مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اسفند ۱۳۰۶ نشست ۲۱۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اسفند ۱۳۰۶ نشست ۲۱۸

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۲۱۸

صورت مشروح مجلس لیله یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۰۶ مطابق ۱۱ رمضان‌المبارک ۱۳۴۶

فهرست مندرجات:

۱-سؤال آقای بامداد از آقای معاون وزارت فوائد عامه راجع به راه شیراز و جواب آقای معاون

۲- بقیه مذاکرات نسبت به لایحه اجازه پرداخت بودجه مملکتی در اسفند ماه ۱۳۰۶ بر طبق تشخیص و تصویب کمیسیون بودجه و تصویب آن

۳- مذاکره نسبت به لایحه دولت راجع به پرداخت یک دوازدهم بودجه‌ها بابت مخارج مملکتی در بهمن ماه ۱۳۰۶ و تصویب آن

۴- قانون اجازه پرداخت یک دوازدهم بودجه‌ها و اعتبارات مصوب ۱۳۰۵ بابت مخارج مملکتی در بهمن ماه ۱۳۰۶

۵- قانون بودجه سال ۱۳۰۶ مملکتی و اجازه پرداخت مخارج مملکتی بر طبق تشخیص کمیسیون بودجه در اسفند ماه ۱۳۰۶

(مجلس سه ساعت از شب گذشته به ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت مجلس لیله پنجشنبه دهم اسفند را آقای نگهبان قرائت نمودند.)

غائبین با اجازه جلسه قبل:

آقایان: اعتبار- نوبخت- حاج حسن آقا ملک- یحیی خان زنگنه- میرزا احمد خان بدر

غائبین بی‌اجازه جلسه قبل:

آقایان: اسدی – اعظمی – نظام مافی _ قوام شیرازی مهدوی _ میرزاحسنخان وثوق_ محمود رضا- حاج غلامحسین ملک

دیر آمدگان با اجازه جلسه قبل

آقایان: فهیمی – عصر انقلاب – آیه الله زاده’ اصفهانی

دیر آمدگان بی اجازه جلسه قبل

آقایان: جلائی _ دشتی

رئیس _ صورت مجلس تصویب شد

معاون وزارت فواید عامه _چند فقره لایحه است که تقدیم مجلس شورای ملی می‌شود اولی راجع باستخدام می‌شود فن دم هاگن متخصص جنگل است لایحع دیگر راجع به تمدید امتیازی است که برای اتوبوس رانی داده شده بود حق نقدی بود که سابقا داده شده بود حالا که وسائلش موجود شده است و عنقریب حرکت می‌کند تقاضا کرده است ششماه دیگر تمدید داده شود این هم امتیاز راه آهن مابین عابدان محمره است که آقای موقر تقاضا کرده‌اند. این هم قانون جنگلها است که تهیه شده و تقدیم مجلس می‌شود برای تنسیقات جنگلی چون بودجه اداره راه آهن هذه السنه هم از کمسیون بودجه نگذشته و بطور موقت حقوق اعضائی که تابحال کار کردهاند پیشنهادی است بمبلغ چهارده هزار تومان که بمجلس تقدیم شده.

رئیس_ آقای بامداد از وزارت فوائد عامع سوالی داشتید مطلعشان کرده‌اید؟

بامداد _ بلی

رئیس_ بفرمائید

بامداد _ دو فقره سوال از وزارت فوائد عامه کرده بودم یکیش راجع به راه شیراز است که حالا سوال می‌کنم جواب که شنیدم اگر موقعش شد سوال دیگرم را عرض می‌کنم راه شیراز از اصفهان تا آباده راهی است خیلی خراب از آباده بشیراز باید در قاموس طرق و شوارع یک لغتی برایش پیدا کرد حاکم آباده بایست دولتی از شیراز برای آباده حرکت کرده است ده روز طول کشیده تا رسیده است شاید چهل و پنج شش فرسخ است. راه یاس چمن که نقطه ایست باتلاقی که اگر یکقدری باران بیشتر بیاید قابل عبور نیست. و برای مسافرین کاملا اسباب زحمت فراهم می‌کند. سابقا تکلیف مسافر معلوم بود با کجاوه و پالکی حرکت می‌کردند و البته لوازم زندگیشان را هم همراه داشتند ولی حالا تصور می‌کند یک روزه می‌رسد باباده یک اسباب مخففی همراه بر می‌دارد آنوقت تصور کنید چه وضعیتی است برای مسافر از شیراز تا بوشهر هم همینطوربد بختی‌ها برای مسافرین هست یک داستانی است که اگر یک نفر حاکمی سرتیپی امیر لشگری باشد ممکن است بواسطه ایلات آنجا خودش را از هلاکت نجات بدهد ولی اگر مسفر عادی باشد نمی‌تواند اگر توانست و بلامت گذشت که یک عرضحالی بوزارتخانه بوزارتخانه یا بنمایندگان می‌فرستد و الا خیر همانجا می‌میرد. برای استحضار آقای معاون عرض می‌کنم که یک پلی است در روی رود خانه قره قاچ که مرحوم مشیر پیشکار فارس یک راهی ساخته شخصا برای خیرات یک پلی روی این رودخانه ساخته است که قریب بیست هزار تومان خرجش شده است یک دهنه این پل خراب شده دو سال است می‌سازند هیجده هزار تومان هم خرجش کرده‌اند امسال هم آنرا آب برده شما اگر از روی قانون و تقسیمی که از باج راهها براه می‌رسد از اینجا تا بوشهر را یک شاه جاده بزرگ و یک معبر تجاری فرض می‌کنید اقلا یک سهمی به او بدهید آخر هزار تومان بودجه آنهم خرج پرسنل شدن البته همین وضعیت تولید می‌شود خدا میداند هر جائی که در این راه دست بهش نخورده است

خوبست ولی جاهائی که دست خورده ابدا قابل عبور نیست، یک پل کرده هائی اسمش پل گرده است از پل خان تا رزقان چون فاضل آب برنج کاری آنجا را مسیل می‌کند آمده اندگویا مرحوم الله وردی خان یا امام قلی خان پسر او آمده است و یک برجستگی با سنگ و ساروج درسات کرده و اسمش پل گرده شده است وقتی که اینجا را آب بگیرد. از روی او می‌شود عبورکرد. مهندس شما برای اینکه دو اتومبیل وقتی که بهم می‌رسند نمی‌توانند عبور کنند آمده و راه را برگردانده است تمام راه را خاک ریخته برای اینکه بعدد سنگ بریزد آنوقت چرخ اتومبیل هم البته اینها را صاف و محکم می‌کند خاکی ریخته شده است آنوقت اتومبیل در موقع عبور نیم ذرع سه چارک توی گل می‌نشیند شاید هم بمرضتان رسیده باشد زیرا بعضی‌ها هستند که مستقیما می‌نویسند اگر بعرضتان رسیده چه اقدام کرده ایدوگرنه حالا بفرمائید چه اقدام خواهید کرد.

معاون وزارت فوائد عامه _راجع به قسمت راه شیراز به اصفهان البته خود حضرتعالی میدانید و سایر آقایان هم میدانند که راه اساسی در آنجا ساخته نشده است و ما هنوز یک بودجه کاملی نداشته‌ایم که بتوانیم راه اصفهان به شیراز را بسازیم از سن ۱۳۰۵ به بعد شروع کرده‌اند و در یک نقاطی که سخت تر بوده یک عملیاتی می‌کنند ولی البته همینقدر که یک قسمتش خاک ریزی شده پول نرسیده است سنگ ریزی نکرده‌اند و برای سال آتیه اول بهار اعتبار داده می‌شود و سنگ ریزی خواهند کرد و اینرا نیمشود توقع داشت که ما با یک بودجه کمی بتوانیم راه اصفهان بشیراز را مثل شوسه از اینجا تا قزوین یا نقاطی که هر کیلومترش هزار تومان دو هزار تومان خرج دارد بکنیم مابین اصفهان و شیرا ز تقریبا هفتاد کرور پول لازم دارد که آنجا را هم مثل سایر شوسه‌ها بکنیم البته سعی می‌کنیم که قسمت هائی که خال ریزی کرده‌اند برای سال آتیه تکمیل کنیم و سعی می‌کنیم که در ۱۳۰۷ مبلغی را برای راه شیراز به بوشهر تخصیص بدهیم که نواقص را تکمیل کنیم و البته این یک راهی است که تکمیلش خیلی خرج دارد زیرا راهی است که برای راه آهن ساخته میشودو خیلی سخت است و بسته به بودجه اش است که ما بتوانیم باینقسمت تخصیص بدهیم و همینطور که آقایان متوجهند البته بایستی بطور الاهم فالاهم ساختمان راه‌ها بشود زیرا آنقدر ی که اهمیت داده می‌شود براه از اینجا به قم و و قزوین نمی‌توان همان اندازه اهمیت داد براه اصفهان بشیراز یا از شیراز به بوشهر البته راهها هر قدر کم عرض ترو نزدیکتر باشد خرجش هم کمتر می‌شود و در بیست فرسخ راه وقتی که پنجاه هزار تومان خرج کنید بهتر ساخته می‌شود و در بیست هزار تومان خرج کنید. البته اگر آن پولی که داده شده بمصرف نرسیده باید مواخذه کرد و تحقیق کرد و مفتش فرستاد و دید که خرج نشده یا اینکه مختصری که داده شده مصرف شده و تکمیل نشده و همین تذکر حضرتعالی را آقای آقا سید یعقوب هم در کمیسیون بودجه دادند و ابشان هم می‌خواستند سوال کنند عرض کردم خود وزارت فوائد عامه هم در نظر دارد که حتما در بودجه ۱۳۰۷ برای آن قسمت یک بودجه منظور کند که بتواند این نواقص را که امسال دارد و اسباب زحمت مردم است رفع کند.

رئیس _ آقای بامداد

بامداد _ این جواب‌ها را بنده می‌دانستم و همه هم میدادنند ایشان نمی‌گویند که ما متعمدا نکردیم حالاا هم استدعا می‌کنیم که شما پیشنهاد کنید کمیسیون بودجه که تصویب می‌کند مجلس هم تصویب می‌کند آن قسمتی که از این قانون به فارس می‌رسد او ار پیشنهاد بفرمائید و اطمینان بدهید که از سال آتیه اقلا شروع می‌شود که مردم اینطور گرفتار نباشند ما هم حرفی نداریم.

وزیر داخله_ بنده تقاضا دارم خبر کمیسیون داخله

راجع به قانون سجل احوال جزو دستور جلسه آتیه شود.

رئیس _ مخالفتی ندارد؟

(گفتند خیر)

رئیس _ ماده واحده راجع به بودجه کل مطرح است. آقای استرآبادی

استر آبادی _ در جلسه سابق آقای وزیر مالیه دو فقره لایحه بمجلس آوردند یکی راجع به پرداخت حقوق بهمن بود و دیگر راجه به اسفند بود و بر حسب قاعده می‌بایستی راجع به بهمن پیش افتاده باشد بنده خواستم تقاضا کنم که چون ماه رمضان است و حقوق مستخدمین وزارتخانه‌ها عقب افتاده است آقای وزیر مالیه هم موافقت بفرمایند که اول مخارج بهمن مطرح شود.

