دادسرای مربوطه با آدم و با ماهی و یا اجزائی از ماهی و دادسرای مربوط هم رسبدگی می‌کند بدیهی است از نظر دادسرا این ماهی که پشت صندوق گذاشته‌اند مشمول آن عنوان مخفی کردن نمی‌باشد و بعد یک قرار عدم پیگرد صادر می‌کند. اما ملاحظه می‌فرمائید تا اینکه این کسی که آمد که دو روز تفریح کند تفرج کند، همان اصفهانی و همان یزدی و همان خوزستانی که آقای مهندس گلسرخی در اینجا از آنها یاد کردند اینها بجای استفاده از دو روز تعطیل دو روز هم می‌روند در مراجع عدلیه و نزد ضابطین عدلیه و در پایان کار آقای بازپرس خواهد گفت که شما مجرم نیستید، اینکه عرض می‌کنم به مناسبت تخصص و کار خودم و وضع خودم عرض می‌کنم و مطمئن باشید که این مشکلات پیش خواهد آمد و باور بفرمائید که مبالغه‌گوئی نیست و به‌هیچ‌وجه غلوگوئی نیست، این مشکلات پیش خواهد آمد تنها یک مورد دارد که به موجب این قانون به این کیفیت آقای مصطفوی نائینی که تعقیبشان نخواهند کرد که ماهی را لخت و عور در دستشان بگیرند و توی خیابان راه بروند آنوقت ضابط عدلیه ممکن است تشخیص بدهد و انصاف بدهد و آنرا مشمول عنوان مخفی کردن نشناسد، کاملاً همین است، بنابراین در اینجا نظر من اینست که حال که لایحه به این صورت درآمده حداقل قسمت مخفی کردن را حذف کنند برای اینکه این مشکل مرتفع بشود، زیرا عرضه کردن برای فروش جرم هست خودش، نکته‌ای را که متوجهش شدم اینست که ممکن است ده صندوق ماهی یک فروشنده پنهان کند من عرض می‌کنم هر مرجع قضائی این را مشمول عنوان عرضه کردن برای فروش خواهد شناخت بطور قطع، یعنی اگر مامورین شمال ده تا صندوق ماهی پیدا کردند و آن را گزارش کردند و فرستادند برای مراجع قضائی، مراجع قضائی آنرا مشمول عنوان عرضه کردن برای فروش خواهند شناخت اما در قسمت‌های دیگر اینکه عرض کردم اگر سوای این باشد قانون یک قانون عادلانه نمی‌تواند باشد، لایحه هست البته قانون خواهد شد ولی قانون عادلانه نخواهد بود، قسمت مهمتر مربوط به ذیل ماده است این احتیاج به یک نوع تخصص خاص در مسائل حقوقی ندارد آقایان بفرمایند اصولاً کسی را که مرتکب هیچ گناه و هیچ نوع تقصیری نشده باشد می‌شود مجازات کرد یا نه؟ (دکتر صدر- به موجب این لایحه می‌شود) پاسخ اینست که نمی‌شود این در هر سیستمی در هر کشوری در هر موردی در هر زمان و مکانی همین است، کسی را که مرتکب جرم و گناهی نشده است نمی‌توان مجازاتش کرد، این اصلی است که از بدو تمدن بشریت تاکنون پابرجا بوده است، قسمت ذیل این ماده چنین اصلی را زیر پا گذاشته، قسمت ذیل این ماده این اصل را از بین برده پس یک اصل مسلم عدالت اجتماعی را نقض کرده و معارض با یک اصل مسلم عدالت اجتماعی است در مورد وسائل صید و حمل پیشنهادی تقدیم کرده بودم این بود که هرگاه احراز شد که اولاً وسیله صید متعلق به صید کننده نیست ثانیاً احراز شد که صاحب وسیله بدون اینکه به قصد ارتکاب صید کننده آگاهی داشته باشد وسیله را در اختیار او گذاشته باشد وسیله را برگردانند و دیگر دولت ضبط نکند، آیا این دو موردی را که عرض کردم دو مورد درست نیست دو مورد صحیح نیست، دلیل، منابع طبیعی حفظش درست، شما نباید بخاطر حفظ منابع طبیعی بیائید این اصول عدالت اجتماعی را زیر پا می‌گذارید آیا یک چنین لایحه و قانون و مقرراتی ایجاد عدم رضایت بزرگ نخواهد کرد؟ (چرا چرا صحیح است) عرض من این است. . .

نایب رئیس- جناب آقای پزشک‌پور اگر پیشنهادی دارید که در کمیسیون مطرح شده و مورد قبول واقع نشده طبق آئین‌نامه می‌توانید در اینجا تجدید بفرمائید و مجلس نسبت به پیشنهاد رسیدگی می‌کند و رای موافق یا مخالف می‌دهد، بنابراین اگر پیشنهادی به این صورت بوده است طرح بفرمائید که مجلس بداند روی چه بحث می‌شود.

پزشک‌پور- این مسائلی که عرض کردم نظریاتم بود و البته پیشنهاداتم را هم تقدیم می‌کنم، بنابراین با توجه به این مسائلی که عرض شد آقایان من فکر می‌کنم اگر این موارد را که ناقض اصول کلی عدالت اجتماعی است حذف کنیم و به آن کیفیت هم همآهنگ هستیم که با آن که صیدغیرمجاز نباشد این یک لایحه‌ای است و بعد یک قانونی خواهد شد مفید به حال اجتماع در غیر این صورت دارای یک آثار و مضاری که ناراحت کننده خواهد بود بطور قطع خواهد شد البته پیشنهادهایم را هم تقدیم خواهم کرد.

نایب رئیس- آقای دکتر بقائی یزدی بفرمائید.

دکتر بقائی یزدی- فرمایشات جناب آقای رامبد و آقای پزشک‌پور از بسیاری از جهات قابل توجه و قابل تحسین بود از نظر من این کلمات و کمک به طبقه مستمند و دوش ناتوان زحمتکشان اینها مسائلی است که بصورت ظاهر بسیار زیبا و جالب است.

پزشک‌پور- حقیقت دارد.

دکتر بقائی یزدی- ولی به نظر من نماینده دلسوز و شجاع کسی است که بدون در نظر گرفتن جهت مشخصی. . .

یک نفر از نمایندگان- و عوامفریبی.

دکتر بقائی یزدی- از این کلمه نباید استفاده کرد.

خواجه‌نوری- ما از این لفظ هرگز استفاده نمی‌کنیم.

دکتر بقائی یزدی- و صرفاً مصالح عالیه مملکت را در نظر بگیرید نه یک طبقه مخصوصی را خیلی آسان است ما در گذشته هم دیده‌ایم که بعضی اشخاص با دفاع از حق یک طبقه محدود بودن در نظر گرفتن مصالح اجتماع امتیازاتی کسب کرده‌اند و یک دسته‌ای را به دنبال خودشان توانسته‌اند بکشند، بنده می‌توانم امروز بایستم اینجا و نیم‌ساعت درباره استیصال و ظلمی که درباره طبقه نساج یزد شده است مطالبی عرض کنم که گریه‌آور و متاثرکننده است (دکتر طالع- حتماً باید بفرمائید) تا حدی که امکان مساعدت نسبت به این طبقه وجود داشته باشد خواهم گفت.

دکتر صدر- امکانش را باید فراهم کنند.

دکتر بقائی یزدی- اگر نتوانند فراهم کنند وسیله تحریک می‌شود (یک نفر از نمایندگان- روضه‌خوانی است) روضه‌خوانی بیش از حد لزوم نباید کرد.

رامبد- دفاع از دولت به صورت بسیار پستی درآمده اینها روضه‌خوانی نیست.

پزشک‌پور- شما روضه‌خوانی می‌فرمائید.

رامبد- آقا این درست نیست روضه‌خوانی را در یزد می‌کنند شما نمی‌توانید به مجلس توهین کنید.

پزشک‌پور- از اقلیت کی گفته روضه‌خوانی تریبون مجلس جای توهین نیست، کی روضه‌خوانی کرد.

دکتر بقائی یزدی- اجازه بفرمائید، زیاد عصبانی نشوید و بیخود و بی‌جهت ناراحت نشوید.

پزشک‌پور- درست صحبت کنید، اینجا تکیه نیست مجلس شورای ملی است.

دکتر بقائی یزدی- درست است، کاملاً صحیح است ولی من عرض کردم بعضی مسائل اگر زیاد درباره‌اش صحبت بشود صورت بحث تکنیکیش را از دست می‌دهد (صحیح است) شما خودتان آقای پزشک‌پور در کمیسیون تشریف داشتید و ملاحظه فرمودید من در عین اینکه مسئولیت اداره کمیسیون را به عهده داشتم تصدیق کنید که بعضی از مطالب جنابعالی را تایید کردم و حضرتعالی قهر کردید و تشریف بردید، مجدداً ما نشستیم در کمیسیون و پیشنهاداتی از طرف اقلیت مطرح شد و با کمال دقت رسیدگی شد (دکتر صدر- هیچکدام تصویب نشد) و بنده از آقای فرهادپور بسیار متشکرم که با کمال سلامت نفس نشستند و طرقی ارائه دادند که برای کمیسیون بسیار ارزنده بوده و تبصره‌هایی به این لایحه اضافه شد که این لایحه را از هر جهت کامل کرد ولی در محیط بحث و کمیسیون کسی نباید عصبانی بشود و بعد جلسه را ترک کند و این مباحث را به جلسه علنی بکشد به نظر من این یک کمی دور از کار فنی و تکنیکی است (صحیح است) هیچ کس نمی‌خواهد جلوی نان خوردن عده‌ای صیاد بیچاره را بگیرد روح این لایحه این است که هر کس خواست صید کند باید اجازه داشته باشد صید باید مجاز باشد چه با تور و چه با قلاب در همه دنیا این کار مرسوم است چه با تور چه با قلاب چه با تفنگ همه نوع صید باید پروانه داشته باشد با اجازه دولت تحت یک شرایط و ضوابطی باشد اگر از این شرایط عدول شد و اگر از آن شرایط پا فراتر گذاشتیم کنترل کار از دست دولت خارج می‌شود من نمی‌دانم اگر دولت بخواهد یکی از این کارها را تحت ضابطه بگذارد این چه مانعی دارد و چه فشاری به طبقه ضعیف وارد می‌کند که برود پروانه بگیرد اجازه بگیرد مگر جائی نوشته است که ما صید را محدود خواهیم کرد و یا به طبقه‌ای پروانه نخواهیم داد چنین مسئله‌ای نیست اما راجع به تبصره‌هائی که فرمودند از اول این لایحه به نظر حقوقدانان قضائی صرفاً یک لایحه مجازاتی بود ولی کمیسیون و بسیاری از نمایندگان صاحبنظر با این نظریه مخالف بودند که مجلس بنشیند و فقط قانون مجازات وضع کند در قبال مجازاتی که برای صیادان غیرمجاز قائل شدند تکلیفی هم برای دولت معین کردند که هر چه زودتر یک راه‌حل قاطع و کامل بیاورد به نظر من این کار هیچ عیبی ندارد که بگویند که با اصل روح لایحه منافات دارد اما مسئله‌ای که در کمیسیون پیشنهاد شد که بسیار جالب بود در این لایحه فقط صرفاً کنترل دولت در سواحل و دریای‌مازندران گذاشته شده بود در موقع صید غیر مجاز ولی پیشنهادی که در کمیسیون شد این بود که اگر صید غیر مجاز جرم است عرضه کردن و فروش آنهم باید جرم تلقی بشود برای اینکه از نظر جامعه همان قدر که صید غیر مجاز در دریای‌مازندران ضرر دارد فروش غیرمجاز آنهم مضر و مخرب است این کار علاوه بر اینکه کار دولت را در کنترل صید غیر مجاز آسان می‌کند اقلاً اعتمادی و اطمینانی در جامعه بوجود می‌آورد که از فروش ماهی فاسد و ماهی قاچاق که معلوم نیست چند روز است صید شده جلوگیری می‌شود و در هر جا پس از تصویب این قانون ماهی در فروشگاهی عرضه بشود که پروانه یا اجازه از وزارت منابع طبیعی نداشته باشد آن ماهی صید غیر مجاز تلقی شده و ماهی ضبط و ماهی فروش به کیفر خواهد رسید من از نظر کمیسیون و از نظر یک نماینده موافق با این لایحه عرض می‌کنم که هر سه تبصره‌ای که به این لایحه اضافه شده نافع و مفید است و به هیچ‌وجه جناب آقای رامبد اظهار عقیده، دفاع از دولت نیست استدعا می‌کنم نفرمائید شان یک نماینده نیست که خدای نکرده بخواهد مداهنه کند بنده اهل کویر هستم هیچ کاری به وزارت‌منابع طبیعی ندارم، آب ندارم، رودخانه ندارم، ماهی ندارم و هیچ الزامی ندارم که بخواهم خدای نکرده مداهنه کنم (احسنت).

نایب رئیس- آقای پردلی بفرمائید (گفته شد نیستند) آقای مهندس گلسرخی بفرمائید.

