مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اسفند ۱۳۳۶ نشست ۱۷۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۵
سال دوازدهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹
جلسه: ۱۷۶
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه ۱۳ اسفند ماه ۱۳۳۶
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس
۲- سؤال آقای پردلی راجع به عدم استفاده زراعتی از آب سد میان کنگی و جواب آقای وزیر کشاورزی
۳- سؤال آقای تیمورتاش راجع به سیاست دولت در خرید غله و جواب آقای وزیر گمرکات و انحصارات
۴- سؤال آقای عمیدی نوری راجع به نطق سفیر کبیر ایران در آمریکا در باب نفت و جواب آقای وزیر امور خارجه
۵- شور اول گزارش کمیسیون امور اجتماعی و کار راجع به اصلاح بعضی از مقررات قانون کار
۶- بیانات بعد از دستور آقای صدرزاده
۷- تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه
مجلس دو ساعت و یک ربع پیش از ظهر به ریاست آقای حکمت تشکیل گردید.
۱ـ تصویب صورتمجلس
رئیس ـ صورت غایبین جلسه قبل قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد).
غایبین بااجازه ـ آقایان: توماج. کاظم شیبانی. اسفندیاری. دکتر ضیایی. سعیدی. دکتر بینا. خزیمه علم. کدیور. مهندس اردبیلی. ساگینیان. اورنگ. دکتر جهانشاهی. تربتی. صفاری. دکتر عمید. دکتر وکیل. سراج حجازی. مسعودی. مشار. اخوان. دهقان. دکتر آهی. استخر. یارافشار. صارمی. امامی خویی. مرتضی حکمت. ثقةالاسلامی. قراگزلو. دکتر فریدون افشار.
غایبین بیاجازه ـ آقایان: اریه. سنندجی. دکتر طاهری. کیکاوسی. بهبهانی. ابتهاج.
دیر آمدگان و زود رفتگان بااجازه ـ آقایان: باقر بوشهری. دولت آبادی. صدرزاده. امیدسالار. مهندس فیروز. دشتی. دکتر مشیرفاطمی. سالابهزادی. مهدوی.
رئیس ـ نسبت به صورتمجلس نظری نیست (اظهاری نشد). صورتمجلس تصویب شد.
۲ ـ سؤال آقای پردلی راجع به عدم استفاده زراعتی از آب سد میان کنگی و جواب آقای وزیر کشاورزی
رئیس ـ سؤالات مطرح است.
آقای پردلی
پردلی ـ سیستان آقایان به چهار بخش تقسیم میشود یکی از این بخشها به اسم میان کنگی است سد اساسی هم برایش ساخته شده امسال قسمت عمده محلی که سد اساسی در آن ساخته شده بدون زراعت مانده است. سؤال بنده از وزارت کشاورزی این است که چرا این قسمت بدون زراعت مانده و چرا اقدامی اساسی نکردهاند که آب به موقع رسیده و زراعت شود.
رئیس ـ آقای وزیر کشاورزی
وزیر کشاورزی (سرتیپ اخوی) ـ سد میان کنگی آب به یک قسمت از اراضی سیستان میرساند همه ساله نهری که این آب را به اراضی میرساند به واسطه ریگ روان پر میشود در فصلی که آب در نهر نیست پر میشود زارعین هم مطابق روش چندین صد سالهشان نهر را پاک میکنند و آب جاری میشود و زراعت میکنند امسال هم مثل سالهای قبل بوده و به واسطه حرکت ریگ روان یک قسمت از نهر پر شده بعد رعایا آمدند وزارت کشاورزی هم کمک کرد و زراعت کردند کمی در زراعت تأخیر شد ولی این یک امر عادی و طبیعی است جهت حرکت باد هر طرف که باشد ریگهای روان به آن طرف میروند و اگر زودتر اقدام کنند زودتر پاک میشود و دیرتر که اقدام کنند دیرتر پاک میشود.
رئیس ـ آقای پردلی
پردلی ـ شن روان آقایان توأم با اسم سیستان است از موقعی که سیستان بوده و خواهد بود این شن روان در آنجا بوده و خواهد بود در سیستان چهار ماه از سال لاینقطع باد شدید موسمی میآید این شن روان را از اراضی سیستان میبرد به هامون و دو مرتبه از هامون میبرد به هیرمند و سیستان اگر این شن سیستان را خراب میکرد تا به حال صدها سال بود اسمی از سیستان باقی نمانده بود اما جلوگیری از این شن روان که داخل انهار میشود وخنثی کردن و رفع آن بسیار عمل سادهای است برای مازارعین سیستانی مثل این لیوان آب خوردن است زیرا برای این که شن روان داخل نهر نشود از این ساقههای سرو جلوی آن میگذارند که جلویش را بگیرد اگر هم آب روان باشد شن روان مثل ذره میماند در مقابل آب و هیچ مانع نمیشود و آن قسمتهایی که میفرمایید زراعت شده مربوط به این سد اساسی نیست و از نهرهای افغان آب میگیرد و شش فرسخ با دهانه آن سد اساسی فاصله دارد و اصلاً مقتضای آبیاری آنجا با سیستان تفاوت دارد اگر آب در نهر مرز افغانستان برود آن قسمت آب ندارد سیستان آب دارد اگر آن قسمت آب داشته باشد سیستان آب ندارد و اگر سیستان آب داشته باشد آن قسمت آب ندارد و این قسمتی که سد اساسی ساخته شده برای این است که آب را برگردانند و در حدود ۱۲ هزار هکتار امسال بدون کشت مانده این عذری که میآورند تقریباً شبیه عذر میرابهایی است که در بعضی نقاط تهران آب میآورند و اگر در تهران یک بار تأخیر کند میگوید باید به همه آب برسانیم. آقایان سد اساسی ساخته شده صد میلیون تومان خرج شده دو سال از بهرهبرداری آن نگذشته باز صد میلیون تومان به اسم تعمیر تفریط شده است. نتیجهاش هم این است که به همان قسمت که برای آن سد ساخته شده آب نرسیده است و امسال بدون کشت مانده و این عمل هر سال تکرار میشود سال دیگر هم مبلغی خرج آن میکنند و این سدی که ساخته شده بر ضرر مردم بود برای این که پول این سد را از مردم میگیرند و تفریط میشود نمیدانم چکار میکنند علتش چیست، برای این است که پرسیده نمیشود و بعد از دو سال چرا باید صد میلیون داده بشود و ۱۲ هزار هکتار زمین هم بدون کشت بماند به علاوه در کجای دنیا معمول است یک ساختمانی بکنند بر ضرر عدهای و هر چه خرج میشود از آن عده بگیرند. آقایان ۲۰ هزار نفر مشغول رفتن هستند از هر صد نفری که میرود شاید دو نفر برگردند بقیه تلف میشوند. آقایان وطن را ترک کردن کار آسانی نیست مگر خدای نکرده ما جای آنها واقع شویم تا بفهمیم چه لذتی دارد یک خرده مالک که زندگی او روزمره است نمیتواند دنبال کار خودش برود بعد لبه اینجا و آنجا برود مگر دولت از او نگهداری بکند آقایان هیئت دولت یا وزرایی که میرود فقط با یک عده مخصوصی تماس میگیرند نه با صاحبان درد، نه با طبقه فقیر، نه با خرده مالکین. در سیستان ۱۰۰ نفر یا بیشتر یک عدهای هستند که به وسیله این عده خالصهجات خورده میشود و همیشه این عده هستند که صورتمجلس و تلگراف مینویسند و شهادت میدهند در کار کشاورزی اما طبقه ضعیف از بین رفته و دارد از بین میرود. آقایان من که حق قانونی دارم این طور به سؤالات من جواب داده میشود حالا ملاحظه بفرمایید به یک فرد زارع که به هیچ جا دستش بند نیست و هیچ وسیله مادی و معنوی ندارد چطور میتواند احقاق حق بکند. جواب سؤالات من مثل این است که به من بگویند الان شب است آقایان تمام کارهای کشاورزی از آبیاری و خالصهجات و جنگل در دست دولت است آب خرده مالک را اگر بگیرد و به زراعت ندهد با نظر یک نفر است مالیات هزارها گاو و شتر و گوسفند گرفته میشود معلوم نیست چه میشود خالصهجات را هم که میبینید کسر دارد معلوم نیست درآمد به طور بیگاری است، یعنی هر ۱۰ نفر، ۲۰ نفر، ۳۰ نفر خرده مالک دارد میراب دارد. این میراب میگوید باید از فلان تاریخ بیایی برای لایروبی زارع میگوید من بایستی زراعت بکنم دنبال گاو و گوسفندم بروم اجازه نمیدهد مگر این که چیزی به او بدهند مردم استثمار میشوند بعد هم چاره ندارند مگر این که فرار کنند بروند چیزی در بساطشان نیست آقایان یک نفر مأمور تا با دولت مربوط نباشد نمیتواند این طور عمل بکند و هیچکس مجازات نمیشود از این دستگاه کشاورزی سؤال بکنید که کی مجازات شده است؟ کسی را تحویل دیوان کیفر دادهاند؟ اگر یک نفر را مجازات کنند یک نفر دیگر میترسد خوب میشود. سیستان هر سالی هزارها تن غله به این مملکت داده آقایان به تاریخ، به پرونده، به سوابق مراجعه بفرمایید درکدام سال یک شاهی برای سیستان خرج شده است؟ شما ببینید یک شاهی برای سیستان خرج شده است؟ الان میلیونها تومان خرج میشود ولی همه به ضرر مردم است برای این که از کسی نمیپرسند چه میکنی و کسی مسئول نیست آقایان یک پیشنهادی من دارم بیایید یک کار کوچکی انجام بدهید و سالی هزارها تن غله از سیستان بگیرید آن پیشنهاد این است که مسئولیت بخواهید و از خلافکاریها جلوگیری بکنید با این یک کار کوچک هر چقدر غله میخواهید از سیستان بگیرید آقایان مردم رفتند در این راه مردند فنا شدند هر چقدر خرج شده نتیجه آن به عکس است اگر این عمل جرم است من هم اعلام جرم میکنم اگر نیست من در این مجلس عاقبت متحصن خواهم شد تا معلوم بشود تکلیف مردم چیست یا جلوگیری میشود و یا باید از جسارت و بیادبی من جلوگیری بکنید و بگویید پاشو از مجلس برو (احسنت).
رئیس ـ آقای وزیر کشاورزی
وزیر کشاورزی (سرتیپ اخوی) ـ جناب آقای پردلی چند سؤال داشتند بنده استدعا کردم که همه یک جا مطرح بشود و بنده جواب عرض بکنم ولی ایشان موافقت نفرمودند و در بیاناتی که الان فرمودند آن سؤالات را هم داخل فرمودند به اضافه بیشتر از فرمایشات ایشان به نظر بنده نطق قبل از دستور بود و به سؤال مربوط نبود مطالبی که ایشان فرمودند جواب دارد و خیلی جواب مفصل برخلاف آنچه که ایشان تصور میفرمایند بنده در شهریور ماه یعنی در تابستان امسال رئیس کشاورزی سیستان را به تهران احضار کردم و موقعی که خودشان در محل تشریف داشتند به محل رفتم و به جزئیات این مسئلهای که ایشان میگویند واردم اما به نظر بنده اگر آقایان مصلحت میدانند جواب هر مطلبی را در اینجا عرض بکنم ولی تصور میکنم به شخصیت اشخاص لطمه بخورد اگر آقایان مصلحت میدانند که جواب این مطالب داده بشود تقاضای جلسه خصوصی میکنم.
پردلی ـ بنده برای همین موضوع در مجلس متحصن خواهم شد که شما هرچه جواب دارید بدهید و در مطبوعات منعکس بشود تا مردم بدانند.
رئیس ـ بر طبق آییننامه اگر سؤالی بشود که مقتضی نباشد در جلسه علنی جواب بگویند دولت میتواند تقاضای جلسه خصوصی بکند. بنابراین اگر لازم باشد با خود آقای پردلی هم صحبت میکنم تا ترتیب این کار داده بشود.
آقای تیمورتاش
۳ ـ سؤال آقای تیمورتاش راجع به سیاست دولت در خرید غله و جواب آقای وزیر گمرکات و انحصارات
تیمورتاش ـ سؤالی که از وزیر انحصارات و گمرکات کردهام به اندازه کافی جامع است و فعلاً به قرائت آن اکتقا میکنم و از آقای وزیر انحصارات و گمرکات تقاضا میکنم که جواب بفرمایند تا بعد عرایضم را عرض کنم سؤال من این است:
۱- سیاست دولت در امر خرید غله چیست؟ آیا منظور رفع حوایج غله است یا کمک به ازدیاد تولید؟
۲- مقدار مصرف غله کشور در طی سال چقدر است؟
۳- از این مقدار چقدر به وسیله دولت تهیه و توزیع میشود و چقدر آزادانه مصرف میگردد؟
۴- از مقدار مصرفی به وسیله دولت در سال جاری چقدر از داخل کشور خریداری شده و چقدر از سابق ذخیره بوده و چقدر از خارج به کشور وارد شده است.
رئیس ـ آقای وزیر گمرکات
وزیر گمرکات و انحصارات (سرتیپ ضرغام) ـ سؤالات را نماینده محترم جناب آقای تیمورتاش خودشان توضیح دادند و کافی است که بنده دیگر نخوانم. بنده یکی یکی به عرض جواب مبادرت میکنم سؤال اول این است که سیاست دولت درباره خرید غله چیست؟ آیا منظور رفع حوایج غله و یا کمک به ازدیاد تولید کشور است؟ منظور هر دو است چون این دو تا در یک عبارت است اگر منظور ازدیاد تولید کشور نباشد ما نمیتوانیم رفع حوایج بکنیم باید این قدر تولید بشود که رفع حوایج هم بشود سیاست دولت این است و این را بنده یک مرتبه پشت این تریبون به طور مفصل خدمت آقایان عرض کردهام سیاست دولت این است که نقاطی که خودشان گندم به اندازه کافی ندارند چون سه جور منطقه است که در مملکت داریم نقاطی است که غله به اندازه کافی دارند خودشان کشت میکنند و درو میکنند و برداشت میکنند و میخورند یک نقاطی هم هست که اضافه بر احتیاجات خودشان دارند و یک نقاطی هست که کمبود دارند این اصطلاحات اداره غله است، دولت میخواهد سعی بکند که فقط برای نقاط کمبود غله تهیه بکند و مردم را تشویق بکند که از نقاط مازاددار خودشان غله را ببرند به نقاط کمبوددار و این همان است که اول سال بنده توضیح دادم که چوبهایی که سر راهها گذاشته بودند برداشتیم و به مردم گفتیم و آنها را هدایت کردیم که گندمشان را ببرند به جاهایی که کمبود دارند مثل سیب زمینی و پیاز و این چیزها و مردم هم میبرند و برای جلوگیری از عمل یک عده اشخاصی که نگاه میدارند و به قیمت گران میفروشند ما مقداری گندم در نقاط کمبود داریم نگاه میداریم اعلام کردیم و گفتیم اول سال که هر کجای ایران هر کس گندم میخواهد ما درتنی ۶۰۰ تومان فروشنده هستیم و اگر کسی بفروشد ۵۹۰ تومان از او فوراً خواهند خرید اگر بخواهد گرانتر بفروشد در ۶۰۰ تومان ما آنجاها داریم و فروشنده هستیم آقایانی که اهل کرمان هستند میدانند که ما دو هزار تن گندم در آنجا متمرکز کردیم و میدانند که آنجا کمبود خیلی داشت همین طور در کاشان و اصفهان و قم و در نقاطی که کمبود داشت در یک نقاط ما یک مقدار گندم متمرکز کردیم و اصراری به فروش نداریم اگر مردم میخواهند تجارت بکنند ما کاری به کارشان نداریم ولی اگر بخواهند قیمت را گران بکنند البته دست از آستین خراج خواهیم کرد و تنی شش صد تومان خواهیم فروخت و جلوی آن گرانفروشها را خواهیم گرفت این به طور کلی جواب مطلب اول بود که فرمودند سیاست دولت درخرید غله چیست. قسمت دوم سؤال ایشان این بود که مصرف گندم کشور درسال چقدر است در طی سال ما دو میلیون تن مصرف داریم از قرار هر نفر ۳۰۰ گرم با احتساب این که ما ۳۰۰ گرم برای مصرف کننده در نظر گرفتهایم وعدهای هم بچه هستند و نقاطی هم در این مملکت داریم مثل گیلکها که برنج مصرف میکنند و در یک عده از نقاط چیزهای دیگر مصرف میکنند مقدار مصرف غله برای هر نفر در روز به طور متوسط ۳۰۰ گرم در روز است که ۶ هزار تن برای مصرف تمام بیست میلیون جمعیت در روز میشود که دو میلیون تن ما در سال مصرف داریم این هم جواب سؤال دوم. جواب سؤال سوم که فرمودند از این مقدار چقدر به وسیله دولت تهیه میشود و چقدر آزادانه توزیع میشود به طور کلی دولت غیر از نقاط کمبوددار که یکی از آن نقاط شهر تهران است که هیچ تولید نمیکند و مصرف میکند البته دهات اطراف تهران خیلی کم تولید میکند و مصرف کننده بزرگ تهران است و بعضی نقاط کمبود دارند بعد از تجربهای که در طی چند سال اخیر بهدست آمده مجموعاً احتیاجات
