مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اردیبهشت ۱۳۰۷ نشست ۲۳۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اردیبهشت ۱۳۰۷ نشست ۲۳۸

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۲۳۸

صورت مشروح مجلس پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ مطابق ۱۲ ذیقعده‌الحرام ۱۳۴۶

فهرست مندرجات:

۱-تصویب مرخصی آقایان ذوالقدر- اعتبار- طلوع

۲- بقیه مذاکرات نسبت به لایحه تعرفه گمرکی و تصویب آن

۳- قانون تعرفه گمرکی و اجازه انعقاد قرارداد گمرکی و تصویب آن

(مجلس سه ساعت قبل از ظهر بریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت مجلس یوم سه شنبه یازدهم اردیهشت را آقای دولتشاهی قرائت نمودند)

غائبین با اجازه جلسه قبل

آقایان نگهبان ـ حیدری مکری ـ دهستانی ـ امیر تیمور کلالی ـ افسر ـ آقازاده سبزواری ـ فرمند ـ میرزا عبدالله خان وثوق ـ امامی خوئی ـ جهانشاهی

اسکندری ـ سلطان محمد خان عامری ـ افخمی

غائبین بی اجازه جلسه قبل

آقایان اسدی ـ ذو القدر ـ اعظمی ـ قوام شیرازی ـ ‍حاج غلامحسین ملک

دیر آمدگان با اجازه جلسه قبل

آقایان روحی ـ دشتی ـ میر ممتاز ـ محمد ولی میرزا ـ عدل ـ جوانشیر ـ یحی خان زنگنه

دیر آمدگان بی اجازه جلسه قبل

آقایان عراقی ـ مرتضی قلیخان بیات ـ شریعت زاده ـ آقا سید حسن تقی زاده

رئیس ـ آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ آقای ذوالقدر را غائب بی اجازه نوشته‌اند در صورتیکه آقایان مسبوقند که ایشان ناخوش هستند نمیدانم چطور شده که بی اجازه نوشته‌اند

رئیس ـ آقای محقق

محقق ـ بنده هم راجع به آقای ذوالقدر می‌خواستم عرض کنم که آقای آقا سید یعقوب فرمودند

رئیس ـ صورت مجلس ایرادی ندارد (گفتند ـ خیر)

رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد چند فقره خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت می‌شود (اینطور خوانده شد)

نماینده محترم آقای دوالقدر از تاریخ۲۳ دی الی دهم بهمن تقاضای تمدید مرخصی کرده بودند مطابق شرحی که نوشته‌اند و ضمیمه این خبر است کمیسیون عذر ایشان را موجه تشخیص داده با تقاضای ایشان موافق اینک خبر آنرا تقدیم می‌نماید

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده می‌خواستم تذکراً عرض کنم که بنده بهیچوجه نمی‌توانم با این مرخصی‌ها موافقت کنم و چندی بود سکوت کنم و در تمام مرخصی‌ها موافقت کنم و چندی بود سکوت کرده بودم ولی از این به بعد دیگر نمی‌توانم سکوت کنم و در تمام مرخصی‌ها بدون استثناء مخالف می‌کنم

زوار مخبر کمیسیون عرایض ـ اگر ایراد نمایند محترم راجع تمرخصی‌های آتیه است عرض می‌کنم این اجازه مال گذشته است بعلاوه ایشان هم عذر موجه داشته‌اند

رئیس ـ آقا یانیکه این خبر را تصویب می‌کنند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

مرخصی آقای اعتبار

نماینده محترم آقای اعتبار بوسیله تلگراف توسط نماینده محترم آقای ملک مدنی از ۱۳ فروردین تقاضای بیست روز مرخصی کردند کمسیون با تقاضای ایشان موافق اینک خبر آنرا تقدیم مجلس می‌نماید

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود باین خبر آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد مرخصی آقای طلوع

نمانیده محترم آقای طلوع از ۱۴ اردیبهشت الی ۲۸ اردی بهشت ۱۴ روز بعدی کسالت اجازه مرخصی نموده آقای دکتر علائی هم او را تصدیق نموده بنا بر این کمیسیون با تقاضای ایشان موافق اینک خبر آن را تقدیم مجلس می‌نماید

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ عرض کنم خوبست آقای طلوعدر همین جا معالجه کنند دکتر هم هست و مجلس هم تشریف می آرند هیچ لزومی ندارد که مدتی تعطیل کنند.

زوار ـ عرض می‌کنم که البته آقایان نمایند گمان محترم مسبوقندکه آقای طلوع بیکی از کسالتهای ممتدی مبتلا هستند و آقای علائی هم تجویز کرده‌اند که ایشان یک مدتی باید راحت کنند لهذا کمیسیون هم عذر ایشان را موجه دانسته و مرخصی ایشان را تصویب کرد

رئیس ـ آقایانیکه این خبر را تصویب می‌کنند

قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. آقای دادگر

دادگر ـ بنده قعد از اتمام تعرفه گمرکی عرض دارم

رئیس ـ پیشنهادها یراجع به لایحه تعرفه گمرکی قرائت می‌شود. (بشرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد آقای تقی زاده ـ پیشنهاد می‌کنم بجای منعقد نمیاید نوشته شود مقالولة و تهیه کرده برای تصویب به مجلس شورای ملی تقدیم نماید.

تقی زاده ـ بنده در ضمن شور در کلیات هم در این مطلب اشاره کردم چون مطابق قانون اساسی باید هر گونه تعهدات بین المللی که ایران بخواهد منعقد نماید باید بتصویب مجلس برسد و بدون تصویب مجلس قانونیت پیدا نمی‌کند مقصود بنده این است که یک کلمه در این باب در اینجا نوشته شود که دولت این قرار دادهای گمکی را مقاوله می‌تواند بکن و البته شاید امضاء هم می‌تواند بکند ولی بعد از امضا برای اینکه اجرا شود باید اول مجلس تصویب کند و این مسئله هیچوقت تا امروز سابعه نداشته است در آتیه ما نباید راه باز کنیم ک بطور کلی اجازه بدهیم قانون اساسی مقصودش این است که هر وقت دولت یک عهد نامه یا قراردادی می بنددد باید بمجلس بیاورد و تصویب کند و الا اگر ما بخواهیم بطور کلی این اجازه را بدهیم ممکن است که یک ترتیبی پیش بیاید ک یکوقت دولت بخواهد استقاض کند و شاید تنزیلش هم بیش از صدی پنج نباشد وبنده تصور می‌کنم مقصود قانون اساسی این است که هر وقت دولت میخودهد استقراض کند یا عهد نامة به بندد و هر وقت که امتیاز می‌دهد و یا یکنفر خارجی را کنترات می‌کند موقوف بتصویب مجلس است البته دولت می‌تواند تهدد نامه ا امضا نماید ولیکن باید بتصویب مجلس برسد لهذا بنده یک تغییری هم در پیشنهاد خودم می‌دهم و آن این است که مقاوله و امضا نماید ولی بعد باید بتصویب مجلس برساندو اگر آقایان بخواهد این را هم اجازه ندهند بنده عرضی ندارم ولی در هر حال باید بتصویب مجلس برسانند

وزیر مالیه ـ اظهاراتیکه نماینده محترم فرمودند متکی بیک اصلی بود که البته قابل تردید نیست ولی با این مودر مخصوص بهچوجه تطبیق نمی‌کند این اصل مورد تصدیق همه است که هر عهد نامه و قرار دادی باید بتصویب مجلس برسد این متفق علیه است نه تنها هر عهد نامه یا قرار دادی باید بتصویب مجلس برسد بلکه خیلی چیزهای دیگر هم هست از قبیل مسائل مالی که البته باید مجلس تصویب کند و هیچ دولتی نمی‌تواند که از این اصل کلی انحراف نماید ولی اگر آقای دقت بفرمایند در اینجا مالحظه خواهند فرمود که مطلب بکلی جداست یک تعرفة دارای یک حداقل و یک حداکثر و دارای یک صورت مفصل و مطولی استه در مجلس تصویب می‌شد و بعد به دولت ماموریت و اجازه داده می‌شود که برود بر حسب این قانونی که مجلس گذرانده است و تصویب کرده است برای اجرای این قانون مقاولات مخصوصی با طرفهائی بر طبق این اجازة مجلس به بندد و این ابداً منافی یاآن اصل کلی نیست آقایان خاطان است یک قانونی در مجلس گذشت یعنی قانون اساسی کنتراتهای خارجه و در آنجا مادة داشت که فلان تقسمت و فلان قسمت باید بیاید بمجلس و بقیة شرایط آن رادولت تهیه و امضاء می‌کند این هم مثل همان کنترات خارجی‌ها است که مسئله ملیت و حقوق و قسمت مالیش در مجلس تصویب می‌شد و بعد هم یک مادة دارد که باقی شرایط را دولت بر طبق فلان قانون مصوب خودش منعقد کند پس این فرمایش که فرمودید مربوط به اینجا نیست و ما نبای در اینجا یک اشکالاتی تولید کنیم در همه جاها و تمام ممالک این اصول مجری است و بنده مخصوصاً برای تأیید این مطلب یک چیزی اینجا همراهم هست که

استفاده می‌کنم بعرضتان میرسانم که ملاحظه بفرمائید که در این قسمت گاهی تجاوز از این حدود هم می‌شود در جاهای دیگر مرسوم است در حدود حداقل و اکثر تعرفة که مجلس معین می‌کند دولت‌ها مجازند قرار داد به بندند. مطابق راپرتی که وزیر مختار ما در فرانسه آقای علاء راجع به قسمت تعرفة گمرکی فراسته می‌فرستند اشاره می‌کنند یک چیزی را که خیلی مفید است و خوبست آقایان متذکر شوند. می‌نویسد: بواسطة اهمیتی که قضیه پیدا کرده بود بموجب قانون ۲۷ ژانویه ۱۹۲۷ بدولت اجازه داده‌اند که بموجب فرمان وضع تعرفه یکن ه اساساً دیگر آن حد اقل و اکثر را که دولتها اجازه داشتند صلاح دیده‌اند غیر از آن یکنند و آمده‌اند اجازه داده‌اند بدولت که بموجب فرمان وضع تعرفه کند بعد تعرفه دیگری تهیه شده و اخیراً آن تعفه را برند بمجلس و مجلس هم تصویب کرد ….

دکتر مصدق ـ این بر خلاف قانون اساسی فرایسه نیست.

وزیر مالیه ـ بر خلاف قانون اسای ما هم نیست

دکتر مصدق ـ چرا هست

وزیر الیه ـ قانون اساسی این را مقرر کرده است که مجلس باید در عهودذی رأی باشد و این تعرفه هم وقتی گخ که معین می‌کنند که این حد اقل است و این حداکثر است و بدولت مأموریت می‌دهد که برود عهود را به این ترتیب اجرا کند این عیناً مثل همان کنتراتی است که با فلان مستخدم خارجی بسته می‌شود و آنوقت بدولت اجازه داده می‌شود که سایر شرایط را بر بق فلان قانونی که ز مجلس گذشته است تعیین و اجرا کند وبنه تصور می‌کنم بهیچوجه مخالف با هیچ قانونی هم نباشد

رئیس ـ آقایانیکه با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند. (عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب نشد. پیشنهاد آقای فیروز آبادی (بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که گمرکات کلیه صادرات ایران حذف شود

فیروز آبادی ـ همه آقایان میداهنند که عمده گمرکات ایران از وارداتش اس و صادراتش چندان گمرکی ندارد و خیلی کم است و بقدر اینکه باخرج و صولش موازنه کند نیست و آنهم از یک چیزهائی است که حقیقه همه آقایان میدانند که با جه زحماتی تهیه می‌شود یکی آنها قالی است که همه میدانید بچه زحمت دانه دانه بدست این مردم بافنه می‌شود آنوقت این جور چیزها دولت می‌خواهد یک گمرکی صدی دوازده یا کمتر یا بیشتر بگیرد بنده عقیده ندارم. بنده عقیده‌ام این است که این چیزها را آزاد بگذارند و گمرک را از این قبیل چیزها بگیرند و البته این خودش یک را تضویقی است که مردم بیشتر میل می‌کنند این صنعت را زیاد کنند و البته با این همه تضییقاتی که می‌شود وقتی که دیند قالی ماگران است از ما نمی‌خرند و مال دیگران را می‌خرند آنوقت بتدیج این صنعت قالی بافی ما هم همین عقیده را دارم که همهجا بتوانند بفرستند و این سبب می‌شد ه همین تریاک ما می‌تواند مقابله با تریاک چین و جاهای دیگر بکند این است عقیده بنده حالا بسته است بنظر آقایان.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ در این موضوع بنده هم یک پیشنهادی کردم و عقاید خودم را کاملا بعرض مجلس میرسانم با اینکه در این مسئله بنده بقدری خوشوقتم که حقیقت در پوشت خود نمی‌گنجیم. و حقیقتاً یکی از جمله چیزهائی که در دورة ششم شب افتخار ماشده است و خدای تبادک و تعالی خواسته است که این

افتخار تصیب ما بشود این است که ما در مجلس باشیم و تعرفه گمرکی بدست ما بگذرد (در اینموقع آقای احتشا زاده از ملس خارج می‌شدند) آقای احتشام زاده تو را به پیغمبر نرو می‌خواهم سؤالی بکنم که آقای وزیر مالیه جواب بدهند بعد هر جا می‌خواهی بروی برو. اصل مسئله گمرک در ابتدا جه بوده است حالا بنده کاری ندارم یک فکری کرده‌ام حالا کار ندارم که وضع گمرک چه بوده است اما این اندازه میدانم که حالا دنیا رو به اقتصادیان می‌رود هر کس متوجه بمنافع ملت خودش است بنده تصور می‌کنم که تمام عالم امروز متوجه است بر اینکه ترویج کنند تجارت خودشان و جلوگیری کنند از تجارتی که از دیگران وارد می‌شود این قدر بنده فهمیده‌ام در اینجا بنه ملاحظه می‌کنم ما ذر اصول معیشت هیچ محتاج به تجارت خارجی نیستیم شایدیک لوازم معدودی لازم داشته باشیم و این اندازه که وارد می‌شود بهیچوجه زندگانی تما احتیاج به او ندارد اما آن چیزی که ازمملک ما خارج می‌شود چیزهائی است ک دخالت در اصول معیشت دارد مواد خام است و چیزهائی است که در اصول معیشت دیگران محتاج تما هستند اگر چنانچه ما از این مواد خان ترویج کنیم تمام بتعة ما و رعایای ما بکار می‌افتند یعنی اگر ترویج از زراعت و فلاحت از احشام و اغنام داری بکنیم قطعأ تمام اهالی مملکت ما متفع میشودند اینجا وقتی بنته ملاحظه می‌کنم می‌بینم اگر ما بیائیم و از کلیة صادرات گمرک نگیریم و از واردات بگیریم دو نفع برده‌ایم یکی اینکه ترویج کرده‌ایم صادراتمان را وقتی که ما این ترویج را کردیم رعایای ما می‌کوشند باینکه بر صادرات بفزایند و از طرفی هم جلوگیری کرده‌ایم از اشیائی که در اصول معیشت ما غیر محتاج الیه است. اینجا جنگ سیاسی نیست و عنوانسیاسی نیست ما با ملت آلمان تقدری دوست هستیم که هر یک از آنها را با سلام و صلوات وارد می‌کنیم معذلک بر گمرک قالی ما مثقالی پنجشاهی افزوده‌اند در صورتیکه قالی یک چیزی است که صد سال دوام می‌کند اما این چیزهای خیابان لاه زار را ملاحظه بفرمائید و به بینید چطور ما را غارت می‌کند گمانمیکنم اگر آقای وزیر مالیه توجه فرموده باشند بنده بفکر آخوندی خودم اینطور می‌فهمم که برای مملکت اول قدم ترقی ما تهیه ثروت است

وزیر مالیه ـ راجع به حقوق گمرکی از صادرات البته بطور کلی همینطور که آقا اظهار فرمودند اگر صادرات مملکت گمرک نداشته باشد بنظر بهتر است ولی ر بعضی قسمتها هست که وقتی دقیق بشوید می‌بینید که یک حقوق گمرکی بعضی جاها لازم است و بعضی جاها هم ممکن است بی ضرر باش چون بنده نمی‌خواهم یک کار بی مطالعة کرده باشم نه در قبول و نه در رد تقاضا کردم از آقایان که در این مسائل که ممکن است همیشه بعد از اینمطالعه کنیم و هرچیزی راخواستیم اصلاح کنیم عجله نفرمایند. در کمیسیون فوانین مالیه وقتی این مسئله مطرح بود چن فقره از صادرت را در نظر گرفتند بعضی‌ها را کم و بعضی‌ها را حذف کردند چون با کمال دقت مطالقع شده بود بنده همة آنها را قبول کردم ولی بطور کلی امروز بده اینجا قبول بکنم که تمام گمرک از صادرات برداشته شود اصدیق بفرمائید ممکن است یک کار بی مطالعة شده باشد و اسباب زحمت بشود در صورتیکه آقایان تصدیق می‌فرمایند که هر نظری که راجع به تعرفه گمرکی داشته باشند با وزیر مالیه یا ادارة گمرک می‌توانند تبادل نظر بکنند و در هر موردی ممکن است آن را اصلاح کنیم و اگر یک قرار داد هائی بر طبق این تعرفه بایستی با دیگران بست البته آنها نسبت به صادرات که نخواد بود ما نسبت به صاردات که قرار نمی‌بندیم. اگر هم می‌بندیم را جع بیک قسمتهای مخصوسث است که یک منافعی طرفین دارند که باید مبادله بکنند پس ما می‌توانیم سر فرصت همه این کارها را بنیم این است که بنده

تقاضا می‌کنم از نمایندة محترم که موافقت بفرمایند و این پیشنهاد را استرداد کنند و بعد ما مطالعه کنیم شاید انشاء الله بتوانیم زودتر این نظر را یا کاملا یا تا اندازة مرتب کنیم.