مهندس گلسرخی- (وزیرمنابع طبیعی)- بنده خواستم قبل از شروع به عرایضم یک نکته‌ای را که دوبار جناب آقای پزشک‌پور نماینده محترم تذکر فرموده بودند یکبار هفته گذشته و یکبار هم امروز فرمودند توضیح مختصری به عرضشان برسانم که اگر خدای نکرده سوءتفاهمی هست برطرف شود بنده در عرایض هفته گذشته ابداً عرض نکردم که بنده مسئول گذشته شیلات نیستم صحبتی که شد و فکر می‌کنم صورت‌جلسه مذاکرات جلسه هم حاکی و شاهد باشد عرض کردم که من در گذشته نمی‌خواهم زندگی کنم برای آینده می‌خواهم زندگی کنم و هنوز هم همین اعتقاد را دارم و عرض کردم که اگر شیلات در گذشته توفیق کاری را برای اجرای برنامه‌هایش پیدا نکرده بدلیل این بوده که نمی‌توانستند بدلیل این بوده که امکانات و موجبات در اختیارش نبوده و عرض بنده این بود که فقط برای آینده می‌خواهم زندگی کنم و وقتم را برای گذشته نمی‌خواهم صرف کنم صورت‌جلسه قبلی هم حاکی این مطلب می‌باشد در صورتی که مقام ریاست اجازه بفرمایند در مورد فرمایشات آقایان تا آنجا که بتوانم توضیحاتی به عرض برسانم فرمایشات آقای فخر طباطبائی در مورد تبصره‌ها و حذف آن قسمت از اجزای آن بنده شخصاً حرفی ندارم اگر اراده مجلس محترم براین است که اجزای آن حذف بشود و فقط لغت خاویار بماند از نظر بنده مانعی ندارد و همینطور در مورد تبصره‌ها باید عرض کنم که این در کمیسیون مجلس شورای ملی اضافه شده است بنابراین فقط اراده آقایان می‌تواند آنرا بگذارد یا بردارد از نظر ما زیاد اشکالی ندارد تعهدی را که بنده با کمال صراحت به عرضتان رساندم یعنی از لحاظ تدوین یک قانون جامع و مانع برای بهره‌برداری از دریاها آنرا در موقعی که عرض کردم تقدیم خواهم کرد چه بگذارید و چه نگذارید از نظر ما بودن یا نبودنش زیاد اشکالی ندارد بسته به نظر نمایندگان محترم است با تقدیم کمال تشکر از التفات جناب آقای رامبد که شخص بنده را مورد التفات و تفقد قرار دادند باید عرض کنم ما در برابر یک وظیفه کلی قرار گرفته بودیم و همانطور که توجه فرمودید آقایان دیگر هم فرمودند در سال ۱۳۳۹ ما موظف بوده‌ایم که اساسنامه‌ای برای کار شیلات شمال تقدیم کنیم نکردیم اما به استناد اینکه آنوقت نکردیم حالا هم نباید اگر مشکلاتی در کار داریم برطرف کنیم به عقیده ما هیچ وقت از برای کار خوب کردن دیر نیست هر وقت کار خوب بخواهیم انجام بدهیم می‌توانیم انجام بدهیم و این ماده واحده‌ای که تقدیم شد فقط به عنوان یک اسلحه و مسکن فوری و آنی که در اختیار بنده برای یک دوران صید می‌گذاشتند جنبه آزمایشی داشت اگر اشکالاتی که ما در اجرای این ماده واحده که انشاءاﷲ امیدواریم به موقع در اختیار ما قرار بگیرد اگر اشکالاتی که در مواجه با آن می‌شویم بخوبی آقایان می‌توانند در موقع رسیدگی لایحه کلی تصحیح بفرمایند این اشکالات را فرصت هست در آن موقع مورد تصحیح قرار بگیرد جناب آقای رامبد ما فقط عرضمان اینست که آن افرادی که از لحاظ صید غیر مجاز که اگر لغتش توهین نباشد بنده عرض کنم از راه زندگی غیر شرافتمندانه برایشان فراهم کنیم آیا تصور نمی‌فرمائید این لایحه حمایت از چهار هزار صیاد مجاز است که با تمام آن مشکلاتی که فرمودید دست به گریبان هستند با امواج دریا دست و پنجه نرم می‌کنند توی آن آبها به صید ماهی می‌پردازند منتهی با اجازه و بنفع مملکت و بنفع مردم ایران به آنها جواز و اجازه دادیم برای اینکه بروند صید کنند با تمام مشکلات هم مواجه هستند منتهی یک عده‌ای صیاد غیر مجاز برای اینکه صیدش را دو برابر بکند زندگی یک عده‌ای را در خطر می‌اندازد و شاید این لایحه قدم اولیه‌اش حمایت از صیادانی است که بطور مجاز و طبق قوانین و مقررات مملکت می‌خواهند به کار شریف خود بپردازند و به کارشان ادامه دهند من در اینجا در کمال صراحت به عرضتان می‌رسانم اگر صیادان غیرمجاز بخواهند دست از کار غیرمجازشان بردارند با کمال میل از وجود آنها از حرفه و تخصصی که دارند در راه مجاز استفاده خواهیم کرد (رامبد- در گذشته اینطور نبوده دادن اجازه‌ها خیلی مشکوک به نظر می‌رسد رسیدگی بفرمائید) بنده به عرض مبارکتان رساندم جناب آقای رامبد اجازه بفرمائید بنده در پیچ و خم گذشته نیفتم و واقعاً فکر آینده را بکنم و تعهداتی هم که به عرض آقایان می‌رسانم برای آینده است (رامبد- تجربه گذشته را برای یادآوری و استفاده جنابعالی عرض می‌کنم) تشکر می‌کنم یک نکته‌ای را بنده خواستم عرض کنم چندبار تذکر فرمودید که عده‌ای از افراد این مملکت برای تهیه قوت لایموت و مبارزه با گرسنگی حاد به چنین کاری دست می‌زنند این را با کمال صداقت باید عرض کنم که در سایه انقلاب اصیل این مملکت این نوع افراد دیگر توی این مملکت پیدا نمی‌شوند که با ابتدائی‌ترین شرایط زندگی مواجه باشند به خصوص لااقل در شمال ایران امکانات از هر لحاظ فراهم است و آقایان کارهای دیگر برایشان میسر است البته کار عمرانی شروع شده و می‌شود در شمال همانطور که به تصویب مجلس محترم رسید اراضی جنگلی جلگه‌ای شمال که مساحت عظیمی را تشکیل می‌دهد توزیع خواهد شد برای آنهائی که می‌خواهند آبادی کنند سرمایه‌گذاری کنند این همه کار هست چرا به کار غیرمجاز بپردازند چرا نروند کار مجاز کنند من صراحتاً عرض می‌کنم خدمتتان که دیگر آن نوع افرادی که برای ابتدائی‌ترین شرایط زندگی محتاج باشند در مملکت وجود ندارند در قسمت فرمایشات جناب آقای سرتیپ‌پور که جنبه ارشادی داشت همیشه بنده از مطالب ایشان استفاده کرده‌ام کاملاً مطالبی که فرمودند صحیح است این اشکالات هست اشکال ماهی‌خوار هست اشکال علف‌های زیر رودخانه هست اشکال مصرف شدن آب تمام رودخانه هست اشکال تلمبه‌ها هست اشکال صید غیر مجاز هست اینها یک مسائلی است که دست به دست هم داده‌اند آلوده شدن آب رودخانه‌ها است تمام این اشکالاتی است که ما الآن دانه دانه متوجهش شدیم یا اینکه شده بودیم و تمام اینها را متذکر خواهیم شد در قانونی که در دست داریم و تقدیم خواهد شد انشاءاﷲ کوشش خواهیم کرد تا حدی که امکان داریم اجازه بدهید که اشکالات برطرف بشود من بسیار خوشحالم جناب آقای سرتیپ‌پور که هنوز ۵ ماه از عمر تاسیس این وزارتخانه بیشتر نمی‌گذرد که الآن یک مشت مسائل بسیار اساسی که در گذشته به صورت مسائل دست دوم و سوم و چهارم و پنجم مورد توجه و طرح و مذاکره بود الآن جزو مسائل سیاسی و اولیه مملکت مورد بحث و توجه آقایان است و این را یک توفیق خیلی بزرگ در راه اجرای برنامه‌هایمان می‌دانم و شک ندارم که با هدایت و ارشاد آقایان می‌توانم این مشکلات را در آینده تا آنجا که ممکن است برطرف کنیم وظیفه‌ای که ما در برابر شما داریم وظیفه ما حفظ و حمایت است وظیفه ما تکثیر است وظیفه ما نظارت بر صید و اجرای مقررات صید است و این کار را حتماً خواهیم کرد ولی برای این کار همانطور که خود سرکار فرمودید رستم بی‌اسلحه نمی‌خواهم باشم اگر این اسلحه را در اختیار بنده بگذارید که یکی از اساسی‌ترین مواد این اسلحه همین قانون است که در اختیار من می‌گذارید بنده اگر این را نداشته باشم نمی‌توانم این کارها را انجام بدهم (دکتر صدر- رستم که اسلحه نمی‌خواهد) معذرت می‌خواهم نشنیدم چه فرمودید فقط باید عرض کنم دولت کوچکترین مخالفتی ندارد و اگر این قانون هم اجراء بشود به نفع آن گروهی است که می‌خواهند به کار شرافتمندانه‌شان ادامه بدهند و اگر یک گروهی بطور غیرمجاز یک حرفه‌ای پیش گرفته بودند موجباتی برای رفاه آنها برای ادامه زندگیشان برای بهبود زندگیشان فراهم بشود در مورد صید آبزیان‌ها همانطور که فرمودید جناب آقای سرتیپ‌پور ممکن است سایر انواع آبزیان گرفته بشود من آنرا هم نمی‌دانم چه اشکالی دارد که اگر بخواهند صید کنند آنهم با اجازه صید کنند تصور نمی‌فرمائید که ما اگر یک صیادی را با قایق و وسائل موتوری مجهز وسط دریا بگیریم می‌گوید آمده‌ام فقط برای اینکه قورباغه یا خرچنگ صید کنم فکر می‌کنم ایجاد اشکال می‌کند ما که کاملاً آماده هستیم که این مشکل را با کمال روشن‌بینی مورد توجه و مطالعه قرار بدهیم و حداکثر وسایل را برای دادن پروانه با فرادی که می‌خواهند صید بکنند فراهم بیاوریم چه اشکالی دارد که بیایند پروانه بگیرند (یک نفر از نمایندگان- دریا قورباغه ندارد) بلی قورباغه معمولاً در دریا نیست بنده راجع به فرمایشات جناب آقای پزشکپور خواستم توضیحات خیلی مختصری عرض کنم استقرار عدالت اجتماعی فدا کردن منافع یک گروه به‌نفع گروه دیگری نیست به‌خصوص اگر گروه اول افرادی باشند که زندگیشان بر موازین شرافتمندانه استوار باشد همانطوری که به‌عرضتان رساندم ما در این قانون می‌خواهیم از آن گروه صیادی که شرافتمندانه زندگی می‌کنند حمایت بکنیم دلیل اینکه یک عده که صیادغیرمجاز هستند آنها را حمایت کنیم بنده فکر نمی‌کنم که این آن مفهوم کامل عدالت اجتماعی را نشان بدهد (پزشک‌پور- من کی چنین صحبتی کردمآقای مهندس؟) اگر بد فهمیدم معذرت می‌خواهم بنده فکر می‌کنم بزرگترین خدمتی که انقلاب سفید کرد جناب آقای پزشک‌پور از بین بردن رسوم قوانین و اصول کهن بود اینجا یک جهاد به تمام معنی بود و دفعه پیش هم حضرت مستطاب عالی فرمودید که روی یک اصول و سنتهای گذشته به یک کاری دست زده‌اند چرا ادامه ندهند بنده صد در صد مخالفم معذرت می‌خواهم باز عبارت صد در صد را استفاده کردم بنده نظر شخصی خودم را می‌خواهم عرض کنم این اصول و سنتها اگر به مصلحت مملکت است باید باقی بماند و اگر به مصلحت و صلاح مملکت نیست باید شکسته بشود و از بین برود (صحیح است) و همانطور که ملاحظه فرمودید چندین سنت خیلی بزرگ را که به عنوان اصل پذیرفته شده بود شکستند این یک چیز ناچیزی است (پزشک‌پور- اینها سنتهای کهنه بود) من فکر نمی‌کنم که بشود به افرادی اجازه داد که واقعاً به منابع ملی این مملکت اینطور بی‌اعتنا باشند و همه چیز را دستخوش خواسته‌ها و روشی که بطور ناصحیح که به آن خو گرفته‌اند بنمایند بنده فکر نمی‌کنم زمان ما اجازه این کارها را بدهد بنده اعتقاد دارم مسلماً هر کار تازه‌ای با مشکل مواجه است از قبیل همین کار بنده خیلی خیلی مشکل است که ما برای اولین بار مطرح کنیم که ماهیها هم احتیاج به حمایت دارند ماهیها هم احتیاج به حفاظت دارند مطلب تازه‌ای است مطلب قوی است و بنده تمام مشکلاتش را واقفم (پزشک‌پور- ماهی را حمایت بکنید ولی انسانها را بیهوده به زندان نیندازید) مسلماً باز در اینجا مجبورم آن مطلبی را قبلاً عرض کردم در گذشته و در این جلسه بنده از گذشته شیلات سلب مسئولیت نکردم گفتم در آینده زندگی می‌کنم فقط عرضم در این است که اگر از سال ۱۳۳۹ تاکنون اساسنامه‌ای که مورد انتظار آقایان بوده و باید هم تقدیم میشده تقدیم نشده دلیل نیست که حالا نشود باید بشود و هر چه زودتر بشود در اینجا تذکر فرمودند که ماهی با کبک فرق دارد بنده صد در صد فرمایش حضرتعالی را تایید می‌کنم صد در صد فرق می‌کند این خیلی اهمیتش بیشتر است و وقتی که ما قانون داریم به موجب قانون صید و شکار که بنده ماده ۷ این قانون را خدمت جنابعالی با اجازه مقام ریاست می‌خواهم ماده ۷ قانون صید شکار را که در همین سال جاری به تصویب مجلس محترم شورای ملی رسیده است می‌خوانم «مبادرت به هرگونه شکار و صید و پرورش تکثیر و نگاهداری و خرید و فروش و صادرات حیوانات قابل شکار و صید و اجرای آنها در تمام کشور مستلزم تحصیل پروانه از سازمان شکاربانی و نظارت بر صید است» وقتیکه شکار یک دانه گنجشک و کبک مستلزم تحصیل پروانه باشد فکر می‌کنم صید یک دانه ماهی لوگا با آن قیمت عجیب و غریب که بنده خدمتتان عرض کردم که در حدود ۹۰۰ و ۹۷۰ دلار قیمتش است حتماً باید پروانه داشته باشد اینکه لغت حتماً را ذکر کردم امید عفو دارم ولی چون اعتقادم هست که باید حتماً با پروانه بشود در اینکه آیا ماهیهای ما که در مناطق جنوبی دریای‌خزر زندگی می‌کنند و مورد صید ما هستند از این محدوده خارج می‌شوند و می‌روند و دیوار طبیعی هست یا نیست بنده باید عرض کنم اطلاعات ما در این مورد در کمال تاسف ناچیز است ولی ضوابط و اطلاعاتی که در اختیار داریم تا اندازه‌ای می‌تواند گویای یک حقایقی باشد. خبری بود که دیروز در روزنامه‌ها منتشر شد یا پریروز بود که منتشر شد که صید ماهی خاویار در چهار سال گذشته در شوروی به نصف تقلیل پیدا کرده در صورتیکه ما به آمار خودمان مراجعه می‌کنیم می‌بینیم کاهشی در صید ماهی خاویار در این منطقه دریا نبوده چون همانطوری که هر موجود زنده اگر شرایط زیست و زندگیش نامناسب باشد از جائی به جای دیگر مهاجرت می‌کند در مورد حیوانات و ماهیها هم همینطور است و وقتی در آنطرف دریا به علت استخراج نفت و آلوده بودن رودخانه‌های بزرگ که وارد دریا می‌شود محیط زیست و زندگی برای آنها آنطور که باید و شاید خوب نیست و آلوده می‌شود حتماً ماهیها هم که در چند سال اخیر با این مشکلات در آنطرف دریا مواجه هستند ولی شاید در اینطرف هنوز آلودگی به آن اندازه تهدید کننده نباشد به بنده فرمودند که گزارشی در این مورد تقدیم کنم چون هیچ تخصصی در این رشته غیر از یک مشت اطلاعات عمومی ندارم در صورتیکه مورد احتیاج جنابعالی باشد با کمال افتخار گزارشی در این زمینه تهیه می‌کنم اگر ضرورت داشت به مجلس تقدیم می‌کنم و الا مستقیماً خدمت خود حضرت مستطابعالی خواهم فرستاد راجع به صید با قلاب فرمودند باز بنده عرض می‌کنم که اعتقاد دارم که این کار باید حتماً با اجازه باشد بنده خیلی متاسف شدم از اینکه حضرتعالی جلسه کمیسیون را ترک فرمودید حتی بنده فرصت اینکه دلیلی خدمتتان عرض کنم پیدا نکردم بدو دلیل بنده لغت صد در صد را گفتم و هنوز هم با اجازه‌تان تکرار می‌کنم یکی از نظر جنبه علمی و تکنولوژی صد در صد باید اینطور باشد برای آن عرض کردم که وقتی صید و شکار یک گنجشک اجازه می‌خواهد حتماً شکار یک ماهی لوگا باید با اجازه باشد دوم به علت داشتن منع قانون بود که ماده‌اش را خدمتتان خواندم وقتی که عرض کردم صد در صد به این دلیل بود ولی بعد از تشریف‌فرمائی حضرتعالی موقعی که از کمیسیون تشریف بردند به عرض کمیسیون محترم رساندم که بنده به عنوان وزیر مسئول اینکار، چون احتیاج دارم به این قانون اگر ضرورت داشته باشد صد روز دیگر خواهم آمد و اینجا خواهم نشست که این کار تصویب بشود و اگر آن روز هم نمی‌شد حتماً صد روز دیگر میامدم برای اینکه این مسئله باید حل می‌شد و اینکار انجام می‌شد چون مطابق احتیاجات مملکت است باید بشود اگر عرض بنده باعث ناراحتی جنابعالی شد معذرت می‌خواهم اما این لغت را مجبورم که اینجا تکرار کنم که صد در صد به آن کار معتقد بودم جنابعالی تخصص در کارتان را در رشته‌های قضائی و حقوقی شروع کرده‌اید و بنده هم یک تکنسین خالص بودم که در گوشه و کنار مملکت و در دورافتاده‌ترین نقاط کار کردم و اگر سر کار بخواهید اجازه ندهید که در کمیسیون‌های مجلس شورای ملی این برخورد عقاید باشد و بنده نتوانم مشکلات قانونی را به عرض سرکار برسانم تا سرکار مشکلات حقوقی را بفرمائید پس در کجا باید این حقایق گفته شود بنده به عنوان یک تکنسین موظم مشکلات فنی را تذکر بدهم با همان ایمان و اعتقاد باطنی که دارم این امکان در جلسه علنی مجلس شورای ملی شاید صحیح نباشد ولی کمیسون‌ها را برای این مطالعات و مذاکرات تعیین کردند که در آنجا در محیط کوتاه‌تری بنشینیم و از دو طرف نظریاتمان را بگوئیم. در هر صورت بنده کمال تاسف را دارم که حضرتعالی جلسه را ترک کردید و همچنین کمال تشکر را دارم از جناب آقای فرهادپور که تشریف آوردند و مثل اینکه جلسه کمیسیون ۸ ساعت طول کشید و با توجه به راهنمائی‌های ایشان بنده فکر می‌کنم که تغییرات قابل توجهی در لایحه به عمل آمد در مورد مخفی کردن که فرمودید همانطوریکه عرض کردم این را از دو جهت می‌شود مخفی کرد یک‌وقت ممکن است یک ماهی سوف یا یک ماهی سفید باشد یک‌وقت هم ممکن است همانطوری که در روزنامه‌ها هر شب خبرش را می‌خوانید ممکن است ۳۰ کیلو ۴۰ کیلو خاویار باشد اگر ما بخواهیم یک‌دانه ماهی کولی یا سفید را اجازه بدهیم جلوی آن یکی را نمی‌توانیم بگیرم پس بنابراین اگر کسی واقعاً نظر بدی ندارد به چه جهت اختفا بکند و این قانونی نیست که منحصر به شهر ما باشد شما در هر کجا از یک شهر به شهر دیگر که بخواهید بروید با آن تعداد اتومبیل و مسافر که هست جلوی اتومبیل‌ها را نگه می‌دارند داخل اتومبیل داخل صندوقش را می‌بینند که ببینند آیا یک‌دانه میوه یک‌دانه سیب یک‌دانه پرتقال همراهتان هست که ممکن است خدای نکرده ناقل آفات بدی باشد نکته دیگر که تذکر فرمودند موضوع این بود که اگر وسائل صید وسائل حمل دریائی به دیگری تعلق داشت نباید ضبط بشود بنده می‌خواهم عرض کنم که اگر این ممنوعیت را برداریم جناب آقای پزشک‌پور آیا متخلف را می‌توانیم مجازات کنیم؟ برای نمونه یک نفر را؟ چون تمام این وسائل صید و حمل اگر مال حسن است بوسیله تقی استفاده خواهد شد و مال تقی بوسیله حسین و غیره و با این ترتیب ما حتی یک مورد نمی‌توانیم پیدا کنیم این قانون را اجرا کنیم اگر کسی می‌داند یا حتی نمی‌داند که وسیله نقلیه‌اش یا وسائل کارش سبب صیدغیرمجاز و بی‌رویه خواهد شد مسلماً نباید واگذار شود برای آنها. . . (پزشک‌پور- آن که به ارتکاب جرم مجرم آگاه نیست) فکر می‌کنم که با مذاکرات مفصل گذشته در این مورد بنده عرض زیادتری ندارم که به عرض مجلس محترم شورای ملی برسانم همانطور که دفعه پیش عرض کردم و واقعاً از صمیم قلب به آن اعتقاد دارم با آرامش کامل وجدان این لایحه را تقدیم کردم (احسنت) و مسلماً با آن آرامش وجدان هم در صورت تصویب اجراء خواهم کرد چون اگر بیش از این واقعاً طول بکشد عملاً ضرورت زمانی این ماده واحده منتفی خواهد شد و استدعای تصویبش را دارم (احسنت، احسنت).