دولت ۱۵۰ هزار تن در سال است که ۱۵۰ هزار تن از این دو ملیون تن را دولت تهیه میکند مابقی را خود مردم یا در محلها تهیه میکنند یا در محلهای مازاد دار مثل خراسان و کرمانشاه و خوزستان و آذربایجان مال خودشان را میخورند و مازادشان را میدهند به آنجاهایی که کمبود دارد و میفروشند و آنجاهایی که به قدر خود دارند مصرف میکنند و برای آنجایی که کمبود دارند ۱۵۰ هزار تن دولت تهیه میکند اگر سال خوب باشد و اگر سال یک قدری بد باشد ممکن است این مقدار زیادتر بشود و اگر سال خوب شد ممکن است از این مقدار هم کمتر باشد. قسمت چهارم سؤال ایشان این بود که از مقدار مصرف به وسیله دولت درسال جاری چقدر از داخل کشور خریداری شده و چقدر از سابق ذخیره بوده است و چقدر از خارج آمده است این قسمت چهارم را بنده خوب توضیح میدهم امسال در اول سال اداره غله مجموعاً در سیلوها و انبارهای خود ۸۰ هزارتن موجود داشته اشت که از این ۸۰ هزار تن ۶۰ هزار تن از پارسال بوده است و ۲۰ هزار تن از یکی از ممالک مسلمان نزدیک قرض کردهایم که از خریدهای بعدی به او بدهیم (اعظم زنگنه ـ مثل اینکه ازخارج خریده بودید) چه تفاوت میکند مثل این است که از خودش ذخیره کرده است آن قسمت که در داخل بوده است بنده ۸۰ هزار تن موجودی اول سال را حساب کردم و ۶۰ هزار تن هم خریداری از خارج در سال ۳۵ بوده است (تیمورتاش ـ۸۰ هزار تن) ۶۰ هزار تن، بنده این را در یک مقام رسمی عرض میکنم ۶۰ هزار تن خرید ازخارج کشور بوده که به تدریج وارد شده این هم در سال ۳۵ خریداری شده امسال احتیاجی پیدا نشده برای خرید و از داخل کشور هم در حدود ۱۲۰ هزار تن هم تا حال خریدهایم این خریداری تا ماه دهم است یعنی تا ده روز اول ماه یازدهم از این مقدار سه ماه اول از مرداد و شهریور و مهر که آقایان یک تبصرهای در قانون بودجه سال گذشته گذاشتند که برای نان شهر تهران دولت ضرر نکند آن سه ماه را ما به طور اجبار بر این که تحمیل اراده بکنیم به هر نانوایی یک خروار گندم فروختیم بعد وقتی که نان وضعش تثبیت شد نانواها را آزاد گذاشتیم بهطوری که آقایان بایستی از این موضوع اطلاع داشته باشند و سر سفرههای خود وضع نان را میبینید که چقدر خوب شده و بنده تصور میکنم که اگر بگویم که از ۲۵ سال پیش به این طرف چنین نانی خورده نشده است اغراق نگفتهام. این نان که تهیه شد و تثبیت شد ما آزاد گذاشتیم نانواهای تهران را و گفتیم که ما گندم میدهیم میخواهید از ما بخرید میخواهید ازخارج بخرید چنان که از منطقه خراسان روزی ۱۵ تا ۲۵ کامیون گندم میآید تهران و در میدان گمرک فروخته میشود موجودی اول سال ۸۰ هزار تن بوده وارد شده از خارج کشور به حساب سال ۳۵، ۶۰ هزار تن خریداری تا اواسط ماه ۱۱ در حدود ۱۲۰ هزار تن این هم جواب سؤال قسمت آخر بنده سؤالم تمام شد.
(چند نفر از نمایندگان ـ جواب) جوابم تمام شد سؤالی که عرض کردم مقصودم این بود که سؤال جناب آقای تیمورتاش را کلی جواب دادم چون بنده در سخنرانی خیلی وارد نیستم. اما موضوع مختصری که لازم میدانم عرض کنم تصور میکنم یکی دیگر از آقایان نمایندگان محترم گویا جناب آقای زنگنه یک سؤالی هم ایشان کردهاند که مربوط به این میشود که اعلان کرده بودیم که گندم را نمیخریم برای تنبیه مالکین بزرگ (اعظم زنگنه ـ تنبیه) که گندم راحت کار کردند. البته در آن اعلامیه خیلی روشن بود بنده اطلاع نداشتم که از بنده سؤالی شده است ولی به طور معمول در همه جا که شروع کرده بودیم برای خرید گفته بودیم سه ماه بعد ازخرید اعلان میکنیم که ما دیگر نمیخریم بعد اصرار میکردند بعضی از مالکین در ماه بهمن و اسفند که ما گندم بخریم به طوری که آقایان مستحضر هستند درماه اسفند و بهمن گندم نمیروید این گندمی است که در شهریور و مهر روییده است و تا بهحال نگهداشتهاند چون در آن موقع به این ندای ما جواب ندادهاند و نگهداشتهاند قطعاً ما تصور کردیم که منظوری دارند که نگهداشتهاند مثل هر سال که نرخ بالا برود ما هم گفتیم که چون نگهداشتهاند برای این کار گندم خریداری نمیشود تا سال آتی اول خرمن دو مرتبه شروع میشود بخرید این فکر مقداری نگرانی تولید کرده بود که برای تنبیه مالکین این کار شده البته خیلی از مالکین بزرگ در اول خرید به ما گندم تحویل دادهاند مالکین کوچک عموماً تحویل دادهاند چون ما رقم ده کیلویی هم در بعضی نقاط خریدهایم هر کسی ۱۰ کیلو گندم داشت میخریدیم و ۵ تومان یا ۶ تومان بهش میدادیم البته نرخی که امسال ما خریدیم یک مقدار بالا بود برای این بود که گندم را به ما تحویل بدهند نرخی که پارسال در خراسان سیصد و بیست تومان بود امسال پانصد تومان شد که ترقی قیمت از ۵۰ درصد هم بیشتر شد نتیجهاش این بود که خیلی بیشتر گندم به ما تحویل شد و در ظرف سه ماه ما بیشتر خریداری کردیم ولی گندم ناحیه کرمانشاه را از ابتدا اصرار شده بود بخریم ولی متاسفانه نوع گندم کرمانشاه در سال گذشته آفتزده بود، گندم آفتزده را ما نمیتوانیم بخریم (اعظم زنگنه ـ مردم باید از گرسنگی بمیرند؟) اجازه بفرمایید توضیح بدهم. گندم آفت زده را بنده که نمیتوانم بخرم ما هنوز قدرتمان آن قدر نشده که گندم آفت زده را بخریم و آتش بزنیم، ممالک دیگر دنیا برای این که این نظر جناب آقای زنگنه را تأمین کنند گندم زیادی را میخرند و آتش میزنند ولی ما چنین قدرتی نداریم ما باید این گندم را بخریم تحویل بدهیم یک شهر دیگر که نانوا نان کند به مردم تحویل بدهد. این نان هر تکهاش میآید سر یک سفره و همه مردم از آن تغذیه میکنند نمیشود که گندم آفت زده را بیاوریم به نانوا بدهیم و نان مردم را خراب کنیم اگر ما این قدرت را پیدا کنیم که گندم را بخریم یا آتش بزنیم یا مجانی به جای دیگر بدهیم جای این دارد که ما همه جور گندم بخریم ولی این دو طرف داشت که آن طرفش مصرف کننده است البته هر چقدر که مالکین و صاحبان گندم و زارعین معزز باشند مصرفکنندگان از نظر همه آقایان و در نظر بنده معززترند چون همه طبقات در آن هستند (زنگنه ـ ولی گندمهای قاچاق قصر شیرین را خریدند).