آقا سید یعقوب ـ بنده استرداد می‌کنم

رئیس ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای فیروز آبادی آقایان موافقین قیام فرمایند (عدة قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب نشد. پیشنهاد آقای موقر. (بمضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم ممانعت از ورود و نگهای جوهری مرتفع شود

موقر ـ البته نمایندگان محترم تصدیق خواهند فرمود که در مملکت ایران از برای تهیه رنگ جوهری کارخانجاتی وجود نارد و در عین حال هموردود رنگهای جوهری از طرف دولت ایران از بیستو پنجسال قبل تاکنون جدأ ممنوع است علیهذا ورود این همه رنگهای جوهری که در صنعت قالی بافی ایران معمول شده و میشو از چیز هائی است که باید حل شود. آیا می‌توان هیچ طریقی برای وردود این جنس فرض کرد جز طریق قاچاق؟ چون جداً ممنوع است. پس بچه طریق موجود شده است؟ راهی نداشته است جزاز طریق قاچاق. در صورتیکه گمرکات سرحدی نتوانسته‌اند از ورود ای جنس جلوگیری کنند. پس قالی بافی تمام شده بدلیل اینکه از یک طرف دولت از اخذ حقوق گمرکی محروم مانده از طرف دیگر هم مؤسسات قالی بافی مجبور بوده‌اند که رنگ جوهری را به پنج شش مقابل قیمت خودش خریداری کنند. این اظهر من الشمس است که این مخالفت بهچوجه من الوجوه تأثیری در وردود این جنس نداشته. پس مرتفع کردن این ممانعت اولی است. چون هیئت معظم دولت و کمیسیون محترم قوانین مالیه در اثر نبودن رنگهای ثابت نباتی درممکلت بقدر مکفی رعایت حال قالی‌ها جوهری را واجب دایسته‌اند و حقوق صدی بیست و پنج که در این تعرفه معین شدهبود به صدی دوازده تخفیف داده‌اند خوبست یک قدم دیگر هم راجع برعایت این مسئله بر دارند و آن یان است که رنگهای جوهری که طرف احتیاج این صنعت است بگذارند بطریق آزاد وارد این مملک بشود و بطریق قاچاق وارد نشود از این جهت است که بنده این پیشنهاد را کردم و تا زمانی که مؤسسات رنگرزی از برای تهیه رنگهای ثابت نباتی در مملکت تهیه نشده رنگ جوهری آزاد باشد بعد از آنکه ما رنگهای ثابت تهیه کردیم مستغنی شدیم آنوقت دولت جدا از استعمال رنگهای جوهری مخالفت کند.

رئیس ـ آقای رفیع

رفیع ـ نمایندة محترم یکقدری فکر کنند و به بینند که دولت چرا مخالف کرد که این رنگهای غیر ثابت را به ایران وارد بکنند. البته یک نظری داشته است حالا اگر چنانچه بطریق قاچاق وارد شود باید از این بابت شکایت کرد که وارد نشود و برای اینکار هم فکر بابت شکایت کرد که وارد نشد و برای اینکار هم فکر هائی شده و بهر نحوی که هست دارن جلوی قاچاق را می‌گیرند. پس از این را باید شکایت بفرمائید که چرا با اینکه دولت ممنوع کرده ایت باز وارد می‌شود ولی ما نباید بگوئیم که دولت بیاید واین را آزاد بگذارد برای اینکه بقچاق وارد می‌کند. این بالاخره دارای یک ضرر بزرگی است که بای ما پیدا می‌شود این جنس بد است. البته تصدیق می‌کنید که جنس بد را باید ممنوع کرد و بالاخره اگر چنانچه آقا شکایتی از قاچاق دارید باید از همین موضوع شکایت بفرمائید

موقرـ اگر دولت سعی درد برای جلو گیری بنده مسترد می‌کنم

رئیس ـ پیشنهاد آقای حاج شیخ بیات (اینطور خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در فقره ۳۹ از واردات قسمت کاغذ جات متعارفی برای طبع کتب و روز نامجات معاف شود از تادیه حق گمرک

حاج شیخ بیات ـ بنده قبل از اینکه وارد توضیح پیشنهاد خودم بشوم یک نکتة را چون مکرر آقای وزیر مالیه و بعضی از آقایان نمایندگان فرمودند لازم است باید جواب عرض کنم. می‌فرمایند بگذارید این لایحه بگذرد بعد هر اصلاحی که لازم اس می‌شود. در این لایحه نوشته شده که وقتی که از مجلس گذشت دولت می‌تواند با سایر دولت بین حداقل و اکثر یک مقاولة ببندد تا هشت سال وقتی که بمدت هشت سال مقاوله بست و به امضاء دو طرف رسید آنوقت بنده چطور می‌توانم بر هم بزنم بر چطور می‌توانم اصلاحاتی بکنم؟ این بهیچوجه معنی ندارد. امروز که بنده می‌توانم یک اصالحاتی بکنم نکنم و بگذارم برای بعد؟ بنده نمیدانم این چه اصراری است آقایان اگر یک دلیل منطقی در مقابل این دارند بفمایند و الا بدلیل اینکه چون این لایحه را ما چاپ کرده‌ایم و آوره‌ایم و در مجلس باید این لایحه عیناً بگذرد بعقیده بنده کار خوبی نیست. در هر صورت دو سه پیشنهاد بنده عرض کرده‌ام که در موقعش توضیحاتی عرض خواهم کرد وعقیده‌ام این است که راجع بهر قسمتی هر یک از نمایندگان نظریات منطقی دارند بگویند نه این که آقایان دیگر هم مغالطه بکنند و بخواهند جوابهای منطقی ندهند. البته اگر چنانچه جواب اقناع کننده باشد بنده هم پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم کما اینکه آقای عراقی فرمودند که شما چون پول دار هستید این پیشنهاد را نکنید بنده کا وکالت از طرف ایشان نکردم. از طرف موکلین تهرانم کردم که همین فقرا هستند. عرض می‌کنم کاغذ جات در ایران فوق العاده مورد احتیاج مملکت است و ما از نقطة نظر طرفداری معرف باید هر چه بتوانیم قسمت طبع و مقدمات علمی را ترویج کنم. البته راهش هم این است که کاغذ بقیمت ارزان وارد این مملکت شود که همه کس بخرد و طبعش خیلی ارزان شود ک همه بتوانند استفاده کنند خصوص با این فقری که در مملکت ما هیت بنده معتقدم که قسمت کاغذهای متوسطه که محل احتیاج عمومی است عاف باشد والا کاغذ هائی که محل احتیاج یک اشخاص خاصی است مثل کاغذ و پاکت بآنها کار ندارم بلکه کاغذ هائی که محل احتیاج از برای طبع کتب و روز نامجات و مجلات و مطابع است اینها باید از تاریة گمرک معاف باشد لهذا بندده این پیشنهاد را کردم و هبچ نظریة شخصی ندارم

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ توضیحات نماینده محترمیک قدریش راجع به کلیات بود نه در پیشنهاد خودشان و اینکه اسشان می‌فرمایند خوب است آقایان جواب منطقی بدهند عرض می‌کنم در سؤال منطقی جواب مطقی هم خواهند داد و اگر چنانچه سؤال غیر منطقی و مغلطه باشد البته جواب هم بطور غیر منطقی و مغالطه داده می‌شد و اینکه پریروز بنده عرض کردم که من و جنابعای نباید از پول انتومبیل دلتنگ باشیم این من و شما برای نزاکت است و الا معلوم است و پول داری حضتعالی محقق است وهیچ اشتباهی درش نیست و بی پولی بنده هم محقق است و هیچ اشتباهیدرش نیست اما راجع به این پیشنهادی که فرمودی از یک طرف بنده فکر می‌کنم که حضرتعالی می‌خواهید در اقتصادیات صحبت کنید آنوقت یک جیزی که هنوز مدتش خیلی نگذشته و می‌خواهیم کارخانه کاغذ سازی برای مملکت وارد کنیم آنوقت حضرت عالی در یک قسمت مهم واردات که خودتان هم تصدیق دارید خیلی مهم است پیشنهاد میفرمائید که آن قلم حذف شود آقای فیروز آبادی پیشنهاد می‌فرمایند که هر چه داریم ازش گمرک گرفته نشود و بالاخره خوب بود که این پیشنهاد حضبرت عالی مقدمیت داشت که آن فرماایشاتیکه می‌خواستید بفرمائید بفرمائید حالا منتظر هستم به بینم پیشنهادهای بعد تان چه چیز است

اگر چناچه منطقی بود که البته جواب منطقی داده می‌شود و اگر مغالطه بود البته بود مغالطه جواب داده می‌شود.

رئیس ـ آقایانیکه این پیشنهاد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند. (چند نفری برخاستند)

رئیس ـ تصویب نشد پیشنهاد آقای فیروز آبادی (بمضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که نوع خوردنیها که از ایران صادر می‌شود از حقوق گمرکی معاف بوده باشد و همچنین نوع قالیجات

فیروز آبادی ـ بنده عقیده‌ام اینست که تمام صادرات ایران بایستی حقوق گمرکی نداشته باشد ولی اگر حالا نمی‌شود تمام رل از بین برد بعضی‌ها را می‌شود که اگر چنانچه باین پیشنهاد بنده توجهی بفرمایند و انواع خودنیها اعم از خشگه بار یا تازه بار هرچه هست از گمرک معاف باشذ بعقیده بنده به نفع مملکت تمام می‌شود و همچنین قالیجات چه جوهری و چه غیر جوهری که در جقیقت با زحمت مردم دانه دانه نخهای آن را گره می‌زنند تا یک گره قالی بشود اگر چنانچه منصفانه ملاحظه بفرمائید بایستی از تأدیه گمرک معاف باشند لهذا بنده این پیشنهاد را کردم و امید وارم آقای وزیر مالیه قبول بفرمایند

رئیس ـ آقای رفیع

رفیع ـ آقا بایستی فکر بفرمایند که این مملکت یک مخارجی هم دارد و اگر چنانچه بنا بشود که به این پیشنهاد حضرت عالی رأی داده شود آخر ملاحظه برمائید که مخارج مملکت چه می‌شود. بالاخره اجازه بفرمائید که مالیات و گمرک گرفته شود می‌فرمایند مردم زحمت می‌کشند وقالی می‌بافند عرض می‌کنم اگر زحمت می‌کشند خود آن مردم هم حاضرند که مالیات بدهند و همان مالیات خرج خودشان بشود و بالاخره این مالیتها در خزانه جمع می‌شد وبمصرف همان موسسات ملی می‌رسد اینک آقا هی می‌خواهند پیشنهاد حذف کنند که نمی‌شود. خوبست ایشان هم موافقت بفرمایند بهمین ترتیبی که نوشته شده باقی باشد و پیشنهاد خودشان را مسترد نمایند

رئیس ـ آقایان موافقین بااین پیشنهاد قیام فرمایند

(عدة قلیلی قیام نمودند)

رئیس تصویب نشد پیشنهاد آقای دکتر مصدق (بمضمون ذیل خوانده شد)

تبصرة ذیل را اینجانب پیشنهاد می‌نمایم:

تبصره ـ در قرار دادهای گمرکی که بموجب این قانون دولت امضاء می‌کند و همچنین بعنوان نظامنامه گمرکی دولت مجاز نیست که برای هنچیک از دولت نه حقی اضافه از آنچه که دولت اتحاد جماهیر شوروی بر طبق عهد نامه از حقوقی که عهد نامة مزبوره بایران می‌دهد حق کمتری برای دولت قائل گردد.

رئیس ـ آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق ـ بنده یک پیشنهاد دیگری هم دارم اگر دولت قبول می‌کند توضیحات ندهم. چون لایحه فوری اس می‌خواهم توضیح ندهم که معطل نشود.