نایب رئیس- در ماده واحده نظر دیگری نیست؟ (اظهاری نشد) در کلیات آخر لایحه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) بطوریکه آقایان ملاحظه می‌فرمایند چون دو گزارش مطرح است یکی پیشنهاد کمیسیون دادگستری است مبنی بر حذف یک جمله از اصل ماده و ۳ تبصره ذیل ماده بنابراین اول رای می‌گیریم به لایحه با حذف جمله اول که نوشته شده «اجزای آنها از قبیل» و عبارت به این صورت در می‌آید کسانی که بدون پروانه مبادرت به صید نمایند و یا آبزیان صید شده یا خاویار را مخفی و یا برای فروش عرضه نمایند. . . الی آخر با حذف این جمله به ماده واحده رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که واقفند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا به جمله «اجزای آنها از قبیل» رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (کسی برنخاست) تصویب نشد، بنابراین ماده واحده با حذف جمله «اجزای آنها از قبیل» مورد موافقت نمایندگان محترم قرار گرفت. حالا نسبت به تبصره ۲ و ۳ و ۴ که در گزارش کمیسیون دادگستری پیشنهاد حذف آن شده باید رای بگیریم دو نظر هست یک نظر این است که نسبت به هر سه تبصره یک جا رای گرفته بشود نظر دوم این است که به تبصره‌ها جداگانه رای گرفته بشود بهتر می‌توانند نظر بدهند بنابراین تبصره ۲ مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
  • تبصره ۲- عرضه و فروش ماهی و سایر آبزیان صید شده از دریای‌خزر و خاویار منحصراً در فروشگاههائی به عمل خواهد آمد که مستقیماً بوسیله شرکت سهامی شیلات ایران تاسیس و یا از طرف وزارت‌منابع طبیعی پروانه فروش داشته باشند.

نایب رئیس- خانمها و آقایانی که با این تبصره موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. تبصره ۳ مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
  • تبصره ۳- وزارت‌منابع طبیعی مکلف است از تاریخ تصویب این قانون حداکثر تا ۳ ماه لایحه‌ای برای حفظ و حراست و تکثیر و بهره‌برداری آبزیان دریای‌خزر و خلیج‌ها و مردابها و روگاهها و مصبهای مربوط به آن تهیه و به مجلس تقدیم کند.

نایب رئیس- خانمها و آقایانی که با این تبصره موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. تبصره ۴ مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
  • تبصره ۴- دولت موظف است به موازات تهیه و تصویب قانون مذکور در تبصره ۳ تجهیزات ضروری و کافی برای حفظ و حراست و تکثیر و بهده‌برداری از منابع مزبور را آماده کند.

نایب رئیس- نسبت به این تبصره رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادی از طرف آقای پزشک‌پور رسیده چون اصلاح عبارتی است و فکر می‌کنم در چاپ اشتباه شده بنده این تذکر را عرض می‌کنم خدمت همکاران در سطر هفتم صفحه دوم «برای حمل و صیدغیرمجاز» که نوشته شده این (واو) زاید است و «بجای حمل غیرمجاز»می‌باشد.

ضیاء احمدی- (مخبر کمیسیون منابع طبیعی)- واو درست است و اشتباه چاپی نیست.

نایب رئیس- بفرمائید توضیح بدهید.

ضیاء احمدی (مخبر کمیسیون منابع طبیعی)- اینجا واو باید باشد اشتباه چاپی نیست برای اینکه وسایل نقلیه برای حمل و صید یک وسائلی هست که حمل می‌کنند یک وسائلی هست که صید می‌کنند صحبت شد روی این مسئله واو زاید نیست بنابراین برای صید و حمل است یا حمل و صید به هر حال واو زاید نیست. و باید باشد.

نایب رئیس- بنابراین با توضیحی که مخبر محترم کمیسیون دادند آقای پزشک‌پور به پیشنهاد خودتان مبنی بر حذف (واو) باقی هستید؟

پزشک‌پور- بله بدلیل مزاحمت و مشکل بزرگی است که این واو ایجاد خواهد کرد.

نایب رئیس- بفرمائید توضیح بدهید.

پزشک‌پور- عرض کنم که البته پیشنهاد حذفی که تقدیم کردم شامل دو قسمت است یک قسمت مربوط است به آن قسمت مخفی کردن که البته با توجه به اینکه موضوع عرضه برای فروش تصویب شده که جرم شناخته شده و راجع به قسمت دیگر آن ضرورتی ندارد الا اینکه این واو مشکلات اساسی را ایجاد خواهد کرد این واو مشکل زیادتری را ایجاد خواهد کرد این واوی که میان حمل و کلمه صید گذاشته شده چون اگر وسائل نقلیه‌ای که برای حمل غیرمجاز گذاشته شده و ظاهر این ماده این است البته پیشنهاد من این است که این کلمه حمل هم حذف بشود و من تا آنجا که بخاطرم هست در کمیسیون دادگستری هم به همین ترتیب مذاکره شده نمی‌دانم جناب آقای معیری به چه کیفیت بود؟ (معیری- تا آنجا که یادم هست کلمه حمل را حذف کردیم) بله همانطوریکه جناب آقای معیری هم می‌فرمایند مثل اینکه در کمیسیون دادگستری کلمه حمل حذف شد علی‌ایحال روی این مسئله مثل اینکه بسیار بحث شد چون دو مرحله دارد یکی اینکه در خود دریا صید می‌کنند یک چنین وسائل نقلیه‌ای را باید البته بگیرند و به این کیفیت ضبط کنند اما اگر کلمه حمل را ما بگذاریم بطور مثال این ماهی را که در دریا صید کردم یک گاری را صدا می‌کنم یک تاکسی را صدا می‌کنم می‌گویم این سه ماهی را ببر خانه به محلی که من می‌خواهم بروم به موجب این ماده نتیجه‌اش این خواهد بود که تاکسی هم باید ضبط بشود بنابراین اولاً این حمل که حذف شده بود در کمیسیون و آقای دکتر متین هم اینطور می‌فرمایند باید حذف بشود اما اگر این واو باشد میان حمل و صید این کاملاً مشخص است مثل اینکه مقنن مرحله صیدغیرمجاز و وسائل مرتبط با صیدغیرمجاز و حمل را جدا کرده و هر دو را جرم شناخته و هر دو را مشمول این مقررات قرار داده آنچه مسلم است کلمه واو باید حذف بشود (ارسنجانی- نوشته وسیله نقلیه آبی) اجازه بفرمائید می‌خوانم «وسائل نقلیه آبی اعم از موتوری و غیر موتوری و وسائل دیگر صید برای حمل و صید غیرمجاز» به شما عرض کنم اگر چنانچه اینطور که معلوم است مخبر محترم کمیسیون و نظر آقایان این است که فقط این موضوع ناظر به مورد صید باشد چرا ما ماده را طوری تنظیم کنیم که ایجاد اشکال و بحث و مزاحمت بکند بهتر این است که حذف کنیم.