رئیس ـ آقای زنگنه شما یک سؤالی کردهاید که بعداً در موقع خود طرح میشود و این جوابی هم که الان آقای وزیر گمرکات میدهند دیگر مربوط به سؤال آقای تیمورتاش نیست شما یک سؤالی کردهاید که بعداً طرح میشود.
وزیر گمرکات و انحصارات ـ در هر صورت غرض بنده این بود که جایی که خریداری نشده فصل دیر شده ولی گندم کرمانشاه استثنائاً از اول سال گندمهای آنجا خریداری نشده و دلیلش هم این است که ما قدرت این که گندم را بخریم و آتش بزنیم و بریزیم دور نداشتیم ما فقط باید گندم را بخریم بدهیم نان بکنند دیگر عرضی ندارم.
رئیس ـ آقای تیمورتاش
تیمورتاش ـ مثل این که جناب آقای وزیر گمرکات شکستهنفسی فرمودند وقتی که اظهار داشتند در ضمن سخنرانی استاد نیستند بحمدالله به تمام معنی استاد هستند و جوابهایی که فرمودند
(چند نفر از نمایندگان ـ بلندتر، بلندتر) چشم، جوابهایی که فرمودند البته در اطراف سؤالی بود که بنده کردهام یک اصل عمده و اساسی این است که آیا واقعاً دولت شاهنشاهی ایران دولتی که ادعا میکند میخواهم تولید را زیاد بکنم، من به انواع و انحا مختلفه میخواهم موجبات رفاه و آسایش مردم را فراهم بکنم، یک چنین دولتی با یک چنین برنامهای آیا باید فقط خودش را مدیر کل نانواخانه بداند؟ یا این دولتی که میخواهد در اثر عمل اقتصادی وسیع موجبات رفاه و آسایش اهالی این ملت و مملکت را فراهم کند این طور باید عمل کند؟ آقا فرمودند که از عمل خرید هر دو منظور حاصل است یعنی هم میخواهند ازدیاد تولید بفرمایند و هم میخواهند رفع حاجت بفرمایند بدبختانه باید عرض کنم که با عملی که میشود فقط رفع حاجت شده است چون آن طور که فرمودند از مقدار مصرفشان از ۱۲۰ هزار تنی که امسال خریدهاند زیادی هم هست اما حمایت از تولید نشده است به علت اینکه دوستان عزیز گیلان ما هستند بنده از آنها معذرت میخواهم که بهعنوان شاهد مثال عرض کنم، آقایان یک مقداری چای دارند و یک مقداری برنج که یکی از تولیدات مسلم و با ارزش کشور است و به انحا و انواع مختلفه دولت خودش را ناگزیر میداند که اینها را بخرد و اغلب هم با عدم رضایت آقایان مواجه میشود چرا برای این که آن گیلانی آن مازندرانی که این کار را کرده است میتواند مستفیض از عملی که کرده است بشود، شما صدور غله را از کشور مخالفت کردهاید از طرف دیگر میگویید بانک کشاورزی را تقویت میکنیم بانک توسعه صادرات را تقویت میکنیم تمام اعتبارات ممکنه در اختیار میگذاریم ماشین کشاورزی میدهیم همهاش کارهای خوبی است اما حاصل این کار چیست برای چیست؟ برای این که آن زارع کرمانشاهی که غله دارد به علت این که غله او خوب نیست از او نخرند و روی دستش بماند؟ و قرضش هم بماند و خانه خراب و بدبخت شود؟ هدف اساسی و اصلی دولت این است؟ منظور از کمک به رعیت این است/ اگر این است به تمام آن چیزهایی که فرمودید بنده سر تعظیم فرود میآورم. اما اگر این نیست پس باید عملتان طور دیگر باشد. اعلیحضرت همایونی این مطلب را حل فرمودند و گفتند مادام که اجازه صدور غله داده نمیشود دولت باید بخرد، چرا؟ برای این که ایشان میفهمند، میبینند اگر میخواهید این طبقه سوم این طبقه به قول آقایان بیچاره اگر بنده عرض نکنم چون بنده مالک بزرگ هستم و آنها مورد استثمار من هستند و از این حرفها بنابراین از این مقوله حرفی نمیزنم به قول آقایان این طبقه بیچاره و بدبخت حالا انشاءالله یک وقتی در این زمینه صحبت خواهم کرد اگر کسانی که غله دارند کسانی که میخواهند از این غلهشان استفاده بکنند اگر روی دستشان بماند جناب آقای وزیر گمرکات چه باید بکنند؟ بنده همین ده روزه خراسان بودم شاید به عرضتان رسیده باشد که یکی از شهرستانهایی که در ایران فقط خرده مالک دارد و یک ملک شش دانگ نیست کاشمر است به خدای احد واحد همین خرد مالک میگوید چه خاکی به سرم بریزم گندمی که روی دستم مانده است چه کار بکنم من چی به او جواب بدهم؟ به همین کرمانشاهی که میفرمایید چه جوابی به او بدهند؟ من اهالی کرمانشاه را زیاد نمیشناسم ولی
گویا به مرحله ثبوت رسیده است که املاک خرده مالک در ایران تقریباً سه چهارم کل املاک است. اقلاً سه چهارم از کشاورزان ایران خرده مالک هستند از من مالک بزرگ نخر جناب آقای وزیر گمرکات توجه فرمودید اما یک فکری بکنید برای این بدبختی که رفته هکتاری ۶۰ تومان پول داده برای اینکه شیار بکند بدبخت رفته جان کنده زحمت کشیده قناتش را درست کرده خرده مالک را میگویم مالک بزرگ را نمیگویم من عاصی و گناهکار و مستثمر را نمیگویم آن خرده مالک را میگویم (فضایلی ـ آن وقت ۶۰ هزار تن گندم را از آمریکا میآورند) او را میگویم که چکار بکند دولت ایران با این اضافه تولیدی که خودش کمک کرده موجب شده تشویق کرده ترغیب کرده حالا چکار میخواهد بکند؟ بدبختانه در این آییننامه مجلس آن چیزی که در همه جای دنیا معمول هست یعنی دبا یعنی بحث در اطراف یک موضوع نداریم که این موضوع اینجا مطرح شود شما آقایان، شما دولت، و همه آقایان نمایندگان دست به دست هم دادهایم و خودمان را خدمتگذار همان بیچاره و خرده مالک میدانیم بفرمایید بدانیم چه باید بکنیم آخر شتر گاو پلنگ که نمیشود چه باید کرد (عمیدی نوری ـ در آییننامه داریم) در آییننامه سؤال است و استیضاح است.