وزیر مالیه _ آقا درست می‌فرمایند بنده دو لایحه تقدیم کردم یکی یک دوازدهم روی ماخذ ۱۳۰۴ و اضافات مصوبه بعد مطابق دوازدهم‌های دیگر برای بهمن و یک ماده هم برای پرداخت اسفند ولی راجع باسفند چون قبلا مطرح شده و مذاکرات کافی شده و اغلب پیشنهادات خوانده شده و بنده گمان می‌کنم که دیگر طولی نداشته باشد بنده نمیدانم چرا میل دارند که ما حالا این کار را ناقص بگذاریم و کار دیگری شروع کنیم آقا که میل دارند در اینموقع حقوق مستخدمین زودتر داده شود و باید سعی کنند که همین امشب انشااللههردو بگذرد که بند هر دو ماه را با هم بهشان بدهم بنده خودم ساعی هستم که برای قبل از عید بلکه قبل از بیستم رمضان که مصادف با ایام مبارکه خواهد بود این دو دوازدهم پرداخته شود پس استدعا می‌کنم آقا هم موافقت بفرمایند که زود تر و بودن حواشی هر دو فقره تصویب شود.

استر آبادی _ بنده هم موافقت می‌کنم و مقصودم این بود که زودتر حقوق مستخدمین داد شود بنا بر این استرداد می‌کنم.

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

پیشنهاد می‌کنم مخارج مملکتی مطابق مواد تبصره تنظیم شده و کمسیون بودجه بمصرف خواهد رسید.

آقا سید یعقوب _ بنده گمان می‌کنم این مسئله را که عرض کردم یک مسئله فوق العاده نیست در واقع این ماده واحده که وزیر مالیه تقدیم مجلس کرده است و مجلس حالا رای می‌دهد اجازه مجلس است که مطابق بودجه که در کمسیون هم گذاشته است مجلس هم رای می‌دهد ودر واقع این ماده پیشنهادی وزیر مالیه تصویب ماده اول و ماده دوم مخارج مملکتی بود که وازرتمالیه مجاز است از طرف مجلس که مطابق ماده دوم بودجه تفصیلی را بپردازد ولی این بودجه تفصیلی را پرداختن بیست و چهار ماده دیگر عقب سرش است مثل اینکه شما به ناظر خودتان بفرمائید این پول را خرج کن اما در تحت این مواد خرج کن این است که بنده عرض کردم حالا لایحه بودجه کل خدمت همه آقایان هست یک موادی دارد که دولت باید مطابق آن مواد این بودجه را بپردازد نه اینکه دولت مجاز است که مطلقا بپردازد مطابق آن مواد باید بپردازد این بود که اول هم به آقای وزیر عرض کردم فرمودند بعد از آنکه این ماده تصویب شد این پیشنهاد داده شود بنده خواستم عرض کنم که کاملا مطمئن باشند که اکثریت مجلس بلکه قریب به اتفاق موافق است با ماده شما و رای می‌دهد بنده که بیش از یک ورقه نمی‌توانم بدهم و الا اگر می‌توانستم دو ورقه هم می‌دادم اما شما هم بدانید که مطابق این مواد باید بپردازید نه اینکه مطلقا بپردازید.

وزیر مالیه _ آقای آقا سید یعقوب نظرشان این اشت که مواد قانون بودجه بهمان ترتیبی که ماده اول و دومش مربوط بعوائد و مخارج مملکتی است بموجب این ماده واحده تصویب و اجرا می‌شود آن مواد دیگری هم که مربئط به قانون بودجه است آنها هم مطابق تصویب کمسیون اجرا شود.

Page 5 missing

رئیس __تصویب نشد

پیشنهاد آقای استرابادی

پیشنهاد می‌کنم با حذف یک رقم از سمت یمین قران تبدیل بتومان شود.

رئیس_ بفرمائید

استر ابادی _ بنده تصور می‌کنم که این توضیحات زیادی لازم ندارد واحد مقیاس مملکت ما تومان است اولابه قاعده اعشاری قران یک عشر تومان است وقتی که بنا شد یک بودجه یا لایحه قران نداشته باشد همان نومان را می‌نویسند و اگر چنانچه قران یعنی اعشار داشته باشد بتوسط قران آن اعشار تمیز داده می‌شود و بعلاوه واحد را قران قرار دادن یک رقم خیلی زیادی است که تولید زحمت هم می‌کند و بنده تصور می‌کنم که واحد ما باید تومان باشد.

رئیس _ آقای عراقی _ اصلا آقای استر ابادی باید متئجه باشند ما باید یک حسابی را داشته باشیم که به زبان خودمان نزدیکتر باشد تومان یک لغتی است که مال ما نیست.

بعضی از نمایندگان _ (باهمهمه) قران هم مال ما نیست.

رئیس _ آقایانیکه این پیشنهاد را قابل توجه می دادنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس _ تصویب شد.

پیشنهاد آقای استر ابادی

بنده پیشنهاد می‌کنم از بودجه تفصیلی وزارت معارف صفحه ۱۱۸ از اعانه‌های مدارس قلم هشت ششصد توامن اعانه مدرسه موسیقی حذف شود و نیز از صفحه ۱۷۷ بودجه مدارس ولایات از مدرسه ویشگاه ماهی نیست و سه تومان اعتبار کلاس موسیقی حذف شود

استر ابادی _ بنده قبل از اینکه داخل موضوع پیشنهاد خودم بشوم ناچارم عرض کنم از وقتی که من افتخار عضویت مجلس شورای ملی را دارم هر وقت که صحبت در موضوع بودجه می‌شد …

(دراینموقع عده از نمایندگان از مجلس خارج شدند)

یکنفر از نمایندگان _ اکثریت نیست.

مدرس _ ملائکه حاضرند حرفتان را بزنید.

استر ابادی _ بودچه بطریق ماده واحده به مجلس آمده گر چه یکی از آقایان هم فرمودند که اکثریت حاکم است بنده هم تصدیق می‌کنم که اکثریت حاکم است ولی اقلیتی در مجلس نیست ئ تصور نمی‌کنم اساسا کسی با بودجه مخالف نیستم و کاملا موافقم گر چه یک اشکال مختصری هست و او کسری است که کمسیون بودجه در نظر گرفته و اسباب این شده که آقای وزیر مالیه مجبور شده و در اینموقع ماه رمضان یک عده را از مالیه خارج کرده‌اند. اینها یک حرفهائی است که سر جای خودش باشد چیزی را که بنده لازم می دانم عرض کنم از نقطه نظر وظیفه وکالتی بلکه وظیفه دیانتی این است که ما باید بفهمیم این پول‌ها مال یک بیچاره رعیتی است که با هزار خون جگر ده تومان تهیه می‌کند و یک تومانش را مالیات می‌دهند و این را باید هر یک از آقایان نمایندگان مواظب باشند که این وجه بمصرف خودش برسد و بنده چون خیلی علاقمند بمعارف بودم (مثل همه آقایان بودجه‌های تفصیلی را غالبا نگاه مبکردم) و فقط بودجه معارف را بیشتر دقت و مطالعه کردم آن هم یک چند صفحه اش را و بیک اقلامی رسیدم که در پیشنهاد خودم عرض کرده‌ام

در قسمت اعانه مدارس در قلم هشت دیدم ششصد تومان بعنوان کمک خرج مدرسه موسیقی نوشته شده است …. روحی _ لا اله الااله

استر آبادی صفحه اش رانشان می‌دهم صفحه ۱۱۸ قلم هشت ششصد تومان اعانه مدرسه موسیقی اگر بنا است رعایت بشود در مال ملت من هر چه فکر می‌کنم که اعانه مدرسه موسیقی را در تحت چه عنوانی ما می‌توانیم تصویب کنیم نمی دانم؟ مدرسه موسیقی را یک قدری که فارسیش کنیم یعنی یک محلی که در آنجا تار می‌زنند ساز می‌زنند …

(همهمه نمایندگان)

روحی _ مال قشون است. قشون با چه راه برود؟

استر ابادی _ مال قشون نیست. بعد بیائید جواب بدهید. راجع به قشون مدرسه’ موزیک است که جزو بودجه قشونی است و بنده هیچ مخالف نیستم زیرا راجع به تحریکات قشونی و چه و چه است ولی این مدرسه شخصی است. مسئله قشون و اداری و نظامی نیست یک مدرسه ایست که یک آدم مستقلی باز کرده و سالی ششصد توامن به آن اعانه داده می‌شود و بنده هیچ تصور نمی‌کنم که این پیشنهاد بنده محتاج به رای باشد زیرا یکی از ان حرف هائی را که آقای مدرس فرمودند بنده اینجا عرض می‌کنم ….

مدرس _ من سر رشته ندارم.

استر ابادی _ و آن این است که صریحا عرض می‌کنم اعانه بمدرسه موسیقی بطور مسلم خلاف شرع است و مجلس باید مطابق قانون اساسی آنچه را تصویب می‌کند موافق قوانین شرعیه باشد. مدرسه موسیقی مخالف قوانین شرعیه است و دولت حق ندارد باین مدرسه کمک بدهد و مجلس هم نباید به اسم مدرسه موسیقی قلمی تصویب کند.

رئیس_ آقایانیکه این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(چند نفر قیام کردند)

رئیس _قابل توجه نشد. پیشنهاد آقا محمد ولی میرزا

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌دارم مبلغ ده هزار تومان از قلم مخارج کل کسر شود.

رئیس- آقای محمدد ولی میرزا

محمد ولی میرزا _ پیشنهادی را که بنده پیشنهاد کرده‌ام راجع به تعمیری است که ضروزت پیدا کرده و مربوط به سد رودخانه ایست که در شهر تبریز است و جمعی را گرفتار زحمت و مخاطره نموده ولی بعد از توضیحاتی که آقای وزیر مالیه در اینجا دادند دیگر مورد ندارد و مسترد می‌دارم.