دکتر بقائی‌یزدی- پیشنهاد کنید که چطور اصلاح شود.

پزشک‌پور- پیشنهاد تقدیم حضورشان شده است.

نایب رئیس- با حذف این واو منظور جنابعالی انجام نخواهد شد، ملاحظه بفرمائید نوشته «وسائل نقلیه آبی اعم از موتوری و غیر موتوری و وسائل دیگر صید» این دو قسمت است یکی وسائل صید است یکی وسائل نقلیه است وسائل نقلیه‌ای که برای حمل و وسائلی که برای صید غیر مجاز است.

پزشک‌پور- این نظر من را تامین نمی‌کند چون به عقیده من این وسائل نقلیه فقط باید از دریا تا ساحل باشد و از دریا تا ساحل این مسئله باید تکلیفش معین شود ولی به نظر من منظور این نیست حمل صید به خود ساحل هم می‌رسد به خیابان‌های نوشهر و رامسر هم می‌رسد این است که پیشنهاد حذف را تقدیم می‌کنم.

نایب رئیس- آقای پرتو بفرمائید.

پرتو- (معاون وزارت دادگستری)- بنده تصور می‌کنم که وجود این واو خیلی ضروری است برای اینکه ما اگر واو را حذف کنیم مورد ناظر بر این است که موقعیکه این صیدغیرمجاز را حمل می‌کند وسیله نقلیه آبی به نفع دولت ضبط می‌شود و اگر مامورین منابع طبیعی یک قایق موتوری را در حال صید ببینند حق ندارند این وسیله نقلیه آبی را توقیف کنند و نظر این است که فقط در موقع حمل بتوانند این کار را بکنند منظور این است که مامورین اعم از اینکه در موقع صید یا بعد از صید و حمل تا کنار بندر و ساحل هم بتوانند وسیله را ضبط نمایند و تمام این وسائل ناظر است به وسائل آبی اعم از نقلیه موتوری و غیر موتوری که بلم و قایقهای کوچک را نیز شامل است بنابراین اگر واو را حذف کنیم فقط مورد ناظر است به حمل بعد از صید تا ساحل در صورتی که منظور این است که هنگام صید هم اگر مامورین رسیدند اجازه داشته باشند که وسیله نقلیه موتوری را به نفع دولت ضبط کنند بنده ضروری نمی‌دانم واو را حذف کنند زیرا با بودن واو به مفهوم وسیع کلمه افاده کلام می‌شود.

نایب رئیس- آقای سرتیپ‌پور بفرمائید.

سرتیپ‌پور- نگرانی از این است که در یک کامیونی که بار آهن می‌برد برای آذربایجان یک ماهی باشد و بعد این کامیون را نگه دارند برای خاطر آن ماهی (خنده نمایندگان) و کار ساختمانی هم معطل بشود در آنجا ولی با این توضیحی که جناب آقای دکتر پرتو دادند بنده خیال می‌کنم آن نگرانی که ممکن است وسائل نقلیه زمینی ماهی حمل کند و به عذر داشتن یک ماهی قاچاق توقیف بشوند این توضیح آن نگرانی را از بین برد منتها یک مطلب هست این توضیح در صورت‌جلسه قید می‌شود ولی ما قانون را می‌دهیم به قاضی و قاضی باید بر طبق موازین قانونی چاپ شده که در دست خودش است حکم صادر کند ولی اگر بنا باشد در جلسه ما قانع بشویم آنوقت محاکمه را معطل بداریم تا دلیلی را در صورت‌جلسه مجلس هست عرضه کنیم که مشکلی خواهد بود پس یک راهی پیدا کنید که همین فرمایش جناب آقای دکتر پرتو در این ماده گنجانده بشود آیا ممکن است نوشته بشود و وسائل دیگر صید که برای صید و حمل تا ساحل که اطلاق بشود بر همان وسائل صید دریائی این را ممکن است توضیح فرمائید یک راهی پیدا کنید که قانونی درست در دست قاضی قرار گیرد.

نایب رئیس- آقای پرتو بفرمائید.

پرتو (معاون وزارت دادگستری)- تامین منظور جناب آقای سرتیپ‌پور این مشکل را ایجاد می‌کند که منع صید فقط ناظر بر دریای‌خزر خواهد شد در صورتی که در لایحه مصب و رودها و روگاهها هم اسم برده شده و قبول پیشنهاد نماینده محترم منظور دولت را تامین نمی‌کند ولی بنده اطمینان می‌دهم خدمت حضرتعالی که هر قاضی همین مطلب را می‌فهمد که در این قانون نوشته شده حالا اگر نظر دیگری هست آن بستگی به رای نمایندگان محترم دارد بنده از این جهت عرض می‌کنم هیچ نگرانی در اجرای این قانون به این کیفیت نیست و هر قاضی این استنباط را به صراحت خواهد کرد که منظور صید و حمل از نقطه صید تا ساحل است اعم از اینکه در مصبها باشد یا در روگاهها و مردابها. نایب رئیس- با توضیحاتی که داده شد جناب آقای پزشک‌پور اگر پیشنهادتان را مسترد می‌فرمائید وفبها الا رای بگیریم بنده خیال می‌کنم نظر جنابعالی تامین است.

پزشک‌پور- توضیحاتی را که جناب آقای دکتر پرتو فرمودند کاملاً قبول دارم که تا این حد مورد نظر مقنن می‌باید باشد اگر چنانچه آقای وزیر منابع طبیعی هم این توضیح را به این کیفیت بفرمائید و قبول بفرمائید و تا ساحل بشناسند من قسمت اخیر پیشنهادم را پس می‌گیرم ولی قسمت اولش بقوت خود باقی است.

نایب رئیس- آقای مهندس گلسرخی بفرمائید.

مهندس گلسرخی (وزیرمنابع طبیعی)- مطلب به ترتیبی که آقای پرتو معاون محترم وزارت دادگستری فرمودند مورد تایید این جانب است.

نایب رئیس- بنابراین مسترد فرمودید؟

پزشک‌پور- قسمت اخیرش را پس گرفتم.

نایب رئیس- آقای پزشک‌پور پیشنهاد حذف دیگری داده‌اند که قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید در سطر چهارم لایحه کلمات:

اجزای- آن- ازقبیل- مخفی- و- یا- حذف گردد.

با احترامات- محسن پزشک‌پور.

نایب رئیس- خانمها و آقایان توجه بفرمائید ماده واحده خوانده می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده واحده- از تاریخ تصویب این قانون صید هر نوع ماهی و سایر آبزیان از دریای‌خزر و مردابها و روگاهها و مصبهای مربوط به دریای مزبور بدون اخذ پروانه از وزارت‌منابع طبیعی ممنوع است و کسانی که بدون پروانه مبادرت به صید نمایند و یا آبزیان صید شده یا اجزای آنها از قبیل (خاویار) را مخفی و یا برای فروش عرضه نمایند علاوه بر ضبط عین مال به جزای نقدی معادل دو برابر بهای جنس مکشوفه و یا به حبس تادیبی از یکماه تا شش ماه و یا به هر دو مجازات محکوم خواهند شد.

در صورت برائت متهم وزارت‌منابع طبیعی مکلف است قیمت مال ضبط شده را براساس نرخی که طبق تبصره یک این قانون تعیین می‌شود به متهم پرداخت کند.

وسائل نقلیه آبی اعم از موتوری و غیر موتوری و وسائل دیگر صید که برای حمل و صید غیر مجاز مورد استفاده قرار گرفته از طرف وزارت‌منابع طبیعی توقیف و در صورت محکومیت متهم به نفع دولت ضبط خواهد شد.

نایب رئیس- بطوری که ملاحظه فرمودید پیشنهاد حذف دوسه کلمه شده حالا به باقی ماندن کلمات پیشنهاد شده رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا به ماده واحده و تبصره‌ها به نحوی که اصلاح شده رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. لایحه برای تصویب به مجلس سنا فرستاده می‌شود. آقای مهندس گلسرخی بفرمائید.

مهندس گلسرخی- بنده فقط برای یک دقیقه خواستم وقت نمایندگان محترم مجلس شورای ملی را بگیرم و مراتب تشکر عمیق خودم را به مناسبت تصویب این لایحه تقدیم کنم از تمام سروران عزیزم از آقایانی که موافق یا مخالف بودند اقلیت یا اکثریت تشکر می‌کنم. چون مسلماً توضیحاتی که اقلیت دادند به سبب روشن شدن ما در راه اجرای وظایفمان بود بنده صمیمانه تشکر می‌کنم و امیدوارم به همان ترتیبی که مورد توجه آقایان است و از آن بالاتر مورد توجه شاهنشاه بزرگ مملکت ما است بنده بتوانم در انجام وظایفی که به عهده‌ام محول فرمودید موفق بشوم. (احسنت).

- تقدیم دو فقره لایحه به وسیله تیمسار معاون وزارت جنگ

۴- تقدیم دو فقره لایحه به وسیله تیمسار معاون وزارت جنگ

نایب رئیس- تیمسار سپهبد کاتوزیان بفرمائید.

سپهبد کاتوزیان (معاون وزارت جنگ)- با اجازه مقام ریاست دو لایحه است یکی در مورد تبدیل نام اداره تدارکات نیروهای‌انتظامی به اداره تدارکات کادر نیروهای مسلح شاهنشاهی و یکی هم بطوریکه استحضار دارید ارتش شاهنشاهی در اختیار تعدادی از افسران و درجه‌داران خانه‌های سازمانی گذاشته ولی چون این خانه‌ها به تعداد کافی نیست لایحه‌ای تقدیم می‌شود که با آن درجه‌دارانی که از خانه‌های سازمانی استفاده نمی‌کنند یک رقم ناچیزی به اسم کرایه خانه داده بشود یعنی به افسریاران و استواران متاهل ماهیانه ۶۵ تومان به درجه‌داران متاهل ماهیانه ۵۰ تومان به درجه‌داران مجرد ماهی ۲۵ تومان بدهند (احسنت، بسیار خوب است).

- قرائت گزارش شور اول کمیسیون بهداری راجع به تربیت مامای روستائی

۵- قرائت گزارش شور اول کمیسیون بهداری راجع به تربیت مامای روستائی

نایب رئیس- گزارش شور اول کمیسون راجع به تربیت مامای روستائی مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

گزارش شور اول از کمیسیون بهداری به مجلس شورای ملی

کمیسیون بهداری در جلسه ۲۶ بهمن ماه ۱۳۴۶ با حضور نمایندگان دولت لایحه شماره ۴۵۷۱۴- ۲۰ /۹ /۱۳۴۶ راجع به تربیت مامای روستائی را که به شماره ۱۲۵ چاپ شده بود مورد رسیدگی قرار داد و با اصلاحاتی به شرح زیر تصویب کرد. اینک گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

ماده واحده- وزارت بهداری مجاز است به منظور رفع نیاز روستانشینان از نظر ماما و تامین سلامت مادر و نوزاد در مراکزی که وسائل کار را فراهم و مقتضی بداند آموزشگاه‌های مخصوصی برای تربیت مامای محلی روستائی ایجاد نماید. فارغ‌التحصیلان این آموزشگاه‌ها منحصراً در روستاهائی که وزارت بهداری تعیین خواهد نمود اجازه اشتغال به شغل مذکور را خواهند داشت. تغییر محل اشتغال موکول به کسب اجازه مجدد از وزارت بهداری خواهد بود.

  • تبصره- آئین‌نامه مربوط به برنامه تحصیلی و شرائط ورود به آموزشگاه، روش کار و حدود وظایف فارغ‌التحصیلان این آموزشگاه توسط وزارتین بهداری و آموزش و پرورش تهیه و به مرحله اجرا گذارده خواهد شد.

مخبر کمیسیون بهداری- دکتر رهنوردی.

گزارش شور اول از کمیسیون آموزش و پرورش به مجلس شورای ملی

کمیسیون آموزش و پرورش در جلسه ۳ اسفند ماه ۱۳۴۶ با حضور نمایندگان دولت لایحه مربوط به تربیت مامای روستائی را مورد رسیدگی قرار داد و گزارش کمیسیون بهداری را در این مورد تایید و تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون آموزش و پرورش- موسوی ماکوئی.

نایب رئیس- کلیات لایحه مطرح است آقای دکتر عاملی بفرمائید.

اسدی- جناب آقای رئیس حضور نماینده وزارت بهداری در این مورد لازم هست یا نه؟ فقط در اینجا معاون وزارت امور خارجه حضور دارد کی می‌خواهد جواب بدهد؟ این لایحه بسیار مهم است از لحاظ مملکتی مخصوصاً در سطح روستاها یک لایحه‌ای است که موافق و مخالف باید صحبت کنند فقط من معاون وزارت خارجه را می‌بینم دولت باید توجه کند جنابعالی دستور را ابلاغ کردید باید در جلسه حاضر باشند و جواب نمایندگان موافق و مخالف را بدهند.

نایب رئیس- شاید در خارج از جلسه باشند.

اسدی- احضار کنید بیایند.

نایب رئیس- برای اینکه در وقت صرفه‌جوئی بشود خانمها و آقایان اجازه بفرمائید بحث درباره این لایحه را بگذاریم برای موقع دیگر. حالا لایحه دیگری مطرح می‌شود.