رئیس ـ در آییننامه مادهای هست که اگر موضوع مهمی باشد ممکن است به عرض مجلس برسانند ولی با رأی مجلس ممکن است مورد بحث قرار گیرد ولی حالا سؤال مطرح است و وقت شما مجموعاً بیش از یک ربع نخواهد بود.
تیمورتاش ـ بنده تمام این سؤالاتی که در چهار قسمت عرض کردم این چهار مطلب مورد سؤالم اصل اساسیاش همان سؤال اول است که سیاست دولت چیست؟ کسی که خودش میگوید میخواهد تولید را تقویت بکند چه میخواهد بکند؟ دوم هم این است که چقدر از خارج از کشور وارد میشود جناب آقای وزیر گمرکات به خدای احد واحد دنیای امروز دنیایی نیست که یک دولتی بنشیند و بگوید که چهار تا قطره باران امسال آمده پس گندم نمیخرم و سال دیگر وقتی نیامد از خارج میخرم در دنیای کنونی این کفر است وقتی شما این طور قضاوت میفرمایید که دو سال پیش باران نیامده و میرویم از یک کشور دیگری که خودتان فرمودید بیست هزار تن قرض میکنم و امسال میآیید غلهها را میگویید که شیشه بخورد و من نمیخرم که این کفر است. در دنیای امروز که هر کشوری میگوید من بمب اتم خودم را باید داشته باشم تازه کشور شاهنشاهی ایران در خم این است که دو تا حبه غلهاش را از کشور دیگری قرض کند چون که باران نیامده و امسال که باران آمده نمیخرم (اعظم زنگنه ـ واقعاً خجالتآور است) اگر مدار سیاست و کشورداری این است که من حرفی ندارم ولی اگر واقعاً باید فکر این را کرد که مایی که به علت جغرافیاییمان به علت موقعیت طبیعیمان و از همه اینها بالاتر به علت ارادهای که داریم که زندگی بکنیم اگر هنوز در خم این بندها باشیم به خدای متعال نمیدانم با آن ارادهای که داریم چه باید بکنیم(احسنت- احسنت).
رئیس ـ در ماده ۷۱ که به اطلاع آقایان میرسد اجازه بحث را با اطلاع مجلس در هر موردی داده است. ماده ۷۱ حالا قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد).
ماده ۷۱ ـ در ابتدای هر جلسه قبل از ورود در دستور رئیس مجلس شخصاً و یا به تقاضای کتبی سی نفر از نمایندگان مطالب مهمی را که آگاهی مجلس از آنها ضروری باشد به اطلاع نمایندگان میرساند ولی این مطالب مورد بحث واقع نخواهد شد مگر با اجازه و رأی مجلس
رئیس ـ مقصود این است که اگر مطلب خیلی مهمی باشد. ممکن است تقاضا کنند و مجلس رأی بدهد مطرح بشود و روی آن هم بحث شود. آقای عمیدی نوری.
۴ ـ سؤال آقای عمیدی نوری راجع به نطق سفیرکبیر ایران در آمریکا در باب نفت و جواب آقای وزیر امور خارجه
عمیدی نوری ـ سؤال بنده راجع به یک مطلب مهمی بود چون بهطور کلی در روزنامهها این مطلب را دیدم و حقیقتش را نتوانستم بفهمم چیست به این جهت لازم دانستم که از دولت سؤال کرده باشم که مطلب روشن شده باشد البته همه میدانیم که یکی از مهمترین اموری که در کار مملکت ما مؤثر است و شاید در سیاست گذشته مملکت حتی قبل از شهریور بیست و پس از آن همیشه به موازات حیات ما در جریان بود سیاست نفت است که بعد از قیام ۲۸ مرداد یک جریان ثابتتری در کار نفت پیش آمد و اخیراً هم مجلس ۱۸ قانون صحیحی راجع به نفت به تصویب رسانید که سیاست مستقل نفتی به دست خود ملت ایران با حفظ مصالح مملکتی مورد عمل قرار گرفت و البته پس از تصویب این قانون میدانیم که یک جریانات خارج از تصور ما از نظر مبارزه با این قانون با جهات دیگری درجریان سیاستهای نفتی منعکس است، به همین جهت بنده معتقد هستم که در کار نفت ما میبایستی خیلی دقیق باشیم و مسائلی که مربوط به نفت است توجه بکنیم ببینیم ریشههای آن چیست براساس این مطلب چندی پیش درضمن مطالعه اخبار جراید خارجی روی وظیفه روزنامهنویسی که من دارم برخوردم به یک خبری که سفیر کبیر ایران در آمریکا که یک مقام خیلی رسمی است شخصی هم هست که خودش در کار سیاست نفت ایران و در کار نفت وارد بوده یعنی جناب آقای دکتر امینی نطقی ایراد فرمودند و در این نطق گفته شده است یعنی ایشان اظهار عقیده فرمودهاند که نفت خاورمیانه را که ایران هم یکی از کشورهای بزرگ این منطقه است صلاح در این است که تقسیم بکنیم عوایدش را بین کشورهای خاورمیانه برای ترفیه و آسایش مردمی که در این منطقه زندگی میکنند روح این خبر این بود و بنده خیلی فکر کردم که این مطلب چیست؟ آیا واقعاً نطق ایشان همین بوده یا خیر چون من خودم روزنامه نویسم و مخبر هم بودهام و حالا هم آقایان به بنده لطف دارند و بنده را برای مخبری کمیسیون انتخاب میکنند و مخبر کمیسیون هستم میدانم و گاهی هم میبینم که آقایان مخبرین استنباطات خودشان را ممکن است به عنوان خبر منعکس کنند این است که بنده زیاد به اخبار خبرگزاریهای خارج که اغلب با یک نظرها و استنباطات دیگر هست اعتماد ندارم این بود که از وزارت خارجه سؤال کردم که آیا از متن نطق جناب آقای دکتر امینی مطلع هستند یا خیر و آیا متن نطق منطق با این خبرهایی که ممکن است به صورت استنباط تحریف شده باشد هست یا خیر؟ اگر هست آیا وزارت خارجه اطلاع دارد که یک سفیر کبیری یک چنین نطقی درآمریکا میکند اگر اطلاع دارد ممکن است ما را روشن کنند که چه حکمتی در ایراد چنین نطقی از طرف یک نماینده رسمی ایران در یک کشوری هست اگر یک حکمتی است و این نطق مطابق با اصول سیاست نفتی ما و استقلال اقتصادی ما و نهضت ناسیونالیستی ما هست ما حرفی نداریم روشنمان بکنید. اگر نیست چطور یک سفیر کبیر ایران دریک کشور خارجی یک همچون نطقی میکند چون ما بهتر میدانیم که درکشورهای خارج به نطقهای نمایندگان رسمی ما احترام میگذارند این را نماینده سیاست و روش دولت ایران میدانند و بنابراین چون به نظر بنده خیلی عجیب آمد و مطلب را بنده بسیار مهم تصور کردم این بود که سؤال کردم و حالا منتظر توضیحات جناب آقای وزیر خارجه هستم.