رئیس _ پیشنهاد آقای ضیاء

(بمضمون ذیل خوانده شد)

اصلا ح تبصره۲ بودجه ۱۳۰۶ وزارتمعارف را بترتیب ذیل پیشنهاد مینمائیم:

تبصره ۲_ صرفه جوئی‌های بودجه ۱۳۰۶ وزارت معارف باستثنای مفد تبصره یک و همچنین به استثنای عواید اختصاصی مدرسه صنعتی فارس آنچه زائد بر شانزده هزار تومان بودجه مصوب آن مدرسه است و نیز عواید ۱۳۰۵ و صرفه جوئی‌های ۱۳۰۶ همان مدرسه که باید در ۱۳۰۷ بمصرف مخارج غیر ثابت و تکمیل مدرسه مزبور رسد الخ

رئیس _ آقای ضیاء

ضیاء _ توضیح زیادی در اینجا لازم نیست در ضمن تشکر از معارف پروری و موافقت تام محترم کمسیون بودجه عرض می‌کنم این مدرسه صنعتی فارس که ذکر شده است چون ماخذ عوائدش فقط در سال ۱۳۰۶ است. و سال هزار سیصد و شش هم که هنوز تمام نشده است بنده یک کلمه در تبصره ۲ بودجه وزارت

معارف علاوه کردم که اگر عوائد مدرسه صنعتی فارس علاوه بر شانزده هزار تومان چیزی داشته باشد بخودش بدهند که بمصرف خود مدرسه برسد و تکمیل شود و ماخذ بودجه مدرسه در سنوات بعد معلوم شود.

رفیع _ اجازه میفرمائید؟

وزیر مالیه _ بودجه که در کمسیون بودجه گذشته است تبصره مائی دارد و تمام آن تبصره‌ها لازم و ملزوم آن بودجه است بعقیده بنده اگر بنا باشد در مجلس بخواهند تبصره‌ها را بعضی دون بعضی مذاکره و اصلاح کنیم تولید زحمت می‌کند الان این تبصره را با این اصلاحی که آقا می‌خواهند بکنند بنده نمیدانم باید قبوال کنم یا رد کنم زیرا مطلبی است محتاج بمطالعه آن موقعی هم که در کمیسیون بودجه مطرح فرمودند بنده نبودم و از مذاکرات هم اطلاع ندارم باینملاحظه بنده تصور می‌کنم بهتر این است که این تبصره را که آقای ضیا÷ می‌خواهند این جا پیشنهاد و اصلاح کنند این را پس بگیرند و بگذارند تبصره است و در اصل مبلغ تفاوتی نمی‌کند بنده باز در کمیسیون بودجه حاضر می‌شوم و در آنجا مذاکره می‌کنیم و باین شکل و با شکل دیگری که مقصود اختلافی نیست و تبصره‌ها راجع به بطرز عمل است باین ملاحظه بنده تصوز می‌کنم که اصلح شقوق این تربیت باشد که این بطورکلی بهم نخورد.

ضیاء _ با این طوری که می‌فرمایند در کمسیون مورد مطالعه قرار می‌دهند بنده مسترد می‌کنم.

رئیس _ پیشنهاد آقای احتشام زاده

(بترتیب ذیل خوانده شد)

تبصره ذیل را پیشنهاد می‌کنم.

تبصره _ بوزارت مالیه اجازه داده می‌شود از محل صرفه جوئی بودجه وزارت خانه مربوطه مبلغی معادل حقوق یک ماهه بعنوان عیدی بمستخدمین جز÷ سرپائی وزارتخانها و ادارات دولتی و مدارس و سایر موسسات دولتی اعم از مرکز و ایالات و لایات بپردازد.

احتشام زاده _ بنده وقتی که این پیشنهاد را تقدیم کردم نظرم می‌آمد …

رئیس_ پیشنهاد آقای مدرس

(بمضمون ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم بوجه وزارت جنگ استثناء شود

رئیس _ بفرمائید.

مدرس _ مقدمه اگر چه این حق را ندارم ولی از باب اینکه من قصور در بیان دارم ارباب جرائد که عرائض من را می‌نویسند چون من قصور در بیان دارم روزنامه‌ها را هم پر فراغت ندارم بخوانم متصل از ولایات بمن می‌نویسند که شما چرا همچو گفتید. البته چون من خودم معترفم به قصور بیانم (این حق را ندارم) خواهش می‌کنم که اگر میل دارند نطق مرا در جرائد شان بنویسند از تندنویس‌ها بگیرند که موجب این نوشد که هی بمن کاغذ بنویسند و مجبور شوم جواب بدهم.

مسئله دیگر البته آقای مخبر ملتفت هستند که این پیشنهاد‌های زیادی که خیلی از آنها اساسی نیست منشاش چیزی است که تمام دنیا فهمیده‌اند. گفته‌اند که باید بودجه چند ماه به اخر سال بیاید به مجلس و مطرح شود. ابن را همه فهمیده‌اند که چون بودجه مسئله مهمی است خوبست که چند ماه به آخر سال مانده بیاید و مطرح شود که در جزئیاتش صحبت شود که منتهی باین پیشنهاد هائی که می‌بینید نشود. بی مناسبت نیست عرض کنم هر که گریزد ز خراجات شاه بارکش غول بیابان شود. اگر مسئله بودجه درست

مطرح می‌شد شاید به مجلی دوم سوم چهارم پنجم ختم می‌شد. بعد از ان که آقای وزیر مالیه در ظرف ده دقیقه می‌خواهد بودجه را بگذراند آنوقت کم کم این پیشنهاد‌ها منتهیمیشود بموسیقی که نمی دانم لفضش یونانی است عربی است، عبری است، فارسی است، ترکی است که معنایش را نفهمیم که خوب است یا بد است. این پیشنهاد‌ها همه جهتش این است که خود بودجه را نیاورده‌اند اگر آورده بودند شاید در مجلس سه مجلس چهار مجلس پنج مجلس این مسئله حل می‌شد و این پیشنهاد‌های زیادی که کشف می‌کند از این که هر کسی می‌خواهد یک انگشتی تویش بکند نمشه …

استرابادی _ این پیشنهاد بنده برای انگشت کردن نبود.

مدرس _ همه همین جور است. همه پیشنهاد‌ها بواسطه اینست که خود مسئاله خوب مطرح می‌شد این جور نمی‌شد. حالا برویم وارد مطلب شویم: این پیشنهاد من که عرض کردم خوبست بودجه وزارت جنگ مجزا شود دو محل نداشت. یکی اینکه من با وزیر جنگ مخالفم با وزیر مالیه، با وزیر پست و تلگراف با حاج رئیس الوزرا÷ ولی این پیشنهادنه بواسطه این است که با وزیر جنگ مخالفم) اگر چه ما وزیر جنگی نمی‌بینیم) فرق نمی‌کند پس این را کسی خیال نکند منشا÷ دیگر اینکه خصوص بودجه وزارت جنگ بودن مدخلیت در این پیشنهاد ندارد این نکته نیست. این بودجه تفصیلی وزارت جنگ را زود تر از همه دادند من هم یک چند روزی حال نداشتم و در منزل فراغت داشتم این را از اول تا آخر مطالعه کردم. اگر یک بودجه دیگر را زود تر داده بودند حالا آن را استثنا می‌کردم. اما این را که سابق بر این دادند و من فراغت پیدا کردم و اول تا آخرش را مطالعه کردم یک چیزهائی بنظرم آمد که مقتضی شد این چیزها در مجلس مذاکره شود. حالا آقایان که آمده‌اند و بودجه را بر سبیل اجمال این جا آورده‌اند من نمیدانم باقی بودجه‌ها چه جور است. شاید بودجه‌های دیگرصد درجه عیبش بیش از این باشد. شاید هم بهتر باشد شاید هم مثل این باشد و البته اگر عرایضی می‌کنم نه بواسطه این است که خواستم در پیشنهاد خیلی حرف بزنم از باب این است که یک مسئله باین بزرگی که مطرح شده البته یک چیزهائی باید ولو بر سبیل اشاره هم باشد صحبت بشود. آقایان هم رای بدهند مامخالف بارای آقایان نیستم آقایان هم رای بدهند. این را هم عرض کنم که من هر گز رسمم نیست (گمانم هم این است که قانونم اساسی هم ندارد) که معترض نطق وکیل دیگر شوم. ولی بآقای ثقه الاسلامی عرض کردم که بنظرم می‌آید این تشکری که کردید خیلی تشکر ساده‌ای بود و از شان پرسیدم شما از بروجرد بیرون رفته‌اید؟ لذا من می‌خواهم تشکر خودم را که عملی است بکنم. ما در یک موقعی که با دونفر از آقایانیکه اینجا حاضرند از بروجرد بیرون رفتیم و در عرض یکماه در این بیابانها و و ایالات بودیم. من می‌خواهم تشکرم را سی درجه بیشتر کنم. قوه امنیه مملکت مثل خون است در بدن . . اگر خون بد باشد، عیب داشته باشد یا نباشد آدم می‌میرد. بنده با مرحوم استر ابادی که یکی از وکلا÷ محترم بودند (آقای آق شیخ حسین استرابادی) با دو نفر کلاهی دیگر وارد اول خاک بروجرد شدیم. لر‌ها از دور با دوربین دیدند دونفر آخوند می‌آید، برف هم هست. خیال کردند که آخوند است بنا کردند به تیر انداختن هفت هشت گلوله انداختند بما ما گفتیم اعتنا نکنیم برویم. دیدیم خیر تیر می اندارند بواسطه اینکه آقای نصرت الدوله بما نگویند شما از وزارت جنگ سر رشته ندارید می‌خواهم بهشان بگویم در همینوزارت جنگ باستثنای چهار نفرشان من از همه شان عالمتر و عملی تر هستم خلاصه اینها بگمانشان ما آخوند هستیم

بنا کردند سه تیر انداختن. ما هم بنا کردیم به تیر انداختن. یک تفنگ کار حاج محمد تقی من داشتم که آقایان میدانند جلو گرفتم و بنا کردم به تیر انداختن آنها دیدندآخوند جلو می‌آید و تیر می‌اندازد خاموش شدند از ان راه رد شدیم و رفتیم رسیدیم بار دو و بعد با اردو رفتیم بآنجائی که آقایان میدانند بحبوحه ایلیات است و بالاخره از دور رسیدند و در تنک زاهد ما را محاصره کردند و هشتاد شترقورخانه بضرب تفنگ از ما بردند حالا آقای سید یعقوب میدانند چه جور بردند چون من تنقید نمی‌کنم از کسی …

آقا سید یعقوب _ برای تفنگ شما بود.