- طرح گزارش شور اول کمیسیون امور خارجه راجع به موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری ملی بلغارستان

۶- طرح گزارش شور اول کمیسیون امور خارجه راجع به موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری ملی بلغارستان

نایب رئیس- گزارش شور اول راجع به موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری ملی بلغارستان مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

گزارش شور اول از کمیسیون امور خارجه به مجلس شورای ملی

کمیسیون امور خارجه در جلسه ۳۰ بهمن ماه ۱۳۴۶ با حضور نماینده دولت لایحه شماره ۴۵۱۶۴- ۲۳ /۹ /۱۳۴۶ راجع به موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری ملی بلغارستان را که به شماره ۲۱۲ چاپ شده است مطرح کرد و به شرح زیر به تصویب رسانید:

اینک گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

ماده واحده- موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری ملی بلغارستان که مشتمل بر یک مقدمه و ۱۰ ماده می‌باشد و در تاریخ ۵ آذر ماه ۱۳۴۶ برابر ۲۶ نوامبر ۱۹۶۷ در تهران به امضای نمایندگان مختار دولتین رسیده است تصویب و به دولت اجازه داده می‌شود اسناد تصویب آن را مبادله نمایند.

مخبر کمیسیون امور خارجه- مافی.

گزارش شور اول از کمیسیون فرهنگ و هنر به مجلس شورای ملی

کمیسیون فرهنگ و هنر در جلسه ۵ اسفند ماه ۱۳۴۶ با حضور آقای زاد معاون وزارت فرهنگ و هنر لایحه راجع به موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری ملی بلغارستان را که به شماره ۲۱۲ چاپ شده است مطرح کرد و مصوبه کمیسیون امور خارجه را عیناً تایید و تصویب نمود.

اینک گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون فرهنگ و هنر- مجید محسنی مهر.

گزارش شور دوم از کمیسیون آموزش و پرورش به مجلس شورای ملی

کمیسیون آموزش و پرورش در جلسه ۳ اسفند ماه ۱۳۴۶ با حضور خانم دکتر پارسای معاون وزارت آموزش و پرورش لایحه راجع به موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری ملی بلغارستان را که به شماره ۲۱۲ چاپ شده است مطرح کرد و مصوبه کمیسیون امور خارجه را عیناً تایید و تصویب نمود.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون آموزش و پرورش- موسوی ماکوئی.

نایب رئیس- متاسفانه چون اکثریت نداریم جلسه را به عنوان تنفس تعطیل می‌کنیم.

(ساعت ۵۰ /۱۱ دقیقه صبح جلسه به عنوان تنفس ختم شد و مجدداً در ساعت دوازده و پنج دقیقه تشکیل گردید)

نایب رئیس- در ماده واحده موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری بلغارستان نظری نیست؟ (اظهاری نشد) با اجازه خانمها و آقایان به ورود در شور ماده واحده رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است قرائت می‌شود (به شرح سابق خوانده شد) نسبت به ماده واحده نظری نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهادی هم نرسیده لایحه برای شور دوم به کمیسیون‌های مربوطه فرستاده می‌شود.

- طرح و تصویب گزارش شور دوم کمیسیون امور خارجه راجع به موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری سوسیالیستی رومانی و ارسال به مجلس سنا

۷- طرح و تصویب گزارش شور دوم کمیسیون امور خارجه راجع به موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری سوسیالیستی رومانی و ارسال به مجلس سنا

نایب رئیس- گزارش شور دوم موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری سوسیالیستی رومانی مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

گزارش شور دوم از کمیسیون امور خارجه به مجلس شورای ملی

کمیسیون امور خارجه در جلسه ۳۰ بهمن ۱۳۴۶ با حضور نماینده دولت لایحه شماره ۴۰۰۲۶- ۱۸ /۱ /۴۶ راجع به موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری سوسیالیستی رومانی که گزارش شور اول آن به شماره ۲۱۰ چاپ شده است برای شور دوم مورد رسیدگی قرار داد و به شرح زیر به تصویب رسانید:

اینک گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

ماده واحده- موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری سوسیالیستی رومانی که مشتمل بر یک مقدمه و ۱۰ ماده می‌باشد و در تاریخ ۲۴ مرداد ماه ۱۳۴۶ برابر ۱۵ اوت ۱۹۶۷ در بخارست به امضای نمایندگان مختار دولتین رسیده است تصویب و به دولت اجازه داده می‌شود اسناد تصویب آنرا مبادله نمایند.

مخبر کمیسیون امور خارجه- مافی.

گزارش شور اول از کمیسیون فرهنگ و هنر به مجلس شورای ملی

کمیسیون فرهنگ و هنر در جلسه ۱۵ اسفند ماه ۱۳۴۶ با حضور آقای زاد معاون وزارت فرهنگ و هنر لایحه راجع به موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری سوسیالیستی رومانی را که به شماره ۲۱۰ چاپ شده است برای شور دوم مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون امور خارجه را عیناً تایید و تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون فرهنگ و هنر- مجید محسنی مهر.

گزارش شور دوم از کمیسیون آموزش و پرورش به مجلس شورای ملی

کمیسیون آموزش و پرورش در جلسه ۳ اسفند ماه ۱۳۴۶ با حضور خانم دکتر پارسای معاون وزارت آموزش و پرورش لایحه راجع به موافقت‌نامه فرهنگی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت جمهوری سوسیالیستی رومانی را که به شماره ۲۱۰ چاپ شده است برای شور دوم مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون امور خارجه را عیناً تایید و تصویب کرد.

اینک گزارش آنرا به مجلس شورا ی ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون آموزش و پرورش – موسوی ماکوئی.

نایب رئیس- نسبت به ماده واحده نظری نیست؟ (اظهاری نشد) در کلیات آخر لایحه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) به ماده واحده و کلیات آخر آن رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. لایحه برای تصویب به مجلس سنا فرستاده می‌شود.

- تصویب صورت‌جلسه‌های پنج‌شنبه ۱۰ اسفند

۸- تصویب صورت‌جلسه‌های پنج‌شنبه ۱۰ اسفند

نایب رئیس- صورت‌جلسه‌های روز پنج‌شنبه قبل‌ازظهر و بعدازظهر خدمت خانمها و آقایان توزیع شده نظری نیست؟

رامبد- چند جمله هست که موقعی که آقای دکتر دادفر صحبت می‌کردند عنوان شد اصلاحاتی لازم دارد که می‌دهم به تندنویسی.

نایب رئیس- اصلاح می‌شود. نظر دیگری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت‌جلسه‌ها تصویب می‌شود.

- گزارش شور اول کمیسیون بهداری راجع به تربیت مامای روستائی

۹- گزارش شور اول کمیسیون بهداری راجع به تربیت مامای روستائی

نایب رئیس- مذاکره در گزارش شور اول تربیت مامای روستائی مطرح است بطوریکه خانمها و آقایان استحضار دارند این گزارش قرائت شد آقای دکتر عاملی به عنوان مخالف اجازه صحبت خواسته‌اند بفرمائید.

دکتر عاملی- جناب آقای رئیس همکاران ارجمند در مورد این لایحه ناگزیر هستم به عنوان مخالف توضیحاتی را به عرض همکاران محترم برسانم البته هیچکس با این امر مخالف نیست که برای روستاهای کشور طبیب و ماما فرستاده بشود و تدبیرهائی اتخاذ بشود که برای روستاهای کشور طبیب و ماما به مقدار کافی تامین بشود (یک نفر از نمایندگان- تعداد کافی) به تعداد کافی متشکرم ولی در اینجا تدبیری اتخاذ شده است که برای روستاهای دور افتاده ماما تامین خواهد شد (صحیح است) و نه آنکه سبب خواهد شد که در آینده بتوانیم بطور صحیحی تربیت ماما را در کشور دنبال کنیم چون به اعتقاد من قانون باید مسائل مملکت را در یک سطح بالا و کلی و برای زمان طولانی حل بکند قانون فقط نباید اشکالات اجرائی را که بر اثر تصمیمات غلط قبلی پیدا شده است مرتفع بکند در کمیسیون موقعی که ماده واحده مطرح بود ما پرسیدیم که اصلاً چرا چنین ماده‌ای تنظیم شده است و به کمیسیون داده شده علت را توضیح دادند و گفتند در موقعی که همکاری‌های فنی در چند سال پیش برقرار بود تعلیمات بهداشتی به ماماهای غیر رسمی و غیر مجاز که غالباً بیسواد هستند ولی بعلت نبودن مامای تحصیلکرده هم‌اکنون در بسیاری از روستاها و بخشها و شهرها بکار مشغول هستند یک تعلیمات بهداشتی به این قبیل ماماها داده شده که فرض کنید دستشان را بشویند یا رعایت بهداشت را بکنند البته خود این اقدام بسیار خوب بوده است و یکی از وظایف وزارت بهداری است که تعلیمات بهداشتی را در کشور رواج بدهد و اگر این تعلیمات را بتوان به تمام افراد داد بسیار خوب است و هیچ ایرادی بر این کار نیست ولی دادن این تعلیمات بهداشتی یک اشکال حقوقی ایجاد کرده و آن اشکال این بود که کسانی که این تعلیمات بهداشتی را دریافت می‌کردند یعنی همان ماماهای غیرمجاز و احیاناً بی‌سواد دستگاهی که این تعلیمات را می‌داد در پایان تعلیمات یک کیف هم به آنها می‌داد که وسائل لازم را در این کیف بگذارند و به کارشان ادامه بدهند بعداً چون این اشخاص از لحاظ قانونی فاقد صلاحیت طبی و مامائی هستند گاهی که دچار اشکال می‌شدند و از طرف محاکم جلب می‌شدند از اینها خواسته می‌شد که به چه دلیل به این کار اقدام می‌کنید شما که اجازه ندارید اینها متعذر می‌شدند که خیر ما اجازه داریم می‌گفتند دلیلش کو می‌گفتند همین کیف- این کیف اجازه است ما را درس دادند کیف هم دادند بنابراین چون می‌خواهیم این اشکال قانونی مرتفع بشود امرور آمدیم و این ماده واحده را آوردیم که تصویب شود به اشخاصی که حداقل تعلیمات مامائی را بدهیم و اینها بروند روستاها مشغول کار بشوند و اجازه اشتغال هم داشته باشند کمااینکه تصریح شده است که در روستاهائی که وزارت بهداری تعیین خواهد نمود اجازه اشتغال به شغل مذکور را خواهند داشت بنابراین با این تدبیر در واقع آن اشکال حقوقی رفع شده است پرسیدیم بسیار خوب این آموزشگاه‌ها را با چه خصوصیاتی می‌خواهید تاسیس کنید چون ایجاد آموزشگاه مامائی بسیار خوب است ولی با چه خصوصیاتی، خصوصیاتش باید این باشد که یک حداقل سوادی داشته باشند که وارد آموزشگاه بشوند و یک حداقل تعلیماتی هم می‌گیرند که واجد شرایط ماما شدن بشوند اگر این دو شرط در آموزشگاه‌ها رعایت شود که بسیار خوب است و ایده‌آل است ولی ما پرسیدیم چه شرایطی را برای این آموزشگاه‌هائی که می‌خواهید ماما تربیت بکنند در نظر گرفتید آنها توضیح دادند که ما از کلاس ششم ابتدائی می‌خواهیم انتخاب کنیم ۶ ماه هم تعلیمات بدهیم اینها را بعداً به موجب این ماده اجازه اشتغال بدهیم عرض من در این است که این یک ترتیب صحیحی نیست (صحیح است) یکی از اشکالاتی که در موارد استخدامی در موارد تعیین ارزش درجات تحصیل داریم این است که ما بیائیم با رعایت استانداردهای بین‌المللی یک رده تحصیلی بوجود بیاوریم مثلاً می‌گوئیم طبیب آن کسی است که دیپلم متوسطه را بگیرد- شش هفت سال برود و در یک مؤسسه تحصیل بکند. طبیب یعنی چه؟ یعنی آن کسی که اجازه پرداختن به امور طبی را داشته باشد چون مسئله اشتغال و مسئله اجازه طبابت این دوتا است که کمااینکه ما یک دیپلم می‌گیریم و این حکایت از این می‌کند که ما حق داریم در امر پزشکی مراجعه کنیم و یک جواز کار بگیریم و آن حکایت می‌کند که ما در شهر بخصوصی می‌توانیم به امر طبابت بپردازیم ولی اگر من جواز اشتغال نداشته باشم ولی کسی را معالجه بکنم دادگاه می‌تواند به من بگوید که تو حق نداشتی، شغلت باشد چرا پول گرفتی ولی نمی‌تواند بگوید که چرا طبابت کردی برای اینکه من دیپلم طبابت دارم بنابراین باید در اینجا توجه بکنیم به کسی که اجازه اشتغال می‌دهیم حتماً اجازه مداخله در امر مامائی را که یکی از رشته‌های پزشکی است داده‌ایم بنابراین برمی‌گردیم بآن مثال که طبیب با این خصوصیت تربیت می‌شود بعد می‌آئیم یک راههای میانبر درست می‌کنیم که مثلاً برای روستاها بیایند از کلاس نهم بگیرند دو سال دیگر درس بخواند و اجازه طبابت داشته باشد در روستاها یعنی طبیب است و حق دخالت در امر پزشکی را دارد ولی توی شهر نباید بیاید و مزاحم شهری‌ها بشود ولی از نظری که می‌تواند مبادرت به امر پزشکی بکند ما او را معادل کسی می‌شناسیم که ۱۹ سال درس می‌خواند این تدبیر غیر اصولی است این تدبیر در هر رشته‌ای که باشد و به هر دلیلی که باشد که ما دو جور اجازه طبابت بدهیم یکی به کسی که ۱۹ سال تحصیل بکند یکی به کسی که ۱۳ سال تحصیل بکند این غلط است اگر پزشکی آنچنان درسی است که باید در عرض ۱۹ سال، آنوقت در مدت کمتر از این نمی‌شود آموخت دلیل هم اینست که در مورد مامائی ما داریم چنین کاری را می‌کنیم ماما الآن در این کشور چطور تربیت می‌شود به موجب مقرراتی که داریم ماما کسی است که ۱۲ سال متوسطه را تمام بکند و برود ۳ سال مدرسه پرستاری را بخواند و ۲ سال تعهد خدمتش را انجام بدهد یکسال هم در موسسه آموزشگاه عالی مامائی تربیت بشود چنین ترتیبی را ما قرار دادیم که کسی عنوان مامائی پیدا بکند و اجازه اشتغال در امر مامائی را پیدا بکند تازه در تصدیق چنین کسی می‌نویسیم که مامای طبیعی، یعنی حتی این شخص که ۱۲ سال و ۳ سال و ۱ سال یعنی ۱۶ سال درس خوانده حق مبادرت به مامائی غیرطبیعی را ندارد این را تصدیق می‌کنیم مهر مامائی رسمی را هم پای آن می‌زنیم آنوقت بیائیم مطابق یک قانون دیگری کسی را از ششم ابتدائی بگیریم شش ماه تعلیمات بهش بدهیم به او هم همین اجازه را بدهیم منتهی می‌گوئیم محیطش فرق می‌کند صحیح است که محیطش فرق می‌کند ولی آیا جوهر انسانی هم در شهر و روستا فرق می‌کند؟ حیثیت انسانها هم در شهر و روستا فرق می‌کند؟ (دکتر حبیب‌اللهی از هیچ که بهتر است) از هیچ بدتر است برای اینکه کسی که جواز ندارد مبادرت به عمل ممنوع نمی‌کند شما بدست چنین کسانی جواز می‌دهید که مبادرت به امری بکند که خود شما به موجب مقررات و قوانین حد بالاتری را برایش درست کردید (ارسنجانی- قابله‌های قدیم دهات را برای این کار تربیت بکنند) تربیت دو معنا دارد یکی اینکه ماماهای قبلی را بهشان تعلیمات بهداشتی بدهند این یک کاری است ولی اجازه بهشان نمی‌شود داد شما این را توجه داشته باشید که اجازه دادن برای اشتغال به یک امری که جنبه طبی دارد این را موکول به یک مقرراتی کرده‌اند ما که نمی‌توانیم بگوئیم ما دوجور انسان داریم یک جور مامائی داریم با یک مقدار کمی معلومات و یک جور مامائی داریم با یک مقدار بیشتری معلومات آیا چنین چیزی مقدور است این چنین امری قابل قبول نیست اگر می‌فرمائید که در روستا یک شخص غیر متخصص امور مامائیش را و امور بهداشتی‌اش را انجام بدهد عرضی نیست ولی اگر ما می‌گوئیم انسان انسان است نباید دو نوع روش درمانی یا دو نوع ماما برای اینها داشته باشیم که اساساً مقدار دانششان و معلومات و سوادشان قابل مقایسه نباشد اینست که به این ترتیب البته یک پیشنهادی شد که متاسفانه مورد توجه و عنایت قرار نگرفت این بود که ما کمک ماما اسمش را بگذاریم کمک ماما را به چه کسی می‌گوئیم یعنی کسی که زیر نظر یک متخصص کار می‌کند یعنی یک ماما هست و یک کسی هم به او کمک می‌کند مسئولیت را ماما قبول می‌کند وظائف بهداشتی و مراقبت زائو و کارهای دیگر را کمک ماما انجام می‌دهد (رضوی- بفرمائید کلاه شرعی سرش بگذارند اصلاً مامائی هست که کسی زیر دستش کار بکند) اینهم که تربیت می‌خواهند بکنند ماما نیست آنرا البته اگر امکان دارد من اصراری راجع به آن پیشنهاد ندارم دلیل موافقت بعضیها این بود که برای روستاهای عقب افتاده این سبب خواهد شد که ماما به روستاهایشان فرستاده بشود ولی بنده عرض می‌کنم فکر خوبی است که ماما به روستا برود ولی نه کسی که فاقد معلومات است و فاقد سواد است و فاقد تعلیمات است برای درک معلومات در این رشته باید ترتیبی باشد بنابراین، این ترتیب ترتیب موثری نمی‌تواند باشد در صورتی که ما می‌توانیم و امکان این هست که با یک بررسی صحیح و با یک بررسی اساسی مسئله تربیت ماما و تامین ماما را در این کشور حل بکنیم اعتقاد من اینست که اگر لازم باشد توضیحات کافی خواهم داد که ما از تمام ظرفیت و امکان کشور برای تربیت ماما استفاده نکردیم و این امکان دارد که چندین برابر حالا ماما تربیت بکنیم و مراکز تربیت ماما را می‌شود چندین برابر این گسترش داد که حتی به سطح بخشها و شهرهای کوچک ماما رود باید تدبیر دیگری بیاندیشیم و تعلیمات مامائی را در دوره کوتاهتری تنظیم بکنیم بدون اینکه از کیفیتش کاسته بشود یعنی دوره نظریشان را کوتاهتر بکنیم و دوره تعلیمات عالیشان را طولانی‌تر و بیائیم دیپلمه برای این منظور بگیریم یا از کلاس دهم و نهم بگیریم آنچه را که کسری معلومات دارند در دوره تعلیمات نظری به اینها بیاموزیم و اینها را در مدت ۴ سال و ۵ سال که برنامه‌اش را باید متخصصین فن تنظیم بکنند انجام بدهیم و دوره تعلیمات مامائی را بجای ۱۶ سال تقلیل بدهیم به ۱۲ و ۱۳ سال بدون اینکه کیفیتش را فدا کرده باشیم تا در آینده این موضوع حل بشود و اگر این قانون را اجراء بکنیم چه خواهد شد؟ این خواهد شد که ما بدست یک عده‌ای جواز اشتغال مامائی می‌دهیم می‌گوئیم او حق دارد در شهر بدون اینکه تابلو بزند اشتغال پیدا کند به مامائی اگر محکمه هم او را گرفت همین جوازی را که بدستش داده‌اند ارائه می‌دهد می‌گوید من شغلم این نیست ولی دیدم که این زن احتیاج دارد به او کمک کردم اینها کم‌کم سندی که تشکیل می‌دهند عده‌شان که زیاد شد می‌گویند ما را هم لیسانسیه بشناسید ما را در گروه ۶ منظور کنید نظایر این قبیل اقدامات به کرات دیده شده است سابقه داشته که کسی را ما گرفته‌ایم ۱ سال درس روزنامه‌نگاری داده‌ایم که با یک چیزهائی آشنا شود آمده ادعا کرده که ارزش تحصیلی مرا لیسانس بشناسید آنوقت شما اساس تربیت ماما را در این کشور متزلزل می‌کنید دوجور ماما می‌آید در اجتماع یکی ۱۶ سال درس خوانده یکی ۶ سال و به این ترتیب لطمه بزرگی می‌زنید این عرایض من بود.