رئیس ـ آقای وزیر امور خارجه
وزیر امور خارجه (دکتر اردلان) ـ آقای عمیدینوری نماینده محترم سؤال فرمودند که در جراید خوانده شده که آقای سفیر کبیر ایران در آمریکا نطقی ایراد نمودند به این مضمون«که نفت خاورمیانه بین کلیه کشورهای این منطقه قسمت شود» آیا این خبر صحیح است یاخیر؟ وآیا با اطلاع دولت و وزارت امور خارجه بوده یا نه؟ و در صورت صحت چه حکمتی برای ایراد چنین نطقی هست؟ در این باب باید عرض نمایم همین که خبرگزاریها اخباری راجع به بیانات سفیر کبیر شاهنشاهی در واشنگتن منتشر کردند فوراً تلگرافی کیفیت از ایشان سؤال شد و چند روز بعد آقای دکتر امینی سفیر کبیر شاهنشاهی متن نطق خود را به وزارت امور خارجه ارسال داشتند. اظهارات سفیر کبیر شاهنشاهی در آمریکا بدون کسب نظر دولت شاهنشاهی بوده است و صرفاً عقیده خودشان را اظهار داشتند. اصولاً قاعده بر این جاری است هرگاه نمایندگان سیاسی اظهاراتی مینمایند که نظر خودشان است باید متذکر شوند نظری که اظهار میدارند عقیده شخصی ایشان است و ارتباطی با دولت متبوع آنها ندارد (بیات ماکو- این حق را ندارند) ولی چون به هر حال لازم است در مسائل مهم و اظهار نظری که ارتباط با سیاست دولت دارد قبلاً کسب تکلیف نموده و نظر دولت را بخواهند لذا این مطلب طی بخشنامه مجدداً به کلیه نمایندگیها ابلاغ شد و ایشان هم برای همین موضوع احضار خواهند شد.
رئیس ـ آقای عمیدی دیگر نظری ندارید.
عمیدی نوری ـ بنده خواستم ازاین توجهی که دولت به این سؤال بنده فرمودند و در این خصوص که سؤالی کردهاند از ایشان و هم بخشنامهای صادر کردند و هم به نتیجه عملی دایر به احضار رسید از دولت تشکر کنم (صحیح است) مخصوصاً که بایستی نمایندگان ما در خارج بدانند که سیاست مستقل ایران مقتضی این نیست که افکار و نظریات شخص خودشان را در موقعی که دارای یک مقام رسمی قابل احترامی هستند به آن صورت درخارج منعکس کنند و این بسیار کار بدی است که در خیلی از موارد شده است و این اقدام جدی و صحیح که دولت کرده است جلوی اینگونه کارها را خواهد گرفت. الان یکی از آقایان نمایندگان محترم یک یادداشتی به بنده دادهاند که خیلی اهمیت دارد مرقوم فرمودهاند وقتی آقای دکتر امینی یک چنین نطقی را کردهاند یکی از سناتورهای آمریکا تقاضا کرده است که این نطق آقای دکتر امینی به واسطه اهمیتی که دارد در صورتجلسه رسمی سنای آمریکا ثبت و منتشر شود. ملاحظه بفرمایید که چقدر این نطق اهمیت دارد (بزرگ ابراهیمی ـ اثرش چیست؟) بنده اثرش را کار ندارم. بنده نظرم این است که نمایندگان سیاسی ایران حق ندارند به نام شخص خودشان موقعی که نماینده سیاسی ایران هستند یک چنین نطقهایی بکنند (صحیح است ـ احسنت).
۵ ـ شور اول گزارش کمیسیون امور اجتماعی و کار راجع به اصلاح بعضی از مقررات قانون کار
رئیس ـ وارد دستور میشویم گزارش
راجع به طرحی که عده از نمایندگان تقدیم کردهاند مطرح است قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد).
گزارش از کمیسیون امور اجتماعی و کار به مجلس شواری ملی
کمیسیون امور اجتماعی و کار در جلسات متعدد طرح عدهای از آقایان نمایندگان در مورد اجرای قانون کار را باحضور آقایان وزیر و معاون وزارت کار مورد رسیدگی قرارداد و با اصلاحاتی تصویب نمود و اینک گزارش آن را به شرح زیر تقدیم مجلس شورای ملی مینماید:
ماده ۱ ـ رأی هیئت حل اختلاف مندرج در ماده ۱۳ قانون کار قطعی و لازمالاجرا است و در صورتی که رأی هیئت مزبور دایر به بازگشت کارگر به کارگاه باشد کارفرما مکلف است مبلغی برای زمان بیکاری کارگر (از تاریخ اخراج تا روز ارجاع کار) به او بپردازد ـ این مبلغ از طرف هیئت حل اختلاف تعیین میشود و در هر حال نباید بیشتر از مزدی باشد که در موقع اشتغال به کار به او تعلق میگیرد.
تبصره ۱ ـ هیئت حل اختلاف با حضور اکثریت اعضای صاحب رأی تشکیل میشود هر یک از دستههای سه گانه یک رأی خواهد داشت چنانچه افراد یکی از دستهجات با هم اختلاف نظر داشته باشند رأی انفرادی اخذ میشود و تصمیمات متخذه با اکثریت آراء افراد حاضر متبع است و در صورت تساوی آرا، رأی دستهایکه نماینده وزارت کار جزو آن است متبع خواهد بود.
تبصره ۲ ـ چنانچه نمایندگان کارگر یا کارفرما در جلسات شورای توافق حاضر نشوند جلسه دیگری حداکثر ظرف پنج روز تشکیل خواهد شد. در جلسه مزبور نماینده وزارت کار به اتفاق نماینده یا نمایندگان حاضر در جلسه مبادرت به صدور رأی مینماید.
تبصره ۳ ـ آرای صادره از شورای توافق درصورتی که دایر به اخراج کارگر باشد کارگر شاکی حق دارد ظرف ده روز پس از ابلاغ رأی به هیئت حل اختلاف شکایت نماید.
ماده ۲ ـ آرای قطعی صادره از شورای توافق و یا هیئت حل اختلاف مندرج در ماده ۱۳ قانون کار در حکم اسناد لازمالاجرا بوده و به وسیله اجرای ثبت به مورد اجرا گذارده خواهد شد.
ماده ۳ ـ در کارگاههایی که فاقد شورای توافق میباشند اداره کار موظف است با حضور شاکی و طرف مقابل یا نمایندگان آنها به اختلاف رسیدگی نماید. رأی صادره به منزله رأی توافق خواهد بود
ماده ۴ ـ وزارت کار و وزارت دادگستری و وزارت کشور مأمور اجرای این قانون خواهند بود.
مخبر کمیسیون امور اجتماعی و کار ـ مهندس هدایت.
گزارش از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی.
کمیسیون دادگستری طرح آقایان نمایندگان راجع به اصلاح قانون کار را با حضور آقای کفیل وزارت دادگستری و آقای معاون وزارت کار مورد رسیدگی قرارداده و خبر کمیسیون امور اجتماعی و کار را تأیید و اینک گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی مینماید.
مخبر کمیسیون دادگستری ـ عمیدی نوری
رئیس ـ کلیات مطرح است ولی کسی اجازه صحبت نخواسته است آقای وزیر کار بیانی دارید بفرمایید.