مدرس _ خیر به بینندکی داد. در همان خرم آباد ایل حسن وند روز روشن ریختند و سی و دو قاطر از ما بردند غرضم این است که در این بیابتنی که آقا فرمودند ما قطعه قطعه رفتیم، زدو خورد کردیم، شکست خوردیم، شکست دادیم. پس من که تشکر می‌کنم از روی چیزهائی است که دیده‌ام و یکماه زمستان در میان ایالات آنجا بوده‌ام. اما منافاتی با مسئله بودجه ندارد البته باید تشکر از قوه امنیه کرد ولی هیچ منافاتی با مسئله بودجه ندارد این بودجه که من دیده‌ام بعقیده من اولا این تشکیلاتی که توی این کتابچه است هیچ وزارتخانه ما این تشکیلات را ندارد. تشکیلات مرتب و منظمی است مثل یک کارخانه که وقتی موتورش را حرکت بدهید تمامش کار می‌کند. نه وزارت مالیه اینطور است. نه وزارت معارف، نه وزارت داخله. حالا فکر کیست؟ کار نداریم. ما کار به فکر کننده اش نداریم. این تشکیلاتی که وزارت جنگ دارد تشکلش وزارتی است بنده بیشتر از شاهزاده نصرهالدله سردرمیآورم این تشکیلاتی است که موتورش را که اینجا بگردانند تا اخر مملکت هر جا که هست کار می‌کند و این معنی تشکیلات است نه مثل وزارت مالیه که امروز می‌آمدم دم دروازه دوسه نفر دور مرا گرفتند که آقا بی نان شدیم. پس اینرا بدانید که من عن دلیل می‌گویم که این بهترین تشکیلات است فقط چیزی که بنظرم آمد و عیب دارد. دو اداره را ندارد و اگر این دو اداره را داشت بندهعقیده‌ام این است … نمیدانم چرا ندارد؟ یکی اداره هواپیمائی را ندارد. این بودجه مال چهل سال بیست سال پیش از این است. بودجه وزارت جنگ باید امروز عمده اداره اش هواپیمائی باشد. هر وزارتخانه بمتقضای روز است. این برای ده سال پیش الز این خوب بود. برای بیست سال پیش از این خوب بود. اگر بودجه امنیه می‌نوشتید ولی وقتی بودجه وزارت جنگ می‌نویسید. باید قسمت بزرگش هواپیمائی باشد و ابدا این بودجه آن قسمت را ندارد. دنیا می‌رود. رویهواپیمائی. باید نصف ثلث این بودجه خرج هواپیمائی بشود. ازحیث مدرسه اش. محصلینش کارخانه اش و این نقص است، هر کس بامن مدعی است هر که را می‌خواهد حکم کند به بیند که این را من حق می‌گویم یا آن کسیکه این بودجه رانوشته است، امروز جزء عمده وزارت جنگ (نه امنیه اگر امنیه رال بنویسید حق با شما است) اداره هواپیمائی است اگر سالی یک کرور خرج این اداره کنیم مدرسه بیاوریم کارخانه و اثاثیه و معلم نیاوردیم قبول است، زیرا دنیا جنگش از زمین رفته است به هوا، اینها را ما پیش می‌دانستیم، هرچه می‌گفتیم بما پیشتر گفته‌اند که یک وقتی جنگ از زمین می‌رود به هوا می‌گفتند خیر آخوند‌ها از این چیزها خیلی می‌گویند مثل اینکه می‌گویند شراب بد است که ما خودمان مبتلا شدیم و در مقام علاجش بر آمدیم ولی فرصت ندادند و آمدند ما را شکست دادند و متفرق شدیم و این بود که در جنگ مهاجرت (که وارد در خوب وبدش نمی‌شوم چون رفیق دارم) ما دیدیم همه روزه آدم کشته می‌شود مجروح می‌شود، دستش را گلوله می‌برد گوشش عیب می‌کند

پایش عیب می‌کند. گفتیم بابا پاید یک قانونی برای این‌ها نوشت زیرا این‌ها خودشان آمده‌اند و حالا خوب باید آمده‌اند این جا کشته می‌شوند ناقص می‌شوند در کرمانشاه گفتیم یک قانونی باید بنویسیم گفتند چه قانونی بنویسیم؟ گفتم آن قانونی که خدا نوشته است ما برداشتیم یک موادی نوشتیم که هر کسی صدمه خورد و در مریضخانه مجانی رفعش نشد اگر ناقص شد پول همان نقص را باید بهش داد مثلا گوشش عیب کرد. گوش در شروع مقدس ما قیمت دارد بحساب نقره سیصد تومان می‌شود دماغش کج شد قیمت دارد و در شرع ما اگر دماغ کج شد باید ثلث قیمتش داد و هکذادست و پا حتی یک توتولی ما اصفهانی‌ها میگوئیم آن چیزهائی است که روی دست در می‌آید گلوله برد در شرع مقدس ما حکم و قیمت دارد. برداشتیم یک همچو قانونی نوشتیم از سر تا پا اگر یکی مبتلا بیکی از اینها شد از خزانه وزارت جنگ پولش را بهش بدهند اگر کشته شد دیه اش را دوساله بورثه قانونیش بدهند. یک همچو قانونی نوشتیم منتها قشون‌ها آمدند آقای حاج امین التجار هم بودند) در رفتم (خنده نمایندگان) و قانون همین طور ماند ولی این تشکیلات این قسمت را ندارد که اگر یک کسی رفت و دستش را گلوله برد چه باید کرد؟ چند وقت پیش یک کسی آمد پیش من دستش گلوله خورده بود فرستادمش خدمت آقا (اشاره به آقای ثقه الاسلام) که یک خرجی بهش بدهد برود این تشکیلات این قانونن را ندارد و نقصش این قانون است خصوصدر بلاد اسلام چرا؟ اگر آمد فقط ادا÷ وظیفه خود را بکند (خطاب بوزیر مالیه) خواهش دارم شاهزاده چیز ننویسید. هرچه بنویسید نامربوط می‌شود .(خنده نمایندگان)

وزیر مالیه _ یکقدری رعایت نزاکت را بفرمائید شوخی جا دارد.

مدرس – بنده می‌گویم اگر می‌رود اجرا وظیفه بکند اگر مرد اگر هم کشته شد (بفهمید چه می‌گویم) یعنی اگر رفت جنگ با خارجه و کشته شد فداست وظیفه خود را ادا کرده ولی اگر خیر رفت بجهت اداری وظیفه مملکتی و تنظیمات و ترتیبات آن را گردستش را کلوله برد پول دستش را گلوله برد پول دستش را از خزانه عمومی از خانه وزارت جنگ باو بدهید.

رئیس_ آقای مدرس

مدرس _ اگر مسئله پیشنهاد را میفرمائید بنده در بودجه با اجازه آقایان حرف می‌زنم اگر آقایان اجازه نمی‌دهند همین جا قطعش می‌کنم.

باسائی _ بفرمائید آقا

بعضی از نمایندگان _ بفرمائید.

مدرس _ بجهت اینکه قبلا عرض کردم که چون بودجه است مجبورم اینجا عرض می‌کنم اگر آقایان می‌گویند ماده شصت و سه می‌گویند در پیشنهاد کم بگوئید که من را منصرف کنید از عرضم پیشنهاد غیر از این است. اگر آقایان اجازه نمی‌دهند عرض نمی‌کنم. ؟

بعضی از نمایندگان _ بفرمائید

باسائی _ بفرمائید آقا در مملکت احتیاجات خیلی زیاد است.

مدرس _ عرض کنم که این بودجه بیست کروری صد هزار تومانش باید خرج آن کار بشود. برای این قبیل اشخاص که ناقص می‌شوند یک همچو بودجه لازم است شما میفرمائید لازم نیست عرض نمی‌کنم؟

عمادی- خیلی چیزها لازم است

مدرس - میفرمائید چه؟

عمادی _ خیلی چیزهای دیگر هم که در شرع است همینطور است

مدرس- خواهش دارم آقا سه چیز است که عمر را تمام می‌کند یکی جهل است.

خلق الانسان ظلوما جهولا.

یکی کذب است که انسان آن چیزی را که خلاف عقیده اش است بگوید. این هم عمر را تمام می‌کند از تمام اینها بدتر این است که اسمش را بگذاریم حیا یعنی من یک چیزی را بگویم که خودم معتقد نباشم و بدانم که شما هم معتقد نیستید و خجالت نکشم و بگویم. من یک چیز خلاف واقع نمی‌گویم میگویم اگر یک چنین چیزی شما دروزارت جنگتان بگذارید که اگر کسی ناقص شد یک پولی به او بدهید که زندگی کند که از اهم امور است نمی‌خواهید؟ نگذارید، برای من عزائی ندارد. وقتی وقتی دستش را گلوله برد می‌آید اینجا پنجهزار من پنجهزار او بهش می‌دهیم اما این نمک این وزارت جنگ است. نمک این بودجه است. می‌خواستم بگویم ما اینها را بدیم که نگویند دیدیم و نفهمیدیم. حالا وارد در بودجه می‌شویم. اینها مقدمه بود. این بودجه که تقریبا با خرج شاگردان نظامی که به اروپا فرستاده می‌شود که مجزا کرده‌اند و با اجازه که لوازم این وزارتخانه (از اسلحه و غیر اسلحه) که وارد می‌شود خرج نداشته باشد از قبیل دوا و لوازمات دیگر تقریبا بالغ بر ده میلیون می‌شود از بیست و چهار میلیون عایدی مملکت ما ده میلیونش خرج این وزارت جنگ می‌شود. من نسبت به سابق صحبتی ندارم پنجسال است که این بودجه گرفته شده و البته انشا’الله خرج شده است اگر خرج شده خیلی خوب و اگر خرج نشده من بشما می‌گویم مال عموم هیچ جا نمی‌رود. انشا’الله الرحمن بنده وارد گذشته نمی‌شود و از حالا بیمدارد می‌شوم میگویم این بودجه را البته کمیسیون بودجه مطالعه کرده است اما یک غلط دارد اگر گفتندکدام است بنده تصدیق دارم که مطالعه کرد÷اند، عرض می‌شود که از اول تا آخر این بودجه جمع که می‌زند از افراد صاحب منصب و افراد اداری و تامین تقریبا عد÷اش به چهل هزار نفر می‌رسد، این مال آدمش است حیوان سیزده هزال است از اسب و قاطر سواری و کاری و بارکش، من مخارج یکی یکی اینها را می‌خوانم میگویم کم است نمی‌گویم نیست بجهت اینکه نمیدانم نه تفتیش کرده‌ایم نه من بلدم.

آقا سید یعقوب – مطمئن هستم

مدرس – قسم

آقا سید یعقوب – قسم هم می‌خورم

مدرس – قسم با مدعی نیست با منکر است اگر قسم با مدعی بود من قسم می‌خوردم من می‌گویم یک تفتیش خرجی وزیر مالیه کرده است برای این کار. تفتیش آن کارشان هم مثل باقی کارهای دولت می‌نماید. فقط خیالان لاله زار است و بس. اگر این شاهراده’ نمره’ الدوله از پدرش پرسیده بود. می‌دانست بودجه را چه جور بنویسد برای اینکه خودش غیر از خیابان الاله زار را ندیده، حالا می‌خوانم و مدال می‌دارم که تمام چیزها را موافق طهران نوشته‌اند. نوشته است این چهل هزار نفر هر یکنفری خرجش این است. مثلا رختخواب هر فردی سالی چهار تومان.

عمادی - زیاد است؟

مدرس شما رختخواب پارسالتان را دارید؟ من بجدم رختخواب پنجسال پیشم را دارم.

رفیع _ آقا سفر می‌روند. این حرفها چه چیز است؟ مجلس جای این حرفها نیست. ؟

مدرس – سفر هم رفته‌ام خواهش دارم بعد پیشت تریبون بفرمائید بنده که تعرض بکسی ندارم. قبلا هم عرض کردم بآقایان که اگر نمی‌خواهید عرضی نمی‌کنم

رفیع – خیر من اصلا نمی‌خواهم گوشم این حرف‌ها را بشنود.