نایب رئیس- آقای دکتر میر علاء بفرمائید.

دکتر میرعلاء- بنده تصور می‌کردم که همکار محترم ما آقای دکتر عاملی از مدافعین این لایحه هستند تعجب کردم وقتی دیدم مخالفت کردند علت این بود در سه روز قبل وقتی ایشان برنامه چهارم مطرح بود ایراد گرفتند که دولت مبلغی تخصیص داده که از ایجاد نسل جلوگیری کند در لایحه چنین مطلب مطرح نبود ولی علاقه ایشان به این طرف متوجه بود که باید نسل زیادتر شود اتفاقاً لایحه‌ای که نظر ایشان را می‌خواهد تامین بکند نمی‌دانم چرا با آن مخالفت می‌کنند اینجا موضوع این است که آیا مخالفت کردن باید همیشه برای همه مسائل باشد یا باید اصیل و اصولی باشد از نظر این لایحه بنده عرض می‌کنم که صد در صد با اجرای این طرح و اجرای این برنامه موافقم به علت اینکه ما باید اصولی را در نظر بگیریم وضع مملکت را حساب کنیم سیر تکاملی پیشرفت را محاسبه بکنیم و ببینیم واقعاً به چه صورتی ما باید اقدامات لازم را به عمل بیاوریم و به نتیجه قطعی برسیم بخوبی یاد دارم جناب آقای نخست وزیر در پشت این تریبون فرمودند که این برنامه‌های ۴ ساله و ۵ ساله کفاف ما را نخواهد کرد و حق هم همین است ایشان فرمودند ما برنامه‌های ۲۰ ساله لازم داریم برای چی برای اینکه مملکت به وضعی برسد که روستا اقلاً شرایطی از زندگی شهری‌گری را دارا بشود آنوقت مسائل حل شده است ما محتاج به طرح و برنامه در آنموقع نخواهیم شد ولی چه باید بکنیم تا امروز به این هدف نزدیک بشویم به عقیده من بعضی مسائل هست که باید یک طرح اساسی داشته باشد یعنی تمام مسائل باید طرح اساسی داشته باشد ولی یک راههای نزدیکتر هم در ضمن انتخاب می‌کنند تا اینکه برنامه و طرحهای کامل ما به نتیجه برسد فرض بفرمائید گاهی فوریت ایجاب می‌کند که یک طرحی را اجرا کنیم بنده بخوبی یاد دارم در زمان جنگ دوم در امریکا تحصیل می‌کردم به علت جنگ مملکتی که بالاترین استاندارد از نظر پزشکی را دارد آمد کورهای کوتاه و کورهای اکسلر دائر کرد مقدار زیادی از مواد طبی و موادی که واقعاً هر پزشکی باید صد در صد به آن واقف باشد آن مواد را حذف کردند برای اینکه برای سربازان خودشان پزشکان را تربیت کنند که جای پزشکانی را که کم دارند بگیرند همسایه ما کشور شوروی کور برنامه پزشکی خودش را ۴ سال کرده بوده و یک دوره ۷ ساله هم داشت آنها را برای روستا و مناطق خاصی تخصیص داد دیگران را برای مناطق دیگر و لیکن در خلال این مدت آن برنامه اساسی هیچ‌وقت از بین نمی‌رود اینها یک کمکهائی است که باید باشد تا بتوان آن برنامه اساسی و اصلی را بهش رسید در اینجا هیچ‌کس نگفت که ما می‌خواهیم در آتیه این تشکیلات و این طرح را ادامه بدهیم که همیشه همان باشد این یک کاری است که شاید پس از چندین سال که ادامه پیدا کرد و واقعاً دیده شد که می‌شود تربیت کرد مامائی که به این روستاها برود یا پزشکی که امروز نمی‌تواند برود قادر بشوند اینها را هضم بکنند آنوقت دیگر مسئله‌ای مطرح نیست ولی امروز به هر حال این برنامه لازم است من موقعیکه خدمت وظیفه می‌کردم سراسر منطقه فارس را گشتم ماموریت داشتم در ایلات مشاهده کردم که زنان به چه شکل می‌زایند در حینی که راه می‌رفتند زایمان می‌کردند بعداً بند جفت را می‌گذاشتند و با دو تا سنگ قطع می‌کردند و این بود وضع زایمان و بچه را در کوله‌باری می‌گذاشتند و راه را ادامه می‌دادند، اصولاً زایمان یک امری است طبیعی و بنده اساساً معتقدم که تربیت مامائی پس از دیپلم متوسطه و دارا بودن یک دیپلم مامائی پس از ۳ سال تجربه و تحصیل در حقیقت لزومی ندارد چرا؟ برای اینکه مثل این می‌ماند که شما یک معلم لیسانسیه فیزیک را بفرستید در یک دهکده‌ای بگوئید تا کلاس ۶ دارد و شما تا کلاس ۶ را درس بده این لزومی ندارد لیسانسیه فیزیک باشد اینجا هم همینطور است شما یک امر زایمان طبیعی را یک ماما باید انجام بدهد و اجازه ندارد از این حد تجاوز بکند فقط و فقط از نظر علم پزشکی ۶ ماه تعلیمات برایش کافی است و بنده حاضرم ثابت کنم و شرط می‌بندم (دکتر عاملی- از شش ابتدائی) خدمتتان عرض می‌کنم که این شش ماه تعلیمات برای این کار کافی خواهد بود حالا می‌گوئید شش ابتدائی نه سه متوسطه عرض می‌کنم چه بهتر که از سه متوسطه باشد ولی شما در تمام این دهات کوچک سیکل اول و مدرسه متوسطه دارید؟ حتی شما شش ابتدائی ندارید پس ما در اینجا این فکر را کردیم که شش ابتدائی اگر نبود کسی که تصدیق سیکل داشته باشد از شش ابتدائی استفاده می‌شود این مراحل ورودی است از آن گذشته شما با هر درجه‌ای که بطرف تمدن پیش بروید روستاهای ما نخواهند توانست تا ۱۵ سال دیگر یک پزشک را هضم کنند یا یک مامای دیپلمه برود با این وضعی که امروز دانشکده بیرون می‌دهد برود یک دوشیزه‌ای برود در یک روستا برای کار مامائی زندگی کند آقای دکتر عاملی فرمودند که ما دو نوع انسان داریم و دوجور ماما برایشان تربیت می‌کنیم بنده با این مخالفم و معتقدم که همین مامای روستائی به اندازه کافی به اندازه یک زایمان طبیعی قادر خواهند بود و به هیچ عنوان این موضوع مطرح نخواهد بود از اینکه توجه فرمودید متشکرم (احسنت).

نایب رئیس- آقای فرهادپور موافقید یا مخالف؟

فرهادپور- بنده موافقم.

نایب رئیس- خانم تربیت شما موافقید؟

بانو تربیت- بنده موافقم.

نایب رئیس- تیمسار حکیمیان شما موافقید؟

تیمسار حکیمیان- بله موافقم.

نایب رئیس- آقای دکتر دادفر موافقید یا مخالف؟

دکتر دادفر- بنده هم موافقم.

نایب رئیس- آقای اسدی جنابعالی مخالفید بفرمائید.