وزیر کار (بختیار) ـ به طوری که خاطر نمایندگان محترم مسبوق است گزارشی که کمیسیون امور اجتماعی و کار تقدیم مجلس کرده است و امروز مطرح است در مهر ماه گذشته به صورت طرح قانونی از طرف عدهای از آقایان نمایندگان با دو فوریت تقدیم مجلس شده است مقارن با همان وقت وزارت کار به عرض مجلس شورای ملی رسانید که از هرگونه پیشنهاد و طرحی که در بهبود روابط کارگر و کارفرما مؤثر باشد و یا انجام وظیفه را برای وزارت کار تسهیل نماید استقبال خواهد نمود و متشکر خواهد شد (احسنت) مشروط بر اینکه این پیشنهادات و طرحها درکمیسیونهای مربوط دقیقاً مطالعه شود و به تصویب برسد عرایض ما مورد قبول مجلس شورای ملی واقع شد و فرصتی داده شد که مطلعین وزارت کار در کمیسیونهای مربوطه شرکت کنند و تجربیات و اطلاعاتی که داشتند به عرض کمیسیون مربوطه برسانند تا طرح به صورت یک قانون مفیدی به تصویب مجلس شورای ملی برسد و باید بهعرض برسانم چند نقص عمده در قانون کار فعلی ما هست. یکی عدم اجرای آرای قطعی شورای توافق و شورای حل اختلاف به علت نداشتن ضمانت اجرایی کافی. یکی دیگر تعیین تکلیف شاکیان کارگاههایی که فاقد شورای توافق هستند و در بعضی موارد هم شورای توافق که هست تشکیل نمیشود یا نماینده کارگر یا نماینده کارفرما حضور پیدا نمیکند و لذا تصمیمی گرفته نمیشود البته آقایان نمایندگان محترم که این طرح را پیشنهاد کرده بودند این موارد را در نظر داشتند ولی متأسفانه طرح پیشنهادی کافی نبود و مشکلات وزارت کار و مأمورین وزارت کار را حل نمیکرد. وزارت کار از مدتها پیش طرح جدید قانون کار را که آماده تقدیم بهمجلس است و به مجلس تقدیم خواهد شد تمام این موارد و مشکلات را پیشبینی کرده و خوشبختانه این تشکیلات و این مقرراتی که ما پیشبینی کرده بودیم به کمیسیونهای کار و دادگستری پیشنهاد شد و آقایان اعضای این کمیسیونها هم با کمال حسننیت عرایض ما را پذیرفتند و این گزارش که فعلاً تقدیم شده است یک گزارش مقید و مؤثری خواهد بود و قسمت عمدهای از موانع و مشکلاتی که در قانون کار بود برای دولت حل خواهد کرد و چنانکه عرض کردم بسیار خوب تنظیم شده است و تمام مشکلات رفع شده است.
ضمن اظهار تشکر از همکاری اعضای کمیسیون کار و دادگستری امیدوارم آقایان نمایندگان هم این گزارش را تصویب بفرمایند تا وزارت کار بتواند بیشتر و بهتر به وظیفه خودش عمل کند (احسنت)
رئیس ـ چون در کلیات کسی اجازه صحبت نخواسته رأی گرفته میشود به ورود در شور مواد. آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده اول قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد).
ماده ۱ ـ رأی هیئت حل اختلاف مندرج در ماده ۱۳ قانون کار قطعی و لازمالاجرا است و در صورتی که رأی هیئت مزبور دایر به بازگشت کارگر به کارگاه باشد کارفرما مکلف است مبلغی برای زمان بیکاری کارگر (ازتاریخ اخراج تا روز ارجاع کار) به او بپردازد ـ این مبلغ از طرف هیئت حل اختلاف تعیین میشود و در هر حال نباید بیشتر از مزدی باشد که در موقع اشتغال به کار به او تعلق میگیرد.
تبصره ۱ ـ هیئت حل اختلاف با حضور اکثریت اعضای صاحب رأی تشکیل میشود هر یک از دستههای سه گانه یک رأی خواهد داشت چنانچه افراد یکی از دستهجات با هم اختلاف نظر داشته باشند رأی انفرادی اخذ میشود و تصمیمات متخذه با اکثریت آرای افراد حاضر متبع است و در صورت تساوی آرا، رأی دستهای که نماینده وزارت کار جزو آن است متبع خواهد بود.
تبصره ۲ ـ چنانچه نمایندگان کارگر یا کارفرما در جلسات شورای توافق حاضر نشوند جلسه دیگری حداکثر ظرف پنج روز تشکیل خواهد شد. درجلسه مزبور نماینده وزارت کار به اتفاق نماینده یا نمایندگان حاضر در جلسه مبادرت به صدور رأی مینمایند.
تبصره ۳ ـ آرای صادره از شورای توافق در صورتی که دایر به اخراج کارگر باشد کارگر شاکی حق دارد ظرف ده روز پس از ابلاغ رأی به هیئت اختلاف شکایت نماید.
رئیس ـ آقای دکتر شاهکار مخالفید بفرمایید.
دکتر شاهکار ـ بنده وظیفه خودم میدانم که از همکاران محترم که این طرح را دادند و یک قدم مؤثری به نفع طبقه کارگر برداشتند صمیمانه تشکر کنم. من هیچ وقت فراموش نمیکنم منتهای پافشاری را که یک عده از همکاران محترم مجلس در گذراندن این قانون کردند و بایستی اینجا اعتراف بکنم که اولیای وزارت کار هم نهایت حسننیت را در این کار معمول داشتند و به خرج دادند. اگر آقایان دقت بفرمایند این یک قانونی است که با وصله کردن و چسباندن یک قسمتهایی به این صورت آمده است در پیشگاه مجلس مقدس شورای ملی و تقاضای تصویب شده وزارت کار قولی داده بود که قانون کار را هرچه زودتر تقدیم مجلس بکند البته وزارت کار در این قسمت مسامحه نکرده و یک طرحی هم تهیه کرده برای آقایان فرستاده ولی بعد در بوته اجمال ماند نمیدانم چرا ماند با وجودی که آقای وزیر کار یک مرد بسیار جدی است این قدمی که برداشته شده تا به حال من حیث دو سه ماده بسیار خوب است ولی ناقص و نارسا است و کافی نیست البته از ترس اینکه مبادا قانون کار مدتها طول بکشد و این قسمت جزیی هم تصویب نشود این بود که در کمیسیونها به این صورتی که ملاحظه میفرمایید تصویب شد و کمیسیون دادگستری هم حداکثر سعی خودش را کرد از برای اینکه این کار تمام شود من از آقای وزیر کار تقاضا میکنم که اولاً گوش بدهند که بنده چه عرض میکنم ثانیاً سعی بفرمایند که قانون کار هرچه زودتر بیاید تا تمام حقوق کارگران و این طبقه زحمتکش بهطور کلی حفظ بشود مخالفت بنده با این ماده به علت عدم رسا بودنش است و البته کافی نیست به دلیل اینکه ما به یک جاهایی برمیخوریم که در این چهار دیواری نگهداشتهایم تا یک قانون کلی بیاید و از این موقعیت باید استفاده کرد و هر چه زودتر قانون کار به مجلس داده شود تا خدمتی به این طبقه که بسیار به گردن این مملکت حق دارند انجام بشود.
رئیس ـ آقای وزیر کار
وزیر کار (آقاخان بختیار) ـ بسیار از فرمایشات و الطاف جناب آقای دکتر شاهکار متشکرم. قانون کار آماده است و فردا به مجلس سنا تقدیم خواهد شد و دلیل این که به مجلس سنا تقدیم میشود این است که قانون سازمان بیمههای اجتماعی که اصولاً با وزارت کار تقریباً توأم است و کارشان یکی است در آنجا فعلاً مطرح است وقانون جدید کار هم فردا به مجلس سنا تقدیم خواهد شد و خیالتان راحت باشد و هیچ اشکالی نخواهد داشت.
رئیس ـ آقای سلطانمراد بختیار موافقید؟
سلطانمراد بختیار ـ بلی
رئیس ـ بفرمایید
سلطانمراد بختیارـ بنده خوشوقتم که هم آقای وزیر کار و هم آقای دکتر شاهکار که به عنوان مخالف صحبت کردند طرح تقدیمی آقایان نمایندگان را تأیید کردند و آقایانی که این طرح را دادند منظور بهخصوصی نداشتند، منظور این بود که اختلاف کارگر و کارفرما حل شود و حالا هم که این طرح در کمیسیون کار رسیدگی شده و آنچه را که وزارت کار صلاح میدانست به این طرح اضافه شده است بنده خیال میکنم با این وضع دیگر احتیاج زیادی به بحث نباشد. اما آن قسمتی که مربوط به خود قانون کار است ما موافقیم که قانون کار بیاید و هر چه زودتر تصویب شود چون مسلماً هر قانونی که بگذارد به نفع کارگر و کارفرما خواهد بود ولی ممکن است که تعیین تکلیف آن قانون یک سال طول بکشد تا بهتصویب برسد بنده میخواستم استدعا کنم که آقایان موافقت بفرمایند این قسمتی هم که الان مطرح است و مورد احتیاج وزارت کار است و هم به نفع کارگران است برای این که اگر اختلافی پیدا بشود نمایندگان کارگران جرأت این را داشته باشند که احقاق حق رفقایشان را بکنند تصویب رسید هر قانونی که وزارت کار بیاورد و به صلاح کارگر و کارفرما باشد مسلماً ما موافقیم و رأی خواهیم داد.