رئیس – چون مفصل است اجازه بفرمائید اول آقای وزیر مالیه به بینند. پیشنهاد آقای فرمند (بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم حق صدور فرش جوهری صدی هفت باشد

پیشنهاد آقای یاسائی

بنده اصلاح تبصره مادة اول را بنحو ذیل پیشنهاد می‌کنم:

تبصره ـ تسبت بمال التجاره دولتی که بعد از ۲۰ اردی بهشت ۱۳۰۷ دراای قرار داد گمرکی قانونی با

دولت ایران نباشند الی آخر

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ بنده توضیح مفصلی ندارم در این جا نوشته شده است (نسبت به مال التجاره دولتی که بعد از ۲۰ اردی بهشت ۱۳۰۷ دارای قرار داد گمرکی با دولت ایران نباشند) البته دولت یک قرار دادهای گمرکی داشته و این عبارت میرساندکه با دولتی که هیچ قرار داد ندارند بعقیده بنده لازم است قید قانونی شود که شامل آن قرار دا هائی که بعقیده بنده لازم است قید قانونی شود که شامل آن قرار دادهائی که معمول بوده است بشود و اگر غیر قانونی باشد شامل آنها نخواهد شد آقای وزیر مالیه هم قبول کردند که این قید قانونی در اینجا علاوه شود و بنده حالا پیشنهاد کردم

وزیر مالیه ـ بنده با این نظری که آقا اظهار کردند مخالف نیستم برای اینکه توضیح واضح است وقتی که تعرفة گمرکی بتصویب مجلس برسد البته تعرفه غیر قانونی مورد ندارد

رئیس ـ آقای فرمند

فرمند ـ در این مسئله مالیات برصادرات مخصوصاً قالی جوهری یک نظری داشتم که مخواستم بعرض آقایان برسانم. در مملکت ما فقط صنعتی که امروز اهمیت دارد قالی است. البته قالی سابق در درجه اول بو ما فقز صنعتی که داریم قالی است ه یک قسمتش را آمده‌ایم برش یک مالیات گزافی بسته‌ایم وآن مالیات گزاف در گمرک اسباب زحمت آن قسمت قالیهای ثابت هم که هست شده د رصورتیکه از نقطة نظر اصول تجارت و اقتصاد هیچ مملکتی بر صادراتش مالیات نمی‌بندد حالا این جا آنچه بنده از وزارت فوائد عامه و غیره شنیده‌ام این است که می‌گویند قالی جوهری حیثیت قالی‌های ایران را در خارجه می‌برد و باین واسطه ممکن است بازارهای اروپائی نسبت به قالیهای ما بدین شوند و این بدبینی اسباب این می‌شود که قالی اصولا شکست می‌خورد. این تعقلی است که وزارت فوائد عامه و سفراء ما در باره قالی جوهری می‌کنند این جا بنده می‌خواهم یک عرضی بکنم و آن این است که قالیهای ما وقتی بممالک اروپا می‌رود آنجا متخصصین گمرکی تشخیص می‌دهند که کدام جوهری است و کدام ثابت. . وقتی که این مال التجاره به بازار می‌رود آن خریدار باید میل داشته باشد که قالی جوهری مار را نخرد و قالی ثابت ما را بخرد و وقتی که بالطبع یک مال التجارة خریدار پیدا نکرد ر مجل تولیدش که ایران باشددرست نخواهد شد. در صورتیکه بنده اطلاع دارم در بعضی از ممالک اروپا و امریکا مییل دارند قالی جوهری بخرند زیرا از رنگ شفاف و باز خوششان می‌آید و قالیهای جوهری ما را می‌خرند. پس این بشته است به سلیقه خریدار و ما این ججا داریم تکلیف خریدارهای اروپائی را معین می‌کنیم باین عنوان که قالی جوهری حیثیت قالی‌های ما را می‌برد و این مسئله بعقیده بنده بکلی بر خلاف موازین علم تجارت و اصول اقتصاد است. برای اینکه خریدار باید تکلیف مال التجاره را معین کند. اگر بنا شد نخرند ما هم نمی‌بافیم در صورتیکه قالی‌ها یجوهری ما خریدار دارد و خریدارهای خوب هم دارد که به قیمت قالی‌های ما هم صدمه وارد نمی‌آید. چرا؟ باین دلیل که هر مال التجارة در دنیا خوب و بد دارد اتومبیل هم هست که هفتصد تومان می‌فروشند پس باید دولت فرانسه یا آلمان تمام کارخانجاتی که اتومبیل هفتصد تومانی دست می‌کنند درش را به بندند برای اینکه حیثیت اتومبیل بیست هزار تومانی را برد این خلاف قاعده است یک اتومبیل هائی هست که خیلی خوب کار می‌کنند و هیچوقت هم ضایع نمی‌شوند پس تمام کارخانجاتی را که اتومبیل هایشان بد است باید به بندند! مثلا از ممالک اروپا برای ما حریر یک شبه می‌آورند که این حریر را هر کس بپوشدیک

شب کار می‌کند. پس باید بگویند که چرا فرانسه این حریر را درست می‌کند؟ مردم باید بگویند که چرا فرانسه این حریر را درست می‌کند؟ مردم باید نروند حریر یک شبه مخرند و بروند یک حریری بخرند که ده سال کا رکند. ما خیلی در بعضی قسمتها تند می‌رویم خصوص نسبت بمال التجاره مان……..

زوار ـ کنفرانس می‌دهید آقا ماده شصت و سه را مراعات نمی‌کنند

رئیس - ماده ۶۳ راجع به اینجا نیست

فرمند- عرض کنم نمیدانم این استثناء را آقای زوار چرا درباره بنده قائل شدند ولی خوشبختانه شامل بنده هم نیست. در هر صورت این معنی را باید ما درزندگانی اقتادیمان امتحان کنیم و یک اصول اساسی اتخاذ کنیم و تعقل طبیعی این است که هر شیئی را که خریدارها نخرند بالطبع درست نمی‌شود. چرا ما بیائیم این جا و یک شاخ برگهائی برایش درت کنیم و قالی ج وهری را زمین بزنیم !؟ خوب اگر نخرند باید این جنس زمین بخورد در صورتیکه بنده اطلاع دارم در ممالک عثمانی و جاهای دیگر قالی جوهری می‌بافند بعنوان قالی ایران و خریدار هم دراد و این کاری که ما می‌کنیم یک خبط تجارتی است. باضافه در قسمت قالی که علاقه مند شدیم به رنگ ثابت وقتیط در گمرک می‌رود اسباب اشکال فوق العاده برای قالی ما فراهم می‌کند و در آنجا قالیها را یک جوهر و دواهائی می‌زنند حمل کردهاند اتفاقاً اگر یک مختصری رنگ جوهری باعث شده است که سالی دو سه کرور تومان پول کمتر به مملکت ما وارد می‌شود و علاوه بر این زحماتی که برای مردم ایران ومخصوصاً تجار ایرانی تولید شده نتیجه و استفاده اش را تجار اروپائی که قالی حمل می‌کنند می‌برند. آنها قبلاً حقوق گمرکی خودشان را با یک ترتیباتی می‌پردازند و برای آنها خیلی سهولت است ولس برای تجار ما خیلی زحمت است و تجارت قالی قالی ما که بدست تجار داخلی است روز بروز دارد نکس می‌کند (فقط برای وسوسة قالی جوهری) و بنده معتقدم عنوان قالی جوهری سالی دو کرور به تجار و مملکت ما ضرر می‌زند و اگر این عنوان را برداریم دو کرور ت. مان پول وارد مملکت می‌شود و آن معنائی را هم که ما تصور می‌کنیم که قالی جوهری حیثیت قالی ما را می‌برد از بین نخواهد رفت. برای اینکه اروپائی‌ها امروز خیلی متخصص شده‌اند و قالی ثابت و جوهری را تشخیص می‌دهند و آنجاها هم ه رکدام بخواهند قالی بخرند می‌گویند قالی جوهری می‌خواهیم یا ثابت و این اصطلاح و این شناسائی در خصوص قالی جوهری و ثابت کاملا جریان پیدا کرده و هیچ لطمة به حیثیب قالی ما نخواهد آورد

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ مسئله قالی جوهری قضیه اینست که محل اختلاف است اغلب عقیده دارند که اگر فرش جوهری از مملکت صادر شود بضرر مملکت تمام می‌شود و مضر است اما آقای فرمند متوجه شدند به مسئله اقتصاد. بنده می‌خواهم یک توضیحی بایشان عرض کنم که فرش جوهری از نقطه نظر اعتصاد هم برای مملکت ما بادست فرش را تهیه می‌کنند برای یک فرش جوهری ذرعی سه تومان پول می‌گیرند ولی اگر ثابت باشد ذرعی سی تومان پول می‌گیرند در صورتیکه هر دو صرف وقت تفاوتی ندارد و در هر دو یکمدت معینی کار می‌کنند آن که ثابت است و نقشه دارد ذرعی بیست تومان بیست و پنجتومان است ولی آنکه جوهری است ذرعی سه تومان پس از نقطة نظر اقتصادی مملکت هم صلاح این است که جنس اسن مملکت مرغوب باشد و اگر در کمیسیون قوانین مالیه

صدی نیست و پنج را صدی دوازده کردیم بای همین هیاهو و توجة بعضی تجار بود ولی بعقیدة بنده همینطور که دولت تصمیم کرده که از رنگ جوهر ممانعت کند صلاح است ما در صفحات خودمان حساب کردیم جاهائی که فرش ثابت می بافتد همة آنها متمولند ولی آنجاهائی که فرش جوهری می‌بافند همه فقیرند برای اینکه جمع و خرج نمی‌کند پس از نقطة نظر اقتصاد هم صلاح و صرفه در این است که رنگ ثابت کار کنند

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای فرمند آقایان موافقین قیام فرمایند (عده قلیلی برخاستند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای افشار (به نحو ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم از قالیهای جوهری صاره بیش از صدی یک مالیات گرفته نشود

رئیس ـ آقای افشار

افشار ـ اولا از آقایان نمایندگان محترم استدعا می‌کنم مراعات نطامنامه را بعهدة آقی رئیس واگذار کنند و مداخله در این قسمت نکنند. اگر ناطقی از حدود نظامنامه تجاور کند البته آقای رئیس اولی و اصلح هستند که جلوگیری کنند. متایفانه در قسمت مسائل اقتصادی در مجلس شورای ملی به حدی متخصص زیاد شده که انسان جرأت نمی‌کند یک کلمه حرف یزند. در قسمت صادرات کلیه باید دولت چندین نقطه نظر داشته باشد. حتی المکان برای تشویق امتعه داخلی دولت باید یک سوبسید و وجهی از خودش بدهد به اشخاصی که مال التجارة داخلی را به خارجه می‌فرستند و ااگر مایک مال التجارة داریم و نوع او را در خارج در ممالک دیگری هم می‌سازند ودر اینصورت دولت باید بیشتر علاقه داشته باشند که آن نوع مال التجاره زودتر و سهلتر و ارزانتر به بازارهای دنیا برود. دولت چین. دولت ترکیه دولت هندوستان و افغایستان و ترکستان و روسیه اینها دولتی که فرش می‌بافند و بخارجه می‌رود. دولت در تنظیم این تعرفة گمرکی باید این نظر را داشته باشد چین و ترکیه و هندوستان وافغانستان و ترکستان و روسیه چه مقدار به قالی صادر خودشان گمرک بسته‌اند او هم مطابق همان می‌زنی که دیگران حقوق گمرکی را می‌گیرند بگیرد. اگر دولت چین فرضاً برای قالی صادر خودش صدی سه گمرک معین کرده است ما باید کمتر معین کنیم برای اینکه آنها نزدیکتر به بازار دنیا هستند وعلاوه وسائلی دارند که از روی آب با کشتی مال التجاره شان حمل می‌کنند ولی ما یک قسمت را از خشگی و یک قسمت مختصر دیگر را از روی آب حمل می‌کنیم یک نظربه دیگر هم همانطور که آقای فرمند بیان کردند مال التجاره فرش از نقطه نظر مشتری بافته می‌شود اگر مشتری مال التجاره ما را نخرد تاجر تهیه نمی‌کند ولی در صورتی که مشتری هر روز حابضر برای خرید این نوع مال التجاره است تاجر هم تهیه می‌کند. بازار موجب رواج امتعه است هروقتی که بازار مانع خرید مال التجاره شد آن مال التجاره از بین می‌رود ما یک وقتی در قسمت توتون آمدیم وضع قانون کردیم و بوسیله وضع آن قانون تجارت توتون را در مملکت از بین بردیم الان هم تنظر بنده بوسیلة وضع یک قانون دیگری در تحت عنوان گمرکی تجارت قالی را هم از بین خواهیم برد دولت امریکا که صدی نود اتوموبیل دنیا را می‌سازد و ثروتمند ترین دولتهای دنیا است و ما نسبت به ثروت او فقیر ترین ملت و دولت را در کرة زمین تشکیل می‌دهیم سالی تقریباً هشت میلیون تومان قالی هب بازار امریکا می‌فرستیم و صدی هفتاد و پنج باید حق گمرک به آنها بدهیم ولی از آنجا اتوموبیل که به این مملکت می‌آید دیناری نمی‌دهند اقال ما باید رفتار می‌کنند ما هم باید باآنها رفتار کنیم برای قسمت فرش الان یک عده خریدار آمده‌اند به این مملکت و خریدارهای عمدة قالی این مملکت هم

امریکائی‌ها هستند و فرش کهنه می‌خرند و فرش کهنه اغلب دارای جوهر است وقتی که شما این مالیات را وضع کردید خریدار از قیمت آنها می‌کاهد خریدار آن میزان ترفه را که شما می‌گیرد از قیمت موضوع می‌کند و از جیب خودش خریدار چیزی نمی‌دهد وقتی کهمال التجاره شما در بازار دنیا گران تمام شد لالطبیعه آن مال التجاره ازبین می‌رود شما باید سعی کنید که مال التجاره داخلی خوتان در بازار دنیا پیش برود و رواج پیدا کند. بنظر بنده این روبة که گرفته شده است بالاخره مال التجاره‌های ما را که عمده ترین رقم آن قالی است در بازارهای دنیا از بین می‌برد چرا؟ برای اینکه در آلمان و فرانسه خریدار ندارد. یگانه خریداری که دارد بازار امریکا است و در بازار امریکا هم رقیب‌های عمده درد مثل تجار چین و ترکیه و هندوستان و افغانستان و ترکستان و رویه و شما با جهار مملک باید رقابت کنید در سر یک مال التجاره و شما وقتی می‌توانید رقابت کنید در سر یک مال التجاره و شما وقتی می‌توانید رقابت کنید که بالاخره یک تسهیلاتی از برای تجار خودتان قائل شوید که بتواننند متاع خود را بسهولت به بازار برسانند ولی باین نخوی که شما شروع کرده‌اید نمی‌تواننند منافع خود را حفظ کنید. دولت در نظر دارد که جلوگیری از وارد شدن جوهر در مملکت کند بنده عرض می‌کنم این مسله راچرا در قسمت مال التجاره خارجة رعابژیت نمی‌کنند؟ از خارجه سالی چندین ملیون واردات داریم. مثلا پارچه می‌بافند که در ابتدا خیلی رنگ خوبی دارد وقتی گرفتید پس فردا رنگش می‌رود. شما آنقدر دلسوزی که برای ملت اجنبی می‌کنید همان اندازه هم برای ملت خودتان از نقطه نظر نوع مال التجارة خودتان بکنید نه از نقطه نظر مال التجارة خارجی.