مدرس – برو بیرون…...

رفیع – تو در بیرون

مدرس – من چرا بروم؟ روی چه قانون؟ به چه قانون؟

رفیع – به قانون فساد این حرفها زمینه فساد است.

Page 13 missing

عملی یا عامی از کارهائی که شده است این محتاج بذکر نیست پیدا و روشن است و تمام مردم دنیا و یک مملکتی هر روز آنها را می‌بینند هیچ محتاج بگفتن نیست محتاج به تکرار نیست تنقیدش، ردش حتی تصدیقش که بنده بکنم هیچ فرقی برای ان حقیقت واقع نمی‌کند خود بنده چند روز قبل از این جا با اتومبیل خودم با دو گوشم از ایجا رفتم تا کشکان و از کشکان هم برگشتم هر روز مهندسین نا در همان راه خرم آبادی که اظهار می‌کردند و شرح مسافرت خودشان را می‌دادند رفت و آمد می‌کنند بنده هم مکرر آنجا رفته‌ام و با همه آنهائیکه در مهاجرت با مهاجرین آشنائی دارم، در تمام آن نقاط هر کس می‌رود و می‌آید و هر کاری دارد انجام می‌دهد و عوض التماس و در خواست و آن معاهده’ که آقایان مهاجرین آنوقت می‌کردند. آقایان آقا سید یعقوب و حاج امین التجار خارشان هست که بسفارت کبرای مرحوم سردار محی معاهده کرده بودید که از تنک رازان و تنک زاهد ردتان کنند و بعد از ان معاهده آمدند لختتان کردند حالا تمام مردم بدون مذاکره و التماس می‌روند و می‌آیند و آنجا هائی هم که بعضی اشرار هستند توپ است و تفنگ است که صدا مبکند و آنها را مغلوب می‌کند این قسمت را هم که فرمودند بنده اطلاع ندارم ایشان اطلاع دارند و چطور اطلاع دارند. بنده این عیب را نمیدانم. من یکی از اشخاصی هستم که معتقدم اول حسن و اول تکلیف ادم عاقلی این است که اگر چیزی را نمیداند بگوید نمی‌فهمم اگر بنا شد یک چیی را انسان ندانست و خواست حتما بگوید میدانماین همان جهل مرکب است پس این که اگر بنده بگویم نم یدانم با اگر بیکی از آقایان بگویم که در این قسمت جناب عالی اطلاع ندارید این عیبی ندارد بالاخره هر کس که نمی‌تواند در هر کاری اطلاعی داشته باشد بنده آقای مدرس را با تمام فرمایشاتی که فرمودند بهیچوجه من الجوه در هیچکدام از رشته‌های مربوط به تفنگ و جنگ وزارت جنگ مطلع بصیر و یا خبر نمیدانم.

مدرس _ بجهت اینکه تو خیابان لاله زار را فقط دیده ی.

وزیر مالیه _ تفنگ حاج محمد تقی داشتن و انداختن یا نینداختن هم هیچ فرقی باطلاع و بصیرت نسبت بقشون و نظام نمی‌کند زیرا اگر اینطور باشد همان لرتفنگ دار بهتر از همه ماها بغل می‌گیرد و خیلی خوب جنگ می‌کند ای کاش همه افراد ما جنگی می‌شدند مثل انها و بسیار مردمان حقیقه خوب و با هوش هستند و بهترین افراد آتیه مملکت ما قطعا آنها خواهند بود پس در اینصورت بنده تکرار عرض خودم را نمی‌خواهم را نمی‌خواهم بکنم و و نقض یک حرفها و مذاکراتی که در اینجا شد بطور کلی اینها را بحث نمی‌کنم فقط یک چیزهائی است که مربوط ببودجه است مربوط بحقایق اولیه است این‌ها را البته بنده ملتفت هستم آقایان هم ملتفت هستند که وقتی که طرح می‌شود قضاوتشان را از روی خبروبت می‌کنند. هواپیمائی و اظهاراتیکه امروز یکی ازبزرگترین ارکان قشون و نظام دنیا است و چرا د راین بودجه نیست این یک چیزی است که هیچ زحمتی ندارد پیدا کردنش و هیچ زحمتی هم ندارد گفتنش اما زحمتش کجاست؟ زحمت آنست که اگر آدم ان را روی ورقه نمی‌بیند برود قلعه مرغی و خودش را ببیند هواپیماهای نظامی شما در سال هستند؟ هواپیماهای نظامی شما چندین صد مرتبه از این کوههای لرستان عبور کرده‌اند و باطرف و برگشته‌اند در تمام زوایای آنجا باشرار بمب انداخته‌اند. اقای آقا شیخ عبدالرحمن شما نمیدانید؟ …

آقا شیخ عبدالرحمن _ چرا

وزیر مالیه _ کجاها مانده که نرفته‌اند؟ اما هوا پیمائی و خیلی چیزهای دیگر تمکن می‌خواهد. پول می

خواهد این بودجه که ملاحظه میفرمائید از صرفه جوییهای این بودجه که روی پایه و اساس ۳۰۴ است و در ان موقع هنوز هواپیمائی در بعضی جاها دائر نبود هواپیمائی را برای شما دایر کرده‌اند و برای اینکه این کار تکمیل شود در سال پنج میلیون خرج دارد. وقتی ما پولش را پیدا کردیم البته تکمیل م یکنیم. حالا اظهار عقیده در اینکه اساس نظام و قشون اول باید روی هواپیمائی باشد این تکلیف جنابعالی نیست که این حرف را بزند این را بروید از آنهائی که در این امر اطلاع و بصیرت دارند بپرسید و ه ببینید چه جور قضاوت می‌کنند این را برید از رفیق مسافرت خودتان در لرستان از سرتیپ شیبانی بپرسید، بروید از آن صاحب منصب‌های تربیت شده مدارس، جنگ دیده، اروپا رفته، عمل کرده بپرسید و بفهمید که شاید آنها هم عقیده شان این است (و حق هم با آنها است) که در این مملکت ما اول نباید همه پولها را خرج هواپیمادی زیاد می‌کنند دو قسم است یا مثل ممالک اروپا هستند که میلیونها و میلیارد‌ها خرج می‌کنند برای نظامشان آنوقتالبته سعی می‌کنند میلیونها از مخارجشان بکاهند و برای هواپیمائی مصرف کنند یا یک ممالکی هستند مثل عراق که استقلال ندارند و نمی‌توانند قشون پیاده و سواره و افرادملی و مملکتی آنطوریکه می‌خواهند داشته باشند و یک کسی دیگر آمده در آن مملکت و می‌خواهد آنها را حفظ و اداره کند با چه اداره می‌کند با صد تا آیروپلان. شما هیچ کدام از این دو تا نیستید دومیش نیستید الحمدلله. اولیش را هم صبر می‌کنیم انشاءالله الرحمن وقتی که تمکن را پیدا کردیم همان کار‌ها خواهیم کرد …

مدرس _ مصطفی کمال پاشا هم مثل شما بود.

وزیر مالیه _ امورز هواپیمائی از برای مملکت‌ها هنوز یک چیزی است که نمی‌شود گفت از ضروریات اولیه است بنده این را از روی عقیده خودم نمی‌گویم همانطور که شا نمی‌فهمید بنده هم نمی‌فهمم. آنهائی که خبرههستید گفته‌اند و من از آن‌ها شنیده‌ام و اینجا تکارار می‌کنم و شما مجبورید قبول کنید. اگر خودتان هم نمی خوواهید طبیعت شما را مجبور می‌کند که در هر فنی قهور ذی فنش باشید همانطور که هر وقت شما یک مسئله فقهی بگوئید من تسلیم می‌شوم.

مدرس _ اینهم فقهی است.

وزیر مالیه _ فقهی نیست این فقهی را نگاه دارید حالا باشد.

مدرس _ نگاه بطرفم می‌کنم.

وزیر مالیه _ حالا می‌رویم سر تشکیلات. به بینیم تشکیلات قشونی ما چطور است؟ این که می‌فرمایند اعتبار باید پیش بینی شود که اگر کسی عضوش از بین رفت یا فلانطور شد آنرا چطور جبران کنند …

عمادی _ در قانون استخدام هست

وزیر مالیه _ در همه جا هست مننتهی هر چیزی در هر موقعی صورتش فرق می‌کند، طرز عملش فرق می‌کند، امروز اولا این فکر باید در دماغ همه ما موجود باشد که سر بازی و خدمت نظامی مثل عهود قدیمه قرون سابقه مسئله مزدوری نیست، وظیفه وطنی است و این وظیفه وطنی نسبت بدشمن و نسبت بمخالف با اصول و قانون و نظم در مملکت هیچ فرق نمی‌کند دشمن می‌خواهد خارج می‌خواهد داخل باشد…

مدرس _ خیر فرق دارد.

وزیر مالیه _ هر کس بر علیه اصول قانونی و حکومت و قوانین ملی ما قیام کند همانطور که در قوانین موضوعه ما هم این مطلب هست او را بایستی یکنفر دشمن ما تلقی کنیم بایستی با آن دشمن با همان حس فداکاری که با دشمن خارجی دعوی می‌کنیم دعوی کنیم …

مدرس _ خلاف اصل این ملت است.