رئیس ـ چون دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته و پیشنهادی هم در این ماده نرسیده ماده دوم قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد).
ماده ۲ ـ آرای قطعی صادره از شورای توافق و یا هیئت حل اختلاف مندرج در ماده ۱۳ قانون کار در حکم اسناد لازمالاجرا بوده و به وسیله اجرای ثبت به موقع اجرا گذارده خواهد شد.
رئیس ـ چون کسی اجازه صحبت نخواسته و پیشنهادی هم نرسیده ماده سوم قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد).
ماده ۳ ـ در کارگاههایی که فاقد شورای توافق میباشند اداره کار موظف است با حضور شاکی و طرف مقابل یا نمایندگان آنها به اختلاف رسیدگی نماید. رأی صادره به منزله رأی شورای توافق خواهد بود.
رئیس ـ دراین ماده کسی اجازه صحبت نخواسته. پیشنهادی رسیده که قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد).
پیشنهاد میکنم به آخر ماده ۳ این جمله اضافه شود.
مفاد تبصره ۲ ماده ۱ شامل این ماده نیز خواهد بود.
دکتر حسن افشار
رئیس ـ ماده چهارم قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد).
ماده ۴ ـ وزارت کار و وزارت دادگستری و وزارت کشور مأمور اجرای این قانون خواهند بود.
رئیس ـ آقای دکتر مشیر فاطمی
دکتر مشیر فاطمی ـ بنده میخواستم از حضور جناب آقای وزیر کار رفیق عزیز خودم یک استدعا بکنم تمام این قوانینی که میگذارد به علت بدی طرز اداره کارخانهجات است و الّا اگر این کارخانهجات خوب اداره شوند احتیاجی به این قوانین نداریم، بنده در دوره گذشته یک پیشنهادی کردم که یک هیئت نظارتی برای کارخانهجات از طرف وزارت کار و شاید یک سرمایهای هم در اختیارشان بگذارند تشکیل بشود که اگر یک کارخانهای آمد گفت که من امروز میخواهم کارخانهام را تعطیل کنم و ببندم چون ضرر میکند، آن هیئت به موجب قانون اجازه داشته باشد که برود و رأساً این کارخانه را اداره بکند و علت اینکه آن کارخانه ضرر میکند و نمیتواند خودش را اداره کند معلوم شود. در اصفهان که یک شهر کارگری است هر روز مبتلا به ما است که فلان کارخانه میبندد بهش میگوییم که چرا میبندی میگوید ما ضرر میکنیم خوب در مقابل ضرر نمیشود گفت که آقا بیایید ضرر بکنید وکارخانه را نبندید اما اگر یک همچون هیئتی باشد بنده خیال میکنم که میشود از سرمایه بیمههای اجتماعی برای این کار استفاده کرد و اگر یک هیئت نظارتی باشد که وقتی یک کارخانه آمد و گفت من ضرر میکنم به این دلیل و این دلیل آن هیئت متخصصین خودش بروند آن کارخانه را برای مدت یک ماه، دو ماه، اداره بکنند و اگر دیدند حرفش راست نیست بگویند آقا به این دلیل که ما خودمان یک ماه اداره کردیم و دیدیم ضرر ندارد حرف شما صحیح نیست باید بهکار ادامه بدهید و اگر حرفشان درست بود که ترتیبی برای کمک به آن کارخانه داده شود و اگر این هیئت با داشتن سرمایه تشکیل نشود بنده خیال میکنم با وجود تمام این قوانین اشکالاتی پیدا خواهد شد و من امیدوارم که دوست عزیزم جناب آقای بختیار که واقعاً دارند در این وزراتخانه زحمت میکشند کاری بکنند که یک چنین چیزی درست بشود و یادگاری از ایشان باقی بماند.
رئیس ـ آقای وزیر کار
وزیرکار ـ آقای دکتر مشیر فاطمی دو نظر داشتند یکی راجع به تعطیلی کار که در قانون جدید پیشبینی شده است که دولت خودش کارخانه را اداره خواهد کرد دیگر اینکه دولت نظارت بکند در وضع اداره کردن و وضع فنی و وضع مالی کارخانهجات این را هم مشغول مطالعه هستیم امیدوارم که به زودی یک طرح خاصی تقدیم مجلس شورای ملی بکنیم که هم بتوانند کمک مالی به کارخانهجات بکنند و هم نظارت کامل در وضع فنی و مالیشان بشود.
رئیس ـ دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته. چون شور اول است لایحه یا پیشنهاد رسیده برای شور دوم به کمیسیون فرستاده میشود.
۶ ـ بیانات بعد از دستور آقای صدرزاده
رئیس ـ در دستور فعلاً چیزی نداریم خواهش میکنم کمیسیون دادگستری تشکیل شود و مطالبی که در آنجا هست گزارشش را زودتر بدهند. حالا آقای صدرزاده طبق تبصره ۲ ماده ۶۶ مطالبی دارند بفرمایید.
آقای صدرزاده
صدرزاده ـ بنده تذکر مختصری داشتم که میخواستم به عرض آقایان نمایندگان برسانم و تقاضا میکنم که جناب آقای ناصر ذوالفقاری معاون محترم نخست وزیر توجه به این عرایض بفرمایند. یکی از مسائلی که ما همیشه در اینجا صحبت میکنیم راجع به توجهی است که دولت باید راجع به شهرستانها داشته باشد و از بس در این باره صحبت و مذاکره شده است تکرار مکرارت است. مطلب دیگر اینکه این اقداماتی که درشهرستانها میشود باید موزون باشد یعنی در یک شهرستانی یک اقداماتی انجام میدهند و یک شهرستان دیگری همین احتیاجات را دارد و هیچ قدمی برداشته نمیشود بحث مفصل هست از منطقه لارستان که به بنده رسیده است از طرف شهردار لارستان احتیاجات اولیه آن شهرستان را در این نامه تذکر داده و چون خیلی مفصل است بنده مزاحم آقایان نمیشوم ولی این صفحه را که بنده به دقت ملاحظه کردم میخواهم عرض کنم که منطقه لار از لحاظ عدم توجه کمتر از سیستان و بلوچستان نیست، همان نوع احتیاجات و همان نوع عقب ماندگیها را دارد بنده از آقای ذوالفقاری تمنا میکنم که این نامه را به جناب آقای نخست وزیر تقدیم بفرمایید البته ایشان فرمودند وقتی به فارس میروند به لار هم بروند و احتیاجات آن منطقه را برانداز کنند. یک قسمت از احتیاجات آنها مربوط به عملیاتی است که بایستی سازمان برنامه انجام بدند و قبل از رفتن به مسافرت به منطقه در همین تهران با سازمان برنامه مذاکره بفرمایند که یک قسمت ازاحتیاجات آنها را که از جمله راجع به برق چند چاه است و نظایر اینها در اینجا انجام بدهند که وقتی تشریف میبرند به آن منطقه یک کارهای مقدماتی برای مردم آنجا انجام گرفته باشد ویک امیدواریهایی پیداشده باشد.
۷ ـ تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه
رئیس ـ جلسه را ختم میکنیم. روز پنجشنبه به واسطه تولد حضرت ولی عصر مجلس تعطیل خواهد بود بنابراین جلسه آینده روز یکشنبه است.
(مجلس یک ساعت پیش از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ رضاحکمت