رئیس ـ آقای فهیمی

فهیمی ـ مسئله قالی جوهری که در این دو جلسه بین آقایان مذاکره شده است بنده باید بآقایان عرض کنم ک آقایان از سوابق امر آنطوری که لازم است اطلاع ندارند. آنچه بنده اطلاع دارم این است که در چهاده سال قبل کمیسیونی تشکیل شد از طرف یک عده تجار و نمایندگان دولت که خود بنده هم یکی یاز اعضاء آن کمیسیون بودم و تقریباً یک ماه در باب این مسئله مذاکره شد بالاخره بعد از مذاکرات مطولی که با آقایان اهل خبره این کار و با تجار شد این تاکس را معین کردیم که ازصدی سه شروع بشود و هر سال صدی سه اضافه شود. در بدو امر که در زمان ناصر الدین شاه این مطلب را احساس کردند که رنگ جوهری به قالی ایران سکته وارد می‌آورد اول این تصمیم را گرفتنمد که رنگ جوهری را ممنوع کنند بعدها دیدند کافی نیست و بطور قاچاق وارد می‌شود و سال بسال تجارت قالی بزمین می‌خورد. آمدند خواستند اصالً صدور قالی جوهری را ممنوع کنند دیدند تجار و اشخاصی که دارای قالی جوهری بودند بصدا در آمدند چون البته ضرر بزرگی به آن‌ها متوجه مشد و برای این که باآنها مساعدتی شده باشد دولت یک مدتی بانها فرجه داد که فرش‌های خودشان را بیرونه ببرند وضمناً یک ترتیبات دیگری در نظر آم برای اینکه بافتن قالی جوهری را کم بکنند این شد که یک گمرکی هم شروع شد که متدرجاً بالا برود در سال اول صدی سه بود در سال دوم صدی شش بود وقتی سال سوم خواستند صدی نه کنند البته یک قدری سنگین شد و تجار بصدا در آمدند و از دولت مساعدتنهائی خواستند که در انی مدت نتوانستیم این کار را بکنیم این بود که مدتی فرجه داده شد و از صدی نه هم که به دصدی دوازده تجاوز کرد باز همین گفتگوها شد اما مطالبی راکه ایشان اظهار کردنداز نقطة نظر معاملة یک نفر تاجر یا معاملات انفرادی خوبست اما از نقطه نظر معاملات بین المللی خیلی بد است. البته مسلم است ک هر دولتی بایذ سعی کند که امتعة صادرة اوزیادشود. در این شکی نیست بلکه فکر ممنوعیت واردات همفکر غلطی است و فکر اضافه

کردن صادرات را باید تأیید کرد و اضافه کردن صادرات هم از صد راه ممکن است و منحصر به این راه نیست که تسهیلات بشود. آقای موقر پیشنهاد می‌کنند که اصلا جوهر را آزاد یگذارند زیا مطور قاچاق وارد مییشود و ممنوعیت فایده ندارد، این مثل این است که بگوئیم خانه‌ها را اصلا لازم نیست در بگذاریم برای اینکه دزد از دیوار بالا می‌رود. دولتی که بخاهد بامتعه صادره خودش بیفزایدباید در مرغوبی و خوبی جنس و ارزانی آن کوششش کند و هر سه مطلب را باید در نظر داشته باشیم نه اینکه بگوئیم جنس را بقدری خوب کنیم یا بقدری ارزان کنیم که قیمت خاک شود برای اینکه بیرون برود. آقایان البته هر نظریاتی دارنند باید از این باب بفرمایند برای اینکه باید مشاوره کرد. سایرین روز بروز بر خوبی جنسشان می فزایند ولی ما روز روز خراب می‌کنیم اول کارخانهائی کهه در قسمت قالی در خارجه پیداشد کارخانة ازمیر بود و آنها تمام سعی می‌کردند که رنگ‌های نباتی ایران را بانجا ببرند. چون قالیهای قدیم ایران که فوق العاده در آنجاها مرغوب است همان رنگهای ثابت نباتی است و ما رنگ ثابت نباتی را ول می‌کنیم و رنگهای جوهری را استعمال می‌کنیم یکی از رنگه‌های ثابت و هوب و اعلای ایران همان روناس است که در آلمان آلی زارین از آن می‌گیرند روناس یکی موادی است که باید سه چهار سال در زیر زمین بماند تا برسد و در این جا برای عجله و اینکه کارزود تر پیش برود در عرض شش ماه می‌روند از زیر خاک بیرون می‌آورند و آنوقت رنگ بدی می‌دهد که قالی را از مغوبیت می‌اندازند. اینها یک چیزهائی است کهه دولت باید ملاحظه کند و نگذارد یک رنگهای بدی که رقیب‌های ما هیچ استعمال نمی‌کنند آنها را استعمال کنیم که قالی ما را از مرغوبیت بیندازد کارخانهای چین و ترکیه و افغانستان و ازمیر را ملاحظه بفمرائید هیچکدام رنگ غیر ثابت را استعمال نمی‌کنند و تمام رنگ ثابت استعمال می‌کنند. تصدیق بفرمائید که با این گرفتاریهای داخلی بعد از آزاد شدن رنگ جوهری هیچوقت ما به آنها نخواهیم رسید مات اگر بخواهیم بآنها برسیم باید از حالا سعی و کوشش کنیم که این معایب را از روی قالی برداریم. هی پیشنهاد می‌کنیم که جوهر آزاد باشد! صدی سه نگیرند! اینها بد است! برای یک عده اشخاص که تجارت انفرادی دارند خیلی خوبست اما تجارت ایران از این راه زمین خواهد خودرد اگر آقایان بخود زحمت بدهند و کتابچة که رد این باب نوشته شده است و در ادارة مباشرت و ادارة تقنینیه است ملاحظه بفرمایند تصدیق می‌فرمایند که قالی جوهیری ذرعی سه تومان، چهار تومان است و قالی ثابت ذرعی سی تومان، چهل تومان، بفروش می‌رود ـ اگر کسی فرضاً یک قالی ذرعی پنجاه تومان ببافد و ذرعی یک عومان تفاوت رنگ بدهد چه عیب دارد؟ این استعمال رنگ جوهری برای سهولت امر است زیرا البته یک مقدرا زیاد نخ را که در یک ظرف بزرگ با جوهر رنگ کنند زحمت ندارد و دو سه ساعت این ار را انجام می‌دهند. این کار را برای این می‌کنند که چند روز بخودشان زحمت ندهند در صورتی که رنگ ثابت نباتی که استعمال می‌شود طرف توجه تمام اروپائیها است بجهت اینکه هر چه بماند شفاف تر و بهتر می‌شود. تنزل قالی اینران فقط بواسطه رنگ جوهریش است مثلا اگر یک قالی رنگ جوهری را ذرعی بیست تومان می‌فروشند همان قالی رنگ ثابت باشد ذرعی پنجاه تومان قیمت دارد. یک جاهائی را هم آقای افشار می‌فرمایند ه قالی جوهری را می‌برند. اما چطور می‌برند؟ آنها را با دوا می‌شویند تا رنگ ثابت پیدا کند. چرا کارخانجات امریکائی که در ایران و جاهیا دیگر هستند روگ جوهری استعمال نمی‌کنند؟ دولت باید از رنگ جوهری کاملا جلوگیری کند. دولت باید در بعضی نقاط مدرسة رنگ رزی تهیه کند و همانطور که در سابق در مجلس چهارم مذاکره شد عوائد انکار را برای ترویج رنگ ثابت در تمام مراکز قالی بافی مصرف

کند و شاگرد تهیه کند و قالی بافی باد بدهد. این چه اصراری است ما داریم که موافقت یارنگ جوهری بکنیم؟! در صورتیکه اسن اقدارم و مساعدت را ممکن است با رنگ ثابت بکنیم که در همه جا مرغوب است و بکار می‌رود منتهی باید عملیات شیمیائی را آنطوریکه لازم است بانها بیاموزند که مثل بعضی کاخانجات خارجه استعمال کنند. ولی حالا دولت گمرک فرش جوهری را بصدی دوازده تنزل داده چون صدی نیست و پنج هم زیاد بود در هرصورت ما باید کاری کنیم که این تجارت زمین نخورد

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای افشار را تصویب می‌کنند قیام فرمایند (عدة زیادی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد. پیشنهاد آقای دکتر مصدق (باین ترتیب خوانده شد)

تبصرة ذیل را اینجانب پیشنهاد می‌نمایم:

تبصره ـ هرگونه قرار دغاد گمرکی و یا نظامنامه و یا تعرفة که قبل از تصویب این قانون بین دولت ایران و دولت دیگری وجود داشته باشد و بتصویب مجلس شورای ملی هم نرسیده باشد از تاریخ ۲۰ اردی بهست ۱۳۰۷ منسوخ و ملغی است

رئیس ـ گمان می‌کنم در این پیشنهاد باید تجدید نظر بشود.

یکنفر از نمایندگان ـ یکمرتبه دیگر قرائت شود. (تبصرة مزبور مجدداً بشرح سابق خوانده شد)

رئیس ـ بفرمائید

دکتر مصدق ـ آقای وزیر مالیه اگر قبول دارند بنده عرض ندارم. مقصود بنده این است که یک قراردادهائی ممکن است بین بعضی دولت با دولت ایران وجود داشته باشد که آنها قبل از مشروطیت بوده و هیچ لازم نبوده که مجلس شورای ملی تصویب کند ولی امروز که ما آمده‌ایم و می‌خواهیم تعرفة گمرکی مان را تنظیمکنیم این قبیل قراردادها اگر وجود داشته باشند باید از تاریخ ۲۰ اردی بهشت بکلی منسوخ و ملغی باشد

وزیر مالیه ـ بنده تصور میکمنم همینطوری که اظهار شد تبصرة کهآقای دکتر مصدق اظهار می‌کنند توضیح واضح است وقتی که آقای یاسائی پیشنهاد کردند که نوشته شود تعرفه‌های قانونی و بنه هم قبول کردم برای همین بود که اگر یک نقیصة از این حیث هست مرتفع شود ولی در صورتیکه ایشان این پیشنها را مسترد نکنند وضعیت بنده را مشکل می‌کند زیرا بنده نمی‌توانم بگویم این پیشنهاد را قبول نمی‌کنم چون آنوقت مثل این است که طرف مخالف این پیشنهاد را قبول کرده‌ام و طرف مقابل این پیشنهاد را نه بنده می‌توانم قبول کنم و نه ممکن است قبول شود ولی یک تذکری می‌خواهم بآقای دکتر مصدق عرض کنم و آن این است: چون نظامنامه‌ها یک چیزهائی است که برای اجرای تعرفه‌ها نوشته می‌شود و بتصویب مجلس نمی‌تواند برسد و در هر صورت عرض می‌کنم اگر خودشان مسئله را ثابت و مسلم میدانند که هیچ و الا اگر ایشان ایستادگی در پیشنهاد خودشان داشته باشند بنده قبول می‌کنم و نمی‌توانم رد کنم و مراد از نظامنامه هم البته نظامنامة بین امللی است و اگر دولت نظامنامه هائی لازم بداند در حدود نظامنامه‌های بین المللی است

جمعی از نمایندگان ـ تنفس

رئیس ـ چند دقیقه تنفس داده می‌شود

(در اینموقع جلسه برای تنفس تعطیل و بفاصله چهل دقیقه مجدداً تشکیل گردید)

رئیس ـ پیشنهاد آقای محمد و ولی میرزا

محمد ولی میرزا ـ استراد می‌کنم

رئیس الوزراء ـ بنده تشکر می‌کنم که موقع شده‌ام امروز از برای وزارت فوائد امه که از مهمترین وزارت خانها است آقای سریب حبیب الله خان شیبانی را معرفی کنم (نمایندگان ـ صحیح است) چون از هر حیث آقایان میدانند دیگر محتاج باین که بنده چیزی عرض کنم نیست

رئیس ـ پیشنهاد آقای تقی زاده

(بمضمون ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم بجای هشت سال نوشته شود سه سال

رئیس ـ بفرمائید

تقی زاده ـ بنده نمی‌خواهم توضیح مفصلی بدهم.

اینجا بدولت اجازه داده می‌شود که قرارداد هائی منعقد کند و در واقع ما تا هشت سال دیگر اجازه می‌دهیم که بهمین ترتیب جاری رفتار شود یعنی مجلس حق نخواهد داشت در ظرف این مدت دخل و تصرفی در این کار بکند لهذا بنده پیشنهاد کردم که هر قدر ممکن است مدت کمتر بشود. زیرا اگر خود دولت بخواهد در این مدت تجدید نظری بکند و تغییراتی اگر لازم است بدهدالبته هرچه ندتش کمتر باشد بهتر است

وزیر مالیه ـ بنده در صورتیکه راجع به یک قسمت دیگری توضیح می‌دادم ولی گمان می‌کنم قبلا جواب فرمایشات آقای تقی زادهرا هم داده باشم و حالا مجدداً متذکر می‌کنم ایشان را به این نکته که البته اختیاری را به دولت مجلس می‌دهد که از سه سال تا هشت سال قرارداد منعقد کند با اطمینان باین است که دولت این اختیار را مطابق مصالح و منافع مملکت انجام خواهد داد. آقای تقی زاده خوشان خوب مستحضرند که تجارت در دنیا اساسش روی ثبات است. هر قدر نبات در تجارت باشد تسهیل و رواج او بیشتر است. این است که برای تعرفه‌ها باید یک مدتی قائل شد که جمع بین دو نظر باشد یعنی هم ثبات را تا درجة رعایت کرد و هم سایر مراتب را. از این جهت دولت تا هشت سال عمر این تعرفه را در نظر گرفته. چون رد این خصوص همیشه یک مدتی را در نظر میگیرندکه معمولا حد اعلی از ده سال هیچوقت تجاوز نمیکندبرای اینکه مقتضیات داخلی یک مملکتی ممکن است ایجاب کند که این تعرفه تغییر کند باین ملاحظه بنده تصور می‌کنم بهتر این است آقا یهم موافقت بفرمایند همین سه سال تا هشت سالی که نوشته شده است باقی بماند و اطمینان داشته باشند در آنجاهائی که لازم نیست بیش از حداقل معامله نخواهد شد.

تقی زاده ـ بنده پیشنهاد را استرداد می‌کنم

رئیس ـ پیشنهاد آقای حاج شیخ بیات (بمضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که گمرک کبیت یک من هشت قران دریافت شود.

حاج شیخ بیات ـ درجلسة گذشته یکی از آقایان نمایندگان برای کمک کردن هب اقتصادیات و تجارت وصنعت داخلی مملکت و تشویع کارخانة کبریت سازی تبریز پیشنهاد کرد از کبریت‌های وارده از خارجه یکمن دوازده قران گرفته شود آقای وزیر مالیه در جواب فرمودند که ما در آتیة نزدیکی در این قسمت یک فکرهائی می‌کنیم بنده گما می‌کنم بهترین اوقات و نزدیکترین اوقات برای فکر کردن همین موقعی است که تعرفة گمرکی مطرح است در اینجا باید قید شود که هر یک من کبریت را هشت قران دریافت کند ولی الان هم مطابق اطلاعاتی که بنده دارم غیر از آن کار خانة که در تبریز دائر است یکی دو کارخانه دیگر هم از عراق واصفهان و غیره تقاضای امتیاز کرده‌اند و می‌خواهد کارخانه داریر کنند و به اولین کارخانجاتی کهدر این مملکت دائر میشوددولت باید خیلی اهمیت بدهد به تشویق و ترویجش که سایرین هم از آنها متابعت کنند و یک کارخانه‌های دیگری وارد کنن تا اینکه واردات مملکت ما کم شود از این نقطه نظر بنده این پیشنهاد را کردم و تمنا می‌کنم آقای وزیر مالیه هم قبول کنند.

وزیر مالیه ـ بنده آنروز وقتی که عرض کردم بترتیب دیگری باید این نظر تأمین شودمقصودم تعرفة گمرکی نبود که آقا می‌فرمایند حالا موقعش است بنده عرض کردم وسائل دیگری را باید اتخاذ کرد. فقط از راه تعرفة گمرکی نباید این را درست کرد من جمله نظری که دولت دارد راجع بانحصار. این خودش یکی از طرق است از این جهت بنده نمی‌توانم موافقت کنم

رئیس ـ آقایانیکه این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند (عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای ثقه الاسلامی (باین مضمون خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که از صادرات مملکتی گمراک گرفته نشود

بعضی از نمایندگان ـ رد شد.