وزیر مالیه _ پس از نقطه نظر اصولی باید این محرز باشد که سرباز ما و نظام امروزه ما مزدورنیست

با این حال ملل متمدنه و کلیه ممالکی که همه چیزشان اداره شده و در تحت اداره می‌آید آنها چه جور این قبیل مسائل را جبران می‌کنند؟ یک راهههای معینی دارد. معالجه است محافظت است، حقوق تقاعد دادن است، اولادش را نگاهداشتن ایت اینها هم باز مطابق ترقی و تعالی ما در خط ثروتمند شدن و بیشتر ثروت پیدا کردن و اینها باید تکمیل شود. ما همه چیزمان را یک مرتبه نمی‌توانیم درست کنیم. پریشب در اینجا عرض کردم (در موقعی که اشاره بجواب یک ناطق محترم دیگری می‌گردم) که ما پرگرام و نقشه اولیه مان یعنی نقطه اولیه هر نقشه که امروز ما هنوز در آن نقطه اولی هستیم مسئله بقاست تا وقتی که این مسئله محکم و محرز نشده تمام آداب و تشریفات دیگر در آن موقع مثل یک چیز تجملی است که باید به مرور ما آنها را درک کنیم ولی اول چیزی را که ما بایستی حفظ کنیم برای خوامان و اول چیزی را که ما بایستی حفظ کنیم برای خودمان و اول نقطه پرگراممان در هر چیز مسئله بقا÷ است و در این قسمت اولیه هر کداماز ما‌ها بهر مخاطره‌ای و بهر بدبختی و فلاکتی، هر کس می‌خواهد باشد، متنفذ باشد، نظامی باشد، وکیل باشد یا وزیر، همه ماها باید تن در دهیم برای اینکه اصل اولیه را نگاه کنیم تا بعد بمرور تا مبانی محکمه و صحیحه تکمیل شود و آنوقت چیزهائی که امروز بنظر ما ما تجملی می‌آید بنظر ما تشریفای می‌آید آنروز از لوازم و ضروریات خواهد بود این نکته که در اینجا ذکر شد در جاهای دیگر هم ملحوظ است ولی همینطور که عرض کردم درجات دارد ما امروز یک درجه تقریبا نزدیک بخوبی را (نمی‌توانیم عرض کنم خوبی را) طی کرده‌ایم ولی بریا تکمیل آنها بای منتظر وقت شد بایستی صبر کرد ما باید همه عوض اینکه تنقید کنیم عوض اینکه تضعیف کنیم عوض اینکه اگر یک روحی امروز در مملکت ما پیدا شده که در این روح را د رعمرخودمان ندیه‌ایم و آنهائی هم که از ما معمر تر بودند ندیده بودند صد سال پیش از این و دویست سال پیش از این را که من نمیدانم چه صورتی داشته ولی آن روح سلحشوری که امروز در افراد نظامی ما پیدا شده در عوض اینکه روح را تکمیل کنیم، تقویت کنیم، تعظیمش کنیم، تکریمش کنیم، تا آن مرحله بقاراطی کنیم و برسیم بمقصود و عوض اینکه مسئله رختخواب و لحاف و اینها را بگویئیم بایستی فکر کرد و دید چه جور ما می‌خواهیم افرادمان را تربیت کینم؟ تشکیلاتمان روی چه پایه و چه اسسی است؟ ممکن است که سربازهای ما و نظامیهای ما مثل شپش از گرده شان هم بالا برود و ریششانرا هم هیچوقت نتراشند یا اینکه کلاهشان بوق باشد یا اینکه اگر سفر می‌کنند یک عبا داشته باشند یا یک لحاف داشته باشند که وقتی مسافرت می‌کنند تو برف کولشان بگیرند یا روی سرشان بیندازند روز از برف باران حفظشان کند و شب هم روی خودشان بیندازند و بخوابند. این یک قسم تشکیلات دادن وعده نگاهداشتن است. البته اگر روی این اصل برویم و اقا این اصل را تجویز می‌کنند.

مدرس _ خیر

وزیر مالیه _ سالی چهار تومان نمی‌خواهد. سالی یک تومان هم نمی‌خواهد ولیکن ما در مملکت خودمان روی این اصل نمی‌رویم. ما می‌خواهیم در مملکتمان برویم رو یآن اصلی که شبیه بشویم بهمه مردم دنیا. یعنی سعی کنیم حالا هم نمی‌توانیم بشویم صریح اینجا عرض می‌کنم. نمی‌توانیم بشویم ما هر قدر که می‌خواهیم خودمان را بکشیم برای یک نفر نظامی و سرباز از هیچ حیث حالا نمی‌توانیم سربازمان را مثل سایرین نگاه داریم _ این ارقام حاضر است، مقایسه می‌خواهد شما نگاه کنید ببینید سرباز فرانسوی یکنفرش در سال چقدر خرج دارد؟ آنوقت این را تطبیق می‌کند این را مقایسه کردید با هم آن وقت می‌بیند تفاوتش چه چیز است ما هنوز بآن مرحله رسسیده‌ایم ولی از امروز می‌خواهیم عادت بدهیم سربازانمان را که لحافشان پاره نباشد. بایستی زیر

سری داشته باشند. رختخواب آنها باید عوض شود. شما حفظ الصحه سرباز را اگر ملاحظه کنید باید تمیزش نگاه دارید باید حمام برود خودش را بشوید شپش نباید داشته باشد کثافت نباید داشته باشد رختخوابش هم باید تمیز باشد شما حالا سالی چهار تومان خرج می‌کنید سه سال دیگر پشت همین نریبون یک کسی می‌بینید که از هشت تومان دفاع خواهد کرد و باید هم اینطور باشد شما تصور می‌کنید که چهل هزار وعده نگاهداشتن با این پولها کار آسانی است؟ هیچ کار آسانی نیست شما حساب کنید به بینید چهل هزار وعده انگلیسی چقدر خرج دارد هیچ کار آسانی نیست اینکه بنده عرض می‌کنم باید به خبره رجوع کرد یک صاحب منصبی را پیدا کنید اگر متاسفانه بعضیها پیدا شوند که نخواهند به صاحب منصبهای هموطن خودشان اعتماد داشته باشند بروید از اجنبی بپرسید. من آقا چشم دارم! واله بالله من پریروز وقتی که در خرم آباد بودم چهل روز توی شش هزار نفر عده زندگی کردم. این شش هزار نفر عده را که من بین انها زندگی کردم لحاف و دوشک و حمام و همه چیزش را دیده‌ام. وقتی هم حرکت می‌کرد هر پانصد نفرش با هزارو پانصد دو هزار قاطر می‌رفت برای نقاط اردوکشی. مخصوصا بنده متحی بودم و اینرا پرسیدم که در این راه‌های تنک ترش کوهستانی من می‌خواهم ببینم شما این هزار و پانصد قاطر را چه جور حفظ می‌کنید برای اینکه از این قاطر اولی تا قاطر آخری که همه مجبورند مسلسل دنبال هم بروند یکیش یک قدری پائین تر برومیغلطد. این یک فرسخ و نیم دو فرسخ طولش می‌شود. شما اینها را چطور حفظ می‌کنید این‌ها را بنده رفته‌ام انجا را دیده‌ام و با انها حرف زده‌ام و حالا بشما می‌گویم این است شما امروز و این وضعیت باید بهتر شود پس این وضعیت را باید شما برای خودتان بخواهید. اقایان این را باید روشن بفرمائید آقای تقی زاده همیشه از الاهم فالاهم صحبت می‌فرمایند این حرف خیلی حسابی است ولی آن روز هم عرض کردم که ما هنوز بمرحله الاهم فالاهم نرسیده‌ایم و در مرحله بقا هستیم. در همین حالی که هستیم ملاحظه بفرمائید چه چیز برا ی ما اهمیتش زیاد تر است ما باید این فکر را داشته باشیم که قشون از همه چیز در این مملکت مهم تر است فعلا اهم برای ما مدرسه نیست. معلم نیست بلکه قشون است (نمایندگان صحیح است) چرا؟ برای اینکه اول باید مملکت خودتان و استقلال خودتان را ازدست دشمن خارجی که بصورت دشمن داخلی در میاید هزار مرتبه خطرناک تر از دشمن خارجی است باید حفظ کنید و بعد کارهای دیگر را باید شروع کنید حفظ مملکت به چه صورت چیز صورت می‌گیرد. با سر نیزه و داشتن قشون است صحیح است) این کار را سر نیزه می‌کند نه کتاب. نه معلم. البته وقتی که اینکار درست شد و تمام نقاط مملکت باین وسیله مطیع شدند آن وقت هم ودرسه می‌توان درست کرد و هم معلم حالا اگر بنا شود که شما یم عایدی مثلا صد تومان داشته باشید و او ار بخواهید بین نظامی و قشون و معلم پائین مدرسه و اداره و مستخدم خرج کنید کدام یک را ترجیح می‌دهید و اختیار می‌کنید؟ البته قشونرا ترجیح می‌دهید (صحیح است) برای اینکه ما تجربه داریم و دیده اییم که تا پنجسال، شش سال، پیش دشمن خارجی بلباس داخلی جاهل که بیچاره خودش هم نیمداند کی او را باین کار واداشته در می‌آید و تا پشت دروازه’ شهر شما را می چاپبد (صحیح است) این‌ها یک چیزهای است که در زندگانی تا این اواخر بوده، چرا ما باید این قدر فراموش کار باشیم ؟! وقتی این قضیه محرز شد هیچ تردید نیست که عوض ده میلیون پانزده میلیون باید خزج قشون کرد، هرچه شما در این مورد خرج کنید جای دوری نمی‌رود و اگر شما دذر یک مرحله دیگری غیر از این مرحله بودید البته این سیاست صدق نمی‌کرد,

مدرس – حالا هم صدق نمی‌کند.

وزیر مالیه – امروز این سیاست صدق می‌کند برای اینکه شما اگر ده میلیون خرج قشون می‌کنید و پشت همین تریبون بنده و جنابعالی افاده می‌کنیم از تصدق سر همین نظامی است که دارید و الا شما این بیست و پنج میلیون را از کجا می‌آوردید که بودجه عمومی مملکت قرار دهید و بعلاوه مخارج راه سازی را بدهید و مقدار معتنابهی را بطور اختصاص برای راه آهن _ تخصیص بدهید؟ این پول را از کجا آورده‌اید؟ ! مگر در این مملکت اخیرا گنجی پیدا شده ؟! بنده هر چه فکر می‌کنم هیچ وسیله نمی‌بینم مگر بواسطه امنیت این امنیت را در مملکت کی ایجاد کرده؟ سر نیزه؟

(صحیح است) شما اگر معتقد نباشید که امروز نصف عوایدتان را صرف سر نیزه و قشون بکنید فردا اصلا پنج میلیون عایدی هم پیدا نخواهید کرد که لواطی اجلافیش وا بکنید پس حقایق را باید درست در مقابل چشم دید بنده نمی‌خواهم بیشتر از اینقسمت داخل شوم و مسئله را تعقیب کنم ولی همینقدر خوشوقم است از اینکه اگر اظهارات آقای مدرس تضعیف کننده و کدر کننده بود ولی موافقت هائی که بعد آقایان با عرایض بنده کردند کاملا مسئله را جبره کرد و برقلوب تمام افراد نظامی که این حرف‌ها را می‌شنود موثر تر خواهد بود.

رئیس _ رای می‌گیریم پیشنهاد آقای مدرس

مدرس _ اجازه میفرمائید سوء تعبیری شده که باید رفع کنم.

رئیس _ لازم است خدمت آقای مدرس عرض کنم که حضرت عالی بهیچوجه مراعات نظامنامه را نمیفرمائید و کار بنده را هم مشکل می‌کنید تقریبا ده برابر آنچه که باید بفرمائید در پیشنهاد مذاکره میفرمائید و بعلاوه نسبت بآقای وزیر مالیه یک چیزی فرمودید که مشمول ماده ۱۲۹می‌شد.

مدرس _ خوب است بفرمائید.

رئیس _ بنده اخطار نکردم. بجهت این که آن لفظی که فرمودید از اخطار بیشتر مجازات داشت ولی چون در موضوع ماده ۶۳ اخطار کردم و آقایان موافقت نکردند این بود که بنده متعرض آن ماده نشدم حالا هم خواهش می‌کنم از اینموضوع صرف نظر بفرمائید زیرا ممکن است مذاکراتتان ادامه پیدا کند.