اسدی- بنده در لایحه در ثبت اسامی، به عنوان مخالف مشروط اسم نوشته بودم ولی چون دیدم کسی به عنوان مخالف صحبت نمی‌کند با اجازه آقایان آمدم و نظر خودم را در لباس مخالف عرض می‌کنم ولی بنده با این لایحه مخالف نیستم و خیلی این لایحه را تقدیس می‌کنم چون بدرد دهات و روستاهای ما خواهد خورد فکر ایجاد و احداث آموزشگاههای تربیت مامای روستائی بسیار صحیح است زیرا با وضع کنونی مدتها طول خواهد کشید که دهات ایران از وجود مامای دیپلمه یا پزشکان مامائی ژنی کولوک استفاده بکنند و همین الآن جناب آقای وزیر بهداری زایمان در دهات ما با دست افرادی انجام می‌گیرد که آنها هیچگونه تحصیلات و اطلاعات پزشکی ندارند بسیاری از نوزادان هستند که به علت نادانی اینگونه ماماها که اسماً در محل و روستاها به عنوان ماما خوانده می‌شوند به دیار نیستی روانه می‌شوند و یا اینکه به علت نداشتن مامای دیپلمه و یا مامای فهمیده بیماریهای گوناگون مانند کزاز و غیره مبتلا می‌شوند به عقیده بنده ایجاد و احداث اینگونه آموزشگاه و تربیت ماما جهت خدمت در سطح روستا کمال ضرورت و اهمیت را دارد مثل اینکه ما از وجود بهیارن الآن در بیمارستانها به علت کمی پرستاران استفاده می‌کنیم چون این امر بدون سابقه نیست در گذشته نیز چون بنده عضو وزارت بهداری بودم و افتخار می‌کنم به عضویت وزارت بهداری این است که عرض می‌کنم قبلاً ما یک آموزشگاهی در شیراز بنام مامائی روستائی درست کردیم بنده می‌خواهم از جناب آقای وزیر بهداری با کمال احترام سوال کنم که آیا شما که این لایحه را آوردید آیا راجع به راندمان کار و ارزش کار آن آموزشگاه و از وضع آن یک بررسی و تحقیقاتی فرمودید یا نه؟ آنچه که من می‌دانم و به خاطر دارم متاسفانه آن ماماهائی که به عنوان مامای روستائی فارغ‌التحصیل می‌شدند و به خدمت وزارت بهداری در می‌آمدند آنها اکثراً همه آنها را می‌گویم جناب آقای وزیر بهداری به سطح روستا و دهات نمی‌رفتند مدیر کل بهداری یا رئیس بهداری روی فشار یا پارتی‌بازی آنها را در حومه شهرها یا استانها نگه می‌داشتند و روی این اصل سطح روستا بدون ماما و بدون کادر فنی می‌ماند این است که بنده از جناب آقای وزیر استدعا دارم که این موضوع را خیلی مورد توجه قرار بدهند و در ضمن تقاضا دارم اکنون که شما این لایحه را آوردید سعی بشود داوطلبان استخدام در آموزشگاه عالی مامائی از افراد محل انتخاب بشوند الآن سطح فرهنگ ما از توجه و برکات وجود اعلیحضرت همایونی دارد بالا می‌رود شما دیگر نمی‌توانید یک دختر تهرانی را به مغان بفرستید و یا یک دختر شیرازی را شما نمی‌توانید بفرستید به الموت ولی اگر دختر مغانی یا الموتی را با تصدیق سیکل اول بگیرید داوطلب خدمت می‌شوند و می‌روند در خانه خودشان و در محل خودشان برای وزارت بهداری خدمت می‌کنند از طرف دیگر استحضار دارید این ماماها اگر فارغ‌التحصیل شدند اینها فقط می‌توانند در مواقع طبیعی دست به زایمان بزنند ولی در مواقع غیرطبیعی اینها چکار کنند جناب آقای دکتر شاهقلی ما در محلمان نه طبیب داریم و نه ماما داریم درد ما این است من از شما استدعا دارم خودتان را وزیر بهداری تمام ایران بدانید توجه بفرمائید بنده یک کروکی و یک نقشه منطقه کوچک مغان را که بنام پارس‌آباد است و دولت دارد در آنجا فعالیت شدید آبیاری می‌کند اینجا نشان می‌دهم و دارم مطالعه می‌کنم یک نقشه شهر مغان را به نظر روسا امور برسانم که اینها بدانند موقعیت محل چیست در این محل و سایر محلهای دیگر ما یکنفر طبیب و یکنفر ماما نداریم اگر یکنفر مریض شد اینها را مجبور هستند انتقال بدهند به مشکین‌شهر یا اردبیل و تا اینها را بخواهند برسانند به اردبیل از بین می‌روند و به آنجا نمی‌رسند وظیفه وزارت بهداری این است که در اجرای منویات مبارک اعلیحضرت همایونی که به فکر همه مردم هستند نسبت به مشکلات مردم اقدام کنند خود شما برنامه تبلیغاتی عظیمی دارید صبحها، ظهرها، شبها کارهائیکه دولت می‌کند بوسیله رادیو به مردم می‌گوئید زارع و کشاورز مغانی رادیو را می‌گیرد می‌بیند در فلان‌جا دبستان ایجاد شده در فلان‌جا دبیرستان درست شده در فلان‌جا درمانگاه بنا شده آنهم می‌خواهد، مردم مغان الآن دانشگاه نمی‌خواهند ولی ۱۰ سال دیگر می‌خواهند مردم مغان بیمارستانی مثل بیمارستان رضا پهلوی یا فیروزگر نمی‌خواهند آنها می‌گویند یک بیمارستان کوچک یک بیمارستان ۲۵ تختخوابی کوچک به ما بدهید تقاضای مردم همین است عرض کنم تمام دنیا برای صحت و سلامت مردم تلاش می‌کنند چرا پروفسور بارنارد افریقای جنوبی شهرت بین‌المللی پیدا کرد برای اینکه او قیام کرد برای تامین صحت و سلامت مردم همه می‌دانیم عمر و زندگی دوام ندارد ولی پروفسور بارنارد با علم خودش و دانش خودش آن بیمار مبتلا را آقای دکتر میر علاء که ۷۰ روز پیش باید می‌مرد با علم خودش با دانش خودش به او عمر طبیعی اعطا کرد و الآن ۷۰ روز است دارد زندگی می‌کند یعنی امروز دنیا دارد برای سلامت بشر تلاش می‌کند این تز باید تز وزارت بهداری باشد بهداشت و تامین سلامت برای عموم، بهداشت باید از سطح روستا شروع شود در این لایحه بنده می‌بینم یک کلمه‌ای را اشتباه انداخته‌اند من چون به وطن‌پرستی مسئولین فعلی مومن بوده و عقیده دارم چرا در اینجا کلمه عشایر را از قلم انداخته‌اند به نظر من خدمت به افرادی که در سطح عشایر زندگی می‌کنند یکی از اقدامات مهم وزارت بهداری باید باشد و حتماً باید به این موضوع توجه بشود علی‌ایحال بنده پیشنهادی دارم که وزارت بهداری باید در سطح دهات برای سالم‌سازی محیط برای تهیه آب مشروب برای تبدیل منازل روستاها به منازل بهداشتی اقدام کند (یک نفر از نمایندگان- به این لایحه مربوط نیست) همه اینها مربوط است به هر حال از جناب وزیر بهداری تقاضا دارم که توجهی به این مردم دورافتاده بکنید مردم روستانشین هیچ چیز ندارند اگر سازمان شیر و خورشید نبود اگر سازمان شاهنشاهی نبود نمی‌دانم وضع مردم چگونه بود علی‌ایحال بنده به عنوان مخالف صحبت کردم ولی همه با من هم عقیده‌اند اقدام وزارت بهداری باید در روستاها و برای روستانشینان پیش برود.

نایب رئیس- چون بیانات همکار ارجمند ما آقای اسدی در حقیقت موافق با لایحه بود اجازه بفرمائید آقای فرهادپور هم صحبت خودشان را بکنند، آقای فرهادپور بفرمائید.

فرهادپور- شاید برای همکاران اکثریتی اسباب تعجب باشد که بنده عضو اقلیت چرا به عنوان موافق با این لایحه صحبت می‌کنم (دکتر ضیائی- مخالف حق که نیستید) من با این لایحه موافقم، تکرار می‌کنم، من با این لایحه موافقم! بدلیلی که عرض می‌کنم در پارلمان ایران اصطلاحاتی است، موافق، مخالف، موافق مشروط، مخالف مشروط یا رفیق عزیزم آقای سعید وزیری اخیراً یک اصطلاح دیگری را اضافه کرده‌اند و آن اینکه چه بسا موافق و چه بسا مخالف بنده امروز یک سنتی را به پارلمان ایران اضافه می‌کنم بنام موافق مجبور! من مجبورم با این لایحه موافقت کنم در کمیسیون به معاون محترم وزارت بهداری همین عرض را کردم مدافع لایحه در کمیسیون آموزش و پرورش من بودم گفتم در قبال عدم توجه مطلق به اکثریت ۷۰ درصد مردم روستائی این مملکت از نظر درمان و بهداشت این اقل توجه که صد در صد با نظر آقای دکتر عاملی موافقم غیر علمی است، آقای دکتر میرعلاء شما تحصیلات عالیه دارید ما باید قبول کنیم که ما الزاماً از روی ناچاری از روی بدبختی این را قبول می‌کنیم که یک زن ۲۰ ساله را با یک تصدیق ششم ابتدائی در مدت ۶ ماه تعلیمش بدهند که در روستاهای مملکت به امر زایمان و کمک به مردم بپردازد گفتند در جهنم حیوانی پیدا می‌شود که از دست او پناه به مار می‌برند من اینجا عرایضی که می‌کنم دور از تعصب است دلم می‌سوزد روی رقم و عدد عرض می‌کنم در سرشماری سال ۱۳۳۵ جمعیت ایران را قریب ۲۰ میلیون اعلام کردند در سال ۱۳۴۵ به ۲۷ میلیون رسیدیم یعنی ظرف ۱۰ سال سالی ۷۰۰ هزار نفر اضافه جمعیت داشتیم اگر به آمار متوفیات هم توجه بکنیم ما در سال قریب یک میلیون موالید داریم بنده یک عدم توجه فوق‌العاده را که در یک قسمت زمانیش مربوط به شخص آقای دکتر شاهقلی می‌شود و در یک قسمت زمانی مربوط به وزرای سابق می‌شود عرض می‌کنم و آن این است که در مملکتی که آمار هست عدد و رقم هست چرا پیش‌بینی برای اینکه این یک میلیون نفر چه‌جوری باید به دنیا بیایند و چه وسائلی لازم است که اولین وسیله‌اش تربیت ماما است نشده بنده خیلی متشکرم از اینکه همکاران محترم فرصت می‌دهند مطالب را جوری بحث کنیم که نتیجه بگیریم فرهنگ و بهداشت برای مملکت ما یک اهمیت فوق‌العاده دارد و لازم به توجه فوق‌العاده دارد اما در قسمت فرهنگی توجه خیلی زیادی شده است و هنوز هم ناله دارند که معلم کم داریم ولی با وجود این بنده در برنامه‌های گذشته و در برنامه فعلی که دولت به مجلس داده آمار و ارقامی می‌بینم برای تربیت آموزگار برای تربیت دبیر و تربیت معلم چون پیش‌بینی می‌کنند که نسلی که بوجود می‌آید احتیاج دارد به معلم ولی من در برنامه‌ها کمتر دیدم پیش‌بینی کرده باشند برای نسلی که بوجود می‌آید ماما تربیت کنند بنده پریروز عرض کردم توی تمام این متمم بودجه شیفری که بنده ببینم به وزارت بهداری داده باشند برای تربیت ماما ندیدم اگر به این وزارتخانه نمی‌دهند از ما کمک بخواهید و اگر می‌دهند و شما نفوذی در دولت دارید که سهم وزارت بهداری را بگیرید و از این جهت مردم را بی‌نیاز بکنید من به حکم اجبار با این لایحه غیر فنی و غیر علمی با تصدیق تمام مطالب دکتر عاملی موافقم و یک مساله را حضورتان عرض می‌کنم که آقای وزیر بهداری در مناطق روستائی مامورین شما به قدری کم و تاثیر کارشان به قدری ناچیز است (دکتر دادفر- در شهر هم همینطور است) این را رفقای اکثریت شما می‌گویند و بنده عرض نکردم بنده شرحی نوشتم به رئیس بهداری قزوین که در شهر تاکستان ۱۶ هزار نفر جمعیت دارد و یک نفر کمک پزشک دارند این بیچاره در آنجا چون گروهان ژاندارمری هست بالاجبار ناگزیر هست که یک وظایفی مافوق وظایفی که در یک بهداری هست انجام بدهد تصادفاتی در جاده‌ها روی می‌دهد و جنایاتی اتفاق می‌افتد این بیچاره را به‌عنوان پزشک قانونی می‌برند و الزام دارد برود ۱۶ هزار نفر جمعیت در جائی که شما منت گذاشته‌اید درمانگاه دارید و ۱۶ هزار نفر را به یک نفر پزشک یا کمک پزشک سپرده‌اید که او هم خیلی مسئولیت دارد رئیس بهداری محل با کمال شهامت به من نوشته که اطباء ما اکثراً در تهران هستند و ما زورمان نمی‌رسد که آنها را برگردانیم (دکتر مهندس بهبودی- چرا زورشان نمی‌رسد؟) اجازه بدهید عرض می‌کنم چون من هیچ‌وقت دلم نمی‌خواهد با همکاران اکثریت کارم به تعارض بکشد این آقایان از دو عامل استفاده می‌کنند، طبیب هستند گرفتن تصدیق برای آنها راحت است و دیگر اینکه عضو حزب اکثریت هستند و بگذارید عرض کنم عزیز دردانه وزیر بهداری می‌باشند (رضوی- اینجا را کم لطفی فرمودید آقای وزیر بهداری کسی را ملزم نمی‌توانند بکنند که بیرون برود) روزنامه اطلاعات دیشب را قرائت بفرمائید تصدیق خواهید کرد خوشوقتم که بعضی را تنبیه کرده‌اند بنده در روزنامه اطلاعات دیشب خواندم چند طبیب را تنبیه کرده‌اند که چرا به محل ماموریتشان نرفته‌اند و امیدوارم این جنبه عام پیدا کند و مردم از نعمت وجود طبیب استفاده کنند به هر حال بنده همیشه چون عرایضم را از صمیم قلب عرض می‌کنم آنچه که در کمیسیون گفتم و به معاون وزارت بهداری گفتم که از روی ناچاری و از روی بیچارگی ما نسبت به این مقدار مختصر توجه به نقاط روستائی کمال تشکر را از وزارت بهداری داریم و قدم آقایان بر چشم ما انشاءاﷲ از این راه برای ما، ماما بفرستند.