ثقه الاسلامی ـ بنده خودم مسترد می‌دارم

رئیس ـ پیشنهاد آقای حاج شیخ بیات (باین نحو قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در قسمت صادرات تبصرة قسمت پنجم حذف شود

حاج شیخ بیات ـ اینکه بنده در قسمت فوریت‌ها در جلسة گذشته عرض کردم که آقایان اجازه بدهند نمایندگان در اطراف این لایحه یک قدری دقت‌های کاملتری بکنند برای این بود ه رکدام از آقایان نظریاتی دارند در اینجا گفته شود که قانونی که از مجلس میگیذرد کامل باشد. در قسمت صادرات راجع به قالی رنگی و جوهری اگر ملاحظه بفرمائید نوشته شده (فرشهائی که در آنها رنگی غیر از رنگهائی که قانوناً ورود آنها مجاز است استعمال شده باشد از روی قیمت صد بیست و پنچ آنوقت اینجا یک تبصره ضمیمه کرده‌اند که این تبصره عبارت از این است که (دولت ایران حق دارد صدور این نوع فرشها را قدغن نماید تا هر سال میزان حقوق خروجی را که از آنها باید اخذ شود تغییر دهد) این بهانه دادن بدست دولت است که هر قست مال التجاره قالی که بخواهد از این مملکت خارج شود پنج ماه شش ماه هفت ماه مال التجاره اش در گمرگ بیفتند بعنوان اینکه دولت می‌گوید مطابق این تبصره حالا ممنوع است تا امسال ما به بینیم حق خروجش چیست بنده هر چه فکر کردم فلسفة این تبصره چه بوده و چه علت داشته که یک چنین تبصره در اینجا ضمیمه شود نفهمیدم. حالا اینجا یک پیشنهادی هم از طرف آقای افشار شد راجع بقالی رنگی که صد یک گرفته شود و خیلی اسباب خوشوقتی است که برای پیشرفت این قضنیه قابل توجه شد چون فوق العاده اسباب زحمت مردم و تجار بود. همة آقایان نمایندگان قبل از آمدن تعرفة گمرکی در مجلس همه روزه در سه نفر قبل از دستور راجع باین موضوع صحبت میگردهند که قالی رنگی این گمرکی که برایش معین شده بکلی باعث می‌شود که اصلش فائدة نمی‌کند در صورتیکه اگر قالی رنگی از مملکت خارج شود اشخاصی می‌خرند که سرمایه شان مطابق همان قیمت است یک کسی قالی سه تومانی می‌پوشد یکی فاستونی ذرعی سه قران این دلیل نمی‌شود که ما بگوئیم ممنوع شود اگر چنانچه جوهر بد باشا باید اروپائیها بعقیده بنده نسازند اما آنها از نقطة نظرتجارتشان جوهر را می‌سازند اما آنها از نقطة نظر تجارتشان جوهر را می‌سازند و می‌فرستند بهمة ممالک دنیا و فروش هم می‌کنند پارچه‌های خودشان هم پارچة رنگ ثابت دارد و رنگ غیر ثابت این دلیل نمی‌شود ه از بابت ترویج رنگ ثابت ما مجبور باشیم قدغن کنیم که قالی جوهری اصلش در مملکت ما نباشد. بنده این تبصره را کاملا مضر میدانم در اینجا و این تولید یک زحمتی می‌کند از این جهت تقاضا می‌کنم آقای وزیر مالیه توجه بفرمایند و این یک چیز نیست که با بنده ضدیت بفرمایند و جدیت کنند که رد شود.

وزیر مالیه ـ بنده اول می‌خواهم آقای حاج شیخ قطع داشته باشند و باور کنند که بهمان اندازه که ایشان میل دارند یک عده از مردم کسبه و تاجر که در این قضیه ذی نفعند بخودشان جلب کنند بنده هم همین میل را دارم و لو اینکه قانونی که از مجلس گذشته است متأسفانه بنده را محروم کرده است از و کالت ….

حاج شیخ بیات ـ اینها هو است.

وزیر مالیه ـ جلب توجه کردن و عرض خدمت کردن این در هر صورت یک چیزی نیست که انسان از این مطلب احتراز کند و لکن د رعین حال یک تفاوتی هست ما بین بنده و ایشان که آن تفاوت ادای وظیفه است ملاحظه تفرمائید یک وقتی ممکن است یک اشخاص بصیر بنفع خدشان نباشند و انسان بخواهد آنه را متوجه کنند بر خلاف میل خودشان و بعد دو سال بعد پنچسال بعد اینها و یک ملتی تصدیق کنند که اگر یک روزی اقدامی بر خلاف میل یک جماعتی دشه این عاقبت بنغع اجتماعی است. اگر آقا ما راجع بقالی جوهری حرف می‌زنیم یا اگر ما راجع بقالی جوهری در تقرفه یک نرخی معین می‌کنیم راستی راستی حضرتعالی خیلا کردید که ما دشمنی با مردم داریم؟! نه ما دشمنی با مردم نداریم ما با این مدم بیشتر دوست هستیم برای اینکه ما یک دوستان عابق و یک دوستان پیش بینی می‌خواهیم باشیم ممکن است یک وقتی یک کسی یک چیزی را که فوری میل دارد اگر بهش ندهند بدش بیاید ولی بعد ملتفت شود ک اگر اورا بهش می‌دادند برایش بدتر بود. و اما راجع باین تبصره که فرمودید بنده خیلی متاسفم و گمان می‌کنم که این تبصره باشتباه داخل این تعرفه شده برای اینکه این تبصره اصلا مخالف تعرفه مستقل است لازم نیست د ریک ماده بالاختصاصی یک تبصرة باشد که مقید بکنند دولت مجاز است این راممنوع بکند از برای اینکه این قسمت راجع بواردات هم همینطور است ممکن است یک وقتی مصلحت راجع بمسائل اقتصادی یا ارزاقی یا مسائل صحی دولت را وادار که یک واردی را هم ممنوع کند این لازم ملزوم استقلال تعره است و این تبصره را هم بنده اینجا حذف می‌کنم برای اینکه آقا راضی و خوشوقت باشند و باقی عرایضم را در جواب آقای حاج شیخ می‌گذارم برای موقعی که دوباره وقتی راجع به نرخ قالی حرف خواهیم زد راجع بصد یک و صد دودزده باقی عرایضم را آنجا می‌کنم و آنجا باز ثابت می‌کنم که بنده هم باندارة جنابعالی مایل به جلب اشخاص هستم وو خیر خواهی ماها هم معلوم نیست کمتر از حضرتالی باشد

رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده استرداد می‌کنم قول داده‌ام

رئیس ـ پیشنهاد آقای بهار (بشرح آتی قرائت شد)

پیشنهاد می‌نمایم تبصره مربوط بقسمت اول از ماده پنجم صادرات راحع بفرش حذف شود

بهار ـ حذف شد دیگر مورد ندارد

رئیس ـ پیشنهاد آقای مدرس (باین نهج خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم از قسمت هشتم واردات فقط قسمت اول باستثنای فقرة هفتم ورود آن ممنوع شود

مدرس ـ بنده کم اتفاق افتاده است که لایحة که این دولت بدو فوریت بیاور خشنود شوم ولی این لایه را که آورده‌اند حقیقه خشنود شوم و این مستثنی منه را که آورده اندحقیقه خشنود شدم و این مستثنی منه را هم آقایان تصیق می‌فرمایند که از روی حقیقت عرض می‌کنم که هیچ لایحه که دو فوریت داشت در این مدت که آوردند بنده خوشوقت نشدم و بهتر این بوده در فوریت نداغشته باشد اما این لایحه را حقیقه خوشوقت شدم که عمر ما رسید و ادارک کردیم که مسئله تعرفة گمرکی در مجلس مطرح شد ما موافق شدیم و مووفق می‌شویم که انشاء الله الرحمن این مسئله را خاتمه دهیم ولی اگر آقایان اجازه بفرمایند در جلسه قبل هم چون می‌شنیدم که اظهار داشتند دو جهت دارد یک جهت را خوب است زود رأی بدهیم حق هم بجانب آنه بود که این لایحه بواسطة آن جهتت مجبوبیتی که دارد و همه شریکیم اگر یک آن زود تر بگذرد بهتر است از اینکه یک آن دیر تر بگذرد. اما همانطور که آقای فمودند ما این مسئله را که ختم کردیم و یک قرار دادهائی داده شد دیگر تا هشت سال تغییر دادنش

مناسب نیست یعنی بعد از رأی دادن ما موقعی برای صحبت باقی نمی‌ماند. حالا با وجود این که من احتمال نمی‌دهم که بعضی اظهاراتی که اینجا می‌شود عملی بشود ولکن انشاءالله یک زمینة بشود برای هشت سال دیگر که شاید ما نباشیم. و الا لفظ گمرگ در لغات فارسی بده هر چه گشتم نیست در این لغاتی که در فارسی نوشته‌اند لفظ گمرگ نیست نمیدانم این لفظ عاریه از چه لسانی است که لسان فارسی حالیه شده. چون من تاریخ را نمیدانم آٌایان شاید بدانند باید بفهمیم روز اول که گمرگ وضع شد از روی چه مصلحت و چه صلاح وضع شد آخر هر مسئله یک اولی ارد آن ولش را باید برویم بگردیم به بینیم از روی چه صلای وضع شده. بنده گمان می‌کنم روز اول که این گمرگ وضع شده از روی صلاح اقصاد وضع شده است نه بعنواهن مالیات و نه بعنوان سیاست. یک جنسی برای یک قومی نافع بوده و یک جنسی برای یک قومی نافع بوده و یک جنسی برای یک قومی مضر بوده. یک جنسی را صلاح می‌دانستند جلوش را بگیرند و یک جنسی را صلاح را می‌دانستند جلوش را نگیرند. و کم کم صلاح دانسته‌اند جلوگیری را مبدل بدریافت وجه نقد کرده‌اند. این را تصدیق بفرمائید که ما در اداره کردن مملکت در امور اقتصادی مملکتی وسیاسی باید تابعکسانی باشیم که تهتر از ما میدانند نه اینکه بخیال خود یک کاری کنیم. آنها بهتر از ما میدانند، تجربه دارند، آقایان بیرون رفته‌اند و میدانند من که نرفته‌ام. شنیده‌ام مملکت انگلستان گمرک ندارد. یعنی نمی‌فهمند؟ باید فهمید چرا؟ این را باید بفهمیم حالا ماها این رأی را اینجا می‌دهیم و این دلیلها را می‌آوریم یکی کم می‌کند و یکی زیاد می‌کند بعقیدة من جهتش این است که فلسفه اش دست ما نیست آقایان بعضی می‌گویند قالی نباید گمرک داشته باشد بعضی می‌گویند باید داشته باشد مسئله مالیات است؟ اگر دولت مالیات می‌خواهد خرج دارد آن مسئله ایست. بنده گمرک را اصلاً مالیات نمیدانم بنده صلاح گمرک را صلاح اقتصدی میدانم و گمان می‌کنم دنیا هم روی همین صالح این کار را کرده‌اند. حالا چون من عقیده‌ام روی این صلاح است از این جهت عرض می‌کنم چون شاهزاده گفتند درآن جلسه که مطالب جزئی و اینها را بعد بعد درست می‌کنیم من قانع شدم امروز یکی از آقایان گفتند که موقعش نمی‌ماند لذا بنده این ماده متعلق بهمه است که هیچکس ازش استفاده نیست شاید فرش ربطی بمن نداشته بتاشد با یک کاری ربطی به آقا نداشته باشد ولی این یک مسئله ایست که متعلق بهمه است که گمان نمی‌کنم یک فرد از ایرانیها از این مسئله خارج باشد بلا استثناء و آن قسمت هشتم است (قسمت هشتم ازواردات یعنی مشروبات) یک وقتی منع مشروبات اختصاص بمسلمان‌ها داشت عقلای دنیا فهمیدند که خیر این ربطی بمسلمانها ندارد روز اول محال است. دنیا خوب این مسئله را فهمید که این یک چیز مضری است حلال شود. اصلا محال است دنیا خوب این مسئله را فهمید که این یک چیز مضری است. مضرها دو حور است. حرامهائی که ما داریم دو جور است بعضی حرامها هست که بربرزگها حرام است بر کوچک‌ها حرام نیست بعضی حرامها هست که بر آدم حرام است و بر حیوان حرام نیست حیوان گوسفند اسب اگر ادم دید یک حیوانی شراب می‌خورد باید نگذارد واجب است که نگذارد زیرا جسمش را خراب می‌کند، مضر است خراب می‌کند، حضرت امیر که می‌فرماید اگر یک قطره مسکری در چاهی بریزد و آن چاه پر شود سرش یک علف در آید و یک گوسفند آن علف را بخورد من شیرش را نمی‌خورم این برای چیست؟ برای حرمتش است؟ شیر که حرام نیست. این از باب آن ضرر و مفسده ایست که در ذات او هست مقصود عرض بنده این است که حالا که ما نکردیم دنیا کردند و این مسئله

را خوب فهمیدند عقیدة من این بود که چون این تعرفه امروز می‌گذرد و تا هشت سال دیگر ما موقع پیدا نمی‌کنیم و به آقایان می‌گویم که تا هشت سال دیگر سایر دولت هم منع می‌کنند حالا جلو افتاده‌اند ولی تا آنوقت ما که مسلمان هستیم آخر همه می‌افتیم بگذارید وسط بیفتیم فقرة اول مشروبات است قسمت دومش را که موافقم قسمت دومش راخواندهای آقای شاهزاده قسمت دوم آبهای معدنین لیموناد انواع سرکه. یخ و نمیدانم چه، اینا را موافقم. فقرة هفتم راهم موافقم شرابهای طبی اما با گمرکی که برایش قرار گذاشته است مخالفم اگر دوا است که یک خدمتی بکنیم بنوع انسان و نوع ایرانی و باسلام و عقب نیقتید از باقی دیگر صرفیین چنین کردند ما نیز چنین می‌کنیم امریکائیها کردند باقی هم می‌کنند عقلا رو بترقی می‌روند اینکه می‌فرمایند تمدن رو بترقی است یعنی صلاح را می‌گیرند و از فساد میگریرند این معنی تمدن است. لذا عقیدة من این است که این دولت بیاید مثل اینکه یک کار خوب دیگر هم مجلس کرد و مالیات اصناف را بر داشتیم و انشاء الله مالیات قالی را هم برداریم این کار خوب را هم بکنیم و این مسکرات را که غیر از چیز دیگری ندارد ممنوع بکنیم. مناسب اینکه نگویند آخوندها همه اش حرف آخوندی میزتند شاعر همولایتی خودمان دهقان می‌گوید بشیر از نصیب ما نشد از آن می خلر ـ مباد آسیبی از دوران نجف آباد و جلفا را. حرام خورهامان اگر بخواهند بخورند اینقدر تو ولایت خودمان هست. خیلی عجیب و غریب است انی چه عقل اعتصادی است؟ این چه تمدنی است. اشاره به هیئت تندنویسی دوباره می‌گویم اگر یاد نگرفتید مقصود این است که هم تمام اهل ایران متعلق باین ماده‌اند و هم تمام طبقات بعد که می‌آیند متعلق باین ماده‌اند هم صلاح اقتصادی دارد هم صلاح عمومی دارد و هم این باقیات و صالحات را بگذارید این دولت و این مجلس بگذارد در این ممکلت این عرضم بود اگر قدری زیاد حرف زدم انشاءالله خواهید بخشید.

وزیر مالیه ـ البت آقایان تصدیق می‌فرمایند از نقطه نظر کلی ممکن نیست یک اختلافی بین بنده و نمایندة محترم باشد هم ازنقطه نظر عمومی و هم ز نقطة نظر اقتصادیش اینجا فقط یکی دونکه است که آنها را خدمتشان بنده تذکر می‌خواهم بدهم و بعد هم البته تقاضا خواهم کرد با بنده موافقت بفرمایند. اینکه فرمودند من در مسائل گمرکی نظر اقتصادی دارم نه نظر مالی این یک اصل مسلم خیلی صحیحی است اگر فرض کنید ماها یک قدری منحرف هستیم از انی اصل و در گمرک یک نظر مالی هم داریم علاوه برنظر اقتصادی این بواسطة این است که ما هنوز فقیریم و هنوز آن ترقیاتی که باید بکنیم نکرده‌ایم تا بتوانیم تمام مسائل اصولی راکاملا رعایت کنیم و لی البته می‌بایستی رو باین خط رفت و البته آقا صحیح می‌فرمایند همیشه مسائل گمرکی باید محکوم نظریات اقتصادی باشد و ما انشاءالله بآنجا می‌رسیم ولی حال هنوز آنطور نیستیم آقا نباید فراموش بفرمایند که امروز این مملکت ضعیق ما راز حیث مالی و اقتصادی یکی از منابع عمومی زندگانی او عبارت از عوائد گمرکییش است…..