مدرس _ بنده سوء تفسیر آقای وزیر را خواستم رفع کنم زیرا ایشان قشون روی کاغذ را با قشون بیرون اشتباه کردند.

رئیس_ پیشنهاد آقای رفیع (بشرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره پیشنهادی کمیسیون بودجه باین نحو اصلاح شود.

تبصره _ مستخدمین اداری حق تدریس موظفا باستثنا÷ مدارس عالی ندارند و وزارت مالیه مکلف است بهیچ عنوان دو حقوق قبیکنفر ندهد.

رئیس _ آقای رفیع

رفیع _ عرض کردم یک پیشنهادی در کمسیون بودجه شده بود بعنوان تبصره آقایان هم رای دادند بالاخره باینصورت در آمد و در نظر بود در موقعی که بودجه معارف مطرح می‌شود استدعا شود که این ترتیب باین شکل اصلاح شود حالا چون بودجه بشکل ماده واحده به مجلس آمده استدعا دارم ین طور اصلاح شود. اما مدارس عالی که مستثنی شده برای ایمست که معلم نداریم و بعضی از آقایان مجبورند علاوه بر استخدامی که دارند در مدارس عالیه هم با حقوق کم تدریس کنند زیرا اگر ما بخواهیم آنها را هم مستثنی کنیم انوقت ناچاریم با حقوق عالی مثلا سیصد تومان چهار صد تومان از خارجه معلم بیاوریم و این البته به ضرر دولت است. از این جهت بنده در پیشنهاد

خودم مدارس عالیه را که مدرسه’ طب و حقوق باشند مستثنی کردم.

وزیر مالیه _ این پیشنهاد را بنده قبول می‌کنم و مخصوصا تائید هم می‌کنم. بری اینکه البته آقایان متوجهند که این مدارس عالیه که امروزه ما داریم باید در اتیه یک اشخاصی را تربیت کنند که خودشان بتوانند در آنجا تدریس کنند از این جهت بنده کاملا با این پیشنهاد موافقم.

رئیس_ پیشنهاد آقای زعیم. (بمضمون ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم مصارف اسفند ماه نیز مانند سایر شهور هذهالسنه از روی بودجه ۱۳۰۴ پرداخته شود.

رئیس _ آقای زعیم

زعیم _ این پیشنهاد را بنده ازدو نقطه نظر تقدیم کردم نظر اولم راجع باصل بودجه است در اینجا مکرر راجع باهمیت بودجه و اینکه بودجه تفصیلی باید بمجلس بیایدتا هر یک از آقایان نظریاتی که د راطراف آن دارند اظهاردارند صحبت و مذاکره شده و این البته برای این بوده که هر یک از آقایان نظریاتی که راجع به تشکیلات مملکتی و کلیات بودجه دارند اظهار بفرمایند و این کار نشده و یک دلیل مهم این مسئله همین مذاکراتی بود که الان در جریان بود و شاید قریب یک ساعت وقت مجلس را گرفت. آقای وزیر مالیه راجع به یک قسمت از بودجه وزارت جنگ در این جا توضیحاتی دادند و البته بودجه‌های دیگری هست که هر کدام از آنها لایق است که مدتها اطرافش مذاکره شود یک نظری در کار است و آن این است که آیادر مملکتی که یازده میلیون خرج تشکیلات قشون می‌شود به تناسب این مبلغ چقدر باید صرف معرفش بشود؟

راست است که سر نیزه محترم است. ولیمعارف هم محترم است و باید بهمین نسبت معارف را هم ترقی داد. ابن‌ها یک قضایا و نظریاتی است که در موقع بودجه باید مذاکره شود خلاصه این یک نظر بنده بود که عرض کردم و عقیده دارم حالا که یازده ماه از سال مطابق سنه ۱۳۰۴ پرداخته شده این یک ماهه هم همین طور پرداخته شود منتهی این بودجه که امسال در کمسیون بودجه تنظیم شده ملاک و مدرک زمینه باشد برای مذاکرات در بودجه ۱۳۰۷ که بعد خواهد آمد و در اطراف آن مفصلا مذاکره خواهد شد نظر دیگر بنده اطلاع پیدا کرده‌ام متجاوز هفتصد هشتصد نفر از اعضا÷ وزارت مالیه را آقای وزیر مالیه بیکار کرده‌اند در صورتیکه در جلسه قبل در همین جا اظهار کرده‌اند در صورتیکه در جلسه قبل در همین جا اظهار کردند این عده را که بیکار کرده‌ایم از اول فروردین بادارات دیگر از قبیل ثبت اسناد و سجل احوال پذیرفته خواهند شد و بانجاها منتقل می‌شوند بنده نفهمیدم چرا با این امر را ضی شدند، خوب بود باین امنیت صوری که پیدا شده در معنوبت بدهیم (جمعی از نمایندگان _ معنویت دارد) و طوری نکنیم که در این شب عید از ایام نوروز یک جمعیت کثیری برای یک تفاوت جزئی از کارشان محروم شوند بهتر این بود که این یک ماهه بانها مهلت داده می‌شد تا اول فروردین و آنوقت آنها را منتقل بادارات دیگر می‌کردند از این دو نقطه نظر بنده این پیشنهاد را تقدیم کردم دیگر بسته بنظر آقایان است

رئیس _ آقای رفیع

حاج آقا رفیع _ نماینده محترم در ضمن پیشنهادشان می‌خواهند تمام زحمات کمسیون بودجه را محو کنند _ این ماده واحده که در اینجا مطرح شد در اطرافش یک حرفهائی که بر خلاف نظریه و انتظار همه آقایان بود زده شد حتی نمایندگان مرکز هم حاضر نبودند که این حرف‌ها را بشوند بالاخره پس از این همه مذاکرات دیگر مورد ندارد که باز بودجه بلاتکلیف بماند مستخدمینی هم که از مالیه بیرون رفته‌اند البته همه شان

نوکر و مستخدم این ملت و از اهل این مملکتند و برای آنها در ثبت اسناد و سجل احوال و سایر شعب کار پیدا خواهد شد و جای نگرش و محتاج به توصیه شما نیست.

رئیس _ رای گرفته می‌شود بقابل توجه بودن این پیشنهاد. آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(کسی قیام نکرد)

رئیس _ تصویب نشد. پیشنهاد آقای روحی (بشرح آتی خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم مدارس عالی نام برده شود تا مورد اشکال در آتیه نشود.

رئیس _ آقای روحی

روحی _ چون در مجلس اسمی از مدارس عالیه برده شد نظر بنده این است که خوب است توضیح داده شود مدارس عالیه کدامند تا فردا اسباب زحم فراهم نشود والا فردا تمام مدارس مدارس عالی قلمداد خواهند شد. بنده کاری باصل مطلب ندارم ولی غرضم این است حالا معلوم شود که مدرسه سیاسی یا فرضا مدرسه فلاحت تجارت جزو مدارس عالی محسوب خواهند بود تا در اتیه تولید اشکال نکنند.

وزیر مالیه _ بنده از نماینده محترم تمنا دارم اجاه بدهند که ما در عرف اصطلاح و در زندگانی خودمان کلماتب را که داریم و معانی که آنها دارند همینطور محفوظ بماند اگر یک وقت یک اشخاصی پیدا شده‌اند کلمات و الفاظ را از معانی خودشان منحرف کنند ربطی بموضوع ندارد و آنها باید جلوگیری کرد نه اینکه ما حالا بیائیم و پایه و اساس مطلب را کج بگذریم این خوب نیست مدارس و تمام دنیا یک معلومات و شرایط و مقرراتی دارد که مدارس ابتدائی و متوسطه ندارند. اگر شما فرض می‌کنید یک اشخاصی پیدا می‌شوند که سو÷ استفاده از معانی کلمات می‌کند و مدرسه متوسطه را بجای مدرسه عالی قلمدادی می‌کنند البته ما نباید بگذاریم و این قید را هم از حالا نمی‌شود درباره مدارس عالی زیادی نداریم ممکن است فردا پیدا کنم. و شاید مثلا چندین مدرسه عالی از قبیل مدرسه مهندسی و غیره که حالا نداریم بعد پیدا می‌کنیم از این جهت بنده از أقای روحی استدعا دارم پیشنهاد شان را مسترد بدارند.

روحی _ بنده مسترد می‌دارم

رئیس_ رای گرفته می‌شود بماده واحد …

وزیر مالیه _ یک اصلاح مختصری هست که بنده می‌خواهم از أقایان اعضا÷ محترم کمسیون بودجه تمنا کنم که در این قسمت با بنده مساعدت بفرمایند و از آنجا که همیشه با نهایت گشاده روئی بودجه معارف را تلقی می‌کنند در این موقع هم که بنظر بنده یک ظلمی شده خوب است این را رفع و اصلاح بفرمائید بنده تقاضا می‌کنم هزار و دویست تومان بودجه معارف افزوده شود یعنی بر کل مبلغ مصوب کمیسیون باید افزوده شود و محلش را هم از تفاوتی که د رجمع و خرج حاصل می‌شود تامین می‌کنم و این مبلغ هم راجع است به خرج تحصیل دونفر پسر‌های آقای فرزین وزیر مختار ما در برلن. هیچ دلیل ندارد که این مخارجی را که همیشه داده می‌شد امروزه ما قطع کنیم. در کمیسیون بودجه هم گمان نمی‌کنم معتمدااین کار شده باشد. از این جهت بنده پیشنهاد می‌کنم این مبلغ هزار و دیست تومان بمبلغ مصوبه کمسیون علاوه شود و این را هم توضیحا عرض می‌کنم که اگر کمسیون این تفاوت را برای یک محلی در نظر گرفته آن نظر تامین می‌شود و محل نگرانی نیست.

مخبر _ بنده از طرف رفقا عرض می‌کنم در این موقعی که این قلم حذف شده شاید این نکته در نظر رفقا نبود که یازده ماه از سال این مبلغ پرداخته شده بعلاوه

یکسال دیگر بیشتر باتمام دوره’ تحصیلات پسرهای آقای فرزین باقی نمانده دولت هم چندان سال است که این خرج را کرده و این وجه را داده است و حالا موقع گرفتن نتیجه است از این جهه آقایان به بنده ماموریت می‌دهند که این تقاضا را قبول کنم.

رئیس – رای گرفته می‌شود بماده واحده…

یاسائی اجازه میفرمایئد

رئیس – بفرمائید

یاسایی – یک پیشنهادی آقای استرآبادی کردند که در مجلس قابل توجه شد. چون حالا رای گرفته می‌شود نسبت بماده واحده باید رای قطعی نسبت به آن پیشنهاد گرفته شود و تکلیفش قبلا معلوم شود. و بعد رای بماده بگیریم.

رئیس – آن پیشنهاد قابل توجه شد. حالا باید رای قطعی بگیریم مگر این که تجزیه اش راتقاضا کنید.