نایب رئیس- نظر دیگری در کلیات این لایحه نیست؟

بانو تربیت- بنده اجازه صحبت می‌خواهم.

نایب رئیس- خانم تربیت سرکار و سایرین به عنوان موافق اسم نوشته‌اید و تا مخالفی صحبت نکند موافق نمی‌تواند صحبت کند حالا وارد شور می‌شویم در ماده واحده اگر نظری دارید بفرمائید. با اجازه خانمها و آقایان نسبت به ورود در شور ماده واحده رای می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

چند نفر از نمایندگان- جناب آقای رئیس ۴ ساعت وقت جلسه تمام شده است.

نایب رئیس- برای استحضار نمایندگان عرض می‌کنم جلسه ساعت نه و هفت دقیقه صبح شروع شده است بنابراین جلسه را ادامه می‌دهیم تا ساعت یک و هفت دقیقه بعد از ظهر آنوقت اگر موافقت فرمودید و رای دادید جلسه را ادامه می‌دهیم والا جلسه ختم می‌شود. حالا ماده واحده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده واحده- وزارت بهداری مجاز است به‌منظور رفع نیاز روستانشینان از نظر ماما و تامین سلامت مادر و نوزاد در مراکزی که وسائل کار را فراهم و مقتضی بداند آموزشگاههای مخصوصی برای تربیت مامای محلی روستائی ایجاد نماید. فارغ‌التحصیلان این آموزشگاهها منحصراً در روستاهائی که وزارت بهداری تامین خواهد نمود اجازه اشتغال به شغل مذکور را خواهند داشت. تغییر محل اشتغال موکول به کسب اجازه مجدد از وزارت بهداری خواهد بود.

  • تبصره- آئین‌نامه مربوط به برنامه تحصیلی و شرایط ورود به آموزشگاه، روش کار و حدود وظائف فارغ‌التحصیلان این آموزشگاه توسط وزارتین بهداری و آموزش و پرورش تهیه و به مرحله اجرا گذارده خواهد شد.

نایب رئیس- در ماده واحده نظری نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهادهای رسیده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی

محترماً پیشنهاد می‌نمایم در لایحه مربوط به تربیت مامای روستائی اصلاحات زیر به عمل آید.

۱- ماده واحده بصورت زیر نوشته شود:
وزارت بهداری مکلف است برای رفع نیاز روستانشینان از نظر ماما در مرکز مناطق روستانشین با توجه به تعداد جمعیت و میزان نسبی احتیاج آنان به تدریج آموزشگاههائی مخصوص تربیت مامای محلی روستائی ایجاد نماید. فارغ‌التحصیلان این آموزشگاهها فقط در روستاها اجازه اشتغال به مامائی خواهند داشت و محل کار آنان را وزارت بهداری تعیین خواهد کرد.
۲- سطر دوم تبصره بجای وزارتین بهداری و آموزش و پرورش نوشته شود وزارت بهداری و وزارت آموزش و پرورش.

کمالوند.

ریاست معظم مجلس شورای ملی

احتراماً پیشنهاد می‌نمایم ماده واحده مربوط به تربیت مامای روستائی به شرح زیر اصلاح شود:

ماده واحده- وزارت بهداری مجاز است به منظور رفع نیاز روستانشینان از نظر ماما و تامین سلامت مادر و نوزاد در نقاطی که وسائل کار را فراهم و مقتضی بداند مراکز آموزش مخصوصی برای تربیت و تعلیم مامای روستائی ایجاد نماید.

کسانیکه دوره آموزش این مراکز را به پایان رسانیده‌اند منحصراً در روستاهائی که وزارت بهداری تعیین و اجازه خواهد داد به شغل مذکور اشتغال خواهند ورزید. تغییر محل اشتغال موکول به کسب اجازه مجدد از وزارت بهداری خواهد بود.

  • تبصره- آئین‌نامه مربوط به برنامه- شرایط شرکت در دوره‌های آموزشی- روش کار- حدود وظایف و لغو اجازه کار کسانی که دوره‌های آموزشی را به پایان رسانده‌اند. توسط وزارت بهداری تهیه و به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد. دکتر اعتمادی
ریاست محترم مجلس شورای ملی

محترماً در مورد لایحه تربیت مامای روستائی پیشنهاد می‌نماید ماده واحده و تبصره آن به شرح ذیل اصلاح شود:

ماده واحده- به منظور رفع نیاز روستانشینان از نظر ماما و تامین سلامت مادر و نوزاد و وزارت بهداری مجاز است به کسانی که دوره آموزش بهداشت مامائی روستائی را در مراکزی که آن وزارت وسائل کار را فراهم نموده و مقتضی بداند دیده‌اند اجازه اشتغال بکار بدهد این اجازه منحصراً در روستاهائی که وزارت بهداری تعیین خواهد نمود معتبر بوده و تغییر محل اشتغال از روستائی به روستای دیگر موکول به کسب اجازه مجدد از وزارت بهداری باشد.

  • تبصره ۱- آئین‌نامه تشکیل این قبیل مراکز آموزشی توسط وزارت بهداری تهیه و به مرحله اجرا گذارده خواهد شد.
  • تبصره ۲- وزارت بهداری موظف است در مورد تاسیس آموزشگاههای عالی مامائی در مراکز استانها و یا شهرستانهائی که مقتضی بداند اقدام نماید.

با تقدیم احترام- مهندس حسن صائبی.

ریاست محترم مجلس شورای ملی

با کمال احترام پیشنهاد می‌نماید:

در ماده واحده لایحه تربیت مامای روستائی تبصره ذیل را پیشنهاد می‌نماید.
«برای تامین کادر مامائی در دهات و بخشها دولت مکلف است در سال ۱۳۴۷ در مراکز استانهائی که دانشگاه و یا بیمارستان وجود دارد اقدام به افتتاح آموزشگاه عالی مامائی بنماید».

با تقدیم احترام- محمد اسدی.

نایب رئیس- چون پیشنهادات رسیده زیاد است و ۴ ساعت وقت جلسه تمام شده است اگر موافقت بفرمائید چند دقیقه وقت را تمدید کنیم بنابراین از خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بقیه پیشنهادات قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی

با کمال احترام پیشنهاد می‌نماید:

در ماده واحده لایحه تربیت مامای روستائی بعد از کلمه روستانشینان عشایر نیز اضافه شود.

با تقدیم احترام- محمد اسدی.

در لایحه تربیت مامای روستائی:

محترماً پیشنهاد می‌نماید از سطر پنجم «عبارت تغییر محل اشتغال موکول به کسب اجازه مجدد از وزارت بهداری خواهد بود» حذف شود.

با تقدیم احترام- محمد اسدی.

ریاست محترم مجلس شورای ملی

در لایحه تربیت مامای روستائی با کمال احترام پیشنهاد می‌نماید:

سطر اول ماده واحده به شرح زیر اصلاح شود:
به وزارت بهداری اجازه داده می‌شود الی آخر.

با تقدیم احترام- محمد اسدی.

ریاست محترم مجلس شورای ملی

در لایحه تربیت مامای روستائی پیشنهاد می‌نماید در سطر آخر تبصره اضافه شود پس از تصویب شورای عالی اداری به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد.

با تقدیم احترام محمد اسدی.

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

محترماً پیشنهاد می‌نماید در تبصره ماده واحده سطر دوم و سوم بدین شرح اصلاح گردد.

  • تبصره- (آئین‌نامه مربوط به برنامه تحصیلی و شرایط ورود به آموزشگاه- روش کار حدود وظایف فارغ‌التحصیلان این آموزشگاه توسط وزارت بهداری تهیه و به مرحله اجرا گذارده خواهد شد).

پوربابائی.

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

محترماً پیشنهاد می‌نماید در سطر یکم ماده واحده پس از کلمه روستانشینان اضافه شود «و مناطق عشایری» .

حکیمیان.

مقام محترم ریاست

پیشنهاد می‌نمایم در تبصره ماده واحده عبارت «وزارتین بهداری و آموزش و پرورش» مبدل گردد «به وزارت بهداری». دکتر مهرانگیز دولتشاهی

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید در آخر تبصره ماده واحده افزوده شود: و به تصویب کمیسیونهای مربوط مجلسین خواهد رسید.

با تقدیم احترام- محسن پزشک‌پور- دکتر صدر.

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید قسمت آخر ماده واحده به صورت زیر اصلاح گردد.

تغییر محل ماماها از روستائی به روستای دیگر موکول به کسب اجازه مجدد از وزارت بهداری خواهد بود.

با تقدیم احترام- ضیاء احمدی.

نایب رئیس- لایحه و پیشنهادها برای شور دوم به کمیسیونهای مربوط فرستاده می‌شود.

- اعلام وصول و قرائت دو نامه رسیده از دولت در اجرای قانون نحوه خرید ماشین‌آلات و سایر لوازم برای اجرای طرحهای مصوب برنامه‌های عمرانی کشور

۱۰- اعلام وصول و قرائت دو نامه رسیده از دولت در اجرای قانون نحوه خرید ماشین‌آلات و سایر لوازم برای اجرای طرحهای مصوب برنامه‌های عمرانی کشور

نایب رئیس- دو نامه از دولت رسیده است برای اطلاع مجلس قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
ساحت مقدس مجلس شورای ملی

با رعایت ماده واحده قانون نحوه خرید ماشین‌آلات و سایر لوازم برای اجرای طرحهای مصوب برنامه‌های عمرانی کشور مصوب ۲۴ خرداد ماه ۱۳۴۵ موافقت‌نامه اعتباری به‌منظور تأمین قسمتی از هزینه‌های ارزی خرید لوازم و نصب قسمتی از طرح شاه لوله گاز با مؤسسه انگلیسی برادران لازارد در تاریخ ۱۸ بهمن ماه ۱۳۴۶ منعقد گردیده است و مبلغ اعتباری که توسط مؤسسه مزبور تأمین می‌گردد بالغ بر ۱۶۱۶۱۵۹۷ لیره استرلینگ می‌باشد این اعتبار در ۱۴ قسط شش ماهه بصورت سفته بازپرداخت می‌گردد و به مانده اقساط بازپرداخت نشده بهره‌ای از قرار ۵/۵ درصد در سال از تاریخ استفاده اعتبار تعلق خواهد گرفت و سررسید اولین قسط ۵ ژانویه ۱۹۷۰ می‌باشد بدینوسیله در اجرای تبصره (۲) ماده واحده فوق‌الذکر گزارش آن تقدیم می‌گردد.

نخست وزیر.

ساحت مقدس مجلس شورای ملی

با رعایت ماده واحده قانون نحوه خرید ماشین‌آلات و سایر لوازم برای اجرای طرحهای مصوب برنامه‌های عمرانی کشور مصوب ۲۴ خرداد ماه ۴۵ موافقت‌نامه اعتباری به‌منظور تأمین هشتاد درصد از هزینه ارزی خرید یک هزار تن متر یک سیم فولادی با پوشش مسی مورد نیاز راه آهن دولتی ایران با شرکت ژاپنی سومیتومو منعقد گردیده است بهای کل لوازم فوق بالغ بر ۱۱۴۲۵۰۰ دلار آمریکائی است که هشتاد درصد آن (یعنی ۹۱۴۰۰۰) دلار آمریکائی بصورت اعتبار مورد استفاده قرار می‌گیرد، بدین ترتیب که هشتاد درصد از مبلغ هر محموله در پنج قسط متساوی و متوالی سالانه با احتساب بهره‌ای از قرار پنج و سه چهارم درصد (۴ /۳ ۵%) در سال بازپرداخت خواهد شد.

نخست وزیر.

- قرائت اسامی اعضاء و هیأت رئیسه کمیسیون علوم و آموزش عالی

۱۱- قرائت اسامی اعضاء و هیأت رئیسه کمیسیون علوم و آموزش عالی

نایب رئیس- اسامی اعضاء و هیأت رئیسه کمیسیون علوم و آموزش عالی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

شعبه ۱ آقای دکتر میرعلاء اصولی.

شعبه ۲ آقای مرندی

شعبه ۳ آقای دکتر قهرمان- دکتر فریور

شعبه ۴ آقای دکتر شفیع امین پروفسور مخبر فرهمند

شعبه ۵ آقای دکتر عظیمی- دکتر درودی

شعبه ۶ دکتر هواگیمیان- دکتر پرتو اعظم

هیئت رئیسه

رئیس: آریالای دکتر عظیمی
نواب رئیس: آقای دکتر هواگیمیان- دکتر میرعلاء
مخبر: آقای دکتر قهرمان.
منشی: آقای دکتر درودی- اصولی.

- قرائت دستور و تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

۱۲- قرائت دستور و تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

نایب رئیس- دستور جلسه آینده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
دستور جلسه ۴۵
روز چهارشنبه شانزدهم اسفند ماه ۱۳۴۶
۱- گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور.
شماره چاپ ۲۵۴
۲- گزارش شور دوم لایحه عمرانی چهارم کشور.
شماره چاپ ۲۵۵

نایب رئیس- بطوری که ملاحظه می‌فرمائید گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۴۷ و گزارش کمیسیون برنامه راجع به برنامه چهارم کشور هر دو فوری است و هنوز مورد مطالعه اعضای این دو کمیسیون است و شاید گزارش آن تا روز سه‌شنبه آماده نشود جلسه بعد را به روز چهارشنبه موکول می‌کنیم و با اجازه نمایندگان جلسه امروز را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه خواهد بود.

(جلسه در ساعت یک و دوازده دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی- مهندس ارفع.