مدرس -صدصد می‌خواستید بکنید.

وزیر مالیه ـ بآنجا هم می‌رسد. در موضوع اینکه تذکر فرمودید که ما باید از اشخاصی که اساساً قائل بتقرفة گمرکی نیستند این هم یک بحث طولانی علمی اقتصاد این مبارزه باقی سات و هنوز تام نشده است همان حکایت زیدو عمرو است و ضرب …..

مدرس ـ ولی ما هزار سال پیش می‌دانستیم.

وزیر مالیه ـ و ممکن هم هست که اختلاف سلیقه در

موضوع باز هم مدتها باقی باشد. فعلا ما از آن مرحله هم دور هستیم ازط برای اینکه آن مباحثات هم برای دولت یخوب است که ان دولت از نقطة نظر حمایت صنایع داخلی و تجارت خودشان وسائل دیگری دارند که محتاج بگمرک نیستند. گمرک برای آنها چیز زائد و او کسی است. ممکن است بحث کیند که ما امروز بایستی دارای عقیدة مخافین حقوق گمرکی بشویم یا داریای عقیدة موافقین ما هنوز بآن مرحله نرسیده‌ایم برای اینکه ما مجبوریم صنایعی راکه هنوز نداریم با صنایعی را که تازه ایجاد می‌شود آنها را تا مدتهای مدید بواسطة خصوصیات حقوق گمرکی مدافعه کنیم این خودش یکی از اصول اقتصادی است که برای ما امروز لازم است. در اصل موضوع تردیدی نیست که ما اگر منع کنیم ورود مشروبات الکلی رااز هر حیث همانطور که فرمودند از حیث صحت، سلامت از حیث اجرای اصول عقیدة خودمان خوب است از نقطة نظر اقتصادی هم که خودتان فرمودید خوب است بنده حرفی ندارم. فقط اینجا بنده یک تذکری دارم و آن اینست که تجارت در دنیا زیاد است. بجارت در دینا از نظرین المللی چیزی است که اصولا آزاداست و نبایستی این آنزادی تجارت عمومی و بین المللی را که برای هر کس مفید است محدود کرد البته اگر یک دولتی هست که مال التجاره اش مشروبات الکلی است مال اتجاره‌ما هم ممکن است قالی باشد یا یک چیز دیگر باشد این اصل که باید منع کرد یک مال التجارة را علی الاصول و علی الاطلاق خوب چیزی نیست در مراودات بین المللی این مسئله ملحوظ است و مخصوصاً دولت کوچک و دولت کم صنعت و کم تجارت از این روبه صرفه نمی‌برند از برای اینکه آن دولت هائی که در تجارت مشروبات الکلی ذی نفعند وقتی می‌بینند که یک دولت دیگری می‌آید یک قسمت از بازار ان مال التاره را از برای آنها سد می‌کنند و منع می‌کنند آنها در صدد بر می‌آیند نسبت باین دولت یا مال التجاره‌های این دولت معاملة بمثل کنند. این اختیار را که من و شما اینجا با هم داریم دولت دیگر هم دارند آنوقت انها هم می‌گویند خوب شما این را مضر میدانید ما هم قالی را برای خودمان مضر میدانیم اصلا سر حدمان را می‌بندیم قالی شما هم بمملکت ما نیاید، فلان خشگه بار شما بمملکت ما نیاید. این است که بنده علی الاصول معتقدم باینکه ما نبایستی روی صرف منع حرف بزنیم. اما یک راههای دیگری هست آن راههای دیگری هست آن راهها این است که تعرفة گمرکی و حقوق گمرکی را وقت شما زیاد کردید از یک حدی اصلا این تجارت دیگر صرفه ندارد. آقا البته تصدق می‌فرمایند تاجر نظر سیاسی ندارد اگر این مال التجاره برای او صرفه کند می‌آورد نکندد نمی‌آورد شما ممکن است اگر غیر مستقیم بخواهید چیزی را منع کنید یک کاری کنید که برایش صرفه نداشته باشد. چه جور این کار را بکنید یا باید حوقش را زیاد کنید یا باید یک ارزانتری در مقابل درست کنیدکه بازارگران فروش کساد شود این شود انی تعرفه را اگر آقا تطبیق کنید با تعرفه سابق ملاحظه خواهید فرمود که ما چقدر این حقوق را بالا برده‌ایم ما این حوق را رسانده‌ایم به صد سی و صد چهل حد اقل صد سی حداکثر صد جهل در صورتیکه تعرفهای سابق هیچ جا از صد ده و صد یازده و صد پانزده تجاوز نمی‌کرد این راما حساب کردیم با حسابی که کردیم چون نمی‌خواهم چیزی مطالعة خدمت شما عرض کنم در یک قسمت از اینها نرخی که ما می‌بندیم نرخ ممنوعیت است در یک قسمت نرخ ممنوعیت نیست ولی نرخی است که بدرجة جنس را گران میکن که رقابت بکلی از بین میروئد پس در صورتیکه ما می‌توانیم آن مقصود معنوی و حقیقی آقایان را انجام دهیم چه لزومی دارد که ما داخل در یک کار دیگری بشویم آقای آقا سید یعقوب استدعا می‌کنم فوراً استفاده از موقع نکندی و یک پیشنهاد صد در صد نفرستید بنده آنرا هم قبول نمی‌کنم برای اینکه هر چیزی رد دنیا از حدود منطق نباید خارج شود بنده عرض می‌کنم حقوق ممنوعیت و محرومیت هم بای ا زروی حساب باشد. استدعا

میگنم آقایان یک توجهی بفرمایند مخصوصاً امروز روز اولی است که ما می‌خواهیم بعد از سالهای متمادی استقلال تعرفة خودمان ار داشته باشیم. استقلال تعرفه یعنی چه در یک چیزهائی که تا حالا دیگران شریک بودند در حکومت و منافعشان را خودشان حفظ می کردد امروز ما میگوئیم بدرجة از رشد و زندگی سیاسی رسیده‌ایم که آن اندازه از مناقع و حقوق بین المللی را که باید بین ممالک محفوظ باشد خودمان حفظ می‌کنیم بنده‌ای را مخصوصاً استدعا می‌کنم توجه بفرمائید. ما نبایستی اینطور قلمداد کنیم که بمجرد اینکه دم زدیم از اینکه می‌خواهیم استقلال تعرفه گمرکی داشته باشیم فردا این را وسیله خواهیم کرد و هر روز برای رسیدن بمقصود یک روز بواسطظه احتیاج بپول و یک روز بواسطة یک چیز دیگر تعرفة گمرکی را بالا می‌بریم ما بایستی بدنیا ثابت کنیم که از این استقلال خودمان سوء استفاده نخواهیم کرد و به تجارت بین امللی که آزاد است نمی‌خواهیم صدمه بزنیم. ما باید وسائل تسهیلات تجارت را برای دیگران و مال دیگران را برای خودمان فراهم کنیم. البته هر معاله که ما با دیگران و مال دیگران را برای خودمان فراهم کنیم. البته هر معامله که ما با دیرگا می‌کنیم دیگران هم با ما خوغاهندکرد. این‌ها یک چیز هائی است که ما باید در نظر داشته باشیم و در صورتیکه بخواهیم سوء استفاده کنیم برای مسائل سیاسی ما مضر است. ما باید خودمان را خیلی عاقل و محتاط نشان بدهیم. اینکه آقای مدرس از قول بنده فرمودد که عرض کرده‌ام و هم آقا درست ملتفت شده‌اند. حالا هم فرقی نکرده برای اینکه اولا قرار دادهائی که ما بر طبق این اجازه با دولت می‌بندیم نسبت به تمام این تعرفه نیست بلکه با هر کدام از آنها نسبت به چهار پنج فقرة از این تعرفه قرار داد و مقاوله می‌بندیم در آن قسمت هائی که طرف احتیاج آنها است با اسناد قرار دا می‌بندیم. یک چیزهائی بانها می‌دهیم و یک چیزهائی می‌گیریم. آقایان میدانند که فرانسه در این تعرفه اخیری که گذارانده‌اند و بنده راپورتش را اینجا قرائت کردم چه مالیات سنگینی بر قالی ما بسته‌اند. التبه ما نمی‌گذاریم این مالیات سنگین باقی بماند. با آنها یا قراری نمی‌بندیم یا د اکثر را درباره شان اجرا می‌کنیم. و با این حداکثری که منظور کرده‌ایم ممکن نیست آنها صرفه ببرند. ما بالا خره با آنها تبادل نظر می‌کنیم در دو مطلب در سه مطلب درچهار مطلب بالاخره بمبادله هائی با آنها می‌کنیم و یک استفاده‌ها بانها می‌دهیم و یک استفاده هائی می‌گیریم وهمانطوریکه بنده عرض کرده‌ام قسمت صادراتش مخصوصاً علی الاطلاق باختیار خودمان است و می‌توانیم مطابق مقتضیات و صلاح مملکت در آن تجدید نظر کنیم. امایک نکته دیگری که بنده می‌خواستم باقای مدرس تذکر بدهم این است که شش هفت سال در عمر و زندگانی این مملکت خاصه در ارتباطات بین المللی چندان چیز زیادی نیست ما نباید از نظر زندگانی سیاسی یا غیر سیاسی خودمان مسئله را نگاه کنیم و نظر بیندازیم ما باید فرک کنیم که یک اصول باقیة هست که مطابق آن اصل ده سال بیست سال سی سال در عمر و زندگانی ملل و قدمها ئیکه برا یاصلاحات در داشته می‌شود چندان اهمیت ندارد. در اینصورت بنده از آقای مدرس که همیشه در مسالئ عمومی این مملکت مخصوصاً در مسائلی که مربوط به قضایای بین المللی است حسن نظر دارند می‌خواهم تقاضا کنم که پیشنهادشان را استرداد بفرمایند و از خودشان تقاضا می‌کنم که بازدیاد تقرفه زید نپردازند. زیرا ما این اولین قدمی است که بر می‌داریم و نباید یک قدمی که تاثیر خوبی نسبت بتجارت بی المللی ندارد بر داریم

رئیس ـ رأی می‌گیریم به …..

مدرس ـ بنته می‌خواهم پیشنهاد را اصلاح کنم

رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب (باین شرح خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم گمرک قشم هشتم از قلم اول تا قلم ششم صد در صد حقوق گمرکی داده شود

رئیس- آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب- بنده اولاً از فطانت آقای وزیر مالیه خیلی خوشوقتم گرچه لازم نیست که بنده عرض کنم. ایشان یک وزیر زیرکی هستند که در عین این که جواب مطلب را می‌دهند ملتفت هستند که دیگری چه می‌کند. بنده می‌دانم که آن قدرتی که امروز ما را واداشته که این مسئله را امروز تعقیب کنیم همیشه برقرار است و ما باید در تحت همین قدرت منافع خودمان را تعقیب کنیم. هیچ روزی مثل امروز برای بنده که یک آخوندی هستم نمی‌شود که بیایم اینجا و راجع به این مسئله صحبت کنم. پس در این مسئله که هم که آقای مدرس فرمودند و بنده هم پیشنهاد کرده‌ام هیچ ضرری ندارد که ما قبول کنیم و این هم که فرمودند روابط بین‌المللی ما به هم می‌خورد بنده عرض می‌کنم این مسئله ابداً مربوط به روابط بین‌المللی نیست و نظر ما نظر سیاسی با کسی نیست، بنده که این پیشنهاد را کرده نظری به بعضی از دل دون بعضی نداشتم. ما می‌خواهیم در تجارت یک چیزی که مضر است ورودش را منع کنیم و این ابداً ربطی به مسئله سیاست و روابط بین‌المللی ندارد و روابط ما با همه دول حسنه و محفوظ است تمام نظر در اقتصادیات است و مسئله تعرفه گمرکی مطرح است و البته تمام مردم می‌دانند که صرفه اقتصاد ما د این است که این چیزها را منع کنیم. این که فرمودند اگر ممنوع بکنیم به روابط بین‌المللی ما برمی‌خورد قضیه قضیه سیاست نیست و تجارت است. یک ملتی البته وقتی که دید ورود یک چیزی در مملکتش از هر حیث مضر است نباید بگذارد که داخل شود. زیرا ما دیگر در آن تفریحات و تفننات دوره فترت و بدبختی‌های آن زمان نباید باشیم خدای ناخواسته یک کسی خواست یک همچو چیزی را در مملکت وارد کند صد صد مالیات بدهد شما برای اقتصادیات می‌فرمایید اگر صد صد کردم قالی ما را نمی‌خرند. قالی ما را که برای تفریح نمی‌خرند قالی ما را برای صد سال دویست سال ماندن می‌خرند مواد خام را که از ایران می‌برند برای تفریح می‌برند؟! پشم و پنبه را برای تفریح نمی‌برند همین‌طور مواد دیگری که از ایران خارج می‌شود برای تفریح نیست. برای این است که در اصل معیشت و زندگانی محتاجند و این یک مسئله‌ای است که با خلاق ملت و مال ملت حقیقتاً ضرر دارد. بر هر چیزی که شما تصور بفرمایید ضرر دارد حالا شما می‌فرمایید روابط بین‌الملل را باید حفظ کنیم بنده عرض می‌کنم پس هرچه می‌توانیم باید محدود کنیم حالا بنده نظر به آن فرمایش آقای مدرس که فرمودند و شاید آقای رئیس الوزراهم و آقای وزیر مالیه هم توجه بفرمایند که وارد نشود بنده صدی صد را پس می‌گیریم و صدی پنجاه حد اکثرش باشد. ملاحظه بفرمایید این اقلامی را که بنده عرض کردم حقیقتاً مضر است بنده پیشنهادم را اصلاح می‌کنم که حداقل صد سی یا صد بیست و حداکثرش صد پنجاه باشد.

وزیر مالیه- آقای مدرس یک پیشنهادی کرده‌اند بنده هم موافقم آقای آقاسیدیعقوب هم خوب است لطف بفرمایند و با ما موافقت کنند چون ایشان هم پیشنهاد کرده‌اند حداکثر صد پنجاه باشد ولی حداقل‌هایی که ما معین کرده‌ایم صد سی است شما می‌خواهید برود روی صد بیست.

رئیس- پیشنهاد آقای مدرس

(به این مضمون خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم به جهت این که نتیجه مطلوبه حاصل شود حداکثر صدی پنجاه گرفته شود.

رئیس- آقای مدرس

مدرس- مقصود ما نتیجه مطلوبه است حالا به هر طریق که نتیجه حاصل شود ما حرفی نداریم چون مقصود ما نتیجه مطلوبه است.

از این جهت بنده این‌طور پیشنهاد کردم

بعضی از نمایندگان- صحیح است

رئیس- پیشنهاد آقای حاج میرزا مرتضی

(باین مضمون خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم بر قالی‌های جوهری صد پنج گمرک بسته شود

حاج میرزا مرتضی ـ چون پیشنهاد آقای افشار قبول شد و نظر بنئه را تامین کرد از این جهت مسترد می‌دارم

پیشنهاد آقای عدل

پیشنهاد می‌کنم تبصره مادة پنج حقوق صادرات راجع به مواد نستجی حذف شود

رئیس آقای عدل

عدل ـ پیشنهاد بنده در ضمن پیشنهاد آقای بیات تأمین شد.

پیشنهاد آقای تقی زاده.

پیشنهاد می‌کنم در ضمن همره ۴۶ تعرفه بجای کتب قرائت با تدریس کتب علمی موسیقی مطلقا نوشته شود «کتب از هر قبیل»

رئیس ـ آقای تقی زاده

تقی زاده ـ پیشنهاد بنده توضیح مفصلی لازم ندارد مقصود این است که کلیه کتب را از حق گمرک مقاف کنند و این عبارتی که نوشته‌اند شامل یک قسمت بخصوص می‌شود چون درغالب ممالک دنیا هم کتب اصولا از حق گمرکی معاف است و کبت اعم است از کتب تحصیلی و تدریسی و ادبی و حکایت و قصص و بعباره اخری هر نوع کتبی برای مملکت و افرادلازم است. از این جهت بنده عقیده دارم و پیشنهاد هم کرده‌ام کلیة کتب مطلقا مقاف باشد.