ویزمالیه – اولا بنده استدعا می‌کنم اگر نظامنامه اجازه می‌دهد آقای استرآبادی موافقت کنند وپیشنهاد خودشان را مستردبفرمایند و اگر موافقت نمی‌کنند و نظامنامه هم اجازه نمی‌دهد از آقایان استدعا می‌کنم در موقع رای قطعی تجزیه بفرمایند در موقعی که این پیشنهاد شد بنده در مجلس نبودم که توضیحات خودم را عرض کنم. واحد پول همیشه باید آن قسمت کوچک پول باشد و. تومان ده قران است و بنا براین از اضعاف پول ما محسوب و شمرده می‌شود گذشته از این اصولا از نقطه نظر زندگانی اقتصادی ما این مسئله یک تا. ثیر مهمی خواهد داشت. الان عادت ما براین است که همیشه تومان بگوئیم و آن بر سر زبانهای ما جاری است هنوز قران در ادارات ما کاملا رسوخ پیدا نکرده و یک قسمت مهم از این عدم اهمیتی که ما بقران می‌دهیم برای همین عادت است مثلا بجای صدتومان اگر بخواهیم هزار قران یا درعوض هزار تومان ده هزار تومان تصویب کنیم بنظرمان مشکلتر می‌یابد ولی بنده عقیده‌ام این است که ما باید سعی کنیم که این عادت خودمان را تغیییر داده و واحد پول مان را قران قرار دهیم و همیشه با قران حساب کنیم با این ملاحظه بنده تقاضای تجزیه می‌کنیم و از آقایان محترم تقاضا دارم باین پیشنهاد شده موافقت نمایند.

رئیس – ماده واحده را با اصلاحاتی که مورد قبول واقعنند عرض می‌کنم بدوا رای می‌گیریم بقیام و قعود و چون تقاضای تجزیه شده بعد رای می‌گیریم با اوارق یک فقره پیشنهاد آقای بامداد و ملک مدنی است که قبول شده قرائت می‌شود.

(باین عبارت خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم که بر ماده اضافه شود، برعایت تبصره سوم بودجه معارف

بامداد – ملک مدنی – خطیبی

وزیر مالیه – بنده عرض کردم مقصود یکی است ولی باین ترتیبی که نوشته شده خوب نیست و مثل این است که باقی تبصره‌ها مصوب کمیسیون بودجه نباید رعایت شود در صورتیکه وقتی مجلس به بودحه رای مید هد در واقع به بودجه با تبصره‌ها رای می‌دهند حالا اگر آقایان می‌خواهند این دو قانون باشد بین آن تبصره را بعنوان تبصره بخود ماده علاوه کنند.

رئیس – یک تبصره دیگری است بعنوان تبصره دوم قرائت می‌شود.

(این کیفیت خوانده شد)

تبصره دوم – بودجه موسسات و حوقق مشاغلی که از اعتبارات عوارض معارفی و بودجه ۱۳۰۶ وزارت معارف منتقل گردیده است و همچنین حقوق و معارف کلاسهای جدید التاسیس از تاریخ انتقال و تاسیس پرداخت خواهد شد.

رئیس – پیشنهاد آقای حاج آقا رضا رفیع

(باین مضمون خوانده شد)

تبصره سوم – مستخدمین اداره حق تدرین موظفا (باستثنای مدارس عالی) ندارند و وزارتمالیه مکلف است بهیچ عنوان دو حقوق بیک نفر ندهد.

رئیس- یکی هم پیشنهاد آقای شیروانی است.

(باین نهج خوانده شد)

بجای رقم جمع باید رقم ذیل نوشته شود دویست و پنجاه وهشت میلیون و بیست و پنجهزار و هشتصد قران

شیروان – این رقم خرج را بنده اصلاح کرده‌ام

وزیر مالیه – بلی همینطور است

مخبر – آن هزار و دویست تومان هم که آقای وزیر تقاضا کردند ضمیمه این مبلغ شده

رئیس – ماده واحده قرائت می‌شود.

(بشرح ذیل خوانده شد)

ماده واحده – مجلس شورای ملی عایدات مملکتی از بابت ۱۳۰۶ مطابق تشخیص بجزء کمیسیون بودجه که بالغ بر مبلغ دویست و پنجاه و هشت میلیون و بیست و پنج هزار و هشتصد قران است تصویب و به وزارت مالیه اجازه می‌دهد که حقوق و مصارف هذه السنه وازرت خانمها و ادارات دولتی و مستمریات و شهری÷ها و حقوق منتظرین خدمت و سایر مخارج مملکتی را بر طبق بودجه‌های تفصیلی که در کمیسیون بودجه تصویب شده و جمیع آن به دویست و چهل یک میلیون و پانصد و سی هزار و هشتصد و پانزده قران و ششصد دینار بالغ می‌گردد و با برطبق قانون محاسبات عمومی و قانون استخدام کشوری و سایر قوانین مربوطه در اسفند کار سازی دارد.

تبصره: مبلغ یک میلیون و صد و هشتاد و هزار لیره از عایدات ۱۳۰۶ نقط جنوب در جزو و عواد ۱۳۰۷ منظور شده معادل مبلغ پیش بینی شده در بودجه’ ۱۳۰۷ از این بابت از محل اضافه وصولی سایر منابع عایدات ۱۳۰۶ برای مخارج مربوطه تخصیص داده می‌شود.

رئیس – رای گرفته می‌شود باین ماده واحده با سه تبصره…

آقا سید یعقوب – مال بنده چه شد.

رئیس – پیشنهاد جنابعالی را درست کردند. رای گرفته می‌شود بماده واحده با سه تبصره بضمیمه اصلاح گرفته می‌شود بماده واحده باسه تبصره بضمیمه اصلاح پیشنهادی آقای استرآبادی. آقایانیکه موافقند قیام فرمایند.

(معدودی قیام کردند)

رئیس – تصویب نشد. حالا رای گرفته می‌شود با ورقه ماده واحده و سه تبصره بدون پیشنهاد اصلاحی آقای استرآبادی آقایانی که موافقند ورقه’ سفید والا ورقه کبود خواهند داد.

(اخذ و استخراج آراء به عمل آمده نتیجه بترتیب ذیل حاصل شد.)

ورقه’ سفید علامت قبول نود ویک _ ورقه کبود علامت رد یک

اسای موافقین

آقایان: فرهمند – نگهبان – بنی سلیمان – دولتشاهی – نجومی – حشمتی – میرزا عبدالحسین – دیوان بیکی سلطانمحمدخان عامری و طاهری – ضیاء – آقا زاده سبزواری – مسعود ذولقدر- حقنویس – محقق -= جهانشاهی فهیمی – فرشی – سید کاظم – اسکندری – ثابت – ابراهیمی مقدم – وکیلی طباطبائی میرممتاز – ملک آرایی – خونی – پالیزی – امیر اسدالله خان عامری – عدل مولوی – مفتی – کازرونی – ارباب کیخسرو – ساکینیان افسر - آیه الله زاده خراسانی – صالحی – وزیری – روحی – محمد ولی میرزا – محمد اخوند – دکتر سنگ - دهستانی – یاسایی – اسعد – میرزا عبدالله خان معتمد – خواجوی – سیدحسین آقایان – پور تیمور – جمشیدی – شریعت زاده – اسفندیاری – آقا علی زارع – مرتضی قلیخان بیات – دکتر رفیع -

Page 23 missing

حاج آقا حسین – فهیمی – دادگر – حشمتی – ضیا’ – میرزا عبدالحسین – حقنویس

ورقه کبود – آقای تقی زاده

رئیس – عده حضار صد یا هشتاد وشش رای تصویب شد.

جمعی از نمایندگان … ختم جلسه

رئیس – آقای روحی راجع بلایحه اتوبوس والی تقاضای در فوریت کرد÷اند ولی چون آقای عمادی پیشنهاد ختم جلسه کرده‌اند می‌ماند برای جلسه بعد.

بعضی از نمایندگان – صحیح است.

(مجلس شش ساعت و نیم از شب گذشته ختم شد)

قانون

اجازه پرداخت: بودجه‌ها و اعتبارات مصوب ۱۳۰۵ بابت مخارج مملکتی

در بهمن ماه ۱۳۰۶

مصوب لیله سیزدهم اسفند ماه یکهزارو سیصد و شش شمسی

ماده واحده – وزارت مالیه مجاز است مخارج مملکتی را بابت بهمن ماه ۱۳۰۶ بمیزان یک دوازدهم بودجه‌ها و اعتبارات مصوبه ۱۳۰۵ و بر طبق قوانینی که شامل این قبیل پرداخت‌ها می‌شود به رسم علی الحساب بپردازد.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه لیله سیزدهم اسفندماه یکهزار و سیصد و شش شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی

حسین پیرنیا

قانون

بودجه سال ۱۳۰۶ مملکتی و اجازه پرداخت مخارج مملکتی بر طبق تشخیص

کمیسیون بودجه در اسفند ماه ۱۳۰۶

مصوب لیله ی سیزدهم اسفند ماه یکهزارو سیصد و شش شمسی

ماده واحده – مجلس شورای ملی عایدات مملکتی را از بابت ۱۳۰۶ مطابق تشخیص بجزء کمیسیون بودجه که بالغ بر مبلغ دویست و پنجاه و هشت میلیون و بیست و پنجهزار و هشتصد قران است تصویب و بوزارت مالیه اجازه می‌دهد که حقوق و مصارف هذه السنه وزارتخانه و ادارات دولتی و مستمریات و شهریه‌ها و حقوق منتظران خدمت و سایر مخارج مملکتی را بر طبق بودجه‌های تفصیلی که بر کمیسوین بودجه تصویب شده و جمع أندویست و چهل و یک میلیون پانصد و چهل دو هزار و هشتصد و پانزده قران و ششصد دینار بالغ میگرد با تطبیق قانون محاسبات عمومی و قانون استخدام کشوری و سایر قوانین مربوطه در اسفند ماه کارسازی دارد.

تبصره ۱- مبلغ یک میلیون و صد و هشتاد و هزار لیره از عایدات ۱۳۰۶ نفظ جنوب در جز عوائد سنه ۱۳۰۷ منظور شده و معادل مبلغ پیش بینی شده در بودجه ۱۳۰۶ از این بابت از محل اضافه وصولی و سایر

منابع عایدات ۱۳۰۶ برای مخارج مربوطه تخصیص داده می‌شود.

تبصره ۲- بودجه ی موسسات و جقوق مشاغلی که از اعتبارات عوارض معارفی به بودحه ۱۳۰۶ وزارت معارف منتقل گردیده است و همچنین حقوق ومصارف کلاس‌های جدید التاسیس از تاریخ انتقال و تاسیس پرداخت خواهد شد.

تبصره ۳ – مستخدمین اداری حق تدریسی موظفا (باستثنا مدارس عالی) ندارند و وزارت مالیه مکلف است بهیج عنوان دو حقوق بیک نفر ندهد.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه لیله سیزدهم ماه یکهزار و سیصد و شش شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی حسین پیرنیا.