رئیس ـ آقای استرابادی

معتضد استرابادی ـ بنده با این پیشنهاد آقای تقی زاده کاملا موافقم مشروط بر اینکه خالف بایکی از مواد قانون اساسی نباشد. زیرا بعضی از کتب ضاله است که ورودش به مملکت ممنوع است

وزیر مالیه ـ بنده این اصلاح آقای تقی زاده را می‌پذیرم.

رئیس ـ پیشنهاد آقای فهیمی و جمعی از آقایان (بشرح ذیل خوانده شد)

امضا کننده گان مادة الخاقیه ذیل را به تعرفة گمرکی پیشنهاد مینمائیم

مادةالحاقیه ـ دولت مکلف است که عابدات گمرکی صد دوازده فرش جوهری را بفرستادن محصلین بخارجه برای تحصیل فنون لازمه رنگ رزی با اصل علمی و بتاسیس مدارس رنگ رزی در نقاط قالی خیز ایران تخصیص داده و در ظرف مدت هفت سال الوان جوهری غیر ثابت راتبدیل برنگ‌های ثابت نماید

وزیر مالیه ـ بنده تقاضا دارم قبلا پیشنهاد آقای افشار که قابل توجه شد تکلیفش عین شود وقتی که آن مزرح شد در این موضوع هم مذاکره خواهیم کرد

پیشنهاد آقای فیروز آبادی

بنده پیشنهاد می‌کنم که کلیةقالیهای صادره از ایران حقوق گمرکی معاف بوده باشد

بعضی از نمایندگان ـ رد شد

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ پیشنهادی که اول بنده تقدیم کردم قبول نشد راجع بکلیه صادرات بود ولی این پیشنهاد راجع به فرش تنهااست. چون اگر بنا شود از قالی جوهری صد یک یا صد دو گمرک گرفته شود این مسئله این مبلغ اولا چیزی نیست و ملاوه آن قدری که اسباب زحمت مردم در سرحد و صرف مخارج مأمورین سرحدی و ثبت و غیره در سرحد می‌شود آنقدر برای دولت فاده ندارد. از این جهت بنده عقیده دارم و پیشنهاد کرده‌ام که بکلی معاف بوده و چیزی از آن نگگیرنتد. اما اینکه گفته می‌شود رنگ جوهری اسباب کسادی بازار قالی می‌شود و رواج ندارد بنده عرض می‌کنم رواج وخریدار دارد و اگر بازار و خریدار نداشت اصلا کسی نمی‌بافت و نمی‌فرستاد. مردم خودشان عقل دارند و میدانند البته چیزی راکه کسی نخرید و نخواست قهرای نمی‌بافتند و نمی‌فرستند این مسلم است

پس عقیده بنده این است که صادرات قالی را آزا بگذارید که هم اسباب زحمت مردم کمتر فراهم شود و هم مردم تشویق بصادرات شوند

وزیر مالیه ـ بنده گمان می‌کنم آقای فیروز آبادی و بعضی از آقای ان دیگر باید یک چیزی دستی بما بدهند که میدانی برای حرف زدن و جلب مردم بخودشان فراهم آورده‌ایم. والی جون این مطلب جای دیگر مطرح می‌شود که راجع به صد یک پیشنهاد آقای افشار است از این جهت تقاضا می‌کنم ایشان مسترد دارند تا وقتی که بآنجا رسیدیم باقی مطالب را عر مبیکنم زیرا صد یک هم در حکم معافیت است.

فیروز آبادی ـ پس می‌گیرم

پیشنهاد آقای تقی زاده:

پیشنهاد می‌کنم بآخر قسمت ۱۷ تعرفه اضافه شود باستثنای اقسام گنه گنه که معاف است

تقی زاده ـ بنده اصلا می‌خواستم یک پیشنهادی بکنم که کلیة دواجات معاف باشد. ولی چون گمرک برای تشویق مال التجاره داخله است بنده محدود به گنه گنه کردم باید در این مملکت طوری نکنیم که اغنیاء و هر کسی که زورش رسید بتواند این دواجات را بخرد ولی هر کسی که زورش نرسید و پول نداشت نتواند بخرد باید این دواجات از تأدیه حقوق گمرکی معاف باشد تا همه بتوانند در ایران ارزان بخرند از این جهت بنده پیشنهاد کردم که گنه گنه معاف باشد چون آقایان هم میدانند که در این مملکت مالاریا یک بلای مبرمی شده برای جان مردم و هر روزه مردم بدبخت را قبل عام می‌کند باید دولت یک وسائلی را برای این کار فارهم کند البته خشک کردن با طلاق‌ها هم یک نوع اقدام و وسیله جولوگیری است ولی تنها این کافی نیست و باید وسایل دواجات و گنه گنه را تقسمت ارزان در مملکت فراهم کرد تا باین وسیله مرد بتوانند از خطرجان خود جلوگیری کنند پس دولت خوب است از این پنج شش هزار توان هم صرف نظر کند و گنه گنه معاف کند

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو

ارباب کیخسرو ـ بنده با پیشنهادد آقای تقی زاده در صورتی موافقت می‌کنم که راه عملی این سئله را هم می‌فرمودند زیرا این پیشنها بالاخره به نفع دوا فروش‌ها است نه به نفع مردم و فقرا

وزیر مالیه ـ بنده تأیید می‌کنم نظر آقای ارباب ار و از آقای تقی زاده استدعا می‌کنم پیشنهادشان را مسترد دارند. و آن یک پیشنهاد یهم که از ایشان قبول کردم بر خلاف آن اصل و تصمیمی بود که اتخاذ کرده بودیم که هیچ پیشنهاذ را قبول نکنم. پیشنهاد خوب خیلی است و اگر بخواهیم همه را مورد نظر قرار دهیم مطلب بطول می‌انجامد. حالا که بنده این استثناء را دباره ایشان و آقای مدریس قائل شدم از خوددشان خواهش می‌کنم موافقت بفرمایند و مسترد بدارندو پیشنهاد دیگری هم راجع باین قشا یا نفرمایند

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای تقی زاده. آقایانیکه قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(معدودی قیام کردند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای دکتر مصدق.

(بشرح ذیل خوانده شد)

تبصره ذیل را اینجانب پیشنهاد می‌نمایم.

تبصره ـ هر گونه قرار داد گمرکی و نیا نظامنامه و یا تعرفة که قبل از تصویب این قانون بین دولت ایران و دولت دیگری وجود داشته باشد وبتصیب مجلصس شورای ملی نرسیده باشد از تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۳۰۷ منسوخ و ملغی است.

رئیس ـ آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق ـ بنده خیلی تشکر می‌کنم از این لایحة که دولت بمجلس آورده و همچنین از دولتی که در آتیه

با ما مساعدت خواهند کرد ولی این مسئله مسلم است که این تعرفه که حالا آوردند از نقطه نظر حساب و عابدی بصرفه ما نیست فقز چیزی که ما را وادار می‌کند که باین رأی بدهیم حفظ استقلال گمرکی است که از این به بعد خواهیم داشت. و البته است قلال گمرکی ما را محفوظ می‌کند بطوری که هر وقت بخناههیم آنرا تعییر و تبدیل بدهیم آزادیم. (البته با رعایت موعدی که برای قرار داد با دولت منظور شده است) ولی چیزی که بند۹ه می‌خواهم عرض کنم که قبل از ین تاریخ ما یک تعره‌های گمرکی یعنی یک قوائد و نظامنامه هائی با بعضی ادولت داشتم که بتصویب مجلس نرسیده ولی بر طبق جریان مملکتی صورت قانونیت داشته یعنی بموجب آن عمل می‌شود امروز که ما این قرار داد را می‌بندیم باید مطرح کنیم که کلیه عهود و قرار داد هائی که سابقاً با بعضی از دولت داشته‌ایم وبآن عمل میشده آن قرار دادها که بکلی از درجه اعبار ساقط است

یکنفر از نمایندگان ـ خوب است دوباره قرائت شود.

(بشرح فوق خوانده شد)

وزیر مالیه ـ در موقعی که پیشنهاد آقای دکترمصدق قرائب شد بنده عقیده خودم را عرض کردم و گفتم که انی مطلب واضح است و محتاج بهیچ توضیحی نیست و حالا هم اگر ایشان خیلی اصرار دارند که پیشنهادشان باقی باشد چون بنده نمی‌توانم قبول نکنم قبول می‌کنم ولی فقط به آقای دکتر مصدق می‌خواهم دو نکته را عرض کنم و ان این است که هر قراریکه بر طبق این تعرفه دولت با یک دولت دیگری می‌بندد مقدمة آن قرار داد این خواهد بود که تمام قرار دادهای سابق منسوخ غاست پس این مسئله واضح است و محتاج به تکرار نیست.

مسئله دیگری که می‌خواستم عرض کنم این است: چون ایشان فرمودنداین تعرفه‌جدید بصرفه ما نیست بنه با این فمایش ایشان موافق نیستم و عرض می‌کنم این تعرفه بالنسبه بترفة قانونی که اخیراً از مجس گذشت صرفه اش بیشتر است. زیرا حداقل‌هایش یا کمی بیشتر است یا تقریبا مساوی است تولی حداکثرهایش خیلی زیادر است پس این تعرفه گذشته از این که استقلال گمرکی بما می‌دهد بصرفه مالی ما هم هست. و همان طور که خودشان هم فرمودند در مسئله گمرک ما زیاد نباید نظر مالی داشته باشیم معذلک ملاحظه صرفه مالی هم شده است.

رئیس ـ بالاخره قبول فرمودید؟

وزیر مالیه ـ اگر ایشان استراد نکنند بنده نمی‌توانم قبول نکنم

رفیع ـ بنده مخالفم

عراقی ـ در موقعش تقاضای تجرهبه می‌کنم

وزیر مالیه ـ بنده از اقای دکتر مصدق تقاضا می‌کنم پیشنهادشان را مسترد بدارند و برای بنده محظور و اشکال تولید نکنند برای اینکه اولا از یک طرفغ ایشاناصرار می‌ورزند و از طرفی بنده هم نمی‌توانم قبول نمکنم زیا مقصود ۸همین است و از طرفی بعضی از آقایالن مخلفت می‌کنند بعنوان اینکه اولا این واضح است و بعلاوه این قبول مثل اقرار ضمنی است و خوب نیست از آنطرف بنده نمی‌توانم قبول نکنم زیرا معکوسش خوب در انظار جلوه نمی‌کند. بن و تمام هیئت دولت در حضور رئیس الوزراء مملکت در این جملس که یک جای رسمی است عرض می‌کنم که پس از تصویب این تعرفه که یک تعرفه مستقل مملکتی است بموجب همین تصویب و از روی همین تعرفه و بر طبق همین اختیار با دیگران داخل در مذاکره می‌شویم و تمام تعرفه هایب قبلی و سابق که دولت ایران با دیگران داشته منتسوخ است. بنا برا این دیگر پبیشنهاد آقای دکتر مصدق لزومی ندارد.

دکتر مصدق ـ بنده هم متقاعد شدم و مسترد می‌کنم

پیشنهاد آقای افشار.

(به مضون ذیل خوانده شد)

پیشنهاد میکمنم از قالی‌های جوهری بیشتر از صدی یک گرفته نشود.

رئیس آقای افشار

افشار ـ پیشنهادر یکه بنده کردخم قابل توجه شد و در خارج از مجلس یک مذاکراتی با حضرت والا شاهزاده وزیر مالهی نمودم بالاخره ایشان قبول فرمودند که برای یکسال باشد بنة هم با یکسال موافقم که بعد از یکسال تجدید نظر در مجلس شورای ملی بعمل آید

وزیر مالیه ـ اصل مطلب حالا است. ملاحظه بفرمایند چقدر مطلب مشکل است. بنده ناچارم در اینجا یک حرفهائی بزنم که خیلی‌ها خوب تصور نمی‌کنند ولی چکنم مجبورم اداء وظیفه بکنم. اولا توافق نظری که با آقای افشار حاصل کردیم یعنی نظر بنده این بود اولا یک اقایانی هستند که صرفه مملکت را در این میدانند که قالی رنگ جوهری ترویج شود. ما هم معتقدیم که صرفه مملکت در این است که رنگ جوهری از بین برود و ترویج نشود. و مبدل برنگ ثابت شود. اینمسئله چون یک امر نظری و محتاج به مباحثه و مطالعه است از این جهت ما یکسال را قید کردیم دو در نظر گرفتیم که درظرف یکسال یعین از ۳۰۷ الی ۳۰۸ قالی‌های جوهری با همانگمرک صد دوازه باشد زیرا صدی بیست و پنج که دولت اول می‌گرفت خیلی زیاد بودو این هم که آقای افشار پیشنهاد کرده‌اند درحکم معافیت است پس با همان صد دوازده تا یکسال ما معامله می‌کنیم تا مطالعه کنیم به بینیم نتیجه چه می‌شود زیرا حقیقتاً این یکی از قشایائی است که باید حل شود بعضی‌ها معتقدند که اگر شروع به ترویج رنگ جوهری شود خوب است و بر عکس بعضی دیگر معتقدند که آن روز روز مرگ قالی ایران است. در این مدت ما می‌توانیم ترجیح بدهیم که کدام از این دو طریق به نفع اصل و واقعی مملکت است اگر دیدیم که واقعاً قالی جوهری بازار مخصوصی در دنیا دارد آنوقت بنده هم موافق می‌شوم که معاف باشد آنهم بیک شرط و آن ایناست که بیئن قالی ثابت و قالی رنگ فرق و علامت مخصوصی بگذارند چنانچه در همه جای دنیا قبین اصل وبدل فرق است و یک علامت خاصی دارد. ملاحظه بفرمائید نقره و طلا را وقعتی که مسکوک می‌کنند با ظرفی می‌سازند بین نقره و طلا و آب طلا داده بو یا بصورت طلا در آورده همیشه فرق و علامتی می‌گذارند. چنانچه عرض کردم نظر بنده ایناست که صلاح مملکت در این است رنگ جوهی بکلی از بین بررود و حالا هم که بنده موافقم بهمین ترتیب باشد باز باید روی قالی جوهری با پشم یا توسط چیز دیگر یک علامت خاصلی بگذارندکه در بازارهای دنیا معلوم باشد که این جوهری است که با قالی ثابت مخلوط و اشتباه نشود و روی خود قالی بافته شود که این قالی جوهری است. شما با ما در این قسمت موافقت کنید من هم درازاء با شما یک مساعدت‌ها یاداری می‌کنم و در این جا تعهد می‌کنم که این مزاحمت هائی که قعلا برای مردم و تجغار در سرحد تولید شده که بار را باز می‌کنند و از آنها تقاضا می‌کنند که حکماً تصریح کنند جوهر است یا جوهری نیست و اگر فرضاً اشتباثاً چیزی بگویند گرفتار جریمه ضبط می‌شوند و آنرا قاچاق تلقی می‌کنند این‌ها را رفع کنم خود بنده هم با این مزاحمتهای که فقلاً نسبت به تجار و مردم در صرحد تولید شده مخالفم. و دیگر نمگذارم اشکال تراشی برای آنها فراهم شود و این قسمت‌ها را اصلاح می‌کنم و این اشکالات را از بین می‌بریم آنوقت در این مدت یکسال مجال خواهیم داشت که بطور کامل در این قضیه مطالعه و غور کنیم اگر حق با شما بود و اگر هم حق با ما بود که قالی جوهری را تبدیل بقالی ثابت کنیم در هر حال بعد از این یکسال یعنی در ۳۰۸ می‌توانیم در این قضیه تجدید نظر کرده توافق پیدا کنیم

رئیس ـ مقصودتان این است که تا یکسال صدد دوازده باسد بعد از یکسال تجدید نظر سود؟

وزیر مالیه ـ بلی صد دوازده تا یکسال

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود بلایحه دولت به ضمیمه

اصلاحاتی که شده یکی از طرف آقای تقی زاده یکی هم از طرف آقای مدرس و یکی هم اصلاح آقای حاج شیخ بیات و اصلاحات کمیسیون.

وزیر مالیه ـ اصلا حات یکه قبلا در کمیسیون شده بود بنده خودم قبول کده و روز قبل تقدیم کرده‌ام

رئیس ـ خوب. پس باید قرائت شود. اصلاحاتی که در تععرفه گمرک صادرات شده بقرار ذیل است: «گاو نر وماده گاو فردی دو تومان گوشاله فردی پنج قران گاو میش سه تومان غلات یک من یکشاهی ـ برنج یک من دوشاهی ـ آردهای مأکول دوشاهی ـ ماهی‌ها یک من دوشاهی ـ صمغیات دو درصد ـ فرش جوهری دوازده درصد.

در تعرفه واردات منسوجات ابریشمی مصنوعی از روی قیمت صدی پانزده پارچه هائی که بیش از صدی پنجاه تا صدی نود و هفت پیش داشته باشد یکمن هشتقران رأی گرفته می‌شود بالیحه دولت

حاج شیخ بیات ـ بنده پیشنهاد حذف تبصره را کردم.

رئیس ـ صحیح است. یکی از اصلاحات همین بود.

وزیر مالیه ـ بنده خودم قبول کردم حذف شود.

رئیس ـ پیشنهاد آقای تقی زاده

(باین مضمون قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ضمن فقره ۳۴ و قسمت (ه) بجای مسکوکات طلا ونقره نوشته شود مسکوکان طلا

رئیس ـآقای تقی زاده

تقی زاده ـ مسکوکات نقره خارجه که در مملکت رواج داشته باشد نبای آزاد باشد فقط تا میزانی که قیمیتش مطابق قانون است باید رواج داشته باشد و چون مسکوک نقره خارج نباید آزاد باشد از این جهت بنده این پیشنهاد را کردم که فقط مسکوکات طلا نوشته شود

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ بنه یک عرض دیگری دارم

رئیس ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای تقی زاده آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند (معدودی قیام کردند)

رئیس ـتصویب نشد. رآی گرفته می‌شود بالیحه دولت به صمیمه اصلاحاتی که از طرف آقای تقی زاده و جاج شیخ بیات وآقای مدرس سده بضمیمة اصلاحات کمیسیوئن که آقای وزیر مالیه پیشنهاد نمودند

دادگر ـ راجع باصلاحات کمیسیون بنده عرض مختصری دارم

رئیس ـ بفرمائید

دادگر ـ بنده بارهائی که متضمن سرعت عمل است عقیده دارم ولی یکی از رفقا به بنده اعتراض کردند که از برنتج هر من صد دصنار در موقعی که صادر می‌شود باید بگیرند یک من دو شاهی ه در آن لایحة مالیات راهها برای برنج صصادره معین شده و این یک تحمیل بزرگی است برای صادرانت یک ولایت شمالی بنابراین بنده توجه آقای وزیر مالیه را باین موضوع مبذول فرمایند

رئیس ـ رأی می‌گیریم با اوراق آقایانیکمه مواقفقند ورقه سفید خودههن داد ـ محض تاکر عرض می‌کنم لفظ قانونی که آقای یاسائی پیشنهاد کردند اضافه شد

وزیر مالیه ـ بلی اضافه شده.

(اخذ آراء بعمل آمده و نتیجه این طور حاصل شد)

ورقه سفید علام قبول ۷۵ ـ ورقه کبود علامت رد یک

رئیس عده حضار نود. با هفتاد و پنج رای تصویب شد

اسامی موافقین

آقایان: میرزا رضاخان افشار ـ میرزا عبدالحسین معظمی ـ خواجوی ـ محمد تقیخان اسعد ـ بنی سلیمان

مفتی ـ محمد آخوند ـ آیه الله زاده خراسانی ـ ضیاء ـ پالیزی ـ یحیی خان زنگنه ـ ارباب کیخسرو ـ عدل آقا علی زارع ـ اسنکدر خان مقدم ـ ثابت فرشی میر ممتاز ـ ابراهیمی ـ طباطبائی وکیی ـ دیوان بیگی خقنویس ـ حشمتی ـ لیقوانی ـ سید کاظم یزدی ـ دکتر طاهری ـ فرهمند ـ دولتشاهی ـ فهیمیی وزیری زوار ـ امام جمعه شیراز ـ بدر ـ حاج میرزا حبیب الله امین ـ سهراب خان ـ احتشام زاده ـ میرزا عبدالله خان وثوق ـ شریعت زاده ـ دادگر روحی ـ شیروانی کی استوان ـ محمودرضا ـ نوبخت ـ پورتیمور ـ افخمی ـ آقای سید حسین آقایان ـ امام جمعه اهر ـ میرزا هشام آشتیانی ـ عراقی ـ فرمند ـ غلامحسین میرزا مسعود طقباطبائی دیبا ـ عمادی ـ دکتر سیک ـملک مدنی ـ خطیبی ـ آقا سید یعقوب ـ معتمد التولیه ـ موقر ـ بهار ـ حاج میرزا مرتضی ـ تصر انقلاب ـ انسفندیاری ـ جلائی ـ ثقه الاسلامی ـ عباسمیرزا ـامیر حسین خان دکتر لقمان ـ فومین ـ مرتضی قلیخان بیات ـ یاسائی میرزا عبدالباقی جمشیدی ـ اعتبار

مخالف ـ آقای فیروز آبادی

رئیس ـ جلسه ختم می‌شود

(مجلس یکساعت از ظهر گذشته ختم شد)

قانون

تعرفه گمرکی و اجازه انعقاد قرار داد گمرکی مخصوص بادولت خارجه

مصوب ۱۳ اردی بهشت ۱۳۰۷ شمسی

ماده واحد ـ مجلس شورای ملی تعرفه گمرکی ضمیمه را تصویب و بدولت اجازه می‌دهد که با دولت خارجه قراردادهای گمرکی مخصوصی که از تعرفه حداقل کمتر نباشد منعقد نماید مدت این قرار داد از هشت سال نباید تجاوز نماید.

تبصره ـ نسبت تمال التجاره دولتی ک۸ه بعد از ۲۰ ادری بهشت ماه ۱۳۰۷ دارای قراداد گمرکی قانونی با دولت ایران نباشند حاکثر مقرره در تقرفه مصوبق معمول و مجری خواهد بود

این قانون که مشنمل بیک ماده و تعرف گمرکی ضمیمه است در جلسه سیزدهم اردی بهشتماه یکهزار و سیصد و هفت و شمیسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی: حسین پیرنیا

(تعرفه گمرکی ضمیمة قانون تعرفه‌گمرکی و اجازه انعقاد قرار دادهای گمرکی مخصوص با دولت خارجه)

ص ۴۲۸۹ حقوق واردات

موادتعرفه نوع مال التجاره واحد تعرفة حداقل تعرفه حداکثر واحد تعرفه حداقل تعرفه حداکثر

طیارات

۱- سفینه‌های هوائی یریژابل یا غیر آن ـ آنروپلان

هیدروپلان و غیره معاف ۵٪

ب ـ قطعات منفصله آنها ۵ ۵٪

الکیات

۱- الکلهای خالص یکمن بظرف ۱۶ ۲۴

ب ـ الکهائی که طبیعه یا مصنوعاً بطور دایم و واقعی

مورد استفاده شربی نداشته باشندو الکلهائیکه بوسیلة یکمن بظرف ۱/۵۰ ۳

بکجسم دهنی جامد شده‌اند

تبصرة ـ برای مشروبات الکلی رجوع شود بقسمت مشروبات

کبریت غیر از شمعچه

۱- رد قوطی هائیکه بیش از شصت کبریت نداشته

و باشند و وزن ۲۵۰ قوطی از یکمن تجاوز ننماید یکمن بظرف ۲ ۴

ب ـ سایر اقسام کبریت یکمن بظرف ۳ ۵

نشاسته یکمن بظرف ۱ ۲

حیوانات ذیروح از هر قبیل

۱- الاغ معاف راسی ۲

ب ـ شتر معاف ۵

ج ـ اسب و مادیان و کره معاف ۲٪

د ـ قاطر معاف ۵

ه ـ عوامل

۱-گاوه ماده گاو نر (ورزاو) و گاو میش معاف ۲

۲- گوساله کمتر از یکساله معاف ۱

و ـ اغنام

حقوق واردات

مواد تعرفه

نوع مال التجاره واحد تعرفة حداقل تعرفة حداکثر

۱ـ گوسفند ـ میش ـ بز معاف ۴۰٪

۲ـ بره و بزغاله معاف ۲۰٪

ز ـ طیور اهلی معاف ۲٪

‍‍‍‍‍‍‍‍‍ح ـ طیور و حیوانات صید معاف ۵٪

ط ـ سایر حیوانات غیر مذکور معاف ۵٪

۶- اسلحه و متعلقات و قطعات منفصله آنها

آ ـ تفنگهای شکاری و تفنگهای کوتاه

وطپانچه‌های تفریحی

غیر از اسباب بازی اسلحه از روی قسمت ۱۰٪ ۲۰٪

برنده وقطعات منفصلة آنها

ب ـ سایر انواع اسلحه آتشی و قطعات

منفصله آنها (ورود از روی قسمت ۵۰٪ ممنوع

مولکول به اجازه مخصوص دولت است)

۷- چوب آلات

آ ـ هیزم معاف ۱۰۰ من ۲

ب ـ سایر چوبهای نساخته بانضمام

درختهای قطع شده یا

اره نشده دستک ـ تخته ـ

تنه‌های درخت مربع شده الوار

تیر ـ کنده ـ چوبهای راه آهن ـ از روی قسمت ۵٪ ۱۰٪

چوبهای پیپ سازی ـ

چوبهای عصا ـ چوبهای تسمة

پیپ و نیهای ریسته

ج ـ چوبهای ساخته رنده شده یا غیر آن

باستثنای آنهائی که در تعرفه مخصوصاً

ذکر شده ـ جاروبهای متعارفی اشیاء سبدی از روی قسمت ۸٪ ۱۵٪

متعارفی که جزو اثاث البیت

یا خرازی محسوب نشوند

د ـ چوبهای متفرقه از قبیل خاک اره خورده

تجاری الیاف نخل ترکه‌های سبد از روی قسمت معاف ۵٪

بافی و کاه چوب (الیاف چوبی که برای

عدل پیچی و غیره بوسیله ماشین تحصیل می‌شود)

۸- مشروبات

آـ مشروبات الکلی:

۱- لیکورهای اعلا و مشروبات مقوبه اصل از هر قبیل یکمن بظرف ۲۴ ۵۴

۲- انواع عرق.

آ ـ ویسکی ـ رم ـ کنیاک اعلی ـ فین شامپانی ـ جین شیدام

حقوق واردات

مواد تعرفه

نوع مال التجاره واحد تعرفة حداقل تعرفة حداکثر

کیرش و سایرمشروبات مشابه آنها یکمن بظرف ۲۰ ۴۵

ب ـ ودکا ـ عرق ـ مشروبات مشهیه ـ لیکورهای متعارفی

و مشروبات نظیر آنها یکمن بظرف ۲۰ ۴۲

۲- شرابهای کف دار یکمن بظرف ۳۰ ۶۰

۴- شرابهای دسر از قبیل بورتو ـ مادر ـ شری ـ مالاکا یکمن بظرف ۱۸ ۳۴/۵

ورموت ومشهی

۵- شرابهای سر میز بی کف یکمن بظرف ۹ ۲۲/۵

۶- آبجو ـ شراب سیب و مشروبات

تخمیر شده غیر مذکوره با نضمام یکمن بظرف ۱/۵۰ ۴/۵

هیدرومل (مشروبی است که از عسل

ساخته می‌شود)

۷- شرابهای طبی یکمن بظرف ۱۲ ۱۵

ب ـ سایر انواع مشروبات

۱- آبهای معدنی یکمن بظرف ۰/۲۵ ۰/۵۰

۲- لیموناد یکمن بظرف ۰/۲۰ ۰/۵۰

۳- یخ و سودا معاف معاف

۴- انواع سرکه یکمن بظرف ۱ ۲

۹- شمعهای کچی و کافوری

و مومی و پیهی از هر قبیل

بانضمام فتیله کلوله مشعل یکمن بظرف ۱ ۲

و فتیله‌های پیه اندود

۱۰- کائوچو ـ کوتا پرکا مواد رزینی و مشتقات آنها:

آ- کائو چو خام معاف ۵٪

ب ـ بشکل صفحه ـ ورق با رشته یکمن ۳ ۶

ج ـ کالش و چکمه‌های رزینی یکمن ۴ ۱۰

د- رزین درشگه بدون دربچه و

رو کش فلزی و لوله‌های رزینی یکمن ۵ ۱۰

بانضام لوله‌های رزینی

پوشیده شده از پارچه

ه-سایر اشیاء رزینی باستثنای

پارچه‌های رزینی ـ البسه اسباب بازی

اشیاء تجملی وسایر امتعه که جزئ از روی قیمت ۱۲٪ ۲۵٪

قسمت دیگر از تعرفه محوب شوند

حقوق واردات

مواد تعرفة

نوع مال التجاره واحد تعرفة حداقل تعرفة حداکثر

۱۱-خاکستر و جرم فلزات معاف معاف

۱۲- ذغال

آ ـ ذغال سنگ کوک (ذغال سنگ مکلس) تورب (ذغال

سنگ نارس) معاف معاف

ب ـ ذغال چوب صد من ۵ ۱۰

خاک سمنت بانضمام آجر سفال و اشیاء سمنتی صد من ۳ ۱۰

موم تصفیه نشده یکمن ۲ ۵

۱۵-حبوبات ومأکولات و کنسروهای خوراکی غیر از

مشروبات:

آ ـ روغن و سایر دهنیات حیوانی مأکول بانضمام مارکارین

(عصارة پیه) روغن‌ها نباتی

۱- تازه ونمک زده در ظروف غیر مسدود از هر قبیل یکمن ۱ ۲

۲- محفوظ در قوطی‌های کوچک با سایرظروف مشابه سربسته

تبصره مقصود از قوطی‌های کوچک قوطیهائی است که وزن

آنها (ظرف و مظروف) از یکمن تجاوز ننماید یکمن بظرف ۲ ۵

ب ـ کاکائو از هر قبیل بانضمام شوکلات

۱- حبه پوست یا فضولات کاکائو یکمن ۱ ۱

(۲) کاکائو گرد قند دار یا بی قند یکمن ۵ ۱ ۸

(۳) شکلات از هر قبیل و حلوبات ساخته شده از کاکائو یکمن بظرف ۱۵ ۲۰

ج ـ قهوه:

(۱) قهوه بو نداده یکمن ۴ ۷

(۲) قهوه بوداده آسیا شده یا غیر آن

خالص یا مخلوط به یکمن ۵ ۱۰

کاسنی با سایر مواد

تبصره ـ از قهوه و چای و کاکائوئیکه

دربسته‌های کوچک

و قوطی‌های مقوائی یا حلبی

یا سایر ظروف مشابه آنها وارد

می‌شود حقوق گمرکییا

وزن ظرف مأخوذ می‌گردد

Page 33 – 59 missing